کشورهای عربی مصمم هستند که فشارهای بیشتری بر رژیم بشار اسد وارد سازند. در پاریس وزیران دارایی و نمایندگان ۵۷ کشور گفتند که رژیم بشار اسد سرانجام در برابر اقدامات تحریمی تسلیم خواهد شد.
وزرای خارجه کشورهای اتحادیه عرب روز سهشنبه (۱۷ آوریل) در دوحه، پایتخت قطر، دیدار و گفتوگو کردند. آنها حمایت کامل خود را از طرح صلح کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل برای حل بحران سوریه، اعلام کردند، در عین حال گفتند که برای اجرای این طرح باید مهلت زمانی قائل شد.
نبیل عربی، دبیرکل اتحادیه عرب، در سخنرانی خود گفت که اجرای طرح صلح کوفی عنان به زمان نیاز دارد، درحالیکه آتشبس باید فوری عملی شود. او تصریح کرد: «ما نمیتوانیم با وجود ادامه کشتار و خونریزی برای راه حل سیاسی صبر کنیم. آتشبس باید فوری برقرار شود.»
کشورهای عضو اتحادیه عرب بار دیگر تصریح کردند که دولت بشار اسد را نماینده قانونی سوریه نمیدانند و امیدوار هستند که انتقال قدرت به شکل مسالمتآمیز در سوریه انجام گیرد.
ضربه به بنیاد اقتصادی رژیم سوریه
دیپلماتها و وزیران دارایی ۵۷ کشور جهان در چارچوب اجلاس "دوستان مردم سوریه" در پاریس گرد آمدهاند تا تدابیر تحریمی هماهنگی علیه سوریه اتخاذ کنند. در این اجلاس نمایندگان بیشتر کشورهای اروپایی و عربی حضور دارند.
آلن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، گفت: «تحریمهای بینالمللی علیه رژیم سرکوبگر سوریه امکانات مالی و درآمدهای ارزی آن را به نصف تقلیل داده و این رژیم میکوشد به نحوی از این تحریمها نجات یابد.» آقای ژوپه افزود که جامعه جهانی باید "مانوورهای" حکومت سوریه برای رهایی از فشار تحریمهای خارجی را خنثی کند و به فشار بر این حکومت برای برآوردن خواست مردم سوریه ادامه دهد.
وزیر خارجه فرانسه هشدار داد که جامعه بینالمللی باید با هرگونه تخلف سوریه از طرح صلح مصوب شورای امنیت به شدت برخورد کند. او گفت شواهدی در دست است که نشان میدهد رژیم سوریه با صداقت و جدیت با جامعه بینالمللی همکاری نمیکند.
تجهیزات بیشتر
اولین گروه از ناظران بینالمللی برای نظارت بر آتشبس در جهت اجرای طرح صلح کوفی عنان، روز یکشنبه وارد سوریه شد، اما از جهتهای گوناگون، به ویژه از جانب مخالفان رژیم سوریه، نسبت به توانایی این هیئت ابراز تردید شده است.
قرار است که روی هم ۲۵۰ نفر ناظر بینالمللی به سوریه اعزام شوند. به گفته دیپلماتهای سازمان ملل و اتحادیه عرب این تعداد از ناظران که تجهیزات کافی هم ندارند، نمیتوانند کار زیادی از پیش ببرند. یکی از سخنگویان نیروهای مخالف رژیم سوریه گفته است که روشن نیست چگونه و با چه امکاناتی این ۲۵۰ نفر میتوانند بر ۷۰۰ کانون خشونت و درگیری در نقاط گوناگون سوریه نظارت کنند.
با وجود این که حکومت سوریه به طور رسمی توافق درباره آتشبس را قبول کرده است، کار هیئت ناظران به خاطر ادامه درگیریها "با دشواری" پیش میرود. ناظران هنوز نتوانستهاند از رویاروییهای خونین تصویر کاملی به دست آورند.
برای تسهیل کار هیئت ناظران، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل از اتحادیه اروپا تقاضا کرد که چند فروند هواپیما و هلیکوپتر در اختیار هیئت بگذارند، تا ناظران بتوانند فاصلههای طولانی را با سرعت بیشتری طی کنند. دبیر کل سازمان ملل قصد دارد این تقاضا را روز چهارشنبه به صورت رسمی به شورای امنیت ارائه دهد. هنوز روشن نیست که سوریه در برابر این طرح چه واکنشی نشان خواهد داد.
بشار اسد رهبر سوریه بیش از سه هفته پیش با طرح صلحی که از سوی کوفی عنان، نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب ارائه شده بود، موافقت کرد. به نظر ناظران رژیم سوریه در ایجاد پیششرط اولیه این طرح، یعنی برقراری آتش بس و بیرون بردن ارتش از مناطق مسکونی اهمال میورزد.
ایالات متحده از رژیم سوریه انتقاد کرده است به تعهداتی که در لفظ قبول کرده است، در عمل توجهی ندارد. طرح ۶ مادهای کوفی عنان دولت را به آزادی زندانیان سیاسی و احترام به اعتراضات مردمی ملزم میکند، درحالی که رژیم همچنان با مخالفان با شدیدترین شیوههای سرکوب و ارعاب روبرو میشود.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت گزارشها نشان میدهد که اوضاع نسبت به قبل آرامتر شده است. او تأکید کرد که آرامش هنوز در تمام مناطق سوریه برقرار نشده است، و افزود: «ما میدانیم که آتشبس هنوز کامل نیست.»
ادامه کشتار و سرکوب
وزارت خارجه سوریه در گزارشی رسمی گفته است که دولت دمشق خود را در تأمین مأموریت کوفی عنان متعهد میداند. اما مخالفان و ناظران عقیده دارند که رژیم سوریه همچنان به عملیات سرکوب مخالفان ادامه میدهد. بنا به گزارشها در عملیات پراکنده روز دوشنبه (۱۶ آوریل) بیش از ۲۶ نفر و روز سه شنبه (۱۷ آوریل) دست کم ۵۵ نفر جان خود را از دست دادند. گفته میشود که تنها در شهر ادلب ۳۵ نفر کشته شدند.
به گفته سازمان "دیدبان حقوق بشر در سوریه" که در لندن مستقر است، نیروهای حکومتی به حملات خود با تانک و خمپاره به محلات بیاضه و خالدیه در حومه شهر حمص ادامه دادند. در حملات ارتش به بصرالحریر در حومه درعا نیز چند نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند. همچنین در اینترنت فیلمهایی از حملات سنگین ارتش به شهر حلب منتشر شده است.
امید به تغییر دیدگاه روسیه
فعالان سیاسی مخالف رژیم سوریه امیدوار هستند که روسیه رویکرد خود را در قبال رژیم اسد تغییر دهد. به باور بسیاری از ناظران سیاسی، روسیه امکانات زیادی در دست دارد که میتواند رژیم اسد را به عقبنشینی وا دارد و طرح صلح کوفی عنان را با موفقیت قرین سازد.
در روزهای گذشته و به ویژه پس از اعلام مأموریت صلح کوفی عنان شواهدی از تغییر رویه روسیه دیده شده بود. گفته میشود که روسیه نیز مانند بخش بزرگی از جهان به دوران پس از رژیم اسد فکر میکند و ضرورت تحول دموکراتیک در سوریه را مورد توجه قرار داده است.
اما روسیه در آخرین موضعگیری، بر فاصله خود با دیدگاه غرب تأکید کرد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، نیروهای خارجی را متهم کرد که عامل بیثباتی در سوریه هستند. لاوروف در گفتاری تلویزیونی گفت برخی از کشورهای خارجی برای نیروهای مخالف رژیم سوریه اسلحه میفرستند و آنها را به حمله به پایگاههای دولتی و مؤسسات مدنی تشویق میکنند. وزیر خارجه روسیه منظور خود از "نیروهای خارجی" را روشن نکرد.
نبیل عربی، دبیرکل اتحادیه عرب، در سخنرانی خود گفت که اجرای طرح صلح کوفی عنان به زمان نیاز دارد، درحالیکه آتشبس باید فوری عملی شود. او تصریح کرد: «ما نمیتوانیم با وجود ادامه کشتار و خونریزی برای راه حل سیاسی صبر کنیم. آتشبس باید فوری برقرار شود.»
کشورهای عضو اتحادیه عرب بار دیگر تصریح کردند که دولت بشار اسد را نماینده قانونی سوریه نمیدانند و امیدوار هستند که انتقال قدرت به شکل مسالمتآمیز در سوریه انجام گیرد.
ضربه به بنیاد اقتصادی رژیم سوریه
دیپلماتها و وزیران دارایی ۵۷ کشور جهان در چارچوب اجلاس "دوستان مردم سوریه" در پاریس گرد آمدهاند تا تدابیر تحریمی هماهنگی علیه سوریه اتخاذ کنند. در این اجلاس نمایندگان بیشتر کشورهای اروپایی و عربی حضور دارند.
آلن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، گفت: «تحریمهای بینالمللی علیه رژیم سرکوبگر سوریه امکانات مالی و درآمدهای ارزی آن را به نصف تقلیل داده و این رژیم میکوشد به نحوی از این تحریمها نجات یابد.» آقای ژوپه افزود که جامعه جهانی باید "مانوورهای" حکومت سوریه برای رهایی از فشار تحریمهای خارجی را خنثی کند و به فشار بر این حکومت برای برآوردن خواست مردم سوریه ادامه دهد.
وزیر خارجه فرانسه هشدار داد که جامعه بینالمللی باید با هرگونه تخلف سوریه از طرح صلح مصوب شورای امنیت به شدت برخورد کند. او گفت شواهدی در دست است که نشان میدهد رژیم سوریه با صداقت و جدیت با جامعه بینالمللی همکاری نمیکند.
تجهیزات بیشتر
اولین گروه از ناظران بینالمللی برای نظارت بر آتشبس در جهت اجرای طرح صلح کوفی عنان، روز یکشنبه وارد سوریه شد، اما از جهتهای گوناگون، به ویژه از جانب مخالفان رژیم سوریه، نسبت به توانایی این هیئت ابراز تردید شده است.
قرار است که روی هم ۲۵۰ نفر ناظر بینالمللی به سوریه اعزام شوند. به گفته دیپلماتهای سازمان ملل و اتحادیه عرب این تعداد از ناظران که تجهیزات کافی هم ندارند، نمیتوانند کار زیادی از پیش ببرند. یکی از سخنگویان نیروهای مخالف رژیم سوریه گفته است که روشن نیست چگونه و با چه امکاناتی این ۲۵۰ نفر میتوانند بر ۷۰۰ کانون خشونت و درگیری در نقاط گوناگون سوریه نظارت کنند.
با وجود این که حکومت سوریه به طور رسمی توافق درباره آتشبس را قبول کرده است، کار هیئت ناظران به خاطر ادامه درگیریها "با دشواری" پیش میرود. ناظران هنوز نتوانستهاند از رویاروییهای خونین تصویر کاملی به دست آورند.
برای تسهیل کار هیئت ناظران، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل از اتحادیه اروپا تقاضا کرد که چند فروند هواپیما و هلیکوپتر در اختیار هیئت بگذارند، تا ناظران بتوانند فاصلههای طولانی را با سرعت بیشتری طی کنند. دبیر کل سازمان ملل قصد دارد این تقاضا را روز چهارشنبه به صورت رسمی به شورای امنیت ارائه دهد. هنوز روشن نیست که سوریه در برابر این طرح چه واکنشی نشان خواهد داد.
بشار اسد رهبر سوریه بیش از سه هفته پیش با طرح صلحی که از سوی کوفی عنان، نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب ارائه شده بود، موافقت کرد. به نظر ناظران رژیم سوریه در ایجاد پیششرط اولیه این طرح، یعنی برقراری آتش بس و بیرون بردن ارتش از مناطق مسکونی اهمال میورزد.
ایالات متحده از رژیم سوریه انتقاد کرده است به تعهداتی که در لفظ قبول کرده است، در عمل توجهی ندارد. طرح ۶ مادهای کوفی عنان دولت را به آزادی زندانیان سیاسی و احترام به اعتراضات مردمی ملزم میکند، درحالی که رژیم همچنان با مخالفان با شدیدترین شیوههای سرکوب و ارعاب روبرو میشود.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت گزارشها نشان میدهد که اوضاع نسبت به قبل آرامتر شده است. او تأکید کرد که آرامش هنوز در تمام مناطق سوریه برقرار نشده است، و افزود: «ما میدانیم که آتشبس هنوز کامل نیست.»
ادامه کشتار و سرکوب
در حالی که هیئت ناظران بینالمللی برای نظارت بر درگیریها فعالیت خود را با دیدار از شهرهای درعا و سرایا شروع کرده است، کشتار در نواحی دیگری از سوریه ادامه دارد. ناظران تنها با حضور و همراهی مأموران امنیتی و فیلمبرداران تلویزیون سوریه امکان فعالیت دارند.
وزارت خارجه سوریه در گزارشی رسمی گفته است که دولت دمشق خود را در تأمین مأموریت کوفی عنان متعهد میداند. اما مخالفان و ناظران عقیده دارند که رژیم سوریه همچنان به عملیات سرکوب مخالفان ادامه میدهد. بنا به گزارشها در عملیات پراکنده روز دوشنبه (۱۶ آوریل) بیش از ۲۶ نفر و روز سه شنبه (۱۷ آوریل) دست کم ۵۵ نفر جان خود را از دست دادند. گفته میشود که تنها در شهر ادلب ۳۵ نفر کشته شدند.
به گفته سازمان "دیدبان حقوق بشر در سوریه" که در لندن مستقر است، نیروهای حکومتی به حملات خود با تانک و خمپاره به محلات بیاضه و خالدیه در حومه شهر حمص ادامه دادند. در حملات ارتش به بصرالحریر در حومه درعا نیز چند نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند. همچنین در اینترنت فیلمهایی از حملات سنگین ارتش به شهر حلب منتشر شده است.
امید به تغییر دیدگاه روسیه
فعالان سیاسی مخالف رژیم سوریه امیدوار هستند که روسیه رویکرد خود را در قبال رژیم اسد تغییر دهد. به باور بسیاری از ناظران سیاسی، روسیه امکانات زیادی در دست دارد که میتواند رژیم اسد را به عقبنشینی وا دارد و طرح صلح کوفی عنان را با موفقیت قرین سازد.
در روزهای گذشته و به ویژه پس از اعلام مأموریت صلح کوفی عنان شواهدی از تغییر رویه روسیه دیده شده بود. گفته میشود که روسیه نیز مانند بخش بزرگی از جهان به دوران پس از رژیم اسد فکر میکند و ضرورت تحول دموکراتیک در سوریه را مورد توجه قرار داده است.
اما روسیه در آخرین موضعگیری، بر فاصله خود با دیدگاه غرب تأکید کرد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، نیروهای خارجی را متهم کرد که عامل بیثباتی در سوریه هستند. لاوروف در گفتاری تلویزیونی گفت برخی از کشورهای خارجی برای نیروهای مخالف رژیم سوریه اسلحه میفرستند و آنها را به حمله به پایگاههای دولتی و مؤسسات مدنی تشویق میکنند. وزیر خارجه روسیه منظور خود از "نیروهای خارجی" را روشن نکرد.
وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس سفر اخیر محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی را محکوم کردند و از ایران خواستند که به سیاست "اشغال" سه جزیره مورد مناقشه پایان دهد.
وزیران خارجه کشورهای عضو "شورای همکاری خلیج فارس" شامگاه سه شنبه (۱۷ آوریل) در پایان نشست فوقالعاده خود از جمهوری اسلامی خواستند که "به اشغال سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک " پایان دهد. از ایران خواسته شده است که برای یافتن راه حلی مسالمتآمیز برای مناقشه مربوط به "حاکمیت جزایر اماراتی" یا با دولت "امارات متحده عربی" به گفتوگو بنشیند و یا موضوع را به دادگاه بینالمللی لاهه ارجاع دهد.
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس همبستگی کامل خود را با دولت امارات ابراز کردند و گفتند که از تمام اقدامات دولت ابوظبی "برای بازگرفتن حقوق و بازگرداندن سیادت خود بر سه جزیره" حمایت میکنند.
کشورهای عضو "شورای همکاری خلیج فارس" در بیانیه پایانی نشست فوقالعادهی خود که به دعوت دولت امارات در دوحه برگزار شده بود، از سفر اخیر محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی انتقاد کردند، آن را عملی "خصمانه" و نقض "حاکمیت امارات بر جزایر آن" دانستند.
محمود احمدینژاد روز ۲۳ فروردین (برابر ۱۱ آوریل) در جریان سفر استانی خود به استان هرمزگان، از جزیره ابوموسی دیدار کرد. در اعتراض به این دیدار، دولت امارات سفیر خود در تهران را فراخواند و از سفیر ایران در ابوظبی درباره سفر آقای احمدینژاد به جزیره ابوموسی توضیح خواست.
عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات، از ایران خواست که به "رفتارهای خصمانه" پایان دهد. او گفت که "نرسیدن به راه حلی درباره مناقشه مربوط به سه جزیره ثبات و امنیت دو کشور را به خطر میاندازد". وزیر خارجه امارات در کنفرانسی مطبوعاتی در ابوظبی گفت: «از برادران ایرانی خواهش میکنم از تنش دوری کنند و به میز مذاکرات برگردند تا درباره اختلافات گفتوگو کنیم و یا این که موضوع را به دادگاه بینالمللی احاله دهیم.»
او تأکید کرد که سفر احمدینژاد به جزیره ابوموسی "نقض خشن حاکمیت امارات متحده عربی بر قلمرو خویش است و با تلاشهای ما که میکوشیم به اشغال این جزایر سهگانه از طرف ایران پایان دهیم، مغایرت دارد.»
در ریاض، هیئت وزیران عربستان سعودی که به ریاست ملک عبدالله تشکیل شد، سفر احمدینژاد به ابوموسی را محکوم کرد و آن را تعرض به حاکیمت امارات دانست. به نظر مقامات عربستان "مشکل جزایر اماراتی باید از طریق مذاکره مستقیم میان دو کشور یا توسط دادگاه بینالمللی حل شود.»
هشدار ایران
سران جمهوری اسلامی به اظهارات دولت امارات واکنش تند نشان دادند. بیشتر مقامات ایران سفر رئیس جمهور به ابوموسی را "سفر داخلی" دانستند که بیگانگان حق دخالت در آن را ندارند.
محمود احمدینژاد در این باره گفت: "ایران برای حفظ صلح در خلیج فارس با تمام کشورهای همسایه همکاری میکند اما هرگونه تعرض به خاک آن را با شدت جواب میدهد.» رئیس جمهور ایران بدون اشاره به مناقشه کنونی درباره سه جزیره گفت: «تنها همکاری است که امنیت این منطقه بینهایت حساس را تضمین میکند.»
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران نیز روز دوشنبه (۱۶ آوریل) خطاب به کشورهای حوزه خلیج فارس گفت که اگر آنها با احتیاط عمل نکنند، اوضاع "بسیار پیچیده" خواهد شد.
آقای صالحی به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس توصیه کرد که در رابطه با اختلاف مربوط به سه جزیره با هشیاری عمل کنند. او گفت که کشورش خواهان بهترین روابط با امارات است و افزود: «ما منافع تجارتی و اقتصادی مهمی داریم و سوءتفاهماتی که گاهی پیش میآید را میتوانیم با گفتوگوهای دوجانبه حل کنیم.»
ادعای "اشغال"
اختلاف ایران و امارات بر سر جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک، و به خصوص ابوموسی در سالهای اخیر افزایش یافته است. از سال ۱۹۷۱ که نیروهای بریتانیا این جزایر را ترک کردند، دولت ایران حاکمیت خود را بر جزایر اعلام و اعمال کرد.
ایران از نظر تاریخی جزایر سه گانه را بخشی از خاک خود میداند. در برابر، امارات متحده عربی مدعی است که ایران جزاير را "اشغال" کرده است. کشورهای عضو "شورای همکاری خلیج فارس" از ادعای مالکیت امارات بر سه جزیره حمایت میکنند.
جمهوری اسلامی گفته است که سه جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی را جزو جدانشدنی خاک ایران میداند، با وجود این، وزارت خارجه اعلام کرده است که بر اساس یادداشت تفاهم سال ۱۹۷۱ با امارات، حاضر است درباره اختلافات گفتوگو و مناقشه را به شیوه مسالمتآمیز حل کند.
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس همبستگی کامل خود را با دولت امارات ابراز کردند و گفتند که از تمام اقدامات دولت ابوظبی "برای بازگرفتن حقوق و بازگرداندن سیادت خود بر سه جزیره" حمایت میکنند.
کشورهای عضو "شورای همکاری خلیج فارس" در بیانیه پایانی نشست فوقالعادهی خود که به دعوت دولت امارات در دوحه برگزار شده بود، از سفر اخیر محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی انتقاد کردند، آن را عملی "خصمانه" و نقض "حاکمیت امارات بر جزایر آن" دانستند.
محمود احمدینژاد روز ۲۳ فروردین (برابر ۱۱ آوریل) در جریان سفر استانی خود به استان هرمزگان، از جزیره ابوموسی دیدار کرد. در اعتراض به این دیدار، دولت امارات سفیر خود در تهران را فراخواند و از سفیر ایران در ابوظبی درباره سفر آقای احمدینژاد به جزیره ابوموسی توضیح خواست.
عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات، از ایران خواست که به "رفتارهای خصمانه" پایان دهد. او گفت که "نرسیدن به راه حلی درباره مناقشه مربوط به سه جزیره ثبات و امنیت دو کشور را به خطر میاندازد". وزیر خارجه امارات در کنفرانسی مطبوعاتی در ابوظبی گفت: «از برادران ایرانی خواهش میکنم از تنش دوری کنند و به میز مذاکرات برگردند تا درباره اختلافات گفتوگو کنیم و یا این که موضوع را به دادگاه بینالمللی احاله دهیم.»
او تأکید کرد که سفر احمدینژاد به جزیره ابوموسی "نقض خشن حاکمیت امارات متحده عربی بر قلمرو خویش است و با تلاشهای ما که میکوشیم به اشغال این جزایر سهگانه از طرف ایران پایان دهیم، مغایرت دارد.»
در ریاض، هیئت وزیران عربستان سعودی که به ریاست ملک عبدالله تشکیل شد، سفر احمدینژاد به ابوموسی را محکوم کرد و آن را تعرض به حاکیمت امارات دانست. به نظر مقامات عربستان "مشکل جزایر اماراتی باید از طریق مذاکره مستقیم میان دو کشور یا توسط دادگاه بینالمللی حل شود.»
هشدار ایران
سران جمهوری اسلامی به اظهارات دولت امارات واکنش تند نشان دادند. بیشتر مقامات ایران سفر رئیس جمهور به ابوموسی را "سفر داخلی" دانستند که بیگانگان حق دخالت در آن را ندارند.
محمود احمدینژاد در این باره گفت: "ایران برای حفظ صلح در خلیج فارس با تمام کشورهای همسایه همکاری میکند اما هرگونه تعرض به خاک آن را با شدت جواب میدهد.» رئیس جمهور ایران بدون اشاره به مناقشه کنونی درباره سه جزیره گفت: «تنها همکاری است که امنیت این منطقه بینهایت حساس را تضمین میکند.»
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران نیز روز دوشنبه (۱۶ آوریل) خطاب به کشورهای حوزه خلیج فارس گفت که اگر آنها با احتیاط عمل نکنند، اوضاع "بسیار پیچیده" خواهد شد.
آقای صالحی به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس توصیه کرد که در رابطه با اختلاف مربوط به سه جزیره با هشیاری عمل کنند. او گفت که کشورش خواهان بهترین روابط با امارات است و افزود: «ما منافع تجارتی و اقتصادی مهمی داریم و سوءتفاهماتی که گاهی پیش میآید را میتوانیم با گفتوگوهای دوجانبه حل کنیم.»
ادعای "اشغال"
اختلاف ایران و امارات بر سر جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک، و به خصوص ابوموسی در سالهای اخیر افزایش یافته است. از سال ۱۹۷۱ که نیروهای بریتانیا این جزایر را ترک کردند، دولت ایران حاکمیت خود را بر جزایر اعلام و اعمال کرد.
ایران از نظر تاریخی جزایر سه گانه را بخشی از خاک خود میداند. در برابر، امارات متحده عربی مدعی است که ایران جزاير را "اشغال" کرده است. کشورهای عضو "شورای همکاری خلیج فارس" از ادعای مالکیت امارات بر سه جزیره حمایت میکنند.
جمهوری اسلامی گفته است که سه جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی را جزو جدانشدنی خاک ایران میداند، با وجود این، وزارت خارجه اعلام کرده است که بر اساس یادداشت تفاهم سال ۱۹۷۱ با امارات، حاضر است درباره اختلافات گفتوگو و مناقشه را به شیوه مسالمتآمیز حل کند.
