اخبار و گزارشات کارگری ۲۵ دی ماه ۱۳۹۰
شاهرخ زمانی باز داشت شد/ دامه تجمات خانواده ها و کارگران مقابل ستاد خبری سنندج
برای آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه
- شاهرخ زمانی باز داشت شد
- تجمع خانواده های کارگری به همراه خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در اعتراض به تداوم بازداشت آنها
- ادامه تجمات خانواده ها و کارگران مقابل ستاد خبری سنندج برای آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه
- کارگران سنندج خواهان آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شدند
- اعتصاب و تجمع کارگران نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر
- درارکسترارائه آمارهرکه سازخودش را می زند
- حوادث کارگری
- سازمان تامین اجتماعی را به ماکارگران بازگردانید
شاهرخ زمانی باز داشت شد
خبر رسیده حاکی از این است که امروز یکشنبه 25 دی ماه 1390 شاهرخ زمانی در محل کارش در تبریز دستگیر شده است. هنوز از جزئیات دستگیری وی و اینکه به چه دلیل ، توسط کدام بخش دستگیر شده است بدست نیامده است و همچنین محل نگهداری وی نیز مشخص نیست.
لازم به توضیح است که پرونده قبلی شاهرخ که حکم 11 سال زندان برای او صادر کرده بودندبنا به اعتراض مجدد شاهرخ به دادگاه 29 دیوان عالی انتقال یافته است . بنا براین دستگیری اخیر نمی تواند در رابطه با پرونده قبلی باشد.چون آن پرونده هنوز به دادگاه اجرای احکام تحویل داده نشده است.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
25/10/1390
تجمع خانواده های کارگری به همراه خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در اعتراض به تداوم بازداشت آنها
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، امروز 25 دی ماه از ساعت 30/9 صبح تعدادی از خانواده های کارگری به همراه خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در اعتراض به تداوم بازداشت این کارگران در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج دست به تجمع زدند و خواهان آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعد پناه شدند
بنا بر این گزارش بدنبال این تجمع، مسئولین ستاد خبری اداره اطلاعات علیرغم اینکه روز پنج شنبه به خانواده ها گفته بودند شریف و مظفر در آنجا تحت بازداشت هستند، منکر ادامه بازداشت این کارگران در آنجا شدند و از خانواده ها خواستند به تجمع خود پایان دهند اما با اصرار خانواده ها و ادامه تجمع، مسئولین ستاد خبری نهایتا اعلام کردند شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا همچنان در این ستاد نگهداری میشوند. با اعلام این خبر از سوی مسئولین ستاد خبری اداره اطلاعات، خانواده ها مصرانه خواهان آزادی شریف و مظفر شدند و به تجمع خود تا ساعت 30/14 ادامه دادند و نهایتا با وعده رسیدگی مسئولین ستاد خبری به وضعیت شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در روز دوشنبه، خانواده های تجمع کننده به تجمع خود پایان دادند و اعلام کردند چنانچه فردا دوشنبه 26 دی ماه کارگران زندانی آزاد نشوند تجمع خود را از مقابل ستاد خبری به خیابان خواهند کشاند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- 25 دی ماه 1390
ادامه تجمات خانواده ها و کارگران مقابل ستاد خبری سنندج
برای آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه
براساس خبر ارسالی به انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، در ادامه تجمعات روزهای قبل امروز یک شنبه 25 دی 90 نیز خانواده های دو فعال بازداشتی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه به همراه جمعی از کارگران و خانواده ها یشان از ساعت 10 و نیم صبح تا 4 عصر در مقابل ستاد خبری سنندج تجمع کرده و خواستار آزادی بازداشت شدگان شدند. طبق این خبر در مقابل فشار و اصرارتجمع کنندگان برای کسب خبر از وضعیت دو فعال بازداشتی، مأورین اطلاعاتی ستاد خبری برای ایجاد رعب و پراکنده نمودن معترضین از نیروی انتظامی در خواست اعزام نیرو به محل کرده اند. اما حاضرین در تجمع اعتنائی به حضور نیروهای انتظامی نکرده و بر خواست خود مبنی بر کسب اطلاع از وضعیت بازداشت شدگان و همچنین آزادی آنان پافشاری کرده اند. در نتیجه مقاومت تجمع کنندگان، یکی از مسؤلین ستاد خبری به میان آنان آمده و قول داده به شرطی که به تجمع پایان داده و فردا فقط یکی از اعضاء خانواده ها به ستاد خبری مراجعه کند، آنها را در جریان وضعیت بازداشت شدگان قرار خواهد داد. در مقابل این خواست، خانواده ها و همراهان آنها اعلام کرده اند که امروز ما به تجمع پایان می دهیم ولی فردا دوباره دسته جمعی می آئیم اما اگر نتیجه نگیریم با تعداد بیشتری به تجمعاتمان ادامه خواهیم داد.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه25/10/1390
کارگران سنندج خواهان آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شدند
کارگران بازنشسته کارخانه شاهو، کارگران اخراجی ریسندگی پرریس، نساجی کردستان، کارگران فلزکار و ساختمانی و کارگران دست فروش سنندج هر کدام با امضای طوماری خواهان آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شدند. جمع آوری این امضاها در میان کارگران سنندج ادامه دارد. لازم به یادآوری است به علت اشکال فنی اسکن امضای کارگران دست فروش سنندج فردا ضمیمه امضاهای زیر خواهد شد.اتحادیه آزاد کارگران ایران – 25 دی ماه 1390
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/shahoo.jpg
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/felezkar.jpg
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/parris.jpg
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/nasaji.jpg
اعتصاب و تجمع کارگران نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر
به گزارش مورخ 25دی ماه ایلنا،بیش ازهزارکارگر نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر در پی عدم محاسبه سنوات بیمهای و طرح طبقه بندی مشاغل، جمعی از کارگران نی بر کشت و صنعت کارون شوشتر، کارگران معرض در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
در ارکستر ارائه آمار هر که ساز خودش را می زند
اعلام اعداد متفاوت درباره نرخ رشد صنعتي 1388
مركز آمار ايران در تازهترين گزارش خود نرخ ارزش افزوده صنعتي كشور را در سال 1388 اعلام كرد كه اين عدد با هر دو عدد اعلام شده از سوي بانك مركزي و وزارت صنعت، معدن و تجارت مغايرت دارد.
به گزارش ایسنابتاریخ 24دی ماه،بانك مركزي چندي پيش نرخ ارزش افزوده صنعتي كشور را در سال 1388 معادل عدد بسيار پايين 1.9 درصد اعلام كرد. اين درحالي است كه مركز آمار ايران در تازهترين گزارش خود كه حاصل بررسي وضعيت توليد در كارگاههاي صنعتي داراي 10 نفر كاركن و بيشتر طي سال 1388 بوده، اعلام كرده كه ارزش افزوده صنعتي كشور در سال 1388 معادل 8.07 درصد نسبت به سال 1387افزايش يافته است. جالب اينجاست كه اين عدد با آمار اعلام شده از سوي وزارت صنعت، معدن و تجارت نيز مغايرت دارد. اين وزارتخانه نرخ رشد صنعتي كشور را در سال 1388 معادل شش درصد اعلام كرده بود.
از سوي ديگر مركز پژوهشهاي مجلس نيز اخيرا در تازهترين گزارش خود نرخ رشد صنعتي كشور را در سال 1388 تنها يك درصد اعلام كرد.
نكته جالب اينجاست كه با وجود افزايش ارزش افزوده كارگاههاي صنعتي كشور در سال 1388 تعداد اين كارگاهها نسبت به سال قبل از آن 5.5 درصد كاهش يافته است.
عادل آذر - رئيس مركز آمار، چندي پيش در گفتوگو با ايسنا در پاسخ به اين سوال كه آيا مركز آمار ايران نرخ رشد صنعتي كشور در سالهاي 1387 و 1388 را اعلام خواهد كرد يا خير؟ گفته بود كه تاكنون از مركز آمار درباره محاسبه اين نرخ درخواستي نشده و طبق قانون هم ما وظيفهاي در اين زمينه نداريم. طبق قانون از سال جاري محاسبه و اعلام نرخ رشد صنعتي بر عهده ما گذاشته شده است.
حوادث کارگری:
-جان باختن کارگر مقنی25ساله
کارگری25 ساله ای براثر سقوط به عمق 15 متری چاه فاضلاب جان خودرا ازدست داد
به گزارش مورخ24دی ماه پایگاه خبری 125، این حادثه در ساعت 18 دیروز23دی ماه دربلوار شهید لشگری، نرسیده به چهارراه ایران خودرورخ داد.
علی اسدی افسر آماده منطقه چهار عملیات آتش نشانان در خصوص این حادثه گفت: یک مقنی 25 ساله كه برای عملیات لایروبی قصد داشت به درون چاه برود به علت انتشار واستنشاق گازهای سمی، در حین پایین رفتن ناگهان کنترل خود را از دست داد وبه عمق 15 متری چاه و به درون فاضلاب آن فرو افتاد.
-آتش سوزی در كجور نوشهر یك کارگرراقربانی گرفت
ایرنا 21دی ماه بنقل ازسید نادر موسوی زاده بخشدار كجور نوشهر از مرگ یك كارگر ساختمانی بر اثر وقوع آتش سوزی در دبیرستان شبانه روزی پسرانه امام خمینی شهر ' پول ' این بخش خبر داد.
وی افزود : آتشسوزی بر اثر همجواری بخاری نفتی و مواد قابل اشتعال در اتاق كارگرانی رخ داد كه در دبیرستان شبانه روزی در حال كار بودند.
وی ، زمان وقوع آتش سوزی را اعلام نكرد.
بخش بیش از 12 هزار نفری كجور در 75 كیلومتری جنوب شرقی نوشهر واقع است.
-جان باختن یکی از کارگران نی برکشت وصنعت کارون شوشتر
به گزارش 25دی ماه ایلنا ،در هفته اخیر یکی از کارگران نی بر کشت و صنعت کارون شوشتر در حین سوزاندن ساقههای نی شکر دچار حریق شد و بر اثر جراحات وارده فوت كرده است.
-کارگر کارخانه نساجی یزد جان خود را هنگام كار از دست داد
به گزارش مورخ 25دی ماه ایلنا،علیمحمد حسینبیگی در هنگام تعمیر دستگاه کاردینگ، دست خود را از ناحیه آرنج از دست میدهد كه پيرو اين حادثه در بیمارستان مورد درمان و پیوند دست قرار میگیرد اما متاسفانه تلاشها مثمر فايده نبوده و او فوت میکند.
سازمان تامین اجتماعی را به ماکارگران بازگردانید
اختلاس و عدم تعهد دولت و سازمانها و شرکتها به سازمان تامین اجتماعی (1) چپاول بزرگی از کارگران است .در شرایطی که دستمزدها اصلا مناسبتی با هزینه زندگی کارگران شاغل وباز نشسته ندارد ، صندوق بازنشستگان تامین اجتماعی از یک سو واختلاس از منابع مالی تامین اجتماعی ، همچنین عدم پرداخت بدهی به تامین اجتماعی ، به تاراج بردن اندوخته کارگران از دستمزدهای ناچیزشان ، ظلم مضاعفی است که اکنون بیش از هر زمانی در جامعه به طبقه کارگر تحمیل می شود . استثمار برده وار کارگران در این چند سال اخیر توسط کارفرمایان و سرمایه داران کوچک وبزرگ ، دولتی و خصوصی ، طبقه کارگر را به سوی سقوط ، به خط بقا و مرگ رسانده اند. ازهرسوطبقه کارگر در بدترین شرایط به سر می برد ، کارگرانی که کار میکننددستمزدهایشان پرداخت نمی شود ،کارگران موقت که اکنون 90%کارگران شاغل را شامل می شود ، بادستمزدهای زیر خط فقر وعدم امنیت شغلی آنان ، تهدید آنان به شمار میرود .اخراج وبیکارسازی کارگران نیز تهدید جدی است که بر علیه این طبقه اجتماعی به کار برده می شود . هزینه زندگی که هیچ مناسبت منطقی وخردمندانه ای با دستمزدهای رایج کارگران شاغل وباز نشسته ندارد .گرانی وتورم افسار گسیخته طبقه کارگر ومزد بگیران ودیگر اقشار فرودست جامعه را تهدید می کند (4)چنانکه فروپاشی خانواده های این طبقه اجتماعی ،غیر قابل انکار است . تغییر واصلاح قانون کار(5) از دیگر اعمال ضد انسانی برعلیه کارگران است .دولت به چنین وضعیت بحرانی طبقه کارگر رضایت نداده است ومدتهاست که در پی اصلاح قانون کار ، آن اندک مزایا وحقوق حقه کارگران رانیز نشانه رفته است تا کارگران را حقیقتا به بردگان عصر جدید تبدیل کند. به چه قیمت وبرای چه ؟ تنها نتیجه ای که از چنین رفتاری با طبقه کارگر می شود ، فقط افزایش سود سرمایه داران است و بس .نظام سرمایه داری جهت تداوم وتضمین بقای خود وانباشت سرمایه از هیچ رفتار غیر انسانی فروگذار نیست . ما کارگران می پرسیم حقوق ما انسانها که 99%جامعه را تشکیل می دهیم ،تمام تولید ،خدمات ، پروژه های عمرانی و استخراج از معادن زیر زمینی ،وتمامی ثروت جامعه را تولید می کنیم وتمام سختی زندگی کنونی جامعه را بر دوش می کشیم چرا باید متحمل زندگی زیر خط فقر باشیم ،چرا ؟؟؟از دیگر سواین روزها شاهدسرقت ، اختلاس ،عدم پرداخت بدهی های دولت وسازمانهایش ودیگر شرکتها به صندوق ومنابع مالی تامین اجتماعی هستیم .چرا؟؟ ....ما کارگران از همه همکاران شاغل وبازنشسته می خواهیم که در مقابل به تاراج بردن اندوخته ها وپس اندازهای مان سکوت نکنند. ما کارگران باید یکصدا بگوییم که سکوت نخواهیم کرد . تحمل چنین اعمال سارقانه وگردن کشی به حقوقمان که حاصل انباشت دستمزدهای ناچیزمان است بیکار نخواهیم نشست . هجوم به صندوق ومنابع مالی تامین اجتماعی که تنها ممر تامین زندگی بعد از سالها زحمت است ، دست روی دست نمی گذاریم که در روز روشن جلو چشمان میلیونها صاحب تامین اجتماعی دارایی مان را به سرقت ببرید . در اوضاعی که هر روز شاهد بیکاری هزاران نفر از همکاران کارگر خود هستیم (2) باید از این منابع مالی ، بیمه بیکاری با دستمزدکافی برخوردار شوند. دستمزدهای معوقه بازنشستگان ،که در این ماه های اخیر بارها تکرار شده است ،امری مسخره وتوهین آمیز بر علیه همکاران بازنشسته خود میدانیم (3)مهمترین مساله سازمان تامین اجتماعی یکی از دستاوردهای جنبش طبقه کارگر است که در دهه هزاروسیصدوسی (1330) بدنبال اعتراضات گسترده ایجاد شد واین دستاورد را ما کارگران نباید از دست بدهیم ویا اجازه ندهیم اندک اندک از مزایای آن بکاهند . خالی کردن منابع وصندوق مالی سازمان تامین اجتماعی ،هم اکنون مانع از آن است که هزاران کارگر می توانند با قانون 25 سال سابقه کار باز نشسته شوند . به دلیل عدم موجودی وبدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی ، از این موقعیت بی بهره می شوند و کار ،بیگاری بردگی را باید متحمل شوند . از سویی دیگر نیز خود سازمان تامین اجتماعی نیز روز بروز از تعهدات خود نسبت به بیمه شده اش ، کارگران ،سرباز می زند .به گونه ای که 80%باز نشستگان زیر400هزار تومان حقوق مستمری میگیرند ،هزینه خدمات را کاهش می دهد ،مانند عدم تامین هزینه درمان ودارو که نسبت به سالها پیش فوق العاده کاهش داده شده است ویا کاهش مدت بیمه بیکاری ، این امر نیز از آن نوع دستاوردهایی است که دولت همواره تلاش میکند به سود خود آنرا تصرف نماید .کارگران ، همکاران زحمت کش سازمان تامین اجتماعی باید با اراده و آرای ما کارگران از طریق تغییر ساختار میریتی آن ایجاد شود . تنها نمایندگان واقعی ما کارگران که از طریق مجامع عمومی انتخاب می شوند . صلاحیت مدیریت و مجری این سازمان کارگری است ..این مطالبه را باید به پرچم خود تبدیل کنیم . این حق ماست که به سازمانی که از اندوخته های سهام ما بوجود آمده است مدیریت نماییم . سهم کارفرما نیز از همان استثمار و تصاحب ارزش اضافه تولید شده ( ثروت تولید شده توسط کار کردن ما ) ما کارگران به سازمان می پردازد . پس اساسا ، تاسیس این سازمان با مبارزات همکاران گذشته ما ایجاد گردید و منابع مالی آن نیز حاصل زحمت و رنج ما تامین میگردد .
(1)تحقیق و تفحص از صندوق باز نشستگی صنعت فولاد کاروکارگر 10دی .- تجمع کارگران ذوب آهن اصفهان مقابل مجلس .کاروکارگر 23آذر ماه . - پرداخت هزار میلیاردتومانی شستا به تامین اجتماعی .کاروکارگر 24 آذر ماه .- بدهی 17 میلیاردی کارخانه ها وادارات دولتی بروجرد به تامین اجتماعی .کاروکارگر 10 دی ماه - ارسال پرونده اعمال نفوذ یکی از نمایندگان به دادگاه و مجلس . کاروکارگر 19 آذر ماه - وزیر بهداشت به دنبال گرفتن درمان تامین اجتماعی است . کار وکارگر 5 دی ماه - قانون باز نشستگی بیش از تامین منابع مالی اجرایی می شود . کار وکارگر 13 آذر
(2) بیکاران از حداقل های معیشتی بهره مند میشوند . کار وکارگر 10 دی ماه .- جوانان پیشتاز بیکاری . کاروکارگر 10 دی ماه - تشکیل کمیته مشترک دولت و مجلس برای بیمه بیکاری . کاروکارگر 22 آذر ماه .- 350کارگر "ارگ دیزل " بیکار شدند .. کاروکارگر 5 دی ماه - شهرداری خرم آباد تعهدی در قبال کارگران پیمانکاری ندارد .کاروکارگر 26 آذر ماه - سالانه 700هزار فرصت شغلی در کشور از بین میرود .کاروکارگر 12 آذر ماه - اخراج 30 نفر از کارگران سازمان پارکها وفضای سبز اهواز .کار وکارگر 11 دی ماه - بیکاری 5 هزار کارگر ایران خودرو تبریز .کاروکارگر 12 آذر ماه - روند تعطیلی واحدهای تولیدی نگران کننده است .کاروکارگر 23 آذر ماه - بازدهی تولید افزایش نیابد واحدهای تولیدی تعطیل می شوند . کاروکارگر 7دی ماه - کارگران شرکت صنعتی شیر گاه ساوه بیکارشدند. کاروکارگر 7دی ماه - کارگران ایرانیت شهر ری بیکار شدند .کاروکارگر 7 دی ماه - نرخ بیکاری زنان به 40%افزایش می یابد .کاروکارگر 19 آذر ماه - در هر خانه ای جوان تحصیل کرده بیکاری وجود دارد .کاروکارگر 13 آذر ماه - دولت نمیخواهد آمار بیکاران مشخص شود . کار وکارگر 6 دی ماه
(3) پرداخت حقوق معوقه بازنشستگان . روزنامه کاروکارگر 24 آذر ماه - تجمع کارگران ذوب آهن اصفهان مقابل مجلس .کاروکارگر 23 آذر ماه
(4) 40% از کارگران پیمانی کمتر از پایه دستمزد دریافت میکنند .کاروکارگر 22 آذر - کاهش قدرت خرید کارگران در پی هدفمندی یارانه ها .کار وکارگر 26 آذر ماه - افزایش شکاف معیشت وتورم .کاروکارگر 23 آذر ماه - سبد معیشتی ومزد کارگران هیچ تناسبی با هم ندارند .کاروکارگر 7 دی ماه - رکود تورمی گریبانگیر جامعه کارگری شده است .کاروکارگر 24 آذر ماه
(5) حق اخراج کارگر ، دستمزد وعیدی چالشی ترین مواد اصلاح قانون کار کاروکارگر 27 آذر - آغاز جمع بندی اصلاح قانون کار با کارفرمایان .کاروکارگر 22 آذر ماه - هدف نظام استاد وشاگردی ،دور زدن قانون کار است .کاروکارگر 21 آذر ماه - آغاز مزاکره برای اصلاح قراردادها .کاروکارگر 7 دی ماه - با تصویب پیش نویس اصلاحیه قانون کار مخالفیم .کاروکارگر 8 دی ماه - آغاز دور جدید چانه زنی های اصلاح قانون کار .کاروکارگر 23آذر ماه - ضمانتی برای پرداخت حداقل دستمزد هم به کارگران وجود ندارد . کاروکارگر 23 آذر ماه - دستمزد وشکل قرارداد شاه بیت تفاهم کارگران وکارفرمایان در اصلاح قانون کار .کاروکارگر 24 آذر ماه - اختلاف میان نمایندگان کارگری در کمیته اصلاح قانون کار .کاروکارگر 5 دی ماه - نمایندگان کارگری وکارفرمایی در باره اصلاح قانون کار .کاروکارگر 6 دی ماه - کارگران پیش از ارائه پیش نویس اصلاح قانون کار به مجلس نظر خود را نهایی کنند. کاروکارگر 12 دی ماه (ن)
کمیته پیگیری ایجادتشکلهای کارگری ایران21/101390
بیست وپنجم دی ماه 1390
akhbarkargari2468@gmail.com
- تجمع خانواده های کارگری به همراه خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در اعتراض به تداوم بازداشت آنها
- ادامه تجمات خانواده ها و کارگران مقابل ستاد خبری سنندج برای آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه
- کارگران سنندج خواهان آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شدند
- اعتصاب و تجمع کارگران نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر
- درارکسترارائه آمارهرکه سازخودش را می زند
- حوادث کارگری
- سازمان تامین اجتماعی را به ماکارگران بازگردانید
شاهرخ زمانی باز داشت شد
خبر رسیده حاکی از این است که امروز یکشنبه 25 دی ماه 1390 شاهرخ زمانی در محل کارش در تبریز دستگیر شده است. هنوز از جزئیات دستگیری وی و اینکه به چه دلیل ، توسط کدام بخش دستگیر شده است بدست نیامده است و همچنین محل نگهداری وی نیز مشخص نیست.
لازم به توضیح است که پرونده قبلی شاهرخ که حکم 11 سال زندان برای او صادر کرده بودندبنا به اعتراض مجدد شاهرخ به دادگاه 29 دیوان عالی انتقال یافته است . بنا براین دستگیری اخیر نمی تواند در رابطه با پرونده قبلی باشد.چون آن پرونده هنوز به دادگاه اجرای احکام تحویل داده نشده است.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
25/10/1390
تجمع خانواده های کارگری به همراه خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در اعتراض به تداوم بازداشت آنها
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، امروز 25 دی ماه از ساعت 30/9 صبح تعدادی از خانواده های کارگری به همراه خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در اعتراض به تداوم بازداشت این کارگران در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج دست به تجمع زدند و خواهان آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعد پناه شدند
بنا بر این گزارش بدنبال این تجمع، مسئولین ستاد خبری اداره اطلاعات علیرغم اینکه روز پنج شنبه به خانواده ها گفته بودند شریف و مظفر در آنجا تحت بازداشت هستند، منکر ادامه بازداشت این کارگران در آنجا شدند و از خانواده ها خواستند به تجمع خود پایان دهند اما با اصرار خانواده ها و ادامه تجمع، مسئولین ستاد خبری نهایتا اعلام کردند شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا همچنان در این ستاد نگهداری میشوند. با اعلام این خبر از سوی مسئولین ستاد خبری اداره اطلاعات، خانواده ها مصرانه خواهان آزادی شریف و مظفر شدند و به تجمع خود تا ساعت 30/14 ادامه دادند و نهایتا با وعده رسیدگی مسئولین ستاد خبری به وضعیت شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا در روز دوشنبه، خانواده های تجمع کننده به تجمع خود پایان دادند و اعلام کردند چنانچه فردا دوشنبه 26 دی ماه کارگران زندانی آزاد نشوند تجمع خود را از مقابل ستاد خبری به خیابان خواهند کشاند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- 25 دی ماه 1390
ادامه تجمات خانواده ها و کارگران مقابل ستاد خبری سنندج
برای آزادی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه
براساس خبر ارسالی به انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، در ادامه تجمعات روزهای قبل امروز یک شنبه 25 دی 90 نیز خانواده های دو فعال بازداشتی مظفر صالح نیا و شریف ساعدپناه به همراه جمعی از کارگران و خانواده ها یشان از ساعت 10 و نیم صبح تا 4 عصر در مقابل ستاد خبری سنندج تجمع کرده و خواستار آزادی بازداشت شدگان شدند. طبق این خبر در مقابل فشار و اصرارتجمع کنندگان برای کسب خبر از وضعیت دو فعال بازداشتی، مأورین اطلاعاتی ستاد خبری برای ایجاد رعب و پراکنده نمودن معترضین از نیروی انتظامی در خواست اعزام نیرو به محل کرده اند. اما حاضرین در تجمع اعتنائی به حضور نیروهای انتظامی نکرده و بر خواست خود مبنی بر کسب اطلاع از وضعیت بازداشت شدگان و همچنین آزادی آنان پافشاری کرده اند. در نتیجه مقاومت تجمع کنندگان، یکی از مسؤلین ستاد خبری به میان آنان آمده و قول داده به شرطی که به تجمع پایان داده و فردا فقط یکی از اعضاء خانواده ها به ستاد خبری مراجعه کند، آنها را در جریان وضعیت بازداشت شدگان قرار خواهد داد. در مقابل این خواست، خانواده ها و همراهان آنها اعلام کرده اند که امروز ما به تجمع پایان می دهیم ولی فردا دوباره دسته جمعی می آئیم اما اگر نتیجه نگیریم با تعداد بیشتری به تجمعاتمان ادامه خواهیم داد.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه25/10/1390
کارگران سنندج خواهان آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شدند
کارگران بازنشسته کارخانه شاهو، کارگران اخراجی ریسندگی پرریس، نساجی کردستان، کارگران فلزکار و ساختمانی و کارگران دست فروش سنندج هر کدام با امضای طوماری خواهان آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شدند. جمع آوری این امضاها در میان کارگران سنندج ادامه دارد. لازم به یادآوری است به علت اشکال فنی اسکن امضای کارگران دست فروش سنندج فردا ضمیمه امضاهای زیر خواهد شد.اتحادیه آزاد کارگران ایران – 25 دی ماه 1390
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/shahoo.jpg
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/felezkar.jpg
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/parris.jpg
http://www.etehadeh.com/scripts/tinymce/uploaded/nasaji.jpg
اعتصاب و تجمع کارگران نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر
به گزارش مورخ 25دی ماه ایلنا،بیش ازهزارکارگر نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر در پی عدم محاسبه سنوات بیمهای و طرح طبقه بندی مشاغل، جمعی از کارگران نی بر کشت و صنعت کارون شوشتر، کارگران معرض در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
در ارکستر ارائه آمار هر که ساز خودش را می زند
اعلام اعداد متفاوت درباره نرخ رشد صنعتي 1388
مركز آمار ايران در تازهترين گزارش خود نرخ ارزش افزوده صنعتي كشور را در سال 1388 اعلام كرد كه اين عدد با هر دو عدد اعلام شده از سوي بانك مركزي و وزارت صنعت، معدن و تجارت مغايرت دارد.
به گزارش ایسنابتاریخ 24دی ماه،بانك مركزي چندي پيش نرخ ارزش افزوده صنعتي كشور را در سال 1388 معادل عدد بسيار پايين 1.9 درصد اعلام كرد. اين درحالي است كه مركز آمار ايران در تازهترين گزارش خود كه حاصل بررسي وضعيت توليد در كارگاههاي صنعتي داراي 10 نفر كاركن و بيشتر طي سال 1388 بوده، اعلام كرده كه ارزش افزوده صنعتي كشور در سال 1388 معادل 8.07 درصد نسبت به سال 1387افزايش يافته است. جالب اينجاست كه اين عدد با آمار اعلام شده از سوي وزارت صنعت، معدن و تجارت نيز مغايرت دارد. اين وزارتخانه نرخ رشد صنعتي كشور را در سال 1388 معادل شش درصد اعلام كرده بود.
از سوي ديگر مركز پژوهشهاي مجلس نيز اخيرا در تازهترين گزارش خود نرخ رشد صنعتي كشور را در سال 1388 تنها يك درصد اعلام كرد.
نكته جالب اينجاست كه با وجود افزايش ارزش افزوده كارگاههاي صنعتي كشور در سال 1388 تعداد اين كارگاهها نسبت به سال قبل از آن 5.5 درصد كاهش يافته است.
عادل آذر - رئيس مركز آمار، چندي پيش در گفتوگو با ايسنا در پاسخ به اين سوال كه آيا مركز آمار ايران نرخ رشد صنعتي كشور در سالهاي 1387 و 1388 را اعلام خواهد كرد يا خير؟ گفته بود كه تاكنون از مركز آمار درباره محاسبه اين نرخ درخواستي نشده و طبق قانون هم ما وظيفهاي در اين زمينه نداريم. طبق قانون از سال جاري محاسبه و اعلام نرخ رشد صنعتي بر عهده ما گذاشته شده است.
حوادث کارگری:
-جان باختن کارگر مقنی25ساله
کارگری25 ساله ای براثر سقوط به عمق 15 متری چاه فاضلاب جان خودرا ازدست داد
به گزارش مورخ24دی ماه پایگاه خبری 125، این حادثه در ساعت 18 دیروز23دی ماه دربلوار شهید لشگری، نرسیده به چهارراه ایران خودرورخ داد.
علی اسدی افسر آماده منطقه چهار عملیات آتش نشانان در خصوص این حادثه گفت: یک مقنی 25 ساله كه برای عملیات لایروبی قصد داشت به درون چاه برود به علت انتشار واستنشاق گازهای سمی، در حین پایین رفتن ناگهان کنترل خود را از دست داد وبه عمق 15 متری چاه و به درون فاضلاب آن فرو افتاد.
-آتش سوزی در كجور نوشهر یك کارگرراقربانی گرفت
ایرنا 21دی ماه بنقل ازسید نادر موسوی زاده بخشدار كجور نوشهر از مرگ یك كارگر ساختمانی بر اثر وقوع آتش سوزی در دبیرستان شبانه روزی پسرانه امام خمینی شهر ' پول ' این بخش خبر داد.
وی افزود : آتشسوزی بر اثر همجواری بخاری نفتی و مواد قابل اشتعال در اتاق كارگرانی رخ داد كه در دبیرستان شبانه روزی در حال كار بودند.
وی ، زمان وقوع آتش سوزی را اعلام نكرد.
بخش بیش از 12 هزار نفری كجور در 75 كیلومتری جنوب شرقی نوشهر واقع است.
-جان باختن یکی از کارگران نی برکشت وصنعت کارون شوشتر
به گزارش 25دی ماه ایلنا ،در هفته اخیر یکی از کارگران نی بر کشت و صنعت کارون شوشتر در حین سوزاندن ساقههای نی شکر دچار حریق شد و بر اثر جراحات وارده فوت كرده است.
