گاردین: جنگ علیه ایران آغاز شده است
روزنامه بریتانیایی «گاردین» در تحلیلی از تازهترین موارد رویارویی بین ایران و غرب مینویسد که تشدید عملیات و اقدامات پنهانی و خرابکارانه آمریکا و اسرائیل علیه ایران میتواند طوفانی از تنش بینالمللی را به پا کند و قبل از اینکه پیامدهای این شرایط همه را به خطر بیاندازد باید به شکل جدیتری به مخالفت با آن پرداخت.
«شیمون میلن» از اعضای سردبیران روزنامه گاردین با موضعی انتقادی از سیاستهای آمریکا و متحدان آن کشور در خاورمیانه مینویسد که پس از ۱۰ سال جنگافروزی و دخالت نظامی در افغانستان، عراق ، بیثبات کردن کشورهایی نظیر پاکستان و یمن، هجوم نظامی و کشتار گسترده در لبنان و لیبی آمریکا و متحدانش هنوز هم از دخالت و عملیات اشغالگرانه در خاورمیانه خسته نشدهاند.
طی ماههای اخیر شواهد بیشتری حاکی از تشدید عمیات پنهانی و خرابکارانه علیه ایران برملا شده است.
این جنگ پنهان توسط آمریکا و اسرائیل به پیش برده میشود و دولتهای بریتانیا و فرانسه از آن حمایت میکنند. این اقدامات عبارتند از حمایت مخفیانه از گروههای مخالف حکومت ایران، ترور دانشمندان هستهای، جنگ سایبری، حمله به تأسیسات نظامی و خرابکاری در مراکز موشکی و از جمله کشتن یک فرمانده ارشد نیروهای مسلح ایران.
نویسنده روزنامه گاردین یادآوری میکند که آمریکا و اسرائیل رسماً مسئولیت این اقدامات را برعهده نگرفته ولی به طور غیرمستقیم مطالبی را به رسانهها تغذیه میکنند که همه از دشمنی و خصومت شدید با ایران حکایت میکند. عجیبترین مورد آن داستان غیرقابل تأیید طرح ترور سفیر عربستان بود.
همزمان دولت بریتانیا فشار بر سایر اعضای اتحادیه اروپا برای اعمال فشار بیشتر بر ایران را افزوده است. پیشگامی بریتانیا خشم ایران را برانگیخته و موجب حمله به سفارت آن کشور در تهران و در مقابل اخراج دیپلماتهای ایرانی از لندن شد.
ماه گذشته وزارت دفاع بریتانیا به روزنامه گاردین گفت که اگر نقشه آمریکا برای حمله نظامی به ایران جلو انداخته شود نیروهای مسلح بریتانیا ممکن است در یک چنین عملیاتی مشارکت کنند. مشخص نیست که آیا این اظهار نظر مقامات وزارت دفاع بریتانیا با هدف آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش یک چنین جنگی بود و یا نوعی هشدار علیه وقوع این جنگ.
تحلیلگر روزنامه گاردین در بخش دیگری از مطلب خود به تحلیل مواضع سیاستمداران و دولت بریتانیا در این زمینه پرداخته و یادآوری میکند که جک استرو و دیوید میلیبند، دو تن از وزرای خارجه سابق بریتانیا از حزب کارگر هر دو در مورد خطرات گسترده آغاز جنگ با ایران هشدار دادهاند.
به نظر میرسد که فضاسازی در مورد اقدام نظامی علیه ایران به روشی مشابه با زمینهسازی برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به پیش میرود با این تفاوت که پروندهسازی علیه ایران حتی از مورد عراق نیز ناموجهتر و غیرمستندتر است.
تحلیلگر روزنامه گاردین سپس با اشاره به گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی مینویسد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بیطرف مطالب مندرج در این گزارش تازه نیستند و بیاعتمادی مندرج در این گزارش بیش از هر چیز تابع گرایشهای رئیس جدید آژانس است که طبق اسناد برملا شده توسط «ویکی لیکس» از آغاز کار خود به آمریکا و متحدانش تضمین داده بود که در برخورد با ایران جانب آنها را خواهد گرفت.
حتی دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و از جمله وزیر امنیت داخلی این کشور هنوز هم این ارزیابی اطلاعاتی را تأیید میکنند که حکومت ایران در سال ۲۰۰۳ وجه نظامی برنامههای هستهای خود را متوقف کرده است. اما به نظر میرسد که طرفداران اقدام نظامی علیه ایران فقط به آن بخش از اطلاعات دستگاههای امنیتی غربی اتکا میکنند که هنوز در مورد فعالیتهای هستهای ایران سوء ظن دارد.
تحلیلگر روزنامه گاردین، سپس به موقعیت ژئوپلتیک ایران اشاره کرده و مینویسد به غیر از تهدید ناشی از حضور گسترده نیروهای آمریکایی در منطقه، بسیاری از همسایگان ایران از جمله روسیه، اسرائیل، پاکستان و هند صاحب سلاح هستهای هستند. حتی خود رهبران اسرائیل نیز معترف هستند که منطقی است کشوری نظیر ایران که با یک چنین تهدیدهایی روبهرو است به سوی تولید سلاح هستهای برود.
اما مشکل اصلی آمریکا و اسرائیل با ایران نه فقط احتمال دستیابی این کشور به سلاح هستهای بلکه رقابت ایران با هژمونی این کشورها در سطح منطقه است. ایران با داشتن متحدانی چون رژیم سوریه، حزبالله لبنان و نفوذ در عراق توانسته است چای پای خود را در منطقه محکم کند و آمریکا و اسرائیل مصمم هستند این موقعیت ایران را از بین ببرند.
تحلیلگر گاردین در پایان مطلب خود هشدار میدهد که اقدام نظامی علیه ایران به یک فاجعه شدید در کل منطقه و یک بحران بزرگ در سطح جهان بدل خواهد شد. بیدلیل نیست که گروه کثیری از مقامات نظامی و امنیتی سابق در آمریکا و اسرائیل علیه یک چنین سیاستی هشدار میدهند.
به نوشته وی، شاید تمامی اظهار نظرها و مباحث مربوط به اقدام نظامی علیه ایران فقط با هدف تهدید و ترساندن آن کشور صورت میگیرد. ولی بدون شک افرادی در حکومت و محافل سیاسی آمریکا و اسرائیل واقعاً طرفدار جنگ هستند و بعید نیست که در صورت پافشاری آنها و پیشبرد طرحهایشان فضا به نفع جنگ تغییر کند.
نویسنده گاردین نوشته خود را با این گزاره پایان میدهد که به همین خاطر ممانعت از وقوع این جنگطلبی امری بسیار جدی است و قبل از آنکه شعلههای این جنگ و دامنه بحران ناشی از آن گریبانگیر همه شود، بهتر است مخالفت با آن را آغاز کرد.
«شیمون میلن» از اعضای سردبیران روزنامه گاردین با موضعی انتقادی از سیاستهای آمریکا و متحدان آن کشور در خاورمیانه مینویسد که پس از ۱۰ سال جنگافروزی و دخالت نظامی در افغانستان، عراق ، بیثبات کردن کشورهایی نظیر پاکستان و یمن، هجوم نظامی و کشتار گسترده در لبنان و لیبی آمریکا و متحدانش هنوز هم از دخالت و عملیات اشغالگرانه در خاورمیانه خسته نشدهاند.
طی ماههای اخیر شواهد بیشتری حاکی از تشدید عمیات پنهانی و خرابکارانه علیه ایران برملا شده است.
این جنگ پنهان توسط آمریکا و اسرائیل به پیش برده میشود و دولتهای بریتانیا و فرانسه از آن حمایت میکنند. این اقدامات عبارتند از حمایت مخفیانه از گروههای مخالف حکومت ایران، ترور دانشمندان هستهای، جنگ سایبری، حمله به تأسیسات نظامی و خرابکاری در مراکز موشکی و از جمله کشتن یک فرمانده ارشد نیروهای مسلح ایران.
