۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه

روز یکشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

دنبال مارتین لوتر ایرانی نگردیم

مصاحبه با دکتر کاظم علمداری

یوحنی نجدی

من کاربرد واژه روشنفکر دینی را درست نمی دانم. روشنفکر نیازی ندارد که خود را با صفت دینی و غیردینی مشخص کند» دکتر کاظم علمداری، دکترای جامعه شناسی از دانشگاه ایلینوی و مدرس این رشته در دپارتمان جامعه شناسی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لس آنجلس  بر عبارت فوق تاکید می کند و معتقد است که تسلط دین بر جامعه و سیاست، قطعا به عقب ماندگی همه جانبه می انجامد؛ همانطور که امروز در ایران شاهدیم.

با دکتر کاظم علمداری درباره آینده دین و نهاد روحانیت در ایران از منظر جامعه شناسی به گفتگو نشستیم در حالی که معتقد است برخی روحانیون شهامت فاصله گرفتن از فساد کنونی را ندارند و اساسا نباید اصلاحگری دینی را به مثابه راه حلی برای عقب ماندگی ایران در نظر گرفت.

چراغ آزادی: جناب آقای دکتر علمداری؛ با تشکر از فرصتی که در اختیار «چراغ آزادی» قرار دادید، به عنوان نخستین پرسش، کشورهای غربی که امروزه به سطح قابل قبولی از دموکراسی دست یافته اند نیز زمانی از مصائب حکومت های دینی و خونریزی های ناشی از دگماتیسم دینی در رنج بودند اما سرانجام از آن شرایط به وضعیت امروزی شان گذار کردند. به نظر شما چه عوامل جامعه شناختی در این گذار مهم بودند؟ و وضعیت این عوامل در ایران کنونی را چطور ارزیابی می کنید؟

 کاظم علمداری: غرب تاریخ نسبتا متفاوتی را طی کرده است. در میان تمدن های باستانی، تمدن یونانی و سپس امپراتوری روم یک نوع میراث فکری به جای نهادند که می توان آنرا هسته های اولیه دمکراسی اشرافی خواند. ولی آنچه دمکراسی امروزین غرب و در پی آن کشورهای دیگر را ممکن ساخت، پیدایش سرمایه داری بود. البته سرمایه داری برابر با دمکراسی نیست، ولی بدون سرمایه داری نیز دمکراسی بوجود نیامده است. به همین دلیل سرمایه داری را می توان پیش نیاز دمکراسی خواند.

اینکه چرا و چگونه غرب به سرمایه داری دست یافت و از سده ۱۶ از شرق جلو افتاد، مبحث مفصلی است که در این سخن کوتاه نمی گنجد و من آن را به تفصیل در کتابم «چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت» توضیح داده ام. اینکه چگونه خشونت مستتر در دین در دمکراسی ها اندک اندک زوده شد به این دلیل است که سرمایه داری قدرت سیاسی و اقتصادی، و قضایی را از آن گرفت.

 دین یکی از نهادهای اجتماعی و تابع دگرگونی های چند بُعدی جامعه است. جامعه عقب مانده، دین عقب مانده دارد. اگر دین، سطله و قدرت خود را بر جامعه حفظ کند مانع از توسعه همه جانبه آن می شود. ایران تجربه رشد سرمایه داری صنعتی را خود آغاز و طی نکرد. این مناسبات همراه پدیده مدرنیته به ایران وارد شد. ولی از بدو ورود مدرنیته به ایران، نهاد دین که موقعیت خود را در خطر می دید در برابر آن مقاومت کرد. قانون گرایی، قدرت سیاسی مشروط، آموزش و پرورش مدرن، آزادی خواهی، حقوق برابر زنان از جمله ویژگی های مدرنیته بود که با مخالفت دستگاه سنتی دین و متحدین سیاسی آن در حکومت استبدادی مواجه شد. این کشاکش در ایران هنوز به سرانجام نرسیده است.

چراغ آزادی: برخی معتقدند که راه حل مشکلات سیاسی و حتی حقوق بشری کنونی در ایران، نوعی نهضت اصلاح دینی است شبیه به آنچه که طی پروتستانیسم در غرب رخ داد و ما در ایران نیازمند کاریزما یا اصلاح گرهایی شبیه به «مارتین لوتر» هستیم. آیا شما با این دیدگاه موافقید؟

کاظم علمداری: همانگونه که اشاره کردم دین بخشی از جامعه است، نه برعکس. ولی این اصل را هم نباید از نظر دور داشت که اصلاح دینی خود موانع اساسی برای تحول جامعه در غرب را کنار زد، اگرچه نمی توان آن را عامل نخستین دگرگونی در غرب دانست. اینکه در غرب از قرن ۱۲ پدیده پارلمان قدرت را میان شاه، کلیسا و فئودال ها تقسیم می کرد و رقابت را میان این سه نیرو دامن می زد، نمی توان با جامعه ای مانند ایران یکسان شمرد که در آغاز قرن بیست، شاه مستبد با قدرت مطلق مجلس را به توپ بست.

 امروزه با گذشت یک قرن هنوز پارلمان در ایران، معنی و مفهوم خود را بدست نیاورده است. ساختار قبیله ای ماقبل انقلاب مشروطیت نه تنها هنوز بکلی از بین نرفته بلکه در نهاد های دینی و سیاسی ایران نقش ایفا می کنند. انقلاب سال ۱۳۵۷ هم نه تنها نتوانست مکمل انقلاب مشروطیت باشد، بلکه خلاف آن عمل کرده است. بوسیله همین انقلاب (بر خلاف آنچه که در غرب رخ داد) نهاد دین در ایران برتری خود را بر نهاد سلطنت بدست آورده است و ارزش های سنتی پیشامدرن را در ایران زنده کرده است. بنابراین در دوره اخیر کسی نمی تواند نقش لوتر را ایفا کند. عوامل متغیر در دوره کنونی، عملا چند وجهی هستند و نقش افراد در دگرگونی های اجتماعی مشابه شرایط  قرن ۱۶ اروپا برخوردار نیست. ولی ابدا نباید از ایجاد گفتمان (دیسکورس سازی) از جمله دیسکورس سازی دینی غفلت کرد.

چراغ آزادی: برخی روشنفکران مذهبی (البته اگر فعلا این عبارت را قبول کنیم) اگرچه مخالف جمهوری اسلامی اما معتقد به یک نوع نظام اسلامی، اما با رعایت موازین حقوق بشری و ساز و کارهای دموکراتیک هستند. به نظر شما آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟

کاظم علمداری: نخست، من کاربرد واژه روشنفکر دینی را درست نمی دانم. این اصلاح با یک بار سیاسی  و ارزش دینی همراه است که محتوای نقادانه روشنفکری و خردگرایی خالی از ایدئولوژی را از بین می برد. روشنفکر نیازی ندارد که خود را با صفت دینی و غیردینی مشخص کند. دینداری اگرمعیار داوری مسائل غیرعقیدتی و ایمانی شود، از استقلال عقلی و نقادانه لازم برخوردار نیست. زیرا پیشاپیش ارزش هایی را پذیرفته و آنها را اساس درستی و نادرستی پدیده های غیردینی قرار می دهد.

اما درباره بند دیگر پرسش شما؛ دمکراسی و حقوق بشر هم دو پدیده قانونی و متحول است که نمی توان با دین همراه نمود. دین باید در پرتو این دو پدیده ویژگی های دوره مدرن را کسب کند، و آنرا از یک حیطه اجبار به قلمرو اختیار انسانی درآورد.

در جوامعی که دین سنتی و اصلاح نشده حاکم است، نهاد دین آزادی انسان را به رسمیت نمی شناسد. بطور مثال در افغانستان که جامعه با دمکراسی و حقوق بشر آشنا نیست، تغییر دین یک فرد می تواند به مجازات سنگینی بر او منجر شود. این نقض کامل حقوق بشر و دمکراسی است. در حالیکه در جامعه دمکراتیک فرد می تواند بنا به تشخیص خود هر زمان که اراده کند دین خود را تغییر دهد و یا کنار بگذارد. با توجه به این تجارب چگونه می توان دین را حافظ  دمکراسی یا حقوق بشر دانست؟ مگر آنکه کسانی تفسیر دمکراتیک و حقوق بشری از دین ارائه دهند و در آنصورت چه اصراری وجود دارد که نهاد دین را با نهادهای دیگر جامعه همراه کنند؟

چراغ آزادی: در غرب بویژه بعد از نهضت روشنگری و متفکرانی همچون دکارت و کانت و گالیله، رفته رفته نیروهای سکولار و منتقدان حکومت دینی توانستند شالوده حکومت های دینی را سست کنند و نظام توانمند و پیشرفته ای را بنا کنند. این اتفاق در ابعاد کوچک تر، یک بار در جریان نهضت مشروطیت در ایران رخ داد. به نظر شما، چطور می توان چنین جنبش و یا شرایطی را در ایران ایجاد کرد؟ تا چه حد عملی است و آیا اپوزسیون کنونی را دارای چنین توانمندی و اراده ای می دانید؟

کاظم علمداری: نخست، میراث اجتماعی و سیاسی نهضت روشنفکری اروپا، انقلاب فرانسه بود که امروز دیگر الگوی تحول اجتماعی نیست. نظریه های متفکران نهضت روشنگری از جمله فلاسفه ای که شما نام برده اید در اختیار ماست و می توان از آن بهره گرفت، ولی اینکه تصور کنیم نهضت روشنفکری می تواند و باید الگو دگرگونی ایران قرار بگیرد ممکن است ما را به جزم گرایی بکشاند و از پویایی فکری محروم سازد.

 حتی شیوه های سنتی آگاهی بخشی و ترویج و تبلیغ ایده های درست مانند دمکراسی و حقوق بشر و دگرگونی های اجتماعی نیز بسیار متحول و نو شده است و محدود ماندن در آنچه در گذشته درست و کارساز بود ما را از ابزار نوین دگرگونی های منحرف می کند. بطور مثال می توان به نقش تکنولوژی دیجتالی ارتباطات اشاره کرد که فاصله جغرافیایی و فرهنگی و اطلاع رسانی را بطور سرسام آورد کاهش داده است.

چراغ آزادی: برخی نیروهای اپوزسیون و سکولار، علیرغم مخالفت با جمهوری اسلامی، معتقدند که حتی اگر یک حکومت دموکراتیک و سکولار هم در ایران مستقر شود، ایران باز هم باید نوعی احساس وظیفه یا احساس مسئولیت نسبت به مسلمانان سایر کشورها داشته باشد. به باور شما آیا این تلقی از سیاست خارجی را می توان با سکولاریسم منطبق دانست؟

کاظم علمداری: به نظرم معیار درست باید حقوق بشر باشد، نه دین و نه ملیت، و نژاد و غیره. امروز مسلمانی که مورد ستم مسلمان دیگر و در کشور خود و بدست دولت خود قرار می گیرد به کسان دیگری که در همه این زمینه های با او متفاوت اند پناه می برند. کافی است شما تجسم کنید که چرا میلیون ها نفر از شهروندان کشورهای دیکتاتوری برای نجات جان خود و یا دسترسی به حداقل امکانات زندگی به غرب پناه برده اند.

معیارهای جا افتاده دمکراسی و حقوق بشر و سکورلاریسم در غرب است که چنین نقل و انتقالی را برای قربانیان دیکتاتوری فراهم آورده است. ایران هم از این قاعده و تجربه نمی تواند خارج باشد. افراد دین خود را انتخاب  نمی کنند. دین از طریق نهادهای جامعه به ویژه خانواده به افراد منتقل می شود. بنابراین باید حق داشته باشند که دین خود را تغییر دهند و یا کنار بگذارند.

 دین نباید معیار داوری رفتار و نظرات انسان قرار بگیرد. این زمانی رخ می دهد که دین از قدرت خارج شده باشد و وظیفه خود را اعتقادی و برگزاری مناسک و نیازمندی های مردم بداند، نه حکومت کردن. سکولاریسم یعنی جدایی دین و دولت. دین نباید در دولت دخالت کند و دولت هم نباید در دین دخالت کند، یا این دخالت های سنتی باید به حداقل ممکن برسد. دین باید در قلمرو خصوصی افراد حفظ شود.

دولت، یک قلمرو عمومی است. در یک جامعه دمکراتیک همه مردم شهروندان دولت اند، ولی همه الزاما اعضای یک دین یا یک فرقه دینی نیستند. دولت باید حافظ منافع ملی باشد. نهاد دین حافظ منافع عقیدتی کسانی است که خود را متعلق به آن دین می دانند. در یک جامعه می تواند دهها و صدها دین وجود داشته باشند و هر یک با هزینه اعضای خود به تبلیغ و ترویج و برگزاری مناسک اعتقادی خود بپرازند. ولی در یک جامعه فقط یک دولت می تواند وجود داشته باشد و آن دولت باید نماینده همه شهروندانی باشد که در آن سرزمین متولد شده و زندگی می کنند. این معیار ها باید در یک نظام سکولار رعایت شود.

 چراغ آزادی: امروزه خیلی از کسانی که حتی مذهبی و معتقد هم هستند، به عملکرد نظام جمهوری اسلامی انتقادهای زیادی دارند و حتی به اپوزسیون پیوسته اند. با این شرایط، اگر همین امروز یک نظام سکولار در ایران حاکم شود به نظر شما آینده دین و باورهای دینی در ایران بویژه میان نسل جوان چیست؟ آیا اعتقادات و باورهای مردم بازسازی خواهد شد؟ کمرنگ تر خواهد شد یا شدیدتر؟

کاظم علمداری: تمام تلاش قدرت دینی حاکم این است که دین سنتی، سیاسی و رادیکال و توجیه کننده رفتار و گفتار را حفظ کند. نسل جدید این معیارها را نمی پذیرد. او اگر دین دارد، دین سیویل (مدنی) را می خواهد. او دینی را نمی پسندد که مانع تحرک فکری و رفتاری او بشود.

 اگر نظام سکولار بر ایران حاکم شود و دین از قلمرو عمومی به قلمرو خصوصی افراد محدود شود بسیاری از مشکلات کنونی بر طرف خواهد شد. برای حفط دینی که بالا توصیف کردم درآمد نفت هزینه می شود و صدها نهاد دینی از منابع ملی که متعلق به همه مردم است صرف اهداف گروه های دینی خاصی می شود. مردم ایران قرن ها مسلمان بوده اند و بدون مزاحمت مناسک و مراسم اعتقادی خود را انجام می داند. حال گروهی با بهانه درخطر بودن اسلام هم از منابع ملی سوءاستفاده می کند و هم مخالفان را سرکوب. این عوامل باعث می شود که روز به روز نسل جوان از حکومت بیشتر فاصله بگیرد.

چراغ آزادی: طی سی و سه سال اخیر، روحانیون زیادی در جمهوری اسلامی به قدرت رسیدند و در این ساختار، مسئولیت گرفتند. خیلی از روحانیون بیرون از حکومت نیز در برابر نقض حقوق بشر یا سرکوب مردم ایران، سکوت کردند. به باور شما، اگر یک نظام دموکراتیک و سکولار در ایران برقرار شود، نهاد روحانیت دچار چه وضعیتی خواهد شد؟ و آن وضعیت را به چه دوره ای از تاریخ ایران می توان شبیه دانست؟

کاظم علمداری: نهاد روحانیت یک پارچه نیست. ولی از آنجائی که روحانیت امروزه پول و ثروت و قدرت در اختیار دارد می تواند بخش بزرگی از روحانیت را در کمپ خود نگه دارد. البته در سال های اخیر با بهم خوردن تعادل قدرت به سود ملت، بخشی دیگر از روحانیت به جرگه کسانی پیوسته اند که بیشتر دست به عصا راه می روند. یعنی نه می خواهد امتیازهای حکومتی را از دست بدهد و نه به آینده این نظام اعتماد و اعتقاد دارد.