-کارگر کارخانه نساجی یزد جان خود را هنگام كار از دست داد
به گزارش مورخ 25دی ماه ایلنا،علیمحمد حسینبیگی در هنگام تعمیر دستگاه کاردینگ، دست خود را از ناحیه آرنج از دست میدهد كه پيرو اين حادثه در بیمارستان مورد درمان و پیوند دست قرار میگیرد اما متاسفانه تلاشها مثمر فايده نبوده و او فوت میکند.
سازمان تامین اجتماعی را به ماکارگران بازگردانید
اختلاس و عدم تعهد دولت و سازمانها و شرکتها به سازمان تامین اجتماعی (1) چپاول بزرگی از کارگران است .در شرایطی که دستمزدها اصلا مناسبتی با هزینه زندگی کارگران شاغل وباز نشسته ندارد ، صندوق بازنشستگان تامین اجتماعی از یک سو واختلاس از منابع مالی تامین اجتماعی ، همچنین عدم پرداخت بدهی به تامین اجتماعی ، به تاراج بردن اندوخته کارگران از دستمزدهای ناچیزشان ، ظلم مضاعفی است که اکنون بیش از هر زمانی در جامعه به طبقه کارگر تحمیل می شود . استثمار برده وار کارگران در این چند سال اخیر توسط کارفرمایان و سرمایه داران کوچک وبزرگ ، دولتی و خصوصی ، طبقه کارگر را به سوی سقوط ، به خط بقا و مرگ رسانده اند. ازهرسوطبقه کارگر در بدترین شرایط به سر می برد ، کارگرانی که کار میکننددستمزدهایشان پرداخت نمی شود ،کارگران موقت که اکنون 90%کارگران شاغل را شامل می شود ، بادستمزدهای زیر خط فقر وعدم امنیت شغلی آنان ، تهدید آنان به شمار میرود .اخراج وبیکارسازی کارگران نیز تهدید جدی است که بر علیه این طبقه اجتماعی به کار برده می شود . هزینه زندگی که هیچ مناسبت منطقی وخردمندانه ای با دستمزدهای رایج کارگران شاغل وباز نشسته ندارد .گرانی وتورم افسار گسیخته طبقه کارگر ومزد بگیران ودیگر اقشار فرودست جامعه را تهدید می کند (4)چنانکه فروپاشی خانواده های این طبقه اجتماعی ،غیر قابل انکار است . تغییر واصلاح قانون کار(5) از دیگر اعمال ضد انسانی برعلیه کارگران است .دولت به چنین وضعیت بحرانی طبقه کارگر رضایت نداده است ومدتهاست که در پی اصلاح قانون کار ، آن اندک مزایا وحقوق حقه کارگران رانیز نشانه رفته است تا کارگران را حقیقتا به بردگان عصر جدید تبدیل کند. به چه قیمت وبرای چه ؟ تنها نتیجه ای که از چنین رفتاری با طبقه کارگر می شود ، فقط افزایش سود سرمایه داران است و بس .نظام سرمایه داری جهت تداوم وتضمین بقای خود وانباشت سرمایه از هیچ رفتار غیر انسانی فروگذار نیست . ما کارگران می پرسیم حقوق ما انسانها که 99%جامعه را تشکیل می دهیم ،تمام تولید ،خدمات ، پروژه های عمرانی و استخراج از معادن زیر زمینی ،وتمامی ثروت جامعه را تولید می کنیم وتمام سختی زندگی کنونی جامعه را بر دوش می کشیم چرا باید متحمل زندگی زیر خط فقر باشیم ،چرا ؟؟؟از دیگر سواین روزها شاهدسرقت ، اختلاس ،عدم پرداخت بدهی های دولت وسازمانهایش ودیگر شرکتها به صندوق ومنابع مالی تامین اجتماعی هستیم .چرا؟؟ ....ما کارگران از همه همکاران شاغل وبازنشسته می خواهیم که در مقابل به تاراج بردن اندوخته ها وپس اندازهای مان سکوت نکنند. ما کارگران باید یکصدا بگوییم که سکوت نخواهیم کرد . تحمل چنین اعمال سارقانه وگردن کشی به حقوقمان که حاصل انباشت دستمزدهای ناچیزمان است بیکار نخواهیم نشست . هجوم به صندوق ومنابع مالی تامین اجتماعی که تنها ممر تامین زندگی بعد از سالها زحمت است ، دست روی دست نمی گذاریم که در روز روشن جلو چشمان میلیونها صاحب تامین اجتماعی دارایی مان را به سرقت ببرید . در اوضاعی که هر روز شاهد بیکاری هزاران نفر از همکاران کارگر خود هستیم (2) باید از این منابع مالی ، بیمه بیکاری با دستمزدکافی برخوردار شوند. دستمزدهای معوقه بازنشستگان ،که در این ماه های اخیر بارها تکرار شده است ،امری مسخره وتوهین آمیز بر علیه همکاران بازنشسته خود میدانیم (3)مهمترین مساله سازمان تامین اجتماعی یکی از دستاوردهای جنبش طبقه کارگر است که در دهه هزاروسیصدوسی (1330) بدنبال اعتراضات گسترده ایجاد شد واین دستاورد را ما کارگران نباید از دست بدهیم ویا اجازه ندهیم اندک اندک از مزایای آن بکاهند . خالی کردن منابع وصندوق مالی سازمان تامین اجتماعی ،هم اکنون مانع از آن است که هزاران کارگر می توانند با قانون 25 سال سابقه کار باز نشسته شوند . به دلیل عدم موجودی وبدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی ، از این موقعیت بی بهره می شوند و کار ،بیگاری بردگی را باید متحمل شوند . از سویی دیگر نیز خود سازمان تامین اجتماعی نیز روز بروز از تعهدات خود نسبت به بیمه شده اش ، کارگران ،سرباز می زند .به گونه ای که 80%باز نشستگان زیر400هزار تومان حقوق مستمری میگیرند ،هزینه خدمات را کاهش می دهد ،مانند عدم تامین هزینه درمان ودارو که نسبت به سالها پیش فوق العاده کاهش داده شده است ویا کاهش مدت بیمه بیکاری ، این امر نیز از آن نوع دستاوردهایی است که دولت همواره تلاش میکند به سود خود آنرا تصرف نماید .کارگران ، همکاران زحمت کش سازمان تامین اجتماعی باید با اراده و آرای ما کارگران از طریق تغییر ساختار میریتی آن ایجاد شود . تنها نمایندگان واقعی ما کارگران که از طریق مجامع عمومی انتخاب می شوند . صلاحیت مدیریت و مجری این سازمان کارگری است ..این مطالبه را باید به پرچم خود تبدیل کنیم . این حق ماست که به سازمانی که از اندوخته های سهام ما بوجود آمده است مدیریت نماییم . سهم کارفرما نیز از همان استثمار و تصاحب ارزش اضافه تولید شده ( ثروت تولید شده توسط کار کردن ما ) ما کارگران به سازمان می پردازد . پس اساسا ، تاسیس این سازمان با مبارزات همکاران گذشته ما ایجاد گردید و منابع مالی آن نیز حاصل زحمت و رنج ما تامین میگردد .
(1)تحقیق و تفحص از صندوق باز نشستگی صنعت فولاد کاروکارگر 10دی .- تجمع کارگران ذوب آهن اصفهان مقابل مجلس .کاروکارگر 23آذر ماه . - پرداخت هزار میلیاردتومانی شستا به تامین اجتماعی .کاروکارگر 24 آذر ماه .- بدهی 17 میلیاردی کارخانه ها وادارات دولتی بروجرد به تامین اجتماعی .کاروکارگر 10 دی ماه - ارسال پرونده اعمال نفوذ یکی از نمایندگان به دادگاه و مجلس . کاروکارگر 19 آذر ماه - وزیر بهداشت به دنبال گرفتن درمان تامین اجتماعی است . کار وکارگر 5 دی ماه - قانون باز نشستگی بیش از تامین منابع مالی اجرایی می شود . کار وکارگر 13 آذر
(2) بیکاران از حداقل های معیشتی بهره مند میشوند . کار وکارگر 10 دی ماه .- جوانان پیشتاز بیکاری . کاروکارگر 10 دی ماه - تشکیل کمیته مشترک دولت و مجلس برای بیمه بیکاری . کاروکارگر 22 آذر ماه .- 350کارگر "ارگ دیزل " بیکار شدند .. کاروکارگر 5 دی ماه - شهرداری خرم آباد تعهدی در قبال کارگران پیمانکاری ندارد .کاروکارگر 26 آذر ماه - سالانه 700هزار فرصت شغلی در کشور از بین میرود .کاروکارگر 12 آذر ماه - اخراج 30 نفر از کارگران سازمان پارکها وفضای سبز اهواز .کار وکارگر 11 دی ماه - بیکاری 5 هزار کارگر ایران خودرو تبریز .کاروکارگر 12 آذر ماه - روند تعطیلی واحدهای تولیدی نگران کننده است .کاروکارگر 23 آذر ماه - بازدهی تولید افزایش نیابد واحدهای تولیدی تعطیل می شوند . کاروکارگر 7دی ماه - کارگران شرکت صنعتی شیر گاه ساوه بیکارشدند. کاروکارگر 7دی ماه - کارگران ایرانیت شهر ری بیکار شدند .کاروکارگر 7 دی ماه - نرخ بیکاری زنان به 40%افزایش می یابد .کاروکارگر 19 آذر ماه - در هر خانه ای جوان تحصیل کرده بیکاری وجود دارد .کاروکارگر 13 آذر ماه - دولت نمیخواهد آمار بیکاران مشخص شود . کار وکارگر 6 دی ماه
(3) پرداخت حقوق معوقه بازنشستگان . روزنامه کاروکارگر 24 آذر ماه - تجمع کارگران ذوب آهن اصفهان مقابل مجلس .کاروکارگر 23 آذر ماه
(4) 40% از کارگران پیمانی کمتر از پایه دستمزد دریافت میکنند .کاروکارگر 22 آذر - کاهش قدرت خرید کارگران در پی هدفمندی یارانه ها .کار وکارگر 26 آذر ماه - افزایش شکاف معیشت وتورم .کاروکارگر 23 آذر ماه - سبد معیشتی ومزد کارگران هیچ تناسبی با هم ندارند .کاروکارگر 7 دی ماه - رکود تورمی گریبانگیر جامعه کارگری شده است .کاروکارگر 24 آذر ماه
(5) حق اخراج کارگر ، دستمزد وعیدی چالشی ترین مواد اصلاح قانون کار کاروکارگر 27 آذر - آغاز جمع بندی اصلاح قانون کار با کارفرمایان .کاروکارگر 22 آذر ماه - هدف نظام استاد وشاگردی ،دور زدن قانون کار است .کاروکارگر 21 آذر ماه - آغاز مزاکره برای اصلاح قراردادها .کاروکارگر 7 دی ماه - با تصویب پیش نویس اصلاحیه قانون کار مخالفیم .کاروکارگر 8 دی ماه - آغاز دور جدید چانه زنی های اصلاح قانون کار .کاروکارگر 23آذر ماه - ضمانتی برای پرداخت حداقل دستمزد هم به کارگران وجود ندارد . کاروکارگر 23 آذر ماه - دستمزد وشکل قرارداد شاه بیت تفاهم کارگران وکارفرمایان در اصلاح قانون کار .کاروکارگر 24 آذر ماه - اختلاف میان نمایندگان کارگری در کمیته اصلاح قانون کار .کاروکارگر 5 دی ماه - نمایندگان کارگری وکارفرمایی در باره اصلاح قانون کار .کاروکارگر 6 دی ماه - کارگران پیش از ارائه پیش نویس اصلاح قانون کار به مجلس نظر خود را نهایی کنند. کاروکارگر 12 دی ماه (ن)
کمیته پیگیری ایجادتشکلهای کارگری ایران21/101390
بیست وپنجم دی ماه 1390
akhbarkargari2468@gmail.com
نتانیاهو: فقط تحریم جدی نفت و بانک مرکزی علیه ایران کارساز است
از نظر بنیامین نتانیاهو، تحریمهای کنونی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران آنقدر سخت نیست که مقامهای ایران را مجبور به توقف برنامهی اتمی این کشور کنند.
اگرچه تحریمهای کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی تشدید شدهاند، ولی اسرائیل نسبت به تأثیر آنها تردید دارد. از نظر رهبری اسرائیل فقط تحریم سختگیرانه علیه صنعت نفت و بانک مرکزی ایران است که میتواند تأثیرگذار باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، نتانیاهو گفته است: «تا زمانی که تحریمهای واقعی و مؤثر علیه صنعت نفت ایران و بانک مرکزی عملی نشوند، تأثیری بر برنامهی هستهای ایران نخواهند گذارد.»
تعویق در رزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل
یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل روز یکشنبه (۱۵ ژانویه/۲۵ دی) اعلام کرد که رزمایش موسوم به "چالش سخت ۱۲" که قرار بوده در بهار سال جاری برگزار شود، به پایان سال منتقل شده است.
وزیر امور خارجه اسرائیل علت به تعویق افتادن رزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل را جلوگیری از تنش و بیثباتی در منطقه خوانده است.
آویگدور لیبرمن، میگوید که این رزمایش فقط به تعویق افتاده و لغو نشده است. وی که در ورشو، پایتخت لهستان در یک سفر رسمی به سر میبرد روز دوشنبه در برابر خبرنگاران گفت که این رزمایش احتمالا در پایان سال ۲۰۱۲ برگزار خواهد شد.
پیش از این یک فرستندهی رادیویی اسرائیل علت تعویق در اجرای رزمایش را "دلایل مالی" عنوان کرده بود.
این رزمایش بزرگترین رزمایش مشترکی است که دو کشور متحد آمریکا و اسرائیل قرار است برگزار کنند. از نظر کارشناسان، این دو کشور قصد داشتهاند با این رزمایش، در برابر تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس و تنگهی هرمز، قدرت نظامی خود را به نمایش بگذارند.
با ادامهی مناقشهی هستهای ایران و کشورهای غربی، دولت آمریکا با جدیت تمام به دنبال تحریم نفت ایران است. مقامهای آمریکایی به آن دسته از کشورهای صنعتی سفر میکنند که از واردکنندگان اصلی نفت ایران هستند و میکوشند برای آنها منابع جایگزین بیابند. بانک مرکزی ایران نیز هدف تحریم آمریکا قرار گرفته است.
جامعه جهانی و وقت عمل کردن
وزیرخارجه اسرائيل روز دوشنبه در رابطه با برخورد با جمهوری اسلامی ایران گفت: «زمان آن فرارسیده که جامعهی بینالملل از مرحلهی حرف وارد مرحله عمل شود».
لیبرمن در برابر این پرسش که آیا احتمال حملهی نظامی اسرائیل به ایران وجود دارد گفت، این وظیفهی اسرائیل نیست که «وارد مأموریتی شود که وظیفهی جامعهی بینالملل است، ولی باید تمام گزینهها را باز نگاه داشت.»
وزیرخارجه اسرائيل گفت: «ایران فقط یک تهدید برای اسرائیل نیست، بلکه برای کشورهای حاشیهی خلیج فارس هم مسئلهی شماره یک است.» وی افزود: «ایران کنترل عراق را در دست گرفته و میخواهد همین کار را با عربستان سعودی انجام دهد تا قادر باشد سیاست انرژی در سطح جهانی را دیکته کند.»
وزیر خارجهی اسرائیل مقامهای جمهوری اسلامی را متهم کرد که در سرکوب مردم سوریه از بشار اسد پشتیبانی میکند. وی گفت که رژیم اسد «بدون کمک ایران یک هفته هم دوام نخواهد آورد».
در گزارش رسانهها آمده است که جنگ سایبری میان غرب و ایران مدتهاست که آغاز شده است. در این گزارشها گفته میشود که ویروس کامپیوتری که به تأسیسات هستهای ایران راه یافته بود، کار اسرائیل بوده است. از سوی دیگر گفته میشود که اسرائیل در ترور دانشمندان هستهای ایران دست دارد.
اگرچه تحریمهای کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی تشدید شدهاند، ولی اسرائیل نسبت به تأثیر آنها تردید دارد. از نظر رهبری اسرائیل فقط تحریم سختگیرانه علیه صنعت نفت و بانک مرکزی ایران است که میتواند تأثیرگذار باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، نتانیاهو گفته است: «تا زمانی که تحریمهای واقعی و مؤثر علیه صنعت نفت ایران و بانک مرکزی عملی نشوند، تأثیری بر برنامهی هستهای ایران نخواهند گذارد.»
تعویق در رزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل
یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل روز یکشنبه (۱۵ ژانویه/۲۵ دی) اعلام کرد که رزمایش موسوم به "چالش سخت ۱۲" که قرار بوده در بهار سال جاری برگزار شود، به پایان سال منتقل شده است.
وزیر امور خارجه اسرائیل علت به تعویق افتادن رزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل را جلوگیری از تنش و بیثباتی در منطقه خوانده است.
آویگدور لیبرمن، میگوید که این رزمایش فقط به تعویق افتاده و لغو نشده است. وی که در ورشو، پایتخت لهستان در یک سفر رسمی به سر میبرد روز دوشنبه در برابر خبرنگاران گفت که این رزمایش احتمالا در پایان سال ۲۰۱۲ برگزار خواهد شد.
پیش از این یک فرستندهی رادیویی اسرائیل علت تعویق در اجرای رزمایش را "دلایل مالی" عنوان کرده بود.
این رزمایش بزرگترین رزمایش مشترکی است که دو کشور متحد آمریکا و اسرائیل قرار است برگزار کنند. از نظر کارشناسان، این دو کشور قصد داشتهاند با این رزمایش، در برابر تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس و تنگهی هرمز، قدرت نظامی خود را به نمایش بگذارند.
با ادامهی مناقشهی هستهای ایران و کشورهای غربی، دولت آمریکا با جدیت تمام به دنبال تحریم نفت ایران است. مقامهای آمریکایی به آن دسته از کشورهای صنعتی سفر میکنند که از واردکنندگان اصلی نفت ایران هستند و میکوشند برای آنها منابع جایگزین بیابند. بانک مرکزی ایران نیز هدف تحریم آمریکا قرار گرفته است.
جامعه جهانی و وقت عمل کردن
وزیرخارجه اسرائيل روز دوشنبه در رابطه با برخورد با جمهوری اسلامی ایران گفت: «زمان آن فرارسیده که جامعهی بینالملل از مرحلهی حرف وارد مرحله عمل شود».
لیبرمن در برابر این پرسش که آیا احتمال حملهی نظامی اسرائیل به ایران وجود دارد گفت، این وظیفهی اسرائیل نیست که «وارد مأموریتی شود که وظیفهی جامعهی بینالملل است، ولی باید تمام گزینهها را باز نگاه داشت.»
وزیرخارجه اسرائيل گفت: «ایران فقط یک تهدید برای اسرائیل نیست، بلکه برای کشورهای حاشیهی خلیج فارس هم مسئلهی شماره یک است.» وی افزود: «ایران کنترل عراق را در دست گرفته و میخواهد همین کار را با عربستان سعودی انجام دهد تا قادر باشد سیاست انرژی در سطح جهانی را دیکته کند.»
وزیر خارجهی اسرائیل مقامهای جمهوری اسلامی را متهم کرد که در سرکوب مردم سوریه از بشار اسد پشتیبانی میکند. وی گفت که رژیم اسد «بدون کمک ایران یک هفته هم دوام نخواهد آورد».
در گزارش رسانهها آمده است که جنگ سایبری میان غرب و ایران مدتهاست که آغاز شده است. در این گزارشها گفته میشود که ویروس کامپیوتری که به تأسیسات هستهای ایران راه یافته بود، کار اسرائیل بوده است. از سوی دیگر گفته میشود که اسرائیل در ترور دانشمندان هستهای ایران دست دارد.
مراسم اهدای جوایز گلدن گلوب، شبی آمریکایی با چاشنی ایرانی
فیلم "هنرمند" اثر کارگردان فرانسوی، میشل هازانا ویسیوس، که در ۶ رشته نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده بود، توانست با کسب سه جایزه این شب را به نام خود رقم زند.
این فیلم صامت در رشتههای بهترین فیلم کمدی و بهترین موسیقی متن این جایزه را نصیب خود کرد و ژان دوژاردن با ایفای نقش در آن به عنوان بهترین هنرپیشه مرد در فیلمهای کمدی یا موزیکال شناخته شد.
شصت و نهمین دورهی جوایز "گلدن گلوب" یکشنبه شب به وقت محلی (۱۵ ژانویه/ ۲۵دی) طی مراسمی در شهر لسآنجلس برگزار شد و برای اولین بار فیلمی از ایران توانست این جایزه معتبر را از آن خود کند.
این فیلم صامت در رشتههای بهترین فیلم کمدی و بهترین موسیقی متن این جایزه را نصیب خود کرد و ژان دوژاردن با ایفای نقش در آن به عنوان بهترین هنرپیشه مرد در فیلمهای کمدی یا موزیکال شناخته شد.
شصت و نهمین دورهی جوایز "گلدن گلوب" یکشنبه شب به وقت محلی (۱۵ ژانویه/ ۲۵دی) طی مراسمی در شهر لسآنجلس برگزار شد و برای اولین بار فیلمی از ایران توانست این جایزه معتبر را از آن خود کند.
اصغر فرهادی، کارگردان فیلم "جدایی نادر از سیمین" که به همراه پیمان معادی، هنرپیشه این فیلم در این مراسم حاضر شده بود، در بخش بهترین فیلمهای غیرانگلیسی زبان کره طلایی گلدن گلوب را در دستان خود گرفت.
در این رشته، فیلمهای "در سرزمین خون و عسل" به کارگردانی آنجلینا جولی، "پوستی که در آن زندگی میکنم" به کارگردانی پدرو آلمودوار، "پسری با دوچرخه" ساخته لوک و ژان پییر داردن و "گلهای جنگ" اثری از ژانگ جیمو رقبای فیلم ایرانی به شمار میرفتند.
فیلم "نسلها" به عنوان بهترین فیلم درام برنده جایزه گلدن گلوب شد و جرج کلونی، بازیگر اصلی آن نیز جایزه بهترین هنرپیشه مرد را دریافت کرد. این فیلم درام که در هاوایی فیلمبرداری شده داستان پدری را روایت میکند که پس از تصادف سنگین همسرش مسئولیت نگهداری از دو فرزند دخترش را بر عهده دارد.
جرج کلونی همچنین در مقام کارگردان با فیلم "نیمهی مارس" در رشته بهترین فیلم درام برای دریافت گلدن گلوب نامزد شده بود که این جایزه به وی نرسید.
برد پیت، رایان گاسلینگ، مایکل فسبندر و لئوناردو دی کاپریو از رقیبان جرج کلونی در شاخه بهترین هنرپیشه مرد در این دوره از مراسم بودند.
مریل استریپ، بازیگر محبوب و سرشناس آمریکایی در این دوره از مراسم گلدن گلوب در شاخه بهترین هنرپیشه زن نامزد دریافت این گوی طلایی شده بود و در نهایت به دلیل بازی قوی و چشمگیرش در فیلم "بانوی آهنین" توانست هیأت داوران را برای دریافت آن متقاعد کند.
در این فیلم مریل استریپ در نقش مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، بر روی پرده ظاهر شده است. این هنرپیشه ۶۲ ساله تا کنون هشت بار جایزه گلدن گلوب را برده است. سال ۲۰۱۰ نیز مریل استریپ برای بازی دیدنی خود در فیلم "جولی و جولیا" برنده این جایزه شده بود.
جایزه بهترین هنرپیشه فیلمهای کمدی به میشل ویلیامز رسید. او در فیلم "هفته من با مرلین" در نقش مریلین مونرو، هنرپیشهی افسانهای هالیوود، بازی میکند.
مریلین مونرو که به سمبل جذابیت جنسی در سینما معروف است، در سال ۱۹۶۰ خود جایزه گلدن گلوب را به عنوان بهترین هنرپیشه زن به خاطر ایفای نقش در فیلم "بعضیها داغشو دوست دارن" به دست آورده بود.
مارتین اسکورسیزی، از کارگردانان کهنهکار سینمای هالیوود نیز جایزه بهترین کارگردانی را برای فیلم سه بعدی و پر هزینه "هوگو" دریافت کرد.
استیون اسپیلبرگ نیز برای انیمیشن سه بعدی و خوش ساخت "ماجراهای تن تن و میلو" که سال گذشته به روی پرده سینما آمد، جایزه گلدن گلوب را در شاخه بهترین فیلمهای انیمیشن به دست آورد. وی تا کنون در مجموع سه جایزه گلدن گلوب را با خود به خانه برده است.
وودی آلن، کارگردان مطرح آمریکایی، برای فیلمنامهی "نیمهشب در پاریس" از سوی هیأت داوران شایسته دریافت این جایزه شناخته شد.
مدونا، ملکه موسیقی پاپ، برای ترانه "شاهکار" از فیلم "دبلیو.دی" گلدن گلوب بهترین ترانه را نصیب خود کرد. این فیلم دومین تجربه این خواننده ۵۳ ساله در مقام کارگردان است.
به باور منتقدان به طور معمول فیلمی که موفق به کسب جایزه گلدن گلوب شود، شانس بالایی را برای دریافت جایزه اسکار خواهد داشت. جایزه گلدن گلوب هر ساله از سوی اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین فیلمهای سینما و تلویزیون اهدا میشود.
در این رشته، فیلمهای "در سرزمین خون و عسل" به کارگردانی آنجلینا جولی، "پوستی که در آن زندگی میکنم" به کارگردانی پدرو آلمودوار، "پسری با دوچرخه" ساخته لوک و ژان پییر داردن و "گلهای جنگ" اثری از ژانگ جیمو رقبای فیلم ایرانی به شمار میرفتند.
فیلم "نسلها" به عنوان بهترین فیلم درام برنده جایزه گلدن گلوب شد و جرج کلونی، بازیگر اصلی آن نیز جایزه بهترین هنرپیشه مرد را دریافت کرد. این فیلم درام که در هاوایی فیلمبرداری شده داستان پدری را روایت میکند که پس از تصادف سنگین همسرش مسئولیت نگهداری از دو فرزند دخترش را بر عهده دارد.
جرج کلونی همچنین در مقام کارگردان با فیلم "نیمهی مارس" در رشته بهترین فیلم درام برای دریافت گلدن گلوب نامزد شده بود که این جایزه به وی نرسید.
برد پیت، رایان گاسلینگ، مایکل فسبندر و لئوناردو دی کاپریو از رقیبان جرج کلونی در شاخه بهترین هنرپیشه مرد در این دوره از مراسم بودند.
مریل استریپ، بازیگر محبوب و سرشناس آمریکایی در این دوره از مراسم گلدن گلوب در شاخه بهترین هنرپیشه زن نامزد دریافت این گوی طلایی شده بود و در نهایت به دلیل بازی قوی و چشمگیرش در فیلم "بانوی آهنین" توانست هیأت داوران را برای دریافت آن متقاعد کند.
در این فیلم مریل استریپ در نقش مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، بر روی پرده ظاهر شده است. این هنرپیشه ۶۲ ساله تا کنون هشت بار جایزه گلدن گلوب را برده است. سال ۲۰۱۰ نیز مریل استریپ برای بازی دیدنی خود در فیلم "جولی و جولیا" برنده این جایزه شده بود.
جایزه بهترین هنرپیشه فیلمهای کمدی به میشل ویلیامز رسید. او در فیلم "هفته من با مرلین" در نقش مریلین مونرو، هنرپیشهی افسانهای هالیوود، بازی میکند.
مریلین مونرو که به سمبل جذابیت جنسی در سینما معروف است، در سال ۱۹۶۰ خود جایزه گلدن گلوب را به عنوان بهترین هنرپیشه زن به خاطر ایفای نقش در فیلم "بعضیها داغشو دوست دارن" به دست آورده بود.
مارتین اسکورسیزی، از کارگردانان کهنهکار سینمای هالیوود نیز جایزه بهترین کارگردانی را برای فیلم سه بعدی و پر هزینه "هوگو" دریافت کرد.
استیون اسپیلبرگ نیز برای انیمیشن سه بعدی و خوش ساخت "ماجراهای تن تن و میلو" که سال گذشته به روی پرده سینما آمد، جایزه گلدن گلوب را در شاخه بهترین فیلمهای انیمیشن به دست آورد. وی تا کنون در مجموع سه جایزه گلدن گلوب را با خود به خانه برده است.
وودی آلن، کارگردان مطرح آمریکایی، برای فیلمنامهی "نیمهشب در پاریس" از سوی هیأت داوران شایسته دریافت این جایزه شناخته شد.
مدونا، ملکه موسیقی پاپ، برای ترانه "شاهکار" از فیلم "دبلیو.دی" گلدن گلوب بهترین ترانه را نصیب خود کرد. این فیلم دومین تجربه این خواننده ۵۳ ساله در مقام کارگردان است.
به باور منتقدان به طور معمول فیلمی که موفق به کسب جایزه گلدن گلوب شود، شانس بالایی را برای دریافت جایزه اسکار خواهد داشت. جایزه گلدن گلوب هر ساله از سوی اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین فیلمهای سینما و تلویزیون اهدا میشود.
علی لاریجانی: چند متهم به ترور احمدی روشن دستگیر شدهاند
علی لاریجانی رئیسمجلس شورای اسلامی در مصاحبه با العالم تعداد دستگیر شدگان و هویت آنها را روشن نکرد. بهگفته وی تحقیقات درباره ترور معاون بازرگانی مرکز نطنز و افراد دستگیر شده ادامه دارد.
مصطفی احمدیروشن، روز چهارشنبه (۱۱ ژانویه، ۲۱ دی) همراه با شخصی که رانندگی خودروی او را به عهده داشت، در جریان انفجار بمبی که به بدنه خودرو چسبانده شد، به قتل رسیدند. بهگفته شاهدان عینی، دو موتور سوار، که کلاه کاسکت به سر داشتند و چهرهشان قابل شناسائی نبود، بمب را به بدنه خودرو چسباندند و دقایقی بعد انفجار صورت گرفت.
موساد، متهم اصلی
احمدیروشن، چهارمین کارشناس اتمی جمهوری اسلامی بود که در عملیاتی شبیه عملیات پیشین ترور شد. جمهوری اسلامی بلافاصله مسئولیت این ترور را به گردن سرویس مخفی اسرائيلی انداخت. دولت اسرائيل، در برابر این اتهام سکوت کرد، اما برخی از اعضای بلندپایه پیشین موساد، دخالت اسرائيل در مجموعه عملیات تخریبی و تروریستی که تاکنون علیه برنامه اتمی جمهوری اسلامی اعمال شده است را ممکن دانستند.
روز یکشنبه (۱۵ ژانویه، ۲۵ دی) حیدر مصلحی وزیراطلاعات جمهوری اسلامی بار دیگر آمریکا، بریتانیا و اسرائيل را به دست داشتن در ترور احمدیروشن متهم کرد. وی گفت که جمهوری اسلامی به این ترور پاسخ قاطع خواهد داد. پیش از مصلحی، سردار مسعود جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی گفته بود:«ایران در حال بررسی مجازات عاملان پشت صحنه و مزدوران میدانی ترور احمدیروشن است.»
در شرایطی که تنش میان جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به نقطه اوج رسیده است، سردار جزایری همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی را «از جمله مقصران ترور دانشمندان هستهای ایران» دانست و گفت:«آژانس با انتشار فهرست دانشمندان و مدیران هستهای ایران امکان شناسائی و ترور آنها را فراهم میآورد.»
