«ای مصدق هزار مردی تو»*
پرویز داورپناه
«ای مصدق هزار مردی تو»*
٣٣ سال پیش،حضور میلیونها نفر در احمد آباد در ١٤ اسفند ماه ١٣۵٧، سالروز درگذشت دکتر مصدق نشانه سپاسگزاری ملتی از بزرگترین رهبر سیاسی تاریخ معاصر ایران بود که مردم نتوانسته بودند در سالیان دراز سلطنت محمد رضا شاه چنین بزرگداشتی را که شایسته رهبر محبوبشان باشد از او به عمل آورند.
اجتماع میلیونی مردم تهران بر مزار مصدق در آن روز تاریخی، اولین نمونه مقاومت و نشانه تسخیر ناپذیری ملیون ایران بود.
سیاست مصدق بر اساس دو محور اصلی دفاع از استقلال ایران و کوشش برای دموکراسی و آزادی در ایران بود. دفاع از استقلال کشور، در ایران قرن بیستم جز از طریق مبارزه با استعمار و امپریالیسم امکان پذیر نبود و مصدق در سراسر زندگی، مبارزه با استعمار و امپریالیسم را در کلیه وجوه خود وجهه همت قرار داد. کوشش برای استقرار دموکراسی در ایران جز از طریق مبارزه با استبداد و خودکامگی و اختناق امکان پذیر نبود و مصدق در سراسر زندگی لحظه ای از مبارزه برای دموکراسی و دفاع ار آزادی فارغ ننشست.
اقدامات و اعمال دکتر مصدق و حکومت ملی ایران برای طرد نفوذ استعمار کهنسال و انعکاس افکار و اهداف نهضت ملی ایران در سطح بین المللی و کشورهای مختلف جهان و راه و روش حکومت ملی دکتر مصدق در داخل کشور و برخورد او با مسائل و پیش آمدهای جهانی و داخلی بازتاب وسیعی در همه محافل اجتماعی و سیاسی کلیه کشورها ، اعم از کشورهای پیشرفته و مقتدر و کشورهای تحت سیطره استعمار برجای گذاشت.
در دوره چهاردهم به همت دکتر مصدق لایحه ای از تصویب مجلس گذشت که طی آن دادن هر گونه امتیاز نفت به بیگانگان ممنوع شد. در این طرح دولت مکلف به استیفای حقوق پایمال شده ملت ایران از نفت جنوب گردید. دکتر مصدق در جلسه علنی ٢٢ اسفند ماه ١٣٢٩مجلس شورایملی در این باره گفت: "وقتی که کافتارادزه از طرف دولت شوروی برای امتیاز نفت شمال به ایران آمد، فرصتی به دست من داد که از مضار و معایب آن ورق پاره در مجلس حرف بزنم و معایب و مضار گفته شده را علت طرح پیشنهادی خود راجع به تحریم دادن امتیاز نفت قرار دهم. نظر من در تمام دوره چهاردهم پیروی از سیاست موازنه منفی بود، در صورتیکه نظر نمایندگان حزب توده در مجلس این بود که موازنه وقتی برقرار می شود که همسایه شمالی هم در شمال از حقوق و مزایای شرکت نفت یعنی دولت انگلیس در جنوب بهره مند شود و حال آن که معقول نیست پیکر بی دو دست بتواند مقدرات خود را اداره کند و هر کس خواهان تعالی و ترقی و مقید به حفظ استقلال ایران است، باید سعی کند که دست بریده هر چه زود تر به جای خود گذاشته شود تا ملت ایران بتواند در مقابل دول بزرگ از حقوق خود دفاع کند."
دکتر مصدق در روز چهارده اسفند ماه ۱۳۲۹چنین گفت:
"ملت ایران بدانید و آگاه باشید که جبهه ملی تصمیم به ملی کردن صنعت نفت را با رعایت حزم و احتیاط و با مطالعات لازم اتخاذ کرده است."
بالاخره در تاریخ ٢٩ اسفند ماه ۱۳۲۹زیر فشار افکار عمومی و مبارزات سرسختانه میهن پرستان ایران ماده واحده ملی شدن نفت به تصویب رسید.
" بنام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی، ما امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می نمائیم که صنعت نفت در سراسر کشور بدون استثناء، ملی اعلام شود. یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره برداری در دست دولت ایران قرار گیرد."
(دکتر محمد مصدق ـ دکتر سید علی شایگان ـ دکتر مظفر بقائی ـ ابوالحسن حائری زاده ـ الهیار صالح ـ سید حسین مکی ـ محمود نریمان ـ عبدالقدیر آزاد ـ میر سید علی بهبهانی ـ عبدالرحمن فرامرزی ـ محمد علی کشاورز صدر ـ عباس اسلامی .)
بدنبال آن دکتر مصدق در مصاحبه با مخبرین خارجی گفت:
"جبهه ملی که خود را نماینده تمایلات و افکار اصلاح طلبانه و استقلال خواهانه ملت ایران میداند با تصمیم قاطع برای ملی کردن نفت در سراسر کشور ایران شروع به اقدام کرد و با تکیه به احساسات و افکار عمومی ملت ایران و جلب توجه مطبوعات و افراد موثر و مفید خارج از مجلس موفق شد که این تصمیم را بصورت قانون از تصویب مجلس شورایملی بگذراند."
از نظر مصدق تامین استقلال کشور و رفع کامل نفوذ بیگانگان از هر مصلحت و سود آنی دیگری برتر و حیاتی تر بود. مصدق در مصاحبه ی مطبوعاتی خود در تاریخ سوم خرداد ١٣٣٠ با مخبرین جراید خارجی میگوید:
از نظر مصدق تامین استقلال کشور و رفع کامل نفوذ بیگانگان از هر مصلحت و سود آنی دیگری برتر و حیاتی تر بود. مصدق در مصاحبه ی مطبوعاتی خود در تاریخ سوم خرداد ١٣٣٠ با مخبرین جراید خارجی میگوید:
"به این دلایل است که به عقیده ملیون ایران، اولین قدم در راه اصلاحات مملکت رفع شر عمال شرکت سابق نفت است که ملتی را فدای مطامع خود کرده اند ... باید به ملل آزاد جهان اعلام کنید که آخرین سعی ملت ایران برای نجات خود و شرق میانه همین اقدام ملی یعنی مبارزه با مداخلات بیگانه که بزرگترین آن شرکت سابق نفت است، می باشد و ملت ایران برای تسلط بر اوضاع سیاسی و اقتصادی خود ناچار است تا آخرین نفس برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت یعنی قطع ایادی بیگانگان از ثروت ملی و استقلال سیاسی خود مبارزه کند."
دکتر مصدق در مجلس شورایملی در تشریح قانون ملی شدن صنعت نفت چنین گفت:
" در پیشنهاد ملی شدن نفت در سراسر ایران نمایندگان جبهه ملی به جنبه سیاسی آن بیش از جنبه مالی اهمیت داده اند و علت این بوده است که به علم الیقین تمام ملت ایران و بخصوص نمایندگان محترم مجلس و کمیسیون نفت می دانند که سرچشمه ی تمام بدبختی های این ملت ستمدیده، همان وجود شرکت نفت است و بس و شاهد گویای آن وقایع و اتفاقات، بدبختی های پنجاه ساله اخیرملت ایران و بخصوص وقایع دو ساله اخیر این کشور و قتل ها و سوء قصدهای متعدد می باشد.
شرکت نفت با این تشبثات می خواهد همه مقامات را مرعوب خود نموده و فاسد کند و تقاضاهایی که داشته و دارد، انجام گردد. بدیهی است که امید ترقی کشور و بهبودی در وضع زندگانی اجتماعی ملتی که هیات حاکمه آن فاسد باشد، جز آرزوی خام و امیدواری تشنگان به سراب چیز دیگری نخواهد بود. برای اینکه ما خود را از این وضعیت وخیم خلاص کنیم و برای اینکه دنیا بداند که هیچ دولتی حق نخواهد داشت و نخواهد توانست از معادن نفت ایران کوچکترین استفاده نامشروع بکند، ما باید صنعت نفت را در سراسر مملکت ملی اعلام کنیم."
دکتر مصدق نه تنها در اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت پیروز شد بلکه کلیه توطئه ها و دسائس سیاسی و اقتصادی دشمن را چه در داخل کشور و چه در مجامع بین المللی نقش بر آب کرد و پس از خلع ید از انگلستان و مبارزه برای قطع ایادی این استعمار کهنه کار با تمام قوا در برابر یورش امپریالیسم تازه نفس آمریکا به مقاومت پرداخت و اجازه نداد که آمریکائیان پا بر جای امپریالیسم انگلستان بگذارند و تسلط یک امپریالیسم، جایگزین قدرت و نفوذ امپریالیسم دیگر گردد.
در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۳۰دکتر مصدق پیامی برای ملت ایران فرستاد که خلاصه آن چنین است: "هموطنان عزیز، در تاریخ ملت ها روزهای درخشان و پر مسئولیت و افتخار و موفقیت کمتر پیدا می شود. ایام عادی و گذران برای همه ملل یکسان است ولی آن ملتی که خوب و شرافتمندانه وظیفه اش را در برابر وطن، پرچم و تاریخ مملکت ادا کند، بیشتر از دیگران قدرت اخلاقی و عظمت روحی از خود نشان داده است. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان می توانید صفحه جدید و مقدسی در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از پنجاه سال که از استقلال و آزادی سیاسی ما نامی بیش نمانده بود، دوره نوینی را در برابر نسل معاصر و نسل آینده بوجود بیاورید.
رشد و نبوغ سیاسی شما می تواند امروز را مبداء تحول و نهضت اصلاحی آینده قرار دهد... من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم راهی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی مطابقت دارد...آوازه همت و عزم خلل ناپذیر شما در گسستن زنجیرهای استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده و خواهد رسید...من افتخار خدمت گزارش مردم را بالاترین و پرقیمت ترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدانم به غیر از اطاعت و امتثال فرمان هموطنان محبوب، هدفی دیگر ندارم."
و بدنبال آن به پیشنهاد هیات مدیره موقت شرکت نفت ایران، تصویب شد که:
"نظر به این که روز ۲۹ اسفند ماه ۱۳۲۹با تصویب قانون ملی شدن نفت در شانزدهمین دوره مجلس شورایملی صفحه نوینی در تاریخ افتخارات کشور باستانی ایران باز شده و یاد آور رشد ملی و عظمت روح ایرانی و نمودار علاقمندی تمام افراد ملت به حفظ استقلال کشور می باشد ، از این ببعد روز بیست ونه اسفند که دوران جدیدی را نوید میدهد به افتخار ملت ایران بعنوان جشن ملی تلقی و تعطیل عمومی اعلام میگردد. نخست وزیر دکتر محمد مصدق"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* این مطلع شعر استاد بدیع الزمان فروزانفر درباره ی دکتر مصدق است:
ای مصدق هزار مردی تو / با دد و دیو در نبردی تو
ای مصدق تو را ثنا خوانم / گر چه برهم زن سِنا دانم
* این مطلع شعر استاد بدیع الزمان فروزانفر درباره ی دکتر مصدق است:
ای مصدق هزار مردی تو / با دد و دیو در نبردی تو
ای مصدق تو را ثنا خوانم / گر چه برهم زن سِنا دانم
از زندان کارون تا کشور ایران
ضیا نبوی*
نسبت به چند تن که در زندگی امکان تحسین کردن را برای من فراهم کرده اند بالاترین احساس سپاسگزاری دارم.
«آلبر کامو/یادداشت ها»
«آلبر کامو/یادداشت ها»
١- اتفاقات جالبی توی زندان کارون افتاده که حیفم اومد چیزی در موردش ننویسم.البته طبق معمول شرح این اتفاقات با تفسیر های شخصی وموهومات ذهنی من هم همراه شده که احتمالا هر مخاطب صاحب خردی رو آزار میده ومأیوس میکنه اما خب کاریش نمیشه کرد!آخه نوشتن از معدود کارهای با معنا وجالبیه که آدم میتونه توی زندان انجام بده وگرنه خب آدم وقتی آزاده اینقدر گزینه های متفاوت براش متصور هست که نوشتن رو زیاد جدی نگیره!انصافاٌ گاهی از این میترسم که روزی آزاد بشم ولی این عادت بد نوشتن من رو رها نکرده باشه!
٢- من اردیبهشت ماه سال جاری نامه ای اززندان کارون نوشتم ودر اون نامه به شرایط وحشتناک اون زندان اشاره کردم. سه ماه پس از نگارش اون نامه ودر حالیکه این بار در زندان کلینیک اهواز بسر میبردم دوباره نامه ای نوشتم ودراون از شرایط مناسب اون زندان وبخصوص مدیریت موفق اش گفتم. از قضا امروز در حالی این مطلب رو مینویسم که دوباره در زندان کارون هستم اما بااین تفاوت که ریاست زندان کارون از دو ماه پیش تغییر کرده و جای خودش رو به رئیس پیشین زندان کلینیک آقای منشداوی داده ..وضعیت جدید از اون جهت جالبه که یک مدیر لایق وشایسته ،مدیریت زندانی رو بعهده گرفته که به معنای دقیق کلمه یه ویرانه است وهمین نکته من وبسیاری از زندانیان رو با این پرسش مواجه کرده که آیا مدیریت جدید میتونه این وضعیت رو تغییر بده؟آیا قدرت اراده ی این انسان به این ساختار کج وکوله خواهد چربید وآیا این خرابه روی آباد شدن رو خواهد دید؟!
٣- امروز در حالیکه دو ماه بیشتر از آغاز کار مدیریت جدید نمیگذره، میشه تغییرات جالب وقابل توجهی رو در زندان کارون دید. برای مثال تراکم جمعیت زندان کمتر شده وریاست زندان بواسطه ی تعاملی که با مسئولین قضایی برقرار کرده تونسته آمار زندانی ها رو کاهش بده... دیگه در مورد کتاب وروزنامه اون سخت گیری های بی مورد گذشته وجود نداره وحد اقل اینکه سخت گیری ها خیلی کمتر شده..کیفیت غذای زندان بهتر شده ودیگه توی غذا گوشت هم پیدا میشه وگاهی هم بعنوان دسر میوه میخوریم! دیگه بهداری زندان شبیه بقّالی نیست که پزشک پشت پنجره ی دارو خانه بایسته وبه هر مریض سه تا حبّه قرص بده،بلکه زندانی می بایست ویزیت بشه ونسخه دریافت کنه وخب معلومه که اینطوری احساس مسئولیت پزشک بیشتر میشه..در حالیکه قبلاً شنیدن خبر مرگ زندانی برام عادی شده بود اما دیگه دو ماهی هست که چنین خبری نشنیدم...
بند انفرادی زندان که قبلا دقیقاًشبیه توالت بود تعمیر وبازسازی شده وبدل به جای قابل تحمّلی شده، برخورد کارمندها بطرز حیرت انگیزی محترمانه شده طوریکه گاهی شخصیت انسانی زندانی رو ذوق زده میکنه! در کل اتفاقات مثبت زیادی توی زندان افتاده که حداقل برای خودم راضی کننده است اگرچه این به معنای رضایت همه ی زندانی ها نیست! آخه دیگه زندانی نمی تونه تا هر موقع که دلش می خوادبخوابه بلکه باید ساعت 9 صبح بیدار باشه ویک ساعت توی هواخوری قدم بزنه یا وقت بگذرونه... دیگه مواد مخدر اینقدر توی زندان فراوون نیست که هر وقت زندانی اراده کنه تهیه اش کنه ومصرف اش کنه بلکه مواد یا پیدا نمیشه یا اینقدر گرون شده که اکثر متقاضی ها رو پشیمون میکنه... دیگه اگه زندانی دعوا کنه یا شرارتی ازش سر بزنه ، سرو ته قضیه با دوتا پس گردنی یا دست بند شدن به هم نمی آد بلکه زندانی صاحب پرونده ی انضباطی میشه و گاهی هم کارش به دادگاه میکشه..کلاً میشه گفت برای اولین بار توی این زندان همه ی افراد اعم از زندانی، سرباز، کارمند، مددکار... دارن میفهمن که باید نسبت به رفتارهاشون پاسخگو باشن. اونچه که تا حالا گفتم البته نمیبایست به این سوءتفاهم بیانجامه که وضعیت زندان گل وبلبل شده ودیگه هیچ مشکلی در کار نیست،نه حرف من فقط اینه که مدیریّت جدید داره از تمام ظرفیت وتوان خودش استفاده میکنه واین نکته خیلی مهمّه!انصافا خیلی وقت ها با تعجب در این فکر فرو میرم که یک انسان علیرغم اینکه امتیازی به کارهاش تعلق نمیگیره علیرغم اینکه اینهمه حرف میشنوه وکارشکنی میبینه ومهم تر از همه علیرغم اینکه فهمیده نمیشه !چطور میتونه با چنین انرژی وامیدی به تلاش خودش ادامه بده؟!
درون این اراده نوعی عظمت وبزرگواری هست که من هیچ طوره نمیتونم در مقابلش سکوت کنم وتحسینش نکنم! من خوب میدونم که این تعریف وتمجیدها ممکنه به نظر هم قطارانم ناپسند بیاد واون رو خلاف مشی انتقادی وسیاسی ام بدونند اما باور کنید حاضرم هیچ بنی بشری توی دنیا تأکیدم نکنه وذرّه ای آبرو و اعتبار هم نداشته باشم اما به چنین اراده های زیبایی ثابت کنم که تاحدی می فهممشون وبه تلاششون احترام میگذارم!
٤- تغییرات مثبتی که در همین مدّت زمان کوتاه در زندان کارون رخ داده من رو به این صرافت انداخته که شرایط عمومی کشور رو با وضعیّت این زندان مقایسه کنم واز خودم بپرسم که آیا ممکنه چنین تحوّل مثبتی رو درون ساختار مدیریتی کشور هم شاهد باشیم؟واقعا تا چه حد ممکنه که ما از این وضعیت تأسف باری که درون اون هستیم فاصله بگیریم وتا چه حد میشه که به امکان دموکراسی ویک مدیریّت معقول وتوسعه گرا امید داشت؟... من فکرمیکنم که به دو شکل میشه به این سوال پاسخ داد; یکبار به شیوه ای سیاست محورانه وعمل گرایانه ویکبار هم به شکل اندیشه محورانه وروشنفکرانه ... پاسخ اول از اونجا که با نگاه پراگماتیستی به مسائل نگاه میکنه ، امیدواری بیشتری هم دراون بچشم میخوره.
این نگاه دموکراسی رو در نهایت امر چیزی فراتراز یک ساختار سیاسی وشیوه ای از اعمال قدرت نمی بینه ورسیدن به اون رو هم اصلاً کار شاق یا پیچیده ای نمی دونه.. این نگاه قائل به اینه که بزرگترین مانع در مسیر دموکراسی در ایران، وجود نهادهای غیر انتخابی درون ساختار قدرته که به صورت سیستماتیک بحران درست میکنند وآزادی های اساسی جامعه رو مختل میکنند.در واقع برای رسیدن به دموکراسی کافیه که این نهادها نقش کمرنگ تری رو ایفاء کنند ویا اینکه در صورت لزوم حذف بشن. راه حلی که معمولا این طیف از اون دفاع میکنن اینه که یا از طریق ورود به ساختار قدرت ، تغییرات لازم رو در درون اون بوجود بیاریم ویا اینکه با اعمال فشارهای سیاسی واجتماعی، هیأت حاکمه رو ناچار کنیم که به تغییر وتحولاتی دموکراتیک تن بدن... اما پاسخ دوم که غلظت رو شنفکرانه ی اون بیشتره، مسأله رو کمی پبیچیده تر میبینه و در نتیجه امیدواری اون کمتره. این نگاه معتقده که استقرار دموکراسی درون جغرافیایی که جامعه ی مدنی توسعه یافته ای نداره ، ممکن نیست ،چرا که در غیاب نهادهای مدنی که بتونند واسطه ی مردم وحاکمیت باشند واز حاکمین حساب بکشند،قدرت همیشه به گونه ای بی مهار واستبدادی اعمال میشه.. این نگاه بر فرهنگ استبدادی ما ایرانیان تأکید ویژه داره وقائله به اینکه اپوزسیون ومخالفین سیاسی ما هم چندان به لحاظ سیاسی توسعه یافته نیستند واگه به قدرت برسن، در نحوه ی اعمال حاکمیت ، تفاوت معنا دار ی رو نسبت به هیأت حاکمه ی موجود از خودشون نشون نمی دن.