 برخی هم شهامت لازم را برای فاصله گرفتن از روحانیت فاسد ندارند. آنها دیده اند که کسانی از میان خودشان به محض مخالفت با سیاست های سرکوب و فساد مالی و سیاسی، به سرعت حذف و مجازات شده اند. در آینده روحانیت باید خود را محدود به حوزه دین کند و از سیاست فاصله بگیرد. آنها در عمل نشان دادند که قدرت چه مالی و چه سیاسی آنها را بسرعت فاسد می کند و به سادگی تمام معیارهای اخلاقی را زیر پا می گذارند. آنها پیش از هر کاری باید به بازسازی ضرباتی که خود به این نهاد وارد کرده اند بپردازند. البته این نقش را فقط آن بخش از روحانیت می تواند انجام دهد که خود در جرم و جنایت و فساد دست نداشته است.

چراغ آزادی: شما در کتاب «چرا اصلاحات شکست خورد» از زوایای گوناگون به بررسی علل شکست اصلاحات پرداختید. اما برخی استدلال می کنند که منطقه خاورمیانه به دلیل منابع عظیم نفت و گاز و همچنین اماکن مذهبی متعدد، اساسا مستعد حکومت های دیکتاتوری دینی است و منابع زیرزمینی نیز این امکان را برایشان فراهم می کنند. از این رو نتیجه می گیرند که این منطقه اساسا نمی تواند به دموکراسی دست یابد. دیدگاه شما در این باره چیست؟ نیروهای سکولار و دموکراسی خواه در این منطقه چطور می توانند با این شرایط پیچیده دست و پنجه نرم کنند؟

کاظم علمداری: یکی از اقدامات اساسی برای ساخت دمکراسی حذف دولت از اقتصاد است. اقتصاد رانتی بیماری مزمن برای جامعه ما بوده است. همانگونه که جداسازی نهاد دین از نهاد دولت تعیین کننده است، جداسازی اقتصاد از سیاست هم اساسی است و یکی از پیش نیازهای ساخت دمکراسی در ایران است.

تا زمانی که دولت نیازی به مالیات دهی مردم نداشته باشد و منابع هنگفت نفت را در اختیار داشته باشد، دمکراسی ساخته نمی شود. دمکراسی یعنی حاکمیت مردم. مردم زمانی حاکم می شوند که دولت به آنها نیاز داشته باشد. ولی در ایران ماجرا وارونه است. این مردم هستند که به دولت وابسته شده اند. به عبارت دیگر دولت نمی گذارد که قدرت به دست مردم بیفتد. آنها با پول نفت قادرند بخشی از مردم را نیز به خود وابسته کنند.

 این وابستگی جامعه، به نوعی بیماری می انجامد که هر کس تلاش می کند با نزدیک شدن به دولت از منابع غیرقابل کنترلی که دولت در اختیار دارد، بهره ببرد. اینکه در آینده چه باید کرد می تواند از مدل های کشورهای دمکراتیک که تولیدکننده نفت نیز هستند، استفاده کرد. این پروسه زمان بر را باید در جای دیگری تشریح کرد.

چراغ آزادی: آقای دکتر علمداری، مجددا از فرصتی که در اختیار ما و خوانندگان «چراغ آزادی» قرار دادید، سپاسگزاری می کنم.

مطالب مشابه
امتناع جامعه ایرانی از نخبه‌گرایی
به دنبال کار
چرا دین نمی‌تواند پایه دمکراسی باشد؟

 

اخبار و گزارشات کارگری ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۰

- اگر دستمزد 330 هزار تومانی سه برابر هم شود دردی از ما کارگران دوا نخواهد شد

- دست یک کارگر زیر دستگاه پرس له شد

- اگر دستمزد 330 هزار تومانی سه برابر هم شود دردی از ما کارگران دوا نخواهد شد
- دست یک کارگر زیر دستگاه پرس له شد
- بلاتکلیفی کارگران کارخانه‌ي قند بردسيروعدم پرداخت حقوق و مطالباتشان
- ﺗﺠﻤﻊ اعتراضی ﭘﺮﺳﺘﺎران ﻣﺮﮐﺰ ﻗﻠﺐ ﺗﮭﺮان مقابل درب بیمارستان
- تجمع نیروهای شرکتی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان
- مرگ و سوختگی شدید دوکارگر یک دامداری درگرگان


پروین محمدی در مصاحبه با سایت اتحاد
اگر دستمزد 330 هزار تومانی سه برابر هم شود دردی از ما کارگران دوا نخواهد شد
ماه پایان سال است و از یکی دوماه پیش بحث افزایش دستمزدها مطرح است. پروین محمدی نایب رئیس اتحادیه آزاد کارگران ایران در این زمینه به سایت اتحاد اظهار داشت:
واقعیت این است که این بحث به عنوان یک مسئله در زندگی ما کارگران هر لحظه و هر روز که با هزینه های کمرشکن زندگی سر و کار داریم و با آن میجنگیم بسیار مهم و مربوط به هستی ما است. بخصوص امسال که با قطع یارانه ها، شاهد افزایش روزانه ی قیمت ها بودیم و حتی اقلامی که قیمت گذاری آنها در دست دولت بود، همانند میوه و تره بار و لبنیات و گوشت و مرغ و تخم مرغ و بلیط اتوبوس و مترو چندین بار افزایش یافت چرا که تمام کالاها یک متولی دارند که مطابق با تورم بازار نرخشان را بالا ببرند ولی ما کارگران هستیم که برای تعیین نرخ نیروی کارمان باید کسان دیگری غیر از خودمان تصمیم بگیرند
متاسفانه آنان که در مسند تصمیم گیری قرار گرفته اند در ماه های پایانی سال تورم یادشان میافتد تا این تورم را ملاک افزایش دستمزد قرار دهند، انگارتا کنون مزد واقعی را تعیین کرده اند و در طول سال افسار تورم و افزایش قیمت ها را توانستند کنترل کنند واکنون دغدغه ی افزایش هزینه ها در همین ماههای پایانی سال را دارند. این در حالی است که در طی سالیان گذشته آنچنان سطح دستمزد با هزینه های زندگی فاصله گرفته که اعلام هردرصدی آن راجبران را نمیکند، حتی اگر 330 هزار تومان حداقل دستمزد به سه برابر نیز افزایش پیدا کند دردی از ما کارگران دوا نخواهد شد
وی در رابطه با نظر خود در مورد میزان افزایش دستمزدها افزود:
سال گذشته کمیته ی مزد تهران با اینکه از افراد مورد اعتماد وزارت کار تعیین شده اند و همیشه برای سخن گفتن منافع کارفرمایان و دولت را در نظر میگیرند با تحقیقاتش رقم یک میلیون و پانصد هزار تومان را متناسب برای هزینه های یک خانواده ی کارگری اعلام کرد
امسال همانطور که گفتم با این روند افزایش قیمتی که در طول سال با آن مواجه بودیم و چهار درصد مالیات بر ارزش افزوده ای که برای تمام خریدهایی که انجام میدهیم باید پرداخت کنیم ,رقمی کمتر از دو میلیون هزار تومان جوابگوی هزینه ها نخواهد بود البته با استاندارد های زندگی در ایران نه سطح توقع یک زندگی در خور آدمیزاد.
پروین محمدی تاکید کرد: البته این رقم برای شرایط کنونی نسبتا مناسب است نه برای سال آینده که هیچ تصوری از افزایش قیمت ها در آن نیست.
وی در رابطه با این سوال که آیا شورای عالی کار چنین رقمهایی را به عنوان حداقل دستمزد کارگران اعلام میکند یا نه، اظهار داشت:
مسلما خیر، چرا که این شورا تعیین شده است تا مواظب سود بازار و کارفرماها باشد و میل و انگیزه ی صاحب سرمایه برای آنکه سرمایه اش را به کار گیرد کم نشود. بنابر این تمام توانش را به کار خواهد بست تا مزد کمتری برای ما کارگران در نظر بگیرد. همانطوری که در دوران جنگ هیچ افزایشی برای دستمزد قایل نشدند و در سالهای بعد با اعلام تورمهای غیر واقعی مبلغی غیر واقعی برای دستمزد تعیین نمودند.
به همین دلیل کارشناسانشان در مواجه با نارضایتی ما کارگران از دستمزدهای تعیین شده توسط شورای عالی کار، حین همدردی با ما کارگران و اعلام نارضایتی از چنین سطح دستمزدی، اعلام میکنند که باید رقمی برای دستمزد تعیین شود که کارفرماها توان پرداخت آن را داشته باشند و هشدار میدهند که اگر حقوق کارگران متناسب با هزینه ها تعیین شود دیگر هیچ کارفرمایی قادر به ادامه ی تولید نیست و بنابر این از همین اعلام میکنند که میخواهند ورشکستگی و بحران اقتصادی شان را بیشتر از گذشته بر سر ما سفره خالی ما کارگران خراب کنند.
سایت اتحاد - پایان مصاحبه - 1390/11/29

دست یک کارگر زیر دستگاه پرس له شد

طبق خبر رسیده به انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، روز 22 بهمن 90 دست کارگری به نام افشین قادری حین کار با دستگاه پرس در کارگاه تزریق پلاستیکی کریمی واقع در تهرانپارس تهران زیر دستگاه رفته و چهار انگشت دست چپش کاملا له شده اند. شدت آسیب دیدگی به حدی بوده که انگشتان له شده از دستش جدا شده اند. علت این حادثه، معیوب بودن سوییچ خاموش و روشن نمودن دستگاه بوده و کارگر مصدوم قبل از حادثه ، خرابی سوییچ دستگاه را به کریمی صاحب کارخانه اطلاع داده بود. افشین قادری متأهل و دارای یک فرزند است. براساس این خبر، کارفرما تا چندی پیش کارگرانش را بیمه ننموده تا اینکه به طور اتفاقی مأمورین بیمه تأمین اجتماعی به محل کارخانه سر زده اند و از کارگران برای معرفی به اداره بیمه نام نویسی می کنند. بعد از آن کارفرما مجبور می شود حق بیمه یک ماه کارگران را پرداخت نماید و لی ماههای بعد از پرداخت حق بیمه خودداری کرده است. کارفرما به خاطر پرداخت نکردن حق بیمه کارگران به کارگر آسیب دیده می گوید اگر شما شکایت نکنید و دفترچه بیمه ات را هم نشان ندهید من همه هزینه بیمارستان را پرداخت خواهم کرد. اما افشین قادری به حرفهای کارفرما توجه نکرده و از وی شکایت می کند. به دنبال شکایت او بقیه همکارانش که 8 نفر هستند از کارفرما می خواهند که حق بیمه آنان را بپردازد. کارفرما با عصبانیت همه کارگران را از کارخانه بیرون کرده و درب کارخانه را می بندد و به این طریق کارگران اخراج شده و کارخانه نیز همچنان تعطیل می باشد.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه-29/11/1390

بلاتکلیفی کارگران کارخانه‌ي قند بردسيروعدم پرداخت حقوق و مطالباتشان

کارخانه قندبردسیرتعطیل نیست و کارگران آن مشمول دريافت حق بيمه بيکاري نيستند.
چون کارخانه تعطیل نیست ،کارگران قندبردسیرشاغل محسوب می شوندولی حقوق ومطالباتشان پرداخت نمی شود.
به گزارش ايسنابتاریخ29بهمن ماه، ‌در جلسه کميته حمايت قضايي از سرمايه گذاري که به رياست رييس کل دادگستري استان كرمان و با حضور مديرکل حمايت از پايداري مشاغل وبيمه بيکاري وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي، ساير اعضاي کميته و نمايندگان کشاورزان، کارگران و سهامداران کارخانه قند بردسير در دادگستري کرمان برگزار شد، مقرر شد؛ درراستاي کمک به قدرت خريد کارگران در ايام شب عيد و پرداخت بخشي از مطالبات معوق آنها، مبلغي از محل فروش اراضي مازاد کارخانه به آنان پرداخت شود.
در اين جلسه پيرامون پرداخت حق بيمه بيکاري به کارگران نيز بحث و تبادل نظر شد و مديرکل حمايت از پايداري مشاغل وبيمه بيکاري وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي در اين رابطه گفت: بنابرتعريف قانون کار، اين واحد توليدي هم اکنون تعطيل نيست و کارگران آن مشمول دريافت حق بيمه بيکاري نيستند.
کريم ياوري افزود: چنانچه در روند فعاليت کارخانه اصلاح ساختار ايجاد شود و اين امر به تائيد مسئولان اداره تعاون ،کار ورفاه اجتماعي استان برسد ،آمادگي لازم براي تنظيم ليست و برقراري بيمه بيکاري کارگران وجود دارد.
وي گفت: تمام تلاش وزارت بر حفظ وگسترش فرصت هاي شغلي و ايجاد فرصت هاي جانبي در هرواحد توليدي است و با تمام توان از فعاليت اين واحد توليدي در استان کرمان حمايت مي‌کند.
در ادامه اين جلسه پيرامون اجراي مصوبه جلسه قبل کميته مبني بر فروش کارخانه به خريداران جديد نيز بحث و تبادل نظر شد و نمايندگان سهامداران، گزارشي از اقدامات انجام شده در اين رابطه ارائه کردند.
در اين جلسه همچنين مصوب شد، اولويت خريد کارخانه به کشاورزان، کارگران و اهالي بومي منطقه بردسير قرار گيرد و با رعايت موازين قانوني و تخفيف هاي لازم، اين امر اجرايي شود.
نمايندگان سهامداران نيز ظرف مدت 25 روز نسبت به انجام کارشناسي‌هاي لازم براي ارزيابي کارخانه در حوزه‌هاي بستانکاري ، بدهکاري ، ارزش مادي و قيمت سهام، اقدام و از خريداران براي انجام مقدمات خريد دعوت به عمل آورند.

ﺗﺠﻤﻊ اعتراضی ﭘﺮﺳﺘﺎران ﻣﺮﮐﺰ ﻗﻠﺐ ﺗﮭﺮان مقابل درب بیمارستان

صبح امروز تعداد ۲۰۰ نفر از پرستاران بیمارستان فوق تخصصی قلب تهران در اعتراض به نحوه محاسبات عیدی سالانه خود دست به تجمع زدند.
به گزارش مورخ29بهمن ماه ایلنا،حدود ۲۰۰ تن از پرستاران بیمارستان قلب تهران صبح امروز در اعتراض به نحوه محاسبات عیدی خود مقابل درب بیمارستان تجمع کردند.
درادامه گزارش بنقل ازجمعی از پرستاران معترض آمده است:از خرداد ماه نحوه انعقاد قرارداد بیمارستان با پرستاران طبق مصوبه هیئت دولت مبنی بر حذف شرکت‌های واسطه‌ای پیمانکاری تغییر کرده است و با ما پرستاران شرکتی به عنوان پرسنل دولتی عقد قرار داد شده است که متاسفانه این قرارداد فقط جنبه اسمی دولتی دارد و در آن هیچ عنوانی مبنی بر دولتی بودنمان نیست.
این جمع معترض کنندگان اعلام کردند: ما پرستاران به جهت اینکه هنوز به صورت شرکتی فعالیم و همانند پرستاران دولتی از حقوق مزایای دولتی برخوردار نیستیم در نتیجه نسبت به پرداخت عیدی خود بر مبنای دولتی ۳۵۰ هزار تومان معترض بوده و خواستار دریافت عیدی همانند سالهای گذشته بر مبنای دو پایه حقوق هستیم.
آن‌ها ادامه دادند: دولتی بودن ما فقط اسمی است و در قرارداد‌هایمان دولتی بودنمان ذکر نشده است.
بنا بهمین گزارش ، این جمع معترض همراه با مسئولین و انتظامات بیمارستان جهت برسی مشکلاتشان به سالن آمفی تئا‌تر هدایت شدند که مسئولین مالی بیمارستان با عنوان بحث‌های کلی مبنی بر اینکه ما مجری دولت بوده و امکان پرداخت عیدی با محاسبه ۲ ماه پایه حقوق مقدور نمی‌باشد به ایراد سخنرانی پرداختند.
شایان ذکر است این تحصن توسط پرستاران غیر شیفت صورت گرفت وهیچ مشکلی در ارائه خدمت رسانی پرستاران شیفت بیماران ایجاد نشد.

