سوسیالیستها به الیزه باز می گردند ؟
گفتوگو با عباس رستما پژوهشگر اجتماعی سیاسی فرانسه
ایرج ادیب زاده
رقابت میان ۱۰ نامزد -سه زن و هفت مرد- روز یکشنبه بیست و دوم آوریل، برابر با سوم اردیبهشت ماه ۱۳۹۱، بسیار داغ خواهد بود. رأیدهندگان فرانسوی برای انتخاب دو نامزدی که بیش از همه رأی بیاورند، پای صندوقها خواهند رفت تا در دور دوم، در ششم ماه مای (هفدهم اردیبهشت ماه ۹۱) کسی که برای پنج سال به کاخ الیزه خواهد رفت، شناخته شود.
در آخرین نظرخواهیای که روز پنجشنبه- نوزده آوریل- منتشر شده، نیکلای سارکوزی رییس جمهور کنونی فرانسه، نماینده حزب راست حاکم و فرانسوا هولاند نماینده حزب سوسیالیست، دوش به دوش هم، با ۲۷درصد آرا ایستادهاند.
مارین لوپن رهبر حزب ناسیونالیست جبهه ملی، با ۱۷درصد نفر سوم نظرخواهیهاست، ژان لوک ملانشون از بخش تندروی چپ مایل به کمونیسم و فرانسوا بایرو نماینده لیبرالهای میانه، در مکانهای بعدی هستند. پس از این پنج نفر، پنج نامزد دیگر قرار دارند که در نظرخواهیها درصد آرای کمی دارند.
به نوشته شماره امروز (پنجشنبه ۱۹ آوریل) "فیگارو"، روزنامه صبح فرانسه، از هر چهار فرانسوی، یک نفر، یعنی حدود ۲۵ تا ۲۸درصد فرانسویها هنوز تصمیم نگرفتهاند که به کدامیک از نامزدها رأی بدهند. این دو روز باقیمانده، آخرین دقایق برای تصمیمگیری و آخرین کارزار انتخاباتی نامزدهاست.
اینکه روز یکشنبه آینده چه کسی در مقام نخست قرار میگیرد و با نفر دوم چقدر فاصله خواهد داشت، چه کسی نفر سوم خواهد بود و نسبت آرای دو جناح راست و چپ چگونه خواهد بود، سه پرسش یا سه نکتهی کلیدی دور نخست انتخابات ریاست جمهوری فرانسه است که آنها را با آقای عباس رستما، نویسنده، شهرساز و پژوهشگر سیاسی و اجتماعی فرانسه، در میان میگذارم.
آقای رستما، نظرخواهیها چقدر میتوانند واقعیت داشته باشند؟ و این ۲۵ یا ۲۸درصدی که هنوز تصمیم نگرفتهاند، چه نقشی میتوانند در معرفی نفر نخست داشته باشند؟
ملت فرانسه، ملتی هستند که پیشبینی عملها و واکنشهایشان بسیار سخت است و در تاریخ همیشه این را نشان دادهاند و اینکه حدود ۲۵درصد هنوز تصمیم نگرفتهاند، میتوان گفت پاسخی است که به سئوال نظرپرسها میدهند، ولی تقریباً میتوان گفت که همه فرانسویها میدانند به چه کسی رأی میدهند.
به احتمال بسیار زیاد، همین آقای فرانسو هولاند و سارکوزی به دور دوم میروند. حال ممکن است با دو درصد اختلاف، یکی اول بشود و دیگری دوم. این است که زیاد منتظر سورپریز از این لحاظ نباید باشیم. ولی احتمالاً سورپریز بیشتر باید بین نفر سوم و چهارم باشد، بین خانم لوپن و آقای ملانشون.
به نظر شما، چه کسی نفر سوم خواهد شد؟ شما پیشبینی سورپریز یا شگفتیای هم میکنید؟
ممکن است، بله! برای اینکه همه فکر میکنند که خانم لوپن ممکن است نفر سوم باشد، ولی در دو ماه گذشته، آنطور که به نظر میآید، تعداد زیادی از فرانسویهایی که چپ بودند و چپی فکر میکردند، از طبقه کارگر، طبقه متوسط، قشرهای روشنفکری و دانشجویی و دانشگاهی، دوباره برگشتهاند به طرف کمونیسم تاریخی. نه کمونیسم افراطی، کمونیسم تاریخی.
این است که اگر سورپریزی باشد، ممکن است آقای ملانشون اکثریتی ۱۷درصد یا بیشتر را پیدا کند و نفر سوم این انتخابات دور اول باشد.
نظرخواهیها گفتهاند که آقای هولاند در دور دوم پیروز میشود. فکر میکنید نفر سوم بتواند نقش زیادی داشته باشد؟
نفر سوم، اگر خانم لوپن باشد، نه! بهطور کلی ایشان همراه آقای سارکوزی میروند در اپوزیسیون قرار بگیرند برای پنج سال آینده.
ولی اگر آقای ملانشون نفر سوم باشد، چون بلافاصله بعد از این انتخابات، انتخابات پارلمان فرانسه برگزار میشود، چپ افراطی ؛ که مخلوطی از چپهای افراطی و کمونیستهای سابق هستند، میتوانند با به دست آوردن مقدار زیادی صندلی در پارلمان، بدون اینکه در خود دولت شرکت کنند، رُل مهمی را بازی کنند برای تشکیل دولت بعدی.
چون گفتهاند که در دولت آقای هولاند شرکت نخواهند کرد. ولی میتوانند اهرم قدرت خیلی بزرگی باشند برای اینکه آقای هولاند را به طرف چپ بکشند.
کیفیت کارزار انتخاباتی چگونه بود؟ آیا مسائل کلیدی امروز فرانسه و همچنین اروپا، در این کارزار انتخاباتی، از سوی نامزدها مطرح شد؟ آیا نگرانی بنیادین مردم، بهویژه قشرهای محروم جامعهی فرانسه، هم به میان آمد؟
به عنوان آنالیز مسائل موجود، همه ۱۰ کاندیدا به صورت خوب و روشن، مسائل را آنالیز کردند و به اطلاع مردم رساندند. ولی پیشنهادهایی که داده میشد، به دو گروه تقسیم میشد:
گروهی آنهایی بودند که میگفتند کاری نمیشود کرد، باید با اروپا کنار آمد و بههرحال سعی میکنیم در حین نگه داشتن وضع موجود، برای فرانسه مقداری تغییر به وجود بیاوریم.
گروه دیگر، یعنی گروه چپ افراطی، به اضافه خانم لوپن که راست افراطی است، پیشنهاداتشان برای آینده، بیشتر خروج از اروپا [اتحادیه اروپا]، خروج از یورو و یک حالت انقلابی بهوجود آوردن است که تقریباً همه میدانند در اروپای امروز نمیتواند نتیجهای داشته باشد.
این انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه، در ایران هم مورد توجه روزنامهها و مردم قرار گرفته است. آیا با عوض شدن رییس جمهوری، سیاستهای خارجی فرانسه، بهویژه در رابطه با ایران، ممکن است تغییر کند؟
صددرصد نه. سیاست خارجی امروز فرانسه در مقابل ایران تغییری نخواهد کرد. احتمالاً اگر [از] چپ آقای فرانسو هولاند به حکومت برسد، فقط ممکن است در مقابل فشار آوردن به ایران و انتخاب بین ادامه فشارها یا به طرف جنگ رفتن، مقداری اعتدال بیشتری در پیش بگیرند. ولی نه آنقدر که بتوان گفت یک تغییر واقعاً مهم انجام میگیرد.
در این انتخابات، استفاده از وسایل جدید اطلاعرسانی، مثل اینترنت، گوگل، فیسبوک و تویتر خیلی گسترده بود. اینها چقدر میتوانند در انتخاب نامزدها نقش داشته باشند؟
از آنجایی که این وسایل مدرن بیشتر به وسیله جوانها و نوجوانها بهکار میرود، به نظر من، خیلی کم. یعنی اکثر کسانی که روی فیسبوک و تویتر هستند، جوانانی هستند که هنوز هم به سن شرکت در انتخابات نرسیدهاند.
آنهایی هم که در سنی هستند که بتوانند در انتخابات شرکت کنند، مقداری از طریق اینترنت اطلاعات به دست میآورند، ولی میتوان گفت که در دور فعلی، هنوز وسایل کلاسیک مثل روزنامهها، رادیو تلویزیون و همین گردهمآییهای بزرگ انتخاباتی که در میادین پاریس، مارسی و جاهای دیگر تشکیل دادهاند و ۱۰۰-۱۵۰ هزار نفر را جمع کردهاند، رُل مهمتری دارند.
شاید در انتخابات بعدی، بشود گفت که اینترنت رُل مهمتری از روزنامه و تلویزیون خواهد داشت. ولی فعلاً میشود گفت که این منابع خبری، بیشتر از سوی جوانها مورد استفاده قرار میگیرد.
آقای رستما، پیشبینی خود شما در ارتباط با این انتخابات چیست و چه نکته جالبی در آن دیدهاید؟
من فکر میکنم که آقای هولاند با ۵۴ یا ۵۳درصد آرا انتخاب میشود. اما متأسفانه اتفاق بزرگی برای فرانسه، نه برای اقتصادش و نه برای مردماش نخواهد افتاد.
ولی برای طبقههای خیلی پایین چامعه، برنامههای سوسیالیستی باز کمکی میکند که بتوانند فعلاً در این شرایط سخت اقتصادی، سرشان را کمی از آب بالا نگه دارند. برخلاف آقای سارکوزی که میخواست روی همین سیستم دستراستی شدید و خشن خودش باقی بماند.
این است که من فکر میکنم، کمی برای طبقات خیلی پایین فرانسوی اتفاق خوبی باشد که آقای هولاند رییس جمهور بشوند.
البته اگر در دور دوم، باز هم نظرخواهیها درست دربیایند…
این دیگر مردم فرانسه هستند که خیلی سخت قابل پیشبینیاند. فراموش نکنید که مردم فرانسه کسانی بودند که ناجی خودشان که دوگل باشد را بعد از جنگ دوم جهانی به فرانسه آوردند و روی سرشان گذاشتند و یک سال بعد دورش انداختند و از کار برکنارش کردند. این است که با مردم فرانسه، هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.
چه نکتهای در این انتخابات و کارزار آن مورد توجه شما قرار گرفت؟
چیزی که برای من خیلی جالب بود، این بود که در این مملکت بهخصوص، یک آدم عادی که به هیچ حزبی بستگی ندارد و هیچ کمک مالی به او نمیشود، میتواند بیاید ۵۰۰تا رأی بگیرد و در رادیو تلویزیون و مطبوعات، در کنار بزرگترین کاندیداهای احزاب بزرگ بنشیند و حرفهای خود را بزند و نظراتش را به گوش مردم برساند. برای من این خیلی جالب بود.
ممکن است اسم او را هم بگویید؟
آقای شومیناد jacques Sheminade که هیچکسی او را نمیشناسد. همچنین میتوان آقای فیلیپ پوتو putou یا خانم آرتوArthaud را نام برد که ممکن است نیمدرصد آرا را بیاورد. ولی برای من، بیشتر این آقای شومیناد پدیده جدیدی در جامعهی فرانسوی بود.
حضور افغانها در نوشهر ممنوع شد
اغلب روزنامهها از جمله کیهان، رسالت، ابتکار و شرق و اعتماد در شماره یکشنبه بازگشت محمود احمدینژاد به جلسات مجمع تشخیص مصلحت را مورد توجه قرار دادهاند. صادق زیباکلام طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته «مدتهاست که احمدینژاد سیگنالهایی را برای هاشمیرفسنجانی میفرستد و به نظر میرسد به دنبال راهی برای نزدیک شدن به هاشمی است.»
روزنامه مردمسالاری اظهارات محسن رفیقدوست درباره «اشتباهات برخی اعضای سپاه پاسداران در سال ۸۸» را در صفحه یک منتشر کردهاست.
روزنامههای تهران امروز و کیهان گزارش دادهاند که دولت با تصویب و ابلاغ دستورالعملی به رسانهها، «درج منابع خبری در خبرگزاریهای» را «الزامی» کردهاست.» روزنامه تهران امروز این اقدام دولت را «فشار مضاعف به رسانههای منتقد» توصیف کردهاست.
روزنامه شرق خبر داده که بخشدار مرکزی نوشهر «حضور اتباع افغان در بخش مرکزی این شهرستان را ممنوع اعلام کردهاست.»
«چرا احمدینژاد به مجمع تشخیص بازگشت؟»
اغلب روزنامهها از جمله کیهان، رسالت، ابتکار و شرق و اعتماد در شماره یکشنبه بازگشت محمود احمدی نژاد به جلسات مجمع تشخیص مصلحت را مورد توجه قرار دادهاند.
روزنامه کیهان عکس یک شماره سوم اردیبهشت را به اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد اختصاص داده و از «تشکیل جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور رئیس جمهور» خبر دادهاست.
این روزنامه نوشته «محمود احمدینژاد برای اولین بار بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کرد.»