تأکید این نگاه اما بیشتر برکار فرهنگیه اعم از تألیف ، ترجمه ،کار مطبوعاتی ، فعالیّت های مدنی، وحلقه های بحث وگفتگو واساساً همه ی اونچه که مربوط به تقویت کردن عرصه ی عمومیه. یادمه تا یک زمانی هروقت با این دو نوع پرسشی که برشمردم مواجه میشدم از خودم میپرسیدم که خب کدوم یک از این دوتا پاسخ درست تره؟ اما خب در طول زمان فهمیدم که این نوع طرح سؤال غلطه چرا که تفاوت این دو جواب به این خاطر نیست که یکی به حقیقت نزدیک تره ودیگری دورتر ، بلکه به تفاوت در جایگاه ، شخصیّت وطبع افرادی بر میگرده که دلمشغول دموکراسی اند!
حقیقت اینه که هردوی این پاسخ ها وقتی درست بکار گرفته بشن مارو به دموکراسی نزدیک تر میکنند ونمی بایست هیچکدوم رو به نفع دیگری نادیده گرفت . ممثلا فردی مثل میرحسین موسوی نه میتونه و نه میبایست نقش پراگماتیستی وسیاست مدارانه ی خودش رو رها کنه ونقش روشنفکرانه ی عبدالکریم سروش رو بعهده بگیره ویا بالعکس نمیبایست از سید جواد-طباطبایی انتظار داشت نقش سیاست محورانه ی مهدی کروبی رو بازی کنه..البته هردوی این نقش ها مخاطرات خاص خودشون رو هم دارن . خطرهایی که بنظر من نقش عملگرایانه رو تهدید میکنه یکی اینه که برای وارد شدن به قدرت ومورد پذیرش وتأیید حاکمیت قرار گرفتن ، اینقدر سطح خواسته های خودشون رو پایین بیارن که دیگه هیچ تفاوت معنا داری با مدافعین وضع موجود نداشته باشن و خطر دیگه اینه که چنان خودشون رو در رابطه ی خصمانه با حاکمیت تعریف کنند که اعمال خشونت رو هم بعنوان روشی برای فشار به حاکمیت مشروع بدونند. منظور از خشونت در این مورد البته هزینه های احتمالی وناخواسته ای نیست که معمولاً درون یک تجمع مسالمت آمیز در ایران پیش می آد بلکه خشونتی است که از پیش بر اون فکر شده وبه عنوان روش یا ابزار بکار گرفته میشه.
برای برکنار موندن از این مخاطرات ،پراگماتیست ها وسیاستمدارها پیش از هرچیز به فضیلیتی به اسم اخلاق نیاز دارن ..اما خطری که بیشتر نقش روشنفکرانه رو تهدید میکنه اینه که به جایی برسه که انفعال مطلقه ودر واقع نقطه ای که ناامیدی در اون توجیه نظری میشه !کلاً این تیپ که بیشتر سروکارش با ایده ها ونظریه هاست وبیشتر از کار کردن معمولاً حرف میزنه ! گاهی مستعد این میشه که خیلی مدعی وپر توقّع بشه واز زمین وزمان شاکی باشه ، عالم وآدم رو متّهم کنه، حکم های کلّی برای بشریت صادر کنه وسر آخر نتیجه بگیره که خب بااین وضع اسف بار موجود ، امیدی به نجات بشریّت نیست ، اگرچه همچنان میبایست به غر زدن ادامه داد ! فکر میکنم که اونچه معمولاٌ نقش روشنفکرانه رو از مخاطراتش بر حذر میداره، امیدواری اونه .. باهمه ی این تفاصیلی که آوردم اگه بخوام به سؤال ابتدایی برگردم وبپرسم که چقدر میشه به آینده ی این کشور امید داشت ;پاسخم اینه که آینده گشوده است وقابل پیش بینی نیست اما مطمئناٌ آینده ی بهتری در انتظار ماست اگر برای اونچه تشخیص وترجیح ماست (یعنی دموکراسی)تلاش کنیم. برای این مهم لازمه که بدونیم در چه جایگاهی هستیم ، چه ارتباطاتی برامون متصوره ، چه توانای هائی داریم و چه خطراتی تلاش ونقش آفرینی مارو تهدید میکنه در ضمن فضیلت هایی مثل اخلاقی بودن وامیدواری رو هم اگر همراه داشته باشیم بد نیست!
۵- در مورد این نوشته ودیگر نوشته های من این نکته کاملاً صادقه که که بسیار عوامانه وساده است ومن هم این انتقاد رو می پذیرم که هیچ نکته ی عمیق ویا تخصصی در این نوشته ها وجود نداره اما این نکته رو لازم به توضیح میدونم که من هم بعنوان یک فیلسوف سیاسی وارد عرصه سیاست نشدم ودر نتیجه براساس همین تصوّرات عوامانه است که فکر میکنم ، عمل میکنم ودر کل زندگی رو تفسیر وطراحی میکنم یکی از بهترین راهای خلاص شدن از این تصوّرات احمقانه ای که درون ذهنم تلمبار شده ، نوشتن اونهاست چون بالاخره یک مخاطب دلسوز و وعاقل هست که مارو متوجه حماقت هامون بکنه وراه دیگه ای رو بما نشون بده ! اونچه که در مورد خودم قابل تحمل نیست وازش خجالت میکشم اینه که مثل آدم های بسیار عاقل وفیلسوف حرف بزنم وبنویسم ، اما براساس ایده های احمقانه ی که بیان نمیکنم ، زندگی کنم ! هرچند همه ی این جملات فیلسوف مآبانه ای که در این بند گفتم میتونه توجیهی باشه برای بیسواد بودن، بدقلم بودن وکج سلیقه بودن فرد ی که هیچ جوره حاضر نیست به ناتوانی های خودش اعتراف کنه!
* ضیا نبوی، دانش آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
ضیا نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شد، با این وجود از ادامه تحصیل وی در مقطع کارشناسی ارشد جلوگیری به عمل آمد.
در ۲۲ دی ۸۸، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی، وی را به به ۱۵ سال زندان (۱۰ سال حبس در تبعید در شهرستان ایذه) و ۷۴ ضربه شلاق محکوم نمود. این حکم در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس تعزیری کاهش یافت.
این عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، در اول مهرماه ۸۹ به زندان کارون اهواز، که از وضعیت بسیار نامناسبی برخوردار است، تبعید شد. وی در اردیبهشت ماه سال ٩٠ به همراه ٢٥ زندانی سیاسی دیگر، به زندان دیگری به نام اردوگاه کلینیک در اهواز منتقل گشت. وی پس از چهار ماه مجددا به زندان کارون بازگشت.
ضیا نبوی، با گذشت دو سال و نیم از زمان بازداشت، بدون استفاده از حق مرخصی دوران محکومیت خود را در تبعید سپری می کند.
علی زمانی
انتخابات نهمین دوره مجلس در خوزستان، علاوه بر تمام تفاوتهایی که این استان با سایر استانها دارد، با چند دوره انتخاباتی پیش در خودِ استان نیز تفاوتهایی اساسی را به نمایش میگذارد. فضای انتخاباتی هر کدام از شهرهای استان را میتوان از برخی تصاویر منتشر شده در سایت ها نیز مشاهده کرد. هر چند اکثر تصاویر منتشر نمیشوند و نخواهند شد، ولی با دیدن همین معدود عکسهای انتشار یافته در سایتهای خبری استانی، میتوان به حکایت متفاوت بودن تبلیغات و آنچه مشارکت "حداکثری" مردم استان نامیده شده پی برد. در این نوشته کوتاه قصدم پرداختن به تمام شهرهای استان نیست، چرا که حجم بالایی از نوشتن و خواندن را طلب میکند که در عرف فضای آنلاین نیست (۱). بنابراین آنچه در ادامه خواهد آمد نگاهی کوتاه و گذرا است به برخی از کاندیدای فعال و حاشیههایی که حول و حوش آنها مطرح بود.
اهواز: شهری در محاصره روستا
در کلانشهر اهواز، خبری از انتخابات بود و نبود ، در تمام شهر به غیر از وجود چند بنر و پلاکاردهای پاره شده هیچ نشانی را نمیتوانستی از انتخابات سراغ بگیری، در برخی از فرعیهای خیابان هم تک و توک پوستری روی پوستری دیگر چسبانده شده، گویی انتخابات مجلس در جایی دیگر است و این شهر قرار است به استقبال خیابانهای شلوغ برود و نزدیک بودن به روزهای عید نوروز را به بیننده گوشزد کند!
ناصر سودانی و شکر خدا موسوی به عنوان کاندیدای جبهه متحد اصولگرایان فعالیت میکردند، در سایت جبهه متحد نام این دو فرد به عنوان کاندیدا به چشم میخورد ولی نشانی از حمایتها روی بنرها نبود! گویی خودشان قرار است با تواناییهای فردی و جذب حداکثری مردم رأی خود را بدست آورند و راهی بهارستان شوند. ناصر سودانی، در تمام حرفها و سخنان خود از اتحاد ملی-مردمی سخن میگفت و اینکه جریان فتنه و انحرافی خطرناک هستند. گویی نگاهش به مشکلات استان و شهر نبود و قرار هم نبود مسئلهای دیگر را بیان شود.
سابقهی کاری شکرخدا موسوی جالب توجه است، بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سال ۱۳۸۹ بازنشسته شده و در سال ۱۳۹۰ وارد فعالیتهای انتخاباتی شده؛ همچنین محمد جعفر فلسفی، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین و سرپرست روزنامه کیهان در استان خوزستان مورد تایید جبهه پایداری است. در سابقه فعالیتهای وی مسئول نهاد رهبری در دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی بیش از حد جلب توجه میکند. فلسفی همزمان از رکن چهارم دمکراسی سخن گفت و افشاگریهای روزنامه کیهان را راهگشا دانست. به عقیده وی اگر روزنامه کیهان نبود مسئله اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی به دست فراموشی سپرده میشد. البته سید شریف حسینی که در دوره قبل به عنوان اصلاحطلب وارد میدان شد، در این دوره تا دقیقه نود در پی شورای نگهبان میدوید تا تایید صلاحیت خود را دریافت کند. نیروی وی و هوادارانش تماماً صرف گرفتن تایید صلاحیت شد و در روزهای پیش از ۱۲ اسفند نام و نشان درست و حسابیای از وی در سطح شهر نبود.
به غیر از افراد نامبرده، خبری از دیگر کاندیداها نبود؛ خصوصا از هشت کاندیدای زن که هیچ عکسی از آنها در خیابانهای شهر به چشم نمیخورد، گویی زنهای تایید صلاحیت شده قرار نبود فعالیت انتخاباتی داشته باشند و یا آنکه قرار گذاشته بودند بهحمایت از کاندیدای مرد کنار بروند. مردم اهواز باید فقط به دانستن نام این کاندیداها اکتفا میکردند و حتی در اینترنت هم نمیتوانستی حتی یک عکس سه در چهار هم از آنان ببینی. گویی مراحل ثبت نام و تایید صلاحیت را گذراندهاند و مابقی راه را طی نکردند!
اما، تصاویر منتشر شده از هر کدام از کاندیداهایی که فعالیت بیشتری از خود نشان میدادند، حکایت از آن داشت که کاندیداها آرای خود را در روستاهای اطراف شهر اهواز میجویند و نه در شهر. دیدارهای مکرر کاندیداها با شیخهای عرب در روستاها نشان از آن داشت که در هر کدام از این روستاها آرای بیشتری نسبت به شهر خوابیده، حتی اگر تعداد یک روستا پانصد نفر باشد و یا کمتر! در دوره قبل، مجلس هشتم، میزان مشارکت در شهر اهواز کمتر از ۳۰ درصد بود ولی معدل میزان مشارکت در روستاهای اطراف اهواز به ۹۰ درصد هم رسید. شوخی یا جدی، در برخی از روستاها این آمار ۹۹ درصد و یا ۱۰۰ درصد گزارش شد!
کاندیداها به جای آنکه وقت خود را صرف برگزاری تریبونهای آزاد با حضور دانشجویان و یا فعالان اجتماعی نمایند، به هر کدام از روستاها سرکشی میکردند و قول تمام آرای واریز نشده را از آن روستا میگرفتند؛ البته نه از تک تک روستائیان، بلکه از شخص شیخ که حرفش با سند سیم و سرب برای طایفه هیچ تفاوتی ندارد. در واقع کاندیداها از چالشهای آهسته با مردم شهر فرار کرده و به مکان امنی میرفتند که به سادگی آرایی را به دست آورند و ضمناً دلشورهای نیز برای روز بعد از رأیگیری نداشته باشند!
آبادان: شهر فراموش شده
باوجود آنکه شهر آبادان از تاریخچه یک شرکت-شهر مدرن برخوردار است، ولی حال و روز این روزهایش خوب نیست، خصوصا در زمان انتخابات مجلس نهم که هر کاندیدایی سعی میکرد بخشی از شهر را با انتخاب شدن خودش قبضه کند و آهسته آهسته نیروهای خودی را در بخشهای بهدست آمده جایگزین کند: بلایی که بر سر نیروهای منطقه آزاد اروند آمد، حادثهای که دانشگاه علوم فنون و دریایی را دگرگون کرد و اتفاقی که بارها و بارها در دانشگاه آزاد رخ داد.
عبدالله کعبی با سابقهی اطلاحطلب بودن و دریافت یادداشتی از سید محمد خاتمی به عنوان یک نیروی وفادار به جریان اصلاحات، در چندماه گذشته و به ویژه در هفتههای قبل از انتخابات، به قدرت ولایت مطلقه فقیه پی برده بود و در مصاحبههایش مکرراً از شخص آقای خامنهای تمجید میکرد. شاید هم اگر این تمجیدها نبود وی نیز رد صلاحیت میشد و برای گرم کردن تنور انتخابات از گردونه رقابتها کنار گذاشته میشد.
عامر کعبی، پسر عموی عبدالله و یکی از سرسختترین رقیبان وی نیز در صحنه انتخابات حضور داشت. بیشتر از آنکه رقابت، رقابت انتخاباتی میان این دو شخص باشد، مسئله دفاع از یک جریان عشیرهای و قومی است، یک اختلاف چندین و چند ساله که باعث شده نیروهای دو طرف با هم درگیری فیزیکی پیدا کنند و عامر کعبی برای ترس از جانش به نیروهای انتظامی دخیل ببندد! عامر کعبی با داشتن دکترای ریاضی کاربردی، مشخص نیست به کدام جریان سیاسی وصل است، در انتخابات دوره قبل مجلس خود را حامی علی فلاحیان معرفی کرد، و در این انتخابات در لیست جبهه ایستادگی قرار داشت، اما در مصاحبه هایش میگفت: من اصولگرا هستم و وفادار به ارزشهای انقلاب اسلامی. در واقع گمان میرود عامر کعبی، بر خلاف پسرعموی تنیاش، معنی گرایش داشتن به علی فلاحیان، جبهه ایستادگی و اصولگراها را درست نمیداند.
غلامرضا شرفی و محمد سعید انصاری نیز در انتخابات مجلس شورای اسلامی نهم حضور داشتند. جبهه متحد اصولگرایان از هر دو حمایت کرد. اما شرفی، هم در لیست جبهه پایداری است و هم در لیست متحد اصولگرایان، شاید به این علت که از سابقه ۲۸ سال خدمت در سپاه پاسداران سود میبَرَد و به مدت دو سال فرماندار شهرهایی بوده است. شهرهایی که نامشان همچنان در هالهای از ابهام است و معلوم نیست شرفی به مدت دو سال در کجا بهسر میبرده و اساساً آیا فرماندار بوده است و یا خیر!؟ محمد سعید انصاری نیز، برای نشان دادن پایبندی خود به نظام، پوسترها و بنرهای عماد مغنیه را چاپ کرد و در سطح شهر نصب نمود، هر چند خودش می گوید که این حرکت را هواداران وی انجام دادند و خودش در این ماجرا نقشی نداشته است.
نماینده نسبتا گمنامی هم وجود داشت: مرتضی تفریشی که سفیر ایران در اروگوئه بوده، وی نویسنده یک کتاب درباره دستور زبان اسپانیولی هم هست، از وی هیچ نام و نشانی در اینترنت نیست! به غیر از آنکه سفیر ایران بوده و متن یک مصاحبه چند خطی که نشان میدهد مسئولان اروگوئه خواستار همکاریهای بیشتر اقتصادی با ایران هستند و دیگر هیچ! ایشان تا روزهای متمادی در هیچ کدام از ستادهایش رویت نشد و برنامههای خاصی عنوان نکرد، به غیر ا ز اینکه با سواد هست و دارای بینش سیاسی!
کاندیدای دیگری هم در صحنه حضور داشتند که به گمانم پرداختن به آنها آنقدرها هم مهم نیست، به غیر از سید محمدحسین دهدشتی که نماینده فعلی مردم آبادان در مجلس هم هست! نام وی در هیچکدام از لیستهای انتخاباتی نبود، در دوره قبل هم نبود. هر چند دوره قبل با رأی مستقیم و هدایت شده کاروان راهیان نور به مجلس راه یافت، هم در دوره قبل و هم در این دوره شعار وی "رأی پاک" بود. ماجرای رأی دادن راهیان نور به دهدشتی از آنجا شروع شد که انتخابات شهر به مرحله دوم کشید، تعداد راهیان نور در بعد از تعطیلات رسمی و غیر رسمی نوروز همان سال بیش از یازدههزار نفر عنوان شد. در واقع همین تعداد رأی دهنده پرشور کافی بود تا پلههای راهیابی وی به مجلس را آماده سازند! دهدشتی در انتخابات ریاست جمهوری دو سال قبل از احمدینژاد حمایت کرد، به صورت فعال برای تبلیغات حضور داشت و وی را یکی از قویترین و داناترین و با سوادترین افراد میدانست؛ اما این روزها منتقد دولت شده بود و یکی از نمایندگانی است که طرح سوال از رئیس دولت را پیگیری میکند!
خرمشهر: دیگر مقاومت نمیکند
در خرمشهر اندکی اوضاع متفاوت بود. مطورزداه نماینده فعلی مردم خرمشهر توسط هیاتهای اجرایی انتخابات و شورای نگهبان ردصلاحیت شد. او نیز در مصاحبهای اعلام کرد که به قانون پایبند است و با وجود اعتراض به ردصلاحیت خود سکوت اختیار خواهد کرد. داستان مطورزاده با معاملههای ملکی شهردای و شورای شهر و برگزاری مناقصههای اداری و مزایده ماشینهای سنگین شهرداری خرمشهر گره خورده است. از طرفی برخی از نزدیکان وی عنوان میکنند، سال گذشته یک ملک ویلایی به همراه اصطبل و دیگر وسایل تفریحی در لندن خریداری کرده است!
همچنین مهدی نیکپی، کاندیدای قبلی آبادان و کاندیدای فعلی خرمشهر در این مبارزه انتخاباتی حضور داشت اما نه در شهر . از از اولین روز انتخابات حضور نداشت و این غیبت تقریبا تا روز آخر ادامه داشت. سایر کاندیداها رویه بی سروصدایی را برگزیدند و ترجیح دادند بدون آنکه وجودشان در شهر احساس شود به کار خویش مشغول باشند.
اسطوره مشارکتهای حداکثری
آنچه از تبلیغات در این شهرها لمس میشد، غیبتهای طولانی و بدون توجیه کاندیدا در شهر، حضور فعال در روستاها و تلاش برای جلب نظر شیوخ طوائف از طریق پرداخت پول نقد، تحویل خودرو برای کسب آرای روستائیان بود. این تلاش فقط ناظر به کاندیداهای جدید نبود. روشی بود که عبدالله کعبی، مطورزاده، انصاری، جلیل مختار، جواد سعدونزاده، نیکپی، موسوی جرف و دیگران بارها و بارها از آن استفاده کردند تا راهی مجلس شوند، برخی از این تلاشها نتیجهبخش بوده و برخی نه!
مسئله کسب آرای بیشتر در روستاها به دوعامل اساسی بستگی دارد: اول نوع رابطه شخص کاندیدا با مردم روستا - دوم میزان هزینه مالیای که او میتواند بصورت نقد و یا اشیای قابل لمس و با ارزش به شیخ هدیه کند. وجود این رویه برای تمام نیروهای امنیتی شفاف است، ولی برای حفظ نظام و پرشورتر شدن انتخابات در هیچ دورهای به این مسئله واکنش نشان ندادند!
در شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، بهبهان و ماهشهر، به غیر از مجلس ششم که میزان مشارکت در شهر بیش از ۷۵ درصد گزارش شده، در دورههای مجلس هفتم و هشتم این آمار به کمتر از ۲۰ درصد رسیده است. در مقابل میزان مشارکت مردم در روستاهای اطراف شهر بیش از ۹۰ درصد گزارش شدهاست و با اندک تساهلی میتوان آن را به تمام شهرهای خوزستان تعمیم داد. در واقع آنچه از مجلس ششم به بعد از جداول آماری برداشت میشود، تاثیرگذاری آرای روستاها روی شهرها است و به حاشیه رانده شدن خواستههای شهرنشینان. واقعیتی چالش برانگیز که از جمله در عدم تلاش مسئولان در توسعه مناطق شهری بازتاب مییباد بر و بسیاری دیگر از دادههای جامعهشناسی سیاسی استان تأثیر خود را میگذارد.