علی لاریجانی رئیسمجلس شورای اسلامی نیز در مصاحبه با العالم اسرائيل را به دست داشتن در ترور احمدیروشن متهم کرد. او گفت:«ایران در خصوص ترور مصطفی احمدیروشن دانشمند هستهای خود به دست رژیم صهیونیستی ساکت نخواهد نشست.»
لاریجانی تصریح کرد که «واکنش ایران مانند عملکرد رژیم صهیونیستی نخواهد بود که دست به عملیات تروریستی میزند.»
مصطفی احمدیروشن، روز چهارشنبه (۱۱ ژانویه، ۲۱ دی) همراه با شخصی که رانندگی خودروی او را به عهده داشت، در جریان انفجار بمبی که به بدنه خودرو چسبانده شد، به قتل رسیدند. بهگفته شاهدان عینی، دو موتور سوار، که کلاه کاسکت به سر داشتند و چهرهشان قابل شناسائی نبود، بمب را به بدنه خودرو چسباندند و دقایقی بعد انفجار صورت گرفت.
موساد، متهم اصلی
احمدیروشن، چهارمین کارشناس اتمی جمهوری اسلامی بود که در عملیاتی شبیه عملیات پیشین ترور شد. جمهوری اسلامی بلافاصله مسئولیت این ترور را به گردن سرویس مخفی اسرائيلی انداخت. دولت اسرائيل، در برابر این اتهام سکوت کرد، اما برخی از اعضای بلندپایه پیشین موساد، دخالت اسرائيل در مجموعه عملیات تخریبی و تروریستی که تاکنون علیه برنامه اتمی جمهوری اسلامی اعمال شده است را ممکن دانستند.
روز یکشنبه (۱۵ ژانویه، ۲۵ دی) حیدر مصلحی وزیراطلاعات جمهوری اسلامی بار دیگر آمریکا، بریتانیا و اسرائيل را به دست داشتن در ترور احمدیروشن متهم کرد. وی گفت که جمهوری اسلامی به این ترور پاسخ قاطع خواهد داد. پیش از مصلحی، سردار مسعود جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی گفته بود:«ایران در حال بررسی مجازات عاملان پشت صحنه و مزدوران میدانی ترور احمدیروشن است.»
در شرایطی که تنش میان جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به نقطه اوج رسیده است، سردار جزایری همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی را «از جمله مقصران ترور دانشمندان هستهای ایران» دانست و گفت:«آژانس با انتشار فهرست دانشمندان و مدیران هستهای ایران امکان شناسائی و ترور آنها را فراهم میآورد.»
علی لاریجانی رئیسمجلس شورای اسلامی نیز در مصاحبه با العالم اسرائيل را به دست داشتن در ترور احمدیروشن متهم کرد. او گفت:«ایران در خصوص ترور مصطفی احمدیروشن دانشمند هستهای خود به دست رژیم صهیونیستی ساکت نخواهد نشست.»
لاریجانی تصریح کرد که «واکنش ایران مانند عملکرد رژیم صهیونیستی نخواهد بود که دست به عملیات تروریستی میزند.»
یک روز پس از آنکه منابع دولتی ایران دریافت نامه "هشدارآمیز" مقام های آمریکایی به آیت الله علی خامنه ای، را تایید کردند، مشاور نظامی رهبر جمهوری اسلامی در واکنش به این نامه، بار دیگر درباره اقدام احتمالی ایران در تنگه هرمز به آمریکا هشدار داده است.
یحیی رحیم صفوی، دستیار و مشاور عالی نظامی آیت الله خامنه ای، گفته است که ایران طولانی ترین ساحل خلیج فارس را در اختیار دارد و "اگر خطراتی متوجه جمهوری اسلامی ایران شود، از ابزارهای سیاسی و دیگر ابزارها برای امنیت خود" استفاده میکند.آقای رحیم صفوی گفته است که جمهوری اسلامی "مقتدرترین کشور منطقه و تضمین کننده امنیت انرژی جهان است و این امنیت را دسته جمعی میداند."
نزدیک به چهل درصد از نفتی که از طریق دریا در جهان جا به جا می شود، از تنگه هرمز عبور می کند.
مقام های دولت آمریکا به روزنامه نیویورک تایمز گفته بودند که از کانالهای محرمانه، مستقیما به آیت الله علی خامنهای، رهبر ایران در مورد بستن تنگه هرمز "هشدار" دادهاند.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، یک روز پیش از واکنش مشاور و دستیار نظامی آیت الله خامنه ای به این نامه، گفته بود که پیام آمریکا از سه طریق به ایران منتقل شده است.
به گفته آقای مهمانپرست، نسخه ای از این نامه را نماینده آمریکا در سازمان ملل به نماینده ایران داد، و در عین حال، نسخه های دیگری از آن هم توسط سفیر سوئیس در ایران و از طریق جلال طالبانی، رئیسجمهور عراق، در اختیار رهبران جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
تهدید به بستن تنگه
مقام های نظامی و سیاسی ایران در هفته های اخیر بارها از توانایی این کشور در بستن تنگه هرمز بر روی کشتی های تجاری و نفتکش ها سخن گفته اند.از جمله معاون اول رئیس جمهور ایران گفته بود که اگر غرب مانع صدور نفت ایران شود، ایران هم با مسدود کردن تنگه هرمز، اجازه عبور "یک قطره نفت" کشورهای دیگر از تنگه هرمز را نخواهد داد.
اخیرا ایالات متحده و شماری از کشورهای غربی، خریداران نفت خام ایران را برای توقف واردات نفت از این کشور تحت فشار قرار داده اند.
هدف از این اقدام، قطع درآمدهای ارزی ایران و وادار کردن جمهوری اسلامی به قبول قطعنامه های مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد شامل درخواست تعلیق برخی از فعالیت های هسته ای این کشور به خصوص غنی سازی اورانیوم است.
قطعنامه های شورای امنیت از ایران خواسته است تا زمانی که جامعه جهانی نسبت به صلح آمیز بودن این فعالیت ها اطمینان حاصل نکرده، این فعالیت ها را متوقف کند اما مقامات جمهوری اسلامی، ضمن تاکید بر صلح آمیز بودن برنامه های اتمی خود، این قطعنامه ها را رد کرده اند.
با وجود اظهارات تهدید آمیز شماری از مقامات نظامی و غیرنظامی جمهوری اسلامی در مورد بستن تنگه هرمز، چند روز پیش، احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران تهدید به مسدود کردن تنگه هرمز از سوی این کشور را تکذیب کرد و گفت که جمهوری اسلامی نگفته است که تنگه هرمز را مسدود می کنیم.
نیروی دریایی ایران یک بار در جریان جنگ هشت ساله با عراق، در صدد مسدود کردن تنگه هرمز برآمد.
در جریان نبردی که میان ایران و نیروی دریایی آمریکا در این تنگه روی داد، آمریکا از انسداد هرمز جلوگیری و در طی آن خسارت سنگینی به نیروی دریایی ایران وارد کرد.
عرض تنگه هرمز که ایران پیشتر تهدید به بستن آن کرده، بین ۵۶ تا ۱۸۰ کیلومتر است.
قوس این تنگه هرمز به طرف شمال و درون فلات ایران قرار دارد و در نتیجه بیشترین خط ساحلی آن در راستای کرانههای ایران است.
کشور عمان در سوی جنوبی تنگه هرمز قرار دارد.
وزیر آموزش و پرورش ایران اعلام کرد کتاب های درسی دانش آموزان بر اساس برنامه های این وزارتخانه تفکیک جنسیتی می شود.
حمیدرضا حاجی بابایی امروز دوشنبه ۲۶ دی ماه در حاشیه یک همایش تاکید کرد که وزارت آموزش و پرورش برنامه دارد که فضاهای آموزشی، آموزش و تربیت و کتاب های درسی را بر اساس تفاوت های جنسیتی دانش آموزان "متناسب سازی" کند.به گزارش خبرگزاری مهر وزیر آموزش و پرورش گفت:" باید مدارسی بسازیم که در آن دختران و پسران احساس آرامش کنند نه اینکه مدارسی بسازیم که بعد از ساخت آن نیاز به متناسب سازی داشته باشیم."
طرح استتار مدارس دخترانه با عنوان طرح "شاداب سازی فضای مدارس دخترانه"، در سال ۱۳۷۸ برای نخستین بار در برخی از مدرسههای تهران به اجرا در آمد.
بر اساس این طرح، دیوار مدارس بلندتر میشد تا داخل مدرسه یه راحتی دیده نشود و دختران دانش آموز در برخی مدارس بتوانند بدون حجاب در مدرسه رفت و آمد کنند.
کامران دانشجو، وزیر علوم ایران، در مورد انتخابات مجلس گفت دانشگاه محل تبلیغ احزاب نیست، دانشگاه ها نباید وارد رقابت های جناحی شوند و کاندیداهایی که برای سخنرانی به دانشگاه دعوت می شوند باید نظرات خود را از بعد علمی مطرح کنند و نگاه خود را نسبت به دانشگاه شرح دهند.
این مقام دولتی، در مورد نقش دانشگاه ها در انتخابات مجلس، اظهار داشت که دانشگاه ها باید اهمیت شرکت در انتخابات و مشارکت حداکثری را تبیین کنند و گفت "اشرافیت، استکبار و طاغوت به دنبال تقلیل مشارکت در انتخابات است."در خبری دیگر در این زمینه، غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم، گفته است که هشتصد عضو هیات علمی دانشگاه ها برای انتخابات مجلس نامزد شده اند.
یک مقام دولت ایران خبر افزایش سود بانکی به بالای ۲۰ درصد را تکذیب کرد.
علی آقامحمدی، معاون اقتصادی معاون اول رئیس جمهور ایران، می گوید که برداشت رسانه ها از مصوبه هفته گذشته شورای پول و اعتبار نادرست بوده و اصلا بحث افزایش سود بانکی برای سپرده ها مطرح نیست.به گزارش خبرگزاری فارس، او گفت: "مصوبه (اخیر) درباره نرخ سود عقود مشارکتی است و این که آیا می شود حداکثر نرخ سود عقود مشارکتی را افزایش داد و این موضوع مباحث فقهی دارد."
عقود مشارکتی به گونه ای از سرمایه گذاری مشترک میان بانک و صاحبان سرمایه گفته می شود که در آن، کف سود مورد انتظار (بر اساس زمان سررسید) تعریف شده و پس از اتمام دوره سرمایه گذاری، سود قطعی محاسبه و تقسیم می شود.
تاکنون این میزان سود بین ۱۴ تا ۱۷ درصد بود.
چهارشنبه گذشته رسانه های ایران گزارش کردند که شورای پول و اعتبار تصمیم گرفته است که سود سپرده های بانکی بیشتر از تورم باشد و برای همین آن را ۲۱ درصد تعیین کرده است.
نرخ کنونی تا اوایل سال حدود 17 درصد بود ولی بعد از آن به ۱۲ درصد کاهش یافت.
بانک مرکزی در ماههای گذشته بعد از متلاطم شدن بازار ارز، چندین بار سعی کرد تا شورای پول و اعتبار را متقاعد کند که برای کنترل بازار نرخ سود سپرده ها را افزایش دهد اما موفق نشد.
خبر افزایش نرخ سود سپرده ها در شرایطی اعلام شد که بازار ارز و سکه به شدت ملتهب شده بود و گمان می رفت این تصمیم با هدف تشویق مردم به خارج کردن سرمایه های خود از این بازار و سرازیر کردن آن به بانکها گرفته شده باشد.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، از زمان به قدرت رسیدنش در سال ۱۳۸۴ همواره مخالفت صریح خود با سود بالای بانکی را ابراز کرده است.
او عقیده دارد این تصمیم به کشیده شدن سرمایه های خفته از بانکها به بخش تولید کمک می کند، ولی منتقدانش می گویند که اگر سود بانکها پایین تر از تورم باشد، آنگاه سپرده گذاران سرمایه خود را به بازارهای سودآورتر می برند.
در حال حاضر میزان رسمی تورم در ایران ۲۰ درصد است، هر چند اقتصاددانان رقم واقعی را بالاتر می دانند.
هفته گذشته که خبر افزایش سود سپرده های بانکی اعلام شد، آقای احمدی نژاد در سفر دوره ای در آمریکای لاتین به سر می برد و این احتمال مطرح شد که شاید مدیران بانک مرکزی برای مهار بازار ارز بدون هماهنگی با او چنین تصمیمی را گرفته باشند.
البته از قول موسی الرضا ثروتی، عضو کمیسیون برنامه و بوجه مجلس نقل شده است که محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی این کشور "دو سه روز در محل کار خود حاضر نشده" و به رئیس جمهور ایران اعلام کرده است که "اگر نرخ سود بانکی واقعی نشود، نمی تواند بازار ارز را کنترل کند."
اعلام خبر افزایش سود سپرده های بانکی توانسته بود قدری ارزش ریال برابر دلار را تقویت کند و به بازار سکه طلا آرامش ببخشد.
اما امروز دوشنبه با تکذیب این خبر، بهای سکه طلا بار دیگر افزایش یافت و در آستانه ۷۰۰ هزار تومان رسید.
بنا به گزارش خبرگزاری مهر، امروزهر قطعه سکه طلای طرح قدیم برای اولین بار به ۶۹۰ هزار تومان رسید و هر سکه طرح جدید ۶۸۰ هزار تومان فروخته می شد.
فرزان سهرابی، کارشناس اقتصادی، به خبرگزاری فارس گفته است که تکذیب خبر افزایش سود بانکی را یکی از دلایل صعود ارزش سکه طلا عنوان کرده است.
همچنین رسانه های ایران گزارش داده اند که امروز هر دلار آمریکا حدود ۱۷۰۰ تومان به فروش می رسید.
ارزش هر یورو، پول مشترک اتحادیه اروپا، در بازار تهران بین ۲۱۶۰ تا ۲۲۰۰ تومان و هر پوند انگلستان، بین ۲۶۵۰ تا ۲۷۱۵ تومان فروخته می شد.
زندگی ما مدیون خورشید به عنوان یک راکتور هستهای غولآسا است. نور خورشید از فاصلهای بسیار دور این محیط زیست را انرژی میبخشد، ولی در روی زمین کسی نمیخواهد در جوار یک راکتور زندگی کند. در واقع، راکتورهای هستهای از دور دل را میبرند و از نزدیک زهره را.
دو میلیارد سال قبل در معدن اورانیوم "اوکلو" در گابون، یک راکتور طبیعی به مدت یک تا ۳ دقیقه به کار افتاد، ولی اولین قدم انسانها در راه مهم تولید این نوع انرژی، توسط اینشتین در سال ۱۹۰۵ میلادی برداشته شد.با رشد تئوری کوانتومی بهویژه در آلمان و با بهرهگیری از فرمول مشهور "وایسکر" در سال ۱۹۳۵ و بالاخره تجزیه اورانیوم توسط "اتو هان" در سال ۱۹۳۸ و شروع جنگ جهانی در سال ۱۹۳۹، حرکت به سوی استفاده از انرژی هستهای در دستور کار دانشمندان قرار گرفت.
نخستین راکتور در دوم دسامبر ۱۹۴۲ توسط "فرمی" و "ژیلارد" (پدر بمب اتم) شروع به کار کرد، در حالی که ژیلارد معتقد بود که آن روز به نام روزی سیاه در تاریخ بشریت ثبت خواهد شد و با انفجار بمب اتمی در هیروشیما حدس او به حقیقت پیوست.
شدیدترین مجازات برای کوچکترین اشتباه
از دو راه میتوان به انرژی هستهای دست یافت؛ یکی از ترکیب عناصر سبک مانند هیدروژن و تبدیل آن به هلیوم که این راه برای تهیه بمب هیدروژنی موفقیتآمیز بوده و همچنین راه دوم، از طریق تجزیه عناصر سنگینی مانند اورانیوم. یک مقایسه ساده نشان میدهد که چرا ایجاد این نوع راکتور، یعنی روش دوم، سرلوحه کار اکثر کشورهای جهان قرار گرفته است. در واقع، تجزیه یک هسته اورانیوم ۶۶ میلیون بار بیشتر از سوختن یک اتم کربن انرژی تولید میکند.به این ترتیب، برای مدت کوتاهی همه فکر میکردند که مسئله انرژی برای ما دیگر حل شده است. هماکنون در حدود ۴۰۰ راکتور در جهان مشغول به کار هستند که ۲ درصد انرژی اولیه جهان را تامین میکنند. جالب اینجاست که راندمان تبدیل انرژی گرمایی به نیروی الکتریکی در راکتورها فقط در حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد است. اکثر راکتورهای جهان امروز از دو نوع راکتور نسل اول و دوم هستند که با آب سبک کار میکنند.
اما از آنجایی که هر جا که نور هست، سیاهی هم وجود دارد، مدت زیادی طول نکشید که عدهای از این خواب خوش بیدار شدند و متوجه نقاط منفی این انرژی جدید شدند. امروزه، کارشناسان بر این نکته تأکید زیادی دارند که منابع انرژی مورد نیاز هر کشور برای پیشرفت و حفظ محیط زیست، باید با در نظر گرفتن امکانات آن کشور انتخاب شود.
در نگاهی کوتاه به مزایا و معایب انرژی هستهای، میتوان به این جمعبندی رسید:
مزایا
۱- یکی از شاخصهای مهم خطرات محیط زیست، تولید دیاکسیدکربن است. کارخانههایی که به طور "غیرمستقیم" از انرژی خورشید (زغال سنگ، نفت و غیره) استفاده میکنند، برای تولید مقدار معینی از انرژی الکتریکی، ۹۰ درصد بیشتر از منابع هستهای گاز اکسیدکربن ایجاد میکنند.۲- تغییرات قیمت اورانیوم، در قیمت انرژی تولید شده تاثیر زیادی ندارد و برنامههای اقتصادی باثبات بیشتری را میشود طرح کرد.
معایب
۱- راکتورها در حالت بحرانی کار میکنند؛ به این معنی که تغییرات بسیار کمی در تولید و نابودی نوترونها باعث خاموشی یا انفجار آن خواهد شد.برای جلوگیری از این حادثه، باید دستگاههای کنترل خیلی درست و با اطمینان کار کنند و کارکنان باید خیلی آموزش دیده باشند. این دو فاکتور باعث انفجار راکتور شماره ۴ چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ شد؛ به طوری که در مدت کمتر از ۲ و نیم ثانیه، تولید گرما به بیشتر از ۱۰۰ برابر رسید و انفجار این راکتور، تلفات و آلودگی قابلتوجهی به جا گذاشت.
چنین حوادثی منجر به انتشار وسیع مواد رادیواکتیو در محیط میشود و میتواند منطقهای را برای صدها یا هزاران سال غیرمسکون کند.
۲- اگر در راکتور به هر علتی دستگاههای سردکننده از کار بیافتد و راکتور درست عمل نکند و خاموش شود، راکتور ۲۰۰ میلیون وات انرژی گرمایی تولید میکند و بعد از ۲۴ ساعت به ۱۵ میلیون وات میرسد. این انرژی کافی است که هسته سوخت راکتور را ذوب کند و در صورت نشر به خارج، خساراتی بزرگ به وجود آورد. این حالت را در فوکوشیما ژاپن دیدیم. زلزله و سونامی ژاپن در سال میلادی که گذشت، علاوه بر تلفات و تخریب زیاد، به نیروگاه اتمی فوکوشیما آسیب زد و نگرانیهای زیادی را در این زمینه به وجود آورد. طبق اعلام دولت ژاپن، پاکسازی هسته راکتور فوکوشیما ۴۰ سال طول خواهد کشید.
۳- در جهان یک میلیون و ۷۶۶ هزار و ۴۰۰ تن اورانیوم موجود است (۲۰۰۸) و مصرف اورانیوم در سال، ۶۴ هزار و ۶۱۵ تن است؛ یعنی فقط برای حدود ۲۷ سال این انرژی برای مصرف موجود است و باید آن را "انرژی دوران گذار" نامید.
۴- راکتور مقدار زیادی زبالههای رادیواکتیو تولید میکند که بعضی از آنها باید بیش از صدها هزار سال در جایی مطمئن نگهداری شوند. این مشکل تا به حال در هیچ جای جهان حل نشده است.
۵- از سوی دیگر، استخراج اورانیوم صدمات زیادی به محیط زیست وارد میکند.
۶- بر اثر حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل، احتمال خطر نابودی راکتور و پخش مواد رادیواکتیو افزایش مییابد.
به طور ساده، میتوان گفت که انرژی هستهای، کوچکترین اشتباه ما را به شدت مجازات میکند.
"استفاده از خرد انسانی" حق مسلم ماست
برای رفع کمبود اورانیوم، در سال ۱۹۶۴ میلادی یک راکتور آزمایشی در آمریکا ساخته شد که به کمک نوترونهای با سرعت زیاد خودش مواد سوخت هستهای تولید میکرد، اما با وجود کوششهای زیاد، تا به حال نتوانستهاند یک راکتور بزرگ از این نوع که با اطمینان کار کند را به کار اندازند.دولت آلمان نیز بعد از شروع این طرح، به دنبال تظاهرات مردم از آن صرفنظر کرد. این نوع راکتورها میتوانند سوخت هستهای را ۶۰ برابر کنند و امکان استخراج انرژی هستهای از منابع رادیواکتیو موجود را برای یک هزار و ۶۴۰ سال دیگر تمدید کنند.
در این اواخر نیز بیشتر در این راه کوشش میشود که زبالههای اتمی که قابل شکاف (تجزیه) هستند، مورد استفاده قرار دهند و امیدوارند که بتوانند زبالههای اتمی را به میزان ۹۹ درصد کاهش دهند. در بلژیک امیدوارند تا سال ۲۰۲۴ میلادی، اولین راکتور آزمایشی را در پروژه "مورا" با این هدف به کار گیرند. هماکنون نیز دو راکتور در فنلاند ساخته میشود که از لحاظ ایمنی، بهترینها در جهان خواهند بود.
بعد از حادثه فوکوشیما دولت آلمان تصمیم گرفت که تا سال ۲۰۲۲ میلادی تمام راکتورهای آلمان را که جزو مطمئنترین در جهان بودند، خاموش کند. این تصمیم در مملکتی گرفته شده که بزرگترین سهم را در کشف این فناوری داشته است.
کنفرانس اقلیمی در دوربان آفریقای جنوبی در پایان سال ۲۰۱۱ نشان داد که خطرات ناشی از انتشار کربن به زودی رفع نمیشود و شاید باز روزی جهان برای مبارزه با آن به سوی انرژی هستهای برگردد و این یعنی انتخاب بین خودکشی تدریجی یا خودکشی فوری مانند چرنوبیل.
تنها راه نجات، "استفاده مستقیم" از انرژی خورشیدی و به طور کلی انرژیهایی است که پیشرفت را میسر میکنند و محیط زیست را حفظ میکنند.
این شعار که انرژی هستهای حق مسلم ما است، شاید از لحاظ حقوقی درست باشد، ولی باید هیچوقت فراموش نکنیم که استفاده از "خرد انسانی" نیز نه تنها حق مسلم، بلکه "وظیفه" مسلم ما است.
حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ایران، آمریکا و بریتانیا را متهم کرده است که با حمایت از اسرائیل دست به ترور مصطفی احمدی روشن، یک مسئول تاسیسات اتمی ایران، زده اند و هشدار داد که اسرائیل "جواب محکمی" خواهد گرفت.
آقای مصلحی دومین مقام ایرانی است که ظرف دو روز گذشته در این ارتباط به اسرائیل هشدار می دهد.مصطفی احمدی روشن، معاون بازرگانی تاسیسات غنیسازی نطنز، روز ۲۱ دی در اثر انفجار یک بمب در منطقه سیدخندان تهران کشته شد.
کسی مسئولیت آن حمله را به عهده نگرفته است. آمریکا و بریتانیا آن را محکوم کرده و اسرائیل در مورد آن سکوت کرده است.
به گزارش منابع خبری ایران آقای مصلحی روز یکشنبه گفت: "انگلیس و آمریکا در این ترورها نمی توانند خود را مخفی نگه دارند و این طور نیست که آنها بتوانند دست پلید خود را در این حوادث مخفی نگه دارند."
او با اشاره به اسرائیل گفت: "نکته قابل توجه این است که آنها یک پسر بد را در خانواده خاورمیانه قرار دادند و جنایت های مختلفی که این طور شکل می گیرد را به گردن او می اندازند و انشاءه الله به حول و قوه الهی او هم جواب محکمی خواهد گرفت."
وزیر اطلاعات ایران چگونگی این پاسخ را تشریح نکرد اما گفت "... با روندی که اینها دارند برخورد می کنند قطعا در کشورهای خودشان نیز این اتفاقات خواهد افتاد."
او همچنین از عملکرد وزارت اطلاعات در حفاظت از جان مسئولان برنامه اتمی ایران دفاع کرد: "من به دنبال این نیستم که توپ را در زمین دیگری بیندازم ولی می خواهم این را بگویم که دستگاه ها هر کدام دارای چارچوب و محدوده وظایفی هستند و وزارت اطلاعات نیز در چارچوب وظایف خود عمل می کند و ماموریت حفاظت بر عهده ما نیست و ما این را تعریف نمی کنیم. دستگاه های دیگری مسئول این موضوع هستند."
ایران در این نامهها آمریکا و بریتانیا را به دلیل" حمایت از این گونه اقدامات تروریستی" محکوم کرد.
این دو کشور پیش از این ترور آقای احمدی روشن را محکوم کرده اند اما ایران این اقدام را "ظاهری" خواند و رد کرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز وزیر اطلاعات اسرائیل روز یکشنبه از ترور مصطفی احمدی روشن فاصله گرفت.
او گفت: "من چیزی در مورد این موضوع نمی دانم و نمی خواهم به هیچ وجه درباره آن بحث کنم."
خبرگزاری آسوشیتدپرس روز ۱۱ ژانویه گزارش داده بود که ژنرال "یواو مردکای" سخنگوی ارشد نظامی اسرائیل در بیانیه ای که در سایت "فیس بوک" قرار داده شد گفته بود: "نمی دانم چه کسی با دانشمند ایرانی تصفیه حساب کرده است، اما مسلما یک قطره اشک هم نمی ریزم."
'حامیان تروریسم دولتی'
روز شنبه مسعود جزایری، معاون ستادکل نیروهای مسلح ایران گفته بود که پاسخ این کشور به "حامیان تروریسم دولتی"، آزار دهنده خواهد بود.او پس از تاکید آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران بر لزوم "مجازات" عوامل آن ترور سخن می گفت.
آیتالله خامنهای تاکید کرده که جمهوری اسلامی هرگز از "مجازات مرتکبان این جنایت و عاملان پشت صحنه آن" چشمپوشی نخواهد کرد.
یک روز پس از کشته شدن معاون مرکز غنی سازی اورانیوم نطنز، حسین شریعتمداری، نماینده آیت الله خامنه ای در روزنامه کیهان، خواستار استفاده حکومت ایران از "حق قانونی برای مقابله به مثل" شده بود.
آقای شریعتمداری در مقاله ای تحت عنوان "بگرد تا بگردیم" نوشته بود که برای سیستم اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران "ترور نظامیان و مقامات اسرائیلی به آسانی امکان پذیر است".
مقام های حکومت ایران، دولت های اسرائیل، آمریکا و انگلیس را به دست داشتن در ترور مصطفی احمدی روشن و چند متخصص ایرانی دیگر در دو سال اخیر متهم کرده اند.
شرکت مدیریت یک کشتی تفریحی که روز جمعه پس از برخورد به صخره در غرب ایتالیا واژگون شد می گوید که ناخدای کشتی ممکن است 'مرتکب خطاهایی' شده باشد.
کوستا کروسیر در بیانیه ای گفت به نظر می رسد که ناخدای کشتی رویه های اضطراری این شرکت "که با استانداردهای بین المللی مطابق است" را نادیده گرفته بود.ناخدا فرانچسکو شتینو مظنون به قتل غیرعمد است اما هرگونه تخلفی را رد می کند. دادستان پرونده می گوید که کشتی به طرز "ناشیانه ای به جیلیو نزدیک شد."
حداقل پنج نفر کشته شده اند اما حدود ۱۵ نفر همچنان مفقود هستند و غواصان برای یافتن بازماندگان می کوشند.
کشتی "کوستا کونکوردیا" هم اکنون در آب های ساحلی جزیره جیلیو به پهلو خوابیده است.
فرانچسکو شتینو پیشتر به دلیل ترک کشتی پیش از تخلیه کامل مسافران بازداشت شد و در بازجویی بسر می برد. طبق قوانین ایتالیا، اگر ناخدای کشتی قبل از نجات سرنشینان خود کشتی را ترک کند به ۱۲ سال زندان محکوم می شود.
آقای شتینو می گوید آنها آخرین افرادی بودند که کشتی را ترک کردند. گفته می شود فاصله کشتی هم با ساحل بسیار کم بوده است. اما آقای شتینو این اتهامات را رد می کند.
او گفت: "دلایل قانع کننده ای دارم که بگویم صخره زیر کشتی در نقشه دریایی نشان داده نمی شد و کشتی مستقیم حرکت نمی کرد. در نقشه نشان داده می شد که زیر کشتی آب است و عمق آب زیاد. این سنگها در فاصله صد یا صد و پنجاه تا دویست متری بود و ما حدود ۳۰۰ متر از آنها فاصله داشتیم."
پیشتر در روز یکشنبه اعلام شد که اجساد دو نفر دیگر از مفقود شدگان پیدا شده که به دو مرد مسن تعلق دارد.
فیلیپو مارینی یکی از امدادگران می گوید ملیت آنها هنوز مشخص نیست: "جنازه دو مرد مسن پیدا شده است و آنها به زودی شناسایی خواهند شد. مهم این است که ما آنها را پیدا کرده ایم و بعد هویت آنها را مشخص خواهیم کرد. خبر بسیار غم انگیزی است. بدن آنها در طبقه سوم کشتی و نزدیک به اتاق ملاقات کشتی پیدا شده."
این کشتی چهار هزار و بیست و نه سرنشین داشت که بیشتر آنها توسط گروه های امداد و هلیکوپتر به ساحل انتقال پیدا کردند. بسیاری از آنها هم با شنا خود را به ساحل رساندند.
امدادگران در همان ساعات اولیه حادثه جسد دو جهانگرد فرانسوی و یک خدمه پرویی را پیدا کرده بودند.
در طی دو روز گذشته هم آنها یک خدمه ایتالیایی کشتی و یک زوج از کره جنوبی را که در ماه عسل بسر می بردند نجات دادند.
یک آمریکایی از جمله کسانی است که از کشتی به ساحل شنا کرده است: "کشتی خیلی سریع وارونه می شد و ما می ترسیدیم روی سر ما بیافتد. شروع کردیم به سرعت شنا کردن و پس از مدتی کشتی خیلی آهسته جایی کج شد که ما بودیم. می توانستیم حرکت و وارونه شدنش رو ببینیم."
خیلی از سرنشینان کشتی از نداشتن راهنمای درست در این شرایط اضطراری شکایت می کنند. بسیاری از آنها می گویند پس از برخورد کشتی با سنگ و خدمه برای ۴۵ دقیقه به سرنشینان می گفتند که مشکل فنی است.
«جدايی نادر از سيمين» جايزه بهترين فيلم خارجی گلدن گلوب را برد
فيلم «جدايی نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادی که در ماه های اخير جوايز سينمايی متعددی دريافت کرده بود، يکشنبه شب موفق شد جايزه بهترين فيلم خارجی زبان شصت و نهمين دوره جوايز سالانه گلدن گلوب را دريافت کند.