روزنامه رسالت دیگر روزنامه وابسته به جناح حاکم نیز تیتر و عکس یک شماره یکشنبه را به همین موضوع اختصاص داده و نوشته که در جلسه روز شنبه «هاشمی رفسنجانی ضمن تشکر از احمدینژاد برای حضور در جلسه مجمع»، ابراز امیدواری کرد که «حضور احمدی نژاد در جلسات مجمع تداوم داشته باشد.»
رسالت همچنین از قول حسین مظفر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته «مجمع تشخیص مصلحت بنبستشکن است.»
روزنامه ابتکار نیز گزارش داده که «سرانجام پس از سه سال غیبت معنادار رئیس جمهور و پس از تاکید مقام رهبری در نامه تعیین اعضای دور جدید مبنی بر حضور مستمر همه اعضا در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز شنبه محمود احمدینژاد در مجمع حضور یافت.»
این روزنامه یادآوری کرده که «پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و حملات شدید احمدی نژاد به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، وی در جلسات این مجمع مهم مشورتی مقام رهبری حاضر نشد و از این رهگذر، تحلیلها و تفسیرهای گوناگونی را برانگیخت.»
ابتکار نوشته «مخالفتهای هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد چیزی نبود که بر کسی پوشیده باشد اما برخی از نزدیکان رئیسجمهور بیتوجهی مجمع به خواستههای رئیسجمهور را دلیل غیبت وی عنوان کردند.»
صادق زیباکلام اما طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با تیتر «چرا احمدینژاد به مجمع رفت» نوشته «مدتهاست که احمدینژاد به قول فرنگیها یک جور سیگنالهایی را برای هاشمیرفسنجانی میفرستد و به نظر میرسد به دنبال راهی برای نزدیک شدن به هاشمی است.»
این روزنامه نوشته «اینکه چرا احمدینژاد میخواهد به هاشمی نزدیک شود دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، یکی از این دلایل میتواند به اوج رسیدن اختلافات احمدینژاد با اصولگرایان باشد» چرا که «این اختلافات آنقدر زیاد شده که اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس نهم در اسفند ماه سال ۹۰ به دو گروه موافق و مخالف احمدینژاد تقسیم شدند» و «شاید احمدینژاد به دنبال یارگیری و شکل دادن یک ائتلاف جدید به وسیله نزدیک کردن خود به آقای هاشمی باشد.»
صادق زیباکلام نوشته «اما سوال اساسی که در اینجا مطرح است واکنش آقای هاشمیرفسنجانی به این دست دوستی است که از سوی احمدینژاد دراز شدهاست» و البته پاسخ داده که «من فکر میکنم احمدینژاد نتیجه مثبتی از فرستادن این علائم به سوی رفسنجانی نخواهد گرفت» چرا که «آقای هاشمی اساسا نمیتواند هیچگونه نزدیکی و قرابتی با آقای احمدینژاد داشته باشد چون هیچگونه زمینههای مشترک سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بین هاشمی و احمدینژاد وجود ندارد.»
روزنامه شرق نیز تیتر یک شماره سوم اردیبهشت را به حضور «احمدینژاد کنار هاشمی» در جلسه مجمع تشخیص مصلحت اختصاص داده اما نوشته «طلسم سهساله در شرایطی شکست که هنوز قضاوت درباره ادامه یافتن آن زود است، اگرچه عکسهای منتشرشده حکایت از ادامه روند حضور احمدینژاد دارند.»
محسن رفیقدوست: برخی افراد سپاه در سال ۸۸ اشتباهاتی داشتند
روزنامه مردمسالاری اظهارات محسن رفیقدوست درباره «اشتباهات برخی اعضای سپاه پاسداران در سال ۸۸» را در صفحه یک منتشر کردهاست.
به نوشته این روزنامه، محسن رفیقدوست از موسسان و فرماندهان سپاه پاسداران به مناسبت دوم اردیبهشت، سالروز تاسیس سپاه طی گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا گفته «ورود سپاه در ۱۸ تیر ۷۸ و در حوادث پس از انتخابات ۸۸ بر اساس وظیفه سپاه در حراست از انقلاب بود» اما «برخی اشتباهاتی که در سال ۸۸ رخ داد، از سوی افراد سپاه بود نه از سوی سپاه» و «نباید این اشتباهات را به کل سپاه تعمیم داد.»
محسن رفیقدوست با تاکید براینکه «من میگویم، نه عملکرد سپاه بلکه تنها برخی از حرکتهایی که از حد خود خارج شد، اشتباه بود» گفتهاست «باید با کسانی که احساسات خود را به وظیفه تقدم دادند، برخورد کرد» و افزودهاست که «البته با خیلیها نیز برخورد شد.» او البته اشارهای به نام و سمت از این اعضای متخلف سپاه پاسداران نکرده و حتی گفته «اگر سپاه در این دو مقطع ۱۸ تیر ۷۸ و حوادث سال ۸۸ از رهبری اطاعت کردهاست، اعتراض کسانی که به ورود سپاه به این مسائل اعتراض کردهاند، بیخود است.»
روزنامه مردمسالاری همچنین از قول محسن رفیقدوست نوشته «سپاهی تا وقتی سپاهی است نباید عضو هیچ جناحی باشد، بلکه تنها باید مطیع رهبری باشد و اگر قرار است در سیاست دخالت کند، باید از سپاه خارج شود» و همچنین «سپاهی نباید سیاسی شود اما باید سیاست را بفهمد» و «البته افراد به دردبخوری که از سپاه خارج و بعدا وزیر و وکیل شدند هم کم نیستند.»
محسن رفیقدوست که در این گفتوگو خود را «اولین پاسدار عضو سپاه» معرفی کرده درباره فعالیتهای اقتصادی سپاه که همواره مورد مناقشه منتقدان و حامیان آن بوده» نیز گفتهاست «مسائل اقتصادی» سپاه، «طیف بزرگی از کارهای کشاورزی، صنعت، تجارت، ساختمانسازی و عمران را در بر میگیرد» و «جایی که فعالیتهای اقتصادی سپاه بیشتر تبلور دارد، کارهای عمرانی است اما «من با این مسئله که سپاه تجارت کند، مخالفم.»
او همچنین گفته «قبلا سپاه در پروژههایی که بخشهای خصوصی میتوانست وارد شود، وارد میشد، اما مصوبهای در سپاه گذرانده شد که براساس آن، سپاه تنها پروژههای بالای هزار میلیارد تومان را برعهده میگیرد» و «پس از این مصوبه سپاه دیگر وارد پروژههایی که بخش خصوصی میتواند انجام دهد، نمیشود» و «در برخی از پروژهها نیز که بخش خصوصی نمیتواند وارد شود و تنها بخشهای خارجی داوطلب میشوند، سپاه ورود پیدا کند و من با ورود سپاه به کارهای عمرانی به این دلیل موافقم.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری رفیقدوست درباره در آمد سپاه از پروژههای دولتی و «محل استفاده سود حاصل از این پروژهها» هم گفته «اطلاع دقیقی ندارم اما بیشتر صرف صنایع نظامی، اختراعات و تحقیقات و در واقع برای تعالی سپاه خرج میشود و چیزی به خود بچههای سپاه نمیرسد.»
راه تازه دولت برای محدود کردن رسانههای منتقد
روزنامه تهران امروز و کیهان خبر داده که با تصویب و دستور دولت «درج منابع خبری در خبرگزاریهای ایران، الزامی شدهاست.»
روزنامه کیهان خبر داده که دولت «در راستای ساماندهی فعالیتها، ایجاد تسهیلات و نظارت بیشتر بر کار خبرگزاریها و نشریات الکترونیکی»، خبرگزاریها را موظف به رعایت مقررات جدید کردهاست و از جمله «با تصویب هیات وزیران خبرگزاریها موظف شدند در اخبار خود منابع را درج کنند»
به نوشته این روزنامه در «آئیننامه اجرایی قانون مطبوعات» که از سوی هیات دولت تصویب و از سوی محمدرضا رحیمی برای اجرا ابلاغ شد، آمدهاست «مدیرمسئول خبرگزاری موظف است مجموعه کامل تولیدات رسانهای خود را ماهانه در ۴ نسخه در قالب لوح فشرده به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل دهد.»
کیهان همچنین نوشته «در ماده ۳۸ آئیننامه اجرایی جدید قانون مطبوعات» نیز تاکید کشده که «خبرگزاریها موظفند مطالب خود را به طور مستمر و با درج شماره و زمان جداگانه منتشر کنند، درج منابع اخبار نیز در خبرگزاری الزامی است.»
این روزنامه نوشته که براساس همین آئیننامه «نقل آن قسمت از اخبار، مطالب یا تصاویر نشریات و خبرگزاریها که موجب توقیف، لغو پروانه یا پالایش (فیلتر) شده توسط خبرگزاری ممنوع است.»
روزنامه تهران امروز اما اقدام تازه دولت در تصویب و ابلاغ آئیننامه اجرایی قانون مطبوعات را «محدودیت جدید دولت برای خبر رسانی» توصیف کرده و نوشته «دولت راه تازهای برای محدود کردن فعالیت رسانههای منتقد پیدا کردهاست.»
به نوشته این روزنامه «بر اساس مصوبه هیات دولت «خبرگزاریها به درج منبع خبر ملزم شدند» و این درحالی است که «خبرگزاریها که خود تولید کننده و منبع خبر هستند، یا باید نام خود را به انتهای پیام، تحت عنوان منبع اضافه کنند، یا باید از درج خبر بدون منبع اجتناب کنند و یا منتظر عواقب درج خبر بدون منبع باشند. البته در نهایت این امر باعث میشود تا رسانهها از درج خبر بدون منبع اجتناب کنند که این اتفاق میتواند به معنای محدود کردن فعالیت رسانههای منتقد باشد.»
«حسن لاسجردی، مدیر ارشد خبرگزاری مهر» به روزنامه تهران امروز گفته «در حال حاضر هم خبرگزاریها و سایتهای خبری منابع بسیاری از خبرهای خود را ذکر میکنند. شاید تاکید دولت بر اخباری است که در رابطه با برخی اخبار مثل اخبار مرتبط با مقامات و شرایط کاری آنهاست. به همین دلیل هم دولت خودش را موظف کردهاست که بخشنامهای تهیه کند که جلوی انتشار برخی گزارشها و اخبار گرفته شود. اما چیزی که باید مدنظر قرار گیرد این است که این بخشنامه باید در چارچوب قانون مطبوعات باشد و بی شک این اقدام دولت برخلاف مقررات و قوانین است و دولت قصد دارد فضای خبری و رسانهای را محدود کند.»
مدیر خبرگزاری مهر همچنین گفتهاست «اکنون قانون مطبوعات به عنوان مرجع قانونی رسانههای خبری مورد استفاده قرار میگیرد» و «به طور حتم تصویب این بخشنامه در روزهای آینده مورد اعتراض شدید رسانههای خبری و سایتها قرار خواهد گرفت» چرا که «بیان منابع خبری در بسیاری از موارد به دلیل حساسیتها و موازین حقوقی امکانپذیر نیست» و «تصویب این قانون با روح کار اطلاع رسانی سازگار نیست و دولت با این کار در پی فشار مضاعف بر اطلاعرسانی آزاد است.»
تقی دژاکام از اعضای تحریریه روزنامه کیهان نیز به انتقاد از مصوبه دولت پرداخته و گفتهاست «رسانهها باید مخالفت کنند و زیر بار این مصوبه غلط نروند.هیچ جای دنیا چنین چیزی رسم نیست که حتماً منبع خبر در خبرگزاریها ذکر شود.»
دژاکام تاکید کرده که این مصوبه به نوعی «محدود کردن خبرگزاریها» به شمار میرود، و «ملاک برای انتشار خبر، صحت، روشنی و پاسخ به تمام سوالات مهم مصرفکنندگان و مخاطبان خبر است.»
حضور افغانها در نوشهر ممنوع شد
روزنامه شرق خبر داده که بخشدار مرکزی نوشهر «حضور اتباع افغان در بخش مرکزی این شهرستان را ممنوع اعلام کردهاست.»
به نوشته این روزنامه بهمن خواجوند بخشدار مرکزی نوشهر در گردهمایی دهیاران بخش مرکزی نوشهر اعلام کرده که «نوشهر شهری توریستی است و وجود افاغنه در این حوزه به شدت ممنوع است» و «دهیاران به اتفاق فرماندهان پایگاههای بسیج» باید «به شناسایی افاغنه به اتفاق اقدام کنند» و «گزارش فعالیتهای خود را به واحد سیاسی فرمانداری نوشهر اعلام کنند.»
بخشدار مرکزی نوشهر همچنین گفته «مازندران جزء استانهای معین برای نگهداری افاغنه نیست و باید هرچه سریعتر آنها را براساس ضوابط از استان خارج کنیم.»
