تقدیم به یاران دربند
بهارانتان خجسته باد
اخبار روز:
نوروز ۱٣۹۱درراه است .درسالی که گذشت ،سفره کارگران وتهیدستان خالی ترازهمیشه ماند.درآستانه فرارسیدن سال نو، دگربار سفره خالی اکثریت قریب به اتفاق کارگران و سایرزحمتکشان ایران و رنج آنان رامدنظر آوریم و درره یابی برای حل معضلات جنبش کارگری اندیشه کنیم.درسالی که گذشت، رژیم ضدکارگری جمهوری اسلامی بمنظورپشتیبانی از سرمایه داران ، فشاربر طبقه کارگر رادرزمینه های گو ناگون فزونی داد.فعالین کارگری تحت فشارو پیگرد فزاینده ای قرارگرفتند.دهها کارگرمبارزدیگرازجمله علی نجاتی،زمانی ،جراحی وبرخی دیگرازفعالین متشکل وسازمانگرزندانی وتعدادی مجبوربه ترک ایران وپذیرش تبعیدشدند.فشار برفعالین کارگری زندانی شدت گرفت .رضا شهابی ،ابراهیم زاده و....مجبوربه تحمل سختیهای بیشمارزندان وتوهین زندانبانان گردیدند.رضا رادرحالیکه ازناراحتی ستون فقرات و گردن رنج میبردواحتمال فلج شدن اوبسیاراست ،اجازه استراحت وآمادگی برای عمل جراحی ندادندوازاستراحت و مداوای موثرعلی نجاتی که ازبیماری قلبی رنج میبرد،جلوگیری کردند.اعتصابات وتحصن های کارگری همچنان بایورش پلیسی و چماقداران حکومتی پاسخ داده شد. ا زهرگونه ا قدام برای ا یجاد تشکل مستقل کارگری جلوگیری به عمل آمد.
فشاربرکارگران درسالی که گذشت ،تنهادرمحدوده دستگیری وزندان فعالین کارگری نبود .کل زندگی کارگران ایران موردهجوم رژیم اسلامی قرارگرفت که ابعادگسترده اقتصادی – معیشتی نیزدارد. عدم پرداخت بموقع دستمزدها حتی دربرخی موارد بیش ازسی ماه ،همچنان یکی ازمعضلات کارگران بود.حذف سوبسیدها واجرای هدفمندسازی یارانه ها که فزونی چندباره بهای کلیه مایحتاجات زندگی کارگران رادرپی داشت،تنگ دستی افزون تری را برای همه لایههای کارگران به همراه آورد .حداقل قانونی دستمزد٣۲٣هزار تومان درماه اعلام شد.این مبلغ که دراکثرمواردمراعات نمیشود وبمراتب اندک ترمیباشد(بخصوص درکارگاههای زیرده نفرکه مشمول قانون کارنیستند) حتی حدودیک سوم خط فقراعلام شده ازجانب مقامات دولتی است.عدم پوشش درمانی وبازنشستگی همچنان معضل بزرگ اکثریت کارگران بویژه کارگران کارگاههای زیرده نفرکه حتی بااستناد به آماردولتی بالغ بر۷ میلیون نفرمیباشند وکارگران پیمانی وموقت باقی ماند.قراردادهای موقت که هیچگونه تضمین شغلی برای کارگران ندارندبعنوان شکل عمومی وعمده بکار گماشتن کارگران تثبیت وفزونی یافت.افزایش بیکاری واخراج کارگران تحت عناوین گوناگون شدت داشت .بیکاری جوانان زیر ۲۵ سال، حتی براساس آمارنقاشی شده دولتی ،درمدتی کمترازیک سال ازرقم ۲۴/۷درصدبه ۲۹/٨ درصدافزایش یافت .طرح اصلاحیه قانون کارکه درصورت اجرا،وضع اشتغال ودستمزدهارابمراتب بدترونابسامان ترمیکند ،هدیه نوروزی رژیم اسلامی به کارگران و سایر زحمتکشان بود .رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در سالی که گذشت روزگاررابرکارگران ایران سیاه ترکرد وامیدبرآن داشت که هرصدای حق طلبانه کارگری راکاملا خاموش کند .
لیک ، درسالی که گذشت ، نه تنها سکوت گورستان برجنبش کارگری ایران حاکم نشد بلکه تعداداعتصابات ، تحصن ها ،اعتراض نویسی ها و......فزونی داشتند .این اعتراضات گوناگون کارگران که درمواردی نیز با موفقیت نسبی همراه بودن ،خاص یک منطقه مشخص و یا یک رشته صنعتی معین نبودند بلکه درسرتاسرکشور ودراکثربخشهای صنعتی -تولیدی وبخش وسیع کارگران خدماتی جریان داشتند . خواستهای اساسی این اعتراضات کمابیش دریکسانی باهم و عمدتادرزمیته های عدم پرداخت دستمزدها و لغو قراردادهای موقت و سفیدامضاء و امرآزادی کارگران دستگیرشده بودند . سطوح شکلگیری کمیته های دفاعی ا قدام ازرضا شهابی – شاهرخ زمانی وابراهیم زاده ،اوج ایستادگی خانوادهها وهم طبقه ایهای آنان درشرایط سرکوب مسلط و مقاومت دلیرانه فعالین کارگری دربند ، هم روحیه بخش برای سایرزندانیان اجتماعی و فعالین درگیر مبارزه درکارخانه ها بود و هم تمامی ترفندهای حکومتی راکه با تشدیدفشار، توهین ، شکنجه و پرونده سازی ،هدف عجز ولابه اززندانیان راداشت ،نقش برآب کرد.
هرچنددرسالی که گذشت ،استثماروستم برکارگران فزونی یافت وزندگی آنان تباه ترازپیش شدوفشاروتهدیدبه اخراج وزندان افزایش داشت ، ولیکن دراراده مبارزاتی کارگران نتوانست خللی واردسازد.یک باردیگرثابت شد، درآنجا که ستم هست مقاومت ومبارزه هم هست .این تداوم مبارزه ومقاومت کم نظیرزندانیان کارگری ، جنبههای مثبت وامیدوارکننده ی سال پشت سرگذاشته شده است . اگر بتوان این اعتراضات گسترده وسراسری کارگران و لیکن جداازهم ودرمقاطع وزمانهای متفاوت وحتی بدون خبریابی ازهم را در پیوندباهم درآوردوبه تشکل صنفی -انقلابی کارگری سمت وسوی معین طبقاتی داد،آنگاه درتحت هدایت تشکل سیاسی –انقلابی کارگری ،راه پیروزی بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی وبراندازی هرگونه استثمارانسان ازانسان هموارترخواهدشد. این وظیفه همچنان برشانه فعالین انقلابی کارگری و مبارزان و دوستداران واقعی طبقه کارگر سنگینی میکند.درسالی که گذشت کمیته هاو تشکلات کارگری درون کشورتوانستنددرمواردی همکاریهای ارزنده ای رابه پیش برندو ازجمله برای خواست آزادی کارگران زندانی، فعالین دستگیرشده درگردهمآئی ها و اعتراضات کارگری ، برگزاری اول ماه مه و ….یک صدا و یک عمل شوند. سال پشت سر گذاشته ، همچنین سال تحکیم پیوندعمیق ترهمبستگی انترناسیولیستی ازاین سوی جهان باکارگران ایران بود که فعالیتهای سندیکاهای فرانسه – کانادا- انگلیس - سوئد و استرالیا نمونه هائی ازآنند.
درسالی که گذشت علاوه برکارگران، مبارزات درخشان زنان علیه قوانین زن ستیزی اسلامی ،مبارزات دانشجویان ومعلمین ومبارزات اقلیتهای ملی ومذهبی برای احقاق حقوق برابر، رژیم ارتجاعی اسلامی راآماج حمله داشتندوبسیاری ازمبارزین این زمینههای اجتماعی درزندانهای اسلامی اسیرهستند، بکوشیم .سال نورابه سال واردساختن ضربات کاری بررژیم اسلامی تبدیل سازیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی!
نابودباداستثمارانسان ازانسان
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران - خارج از کشور
فشاربرکارگران درسالی که گذشت ،تنهادرمحدوده دستگیری وزندان فعالین کارگری نبود .کل زندگی کارگران ایران موردهجوم رژیم اسلامی قرارگرفت که ابعادگسترده اقتصادی – معیشتی نیزدارد. عدم پرداخت بموقع دستمزدها حتی دربرخی موارد بیش ازسی ماه ،همچنان یکی ازمعضلات کارگران بود.حذف سوبسیدها واجرای هدفمندسازی یارانه ها که فزونی چندباره بهای کلیه مایحتاجات زندگی کارگران رادرپی داشت،تنگ دستی افزون تری را برای همه لایههای کارگران به همراه آورد .حداقل قانونی دستمزد٣۲٣هزار تومان درماه اعلام شد.این مبلغ که دراکثرمواردمراعات نمیشود وبمراتب اندک ترمیباشد(بخصوص درکارگاههای زیرده نفرکه مشمول قانون کارنیستند) حتی حدودیک سوم خط فقراعلام شده ازجانب مقامات دولتی است.عدم پوشش درمانی وبازنشستگی همچنان معضل بزرگ اکثریت کارگران بویژه کارگران کارگاههای زیرده نفرکه حتی بااستناد به آماردولتی بالغ بر۷ میلیون نفرمیباشند وکارگران پیمانی وموقت باقی ماند.قراردادهای موقت که هیچگونه تضمین شغلی برای کارگران ندارندبعنوان شکل عمومی وعمده بکار گماشتن کارگران تثبیت وفزونی یافت.افزایش بیکاری واخراج کارگران تحت عناوین گوناگون شدت داشت .بیکاری جوانان زیر ۲۵ سال، حتی براساس آمارنقاشی شده دولتی ،درمدتی کمترازیک سال ازرقم ۲۴/۷درصدبه ۲۹/٨ درصدافزایش یافت .طرح اصلاحیه قانون کارکه درصورت اجرا،وضع اشتغال ودستمزدهارابمراتب بدترونابسامان ترمیکند ،هدیه نوروزی رژیم اسلامی به کارگران و سایر زحمتکشان بود .رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در سالی که گذشت روزگاررابرکارگران ایران سیاه ترکرد وامیدبرآن داشت که هرصدای حق طلبانه کارگری راکاملا خاموش کند .
لیک ، درسالی که گذشت ، نه تنها سکوت گورستان برجنبش کارگری ایران حاکم نشد بلکه تعداداعتصابات ، تحصن ها ،اعتراض نویسی ها و......فزونی داشتند .این اعتراضات گوناگون کارگران که درمواردی نیز با موفقیت نسبی همراه بودن ،خاص یک منطقه مشخص و یا یک رشته صنعتی معین نبودند بلکه درسرتاسرکشور ودراکثربخشهای صنعتی -تولیدی وبخش وسیع کارگران خدماتی جریان داشتند . خواستهای اساسی این اعتراضات کمابیش دریکسانی باهم و عمدتادرزمیته های عدم پرداخت دستمزدها و لغو قراردادهای موقت و سفیدامضاء و امرآزادی کارگران دستگیرشده بودند . سطوح شکلگیری کمیته های دفاعی ا قدام ازرضا شهابی – شاهرخ زمانی وابراهیم زاده ،اوج ایستادگی خانوادهها وهم طبقه ایهای آنان درشرایط سرکوب مسلط و مقاومت دلیرانه فعالین کارگری دربند ، هم روحیه بخش برای سایرزندانیان اجتماعی و فعالین درگیر مبارزه درکارخانه ها بود و هم تمامی ترفندهای حکومتی راکه با تشدیدفشار، توهین ، شکنجه و پرونده سازی ،هدف عجز ولابه اززندانیان راداشت ،نقش برآب کرد.
هرچنددرسالی که گذشت ،استثماروستم برکارگران فزونی یافت وزندگی آنان تباه ترازپیش شدوفشاروتهدیدبه اخراج وزندان افزایش داشت ، ولیکن دراراده مبارزاتی کارگران نتوانست خللی واردسازد.یک باردیگرثابت شد، درآنجا که ستم هست مقاومت ومبارزه هم هست .این تداوم مبارزه ومقاومت کم نظیرزندانیان کارگری ، جنبههای مثبت وامیدوارکننده ی سال پشت سرگذاشته شده است . اگر بتوان این اعتراضات گسترده وسراسری کارگران و لیکن جداازهم ودرمقاطع وزمانهای متفاوت وحتی بدون خبریابی ازهم را در پیوندباهم درآوردوبه تشکل صنفی -انقلابی کارگری سمت وسوی معین طبقاتی داد،آنگاه درتحت هدایت تشکل سیاسی –انقلابی کارگری ،راه پیروزی بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی وبراندازی هرگونه استثمارانسان ازانسان هموارترخواهدشد. این وظیفه همچنان برشانه فعالین انقلابی کارگری و مبارزان و دوستداران واقعی طبقه کارگر سنگینی میکند.درسالی که گذشت کمیته هاو تشکلات کارگری درون کشورتوانستنددرمواردی همکاریهای ارزنده ای رابه پیش برندو ازجمله برای خواست آزادی کارگران زندانی، فعالین دستگیرشده درگردهمآئی ها و اعتراضات کارگری ، برگزاری اول ماه مه و ….یک صدا و یک عمل شوند. سال پشت سر گذاشته ، همچنین سال تحکیم پیوندعمیق ترهمبستگی انترناسیولیستی ازاین سوی جهان باکارگران ایران بود که فعالیتهای سندیکاهای فرانسه – کانادا- انگلیس - سوئد و استرالیا نمونه هائی ازآنند.
درسالی که گذشت علاوه برکارگران، مبارزات درخشان زنان علیه قوانین زن ستیزی اسلامی ،مبارزات دانشجویان ومعلمین ومبارزات اقلیتهای ملی ومذهبی برای احقاق حقوق برابر، رژیم ارتجاعی اسلامی راآماج حمله داشتندوبسیاری ازمبارزین این زمینههای اجتماعی درزندانهای اسلامی اسیرهستند، بکوشیم .سال نورابه سال واردساختن ضربات کاری بررژیم اسلامی تبدیل سازیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی!
نابودباداستثمارانسان ازانسان
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران - خارج از کشور
اخبار و گزارشات کارگری ۲۷ اسفندماه ۱۳۹۰
- برگزاری دادگاه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا
- آزادی بی قید و شرط تمامی خلق ها یکی از مطالبات ماست!!!
- کارگران مسکن مهر بانه بیش از سه ماه است که حقوق دریافت نکردهاند!
- تعطیلی اجباری شرکت توربین سازی مپنا – توگا
- اعتصاب غذای کارکنان نیروگاه رامین
- به قلم كارگران قراردادي:جماعت بیفردا
- مرگ کارگر 35 ساله در معدن "جو" زرند
- فراخوان اتحادیههای بزرگ اسپانیا به اعتصاب عمومی
برگزاری دادگاه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا
بنابر خبر های رسیده دیروز چهارشنبه 25 اسفند ماه ساعت 9 تا 10.5 صبح جلسه ی دادگاه شریف ساعدپناه و مظفر صالح نیا از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج برگزار گردید.
در این جلسه وکیل شریف ساعد پناه و مظفر صالحنیا دفاعیه و مستندات خود را ارائه نمود . دادگاه اعلام کرد نتیجه تصمیم دادگاه بعدابه اطلاع شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا خواهد رسید.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن محاکمه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا اعلام میدارد محاکمه این کارگران به اتهامات واهی وجرمهای مرتکب ناشده، هیچ معنایی جز تحت فشار دادن رهبران کارگری در آستانه سال نو وتحت الشعاع قرار دادن برگزاری مراسم روز جهانی کارگر که در شهر سنندج یک سنت جا افتادهاست ندارد. بدون تردید برگزاری چنین محاکماتی در روزهای پایانی سال و نزدیک به روزجهانی کارگر، تاثیری در عزم و اراده کارگران ایران برای دفاع از حقوق انسانی شان و برگزاری مراسم اول ماه مه نخواهد داشت.
برگرفته ازسایت اتحادیه آزادکارگران ایران
بیانیه 35-آزادی بی قید و شرط تمامی خلق ها یکی از مطالبات ماست!!!
امروزجمعه 26/12/1390 شاهرخ زمانی برای چندمین بار به دفتر بند مالی احضار شده و مورد تهدید واقع گشت، که شما طبق گزارشات رسیده در زندان علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می کنید. طبق اخبار در یافتی عرصه در زندان هر روز بیشتر از قبل برای شاهرخ زمانی و محمد جراحی محدود می شود، آنها هر روز بیشتر از قبل مورد تهدید ، اذیت و مورد هجوم عوامل نظام قرار می گیرند .
بازجوها و مسئولین سازمان زندان طی هفته اخیر به تلاش های خود جهت ایجاد اختلاف میان زندانیان کارگری با زندانیان ملی آذربایجان در زندان مرکزی تبریز افزوده اند .زندانی به نام آرمین ذولجناح که از عوامل جعفری معاونت حفاظت اطلاعات زندان مرکزی تبریز است ضمن جمع آوری و ارایه گزارش از وضعیت زندانیان و روابط آنها با یکدیگر به جعفری ،مسئول پیاده کردن طرح ها و نقشه های مسئولین زندان در جهت ایجاد تفرقه و دشمنی میان زندانیان،بخصوص میان زندانیان کارگری و سیاسی و ملی است با توجه به افشا شدن نقش ذولجناح در ایجاد تفرقه و دشمنی، باید بدانیم مسئولین زندان به احتمال بسیار قوی افراد دیگری را برای پیشبرد اهداف خود جایگزین خواهند کرد تنها راه مقابله با این تفرقه افکنی ها ،دقت و هوشیاری در رفتار و برخوردهای طرفین است ، همچنین گسترش همکاریها در نقاط مشترک، که حداقل در زندان بسیار بیشتر می تواند باشد .
ما به نوبه خود از فعالین ملی آذربایجان می خواهیم در مقابله با طرح ها و نقشه های تفرقه افکنانه مسئولین و خدم وحشم جمهوری اسلامی بسیار هشیار و دقیق باشند کارگران همیشه با ستم و استثمار خلق ها مخالف بوده و هستند، همیشه معتقد بودند وهستند، که تمامی خلق ها باید به مطالبات خود دست یابند.کارگران همیشه در کسب مطالبات دمکراتیک پیشرو تر ازهمه بوده اند . ما کارگران با فعالین ملی آذربایجان برای کسب عملی مطالبات دمکراتیک هرگز اختلافی نداریم، آنچه در اصول اختلاف میان ماست، این است که ما اعتقاد داریم آزادی و برابری واقعی زمانی ممکن است که طبقه کارگر نیز به خواسته هایش دست یابد. بدون کسب مطالبات کارگری هیچ جامعه ای نمی تواند آزاد و دمکرات باشد. اما این اختلاف نه تنها هرگز باعث نمی شود که ما درمقابل مطالبات ملی خلقها مانع شویم بلکه همین اصل عامل همکاریهای بیشتر میان ما و خلق های مختلف گشته و می گردد .
ما به نوبه خود اعتقاد داریم تمامی خلق ها تا جدایی کامل برای تعیین سرنوشت خود حق دارند و هیچ نیرویی و هیچ کس با هیچ بهانه ای حق مانع تراشی در مقابل این مطالبه ندارد .
ما ضمن اینکه از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی می خواهیم در نقاط مشترک هم کاری و همرزمی خود را در زندان با زندانیان ملی در مقابل دشمن مشترک هر چه بیشتر افزایش دهند در همین حال از زندانیان ملی آذربایجان و دوستانشان در بیرون از زندان می خواهیم هشیارانه و با دقت بیشتر به اتفاقاتی که رخ می دهد توجه کنند .
تعیین سرنوشت بدون قید و شرط حق تمامی خلق هاست.
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی-26/12/1390
حداقل د ستمزد براي سال 1391 تعيين شد
کارگران مسکن مهر بانه بیش از سه ماه است که حقوق دریافت نکردهاند!
بر اساس خبر ارسالی به کمیته، کارگران مسکن مهر بانه بیش از سه ماه است که حقوق دریافت نکردهاند. این کارگران در طول سه ماه زمستان بیش از 35 روز کار کردهاند اما در مقابل هیچگونه دستمزدی دریافت نکردهاند!