تجمع نیروهای شرکتی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان

برخی ارگان‌ها با عقد قرارداد با نیروهای تخصصی خود تحت عنوان نیروی خدماتی در قالب شرکتهای تعاونی می‌خواهند به نوعی شرکتهای پیمانکاری را دور بزنند و در عمل‌‌ همان شرکتهای پیمانکاری هستند.
به گزارش ایلنا بتاریخ 29بهمن ماه،جمع کثیری از نیروهای شرکتی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان در مقابل معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری دست به تجمع اعتراض آمیز زدند.
بنا بهمین گزارش ، این کارگران به عنوان بازرس و کار‌شناس جهت رسیدگی به تخلفات اقتصادی و تنظیم بازار استان تهران مشغول بکار بوده‌اند که به دلیل عدم اجرای مصوبهٔ اخیر هیات وزیران مبنی بر تبدیل وضعیت قرار داد کارشان از حالت شرکتی به قرار داد مستقیم و نیز نارسایی‌هایی از قبیل تاخیر چند ماهه در دریافت حقوق مزایا امروز شنبه مورخه ۲۹/۱۱/۹۰ راس ساعت ۹ صبح در محل معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری دست به تجمع زدند.
یکی از تجمع کنندگان به خبرنگار ایلنا گفت: این کارکنان شرکتی با ارائه طوماری به معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری برای صیانت از مصوبه اخیر هیئت وزیران خواستاراجرای این مصوبه برای نیروهای شرکتی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان بوده و درخواست نموده‌اند دولت تمام تلاش خود را در این خصوص مبذول دارد.

مرگ و سوختگی شدید دوکارگر یک دامداری درگرگان

سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری گرگان اعلام کرد: استفاده نامناسب از بخاری دو کشته و زخمی در یک دامداری گرگان برجای گذاشت.
به گزارش مورخ29بهمن ماه مهر، بر اساس اعلام صبح شنبه آتش نشانی گرگان، عدم رعایت مسائل ایمنی و بی احتیاطی در استفاده از وسایل گرمازا موجب مرگ و سوختگی شدید دوکارگر یک دامداری شد.
دراین دامداری برای گرمادهی در داخل اتاق استراحت کارگران از سیلندر11 کیلویی گازمایع برای بخاری استفاده می شد که نشتی گازسبب انفجار و آتش سوزی می شود.
در این حادثه پس از چند ثانیه آتش تمام فضای اتاق را فرا می گیرد، وجود 4سیلندر11 کیلویی دیگر وعمل کردن سوپاپ آنها به میزان بالایی برحجم آتش می افزاید، به طوری که باعث غافلگیری و متاسفانه سوختگی و مرگ یکی از دوکارگر می شود.
همچنین یک نفردیگر که برای نجات وی وارداتاق می شود دچار سوختگی شدید می شود.
بیست ونهم بهمن ماه 1390
akhbarkargari2468@gmail.com






اخبار روز: 
گروهها و جریانهای متفاوت در اپوزیسیون بارها و بارها تلاش ورزیده اند تا جبهه متحدی در مقابله با جمهوری اسلامی فراهم آورند. این تلاشها کمتر موفق بوده اند. چه بسا که نشستها، سخنرانیها، بحثها و گفتگوها اغلب به جای اینکه فاصله گروها و جریانهای مختلف سیاسی را کم کنند بر فاصله میان آنها افزوده اند. عدم اتحاد و همکاری در میان گروههای مختلف اپوزیسیون بر سردرگمی مخالفان جمهوری اسلامی دامن زده است. مردم گله میکنند که چرا گروهها و جریانات سیاسی با هم همکاری نمیکنند؛ چرا در مقابله با ارتجاع جمهوری اسلامی یکی نمیشوند و برای کسب آزادی تلاش نمیورزند؟ در پاسخ به این پرسشها بسیاری به خودمداری و خودبینی گروهای سیاسی اشاره میکنند. به گمان من این پاسخ بسنده نیست. مسائل جنبش سیاسی را نمیتوان به روانشناسی گروهی تقلیل داد. مسائل عینی و شرایط سیاسی مقدم بر فرضیات روانشناسی گروهی هستند. به بعضی از این مسائل اشاره میکنم.
اولین مشکل همکاری میان گروهای سیاسی اپوزیسیون از اینجا ناشی میشود که بسیاری از این گروهها هوویتی مشخص ندارند و جریاناتی سیال و مبهم هستند که از نظم سازمانی و انسجام سیاسی چندانی برخوردار نیستند. این گروهها از هویت سیاسی برخوردار نیستند و برنامه های درازمدت سیاسی برای حل مسائل سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی جامعه ایران فراهم نیاورده اند. بسیاری از گروههای سیاسی اپوزیسیون با تکرار مفاهیم حقوق بشر و دموکراسی از زیر بار تفکر و عمل سیاسی شانه خالی میکنند. هیچ تشکل سیاسی نمیتواند بیتوجه به هویت سیاسی، اهداف استراتژیک، کار مشترک، سازماندهی، و گسترش خود بوده و نقش کلیدی در روند سیاسی جامعه بازی کند.
دومین مشکل همکاری گروهای اپوزیسیون علل بیرونی دارد. در دوران افت مبارزات سیاسی، سازمانهای سیاسی دچار گسستگی درونی میشوند، بر عکس در دوران اوجگیری مبارزات سیاسی بر انسجام آنها افزوده میشود. همین استدلال درباره اتحاد و همکاری جریانهای متفاوت اپوزیسیون نیز صادق است. در دوران افت مبارزات، اتحاد میان جریانهای متفاوت اپوزیسیون چندان ممکن به نظر نمیرسد، و برعکس در دوران اوجگیری مبارزات مردم امکان همکاری و روح همیاری در میان این جریانات رشد میکند. این فرصت در مبارزات خیابانی مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری فراهم شد، اما گروههای مختلف اپوزیسیون در ان شرایط مطلوب فرصت اتحاد با همدیگر را از دست دادند. اتحاد ابتدا از مرم به احزاب میرسد و سپس در روند تکوین خود این اتحاد از احزاب به مردم میرسد.
سوم مشکل اتحاد و همکاری اپوزیسیون در شیوه همکاری آنها است. طرحهای بزرگ، انتظارات بزرگ و در صورت شکست سرخوردگیهای بزرگ میآفرینند. به جای طرحهای بزرگ اتحاد باید با طرحهای کوچک و همکاریهای محدود آغاز به کار کرد. پیش از هر چیز باید بین گروههایی که همسایگی فکری و سیاسی دارند همکاری و اتحاد عملی ایجاد کرد، و تنها پس از ان به سراغ اتحاد عملی و همکاری میان طیفهای سیاسی دور از هم رفت.
چهارمین مشکل اتحاد اپوزیسیون، مشکل منفردین سیاسی و خبرنگاران و قلمزنان سیاسی است. اتحاد و همکاری باید میان سازمانهای سیاسی صورت بگیرد. نقش خبرنگاران و قلمزنان سیاسی رساندن خبر، و نقد و تحلیل سیاست و سازمانهای سیاسی است و نه شرکت و دخالت در روند همکاری و اتحاد میان آنها. سیاست حوزه همکاری و مسئولیت است، آنرا نباید به منفردین و چهرهای تلویزیونی و اینترنتی سپرد. قصد من در اینجا کاستن از اهمیت این افراد نیست بلکه توجه به حوزه کار و کنش آنها است. بنای تمدن مدرن بر مبنای تقسیم کار گذشته شده است. هر کس باید به کاری دلمشغول باشد که ان را میداند و با مسائل ان آشنایی جدی دارد. اتمیزه شدن جامعه ایرانی به اتمیزه شدن سپهر سیاسی انجامیده. منفردین سیاسی بیشتر به آوازه گری سیاسی تمایل دارند تا با کار روزانه و منسجم سیاسی.
در خاتمه باید به این اشاره کنم که پیش از هر چیز باید مقدمات همکاری را فراهم آورد و این تنها زمانی ممکن است که گروهای سیاسی ما از هویت سیاسی، انسجام، برنامه و نظم برخوردار شده و پیش از هر چیز تلاش برای همکاری با طیفهای سیاسی مانند خود را فراهم کنند تا به هنگام اوجگیری دوباره مبارزات مردم، جبهه متحدی برای همکاری تمام طیفهای سیاسی آزادی خواه در مقابله با جمهوری اسلامی ممکن و میسر شود.

کوروش عنایت




 

اخبار روز - گزارش دریافتی: علیرضا دیزجی دندان پزشک از اعضای ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در آذربایجان در تاریخ ۲٨.۹.٨۹ توسط وزارت اطلاعات ربوده شده تاکنون هیچ گونه خبری از محل نگهداری, زنده یا مرده بودن وی در دست نیست.
ربایندگان مدادم خانواده وی را تهدید می کنند که در این مورد هیچگونه اطلاع رسانی نکنند. 





اخبار روز:

هشدار پزشکان و مقامات زندان درباره ی وضعیت وخیم رضا شهابی
اطلاعیه ۲۲ کمیته دفاع از رضا شهابی

رضا شهابی عضو هیات مدیره و مسوول مالی سندیکای کارگران شرکت واحد و کارگر زندانی در بند ٣۵۰ زندان اوین دوباره از نظر جسمی دچار وخامت اوضاع شده است و مقامات پزشکی زندان و مسوولان زندان اوین اعلام کرده اند
مسوولیت وضعیت رضا و ریسک جانی شهابی را بر عهده نمیگیرند و این کارگر زندانی باید فورا از زندان بیرون برده شود.
رضا شهابی که به دلیل وخامت اوضاع جسمی اش آمادگی برای عمل جراحی نداشت به دستور تیم پزشکی لازم بود به مدت سه ماه استراحت مطلق در منزل کند تا آمادگی لازم برای عمل جراحی را کسب کند، اما به زندان اعزام شد.
اکنون هم بندی های شهابی با نگرانی و در حد توان از وی مراقبت میکنند اما با اینحال نیمه ی بدن رضا سست و بیحس شده ، زیر چشمش کبود شده، درد کمر و دست هایش آنچنان شدت گرفته که از شدت درد نمیتواند بخوابد و داروهای لازم برای او در بهداری زندان موجود نیست.
همچنین شرایط سر و صدا و بالا پایین رفتن برای اعزام وی به بهداری زندان برای شرایط وخیم او بسیار خطرناک است.
مسوولین زندان و مسوولین پزشکی زندان اعلام کرده اند امکانات فیزیوتراپی موجود در زندان به هیچ وجه مناسب وضعیت شهابی نیست و لازم است او به صورت مداوم زیر نظر متخصص جراح اعصاب مداوا شود تا برای عمل جراحی آماده شود.
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعلام خطر در مورد وضعیت جسمی رضا شهابی، خواهان دستور فوری مقامات قضایی برای اعزام سریع رضا به منزل و نیز خواهان بسته شدن چه فوری پرونده ی قضایی و اعمال فشار و رنج بر این کارگر زندانی و اعضای خانواده اش میباشد.

کمیته دفاع از رضا شهابی
٣۰/۱۱/۹۰ 





اخبار روز - گزارش دریافتی: مامواران حکومتی از برگزاری مراسم بزرگداشت مادر جزنی در تهران جلوگیری کردند. روز شنبه ۲۹ بهمن، قرار بود مراسم یادبود مادر جزنی در ساعت ۴ تا ۶ در سالن رستوران آ - اس - پ تهران برگزار شود. در ساعت سه بعداز ظهر یعنی یک ساعت مانده به برگزاری مراسم، اداره اماکن اجازه برگزاری مراسم را لغو
کرد و برنامه یادبود برگزار نشد.
متن زیر توسط خانم منصوره بهکیش که شش نفر از اعضای خانواده اش را حکومت جمهوری اسلامی اعدام کرده است، برای خوانده شدن در این مراسم تهیه شده بود:

مادر جزنی از جمله مادرانی بود که تمام زندگی اش سرشار از مقاومت در برابر استبداد بود.

"من در کجای جهان ایستاده ام
با باری از فریادهای خفته و خونین
ای سرزمین من
من در کجای جهان ایستاده ام"، "شعر از خسرو گلسرخی"

در هنگام پیری با او آشنا شدم و گاهی با یکی دو تن از مادران به دیدارش می رفتیم. در خانه سالمندان اسکان گزیده بود، در آنجا آرام ولی محکم بود. وابستگی زیادی به وسایل شخصی اش از جمله: یخچال،تلویزیون، میز توالت و غیرو داشت و از این وسایل مانند جان مراقبت می کرد و به کسی اجازه جا به جا کردن نمی داد. شاید هر یک از این وسایل، خاطراتی را برای او زنده می کرد و نمی خواست این خاطرات را از دست بدهد.
مدتی هم قبل از اینکه به خانه سالمندان برود، توسط یکی از دوستان نگه داری می شد و زمانی که دیگر نگه داری از او مشکل شده بود، خانه سالمندان شفا را به دلیل حضور مادر میلانی پیشنهاد دادند و او هم خانه مادر میلانی شد. یکی دو سالی با هم در آنجا زندگی کردند تا اینکه مادر میلانی را برای مراقبت های بیشتر به خانه سالمندان دیگری منتقل کردند ولی او همچنان تمایل داشت در همان محل بماند.
مادر لطفی از جمله کسانی بود که همواره به مادر جزنی همچون دیگر یاران اش کمک می کرد تا سلامتی شان را به دست آورند، حتی در همین اواخر برای معالجه او و بازگرداندنش به زندگی تلاش های بسیاری کرد. پس از فوت اش نیز برای بهتر برگزار شدن مراسم یادبودش مانند یک دختر یا خواهر عاشق دوید و دوید، ولی هیهات که این کوته نظران، توان دیدن بزرگداشت یک مادر درد کشیده را نداشتند و برنامه را به هم زدند.   
دوستان و آشنایان همواره به دیدار مادر جزنی می رفتند، برخی دسته جمعی و برخی نیز به تنهایی و او را گرامی می داشتند. او همواره در کشوی میزش شکلات داشت و به میهمانان تعارف می کرد، زیرا پسرش بیژن شکلات خیلی دوست داشت.
مادر جزنی ماه پیش سکته ای خفیف کرد و خون در چشم اش لخته شد، چشم دیگرش نیز قبلا تخلیه شده بود و با سکته اخیر به طور کامل بینایی اش را از دست داد و بالاخره طاقت نیاورد و در جمعه ۲۱ بهمن ۱٣۹۰ زندگی را بدرود گفت و دوشنبه ۲۴ بهمن در قطعه ٨ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. او دوست داشت در قطعه ٣٣ بهشت زهرا کنار پسرش به خاک سپرده شود، ولی مسئولین بهشت زهرا اعلام کرده بودند برای دو طبقه کردن گورهای قطعه سی و سه باید مبلغ سی میلیون تومان بپردازند و احتمالا این گران کردن بی حد و اندازه عامدانه بوده که این امکان را از خانواده اش بگیرند و آنها هم قطعه ٨ که همجوار قطعه ٣٣ است را به عنوان محل دفن اش انتخاب کردند.
مراسم خاک سپاری او با حضور تعدادی از فامیل و دوستان و یاران مادر و بیژن از تهران و شهرستان با آرامش و به سادگی برگزار شد، هر چند انتظار می رفت جمعیت بیشتری حاضر باشند. پس از خاک سپاری و انجام برنامه های عادی، پیامی از مادر لطفی و جمعی از مادران توسط یکی از دوستان خوانده شد. بعد تنی چند از فامیل و یاران مادر چند کلامی از او گفتند و یادش را گرامی داشتند و در پایان نیز سرود "مرغ سحر" با صدای بلند توسط دوستان و آشنایان به صورت دسته جمعی خوانده شد.
مادر جزنی در زمان شاه تحت تاثیر خانواده اش به حزب توده گرایش پیدا کرد. او مسئول بخش زنان حزب در شرق تهران و کارخانه چیت سازی شد و زنان زحمتکش را به فعالیت در راستای زن بودن شان تشویق می کرد.
همسرش در سال های ۱٣۲۵ از ایران گریخت و مادر جزنی با مشکلات زیادی سه فرزندش را بزرگ کرد. دخترش منیژه در مسابقه دو سنگ کوپ کرد و مرد. پسرش بیژن و برادر کوچک اش مشعوف (سعید) را در ٣۰ فروردین سال ۱٣۵۴ به گلوله بستند. این غم بزرگ هر چند کمرش را شکست، ولی نتوانست او را از پا بیاندازد و همچنان مقاوم بود. پس از انقلاب جان تازه ای گرفت و می گویند در مقر سازمان فدایی در خیابان میکده حضوری فعال داشت و برای بچه های فدایی غذا می پخت و همواره در کنارشان بود. برادر دیگرش منوچهر را نیز در کشتارهای سال ۱٣۶۰ از دست داد.   
در سال ۱۳۶۰ مادر جزنی دستگیر شد و مدت ۱۰ ماه در بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ اوین زندانی بود. در آن موقع قصد داشتند او را مجبور به مصاحبه کنند، ولی مقاومت او باعث شد که دست از سرش بردارند. او همانند پسرش بیژن در مقابل زور می ایستاد و حاضر به همکاری با نیروهای امنیتی نبود و در زندان اوین دچار حمله قلبی شد، به همین خاطر او را آزاد و پشت در زندان رهایش کردند.
او همواره برای دادخواهی تلاش می کرد و دست از مبارزه برنمی داشت.
درود بر مادر جزنی و تمامی مادرانی که هیچ گاه صدای شان خاموش نشد و امید داریم این صداهای پنهان و آشکار و فریادهای در گلو مانده روزی به بار نشیند و روز پاسخگویی فرا رسد.