ریزش کوه به مسدود شدن جاده هراز انجامید
جاده هراز به دلیل ریزش كوه مسدود شد.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، معاون راهداری اداره كل راه و شهرسازی مازندران ضمن اعلام خبر ریزش كوه در جاده هراز گفت: محور مواصلاتی هراز تا اطلاع ثانوی مسدود است و امكان تردد در آن میسر نیست.
عباسعلى نجفى با اشاره به حجم فراوان ريزش سنگ از كوه در منطقه وانا ، كه حدود ساعت ۸ صبح امروز ( چهارشنبه ) رخ داد افزود : نيروهاى راهدارى مازندران با بهره گيرى از تمامى امكانات در تلاش هستند تا در اسرع وقت اين محور مواصلاتى را بازگشايى كنند .
وی به مسافران توصیه كرد تا اطلاع ثانوی از محور مواصلاتی سوادكوه به عنوان جاده جایگزین عبور و مرور كنند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، معاون راهداری اداره كل راه و شهرسازی مازندران ضمن اعلام خبر ریزش كوه در جاده هراز گفت: محور مواصلاتی هراز تا اطلاع ثانوی مسدود است و امكان تردد در آن میسر نیست.
عباسعلى نجفى با اشاره به حجم فراوان ريزش سنگ از كوه در منطقه وانا ، كه حدود ساعت ۸ صبح امروز ( چهارشنبه ) رخ داد افزود : نيروهاى راهدارى مازندران با بهره گيرى از تمامى امكانات در تلاش هستند تا در اسرع وقت اين محور مواصلاتى را بازگشايى كنند .
وی به مسافران توصیه كرد تا اطلاع ثانوی از محور مواصلاتی سوادكوه به عنوان جاده جایگزین عبور و مرور كنند.
ادامه تنش لفظی کشورهای عربی و ایران بر سر جزیره ابوموسی
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس سفر محمود احمدی نژاد،رییس جمهوری ایران، به جزیره ابوموسی را محکوم کرده اند و وزارت امور خارجه آمریکا از حل مسالمت آميز اختلاف امارات متحده عربی و ايران بر سر جزاير سه گانه حمايت کرده است.
شش کشور شورای همکاری خليج فارس روز سه شنبه در نشست خود در دوحه، پايتخت قطر سفر محمود احمدی نژاد به جزاير سه گانه را «محکوم» کردند و اقدام ريیس جمهوری ايران را «تحريک آميز» خواندند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کشورهای شورای همکاری خليج فارس در بيانيه ای مشترک گفتند: «حضور رييس جمهوری ايران در جزيره مورد مناقشه ابوموسی را به شدت محکوم می کنيم.» اين بيانيه می گويد: «اين حضور، با حسن نيت با کشورهای همسايه در تضاد است.»
کشورهای شورای همکاری خليج فارس همچنين در اين بيانيه گفته اند: «ما درخواست می کنيم ايران به اشغال اين جزاير پايان دهد و از امارات متحده عربی می خواهيم تا به راه های صلح آميز متوسل شده و با گفت وگو و مذاکره و با استفاده از دادگاه بين المللی، ادعای خود را دنبال کند.»
اين بيانيه همچنين گفته کشورهای شورای همکاری خليج فارس از هرگونه اقدام امارات متحده عربی، حمايت کامل خواهند کرد و پشت اين کشور خواهند بود.
شش کشور امارات متحده عربی، عربستان سعودی، قطر، بحرين، کويت و عمان، اعضای شورای همکاری خليج فارس هستند که روز سه شنبه به درخواست امارات، جلسه ای اضطراری در قطر تشکيل دادند.
واکنش آمریکا
در همين حال، مارک تونر، معاون سخنگوی وزارت امورخارجه آمريکا، روز سه شنبه در بيانيه ای از حل مسالمت آميز اختلاف امارات متحده و ايران بر سر جزاير سه گانه حمايت کرده است.
در بيانيه مارک تونر آمده است:«ايالات متحده بار ديگر حمايت خود را از حل مسالمت آميز مساله بين ايران و امارات متحده عربی بر سر جزاير ابو موسی ، تنب بزرگ وتنب کوچک اعلام می کند.»
مارک تونر اضافه کرده است:«ايالات متحده از تلاش های امارات متحده عربی در اين زمينه تقدير می کند و از ايران می خواهد به ابتکارهای امارت متحده عربی برای حل اين مساله از طريق مذاکره مستقيم ، ديوان بين المللی دادگستری (لاهه) يا ديگر مجامع ديگر بين المللی پاسخ مثبت بدهد.»
وی همچنین گفته است: «اقدامی مانند سفر محمود احمدی نژاد در يازدهم آوريل به جزيره ابوموسی فقط تلاش ها برای حل مساله اين مساله را پيچيده می کند.»
امارات متحده عربی به سفر محمود احمدی نژاد به جزيره ابوموسی اعتراض کرده و سفير ايران در ابوظبی را احضار کرد و سفير خود از تهران را فراخواند. امارات حتی بازی دوستانه تيم ملی فوتبال اين کشور با ايران را لغو کرد.
وزير خارجه امارات روز دوشنبه گفته بود سياست های ايران هرگونه صلح و ثبات در منطقه را به خطر می اندازد. محمود احمدی نژاد هم روز سه شنبه گفته است، ايران به هرگونه تهديد منطقه ای، پاسخ قاطع خواهد داد.
احمد وحیدی وزير دفاع ایران، نیزروز سه شنبه در پاسخ به پرسش يکی از خبرنگاران در مورد جزاير سهگانه بويژه ابوموسی گفت:« اين جزاير متعلق به ايران است و ترديدی در آن نيست.»
محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه، ۲۳ فروردين ماه، در ادامه سفر استانی خود به استان هرمزگان به جزيره ابوموسی سفر کرد و در جمع مردم اين جزيره با تاکيد بر اينکه همه اسناد تاريخی گواه بر «فارس» بودن خليج نيلگون فارس است، گفت: «برخی حقايق مانند خورشيد روشن است و نمیتوان حقيقت آن را زيرسوال برد.»
جزيره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که تا سال ۱۹۷۱ زير سيطره بريتانيا قرار داشت، همزمان با عقب نشينی نيروهای نظامی اين کشور از خليج فارس و استقلال کشورهای زير سلطه آن، به کنترل ايران درآمد.
ابوموسی که تنها جزيره دارای جمعيت در ميان اين سه جزيره است، بر اساس توافقی ميان ايران و شيخ نشين شارجه که اکنون بخشی از امارات متحده عربی است در کنترل ايران خواهد بود ولی سکنه عرب که در بخشی از جزيره ساکن هستند در امور داخلی خود آزاد خواهند بود.
اما امارات می گويد که ايران در سال ۱۹۹۲ کنترل کامل جزيره ابوموسی را در اختيار گرفته و اقدام به ايجاد فرودگاه و پايگاه نظامی در آن کرده است.
ايران اظهارات مقام های اماراتی درباره حاکميت بر سه جزيره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را بی اساس دانسته و اختلافات ميان دو کشور را «سوء تفاهم» خوانده است.
شش کشور شورای همکاری خليج فارس روز سه شنبه در نشست خود در دوحه، پايتخت قطر سفر محمود احمدی نژاد به جزاير سه گانه را «محکوم» کردند و اقدام ريیس جمهوری ايران را «تحريک آميز» خواندند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کشورهای شورای همکاری خليج فارس در بيانيه ای مشترک گفتند: «حضور رييس جمهوری ايران در جزيره مورد مناقشه ابوموسی را به شدت محکوم می کنيم.» اين بيانيه می گويد: «اين حضور، با حسن نيت با کشورهای همسايه در تضاد است.»
کشورهای شورای همکاری خليج فارس همچنين در اين بيانيه گفته اند: «ما درخواست می کنيم ايران به اشغال اين جزاير پايان دهد و از امارات متحده عربی می خواهيم تا به راه های صلح آميز متوسل شده و با گفت وگو و مذاکره و با استفاده از دادگاه بين المللی، ادعای خود را دنبال کند.»
اين بيانيه همچنين گفته کشورهای شورای همکاری خليج فارس از هرگونه اقدام امارات متحده عربی، حمايت کامل خواهند کرد و پشت اين کشور خواهند بود.
شش کشور امارات متحده عربی، عربستان سعودی، قطر، بحرين، کويت و عمان، اعضای شورای همکاری خليج فارس هستند که روز سه شنبه به درخواست امارات، جلسه ای اضطراری در قطر تشکيل دادند.
واکنش آمریکا
در همين حال، مارک تونر، معاون سخنگوی وزارت امورخارجه آمريکا، روز سه شنبه در بيانيه ای از حل مسالمت آميز اختلاف امارات متحده و ايران بر سر جزاير سه گانه حمايت کرده است.
در بيانيه مارک تونر آمده است:«ايالات متحده بار ديگر حمايت خود را از حل مسالمت آميز مساله بين ايران و امارات متحده عربی بر سر جزاير ابو موسی ، تنب بزرگ وتنب کوچک اعلام می کند.»
مارک تونر اضافه کرده است:«ايالات متحده از تلاش های امارات متحده عربی در اين زمينه تقدير می کند و از ايران می خواهد به ابتکارهای امارت متحده عربی برای حل اين مساله از طريق مذاکره مستقيم ، ديوان بين المللی دادگستری (لاهه) يا ديگر مجامع ديگر بين المللی پاسخ مثبت بدهد.»
وی همچنین گفته است: «اقدامی مانند سفر محمود احمدی نژاد در يازدهم آوريل به جزيره ابوموسی فقط تلاش ها برای حل مساله اين مساله را پيچيده می کند.»
امارات متحده عربی به سفر محمود احمدی نژاد به جزيره ابوموسی اعتراض کرده و سفير ايران در ابوظبی را احضار کرد و سفير خود از تهران را فراخواند. امارات حتی بازی دوستانه تيم ملی فوتبال اين کشور با ايران را لغو کرد.
وزير خارجه امارات روز دوشنبه گفته بود سياست های ايران هرگونه صلح و ثبات در منطقه را به خطر می اندازد. محمود احمدی نژاد هم روز سه شنبه گفته است، ايران به هرگونه تهديد منطقه ای، پاسخ قاطع خواهد داد.
احمد وحیدی وزير دفاع ایران، نیزروز سه شنبه در پاسخ به پرسش يکی از خبرنگاران در مورد جزاير سهگانه بويژه ابوموسی گفت:« اين جزاير متعلق به ايران است و ترديدی در آن نيست.»
محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه، ۲۳ فروردين ماه، در ادامه سفر استانی خود به استان هرمزگان به جزيره ابوموسی سفر کرد و در جمع مردم اين جزيره با تاکيد بر اينکه همه اسناد تاريخی گواه بر «فارس» بودن خليج نيلگون فارس است، گفت: «برخی حقايق مانند خورشيد روشن است و نمیتوان حقيقت آن را زيرسوال برد.»
جزيره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که تا سال ۱۹۷۱ زير سيطره بريتانيا قرار داشت، همزمان با عقب نشينی نيروهای نظامی اين کشور از خليج فارس و استقلال کشورهای زير سلطه آن، به کنترل ايران درآمد.
ابوموسی که تنها جزيره دارای جمعيت در ميان اين سه جزيره است، بر اساس توافقی ميان ايران و شيخ نشين شارجه که اکنون بخشی از امارات متحده عربی است در کنترل ايران خواهد بود ولی سکنه عرب که در بخشی از جزيره ساکن هستند در امور داخلی خود آزاد خواهند بود.
اما امارات می گويد که ايران در سال ۱۹۹۲ کنترل کامل جزيره ابوموسی را در اختيار گرفته و اقدام به ايجاد فرودگاه و پايگاه نظامی در آن کرده است.
ايران اظهارات مقام های اماراتی درباره حاکميت بر سه جزيره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را بی اساس دانسته و اختلافات ميان دو کشور را «سوء تفاهم» خوانده است.
رد صلاحيت نهايی ۱۰ نامزد انتخابات رياست جمهوری مصر
گزارش ها حاکی است که منابع مطلع در کميسيون عالی انتخابات مصر گفته اند، هيچدام از درخواستهای تجديد نظر نامزدهای رد صلاحيت شده انتخابات رياست جمهوری پذيرفته نشده است.
بدين تريتب ۱۰ نامزد انتخابات از ميان ۲۳ نامزد ثبت نام کرده رد صلاحيت شدند که عمر سليمان، معاون حسنی مبارک رئيس جمهور پيشين مصر، خيرت الشاطر نامزد اصلی گروه اسلامگرای اخوان المسلمين و حازم ابو اسماعيل از حزب سلفی نور، در راس آنها قرار دارند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، سه نامزد اصلی انتخابات رياست جمهوری مصر رد صلاحيت شدهاند.
يک منبع مطلع که خواسته نامش فاش نشود، به خبرگزاری رويترز گفته است که همه درخواستهای تجديد نظر رد شد زيرا هيچ مدرک جديدی در آنها ارائه نشده است.
قرار بود شامگاه سه شنبه نتايج بررسی رد صلاحيتها به طور رسمی از راه کنفرانسی خبری کميسيون عالی انتخابات مصر اعلام شود اما به نظر میرسد جو شديد امنيتی و تجمع دهها نفر از هواداران نامزدهای معترض مانع از اين اقدام شده است.
ساختمان کميسيون عالی انتخابات مصر از چند روز کذشته تحت تدابير شديد امنيتی قرار گرفت است و برای جلوگيری از هرگونه اعمال خشونت آميز عليه مسئولان و کارکنان اين کميسيون، دهها نيروی پليس و ارتش در اطراف ساختمان مستقر شدهاند.
دليل رد صلاحيت شدن عمر سليمان، معاون حسنی مبارک که ۱۹ سال رياست سازمان اطلاعات نظام پيشين مصر را برعهده داشت، کامل نبودن پرونده است. برپايه قانون انتخابات مصر هر نامزد مستقل بايد تاييد ۳۰ نماينده منتخب پارلمان يا ۳۰ هزار رای دهنده از ۲۵ استان را در اختيار داشته باشد به گونهای که تاييدکنندگان از هر استان از هزار نفر کمتر نباشند. گفته میشود امضا کنندگان تاييد نامه عمر سليمان در اسيوط کمتر از ۱۰۰۰ نفر هستند.
اما مساله خيرت الشاطر نامزد اصلی گروه اخوان المسلمين، که بزرگترين فراکسيون پالمان مصر را در دست دارد، پروندههايی قضايی است که وی دارد. این در حالی است که تاکنون در خصوص آنها حکم «اعاده اعتبار» برای او صادر نشده است.
پيش از اين، گروه اخوان الملسمين اعلام کرده بود در صورت رد صلاحيت نهايی الشاطر، محمد مرسی رئيس حزب عدالت و آزادی، بازوی سياسی اخوان الملسمين، به عنوان نامزد اصلی گروه مطرح خواهد شد.
عبد المنعلم عبد المقصود، وکيل مدافع اخوان المسلمين و رئيس دفتر حقوقی ستاد انتخاباتی الشاطر، در مصاحبه با شبکه خبری الجزيره اظهار داشت که کميسيون انتخابات سريال تخريب انتخابات را آغاز کرده است.
او با تاکيد بر سياسی بودن حکم رد صلاحيت الشاطر، گفت کميسيون انتخابات هرکدام از احکام قضايی را که دلش بخواهد مد نظر قرار میدهد «چرا که اين کميسيون حکم محکوميت الشاطر را مد نظر قرار داد اما به حکمی که محکوميت او را لغو کرد، توجه نکرد.»
عبد المصود تاکيد کرد که اقدامهای قانونی «در برابر کميسيونی که به قانون احترام نمیگذارد» هيچ فايدهای ندارد.
از سويی حازم ابو اسماعيل که به دليل تابعيت آمريکايی مادرش رد صلاحيت شده، اعلام کرد که در اعتراض به اين حکم، در مقابل ساختمان کميسيون انتخابات، تحصن خواهد کرد.
برپايه قانون انتخابات رياست جمهوری مصر، والدين نامزدهای انتخابات بايد مصری باشند و هيچ کدام از آنها تابعيت مضاعف نداشته باشد.
ابواسماعيل در جمع دهها تن از هوادارانش که در مقابل ساختمان کميسيون عالی انتخابات تجمع کردهاند، فرياد زد: «به خدا قسم از اينجا نخواهم رفت تا تصميم رسمی بر ابقا يا رد صلاحيت به ما ابلاغ شود.»
هواداران ابو اسماعيل نيز شعار میدادند: «پيش به سوی جهاد»
بدين تريتب ۱۰ نامزد انتخابات از ميان ۲۳ نامزد ثبت نام کرده رد صلاحيت شدند که عمر سليمان، معاون حسنی مبارک رئيس جمهور پيشين مصر، خيرت الشاطر نامزد اصلی گروه اسلامگرای اخوان المسلمين و حازم ابو اسماعيل از حزب سلفی نور، در راس آنها قرار دارند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، سه نامزد اصلی انتخابات رياست جمهوری مصر رد صلاحيت شدهاند.
يک منبع مطلع که خواسته نامش فاش نشود، به خبرگزاری رويترز گفته است که همه درخواستهای تجديد نظر رد شد زيرا هيچ مدرک جديدی در آنها ارائه نشده است.
قرار بود شامگاه سه شنبه نتايج بررسی رد صلاحيتها به طور رسمی از راه کنفرانسی خبری کميسيون عالی انتخابات مصر اعلام شود اما به نظر میرسد جو شديد امنيتی و تجمع دهها نفر از هواداران نامزدهای معترض مانع از اين اقدام شده است.
ساختمان کميسيون عالی انتخابات مصر از چند روز کذشته تحت تدابير شديد امنيتی قرار گرفت است و برای جلوگيری از هرگونه اعمال خشونت آميز عليه مسئولان و کارکنان اين کميسيون، دهها نيروی پليس و ارتش در اطراف ساختمان مستقر شدهاند.
دليل رد صلاحيت شدن عمر سليمان، معاون حسنی مبارک که ۱۹ سال رياست سازمان اطلاعات نظام پيشين مصر را برعهده داشت، کامل نبودن پرونده است. برپايه قانون انتخابات مصر هر نامزد مستقل بايد تاييد ۳۰ نماينده منتخب پارلمان يا ۳۰ هزار رای دهنده از ۲۵ استان را در اختيار داشته باشد به گونهای که تاييدکنندگان از هر استان از هزار نفر کمتر نباشند. گفته میشود امضا کنندگان تاييد نامه عمر سليمان در اسيوط کمتر از ۱۰۰۰ نفر هستند.
اما مساله خيرت الشاطر نامزد اصلی گروه اخوان المسلمين، که بزرگترين فراکسيون پالمان مصر را در دست دارد، پروندههايی قضايی است که وی دارد. این در حالی است که تاکنون در خصوص آنها حکم «اعاده اعتبار» برای او صادر نشده است.
پيش از اين، گروه اخوان الملسمين اعلام کرده بود در صورت رد صلاحيت نهايی الشاطر، محمد مرسی رئيس حزب عدالت و آزادی، بازوی سياسی اخوان الملسمين، به عنوان نامزد اصلی گروه مطرح خواهد شد.
عبد المنعلم عبد المقصود، وکيل مدافع اخوان المسلمين و رئيس دفتر حقوقی ستاد انتخاباتی الشاطر، در مصاحبه با شبکه خبری الجزيره اظهار داشت که کميسيون انتخابات سريال تخريب انتخابات را آغاز کرده است.
او با تاکيد بر سياسی بودن حکم رد صلاحيت الشاطر، گفت کميسيون انتخابات هرکدام از احکام قضايی را که دلش بخواهد مد نظر قرار میدهد «چرا که اين کميسيون حکم محکوميت الشاطر را مد نظر قرار داد اما به حکمی که محکوميت او را لغو کرد، توجه نکرد.»
عبد المصود تاکيد کرد که اقدامهای قانونی «در برابر کميسيونی که به قانون احترام نمیگذارد» هيچ فايدهای ندارد.
از سويی حازم ابو اسماعيل که به دليل تابعيت آمريکايی مادرش رد صلاحيت شده، اعلام کرد که در اعتراض به اين حکم، در مقابل ساختمان کميسيون انتخابات، تحصن خواهد کرد.
برپايه قانون انتخابات رياست جمهوری مصر، والدين نامزدهای انتخابات بايد مصری باشند و هيچ کدام از آنها تابعيت مضاعف نداشته باشد.
ابواسماعيل در جمع دهها تن از هوادارانش که در مقابل ساختمان کميسيون عالی انتخابات تجمع کردهاند، فرياد زد: «به خدا قسم از اينجا نخواهم رفت تا تصميم رسمی بر ابقا يا رد صلاحيت به ما ابلاغ شود.»
هواداران ابو اسماعيل نيز شعار میدادند: «پيش به سوی جهاد»
نوری زاد: مسئولين نظام به همه پرسی درباره ولایت فقیه تن نخواهند داد
محمد نوری زاد روزنامه نگار و کارگردان منتقد حکومت ايران در گفتگو با وبسايت کلمه، خواهان برگزاری همه پرسی در مورد اصل ولايت فقيه شد.
وی با انتقاد از حضور روحانيون در تمامی مراکز تخصصی کشور از سکوت بعضی ازمراجع و فقها نسبت به حوادث جاری در جامعه ايران که بر اساس مصلحت انديشی صورت می گيرد ، گلايه گرد.
محمد نوری زاد در گفتگو با راديو فردا درباره دلايلش در انتقاد از عملکرد روحانيون و لزوم برگزاری رفراندوم در مورد اصل ولايت فقيه می گويد:
نوري زاد: حضور و نقش روحانيان در اين نظام بسيار بسيار پر رنگ است. روحانيانی که عمدتا تخصصی ندارند. و وقتی در يک جايگاه تخصصی قرار می گيرند به دليل تخصصی که ندارند، آن جا را گاه از مدار تخصص خارج می کنند.
اجازه رشد و برآمدن نخبگی در آن حوزه را نمی دهند. علت هم دارد. مثلا فرض کنيد که يه روحانی در علوم اسلامی تحصيل کرده است. خوب! اين فرد وارد وزارت کشاورزی يا وزارت امور خارجه می شود، طبعا تخصصی در آن حوزه ندارد و به دليل دخالت های فراوانی که معمولا اين افراد در آن حوزه های تخصصی می کنند، آن مجموعه روند مطلوب و معقول خودش را از دست می دهد.
ما نتايج اين اتفاقات را در اين سالها ديده ايم. ما شاهد بر آمدن نخبگان و شخصيت های برجسته ای بوده ايم که ديگر تکرار نمی شوند.
روحانی تعريفی دارد. اين لباس منبر و تريبون می خواهد. بايد محل مراجعه مردم باشد. منعکس کننده آلام و آرزوها و دردهای مردم باشد. وقتی بر تمام منبرها قفل بسته می شود طبيعی است که يک روحانی آزاد و مستقل ديگر فرصتی برای ابراز وجود پيدا نمی کند.
من تعجب می کنم که جمعيت فراوانی از روحانيان مستقل ما هنوز هم در اين لباس مانده اند، بدون اينکه بتوانند هويت اين لباس را احراز کنند.
آقای نوريزاد، جدا از انتقاداتی که شما به برخی از فقها و مراجع به خاطر رفتار يا سکوت مصلحت آميزشان نسبت به حوادث جاری جامعه ايران داشتيد، آيا پذيرش اصل ولايت فقيه در يک همه پرسی می تواند به معنای پذيرش اصل نظام جمهوری اسلامی به معنای فعلی باشد؟
بله. اگر جامعه به فهمی برسد که يک همه پرسی برگزار کند، در آن صورت است که پله های فراوانی از فهم و بالندگی را طی کرده است.
و پای بر جای پايی می گذارد تا بر مختصات برتر دسترسی داشته باشد.
تصور من اين است که اگر روزی برسد که مسئولين ما به يک همه پرسی تن بدهند، بسياری از منازل و کوره راهها طی می شود.
اينکه مردم در جايگاهی قرار بگيرند که بگويند ما حاکميت روحانيان را در مصادر امور می خواهيم يا نمی خواهيم؟ اگر واقعا نتيجه و خروجی رای عمومی بر اين اصل باشد که ما هنوز هم علاقمند به حاکميت روحانيان بر جامعه هستيم، دستيابی به آن طبيعی است که بخشی از دموکراسی است.
منتها من به عنوان يک مسلمان شيعه، معنای آزادی را در اين می بينم که خودم را برای آزادی يک بهايی يا يک کمونيست سرزمينم فدا می کنم.
اگر در اين همه پرسی يک چنين خصلتی احراز شود، طبيعی است که ما بسياری از منازل را طی کرده ايم.
ممکن است خروجی اين همه پرسی اين باشد که ما اصل ولايت فقيه را قبول داريم يا اينکه مثلا قبول نداريم.