نویسنده روزنامه گاردین یادآوری میکند که آمریکا و اسرائیل رسماً مسئولیت این اقدامات را برعهده نگرفته ولی به طور غیرمستقیم مطالبی را به رسانهها تغذیه میکنند که همه از دشمنی و خصومت شدید با ایران حکایت میکند. عجیبترین مورد آن داستان غیرقابل تأیید طرح ترور سفیر عربستان بود.
همزمان دولت بریتانیا فشار بر سایر اعضای اتحادیه اروپا برای اعمال فشار بیشتر بر ایران را افزوده است. پیشگامی بریتانیا خشم ایران را برانگیخته و موجب حمله به سفارت آن کشور در تهران و در مقابل اخراج دیپلماتهای ایرانی از لندن شد.
ماه گذشته وزارت دفاع بریتانیا به روزنامه گاردین گفت که اگر نقشه آمریکا برای حمله نظامی به ایران جلو انداخته شود نیروهای مسلح بریتانیا ممکن است در یک چنین عملیاتی مشارکت کنند. مشخص نیست که آیا این اظهار نظر مقامات وزارت دفاع بریتانیا با هدف آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش یک چنین جنگی بود و یا نوعی هشدار علیه وقوع این جنگ.
تحلیلگر روزنامه گاردین در بخش دیگری از مطلب خود به تحلیل مواضع سیاستمداران و دولت بریتانیا در این زمینه پرداخته و یادآوری میکند که جک استرو و دیوید میلیبند، دو تن از وزرای خارجه سابق بریتانیا از حزب کارگر هر دو در مورد خطرات گسترده آغاز جنگ با ایران هشدار دادهاند.
به نظر میرسد که فضاسازی در مورد اقدام نظامی علیه ایران به روشی مشابه با زمینهسازی برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به پیش میرود با این تفاوت که پروندهسازی علیه ایران حتی از مورد عراق نیز ناموجهتر و غیرمستندتر است.
تحلیلگر روزنامه گاردین سپس با اشاره به گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی مینویسد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بیطرف مطالب مندرج در این گزارش تازه نیستند و بیاعتمادی مندرج در این گزارش بیش از هر چیز تابع گرایشهای رئیس جدید آژانس است که طبق اسناد برملا شده توسط «ویکی لیکس» از آغاز کار خود به آمریکا و متحدانش تضمین داده بود که در برخورد با ایران جانب آنها را خواهد گرفت.
حتی دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و از جمله وزیر امنیت داخلی این کشور هنوز هم این ارزیابی اطلاعاتی را تأیید میکنند که حکومت ایران در سال ۲۰۰۳ وجه نظامی برنامههای هستهای خود را متوقف کرده است. اما به نظر میرسد که طرفداران اقدام نظامی علیه ایران فقط به آن بخش از اطلاعات دستگاههای امنیتی غربی اتکا میکنند که هنوز در مورد فعالیتهای هستهای ایران سوء ظن دارد.
تحلیلگر روزنامه گاردین، سپس به موقعیت ژئوپلتیک ایران اشاره کرده و مینویسد به غیر از تهدید ناشی از حضور گسترده نیروهای آمریکایی در منطقه، بسیاری از همسایگان ایران از جمله روسیه، اسرائیل، پاکستان و هند صاحب سلاح هستهای هستند. حتی خود رهبران اسرائیل نیز معترف هستند که منطقی است کشوری نظیر ایران که با یک چنین تهدیدهایی روبهرو است به سوی تولید سلاح هستهای برود.
اما مشکل اصلی آمریکا و اسرائیل با ایران نه فقط احتمال دستیابی این کشور به سلاح هستهای بلکه رقابت ایران با هژمونی این کشورها در سطح منطقه است. ایران با داشتن متحدانی چون رژیم سوریه، حزبالله لبنان و نفوذ در عراق توانسته است چای پای خود را در منطقه محکم کند و آمریکا و اسرائیل مصمم هستند این موقعیت ایران را از بین ببرند.
تحلیلگر گاردین در پایان مطلب خود هشدار میدهد که اقدام نظامی علیه ایران به یک فاجعه شدید در کل منطقه و یک بحران بزرگ در سطح جهان بدل خواهد شد. بیدلیل نیست که گروه کثیری از مقامات نظامی و امنیتی سابق در آمریکا و اسرائیل علیه یک چنین سیاستی هشدار میدهند.
به نوشته وی، شاید تمامی اظهار نظرها و مباحث مربوط به اقدام نظامی علیه ایران فقط با هدف تهدید و ترساندن آن کشور صورت میگیرد. ولی بدون شک افرادی در حکومت و محافل سیاسی آمریکا و اسرائیل واقعاً طرفدار جنگ هستند و بعید نیست که در صورت پافشاری آنها و پیشبرد طرحهایشان فضا به نفع جنگ تغییر کند.
نویسنده گاردین نوشته خود را با این گزاره پایان میدهد که به همین خاطر ممانعت از وقوع این جنگطلبی امری بسیار جدی است و قبل از آنکه شعلههای این جنگ و دامنه بحران ناشی از آن گریبانگیر همه شود، بهتر است مخالفت با آن را آغاز کرد.
افزایش بدهی دولت احمدینژاد در عین افزایش درآمدها؛ درآمد ۷۲۰ میلیارد دلار
بر اساس آمارهای رسمی منتشره در ایران، در حالی که درآمد دو دولت محمود احمدینژاد در طی شش سال و نیم یعنی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ حداقل ۷۲۰ میلیارد دلار بوده، بدهی مستقیم این دولت به بانکها نیز از سال ۱۳۸۴ تا پایان سال ۱۳۸۹ حدود ۹ میلیارد دلار افزایش داشته است.
موضوع درآمدهای دولت در شش سال گذشته و بهویژه افزایش این درآمدها به دنبال افزایش بهای نفت در چند سال اخیر بارها مورد توجه منتقدان آقای احمدینژاد از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رقبای سرسخت او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، قرار گرفته است.
افزایش نجومی درآمد دولت در سالهای اخیر در حالی است که بر اساس گزارشها دولت محمود احمدینژاد در ماههای اخیر برای پرداخت یارانه نقدی مردم با مشکل مواجه بوده و حتی برای تامین بودجه آن به استفاده از بودجه طرحهای عمرانی متوسل شده است.
وبسایت خبرآنلاین نزدیک به رئیس مجلس شورای اسلامی در گزارشی بر اساس آمارهای رسمی برخی از نهادها از جمله بانک مرکزی و وزارت نفت جمهوری اسلامی از افزایش استقراض در دولت نهم و دهم در عین افزایش درآمدهای این دولتها خبر داده است.
خبرآنلاین دولت محمود احمدینژاد را «پردرآمدترین دولت در تاریخ ایران» خوانده و با تکیه بر آمارهای رسمی نهادهای زیر نظر خود رئیس جمهور میگوید که درآمد دولتهای او دستکم ۷۲۰ میلیارد دلار بوده است.
این وبسایت نزدیک به علی لاریجانی منبع این درآمد ۷۲۰ میلیارد دلاری را «صادرات، نفت خام، مالیات، خصوصیسازی، و فروش اوراق قرضه» به مردم ایران عنوان کرده است.
استخراج این آمارها در حالی است که چندی پیش رئیس دیوان محاسبات ایران با انتقاد از سیاستهای اقتصادی در دولت آقای احمدینژاد اعلام کرد که در حال حاضر هیچ نهادی در جمهوری اسلامی از میزان درآمد کل کشور خبر ندارد.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی و وزارت نفت، دولت نهم از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ تنها از محل صادرات نفت خام ایران ۲۷۹ میلیارد دلار درآمد داشته، و این درآمد تنها در دو سال نخست از دولت دهم به دلیل رشد ۱۴ درصدی بهای نفت به ۱۹۲ میلیارد دلار رسیده است.
