نویسنده آلمانی در واکنش به ممنوع الورود بودن خود به اسراییل نوشت که لحن این تصمیم او را به یاد احکامی میاندازد که رییس سرویس مخفی آلمان شرقی صادر میکرد. حق ورود به خاک آلمان شرقی نیز از گراس سلب شده بود.
گونتر گراس، نویسنده آلمانی و دارنده جایزه نوبل ادبی در روز چهارشنبه ۱۱ آوریل، یادداشتی در نشریه "زود دویچه سایتونگ" نوشته و رویکرد مسئولان اسراییلی را همانند اریش میلکه، رییس وقت اداره اطلاعات آلمان شرقی دانسته است.
او تصمیم دولت اسراییل در ممنوع الورود کردن خود به این کشور را مشابه همان متدی دانسته که اریش میلکه در برابر مخالفان آلمان شرقی سابق به کار میبست. یادداشت گراس با عنوان " اکنون همانند آن زمان" منتشر شده است.
گراس در پاسخ به تصمیم اخیر اسراییل نوشته که قبل از این و در طول زندگی ۸۴ ساله خود، حق سفر به دو کشور دنیا را نیافته که شامل آلمان شرقی و برمه در اواخر دهه هشتاد میلادی میشدند.
گراس افزوده که اریش میلکه، در آغاز سفر وی به آلمان شرق را ممنوع کرد اما یکسال بعد با درجه بندی او به "عنصر نامطلوب" و تعیین مقررات و نظارت شدید، این ممنوعیت را برداشت.
گونتر گراس در ادامه یادداشت کوتاه خود آورده که ممنوعیت سفر به برمه و آلمان دمکراتیک از سوی دو دیکتاتور اعلام شده بود اما چنین مجازاتی اینک از سوی وزارت داخله کشوری دمکراتیک عنوان میشود.
دولت اسرائیل در واکنش به این نوشته، دارنده جایزه نوبل ادبی را از حق سفر به اسراییل محروم ساخت و او را عنصر نامطلوب خواند.
الی جیشای، وزیر کشور اسراییل حتی خواستار آن شد که آکادمی نوبل در واکنش به سخنان گونتر گراس، جایزه وی را بازپس گیرد.
آویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه اسراییل نیز در جریان دیدار با ماریو مونتی نخست وزیر ایتالیا گفت که سخنان گراس" لفاظیهای مسخره" هستند.
اقدام دولت اسرائیل علیه گراس و اظهارات مقامهای این کشور علیه وی نیز واکنشهای انتقادآمیز بسیاری را برانگیخت.
رفتار اخیر دولت اسراییل با گراس از سوی مخالفان این نویسنده نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. اوری آونری نویسنده اسراییلی گفته که توصیف گراس به عنصر نامطلوب حرف مزخرف و نامربوطی است. نشریه اسراییلی هاآرتص نیز اقدام دولت اسراییل علیه گراس را یک هیستری دانسته است.
او تصمیم دولت اسراییل در ممنوع الورود کردن خود به این کشور را مشابه همان متدی دانسته که اریش میلکه در برابر مخالفان آلمان شرقی سابق به کار میبست. یادداشت گراس با عنوان " اکنون همانند آن زمان" منتشر شده است.
گراس در پاسخ به تصمیم اخیر اسراییل نوشته که قبل از این و در طول زندگی ۸۴ ساله خود، حق سفر به دو کشور دنیا را نیافته که شامل آلمان شرقی و برمه در اواخر دهه هشتاد میلادی میشدند.
گراس افزوده که اریش میلکه، در آغاز سفر وی به آلمان شرق را ممنوع کرد اما یکسال بعد با درجه بندی او به "عنصر نامطلوب" و تعیین مقررات و نظارت شدید، این ممنوعیت را برداشت.
گونتر گراس در ادامه یادداشت کوتاه خود آورده که ممنوعیت سفر به برمه و آلمان دمکراتیک از سوی دو دیکتاتور اعلام شده بود اما چنین مجازاتی اینک از سوی وزارت داخله کشوری دمکراتیک عنوان میشود.
گراس در خطابه منثوری که هفته گذشته منتشر شد، اسراییل را متهم تدراک احتمالی حمله نابودکننده به ایران دانست و رویکرد این کشور را تهدیدی برای صلح جهانی دانست. این خطابه انتقادات بسیاری برانگیخت. از نظر بسیاری از منتقدان، گراس در تشریح مناقشه کنونی بر سربرنامه اتمی ایران توازن را رعایت نکرده و حتی معلول را به جای علت گرفته است.
دولت اسرائیل در واکنش به این نوشته، دارنده جایزه نوبل ادبی را از حق سفر به اسراییل محروم ساخت و او را عنصر نامطلوب خواند.
الی جیشای، وزیر کشور اسراییل حتی خواستار آن شد که آکادمی نوبل در واکنش به سخنان گونتر گراس، جایزه وی را بازپس گیرد.
آویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه اسراییل نیز در جریان دیدار با ماریو مونتی نخست وزیر ایتالیا گفت که سخنان گراس" لفاظیهای مسخره" هستند.
اقدام دولت اسرائیل علیه گراس و اظهارات مقامهای این کشور علیه وی نیز واکنشهای انتقادآمیز بسیاری را برانگیخت.
رفتار اخیر دولت اسراییل با گراس از سوی مخالفان این نویسنده نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. اوری آونری نویسنده اسراییلی گفته که توصیف گراس به عنصر نامطلوب حرف مزخرف و نامربوطی است. نشریه اسراییلی هاآرتص نیز اقدام دولت اسراییل علیه گراس را یک هیستری دانسته است.
لیست اوّل امضا کنندگان
گونتر گراس نباید به دلیل بیان افکارش تحت فشار قرار گیرد
گونتر گراس نباید به دلیل بیان افکارش تحت فشار قرار گیرد
اخبار روز: رفتار دولت های اسرائیل و آلمان که یک نویسنده ی برنده ی جایزه ی صلح نوبل را به دلیل بیان افکار خود تحت فشار و مورد اتهامات بیشرمانه قرار داده اند، هشداری است که آزادی بیان در قلب سرزمین هایی که خود را دموکراتیک می دانند نیز به دفاعی قاطعانه نیاز دارد.
شاعر و نویسنده ی ایرانی خانم شهلا بهاردوست در اعتراض به این رفتار متنی را تهیه کرده و خواهان پشتیانی از آن شده است، این متن به شرح زیر است:
از آنچه باید گفته شود و می شود نباید هراس داشت هراسمان از آن باید باشد که گفتنی ها ناگفته بمانند!
شهلا بهاردوست
مدتی است که در صفحات مجازی می بینیم که گروههای مختلف مردم در جهان کمپین صلح و دوستی راه انداخته اند و هر روز تعداد بیشتری به این کمپین ها می پیوندند و پیام صلح و دوستی خود را برای ملتها می فرستند. در این میان نیز بسیاری از هنرمندان و آزادیخواهان در این کمپین ها حضور پیدا کرده و هر کدام بگونه ای همراهی و مشارکت خود را اعلام نموده اند.
یکی از جذابترین آنها کمپین دوستی ایران و اسرائیل در فیس بوک است که این روزها توجه همه ی جهانیان را به خود جلب نموده است.
اما گویا این خوشایند دولتهای قدرت طلب نیست، و گوششان را این نوای آزادی و صلح جویی می آزارد و به دنبال جنگ افروزی برای پایداری نظامشان هستند. حکومت اسلامی که اهدافش از کسی پوشیده نیست هر روز بیش از پیش به زور و ضرب سلاح و زندان و شکنجه و اعدام بر ملت ایران حکومت کرده، و هر صدای مخالف را خفه می کند و تنها راه را برای دوام خود در جنگی خانمانسوز می بیند و از راهی که در آن قدم گذاشته خارج نمی شود و مدام در تحریک دولتها و ایجاد ترس و وحشت برای جهانیان است!
در کنارش نیز دولتهای دیگر به هر دلیل که خود بیان می کنند در تلاشند مقابله به مثل نموده و این رژیم جنایتکار را بر سر جایش بنشانند اما هنوز نمی دانند به چه بهایی در این راه قدم نهاده اند!
گونتر گراس نویسنده ی آلمانی با وجدانی بیدار و حس مسئولیت در مقابل جامعه ی بشری و صلح جهانی، انتقادی بجا انجام داد که بدنبال آن مورد حمله ی محافل و اشخاص آلمانی و اسرائیلی قرار گرفت. بسیاری با ضد یهودی خواندن گونتر گراس و اتهاماتی که به او وارد نموده اند، تلاش کرده اند هر گونه موضعگیری و انتقاد به جنگ طلبی دولتها را در نطفه خفه کنند و با بر چسب زدن و تحریک اذهان عمومی (که برای ما ایرانیان امری شناخته شده است و بیش از سی سال است که در کشورمان روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنیم) تلاش برای سرکوب هر گونه حرکتی در جامعه ی آزاد و دمکراتیک می کنند و با موجه جلوه دادن خواستهای جنگ طلبانه ی خود حمله به مرزهای یکدیگر و برافراشتن آتش خانمانسوز جنگ برای ملتها را توجیه می کنند.
دولت اسرائیل روز یکشنبه (۸ آوریل/۲۰ فروردین) ورود گونتر گراس را به این کشور ممنوع اعلام کرد. این تصمیم دولت اسرائیل علیه آزادی بیان و علیه یک نویسنده شناخته شده ی صلح طلب و ازادی خواه شرم آور است و اتهامات مبنی بر حمایت گراس از دولت ایران و ضدیهود بودن او از آنهم شرم آورتر.
گونتر گراس بروشنی در همین نوشته ی خود با صراحت سیاست های هر دو طرف را که صلح جهانی را به خطر انداخته اند مورد انتقاد قراد داده است.
سخنگوی وزارت کشور اسرائیل به نقل از آقای ییشای وزیر کشور گفت که گونتر گراس “قصد گسترش ایدههایی را دارد که پیشتر با پوشیدن یونیفرم نازیها از آنها به طور علنی حمایت کرده است!» این درحالی است که گونتر گراس برای روشنفکران جهان و ایران بیش از آن شناخته شده است که برچسب آنتی سمیتیسم به او بچسبد. این اتهامات یادآور اتهاماتی است که جمهوری اسلامی تحت عنوان عامل بیگانه, جاسوس و ضدانقلاب به مخالفین خود می زند.
آقای وستروله وزیر امورخارجه آلمان بدرستی استدلال کرده است که عدم همکاری چندین سالهی ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای و کوشش آن برای دست یابی به سلاح هسته ای و تهدید به نابودی اسرائیل از سوی رهبران جمهوری اسلامی تهدید اصلی صلح در منطقه است, ولی ایا این به معنی تائید و تصدیق سیاست های اسرائیل و چشم فروبستن بر تهدیدهای آن است؟
آیا با این بهانه می توان آزادی یک نویسنده منتقد را از او سلب کرد؟
انتظار ما از کشورهای مدعی دمکراسی و برقرار کنندگان آزادی و حفظ آن چیزی غیر از این است که طی چند روز گذشته اعمال گردیده است!
موضع گیری های دولتهای آلمان و اسرائیل نه فقط با همه اصول دموکراتیک مغایر است بلکه بهترین بهانه را بدست مرتجعین منطقه و در راس همه آنها حکومت اسلامی می دهد تا با بی اعتبار کردن ارزش های جهانی حقوق بشر مخالفین خود را زیر فشارهای مضاعف قرار دهند!
سیاستمداران و دولت آلمان با تهاجم به گونتر گراس و با رد هر گونه انتقاد به دولت مستقل اسرائیل میدان را تنها برای یهودی ستیزان و نئونازیست ها خالی می گذارند تا در نبود دمکرات ها، آنها بتوانند دست به عوام فریبی بزنند.
ما هنرمندان، سیاستمداران و فعالان حقوق بشر ایران خواهان برقراری و پایداری صلح جهانی هستیم و هر گونه حرکتی را که باعث بر هم زدن آرامش و دوستی میان ملتها می شود از جانب هر دولتی که باشد شدیدن محکوم می نماییم.
همینطور با برخوردهایی که با آقای گونتر گراس طی روزهای گذشته انجام گرفته مخالفیم و خواهان آن هستیم تا هرگونه انتقاد عاملی برای تفکر و دیالوگ باشد نه عاملی برای سرکوب و تحریک جامعه!
از آنچه باید گفته شود و می شود نباید هراس داشت هراسمان از آن باید باشد که گفتنی ها ناگفته بمانند!
لطفا امضای خود را به آدرس زیر ارسال نمایید.
shahla.bahardoost@googlemail.com
سری اول امضاکنندگان:
امضاها:
۱. اردوان ارشاد
۲. هوشنگ آریانپور
٣. حمید آزادی
۴. دکتر بیژن افتخاری
۵. علی افشاری
۶. اسعد اعظمی
۷. رضا اغنمی
٨. نادر انتصار
۹. جمشید بامیری
۱۰. شهلا بهاردوست
۱۱. دانش بهرو
۱۲. محمّد بهشتی
۱٣. محمود تجلی مهر
۱۴. پرویز داورپناه
۱۵. منصوره شجاعی
۱۶. سوسن شهبازی
۱۷. احمد صبوری
۱٨. خسرو صدری
۱۹. بیژن عابدی
۲۰. دکتر نجف طایفه
۲۱. یوسف عزیزی بنی طرف
۲۲. فروغ فاطمه طیاری
۲٣. باقر فاطمی
۲۴. آراز فنی
۲۵. دکتر مصطفی قهرمانی
۲۶. رضا کریمی
۲۷. حسن ماسالی
۲٨. ملیحه محمدی
۲۹. علی مقدادی
٣۰. احمد مقصودلو
٣۱. مرتضی ملک محمدی
٣۲. حسن مهدوی منش
٣٣. حسن نایب هاشم
٣۴. مزدک نصیری
٣۵. پرتو نوری علا
٣۶. بیژن نیابتی
٣۷. دکتر ایرج واحدی پور
٣٨. رضا هیوا
٣۹. مهشید یاسری
۴۰. علیرضا یکتا.
شاعر و نویسنده ی ایرانی خانم شهلا بهاردوست در اعتراض به این رفتار متنی را تهیه کرده و خواهان پشتیانی از آن شده است، این متن به شرح زیر است:
از آنچه باید گفته شود و می شود نباید هراس داشت هراسمان از آن باید باشد که گفتنی ها ناگفته بمانند!
شهلا بهاردوست
مدتی است که در صفحات مجازی می بینیم که گروههای مختلف مردم در جهان کمپین صلح و دوستی راه انداخته اند و هر روز تعداد بیشتری به این کمپین ها می پیوندند و پیام صلح و دوستی خود را برای ملتها می فرستند. در این میان نیز بسیاری از هنرمندان و آزادیخواهان در این کمپین ها حضور پیدا کرده و هر کدام بگونه ای همراهی و مشارکت خود را اعلام نموده اند.
یکی از جذابترین آنها کمپین دوستی ایران و اسرائیل در فیس بوک است که این روزها توجه همه ی جهانیان را به خود جلب نموده است.
اما گویا این خوشایند دولتهای قدرت طلب نیست، و گوششان را این نوای آزادی و صلح جویی می آزارد و به دنبال جنگ افروزی برای پایداری نظامشان هستند. حکومت اسلامی که اهدافش از کسی پوشیده نیست هر روز بیش از پیش به زور و ضرب سلاح و زندان و شکنجه و اعدام بر ملت ایران حکومت کرده، و هر صدای مخالف را خفه می کند و تنها راه را برای دوام خود در جنگی خانمانسوز می بیند و از راهی که در آن قدم گذاشته خارج نمی شود و مدام در تحریک دولتها و ایجاد ترس و وحشت برای جهانیان است!
در کنارش نیز دولتهای دیگر به هر دلیل که خود بیان می کنند در تلاشند مقابله به مثل نموده و این رژیم جنایتکار را بر سر جایش بنشانند اما هنوز نمی دانند به چه بهایی در این راه قدم نهاده اند!
گونتر گراس نویسنده ی آلمانی با وجدانی بیدار و حس مسئولیت در مقابل جامعه ی بشری و صلح جهانی، انتقادی بجا انجام داد که بدنبال آن مورد حمله ی محافل و اشخاص آلمانی و اسرائیلی قرار گرفت. بسیاری با ضد یهودی خواندن گونتر گراس و اتهاماتی که به او وارد نموده اند، تلاش کرده اند هر گونه موضعگیری و انتقاد به جنگ طلبی دولتها را در نطفه خفه کنند و با بر چسب زدن و تحریک اذهان عمومی (که برای ما ایرانیان امری شناخته شده است و بیش از سی سال است که در کشورمان روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنیم) تلاش برای سرکوب هر گونه حرکتی در جامعه ی آزاد و دمکراتیک می کنند و با موجه جلوه دادن خواستهای جنگ طلبانه ی خود حمله به مرزهای یکدیگر و برافراشتن آتش خانمانسوز جنگ برای ملتها را توجیه می کنند.
دولت اسرائیل روز یکشنبه (۸ آوریل/۲۰ فروردین) ورود گونتر گراس را به این کشور ممنوع اعلام کرد. این تصمیم دولت اسرائیل علیه آزادی بیان و علیه یک نویسنده شناخته شده ی صلح طلب و ازادی خواه شرم آور است و اتهامات مبنی بر حمایت گراس از دولت ایران و ضدیهود بودن او از آنهم شرم آورتر.