این بخش از پروژهی مسکن مهر در انتهای بلوار سردشت و جنب کلانتری 12 قرار دارد و پیمانکار آن شخصی است به نام «بابک رستمپور» که از ابتدای کار با وعدههای دروغین پرداخت حقوق کارگران به تعویق میاندازد و با قولهای مکرر مبنی بر پرداخت دستمزد کارگران را به کار بر میگرداند. در این قسمت از پروژهی مسکن مهر در مجموع سه گروه کارگر ساختمانی کار میکنند که دو گروه آنها در روز 24 بهمن دست از کار کشیده و گروه سوم هم از روز 25 اسفند در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد دست از کار کشیدند و همهگی اعلام کردهاند که تا کلیه حقوق خود را دریافت نکنند، به کار باز نمیگردند.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-25 اسفندماه 1390
تعطیلی اجباری شرکت توربین سازی مپنا – توگا
برای اولین بار مدیران شرکت توگا کارخانه را در 15 روز اول فروردین تعطیل اعلام کرده و همه کارگرانش را به مرخصی فرستاده اند؛ این در حالی است که شرکت توگا بزرگترین کارخانه توربین سازی خاورمیانه و یکی از 100 شرکت برتر و سودده ایران می باشد. شرکت توگا با بیش از 1200 کارگر تحصیل کرده و متخصص بزرگترین شرکت گروه مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران - مپنا - است که در آن توربین های گازی و بخار برای نیروگاه های برق تولید می شود. شایان ذکر است شرکت مپنا هم به دلیل نبود نقدینگی و عدم وصول مطالبات چندهزار میلیاردیش از دولت ، در این مدت پروژه های نیروگاهیش را در تمام ایران تعطیل می کند.
برگرفته ازوبلاگ کارگران ایران-شنبه27اسفند1390
اعتصاب غذای کارکنان نیروگاه رامین
به گزارش فارس از اهوازبتاریخ27اسفندماه، نیروگاه رامین بزرگترین نیروگاه حرارتی (بخاری) کشور در کیلومتر 20 جاده اهواز ـ مسجدسلیمان در نزدیکی رودخانه کارون و شمال شرقی اهواز قرار دارد. این نیروگاه در سیزدهمین همایش سالانه مدیران ارشد وزارت نیرو در سال 89 موفق به ثبت بالاترین رکورد تولید خالص انرژی سالانه خود در 32 سال گذشته شده است؛ پیش از این در مهرماه امسال این نیروگاه در پرداخت حقوق پرسنل خود با مشکلاتی مواجه شد. این بار اما تعدادی از کارکنان برای تحقق مطالبات خود اعتصاب غذای چند روزه ای در هفته گذشته داشتند.
بنا بهمین گزارش بنقل ازپرسنل نیروگاه رامین (بزرگترین نیروگاه حرارتی کشور) دلایل این اعتصاب غذا، عبارتنداز:
1-کسر 30 تا 40 درصد حقوق پرسنل بابت مالیات است که گاهی به 400 هزار تومان هم میرسد و پرداخت آن از عهده کارکنان خارج است.
2-اجرایی نشدن قانون تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری (به گفته اعتصابیون با وجود دستور اکید دولت، نیروگاه رامین به بهانههای مختلف از اجرای این قانون سر باز میزند. این در حالیست که این نیروگاه، مصوبه وزارت نیرو مبنی بر تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری با بیش از پنج سال سابقه را نیز نادیده میگیرد.)
3-محقق نشدن مصوبه افزایش 20 تا 25 درصدی حقوق کارمندان خوزستانی به دلیل بدی شرایط آب و هوایی (در حالی که این مصوبه از بهمن ماه در تمام استان اجرا شده اما نیروگاه رامین به آن عمل نکرده است.)
4-عدم نظارت صحیح بر عملکرد پیمانکاران به ویژه در محاسبه سوابق کارکنان و تبعیض در اعطای حقوق و مزایا و پاداش بین پرسنل رسمی و پیمانی
بنا بهمین گزارش ،مدیر روابط عمومی نیروگاه رامین، اعتصاب غذای کارکنان نیروگاه رامین را تکذیب کرد.
عبدالرضا کریمی با تاکید بر اینکه هیچگونه اعتصاب غذا یا تحصنی توسط کارکنان این نیروگاه صورت نگرفته، اسناد و آمار غذای کارکنان همچنین لیست حضور و غیاب را شاهد این مدعا دانست.
وی البته تایید کرد که در روزهای اخیر حدود 10 نفر از کارکنان در مورد امور رفاهی خود دچار ابهاماتی شدهاند که در نشستی با مدیرعامل این ابهامات رفع شده و قانع شدهاند.
مدیر روابط عمومی نیروگاه رامین همچنین درباره اعتراض کارکنان به مبالغ کسر شده بابت مالیات گفت: مالیات بر اساس قوانین و موازین دولت محاسبه و کسر میشود.
وی با بیان اینکه تبدیل وضعیت نیروها به عهده شرکت مادر تخصصی توانیر است، گفت: این مسئله در حال پیگیری است و وزارت نیرو اعلام کرده با توجه به تخصص نیروها این طرح مرحله به مرحله به اجرا در میآید.
کریمی ناعادلانه بودن دریافتی کارکنان را رد کرد و افزود: دریافتی پرسنل بر اساس میزان تخصص و تجارب آنهاست. اگر این مسئله نوعی تبعیض تلقی شود پس در همه جا تبعیض وجود دارد.
مدیر روابط عمومی نیروگاه رامین در حالی اعتصاب غذای کارکنان را تکذیب و رفع ابهام کارکنان را مطرح کرده، که پرسنل این نیروگاه دلیل پایان اعتصاب کارکنان را وعده حل مشکل ظرف دو ماه توسط مسئولان عنوان کردند.
یکی از کارکنان نیروگاه رامین در این باره گفت: مسئولان نیروگاه رامین وعده دادند که مشکل مالیات کارکنان را همانند یکی دیگر از نیروگاه های کشور از طریق حقوقی پیگیری کنند.
وی با بیان اینکه تغییر فرمول پرداخت پاداش و بهره وری از دیگر وعدههای مسئولان بود، افزود: پیش از این حق مرخصی کارکنان 26 روز در سال بود که مقرر شد با توجه به سخت و زیان آور بودن مشاغل این نیروگاه، به 35 روز در سال افزایش یابد.
وی اظهار داشت: تبدیل وضعیت کارکنان و تحقق افزایش 25 درصدی حقوق بر مبنای بدی آب و هوا همچنین تشکیل شورای کار در نیروگاه برای نظارت بر وضعیت شغلی پرسنل از دیگر توافقات کارکنان برای پایان دادن به اعتصاب بوده است.
به قلم كارگران قراردادي:جماعت بیفردا
فکر میکنم ناچار خواهم بود دست به کارهای خدماتی یا اینکه یک ماشین قسطی بخرم و با اون مسافر کشی کنم.
ما هيچ دخل و تصرفي در نوشته كارگران نداشتهايم. جز تصحيح برخي اشتباهات املائي كه به چشممان آمد، حتي ويراستاري هم نكردهايم. موضوعات هم كاملا به سليقه خود كارگران واگذار شده است. در اين ميان تشابه دغدغههاي اين كارگران ما را نيز غافلگير كرد:
مهرداد افشاری هستم. کارگر قرار دادی یک شرکت خصوصی. قرارداد یک ساله با شرکت دارم ، بیمه تامین اجتماعی دارم که فعلا در پرداخت بیمه من از جانب کار فرما مشکلی پیش نیامده، هشت سال سابقه کار دارم، مدرک تحصیلی دیپلم علوم انسانی دارم، دارای زن و یک فرزند نیز هستم.
خانه ای 30 متری در جنوب شهر که ارثیه پدری همسرم است دارم با دریافت پایه حقوق مصوب اداره کار و با 50 ساعت اضافه کاری در مجموع حدود 500 هزار تومان دریافتی ماهانه من است.
مهمترین دغدغه من این است که امنیت شغلی ندارم و این قضیه باعث شده روح و روان من همیشه آسیب ببیند و همیشه این اظطراب در وجود من لانه کرده است.
اگر فردا به من بگویند قرار دادت تمدید نمی شود ،نمی دانم باید چیکار کنم،شغلی نیست تا تغییر شغل بدهم،فکر می کنم ناچار خواهم بود دست به کارهای خدماتی یا اینکه یک ماشین قسطی بخرم و با اون مسافر کشی کنم.
دریافت یارانه ها هم دردی از من دوا نمی کنه و فقط خرج هزینه آب و برق تلفنم می شود.
سلیمان ابراهیمی هستم . کارگر یک شرکت حمل و نقل. 40 ساله . قرار داد من هر 3 ماه یک بار تمدید می شود و ماهیانه 450 هزار تومان حقوق میگیرم. بیمه درمانی من تامین اجتماعی است و بیمه تکمیلی هستم که خوشبختانه پرداخت می شود.
من 6 سال سابقه کار دارم و بعد از مسکن مهمترین دغدغه من امنیت شغلی من است که تا به امروز اضطراب و نگرانی تمدید قرارداد من و اینکه شرمنده زن و یک فرزند خود نباشم من را از پا در آورده است.
در حال حاضر در شهرک ولی عصرمستاجر بوده و ماهیانه 450 هزار تومان کرایه مسکن به احتساب پیش پرداخت به صاحب خانه پرداخت می کنم.
یارانه های واریزی دولت هم صرف هزینه های آب و برق هم نمی شود تا چه برسد که بخواهد کمک خرجی ما بشود.
گرانی٬تورم ناشی از سالهای اخیر بر نگرانی ها و مشکلات ما افزوده است.
با دریافت عیدی وسنوات پایان سال خرج خرید های دم عیدی خود را انجام داده ایم وتا حدودی مشکلاتم حل شده است.
عباس علی بخشی مي باشم. کارگر كارخانه پارس خودرو در جاده مخصوص کرج که قراردادم با شرکت بصورت یک ساله تمدید می شود. 30 ساله و تقریبا مجرد٬چون نامزد دارم.
با توجه به این که حقوق وبیمه من به موقع پرداخت می شود اما متاسفانه به جهت نداشتن امنیت شغلی و اینکه شغلم رسمیت داشته باشد و راحت بتوانم زندگی کنم ناراحتم.ا گر این طور بود و نگرانی من کاهش می یافت بهتر می توانستم فکر و آرامشم را بر روی زندگی و کارم متمرکر کنم.
فوق دیپلم مکانیکم و در خط تولید پارس خودرو کار می کنم و ماهیانه با دریافت 450 تا 500 هرار تومان با اضافه کاری که بالا پایین می رود نمی توانم خرج زندگی مجردی خود را بدهم تا چه برسد به مخارج عروسی و هزینه زندگی.
یارانه ها هم چون هنوز در منزل پدری هستم پدرم خرج مخارج گاز تلفن می کنه و من کاری فعلا با یارانه ها ندارم.
اگر از لحاظ شغلی امنیت داشته باشم ٬خیالم راحته و اگر با اتمام قرارداد امسال به من بگویند دیگه سر کار نیا٬نمی دونم به سرم چه بلایی میاد.
اگر امنیت شغلی داشته باشم بدون مزاحمت برای عموم جامعه و خانواده خود به زندگیم وهمسر آینده ام فکر می کنم.
من دوستان تحصیلکرده ای دارم که بیکارن و یا به شغلهای کاذب روی آورده اند. دوستی دارم با اینکه تحصیلات عالیه داره کار بنایی می کنه.
خواسته ما از دولت این است که مطابق با اجرای طرح خذف شرکتهای پیمانی وساماندهی کارگران قراردادی ارگانهای دولتی ٬اجرای این طزح را در خصوص کارگران خصوصی نیز اجرایی کنند.
منبع:ایلنا27اسفند1390
مرگ کارگر 35 ساله در معدن "جو" زرند
به گزارش مورخ26اسفندماه فارس از زرند، باز هم حادثه در معدن زغالسنگ جو شهرستان زرند موجب کشته شدن کارگر 35 سالهای شد.مهدی سیفالدینی کارگر 35 ساله معدن زغالسنگ جو شهرستان زرند عصر روز 25اسفندبر اثر اصابت جک به وی از ناحیه سر به شدت مجروح و در حال انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
هادی ایرانمنش رئیس اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی درگفتوگویش با فارس بتاریخ26اسفند اظهار داشت: کارگر یاد شده با سه سال سابقه کار سرویسکار تعمیرگاه شرکت معدن جو بوده است.
بنا به گفته وی: صبح امروز بازرسان این اداره به منظور بررسی علت وقوع حادثه به محل اعزام و در حال پیگیری موضوع هستند.
بنا بهمین گزارش، شرکت معدن جو با قریب 600 کارگر در فاصله 45 کیلومتری جنوب شرقی زرند واقع شده است.
فراخوان اتحادیههای بزرگ اسپانیا به اعتصاب عمومی
به گزارش یورونیوزبتاریخ 17مارس،دو اتحادیه کارگری بزرگ اسپانیا در فراخوانی، کارکنان را به اعتصاب عمومی در ۲۹ ماه مارس فرا خواندند. کارکنان به اصلاحات قانون کار دولت ماریانو راخوی معترضند. این کشور سال گذشته میلادی نیز شاهد تظاهرات بزرگ کارکنان ناراضی بود. اقتصاد اسپانیا یکی از پُررکوردترین اقتصادهای اروپاست.
بیست وهفتم اسفندماه1390
akhbarkargari2468@gmail.com
- آزادی بی قید و شرط تمامی خلق ها یکی از مطالبات ماست!!!
- کارگران مسکن مهر بانه بیش از سه ماه است که حقوق دریافت نکردهاند!
- تعطیلی اجباری شرکت توربین سازی مپنا – توگا
- اعتصاب غذای کارکنان نیروگاه رامین
- به قلم كارگران قراردادي:جماعت بیفردا
- مرگ کارگر 35 ساله در معدن "جو" زرند
- فراخوان اتحادیههای بزرگ اسپانیا به اعتصاب عمومی
برگزاری دادگاه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا
بنابر خبر های رسیده دیروز چهارشنبه 25 اسفند ماه ساعت 9 تا 10.5 صبح جلسه ی دادگاه شریف ساعدپناه و مظفر صالح نیا از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج برگزار گردید.
در این جلسه وکیل شریف ساعد پناه و مظفر صالحنیا دفاعیه و مستندات خود را ارائه نمود . دادگاه اعلام کرد نتیجه تصمیم دادگاه بعدابه اطلاع شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا خواهد رسید.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن محاکمه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا اعلام میدارد محاکمه این کارگران به اتهامات واهی وجرمهای مرتکب ناشده، هیچ معنایی جز تحت فشار دادن رهبران کارگری در آستانه سال نو وتحت الشعاع قرار دادن برگزاری مراسم روز جهانی کارگر که در شهر سنندج یک سنت جا افتادهاست ندارد. بدون تردید برگزاری چنین محاکماتی در روزهای پایانی سال و نزدیک به روزجهانی کارگر، تاثیری در عزم و اراده کارگران ایران برای دفاع از حقوق انسانی شان و برگزاری مراسم اول ماه مه نخواهد داشت.
برگرفته ازسایت اتحادیه آزادکارگران ایران
بیانیه 35-آزادی بی قید و شرط تمامی خلق ها یکی از مطالبات ماست!!!
امروزجمعه 26/12/1390 شاهرخ زمانی برای چندمین بار به دفتر بند مالی احضار شده و مورد تهدید واقع گشت، که شما طبق گزارشات رسیده در زندان علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می کنید. طبق اخبار در یافتی عرصه در زندان هر روز بیشتر از قبل برای شاهرخ زمانی و محمد جراحی محدود می شود، آنها هر روز بیشتر از قبل مورد تهدید ، اذیت و مورد هجوم عوامل نظام قرار می گیرند .
بازجوها و مسئولین سازمان زندان طی هفته اخیر به تلاش های خود جهت ایجاد اختلاف میان زندانیان کارگری با زندانیان ملی آذربایجان در زندان مرکزی تبریز افزوده اند .زندانی به نام آرمین ذولجناح که از عوامل جعفری معاونت حفاظت اطلاعات زندان مرکزی تبریز است ضمن جمع آوری و ارایه گزارش از وضعیت زندانیان و روابط آنها با یکدیگر به جعفری ،مسئول پیاده کردن طرح ها و نقشه های مسئولین زندان در جهت ایجاد تفرقه و دشمنی میان زندانیان،بخصوص میان زندانیان کارگری و سیاسی و ملی است با توجه به افشا شدن نقش ذولجناح در ایجاد تفرقه و دشمنی، باید بدانیم مسئولین زندان به احتمال بسیار قوی افراد دیگری را برای پیشبرد اهداف خود جایگزین خواهند کرد تنها راه مقابله با این تفرقه افکنی ها ،دقت و هوشیاری در رفتار و برخوردهای طرفین است ، همچنین گسترش همکاریها در نقاط مشترک، که حداقل در زندان بسیار بیشتر می تواند باشد .
ما به نوبه خود از فعالین ملی آذربایجان می خواهیم در مقابله با طرح ها و نقشه های تفرقه افکنانه مسئولین و خدم وحشم جمهوری اسلامی بسیار هشیار و دقیق باشند کارگران همیشه با ستم و استثمار خلق ها مخالف بوده و هستند، همیشه معتقد بودند وهستند، که تمامی خلق ها باید به مطالبات خود دست یابند.کارگران همیشه در کسب مطالبات دمکراتیک پیشرو تر ازهمه بوده اند . ما کارگران با فعالین ملی آذربایجان برای کسب عملی مطالبات دمکراتیک هرگز اختلافی نداریم، آنچه در اصول اختلاف میان ماست، این است که ما اعتقاد داریم آزادی و برابری واقعی زمانی ممکن است که طبقه کارگر نیز به خواسته هایش دست یابد. بدون کسب مطالبات کارگری هیچ جامعه ای نمی تواند آزاد و دمکرات باشد. اما این اختلاف نه تنها هرگز باعث نمی شود که ما درمقابل مطالبات ملی خلقها مانع شویم بلکه همین اصل عامل همکاریهای بیشتر میان ما و خلق های مختلف گشته و می گردد .
ما به نوبه خود اعتقاد داریم تمامی خلق ها تا جدایی کامل برای تعیین سرنوشت خود حق دارند و هیچ نیرویی و هیچ کس با هیچ بهانه ای حق مانع تراشی در مقابل این مطالبه ندارد .
ما ضمن اینکه از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی می خواهیم در نقاط مشترک هم کاری و همرزمی خود را در زندان با زندانیان ملی در مقابل دشمن مشترک هر چه بیشتر افزایش دهند در همین حال از زندانیان ملی آذربایجان و دوستانشان در بیرون از زندان می خواهیم هشیارانه و با دقت بیشتر به اتفاقاتی که رخ می دهد توجه کنند .
تعیین سرنوشت بدون قید و شرط حق تمامی خلق هاست.
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی-26/12/1390
حداقل د ستمزد براي سال 1391 تعيين شد
کارگران مسکن مهر بانه بیش از سه ماه است که حقوق دریافت نکردهاند!
بر اساس خبر ارسالی به کمیته، کارگران مسکن مهر بانه بیش از سه ماه است که حقوق دریافت نکردهاند. این کارگران در طول سه ماه زمستان بیش از 35 روز کار کردهاند اما در مقابل هیچگونه دستمزدی دریافت نکردهاند!
این بخش از پروژهی مسکن مهر در انتهای بلوار سردشت و جنب کلانتری 12 قرار دارد و پیمانکار آن شخصی است به نام «بابک رستمپور» که از ابتدای کار با وعدههای دروغین پرداخت حقوق کارگران به تعویق میاندازد و با قولهای مکرر مبنی بر پرداخت دستمزد کارگران را به کار بر میگرداند. در این قسمت از پروژهی مسکن مهر در مجموع سه گروه کارگر ساختمانی کار میکنند که دو گروه آنها در روز 24 بهمن دست از کار کشیده و گروه سوم هم از روز 25 اسفند در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد دست از کار کشیدند و همهگی اعلام کردهاند که تا کلیه حقوق خود را دریافت نکنند، به کار باز نمیگردند.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-25 اسفندماه 1390
تعطیلی اجباری شرکت توربین سازی مپنا – توگا
برای اولین بار مدیران شرکت توگا کارخانه را در 15 روز اول فروردین تعطیل اعلام کرده و همه کارگرانش را به مرخصی فرستاده اند؛ این در حالی است که شرکت توگا بزرگترین کارخانه توربین سازی خاورمیانه و یکی از 100 شرکت برتر و سودده ایران می باشد. شرکت توگا با بیش از 1200 کارگر تحصیل کرده و متخصص بزرگترین شرکت گروه مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران - مپنا - است که در آن توربین های گازی و بخار برای نیروگاه های برق تولید می شود. شایان ذکر است شرکت مپنا هم به دلیل نبود نقدینگی و عدم وصول مطالبات چندهزار میلیاردیش از دولت ، در این مدت پروژه های نیروگاهیش را در تمام ایران تعطیل می کند.