خبرآنلاین میگوید با این حساب درآمد دولت محمود احمدینژاد تنها از محل فروش نفت تا پایان سال ۱۳۹۰ که سه ماهی بیشتر از آن نمانده به ۵۰۵ میلیارد دلار خواهد رسید.
این در حالی است که کل دولتهای اول تا هشتم یعنی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۳ یعنی نزدیک به ۲۴ سال ۴۳۳ میلیارد دلار از فروش نفت خام به خارجیها درآمد داشتند.
در مقابل، به گفته خبرآنلاین با تکیه بر آمارهای موجود، بدهی مستقیم دولتهای آقای احمدینژاد و شرکتهای دولتی به سیستم بانکی کشور «از ۱۲.۳ هزار میلیارد تومان در سال ۸۴ به ۲۱ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۸۹ رسیده است»، یعنی بدهی دولت به بانکها حدود ۹ هزار میلیارد تومان بالا رفته است.
غیر از درآمد نفت، دولتهای نهم و دهم در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۰ از فروش شرکتهای دولتی نزدیک به ۹۰ میلیارد دلار و از مالیات نزدیک به ۱۳۸ میلیارد دلار درآمد داشتهاند.
بر اساس آمار بانک مرکزی، درآمد این دولتها از فروش اوراق مشارکت به مردم نیز حدود ۲۴ میلیارد دلار بوده است.
موضوع درآمدهای دولت در شش سال گذشته و بهویژه افزایش این درآمدها به دنبال افزایش بهای نفت در چند سال اخیر بارها مورد توجه منتقدان آقای احمدینژاد از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رقبای سرسخت او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، قرار گرفته است.
افزایش نجومی درآمد دولت در سالهای اخیر در حالی است که بر اساس گزارشها دولت محمود احمدینژاد در ماههای اخیر برای پرداخت یارانه نقدی مردم با مشکل مواجه بوده و حتی برای تامین بودجه آن به استفاده از بودجه طرحهای عمرانی متوسل شده است.
وبسایت خبرآنلاین نزدیک به رئیس مجلس شورای اسلامی در گزارشی بر اساس آمارهای رسمی برخی از نهادها از جمله بانک مرکزی و وزارت نفت جمهوری اسلامی از افزایش استقراض در دولت نهم و دهم در عین افزایش درآمدهای این دولتها خبر داده است.
خبرآنلاین دولت محمود احمدینژاد را «پردرآمدترین دولت در تاریخ ایران» خوانده و با تکیه بر آمارهای رسمی نهادهای زیر نظر خود رئیس جمهور میگوید که درآمد دولتهای او دستکم ۷۲۰ میلیارد دلار بوده است.
این وبسایت نزدیک به علی لاریجانی منبع این درآمد ۷۲۰ میلیارد دلاری را «صادرات، نفت خام، مالیات، خصوصیسازی، و فروش اوراق قرضه» به مردم ایران عنوان کرده است.
استخراج این آمارها در حالی است که چندی پیش رئیس دیوان محاسبات ایران با انتقاد از سیاستهای اقتصادی در دولت آقای احمدینژاد اعلام کرد که در حال حاضر هیچ نهادی در جمهوری اسلامی از میزان درآمد کل کشور خبر ندارد.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی و وزارت نفت، دولت نهم از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ تنها از محل صادرات نفت خام ایران ۲۷۹ میلیارد دلار درآمد داشته، و این درآمد تنها در دو سال نخست از دولت دهم به دلیل رشد ۱۴ درصدی بهای نفت به ۱۹۲ میلیارد دلار رسیده است.
خبرآنلاین میگوید با این حساب درآمد دولت محمود احمدینژاد تنها از محل فروش نفت تا پایان سال ۱۳۹۰ که سه ماهی بیشتر از آن نمانده به ۵۰۵ میلیارد دلار خواهد رسید.
این در حالی است که کل دولتهای اول تا هشتم یعنی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۳ یعنی نزدیک به ۲۴ سال ۴۳۳ میلیارد دلار از فروش نفت خام به خارجیها درآمد داشتند.
در مقابل، به گفته خبرآنلاین با تکیه بر آمارهای موجود، بدهی مستقیم دولتهای آقای احمدینژاد و شرکتهای دولتی به سیستم بانکی کشور «از ۱۲.۳ هزار میلیارد تومان در سال ۸۴ به ۲۱ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۸۹ رسیده است»، یعنی بدهی دولت به بانکها حدود ۹ هزار میلیارد تومان بالا رفته است.
غیر از درآمد نفت، دولتهای نهم و دهم در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۰ از فروش شرکتهای دولتی نزدیک به ۹۰ میلیارد دلار و از مالیات نزدیک به ۱۳۸ میلیارد دلار درآمد داشتهاند.
بر اساس آمار بانک مرکزی، درآمد این دولتها از فروش اوراق مشارکت به مردم نیز حدود ۲۴ میلیارد دلار بوده است.
طالبان پاکستان از مذاکره صلح با دولت این کشور خبر داد
یکی از فرماندهان ارشد طالبان پاکستان برای نخستین بار تأیید کرد که این گروه در حال انجام گفتوگوهای صلح با دولت پاکستان است و افزود که «در این مذاکرات پیشرفت خوبی حاصل شدهاست».
مولوی فقیر محمد، که خود را «نایب رئیس طالبان پاکستان» معرفی کرده روز شنبه به خبرگزاری آسوشیدپرس گفت که افراد گروهش «با مقامهای مربوطه دولت گفتوگوهای آشتی انجام دادهاند» و افزود که «آنها پیشرفت خوبی دارند و ممکن است بهزودی یک توافق رسمی صلح را با دولت امضا کنند».
ماه گذشته شبهنظامیان و مقامهای اطلاعاتی که نخواستند نامشان فاش شود اعلام کردند که گفتوگوهای مقدماتی صلح میان طرفین جریان دارد، اما دولت و ارتش پاکستان و همچنین سخنگوی طالبان این اظهارات را تکذیب کردند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، مقامهای دولت پاکستان هنوز در مورد خبر تأیید انجام این گفتوگوها از سوی گروه طالبان اظهار نظری نکردهاند.
قرارهای صلح که پیش از این میان طالبان پاکستان و دولت این کشور گذاشته شده بود از سوی طالبان تنها برای استراحت نیروها و تجدید سازمان استفاده شده و کمکی به برقراری صلح در این کشور نکرده است.
طالبان پاکستان با گروههای مسلحی که در افغانستان با نظامیان غربی میجنگند همپیمانند و گاه به آنها پناه میدهند.
در همین حال روز دوشنبه حدود هزار نماینده از نزدیک به صد کشور جهان در شهر بن آلمان گرد هم آمدند تا در مورد آینده افغانستان و مسائل امنیتی آن بحث و گفتوگو کنند. پاکستان و گروه طالبان که از طرفهای اصلی مسائل و درگیریها در افغانستان هستند این کنفرانس را تحریم کرده و در آن شرکت نکردند.
ایالات متحده در نبرد خود با طالبان پاکستان از هواپیماهای بیسرنشین استفاده میکند که این امر نارضایتی زیاد مقامهای پاکستانی را به دنبال داشته است.
ایالات متحده گروه طالبان را یک گروه تروریستی میداند و انجام مذاکرات صلح میان دولت پاکستان با این گروه میتواند به افزایش تنشها میان واشینگتن و اسلامآباد بینجامد.