روزنامه شرق یادآوری کرده که نزدیک به «۲۰ روز پیش در رسانهها خبری منتشر شد مبنی بر اینکه پلیس اصفهان برای روز سیزدهبدر ورود اتباع کشور افغانستان را در پارک صفه اصفهان ممنوع اعلام کرد» و «این خبر در اولین لحظات پس از انتشار با واکنش شدید و منفی بسیاری از رسانهها و فعالان اجتماعی مواجه شد» و «حجم اعتراضات به این اقدام ناپسند به حدی بود که وبسایتی که خبر اولیه این موضوع را انتشار داده بود بلافاصله آن را از روی خروجی خود برداشت اما اعتراضات و واکنشها به این مسئله و این نوع نگاه تا چندین روز پس از آن همچنان ادامه داشت.»
این روزنامه اظهارات بخشدار مرکزی نوشهر درباره «ممنوع شدن حضور افغانها در نوشهر» را «سخنان تاسفبار یک بخشدار در استان مازندران» توصیف کرده و یادآوری کرده که «بسیاری از افغانهایی که در ایرانند دارای مجوز اقامت و کار هستند و همین مسئله جواز لازم برای حضور و فعالیت آنها در همه شهرها قلمداد میشود.»
احمد محیطفر جامعهشناس هم دراینباره به شرق گفته «این چه سیاست غلطی است که مدام در حال تولید بحران است» و «فکر میکنم روی این اتفاقات باید کمی تامل کرد چون مغایر است با پیشینه کشورمان. البته اگر یک مورد بود، میتوانستیم به حساب بیسلیقگی یک مدیر بگذاریم.»
این جامعهشناس همچنین به ممنوعیت حضور افغانها در برخی از مراکز گردشگری ایران انتقاد کرده و گفته «این کار، کار درستی نیست هم به لحاظ انسانی و هم زحمتی که آنها برای ما کشیدهاند و هم ما برای آنها.»
روزنامه مردمسالاری اظهارات محسن رفیقدوست درباره «اشتباهات برخی اعضای سپاه پاسداران در سال ۸۸» را در صفحه یک منتشر کردهاست.
روزنامههای تهران امروز و کیهان گزارش دادهاند که دولت با تصویب و ابلاغ دستورالعملی به رسانهها، «درج منابع خبری در خبرگزاریهای» را «الزامی» کردهاست.» روزنامه تهران امروز این اقدام دولت را «فشار مضاعف به رسانههای منتقد» توصیف کردهاست.
روزنامه شرق خبر داده که بخشدار مرکزی نوشهر «حضور اتباع افغان در بخش مرکزی این شهرستان را ممنوع اعلام کردهاست.»
«چرا احمدینژاد به مجمع تشخیص بازگشت؟»
اغلب روزنامهها از جمله کیهان، رسالت، ابتکار و شرق و اعتماد در شماره یکشنبه بازگشت محمود احمدی نژاد به جلسات مجمع تشخیص مصلحت را مورد توجه قرار دادهاند.
روزنامه کیهان عکس یک شماره سوم اردیبهشت را به اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد اختصاص داده و از «تشکیل جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور رئیس جمهور» خبر دادهاست.
این روزنامه نوشته «محمود احمدینژاد برای اولین بار بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کرد.»
روزنامه رسالت دیگر روزنامه وابسته به جناح حاکم نیز تیتر و عکس یک شماره یکشنبه را به همین موضوع اختصاص داده و نوشته که در جلسه روز شنبه «هاشمی رفسنجانی ضمن تشکر از احمدینژاد برای حضور در جلسه مجمع»، ابراز امیدواری کرد که «حضور احمدی نژاد در جلسات مجمع تداوم داشته باشد.»
رسالت همچنین از قول حسین مظفر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته «مجمع تشخیص مصلحت بنبستشکن است.»
روزنامه ابتکار نیز گزارش داده که «سرانجام پس از سه سال غیبت معنادار رئیس جمهور و پس از تاکید مقام رهبری در نامه تعیین اعضای دور جدید مبنی بر حضور مستمر همه اعضا در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز شنبه محمود احمدینژاد در مجمع حضور یافت.»
این روزنامه یادآوری کرده که «پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و حملات شدید احمدی نژاد به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، وی در جلسات این مجمع مهم مشورتی مقام رهبری حاضر نشد و از این رهگذر، تحلیلها و تفسیرهای گوناگونی را برانگیخت.»
ابتکار نوشته «مخالفتهای هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد چیزی نبود که بر کسی پوشیده باشد اما برخی از نزدیکان رئیسجمهور بیتوجهی مجمع به خواستههای رئیسجمهور را دلیل غیبت وی عنوان کردند.»
صادق زیباکلام اما طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با تیتر «چرا احمدینژاد به مجمع رفت» نوشته «مدتهاست که احمدینژاد به قول فرنگیها یک جور سیگنالهایی را برای هاشمیرفسنجانی میفرستد و به نظر میرسد به دنبال راهی برای نزدیک شدن به هاشمی است.»
این روزنامه نوشته «اینکه چرا احمدینژاد میخواهد به هاشمی نزدیک شود دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، یکی از این دلایل میتواند به اوج رسیدن اختلافات احمدینژاد با اصولگرایان باشد» چرا که «این اختلافات آنقدر زیاد شده که اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس نهم در اسفند ماه سال ۹۰ به دو گروه موافق و مخالف احمدینژاد تقسیم شدند» و «شاید احمدینژاد به دنبال یارگیری و شکل دادن یک ائتلاف جدید به وسیله نزدیک کردن خود به آقای هاشمی باشد.»
صادق زیباکلام نوشته «اما سوال اساسی که در اینجا مطرح است واکنش آقای هاشمیرفسنجانی به این دست دوستی است که از سوی احمدینژاد دراز شدهاست» و البته پاسخ داده که «من فکر میکنم احمدینژاد نتیجه مثبتی از فرستادن این علائم به سوی رفسنجانی نخواهد گرفت» چرا که «آقای هاشمی اساسا نمیتواند هیچگونه نزدیکی و قرابتی با آقای احمدینژاد داشته باشد چون هیچگونه زمینههای مشترک سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بین هاشمی و احمدینژاد وجود ندارد.»
روزنامه شرق نیز تیتر یک شماره سوم اردیبهشت را به حضور «احمدینژاد کنار هاشمی» در جلسه مجمع تشخیص مصلحت اختصاص داده اما نوشته «طلسم سهساله در شرایطی شکست که هنوز قضاوت درباره ادامه یافتن آن زود است، اگرچه عکسهای منتشرشده حکایت از ادامه روند حضور احمدینژاد دارند.»
محسن رفیقدوست: برخی افراد سپاه در سال ۸۸ اشتباهاتی داشتند
روزنامه مردمسالاری اظهارات محسن رفیقدوست درباره «اشتباهات برخی اعضای سپاه پاسداران در سال ۸۸» را در صفحه یک منتشر کردهاست.
به نوشته این روزنامه، محسن رفیقدوست از موسسان و فرماندهان سپاه پاسداران به مناسبت دوم اردیبهشت، سالروز تاسیس سپاه طی گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا گفته «ورود سپاه در ۱۸ تیر ۷۸ و در حوادث پس از انتخابات ۸۸ بر اساس وظیفه سپاه در حراست از انقلاب بود» اما «برخی اشتباهاتی که در سال ۸۸ رخ داد، از سوی افراد سپاه بود نه از سوی سپاه» و «نباید این اشتباهات را به کل سپاه تعمیم داد.»
محسن رفیقدوست با تاکید براینکه «من میگویم، نه عملکرد سپاه بلکه تنها برخی از حرکتهایی که از حد خود خارج شد، اشتباه بود» گفتهاست «باید با کسانی که احساسات خود را به وظیفه تقدم دادند، برخورد کرد» و افزودهاست که «البته با خیلیها نیز برخورد شد.» او البته اشارهای به نام و سمت از این اعضای متخلف سپاه پاسداران نکرده و حتی گفته «اگر سپاه در این دو مقطع ۱۸ تیر ۷۸ و حوادث سال ۸۸ از رهبری اطاعت کردهاست، اعتراض کسانی که به ورود سپاه به این مسائل اعتراض کردهاند، بیخود است.»
روزنامه مردمسالاری همچنین از قول محسن رفیقدوست نوشته «سپاهی تا وقتی سپاهی است نباید عضو هیچ جناحی باشد، بلکه تنها باید مطیع رهبری باشد و اگر قرار است در سیاست دخالت کند، باید از سپاه خارج شود» و همچنین «سپاهی نباید سیاسی شود اما باید سیاست را بفهمد» و «البته افراد به دردبخوری که از سپاه خارج و بعدا وزیر و وکیل شدند هم کم نیستند.»
محسن رفیقدوست که در این گفتوگو خود را «اولین پاسدار عضو سپاه» معرفی کرده درباره فعالیتهای اقتصادی سپاه که همواره مورد مناقشه منتقدان و حامیان آن بوده» نیز گفتهاست «مسائل اقتصادی» سپاه، «طیف بزرگی از کارهای کشاورزی، صنعت، تجارت، ساختمانسازی و عمران را در بر میگیرد» و «جایی که فعالیتهای اقتصادی سپاه بیشتر تبلور دارد، کارهای عمرانی است اما «من با این مسئله که سپاه تجارت کند، مخالفم.»
او همچنین گفته «قبلا سپاه در پروژههایی که بخشهای خصوصی میتوانست وارد شود، وارد میشد، اما مصوبهای در سپاه گذرانده شد که براساس آن، سپاه تنها پروژههای بالای هزار میلیارد تومان را برعهده میگیرد» و «پس از این مصوبه سپاه دیگر وارد پروژههایی که بخش خصوصی میتواند انجام دهد، نمیشود» و «در برخی از پروژهها نیز که بخش خصوصی نمیتواند وارد شود و تنها بخشهای خارجی داوطلب میشوند، سپاه ورود پیدا کند و من با ورود سپاه به کارهای عمرانی به این دلیل موافقم.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری رفیقدوست درباره در آمد سپاه از پروژههای دولتی و «محل استفاده سود حاصل از این پروژهها» هم گفته «اطلاع دقیقی ندارم اما بیشتر صرف صنایع نظامی، اختراعات و تحقیقات و در واقع برای تعالی سپاه خرج میشود و چیزی به خود بچههای سپاه نمیرسد.»
راه تازه دولت برای محدود کردن رسانههای منتقد
روزنامه تهران امروز و کیهان خبر داده که با تصویب و دستور دولت «درج منابع خبری در خبرگزاریهای ایران، الزامی شدهاست.»
روزنامه کیهان خبر داده که دولت «در راستای ساماندهی فعالیتها، ایجاد تسهیلات و نظارت بیشتر بر کار خبرگزاریها و نشریات الکترونیکی»، خبرگزاریها را موظف به رعایت مقررات جدید کردهاست و از جمله «با تصویب هیات وزیران خبرگزاریها موظف شدند در اخبار خود منابع را درج کنند»
به نوشته این روزنامه در «آئیننامه اجرایی قانون مطبوعات» که از سوی هیات دولت تصویب و از سوی محمدرضا رحیمی برای اجرا ابلاغ شد، آمدهاست «مدیرمسئول خبرگزاری موظف است مجموعه کامل تولیدات رسانهای خود را ماهانه در ۴ نسخه در قالب لوح فشرده به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل دهد.»
کیهان همچنین نوشته «در ماده ۳۸ آئیننامه اجرایی جدید قانون مطبوعات» نیز تاکید کشده که «خبرگزاریها موظفند مطالب خود را به طور مستمر و با درج شماره و زمان جداگانه منتشر کنند، درج منابع اخبار نیز در خبرگزاری الزامی است.»
این روزنامه نوشته که براساس همین آئیننامه «نقل آن قسمت از اخبار، مطالب یا تصاویر نشریات و خبرگزاریها که موجب توقیف، لغو پروانه یا پالایش (فیلتر) شده توسط خبرگزاری ممنوع است.»
روزنامه تهران امروز اما اقدام تازه دولت در تصویب و ابلاغ آئیننامه اجرایی قانون مطبوعات را «محدودیت جدید دولت برای خبر رسانی» توصیف کرده و نوشته «دولت راه تازهای برای محدود کردن فعالیت رسانههای منتقد پیدا کردهاست.»
به نوشته این روزنامه «بر اساس مصوبه هیات دولت «خبرگزاریها به درج منبع خبر ملزم شدند» و این درحالی است که «خبرگزاریها که خود تولید کننده و منبع خبر هستند، یا باید نام خود را به انتهای پیام، تحت عنوان منبع اضافه کنند، یا باید از درج خبر بدون منبع اجتناب کنند و یا منتظر عواقب درج خبر بدون منبع باشند. البته در نهایت این امر باعث میشود تا رسانهها از درج خبر بدون منبع اجتناب کنند که این اتفاق میتواند به معنای محدود کردن فعالیت رسانههای منتقد باشد.»
