گفتگو با بیژن حکمت
اول نقاط اشتراک و تمایز را شفاف کنیم
♦ یوحنا نجدیگشایش: امروز بیش از هر زمانی بحث همگرایی و اتحاد اپوزسیون برای گذار از جمهوری اسلامی مطرح شده است. با این وجود، خاموشی جنبش سبز و وضعیت کنونی رهبران آن، تعدد گرایش ها در اپوزسیون و همچنین ساز و کارهایی برای گفتگو میان گروه های سیاسی مختلف بر ابهام ها افزوده است. درباره این موضوعات و مواضع سازمان جمهوری خواهان در این زمینه، با آقای بیژن حکمت، فعال سیاسی و دبیر سازمان جمهوریخواهان ایران، به گفتگو نشستیم. آقای حکمت با وسواس و دقت نظر خاصی از «کنگره ملی» سخن می گوید و تشکیل «بلوک های سیاسی» وهمگرایی بر سر انتخابات آزاد را پیشنهاد می دهد.
چراغ آزادی: جناب آقای بیژن حکمت، با تشکر از فرصتی که در اختیار «چراغ آزادی» قرار دادید به عنوان نخستین پرسش، بعد از طرح بحث «کنگره ملی» توسط آقای مجتبی واحدی بحث های زیادی در این خصوص شکل گرفت. دیدگاه شما به عنوان عضو شناخته شده جمهوریخواه در این خصوص چیست و چقدر به برپایی چنین کنگره ای خوش بین هستید؟
بیژن حکمت: آقای واحدی تنها ایده ای و نامی را مطرح کردند و نه سازوکار و هدف و نه نیروهای تشکیل دهنده چنین کنگره ای را پیش کشیدند. ولی صرف نظر از دیدگاه ایشان که برای من دستکم روشن نیست، بحث کنگره ملی در میان بخشی از مخالفان نظام از آنجا برمیخیزد که برخی فکر میکنند میتوان افراد سرشناس اپوزیسیون و احیانا نمایندگانی از سازمانهای مختلف را زیر یک سقف گرد آورد و بر اساس یک رشته اصول دمکراتیک به اتحادی فراگیر دست یافت و رهبری سیاسی را بنیاد نهاد که احیانا آلترناتیو جانشین جمهوری اسلامی را به وجود آورد.
این طرز تفکر دو ایراد اساسی دارد. نخست استفاده از واژه «ملی» تداعی کننده این معناست که چنین تجمعی باید در بر گیرنده نیروهای سیاسی مهم جامعه باشد، نهادی که فقط بخشی از نیروهای سیاسی را نمایندگی میکند باید با وسواس خاصی از این پسوند استفاده کند. دوم تشکیل چنین نهادی که در شرایط فعلی فقط در خارج امکان پذیر است و تنها به پشتوانه جنبشی مردمی مشروعیت مییابد. اگر بپذیریم که جنبش سبز فعلا تنها جنبش واقعی است، آنگاه کوشش برای برپایی نهادی ملی باید عناصر گوناگون جنبش سبز را گرد هم آورد. یعنی ایجاد حرکتی ملی اساسا بمعنای یافتن راه حلی برای همکاری دو جریان سیاسی اصلی درون جنبش سبز است. دست یافتن به چنین راه حلی در عین حال فاصله میان داخل و خارج را هم از میان برمیدارد. این امر مستلزم سازماندهی گفتگوی گسترده ای بین نیروهای سیاسی است و بدون آن به هیچ اتحاد پایداری نمیتوان رسید.
اگر به گذشته بازگردیم، دیدگاه ما و تجربه ما این است که تنها بر اساسِ اصول و هدف های بلند مدت نمیتوان به اتحادی پایدار دست یافت و نخستین اختلاف نظر بر سر سیاست ها به واگرایی و گسست میانجامد. در این مختصر نمی توان به به نقد و ارزیابیِ فراز و فرود اتحاد جمهوریخواهان پرداخت ولی آنچه هشت سال پیش یکی از بزرگترین اتحاد های برونِ کشور را ممکن ساخت، همگرایی سه سازمان و شماری از روشنفکران سیاسی بود که از سالها پیش با هم در گفتگو بودند و کم و بیش مواضع مشترکی نسبت به مسائل سیاسی کشور اتخاذ میکردند.
همگرایی بر سر جدایی دین از دولت، حقوق بشر و دمکراسی برای اتحاد کافی نیست بویژه در شرایطی که کثرت صداهای منتقدان و مخالقان نظام- به میانجی وسایل ارتباط جمعی مدرن- بیشتر به همهمه تبدیل شده و شنیدن چند صدای اصلی و متمایز بسختی امکان پذیرست. از اینرو فکر میکنم باید نخست بر سر بهترین سیاست ها به گفتگو پرداخت و امکان داد تا نقاط اشتراک و تمایز آشکار و شفاف شود و دستکم چند بلوک سیاسی اصلی بوجود بیاید که با آگاهی از تفاوت ها برای همسویی در مشترکات برنامه ریزی کنند.
کنفرانس واشنگتن تا جایی که میدانم با دیدگاه مشابهی برگزار میشود و امیدوارم دوستانی هم که در اروپا جمع میشوند از همین زاویه به گفتگوها بنگرند. هر کوششی برای اتحاد، ایجاد جبهه یا “کنگره ملی” پیش از آنکه سیاست ها و مرزها در عرصه عمومی روشن شده و مبنای تفاهم و همدستی رقم خورده باشد، بیسرانجام خواهد ماند. ما نمونه اخیر آنرا در کنفرانس کلن برای “همبستگی و حقوق بشر” ناظر بودیم.
چراغ آزادی: در مقاله ای از شما درباره جنبش سبز خواندم که «در تظاهرات توده ای باید فقط روی حداقل هایی تکیه کرد که اتحاد عمل جنبش را حفظ کند و باعث پراکندگیاش نشود. راه های انقلابی اگر مطلوب هم باشد – که نیست – در این توازن نیرو و با این داده های سیاسی نه تنها به سرانجامی نمیرسد، بلکه همین جنبش نوخاسته را نیز ناتوان خواهد کرد. اصرار در به میان کشیدن شعارهای تند، جنبش خیابانی را که تمام نیرویش در گستردگی آن است به تظاهراتی پراکنده و ناهمسو بدل خواهد کرد و بسیاری را از شرکت در آن بازخواهد داشت.» آیا در بحث کنگره ملی [اتحاد اپوزیسیون] نیز قائل به همین رویکرد هستید و صرفا تاکید بر برنامه های حداقلی با دایره شمول بیشتر را کافی می دانید؟
بیژن حکمت: آن مقاله در برش معینی و در دورنمای فلج کردن دستگاه سرکوب و گسترش خودجوش جنبش سبز نگاشته شده بود و بر شعارهای های بلاواسطه تظاهرات خیابانی انگشت میگذاشت. در آن برش حفظ اتحاد عمل مردم در خیابانها که از اعتراض به نتایج انتخابات ناشی شده بود و با نام میرحسین موسوی و مهدی کروبی گره خورده بود به نظر من مهمتر از طرح شعار های استراتژیک میرسید. گرچه همان موقع دوستان اعتقاد داشتند ماندن در حداقل های موسوی و کروبی انگیزه مشارکت را برای بخش های مهمی از جنبش کاهش خواهد داد و من فکر می کردم فراتر رفتن از آن به انسجام بیشتر دستگاه سرکوب می انجامد و ریزش آنرا سخت تر می کند. بههرحال این بحث متعلق به آن روزها و به اصطلاح کنژنکتورِل است.
امروز، دوران فروکش حرکت های جمعی در عین حال دوران بازاندیشی سیاست ها و هدف های دور و نزدیک جنبش سبز است که به عنوان یک اتحاد نانوشته جایگاه خود را در سپهر سیاسی ایران استوار کرده است. پرسش اتحاد در این جنبش- دستکم از دیدگاه بخش سکولار آن- دیگر نمیتواند فقط به حداقل ها محدود شود و محتاج یک هدف راهبردی برای گذر از جمهوری اسلامی است. این راهبرد برای ما انتخابات آزاد فراسر قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
پیش از کودتای انتخاباتی، گفتمان و هدف سیاسی اصلاح طلبان از “احیای حقوق مغفول مردم در قانون اساسی” و”اجرای بی تنازل قانون اساسی” فراتر نمی رفت که هر دو آشتی دادن دو سویه متناقض این قانون را مد نظر داشتند. جنبش سبز و سرکوب بی پروای حکومت، زیر نظر و به فرمان رهبری، این گفتمان را از هم گسست و آنرا ازهدف مطلوب به استراتژی تقلیل داد و همزمان محدودیت شعار انتخابات آزاد در چارچوب قانون اساسی را آشکار کرد.
میرحسین موسوی پیش ازین گفته بود که “شعار رعایت بدون کم و کاست قانون اساسی با این فرض است که این متن نه جاودانی است و نه وحی منزل وهر نوع تغییری در سطح ملی می تواند مورد قبول باشد که امکانات انتخابات آزاد و رقابتی و غیر گزینشی را فراهم کند.” حال محمد خاتمی و عبدالله نوری نیز در آخرین دیدار خود میخواهند که “…راهکارهای عملی اصلاح قانون اساسی جهت تضمین رعایت حداکثر حقوق مردم و برگزاری انتخابات آزاد توسط حاکمیت در زمانی مشخص بررسی و اجرا شود”. این دو گزاره نشان میدهد که گرایش راه سبز امید و دستکم بخشی از رهبران اصلاح طلب از گفتمان دوم خرداد بسیار فراتر رفته اند.
در بخش دیگری از جنبش سبز که طرفداران جدایی دین از دولت و عبور مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی را در بر میگیرد نیز بتدریج استراتژی انتخابات آزاد بر اساس موازین بین المللی و منجمله بیانیه بینالمجالس، چون راهبرد گذر به دمکراسی فرادستی مییابد. امروز در سطح سیاسی این دو استراتژی با هم در رقابتند گرچه مقدمات و شرایط تحقق آنها یعنی آزادی زندانیان سیاسی، آزادی احزاب و رسانه ها و نظارت بیطرفانه بر انتخابات به هم نزدیک است ولی شاید به گستره این آزادی ها از دو دیدگاه متفاوت نگریسته شود. هر چه سخنگویان راه سبز امید و اصلاح طلبان بر حقوق دگراندیشان و مخالفان نظام بیشتر تاکید کنند به همان اندازه زمینه همسویی واتحاد عمل در جنبش سبز را بیشتر فراهم میاورند.
چراغ آزادی: در گفتگویی که با آقایان دکتر ملکی و رضا علیجانی داشتم، بیش از هر چیز تاکید داشتند که هدف کنگره ملی باید مشخص شود و مثلا جریان ملی – مذهبی با توجه به اهداف کنگره ملی، سطح مشارکت و فعالیت شان را در چنین کنگره ای تعیین می کنند. به باور شما، چه هدف یا اهدافی را می توان برای آن تعریف کرد تا گروه های بیشتری زیر چتر کنگره ملی جمع شوند؟ به طور مشخص، پیشنهاد جمهوریخواهان درباره اهداف چنین کنگره ای چیست؟
بیژن حکمت: در این پرسش، شما کنگره ملی را را به عنوان شکل اتحاد مفروض گرفته اید، حال آنکه این نامِ نهادی تعریفناشده است. بههرحال اگر همگنانهتر از اتحاد مخالفان جمهوری اسلامی سخن بگوییم، همانطور که عرض کردم این اتحاد در گرو یک دیالوگ ملی بین گرایش های مختلف است. ما میتوانیم ضمن پیشبرد این دیالوگ، کوشش کنیم با نمایندگان گرایشها و سازمانهایی که برداشت همسانی از استراتژی انتخابات آزاد دارند، گامهایی در جهت برساختن نهادی برای دفاع و پیشبرد انتخابات آزاد برداریم و گفتگویی با سایر گرایش ها را برای تفاهم سیاسی سازمان دهیم. اتحاد به گردِ محور انتخابات آزاد این مزیت را دارد که ضرورتا مستلزم سیاست مشترک در سایر زمینه ها نیست و هر گرایشی میتواند پذیرش طرح ها و سیاست های خود را به صندوق رای واگذار کند. از سوی دیگر تشکیل جبهه ای از مخالفان با شرکت افراد و سازمانها همیشه مشکل زا بوده است. تشکیل سازمان ها و شبکه های جدید، این امید را پدید میآورد که روند پیشبرد گفتگو برای اتحاد منظمتر و سازمانیافته تر شود.
چراغ آزادی: آیا سازمان جمهوری خواهان، خط قرمزی را برای همکاری یا سایر گروه های اپوزسیون در نظر گرفته است؟
بیژن حکمت: خط قرمز را سیاست های هر گروهی تعیین میکند. استراتژی سازمان ما گذر مسالمت آمیز از این نظام به سوی دمکراسی و تحکیم آن به میانجی انتخابات آزادست و ناگزیر با افراد و سازمانهایی که به سرنگونی و قهر میاندیشند، آلترناتیوی ساخته اند و یا در پی جانشینسازی نابهنگام در خارج کشورند نمیتوانیم همکاری کنیم ولی دیالوگ و گفتگو با هیچ گروهی را مردود نمیدانیم. آلترناتیو در جریان پیکارهای سیاسی با حضور مردم ساخته میشود و معمولا کسی یا جریانی خود را بنام جانشین اعلام نمی کند.
از طرف دیگر هر سازمان سیاسی یا اتحاد گسترده ای نوعی آلترناتیو بالقوه است که با فرادستی در مبارزات سیاسی به آلترناتیو واقعی تبدیل میشود. از اینرو برخی با غرض، هر کوششی برای اتحاده گسترده مخالفان نظام را “آلترناتیوسازی” مینامند. بنظر من آلترناتیو واقعی در صحنه عمل حاصل پیوند سکولارها با رهبران نمادین جنبش سبز و یا رهبران واقعی راه سبز امید خواهد بود. ولی این امر مستلزم اتحاد گسترده دمکراتهای سکولار و تاثیر گذاری واقعی آنان در صحنه عمل سیاسی است. ما در عین حال همکاری با سازمانهایی را که بر اساس مرید و مرادی ساخته شده اند، به سود پیشرفت مبارزه برای دمکراسی ارزیابی نمی کنیم.
چراغ آزادی: الان برخی چهره های اصلاح طلب، در خارج از کشور هستند و برخی اصلاح طلبان داخل کشور نیز دست به تحریم انتخابات آتی زده اند. به نظر شما آیا کنگره ملی با گرایشهای سکولار می تواند با جریان اصلاحات به همگرایی برسد؟
بیژن حکمت: میبینید که در مورد انتخابات مجلس نهم این همگرایی پدید آمده است گرچه اصلاح طلبان از واژگان دیگری استفاده میکنند و این با توجه به شرایط داخل قابل فهم است. از دیدگاه استراتژی انتخابات آزاد نه تنها اصلاح طلبان بلکه هر گرایشی که حاکمیت صندوق رای را در برابر ولایت فقیه پذیرا باشد، جای خود را در اتحاد و پویش به سوی این آماج دارد. این تنها راهبردی است که – دستکم از دیدگاه ما- میتواند دو گرایش مذهبی و سکولار را در جنبش سبز متحد کند.
دوستان راه سبز امید محذورات خود را دارند و احیانا میاندیشند که همکاری با سکولار ها ممکن است به ریزش نیروهای طرفدار حکومت کمکی نکند و یا در میان بخشی از پایه اجتماعی آنها با اقبال مواجه نشود. از سوی دیگر در میان اصلاح طلبان کسانی هستند که سازش غیراصولی با رهبری را تنها امکان حضور در قدرت سیاسی میدانند. ما باید از خط موسوی و کروبی که تکیه به مردم و استقامت در برابر ولایت است حمایت کنیم و این را در اتحاد عمل و گفتمان خودمان نشان دهیم. بنظر من در آینده ای پیشدیدنی همکاری با راه سبز امید بصورت همسویی دو خط موازی پیش خواهد رفت و ما می کوشیم تا آنجا که ممکن است آماج این دو را بهم نزدیک سازیم.
چراغ آزادی: شما اخیرا در گفتگویی صراحتا تاکید داشتید که «آشتی دادن دین و دموکراسی امکانپذیر نیست». اگر گروهی دیدگاهی مخالف دیدگاه شما در این باره داشته باشد، آیا حاضر به همکاری با آنها در کنگره ملی هستید؟
بیژن حکمت: این مطلب در نقد مردمسالاری دینی یا حکومت دمکراتیک دینی آمده و به این معناست که دمکراسی اصولا بر جدایی دین از دولت استوارست. وگرنه من اسلام شناس نیستم و در باره خوانایی یا ناخوانی دین با دمکراسی نظری ندارم ولی در عرصه سیاسی کوشش نواندیشان دینی – سروش، شبستری، کدیور…- یا حتی تفکر سنتی شیعه را که فی المثل در ارای نائینی تبلور یافته، به سود تفاهم بر سر شکل دمکراتیک دولت میدانم. من بیش از شانزده هفده سال پیش در مقاله ای زیر عنوان “دینسالاری و مردمسالاری” که برای اولین بار در کیان منتشر شد، دیدگاه خود را در باره دین و دولت – در نقد دیدگاه سروش، گنجی و غلامرضا کاشی – به تفصیل بیان کرده ام و هنوز بر آن نظر هستم. تعلق ما به دین و یا هر تئوری فراگیر دیگری مانع همکاری سیاسی نیست و امروز بویژه پس از خرداد ۸۸ زمینه های عملی بسیاری برای همکاری با اصلاح طلبان و راه سبز امید پدید آمده است.
چه کسی از کاهش ارزش ریال سود می برد؟
زینت میرهاشمی
پخش شیرینی توسط احمدی نژاد در سالگرد حذف یارانه ها (28 آذر) که به بهای فقر و تنگدستی کارگران و زحمتکشان، رنگین شده بود به کام چپاولگران حکومتی و وابستگان به قدرت شیرین آمد. تبدیل ریال به کاغذی بی ارزش و پُرشدن جیب دلالانِ رژیم، شیرینی آن را دوچندان کرد. قبل از این که وزیر امور اقتصاد و دارایی ارزش ریال را تعیین کند، ربال سقوط کرده و به ارزش واقعی خود در اقتصاد ورشکسته کنونی نزدیک شد.
سید شمس الدین حسینی در 12 آذر از اجرای تحولات اقتصادی صحبت کرد. وی ادعا کرد که «ارزش گذاری پول ملی» در ادامه کامل شدن «هدفمندی یارانه ها» در دستور کار و به زودی اجرا خواهد شد.
چندی از حرف احمدی نژاد در روز 28 آذر نگذشته است که فقر بیشترِ در لابلای کاغذ بی ارزش ریال به دستان کارگران و مردم زحمتکش ایران به عنوان «حق» تحویل داده شد. مردم با ریال بی ارزش دستمزد می گیرند و در بازار کالاهای مورد نیاز خود را با دلار باید خریداری کنند.
زینت میرهاشمی
پخش شیرینی توسط احمدی نژاد در سالگرد حذف یارانه ها (28 آذر) که به بهای فقر و تنگدستی کارگران و زحمتکشان، رنگین شده بود به کام چپاولگران حکومتی و وابستگان به قدرت شیرین آمد. تبدیل ریال به کاغذی بی ارزش و پُرشدن جیب دلالانِ رژیم، شیرینی آن را دوچندان کرد. قبل از این که وزیر امور اقتصاد و دارایی ارزش ریال را تعیین کند، ربال سقوط کرده و به ارزش واقعی خود در اقتصاد ورشکسته کنونی نزدیک شد.
سید شمس الدین حسینی در 12 آذر از اجرای تحولات اقتصادی صحبت کرد. وی ادعا کرد که «ارزش گذاری پول ملی» در ادامه کامل شدن «هدفمندی یارانه ها» در دستور کار و به زودی اجرا خواهد شد.
چندی از حرف احمدی نژاد در روز 28 آذر نگذشته است که فقر بیشترِ در لابلای کاغذ بی ارزش ریال به دستان کارگران و مردم زحمتکش ایران به عنوان «حق» تحویل داده شد. مردم با ریال بی ارزش دستمزد می گیرند و در بازار کالاهای مورد نیاز خود را با دلار باید خریداری کنند.
احمدی نژاد در سالگرد اجرای حذف یارانه ها، در سخن پراکنی خود با تاکید بر این که «دولت حق هر ایرانی را به خودش پرداخت کرد» وعده داد؛ «حق مردم را در جیب خودشان می گذاریم». در حساب و کتاب زورمداران آدرس جیبها دارای پلاک و نشانی ثبت شده نیست و احمدی نژاد خودش با آکاهی از آدرسی که پولها به آن ارسال می شود، «حق» آنان را پرداخت می کند.
وی در حالی که شرایط اقتصاد را «آرام و با ثبات» توصیف کرد با بی شرمی گفت:«مشکلی نداریم». این حرفهای پوچ در حالی بیان می شود که در عرض یک ماه آن چنان اررش ریال کاهش پیدا کرد که سکانداران کشتی ورشکسته ولایت فقیه، وحشت زده شدند. در این لَرزش کشتی حکومتی، هر کدام از سکانداران، مدال بازندگی در سیاستهای اقتصادی و سقوط ریال را به گردن دیگری آویزان می کنند. بهمنی رئیس بانک مرکزی در جلسات مربوطه شرکت نمی کند. احمدی نژاد کمیته ای برای پایین آوردن ارزش دلار ترتیب داده و رئیس آن را وزیر اقتصاد تعیین کرد؛ در حالی که بهمنی رئیس بانک مرکزی خود را در این جایگاه می دانست. بر اساس برخی از شایعات، بهمنی هم به بیماری قهر مبتلا گردید و از دیده ها پنهان شده است.
احمدی نژاد در شعارهای پوشالی خود، در روز 28 آذر ادعا کرد که:«ذخایر ارزی ما آن قدر زیاد است که هیچگاه در طول تاریخ به این میزان نبوده و ذخیره طلای ما برای 15 سال بس است». در شرایط فعلی با توجه به تحریم بانک مرکزی و پایین آمدن ارزش ریال، داد و ستدی خارجی رژیم که معمولاً با دلار پرداخت می شود با مشگل جدی روبرو می شود.
بر اساس داده های اماری، در دوران احمدی نژاد بیشترین درآمد از فروش نفت و گاز وجود داشته است، در حالی که در همین دوران دولت بیشترین کسری بودجه را داشته و تورم افزایش پیدا کرده است. شاخص تورم افزایش غیر متناسب بهای کالاها و خدمات مصرفی نسبت به درآمد مردم است. یکی از علتهای افزایش تورم رشد نقدینگی است. به ویژه در اقتصاد رانتی ایران، نقدینگی در حوزه تولید و صنایع جریان پیدا نمی کند و بر همین منظر با تنموند شدن بخش دلالی و افزایش رکود در بخشهای تولیدی، بیکاری، فقر و تنگدستی افزایش یافته است.
در ساختار اقتصاد شبه دولتی و نظامی موجود، خالی شدن سفره کارگران و مزدبگیران، با پر شدن جیب دلالان و سرمایه داران حکومتی همراه است. در حقیقت ثروت از بین نمی رود بلکه با سرعت بیشتری جا به جا می شود. در یک ساله اخیر شکاف طبقاتی و جابه جایی ثروت عمومی به نفع عده ای محدود افزایش پیدا کرده است. عده ای وضعشان بهتر می شود و جمعیت کثیری فقیرتر می شوند.
اوضاع اقتصادی آنچنان وخیم است که عسگراولادی، هفتمین ثروتمند ساکن ایران، چشم اندازی تیره و سیاه را تصویر می کند. رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین روز 22 دی گفت:«با توجه به واردات کالا با دلار 1600 تومانی و مشکلات تولید، در 6 ماه آینده با کمبود بسیاری از کالاها و قخطی در کشور مواجه خواهیم شد که برای تهیه آنها یا باید متوسل به قاچاق شویم و یا این که هزینه بسیاری بابت قاچاق بپردازیم». البته هفتمبن مرد ثروتنمد این بار کمی دلش برای مردم سوخته وگرنه ثروتهای او در دوران قخطی بیشتر خواهد شد و وی خودش را در برابر بیماری قخطی واکسینه کرده است.
امر «مقدس» قاچاق هم معلوم است در دست چه کسانی است. در دعوای جناحی وقتی احمدی نژاد زیر رگبار انتقادهای طرف مقابل قرار گرفت، بخشی از کارکرد «برادران قاچاقچی» را افشا کرد. به گزارش خبرگزاری حکومتی مهر، محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد روز 10 دی، در همایش پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز گفت:«قاچاقهای کوچک لنجها و یا قاچاقهایی که از طریق قاطرها در برخی مرزهای کشور صورت میگیرد قاچاقهای اصلی نیستند..و قاچاقچیان اصلی در تهران و در مراکز استانی و به صورت شبکهای هستند که باید آنها را مورد هجوم قرار دهیم».