-----------------------------------
(۱) علاوه بر این متأسفانه دسترسی آسان به اخبار برخی از شهرها چون شوش، مسجد سلیمان، شهرستانهای کوچک حوزه بندرامام خمینی، رامهرمز واز این دست وجود ندارد. تنها راه، حضور در محل است و مشاهده شهر و لمس رویدادهای انتخاباتی. کاری که از عهده یک نفر خارج است.
ثبت ازدواج موقت با ۳ شرط الزامی شد
به نوشتهی خبرگزاری کار ایران، مجلس ایران در جلسه علنی روز دوشنبه (۵ مارس/ ۱۵ اسفند) ماده ۲۲ از لایحهی موسوم به "حمایت خانواده" را تصویب کرده است.
بر این اساس "باردار شدن زوجه"، "توافق طرفین" و "شرط ضمن عقد" شروط الزامی ثبت ازدواج موقت اعلام شدهاند.
بر این اساس "باردار شدن زوجه"، "توافق طرفین" و "شرط ضمن عقد" شروط الزامی ثبت ازدواج موقت اعلام شدهاند.
فراهمشدن امکان تغییر نامهای "مستهجن" در ایران
بنا بر اعلام معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال ایران، «این سازمان اسامی مستهجن، زننده، تحقیرکننده و برگرفته از فرهنگ بیگانه را تغییر میدهد.»
خبرگزاری دولتی ایران روز دوشنبه به نقل از محسن کرمی نوشت: «نامهایی مانند آفت، عذاب، زها، افسر، نصرت، عزت، سرتیپ، مهندس، دکتر و غیره قابل تغییر هستند و افراد میتوانند با مراجعه به دفاتر سازمان ثبت احوال نسبت به تغییر نام کوچک خود اقدام کنند.»
به گفتهی کرمی برای تغییر نام نیازی به نامه دادگاه نیست.
خبرگزاری دولتی ایران روز دوشنبه به نقل از محسن کرمی نوشت: «نامهایی مانند آفت، عذاب، زها، افسر، نصرت، عزت، سرتیپ، مهندس، دکتر و غیره قابل تغییر هستند و افراد میتوانند با مراجعه به دفاتر سازمان ثبت احوال نسبت به تغییر نام کوچک خود اقدام کنند.»
به گفتهی کرمی برای تغییر نام نیازی به نامه دادگاه نیست.
دستکم ۲۰ پلیس عراق در حملات مردان مسلح کشته شدند
صبح دوشنبه (۵ مارس/ ۱۵ اسفند) در پی چند حمله مسلحانه در غرب عراق دستکم ۲۰ پلیس این کشور کشته شدند. این حملات چندین زخمی هم بر جای گذاشتند.
به گزارش مقامهای دولتی این تلفات در پی حملهی حدود ۵۰ فرد مسلح به چند پست کنترل پلیس در شهر حدیثه بر جای ماندهاند. از قرار تعدادی از مهاجمان هم در درگیریها کشته شدهاند.
به گزارش مقامهای دولتی این تلفات در پی حملهی حدود ۵۰ فرد مسلح به چند پست کنترل پلیس در شهر حدیثه بر جای ماندهاند. از قرار تعدادی از مهاجمان هم در درگیریها کشته شدهاند.
ولادیمیر پوتین با چشمانی اشکبار پیروزی خود در انتخابات را اعلام کرد. او در سخنرانی کوتاهش مخالفان را هم فراموش نکرد. اپوزیسیون قصد ادامه تظاهرات را دارد. دمیتری مدودف از رسیدگی به خواستههای آنان خبر داد.
ولادیمیر پوتین، نخستوزیر کنونی روسیه، ساعتی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری روز یکشنبه (۴ مارس/ ۱۴ اسفند) به همراه دمیتری مدودف، رئیس جمهور کنونی، در میان دهها هزار هوادار خود در مقابل کاخ کرملین حاضر شد. وی در حالی که از شادی اشک میریخت از تمام کسانی که "به روسیهای قدرتمند آری گفتند" تشکر کرد.
بنا بر اعلام رسمی ستاد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین ۵۹ ساله با ۷۸/ ۶۳ درصد آرا پیروز انتخابات است.
رئیس جمهوری آیندهی روسیه در سخنرانی کوتاه خود مخالفانش را هم فراموش نکرد و گفت: «ما نشان دادیم که هیچکس نمیتواند چیزی را به ما تحمیل کند».
مخالفان پوتین از حدود ۳ ماه پیش خیابانهای مسکو و برخی از دیگر شهرهای روسیه را به صحنهی اعتراضات علیه پوتین تبدیل کرده بودند. به گفته پوتین، مردم روسیه کشور را از "تحریکات سیاسی" حفظ کردند؛ تحریکاتی که تنها هدفشان "از بین بردن وحدت روسیه و کسب قدرت" است.
ولادیمیر پوتین و استانیسلاو گوووروچین، رئیس ستاد انتخاباتی او، در جریان مبارزات انتخاباتی ماههای اخیر از هر فرصتی برای حمله به مخالفان استفاده کردند. آنها تظاهرکنندگان را "کثافت" و "گربههای چاق مسکو" و "مزدوران غرب" میخواندند. به اعتقاد برخی از منتقدان، جناح پوتین در مبارزات انتخاباتی تمام مخالفان خود را به دشمنی با روسیه متهم کرده است.
پوتین همچنین در گفتوگوی کوتاهی با روزنامهی اقتصادی آلمانیزبان "هندلزبلات" وعده داده که روسیه در سالهای آینده به پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل خواهد شد. کارشناسان اقتصادی وعدههای اقتصادی پوتین در دورههای پیشین ریاست جمهوریاش و پیشرفتهای اقتصادی سالهای اخیر روسیه را تنها صورتکی بر ریشههای اقتصادی فرسوده میدانند.
نخستوزیر کنونی روسیه در فاصلهی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ نیز بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده بود. پوتین با پیروزی در انتخابات روز یکشنبه تا سال ۲۰۱۸ قدرتمندترین فرد سیاسی روسیه خواهد بود. او میتواند با پیروزی در انتخابات آینده ۶ سال دیگر هم به این مدت اضافه کند.
ادامه تظاهرات مخالفان
مخالفان ولادیمیر پوتین اعلام کردهاند که روز دوشنبه در اعتراض به "تقلب در انتخابات" در مسکو و سنپترزبورگ به خیابانها خواهند آمد. آنان برگزارکنندگان انتخابات یکشنبه را به تقلب و رأیسازی متهم میکنند. هواداران پوتین نیز در صدد تظاهراتی برای حمایت از رئیس آیندهی کاخ کرملین هستند.
دمیتری مدودف، رئیس جمهوری کنونی، در مقابل به برخی از خواستههای اپوزیسیون واکنش نشان داده است. او دادستان کل روسیه را مأمور کرده تا اول آوریل حکم میخائیل خودورکوفسکی را بررسی کند.
خودورکوفسکی از مدیران نفتی پیشین در روسیه و از مخالفان دولت است که بهعنوان سرسختترین منتقد پوتین شناخته میشود. او به اتهام پولشویی و فرار مالیاتی تا سال ۲۰۱۶ پشت میلههای زندان خواهد ماند.
آزادی زندانیان سیاسی از مهمترین خواستههای اپوزیسیون است. خبرگزاری اینترفکس روسیه صبح دوشنبه (۵ مارس/ ۱۵ اسفند) به نقل از مقامهای کرملین اعلام کرد که احکام صادرشده برای دیگر مخالفان هم مورد بازبینی قرار خواهند گرفت.
مدودف دو ماه پیش از پایان دوران ریاست جمهوری خود همچنین از وزارت دادگستری خواست تا ۱۰ روز دیگر (۱۵ مارس) دلایل عدم ثبت حزب اپوزیسیون "پارناس" را روشن کند. بنا بر اعلام کرملین، مدودف پس از دیدار با نمایندگان اپوزیسیون خواستار رسیدگی به این موارد شد.
منتقدان با وجود پایان دوران ریاست جمهوری مدودف و پیروزی پوتین در انتخابات در مورد تمایل دولتمردان روسیه به اصلاحات ابراز تردید میکنند. پس از انتخابات مناقشهبرانگیز پارلمان روسیه در دسامبر گذشته نیز مدودف وعدهی اصلاحات سیاسی داد؛ وعدههایی که به اعتقاد منتقدان هنوز عملی نشدهاند.
رئیس جمهوری آیندهی روسیه در سخنرانی کوتاه خود مخالفانش را هم فراموش نکرد و گفت: «ما نشان دادیم که هیچکس نمیتواند چیزی را به ما تحمیل کند».
مخالفان پوتین از حدود ۳ ماه پیش خیابانهای مسکو و برخی از دیگر شهرهای روسیه را به صحنهی اعتراضات علیه پوتین تبدیل کرده بودند. به گفته پوتین، مردم روسیه کشور را از "تحریکات سیاسی" حفظ کردند؛ تحریکاتی که تنها هدفشان "از بین بردن وحدت روسیه و کسب قدرت" است.
ولادیمیر پوتین و استانیسلاو گوووروچین، رئیس ستاد انتخاباتی او، در جریان مبارزات انتخاباتی ماههای اخیر از هر فرصتی برای حمله به مخالفان استفاده کردند. آنها تظاهرکنندگان را "کثافت" و "گربههای چاق مسکو" و "مزدوران غرب" میخواندند. به اعتقاد برخی از منتقدان، جناح پوتین در مبارزات انتخاباتی تمام مخالفان خود را به دشمنی با روسیه متهم کرده است.
پوتین همچنین در گفتوگوی کوتاهی با روزنامهی اقتصادی آلمانیزبان "هندلزبلات" وعده داده که روسیه در سالهای آینده به پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل خواهد شد. کارشناسان اقتصادی وعدههای اقتصادی پوتین در دورههای پیشین ریاست جمهوریاش و پیشرفتهای اقتصادی سالهای اخیر روسیه را تنها صورتکی بر ریشههای اقتصادی فرسوده میدانند.
نخستوزیر کنونی روسیه در فاصلهی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ نیز بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده بود. پوتین با پیروزی در انتخابات روز یکشنبه تا سال ۲۰۱۸ قدرتمندترین فرد سیاسی روسیه خواهد بود. او میتواند با پیروزی در انتخابات آینده ۶ سال دیگر هم به این مدت اضافه کند.
ادامه تظاهرات مخالفان
مخالفان ولادیمیر پوتین اعلام کردهاند که روز دوشنبه در اعتراض به "تقلب در انتخابات" در مسکو و سنپترزبورگ به خیابانها خواهند آمد. آنان برگزارکنندگان انتخابات یکشنبه را به تقلب و رأیسازی متهم میکنند. هواداران پوتین نیز در صدد تظاهراتی برای حمایت از رئیس آیندهی کاخ کرملین هستند.
دمیتری مدودف، رئیس جمهوری کنونی، در مقابل به برخی از خواستههای اپوزیسیون واکنش نشان داده است. او دادستان کل روسیه را مأمور کرده تا اول آوریل حکم میخائیل خودورکوفسکی را بررسی کند.
خودورکوفسکی از مدیران نفتی پیشین در روسیه و از مخالفان دولت است که بهعنوان سرسختترین منتقد پوتین شناخته میشود. او به اتهام پولشویی و فرار مالیاتی تا سال ۲۰۱۶ پشت میلههای زندان خواهد ماند.
آزادی زندانیان سیاسی از مهمترین خواستههای اپوزیسیون است. خبرگزاری اینترفکس روسیه صبح دوشنبه (۵ مارس/ ۱۵ اسفند) به نقل از مقامهای کرملین اعلام کرد که احکام صادرشده برای دیگر مخالفان هم مورد بازبینی قرار خواهند گرفت.
مدودف دو ماه پیش از پایان دوران ریاست جمهوری خود همچنین از وزارت دادگستری خواست تا ۱۰ روز دیگر (۱۵ مارس) دلایل عدم ثبت حزب اپوزیسیون "پارناس" را روشن کند. بنا بر اعلام کرملین، مدودف پس از دیدار با نمایندگان اپوزیسیون خواستار رسیدگی به این موارد شد.
منتقدان با وجود پایان دوران ریاست جمهوری مدودف و پیروزی پوتین در انتخابات در مورد تمایل دولتمردان روسیه به اصلاحات ابراز تردید میکنند. پس از انتخابات مناقشهبرانگیز پارلمان روسیه در دسامبر گذشته نیز مدودف وعدهی اصلاحات سیاسی داد؛ وعدههایی که به اعتقاد منتقدان هنوز عملی نشدهاند.
بیانیهی مشترک
تشکر و تقدیر از ارادهی انقلابی مردم کردستان
مردم آزادیخواه کردستان!
روز دوازدهم اسفند ماه امسال، یکبار دیگر فرصتی برای نشان دادن ارادهی ملی، آزادیخواهانه و انقلابی شما و تصمیم یکجانبهی رژیم دیکتاتور و واپسگرای جمهوری اسلامی ایران برای براه انداختن نمایش انتخابات فراهم آمد. بدیهی است تصمیم رژیم، به نیروها و دستگاههای نظامی و سرکوبگر، رسانهها و دم و دستگاه تبلیغاتی حکومتی و ثروت و سامان عمومی غصب شدهی مردم ایران و امکانات گستردهی دولتی متکی بود، در حالیکه شما از آزادی اعلام موضع خود و ابراز نارضایتی محروم بوده و از کمترین امکاناتی برای پیوند با یکدیگر و دفاع از خواستها و حقوق خویش برخوردار بودید. به همین دلیل موضع مستحکم و ایستادگی تان در مقابل خواست خود کامانهی جمهوری اسلامی مایهی تقدیر و قابل احترام است.
هدف جمهوری اسلامی از براه انداختن این باصطلاح انتخابات برکسی پوشیده نبود: برگزاری انتخاباتی که کاندیداتوری و رقابت انتخاباتی، تنها و تنها در انحصار افراد مورد اعتماد دم و دستگاههای این رژیم باشد و همزمان جلب شمار بیشتری از مردم با هر حیله و نیرىگ و تهدیدی در پای صندوقهای آرا! پیش از برگزاری این "انتخابات"، "رهبر نظام"، مقامات بلند پایهی رژیم و دم و دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی، نشان داده بودند که هدف آنها به نمایش گذاردن مشارکت بالای 60 درصدی مردم در این انتخابات است. اما دیدیم که علیرغم تمامی تلاشهای مقامات رژیم، انتخابات نهمین دورهی مجلس شورای اسلامی در ایران و بویژه در کردستان، در بخش اعظم شهرها و مناطق و مراکز اخذ رأی، با تحریم چشمگیر و محسوس مواجه گشت.
باقی ماندن مردم در منازل خویش و خودداری از رفتن بپای صندوقهای رأی در پیش از ظهر روز جمعه 12 اسفند در اکثر شهرها و مناطق کردستان ایران آنقدر چشمگیر بود که مراکز و نیروها و دستگاههای سرکوبگر، ناچار گشتند بمنظور درهم شکستن ارادهی تحریم در میان مردم، با تمام توان به تکاپو افتاده و با تهدیدات تلفنی و اعزام نیروهایشان نزد مردم، براه انداختن صندوقهای سیار و رفتن به درب منازل مردم و دیگر طرق گوناگون، مردم را ناچار از رأی دادن نمایند. اما هنگامیکه اطمینان یافتند نمیتوانند شمار چشمگیری از مردم را از منازل خود خارج سازند، تلاش کردند با جمع کردن شمار اندک رأی دهندگان و ابقاء اجباری آنها در مراکز اخذ رأی، از طریق فیلم برداری و تبلیغات پیرامون آن، در برخی از مراکز رأی گیری یک ازدحام ساختگی ترتیب دهند. عجیب آنکه مدت زمان رأی گیری را تمدید کردند تا چنین بنماینند که شرکت مردم آنچنان پورشور است که بسیاری از آنها فرصت رأی دادن پیدا نکردهاند! حاضرهم نبودند که به رسانههای آزاد و خبرنگاران خارجی اجازه دهند که به میان مردم و مراکز اخذ رأی بروند تا گزارشات واقعی خود را در مورد شرکت مردم در انتخابات منتشر ساخته و غیر واقعی بودن اظهارات و ادعاهای رژیم را افشاء نمایند.
اینکه بخش کمی از مردم بویژه در میان کارمندان حکومتی در نتیجهی تهدید و فشار ناچار از رأی دادن گشتند یا در چند شهر و منطقه و در برخی از مراکز اخذ رأی یا به هر دلیلی که باشد شماری از مردم بپای صندوقهای رأی رفتهاند، چیزی از این واقعیت نمیکاهد که این باصطلاح انتخابات در اکثر شهرها و مناطق کردستان با کمترین استقبال مواجه گشته است. آمارهایی که جمهوری اسلامی در خصوص تعداد آراء هر کاندیدا و میزان شرکت مردم هرشهر و منطقهی کردستان منتشر ساخته است، نه تنها نمیتواند دلیلی بر شرکت گستردهی مردم در انتخابات باشد بلکه برعکس نشانگر سؤال برانگیز بودن پروسهی انتخابات و شمارش آراء میباشد. جمهوری اسلامی حتی آنزمان که فرصتی برای نوعی حضور و نظارت مردم در روند اخذ رأی و شمارش آراء وجود داشته است در هر جایی که لازم بوده از پر کردن صندوقها از آراء ساختگی، از پیروز معرفی کردن کاندیدای مورد نظر خویش و اعلام نتایج مهندسی شده تردید بدل راه نداده است. به همین دلیل، امر غیر قابل انتظاری نیست که اینبار این اعمال را در ابعاد گستردهتری انجام دهد.
از دیدگاه ما، مردم کردستان علیرغم تمامی معضلات و فشارهایی که متوجه آنها بوده، تا آنجا که ممکن بوده یکبار دیگر هشیاری سیاسی و ملی خویش را در رویارویی با رژیم جمهوری اسلامی نشان دادند. فرزندان ملت کرد در کردستان ایران در هر جایی که توانستند ثابت کردند که در انتخاباتی که نتوانند آزادانه رأی بدهند، قادر نباشند آزادانه نمایندهی واقعی خود را انتخاب نمایند و تنها همچون سیاهی شکر جهت نشان دادن پایگاه مردمی یک رژیم دیکتاتور مورد استفاده قرار گیرند، شرکت نخواهند کرد. اگر در چند محل نیز شماری از مردم در انتخابات شرکت داشتهاند، دلیل آن نه اعتقاد و اعتماد به جمهوری اسلامی، بلکه تهدید و فشار دم و دستگاههای سرکوبگر از سویی و برخی رقابتهای محلی تحریک کننده از سوی دیگر بوده است.
ما چهار حزب و سازمان سیاسی کردستان ایران که به اتفاق یکدیگر و متحدانه خواهان تحریم این باصطلاح انتخابات از سوی ملتمان بودیم، بمناسبت عدم شرکت گستردهی مردم مبارز و هشیار کردستان در انتخابات و روند این نمایش و در رابطه با تازهترین نمونهی مقاومت و "نه" گفتن آنها به دیکتاتوری و ارتجاع حاکم، به آنان تبریک گفته و سپاس و تقدیر گرم خود را تقدیم آنها میداریم.
به اعتقاد ما، موضع اینبار و تجربهی تازهترین پیروزی مردم کردستان در مقابل رژیم جمهوری اسلامی باید به دستمایهی مبارزهی مدنی و تودهای آینده علیه این رژیم بدل گردد. بیایید با اتحاد و همصدایی نیروها و سازمانهای سیاسی کردستان و اتحاد ملی صفوف خلقمان، مبارزهی مشروع خویش علیه محرومیت از حقوق، ستم، اشغالگری و دیکتاتوری و در راستای تحقق آزادی، دمکراسی و حق تعیین سرنوشت، به شیوهای کارسازتر به پیش ببریم.
سازمان خبات کردستان
پارت آزادی کردستان
کوملهی زحمتکشان کردستان
حزب دمکرات کردستان
14 اسفند 1390
4ی مارس 2012
فشار غرب به مشتریان نفتی ایران دو کشور ژاپن و اسپانیا را به سوی فروشندگان جدید سوق داده است. این دو خریدار مهم نفت ایران واردات نفت خود از این کشور را کاهش داده و قراردادهای جدید با عربستان سعودی بستهاند.