"تا دوست داری ام
تا دوست دارمت
تا اشک ما به گونه هم می چکد ز مهر
تا هست در زمانه یکی، جان دوستدار
کی مرگ می تواند
نام مرا بروبد از یاد روزگار؟ " " سیاوش کسرایی"

یادش گرامی و راه دادخواهانه او و تمامی مادران داغدار پر رهرو باد!

منصوره بهکیش
۲۹ بهمن ۱٣۹۰





بشنوید: گفت‌و‌گو با مهدی سحرخیز فرزند عیسی سحرخیز


دیپلمات‌های غربی با افشای "اطلاعات طبقه‌بندی‌شده" درباره آخرین تحولات در برنامه هسته‌ای ایران می‌گویند جمهوری اسلامی قصد دارد به‌طور چشمگیری بر ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم در پایگاه‌های مستحکم زیرزمینی بیفزاید.
یک گزارش اختصاصی خبرگزاری آسوشیتدپرس که در روز شنبه (۱۸ فوریه٬ ۲۹ بهمن) منتشر شده٬ مبتنی بر اطلاعاتی است که دیپلمات‌های غربی در اختیار این خبرگزاری قرار داده‌اند. بر این اساس٬ در صورت موفقیت در اجرای چنین پروژه‌ای٬ سرعت تولید کلاهک‌های هسته‌ای در ایران به‌طور محسوسی افزایش خوهد یافت.
دیپلمات‌هایی که منبع گزارش آسوشیتدپرس بوده‌اند می‌گویند، تهران در مراحل پایانی راه‌اندازی هزاران سانتریفوژ نسل جدید است؛ سانتریفوژهایی که در مقایسه با تجهیزاتی که تا کنون در اختیار ایران بوده٬ کارآمدی بسیار بالاتری دارند و با سرعتی بی‌سابقه در برنامه هسته‌ای ایران٬ به غنی‌سازی اورانیوم می‌پردازند.
بر اساس این گزارش٬ مدارهای الکتریکی٬ لوله‌کشی و تجهیزات پشتیبانی مرتبط با این سانتریفوژهای نسل جدید نصب شده‌اند٬ اما دیپلمات‌ها تاکید کرده‌اند که نصب سانتریفوژها در تاسیسات فوردو هنوز آغاز نشده و اطلاعات دقیقی از زمان مورد نظر ایران برای این اقدام در دست نیست.
این دیپلمات‌های ارشد که به‌خاطر افشای "اطلاعات طبقه‌بندی‌شده" نخواسته‌اند هویت‌شان فاش شود٬ در مجموعه مصاحبه‌هایی با آسوشیتدپرس پرده از تحولات جدید برداشته‌اند. آخرین مصاحبه این مجموعه در روز شنبه هفته جاری انجام شده است.


عزم راسخ ایران برای تولید تسلیحات هسته‌ای
تحولاتی که قرار است در تاسیسات غنی‌سازی فوردو رخ دهد٬ نشان‌دهنده‌ی عزم ایران برای پیش‌روی سریع‌تر در فعالیت‌های بلندپروازانه هسته‌ای است٬ که به‌طور بالقوه می‌تواند تولید و توسعه تسلیحات هسته‌ای را تسهیل و تسریع کند.
این در حالی است که تنش‌های میان ایران و جامعه بین‌الملل بر سر برنامه هسته‌ای به شدت بالا گرفته و ایران با رشته‌ای از تحریم‌های کمرشکن و بی‌سابقه مواجه شده است. گذشته از آن٬ احتمال حمله نظامی پیش‌گیرانه به تاسیسات هسته‌ای کشور نیز به‌طور کم‌سابقه‌ای افزایش یافته است.
آن‌گونه که دیپلمات‌های غربی می‌گویند٬ تاسیسات فوردو حتی بدون این تحولات و ارتقای امکانات نیز این امکان را دارد که مقدمات تولید کلاهک‌های هسته‌ای را فراهم کند. به اعتقاد آنها با تغییر پیکره‌بندی و تنظیمات در جهت تقویت سانتریفوژهای موجود در فوردو٬ ایران ظرف چند روز می‌تواند این مواد مورد نیاز را تهیه کند٬ زیرا این تجهیزات از مدت‌ها پیش مشغول غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۲۰ درصد بوده‌اند. در حال حاضر ۳۴۸ سانتریفوژ از نسل IR-1 در چهار آبشار مجزا در تاسیسات فوردو مشغول فعالیت‌اند.
این در حالی است که غنی‌سازی در تاسیسات نطنز٬ هم‌چنان تا سطح ۴/ ۳ درصد انجام می‌شود؛ سطحی که تامین‌کننده‌ی نیازهای نیروگاه‌های تولید انرژی است و تا سطح مورد نیاز برای تولید تسلیحات٬ فاصله زیادی دارد. دیپلمات‌های غربی می‌گویند با این همه٬ امکان اعمال چنین تغییراتی حتی در تاسیسات نطنز هم وجود دارد٬ اگرچه پیاده‌سازی آن چندین هفته زمان می‌برد.

تأسیسات غنی‌سازی اتمی نطنز
اولی هاینونن٬ که سال گذشته از سمت ریاست بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بازنشسته شد٬ اخیرا گفته است که ۴ آبشار موجود در فوردو در کنار دو آبشار سانتریفوژ موجود در نطنز٬ می‌توانند هر ماه ۱۵ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنی‌شده تولید کنند که با توجه به ذخایر ایران٬ می‌تواند برای ساخت ۴ یا ۵ سلاح هسته‌ای مورد استفاده قرار گیرد.
تاسیسات فوردو ظرفیت پذیرش ۳ هزار سانتریفوژ را دارد. آقای هاینونن هشدار داده است که اگر ایران بخواهد از سانتریفوژهای جدیدتر و قدرتمندتری در تاسیسات فوردو استفاده کند٬ ماجرا به‌کلی متفاوت خواهد شد.

افشای اسرار ایران در آستانه بازدید بازرسان آژانس
دیپلمات‌های ارشد غربی در حالی تصمیم به انتشار این اطلاعات طبقه‌بندی‌شده گرفته‌اند که قرار است روز یک‌شنبه (۱۹ فوریه٬ ۳۰ بهمن) بازرسان آژانس از تاسیسات هسته‌ای موجود در تهران بازدید کنند. این دومین سفر بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه فوریه است که برای بررسی ماهیت تاسیسات تهران انجام می‌شود.


بازرسان آژانس می‌خواهند اطمینان حاصل کنند که ۳ سال پنهان‌کاری جمهوری اسلامی درباره این تاسیسات٬ منجر به این نشده باشد که غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۹۰ درصد در آن انجام شود.
با این همه٬ دیپلمات‌ها می‌گویند انتظار زیادی از این بازدیدها ندارند٬ چرا که ایران همواره از دست‌رسی متخصصان آژانس به تاسیسات پارچین که از شک‌برانگیزترین تاسیسات موجود در ایران است٬ جلوگیری کرده است.
به‌رغم شکایات و انتقادات همواره فزاینده از پنهان‌کاری‌ها و سرسختی‌های ایران در برنامه هسته‌ای٬ جمهوری اسلامی همواره اتهامات غرب را بی‌اساس و اهداف خود از پیش‌برد این برنامه را صلح‌آمیز خوانده است. آخرین گزارش آژانس که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد نشان داده که احتمال حرکت برنامه هسته‌ای ایران در جهت توسعه تسلیحات افزایش یافته است.
با ادامه سرسختی‌های ایران٬ تحریم‌های جهانی به‌طور بی‌سابقه‌ای تشدید شده و علاوه بر افزایش شدید انزوای سیاسی و دیپلماتیک ایران در جامعه جهانی٬ جمهوری اسلامی را از نظر اقتصادی در تنگناهای طاقت‌فرسایی قرار داده است.
اقتصاد ایران در نتیجه تحریم‌های فلج‌کننده روزهای پرتلاطمی را پشت‌سر می‌گذارد و ناظران با تاکید بر ادامه سقوط ارزش ریال٬ از احتمال وخیم‌تر شدن اوضاع در آینده نزدیک و پس از اجرایی شدن تحریم صادرات نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا خبر می‌دهند.
ایران به تازگی ابراز تمایل کرده که به میز مذاکره با قدرت‌های جهانی برگردد. مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای ایران از سال گذشته متوقف شده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ایران تنها به‌عنوان فرصتی برای زمان خریدن به آن می‌نگرد.




دو کشتی جنگی ایران در بدر طرطوس سوریه پهلو گرفتند. ناظران این اقدام را "تبلیغاتی و تحریک‌آمیز" خوانده‌اند. خبرهای مربوط به این دو کشتی در رسانه‌های داخل ایران به نقل از خبرگزاری‌های خارجی منتشر شده است.
دریادار حبیب‌الله سیاری روز پنج‌شنبه، ۲۸ بهمن، در جمع شماری از فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی خبر داد که "ناوگروه هجدهم" این نیرو برای دومین بار از کانال سوئز عبور کرد و وارد آب‌های دریای مدیترانه شد. رسانه‌های خبری ایران به نقل از خبرگزاری‌های غربی گزارش می‌دهند که کشتی‌های ایرانی در بندر طرطوس که در شمال غربی دمشق، پایتخت سوریه، قرار دارد پهلو گرفته‌اند.

خبرهای داخلی به نقل از منابع خارجی
روابط عمومی نیروی دریایی به نقل از سیاری نوشت: «همچنان که نیروی دریایی ارتش سال گذشته با حضور در دریای مدیترانه تمام منطقه را تحت تأثیر قرار داد، ناوگروه هجدهم این نیرو هم به بهترین نحو و با اعلام پیام صلح و دوستی به کشورهای منطقه اقتدار مملکت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به نمایش می‌گذارد.»
نحوه‌ی انتشار خبر اعزام دو کشتی ایرانی به سوریه بیانگر هدف‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی، و همانگونه که دریادار سیاری گفته، "نمایش اقتدار مملکت" است. این خبر پیش از اینکه از سوی رسانه‌های رسمی ایران منتشر شود، از "پرس تی وی"، بخش خارجی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، منتشر شد. پس از نقل این خبر از سوی خبرگزاری‌های غربی، اکنون منابع خبری نیمه‌رسمی ایران، از جمله خبرگزاری‌های فارس، مهر و ایسنا، به تکرار آن می‌پردازد و از "بازتاب گسترده" حضور نیروی دریایی ایران در آب‌های آزاد خبر می‌دهند.

"ناوگروه"ی متشکل از دو کشتی
خبرگزاری مهر صبح یکشنبه، ۳۰ بهمن، در گزارشی نوشت: «در ۲۴ ساعت گذشته خبر عبور دو ناو ایرانی از کانال سوئز و پهلو گرفتن آنها در سواحل طرطوس سوریه بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی داشته است.» این خبرگزاری با فهرست کردن منابعی که به این خبر پرداخته‌اند می‌نویسد، آنها "به طور گسترده به پوشش تحرکات منطقه‌ای ناوهای ایرانی پرداخته‌اند."
آنچه "ناوگروه هجدم" نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی خوانده می‌شود، شامل دو کشتی نظامی است که یکی از آنها تدارکاتی - آموزشی عنوان شده است. خبرگزاری فارس به نقل از رسانه‌های غربی نوشت، این دو کشتی «در نظر دارند طبق توافقنامه میان سوریه و ایران، به نیروی دریایی سوریه آموزش‌های لازم را ارائه دهد.»

ماموریت آموزشی – زیارتی
برخلاف ادعای خبرگزاری فارس، دریادار سیاری روز پنج‌شنبه گفته بود، شماری از سرنشینان یکی از کشتی‌ها، خود کارآموزان نیروی دریایی ایران هستند. او در جمع فرماندهان نیروی دریایی گفت، تعدادی از دانشجویان دانشگاه علوم دریایی "به منظور طی دوره كارورزی" این دو کشتی را همراهی می‌كنند.
ظاهرا این سفر دریایی جنبه زیارتی نیز داشته است. به گزارش روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، حبیب‌الله سیاری می‌گوید، این دو کشتی «با عبور از تنگه باب المندب و حضور در دریای سرخ به سمت بندر جده حركت كرد و همزمان با سی و سومین سالروز پیروزی شكوهمند انقلاب اسلامی به عمره مفرده مشرف شدند.»

"اعتماد به نفس" با کسب اجازه از مصر


با توجه به حمایت تهران از رژیم بشار اسد، پهلو گرفتن کشتی‌های جنگی ایران در بندر طرطوس سوریه، به تعارض با خواست اغلب کشورهای منطقه تعبیر می‌شود. با توجه به حمایت تهران از رژیم بشار اسد، پهلو گرفتن کشتی‌های جنگی ایران در بندر طرطوس سوریه، به تعارض با خواست اغلب کشورهای منطقه تعبیر می‌شود.
دریادار سیاری در بخشی دیگر از سخنانش گفته است، "ناوگروه" ایرانی پس از زیارت در جده با بهره‌گیری از رهنمودهای بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، روح‌الله خمینی، «مبنی بر اهمیت اعتماد به نفس و خوداتكایی به سمت كانال سوئز حركت و با موفقیت از آن عبور كرد.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، این "عبور موفقیت‌آمیز" پس از کسب اجازه از مقام‌های مصر و با برافراشتن پرچم این کشور به دکل کشتی‌های ایرانی انجام شده است. خبرگزاری مهر در گزارش خود ضمن اشاره به این مسئله تصویری از این صحنه را نیز به نقل از رویترز منتشر کرده است.
ناظران معتقدند، با توجه به حضور گسترده ناوگان دریایی کشورهای غربی در منطقه، پهلو گرفتن این دو کشتی در یک بندر سوریه به لحاظ نظامی بی‌اهمیت، اما به لحاظ سیاسی تحریک‌آمیز است. با توجه به حمایت تهران از اسلام‌گرایان افراطی فلسطین و لبنان، و رژیم بشار اسد، این اقدام ایران به تعارض با خواست اغلب کشورهای منطقه تعبیر می‌شود. کشورهای عضو اتحادیه عرب قاطعانه از بشار اسد می‌خواهند، به کشتار خشونت‌آمیز معترضان پاسخ دهد و از قدرت کنار برود.

اعتراضات مخالفان سوری دمشق را هم درنوردید و به نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری رسید. فعالان سوری می‌گویند در تظاهرات بزرگ دمشق که برای تشییع جنازه سه معترض سوری برگزار شد٬ یک نفر کشته و چهار نفر مجروح شده‌اند.
به‌رغم سرکوب خونین و کشتار گسترده معترضان در سوریه٬ اعتراضات مردم این کشور هم‌چنان ادامه دارد و به نقطه حساسی رسیده است. بنا به گزارش‌های رسیده از دمشق٬ تظاهراتی که روز شنبه (۱۸ فوریه/۲۹ بهمن) در پایتخت سوریه انجام شد٬ بزرگ‌ترین تظاهرات ضددولتی در این کشور از زمان آغاز خیزش‌های مردمی در ماه مارس ۲۰۱۱ بوده است.
تظاهرات دمشق که در آن نیروهای امنیتی بار دیگر به‌سوی معترضان آتش گشودند٬ در منطقه امنیتی "المزه" که در فاصله یک‌ کیلومتری کاخ ریاست‌جمهوری سوریه و در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی ایران قرار دارد٬ برگزار شد. بسیاری از دفاتر و مراکز دولتی و سفارت‌خانه‌‌ی کشورها و نیز رادیو و تلویزیون دولتی سوریه در این منطقه از دمشق واقع شده‌اند.
گفته می‌شود تقریبا ۳۰ هزار نفر در این تظاهرات شرکت کرده‌اند که در نتیجه خشونت‌ها٬ یک‌نفر از معترضان جان باخته و دست‌کم چهار نفر مجروح شده‌اند. بهانه برگزاری این تظاهرات٬ تشییع جنازه سه تن از معترضانی بود که در جریان تظاهرات روز جمعه به‌دست نیروهای امنیتی وابسته به بشار اسد کشته شدند.