بر گردیم به وضعیت ارز و این که چه کسانی از افزایش بهای ارز در برابر دلار سود می برند. فروش دلار دولتی در بازار یک منبع درآمد برای دولت است. نقدینگی که از این طریق به دست می آید افزون بر نقدینگی موجود، هنگامی که در مدار تولید قرار نمی گیرد افزایش تورم را به همراه دارد. علاوه بر این وارد کنندگان عمده کالا که یا دولتیها هستند و یا باندهای نزدیک به قدرت با خرید دلار با نرخ دولتی سودهای کلانی به جیب می زنند و در همان حال تولید داخلی را با چالش و در نهایت با توقف مواجه می کنند.
در اقتصاد بیمار که سران رژیم با استفاده از هر فرصت از طریق اختلاس و یا گونه های دیگر ثروت مردمی را به خارج منتقل می کنند، برایشان صرف دارد که پولشان را در شکل سکه طلا انباشت کنند. زیرا ارزش آن مرتب افزایش می یابد و انتقال آن برایشان اسان تر و با صرفه تر است. رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهرات در مصاحبه ای با ایسنا روز شنبه 24 دی گفت:«هر کسی امسال طلا و سکه خریده تا الان 70 درصد سود کرده حال چطور پول خود را در بانک می گذارد».
در ماههای آینده تاثیرات کاهش ارزش ریال هر چه بیشتر در وخامت وضعیت مردم خود را نشان می دهد. تحریم بانک مرکزی یکی از عواملی است که فساد اقتصادی پنهان را به رو آورد. ثروت ملی مردم که منبعی برای زیست و ادامه حیات حکومت بود به مخاطره افتاده است. طبیعی است که اوضاع چنان وخیم است که کاپیتان کشتی زهوار دررفته حکومت هم کاری از دستش بر نمی آید. همین طور کمیته بررسی احمدی نژاد هم نخواهد توانست چاره ای بیاندیشد.
با توجه به این که نرخ واقعی تورم که بانک مرکزی اعلام می کند واقعی نیست، حقوقی که بر این پایه تعیین شود واقعی نخواهد بود. افزایش سرسام آور نقدینگی، سقوط ارزش ریال و افزایش نرخ تورم که بسیار بیشتر از 40 درصد پیش بینی عسگراولادی است، زندگی کارگران و مزدبگیران را به تباهی می کشد. در چنین شرایطی تعیین حداقل دستمزد باید با نرخ واقعی تورم و روند رو به رشد آن تعیین شود. ان چه مسلم است و تجربه تاکنونی هم نشان داده این است که هیچ یک از باندهای حکومتی به فکر زندگی کارگران و مزدبگیران نیستند. این تنها خود کارگران و زحمتکشان هستند که می توانند با اتحاد، مبارزه و همبستگی به حقوق پایه ای عادلانه دست پیدا کنند.
برخی از مهمترین حرکتهای اعتراضی کارگران و مزدبگیران در دی 1390
*از روز سه شنبه 22 آذر، رانندگان و کارگران مشغول به کار در آهن فروشیهای واقع در کمربندی بهشت محمدی سنندج به دلیل ممانعت راهنمایی و رانندگی از ورود آنها با بار آهن آلات به درون شهر و قرار دادن جریمه های سنگین و متوقف کردن ماشینها، دست از کار کشیدند. به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، این اعتصاب تا روز پنج شنبه ۱ دی ادامه داشت که این امر موجب بیکاری کارگران در بخش صنعت و ساختمان و به خصوص جوشکاران و آرماتور بندها شد.
*کارگران شرکت لوله نورد صفا در ادامه اعتصاب روز پنجشنبه اول دی، روز شنبه 3 دی نیز تا پایان روز در اعتصاب بودند.
به گزارش انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، روز شنبه نصف حقوق شهریور به کارگران پرداخت شد و کارفرما در عوض از کارگران خواست تا به اعتصاب خود پایان دهند. اما کارگران اعلام کردند که تا گرفتن مطالباتشان به اعتصاب ادامه خواهند داد.
*تعدادی از آمارگیرانی که در طرح نفوس و مسکن حقوق خود را دریافت نکردهاند روز یکشنبه 4 دی در مقابل فرمانداری تجمع کردند.
به گزارش فارس این تجمع همزمان با آغاز ثبت نام از داوطلبان نهمین دوره انتخابات مجلس در مقابل فرمانداری تهران تجمع صورت گرفته است.
*کارگران مشغول به کار در شرکت پیمانکاری جهاد توسعه سد آزاد بنیر روز دوشنبه 5 دی همچنان به اعتصاب خود ادامه دادند. به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، این کارگران از تاریخ ۱ دی تا ٣ دی ۱٣۹۰ به دلیل عدم پرداخت ۴ ماه حقوق معوقه دست از کار کشیدند که به آنها قول پرداخت حقوق داده شد که متاسفانه به دلیل اجرایی نشدن این امر، حدود ۲۲۰ نفر از کارگران مجدد دست از کار کشیده و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
همچنین این بار کارگران مشغول به کار در واحدهای دیگر نیز به آن ها پیوسته و از آنها حمایت کردند که این اعتصاب برای گرفتن حقوق معوقه خود همچنان پابرجا می باشد.
*روز دوشنبه 5 دی، کارگران سد ژاوه به دلیل اجرایی نشدن قول مسئولان مربوطه در شرکت پیمانکاری ژیان مبنی بر پرداخت ۶ ماه حقوق معوقه، دست از کار کشیده و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، در روز های 1 تا 3 دی، حدود ۴۰۰ نفر از کارگران این واحد نیز در اعتراض به عدم پرداخت ۶ ماه حقوق معوقه دست به اعتصاب زدند که موجب متوقف شدن واحد حمل و نقل در این چند روز شده بود.
*کارگران ریسندگی شرکت خاور رشت برای احقاق مطالبات شش ماهه خود صبح روز ۶ دی برای بارسوم طی دو هفته در مقابل استانداری گیلان تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری دولتی فارس از رشت، حدود ٣۰ نفر از کارگران کارخانه ریسندگی خاور رشت پیش از ظهر سه شنبه 6 دی، به دلیل اعتراض در عدم مطالبات شش ماهه خود مقابل استانداری گیلان تجمع کردند.
*کارگران پتروشیمی اروند که در پی اعتراضات و اعتصابات گسترده کارگران منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر برای حذف شرکتهای دلال و همچنین تحقق بعضی خواسته های دیگرشان حدود سه هفته قبل اخراج شده بودند، روز سه شنبه ۶ دی بعد از دو هفته تلاش و پیگیری از طریق مجاری اداری و تجمعات اعتراضی همزمان موفق شدند به سر کارشان برگردند.
به گزارش انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، این کارگران در دوره اعتصابات اخیر کارگران منطقه ویژه ماهشهر شرکت فعال داشتند. طبق این گزارش این کارگران قبل و بعد از اخراج با عوامل کارفرما بارها ناچار به زد و خورد شده اند.
*به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، روز شنبه 10 دی حدود ۲۵۰ نفر از کارگران صنایع فلزی شماره یک(شرکت مصنوعات زرین تهران) با در دست داشتن پلاکاردی از ساعت ٨ صبح تا 4 بعد از عصر در خیابان مجاور این کارخانه در منطقه شاد آباد دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران بر روی این پلاکارد نوشته بودند: ما خواهان هیات مدیره، کار، دریافت سه ماه حقوق معوقه و واریز ٨ ماه بیمه خود هستیم.
به دنبال این تجمع که باعث ترافیک سنگینی در خیابان منتهی به شاد آباد(بازار آهن) شده بود بازرسان اداره کار در میان کارگران حاضر شدند و با وعده پیگیری خواستهای کارگران از آنان خواستند به تجمع خود پایان دهند اما کارگران با اصرار بر تحقق فوری خواستهایشان تا ساعت 4 بعد از عصر به تجمع خود ادامه دادند.
کارگران این واحد تولیدی در سومین روز تجمع و اعتصاب خود
روز دوشنبه 12 دی از ساعت 8 صبح تا پایان وقت اداری در خیابان مجاور این کارخانه دست به تجمع اعتراضی زدند و با در دست داشتن پلاکاردی خواهان رسیدگی به خواستهای خود شدند.
*به گزارش ایلنا، روز دوشنبه 12 دی، کارگران کارخانه مخابرات راه دور شیراز به منظور رسیدگی به مطالبات قانونی خود با ادامه تجمعات 11روزه خود، مقابل استانداری فارس دست به اعتراض زدند.
*به گزارش ایلنا کارگران کارخانه ریسندگی بافندگی قدس اصفهان روز دوشنبه 12 دی در مقابل استانداری اصفهان تجمع کردند.
روز چهارشنبه 14 دی، ایلنا گزارش داد که؛ در پی اعتراض جمعی از اعضای تعاونی مسکن شرکت ریسندگی، بافندگی قدس اصفهان مقابل استانداری، طوماری جهت رسیدگی به استانداری تحویل شد.
*کارگران کارخانه ذوب آهن اردبیل روز دوشنبه ۱۲ دی در محل این کارخانه تجمع کردند و خواستار ۶ ماه حقوق معوقه و تعیین تکلیف کارخانه شدند. به گزارش رهسا نیوز، کارگران روز یکشنبه 11 دی به استانداری مراجعه کرده و نامه اعتراضی خود را به استانداری و سپس به اداره کار تحویل دادند.
*کارگران کشت و صنعت شمال روز سه شنبه ۱٣دی در رابطه با تعطیلی کارخانه در مقابل فرمانداری میاندرود اجتماع کردند. این کارگران روزهای گذشته نیز مقابل استانداری مازندران اجتماعاتی درهمین رابطه داشتند.
به گزارش مهر، کارخانه کشت و صنعت شمال به عنوان بزرگ ترین واحد تولید کننده روغن مایع و نباتی خاورمیانه در مازندران هفته ها است که به دلیل پرونده مالی سرمایه گذار اصلی آن با تعطیلی مواجه شده است.
مجتمع کارخانجات روغن نباتی کشت و صنعت شمال با مساحتی بالغ بر ٣۰ هکتار در منطقه سر سبز دشت ناز مازندران در کیلومتر ۱۵ جاده ساری به نکا در شهرستان میاندرود واقع است.
*روز چهارشنبه 14 دی، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری گزارش داد که؛ حدود یک سال است که کارخانه کاشی و سرامیک گیلانا دچار بحران گردیده و کارگران این کارخانه در حال حاضر هفت ماه حقوق معوقه خود را دریافت نکرده اند.
کارخانه ابتدای شهر منجیل (حدود ۷۰ کیلومتری شهر رشت ) واقع شده و ۲۵۰ کارگر در چهار شیفت کاری مشغول به کار می باشند .
کاشی گیلانا متعلق به ۴ سهامدار خصوصی بوده که بیشترین سهامدار در حال حاضر مدیریت کارخانه را عهده دار می باشد.
هفته گذشته تعداد زیادی از کارگران در مقابل استانداری گیلان تجمع نموده و خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند اما پاسخ درست و قانع کننده ای از طرف مسئولان مربوطه دریافت نکردند.
کارگران در آخرین اقدام خود برای بدست آوردن حقوق معوقه ،تصمیم گرفتند در داخل کارخانه و پای دستگاهها اعتصاب نموده و تولید را متوقف کنند و در پی این اقدام، کارفرما مجبور شد بخش بسیار ناچیزی از حقوق کارگران را پرداخت نماید تا کارگران راضی شوند مجدد به کار خود بازگردند .
*کارگران شرکتهای پیمانکاری در پتروشیمیهای ماهشهر پس از ده ماه کشمکش و مبارزه و اعتصاب به موفقیتی عملی در راستای تحقق خواستهایشان دست پیدا کردند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، جلسه مشترک نمایندگان کارگران شرکتهای پیمانکاری پتروشیمیهای ماهشهر با رئیس این مجموعه ها در روز یکشنبه 18 دی منجر به موافقت رئیس این مجموعه ها با بخشی از خواسته های کارگران شد و پس از آن بخشنامه افزایش دستمزد کارگران شرکتهای پیمانکاری مجموعه پتروشیمیهای ماهشهر صادر و بلافاصله مبلغ افزایش یافته مربوط به آذر ماه به حساب کارگران واریز شد.
به این ترتیب کارگران شرکتهای پیمانکاری پتروشیمی بندر امام و پتروشیمیهای منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر موفق شدند پس از نزدیک به ده ماه کشمکش و دو اعتصاب قدرتمند و بزرگ و اقدامی متحدانه برای شروع اعتصابی دیگر، به موفقیتی مهم دست پیدا کنند.
لازم به ذکر است که این کارگران قبلاً اعلام کرده بودند که چنانچه تا روز 20 دی خواستهای آنان بر آورده نشود در این روز اعصاب نامحدودی را آغاز خواهند کرد.
*روز شنبه 17 دی، بازنشستگان ذوب آهن اصفهان در مقابل کانون بازنشستگی ذوب آهن تجمع کردند.
به گزارش فارس، مدیرعامل کانون بازنشستگان ذوبآهن اصفهان گفت: بازنشستگان فولاد مبارکه و ذوبآهن به دنبال چرایی بدقولی مسئولان برای دریافت مطالبات خود هستند. بازنشستگان ذوب آهن از آبان ماه سال جاری تاکنون حقوق خود را دریافت نکرده اند.
*به گزارش مهر، روز شنبه 17 دی، کارگران نساجی مازندران با ایجاد راه بندان و برپایی تجمع و تحصن اعتراضی مقابل فرمانداری قائم شهر، خواستار دریافت ۱٨ ماه حقوق معوقه خود شدند.
*جمعی از اعضای شرکت تعاونی مسکن شهرداری بجنورد برای احقاق حقوق از دست رفته خود ظهر روز شنبه 17 دی در مقابل استانداری خراسان شمالی تجمع کردند. به گزارش فارس، تعداد تجمع کنندگان بیش از ۵۰ تن بود و آنان از مسئولان استانداری تقاضای کمک و رسیدگی به مشکل خود را داشتند.
*روز شنبه 17 دی کارگران ذوب فولاد ملایر، به دلیل عدم پرداخت شش ماه از حقوقشان دست به اعتصابی ۲۴ ساعته زدند.در حالی که ایلنا از اعتصاب کارگران ذوب فولاد ملایر خبر داد، مدیر این کارخانه ضمن تکذیب اعتصاب کارگران گفت:مشکل کوچکی بود که در صحبت با کارکنان حل شد و قرار شد حقوق معوقه آنان به صورت هفتگی پرداخت شود.
*کارگران مسکن مهر کامیاران روزهای ۱۷و ۱٨ دی دست از کار کشیده و اعلام کردند تا زمان پرداخت حقوق معوقه به سر کار باز نخواهند گشت.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کارگران مشغول به کار در این واحد چندین ماه حقوق دریافت نکرده و در حال حاضر ٣۰ نفر از کارگران و استاد کارهای این واحد به دلیل پرداخت نشدن حقوقشان در اعتصاب به سر می برند.
*روز یکشنبه 18 دی، کارگران شرکت کارین صنعت در مقابل اداره کار شهرستان دهگلان تجمع کردند و اعلام کردند تا رسیدن به خواست و مطالبات خود به تجمع ادامه خواهند داد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، شرکت کارین صنعت در شهرک صنعتی شماره ۲ واقع در پانزده کیلومتری دهگلان دارای 70 کارگر است که ۵۰ تن از آنان کارگر ساده و ۲۰ تن دیگر اداری هستند. این شرکت وسائل پیش ساخته فایبر گلاس را تولید میکند.
*کارگران شرکت واگن سازی پارس اراک روز دوشنبه 19 دی در اعتراض به عدم دریافت ۱۲۰ میلیارد تومان ترنست تولید شده این شرکت توسط راه آهن و تعویق حقوق پرداختی آنها در مقابل ساختمان وزارت راه و شهرسازی تجمع کردند.
به گزارش مهر، شرکت واگن سازی پارس هم اکنون ۱۲.۵ میلیارد تومان بابت 1200 کارگر به بیمه بدهکار است و همچنین بیش از دو سال است که دفترچه های درمانی کارگران این شرکت باطل شده و حتی برای بازنشتگان نیز حق بیمه پرداخت نشده است.
روز سه شنبه 20 دی این کارگران در ادامه اعتراضات خود در مقابل مجلس تجمع کردند.
*به دنبال تعطیلی کل معادن شن و ماسه منطقه شرق اصفهان، صبح روز دوشنبه 19 دی، ۱۰۰ تن از کارگران این منطقه در مقابل اداره کار و امور اجتماعی استان اصفهان تجمع کردند.
به گزارش ایمنا، این کارگران از روسای این اداره خواستار حمایت هر چه بیشتر شدند.
کارگران با بیان این که اشتغال در این منطقه تنها بر دو حوزه کشاورزی و واحدهای شن و ماسه استوار است تاکید کردند؛ با توجه به وضعیت آب، بارندگی و خشکسالی در منطقه شرق اصفهان کشاورزی از رونق افتاده و تمام امید مردم منطقه به واحدهای تولیدی شن و ماسه است.
*جمعي از كارگران شركت قطعه سازي كرج روز چهارشنبه 21 دی در مقابل مجلس رژیم تحصن كردند. به گزارش ايلنا، در اين تجمع پلاكاردي خطاب به مسئولان در دست كارگران بود كه بر روي آن نوشته شده بود: ما كارگران شركت قطعه سازي فولادي كرج با بيش از 20 سال سابقه كار به مدت 10 ماه است كه حقوق نگرفته ايم و اين درحالیست كه با اين سابقه كار از كار اخراج شديم.
*کارگران کارخانه ویتانا به دلیل تعویق ۴ ماه حقوق روز پنجشنبه 22 دی در مقابل کارخانه دست به تجمع زدند. برات زارع که از کارگران شاغل در این واحد تولیدی است در گفتگو با خبرنگار ایلنا گفت؛ کارگران این واحد برای حل مشکلات خود به همه مقامات و ارگانهای مسئول نامه نوشته اند اما متاسفانه هیچ پاسخی شنیده نشده است.
*روز یکشنبه 25 دی، جمعی از کارگران نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر دست از کار کشیده و در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
به گزارش ایلنا، این کارگران فصلی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند.
کارگرانی که در ماه گذشته به علت سوانح کار جان باختد
رضا کشاورز، کارگران پالایشگاه نفت بندرعباس
آقایی ۴۰ ساله، کارگر کارگاه تولیدی پوشاک واقع در خیابان انقلاب
یک کارگر افغانی که به عمق چاه ۲۵ متری سقوط کرد
6 کارگر در اثر ریزش ساختمان در حال احداث در تبریز
3 کارگر در شیراز بر اثر سقوط آسانسور
کارگر ٣۰ ساله به دلیل برق گرفتگی در قم
علیمحمد حسینبیگی کارگر کارخانه نساجی یزد
هومن کارگران کارخانه سیمان در حال ساخت خمسه
کارگر ۲۴ ساله زیر غلطک دستگاه بافندگی کارخانه فرش دراصفهان
تعدادی از کارگران زندانی
ابراهیم مددی، نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،
رضا شهابی، صندوقدار و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد
محمد جراحی، فعال سندیکایی و عضو كميته پيگيري براي ايجاد تشكلهاي كارگري
شیث امانی، عضو موسس اتحادیه آزاد کارگران ایران،
مهدی فراحی شاندیز، معلم و فعال سندیکایی،
میثم نجاتی عارف، دانشجو و فعال سندیکایی در شرکت خودرو سازی سایپای تهران،
شاهرخ زمانی، عضو هیات موقت بازگشایی سندیکای نقاشان،
محمد حسینی، فعال سندیکایی در شهر فیروزکوه،
علی نجاتی عضو سندیکای هفت تپه
بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری و فعال جنبش لغو کار کودک
شریف ساعدپناه، عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران،
سرکوب، آزار، پرونده سازی، دستگیری، شکنجه و محاکمه فعالان کارگری در ایران را به شدت محکوم می کنیم.
منبع: نبردخلق شماره 319، شنبه 1 بهمن 1390 (21 ژانویه 2012)
وی در حالی که شرایط اقتصاد را «آرام و با ثبات» توصیف کرد با بی شرمی گفت:«مشکلی نداریم». این حرفهای پوچ در حالی بیان می شود که در عرض یک ماه آن چنان اررش ریال کاهش پیدا کرد که سکانداران کشتی ورشکسته ولایت فقیه، وحشت زده شدند. در این لَرزش کشتی حکومتی، هر کدام از سکانداران، مدال بازندگی در سیاستهای اقتصادی و سقوط ریال را به گردن دیگری آویزان می کنند. بهمنی رئیس بانک مرکزی در جلسات مربوطه شرکت نمی کند. احمدی نژاد کمیته ای برای پایین آوردن ارزش دلار ترتیب داده و رئیس آن را وزیر اقتصاد تعیین کرد؛ در حالی که بهمنی رئیس بانک مرکزی خود را در این جایگاه می دانست. بر اساس برخی از شایعات، بهمنی هم به بیماری قهر مبتلا گردید و از دیده ها پنهان شده است.
احمدی نژاد در شعارهای پوشالی خود، در روز 28 آذر ادعا کرد که:«ذخایر ارزی ما آن قدر زیاد است که هیچگاه در طول تاریخ به این میزان نبوده و ذخیره طلای ما برای 15 سال بس است». در شرایط فعلی با توجه به تحریم بانک مرکزی و پایین آمدن ارزش ریال، داد و ستدی خارجی رژیم که معمولاً با دلار پرداخت می شود با مشگل جدی روبرو می شود.
بر اساس داده های اماری، در دوران احمدی نژاد بیشترین درآمد از فروش نفت و گاز وجود داشته است، در حالی که در همین دوران دولت بیشترین کسری بودجه را داشته و تورم افزایش پیدا کرده است. شاخص تورم افزایش غیر متناسب بهای کالاها و خدمات مصرفی نسبت به درآمد مردم است. یکی از علتهای افزایش تورم رشد نقدینگی است. به ویژه در اقتصاد رانتی ایران، نقدینگی در حوزه تولید و صنایع جریان پیدا نمی کند و بر همین منظر با تنموند شدن بخش دلالی و افزایش رکود در بخشهای تولیدی، بیکاری، فقر و تنگدستی افزایش یافته است.
در ساختار اقتصاد شبه دولتی و نظامی موجود، خالی شدن سفره کارگران و مزدبگیران، با پر شدن جیب دلالان و سرمایه داران حکومتی همراه است. در حقیقت ثروت از بین نمی رود بلکه با سرعت بیشتری جا به جا می شود. در یک ساله اخیر شکاف طبقاتی و جابه جایی ثروت عمومی به نفع عده ای محدود افزایش پیدا کرده است. عده ای وضعشان بهتر می شود و جمعیت کثیری فقیرتر می شوند.
اوضاع اقتصادی آنچنان وخیم است که عسگراولادی، هفتمین ثروتمند ساکن ایران، چشم اندازی تیره و سیاه را تصویر می کند. رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین روز 22 دی گفت:«با توجه به واردات کالا با دلار 1600 تومانی و مشکلات تولید، در 6 ماه آینده با کمبود بسیاری از کالاها و قخطی در کشور مواجه خواهیم شد که برای تهیه آنها یا باید متوسل به قاچاق شویم و یا این که هزینه بسیاری بابت قاچاق بپردازیم». البته هفتمبن مرد ثروتنمد این بار کمی دلش برای مردم سوخته وگرنه ثروتهای او در دوران قخطی بیشتر خواهد شد و وی خودش را در برابر بیماری قخطی واکسینه کرده است.
امر «مقدس» قاچاق هم معلوم است در دست چه کسانی است. در دعوای جناحی وقتی احمدی نژاد زیر رگبار انتقادهای طرف مقابل قرار گرفت، بخشی از کارکرد «برادران قاچاقچی» را افشا کرد. به گزارش خبرگزاری حکومتی مهر، محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد روز 10 دی، در همایش پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز گفت:«قاچاقهای کوچک لنجها و یا قاچاقهایی که از طریق قاطرها در برخی مرزهای کشور صورت میگیرد قاچاقهای اصلی نیستند..و قاچاقچیان اصلی در تهران و در مراکز استانی و به صورت شبکهای هستند که باید آنها را مورد هجوم قرار دهیم».