بر اساس گزارش روزنامه آمریکایی "والاستریت ژورنال" کشورهای ژاپن و اسپانیا در روزهای اخیر اعلام کردهاند که واردات نفت از ایران را کاهش و خرید نفت از عربستان سعودی را افزایش دادهاند.
به نظر میرسد با نزدیک شدن به ضربالاجل اتحادیه اروپا برای تحریم واردات نفت از ایران و همزمان با افزایش فشار ایالات متحدهی آمریکا بر مشتریان نفتی ایران، تلاش برای یافتن فروشندگان جایگزین شدت گرفته است.
اسپانیا مشتری ۶ درصد از نفت صادراتی ایران است که واردات خود را در دسامبر ۲۰۱۱ حدود ۳۷ درصد کاهش داده است. آمار وزارت دارایی ژاپن، سومین واردکننده نفت ایران، نیز نشان میدهد که این کشور در ژانویه سال جاری ۱۲ درصد نفت کمتری نسبت به سال گذشته از ایران خریداری کرده است. بخشی از این کاهش خرید از سوی عربستان سعودی تأمین شده است. صادرات نفت عربستان به ژاپن در ماه ژانویه نزدیک به ۲۰ درصد افزایش داشته است.
سفیر ژاپن در تهران روز ۶ اسفند (۲۵ فوریه) به خبرگزاری مهر گفت: «در حال حاضر یک معیار جدید برای خرید نفت ایران توسط پالایشگاههای ژاپن ایجاد شده است. قانونی که [به تازگی] توسط آمریکا وضع شده میتواند عامل موثری برای تصمیمگیری شرکتهای نفتی ژاپن باشد.»
سفیر ژاپن تصریح میکند که مسئولان این کشور در مدت پنج سال گذشته تقریبا به صورت متوسط در هر سال ۱۱ درصد از کل واردات نفت از ایران را کاهش دادهاند. وی همچنین تایید کرد که صادرات نفت قطر به ژاپن افزایش یافته است.
به گفته یک مقام بلندپایه نفتی در عربستان سعودی، به دلیل اینکه برخی از مشتریان نفت در حال آماده شدن برای تحریم نفت ایران در فصل تابستان هستند، اخیرا صادرات نفت این کشور به ۹ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
هند و فرصتهای طلایی در ایران
در همین حال هند که در سال گذشته میلادی به طور متوسط روزانه ۳۴۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است و با سهم ۱۴ درصدی دومین مشتری عمده نفت ایران پس از چین محسوب میشود، از گسترش تبادلات اقتصادی خود با ایران خبر داد.
بر اساس گزارش روزنامه "وال استریت ژورنال"، هند در ماه ژانویه سال ۲۰۱۲ با واردات حدود ۵۵۰ هزار بشکه نفت در هر روز به اولین مشتری نفت ایران تبدیل شده است.
این افزایش واردات به دلیل توافقنامه اخیر تهران-دهلی است که بر اساس آن هند پول حدود نیمی از نفت وارداتی را به روپیه (واحد پولی این کشور) میپردازد. از همین پول برای دریافت هزینهی صادرات کالا از هند به ایران استفاده خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در همین راستا یک هیات تجاری هند قرار است برای بررسی شرایط افزایش مبادلات تجاری راهی تهران شود. یک سخنگوی فدراسیون سازمانهای صادرکنندگان هند درباره این سفرمی گوید: «انتظار عقد قراردادهای تجاری زیادی را در جریان این سفر داریم.»
به گفته این مسئول اقتصادی هندی، بانک "پارسیان" ایران حسابی را در بانک هندی یوسیاو (UCO) افتتاح کرده تا صادرکنندگان هندی بتوانند هزینهی کالاهای خود را به روپیه از ایران دریافت کنند.
به نظر میرسد با نزدیک شدن به ضربالاجل اتحادیه اروپا برای تحریم واردات نفت از ایران و همزمان با افزایش فشار ایالات متحدهی آمریکا بر مشتریان نفتی ایران، تلاش برای یافتن فروشندگان جایگزین شدت گرفته است.
اسپانیا مشتری ۶ درصد از نفت صادراتی ایران است که واردات خود را در دسامبر ۲۰۱۱ حدود ۳۷ درصد کاهش داده است. آمار وزارت دارایی ژاپن، سومین واردکننده نفت ایران، نیز نشان میدهد که این کشور در ژانویه سال جاری ۱۲ درصد نفت کمتری نسبت به سال گذشته از ایران خریداری کرده است. بخشی از این کاهش خرید از سوی عربستان سعودی تأمین شده است. صادرات نفت عربستان به ژاپن در ماه ژانویه نزدیک به ۲۰ درصد افزایش داشته است.
سفیر ژاپن در تهران روز ۶ اسفند (۲۵ فوریه) به خبرگزاری مهر گفت: «در حال حاضر یک معیار جدید برای خرید نفت ایران توسط پالایشگاههای ژاپن ایجاد شده است. قانونی که [به تازگی] توسط آمریکا وضع شده میتواند عامل موثری برای تصمیمگیری شرکتهای نفتی ژاپن باشد.»
سفیر ژاپن تصریح میکند که مسئولان این کشور در مدت پنج سال گذشته تقریبا به صورت متوسط در هر سال ۱۱ درصد از کل واردات نفت از ایران را کاهش دادهاند. وی همچنین تایید کرد که صادرات نفت قطر به ژاپن افزایش یافته است.
به گفته یک مقام بلندپایه نفتی در عربستان سعودی، به دلیل اینکه برخی از مشتریان نفت در حال آماده شدن برای تحریم نفت ایران در فصل تابستان هستند، اخیرا صادرات نفت این کشور به ۹ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
هند و فرصتهای طلایی در ایران
در همین حال هند که در سال گذشته میلادی به طور متوسط روزانه ۳۴۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است و با سهم ۱۴ درصدی دومین مشتری عمده نفت ایران پس از چین محسوب میشود، از گسترش تبادلات اقتصادی خود با ایران خبر داد.
بر اساس گزارش روزنامه "وال استریت ژورنال"، هند در ماه ژانویه سال ۲۰۱۲ با واردات حدود ۵۵۰ هزار بشکه نفت در هر روز به اولین مشتری نفت ایران تبدیل شده است.
این افزایش واردات به دلیل توافقنامه اخیر تهران-دهلی است که بر اساس آن هند پول حدود نیمی از نفت وارداتی را به روپیه (واحد پولی این کشور) میپردازد. از همین پول برای دریافت هزینهی صادرات کالا از هند به ایران استفاده خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در همین راستا یک هیات تجاری هند قرار است برای بررسی شرایط افزایش مبادلات تجاری راهی تهران شود. یک سخنگوی فدراسیون سازمانهای صادرکنندگان هند درباره این سفرمی گوید: «انتظار عقد قراردادهای تجاری زیادی را در جریان این سفر داریم.»
به گفته این مسئول اقتصادی هندی، بانک "پارسیان" ایران حسابی را در بانک هندی یوسیاو (UCO) افتتاح کرده تا صادرکنندگان هندی بتوانند هزینهی کالاهای خود را به روپیه از ایران دریافت کنند.
پرس تیوی، تلویزیون انگلیسیزبان وابسته به حکومت ایران، بخشهایی از مراحل دستگیری و بازجویی روزنامه نگارانی را منتشر کرده است که از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به همکاری با شبکه بیبیسی متهم شدهاند.
شبکه تلویزیونی انگلیسیزبان جمهوری اسلامی "پرس تیوی" بخشهایی از مراحل دستگیری و بازجویی روزنامهنگاران زندانی را پخش کرده است که متهم به همکاری با شبکه "بیبیسی" هستند.
پیش از این برخی منابع خبری وابسته به مرکز بررسی جرائم سایبری جمهوری اسلامی از پخش این مستند، خبر داده بودند. این مرکز زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکند.
به نوشته سایت گرداب، وابسته به "مرکز بررسی جرائم سایبری"، این مستند به نقش بخش فارسی بیبیسی در جریان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ پرداخته است.
پرس تیوی در گزارش خود بخشی از بازجوییهای روزنامهنگاران ایرانی متهم به همکاری با بخش فارسی بیبیسی را منتشر کرد. این در حالی است که مدیران شبکه بریتانیایی بیبیسی تاکید میکنند که هیچ همکاری در ایران ندارند.
به نظر میرسد سخنان سه تن از متهمان که صورتهای آنها مشخص نیست در زمان بازجویی توسط نیروهای امنیتی ایران ضبط شده است. همچنین این گزارش تلویزیونی حاوی تصاویری از بازداشت یکی از متهمان زن در منزلش است. این فیلم ظاهرا توسط نیروهای امنیتی به صورت مخفیانه تهیه شده و در اختیار این شبکه قرار گرفته است.
در بخشی از این گزارش یکی از متهمان به بازجوی خود میگوید که به صورت تلفنی و همچنین ایمیل با یکی از کارمندان بخش فارسی بیبیسی در ارتباط بوده است.
پرس تیوی در گزارش خود بیبیسی را متهم میکند که برای دستیابی به اسناد محرمانه پروژهی اقتصادی میدان گازی پارس جنوبی و دستیابی به لیستی از شماره تلفنهای مقامات بلند پایهی نظامی ایران اقدام کرده است.
مدیران این شبکه بریتانیایی این اتهامات را رد کردهاند و میگویند تنها به اطلاعرسانی شفاف و بیطرفانه پرداختهاند و موارد مطرح شده توسط نهادهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران ایران واقعیت ندارد.
سابقه پرس تیوی در پخش اعترافات تلویزیونی
این اولین بار نیست که شبکهی انگلیسی زبان پرس تیوی (Press TV) اقدام به پخش اعترافات روزنامهنگاران بازداشت شده در ایران کرده است. پیش از این نیز مازیار بهاری، خبرنگار پیشین مجلهی "نیوزویک" در مصاحبه با این شبکه به "انجام اقداماتی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی" اعتراف کرده بود.
آقای بهاری پس از آزادی و خروج از ایران گفت که این اظهارات تحت فشار و شکنجه تهیه شده و از شبکه "پرس تیوی" به علت همکاری با نهادهای امنیتی ایران شکایت کرد.
این خبرنگار گفته بود: «شکایت من با سه عنوان مصاحبه تحت فشار، تعرض به حریم خصوصی و به خطر افتادن من مورد قبول آفکام قرار گرفت.»
نهاد ناظر بر رسانههای بریتانیا (آفکام) پس از بررسی شکایت آقای بهاری "پرس تیوی" را به پرداخت ۱۰۰ هزار پوند جریمه محکوم کرد. این شبکه از پرداخت این جریمه سر باز زد و به همین دلیل پخش برنامههای آن از شبکه ماهوارهای اسکای قطع شد.
پخش اعترافات تلویزیونی متهمان به جرائم امنیتی از شبکههای تلویزیونی دولتی درون ایران امری معمول است اما به نظر میرسد این اقدام به شبکهی انگلیسیزبان وابسته به این حکومت، گسترش یافته است.
عملیات "چشم روباه" علیه روزنامهنگاران
سایت "گرداب" روز ۶ اسفند (۲۵ فوریه) در گزارشی جزئیات عملیاتی با عنوان "چشم روباه"، حاوی تصاویر "محو شده" و حروف اول اسامی افرادی را منتشر کرد که سپاه پاسداران ادعا میکند با تلویزیون بیبیسی فارسی همکاری داشتهاند.
بنا بر این گزارش، ۲۴ نفر از سوی سپاه پاسداران متهم شدهاند که ۱۰ تن از آنان در خارج از ایران بهسر میبرند. سپاه پاسداران این افراد را به "ایجاد شبکه جذب و آموزش محرمانه و سری در کشور با هدف جذب نخبگان رسانهای و سیاسی و برقراری ارتباط تنگاتنگ با شبکههای معاند و ضدانقلاب خارجی و فعالیتهای گسترده جاسوسی هوشمند و نیز ارائه محتوا از نقاط استراتژیکی مانند اطلاعات وزارتخانههای حساس و سفارتخانهها" متهم کرده است.
فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی
پیش از انتشار گزارش سایت "گرداب" و مستند "پرس تیوی"، منابع خبری نزدیک به مخالفان حکومت ایران گزارش دادند که سهامالدین بورقانی، یکی از روزنامهنگاران دستگیر شده در ارتباط با این پرونده، برای انجام اعترافات تلویزیونی تحت فشار شدید قرار دارد.
بنابر این گزارشها، ماموران امنیتی از این روزنامهنگار ۲۸ ساله خواستهاند در مقابل دوربین به ارتباط با شبکه بیبیسی فارسی و برخی وبسایتهای خبری مخالفان اعتراف کند.
در همین حال مادر آقای بورقانی به سایت "کلمه" گفته است که «این اتهامات صرفا ساخته و پرداختهی ذهنهای خلاقی است که لازم دارند برای هر چیز در این هفته که به انتخابات منتهی میشود، استفاده کنند.»
فاطمه هادی تصریح میکند که سهامالدین بورقانی درهمان روزهای اول بازداشت در تماسی کوتاه گفته است: «حرفهای من را در روزهای آینده باور نکنید.»
به گفته خانم هادی، خانواده بورقانی بعد از این تماس تلفنی مطمئن بودند اگر اعتراف یا اقراری از آقای بورقانی گرفته شود، قطعا تحت فشار بوده و اعتباری ندارد.
از سوی دیگر سایتهای خبری مخالفان تصریح میکنند مواردی که در گزارش "مرکز بررسی جرائم سایبری سپاه پاسداران" به آن استناد شده، به هیچ عنوان اطلاعات مخفی نیست. سوابق شغلی، تحصیلی و روابط دوستی متهمان با برخی روزنامهنگاران خارج از ایران در فضای مجازی و یا وبلاگهایشان، اطلاعاتی است که در دسترس عموم قرار دارد.
پیش از این برخی منابع خبری وابسته به مرکز بررسی جرائم سایبری جمهوری اسلامی از پخش این مستند، خبر داده بودند. این مرکز زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکند.
به نوشته سایت گرداب، وابسته به "مرکز بررسی جرائم سایبری"، این مستند به نقش بخش فارسی بیبیسی در جریان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ پرداخته است.
پرس تیوی در گزارش خود بخشی از بازجوییهای روزنامهنگاران ایرانی متهم به همکاری با بخش فارسی بیبیسی را منتشر کرد. این در حالی است که مدیران شبکه بریتانیایی بیبیسی تاکید میکنند که هیچ همکاری در ایران ندارند.
به نظر میرسد سخنان سه تن از متهمان که صورتهای آنها مشخص نیست در زمان بازجویی توسط نیروهای امنیتی ایران ضبط شده است. همچنین این گزارش تلویزیونی حاوی تصاویری از بازداشت یکی از متهمان زن در منزلش است. این فیلم ظاهرا توسط نیروهای امنیتی به صورت مخفیانه تهیه شده و در اختیار این شبکه قرار گرفته است.
در بخشی از این گزارش یکی از متهمان به بازجوی خود میگوید که به صورت تلفنی و همچنین ایمیل با یکی از کارمندان بخش فارسی بیبیسی در ارتباط بوده است.
پرس تیوی در گزارش خود بیبیسی را متهم میکند که برای دستیابی به اسناد محرمانه پروژهی اقتصادی میدان گازی پارس جنوبی و دستیابی به لیستی از شماره تلفنهای مقامات بلند پایهی نظامی ایران اقدام کرده است.
مدیران این شبکه بریتانیایی این اتهامات را رد کردهاند و میگویند تنها به اطلاعرسانی شفاف و بیطرفانه پرداختهاند و موارد مطرح شده توسط نهادهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران ایران واقعیت ندارد.
سابقه پرس تیوی در پخش اعترافات تلویزیونی
این اولین بار نیست که شبکهی انگلیسی زبان پرس تیوی (Press TV) اقدام به پخش اعترافات روزنامهنگاران بازداشت شده در ایران کرده است. پیش از این نیز مازیار بهاری، خبرنگار پیشین مجلهی "نیوزویک" در مصاحبه با این شبکه به "انجام اقداماتی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی" اعتراف کرده بود.
آقای بهاری پس از آزادی و خروج از ایران گفت که این اظهارات تحت فشار و شکنجه تهیه شده و از شبکه "پرس تیوی" به علت همکاری با نهادهای امنیتی ایران شکایت کرد.
این خبرنگار گفته بود: «شکایت من با سه عنوان مصاحبه تحت فشار، تعرض به حریم خصوصی و به خطر افتادن من مورد قبول آفکام قرار گرفت.»
نهاد ناظر بر رسانههای بریتانیا (آفکام) پس از بررسی شکایت آقای بهاری "پرس تیوی" را به پرداخت ۱۰۰ هزار پوند جریمه محکوم کرد. این شبکه از پرداخت این جریمه سر باز زد و به همین دلیل پخش برنامههای آن از شبکه ماهوارهای اسکای قطع شد.
پخش اعترافات تلویزیونی متهمان به جرائم امنیتی از شبکههای تلویزیونی دولتی درون ایران امری معمول است اما به نظر میرسد این اقدام به شبکهی انگلیسیزبان وابسته به این حکومت، گسترش یافته است.
عملیات "چشم روباه" علیه روزنامهنگاران
سایت "گرداب" روز ۶ اسفند (۲۵ فوریه) در گزارشی جزئیات عملیاتی با عنوان "چشم روباه"، حاوی تصاویر "محو شده" و حروف اول اسامی افرادی را منتشر کرد که سپاه پاسداران ادعا میکند با تلویزیون بیبیسی فارسی همکاری داشتهاند.
بنا بر این گزارش، ۲۴ نفر از سوی سپاه پاسداران متهم شدهاند که ۱۰ تن از آنان در خارج از ایران بهسر میبرند. سپاه پاسداران این افراد را به "ایجاد شبکه جذب و آموزش محرمانه و سری در کشور با هدف جذب نخبگان رسانهای و سیاسی و برقراری ارتباط تنگاتنگ با شبکههای معاند و ضدانقلاب خارجی و فعالیتهای گسترده جاسوسی هوشمند و نیز ارائه محتوا از نقاط استراتژیکی مانند اطلاعات وزارتخانههای حساس و سفارتخانهها" متهم کرده است.
فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی
پیش از انتشار گزارش سایت "گرداب" و مستند "پرس تیوی"، منابع خبری نزدیک به مخالفان حکومت ایران گزارش دادند که سهامالدین بورقانی، یکی از روزنامهنگاران دستگیر شده در ارتباط با این پرونده، برای انجام اعترافات تلویزیونی تحت فشار شدید قرار دارد.
بنابر این گزارشها، ماموران امنیتی از این روزنامهنگار ۲۸ ساله خواستهاند در مقابل دوربین به ارتباط با شبکه بیبیسی فارسی و برخی وبسایتهای خبری مخالفان اعتراف کند.
در همین حال مادر آقای بورقانی به سایت "کلمه" گفته است که «این اتهامات صرفا ساخته و پرداختهی ذهنهای خلاقی است که لازم دارند برای هر چیز در این هفته که به انتخابات منتهی میشود، استفاده کنند.»
فاطمه هادی تصریح میکند که سهامالدین بورقانی درهمان روزهای اول بازداشت در تماسی کوتاه گفته است: «حرفهای من را در روزهای آینده باور نکنید.»
به گفته خانم هادی، خانواده بورقانی بعد از این تماس تلفنی مطمئن بودند اگر اعتراف یا اقراری از آقای بورقانی گرفته شود، قطعا تحت فشار بوده و اعتباری ندارد.
از سوی دیگر سایتهای خبری مخالفان تصریح میکنند مواردی که در گزارش "مرکز بررسی جرائم سایبری سپاه پاسداران" به آن استناد شده، به هیچ عنوان اطلاعات مخفی نیست. سوابق شغلی، تحصیلی و روابط دوستی متهمان با برخی روزنامهنگاران خارج از ایران در فضای مجازی و یا وبلاگهایشان، اطلاعاتی است که در دسترس عموم قرار دارد.
پوتین در انتخابات ریاستجمهوری روسیه اعلام پیروزی کرد
۲۵ نماینده تهران در مرحله دوم انتخاب میشوند
«بتمن» ، بزرگترين قهرمان کميک استريپ
شايد بسياری از طرفداران پر و پا قرص داستانهای مصور و دنيای ابرقهرمانان، سوپرمن و اسپايدرمن را به بتمن، قهرمان نقاب پوش دنيای تيره و تار «گاتهام سيتی»، ترجيح دهند؛ با اين وجود نتايج يک نظر سنجی جديد مرد خفاشی سياه پوش را به عنوان بزرگترين قهرمان کميک استريپ (داستانهای مصور) معرفی کرده است. بر اساس اين نظر سنجی «تن تن»، قهرمان فکلی ماجراهای تن تن و ميلو در جايگاه ششم قرار گرفته است.