مولوی فقیر محمد، که خود را «نایب رئیس طالبان پاکستان» معرفی کرده روز شنبه به خبرگزاری آسوشیدپرس گفت که افراد گروهش «با مقامهای مربوطه دولت گفتوگوهای آشتی انجام دادهاند» و افزود که «آنها پیشرفت خوبی دارند و ممکن است بهزودی یک توافق رسمی صلح را با دولت امضا کنند».
ماه گذشته شبهنظامیان و مقامهای اطلاعاتی که نخواستند نامشان فاش شود اعلام کردند که گفتوگوهای مقدماتی صلح میان طرفین جریان دارد، اما دولت و ارتش پاکستان و همچنین سخنگوی طالبان این اظهارات را تکذیب کردند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، مقامهای دولت پاکستان هنوز در مورد خبر تأیید انجام این گفتوگوها از سوی گروه طالبان اظهار نظری نکردهاند.
قرارهای صلح که پیش از این میان طالبان پاکستان و دولت این کشور گذاشته شده بود از سوی طالبان تنها برای استراحت نیروها و تجدید سازمان استفاده شده و کمکی به برقراری صلح در این کشور نکرده است.
طالبان پاکستان با گروههای مسلحی که در افغانستان با نظامیان غربی میجنگند همپیمانند و گاه به آنها پناه میدهند.
در همین حال روز دوشنبه حدود هزار نماینده از نزدیک به صد کشور جهان در شهر بن آلمان گرد هم آمدند تا در مورد آینده افغانستان و مسائل امنیتی آن بحث و گفتوگو کنند. پاکستان و گروه طالبان که از طرفهای اصلی مسائل و درگیریها در افغانستان هستند این کنفرانس را تحریم کرده و در آن شرکت نکردند.
ایالات متحده در نبرد خود با طالبان پاکستان از هواپیماهای بیسرنشین استفاده میکند که این امر نارضایتی زیاد مقامهای پاکستانی را به دنبال داشته است.
ایالات متحده گروه طالبان را یک گروه تروریستی میداند و انجام مذاکرات صلح میان دولت پاکستان با این گروه میتواند به افزایش تنشها میان واشینگتن و اسلامآباد بینجامد.
مدیر نمایندگی صدا و سیما از جمهوری آذربایجان اخراج شد
به گزارش خبرگزاری فارس، احمد کاظمی، مدیر نمایندگی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در باکو، از جمهوری آذربایجان اخراج شد.
براساس این گزارش، احمد کاظمی دیروز جمعه پس از ورود به فرودگاه باکو اجازه ورود به جمهوری آذربایجان را پیدا نکرد و ماموران فرودگاه وی را که همراه با خانواده اش بود به ایران بازگرداندند.
خبرگزاری فارس در مورد دلیل اخراج مدیر نمایندگی صدا و سیما ازجمهوری آذربایجان توضیحی نداده است.
براساس این گزارش، احمد کاظمی دیروز جمعه پس از ورود به فرودگاه باکو اجازه ورود به جمهوری آذربایجان را پیدا نکرد و ماموران فرودگاه وی را که همراه با خانواده اش بود به ایران بازگرداندند.
خبرگزاری فارس در مورد دلیل اخراج مدیر نمایندگی صدا و سیما ازجمهوری آذربایجان توضیحی نداده است.
ایران: تعیین حافظ منافع در انگلیس فعلا مطرح نیست
سخنگوی وزارت خارجه ایران با بیان اینکه رابطه ایران و بریتانیا به طور کامل قطع نشده، گفت: «فعلا به لحاظ روابط سیاسی در مرحلهای نیستیم که تعیین حافظ منافع در انگلیس مطرح باشد.»
به گزارش خبرگزاری فارس، مهمانپرست تعیین دفتر حفاظت منافع را زمانی قابل پیگیری دانست که روابط سیاسی دو کشور به طور کامل قطع شده باشد و از طریق دفتر حفاظت منافع موضوعات دو کشور پیگیری شود.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران، پیشتر به خبرگزاری فارس گفته بود، ایران در حال بررسی گزینههایی برای تعیین حافظ منافع در بریتانیا است.
علویه ربابه مجتهد نجفی، مسن ترین زن دانشجو در ایرانی است که در ۶۵ سالگی دانشجوی مهندسی مدیریت و آبادانی روستاهاست.
به گزارش خبرگزاری مهر، خانم مجتهد نجفی در دانشگاه پیام نور حسن آباد فشافویه در اطراف تهران درس می خواند. او در بیست سالگی دیپلم گرفته و در پنجاه سالگی توانسته دوره پیش دانشگاهی را پشت سر بگذارد.او دو فرزند دختر دارد که یکی از آنها پزشک و دیگری مهندس برق است.
خانم مجتهد نجفی می گوید که ادامه تحصیل را برای "خدمت به کشورش و کسب دانش روز" انتخاب کرده و "شبها دو ساعت مطالعه می کند چون مشغول کارهای منزل است و بیشتر از این فرصت مطالعه ندارد."
او می گوید که "تحصیل برایش سخت نیست و همه درسها را می فهمد، آنچه را که می خواند یاد می گیرد و به دانشش می افزاید."
هفته خوانی؛ هفته راهاندازی دانشگاه جامع علمی- کاربردی روضه!
آقای هفته زاده
هفته قبل از قراردادهای میلیونی و دکانی که این مداح ها در ایام محرم و صفر برای خود باز میکنند نوشتیم و حالا این هفته رئیس «خانه مداحان تهران» از راه اندازی دانشکده «علوم و فنون مداحی» در آینده نزدیک خبر داد! تصور کنید دانشگاه علوم و فنون روضه! احتمالا رئیس دانشگاه هم حاج منصور ارضی مداح بیتربیتی است که قبلا در سفرهای استانی همراه احمدینژاد بود و این روزها و شبها سایه عورت احمدی نژاد را با تیر میزند!
از پدر، سوا و از مادر، جدا!
کاش یک نفر این شجره نامه بشار خان اسد را یک نگاهی می کرد و میدید ایشان احیاناً بچه گرمسار نیست؟ یا بده بستونی با فک و فامیل های احمدینژاد ما ندارد؟
چون به نظر میرسد «روتون گلاب»، هر چه که احمدینژاد «قضای حاجت» کرده، این بشار اسد کنترات برداشته است.
چون به نظر میرسد «روتون گلاب»، هر چه که احمدینژاد «قضای حاجت» کرده، این بشار اسد کنترات برداشته است.
در حالی که طی ماههای گذشته هزاران نفر از مردم معترض سوریه توسط نیروهای نظامی بشار اسد قتل عام شدهاند اما این شازده، دستور قتل هزاران معترض را رد کرده و میگوید کنترلی بر نیروهای مسلح ندارد!
بشار اسد در گفتگوی جنجالی با باربارا والترز گزارشگر شبکه ای بی سی آمریکا که روز چهار شنبه هفته گذشته پخش شد، ادای احمدی نژاد ما را در آورده و گفته است: «اغلب قربانیان از هواداران دولت بوده اند».
چند وقت پیش بود که احمدی نژاد خودمان در سفری که به منظور سخنرانی در جمع تعدادی از «صندلیهای سازمان ملل» به نیویورک سفر کرده بود در بدو ورود به این شهر و پیش از حضور در جمع صمیمی صندلیها، در گفتگو با خبرنگار آسوشیتدپرس گفته بود: «متاسفانه حدود سی نفر در پس از حوادث انتخابات ایران کشته شدند، که البته در آن عدهای از طرفداران دولت و رهگذران نیز کشته شدند».
احتمالا آخر این فیلم هندی که ایران و سوریه مشغول آن هستند این طور می شود که، بشار اسد کتفش گلوله خورده است، محمود بالای سرش است، بعد یک نگاهی به محمود می اندازد و میگوید: محمود! محمود هم لباس بشار را پاره می کند تا از خونریزی جلوگیری کند که می بیند ای دل غافل!
لنگهی همان خالی که روی سینه خودش است آن جا هم هست!