گونتر گراس بروشنی در همین نوشته ی خود با صراحت سیاست های هر دو طرف را که صلح جهانی را به خطر انداخته اند مورد انتقاد قراد داده است.
سخنگوی وزارت کشور اسرائیل به نقل از آقای ییشای وزیر کشور گفت که گونتر گراس “قصد گسترش ایدههایی را دارد که پیشتر با پوشیدن یونیفرم نازیها از آنها به طور علنی حمایت کرده است!» این درحالی است که گونتر گراس برای روشنفکران جهان و ایران بیش از آن شناخته شده است که برچسب آنتی سمیتیسم به او بچسبد. این اتهامات یادآور اتهاماتی است که جمهوری اسلامی تحت عنوان عامل بیگانه, جاسوس و ضدانقلاب به مخالفین خود می زند.
آقای وستروله وزیر امورخارجه آلمان بدرستی استدلال کرده است که عدم همکاری چندین سالهی ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای و کوشش آن برای دست یابی به سلاح هسته ای و تهدید به نابودی اسرائیل از سوی رهبران جمهوری اسلامی تهدید اصلی صلح در منطقه است, ولی ایا این به معنی تائید و تصدیق سیاست های اسرائیل و چشم فروبستن بر تهدیدهای آن است؟
آیا با این بهانه می توان آزادی یک نویسنده منتقد را از او سلب کرد؟
انتظار ما از کشورهای مدعی دمکراسی و برقرار کنندگان آزادی و حفظ آن چیزی غیر از این است که طی چند روز گذشته اعمال گردیده است!
موضع گیری های دولتهای آلمان و اسرائیل نه فقط با همه اصول دموکراتیک مغایر است بلکه بهترین بهانه را بدست مرتجعین منطقه و در راس همه آنها حکومت اسلامی می دهد تا با بی اعتبار کردن ارزش های جهانی حقوق بشر مخالفین خود را زیر فشارهای مضاعف قرار دهند!
سیاستمداران و دولت آلمان با تهاجم به گونتر گراس و با رد هر گونه انتقاد به دولت مستقل اسرائیل میدان را تنها برای یهودی ستیزان و نئونازیست ها خالی می گذارند تا در نبود دمکرات ها، آنها بتوانند دست به عوام فریبی بزنند.
ما هنرمندان، سیاستمداران و فعالان حقوق بشر ایران خواهان برقراری و پایداری صلح جهانی هستیم و هر گونه حرکتی را که باعث بر هم زدن آرامش و دوستی میان ملتها می شود از جانب هر دولتی که باشد شدیدن محکوم می نماییم.
همینطور با برخوردهایی که با آقای گونتر گراس طی روزهای گذشته انجام گرفته مخالفیم و خواهان آن هستیم تا هرگونه انتقاد عاملی برای تفکر و دیالوگ باشد نه عاملی برای سرکوب و تحریک جامعه!
از آنچه باید گفته شود و می شود نباید هراس داشت هراسمان از آن باید باشد که گفتنی ها ناگفته بمانند!
لطفا امضای خود را به آدرس زیر ارسال نمایید.
shahla.bahardoost@googlemail.com
سری اول امضاکنندگان:
امضاها:
۱. اردوان ارشاد
۲. هوشنگ آریانپور
٣. حمید آزادی
۴. دکتر بیژن افتخاری
۵. علی افشاری
۶. اسعد اعظمی
۷. رضا اغنمی
٨. نادر انتصار
۹. جمشید بامیری
۱۰. شهلا بهاردوست
۱۱. دانش بهرو
۱۲. محمّد بهشتی
۱٣. محمود تجلی مهر
۱۴. پرویز داورپناه
۱۵. منصوره شجاعی
۱۶. سوسن شهبازی
۱۷. احمد صبوری
۱٨. خسرو صدری
۱۹. بیژن عابدی
۲۰. دکتر نجف طایفه
۲۱. یوسف عزیزی بنی طرف
۲۲. فروغ فاطمه طیاری
۲٣. باقر فاطمی
۲۴. آراز فنی
۲۵. دکتر مصطفی قهرمانی
۲۶. رضا کریمی
۲۷. حسن ماسالی
۲٨. ملیحه محمدی
۲۹. علی مقدادی
٣۰. احمد مقصودلو
٣۱. مرتضی ملک محمدی
٣۲. حسن مهدوی منش
٣٣. حسن نایب هاشم
٣۴. مزدک نصیری
٣۵. پرتو نوری علا
٣۶. بیژن نیابتی
٣۷. دکتر ایرج واحدی پور
٣٨. رضا هیوا
٣۹. مهشید یاسری
۴۰. علیرضا یکتا.
نخستین حکم دیوان لاهه در دهمین سالروز تشکیل آن علیه رهبر شبهنظامیان کنگو، موفقیت بزرگی محسوب میشود. حکم دستگیری رئیس جمهور سودان در زمان حکومتش هم هشداری است به دیکتاتورها، که میتوانند مورد مؤاخذه قرار بگیرند.
روز ۱۱ آوریل ۲۰۰۲ اساسنامهی دیوان بینالمللی کیفری لاهه، پس از آنکه به تصویب مجالس و سران ۶۰ کشور جهان رسیده بود، تحویل سازمان ملل گردید. از آن زمان تاکنون پروندهی شمار زیادی از افرادی که به نسلکشی یا جنایت علیه بشریت یا جنایت جنگی یا خشونت علیه یک قوم متهم شده بودند، به این نهاد قضایی بینالمللی رسیده است. به گفتهی کارشناسان، مهمترین اقدام دیوان در مبارزه با جنایات دیکتاتورها، حکم دستگیری عمر البشیر، رئیس جمهور سودان است که به اتهام ارتکاب جنابت جنگی و جنابت علیه بشریت صادر شد. با وجود اینکه البشیر آزاد است و حتی به کشورهایی که عضو دیوان کیفری لاهه هستند سفر میکند، کارشناسان معتقدند که این حکم هشداری برای دیکتاتورهاست تا بدانند که احتمال محاکمهی آنها در خارج از کشورشان وجود دارد.
پس از آن صدور حکم محکومیت علیه توماس لوبانگا، رهبر شورشیان کنگو حائز اهمیت است که امروز (۱۱ آوریل / ۲۳ فروردین) اعلام شد. او متهم است که کودکان را به عنوان سرباز اجیر کرده و به جنایات جنگی واداشته است. محاکمهی لوبانگا نزدیک به سه سال طول کشید و بافراز و نشیب مواجه شد، طوری که چند بار نزدیک بود، بی نتیجه به پایان برسد.
صلاحیت دیوان
برخلاف دادگاههای ویژهی رسیدگی به جنایات جنگی یوگسلاوی و روآندا، در رابطه با دیوان بینالمللی کیفری لاهه «اصل صلاحیت تکمیلی» صدق میکند. یعنی پیش از اقدام دیوان باید دادگاههای ملی به شکایاتی رسیدگی کنند که در حوزهی اختیارات دیوان هستند. در صورت سرپیچی دادگاههای ملی یا عدم توانایی آنها یا نبود دستگاه قضایی مستقل در یک کشور عضو، دیوان بینالمللی کیفری میتواند وارد عمل شود.
با وجود اینکه شماری از متهمان، از جمله عمر البشیر، آزاد هستند، کارشناسان قضایی و سازمانهای مدافع حقوق بشر معتقدند که در آینده حوزهی نفوذ دیوان گسترش یافته و در زمینهی جلوگیری از جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت پیشرفت چشمگیری خواهد داشت.
تقاضای دخالت در سوریه
ناوانتم پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل تاکنون چند بار خواستار آن شده است که دیوان بینالمللی کیفری لاهه به جنایات رژیم بعث در سوریه نیز رسیدگی کند. به اعتقاد او، برای این اقدام مدارک و شواهد کافی موجود است. اما دیوان تاکنون در این مورد اقدام نکرده، زیرا فقط میتواند به جرایمی رسیدگی کند که توسط اتباع یا در قلمرو یکی از کشورهای امضاکنندهی اساسنامهی دیوان انجام شده، یا اینکه توسط شورای امنیت سازمان ملل به دیوان احاله شده باشد. آمریکا، چین و روسیه، سه عضو شورای امنیت که دارای حق وتو هستند، هنوز به عضویت دیوان درنیامدهاند. روسیه و چین هر گونه اقدام سازمان ملل علیه سوریه را وتو میکنند.
پس از آن صدور حکم محکومیت علیه توماس لوبانگا، رهبر شورشیان کنگو حائز اهمیت است که امروز (۱۱ آوریل / ۲۳ فروردین) اعلام شد. او متهم است که کودکان را به عنوان سرباز اجیر کرده و به جنایات جنگی واداشته است. محاکمهی لوبانگا نزدیک به سه سال طول کشید و بافراز و نشیب مواجه شد، طوری که چند بار نزدیک بود، بی نتیجه به پایان برسد.
صلاحیت دیوان
برخلاف دادگاههای ویژهی رسیدگی به جنایات جنگی یوگسلاوی و روآندا، در رابطه با دیوان بینالمللی کیفری لاهه «اصل صلاحیت تکمیلی» صدق میکند. یعنی پیش از اقدام دیوان باید دادگاههای ملی به شکایاتی رسیدگی کنند که در حوزهی اختیارات دیوان هستند. در صورت سرپیچی دادگاههای ملی یا عدم توانایی آنها یا نبود دستگاه قضایی مستقل در یک کشور عضو، دیوان بینالمللی کیفری میتواند وارد عمل شود.
با وجود اینکه شماری از متهمان، از جمله عمر البشیر، آزاد هستند، کارشناسان قضایی و سازمانهای مدافع حقوق بشر معتقدند که در آینده حوزهی نفوذ دیوان گسترش یافته و در زمینهی جلوگیری از جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت پیشرفت چشمگیری خواهد داشت.
تقاضای دخالت در سوریه
ناوانتم پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل تاکنون چند بار خواستار آن شده است که دیوان بینالمللی کیفری لاهه به جنایات رژیم بعث در سوریه نیز رسیدگی کند. به اعتقاد او، برای این اقدام مدارک و شواهد کافی موجود است. اما دیوان تاکنون در این مورد اقدام نکرده، زیرا فقط میتواند به جرایمی رسیدگی کند که توسط اتباع یا در قلمرو یکی از کشورهای امضاکنندهی اساسنامهی دیوان انجام شده، یا اینکه توسط شورای امنیت سازمان ملل به دیوان احاله شده باشد. آمریکا، چین و روسیه، سه عضو شورای امنیت که دارای حق وتو هستند، هنوز به عضویت دیوان درنیامدهاند. روسیه و چین هر گونه اقدام سازمان ملل علیه سوریه را وتو میکنند.
دولت آلمان معتقد است که پرتاب ماهوارهی کرهی شمالی با موشک دوربرد به فضا، "تحریک آشکار" جامعهی جهانی بهشمار میرود. کره به هشدارهای بینالمللی توجه نکرده و به تهیهی مقدمات پرتاب ماهواره ادامه میدهد.
روز چهارشنبه (۱۱ آوریل / ۲۳ فروردین) سخنگوی دوم دولت آلمان، گئورگ اشترایتر، در جمع خبرنگاران در برلین تصمیم کرهشمالی را برای پرتاب موشک دوربرد به فضا محکوم کرد. اشترایتر گفت، این اقدام "تحریک آشکار" جامعهی جهانی و نقض تعهدهای بینالمللی کرهی شمالی محسوب میشود. او همچنین، ضمن تاکید بر اینکه کرهی شمالی به مذاکرات ششگانه در رابطه با برنامهی اتمی این کشور لطمه میزند، اظهار داشت: «ما از کرهی شمالی میخواهیم، دوباره بهسر میز مذاکره بازگردد»
مذاکرات شش کشور، آمریکا، ژاپن، روسیه، چین، کره جنوبی و کره شمالی پیرامون برنامه اتمی پیونگیانگ، در سال ۲۰۰۹ پس از ادعای کرهیشمالی مبنی بر آزمایش دو بمب اتمی به حالت تعلیق در آمد.
رهبری کرهی شمالی مصمم است به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد بنیانگذار "جمهوری دموکراتیک خلق"، کیم ایل سونگ، ماهوارهی "ستارهی درخشان" را بین روزهای ۱۲ تا ۱۶ آوریل (۲۴ تا ۲۸ فروردین) توسط یک موشک دوربرد به فضا پرتاب کند.
نگرانیهای گوناگون
تاکنون کشورهای زیادی، از جمله آمریکا و روسیه، نسبت به این اقدام کرهی شمالی ابراز نگرانی کردهاند. یکی از مهمترین دلایل نگرانی آمریکا این است که موشک حامل ماهواره توانایی رسیدن به ایالات متحده را دارد. خبرگزاری آلمان مینویسد که علاوه بر این، کرهی شمالی در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ پیش از آزمایش بمبهای هستهای خود، موشکهای دوربرد را آزمایش کرده است. به همین دلیل این نگرانی وجود دارد که کرهی شمالی این بار نیز پس از پرتاب موشک دوربرد به فضا، دست به آزمایش بمب اتمی بزند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجهی ایالات متحده گفت: «اگر دولت کرهی شمالی به آیندهای بهتر و صلحآمیز برای ملتش اهمیت میدهد، بهتر است که از پرتاب موشک به فضا خودداری کند».
دولت روسیه نیز برنامهی کرهی شمالی را مغایر قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل میداند. شورای امنیت پس از آخرین آزمایش اتمی کره شمالی، با صدور قطعنامهای ساخت و آزمایش هرگونه موشک دوربرد توسط این کشور را ممنوع اعلام کرد.
ژاپن نیز هشدار داده است، در صورتی که موشک کرهشمالی وارد حریم هوایی این کشور شود آن را سرنگون خواهد کرد. در پاسخ به این هشدار، دولت کرهی شمالی اعلام کرد که اگر ژاپن یا کره جنوبی موشک دوربرد را مورد هدف قرار دهند، این اقدام را به مثابه "حرکتی جنگی" قلمداد کرده و به آن پاسخ خواهد داد.
شماری از شرکتهای مسافربری هوایی و کشتیرانی در شرق آسیا، مسیر پروازها و حرکتکشتیهای خود را در این منطقه تغییر دادهاند. از آنجا که کارشناسان کرهی شمالی گفتهاند که این موشک در حالت اضطراری قادر است خود را منفجر کند، برخی از شرکتهای کشتیرانی بیم آن دارند که این انفجار صورت گیرد و پارههای موشک آن به کشتیها اصابت کند.
"رهبر ابدی" حزب کمونیست
همزمان با کشاکشهای بینالمللی بر سر برنامهی موشکی کرهی شمالی، نمایندگان حزب حاکم کمونیست در روز چهارشنبه، ۱۱ آوریل، کیم یونگ اون را در مقام دبیر اول حزب تایید کردند. نمایندگان همچنین کیم یونگ ایل، رهبر فقید کشورشان را به عنوان "رهبر ابدی" حزب کمونیست برگزیدند. کیم یونگ ایل از ۱۹۹۴ تا هنگام مرگش در دسامبر ۲۰۱۱ رهبر حزب و همزمان رهبر کرهی شمالی بود.
مذاکرات شش کشور، آمریکا، ژاپن، روسیه، چین، کره جنوبی و کره شمالی پیرامون برنامه اتمی پیونگیانگ، در سال ۲۰۰۹ پس از ادعای کرهیشمالی مبنی بر آزمایش دو بمب اتمی به حالت تعلیق در آمد.
رهبری کرهی شمالی مصمم است به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد بنیانگذار "جمهوری دموکراتیک خلق"، کیم ایل سونگ، ماهوارهی "ستارهی درخشان" را بین روزهای ۱۲ تا ۱۶ آوریل (۲۴ تا ۲۸ فروردین) توسط یک موشک دوربرد به فضا پرتاب کند.
نگرانیهای گوناگون
تاکنون کشورهای زیادی، از جمله آمریکا و روسیه، نسبت به این اقدام کرهی شمالی ابراز نگرانی کردهاند. یکی از مهمترین دلایل نگرانی آمریکا این است که موشک حامل ماهواره توانایی رسیدن به ایالات متحده را دارد. خبرگزاری آلمان مینویسد که علاوه بر این، کرهی شمالی در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ پیش از آزمایش بمبهای هستهای خود، موشکهای دوربرد را آزمایش کرده است. به همین دلیل این نگرانی وجود دارد که کرهی شمالی این بار نیز پس از پرتاب موشک دوربرد به فضا، دست به آزمایش بمب اتمی بزند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجهی ایالات متحده گفت: «اگر دولت کرهی شمالی به آیندهای بهتر و صلحآمیز برای ملتش اهمیت میدهد، بهتر است که از پرتاب موشک به فضا خودداری کند».
دولت روسیه نیز برنامهی کرهی شمالی را مغایر قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل میداند. شورای امنیت پس از آخرین آزمایش اتمی کره شمالی، با صدور قطعنامهای ساخت و آزمایش هرگونه موشک دوربرد توسط این کشور را ممنوع اعلام کرد.