به نوشته روزنامه انگليسی گاردين، خوانندگان مجله «کاميک هيروز» [قهرمانان داستانهای مصور] در يک نظر سنجی به بتمن به عنوان بزرگترين ابرقهرمان دنيای مصور رأی دادهاند. رأی دهندگان در جايگاه دوم اسپايدرمن و پس از وی سوپرمن را به عنوان قهرمانان محبوب خود انتخاب کردهاند. در عين حال به نوشته گاردين، نظر سنجی اخير را نمیتوان تنها نظر سنجی انجام شده درباره ميزان محبوبيت اين ابرقهرمانان به شمار آورد: در سال ۲۰۰۸ مجله «اِمپایِر» در يک اقدام مشابه سوپرمن را در رأس فهرست ابرقهرمانان جای داد و در جايگاه بعدی بتمن و «جان کانستنتين»، شخصيت جن گير بد اخلاق آفريده ذهن الن مور. پيشتر نيز، فهرستی ديگر که توسط سايت «آی. جی. اِن.» منتشر شده بود سوپرمن را در صدر جدول خود جای داد.
در همين ارتباط «جس بيکهام»، ويراستار مجله «کاميک هيروز» میگويد به هيچ وجه از انتخاب بتمن توسط خوانندگان «شگفت زده» نشده، چون اين ابرقهرمان که در سال ۱۹۳۹ توسط باب کين خلق شد «در يک کلام، با حالترين و جالبترين ابرقهرمانيست که تا کنون آفريده شده است.»
اين ويراستار متخصص داستانهای مصور در ادامه میافزايد: «بتمن قدرتهای مافوق بشری ندارد، مسائلش را با تکيه بر نيروی ذهنی، توانايیهای جسمی و هوش ذاتی خود حل و فصل میکند. شخصيتی غمزده، تاريک و دچار تضاد دارد، اما از همه ما موفقتر است. بهترين لباس مخصوص را بر تن میکند و پيشرفتهترين تجهيزات را دارد.» همچنان که «فهرست دشمنانی که در برابرش صف میکشند ترسناکترين و عجيب و غريبترين مجموعه شرورانی را تشکيل می دهد که در يک جا جمع شدهاند، در عين حال، بتمن آن چنان قدرمند است که در چارچوب هر داستانی میگنجد، و از سال ۱۹۳۹ پيوسته توسط نويسندگان و هنرمندان در قالب های جديد قرار گرفته است.»
بعد از بتمن، اسپايدرمن و سوپرمن که به ترتيب مقامهای اول تا سوم محبوبترين ابرقهرمانان را از آن خود کردهاند، کاراکتر «مرد گرگ نما» [وولوِرين] قرار گرفته و «تن تن»، خبرنگار ماجراجوی خلق شده توسط هرژه مقام ششم را در اين فهرست به خود اختصاص داده است. بايد توجه داشت شخصيت «تن تن» در آمريکا به اندازهای که در اروپا محبوبيت دارد، شناخته شده نيست. بعد از تن تن هم نام «کاپيتان آمريکا» به چشم میخورد.
فهرست هشت نام نخست فهرست مجله «کاميک هيروز» از اين قرار است:
به نوشته روزنامه انگليسی گاردين، خوانندگان مجله «کاميک هيروز» [قهرمانان داستانهای مصور] در يک نظر سنجی به بتمن به عنوان بزرگترين ابرقهرمان دنيای مصور رأی دادهاند. رأی دهندگان در جايگاه دوم اسپايدرمن و پس از وی سوپرمن را به عنوان قهرمانان محبوب خود انتخاب کردهاند. در عين حال به نوشته گاردين، نظر سنجی اخير را نمیتوان تنها نظر سنجی انجام شده درباره ميزان محبوبيت اين ابرقهرمانان به شمار آورد: در سال ۲۰۰۸ مجله «اِمپایِر» در يک اقدام مشابه سوپرمن را در رأس فهرست ابرقهرمانان جای داد و در جايگاه بعدی بتمن و «جان کانستنتين»، شخصيت جن گير بد اخلاق آفريده ذهن الن مور. پيشتر نيز، فهرستی ديگر که توسط سايت «آی. جی. اِن.» منتشر شده بود سوپرمن را در صدر جدول خود جای داد.
در همين ارتباط «جس بيکهام»، ويراستار مجله «کاميک هيروز» میگويد به هيچ وجه از انتخاب بتمن توسط خوانندگان «شگفت زده» نشده، چون اين ابرقهرمان که در سال ۱۹۳۹ توسط باب کين خلق شد «در يک کلام، با حالترين و جالبترين ابرقهرمانيست که تا کنون آفريده شده است.»
اين ويراستار متخصص داستانهای مصور در ادامه میافزايد: «بتمن قدرتهای مافوق بشری ندارد، مسائلش را با تکيه بر نيروی ذهنی، توانايیهای جسمی و هوش ذاتی خود حل و فصل میکند. شخصيتی غمزده، تاريک و دچار تضاد دارد، اما از همه ما موفقتر است. بهترين لباس مخصوص را بر تن میکند و پيشرفتهترين تجهيزات را دارد.» همچنان که «فهرست دشمنانی که در برابرش صف میکشند ترسناکترين و عجيب و غريبترين مجموعه شرورانی را تشکيل می دهد که در يک جا جمع شدهاند، در عين حال، بتمن آن چنان قدرمند است که در چارچوب هر داستانی میگنجد، و از سال ۱۹۳۹ پيوسته توسط نويسندگان و هنرمندان در قالب های جديد قرار گرفته است.»
بعد از بتمن، اسپايدرمن و سوپرمن که به ترتيب مقامهای اول تا سوم محبوبترين ابرقهرمانان را از آن خود کردهاند، کاراکتر «مرد گرگ نما» [وولوِرين] قرار گرفته و «تن تن»، خبرنگار ماجراجوی خلق شده توسط هرژه مقام ششم را در اين فهرست به خود اختصاص داده است. بايد توجه داشت شخصيت «تن تن» در آمريکا به اندازهای که در اروپا محبوبيت دارد، شناخته شده نيست. بعد از تن تن هم نام «کاپيتان آمريکا» به چشم میخورد.
فهرست هشت نام نخست فهرست مجله «کاميک هيروز» از اين قرار است:
۱. بتمن
۲. اسپايدرمن
۳. سوپر من
۴. مرد گرگ نما (وولورين)
۵. قاضی دِرِد
۶. تن تن
۲. اسپايدرمن
۳. سوپر من
۴. مرد گرگ نما (وولورين)
۵. قاضی دِرِد
۶. تن تن
۷. کاپيتان آمريکا
۸. .واندر وومن
۸. .واندر وومن
محمود احمدی نژاد حتی در زادگاهش محبوبيت ندارد
روزنامه ابتکار خبر داده که دستکم «۱۰۷ نفر از نمايندگان مجلس هشتم » در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس «نتوانستند جواز ورود به مجلس نهم» را کسب کنند.
روزنامه اعتماد از «بازنشستگی اجباری ريشسفيدان اصولگرا» خبر داده، و روزنامه دنيای اقتصاد هم گزار داده که «دو جبهه اصلی اصولگرايان در انتخابات مجلس از مجموع ۲۰۳ کرسی مجلس، کمتر از نصف کرسی ها را از آن خود کردهاند.»
روزنامه رسالت، وابسته به جناح حاکم، با اشاره به شکست پروين احمدی نژاد در انتخابات نهمين دوره مجلس، تاکيد کرده که «محمود احمدی نژاد روند کاهش محبوبيت را حتی در شهرستان های کوچک» از جمله در «زادگاهش» سپری می کند.
روزنامه شرق گزارش داده که براساس آئين نامه جديد پوشش وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی ، از اين پس استادان به دانشجويان «نمره پوشش» میدهند.
روزنامه های مردمسالاری و تهران امروز به نقل از «کميته مزد استان تهران »، خط فقر شديد را « ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان » اعلام کرده اند، و روزنامه اعتماد خبر داده که از برگزاری « همايش علمی انديشههای آيت الله بهشتی »، جلوگير شده است.
روزنامه خراسان از « اعترافات متهم ۶۰ ساله » درباره تجاوز به « دستکم ۵۰ دختر خردسال » در مشهد طی ۲ سال، خبر داده است.
روزنامه اعتماد از «بازنشستگی اجباری ريشسفيدان اصولگرا» خبر داده، و روزنامه دنيای اقتصاد هم گزار داده که «دو جبهه اصلی اصولگرايان در انتخابات مجلس از مجموع ۲۰۳ کرسی مجلس، کمتر از نصف کرسی ها را از آن خود کردهاند.»
روزنامه رسالت، وابسته به جناح حاکم، با اشاره به شکست پروين احمدی نژاد در انتخابات نهمين دوره مجلس، تاکيد کرده که «محمود احمدی نژاد روند کاهش محبوبيت را حتی در شهرستان های کوچک» از جمله در «زادگاهش» سپری می کند.
روزنامه شرق گزارش داده که براساس آئين نامه جديد پوشش وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی ، از اين پس استادان به دانشجويان «نمره پوشش» میدهند.
روزنامه های مردمسالاری و تهران امروز به نقل از «کميته مزد استان تهران »، خط فقر شديد را « ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان » اعلام کرده اند، و روزنامه اعتماد خبر داده که از برگزاری « همايش علمی انديشههای آيت الله بهشتی »، جلوگير شده است.
روزنامه خراسان از « اعترافات متهم ۶۰ ساله » درباره تجاوز به « دستکم ۵۰ دختر خردسال » در مشهد طی ۲ سال، خبر داده است.
آييننامه جديد وزارت بهداشت؛ استادان مسئول «رصد و تعيين نمره پوشش» دانشجويان
روزنامه شرق در تيتر يک شماره دوشنبه گزارش داده که براساس آئين نامه جديد پوشش وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی ، از اين پس استادان به دانشجويان « نمره پوشش » میدهند.
به گزارش اين روزنامه ، وحيد صرامی معاون فرهنگی و مشاوره معاونت دانشجويی وزارت بهداشت از «نهايی شدن آييننامه پوشش دانشجويان علوم پزشکی» خبر داده و گفته که براساس اين آئين نامه «استادان دانشگاههای علوم پزشکی مسوول رصد کردن لباس دانشجوها معرفی شدهاند» و «نظر استادها به عنوان مسوول رصد پوشش و رفتار حرفهای دانشجويان ملاک عمل قرار میگيرد.»
روزنامه شرق نوشته که براساس «آييننامه پوشش دانشجويان علوم پزشکی» از اين پس « تنها حراست دانشگاهها نيستند که وظيفه نظارت بر پوشش دانشجويان هنگام ورود و خروج از دانشگاه را بر عهده دارند، بلکه اين وظيفه بر دوش استادها در تمام محيط دانشگاه و کلاسها قرار گرفته است.»
وحيد صرامی معاون فرهنگی معاونت دانشجويی وزارت بهداشت درباره آييننامه جديد پوشش دانشجويان علوم پزشکی گفتاه است که براساس اين آييننامه « استاد وظيفه اصلی نمرهدهی به پوشش و رفتار حرفهای دانشجو را بر عهده میگيرد و ما راهکارهايی ديدهايم که چطور معاونت آموزشی و استادان را در اين موضوع دخيل کنيم » و «در واقع استاد به عنوان فردی که در بيشترين مدتزمان میتواند رفتار دانشجو را رصد کند، علاوه بر نمره درسی در پايان هر نيمسال، نمرهای به عنوان پوشش و رفتار حرفهای به دانشجو میدهد و در نهايت برای دانشجويان کارنامه فرهنگی صادر میشود.»
به نوشته اين روزنامه وحيد صرامی همچنين گفته که در اين آييننامه و شيوهنامه مرتبط با آن « نحوه رسيدگی به صورت دقيق ذکر شده که دانشگاهها بدانند با مصاديق بدپوششی و بدرفتاری چگونه بايد برخورد کنند » و «ما در آييننامه شفاف بيان کردهايم که پوشش مردان و زنان چگونه بايد باشد.»
روزنامه شرق يادآوری کرده که علاوه بر محدوديت تازه برای پوشش دانشجويان علوم پزشکی، « مسوولان فرهنگی جمهوری اسلامی در روزهای پايانی سال درگير طرحهايی در رابطه با پوشش زنان و دختران در اماکن مختلف شدهاند »، طرحهايی که علاوه بر « کارمندانی مثل پرستاران و کارمندان » شامل « کارمندان بعضی از ادارههای دولتی » نيز می شود.
روزنامه شرق در تيتر يک شماره دوشنبه گزارش داده که براساس آئين نامه جديد پوشش وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی ، از اين پس استادان به دانشجويان « نمره پوشش » میدهند.
به گزارش اين روزنامه ، وحيد صرامی معاون فرهنگی و مشاوره معاونت دانشجويی وزارت بهداشت از «نهايی شدن آييننامه پوشش دانشجويان علوم پزشکی» خبر داده و گفته که براساس اين آئين نامه «استادان دانشگاههای علوم پزشکی مسوول رصد کردن لباس دانشجوها معرفی شدهاند» و «نظر استادها به عنوان مسوول رصد پوشش و رفتار حرفهای دانشجويان ملاک عمل قرار میگيرد.»
روزنامه شرق نوشته که براساس «آييننامه پوشش دانشجويان علوم پزشکی» از اين پس « تنها حراست دانشگاهها نيستند که وظيفه نظارت بر پوشش دانشجويان هنگام ورود و خروج از دانشگاه را بر عهده دارند، بلکه اين وظيفه بر دوش استادها در تمام محيط دانشگاه و کلاسها قرار گرفته است.»
وحيد صرامی معاون فرهنگی معاونت دانشجويی وزارت بهداشت درباره آييننامه جديد پوشش دانشجويان علوم پزشکی گفتاه است که براساس اين آييننامه « استاد وظيفه اصلی نمرهدهی به پوشش و رفتار حرفهای دانشجو را بر عهده میگيرد و ما راهکارهايی ديدهايم که چطور معاونت آموزشی و استادان را در اين موضوع دخيل کنيم » و «در واقع استاد به عنوان فردی که در بيشترين مدتزمان میتواند رفتار دانشجو را رصد کند، علاوه بر نمره درسی در پايان هر نيمسال، نمرهای به عنوان پوشش و رفتار حرفهای به دانشجو میدهد و در نهايت برای دانشجويان کارنامه فرهنگی صادر میشود.»
به نوشته اين روزنامه وحيد صرامی همچنين گفته که در اين آييننامه و شيوهنامه مرتبط با آن « نحوه رسيدگی به صورت دقيق ذکر شده که دانشگاهها بدانند با مصاديق بدپوششی و بدرفتاری چگونه بايد برخورد کنند » و «ما در آييننامه شفاف بيان کردهايم که پوشش مردان و زنان چگونه بايد باشد.»
روزنامه شرق يادآوری کرده که علاوه بر محدوديت تازه برای پوشش دانشجويان علوم پزشکی، « مسوولان فرهنگی جمهوری اسلامی در روزهای پايانی سال درگير طرحهايی در رابطه با پوشش زنان و دختران در اماکن مختلف شدهاند »، طرحهايی که علاوه بر « کارمندانی مثل پرستاران و کارمندان » شامل « کارمندان بعضی از ادارههای دولتی » نيز می شود.
شکست دستکم ۱۰۷ نماينده مجلس هشتم در انتخابات مجلس نهم
روزنامه ابتکار در شماره شنبه گزارشی درباره « تغييرات مجلس نهم نسبت به مجلس هشتم » منتشر کرده و خبر داده که بنابر نتايج اعلام شده «تاکنون مشخص شدهاست که ۱۰۷ نفر از نمايندگان مجلس هشتم نتوانستند جواز ورود به مجلس نهم را به دست بياورند.»
به نوشته اين روزنامه تنها « ۶۳ نفر از نمايندگان مجلس هشتم در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی « مدت نمايندگی خود را چهارسال ديگر تمديدکردند. »
پيشتر روزنامه ها خبر داده بودند که دستکم ۶۵ نماينده مجلس هشتم به دليل « عدم ثبت نام » و يا « رد صلاحيت » در انتخابات مجلس نهم حضور ندارند که با احتساب ۱۰۷ نماينده ای که به نوشته روزنامه ابتکار در جريان انتخابات از راهيابی به انتخابات بازمانده اند، دستکم ۱۷۰ نماينده مجلس هشتم در مجلس نهم حضور نخواهند داشت.
روزنامه ابتکار همچنين گزارش داده که روسای ۶ کميسيون از ۱۵ کميسيون تخصصی مجلس هشتم نيز در مجلس نهم حضور ندارند.
روزنامه اعتماد هم از «بازنشستگی اجباری ريشسفيدان اصولگرا » خبر داده و نوشته « با روشن شدن نتيجه انتخابات، پايان کار راست سنتی پيش بينی میشود.»
به گزارش اين روزنامه « هرچند میتوان پيروز ميدان رقابت نهمين دوره انتخابات مجلس را فهرست جبهه متحد اصولگرايان معرفی کرد » اما «شايد با وجود حضور سنتيان و چهرههای شاخص احزاب قديمی و پرسابقه جناح حاکم در جبهه متحد، محافظهکاران سنتی در دل جبهه متحد را بتوان بازنده اين دور از انتخابات ناميد.»
روزنامه اعتماد همچنين نوشته « ديدن نام افرادی همچون غفوریفرد، محمدنبی حبيبی و اسدالله بادامچيان » که همگی از « اعضای شاخص راست سنتی » به شمار می روند « در قعر جدول راهيافتگان به مرحله دوم » انتخابات تهران، « شايد آغازی باشد بر پايان کار ريشسفيدان و مدعيان و نمادهای اصولگرايی سنتی در کشور. »
روزنامه دنيای اقتصاد نيز طی گزارشی درباره « سهم گروهها از مجلس نهم » نوشته « هر چند نتايج قطعی شمارش آرای انتخابات مجلس در پايتخت تا ساعات پايانی ديروز هنوز نهايی نشده بود، اما با قطعيت يافتن ورود بيش از ۲۰۰ نامزد شهرستانی به مجلس نهم، ترکيب مجلس آينده تا حدودی مشخص شده است. »
اين روزنامه تاکيد کرده که براساس بررسی گرايش سياسی کانديدهای راهيافته به مجلس نهم « جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداری به عنوان دو رقيب اصلی انتخابات روز جمعه، تاکنون تنها توانستهاند حدود ۹۰ کرسی مجلس نهم را به خود اختصاص دهند » و « نزديک ۱۱۰ صندلی سبز بهارستان به گروههای ديگر، نامزدهای مستقل و افراد خارج از اين دو ليست رسيده است. »
روزنامه دنيای اقتصاد همچنين نوشته « دو جبهه اصلی اصولگرايان در انتخابات مجلس از مجموع ۲۰۳ کرسی مجلس، کمتر از نصف آن را از آن خود کردهاند » و « به نظر میرسد که کرسیهای باقيمانده را بايد کانديداهای ديگر فهرستهای انتخاباتی نظير صدای ملت (منتقدين دولت)، جبهه توحيد و عدالت (حاميان دولت و منسوب به اسفنديار رحيم مشايی)، جبهه مردمسالاری، افراد مستقل و احتمالا کانديداهای بینام و نشان جريان انحرافی به خود اختصاص داده باشند. »
اين روزنامه با اشاره به « هشدار های مکرر « اصولگرايان » در ماه های پيش از انتخابات مجلس دراين باره که « جريان انحرافی دولت تلاش گستردهای را برای ورود کانديداهای شهرستانی به مجلس به خرج داده تا بتواند ۱۵۰ کرسی مجلس را از آن خود کند » نوشته احتمال دارد که کانديداهای جريان انحرافی دولت « بدون تابلو و بدون فهرست که احتمالا با چراغ خاموش وارد مجلس » شده باشند.
روزنامه ابتکار در شماره شنبه گزارشی درباره « تغييرات مجلس نهم نسبت به مجلس هشتم » منتشر کرده و خبر داده که بنابر نتايج اعلام شده «تاکنون مشخص شدهاست که ۱۰۷ نفر از نمايندگان مجلس هشتم نتوانستند جواز ورود به مجلس نهم را به دست بياورند.»
به نوشته اين روزنامه تنها « ۶۳ نفر از نمايندگان مجلس هشتم در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی « مدت نمايندگی خود را چهارسال ديگر تمديدکردند. »
پيشتر روزنامه ها خبر داده بودند که دستکم ۶۵ نماينده مجلس هشتم به دليل « عدم ثبت نام » و يا « رد صلاحيت » در انتخابات مجلس نهم حضور ندارند که با احتساب ۱۰۷ نماينده ای که به نوشته روزنامه ابتکار در جريان انتخابات از راهيابی به انتخابات بازمانده اند، دستکم ۱۷۰ نماينده مجلس هشتم در مجلس نهم حضور نخواهند داشت.