بعد همه متوجه می شویم که محمود و بشار یک خال روی سینه چپ خود دارند و برادر ناتنی هستند و در واقع از پدر سوا و از مادر جدا بوده اند! بعد موسیقی و تیتراژ پایانی و...
قمار با پیرژامه!
هفته پیش گفته بودیم که «ای کاش ماجرای انتخابات آینده مجلس به همان آزاد کردن قلیان ختم به خیر شود و پای تلخکی – سیگاری و زنان ویژه به میان نیاید»، حالا این هفته منابع خبری که -البته معلوم نیست به زندگی خصوصی ملت چه کار دارند- خبر دادهاند که در شهر آستارا عکسی از یک کاندیدای احتمالی مجلس به صورت وسیع در گوشیهای تلفن همراه شهروندان این شهر شمال کشور انتشار یافته که در آن آقای «میم» کاندیدای عزیز، با وضعیتی زننده در حال قماربازی است.
حالا این وضعیت زننده و قماربازی چه بوده است خدا داند. البته احتمال دارد که بنده خدا با زیر شلوار و رکابی در منزل نشسته بوده و با باجناقش سر کله پاچه صبح جمعه، «حکم» بازی میکرده که حالا این بساط راه افتاده است!
به هر حال گفته شده است که این موضوع انتشار عکس آقای کاندیدا باعث افت شدید محبوبیت این داوطلب انتخاباتی مجلس نهم شده و او اعتماد به نفس خود را برای ورود جدی به عرصه رقابت انتخاباتی از دست داده و حتی با گریه در جمع هواداران خود در محفل انتخاباتی خانگی این اقدام را ناجوانمردی خوانده است.
ارباب و رعیت!
حاج محمود احمدینژاد که یک زمانی گفته شد با یک وعده «املت بدون گوجه» به مدت ۲۲ ساعت عین تراکتور کار میکند و دوساعت در شبانه روز میخوابد! بعد از شش سال تازه دوزاریاش افتاده است که انگار راستی راستی تمام «خر حمالیها» را روی دوش او انداخته اند و بقیه دنبال صفا سیتی هستند!
خلاصه حاجی هفته قبل قاطی کرد و با کنایه به برادران لاریجانی که در دو قوه مقننه و قضائیه کنگر خورده و لنگر را انداختهاند، گفت: «نباید یک قوه مثل "کارگر" باشد و قوای دیگر مانند "ارباب" رفتار کنند.»
احمدینژاد در همایش «تبیین طرح تحول نظام مالیاتی» که در مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار شد، از مشکلات «پایین تنهای» برخی دیگر از مسئولان نظام که نسبت زیادی با «آب هندوانه» دارد انتقاد کرده و گفت: «اداره کشور تنها با یک قوه نیست بلکه همه باید کمک کنند و یک قوه، کارگر نباشد و بقیه تصور کنند ارباب هستند بلکه همه باید مشارکت و شفاف سازی کنند».
والله! این بدبخت هر روز دارد آب میرود وزنش به ۳۰ کیلوگرم رسیده و به مدد بوتاکس و تزریق ژل زیر پوستی به روز می تواند چشم و چال خود را باز کند و عین عمله ها زحمت میکشد و آن وقت گردن صادق خان لاریجانی را با «اره برقی» هم نمیشود خط انداخت!
روسیه بدو معترضان بدو!
یعنی همین جوری علیالحساب برای دست گرمی یک متر و نیم برف در روسیه آمده است بعد بعضی از کارشناسان مسائل سیاسی می گویند «بهار عربی» به روسیه رسید!
خلاصه این که گزارش ها حاکی است که طبق وعده "تاواریشها" که گفته بودند اگر تقلب بشه روسیه قیامت میشه، با اعلام نتایج انتخابات پارلمان در این کشور یک خر تو خری راه افتاده است که بیا و ببین!
دولت روسیه هم اول بسم الله۸۰۰ نفر از معترضان در مسکو و سنپترزبورگ را دستگیر کرده اما از آن طرف مخالفان سه پیچ شدهاند که همچنان به اعتراضات خود علیه حزب ولادیمیر پوتین ادامه میدهند و ول کن معامله هم نیستند.
حالا روسیه بدو و معترضان به انتخابات بدو!
تازه گفته می شود که با وجود هشدارهای پلیس مبنی بر بازداشت کسانی که دست به تظاهرات بزنند، گروههای معترض روسی در فیس بوک و توئیتر اعلام کردهاند که قصد دارند بعد از ظهر شنبه نیز در مرکز مسکو تظاهرات تازهای برگزار کنند.
تازه گفته می شود که با وجود هشدارهای پلیس مبنی بر بازداشت کسانی که دست به تظاهرات بزنند، گروههای معترض روسی در فیس بوک و توئیتر اعلام کردهاند که قصد دارند بعد از ظهر شنبه نیز در مرکز مسکو تظاهرات تازهای برگزار کنند.
یعنی ککی افتاده در تنبان این روسها که نگو!
ببینیم خوششان می آمد که در ایام اعتراضات انتخابات خرداد ۸۸ در ایران هر روز یک کرمی می ریختند و روی اعصاب ملت بودند و کاری کردند که «مرگ بر روسیه» یکی از شعارهای اصلی مردم معترض ایران بودند.
البته ما همین جا اعلام می کنیم که ناراحت نمی شویم اگر «مرگ بر جمهوری اسلامی» هم یکی از شعار های اصلی مردم معترض روسیه باشد!
ناکامی چین در رقابت با ایران
به قول احمدینژاد به حول و قوه الهی! با وجود همه تحریمها، محدودیتها، فشارهای بین المللی، جمهوری اسلامی در هر عرصهای که قدم گذاشته افتخار کسب کرده و هرچند در جدول «بهترینها» همیشه حقش خورده شده و آخر بوده اما همیشه در صدر جدول «بیشترینها» قرار داشته است.
هفته گذشته «کمیته حفاظت از روزنامهنگاران» اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران میان کشورهای جهان بیشترین تعداد روزنامهنگار زندانی را به خود اختصاص داده است.
بر اساس این نتایج ایران با ۴۲ روزنامهنگار زندانی برای دومین سال متوالی موفق شد تا در صدر این فهرست قرار گیرد و بعد از آن کشورهای اریتره (۲۸ نفر)، چین (۲۷ نفر)، برمه (۱۲ نفر) و ویتنام با ۹ روزنامه نگار زندانی در رقابتی تنگاتنگ با ایران در ردههای بعدی قرار گرفتهاند.
سال گذشته هم همین کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، اعلام کرده بود که ایران و چین با ۳۴ روزنامه نگار زندانی به طور مشترک در صدر فهرست قرار دارند که گویا چین بر خلاف همتای خود مشغول پیاده شدن از خر شیطان است و تعدادی از زندانیان را آزاد کرده است و عرصه را به حریف قدرتمند خود ایران واگذار کرده است.
دانشگاه جامع علمی- کاربردی روضه!
نشد ما یک هفته در باب یک موضوع صحبت کنیم و هفته بعد از آن یک باموبولی در آن رابطه راه نیافتد.
هفته قبل از قراردادهای میلیونی و دکانی که این مداح ها در ایام محرم و صفر برای خود باز میکنند نوشتیم و حالا این هفته رئیس «خانه مداحان تهران» از راه اندازی دانشکده «علوم و فنون مداحی» در آینده نزدیک خبر داد!
تصور کنید دانشگاه علوم و فنون روضه! احتمالا رئیس دانشگاه هم حاج منصور ارضی مداح بی تربیتی است که قبلا در سفر های استانی همراه احمدی نژاد بود و این روزها و شبها سایه عورت احمدی نژاد را با تیر میزند!