هزازگاهی مابين هر ده سال يا هر بيست سال و هر ۳۰ سالی يک جامعه برای اينکه خودش را به روز کند، بايد به آراء عمومی مراجعه کند.
منتها ما تمام درها را برای حضور مردم و آراء مردم بسته ايم، طبيعی است که اين حاکميت، حاکميت مطلوب مردم نيست. حاکميتی است که مستقل از مردم دارد راه خودش را طی می کند.
طبيعی است که اين شکل حکومت يک گونه ای از استبداد است. يعنی شخص بنده به عنوان يک مسلمان اين جور مسلمانی را درک می کنم که آقا من از رنج بهائيان سرزمين خودم، از رنج کمونيست های سرزمين خودم، از رنج سنی مذهب ها و ارامنه و مسيحيان سرزمين خودم و حتی از رنج مسلمانان سرزمين خودم رنج می برم.
و اين رنج را کجا ابزار کنم؟
می خواهم بگويم تعريف مسلمانی يک تعريف بسيار بسيار وسيعی است که اينجا يک بخش کوچکی از مسلمانی با اختراعات و ابداعاتی که بر آن اعمال می شود، دارد ابراز می شود.
اين حرفها نوعی براندازی نيست، بلکه خيرخواهی است. همين چيزی که امروز بشار اسد با التماس به مردمی که تا ديروز تحويلشان نمی گرفت ، می گويد که بياييد يک همه پرسی بگذاريم.
شما فکر می کنيد که مقامات جمهوری اسلامی روزی برسد که همه پرسی برای اصل ولايت فقيه را بپذيرند؟
من فکر می کنم نه خير. نخواهند پذيرفت. ولی می خواهم بگويم همين بشار اسد هم يک روزی اين همه پرسی را نمی پذيرفت. ولی الان دارد به مردمش التماس می کند.
شاه هم يک روزی نمی پذيرفت. ولی روز ديگری گفت که من صدای انقلاب شما را شنيدم.
روزی که ديگر دير شده بود....
من باورم بر اين است که مسئولين نظام جمهوری اسلامی اين پيشنهاد ما را نخواهند پذيرفت. چون پذيرش چنين چيزی يعنی کنار رفتن از قدرت و پاسخ دادن به فجايعی که طی اين سالها در اين سرزمين اتفاق افتاده است.
طبيعی است که تن به يک چنين همه پرسی نخواهند داد.
وی با انتقاد از حضور روحانيون در تمامی مراکز تخصصی کشور از سکوت بعضی ازمراجع و فقها نسبت به حوادث جاری در جامعه ايران که بر اساس مصلحت انديشی صورت می گيرد ، گلايه گرد.
محمد نوری زاد در گفتگو با راديو فردا درباره دلايلش در انتقاد از عملکرد روحانيون و لزوم برگزاری رفراندوم در مورد اصل ولايت فقيه می گويد:
نوري زاد: حضور و نقش روحانيان در اين نظام بسيار بسيار پر رنگ است. روحانيانی که عمدتا تخصصی ندارند. و وقتی در يک جايگاه تخصصی قرار می گيرند به دليل تخصصی که ندارند، آن جا را گاه از مدار تخصص خارج می کنند.
اجازه رشد و برآمدن نخبگی در آن حوزه را نمی دهند. علت هم دارد. مثلا فرض کنيد که يه روحانی در علوم اسلامی تحصيل کرده است. خوب! اين فرد وارد وزارت کشاورزی يا وزارت امور خارجه می شود، طبعا تخصصی در آن حوزه ندارد و به دليل دخالت های فراوانی که معمولا اين افراد در آن حوزه های تخصصی می کنند، آن مجموعه روند مطلوب و معقول خودش را از دست می دهد.
ما نتايج اين اتفاقات را در اين سالها ديده ايم. ما شاهد بر آمدن نخبگان و شخصيت های برجسته ای بوده ايم که ديگر تکرار نمی شوند.
روحانی تعريفی دارد. اين لباس منبر و تريبون می خواهد. بايد محل مراجعه مردم باشد. منعکس کننده آلام و آرزوها و دردهای مردم باشد. وقتی بر تمام منبرها قفل بسته می شود طبيعی است که يک روحانی آزاد و مستقل ديگر فرصتی برای ابراز وجود پيدا نمی کند.
من تعجب می کنم که جمعيت فراوانی از روحانيان مستقل ما هنوز هم در اين لباس مانده اند، بدون اينکه بتوانند هويت اين لباس را احراز کنند.
آقای نوريزاد، جدا از انتقاداتی که شما به برخی از فقها و مراجع به خاطر رفتار يا سکوت مصلحت آميزشان نسبت به حوادث جاری جامعه ايران داشتيد، آيا پذيرش اصل ولايت فقيه در يک همه پرسی می تواند به معنای پذيرش اصل نظام جمهوری اسلامی به معنای فعلی باشد؟
بله. اگر جامعه به فهمی برسد که يک همه پرسی برگزار کند، در آن صورت است که پله های فراوانی از فهم و بالندگی را طی کرده است.
و پای بر جای پايی می گذارد تا بر مختصات برتر دسترسی داشته باشد.
تصور من اين است که اگر روزی برسد که مسئولين ما به يک همه پرسی تن بدهند، بسياری از منازل و کوره راهها طی می شود.
اينکه مردم در جايگاهی قرار بگيرند که بگويند ما حاکميت روحانيان را در مصادر امور می خواهيم يا نمی خواهيم؟ اگر واقعا نتيجه و خروجی رای عمومی بر اين اصل باشد که ما هنوز هم علاقمند به حاکميت روحانيان بر جامعه هستيم، دستيابی به آن طبيعی است که بخشی از دموکراسی است.
منتها من به عنوان يک مسلمان شيعه، معنای آزادی را در اين می بينم که خودم را برای آزادی يک بهايی يا يک کمونيست سرزمينم فدا می کنم.
اگر در اين همه پرسی يک چنين خصلتی احراز شود، طبيعی است که ما بسياری از منازل را طی کرده ايم.
ممکن است خروجی اين همه پرسی اين باشد که ما اصل ولايت فقيه را قبول داريم يا اينکه مثلا قبول نداريم.
هزازگاهی مابين هر ده سال يا هر بيست سال و هر ۳۰ سالی يک جامعه برای اينکه خودش را به روز کند، بايد به آراء عمومی مراجعه کند.
منتها ما تمام درها را برای حضور مردم و آراء مردم بسته ايم، طبيعی است که اين حاکميت، حاکميت مطلوب مردم نيست. حاکميتی است که مستقل از مردم دارد راه خودش را طی می کند.
طبيعی است که اين شکل حکومت يک گونه ای از استبداد است. يعنی شخص بنده به عنوان يک مسلمان اين جور مسلمانی را درک می کنم که آقا من از رنج بهائيان سرزمين خودم، از رنج کمونيست های سرزمين خودم، از رنج سنی مذهب ها و ارامنه و مسيحيان سرزمين خودم و حتی از رنج مسلمانان سرزمين خودم رنج می برم.
و اين رنج را کجا ابزار کنم؟
می خواهم بگويم تعريف مسلمانی يک تعريف بسيار بسيار وسيعی است که اينجا يک بخش کوچکی از مسلمانی با اختراعات و ابداعاتی که بر آن اعمال می شود، دارد ابراز می شود.
اين حرفها نوعی براندازی نيست، بلکه خيرخواهی است. همين چيزی که امروز بشار اسد با التماس به مردمی که تا ديروز تحويلشان نمی گرفت ، می گويد که بياييد يک همه پرسی بگذاريم.
شما فکر می کنيد که مقامات جمهوری اسلامی روزی برسد که همه پرسی برای اصل ولايت فقيه را بپذيرند؟
من فکر می کنم نه خير. نخواهند پذيرفت. ولی می خواهم بگويم همين بشار اسد هم يک روزی اين همه پرسی را نمی پذيرفت. ولی الان دارد به مردمش التماس می کند.
شاه هم يک روزی نمی پذيرفت. ولی روز ديگری گفت که من صدای انقلاب شما را شنيدم.
روزی که ديگر دير شده بود....
من باورم بر اين است که مسئولين نظام جمهوری اسلامی اين پيشنهاد ما را نخواهند پذيرفت. چون پذيرش چنين چيزی يعنی کنار رفتن از قدرت و پاسخ دادن به فجايعی که طی اين سالها در اين سرزمين اتفاق افتاده است.
طبيعی است که تن به يک چنين همه پرسی نخواهند داد.
ناتو حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان پس از خروج ناتو از این کشور را بررسی می کند.
روز چهارشنبه، ۳۰ حمل/فروردین (۱۸ آوریل)، وزیران دفاع و خارجه کشورهای عضو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی - ناتو - در جلسه ای در مقر این سازمان در بروکسل، پایتخت بلژیک، تامین مالی و نحوه حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان پس از خروج ناتو از این کشور را مورد بررسی قرار می دهند.رهبران ناتو تاکید کرده اند که با توجه به حملات اخیر طالبان به نقاطی در کابل و چند شهر دیگر افغانستان، قرار نیست استراتژی کمک به نیروهای امنیتی افغانستان تغییر کند.
براساس برنامه اعلام شده ناتو، قرار است ماموریت واحدهای رزمی اعزامی کشورهای عضو این سازمان به افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۴ خاتمه یابد و نیروهای امنیتی افغان مسئولیت حفظ امنیت کشورشان را برعهده بگیرند.
انتظار می رود آمریکا در اجلاس بروکسل از کشورهای عضو ناتو بخواهد تا یک چهارم بودجه مورد نیاز نیروهای امنیتی افغانستان را تقبل کنند.
آمریکا در نظر دارد پس از سال ۲۰۱۴، سالانه سه میلیارد دلار برای حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان در اختیار آن کشور قرار دهد و امیدوار است که سایر کشورهای عضو ناتو، هر سال یک میلیارد دلار به این امر اختصاص دهند.
چالشهای موجود
جلسه ویران خارجه و دفاع کشورهای عضو ناتو در آستانه کنفرانس سران این کشورها برگزار می شود که قرار است ماه آینده در شیکاگو در مورد بودجه نیروهای امنیتی افغانستان تصمیم گیری کند.
روز سه شنبه، استرالیا اعلام کرد که در نظر دارد سربازان خود را یک سال زودتر از زمان تعیین شده، از افغانستان خارج کند.
برخی دیگر از کشورهای عضو ناتو، به شمول کانادا، هلند و فرانسه نیز اخیرا نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کرده و یا به روند خروج آنها سرعت بخشیده اند.
انتظار می رود ظرف چند ماه آینده، تعداد نفرات ارتش ملی افغانستان به حدود سه صد و پنجاه هزار نفر برسد که بخش اعظم آموزش و تجهیز این نیروها بر دوش آمریکا است.
در همین حال پیش بینی می شود که تا چند سال آینده، شمار نفرات ارتش ملی افغانستان به حدود دوصد و سی هزار نفر کاهش یابد که باعث نگرانی برخی از ناظران در افغانستان شده است.
با نزدیک شدن زمان خروج نیروهای رزمی ناتو از افغانستان، حملات اخیر شورشیان در کابل و چند شهر دیگر افغانستان نشان داد که چالش های زیادی بر سر راه نیروهای امنیتی این کشور قرار دارد.
در این حملات که به شکل همزمان صورت گرفت، دهها مهاجم انتحاری شرکت داشتند، اما پس از حدود هجده ساعت درگیری، سی و شش تن از مهاجمان انتحاری توسط نیروهای امنیتی افغانستان کشته شدند.
در این درگیری، هشت نفر از نیروهای امنیتی و دست کم سه غیرنظامی نیز جان خود را از دست دادند.
اگرچه مقامات ناتو وجود چالش هایی در برابر نیروهای امنیتی افغانستان را می پذیرند، اما تاکید داشته اند که این نیروها از توانایی رویارویی با این حملات برخوردار شده اند.
یک سخنگوی ناتو گفت که نیروهای امنیتی افغانستان تقریبا به تنهایی با حملات اخیر طالبان مقابله کردند.
او گفت: "ما به وضوح با تهدیدهای امنیتی روبرو هستیم. این اولین حمله از این نوع نبود و انتظار نمی رود که آخرین آنها باشد، اما این گونه حملات استراتژی انتقال مسئولیت های امنیتی را تغییر نمی دهد."
کره شمالی می گوید دیگر به وقفه ای در انجام آزمایش های موشکی و اتمی که در ماه فوریه در ازای دریافت کمک غذایی از آمریکا با آن موافقت کرده بود پایبند نیست.
بیانیه روز سه شنبه پس از آنکه شورای امنیت سازمان ملل پرتاب موشکی ناکام کره شمالی را محکوم کرد صادر می شود.پرتاب فضایی کره شمالی به علت انفجار موشک دقایقی پس از پرتاب ناکام ماند؛ پرتابی که بسیاری آن را وسیله ای برای پیشبرد فناوری موشکی می دانند.
کره شمالی انتقاد سازمان ملل متحد را رد کرد و گفت که آمریکا به تعهداتش براساس آن توافق عمل نکرده است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت که احتمال بازدید مامورانش از کره شمالی اکنون کم است.
کره شمالی ماه گذشته به عنوان بخشی از توافق با آمریکا بازرسان اتمی سازمان ملل را دعوت کرده بود.
اما آن معامله پس از اعلام برنامه کره شمالی برای پرتاب موشک از هم پاشید و آمریکا گفتگوهای کمک غذایی را معلق کند.
کره شمالی گفت که قصد قرار دادن ماهواره ای در فضا را داشته است اما منتقدان گفتند که آن پرتاب ناقض مقررات منع آزمایش موشکی است که سازمان ملل اعمال کرده.
هیات نظارت بر انتخابات مصر می گوید که درخواست تجدید نظر ده نامزدی را که صلاحیت آنها برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری رد شده قابل قبول نیست و آنها حق شرکت در انتخابات را نخواهند داشت.
این هیات قضایی گفته است که این نامزدها، از جمله عمر سلیمان رئیس سابق سازمان اطلاعات، و خیرات شاطر، نامزد اخوان المسلمین، شواهد تازه ای ارائه نکرده اند که باعث تجدید نظر در مورد تصمیم قبلی علیه آنها شود.حازم ابو اسماعیل، نامزد سلفی ها، از گروه های مذهبی بسیار محافظه کار، هم از جمله افراد رد صلاحیت شده است.
آقایان سلیمان، شاطر و ابواسماعیل از جمله نامزدهای پیشتاز در انتخابات محسوب می شدند.
خبرنگار بی بی سی در قاهره می گوید که تصمیم به رد صلاحیت این سه نفر، که به گروه های سیاسی متفاوت وابسته هستند، شکل تازه ای به انتخابات می دهد.
فهرست نهایی نامزدها روز ۲۶ آوریل منتشر خواهد شد که با شروع رسمی مبارزات انتخاباتی همزمان است.
در روزهای اخیر، صدها نفر از حامیان آقای ابواسماعیل به تحصن در برابر ستاد کمیسیون انتخابات در قاهره که تحت حفاظت پلیس نظامی و خودروهای زرهی است دست زده اند.
با تایید تصمیم اولیه به رد صلاحیت این افراد، متحصنان به پرتاب سنگ مبادرت کردند و برای مدتی با پلیس به زد و خورد پرداختند.
همزمان با بروز درگیری بین متحصنان و پلیس، آقای ابواسماعیل به محل تخصن رسید و در سخنانی خطاب به هوادارانش گفت: "ما در معرض توطئه ای توسط طرف هایی هستیم که تصورش را هم نمی توانید بکنید. آنچه در داخل کمیته اتفاق می افتد خیانت با هدف ایجاد تفرقه است."
اولین دور رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری مصر قرار است روزهای ۲۳ و ۲۴ مه انجام شود و در صورتی که هیچیک از نامزدها به اکثریت مطلق آرا دست نیابد، رای گیری برای انتخاب دو قرد حائز بیشترین شمار آرا در ماه ژوئن صورت می گیرد.
"شورای عالی نیروهای مسلح" حاکم بر مصر که پس از کناره گیری حسنی مبارک در پی قیام عمومی سال گذشته قدرت را به دست گرفته، قرار است روز اول ژوئیه اختیارات خود را به رئیس جمهوری تازه منتقل کند.
تصمیم کمیسیون عالی انتخابات در روز شنبه در مورد رد صلاحیت ۱۰ نامزد از بیست و سه نامزدی که برای انتخابات ثبت نام کرده بودند باعث شگفتی ناظران شد.
اعلام نامزدی عمر سلیمان که در تشکیلات حکومتی حسنی مبارک مرد شماره دو و از سیاستمداران بسیار بانفوذ تلقی می شد باعث اعتراضاتی از سوی مخالفان آقای مبارک شد.
آقای سلیمان به دلیل ارائه نکردن شمار کافی امضا های حامیان خود فاقذ صلاحیت شناخته شد.
حازم ابو اسماعیل، نماینده اسلامگرایان نیز به دلیل تابعیت آمریکایی مادرش حذف شد هر چند هواداران او این موضوع را رد کرده اند.
آقای شاطر، نماینده گروه اخوان المسلمین و ایمن نور، هر دو به دلیل محکومیت های قضایی قبلی رد صلاحیت شده اند.
ایمن نور نماینده سابق لیبرال در مجلس در سال ۲۰۰۵ رقیب حسنی مبارک در انتخابات بود.
جان لاین خبرنگار بی بی سی در قاهره می گوید که در مورد بی طرفی کمیسیون انتخاباتی تردیدهای زیادی وجود دارد.
فاروق سلطان رئیس این کمیسیون افسر سابق ارتش و قاضی دادگاه های نظامی است و اخوان المسلمین گفته که همه اعضای دیگر کمیسیون هم به رژیم سابق گرایش دارند.
عمر موسی رئیس سابق اتحادیه عرب، عبدل منیم ابوالفتوح یک اسلام گرای میانه رو که از اخوان جدا شد و احمد شفیق نخست وزیر سابق در میان تایید صلاحیت شدگان هستند.
باراک اوباما تدابیر تازه ای را برای مقابله با دستکاری بها در بازار نفت معرفی کرده است.
این تصمیم درحالی گرفته می شود که افزایش بهای بنزین در آمریکا می تواند بر مبارزات انتخاباتی رئیس جمهوری آمریکا تاثیر منفی بگذارد.آقای اوباما روز سه شنبه از قانونگذاران این کشور خواست جریمه تعیین شده برای دستکاری بها را افزایش دهند.
او در کاخ سفید گفت که نمی توان اجازه داد که افراد با گمانه زنی و خریداری نفت برای فروش در آینده قیمت ها را دستکاری کنند و بها را افزایش دهند تا به سودی فوری دست یابند.
رئیس جمهوری آمریکا گفت از کنگره می خواهد جریمه شرکت هایی که معلوم شود قیمت ها را دستکاری می کنند از یک میلیون دلار به ۱۰ میلیون دلار افزایش دهد.
او گفت دولت باید سیستم حفاظت از مصرف کننده را تقویت کند نه اینکه آن را تضعیف کند.
این می تواند اشاره ای به جمهوری خواهان باشد که خواستار کاهش مقررات هستند و می گویند این رویکرد به بهبود کسب و کار کمک می کند.
در ماه های اخیرا بهای بنزین در آمریکا افزایش یافته و به گالنی تقریبا ۴ دلار رسیده که به تنش ها در خاورمیانه از جمله برنامه اتمی ایران و اختلال در عرضه نفت مربوط می شود.
جمهوری خواهان که به سیاست های آقای اوباما در زمینه انرژی انتقاد می کنند اقدام تازه را یک ترفند سیاسی خوانده اند.
میچ مکانل رهبر جمهوری خواهان در سنای آمریکا گفت که هرچند اعلامیه آقای اوباما ممکن است افکار عمومی را جلب کند اما واقعا کمکی به مردم نمی کند.
جان بینر رئیس مجلس از حزب جمهوری خواه نیز گفت که رئیس جمهوری همه ابزارهای لازم برای مقابله با دستکاری قیمت در بازار را دارد.
جمهوری خواهان از دولت می خواهند اجازه حفاری های نفتی بیشتر را بدهد اقدامی که به اعتقاد آنها می تواند به کاهش بها کمک کند.
آقای اوباما اکنون چند هفته است که تلاش می کند نشان دهد برای مهار قیمت ها بیکار ننشسته.
اما بسیاری از ناظران می گویند که تنها راه افت بها کاهش مصرف داخلی است.
مقام های ارشد دولت اوباما گفته اند که تشدید بی ثباتی در بازار وجود مقررات شدیدتر را لازم می آورد.
همزمان بسیاری از دموکرات ها در کنگره از تصمیم آقای اوباما تمجید کرده اند اما خواستار اقدامات بیشتر هستند.
آنها خواستار اعمال محدودیت بیشتر بر گمانه زنی در بازار هستند.
مجلس نمایندگان کنگره هم اکنون در کنترل جمهوری خواهان است و بعید است درخواست تازه آقای اوباما به راحتی به تصویب برسد.
اسپانیا می گوید آرژانتین با ملی کردن سهام شرکت اسپانیایی رپسول در شرکت نفتی "وای پی اف" به خود صدمه زده است.
خوزه مانوئل گارسیا مارگالو، وزیر خارجه اسپانیا می گوید که قبلا به سفیر آرژانتین اخطار داده بود که این عمل باعث تیرگی روابط دو کشور خواهد شد . او گفت اسپانیا عمل آرژانتین را از لحاظ اقتصادی تلافی خواهد کرد .
شرکت رپسول اسپانیا صاحب ۵۷ درصد سهام شرکت وای پی اف است و اکنون قیمت این سهام در مادرید ۶ درصد کاهش یافته است .
رپسول تقاضای غرامت کرده و گفته است که از جامعه بین المللی می خواهد اقدام آرژانتین را داوری کنند .
به گزارش خبرگزاری فرانسه، رپسول به خاطر این اقدام ده میلیارد دلار غرامت خواهد خواست .
انتونیو بروفاو، مدیرعامل شرکت رپسول می گوید : "این عمل بدون مجازات نخواهد ماند ."
خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپایی می گوید که از تصمیم آرژانتین "جدا مایوس" است و اتحادیه اروپا انتظار داشت که این کشور به "وظایف و تعهدات بین المللی" خود پایبند باشد.
قرار بود کمیسیون اروپا تا آخر این هفته با آرژانتین بر سر پیمان تجاری و اقتصادی ملاقات کند، اما کمیسیون اروپا آن را به تعویق انداخته است .
ماریانو راخوی، نخست وزیر اسپانیا هم به مکزیک و کلمبیا دو کشوری که از اسپانیا در برابر عمل آرژانتین حمایت می کنند، سفر خواهد کرد .
تصمیم به ملی کردن شرکت نفتی "وای اف پی" توسط کریستینا فرناندز، رییس جمهور آرژانتین، در پی ماهها تنش آرژانتین با بریتانیا در خصوص عملیات اکتشاف نفت در اطراف جزایر فالکلند (مالویناس) صورت گرفته است .
کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است که ملی کردن شرکت نفتی YPF اقدامی منفی بوده است و این اتحادیه از اسپانیا حمایت کامل خواهد کرد.
رییس جمهور آرژانتین گفته است که اقدام او در راستای تامین منافع مردم کشورش بوده است و تهدیدهای اتحادیه اروپا را جدی نمی گیرد .
طرفداران ملی شدن نفت در آرژانتین هم با حمل پلاکاردهایی حمایت خود را از تصمیم رئیس جمهورشان نشان دادند .
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان از نگرانیهای آینده میگوید
*امرالله صالح، سال ها در دولت حامد کرزی رئیس اداره امنیت ملی بودهربار در پی حملات مرگبار طالبان تعدادی بر می خزند، طالبان را محکوم می نمایند و از نیرو های امنیتی افغانستان تقدیر و تمجید می کنند و کسانی هم جرات می کنند که از رهبری سیاسی و دولت انتقاد کنند.
آیا نیرو های امنیتی افغانستان واقعا به حد و سطحی از توانایی رسیده اند که بتوان به توانایی و مهارتهای آنها باور داشت؟ برای یافتن پاسخ این سوال در این نوشته، سه مساله بررسی شده است: اول بررسی رابطه رهبری سیاسی و دولتی با این نیرو ها، دوم توانایی و یا عدم توانی نیرو های امنیتی، و سوم نگاهی به نقش این نیرو ها در آینده.
باید یاد آور شوم که من نظریه پرداز نیستم و این نوشته بر تجارب و اطلاعات شخصی از صفوف رهبری نیروهای امنیتی افغانستان استوار است.
رابطه نیروهای امنیتی با رهبری سیاسی
رابطه رهبری سیاسی با نیروهای امنیتی یکی از مباحث جدی نه تنها در کشور های بحرانی و پسا بجران است بلکه در کشور های با ثبات نیز، مدام به این مساله پرداخته می شود.