ژاپن نیز هشدار داده است، در صورتی که موشک کرهشمالی وارد حریم هوایی این کشور شود آن را سرنگون خواهد کرد. در پاسخ به این هشدار، دولت کرهی شمالی اعلام کرد که اگر ژاپن یا کره جنوبی موشک دوربرد را مورد هدف قرار دهند، این اقدام را به مثابه "حرکتی جنگی" قلمداد کرده و به آن پاسخ خواهد داد.
شماری از شرکتهای مسافربری هوایی و کشتیرانی در شرق آسیا، مسیر پروازها و حرکتکشتیهای خود را در این منطقه تغییر دادهاند. از آنجا که کارشناسان کرهی شمالی گفتهاند که این موشک در حالت اضطراری قادر است خود را منفجر کند، برخی از شرکتهای کشتیرانی بیم آن دارند که این انفجار صورت گیرد و پارههای موشک آن به کشتیها اصابت کند.
"رهبر ابدی" حزب کمونیست
همزمان با کشاکشهای بینالمللی بر سر برنامهی موشکی کرهی شمالی، نمایندگان حزب حاکم کمونیست در روز چهارشنبه، ۱۱ آوریل، کیم یونگ اون را در مقام دبیر اول حزب تایید کردند. نمایندگان همچنین کیم یونگ ایل، رهبر فقید کشورشان را به عنوان "رهبر ابدی" حزب کمونیست برگزیدند. کیم یونگ ایل از ۱۹۹۴ تا هنگام مرگش در دسامبر ۲۰۱۱ رهبر حزب و همزمان رهبر کرهی شمالی بود.
کوفی عنان ابراز امیدواری کرده که ایران بخشی از راه حل بحران سوریه باشد. او اما ظاهرا در جلب مساعدت ایران با آمیزهای از حمایت و امتناع روبرو شده است. یک فرمانده نظامی ایران غیرمستقیم ازعنان انتفاد کرده است.
کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه سفری دو روزه به تهران کرده تا مسئولان ایرانی را به کمک در اجرای طرح پیشنهادی خود برای آتش بس در سوریه فرا بخواند.
طرح کوفی عنان شامل عقبنشینی نیروهای ارتش، انتقال تسلیحات سنگین دولتی از شهرها، توقف عملیات نظامی در مناطق مسکونی، آتش بس بین نیروهای موافق و مخالف دولت، آزادی زندانیان سیاسی و اقدامات امدادی به غیرنظامیان در مناطق درگیر سوریه است.
علیاکبر صالحی وزیر خارجه ایران در پاسخ به فراخوان عنان گفته که کشورش از تلاشهای میانجیگرانه وی استقبال میکند اما مشکل سوریه باید از درون حل شود و نیازی به تغییر ساختار سیاسی ندارد. وی در ادامه گفته است: « باید فرصت لازم به حکومت سوریه داده شود تا تغییرات بهطور طبیعی در داخل و تحت رهبری بشار اسد صورت گیرند.»
صالحی همچنین از عنان سپاسگزاری کرده که طرحی مشتمل بر سقوط حکومت سوریه ارائه نکرده است.
این در حالی است که سردار مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح ایران با اشارهای تلویحی به حضور آقای عنان در تهران، گفت که غرب تلاش میکند «با رایزنیهای سیاسی و اعزام فرستادههایی به سایر کشورها، ناکامیهای خود را از طریق سیاسی جبران سازد.»
"منافع استراتژیک" ایران در سوریه
تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند که مخالفت ایران با تغییر حاکمیت سوریه دلایل استراتژیک دارد. یک کارشناس سیاسی میگوید که سوریه قدیمیترین و نزدیکترین متحد ایران در دشمنی با اسراییل است و هر تحول ساختاری در سوریه میتواند این کشور را در ترویج ایدئولوژی و سیاست خارجی خود با خلاء روبرو سازد.
احمدینژاد از زمان روی کار آمدن خود همواره کوشیده با اتخاذ مواضع شدید ضد اسراییلی، نقشی محوری در خاورمیانه ایفا کند. او از جمله با افسانه خواندن واقعیت هولوکاست، خواسته ایران را تنها کشورمنطقه معرفی کند که ترسی از اسراییل و غرب ندارد. یک دیپلمات عرب میگوید که وجود اسد و دولت کنونی سوریه برای ایران در ایفای این نقش و تداوم آن، امری حیاتی است.
اسد طرح کوفی عنان را پذیرفته است. کارشناسان مسائل خاورمیانه میگویند که رژیم اسد مایل است برای دوام خود هم که شده، خونریزیهای جاری در سوریه را پایان دهد، اما مشکل آنجاست که اتحادیه عرب طرح کنونی و راهکارهای اسد را به دلیل فراگیرنبودن و در برنگرفتن خواست کلیه گروهها کارساز نمیدانند.
ز سوی دیگر، بحران سوریه به رقابتهای مذهبی بین سنیها و شیعیان نیز دامن زده و هر تحولی در این زمینه میتواند معادلات جاری را برهم زند.
نشریه زود دویچهسایتونگ در تحلیلی در این باره نوشته است:« هر چند مسیحیان، شیعیان و حتی گروههایی از دروزیان سوریه به کارزار مخالفت با اسد پیوستهاند، اما اکثریت قریب به اتفاق معترضان را سنیهای فراموش شدهای تشکیل میدهند که در همان استانهای محل زندگی علویان و دوستان تاجرپیشهی بشار اسد زندگی میکنند. دو گروه یاد شده، موقعیت و بقای خود را در گرو ماندگاری اسد میدانند.»
در تحلیل زود دویچهسایتونگ همچنین آمده که تحول در آرایش مذهبی سوریه و تفوق سنیها میتواند موقعیت عربستان در قبال ایران شیعی را تقویت کند و این به خودی خود به تشدید رقابتهای منطقهای میانجامد.
«سوریه نقطه گسست شیعیان در منطقه»
در این نوشته آمده که شورش و مقاومت در تونس، مصر و لیبی علیه مستبدان این کشورها، موفقیت شایانی برای اسلامگرایان سنی در دستیابی به قدرت بود: « این جنبشهای نامنتظره موجب به حاشیه رانده شدن اسلامگرایان شیعه شدند که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و قدرت گیری حزبالله در لبنان، خارچشم بسیاری کشورهای منطقه و الگویی برای مقاومت شده بودند.»
در بررسی زود دویچه از اوضاع جاری سوریه، تاکید شده که دولت کنونی و شیعه عراق نیز همانند ایران با نگرانی روند مقاومت و قدرت گیری سنیها در سوریه را دنبال میکند.
در ادامه تحلیل نوشته شده که سنیهای لبنان هم با استفاده از فرصت امدادرسانی و تیمار مجروحان سوری، در حال یارگیری از صفوف اپوزیسیون هستند.
این نشریه آلمانی نتیجه گرفته که طرحهای بسیاری برای آینده سوریه در نظر گرفته شده اما مشکل آنجاست که نویدبخشترین آنها در خود سوریه شکل نگرفتهاند.
طرح کوفی عنان شامل عقبنشینی نیروهای ارتش، انتقال تسلیحات سنگین دولتی از شهرها، توقف عملیات نظامی در مناطق مسکونی، آتش بس بین نیروهای موافق و مخالف دولت، آزادی زندانیان سیاسی و اقدامات امدادی به غیرنظامیان در مناطق درگیر سوریه است.
علیاکبر صالحی وزیر خارجه ایران در پاسخ به فراخوان عنان گفته که کشورش از تلاشهای میانجیگرانه وی استقبال میکند اما مشکل سوریه باید از درون حل شود و نیازی به تغییر ساختار سیاسی ندارد. وی در ادامه گفته است: « باید فرصت لازم به حکومت سوریه داده شود تا تغییرات بهطور طبیعی در داخل و تحت رهبری بشار اسد صورت گیرند.»
صالحی همچنین از عنان سپاسگزاری کرده که طرحی مشتمل بر سقوط حکومت سوریه ارائه نکرده است.
این در حالی است که سردار مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح ایران با اشارهای تلویحی به حضور آقای عنان در تهران، گفت که غرب تلاش میکند «با رایزنیهای سیاسی و اعزام فرستادههایی به سایر کشورها، ناکامیهای خود را از طریق سیاسی جبران سازد.»
"منافع استراتژیک" ایران در سوریه
تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند که مخالفت ایران با تغییر حاکمیت سوریه دلایل استراتژیک دارد. یک کارشناس سیاسی میگوید که سوریه قدیمیترین و نزدیکترین متحد ایران در دشمنی با اسراییل است و هر تحول ساختاری در سوریه میتواند این کشور را در ترویج ایدئولوژی و سیاست خارجی خود با خلاء روبرو سازد.
احمدینژاد از زمان روی کار آمدن خود همواره کوشیده با اتخاذ مواضع شدید ضد اسراییلی، نقشی محوری در خاورمیانه ایفا کند. او از جمله با افسانه خواندن واقعیت هولوکاست، خواسته ایران را تنها کشورمنطقه معرفی کند که ترسی از اسراییل و غرب ندارد. یک دیپلمات عرب میگوید که وجود اسد و دولت کنونی سوریه برای ایران در ایفای این نقش و تداوم آن، امری حیاتی است.
اسد طرح کوفی عنان را پذیرفته است. کارشناسان مسائل خاورمیانه میگویند که رژیم اسد مایل است برای دوام خود هم که شده، خونریزیهای جاری در سوریه را پایان دهد، اما مشکل آنجاست که اتحادیه عرب طرح کنونی و راهکارهای اسد را به دلیل فراگیرنبودن و در برنگرفتن خواست کلیه گروهها کارساز نمیدانند.
ز سوی دیگر، بحران سوریه به رقابتهای مذهبی بین سنیها و شیعیان نیز دامن زده و هر تحولی در این زمینه میتواند معادلات جاری را برهم زند.
نشریه زود دویچهسایتونگ در تحلیلی در این باره نوشته است:« هر چند مسیحیان، شیعیان و حتی گروههایی از دروزیان سوریه به کارزار مخالفت با اسد پیوستهاند، اما اکثریت قریب به اتفاق معترضان را سنیهای فراموش شدهای تشکیل میدهند که در همان استانهای محل زندگی علویان و دوستان تاجرپیشهی بشار اسد زندگی میکنند. دو گروه یاد شده، موقعیت و بقای خود را در گرو ماندگاری اسد میدانند.»
در تحلیل زود دویچهسایتونگ همچنین آمده که تحول در آرایش مذهبی سوریه و تفوق سنیها میتواند موقعیت عربستان در قبال ایران شیعی را تقویت کند و این به خودی خود به تشدید رقابتهای منطقهای میانجامد.
«سوریه نقطه گسست شیعیان در منطقه»
در این نوشته آمده که شورش و مقاومت در تونس، مصر و لیبی علیه مستبدان این کشورها، موفقیت شایانی برای اسلامگرایان سنی در دستیابی به قدرت بود: « این جنبشهای نامنتظره موجب به حاشیه رانده شدن اسلامگرایان شیعه شدند که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و قدرت گیری حزبالله در لبنان، خارچشم بسیاری کشورهای منطقه و الگویی برای مقاومت شده بودند.»
در بررسی زود دویچه از اوضاع جاری سوریه، تاکید شده که دولت کنونی و شیعه عراق نیز همانند ایران با نگرانی روند مقاومت و قدرت گیری سنیها در سوریه را دنبال میکند.
در ادامه تحلیل نوشته شده که سنیهای لبنان هم با استفاده از فرصت امدادرسانی و تیمار مجروحان سوری، در حال یارگیری از صفوف اپوزیسیون هستند.
این نشریه آلمانی نتیجه گرفته که طرحهای بسیاری برای آینده سوریه در نظر گرفته شده اما مشکل آنجاست که نویدبخشترین آنها در خود سوریه شکل نگرفتهاند.
دولت سوریه: از صبح روز پنجشنبه آتش بس را اجرا می کنیم
احمد فوزی، سخنگوی کوفی عنان،نماينده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه می گويد، دولت سوريه به آقای عنان گفته است کليه عمليات نظامی خود را از صبح پنجشنبه متوقف خواهد کرد، ولی حق پاسخ دادن به حملات احتمالی مخالفان را برای خود محفوظ میداند.
احمدفوزی روز چهارشنبه یازدهم آوریل گفته است: وزارت خارجه سوريه در نامه ای اعلام کرده که ساعت ۶ صبح روز پنجشنبه کليه عمليات نظامی خود را در سراسر سوريه متوقف خواهد کرد.
دولت سوريه همچنين گفته است: حکومت سوريه حق پاسخ دادن به حملات «گروه های تروريستی عليه شهروندان، نيروهای دولتی و اموال عمومی و خصوصی» را برای خود محفوظ میداند.
با اين حال، کوفی عنان اعلام کرده است که برای اجرای طرح صلح شش ماده ای به همکاری با حکومت سوريه و مخالفان ادامه خواهد داد.
در همين زمينه، معاون وزير خارجه روسيه نيز گفته است، در خواست دولت سوريه برای توقف عمليات به معنی اين است که مخالفان نيز می بايست به آتش بس احترام بگذارند.
گنادی گاتيلوف، معاون وزير خارجه روسيه گفته است:«دولت سوريه اعلام کرده که از ۶ صبح روز ۱۲ آوريل آتش بس می کند. اکنون (مسئوليت) بر عهده مخالفان مسلح است. اين شروط طرح صلح کوفی عنان است.»
کوفی عنان که شامگاه سه شنبه پس از سفر به ترکيه وارد ايران شده بود، روز چهارشنبه در کنفرانس خبری مشترک با علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، اعلام کرد که با ايران بر سر يافتن راه حل مسالمتآميز برای بحران سوريه به توافق رسيده است.
آقای عنان همچنين گفته است: «هرگونه نظامی کردن اين مناقشه میتواند فاجعه آميز باشد...اينجا منطقهای است که شاهد بحرانها و شوکهای زيادی بوده و ديگر قادر نيست شوک ديگری را تحمل کند.»
وی با تأکيد بر اينکه بر پايه طرح صلح سازمان ملل و اتحاديه عرب آتش بس در سوريه از ساعت شش صبح روز پنجشنبه آغاز میشود، گفت: «دولت سوريه خواستههای خود را در اين زمينه اعلام کرده که نيروهای مخالف بايد حملات را متوقف کنند و ما با آنها در تماس بوديم و پاسخ مثبت آنها را دريافت کرديم. البته به هر حال بايد تضمينی داده شود که هم دولت و هم طرفهای درگير آتشبس را رعايت کرده و به آن احترام بگذارند.»
احمدفوزی روز چهارشنبه یازدهم آوریل گفته است: وزارت خارجه سوريه در نامه ای اعلام کرده که ساعت ۶ صبح روز پنجشنبه کليه عمليات نظامی خود را در سراسر سوريه متوقف خواهد کرد.
دولت سوريه همچنين گفته است: حکومت سوريه حق پاسخ دادن به حملات «گروه های تروريستی عليه شهروندان، نيروهای دولتی و اموال عمومی و خصوصی» را برای خود محفوظ میداند.
با اين حال، کوفی عنان اعلام کرده است که برای اجرای طرح صلح شش ماده ای به همکاری با حکومت سوريه و مخالفان ادامه خواهد داد.
در همين زمينه، معاون وزير خارجه روسيه نيز گفته است، در خواست دولت سوريه برای توقف عمليات به معنی اين است که مخالفان نيز می بايست به آتش بس احترام بگذارند.
گنادی گاتيلوف، معاون وزير خارجه روسيه گفته است:«دولت سوريه اعلام کرده که از ۶ صبح روز ۱۲ آوريل آتش بس می کند. اکنون (مسئوليت) بر عهده مخالفان مسلح است. اين شروط طرح صلح کوفی عنان است.»
کوفی عنان که شامگاه سه شنبه پس از سفر به ترکيه وارد ايران شده بود، روز چهارشنبه در کنفرانس خبری مشترک با علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، اعلام کرد که با ايران بر سر يافتن راه حل مسالمتآميز برای بحران سوريه به توافق رسيده است.
آقای عنان همچنين گفته است: «هرگونه نظامی کردن اين مناقشه میتواند فاجعه آميز باشد...اينجا منطقهای است که شاهد بحرانها و شوکهای زيادی بوده و ديگر قادر نيست شوک ديگری را تحمل کند.»
وی با تأکيد بر اينکه بر پايه طرح صلح سازمان ملل و اتحاديه عرب آتش بس در سوريه از ساعت شش صبح روز پنجشنبه آغاز میشود، گفت: «دولت سوريه خواستههای خود را در اين زمينه اعلام کرده که نيروهای مخالف بايد حملات را متوقف کنند و ما با آنها در تماس بوديم و پاسخ مثبت آنها را دريافت کرديم. البته به هر حال بايد تضمينی داده شود که هم دولت و هم طرفهای درگير آتشبس را رعايت کرده و به آن احترام بگذارند.»
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده گفته است فرصت برای دستیابی به راه حلی دیپلماتیک برای پایان مناقشه اتمی با ایران باقی است ولی به حکومت این کشور یادآوری کرد که کاهش نگرانی های جهانی درباره فعالیت های هسته ای آن موضوعی "ضروری" است.