روزنامه ابتکار همچنين گزارش داده که روسای ۶ کميسيون از ۱۵ کميسيون تخصصی مجلس هشتم نيز در مجلس نهم حضور ندارند.
روزنامه اعتماد هم از «بازنشستگی اجباری ريشسفيدان اصولگرا » خبر داده و نوشته « با روشن شدن نتيجه انتخابات، پايان کار راست سنتی پيش بينی میشود.»
به گزارش اين روزنامه « هرچند میتوان پيروز ميدان رقابت نهمين دوره انتخابات مجلس را فهرست جبهه متحد اصولگرايان معرفی کرد » اما «شايد با وجود حضور سنتيان و چهرههای شاخص احزاب قديمی و پرسابقه جناح حاکم در جبهه متحد، محافظهکاران سنتی در دل جبهه متحد را بتوان بازنده اين دور از انتخابات ناميد.»
روزنامه اعتماد همچنين نوشته « ديدن نام افرادی همچون غفوریفرد، محمدنبی حبيبی و اسدالله بادامچيان » که همگی از « اعضای شاخص راست سنتی » به شمار می روند « در قعر جدول راهيافتگان به مرحله دوم » انتخابات تهران، « شايد آغازی باشد بر پايان کار ريشسفيدان و مدعيان و نمادهای اصولگرايی سنتی در کشور. »
روزنامه دنيای اقتصاد نيز طی گزارشی درباره « سهم گروهها از مجلس نهم » نوشته « هر چند نتايج قطعی شمارش آرای انتخابات مجلس در پايتخت تا ساعات پايانی ديروز هنوز نهايی نشده بود، اما با قطعيت يافتن ورود بيش از ۲۰۰ نامزد شهرستانی به مجلس نهم، ترکيب مجلس آينده تا حدودی مشخص شده است. »
اين روزنامه تاکيد کرده که براساس بررسی گرايش سياسی کانديدهای راهيافته به مجلس نهم « جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداری به عنوان دو رقيب اصلی انتخابات روز جمعه، تاکنون تنها توانستهاند حدود ۹۰ کرسی مجلس نهم را به خود اختصاص دهند » و « نزديک ۱۱۰ صندلی سبز بهارستان به گروههای ديگر، نامزدهای مستقل و افراد خارج از اين دو ليست رسيده است. »
روزنامه دنيای اقتصاد همچنين نوشته « دو جبهه اصلی اصولگرايان در انتخابات مجلس از مجموع ۲۰۳ کرسی مجلس، کمتر از نصف آن را از آن خود کردهاند » و « به نظر میرسد که کرسیهای باقيمانده را بايد کانديداهای ديگر فهرستهای انتخاباتی نظير صدای ملت (منتقدين دولت)، جبهه توحيد و عدالت (حاميان دولت و منسوب به اسفنديار رحيم مشايی)، جبهه مردمسالاری، افراد مستقل و احتمالا کانديداهای بینام و نشان جريان انحرافی به خود اختصاص داده باشند. »
اين روزنامه با اشاره به « هشدار های مکرر « اصولگرايان » در ماه های پيش از انتخابات مجلس دراين باره که « جريان انحرافی دولت تلاش گستردهای را برای ورود کانديداهای شهرستانی به مجلس به خرج داده تا بتواند ۱۵۰ کرسی مجلس را از آن خود کند » نوشته احتمال دارد که کانديداهای جريان انحرافی دولت « بدون تابلو و بدون فهرست که احتمالا با چراغ خاموش وارد مجلس » شده باشند.
روزنامه رسالت؛محمود احمدی نژاد حتی در زادگاهش محبوبيت ندارد
روزنامه رسالت، وابسته به جناح حاکم، در سرمقاله شماره پانزدهم اسفند ماه با تيتر « زنگ ها برای کدام جريان به صدا در آمد؟ » ، ضمن « تحليل نتايج نهمين انتخابات مجلس شورای اسلامی » با اشاره به شکست پروين احمدی نژاد در انتخابات نهمين دوره مجلس، تاکيد کرده که « محمود احمدی نژاد روند کاهش محبوبيت را حتی در شهرستان های کوچک سپری می کند. »
اين روزنامه با طرح اين پرسش که در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس « چرا پروين احمدی نژاد خواهر محمود احمدی نژاد در زادگاه رئيس جمهور با فاصله ای زياد نسبت به نفر اول شکست خورد؟ » نوشته « انتخابات نهم نشان داد که گفتمان انقلاب فراتر از محمود احمدی نژاد است و قطار انقلاب و عرصه های خدمتگزاری ميراث کسی نيست. »
اين روزنامه وابسته به جناح حاکم تاکيد کرده که « محمود احمدی نژاد در يکی دو سال پايانی عمر دولت خود با فاصله گرفتن از گفتمان انقلاب به دليل برخی حاشيه سازی های اطرافيان، روند کاهش محبوبيت را حتی در شهرستان های کوچک سپری می کند » و « اين درست بر خلاف محاسبات گروه انحرافی است که محبوبيت نظام را صرفا گره به محبوبيت رئيس جمهور زده بودند. »
سرمقاله روزنامه رسالت همچنين به طور ضمنی از شکست « جبهه پايداری » ائتلاف انتخاباتی حاميان محمدتقی مصباح يزدی و محمود احمدی نژاد خبر داده و نوشته « تفاوت فاحش سرليست جبهه متحد اصولگرايان با ساير منتخبين و همچنين ترکيب منتخبين تا نفر شصتم حکايت از آن دارد که مردم وزن و سهميه واقعی جريانات سياسی اصولگرا را بهتر از خود اصولگرايان درک می کنند. »
اين روزنامه وابسته به جناح حاکم نوشته « رقابت جدی در دور دوم انتخابات بين جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداری خواهد بود » اما همزمان به « جبهه پايداری » درباره « بداخلاقی انتخاباتی هشدار داده و نوشته « قاطبه نيروهای اجتماعی اصولگرا تحمل بداخلاقی ها و اتهام زنی ها را ندارند » و « اگر عده ای فکر می کنند در فواره انتخابات سوار بر موج اتهامات و حرمت شکنی ها می توانند سريع بالا بروند و يک شبه ره صد ساله را بپيمايند، بايد بدانند که همان فواره با سرعت بيشتر آن ها را پايين خواهد آورد. »
سرمقاله شماره دوشنبه روزنامه رسالت اصلاح طلبان را نيز به دليل « عدم حضور در اين انتخابات و تحريم آن » مورد حمله قرار داده و ادعا کرده که اصلاح طلبان با « تحريم انتخابات آخرين ميخ را بر تابوت جريان اصلاحات کوبيدند. »
روزنامه ابتکار در سرمقاله ای تحت عنوان « نگاهی در آيينه انتخابات » به ارزيابی نتايج انتخابات مجلس نهم پرداخته و نوشته رای آوردن برخی از چهرههايی که از سوی هياتهای اجرايی و نظارتی رد صلاحيت شده بودند اما با رايزنی و ريش گرو گذاشتن برخی از افراد قابل احترام تاييد صلاحيت شدند؛ نشان میدهد که گويی ملاک مردم و مسئولان ذيربط چندان هماهنگ نيست.
اين روزنامه نوشته « وقتی نمايندهای که تنها يک روز مانده به پايان فرصت تبليغات، تاييد صلاحيت میشود، میتواند اقبال مردمی را متوجه خود کند و با اقتدار رقبای خود را شکست دهد، اين سوال بايد پاسخ داده شود که چه عواملی موجب می شود تا يک فرد از جانب مسئولان "غيرقابل قبول" خوانده شود اما همزمان از سوی رای دهندگان، مهر "قبول شد" در کارنامهاش درج شود؟! »
فضل الله ياری در سرمقاله روزنامه ابتکار با اشاره به « پيروزی برخی از چهره هايی که از ليستهای مشهور رانده شده » ای که « حتی از سوی برخی از محافل هم تخريب شدهبودند » نوشته « چگونه است که سران گروهها واحزابی که خود را نزديکترين مراجع به افکار و خواستههای مردم میپندارند و از ماهها قبل از آغاز انتخابات خود را نماينده واقعی آنان میدانند، در تشخيص خواستههای رایدهندگان به اشتباه میافتند؟! »
روزنامه رسالت، وابسته به جناح حاکم، در سرمقاله شماره پانزدهم اسفند ماه با تيتر « زنگ ها برای کدام جريان به صدا در آمد؟ » ، ضمن « تحليل نتايج نهمين انتخابات مجلس شورای اسلامی » با اشاره به شکست پروين احمدی نژاد در انتخابات نهمين دوره مجلس، تاکيد کرده که « محمود احمدی نژاد روند کاهش محبوبيت را حتی در شهرستان های کوچک سپری می کند. »
اين روزنامه با طرح اين پرسش که در جريان انتخابات نهمين دوره مجلس « چرا پروين احمدی نژاد خواهر محمود احمدی نژاد در زادگاه رئيس جمهور با فاصله ای زياد نسبت به نفر اول شکست خورد؟ » نوشته « انتخابات نهم نشان داد که گفتمان انقلاب فراتر از محمود احمدی نژاد است و قطار انقلاب و عرصه های خدمتگزاری ميراث کسی نيست. »
اين روزنامه وابسته به جناح حاکم تاکيد کرده که « محمود احمدی نژاد در يکی دو سال پايانی عمر دولت خود با فاصله گرفتن از گفتمان انقلاب به دليل برخی حاشيه سازی های اطرافيان، روند کاهش محبوبيت را حتی در شهرستان های کوچک سپری می کند » و « اين درست بر خلاف محاسبات گروه انحرافی است که محبوبيت نظام را صرفا گره به محبوبيت رئيس جمهور زده بودند. »
سرمقاله روزنامه رسالت همچنين به طور ضمنی از شکست « جبهه پايداری » ائتلاف انتخاباتی حاميان محمدتقی مصباح يزدی و محمود احمدی نژاد خبر داده و نوشته « تفاوت فاحش سرليست جبهه متحد اصولگرايان با ساير منتخبين و همچنين ترکيب منتخبين تا نفر شصتم حکايت از آن دارد که مردم وزن و سهميه واقعی جريانات سياسی اصولگرا را بهتر از خود اصولگرايان درک می کنند. »
اين روزنامه وابسته به جناح حاکم نوشته « رقابت جدی در دور دوم انتخابات بين جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداری خواهد بود » اما همزمان به « جبهه پايداری » درباره « بداخلاقی انتخاباتی هشدار داده و نوشته « قاطبه نيروهای اجتماعی اصولگرا تحمل بداخلاقی ها و اتهام زنی ها را ندارند » و « اگر عده ای فکر می کنند در فواره انتخابات سوار بر موج اتهامات و حرمت شکنی ها می توانند سريع بالا بروند و يک شبه ره صد ساله را بپيمايند، بايد بدانند که همان فواره با سرعت بيشتر آن ها را پايين خواهد آورد. »
سرمقاله شماره دوشنبه روزنامه رسالت اصلاح طلبان را نيز به دليل « عدم حضور در اين انتخابات و تحريم آن » مورد حمله قرار داده و ادعا کرده که اصلاح طلبان با « تحريم انتخابات آخرين ميخ را بر تابوت جريان اصلاحات کوبيدند. »
روزنامه ابتکار در سرمقاله ای تحت عنوان « نگاهی در آيينه انتخابات » به ارزيابی نتايج انتخابات مجلس نهم پرداخته و نوشته رای آوردن برخی از چهرههايی که از سوی هياتهای اجرايی و نظارتی رد صلاحيت شده بودند اما با رايزنی و ريش گرو گذاشتن برخی از افراد قابل احترام تاييد صلاحيت شدند؛ نشان میدهد که گويی ملاک مردم و مسئولان ذيربط چندان هماهنگ نيست.
اين روزنامه نوشته « وقتی نمايندهای که تنها يک روز مانده به پايان فرصت تبليغات، تاييد صلاحيت میشود، میتواند اقبال مردمی را متوجه خود کند و با اقتدار رقبای خود را شکست دهد، اين سوال بايد پاسخ داده شود که چه عواملی موجب می شود تا يک فرد از جانب مسئولان "غيرقابل قبول" خوانده شود اما همزمان از سوی رای دهندگان، مهر "قبول شد" در کارنامهاش درج شود؟! »
فضل الله ياری در سرمقاله روزنامه ابتکار با اشاره به « پيروزی برخی از چهره هايی که از ليستهای مشهور رانده شده » ای که « حتی از سوی برخی از محافل هم تخريب شدهبودند » نوشته « چگونه است که سران گروهها واحزابی که خود را نزديکترين مراجع به افکار و خواستههای مردم میپندارند و از ماهها قبل از آغاز انتخابات خود را نماينده واقعی آنان میدانند، در تشخيص خواستههای رایدهندگان به اشتباه میافتند؟! »
خط فقر شديد؛۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان
روزنامه های مردمسالاری و تهران امروز خبر داده اند که « کميته مزد استان تهران » خط فقر شديد را « ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان » اعلام کرده است.
روزنامه مردمسالاری در تيتر يک شماره پانزدهم اسفند از قول « علی اکبر عيوضی رييس کميته مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران » نوشته « مبلغ سبد هزينه يک خانواده چهار نفره بر اساس تحقيقات همه جانبه و در نظر گرفتن حداقل ها و نه حداکثرها و با حذف کالاهای يارانه ای از سبد خانوار، مبلغ ۷۹۵ هزار و ۵۹۵ تومان » و « خط فقر شديد نيز رقمی معادل ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان است »، که البته « در کلانشهرها ۲۰ درصد به ميزان سبد هزينه خانوار و خط فقر شديد اضافه می شود.»
رييس کميته تخصصی مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران گفته که « بررسی های ما در کميته مزد استان تهران خوراکی ها از ابتدای سال جاری تا بهمن ماه از ۲۶ تا۴۰ درصد افزايش قيمت داشته است » و « از ابتدای سال ۹۰ براساس اعلام سايت های رسمی، نرخ تورمی که کميته ما لحاظ کرده است و منتهی به بهمن ماه سال جاری بوده ، ۲۶ درصد » است.
علی اکبر عيوضی با تاکيد براينکه دولت بايد در تعيين حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۱ بايد نتايج تحقيق « کميته تخصصی مزد کانون شوراهای اسلامی کار » مورد توجه قرار گيرد، گفته « براساس تحقيقات ما سال ۸۹ و ۹۰ در مقايسه با دهه گذشته کمترين افزايش دستمزد را شاهد بوده است، ولی در مقابل بيشترين تورم در سال های ۸۹ و ۹۰ به چشم خورده است » و « اين ادعا که افزايش دستمزد موجب تورم است بدون کار کارشناسی بوده و غيرمنطقی است. »
روزنامه مردمسالاری همچنين در يادداشتی بر « لزوم تعيين حداقل دستمزد براساس خط فقر » تاکيد کرده و نوشته « با توجه به اينکه نرخ تورم امسال بيش از ۲۰ درصد است » شيوه کنونی تعيين حداقل دستمزد از نظر کارگران ناکارآمد است.
اين روزنامه نوشته که شورای عالی کار بايد با « در نظرگرفتن نابسامانی موجود در حوزه پول، نرخ ارز، تغيير روزانه قيمت کالا ها و نبود ثبات قيمت ها، گرانی و سرعت افزايش تورم، و خط واقعی فقر »، حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۱ را تعيين کند.
روزنامه تهران امروز هم ضمن انتشار « خط فقر شديد » اعلام شده از سوی « کميته مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران »، در يادداشتی با عنوان « آمارهايی که توهين آميز است » نوشته « چند سالی است که اعلام آمارهای رسمی به دلايلی نامعلوم متوقف شده است » و از سال ۸۷ که عبدالرضا مصری « وزير وقت رفاه و امور اجتماعی اعلام خط فقر را توهين به افراد جامعه دانست و مانع محاسبه و انتشار يکی از شاخصهای مهم اقتصاد کشور شد » تاکنون « نهادهای رسمی با توسل به استدلالهای عجيب از انتشار شاخص خط فقر ممانعت میکنند. »
مرتضی افقه، عضو هيات مديره دانشگاه شهيد چمران، در اين يادداشت يادآوری کرده که « اگر چه نهادهای غيررسمی و يا تخصصی هر از گاهی آمارهايی در خصوص خط فقر کشور ارائه میدهند اما هيچ آمار رسمی تاکنون از خط فقر به دست نيامده است » و « اين شيوه برخورد » از سوی دولت در اعلام آمارهای اقتصادی از جمله « آمارهايی همچون نرخ اشتغال يا نرخ بيکاری، نرخ تورم، نرخ رشد توليد ملی » نيز به اشکال مختلف « اعمال شده است. »
نويسنده يادداشت روزنامه تهران امروز با اشاره به « عدم انتشار آمارهای اقتصادی » و در برخی موارد نيز « انتشار آمارهای ضد و نقيض »، نوشته که اين رفتار مقام های دولتی نشان می دهد که « دولت تمايلی به بررسی و نقد عملکرد خود توسط کارشناسان و متخصصين ندارد » و « مايل است تا مخاطبين اوضاع اقتصادی کشور به آمارهای توام با تمجيد مجريان دولتی اکتفا کنند. »
روزنامه های مردمسالاری و تهران امروز خبر داده اند که « کميته مزد استان تهران » خط فقر شديد را « ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان » اعلام کرده است.
روزنامه مردمسالاری در تيتر يک شماره پانزدهم اسفند از قول « علی اکبر عيوضی رييس کميته مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران » نوشته « مبلغ سبد هزينه يک خانواده چهار نفره بر اساس تحقيقات همه جانبه و در نظر گرفتن حداقل ها و نه حداکثرها و با حذف کالاهای يارانه ای از سبد خانوار، مبلغ ۷۹۵ هزار و ۵۹۵ تومان » و « خط فقر شديد نيز رقمی معادل ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان است »، که البته « در کلانشهرها ۲۰ درصد به ميزان سبد هزينه خانوار و خط فقر شديد اضافه می شود.»
رييس کميته تخصصی مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران گفته که « بررسی های ما در کميته مزد استان تهران خوراکی ها از ابتدای سال جاری تا بهمن ماه از ۲۶ تا۴۰ درصد افزايش قيمت داشته است » و « از ابتدای سال ۹۰ براساس اعلام سايت های رسمی، نرخ تورمی که کميته ما لحاظ کرده است و منتهی به بهمن ماه سال جاری بوده ، ۲۶ درصد » است.
علی اکبر عيوضی با تاکيد براينکه دولت بايد در تعيين حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۱ بايد نتايج تحقيق « کميته تخصصی مزد کانون شوراهای اسلامی کار » مورد توجه قرار گيرد، گفته « براساس تحقيقات ما سال ۸۹ و ۹۰ در مقايسه با دهه گذشته کمترين افزايش دستمزد را شاهد بوده است، ولی در مقابل بيشترين تورم در سال های ۸۹ و ۹۰ به چشم خورده است » و « اين ادعا که افزايش دستمزد موجب تورم است بدون کار کارشناسی بوده و غيرمنطقی است. »
روزنامه مردمسالاری همچنين در يادداشتی بر « لزوم تعيين حداقل دستمزد براساس خط فقر » تاکيد کرده و نوشته « با توجه به اينکه نرخ تورم امسال بيش از ۲۰ درصد است » شيوه کنونی تعيين حداقل دستمزد از نظر کارگران ناکارآمد است.
اين روزنامه نوشته که شورای عالی کار بايد با « در نظرگرفتن نابسامانی موجود در حوزه پول، نرخ ارز، تغيير روزانه قيمت کالا ها و نبود ثبات قيمت ها، گرانی و سرعت افزايش تورم، و خط واقعی فقر »، حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۱ را تعيين کند.