بر گردیم به وضعیت ارز و این که چه کسانی از افزایش بهای ارز در برابر دلار سود می برند. فروش دلار دولتی در بازار یک منبع درآمد برای دولت است. نقدینگی که از این طریق به دست می آید افزون بر نقدینگی موجود، هنگامی که در مدار تولید قرار نمی گیرد افزایش تورم را به همراه دارد. علاوه بر این وارد کنندگان عمده کالا که یا دولتیها هستند و یا باندهای نزدیک به قدرت با خرید دلار با نرخ دولتی سودهای کلانی به جیب می زنند و در همان حال تولید داخلی را با چالش و در نهایت با توقف مواجه می کنند.
در اقتصاد بیمار که سران رژیم با استفاده از هر فرصت از طریق اختلاس و یا گونه های دیگر ثروت مردمی را به خارج منتقل می کنند، برایشان صرف دارد که پولشان را در شکل سکه طلا انباشت کنند. زیرا ارزش آن مرتب افزایش می یابد و انتقال آن برایشان اسان تر و با صرفه تر است. رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهرات در مصاحبه ای با ایسنا روز شنبه 24 دی گفت:«هر کسی امسال طلا و سکه خریده تا الان 70 درصد سود کرده حال چطور پول خود را در بانک می گذارد».
در ماههای آینده تاثیرات کاهش ارزش ریال هر چه بیشتر در وخامت وضعیت مردم خود را نشان می دهد. تحریم بانک مرکزی یکی از عواملی است که فساد اقتصادی پنهان را به رو آورد. ثروت ملی مردم که منبعی برای زیست و ادامه حیات حکومت بود به مخاطره افتاده است. طبیعی است که اوضاع چنان وخیم است که کاپیتان کشتی زهوار دررفته حکومت هم کاری از دستش بر نمی آید. همین طور کمیته بررسی احمدی نژاد هم نخواهد توانست چاره ای بیاندیشد.
با توجه به این که نرخ واقعی تورم که بانک مرکزی اعلام می کند واقعی نیست، حقوقی که بر این پایه تعیین شود واقعی نخواهد بود. افزایش سرسام آور نقدینگی، سقوط ارزش ریال و افزایش نرخ تورم که بسیار بیشتر از 40 درصد پیش بینی عسگراولادی است، زندگی کارگران و مزدبگیران را به تباهی می کشد. در چنین شرایطی تعیین حداقل دستمزد باید با نرخ واقعی تورم و روند رو به رشد آن تعیین شود. ان چه مسلم است و تجربه تاکنونی هم نشان داده این است که هیچ یک از باندهای حکومتی به فکر زندگی کارگران و مزدبگیران نیستند. این تنها خود کارگران و زحمتکشان هستند که می توانند با اتحاد، مبارزه و همبستگی به حقوق پایه ای عادلانه دست پیدا کنند.
برخی از مهمترین حرکتهای اعتراضی کارگران و مزدبگیران در دی 1390
*از روز سه شنبه 22 آذر، رانندگان و کارگران مشغول به کار در آهن فروشیهای واقع در کمربندی بهشت محمدی سنندج به دلیل ممانعت راهنمایی و رانندگی از ورود آنها با بار آهن آلات به درون شهر و قرار دادن جریمه های سنگین و متوقف کردن ماشینها، دست از کار کشیدند. به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، این اعتصاب تا روز پنج شنبه ۱ دی ادامه داشت که این امر موجب بیکاری کارگران در بخش صنعت و ساختمان و به خصوص جوشکاران و آرماتور بندها شد.
*کارگران شرکت لوله نورد صفا در ادامه اعتصاب روز پنجشنبه اول دی، روز شنبه 3 دی نیز تا پایان روز در اعتصاب بودند.
به گزارش انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، روز شنبه نصف حقوق شهریور به کارگران پرداخت شد و کارفرما در عوض از کارگران خواست تا به اعتصاب خود پایان دهند. اما کارگران اعلام کردند که تا گرفتن مطالباتشان به اعتصاب ادامه خواهند داد.
*تعدادی از آمارگیرانی که در طرح نفوس و مسکن حقوق خود را دریافت نکردهاند روز یکشنبه 4 دی در مقابل فرمانداری تجمع کردند.
به گزارش فارس این تجمع همزمان با آغاز ثبت نام از داوطلبان نهمین دوره انتخابات مجلس در مقابل فرمانداری تهران تجمع صورت گرفته است.
*کارگران مشغول به کار در شرکت پیمانکاری جهاد توسعه سد آزاد بنیر روز دوشنبه 5 دی همچنان به اعتصاب خود ادامه دادند. به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، این کارگران از تاریخ ۱ دی تا ٣ دی ۱٣۹۰ به دلیل عدم پرداخت ۴ ماه حقوق معوقه دست از کار کشیدند که به آنها قول پرداخت حقوق داده شد که متاسفانه به دلیل اجرایی نشدن این امر، حدود ۲۲۰ نفر از کارگران مجدد دست از کار کشیده و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
همچنین این بار کارگران مشغول به کار در واحدهای دیگر نیز به آن ها پیوسته و از آنها حمایت کردند که این اعتصاب برای گرفتن حقوق معوقه خود همچنان پابرجا می باشد.
*روز دوشنبه 5 دی، کارگران سد ژاوه به دلیل اجرایی نشدن قول مسئولان مربوطه در شرکت پیمانکاری ژیان مبنی بر پرداخت ۶ ماه حقوق معوقه، دست از کار کشیده و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، در روز های 1 تا 3 دی، حدود ۴۰۰ نفر از کارگران این واحد نیز در اعتراض به عدم پرداخت ۶ ماه حقوق معوقه دست به اعتصاب زدند که موجب متوقف شدن واحد حمل و نقل در این چند روز شده بود.
*کارگران ریسندگی شرکت خاور رشت برای احقاق مطالبات شش ماهه خود صبح روز ۶ دی برای بارسوم طی دو هفته در مقابل استانداری گیلان تجمع کردند.
به گزارش خبرگزاری دولتی فارس از رشت، حدود ٣۰ نفر از کارگران کارخانه ریسندگی خاور رشت پیش از ظهر سه شنبه 6 دی، به دلیل اعتراض در عدم مطالبات شش ماهه خود مقابل استانداری گیلان تجمع کردند.
*کارگران پتروشیمی اروند که در پی اعتراضات و اعتصابات گسترده کارگران منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر برای حذف شرکتهای دلال و همچنین تحقق بعضی خواسته های دیگرشان حدود سه هفته قبل اخراج شده بودند، روز سه شنبه ۶ دی بعد از دو هفته تلاش و پیگیری از طریق مجاری اداری و تجمعات اعتراضی همزمان موفق شدند به سر کارشان برگردند.
به گزارش انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، این کارگران در دوره اعتصابات اخیر کارگران منطقه ویژه ماهشهر شرکت فعال داشتند. طبق این گزارش این کارگران قبل و بعد از اخراج با عوامل کارفرما بارها ناچار به زد و خورد شده اند.
*به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، روز شنبه 10 دی حدود ۲۵۰ نفر از کارگران صنایع فلزی شماره یک(شرکت مصنوعات زرین تهران) با در دست داشتن پلاکاردی از ساعت ٨ صبح تا 4 بعد از عصر در خیابان مجاور این کارخانه در منطقه شاد آباد دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران بر روی این پلاکارد نوشته بودند: ما خواهان هیات مدیره، کار، دریافت سه ماه حقوق معوقه و واریز ٨ ماه بیمه خود هستیم.
به دنبال این تجمع که باعث ترافیک سنگینی در خیابان منتهی به شاد آباد(بازار آهن) شده بود بازرسان اداره کار در میان کارگران حاضر شدند و با وعده پیگیری خواستهای کارگران از آنان خواستند به تجمع خود پایان دهند اما کارگران با اصرار بر تحقق فوری خواستهایشان تا ساعت 4 بعد از عصر به تجمع خود ادامه دادند.
کارگران این واحد تولیدی در سومین روز تجمع و اعتصاب خود
روز دوشنبه 12 دی از ساعت 8 صبح تا پایان وقت اداری در خیابان مجاور این کارخانه دست به تجمع اعتراضی زدند و با در دست داشتن پلاکاردی خواهان رسیدگی به خواستهای خود شدند.
*به گزارش ایلنا، روز دوشنبه 12 دی، کارگران کارخانه مخابرات راه دور شیراز به منظور رسیدگی به مطالبات قانونی خود با ادامه تجمعات 11روزه خود، مقابل استانداری فارس دست به اعتراض زدند.
*به گزارش ایلنا کارگران کارخانه ریسندگی بافندگی قدس اصفهان روز دوشنبه 12 دی در مقابل استانداری اصفهان تجمع کردند.
روز چهارشنبه 14 دی، ایلنا گزارش داد که؛ در پی اعتراض جمعی از اعضای تعاونی مسکن شرکت ریسندگی، بافندگی قدس اصفهان مقابل استانداری، طوماری جهت رسیدگی به استانداری تحویل شد.
*کارگران کارخانه ذوب آهن اردبیل روز دوشنبه ۱۲ دی در محل این کارخانه تجمع کردند و خواستار ۶ ماه حقوق معوقه و تعیین تکلیف کارخانه شدند. به گزارش رهسا نیوز، کارگران روز یکشنبه 11 دی به استانداری مراجعه کرده و نامه اعتراضی خود را به استانداری و سپس به اداره کار تحویل دادند.
*کارگران کشت و صنعت شمال روز سه شنبه ۱٣دی در رابطه با تعطیلی کارخانه در مقابل فرمانداری میاندرود اجتماع کردند. این کارگران روزهای گذشته نیز مقابل استانداری مازندران اجتماعاتی درهمین رابطه داشتند.
به گزارش مهر، کارخانه کشت و صنعت شمال به عنوان بزرگ ترین واحد تولید کننده روغن مایع و نباتی خاورمیانه در مازندران هفته ها است که به دلیل پرونده مالی سرمایه گذار اصلی آن با تعطیلی مواجه شده است.
مجتمع کارخانجات روغن نباتی کشت و صنعت شمال با مساحتی بالغ بر ٣۰ هکتار در منطقه سر سبز دشت ناز مازندران در کیلومتر ۱۵ جاده ساری به نکا در شهرستان میاندرود واقع است.
*روز چهارشنبه 14 دی، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری گزارش داد که؛ حدود یک سال است که کارخانه کاشی و سرامیک گیلانا دچار بحران گردیده و کارگران این کارخانه در حال حاضر هفت ماه حقوق معوقه خود را دریافت نکرده اند.
کارخانه ابتدای شهر منجیل (حدود ۷۰ کیلومتری شهر رشت ) واقع شده و ۲۵۰ کارگر در چهار شیفت کاری مشغول به کار می باشند .
کاشی گیلانا متعلق به ۴ سهامدار خصوصی بوده که بیشترین سهامدار در حال حاضر مدیریت کارخانه را عهده دار می باشد.
هفته گذشته تعداد زیادی از کارگران در مقابل استانداری گیلان تجمع نموده و خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند اما پاسخ درست و قانع کننده ای از طرف مسئولان مربوطه دریافت نکردند.
کارگران در آخرین اقدام خود برای بدست آوردن حقوق معوقه ،تصمیم گرفتند در داخل کارخانه و پای دستگاهها اعتصاب نموده و تولید را متوقف کنند و در پی این اقدام، کارفرما مجبور شد بخش بسیار ناچیزی از حقوق کارگران را پرداخت نماید تا کارگران راضی شوند مجدد به کار خود بازگردند .
*کارگران شرکتهای پیمانکاری در پتروشیمیهای ماهشهر پس از ده ماه کشمکش و مبارزه و اعتصاب به موفقیتی عملی در راستای تحقق خواستهایشان دست پیدا کردند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، جلسه مشترک نمایندگان کارگران شرکتهای پیمانکاری پتروشیمیهای ماهشهر با رئیس این مجموعه ها در روز یکشنبه 18 دی منجر به موافقت رئیس این مجموعه ها با بخشی از خواسته های کارگران شد و پس از آن بخشنامه افزایش دستمزد کارگران شرکتهای پیمانکاری مجموعه پتروشیمیهای ماهشهر صادر و بلافاصله مبلغ افزایش یافته مربوط به آذر ماه به حساب کارگران واریز شد.
به این ترتیب کارگران شرکتهای پیمانکاری پتروشیمی بندر امام و پتروشیمیهای منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر موفق شدند پس از نزدیک به ده ماه کشمکش و دو اعتصاب قدرتمند و بزرگ و اقدامی متحدانه برای شروع اعتصابی دیگر، به موفقیتی مهم دست پیدا کنند.
لازم به ذکر است که این کارگران قبلاً اعلام کرده بودند که چنانچه تا روز 20 دی خواستهای آنان بر آورده نشود در این روز اعصاب نامحدودی را آغاز خواهند کرد.
*روز شنبه 17 دی، بازنشستگان ذوب آهن اصفهان در مقابل کانون بازنشستگی ذوب آهن تجمع کردند.
به گزارش فارس، مدیرعامل کانون بازنشستگان ذوبآهن اصفهان گفت: بازنشستگان فولاد مبارکه و ذوبآهن به دنبال چرایی بدقولی مسئولان برای دریافت مطالبات خود هستند. بازنشستگان ذوب آهن از آبان ماه سال جاری تاکنون حقوق خود را دریافت نکرده اند.
*به گزارش مهر، روز شنبه 17 دی، کارگران نساجی مازندران با ایجاد راه بندان و برپایی تجمع و تحصن اعتراضی مقابل فرمانداری قائم شهر، خواستار دریافت ۱٨ ماه حقوق معوقه خود شدند.
*جمعی از اعضای شرکت تعاونی مسکن شهرداری بجنورد برای احقاق حقوق از دست رفته خود ظهر روز شنبه 17 دی در مقابل استانداری خراسان شمالی تجمع کردند. به گزارش فارس، تعداد تجمع کنندگان بیش از ۵۰ تن بود و آنان از مسئولان استانداری تقاضای کمک و رسیدگی به مشکل خود را داشتند.
*روز شنبه 17 دی کارگران ذوب فولاد ملایر، به دلیل عدم پرداخت شش ماه از حقوقشان دست به اعتصابی ۲۴ ساعته زدند.در حالی که ایلنا از اعتصاب کارگران ذوب فولاد ملایر خبر داد، مدیر این کارخانه ضمن تکذیب اعتصاب کارگران گفت:مشکل کوچکی بود که در صحبت با کارکنان حل شد و قرار شد حقوق معوقه آنان به صورت هفتگی پرداخت شود.
*کارگران مسکن مهر کامیاران روزهای ۱۷و ۱٨ دی دست از کار کشیده و اعلام کردند تا زمان پرداخت حقوق معوقه به سر کار باز نخواهند گشت.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کارگران مشغول به کار در این واحد چندین ماه حقوق دریافت نکرده و در حال حاضر ٣۰ نفر از کارگران و استاد کارهای این واحد به دلیل پرداخت نشدن حقوقشان در اعتصاب به سر می برند.
*روز یکشنبه 18 دی، کارگران شرکت کارین صنعت در مقابل اداره کار شهرستان دهگلان تجمع کردند و اعلام کردند تا رسیدن به خواست و مطالبات خود به تجمع ادامه خواهند داد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، شرکت کارین صنعت در شهرک صنعتی شماره ۲ واقع در پانزده کیلومتری دهگلان دارای 70 کارگر است که ۵۰ تن از آنان کارگر ساده و ۲۰ تن دیگر اداری هستند. این شرکت وسائل پیش ساخته فایبر گلاس را تولید میکند.
*کارگران شرکت واگن سازی پارس اراک روز دوشنبه 19 دی در اعتراض به عدم دریافت ۱۲۰ میلیارد تومان ترنست تولید شده این شرکت توسط راه آهن و تعویق حقوق پرداختی آنها در مقابل ساختمان وزارت راه و شهرسازی تجمع کردند.
به گزارش مهر، شرکت واگن سازی پارس هم اکنون ۱۲.۵ میلیارد تومان بابت 1200 کارگر به بیمه بدهکار است و همچنین بیش از دو سال است که دفترچه های درمانی کارگران این شرکت باطل شده و حتی برای بازنشتگان نیز حق بیمه پرداخت نشده است.
روز سه شنبه 20 دی این کارگران در ادامه اعتراضات خود در مقابل مجلس تجمع کردند.
*به دنبال تعطیلی کل معادن شن و ماسه منطقه شرق اصفهان، صبح روز دوشنبه 19 دی، ۱۰۰ تن از کارگران این منطقه در مقابل اداره کار و امور اجتماعی استان اصفهان تجمع کردند.
به گزارش ایمنا، این کارگران از روسای این اداره خواستار حمایت هر چه بیشتر شدند.
کارگران با بیان این که اشتغال در این منطقه تنها بر دو حوزه کشاورزی و واحدهای شن و ماسه استوار است تاکید کردند؛ با توجه به وضعیت آب، بارندگی و خشکسالی در منطقه شرق اصفهان کشاورزی از رونق افتاده و تمام امید مردم منطقه به واحدهای تولیدی شن و ماسه است.
*جمعي از كارگران شركت قطعه سازي كرج روز چهارشنبه 21 دی در مقابل مجلس رژیم تحصن كردند. به گزارش ايلنا، در اين تجمع پلاكاردي خطاب به مسئولان در دست كارگران بود كه بر روي آن نوشته شده بود: ما كارگران شركت قطعه سازي فولادي كرج با بيش از 20 سال سابقه كار به مدت 10 ماه است كه حقوق نگرفته ايم و اين درحالیست كه با اين سابقه كار از كار اخراج شديم.
*کارگران کارخانه ویتانا به دلیل تعویق ۴ ماه حقوق روز پنجشنبه 22 دی در مقابل کارخانه دست به تجمع زدند. برات زارع که از کارگران شاغل در این واحد تولیدی است در گفتگو با خبرنگار ایلنا گفت؛ کارگران این واحد برای حل مشکلات خود به همه مقامات و ارگانهای مسئول نامه نوشته اند اما متاسفانه هیچ پاسخی شنیده نشده است.
*روز یکشنبه 25 دی، جمعی از کارگران نی بُر کشت و صنعت کارون شوشتر دست از کار کشیده و در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
به گزارش ایلنا، این کارگران فصلی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند.
کارگرانی که در ماه گذشته به علت سوانح کار جان باختد
رضا کشاورز، کارگران پالایشگاه نفت بندرعباس
آقایی ۴۰ ساله، کارگر کارگاه تولیدی پوشاک واقع در خیابان انقلاب
یک کارگر افغانی که به عمق چاه ۲۵ متری سقوط کرد
6 کارگر در اثر ریزش ساختمان در حال احداث در تبریز
3 کارگر در شیراز بر اثر سقوط آسانسور
کارگر ٣۰ ساله به دلیل برق گرفتگی در قم
علیمحمد حسینبیگی کارگر کارخانه نساجی یزد
هومن کارگران کارخانه سیمان در حال ساخت خمسه
کارگر ۲۴ ساله زیر غلطک دستگاه بافندگی کارخانه فرش دراصفهان
تعدادی از کارگران زندانی
ابراهیم مددی، نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،
رضا شهابی، صندوقدار و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد
محمد جراحی، فعال سندیکایی و عضو كميته پيگيري براي ايجاد تشكلهاي كارگري
شیث امانی، عضو موسس اتحادیه آزاد کارگران ایران،
مهدی فراحی شاندیز، معلم و فعال سندیکایی،
میثم نجاتی عارف، دانشجو و فعال سندیکایی در شرکت خودرو سازی سایپای تهران،
شاهرخ زمانی، عضو هیات موقت بازگشایی سندیکای نقاشان،
محمد حسینی، فعال سندیکایی در شهر فیروزکوه،
علی نجاتی عضو سندیکای هفت تپه
بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری و فعال جنبش لغو کار کودک
شریف ساعدپناه، عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران،
سرکوب، آزار، پرونده سازی، دستگیری، شکنجه و محاکمه فعالان کارگری در ایران را به شدت محکوم می کنیم.
منبع: نبردخلق شماره 319، شنبه 1 بهمن 1390 (21 ژانویه 2012)
انتقاد يك مرجع شيعه لبنان از سكوت تهران در برابر حوادث سوريه
العربیة.نت
سيد على الامين از رهبران و مراجع شيعيان لبنان ضمن حمايت از خواست مردم سوريه كه به گفته ى او "آزادى و عدالت" مى باشد، موضع تهران در برابر حوادث سوريه را به باد انتقاد گرفت.
اين مرجع مذهبى گفت: ايران ظاهراً در بسيارى از نقاط جهان عرب، خواهان كثرت گرايى و آزادى بيان و عقيده است، ليكن وقتى به وضع مردم سوريه مى رسد، سكوت اختيار مى كند و سخن و رفتارى خلاف واقعيت موجود در سوريه از خود بروز مى دهد.
الامين افزود: موضع تهران نسبت به اوضاع سوريه نشان مى دهد كه ايمان به آزادى و احترام به حقوق ديگران در آنجا فراموش مى شود.
وى كه در برنامه اضائات (روشنگريها)، از برنامه هاى موفق تلويزيون "العربيه" سخن مى گفت، خواهان آن شد كه سياستهاى ايران در برابر كشورهاى خليجى نيز بر اساس احترام به استقلال و سيادت ملى آنها باشد.
الامين در اين برنامه كه زمان پخش آن ساعت 2 بعد از ظهر روز پنجشنبه 26/1/2012 مى باشد، گفته است: اگر ايران كشورهاى خليجى را برنجاند و دوستى آنها را از دست بدهد، دروازه هاى ارتباط اصلى خود با جهان را بسته است.
سيد على الامين خطاب به تركى الدخيل مجرى "اضائات" و چهره ى معروف رسانه اى عرب، اظهارداشت: لازم است همه ى مراجع شيعه هشيار باشند كه حوادث تاريخى را تبديل به اعتقادات پرشور ايدئولوژيك نكنند و آنها را به ادوات كينه ورزى و قشون كشى مبدل نسازند.
اين مرجع لبنانى تاكيد كرد كه همه ى مسلمانان بايد داورى را به قرآن كريم و سنت و حديث قطعى، واگذار كنند و از خودسريها و خودمحوريها بپرهيزند.
او در اين برنامه كه غالباً با انديشه ورزان مهم به گفتگو مى نشيند با اشاره به بعضى از مشكلاتى كه در محيط پيرامونى اش از سوى بعضى از شيعيان كشورش براى وى به وجود آمده است گفت: وقتى از پديده ى امامت در برهه ى تاريخى اش سخن گفتم و پيشنهاد دادم كه اصول دين را فقط همان مفاهيمى بگيريم كه مسلمين جهان با همه ى فرقه هايشان بر آن متفق القول مى باشند، بسيارى بر من شوريدند.
سيد على الامين معتقد است: "امامت" نبايد اصل دين تلقى شود و دايره ى دين و ديندارى را تنگ نمايد. او مى گويد: امامت، مورد اجماع علماى دين نيست و نمى تواند همچون توحيد و نبوت و معاد، اصل دين تلقى شود.
اين چهره مذهبى معروف لبنانى راجع به اين كه چرا بعضى از روحانيان شيعه او را تكفير كرده اند در همين برنامه خاطرنشان مى سازد: اسلام خيلى ساده تر و دل بازتر از آن است كه اينان تصور مى كنند.
وى مى =ويد: من كودكى ام را در خانواده اى مذهبى گذراندم، اما كسى از من نپرسيد كه همبازى هايت سنى هستند يا شيعه، مسلمان هستند و يا مسيحى و غيره. اصلاً ما كارى به دين و عقيده ى كسى نداشتيم.
الامين توضيح مى دهد كه حتى همين گرايشهاى دهه هاى اخير به اتخاذ مواضع مذهبى نيز حاصل رويداهاى منطقه بوده است. او به عنوان مثال به درگيريهاى نيروهاى ايدئولوژيك در لبنان اشاره كرد.
اين انديشه ورز براى حل و يا كاهش اختلافات بين مسلمين پيشنهاد مى دهد كه يا كتابهاى جامع دينى شامل كليات و مسلمات اسلام با تاييد اهم علماى دين به دانش آموزان داده شود و تدريس گردد، و يا اصولاً تعليمات دينى از مدارس به مساجد رخت بربندد تا از سنين پايين، تفرقه ها و كينه ورزيها به كودكان تلقين نشود.
اخبار روز: صفحه ی فیس بوک اخبار روز از شب گذشته توسط سربازان اسلام «فتح» شده است. ستاد «جنگ نرم» با تغییر آرم اخبار روز به «الله» و قرار دادن پیام هایی تحت عنوان «من در انتخابات شرکت می کنم»، این «فتح» خود را اعلام کرده است.