برگرفته ازوبلاگ کارگران ایران-شنبه27اسفند1390
اعتصاب غذای کارکنان نیروگاه رامین
به گزارش فارس از اهوازبتاریخ27اسفندماه، نیروگاه رامین بزرگترین نیروگاه حرارتی (بخاری) کشور در کیلومتر 20 جاده اهواز ـ مسجدسلیمان در نزدیکی رودخانه کارون و شمال شرقی اهواز قرار دارد. این نیروگاه در سیزدهمین همایش سالانه مدیران ارشد وزارت نیرو در سال 89 موفق به ثبت بالاترین رکورد تولید خالص انرژی سالانه خود در 32 سال گذشته شده است؛ پیش از این در مهرماه امسال این نیروگاه در پرداخت حقوق پرسنل خود با مشکلاتی مواجه شد. این بار اما تعدادی از کارکنان برای تحقق مطالبات خود اعتصاب غذای چند روزه ای در هفته گذشته داشتند.
بنا بهمین گزارش بنقل ازپرسنل نیروگاه رامین (بزرگترین نیروگاه حرارتی کشور) دلایل این اعتصاب غذا، عبارتنداز:
1-کسر 30 تا 40 درصد حقوق پرسنل بابت مالیات است که گاهی به 400 هزار تومان هم میرسد و پرداخت آن از عهده کارکنان خارج است.
2-اجرایی نشدن قانون تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری (به گفته اعتصابیون با وجود دستور اکید دولت، نیروگاه رامین به بهانههای مختلف از اجرای این قانون سر باز میزند. این در حالیست که این نیروگاه، مصوبه وزارت نیرو مبنی بر تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری با بیش از پنج سال سابقه را نیز نادیده میگیرد.)
3-محقق نشدن مصوبه افزایش 20 تا 25 درصدی حقوق کارمندان خوزستانی به دلیل بدی شرایط آب و هوایی (در حالی که این مصوبه از بهمن ماه در تمام استان اجرا شده اما نیروگاه رامین به آن عمل نکرده است.)
4-عدم نظارت صحیح بر عملکرد پیمانکاران به ویژه در محاسبه سوابق کارکنان و تبعیض در اعطای حقوق و مزایا و پاداش بین پرسنل رسمی و پیمانی
بنا بهمین گزارش ،مدیر روابط عمومی نیروگاه رامین، اعتصاب غذای کارکنان نیروگاه رامین را تکذیب کرد.
عبدالرضا کریمی با تاکید بر اینکه هیچگونه اعتصاب غذا یا تحصنی توسط کارکنان این نیروگاه صورت نگرفته، اسناد و آمار غذای کارکنان همچنین لیست حضور و غیاب را شاهد این مدعا دانست.
وی البته تایید کرد که در روزهای اخیر حدود 10 نفر از کارکنان در مورد امور رفاهی خود دچار ابهاماتی شدهاند که در نشستی با مدیرعامل این ابهامات رفع شده و قانع شدهاند.
مدیر روابط عمومی نیروگاه رامین همچنین درباره اعتراض کارکنان به مبالغ کسر شده بابت مالیات گفت: مالیات بر اساس قوانین و موازین دولت محاسبه و کسر میشود.
وی با بیان اینکه تبدیل وضعیت نیروها به عهده شرکت مادر تخصصی توانیر است، گفت: این مسئله در حال پیگیری است و وزارت نیرو اعلام کرده با توجه به تخصص نیروها این طرح مرحله به مرحله به اجرا در میآید.
کریمی ناعادلانه بودن دریافتی کارکنان را رد کرد و افزود: دریافتی پرسنل بر اساس میزان تخصص و تجارب آنهاست. اگر این مسئله نوعی تبعیض تلقی شود پس در همه جا تبعیض وجود دارد.
مدیر روابط عمومی نیروگاه رامین در حالی اعتصاب غذای کارکنان را تکذیب و رفع ابهام کارکنان را مطرح کرده، که پرسنل این نیروگاه دلیل پایان اعتصاب کارکنان را وعده حل مشکل ظرف دو ماه توسط مسئولان عنوان کردند.
یکی از کارکنان نیروگاه رامین در این باره گفت: مسئولان نیروگاه رامین وعده دادند که مشکل مالیات کارکنان را همانند یکی دیگر از نیروگاه های کشور از طریق حقوقی پیگیری کنند.
وی با بیان اینکه تغییر فرمول پرداخت پاداش و بهره وری از دیگر وعدههای مسئولان بود، افزود: پیش از این حق مرخصی کارکنان 26 روز در سال بود که مقرر شد با توجه به سخت و زیان آور بودن مشاغل این نیروگاه، به 35 روز در سال افزایش یابد.
وی اظهار داشت: تبدیل وضعیت کارکنان و تحقق افزایش 25 درصدی حقوق بر مبنای بدی آب و هوا همچنین تشکیل شورای کار در نیروگاه برای نظارت بر وضعیت شغلی پرسنل از دیگر توافقات کارکنان برای پایان دادن به اعتصاب بوده است.
به قلم كارگران قراردادي:جماعت بیفردا
فکر میکنم ناچار خواهم بود دست به کارهای خدماتی یا اینکه یک ماشین قسطی بخرم و با اون مسافر کشی کنم.
ما هيچ دخل و تصرفي در نوشته كارگران نداشتهايم. جز تصحيح برخي اشتباهات املائي كه به چشممان آمد، حتي ويراستاري هم نكردهايم. موضوعات هم كاملا به سليقه خود كارگران واگذار شده است. در اين ميان تشابه دغدغههاي اين كارگران ما را نيز غافلگير كرد:
مهرداد افشاری هستم. کارگر قرار دادی یک شرکت خصوصی. قرارداد یک ساله با شرکت دارم ، بیمه تامین اجتماعی دارم که فعلا در پرداخت بیمه من از جانب کار فرما مشکلی پیش نیامده، هشت سال سابقه کار دارم، مدرک تحصیلی دیپلم علوم انسانی دارم، دارای زن و یک فرزند نیز هستم.
خانه ای 30 متری در جنوب شهر که ارثیه پدری همسرم است دارم با دریافت پایه حقوق مصوب اداره کار و با 50 ساعت اضافه کاری در مجموع حدود 500 هزار تومان دریافتی ماهانه من است.
مهمترین دغدغه من این است که امنیت شغلی ندارم و این قضیه باعث شده روح و روان من همیشه آسیب ببیند و همیشه این اظطراب در وجود من لانه کرده است.
اگر فردا به من بگویند قرار دادت تمدید نمی شود ،نمی دانم باید چیکار کنم،شغلی نیست تا تغییر شغل بدهم،فکر می کنم ناچار خواهم بود دست به کارهای خدماتی یا اینکه یک ماشین قسطی بخرم و با اون مسافر کشی کنم.
دریافت یارانه ها هم دردی از من دوا نمی کنه و فقط خرج هزینه آب و برق تلفنم می شود.
سلیمان ابراهیمی هستم . کارگر یک شرکت حمل و نقل. 40 ساله . قرار داد من هر 3 ماه یک بار تمدید می شود و ماهیانه 450 هزار تومان حقوق میگیرم. بیمه درمانی من تامین اجتماعی است و بیمه تکمیلی هستم که خوشبختانه پرداخت می شود.
من 6 سال سابقه کار دارم و بعد از مسکن مهمترین دغدغه من امنیت شغلی من است که تا به امروز اضطراب و نگرانی تمدید قرارداد من و اینکه شرمنده زن و یک فرزند خود نباشم من را از پا در آورده است.
در حال حاضر در شهرک ولی عصرمستاجر بوده و ماهیانه 450 هزار تومان کرایه مسکن به احتساب پیش پرداخت به صاحب خانه پرداخت می کنم.
یارانه های واریزی دولت هم صرف هزینه های آب و برق هم نمی شود تا چه برسد که بخواهد کمک خرجی ما بشود.
گرانی٬تورم ناشی از سالهای اخیر بر نگرانی ها و مشکلات ما افزوده است.
با دریافت عیدی وسنوات پایان سال خرج خرید های دم عیدی خود را انجام داده ایم وتا حدودی مشکلاتم حل شده است.
عباس علی بخشی مي باشم. کارگر كارخانه پارس خودرو در جاده مخصوص کرج که قراردادم با شرکت بصورت یک ساله تمدید می شود. 30 ساله و تقریبا مجرد٬چون نامزد دارم.
با توجه به این که حقوق وبیمه من به موقع پرداخت می شود اما متاسفانه به جهت نداشتن امنیت شغلی و اینکه شغلم رسمیت داشته باشد و راحت بتوانم زندگی کنم ناراحتم.ا گر این طور بود و نگرانی من کاهش می یافت بهتر می توانستم فکر و آرامشم را بر روی زندگی و کارم متمرکر کنم.
فوق دیپلم مکانیکم و در خط تولید پارس خودرو کار می کنم و ماهیانه با دریافت 450 تا 500 هرار تومان با اضافه کاری که بالا پایین می رود نمی توانم خرج زندگی مجردی خود را بدهم تا چه برسد به مخارج عروسی و هزینه زندگی.
یارانه ها هم چون هنوز در منزل پدری هستم پدرم خرج مخارج گاز تلفن می کنه و من کاری فعلا با یارانه ها ندارم.
اگر از لحاظ شغلی امنیت داشته باشم ٬خیالم راحته و اگر با اتمام قرارداد امسال به من بگویند دیگه سر کار نیا٬نمی دونم به سرم چه بلایی میاد.
اگر امنیت شغلی داشته باشم بدون مزاحمت برای عموم جامعه و خانواده خود به زندگیم وهمسر آینده ام فکر می کنم.
من دوستان تحصیلکرده ای دارم که بیکارن و یا به شغلهای کاذب روی آورده اند. دوستی دارم با اینکه تحصیلات عالیه داره کار بنایی می کنه.
خواسته ما از دولت این است که مطابق با اجرای طرح خذف شرکتهای پیمانی وساماندهی کارگران قراردادی ارگانهای دولتی ٬اجرای این طزح را در خصوص کارگران خصوصی نیز اجرایی کنند.
منبع:ایلنا27اسفند1390
مرگ کارگر 35 ساله در معدن "جو" زرند
به گزارش مورخ26اسفندماه فارس از زرند، باز هم حادثه در معدن زغالسنگ جو شهرستان زرند موجب کشته شدن کارگر 35 سالهای شد.مهدی سیفالدینی کارگر 35 ساله معدن زغالسنگ جو شهرستان زرند عصر روز 25اسفندبر اثر اصابت جک به وی از ناحیه سر به شدت مجروح و در حال انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
هادی ایرانمنش رئیس اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی درگفتوگویش با فارس بتاریخ26اسفند اظهار داشت: کارگر یاد شده با سه سال سابقه کار سرویسکار تعمیرگاه شرکت معدن جو بوده است.
بنا به گفته وی: صبح امروز بازرسان این اداره به منظور بررسی علت وقوع حادثه به محل اعزام و در حال پیگیری موضوع هستند.
بنا بهمین گزارش، شرکت معدن جو با قریب 600 کارگر در فاصله 45 کیلومتری جنوب شرقی زرند واقع شده است.
فراخوان اتحادیههای بزرگ اسپانیا به اعتصاب عمومی
به گزارش یورونیوزبتاریخ 17مارس،دو اتحادیه کارگری بزرگ اسپانیا در فراخوانی، کارکنان را به اعتصاب عمومی در ۲۹ ماه مارس فرا خواندند. کارکنان به اصلاحات قانون کار دولت ماریانو راخوی معترضند. این کشور سال گذشته میلادی نیز شاهد تظاهرات بزرگ کارکنان ناراضی بود. اقتصاد اسپانیا یکی از پُررکوردترین اقتصادهای اروپاست.
بیست وهفتم اسفندماه1390
akhbarkargari2468@gmail.com
پیام تبریک ادیب برومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
|
به نام خداوندجان وخرد
یکی از تقارن های مهم تاریخ کشور ما همزمان شدن جشن ملی کردن صنعت نفت در روز ۲۹ اسفندماه سال ۱۳۲۹ با عید باستانی و خجسته ایران در نخستین روز فروردین ماه، یعنی نوروز جمشیدی است. به این جهت عرض شادباش مابه یکدیگرا ز بابت دو جشن خواهد بود. پس این جانب مراتب تبریک و تهنیت خو درا در سال نو به پیشگاه هم میهنان گرامی تقدیم می دارم و سرافرازی و شادروزی آنان را در پناه آزادی و امن و امان و رهایی از گرفتاری های گوناگون از درگاه خداوند بزرگ درخواست می کنم. در ضمن به روح پاک دکتر محمد مصدق که پیشنهاد جبهه ملی ایران را در لزوم ملی شدن صنعت نفت وجهه ی همت خود قرارداد و برای ریشه کن کردن سیاست استعماری وبازپس گرفتن حقوق از دست رفته ی ملت ایستادگی کرد و به منظوررهایی دولت ایران از بی نوایی و فقراقتصادی و سرازیر کردن میلیاردها دلار پس از آن به خزانه ی کشور پافشاری نشان داد از صمیم قلب درود می فرستم .
جای کمال تاسف است که به رغم رسم معمول در همه جا که حق خدمتگزاران به کشور را باید پاس داشت، در کشور باستانی ایران حکومت های بعد از مصدق از ثمرات کوشش ها و از خودگذشتگی های او برخوردار شدند ولی قدر او را نشناختند.
تهران – بیست وهشتم اسفندماه ۱۳۹۰
ادیـب بـرومـنـد
یکی از تقارن های مهم تاریخ کشور ما همزمان شدن جشن ملی کردن صنعت نفت در روز ۲۹ اسفندماه سال ۱۳۲۹ با عید باستانی و خجسته ایران در نخستین روز فروردین ماه، یعنی نوروز جمشیدی است. به این جهت عرض شادباش مابه یکدیگرا ز بابت دو جشن خواهد بود. پس این جانب مراتب تبریک و تهنیت خو درا در سال نو به پیشگاه هم میهنان گرامی تقدیم می دارم و سرافرازی و شادروزی آنان را در پناه آزادی و امن و امان و رهایی از گرفتاری های گوناگون از درگاه خداوند بزرگ درخواست می کنم. در ضمن به روح پاک دکتر محمد مصدق که پیشنهاد جبهه ملی ایران را در لزوم ملی شدن صنعت نفت وجهه ی همت خود قرارداد و برای ریشه کن کردن سیاست استعماری وبازپس گرفتن حقوق از دست رفته ی ملت ایستادگی کرد و به منظوررهایی دولت ایران از بی نوایی و فقراقتصادی و سرازیر کردن میلیاردها دلار پس از آن به خزانه ی کشور پافشاری نشان داد از صمیم قلب درود می فرستم .
جای کمال تاسف است که به رغم رسم معمول در همه جا که حق خدمتگزاران به کشور را باید پاس داشت، در کشور باستانی ایران حکومت های بعد از مصدق از ثمرات کوشش ها و از خودگذشتگی های او برخوردار شدند ولی قدر او را نشناختند.
تهران – بیست وهشتم اسفندماه ۱۳۹۰
ادیـب بـرومـنـد
یه سوزن به نمایندگان، یه جوالدوز به «احمدینژاد»
ادبیاتی که آقای «احمدینژاد» در روز حضور در مجلس از آن استفاده نمود، ادبیاتی نبود که برای اولینبار مورد استفاده ایشان قرار گرفته باشد و برای اولینبار به گوش نمایندگان مجلس و رسانههای اصولگرا و مدعی اخلاق خورده باشد. بلکه دستِکم ۶ سال است که ایشان در تمام تریبونهای داخلی و خارجی از چنین ادبیاتی و حتی گاهی مستهجنتر و وقیحانهتر استفاده میکند و تمام موارد استفاده او از این ادبیات، طی ۶ سال گذشته، با سکوت آمیخته به رضایت نمایندگان مجلس هفتم و هشتم و رسانههای اصولگرا روبهرو بودهاست.
از قدیم گفتن «یه سوزن به خود، یه جوالدوز به دیگران». بعد از حضور ظفرمند ریسجمهور اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی و توسل چندیدن و چندباره آقای «احمدینژاد» به ادبیات ویژه داشمشتیها و چالهمیدانیها در پاسخ دادن به سؤالات نمایندگان، و از میدان به در کردن آنها، که عملا نتیجه عکس خواست و اراده نمایندگان سؤال کننده را به دنبال داشت، سرو صدای رسانههای اصولگرایان و نمایندگان مجلس درآمده است که «احمدینژاد» شان مجلس رامراعات نکرد و وقاحت به خرج داد و هکذا. (+)
ناگفته پیداست که ادبیاتی که آقای «احمدینژاد» در روز حضور در مجلس از آن استفاده نمود، ادبیاتی نبود که برای اولینبار مورد استفاده ایشان قرار گرفته باشد و برای اولینبار به گوش نمایندگان مجلس و رسانههای اصولگرا و مدعی اخلاق خورده باشد. بلکه دستِکم ۶ سال است که ایشان در تمام تریبونهای داخلی و خارجی از چنین ادبیاتی و حتی گاهی مستهجنتر و وقیحانهتر استفاده میکند و تمام موارد استفاده او از این ادبیات، طی ۶ سال گذشته، با سکوت آمیخته به رضایت نمایندگان مجلس هفتم و هشتم و رسانههای اصولگرا روبهرو بودهاست.
از اینها گذشته بعد از آنکه رسانههای مدعی اخلاق و متولیان امور فرهنگی و اخلاقی و قضایی ترجیح دادند در برابر چنین رفتاری سکوت پیشه نمایند و هرچه آن خسرو کند را شیرین ببینند، لاجرم بعضی از پسنمازها هم بعدا تشویق شدند و ترجیح دادند در برخورد با شخص آقای «احمدینژاد» به همان شیوه و همان روش، که کمکم به یک سیره اخلاقی پسندیده تبدیل میشد، توسل جسته و رفتار نمایند.
«سعیدتاجیک» ریاست بسیج وزارت نفت به آسانی به خود اجازه داد که در خیابان و در ملاعام و مرئی مردم، حرمت خود را فرو گزارده و به یک بانوی محترم آنچه میخواهد با بکار بردن شنیعترین الفاظ و عبارات فحاشی و هتاکی نماید (+) و در شرایطی که این نوع رفتار مطابق با قانون مجازات اسلامی مجازاتهای سنگینی در پی دارد، یکی دو روز پس از بازداشت آزاد شده و از پشت میز محل کارش با یک رسانه آنلاین مصاحبه نموده و به رفتار خود افتخار کند و اعلام نماید که اصلا پشیمان نیست. (+)ناگفته پیداست که ادبیاتی که آقای «احمدینژاد» در روز حضور در مجلس از آن استفاده نمود، ادبیاتی نبود که برای اولینبار مورد استفاده ایشان قرار گرفته باشد و برای اولینبار به گوش نمایندگان مجلس و رسانههای اصولگرا و مدعی اخلاق خورده باشد. بلکه دستِکم ۶ سال است که ایشان در تمام تریبونهای داخلی و خارجی از چنین ادبیاتی و حتی گاهی مستهجنتر و وقیحانهتر استفاده میکند و تمام موارد استفاده او از این ادبیات، طی ۶ سال گذشته، با سکوت آمیخته به رضایت نمایندگان مجلس هفتم و هشتم و رسانههای اصولگرا روبهرو بودهاست.
از اینها گذشته بعد از آنکه رسانههای مدعی اخلاق و متولیان امور فرهنگی و اخلاقی و قضایی ترجیح دادند در برابر چنین رفتاری سکوت پیشه نمایند و هرچه آن خسرو کند را شیرین ببینند، لاجرم بعضی از پسنمازها هم بعدا تشویق شدند و ترجیح دادند در برخورد با شخص آقای «احمدینژاد» به همان شیوه و همان روش، که کمکم به یک سیره اخلاقی پسندیده تبدیل میشد، توسل جسته و رفتار نمایند.