روزنامه تهران امروز هم ضمن انتشار « خط فقر شديد » اعلام شده از سوی « کميته مزد کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران »، در يادداشتی با عنوان « آمارهايی که توهين آميز است » نوشته « چند سالی است که اعلام آمارهای رسمی به دلايلی نامعلوم متوقف شده است » و از سال ۸۷ که عبدالرضا مصری « وزير وقت رفاه و امور اجتماعی اعلام خط فقر را توهين به افراد جامعه دانست و مانع محاسبه و انتشار يکی از شاخصهای مهم اقتصاد کشور شد » تاکنون « نهادهای رسمی با توسل به استدلالهای عجيب از انتشار شاخص خط فقر ممانعت میکنند. »
مرتضی افقه، عضو هيات مديره دانشگاه شهيد چمران، در اين يادداشت يادآوری کرده که « اگر چه نهادهای غيررسمی و يا تخصصی هر از گاهی آمارهايی در خصوص خط فقر کشور ارائه میدهند اما هيچ آمار رسمی تاکنون از خط فقر به دست نيامده است » و « اين شيوه برخورد » از سوی دولت در اعلام آمارهای اقتصادی از جمله « آمارهايی همچون نرخ اشتغال يا نرخ بيکاری، نرخ تورم، نرخ رشد توليد ملی » نيز به اشکال مختلف « اعمال شده است. »
نويسنده يادداشت روزنامه تهران امروز با اشاره به « عدم انتشار آمارهای اقتصادی » و در برخی موارد نيز « انتشار آمارهای ضد و نقيض »، نوشته که اين رفتار مقام های دولتی نشان می دهد که « دولت تمايلی به بررسی و نقد عملکرد خود توسط کارشناسان و متخصصين ندارد » و « مايل است تا مخاطبين اوضاع اقتصادی کشور به آمارهای توام با تمجيد مجريان دولتی اکتفا کنند. »
جلوگيری از برگزاری « همايش انديشههای آيت الله بهشتی »
روزنامه اعتماد خبر داده که مقام های مسوول حکومتی از برگزاری « همايش علمی انديشههای آيت الله بهشتی »، جلوگير کرده اند.
بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی اعلام کرده که « با وجود تعامل با مقامات مسوول، از برگزاری همايش علمی "بازخوانی انديشههای اقتصادی، اجتماعی و سياسی شهيد آيتالله دکتر بهشتی: نگاهی دوباره" جلوگيری شده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، بنابر اعلام بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی « اولين تاريخ برگزاری همايش، روز دوشنبه اول اسفندماه تعيين شده و مقرر بود با مشارکت بيش از ۲۵ انديشمند و صاحبنظر حوزوی و دانشگاهی در موضوعات علوم سياسی و اقتصاد برگزار شود » و پس از آن نيز « قرار بود روز دوشنبه ۱۵ اسفندماه اين همايش توسط بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی و با مشارکت دانشگاه مفيد برگزار شود اما « چند روز پيش اعلام شد در نهايت همايش لغو شده است. »
روزنامه اعتماد از آيت الله محمد حسينی بهشتی به عنوان « يکی از مهمترين رهبران انقلاب و معماران جمهوری اسلامی » نامبرده است.آيت الله بهشتی علاوه بر نقش آفرينی در تشکيل جمهوری اسلامی، بنيانگذارن قوه قضائيه جمهوری اسلامی نيز به شمار می رود، و درحالی که دبيرکلی حزب جمهوری اسلامی را بر عهده داشت در جريان انفجار دفتر اين حزب در ۷ تير ۱۳۶۰ کشته شد.
از سال ۱۳۸۸ تاکنون « بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی » با فشار و محدوديت نهادهای امنيتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی مواجه شده است.
همچنين عليرضا حسينی بهشتی فرزند آيت الله بهشتی که در جريان انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ « مشاور ارشد ميرحسين موسوی » و عضويت کميته مشترک موسوی و کروبی برای « پيگيری سرنوشت بازداشت شدگان و آسيب ديدگان پس از انتخابات » را بر عهده داشت، در سال ۸۸ دوبار بازداشت و زندانی شد.
روزنامه اعتماد خبر داده که مقام های مسوول حکومتی از برگزاری « همايش علمی انديشههای آيت الله بهشتی »، جلوگير کرده اند.
بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی اعلام کرده که « با وجود تعامل با مقامات مسوول، از برگزاری همايش علمی "بازخوانی انديشههای اقتصادی، اجتماعی و سياسی شهيد آيتالله دکتر بهشتی: نگاهی دوباره" جلوگيری شده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، بنابر اعلام بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی « اولين تاريخ برگزاری همايش، روز دوشنبه اول اسفندماه تعيين شده و مقرر بود با مشارکت بيش از ۲۵ انديشمند و صاحبنظر حوزوی و دانشگاهی در موضوعات علوم سياسی و اقتصاد برگزار شود » و پس از آن نيز « قرار بود روز دوشنبه ۱۵ اسفندماه اين همايش توسط بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی و با مشارکت دانشگاه مفيد برگزار شود اما « چند روز پيش اعلام شد در نهايت همايش لغو شده است. »
روزنامه اعتماد از آيت الله محمد حسينی بهشتی به عنوان « يکی از مهمترين رهبران انقلاب و معماران جمهوری اسلامی » نامبرده است.آيت الله بهشتی علاوه بر نقش آفرينی در تشکيل جمهوری اسلامی، بنيانگذارن قوه قضائيه جمهوری اسلامی نيز به شمار می رود، و درحالی که دبيرکلی حزب جمهوری اسلامی را بر عهده داشت در جريان انفجار دفتر اين حزب در ۷ تير ۱۳۶۰ کشته شد.
از سال ۱۳۸۸ تاکنون « بنياد نشر آثار و انديشههای آيتالله بهشتی » با فشار و محدوديت نهادهای امنيتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی مواجه شده است.
همچنين عليرضا حسينی بهشتی فرزند آيت الله بهشتی که در جريان انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ « مشاور ارشد ميرحسين موسوی » و عضويت کميته مشترک موسوی و کروبی برای « پيگيری سرنوشت بازداشت شدگان و آسيب ديدگان پس از انتخابات » را بر عهده داشت، در سال ۸۸ دوبار بازداشت و زندانی شد.
اعترافات متهم ۶۰ ساله؛ تجاوز به دستکم ۵۰ دختر خردسال در مشهد
روزنامه خراسان از « اعترافات متهم ۶۰ ساله » درباره تجاوز به « دستکم ۵۰ دختر خردسال » در مشهد، خبر داده است.
اين روزنامه نوشته متهم ۶۰ ساله ای که در مشهد به اتهام تجاوز به يک دختر خردسال بازداشت شده پس از آنکه « در مراحل اوليه تحقيقات ۱۱ فقره » تجاوز به « دختران خردسال » را پذيرفت، « تاکنون به ۵۰ مورد آزار و اذيت دختران خردسال » اعتراف کرده است.
روزنامه خراسان تاکيد کرده که « ۴۳ دختربچه خردسال که هر کدام به نوعی مورد آزار و اذيت مرد ۶۰ساله قرار گرفته اند، وی را شناسايی کرده اند. »
به نوشته اين روزنامه، ماجرای تجاوز به ده ها دختر خردسال در مشهد پس از آن آشکار شد که اواسط بهمن ماه « والدين دختربچه ۹ ساله ای با تسليم يک شکوائيه به ماموران کلانتری قاسم آباد مشهد اعلام کردند که مرد مسنی به بهانه پرسيدن آدرس دخترشان را در راه مدرسه سوار خودرو پيکان کرده و پس از کشاندن به حاشيه شهر مورد آزار قرار داده است. »
روزنامه خراسان نوشته که هم اکنون پرونده تجاوز اين « مرد ۶۰ سياله »به دستکم « ۵۰ دختر خردسال » هم اکنون شعبه ۸۰۹ بازپرسی مجتمع قضايی قدوسی مشهد درحال بررسی است و اتهاماتی چون « آدم ربايی با وسيله نقليه، ايراد صدمه عمدی، کودک آزاری جسمی و جنسی و همچنين ارتکاب عمل منافی عفت » به وی « تفهيم » شده است.
« يک منبع آگاه » به اين روزنامه گفته که اين متهم ۶۰ ساله « از سال ۸۸ اقدام به ارتکاب عمل منافی عفت می کرده و تقريبا هر ۲۰ روز يک بار دختری را طعمه قرار می داده است. »
اين « مقام آگاه » به اين روزنامه گفته « اين احتمال وجود دارد که هنوز خانواده هايی به دليل حفظ آبرو و يا موارد ديگر نتوانسته باشند متهم را شناسايی و از وی شکايت کنند » تاکيد کرده که اين خانواده ها «مطمئن باشند که هويت و اظهارات آنان به صورت کاملا محرمانه در پرونده باقی می ماند. »
روزنامه خراسان عکس و اسم « متهم ۶۰ ساله تجاوز به دستکم ۵۰ دختر خردسال » در مشهد را منتشر نکرده است.
روزنامه خراسان از « اعترافات متهم ۶۰ ساله » درباره تجاوز به « دستکم ۵۰ دختر خردسال » در مشهد، خبر داده است.
اين روزنامه نوشته متهم ۶۰ ساله ای که در مشهد به اتهام تجاوز به يک دختر خردسال بازداشت شده پس از آنکه « در مراحل اوليه تحقيقات ۱۱ فقره » تجاوز به « دختران خردسال » را پذيرفت، « تاکنون به ۵۰ مورد آزار و اذيت دختران خردسال » اعتراف کرده است.
روزنامه خراسان تاکيد کرده که « ۴۳ دختربچه خردسال که هر کدام به نوعی مورد آزار و اذيت مرد ۶۰ساله قرار گرفته اند، وی را شناسايی کرده اند. »
به نوشته اين روزنامه، ماجرای تجاوز به ده ها دختر خردسال در مشهد پس از آن آشکار شد که اواسط بهمن ماه « والدين دختربچه ۹ ساله ای با تسليم يک شکوائيه به ماموران کلانتری قاسم آباد مشهد اعلام کردند که مرد مسنی به بهانه پرسيدن آدرس دخترشان را در راه مدرسه سوار خودرو پيکان کرده و پس از کشاندن به حاشيه شهر مورد آزار قرار داده است. »
روزنامه خراسان نوشته که هم اکنون پرونده تجاوز اين « مرد ۶۰ سياله »به دستکم « ۵۰ دختر خردسال » هم اکنون شعبه ۸۰۹ بازپرسی مجتمع قضايی قدوسی مشهد درحال بررسی است و اتهاماتی چون « آدم ربايی با وسيله نقليه، ايراد صدمه عمدی، کودک آزاری جسمی و جنسی و همچنين ارتکاب عمل منافی عفت » به وی « تفهيم » شده است.
« يک منبع آگاه » به اين روزنامه گفته که اين متهم ۶۰ ساله « از سال ۸۸ اقدام به ارتکاب عمل منافی عفت می کرده و تقريبا هر ۲۰ روز يک بار دختری را طعمه قرار می داده است. »
اين « مقام آگاه » به اين روزنامه گفته « اين احتمال وجود دارد که هنوز خانواده هايی به دليل حفظ آبرو و يا موارد ديگر نتوانسته باشند متهم را شناسايی و از وی شکايت کنند » تاکيد کرده که اين خانواده ها «مطمئن باشند که هويت و اظهارات آنان به صورت کاملا محرمانه در پرونده باقی می ماند. »
روزنامه خراسان عکس و اسم « متهم ۶۰ ساله تجاوز به دستکم ۵۰ دختر خردسال » در مشهد را منتشر نکرده است.
ولادیمیر پوتین و حامیانش، پیروزی او را در انتخابات ریاست جمهوری روسیه جشن گرفتهاند. با این پیروزی، آقای پوتین برای سومین بار رئیس جمهور روسیه میشود.
او در چهار سال گذشته، نخست وزیر روسیه بود.مسئولان انتخابات در روسیه روز دوشنبه، پنجم مارس در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کردند که بیشتر آرای انتخابات ریاست جمهوری روسیه شمرده شده و ولادیمیر پوتین توانسته است ۶۳.۷۵ درصد آراء را به خود اختصاص دهد.
آقای پوتین در جمع حامیان خود در مسکو گفته است که در رقابتی آزاد و منصفانه، پیروز شده است.
اما گروههای مخالف او مدعی هستند که تقلبی گسترده انجام شده است. آنها به دنبال برگزاری تجمعی اعتراضی در روز دوشنبه، پنجم مارس در مسکو هستند.
گالوس، از نهادهای نظارتی مستقل انتخاباتی اعلام کرده است که آقای پوتین فقط کمی بیش از ۵۰ درصد آراء را به دست آورده است که به مراتب کمتر از آمار رسمی اعلام شده از سوی مسئولان رسمی انتخابات روسیه است.
طبق قانون در روسیه، در صورتی که آقای پوتین نمیتوانست بیش از ۵۰ درصد آراء را در دور اول انتخابات ریاست جمهوری روسیه به دست بیاورد، باید در دور دوم با نامزد دیگری که بیشترین آراء را در مقایسه با دیگر نامزدها به دست میآورد، رقابت میکرد.
گالوس همچنین اعلام کرده است که گزارشهای متعددی از تخلفات انتخاباتی دریافت کرده است که بر اساس آنها، برخی افراد چندین بار در رأیگیری شرکت کردهاند.
"اعتقاد به پوتین"
شامگاه روز یکشنبه، چهارم مارس، دهها هزار نفر از حامیان آقای پوتین در حالی که پرچمهای روسیه را در دست داشتند، در محوطه مقابل کرملین تجمع کردند تا پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری را جشن بگیرند.آقای پوتین در حضور کوتاهی که به همراه دمیتری مدودف، رئیس جمهور کنونی روسیه در این تجمع داشت، از طرفداران و حامیانشان "در هر گوشه" کشور تقدیر کرد.
او گفت: "قول داده بودم که برنده میشویم و ما بردیم."
آقای پوتین گفت: "ما در رقابتی آزاد و منصفانه پیروز شدیم."
او اضافه کرد: "ثابت کردیم که هیچکس نمیتواند چیزی را به ما تحمیل کند."
حامیان آقای پوتین در تجمع روز یکشنبه خود، افزون بر پرچمهای روسیه، نشانهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود "پوتین-رئیس جمهور ما" و "ما به پوتین اعتقاد داریم"
آقای پوتین که در رقابتهای ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ میلادی از دمیتری مدودف، رئیس جمهور کنونی روسیه حمایت کرده بود، در این مدت به عنوان نخست وزیر فعالیت میکرد. او با پیروزی در این انتخابات، تا سال ۲۰۱۸ میلادی، رئیس جمهور روسیه خواهد بود و با پایان این دوره نیز میتواند برای ادامه فعالیتش به عنوان رئیسجمهور در یک دوره شش ساله دیگر، در رقابتهای انتخاباتی آتی شرکت کند.
تجمع معترضان
به دنبال اعلام پیروزی ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روز یکشنبه، چهارم مارس، الکساندر ناوالنی، از رهبران مخالفان و وبلاگ نویس مشهور روس اعلام کرد که موارد متعدد تخلفات انتخاباتی بر نتیجه انتخابات تاثیر چشمگیری دارد.او از مردم خواست تا در تظاهراتی که قرار است مخالفان دولت در روز دوشنبه، پنجم مارس، در مسکو داشته باشند، شرکت کنند.
آرمن نرسسیان، خبرنگار بیبیسی فارسی در مسکو میگوید که هواداران دولت در روسیه هشدار دادهاند که تظاهرات معترضان به نتایج انتخابات، میتواند باعث بروز آشوب شود.
برای خواندن گزارش و تحلیلهای بیشتر درباره انتخابات ریاست جمهوری روسیه، به کلیک صفحه ویژه این انتخابات در بیبیسی فارسی بروید.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا به رهبران ایران هشدار داد که برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هسته ای، در مورد توسل به زور تردید نخواهد کرد.
رئیس جمهوری آمریکا ضمن سخنانی در اجلاس کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، آیپک، همچنین گفت که اسرائیل همیشه این حق را دارد که در مورد تدابیر امنیتی خود راسا تصمیم بگیرد.
پیشتر شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل در این جلسه گفته بود که ایران برای تمام جهان خطرناک است.
آقای اوباما در سخنان امروز خود گفت: "در چند هفته گذشته لفاظی در مورد جنگ تنها قیمت نفت را بالا برده و فقط به سود دولت ایران تمام شده است، زیرا آنها برای تامین بودجه برنامه اتمی خود به درآمد نفت متکی هستند."
او با تأکید بر ضرورت تأمین امنیت اسرائیل، آمریکا و صلح و امنیت جهان، گفت: "حالا وقت این رجز خوانی ها نیست."
آقای اوباما با تاکید بر اینکه باید فرصت داد تا فشارهایی که علیه حکومت ایران اعمال می شود اثر کند، از اسرائیل خواست که فرصت بیشتری بدهد تا تحریم ها به انزوای بیشتر ایران منجرشود.
وی اظهار داشت: "امروز ایران منزوی است . دستگاه رهبری تحت فشار قرار گرفته و دچار شکاف شده است."
او افزود: "حالا وقت آن است که به نصیحت ماندگار تدی روزولت (رئیس جمهوری پیشین آمریکا) توجه کنیم که می گفت ملایم حرف بزن، ولی چماقی بزرگ همراه داشته باش."
باراک اوباما همچنین با اشاره به زمزمه هایی که اخیرا در مورد احتمال تن دادن آمریکا به اتمی شدن ایران و مسلح کردن کشورهای همسایه برای ایجاد توازن قوا مطرح شده است، گفت: "رهبران ایران باید بدانند که من چنین سیاستی ندارم. سیاست من جلوگیری از دستیابی ایران به جنگ افزار اتمی است. همانگونه که بارها در خلال ریاست جمهوری ام تصریح کرده ام هر گاه برای دفاع از آمریکا و منافعش ضروری بدانم، برای توسل به زور درنگ نخواهم کرد."
رئیس جمهوری ایالات متحده در ادامه سخنان خود، از "افتادن سلاح اتمی ایران به دست گروه های تروریستی" ابراز نگرانی کرد.
حدود دو هفته پیش بیش از ۳۰ سناتور آمریکایی قطعنامه ای را پیشنهاد دادند که در صورت دستیابی ایران به توانایی تولید سلاح اتمی، رئیس جمهوری آمریکا را از اتخاذ سیاست مهار (ایجاد توازن قوا با مسلح کردن همسایگان) منع می کند.
باراک اباما سپس در ادامه سخنان خود با اشاره به ریاکاری ایران در مورد سوریه که رژیم آن درحال فروپاشی است گفت:
" تازمانی که ایران به تعهدات خود عمل نکرده باشد، مشکل با ایران حل نخواهد شد، ولی من معتقدم که دیپلماسی توام با فشار هم چنان ممکن است موفق شود."
رئیس جمهوری آمریکا ضمن سخنانی در اجلاس کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، آیپک، همچنین گفت که اسرائیل همیشه این حق را دارد که در مورد تدابیر امنیتی خود راسا تصمیم بگیرد.
پیشتر شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل در این جلسه گفته بود که ایران برای تمام جهان خطرناک است.
آقای اوباما در سخنان امروز خود گفت: "در چند هفته گذشته لفاظی در مورد جنگ تنها قیمت نفت را بالا برده و فقط به سود دولت ایران تمام شده است، زیرا آنها برای تامین بودجه برنامه اتمی خود به درآمد نفت متکی هستند."
او با تأکید بر ضرورت تأمین امنیت اسرائیل، آمریکا و صلح و امنیت جهان، گفت: "حالا وقت این رجز خوانی ها نیست."
آقای اوباما با تاکید بر اینکه باید فرصت داد تا فشارهایی که علیه حکومت ایران اعمال می شود اثر کند، از اسرائیل خواست که فرصت بیشتری بدهد تا تحریم ها به انزوای بیشتر ایران منجرشود.
وی اظهار داشت: "امروز ایران منزوی است . دستگاه رهبری تحت فشار قرار گرفته و دچار شکاف شده است."
او افزود: "حالا وقت آن است که به نصیحت ماندگار تدی روزولت (رئیس جمهوری پیشین آمریکا) توجه کنیم که می گفت ملایم حرف بزن، ولی چماقی بزرگ همراه داشته باش."
باراک اوباما همچنین با اشاره به زمزمه هایی که اخیرا در مورد احتمال تن دادن آمریکا به اتمی شدن ایران و مسلح کردن کشورهای همسایه برای ایجاد توازن قوا مطرح شده است، گفت: "رهبران ایران باید بدانند که من چنین سیاستی ندارم. سیاست من جلوگیری از دستیابی ایران به جنگ افزار اتمی است. همانگونه که بارها در خلال ریاست جمهوری ام تصریح کرده ام هر گاه برای دفاع از آمریکا و منافعش ضروری بدانم، برای توسل به زور درنگ نخواهم کرد."
رئیس جمهوری ایالات متحده در ادامه سخنان خود، از "افتادن سلاح اتمی ایران به دست گروه های تروریستی" ابراز نگرانی کرد.
حدود دو هفته پیش بیش از ۳۰ سناتور آمریکایی قطعنامه ای را پیشنهاد دادند که در صورت دستیابی ایران به توانایی تولید سلاح اتمی، رئیس جمهوری آمریکا را از اتخاذ سیاست مهار (ایجاد توازن قوا با مسلح کردن همسایگان) منع می کند.