خانم کلینتون که در آغاز نشست وزرای خارجه گروه هشت در واشنگتن صحبت می کرد، گفت و گوهای پیش رو میان ایران و گروه ۱+۵ را فرصتی برای این کشور دانست تا به طور جدی پاسخگوی نگرانی های جامعه جهانی باشد.مذاکرات کنندگان اتمی ایران پس از بیشتر از یک سال وقفه در گفت و گوهای هسته ای، قرار است روز شنبه در استانبول با نمایندگان گروه ۱+۵ دیدار کنند.
این گفت و گوها با افزایش تنش بر سر برنامه اتمی ایران و گمانه زنی درباره احتمال اقدام نظامی اسرائیل علیه تاسیسات اتمی این کشور همزمان است.
منافشه هسته ای با ایران در دستور کار مذاکرات هیلاری کلینتون با همتایانش از روسیه، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و کانادا قرار دارد.
همزمان، سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران از آمادگی کشورش برای برگزاری گفت و گوهای موفق در استانبول خبر داده است.
آقای جلیلی که مذاکره کننده ارشد اتمی ایران است روز چهارشنبه گفت هیات ایرانی حامل "پیشنهادهای جدیدی" برای طرف مقابل است.
او توضیح بیشتری را درباره این پیشنهادها ارائه نکرد.
خانم کلینتون همچنین در سخنان خود بر ضروری بودن رسیدگی به نگرانی های امنیتی مربوط به سوریه و کره شمالی نیز تاکید کرد.
هیلاری کلینتون با هشدار درباره اوضاع سوریه، از مشکلات پیش روی کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای به اجرا گذاشتن آتش بس از روز پنجشنبه ابراز نگرانی کرد.
به گفته وزیر خارجه آمریکا، او در حاشیه اجلاس گروه هشت با همتای روس خود دیدار می کند تا در این باره مذاکره کنند.
دولت سوریه اعلام کرده است که ارتش این کشور به کلیه عملیات خود از صبح پنجشنبه این هفته پایان خواهد داد.
حکومت بشار اسد در این حال به اطلاع کوفی عنان رسانده است که حق پاسخ دادن به حملات احتمالی "تروریستهای مسلح" را برای خود محفوظ میداند.
دولت سوریه اعلام کرده است که ارتش این کشور به کلیه عملیات خود از صبح پنجشنبه این هفته پایان خواهد داد.
کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در بحران سوریه گفت که دولت سوریه او را از این تصمیم آگاه کرده است.دولت سوریه به کوفی عنان اطلاع داده است که حق پاسخ دادن به حملات احتمالی "تروریستهای مسلح" را برای خود محفوظ میداند.
در همین حال فعالان مخالف دولت سوریه در شهر حمص میگویند که نیروهای ارتش کماکان در حال گلولهباران شهر هستند.
آنها از کشته شدن یازده نفر در سراسر سوریه خبر دادهاند.
تصاویر ویدئویی زندهای که از این شهر پخش شده، گلولهباران سنگین و مدام شهر توسط نیروهای دولتی را نشان می دهد.
ادامه عملیات نیروهای دولتی سوریه علیه پایگاههای مخالفان در حالی صورت میگیرد که طبق طرح صلح کوفی عنان، این نیروها باید روز سه شنبه به حضور نظامی خود در شهرها پایان می دادند.
برخی از گروههای مخالف دولت سوریه همچنین از عملیات نیروهای دولتی در سایر نقاط از جمله درعا خبر دادهاند.
آقای عنان که به ایران سفر کرده، گفته است که در مورد پایان عملیات نظامی تضمین هایی از دولت سوریه دریافت کرده است.
تلویزیون دولتی سوریه گفته است: "پس از تکمیل عملیات موفق نیروهای مسلح ما در مبارزه با اقدامات مجرمانه گروههای مسلح تروریست، تصمیم گرفته شده که این عملیات از صبح روز پنجشنبه متوقف شوند."
طرح صلح عنان
طرح کوفی عنان از جمله شامل عقب نشینی نیروهای ارتش و انتقال تسلیحات سنگین از مناطق شهری و توقف عملیات نظامی علیه مناطق مسکونی، اجرای آتش بس بین نیروهای دولتی و مخالفان، آزادی زندانیان سیاسی و امدادرسانی به غیرنظامیان در مناطق درگیری است.دولت سوریه این طرح را، که مورد تائید اتحادیه عرب و حمایت روسیه و چین نیز هست، پذیرفته و قرار بود از بامداد روز سه شنبه، واحدهای ارتشی را از مناطق شهری منتقل کند، اما آقای عنان گفته است که اگرچه نقل و انتقالاتی در برخی مناطق صورت گرفته، اما همزمان، مناطق غیرنظامی جدیدی هدف حملات سنگین نیروهای حکومتی قرار گرفته است.
آقای عنان امروز در نشست خبری مشترک با وزیر خارجه ایران، گفت که مخالفان حکومت سوریه با آتش بس موافقت کردهاند و او انتظار دارد از ساعت ۶ بامداد روز پنجشنبه، "شاهد تغییر اوضاع در سوریه" باشد.
او با سپاسگزاری از حمایت ایران، ابراز امیدواری کرد که "جمهوری اسلامی ایران بخشی از راه حل بحران سوریه باشد."
او همسر عبدالحسین زرین کوب، ادیب و تاریخ نگار صاحب نام ایرانی (۱۳۷۸-۱۳۰۱) بود.
بر اساس آنچه در سایت رسمی مرکز دائره المعارف اسلامی آمده، خانم آریان در سال ۱۳۳۷ با درجه دکترا در رشته ادبیات از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
او در طول تحصیل از حضور استادانی چون بدیعالزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، علیاصغر حکمت، جلال همایی، محمد معین، ذبیحاللـه صفا و حسین خطیبی بهره مند شد و به آموختن زبانهای باستانی پرداخت.
رساله دکترای او درباره مسیحیت و تأثیر آن در ادب فارسی بود که بعدا با عنوان "چهره مسیح در ادب فارسی" در قالب کتاب به چاپ رسیده است.
ترجمه کتاب "جهان اسلام" (اثر برتولد اشپولر)، ترجمه "شرق نزدیک در تاریخ" (اثر پروفسور فیلیپ خوری حتی) و "کمالالدین بهزاد" از دیگر آثار به جای مانده از اوست.
مقالات، اشعار و ترجمههای وی در مجلات ادبی تهران از جمله یغما، سخن، مهرگان، مروارید و راهنمای کتاب منتشر می شد. همچنین یک دوره یک ساله راهنمای کتاب به سردبیری وی منتشر شده است.
"لغتنامه آئین مسیح در زبان فارسی"، "مقایسه میان داستانهای ایرانی و دانمارکی" (ترجمه مقاله ای از آرتور کریستین سن)، "ایران و سیاحتنامهها"، "ویژگیها و منشأ پیدایش سبک مشهور به هندی در سیر تحول شعر فارسی" و "اسلام" (نقد کتاب برنارد لوئیس) از جمله مقالاتی است که از او در نشریات مختلف منتشر شده است.
مراسم تشییع پیکر خانم آریان روز شنبه (۲۶ فروردینماه) ساعت ۱۰ صبح برگزار می شود و او در قطعه هنرمندان گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده خواهد شد.
تضمین امنیتی به جمهوری اسلامی؛ گریز از جنگ یا جنگ افروزی؟
در حالی که به نظر می رسد در دولت های مختلف و در رأس آنها آمریکا اراده واقعی برای جنگیدن با جمهوری اسلامی به چشم نمی خورد، گروهی از افراد که بخشی از اپوزیسیون نظام اسلامی تلقی می شوند همچنان مشغول نگارش مقالات یا انجام گفتگوهایی هستند که مفاد آن ابراز مخالفت با جنگ است.این ابراز مخالفت ها، ارزشمند است زیرا حتی احتمال ضعیف وقوع جنگ، موجب نگرانی قاطبه ایرانیان است.
نگاهی به مخالفت ها با جنگ که تا چندی پیش ابراز می شد نشان می دهد که اغلب هشدارها و اظهار نگرانی ها در سه گروه قابل دسته بندی است: - گروهی با خوش بینی مفرط، هر گونه انگیزه جنگ افروزانه از سوی دولت های خارجی به منظور دستیابی به منافع اقتصادی و سیاسی را منتفی می دانند و معتقدند آنچه می تواند آتش جنگ را بیفروزد، رفتار خود خواهانه و ماجراجویانه بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی است. به اعتقاد این گروه، تا زمانی که حاکمیت ایران در اختیار حاکمان فعلی باشد وقوع جنگ منتفی نخواهد بود.
- گروه دوم در نقطه مقابل گروه نخست قرار دارند. آنها به زیاده خواهی و رفتار جنگ طلبانه بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی اذعان دارند، اما به اعتقاد ایشان، آنچه امکان جنگ با نظام اسلامی را افزایش می دهد بهانه جویی دولت های بزرگ غربی برای تسلط بر منابع نفتی و سایر ثروت های ایران است. این تلقی، گروهی از اپوزیسیون را به جایی رسانده که تا کنون بارها اعلام کرده اند که بایستی در مواجهه های خصمانه بین المللی، در کنار جمهوری اسلامی ایستاد. راه حل پیشنهادی این گروه آنست که با اطلاع رسانی دقیق و مستمر دررسانه های جهانی، افکار عمومی در سایر کشورها را به خدمت بگیرند تا فشارهای مردمی در آن کشورها، دولت های متبوع آنها را از ورود به جنگ با ایران بر حذر دارد. نکته قابل توجه در موضعگیری این گروه، دیدگاه افراطی ایشان در مقایسه با تفریطی هایی است که در شروع جنگ احتمالی، هیچ مسئولیتی را متوجه دولت های بزرگ غربی و منفعت طلبان بین المللی نمی دانند.
- در میان اپوزیسیون ایرانی که نگرانی خود از وقوع جنگ احتمالی را اعلام کرده و می کنند گروه سومی نیز وجود دارد. این گروه معتقدند ماجراجویی ها در داخل حاکمیت جمهوری اسلامی، می تواند بهانه کافی برای جنگ افروزان خارجی ایجاد کند، اما عامل اصلی در وقوع جنگ احتمالی، سوءاستفاده برخی قدرت های جهانی از رفتار غیر مدبرانه سران جمهوری اسلامی است. به موجب این نگاه، سران برخی دولت های غربی، مترصد هستند تا از نمد جنگ افروزی بخشی از حاکمیت ایران، کلاهی برای اقتصاد های پرمشکل خود، فراهم نمایند.
گروه سوم اگرچه موافق اعمال برخی فشارها بر حکومت ایران هستند، اما معتقدند این فشارها نباید به محدوده اقدامات نظامی نزدیک شود و حتی هرگونه تحریم اقتصادی نیز بایستی از لیست فشارهای وارده بر حکومت ایران، حذف شود. این گروه تا کنون به طور مشخص اعلام نکرده اند که گزینه پیشنهادی آنها برای تعامل همراه با فشار بر حکومت ایران چیست؟ مثلا آیا باید اجازه داد حکومت جمهوری اسلامی کماکان از در آمدهای کلان نفتی برخوردار باشد و این در آمد را به جای رفاه آفرینی برای ملت ایران، صرف حمایت از خود کامگانی همچون بشار اسد و یا تقویت لجستیکی برخی گروه ها در کشورهای دیگر نماید که منویات رهبر جمهوری اسلامی را در نقاطی از جهان، پیاده می کنند؟ صاحبان دیدگاه سوم، هنوز به صورت مشخص پاسخی به این پرسش نداده اند که در آمدهای نفتی ناشی از فروش ثروت نسل های فعلی وآینده، بیشتر صرف رفاه مردم و تأمین منافع ملی ایرانیان می شود یا صرف تثبیت قدرت مادام العمر حاکمان فعلی و تقویت هم پیمانان ایشان در نقاط دور و نزدیک جهان؟
تا کنون پیرامون هر یک از سه نظریه فوق، بحث های زیادی صورت گرفته و به نظر می رسد که در آینده نیز طرفداران هریک از این سه نظریه، تلاش خواهند کرد تعداد بیشتری از ایرانیان را با دیدگاه خویش، همراه سازند.
اما اخیرا به «سوژه جنگ» از زاویه دیگری نیز نگریسته می شود و بر اساس همان نگاه، پیشنهادی ارائه شده که تاکنون به صراحت در خصوص آن سخن گفته نمی شد. این نگاه و پیشنهاد اخیرا در مقاله ای که یکی از فعالان سیاسی مقیم آمریکا به نگارش در آورده، مطرح شده است. به موجب این پیشنهاد، بایستی به رهبر جمهوری اسلامی، تضمین امنیتی داده شود تا او بدون نگرانی از تلاش های احتمالی برای سرنگونی حکومت خویش، پای میز مذاکره بنشیند و نهایتا قطعنامه های شورای امنیت و خواسته های قدرت های جهانی در موضوع هسته ای را تا حدودی عملی سازد.
نویسنده مقاله مورد نظر، ظاهرا معتقد است که آسودگی خیال رهبر جمهوری اسلامی، موجب عادی شدن روابط حاکمیت ایران با قدرت های غربی خواهد شد که یکی از دستاوردهای آن، گشایش فضای سیاسی در داخل کشور و تسهیل روند «گذار به دموکراسی» خواهد بود.
البته مشخص نیست رفع نگرانی خارجی رهبر جمهوری اسلامی، چگونه کاهش فشارهای داخلی و تسهیل فعالیت منتقدان و فعالان دموکراسی خواه را موجب خواهد شد؟ نیمه دوم دهه هفتاد ـ نخستین سال های ریاست جمهوری محمد خاتمی ـ هنوز در یادها باقی است. در آن زمان، پرونده هسته ای بر روابط خارجی جمهوری اسلامی سایه نینداخته بود و تهدید علنی خارجی علیه حاکمیت آقای خامنه ای وجود نداشت، همچنین روابط ایران با اروپا در وضعیت نسبتا مناسبی بود و در خصوص آمریکا هم، بیش از آنکه دولتمردان واشنگتن به صورت علنی نسبت به جمهوری اسلامی ابراز دشمنی کنند، آقای خامنه ای بر دشمنی و عدم مذاکره، تأکید داشت.
به عبارت دیگر، در آن سالها تعامل دولت های بزرگ غربی با حاکمیت ایران به گونه ای بود که رفع نگرانی های فعلی رهبر جمهوری اسلامی، حداکثر می تواند شرایط را به همان روزها بازگرداند. اما در همان سالها، قوه قضائیه که مستقیما زیر نظر رهبری فعالیت می کند حداکثر تلاش خود را به کار می گرفت تا فعالیت های داخلی و خارجی اصلاح طلبان در دو قوه دیگر ـ مجلس و دولت ـ را خنثی نماید.
در همان سالها، موج توقیف فله ای مطبوعات ودستگیری گسترده فعالان ملی مذهبی و عده دیگری از منتقدان، کشور را با یک بحران مواجه کرد. هرگونه تلاش اصلاح طلبان برای بهبود رابطه با آمریکا هم با مخالفت علنی و جدی رهبر جمهوری اسلامی مواجه می شد. در همان سالها، عباسعلی علیزاده، رئیس وقت دادگستری تهران، با صدور بخشنامه ای، سخن گفتن در خصوص رابطه با آمریکا را ممنوع اعلام کرد و به همه روزنامه ها هشدار داد که حق ندارند در مورد مذاکره با آمریکا مطلب بنویسند.
این رفتار جناح نزدیک به رهبری، در شرایطی راه را بر اصلاح طلبان و حامیان عادی سازی روابط با غرب بسته بود که نه تنها تهدید جدی متوجه حاکمیت ایران نمی کردند بلکه نشانه هایی از علاقمندی خود برای نزدیک شدن به دولت ایران را آشکار می نمودند، اما فشارهای قضایی و امنیتی بر فعالان سیاسی، به مراتب بیشتر از سالهای ابتدایی دهه هفتاد بود که سفرای اروپایی، ایران را ترک کرده بودند و دولت کلینتون و کنگره آمریکا، تحریم های بسیار سنگین علیه ایران تصویب و اجرا می کردند.
بدون تعارف باید گفت که تجربیات پانزده سال گذشته، نشان می دهد هرگاه نظام جمهوری اسلامی با تهدید و هشدارهای جدی بین المللی مواجه شده و تهدید کنندگان، بر مواضع خود ایستادگی کرده اند، از شدت فشارها در داخل کاسته شده و حکومت در برابر منتقدان و معترضان داخلی، عقب نشینی کرده است.
اوج این عقب نشینی، به زمستان سال ۷۴ باز می گردد که نه تنها گروهی از اصلاح طلبان همچون بهزاد نبوی ـ بر خلاف چهار سال قبل از آن ـ برای ورود به انتخابات مجلس پنجم تأیید صلاحیت شدند، بلکه چهره های سرشناس از نیروهای ملی مذهبی همچون مرحوم مهندس سحابی هم جواز حضور در رقابت های انتخاباتی را دریافت کردند.
اما رفع نگرانی خارجی و آرام بودن فضای بین المللی نسبت به نظام جمهوری اسلامی، معمولا محدود شدن عرصه فعالیت برای منتقدان ومعترضان را به دنبال داشته است. فشارهای فراموش نشدنی قوه قضائیه بر جنبش دانشجویی در سال های ریاست جمهوری آقای خاتمی و رد صلاحیت بی سابقه نامزدهای نمایندگی مجلس هفتم، تماما در دورانی به وقوع پیوست که به دلیل حضور اصلاح طلبان در حاکمیت، تهدید جدی از جانب دولت های خارجی علیه حاکمیت وجود نداشت.