بگذریم از اینکه به دنبال این رسوایی، مراجع قضایی مجبور شدند مجددا نامبرده یاد شده را بازداشت و بعد از یک سال محکوم نمایند که البته احتمالا اجرای حکم ایشان هم چیزی شبیه اجرای حکم «مرتضی رفیقدوست» یا «سعیدعسکر» خواهد بود که اولی شریک متهم و مجرمی بود که اعدام شد، و دومی به قصد قتل مستقیما به صورت شخصی شلیک نموده بود که از بخت بد او یا بخت خوب مضروب، طرف زنده ماند. اما مجبور است تا آخر عمر روی ویلچر زندگی کند و درد بکشد.
هر دوی آقایان متهم البته در کمال آزادی به زندگی خود مشغولند.
در جای و جایگاهی دیگر دوتن از مداحان طراز اول کشور برای انتقاد از ریسجمهور و در اعتراض به بعضی موضعگیریها و بیانات ریسدفتر او، و از جایگاه تریبونهایی که برای خودشان بسیار مقدس بود و قاعدتا باید خود حرمت آن نگه میداشتند، با استفاده از الفاظ زشت و رکیکی، حرمت محراب و منبر و از آن مهمتر حرمت «انسان» را شکسته و ریسدفتر ریسجمهور را به اسافل اعضای وی تشبیه نمودند.
همه این بیحرمتیها و حرمت شکنیها با سکوت البته رضایتآمیز و گاهی هم همراه با خندههای تایید رسانههای اصولگرایان و نمایندگان مجلس به شوخی و شادمانی برگزار میشد.
هیچکس به یاد ندارد که یک نفر از نمایندگان مجلس طی ۶ سال گذشته یکبار به این ادبیات ویژه آقای «احمدینژاد» که عملا و رسما وهن جایگاه رسمی پرچم، صندلی و کشور ایران در مجامعبینالمللی را به دنبال داشت اعتراضی نموده باشد.
هیچکس مشاهده نکرد و به یاد ندارد که یک نماینده، بابت توهین ریس بسیج وزارت نفت، به مقامات آن وزارتخانه یا مقامات فرهنگی مربوط به پایگاههایی بسیج وزارتخانهها و ادرات اخطاری داده باشد و یا از وزیر دادگستری در مورد کوتاهی سیستم قضا در تنبیه شخص خاطی توضیحاتی خواسته باشد.
البته که در همه موارد یادش ده رسانه های اصلگرا نیز بر همان منش و روش دیکته شده و سکوت در برابر این رفتار، عمل نمودند.
شایسته است که همه متوجه باشیم که این ادبیات مخصوص امروز آقای ریسجمهور و دیروز مداحان و بسیجیان نیست و از اولین روزهای پیروزی انقلاب، در این کشور به شکل شوربختانه ناصحیحی نهادینه شده و جا افتاده است و یکی از دلایل عمده و مبنایی ریشهدار شدن آن سکوت متولیان امر و ارباب رسانهها در برابر آن به بهانههای اشنتباه بوده است.
با اینهمه اما اینکه که آن نمایندگان و آن رسانهها متوجه عواقب ترک وظیفه و انجام ندادن به موقع رسالت خود شدهاند،جای خوشوقتیاست و امیدواریم که این کمترین شعله روشن شده اگاهی به سرنوشت دیگر تجربههای کور گرفتار نشده و هر روز شعله ورتر و روشنی بخشتر شود.
البته که در همه موارد یادش ده رسانه های اصلگرا نیز بر همان منش و روش دیکته شده و سکوت در برابر این رفتار، عمل نمودند.
شایسته است که همه متوجه باشیم که این ادبیات مخصوص امروز آقای ریسجمهور و دیروز مداحان و بسیجیان نیست و از اولین روزهای پیروزی انقلاب، در این کشور به شکل شوربختانه ناصحیحی نهادینه شده و جا افتاده است و یکی از دلایل عمده و مبنایی ریشهدار شدن آن سکوت متولیان امر و ارباب رسانهها در برابر آن به بهانههای اشنتباه بوده است.
با اینهمه اما اینکه که آن نمایندگان و آن رسانهها متوجه عواقب ترک وظیفه و انجام ندادن به موقع رسالت خود شدهاند،جای خوشوقتیاست و امیدواریم که این کمترین شعله روشن شده اگاهی به سرنوشت دیگر تجربههای کور گرفتار نشده و هر روز شعله ورتر و روشنی بخشتر شود.
سوئیفت چیست؟
در پی تحریمهای بین المللی، سوئیفت یا انجمن جهانی انتقالات مالی بین بانکی، خدمات خود به بانکهای ایرانی را از روز شنبه متوقف ساخت. قطع خدمات سوئیفت یعنی تحریم از نفت فراتر رفت. اما سوئیفت چیست و چرا قابل اهمیت است؟
سوئیفت در سال ۱۹۷۳ در بلژیک و به منظور ایجاد یک سیستم استاندارد بین المللی برای عملیات بانکی و کاهش هزینه های آن، تاسیس شد اما سنگ بنای آن در سال ۱۹۶۷ زده شد و پس از پنج سال تحقیق و مطالعه و چهارسال نصب تجهیزات و طی مراحل قانونی در سال ۱۹۷۷ به طور رسمی و با عضویت ۵۱۸ بانک از ۲۳ کشور آغاز به کار کرد. در سوئیفت اعضا موظف به پرداخت حق عضویت بوده و سود عملیاتی برای سرمایه گذاری مجدد در شبکه و کاهش هزینه ارسال پیام استفاده می شود.سه منطقه جغرافیایی سوئیفت عبارتند از آمریکا، آسیا و اقیانوسیه، و اروپا، خاورمیانه و آفریقا و گروههای سوئیفت نیز عبارتند از بازاریابی، عملیاتی، و مالی و اداری. مراکز عملیاتی سوئیفت در هلند، آمریکا و سوئیس قرار دارند. سوئیفت متعلق به بانکهای عضو است و به وسیله اعضا اداره میشود. اعضای هیات مدیره توسط بانکهای عضو و براساس سهام آنها تعیین می شود. میزان سهام هرسال براساس میزان پیامهای ارسالی هر بانک مشخص می شود. هر بانک با بیش از ۱/۵ درصد سهم میتواند یک نفر را معرفی کند.
سوئیفت( Society for Worldwide Interbank Financial Telecommunication) یا انجمن جهانی انتقالات مالی بین بانکی همان طور که از نامش پیداست، وظیفهاش ارسال پیامهای سیستمی و مالی بین بانکها و موسسات مالی عضو است. این انجمن همچنین نرم افزار و خدمات نرم افزاری مربوط به سیستم را در اختیار اعضا قرار می دهد. به طور خلاصه وظیفه سوئیفت فرستادن پیامهای سفارش پرداخت است. پیامهای سوئیفتی به ۱۰ گروه(از صفر تا نه) طبقه بندی می شوند. پیامهای گروه صفر پیامهای سیستمی و سایر پیامها، پیامهای مالی هستند. این پیامها عبارتند از:
پیامهای گروه صفر: بین اعضا و سوئیفت.
پیامهای گروه یک: انتقال وجوه بین حساب مشتریان، اعلامیه چک، دستور عدم پرداخت چک و . . .
پیامهای گروه دو: انتقال وجوه بین بانکها و بین حسابهای مختلف یک بانک.
پیامهای گروه سه: تأییدیه معاملات ارزی.
پیامهای گروه چهار: وصولیها.
پیامهای گروه پنج: سهام و اوراق قرضه.
پیامهای گروه شش: فلزات گرانبها، وامهای سندیکایی.
پیامهای گروه هفت: اعتبار اسنادی، ضمانتنامه.
پیامهای گروه هشت: تراولر چک.
پیامهای گروه نه: صورتحساب، اعلامیه بدهکار و بستانکار.
هر پیام با MT که مخفف نوع پیام یا Message Type است،شروع می شود و سپس، سه عدد که معرف گروه پیام است. به طور مثال MT800 فقط برای تراولر چک ها استفاده می شو یا MT300 برای معاملات ارزی. در ضمن هرگروه از پیامها هم شامل زیرمجموعه ای از پیامهاست. به طور مثال، ۸۹ پیام در گروه MT500 وجود دارد.در سوئیفت، هر بانک عضو نیز دارای یک کد مخصوص به خود است.
ایران در سال ۱۳۷۱ به سوئیفت پیوست. سامانه سوئیفت در ایران در بانک مرکزی قرار دارد و تا قبل از تحریم، تمامی بانکهای ایرانی به این شبکه متصل بوده اند. در سال ۲۰۱۰ ،۱۹ بانک و ۲۵ موسسه مالی ایرانی حدود ۲ میلیون پیام از طریق این انجمن ارسال یا دریافت کردند.
مزایای سوئیفت(که یک استاندارد بین المللی ایجاد کرده است)عبارتند از امنیت، قابلیت اطمینان، سرعت، هزینه کم، قابلیت دسترسی ۲۴ ساعته و در تمام ۳۶۵ روز سال. در ضمن این شبکه(براساس آمار سال ۲۰۱۰) ۲۱۰ کشور و قلمرو را به هم مرتبط می کند. با تحریم سوئیفت علیه ایران، بانکهای ایرانی از شبکهای جهانی که رابط بیش از ۹۰۰۰ بانک و موسسه مالی است کنار گذاشته شدند. از اهمیت سوئیفت همین بس که در سال ۲۰۱۰، روزانه حدود ۱۸ میلیون پیام بین بانکی مخابره کرده است. پس از تحریمهای جدید آمریکا و اروپا، مشکل ایران، انتقال درآمد نفتی عنوان شده بود اما با تحریم سوئیفت، انتقال هر نوع درآمد ارزی به ایران با مشکل روبه روخواهد شد.
از سوی یک وبلاگنویس حامی احمدینژاد مطرح شد
انتقاد تند از «مصلحت بازیهای» علی خامنهای
حامد درودیان در تازهترین پست وبلاگیاش که روز یکشنبه (۲۸ اسفند) منتشر شده٬ بدون آنکه به نام رهبر جمهوری اسلامی اشاره کند٬ انتقادهای تندی متوجه عملکرد دو سال گذشته وی کرده است.
آقای درودیان از اینکه رحیممشایی به خاطر «مصلحت» نتوانست معاون اول احمدینژاد شود٬ اما هاشمی رفسنجانی به خاطر «مصلحت» توانست باردیگر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شود٬انتقاد کرده است.
درودیان افزوده که چطور معاونت اولی اسفندیار رحیممشایی موجب «سرخوردگی» میشود٬ اما ابقای هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام باعت «سرخوردگی» نمیشود.
وی همچنین به «مصلحتی» که حیدر مصلحی را در وزارت اطلاعات در قبال «بیآبرویی و ضایع شدن تمام قد رئیس جمهور» ابقا میکند٬ اعتراض کرده است.
این وبلاگنویسان با اشاره به حضور هفته گذشته احمدینژاد در مجلس نوشته این حضور «نوید دوران تازهای را میدهد که دوران مصلحتبازی از صدر و ذیل نظام اگر کم نشود حداقل خیلی راحت نتواند عرض اندام کند.»
درودیان در بخش دیگری از پست خود از احمدینژاد پرسیده است: «چه کسی باید پرده ریاکاری و ظاهرسازی لانه کرده در بعضی نهادهای انقلابی را پاره کند؟»
وی از فرماندهان نظامی٬ ائمه جمعه و شوراهای انقلابی به عنوان افراد و نهادهایی نام برده که در سکوت قوه قضائیه حملات و توهینهای فراوانی به محمود احمدینژاد میکنند.
با آغاز ریاست مرتضوی بر صندوق سازمان تامین اجتماعی
دور تازه تنشها میان مجلس و دولت آغاز شد
مراسم معارفه سعید مرتضوی به عنوان رئیس جدید صندوق سازمان تامین اجتماعی روز شنبه (۲۷ اسفند) برگزار شد که ساعاتی پس از آن محمدرضا باهنر از اعلام وصول استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی خبر داد.
آقای باهنر به خبرگزاری فارس گفته است: «در اولین فرصت زمانی که مجلس باز شود استیضاح اعلام وصول میشود.»
پرویز سروری دیگر نماینده مجلس نیز گفته که «توقع ما این بود که این کار صورت نمیگرفت زیرا آقای مرتضوی و سوابق او هیچ تناسبی با این مسئولیت ندارد.»
آقای سروری افزوده است: «بهتر است تا دیر نشده وزیر کار این انتصاب خود را پس بگیرد یا اینکه آقای مرتضوی خودش داوطلبانه کنار رود چراکه این کار هزینه کمتری خواهد داشت.»
وی تهدید کرده است در صورت کنار گذاشته نشدن مرتضوی٬ جمعی از نمایندگان مجلس طرح استیضاح وزیر کار را پیگیری خواهند کرد.
احمد توکلی٬ رئیس مرکز پژوهشهای مجلس هم گفته است: «انتصاب سعید مرتضوی در تامین اجتماعی هم برای خود وی و هم برای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشکل درست میکند.»
«جنبش عدالتخواه دانشجویی» نیز پیشتر با انتشار اطلاعیهای مخالفت خود با ریاست سعید مرتضوی بر سازمان تامین اجتماعی را اعلام کرده بود.
از مرتضوی به عنوان متهم ردیف اول وقایع بازداشتگاه کهریزک در سال ۱۳۸۸ نام برده میشود که تاکنون به اتهامات وی به روشنی رسیدگی نشده است.
در بازداشتگاه کهریزک دستکم چهار تن از معترضان به نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ بر اثر خشونت ماموران جان باختند.
خبرگزاری فارس همچنین به نقل از یک منبع آگاه نوشته که انتصاب سعید مرتضوی به سمت مدیر عاملی صندوق تامین اجتماعی بر خلاف میل و اراده وزیر رفاه صورت گرفته است.
این منبع آگاه گفته آقای شیخالسلام پس از هفتهها فشار «لیدر جریان انحرافی» در نهایت حکم انتصاب سعید مرتضوی را صادر کرده است.
هشدار علی فلاحیان:
بستن سوئیفت بینالملل مانند بستن تنگه هرمز است
(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری فارس
وزیر اسبق اطلاعات به غربیها هشدار داد که ایران در پاسخ به بستن شبکه سوئیفت، از همه ابزارهای ممکن برای مقابله به مثل استفاده خواهد کرد.
حجتالاسلام علی فلاحیان در واکنش به انسداد شبکه ارتباط بانکی بینالمللی توسط اتحادیه اروپا در چارچوب تحریمهای جدید کشورمان به خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس گفت که "بستن سوئیفت بینالملل مانند بستن آبراههای بین المللی است".
وی تصریح کرد: اگر آمریکا یا اروپا به خود اجازه میدهند برای تأمین خواستههایشان حقوق بینالملل را زیر پا بگذارند، ایران هم ممکن است هر جا که بتواند اقدام به مقابله به مثل کند.
فلاحیان بر همین اساس به غربیها هشدار داد که توان ایران در بستن تنگه هرمز را دست کم نگیرند.
وزیر اسبق اطلاعات به رئیس جمهوری آمریکا توصیه کرد چنانچه از تبلیغات جنگطلبان جمهوری خواه میترسد، به جناح صلحطلب جمهوری خواه مانند جریان "ران پل" هم توجه کند.
فلاحیان همچنین به اوباما متذکر شد که "صلحطلبان در جامعه آمریکا بیشتر از صهیونیستها و جمهوری خواهان جنگطلب طرفدار دارند".
وی تصریح کرد: مردم آمریکا و اروپا میدانند ایران بمب اتم ندارد و هر اقدامی در جهت تحریم و تهدید کشورمان موجب تشدید بحران اقتصادی غرب خواهد شد.
وصول استیضاح وزیر رفاه در پی معارفه سعید مرتضوی
در حالی که مجلس در تعطیلات نوروزی است، نایب رییس مجلس از استیضاح سعید مرتضوی رییس جدید سازمان تامین اجتماعی خبر داد.روز گذشته به رغم مخالفت نمایندگان مجلس و تهدید به استیضاح وزیر رفاه، مراسم معارفه سعید مرتضوی متهم جنایت کهریزک در سازمان تامین اجتماعی برگزار شد.
محمد رضا باهنر در گفت وگو با فارس با اشاره به انتصاب مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی گفت: استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صورت غیر رسمی تحویل هیئت رئیسه مجلس شد. وی ادامه داد: در اولین فرصت زمانی که مجلس باز شود استیضاح اعلام وصول می شود.
پیش از این وزیر نیرو و اقتصاد نیز استیضاح شده بودند.
فارس به نقل از یک منبع آگاه نوشت: انتصاب سعید مرتضوی به سمت مدیر عاملی صندوق تامین اجتماعی بر خلاف میل و اراده وزیر رفاه صورت گرفته و نمایندگان باید درباره این انتصاب، جریان انحرافی را که در اطراف احمدی نژاد حلقه زده است، مورد سوال قرار دهند.
وی گفته است معارفه مرتضوی به یک باره و در جلسه ای بدون حضور خبرنگاران آن هم در روزهای پایانی سال بیانگر آن است که برگزارکنندکان این معارفه چندان مایل به رسانهای شدن این خبر نبودهاند.
در همین حال سروری، نماینده تهران از قطعیت پیگیری طرح استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی به دلیل انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی خبر داد و گفت: درصورتی که مرتضوی از این سمت کناره گیری کند قطعا هزینه کمتری در این مسیر پرداخت خواهد شد.
پرویز سروری درباره قطعی شدن انتصاب مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی اظهارداشت: توقع ما این بود که این کار صورت نمیگرفت زیرا آقای مرتضوی و سوابق او هیچ تناسبی با این مسئولیت ندارد.
وی ادامه داد: سازمان تامین اجتماعی یک مرکز حساس و مهم و تاثیرگذار است که شاید بتوان گفت که یکی از قطبهای بزرگ اقتصادی کشور در این سازمان قرار دارد. شریفترین افراد زحمت کش کشور عضو این سازمان یا صندوق آن هستند و ارائه خدمات مناسب به آنها از ضروریات جامعه ماست.
انتصاب مرتضوی در حالی به ریاست سازمان تامین اجتماعی با حفظ سمت رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا صورت می گیرد که وی در پرونده حادثه کهریزک متهم بود در زمینههای “معاونت در قتل”، “نقض حقوق شهروندی” و “هتک حیثیت ناجا” تفهیم اتهام شده است و زودی محاکمه خواهد شد.
دادستان سابق تهران در تیرماه سال جاری خبر از برائت خود در اتهامات این پرونده داده بود اما اژهای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه این خبر را تکذیب کرد.
سعید مرتضوی که پیش از این ریاست دادگاه مطبوعات و دادستانی تهران را عهده دار بود با آمدن صادق لاریجانی از سمت خود برکنار شد. اما احمدی نژاد بلافاصله او را به ریاست ستاد مبارزه با کالا برگزید. همان ستادی که احمدی نژاد از زیاده روی برادران قاچاقچی در آن گلایه کرده بود.
بعد از این انتصاب بود که علی مطهری نماینده تهران، در نامه سرگشاده ای به صادق لاریجانی، رئیس قوه به انتصاب قاضی مرتضوی به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعتراض کرده و خواستار انجام اقداماتی علیه وی شده بود. اما نه تنها اقدامی صورت نگرفت بلکه در حال حاضر او سمت جدید دیگری هم گرفته است.
انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی در حالی صورت گرفت که حتی فعالان کارگری نیز نسبت به این تغییرات مداوم در سازمان و انتصاب مرتضوی گلایه مند بودند.
احمدی نژاد پس از اینکه نتوانست نمایندگان سوال کننده در مجلس را راضی کند با انتصاب سعید مرتضوی چالش جدیدی برای خود آفریده است.
روز گذشته کواکبیان، نماینده مجلس از احتمال استیضاح احمدی نژاد سخن گفت. این در حالی است که گفته شده بود سیاست اصولگرایان در یک سال باقی مانده، صبر و مداراست.
نوروز امسال با گرد و غبار و باد شدید
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور نسبت به بروز پدیده گردوخاک در حداقل ۱۸ استان کشور هشدار داد.مهندس عبدالرضا امیدوارشهری افزود: با تشکیل یک توده گردوخاک در عراق، پیشبینی میشود طی بعدازظهر شنبه گردوخاک در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان و سپس بوشهر و آذربایجانغربی و در روز یکشنبه علاوهبر مناطق فوق در استانهای آذربایجانشرقی، زنجان، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان و سپس مرکزی، قزوین، البرز، تهران و سمنان را تحتتاثیر قرار خواهد داد و سبب کاهش دید افقی و افزایش غلظت آلایندههای هوا در این مناطق میشود.