باراک اباما سپس در ادامه سخنان خود با اشاره به ریاکاری ایران در مورد سوریه که رژیم آن درحال فروپاشی است گفت:
" تازمانی که ایران به تعهدات خود عمل نکرده باشد، مشکل با ایران حل نخواهد شد، ولی من معتقدم که دیپلماسی توام با فشار هم چنان ممکن است موفق شود."
کنگره خلق چین که به طور سالانه برگزار می شود فعالیت های ده روزه خود را در تالار بزرگ پکن آغاز کرده است. این آخرین جلسه پارلمانی تحت رهبری فعلی چین است.
ون جیابائو نخست وزیر چین درحال نطق آغازین برای حدود سه هزار نماینده از سراسر کشور است.او یک گزارش کار ارائه و دستور کار ۱۲ ماه آینده را تعیین خواهد کرد.
انتظار می رود که اینها شامل یک برنامه رشد ۷.۵ درصدی برای اقتصاد و مخارج ۱۰۰ میلیارد دلاری نظامی باشد.
این کشور همچنین میزان پیش بینی شده تورم را ۴ درصد اعلام کرده و قول ایجاد ۹ میلیون شغل تازه را در مناطق مختلف داده است.
مارتین پیشنس خبرنگار بی بی سی در پکن می گوید که این جلسه پارلمانی تلاشی از سوی حزب کمونیست برای ارتباط با عموم است.
او می افزاید که در این جلسه مخالفت قابل توجهی دیده نمی شود و تقریبا همه تصمیم ها از قبل مهر تایید خورده اند.
در ادامه سال جاری قرار است فرآیند تغییر در رهبری چین که هر ده سال اتفاق می افتد شروع شود.
انتظار می رود شی جین پینگ معاون رئیس جمهور چین جای هو جینتائو رئیس جمهور فعلی را بگیرد.
خبرنگار بی بی سی می گوید که در پشت پرده این کنگره، مقام های عالی رتبه برای کسب قدرت رقابت می کنند اما حزب کمونیست کلیه اختلافات را از انظار عمومی پنهان نگاه خواهد داشت.
بر اساس اعلام مسئولان پلیس عراق، به دنبال حمله افراد مسلح به چند پاسگاه پلیس در شهر حدیثه در غرب عراق، دستکم ۲۶ نفر از نیروهای پلیس این کشور کشته شدهاند.
بر اساس گزارشها، چندین مرد مسلح که تعدادی از آنها لباس فرم پلیس به تن داشتند، در اولین ساعات بامداد دوشنبه، پنجم مارس (۱۵ اسفند)، به این حملهها دست زدهاند. گزارش شده است که مهاجمان ساعت ۲ بامداد روز دوشنبه دو افسر ارشد پلیس عراق را از خانههای آنها ربوده و به ضرب گلوله کشتهاند.
آنها سپس به داخل شهر رفته و به سمت پاسگاههای پلیس تیراندازی کردهاند.
یک سخنگوی پلیس عراق، القاعده را مسئول این حملهها خوانده است.
به گزارش آسوشیتدپرس، در یکی از پاسگاههای پلیس که مورد حمله قرار گرفت، پرچم القاعده نصب شده بود.
حملههای شهر حدیثه، اولین دور خشونتها در این شهر از زمان حمله یک بمبگذار انتحاری به یک بانک در ماه مارس سال ۲۰۱۱ میلادی است. در آن حادثه ۹ نفر کشته شده بودند.
کاروان مهاجمان
یک سخنگوی پلیس در حدیثه اعلام کرده است که در حملات امروز، در مجموع ۲۶ مامور پلیس "از جمله یک سرهنگ و یک سروان" کشته و سه نفر دیگر زخمی شدهاند.او اضافه کرده است: "در یکی از خودروهای مورد استفاده مهاجمان، نوشتههایی متعلق به القاعده پیدا شد."
یک سخنگوی فرماندار منطقه به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که افراد مسلح ابتدا به خانه یک سرهنگ و یک سروان در شهر رفته و مدعی شدهاند که حکم بازداشت آنها را دارند.
پلیس اعلام کرده است که جسد این دو افسر ارشد که به ضرب گلوله کشته شده بودند، اندکی بعد، در خیابانی در نزدیکی خانههایشان پیدا شده است.
گزارش شده است که مهاجمان حکم بازداشت جعلی ۱۵ افسر پلیس شهر حدیثه را در اختیار داشتند.
این مهاجمان که خودروهایی مشابه خودروهای وزارت کشور عراق داشتند، سپس به داخل شهر رفته و به سمت پاسگاههای پلیس تیراندازی کردهاند.
آسوشیتدپرس به نقل از مقامات محلی گزارش داده است که حمله در مجموع حدود نیم ساعت طول کشیده است.
در پی برگزاری انتخابات مجلس نهم، رسانه های حکومتی ایران از حضور انبوه مردم در پای صندوق های رای خبر داده اند. عده ای از ناظران مسائل ایران با استناد به گزارش های این منابع، میزان حضور مردم در انتخابات را نشان دهنده پیروزی حکومت و شکست فراخوان های اپوزیسیون برای تحریم انتخابات دانسته اند.
تردیدی وجود ندارد که بررسی میزان تأثیر تحریم انتخابات توسط مخالفان و منتقدان حکومت و به طور کلی، میزان شرکت مردم در رای گیری مجلس نهم، در فهم معادلات قدرت سیاسی در ایران امروز بسیار تعیین کننده خواهد بود. اما آنچه محل تردید به نظر می رسد، استناد به اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های حکومتی برای قضاوت در مورد میزان مشارکت انتخاباتی در ایران و کشورهای مشابه است.رای گیری اخیر، نخستین رأی گیری پس از انتخاباتی بوده که طی آن، جمهوری اسلامی ایران در معرض اتهام تخلف گسترده در انتخابات قرار گرفته است. انتخاباتی که حتی اگر تمام ادعاهای اپوزیسیون در مورد آن را یکسره بی اساس بدانیم، طبق آمار رسمی دولت، در آن میزان مشارکت در ۱۲۶ حوزه از ۳۶۸ حوزه انتخابی کشور بین ۹۵ تا ۱۲۷ درصد بوده که پذیرش آن به لحاظ منطق ریاضی آسان نیست.
با چنین پس زمینه ای، احتمالا در نخستین رأی گیری پس از خرداد ۱۳۸۸، حکومت ایران برای رد ادعاهای اپوزیسیون از خود، به چیزی فراتر از انتشار آمار رسمی در مورد مشارکت انتخاباتی شهروندان نیاز داشته است. این حکومت برای رفع اتهام دست بردن در آرای مردم ناچار بود – حتی اگر معتقد به برگزاری انتخابات آزاد یا رقابتی نیست – حداقلی از شفافیت را در روز ۱۲ اسفند به نمایش بگذارد.
با این وجود در ۱۲ اسفند، حضور محدود خبرنگاران خارجی برای پوشش انتخابات، که در گذشته معمول بود، دچار محدودیت های جدید شد. آن طور که روایت های برخی از خبرنگاران نشریات بین المللی نشان می دهد، مقام های ایرانی در روز انتخابات، این خبرنگاران را با اتوبوس به سر صندوق های مشخصی برده و به آنها امکان مشاهده صندوق های دیگر را نداده اند.
همزمان، از سویی نشریات داخل ایران زیر فشار حکومت قرار گرفتند که سلامت انتخابات را زیر سوال نبرند، و از سوی دیگر، میزان اندک نظارت غیرمتمرکز بر انتخابات نیز که در گذشته وجود داشت، محدودتر شد. فرآیندی که در روز انتخابات با اطلاعیه هیات مرکزی نظارت شورای نگهبان مبنی بر اینکه "هیچ شخص یا مجموعه ای" حق "دخالت در امر نظارت بر انتخابات" را ندارد، مورد تأکید قرار گرفت.
این در حالی است که با انتشار نخستین نتایج رسمی انتخابات از سوی دولت ایران، تناقض های عددی بسیاری در این نتایج مشاهده شد. بررسی دقیق تر اتهامات تخلف در انتخابات اخیر به گزارش جداگانه ای نیاز دارد. اما به طور کلی می توان گفت که وجود برخی حوزه های دارای ۱۰۰ درصد رأی دهنده، انتشار آمار متناقض در مورد واجدین شرایط رأی دادن (تا حدی که میان آمار منتشر شده دولتی در مورد تعداد واجدین شرایط در برخی استان ها صدها هزار تفاوت وجود دارد) و طرح اتهام تخلف از قانون انتخابات (تا حدی که پروین احمدی نژاد خواهر رئیس جمهور هم مدعی تخلف علیه خود شده است) از جمله اتهاماتی هستند که تاکنون در این زمینه مطرح شده اند.
البته شاید تمام این اتهامات، به اندازه موضع گیری های انتخاباتی آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی پیش از ۱۲ اسفند خبرساز نبوده اند. آقای خامنه ای حدود دو ماه پیش به صراحت اعلام کرد: "با تجربه ای که از رفتار مردم و اعتمادی که به لطف الهی دارم، پیش بینی می کنم به فضل الهی حضور مردم در این انتخابات یک حضور دشمن شکن خواهد بود."از همان زمان طرح این سخنان توسط آقای خامنه ای، کلیک برخی تحلیلگران پیش بینی می کردند که حکومت ایران، بی تردید در آینده از افزایش مشارکت مردم در انتخابات مجلس نهم خبر خواهد داد. رهبر ایران دو روز پیش از انتخابات هم با بی اثر دانستن تحریم انتخابات تکرار کرد: "آنى که من احساس می کنم و از لطف الهى احتمال قوى می دهم که این جور بشود، این است که ملت ایران در روز جمعهاى که مىآید، یک سیلى سختتر به چهره استکبار خواهد زد."
بیان این سخنان، پرسشی مشخص را در ذهن ناظران ایجاد می کرد: در صورتی که میزان واقعی مشارکت در انتخابات باعث بی اعتبار شدن سخنان آیت الله خامنه ای می شد، آیا مریدان، مقلدان و کارگزارانش به لحاظ سیاسی، امنیتی و مذهبی مجاز می بودند که برای جلوگیری از این واقعه در انتخابات دخالت "نکنند"؟
به عبارت دیگر سخنان رهبر جمهوری اسلامی به این تصور دامن می زد که مقام های حکومتی ایران، در ارتباط با نتایج رأی گیری ۱۲ اسفند بیش از یک گزینه را پیش روی خود ندارند: اعلام حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی؛ که عملا همان کاری بود که صورت گرفت.
بخش مهمی از پاسخ حکومت ایران به مجموعه ابهامات مطرح در مورد انتخابات، از زاویه استناد به گزارش ها و تصاویر مربوط به روز رای گیری صورت گرفته است. رسانه های منسوب به حکومت ایران در روز ۱۲ اسفند و پیش از آن، فیلم ها و تصاویر بسیاری را از حضور گسترده مردم در محل های رأی گیری به نمایش گذاشته و از مخالفان خود پرسیده اند که چگونه می توانند چنین شواهد مشخصی را انکار کنند؟
البته در روزهای اخیر ده ها عکس و ویدیوی متفاوت هم توسط شهروند-خبرنگاران منتشر شده که نشان دهنده حوزه های رأی گیری خالی از جمعیت هستند و روایت دیگری را از میزان مشارکت ایرانیان در انتخابات ۱۲ اسفند ارائه می کنند. اما حتی با صرف نظر کردن از گزارش های متفاوت در مورد میزان حضور مردم در پای صندوق های رأی، به نظر می رسد مهمترین واقعیتی که از گزارش های کانال های تلویزیونی ایران در روز ۱۲ اسفند میتوان دریافت، موفقیت حرفه ای تهیه کنندگان این گزارش هاست و نه اندازه موفقیت حکومت در جلب مشارکت مردم در انتخابات.
در ایران، قطعا اکثریت قریب به اتفاق مدافعان حکومت و بخشی از افراد بی تفاوت نسبت به مسائل سیاسی (به ویژه در مناطق کم جمعیت و محروم کشور که یک نماینده مجلس، تنها راه دسترسی ساکنان بومی به حکومت مرکزی برای بیان مطالبات محلی است) در انتخابات شرکت می کنند. مجموع این شرکت کنندگان، بعید است در هیچ حالتی از ۱۵ الی ۲۰ میلیون جمعیت ایران کمتر باشد که حتی در صورت عدم مشارکت اکثریت بزرگ ایرانیان در انتخابات هم، تصاویر آنها برای تغذیه رسانه های حامی حکومت کافی خواهد بود. به لحاظ رسانه ای، می توان گفت حتی اگر روزی فرا برسد که تعداد کل شرکت کنندگان در انتخابات تنها ۵ میلیون نفر باشد هم، این تعداد احتمالا برای به تصور کشیدن نمایش های پرشور تلویزیونی در مورد "حضور گسترده" در پای صندوق های رأی کفایت می کند: این تعداد برای پر کردن چند هزار حوزه کافی است، که اگر از هر کدام تنها دو دقیقه گزارش هم پخش شود، شبکه های تلویزیونی می توانند تا چند روز متوالی از حضور گسترده انتخاباتی گزارش های "غیر تکراری" تهیه کنند.
با توجه به چنین شواهدی است که به نظر می رسد در کشورهایی مانند ایران، نه تصاویر حضور مردم در پای صندوق های رأی و نه آمار دستگاه های دولتی در مورد نتایج انتخابات، از ارزش تحلیلی زیادی برای قضاوت راجع به نحوه برگزاری انتخابات برخوردار نیستند.
برای تحلیل مشارکت انتخاباتی در کشورهایی از این نوع، در درجه اول باید به دنبال شواهدی در خصوص میزان "شفافیت" انتخابات بود؛ شواهدی که در غیاب آنها استناد به هر گونه گزارش، آمار یا ادعای منتشر شده از جانب دستگاه حکومتی، غیر علمی است.
خبرگزاری فارس، یک نماینده مجلس و تعدادی از فعالان دانشجویی حامی حکومت به سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران در روز انتخابات نهمین دوره مجلس واکنش نشان دادند.
خبرگزاری فارس با انتشار یادداشتی با "تامل برانگیز" خواندن سخنان هاشمی رفسنجانی پس از انداختن رای در صندوق انتخابات نوشت: "این جملات به حدی برای گردانندگان رسانه های معاند و غربی حائز اهمیت بود که تا پایان آخرین ساعات رای گیری همه برنامه ها و تحلیل های آنها را تحت الشعاع قرار داد."آقای رفسنجانی در روز دوازدهم اسفند به هنگام دادن رای در حوزه انتخاباتی جماران گفته بود: "انشالله نتیجه انتخابات همانی خواهد بود که مردم می خواهند و رایی که مردم به صندوق می اندازند، اگر همان باشد انشالله مجلس خوبی خواهیم داشت."
به نوشته خبرگزاری فارس، این "سخنان دوپهلوی" اکبر هاشمی رفسنجانی در رادیو و تلویزیون دولتی ایران، دقایقی پس از اینکه آیت الله خامنه ای مردم ایران را به مشارکتی همه جانبه در فضای سالم و آزاد انتخاباتی تشویق کرده، می توانسته "نقض کننده" سخنان رهبر ایران تلقی شود.
در ادامه این نوشته خبرگزاری فارس آمده است: "این سخنان دو پهلو که سابقه طولانی در کلام هاشمی دارد مردم را به یاد رمزهایی می اندازد که وی با بیان آنها شکوه حضور ملت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را به فتنه ای تبدیل کرد که تا سالها آثار آن بر پیکره نظام اسلامی باقی خواهد ماند."
در یادداشت خبرگزاری فارس با اشاره به اینکه "هاشمی رفسنجانی شخصیتی مطرح برای مردم است" نوشته شده: "ایراد چنین مواضع دوپهلویی برای انتخابات یا هر مساله سیاسی در کشور، فرصت بزرگی است که هاشمی رفسنجانی آن را به سادگی در اختیار دشمن قرار می دهد تا بار دیگر جریان فتنه، عملیات براندازی را از مجرای خود حکومت دنبال کند."
اشاره این خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران، ظاهرا به مواضع اکبر هاشمی رفسنجانی قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم است که انتقاد شدید حامیان محمد احمدی نژاد را برانگیخت.
در آستانه آن انتخابات، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتشار نامه ای خطاب به آیت الله خامنه ای، تلویحا از سکوت او درباره اتهامات محمود احمدی نژاد به روحانیون منتقد دولت گلایه کرد و گفت که "قصد ندارد دولت موجود را "مثل دولت بنی صدر" معرفی کند یا "سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت" بخواهد، اما "باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد".
امروز، همچنین مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران در وبلاگ شخصی خود نوشته است: "آقای هاشمی که پس از بی توجهی مردم به ایشان در انتخابات ریاست جمهوری نهم با رای منتخبین مردم در مجلس خبرگان از ریاست این مجلس برکنار شد، بدون ارائه هیچ شاهد و قرینه ای سلامت انتخابات مجلس را زیر سوال برد."
آقای کوچک زاده در ادامه نوشته خود، از قوه قضائیه خواسته است که "برای نشان دادن بی طرفی خود آقای هاشمی را احضار و مورد مواخذه قرار دهد، والا بیم آن می رود که پیاده نظام صهیونیست ها در داخل با استناد به همین سخنان بی پایه و موهوم، مراحل بعدی ایجاد فضای انتخاباتی پس از انتخابات را کلید بزنند".
این نماینده محافظه کار مجلس تهران در ادامه نوشته خود آورده است: "اینجانب باور قطعی دارم که اگر مصالح بالاتری از رای اکثریت مردم وجود نداشت، مردم ایشان را که با اظهارات مکرر کینه جویانه شان نسبت به مردم و نظام از مصادیق بارز 'فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا' شده اند را نزد فرزندشان به تبعید می فرستادند."
مصطفی مستاجران، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو گفته است: "آقای هاشمی با سخنان خود در روز گذشته چهره واقعی و مدیریت قضایا را بخصوص در فتنه نشان داد."
این فعال دانشجویی افزوده: "هاشمی یا باید از سخنان خود در روز انتخابات اعلام برائت کند یا خود را مانند مهره ای مخالفی بداند که مردم کاملا از او قطع امید کرده اند."
آقای مستاجران با ذکر اینکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بارها اعلام کرده که "مردم نسبت به نظام بی اعتماد شده اند"، گفته است که به نظر می رسد که "مردم به بعضی از اطرافیان ایشان بی اعتماد شده اند" و حضور مردم در صندوق های رای نشان می دهد که "نظام در بین مردم از آبروی خوبی برخوردار است".
تلویزیون انگلیسی زبان پرستیوی، وابسته به حکومت ایران، بخشی از سخنان دو زن و یک مرد را پخش کرده است که اخیرا به همکاری با بیبیسی فارسی متهم شده بودند.
اظهارات این افراد در دوره بازجویی و هنگامی که آنها در بازداشت بودند ضبط شده بود.در این فیلم بیبیسی فارسی به حاسوسی درباره تاسیسات صنعتی ایران متهم شده است.
هفته گذشته هم سایت گرداب وابسته به سپاه پاسداران اتهامات مشابهی علیه بیبیسی فارسی منتشر کرد.
مدیران بیبیسی در آن زمان این اتهامات را بی اساس و دروغ خواندند.
در فیلم پخش شده در تلویزیون پرستیوی، صحنه بازداشت یکی از زنان متهم به همکاری با بیبیسی در خانهاش نمایش داده شد.
خبرنگاران بیبیسی در این فیلم متهم شدند که از جمله از طریق تلاش برای به دست آوردن شماره تلفن تعدادی از مقامات نظامی ایران و پرسش در مورد محل فیلمبرداری ویدیویی که کارکنان یک سکوی نفتی ایرانی از خود گرفته و برای یک برنامه سرگرمی فرستاده بودند، اطلاعات طبقه بندی شده جمع کرده اند.
یک "کارشناس رسانه" در این فیلم گفت که "جاسوسی" در هر کشوری بر اساس قوانین آن کشور و متناسب با منافع ملی آن تعریف می شود و ممکن است کاری که در بعضی کشورها عملی عادی و گزارشگری تلقی می شود، در یک کشور دیگر "جاسوسی" باشد.
بیبیسی چندی پیش اعلام کرده بود که مقامات ایران تعدادی از کارکنان بخش فارسی سرویس جهانی را از طریق بازداشت بعضی از اعضای خانواده یا دوستان آنها تحت فشار گذاشته اند.
مارک تامپسون، مدیرکل بیبیسی به کار گرفتن این شیوه ها برای برخورد با کارکنان بیبیسی فارسی را در ادامه ایجاد اختلال و ارسال پارازیت روی شبکههای تلویزیونی بینالمللی از جمله تلویزیون بیبیسی فارسی ارزیابی کرد که به گفته او باعث میشود مردم ایران نتوانند به جریان آزاد اطلاعات دسترسی داشته باشند.