تظاهرات در منطقه امنیتی "المزه" دمشق در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری
محمد شامی٬ سخنگوی فعالان تحول‌خواه سوری در دمشق٬ در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه گفت: «این نخستین باری است که اعتراضی در این سطح در مرکز دمشق برگزار می‌شود. تظاهرکنندگان به‌رغم بارش برف به خیابان‌ها آمده بودند.» به گفته او تیراندازی و شلیک گاز اشک‌آور به‌سوی معترضان٬ به‌موازات موجی از جست‌وجوها و بازداشت‌های خانگی معترضان انجام شد.
از زمان آغاز اعتراضات٬ بسیاری از شهرهای سوریه هر روز درگیر نبردهایی خون‌بار میان نیروهای امنیتی و معترضان بوده‌اند و اخیرا درگیری‌ میان نیروهای بریده از رژیم و وابستگان امنیتی بشار اسد به‌طور محسوسی افزایش یافته است. با این همه٬ دمشق چندان شاهد اعتراضات چشمگیر مخالفان نبود و این نخستین باری است که تظاهراتی در این مقیاس در پایتخت سوریه برگزار می‌شود.


ژای جون، معاون وزیر امور خارجه چین
درخواست چین برای پایان دادن به خون‌ریزی
خشونت علیه معترضان و سوگواران کشتار مخالفان سوری در حالی انجام شد که یکی از مقامات ارشد جمهوری خلق چین٬ مشغول بازدید از سوریه بود. ژای جون٬ معاون وزیر امور خارجه چین٬ پس از ملاقات با بشار اسد در کاخ ریاست‌جمهوری٬ رسما خواستار «پایان دادن به خون‌ریزی» در سوریه شد. وی گفت کشورش از طرح پیشنهادی اتحادیه عرب برای پایان دادن به بحران در سوریه استقبال می‌کند٬ اگرچه بسیار بعید است که چین از طرح دولت‌های عربی برای کناره‌گیری بشار اسد از قدرت حمایت کند.
چین و روسیه اوایل ماه جاری میلادی (۴ فوریه) قطعنامه‌ علیه رژیم اسد در سوریه را در شورای امنیت وتو کردند و بار دیگر حمایت خود از رژیم اسد را به رخ جامعه جهانی کشیدند. مساله اساسی آنها با قطعنامه پیشنهادی٬ تاکید بر ضرورت کناره‌گیری اسد و آغاز فرآیند انتقال قدرت در این کشور بود.
حالا چین می‌گوید باید برای بحران سوریه «راه‌حلی سیاسی» یافت و طرف‌های درگیر را به گفت‌وگو و مذاکره فراخواند.
بنا بر آمار ارائه شده از سوی سازمان ملل٬ در ۱۱ ماهی که از آغاز خیزش‌های گسترده و پیوسته مردمی در سوریه می‌گذرد٬ تا کنون بیش از ۶ هزار نفر کشته شده‌اند. بشار اسد مصرانه می‌گوید بحران سوریه حاصل توطئه‌‌ی کشورهایی است که قصد تجزیه سوریه را دارند.
بشار اسد به‌تازگی پیشنهاد برگزاری رفراندوم در سوریه را مطرح کرده و وعده تغییرات قابل‌توجه در قانون اساسی این کشور را داده است. بر اساس پیش‌نویس قانون اساسی جدید٬ سوریه سیستمی چندحزبی را تجربه خواهد کرد که به‌طور بالقوه می‌تواند به حاکمیت ۴۰ ساله خاندان اسد بر این کشور پایان دهد.
مخالفان اما چندان به طرح‌های پیشنهادی اسد خوش‌بین نیستند و آن را تلاش برای بازسازی بنایی می‌دانند که بخش اعظم آن فرو ریخته است. آنها با برگزاری رفراندوم در ۲۶ فوریه که تحسین کشورهایی نظیر چین و روسیه را هم به همراه داشته٬ مخالفت کرده‌اند.




اپوزیسیون سنگال همچنان به اعتراضات خود علیه نامزدی مجدد عبدولایه واده، رئیس جمهور ۸۵ ساله، ادامه می‌دهد. واده مدعی است محدودیت دو دوره ریاست جمهوری شامل او نمی‌شود.
روز شنبه (۱۸ فوریه / ۲۹ بهمن) با رفتن نیروهای پلیس و سربازان ارتش به پای صندوق‌های رأی، انتخابات ریاست جمهوری در سنگال آغاز شد. نیروهای امنیتی این کشور که مسئول تأمین امنیت در روزهای انتخاباتی هستند، به طور معمول یک هفته پیش از رأی‌گیری عمومی آرای خود را به صندوق می‌ریزند.
رسانه‌های سنگال از میزان پایین مشارکت مردم گزارش داده‌اند. برخی سربازان تعرفه‌های انتخاباتی خود را در اتاقک‌های پرکردن برگه‌ها پاره کرده‌اند. در سنگال شرکت در انتخابات یک وظیفه است.

خواست کناره‌گیری رئیس جمهور ۸۵ ساله
اپوزیسیون سنگال خواستار کناره‌‌گیری عبدولایه واده، رئیس جمهور کنونی است که خود را یک بار دیگر نامزد این مقام کرده است. بر اساس یک حکم مناقشه‌برانگیز دیوان عالی کشور، عبدلایه واده اجازه خواهد داشت برای سومین بار خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۶ فوریه نامزد کند. این در حالی است که قانون اساسی ۲۰۰۱ سنگال فقط دو دوره ریاست جمهوری پیاپی را برای هر فرد مجاز دانسته است.
عبدولایه واده مدعی است که دوره‌ی ریاست جمهوری وی یک سال پیش از تصویب قانون اساسی آغاز شده و بنابراین محدودیت دو دوره ریاست جمهوری شامل او نمی‌شود.

درگیری در داکار
روز شنبه برخوردهای شدیدی میان تظاهرکنندگان و نیروهای پلیس در داکار، پایتخت این کشور، رخ داد. صدها جوان سنگالی تلاش داشتند وارد میدان استقلال در مرکز شهر شوند که به محاصره‌ی نیروهای امنیتی درآمده بود.
از ژوئیه‌ی ۲۰۱۱ هر نوع تظاهراتی در منطقه‌ی تجاری و حکومتی داکار ممنوع اعلام شده است.

درگیری‌ها در داکار
یوسو ندور، خواننده مشهور سنگالی این رویارویی به درگیری سخت و پرتاب سنگ از سوی تظاهرکنندگان و پرتاب گاز اشک‌آور از سوی پلیس انجامید. چندین خودرو نیز به آتش کشیده شدند. این درگیری ادامه برخوردهای شدید در چهار روز پیش از آن بوده است. در نقاط دیگر کشور از چندین زخمی و یک کشته خبر می‌رسد.
جبهه‌ی متحد اپوزیسیون موسوم به M23 برای روزهای آخر هفته (جمعه تا یکشنبه) مردم را به تظاهرات دعوت کرده بود.

دستگیری نامزد نیروهای اپوزیسیون
یکی از نامزدهای ریاست جمهوری نیروهای اپوزیسیون، شیخ بامبا دی‌یه، که شهردار شهر سن لویی است، روز جمعه در داکار به طور موقت دستگیر شد.
همچنین ستاره عالم موسیقی جهانی، یوسو ندور، که صلاحیت وی برای کاندیداتوری به دلایل صوری و مبهمی رد شده، در جریان اعتراضات مورد هجوم پلیس قرار گرفته است.

یوسو ندور، از خوانندگان جهانی موسیقی پاپ، میان مردم سنگال از محبوبیت بسیاری برخوردار است. وی برای این دوره خود را نامزد ریاست جمهوری کرده بود.
سنگال که در غرب آفریقا قرار دارد، تاکنون برای کشورهای این قاره سرمشق دمکراسی بوده است. این یگانه کشور غرب آفریقا است که پس از اعلام استقلال در سال ۱۹۶۰ از کودتای نظامی در امان ماند.
منتقدان عبدولایه واده را متهم می‌کنند که قصد دارد به هر شکلی در قدرت بماند تا پسرش کریم را بر جای خود بنشاند.
از نظر ناظران سیاسی، احتمال پیروزی واده در روز یکشنبه‌ی آینده می‌تواند به ناآرامی‌های بزرگتری دامن بزند.




محسن رضايی: جناح اصولگرا در روزهای آخر عمر خود است

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام جمهوری اسلامی می گويد که جناح اصولگرايی در روزهای آخر عمر خود قرار دارد و در عين حال پيش بينی کرده که تحريم های بين المللی عليه ايران تا پنج سال ديگر ادامه خواهد داشت.
محسن رضايی در يک سخنرانی در دانشگاه علامه طباطبايی گفته است: «انديشه اصولگرايی يک نماينده ندارد و همانگونه که از زمان مشروطه تا به امروز انديشه اصلاح طلبی و اصولگرايی وجود داشته، افراد و جناح های مربوط به آن عوض شده اند، امروز نيز شاهد پوست اندازی سياسی در آرايش سياسی کشور هستيم.»

وی ايجاد جبهه واحد سياسي از سوی اصولگرايان را رد کرده و گفته است که «در اين صورت ايران تک حزبی می شود و اين موضوع مفيد نخواهد بود.»

آقای رضايی تصريح کرده که از «جبهه ايستادگی» در انتخابات پيش روی مجلس نهم حمايت می کند و افزوده است: «جبهه ايستادگی جبهه ای مستقل است و گرچه تفکر اصولگرايی دارد، اما در جناح اصولگرايی نيست، چون جناح اصولگرايی در روزهای آخر عمر خود قرار دارد.»

در غياب اصلاح طلبان که شرکت در انتخابات مجلس نهم را تحريم کرده اند، اصولگرايان در ماه های گذشته تلاش کردند تا فهرست واحدی از نامزدهای خود برای حضور در اين انتخابات و در اختيار گرفتن اکثريت کرسی های مجلس را معرفی کنند.

ولی اختلاف بر سر نامزدهای انتخابات و موضع گروه های مختلف اصولگرا درباره دولت محمود احمدی نژاد آن قدر شديد شده است که در حال حاضر نزديک به هشت جبهه از دل جريان اصولگرايی برای حضور در انتخابات ظهور کرده اند.

جبهه متحد اصولگرايان به رهبری آيت الله محمدرضا مهدوی کنی، جبهه پايداری انقلاب اسلامی به رهبری آيت الله محمدتقی مصباح يزدی، جبهه بصيرت و بيداری اسلامی به رياست شهاب الدين صدر، ائتلاف بزرگ اصولگرايان با سرليستی حسن غفوری فرد، جبهه توحيد و عدالت، حاميان گفتمان انقلاب اسلامی، جبهه ايستادگی با حمايت محسن رضايی و ائتلاف صدای ملت با رياست علی مطهری، گروه های اصلی اصولگرايان در انتخابات روز دوازدهم اسفند هستند.

اختلافات شديد اصولگرايان انتقادهايی را در ميان رسانه ها و شخصيت های اين جناح دامن زده است و از جمله حسين شريعتمداری، نماينده ولی فقيه در روزنامه کيهان در يادداشتی در روز يکشنبه اين روزنامه خطاب به طيف های مختلف اصولگرايان نوشت: «سر گردنه کشتی نگيريد! و تا دير نشده برای پيشگيری از پراکندگی آراء، برخی به نفع برخی ديگر کنار بکشيد.»

اين روزنامه وابسته به جناح حاکم افزوده است: «انتظار اين بود که اصولگرايان در رقابت های انتخاباتی پيش روی با فهرست واحد حضور پيدا کنند» ولی «اين انتظار علی رغم اصرار فراوان دلسوزان به نتيجه نرسيد و دو جبهه عمده و بيشتر تعريف شده از طيف اصولگرايان، اگر چه در بسياری از مناطق انتخاباتی سراسر کشور نامزدهای مشترکی دارند اما برای تهران که در آن نتيجه انتخابات نقش موثرتری دارد، دو ليست جداگانه ارائه کردند که فقط  پنج کانديدا در اين دو فهرست ۳۰ نفره مشترک هستند.»


«ادامه تحريم ها تا پنج سال ديگر»

محسن رضايی در بخش ديگری از سخنان خود گفته است که تحريم های اقتصادی را بايد «تحريم های تحميلی» نام نهاد و پيش بينی کرده که «اين تحريم ها تا پنج سال ديگر ادامه خواهد داشت، پس بايد زندگی در شرايط تحريم را ياد بگيريم.»

می دانيم وقايعی که پس از سقوط سوريه عليه ما شکل می گيرد، چگونه خواهد بود و تلاش می کنيم، مانع آن شويم.
با اين حال وی مدعی شده است که «دورنمای ايران نشان می دهد که سرنوشت اقتصاد  آينده جهان را تعيين می کند، چرا که نفت انگليس طی پنج سال آينده و نفت آمريکا در ۹ سال آينده تمام می شود و در آينده می توانيم شاهد نفت بالاتر از ۲۵۰ دلار باشيم و غرب نمی نشيند تا ايران به اين نقطه برسد.»
شورای امنيت سازمان ملل تحريم های گسترده ای را عليه جمهوری اسلامی ايران به دليل دنبال کردن برنامه هسته ايش اعمال کرده است و همزمان آمريکا و اتحاديه اروپايی همراه با شرکای غربی خود نيز مجازات های يکجانبه ای را بر ضد برنامه اتمی تهران تصويب کرده اند.

اين تحريم ها که دامنه آنها در يک ماه گذشته بيشتر شده است موجب بروز نابسامانی های شديد در بازار ارز و سکه شده و تجارت خارجی ايران را با دشواری های زيادی روبرو کرده است.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام «دليل رويارويی ايران و غرب» را «وحشت غرب از نفوذ ايران در منطقه خاورميانه و پيشرفت های داخلی» دانسته و گفته است: «هيچ وقت حاضر نيستيم اين فرصت تاريخی و سرمايه گذاری را که در سواحل مديترانه کرده ايم، از دست بدهيم.»

وی افزوده است: «می دانيم وقايعی که پس از سقوط سوريه عليه ما شکل می گيرد، چگونه خواهد بود و تلاش می کنيم، مانع آن شويم.»

سوريه که از نزديک يکسال پيش تاکنون درگير نا آرامی های داخلی و اعتراض های گسترده به رژيم بشار اسد است از متحدان اصلی جمهوری اسلامی ايران است و بر اساس گزارش های منتشره، در سرکوب های داخلی از حمايت مستقيم جمهوری اسلامی ايران برخوردار است.

در جريان سرکوب های يک سال گذشته در سوريه بيش از شش هزار نفر جان خود را از دست داده اند، ولی مقام های سوريه و ايران می گويند که دمشق در حال مبارزه با «گروه های تبهکار» است.