کسانی که خواهان ارائه تضمین امنیتی به رهبر جمهوری اسلامی هستند و گمان می کنند این تضمین، خطر بروز جنگ را کاهش می دهد باید به این پرسش پاسخ دهند که «برای رفع خطر ناشی از همراهی حکومت جمهوری اسلامی با حکومت های مطرود و سرکوبگر همچون دولت های سودان و سوریه چه تدبیری اندیشیده اند؟» در حال حاضر احتمال درگیر شدن بسیاری از کشورها در مناقشه ای تمام عیار با سوریه، هر روز بیش از قبل افزایش می یابد. ایا اعطای تضمین امنیتی به نظام جمهوری اسلامی در شرایط فعلی، موجب تشجیع نظام به ادامه روش فعلی خود در مواجهه با بحران سوریه نخواهد شد که می تواند در گیر شدن ایران در مناقشه جهانی با سوریه را به دنبال داشته باشد؟
آیا دولت های پرقدرت در جهان، باید به سران نظام جمهوری اسلامی تضمین امنیتی بدهند و تحریم ها را از سر راه بردارند تا بخشی از حاکمیت ایران با پشتوانه قوی تر مالی و بدون نگرانی از مواجهه با هرگونه خطر، دارایی های ملت ایران را صرف بلند پروازی های خطر آفرین در خارج از کشور نمایند؟ آیا باید خیال بخش های قدرتمند داخل نظام را از هرگونه تنبیه و مجازات خارجی آسوده کرد تا بدون هیچگونه نگرانی، معترضان و منتقدان داخلی را تحت فشار قرار دهند؟
تردید ندارم که اگر سیاست گذاران در کشورهای قدرتمند، امروزه پیام شفاف برای سران حکومت ایران می فرستند که «ما را با سرکوب های داخلی شما کاری نیست شما فقط با اسرائیل ما کاری نداشته باشید» مسئولیت بخشی از این «چراغ سبز نشان دادن ها به جمهوری اسلامی» متوجه کسانی است که با تظاهر به آرمانگرایی های ویژه و با بزرگ نمایی غیرواقعی خطر جنگ، توجیه گر رفتار یکجانبه دولت های خارجی شده اند و به آنها برای منطقی نشان دادن «بی عملی و بی تفاوتی نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران» هم زمان با ادعای مبارزه با دیکتاتورها در سوریه و برخی کشورهای دیگر، کمک می کنند.
فراموش نکنیم که اعطای تضمین امنیتی به نظام جمهوری اسلامی به بهانه جلوگیری از ایجاد یک جنگ احتمالی، شرایطی ایجاد می نماید که یکی از نتایج آن، می تواند ملت ایران را در جنگی اقتصادی، سیاسی و نظامی در گیر کند که هدف اولیه یا اعلام شده شروع کنندگان آن، ضربه زدن به ایران نخواهد بود، اما حمایت سیاسی، مالی و نظامی رهبر جمهوری اسلامی از یکی از طرف های درگیر ـ مثلا سوریه ـ بهانه کافی در اختیار طرف های دیگر قرار می دهد تا حکومت ایران را دشمن مستقیم خود تلقی و ضربه زدن به آن را حق خویش بپندارند. آیا در آن زمان می توان، منافع ملت ایران را از سنگرگاه های سران نظام تفکیک و مانع از درگیر شدن ملت ایران در جنگی شد که بی شک اعطای تضمین امنیتی به سران حکومت جمهوری اسلامی در به راه افتادن آن، بی تأثیر نخواهد بود؟
* مجتبی واحدی، سردبیر پیشین روزنامه آفتاب یزد و مشاور مهدی کروبی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران است
- در میان اپوزیسیون ایرانی که نگرانی خود از وقوع جنگ احتمالی را اعلام کرده و می کنند گروه سومی نیز وجود دارد. این گروه معتقدند ماجراجویی ها در داخل حاکمیت جمهوری اسلامی، می تواند بهانه کافی برای جنگ افروزان خارجی ایجاد کند، اما عامل اصلی در وقوع جنگ احتمالی، سوءاستفاده برخی قدرت های جهانی از رفتار غیر مدبرانه سران جمهوری اسلامی است. به موجب این نگاه، سران برخی دولت های غربی، مترصد هستند تا از نمد جنگ افروزی بخشی از حاکمیت ایران، کلاهی برای اقتصاد های پرمشکل خود، فراهم نمایند.
گروه سوم اگرچه موافق اعمال برخی فشارها بر حکومت ایران هستند، اما معتقدند این فشارها نباید به محدوده اقدامات نظامی نزدیک شود و حتی هرگونه تحریم اقتصادی نیز بایستی از لیست فشارهای وارده بر حکومت ایران، حذف شود. این گروه تا کنون به طور مشخص اعلام نکرده اند که گزینه پیشنهادی آنها برای تعامل همراه با فشار بر حکومت ایران چیست؟ مثلا آیا باید اجازه داد حکومت جمهوری اسلامی کماکان از در آمدهای کلان نفتی برخوردار باشد و این در آمد را به جای رفاه آفرینی برای ملت ایران، صرف حمایت از خود کامگانی همچون بشار اسد و یا تقویت لجستیکی برخی گروه ها در کشورهای دیگر نماید که منویات رهبر جمهوری اسلامی را در نقاطی از جهان، پیاده می کنند؟ صاحبان دیدگاه سوم، هنوز به صورت مشخص پاسخی به این پرسش نداده اند که در آمدهای نفتی ناشی از فروش ثروت نسل های فعلی وآینده، بیشتر صرف رفاه مردم و تأمین منافع ملی ایرانیان می شود یا صرف تثبیت قدرت مادام العمر حاکمان فعلی و تقویت هم پیمانان ایشان در نقاط دور و نزدیک جهان؟
تا کنون پیرامون هر یک از سه نظریه فوق، بحث های زیادی صورت گرفته و به نظر می رسد که در آینده نیز طرفداران هریک از این سه نظریه، تلاش خواهند کرد تعداد بیشتری از ایرانیان را با دیدگاه خویش، همراه سازند.
اما اخیرا به «سوژه جنگ» از زاویه دیگری نیز نگریسته می شود و بر اساس همان نگاه، پیشنهادی ارائه شده که تاکنون به صراحت در خصوص آن سخن گفته نمی شد. این نگاه و پیشنهاد اخیرا در مقاله ای که یکی از فعالان سیاسی مقیم آمریکا به نگارش در آورده، مطرح شده است. به موجب این پیشنهاد، بایستی به رهبر جمهوری اسلامی، تضمین امنیتی داده شود تا او بدون نگرانی از تلاش های احتمالی برای سرنگونی حکومت خویش، پای میز مذاکره بنشیند و نهایتا قطعنامه های شورای امنیت و خواسته های قدرت های جهانی در موضوع هسته ای را تا حدودی عملی سازد.
نویسنده مقاله مورد نظر، ظاهرا معتقد است که آسودگی خیال رهبر جمهوری اسلامی، موجب عادی شدن روابط حاکمیت ایران با قدرت های غربی خواهد شد که یکی از دستاوردهای آن، گشایش فضای سیاسی در داخل کشور و تسهیل روند «گذار به دموکراسی» خواهد بود.
البته مشخص نیست رفع نگرانی خارجی رهبر جمهوری اسلامی، چگونه کاهش فشارهای داخلی و تسهیل فعالیت منتقدان و فعالان دموکراسی خواه را موجب خواهد شد؟ نیمه دوم دهه هفتاد ـ نخستین سال های ریاست جمهوری محمد خاتمی ـ هنوز در یادها باقی است. در آن زمان، پرونده هسته ای بر روابط خارجی جمهوری اسلامی سایه نینداخته بود و تهدید علنی خارجی علیه حاکمیت آقای خامنه ای وجود نداشت، همچنین روابط ایران با اروپا در وضعیت نسبتا مناسبی بود و در خصوص آمریکا هم، بیش از آنکه دولتمردان واشنگتن به صورت علنی نسبت به جمهوری اسلامی ابراز دشمنی کنند، آقای خامنه ای بر دشمنی و عدم مذاکره، تأکید داشت.
به عبارت دیگر، در آن سالها تعامل دولت های بزرگ غربی با حاکمیت ایران به گونه ای بود که رفع نگرانی های فعلی رهبر جمهوری اسلامی، حداکثر می تواند شرایط را به همان روزها بازگرداند. اما در همان سالها، قوه قضائیه که مستقیما زیر نظر رهبری فعالیت می کند حداکثر تلاش خود را به کار می گرفت تا فعالیت های داخلی و خارجی اصلاح طلبان در دو قوه دیگر ـ مجلس و دولت ـ را خنثی نماید.
در همان سالها، موج توقیف فله ای مطبوعات ودستگیری گسترده فعالان ملی مذهبی و عده دیگری از منتقدان، کشور را با یک بحران مواجه کرد. هرگونه تلاش اصلاح طلبان برای بهبود رابطه با آمریکا هم با مخالفت علنی و جدی رهبر جمهوری اسلامی مواجه می شد. در همان سالها، عباسعلی علیزاده، رئیس وقت دادگستری تهران، با صدور بخشنامه ای، سخن گفتن در خصوص رابطه با آمریکا را ممنوع اعلام کرد و به همه روزنامه ها هشدار داد که حق ندارند در مورد مذاکره با آمریکا مطلب بنویسند.
این رفتار جناح نزدیک به رهبری، در شرایطی راه را بر اصلاح طلبان و حامیان عادی سازی روابط با غرب بسته بود که نه تنها تهدید جدی متوجه حاکمیت ایران نمی کردند بلکه نشانه هایی از علاقمندی خود برای نزدیک شدن به دولت ایران را آشکار می نمودند، اما فشارهای قضایی و امنیتی بر فعالان سیاسی، به مراتب بیشتر از سالهای ابتدایی دهه هفتاد بود که سفرای اروپایی، ایران را ترک کرده بودند و دولت کلینتون و کنگره آمریکا، تحریم های بسیار سنگین علیه ایران تصویب و اجرا می کردند.
بدون تعارف باید گفت که تجربیات پانزده سال گذشته، نشان می دهد هرگاه نظام جمهوری اسلامی با تهدید و هشدارهای جدی بین المللی مواجه شده و تهدید کنندگان، بر مواضع خود ایستادگی کرده اند، از شدت فشارها در داخل کاسته شده و حکومت در برابر منتقدان و معترضان داخلی، عقب نشینی کرده است.
اوج این عقب نشینی، به زمستان سال ۷۴ باز می گردد که نه تنها گروهی از اصلاح طلبان همچون بهزاد نبوی ـ بر خلاف چهار سال قبل از آن ـ برای ورود به انتخابات مجلس پنجم تأیید صلاحیت شدند، بلکه چهره های سرشناس از نیروهای ملی مذهبی همچون مرحوم مهندس سحابی هم جواز حضور در رقابت های انتخاباتی را دریافت کردند.
اما رفع نگرانی خارجی و آرام بودن فضای بین المللی نسبت به نظام جمهوری اسلامی، معمولا محدود شدن عرصه فعالیت برای منتقدان ومعترضان را به دنبال داشته است. فشارهای فراموش نشدنی قوه قضائیه بر جنبش دانشجویی در سال های ریاست جمهوری آقای خاتمی و رد صلاحیت بی سابقه نامزدهای نمایندگی مجلس هفتم، تماما در دورانی به وقوع پیوست که به دلیل حضور اصلاح طلبان در حاکمیت، تهدید جدی از جانب دولت های خارجی علیه حاکمیت وجود نداشت.
کسانی که خواهان ارائه تضمین امنیتی به رهبر جمهوری اسلامی هستند و گمان می کنند این تضمین، خطر بروز جنگ را کاهش می دهد باید به این پرسش پاسخ دهند که «برای رفع خطر ناشی از همراهی حکومت جمهوری اسلامی با حکومت های مطرود و سرکوبگر همچون دولت های سودان و سوریه چه تدبیری اندیشیده اند؟» در حال حاضر احتمال درگیر شدن بسیاری از کشورها در مناقشه ای تمام عیار با سوریه، هر روز بیش از قبل افزایش می یابد. ایا اعطای تضمین امنیتی به نظام جمهوری اسلامی در شرایط فعلی، موجب تشجیع نظام به ادامه روش فعلی خود در مواجهه با بحران سوریه نخواهد شد که می تواند در گیر شدن ایران در مناقشه جهانی با سوریه را به دنبال داشته باشد؟
آیا دولت های پرقدرت در جهان، باید به سران نظام جمهوری اسلامی تضمین امنیتی بدهند و تحریم ها را از سر راه بردارند تا بخشی از حاکمیت ایران با پشتوانه قوی تر مالی و بدون نگرانی از مواجهه با هرگونه خطر، دارایی های ملت ایران را صرف بلند پروازی های خطر آفرین در خارج از کشور نمایند؟ آیا باید خیال بخش های قدرتمند داخل نظام را از هرگونه تنبیه و مجازات خارجی آسوده کرد تا بدون هیچگونه نگرانی، معترضان و منتقدان داخلی را تحت فشار قرار دهند؟
تردید ندارم که اگر سیاست گذاران در کشورهای قدرتمند، امروزه پیام شفاف برای سران حکومت ایران می فرستند که «ما را با سرکوب های داخلی شما کاری نیست شما فقط با اسرائیل ما کاری نداشته باشید» مسئولیت بخشی از این «چراغ سبز نشان دادن ها به جمهوری اسلامی» متوجه کسانی است که با تظاهر به آرمانگرایی های ویژه و با بزرگ نمایی غیرواقعی خطر جنگ، توجیه گر رفتار یکجانبه دولت های خارجی شده اند و به آنها برای منطقی نشان دادن «بی عملی و بی تفاوتی نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران» هم زمان با ادعای مبارزه با دیکتاتورها در سوریه و برخی کشورهای دیگر، کمک می کنند.
فراموش نکنیم که اعطای تضمین امنیتی به نظام جمهوری اسلامی به بهانه جلوگیری از ایجاد یک جنگ احتمالی، شرایطی ایجاد می نماید که یکی از نتایج آن، می تواند ملت ایران را در جنگی اقتصادی، سیاسی و نظامی در گیر کند که هدف اولیه یا اعلام شده شروع کنندگان آن، ضربه زدن به ایران نخواهد بود، اما حمایت سیاسی، مالی و نظامی رهبر جمهوری اسلامی از یکی از طرف های درگیر ـ مثلا سوریه ـ بهانه کافی در اختیار طرف های دیگر قرار می دهد تا حکومت ایران را دشمن مستقیم خود تلقی و ضربه زدن به آن را حق خویش بپندارند. آیا در آن زمان می توان، منافع ملت ایران را از سنگرگاه های سران نظام تفکیک و مانع از درگیر شدن ملت ایران در جنگی شد که بی شک اعطای تضمین امنیتی به سران حکومت جمهوری اسلامی در به راه افتادن آن، بی تأثیر نخواهد بود؟
* مجتبی واحدی، سردبیر پیشین روزنامه آفتاب یزد و مشاور مهدی کروبی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران است
پس از گذشت ماه ها از توقف مذاکرات بین ایران و کشورهای گروه موسوم به ۱+۵، قرار است دو طرف دور تازه ای از مذاکرات را در استانبول ترکیه برگزار کنند.
این مذاکرات در شرایطی از سر گرفته می شود که فضا تا اندازه ای تحت تاثیر برخی انتظارات و شرایط قرار گرفته است. به عنوان نمونه روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز روز هفتم آوریل با استناد به گفته های شماری از مقامات دولت آمریکا و منابع دیپلماتیک که نامشان را ذکر نکرد، نوشت که آمریکا خواهان تعطیلی سایت هسته ای فردو در نزدیکی شهر قم است و از نظر آمریکا و متحدانش آن سایت در نهایت باید برچیده شود.
نیویورک تایمز تاکید کرد که اولویت نخست کنونی برای غرب خارج کردن اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده به خارج از ایران است؛ چون این نگرانی وجود دارد که فاصله زمانی تبدیل اورانیوم ۲۰ درصدی به ماده قابل استفاده در ساخت بمب اتمی بسیار کمتر از اورانیومی است که بمیزان ٣.٥ درصد غنی شده است.
همزمان با طرح این نکته، ایهود باراک وزیر دفاع اسراییل هم در برنامه جیپیاس در شبکه سیانان آمریکا حاضر شد و تایید کرد که اسراییل هم اولویت مهم و نخست خود را روی خروج اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده و توقف غنی سازی تا این درجه قرار داده است.
این موضع گیری نشان از آن داشت که آمریکا تاحدی موفق شده اسراییلی ها را به همراهی- حداقل ظاهری- و پرهیز از کوبیدن هر روزه به طبل تهدید ترغیب کند، هر چند وزیر دفاع اسرائیل یکبار دیگر تاکید کرد که تصمیمی برای حمله ظرف چند هفته گرفته نشده است، ولی قرار هم نیست که این وضع چند سال ادامه یابد.