به گزارش ایسنا وی ادامه داد: از عصر شنبه تا روز دوشنبه در استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، خراسانجنوبی، جنوب خراسانرضوی و شرق هرمزگان باد شدید همراه با توفان گردوخاک پیشبینی میشود. وی با اشاره به اینکه تا روز یکشنبه کاهش محسوس دما در نیمه شمالی رخ خواهد داد گفت: تا روز دوشنبه در اغلب مناطق کشور بهویژه شرق و جنوبشرق وزش باد شدید همراه با گردوخاک خواهیم داشت. از سوی دیگر در این مدت خلیجفارس مواج خواهد بود.
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور افزود: بر این اساس در روز یکشنبه آسمان تهران نیمهابری همراه با وزش باد در ارتفاعات بارش پراکنده بهتدریج کاهش ابر پیشبینی شده است که حداقل و حداکثر دما در این روز با پنج درجه کاهش به ۱- و هشت سانتیگراد میرسد. همچنین در روز دوشنبه نیز آسمان پایتخت کمی ابری در پارهای نقاط نیمهابری گاهی با وزش باد خواهد بود که حداقل و حداکثر دما در این روز به صفر و ۹ درجه سانتیگراد میرسد.
افزایش ۲۰درصدی کرایه ها
مدیر عامل سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی تهران با بیان اینکه نرخ تورم در سال جاری نسبت به سال گذشته ۴٫۲۱ دهم درصد بوده است، گفت: پیشنهاد شده تا ۲۰ درصد نرخ کرایه ها افزایش یابد که این موضوع در شورای اسلامی شهر مطرح و امیدواریم مورد تایید استانداری و فرمانداری نیز قرار گیرد.محمد احمدی بافنده با اعلام این خبر گفت: ما نمی خواهیم خود را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم ولی این در شان مردم ما نیست که تاکسی های در اختیارشان پراید، آردی و روآ و پیکان باشد.
وی تصریح کرد: پس از انقلاب خودروهایی مانند رنو و هیوندا، بنز و تویوتا، تاکسی بودند و امروز نمی توانیم از رانندگان بخواهیم از خودروهایی استفاده کنند که وقتی کولر آن را روشن می کنند دیگر نمی توانند در مسیر سربالایی حرکت کنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، مدیر عامل سازمان تاکسیرانی اظهار کرد: ما از مسئولان می خواهیم تنها راه را برای ما باز بگذارند تا بتوانیم ماشین های با کیفیت داخلی و خارجی را وارد ناوگان تاکسیرانی کنیم در این میان دولت می تواند پول گمرکی را کمتر دریافت کند تا تاکسی هایی با کیفیت بالا و با قیمت کمتر در اختیار رانندگان قرار دهیم.
احمدی با انتقاد از اینکه تاکسیرانان برای هر بار سوخت گیری به ویژه CNG باید ۲ ساعت در صف ها معطل شوند، گفت: با احتساب ۲ بار سوختگیری در روز تاکسیرانان باید حدود ۴ ساعت به جای خدمات رسانی به مردم در صف های سوخت معطل شوند.
وی با اشاره به اینکه تلاش کرده ایم با همکاری شورای شهر نرخ کرایه ها را به سمت واقعی شدن نزدیک کنیم اظهار داشت: با هر معیاری که بسنجیم می بینیم که افزایش نرخ تورم بسیار بیشتر از نرخ کرایه های تاکسی بوده است و تاکسیرانان با مشکلات معیشتی عدیده ای مواجه شده اند و ما اگر می خواهیم این قشر فقیرتر نشوند باید حداقل نرخ کرایه براساس نرخ تورم افزایش یابد.
احمدی نژاد: نگذاشتند یارانه ها را بدهیم که مردم سفر کنند
محمود احمدی نژاد در شبکه سه سیما بار دیگر با ادعای اینکه اختیار امور در دستش نیست، گفت : اگر اجازه میدادند مرحله دوم هدفمندی یارانهها را اجرا میکردیم ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان در جیب مردم میگذاشتیم تا سفر بروند، اما نشد و اجرای مرحله دوم سخت شد.ادعای رییس هیات دولت دهم در حالی مطرح می شود که مردم توان خرید کالاهای ضروری و اساسی زندگی خود را هم ندارند و کمکهای یارانه ای حتی نمی تواند مایحتاج غذایی مردم را پوشش دهد.
وی در بیشتر سخنان خود به مخالفانی اشاره می کند که در راه برنامه های دولت سنگ اندازی می کنند ولی نمی گوید این افراد چه کسانی هستند که از چنین قدرتی برخوردارند.
وی با حضور در شبکه سه و در برنامه مرتبط با ایمنی سفر، گفت: آرزو میکنم روزی تمام ۲۱ میلیون خانواده ایرانی حداقل یک وسیله نقلیه داشته باشند.
پیش از این نیز وی آرزو کرده بود که هر ایرانی صاحب یک ویلا باشد! این در حالی است که روز به روز تعداد بیشتری از مردم زیر خط فقر می روند.
احمدی نژاد که گویی ریاست قوه مجریه و اداره امور را در دست ندارد، در راستای سیاست همیشگی اش به عواملی پرداخت که مانع تحقق تصمیمات دولت می شوند و ادعا کرد: اگر دولت می توانست یک یارانه بزرگی میداد تا همه بروند مسافرت.اگر اجازه میدادند مرحله دوم هدفمندی یارانهها را اجرا میکردیم ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان در جیب مردم میگذاشتیم تا سفر بروند، اما نشد و اجرای مرحله دوم سخت شد.
احمدی نژاد در بخشی از اظهاراتش نیز گفت: کاش میشد پنجشنبهها را تعطیل میکردیم.
مسافران بخوانند: گزارش وضعیت هوای آخرین روز سال ۹۰
سازمان هواشناسی با صدور اطلاعیهای وضعیت جوی کشور را برای آندسته از مسافرانی که در ایام نوروز قصد مسافرت به نقاط مختلف کشور را دارند پیشبینی و اعلام کرد.سازمان هواشناسی کشور روز شنبه در اطلاعیه شماره ۹۹ خود پیش بینی هوای روز دوشنبه هفته جاری(۲۹ اسفند) استانهای کشور را به شرح ذیل اعلام کرد:
آذربایجانی شرقی و غربی، اردبیل، اصفهان، البرز، ایلام، بوشهر، تهران، چهارمحال بختیاری، خوزستان، سمنان، فارس، قزوین، قم، کردستان، کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان، مرکزی، زنجان و همدان صاف تا کمی ابری توام با وزش باد.
استانهای خراسان شمالی و رضوی و جنوبی، کرمان، هرمزگان و یزد نیز به صورت نیمه ابری همراه با بارش پراکنده باران و در برخی اوقات با کاهش ابر و وزش شدید باد پیش بینی شده است.
به همین اساس استان سیستان و بلوچستان نیز در روز دوشنبه شاهد هوایی نا آرام با وزش شدید باد توام با بارش پراکنده باران و استان گلستان نیز روزی را ابری و در نهایت با کاهش ابر سپری خواهد کرد.
سازمان هواشناسی کشور همچنین برای استانهای گیلان و مازندران نیز در همین روز هوای نیمه پایدار ابری به همراه مه رقیق را پیش بینی کرده است.
این سازمان هوای روز سه شنبه اول فروردین ماه ۱۳۹۱ را نیز به شرح ذیل پیش بینی و اعلام کرد:
استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و کردستان نیمه ابری همراه با بارش پراکنده که این بارش در نقاط سردسیر به صورت بارش برف همراه ادامه خواهد داشت.
اصفهان، البرز، تهران، زنجان و کرمانشاه نیز در اولین روز سال شاهد هوایی ابری و نیمه ابری و در برخی از ساعات با افزایش ابر روبرو خواهد شد.
براساس پیش بینی سازمان هواشناسی کشور همچنین استانهای ایلام ، بوشهر، خراسان شمالی و رضوی و جنوبی، چهارمحال بختیاری، خوزستان، سمنان، فارس، سیستان و بلوچستان، قم، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان ، گیلان ، لرستان ، مازندران ، هرمزگان و یزد نیز دارای هوایی صاف تا قسمتی ابری می باشد.
دیگرنقاط کشور نیز در این روز هوایی ابری و در برخی از ساعات با کاهش و افزایش ابر و در برخی از ساعات نیز هوایی صاف را تجربه خواهند کرد.
گزارش کلمه از گرانی شب عید: قیمت ها نفس مان را بریده است
گروه اجتماعی کلمه_ زهره نقیبیکار مردم دیگر از شوک گرانی کالاهای مختلف در آستانه سال جدید گذشته است. چه آنکه حالا به گفته خودشان به فکر آن هستند چاره ای اندیشه کنند برای ” حفظ آبرو ” و خرید حداقل کالاهای مورد نیاز تا ایامی که بطور سنتی در خانوارهای ایرانی وجود داشته را پشت سر بگذارند.از این روست که خیابان ها شلوغ است.اما فشار تورم و گرانی ناشی از سیاست های غلط اقتصادی تا آخرین ساعات سال ۹۰ با مردم است که در خرید کالاهای مختلف عیدانه، آن را تحمل می کنند.
با مردم در مورد گرانی های روزهای آخر سال به گفت و گو نشستیم.برخی از هم اینک نگران روند صعودی همین قیمت های نامعقول و نجومی در سال ۹۱ هستید و خواستار رسیدگی به این وضعیت اند و برخی هم امیدی به بهبود اوضاع ندارند.
مردم با سیلی صورت سرخ می کنند
فرقی ندارد سراغ چه کالایی را در بازار بگیری از برنج و گوشت و مرغ گرفته تا میوه و آجیل و خشکبار و پوشاک در گرانی رکوردشکنی می کنند و مردم اذعان دارند این افزایش قیمت ها بی سابقه و بیش از سالها و حتی ماه های قبل است.
با یکی از شهروندان در حال خرید در بازار عید در مورد قیمت ها سوال می کنم، می گوید: مردم با سیلی صورت خود را سرخ می کنند.همه چیز که گران بود اما این یک ماه کمرمان خم شد زیر بار این قیمت ها و قرض و بدهی شب عید.
دیگری توضیح می دهد: حقوق بازنشستگی کفاف زندگی را نمی کند.قیمت ها سرسام آور است. دولت هم هر سال هم از سبد کالا می گوید که ما سالهای قبل هم چیزی از آن ندیدیم.
در این روزها اگر گذرتان به بازار آجیل و خشکبار بیفتد مشابه دیگر بازارها است.شلوغ و پر ازدحام و البته با قیمت های نجومی.همه در تکاپو برای خریدی هستند که آن را از سر اجبار می دانند.
از فروشنده در مورد میزان افزایش قیمت ها سوال می کنم که می گوید پسته ۱۲ هزار تومانی حداقل ۲۵ هزار تومان شده است این یک نمونه است بقیه چیزها هم همین طور.
خانمی که در حال خرید است می گوید:قیمت ها خیلی بالاست. اما آبروی آدم است.مگر می شود نخرید.
دیگری که در حال تماشای قیمت ها برای انتخاب شیرینی شب عید است، می گوید: ما که دستمان به دهن مان می رسد با این قیمت ها که می بینیم برای خرید مکث می کنیم، وای به حال بقیه مردم.
آن دیگری می گوید: ۴ تا دانه شیرنی داخل ظرف گذاشته اند ۸ هزار تومان.انگار امسال باید به تعداد میهمانان شیرینی در ظرف بگذاریم.
علیرضا ارزانی رئیس اتحادیه آجیل و خشکبار چندی پیس افزایش قیمت سبد آجیل شب عید را به واسطه نوسانات اخیر نرخ ارز دانست و ضمن آن گفت:ما هیچ نیازی به واردات خشکبار نداریم. اما وارداتی که طی ماه های اخیر صورت گرفت، منجر به رشد قیمت ها در بازار شده است. او هم چنین گفته است: با توجه به افزایش قیمت دلار، صادرکنندگان به افزایش صادرات ترغیب شدند که این امر نیز به نوبه خود منجر به رشد نسبی قیمت ها در بازار شد.
شهروندی اشاره می کند:مردم همه آبرو دار هستند،باید با قرض هم که شده شیرینی و آجیل و میوه را خرید.رفت و آمدهای دیگر هم که جای خود دارد.به هر حال رسم و رسوم است نمی شود که ..ادامه می دهد: حالا هم که می گویند سال آینده قیمت ها بیشتر می شود.
دیگری می گوید: دیگر باید از خیر آجیل عید که سالی یک بار به خانه ها می آید هم گذشت. می گوید: به گوش اقایان هم برسد می گویند ندارید نخورید. با این قیمت ها و تورم و پولی که از بازنشستگی دستمان می آید اگر بتوانیم گندم و شاه دانه جلوی میهمان بگذاریم.
با این قیمت ها نفس مان را گرفته اند
پیرمردی نیز تا بحث قیمت ها را می شنود می گوید: نفس مان را گرفتند با این نرخ ها.با چندرغاز حقوقی که می دهند چه خریدی می شود کرد؟ این پول و حقوق من.آقای احمدی نژاد شما که می گویید ما مشکلی نداریم بیا این را مدیریت کن و بگو با این پول مرغ و گوشت بخرم یا چند عدد میوه !! قید شیرینی و آجیل را هم می زنم.برای نان و برنج و خورد و خوراک روزانه هم پولی می رسد؟ ۴ فرزند دارم که هرکدام سالانه پوشاک تهیه می کنم این پول را چطور بین آنها تقسیم کنم؟
به دزد بگوییم دارد دزدی می شود؟
افزایش شدید اقلام خوراکی در این روزها به حدی بوده است که برخی تولیدکنندگان به صورت لحظه ای قیمت ها را افزایش داده اند.
به یکی از خرده فروشی های مرغ و گوشت مراجعه می کنم.شهروندی در حال جر و بحث بر سر قیمت است. فروشنده می گوید:تقصیر ما نیست. قیمت ها دقیقه ای تغییر می کند.صبح مرغ یک قیمتی بوده است الان که زنگ زدم بالای ۵ هزار تومان رسیده است. گران است نخر.برو. به ما چه ؟ بروید یقه مقصرش را بگیرید.مشتری با عصبانیت می گوید: برویم پیش کسی که دزدی می کند بگوییم دارد دزدی می شود و از مغازه خارج می شود.
از فروشنده در مورد گرانی ها سوال می کنم.می گوید هر چقدر قیمت ها را بالا می برند.مردم مجبور به خرید هستند. این که دیگر مانتو و کفش و روسری نیست که بتوانند از خیر خرید آن بگذرند.شکم است و باید سیرش کنند.
می گوید: والله ما هم از خدای مان است مردم نخرند.تحریم کنند.بلکه فرجی شود.مغازه داری خیلی مصیبت شده است.مالیات های ما هم چند برابر شده است.خدا کند مردم نخرند ما هم نیاوریم .بلکه قیمت ها پایین بیاید.
با شهروند دیگری هم صحبت می شوم با گلایه از گرانی های اقلام مختلف می گوید: مگر در آمدهای ما چقدر است که باید این قیمت ها را تحمل کنیم. چیزی ارزان نمی شود که هیچ، هر روز هم گران تر می شود.از او در مورد مجموع درآمد خانوارش سوال می کنم که می گوید :۷۰۰ هزار تومان دریافتی من است اما باز برای تامین هزینه زندگی مانده ایم.
خوبی از این مملکت رفت
مرد میانسالی را در مورد بازار قیمت ها مورد سوال قرار می دهم که می شنوم ” میوه ارزان است؟برنج ارزان است؟گوشت و مرغ ارزان است؟ چه مملکتی است برای ما درست کردند.با عصبانیت ادامه می دهد:زندگی سخت است.یه صندوق گوجه هزار تومان می خریدیم حالا ببینید قیمت ها چقدر است؟ ادامه می دهد که دیگر بهبودی به اوضاع نیست.از این درست تر نمی شود.خوبی از این مملکت رفت.
با صدای بلند ادامه می دهد:من خودم ۷ تا شهید دادم جانباز هم هستم .مگر ما دنبال این بودیم که مردم این همه سختی ببینند.
شهروند دیگری ادامه صحبت های او می گوید: هر روز بدتر از این.همین است و دیگر درست هم نمی شود.
بازارهای بهاره و کالاهای بی کیفیت
در این میان اگر چه دولت از تشکیل بازارهای بهاره خبر داده تا توان اکثر مردم برای این خرید مهیا شود اما مراجعین به این بازارها گله مند هستند یکی از آنها می گوید:صبح تا ظهر وقت گذاشتیم برای خرید گوشتی که می گویند با قیمت مناسب است اما منجمد است.این چه روزگاری است که برای ما درست کردند که کالا با قیمت مناسب و کیفیت پایین را هم باید صف های طولانی را تحمل کنند.آخر این شد وضع اقتصاد! شما سری به این بازارها بزنید.چرا نباید بازار عادی منظم و بسامان باشد که مردم از کار و زندگی خود بزنند و برای کالاهای با کیفیت پایین و تنها با قیمت متعادل تر این همه سختی متحمل شوند.
شهروندی که خود را بازنشسته تامین اجتماعی معرفی می کند می گوید: حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی دارم که از این مبلغ ۳۵۰ هزار تومان اجاره مسکن پرداخت می کند و ۵۰ هزار تومان باقی مانده به اضافه ۳۵۰ هزار تومان عیدی را باید برای تمام خریدهای مورد نیاز و اساسی تقسیم کنم.او می گوید : مسافرت و پوشاک که مدت هاست جایی در زندگی خیلی از ما ندارد.حتی اگر بخواهیم قید خرید آجیل و خشکبار را بزنیم، سراغ کالاهای دیگر هم نمی شود رفت.شب می خوابند و صبح قیمت ها را گران می کنند.از الان هم که بحث گران تر شدن کالاها در سال آینده را مطرح کردند.اول شایعه اش را می اندازند و بعد هم گران می کنند.
این تنها تصویر کوچکی از این روزهای مردم پایتخت است که به قول خود با سیلی صورت سرخ می کنند که برای آبروداری قرض می کنند و خرید می کنند که …
دولت که از ابتدای سال وعده تعدیل قیمت ها را داد نه تنها توفیقی نداشت و یا نخواست بهبودی در آن ایجادکند، سخت ترین و بی سابقه ترین گرانی ها را در آستانه سال جدید بر مردم تحمیل کرده و بی توجه به گرانی های لجام گسیخته، تنها واکنشی که به این اوضاع نابسامان داشته از زبان رحیمی معاون اول احمدی نژاد اعلام شده ، همان کسی که پرونده مفاسد مالی اش سالهاست در قوه قضاییه معطل مانده است. او که گفته است: ” در شب عید از خجالت در پیشگاه مردم عرق کردم. دیگر باید با عوامل گرانی برخورد کنیم!”
مژگان مدرس علوم
جرس: در حالیکه بیشتر از یکروز به تعطیلات نوروزی باقی نمانده است همسر سيامك قادري خبرنگار سابق خبرگزاری ایرنا تاکنون پاسخی برای موافقت با مرخصی همسر خود نگرفته است.
فرزانه میرزاوند همسر سیامک قادری با اشاره به محرومیت همسرش از حقوق اولیه یک زندانی سیاسی به "جرس" می گوید: "خود آقای قادری درخواست مرخصی را چند هفته پیش دادند اما تاکنون پاسخی دریافت نکردیم! دیگر زمانی هم باقی نمانده و فردا تنها روز اداری است و بعد از آن تعطیل است و بعید می دانم پاسخی دهند. حقیقتش این است که من دیگر پیگیری نمی کنم زیرا می دانم بی نتیجه است. برای نمونه، یک ملاقات حضوری که حق مسلم هر زندانی سیاسی است و بیشتر از بیست دقیقه هم نیست را به خودشان اختصاص داده اند و ما باید از آنها کسب اجازه کنیم. این در حالی است که بارها و بارها برای همین حق تقاضا داده ام و رد شده است. آخرین ملاقات حضوری که با همسرم داشتم پنج ماه پیش بوده است. برای مسائل دیگر هم بارها مراجعه کردم. در واقع چون بازداشت ایشان بدون اطلاع قبلی بوده و برای هماهنگی یکسری کارهای اداری نیاز است که آقای قادری حضور داشته باشند، بارها درخواست دادم اما هیچگاه پاسخی نگرفتم."
سیامک قادری در تاريخ پنج مرداد 1389 به اتهام ايجاد وبلاگ ايرناي ما و انتشار گزارشهاي عيني خود از تظاهرات مردم در جنبش سبز و انعكاس اخبار و تحولات حركت اعتراضي مردم دستگير و به چهار سال حبس تعزیری محکوم گردید.