اصغر فرهادی در سخنرانی کوتاهی در شامگاه يکشنبه (به وقت محلی) هنگام دريافت اين جايزه در لس آنجلس گفت مردم ايران ملتی صلح دوست هستند.
وی که جايزه خود را از دست مدونا، خواننده معروف پاپ و کارگردان سينمايی، دريافت کرد گفت که «وقتی بر روی صحنه میآمدم داشتم فکر می کردم که چه باید بگویم؟ آیا باید چیزی از مادرم یا پدرم بگویم، از همسر مهربانم، فرزندانم، دوستان خوبم یا از گروه فیلمبرداری عالی و دوست داشتنیام؟ اما حالا ترجیح میدهم از مردمام بگويم. فکر میکنم آنها حقیقتا مردمی صلح دوست هستند.... بسیار متشکرم.»
این نخستین بار است که یک فیلم ایرانی در گلدن گلوب برنده جایزه بهترین فیلم خارجی می شود.
برخی از فیلمهایی که بر سر جایزه بهترین فیلم خارجی با «جدایی نادر از سیمین» به رقابت نشسته بودند، ساخته کارگردانان بزرگ و مطرح سینمای جهان بودند.
فیلم اصغر فرهادی برای دریافت جایزه گلدن گلوب با فیلمهای «جلدی که در آن زندگی میکنم» از پدرو آلمادووار اسپانیایی، «کودکی با دوچرخه» ساخته برادران داردن بلژیکی، «گلهای جنگ» از ژانگ ییموی چینی و «در سرزمین خون و عسل» به کارگردانی آنجلینا جولی رقابت میکرد.
«جدایی نادر از سیمین» در بیست ونهمین جشنواره فیلم فجر نیز توانست عنوان بهترین كارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین صدابرداری، بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را كسب كند.
جوايز گلدن گلوب هرسال در ايالات متحده آمريکا توسط اتحاديه مطبوعات خارجی هاليوود به بهترين توليدات سينمايی و تلويزيونی اهدا می شود و پس از اسکار مهمترين جايزه سينمايی در آمريکاست.
در شصت و نهمين دوره گلدن گلوب، درام خانوادگی «نواده ها» به کارگردانی الکساندر پين برنده جايزه بهترين فيلم درام شد.
فيلم صامت و سياه و سفيد «هنرمند» به کارگردانی ميشل هَزاناويسيوس که داستان آن در عصر گذر از سينمای صامت به ناطق در هاليوود روی میدهد، برنده بهترين فيلم موزيکال يا کمدی شد.
مارتين اسکورسيزی نیز برای فيلم «هوگو» جايزه گلدن گلوب بهترين کارگردانی را برد.
جايزه بهترين بازيگر مرد به جرج کلونی برای ايفای نقش در فيلم «نواده ها» رسيد و مريل استريپ نيز جايزه بهترين بازيگر زن را برای فيلم «بانوی آهنين» در نقش مارگارت تاچر دريافت کرد.
جايزه بهترين بازيگر نقش دوم زن در فيلم درام نيز به اکتاويا اکسپنسر برای فيلم «خدمتکار» تعلق گرفت و ميشل ويليامز جايزه بهترين بازيگر زن فيلم های کمدی يا موزيکال را برای فيلم «هفته من با مريلين» دريافت کرد.
جايزه گلدن گلوب بهترين سريال کمدی يا موزيکال را سريال «خانواده مدرن» به دست آورد و جايزه بهترين بازيگر مرد سريال کمدی به «متلو گان» برای سريال «اپيزودز» رسيد. جسيکا لين نيز جايزه بهترين بازيگر نقش دوم زن سريال يا فيلم تلويزيونی را از آن خود کرد.
جايزه گلدن گلوب بهترين انيميشن داستانی به «ماجراهای تن تن» به کارگردانی استيون اسپيلبرگ تعلق گرفت و «نیمه شب در پاریس»، ساخته وودی آلن نیز جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.
در اين مراسم همچنين جايزه يک عمر دستاورد سينمايی به «مورگان فريمن» داده شد.
فهرست کامل برندگان جوایز گلدن گلوب ۲۰۱۲
فیلم درام:
بهترین فیلم: «نواده ها» ساخته الکساندر پِین
بهترین بازیگر نقش اول زن: مریل استریپ برای نقش آفرینی در «زن آهنین»
بهترین بازیگر نقش اول مرد: جرج کلونی برای نقش آفرینی در «نواده ها»
فیلم کمدی یا موزیکال:
بهترین فیلم: «هنرمند» ساخته میشل آزاناویسوس
بهترین بازیگر نقش اول زن: میشل ویلیامز برای نقش آفرینی در «هفته من با مریلین»
بهترین بازیگر نقش اول مرد: ژان دوژردن برای نقش آفرینی در «هنرمند»
بهترین فیلم خارجی: «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی
بهترین انیمشین داستانی: «ماجراهای تن تن» ساخته استیون اسپیلبرگ
بهترین کارگردانی: مارتین اسکورسیزی برای فیلم «هوگو»
بهترین فیلمنامه: وودی آلن برای فیلم «نیمه شب در پاریس»
بهترین بازیگر زن نقش دوم: اکتاویا اسپنسر برای نقش آفرینی در «خدمتکار»
بهترین بازیگر مردم نقش دوم: کریستوفر پلامر برای نقش آفرینی در «تازهکارها»
موسیقی:
بهترین موسیقی متن: لودوویک بورس برای فیلم «هنرمند»
بهترین ترانه: مدونا برای ترانه «مستِرپیس» در فیلم «دبلیو- ای»
مجموعه تلویزیونی درام:
بهترین مجموعه تلویزیونی: «سرزمین مادری»
بهترین بازیگر زن: کلِر دِینز برای نقش آفرینی در «سرزمین مادری»
بهترین بازیگر مرد: کِلسی گرمر برای نقش آفرینی در «رییس»
کمدی یا موزیکال:
بهترین مجموعه تلویزیونی: «خانواده مدرن»
بهترین بازیگر زن: لائورا دِرن برای نقش آفرینی در «روشنفکر»
بهترین بازیگر مرد: مَت لوبلانک برای نقش آفرینی در «اپیزودها»
مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی:
بهترین مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «داون تاون ابی»
بهترین بازیگر زن: کیت وینسلت برای نقش آفرینی در «میلدرِد پیِرس»
بهترین بازیگر مرد: ایدریس اِلبا برای نقش آفرینی در «لوتر»
بهترین بازیگر زن نقش دوم در مجموعه یا فیلم تلویزیونی: جسیکا لانگ برای نقش آفرینی در «داستان وحشتآور آمریکایی»
بهترین بازیگر مرد نقش دوم در مجموعه یا فیلم تلویزیونی: پیتر دینکلِج برای نقش آفرینی در «بازیهای تاج و تخت»
جایزه گلدن گلوب یک عمر دستاورد سینمایی: مورگان فریمن
اصغر فرهادی در سخنرانی کوتاهی در شامگاه يکشنبه (به وقت محلی) هنگام دريافت اين جايزه در لس آنجلس گفت مردم ايران ملتی صلح دوست هستند.
وی که جايزه خود را از دست مدونا، خواننده معروف پاپ و کارگردان سينمايی، دريافت کرد گفت که «وقتی بر روی صحنه میآمدم داشتم فکر می کردم که چه باید بگویم؟ آیا باید چیزی از مادرم یا پدرم بگویم، از همسر مهربانم، فرزندانم، دوستان خوبم یا از گروه فیلمبرداری عالی و دوست داشتنیام؟ اما حالا ترجیح میدهم از مردمام بگويم. فکر میکنم آنها حقیقتا مردمی صلح دوست هستند.... بسیار متشکرم.»
گفت و گو با جمشید اکرمی، منتقد سینما در آمریکا، درباره جایزه فرهادی و مراسم گلدن گلوب
«جدايی نادر از سيمين» پيش از اين موفق به دريافت جايزه خرس طلايی بهترين فيلم جشنواره جهانی فيلم برلين شده بود.این نخستین بار است که یک فیلم ایرانی در گلدن گلوب برنده جایزه بهترین فیلم خارجی می شود.
برخی از فیلمهایی که بر سر جایزه بهترین فیلم خارجی با «جدایی نادر از سیمین» به رقابت نشسته بودند، ساخته کارگردانان بزرگ و مطرح سینمای جهان بودند.
فیلم اصغر فرهادی برای دریافت جایزه گلدن گلوب با فیلمهای «جلدی که در آن زندگی میکنم» از پدرو آلمادووار اسپانیایی، «کودکی با دوچرخه» ساخته برادران داردن بلژیکی، «گلهای جنگ» از ژانگ ییموی چینی و «در سرزمین خون و عسل» به کارگردانی آنجلینا جولی رقابت میکرد.
«جدایی نادر از سیمین» در بیست ونهمین جشنواره فیلم فجر نیز توانست عنوان بهترین كارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین صدابرداری، بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را كسب كند.
جوايز گلدن گلوب هرسال در ايالات متحده آمريکا توسط اتحاديه مطبوعات خارجی هاليوود به بهترين توليدات سينمايی و تلويزيونی اهدا می شود و پس از اسکار مهمترين جايزه سينمايی در آمريکاست.
در شصت و نهمين دوره گلدن گلوب، درام خانوادگی «نواده ها» به کارگردانی الکساندر پين برنده جايزه بهترين فيلم درام شد.
فيلم صامت و سياه و سفيد «هنرمند» به کارگردانی ميشل هَزاناويسيوس که داستان آن در عصر گذر از سينمای صامت به ناطق در هاليوود روی میدهد، برنده بهترين فيلم موزيکال يا کمدی شد.
مارتين اسکورسيزی نیز برای فيلم «هوگو» جايزه گلدن گلوب بهترين کارگردانی را برد.
جايزه بهترين بازيگر مرد به جرج کلونی برای ايفای نقش در فيلم «نواده ها» رسيد و مريل استريپ نيز جايزه بهترين بازيگر زن را برای فيلم «بانوی آهنين» در نقش مارگارت تاچر دريافت کرد.
جايزه بهترين بازيگر نقش دوم زن در فيلم درام نيز به اکتاويا اکسپنسر برای فيلم «خدمتکار» تعلق گرفت و ميشل ويليامز جايزه بهترين بازيگر زن فيلم های کمدی يا موزيکال را برای فيلم «هفته من با مريلين» دريافت کرد.
جايزه گلدن گلوب بهترين سريال کمدی يا موزيکال را سريال «خانواده مدرن» به دست آورد و جايزه بهترين بازيگر مرد سريال کمدی به «متلو گان» برای سريال «اپيزودز» رسيد. جسيکا لين نيز جايزه بهترين بازيگر نقش دوم زن سريال يا فيلم تلويزيونی را از آن خود کرد.
جايزه گلدن گلوب بهترين انيميشن داستانی به «ماجراهای تن تن» به کارگردانی استيون اسپيلبرگ تعلق گرفت و «نیمه شب در پاریس»، ساخته وودی آلن نیز جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.
در اين مراسم همچنين جايزه يک عمر دستاورد سينمايی به «مورگان فريمن» داده شد.
فهرست کامل برندگان جوایز گلدن گلوب ۲۰۱۲
فیلم درام:
بهترین فیلم: «نواده ها» ساخته الکساندر پِین
بهترین بازیگر نقش اول زن: مریل استریپ برای نقش آفرینی در «زن آهنین»
بهترین بازیگر نقش اول مرد: جرج کلونی برای نقش آفرینی در «نواده ها»
فیلم کمدی یا موزیکال:
بهترین فیلم: «هنرمند» ساخته میشل آزاناویسوس
بهترین بازیگر نقش اول زن: میشل ویلیامز برای نقش آفرینی در «هفته من با مریلین»
بهترین بازیگر نقش اول مرد: ژان دوژردن برای نقش آفرینی در «هنرمند»
بهترین فیلم خارجی: «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی
بهترین انیمشین داستانی: «ماجراهای تن تن» ساخته استیون اسپیلبرگ
بهترین کارگردانی: مارتین اسکورسیزی برای فیلم «هوگو»
بهترین فیلمنامه: وودی آلن برای فیلم «نیمه شب در پاریس»
بهترین بازیگر زن نقش دوم: اکتاویا اسپنسر برای نقش آفرینی در «خدمتکار»
بهترین بازیگر مردم نقش دوم: کریستوفر پلامر برای نقش آفرینی در «تازهکارها»
موسیقی:
بهترین موسیقی متن: لودوویک بورس برای فیلم «هنرمند»
بهترین ترانه: مدونا برای ترانه «مستِرپیس» در فیلم «دبلیو- ای»
مجموعه تلویزیونی درام:
بهترین مجموعه تلویزیونی: «سرزمین مادری»
بهترین بازیگر زن: کلِر دِینز برای نقش آفرینی در «سرزمین مادری»
بهترین بازیگر مرد: کِلسی گرمر برای نقش آفرینی در «رییس»
کمدی یا موزیکال:
بهترین مجموعه تلویزیونی: «خانواده مدرن»
بهترین بازیگر زن: لائورا دِرن برای نقش آفرینی در «روشنفکر»
بهترین بازیگر مرد: مَت لوبلانک برای نقش آفرینی در «اپیزودها»
مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی:
بهترین مجموعه کوتاه یا فیلم تلویزیونی: «داون تاون ابی»
بهترین بازیگر زن: کیت وینسلت برای نقش آفرینی در «میلدرِد پیِرس»
بهترین بازیگر مرد: ایدریس اِلبا برای نقش آفرینی در «لوتر»
بهترین بازیگر زن نقش دوم در مجموعه یا فیلم تلویزیونی: جسیکا لانگ برای نقش آفرینی در «داستان وحشتآور آمریکایی»
بهترین بازیگر مرد نقش دوم در مجموعه یا فیلم تلویزیونی: پیتر دینکلِج برای نقش آفرینی در «بازیهای تاج و تخت»
جایزه گلدن گلوب یک عمر دستاورد سینمایی: مورگان فریمن
مشاور احمدی نژاد به اتهام توهين به آیت الله خامنه ای به یکسال زندان محکوم شد
دادگاه انقلاب اسلامی علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد، را به اتهام توهين به رهبر جمهوری اسلامی ايران به يکسال حبس و پنج سال محروميت از فعاليت در عرصه های مختلف محکوم کرد. آقای جوانفکر اين حکم را رد کرده است.
سايت «مشرق نيوز» که گفته می شود نزديک به نهادهای امنيتی است روز يکشنبه خبر داد، علی اکبر جوانفکر به اتهام توهين به آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، از سوی دادگاه انقلاب به يکسال حبس و پنج سال محروميت از عضويت در احزاب، گروه ها، انجمن ها و فعاليت های رسانه ای و مطبوعاتی محکوم شده است.
مدير عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، می گويد که در اين حکم، برای اثبات مدعی العموم، صرفا به عبارت کيفرخواست صادره استناد شده و در رد دفاعيات بنده به عبارت «دفاعيات بلاوجه» اکتفا گرديده است.
وی افزوده است: حکم دادگاه انقلاب «فاقد استدلال، استناد و تحليل حقوقی، ادبی، منطقی و قانونی مبنی بر چگونگی حمل کلمات و جملات مندرج در مطلب منتشره در وبلاگ شخصی بنده با عنوان اتهام توهين به مقام معظم رهبری (دام ظله) است.»
به گفته آقای جوانفکر، «در صدور اين حکم، مصالح نظام مورد توجه قرار نگرفته است و ناخرسندی برادران و همسنگران ديروز و امروز تنها نتيجه ای است که از آن حاصل می شود.»
به دنبال کناره گيری حيدر مصلحی از سمت وزير اطلاعات در اردیبهشت ماه سال جاری، که با موافقت رييس جمهوری ايران روبرو شد، رسانه های ايران از دستور آيت الله خامنه ای مبنی بر بازگشت به کار آقای مصلحی خبر دادند. ولی علی اکبر جوانفکر در يادداشتی در وبلاگ خود، خبر ابقای حيدر مصلحی در سمت خود با نظر رهبری را جعلی، دروغ و خلاف واقع خواند.
وی در اين يادداشت نوشته بود: «پس از استعفای وزير اطلاعات و موافقت احمدی نژاد با آن، به نظر می رسد رسانه های دروغ پرداز و اقتدارگرا با جعل خبری منتسب به رهبر مبنی بر مخالفت ايشان با تغيير وزير اطلاعات آن هم در ساعات پايانی شب، در حال طراحی و اجرای سناريوی جديدی عليه دولت برای وانمود سازی عدم ولايت پذيری احمدی نژاد و همچنين قرار دادن رهبر در مقابل خبر دروغ منتشر شده از قول ايشان هستند.»
يادداشت آقای جوانفکر با واکنش مدعی العموم روبرو شد و وی کيفرخواستی عليه مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد ارائه کرد.
مدير عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در يادداشت روز يکشنبه، ۲۵ دی ماه، خود گفته است: «ولايت پذيری و تبعيت بنده از رهبر حکيم انقلاب، اظهر من الشمس است و سوابق امروز و ديروز اينجانب به روشنی مويد آن است.»پ
وی می گويد که قاضی صادرکننده حکم حبس برای او، به دليل «خروج از بی طرفی در انجام وظايف قانونی، مشمول مجازات انتظامی است.»
علی اکبر جوانفکر پيش از اين نیز از سوی دادگاه کيفری استان تهران به اتهام انتشار مطالب «خلاف موازين اسلامی» به تحمل يک سال حبس و سه سال محروميت از هر گونه فعاليت مطبوعاتی محکوم شده بود.
بر اساس اين حکم، جوانفکر به اتهام انتشار مطالب خلاف موازين اسلامی در ويژه نامه ای با عنوان «خاتون» به شش ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاوير خلاف عفت عمومی در اين ويژه نامه به شش ماه زندان محکوم شده است.
اواخر آذرماه، ماموران امنيتی دادستانی تهران به ساختمان موسسه روزنامه ايران يورش برده و تلاش کردند علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد و مدير عامل ايرنا را بازداشت کنند. ولی با دخالت محمود احمدی نژاد، بازداشت وی به حال تعليق در آمد.
برخورد با اطرافیان و نزدیکان رییس جمهوری اسلامی ایران در حالی رخ می دهد که تنش و درگیری میان هواداران وی با اصولگرایان منتقد دولت در آستانه انتخابات مجلس نهم بالا گرفته است.
سايت «مشرق نيوز» که گفته می شود نزديک به نهادهای امنيتی است روز يکشنبه خبر داد، علی اکبر جوانفکر به اتهام توهين به آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، از سوی دادگاه انقلاب به يکسال حبس و پنج سال محروميت از عضويت در احزاب، گروه ها، انجمن ها و فعاليت های رسانه ای و مطبوعاتی محکوم شده است.
گزارش وحید پور استاد درباره صدور یک سال حبس برای علی اکبر جوانفکر
آقای جوانفکر که به دليل چاپ ويژه نامه خاتون در روزنامه ايران در ماه های اخير هدف حملات تند اصولگرايان قرار داشته است در يادداشتی در وبلاگ شخصی خود تاييد کرده که اين حکم از سوی دادگاه انقلاب صادر شده ولی گفته است که هنوز به وکيل اش ابلاغ نشده است.مدير عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، می گويد که در اين حکم، برای اثبات مدعی العموم، صرفا به عبارت کيفرخواست صادره استناد شده و در رد دفاعيات بنده به عبارت «دفاعيات بلاوجه» اکتفا گرديده است.
وی افزوده است: حکم دادگاه انقلاب «فاقد استدلال، استناد و تحليل حقوقی، ادبی، منطقی و قانونی مبنی بر چگونگی حمل کلمات و جملات مندرج در مطلب منتشره در وبلاگ شخصی بنده با عنوان اتهام توهين به مقام معظم رهبری (دام ظله) است.»
به گفته آقای جوانفکر، «در صدور اين حکم، مصالح نظام مورد توجه قرار نگرفته است و ناخرسندی برادران و همسنگران ديروز و امروز تنها نتيجه ای است که از آن حاصل می شود.»
به دنبال کناره گيری حيدر مصلحی از سمت وزير اطلاعات در اردیبهشت ماه سال جاری، که با موافقت رييس جمهوری ايران روبرو شد، رسانه های ايران از دستور آيت الله خامنه ای مبنی بر بازگشت به کار آقای مصلحی خبر دادند. ولی علی اکبر جوانفکر در يادداشتی در وبلاگ خود، خبر ابقای حيدر مصلحی در سمت خود با نظر رهبری را جعلی، دروغ و خلاف واقع خواند.
وی در اين يادداشت نوشته بود: «پس از استعفای وزير اطلاعات و موافقت احمدی نژاد با آن، به نظر می رسد رسانه های دروغ پرداز و اقتدارگرا با جعل خبری منتسب به رهبر مبنی بر مخالفت ايشان با تغيير وزير اطلاعات آن هم در ساعات پايانی شب، در حال طراحی و اجرای سناريوی جديدی عليه دولت برای وانمود سازی عدم ولايت پذيری احمدی نژاد و همچنين قرار دادن رهبر در مقابل خبر دروغ منتشر شده از قول ايشان هستند.»
يادداشت آقای جوانفکر با واکنش مدعی العموم روبرو شد و وی کيفرخواستی عليه مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد ارائه کرد.
مدير عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در يادداشت روز يکشنبه، ۲۵ دی ماه، خود گفته است: «ولايت پذيری و تبعيت بنده از رهبر حکيم انقلاب، اظهر من الشمس است و سوابق امروز و ديروز اينجانب به روشنی مويد آن است.»پ
وی می گويد که قاضی صادرکننده حکم حبس برای او، به دليل «خروج از بی طرفی در انجام وظايف قانونی، مشمول مجازات انتظامی است.»
علی اکبر جوانفکر پيش از اين نیز از سوی دادگاه کيفری استان تهران به اتهام انتشار مطالب «خلاف موازين اسلامی» به تحمل يک سال حبس و سه سال محروميت از هر گونه فعاليت مطبوعاتی محکوم شده بود.
بر اساس اين حکم، جوانفکر به اتهام انتشار مطالب خلاف موازين اسلامی در ويژه نامه ای با عنوان «خاتون» به شش ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاوير خلاف عفت عمومی در اين ويژه نامه به شش ماه زندان محکوم شده است.
اواخر آذرماه، ماموران امنيتی دادستانی تهران به ساختمان موسسه روزنامه ايران يورش برده و تلاش کردند علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد و مدير عامل ايرنا را بازداشت کنند. ولی با دخالت محمود احمدی نژاد، بازداشت وی به حال تعليق در آمد.
برخورد با اطرافیان و نزدیکان رییس جمهوری اسلامی ایران در حالی رخ می دهد که تنش و درگیری میان هواداران وی با اصولگرایان منتقد دولت در آستانه انتخابات مجلس نهم بالا گرفته است.
«زهرا رهنورد دچار کاهش وزن قابل ملاحظه و لرزش دست شده است»
گزارشها حاکی است که زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی، در هفته های اخیر دچار مشکلات جسمانی شده و این امر نگرانی خانواده و اطرافیان وی را برانگیخته است.
اردشیر امیر ارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، به رادیو فردا گفته است که کاهش وزن «بسیار قابل ملاحظه» و لرزش دست خانم رهنورد که پیش از این وجود نداشته، موجب نگرانی اعضا خانواده و نزدیکان خانم رهنورد شده است.
آقای امیر ارجمند در این گفتو گو اظهار داشت: «چون خانم رهنورد قرص استفاده میکند، (این وضعیت) موجب نگرانی اعضای خانواده است، زیرا آقایان اجازه نمیدهند پزشکان مستقل، خانم رهنورد و آقای موسوی را معاینه کنند.»
میرحسین موسوی دوم شهریورماه، در آخرین دیداری که در خانه یکی از دختران خود با اعضای خانوادهاش داشت، گفته بود: «با توجه به تداوم وضعيت فعلی نمیتوان اميدی به انتخابات و شرکت در آن داشت.»
به گفته سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، از آن زمان تا کنون دیدارها در محل حصر این دو نفر و به صورت فردی بوده و نحوه و زمان این ملاقاتهای محدود نیز از سوی مأموران تعیین شده است.
در این خصوص وب سایت خبری کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، از برخورد نامطلوب مأموران با اعضای خانواده موسوی و رهنورد خبر داده و نوشته است: ماموران در مواردی اظهار کردهاند که فردی به اسم میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در آن محل وجود ندارند یا حتی گفتهاند که افرادی را به این نام نمیشناسند.
آقای امیر ارجمند در گفتوگو با رادیو فردا این خبر را تایید کرده و گفته است: «آنچه که بسیار نگران کننده است این است که آنها (ماموران) به این سمت میروند که انکار کنند میرحسین موسوی و زهرا رهنورد آنجا زندانی هستند و گفته میشود که چنین کسانی آنجا وجود ندارند.»
به گزارش سایت کلمه، سعید حجاریان، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، پیشتر در نامهای در خصوص وضعیت سلامتی رهبران جنبش سبز به دولتمردان هشدار داده بود و به «شایعه تلخی» اشاره کرده بود که به گفته وی «حتی تصورش آزار دهنده است».
ميرحسين موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی پس از دعوت برای برگزاری راهپيمايی در روز ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ در حبس خانگی میبرند و از آن تاريخ ارتباط اين افراد با جهان بيرونی قطع شده است و تنها به صورت بسيار محدود با اعضا خانواده خود اجازه تماسهای معدودی داشتهاند.
اردشیر امیر ارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، به رادیو فردا گفته است که کاهش وزن «بسیار قابل ملاحظه» و لرزش دست خانم رهنورد که پیش از این وجود نداشته، موجب نگرانی اعضا خانواده و نزدیکان خانم رهنورد شده است.
آقای امیر ارجمند در این گفتو گو اظهار داشت: «چون خانم رهنورد قرص استفاده میکند، (این وضعیت) موجب نگرانی اعضای خانواده است، زیرا آقایان اجازه نمیدهند پزشکان مستقل، خانم رهنورد و آقای موسوی را معاینه کنند.»
گفتوگوی وحید پور استاد با اردشیر امیر ارجمند
بيش از ۳۰۰ روز از حبس خانگی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد میگذرد، و به گفته آقای امیرارجمند، به دنبال اظهارات میرحسین موسوی درباره انتخابات مجلس، وضعیت ملاقات نخست وزیر پیشین ایران و زهرا رهنورد به شدت محدود شده است و این دو نفر حتی از امکان تماس تلفنی نیز برخوردار نیستند و تماسها محدود و گزینشی است.میرحسین موسوی دوم شهریورماه، در آخرین دیداری که در خانه یکی از دختران خود با اعضای خانوادهاش داشت، گفته بود: «با توجه به تداوم وضعيت فعلی نمیتوان اميدی به انتخابات و شرکت در آن داشت.»
به گفته سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، از آن زمان تا کنون دیدارها در محل حصر این دو نفر و به صورت فردی بوده و نحوه و زمان این ملاقاتهای محدود نیز از سوی مأموران تعیین شده است.
در این خصوص وب سایت خبری کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، از برخورد نامطلوب مأموران با اعضای خانواده موسوی و رهنورد خبر داده و نوشته است: ماموران در مواردی اظهار کردهاند که فردی به اسم میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در آن محل وجود ندارند یا حتی گفتهاند که افرادی را به این نام نمیشناسند.
آقای امیر ارجمند در گفتوگو با رادیو فردا این خبر را تایید کرده و گفته است: «آنچه که بسیار نگران کننده است این است که آنها (ماموران) به این سمت میروند که انکار کنند میرحسین موسوی و زهرا رهنورد آنجا زندانی هستند و گفته میشود که چنین کسانی آنجا وجود ندارند.»
به گزارش سایت کلمه، سعید حجاریان، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، پیشتر در نامهای در خصوص وضعیت سلامتی رهبران جنبش سبز به دولتمردان هشدار داده بود و به «شایعه تلخی» اشاره کرده بود که به گفته وی «حتی تصورش آزار دهنده است».
ميرحسين موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی پس از دعوت برای برگزاری راهپيمايی در روز ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ در حبس خانگی میبرند و از آن تاريخ ارتباط اين افراد با جهان بيرونی قطع شده است و تنها به صورت بسيار محدود با اعضا خانواده خود اجازه تماسهای معدودی داشتهاند.
واکنش مشاور نظامی آيت الله خامنه ای به نامه باراک اوباما
يحيی رحيم صفوی، مشاور عالی نظامی آيت الله علی خامنه ای، روز دوشنبه به نامه باراک اوباما به رهبر جمهوری اسلامی ايران درباره تنگه هرمز واکنش نشان داد و گفت که ايران از تمام ابزارها برای مقابله با تهديدات استفاده خواهد کرد.
روزنامه نيويورک تايمز، پنجشنبه هفته گذشته خبر داد که کاخ سفيد از طريق کانال محرمانه ای، به آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده است که بستن تنگه هرمز، عبور از خط قرمز آمريکاست و واکنش آمريکا را در پی خواهد داشت.
رامين مهمانپرست می گويد که «ما نامه آمريکا در مورد تنگه هرمز را از سه راه دريافت کرديم. هم دفتر نمايندگی ايران در سازمان ملل آن را تحويل گرفته، هم نسخهای از آن را سفير سوييس در ايران به عنوان حافظ منافع آمريکا فرستاده و همچنين جلال طالبانی، رييس جمهوری عراق اين پيام را به ايران منتقل کرده است.»
يحيی رحيم صفوی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگاران، درباره موضع ايران نسبت به اين نامه گفته است: «تنگه هرمز يک گذرگاه استراتژيک هم برای تجارت جهانی و هم برای انرژی جهان است.»
مشاور عالی نظامی رهبر جمهوری اسلامی با بيان اينکه «۱۵ تا ۱۷ ميليون بشکه نفت» از تنگه هرمز عبور می کند گفته است: «از آنجايی که ايران مقتدرترين کشور منطقه است... به همين دليل تضمين کننده انرژی جهان بوده و اين امنيت را يک امنيت دسته جمعی می داند.»
اين فرمانده پيشين سپاه پاسداران تهديد کرده است: «اگر خطراتی متوجه ايران شود، از ابزارهای مختلف سياسی و غيره برای دفاع از منافع خود استفاده خواهيم کرد.»
ایران می گوید که هنوز درباره پاسخ به نامه باراک اوباما تصمیمی گرفته نشده است.
خنگوی وزارت امور خارجه ایران روز یکشنبه گفت: «در حال حاضر مشغول بررسی نامه هستیم و اگر حس کنیم نیازی به فرستادن پاسخ باشد، به آن جواب میدهیم ولی در حال حاضر به بررسیهای خودمان ادامه میدهیم.»
نامه رييس جمهوری آمريکا به آيت الله خامنه ای پس از آن فرستاده شد که فرماندهان نظامی و مقام های ايران تهديد کردند در صورت حمله و يا تحريم نفتی ايران تنگه هرمز مسدود خواهد شد و اجازه نخواهند داد تا نفت از اين آبراه به بازارهای جهانی صادر شود.
اين تهديدهای ايران با واکنش مقام های آمريکايی روبرو شده و آنها اعلام کردند که اين رفتار ايران را تحمل نخواهند کرد.
بر اساس گزارش روزنامه نيويورک تايمز، باراک اوباما در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده بود که بستن تنگه هرمز «خط قرمز» محسوب میشود و چنين حرکتی پاسخ آمريکا را در پی خواهد داشت.
در همين زمينه، احمد وحيدی، وزيردفاع ايران، هفته گذشته در مورد مسدود کردن تنگه هرمز گفته بود: «نگفتيم تنگه هرمز را میبنديم؛ مساله اين است که اگر کسی بخواهد امنيت خليج فارس را به خطر اندازد، در آن صورت امنيت آن برای همه به خطر میافتد.»