«ایران آماده نصب سانتریفوژهای جدید غنی سازی در فردو است»

برخی از دیپلمات‌های ارشد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گویند ایران در حال آماده کردن سایت هسته‌ای فردو برای نصب سانتریفوژهای جدید است و قصد دارد تا غنی سازی اورانیوم را  تا حد زیادی گسترش دهد.
این دیپلمات‌ها که نخواستند نام شان فاش شود به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته‌اند: تهران اقدامات نهایی برای نصب «هزاران» سانتریفوژ را در سایت زیرزمینی فردو انجام داده و توضیح دادند که در حاضر تمامی مدارهای الکتریکی و تجهیزات جانبی در محل قرار دارند و لوله‌کشی‌های ضروری نیز انجام شده است.
این دیپلمات‌ها با این حال تاکید کرده اند که نصب سانتریفوژهای جدید هنوز آغاز نشده است و نمی‌توان به طور قطع گفت که آیا این سانتریفوژها در آینده در محل نصب خواهند شد.
با این حال، دیپلمات‌های ارشد آژانس خاطرنشان کردند که اگر ایران قصد نصب سانتریفوژهای جدید را نداشت، آماده‌سازی‌های صورت گرفته را انجام نمی‌داد.
به تازگی برخی منابع دیپلماتیک نیز گفته بودند ایران فعالیت غنی‌سازی اورانیوم را در تاسیسات زیرزمینی فردو، در نزدیکی قم، گسترش داده ‌است.
این اظهارات در حالی مطرح شده است که اخیرا اولی هاینونن، معاون سابق آژانس که مسئولیت بازرسان فعالیت‌های هسته‌ای ایران را بر عهده داشت اظهار کرده بود که تهران در حال حاضر اورانیوم غنی شده کافی برای چهار تا پنج بمب اتم را در اختیار دارد.
وی در عین حال تأکید کرده بود که در صورت نصب سانتریفوژهای جدید و قوی‌تر در فردو، روند غنی‌سازی اورانیوم برای ساخت تسلیحات اتمی، سریع‌تر پیش‌خواهد رفت.
پس از افشای فعالیت‌های سایت فردو توسط سرویس‌های اطلاعاتی غربی، مقامات ایران در نهایت در سال ۲۰۰۹ به آژانس اطلاع دادند که این تاسیسات زیرزمینی را احداث کرده اند.
گفته می‌شود که پایگاه فردو سه هزار سانتریفوژ را در خود جای می دهد.
دیپلمات‌های آژانس در گفت‌و‌گو‌های اخیر خود با آسوشیتدپرس که آخرین آن ۲۹ بهمن‌ماه صورت گرفت، گفته‌اند که سایت فردو حتی بدون سانتریفوژهای جدید هم قابلیت ساخت کلاهک هسته‌ای را دارد.
این دیپلمات‌ها توضیح داده‌اند که این سانتریفوژها در حال حاضر به غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم مشغول هستند و «در طول چند روز» با ایجاد تغییراتی می‌توانند برای غنی‌سازی اورانیوم مورد نیاز برای ساخت کلاهک هسته‌ای به کار گرفته شوند.
این گمانه‌زنی‌ها در حالی مطرح می‌شوند که قرار هیاتی از بازرسان آژانس، روز یکشنبه، برای دومین بار در یک ماه گذشته، وارد ایران شود.
دور اول گفت‌و‌گوهای ایران با مقام‌های آژانس اوایل بهمن‌ماه صورت گرفت و آن زمان، در جریان گفت‌و‌گوهای سه روزه، قرار بر این شد که دو طرف به گفت‌و‌گوهای خود ادامه دهند.
با این‌حال یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس، ۲۵ بهمن‌ماه اعلام کرد که جمهوری اسلامی هنوز در خصوص امکان دیدار بازرسان از تمامی تأسیسات اتمی ایران، هیچ تضمینی به آژانس نداده است.
در همین زمینه، دیپلمات‌های ارشد آژانس به آسوشیتدپرس گفته‌اند که درخواست‌های کلیدی بازرسان آژانس از سوی جمهوری اسلامی رد شده است و از جمله ایران همچنان از فراهم کردن امکان دیدار بازرسان از سایت پارچین، واقع در جنوب شرقی تهران، خودداری می‌کند.
در کنار سفر بازرسان آژانس به ایران، جمهوری اسلامی به تازگی از آمادگی خود برای آغاز گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای خبر داده و آمریکا و اتحادیه اروپا از این اعلام آمادگی «محتاطانه»‌ استقبال کرده‌اند.
غرب و اسرائیل بر این باورند که برنامه اتمی جمهوری اسلامی دارای بعد نظامی است و در صدد هستند با اعمال تحریم‌های اقتصادی، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را به زانو در آورده و در عین حال ایران را به پای میز مذاکره هسته‌ای بیاورند.
ایران که همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود تأکید کرده، دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را حق خود می‌داند و بر تداوم فعالیت‌های هسته‌ای خود اصرار می‌ورزد.




فرمانده ارشد اسرائیلی: در نهایت خود اسرائیل درباره حمله به ایران تصمیم می گیرد

رییس ستاد کل ارتش اسرائیل می گوید با وجود دوستی و همپيمانی اسرائيل با آمريکا و جامعه جهانی عليه ايران، در نهایت، اين خود اسرائيل است که در باره سرنوشت و برنامه های خود تصميم می گيرد و به دیگران تکيه نمی کند.
ژنرال بنی گانتس شامگاه شنبه در مصاحبه با سه شبکه تلويزيونی اسرائيل به مناسبت پايان نخستين سال خود در اين مقام، گفت که اميدوار است امسال (۲۰۱۲) سال جنگ نباشد ولی افزود: «برای من همه احتمال ها حقيقی است ... و در صورت هر احتمالی نيز، خوشحال است که آمادگی ها در حد رضايت بخشی است و مردم اسرائيل نيز مطمئن باشند که در طرف درستِ نقشه هستند.»
رییس ستاد مشترک ارتش اسرائیل گفت، ما باید تحولات در ارتباط با ایران و برنامه اتمی اش را به دقت دنبال کنیم اما باید ببینیم جهان چه اقدامی انجام می دهد، ایران چه تصمیمی می گیرد، و در نهایت اینکه ما باید چه کنیم و چه نکنیم.
در همین حال، تام دانيلون، مشاور امنيت ملی رياست جمهوری آمريکا، که برای سفری دو روزه به اسرائيل آمده است، در حالی مذاکرات خود با رهبران اين کشور را از بامداد يکشنبه آغاز کرد که تنها ساعاتی پيش از ملاقات با نخست وزير اسرائيل، رييس ستاد نيروهای مسلح آمريکا صريح تر از گذشته گفت که حمله احتمالی اسرائيل به تاسیسات هسته ای ايران «عملی به دور از احتياط» خواهد بود.
تام دانيلون دو هفته مانده به موعد ديدار ميان بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، با باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، به اسرائيل آمده است.
گاری سايمور، مسئول «پرونده هسته ای ايران» در کاخ سفيد و استيو سايمون، مسئول امور خاورميانه کاخ سفيد نيز تام دانيلون را همراهی می کنند.
کاخ سفيد در بيانيه ای رسمی در زمينه اعزام اين تيم به اسرائيل، بر «تعهد تزلزل ناپذير آمريکا نسبت به امنيت اسرائيل» تاکید کرده بود.
آمدن آقای دانيلون به بیت المقدس (اورشليم)، تازه ترين مرحله از تماس های فشرده ميان مقامات آمريکا و اسرائيل بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران است؛ دو هفته پيش از آن، تامير پاردو، رييس سازمان جاسوسی اسرائيل، موساد، به واشینگتن رفته بود.
به نوشته نشريه نيوزويک، هدف از مذاکرات پاردو با سران آمريکا اين بود که «نبض آمريکا» را بسنجد و درک کند که اگر اسرائيل خود به تنهايی حمله نظامی به ايران را عملی کند، موضع آمريکا چه خواهد بود.
همزمان با روز نخست مذاکرات آقای دانيلون با مقامات اسرائيلی، يک مقام ارشد آمريکايی که نامش برده نشد، به روزنامه هاآرتص گفته است که «اسرائيل در مورد حمله به ايران، جدی تر از گذشته فکر می کند.»
اين مقام آمريکايی افزوده است: «سخن گفتن در باره اشاره های اسرائيل به يک حمله، در مقايسه با دو سال و نيم اول دوران نخست وزيری نتانياهو افزايش يافته است و آمريکا هر چند بر اين باور است که اسرائيل هنوز تصميم نهايی به حمله را نگرفته است اما مشخص است که اسرائيل به صورت جدی اين امر را بررسی می کند.»
حمله اسرائيل به ايران در مقطع کنونی، بی احتياطی است و با وجود آنکه آمريکا نگرانی اسرائيل را درک می کند، اما حمله، منطقه را بی ثبات می کند و در دراز مدت نيز هدف اسرائيل تامین نمی شود.
هاآرتص روز يکشنبه نوشت: «دولت آمريکا عميقا از رفتن اسرائيل به مسير حمله به ايران نگران است؛ اين نگرانی در سخنان پنجشنبه جيمز کلاپر، رييس اطلاعات ملی آمريکا در نشست مجلس سنا ديده می شود؛ کلاپر گفت که يک حمله اسرائيل در بهار «نظر به بهبود وضع هوا که برای حمله مناسب باشد» امری محتمل است.
جيمز کلاپر نيز  خود پيش از سفر نتانياهو به واشنگتن، در روزهای آينده به اسرائيل خواهد آمد.
به نوشته هاآرتص، «مذاکراتی که نتانياهو دو هفته ديگر در کاخ سفيد با اوباما خواهد داشت، تماماً به امور ايران اختصاص خواهد يافت.»
هاآرتص يادآوری می کند که مقامات اسرائيل بر اين باورهستند که تحريم ها عليه ايران حتی اگر به مرحله فلج کننده برسد، باز سران جمهوری اسلامی ايران را به مسيری که موجب شود هدف برنامه هسته ای خود را تغيير دهند، نخواهد کشاند.
به نوشته هاآرتص، نتانياهو به تام دانيلون می گويد که «تنها و آخرين آزمون برای اسرائيل، ميزان کارآيی تحريم ها عليه ايران خواهد بود» و «هر اقدامی که نتواند ايران را به تغيير ماهيت برنامه اتمی خود وادار کند، کافی نخواهد بود.»
نتانياهو سه روز پيش آشکارا گفت که حتی تحريم های جديد عليه صنعت نفت و بانک مرکزی ايران مؤثر نبوده است.
اهود باراک، وزير دفاع اسرائيل که سفر يک هفته ای به خاور دور را به پايان برد، شامگاه شنبه در نشست خبری در توکيو، پايتخت ژاپن، گفت: «ما هنوز در مرحله (انتظار برای ديدن نتايج) تحريم ها (عليه ايران) هستيم ولی می خواهيم که اين تحريم ها باز سخت تر شود... و کاملاً فلج شان کند و سران ايران را به اين پرسش بکشاند که آيا بهايی که برای اين انزوای خود در بخشی از دنيا می پردازند، ارزش دارد؟»
آقای باراک گفت: «يک ايرانِ اتمی، نه تنها تهديدی برای اسرائيل، که برای همه جهان است؛ بعد از هسته ای شدن ايران، حتماً کشورهای ديگری نيز مانند عربستان سعودی، ترکيه و حتی مصر ممکن است که بخواهند سلاح هسته ای داشته باشند.»
روزنامه بريتانيايی «گاردين» روز شنبه به نقل از بلند پايگان وزارت خارجه و وزارت دفاع آمريکا نوشته بود که حمله اسرائيل به ايران اجتناب ناپذير شده است زيرا بسياری از مقامات آمريکا و مشاوران اوباما در کاخ سفيد نيز به اين باور رسيده اند که تحريم ها عليه ايران موفق نخواهد بود و مانع از حمله نخواهد شد.
ژنرال مارتين دمپسی، رييس ستاد نيروهای مسلح آمريکا در مصاحبه ای با برنامه «جی.پی.اس» شبکه تلویزیونی سی ان ان که روز یکشنبه پخش شد، گفت: «حمله اسرائيل به ايران در مقطع کنونی، بی احتياطی است و با وجود آنکه آمريکا نگرانی اسرائيل را درک می کند، اما حمله، منطقه را بی ثبات می کند و در دراز مدت نيز هدف اسرائيل تامین نمی شود.»
ژنرال دمپسی برای نخستين بار گفته است که «البته ما نتوانسته ايم اسرائيل را به درستی باورهای خود متقاعد کنيم.»
هاآرتص نوشته است که آمريکا از اسرائيل می خواهد که در رفتن به سوی حمله «چند ماه ديگر صبر پيشه کند.»
در همين حال، ديپلمات های بلند پايه ای که آسوشيتدپرس نام آنها را نبرده است، به اين خبرگزاری گفته اند که ايران در حال بهره گيری از هزاران سانتريفيوژ جديد در اعماق زمين در سايت جديد هسته ای «فردو» در قم است که کار غنی سازی را با سرعت و کارآيی بيشتری برای ايران فراهم می کند و اين کشور را در مسير توليد کلاهک هسته ای کمک خواهد کرد.
وزير دفاع اسرائيل و نيز سخنگوی وزارت خارجه آمريکا در روزهای اخير گفته بودند که ايران در پيشرفت های هسته ای که هفته پيش از آن در آيين هايی «رونمايی» کرد، «بزرگ نمايی» کرده است.




تعطیلی کارخانه‌ها و وعده‌های «غیرقابل تحقق» ایجاد اشتغال

دبیر انجمن صاحبان صنایع استان تهران در هفته گذشته اعلام کرده بود که «۲۵ درصد کارخانه‌ها در این استان عملا تعطیل شده‌اند».
به گزارش خبرگزاری نیمه‌رسمی مهر، مهدی میرعبداللهیان همچنین اشاره کرد که تنها ۳۸ درصد کارخانه‌های ایران فعال هستند.
همزمان گزارش‌هایی از تحقق نیافتن وعده محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، برای ایجاد دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل در سال جاری، ۱۳۹۰، انتشار یافته است.
۲۱ درصد نیمه‌فعال، ۱۶ درصد رو به تعطیل و ۲۵ درصد تعطیل. این‌ها آمارهایی است که دبیر انجمن صاحبان صنایع استان تهران در یک همایش درباره وضعیت کارخانه‌ها در استان تهران ابراز داشته است.
چه دلایلی باعث شده است که چرخ تولید در کارخانه‌های ایران که میلیارد‌ها ریال صرف احداث آنها شده است باز بایستد؟
یکی از این دلایل واردات بی‌رویه است.
در این ارتباط فاضل موسوی، نماینده خدابنده در مجلس، از واردات بی‌رویه، بی‌حساب و کتاب و غیر کار‌شناسی انتقاد کرده است.
یک دلیل دیگر از زبان رضا قصری، رئیس انجمن صاحبان صنایع تهران، مطرح شده است. آقای قصری از تخصیص نیافتن یارانه‌های بخش صنعت در فاز اول هدفمندی یارانه‌ها انتقاد کرده است.
علیرضا محجوب، نماینده مجلس، نیز در گفت‌و‌گو با رادیو اینترنتی «ایران صدا» از عدم اعطای تسهیلات اشتغال‌زایی توسط سیستم بانکی کشور به واحدهای تولیدی گفته است.
علیرضا محجوب: تقریبا در بیشتر موارد اعتبارات روی کاغذ داده شده است. به نظر ما از نظر عملیاتی چیزی به واحد‌ها نرسیده است.
غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس، نیز گفته است که مهم‌ترین عامل در افزایش نرخ بیکاری، مدیریت نادرست قانون هدفمندی یارانه‌ها از سوی دولت است.
او همچنین گفته است که اجرا نشدن تعهدات دولت برای پرداخت ۳۰ درصد از منابع حاصل از اجرای قانون هدفمندی به بخش تولید، موجب رکود و تعطیلی واحدهای تولیدی پس از اجرای این قانون شد.
این نماینده مجلس، تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا و سایر کشورهای غربی را از دیگر عوامل موثر در افزایش نرخ بیکاری ذکر کرده است.
احمد علوی، استاد دانشگاه و اقتصاددان در سوئد، با اشاره به دلایلی همچون واردات و بدقولی دولت در حمایت از واحدهای تولیدی می‌افزاید: بودجه دولت به‌خصوص الان بودجه‌ای که مطرح است در مجلس، حدود ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی را می‌پوشاند. به این معنا که دولت نقشی بسیار استثنایی در این دارد که واحدهای تولیدی در ایران بتوانند به حیات‌شان ادامه بدهند و یا ورشکسته بشوند.
سیاست‌های دولت متاسفانه نارسا بوده است، مبهم بوده و با آزمون و خطا همراه بوده است. به همین دلیل هم هست که ما بی‌ثباتی زیادی در سیاست‌های اقتصادی دولت می‌بینیم که نشانه آن هم تعویض زیاد وزرای دولت، معاونین آنها و اساسا ساختار سازمانی و برنامه‌ای دولت بوده است.
خود این مسئله باعث شده است که دولت حجم انبوهی از نقدینگی را به بازار برای حل مشکلات تزریق کند و خود این‌ها امنیت اقتصادی و ثبات را از بین برده است. به همین دلیل است که کارفرمایان و سرمایه‌گذاران احساس خطر می‌کنند و مایل نیستند که در ایران سرمایه‌گذاری کنند.
آقای علوی به نکته دیگری نیز اشاره دارد:‌
مسئله تنش‌های داخلی که باعث شده است که چشم‌انداز روشنی نسبت به آینده وجود نداشته باشد، همچنین کشمکش در عرصه خارجی که باعث شده است که این تحریم‌ها بر ایران تحمیل شود، همه این عوامل در ایران دست به دست هم داده است که تقاضا در ایران کم شود، سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کند، رابطه زنجیره‌ای بین صنایع شل شود و در نبود تقاضا و کاهش سرمایه‌گذاری طبیعی است که این واحدهای اقتصادی ورشکسته می‌شوند، ناکارآمد می‌شوند و حتی زیر ظرفیت تولیدی خودشان فعالیت می‌کنند.
بحث تعطیلی کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی در ایران در شرایطی مطرح می‌شود که محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، در پیام نوروزی خود وعده داده بود که ایجاد دو و نیم میلیون شغل در دسترس ملت ایران قرار خواهد گرفت.
این وعده در حالی داده شد که به گفته دبیر انجمن صاحبان صنایع استان تهران، برای راه‌اندازی هر شغل باید یکصد میلیون تومان سرمایه‌گذاری شود.
یعنی برای ایجاد دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل مورد نظر محمود احمدی‌نژاد، دولت او تاکنون باید ۲۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کرده باشد.
البته محمود احمدی‌نژاد سه ماه مانده به پایان سال جاری در سخنانی در شهر یاسوج گفت که «حداکثر با ۲۵ میلیون تومان می‌توان یک شغل شرافتمندانه، مفید و تولیدی در کشور ایجاد کرد».
اما همین مقدار هم در کل به بیش از ۶۳ هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد.
در همین ارتباط با توجه به گزارش‌های منتشر شده، به نظر می‌رسد دولت در ایجاد دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل در سال جاری موفق نبوده است.
علیرضا محجوب، نماینده مجلس، در گفت‌و‌گو با رادیو اینترنتی ایران صدا: قاعدتا در این مورد هم که کسی بیاید و بگوید که من نشان می‌کنم این همه شغل ایجاد شده است، این حرف خیلی علمی نیست.
غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس، هم گفته است: وضعیت فعلی و شواهد موجود بیانگر آن است که وعده‌های دولت در خصوص کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال چند میلیونی قابل تحقق نیست.