همسر این روزنامه نگار دربند می افزاید: "همانطور که اطلاع دارید دادستان اسامی امضاء کنندگان بیانیه معروف به 36 نفر را زیر شیشه میز منشی دفترشان زده و گفته خانواده این افراد پیگیری نکنند زیرا پاسخ منفی می گیرند. خود من شخصا دیگر پیگیری نمی کنم زیرا مشخص است که به درهای بسته برخورد می کنیم."
لازم به یادآوری است که سی و شش زندانی سیاسی منتقد در زندانهای اوین، رجایی شهر و خوزستان آبان ماه با صدور بیانیه ای پیش از برگزاری انتخابات مجلس نهم با هشدار به مسوولان ارشد نظام درباره روند فعلی اداره کشور، تاکید کرده بودند که صلاح جنبش سبز و جریان اصلاح طلب در این است که در صورت برگزاری انتخابات سالم و آزاد به طور یکپارچه از آن استقبال کنند و در صورت ناسالم بودن آن، با انسجام و وحدت و داشتن برنامه، عامل مشروعیت بخش به انتخاباتی ناسالم و غیرقانونی نشوند.
میرزاوند در پایان با تاکید بر نقض قانون و نادیده گرفتن حقوق زندانی سیاسی بیان می کند: "غیر از حق ملاقات حضوری و مرخصی و آزادی مشروط خیلی از مواردی هم بوده که زیر پا گذاشته شده است. از جمله حق ملاقات با وکیل قبل از برگزاری دادگاه، شرایط سخت دوران بازجویی با چشم بند یا اینکه تا زمان برگزاری دادگاه قرارشان باید تبدیل می شد و آزاد می شدند اما هیچیک از اینها عمل نشد و نقض آشکار قانون صورت گرفت. در این خصوص هم هیچگاه به نامه های ما پاسخ ندادند."
سیامک قادری از خبرنگاران ایرنا که به دلیل رویکرد انتقادی به انتخابات ریاست جمهوری از سوی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد از ایرنا اخراج شد. این اقدام درپی صدور رای شماره 101 هییت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری به ریاست غلامحسین اسلامی فرد صورت گرفت. بر اساس رای صادره این روزنامه نگار متهم به تحریک و اغتشاش ، اعتصاب، ایراد تهمت به دولت احمدی نژاد ،اعتراض علیه دولت کودتا و نوشتن سلسله مقالاتی در باب خشونت علیه معترضان به انتخابات ریاست جمهوری شده است و به همین دلیل مستحق اخراج از ایرنا تشخیص داده شده است. این اقدام هیات رسیدگی به تخلفات اداری که برای رسیدگی به تخلف های اداری کارکنان است در حالی صورت می گیرد که قادری پیش تر از سوی شعبه ی 28 دادگاه انقلاب به 4 سال حبس به اتهام همین موارد محکوم شده بود.
این روزنامه نگار در پاسخ خود به رای ابلاغ شده هیات رسیدگی به تخلفات اداری آورده است: "معلوم نیست بر اساس چه سیستم حقوقی یک متهم با اتهامات مشابه در دو داداگاه و دوبار به مجازات می رسد. شرکت در تظاهرات قانونی شهروندان با هدف انعکاس خشونت های دولت علیه معترضان و به عنوان یک وظیفه ملی دینی و حرفه ای صورت گرفته است."
سیامک قادری در تاريخ پنج مرداد 1389 به اتهام ايجاد وبلاگ ايرناي ما و انتشار گزارشهاي عيني خود از تظاهرات مردم در جنبش سبز و انعكاس اخبار و تحولات حركت اعتراضي مردم دستگير و به چهار سال حبس تعزیری محکوم گردید.
همسر این روزنامه نگار دربند می افزاید: "همانطور که اطلاع دارید دادستان اسامی امضاء کنندگان بیانیه معروف به 36 نفر را زیر شیشه میز منشی دفترشان زده و گفته خانواده این افراد پیگیری نکنند زیرا پاسخ منفی می گیرند. خود من شخصا دیگر پیگیری نمی کنم زیرا مشخص است که به درهای بسته برخورد می کنیم."
لازم به یادآوری است که سی و شش زندانی سیاسی منتقد در زندانهای اوین، رجایی شهر و خوزستان آبان ماه با صدور بیانیه ای پیش از برگزاری انتخابات مجلس نهم با هشدار به مسوولان ارشد نظام درباره روند فعلی اداره کشور، تاکید کرده بودند که صلاح جنبش سبز و جریان اصلاح طلب در این است که در صورت برگزاری انتخابات سالم و آزاد به طور یکپارچه از آن استقبال کنند و در صورت ناسالم بودن آن، با انسجام و وحدت و داشتن برنامه، عامل مشروعیت بخش به انتخاباتی ناسالم و غیرقانونی نشوند.
میرزاوند در پایان با تاکید بر نقض قانون و نادیده گرفتن حقوق زندانی سیاسی بیان می کند: "غیر از حق ملاقات حضوری و مرخصی و آزادی مشروط خیلی از مواردی هم بوده که زیر پا گذاشته شده است. از جمله حق ملاقات با وکیل قبل از برگزاری دادگاه، شرایط سخت دوران بازجویی با چشم بند یا اینکه تا زمان برگزاری دادگاه قرارشان باید تبدیل می شد و آزاد می شدند اما هیچیک از اینها عمل نشد و نقض آشکار قانون صورت گرفت. در این خصوص هم هیچگاه به نامه های ما پاسخ ندادند."
سیامک قادری از خبرنگاران ایرنا که به دلیل رویکرد انتقادی به انتخابات ریاست جمهوری از سوی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد از ایرنا اخراج شد. این اقدام درپی صدور رای شماره 101 هییت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری به ریاست غلامحسین اسلامی فرد صورت گرفت. بر اساس رای صادره این روزنامه نگار متهم به تحریک و اغتشاش ، اعتصاب، ایراد تهمت به دولت احمدی نژاد ،اعتراض علیه دولت کودتا و نوشتن سلسله مقالاتی در باب خشونت علیه معترضان به انتخابات ریاست جمهوری شده است و به همین دلیل مستحق اخراج از ایرنا تشخیص داده شده است. این اقدام هیات رسیدگی به تخلفات اداری که برای رسیدگی به تخلف های اداری کارکنان است در حالی صورت می گیرد که قادری پیش تر از سوی شعبه ی 28 دادگاه انقلاب به 4 سال حبس به اتهام همین موارد محکوم شده بود.
این روزنامه نگار در پاسخ خود به رای ابلاغ شده هیات رسیدگی به تخلفات اداری آورده است: "معلوم نیست بر اساس چه سیستم حقوقی یک متهم با اتهامات مشابه در دو داداگاه و دوبار به مجازات می رسد. شرکت در تظاهرات قانونی شهروندان با هدف انعکاس خشونت های دولت علیه معترضان و به عنوان یک وظیفه ملی دینی و حرفه ای صورت گرفته است."
جرس:
جمعی از دانشگاهیان، فعالان فرهنگی و مطبوعاتی در نامهای به رئیس قوه قضايیه خواهان آزادی احسان هوشمند، روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه مطالعات اجتماعی و اقوام ایرانی شدند.
به گزارش جرس، در بخشی از این نامه آمده است: دریغ ما این است که چنین فردی با کارنامه و پیشینه روشن که تمام دغدغه و تلاشش در جهت همگرایی ملی، تحلیل انتقادی حرکات قومگرایانه، پرهیز همگان از اقدامات خشونتورزانه و ترویج ایده پیگیری مطالبات در چارچوبهای قانونی و شفاف بوده است، هم اکنون در کنج زندان است و در واقع با دربند کردن وی، عرصه را برای دیدگاههای براندازانه و تجزیهطلبانه گشاده تر کردهاند.متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
جناب آقای آیت الله صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
همان گونه که آگاهی دارید حدود 70 روز از بازداشت آقای احسان هوشمند، روزنامهنگار و پژوهشگر سرشناس در حوزه مطالعات اجتماعی و اقوام ایرانی میگذرد (ایشان در شامگاه روز شنبه 17 دی ماه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.)
احسان هوشمند از جمله روزنامهنگاران و پژوهشگران سختکوش، اخلاقگرا، منصف، پایبند به قانون و از مدافعان جدی استقلال و تمامیت ارضی ایران عزیز است که در طول سالها فعالیت علمی و پژوهشیاش، کتابها و مقالههاي ارزشمند و شایان توجهی را در زمینه شناخت و تحلیل آسیبهای اجتماعی، توسعه، جامعهشناسی آموزش و پرورش و بویژه مطالعات قومی و هویتی، تألیف و منتشر کرده و جامعه علمی و مطبوعاتی کشور را نیز از نتایج کوششهای روشنگرانه خویش بهرهمند کرده است.
براساس شناختی که ما از آقای هوشمند داریم، وی با باور راسخی که به قانونگرایی دارد، همواره تمامی فعالیتهای علمی و حرفهای خود را به گونهای شفاف، علنی و قانونی دنبال کرده و اقداماتش را بر پایه توجه و پایبندی عمیق به منافع و مصالح ملی سامان داده است.
دریغ ما این است که چنین فردی با کارنامه و پیشینه روشن که تمام دغدغه و تلاشش در جهت همگرایی ملی، تحلیل انتقادی حرکات قومگرایانه، پرهیز همگان از اقدامات خشونتورزانه و ترویج ایده پیگیری مطالبات در چارچوبهای قانونی و شفاف بوده است، هم اکنون در کنج زندان است و در واقع با دربند کردن وی، عرصه را برای دیدگاههای براندازانه و تجزیهطلبانه گشاده تر کردهاند!
متأسفانه با گذشت بیش از دو ماه از بازداشت این شخصیت فرهیخته و نجیب و 65 روز نگهداري وي در سلول انفرادي، خانواده وی فقط یک بار توانستهاند با او ملاقاتی كوتاه داشته باشند که گویا ناراحتیهایی نیز در وضعیت جسمی وی مشاهده شده و باعث نگرانی عمیق خانواده و دوستان ایشان شده است.
اکنون که در آستانه عید نوروز قرار گرفتهایم و همه ایرانیان در سراسر دنیا در انتظار حلول سال نو و تازه کردن دل و جان خود هستند، ما امضا کنندگان این نامه – که جمعی از دانشگاهیان و فعالان فرهنگی و مطبوعاتی این مرز و بوم هستیم- از آن مقام محترم مسئول خواهشمندیم دستور فرمایید با رسیدگی فوری به پرونده آقای احسان هوشمند، موجبات آزادی این پژوهشگر ارجمند و بازگشت وی به دامان خانوادهاش را در این ایام ویژه فراهم آورید.
پیشاپیش از دستور مساعد جناب عالی سپاسگزاریم.
امضا کنندگان نامه به ترتیب حروف الفبا:
هومن اسکندری، علیرضا روحانی، محمدحسن محقق معین، اوژن اکبری، سلمان زند، دکتر مجتبی مقصودی، ساناز افتخارزاده، حسین زندی میثم موحدفرد، علیرضا افشاری، محمد جعفر سعادت، مهدی ملکی، فرهاد باغبانی، امیر شیخ الاسلامی، مهدی مهدوی،مهدی بختی، سامان عابری، محسن نبی زاده، تیرداد بنکدار، ابراهیم عبدالله زاده، حسین نورینیا،دکتر محمود توکلی،عقاب علی احمدی، الهام هومینفر، دكتر سعید خراطها، علی فتوتی، داوود دشتبانی، علی قادری، هوتن دولتی، محسن قاسمی شاد ،میلاد دهقان،حجت کلاشی، آتوسا راوش، آرش کیخسروی، ابراهیم رحمتی، فرشید گروهی، سعید رضایی، مسعود لقمان، دکتر محمد رضایی، دکتر حسین مجتهدی.
رونوشت:
مجلس شورای اسلامی- ريیس محترم کمیسیون اصل 90 قانون اساسی، برای آگاهی و دستور پیگیری وضعيت پروندة احسان هوشمند.
تحویل درخواست غیررسمی استیضاح وزیر کار به هیئت رئیسه مجلس
جرس: نماینده تهران از قطعیت پیگیری طرح استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی به دلیل انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی خبر داد و گفت: درصورتی که مرتضوی از این سمت کناره گیری کند قطعا هزینه کمتری در این مسیر پرداخت خواهد شد.به گزارش مهر، پرویز سروری درباره قطعی شدن انتصاب مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی اظهار داشت: توقع ما این بود که این کار صورت نمیگرفت زیرا آقای مرتضوی و سوابق او هیچ تناسبی با این مسئولیت ندارد.
وی ادامه داد: سازمان تامین اجتماعی یک مرکز حساس و مهم و تاثیرگذار است که شاید بتوان گفت که یکی از قطب های بزرگ اقتصادی کشور در این سازمان قرار دارد. شریف ترین افراد زحمت کش کشور عضو این سازمان یا صندوق آن هستند و ارائه خدمات مناسب به آنها از ضروریات جامعه ماست.
نماینده تهران یادآورشد: متاسفانه با تغییرات پی درپی مدیریتی در چند سال اخیر شاهد کاهش بهره وری و استفاده بهینه از این سازمان هستیم و افرادی که تجربه لازم را ندارند برای تصدی این سازمان معرفی می شوند. احساس می شود که سازمان تامین اجتماعی به مانند کارگاه آموزش شده است که افراد با حضور در آن آموزش لازم را فرا می گیرند و در دستگاههای دیگری اعمال مدیریت می کنند.
سروری این نحوه مدیریت سازمان تامین اجتماعی را مختل کننده امور مربوطه خواند و گفت: انتصاب مرتضوی به این سمت هم مناسب نیست . با توجه به اینکه موارد و موضوعات دیگری درباره آقای مرتضوی مطرح شده است، این موضوع می تواند در نگرانی اعضای صندوق تاثیر گذار باشد و صندوق وسازمان را به یک سازمان و صندوق سیاسی تبدیل کند و حاشیه سازی ها را افزایش دهد.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: بهتر است تا دیر نشده وزیر کار این انتصاب خود را پس بگیرد یا این که آقای مرتضوی خودش داوطلبانه کنار رود چراکه این کار هزینه کمتری خواهد داشت .
سروری تاکید کرد: در صورت کنار گذاشته نشدن مرتضوی جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح استیضاح وزیر کار را که متن آن تهیه شده و به امضای نمایندگان مجلس رسیده است قطعا پیگیری می کنیم.
از سوی دیگر،تائب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صورت غیر رسمی تحویل هیئت رئیسه مجلس شد.
به گزارش فارس محمد رضا باهنر با اشاره به انتصاب مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی گفت: استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صورت غیر رسمی تحویل هیئت رئیسه مجلس شد.
وی ادامه داد: در اولین فرصت زمانی که مجلس باز شود استیضاح اعلام وصول می شود.
باهنر بیان کرد: در پی انتصاب مرتضوی برخی از مجلسی ها خواستار استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شدند.
سعید مرتضوی عصر روز گذشته در مراسمی با حضور وزیرتعاون، کار و رفاه اجتماعی، جمعی از مسئولان این وزارتخانه و نمایندگان جامعه کارگری به عنوان مدیرعامل جدید صندوق تأمین اجتماعی کشور معرفی شد.
صندوق تأمین اجتماعی کشور در دو ماه گذشته با سرپرستی موسویان اداره می شد و پیش از وی نیز حافظی مدیرعامل این صندوق بود.
جرس: غلامحسين كرباسچي از چهرههاي مشهور سياسي دو دهه اخير با بیان خاطراتی از حاج احمد خمینی از علاقه او به آیتالله منتظری گفته و میگوید: از دوستان نزدیک و معتمدی شنیدم که ایشان به ملاقات صمیمانهیی با آیتالله منتظری ابراز تمایل میکردند و به نوعی علاقه داشتند رابطه عاطفی خود را با ایشان تجدید کنند.
به گزارش روزنامه اعتماد، کرباسچی كسي كه تا زمان فوت امام در مسووليتهايي همچون استانداري اصفهان، صدا و سيما و... قرار داشت و به دليل موقعيت خانوادگي و سابقه مبارزاتي با امام و بيت ايشان پيوند نزديكي داشت، در دوران سازندگي تبديل به يكي از برجستهترين تكنوكراتهاي كشور شد كه با استفاده از تجربيات دهه اول انقلاب و در سايه سياست توسعهگرايي يكباره چهره شهر تهران را دگرگون كرد.
کرباسچی در بیان خاطرات خود از احمد خمینی میگوید: من از قم و از حدود سالهای 41، 42 به همراه پدرم به خانه امام رفت و آمد داشتیم. در آن زمان هم ایشان دانشآموز بودند و در آن سنین به فوتبال هم علاقه بسیاری داشتند. پس از تبعید امام، ایشان وارد حوزه شدند و با دوستان مشترکمان با یکدیگر ارتباط داشتیم. البته پیش از انقلاب دورادور با یکدیگر در ارتباط بودیم و رابطه نزدیکی نداشتیم.
او در ادامه اظهار میکند: در دورانی که در قم بودم، فعالیت مبارزاتی چندانی با هم نداشتیم و در دوران تحصیل هم ایشان به صورت آزاد در حوزه مشغول به تحصیل بودند و من در مدرسه حقانی. اما در مجموع پیش از انقلاب درباره فعالیتهای سیاسی ارتباطی با ایشان نداشتم. در مدتی که در دفتر امام یا در صدا و سیما، استانداری و در پستهای مختلف بودم، بیشتر با ایشان برخورد داشتم.
کرباسچی خاطرنشان میکند: امور اجرایی دفتر امام بر عهده ایشان بود و بدون شک نظرات مشورتیشان هم روی امام تاثیرگذار بود ولی بخشهایی از دفتر امام مانند وجوهات و امور شرعی بر عهده ایشان نبود اما میتوان گفت بخشهای سیاسی زیر نظر وی اداره میشد. درباره حاج احمد آقا هم صرفنظر از مفاهیم و مباحث ایدئولوژیک، اگر بخواهیم به عملکرد ایشان اشاره کنیم، حرفهای زیادی هست. تجربیات در اداره کشور بنا به شرایط خاص به گونهیی به ایشان آموخته بود روابط خود را با تمام نیروهای انقلاب، با شخصیتها و افکار متفاوت حفظ کند. کسانی که در آن زمان با دیدگاههای مختلف سیاسی فعالیت داشتند نسبت به حاج احمد آقا احساس همراهی و همدلی میکردند.
شهردار اسبق تهران ادامه میدهد: حاج احمد آقا با این رفتار میخواستند از دشمنتراشی در کارهای امام و انقلاب جلوگیری کنند و از این جهت نقش مهمی را ایفا میکردند و با تمام جناحها در آن دوره در ارتباط بودند. آن زمان معروف بود که اصطلاحا ایشان «خط سه» تاسیس کردهاند و این به زمانی بازمیگردد که اختلافات شدیدی بین طرفداران سنتی امام از یک طرف و طرفداران بنیصدر و گروههای سیاسی در جریان بود؛ خط سه هم در نظر ایشان اینگونه بود که اگر افرادی با اصل انقلاب همراه هستند و به نظام اعتقاد دارند و تنها به دلیل تفاوت نظر با جناح سنتی طرفدار امام دچار مشکل شدهاند، طرد نشوند و در واقع به فکر جذب نیروها از جناحهایی بودند که در آن زمان به عنوان اردوگاه مخالف محسوب میشدند. حتی هنگامی که امام آن برخورد را متناسب با شرایط زمان با مرحوم آیتالله منتظری کردند، حاج احمد آقا برداشت ویژه شرایط سیاسی آن روز را داشتند.
کرباسچی میگوید: اما بعدها از دوستان نزدیک و معتمدی شنیدم که ایشان به ملاقات صمیمانهیی با آیتالله منتظری ابراز تمایل میکردند و به نوعی علاقه داشتند رابطه عاطفی خود را با ایشان تجدید کنند. در هر صورت من فکر میکنم اگر این تجربیات تکمیل میشد و نحوه نگاه ایشان به انقلاب و مسائل اداره کشور تداوم مییافت، همان چیزی تحقق مییافت که امروز در رفتار و مشی فرزندان ایشان میبینیم و فکر میکنم اینها الگوهایی هستند که نشاندهنده موضعگیری بیت امام و عدم تغییر موضعگیریشان نسبت به آن شرایط است.