تنگه هرمز نقشی استراتژيک در انتقال انرژی به بازارهای جهانی دارد و طبق آمار اداره اطلاعات انرژی آمريکا در سال ۲۰۰۹ روزانه ۱۵.۵ ميليون بشکه نفت خام، معادل حدود ۱۷ درصد کل نفت صادراتی جهان از اين تنگه به بازارهای جهانی منتقل شده است.
در همين ارتباط، محمدعلی خطيبی، نماينده ايران در اوپک، نيز به کشورهای حاشيه خليج فارس هشدار داده است که اقدام آنها در افزايش توليد نفت خود برای جبران کسری ناشی از تحريم احتمالی نفت ايران اقدامی «غير دوستانه» است.
وی گفته است: ««اگر همسايگان جنوبی ما با استفاده از جايگزينی نفتشان به جای نفت ايران، با کشورهای ماجراجو همکاری کنند اين کشورها هم در حوادث بعدی شريک هستند.»
روزنامه نيويورک تايمز، پنجشنبه هفته گذشته خبر داد که کاخ سفيد از طريق کانال محرمانه ای، به آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده است که بستن تنگه هرمز، عبور از خط قرمز آمريکاست و واکنش آمريکا را در پی خواهد داشت.
رامين مهمانپرست می گويد که «ما نامه آمريکا در مورد تنگه هرمز را از سه راه دريافت کرديم. هم دفتر نمايندگی ايران در سازمان ملل آن را تحويل گرفته، هم نسخهای از آن را سفير سوييس در ايران به عنوان حافظ منافع آمريکا فرستاده و همچنين جلال طالبانی، رييس جمهوری عراق اين پيام را به ايران منتقل کرده است.»
يحيی رحيم صفوی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگاران، درباره موضع ايران نسبت به اين نامه گفته است: «تنگه هرمز يک گذرگاه استراتژيک هم برای تجارت جهانی و هم برای انرژی جهان است.»
مشاور عالی نظامی رهبر جمهوری اسلامی با بيان اينکه «۱۵ تا ۱۷ ميليون بشکه نفت» از تنگه هرمز عبور می کند گفته است: «از آنجايی که ايران مقتدرترين کشور منطقه است... به همين دليل تضمين کننده انرژی جهان بوده و اين امنيت را يک امنيت دسته جمعی می داند.»
اين فرمانده پيشين سپاه پاسداران تهديد کرده است: «اگر خطراتی متوجه ايران شود، از ابزارهای مختلف سياسی و غيره برای دفاع از منافع خود استفاده خواهيم کرد.»
ایران می گوید که هنوز درباره پاسخ به نامه باراک اوباما تصمیمی گرفته نشده است.
خنگوی وزارت امور خارجه ایران روز یکشنبه گفت: «در حال حاضر مشغول بررسی نامه هستیم و اگر حس کنیم نیازی به فرستادن پاسخ باشد، به آن جواب میدهیم ولی در حال حاضر به بررسیهای خودمان ادامه میدهیم.»
نامه رييس جمهوری آمريکا به آيت الله خامنه ای پس از آن فرستاده شد که فرماندهان نظامی و مقام های ايران تهديد کردند در صورت حمله و يا تحريم نفتی ايران تنگه هرمز مسدود خواهد شد و اجازه نخواهند داد تا نفت از اين آبراه به بازارهای جهانی صادر شود.
اين تهديدهای ايران با واکنش مقام های آمريکايی روبرو شده و آنها اعلام کردند که اين رفتار ايران را تحمل نخواهند کرد.
بر اساس گزارش روزنامه نيويورک تايمز، باراک اوباما در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده بود که بستن تنگه هرمز «خط قرمز» محسوب میشود و چنين حرکتی پاسخ آمريکا را در پی خواهد داشت.
در همين زمينه، احمد وحيدی، وزيردفاع ايران، هفته گذشته در مورد مسدود کردن تنگه هرمز گفته بود: «نگفتيم تنگه هرمز را میبنديم؛ مساله اين است که اگر کسی بخواهد امنيت خليج فارس را به خطر اندازد، در آن صورت امنيت آن برای همه به خطر میافتد.»
تنگه هرمز نقشی استراتژيک در انتقال انرژی به بازارهای جهانی دارد و طبق آمار اداره اطلاعات انرژی آمريکا در سال ۲۰۰۹ روزانه ۱۵.۵ ميليون بشکه نفت خام، معادل حدود ۱۷ درصد کل نفت صادراتی جهان از اين تنگه به بازارهای جهانی منتقل شده است.
در همين ارتباط، محمدعلی خطيبی، نماينده ايران در اوپک، نيز به کشورهای حاشيه خليج فارس هشدار داده است که اقدام آنها در افزايش توليد نفت خود برای جبران کسری ناشی از تحريم احتمالی نفت ايران اقدامی «غير دوستانه» است.
وی گفته است: ««اگر همسايگان جنوبی ما با استفاده از جايگزينی نفتشان به جای نفت ايران، با کشورهای ماجراجو همکاری کنند اين کشورها هم در حوادث بعدی شريک هستند.»
کاهش قیمت بنزین در نیجریه به دنبال اعتراض به قطع یارانه ها
پس از دو هفته اعتصاب و ناآرامی در شهرهای بزرگ نيجريه ریيس جمهوری این کشور روز دوشنبه اعلام کرد که قيمت بنزين بيش از ۳۰ درصد کاهش يافته است.
گوود لاک جاناتان، ریيس جمهوری نيجريه پس از مذاکره با رهبران اتحاديه های کارگری در روز يکشنبه گفت که اين گفت و گوها نتيجه ملموسی نداشته است ولی وی در عين حال تاکيد کرد با توجه به شرايط سختی که برای شهروندان نيجريه بوجود آمده قيمت بنزين کاهش يافته است.
اتحاديه های کارگری هم اعتصاب سراسری جديدی را که قرار بود در روز دوشنبه آغاز شود برای ادامه مذاکرات با دولت به تعويق انداخته اند. گفت و گوها بر سر تعيين بهای بنزين، روز دوشنبه هم ادامه خواهد يافت.
دو هفته پيش دولت نيجريه يارانه بنزين را قطع کرد و قيمت بنزين از ليتری ۴۰ سنت آمريکايی به حدود يک دلار رسيد. قيمت جديد بنزين از روز دوشنبه حدود ۶۰ سنت اعلام شده است.
اما اتحاديه های کارگری مخالف هر گونه افزايش قيمت بنزين هستند و می گويند تا زمانی که قيمت بنزين به ميزان قبلی نرسد به اعتصاب های خود ادامه خواهند داد.
اين در حالی است که ریيس جمهوری نيجريه تاکيد کرده که سياست آزاد سازی نرخ بنزين ادامه خواهد يافت.
نيجريه بزرگترين صادرکننده نفت در قاره آفريقاست ولی تقريبا تمامی بنزين مورد نيازش را از کشورهای ديگر وارد می کند.
اتحاديه های کارگری و شماری از منتقدان دولت می گويند فساد مالی و اداری و سوء مديريت سبب شده است درآمد حاصل از فروش نفت به دست مردم نرسد.
نيجريه پر جمعت ترين کشور آفريقاست ولی بيشتر جمعيت ۱۶۰ ميليونی آن زير خط فقر و بدون دسترسی به خدماتی چون برق و آب زندگی می کنند.
در اعتصاب های سراسری و ناآرامی های خيابانی که دو هفته پيش و پس از قطع يارانه بنزين در نيجريه آغاز شد تا کنون چندين نفر کشته و دستکم ۶۰۰ نفر مجروح شده اند.
روز دوشنبه نيز علی رغم به تعويق افتادن اعتصاب سراسری در نيجريه، صدها تن از معترضين در لاگوس، بزرگترين شهر آن کشور دست به تظاهرات زدند.
بر پايه جديدترين گزارش های رسيده نيروهای امنيتی با شليک تير هوايی و پرتاب گاز اشک آور تلاش می کنند از گسترده تر شدن تظاهرات جلوگيری کنند.
پس از آغاز اعتصاب ها و اعتراض های خيابانی سطح توليد و صادرات نفت پایين نيامده ولی شرکت ملی نفت نيجريه نسبت به کاهش سطح توليد در صورت ادامه اعتراض ها هشدار داده است.
نيجريه روزانه حدود دو ميليون بشکه نفت خام صادر می کند.
گوود لاک جاناتان، ریيس جمهوری نيجريه پس از مذاکره با رهبران اتحاديه های کارگری در روز يکشنبه گفت که اين گفت و گوها نتيجه ملموسی نداشته است ولی وی در عين حال تاکيد کرد با توجه به شرايط سختی که برای شهروندان نيجريه بوجود آمده قيمت بنزين کاهش يافته است.
اتحاديه های کارگری هم اعتصاب سراسری جديدی را که قرار بود در روز دوشنبه آغاز شود برای ادامه مذاکرات با دولت به تعويق انداخته اند. گفت و گوها بر سر تعيين بهای بنزين، روز دوشنبه هم ادامه خواهد يافت.
دو هفته پيش دولت نيجريه يارانه بنزين را قطع کرد و قيمت بنزين از ليتری ۴۰ سنت آمريکايی به حدود يک دلار رسيد. قيمت جديد بنزين از روز دوشنبه حدود ۶۰ سنت اعلام شده است.
اما اتحاديه های کارگری مخالف هر گونه افزايش قيمت بنزين هستند و می گويند تا زمانی که قيمت بنزين به ميزان قبلی نرسد به اعتصاب های خود ادامه خواهند داد.
اين در حالی است که ریيس جمهوری نيجريه تاکيد کرده که سياست آزاد سازی نرخ بنزين ادامه خواهد يافت.
نيجريه بزرگترين صادرکننده نفت در قاره آفريقاست ولی تقريبا تمامی بنزين مورد نيازش را از کشورهای ديگر وارد می کند.
اتحاديه های کارگری و شماری از منتقدان دولت می گويند فساد مالی و اداری و سوء مديريت سبب شده است درآمد حاصل از فروش نفت به دست مردم نرسد.
نيجريه پر جمعت ترين کشور آفريقاست ولی بيشتر جمعيت ۱۶۰ ميليونی آن زير خط فقر و بدون دسترسی به خدماتی چون برق و آب زندگی می کنند.
در اعتصاب های سراسری و ناآرامی های خيابانی که دو هفته پيش و پس از قطع يارانه بنزين در نيجريه آغاز شد تا کنون چندين نفر کشته و دستکم ۶۰۰ نفر مجروح شده اند.
روز دوشنبه نيز علی رغم به تعويق افتادن اعتصاب سراسری در نيجريه، صدها تن از معترضين در لاگوس، بزرگترين شهر آن کشور دست به تظاهرات زدند.
بر پايه جديدترين گزارش های رسيده نيروهای امنيتی با شليک تير هوايی و پرتاب گاز اشک آور تلاش می کنند از گسترده تر شدن تظاهرات جلوگيری کنند.
پس از آغاز اعتصاب ها و اعتراض های خيابانی سطح توليد و صادرات نفت پایين نيامده ولی شرکت ملی نفت نيجريه نسبت به کاهش سطح توليد در صورت ادامه اعتراض ها هشدار داده است.
نيجريه روزانه حدود دو ميليون بشکه نفت خام صادر می کند.
چهار عامل عقبماندگی خاورمیانه و جهان اسلام
تمام گزارشهای رسمی سازمان ملل متحد در مورد جهان عرب نشان میدهد که بیست و دو کشور عرب از جمله ثروتمندترین و در عین حال غیرپیشرفتهترین جوامع جهان هستند. این گزارشها توسط صهیونیستها تهیه نشده و بیشتر پژوهندگان و نویسندگان این گزارشها عربتبارند.
به چند رقم اکتفا کنیم. کل درآمد ناخاص سالانه این بیست و دو کشور که در میان آنها بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز جهان هستند تنها معادل درآمد ناخالص سالانه اسپانیا است که نه نفت چندان دارد و نه گاز: (حدود ۶۰۰ میلیارد دلار در آستانه قرن حاضر).
مجموع تمام نشر کتاب در این بیست و دو کشور معادل است با نشر کتاب در یونان. در همین حال رقم بیسوادی و تبعیض جنسیتی در این بیست و دو کشور بسیار بالاست.
اغراق نکردهایم اگر دامنه این تحقیقات را به تمام خاورمیانه و نیز حتی به جهان اسلام گسترش دهیم؛ وضعیت تقریباً همان است بدون تغییر جوهری. از بالی تا مالی با حدود یک میلیارد و نیم جمعیت.
معیار زندگی و پویندگی هر جامعه یا مجموعهای از جوامع که خود را متعلق به تمدن خاصی میدانند، با میزان و نوع و کیفیت آنچه آنها به جامعه بشری ارائه و عرضه میکند رابطه مستقیم دارد. آنچه عرضه میشود میتواند از نوع مادی باشد یا معنوی. میتواند فلسفه و هنر و ادبیات و فکر نو باشد و میتواند انواع و اقسام کالاهای صنعتی و فراصنعتی. مثلاً آلمان مرغوبترین اتومبیلها را تولید میکند و نیز انگلیس. آمریکا بزرگترین و پیشرفتهترین سازوکارهای اینترنتی را تولید میکند در کنار پیچدهترین سلاحها.
همین رشته را بگیریم و گسترش دهیم به حوزه ادب و هنر و موسیقی و اندیشهپردازیهای نو. چون بنای این نوشته بر ایجاز است، وارد این مبحث نمیشویم. خواننده خود به خوبی میداند که در این حوزه، منطقه موسوم به جهان اسلام نه حرف نویی دارد، نه هنر تازهای که جهانشمول باشد. دست بالا را که بگیریم، سهم جهان اسلام در این زمینهها بسیار اندک است.
حالا فکر میکنید که این جهان اسلام بسیار گسترده و سرشار از منابع طبیعی چه کالاها و چه چیزهای عمدهای تولید میکند؟ بیباکانه عرض میکنم: سه چیز: ۱- نفت و گاز ۲- مهاجرت و پناهندگی ۳- تروریسم.
فرش، پسته، زعفران، خرما، آلوخشکه، غذای کوسکوس و اقلامی از این دست را کنار آن سه رقم اصلی بگذارید، شاید بشود گفت صورت نسبتاً کاملی از تولیدات جهان اسلام را بدست آوردهاید.
این وضعیت اسفناک زاییده چه عواملی است؟
با حذف حاشیهها و رعایت اختصار، من چهار عامل اصلی را بهوجودآورنده این نگونبختی تاریخی میدانم: استبداد شرقی – دولتهای رانتمدار – سلطه جهانبینی دینی و دخالت خارجی.
این چهار عامل مجزای از یکدیگر نیستند، به هم پیوستهاند. یکدیگر را تقویت میکنند. دخالت خارجی از استبداد حمایت میکند و استبداد بر پایه اقتصاد رانتی بنا شده و جهانبینی دینی سدی است در برابر تغییر بنیادی در این دور تسلسل. این صورت کلی قضیه است. حتماً با نوساناتی اینجا و آنجا. ولی این نوسانات تغییر زیادی در کل قضیه نمیدهد.
حال به اختصار، به شرح این عوامل بپردازیم:
۱ - استبداد شرقی: ویژگی استبداد شرقی در آنست که منبع اصلی ثروت در دست دولت است و مالک اصلی کسی است که در راس قدرت نشستهاست: خان، خلیفه، سلطان یا شاه. تا وقتی زمین زراعتی منبع اصلی درآمد بود، کلیه اراضی زراعتی عملآ در مالکیت مستبد شرقی بود و اصل «اقطاع» حاکم بر تقسیم اراضی. مستبد شرقی قطعاتی از اراضی را به فرماندهان سپاه و دیگر قدرتمندان زمان واگذار میکرد و سالانه از آنان مبالغ مشخصی دریافت میکرد. اراضی واگذار شده به مالکیت آنان در نمیآمد بلکه ودیعه بود. این امر نتیجه سیاسی مهمی در بر داشت. یعنی عدم پیدایش فئودالیته. فئودالیته از نظام ایلیاتی و ملوکالطوایفی متمایز است.
این منابع در اختیار دولت هستند و دولت استبدادی است و آن شخصی که در رأس دولت است، به طور اقطاعی بین فرماندهان سپاه که پایه اصلی قدرت او هستند پول تقسیم میکند. درست همین کاری که [آیتالله] خامنهای میکند و منابع نفتی کشور را به طور ودیعه به گردانهای سپاه پاسداران واگذار مینماید. پرسش اصلی اینجاست: چنانچه [آیتالله] خامنهای در تنگنای تاریخ قرار بگیرد، آیا این فرماندهان اقطاعی مانند سرداران داریوش سوم و افندیهای فربه سلطان عثمانی عمل خواهند کرد یا مانند فئودالهای فرانسه؟
۲ - دولت رانتمدار: اقتصاد رانتی، اقتصادی است که دستکم چهل درصد درآمد کلی کشور از طریق منابع غیر تولیدی تامین شود. واژه «دولت رانتمدار» را یک اقتصاددان ایرانی به نام حسین مهدوی، وزیر پیشین، ابداع کردهاست. با معیار چهل درصد، تقریباً تمام کشورهای خاورمیانه بزرگ مشمول دولت رانتمدار میشوند. نفت و گاز درآمد اصلی دولت است. درآمدهای حاصله از کمکهای خارجی و نیز کانال سوئز از این جملهاند. در رژیمهای استبدادی، درآمدهای نفتی، دولت را فربه و مردم را نحیف میسازد. دولت نفتی استبدادی، یک دولت ستمگر است. از نظر مالی، دولت وابسته به ملت نیست. ملت وابسته به دولت است. در کشورهای اروپایی استمرار دولت و امرار معاش او مستقیماً وابسته به اخذ مالیات بودهاست.
«No Taxation without representation» (به معنی «مالیات میخواهید مشارکت بدهید» یا اخذ مالیات موکول است به شرکت ملت در امر دولت- چیزی در این حدود) این شعار انقلابیون اروپایی بودهاست. اما وقتی دولت منبع اصلی ثروت را در اختیار دارد و وجودش به اخذ مالیات وابسته نیست، کدام مشارکت ملت، کدام نمایندگی؟ این دولت است که به مردم یارانه میدهد. چشم مردم به دست دولت مستبد دوختهاست و دست دولت به سوی ملت دراز نیست. کیست که به خود حق دهد از پادشاه عربستان سعودی حساب و کتاب بطلبد؟
۳ - سلطه جهانبینی دینی: یعنی اینکه ایمان مذهبی جای خرد بشری را بگیرد و انسان در تمام زمینهها به جای اینکه به خرد فردی و خرد جمعی رجوع کند، به مرجع فراانسانی توسل جوید و توجیه هر امری را از مذهب بخواهد و با هر پدیده فرامذهبی با دید مذهبی برخورد کند.
این نکته را آرامش دوستدار در کتاب «امتناع تفکر در فرهنگ دینی» به طور مبسوط تشریح کردهاست، هر چند اینجا و آنجا با اغراقهایی در حد افراط. اما این کلیگراییها صدمهای به متانت اصل استدلال نمیزند. البته این طور نیست که هیچ متدینی نتواند فکر کند. البته که میتواند. اما اگر بخواهد آزادانه فکر کند، باید از سپهر دین پا بیرون نهد و حوزه خرد را از حوزه اعتقاد جدا سازد. زیرا «فکر» اعتقادی چیزی نمیتواند باشد جز «فکر» تعبدی.
مسئله اینست که در خاورمیانه اسلامی، اعتقاد جای خرد، و دین جای فلسفه را گرفتهاست. فلاسفهٔ اسلامی بودهاند، اما اینان یا سرکوب شدهاند و یا مجبور بودهاند همواره مباحث فلسفی را طوری عنوان کنند که با باورهای دینی برخورد پیدا نکند. به عبارت دیگر، فلسفه، خودمدار نبودهاست، یا میبایست آنرا با دین هماهنگ کرد یا حالت تزیینی و تشریفاتی داشته که آن را «آداب» میگفتهاند و در پیشگاه خلیفه، نوعی رقابت روایتی رواج داشته و هر دانشمندی چند روایت از افلاطون و ارسطو و دیگر فیلسوفان یونانی نقل میکرده که هدف صرفاً ذکر روایت بوده و جنبه کاربردی نداشتهاست. خلیفه نیز از اینکه چنین اندیشمندانی در خدمت دارد، احساس غرور میکرده و حالت «مدرنیت» به او دست میدادهاست. همین حالتی که هم اکنون در جمهوری اسلامی ایران و نیز در سایر بلاد اسلامی رایج است. میبینیم که تدریجاً به جای استناد به امام جعفر صادق و جابر انصاری و سید رضی به هابرماس و پوپر و دوتی استناد میشود. که این در حد خود یک گام به پیش است. اما کُنه قضیه تغییر نکرده. همچنان فرهنگ روایتی باقی مانده، منتهی مرجع استناد تغییر کردهاست. به همین دلیل در سرتاسر جهان پرغرور اسلام امروزی حتی یک فیلسوف در حد فلاسفه غرب به وجود نیامدهاست.
سلطه و سیطره جهانبینی دین، قوه خلاقیت را ضعیف و حتی زائل کردهاست. مبنای خلاقیت و نوآوری واقعی، فکر آزاد است. یعنی فکر نقاد. زیرا روند خلاقیت، یک روند انتقادی است. روند شک است، تردید است، آزمایش است و نقد بر آزمایش است. در یک کلام، روند خلاقیت و ابتکار نه تنها نقد است، بلکه نقد بر نقد است. از این رو، این روند به هیچ روی با سلطه جهانبینی دینی نمیخواند. ناگزیر از تکرار بر اینکه میتوان هم دین داشت و هم خلاقیت. اما نمیتوان بر حسب دین، خلاقیت داشت. میتوان زبردستترین کاربر کامپیوتر شد، میتوان چابکترین هواپیما را هدایت کرد. اما نمیتوان آن علم پایه را که کامپیوتر و هواپیما را به وجود آورده، خلق کرد.
۴ - دخالت خارجی: دخالت خارجی از آشکارترین عوامل عقبماندگی خاورمیانه و جهان اسلام است و آشکار بودن آن، ما را از زیادگویی معاف میکند. منابع نفتی و موقعیت استراتژیک این مناطق علل اصلی این دخالتها بوده و هستند. در عین حال، این درست نیست که مسئولیت نگونبختی این مناطق را تنها به استعمار نسبت داد. هند هم تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بوده و امروز به صورت یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان در آمده و نیز بزرگترین دموکراسی دنیا.
چین هم تحت سلطه قدرتهای غربی بوده و امروز به آن قدرت و هیمنهای رسیده که میدانیم. به هرحال در خاورمیانه حس غربستیزی بسیار بالایی وجود دارد و به این انجامیده که مردم این منطقه با هر گونه دخالت خارجی سر ستیز پیدا کنند. با رویداد «بهار عربی» تحول کیفی بزرگی در این زمینه به وجود آمد. برای نخستین بار، مردم خاورمیانه جداً خواستار دخالت دولتهای غربی شدند.
دولتهای غربی به این خواستهها پاسخ مثبت دادند. این بار نه برای پشتیبانی از استبداد. هدف اعلام شده، پشتیبانی از جنبش دموکراسیخواهی بود. ما هنوز نمیدانیم نتایج این تحولات به کجا بیانجامد. آنچه مهم است نفس دگرگونی تاریخی است: تغییر در دید کلی مردم خاورمیانه نسبت به غرب و تغییر در سیاست کلی غرب از حمایت از دیکتاتوری به حمایت از دموکراسیخواهی. هیچ چیز کامل و بیعیب نیست و نمیتواند باشد. در این گونه موارد، جهت حرکت به همان اندازه مهم است که نتایج برآمده از حرکت.
نکته بسیار مهم آن است که «خارجی» دیگر به دولتهای خارجی منحصر نمیشود. گوگل، توئیتر و فیسبوک هم دخالت خارجی است. که اینها هم از غرب میآید. و چه بسا در آینده قدرت و نفوذ گوگل از قدرت و نفوذ رئیس جمهور آمریکا بیشتر شود. به هرحال روند کلی جهان، چنین دگرگونیهایی را بشارت میدهد.
در آغاز این نوشته به این نکته اشاره شد که مشکل اساسی آن است که این چهار عامل به هم پیوسته هستند و تقویتکننده یکدیگر. و این امر پیدایش گُسلهای درونزا را بسیار مشکل کردهاست. چون ساختارهای بنیادی جوامع خاورمیانه به خودی خود قادر نیستند خود را تغییر دهند و تحولاتی که رخ میدهد زودگذرند و ناتوان از زایش بنیادهای نو. بدیهی است گسلهای سترگ بدون زمینه داخلی به وجود نمیآیند.
در جوامع خاورمیانه، زمینه داخلی برای حرکت به سوی دموکراسی و مدرنیته وجود دارد. منتهی به صورت گذرا، لرزان و ضعیف. از این جهت، دگردیسی در موضع کلی غرب در این منطقه از یک سو و همزمان با آن دگردیسی در بینش کلی مردم خاورمیانه نسبت به غرب از سوی دیگر، همآیی و همزمانی این دو عامل میتواند به پایان گرفتن دور تسلسل رکود جوامع خاورمیانه کمک کند. یعنی آغازی باشد برای پایان.
نباید از اینگونه «غربی» شدن هراسان شد. به حسن تقیزاده تاختند که چرا گفته «باید از سر تا پا فرنگی شد». حالا اگر نمیخواهیم اندرز این شخص «مرتجع» و «عامل انگلیس» را قبول کنیم، به سخن کارل مارکس توجه کنیم. او پیشکسوت تمام جنبشهای ضد استعماری و ضد خیلی چیزهای دیگر در سراسر جهان است. او میگوید: «انگلستان در هند دو ماموریت دارد: یکی ویرانکننده، یعنی در هم شکستن جامعه فرتوت آسیایی و دیگری آبادکننده، یعنی ایجاد ساختارهای مادی غربی در آسیا.»*
پانویس
*Karl Marx, New-York Daily Tribune, August 8, 1853
*پروفسور مهدی مظفری، رئیس مرکز مطالعات اسلامگرایی و افراطیگری (CIR)، در بخش علوم سیاسی دانشگاه آرهوس دانمارک است.
*این مقاله فشردهای است از نوشته مفصلتر به زبان انگلیسی که در این نشانی قابل دسترسی است.
*نظرات مطرح شده در این یادداشت الزاماً دیدگاه رادیو فردا نیست
به چند رقم اکتفا کنیم. کل درآمد ناخاص سالانه این بیست و دو کشور که در میان آنها بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز جهان هستند تنها معادل درآمد ناخالص سالانه اسپانیا است که نه نفت چندان دارد و نه گاز: (حدود ۶۰۰ میلیارد دلار در آستانه قرن حاضر).
مجموع تمام نشر کتاب در این بیست و دو کشور معادل است با نشر کتاب در یونان. در همین حال رقم بیسوادی و تبعیض جنسیتی در این بیست و دو کشور بسیار بالاست.
اغراق نکردهایم اگر دامنه این تحقیقات را به تمام خاورمیانه و نیز حتی به جهان اسلام گسترش دهیم؛ وضعیت تقریباً همان است بدون تغییر جوهری. از بالی تا مالی با حدود یک میلیارد و نیم جمعیت.
معیار زندگی و پویندگی هر جامعه یا مجموعهای از جوامع که خود را متعلق به تمدن خاصی میدانند، با میزان و نوع و کیفیت آنچه آنها به جامعه بشری ارائه و عرضه میکند رابطه مستقیم دارد. آنچه عرضه میشود میتواند از نوع مادی باشد یا معنوی. میتواند فلسفه و هنر و ادبیات و فکر نو باشد و میتواند انواع و اقسام کالاهای صنعتی و فراصنعتی. مثلاً آلمان مرغوبترین اتومبیلها را تولید میکند و نیز انگلیس. آمریکا بزرگترین و پیشرفتهترین سازوکارهای اینترنتی را تولید میکند در کنار پیچدهترین سلاحها.
همین رشته را بگیریم و گسترش دهیم به حوزه ادب و هنر و موسیقی و اندیشهپردازیهای نو. چون بنای این نوشته بر ایجاز است، وارد این مبحث نمیشویم. خواننده خود به خوبی میداند که در این حوزه، منطقه موسوم به جهان اسلام نه حرف نویی دارد، نه هنر تازهای که جهانشمول باشد. دست بالا را که بگیریم، سهم جهان اسلام در این زمینهها بسیار اندک است.
حالا فکر میکنید که این جهان اسلام بسیار گسترده و سرشار از منابع طبیعی چه کالاها و چه چیزهای عمدهای تولید میکند؟ بیباکانه عرض میکنم: سه چیز: ۱- نفت و گاز ۲- مهاجرت و پناهندگی ۳- تروریسم.
فرش، پسته، زعفران، خرما، آلوخشکه، غذای کوسکوس و اقلامی از این دست را کنار آن سه رقم اصلی بگذارید، شاید بشود گفت صورت نسبتاً کاملی از تولیدات جهان اسلام را بدست آوردهاید.
این وضعیت اسفناک زاییده چه عواملی است؟
با حذف حاشیهها و رعایت اختصار، من چهار عامل اصلی را بهوجودآورنده این نگونبختی تاریخی میدانم: استبداد شرقی – دولتهای رانتمدار – سلطه جهانبینی دینی و دخالت خارجی.
این چهار عامل مجزای از یکدیگر نیستند، به هم پیوستهاند. یکدیگر را تقویت میکنند. دخالت خارجی از استبداد حمایت میکند و استبداد بر پایه اقتصاد رانتی بنا شده و جهانبینی دینی سدی است در برابر تغییر بنیادی در این دور تسلسل. این صورت کلی قضیه است. حتماً با نوساناتی اینجا و آنجا. ولی این نوسانات تغییر زیادی در کل قضیه نمیدهد.
حال به اختصار، به شرح این عوامل بپردازیم:
۱ - استبداد شرقی: ویژگی استبداد شرقی در آنست که منبع اصلی ثروت در دست دولت است و مالک اصلی کسی است که در راس قدرت نشستهاست: خان، خلیفه، سلطان یا شاه. تا وقتی زمین زراعتی منبع اصلی درآمد بود، کلیه اراضی زراعتی عملآ در مالکیت مستبد شرقی بود و اصل «اقطاع» حاکم بر تقسیم اراضی. مستبد شرقی قطعاتی از اراضی را به فرماندهان سپاه و دیگر قدرتمندان زمان واگذار میکرد و سالانه از آنان مبالغ مشخصی دریافت میکرد. اراضی واگذار شده به مالکیت آنان در نمیآمد بلکه ودیعه بود. این امر نتیجه سیاسی مهمی در بر داشت. یعنی عدم پیدایش فئودالیته. فئودالیته از نظام ایلیاتی و ملوکالطوایفی متمایز است.
در استبداد (بگوئیم) غربی، به لحاظ وجود مالکیت ارضی، فئودالیته به وجود آمد. فئودالها مالک ارضی خود بودند. از این جهت مستحکمترین دژ و سرسختترین ضامن نظام سیاسی هم بودند. ماکیاول در کتاب «شهریار» در دو جا به تفاوت میان استبداد شرقی و استبداد غربی اشاره میکند و میپرسد: چرا پس از سقوط داریوش سوم در برابر یورش اسکندر مقدونی کسی از نجبای ایرانی به حمایت از داریوش برنخاست؟ ماکیاول به این سئوال، با مقایسه کردن سلطان عثمانی و پادشاه فرانسه، جواب میدهد و میگوید چون نظم عثمانی بر وجود سلطان بنا شده، کافی است شخص سلطان را بگیرند یا بکشند، تمام کشور از هم میپاشد. اما اگر همین کار سر پادشاه فرانسه بیاید، دهها فئودال قدرتمند سر برمیدارند و در برابر قدرت خارجی میایستند. در زمان ما، نفت و گاز و به طور کلی منابع طبیعی جای اراضی کشاورزی را گرفتهاند. اما در اصل قضیه تغییر ماهوی پدیدار نشدهاست.