احتمالا از همین زاویه زمانی است که نیویورک تایمز نوشت باراک اوباما معتقد است که گفتگوهای پیش رو "آخرین فرصت" برای ایران است تا برای برنامه هسته ای خود و حل بحران ایجاد شده بر سر آن به "راه حلی دیپلماتیک" دست یابد.
برخی ناظران موضع گیری های باراک اوباما را در سایه انتخابات اواخر سال میلادی جاری تحلیل می کنند.
منصور فرهنگ، استاد دانشگاه در آمریکا و نماینده سابق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل به بیبیسی فارسی گفت: "آقای اوباما نمی خواهد از رقبای جمهوریخواهش در کارزار انتخاباتی جاری عقب به نظر برسد که به مراتب در مواضعشان به دولت نتانیاهو در اسراییل نزدیکترند".
با این حال وقتی از آقای فرهنگ پرسیدم که آیا "فرصت آخر" خواندن مذاکرات استانبول را باید تاکتیک انتخاباتی آقای اوباما تلقی کرد؟ گفت که رئیس جمهوری آمریکا واقعا خواهان حل مساله با ایران است و "خواهان جنگ نیست"، همانطور که وی با جنگ کشورش در عراق هم مخالف بود.
آقای اوباما شاید نخواهد در جایگاه برنده جایزه صلح نوبل فرمان جنگ با ایران را صادر کند، ولی این امر مانع از آن نمی شود که آمریکایی ها ضلع دوم سپر دفاع موشکی خود را در منطقه خلیج فارس مستقر کنند تا خاطر کشورهای عربی و اسراییل از احتمال واکنش موشکی ایران در سناریوی برخورد نظامی کمی آسوده تر باشند.
ایران می گوید که این تدابیر راه بجایی نخواهد برد.
علی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران ایران میگوید که هدف از ایجاد سپر دفاع موشکی در خلیج فارس ایجاد امنیت برای اسرائیل است و افزوده که در ایران "تدابیر لازم" برای مقابله این موضوع اندیشیده شدهاست.
اما همه اینها چه شرایطی برای ایران در مذاکرات استانبول ایجاد کرده است؟
محاسبه
افزایش شدید و تصاعدی تحریم ها و مشاهده برخی نتایج تحریم ها هم در ایران و هم در خارج از ایران، به هر دو طرف این امکان را داده که توانایی های خود در مذاکرات را بسنجند.مقامات ایران و بویژه آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی همچنان از بیفایدگی تحریم ها می گویند ولی رهبر ایران از آغاز سال جدید خورشیدی موضع عدم گرایش ایران به سمت ساخت سلاح های هسته ای را مورد تاکید قرار داده و فشارهای آمریکا و غرب بر ایران بر سر این مساله را "بهانه تراشی" خوانده است.
آیت الله خامنه ای این دیدگاه خود را بارها مطرح کرده که آمریکا در صورت مشاهده عقب نشینی ایران از مواضعش در یک حوزه، به سراغ سایر حوزه ها مثل حقوق بشر و امثال آن خواهد رفت.
احتمالا همین دیدگاه است که باعث می شود مسئولان حکومت ایران حرکت به جلو (مانند از سرگیری غنی سازی و توسعه آن در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در مقایسه با کندی و در نهایت توقف آن در زمان محمد خاتمی) و مقاومت و عدم امتیازدهی را راه حل مساله بدانند.
پرسش اینجاست که آیا این محاسبه در نهایت موفق خواهد بود یا آنطور که برخی ناظران بیرونی، مثل الکسی پوشکوف، رئیس کمیته امور بین الملل در مجلس دومای روسیه می گویند، ایران در برخی حوزه ها در حال تکرار اشتباهات صدام حسین رهبر ساقط شده عراق است و "جدی بودن" خطر علیه خود را دست کم می گیرد؟
با این وجود تقریبا تردیدی وجود ندارد که بحران بر سر برنامه هسته ای ایران به نقطه ای استراتژیک و تعیین کننده رسیده است.
واشنگتن و احتمالا متحدانش، آنگونه که روزنامه واشنگتن پست چند روز پیش نوشت، اطمینان دارند که تصمیم ایران برای حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی را بخاطر اشراف اطلاعاتی شان تقریبا بلافاصله متوجه خواهند شد.
اما با توجه به گزارش ها و تحلیل های منتشر شده در رسانه های غربی، این احتمال وجود دارد که تلاش گروه ۱+۵ این باشد که در مذاکرات استانبول زمینه توقف غنی سازی ۲۰ درصدی در ایران را بدست آورند و در مقابل، این امتیاز را به ایران بدهند که یک برنامه صلح آمیز هسته ای مبتنی بر غنی سازی اورانیوم (۳.۵ درصدی) تحت بازرسی آژانس داشته باشد.
اما ممکن است تا رسیدن به آن نقطه، بعضی درخواست های فوری مانند تصویب و اجرای پروتکل های الحاقی به انپیتی و تعهد ایران به اجرای مفاد معاهده بر اساس تفسیر آژانس مطرح شود.
سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران هم گفته است که با پیشنهادهای جدیدی راهی مذاکرات می شود.
علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران، احتمالا در واکنش به مقاله نیویورک تایمز، گفته است که ایران با تعیین شرط قبل از مذاکره مخالف است و ابراز امیدواری کرده که شرایط "برد-برد" ایجاد شود.
این موضع گیری از سوی دیپلماتی که در گذشته نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی هسته ای بوده از آن جهت قابل توجه است که با آرامش در موضعگیری، خواسته تا هم دست مذاکره کنندگان را باز بگذارد و هم از افتادن پیشاپیش مذاکرات به حرف و حدیث های رسانه ای و فضاسازی پرهیز کند.
آقای صالحی در همین راستا گفته است: "موارد مطرح شده تنها موضوعات رسانهای است و ما نمیتوانیم مبنای قضاوت خودمان را مسائل منعکس شده در رسانهها قرار دهیم."
وضعیت برد-برد
با نگاه به گذشته مذاکرات بین طرفین دشوار بتوان گفت این دور از مذاکرات حتما به وضعیت برد-برد خواهد رسید، چون احتمالا وضعیت ایده آل هر یک از دو طرف تقریبا محال است.جمهوری اسلامی ایران بدنبال حفظ ظاهر و آبروی داخلی و خارجی خود است و درخواست های جامعه بین الملل و آمریکا و متحدانش متعدد.
نحوه حرکت ایران بگونه ای نیست که چین و روسیه بتوانند به طور کامل از سیاست های تهران حمایت کنند. این امر با در نظر گرفتن ماهیت و تنوع و گاه تعارض منافع کشورها طبیعی است، اما در نگاه عمقی می توان گفت که هم مسکو و هم پکن به نقطه ای رسیده اند که از ضرورت پرهیز از برخورد نظامی صحبت می کنند تا تکیه بر درستی مواضع ایران.
انتقاد چین و روسیه از مطرح شدن سناریوی برخورد نظامی، نوعی انتقاد ضمنی از سیاست های تهران هم هست که اجازه داده تا حیات و بقای یک کشور در یک قدمی ویرانی قرار گیرد.
از این رو تبیین وضعیت برد-برد حیاتی است.
شاشنک جاشی، پژوهشگر موسسه مطالعات سلطنتی موسوم به RUSI که به وزارت دفاع بریتانیا نزدیک است، در ابن مورد به بیبیسی فارسی می گوید: "غرب در عین حالی که بدنبال توقف غنی سازی ۲۰ درصدی و تعطیلی سایت فردو است، حاضر به پذیرش غنی سازی برای مصارف صلح آمیز توسط ایران است که نوعی مبادله امتیاز است".
"فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران میگوید که زمانی که این کشور به مقدار کافی سوخت ۲۰ درصدی تولید کند، احتمال توقف غنیسازی ۲۰ درصدی وجود دارد"
اما در این باره پرسش هایی وجود دارد. برخی با استناد به اعلام نظرهای مقامات ایران می گویند که تعلل و مانع تراشی هایی توسط تهران صورت می گیرد که نگرانی بابت نظامی بودن برنامه هسته ای آن کشور را تشدید می کند.
به عنوان مثال فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران یکشنبه شب در گفتگو با شبکه جاج جم ضمن غیر منطقی خواندن بحث تعطیلی سایت فردو گفت: "زمانی که ایران به مقدار کافی سوخت ۲۰ درصدی تولید کند" احتمال توقف غنی سازی ۲۰ درصدی وجود دارد.
چنین موضعی می تواند دو گام به پیش و یک گام به عقب تعبیر شود، اما احتمالا نمی تواند باعث اعتماد سازی در جدیت ایران برای مذاکره باشد.
زمانی غرب حاضر به پذیرش فعالیت حتی ۲۰ دستگاه سانتریفیوژ برای کارهای تحقیقاتی در ایران نبود، اما اکنون این احتمال وجود دارد که به پذیرش هزاران سانتریفیوژ برای غنی سازی ٣.٥ درصدی رضایت دهد.
صاحبنظرانی چون ماهان عابدین، مقیم شهر آکسفورد در بریتانیا، معتقدند که این تغییر موضع غرب بخاطر پایداری، تلاش ها و ایجاد زیرساخت ها توسط ایران بود است.
آقای عابدین در مصاحبه با بیبیسی فارسی خاطر نشان می کند که باید به مذاکرات با توجه به نیات و سیاستهای غرب نگاه کرد. وی مثال مذاکرات استانبول در ماه مه ٢٠١٠ را نمونه می آورد که با میانجیگری ترکیه و برزیل انجام شد و به موفقیت بزرگی هم رسید ولی غربی ها به آن نشست بی اعتنایی کردند.
از دید این کارشناس امور بین الملل، جمهوری اسلامی نمی تواند با تعطیلی سایت فردو موافق باشد، چون این کار ضربه زدن به زیرساخت های ایجاد شده است و از طرفی حکومت ایران را در موقعیت دشوار پاسخگویی به افکار عمومی هم قرار خواهد داد.
برخی ناظران و کارشناسان بویژه در غرب با در نظر گرفتن مدل مذاکره آمریکا با کره شمالی به این نکته توجه ویژه ای کرده اند که آمریکا با دادن تضمین امنیتی به ایران ممکن است بتواند تهران را به همکاری بیشتر بر سر برنامه هسته ای اش ترغیب کند. ولی تاکنون طرف ایرانی در مذاکرات بطور صریح چنین درخواستی را مطرح نکرده و گزارش ها هم دال بر بررسی این موضوع در مذاکرات سالهای گذشته نیست.
در جمع بندی کلی می توان گفت نشست استانبول در ٢٦ فروردین می تواند نقطه سرنوشت ساز سیر حرکت امور را مشخص کند.
نکته این نیست که حتما این نشست استانبول باشد که به شکست بن بست می رسد یا نشست بعدی که ایران می گوید قرار است در بغداد برگزار شود. نکته در حساسیت روی موضع ایران است تا مشخص شود که آیا حرف رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه درست است که جمهوری اسلامی ایران را به "صداقت نداشتن" متهم کرد یا اینکه حرف آیت الله خامنه ای واقعی است که ایران فقط بدنبال انرژی صلح آمیز هسته ای است.
برخی مانند مئیر داگان، رییس پیشین سرویس اطلاعاتی اسراییل، موساد، معتقدند که جمهوری اسلامی بقای خود را بر داشتن بمب اتم ترجیح می دهد.
ممکن است مردم ایران هم با این پرسش در ذهن خود مواجه شوند که آیا پذیرفتنی است که حکومت با محاسبه ای غلط، ایران را به سرنوشت عراق مبتلا کند؟
آیا این سوال ایجاد نخواهد شد که وقتی آمریکا و غرب به نقطه ای رسیدند که شعار ایرانیان مبنی بر "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" در پیام باراک اوباما به آیت الله خامنه ایی پذیرفته شد، چرا باید بگونه ای حرکت کرد که سناریوی جنگ و ویرانی تقویت شود؟
آیا این رفتار تداعی کننده بحث همیشه در مورد جنگ با عراق بین مردم و سیاستمداران ایرانی نخواهد بود که عده ای از آنها به عدم پذیرش صلح پس از فتح خرمشهر انتقاد می کنند؟
باید دید سعید جلیلی و تیم همراهش این بار با چه ماموریت و موضعی پا بر خاک استانبول می گذارند و آیت الله خامنه ای آنها را با چه توشه ایی راهی سفری چنین حساس می کند.
دهها تن از نمایندگان نهادهای مدنی بامیان که در راه اندازی اعتراضهای مدنی و سمبولیک مشهورند، با گردهمایی در مقابل ساختمان مجلس نمایندگان افغانستان، علیه آنچه تبعیض در مصارف کمک های بین المللی می خوانند، اعتراض کردند.
این اعتراض با سکوت برگزار شد و معترضان در پایان اعتراض خود یک چراغ نفتی بزرگ را به نمایندگان مجلس دادند.معترضان از نمایندگان مجلس خواستند، این چراغ نفتی را به سفارت آمریکا در کابل، هدیه دهند تا آنها بدانند که ولایت بامیان هنوز برق ندارند و از میلیاردها دلار کمکهای جامعه جهانی در بیش از ده سال گذشته، چیزی نصیب آنها نشده است.
شماری از نمایندگان مجلس سنا و نمایندگان، نیز به رسم حمایت از معترضان به جمع آنها پیوستند.
محمد علم ایزدیار، نایب اول مجلس سنا به معترضان گفت، خواستهای آنان را با مقام های دولت افغانستان و جامعه بین المللی در میان خواهد گذاشت.
معترضان در پایان قطعنامه ای را نیز صادر کردند که در آن به توسعه متوازن در مناطق مختلف، رفع هر نوع تبیض سیاسی و قومی، مشارکت عادلانه در قدرت، تاکید شده است.
معترضان همچنین از دولت افغانستان خواستند، سیاستی را که بعد از ۲۰۱۴ و بعد از خروج نیروهای خارجی از افغانستان در پیش خواهند گرفت، بصورت شفاف برای آحاد مردم افغانستان توضیح دهد.
مدال تقدیر به الاغهای آب رسان
در سالهای گذشته، شهروندان بامیان در اعتراض به عدم توجه دولت به جاده های این ولایت، بخشی از جاده اصلی مرکز ولایت را در یک اعتراض مدنی، کاهگل کردند.شهروندان بامیان همچنین در اعتراض به عدم توجه دولت به آب آشامدنی این ولایت، به الاغ های خود که از آنها برای تامین آب آشامیدنی استفاده می کنند، مدال دادند.
و همچنین چراغ نفتی بزرگی را در اعتراض به بی توجهی دولت به برق این ولایت، ساختند و آن را در چهار راه مرکزی شهر بامیان نصب کردند.
بعد از آن این چهار راه به "چهار راه هریکین" (چراغ نفتی) مسما شده است.
این اقدامات شهروندان بامیان، این ولایت را در به راه اندازی اعتراض های مدنی، آرام و شایسته پر آوازه ساخته است.
روز ملی اعتراض مدنی
در قطعنامه پایانی معترضان بامیان همچنین آمده است که دولت افغانستان روز ۲۲ حمل/ فروردین را به عنوان روز ملی اعتراضهای مدنی در تقویم کشور ثبت کند. ۲۲ حمل روزی است که بامیانی ها با کاهگل کردن جاده مرکز شهر نخستین اعتراض مدنی و سمبولیک خود را آغاز کردند.اعتراضها و تظاهرات در افغانستان بارها، خسارات جدی مالی و در مواردی حتی تلفات جانی را نیز در پی داشته است.
کارشناسان معتقدند که اگر روش های مسالمت آمیز شهروندان بامیانی در راه اندازی اعتراض های مدنی، دنبال شود، هم از تلفات و خسارات ناشی از اعتراض های خشن جلو گیری می شود و هم صدای معترضان خوبتر به گوش دولت و جامعه جهانی می رسد.
ولایت پرآوازه اما فراموش شده
ولایت بامیان در مرکز افغانستان از امن ترین مناطق این کشور در یک دهه گذشته بوده اما دولت به بازسازی این ولایت و اعتراض های مدنی پی هم ساکنان توجهی نکرده است.مجسمه های بزرگ بودا، و طبعیت خوش و آب و هوای بامیان در سالهای قبل از جنگ، این ولایت را به مرکزی برای جذب جهانگردان بدل کرده بود و از این طریق درآمد خوبی را نصیب افغانستان می کرد.
در سالهای جنگ و بویژه بعد از انهدام مجسمه های بزرگ بودا توسط طالبان، حالا صنعت جهانگردی بامیان هم رونق چندانی ندارد.
اگرچه مقام های محلی بامیان و شماری از نهادهای بین المللی از جمله موسسه آقاخان، در چند سال اخیر سعی کرده اند، صنعت جهانگردی بامیان را احیا کنند اما نا امنی راه های منتهی به بامیان توفیق چنین برنامه هایی را به حد اقل رسانده است.
یک روز پس از قطع فروش نفت به اسپانیا، ایران از قطع صادرات نفت خود به آلمان خبر داد
در حالیکه روز گذشته اعلام شده بود که فروش نفت به اسپانیا متوقف شده است، امروز اعلام شد که ایران فروش نفت به آلمان را نیز متوقف کرد. وزیر نفت ایران قبلاً توقف صادرات نفت به یونان را نیز مورد تایید قرار داده بود
در پی تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا، اینک مدتی است که ایران پیش از فرا رسیدن مهلت اعلام شده از جانب کشورهای اروپا در خرید نفت از جمهوری اسلامی، در اقدامی که خود آنرا "پیش دستانه" مینامد، به قطع فروش نفت به کشور های اروپائی اقدام می کند.در حالیکه روز گذشته اعلام شده بود که فروش نفت به اسپانیا متوقف شده است، امروز اعلام شد که ایران فروش نفت به آلمان را نیز متوقف کرد. وزیر نفت ایران قبلاً توقف صادرات نفت به یونان را نیز مورد تایید قرار داده بود.