او ادامه میدهد: نکته جالب دیگر اینکه کسانی که به هر عنوان با نظرات یا عملکرد امام زاویه داشتند، تلاش میکردند آن را به احمد آقا و نقش ایشان نسبت دهند و این فاصله دیدگاه یا عمل خود را با امام توجیه کنند. گاهی هر چه را نمیپسندیدند، میگفتند این نظر امام نیست و کار احمد آقاست. گاهی هم به دنبال همین جوسازیها علیه ایشان بحثها تند میشد و در همان روزها از امام میشنیدیم که اینها با من مساله دارند و رویشان نمیشود بحث احمد را عنوان میکنند.
به گزارش روزنامه اعتماد، کرباسچی كسي كه تا زمان فوت امام در مسووليتهايي همچون استانداري اصفهان، صدا و سيما و... قرار داشت و به دليل موقعيت خانوادگي و سابقه مبارزاتي با امام و بيت ايشان پيوند نزديكي داشت، در دوران سازندگي تبديل به يكي از برجستهترين تكنوكراتهاي كشور شد كه با استفاده از تجربيات دهه اول انقلاب و در سايه سياست توسعهگرايي يكباره چهره شهر تهران را دگرگون كرد.
کرباسچی در بیان خاطرات خود از احمد خمینی میگوید: من از قم و از حدود سالهای 41، 42 به همراه پدرم به خانه امام رفت و آمد داشتیم. در آن زمان هم ایشان دانشآموز بودند و در آن سنین به فوتبال هم علاقه بسیاری داشتند. پس از تبعید امام، ایشان وارد حوزه شدند و با دوستان مشترکمان با یکدیگر ارتباط داشتیم. البته پیش از انقلاب دورادور با یکدیگر در ارتباط بودیم و رابطه نزدیکی نداشتیم.
او در ادامه اظهار میکند: در دورانی که در قم بودم، فعالیت مبارزاتی چندانی با هم نداشتیم و در دوران تحصیل هم ایشان به صورت آزاد در حوزه مشغول به تحصیل بودند و من در مدرسه حقانی. اما در مجموع پیش از انقلاب درباره فعالیتهای سیاسی ارتباطی با ایشان نداشتم. در مدتی که در دفتر امام یا در صدا و سیما، استانداری و در پستهای مختلف بودم، بیشتر با ایشان برخورد داشتم.
کرباسچی خاطرنشان میکند: امور اجرایی دفتر امام بر عهده ایشان بود و بدون شک نظرات مشورتیشان هم روی امام تاثیرگذار بود ولی بخشهایی از دفتر امام مانند وجوهات و امور شرعی بر عهده ایشان نبود اما میتوان گفت بخشهای سیاسی زیر نظر وی اداره میشد. درباره حاج احمد آقا هم صرفنظر از مفاهیم و مباحث ایدئولوژیک، اگر بخواهیم به عملکرد ایشان اشاره کنیم، حرفهای زیادی هست. تجربیات در اداره کشور بنا به شرایط خاص به گونهیی به ایشان آموخته بود روابط خود را با تمام نیروهای انقلاب، با شخصیتها و افکار متفاوت حفظ کند. کسانی که در آن زمان با دیدگاههای مختلف سیاسی فعالیت داشتند نسبت به حاج احمد آقا احساس همراهی و همدلی میکردند.
شهردار اسبق تهران ادامه میدهد: حاج احمد آقا با این رفتار میخواستند از دشمنتراشی در کارهای امام و انقلاب جلوگیری کنند و از این جهت نقش مهمی را ایفا میکردند و با تمام جناحها در آن دوره در ارتباط بودند. آن زمان معروف بود که اصطلاحا ایشان «خط سه» تاسیس کردهاند و این به زمانی بازمیگردد که اختلافات شدیدی بین طرفداران سنتی امام از یک طرف و طرفداران بنیصدر و گروههای سیاسی در جریان بود؛ خط سه هم در نظر ایشان اینگونه بود که اگر افرادی با اصل انقلاب همراه هستند و به نظام اعتقاد دارند و تنها به دلیل تفاوت نظر با جناح سنتی طرفدار امام دچار مشکل شدهاند، طرد نشوند و در واقع به فکر جذب نیروها از جناحهایی بودند که در آن زمان به عنوان اردوگاه مخالف محسوب میشدند. حتی هنگامی که امام آن برخورد را متناسب با شرایط زمان با مرحوم آیتالله منتظری کردند، حاج احمد آقا برداشت ویژه شرایط سیاسی آن روز را داشتند.
کرباسچی میگوید: اما بعدها از دوستان نزدیک و معتمدی شنیدم که ایشان به ملاقات صمیمانهیی با آیتالله منتظری ابراز تمایل میکردند و به نوعی علاقه داشتند رابطه عاطفی خود را با ایشان تجدید کنند. در هر صورت من فکر میکنم اگر این تجربیات تکمیل میشد و نحوه نگاه ایشان به انقلاب و مسائل اداره کشور تداوم مییافت، همان چیزی تحقق مییافت که امروز در رفتار و مشی فرزندان ایشان میبینیم و فکر میکنم اینها الگوهایی هستند که نشاندهنده موضعگیری بیت امام و عدم تغییر موضعگیریشان نسبت به آن شرایط است.
او ادامه میدهد: نکته جالب دیگر اینکه کسانی که به هر عنوان با نظرات یا عملکرد امام زاویه داشتند، تلاش میکردند آن را به احمد آقا و نقش ایشان نسبت دهند و این فاصله دیدگاه یا عمل خود را با امام توجیه کنند. گاهی هر چه را نمیپسندیدند، میگفتند این نظر امام نیست و کار احمد آقاست. گاهی هم به دنبال همین جوسازیها علیه ایشان بحثها تند میشد و در همان روزها از امام میشنیدیم که اینها با من مساله دارند و رویشان نمیشود بحث احمد را عنوان میکنند.
جرس: آیت الله صانعی در آستانه سال جدید، نکاتی پیرامون اهمیت نوروز برشمردند.
به گزارش تارنمای آیت الله صانعی با عنوان « گفتاری از حضرت آیت الله العظمی صانعی»، ایشان ضمن برشمردن مراسم این روز، این دعا را در حق همگان بیان کرده اند"برای همه بنیآدم از خدای زیباییها، زیباترینها را خواهانم" .
متن این گفتار بشرح زیراست:
بسمه تعالی
اسلام دین صلح و دوستی میان انسانها و حفظ حقوق آنها با هر گرایش و مرامی است. اسلام آداب و رسوم، و سنّتها را تا زمانی که با آموزههای الهی در تعارض نبوده و موجب اضرار به دیگران نباشد، نه تنها منع نکرده بلکه در برخی موارد با توجه به آثار و محتوای فرهنگی ـ اجتماعی آن مانند : صله رحم و دید و بازدید، اظهار محبت به همنوع و ارتباط عاطفی میان آنها را ؛ تشویق و ترغیب کرده و آدابی را برای بهتر برگزاری آن، مورد سفارش قرار داده؛ چنانچه دعای تحویل سال ( یا مُقلّب القلوب و الابصار ... ) در کتابهای ادعیه ذکر شده است.
از امام صادق (ع) نقل شده: « چون نوروز فرا رسید، غسل کن و پاکیزه ترین لباسهایت را به تن کرده، خود را با خوشبوترین عطرها عطرآگین نما ! و آن روز را روزه بدار ». (وسائل الشیعة، ج7، ابواب الصوم المندوب، باب24، ح1).
صاحب جواهر از فقهای نامدار قرن13 هجری، در مقام اهمیت نوروز میگوید : علاوه بر رخدادهای مهمی که در این روز به وقوع پیوست؛ حوادث عظیمی چون احتمال ظهور حضرت قائم (عج)، و نزول برکت در این روز رُخ میدهد ... ، غسل نوروز میان عالمان متاخر مشهور است و مخالفی بر آن نیافتم ». (جواهر، ج5، ص 41)
واما؛ دیدوبازدید و صلهرحم، احترام به یکدیگر، لطف و محبت و علاقه، اظهار سرور و شادمانی، هدیه و عیدی دادن به انسانها، به ویژه کودکان و خویشاوندان، آن هم در عید نوروز؛ از اهمیت خاصی در ایجاد روابط اجتماعی ـ عاطفی برخوردار است.
برای همه بنیآدم از خدای زیباییها، زیباترینها را خواهانم.
جرس: اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در آستانه سال نو با خانواده زندانیان سیاسی این سازمان دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش ادوارنیوز، در این دیدار که تعدادی از اعضای شعب بوشهر، اصفهان، مشهد و کرمانشاه نیز حظور داشتند ضمن دیدار با خانوادههای حسن اسدی، علی جمالی، احمد زید آبادی، عبدالله مومنی و همچنین دیدار با خانم فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی در جریان آخرین وضعیت آنها قرار گرفتند.
در دیدار اعضای سازمان ادوار تحکیم با فاطمه کروبی داشتند وی از روحیه بالای مهدی کروبی و استواری بر پیمانشان با مردم سخن گفت.
همچنین این گروه با حضور در منزل سعید نعیمی، با این عضو ادوار تحکیم که به تازگی از زندان آزاد شده نیز دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش ادوارنیوز، در این دیدار که تعدادی از اعضای شعب بوشهر، اصفهان، مشهد و کرمانشاه نیز حظور داشتند ضمن دیدار با خانوادههای حسن اسدی، علی جمالی، احمد زید آبادی، عبدالله مومنی و همچنین دیدار با خانم فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی در جریان آخرین وضعیت آنها قرار گرفتند.
در دیدار اعضای سازمان ادوار تحکیم با فاطمه کروبی داشتند وی از روحیه بالای مهدی کروبی و استواری بر پیمانشان با مردم سخن گفت.
همچنین این گروه با حضور در منزل سعید نعیمی، با این عضو ادوار تحکیم که به تازگی از زندان آزاد شده نیز دیدار و گفتگو کردند.
جــرس:
در ادامه واکنش ها نسبت به شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی، جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه های تهران، با انتشار بیانیه ای تحلیلی به بررسی شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس پرداخته و سوالاتی را با رئیس جمهور سابق مطرح کرده اند.
به گزارش چمران نیوز، این دانشجویان ضمن یادآوری شروط مطرح شده از سوی محمد خاتمی طی ماههای پیش از انتخابات، در بخشی از بیانیه خود آورده اند: "آیا حاکمیتی که به هیچ عنوان منتقدان خود را به رسمیت نمی شناسد، به کسی که در مقاطع مختلف، بر شروط خود ایستادگی نداشته است، امتیازی می دهد؟ وقتی حاکمیت بدون پرداخت هیچ امتیازی ،می تواند ما را به انجام خواسته های خود وادارکند، چه نیازی به پرداخت امتیاز؟! حتی اگر وعده امتیازی در کار بوده ،شرایط فردای انتخابات با پیغام واضحی چون صدور حکم ۱۸ سال زندان برای عبدالفتاح سلطانی و ۶ سال زندان برای نرگس محمدی و دستگیری افرادی دیگر، بدتر از پیش شد."
دانشجویان سبز خطاب به رئیس جمهور سابق می گویند: "به راستی اگر رئیس جمهور اصلاحات بر سر مطالبات به حق مردم، ایستادگی رئیس جمهور کنونی را در امر باطل خویش داشت، شاید امروز ما در شرایطی بسیار متفاوت تر به سر می بردیم.آنگونه که امام علی در نهج البلاغه می فرماید "شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را می میراند و دچار غم و اندوه می کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند و شما در حق خود متفرقید."
در این بیانیه امضا کنندگان که نامشان محفوظ مانده، پس از تشریح و ذکر برخی از حوادث پس از انتخابات و بیان نظرات برخی آسیب دیدگان نسبت به حضور سید محمد خاتمی در انتخابات یاد آور شده اند: ما به عنوان جمعی از دانشجویان فعالی که در دوسال اخیر، به شیوه های گوناگون احضار ،بازجویی و دستگیری تحت فشار بوده ایم به آقای خاتمی اعلام می کنیم که هرگز نه از ایشان و نه از هیچ یک از بزرگان این نظام نمی خواهیم برای آزادی صوری ما خارج از میله های زندان اینگونه فداکاری کنند که تمامی این سرزمین یک زندان بزرگ است. زیستن در هر سوی میله ها تفاوتی آن چنان ندارد که به خاطر آن تمام ارزش ها و مطالبات جنبش به بازی گرفته شود.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر منتشر شده است:
هو البصیر
با گذشت بیش از یک هفته از انتخابات نمایشی و فرمایشی ۱۲اسفند، که با خبر جنجال برانگیز رای دادن جناب آقای خاتمی همراه شد، بر خود لازم دانستیم نکاتی چند را درباره این اقدام و نیز عکس العمل هایی که نسبت به آن ایجاد شد، ابراز داریم:
آقای خاتمی در دی ماه ۱۳۸۹در دیدار اعضای فراکسیون اصلاح طلب مجلس، آزادی زندانیان سیاسی، ایجاد فضای آزاد برای همه گروه ها، پایبندی مسوولان به قانون اساسی، فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد را به عنوان کف خواسته های اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس مطرح کردند. پس از آن ایشان به کرات در ماه های بعد تا زمان برگزاری انتخابات در مجالس گوناگون و با مخاطب های متنوع همین شروط را تکرار کردند. به عنوان نمونه در اول خرداد ۹۰بار دیگر تاکید کردند که رفع حصرها و حبس ها و تامین آزادی های اساسی و مدنی شرط برگزاری انتخابات آزاد است. در ۲۳آبان ۹۰بیان کردند که اگر انتخابات آزاد برگزار نشود حتی اگر بزرگان نیز بگویند مردم شرکت نخواهند کرد.
در هیچ یک از موارد فوق سخنی از عدم نامزدی و ارائه لیست از سوی اصلاح طلبان دیده نمی شود و برداشت همگان از چنین سخنانی چه در گذشته و چه اکنون عدم شرکت در انتخابات به معنای عدم رای دادن بوده است. والا گروه هایی که نامزدهایشان یا در زندان اند و یا ردصلاحیت می شوند حتی اگر بخواهند در انتخابات شرکت کنند چگونه می توانند لیستی ارائه دهند؟! و چنین بدیهیاتی منطقا نیاز به گذاشتن پیش شرط و سخنرانی های متعدد ندارد. کما اینکه در تجربه انتخابات مجلس هفتم پس از ردصلاحیت های گسترده اصلاح طلبان، لیست منسجمی ارائه نشد ولی سخنی هم از پیش شرط، عدم شرکت و فضایی اینگونه وجود نداشت. بنابراین عدم لیست دادن اتفاقی تازه و نیازمند این همه جنجال نبود.
از سوی دیگر :
نگاهی به شروط بیان شده و بررسی فضای کشور از دی ماه ۸۹تاکنون نشان می دهد که نه تنها هیچ یک از شروط بیان شده، برآورده نشده بلکه شرایط در تمامی زمینه های یادشده بدتر از قبل شده است. نه تنها رهبران جنبش هنوز در حصر خانگی به سر می برند که شرایط آنان و باقی زندانیان سیاسی سخت تر از گذشته و محدودیت ها شدیدتر شده است. صدور احکام سنگین و ناعادلانه هم چنان بدون وقفه و یا حتی روند کاهشی، ادامه دارد.
از سوی دیگر :
نگاهی به شروط بیان شده و بررسی فضای کشور از دی ماه ۸۹تاکنون نشان می دهد که نه تنها هیچ یک از شروط بیان شده، برآورده نشده بلکه شرایط در تمامی زمینه های یادشده بدتر از قبل شده است. نه تنها رهبران جنبش هنوز در حصر خانگی به سر می برند که شرایط آنان و باقی زندانیان سیاسی سخت تر از گذشته و محدودیت ها شدیدتر شده است. صدور احکام سنگین و ناعادلانه هم چنان بدون وقفه و یا حتی روند کاهشی، ادامه دارد.
مجوز احزاب سیاسی مشارکت و مجاهدین لغو شده، فعالان احزاب سیاسی کماکان تحت فشارهای شدید قرار دارند. فضای دانشگاهها هم چنان محدود و شرایط امنیتی سختی حکمفرماست. هیچ تفاوت و تغییری در سازو کار انتخابات فراهم نیامده، نظارت استصوابی هم چنان بی پروا به کار قلع و قمع هر نامزد مخالفی می پردازد. مطبوعات و رسانه ها، اتحادیه های صنفی و احزاب به عنوان ارکان جامعه مدنی، در بدترین محدودیت ها به سر می برند. حق آزادی تجمع بر اساس اصل ۲۷قانون اساسی در طول همین مدت، چندین بار نقض شده است.
با وجود تمامی این شرایط و عدم حصول شرایط بیان شده ،جناب آقای خاتمی در کمال بهت و ناباوری در بعدازظهر روز جمعه برخلاف تمامی شروطی که خود اعلام کرده بودند، به پای صندوق های رای رفتند! به راستی اگر ایشان در ماه های قبل از آن، بدین صراحت و با این حجم تکرار، چنین مطالبی را بیان نکرده بودند به هیچ عنوان ملت هوشیار ایران از ایشان انتظاری بیش از شخصیت اصلی ایشان ، نداشت. ولی متاسفانه ایشان از ماه ها قبل، انتظارات مردمی را تا سطح بالایی افزایش داده و در غیاب رهبران جنبش، آقایان موسوی و کروبی، در قامت جایگزینی برای آنان ظاهر شدند و ناگهان در حرکتی غیرمنتظره، حتی بدون مشورت با سایر اصلاح طلبان و ایجاد زمینه برای قبول این حرکت در میان حامیان، رای خود را به صندوق انداخت. اینها همه در شرایطی رخ داد که حتی منتقدان آقای خاتمی در درون جنبش سبز نیز به منش آرام وی بسنده کرده و پذیرفته بودند که با الگوی خاتمی، کج دار و مریز حرکت کنند، که جنبش بی رهبر، جنبش بی صداست.
ما بر این اعتقادیم که این حرکت در شرایطی که هیچ یک از شروط یادشده برقرار نشده بود، از دوجنبه اخلاقی و سیاسی محل تامل است.
۱) این حرکت از لحاظ سیاسی به منزله عقب نشینی از مواضع گذشته و قرار گرفتن در موضع ضعف در برابر حاکمیت تلقی می شود. به زعم ما کسی می تواند پای میز مذاکره برای دستیابی به حقوق ملت بنشیند که قدرت کافی و راهبرد مشخصی برای پیشبرد مذاکره داشته باشد. ما نیز اعتقاد داریم که بر طبق اصول مبارزه بدون خشونت در صورت حصول شرایط می توان و باید پای میز مذاکره حتی با ظالمانه ترین حکومت ها نشست.
در گفتمان جنبش مسالمت آمیز، مذاکره معنای مشخصی دارد. مذاکره یعنی دوطرف در شرایطی متوازن، بر سر شروطی به توافق برسند. نلسون ماندلا رهبر اصلاح طلب آفریقای جنوبی پس از ۲۷سال زندان و تبعید در هنگام آزادی، اعلام می کند که شرایط ایجاد کننده مبارزه هم چنان ادامه دارد و امیدوار است که با تغییر شرایط بتواند مسائل را از طریق مذاکره حل کند تا نیازی به مبارزه نباشد. یعنی ماندلا اصل را بر مبارزه با ظلم و بی عدالتی می داند و این مبارزه ادامه دارد و تنها زمانی متوقف می شود که حاکمیت حاضر به مذاکره و دادن امتیازاتی باشد.
اما آیا حاکمیتی که به هیچ عنوان منتقدان خود را به رسمیت نمی شناسد، به کسی که در مقاطع مختلف، بر شروط خود ایستادگی نداشته است، امتیازی می دهد؟ وقتی حاکمیت بدون پرداخت هیچ امتیازی ،می تواند ما را به انجام خواسته های خود وادارکند، چه نیازی به پرداخت امتیاز؟! حتی اگر وعده امتیازی در کار بوده ،شرایط فردای انتخابات با پیغام واضحی چون صدور حکم ۱۸سال زندان برای عبدالفتاح سلطانی و ۶سال زندان برای نرگس محمدی و دستگیری افرادی دیگر، بدتر از پیش شد.
به راستی اگر رئیس جمهور اصلاحات بر سر مطالبات به حق مردم، ایستادگی رئیس جمهور کنونی را در امر باطل خویش داشت، شاید امروز ما در شرایطی بسیار متفاوت تر به سر می بردیم.آنگونه که امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید: « شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را می میراند و دچار غم و اندوه می کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند و شما در حق خود متفرقید.»