در حال حاضر کنترلی از سوی اخبار روز بر صفحه ی فیس بوح خود وجود ندارد و مطالبی که از شب گذشته در آن قرار داده شده است توسط «ستاد جنگ نرم حزب الله» صورت گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران در ادامه ی کشتار مخالفین و به بندکشیدن و آزار و شکنجه ی آن ها، مدت هاست که اقدامات سرکوبگرانه و ضدآزادی و انسانی خود را به عرصه ی اینترنت کشانده است و مخالفین خود را در این عرصه نیز سرکوب می کند.
اخبار روز ضمن اعتراض به این اقدام ستاد جنگ نرم حکومت، اعلام می کند، در حال حاضر امکان ارسال مطالب خود در فیس بوک را ندارد. از خوانندگان خود می خواهیم با قرار دادن این مطلب و سایر مطالب سایت در صفحات فیس بوک خود، به سیاست سرکوبگرانه ی حکومت در عرصه ی فضای مجازی اعتراض کنند.
در حال حاضر کنترلی از سوی اخبار روز بر صفحه ی فیس بوح خود وجود ندارد و مطالبی که از شب گذشته در آن قرار داده شده است توسط «ستاد جنگ نرم حزب الله» صورت گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران در ادامه ی کشتار مخالفین و به بندکشیدن و آزار و شکنجه ی آن ها، مدت هاست که اقدامات سرکوبگرانه و ضدآزادی و انسانی خود را به عرصه ی اینترنت کشانده است و مخالفین خود را در این عرصه نیز سرکوب می کند.
اخبار روز ضمن اعتراض به این اقدام ستاد جنگ نرم حکومت، اعلام می کند، در حال حاضر امکان ارسال مطالب خود در فیس بوک را ندارد. از خوانندگان خود می خواهیم با قرار دادن این مطلب و سایر مطالب سایت در صفحات فیس بوک خود، به سیاست سرکوبگرانه ی حکومت در عرصه ی فضای مجازی اعتراض کنند.
گروهی از بومیان استرالیایی با محاصره رستورانی در کانبرا، پایتخت، که جولیا گیلارد، نخست وزیر، و تونی ابوت، رهبر حزب مخالف برای شرکت در مراسمی به مناسبت روز ملی این کشور در آن حضور داشتند، خانم گیلارد را مجبور به فرار کردند.
روز ملی استرالیا یادآور ورود مهاجران بریتانیایی به این سرزمین در سال ۱۷۸۸ میلادی است اما برخی از بومیان استرالیایی این واقعه را اشغال سرزمین اجدادی خود می نامند و با بزرگداشت آن مخالفت می ورزند.هنگام خروج خانم گیلارد از رستوران، تظاهرکنندگان خشمگین به سوی اتومبیل او هجوم آوردند اما ماموران پلیس موفق شدند قبل ار رسیدن مهاجمان به اتومبیل نخست وزیر، او را از محل فراری دهند.
به گزارش خبرگزاری های داخلی ایران، قرار است نمایندگان مجلس هفته آینده طرحی را مورد بررسی قرار دهند که در صورت تصویب، دولت را موظف می کند فروش نفت خام به کشورهای تحریم کننده نفت خام ایران را متوقف کند.
اوایل این هفته، اتحادیه اروپا تصویب کرد که واردات نفت خام از ایران را تحریم کند اما با توجه به اینکه چند کشور عضو اتحادیه بخش قابل توجهی از نیاز نفتی خود را از ایران تامین می کنند، تا شش ماه دیگر به این کشورها فرصت داد تا واردات از سایر کشورها را جایگزین نفت خریداری شده از ایران کنند.ظاهرا نمایندگان مجلس در نظر دارند تا قبل از اینکه اروپاییان خرید نفت را از ایران متوقف کنند، صادرات نفت به این کشورها قطع شده باشد.
کشورهای اروپایی همچنین، در تبعیت از سیاست ایالات متحده، بانک مرکزی جمهوری اسلامی را هدف تحریم قرار داده اند که، به گفته برخی کارشناسان، می تواند با ایجاد اختلال در روابط تجاری و مالی ایران با جهان خارج، مشکلات اقتصادی قابل توجهی را در پی آورد.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، محتوای گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی راجع به احتمال وجود جنبه های نظامی در برنامه های اتمی ایران را نگران کننده خوانده و در پاسخی تلویحی به اظهارات ایرانی در مورد فقدان دلایل قاظع در مورد نظامی بودن این برنامه ها، گفته است: "دولت ایران موظف است که غیرنظامی بودن این برنامه ها را ثابت کند."
آقای بان با یادآوری اینکه جمهوری اسلامی به قطعنامه های شورای امنیت در مورد توقف بخشی از برنامه های اتمی خود عمل نکرده، از دولت ایران و گروه ۱+۵ خواسته است تا برای حل و فصل این بحران، مذاکرات خود را از سر بگیرند و "قبل از هرچیز، بکوشند مانع از افزایش تنش شوند."دبیرکل سازمان ملل با توصیه به خودداری همگان از لفاظی های سیاسی، در مورد تهدید برخی مقامات ایرانی به بستن تنگه هرمز، گفته است: "تنگه هرمز یک شاهراه تجاری مهم است و عبور و مروز آزادانه کشتی ها از این آبراه باید طبق قوانین راجع به دریانوردی در آب های آزاد مراعات شود."
چین تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا را غیر سازنده خواند
خبرگزاری رسمی چین، شینهوا، روز پنجشنبه (۲۶ ژانویه / ۶ بهمن) از سوی وزارت امور خارجه این کشور نوشت که چین تحت فشار قرار دادن ایران و اعمال تحریمهای بیشتر علیه این کشور را «غیر سازنده» ارزیابی میکند.
وزارت امور خارجه چین در تفسیر خود درباره تحریم نفتی ایران متذکر شده که «فشارهای کورکورانه بر ایران اقدامی سازنده نیست» و اظهار امیدواری کرده که «طرفین درگیر مواضعی را اتخاذ کنند که در جهت ایجاد صلح و ثبات در منطقه باشد».
چین یکی از خریداران بزرگ نفت ایران است. طی سالهای گذشته قراردادهای نفتی و گازی ایران با این کشور به چهل میلیارد دلار رسیده است.
در مناقشه هستهای ایران با کشورهای غربی چین با استفاده از تحریم به عنوان ابزاری برای فشار بر ایران مخالفت کرده است.
در پی جایگزینی برای نفت ایران
همزمان با اعلام تحریمهای بیشتر از سوی غرب علیه ایران رهبری چین در صدد یافتن منابع جایگزین برای نفت برآمده است. در وضعیت حاضر تضمین منابع تأمین انرژی برای اقتصاد چین از اهمیت حیاتی برخوردار است. رهبری چین از عربستان سعودی خواسته تا بازار استخراج نفت و گاز خود را به روی اقتصاد این کشور نیز بگشاید.
نخست وزیر چین روز شنبه (۱۴ ژانویه / ۲۴ دی) در سفر به عربستان سعودی، پس از ملاقاتی که با عضو ارشد هیئت دولت این کشور، شاهزاده نائف، داشت گفت هر دو کشور باید بکوشند همکاریها و مناسبات تجاری خود را به ویژه در زمینهی استخراج نفت و گاز گسترش دهند.
درحالی که ایالات متحده آمریکا، اتحادیهی اروپا و شماری از کشورهای غربی و شرکای اقتصادی آنها به طور یکجانبه تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را تشدید کردهاند. چین و روسیه همچنان با تشدید تحریم علیه ایران مخالفاند.
بان کی مون: کاهش تنش در مناقشه هستهای
دبیر کل سازمان ملل متحد روز چهارشنبه (۲۵ ژانویه / ۵ بهمن) از همه طرفهای درگیر در مناقشه هستهای با ایران خواست که تنشها بر سر برنامه هستهای ایران را کاهش دهند.
بان کی مون در نیویورک اظهار داشت: «هیچ راه حل دیگری برای حل صلحآمیز این مشکل (مناقشه هستهای ایران) وجود ندارد.» وی از ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپایی و جمهوری اسلامی ایران خواست به مذاکرات خود برای حل این مسئله ادامه دهند. وی همچنین از ایران خواست از تهدید به بستن تنگه هرمز دست بردارد.
دبیر کل سازمان ملل متحد همچنین گفت که تنگه هرمز دارای اهمیت مهمی در تجارت جهانی است و این موضوع اهمیت دارد که «حق عبور برای کشتیها در دریای آزاد مورد احترام همه قرار گیرد و پاس داشته شود». از طریق تنگه هرمز سالانه نزدیک به ۲۰ درصد از کل صادرات نفت از کشورهای تولید کننده به بازار جهانی منتقل میشود.
پافشاری غرب برای ادامه تحریمها و فشار اقتصادی بر ایران
وزیران امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در اجلاس روز دوشنبه (۲۳ ژانویه/۳ بهمن) در بروکسل تحریم نفت ایران و بستن حسابهای بانک مرکزی ایران را به تصویب رساندند. تمام کشورهای اروپایی باید تا اول ژوئیه ۲۰۱۲ قراردادهای نفتی موجود با ایران را فسخ کرده باشند. از سوی دیگر کلیهی حسابهای بانک مرکزی ایران در سطح اتحادیه اروپا مسدود خواهد شد.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، نیز روز سهشنبه (۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن) در سخنرانی خود در کنگره این بار دیگر به تصمیم جدی ایالات متحده برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اشاره کرد و گفت: «من هیچ گزینهای را برای دستیابی به این هدف خارج از دستور کار نمیدانم.» اوباما در عین حال تأکید کرد، به شرطی که ایران مسیر خود را تغییر دهد و به تعهدات خود پایبند باشد، امکان اتخاذ یک راه حل مسالمتآمیز همواره وجود دارد.
مستندی درباره اسیدپاشی، نامزد اسکار
در دوره آینده جوایز اسکار که در ۲۶ فوریه (۷ اسفند) برگزار میشود، برای نخستین بار فیلمی از پاکستان، نامزد دریافت جایزه در رشته فیلم های مستند شده است. این فیلم را خانم شارمین عبید چینوی (Sharmeen Obaid Chinoy)، مستندساز باسابقه پاکستانی، ساخته است.
فیلم "نجات صورت" (Saving Face) به مشکل اسیدپاشی به روی زنان می پردازد. فیلم فعالیت یک جراح پلاستیک بریتانیایی - پاکستانی را دنبال میکند. دکتر محمد جواد به شهرهای گوناگون پاکستان سفر میکند و میکوشد به قربانیان اسیدپاشی کمک کند.
بنا به گزارش یک نهاد مستقل غیردولتی، پاکستان در سال ۲۰۱۱ سومین کشور خطرناک برای زنان ارزیابی شده است. تحقیقی غیررسمی نشان میدهد که ۹۰ درصد جمعیت مؤنث پاکستان شکلی از "خشونت خانگی" را تجربه کردهاند.
مردان بیشتر به خاطر انتقام یا تنبیه به روی زنان اسید میپاشند. آنها میدانند که قربانی هیچگاه از نظر جسمی و روحی به طور کامل بهبود نمییابد.
اسیدپاشی نوعی از خشونت است که به ویژه در سه کشور آسیایی کامبوج، تایلند و پاکستان رواج دارد و بیشتر زنان قربانی آن هستند. اسیدپاشی برای زن پیامدهای وخیمی دارد: از آسیب به بافت پوست تا تحریف استخوان بدن. اسید گاهی منجر به کوری میشود. اسیدپاشی به ندرت به مرگ قربانی میانجامد، اما او را محکوم میکند تا پایان عمر، دردها و سوزش زیادی را تحمل کند و با صورتی معیوب در جامعه ظاهر شود.
ساختارهای سنتی
به نظر نهادهای مدافع حقوق زنان، در پاکستان انواع خشونتها علیه زنان رواج دارد که اسیدپاشی نوع افراطی آن است. رسانههای جمعی کمتر راجع به این مشکل گزارش میدهند. به طور رسمی گفته میشود که سالانه صد مورد اسیدپاشی وجود دارد، اما به نظر نهادهای غیردولتی، آمار واقعی بسیار بالاتر است.
بسیاری از زنان که از خانوادههای محروم و فقیر هستند، به منابع قضایی دسترس ندارند. آنها نه امکان و نه جرأت آن را دارند که علیه ستمی که بر آنها رفته است، اعلام جرم کنند. به خاطر ساختارهای دیرپای سنتی، زنان تحت تبعیض و نابرابری هستند و چه بسا سرنوشت تلخ خود را قبول کردهاند.
فیلم "نجات صورت" از زنانی گزارش میدهد که به این بیعدالتی اعتراض میکنند و قصد دارند به کمک جراحی پلاستیک، سیمای خود را به حالت قبلی درآورند. فیلم با لحنی ستایشگر از زنانی یاد میکند که حاضر نیستند در جامعه مردسالار از سنتهای دیرین پیروی کنند.
این فیلم به طور کامل در راولپندی و کراچی و اسلام آباد، سه شهر بزرگ پاکستان فیلمبرداری شده است.
"غرور مردانه"
در فیلم "نجات صورت" دوربین دکتر جواد را همراهی میکند. این پزشک پاکستانی مقیم بریتانیا در جراحی پلاستیک انقلابی پدید آورده که نتایج بسیار خوبی داشته است. گزارش فیلم از اینجا آغاز میگردد که این پزشک باخبر میشود که در پاکستان هر سال بیش از صد زن قربانی اسیدپاشیاند. دکتر جواد بیدرنگ به طرف میهن روانه میشود.
به گفته فیمساز موفق پاکستانی، شارمین عبید چینوی، اسیدپاشی به روی زنان به چند دلیل صورت میگیرد: بعضی مردان وقتی از زنی خواستگاری میکنند اما پاسخ منفی میشوند، احساس میکنند که به "غرور مردانه"شان برخورده است و تصمیم به انتقام میگیرند. بعضی از مردها هم خیال میکنند که همسر یا نامزدشان به آنها خیانت کرده است، پس تصمیم میگیرند صورت او را از ریخت بیندازند تا دیگر هیچ کسی به روی او نگاه نکند.
خانم فیلمساز همچنین از یک مورد خاص یاد میکند: «موقعی که فیلم را میساختیم، شنیدیم که یک آقا معلم مدرسه رفته به خواستگاری یکی از دختران دانشآموز خودش و وقتی جواب رد شنیده، به روی دختر بیچاره اسید پاشیده!»
روشن است که اسیدپاشی به شدت به وضعیت مادی و تربیتی افراد بستگی دارد. دیده میشود که در مناطق فقیر و محروم این مشکل رواج بیشتری دارد.
موسسه علوم و امنيت بين الملل: ايران قادر به تولید سلاح هسته ای در ۲۰۱۲ نخواهد بود
موسسه علوم و امنيت بين الملل در گزارشی که روز چهارشنبه بخش هايی از آن منتشر شد، اعلام کرد که ايران در سال ۲۰۱۲ قادر به توليد سلاح هسته ای نخواهد بود چرا که هنوز توانايی لازم برای توليد اورانيوم با غنای بالا برای استفاده در بمب هسته ای را ندارد.
گزارش اين موسسه که رياست آن با ديويد آلبرايت، کارشناس هسته ای، است چشم انداز ملايمی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران نسبت به ارزيابی های چند ماه گذشته ارائه می کند. ارزیابیهایی که منجر به ايجاد ائتلاف ميان آمريکا و اتحاديه اروپا برای تشديد تحريم ها بر ضد ايران شد.
در اين گزارش آمده است: «مادامی که ظرفيت غنی سازی اورانيوم در ايران در سطح فعلی پايين باشد به نظر نمی رسد ايران تصميم بگيرد که به سرعت به سوی ساخت بمب اتمی پيش برود.»
ايالات متحده آمريکا و ايران در هفته های اخير جنگ لفظی شديدی را درباره تحريم های اقتصادی آغاز کرده اند و جمهوری اسلامی می گويد که در واکنش به قطع صادرات نفت خود اقدام به بستن تنگه هرمز خواهد کرد. آمريکا می گويد که چنين اقدامی را تحمل نخواهد کرد.
تشديد جنگ لفظی ميان طرف های درگير اين نگرانی را به وجود آورده است که هرگونه حرکت اشتباهی ممکن است منجر به بروز زنجيره ای از درگيری های نظامی و وقوع جنگی فراگير در خليج فارس شود.
اما گزارش موسسه علوم و امنيت بين الملل که با کمک مالی موسسه صلح ايالات متحده آمريکا انجام شده است، می گويد ايران هنوز تصميمی برای ساخت بمب هسته ای نگرفته است.
موسسه صلح ايالات متحده آمريکا يک تشکيلات تحقيقاتی مستقل است که در سال ۱۹۸۴ از سوی کنگره آمريکا تاسيس شد و از کمک های دولت فدرال بهره می گيرد.
موسسه علوم و امنيت بين الملل در گزارش خود که هنوز به صورت عمومی منتشر نشده است، تصريح کرده: «بعيد است ايران در سال ۲۰۱۲ پيشرفت عمده ای را رقم بزند چرا که در مسير آن مانع ايجاد شده است.»
بر اساس اين گزارش، تحريم های بين المللی و نگرانی از حمله اسرائيل به تاسيسات هسته ای ايران موانعی برای رفتن تهران به سوی ساخت سلاح هسته ای بوده است.
موسسه ياد شده به دولت آمريکا و کشورهای خارجی درباره توانايی هسته ای ايران مشورت می دهد و ديويد آلبرايت از کارشناسان مورد وثوق در اين حوزه به شمار می رود.
به گزارش خبرگزاری رويترز، گزارش ياد شده تا حدود زيادی با ارزيابی های دولت آمريکا در مورد برنامه هسته ای ايران مطابقت دارد.
مقام های آمريکايی می گويند که ايران هنوز تصميم نگرفته است تا سلاح هسته ای توليد کند و علت اينکه رهبران ايران هنوز چنين تصميمی نگرفته اند برای اين است که در حال سبک و سنگين کردن هزينه های ساخت سلاح اتمی هستند.
رويترز به نقل از مقام های آمريکايی که نام آنها را فاش نکرده است گزارش داده که بخش عمده ای از برنامه هسته ای ايران برای کاربردهای صلح آميز است ولی ايرانی ها همچنين دست خود را باز گذاشته اند، که این مسئله به ابهام ها دامن زده است.
پاره ای از تحليلگران محافظه کار و اسرائيلی در گذشته اين ارزيابی ها را زير سوال برده اند و تاکيد کرده اند فعاليت های هسته ای ايران به اندازه کافی توسعه يافته است که تهران را قادر می کند تا ظرف کمتر از يکسال به مرحله ساخت بمب هسته ای برسد.
اما بر اساس گزارش موسسه علوم و امنيت بين الملل، «اگرچه ايران در زمينه هسته ای به مشکل برخورده است، ولی مدرکی در دست نيست که نشان دهد رژيم تصميم به ساخت سلاح هسته ای گرفته باشد.»
اين گزارش می افزايد: «غير محتمل است تا زمانی که ايران نخست توانايی غنی سازی خود را به نقطه ای برساند که قادر به توليد سريع و مخفيانه اورانيوم با غنای بالا برای ساخت سلاح هسته ای باشد، چنين تصميمی اتخاذ شود.»
سازمان های اطلاعاتی آمريکا پيشتر اعلام کرده بودند که ايران در سال ۲۰۰۳ تمام فعاليت های مربوط به ساخت سلاح هسته ای خود را به حال تعليق در آورده است ولی سازمان های اطلاعاتی اروپايی اين ارزيابی را رد کرده و می گويند که ايران هرگز تحقيق و تلاش های علمی خود در زمينه ساخت بمب هسته ای را متوقف نکرده است.
ايران به دليل برنامه هسته ای اش هدف چهار دور تحريم های سازمان ملل قرار گرفته است و کشورهای آمريکا و اروپايی نيز مجازات های اقتصادی يکجانبه ای را بر ضد تهران اعمال کرده اند.
گزارش اين موسسه که رياست آن با ديويد آلبرايت، کارشناس هسته ای، است چشم انداز ملايمی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران نسبت به ارزيابی های چند ماه گذشته ارائه می کند. ارزیابیهایی که منجر به ايجاد ائتلاف ميان آمريکا و اتحاديه اروپا برای تشديد تحريم ها بر ضد ايران شد.
در اين گزارش آمده است: «مادامی که ظرفيت غنی سازی اورانيوم در ايران در سطح فعلی پايين باشد به نظر نمی رسد ايران تصميم بگيرد که به سرعت به سوی ساخت بمب اتمی پيش برود.»
ايالات متحده آمريکا و ايران در هفته های اخير جنگ لفظی شديدی را درباره تحريم های اقتصادی آغاز کرده اند و جمهوری اسلامی می گويد که در واکنش به قطع صادرات نفت خود اقدام به بستن تنگه هرمز خواهد کرد. آمريکا می گويد که چنين اقدامی را تحمل نخواهد کرد.
تشديد جنگ لفظی ميان طرف های درگير اين نگرانی را به وجود آورده است که هرگونه حرکت اشتباهی ممکن است منجر به بروز زنجيره ای از درگيری های نظامی و وقوع جنگی فراگير در خليج فارس شود.
اما گزارش موسسه علوم و امنيت بين الملل که با کمک مالی موسسه صلح ايالات متحده آمريکا انجام شده است، می گويد ايران هنوز تصميمی برای ساخت بمب هسته ای نگرفته است.
موسسه صلح ايالات متحده آمريکا يک تشکيلات تحقيقاتی مستقل است که در سال ۱۹۸۴ از سوی کنگره آمريکا تاسيس شد و از کمک های دولت فدرال بهره می گيرد.
موسسه علوم و امنيت بين الملل در گزارش خود که هنوز به صورت عمومی منتشر نشده است، تصريح کرده: «بعيد است ايران در سال ۲۰۱۲ پيشرفت عمده ای را رقم بزند چرا که در مسير آن مانع ايجاد شده است.»
بر اساس اين گزارش، تحريم های بين المللی و نگرانی از حمله اسرائيل به تاسيسات هسته ای ايران موانعی برای رفتن تهران به سوی ساخت سلاح هسته ای بوده است.
موسسه ياد شده به دولت آمريکا و کشورهای خارجی درباره توانايی هسته ای ايران مشورت می دهد و ديويد آلبرايت از کارشناسان مورد وثوق در اين حوزه به شمار می رود.
به گزارش خبرگزاری رويترز، گزارش ياد شده تا حدود زيادی با ارزيابی های دولت آمريکا در مورد برنامه هسته ای ايران مطابقت دارد.
مقام های آمريکايی می گويند که ايران هنوز تصميم نگرفته است تا سلاح هسته ای توليد کند و علت اينکه رهبران ايران هنوز چنين تصميمی نگرفته اند برای اين است که در حال سبک و سنگين کردن هزينه های ساخت سلاح اتمی هستند.
رويترز به نقل از مقام های آمريکايی که نام آنها را فاش نکرده است گزارش داده که بخش عمده ای از برنامه هسته ای ايران برای کاربردهای صلح آميز است ولی ايرانی ها همچنين دست خود را باز گذاشته اند، که این مسئله به ابهام ها دامن زده است.
پاره ای از تحليلگران محافظه کار و اسرائيلی در گذشته اين ارزيابی ها را زير سوال برده اند و تاکيد کرده اند فعاليت های هسته ای ايران به اندازه کافی توسعه يافته است که تهران را قادر می کند تا ظرف کمتر از يکسال به مرحله ساخت بمب هسته ای برسد.
اما بر اساس گزارش موسسه علوم و امنيت بين الملل، «اگرچه ايران در زمينه هسته ای به مشکل برخورده است، ولی مدرکی در دست نيست که نشان دهد رژيم تصميم به ساخت سلاح هسته ای گرفته باشد.»
اين گزارش می افزايد: «غير محتمل است تا زمانی که ايران نخست توانايی غنی سازی خود را به نقطه ای برساند که قادر به توليد سريع و مخفيانه اورانيوم با غنای بالا برای ساخت سلاح هسته ای باشد، چنين تصميمی اتخاذ شود.»
سازمان های اطلاعاتی آمريکا پيشتر اعلام کرده بودند که ايران در سال ۲۰۰۳ تمام فعاليت های مربوط به ساخت سلاح هسته ای خود را به حال تعليق در آورده است ولی سازمان های اطلاعاتی اروپايی اين ارزيابی را رد کرده و می گويند که ايران هرگز تحقيق و تلاش های علمی خود در زمينه ساخت بمب هسته ای را متوقف نکرده است.
ايران به دليل برنامه هسته ای اش هدف چهار دور تحريم های سازمان ملل قرار گرفته است و کشورهای آمريکا و اروپايی نيز مجازات های اقتصادی يکجانبه ای را بر ضد تهران اعمال کرده اند.