«حسن لاسجردی، مدیر ارشد خبرگزاری مهر» به روزنامه تهران امروز گفته «در حال حاضر هم خبرگزاریها و سایتهای خبری منابع بسیاری از خبرهای خود را ذکر میکنند. شاید تاکید دولت بر اخباری است که در رابطه با برخی اخبار مثل اخبار مرتبط با مقامات و شرایط کاری آنهاست. به همین دلیل هم دولت خودش را موظف کردهاست که بخشنامهای تهیه کند که جلوی انتشار برخی گزارشها و اخبار گرفته شود. اما چیزی که باید مدنظر قرار گیرد این است که این بخشنامه باید در چارچوب قانون مطبوعات باشد و بی شک این اقدام دولت برخلاف مقررات و قوانین است و دولت قصد دارد فضای خبری و رسانهای را محدود کند.»
مدیر خبرگزاری مهر همچنین گفتهاست «اکنون قانون مطبوعات به عنوان مرجع قانونی رسانههای خبری مورد استفاده قرار میگیرد» و «به طور حتم تصویب این بخشنامه در روزهای آینده مورد اعتراض شدید رسانههای خبری و سایتها قرار خواهد گرفت» چرا که «بیان منابع خبری در بسیاری از موارد به دلیل حساسیتها و موازین حقوقی امکانپذیر نیست» و «تصویب این قانون با روح کار اطلاع رسانی سازگار نیست و دولت با این کار در پی فشار مضاعف بر اطلاعرسانی آزاد است.»
تقی دژاکام از اعضای تحریریه روزنامه کیهان نیز به انتقاد از مصوبه دولت پرداخته و گفتهاست «رسانهها باید مخالفت کنند و زیر بار این مصوبه غلط نروند.هیچ جای دنیا چنین چیزی رسم نیست که حتماً منبع خبر در خبرگزاریها ذکر شود.»
دژاکام تاکید کرده که این مصوبه به نوعی «محدود کردن خبرگزاریها» به شمار میرود، و «ملاک برای انتشار خبر، صحت، روشنی و پاسخ به تمام سوالات مهم مصرفکنندگان و مخاطبان خبر است.»
حضور افغانها در نوشهر ممنوع شد
روزنامه شرق خبر داده که بخشدار مرکزی نوشهر «حضور اتباع افغان در بخش مرکزی این شهرستان را ممنوع اعلام کردهاست.»
به نوشته این روزنامه بهمن خواجوند بخشدار مرکزی نوشهر در گردهمایی دهیاران بخش مرکزی نوشهر اعلام کرده که «نوشهر شهری توریستی است و وجود افاغنه در این حوزه به شدت ممنوع است» و «دهیاران به اتفاق فرماندهان پایگاههای بسیج» باید «به شناسایی افاغنه به اتفاق اقدام کنند» و «گزارش فعالیتهای خود را به واحد سیاسی فرمانداری نوشهر اعلام کنند.»
بخشدار مرکزی نوشهر همچنین گفته «مازندران جزء استانهای معین برای نگهداری افاغنه نیست و باید هرچه سریعتر آنها را براساس ضوابط از استان خارج کنیم.»
روزنامه شرق یادآوری کرده که نزدیک به «۲۰ روز پیش در رسانهها خبری منتشر شد مبنی بر اینکه پلیس اصفهان برای روز سیزدهبدر ورود اتباع کشور افغانستان را در پارک صفه اصفهان ممنوع اعلام کرد» و «این خبر در اولین لحظات پس از انتشار با واکنش شدید و منفی بسیاری از رسانهها و فعالان اجتماعی مواجه شد» و «حجم اعتراضات به این اقدام ناپسند به حدی بود که وبسایتی که خبر اولیه این موضوع را انتشار داده بود بلافاصله آن را از روی خروجی خود برداشت اما اعتراضات و واکنشها به این مسئله و این نوع نگاه تا چندین روز پس از آن همچنان ادامه داشت.»
این روزنامه اظهارات بخشدار مرکزی نوشهر درباره «ممنوع شدن حضور افغانها در نوشهر» را «سخنان تاسفبار یک بخشدار در استان مازندران» توصیف کرده و یادآوری کرده که «بسیاری از افغانهایی که در ایرانند دارای مجوز اقامت و کار هستند و همین مسئله جواز لازم برای حضور و فعالیت آنها در همه شهرها قلمداد میشود.»
احمد محیطفر جامعهشناس هم دراینباره به شرق گفته «این چه سیاست غلطی است که مدام در حال تولید بحران است» و «فکر میکنم روی این اتفاقات باید کمی تامل کرد چون مغایر است با پیشینه کشورمان. البته اگر یک مورد بود، میتوانستیم به حساب بیسلیقگی یک مدیر بگذاریم.»
این جامعهشناس همچنین به ممنوعیت حضور افغانها در برخی از مراکز گردشگری ایران انتقاد کرده و گفته «این کار، کار درستی نیست هم به لحاظ انسانی و هم زحمتی که آنها برای ما کشیدهاند و هم ما برای آنها.»
رایگیری انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه
در فرانسه رای گیری انتخابات ریاست جمهوری آغاز شده است. این انتخابات در حالی برگزارمی شود که نگرانی ها در مورد بحران در منطقه یورو و بیکاری گسترده افزایش یافته است.
نیکولا سارکوزی، کاندیدای راست میانه در تلاش است تا برای یک دوره دیگر پست ریاست جمهوری را در اختیار بگیرد.آقای سارکوزی گفته است که تنها کسی است که می تواند فرانسه را "مقتدر نگه دارد."
رقیب جدی آقای سارکوزی در این دوره فرانسوا اولاند، کاندیدای سوسیالیست ها است که گفته است "حال نوبت چپگراهاست که کشور را اداره کنند."
در این دوره از انتخابات ده کاندیدا حضور دارند، در صورتی که هیچ یک از آنها بیش از ۵۰ درصد آرا را بدست نیاورند، انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد.
دور دوم انتخابات در ششم ماه می برگزار خواهد شد.
براساس برنامه ریزی های انجام شده حوزه های رای گیری تا ساعت ۱۸:۰۰ به وقت فرانسه باز خواهند بود و گفته شده در شهرهای بزرگ زمان رای گیری دو ساعت بیشتر خواهد بود.
گفته شده اولین نتایج رسمی پس از بسته شدن آخرین حوزه های رای گیری در ساعت۲۰:۰۰ اعلام خواهد شد.
نیکولا سارکوزی که از سال ۲۰۰۷ رییس جمهور فرانسه بوده، وعده داده است که کسری بودجه عظیم فرانسه را کاهش دهد و از کسانی که برای فرار مالیاتی کشور را ترک می کنند مالیات بگیرد.
آقای سارکوزی در عین حال خواستار تصویب قانونی شده است که قراردادهای دولتی را تنها به شرکت های اروپایی بدهد و تهدید کرده که اگر اعضای اتحادیه اروپا ورود مهاجران از کشورهای غیراروپایی را مهار نکنند، فرانسه را از اتحادیه اروپا خارج خواهد کرد.
آقای اولاند نیز وعده داده است که مالیات شرکت های بزرگ و کسانی را که بیش از یک میلیون یورو در سال درآمد دارند افزایش دهد.
او در عین حال می خواهد حداقل دستمزد را افزایش دهد، ۶۰ هزار معلم بیشتر استخدام کند و سن بازنشستگی را از ۶۲ سال به ۶۰ سال برساند.
اگر آقای اولاند در این انتخابات پیروز شود، اولین رییس جمهوری چپ گرای فرانسه بعد از فرانسوا میتران خواهد بود که دو دوره هفت ساله رئیس جمهور فرانسه بود.
اگر آقای سارکوزی نتواند در این انتخابات به پیروزی برسد، اولین رئیس جمهور از زمان والری ژیسکاردستن در سال ۱۹۸۱ خواهد بود که تنها برای یک دوره پست ریاست جمهوری را در اختیار داشت.
دوره ریاست جمهوری در فرانسه در حال حاضر ۵ سال است.
رای گیری در بعضی از جزایر متعلق به فرانسه از جمله جزایر گوادلوپ و مارتینیک در دریای کارائیب به دلیل تفاوت زمانی روز گذشته (شنبه ۲۱ آوریل) برگزار شد.
دلایل رویگردانی صندوق بینالمللی پول از ایران
محمود بهمنی، رئیس کل این بانک ایران که برای شرکت در اجلاس صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به واشنگتن رفته با کریستین لاگارد، مدیرعامل صندوق بینالمللی پول در حاشیه این اجلاس دیدار و درباره مسائل پولی، بانکی و تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا گفتوگو کردهاست.
محمود بهمنی همچنین از صندوق بینالمللی پول خواسته تا برای جبران فشار ناشی از تحریم نفتی ایران بر کشورهای کمدرآمد واردکننده نفت، منابع لازم را در اختیار این کشورها بگذارد.
مهرداد عمادی مشاور مالی و حقوقی اتحادیه اروپا، صندوق بینالمللی پول را موظف به جبران خسارات ناشی از تحریم نفتی ایران نمیداند:
مهرداد عمادی: این در هیچ چهارچوبی جزو وظایف صندوق بینالمللی پول نیست، برای اینکه بخش عمده تحریمهای ایران را سازمان ملل تعیین کردهاست و در این چهارچوب هم صندوق بینالملل و هم بانک جهانی از سازمانهایی هستند که همواره از لحاظ قانونی از تصویبات حقوقی سازمان ملل پیروی میکنند.
مسئله دیگری که به نظر من آقای بهمنی نسبت به آن کم توجه بودند این است که هم صندوق و هم بانک جهانی نگرانیهایی از عدم شفافیت بانکی ایران داشتهاند.
و بخشی از توجیه تحریمها فقط به خاطر پروژه اتمی ایران نبودهاست. به خاطر فعالیتهایی که در چهارچوب پولشویی و خرید و فروشهای بسیار سوء ظن برانگیز ایران بود.
در این چهارچوب من تصور میکنم که شاید انگیزه عمده آقای بهمنی این بوده که از کانال خانم لاگارد و بانک جهانی استفاده کنند و فشار سیاسی برای برداشتن این تحریمها ایجاد کنند، ولی در زیر پوشش اقتصاد این کشورهای کمدرآمد اگر واقعا قرار است ما نگران جایی باشیم، بایستی نگران اقتصاد ایران باشیم.
چین و روسیه از اعضای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هستند و با ایران روابط نزدیکی دارند، این دو کشور گرچه با تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران مخالفت کردهاند اما به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران رای مثبت دادهاند. چرا چین و روسیه با وجود روابط نزدیک با ایران، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را مجبور به حمایت از ایران نمیکنند؟
بله این سوال بسیار خوبی است. بخصوص که اگر نگاه کنیم میبینیم که اخیرا سهم چین در سرمایه پشتوانه صندوق خیلی بالا رفتهاست، به خاطر اینکه سهم اقتصاد چین در عرصه جهانی بالا رفته بود.
همین که چین و مقامات روسیه نه تنها به این اشاره نکردند بلکه مقامات روسیه دو هفته پیش به این نکته اشاره داشتند که ایران باید رفتارهایش را در چهارچوب مشکلات و تضادهایی که با آژانس ایجاد کرده، به سرعت تغییر دهد.
من تصور میکنم که هم چین و هم روسیه از میزان پیشرفتها و شفافسازیهایی که در طول شش ماه اخیر ایران در رفتارش انجام دادهاست راضی نبودهاند، به خاطر فشارهایی که خود اینها از غرب دریافت کردهاند.
تامین مالی پروژههای عمرانی، مشمول تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران نمیشود، چرا صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از دادن مثلا وام برای ساخت شکبه فاضلاب تهران خودداری کردهاند؟
تحریمها تا به حال متمرکز بر سرمایهگذاریهای ساختاری و زیربنیاد اقتصاد ایران نبودهاند. چون اینها سرویسهایی بودهاند که برای شهروندان هستند و عملا زیربنای اقتصاد مدنی کشور ما هستند.
اما چیزی که به نظر من مهم است و شما هم به آن اشاره کردید این است که مثلا فعالیت شهری و ساخت شبکه فاضلاب تهران در چهارچوب فعالیتهایی قرار میگیرد که فقط در طول ۲۰ سال اخیر، هشت مورد آن را مثل شبکه آب شهر قاهره یا تصفیه آب فاضلاب برای کشاورزی در بنگلادش، درست همان پروژههایی است که همیشه بانک جهانی اجرا میکند و همیشه هم موفق بودهاست.
همین اخیرا ایران یک تقاضا مطرح کرد برای وام و برای توسعه یکی از سیستمهای دانشگاهی در تهران بزرگ و در غرب ایران که آنهم رد شد.
رد شدن این تقاضاها و عدم تمایل این سازمانها برای همکاری به نبود شفافیت در اقتصاد ما برمیگردد و این که در سال ۲۰۰۷ یک پروژهای بود در بانک جهانی که وقتی گزارش آن از ایران برگشت، یکی از سرخطهای آن که مطرح شد این بود که حسابهای مالی این پروژه بسیار کدر و ناشفافند.
منظورم از کدر بودن، وجود فساد مالی و پولی است.
رئیس کل بانک مرکزی ایران در دیدارش با رئیس صندوق بینالمللی پول به هدفمندسازی یارانهها، مالیات بر ارزش افزوده و اصلاحات ساختاری سیستم بانکی در ایران اشاره کردهاست.