حدادیان هم به عنوان کاشف عورت احمدینژاد مدیر گروه است و اساتید هم کربلایی حسین سیب سرخی است که اخیراً نوحه معروف ایشان با این مطلع زیبا: «هر شب به شما من تک میزنم، اگه جواب ندی پیامک میزنم» در اینترنت منتشر شده است.
و همچنین عبدالرضا هلالی و حمید علیمی هم احتمالا عضو هئیت علمی خواهند بود. این آخری یعنی حمید علیمی هم نوحه معروفی دارد که می گوید: انا کلب الرقیه! یعنی من سگ رقیه هستم! و فریاد می زند: واق واق حسین! واق واق حسین!
ظاهراً ماجرا به تاسیس دانشگاه روضه! ختم نشده و حسن آهی نائب رئیس خانه مداحان تهران از اعزام مداح به برخی از کشورهای خارجی خبر داده و گفته که محرم امسال 20 مداح به کشورهای مختلف اعزام شدند!
فقط مداح لژیونر نداشتیم که خب به سلامتی این هم به افتخاراتمان اضافه شد.
اصلا ما پیشنهاد می کنیم طرح «سفیر – روضه خوان» را از فردا اجرا کنیم و همین روضه خوان های اعزامی به خارج از کشور را به عنوان سفیر ایران در آن کشورها معرفی کنیم تا در هزینه ها صرفه جویی شود.
ابداً هم نباید نگران موضع گری سیاسی این سفیر- روضه خوان ها باشیم چرا که اکثر قریب به اتفاق این مداحان در لابه لای روضه زینب و قاسم، همیشه گریزی هم به مسائل سیاسی روز می زنند و اظهار فضل (شما بخوانید فحش خواهر و مادر) می کنند.
برای دوسالگی خودنویس!
روانشناسان کودک در آخرین تحقیقات علمی خود اعلام کرده اند که یکی از هیجان انگیزترین مراحل رشد کودک در اوایل ۲ سالگی، است. در این زمان کودک بدون کمک راه می رود، «یک گام لرزان اما مصمم».
آن ها میگویند که کودکانی که تازه راه رفتن را تجربه کردهاند را نمیتوانید از راه رفتن منصرف کنید. پس، بهتر است خودتان را خسته نکنید.
همین روانشناسان گفته اند که «کودک، شش ماه بعد از این که راه رفت، ممکن است شروع به دویدن کند» از ما گفتن بود!
تازه سن دقیق بالا رفتن در کودکان هم در حین سال دوم است که کودک شروع به بالا رفتن از مبلمان، پله، نرده و می کند و کلا از هر چیزی که بشود می گیرد و تلاش می کند تا بالا و بالاتر برود.
حواسمان را جمع کنیم که دوسالگی یکی از مقاطع حساس و دشوار در تربیت و رفتار با کودکان است.
دوسالهها غیرقابل پیشبینی هستند، به حرف گوش نمیدهند و همیشه «نه» می گویند و رفتارهای غیرقابل پیشبینی میکنند.
گاه فکر می کنید تلاشتان برای آرام کردن این فرشته کوچک اما چموش و دوست داشتنی برای همیشه بینتیجه خواهد ماند و گاه شیرین زبانی و رفتارهای بزرگ منشانهاش باعث میشود به راحتی فراموش کنید که او فقط و فقط «دو سال» دارد.
کارشناسان معتقد هستند آنچه که کودکان در این سن حقیقتاً به دنبال آن هستند کشف ساز و کار این دنیا با به چالش گرفتن هر چیز از پدیدههای مختلف گرفته تا آستانه صبر و تحمل و حتی حوصله اطرافیانش است و از همین روست که به دوسالهها بر چسب «غیر قابل کنترل و پیش بینی بودن» زده شده است.
خلاصه همه اینها را نوشتیم که بگوییم خودنویس جان! تولد دو سالگی ات مبارک باشه.
یک خسته نباشید جانانه هم به سردبیر محترم و همه دوستان و همکاران عزیزی که در این دو سال برای رشد این "کودک چموش" زحمت کشیدند و تبریک خیلی خیلی ویژه هم به همراهان همیشگی خودنویس، به ویژه رفیق و رفقای خودم که هر هفته منت می گذارند و به ما سر میزنند.
ارادتمند- هفتهزاده
انتقال سعید آقا براری، فعال سابق دانشجویی، به زندان اوین
سعید آقا براری، فعال سابق دانشجویی و از کنشگران حقوق بشری، که از ۲۳ آبان ماه امسال مفقود شده بود، به زندان اوین منتقل شده است.
بنا به گزارش منابع آگاه، این فعال سابق دانشجویی و عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی، روز دوشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۰ درحالیکه عازم محل کار خود بود، مفقود گردید، تا اینکه شامگاه همان روز چند تن از ماموران امنیتی، با مراجعه به منزل وی و ایجاد ارعاب برای خانواده، به جستجوی آن محل و ضبط و انتقال کامپیوتر و برخی اموال شخصی وی اقدام کردند.
این در حالی است که ماموران امنیتی در برابر پرسش خانواده این فعال سابق دانشجویی پیرامون محل و وضعیت پسرشان، هیچ پاسخی نداده و هشدار داده بودند که از رسانه ای کردن حضور ماموران و تفتیش منزل خودداری کنند.
بر اساس این گزارش، با گذشت دو هفته از ناپدید بودن سعید آقا براری، وی هفته گذشته ضمن تماس با خانواده، از انتقال خود از بازداشتگاهی امنیتی، به زندان اوین خبر داده و اعلام کرده است که فعلا ممنوع الملاقات می باشد.
ضمن این که هنوز از دلیل بازداشت و وضعیت جسمانی این فعال سابق دانشجویی خبری منتشر نشده است.
طی هفته های گذشته، فشار بر فعالان دانشجویی، مطبوعاتی و حقوق بشری، موجی فزاینده داشته و گروه زیادی احضار، بازداشت و ناپدید شده اند.
بنا به گزارش منابع آگاه، این فعال سابق دانشجویی و عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی، روز دوشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۰ درحالیکه عازم محل کار خود بود، مفقود گردید، تا اینکه شامگاه همان روز چند تن از ماموران امنیتی، با مراجعه به منزل وی و ایجاد ارعاب برای خانواده، به جستجوی آن محل و ضبط و انتقال کامپیوتر و برخی اموال شخصی وی اقدام کردند.
این در حالی است که ماموران امنیتی در برابر پرسش خانواده این فعال سابق دانشجویی پیرامون محل و وضعیت پسرشان، هیچ پاسخی نداده و هشدار داده بودند که از رسانه ای کردن حضور ماموران و تفتیش منزل خودداری کنند.
بر اساس این گزارش، با گذشت دو هفته از ناپدید بودن سعید آقا براری، وی هفته گذشته ضمن تماس با خانواده، از انتقال خود از بازداشتگاهی امنیتی، به زندان اوین خبر داده و اعلام کرده است که فعلا ممنوع الملاقات می باشد.
ضمن این که هنوز از دلیل بازداشت و وضعیت جسمانی این فعال سابق دانشجویی خبری منتشر نشده است.
طی هفته های گذشته، فشار بر فعالان دانشجویی، مطبوعاتی و حقوق بشری، موجی فزاینده داشته و گروه زیادی احضار، بازداشت و ناپدید شده اند.
کمیته گزارشگران حقوق بشر
دعوای دانشجویان جان نوجوان ۱۸سالهای را گرفت
در روز شنبه ۱۲ آذرماه گزارش یک فقره درگیری منجر به قتل در ترمینال جنوب تهران اعلام و با دستور بازپرس شعبه یکم دادسرای جنایی تهران برای رسیدگی تخصصی به کارآگاهان مبارزه اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع داده شد.