و اما مسئله دوم در این مدخل: سخنانی که جناب آقای خاتمی درباره “آشتی ملی”بیان کرده اند! به راستی معنای آشتی ملی چیست؟ آیا معنای آن این است که برای گریز از پرداخت هزینه و یا هراس از توطئه های خارجی از تمام مطالبات خود عدول کرده، در گوشه ای نشسته، دست به دعا برداشته و در قالب سخنرانی های متعدد و تکراری، حقوق مردم را به تضرع از حاکمان درخواست کنیم؟
حق گرفتنی است و نه دادنی. برای گرفتن حق باید در مقابل قدرت و ثروت حاکمیت انحصارطلب، قدرت و پشتوانه ای ساخت. پشتوانه یک جنبش مسالمت آمیز، نه خشونت و سلاح بلکه نافرمانی مدنی و ابزارهای مقاومت منفی است. و یکی از مهمترین و کم هزینه ترین روش های آن تحریم انتخابات و عدم مشارکت سیاسی است.
رای دادن یک حق است که متاسفانه در گفتمان نظام جمهوری اسلامی، تبدیل به یک تکلیف شده است و رای نه یک عمل سیاسی به منظور انتخاب شیوه حاکمیت در یک برهه زمانی مشخص که یک حرکت ایدئولوژیک و بیعت با نظام تلقی می شود. نوشتن کلمه جمهوری اسلامی در برگه رای انتخابات مجلس، حرکتی احساسی در قالب همین گفتمان است که هیچ هدف سیاسی مشخصی را دنبال نمی کند و تنها بیعتی دوباره با آرزویی مبهم به نام جمهوری اسلامی است. آنچه به کرات به عنوان اصل نظام، جمهوری اسلامی و … مطرح می شود به راستی چیست؟ و چه از آن مانده است؟
بیانیه قاطع و صریح مهدی کروبی پس از ۲۲بهمن ۸۸گویاترین پاسخ ها به این سوال است که « دیگر نه از جمهوریت نظام چیزی مانده است و نه از اسلامیت آن» در شرایطی که حاکمیت فعلی عملکردی کاملا متضاد با تمامی آرمان های اولیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است، شرکت در انتخاباتی که تنها به منزله بیعتی دوباره با تمامی این نامردمی ها و ستم ها تعبیر می شود پشت کردن به همان جمهوری اسلامی ای است که اکثریتی از مردم در رفراندوم ۱۳۵۸به آن رای آری دادند و هرگز تصویری اینگونه از آن نداشتند.
۲) و اما این حرکت به لحاظ اخلاقی، عملکردی کاملا متناقض با موضع گیری ها و تصمیمات جمعی گذشته بوده و با صداقت، ایستادگی، وفاداری و مشورت منافات دارد. متاسفانه آنچه که ما به عنوان نسل جوان کشور پس از انتخابات ۸۸و وقایع پس از آن شاهد بودیم، سیر نزولی اخلاق درجامعه بود. ایجاد فضای تشکیک و عدم یقین به تمام آنچه پیش از آن مقدس و صحیح پنداشته می شد.
زمانی که هموطن ما بی هیچ گناهی بر آسفالت خیابان جان داد، وقتی کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد، وقتی حتی در نماز جمعه و روز عاشورا نیز هر خشونتی مجاز شمرده شد، وقتی اخبار تجاوز و شکنجه از بازداشتگاه ها به گوش رسید، جوانانی در کهریزک زیر شکنجه جان دادند، وقتی هاله سحابی را در تشییع جنازه پدرش کشتند، وقتی هدی صابر در اعتصاب غذا جان داد، وقتی…وقتی تمامی این فجایع رخ داد و آب هم از آب تکان نخورد، هیچ یک از بزرگان گریبان صبر و سکوت ندرید، جز اندکی از عالمان و دینداران کسی آنگونه که باید فریاد وااسلاما سر نداد، بسیاری بزرگان این ملک، راه محافظه کاری در پیش گرفتند، مبادا آسیبی به آنان رسد، و مردم بی پناه بی سلاح را آماج خشونت های عریان رها کردند، اخلاق در سراشیبی سقوط افتاد و هرچیزی مجاز شد.
آقای خاتمی رای دادند، اصلاح طلبانی همچون آقای مزروعی گفتند مردم درک می کنند حتما ایشان تحت فشارهایی هستند که این حرکت را قابل توجیه می کند .و این آخرین تیر بر پیکر اخلاق این جامعه بود. رای خاتمی فقط یک رای نبود. اقدامی در جهت نهادینه کردن گفتمان عدم ایستادگی و پایداری و مهر تاییدی بر فرهنگ توجیه و مصلحت پرستی بود. پس از این حرکت از مردم عادی جامعه چه انتظاری برای مقاومت و ایستادگی می توان داشت؟ در جامعه ای که هیچ حقیقتی به جز مصلحت نمی شناسد. و چگونه می توان به سپیده آزادی و رعایت حقوق بشر امیدوار بود در شرایطی که همه می خواهند به نحوی منافع شخصی خود را حفظ کنند و جز اقلیتی هیچ کس حاضر به پرداخت کمترین هزینه ها نیست. در حالی که پاشنه آشیل تمامی جنبش های مسالمت آمیز بر یک گفتمان اخلاقی بوده است که تجلی آن را در منش، روش وگفتار گاندی و ماندلا می بینیم.
کدام جنبش مسالمت آمیز در تاریخ بشری توانسته است بدون پرداخت هیچ گونه هزینه ای، به مطالبات خویش دست یابدکه اکنون قرار است ما دومین آن باشیم؟به راستی کدام یک از اصلاح طلبان و حامیان جنبش سبز از آقای خاتمی درخواست کرده بود که به ازای کاهش هزینه ها، اینگونه بر خلاف تمامی مطالبات و شروط خود عمل نماید؟ حتی اگر نظام با ایشان بر سر رای دادن و آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی و یا عدم دستگیری عده ای معامله کرده بود، آیا نظر زندانیان سیاسی هم درباره مسامحه در چنین معامله ای پرسیده شد ؟
وقتی به گواه خانواده های این زندانیان، خبر رای دادن ایشان جز ناراحتی و افسردگی برای محبوسان بند ۳۵۰ثمر دیگری نداشته است. (ژیلا بنی یعقوب به نقل از همسرش بهمن احمدی امویی در ملاقات زندان اوین: گفت:راستش فضای بند با شنیدن این خبر پر از ناراحتی شد، البته تا یک روز اول باور نمی کردیم و بعد که مطمئن شدیم تقریبا همه بچه ها خیلی و خیلی ناراحت و حتی دپرس شدند)
در جمعی از خانواده های کشته شدگان وقایع انتخابات، خانواده این عزیزان با ناراحتی و اعجاب چنین پرسش می کردند که چرا آقای خاتمی رای داد؟ ایشان قرار بود چه هزینه ای در قبال رای ندادن متحمل شوند؟ آیا این هزینه سهمگین تر از خون فرزندان و عزیزان ما بود؟
ما به عنوان جمعی از دانشجویان فعالی که در دوسال اخیر، به شیوه های گوناگون احضار ،بازجویی و دستگیری تحت فشار بوده ایم به آقای خاتمی اعلام می کنیم که هرگز نه از ایشان و نه از هیچ یک از بزرگان این نظام نمی خواهیم برای آزادی صوری ما خارج از میله های زندان اینگونه فداکاری کنند که تمامی این سرزمین یک زندان بزرگ است. زیستن در هر سوی میله ها تفاوتی آن چنان ندارد که به خاطر آن تمام ارزش ها و مطالبات جنبش به بازی گرفته شود.
مبارزه مسالمت آمیز یک مفهوم ایرانی-اسلامی خودساخته و بدیع نیست. این روش از مبارزه تاریخچه ای بس طولانی و متنوع در سرزمین های گوناگون دارد و مهمترین ویژگی آن از زبان مهاتما گاندی این است که طرفدار عدم خشونت رنج را پیش از آنکه برای دشمن خویش بخواهد باید به خود تحمیل کند.
مبارزه مسالمت آمیز یک مفهوم ایرانی-اسلامی خودساخته و بدیع نیست. این روش از مبارزه تاریخچه ای بس طولانی و متنوع در سرزمین های گوناگون دارد و مهمترین ویژگی آن از زبان مهاتما گاندی این است که طرفدار عدم خشونت رنج را پیش از آنکه برای دشمن خویش بخواهد باید به خود تحمیل کند.
عدم خشونت یعنی در مقابل خشونت و ستم ایستادن، ولی خشونت به خرج ندادن و هزینه آن را پرداختن. چنین مبارزه ای نیاز به شجاعت دارد. و پیروزی زمانی فرا می رسد که پیام جنبش در نتیجه پرداخت هزینه توسط خط شکنان آن چنان گسترده می شود که اکثریتی برای آن می ایستند ،هزینه ها توزیع می شود و قدرت تا دندان مسلح در برابر قدرت روح بی سلاحان می شکند. ولی متاسفانه در شرایط فعلی، ما به دنبال توزیع هزینه ها نیستیم، بلکه به دنبال هزینه ندادنیم تا تمامی هزینه ها را کسانی در سکوت و تنهایی متحمل شوند که اکنون در حصر و حبس به سر می برند و یا داغ عزیزان بر دل دارند.
پس از ذکر نکات فوق در باب رای دادن آقای خاتمی ،آنچه جالب توجه و تامل می نماید، عکس العمل های مختلف به رای دادن ایشان است. حمایت توجیه گرانه بسیاری از اصلاح طلبان، برنتافتن انتقادات از سوی دوستان و نزدیکان، واکنش برخی از کاربران به ساخت صفحات حمایت از رای دادن خاتمی و گفته هایی گوشه و کنار مبنی بر اینکه اگر می دانستیم خاتمی رای می دهد ما نیز رای می دادیم. اینها همگی نشان از همان خوی شخصیت پرستی دارد که در جان ما ایرانیان ریشه دوانده است.
پیام جنبش سبزچه بود؟ گذر از اشخاص هرچند مقدس و پرداختن به مفاهیم و مطالبات. گشودن راه انتقاد به هر شخص و موضوع، هرچند تابو و مقدس و دور از دسترس. ما را چه می شود که از انتقاد می هراسیم؟ آیا تفاوت ما با حاکمیت،در « بنده چه کسی بودن» است؟! و یا در رهایی از بندگی اشخاص؟
شاید زمان آن رسیده باشد که خط بطلانی باشیم بر خوی پدرسالاری و بت پرستی. زمانی پیروز می شویم که بتوانیم منش هایی متفاوت از اقتدارگرایان داشته باشیم، زمانی بر سامان می شویم که بر خلاف گذشته، بر سامانه افراد نباشیم. اگر بنا باشد از هم اکنون راه انتقاد بر دوستان و خودی ها را ببندیم مبادا اقتدارگرایان سوء استفاده کنند، این همان منطق حاکمیت است که از ما می خواهد از نظام انتقاد نکنیم مبادا دشمنان سوء استفاده کنند.
شاید زمان تغییر منش ها رسیده باشد. در چنین رویکردی به این نتیجه می رسیم که هیچ کس بت ما نیست و مطالبات ما فارغ از آنکه بزرگان حامی اش باشند یا نه، بر سر پیمان شان بایستند یا نه، پابرجاست و تا آخرین نفس و با پرداخت هرگونه هزینه ای، برای رسیدن به آن تلاش می کنیم، حتی روزی که دیگر نباشیم!
و در پایان سخنی کوتاه با آقای خاتمی که بر این گمانیم حتی اگر ایشان به این سوالات در خلوت خویش پاسخ داده و خود بدانند که چه برنامه و هدفی را در زندگی سیاسی دنبال می کنند، آنگاه بعد از رای دادن به این فکر نمی کنند که در قالب بیانیه ای به ذکر دلایل عمل خود بیردازند! و یا به تبعات کاری که پرداخته اند بیندیشند. و در دیگر سو نیز نه افرادی همچون ما،دانشجویان؛ انتظاری غیرواقع بینانه از ایشان خواهند داشت و نه بدنه جنبشی که هنوز سعی در سبز نگه داشتن نهال آزادیخواهی در ایران دارد.
جناب آقای خاتمی:
۱) شما خود را رهبر اصلاحات در ایران می دانید یا خیر؟این عنوانی ست که خود انتخاب کرده اید یا تصور دیگران از شماست؟
۲)آیا تعریفی از رابطه خود با جنبش مسالمت آمیز سبز،برای خود دارید؟اگر پاسخ آری است، چه نقشی برای خود قائل هستید؟آیا می خواهید که همراهی ساده برای جنبش سبز باشید و یا نقشی فراتر از آن؟
۳)رهبری کردن یک جنبش مسالمت آمیز و حتی یک عضویت و حمایت ساده هزینه دارد، هم چنانی که آقایان موسوی و کروبی و بسیاری از زندانیان و دانشجویان و مردم عادی در حال پرداخت این هزینه ها هستند،چه میزان حاضر به پرداخت چه هزینه ای هستید؟ و اصولاً چه تعریفی از هزینه برای خود دارید؟
۴)عنوان کرده اید که در برگه رای خود تنها جمهوری اسلامی را نوشته اید،آیا به راستی مشکل ما با عوض شدن و یا نشدن نامها حل می شود؟که همچنان اصرار بر این نام دارید؟نامی که دیگر بسیاری از همان انقلابیون سی سال پیش نیزاذعان دارند که نه از جمهوری چیزی باقی مانده و نه از اسلامی!؟شما با تعاریف و نامها مشکل دارید یا با مرام و اندیشه ها؟ آیا به صرف نام «جمهوری اسلامی» چیزی عوض میشود یا وقت آن رسیده که بعد از سال ها کتمان و انکار، به این مهم بپردازیم که چه ویژگی هایی از این نظام سی ساله، ما را به این مختصات استبداد، خود رایی، خشونت، سرکوب و دیکتاتوری و کیش شخصیتی رسانده است. ما هم معتقدیم اصلاحات بسیار کم هزینه تر و مورد پذیرش تر از براندازی و انقلاب است، اما اصلاحات دست روی دست گذاشتن است؟ با دو کلمه «جمهوری اسلامی» و عمل «رای دادن» می توان ادعا کرد که اصلاح طلبیم؟
۵)بی شک شما به عنوان یک انسان در تصمیم رای دادن یا ندادن خود آزاد هستید اما هنگامی که در کسوت رهبر یک جنبش و رئیس جمهور اصلاحات و یا حتی یک حامی ساده جنبش نقش ایفا می کنید هر عمل و رفتار شما در قالب اصول و ارزش های آن جنبش سنجیده خواهد شد. و از این قضاوت ها و تعابیر گریزی نیست. مرز خود را با ارزش های این جنبش اجتماعی و نیز با حاکمیت ابتدا برای خویش و سپس برای مردم و حامیان خود مشخص کنید. تا دیگر دچار سوءبرداشت از جایگاه شما نشویم.
۶) و در انتها وظیفه ای که ما دانشجویان دانشگاه های تهران را بر آن داشت تا توضیحاتی ارائه دهیم و پرسش هایی مطرح کنیم، تأکید دوباره ما بر مسالمت آمیز بودن جنبش سبز است که قرار است در این وانفسا دوام بیاورد و در هر گوشه ای علیرغم موج ناامیدی ها و سرکوب ها جوانه کند، ما به گفته موسوی جنبش سبز را زندگی می کنیم، ما قهر نمی کنیم، حوادث و التهابات جامعه را به دقت می بینیم، پس از آن عمل می کنیم به آن چه تکلیف خود می دانیم، پاسخ گوی عمل خود خواهیم بود، سرمایه های انسانی را می شناسیم ولی نمی پرستیمشان، آن جا که بدانیم شاید کارگر بیافتد حرفمان را می زنیم و مخاطب قرار می دهیم. ما خون دل خوردن در این زمانه را عامل حرکت خود کرده ایم، نه دست روی دست گذاشتن، فارغ از ابراز نظراتمان، قضاوت را به زمان وا میگذاریم، وقتی به اجماع رسیدیم، پای حرفمان و عملمان می ایستیم، از همین روست که عجولانه و اشراقی عمل کردن را تاب نمی آوریم.
هرانا؛ عباس اسفندیاری، زندانی سیاسی آزاد شد
خبرگزاری هرانا – عباس اسفندیاری، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج پس از اتمام محکومیت عصر روز گذشته از زندان آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این زندانی به اتهام ارتباط و همکاری با گروه های معاند نظام به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
وی که در زندان از بیماری های مختلفی رنج می برد روز گذشته با دریافت دو ماه مرخصی پایان حبس خود از زندان رجایی شهر پس از تحمل پنج سال حبس آزاد شد.
هرانا؛ بازداشت دو بهایی در یورش ماموران به منزل هفت تن در شیراز
خبرگزاری هرانا - صبح روز گذشته ۲۷ اسفند ماه منزل تعدادی دیگر از بهائیان شیراز مورد تفتیش ماموران قرار گرفت و دو تن از شهروندان بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از شیراز، ماموران امنیتی به منزل کاووس صمیمی، کامبیز حبیبی، وحید معصومی، میثاق معصومی، سولماز روحانی، خداخواست روحانی، نیلوفر کرمی یورش برده وسایل شخصی و دینی انها را بردند و از بین آنها کاووس صمیمی و کامبیز حبیبی را بازداشت کردند.
بازداشت شدگان به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ اطلاعات در شیراز منتقل شدند بردند و از دیگر افراد خواسته شده در صورت لزوم به پلاک ۱۰۰ مراجعه کنند.
هرانا؛ تداوم ناراحتی احسان هوشمند از ناحیهی گوش بر اثر برخورد فیزیکی بازجویان
خبرگزاری هرانا - وضعیت جسمی احسان هوشمند زندانی سیاسی محبوس در بند ۲۰۹ زندان اوین، بر اثر برخورد فیزیکی در دورانِ بازجویی، کماکان نامساعد گزارش شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گوشِ چپ احسان هوشمند به دلیل ضربههای فراوان ماموران وزارت اطلاعات در حین بازجویی دچار درد شدیدی است و وی دائماً صداهایی غیر طبیعی در گوشش احساس میکند.
مسئولان زندان علیرغم وضعیت نامساعد نامبرده و با اینکه پزشک زندان نیز یکبار وی را معاینه کرده است، از رسیدگی پزشکی به وی سرباز میزنند.
همچنین خانوادهی آقای هوشمند پس از بیش از دو ماه، سرانجام موفق به ملاقات با وی شدند. ایشان پس از اینکه از صبح روز پنج شنبه، بیست و پنجم اسفندماه در مقابل درب زندان اوین، حضور یافتند، ساعت ۱ بعد از ظهر و در نهایت توانستند ملاقاتِ کوتاهی کابینی داشته باشند.
بر این اساس، وضعیت روحی این روزنامهنگار خوب توصیف شده هرچند که وی از لحاظ جسمی بسیار لاغر و تکیده به نظر میرسیده است.
شواهد نشان میدهد که این زندانی به علت ارتباط با دوستانش در خارج از کشور از جمله مصاحبهها در کردستان عراق تحت فشار قرار دارد.
احسان هوشمند، روزنامه نگار و پژوهشگر مطالعات قومی ست که ۱۷ دی ماه سال جاری پس از مراجعهی تعدادی از ماموران امنیتی به منزل شخصیاش در تهران دستگیر شد. آقای هوشمند علیرغم گذشت این مدت از زمان بازداشت همچنان در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین و در بلاتکلیفی به سر میبرد.
لازم به یادآوری ست که نامبرده، پیشتر و در دی ماه سال ۱۳۸۸ نیز به همراه همسر خود، خانم ناهید کوهشکاف بازداشت شده بود.
هرانا؛ دو شهروند بهایی در مشهد به دو سال حبس محکوم شدند
خبرگزاری هرانا – دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای "دری امری" و "مونا رضایی" از سوی دادگاه انقلاب به دو سال حبس تعزیری محکوم شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، دری امری متهم ردیف اول طبق حکم دادگاه انقلاب شهر مشهد به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ آئین بهائیت به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
نامبرده در تابستان سال جاری پس از چند ماه بازداشت به قید وثیقه آزاد شده بود.
هم چنین یک شهروند بهایی دیگرساکن مشهد به نام " مونا رضایی " به عنوان متهم ردیف دوم پرونده مذکور به یک سال حبس محکوم شد که حکم مزبور به مدت چند سال به حالت تعلیق درآمده است.
یادآوری می شود نامبرده نیز در تابستان سال جاری پس از ۱۰ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد شده است.