این منابع در اختیار دولت هستند و دولت استبدادی است و آن شخصی که در رأس دولت است، به طور اقطاعی بین فرماندهان سپاه که پایه اصلی قدرت او هستند پول تقسیم میکند. درست همین کاری که [آیتالله] خامنهای میکند و منابع نفتی کشور را به طور ودیعه به گردانهای سپاه پاسداران واگذار مینماید. پرسش اصلی اینجاست: چنانچه [آیتالله] خامنهای در تنگنای تاریخ قرار بگیرد، آیا این فرماندهان اقطاعی مانند سرداران داریوش سوم و افندیهای فربه سلطان عثمانی عمل خواهند کرد یا مانند فئودالهای فرانسه؟
۲ - دولت رانتمدار: اقتصاد رانتی، اقتصادی است که دستکم چهل درصد درآمد کلی کشور از طریق منابع غیر تولیدی تامین شود. واژه «دولت رانتمدار» را یک اقتصاددان ایرانی به نام حسین مهدوی، وزیر پیشین، ابداع کردهاست. با معیار چهل درصد، تقریباً تمام کشورهای خاورمیانه بزرگ مشمول دولت رانتمدار میشوند. نفت و گاز درآمد اصلی دولت است. درآمدهای حاصله از کمکهای خارجی و نیز کانال سوئز از این جملهاند. در رژیمهای استبدادی، درآمدهای نفتی، دولت را فربه و مردم را نحیف میسازد. دولت نفتی استبدادی، یک دولت ستمگر است. از نظر مالی، دولت وابسته به ملت نیست. ملت وابسته به دولت است. در کشورهای اروپایی استمرار دولت و امرار معاش او مستقیماً وابسته به اخذ مالیات بودهاست.
«No Taxation without representation» (به معنی «مالیات میخواهید مشارکت بدهید» یا اخذ مالیات موکول است به شرکت ملت در امر دولت- چیزی در این حدود) این شعار انقلابیون اروپایی بودهاست. اما وقتی دولت منبع اصلی ثروت را در اختیار دارد و وجودش به اخذ مالیات وابسته نیست، کدام مشارکت ملت، کدام نمایندگی؟ این دولت است که به مردم یارانه میدهد. چشم مردم به دست دولت مستبد دوختهاست و دست دولت به سوی ملت دراز نیست. کیست که به خود حق دهد از پادشاه عربستان سعودی حساب و کتاب بطلبد؟
۳ - سلطه جهانبینی دینی: یعنی اینکه ایمان مذهبی جای خرد بشری را بگیرد و انسان در تمام زمینهها به جای اینکه به خرد فردی و خرد جمعی رجوع کند، به مرجع فراانسانی توسل جوید و توجیه هر امری را از مذهب بخواهد و با هر پدیده فرامذهبی با دید مذهبی برخورد کند.
این نکته را آرامش دوستدار در کتاب «امتناع تفکر در فرهنگ دینی» به طور مبسوط تشریح کردهاست، هر چند اینجا و آنجا با اغراقهایی در حد افراط. اما این کلیگراییها صدمهای به متانت اصل استدلال نمیزند. البته این طور نیست که هیچ متدینی نتواند فکر کند. البته که میتواند. اما اگر بخواهد آزادانه فکر کند، باید از سپهر دین پا بیرون نهد و حوزه خرد را از حوزه اعتقاد جدا سازد. زیرا «فکر» اعتقادی چیزی نمیتواند باشد جز «فکر» تعبدی.
مسئله اینست که در خاورمیانه اسلامی، اعتقاد جای خرد، و دین جای فلسفه را گرفتهاست. فلاسفهٔ اسلامی بودهاند، اما اینان یا سرکوب شدهاند و یا مجبور بودهاند همواره مباحث فلسفی را طوری عنوان کنند که با باورهای دینی برخورد پیدا نکند. به عبارت دیگر، فلسفه، خودمدار نبودهاست، یا میبایست آنرا با دین هماهنگ کرد یا حالت تزیینی و تشریفاتی داشته که آن را «آداب» میگفتهاند و در پیشگاه خلیفه، نوعی رقابت روایتی رواج داشته و هر دانشمندی چند روایت از افلاطون و ارسطو و دیگر فیلسوفان یونانی نقل میکرده که هدف صرفاً ذکر روایت بوده و جنبه کاربردی نداشتهاست. خلیفه نیز از اینکه چنین اندیشمندانی در خدمت دارد، احساس غرور میکرده و حالت «مدرنیت» به او دست میدادهاست. همین حالتی که هم اکنون در جمهوری اسلامی ایران و نیز در سایر بلاد اسلامی رایج است. میبینیم که تدریجاً به جای استناد به امام جعفر صادق و جابر انصاری و سید رضی به هابرماس و پوپر و دوتی استناد میشود. که این در حد خود یک گام به پیش است. اما کُنه قضیه تغییر نکرده. همچنان فرهنگ روایتی باقی مانده، منتهی مرجع استناد تغییر کردهاست. به همین دلیل در سرتاسر جهان پرغرور اسلام امروزی حتی یک فیلسوف در حد فلاسفه غرب به وجود نیامدهاست.
سلطه و سیطره جهانبینی دین، قوه خلاقیت را ضعیف و حتی زائل کردهاست. مبنای خلاقیت و نوآوری واقعی، فکر آزاد است. یعنی فکر نقاد. زیرا روند خلاقیت، یک روند انتقادی است. روند شک است، تردید است، آزمایش است و نقد بر آزمایش است. در یک کلام، روند خلاقیت و ابتکار نه تنها نقد است، بلکه نقد بر نقد است. از این رو، این روند به هیچ روی با سلطه جهانبینی دینی نمیخواند. ناگزیر از تکرار بر اینکه میتوان هم دین داشت و هم خلاقیت. اما نمیتوان بر حسب دین، خلاقیت داشت. میتوان زبردستترین کاربر کامپیوتر شد، میتوان چابکترین هواپیما را هدایت کرد. اما نمیتوان آن علم پایه را که کامپیوتر و هواپیما را به وجود آورده، خلق کرد.
۴ - دخالت خارجی: دخالت خارجی از آشکارترین عوامل عقبماندگی خاورمیانه و جهان اسلام است و آشکار بودن آن، ما را از زیادگویی معاف میکند. منابع نفتی و موقعیت استراتژیک این مناطق علل اصلی این دخالتها بوده و هستند. در عین حال، این درست نیست که مسئولیت نگونبختی این مناطق را تنها به استعمار نسبت داد. هند هم تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بوده و امروز به صورت یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان در آمده و نیز بزرگترین دموکراسی دنیا.
چین هم تحت سلطه قدرتهای غربی بوده و امروز به آن قدرت و هیمنهای رسیده که میدانیم. به هرحال در خاورمیانه حس غربستیزی بسیار بالایی وجود دارد و به این انجامیده که مردم این منطقه با هر گونه دخالت خارجی سر ستیز پیدا کنند. با رویداد «بهار عربی» تحول کیفی بزرگی در این زمینه به وجود آمد. برای نخستین بار، مردم خاورمیانه جداً خواستار دخالت دولتهای غربی شدند.
دولتهای غربی به این خواستهها پاسخ مثبت دادند. این بار نه برای پشتیبانی از استبداد. هدف اعلام شده، پشتیبانی از جنبش دموکراسیخواهی بود. ما هنوز نمیدانیم نتایج این تحولات به کجا بیانجامد. آنچه مهم است نفس دگرگونی تاریخی است: تغییر در دید کلی مردم خاورمیانه نسبت به غرب و تغییر در سیاست کلی غرب از حمایت از دیکتاتوری به حمایت از دموکراسیخواهی. هیچ چیز کامل و بیعیب نیست و نمیتواند باشد. در این گونه موارد، جهت حرکت به همان اندازه مهم است که نتایج برآمده از حرکت.
نکته بسیار مهم آن است که «خارجی» دیگر به دولتهای خارجی منحصر نمیشود. گوگل، توئیتر و فیسبوک هم دخالت خارجی است. که اینها هم از غرب میآید. و چه بسا در آینده قدرت و نفوذ گوگل از قدرت و نفوذ رئیس جمهور آمریکا بیشتر شود. به هرحال روند کلی جهان، چنین دگرگونیهایی را بشارت میدهد.
در آغاز این نوشته به این نکته اشاره شد که مشکل اساسی آن است که این چهار عامل به هم پیوسته هستند و تقویتکننده یکدیگر. و این امر پیدایش گُسلهای درونزا را بسیار مشکل کردهاست. چون ساختارهای بنیادی جوامع خاورمیانه به خودی خود قادر نیستند خود را تغییر دهند و تحولاتی که رخ میدهد زودگذرند و ناتوان از زایش بنیادهای نو. بدیهی است گسلهای سترگ بدون زمینه داخلی به وجود نمیآیند.
در جوامع خاورمیانه، زمینه داخلی برای حرکت به سوی دموکراسی و مدرنیته وجود دارد. منتهی به صورت گذرا، لرزان و ضعیف. از این جهت، دگردیسی در موضع کلی غرب در این منطقه از یک سو و همزمان با آن دگردیسی در بینش کلی مردم خاورمیانه نسبت به غرب از سوی دیگر، همآیی و همزمانی این دو عامل میتواند به پایان گرفتن دور تسلسل رکود جوامع خاورمیانه کمک کند. یعنی آغازی باشد برای پایان.
نباید از اینگونه «غربی» شدن هراسان شد. به حسن تقیزاده تاختند که چرا گفته «باید از سر تا پا فرنگی شد». حالا اگر نمیخواهیم اندرز این شخص «مرتجع» و «عامل انگلیس» را قبول کنیم، به سخن کارل مارکس توجه کنیم. او پیشکسوت تمام جنبشهای ضد استعماری و ضد خیلی چیزهای دیگر در سراسر جهان است. او میگوید: «انگلستان در هند دو ماموریت دارد: یکی ویرانکننده، یعنی در هم شکستن جامعه فرتوت آسیایی و دیگری آبادکننده، یعنی ایجاد ساختارهای مادی غربی در آسیا.»*
پانویس
*Karl Marx, New-York Daily Tribune, August 8, 1853
*پروفسور مهدی مظفری، رئیس مرکز مطالعات اسلامگرایی و افراطیگری (CIR)، در بخش علوم سیاسی دانشگاه آرهوس دانمارک است.
*این مقاله فشردهای است از نوشته مفصلتر به زبان انگلیسی که در این نشانی قابل دسترسی است.
*نظرات مطرح شده در این یادداشت الزاماً دیدگاه رادیو فردا نیست
ایران: هراس بیهوده یا در محاصره؟
وبسایت شبکه خبری الجزیره در تحلیلی از تازهترین پیامدهای تنش بین ایران و غرب به پاسخ این پرسش میپردازد که دلیل سرسختی ایران در پیشبرد برنامههای هستهای و تهدیدهای تنشآفرین آن کشور در مورد بستن تنگه هرمز چیست؟ آیا دلیل آن هراسی بیهوده است و یا اینکه ایران واقعا در محاصره قرار گرفته است؟
هر چند در کنار همه این سرسختیها و تهدیدها مقامات ایران هنوز از باز بودن درهای مذاکره بر سر بحران هستهای صحبت میکنند ولی تجربه سه دهه اخیر و حتی مذاکرات چند سال گذشته جای چندانی برای امیدواری نمیگذارد. شاید دلیل اصلی آن عمق بدبینی و تخاصم شدید طی چند دهه اخیر بین دو طرف باشد.
کریم سجادپور کارشناس خاورمیانه در مرکز پژوهشی «کارنِگی» معتقد است که خطر ایران در غرب بزرگتر از آن چه که هست تصور میشود و دلیل آن نه توانمندی آن کشور بلکه عدم اطمینان از منطقی بودن رفتار حاکمان ایران است. در عالم واقعیت بودجه نظامی ایران فقط ۲ درصد بودجه نظامی آمریکا و حتی کمتر از یک چهارم بودجه نظامی عربستان سعودی است. وی میافزاید که ایجاد فضای هراس و بیگانهستیزی در عین حال در راستای اهداف و از روشهای حکومت کردن جمهوری اسلامی است.
موضع سرکشانه
شبکه خبری الجزیره در ادامه این تحلیل با یادآوری سخنان تهدیدآمیز مقامات لشکری و کشوری ایران میافزاید که جمهوری اسلامی همواره در مقابل غرب و آمریکا لحن بسیار سرسختانهای داشتهاست. هر بار که تهدیدی از خارج صورت میگیرد فرماندهان نظامی ایران از اشتیاق به مقابله به مثل سخن میگویند.
هر چند ایران در خنثی کردن برخی از اقدامات جاسوسی – امنیتی آمریکا، مثل به زمین نشاندن یک هواپیمای بدون سرنشین تجسسی موفقیتهایی داشتهاست ولی نتوانستهاست از اقدامات خرابکارانه و پنهانی علیه تاسیسات و کارشناسان هستهای خود جلوگیری کند. نمونه آن شیوع بدافزار «استاکسنت» در مراکز مدیریت تاسیسات هستهای، ترور چند دانشمند و دستاندرکار طرحهای هستهای و انفجار در پادگان موشکی سپاه پاسداران در حومه تهران بود.
ایران در مقابل این اقدامات به هر شکلی که میتواند واکنش تند نشان میدهد. نمونه آن محاکمه مخفی و محکوم کردن یک آمریکایی ایرانیتبار به مجازات مرگ به جرم جاسوسی است. نهادهای مدافع حقوق بشر یادآوری میکنند که به احتمال فراوان پرونده امیر حکمتی و محکومیت وی انگیزههای سیاسی داشته و به شکلی برگزار شده که حتی برپایه مقررات قضایی ایران غیرقانونی است.
ایران در محاصره جنگافزار پیشرفته و نیروهای خارجی
شبکه خبری الجزیره از قول رضا مرعشی مدیر بخش پژوهشی «شورای ایرانیان آمریکا» مینویسد که از یک سو ایران در محاصره پایگاههای نظامی آمریکا در سطح منطقه قرار دارد و به همین خاطر طبیعی است که احساس عدم امنیت بکند و از سوی دیگر ایران و آمریکا بر سر نحوه مدیریت و سازماندهی امنیت منطقه خاورمیانه با یکدیگر اختلاف شدید دارند. دلیل اصلی آن این است که ایران نمیخواهد همچون برخی رژیمهای عربی پیرو سیاستهای منطقهای آمریکا باشد.
به همه اینها برخورداری سه کشور اسرائیل، هند و پاکستان از سلاح هستهای را باید افزود، سه کشوری که در مجموع با آمریکا همسو هستند. علاوه بر این فروش و صدور جنگافزارهای پیشرفته آمریکا به کشورهای منطقه از جمله قرارداد سه میلیارد دلاری فروش تجهیزات موشکی به امارات متحده عربی، قرارداد یازده میلیارد دلاری فروش جنگنده و تانک به عراق و بالاخره قرارداد ۳۰ میلیارد دلاری فروش جتهای جنگنده پیشرفته به عربستان سعودی را باید در نظر گرفت.
قطع صدور نفت ایران فقط یک معنی دارد
شبکه خبری الجزیره از قول «صادق زیباکلام» استاد علوم سیاسی در تهران مینویسد که آمریکا با تمرکز روی تحریم خرید نفت ایران جمهوری اسلامی را به نقطهای راندهاست که مجبور است تصمیمات بسیار قاطع و خطرناکی مثل مسدود کردن تنگه هرمز را مد نظر قرار دهد. جلوگیری از فروش نفت ایران در بازار بینالمللی فقط یک معنی دارد و آن اینکه هدف تغییر رژیم ایران است.
کارشناسان دیگر نیز معتقدند که نگرانی اصلی حکومت ایران تغییر فضای سیاسی و فرهنگی در داخل کشور است چیزی که آنها آنرا انقلاب مخملی مینامند چون در یک چنین حالتی حتی داشتن سلاح هستهای نیز نمیتواند موجودیت رژیم را تضمین کند.
آیا جنگافزار هستهای به ایران کمک خواهد کرد؟
شبکه خبری الجزیره در پایان تحلیل خود از قول «صباحت خان» کارشناس امور امنیتی و راهبردی مینویسد که سلاحهای هستهای معمولا به عنوان یک حربه دفاعی مورد استفاده قرار گرفتهاند ولی حکومت ایران ممکن است با اتکاء به این جنگافزار موضع تعرضی به خود بگیرد. علاوه بر این برخورداری ایران از سلاح هستهای، کشورهای دیگر و بهویژه عربستان سعودی را تشویق خواهد کرد که همان کار را بکنند.
به نوشته الجزیره، در عین حال نباید فراموش کرد که بخشی از اقدامات غرب علیه ایران، از جمله عملیات خرابکارانه و یا ترور دانشمندان هستهای آن کشور و یا تشدید تحریمها که زندگی مردم عادی کشور را دشوارتر خواهد کرد، در بلندمدت ممکن است موجب شود که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نارضایتی مردم از غرب و آمریکا پایههای حکوت خود را تقویت کند.
هر چند در کنار همه این سرسختیها و تهدیدها مقامات ایران هنوز از باز بودن درهای مذاکره بر سر بحران هستهای صحبت میکنند ولی تجربه سه دهه اخیر و حتی مذاکرات چند سال گذشته جای چندانی برای امیدواری نمیگذارد. شاید دلیل اصلی آن عمق بدبینی و تخاصم شدید طی چند دهه اخیر بین دو طرف باشد.
کریم سجادپور کارشناس خاورمیانه در مرکز پژوهشی «کارنِگی» معتقد است که خطر ایران در غرب بزرگتر از آن چه که هست تصور میشود و دلیل آن نه توانمندی آن کشور بلکه عدم اطمینان از منطقی بودن رفتار حاکمان ایران است. در عالم واقعیت بودجه نظامی ایران فقط ۲ درصد بودجه نظامی آمریکا و حتی کمتر از یک چهارم بودجه نظامی عربستان سعودی است. وی میافزاید که ایجاد فضای هراس و بیگانهستیزی در عین حال در راستای اهداف و از روشهای حکومت کردن جمهوری اسلامی است.
موضع سرکشانه
شبکه خبری الجزیره در ادامه این تحلیل با یادآوری سخنان تهدیدآمیز مقامات لشکری و کشوری ایران میافزاید که جمهوری اسلامی همواره در مقابل غرب و آمریکا لحن بسیار سرسختانهای داشتهاست. هر بار که تهدیدی از خارج صورت میگیرد فرماندهان نظامی ایران از اشتیاق به مقابله به مثل سخن میگویند.
هر چند ایران در خنثی کردن برخی از اقدامات جاسوسی – امنیتی آمریکا، مثل به زمین نشاندن یک هواپیمای بدون سرنشین تجسسی موفقیتهایی داشتهاست ولی نتوانستهاست از اقدامات خرابکارانه و پنهانی علیه تاسیسات و کارشناسان هستهای خود جلوگیری کند. نمونه آن شیوع بدافزار «استاکسنت» در مراکز مدیریت تاسیسات هستهای، ترور چند دانشمند و دستاندرکار طرحهای هستهای و انفجار در پادگان موشکی سپاه پاسداران در حومه تهران بود.
ایران در مقابل این اقدامات به هر شکلی که میتواند واکنش تند نشان میدهد. نمونه آن محاکمه مخفی و محکوم کردن یک آمریکایی ایرانیتبار به مجازات مرگ به جرم جاسوسی است. نهادهای مدافع حقوق بشر یادآوری میکنند که به احتمال فراوان پرونده امیر حکمتی و محکومیت وی انگیزههای سیاسی داشته و به شکلی برگزار شده که حتی برپایه مقررات قضایی ایران غیرقانونی است.
ایران در محاصره جنگافزار پیشرفته و نیروهای خارجی
شبکه خبری الجزیره از قول رضا مرعشی مدیر بخش پژوهشی «شورای ایرانیان آمریکا» مینویسد که از یک سو ایران در محاصره پایگاههای نظامی آمریکا در سطح منطقه قرار دارد و به همین خاطر طبیعی است که احساس عدم امنیت بکند و از سوی دیگر ایران و آمریکا بر سر نحوه مدیریت و سازماندهی امنیت منطقه خاورمیانه با یکدیگر اختلاف شدید دارند. دلیل اصلی آن این است که ایران نمیخواهد همچون برخی رژیمهای عربی پیرو سیاستهای منطقهای آمریکا باشد.
به همه اینها برخورداری سه کشور اسرائیل، هند و پاکستان از سلاح هستهای را باید افزود، سه کشوری که در مجموع با آمریکا همسو هستند. علاوه بر این فروش و صدور جنگافزارهای پیشرفته آمریکا به کشورهای منطقه از جمله قرارداد سه میلیارد دلاری فروش تجهیزات موشکی به امارات متحده عربی، قرارداد یازده میلیارد دلاری فروش جنگنده و تانک به عراق و بالاخره قرارداد ۳۰ میلیارد دلاری فروش جتهای جنگنده پیشرفته به عربستان سعودی را باید در نظر گرفت.
قطع صدور نفت ایران فقط یک معنی دارد
شبکه خبری الجزیره از قول «صادق زیباکلام» استاد علوم سیاسی در تهران مینویسد که آمریکا با تمرکز روی تحریم خرید نفت ایران جمهوری اسلامی را به نقطهای راندهاست که مجبور است تصمیمات بسیار قاطع و خطرناکی مثل مسدود کردن تنگه هرمز را مد نظر قرار دهد. جلوگیری از فروش نفت ایران در بازار بینالمللی فقط یک معنی دارد و آن اینکه هدف تغییر رژیم ایران است.
کارشناسان دیگر نیز معتقدند که نگرانی اصلی حکومت ایران تغییر فضای سیاسی و فرهنگی در داخل کشور است چیزی که آنها آنرا انقلاب مخملی مینامند چون در یک چنین حالتی حتی داشتن سلاح هستهای نیز نمیتواند موجودیت رژیم را تضمین کند.
آیا جنگافزار هستهای به ایران کمک خواهد کرد؟
شبکه خبری الجزیره در پایان تحلیل خود از قول «صباحت خان» کارشناس امور امنیتی و راهبردی مینویسد که سلاحهای هستهای معمولا به عنوان یک حربه دفاعی مورد استفاده قرار گرفتهاند ولی حکومت ایران ممکن است با اتکاء به این جنگافزار موضع تعرضی به خود بگیرد. علاوه بر این برخورداری ایران از سلاح هستهای، کشورهای دیگر و بهویژه عربستان سعودی را تشویق خواهد کرد که همان کار را بکنند.
به نوشته الجزیره، در عین حال نباید فراموش کرد که بخشی از اقدامات غرب علیه ایران، از جمله عملیات خرابکارانه و یا ترور دانشمندان هستهای آن کشور و یا تشدید تحریمها که زندگی مردم عادی کشور را دشوارتر خواهد کرد، در بلندمدت ممکن است موجب شود که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نارضایتی مردم از غرب و آمریکا پایههای حکوت خود را تقویت کند.
انتقاد شیمون پرز از تبعیضها علیه اقلیتهای قومی اسرائیل
شماری از رخدادهای متفاوتی که در روزهای اخیر در جامعه اسرائیل به وقوع پیوسته است، از سوی مدافعان حقوق شهروندی در این کشور، به عنوان اقداماتی تبعیضآمیز علیه بخشی از یهودیان و نیز علیه خانوادههای عرب شهروند اسرائیل، تلقی و بهشدت محکوم شدهاست و حتی شیمون پرز، رئیسجمهور اسرائیل بخشی از این رفتارها را «هیتلری» نامیدهاست.
از یک سو، وزیر جذب مهاجران اسرائیلی مدعی شدهاست که یهودیان اهل اتیوپی باید از اینکه به اسرائیل آورده شدهاند، از این کشور سپاسگزار باشند و خود را مدیون احساس کنند و از دیگر سو نیز قانونی از سوی دیوان عالی اسرائیل تأیید شدهاست که بر اساس آن، از این پس، همسران فلسطینی شهروندان عرب اسرائیلی از دریافت حق شهروندی محروم خواهند شد.
وجود احساسات تبعیضآمیز علیه یهودیان اتیوپیاییتبار هنگامی در اسرائیل دوباره مطرح شد که در هفته اخیر افراد بزرگ و کوچک این جامعه در شهرهای جنوبی این کشور دست به تظاهرات زدند.
یهودیان اتیوپیاییتبار معروف به فلاشا یا فلاشمورایی که در چند نسل به اسرائیل رفتهاند، در تظاهرات خود میگفتند که در شماری از شهرهای جنوب این کشور متوجه شدهاند که سایر مردم به آنها حتی خانه اجاره نمیدهند و یا اینکه از فروش خانه به آنها خودداری میکنند.
این رفتار در حالی است که چنین تبعیضی در قوانین این کشور وجود ندارد ولی بخشی از مردم آن را در روابط روزانه خود به یک عرف مبدل کردهاند.
در دهههای هشتاد و نود میلادی، آژانس یهود در چند عملیات با موافقت دولتهای وقت اتیوپی، هزاران نفر از یهودیان فلاشا آن کشور را به اسرائیل انتقال داد و برخی از این اتیوپیاییها با گذشت سالهای طولانی زندگی در اسرائیل هنوز میگویند که از تبعیضهای اجتماعی در رنج هستند.
در پی تظاهرات روزهای اخیر یهودیان اتیوپیایی، شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل، برای دلجویی از آنها به نزدشان رفتهاست و با پوزشخواهی از آنان، از کسانی که این ستمها را روا میدارند، بشدت انتقاد کرد و آنها را «ناانسان» و عملکردشان را «هیتلری» نامید و گفت «نژادپرستی و هیتلریگری در اسرائیل جایی ندارند».
شیمون پرز، پنجشنبه با حضور در میان دانشآموزان یک مدرسه که برخی از آنها فرزندان خانوادههای یهودی اتیوپیایی هستند، خواهان آن شد که این مدرسه یک الگو برای همه جامعه اسرائیل باشد.
شیمون پرز برای این دانشآموزان تعریف کرد که خود او زمانی که یک کودک بود و با خانوادهاش از لهستان به این سرزمین، پیش از استقلال اسرائیل، مهاجرت کرده بود، از سوی دانشآموزان مدرسه بخاطر لهجهاش مورد تمسخر قرار میگرفت و میگریست اما آموخت که به نکات مثبت فکر کند و هرچند که تا به امروز نیز با گذشت بیش از هفتاد سال هنوز اسرائیلیها به لهجه او میخندند، اما او نیز به این خندهها ملحق میشود و «نیمه پر لیوان را میبیند».
اما شیمون پرز شدیداً از وزیر جذب مهاجرت اسرائیل انتقاد کرد. خانم تسوفا لاندر، وزیر یاد شده پنجشنبه به رادیوی اسرائیل گفته بود که «یهودیان اتیوپی بروند و خدا را شکر کنند و مدیون باشند که به اسرائیل آمدهاند و امتیازاتی گرفتهاند».
وزیر جذب مهاجرت در حالی این سخنان را گفتهاست که خود او نیز از روسیه به اسرائیل آمده و هنوز نیز با لهجه بسیار شدید صحبت میکند و حتی عبری سخن گفتن او اصلاً روان نیست.
شیمون پرز گفت این فلاشموراها نیستند که باید از اسرائیل سپاسگزار باشند بلکه اسرائیل باید از آنها تشکر کند و خود را مدیون آنها بداند.
سخنان وزیر جذب مهاجرت در حالی بیان شدهاست که در روزهای اخیر نیز یک نماینده دیگر همین حزب او، در جلسه مجلس این کشور به روی یک نماینده عرب مجلس یک لیوان آب پاشید.
غیر از این دو مورد جدید، عربهای اسرائیل و نیز یهودیان اتیوپیتبار پیشتر نیز گفته بودند که از ناحیه مهاجران روسیتبار، رفتارهای تبعیضآمیز و نژادپرستانه دیدهاند.
قانون جدید حق شهروندی
در همین حال، قانون جدیدی که این هفته در اسرائیل به تصویب رسید، خشم و نگرانی شماری از خانوادههای عرب اسرائیلی را برانگیختهاست.
در حالی که تا کنون فلسطینیهایی که با عربهای شهروند اسرائیل ازدواج میکردند، همانند این اعراب، از حق شهروندی و تابعیت و گذرنامه اسرائیلی نیز برخوردار میشدند، در قانون جدید تأکید شدهاست که فلسطینیهای دارای همسر عرب اسرائیلی، دیگر از این حقوق بهرهمند نخواهند بود.
خانوادههای عرب اسرائیلی که یکی از زوجین، فلسطینی کرانه باختری یا غزه است، میگویند که در این وضعیت، ناچار به ترک اسرائیل خواهند شد.
محروم شدن همسران فلسطینی موجب خواهد گردید که آنها از اسرائیل بروند و به کرانه باختری یا غزه یا کشورهایی که از آنجا آمدهاند، بازگردند؛ امری که موجب فروپاشی خانوادهها خواهد شد.
قانون جدید در پی هشت سال پیگیری قضایی این خانوادههای فلسطینی و عرب اسرائیلی، نهایی شد.
در ترکیب یازده قاضی دیوان عدالت در آخرین رأیگیری، در حالی که پنج قاضی مخالف قانون بودند، شش قاضی دیگر مصوبه کنست را تأیید کردند.
قانون عدم اعطای خودبخود حق شهروندی به همسران فلسطینی مردم اسرائیل در سال ۲۰۰۳ در کنست تصویب شده بود.
قانون یاد شده در اوج عملیات انتحاری تروریستی که قربانیان بسیاری از مردم اسرائیل میگرفت، تنظیم گردید زیرا شماری از ترورهای پرتلفات با دخالت فلسطینیهای همسر اعراب اسرائیلی انجام شده بود.
علیرغم آنکه دیوان عالی اسرائیل پنجشنبه قانون جدید را تأیید کرد اما کمیته ملاحظات بشردوستانه وابسته به وزارت کشور همچنان از حق تصمیمگیری در مورد سرنوشت خانوادههای مختلط یاد شده برخوردار است.
از یک سو، وزیر جذب مهاجران اسرائیلی مدعی شدهاست که یهودیان اهل اتیوپی باید از اینکه به اسرائیل آورده شدهاند، از این کشور سپاسگزار باشند و خود را مدیون احساس کنند و از دیگر سو نیز قانونی از سوی دیوان عالی اسرائیل تأیید شدهاست که بر اساس آن، از این پس، همسران فلسطینی شهروندان عرب اسرائیلی از دریافت حق شهروندی محروم خواهند شد.
وجود احساسات تبعیضآمیز علیه یهودیان اتیوپیاییتبار هنگامی در اسرائیل دوباره مطرح شد که در هفته اخیر افراد بزرگ و کوچک این جامعه در شهرهای جنوبی این کشور دست به تظاهرات زدند.
یهودیان اتیوپیاییتبار معروف به فلاشا یا فلاشمورایی که در چند نسل به اسرائیل رفتهاند، در تظاهرات خود میگفتند که در شماری از شهرهای جنوب این کشور متوجه شدهاند که سایر مردم به آنها حتی خانه اجاره نمیدهند و یا اینکه از فروش خانه به آنها خودداری میکنند.