میدان تحریر قاهره صحنه جشن سالگرد قیام تاریخی مردم مصر
روز چهارشنبه هزاران نفر از مردم مصر درسالگرد آغاز قیامی که به سرنگونی رژیم حسنی مبارک منجر شد در میدان تحریر قاهره برای جشن و شادمانی اجتماع کردند. ولی آنها میگویند که از آن زمان تاکنون حرکت اعتراضی مردم به غیر از سرنگون کردن رژیم مبارک دستاورد چندانی نداشته است.
به گزارش شبکه خبری سی ان ان در مقاطعی فضای حاکم بر این گردهمایی غمانگیز و حتی تنشآلود بود و بسیاری از حاضران در مورد احتمال بروز درگیری خشونتآمیز بین مردم و نیروهای ارتش نگران بودند. بسیاری از حاضران شعارهایی علیه حاکمان نظامی سر داده و در پلاکاردهای خود مخالفت خود را با سیاستهای شورای نظامی حاکم نشان میدادند.
اما برخی دیگر این مناسبت را جشن گرفته و معتقدند که از زمان برکناری رژیم حسنی مبارک مصر پیشرفتهایی داشته است. «یاسمین خلیل» یک معلم ساکن شهر قاهره میگوید: «سال گذشته در این ایام تمام مردم مصر به نوعی برده حکومت مبارک بودند و کسانی که جرئت میکردند از نظام استبدادی انتقاد کنند، بهای گزافی میپرداختند. بله درست است که انقلاب ما هنوز به همه دستاوردهای خود نرسیده ولی ما پیشرفت زیادی داشتهایم و هیچ کسی نمیتواند منکر این واقعیت شود.»
شبکه خبری سی ان ان یادآوری میکند که انقلاب مصر به فاصله کوتاهی پس از شروع اعتراضات مردم تونس و برکناری رژیم حاکم بر آن کشور در ماه ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز شد. از آن زمان جنبشهای گسترده اعتراضی علیه رژیمهای کهنه حاکم بر کشورهای عربی سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله لیبی، سوریه و یمن را در برگرفته است.
در مورد مصر با وجود شواهدی حاکی از پیشرفت به سوی یک نظام سیاسی غیراستبدادی طی یک سال گذشته، هنوز هم احساس عمومی این است که اکثر خواستهای اصلی معترضان عملی نشدهاند.
پارلمان آزاد مصر روز دوشنبه برای اولین بار پس از سرنگونی رژیم حسنی مبارک تشکیل جلسه داد. اما نظامیان این کشور که نفوذ و قدرت فراوانی دارند و پس از سقوط مبارک خلأ قدرت موجود در سیاست مصر را پر کردهاند، هنوز هم تصمیمگیریهای مهم را در دست خود دارند.
طی ماههای اخیر فعالان جنبش دمکراتیک مصر که از روند کند اصلاحات خسته شدهاند، با تشکیل اجتماعات اعتراضی و راهپیمایی در خیابانهای قاهره با نیروهای امنیتی درگیر شدهاند.
«نور نور» یک فعال سیاسی که به هنگام سقوط رژیم حسنی مبارک ۲۰ ساله بود، اخیراً در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: «واقعاً این طعنه تاریخ است که اکثریت مواردی که من احساس خطر کرده و یا توسط نیروهای امنیتی کتک خوردهام در ماههای پس از سقوط حسنی مبارک بوده است. همه این شواهد نشان میدهد که نظام سیاسی حاکم بر مصر در شرایط کنونی در حقیقت تداوم همان رژیم حسنی مبارک است.»
شبکه خبری سی ان ان یادآوری میکند که در انتخابات پارلمانی اخیر مصر احزاب اسلامگرای با سابقه مثل «اخوان المسلمین» به نسبت احزاب آزادیخواه و غیرمذهبی که نماینده بخشی از جنبش اعتراضی هستند، نتایج بهتری به دست آوردند.
برخی از مردم مصر میگویند که امیدهای روزهای اول قیام سال گذشته از ابتدا محکوم به شکست بودند. «هاشم قسیم» مدیر مسئول یک روزنامه جدید و از فعالان حقوق بشر در مصر میگوید: «بالا بردن سطح توقع و مطالبات عمومی مردم در اوایل جنبش اعتراضی شاید بزرگترین اشتباه بود و احتمالاً رسانههای جمعی در ایجاد این فضا نقش زیادی داشتهاند.»
«یاسمیم خلیل » همچون گروه دیگری از اجتماعکنندگان در میدان تحریر قاهره میگوید وی و دوستانش قصد دارند تمام شب را در این میدان بمانند تا از این طریق به شورای نظامی حاکم بر مصر برای اجرای خواستههای مردم فشار بیشتری بیاورند.
به گفته وی خواستهای اصلی مردم در حال حاضر انتقال سریع قدرت به نهادهای انتخابی و غیرنظامی، پایان دادن به محاکمات نظامی معترضان، افزایش دستمزد مردم و پرداخت خسارت به خانواده افرادی است که در جریان اعتراضات سیاسی کشته و زخمی شدهاند.
شبکه خبری سی ان ان در پایان گزارش خود از اجتماع روز چهارشنبه در میدان تحریر قاهره مینویسد که برای بسیاری از مصریها محاکمه و مجازات حسنی مبارک هنوز هم یک موضوع بسیار مهم و نمادی برجسته از تعیین تکلیف با رژیم سابق، سرکوبگری و جنایاتی است که در آن دوره اتفاق افتاده است.
روند محاکمه حسنی مبارک که اکنون به شدت بیمار است، به جرم فساد اداری و مالی و صدور دستور سرکوب و کشتار معترضان ادامه دارد. وی این اتهامات را رد کرده است.
به گزارش شبکه خبری سی ان ان در مقاطعی فضای حاکم بر این گردهمایی غمانگیز و حتی تنشآلود بود و بسیاری از حاضران در مورد احتمال بروز درگیری خشونتآمیز بین مردم و نیروهای ارتش نگران بودند. بسیاری از حاضران شعارهایی علیه حاکمان نظامی سر داده و در پلاکاردهای خود مخالفت خود را با سیاستهای شورای نظامی حاکم نشان میدادند.
اما برخی دیگر این مناسبت را جشن گرفته و معتقدند که از زمان برکناری رژیم حسنی مبارک مصر پیشرفتهایی داشته است. «یاسمین خلیل» یک معلم ساکن شهر قاهره میگوید: «سال گذشته در این ایام تمام مردم مصر به نوعی برده حکومت مبارک بودند و کسانی که جرئت میکردند از نظام استبدادی انتقاد کنند، بهای گزافی میپرداختند. بله درست است که انقلاب ما هنوز به همه دستاوردهای خود نرسیده ولی ما پیشرفت زیادی داشتهایم و هیچ کسی نمیتواند منکر این واقعیت شود.»
شبکه خبری سی ان ان یادآوری میکند که انقلاب مصر به فاصله کوتاهی پس از شروع اعتراضات مردم تونس و برکناری رژیم حاکم بر آن کشور در ماه ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز شد. از آن زمان جنبشهای گسترده اعتراضی علیه رژیمهای کهنه حاکم بر کشورهای عربی سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله لیبی، سوریه و یمن را در برگرفته است.
در مورد مصر با وجود شواهدی حاکی از پیشرفت به سوی یک نظام سیاسی غیراستبدادی طی یک سال گذشته، هنوز هم احساس عمومی این است که اکثر خواستهای اصلی معترضان عملی نشدهاند.
پارلمان آزاد مصر روز دوشنبه برای اولین بار پس از سرنگونی رژیم حسنی مبارک تشکیل جلسه داد. اما نظامیان این کشور که نفوذ و قدرت فراوانی دارند و پس از سقوط مبارک خلأ قدرت موجود در سیاست مصر را پر کردهاند، هنوز هم تصمیمگیریهای مهم را در دست خود دارند.
طی ماههای اخیر فعالان جنبش دمکراتیک مصر که از روند کند اصلاحات خسته شدهاند، با تشکیل اجتماعات اعتراضی و راهپیمایی در خیابانهای قاهره با نیروهای امنیتی درگیر شدهاند.
«نور نور» یک فعال سیاسی که به هنگام سقوط رژیم حسنی مبارک ۲۰ ساله بود، اخیراً در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: «واقعاً این طعنه تاریخ است که اکثریت مواردی که من احساس خطر کرده و یا توسط نیروهای امنیتی کتک خوردهام در ماههای پس از سقوط حسنی مبارک بوده است. همه این شواهد نشان میدهد که نظام سیاسی حاکم بر مصر در شرایط کنونی در حقیقت تداوم همان رژیم حسنی مبارک است.»
شبکه خبری سی ان ان یادآوری میکند که در انتخابات پارلمانی اخیر مصر احزاب اسلامگرای با سابقه مثل «اخوان المسلمین» به نسبت احزاب آزادیخواه و غیرمذهبی که نماینده بخشی از جنبش اعتراضی هستند، نتایج بهتری به دست آوردند.
برخی از مردم مصر میگویند که امیدهای روزهای اول قیام سال گذشته از ابتدا محکوم به شکست بودند. «هاشم قسیم» مدیر مسئول یک روزنامه جدید و از فعالان حقوق بشر در مصر میگوید: «بالا بردن سطح توقع و مطالبات عمومی مردم در اوایل جنبش اعتراضی شاید بزرگترین اشتباه بود و احتمالاً رسانههای جمعی در ایجاد این فضا نقش زیادی داشتهاند.»
«یاسمیم خلیل » همچون گروه دیگری از اجتماعکنندگان در میدان تحریر قاهره میگوید وی و دوستانش قصد دارند تمام شب را در این میدان بمانند تا از این طریق به شورای نظامی حاکم بر مصر برای اجرای خواستههای مردم فشار بیشتری بیاورند.
به گفته وی خواستهای اصلی مردم در حال حاضر انتقال سریع قدرت به نهادهای انتخابی و غیرنظامی، پایان دادن به محاکمات نظامی معترضان، افزایش دستمزد مردم و پرداخت خسارت به خانواده افرادی است که در جریان اعتراضات سیاسی کشته و زخمی شدهاند.
شبکه خبری سی ان ان در پایان گزارش خود از اجتماع روز چهارشنبه در میدان تحریر قاهره مینویسد که برای بسیاری از مصریها محاکمه و مجازات حسنی مبارک هنوز هم یک موضوع بسیار مهم و نمادی برجسته از تعیین تکلیف با رژیم سابق، سرکوبگری و جنایاتی است که در آن دوره اتفاق افتاده است.
روند محاکمه حسنی مبارک که اکنون به شدت بیمار است، به جرم فساد اداری و مالی و صدور دستور سرکوب و کشتار معترضان ادامه دارد. وی این اتهامات را رد کرده است.
مذاکرات اتمی تهران، در سایه قایقهای توپدار
حضور نمایندگان ارشد آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران، همزمان با افزایش بیسابقه ناوهای جنگی آمریکا و متحدان آن کشور در آبهای خلیج فارس، و اندکی بعد از اعلام تصمیم جامعه اروپا دایر بر تحریم خرید نفت ایران، فرصت تازهای است که جامعه جهانی، ضمن تشدید فشارهای جنگی، مالی و روانی، برای انجام گفتوگوهای اتمی در اختیار جمهوری اسلامی قرار میدهد.
موافقت ایران با پذیرایی دو روزه از نمایندگان ارشد آژانس، از جمله هرمن ناکارتس، رئیس گروه بازرسان و رافائل گروسی، معاون دبیرکل، پیروزی کوچکی است برای عملگرایان درون حاکمیت سیاسی ایران.
دعوت قبلی ایران از بازرسان که در ماه اکتبر سال گذشته به آژانس تسلیم شده بود، بعد از انتشار گزارش فصلی هشت نوامبر یوکیا آمانو که طی آن جمهوری اسلامی مستقیماً به پیگیری آزمایشهای مرتبت با انفجار اتمی و توسعه ابزارهای موشکی متهم شده بود، از سوی تهران لغو شد.
دعوت تازه را، نماینده جمهوری اسلامی در روز ۱۴ دسامبر، پیش از تصویب قانون بودجه دفاعی آمریکا در کنگره که در آن تحریم بانک مرکزی ایران منظور شده بود، و متعاقباً امضای قانون یاد شده توسط رئیس جمهور آمریکا در روز ۳۰ دسامبر، و طبیعتاً پیش از تصویب طرح تحریم نفت ایران از سوی جامعه اروپا در اجلاس روز دوشنبه بروکسل، تسلیم آژانس ساخته بود.
با این وجود، و بر خلاف اقدام ماه نوامبر سال گذشته دایر بر لغو دعوت قبلی، و همچنین شکست مذاکرات برنامهریزی شده ماه پایانی سال ۲۰۱۰، در واکنش به ترور دو کارشناس شناخته شده اتمی ایران، این بار دعوت از بازرسان آژانس به قوت خود باقی ماند.
تلاشهای عملگرایان
طی یک اقدام موازی و به منظور فراهم ساختن زمینه انجام گفتوگوهای وسیعتر با نمایندگان گروه ۱+۵، علی لاریجانی، رئیس مجلس و مذاکرهکننده اتمی سابق ایران در کسوت دبیر شورای امنیت، و علیاکبر صالحی، وزیر خارجه و مذاکرهکننده سابق دیگری که پیشتر عنوان نمایندگی ایران در آژانس و ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را در اختیار داشت، به نوبت به آنکارا سفر کرده و با میانجیهای احتمالی ترک، مذاکرات چند روزهای را به عمل آوردند.
انجام بازدید روز شنبه هیئت چهار نفره آژانس از تهران، در سایه حضور ناوهای هواپیما بر آمریکایی در خلیج فارس، و تصویب تحریم نفت ایران از سوی جامعه اروپا، اگرچه نشانه عقبنشینی موضعی جمهوری اسلامی در برابر فشارها و پیروزی کوچکی برای عملگرایان درون حاکمیت محسوب میشود، در عین حال به معنی پیروزی دیپلماسی قایقهای توپدار و افزایش شانس رسیدن به توافق اتمی با تهران نیست.
در وضعیت کنونی، حاکمیت سیاسی تهران بیش از هر زمان دیگری طی سالهای اخیر، متزلزل، فاقد تمرکز فکری، بیبرنامه و ناهماهنگ به نظر میرسد. وضعیت توام با سکوت نمایندگان رسمی دولت تهران نیز در واکنش به تحولات سریع داخلی و منطقهای، شبیه مشت زنی است که پس از دریافت ضربه سنگین و غلتیدن به زمین، نیمه هشیار همچنان به ادامه شمارش معکوس گوش میدهد.
موضع دولت آمریکا
در نقطه مقابل رهبران جمهوری اسلامی، دولت آمریکا از روند تحولات جاری کاملاً خرسند است. سخنان توام با اطمینان خاطر اوباما در مورد ایران، هنگام ایراد نطق سالانه رئیس جمهور، خطاب به ملت آمریکا، نشانه روشن رضایت خاطر آمریکا از هماهنگی کامل جامعه اروپا و متحدان واشنگتن، در اتخاذ مواضع تنبیهی شدید در قبال ایران و تأثیر گذاشتن محسوس تحریمها علیه ایران است.
در وضعیت کنونی، تنها عقبنشینی کامل ایران در مقابل جامعه جهانی، و رضایت دادن یکجانبه و بدون انتظار، نسبت به تأمین کامل خواستههای اصلی شورای امنیت و آژانس، از جمله تعلیق غنیسازی اورانیوم و همچنین موافقت با انتقال اورانیومهای غنیسازی شده به خارج (به بهانه مبادله با سوخت اتمی) میتواند دولت آمریکا و اوباما را راضی ساخته و رقبای انتخاباتی او را از حزب مقابل تا حدودی ساکت سازد.
رقیب اوباما در انتخابات ماه نوامبر سال جاری، به احتمال قریب به یقین، یکی از سه نامزد اصلی حزب جمهوریخواه؛ نیویت گنگریج، میت رامنی و یا ریک سنتروم خواهد بود. هر سه نامزد یاد شده وعده دادهاند که در صورت پیروزی در انتخابات، ایران را از راه بمباران، وادار به عقب گرد اتمی خواهند کرد.
اوباما موافق بمباران و جنگ تمام عیار علیه ایران نیست، در عین حال هر اقدامی به جز عقبنشینی کامل جمهوری اسلامی از مواضع اتمی گذشته نیز نمیتواند به حفظ و یا بهبود موضع او در انتخابات یاری دهد.
خطوط قرمز
دولت آمریکا مسلح شدن ایران به بمب اتمی را خط قرمز خود اعلام کرده است. در راه دفاع از این خط قرمز، اگر چه سیاست تشدید تحریمهای خردکننده به نتایج نسبی رسیده، همزمان خطر درگیری نظامی در تنگه هرمز و احتمال مسدود ساختن آن را نیز افزایش داده است.
خط قرمز دوم آمریکا، برای دفاع از خط قرمز اولیه (اتمی)، هر نوع اقدام ایران برای مسدود ساختن تنگه هرمز اعلام شده است. به منظور دفاع از خط قرمز دوم، هم اکنون بیش از ۵۰ فروند کشتی نظامی مجهز به حدود دو هزار فروند موشک کروز و بیش از ۷۰۰ فروند هواپیمایی جنگنده بر فراز ۳ ناو هواپیمابر در خلیج فارس آماده عملیات شدهاند.
بالا بردن سطح مقابله و تنوع جبهههای رویارویی، امکانات ایران را برای پایداری به شدت تقلیل داده است. برداشتن گام تحریکآمیز بعدی از سوی جمهوری اسلامی، در مسیر هر یک از خطوط قرمز اعلام شده، به تلافی و یا تصادفی، حیات سیاسی جمهوری اسلامی را در خطر قرار خواهد داد. رهبران جمهوری اسلامی، تاکنون از رویارویی با چنین خطری پرهیز کردهاند.
بازدید گروه بازرسان ارشد آژانس از تهران، که با رضایت و حمایت آمریکا صورت میگیرد، یکی از آخرین فرصتهای باقی مانده برای خروج ایران از بن بست اتمی و خنثی ساختن خطرهای امنیتی وابسته به آن است.
در صورت از دست رفتن این فرصت، مرحله دوم مذاکرات با نمایندگان گروه ۱+۵ برگزار نخواهد شد. عقبنشینی نه چندان غرورآمیز، و یا ادامه رویارویی با جامعه جهانی، و مواجه با نتایج غیر قابل پیشبینی آن، دو گزینه اصلی جمهوری اسلامی طی مذاکرات اتمی روزهای آینده است.
موافقت ایران با پذیرایی دو روزه از نمایندگان ارشد آژانس، از جمله هرمن ناکارتس، رئیس گروه بازرسان و رافائل گروسی، معاون دبیرکل، پیروزی کوچکی است برای عملگرایان درون حاکمیت سیاسی ایران.
دعوت قبلی ایران از بازرسان که در ماه اکتبر سال گذشته به آژانس تسلیم شده بود، بعد از انتشار گزارش فصلی هشت نوامبر یوکیا آمانو که طی آن جمهوری اسلامی مستقیماً به پیگیری آزمایشهای مرتبت با انفجار اتمی و توسعه ابزارهای موشکی متهم شده بود، از سوی تهران لغو شد.
دعوت تازه را، نماینده جمهوری اسلامی در روز ۱۴ دسامبر، پیش از تصویب قانون بودجه دفاعی آمریکا در کنگره که در آن تحریم بانک مرکزی ایران منظور شده بود، و متعاقباً امضای قانون یاد شده توسط رئیس جمهور آمریکا در روز ۳۰ دسامبر، و طبیعتاً پیش از تصویب طرح تحریم نفت ایران از سوی جامعه اروپا در اجلاس روز دوشنبه بروکسل، تسلیم آژانس ساخته بود.
با این وجود، و بر خلاف اقدام ماه نوامبر سال گذشته دایر بر لغو دعوت قبلی، و همچنین شکست مذاکرات برنامهریزی شده ماه پایانی سال ۲۰۱۰، در واکنش به ترور دو کارشناس شناخته شده اتمی ایران، این بار دعوت از بازرسان آژانس به قوت خود باقی ماند.
تلاشهای عملگرایان
طی یک اقدام موازی و به منظور فراهم ساختن زمینه انجام گفتوگوهای وسیعتر با نمایندگان گروه ۱+۵، علی لاریجانی، رئیس مجلس و مذاکرهکننده اتمی سابق ایران در کسوت دبیر شورای امنیت، و علیاکبر صالحی، وزیر خارجه و مذاکرهکننده سابق دیگری که پیشتر عنوان نمایندگی ایران در آژانس و ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را در اختیار داشت، به نوبت به آنکارا سفر کرده و با میانجیهای احتمالی ترک، مذاکرات چند روزهای را به عمل آوردند.
انجام بازدید روز شنبه هیئت چهار نفره آژانس از تهران، در سایه حضور ناوهای هواپیما بر آمریکایی در خلیج فارس، و تصویب تحریم نفت ایران از سوی جامعه اروپا، اگرچه نشانه عقبنشینی موضعی جمهوری اسلامی در برابر فشارها و پیروزی کوچکی برای عملگرایان درون حاکمیت محسوب میشود، در عین حال به معنی پیروزی دیپلماسی قایقهای توپدار و افزایش شانس رسیدن به توافق اتمی با تهران نیست.
در وضعیت کنونی، حاکمیت سیاسی تهران بیش از هر زمان دیگری طی سالهای اخیر، متزلزل، فاقد تمرکز فکری، بیبرنامه و ناهماهنگ به نظر میرسد. وضعیت توام با سکوت نمایندگان رسمی دولت تهران نیز در واکنش به تحولات سریع داخلی و منطقهای، شبیه مشت زنی است که پس از دریافت ضربه سنگین و غلتیدن به زمین، نیمه هشیار همچنان به ادامه شمارش معکوس گوش میدهد.
موضع دولت آمریکا
در نقطه مقابل رهبران جمهوری اسلامی، دولت آمریکا از روند تحولات جاری کاملاً خرسند است. سخنان توام با اطمینان خاطر اوباما در مورد ایران، هنگام ایراد نطق سالانه رئیس جمهور، خطاب به ملت آمریکا، نشانه روشن رضایت خاطر آمریکا از هماهنگی کامل جامعه اروپا و متحدان واشنگتن، در اتخاذ مواضع تنبیهی شدید در قبال ایران و تأثیر گذاشتن محسوس تحریمها علیه ایران است.
در وضعیت کنونی، تنها عقبنشینی کامل ایران در مقابل جامعه جهانی، و رضایت دادن یکجانبه و بدون انتظار، نسبت به تأمین کامل خواستههای اصلی شورای امنیت و آژانس، از جمله تعلیق غنیسازی اورانیوم و همچنین موافقت با انتقال اورانیومهای غنیسازی شده به خارج (به بهانه مبادله با سوخت اتمی) میتواند دولت آمریکا و اوباما را راضی ساخته و رقبای انتخاباتی او را از حزب مقابل تا حدودی ساکت سازد.
رقیب اوباما در انتخابات ماه نوامبر سال جاری، به احتمال قریب به یقین، یکی از سه نامزد اصلی حزب جمهوریخواه؛ نیویت گنگریج، میت رامنی و یا ریک سنتروم خواهد بود. هر سه نامزد یاد شده وعده دادهاند که در صورت پیروزی در انتخابات، ایران را از راه بمباران، وادار به عقب گرد اتمی خواهند کرد.
اوباما موافق بمباران و جنگ تمام عیار علیه ایران نیست، در عین حال هر اقدامی به جز عقبنشینی کامل جمهوری اسلامی از مواضع اتمی گذشته نیز نمیتواند به حفظ و یا بهبود موضع او در انتخابات یاری دهد.
خطوط قرمز
دولت آمریکا مسلح شدن ایران به بمب اتمی را خط قرمز خود اعلام کرده است. در راه دفاع از این خط قرمز، اگر چه سیاست تشدید تحریمهای خردکننده به نتایج نسبی رسیده، همزمان خطر درگیری نظامی در تنگه هرمز و احتمال مسدود ساختن آن را نیز افزایش داده است.
خط قرمز دوم آمریکا، برای دفاع از خط قرمز اولیه (اتمی)، هر نوع اقدام ایران برای مسدود ساختن تنگه هرمز اعلام شده است. به منظور دفاع از خط قرمز دوم، هم اکنون بیش از ۵۰ فروند کشتی نظامی مجهز به حدود دو هزار فروند موشک کروز و بیش از ۷۰۰ فروند هواپیمایی جنگنده بر فراز ۳ ناو هواپیمابر در خلیج فارس آماده عملیات شدهاند.