سطوح عالی و رده های میانی نیروهای امنیتی افغانستان را کسانی پر کرده اند که رشد یافته نظام مردم سالار نیستند بلکه بیشتر آنها بر حسب مصلحت های سیاسی و شناخت ها و تقسیمات شخصی در این سمتها جابجا شده اند.
از این رو به این نیرو ها به عنوان یک نهاد واحد و یک دست دیده نمی شود بلکه در مورد هر واحد آن دیدگاه مشخصی وجود دارد. این رابطه و دید غیر معیاری تاثیر مستقیم بر سطح وفاداری و انگیزه افسران در سطوح مختلف دارد.
هرگاه رئیس جمهوری به یکی از واحد های ارتش ملی، پلیس ملی و یا هم امنیت ملی سری می زند و دیداری می کند نیرو هایی که به نام "ریاست محافطت رئیس جمهور" یاد می شود، همه را از قبل خلع سلاح می نمایند. گویی یگانه واحدی که وفادار به نظام و رئیس دولت است همین ۷۵۰ نفری است که محافظان شخصی او هستند.
طالبان با رخنه کردن در صفوف پلیس و ارتش در یک سال اخیر حوادث ناگواری آفریدند اما بی اعتمادی رئیس دولت به این نیرو ها به سالها قبل از ین حوادث برمی گردد.
دراولین سالهای نظام جدید، بی اعتمادی در حدی بود که برای نزدیک به شش سال محافظان ریاست جمهوری را یک شرکت آمریکایی موسوم به "داینکورپ" به عهده داشت.
حالا نیز مشاوران آمریکایی در ریاست محافظت رئیس جمهوری عملا حضور دارند که علاوه بر هماهنگی های امنیتی با نیروها ناتو، در تامین دسپلین ریاست محافظت رییس جمهور نیز مستقیما نقش دارند.
تاثیر این مراوده بر رفتار و برخورد محافظان رئیس جمهوری کاملا واضح است و در اکثر مواقع به دور از حساسیت ها و ارزشهای فرهنگی افغانستان قرار دارد.
در مورد واحد های ارتش ملی نیز دیدگاه های تبعیض آمیز و آگنده از حساسیت های قومی وجود دارد و این نوع دید تعداد زیادی از افسران را وامیدارد که برای خود پناهگاه های قومی – سیاسی و یا هم شخصی جستجو کنند، تا از گزند مداخله سیاسی تا حد امکان در امان بمانند.
می خواستم با مثال های زیادی این مورد را روشنتر بیان کنم اما از آنجایی که درین مقطع زمانی نهاد های دولتی در کل آسیب پذیرند با ارایه حقایق به شکل کلی، بسنده می کنم.
رابطه رهبری سیاسی با پلیس افغانستان پیچده تر از رابطه رهبری سیاسی با ارتش است. پلیس تا سال ۲۰۰۷ از توجه جهانیان دور بود و بیشتر کمک های مادی منحصر به ارتش بود. به همین دلیل و به دلایل متعدد دیگر، نفوذ اشخاص سیاسی در پلیس بیشتر است و هنوز هم در حال افزایش می باشد.
قبل از برکناری ضرار احمد مقبل از سمت وزارت داخله (کشور) آقای کرزی بر او و توانایی هایش به عنوان وزیر داخله بی اعتماد شده بود و در جلسات امنیتی هر چند گاهی بر علاوه وزیر داخله، ژنرال علیشاه پکتیاوال راکه مسئول مبارزه با امور جنایی در این وزارت بود نیز در جلسات دعوت می کرد. ترکیب عجیبی بود که با هیچ معیاری حتی با معیار سوق و اداره نیروهای پارتیزانی و چریکی نیز همخوانی نداشت.
گاهی هم پیش می آمد که آقای پکتیاوال، حرف های آقای ضرار احمد مقبل را رد می کرد و یا کلا موضوع را از دید دیگری توضیح می داد. وقتی نیروهای پلیس از هم سطح بودن وزیر و یکی از مدیرانش مطلع می شدند، روشن بود که چه هرج و مرجی به بار می آمد.
افراد عادی در صفوف نیروی های امنیتی افغانستان از زد و بند های قومی و شخصی تا حد قابل ملاحظه ای به دور اند. اما شماری از آنها از روحیه بد افسران بلند رتبه که شماری از نها گرایش های سمتی و قومی دارند، متاثر شده اند.
شاید روزی افسران جوان که دور از تعصب و گرایشهای سمتی و قومی، از نهاد های تحصیلات عالی فارغ می شوند و به نهاد های امنیتی جذب می شوند، مایه امید مردم افغانستان شوند. اما این یک احتمال است و کاملا بستگی به این دارد که بالاخره نقطه پایانی برای سیاسی کردن نهاد های امنیتی گذاشته می شود یا نه؟
مداخله در مدیریت نیرو های امنیتی چه در سطح کلان و چه در سطوح کوچک، از سوی نهاد هایی مانند شورای ملی_ رهبران سیاسی _ گروههای تجاری و بزرگان اقوام، روند رشد این نهاد را کند می کند، هزینه را در ابعاد مختلف آن بالا می برد و مهمتر از همه، ضربه مهلکی بر روحیه این نهاد ها وارد می کند. انتصاب مصلحتی افسران در سمت های بالایی و میانی نیروهای امنیتی، بیشتر تامین کننده منافع کوچک می باشد تا منافع ملی.
در امنیت ملی نیز وضعیت متفاوت از دو نهاد دیگر (ارتش و پلیس) نیست. در این نهاد امنیتی، گوشه هایی که گویا به جناح آقای کرزی، معاونان او، افراد مقتدر سیاسی در سطح مرکز و ولایات، اعضای شورای ملی و آنهایی که تحت حفاظت آمریکایی ها قرار دارند، کلا مشخص و روشن اند.
این کاستی در سالهای قبل به حد اقل آن رسیده بود. اما دور دوم ریاست جمهوری آقای کرزی استوار به حاتم بخشی های منابع دولتی و سمت های های دولتی است که امنیت ملی نیز از این گزند دور نمانده است.
اگر در سطح رهبری پوسیدهگی و فساد وجود نداشته باشد، استحکام بیشتر صفوف و ایجاد اراده آهنین بخاطر مبارزه با پدیده های منفی، کار سختی نیست.
آرمانگرایی و اعتقاد به ارزشها برای استحکام صفوف و ایجاد روحیه امری است مبرم و حیاتی. اما زمانی که نیرو های امنیتی شاهد فروپاشی ارزش ها در سطح رهبری می شوند انگیزه ایثار و فداکاری به حد اقل آن کاهش می یابد. موثریت استفاده از نیرو کاهش می یابد و مشروعیت انحصار استفاده از قوای قهریه نیز تحت سوال قرار می گیرد.
مسلما در چنین حالتی تفرقه قومی و سمتی، عدم اطمینان و محافظه کاری و روابط شخصی است که جاگزین چتر بزرگ ارزشها می شود. ما شاهد این وضعیت در افغانستان هستیم که سرعت اصلاحات بخشی امنیتی را کند و در بعضی موارد کاملا ناکام ساخته است.
ادامه وضع موجود یعنی حضور رهبری فاقد دیدگاه، در بعضی موارد فاسد و بی اندیشه یا نیروها را در تمامی سطوح بی انگیزه و فاسد می کند که برای سرنوشت ممکلت یک فاجعه است و یا رابطه بین رهبری سیاسی و نیرو های امنیتی استوار بر فریب، دروغ و منافع کوچک می شود که بازهم تبعات بد آن را مردم افغانستان با گوشت و استخوان خود لمس خواهند کرد.
یکی دیگر از قرائن فروپاشی این رابطه، رقابت ناسالم و اتهام بستن ها است. این روز ها نهاد های دولتی از طریق مطبوعات بر یک دیگر اتهام می بندند کافی است که رسانه ها را برای چند روز دنبال کرد و هویداست که در کل هماهنگی کلی وجود ندارد.
توانایی نیرو های امنیتی افغانستان
وقتی تهدید های امنیتی بررسی می شود، اعتقاد اکثریت چیزفهم و عاری از احساسات خشک، این است که نیرو های امنیتی افغانستان هیچگاهی مورد تهاجم ارتشهای بیگانه قرار نخواهند گرفت و اگر زمانی مورد تهاجم هم قرار بگیرند افغانستان بنا بر ضعف اقتصادی هیچگاهی توانایی متعارف دفاع از خود را نخواهد داشت.
بلکه کشور های همسایه کوشش خواهند کرد با تجهیز و آموزش نیرو هایی که به نیابت از آنها در افغانستان بجنگند، وضعیت افغانستان را وخیم سازند. این کشور ها از بحران سیاسی، فقر، بی اتفاقی قومی، سرحدات( مرزهای) آسیب پذیر و مهمتر از همه ضعف هویت ملی افغانستان استفاده خواهند کرد تا شهروندان خود افغانستان را علیه حاکمیت دولتی تحت عناوین مختلف به شورش تشویق و ترغیب کنند.
از این رو عمده ترین تهدید در برابر نیروهای امنیتی افغانستان جنگ بین دولتها نه، بلکه شورش های چریکی، گروه های جنایت کار و تمرد اقوام از حاکمیت است. بنیاد دوکترین امنیتی افغانستان را همین تحلیل تشکیل می دهد که با این نوع تهدید چگونه و با چه ابزار و جنگ افزار و سیستم و میکانیسمی باید مقابله کرد.
نوع تشکیلات، وسایط و تعلیماتی که به نیرو های امنیتی افغانستان داده شده است به این نیرو ها توانایی حرکت سریع و واکنش سریع را می دهد. ارزیابی تهدید، کشف، ارزیابی هدف، هماهنگی تلاشها و انجام عملیات های غافلگیرانه و یا تصفیوی کلا در حیطه توانایی ها و مهارت های این نیرو ها قرار دارد.
شماری از متفکرین بزرگ دنیای جنگ و مسایل امنیتی از جمله احمدشاه مسعود (فرمانده فقید مجاهدین و وزیر دفاع دولت اسلامی) اعتقاد داشت که برای کشور های فقیر و گیر افتاده در میان همسایه های آزمند نیرو های امنیتی نیاز به فورمول سه بعدی دارند، اول تکیه بر انگیزه و افزودن ضریب دو بر آن، دوم سازماندهی منظم و سوم امکانات و تجهیزات سازگار با وضعیت و اراضی.
برای کشور های فقیر اتکا به امکانات بخاطر ساختن انگیزه و سازماندهی منظم امکان پذیر نیست، این کشور ها دایم در فقدان امکانات کافی دفاعی و امنیتی قرار خواهند داشت و همیشه کوشش می کنند با دوستی و هم پیمانی با قدرت های بزرگ جهانی و یا منطقه ای، امنیت خود را حفظ نمایند.
تجهیزاتی که در اختیار ارتش ملی، پلیس ملی و امنیت ملی قرار دارد، بخاطر مهار کلی و یا نسبی تهدید های تعریف شده کافی است اما اینجا فورمول معکوس است. درحال حاضر بیشتر بر تجهیز ارتش و نیروهای امنیتی تاکید می شود تا برای تقویت انگیزه آنها. تکیه زیاد به امکانات، تحکیم سوق و اداره با امکانات زیاد و در نهایت ایجاد انگیزه از مجرای امکانات مادی معکوس آن چیزی است که در تاریخ نتیجه موثر داده است .
روش فعلی که متکی به کمک بیرونی است و هر روز رهبری نهاد های امنیتی از کمبود یا نبود امکانات شکایت می کنند، در واقع از دید تجربی و علمی ضعف خود را برملا می سازند.
کمک و یارانه های آمریکا و دنیای غرب به نیرو های امنیتی افغانستان یک عامل نا مطمئن و حتی نا پایدار است. این کمک ها بیشتر به منافع ملی کمک کننده مرتبط است تا به نیازمندی های افغانستان.
بصورت تصادفی، حالا ما و جهان غرب دشمن مشترک داریم اما این وضعیت خود قابل تغیر است. بنابر این تاکید بیش از حد رهبری نظامی_امنیتی افغانستان، بر کمیت زیاد نیرو، تفکر بی پایه است. نیروی بزرگ نظامی_امنیتی که متکی به کمک بیرون باشد نه تنها مایه اعتماد دائمی نیست، بلکه مایه اضطراب دائمی است چون هر آن، با تغیر نیت و تصمیم کمک کننده و ضعیت کشور دگرگون خواهد شد.
از همین حالا آمریکایی ها و اروپایی ها می گویند که تشکیلات ارتش دوباره کوچکتر خواهد شد. این در واقع ایجاد اضطراب است نه اطمینان. در نتیجه افغانستان ضرورت به نیرویی دارد که از زد و بند های سیاسی دور باشد. نفوذ عوامل بیرونی که قبلا به آن اشاره شد در آن به حد اقل برسد و کمک آن، برای جهان غرب و متحدان ما سهل و آسان باشد. مصارف فعلی به هیچ وجه قابل استمرار و دوام نیست.
نقش نیرو های امنیتی افغانستان در متن تحولات سیاسی
تعداد اشخاص مسلکی (متخصص) و غیر مسکلی که بنابر مصلحت های سیاسی در رهبری نیرو های امنیتی افغانستان جابجا شده اند، بالاتر از ۹۰ در صد است.
این رقم امکان ندارد که در دو سال دیگر یعنی تا برگذاری انتخابات تغیر کند. در عین حال از تقاعد (بازنشستگی) تعداد زیادی از افسران کهن سال، باز هم بنابر تعلقات قومی و سیاسی جلوگیری صورت می گیرد و علاوه بر آن تعدادی از آنها که در کشور های اروپایی در تبعید و یا در مهاجرت به سر می بردند در نتیجیه تقسیمات قومی و سلیقه ای، دو باره به کرسی های بلند بازگشته اند.
با در نظر داشت این مساله، امکان مداخله نیرو های امنیتی در مسایل سیاسی در سالهای آینده خیلی زیاد است. مداخله بزرگ که راه اندازی کودتاه باشد بعید به نظر می رسد اول بخاطر اینکه نیرو های امنیتی از دید سیاسی و تمایلات متفرق اند و دوم اینکه رهبری در سطوح مختلف از اتکا عمیق و بنیادی این نیرو ها به کمک های تسلیحاتی و مالی دنیای غرب واقف اند.
کشور های غربی از هیچ نوع کودتای نظامی حمایت نخواهند کرد ازینرو مداخله نیرو های امنیتی تنها در سطح کوچک و متوسط متصور است. اما سطح کوچک و متوسط چه معنی دارد ؟
چنانچه انتخابات گذشته نشان داد واحد های معین و مشخص پلیس و ارتش با توصل به تهدید های نرم ونفوذ گذاری در نقاط مختلف کشور، متنفذان قومی را وادار به حمایت از کاندید های مورد نظر شان کردند. تا جایی که دیده می شود جابجایی های دوسال اخیر و تغیر و تبدیل هایی که صورت گرفته است در محور تکرار همین برنامه اما به شکل منظمتر آن است.
وضعیت ایده آل این خواهد بود که نیرو های امنیتی در دفاع از کلیت نظام که شامل اوپوزیسیون قانونی نیز می شود قرار داشته باشند. اما ما هیچگاهی به این رویای خود نزدیک نشده ایم.
نیرو های امنیتی دوازده برابر تمام درآمد ملی افغانستان مصرف دارند. وقتی این همه امکانات در اختیار نهاد هایی که آسیب پذیر اند قرار داشته باشد، حتما از آن برای نفوذ سیاسی استفاده خواهد شد.
به همین دلیل، راه حل این خواهد بود که قبل از برگزاری هر نوع انتخابات، کمسیون نظارت بر بی طرفی نیرو های امنیتی ایجاد شود. همین الان آن عده از ادارات دولتی که توانایی شنیدن مکالمات را دارند، زیر نام عملیات خاص، مکالمات شخصی سیاست مداران را شنود می کنند.
برای یک نظام دیکتاتور این بسیار طبیعی است اما اینجا که دموکراسی نیم بند خونبهای ملت ماست، نباید گذاشت عده ای امکانات ملی را بخاطر حفاظت منافع کوچک و شخصی خود بکار گیرند.
تعداد زیادی از افسران پلیس و ارتش ملی و امنیت ملی و مخصوصا آنهایی که در این خاک ریشه دارند و از تبعید و موسسات خارجی نیامده اند می دانند که مداخله نظامیان در سیاست، در افغانستان فاجعه بار بوده است.
تعدادی هم در این سالها در سفر به کشور های پیشرفته با اخلاق نرم و ملی گرایانه نیرو های نظامی آن کشور ها آشنایی حاصل کرده اند و متوجه شده اند که عزت نیرو های امنیتی در دفاع از حاکمیت ملی است نه دفاع از حلقه های کوچک سیاسی.
شاید این آشنایی با روش های جدید و این مروادات تاثیر زیادی بر روحیه افسران افغانستان گذاشته باشد. افسران و کارمندان نیرو های امنیتی افغانستان از همین خاک و از همین تبار اند اما صرفا امید داشتن به روحیه خوب آنها کافی نیست.
امید بستن، پدیده جامد قابل محاسبه نیست باید میکانیسمی را بوجود آورد که آنها آلت دست قرار نگیرند. نه تنها که ایجاد این میکانیسم برای شفافیت تحولات و رویداد های سیاسی مهم است بلکه بخاطر بقا، عزت و وقار خود نیرو های امنیتی افغانستان نیز لازمی پنداشته می شود.
اگر این نیرو ها به عنوان یک عامل بازدارنده خیانت، قدعلم نکنند عده ای بخاطر بقای سیاسی خود و گرو های کوچک شان، با ایجاد معاملات ناشفاف می توانند سرنوشت نیروی های امنیتی و کل ملت را به پرتگاه بکشانند.
نیرو های امنیتی فرزندان این خاک اند و امکاناتی که در اختیار دارند تعلق به ملت افغانستان دارد نباید گذاشت که آنها ویا امکانات شان بازیجه دست سیاست های کوچک قرار گیرد.
رابطه رهبری سیاسی با نیروهای امنیتی یکی از مباحث جدی نه تنها در کشور های بحرانی و پسا بجران است بلکه در کشور های با ثبات نیز، مدام به این مساله پرداخته می شود.
سطوح عالی و رده های میانی نیروهای امنیتی افغانستان را کسانی پر کرده اند که رشد یافته نظام مردم سالار نیستند بلکه بیشتر آنها بر حسب مصلحت های سیاسی و شناخت ها و تقسیمات شخصی در این سمتها جابجا شده اند.
از این رو به این نیرو ها به عنوان یک نهاد واحد و یک دست دیده نمی شود بلکه در مورد هر واحد آن دیدگاه مشخصی وجود دارد. این رابطه و دید غیر معیاری تاثیر مستقیم بر سطح وفاداری و انگیزه افسران در سطوح مختلف دارد.
هرگاه رئیس جمهوری به یکی از واحد های ارتش ملی، پلیس ملی و یا هم امنیت ملی سری می زند و دیداری می کند نیرو هایی که به نام "ریاست محافطت رئیس جمهور" یاد می شود، همه را از قبل خلع سلاح می نمایند. گویی یگانه واحدی که وفادار به نظام و رئیس دولت است همین ۷۵۰ نفری است که محافظان شخصی او هستند.
طالبان با رخنه کردن در صفوف پلیس و ارتش در یک سال اخیر حوادث ناگواری آفریدند اما بی اعتمادی رئیس دولت به این نیرو ها به سالها قبل از ین حوادث برمی گردد.
دراولین سالهای نظام جدید، بی اعتمادی در حدی بود که برای نزدیک به شش سال محافظان ریاست جمهوری را یک شرکت آمریکایی موسوم به "داینکورپ" به عهده داشت.
حالا نیز مشاوران آمریکایی در ریاست محافظت رئیس جمهوری عملا حضور دارند که علاوه بر هماهنگی های امنیتی با نیروها ناتو، در تامین دسپلین ریاست محافظت رییس جمهور نیز مستقیما نقش دارند.
تاثیر این مراوده بر رفتار و برخورد محافظان رئیس جمهوری کاملا واضح است و در اکثر مواقع به دور از حساسیت ها و ارزشهای فرهنگی افغانستان قرار دارد.
در مورد واحد های ارتش ملی نیز دیدگاه های تبعیض آمیز و آگنده از حساسیت های قومی وجود دارد و این نوع دید تعداد زیادی از افسران را وامیدارد که برای خود پناهگاه های قومی – سیاسی و یا هم شخصی جستجو کنند، تا از گزند مداخله سیاسی تا حد امکان در امان بمانند.
می خواستم با مثال های زیادی این مورد را روشنتر بیان کنم اما از آنجایی که درین مقطع زمانی نهاد های دولتی در کل آسیب پذیرند با ارایه حقایق به شکل کلی، بسنده می کنم.
رابطه رهبری سیاسی با پلیس افغانستان پیچده تر از رابطه رهبری سیاسی با ارتش است. پلیس تا سال ۲۰۰۷ از توجه جهانیان دور بود و بیشتر کمک های مادی منحصر به ارتش بود. به همین دلیل و به دلایل متعدد دیگر، نفوذ اشخاص سیاسی در پلیس بیشتر است و هنوز هم در حال افزایش می باشد.
قبل از برکناری ضرار احمد مقبل از سمت وزارت داخله (کشور) آقای کرزی بر او و توانایی هایش به عنوان وزیر داخله بی اعتماد شده بود و در جلسات امنیتی هر چند گاهی بر علاوه وزیر داخله، ژنرال علیشاه پکتیاوال راکه مسئول مبارزه با امور جنایی در این وزارت بود نیز در جلسات دعوت می کرد. ترکیب عجیبی بود که با هیچ معیاری حتی با معیار سوق و اداره نیروهای پارتیزانی و چریکی نیز همخوانی نداشت.
گاهی هم پیش می آمد که آقای پکتیاوال، حرف های آقای ضرار احمد مقبل را رد می کرد و یا کلا موضوع را از دید دیگری توضیح می داد. وقتی نیروهای پلیس از هم سطح بودن وزیر و یکی از مدیرانش مطلع می شدند، روشن بود که چه هرج و مرجی به بار می آمد.
افراد عادی در صفوف نیروی های امنیتی افغانستان از زد و بند های قومی و شخصی تا حد قابل ملاحظه ای به دور اند. اما شماری از آنها از روحیه بد افسران بلند رتبه که شماری از نها گرایش های سمتی و قومی دارند، متاثر شده اند.
شاید روزی افسران جوان که دور از تعصب و گرایشهای سمتی و قومی، از نهاد های تحصیلات عالی فارغ می شوند و به نهاد های امنیتی جذب می شوند، مایه امید مردم افغانستان شوند. اما این یک احتمال است و کاملا بستگی به این دارد که بالاخره نقطه پایانی برای سیاسی کردن نهاد های امنیتی گذاشته می شود یا نه؟
مداخله در مدیریت نیرو های امنیتی چه در سطح کلان و چه در سطوح کوچک، از سوی نهاد هایی مانند شورای ملی_ رهبران سیاسی _ گروههای تجاری و بزرگان اقوام، روند رشد این نهاد را کند می کند، هزینه را در ابعاد مختلف آن بالا می برد و مهمتر از همه، ضربه مهلکی بر روحیه این نهاد ها وارد می کند. انتصاب مصلحتی افسران در سمت های بالایی و میانی نیروهای امنیتی، بیشتر تامین کننده منافع کوچک می باشد تا منافع ملی.
در امنیت ملی نیز وضعیت متفاوت از دو نهاد دیگر (ارتش و پلیس) نیست. در این نهاد امنیتی، گوشه هایی که گویا به جناح آقای کرزی، معاونان او، افراد مقتدر سیاسی در سطح مرکز و ولایات، اعضای شورای ملی و آنهایی که تحت حفاظت آمریکایی ها قرار دارند، کلا مشخص و روشن اند.
این کاستی در سالهای قبل به حد اقل آن رسیده بود. اما دور دوم ریاست جمهوری آقای کرزی استوار به حاتم بخشی های منابع دولتی و سمت های های دولتی است که امنیت ملی نیز از این گزند دور نمانده است.
اگر در سطح رهبری پوسیدهگی و فساد وجود نداشته باشد، استحکام بیشتر صفوف و ایجاد اراده آهنین بخاطر مبارزه با پدیده های منفی، کار سختی نیست.
آرمانگرایی و اعتقاد به ارزشها برای استحکام صفوف و ایجاد روحیه امری است مبرم و حیاتی. اما زمانی که نیرو های امنیتی شاهد فروپاشی ارزش ها در سطح رهبری می شوند انگیزه ایثار و فداکاری به حد اقل آن کاهش می یابد. موثریت استفاده از نیرو کاهش می یابد و مشروعیت انحصار استفاده از قوای قهریه نیز تحت سوال قرار می گیرد.
مسلما در چنین حالتی تفرقه قومی و سمتی، عدم اطمینان و محافظه کاری و روابط شخصی است که جاگزین چتر بزرگ ارزشها می شود. ما شاهد این وضعیت در افغانستان هستیم که سرعت اصلاحات بخشی امنیتی را کند و در بعضی موارد کاملا ناکام ساخته است.