به گزارش ایسنا، در این گزارش قتل اعلام شده بود: جوان ۱۸ سالهای به نام «علی حوتی» عصر چهارشنبه در یک درگیری گروهی با چاقو زخمی شده و لحظاتی بعد پس از انتقال به بیمارستان بهارلو به علَت شدَت جراحات وارده فوت کرده است.
با ثبت این شکوایه، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بررسیهای اوَلیَه دریافتند که ساعتی قبل از درگیری گروهی در ترمینال جنوب فردی ۱۹ساله به نام «یاشار» که دانشجوی مهندسی برق دانشگاه غیرانتفاعی ایوانکی است در داخل سرویس دانشگاه و در مسیر برگشت به سمت تهران، با یک دانشجوی دیگر درگیری لفظی داشته و آنها در محل پیاده شدن از اتوبوس در ترمینال خزانه تهران برای یکدیگر خط و نشان کشیدند.
کارآگاهان در بررسی دریافتند، «یاشار» از طریق تلفن همراه با یکی از دوستانش به نام «میلاد» تماس گرفت و به دوستش اطلاع میدهد که برای دعوا با تعدادی از دوستان مشترک به ترمینال جنوب بیایند و این در حالی بود که طرف دیگر دعوا نیز با تلفن همراه با یکی از دوستانش تماس گرفته و از دوستانش درخواست میکند تا برای دعوا به ترمینال جنوب بیاید.
تحقیقات نشان داد که دوستان «یاشار» به اسامی «میلاد»، «علی حوتی» و «صادق» برای حمایت از یاشار در ترمینال جنوب حاضر شده و از سوی نفر دیگر دعوا نیز یک نفر دیگر به نام «مرتضی» در محل پیاده شدن دانشجویان حضور داشت.
کارآگاهان در تحقیقات اولیه دریافتند پس از مدتی درگیری لفظی این ۶ جوان تبدیل به درگیری فیزیکی شده و در لحظهای که دانشجوی ناشناس با تهدید چاقو یقه «یاشار» را گرفت و او را با چاقو تهدید میکرد دو نفر از دوستان یاشار به کمکش آمدند و با پشت پا زدن او را به زمین انداخته و شروع به کتک زدن وی کردند که در این لحظه این دانشجوی ناشناس برای این که از دست آنها خودش را برهاند چاقو را به طرفین چرخاند.
همچنین بررسیها نشان داد که طرفین دعوا با فریاد دو نفر از دوستان یاشار دریافتند که چاقو به آنها اصابت کرده و دانشجوی ناشناس چاقو به دست نیز پس از اطلاع از این موضوع از محل حادثه متواری میشود.
«علی حوتی» که از ناحیه قلب مورد اصابت دو ضربه چاقو قرار گرفته بود پیش از رسیدن به بیمارستان به علت خونریزی شدید جان خود را از دست داد.
«علی حوتی» که از ناحیه قلب مورد اصابت دو ضربه چاقو قرار گرفته بود پیش از رسیدن به بیمارستان به علت خونریزی شدید جان خود را از دست داد.
در بررسیهای بعدی کارآگاهان مشخص شد دانشجوی ناشناس به نام «سعید» دانشجوی کاردانی به کارشناسی مهندسی عمران دانشگاه ایوانکی است.
کارآگاهان در اقدام بعدی با شناسایی منزل پدر متهم برای دستگیری وی به این آدرس رفتند که دریافتند این متهم۲۳ ساله، هنگامی که متوجه به قتل رسیدن «علی» شده است خود را به بازپرسی شعبه یکم دادسرای جنایی معرفی و تسلیم کرد.
کارآگاهان در اقدام بعدی با شناسایی منزل پدر متهم برای دستگیری وی به این آدرس رفتند که دریافتند این متهم۲۳ ساله، هنگامی که متوجه به قتل رسیدن «علی» شده است خود را به بازپرسی شعبه یکم دادسرای جنایی معرفی و تسلیم کرد.
این متهم به قتل در اعترافات خود بابیان اینکه «یاشار» که بر روی صندلی پشت سر من نشسته بود با زانویش به صندلی من فشار میداد گفت: در این لحظه من از جایم بلند شدم و به سمت او برگشتم و فقط نگاهی به او کردم و دوباره سرجایم نشستم اما «یاشار» برای عصبانی کردن من حرفهای متعددی میزد و با تلفن همراهش با یکی از دوستانش صحبت کرد و با صدای بلند از دوستش خواست تا دوستان دیگرشان را باخودش به محل پیاده شدن بیاورد تا روی یک نفر را کم کنند.
وی بابیان اینکه به شدت ترسیده بودم، گفت: تلفن همراه نداشتم و با تلفن همراه یکی از همکلاسیهایم با دوستم «مرتضی» تماس گرفته و از او خواستم به همراه دوستانم به ترمینال جنوب بیایند.
وی در ادامه اعترافات خود بابیان اینکه مرتضی به تنهایی آمده بود اما با خود یک کارد به همراه داشت گفت: در هنگام دعوا «یاشار» را به دیوار چسباندم و اصلاً قصد ضربه زدن با چاقو را نداشتم اما دو نفر از پشت سر به من پشت پا زدند و شروع به کتک زدن من کردند متوجه نشدم که چطور شد یک دفعه همان دو نفر فرار کردند و دیدم کارد در دست من خونی شده است.
وی در ادامه اعترافات خود بابیان اینکه مرتضی به تنهایی آمده بود اما با خود یک کارد به همراه داشت گفت: در هنگام دعوا «یاشار» را به دیوار چسباندم و اصلاً قصد ضربه زدن با چاقو را نداشتم اما دو نفر از پشت سر به من پشت پا زدند و شروع به کتک زدن من کردند متوجه نشدم که چطور شد یک دفعه همان دو نفر فرار کردند و دیدم کارد در دست من خونی شده است.
اخبار روز:
ندای آزادی: از تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۰ که مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران بازداشت شد، تاکنون هیچ خبری از وی در دسترس نیست.
بازداشت مهندس محمد توسلی توسط نیروهای امنیتی و در ارتباط با نامهٔ اخیر ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی است.
در این نامه که خطاب به رییس جمهور پیشین ایران ، محمد خاتمی، نگاشته شده بود این فعالان سیاسی و اجتماعی گوشزد کرده بودند؛ «کمترین چشمانداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت.»
گفتنی است محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ بوده و بعد از انقلاب بارها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است.
آخرین بازداشت او مربوط به روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ است که حدود دو ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد.
همسر مهندس توسلی خواهر دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران است. دو دختر مهندس توسلی و داماد وی در حوادث پس از انتخابات بازداشت و به زندان محکوم شده و در حال حاضر یکی از دختران وی خانم مهندس لیلا توسلی و داماد محمد توسلی، مهندس محمد فرید طاهری در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند.
شایان ذکر است، همسر محمد توسلی در مصاحبه ای بتاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۰ با ابراز نگرانی از وضعیت همسرش به "جرس" گفت: "آقای توسلی ۷۴ سال دارند و تا الان مشکل و ناراحتی جسمانی خاصی نداشتند و اگر مشکلی برایشان پیش بیاید بخاطر همین فشارهایی است که در انفرادی ممکن است به ایشان وارد شود. ما "بسیار" نگران حال ایشان هستیم. همان زمان هم به آقایان گفتم چرا با خانواده ما این برخوردها را می کنید؟ که فقط می گفتند صحبت نکنید، مصاحبه نکنید و سکوت کنید."
بازداشت مهندس محمد توسلی توسط نیروهای امنیتی و در ارتباط با نامهٔ اخیر ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی است.
در این نامه که خطاب به رییس جمهور پیشین ایران ، محمد خاتمی، نگاشته شده بود این فعالان سیاسی و اجتماعی گوشزد کرده بودند؛ «کمترین چشمانداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت.»
گفتنی است محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ بوده و بعد از انقلاب بارها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است.