این رفتار در حالی است که چنین تبعیضی در قوانین این کشور وجود ندارد ولی بخشی از مردم آن را در روابط روزانه خود به یک عرف مبدل کردهاند.
در دهههای هشتاد و نود میلادی، آژانس یهود در چند عملیات با موافقت دولتهای وقت اتیوپی، هزاران نفر از یهودیان فلاشا آن کشور را به اسرائیل انتقال داد و برخی از این اتیوپیاییها با گذشت سالهای طولانی زندگی در اسرائیل هنوز میگویند که از تبعیضهای اجتماعی در رنج هستند.
در پی تظاهرات روزهای اخیر یهودیان اتیوپیایی، شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل، برای دلجویی از آنها به نزدشان رفتهاست و با پوزشخواهی از آنان، از کسانی که این ستمها را روا میدارند، بشدت انتقاد کرد و آنها را «ناانسان» و عملکردشان را «هیتلری» نامید و گفت «نژادپرستی و هیتلریگری در اسرائیل جایی ندارند».
شیمون پرز، پنجشنبه با حضور در میان دانشآموزان یک مدرسه که برخی از آنها فرزندان خانوادههای یهودی اتیوپیایی هستند، خواهان آن شد که این مدرسه یک الگو برای همه جامعه اسرائیل باشد.
شیمون پرز برای این دانشآموزان تعریف کرد که خود او زمانی که یک کودک بود و با خانوادهاش از لهستان به این سرزمین، پیش از استقلال اسرائیل، مهاجرت کرده بود، از سوی دانشآموزان مدرسه بخاطر لهجهاش مورد تمسخر قرار میگرفت و میگریست اما آموخت که به نکات مثبت فکر کند و هرچند که تا به امروز نیز با گذشت بیش از هفتاد سال هنوز اسرائیلیها به لهجه او میخندند، اما او نیز به این خندهها ملحق میشود و «نیمه پر لیوان را میبیند».
اما شیمون پرز شدیداً از وزیر جذب مهاجرت اسرائیل انتقاد کرد. خانم تسوفا لاندر، وزیر یاد شده پنجشنبه به رادیوی اسرائیل گفته بود که «یهودیان اتیوپی بروند و خدا را شکر کنند و مدیون باشند که به اسرائیل آمدهاند و امتیازاتی گرفتهاند».
وزیر جذب مهاجرت در حالی این سخنان را گفتهاست که خود او نیز از روسیه به اسرائیل آمده و هنوز نیز با لهجه بسیار شدید صحبت میکند و حتی عبری سخن گفتن او اصلاً روان نیست.
شیمون پرز گفت این فلاشموراها نیستند که باید از اسرائیل سپاسگزار باشند بلکه اسرائیل باید از آنها تشکر کند و خود را مدیون آنها بداند.
سخنان وزیر جذب مهاجرت در حالی بیان شدهاست که در روزهای اخیر نیز یک نماینده دیگر همین حزب او، در جلسه مجلس این کشور به روی یک نماینده عرب مجلس یک لیوان آب پاشید.
غیر از این دو مورد جدید، عربهای اسرائیل و نیز یهودیان اتیوپیتبار پیشتر نیز گفته بودند که از ناحیه مهاجران روسیتبار، رفتارهای تبعیضآمیز و نژادپرستانه دیدهاند.
قانون جدید حق شهروندی
در همین حال، قانون جدیدی که این هفته در اسرائیل به تصویب رسید، خشم و نگرانی شماری از خانوادههای عرب اسرائیلی را برانگیختهاست.
در حالی که تا کنون فلسطینیهایی که با عربهای شهروند اسرائیل ازدواج میکردند، همانند این اعراب، از حق شهروندی و تابعیت و گذرنامه اسرائیلی نیز برخوردار میشدند، در قانون جدید تأکید شدهاست که فلسطینیهای دارای همسر عرب اسرائیلی، دیگر از این حقوق بهرهمند نخواهند بود.
خانوادههای عرب اسرائیلی که یکی از زوجین، فلسطینی کرانه باختری یا غزه است، میگویند که در این وضعیت، ناچار به ترک اسرائیل خواهند شد.
محروم شدن همسران فلسطینی موجب خواهد گردید که آنها از اسرائیل بروند و به کرانه باختری یا غزه یا کشورهایی که از آنجا آمدهاند، بازگردند؛ امری که موجب فروپاشی خانوادهها خواهد شد.
قانون جدید در پی هشت سال پیگیری قضایی این خانوادههای فلسطینی و عرب اسرائیلی، نهایی شد.
در ترکیب یازده قاضی دیوان عدالت در آخرین رأیگیری، در حالی که پنج قاضی مخالف قانون بودند، شش قاضی دیگر مصوبه کنست را تأیید کردند.
قانون عدم اعطای خودبخود حق شهروندی به همسران فلسطینی مردم اسرائیل در سال ۲۰۰۳ در کنست تصویب شده بود.
قانون یاد شده در اوج عملیات انتحاری تروریستی که قربانیان بسیاری از مردم اسرائیل میگرفت، تنظیم گردید زیرا شماری از ترورهای پرتلفات با دخالت فلسطینیهای همسر اعراب اسرائیلی انجام شده بود.
علیرغم آنکه دیوان عالی اسرائیل پنجشنبه قانون جدید را تأیید کرد اما کمیته ملاحظات بشردوستانه وابسته به وزارت کشور همچنان از حق تصمیمگیری در مورد سرنوشت خانوادههای مختلط یاد شده برخوردار است.
به حاشیه رفتن روسیه در نقش میانجی مسائل ایران و غرب
طرح مکرر دیدگاههای مقامات ارشد دولت روسیه پیرامون مسائل امنیتی ایران طی روزهای اخیر، بازتابی از افزایش نگرانیهای مسکو از رانده شدن به حاشیه در این رابطه، و قرار گرفتن در مقابل عمل انجام شده بدون یافتن فرصت ایفای نقش کلیدی در روند تغییرات منطقه است.
آمریکا و غرب بهویژه طی یک سال گذشته تماسهای سیاسی با دولت روسیه را در رابطه با برنامه هستهای ایران و مسائل امنیتی مرتبط به آن، کاهش دادهاند. از این لحاظ توجه غرب برای برقراری تماسهای غیر مستقیم با تهران، از روسیه به ترکیه منتقل شدهاست.
دلیل عمده آمریکا و غرب برای به بازی نگرفتن روسیه در مسئله ایران، از یک سو کاهش محسوس نفوذ سیاسی روسیه در تهران، و از سوی دیگر محروم ساختن روسیه از ادامه بزرگنمایی در صحنه مناسبات بینالمللی، بهویژه در آستانه انتقال منصب ریاست جمهوری از مدودف به پوتین است.
رهبران کرملین، طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق، بدون در نظر گرفتن ابعاد واقعی قدرت بجای مانده برای روسیه، و تنها با تکیه بر ظرفیت اتمی در اختیار خود، و همچنین استفاده از اهرم کرسی دائمی در شورای امنیت، ضمن تلاش برای کند ساختن روند تحولات منطقهای مورد نظر غرب، همواره خواستار دریافت کارمزد سنگین در قبال همکاریهای محدود با آمریکا بودهاند.
هزینه سنگین-نتایج کم
فراهم ساختن زمینه برخورداری روسیه از قراردادهای عمده نفت و گاز در عراق توسط جرج بوش، و لغو طرح استقرار سپر پدافند موشکی در جمهوری چک و شبکه رادار مرتبط با آن در لهستان، از سوی باراک اوباما، از جمله دستمزدهای کلانی است که آمریکا طی چند سال اخیر در قبال همکاریهای محدود کرملین پرداخت کردهاست.
تغییر نگرش واشینگتن نسبت به ارزش واقعی توسعه همکاریهای سیاسی با مسکو و همچنین افزایش توجه روسیه به تقویت محور همکاری با چین در برابر غرب، بخصوص از آغاز سال مسیحی گذشته که جنبش موسوم به «بهار عرب» در شمال آفریقا و خاورمیانه پا گرفت، مسیر همکاریهای سیاسی غرب با روسیه را تغییر داد.
پشتیبانی روسیه از رژیم قذافی تا آخرین روزها، و پیش از آن، اعلام مخالفت با شکل گرفتن دگرگونیهای سیاسی مورد نظر غرب در مصر، و اینک حمایت از رژیم بشار اسد در سوریه، و همچنین ایستادگی در برابر اعمال فشارهای نرم (اقتصادی-مالی) علیه جمهوری اسلامی ایران، توجیه عقلی ادامه تعامل غرب با شریک زیادتطلب و کمتوانی مانند مسکو را طی یک سال گذشته دشوارتر از پیش ساخت.
جایگزینی ترکیه
همزمان با فاصله گرفتن محسوس واشینگتن از مسکو، نیاز آمریکا به داشتن شریک و همکار محلی قدرتمند را، ترکیه با برخورداری از آمادگی سیاسی، تناسب فرهنگی-مذهبی و توان عملی بیشتر از روسیه، در عین داشتن انتظار دریافت دستمزد کمتر، برآورده ساخت.
در حالی که مسکو مخالف نصب سپر دفاع موشکی در اروپای مرکزی بود، ترکیه با رغبت خاک خود را به این منظور در اختیار ناتو و آمریکا قرار داد.
در حالی که مسکو ناو جنگی خود را به عنوان نشانه حمایت از رژیم اسد به بندرهای سوریه اعزام داشته، ترکیه خاک خود را در مناطق مرزی در اختیار گروههای مخالف دولت سوریه قرار داده و همزمان ارتش آن کشور نیز در برابر نیروهای امنیتی دمشق آرایش رزمی بهخود گرفتهاند.
در ارتباط با ایران، ترکیه با برخورداری از پشتیبانی آمریکا، نقش رابط سیاسی و میانجی اتمی را طبیعیتر از روسیه ایفا کرد. چنانچه تغییر نظر بعدی آمریکا مسیر مذاکرات مربوط به «بیانیه تهران» و توافقهای سهگانه ترکیه-برزیل-ایران منحرف نمیساخت، یافتن راه حل معتدل برای خروج از بنبست اتمی ایران در آن زمان دشوار نبود.
مسکو در حاشیه
در رابطه با مسئله ایران روسیه اینک به حاشیه رانده شده. دیمیتری راگوزین معاون نخستوزیر و سفیر ویژه کرملین در ناتو روز شنبه هشدار داد که «مقابله نظامی با ایران خطر مستقیم علیه امنیت روسیه خواهد بود.»
یک روز پیش از انتشار هشدار راگوزین، گنادی گاتیلوف، معاون وزیر خارجه روسیه ضمن تکرار مخالفت با اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران اخطار کرد: «روی کردن به گزینه نظامی علیه ایران تلاشی برای تغییر حکومت آن کشور است.»
آقای گاتیلوف ترجیح میداد که بهجای اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران توسط آمریکا و اروپا، که علاوه بر همپیمانان غرب (ژاپن، استرالیا، کانادا...) کشورهایی نظیر هند و چین نیز ناگزیر از اعمال آن خواهند بود، موضوع در شورای امنیت مطرح و به مسکو فرصت داده میشد که گروکشیهای قراردادی گذشته را همچنان ادامه دهد. حال آنکه آمریکا و غرب، با هوشمندی طی یک سال گذشته پکن و مسکو، و شورای امنیت را در رابطه با مسئله ایران عملا دور زدهاند.
دو روز پیش از طرح اظهارات گاتیلوف، نیکلای پاترشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه با تاکید بر اینکه «خطر حمله نظامی علیه ایران جدیتر شده» نسبت به آنچه «تحریکات اسرائیل» نامید هشدار داد و اعلام خطر کرد که «درگیری مسلحانه با ایران به بروز فاجعه منجر خواهد شد.»
پاترشف همچنین با اظهار این نکته که واشینگتن جمهوری اسلامی را مشکل اصلی خود میداند، خاطرنشان ساخت که «آمریکا قصد دارد در ایران بهجای داشتن دشمن از وجود یک دوست همپیمان و شریک وفادار برخوردار شود.» این نگرانی عمدهای است که رهبران مسکو را در رابطه با وضعیت کنونی ایران بهخود مشغول داشتهاست.
در صورتی که تنش کنونی در منطقه به آغاز جنگ علیه ایران، و تشدید مناقشهها مآلاً به تغییر رژیم جمهوری اسلامی منجر شود، روسیه نه تنها حاشیه امنیت و منطقه میانی مابین مرزهای جنوبی خود با منطقه نفوذ آمریکا در خلیج فارس را از دست خواهد داد، که نقش راهبردی خود در ارتباط با کشورهای آسیای میانه و ماورای قفقاز را نیز ضعیفتر از پیش خواهد یافت.
پیش از آغاز موج تبلیغاتی تازه دایر بر ابراز مخالفت با «تدارک جنگ علیه جمهوری اسلامی»، توسط سایر دولتمردان مسکو، دمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه طی مکالمه تلفنی کمسابقهای با محمود احمدینژاد، این نگرانیها را در لفافهای متفاوت، یک روز پیش از عزیمت وی به آمریکای لاتین با او در میان گذاشت. بهنظر میرسد با شدت گرفتن بحران در منطقه، نگرانیهای مسکو از به حاشیه رانده شدن توسط غرب افزایش یافتهاست.
آمریکا و غرب بهویژه طی یک سال گذشته تماسهای سیاسی با دولت روسیه را در رابطه با برنامه هستهای ایران و مسائل امنیتی مرتبط به آن، کاهش دادهاند. از این لحاظ توجه غرب برای برقراری تماسهای غیر مستقیم با تهران، از روسیه به ترکیه منتقل شدهاست.
دلیل عمده آمریکا و غرب برای به بازی نگرفتن روسیه در مسئله ایران، از یک سو کاهش محسوس نفوذ سیاسی روسیه در تهران، و از سوی دیگر محروم ساختن روسیه از ادامه بزرگنمایی در صحنه مناسبات بینالمللی، بهویژه در آستانه انتقال منصب ریاست جمهوری از مدودف به پوتین است.
رهبران کرملین، طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق، بدون در نظر گرفتن ابعاد واقعی قدرت بجای مانده برای روسیه، و تنها با تکیه بر ظرفیت اتمی در اختیار خود، و همچنین استفاده از اهرم کرسی دائمی در شورای امنیت، ضمن تلاش برای کند ساختن روند تحولات منطقهای مورد نظر غرب، همواره خواستار دریافت کارمزد سنگین در قبال همکاریهای محدود با آمریکا بودهاند.
هزینه سنگین-نتایج کم
فراهم ساختن زمینه برخورداری روسیه از قراردادهای عمده نفت و گاز در عراق توسط جرج بوش، و لغو طرح استقرار سپر پدافند موشکی در جمهوری چک و شبکه رادار مرتبط با آن در لهستان، از سوی باراک اوباما، از جمله دستمزدهای کلانی است که آمریکا طی چند سال اخیر در قبال همکاریهای محدود کرملین پرداخت کردهاست.
تغییر نگرش واشینگتن نسبت به ارزش واقعی توسعه همکاریهای سیاسی با مسکو و همچنین افزایش توجه روسیه به تقویت محور همکاری با چین در برابر غرب، بخصوص از آغاز سال مسیحی گذشته که جنبش موسوم به «بهار عرب» در شمال آفریقا و خاورمیانه پا گرفت، مسیر همکاریهای سیاسی غرب با روسیه را تغییر داد.
پشتیبانی روسیه از رژیم قذافی تا آخرین روزها، و پیش از آن، اعلام مخالفت با شکل گرفتن دگرگونیهای سیاسی مورد نظر غرب در مصر، و اینک حمایت از رژیم بشار اسد در سوریه، و همچنین ایستادگی در برابر اعمال فشارهای نرم (اقتصادی-مالی) علیه جمهوری اسلامی ایران، توجیه عقلی ادامه تعامل غرب با شریک زیادتطلب و کمتوانی مانند مسکو را طی یک سال گذشته دشوارتر از پیش ساخت.
جایگزینی ترکیه
همزمان با فاصله گرفتن محسوس واشینگتن از مسکو، نیاز آمریکا به داشتن شریک و همکار محلی قدرتمند را، ترکیه با برخورداری از آمادگی سیاسی، تناسب فرهنگی-مذهبی و توان عملی بیشتر از روسیه، در عین داشتن انتظار دریافت دستمزد کمتر، برآورده ساخت.
در حالی که مسکو مخالف نصب سپر دفاع موشکی در اروپای مرکزی بود، ترکیه با رغبت خاک خود را به این منظور در اختیار ناتو و آمریکا قرار داد.
در حالی که مسکو ناو جنگی خود را به عنوان نشانه حمایت از رژیم اسد به بندرهای سوریه اعزام داشته، ترکیه خاک خود را در مناطق مرزی در اختیار گروههای مخالف دولت سوریه قرار داده و همزمان ارتش آن کشور نیز در برابر نیروهای امنیتی دمشق آرایش رزمی بهخود گرفتهاند.
در ارتباط با ایران، ترکیه با برخورداری از پشتیبانی آمریکا، نقش رابط سیاسی و میانجی اتمی را طبیعیتر از روسیه ایفا کرد. چنانچه تغییر نظر بعدی آمریکا مسیر مذاکرات مربوط به «بیانیه تهران» و توافقهای سهگانه ترکیه-برزیل-ایران منحرف نمیساخت، یافتن راه حل معتدل برای خروج از بنبست اتمی ایران در آن زمان دشوار نبود.
مسکو در حاشیه
در رابطه با مسئله ایران روسیه اینک به حاشیه رانده شده. دیمیتری راگوزین معاون نخستوزیر و سفیر ویژه کرملین در ناتو روز شنبه هشدار داد که «مقابله نظامی با ایران خطر مستقیم علیه امنیت روسیه خواهد بود.»
یک روز پیش از انتشار هشدار راگوزین، گنادی گاتیلوف، معاون وزیر خارجه روسیه ضمن تکرار مخالفت با اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران اخطار کرد: «روی کردن به گزینه نظامی علیه ایران تلاشی برای تغییر حکومت آن کشور است.»
آقای گاتیلوف ترجیح میداد که بهجای اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران توسط آمریکا و اروپا، که علاوه بر همپیمانان غرب (ژاپن، استرالیا، کانادا...) کشورهایی نظیر هند و چین نیز ناگزیر از اعمال آن خواهند بود، موضوع در شورای امنیت مطرح و به مسکو فرصت داده میشد که گروکشیهای قراردادی گذشته را همچنان ادامه دهد. حال آنکه آمریکا و غرب، با هوشمندی طی یک سال گذشته پکن و مسکو، و شورای امنیت را در رابطه با مسئله ایران عملا دور زدهاند.
دو روز پیش از طرح اظهارات گاتیلوف، نیکلای پاترشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه با تاکید بر اینکه «خطر حمله نظامی علیه ایران جدیتر شده» نسبت به آنچه «تحریکات اسرائیل» نامید هشدار داد و اعلام خطر کرد که «درگیری مسلحانه با ایران به بروز فاجعه منجر خواهد شد.»
پاترشف همچنین با اظهار این نکته که واشینگتن جمهوری اسلامی را مشکل اصلی خود میداند، خاطرنشان ساخت که «آمریکا قصد دارد در ایران بهجای داشتن دشمن از وجود یک دوست همپیمان و شریک وفادار برخوردار شود.» این نگرانی عمدهای است که رهبران مسکو را در رابطه با وضعیت کنونی ایران بهخود مشغول داشتهاست.
در صورتی که تنش کنونی در منطقه به آغاز جنگ علیه ایران، و تشدید مناقشهها مآلاً به تغییر رژیم جمهوری اسلامی منجر شود، روسیه نه تنها حاشیه امنیت و منطقه میانی مابین مرزهای جنوبی خود با منطقه نفوذ آمریکا در خلیج فارس را از دست خواهد داد، که نقش راهبردی خود در ارتباط با کشورهای آسیای میانه و ماورای قفقاز را نیز ضعیفتر از پیش خواهد یافت.
پیش از آغاز موج تبلیغاتی تازه دایر بر ابراز مخالفت با «تدارک جنگ علیه جمهوری اسلامی»، توسط سایر دولتمردان مسکو، دمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه طی مکالمه تلفنی کمسابقهای با محمود احمدینژاد، این نگرانیها را در لفافهای متفاوت، یک روز پیش از عزیمت وی به آمریکای لاتین با او در میان گذاشت. بهنظر میرسد با شدت گرفتن بحران در منطقه، نگرانیهای مسکو از به حاشیه رانده شدن توسط غرب افزایش یافتهاست.
«سعودیها به این باور رسیدهاند که باید به اقتصاد ایران ضربه بزنند»
محمدعلی خطیبی، نماینده ایران در اوپک، به کشورهای نفتخیز خلیج فارس یا به گفته او همسایگان جنوبی ایران هشدار داده که با تحریم نفتی ایران همکاری نکنند و افزودهاست که هر اتفاقی بیافتد این کشورها عاملان اصلی اقداماتی خواهند بود که برای تحریم نفت ایران میشود. هشدار نماینده ایران در اوپک در حالی است که زمان نشست اتحادیه اروپا برای بررسی تحریم نفتی ایران نزدیک میشود.
در قانونی که رئیس جمهوری آمریکا اخیراً برای تحریم بانک مرکزی ایران امضا کرد نیز به او این اختیار داده شده که اجرای آن را برای جلب حمایت متحدان آمریکا شش ماه به تاخیر بیندازد و یا معافیتهایی قائل شود.
از سوی دیگر سفر وزیر خارجه ژاپن و نخستوزیر بریتانیا به عربستان سعودی در روزهای اخیر و دیدار نخستوزیر چین از قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی که از روز یکشنبه آغاز شد به طور عمده در چهارچوب همین تحریمها و پیامدهای آن ارزیابی میشود.
ایران نیز با دقت همه این اقدامات و رفتوآمدها را زیر نظر دارد. در آخرین واکنشها به احتمال اعلام تحریم نفتی ایران از سوی اتحادیه اروپا، محمدعلی خطیبی نماینده ایران در اوپک، در گفتوگو با روزنامه «شرق» چاپ تهران ابراز تردید کرده که اوپک بتواند ظرفیت مازاد تولید خود را آن قدر بالا ببرد که بتواند جای نفت ایران را بگیرد.
نصیر شیرخانی، کارشناس نفت در لندن، معتقد است اوپک قادر است ظرفیت مازاد تولید خود را بالا ببرد اما مسائل دیگری وجود دارد: «عربستان دارای این ظرفیت مازاد است. الان تولید روزانه عربستان حدود ۱۰ میلیون بشکه است که میتواند تا حدود ۱۲ میلیون بشکه نفت تولید کند و در این که عربستان توانایی دارد دو میلیون بشکه تولید نفت خود را بالا ببرد هیچ شکی نیست. کشورهای دیگر خلیج فارس هم میتوانند تولید نفت خود را بالا ببرند. کویت، امارات متحده و قطر حداقل میتوانند حدود ۵۰۰ هزار بشکه اضافه تولید کنند. در نتیجه میتوان گفت ظرفیت اضافی عربستان و سایر کشورهای خلیج فارس حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز است.»
اما نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس از نظر کیفیت تولید میتواند جایگزین نفت ایران در بازارهای جهانی شود؟
نصیر شیرخانی در پاسخ میگوید: «این مسئله باید بررسی شود، چون ممکن است نوع نفت ایران با نفت تولیدی عربستان برای جبران کمبود نفت ایران تفاوت داشته باشد و این نفت مناسب پالایشگاههایی نباشد که نفت ایران را میخرند و باید از جای دیگر نیازهای خود را برآورده کنند.»
نماینده ایران در اوپک مسئله جایگزینی نفت ایران با نفت کشورهای حوزه خلیج فارس را موضوعی کلیدی خوانده و افزودهاست باید منتظر شد و دید اتحادیه اروپا اصولا تصمیمی به تحریم میگیرد یا نه. اما درعین حال به کشورهای خلیج فارس هشدار داده که اگر به گفته او به آمریکا و اتحادیه اروپا چراغ سبز نشان دهند وارد بازی سیاسی بسیار خطرناکی شدهاند که مسئول پیامدهای آن هستند و در آینده نمیتوانند بگویند ما هیچکاره بودیم.
علیرضا نوریزاده، تحلیلگر مسایل خاورمیانه در لندن، درباره مواضع کشورهای نفتخیز خلیج فارس و هشدار ایران به تغییر موضع این کشورها اشاره میکند: «مسئله جایگزینی نفت ایران نیست، مهم این است که آیا این اراده وجود دارد چنین کاری را بکنند یا نه. تا مدتی پیش چنین ارادهای وجود نداشت، ولی بعد از ماجرای سفیر عربستان سعودی در واشینگتن و سیاستهایی که جمهوری اسلامی در عراق و لبنان و فلسطین و به خصوص در چند ماه گذشته در سوریه پیش گرفته، سعودیها را بر این باور استوار کرده که باید با جمهوری اسلامی رویارویی کنند و چون عرصه رویارویی نظامی در اختیار ایالات متحده است آنها نه تنها به این مسئله فکر نمیکنند بلکه به مصلحتشان هم نیست. ولی ضربه اقتصادی زدن را قبول کردهاند.»
اکنون باید دید اتحادیه اروپا در نشست اوایل بهمنماه خود چه تصمیمی میگیرد. اما ناظران، سفر وزیر خارجه ژاپن و نخستوزیر چین را برای گفتوگو درباره افزایش خرید نفت از عربستان سعودی، قطر و امارات متحده با فکر ذخیره آن ارزیابی میکنند.
گزارش مینا بهارمست درباره هشدار نماینده ایران در اوپک
قرار است اتحادیه اروپا روز ۲۳ ژانویه یعنی حدود یک هفته دیگر درباره تحریم نفتی ایران تصمیم بگیرد. اتحادیه اروپا در این مورد به طور اصولی به توافق رسیده، اگرچه آخرین گزارشها حاکی است برای کمک به برخی کشورهای عضو مانند ایتالیا، اسپانیا و یونان که خریدار نفت ایران هستند اجرای آن را شش ماه به تاخیر خواهند انداخت.در قانونی که رئیس جمهوری آمریکا اخیراً برای تحریم بانک مرکزی ایران امضا کرد نیز به او این اختیار داده شده که اجرای آن را برای جلب حمایت متحدان آمریکا شش ماه به تاخیر بیندازد و یا معافیتهایی قائل شود.
از سوی دیگر سفر وزیر خارجه ژاپن و نخستوزیر بریتانیا به عربستان سعودی در روزهای اخیر و دیدار نخستوزیر چین از قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی که از روز یکشنبه آغاز شد به طور عمده در چهارچوب همین تحریمها و پیامدهای آن ارزیابی میشود.
ایران نیز با دقت همه این اقدامات و رفتوآمدها را زیر نظر دارد. در آخرین واکنشها به احتمال اعلام تحریم نفتی ایران از سوی اتحادیه اروپا، محمدعلی خطیبی نماینده ایران در اوپک، در گفتوگو با روزنامه «شرق» چاپ تهران ابراز تردید کرده که اوپک بتواند ظرفیت مازاد تولید خود را آن قدر بالا ببرد که بتواند جای نفت ایران را بگیرد.
نصیر شیرخانی، کارشناس نفت در لندن، معتقد است اوپک قادر است ظرفیت مازاد تولید خود را بالا ببرد اما مسائل دیگری وجود دارد: «عربستان دارای این ظرفیت مازاد است. الان تولید روزانه عربستان حدود ۱۰ میلیون بشکه است که میتواند تا حدود ۱۲ میلیون بشکه نفت تولید کند و در این که عربستان توانایی دارد دو میلیون بشکه تولید نفت خود را بالا ببرد هیچ شکی نیست. کشورهای دیگر خلیج فارس هم میتوانند تولید نفت خود را بالا ببرند. کویت، امارات متحده و قطر حداقل میتوانند حدود ۵۰۰ هزار بشکه اضافه تولید کنند. در نتیجه میتوان گفت ظرفیت اضافی عربستان و سایر کشورهای خلیج فارس حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز است.»
اما نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس از نظر کیفیت تولید میتواند جایگزین نفت ایران در بازارهای جهانی شود؟
نصیر شیرخانی در پاسخ میگوید: «این مسئله باید بررسی شود، چون ممکن است نوع نفت ایران با نفت تولیدی عربستان برای جبران کمبود نفت ایران تفاوت داشته باشد و این نفت مناسب پالایشگاههایی نباشد که نفت ایران را میخرند و باید از جای دیگر نیازهای خود را برآورده کنند.»
نماینده ایران در اوپک مسئله جایگزینی نفت ایران با نفت کشورهای حوزه خلیج فارس را موضوعی کلیدی خوانده و افزودهاست باید منتظر شد و دید اتحادیه اروپا اصولا تصمیمی به تحریم میگیرد یا نه. اما درعین حال به کشورهای خلیج فارس هشدار داده که اگر به گفته او به آمریکا و اتحادیه اروپا چراغ سبز نشان دهند وارد بازی سیاسی بسیار خطرناکی شدهاند که مسئول پیامدهای آن هستند و در آینده نمیتوانند بگویند ما هیچکاره بودیم.
علیرضا نوریزاده، تحلیلگر مسایل خاورمیانه در لندن، درباره مواضع کشورهای نفتخیز خلیج فارس و هشدار ایران به تغییر موضع این کشورها اشاره میکند: «مسئله جایگزینی نفت ایران نیست، مهم این است که آیا این اراده وجود دارد چنین کاری را بکنند یا نه. تا مدتی پیش چنین ارادهای وجود نداشت، ولی بعد از ماجرای سفیر عربستان سعودی در واشینگتن و سیاستهایی که جمهوری اسلامی در عراق و لبنان و فلسطین و به خصوص در چند ماه گذشته در سوریه پیش گرفته، سعودیها را بر این باور استوار کرده که باید با جمهوری اسلامی رویارویی کنند و چون عرصه رویارویی نظامی در اختیار ایالات متحده است آنها نه تنها به این مسئله فکر نمیکنند بلکه به مصلحتشان هم نیست. ولی ضربه اقتصادی زدن را قبول کردهاند.»
اکنون باید دید اتحادیه اروپا در نشست اوایل بهمنماه خود چه تصمیمی میگیرد. اما ناظران، سفر وزیر خارجه ژاپن و نخستوزیر چین را برای گفتوگو درباره افزایش خرید نفت از عربستان سعودی، قطر و امارات متحده با فکر ذخیره آن ارزیابی میکنند.
هشدار مجلسیان نسبت به استفاده انتخاباتی دولت از یارانه نقدی
روزنامه ابرار اقتصادی خبر داده که «براساس گزارش مرکز آمار ایران میانگین نرخ بیکاری جوانان بیش از ۲۵ درصد، و میانگین نرخ بیکاری زنان بیش از ۳۰ درصد است.»
روزنامههای جهان صنعت و تهران امروز هشدار رئیس کمیسیون امنیت داخلی مجلس شورای اسلامی درباره «استفاده انتخاباتی دولت از ابزار یارانه نقدی» را مورد توجه قرار دادهاند.
روزنامه مردمسالاری یک روز بعد از «آغاز برخورد، دستگیری و جمعآوری فروشندگان ارز» از قول معاون پژوهشی دانشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس نوشته «سیاست پلیسی در اقتصاد جوابگو نیست.»
روزنامه کیهان از قول یک عضو مجلس خبرگان خواهان رد صلاحیت کسانی شده که از آنها به عنوان «جریان فتنه» نام برده و روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که دستکم ۳۲ نماینده کنونی مجلس در مرحله نخست بررسیها از سوی وزارت کشور رد صلاحیت شدهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی هم در شماره ۲۶ دی ماه از تصویب دو فوریت طرحی در مجلس خبر داده که براساس آن «تصدی مسئولیتهای مهم برای اشخاص دارای تابعیت دوگانه ممنوع شدهاست.»