بالا بردن سطح مقابله و تنوع جبهههای رویارویی، امکانات ایران را برای پایداری به شدت تقلیل داده است. برداشتن گام تحریکآمیز بعدی از سوی جمهوری اسلامی، در مسیر هر یک از خطوط قرمز اعلام شده، به تلافی و یا تصادفی، حیات سیاسی جمهوری اسلامی را در خطر قرار خواهد داد. رهبران جمهوری اسلامی، تاکنون از رویارویی با چنین خطری پرهیز کردهاند.
بازدید گروه بازرسان ارشد آژانس از تهران، که با رضایت و حمایت آمریکا صورت میگیرد، یکی از آخرین فرصتهای باقی مانده برای خروج ایران از بن بست اتمی و خنثی ساختن خطرهای امنیتی وابسته به آن است.
در صورت از دست رفتن این فرصت، مرحله دوم مذاکرات با نمایندگان گروه ۱+۵ برگزار نخواهد شد. عقبنشینی نه چندان غرورآمیز، و یا ادامه رویارویی با جامعه جهانی، و مواجه با نتایج غیر قابل پیشبینی آن، دو گزینه اصلی جمهوری اسلامی طی مذاکرات اتمی روزهای آینده است.
انتخابات مجلس و «۱۵ طرح دشمن برای مقابله با نظام اسلامی»
«دشمن ۱۵ طرح برای مقابله با نظام اسلامی در آستانه انتخابات مجلس در دست اقدام دارد.» اين جمله را حيدر مصلحی، وزير اطلاعات در يک سخنرانی گفته است.
بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی ايرنا، وزیر اطلاعات ایران «دامن زدن به اختلافات داخلی، ملتهب کردن فضای سياسی ايران و زير سوال بردن سلامت انتخابات» را از جمله اين طرح ها عنوان کرد.
وزير اطلاعات البته اشاره ديگری به طرح های به گفته او «دشمن» هم کرده است. «ترويج روحيه بی اعتمادی به نظام، دامن زدن به اغتشاشات اجتماعی در قالب نارضايتی ها، سوء استفاده از اختلافات قومی و قبيله ای و راه اندازی جنگ روانی برای کاهش مشارکت عمومی مردم در انتخابات مجلس» از جمله اتهام هايی است که حيدر مصلحی می گويد که «دشمن در حال طراحی آنهاست.»
مهدی فتاپور، عضو کادر رهبری اتحاد جمهوری خواهان ايران می گويد: اين سخنان نشان می دهد که مسئولان جمهوری اسلامی ايران می دانند دامنه مشکلات تا چه اندازه گسترده است.
مهدی فتاپور: متاسفانه به جای اينکه به دنبال چاره جويی و ريشه يابی برای حل مسئله باشند، حمله می کنند به کسانی که ممکن است بخواهند از اين وسايل استفاده کنند. واقعيت اين است که ارزش ريال در عرض چند ماه تا حدود ۹۰ درصد کاهش پيدا کرده است و اعتبارش تقريبا نصف شده است.
مسئله بر سر اين است که اقتصاد ايران خوابيده است و اين طبيعی است که نارضايتی در جامعه گسترش پيدا می کند. وزير اطلاعات به اين موضوع در صحبت هايش توجه نمی کند که در جامعه ای مثل ايران که هنوز هم با خطر قحطی مواجه نيست، هر کس که يک مقداری از جريان اطلاع داشته باشد اين را به خوبی می داند که امکان اينکه ما در طول ۲۰ يا ۳۰ روز آينده با قحطی مواجه شويم و نان و برنج وجود نداشته باشد، نیست، ولی مردم در يک ابعاد بزرگ دارند برنج می خرند، دارند مواد غذايی را از ترس قحطی در انبارهای خانه هاشان احتکار می کنند.
اين بدان معناست که مردم به حرف مسئولان اعتماد ندارند. مردم از آينده بيمناکند و سخنان وزير اطلاعات از اين نقطه نظر که مطرح می کند اين نارضايتی ها وجود دارد، بسيار هم خوب است.
اگر اين را بگذاريم مبنايی اينکه اگر اين نارضايتی وجود دارد، پس الان بايد چه راه چاره ای انديشيد؟ چنين وضعيتی که در جامعه وجود دارد نيازمند يک تغييرات بينادين در سياست های عمومی جامعه است.اين بحث که کسانی ممکن است از اين وضعيت سوء استفاده کنند، فقط يک راه فرار از دست مشکلاتی است که در مملکت وجود دارد.»
با نزديک شدن زمان برگزاری انتخابات مجلس در روز دوازدهم اسفندماه سال جاری، اظهار نظرهای زيادی از سوی مقام های جمهوری اسلامی ايران درباره این انتخابات ابراز شده است. از جمله احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی، هشدار داد که «در اين مسير هيچ گونه تخلف و نا امنی را بر نمی تابيم و با آن برخورد خواهيم کرد.»
اکبر کرمی: اين باز هم از خصلت های شناخته شده يک سيستم استبدادی است که سعی می کند با باز کردن فضای امنيتی و اطلاعاتی، رعب و وحشت را در دل مخالفين و منتقدين و حتی افراد بی طرف ايجاد کند.
اين سيستم تلاش می کند با اين راه حل، افراد منتقد را از واکنش و اظهار نظر و نيز حضور موثر در عرصه های اجتماعی بازدارد. اين يک مسئله تازه ای نيست و من فکر می کنم در شرايطی که حاکميت به شدت متوحش و تحت فشار است و سيستم اقتصادی اش هم ناکارآمدی خودش را عريان کرده است، اين ميل را دارد که به مردم و به گروه های بی طرف بقبولاند که ما خيلی قدرتمند هستيم.»
زمان برگزاری انتخابات مجلس در شرايطی نزديک می شود که مخالفان حکومت جمهوری اسلامی ايران و همچنين شماری از شخصيت ها و سازمان های اصلاح طلب، انتخابات مجلس را تحريم کرده اند.
بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی ايرنا، وزیر اطلاعات ایران «دامن زدن به اختلافات داخلی، ملتهب کردن فضای سياسی ايران و زير سوال بردن سلامت انتخابات» را از جمله اين طرح ها عنوان کرد.
گزارش بهروز کارونی درباره اظهارات وزیر اطلاعات ایران درباره انتخابات مجلس نهم
اکبر کرمی، تحليلگر سياسی در ترکيه در این زمینه می گوید: آقای مصلحی مثل سخنگوی هر سيستم استبدادی ديگر نقش های متفاوتی دارد. از جمله اينکه تلاش می کند تا حاکميت را نقدناپذير کند. او تلاش می کند تا جايی که بتواند همه آن ايرادهايی را که در مورد حاکميت مطرح است انکار کند و آن جايی هم که غير قابل انکار است با انتصاب آن به دشمنان موهوم و خارجی به شکلی آن نقدناپذيری سيستم را تکميل کند. از اين بابت فکر می کنم که طرح دشمن خارجی و توجيه و توضيح و توجيه مشکلات داخلی يک تاکتيک نخ نمايی است که در تمام سيستم های استبدادی ديده و شنيده شده است.وزير اطلاعات البته اشاره ديگری به طرح های به گفته او «دشمن» هم کرده است. «ترويج روحيه بی اعتمادی به نظام، دامن زدن به اغتشاشات اجتماعی در قالب نارضايتی ها، سوء استفاده از اختلافات قومی و قبيله ای و راه اندازی جنگ روانی برای کاهش مشارکت عمومی مردم در انتخابات مجلس» از جمله اتهام هايی است که حيدر مصلحی می گويد که «دشمن در حال طراحی آنهاست.»
مهدی فتاپور، عضو کادر رهبری اتحاد جمهوری خواهان ايران می گويد: اين سخنان نشان می دهد که مسئولان جمهوری اسلامی ايران می دانند دامنه مشکلات تا چه اندازه گسترده است.
مهدی فتاپور: متاسفانه به جای اينکه به دنبال چاره جويی و ريشه يابی برای حل مسئله باشند، حمله می کنند به کسانی که ممکن است بخواهند از اين وسايل استفاده کنند. واقعيت اين است که ارزش ريال در عرض چند ماه تا حدود ۹۰ درصد کاهش پيدا کرده است و اعتبارش تقريبا نصف شده است.
مسئله بر سر اين است که اقتصاد ايران خوابيده است و اين طبيعی است که نارضايتی در جامعه گسترش پيدا می کند. وزير اطلاعات به اين موضوع در صحبت هايش توجه نمی کند که در جامعه ای مثل ايران که هنوز هم با خطر قحطی مواجه نيست، هر کس که يک مقداری از جريان اطلاع داشته باشد اين را به خوبی می داند که امکان اينکه ما در طول ۲۰ يا ۳۰ روز آينده با قحطی مواجه شويم و نان و برنج وجود نداشته باشد، نیست، ولی مردم در يک ابعاد بزرگ دارند برنج می خرند، دارند مواد غذايی را از ترس قحطی در انبارهای خانه هاشان احتکار می کنند.
اين بدان معناست که مردم به حرف مسئولان اعتماد ندارند. مردم از آينده بيمناکند و سخنان وزير اطلاعات از اين نقطه نظر که مطرح می کند اين نارضايتی ها وجود دارد، بسيار هم خوب است.
اگر اين را بگذاريم مبنايی اينکه اگر اين نارضايتی وجود دارد، پس الان بايد چه راه چاره ای انديشيد؟ چنين وضعيتی که در جامعه وجود دارد نيازمند يک تغييرات بينادين در سياست های عمومی جامعه است.اين بحث که کسانی ممکن است از اين وضعيت سوء استفاده کنند، فقط يک راه فرار از دست مشکلاتی است که در مملکت وجود دارد.»
با نزديک شدن زمان برگزاری انتخابات مجلس در روز دوازدهم اسفندماه سال جاری، اظهار نظرهای زيادی از سوی مقام های جمهوری اسلامی ايران درباره این انتخابات ابراز شده است. از جمله احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی، هشدار داد که «در اين مسير هيچ گونه تخلف و نا امنی را بر نمی تابيم و با آن برخورد خواهيم کرد.»
اکبر کرمی: اين باز هم از خصلت های شناخته شده يک سيستم استبدادی است که سعی می کند با باز کردن فضای امنيتی و اطلاعاتی، رعب و وحشت را در دل مخالفين و منتقدين و حتی افراد بی طرف ايجاد کند.
اين سيستم تلاش می کند با اين راه حل، افراد منتقد را از واکنش و اظهار نظر و نيز حضور موثر در عرصه های اجتماعی بازدارد. اين يک مسئله تازه ای نيست و من فکر می کنم در شرايطی که حاکميت به شدت متوحش و تحت فشار است و سيستم اقتصادی اش هم ناکارآمدی خودش را عريان کرده است، اين ميل را دارد که به مردم و به گروه های بی طرف بقبولاند که ما خيلی قدرتمند هستيم.»
زمان برگزاری انتخابات مجلس در شرايطی نزديک می شود که مخالفان حکومت جمهوری اسلامی ايران و همچنين شماری از شخصيت ها و سازمان های اصلاح طلب، انتخابات مجلس را تحريم کرده اند.
عراق در صادرات نفت از ایران پیش افتاد
شرکت ملی نفت عراق روز چهارشنبه طی گزارشی اعلام کرد که صادرات نفت خام اين کشور در ماه دسامبر، ماه گذشته ميلادی، نسبت به ماه قبل آن، نوامبر، دو ميليون و ۵۰۰ هزار بشکه افزايش داشته است.
طبق اين گزارش، صادرات ماهانه نفت عراق در ماه دسامبر برابر ۶۶ ميليون و پانصد هزار بشکه بوده است، رقمی که با صادرات کنونی نفت ايران برابری می کند.
بر اساس گزارش ماهانه اوپک که در ماه جاری منتشر شد، توليد نفت خام عراق در ماه دسامبر به دو ميليون و ۷۲۳ هزار بشکه در روز رسيده است که نسبت به سال ۲۰۱۰، بيش از ۴۰۰ هزار بشکه در روز افزايش يافته است.
شرکت ملی نفت عراق اعلام کرده است که افزايش صادرات نفت خام عراق، هم از مناطق جنوبی عرب نشين و هم منطقه کردستان افزايش يافته است.
شرکت «بريتيش پتروليوم» ذخاير ثابت شده نفت عراق را ۱۱۵ ميليارد بشکه تخمين زده است که قسمت اعظم آن در مناطق جنوبی اين کشور است.
وزارت نفت عراق اعلام کرده است که توليد نفت اين کشور در سال ۲۰۱۲ به سه ميليون و ۴۲۰ هزار بشکه در روز خواهد رسيد و دو ميليون و ۵۰۰ هزار بشکه از اين رقم صادر خواهد شد، آماری که به سرعت می رود توليد و صادرات روزانه نفت ايران را پشت سر نهد.
طبق گزارش اوپک، توليد نفت ايران در ماه دسامبر با کاهش ۲۲ هزار بشکه ای نسبت به ماه نوامبر سال ۲۰۱۱، به رقم سه ميليون و ۵۳۱ هزار بشکه در روز رسيده است. رقمی که طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی امريکا، دو ميليون و دويست هزار بشکه از آن صادر می شود.
توليد نفت ايران در سال ۲۰۱۰، سه ميليون و ۷۰۶ هزار بشکه گزارش شده است که در مقايسه با ماه گذشته، توليد نفت ايران ۱۷۵ هزار بشکه در روز کاهش داشته است.
وزارت نفت عراق همچنين اعلام کرده است که با توجه به قراردادهای بزرگی که ميان عراق و شرکتهای نفتی مهم جهان به امضا رسيده، توليد نفت اين کشور ظرف سه سال آينده به روزانه ۱۱ ميليون و ۵۰۰ هزار بشکه خواهد رسيد.
افزايش سرعت توسعه ميادين نفتی عراق در حالی است که ميادين دهلران، نفتشهر، پايدار غرب، آذر، آزادگان، يادآوران، آبان و اروند بهطور مشترک به ايران و عراق تعلق دارند. ذخایر اين هشت ميدان ۱۴ ميليارد بشکه برآورد میشود.
طبق اين گزارش، صادرات ماهانه نفت عراق در ماه دسامبر برابر ۶۶ ميليون و پانصد هزار بشکه بوده است، رقمی که با صادرات کنونی نفت ايران برابری می کند.
بر اساس گزارش ماهانه اوپک که در ماه جاری منتشر شد، توليد نفت خام عراق در ماه دسامبر به دو ميليون و ۷۲۳ هزار بشکه در روز رسيده است که نسبت به سال ۲۰۱۰، بيش از ۴۰۰ هزار بشکه در روز افزايش يافته است.
شرکت ملی نفت عراق اعلام کرده است که افزايش صادرات نفت خام عراق، هم از مناطق جنوبی عرب نشين و هم منطقه کردستان افزايش يافته است.
شرکت «بريتيش پتروليوم» ذخاير ثابت شده نفت عراق را ۱۱۵ ميليارد بشکه تخمين زده است که قسمت اعظم آن در مناطق جنوبی اين کشور است.
وزارت نفت عراق اعلام کرده است که توليد نفت اين کشور در سال ۲۰۱۲ به سه ميليون و ۴۲۰ هزار بشکه در روز خواهد رسيد و دو ميليون و ۵۰۰ هزار بشکه از اين رقم صادر خواهد شد، آماری که به سرعت می رود توليد و صادرات روزانه نفت ايران را پشت سر نهد.
طبق گزارش اوپک، توليد نفت ايران در ماه دسامبر با کاهش ۲۲ هزار بشکه ای نسبت به ماه نوامبر سال ۲۰۱۱، به رقم سه ميليون و ۵۳۱ هزار بشکه در روز رسيده است. رقمی که طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی امريکا، دو ميليون و دويست هزار بشکه از آن صادر می شود.
توليد نفت ايران در سال ۲۰۱۰، سه ميليون و ۷۰۶ هزار بشکه گزارش شده است که در مقايسه با ماه گذشته، توليد نفت ايران ۱۷۵ هزار بشکه در روز کاهش داشته است.
وزارت نفت عراق همچنين اعلام کرده است که با توجه به قراردادهای بزرگی که ميان عراق و شرکتهای نفتی مهم جهان به امضا رسيده، توليد نفت اين کشور ظرف سه سال آينده به روزانه ۱۱ ميليون و ۵۰۰ هزار بشکه خواهد رسيد.
افزايش سرعت توسعه ميادين نفتی عراق در حالی است که ميادين دهلران، نفتشهر، پايدار غرب، آذر، آزادگان، يادآوران، آبان و اروند بهطور مشترک به ايران و عراق تعلق دارند. ذخایر اين هشت ميدان ۱۴ ميليارد بشکه برآورد میشود.
بانک مرکزی ایران دلار را تک نرخی کرد
رییس کل بانک مرکزی ایران روز پنجشنبه اعلام کرد که دلار در ایران تکنرخی شده است. محمود بهمنی قیمت دلار تکنرخی را ۱۲۲۶ تومان اعلام کرد و گفت که این نرخ از روز شنبه در تمام سیستم بانکی اعمال میشود.
به گفته رییس بانک مرکزی ایران، از این پس «بر همین اساس تمام گشایشهای اعتبار، حوالهها و واردات کالا با این نرخ انجام میشود.»
آقای بهمنی با بیان اینکه، از این پس از بازار فرعی صرفنظر میشود، اظهار داشت: «این نرخ برای دانشجویان و مسافران نیز اعمال میشود و آنها پس از ارائه مبلغ مورد نظر، ارز خود را در گیت و با ارائه پاسپورت تحویل میگیرند.»
در همین حال، سایت «خبرآنلاین» گزارش داده که در پی اعلام تکنرخی شدن ارز در ایران قیمت ارزهای پرمشتری از بامداد روز پنجشنبه در بازار آزاد شیب نزولی به خود گرفتهاست. بنا بر آخرین گزارش ها، دلار با ۲۰۰ تومان افت قیمت از ۱۹۰۰ تومان در روز چهارشنبه به ۱۷۰۰ تومان در روز پنجشنبه رسیدهاست.
بنا بر همین گزارش، بهای یورو نیز با افتی سیصدتومانی از ۲۵۵۰ تومان در روز چهارشنبه به ۲۲۵۰ تومان در روز پنجشنبه نزول کردهاست.
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز با عنوان اینکه «کاهش نرخ انواع سکه و ارز در معاملات غیر رسمی لحظهای شد» خبر داد که در معاملات ظهر روز پنجشنبه بازار غیررسمی، سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم با ۹۰ هزار تومان کاهش نسبت به پایان معاملات روز چهارشنبه با نرخ ۷۹۰ هزار تومان معامله شد.
ارز در ایران تاکنون چندنرخی بوده و علاوه بر قیمت دلار در بازار آزاد، قیمت دلار مرجع، قیمت دلار بازار فرعی و قیمت دلار مداخلهای برای تنظیم و کنترل قیمت بازار آزاد که هنوز نامی برای آن در نظر گرفته نشده بود نیز وجود داشت.
مسئولان بخش تجارت غیرنفتی ایران به تازگی مرتباً هشدار دادهاند که چندگانگی نرخ ارز موجب نگرانی در صادرات کشور شده و «آینده صادرات غیرنفتی را با مشکلاتی مواجه کردهاست.»
دولت نیز پیش از این بارها وعده داده بود تا با یکسان کردن نرخ رسمی و غیر رسمی، قیمت ارزها را تکنرخی کند.
در پی تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا در ماه گذشته، بهای ارز و سکه در ایران جهش شدیدی داشتهاست اما روز چهارشنبه اعلام خبر این که دولت نرخ حداکثری سود سپردههای بانکی را از ۱۵ درصد به ۲۱ درصد افزایش میدهد کاهش بهای ارز و سکه را به همراه داشت.
دولت محمود احمدینژاد که از مخالفان افزایش نرخ سود بانکی بودهاست، در روزهای اخیر و به دنبال بالا رفتن شدید نرخ دلار و سکه طلا هدف انتقادهای تند قرار گرفته بود و به سکوت در برابر نابسامانی در بازار طلا و ارز متهم شد.
روزنامه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه در این باره نوشت که «پس از هفتهها تأخیر» وزیر اقتصاد خبر موافقت محمود احمدینژاد با «افزایش نرخ سود سپردههای بانکی متناسب با نرخ تورم اعلام کرد تا به این ترتیب یکی از مهمترین احکام قانون برنامه پنجم بعد از حدود دو سال توقف، اجرایی شود.»
حمیدرضا کاتوزیان، رییس کمیسیون انرژی مجلس، روز چهارشنبه دولت را به «سودجویی در بازار ارز و سکه» متهم کرد و با اظهار اینکه «از زمان تصدی پست ریاستجمهوری توسط آقای احمدینژاد قیمت سکه ۱۲ برابر شده است» گفت که «در این بازار مکارهای که به وجود آمده دلالان و عناصر وابسته به دولت سود هنگفتی بردند.»
دیگر قیمتهای روز پنجشنبه
به گزارش روز پنج شنبه ایرنا، سکه تمام طرح جدید نیز با ۱۰۰ هزار ریال افت قیمت نسبت به روز چهارشنبه هفت میلیون و ۸۰۰ هزار ریال معامله شد.
در این معاملات، قیمت نیمسکه بهار آزادی نیز با ۶۰۰ هزار ریال کاهش سه میلیون و ۸۰۰ ریال بود.
نرخ ربعسکه بهار آزادی در بازار غیر رسمی نیز با ۲۵۰ هزار ریال کاهش، یک میلیون و ۹۵۰ هزار ریال بود.
سکه یک گرمی با ۱۵۰ هزار ریال کاهش نیز نسبت به روز مذکور یک میلیون ریال معامله شد.
به گفته رییس بانک مرکزی ایران، از این پس «بر همین اساس تمام گشایشهای اعتبار، حوالهها و واردات کالا با این نرخ انجام میشود.»
آقای بهمنی با بیان اینکه، از این پس از بازار فرعی صرفنظر میشود، اظهار داشت: «این نرخ برای دانشجویان و مسافران نیز اعمال میشود و آنها پس از ارائه مبلغ مورد نظر، ارز خود را در گیت و با ارائه پاسپورت تحویل میگیرند.»
در همین حال، سایت «خبرآنلاین» گزارش داده که در پی اعلام تکنرخی شدن ارز در ایران قیمت ارزهای پرمشتری از بامداد روز پنجشنبه در بازار آزاد شیب نزولی به خود گرفتهاست. بنا بر آخرین گزارش ها، دلار با ۲۰۰ تومان افت قیمت از ۱۹۰۰ تومان در روز چهارشنبه به ۱۷۰۰ تومان در روز پنجشنبه رسیدهاست.
بنا بر همین گزارش، بهای یورو نیز با افتی سیصدتومانی از ۲۵۵۰ تومان در روز چهارشنبه به ۲۲۵۰ تومان در روز پنجشنبه نزول کردهاست.
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز با عنوان اینکه «کاهش نرخ انواع سکه و ارز در معاملات غیر رسمی لحظهای شد» خبر داد که در معاملات ظهر روز پنجشنبه بازار غیررسمی، سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم با ۹۰ هزار تومان کاهش نسبت به پایان معاملات روز چهارشنبه با نرخ ۷۹۰ هزار تومان معامله شد.
ارز در ایران تاکنون چندنرخی بوده و علاوه بر قیمت دلار در بازار آزاد، قیمت دلار مرجع، قیمت دلار بازار فرعی و قیمت دلار مداخلهای برای تنظیم و کنترل قیمت بازار آزاد که هنوز نامی برای آن در نظر گرفته نشده بود نیز وجود داشت.
مسئولان بخش تجارت غیرنفتی ایران به تازگی مرتباً هشدار دادهاند که چندگانگی نرخ ارز موجب نگرانی در صادرات کشور شده و «آینده صادرات غیرنفتی را با مشکلاتی مواجه کردهاست.»
دولت نیز پیش از این بارها وعده داده بود تا با یکسان کردن نرخ رسمی و غیر رسمی، قیمت ارزها را تکنرخی کند.
در پی تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا در ماه گذشته، بهای ارز و سکه در ایران جهش شدیدی داشتهاست اما روز چهارشنبه اعلام خبر این که دولت نرخ حداکثری سود سپردههای بانکی را از ۱۵ درصد به ۲۱ درصد افزایش میدهد کاهش بهای ارز و سکه را به همراه داشت.
دولت محمود احمدینژاد که از مخالفان افزایش نرخ سود بانکی بودهاست، در روزهای اخیر و به دنبال بالا رفتن شدید نرخ دلار و سکه طلا هدف انتقادهای تند قرار گرفته بود و به سکوت در برابر نابسامانی در بازار طلا و ارز متهم شد.