عضو سوییفت نبودن یعنی «تنزل به شرایط تجاری قاجار»

«انجمن ارتباطات میان‌بانکی جهانی» که به اختصار سوییفت خوانده می‌شود روز جمعه، ۲۸ بهمن‌ماه، در بیانیه‌ای اعلام کرد که آماده قطع ِ کلیه خدمات خود به آن دسته از نهادهای مالی ایرانی است که مشمول تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا هستند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، سازمان سوییفت که مقر آن در بروکسل است در بیانیه خود اعلام آمادگی کرده است که «به محض روشن شدن قوانین و اقدامات تازه اتحادیه اروپا» در این زمینه از این قوانین اطاعت کند.
حسن منصور، اقتصاد‌دان مقیم بریتانیا، در گفت‌و‌گو با رادیوفردا از پیامدهای عملی شدن این تصمیم سوییفت می‌گوید:
حسن منصور: سوییفت به عنوان یک سازمان تعاونی غیربانکی که سازمان تجاری هم هست، نمی‌تواند از تصمیم‌هایی که آمریکا و اتحادیه اروپا اتخاذ کرده‌اند سرپیچی کند، ولو این که استقلال دارد، چون اگر چنین کاری کند به طور سنگین جریمه خواهد شد. به همین علت هیئتی را به کاخ سفید فرستاده‌اند برای مذاکره تا بتوانند ظرف دو هفته آینده در این باره تصمیم‌گیری کنند. اگر اتحادیه اروپا و آمریکا بر این مسئله پافشاری داشته باشند، سوییفت ناگزیر به اطاعت است.
  • آقای منصور! این امر برای ایران به چه معنا خواهد بود؟
سوییفت یکی از راه‌های مدرن معاملات است. سوییفت حدود ۱۰ هزار بانک را در سراسر دنیا به هم ارتباط می‌دهد، موسسات غیر بانکی و مراکز مالی جهان را به هم ارتباط می‌دهد، در مورد خریداران و فروشندگان و وضعیت مالی آنان اطلاعات ارائه می‌دهد و این اطلاعات را در اختیار اعضای سوییفت قرار می‌دهد.
بدون این اطلاعات ما باید کورمال کورمال حرکت کنیم و ریسک معاملات‌مان به شدت افزایش پیدا می‌کند و در این دنیای بسیار بغرنج، اگر چنین منبعی نداشته باشیم برای راهنمایی، تا بدانیم با کدام طرف معامله باید درگیر شویم، ریسک معامله برای ما بالا می‌رود. عضو سوییفت نبودن در دنیای امروز یعنی تنزل کردن به شرایط تجاری دوران قاجاریه.
  • آقای منصور! عده‌ای از منتقدان می‌گویند اگر این محدودیت‌ها برای افزایش فشار بر سپاه پاسداران و نهادهای دیگر جمهوری اسلامی است باید به ایران اجازه داده شود برای خرید مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی از سوییفت استفاده کند. آیا چنین خواهد شد؟
تناقضی دراین قضیه وجود دارد، یعنی در تحریم‌هایی که از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران اعمال می‌شود این موارد استثنا در نظر گرفته شده، ولی تحریم‌هایی که روی نظام بانکی ایران اعمال شده مطلق است و هیچ کس جرأت نمی‌کند با نظام بانکی ایران ارتباط برقرار کند. چون بغرنجی‌های فراوان در آن وجود دارد و به اصطلاح مناطق خاکستری آن بسیار زیاد است، چون کالاهای دو منظوره و چند منظوره زیادی وجود دارد و به این ترتیب بانک‌ها و موسسات به جای این که خودشان را درگیر کنند که آیا این کالا مشمول تحریم بود یا نه، اصلا ترجیح می‌دهند وارد قضیه مشکوک نشوند.
بنابراین عملا تناقض وجود دارد و تحریم‌های بانکی و به‌ویژه تحریم سوییفت اگر قطعی شود، نظام بانکی ایران را عملا از دور نظام مالی جهان کنار می‌گذارد و حتی کالاهای تحریم نشده را هم دربرمی‌گیرد.
  • در خبر‌ها آمده است که برخی تجار درصدد آن هستند که از روبل در مبادلات تجاری استفاده کنند. آیا ایران می‌تواند جایگزینی برای سوییفت پیدا کند؟
این‌ها دو موضع جداگانه است. ایران سال گذشته حدود دو میلیون فقره از طریق سوییفت مبادله انجام داده است، یعنی سوییفت امر مهمی است و نظام بانکی ایران به شدت به آن متکی است.
جایگزین کردن ارزهای دیگر به جای دلار جای سوییفت را نمی‌گیرد و ایران را محدود می‌کند به بازارهایی که در آن رمق بین‌المللی وجود ندارد. شما می‌توانید روبل یا یوآن یا روپیه بپذیرید، چون پرداخت‌ها در سیستم مالی بین‌المللی با موانع تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا روبه‌رو شده است، ولی چینی‌ها، هندی‌ها و روس‌ها از این تحریم‌ها پیروی نمی‌کنند. این کشور‌ها پیشنهاد کردند با پول خودشان در برابر نفت به ایران پول بدهند، به این معنا که ایران ارز خود را به این پول‌ها محدود کند در نتیجه از بازار بین‌المللی خارج شود.
این کشور‌ها از موقعیت استفاده کردند و گویا هند به توافقاتی هم دست پیدا کرده که حدود ۴۰ درصد از خریدهای خود را به روپیه بپردازد، یعنی ایران باید متقابلا از بازار هند خرید کند، به این ترتیب ایران مجبور می‌شود کالاهای خود را ارزان‌تر بفروشد و به شرایط این چند کشور تن دهد تا تحریم‌ها را دور بزند که هزینه بسیار گرانی است برای ایران.
محدود شدن به این کشور‌ها ایران را برای توسعه آتی به شدت محدود می‌کند، چون از نظر تکنولوژی هم به این کشور‌ها محدود می‌ماند. برای سوییفت به عنوان یک پدیده مدرن امروزی که تمام بازارهای مالی را به هم ارتباط می‌دهد قطعا جایگزینی وجود ندارد.



دو مقام قضایی در سوریه به دست افراد مسلح کشته شدند

گزارش‌ها حاکی است که یک دادستان ارشد و یک قاضی در سوریه روز یکشنبه به دست افراد مسلح به قتل رسیده‌اند. یک روز پیش از این نیز یک عضو شورای شهر در سوریه به دست گروهی ناشناس کشته شده بود.
خبرگزاری دولتی سانا در سوریه گزارش داده است که صبح یکشنبه گروهی مسلح به سوی ماشین حامل نضال غزال، دادستان شهر ادلب و محمد زیاده، قاضی این شهر آتش گشودند که در اثر این تیراندازی هر دو این افراد همراه با راننده های شان کشته شدند.
یک روز پیشتر نیز، این خبرگزاری از کشته شدن جمال البش، عضو شورای شهر «السفیره» استان حلب خبر داده بود.
درگیری‌های در سوریه در حالی ادامه دارد که روز شنبه پس از دیدار معاون نخست وزیر چین با بشار اسد، رییس جمهوری سوریه در دمشق، پکن اعلام کرد که از طرح اتحادیه عرب برای پایان دادن خشونت‌ها در سوریه دفاع می‌کند و خواستار مذاکره گروه‌های اپوزیسیون با دولت بشار اسد شد.
اتحادیه عرب پیشتر در قالب طرحی از سوریه خواسته بود تا به سرکوب‌‌ها و خشونت‌ها در سوریه پایان دهد، بازداشت شدگان را آزاد کند و افزوده بود که در صورت پایبندی نظام سوریه به تعهدات خود، میزبان جلسات گفت‌و‌گو میان دولت و اپوزیسیون این کشور شود.
چین روز شنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد: «چین حمایت خود را از تمام میانجی‌گری‌های اتحادیه عرب برای یافتن راه حلی سیاسی برای بحران‌ سوریه اعلام می‌کند.»
پکن از تمامی گروه های سوری خواسته است تا در چارچوب طرح اتحادیه عرب و بر اساس راه حل سیاسی پیشنهاد شده از سوی این اتحادیه، سطح ارتباط و مذاکره خود را با دولت اسد افزایش داده و راه حلی صلح‌آمیز و مناسب برای بحران سوریه بیابند.
اتحادیه عرب همچنین در طرح خود از رییس جمهور سوریه خواسته بود که اختیارات ریاست جمهوری را به معاون اول خود واگذار کند و معاون رییس جمهوری با حضور اپوزیسیون دولت وحدت ملی تشکیل دهد؛ پیشنهادی که چین در حمایت خود از این طرح، به آن اشاره‌ای نکرده و در مقابل از طرح همه‌پرسی بشار اسد حمایت کرده است.
سوريه اعلام کرده است که اواخر ماه فوریه برای تدوین قانون اساسی جدید کشور، همه پرسی برگزار خواهد کرد، اما مخالفان حکومت این پیشنهاد را نپذیرفته‌اند.
چین تا کنون دو بار به قطعنامه‌های تصویب شده در مجمع عمومی سازمان ملل در نقض حقوق بشر در سوریه رأی مخالف داده است و دو بار نیز قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه را وتو کرده است.
حمایت پکن  از طرح اتحادیه عرب در حالی است که این کشور آخرین بار با قطعنامه شورای امنیت مخالفت کرد که در این قطعنامه از طرح اتحادیه عرب حمایت شده بود.
به گزارش آسوشیتد پرس، به نظر می‌رسد مخالفت چین با قطعنامه شورای امنیت در حمایت از طرح اتحادیه عرب، به این دلیل باشد که پکن نگران است این قطعنامه راه را برای دخالت نظامی خارجی در سوریه باز کند.
در هیمن حال روز شنبه یکی از «بزرگترین» راهپیمایی‌های ضد حکومتی در دمشق برگزار شد و تا یک کیلومتری کاخ ریاست جمهوری پیش رفت؛ راهپیمایی‌ای که با سرکوب نیروهای حکومتی همراه بود.



نوری‌زاد به خامنه‌ا‌ی: نگذارید با حمله خارجی، ایران در حقارت تاریخی فرو رود

محمد نوری‌زاد، در  بیست‌و سومین نامه سرگشاده خود به آیت‌الله خامنه‌ای، به رهبر جمهوری اسلامی نسبت به حمله خارجی و بحران داخلی هشدار داده و گفته است تنها با بازگشت به مردم می‌توان از کمند تحریم و گزند حمله خارجی در امان ماند.
محمد نوری‌زاد که برای نگارش این نامه‌ها ماه‌ها در زندان بوده، نگرانی‌های خود را در قالب پرسش‌هایی با آیت‌الله خامنه‌ای در میان می‌گذارد.
محمد نوری‌زاد می‌پرسد: «مرا چند پرسش است. پاسخ با جناب شما. این که آیا "آنها" به ما حمله خواهند آورد؟ و بساط ما را برخواهند چید؟ آیا این همان پازل یا تله‌ای نیست که سال‌ها ما  در آن جابجا شده‌ایم؟ تا درست به همین جایی برسیم که اکنون رسیده‌ایم؟ دنیا بار دیگر آیا به تماشای شکستنِ مردمی خواهد نشست که تن به شعار سپرد و در بستری از شعار برای خود برج‌هایی از شعاربالابرد؟ و آنقدر مرگ بر این و مرگ بر آن گفت تا عاقبت همان مردگانِ هزار باره سرازگورِ زیرکی بدر آوردند و دست به گلویش بردند؟»
محمد نوری‌زاد می‌افزاید: «آنها ما را آیا خواهند شکست بر چاه‌های نفت ما خیمه خواهند بست؟ جوری که نه ازموشک‌های شهاب ما کاری برآید و نه ازسرداران ما؟ در آن روز آیا ما برای قرن‌ها تحقیر نخواهیم شد؟ و بار دیگر سرزمینمان ایران به شفیره‌ای از حقارت تاریخی فرونخواهد شد تا مگر در سده‌ای و هزاره‌ای دیگر جماعتی دیگر برای غارت مجدد فرزندان و نسل‌های بعدی ما خیزبردارند؟»
این ناراضی سیاسی تصریح می‌کند: «در این سی و سه سال پس از انقلاب آیا ما به دستِ نفت‌خواران و مجامع بین‌المللی و کشورهای ماجراجو بقدرکافی بهانه نداده‌ایم تا برای بلعیدن ما آستین بالا بزنند و دریک زنگ تفریحِ مختصر پنجه‌ در پنجه ما بیاندازند و خیلی زود همه حیثیت ما را به تاریخ بسپرند؟»
نوری‌زاد در بخشی دیگری از این نامه می‌گویدکه چه شده‌ است که برخی از مردم به دخالت نظامی خارجی، رضایت داده‌اند و خود در پاسخ می‌گوید: «چون به این رسیده‌اند: حالا که جماعتی از سران این نظام، هست و نیست ما را نشانه رفته‌اند و از ما می‌خورند و می‌برند و تباه می‌کنند، بگذار یک چند وقتی هم آمریکایی‌ها برسراین سفره بنشینند! و باز می‌گویند: وقتی ما اسیرحاکمان خویشیم، چه بهترکه اسارت آمریکایی‌ها را هم تجربه کنیم. با این تفاوت که بسیاری از حاکمان ما، به هیچ اصول انسانی و قانونی و حقوق بشری و اسلامی پایبند نیستند اما آمریکایی‌ها – به صورت ظاهر هم که شده – نشان داده‌اند که به افکار عمومی و موازین حقوق بشری و اینجور قضایا معتقد و معترفند و از همین منافذ می‌شود به دلشان نفوذ کرد و حداقل‌هایی را از آنان التماس نمود.»
نوری‌زاد با اشاره به اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای در آخرین نماز جمعه‌اش که بر دیگران خرده گرفته بود که چرا  برخی می‌گویند کشور در بحران است، می‌نویسد: «شرمگنانه می‌گویم: کشور ما نه آرام است و نه با نشاط. ما، هم در متن یک بحران بزرگ دست به دست می‌شویم و هم خُلق مردمانمان تنگ است. هم به قدرکافی برای مجامع جهانی بهانه آراسته‌ایم تا به دست ماجراجویان و قَدَرقدرتان تکلیفمان روشن گردد، هم از بس دزدی و بی‌قانونی دیده‌ایم و رجز و شعار تحویلمان داده‌اند، به مردمانی بی‌تفاوت و سردرگم و بلاتکلیف بدل شده‌ایم تا مگر دستی از آسمان خدا برآید و زنجیر غلامان بشکند.»
نوری‌زاد می‌نویسد همان «دشمنی» که  آیت‌الله خامنه‌ای همواره از آن سخن می‌گوید «امروزه برای برچیدن بساط ما شال و کلاه می‌کند.»
وی می‌افزاید: «(دشمن) با عنایت به رجزهای پوک ما و هیاهوهای جاهلانه افرادی چون احمدی‌نژاد همه عرصه‌های حقوقی و بین‌المللی را برای یک زنگ تفریح تماشایی آراسته است. برای او برچیدن ما کار دشواری نیست. تجربه‌اش را دارد. بدا به حال ما و شما در آن روز که هر چه نعره می‌کشیم: یا ایهاالمسلمون اتحدوا اتحدوا، کسی باورمان نمی‌کند. می‌دانید چرا؟ چون صداقت سخن ما رنگ باخته و کسی ما را درآن تنگنای بودن و نبودن باور نمی‌کند.»
محمد نوری‌زاد خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای می‌نویسد که تنها راه عبور از کمند تحریم‌ها و دور ماندن از گزند حمله خارجی، بازگشت به مردم و بازسازی اعتماد مردم است.
وی تصریح می‌کند: «اگر طالب بقا در دو جهانید چاره‌ای جز روی آوردن به مردم ندارید. اعتمادتان را از پاسداران فربه بگسلید و به مردم – همه مردم – چه کافر و چه مسلمان، روی آورید. این تنها راه بقای ما و شماست ... مردم اگر ما و شما را باور کنند، خودشان از پس تحریم‌ها و تهدیدات بین‌المللی برخواهند آمد.»
محمد نوری‌زاد چندی پیش از بسیاری از چهره‌های سرشناس خواسته بود با نوشتن نامه‌های سرگشاده به  آیت‌الله خامنه‌ای، نسبت به خطراتی که کشور و ملت را تهدید می‌کند، هشدار دهند و به تکلیف تاریخی خود عمل کنند.