ادامه وضع موجود یعنی حضور رهبری فاقد دیدگاه، در بعضی موارد فاسد و بی اندیشه یا نیروها را در تمامی سطوح بی انگیزه و فاسد می کند که برای سرنوشت ممکلت یک فاجعه است و یا رابطه بین رهبری سیاسی و نیرو های امنیتی استوار بر فریب، دروغ و منافع کوچک می شود که بازهم تبعات بد آن را مردم افغانستان با گوشت و استخوان خود لمس خواهند کرد.
یکی دیگر از قرائن فروپاشی این رابطه، رقابت ناسالم و اتهام بستن ها است. این روز ها نهاد های دولتی از طریق مطبوعات بر یک دیگر اتهام می بندند کافی است که رسانه ها را برای چند روز دنبال کرد و هویداست که در کل هماهنگی کلی وجود ندارد.
توانایی نیرو های امنیتی افغانستان
وقتی تهدید های امنیتی بررسی می شود، اعتقاد اکثریت چیزفهم و عاری از احساسات خشک، این است که نیرو های امنیتی افغانستان هیچگاهی مورد تهاجم ارتشهای بیگانه قرار نخواهند گرفت و اگر زمانی مورد تهاجم هم قرار بگیرند افغانستان بنا بر ضعف اقتصادی هیچگاهی توانایی متعارف دفاع از خود را نخواهد داشت.
بلکه کشور های همسایه کوشش خواهند کرد با تجهیز و آموزش نیرو هایی که به نیابت از آنها در افغانستان بجنگند، وضعیت افغانستان را وخیم سازند. این کشور ها از بحران سیاسی، فقر، بی اتفاقی قومی، سرحدات( مرزهای) آسیب پذیر و مهمتر از همه ضعف هویت ملی افغانستان استفاده خواهند کرد تا شهروندان خود افغانستان را علیه حاکمیت دولتی تحت عناوین مختلف به شورش تشویق و ترغیب کنند.
از این رو عمده ترین تهدید در برابر نیروهای امنیتی افغانستان جنگ بین دولتها نه، بلکه شورش های چریکی، گروه های جنایت کار و تمرد اقوام از حاکمیت است. بنیاد دوکترین امنیتی افغانستان را همین تحلیل تشکیل می دهد که با این نوع تهدید چگونه و با چه ابزار و جنگ افزار و سیستم و میکانیسمی باید مقابله کرد.
نوع تشکیلات، وسایط و تعلیماتی که به نیرو های امنیتی افغانستان داده شده است به این نیرو ها توانایی حرکت سریع و واکنش سریع را می دهد. ارزیابی تهدید، کشف، ارزیابی هدف، هماهنگی تلاشها و انجام عملیات های غافلگیرانه و یا تصفیوی کلا در حیطه توانایی ها و مهارت های این نیرو ها قرار دارد.
شماری از متفکرین بزرگ دنیای جنگ و مسایل امنیتی از جمله احمدشاه مسعود (فرمانده فقید مجاهدین و وزیر دفاع دولت اسلامی) اعتقاد داشت که برای کشور های فقیر و گیر افتاده در میان همسایه های آزمند نیرو های امنیتی نیاز به فورمول سه بعدی دارند، اول تکیه بر انگیزه و افزودن ضریب دو بر آن، دوم سازماندهی منظم و سوم امکانات و تجهیزات سازگار با وضعیت و اراضی.
برای کشور های فقیر اتکا به امکانات بخاطر ساختن انگیزه و سازماندهی منظم امکان پذیر نیست، این کشور ها دایم در فقدان امکانات کافی دفاعی و امنیتی قرار خواهند داشت و همیشه کوشش می کنند با دوستی و هم پیمانی با قدرت های بزرگ جهانی و یا منطقه ای، امنیت خود را حفظ نمایند.
تجهیزاتی که در اختیار ارتش ملی، پلیس ملی و امنیت ملی قرار دارد، بخاطر مهار کلی و یا نسبی تهدید های تعریف شده کافی است اما اینجا فورمول معکوس است. درحال حاضر بیشتر بر تجهیز ارتش و نیروهای امنیتی تاکید می شود تا برای تقویت انگیزه آنها. تکیه زیاد به امکانات، تحکیم سوق و اداره با امکانات زیاد و در نهایت ایجاد انگیزه از مجرای امکانات مادی معکوس آن چیزی است که در تاریخ نتیجه موثر داده است .
روش فعلی که متکی به کمک بیرونی است و هر روز رهبری نهاد های امنیتی از کمبود یا نبود امکانات شکایت می کنند، در واقع از دید تجربی و علمی ضعف خود را برملا می سازند.
کمک و یارانه های آمریکا و دنیای غرب به نیرو های امنیتی افغانستان یک عامل نا مطمئن و حتی نا پایدار است. این کمک ها بیشتر به منافع ملی کمک کننده مرتبط است تا به نیازمندی های افغانستان.
بصورت تصادفی، حالا ما و جهان غرب دشمن مشترک داریم اما این وضعیت خود قابل تغیر است. بنابر این تاکید بیش از حد رهبری نظامی_امنیتی افغانستان، بر کمیت زیاد نیرو، تفکر بی پایه است. نیروی بزرگ نظامی_امنیتی که متکی به کمک بیرون باشد نه تنها مایه اعتماد دائمی نیست، بلکه مایه اضطراب دائمی است چون هر آن، با تغیر نیت و تصمیم کمک کننده و ضعیت کشور دگرگون خواهد شد.
از همین حالا آمریکایی ها و اروپایی ها می گویند که تشکیلات ارتش دوباره کوچکتر خواهد شد. این در واقع ایجاد اضطراب است نه اطمینان. در نتیجه افغانستان ضرورت به نیرویی دارد که از زد و بند های سیاسی دور باشد. نفوذ عوامل بیرونی که قبلا به آن اشاره شد در آن به حد اقل برسد و کمک آن، برای جهان غرب و متحدان ما سهل و آسان باشد. مصارف فعلی به هیچ وجه قابل استمرار و دوام نیست.
نقش نیرو های امنیتی افغانستان در متن تحولات سیاسی
تعداد اشخاص مسلکی (متخصص) و غیر مسکلی که بنابر مصلحت های سیاسی در رهبری نیرو های امنیتی افغانستان جابجا شده اند، بالاتر از ۹۰ در صد است.
این رقم امکان ندارد که در دو سال دیگر یعنی تا برگذاری انتخابات تغیر کند. در عین حال از تقاعد (بازنشستگی) تعداد زیادی از افسران کهن سال، باز هم بنابر تعلقات قومی و سیاسی جلوگیری صورت می گیرد و علاوه بر آن تعدادی از آنها که در کشور های اروپایی در تبعید و یا در مهاجرت به سر می بردند در نتیجیه تقسیمات قومی و سلیقه ای، دو باره به کرسی های بلند بازگشته اند.
با در نظر داشت این مساله، امکان مداخله نیرو های امنیتی در مسایل سیاسی در سالهای آینده خیلی زیاد است. مداخله بزرگ که راه اندازی کودتاه باشد بعید به نظر می رسد اول بخاطر اینکه نیرو های امنیتی از دید سیاسی و تمایلات متفرق اند و دوم اینکه رهبری در سطوح مختلف از اتکا عمیق و بنیادی این نیرو ها به کمک های تسلیحاتی و مالی دنیای غرب واقف اند.
کشور های غربی از هیچ نوع کودتای نظامی حمایت نخواهند کرد ازینرو مداخله نیرو های امنیتی تنها در سطح کوچک و متوسط متصور است. اما سطح کوچک و متوسط چه معنی دارد ؟
چنانچه انتخابات گذشته نشان داد واحد های معین و مشخص پلیس و ارتش با توصل به تهدید های نرم ونفوذ گذاری در نقاط مختلف کشور، متنفذان قومی را وادار به حمایت از کاندید های مورد نظر شان کردند. تا جایی که دیده می شود جابجایی های دوسال اخیر و تغیر و تبدیل هایی که صورت گرفته است در محور تکرار همین برنامه اما به شکل منظمتر آن است.
وضعیت ایده آل این خواهد بود که نیرو های امنیتی در دفاع از کلیت نظام که شامل اوپوزیسیون قانونی نیز می شود قرار داشته باشند. اما ما هیچگاهی به این رویای خود نزدیک نشده ایم.
نیرو های امنیتی دوازده برابر تمام درآمد ملی افغانستان مصرف دارند. وقتی این همه امکانات در اختیار نهاد هایی که آسیب پذیر اند قرار داشته باشد، حتما از آن برای نفوذ سیاسی استفاده خواهد شد.
به همین دلیل، راه حل این خواهد بود که قبل از برگزاری هر نوع انتخابات، کمسیون نظارت بر بی طرفی نیرو های امنیتی ایجاد شود. همین الان آن عده از ادارات دولتی که توانایی شنیدن مکالمات را دارند، زیر نام عملیات خاص، مکالمات شخصی سیاست مداران را شنود می کنند.
برای یک نظام دیکتاتور این بسیار طبیعی است اما اینجا که دموکراسی نیم بند خونبهای ملت ماست، نباید گذاشت عده ای امکانات ملی را بخاطر حفاظت منافع کوچک و شخصی خود بکار گیرند.
تعداد زیادی از افسران پلیس و ارتش ملی و امنیت ملی و مخصوصا آنهایی که در این خاک ریشه دارند و از تبعید و موسسات خارجی نیامده اند می دانند که مداخله نظامیان در سیاست، در افغانستان فاجعه بار بوده است.
تعدادی هم در این سالها در سفر به کشور های پیشرفته با اخلاق نرم و ملی گرایانه نیرو های نظامی آن کشور ها آشنایی حاصل کرده اند و متوجه شده اند که عزت نیرو های امنیتی در دفاع از حاکمیت ملی است نه دفاع از حلقه های کوچک سیاسی.
شاید این آشنایی با روش های جدید و این مروادات تاثیر زیادی بر روحیه افسران افغانستان گذاشته باشد. افسران و کارمندان نیرو های امنیتی افغانستان از همین خاک و از همین تبار اند اما صرفا امید داشتن به روحیه خوب آنها کافی نیست.
امید بستن، پدیده جامد قابل محاسبه نیست باید میکانیسمی را بوجود آورد که آنها آلت دست قرار نگیرند. نه تنها که ایجاد این میکانیسم برای شفافیت تحولات و رویداد های سیاسی مهم است بلکه بخاطر بقا، عزت و وقار خود نیرو های امنیتی افغانستان نیز لازمی پنداشته می شود.
اگر این نیرو ها به عنوان یک عامل بازدارنده خیانت، قدعلم نکنند عده ای بخاطر بقای سیاسی خود و گرو های کوچک شان، با ایجاد معاملات ناشفاف می توانند سرنوشت نیروی های امنیتی و کل ملت را به پرتگاه بکشانند.
نیرو های امنیتی فرزندان این خاک اند و امکاناتی که در اختیار دارند تعلق به ملت افغانستان دارد نباید گذاشت که آنها ویا امکانات شان بازیجه دست سیاست های کوچک قرار گیرد.
دولت عراق در يك اقدام ضد انساني از انتقال امكانات ضروري معلولان و مجروحان به ليبرتي جلوگيري كرد
در حاليكه ليبرتي فاقد هر گونه امكان براي معلولان و مجروحان است، از انتقال خودروهاي خاص معلولان و بنگالهاي ويژه كه سالها با آن آداپته شده اند، جلوگيري شد, اين نقض بسياري از معاهدات بين المللي و در عداد جنايت عليه بشريت و جنايت عليه جامعه جهاني است
ساعت 6 بامداد روز دوشنبه 28 فروردين، چهارمين گروه از ساكنان اشرف پس از 11ساعت و نيم بازرسي موهن و آزار دهنده با اعمال محدوديتهاي بيسابقه به ليبرتي منتقل شدند. بازرسي وسايل اين گروه از روزهاي قبل شروع شده بود. دولت عراق علاوه بر ممانعت از انتقال بسياري از وسايل ضروري، در يك اقدام بيرحمانه و ضد انساني، از انتقال الزامات اوليه زندگي مجروحان و معلولاني كه در اين گروه بودند، جلوگيري كرد. كساني كه بخش عمده بدن آنها فلج است، بهه هيچ وجه قدرت راه رفتن ندارند و روي ويلچر هستند.
از جمله وسايلي كه از انتقال آنها جلوگيري شد خودروهاي ويژه يي است كه براي جابهجايي معلولان درست شده و بنگالهايي كه براي استقرار آنها ساخته شده و حمام و توالت متناسب با آنها و رمپ براي ويلچر دارد. وسايلي است كه آنها مدت زمان زيادي با آنها آداپته شده اند و جزء لاينفك زندگي روزمره آنهاست. جلوگيري از انتقال اين وسايل صرفأ براي اعمال فشار و شكنجه ساكنان است.
ممانعت از انتقال اين وسايل در حالي است كه دولت عراق بهرغم تقاضاهاي مكرر ساكنان از هر گونه سازندگي و حتي ساختن رمپ براي معلولان و سالمندان در ليبرتي كه سراسر سنگلاخ است، جلوگيري مي كند. مراجعات مكرر نمايندگان ساكنان در اشرف و خارج از عراق در روزهاي اخير به مقامهاي عراقي و ملل متحد براي انتقال مجروحان به جايي نرسيد.
محروم كردن مجروحان و معلولان از وسايل اوليه و اعمال فشار بر آنها كه در هر كجا و در هر شرايطي و با هر استانداردي بايد مورد مراعات ويژه قرار گيرند، نقض آشكار قانون بين المللي انساندوستانه، حقوق بشر بين المللي، اعلاميه جهاني حقوق بشر، كنوانسيون چهارم ژنو، ميثاق حقوق مدني سياسي و بسياري ديگر از معاهدات بين المللي است كه عراق آنها را امضا كرده است. اين رفتار همچنين نقض صريح و وخيم كنوانسيون حمايت از معلولان است كه عراق به تازگي به آن پيوسته است.
اين اقدامها به وضوح از مصاديق جنايت عليه بشريت و جنايت عليه جامعه بين المللي است كه مقامهاي عراق هم اكنون بهخاطر آن در دادگاه اسپانيا تحت تحقيق قرار دارند.
مقاومت ايران، ملل متحد و دولت آمريكا را به اقدام فوري براي جلوگيري از اين رفتار ضد انساني دولت عراق با ساكنان اشرف و ليبرتي بهويژه بيماران و مجروحان و معلولان فرا مي خواند.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
29 فروردين 1391 (17 آوريل 2012)
در حاليكه ليبرتي فاقد هر گونه امكان براي معلولان و مجروحان است، از انتقال خودروهاي خاص معلولان و بنگالهاي ويژه كه سالها با آن آداپته شده اند، جلوگيري شد, اين نقض بسياري از معاهدات بين المللي و در عداد جنايت عليه بشريت و جنايت عليه جامعه جهاني است
ساعت 6 بامداد روز دوشنبه 28 فروردين، چهارمين گروه از ساكنان اشرف پس از 11ساعت و نيم بازرسي موهن و آزار دهنده با اعمال محدوديتهاي بيسابقه به ليبرتي منتقل شدند. بازرسي وسايل اين گروه از روزهاي قبل شروع شده بود. دولت عراق علاوه بر ممانعت از انتقال بسياري از وسايل ضروري، در يك اقدام بيرحمانه و ضد انساني، از انتقال الزامات اوليه زندگي مجروحان و معلولاني كه در اين گروه بودند، جلوگيري كرد. كساني كه بخش عمده بدن آنها فلج است، بهه هيچ وجه قدرت راه رفتن ندارند و روي ويلچر هستند.
از جمله وسايلي كه از انتقال آنها جلوگيري شد خودروهاي ويژه يي است كه براي جابهجايي معلولان درست شده و بنگالهايي كه براي استقرار آنها ساخته شده و حمام و توالت متناسب با آنها و رمپ براي ويلچر دارد. وسايلي است كه آنها مدت زمان زيادي با آنها آداپته شده اند و جزء لاينفك زندگي روزمره آنهاست. جلوگيري از انتقال اين وسايل صرفأ براي اعمال فشار و شكنجه ساكنان است.
ممانعت از انتقال اين وسايل در حالي است كه دولت عراق بهرغم تقاضاهاي مكرر ساكنان از هر گونه سازندگي و حتي ساختن رمپ براي معلولان و سالمندان در ليبرتي كه سراسر سنگلاخ است، جلوگيري مي كند. مراجعات مكرر نمايندگان ساكنان در اشرف و خارج از عراق در روزهاي اخير به مقامهاي عراقي و ملل متحد براي انتقال مجروحان به جايي نرسيد.
محروم كردن مجروحان و معلولان از وسايل اوليه و اعمال فشار بر آنها كه در هر كجا و در هر شرايطي و با هر استانداردي بايد مورد مراعات ويژه قرار گيرند، نقض آشكار قانون بين المللي انساندوستانه، حقوق بشر بين المللي، اعلاميه جهاني حقوق بشر، كنوانسيون چهارم ژنو، ميثاق حقوق مدني سياسي و بسياري ديگر از معاهدات بين المللي است كه عراق آنها را امضا كرده است. اين رفتار همچنين نقض صريح و وخيم كنوانسيون حمايت از معلولان است كه عراق به تازگي به آن پيوسته است.
اين اقدامها به وضوح از مصاديق جنايت عليه بشريت و جنايت عليه جامعه بين المللي است كه مقامهاي عراق هم اكنون بهخاطر آن در دادگاه اسپانيا تحت تحقيق قرار دارند.
مقاومت ايران، ملل متحد و دولت آمريكا را به اقدام فوري براي جلوگيري از اين رفتار ضد انساني دولت عراق با ساكنان اشرف و ليبرتي بهويژه بيماران و مجروحان و معلولان فرا مي خواند.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
29 فروردين 1391 (17 آوريل 2012)
لاریجانی: انتشار ایران چک توسط بانک مرکزی غیرقانونی است
خانه ملت
رئیس مجلس شورای اسلامی با استناد به بررسیهای هیئت تطبیق مصوبات دولت با قوانین، انتشار ایران چک توسط بانک مرکزی را غیرقانونی اعلام کرد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری خانه ملت، رئیس مجلس شورای اسلامی با استناد به بررسیهای هیأت تطبیق مصوبات دولت با قوانین، انتشار ایران چک توسط بانک مرکزی را غیرقانونی اعلام کرد. به این ترتیب، ایران چک ۵۰ هزارتومانی هم به زودی از چرخه مبادلات ایرانی ها حذف می شود. این ابلاغیه حایز اهمیت، احتمالا بانک مرکزی را وادار به چاپ اسکناسهای درشت تر یا احتمالا پی گیری جدیتر سیاستهای موسوم به "رفرم پولی" خواهد کرد.
علی لاریجانی در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ نامه عدم تطبیق مصوبه بانک مرکزی در مورد انتشار ایران چک با قوانین را ابلاغ کرده و به دولت(بانک مرکزی) یک هفته مهلت داده است تا در مدت زمان تعیین شده نسبت به توقف انتشار ایران چکهای جدید اقدام کند. احتمالا این مهلت در هفته اول فروردین ماه به پایان رسیده؛ اما بانک مرکزی هنوز مصوبه رئیس مجلس شورای اسلامی را به مراجع ذیربط ابلاغ نکرده است.
وی در نامه اخیر خود ضمن تأکید بر ممنوعیت رواج ایران چک ۱۰ مورد مغایرت انتشار ایران چک با قوانین کشور را گوشزد کرده و از دولت خواسته به تخلفات خود در این زمینه پایان دهد.احتمالا منظور آقای لاریجانی از ممنوعیت رواج ایران چک،عدم انتشار و گردش ایران چک ها در سیستم بانکی بوده است با این حال مشخص نیست که تکلیف ایران چک های در دست مردم چه خواهد شد.
البته این احتمال جدی است که بانک مرکزی به دلیل نیاز مردم به اسکناسهای درشت، چاپ اسکناسهای ۵۰ و۱۰۰هزارتومانی را در دستور کار قرار دهد. درحال حاضر درشت ترین اسکناس ایران،۱۰هزارتومانی است؛ اما بانکها از ایران چک ۵۰هزارتومانی هم برای تأمین نیاز مردم در خود پردازها استفاده می کنند.
براساس تجارت نیوز، ایران چک "سندی" است که با مصوبه ۸/۱۲/۱۳۸۶ هیئت وزیران جایگزین چک پولهای بانک مرکزی شد و قطعات ۵۰هزارتومانی و۱۰۰هزارتومانی آن به گردش درآمد.مدتی بعد یعنی در ۵بهمن ۱۳۸۹،انتشار ایران چکهای ۱۰۰هزارتومانی متوقف شد و بانک مرکزی اعلام کرد در نظر دارد انتشار ایران چک های ۵۰هزارتومانی را نیز متوقف کند.
رئیس کل بانک مرکزی در این زمینه گفته بود :" تا زمانی که به اندازه نیاز اسکناس ۱۰ هزار تومانی وارد بازار نشود، ایران چک ۵۰هزارتومانی جمع آوری نمیشوند، زیرا از آنها در خودپردازها استفاده می شود و در رفع نیاز مردم موثر هستند".
پیش از انتشار چک پول توسط بانک مرکزی، ۱۲ بانک ایرانی اقدام به انتشار چک پول می کردند اما انتشار آن از بهار سال ۸۷ به انحصار بانک مرکزی درآمد./
به دليل عدم پرداخت مطالبات توسط دولت؛
نيمي از چايكاران به كارگر روز مزد ساختماني تبديل شدهاند
ایلنا
نایب رئیس اتحادیه چایکاران کشور اعلام کرد: به دلیل عدم پرداخت مطالبات توسط دولت، ۵۰ درصد از چایکاران به کارگر روز مزد ساختماني تبدیل شدهاند.
پرویز شعبانی در گفتگو با ایلنا خواستار افزایش اعمال سیاستهای حمایتی دولت در خصوص چایکاران شد و افزود: عدم پرداخت مطالبات و واردات بیرویه چای توسط مافیای دولتی موجب شده است که بیش از ۵۰ درصد از کارگران باغات چای کشور را رها کنند و در غالب کارگر ساختمانی و به صورت روز مزد گذران معیشت کنند.
او میزان خرید تضمینی برگ چای سبز را ۳۵ میلیارد تومان در سال گذشته اعلام کرد و گفت: در حال حاضر هزینه کاشت داشت و برداشت چای بیش از ۳۵ میلیارد تومان است و دولت باید بابت خرید برگ چای سبز بیش از ۶۰ میلیارد تومان به چایکاران پرداخت کند.
شعباني با تاکید بر لزوم پرداخت مطالبات چای سبز توسط دولت یاد آور شد: دولت نه میلیارد تومان از میزان مطالبات برگ چای سبز سال گذشته را پرداخت نکرده است. او خواستار افزایش میزان خرید برگ چای سبز توسط دولت شد و خاطرنشان ساخت: هم اکنون به مدت دو سال است که میزان خرید برگ چای سبز به رغم افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی ثابت مانده است.
در موضوع ابوموسی و تنب ها، امارات بر در بسته میکوبد
از زمان پایان جنگ ایران و عراق، موضوع جزایر سه گانه در نگاه امارات و پارهای از کشورهای عرب حساسیت تازه ای یافته است. دولت بریتانیا نیز با گرم و سرد کردن تنور تغییر نام خلیج فارس هر از گاهی افزایش و کاهش این تنش را موجب شده است. اما در شرایط کنونی، طرح ادعای مالکیت جزایر ایرانی خلیج فارس از سوی امارات، تلاشی بیهوده به نظر میرسد.
واکنش تند شیخ نشین ابوظبی به دیدار خانگی احمدی نژاد از جزیره ایرانی ابوموسی و به همین مناسبت گردهمایی اضطراری روز سه شنبه وزرای خارجه شش کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس در دوحه را میتوان بیش از اصرار امارات به تکرار ادعای کهنه حدود ملی علیه ایران، به خشم کشورهای عربی از توافق اتمی روز ١٤ آوریل در استانبول نسبت داد.
توافق های کلی ایران و کشورهای موسوم به گروه ١+٥ در استانبول که با استقبال محسوس جامعه جهانی روبرو شد، نارضایتی های آشکاری را در جمع کشورهای عربی و همچنین نزد دولت اسرائیل برانگیخت.
نتانیاهو- نخستوزیر اسرائیل، روز بعد مراتب نارضایتی خود را از مثبت خواندن گفتگوهای استانبول و اعلام تاریخ و محل دور بعدی مذاکرات، با صراحت بروز داد.
کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس، ضمن اختیار کردن سکوت در قبال مذاکرات استانبول، دیدار هدفدار و برنامه ریزی شده روز ١٠ آوریل احمدینژاد از جزیره ایرانی ابوموسی را بهانه ابراز خشم خود قرار دادند.