میانگین نرخ بیکاری؛ جوانان بیش از ۲۵ درصد، زنان بیش از ۳۰ درصد
روزنامه ابرار اقتصادی خبر داده که «براساس گزارش مرکز آمار ایران، میانگین نرخ بیکاری در میان جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله کشور ۲۵٫۷ درصد است که از مجموع ۳۱ استان کشور، ۱۰ استان دارای نرخ بیکاری جوانان بیش از ۳۰ درصد است.»
براساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در بهار سال ۹۰ که از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافته همچنین «سهم بیکاری جوانان به طور عام بیش از دو برابر نرخ بیکاری در کل کشور است» و «نرخ بیکاری زنان جوان نیز دو برابر نرخ بیکاری جوانان در کل کشور است.»
به نوشته این روزنامه «میانگین نرخ بیکاری زنان به طور عام در استانهای کشور بیش از ۳۰ درصد است و در ۱۶ استان این نرخ بیش از ۴۰ درصد گزارش شدهاست.»
ابرار اقتصادی به استناد آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران خبر داده که «استان کهگیلویه و بویراحمد با نرخ ۵۲٫۶ درصد، بیشترین میزان بیکاری در میان استانهای کشور را به خود اختصاص دادهاست» و «میزان بیکاری جوانان در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان میدهد که نرخ بیکاری برای مردان و زنان جوان به ترتیب ۴۳ و ۷۹٫۳ درصد است.»
این روزنامه همچنین نوشته «استانهای هرمزگان، البرز و اصفهان با بیش از ۳۶ درصد بعد از استان کهگیلویه و بویراحمد، بیشترین سهم بیکاری جوانان در میان سایر استانهای کشور را به خود اختصاص دادهاند» و «استان یزد با میانگین ۹٫۷ درصد، کمترین میزان بیکاری جوانان را در میان سایر استانهای کشور» به خود اختصاص دادهاند.
روزنامه ابرار اقتصادی همچنین نوشته «امر بیکاری به ویژه برای جوانان و زنان از مشکلات عمده بازار کار کشور قلمداد میشود.»
هشدار نمایندگان مجلس نسبت به استفاده انتخاباتی دولت از یارانه نقدی
روزنامههای جهان صنعت و تهران امروز گزارشهایی درباره هشدار رئیس کمیسیون امنیت داخلی مجلس شورای اسلامی درباره «استفاده انتخاباتی دولت از ابزار یارانه نقدی» منتشر کردهاند.
روزنامه جهان صنعت از قول رئیس کمیته امنیت داخلی مجلس نوشته «افزایش یارانه حربه جریان انحرافی دولت در انتخابات است» و گزارش داده که روز یکشنبه پرویز سروری فاش کرد که «جریان انحرافی» دولت برای در اختیار گرفتن اکثریت مجلس نهم «فازهای مختلف را طراحی کرده تا برنامههای خود را پیش ببرد.»
به نوشته این روزنامه، رئیس کمیته امنیت داخلی مجلس «افزایش توقعات اجتماعی مردم» را یکی از برنامههای جریان انحرافی دولت توصیف کرده و گفته «آنها دایما اعلام میکنند ما میتوانیم یارانه، امکانات و ظرفیتهای زیادی را در اختیار مردم قرار دهیم و از این طریق مردم را تحتتاثیر این شعارها قرار میدهند و قصد دارد «این القا را در اذهان عمومی به وجود آورد که با چنین مجلسی امکان تحقق چنین وعدههایی نیست و برای انجام وعدههایمان و دادن امکانات و یارانه بیشتر به مردم نیازمند یک مجلس همگرا با خودمان هستیم.»
پرویز سروری با تاکید براینکه جریان انحرافی «سعی میکند مردم را از این طریق مجاب کنند تا با رای دادن به گزینههای جریان انحرافی مسیری برای تحقق اهدافش فراهم کند «همچنین از برنامه نزدیکان محمود احمدینژاد برای «اقدامات هیجانی و مبتنی بر شعارهای تند و غیرمتعارف از سوی جریان انحرافی در روزهای نزدیک به انتخابات» خبر دادهاست.
روزنامه تهران امروز نیز تیتر یک شماره ۲۶ دی ماه را به «نقشه جریانانحرافی برای یارانهها» اختصاص داده و نوشته «شاید زمانی که بلندپایگان دولت از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها در همین سال ۹۰ سخن میگفتند، کسی فکر نمیکرد که بار دیگر طرحی اقتصادی قرار است در میدان سیاست به یاری دولت بشتابد» اما «سابقهای که دولت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ با افزایش حقوق بازنشستگان و پرداخت سود سهام عدالت از خود به جای گذاشتهاست، اکنون گمانهزنیها برای بهرهبرداری سیاسی و به دستآوردن اقبال عمومی از طریق افزایش مبلغ پرداختی به خانوادهها را به اوج خود رساندهاست.»
به گزارش این روزنامه در شرایطی که اقتصادیون دولت آزادسازی قیمتها در مرحله دوم را به سال ۹۱ موکول میکردند، محمود احمدینژاد «در چند موضعگیری خود به صراحت اعلام کرد که همین امسال قیمتهای جدید در سال جاری برای حاملهای انرژی اعمال خواهد شد» ولی از آنجا که فاز دوم هدفمندی یارانهها «با افزایش یارانه نقدی خانوار همراه خواهد شد و انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز ۱۲ اسفندماه برگزار میشود» اکنون برخی از نمایندگان مجلس نسبت به «استفاده سیاسی دولت از ابزار یارانه نقدی» هشدار میدهند.
این روزنامه ضمن انتشار هشدار رئیس کمیسیون امنیت داخلی نسبت به استفاده انتخاباتی دولت از پرداخت «یارانهها»، نوشته این موضوع حالا به «اختلافی جدی میان دولت و مجلس بدل شدهاست.»
تهران امروز این را هم نوشته که «پارلماننشینان از چند ماه پیش احتمال بهرهبرداری انتخاباتی دولت از یارانهها را برآورد کرده بودند و از همان زمان هم اختلاف نظری جدی بر سر زمان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها میان قوه ناظر و قوه مجری به وجود آمده» و حتی روز یک شنبه تعدادی از نمایندگان اقتصادی مجلس «به منع قانونی این اقدام دولت» اشاره کردند و « آغاز سال ۹۱ و گنجاندن جزئیات آزادسازی دوباره قیمتها در لایحه بودجه را برای دولت الزامی دانستند.»
تصویب دو فوریت ممنوع شدن حضور «ایرانیان دوتابعیتی» در پستهای مهم
روزنامه جمهوری اسلامی از تصویب دو فوریت طرحی در مجلس خبر داده که براساس آن «تصدی مسئولیتهای مهم برای اشخاص دارای تابعیت دوگانه ممنوع شدهاست.»
به نوشته این روزنامه، مجلس شورای اسلامی روز یک شنبه «دو فوریت اصلاح ماده ۹۸۲ قانون مدنی» را تصویب کرد و در صورت تصویب نهایی این طرح «ایرانیانی که دارای تابعیت کشورهای خارجی، تابعیت دوگانه، باشند نمیتوانند در پستهای مهم اطلاعاتی، امنیتی، اقتصادی حضور یابند.»
روزنامه جمهوری اسلامی یادآوری کرده که این «طرح دوفوریتی» در پی فرار محمودرضا خاوری مدیرعامل بانک ملی ایران و یکی از متهمان اصلی پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی با استفاده از تابعیت دوگانهاش در مجلس مطرح شدهاست.
این روزنامه از «ریاست جمهوری و معاونان او، عضویت در شورای نگهبان و ریاست قوه قضائیه، وزارت و کفالت وزارت و استانداری و فرمانداری، عضویت در مجلس شورای اسلامی، عضویت شورای استان، شهرستان و شهر، استخدام در وزارت امور خارجه و نیز احراز هر گونه پست و ماموریت سیاسی، عالیترین رده فرماندهی در ارتش و سپاه و نیروی انتظامی، و تصدی پستهای مهم اطلاعاتی و امنیتی و اقتصادی» به عنوان سمتهایی نامبرده که براساس این طرح حضور ایرانیان دو تابعیتی در آن ممنوع است.
براساس تبصره «ماده ماده ۹۸۲ قانون مدنی» از این پس «تصدی سمتهای فوق برای ایرانیانی که تابعیت کشورهای خارجی را اخذ نموده باشند نیز ممنوع است.»
مهرداد لاهوتی نماینده لنگرود به عنوان یکی از طراحان ممنوعیت اشتغال ایرانیان دو تابعیتی در پستهای مهم اطلاعاتی، امنیتی و اقتصادی» گفته که « بر اساس ماده ۹۸۲ اشخاصی که تابعیت ایرانی را بتوانند تحصیل کنند از تمام شئونات یک ایرانی برخوردار میشوند اما از حضور در برخی از پستها و مشاغل حساس سیاسی و امنیتی محروم خواهند بود.»
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، این نماینده مجلس هشتم با انتقاد از خلاء قانونی موجود مبنی بر اینکه کسانی که دارای تابعیت دوگانه هستند میتوانند در مشاغل مهم اقتصادی قرار گیرند، گفته «فساد اقتصادی اخیر به دلیل وجود این خلا قانونی به وجود آمد» و اکنون هم «مسئولانی که دارای تابعیت دوگانه بوده و خانواده هایشان خارج از کشور زندگی میکنند و دارای مسئولیتهای اقتصادی در کشورند، کم نیستند» که «باید تکلیف شان روشن شود.»
تاکید بر افزایش رد صلاحیتها
روزنامه کیهان از قول یک عضو مجلس خبرگان خواهان رد صلاحیت کسانی شده که از آنها به عنوان «جریان فتنه» نام برده و روزنامه دنیای اقتصاد نیز خبر داده که دستکم ۳۲ نماینده فعلی مجلس در مرحله نخست بررسیها از سوی وزارت کشور رد صلاحیت شدهاند.
روزنامه کیهان از قول احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری گفتهاست «مردههای فتنهگر، در این فضای انتخابات در حال تقلای دوباره برای بلند شدن از جای خود هستند» و تاکید کرده که « از هیئتهای نظارت شورای نگهبان میخواهیم که یکی از محک هایشان، موضع کاندیداها در قبال فتنه باشد زیرا فتنه گران و حامیان آنها، به هیچ وجه شایستگی حضور در مجلس شورای اسلامی را نداشته و شورای نگهبان باید قاطعانه آنها را رد صلاحیت کند.»
عضو مجلس خبرگان رهبری درعین حال از احزاب و گروههای اصلاح طلب و نیز فعالان جنبش سبز به عنوان کسانی نامبرده که بر «تحریم انتخابات» تاکید دارند، و گفته «یک سازمان منحل شده بیانیه میدهد که ما انتخابات را تحریم میکنیم اما بدانید که شما برای ملت ایران عددی نیستید که تحریم کنید یا خیر» و «این تحریم، تحریم این دولت و آن دولت نبوده و مقابله با اصل نظام است.»
به نوشته روزنامه کیهان، احمد خاتمی درباره «جنبش سبز» نیز گفته «این اردوگاه همان اردوگاه فتنه ۸۸» و «حامی میرحسین موسوی» بوده و باید از آن به عنوان «جریان سیاه» نامبرد.
همزمان دنیای اقتصاد خبر داده که تاکنون و در مرحله بررسی مدارک نمازدهای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، از سوی وزارت کشور دستکم ۳۲ نماینده فعلی مجلس رد صلاحیت شدهاند.
این روزنامه از قول حسین سبحانینیا نماینده مجلس هشتم و عضو «کمیته پیگیریکننده موضوع رد صلاحیت نمایندگان فعلی مجلس» نوشته «۳۲ نفر از نمایندگان فعلی مجلس هشتم در بررسی صلاحیتها از نظر هیاتهای اجرایی مردود اعلام شدهاند» و «تلاش مجلس این است تا در جهت احقاق حق نمایندگان و جلوگیری تضییع احتمالی حقوق آنان اقدام کند.»
حسن سبحانی نیا از «برگزاری جلسه این کمیته با معاون سیاسی وزیر کشور و سخنگوی شورای نگهبان برای پیگیری موضوع رد صلاحیتها» نیز خبر دادهاست.
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد «در اولین جلسه نشستی با صولت مرتضوی و عباسعلی کدخدایی داشتیم و در این نشست نظرات مجلس در خصوص رد صلاحیتها منتقل» شده و سبحانی نیا از طرف مجلس تاکید کرده که «اگر مستنداتی از منابع چهارگانه استعلام شده نسبت به رد صلاحیت افراد وجود دارد بیان شود در غیر این صورت در بررسی صلاحیتها به شنیدهها و منابع غیرمستند استناد نشود.»
«سیاست پلیسی در اقتصاد جوابگو نیست»
یک روز بعد از آنکه روزنامهها از قول ابراهیم درویشی معاون نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی از «آغاز برخورد، دستگیری و جمعآوری فروشندگان ارز» و «پایان دوران ارز سهمیهبندی» خبر دادند روزنامه مردمسالاری از قول معاون پژوهشی پژوهشکده اقتصاد در دانشگاه تربیت مدرس تهران تاکید کرده که «سیاست پلیسی در اقتصاد جوابگو نیست.»
امیرحسین مزینی، معاون پژوهشی پژوهشکده اقتصاد این دانشگاه به روزنامه مردمسالاری گفته «اینکه به صورت دستوری بیان شود که صرافیها حق ندارند دلار را بالاتر از ۱۴۰۰ بفروشند سیاست پلیسی است» و «سیاست پلیسی در حوزه اقتصاد جوابگو نیست و شاهد هستیم که صرافیها حاضر به فروش دلار نیستند.»
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس به ناتوانی دولت و بانک مرکزی در قبال بحران ارزی نیز اشاره کرده و گفته «در یک هفته اخیر موضعگیری منطقی از سوی مسئولان ندیدم که به بازار قولی بدهند ما سیاستمان اینگونه است و داریم کنترل میکنیم» و «این حالت باعث افزایش قیمت برخی از کالاهای وارداتی مانند وسایل صوتی و تصویری و الکترونیکی که مورد نیاز بالای مردم است، اثر دارد.»
امیرحسین مزینی به روزنامه مردمسالاری گفته «رسالت دولت و بانک مرکزی بیش از اینکه کاهش نرخ ارز باشد باید روی ثبات بازار باشد» و «انضباط مالی دولت مهمترین قدم در این زمینهاست و هدفمندی یارانهها هم مزید بر علت شدهاست.»
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفته «اکنون مهم ترین اولویت این است که کاری انجام نشود و فقط ثبات بازار صورت گیرد و مسئولان باید بیشتر به این مساله توجه داشته باشند» اما «تقریبا هیچ پاسخی از بانک مرکزی دیده نشدهاست که واقعا به عنوان متولی نظام ارزی کشور چه کاری میخواهد انجام دهد» و در این شرایط «تولیدکنندگان داخلی هم به دلیل نوسانات بازار ارز دچار سردرگمی شدهاند.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری، امیرحسین مزینی هشدار داده «اگر غول انتظارات تورمی در جامعه که اکنون تحریک شده وارد حوزههای دیگر شود کنترل آن خیلی سخت است» و گفته بر همین اساس « انتظار میرود که موج جدید تورم را در سال ۹۱ داشته باشیم.»
روزنامههای جهان صنعت و تهران امروز هشدار رئیس کمیسیون امنیت داخلی مجلس شورای اسلامی درباره «استفاده انتخاباتی دولت از ابزار یارانه نقدی» را مورد توجه قرار دادهاند.
روزنامه مردمسالاری یک روز بعد از «آغاز برخورد، دستگیری و جمعآوری فروشندگان ارز» از قول معاون پژوهشی دانشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس نوشته «سیاست پلیسی در اقتصاد جوابگو نیست.»
روزنامه کیهان از قول یک عضو مجلس خبرگان خواهان رد صلاحیت کسانی شده که از آنها به عنوان «جریان فتنه» نام برده و روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که دستکم ۳۲ نماینده کنونی مجلس در مرحله نخست بررسیها از سوی وزارت کشور رد صلاحیت شدهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی هم در شماره ۲۶ دی ماه از تصویب دو فوریت طرحی در مجلس خبر داده که براساس آن «تصدی مسئولیتهای مهم برای اشخاص دارای تابعیت دوگانه ممنوع شدهاست.»
میانگین نرخ بیکاری؛ جوانان بیش از ۲۵ درصد، زنان بیش از ۳۰ درصد
روزنامه ابرار اقتصادی خبر داده که «براساس گزارش مرکز آمار ایران، میانگین نرخ بیکاری در میان جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله کشور ۲۵٫۷ درصد است که از مجموع ۳۱ استان کشور، ۱۰ استان دارای نرخ بیکاری جوانان بیش از ۳۰ درصد است.»
براساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در بهار سال ۹۰ که از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافته همچنین «سهم بیکاری جوانان به طور عام بیش از دو برابر نرخ بیکاری در کل کشور است» و «نرخ بیکاری زنان جوان نیز دو برابر نرخ بیکاری جوانان در کل کشور است.»
به نوشته این روزنامه «میانگین نرخ بیکاری زنان به طور عام در استانهای کشور بیش از ۳۰ درصد است و در ۱۶ استان این نرخ بیش از ۴۰ درصد گزارش شدهاست.»
ابرار اقتصادی به استناد آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران خبر داده که «استان کهگیلویه و بویراحمد با نرخ ۵۲٫۶ درصد، بیشترین میزان بیکاری در میان استانهای کشور را به خود اختصاص دادهاست» و «میزان بیکاری جوانان در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان میدهد که نرخ بیکاری برای مردان و زنان جوان به ترتیب ۴۳ و ۷۹٫۳ درصد است.»
این روزنامه همچنین نوشته «استانهای هرمزگان، البرز و اصفهان با بیش از ۳۶ درصد بعد از استان کهگیلویه و بویراحمد، بیشترین سهم بیکاری جوانان در میان سایر استانهای کشور را به خود اختصاص دادهاند» و «استان یزد با میانگین ۹٫۷ درصد، کمترین میزان بیکاری جوانان را در میان سایر استانهای کشور» به خود اختصاص دادهاند.
روزنامه ابرار اقتصادی همچنین نوشته «امر بیکاری به ویژه برای جوانان و زنان از مشکلات عمده بازار کار کشور قلمداد میشود.»
هشدار نمایندگان مجلس نسبت به استفاده انتخاباتی دولت از یارانه نقدی
روزنامههای جهان صنعت و تهران امروز گزارشهایی درباره هشدار رئیس کمیسیون امنیت داخلی مجلس شورای اسلامی درباره «استفاده انتخاباتی دولت از ابزار یارانه نقدی» منتشر کردهاند.
روزنامه جهان صنعت از قول رئیس کمیته امنیت داخلی مجلس نوشته «افزایش یارانه حربه جریان انحرافی دولت در انتخابات است» و گزارش داده که روز یکشنبه پرویز سروری فاش کرد که «جریان انحرافی» دولت برای در اختیار گرفتن اکثریت مجلس نهم «فازهای مختلف را طراحی کرده تا برنامههای خود را پیش ببرد.»
به نوشته این روزنامه، رئیس کمیته امنیت داخلی مجلس «افزایش توقعات اجتماعی مردم» را یکی از برنامههای جریان انحرافی دولت توصیف کرده و گفته «آنها دایما اعلام میکنند ما میتوانیم یارانه، امکانات و ظرفیتهای زیادی را در اختیار مردم قرار دهیم و از این طریق مردم را تحتتاثیر این شعارها قرار میدهند و قصد دارد «این القا را در اذهان عمومی به وجود آورد که با چنین مجلسی امکان تحقق چنین وعدههایی نیست و برای انجام وعدههایمان و دادن امکانات و یارانه بیشتر به مردم نیازمند یک مجلس همگرا با خودمان هستیم.»
پرویز سروری با تاکید براینکه جریان انحرافی «سعی میکند مردم را از این طریق مجاب کنند تا با رای دادن به گزینههای جریان انحرافی مسیری برای تحقق اهدافش فراهم کند «همچنین از برنامه نزدیکان محمود احمدینژاد برای «اقدامات هیجانی و مبتنی بر شعارهای تند و غیرمتعارف از سوی جریان انحرافی در روزهای نزدیک به انتخابات» خبر دادهاست.
روزنامه تهران امروز نیز تیتر یک شماره ۲۶ دی ماه را به «نقشه جریانانحرافی برای یارانهها» اختصاص داده و نوشته «شاید زمانی که بلندپایگان دولت از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها در همین سال ۹۰ سخن میگفتند، کسی فکر نمیکرد که بار دیگر طرحی اقتصادی قرار است در میدان سیاست به یاری دولت بشتابد» اما «سابقهای که دولت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ با افزایش حقوق بازنشستگان و پرداخت سود سهام عدالت از خود به جای گذاشتهاست، اکنون گمانهزنیها برای بهرهبرداری سیاسی و به دستآوردن اقبال عمومی از طریق افزایش مبلغ پرداختی به خانوادهها را به اوج خود رساندهاست.»
به گزارش این روزنامه در شرایطی که اقتصادیون دولت آزادسازی قیمتها در مرحله دوم را به سال ۹۱ موکول میکردند، محمود احمدینژاد «در چند موضعگیری خود به صراحت اعلام کرد که همین امسال قیمتهای جدید در سال جاری برای حاملهای انرژی اعمال خواهد شد» ولی از آنجا که فاز دوم هدفمندی یارانهها «با افزایش یارانه نقدی خانوار همراه خواهد شد و انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز ۱۲ اسفندماه برگزار میشود» اکنون برخی از نمایندگان مجلس نسبت به «استفاده سیاسی دولت از ابزار یارانه نقدی» هشدار میدهند.
این روزنامه ضمن انتشار هشدار رئیس کمیسیون امنیت داخلی نسبت به استفاده انتخاباتی دولت از پرداخت «یارانهها»، نوشته این موضوع حالا به «اختلافی جدی میان دولت و مجلس بدل شدهاست.»
تهران امروز این را هم نوشته که «پارلماننشینان از چند ماه پیش احتمال بهرهبرداری انتخاباتی دولت از یارانهها را برآورد کرده بودند و از همان زمان هم اختلاف نظری جدی بر سر زمان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها میان قوه ناظر و قوه مجری به وجود آمده» و حتی روز یک شنبه تعدادی از نمایندگان اقتصادی مجلس «به منع قانونی این اقدام دولت» اشاره کردند و « آغاز سال ۹۱ و گنجاندن جزئیات آزادسازی دوباره قیمتها در لایحه بودجه را برای دولت الزامی دانستند.»
تصویب دو فوریت ممنوع شدن حضور «ایرانیان دوتابعیتی» در پستهای مهم
روزنامه جمهوری اسلامی از تصویب دو فوریت طرحی در مجلس خبر داده که براساس آن «تصدی مسئولیتهای مهم برای اشخاص دارای تابعیت دوگانه ممنوع شدهاست.»
به نوشته این روزنامه، مجلس شورای اسلامی روز یک شنبه «دو فوریت اصلاح ماده ۹۸۲ قانون مدنی» را تصویب کرد و در صورت تصویب نهایی این طرح «ایرانیانی که دارای تابعیت کشورهای خارجی، تابعیت دوگانه، باشند نمیتوانند در پستهای مهم اطلاعاتی، امنیتی، اقتصادی حضور یابند.»
روزنامه جمهوری اسلامی یادآوری کرده که این «طرح دوفوریتی» در پی فرار محمودرضا خاوری مدیرعامل بانک ملی ایران و یکی از متهمان اصلی پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی با استفاده از تابعیت دوگانهاش در مجلس مطرح شدهاست.
این روزنامه از «ریاست جمهوری و معاونان او، عضویت در شورای نگهبان و ریاست قوه قضائیه، وزارت و کفالت وزارت و استانداری و فرمانداری، عضویت در مجلس شورای اسلامی، عضویت شورای استان، شهرستان و شهر، استخدام در وزارت امور خارجه و نیز احراز هر گونه پست و ماموریت سیاسی، عالیترین رده فرماندهی در ارتش و سپاه و نیروی انتظامی، و تصدی پستهای مهم اطلاعاتی و امنیتی و اقتصادی» به عنوان سمتهایی نامبرده که براساس این طرح حضور ایرانیان دو تابعیتی در آن ممنوع است.
براساس تبصره «ماده ماده ۹۸۲ قانون مدنی» از این پس «تصدی سمتهای فوق برای ایرانیانی که تابعیت کشورهای خارجی را اخذ نموده باشند نیز ممنوع است.»
مهرداد لاهوتی نماینده لنگرود به عنوان یکی از طراحان ممنوعیت اشتغال ایرانیان دو تابعیتی در پستهای مهم اطلاعاتی، امنیتی و اقتصادی» گفته که « بر اساس ماده ۹۸۲ اشخاصی که تابعیت ایرانی را بتوانند تحصیل کنند از تمام شئونات یک ایرانی برخوردار میشوند اما از حضور در برخی از پستها و مشاغل حساس سیاسی و امنیتی محروم خواهند بود.»
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، این نماینده مجلس هشتم با انتقاد از خلاء قانونی موجود مبنی بر اینکه کسانی که دارای تابعیت دوگانه هستند میتوانند در مشاغل مهم اقتصادی قرار گیرند، گفته «فساد اقتصادی اخیر به دلیل وجود این خلا قانونی به وجود آمد» و اکنون هم «مسئولانی که دارای تابعیت دوگانه بوده و خانواده هایشان خارج از کشور زندگی میکنند و دارای مسئولیتهای اقتصادی در کشورند، کم نیستند» که «باید تکلیف شان روشن شود.»
تاکید بر افزایش رد صلاحیتها
روزنامه کیهان از قول یک عضو مجلس خبرگان خواهان رد صلاحیت کسانی شده که از آنها به عنوان «جریان فتنه» نام برده و روزنامه دنیای اقتصاد نیز خبر داده که دستکم ۳۲ نماینده فعلی مجلس در مرحله نخست بررسیها از سوی وزارت کشور رد صلاحیت شدهاند.
روزنامه کیهان از قول احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری گفتهاست «مردههای فتنهگر، در این فضای انتخابات در حال تقلای دوباره برای بلند شدن از جای خود هستند» و تاکید کرده که « از هیئتهای نظارت شورای نگهبان میخواهیم که یکی از محک هایشان، موضع کاندیداها در قبال فتنه باشد زیرا فتنه گران و حامیان آنها، به هیچ وجه شایستگی حضور در مجلس شورای اسلامی را نداشته و شورای نگهبان باید قاطعانه آنها را رد صلاحیت کند.»
عضو مجلس خبرگان رهبری درعین حال از احزاب و گروههای اصلاح طلب و نیز فعالان جنبش سبز به عنوان کسانی نامبرده که بر «تحریم انتخابات» تاکید دارند، و گفته «یک سازمان منحل شده بیانیه میدهد که ما انتخابات را تحریم میکنیم اما بدانید که شما برای ملت ایران عددی نیستید که تحریم کنید یا خیر» و «این تحریم، تحریم این دولت و آن دولت نبوده و مقابله با اصل نظام است.»
به نوشته روزنامه کیهان، احمد خاتمی درباره «جنبش سبز» نیز گفته «این اردوگاه همان اردوگاه فتنه ۸۸» و «حامی میرحسین موسوی» بوده و باید از آن به عنوان «جریان سیاه» نامبرد.
همزمان دنیای اقتصاد خبر داده که تاکنون و در مرحله بررسی مدارک نمازدهای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، از سوی وزارت کشور دستکم ۳۲ نماینده فعلی مجلس رد صلاحیت شدهاند.
این روزنامه از قول حسین سبحانینیا نماینده مجلس هشتم و عضو «کمیته پیگیریکننده موضوع رد صلاحیت نمایندگان فعلی مجلس» نوشته «۳۲ نفر از نمایندگان فعلی مجلس هشتم در بررسی صلاحیتها از نظر هیاتهای اجرایی مردود اعلام شدهاند» و «تلاش مجلس این است تا در جهت احقاق حق نمایندگان و جلوگیری تضییع احتمالی حقوق آنان اقدام کند.»
حسن سبحانی نیا از «برگزاری جلسه این کمیته با معاون سیاسی وزیر کشور و سخنگوی شورای نگهبان برای پیگیری موضوع رد صلاحیتها» نیز خبر دادهاست.
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد «در اولین جلسه نشستی با صولت مرتضوی و عباسعلی کدخدایی داشتیم و در این نشست نظرات مجلس در خصوص رد صلاحیتها منتقل» شده و سبحانی نیا از طرف مجلس تاکید کرده که «اگر مستنداتی از منابع چهارگانه استعلام شده نسبت به رد صلاحیت افراد وجود دارد بیان شود در غیر این صورت در بررسی صلاحیتها به شنیدهها و منابع غیرمستند استناد نشود.»
«سیاست پلیسی در اقتصاد جوابگو نیست»
یک روز بعد از آنکه روزنامهها از قول ابراهیم درویشی معاون نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی از «آغاز برخورد، دستگیری و جمعآوری فروشندگان ارز» و «پایان دوران ارز سهمیهبندی» خبر دادند روزنامه مردمسالاری از قول معاون پژوهشی پژوهشکده اقتصاد در دانشگاه تربیت مدرس تهران تاکید کرده که «سیاست پلیسی در اقتصاد جوابگو نیست.»
امیرحسین مزینی، معاون پژوهشی پژوهشکده اقتصاد این دانشگاه به روزنامه مردمسالاری گفته «اینکه به صورت دستوری بیان شود که صرافیها حق ندارند دلار را بالاتر از ۱۴۰۰ بفروشند سیاست پلیسی است» و «سیاست پلیسی در حوزه اقتصاد جوابگو نیست و شاهد هستیم که صرافیها حاضر به فروش دلار نیستند.»
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس به ناتوانی دولت و بانک مرکزی در قبال بحران ارزی نیز اشاره کرده و گفته «در یک هفته اخیر موضعگیری منطقی از سوی مسئولان ندیدم که به بازار قولی بدهند ما سیاستمان اینگونه است و داریم کنترل میکنیم» و «این حالت باعث افزایش قیمت برخی از کالاهای وارداتی مانند وسایل صوتی و تصویری و الکترونیکی که مورد نیاز بالای مردم است، اثر دارد.»
امیرحسین مزینی به روزنامه مردمسالاری گفته «رسالت دولت و بانک مرکزی بیش از اینکه کاهش نرخ ارز باشد باید روی ثبات بازار باشد» و «انضباط مالی دولت مهمترین قدم در این زمینهاست و هدفمندی یارانهها هم مزید بر علت شدهاست.»
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفته «اکنون مهم ترین اولویت این است که کاری انجام نشود و فقط ثبات بازار صورت گیرد و مسئولان باید بیشتر به این مساله توجه داشته باشند» اما «تقریبا هیچ پاسخی از بانک مرکزی دیده نشدهاست که واقعا به عنوان متولی نظام ارزی کشور چه کاری میخواهد انجام دهد» و در این شرایط «تولیدکنندگان داخلی هم به دلیل نوسانات بازار ارز دچار سردرگمی شدهاند.»
به نوشته روزنامه مردمسالاری، امیرحسین مزینی هشدار داده «اگر غول انتظارات تورمی در جامعه که اکنون تحریک شده وارد حوزههای دیگر شود کنترل آن خیلی سخت است» و گفته بر همین اساس « انتظار میرود که موج جدید تورم را در سال ۹۱ داشته باشیم.»