وزیر امور خارجه ایران گفته است که مذاکرات آتی ایران با گروه ۱+۵ درباره فعالیت‌های هسته‌ای این کشور، در استانبول برگزار می‌شود.
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، روز یکشنبه، ۳۰ بهمن (۱۹ فوریه)، در کنفرانسی مطبوعاتی در تهران گفته است که در نامه ایران به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، "به مذاکرات در اسرع وقت اشاره شده است."
پیش از این گزارش شده بود که سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در نامه‌ای به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی ایران، آمادگی خود را برای ادامه گفت‌وگوهای هسته‌ای با گروه ۱+۵ اعلام کرده است.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا)، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران گفته است که در این نامه پیشنهاد شده بود مکان مذاکرات استانبول باشد و "حدود دو ماه پیش نیز در این رابطه با کاترین اشتون صحبتی داشتیم."
او اضافه کرد: وزیر امور خارجه ترکیه (احمد داوود اوغلو) اعلام کرده است که این کشور آمادگی میزبانی را دارد و این اعلام آمادگی به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام شد.
او گفت: "ما منتظر پاسخ طرف مقابل هستیم و علی‌القاعده مکان مذاکره شهر استانبول است."
وزیر امور خارجه ایران با بیان این که ما به دنبال مکانیزمی برای برون رفت به صورت برد-برد از موضوع هسته‌ای هستیم، گفته است: "ما وضعیت طرف مقابل را درک می‌کنیم که می‌خواهد به صورت آبرومندانه از وضعیت فعلی خارج شود و آمادگی داریم تا شرایط لازم را برای خروج آبرومندانه آنها فراهم کنیم."
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز شنبه، ۱۸ فوریه، اعلام کرد که گروه ۱+۵ در حال بررسی و رایزنی درباره نامه آقای جلیلی است.
خانم اشتون گفت که این امکان وجود دارد که ایران برای از سرگیری گفت‌وگوهای هسته‌ای آماده باشد، ولی در عین حال او تاکید کرد که با این موضوع هم با احتیاط و هم با خوش‌بینی برخورد می‌کند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز گفته است که نامه ایران "همان پاسخی است که گروه ۱+۵ منتظر آن بوده است."
او گفت که از نامه آقای جلیلی به نظر می‌رسد که ایران موضع گروه ۱+۵ مبنی بر تقدم گفت‌وگو درباره اختلافات هسته‌ای را در مذاکرات "پذیرفته" است.
گروه ۱+۵ با حضور نمایندگانی از کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین تشکیل شده است و مذاکرات این گروه با ایران بر سر فعالیت‌های هسته‌ای این کشور از نزدیک به یک سال پیش متوقف شده است.
"جزئیات بیشتر در گزارش آتی آژانس"
وزیر امور خارجه ایران در شرایطی از آمادگی ایران برای از سرگیری هرچه سریع‌تر مذاکرات هسته‌ای خبر داده است که یکی از دیپلمات‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته است که ایران مترصد گسترش جدی فعالیت‌های هسته‌ای خود در تاسیسات زیرزمینی فردو است.
او به بی‌بی‌سی گفته است که به نظر می‌رسد ایران برای نصب هزاران سانتریفیوژ نسل جدید در تاسیسات فردو آماده شده است.
اما آقای صالحی در کنفرانس مطبوعاتی خود در روز یکشنبه، ۳۰ بهمن ماه، به سوالی درباره تعداد سانتریفیوژهای نصب شده در سایت فردو، پاسخ روشنی نداده و گفته است که "اطلاعات لازم به اندازه‌ای که ضرورت داشته، از سوی سازمان انرژی اتمی اعلام شده است."
بر اساس اعلام وزیر امور خارجه ایران، "در گزارش آینده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در ماه مارس منتشر می‌شود، جزئیات بیشتری در این باره اعلام می‌شود."
قرار است بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، این هفته برای گفت‌وگو درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران به این کشور بروند.
"تلاش برای اعمال فشار"
آقای صالحی همچنین در واکنش به وزیر امور خارجه بریتانیا که گفته بود بلندپروازی‌های هسته‌ای ایران، منطقه خاورمیانه را به سمت جنگ سرد سوق می‌دهد، این اظهارات را در راستای "تند کردن فضا علیه ایران با هدف اعمال فشار" ارزیابی کرد.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا روز گذشته گفته بود که "یک بحران در حال شکل‌گیری است." و اگر ایران بتواند به توان تولید تسلیحات هسته‌ای دست پیدا کند، دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه هم وارد رقابت برای دست یافتن به این گونه تسلیحات خواهند شد.
اما وزیر امور خارجه ایران گفته است: "این اظهارات از طرف برخی مسئولان غربی با هدف تبلیغاتی انجام می‌شود و آنها فکر می‌کنند با این اظهارات نگرانی ایجاد خواهند کرد."
او اضافه کرده است که ایران "نگران این موضع‌گیری‌ها و اظهارات نیست."
کشورهای غربی ایران را متهم می‌کنند که برنامه‌های هسته‌ای خود را با اهداف نظامی دنبال می‌کند، ولی مقامات رسمی این کشور همواره با رد این اتهام گفته‌اند که به دنبال استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای به منظور تامین نیازهای دارویی و تولید انرژی برق هستند.




وزیر کشور ایران گفته است که نامزدهای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی از روزهای چهارم تا دهم اسفندماه فرصت تبلیغ دارند.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روز یکشنبه، ۳۰ بهمن، به نقل از مصطفی محمد نجار گزارش داده است که اگر کسی پیش از مهلتی که وزارت کشور تعیین کرده است، تبلیغات انتخابات را شروع کند، به مراجع قضایی معرفی و با او برخورد می‌شود.
او همچنین گفته است: "وزارت کشور وظیفه دارد در سراسر کشور توسط استانداری‌ها و فرمانداری‌ها بستری را فراهم کند که حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی گسترده باشد."



محمدصدیق کبودوند، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در ایران بعد از نزدیک به ۴ سال زندان بدون مرخصی، توانست به دیدار فرزند بیمارش برود.
محمدصدیق کبودوند، فعال کرد و دبیر سازمان حقوق بشر کردستان که پیش از این در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده بود، روز یکشنبه، ۳۰ بهمن (۱۹ فوریه)، با خانواده خود دیدار کرده است.
شکستن اعتصاب غذا از شرط‌های مقامات ایران برای فراهم کردن امکان دیدار آقای کبودوند با فرزندش بوده است.
سازمان عفو بین‌الملل روز جمعه، ۲۸ بهمن (۱۷ فوریه)، در اطلاعیه‌ای، خواهان آزادی آقای کبودوند شده بود.
در اطلاعیه‌ای که در وبسایت عفو بین‌الملل منتشر شد، آمده بود: مقامات ایران باید هرچه سریع‌تر محمدصدیق کبودوند، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر را از زندان آزاد کنند و به او اجازه دهند پسر ۲۲ ساله خود را که به شدت بیمار است، ببیند.
محمدصدیق کبودوند، در سال ۱۳۸۶ بازداشت شد و یک سال بعد در دادگاه انقلاب تهران به جرم نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق تشکیل "سازمان حقوق بشر کردستان" و فعالیت در آن به ۱۱ سال حبس محکوم شد.
او دوران محکومیت خود را در زندان اوین می‌گذراند.
در اطلاعیه سازمان عفو بین‌الملل آمده بود: پریناز باغبان حسنی، همسر آقای کبودوند درخواست مرخصی همسرش را ارائه کرده است تا او بتواند پژمان، پسرش را که در ماه‌های گذشته به شدت بیمار شده است، ملاقات کند.
گفته شده است که فرزند آقای کبودوند به سرطان مبتلاست.
حسیبه صحراوی مدیر برنامه‌های عفو بین‌الملل در امور خاورمیانه و شمال آفریقا گفته بود: "به باور ما، محمدصدیق کبودوند فقط به دلیل فعالیت‌های خود در زمینه حقوق بشر و ابراز نظرات خود زندانی شده است."
او تصریح کرده بود: "صرفنظر از این که او (آقای کبودوند) اصلا نباید زندانی می‌شد، هم‌اکنون به عنوان یک پدر، این حق را دارد که در کنار پسرش که به شدت بیمار است، باشد. باید به او این اجازه داده شود تا در این شرایط دشوار در کنار خانواده‌اش باشد."
گزارش شده است که آقای کبودوند از زمان بازداشت، به مرخصی نرفته بود و پیش از این، همسرش گفته بود که خود آقای کبودوند نیز شرایط جسمی مناسبی ندارد.
خانم حسنی گفته بود که همسرش سه بار سکته ناقص قلبی و مغزی داشته است.
آقای کبودوند از زمستان سال ۱۳۸۲ نشریه "پیام مردم" را به دو زبان کردی و فارسی در تهران و استان‌های کردنشین ایران منتشر می‌کرد و در فروردین سال ۱۳۸۴ "سازمان حقوق بشر کردستان" را تشکیل داد.
او در سال‌های گذشته برنده چند جایزه بین‌المللی در زمینه حقوق بشر و روزنامه‌نگاری شده است.
آقای کبودوند در مراسم سال ۲۰۰۹ "جوایز مطبوعات بریتانیا" به عنوان "روزنامه‌نگار بین‌المللی سال" برگزیده شد و در زمستان سال ۱۳۸۷ نیز جایزه "هلمن–همت" سازمان دیده‌بان حقوق بشر به او داده شد.
همچنین سال گذشته تعدادی از نمایندگان پارلمان نروژ آقای کبودوند را به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل به کمیته اهداکننده این جایزه معرفی کرده بودند.




آقای دونیلون
رایزنی‌های آمریکا و اسرائیل درباره ایران فشرده‌تر شده است، ولی اختلاف این دو متحد استراتژیک درباره زمان توسل به گزینه نظامی علیه مراکز هسته‌ای ایران همچنان به قوت خود باقی است.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، این بار تام دونیلون، مشاور امنیت ملی خود را در راس هیاتی بلندپایه به دیدار بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل فرستاده است.
ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده هم یک ماه پیش به دیدار آقای نتانیاهو و وزیر دفاع او، ایهود باراک آمده بود.
آمریکا می گوید که سفر آقای دونیلون نشان دهنده "تعهد تزلزل ناپذیر" واشنگتن به امنیت اسرائیل است.
با این وجود، کاخ سفید و پنتاگون این استدلال وزیر دفاع اسرائیل که برنامه اتمی ایران تا چند ماه دیگر وارد "مرحله مصونیت" می شود و حملات هوایی بر آن کارساز نخواهد بود را نپذیرفته اند.
رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در مصاحبه ای با "سی ان ان" که بخش هایی از آن در سایت این شبکه منتشر شده است، اقدام نظامی در مقطع فعلی علیه ایران را صلاح ندانسته و بر "آمادگی دفاعی" در برابر تهران تاکید کرده است.
ایران فعالیت های هسته ای خود را صلح آمیز می داند. مقام های ایرانی هشدار داده اند که برای "هر سناریویی" آماده اند و مهاجمان را پشیمان خواهند کرد.

'نگرانی واشنگتن'

ناظران می گویند که دولت آمریکا نگران است که اسرائیل در سال ۲۰۱۲ میلادی به مراکز هسته ای ایران حمله کند، آن هم در حالی که بی ثباتی بسیاری از کشورهای منطقه به خصوص سوریه و مصر را فرا گرفته است و باراک اوباما برای رقابت های انتخاباتی آماده می شود.
آموس هارائل، کارشناس امور نظامی در روزنامه هاآرتص می گوید: "برای هیچ کس روشن نیست که اسرائیل چه قصدی دارد. باراک اوباما دو هفته پیش گفت که اسرائیل هنوز درباره برنامه اتمی ایران تصمیمی نگرفته است. فکر می کنم که هیات آمریکایی اینجا آمده تا اطمینان حاصل کند که اسرائیل در ظرف چند ماه آینده برای حمله به ایران تصمیمی نمی گیرد."
انتظار می رود که مذاکرات مقام های آمریکایی و اسرائیل در هفته های آینده ادامه یابد.
قرار است که بنیامین نتانیاهو و بسیاری از مقام های ارشد اسرائیل در ماه مارس برای شرکت در اجلاس سالانه بزرگ ترین گروه لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا (آیپک) به واشنگتن سفر کنند.
امیلی لانداو، کارشناس موسسه تحقیقات امنیت ملی در تل آویو، می گوید که آمریکا و اسرائیل درباره ماهیت برنامه اتمی ایران اختلافی ندارند.
او می گوید: "سفر تام دونیلون نشان می دهد که آمریکا و اسرائیل در سطوح بالا درباره برنامه اتمی ایران هماهنگی دارند. فرض من این است که آنها در این دیدار نظرات و ارزیابی های خود در مورد ایران را بررسی می کنند. مسائل مربوط به فعالیت های هسته ای ایران در حال اوج گرفتن است."
ژنرال بنی گانس، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، روز شنبه تاکید کرد که اسرائیل تصمیم گیر نهایی در برابر ایران خواهد بود.
او در تلویزیون اسرائیل گفت: "اسرائیل ضامن اصلی امنیت خودش است. این نقش ما در ارتش است. اسرائیل باید بتواند از خودش دفاع کند."