روزنامه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه در این باره نوشت که «پس از هفتهها تأخیر» وزیر اقتصاد خبر موافقت محمود احمدینژاد با «افزایش نرخ سود سپردههای بانکی متناسب با نرخ تورم اعلام کرد تا به این ترتیب یکی از مهمترین احکام قانون برنامه پنجم بعد از حدود دو سال توقف، اجرایی شود.»
حمیدرضا کاتوزیان، رییس کمیسیون انرژی مجلس، روز چهارشنبه دولت را به «سودجویی در بازار ارز و سکه» متهم کرد و با اظهار اینکه «از زمان تصدی پست ریاستجمهوری توسط آقای احمدینژاد قیمت سکه ۱۲ برابر شده است» گفت که «در این بازار مکارهای که به وجود آمده دلالان و عناصر وابسته به دولت سود هنگفتی بردند.»
دیگر قیمتهای روز پنجشنبه
به گزارش روز پنج شنبه ایرنا، سکه تمام طرح جدید نیز با ۱۰۰ هزار ریال افت قیمت نسبت به روز چهارشنبه هفت میلیون و ۸۰۰ هزار ریال معامله شد.
در این معاملات، قیمت نیمسکه بهار آزادی نیز با ۶۰۰ هزار ریال کاهش سه میلیون و ۸۰۰ ریال بود.
نرخ ربعسکه بهار آزادی در بازار غیر رسمی نیز با ۲۵۰ هزار ریال کاهش، یک میلیون و ۹۵۰ هزار ریال بود.
سکه یک گرمی با ۱۵۰ هزار ریال کاهش نیز نسبت به روز مذکور یک میلیون ریال معامله شد.
یک هواپیمای اف- ۱۴ ایران در نزدیکی بوشهر سقوط کرد
خبرگزاری های ایران گزارش داده اند که یک فروند هواپیمای اف- ۱۴ نیروی هوایی ارتش بامداد روز پنجشنبه دقایقی پس از پرواز در اطراف بوشهر، در جنوب ایران، سقوط کرده است.
در حالی که خبرهای مختلف حاکی از نامعلوم بودن سرنوشت خلبان و کمکخلبان این هواپیما است، جعفر پورکبگانی، فرماندار بوشهر به خبرگزاری فارس گفتهاست: در نتیجه این سانحه خلبان و کمکخلبان این هواپیما کشته شدهاند.
فرماندار بوشهر، درباره سقوط این هواپیما به خبرگزاری فارس گفته است: «دلیل سقوط، نقص فنی بوده و موضوع همچنان در دست بررسی است.»
وی این هواپیما را متعلق به پایگاه هوایی بوشهر اعلام کرد و گفت که «با تلاشهای صورت گرفته هواپیمای سقوط کرده پیدا شده و هر دو خلبان و کمک خلبان این هواپیما» کشته شدهاند.
محمدحسین جهانبخش، استاندار بوشهر نیز در گفتوگو با فارس این خبر را تأیید کرده و زمان سقوط این هواپیما را ساعت چهار و ۳۰ دقیقه بامداد اعلام کرد.
به گزارش فارس، این هواپیما در اطراف دهستان کرهبند یا جزیره شیف بوشهر سقوط کردهاست.
خبرگزاری مهر نیز نوشت که این هواپیمای اف-۱۴ بامداد پنجشنبه از پایگاه ششم شکاری بوشهر پرواز کرد و سه دقیقه بعد در اطراف روستای کرهبند شهرستان بوشهر سقوط کرد.
از سوی دیگر «بوشهر نیوز»، وبسایت خبری استان بوشهر، از قول «یک منبع آگاه» خبر پیدا شدن لاشه هواپیما را تکذیب کرده و نوشتهاست: «اخباری که صبح امروز در رسانهها درخصوص پیدا شدن لاشه هواپیمای اف ۱۴ منتشر شد، صحیح نیست.»
«این منبع آگاه» که نخواست نامش فاش شود با بیان اینکه دو گمانه در خصوص سقوط این هواپیما وجود دارد، افزود: «یک گمانه از سقوط این هواپیما در انتهای باند فرود خبر داده و گمانه دیگر از سقوط آن در حوالی جزیره شیف حکایت دارد.»
هواپیمای رهگیر، چندمنظوره و جنگنده اف ۱۴ موسوم به تامکت از ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۶ در نیروی دریایی ایالات متحده به عنوان جنگنده برتر هوایی و دریایی، جنگنده رهگیری دفاعی و سکوی شناسایی تاکتیکی خدمت کردهاست.
ایران در دهه هفتاد میلادی زمانی که متحد آمریکا بود تعداد ۸۰ فروند از هواپیماهای اف-۱۴ را از ایالات متحده خریداری کرد که تحویل ۷۹ فروند از آنها به ایران انجام شد.
در حال حاضر تنها کشوری که می خواهد به پرواز اف-۱۴ ها ادامه دهد ایران است. آمریکا از سال ۲۰۰۶ هواپیماهای اف-۱۴ خود را از دور خارج کرد.
ایران که بیشترین اسکادران هواپیماهای اف-۱۴ را در اختیار دارد، برای حفظ این نوع هواپیماها در ناوگان نظامی خود به شدت دنبال یافتن قطعات نو برای جایگزینی آن با قطعات فرسودهاست.
مجلس نمایندگان آمریکا در یازده ژوئن سال ۲۰۰۷، فروش قطعات هواپیماهای اف-۱۴ به ایران را ممنوع کرد.
در ۱۷ اوت ۲۰۱۰ نیز یک فروند هواپیمای جنگی اف- ۴ ایران در نزدیکی نیروگاه هستهای بوشهر سقوط کرد که خلبان و کمکخلبان آن از این سانحه جان سالم به در بردند.
در حالی که خبرهای مختلف حاکی از نامعلوم بودن سرنوشت خلبان و کمکخلبان این هواپیما است، جعفر پورکبگانی، فرماندار بوشهر به خبرگزاری فارس گفتهاست: در نتیجه این سانحه خلبان و کمکخلبان این هواپیما کشته شدهاند.
فرماندار بوشهر، درباره سقوط این هواپیما به خبرگزاری فارس گفته است: «دلیل سقوط، نقص فنی بوده و موضوع همچنان در دست بررسی است.»
وی این هواپیما را متعلق به پایگاه هوایی بوشهر اعلام کرد و گفت که «با تلاشهای صورت گرفته هواپیمای سقوط کرده پیدا شده و هر دو خلبان و کمک خلبان این هواپیما» کشته شدهاند.
محمدحسین جهانبخش، استاندار بوشهر نیز در گفتوگو با فارس این خبر را تأیید کرده و زمان سقوط این هواپیما را ساعت چهار و ۳۰ دقیقه بامداد اعلام کرد.
به گزارش فارس، این هواپیما در اطراف دهستان کرهبند یا جزیره شیف بوشهر سقوط کردهاست.
خبرگزاری مهر نیز نوشت که این هواپیمای اف-۱۴ بامداد پنجشنبه از پایگاه ششم شکاری بوشهر پرواز کرد و سه دقیقه بعد در اطراف روستای کرهبند شهرستان بوشهر سقوط کرد.
از سوی دیگر «بوشهر نیوز»، وبسایت خبری استان بوشهر، از قول «یک منبع آگاه» خبر پیدا شدن لاشه هواپیما را تکذیب کرده و نوشتهاست: «اخباری که صبح امروز در رسانهها درخصوص پیدا شدن لاشه هواپیمای اف ۱۴ منتشر شد، صحیح نیست.»
«این منبع آگاه» که نخواست نامش فاش شود با بیان اینکه دو گمانه در خصوص سقوط این هواپیما وجود دارد، افزود: «یک گمانه از سقوط این هواپیما در انتهای باند فرود خبر داده و گمانه دیگر از سقوط آن در حوالی جزیره شیف حکایت دارد.»
هواپیمای رهگیر، چندمنظوره و جنگنده اف ۱۴ موسوم به تامکت از ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۶ در نیروی دریایی ایالات متحده به عنوان جنگنده برتر هوایی و دریایی، جنگنده رهگیری دفاعی و سکوی شناسایی تاکتیکی خدمت کردهاست.
ایران در دهه هفتاد میلادی زمانی که متحد آمریکا بود تعداد ۸۰ فروند از هواپیماهای اف-۱۴ را از ایالات متحده خریداری کرد که تحویل ۷۹ فروند از آنها به ایران انجام شد.
در حال حاضر تنها کشوری که می خواهد به پرواز اف-۱۴ ها ادامه دهد ایران است. آمریکا از سال ۲۰۰۶ هواپیماهای اف-۱۴ خود را از دور خارج کرد.
ایران که بیشترین اسکادران هواپیماهای اف-۱۴ را در اختیار دارد، برای حفظ این نوع هواپیماها در ناوگان نظامی خود به شدت دنبال یافتن قطعات نو برای جایگزینی آن با قطعات فرسودهاست.
مجلس نمایندگان آمریکا در یازده ژوئن سال ۲۰۰۷، فروش قطعات هواپیماهای اف-۱۴ به ایران را ممنوع کرد.
در ۱۷ اوت ۲۰۱۰ نیز یک فروند هواپیمای جنگی اف- ۴ ایران در نزدیکی نیروگاه هستهای بوشهر سقوط کرد که خلبان و کمکخلبان آن از این سانحه جان سالم به در بردند.
احمدی نژاد: هيچ مشکلی در اقتصاد کشور وجود ندارد
در حالی که بازار ارز و طلا در ايران به شدت آشفته شده و قیمت کالاهای اساسی در حال افزايش است، محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران روز پنجشنبه گفت: «به عنوان مطلع می گويم هيچ مشکلی در اقتصاد کشور وجود ندارد و ما از ثبات اقتصادی برخورداريم.»
آقای احمدی نژاد که برای افتتاح «۱۴ پروژه عظیم صنعتی، معدنی و عمرانی» در مجتمع مس سرچشمه به کرمان سفر کرده است در سخنانی، اتحاديه اروپا را به دليل اعمال تحريم های جديد عليه ايران به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت: «آنها به دروغ می گويند هدف تحريم ها ملت ايران نيست. بايد از آنها سوال کرد پس هدف چه کسی است؟»
وی تحريم کنندگان ايران را «دشمن ملت» معرفی کرد و خطاب به آنها گفت: «به شما نصيحت می کنم که به مسير درست بازگرديد؛ بهانه می آوريد که ايران از مذاکرات طفره می رود در حالی که خود شما در آستانه مذاکرات قطعنامه صادر می کنيد و به دنبال بهانه هستيد تا مذاکرات را برهم بزنيد.»
وی جمهوری اسلامی ايران را نظامی توصيف کرد که «منطق و حرف برای گفتن دارد» و «از مذاکرات خودداری نمی کند بلکه کسانی که زورگو و سلطه جو هستند بهانه می آورند.»
اتحاديه اروپا در نشست هفته جاری خود تصويب کرد که خريد نفت از ايران را متوقف خواهد کرد و هرگونه مبادله در زمينه ارز و طلا و همچنين ارتباط مالی با بانک مرکزی ايران ممنوع خواهد شد. قرار است تحريم نفتی اين اتحاديه عليه ايران از ابتدای ماه ژوئيه اعمال شود تا واردکنندگان نفت از ايران جايگزينی برای آن پيدا کنند.
پيشتر و در روز ۳۱ دسامبر، باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، لايحه ای را به امضاء رساند که بر اساس آن طرف های خارجی باید ميان معامله با بانک مرکزی ايران يا آمريکا، يکی را انتخاب کنند.
تحريم های جديد آمريکا و اتحاديه اروپا در يک ماه گذشته به شدت بازار ارز و طلا در ايران را متلاطم کرده و از ارزش ريال ايران تا ۵۰ درصد کاسته شده است.
با اين حال، محمود احمدی نژاد در سخنان روز پنجشنبه خود هرگونه مشکل در اقتصاد ايران را رد کرد و گفت: «به عنوان مطلع می گويم هيچ مشکلی در اقتصاد کشور وجود ندارد و ما از ثبات اقتصادی برخورداريم.»
وی که سخنانش از سوی خبرگزاری دولتی، ايرنا، منتشر شده است، گفت: «البته دشمنان فشار می آورند ولی بايد بگويم که ملت آماده است.»
وی خطاب به کشورهايی که آنها را «دشمن» ناميد توصيه کرد که با «ملت ايران» دوستی کنند، چرا که به گفته وی، «دوران قلدری و سر و صدا کردن در دنيا تمام شده است.»
جمهوری اسلامی ايران به دليل فعالیت های هسته ای خود که از سوی غرب متهم به دنبال کردن برنامه ساخت سلاح هسته ای است، هدف تحريم های گسترده شورای امنيت، آمريکا، اتحاديه اروپا و برخی از کشورهای متحد واشينگتن قرار گرفته است.
اين تحريم ها سبب شده تا دسترسی ايران به منابع مالی بين المللی و کالاهای با کاربرد دوگانه محدود شود و سرمايه گذاری در صنعت نفت و گاز ايران که منبع اصلی درآمدهای کشور است قطع شود.
تحريم بانک مرکزی و خريد نفت ايران از سوی آمريکا و کشورهای اروپايی دشواری های تهران برای تامين ارز و کالاهای اساسی را بيشتر کرده است.
آقای احمدی نژاد که برای افتتاح «۱۴ پروژه عظیم صنعتی، معدنی و عمرانی» در مجتمع مس سرچشمه به کرمان سفر کرده است در سخنانی، اتحاديه اروپا را به دليل اعمال تحريم های جديد عليه ايران به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت: «آنها به دروغ می گويند هدف تحريم ها ملت ايران نيست. بايد از آنها سوال کرد پس هدف چه کسی است؟»
وی تحريم کنندگان ايران را «دشمن ملت» معرفی کرد و خطاب به آنها گفت: «به شما نصيحت می کنم که به مسير درست بازگرديد؛ بهانه می آوريد که ايران از مذاکرات طفره می رود در حالی که خود شما در آستانه مذاکرات قطعنامه صادر می کنيد و به دنبال بهانه هستيد تا مذاکرات را برهم بزنيد.»
وی جمهوری اسلامی ايران را نظامی توصيف کرد که «منطق و حرف برای گفتن دارد» و «از مذاکرات خودداری نمی کند بلکه کسانی که زورگو و سلطه جو هستند بهانه می آورند.»
اتحاديه اروپا در نشست هفته جاری خود تصويب کرد که خريد نفت از ايران را متوقف خواهد کرد و هرگونه مبادله در زمينه ارز و طلا و همچنين ارتباط مالی با بانک مرکزی ايران ممنوع خواهد شد. قرار است تحريم نفتی اين اتحاديه عليه ايران از ابتدای ماه ژوئيه اعمال شود تا واردکنندگان نفت از ايران جايگزينی برای آن پيدا کنند.
پيشتر و در روز ۳۱ دسامبر، باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، لايحه ای را به امضاء رساند که بر اساس آن طرف های خارجی باید ميان معامله با بانک مرکزی ايران يا آمريکا، يکی را انتخاب کنند.
تحريم های جديد آمريکا و اتحاديه اروپا در يک ماه گذشته به شدت بازار ارز و طلا در ايران را متلاطم کرده و از ارزش ريال ايران تا ۵۰ درصد کاسته شده است.
با اين حال، محمود احمدی نژاد در سخنان روز پنجشنبه خود هرگونه مشکل در اقتصاد ايران را رد کرد و گفت: «به عنوان مطلع می گويم هيچ مشکلی در اقتصاد کشور وجود ندارد و ما از ثبات اقتصادی برخورداريم.»
وی که سخنانش از سوی خبرگزاری دولتی، ايرنا، منتشر شده است، گفت: «البته دشمنان فشار می آورند ولی بايد بگويم که ملت آماده است.»
وی خطاب به کشورهايی که آنها را «دشمن» ناميد توصيه کرد که با «ملت ايران» دوستی کنند، چرا که به گفته وی، «دوران قلدری و سر و صدا کردن در دنيا تمام شده است.»
جمهوری اسلامی ايران به دليل فعالیت های هسته ای خود که از سوی غرب متهم به دنبال کردن برنامه ساخت سلاح هسته ای است، هدف تحريم های گسترده شورای امنيت، آمريکا، اتحاديه اروپا و برخی از کشورهای متحد واشينگتن قرار گرفته است.
اين تحريم ها سبب شده تا دسترسی ايران به منابع مالی بين المللی و کالاهای با کاربرد دوگانه محدود شود و سرمايه گذاری در صنعت نفت و گاز ايران که منبع اصلی درآمدهای کشور است قطع شود.
تحريم بانک مرکزی و خريد نفت ايران از سوی آمريکا و کشورهای اروپايی دشواری های تهران برای تامين ارز و کالاهای اساسی را بيشتر کرده است.
بازگشت قدیمیترین زندانی بند۳۵۰ به زندان
سحامنیوز: حمیدرضا (ماهان) محمدی قدیمیترین زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین پس از مخالفت مسئولین دادستانی و زندان اوین با تمدید مرخصیاش به زندان اوین بازگشت.
به گزارش ندای سبز آزادی، حمیدرضا (ماهان) محمدی پس از هفت سال حبس در ۲۳ خرداد ماه برای اولین بار به مرخصی آمد و پس از ۵۰ روز به زندان بازگشت.
وی برای دومین بار درآبان ماه سال جاری به مرخصی آمده بود و امروز پس ازمخالفت با تمدید مرخصی اش به زندان اوین بازگشت.
حمیدرضا (ماهان) محمدی برادر غلامرضا محمدی سرمربی سابق تیم ملی کشتی است که درهفته های گذشته از سمت خود استعفا کرد.
حمیدرضا (ماهان) محمدی براساس دو پرونده خود حکم یازده سال و نیم حبس دریافت کرده بود و در حال حاضر در این پرونده ها پنج سال از محکومیت او، باقی مانده است و گویا در پرونده دیگری نیز برای او حکم زندان صادر شده است. او قدیمی ترین فرد در بند ۳۵۰ اوین است.
حمیدرضا (ماهان) محمدی، در تاریخ ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۸۳، به همراه دو برادر، یک خواهر و خواهر زادهاش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. همزمان با او دو برادر و یک خواهر، خواهرزادهاش و هم دانشگاهیاش از اراک و همچنین چند نفر دیگر در کرمانشاه دستگیر شدند و همگی به بازداشتگاه ٢٠٩ منتقل شدند که پس از گذشت حدودا دو هفته تمامی کسانی همراه او دستگیر شده بودند آزاد شدند.
حمیدرضا (ماهان) محمدی سپس در دادگاهی که در شعبه چهاردهم بازپرسی امنیت و بدون دسترسی به وکیل تعیینی و یا تسخیری برگزار شد، به استناد مواد ۴٩٩ و ۵٠٠ به شش سال حبس تعزیری محکوم شد و برای بار دوم در تاریخ ٢٨ فروردین ماه سال ١٣٨٧ مجددا در شعبه ١٠۵٩ جزایی ویژه به استناد ماده ۵١٣، به پنج سال و شش ماه حبس تعزیری و پرداخت یک میلیون ریال جریمه محکوم شد که حکم صادره درتاریخ ٢٩اردیبهشت ماه ١٣٨٧ در زندان اوین به وی ابلاغ شد.
گفتنی است به علت تهدیدات وزارت اطلاعات خانوادهٔ این زندانی سیاسی در طی این مدت مجبور به سکوت رسانهای شدند و درسالیان گذشته اخبار معدودی از او منتشر شده است.
با گذشت نزدیک به هفت سال از دوران حبس حمیدرضا(ماهان )محمدی، وی تا خرداد سال ۹۰ از حق استفاده مرخصی محروم بوده و این در حالی است که تماس تلفنی وی نیز بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ قطع شده است.
حمیدرضا (ماهان محمدی) در طی دوران حبس خود چندین بار دست به اعصاب غذا زده و در پی آن بارها به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش ندای سبز آزادی، حمیدرضا (ماهان) محمدی پس از هفت سال حبس در ۲۳ خرداد ماه برای اولین بار به مرخصی آمد و پس از ۵۰ روز به زندان بازگشت.
وی برای دومین بار درآبان ماه سال جاری به مرخصی آمده بود و امروز پس ازمخالفت با تمدید مرخصی اش به زندان اوین بازگشت.
حمیدرضا (ماهان) محمدی برادر غلامرضا محمدی سرمربی سابق تیم ملی کشتی است که درهفته های گذشته از سمت خود استعفا کرد.
حمیدرضا (ماهان) محمدی براساس دو پرونده خود حکم یازده سال و نیم حبس دریافت کرده بود و در حال حاضر در این پرونده ها پنج سال از محکومیت او، باقی مانده است و گویا در پرونده دیگری نیز برای او حکم زندان صادر شده است. او قدیمی ترین فرد در بند ۳۵۰ اوین است.
حمیدرضا (ماهان) محمدی، در تاریخ ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۸۳، به همراه دو برادر، یک خواهر و خواهر زادهاش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. همزمان با او دو برادر و یک خواهر، خواهرزادهاش و هم دانشگاهیاش از اراک و همچنین چند نفر دیگر در کرمانشاه دستگیر شدند و همگی به بازداشتگاه ٢٠٩ منتقل شدند که پس از گذشت حدودا دو هفته تمامی کسانی همراه او دستگیر شده بودند آزاد شدند.
حمیدرضا (ماهان) محمدی سپس در دادگاهی که در شعبه چهاردهم بازپرسی امنیت و بدون دسترسی به وکیل تعیینی و یا تسخیری برگزار شد، به استناد مواد ۴٩٩ و ۵٠٠ به شش سال حبس تعزیری محکوم شد و برای بار دوم در تاریخ ٢٨ فروردین ماه سال ١٣٨٧ مجددا در شعبه ١٠۵٩ جزایی ویژه به استناد ماده ۵١٣، به پنج سال و شش ماه حبس تعزیری و پرداخت یک میلیون ریال جریمه محکوم شد که حکم صادره درتاریخ ٢٩اردیبهشت ماه ١٣٨٧ در زندان اوین به وی ابلاغ شد.
گفتنی است به علت تهدیدات وزارت اطلاعات خانوادهٔ این زندانی سیاسی در طی این مدت مجبور به سکوت رسانهای شدند و درسالیان گذشته اخبار معدودی از او منتشر شده است.
با گذشت نزدیک به هفت سال از دوران حبس حمیدرضا(ماهان )محمدی، وی تا خرداد سال ۹۰ از حق استفاده مرخصی محروم بوده و این در حالی است که تماس تلفنی وی نیز بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ قطع شده است.
حمیدرضا (ماهان محمدی) در طی دوران حبس خود چندین بار دست به اعصاب غذا زده و در پی آن بارها به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شده است.
ادعای تلویحی روزنامه کیهان: دولت احمدی نژاد با آمریکا و اتحادیه اروپا همدست است
روزنامه کیهان، از روزنامه های حکومتی ایران و نزدیک به نیروهای امنیتی، در یادداشتی به قلم حسین شریعتمداری با عنوان "چه كساني تحريم را بزك مي كنند" افزايش قيمت سكه و دلار طي چند هفته و مخصوصاً چند روز اخير را «پروژه اي هماهنگ با تحريم نفتي ايران از سوي اتحاديه اروپ» دانسته و بدون اینکه نامی از احمدی نژاد و محمود بهمنی، ببرد تلویحا این دو را به همکاری و همدستی با امریکا متهم نموده است.
به گزارش دانشجونیوز، حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه کیهان در این یادداشت با اشاره به جریاناتی که آنها را « جرياني همسو با اصحاب فتنه» معرفی نموده، نوشته است که این جریانات «در تلاش بوده اند تا آثار تحريم نفتي جمهوري اسلامي ايران از سوي آمريكا و سپس اتحاديه اروپا را سنگين و پرآسيب جلوه دهد.»
طبق آنچه حسین شریعتمداری در این نوشته آورده است، به نظر می رسد منظور وی دولت احمدی نژاد و محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی بوده است.
حمله شریعتمداری به محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی
حسین شریعتمداری در بخشی دیگری از یادداشت اش به ادعای اینکه «شمار قابل توجهي از صاحبنظران و اقتصاددانان بلندآوازه غربي نيز بركم اثر بودن تحريم نفتي ايران و زيان متقابل و بيشتر آمريكا و اروپا از تحريم هاي اخير تأكيد مي ورزند» به "جریانات مرموز" اشاره نموده و نوشته است: «جريان مرموز مورد اشاره با كليد زدن اين پروژه چه مقصودي را دنبال مي كند و كدام هدف نهايي را نشانه رفته است؟!
برخي از ساده انگاران در پي توهم پراكني شماري از اطرافيان خويش، شرايط كنوني كشور را با دوران «شعب ابيطالب» مقايسه كرده و راه برون رفت از آن را، گشودن باب مذاكره با آمريكا دانسته بودند! بي آن كه بدانند و قادر به درك اين نكته بديهي باشند كه درگيري جمهوري اسلامي ايران با آمريكا يك درگيري ماهوي است و از ماهيت طرفين درگير ريشه مي گيرد.»