البته تعدیل اقتصادی و اصلاح نظام بانکی ایران، برنامهای است که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی سالها پیش اجرای آن ضروری دانسته بودند.
گفتوگوی مینا بهارمست با مهرداد عمادی در مورد ایران و صندوق بینالمللی پول
رئیس کل بانک مرکزی ایران در دیدار با رئیس صندوق بینالمللی پول گفتهاست که ایران بهعنوان یکی از اعضای این صندوق، انتظار دارد این نهاد از آن حمایت کند.محمود بهمنی همچنین از صندوق بینالمللی پول خواسته تا برای جبران فشار ناشی از تحریم نفتی ایران بر کشورهای کمدرآمد واردکننده نفت، منابع لازم را در اختیار این کشورها بگذارد.
مهرداد عمادی مشاور مالی و حقوقی اتحادیه اروپا، صندوق بینالمللی پول را موظف به جبران خسارات ناشی از تحریم نفتی ایران نمیداند:
مهرداد عمادی: این در هیچ چهارچوبی جزو وظایف صندوق بینالمللی پول نیست، برای اینکه بخش عمده تحریمهای ایران را سازمان ملل تعیین کردهاست و در این چهارچوب هم صندوق بینالملل و هم بانک جهانی از سازمانهایی هستند که همواره از لحاظ قانونی از تصویبات حقوقی سازمان ملل پیروی میکنند.
مسئله دیگری که به نظر من آقای بهمنی نسبت به آن کم توجه بودند این است که هم صندوق و هم بانک جهانی نگرانیهایی از عدم شفافیت بانکی ایران داشتهاند.
و بخشی از توجیه تحریمها فقط به خاطر پروژه اتمی ایران نبودهاست. به خاطر فعالیتهایی که در چهارچوب پولشویی و خرید و فروشهای بسیار سوء ظن برانگیز ایران بود.
در این چهارچوب من تصور میکنم که شاید انگیزه عمده آقای بهمنی این بوده که از کانال خانم لاگارد و بانک جهانی استفاده کنند و فشار سیاسی برای برداشتن این تحریمها ایجاد کنند، ولی در زیر پوشش اقتصاد این کشورهای کمدرآمد اگر واقعا قرار است ما نگران جایی باشیم، بایستی نگران اقتصاد ایران باشیم.
چین و روسیه از اعضای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هستند و با ایران روابط نزدیکی دارند، این دو کشور گرچه با تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران مخالفت کردهاند اما به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران رای مثبت دادهاند. چرا چین و روسیه با وجود روابط نزدیک با ایران، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را مجبور به حمایت از ایران نمیکنند؟
بله این سوال بسیار خوبی است. بخصوص که اگر نگاه کنیم میبینیم که اخیرا سهم چین در سرمایه پشتوانه صندوق خیلی بالا رفتهاست، به خاطر اینکه سهم اقتصاد چین در عرصه جهانی بالا رفته بود.
همین که چین و مقامات روسیه نه تنها به این اشاره نکردند بلکه مقامات روسیه دو هفته پیش به این نکته اشاره داشتند که ایران باید رفتارهایش را در چهارچوب مشکلات و تضادهایی که با آژانس ایجاد کرده، به سرعت تغییر دهد.
من تصور میکنم که هم چین و هم روسیه از میزان پیشرفتها و شفافسازیهایی که در طول شش ماه اخیر ایران در رفتارش انجام دادهاست راضی نبودهاند، به خاطر فشارهایی که خود اینها از غرب دریافت کردهاند.
تامین مالی پروژههای عمرانی، مشمول تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران نمیشود، چرا صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از دادن مثلا وام برای ساخت شکبه فاضلاب تهران خودداری کردهاند؟
تحریمها تا به حال متمرکز بر سرمایهگذاریهای ساختاری و زیربنیاد اقتصاد ایران نبودهاند. چون اینها سرویسهایی بودهاند که برای شهروندان هستند و عملا زیربنای اقتصاد مدنی کشور ما هستند.
اما چیزی که به نظر من مهم است و شما هم به آن اشاره کردید این است که مثلا فعالیت شهری و ساخت شبکه فاضلاب تهران در چهارچوب فعالیتهایی قرار میگیرد که فقط در طول ۲۰ سال اخیر، هشت مورد آن را مثل شبکه آب شهر قاهره یا تصفیه آب فاضلاب برای کشاورزی در بنگلادش، درست همان پروژههایی است که همیشه بانک جهانی اجرا میکند و همیشه هم موفق بودهاست.
همین اخیرا ایران یک تقاضا مطرح کرد برای وام و برای توسعه یکی از سیستمهای دانشگاهی در تهران بزرگ و در غرب ایران که آنهم رد شد.
رد شدن این تقاضاها و عدم تمایل این سازمانها برای همکاری به نبود شفافیت در اقتصاد ما برمیگردد و این که در سال ۲۰۰۷ یک پروژهای بود در بانک جهانی که وقتی گزارش آن از ایران برگشت، یکی از سرخطهای آن که مطرح شد این بود که حسابهای مالی این پروژه بسیار کدر و ناشفافند.
منظورم از کدر بودن، وجود فساد مالی و پولی است.
رئیس کل بانک مرکزی ایران در دیدارش با رئیس صندوق بینالمللی پول به هدفمندسازی یارانهها، مالیات بر ارزش افزوده و اصلاحات ساختاری سیستم بانکی در ایران اشاره کردهاست.
البته تعدیل اقتصادی و اصلاح نظام بانکی ایران، برنامهای است که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی سالها پیش اجرای آن ضروری دانسته بودند.
توکلی: کسری ۱۶ هزار میلیارد تومانی دولت در هدفمندی یارانهها
عضو کمیسیون ویژه تحول اقتصادی مجلس ضمن تأکید بر تخلف ۱۲ بندی دولت در اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها، میگوید دولت در مرحله اول هدفمندی با ۱۶ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه شده است.
احمد توکلی در گفتوگویی با خبرگزاری فارس که روز یکشنبه، سوم اردیبهشت ماه منتشر شد با اشاره به گزارش وزارت اقتصاد در اواخر بهمنماه ۹۰ گفت در حالی که درآمد دولت از محل هدفمندی یارانهها «۲۹ هزار میلیارد تومان» بوده که از افزایش قیمت حاملهای انرژی به دست آمده، هزینه سازمان هدفمندی یارانهها در این مدت «۴۵ هزار میلیارد تومان» بوده است که حاکی از «۱۶ هزار میلیارد تومان کسری بودجه» است.
وی در اشاره به تخلفات دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانهها گفت دولت سهم ۳۰ درصدی تولید و سهم ۲۰ درصدی شرکتهای برق و توانیر و سایر شرکتهای دولتی را پرداخت نکرده و افزود: «این مبالغ به جای پرداخت به این شرکتها صرف پرداخت یارانه نقدی شده است.»
آقای توکلی ضمنا خاطر نشان کرد: «دولت برای اجرای این قانون (هدفمندی) از تنخواه بانک مرکزی استفاده کرده که باید تا آخر سال ۹۰ آن را تسوی میکرد، اما این کار را انجام نداده است و این امر باعث افزایش نقدینگی در جامعه شده است.»
اشاره این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به پنج هزار میلیارد تومانی است که دولت پیشتر از بانک مرکزی استقراض کرده و متعهد شده بود که این رقم را تا ۲۸ اسفندماه سال ۹۰ تسویه کند.
علاوه بر این مبلغ، مجلس شورای اسلامی ۲۱ اسفندماه نیز با واگذاری «۲۲ هزار میلیارد تومان» تنخواه گردان به دولت محمود احمدینژاد برای هزینههای دوماه اول سال ۹۱ واگذار و تأکید کردند که این مبلغ باید حداکثر تا پایان سال ۹۱ تسویه شود.
احمد توکلی در گفتوگو با فارس با اشاره به کسری ۱۶ هزار میلیارد تومانی دولت گفت که دولت عمدتا این مبلغ را از فروش دلارهای نفتی و تبدیل آن به ریال تأمین کرده که به گفته وی این امر باعث افزایش تورم شده است.
وی افزود: «عدم حمایت از تولید از طرفی و افزایش نقدینگی و تحریک طرف تقاضا باعث تورم شده و این به خاطر قانونشکنی دولت در اجرای هدفمندی یارانه و سوء اجرای این قانون بوده است.»
این نماینده مجلس در حالی از کسری بودجه دولت در اجرای هدفمندی یارانهها سخن به میان آورده که دولت به تازگی اعلام کرد که علاوه بر مبلغ ثابت یارانهها، ۲۸ هزار تومان نیز به عنوان «ما به التفاوت فاز اول و دوم» قانونی هدفمند کردن یارانهها به حساب مردم ریخته میشود، مبلغی که به حساب برخی واریز شده است.
به گفته احمد توکلی نامه گزارش کمیسیون ویرژه طرح تحول اقتصادی به رئیس مجلس در مورد ۱۲ بند تخلف دولت در هدفمندی یارانهها که به امضای همه اعضای کمیسیون رسیده، ارائه شده است.
مجلس تا کنون چندینبار نسبت به «تخلفات» دولت در اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها هشدار داده است.
طرح هدفمندسازی یارانهها آذرماه ۱۳۸۹ به اجرا درآمد و از آن زمان تاکنون موج انتقادها از دولت محمود احمدینژاد از نحوه اجرای این قانون بالا گرفته است.
به گفته برخی از مجلسیها و کارشناسان اقتصادی، طرح هدفمندسازی یارانهها به افزایش گرانی و تورم دامن زده است.
در حال حاضر دولت ضمن افزایش مبلغ یارانهها در صدد اجرایی کردن فاز دوم هدفمندی یارانهها است و این در حالی است که علی لاریجانی تاکید کرده است که این فاز از هدفمندی بدون مصوبه مجلس قابل اجرا نیست و در نامهای به علی خامنهای گفته است که اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، گرانی به بار میآورد.
این در حالی است که محمود احمدینژاد همواره اجرای این طرح را به نفع اقتصاد جامعه دانسته است و به تازگی تأکید کرد که این طرح یکی از «کارهای اساسی برای پر کردن فاصلهها و ایجاد جهش در آبادانی کشور» است.
احمد توکلی در گفتوگویی با خبرگزاری فارس که روز یکشنبه، سوم اردیبهشت ماه منتشر شد با اشاره به گزارش وزارت اقتصاد در اواخر بهمنماه ۹۰ گفت در حالی که درآمد دولت از محل هدفمندی یارانهها «۲۹ هزار میلیارد تومان» بوده که از افزایش قیمت حاملهای انرژی به دست آمده، هزینه سازمان هدفمندی یارانهها در این مدت «۴۵ هزار میلیارد تومان» بوده است که حاکی از «۱۶ هزار میلیارد تومان کسری بودجه» است.
وی در اشاره به تخلفات دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانهها گفت دولت سهم ۳۰ درصدی تولید و سهم ۲۰ درصدی شرکتهای برق و توانیر و سایر شرکتهای دولتی را پرداخت نکرده و افزود: «این مبالغ به جای پرداخت به این شرکتها صرف پرداخت یارانه نقدی شده است.»
آقای توکلی ضمنا خاطر نشان کرد: «دولت برای اجرای این قانون (هدفمندی) از تنخواه بانک مرکزی استفاده کرده که باید تا آخر سال ۹۰ آن را تسوی میکرد، اما این کار را انجام نداده است و این امر باعث افزایش نقدینگی در جامعه شده است.»
اشاره این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به پنج هزار میلیارد تومانی است که دولت پیشتر از بانک مرکزی استقراض کرده و متعهد شده بود که این رقم را تا ۲۸ اسفندماه سال ۹۰ تسویه کند.
علاوه بر این مبلغ، مجلس شورای اسلامی ۲۱ اسفندماه نیز با واگذاری «۲۲ هزار میلیارد تومان» تنخواه گردان به دولت محمود احمدینژاد برای هزینههای دوماه اول سال ۹۱ واگذار و تأکید کردند که این مبلغ باید حداکثر تا پایان سال ۹۱ تسویه شود.
احمد توکلی در گفتوگو با فارس با اشاره به کسری ۱۶ هزار میلیارد تومانی دولت گفت که دولت عمدتا این مبلغ را از فروش دلارهای نفتی و تبدیل آن به ریال تأمین کرده که به گفته وی این امر باعث افزایش تورم شده است.
وی افزود: «عدم حمایت از تولید از طرفی و افزایش نقدینگی و تحریک طرف تقاضا باعث تورم شده و این به خاطر قانونشکنی دولت در اجرای هدفمندی یارانه و سوء اجرای این قانون بوده است.»
این نماینده مجلس در حالی از کسری بودجه دولت در اجرای هدفمندی یارانهها سخن به میان آورده که دولت به تازگی اعلام کرد که علاوه بر مبلغ ثابت یارانهها، ۲۸ هزار تومان نیز به عنوان «ما به التفاوت فاز اول و دوم» قانونی هدفمند کردن یارانهها به حساب مردم ریخته میشود، مبلغی که به حساب برخی واریز شده است.