امارات ضمن ارسال نامه اعتراض به سازمان ملل، سفیر خود را به بهانه مشورت از تهران فراخواند. در صورت برخورداری از حمایت کافی و داشتن بضاعت لازم، امارات میتوانست علاوه بر احضار سفیر خود از تهران، به اخراج سفیر ایران مبادرت ورزد.
بی تصمیمی و تردید اعراب
در مورد برگزاری جلسه اضطراری وزرای خارجه خود نیز، کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس تا آخرین لحظه، نه در مورد دستور مذاکرات و نه حتی در مورد تاریخ و محل برگزاری جلسه فوق العاده خود، به نتیجه واحد نرسیدند.
روز یکشنبه ابتدا تعدادی از سفرای کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس جلسهای در منامه پایتخت بحرین تشکیل داده و ضمن طرح پارهای موضوعات حاشیهای منجمله ضرورت پیگیری تصمیمات اجلاس ماه دسامبر این شورا، و تأکید بر افزایش همکاریهای فی مابین، مسائل مربوط به جلسه اضطراری وزرای خارجه را نیز مطرح ساختند.
امارات ظاهرأ با هدف جلب پشتیبانی بیشترعربستان، خواستار تشکیل جلسه در ریاض بود. عربستان که در روز برگزاری اجلاس اتمی استانبول پذیرای اردوغان نخستوزیر ترکیه بود، به دلیل اولویت بیشتر بحران سوریه و بمنظور پرهیزاز افزایش تنش در خلیج فارس، برگزاری جلسه در محل دیگری را با انعکاس خبری محدودتر به میزبانی خود ترجیح میداد.
تاریخ برگزاری جلسه نیز ابتدا سه شنبه، سپس به چهارشنبه ١٨ آوریل، و بالاخره به روز سه شنبه ١٧ آوریل موکول و محل برگزاری آن نیز بجای ریاض، در دوحه مرکز قطر تعیین شد.
طبیعت ادعای ارضی امارات
جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ، و ابوموسی، که دارای تعدادی سکنه عرب تبار است در سال ١٩٧١ بار دیگر به ایران بازگشت. تا آن تاریخ، دولت بریتانیا به عنوان قدرت استعماری، هفت شیخ نشین ابوظبی، دبی، شارجه، عجمان، فجیره، راسالخیمه، امالقوین در حاشیه جنوبی خلیج فارس و سه جزیره ایرانی و بحرین را هم در اشغال خود داشت.
ایران پیش از خروج نیروهای بریتانیا از خلیج فارس، با همهپرسی پیرامون استقلال بحرین و جدایی از خود رضایت داده بود؛ درعوض مصمم بود که جزایر سهگانه را بار دیگر در اختیار بگیرد.
باز پسگیری بحرین، در آن زمان خارج از بضاعت ایران بود. از سویی این بازپسگیری در صورت تحقق، تعادل استراتژیکی منطقه خلیج فارس را نیز دستخوش تغییر میساخت. قدرتهای بزرگ نیز به ایجاد این تنش و تغییر ژئوپولیتیکی ناشی از آن رضایت نمیدادند.
جهان همچنان در شرایط جنگ سرد بود و اتحاد شوروی توسعه نفوذ کمونیسم در آب های خلیج فارس و تشکیل دولت های اقماری در یمن و مسقط و عمان را دنبال میکرد. ایران بمنظور اعمال سیطره خود در آب های خلیج فارس و توسعه تدریجی آن به اقیانوس هند نیازمند زمان و ادامه پشتیبانی غرب بود.
در این مجموعه از شرایط انتقالی، تثبیت حاکمیت ایران در جزایر سهگانه و دست شستن از بحرین تا حدود زیادی عملگرایانه بنظر میرسید.
استقرار نظامی در جزایر
در روز ٢٩ ماه نوامبر سال ١٩٧١ و یک روز پیش از خروج رسمی (وهماهنگ شده) بریتانیا از منطقه، ایران با اعزام ٣ هزار نیروی ورزیده و یک ناوگان بزرگ هاورکرافت و هلیکوپتر در جزیره ابوموسی مستقر شد.مفهوم حقوقی استقرار این نیرو پیش از خروج رسمی و در زمان حضور اسمی بریتانیا در منطقه، بازپسگیری خاک خود از نیروهای بریتانیا و پذیرفتن این انتقال از سوی کشور اشغالگر بود.
راسالخیمه بعد از تشکیل و اعلام استقلال، مدعی دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک شد و شیخ نشین شارجه نیز مدعی جزیره بزرگتر ابوموسی.
حاکم شارجه که در آن زمان شیخ نشین فقیری را در اختیار داشت، در قبال تعدیل دعاوی خود به دریافت ١٫٥ میلیون دلار مستمری سالیانه از ایران تا سه سال رضایت داد؛ بیش و کم شبیه توافقی که دولت تزاری روسیه در برابر آلاسکا با آمریکا به عمل آورد، با این تفاوت که تمامی اسناد تاریخی موجود حاکی از مالکیت تاریخی ایران بر جزایر سه گانه است.
سابقه تاریخی
از زمان پایان جنگ ایران و عراق، موضوع جزایر سه گانه در نگاه امارات و پارهای از کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس حساسیت تازه ای یافته است.
پیش از خاتمه جنگ و بیش از امارات، کشورعراق و دولت صدام مدعی «عربی بودن جزایر سه گانه» و متعهد «آزاد ساختن» آنها شده بود. دولت بریتانیا نیز با گرم و سرد کردن تنور تغییر نام خلیج فارس هر از گاهی افزایش و کاهش این تنش را موجب میشد.
با قدرت گرفتن مالی امارات و بعد قطر و پشت سر نهادن موج تغییر رژیم های فامیلی عرب در خلیج فارس که در فاصله سال های ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٥ دستور کار دولت وقت آمریکا بود، فشار کشورهای عرب علیه ایران افزایش یافت.
در سال ٢٠١٠ عبدالله بن زیاد- وزیر خارجه امارات، تا آنجا پیش رفت که بازپسگیری جزایر سه گانه را توسط ایران با اشغال غزه و جنوب لبنان توسط اسرائیل مقایسه کرد.
واکنش اخیر امارات به دیدار احمدینژاد از جزیره ایرانی ابوموسی نیز بیشتر از این جهت جلب توجه میکند، که بازدید هاشمی رفسنجانی در سال ١٩٩٢ از جزیره ابوموسی، چنین بازتابی نزد اماراتی ها نیافت.
اختلاف های درونی اعراب
واقعیت این است که اختلاف های حدودی ارضی مابین حاکمان شیخ نشین ها که در طول سال های اخیر پارهای امیرنشین شده اند (امارات) و امیرنشینهایی که خود را پادشاهی میخوانند (بحرین) و کشورهای سلطان نشین (عمان) و یا پادشاهی خانواده سعودی در عربستان، از اختلاف های جداگانه آنها با ایران کمتر نیست.
عربستان با کویت و قطر و یمن، قطر با بحرین، عمان با امارات و امارات در درون خود با خود، دارای اختلاف حدود ارضی اند. در سال گذشته نیروهای گارد ساحلی قطر بر سر اختلاف پیرامون جزیره "حوار" که مورد ادعای قطر و بحرین است، یک ماهیگیر بحرینی را به قتل رساندند و تعداد زیادی را دستگیر و زندانی کردند.
قطر اخیرأ تهدید کرد که در صورت ادامه رفتار بحرین پیرامون جزیرۀ "حوار"، از کشیدن شاخه دوم راه استراتژیکی که عربستان را به جزیره بحرین متصل میکند و از اتصال قطر به بحرین خودداری خواهد کرد.
این در حالی است که عربستان پیش از انقلاب، قسمت بزرگی از اختلافات حدود مالکیت خود در خلیج فارس را با قبول مالکیت ایران بر جزیره "فارسی" با تهران حل کرده است.
جزیره "فارسی" در خط مستقیم با جزیره ابوموسی در بخش شرقی آب های خلیج فارس قرار گرفتهو کنترل ایران بر خط کشتیرانی در منطقه را تکمیل میکند.
در عمل، دعاوی ارضی امارات بر سه جزیره ایرانی، تنها دستاویز تبلیغاتی برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی است، تا داشتن انتظار واقعی تغییر در مالکیت آن و یا امید به واگذاری ناممکن جزایر به راسالخیمه و شارجه.
خط قرمز ایران
از نظر ایران، سه جزیره یاد شده، که ایران حتی طرح موضوع آن در مراکز حقوق جهانی را نیز مخالف با حق حاکمیت ملی خود تلقی میکند، خط قرمزی است پررنگتر از برنامه اتمی آن کشور.
جزایر سه گانه بخشی از ثابتهای ماندگار و پایههای اصلی تمامیت و دفاع ملی ایران در آب های خلیج فارس محسوب میشود. در حالی که حتی بمب اتمی مفروض نیز در صورت تولد، تنها یک متغیر در استراتژی دفاع ملی ایران و تحت شرایطی خاص قابل چشم پوشی است.
نکته اساسی دیگر، وضعیت دفاعی و آسیب پذیریهای امارات در صورت رویارویی جدی با ایران است. اگر کشور اسرائیل بدون همراهی آمریکا قادر به هجوم نظامی مؤثر علیه ایران نیست، امارات و مجموعه کشورهای عضو پیمان همکاریهای خلیج فارس نیز با وجود برتری اسمی تجهیزات مدرن نظامی که در اختیار دارند، بدون حمایت و مشارکت آمریکا، قادر به اشغال جزایر ایرانی در آب های خلیج فارس و حفظ درازمدت آن نیستند.
آمریکا نیز در شرایط جاری به هیچ وجه از چنین تلاشی پشتیبانی سیاسی نیز نخواهد کرد، چه رسد به حمایت و مشارکت نظامی.
بیشک، این اختلاف ها، تا سال ها و شاید تا دهههای آینده، همچنان ادامه خواهد یافت. چنانکه اختلاف های ایران و عراق نیز حتی بعد از امضاء پیمان الجزیره در سال ١٩٧٥، در سال ١٩٨٠ دوباره زنده شد.
در مقایسه با امکانات امارات، ایران در خلیج فارس برخوردار از امتیازهای بزرگی است. قدرت ناشی از ثروت حبابی و متکی بر تجارت امارات از اهمیت این امتیاز ها، منجمله وسعت خاک، جمعیت چند ده برابری، مالکیت تمامی نوار شمالی خلیج فارس و در اختیار داشتن تمامی جزایر آن از ابتدای تنگه هرمز تا منتهاالیه حدود شرقی از ساحل شمالی تا خط میانی آب ازجمله این امتیازها است.
استفاده بهتر از ذخایر عظیم نفت و گاز ایران نیز دیر یا زود، بازگشت به موقعیت ٣٠ سال پیش ایران در منطقه را اجتناب ناپذیر میسازد.
کشورهای بزرگتر و یا ثروتمندتر عرب خلیج فارس مانند عربستان، کویت و قطر، هریک به دلیل یا دلایلی همکاری و همزیستی با ایران را، با مصالح عالیتر خود همسو می بینند.
عربستان نیازمند حفظ امنیت خلیج فارس برای ادامه صادرات نفت خام تولیدی از میدان عظیم نفتی "الغوار" است و قطر نیازمند همکاری با شریک خود ایران برای ادامه تولید مشترک از منبع عظیم گاز پارس جنوبی و آمریکا مصمم به حفظ امنیت کشتیرانی در آب های خلیج فارس و ارسال نفت خام الغوار و گاز مایع پارس جنوبی به بازارهای خارجی.
از این لحاظ، ادامه دعاوی امارات پیرامون جزایر سه گانه تنها به تکرار آن در اجلاسهای رسمی اعراب و صدور بیانیههای مشابه ختم میشود و از این حدود فراتر نخواهد رفت. جلسه روز سه شنبه در دوحه نیز استثنایی بر این قاعده نخواهد بود.
با درک این موقعیت، بخصوص در وضعیت کنونی صادرات محدود شده نفت خام، ایران میتوانست به بهانه اعتراض در امور داخلی، سفیر خود را از امارات فرا خوانده و یا حتی در اقدامی مشابه با حرکت سال گذشته بحرین در قبال جمهوری اسلامی، خواستار بازگشت سفیر امارات از تهران بشود. در طرح دعاوی پیرامون سه جزیره ایرانی خلیج فارس، امارات در درون و بیرون از اتحادیه، تنها به در بسته میکوبد.
آیتالله علوی گرگانی از مراجع تقلید قم توصیه کرد:
افراد گناهکار وقت خود را با تماشای فیلم تلف نکنند
محمدعلی علوی گرگانی از مراجع تقلید قم به «گناهکاران» توصیه کرد «وقت خود را برای سرگرمی و تماشای فیلم یا سخنان بیارزش و بیفایده تلف نکنند.»
به گزارش روز سهشنبه (۲۹ فروردین) سایت «قدس آنلاین» آقای علوی گرگانی این توصیه را در جریان دیدار با جمعی از فرماندهان سپاه «محمد رسولالله» مطرح کرده است.
وی گفته که «افراد گناهکار باید با تحجد شبانه و عبادت به پاک شدن خویش کمک» کنند.
به گفته این مرجع تقلید «شیطان انسان را وسوسه میکند که توبه و حسابرسی را به تاخیر اندازد و چنانچه این احساس در آدمی به وجود آمد باید مراقبت کرده و از فرمان ابلیس پیروی نکرد.»
روحانیون و جریانهای رادیکال مذهبی رابطه چندان خوبی با هنر به خصوص سینما ندارند تا جایی که فرجالله سلحشور چندی پیش گفته بود: «سینما به درد جمهوری اسلامی نمیخورد.»
سایت «وبلاگنیوز» به نقل از منابع آگاه خبر داد:
شکایت صداوسیما از ۱۸ سایت فعال در حوزه فیلم
این سایت در گزارش روز سهشنبه (۲۹ فروردین) خود نوشته به نظر میرسد این شکایت، به استناد به ماده هفتم اساسنامه سازمان صدا و سیما صورت گرفته باشد.
در این ماده از اساسنامه آمده است: «تأسیس فرستنده و پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی در هر نقطه کشور در انحصار این سازمان بوده و چنانچه اشخاص حقیقی یاحقوقی اقدام به تأسیس یا بهرهبرداری از چنین رسانههایی کنند از ادامه کار آنان جلوگیری به عمل آمده و تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.»
شبکه اینترنتی «نصر تیوی»، «رادیو میقات» و شبکه اینترنتی «فارس تیوی» از جمله سایتهایی هستند که معاونت حقوقی سازمان صدا و سیما از آنها شکایت کرده است.
مدیریت این سایتها را اغلب افرادی بر عهده دارند که طرفدار جمهوری اسلامی بوده و خود را سرباز علی خامنهای میدانند.
شکایت صدا و سیما از این سایتهای نزدیک به حکومت را میتوان در راستای اعمال محدودیت علیه فعالان سایبری حزبالله در اینترنت ارزیابی کرد.
در ایران راهاندازی تلویزیون خصوصی ممنوع است٬ اما این برای نخستینبار است که اعلام میشود صدا و سیما از سایتهای فعال در حوزه نشر فیلم و صوت به قوه قضائیه شکایت کرده است.
به فاصله دو هفته مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب
بیش از شش هزار جلد کتاب در قم خمیر شد
سایت «قدس آنلاین» از خمیر شدن بیش از شش هزار جلد کتاب «غیرمجاز» در شهر قم با نظارت اداره ارشاد اسلامی این شهر خبر داد.
این سایت محافظهکار روز سهشنبه (۲۹ فروردین) به نقل از ماشاءالله سیرجانی٬ مسئول واحد بازرسی و نظارت اداره ارشاد قم این خبر را اعلام کرده است.
تعداد دقیق کتابهای خمیر شده شش هزار و ۳۸۴ جلد اعلام شده٬ اما نامی از این کتابها و موضوعات آنها برده نشده است.
۱۹ بهمن سال ۱۳۸۹ نیز اداره بازرسی و کشف کالای قاچاق با همکاری سپاه پاسداران استان آذربایجانغربی بیش از ۳۰۰ جلد «انجیل» را به آتش کشیده بودند.
سوزاندن و خمیر کردن کتاب در جمهوری اسلامی با وجود نظارت سفت و سخت بر روند انتشار کتاب٬ سابقه دیرینهای دارد.
در سالهای اخیر بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون حاکم بر ایران از انتشار کتابهای عرفانی انتقاد کرده و خواستار برخورد وزارت ارشاد با ناشران چنین کتابهایی هستند.
این دسته از روحانیون در سخنان خود بارها نسبت به گسترش «عرفانهای کاذب» در میان جوانان به وسیله کتابهای عرفانی «غیرمجاز» هشدار دادهاند.
نرخ ارز در لایحه بودجه تعیین شد
جـــرس:
سخنگوی كمیسیون تلفیق بودجه گفت: نرخ ارز در لایحهی بودجه سال جدید همان نرخ ارز مرجع یعنی ۱۲۲۶ تومان تعیین شد.همزمان کمیسیون تلفیق پذیرفت که بودجه سال جدید کشور، با تولید ۴ میلیون و ۴۰ هزار بشکه در روز و ۸۵ دلار برای هر بشکه نفت تصویب شود.
منابع خبری همچنین افشا کرده اند در حالی رقم رسمی تولید نفت کشور روزانه ۳,۹۵ میلیون بشکه و رقم غیررسمی نزدیک به واقعیت نیز ۳/۷ میلیون بشکه است، معاونت برنامه ریزی در لایحه بودجه سال جدید رقم ۴/۱ میلیون بشکه را برای تولید نفت در نظر گرفته که اختلاف حساب ۴ تا ۱۲ میلیارد دلاری را ایجاد می کند.به گزارش ایسنا، محمد مهدی مفتح در حاشیه جلسه علنی امروز سه شنبه در جمع خبرنگاران در مورد آخرین مصوبات كمیسیون تلفیق گفت: كمیسیون تلفیق بر اساس مصوبه خود نرخ ارز را برای محاسبات بودجه ۱۲۲۶ تومان تعیین كرد.
وی در عین حال تاكید كرد: بر اساس احكام قانون برنامهی پنج ساله پنجم توسعه، رژیم ارزی ما رژیمی شناور و مدیریت شده است، از این رو دولت و بانك مركزی مكلفند كه نرخ ارز را در همین حوالی مدیریت كنند ولی ارز را به نرخ روز به فروش برسانند.
فریب بودجهای دولت و اختلاف حساب چهار تا دوازده میلیارد دلاری درآمد نفت
به گزارش فارس، در حالی رقم رسمی تولید نفت کشور روزانه ۳/۹۵ میلیون بشکه و رقم غیررسمی نزدیک به واقعیت نیز ۳/۷ میلیون بشکه است، معاونت برنامه ریزی در لایحه بودجه سال جدید رقم ۴/۱ میلیون بشکه را برای تولید نفت در نظر گرفته که اختلاف حساب ۴ تا ۱۲ میلیارد دلاری را ایجاد می کند.
کمیسیون تلفیق مجلس روز سه شنبه در جریان بررسی بودجه سال جدید، پذیرفته است که بودجه کشور با تولید ۴ میلیون و ۴۰ هزار بشکه در روز و ۸۵ دلار برای هر بشکه نفت تصویب شود.
عماد حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، در این باره گفته است که با توجه به این که قریب به یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام در کشور مصرف میشود، تولید نزدیک به ۴ میلیون و ۴۰ هزار بشکه برآورد شود، "اما عملکرد واقعی تا حدودی کمتر از رقم در نظر گرفته شده در بودجه است."
بر اساس سخنان وی، در بودجه سال جدید، صادرات دو میلیون و ۷۴۰ هزار بشکه نفت خام و میعانات گازی در نظر گرفته شده است که قریب ۳۴۰ هزار بشکه آن میعانات گازی و بقیه نفت خام است.
بر اساس آخرین اعلام مسئولان نفتی متوسط تولید نفت در سال گذشته ۳ میلیون و ۹۵۰هزار بشکه در روز بوده است که به معنای اختلاف ۹۰ هزار بشکهای با میزان در نظر گرفته شده در بودجه است.
در عین حال تولید نفت کشور نیز با توجه به کمبود سرمایهگذاری و پیر شدن میادین نفتی در سالهای گذشته همواره افت داشته و تقریبا امیدی به افزایش تولید در کوتاه مدت وجود ندارد.
در عین حال بعضی کارشناسان و نهادهای پژوهشی و نظارتی متوسط تولید فعلی نفت کشور را قریب به ۳,۷ میلیون بشکه در روز اعلام میکنند.
بر این اساس با فرض تولید واقعی ۳/۹۵ میلیون بشکه در روز و رقم ۴/۱ میلیون بشکهای در نظر گرفته شده در بودجه، لااقل ۱۵۰ هزار بشکه در روز تولید نفت کمتر از میزان واقعی در نظر گرفته شده است که با فرض نفت ۸۵ دلاری در بودجه به معنای کسری ۴/۶ میلیارد دلاری در بودجه از محل صادرات نفت است. در صورت فرض بدبینانهتر تولید ۳/۷ میلیون بشکه در روز، میزان اختلاف رقم بودجه با میزان واقعی به بیش از چهارصد هزار بشکه در روز بالغ خواهد شد که به معنای کسری ۱۲/۴میلیارد دلاری بودجه از این محل است.
پیش از این سید مسعود میرکاظمی وزیر سابق نفت در گفتوگو فارس گفته یود:" متأسفانه معاونت برنامهریزی رئیس جمهور در بودجه درآمدهایی در نظر میگیرد که محقق نمیشود به عنوان مثال تولید نفت را بیش از ۴/۲ ملیون بشکه در روز در نظر میگیرد و معادل آن در جداول بودجه ریال در نظر میگیرد که به عنوان سهم دولت وارد خزانه شود و اعلام میکند تا زمانی که این ریال را برداشت نکرده است نمیتواند سهم صندوق توسعه ملی را طبق قانون پرداخت کند. این در حالی است که واقعاً چنین تولیدی وجود ندارد."
وی تصریح کرده بود: " این روش باعث میشود به دلیل اعلام غیر واقعی تولید نفت در بودجه ارز کمتری وارد صندوق توسعه ملی شود و متاسفانه مسئولان بانک مرکزی هم برای توجیه این مطلب اعلام میکنند که نفت به تعهد خود عمل نکرده است در صورتی که در زمان تدوین بودجه در مجلس کارشناسان نفت مصرانه درخواست میکنند که تولید را واقعی ببینید اما متاسفانه معاونت برنامهریزی رئیس جمهور و وزارت امور اقتصادی و دارایی برای تامین بخشی از کسریهای خود به آن توجه نمیکنند و به عبارتی نفت را با چالش روبرو میسازند."
جـــرس:
بر اساس گزارش های رسیده از لیبی، تلاش شورای انتقالی برای سلب اعتماد کابینه عبدالرحیم الکیب، تفاهم عبدالجلیل با الجزایری ها درباره رفع خطر خانواده قذافی و هشدار تحلیلگران درباره گرایشهای جدایی طلبانه در شرق لیبی از مهمترین تحولات این کشور است.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری الیوم السابع، «فتحی الباجه»، عضو شورای ملی انتقالی لیبی اعلام کرد که اکثر اعضای شورای ملی انتقالی با داد رای عدم اعتماد به دولت انتقالی لیبی به ریاست «عبدالرحیم الکیب» موافق هستند.
این عضو شورای ملی انتقالی لیبی افزود: با توجه به اینکه کابینه الکیب در تشکیل ارتش و فعال کردن آن و برقراری ثبات و امنیت در لیبی ناموفق عمل کرده، احتمال سقوط آن تشدید شده است.
در این راستا «محمد الحریزی»، سخنگوی شورای ملی انتقالی لیبی نیز در اینباره گفت: طرح دادن رای عدم اعتماد از کابینه الکیب تصویب نشده و در حال حاضر تنها امضاهایی برای درخواست دادن رای عدم اعتماد جمعآوری شده است.
از سوی دیگر شرکتکنندگان در دومین نشست ارتش لیبی ضمن تاکید بر ایجاد دستگاهها و نهادهای امنیتی قدرتمند، از انقلابیون این کشور خواستند که سلاحهای خود را تحویل دهند.
این در حالی است که «العربی صدیقی»، استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه «اکستر» انگلیس، با اشاره به گرایشهای جداییطلبانه در شرق لیبی و تشدید این گرایشها گفت: لیبی هم اکنون با هرج و مرج مواجه است و از این بیثباتی رنج میبرد و شورای انتقالی نتوانسته پایگاه خود را در کشور تثبیت کند.
این عضو شورای ملی انتقالی لیبی افزود: با توجه به اینکه کابینه الکیب در تشکیل ارتش و فعال کردن آن و برقراری ثبات و امنیت در لیبی ناموفق عمل کرده، احتمال سقوط آن تشدید شده است.