پرس تی وی، رسانه تصویری خارجی متعلق به جمهوری اسلامی که به زبان انگلیسی برنامه پخش می کند امروز اعلام کرد که قطع فروش نفت به کشورهای اروپائی در راستای مقابله با تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران صورت گرفته است. این رسانه دولتی توضیح نداده است در حالی که اروپا قبلاً خود خرید نفت را از ایران تحریم کرده است، و قرار است در یک فرصت چند ماهه این تحریم را به مرحله اجرا بگذارد،اعلام پیش دستانه قطع فروش نفت چه نوع مقابله با تحریم ها محسوب خواهد شد؟ خبر گزاری فارس در این باره معتقد است که این "پیشدستی" به کشورهای اروپائی فرصت نخواهد داد تا منابع جایگزینی برای نفت ایران بیابند.
با وجود آنکه سعید جلیلی مذاکره کننده اصلی ایران در اجلاس 5+1 تاکید کرده است که ایران با ابتکارات جدید و حسن نیت به این همایش می رود، خبرگزاری فارس با استناد به نظر "تحلیلگران" مدعی شده است که اقدام قطع ناگهانی فروش نفت، "فضای مذاکرات را به نفع ایران تغییر خواهد داد."
سوریه با ارسال نامه ای به کوفی عنان، اعلام کرد که آتش بس از شش صبح فردا برقرار خواهد شد
دولت سوریه رسماً نماینده سازمان ملل را مطمئن کرده است که آتش بس را به مرحله اجرا خواهد گذاشت. نامه وزیر خارجه حق سوریه را در پاسخ گوئی به هر نوع حمله ای پس از آتش بس محفوظ نگاه داشته است.
در حالیکه تنها چند ساعت به زمان برقراری آتش بس متکی بر طرح کوفی عنان باقی مانده است وجامعه بین المللی با بی اعتمادی رژیم سوریه را متهم به کارشکنی و ندیده گرفتن تعهدات می کند، عصر امروز وزیر خارجه سوریه با ارسال نامه ای به کوفی عنان تعهد کرد که از صبح فردا اتش بس شورای امنیت را رعایت خواهد کرد. خبرگزاری رویترز از قول احمد فاوزی سخنگوی کوفی عنان در ژنو نقل کرد که دولت سوریه رسماً نماینده سازمان ملل را مطمئن کرده است که آتش بس را به مرحله اجرا خواهد گذاشت. این نامه حق سوریه را در پاسخ گوئی به هر نوع حمله ای پس از آتش بس محفوظ نگاه داشته است. گفته می شود که در دمشق، یک منبع وزارت دفاع سوریه این خبر را تایید کرده است. در مسکو معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که پس از اعلام تعهد سوریه در پذیرش آتش بس، نیروهای اپوزیسیون نیز باید به عملیات نظامی خود پایان دهند. انتشار این خبر در حالی انجام میگیرد که کوفی عنان با توسل به آخرین امید های خود، امروز در تهران پیش بینی کرد که اگر همه طرفها آتش بس را رعایت کنند، من فکر می کنم که از ساعت شش صبح فردا پنجشنبه دوازده آوریل، ما بتوانیم شاهد بهبود چشمگیر اوضاع در محل باشیم. این تاریخ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد تعیین شده است.سوزان رایس سفیر آمریکا در سازمان ملل که در ماه آوریل ریاست نوبتی شورای امنیت را نیز بعهده دارد، امروز از احتمال یک اقدام هماهنگ که "منطقاً "باید فشار بر سوریه را افزایش دهد صحبت کرد. او از مسکو و پکن خواست که با استفاده از نفوذشان بر رژیم سوریه ، جلوی خشونت ها را بگیرند.
ویلیام هاگ وزیر خارجه انگلستان نیز تهدید کرد که رفتار سرکوبگرانه رهبران سوریه را به دادگاه بین المللی لاهه ارجاع خواهد داد. این در حالی است که الن ژوپه وزیر خارجه فرانسه، هشدار داد که با فرا رسیدن پنجشنبه موعود (فردا)،اقدامات جدیدی را بقصد فشار بر سوریه به مورد اجرا خواهد گذارد.
کوفی عنان امروز در پاسخ به پرسشی درباره نقش عربستان سعودی و قطر در مسلح کردن نیروهای اپوزیسیون سوریه، نظامی کردن بحران سوریه را ویران کننده ارزیابی کرد.
باید یادآوری کرد که بحران سوریه که بیش از یکسال است جامعه بین المللی از برطرف کردنش عاجز مانده است، امروز در واشنگتن در اجلاس هشت کشور بزرگ جهان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
آریا آرام نژاد به یک سال حبس تعزیری محکوم شد
آریا آرام نژاد، خواننده جوان حامی جنبش سبز و از حامیان میرحسین موسوی، به یکسال حبس تعزیری محکوم شد. به گزارش سحام، آرام نژاد در سایت خود نوشت :
“متاسفانه با خبر شدم که دادگاه انقلاب در اقدامی عجیب ، غیر موجه با استناد به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی مجددا من را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد، در حالی که پیش از این تفهیم اتهام و تمامی جلسات دادگاه من با سر فصل اقدام علیه امنیت ملی برگزار شده بود و من تمامی دفاعیات خود را بر پایه همان اتهام انتصابی انجام داده بودم.
متاسفانه در زمان برگزاری دادگاه بارها به من و خانوده ام اعلام شده بود که از گرفتن وکیل خود داری کنیم و پرونده دوم من بسیار سبک بوده و با توجه به اینکه مورد خاصی در آن وجود ندارد احتمال تبرئه در آن بسیار بالاست، همچنین با توجه به جو سنگین بوجود آمده در شهر بابل عملا تلاشهای خانواده من برای متقاعد کردن وکلا برای قبول وکلات هم به سرانجامی نرسید و دستگاه قضایی در خلاء حضور وکیل با تغییر در سر فصل اتهام انتصابی بار دیگر من را به صرف ارائه آثار هنری به زندان محکوم کرد
پیش از این در چند روز گذشته بارها مسئولین قضایی شهرستان در ملاقاتهای مختلف با من ضمن ابراز تاسف از وضعیت بوجود آمده برای من در ماه های اخیر، ابراز میداشتند که جای هنرمند زندان نیست !
امااینک این رفتار دوگانه چگونه توجیه خواهد شد !؟
من به حکم صادره شده بشدت معترض هستم و قطعا از همه ظرفیتهای موجود قانونی برای احقاق حق آزادی ام استفاده خواهم کرد… “
آبان ماه جاری، پنج مامور اداره اطلاعات استان مازندران با ورود به منزل این هنرمند جوان هوادار جنبش سبز در بابل، او را بازداشت کردند. این در حالی است که او در همین روز برای برای پیگیری پرونده خود در مرحله تجدیدنظر، به شهر ساری و دادگاه استان مازندران مراجعه کرده و در زمان هجوم ماموران، تازه از ساری برگشته بود.آریا آرام نژاد دو ماه پیش، از بند انفرادی بازداشتگاه شهید کچوئی اداره اطلاعات ساری به بند انفرادی زندان متی کلای شهرستان بابل منتقل شد.
آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگساز نامآشنای هوادار جنبش سبز است که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانهای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.
آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگساز نامآشنای هوادار جنبش سبز است که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانهای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.
جـــرس:
در جلسه کمیسیون اقتصادی مجلس که به بررسی برداشت شبانه دولت از حساب برخی بانکها اختصاص داشت، این موضوع افشا گردید که "بانک مرکزی به دستور هیئت دولت و با امضای محمدرضا رحیمی پولها را برداشت کرده است."
به گزارش فارس، سیدناصر موسوی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، با اشاره به جلسه کمیسیون متبوعش با معاونین بانک مرکزی اظهار داشت: این جلسه در ارتباط با برداشتهای بانک مرکزی از بانکهای دیگر بود.
وی افزود: یک جلسه دیگر نیز هفته گذشته با محمود بهمنی و معاونین وی داشتیم که گزارش های آنها در آن جلسه کامل نبود و گزارش های تکمیلی به جلسه اخیر موکول شد.
این نماینده مجلس ادامه داد: همچنین قرار بود در جلسه امروز بهمنی یک گزارش مکتوب از این موضوع به رئیس کمیسیون اقتصادی بدهد چراکه طبق آئین نامه داخلی مجلس، رئیس مجلس از رئیس کمیسیون اقتصادی خواسته بود تا موضوع را پیگیری کرده و گزارشی به هیئت رئیسه بدهد که البته این گزارش مکتوب نیز تا کنون ارائه نشده است.
موسوی با بیان اینکه بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی در جلسه مجلس حاضر نشده، گفت: حبیبی، اسلامیپناه و گودرزی مدیر کل امور بینالملل بانک مرکزی به علاوه مدیران عامل و برخی از اعضای هیئت مدیره بانکهای که از حسابهای آنها پول برداشت شده بود و همچنین نماینده مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات در جلسه حاضر بودند.
وی در خصوص سخنان حاضرین در جلسه نیز تصریح کرد: مدیرعامل بانکها که مبالغی از حسابشان برداشت شده بود، این گونه توضیح دادند که ظاهرا یک مرتبه مبالغی از سوی بانک مرکزی از حسابهای این بانکها برداشت شده و حدود نود درصد آن مبالغ به حساب آنها برگشت خورده و دوباره روز ۲۸ اسفند ماه مبالغی از حسابها برداشت شده است.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس افزود: اکنون نیز مقداری از پولهای برخی بانکها به حسابشان واریز شده است اما پولهای برداشت شده بعضی بانکهای دیگر هنوز به آنها داده نشده است.
موسوی با اشاره به گزارش بانک مرکزی گفت: گزارش بانک مرکزی این بود که طبق دستور هیئت دولت و به امضای رحیمی معاون اول رئیس دولت این مبالغ را برداشت کردهاند و همچنین این برداشتها مابهالتفاوت فروش ارز به این بانکها بوده است.
وی همچنین تصریح کرد: بانکها نیز میگویند ارزی که از بانک مرکزی میگیریم، طبق همان مصوبه و بدون کم و کاست باید به مشتری واگذار کنیم.
این نماینده مجلس با اعلام این خبر که مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات تخلف بانک مرکزی را محرز دانستند، گفت: در آخر این جلسه قرار شد حبیبی معاون رئیس بانک مرکزی یک گزارش مکتوبی از این موضوع به رئیس کمیسیون اقتصادی بدهد تا پس از ارائه این گزارش و با آماده شدن گزارش کمیسیون، این گزارش به هیئت رئیسه داده شود.
این نماینده مجلس با اعلام این خبر که مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات تخلف بانک مرکزی را محرز دانستند، گفت: در آخر این جلسه قرار شد حبیبی معاون رئیس بانک مرکزی یک گزارش مکتوبی از این موضوع به رئیس کمیسیون اقتصادی بدهد تا پس از ارائه این گزارش و با آماده شدن گزارش کمیسیون، این گزارش به هیئت رئیسه داده شود.
نامه رحیمی
گفتنی است، طی روزهای گذشته رسانه های خبری گزارش داده بودند که محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی به دلیل آنچه که به برداشت شبانه دولت از حساب بانکها در اجرای ابلاغیه دولت و تصمیم کمیته پنج نفره ارزی مربوط میشود، از این سمت استعفا کرده اما مقامات ارشد دولتی به وی پیغام دادهاند که بماند و کارش را با قدرت ادامه دهد.
به گزارش مهر، در متن اولین مصوبه دولت در برداشت از حساب بانکها که با امضای محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس دولت ابلاغ شده بود، آمده: "بانک مرکزی جمهوری اسلامی موظف است فورا و حداکثر تا پایان وقت ۲۸ اسفندماه ۹۰ بدون نیاز به تشکیل مجمع عمومی بانک و بدون نیاز به امضا یا ابلاغ صورت جلسات قبلی و آتی مجمع عمومی مذکور و بدون نیاز به امضا یا ابلاغ صورتجلسه پنجاه و یکمین اجلاس سالانه مجمع عمومی بانک، نسبت به اجرای این تصویب نامه و انتقال مبالغ یاده شده به خزانه اقدام نماید. مسئولیت هرگونه تاخیر و عدم واریز و زیان ناشی از آن به بودجه عمومی ( تخصیص اعتبارات هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای و غیره) به عهده آن بانک و مسئولین و مدیران ذیربط آن بانک خواهد بود."
همسر رضا شهابی: مادر همسرم با نام رضا بر لب و یاد او از دنیا رفت
در روزهای آغازین فروردین ماه امسال مادر رضا شهابی در حالی دار فانی را وداع گفت که تا آخرین لحظات زندگیش چشم انتظار دیدن فرزند دربندش بود. او با قلبی آکنده از درد و اندوه برای دیدار فرزندش با تکرار این جمله که “رضا نیامد؟” چشم از جهان فرو بست.ربابه رضایی، همسر رضا شهابی با ابراز ناراحتی از این لحظات سخت به جرس می گوید: “خیلی پیگیری و تلاش کردیم که رضا بتواند زمانیکه مادرش در بستر بیماری بود بالای سر او بیاید اما نه تنها بی نتیجه بود، بلکه در روز دوم فروردین ماه هم که مادرش به رحمت خدا پیوست با حضور او در مراسم تشییع جنازه مادرش نیز مخالفت کردند و رضا در تنهایی در سلول خود برای مادرش اشک ریخت، بدون اینکه حتی بتواند بالای سر جنازه عزیزش حاضر شود.”
همسر شهابی به آخرین دیدار مادر و فرزند اشاره می کند و ادامه می دهد: “سال گذشته زمانیکه رضا حالش بد بود و در بیمارستان بستری بود مادرش بالای سر رضا رفت و لحظه خیلی غم انگیزی بود. مادرش مدام فکر می کرد که رضا آزاد می شود و می تواند دوباره او را ببیند و تا آخرین لحظات عمرش چشم به در دوخته بود و مدام اسم رضا را صدا می زد و می گفت که “رضا نیامد؟ می خواهم او را برای آخرین بار ببینم….” در نهایت هم با نام رضا بر لب و یاد او چشمهایش را بست و از دنیا رفت.”
وضعیت دشوار و نامعلوم رضا شهابی پس از بازداشت باعث وارد شدن شوک عصبی به مادر او شد، به گونه ای که ماهها بیمار و روز به روز وضعیت وخیم تری پیدا می کرد و تا آخرین لحظات زندگی خود جز دیدار فرزند اسیر و بیمارش خواسته ای نداشت. تنها خواسته و آرزوی مادر بیماری که با عدم توجه مسئولین بار دیگر تحقق نیافت…
خانم رضایی پیش از این در گفتگو با جرس نسبت به وضعیت وخیم سلامت مادر رضا شهابی و وضعیت اضطراری سلامتی خود او هشدار داده بود و مسئولیت هرگونه سهل انگاری در رسیدگی به خواسته هایش را بر عهده دستگاه قضایی دانسته بود.
گفتنی است، رضا شهابی مرگ مادر خود را در حالی از طریق تلفن آگاه شد که چند روز قبل با نوشتن نامه ای به رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، دادستان تهران و دادسرای اوین خواستار عیادت از مادر بیمارش شده بود.
رضا شهابی راننده شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و معاون مالی سندیکای این شرکت در طول ماهها بازداشت غیر قانونی و به رغم تودیع قرار وثیقه، بارها دست به اعتصاب غذا زد و در چند مورد راهی بیمارستان شد. بارها مسئولین قضایی قول آزادی وی را تا صدور حکم داده بودند، وعده هایی که هیچگاه عملی نشد.
همسر شهابی از عدم توجه مسئولین قضایی به کوچکترین مسائل انسانی گلایه می کند و می افزاید: “برای اینکه همسرم بتواند به مرخصی بیاید پیش قاضی صلواتی رفتیم و مدارک و نامه پیش دادستان بردیم و هر کاری از دستمان بر می آمد کردیم، اما به هیچوجه موافقت نکردند. حتی قبل از عید وعده داده بودند که رضا به مرخصی می آید اما باز به وعده خودشان هم عمل نکردند!”
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برد. در چهارم خرداد ماه در شعبه ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی دادگاهی برای وی تشکیل دادند که در آن رضا شهابی و وکیل او تمامی اتهامات را رد کردند و خواستار اعلام حکم برائت و آزادی فوری رضا شهابی شدند اما تاکنون نه حکمی برای وی صادر گردید و نه او را آزاد کردند.