به گفته احمد توکلی نامه گزارش کمیسیون ویرژه طرح تحول اقتصادی به رئیس مجلس در مورد ۱۲ بند تخلف دولت در هدفمندی یارانهها که به امضای همه اعضای کمیسیون رسیده، ارائه شده است.
مجلس تا کنون چندینبار نسبت به «تخلفات» دولت در اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها هشدار داده است.
طرح هدفمندسازی یارانهها آذرماه ۱۳۸۹ به اجرا درآمد و از آن زمان تاکنون موج انتقادها از دولت محمود احمدینژاد از نحوه اجرای این قانون بالا گرفته است.
به گفته برخی از مجلسیها و کارشناسان اقتصادی، طرح هدفمندسازی یارانهها به افزایش گرانی و تورم دامن زده است.
در حال حاضر دولت ضمن افزایش مبلغ یارانهها در صدد اجرایی کردن فاز دوم هدفمندی یارانهها است و این در حالی است که علی لاریجانی تاکید کرده است که این فاز از هدفمندی بدون مصوبه مجلس قابل اجرا نیست و در نامهای به علی خامنهای گفته است که اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، گرانی به بار میآورد.
این در حالی است که محمود احمدینژاد همواره اجرای این طرح را به نفع اقتصاد جامعه دانسته است و به تازگی تأکید کرد که این طرح یکی از «کارهای اساسی برای پر کردن فاصلهها و ایجاد جهش در آبادانی کشور» است.
اگر برای مان نان نشد برای شما آب شد!
تهرانی که شهردارانش بعد از چند سال شهردار بودن هوس ریاست جمهوری به سرشان میزند و بعد از مدتی رییس جمهوری شدن هوس مدیریت جهان را در سر میپرورانند، دستخوش مسخره و پوزخند مردم سراسر دنیا شده. حالا احتمالا میزان خسارتی که متروی تهران دیده چندین برابر هزینهایاست که برای آن شده که البته دوستی میگفت که احمدینژاد اعلام کرده که هزینهی تعمیر مترو بالاست دولت هم قرار نیست بدهیاش را به مترو بپردازد، متروی تهران هم که قرار بود راه حلی برای ترافیک تهران باشد که نشد.
حالا خیر در این بوده و بهتر است که ما از این پس با یک سری تغییرات کارکردی که در مترو انجام میدهیم بهینه سازی کنیم و بجای مترو، متروی تهران را برای رفاه حال شهروندان تهران به فاضلاب تهران تبدیل کنیم که بسیاری از این آب گرفتگیها دیگر در سطح شهر رخ ندهد. علاوه بر این، مشکل فاضلاب تهران هم از این به بعد به همت جهادگران غیور سپاه پاسداران در تهران حل شده و در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی از این هرسه بهره برده و علاوه بر بهینه سازی سرمایه مردم که همان متروی تهران است از کار سپاهیان جهادگر حمایت شده و طی یک طرح محیرالعقول، تولید ملی اگو یا فاضلاب تهران هم کلید خواهد خورد و حالا که طرح هستهای شکست خورد و ما را از ثبت ناممان در کنار نام مصدق بازداشت، میتوانیم با راه اندازی فاضلاب تهران کاری بکنیم که مصدق هم نکرد.
البته راست یا دروغ بودن ارایه این طرح توسط احمدینژاد به هیات دولت، گردن همان دوستی که این طرح را از ایشان نقل کرد. آگاهان میگویند که در همین لحظه رییس سابق متروی تهران محسن هاشمی گفت: اگر برای ما نان نشد ولی برای شما که پر آب شد!
هرانا؛ محکومیت داریوش جلالی، فعال دانشجویی به یکترم محرومیت از تحصیل
خبرگزاری هرانا - کمیته انضباطی دانشگاه یاسوج طی حکمی داریوش جلالی فعال دانشجوئی این دانشگاه را به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم کرد.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، داریوش جلالی متولد سال ۱۳۶۸ دانشجوی رشته مهندسی مواد در دانشگاه یاسوج پس از احضار در فروردین ماه امسال به کمیته انضباطی به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده است.
حکم انضباطی این فعال دانشجوئی در حالی صادر شده که استناد کمیته انضباطی برای صدور این حکم اقدام اعتراضی و تحصن یک نفره وی در اثر فشار مسئولین دانشگاه یاسوج در روز ۲۵ بهمن ماه ۹۰ که اقدام به دوختن لبها و آویزان کردن زنجیر به خود کرده بود، بوده است. این در حالی است که وی پس از بازداشت توسط نیروهای امنیتی در آن روز و تحمل ۱۹ روز زندان، با قرار وثیقه ۲۰ میلیون تومانی آزاد و هنوز حکمی از سوی دادگاه در این باره برای وی صادر نشده است. ولی کمیته انضباطی به چنین دلیلی استناد و وی را به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم کرده است.
گفتنی است این فعال دانشجوئی پیش از این نیز دو بار از سوی مسئولین دانشگاه تعلیق و یک بار نیز از سوی دادگاه انقلاب یاسوج به ده ماه حبس محکوم شده بود. وی در سال ۸۸ و در جریان اتفاقات پس از انتخابات به یک ترم و در مهرماه سال ۹۰ نیز به یک ترم محرومیت از تحصیل از سوی کمیته انضباطی دانشگاه یاسوج محکوم شده بود. و همچنین در خارج از دانشگاه نیز در ۲۶ بهمن ماه سال ۸۸ (به اتهام شرکت در راهپیمائی ۲۵ بهمن در تهران) در یاسوج توسط نیروهای امنیتی اداره اطلاعات این شهر دستگیر و پس از تحمل سه ماه زندان به ۵ ماه حبس تعزیری و ۵ ماه حبس تعلیقی محکوم شده بود.
موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمی توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می باشد.
ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.
جرس:
یک روزنامه مصری با اشاره به اوضاع بد جسمانی حسنی مبارک نوشت که وی به کما رفته است.
به گزارش ایسنا، روزنامه مصری اخبارالیوم طی خبری نوشت، حسنی مبارک، رئیس جمهور سابق مصر از آغاز هفته اخیر از اوضاع نامطلوب جسمانی رنج میبرد تا حدی که این وضعیت روز دوشنبه به اوج خود رسید و وی در پی ثابت نبودن فشار خونش به کما رفت.
این روزنامه افزود: حسنی مبارک هنوز در کماست و پنج روز است که غذا نخورده و به وی سرم زده میشود تا جایی که پزشکان معالج وی مجبور شدهاند به خاطر اوضاع نامطلوب جسمانیاش وی را ممنوعالملاقات کنند.
بنا به نوشته این روزنامه، یک منبع پزشکی در مرکز نگهداری حسنی مبارک اعلام کرد: نیروهای امنیتی بخشی که مبارک در آنجا بستری است را تحت مراقبت شدید قرار دادهاند و امکان ایجاد هیچ گونه ارتباطی با وی و اطلاع جستن از اوضاع جسمانیاش وجود ندارد.
این در حالی است که پیشتر و همزمان با انتشار خبر انتقال حسنی مبارک به بیمارستان زندان طره، منابع پزشکی از وخیم شدن اوضاع جسمانی وی خبر دادند.
مردم مصر در 25 ژانویه سال 2011 میلادی طی انقلابی حسنی مبارک را از قدرت برکنار کردند.
یک روزنامه مصری با اشاره به اوضاع بد جسمانی حسنی مبارک نوشت که وی به کما رفته است.
به گزارش ایسنا، روزنامه مصری اخبارالیوم طی خبری نوشت، حسنی مبارک، رئیس جمهور سابق مصر از آغاز هفته اخیر از اوضاع نامطلوب جسمانی رنج میبرد تا حدی که این وضعیت روز دوشنبه به اوج خود رسید و وی در پی ثابت نبودن فشار خونش به کما رفت.
این روزنامه افزود: حسنی مبارک هنوز در کماست و پنج روز است که غذا نخورده و به وی سرم زده میشود تا جایی که پزشکان معالج وی مجبور شدهاند به خاطر اوضاع نامطلوب جسمانیاش وی را ممنوعالملاقات کنند.
بنا به نوشته این روزنامه، یک منبع پزشکی در مرکز نگهداری حسنی مبارک اعلام کرد: نیروهای امنیتی بخشی که مبارک در آنجا بستری است را تحت مراقبت شدید قرار دادهاند و امکان ایجاد هیچ گونه ارتباطی با وی و اطلاع جستن از اوضاع جسمانیاش وجود ندارد.
این در حالی است که پیشتر و همزمان با انتشار خبر انتقال حسنی مبارک به بیمارستان زندان طره، منابع پزشکی از وخیم شدن اوضاع جسمانی وی خبر دادند.
مردم مصر در 25 ژانویه سال 2011 میلادی طی انقلابی حسنی مبارک را از قدرت برکنار کردند.
باز هم تناقض در دو آمار دولتی؛ اجارهبهای مسکن چقدر افزایش یافته است؟
انتشار گزارشهای مرکز آمار و بانک مرکزی درباره اجاره بهای مسکن نشان داد که ظاهرا بنا نیست تناقض گویی های دولت دهم پایانی داشته باشد. اطلاعات این گزارش ها نه تنها با یکدیگر، بلکه با آنچه از سوی بنگاهداران اعلام میشود و مردم نیز از نزدیک حس میکنند، آشکارا متفاوت است.به نوشته خبرآنلاین، در تازه ترین گزارش بانک مرکزی از شاخص اجاره بهای واحدهای مسکونی کشور اعلام شده در سه ماهه منتهی به آذرماه سال ۹۰ نسبت به پاییز سال ۸۹ اجاره واحدهای مسکونی در شهرهای بزرگ ۱۲٫۵ درصد و در شهرهای کوچک ۱۰ درصد رشد کرده است.
در این گزارش بیشترین رشد اجاره بها مربوط به استان خراسان رضوی با ۱۸ درصد برآورد شده و کمترین میزان رشد مربوط به استان گیلان با ۶٫۷ درصد بوده است،
در این گزارش نرخ رشد اجاره بها در شهر تهران ۱۲٫۵ درصد اعلام شده است، این در حالی است آخرین گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در مورد اجاره بهای واحدهای مسکونی طی تابستان سال ۹۰ گویای رشد ۱۴٫۲ درصدی است اما گزارش اخیر بانک مرکزی از وضعیت اجاره بها در همین دوره ، رشد ۹٫۵ درصدی را در شهر تهران نشان می دهد.
قابل ذکر است که گزارش بانک مرکزی در مورد اجاره بها از تابستان سال گذشته متوقف بود و بعد از حدود نه ماه به ناگهان باک مرکزی گزارش های خود را در بخش های مختلف از جمله شاخص اجاره بهای واحدهای مسکونی بر روی سایت خود منتشر کرده است.
این تفاوت در شاخص های اجاره بها در آمارهای مرکز آمار ایران و بانک مرکزی در حالی اتفاق می افتد که تمامی واحدهای معاملات املاک دارای پروانه در کشور موظف هستند، مشخصات قراردادهای خود را در سامانه معاملات منعکس کنند و حتی در گزارش های مرکز آمار منبع اطلاعات همین سامانه ذکر می شود، اما اینکه چرا هنوز این تفاوت ها وجود دارد، هیچ دستگاه آماری در کشور حاضر به ارایه توضیح نیست و حتی شورای عالی آمار نیز که مستقیما متولی ساماندهی آمار در کشور تلقی می شود به نهادی تشریفاتی تبدیل شده که اخرین جلسه برگزار شده این شورای مربوط به شهریور سال ۹۰ است که در آن جلسه قرار بوده است که در مورد طرح سرشماری زنبورداران کشور بنابر پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی تصمیم گیری شود.
تجمع دوباره کارگران لولهسازی خوزستان؛ آنها ۲۵ ماه است حقوق نگرفتهاند
محقق نشدن وعده مسئولان برای حل مشکلات کارخانه لولهسازی خوزستان، باعث شد که کارگران این کارخانه باز هم در مقابل استانداری تجمع کنند.به گزارش فارس، مشکلات شرکت لولهسازی خوزستان که از تولید کنندههای اصلی لولههای مورد نیاز کشور است، چد سال قبل با واگذار شدن به بخش خصوصی ناکارآمد آغاز شد و کارگران این شرکت بارها در اعتراض به وضعیت خود دست به تجمع زدهاند.
کارخانه لولهسازی خوزستان، حدود ۴۰۰ کارگر رسمی و قراردادی دارد، که قریب به پنج سال است با مشکلات این شرکت دست و پنجه نرم میکنند و حقوق آنها چندین ماه است که به دلیل مشکلات کارخانه از جمله بدهیهای کلان به بانکها و مدیریتهای ناکارآمد پرداخت نشده است. در صورت راه اندازی خط تولید میتوان اشتغال این کارخانه را به ۷۰۰ نفر افزایش داد.