در این راستا «محمد الحریزی»، سخنگوی شورای ملی انتقالی لیبی نیز در اینباره گفت: طرح دادن رای عدم اعتماد از کابینه الکیب تصویب نشده و در حال حاضر تنها امضاهایی برای درخواست دادن رای عدم اعتماد جمعآوری شده است.
از سوی دیگر شرکتکنندگان در دومین نشست ارتش لیبی ضمن تاکید بر ایجاد دستگاهها و نهادهای امنیتی قدرتمند، از انقلابیون این کشور خواستند که سلاحهای خود را تحویل دهند.
این در حالی است که «العربی صدیقی»، استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه «اکستر» انگلیس، با اشاره به گرایشهای جداییطلبانه در شرق لیبی و تشدید این گرایشها گفت: لیبی هم اکنون با هرج و مرج مواجه است و از این بیثباتی رنج میبرد و شورای انتقالی نتوانسته پایگاه خود را در کشور تثبیت کند.
وی افزود: ساکنان مصراته هرآنچه بخواهند، انجام می دهند؛ الزنتان بر مناطق مهم و استراتژیک حاکم است و طرابلس نتوانسته هیچ یک از خواستهها و مطالبات مردم را برآورده سازد.
این تحلیلگر اذعان کرد: وجود دولتی ضعیف در لیبی علاوه بر اینکه این کشور را مامن گروههای افراطی، قاچاقچیان سلاح و سوداگران مرگ خواهد کرد، در روند صادرات نفت آن نیز موثر خواهد بود.
از سوی دیگر رسانههای لیبیایی اعلام کردند که دیوان کیفری بینالمللی به زودی ممکن است، از تقاضای خود برای استرداد سیف الاسلام قذافی به شهر لاهه دست دربردارد و با محاکمه وی در لیبی موافقت کند.
این منابع خبری لیبیایی نوشتند: مسئولان دادگاه در گفتگو با شبکه خبری بیبیسی اعلام کردند که سیف الاسلام قذافی میتواند، به جای محاکمه در شهر لاهه در کشور خود لیبی، اما تحت نظارت دیوان کیفری بینالمللی محاکمه شود.
دیوان کیفری بینالمللی سیف الاسلام را به اتهام جنایت علیه بشریت تحت پیگرد قانونی قرار داده است.این تحلیلگر اذعان کرد: وجود دولتی ضعیف در لیبی علاوه بر اینکه این کشور را مامن گروههای افراطی، قاچاقچیان سلاح و سوداگران مرگ خواهد کرد، در روند صادرات نفت آن نیز موثر خواهد بود.
از سوی دیگر رسانههای لیبیایی اعلام کردند که دیوان کیفری بینالمللی به زودی ممکن است، از تقاضای خود برای استرداد سیف الاسلام قذافی به شهر لاهه دست دربردارد و با محاکمه وی در لیبی موافقت کند.
این منابع خبری لیبیایی نوشتند: مسئولان دادگاه در گفتگو با شبکه خبری بیبیسی اعلام کردند که سیف الاسلام قذافی میتواند، به جای محاکمه در شهر لاهه در کشور خود لیبی، اما تحت نظارت دیوان کیفری بینالمللی محاکمه شود.
جـــرس:
رسانه های خبری شامگاه سه شنبه از حذف نهایی عمر سلیمان معاون حسنی مبارک از انتخابات ریاست جمهوری مصر خبر دادند.
پیش از این گزارش شده بود کمیسیون انتخاباتی مصر، صلاحیت نامزدهای سلفی و همچنین عمر سلیمان، رئیس سازمان امنیت دوران حسنی مبارک که در آخرین روزهای حکومت او به عنوان معاون نخست وزیر تعیین شده بود را رد صلاحیت کرده، و رد صلاحیت شدگان قصد اعتراض دارند.
به گزارش العربیه، عمر سلیمان رئیس دستگاه اطلاعاتی رژیم سابق مصر و حازم ابواسماعیل به طور نهایی از انتخابات ریاست جمهوری مصر کنار گذاشته شده اند.
خیرت الشاطر و ایمن نور، نامزدهای رد صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری مصر از تایید نشدن صلاحیتشان به کمیته عالی انتخابات شکایت کرده بودند.
حازم ابواسماعیل و عمر سلیمان دیگر نامزدهای رد صلاحیت شده نیز روز گذشته شکایت خود را به کمیته مذکور ابلاغ کردند.
کمیته عالی انتخابات ریاست جمهوری مصر شنبه شب پس از بررسی صلاحیت نامزدها که تعداد آنها بالغ بر ۲۳ نفر بود، ده نفر را رد صلاحیت کرد.
پارلمان مصر هفته گذشته لایحهای تصویب کرده بود که نامزدی مقامات ارشد رژیم پیشین برای مناصب جدید را ممنوع میکرد و در پیشنویس این طرح از پارهای افراد نام برده شده که در میانشان کسانی چون معاونان مبارک یا رهبران حزب دمکراتیک ملی دیده میشود، حزبی که ده سال بر سرنوشت سیاسی مصر حاکم بود.
خیرت الشاطر و ایمن نور، نامزدهای رد صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری مصر از تایید نشدن صلاحیتشان به کمیته عالی انتخابات شکایت کرده بودند.
حازم ابواسماعیل و عمر سلیمان دیگر نامزدهای رد صلاحیت شده نیز روز گذشته شکایت خود را به کمیته مذکور ابلاغ کردند.
کمیته عالی انتخابات ریاست جمهوری مصر شنبه شب پس از بررسی صلاحیت نامزدها که تعداد آنها بالغ بر ۲۳ نفر بود، ده نفر را رد صلاحیت کرد.
پارلمان مصر هفته گذشته لایحهای تصویب کرده بود که نامزدی مقامات ارشد رژیم پیشین برای مناصب جدید را ممنوع میکرد و در پیشنویس این طرح از پارهای افراد نام برده شده که در میانشان کسانی چون معاونان مبارک یا رهبران حزب دمکراتیک ملی دیده میشود، حزبی که ده سال بر سرنوشت سیاسی مصر حاکم بود.
جـــرس:
در ادامه واکنش ها نسبت به مذاکرات اتمی میان جمهوری اسلامی و گروه موسوم به ۱+۵، مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی این مذاکرات را گامی مثبت خواند و ابراز امیدواری کرد که پیگیری آن در آینده هم مثبت باشد.
همزمان، یکی از کارشناسان علوم سیاسی و استاد دانشگاه تهران نیز، مذاکرات استانبول را "ترک برداشتن دیوار بلند اختلاف میان ایران و گروه ۱+۵ و گامی مثبت در جهت منافع ملی" ارزیابی کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، علی اکبر ولایتی، در حاشیه دیدار با گروهی از انقلابیون مصری در مصاحبه با خبرنگاران، با اعلام این مطلب گفت: این گام مثبتی بود که از سوی گروه ۱+۵ برداشته شد و آنها بعد از ماهها به مذاکره برگشتند و عملا به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی ایران زبان تهدید را نمی پذیرد.
وی افزود: جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده بود که هر گاه آنها دست از تهدید بردارند و آماده گفتگو شوند، آماده است در چارچوب مقررات بین المللی و حقوق حقه خود با آنها مذاکره کند.
ولایتی تصریح کرد: این مرتبه نخستین بار آنها تصدیق کردند که ایران حق دارد از انرژی هسته ای به صورت صلح آمیز و در چارچوب معاهده منع گسترش (ان پی تی) استفاده کند، جمهوری اسلامی هم از ابتدا چیز دیگری نمی گفت.
مشاور امور بین الملل رهبری، در ادامه افزود:این گام را مثبت می دانیم و امیدواریم پیگیری های آن هم به صورت مثبت در آینده صورت بگیرد و ما شاهد رنگ عوض کردن درموضع گیری کشورهای دیگر در اعضای ۱+۵ نباشیم.
ترک برداشتن دیوار بیاعتمادی ایران و غرب
روزنامه شرق نیز در یادداشتی با عنوان«ترک برداشتن دیوار بیاعتمادی ایران و غرب» به قلم صادق زیباکلام نوشت:
"ترک برداشتن دیوار بلند اختلاف میان ما و ۱+۵ بدون تردید گام مثبتی در جهت منافع ملی ما بود. نیازی نیست که انسان صاحبنظر در علوم سیاسی یا روابط بینالملل باشد تا اهمیت گام استانبول را درک کند. لبخند روی لبان خانم کاترین اشتون و سعید جلیلی بعد از نزدیک به ده ساعت مذاکره پشت درهای بسته مبین آن بود که گامی ولو اندک به جلو برداشته شده.
البته که این صرفا در حد یک گام بود و هنوز مسیری دشوار و طولانی در پیش است. اما آن لبخند روی لبان اشتون و جلیلی همانقدر که برای دوستداران نظام خوشایند و مایه امیدواری بود، به همان میزان برای مخالفان نظام مایوسکننده و ناامیدکننده بود.
مخالفان در انتظار بودند که اشتون و جلیلی با صورتهای درهم رفته و بدون آنکه صحبتی با خبرنگاران انجام دهند، استانبول را ترک کنند و همان داستانهای گذشته ادامه یابد. غربیها ما را متهم کنند که داریم وقتکشی میکنیم و میخواهیم برای خودمان زمان بخریم و ما هم متقابلا آنها را متهم کنیم که رهبران غربی هنوز یاد نگرفتهاند که نباید از موضع بالا برخورد کنند. بعد هم غربیها بروند سروقت افزایش تحریمها و تهدیدها."
البته که این صرفا در حد یک گام بود و هنوز مسیری دشوار و طولانی در پیش است. اما آن لبخند روی لبان اشتون و جلیلی همانقدر که برای دوستداران نظام خوشایند و مایه امیدواری بود، به همان میزان برای مخالفان نظام مایوسکننده و ناامیدکننده بود.
مخالفان در انتظار بودند که اشتون و جلیلی با صورتهای درهم رفته و بدون آنکه صحبتی با خبرنگاران انجام دهند، استانبول را ترک کنند و همان داستانهای گذشته ادامه یابد. غربیها ما را متهم کنند که داریم وقتکشی میکنیم و میخواهیم برای خودمان زمان بخریم و ما هم متقابلا آنها را متهم کنیم که رهبران غربی هنوز یاد نگرفتهاند که نباید از موضع بالا برخورد کنند. بعد هم غربیها بروند سروقت افزایش تحریمها و تهدیدها."
سید محمد ابراهیمی صورت جلسهی دادگاه غیر قانونی را پاره کرد
فریبکاری قاضی و ماموران زندان برای بردن یک زندانی سیاسی به دادگاه
ماموران زندان اوین، با فریب یک زندانی سیاسی که حاضر به شرکت در دادگاه نشده نبود، تحت عنوان اینکه در حال انتقال وی به بیمارستان هستند، او را به دادگاه بردند. این کار با دستور قاضی دادگاه انقلاب صورت گرفته است.به گزارش خبرنگار کلمه، ماموران زندان اوین، سید محمد ابراهیمی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین را که پیشتر طی نامه ای دادگاه های انقلاب را به دلیل غیرقانونی بودن و صدور احکام نا عادلانه نشناخته و اعلام کرده بود، در این دادگاه حاضر نمی شود، به بهانه ی انتقال به بیمارستان به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اعزام کردند.
مقامات انتقال دهنده این زندانی اعلام کردند به دستور قاضی مقیسه ناچار به اعزام وی به دادگاه هستند.
پاسخ های محمد ابراهیمی در دادگاه که توسط منشی دادگاه نوشته شده بود پس از پایان انشا برای امضا به محمد ابراهیمی داده شد تا به امضا و اثر انگشت وی برسد که ابراهیمی با پاره کردن آن به اعتقاد خود مبنی بر غیرقانونی بودن این دادگاه تاکید کرد.
بر اساس این گزارش در پایان دادگاه، مشاجرات لفظی میان او و قاضی مقیسه شکل گرفته که علت آن توهین های قاضی به زندانیان سیاسی و رهبران جنبش سبز بوده است.
او که حدود ۱۷ ماه را بدون حکم قضایی به صورت بازداشت موقت در زندان اوین نگهداری می شود با به رسمیت نشناختن دادگاه های انقلاب روز چهارشنبه ۲۳ فروردین ماه از حضور در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب خودداری کرده بود.
سید محمد ابراهیمی، ٢٢ آذرماه سال ٨٩ توسط ماموران اطلاعات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رهبری و جنگ نرم علیه نظام بازداشت شد و تا ٨ ماه ممنوع الملاقات بود و خانواده اش از محل نگهداری اش بی اطلاع بودند.
وی ٨ ماه را در سلول انفرادی بندهای ٢٠٩ و ٢۴٠ زندان اوین در شرایط شکنجه فیزیکی و روانی بازداشت بود به گونه ای که به آسایشگاه روانی امین آباد تهران اعزام شده و بیش از دوماه آنجا بستری بود.
سید محمد ابراهیمی یکی از مصادیق شکنجه های سخت در زندان اوین محسوب می شود که در گزارش احمد شهید نیز به آن اشاره شده است.
نهم و دهم اردیبهشت ماه؛ برگزاری همایش خلیج فارس در جزیره ابوموسی
کلمه: همزمان با جنجال های اخیر بر سر جزیره ابوموسی، همایش بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس در جزیره ابوموسی نهم و دهم اردیبهشت ماه در برگزار می شود.دومین همایش بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس امسال با حضور مهمانان داخلی و خارجی در جزیره ابوموسی برگزار خواهد شد.
وی ادامه داد: مهمانان این همایش از طریق هواپیما و یک فروند شناور توریستی ۵۰۰ نفره به جزیره ابوموسی منتقل خواهند شد.
همچنین همایش بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس سال گذشته در بخشهایی همچون کتاب، موسیقی و فیلم در بندرعباس برگزار شده بود.
در همین حال دبیر هشتمین همایش خلیج فارس گفت: این رویداد ملی به گردشگری مناطق جنوبی خلیج فارس و جزایر سه گانه ایرانی نگاه ویژه ای دارد.
وی ادامه داد: در قالب این همایش که با استقبال اساتید، متخصصان و دانش پژوهان روبرو شده، بیش از ۲۷۰ مقاله علمی به دبیرخانه ارسال شد که از این تعداد ۹ مقاله برای ارائه در همایش انتخاب شدند و ۳۰ طرح دیگر نیز در قالب کتاب هشتمین دوره منتشر خواهد شد.
نامجو همچنین به انعقاد تفاهمنامهای بین جهاد دانشگاهی و سازمان منطقه آزاد کیش اشاره کرد و گفت: این تفاهمنامه بمنظور تاسیس دبیرخانه دائمی در همایش ملی خلیج فارس در کیش منعقد شده است. ضمن آنکه گفت وگوهایی بمنظور برگزاری دور آینده این همایش به صورت بین المللی انجام شده است.
‘گردشگری’، ‘فناوریهای نوین و گردشگری خلیج فارس’، ‘فرهنگ’، ‘هنر و معماری’، ‘تاریخ و باستانشناسی’، ‘جغرافیا و محیط زیست’ و ‘ابعاد سیاسی ـ اجتماعی خلیج فارس’ از جمله محورهای این همایش ملی است که نامجو به آن اشاره کرد.
وی همچنین برپایی نمایشگاه عکس خلیج فارس، ارائه نقشههای تاریخی و اسناد و مدارک خلیج فارس و همچنین رونمایی از پوستر مقالات برگزیده را از مهمترین برنامه های جنبی این همایش برشمرد.
این همایش با دو رویکرد علمی و تخصصی و با هدف پاسداشت هویت تاریخی و شناخت ابعاد مختلف خلیج فارس، نهم و دهم اردیبهشت ماه همزمان با روز ملی ‘خلیج فارس’ در مرکز همایشهای بینالمللی جزیره کیش برگزار می شود.
احمدی نژاد در هفته گذشته با سفر به جزیره ایرانی ابوموسی در خلیج فارس، اعتراض و انتقاد مقامات اماراتی را به دنبال داشت.
دولت امارات همچنین ضمن فراخواندن سفیر خود از تهران، مسابقه تیم ملی فوتبال این کشور با تیم ایران را لغو کرد.
امارات علاوه بر این، شکایت نامه ای را در این باره، تحویل شورای امنیت و سازمان ملل متحد کرد.
ایران بارها گفته است جزایر سه گانه بخش جدایی ناپذیر از خاک ایران است و حاضر به مذاکره بر سر حاکمیت آن نیست.
ترور یک بسیجی فعال و سر طایفه ایل عشایر هاشم زهی در کرمان
کلمه: در حالی که وزارت اطلاعات مدعی دستگیری یک تیم تروریستی است، خدابخش هاشمزهی عضو فعال بسیج و سر طایفه هاشمزهی روز گذشته در یکی از روستاهای کرمان توسط افراد ناشناس ترور شد.صبح سهشنبه ساعت ۶:۲۵ خدابخش هاشمزهی عضو دسته رزمی لشکر مردم پایه ۴۱ ثارالله که برای نماز صبح از منزلش خارج میشد بیرون از منزل توسط دو نفر موتورسوار ترور شد.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از کرمان، فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان ریگان گفت: فرمانده دسته رزمی شهید معماری روستای ۸۰۰ متری از توابع این شهرستان صبح روز سه شنبه توسط دو موتور سوار در مقابل منزلش ترور شد.
سرهنگ ‘داود بدر آبادی’ افزود: ‘خدابخش هاشم زهی’ یکی از بسیجیان فعال بود که در امنیت شهرستان و مناطق عشایری همکاری خوبی داشت.
وی بیان داشت: این فرد سرطایفه ایل عشایری هاشم زهی بود که در روستای ۸۰۰ متری زندگی میکرد.
فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان ریگان تصریح کرد: این دو نفر که در ترور این بسیجی دست داشتند به مناطق کوهستانی شهرستان متواری شدند که بسیجیان و عوامل نیروی انتظامی شهرستان برای دستگیری آنها به مناطق عشایری اعزام شدهاند.
سرهنگ بدر آبادی افزود: احتمال دارد که در ترور این بسیجی گروه سابکی دست داشته باشند.
وی گفت: چند سال قبل شرور مسلحی به نام ‘جواد سابکی’ که باعث قتل و عام تعدادی از افرد و همچنین ایجاد رعب و وحشت در بین مردم گردیده بود، ‘هاشم زهی’ در دستگیری وی با سپاه شهرستان و نیروی انتظامی همکاری تنگا تنگی داشت.
در حالی که مقامات امنیتی و اطلاعاتی کشور مدعی بازداشت تیم های تروریستی هستند بهمن ماه سال گذشته، جمعه اهل سنت شهر راسک از توابع شهرستان سرباز سیستان وبلوچستان در مسیر چابهار – سرباز در یک اقدام تروریستی کشته شد.
طی سالهای اخیر، ماموتسا شیخ الاسلام مفتی غرب کشور و نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان، ماموستا برهان عالی، از روحانیان اهل سنت و امام جمعه موقت سنندج و مسجد قبای شهرک بهاران این شهر، بوبکر تینا، روحانی اهل سنت و امام جماعت یکی از مساجد مهاباد، ابوبکر قادریانی یکی از روحانیون اهل سنت در شهرستان پیرانشهر نیز بدست عوامل ناشناس کشته شدند.
بدنبال انتخاب آنگ سن سوچی، تحریم های بین المللی برمه کاهش می یابد
بدنبال انتخاب رهبر اپوزیسیون برمه در انتخابات مجلس و پس از آنکه نخست وزیر انگلستان خواستار رفع تحریم ها از برمه شد، دولت آمریکا نیز اعلام کرد که قصد دارد تحریم های مالی علیه برمه را کاهش دهد.در همین حال قرار است سازمان ملل به زودی قرار است در خصوص لغو تحریم های علیه برمه تصمیم گیری کند.
از سوی دیگر وزیران خارجه اتحادیه اروپا در ۲۳ آوریل در باره لغو تحریمهای موجود علیه میانمار تصمیم گیری کنند.
اتحادیه اروپا خواستار آزاد گذاشتن حزب لیگ ملی برای شرکت در روند دمکراسی در میانمار است که رهبری آن را خانم سوچی بر عهده دارد. آشتی ملی با اقلیتهای قومی در میانمار و آزاد کردن صدها زندانی سیاسی نیز از جمله گامهای مورد نظر اتحادیه اروپا در پروسه اصلاحات میانمار است.
براساس این تغییرات، معاملات مالی در حمایت از بعضی فعالیت های انساندوستانه و غیرانتفاعی ممکن خواهد شد.
وزارت دارایی آمریکا این مساله را سه شنبه اعلام کرد که بخشی از تلاش برای پاداش دادن به اصلاحات دموکراتیک جاری در آن کشور است.
محدودیت های مالی بر مناسبات ورزشی و “پروژه های غیرتجاری توسعه که مستقیما به نفع مردم برمه انجام می شود” لغو خواهد شد.
این تازه ترین گام در روند تخفیف فشار بین المللی بر برمه است.
پیش از این وزیر خارجه آمریکا گفته بود که نخستین هدف، کاهش تحریم ها علیه میانمار و افزایش صادرات از آمریکا به این کشور و نیز سرمایه گذاری و تلاش بیشتر برای کمک به تسریع مدرنیزه شدن شرایط اقتصادی و سیاسی در میانمار است.
فرآیند اصلاحات دموکراتیک در نوامبر ۲۰۱۰ با انتخاب یک دولت به ظاهر غیرنظامی اما مورد حمایت نظامیان شروع شد.
برمه حدود نیم قرن توسط نظامیانی اداره می شد که با سرکوب مخالفان، حکمران مطلق کشور بودند. اقدامات اقتدارگرایانه حکومت برمه، تحریم های سنگین کشورهای غربی را برای برمه در پی داشت.
نخستین انتخابات عمومی پس از ۲۰ سال در سال ۲۰۱۰ برگزار شد.
از سال ۲۰۱۱ اصلاحات گسترده ای در برمه صورت گرفت و صدها فعال سیاسی از زندان آزاد شدند. در همان سال دولت غیرنظامی مورد حمایت نظامیان بر روی کار آمد.
سوچی از جمله سرشناس ترین مخالفان حکومت برمه بود که حدود ۲۰ سال در حصر خانگی به سر برد و در ماه گذشته موفق به کسب کرسی مجلس شد.
سوچی که برنده جایزه صلح نوبل سال ۱۹۹۱ است، پس از لغو حصر خانگی، فعالیت سیاسی را از سر گرفته و امیدوار بود در پارلمان جدید کرسی های بیشتری برای حزب خود کسب کند.
آنگ سن سوچی که ۶۶ سال دارد، چند سال پیش برنده جایزه نوبل شد و پانزده سال از مجموع بیست و یک سال گذشته را در حبس گذرانده است.
خانم سو چی در انتخابات عمومی سال ۱۹۹۰ برمه پیروز شد ولی رهبران نظامی برمه این انتخابات را باطل اعلام کردند و از آن هنگام تا روز آزادیش در سیزده نوامبر ۲۰۱۰، او در ارتباط با اتهامات مختلف در بازداشت بود.
او معتقد است که “برای رسیدن به دموکراسی پیش از همه چیز، به “نظم، اتحاد و عشق” نیاز است”
خانم سوچی بارها گفته بود: رسیدن به دموکراسی، تمرین می خواهد و شرکت در انتخابات، یکی از همان تمرین هاست. با وجود این تصمیم، زیاد امیدوار نبودیم که بتوانیم از پس حاکمیت بر بیاییم. وقتی انتخابات برگزار شد، مطلع شدیم که برنده انتخابات ما بودیم اما حاکمیت نمی خواهد قدرت را واگذار کند.”
تحلیلگران معتقدند که دولت برمه تلاش دارد با سهیم کردن سان سوچی در ساختار حکومت از فشار تحریمهای خارجی بکاهد و سرمایهگذارانی برای اقتصاد ورشکسته این کشور بیابد.
لغو قطعی وام ۲۵ میلیونی خرید مسکن
افزایش سقف تسهیلات خرید مسکن به ۲۵ میلیون تومان که مصوبه سال گذشته شورای پول و اعتبار بود، بر اساس اعلام وزیر مسکن و شهرسازی در اواخر اسفند سال گذشته منتفی شده بود که نیکزاد علت آن را مقابله دولت با افزایش قیمت مسکن اعلام کرده بود.به گزارش فارس، در پی این اعلام و لغو تسهیلات ۲۵ میلیون تومانی خرید مسکن در کارگروه مسکن، هفته گذشته این کارگروه به طور رسمی تسهیلات خرید مسکن را برای سال ۹۱ به مبلغ ۲۰ میلیون تومان تعیین کرده است.
در این مصوبه که به وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی ابلاغ شد، امده است: سقف تسهیلات خرید مسکن بانک مسکن برای متقاضیانی که برای تسهیلات خرید مسکن سپرده گذاری می کنند، بر اساس ضوابطی که بانک مسکن به تائید بانک مرکزی می رساند، مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال تعیین می گردد.