ربابه رضایی در ادامه به وضعیت پرونده قضایی او می پردازد و بیان می کند: “بعد از ماهها بلاتکیفی دهم اسفند که برایش دادگاه تشکیل دادند هنوز هیچ رایی صادر نکرده اند و او همچنان در بلاتکیفی بسر می برد دیگر نمی دانیم برای دادخواهی به کجا باید برویم؟ وکیلش مدام پیگیری می کند او هم مثل ما دستش به هیچ جا بند نیست. این در حالی است که اصلا تمام اتهاماتی که در دادگاه غیرعلنی برای او مطرح کردند “بی اساس” و “دروغ” بود. البته مثل اتهامات واهی است که به همه زندانیان سیاسی وارد می کنند. من جز اجرای حق هم از مسئولین درخواستی ندارم و این چیز زیادی نیست. خودشان هم می دانند رضا بی گناه است و یک راننده شرکت واحد چه ارتباطی می تواند با بیگانگان داشته باشد؟! تنها جرم همسرم فقط این است که یک فعال کارگری است و هم و غم همنوعان خود را دارد. ”
همسر این فعال کارگری ادامه می دهد: “مشکلات جسمانی اشان هم که روز به روز بیشتر می شود گردن درد و دست دردش شدت پیدا کرده است. از زمانی هم که خبر فوت مادرش را شنیده است از نظر روحی بشدت بهم ریخته و افسرده شده است. در ملاقات بعد از عید که دیدمش خیلی خیلی حالش بد بود و ناراحت بود که نتوانسته مادرش را قبل از فوت ببیند. وضعیت روحی خانواده هم خوب نیست الان فصل امتحانات بچه هاست و نمی توانند تمرکز کنند و به فکر پدرشان هستند. من بار دیگر از مسئولین درخواست می کنم زودتر به وضعیت او رسیدگی کنند و هم ما و هم او را از بلاتکلیفی در بیاورند و تا وضعیت جسمانی اش از این بدتر نشده آزادش کنند. رضا را صحیح و سالم به زندان بردند و بیمار و علیلش کردند، حداقل تا شرایطش از این بدتر نشده و خدای ناکرده اتفاقی برایش نیافتاده آزادش کنند یا بگذارند ما خودمان او را به بیمارستان ببریم و تحت درمان قرار گیرد.”
دیدار استانداران دولت سیدمحمد خاتمی با خانواده سیدمصطفی تاجزاده
تعدادی از استانداران دوران اصلاحات با حضور در منزل سید مصطفی تاجزاده ضمن تبریک سال نو به دل جویی از خانواده او پرداختند.به گزارش نوروز، در این دیدار حاضرین با ذکر خاطراتی، با تقدیر از ویژگی های اخلاقی تاجزاده، تاکید کردند که وی در سخت ترین شرایط و در مسئولیت های سنگین، مناسبات انسانی را مدنظر داشته و هرگز روحیه تکبر و تفرعن نداشته است و این ویژگی های ایشان در میان جمع همکاران زبانزد است. آنان هم چنین برخوردهای غیرقانونی و غیراخلاقی و غیرانسانی با رئیس ستاد انتخابات دوره اصلاحات را صرفا به دلیل انتقادهای مشفقانه اش تقبیح کردند و برای سلامت او و صبوری هرچه بیشتر خانواده اش دعا کردند.
پیش از این نیز خانم فاطمه کروبی به دیدار همسر و فرزند این زندانی سیاسی رفته بود و ضمن شرح وضعیت آقای کروبی و تأکید بر استقامت و استحکام رأی و عقیده ایشان، آزادی همه اسرای سبز را آرزو کرده بود.
در این دیدار که هم زمان با یک سال و هفت ماهه شدن قرنطینه و انفرادی نوبه ای مشاور خاتمی و یک سال و چهار ماهه شدن روزه های اعتراضی این آزاده دربند، انجام شد، همسر تاجزاده نسبت به بی توجهی های صورت گرفته نسبت به سلامت همسرش اظهار تأسف کرد و گفت علیرغم این که پزشک قانونی هم درخواست پزشک معالج تاجزاده را برای انجام ام آر آی ناحیه گردن تأیید کرده هنوز هیچ گونه اقدامی انجام نشده است.
لازم به ذکر است در انتقال کوتاه مدت این زندانی سیاسی به خارج از زندان به صورت تحت الحفظ در شب عید، فقط امکان درمان بخش کوچکی از مشکلات پزشکی او فراهم شد و در حال حاضر وی علاوه بر مشکل پوستی و نیاز به درمان لثه و مشکل آرتروز گردن، نیاز به معاینه تخصصی چشم نیز دارد.
پس از ۵ سال ممانعت، درخواست برگزاری مجوز راهپیمایی روز کارگر هفته آینده ارائه میشود
عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران اعلام کرد: درخواست مجوز برگزاری راهپیمایی روز کارگر را هفته آینده به وزارت کشور ارائه میکنیم.علی دهقانکیا در گفتگو با ایلنا با انتقاد از عدم برگزاری مجوز راهپیمایی طی پنج سال گذشته در روز جهانی کارگر تصریح کرد: ۱۱ اردیبهشت یک روز جهانی برای کارگران به شمار میرود که طبق قانون اساسی کارگران میتوانند در این روز خواسته های صنفی خود را به گوش مسئولین برسانند. اما دولت به مدت هفت سال است که براساس دلایل سیاسی از برگزاری تجمع در این روز خودداری میکند.
این فعال کارگری با بیان این که کارگران در دوران اصلاحات می توانستند هر ساله با برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر خواستههای صنفی خود را مطرح کنند تصریح کرد: بعد از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی، کارگران مجوز قانونی برگزاری یک تجمع را هم نداشتند.
دهقان کیا تصریح کرد: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی دولت باید اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد در غیر این صورت بر خلاف موازین قانون اساسی عمل خواهد کرد.
عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در صورتی که دولت اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد کارگران مشکلات ایجاد شده در پی اجرای قانون هدفنمدی یارانهها را یکصدا به گوش مسئولین خواهند رساند.
خواسته های صنفی کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت
بدنبال اعلام مخالفت دولت با برگزاری راه پیمایی روز کارگر طی سالهای گذشته، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور گفت: سال حمایت از کار و تولید ملی با مجوز برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر معنا مییابد.
فتحاله بیات در گفتگو با ایلنا برگزاری تجمعات کارگری را در روز جهانی کارگر را از خواستههای صنفی کارگران اعلام کرد و گفت: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی کارگران حق دارند در این روز با برگزاری تجمع خواستههای صنفی خود را اعلام کنند.
او با انتقاد از ممانعت دولت در روند برگزاری راهپیمایی روز جهانی کارگر طی سالهای گذشته، تصریح کرد: کارگران در دوران دولت اصلاحات در روز جهانی کارگر هر سال نسبت به برگزاری راهپیمایی اقدام می کردند و با توجه به جلوگیری دولتهای نهم و دهم از برگزاری راهپیمایی و حتی تجمع در این روز، ما کارگران از دولت خواستاریم تا در جهت هدفگذاری حمایت از کار در سال جاری مجوز برگزاری تجمع و راهپیمایی را در روز جهانی کارگر صادر کند.
رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که دولت به نیازها و درخواست های کارگران پاسخی نمیدهد تصریح کرد: کارگران هر ساله در روز ۱۱ اردیبهشت می توانند خواسته های صنفی خود را مطرح کنند اما دولت چهار سال است که مجوز برگزاری راهپیمایی را در روز جهانی کارگر به کارگران نمی دهد.
دولت سوریه: از صبح روز پنجشنبه آتش بس را اجرا می کنیم
احمد فوزی، سخنگوی کوفی عنان،نماينده ويژه سازمان ملل متحد و اتحاديه عرب در امور سوريه می گويد دولت سوريه به آقای عنان گفته است کليه عمليات نظامی خود را از صبح پنجشنبه متوقف خواهد کرد، ولی حق پاسخ دادن به حملات احتمالی را برای خود محفوظ میداند.
احمدفوزی همچنين گفته است: وزارت خارجه سوريه در نامه ای اعلام کرده که ساعت ۶ صبح روز پنجشنبه کليه عمليات نظامی خود را در سراسر سوريه متوقف خواهد کرد.
دولت سوريه همچنين گفته است: حکومت سوريه حق پاسخ دادن به حملات «گروه های تروريستی عليه شهروندان، نيروهای دولتی و اموال عمومی و خصوصی» را برای خود محفوظ میداند.
با اين حال، کوفی عنان اعلام کرده است که برای اجرای طرح صلح شش ماده ای به همکاری با حکومت سوريه و مخالفان ادامه خواهد داد.
در همين زمينه، معاون وزير خارجه روسيه نيز گفته است، در خواست دولت سوريه برای توقف عمليات به معنی اين است که مخالفان نيز می بايست به آتش بس احترام بگذارند.
گنادی گاتيلوف، معاون وزير خارجه روسيه گفته است:«دولت سوريه اعلام کرده که از ۶ صبح روز ۱۲ آوريل آتش بس می کند. اکنون (مسئوليت) بر عهده مخالفان مسلح است. اين شروط طرح صلح کوفی عنان است.»
کوفی عنان که شامگاه سه شنبه پس از سفر به ترکيه وارد ايران شده بود، روز چهارشنبه در کنفرانس خبری مشترک با علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، اعلام کرد که با ايران بر سر يافتن راه حل مسالمتآميز برای بحران سوريه به توافق رسيده است.
آقای عنان همچنين گفته است: «هرگونه نظامی کردن اين مناقشه میتواند فاجعه آميز باشد...اينجا منطقهای است که شاهد بحرانها و شوکهای زيادی بوده و ديگر قادر نيست شوک ديگری را تحمل کند.»
وی با تأکيد بر اينکه بر پايه طرح صلح سازمان ملل و اتحاديه عرب آتش بس در سوريه از ساعت شش صبح روز پنجشنبه آغاز میشود، گفت: «دولت سوريه خواستههای خود را در اين زمينه اعلام کرده که نيروهای مخالف بايد حملات را متوقف کنند و ما با آنها در تماس بوديم و پاسخ مثبت آنها را دريافت کرديم. البته به هر حال بايد تضمينی داده شود که هم دولت و هم طرفهای درگير آتشبس را رعايت کرده و به آن احترام بگذارند.»
رادیو فردا
هرانا؛ آزادی بهنام شیخی و داوود شیری دو تن از فعالین مدنی
خبرگزاری هرانا - بهنام شیخی و داوود شیری، دو تن از فعالین مدنی که در ادارهی اطلاعات اردبیل و تبریز بازداشت بودند، آزاد شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، بهنام شیخی که در روز دوشنبه ۱۴ فروردین ماه سال جاری در هنگام بازگشت از تبریز از طرف نیروهای امنیتی دستگیر و به بازداشتگاه ادارهی اطلاعات اردبیل منتقل شده بود، پس از تحمل ۹ روز حبس، عصر روز سه شنبه ۲۲ فروردین ماه ۹۱ آزاد گردید.
هم چنین داود شیری نیز ۱۲ فروردین ماه دستگیر شده بود بعد از تحمل ۶ روز حبس در ادارهی اطلاعات تبریز در روز ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ با قید وثیقه و به صورت موقت آزاد شده است.
هم چنین داود شیری نیز ۱۲ فروردین ماه دستگیر شده بود بعد از تحمل ۶ روز حبس در ادارهی اطلاعات تبریز در روز ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ با قید وثیقه و به صورت موقت آزاد شده است.
هرانا؛ الهه معروضی، از فعالین فرهنگی مشهد آزاد شد
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دکتر الهه معروضی، یکی از چهار فعال فرهنگی مشهد که ۲۳ اسفند ماه سال ۹۰ توسط مامورین اطلاعات مشهد بازداشت شده بود، آزاد شد.
ماموران امنیتی پس از بازداشت، به منزل خانم معروضی نیز مراجعه کرده بودند و ضمن تفتیش آن محل، تعدادی از وسایل شخصی نامبرده را نیز ضبط کردند.
گفتنی ست که آقایان فرزین، اکبرزاده و آریانیا همچنان در بازداشت سازمان اطلاعات مشهد هستند.
مرگ چهار نفر از كاركنان شركت گاز شهرستان ایجرود
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که چهار نفر از كاركنان شركت گاز شهرستان ایجرود واقع در استان زنجان، بر اثر گازگرفتگی جان باختند.
به گزارش ایرنا، جعفر كردلو، فرمانده انتظامی شهرستان ایجرود با اعلام این خبر گفت: كاركنان شركت گاز به منظور ترمیم نشتی گاز به حوالی روستای "اغول بیك اولیاء" در شهرستان ایجرود اعزام شده بودند كه با این حادثه مواجه شدند."
جعفر كردلو افزود: "مأموران آگاهی و كلانتری ۱۱ زرین آباد از طریق فوریت های پلیسی از مرگ چهار نفر در اثر نشتی گاز در نزدیكی این روستا مطلع و بلافاصله جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند."
وی اظهار كرد: "در بررسی اولیه مشخص شد كه چهار نفر از كاركنان شركت گاز جهت بررسی نشتی گاز از چاله فلكه اعزام شده بودند و هر چهار نفر به ترتیب برای بستن شیر فلكه بزرگ انتقال گاز وارد حوضچه شده و در اثر گاز گرفتگی بیهوش و متأسفانه جانشان را از دست دادند."
به گفتهی كردلو، در این خصوص پرونده حادثه مربوطه تشكیل و موضوع تحت رسیدگی قرار گرفته است.
به گزارش ایرنا، جعفر كردلو، فرمانده انتظامی شهرستان ایجرود با اعلام این خبر گفت: كاركنان شركت گاز به منظور ترمیم نشتی گاز به حوالی روستای "اغول بیك اولیاء" در شهرستان ایجرود اعزام شده بودند كه با این حادثه مواجه شدند."
جعفر كردلو افزود: "مأموران آگاهی و كلانتری ۱۱ زرین آباد از طریق فوریت های پلیسی از مرگ چهار نفر در اثر نشتی گاز در نزدیكی این روستا مطلع و بلافاصله جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند."
وی اظهار كرد: "در بررسی اولیه مشخص شد كه چهار نفر از كاركنان شركت گاز جهت بررسی نشتی گاز از چاله فلكه اعزام شده بودند و هر چهار نفر به ترتیب برای بستن شیر فلكه بزرگ انتقال گاز وارد حوضچه شده و در اثر گاز گرفتگی بیهوش و متأسفانه جانشان را از دست دادند."
به گفتهی كردلو، در این خصوص پرونده حادثه مربوطه تشكیل و موضوع تحت رسیدگی قرار گرفته است.
محکومیت مدیر مسئول روزنامهی "ملت ما" به حبس، شلاق و جریمهی نقدی
خبرگزاری هرانا - مدیرمسئول روزنامهی "ملت ما" پس از محاکمه در دادگاه مطبوعات به حبس، شلاق و جریمهی نقدی محکوم شد.
به گزارش ایلنا، جلسه محاکمهی مدیر مسئول روزنامهی "ملت ما" ۲۱ اسفند سال گذشته در شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مجید باقری و با حضور اعضای هئیت منصفه برگزار شد.
در این جلسه نمایندهی دادستان با قرائت کیفرخواست اتهامات مدیر مسئول "ملت ما" را نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و افترا اعلام کرد. در ادامه نیز مدیر مسئول روزنامهی "ملت ما" و وکیل مدافعش به دفاع از اتهامات پرداختند.
اعضای هیات منصفهی مطبوعات استان تهران پس از جلسه دادگاه وارد شور شده و به اتفاق آرا متهم را مجرم دانسته و او را مستحق تخفیف تشخیص ندادند.
سپس قضات شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان تهران مدیر مسئول این روزنامه را به شش ماه حبس، ۵۰ ضربه شلاق و یک میلیون تومان جریمهی نقدی محکوم کردند که این حکم به مدت سه سال به حالت تعلیقی است.
سپس قضات شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان تهران مدیر مسئول این روزنامه را به شش ماه حبس، ۵۰ ضربه شلاق و یک میلیون تومان جریمهی نقدی محکوم کردند که این حکم به مدت سه سال به حالت تعلیقی است.
گفتنی ست که این رای قطعی نیست و تا بیست روز پس از ابلاغ قابلیت اعتراض دارد.
سه زندانی در شهرکرد اعدام شدند
خبرگزاری هرانا: سحرگاه دیروز (سه شنبه) حکم اعدام سه زندانی که در رابطه با دو پرونده جداگانه به اعدام محکوم شده بودند در زندان مرکزی شهرکرد اجرا شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل ازسید محمد موسوی معاون دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شهرکرد در پرونده نخست یک زندانی به اتهام حمل ۴۰۰ گرم کراک، ۲۲ گرم شیشه و ۱۴ گرم حشیش هجدهم خرداد دستگیر و پس از طی مراحل قانونی و رد تقاضای عفو حکم وی قطعی شد.
سید محمد موسوی افزود: با اشاره به اینکه این مجرم اقرار به فروش یک کیلوگرم هروئین هم داشته، با استناد به اعتراف خود وی، این جرم هم به وی منتصب است.موسوی گفت: در پرونده دوم به جرم ۲ نفر رسیدگی شد؛ که جرم یکی از آنها مشارکت در نگهداری سه کیلو و ۱۰۲ گرم هروئین، کراک و شیشه و دیگری نیز به جرم مشارکت در نگهداری ۲ کیلو و ۷۸۳ گرم هروئین، کراک و شیشه دهم بهمن ماه ۸۹ دستگیر شدند.
هویت هیچیک از سه زندانی اعدام شده در این گزارش اعلام نشده است.