آقایار حسینی، دبیر اجرایی خانه کارگر خوزستان، در این باره اظهار کرد: مشکلات کارگران این شرکت با گذشت چند سال هنوز به قوت خود باقیست. هر چند تعدادی از کارگران این شرکت بازنشسته شدند، اما تعداد زیادی از کارگران بیش از ۲۵ ماه حقوق طلب دارند و سنوات خدمتی آنها نیز پرداخت نشده است.
وی خواسته این کارگران را راهاندازی مجدد کارخانه لوله سازی عنوان کرد و گفت: کارگران معتقد هستند که راهاندازی خط تولید این کارخانه که مشتریان زیادی در کشور دارد، مهمترین اقدام برای حل مشکل آنهاست.
به گفته وی، بدهی این کارخانه به سازمان تامین اجتماعی نیز باعث شده کارگران نتوانند از دفترچههای درمانی خود استفاده کنند.
در حالی که تنشها میان چین و همسایگانش بر سر مالکیت ارضی چند جزیره شدت گرفته، روسیه و چین نخستین رزمایش دریایی مشترک خود را آغاز کردند. همزمان آمریکا و فیلیپین هم یک مانور مشترک برگزار کردهاند.
چین و روسیه روز یکشنبه (۲۲ آوریل / ۳ اردیبهشت) نخستین رزمایش دریایی مشترک خود را با حضور مقامهای رسمی ارتش دو کشور آغاز کردند. به گزارش خبرگزاری دولتی چین، این مانور ششروزه در دریای زرد واقع در شرق چین و در مجاورت اقیانوس آرام صورت میگیرد.
در این رزمایش مشترک، نیروی دریایی چین با بیش از ۴ هزار سرباز، ۱۶ کشتی و دو زیردریایی، و روسیه با ۷ کشتی جنگی شرکت دارند. دفاع هوایی، تاکتیکهای ضد زیردریایی، و عملیات تجسسی و امداد، از محورهای عمده این رزمایش هستند.
چین چند روز پیش از آغاز این رزمایش هدف از اجرای آن را "حفظ صلح و ثبات در منطقه" خوانده بود. وزیر امور خارجه این کشور اظهار داشته بود که تمرینهای دریایی مشترک میان چین و روسیه "از مدتها پیش" برنامهریزی شده است. چین و روسیه از سال ۲۰۰۵ تا کنون چهار رزمایش دریایی مشترک با حضور چند کشور دیگر برگزار کردهاند.
وضعیت جغرافیایی این جزایر همچنین موجب شده تا آنها نقشی کلیدی و استراتژیک در عرصه حمل و نقل دریایی در جهان داشته باشند. ژاپن تا کنون در مورد این رزمایش دریایی که در فاصله هزار کیلومتری شمال این جزایر برگزار میشود، اظهار نظر چندانی نکرده است. وزیر دفاع ژاپن اخیرا از تشدید فعالیتهای چین در آبهای نزدیک به حریم ژاپن خبر داده بود. در همین حال روابط میان چین، فیلیپین و ویتنام نیز در هفتههای اخیر به دلیل حق مالکیت بر گروهی از جزایر در آبهای دریای جنوبی چین پرتنش بوده است.
رزمایش مشترک آمریکا و فیلیپین
رزمایش دریایی مشترک چین و روسیه در حالی آغاز شده است که ایالات متحده و فیلیپین نیز در حال برگزاری یک مانور دریایی مشترک هستند. آمریکا این مانور را "روال تمرین نظامی" دو کشور توصیف کرده و محور عمده آن را "نجات غیرنظامیان و پیشگیری از فاجعه" خوانده است. مقامهای آمریکایی هر گونه ارتباط میان این رزمایش و تنشهای سیاسی کنونی میان چین و همسایگانش را رد کردهاند.
در همین حال روزنامه رسمی ارتش چین روز شنبه (۲۱ آوریل) نسبت به پیامدهای این مانور مشترک و خطر رویارویی نظامی بر سر مناقشات ارضی در آبهای دریای جنوبی چین هشدار داد. این روزنامه در تفسیری، برگزاری این مانور را عاملی برای "بر هم زدن ثبات و صلح" در منطقه خواند که باعث ایجاد تنشهای بیشتر در وضعیت کنونی خواهد شد.
در این رزمایش مشترک، نیروی دریایی چین با بیش از ۴ هزار سرباز، ۱۶ کشتی و دو زیردریایی، و روسیه با ۷ کشتی جنگی شرکت دارند. دفاع هوایی، تاکتیکهای ضد زیردریایی، و عملیات تجسسی و امداد، از محورهای عمده این رزمایش هستند.
چین چند روز پیش از آغاز این رزمایش هدف از اجرای آن را "حفظ صلح و ثبات در منطقه" خوانده بود. وزیر امور خارجه این کشور اظهار داشته بود که تمرینهای دریایی مشترک میان چین و روسیه "از مدتها پیش" برنامهریزی شده است. چین و روسیه از سال ۲۰۰۵ تا کنون چهار رزمایش دریایی مشترک با حضور چند کشور دیگر برگزار کردهاند.
روابط میان چین، فیلیپین و ویتنام در هفتههای اخیر به دلیل حق مالکیت بر گروهی از جزایر در آبهای دریای جنوبی چین پرتنش بوده است
این رزمایش در شرایطی صورت میگیرد که در هفتههای اخیر تنش میان چین و همسایگانش بر سر مالکیت مناطق ارضی بالا گرفته است. چین و چند کشور آسیایی رقیب، از جمله ژاپن، مدعی مالکیت بر جزایر غیرمسکونی واقع در آبهای دریای جنوبی چین هستند که گمان میرود منبعی غنی از ذخایر نفت و گاز طبیعی باشند. وضعیت جغرافیایی این جزایر همچنین موجب شده تا آنها نقشی کلیدی و استراتژیک در عرصه حمل و نقل دریایی در جهان داشته باشند. ژاپن تا کنون در مورد این رزمایش دریایی که در فاصله هزار کیلومتری شمال این جزایر برگزار میشود، اظهار نظر چندانی نکرده است. وزیر دفاع ژاپن اخیرا از تشدید فعالیتهای چین در آبهای نزدیک به حریم ژاپن خبر داده بود. در همین حال روابط میان چین، فیلیپین و ویتنام نیز در هفتههای اخیر به دلیل حق مالکیت بر گروهی از جزایر در آبهای دریای جنوبی چین پرتنش بوده است.
رزمایش مشترک آمریکا و فیلیپین
رزمایش دریایی مشترک چین و روسیه در حالی آغاز شده است که ایالات متحده و فیلیپین نیز در حال برگزاری یک مانور دریایی مشترک هستند. آمریکا این مانور را "روال تمرین نظامی" دو کشور توصیف کرده و محور عمده آن را "نجات غیرنظامیان و پیشگیری از فاجعه" خوانده است. مقامهای آمریکایی هر گونه ارتباط میان این رزمایش و تنشهای سیاسی کنونی میان چین و همسایگانش را رد کردهاند.
در همین حال روزنامه رسمی ارتش چین روز شنبه (۲۱ آوریل) نسبت به پیامدهای این مانور مشترک و خطر رویارویی نظامی بر سر مناقشات ارضی در آبهای دریای جنوبی چین هشدار داد. این روزنامه در تفسیری، برگزاری این مانور را عاملی برای "بر هم زدن ثبات و صلح" در منطقه خواند که باعث ایجاد تنشهای بیشتر در وضعیت کنونی خواهد شد.
روزنامه های امروز صبح تهران در صفحات اول خود با چاپ عکس هائی از حضور محمود احمدی نژاد در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داده که بعد از پنج سال غیبت وی صورت گرفت، بالاگرفتن انتقاد از گرانی ها و بی توجهی های گذشته دولت به توصیه کارشناسان، درگیری شهرداری و دولت از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست که در گزارش های خود از رفتگر بجنوردی که کیف حامل چند میلیارد تومان را به صاحب آن بازگردانده است تجلیل کرده اند.
آشتی در مجمع
"احمدی نژاد در کنار هاشمی" تیتر اول شرق است و فرهیختگان همین خبر را با "آشتی در مجمع" منعکس کرده است. عکسی از این دیدار در صفحه اول همه روزنامه های امروز صبح دیده می شود.
نفیسه زارعکهن درکلیک گزارشی در شرق نوشته طلسم نیامدنها شکست، رییسدولت به وعدهاش عمل کرد و دیروز بعد از سه سال برای اولین بار سران سه قوه زیرسقف مجمع تشخیص مصلحت نظام جمع شدند.
به نوشته این گزارش محمود احمدینژاد که به لحاظ جایگاه ریاستجمهوری یکی از اعضای حقوقی و ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام است در تمام جلسات این مجمع غایب بود و اطرافیانش دلایل متعددی را درباره نبود وی ذکر میکردند. دلیلی که بارزترینش را جوانفکر مشاور احمدینژاد بر زبان راند، وقتی که گفت: «آیا آقای احمدی نژاد باید برود در مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار فردی بنشیند که چشم دیدن او را در قامت رییسجمهور ندارد و از همه ابزارهای در اختیارش برای تخریب شخصیت وی چه در قبل از انتخابات ۸۴ و چه در سالهای پس از آن استفاده کرده است؟»
صادق زیباکلام درکلیک مقاله ای در اعتماد علت رفتن احمدی نژاد را چنین توصیف کرده
مدتهاست که احمدینژاد به قول فرنگیها یک جور سیگنالهایی را برای هاشمیرفسنجانی میفرستد و به نظر میرسد به دنبال راهی برای نزدیک شدن به هاشمی است. اینکه چرا احمدینژاد میخواهد به هاشمی نزدیک شود دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، یکی از این دلایل میتواند به اوج رسیدن اختلافات احمدینژاد با اصولگرایان باشد. این اختلافات آنقدر زیاد شده که اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس نهم در اسفند ماه سال ۹۰ به دو گروه موافق و مخالف احمدینژاد تقسیم شدند. شاید احمدینژاد به دنبال یارگیری و شکل دادن یک ائتلاف جدید به وسیله نزدیک کردن خود به آقای هاشمی باشد.
به نظر این استاد دانشگاه احمدینژاد قطعا ریاستجمهوری سال آینده را مد نظر دارد و میداند که امسال وارد رقابتها خواهد شد، حال که او از اصولگرایان جدا شده است شاید میخواهد دست به ائتلاف با هاشمیرفسنجانی و عقبه او بزند. شاید هم احمدینژاد متوجه شده است از سال ۸۴ تاکنون در حق آقای هاشمی منصفانه و مردانه رفتار نکرده است و حالا که به دوران پایانی ریاستجمهوریاش نزدیک میشود میخواهد رفتار های قبلی خود با هاشمیرفسنجانی را جبران کند و از او حلالیت بطلبد.
مقاله اعتماد معتقد است سوال اساسی که در اینجا مطرح است واکنش آقای هاشمیرفسنجانی به این دست دوستی است که از سوی احمدینژاد دراز شده است. من فکر میکنم احمدینژاد نتیجه مثبتی از فرستادن این علائم به سوی رفسنجانی نخواهد گرفت. نه به این دلیل که هاشمی میخواهد انتقام بگیرد یا بگوید زمانی سوار بودهیی و حالا پیاده. شخصیت هاشمی اینگونه نیست که بخواهد گذشته را تلافی کند اما مشکل اساسی این است که آقای هاشمی اساسا نمیتواند هیچگونه نزدیکی و قرابتی با آقای احمدینژاد داشته باشد چون هیچگونه زمینههای مشترک سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بین هاشمی و احمدینژاد وجود ندارد.
بیکاری احمدی نژاد و قابلمه
پوریا عالمی درکلیک ستون کاناپه اعتماد با عنوان "احمدینژاد بیکار شد؟" چند سئوال مطرح کرده از جمله این که با توجه به اینکه الهام، غلامحسینشون، گفته بود "مجمع تشخیص جای بیکاران است" و دیروز – بعد از سه سال – آقای احمدینژاد پا شده رفته مجمع کدام گزینهی زیر صحیح است؟
جواب ها چنین است:
الف- آقای احمدینژاد دیروز بیکار بوده.
ب- آقای احمدینژاد رفته مجمع بگوید الهام بیکار بوده یک حرفی زده حالا من مجبور شدم بیایم مجمع که بگویم کاری به کارش نداشته باشید و خیلی کارتان درست است.
پ- آقای احمدینژاد میخواهد شوخی کند میرود مجلس، قضیه جدی باشد میرود مجمع.
ت- آقای احمدینژاد رفته مجمع تا از وضعیت بیکاری در کشور از نزدیک بازدید کند.
کیهان نیز درستون کلیک طنزخود با عنوان "قابلمه" به مخالفت علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد با حضور او در مجمع، و اعتراض وی به انتخاب رقبای انتخاباتی احمدی نژاد به ریاست مجلس و شهرداری تهران پرداخته و نوشته:
گفتم: خب! اولی با رأی مردم نماینده شده و با رأی نمایندگان مجلس، رئیس مجلس شده. دومی هم با رأی شورای شهر که آنها هم با رأی مردم انتخاب شده اند، شهردار شده است!