دو بحرینی معترض بر بام سفارت این کشور در لندن
دو تن از مخالفان دولت بحرین با صعود به بام سفارت بحرین در لندن، خواستار آزادی فوری عبدالهادی الخواجه، بنیانگذار جمعیت حقوق بشر بحرین و مشاور سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل شدند و تهدید کردند که در صورت اجرا نشدن خواستشان، خود را به زیر پرتاب خواهند کرد.به گزارش بی بی سی، این دو نفر که پلاکاردهایی با تصاویر آقای الخواجه و حسن مشیمع، یکی دیگر از رهبران مخالف در بحرین، همراه خود داشتند سرانجام پس از بیست و چهار ساعت، از بام سفارت بحرین پایین آمدند و به اتهام ورود غیرقانونی به این ساختمان و اخلال در نظم عمومی، توسط ماموران پلیس بازداشت شدند.
عبدالهادی الخواجه در اعتراض به بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زده و حال او وخیم گزارش شده است در حالیکه سازمان های بین الملل و مدافعان مدافع حقوق بشر در بحرین و شماری از کشورهای غربی خواستار آزادی او بوده اند.
۲۲هزار مبتلا به ایدز در کشور
در حالی که سازمانهای مستقل نظیر سازمان بهداشت جهانی برآوردی بیش از ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر از مبتلایان به ایدز در کشور دارند، وزیر بهداشت مدعی است در حال حاضر در کشور حدود ۲۲ هزار مورد شناخته شده ایدز داریم که با توجه به کنترل خوبی که در این زمینه داشتهایم از حدود ۸۵ درصد این موارد که از طریق تزریق مواد مخدر به ایدز مبتلا شدهاند به ۱/۱ دهم درصد تقلیل پیدا کردهاند.در حال حاضر بیش از ۳۴ میلیون نفر در سراسر جهان حامل ویروس اچ آی وی بوده اند و از سال ۱۹۸۱، زمان شناسایی نخستین بیماران مبتلا به ایدز، تاکنون حدود ۳۰ میلیون نفر جان خود را بر اثر این بیماری از دست داده اند.
از سوی دیگر، در حالی که میزان داروهای وارداتی به کشور با افزایش قیمت دلار با مشکل رو به رو شده است، مرضیه وحید دستجردی در دیدار با وزیر مشاور در امور خارجه کشور فدرال نیجریه و هیات همراه افزود: در ایران، کارخانههای داروسازی و شرکتهای دارویی که داروهای بیوتکنولوژی تولید میکنند به حدود ۹۰ کارخانه میرسند که این شرکتها حدود ۹۷ درصد داروهای کشور را تولید میکنند.
وی در ادامه افزود: تولید این داروها در داخل کشور باعث صرفهجویی ارزی شده است به طوری که قیمت داروها در کشورمان به نسبت داروهایی که در شرکتهای چند ملیتی تولید میشود بین یک پنجم تا یک دهم است.
دستجردی در خصوص بیماری ایدز گفت: به همت محققان و دانشمندان ایرانی، داروی جدید آیمود برای درمان بیماری ایدز (HIV) در کشورمان تولید شده است که در کنترل ایدز بسیار موثر است.
به گزارش ایسنا،وی ادامه داد: در حال حاضر در کشور حدود ۲۲ هزار مورد شناخته شده ایدز داریم که با توجه به کنترل خوبی که در این زمینه داشتهایم از حدود ۸۵ درصد این موارد که از طریق تزریق مواد مخدر به ایدز مبتلا شدهاند به ۱/۱ دهم درصد تقلیل پیدا کردهاند.
نارضایتی نمایندگان از جرایم معوقات/ اولین کارت زرد مجلس به وزیر اقتصاد
نارضایتی نمایندگان از نحوه اخذ جرایم معوقات در شبکه بانکی کشور، باعث شد وزیر اقتصاد از مجلس کارت زرد بگیرد. شمسالدین حسینی که روز گذشته برای پاسخگویی به سوال نماینده تنکابن به بهارستان رفته بود، حتی با توضیح مصوبه شورای پول و اعتبار درباره اخذ جرایم نتوانست نمایندگان مجلس را قانع کند و اولین اخطار را از آنها گرفت. براساس آییننامه داخلی مجلس، در صورتی که این اخطار دو بار دیگر تکرار شود، زمینه استیضاح مجدد حسینی را فراهم میکند.اگرچه حسینی آبان ماه سال گذشته از جلسه استیضاحش به خاطر پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی، آن هم به مدد دفاع جانانه رییس مجلس رهایی یافت؛ و بارها و بارها نیز جلسات سوال را یکی پس از دیگری بهرغم قانع یا قانع نشدن نماینده سوالکننده، پشت سر گذاشته بود؛ این بار اما، به خاطر آنچه «بیتوجهی به ساماندهی مسایل اقتصادی کشور»، «بیماری سیستم بانکی» و «اجحاف در حق مردم در زمینه جریمه معوقات بانکی» خوانده شد، از مجلس هشتمیها اخطار گرفت. اخطاری که در آستانه سفر وزیر اقتصاد به واشنگتن برای حضور در نشست بهاره صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، کام او را تلخ کرد. براساس آییننامه داخلی مجلس، در صورتی که تعداد کارت زرد و اخطارهای مجلس به یک وزیر به عدد ۳ برسد، استیضاح وزیر مربوطه در دستورکار مجلس قرار میگیرد.
وزیر اقتصاد: در این زمینه اختیاری ندارم
نمایندگان مجلس در جلسه علنی روز گذشته سوال ابوالفتح نیکنام نماینده تنکابن از شمسالدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در خلاصه سوال آمده بود: ماموریت اداره نظارت بر امور بانکهای تجاری چیست و دلیل صدور بخشنامه شماره ۷۲۸۳ مورخ ۹ اسفند ۱۳۷۸ چه بوده است؟شمسالدین حسینی در پاسخ به این سوال گفت: پاسخگویی هر فرد باید متناسب با اختیاراتش باشد، شما طبق قانون، برخورد با بانکها و نظارت بر آنها را در اختیار نهادی تحت عنوان بانک مرکزی گذاشتهاید که مستقل از دولت یا حداقل مستقل از وزارت اقتصاد است، بنده چه کاری میتوانم در زمینه موضوع سوال انجام دهم؟ وی تصریح کرد: درباره بانکهای دولتی که بنده رییس مجمع آنها هستم، از باب اینکه میتوانم مدیر آنها را منصوب کنم، میتوانم با آنها برخورد مدیریتی داشته باشم؛ اما در خصوص بانکهای خصوصی یا هر کس دیگر هیچ ابزاری برای برخورد ندارم. حسینی بر همین اساس یادآور شد: برنامههای سوم، چهارم و پنجم، وزیر اقتصاد را از ریاست مجمع بانکمرکزی حذف کردند، بنابراین در حال حاضر وزیر اقتصاد یک عضو مثل ۱۰ عضو دیگر این مجمع است.
وی با تاکید بر اینکه ما برای اصلاح امور تلاش میکنیم، گفت: ما در چارچوب وظایفمان عمل میکنیم و به دنبال اصلاح امور هستیم و آن را پیگیری میکنیم، اما نباید واقعیات را بگوییم و نواقص را مطرح کنیم؟ اعضای شورای پول و اعتبار مصوب کردند که جریمه معوقات بانکی اخذ شود و بانک مرکزی در این راستا به مصوبه شورای پول و اعتبار عمل میکند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در ادامه ابوالفتح نیکنام نماینده تنکابن به ارائه توضیحاتی پیرامون سوالش پرداخت و اظهارکرد: جریمهای که بانکها بابت معوقهها دریافت میکنند، ۶ درصد نیست و با ۶ درصد شروع میشود و تا ۱۴ درصد افزایش مییابد، به عبارتی اگر شخصی وام ۱۴ درصد گرفته باشد، باید جریمه بالای ۲۰درصد بپردازد.
نیکنام با بیان اینکه بانکها با این جریمه کیسه خودشان را پرتر میکنند، گفت: باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا بانکها برای اقتصاد کشور تلاش میکنند یا برای منافع کسانی که سهامدار آنها هستند؟
نیکنام همچنین با یادآوری اینکه انتظار از وزیر اقتصاد ساماندهی شرایط اقتصادی کشور است، تصریح کرد: شما ساماندهی اقتصادی کشور را برعهده گرفتهاید و باید به وظیفه تان در این زمینه عمل کنید.
این نماینده مجلس بر همین اساس با انتقاد از افزایش قیمت مسکن در کشور، تصریح کرد: همه مطلعاند که قیمت منطقهای مسکن که وزارت اقتصاد از عوامل تعیینکننده آن است، از یک پایهای شروع شده و سال به سال بالا رفته است. این مساله باید حل شود.این نماینده مجلس ادامه داد: با بررسی اجمالی بخشنامه مطرح شده در این سوال، به نظر میرسد اداره نظارت بر امور بانکهای تجاری نقش اتحادیه بانکها را برعهده داشته و فقط در جهت افزایش درآمد بانکها اقدام شده است و این تصمیمگیری، مدیریت بانکها را به عدم پیگیری اصولی برای دریافت اصل و بهره وام بانکی ترغیب کرده است. وی خطاب به وزیر اقتصاد تاکید کرد: در زمینه جریمه معوقات بانکی در حال اجحاف در حق مردم هستید. نیکنام با تاکید بر اینکه در حال حاضر سیستم بانکی کشور ما مریض است، گفت: شما اصلا اعتقادی به این موضوع ندارید، اما نشانه مریض بودن سیستم بانکی، تخلف ۳ هزار میلیاردی بود که در کشور اتفاق افتاد. نیکنام در خاتمه خواستار ساماندهی موضوع برای حل شدن مشکلات کشور شد و اعلام کرد که از توضیحات وزیر قانع نشده است و تصمیمگیری را موکول به رای نمایندگان کرد.
نمایندگان مجلس نیز با ۷۴ رای موافق، ۶۸ رای مخالف و ۱۸ رای ممتنع از ۱۹۴ نماینده حاضر در جلسه، پاسخهای وزیر اقتصاد به این پرسش را قانعکننده ندانستند و به این ترتیب اولین کارت زرد و اخطار مجلس به حسینی داده شد.
فقط سه درصد از ایرانیان به کتابخانه می روند
کلمه: از بیش از هفتاد میلیون جمعیت کشور که ۸۵ درصد آنان باسواد هستند، فقط سه درصد ایرانیان عضو کتابخانه های عمومی کشورند.این در حالی است سرانه کتاب برای ایرانیان یک کتاب برای هر پنج نفر ایرانی است.
هر چند مدتهاست آمار رسمی از سوی مسئولان در خصوص کتابخوانی ارائه نمی شود، اما بر اساس آمار غیررسمی میزان مطالعه ایرانیان سه دقیقه در روز است.
صفار هرندی در زمانی که وزارت ارشاد را عهده دار بود با انتقاد از کسانی که آمار کتابخوانی را در کشور ۳ دقیقه اعلام میکنند آن را مربوط به قبل از انقلاب دانسته بود و مدعی شده بود که نهاد کتابخانههای عمومی مطالعه ای انجام داده و در نتیجه به رقم ۱۸ دقیقهای مطالعه برای هر ایرانی رسیدهاند پس میتوان گفت میزان کتابخوانی جامعه ما ۶ برابر شده است!
این در حالی بود که رئیس سابق کتابخانه ملی، علی اکبر اشعری گفته بود که سرانه کتابخوانی ایرانیان را ۶ دقیقه در شبانه روز است و حدود دو سوم این میزان نیز به مطالعه کتابهای درسی مربوط میشود. مطابق گزارش یاد شده ۵۰ درصد از باسوادان گفتهاند که در یک سال گذشته کتابهای غیر درسی هم مطالعه کردهاند.
اینک مدیر کل اداره کتابخانههای عمومی استان البرز گفته است: در حال حاضر تعداد اعضای کتابخانههای عمومی در استان البرز در حدود ۶۳ هزار نفر است که در مقایسه با آخرین آمار ارایه شده از جمعیت استان میزان چشمگیری نیست.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر ۵۵ کتابخانه در استان فعال است، افزود: تنها سه درصد ایرانیها عضو کتابخانههای عمومی هستند و این در حالی است که در کشوری مانند فرانسه که پیشینه فرهنگی در سطح ایران ندارد، ۵۰ درصد افراد عضو کتابخانههای عمومی بوده و پیوندی عمیق با کتاب و مطالعه دارند.
این در حالی است که مقامات فرهنگی کشور مدعی هستند سرانه کتابخانه در کشور از ۱۳۰ سال پیش (زمان تأسیس دارالفنون) تا سال ۱۳۸۵ کمتر از یک متر مربع برای هر صد نفر بود اما با اقدامات دولت نهم و دهم این میزان هم اکنون به دو متر مربع در هر صد ایرانی رسیده است!
در همین حال که نهادهای فرهنگی از کمبود ساعات مطالعه در کشور سخن می گویند، دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور ادعا کرده بود بر اساس آخرین مطالعات میدانی بر اساس آخرین مطالعات انجام شده میزان مطالعه روزانه ایرانی ها ۷۹ دقیقه در روز است!
پیش از این نیز برخی از مسئولان فرهنگی کشور مدعی ۱۲۰ و ۹۵ دقیقه برای سرانه مطالعه ایرانیان شده بودند.
هر چند در هر هشت دقیقه یک کتاب در ایران منتشر میشود و به لحاظ تعداد عناوین چاپ کتاب در بین ۱۰ کشور برتر جهان قرار گرفتهایم، اما در حال حاضر مشکلات نشر، گرانی های بیش از حد، عدم برنامه ریزی های فرهنگی مبتنی بر نیازهای جامعه و … کتابخوانی مردم را تحت الشعاع خود قرار داده است.
بی اعتمادی به سیستم بانکی؛ مشکلات به شبکه شتاب رسید
پس از انتشار خبر هک شدن سه میلیون کارت بانکی در کشور و توصیه بانک مرکزی به تغییر رمز کارتها، موج جدیدی میان دارندگان کارتهای بانکی برای تغییر رمز ایجاد شده است.به گزارش ایلنا، مراجعه مشتریان بانکها به دستگاههای خودپرداز در پی نگرانی به وجود آمده به حدی زیاد است که شبکه شتاب را با مشکل مواجه کرده است. در این شرایط انجام عملیات بانکی از طریق دستگاههای خودپرداز با مشکلاتی مواجه شده که ناشی از شلوغ بودن این شبکه است. از آنجا که ظرفیت انجام تراکنش در زمان واحد در شبکه شتاب محدوده مشخصی دارد، افزایش مراجعات موجب مختل شدن شبکه شتاب میشود. این اتفاق در این روزها به یک موضوع عادی بدل شده است.
در شرایطی که بانک مرکزی اعلام کرده امکان دستبرد به حسابها سلب شده اما توصیه به تغییر رمز کارتها کار خود را کرده است. کاهش اعتماد به شبکه بانکی شاید یکی از دلایل مراجعههای مشتریان بانکی باشد. در این شرایط صفهای طویل مقابل عابربانکها ایجاد شده است که نشان میدهد دارندگان کارتهای بانکی با اعلام خبر هک شدن تعدادی از کارتها اطمینان خود را نسبت به شبکه شتاب از دست دادهاند و تغییر رمز را برای خود حیاتی میدانند.
جزییات ۱۵ بازداشتی اخیر: جاسوس، تروریست و وابسته به موساد
وزارت اطلاعات از بازداشت تعدادی که جاسوس و تروریست می خواند خبر داد و مدعی شد از جمله ماموریتهای بازداشت شدگان، شناسایی و ترور یکی از متخصصان کشورمان بوده است که کلیه عناصر مرتبط با این ماموریت تروریستی دستگیر شده و تمامی تجهیزات همراه آنها کشف و ضبط گردیده است.در اطلاعیه وزرات اطلاعات با اشاره به دستگیری تیم ۱۵ نفره ای که هفته پیش دستگیر شدند، آمده است: تعدادی از تروریست ها با مشاهد اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) بر بسیاری از جزئیات سناریوی طراحی شده توسط موساد، لب به سخت گشوده و ضمن اعتراف صریح پیرامون ماموریت هایی که به عهده آنها گذاشته شده ، ابعاد دیگری از “ماموریت شیطانی” خود را بازگو نموده اند.
در این اطلاعیه ادعا شده است: بمب گذاری در برخی تاسیسات زیر بنایی کشور، ماموریت دیگر تعدادی از بازداشت شدگان بود که ضمن شناسایی و دستگیری هسته های عملیاتی آنان، محموله های آماده انفجار که در پوشش ابزار آلات فنی و به شکل کاملا حرفه ای شاخته شده، کشف و ضبط گردیده و دستگاههای ذیربط نیز در جریان مقاصد شوم دشمن صهیونیستی قرار داشته اند.
از دیگر اطلاعات مدعی شده در این اطلاعیه “آگاهی یافتن از قصد دشمن برای انجام یکی از عملیات های تروریستی مورد نظر، در روز ۲۱ بهمن ماه سال گذشته بوده است.”
همچنین وزارت اطلاعات آورده است: در خلال جمع آوری های گسترده اطلاعاتی که منجر به شناسایی تیم های تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی گردید، اطلاعات موثقی به دست آمد که دلالت بربهره برداری نامشروع و گسترده رژیم متجاوز صهیونیست از امکانات، تسهیلات، پوشش ها و نمایندگی های دیپلماتیک مستقر در خاک تعدادی از کشورهای غربی پر مدعا می باشد. مستندات رسوایی مدعیان دروغین حفظ امنیت بین الملل و حقوق بشر که در واقع حامیان اصلی تروریزم بین المللی هستند، پس از رفع محذورهای امنیتی و حفاظتی افشاء خواهد گردید.
همچنین یک پایگاه جاسوسی- عملیاتی در یک اقلیم همجوار شناسایی و مستندسازی گردیده است. استقرار پرحجم سرویس موساد و بهره برداری مستقیم از آن منطقه علیه اتباع، امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران، از مجاری ذیربط پیگیری خواهد شد.
دانشجویان مراغه، به دلیل کمبود فضا، بیرون کلاس می نشینند
رئیس دانشگاه مراغه از نشستن دانشجویان بیرون از کلاس درس به دلیل کمبود فضای آموزشی خبر داد و گفت: این مشکل به دلیل کمبود فضای فیزیکی دانشگاه و رشد صددرصدی ظرفیت ایجاد شده است.
دکتر محمد زاد شکویان در گفتگو با مهر گفت: این مساله به دلیل عدم پیش بینیهای لازم در سالهای گذشته برای تامین فضای آموزشی مناسب به وجود آمده است.
وی با بیان اینکه این مشکل تا مهرماه سال جاری رفع میشود، اظهار داشت: سعی ما این است که در مرحله اول از فضاهای موجود دانشگاه برای افزایش ظرفیت آموزشی استفاده کنیم درصورتی که باز با کمبود مواجه شویم مجموعهای را به صورت موقت اجاره کرده و فضا را گسترش خواهیم داد.
رئیس دانشگاه مراغه بابیان اینکه تعداد دانشجویان دانشگاه، از سال ٨٨ تا کنون بیش از ١٠٠ درصد رشد داشته است، افزود: امروز گروهی از معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری برای نظارت و بررسی طرح های عمرانی و عملکرد بودجه ای، وارد دانشگاه می شوند.
وی ادامه داد: امیدواریم با توجه به افزایش بودجه های عمرانی و هزینه ای در سال ٩١، پروژهای عمرانی دانشگاه در مدت کوتاه تری احداث شده و مشکل فضای آموزشی دانشگاه مرتفع شود.
جعفر گنجی بازداشت شد
جعفر گنجی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش میزان خبر، وی از طرفداران نهضت آزادی ایران است که ظهر روز گذشته، ۲۹ فروردین ۱۳۹۱، توسط پلیس امنیت تهران بازداشت و برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد.
این در حالی است که تا کنون حکم قطعی به او ابلاغ نشده بود.
جعفر گنجی به حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به اتهامهایی نظیر اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت با تشکیل و راه اندازی گروه مطالعه تاریخ، حضور در تجمعات غیر قانونی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
گنجی، طراح و گرافیست، ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ بازداشت شده و ۶۲ روز را در زندان اوین گذرانده بود.آموزش ٦ زبان خارجی در مدارس
دبیر شورای عالی آموزش و پرورش از اجرای مصوبهای مبنی بر آموزش ٦ زبان خارجی در مدارس خبر داد و گفت: این زبان ها طبق تشخیص آموزش و پرورش در مدارس مورد نظر آموزش داده میشود.
مهدی نوید ادهم در گفتگو با مهر با بیان این مطلب افزود: طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش زبان های آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی، روسی و فرانسوی در مدارس مورد نیاز آموزش و پرورش و بر اساس نیاز و تقاضا آموزش داده می شود.
وی افزود: تولید متون و مواد درسی این زبان ها به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی واگذارشده و اجرای آن نیز به عهده آموزش و پرورش است که آنها می توانند در مناطقی که نیاز و تقاضا در این زمینه وجود دارد آموزش های خود را در هر یک از زبان های مطرح شده آغاز کنند.
نوید ادهم هدف از این مصوبه را خروج از انحصار زبان انگلیسی دانست و افزود: تدریس این زبان ها مانند زبان انگلیسی از پایه اول راهنمایی آغاز و تا دوره پیش دانشگاهی ادامه دارد.
هرانا؛ وخامت حال حشمت الله طبرزدی در زندان رجایی شهر کرج
خبر گزاری هرانا - حشمت الله طبرزدی زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج با بیماریهای عدیده جسمی دست و پنجه نرم میکند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر حشمت الله طبرزدی روزنامه نگار، فعال دانشجویی - سیاسی و فارغالتحصیل رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه پلی تکنیک تهران (امیر کبیر) که در تاریخ ۷ دیماه ۱۳۸۸، بلافاصله پس از وقایع ۶ دی ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به ۹ سال حبس محکوم گردید، هم اکنون در وضعیت وخیم جسمی بسر میبرد و و از مشکلات قلبی و درد شدید معده گلایه دارد. شایان ذکر است حشمت الله طبرزدی پیشتر بیش از ۹ سال حبس در زندان و و بازداشت در بازداشتگاههای سپاه و وزارت اطلاعات را پشت سر گذاشته است.
ادعای بازداشت ۱۵ نفر به اتهام جاسوسی
به گزارش ایرنا، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با انتشار بیانیهای میگوید، ۱۵ نفر که جاسوس و تروریست اسرائیل خوانده شدهاند در عملیاتی در ایران بازداشت شدهاند.
این ۱۵ نفر که گفته میشود از عوامل عملیاتی و پیشتیبانی بودهاند و با سرویس اطلاعاتی موساد همکاری میکردهاند، ایرانی و همچنین از اتباع خارجی هستند.
اطلاعیه وزارت اطلاعات میافزاید که این افراد در صدد انجام عملیات مختلفی در ایران بودهاند که از آن جمله به ترور یکی از متخصصین ایرانی و بمبگذاری در تاسیسات زیر بنایی اشاره شده است.
در این اطلاعیه همچنین آمده است که بیشتر این اطلاعات از اعترافات این افراد به دست آمده است.
این ۱۵ نفر که گفته میشود از عوامل عملیاتی و پیشتیبانی بودهاند و با سرویس اطلاعاتی موساد همکاری میکردهاند، ایرانی و همچنین از اتباع خارجی هستند.
اطلاعیه وزارت اطلاعات میافزاید که این افراد در صدد انجام عملیات مختلفی در ایران بودهاند که از آن جمله به ترور یکی از متخصصین ایرانی و بمبگذاری در تاسیسات زیر بنایی اشاره شده است.
در این اطلاعیه همچنین آمده است که بیشتر این اطلاعات از اعترافات این افراد به دست آمده است.
هرانا؛ احضار دانیال اوجی شهروند بهایی به دادسرای اوین
خبرگزاری هرانا - دانیال اوجی شهروند بهایی و دانشجوی کامپیوتر دانشگاه آزاد بهاییان به دادسرای غیر قانونی مستقر در زندان اوین احضار شده است.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دانیال اوجی، شهروند ۲۴ ساله بهایی که سال گذشته به مدت ۳ روز در بازداشت نیروهای امنیتی به سر برده بود، به دادسرای غیر قانوی مستقر در زندان اوین احضار شد.
آقای اوجی در تاریخ ۱ خرداد ماه ۱۳۹۰ پس از خروج از منزل با خودرو شخصیاش توسط یک خودروی ناشناس متوقف شده و پس از ضرب و شتم به مکان نامعلومی منتقل و در طول سه روز بازداشت تحت انواع شکنجه جسمی و روحی از جمله «سوزاندن بدن با سیگار، استفاده از شوکر و آویزان کردن از پا و ضرب و شتم» قرار گرفته بود.
گفتنی است که در طی این ۳ روز بازداشت هیچگونه پرونده قضایی برای وی مفتوح نگردیده است.