منظور شریعتمداری همان سخنان محمود بهمنی٬ رئیس کل بانک مرکزی است که ۳۰ آذر ماه امسال گفته بود: «باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم٬ گویا در شعب ابیطالب گرفتار شدهایم.»
از سوی دیگر رهبر جمهوری اسلامی ۱۹ دی ماه نیز گفتههای محمود بهمنی٬ رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر اینکه ایران «دو سال در شعب ابیطالب گرفتار» خواهد بود را رد کرد و گفت جمهوری اسلامی در شرایط «بدر و خیبر» قرار دارد.
افزایش قیمت سکه و ارز، طرحی هماهنگ با امریکا و اروپا
سردبیر روزنامه حکومتی کیهان، در بخشی دیگری از یادداشت شود آورده است: «متاسفانه برخي از ساده انديشان- درخوشبينانه ترين حالت- آمريكا را در فلان سريال تلويزيوني مي بينند كه در آن براي نجات يك گربه از درون چاه، 3 فروند هلي كوپتر امداد به كار گرفته شده است!! آمريكا را بايد در افغانستان و عراق و غزه و گوانتانامو و ابوغريب و مصر و تونس و ليبي تا چند سال قبل و مخصوصا ايران قبل از انقلاب اسلامي ديد و... و اما، در پي پاسخ قاطع و كوبنده حضرت آقا به اينگونه برداشت هاي گمراه كننده و پيشنهادهاي برخي از افراد مرعوب و خودباخته، بود كه رئيس جمهور آمريكا را با نااميدي به امضاي مصوبه مجلس نمايندگان اين كشور براي تحريم بانك مركزي ايران كشانيد. مصوبه اي كه ابتدا و تا قبل از پاسخ قاطع و قدرتمندانه حضرت آقا- حفظه الله تعالي- به شدت با آن مخالف بود.»
حسین شریعتمداری در بخش دیگری از نوشته خود افزایش قیمت سکه و ارز را ماموریت برخی از جریانات برای هماهنگی با تحریم های امریکا و اتحادیه دانسته و آورده است:
« افزايش غيرطبيعي و پرشتاب بهاي سكه و دلار كه افزايش قيمت ساير كالاها و خدمات را از چند هفته قبل و مخصوصا طي چند روز گذشته در پي داشته است، همان ماموريت نيست؟ اگر هست - كه هست- اين ماموريت را چه كساني و يا كدام جريانات برعهده گرفته و عملياتي كرده اند؟! پاسخ اين سوال چندان دشوار نيست. چه كساني شرايط كنوني كشور را با دوران شعب ابيطالب مقايسه مي كردند؟ و راه برون رفت را در گشودن باب مذاكره با آمريكا مي دانستند؟! كه با خروش مقتدرانه حضرت آقا روبرو شدند. چه كساني از يكسو به افزايش مصنوعي قيمت سكه و دلار دامن مي زدند و از سوي ديگر به گونه اي حسابشده، اين افزايش قيمت را به حساب ايستادگي مردم و نظام در مقابل زورگويي ها و باج خواهي هاي آمريكا و متحدانش معرفي مي كردند و مثلا اينكه اگر سپاه از بستن تنگه هرمز سخن به ميان نياورده بود يا اگر دانشجويان انقلابي خشم مقدس خود را عليه آمريكا و انگليس مهار كرده بودند و يا... قيمت سكه و دلار افزايش نمي يافت؟»
توصیه شریعتمداری به مقامات: تنگه هرمز را ببندید!
حسین شریعتمداری در بخش پایانی یادداشت خود خطاب به مقامات سیاسی جمهوری اسلامی نوشته است: « حالا كه قرار است تحريم نفتي ايران از 6 ماه ديگر عملياتي شود. چرا از هم اكنون؛ صدور نفت به كشورهاي اروپايي را متوقف نكرده و مشتريان پاي كار و فراوان ديگري را كه آماده خريد هستند جايگزين نكنيم؟ چرا نبايد از همين امروز با استناد به مواد 14 تا 23 كنوانسيون 1958 ژنو و مواد 17 تا 37 كنوانسيون جامائيكا، ابتدا ايست و بازرسي كشتي هاي عبوري تنگه هرمز را كه از سال 1991 داوطلبانه متوقف كرده بوديم، از سر نگيريم؟ و در مرحله بعد، از حق مسلم خود براي بستن تنگه هرمز به روي كشتي هاي متعلق به كشورهاي تحريم كننده نفت ايران استفاده نكنيم؟»
از زمان افزایش قیمت سکه و نرخ ارز در ایران٬ محافظهکاران بارها از رئیس دولت دهم خواستهاند برای ساماندهی به اوضاع اقدام کند که این درخواست با بیاعتنایی احمدینژاد روبرو شده است.
کمیته اقتصادی «جمعیت ایثارگران» نیز با انتقاد از نواسانات شدید در بازار سکه و ارز اعلام کرده است: «تداوم سکوت و بیعملی در برابر سقوط ارزش پول ملی، هرگز قابل تحمل نیست.»
نامه جواد علیخانی، دانشجوی دربند، از زندان اوين به مادرش: هستيم، ايستاده، بيدار، اميدوار
جواد عليخانی، فعال دانشجويی، در نامه ای از زندان اوین خطاب به مادرش نوشته است: "افسوس ميخورم كه فقط هفته ای دوبار می توانيم هم را ببينيم. آن هم از پشت ديوار های شيشه ای سرد اوين كه با ميله ها آذين شده. در آن لحظه ملاقات كه چشمان بارانی ات را می بينم، آتش به خرمن هستی ام می زند و تنها نفس های گرم وجودت است كه مرا به وجد می آورد."
به گزارش دانشجونیوز، جواد علیخانی، دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز، برای دومین بار، در دوم خرداد ١٣٨٩ بازداشت شد. این فعال دانشجویی پیش از این نیز در مهر ماه سال ٨٦ بازداشت و پس از ۱۱ ماه حبس در شهر اهواز، با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود. وی در پاییز سال ١٣٨٧ در دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه سال زندان کاهش یافت. وی که ماه های نخست محکومیت خود را در زندان های اهواز سپری کرده بود، پس از انتقال به تهران، هم اکنون در زندان اوین دوران محکومیت خود را می گذراند.
متن کامل نامه جواد علیخانی خطاب به مادرش در ادامه آمده است:
مادرم! مهربانترين مهربانان!
درمانده ام كه سخن را چگونه آغاز كنم و چه بگويم كه شرمسار نباشم، و آنگونه كه شايسته و بايسته باشد بتوانم حق مطلب را ادا كنم؛ چرا كه بر اين باورم "كلام آغاز نمي شود تا نديدنت." با اين وجود مي خواهم مطلع سخنم را با ذكر خاطره اي از دوران كودكي آغاز كنم. به خاطر داري در يك روز سرد زمستاني كه برف مي باريد و من نيز پشت پنجره ايستاده بودم و با حسرت و اندوه دانه هاي بلورين برف را به نظاره نشسته بودم كه به آهنگي دلنشين چگونه مي رقصيدند و بر زمين مي نشستند ؛ و سنگفرشهاي كوچه و خيابان را از پليدي ها و زشتي ها پنهان ميكردند و پاكي و طراوت را براي زمين به ارمغان مي آوردند .
نيك به ياد مي آورم كه چگونه حسرت بازي هاي كودكانه را در چشمانم خواندي و پاسخم دادي و شال و كلاهم كردي تا سرگرم برف بازي شوم ... و آه كه چه لذت بخش بود لحظه اي كه دانه هاي برف روي دستانم مي نشست و من نيز با حسرت تماشا مي كردم كه چطور بر روي دستانم آب مي شوند و خود را فنا كرده تا مايه ي حيات را به ما آدميان ارزاني دارند ... در لحظاتي كه از شدت سرما مي لرزيدم و توان سخن گفتن و حركت كردن نداشتم كه مي آمدي و در آغوشم مي كشيدي و گرماي وجودت به من هديه ميدادي . حال از آن روزها سالها ميگذرد و با مرور خاطرات بيشمار دوران كودكي پي مي برم كه چگونه در اين سالهاي طولاني مهر مادري را بر من ارزاني داشتي و درس عشق ، مهر ، صلح و آزادي را به من آموختي .
گاهي اوقات پيش مي آيد كه در زندان ، حتي براي لحظاتي كوتاه ، چشمانم را مي بندم و از معبر زمان عبور مي كنم تا به آن روزگار دوران خوش كودكي بازگردم و آن خاطرات را از نو تجربه كنم تا هميشه بودنت را در كنارم احساس كنم . ولي افسوس پس از چند لحظه كه چشمان را باز ميكنم ، تو را نميبينم و به ياد مي آورم كه در اين قفس محصورم . در اين لحظه است كه غم تمام وجودم را فرا ميگيرد و سكوتي تلخ بر من حكمفرما مي شود و اين ديوارهاي سرد و بي روح را در مقابل چشمانم ميبينم كه نه حرف مي زنند و نه احساسي دارند و هرچه هست ، سراسر رعب است و هراس ... و ازينكه در كنارت نيستم خود را در قعر عجز و عسرت احساس ميكنم .
هرچه هست سايه ي شوم و هولناك قدرت است كه بالاي سرم خيمه زده است و من تمام توان خود را به كار مي بندم ، پنجه در ديوار افكنده تا شايد روزنه اي از اميد بيابم و خود را دوباره در آغوشت ببينم و آرام گيرم .
مادر ! اي زلال تر از باران !
حال كه از بيم هايم سخن گفتم و از ناتواني هايم هراس هايم ، شايد بهتر باشد تا جانب انصاف را گرفته و از اميدهيم نيز سخن بگويم . چرا كه معتقدم اين بينش و زاويه نگاه هر كس است كه غم و شادي و نشاط و اندوه و نيز بيم و اميد را رقم ميزند .
علي رغم سپري شدن روزها و شبهايي به دور از آزادي و نيز گذر ايّام جواني ام در پس ديوارهاي سردِ سپيدار و كارون و اينك نيز اوين ، خوشحال و خرسندم از اينكه زندگاني و حياتم معنايي جديد يافته و تجربه اي نو بدست آورده ام .
علي رغم تمام تلخي هاي حاصب از محدوديت ها وو دوري از خانه و كاشانه و جامعه ، بزرگترين موهبت زيست در زندان اين بود كه در سايه سارِ دوستان با طراوت تر از گل زيسته ام و همگي با مشت هاي گره كرده مشق زندگي كرده ايم به سرسبزيِ جنبش سبز .
بنابراين با اين بينش به خود و جامعه بوده است كه سرشار از حيات گشته ايم و با اينكه در بندي با ديوارهاي بلند و زمخت و بي روح محصوريم ، همه دست در دست هم داده ايم تا اين ترانه ها را با عشق به وطن زمزمه كنيم : "هستيم ، ايستاده ، بيدار ، اميدوار ... ".
اميدوار به آينده اي براي ايراني آباد و آزاد ، اميدوار به "بودن" براي "طرحي نو درانداختن" ، اميدوار به آينده اي كه به باور من زود خواهد آمد و در آن ايّام ديگر نشانه اي از ظلمت شب نخواهد بود . آري با اين طرز فكر است كه ميتوانيم با تكيه بر اميد و نيز با همدلي و همراهي يكايك همبنديان ، روحي تازه بر كالبد سخت و سرد زندان دميده تا زندان را دانشگاهي براي آموختن و تجربه كردن براي خود تبديل كنيم و نيز پيوندي عميق و عاطفي با مردمان ايرانزمين ، حياتي سبز را در رگهاي متصلّب جامعه مان جاري كنيم ، تا همگان بدانند كه با صبر و استقامت و اراده اي راسخ و زلال ميتوان اساسِ زندگي بشري كه همانا "آزادي" مي نامندش را براي جامعه مان كه به راستي شايسته آن است ، به ارمغان آورد .
معناي هستي ام
به عشق تو و اميد به ديداري نو ، تحمل روزهاي تلخ زندان حقيقتاً برايم سهل و آسان گشته است . در يكي از همين روزهاي آغازين زمستان بود كه در حياط قدم ميزدم و تنها باد مهمان تنهاييم بود و در انديشه ايام نه چندان دور به سر مي بردم . روزهايي كه بيرون از زندان بودم ولي در حسرت چشيدن طعم آزادي . و دنياي پيرامونم رفته رفته از زندگي تهي مي شد و زمين نيز از زيستن خسته بود و من نيز در اين وضعيت ، هر كجا قدم ميگذاشتم ، شب با سرعتي تصور ناپذير پشت سرم فرا مي رسيد . گويي همه جا سياهي شب در پي من بود و هر كجا كه ميرسيدم ظلمت و تباهي فرود مي آمد و گورستاني سرشار از سكوت در ذهنم نقش مي بست و چون پتكي كالبدم را فرو مي ريخت و گرچه اين را با چشمانم نمي ديدم ولي به راستي با تمام وجود و با تك تك ذرات بدنم احساس مي كردم .
مادر عزيزم
در تمام سالهاي حضورم در دانشگاه و در طول مسير خوابگاه تا دانشگاه ، اين حس با من همراه بود و من نيز به ناچار به راهم ادامه مي دادم و مسيرم را پيش ميگرفتم و سايه ظلمت و خفقان و استبداد سر به سرم مي گذاشت ، آزارم مي داد ، عذابم ميداد . سايه اي كه وجودم را در هاله اي از ابهام قرار داده ، سايه ي شوم استبداد كه هستي را به نيستي مبدل كرده بود . در اين لحظه بود كه قاصدكي كه سكوت شب را نشانه رفته بود مهمانم شد و دلتنگي هايم را از بين برد و خستگي هايم را شكست . تصميم گرفتم به نبردي نابرابر با نيستي تن در دهم و تكليف خويشتن را روشن كنم ، لذا از بين دو گزينه دانشگاه ، اخذ مدرك ، تحصيلات عاليه ... و رفتم به زندان و معنايي دوباره به زندگي بخشيدن و فرياد برآوردن و سياهي شب را نشانه رفتن ، گزينه دوم را انتخاب كردم و در مسيري پا نهادم كه حياتم معنايي دوباره يافت . اين گونه شد كه كيف و كتاب و خاطرات شيرين دانشگاه را رها كردم و ميله هاي سرد و پولادين سلولهاي انفرادي و ديوارهاي بلند و زمخت و بي روح زندان را در آغوش كشيدم تا رهايي بزرگتري بدست آورم .
مادرم ، بهانه هستي ام و فلسفه وجودي ام
شايد كه تصميمم در ابتدا خودخواهانه مي نمود . چرا كه شما با تمام رنج ها و سختي هاي زندگي آرزويي دگر برايم داشتيد و آينده اي ديگر برايم ترسيم نموده بوديد . به دور از زندان و حبس ، خواسته شما را اجابت نكردم و عصيانگري نمودم و آرزوهاي شما را برآورده نساختم و از اين حيث به شما و خانواده بدهكارم و اميد آن مي رود كه تا در آينده اي نه چندان دور بتوانم قدردان زحماتتان باشم . خوب به ياد مي آورم روزهايي در مهر 86 كه در يكي از خيابانهاي اهواز ربوده شدم . چه مدت كه از من بي خبر بودي و چه سختي ها كه تحمل نكردي و دائم در رفت و آمد از كرج به اهواز تا بلكه خبري از من بگيري و دريغ كه هيچ پاسخت نميدادند .
مگر من ميتوان آن لحظات را درك كنم كه مادري چه كشيد از بيخبري مطلق از فرزندش . و حقيقتاً نميتوانم بفهمم كه چه دشواري ها و دردها كشيدي ولي بازهم در سينه حبس كردي و تاكنون نيز برايم بازگو ننمودي .
عزيزترينم
به وجودت افتخار ميكنم كه چه زود توانستي واقعيت را بپذيري كه به هر حال اين سالها را در زندام خواهم بود و مهم تر اينكه خود را با شرايط سخت و دشوار من هم آغوش ديدي و سهم بيشتري از سختي ها و تلخي هارا بر دوش كشيدي و دلتنگي هايم را سهيم شدي و به وضوح ديدم كه چه عاشقانه با دلتنگي هاي ديگر خانواده هاي زندانيان همراه و هم درد گشتي .
اين روزها به انمدازه تمام عمرم دلتنگ تو ام و آرزوي آن دارم تا در آغوشت بگيرم و روي چون ماهت را كه تمثالي از عشق و صبر و ايستادگي ست را غرق در بوسه كنم . بدان كه به داشتن مادري چون تو افتخار مي كنم كه اينچنين همراه و همدل من بودي و هستي . افسوس ميخورم كه فقط هفته اي دوبار مي توانيم هم را ببينيم . آنهم از پشت ديوار هاي شيشه اي سرد اوين كه با ميله ها آذين شده . در آن لحظه ملاقات كه چشمان باراني ات را مي بينم ، آتش به خرمن هستي ام مي زند و تنها نفسهاي گرم وجودت است كه مرا به وجد مي آورد . به هستي ام معنا مي بخشد و سخنت موسقي اي دلنشين روحي تازه بر كالبدم مي دمد . و انرژي ام مضاعف مي گردد با ديدنت ، با شنيدن صدايت ، با خنده هايت ... چرا كه خواسته اي تا قرص و محكم بايستم و باكي نداشته باشم و مضمون حرفهايت هميشه اين جمله بوده است كه :" تاريك ترين ساعت شب ،درست ساعات قبل از طلوع خورشيد است ، پس هميشه اميد داشته باش ." پس به من نيز حق بده تا خواسته اي داشته باشم و آن اينكه كوچكترين نگراني از نبود من نداشته باشي و دلواپسي از بودن من در زندان به خود راه ندهي و هميشه در كنارم بايستي ، همانطور كه تاكنون همراهم بوده اي .
مادر عزيزم
روزهاي دوشنبه كه مي شود با اينكه مي دانم چه سختي هايي را متحمل مي شوي و با كهولت سن رنج هاي مسير كرج تا اوين را به جان مي خري و در سرما و گرما و به هر وسيله خودت را به زندان مي رساني ، لحظه شماري ميكنم و چشم انتظار حضورت هستم .
افسوس كه تنها ٢٠ دقيقه رويت را مي بينم. دقايقي كه يك عمر برايم ارزش دارد و حضورت به من معنا مي بخشد و لحظات پاياني ملاقات را به ياد مي آورم كه وجود نازنينت ققنوس وار مي سوزد تا از خاكسترش ققنوسي جوان و باطراوت چون فرزندش برويد. اينگونه ميشود كه با ديدن اين عشق در چشمانت احساس غرور مي كنم و مهر مادري را در تك تك ذراتم حس ميكنم و اينكه نگاهت سرشار از رازهايي ست كه در دل داري و نميگويي و من تنها مي توانم به تفسير و تاويل روي بياورم كه مضمون كلام و نگاهت مي تواند اين سخنان آهنگين باشد:
كوچه ها منتظر بانگ قدم هاي تو اند / تو از اين برف فرود آمده دلگير مشو
هرانا؛ پروندهی زانیار و لقمان مرادی به اجرای احکام فرستاده شده است
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که پروندهی زانیار و لقمان مرادی، دو زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان رجایی شهر کرج که بنا بر رای قاضی صلواتی، رئیس شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه از طریق قتل پسر امام جمعهی شهر مریوان به اعدام محکوم شده بودند، پس از تایید حکم در دادگاه تجدید نظر و همچنین دیوان عالی کشور، به اجرای احکام فرستاده شده است.
پدر زانیار مرادی در این خصوص به گزارشگر هرانا میگوید: "مسئولان چندی پیش با امام جمعهی مریوان تماس گرفته و از وی خواسته بودند که در مراسم اجرای حکم اعدام شرکت کند اما خوشبختانه وی میداند که زانیار یا لقمان را خودشان به عنوان قاتل معرفی کردند و در واقع بی گناهاند و به همین خاطر از این درخواست سرپیچی کرده و همین امر پرونده را در همان روال قبلی نگه داشته است."
وی تاکید میکند که حکم اعدام فرزندش از سوی دیوان عالی کشور تایید گشته و این موضوع از طریق مسئولان زندان و به طور شفاهی به فرزندش ابلاغ شده است.
اقبال مرادی در ادامه میگوید، زانیار ۳۰ ماه است که در زندان به سر میبرد و در طی این مدت هیچ یک از اعضای خانواده موفق به ملاقات با وی نشدند. آنچنان که مسئولان زندان در پی مراجعت دیگر اقوام این زندانی سیاسی برای ملاقات، همراه با رفتاری ناخوشایند، عنوان کردهاند؛ دلیل این مهم "عدم حضور اقوام درجه یک زانیار مرادی در ایران است."
آقای مرادی در پاسخ به این پرسش گزارشگر هرانا که آیا وکیل زانیار مرادی نیز از روند پرونده مطلع است یا خیر میگوید: "وکلا که در ایران نمیتوانند کاری انجام دهند و وکیلی مثل خانم ستوده هم که بتواند کاری بکند، متاسفانه جایش در زندان است. یک وکیلی هم (نام وی نزد هرانا محفوظ است) بر روی پرونده کار میکرد، اما به جای اینکه از موکل خودش دفاع کند، از خانوادهی امام جمعه دفاع میکرد و بیشتر به وکیل مقتول میماند."
نکتهی جالب توجه این است که بنا به گفتهی خانوادهها، وکیل این دو زندانی سیاسی از سال گذشته که دادگاه تجدید نظر برگزار شده تاکنون، مراجعهای به تهران جهت پیگیری وضعیت پروندهی موکلهایش نداشته است.
وی میافزاید که از روند مثبت پروندهی فرزندش قطع امید کرده و در حال حاضر نیز تنها درخواستش از نهادها و سازمانهای حقوق بشری و افرادی که در حوزهی حقوق زندانیان سیاسی فعالیت میکنند این است که، با تلاشهایشان جلوی اجرای احکام ناعادلانه را بگیرند.
او می گوید: "من به عنوان یک پدر اعلام میکنم که در این پرونده، زانیار و لقمان قربانی دشمنی نظام با من شدهاند و این قتل توسط آن دسته از عوامل خودشان که دستشان در جنایاتِ منطقه باز بوده، انجام شده است."
پدر این زندانی سیاسی محکوم به اعدام در پایان و در پاسخ به سوال گزارشگر هرانا در خصوص ارائه یا عدم ارائهی درخواست عفو از سوی فرزندش میگوید: "من که با زانیار در ارتباط نیستم، وضعیت پروندهاش را هم از طریق دوستان و رسانهها دنبال میکنم و تاکنون هم در این خصوص چیزی نشنیدم اما آنچه که مشخص میباشد این است که دغدغهی یک زندانی قبل از هر چیز آزادی است و در رسیدن به این امر از هیچ تلاشی فروگذار نیست."
در همین خصوص یکی از نزدیکان لقمان مرادی نیز در مصاحبهی کوتاهی با گزارشگر هرانا میگوید: "این پرونده روال عجیبی دارد. ما قبلاً فکر میکردیم که تمامی مراحل طبق روال طی میشود و احکام صادره هم، به طور رسمی به وکیل و خانوادهها ابلاغ میشود اما این طور نیست و قصد دارند که خودشان حکم را اجرا کنند به همین دلیل تمامی ابلاغها تاکنون شفاهی بوده. دو ماهی هم میشود که با امام جمعهی مریوان تماس میگیرند و از وی میخواهند که بیاید و در مراسم اجرای حکم در تهران شرکت کند اما او گفته که من تردید دارم و هرگز چنین کاری انجام نمیدهم."
وی با بیان اینکه ما خودمان هم متعجب هستیم که چرا احکام به صورت کتبی ابلاغ نمیشوند و حتی در زندان یک سرباز عادی به لقمان گفته است که حکمت در دیوان عالی نیز تایید شده، میافزاید: "گویا تا زمانی که امام جمعهی مریوان در مراسم اجرای حکم شرکت نکند، این حکم اجرا نخواهد شد."
این در حالیست که احکام اعدام صادره برای لقمان و زانیار مرادی از سوی دادگاه انقلاب است و دادگاه کیفریِ این دو زندانی سیاسی، که مقرر شده بود به صورت فوق العاده تشکیل شود، تاکنون برگزار نشده است.
لازم به ذکر است که خانوادهی لقمان مرادی نیز علی رغم اینکه در ایران زندگی میکنند، بیش از ۷ ماه است که با وی ملاقاتی نداشتهاند و این در حالیست که طی این مدت دستکم ۱۰ بار از کردستان به البرز سفر کرده و به زندان رجایی شهر کرج مراجعه داشتهاند.