گفت: ظاهرا از نگاه آقای جوانفکر غیر از اصحاب فتنه و حلقه انحرافی هر کس دیگری را که ایشان نمی پسندد نباید هیچ مسئولیتی داشته باشد!
گفتم: یارو به همسرش گفت؛ غذا را بیاور که خیلی گرسنه ام و همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد اما، یارو می خورد و غرغر می کرد. همسرش پرسید؛ غذا خوب نیست؟ گفت؛ نه! خیلی هم خوب است. پرسید پس چرا غرغر می کنی؟ گفت؛ نفرات زیاد است. همسرش گفت؛ فقط من هستم و تو هستی و قابلمه غذا و یارو گفت؛ بهتر آن بود که فقط من بودم و قابلمه غذا...!
درسی از یک رفتگر
کلیک شرق در صفحه اول خود تصویری از احمد ربانی را چاپ کرده و نوشته: اختلاس، کلاهبرداری، فساد، قتل و خشونت؛ اینها کلماتی است که این روزها در رسانهها زیاد تکرار میشود، رقمها هر بار بزرگتر و تلخیها هر روز گزندهتر. در این هیاهوی سیاهیها و سختیها مردی در گوشهای از ایران در خانهای روستایی زندگی میکند که رفتارش علامت سوالی است در برابر تحلیلهایی که از پسروی فرهنگی و اضمحلال اخلاقی مردمان روزگار ما حکایت دارند.
با این مقدمه شرق نوشته در روزگاری که خبرها میگویند جان ارزان شده، مردی رفتگر با درآمدی ناچیز و قسطها و قرضهایی که تمامی ندارد، بر وسوسهای بزرگ غلبه کرد تا کیفی گمشده را به دست صاحبش برساند؛ کیفی که ارزش آن معادل ۱۶۶ سال حقوق او بود، کیفی یکمیلیاردتومانی.
نارنجیپوش ۳۹ساله بجنوردی که «احمد ربانی» نام دارد، سالهاست با کارگری روزگار میگذراند و با مشکلات مالی دست به گریبان است اما وقتی کیفمیلیاردی را پیدا کرد آن را بدون هیچ طمع و چشمداشتی به صاحبش پس داد. ارزش رفتار این رفتگر وقتی آشکارتر میشود که آن را با خبرهای رایج این روزها مقایسه کنیم: «سه پسر به خاطر ۳۰هزارتومان دختر عقبافتاده را کشتند»، «دو نوجوان برای سرقت ۱۷۰هزارتومان از دوست ۱۸سالهشان او را به قتل رساندند و آتش زدند»، احمد دیروز در کمال سادگی به سوالات خبرنگار ما پاسخ داد. لحن و کلامش نشان میداد کاری را که کرده غیرعادی نمیداند و آن را رفتاری طبیعی تلقی میکند.
محدودیت خبر رسانی
کلیک تهران امروزاز بخشنامه جدید هیات وزیران برای ساماندهی فعالیت های اطلاع رسانی خبر داده و از قول مدیر ارشد خبرگزاری مهر نوشته بهطور حتم تصویب این بخشنامه در روزهای آینده مورد اعتراض شدید رسانه های خبری و سایت ها قرار خواهد گرفت. بیان منابع خبری در بسیاری از موارد به دلیل حساسیت ها و موازین حقوقی امکانپذیر نیست. تصویب این قانون با روح کار اطلاع رسانی سازگار نیست و دولت با این کار در پی فشار مضاعف بر اطلاع رسانی آزاد است.
به نوشته این روزنامه یکی از کارشناسان گفته : ظاهرا دولت راه تازه ای برای محدود کردن فعالیت رسانه های منتقد پیدا کرده است. به تازگی خبری در پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شده است که به بیان موادی تحت عنوان کلی « ساماندهی فعالیتها، ایجاد تسهیلات و نظارت بیشتر دولت بر کار خبرگزاریها و نشریات الکترونیکی» می پردازد.
تهران امروز نوشته در همین زمینه نظر دکتر حسن لاسجردی، مدیر ارشد خبرگزاری مهر را جویا شدیم. دکتر لاسجردی به تهران امروز می گوید: «در حال حاضر هم خبرگزاری ها و سایت های خبری منابع بسیاری از خبرهای خود را ذکر می کنند. شاید تاکید دولت بر اخباری است که در رابطه با برخی اخبار مثل اخبار مرتبط با مقامات و شرایط کاری آنهاست. به همین دلیل هم دولت خودش را موظف کرده است که بخشنامه ای تهیه کند که جلوی انتشار برخی گزارشها و اخبار گرفته شود.
دولتی با تخلف هایش
"دوازده تخلف دولت در فاز اول هدفمندی" عنوان اصلی مردم سالاری است، اعتماد از "شکایت دولت از شهرداری" خبر داده و آرمان نوشته "۱۱۷ مسئول در خطر انفصال".
ابتکار دکلیک رسرمقاله خود با اشاره به اعتراف رییس دولت به وجود گرانی نوشته رئیسجمهور و هم اعضای اقتصادی کابینه و هم مدافعان سیاستهای اقتصادی دولت در مجلس، دیگر باید معترف شده باشند که دستدست کردن دولت در پذیرش گرانی و تورم طی یکی دوسال گذشته، زیانهای فراوانی به اقتصاد کشور تحمیل کردهاست. شاید اگر دولت به جای اصرار سوال برانگیزش بر اجرای فاز دوم هدفمندی و سر فرو بردن در برف آمارهای غیر واقعی نرخ تورم و رشد اقتصادی، کمی واقعیتهای مسلم بازار و فشارهای وارده بر اقشار مختلف جامعه را باور میکرد؛ شاید اگر به جای لجبازیهای سیاسی و نگاه کردن به مسائل اقتصادی از دریچه سیاست، فقط چندماه زودتر روند نابسامان گرانی را باور میکرد و با استفاده صحیح از ابزارهای در اختیار خود برای کنترل بازار برنامهریزی میکرد، اوضاع کنونی اینگونه نبود و تا حد زیادی از زیانهای وارد شده بر مردم و اقتصاد کشور هم جلوگیری میشد.
به نوشته این مقاله نحوه ورود دولت به این ماجرا بهگونهای است که امیدها را بری سامان دادن به اوضاع و مهار قیمتها کمرنگ میکند؛ آنگونه که از خبرها برمیآید، اعزام بازرسان وزارت صنعت و تجارت و سازمان تعزیرات حکومتی برای کنترل قیمتها، نسخه سادهانگارانهای است که دولت برای مبارزه با گرانی درنظر گرفتهاست. شخص رئیس دولت و اعضای کابینه او در همه سالهای گذشته بارها و بارها بینتیجه بودن اقدامات سلبی و ضربتی برای کنترل بازارهای مختلف مانند سکه و طلا، ارز، مسکن و... را تجربه کردهاند.
کارتون حسن کریم زاده، شرق
جدال با شهرداری، پنهان کردن آمار
"سکه پیشفروش ۷۰هزار تومان زیر قیمت بازار" عنوان اصلی ابتکار است و جهان صنعت نوشته "بنگاههای زودبازده عامل افزایش بدهکاری بانکها".
سهراب پارس پور درکلیک اعتماد نوشته حالا نوبت دولت است از شهرداری تهران شکایت کند، چون یک مقام دولتی میگوید شهرداری تهران مسوول خسارت ۲۰۰ میلیاردی به اموال عمومی است و همچنین به خاطر جلوگیری از انجام وظیفه ماموران قانون، باید به دادگاه جواب بدهد. سخنگوی شهرداری تهران نیز در پاسخ میگوید این حرفها افتراست و اگر قرار است کسی شکایت کند، شهرداری باید زودتر به دادگاه عارض شود.
به نوشته این گزارش: این طور که پیداست به پرونده «مترو گیت» که با ورود سیل به خط ۴ قطار شهری تهران کلید خورده، چند برگ جدید اضافه شده، پروندهیی که احتمال دارد سرنوشت آن مشابه ماجرای سیل دهه ۶۰ تهران شود که باعث برکناری شهردار وقت شد. معاون عمرانی استاندار تهران خبر از،از آب گرفتن چند جسد در یکی از ایستگاههای غرقشده مترو میدهد، هرچند میگوید به دلیل اینکه ماموران شهرداری، عوامل استانداری را «خودی» نمیدانند، اجازه ندادهاند ماموران استانداری به مترو وارد شده و این مسائل مستند شود و اکنون او نمیتواند دقیقا درباره جزییات خبر غرقشدگان در مترو اظهارنظر کند.
منصور فرزامی درکلیک سرمقاله مردم سالاری نوشته روزگار ما عرصه شگفتیهاست، اقتصاد و اجتماع و سیاست و هنر و ... همه، بهت آور است! دلیل آنکه در زندگی روزانه خود به چهرههایی برمی خوریم که معلوم نیست که میخندند یا میگریند. از زبانها، سخنانی میشنویم که پی نمیبریم که شوخی است یا جدی! با انسانهایی روبرو می شویم که نمی دانیم سخنشان مقرون به حقیقت است یا با چاشنی اغراق و خدای ناکرده، غلو همراه است.
در دنباله این مقاله آمده یکی از این موارد، تورم ۲۱ درصدی است! شواهد موجود میگوید که آمارهای غیر رسمی تورم کالاهای اساسی، بالغ بر ۵۰ درصد گزارش شده! چون شیر خام، سه بار، روغن نباتی دو بار و سایر محصولات لبنی، چند بار دستخوش تغییر قیمت شده است و مرغ زیر سه هزار تومان دو سه ماه پیش، بالای ۵ هزار تومان را به چشم میکشیم و منت دار مسوولان محترم هم هستیم چون شنیدهها میگوید که هر روز ، مجوز افزایش قیمت با سرافرازی صادر میشود.
رضا زندی درکلیک مقاله اصلی شرق نوشته انگار «آمار» حرمت خود را از دست دادهاند. گویا حرفزدن برای روزنامهنگاران «هزینهدار»تر است. وگرنه میتوان بر صندلی مدیرعاملی شرکت ملی نفت نشست و ارقام رسمی بانکمرکزی را تکذیب کرد، اعداد اوپک و سازمان بینالمللی انرژی را درباره تولید نفت ایران تایید نکرد و عدد واقعی تولید نفت کشور را هم ارایه نداد! آمار و ارقام که نباشد، «میزان» دست «ملت» نیست.
به نوشته این مقاله مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، روز جمعه آمار رسمی بانکمرکزی جمهوریاسلامی ایران درباره متوسط تولید نفت در سال ۸۹ را اشتباه خواند. براساس گزارش رسمی بانکمرکزی، شرکت ملی نفت در سال ۸۹، روزانه به طور متوسط سهمیلیون و ۵۳۶هزار بشکه نفت تولید کرده که دومیلیون و دوهزار بشکه از آن را صادر کرده است. این آمار سال گذشته منتشر و خبر آن در رسانهها منعکس شد. سوال این است که چرا آقای قلعهبانی، بلافاصله بعد از انتشار این گزارش، آن را به طور علنی تکذیب نکرد و آمار واقعی تولید را ارایه ننمود؟!
مقاله شرق با تاکید بر این که اگر وجود نهادهای نظارتی کافی بود رسانه رکنی از ارکان «دموکراسی» نمیشد نوشته آیا نفتی تولید شده که پولش در خزانه محاسبه نشده است یا تولید نفت ایران طی سه سال ۵۰۰هزار بشکه کاهش یافته است. باید «دقیق، صحیح و صادق» با مردم صحبت کرد. «آمارها» که زیرسوال بروند، سنگ روی سنگ بند نمیشودشرکت نفت، «ملی» است.
گرانی شیر و پند مارکس
محمدحسین روانبخش درکلیک مردم سالاری نوشته: محمود احمدینژاد ۱۹ تیر ۱۳۸۵ با ابراز تاسف از اینکه برخیها برای بهرهبرداری سیاسی، جناحی و گروهی از گران شدن تعدادی از کالاها و اعمال فشار بر مردم خوشحال شده و با بزرگنمایی و جوسازی به آن دامن میزنند، گفت: به دلیل اشتباه یک فرد قیمت خرید شیر از دامداران ۳۰ تومان در هر لیتر افزایش پیدا کرد که این امر منجر به افزایش قیمت لبنیات شد و در پی آن جوسازیهای گسترده به منظور دامن زدن به گرانیها صورت گرفت.
نویسنده سپس به نتایجی اشاره کرده که از جمع این دو حرف با فاصله زمانی ۶ سال میتوان گرفت:
۱- پس از شش سال همچنان شیر گران میشود و گران میشود ...در عوض همچنان دولت مقصر را معرفی میکند و کار دیگری نمی تواند بکند!
۲- در طول شش سال دولت پیشرفتی نکرده، فقط عامل گرانی شیر ۴۰ تومان پیشرفت کرده است!
۳- کارل مارکس گفته است: گویا تاریخ دو بار تکرار میشود؛یک بار به شکل تراژدی و بار دیگر به شکل کمدی! اما مارکس خیلی حرف بیخودی زده است، تاریخ هر دو بار هم به شکل کمدی است!