آخرین بازداشت او مربوط به روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ است که حدود دو ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد.
همسر مهندس توسلی خواهر دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران است. دو دختر مهندس توسلی و داماد وی در حوادث پس از انتخابات بازداشت و به زندان محکوم شده و در حال حاضر یکی از دختران وی خانم مهندس لیلا توسلی و داماد محمد توسلی، مهندس محمد فرید طاهری در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند.
شایان ذکر است، همسر محمد توسلی در مصاحبه ای بتاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۰ با ابراز نگرانی از وضعیت همسرش به "جرس" گفت: "آقای توسلی ۷۴ سال دارند و تا الان مشکل و ناراحتی جسمانی خاصی نداشتند و اگر مشکلی برایشان پیش بیاید بخاطر همین فشارهایی است که در انفرادی ممکن است به ایشان وارد شود. ما "بسیار" نگران حال ایشان هستیم. همان زمان هم به آقایان گفتم چرا با خانواده ما این برخوردها را می کنید؟ که فقط می گفتند صحبت نکنید، مصاحبه نکنید و سکوت کنید."
اخبار روز: اتحاد جمهوریخواهان ایران، حزب دمکرات کردستان ایران، حزب دمکراتیک مردم ایران، حزب کومهله کردستان ایران، جبهه ملی ایران ـ اروپا، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)،
کمیته همآهنگی ارتباطات شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و شورای همآهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران به مناسبت سالروز تصویب اعلامیه ی جهانی حقوق بشر اعلامیه ی مشترکی منتشر کرده اند و آزادی زندانیان سیاسی را مهم ترین خواست مبارزین حقوق بشر ایران اعلام کرده اند.
دهم دسامبر، یادآور تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، و روز حقوق بشر است. بشریت، پس از غلبه بر نازیسم و فاشیسم در جنگ جهانی دوم، تعهد بین المللی به پاسداشت حرمت انسان را مکتوب کرد و اصولی را در آن سند مصوب مجمع عمومی ملل متحد گنجاند که پس از گذشت بیش از شش دهه، راهنمای مبارزه برای حقوق بنیادین آحاد بشر است. اعلامیه جهانی حقوق بشر، مهم ترین، جامع ترین و پایه ای ترین سند حقوقی است که انسانها در برابر هر نظام وقدرتی، می توانند برای دستیابی به حقوق اولیه خود بدان استناد کنند. حقوق مندرج در این سند، و از جمله حق زندگی، حق آزادی اندیشه و بیان، حق تشکل سیاسی، حق تجمع، منع تبعیض جنسی، نژادی، عقیدتی، ملی و قومی، حق برآورده شدن نیازهای حیاتی، حق مسافرت، حق برخورداری از آموزش، حق مصون ماندن از شکنجه و رفتار غیرانسانی، جهان شمول و انکارناپذیر است. رعایت حقوق بشر در هر کشوری، گامی بزرگ در راستای جهانی بهتر و انسانی است. بشر در شش دهه اخیر، در مجموع در این راستا پیشرفت کرده است اما هنوز راهی دراز برای تحقق آرمانهای ثبت شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر در برابر ماست. تقریبا در همه کشورهای جهان، موارد نقض حقوق بشر وجود دارد. این موارد نقض حقوق بشر باید بررسی و برای پایان دادن بدان اقدام شود. ما خواهان پایان دادن به نقض حقوق بشر درجهان و درایران هستیم.
ایران از جمله ۴٨ کشور گروه اول امضاکننده اعلامیه جهانی حقوق بشر بود. امضای دولت ایران پای این اعلامیه، به معنای التزام حقوقی حکومت به رعایت مفاد آن است. حق تک تک شهروندان ایران است که خواستار رعایت مفاد اسناد جهانی حقوق بشر و به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر شوند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران برپایه قانون اساسی تبعیض آمیز و ضد دمکراتیک ، علیرغم خواست میلیونی مردم ایران برای برخورداری از حقوق بنیادین خود، علیرغم بیش از سه دهه مبارزه آزادیخواهان ایران و علیرغم فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی برای رعایت تعهدات ایران در عرصه حقوق بشر، مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را همچنان به شکل سیستماتیک نقض می کند. دادگاه های جمهوری اسلامی در محاکماتی که حقوق متهم در آن رعایت نمی شود، هر سال صدها تن را به پای چوبه دار می فرستند. شکنجه در جمهوری اسلامی چه آشکار و تحت عنوان حد شرعی، چه پنهانی رایج است. در طول سه دهه حیات جمهوری اسلامی چندین هزار نفر از دگراندیشان و مخالفان رژیم اعدام شده اند. اعدام چندهزارنفر اززندانیان سیاسی در زندان ها در سال ۶۷، نمونه ای از جنایت حکومت در ایران است. در این سال ها ده ها هزار نفر در سرتا سر کشور، تنها به خاطر عقاید و مواضع سیاسی خود، بازداشت و زندانی شده اند. در دو سال اخیر، هزاران زن و مرد ایرانی متهم به شرکت در تظاهرات ضد حکومتی سال ۱۳۸۸، به زندان رفته اند و صدها تن از آنان هنوز در زندان به سر می برند. دادگاه های جمهوری اسلامی، بسیاری از زندانیان را صرفا به دلایل سیاسی و اتهامات بی پایه به زندان طولانی و محرومیت از حقوق مدنی محکوم کرده اند. جمهوری اسلامی عرصه را بر بسیاری از شهروندان، فعالان سیاسی،فعالان جنبش زنان، کنشگران حقوق بشر، خبرنگاران، نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان چنان تنگ کرده است که هزاران تن از آنان به ناچار جلای وطن کرده اند. میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی ماه هاست در زندان غیر رسمی به سر می برند. برخی از چهره های جنبش زنان، جنبش کارگری، فعالان حقوق ملی و قومی، جنبش مدنی و جنبش دانشجویی از جمله : نسرین ستوده، بهاره هدایت، احمد زیدآبادی، رضا شهابی، محمدصدیق کبودوند، ابراهیم مددی، عیسی سحرخیز و...، زیر شدیدترین فشارها قرار داشته و برخی به احکام سنگین محکوم شده اند.
ما امضاکنندگان این اعلامیه، ضمن تأکید بر اشتراکات خود در دفاع از حقوق بشر، سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر را گرامی می داریم. ما بر آنیم که مبارزه برای تحقق مفاد این اعلامیه، نقش کلیدی در پیشیبرد اهداف جنبش آزادیخواهانه مردم ایران دارد. در شرایط کنونی، خواست فوری جنبش دفاع از حقوق بشر در ایران، آزادی زندانیان سیاسی است. ما بر خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانیان سیاسی، پایان دادن به حبس غیرقانونی چهره های جنبش، لغو احکام زندان و محرومیت های اجتماعی صادرشده علیه منتقدین حکومت، پایان تبعید فعالان سیاسی و احیای حق تحصیل دانشجویان محروم شده از تحصیل به دلایل سیاسی تأکید داریم.
اتحاد جمهوریخواهان ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب دمکراتیک مردم ایران
حزب کومهله کردستان ایران
جبهه ملی ایران ـ اروپا
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
کمیته همآهنگی ارتباطات شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران
شورای همآهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران
پنجشنبه ۱۷ آذر ۱٣۹۰ - ٨ دسامبر ۲۰۱۱
کمیته همآهنگی ارتباطات شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و شورای همآهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران به مناسبت سالروز تصویب اعلامیه ی جهانی حقوق بشر اعلامیه ی مشترکی منتشر کرده اند و آزادی زندانیان سیاسی را مهم ترین خواست مبارزین حقوق بشر ایران اعلام کرده اند.
دهم دسامبر، یادآور تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، و روز حقوق بشر است. بشریت، پس از غلبه بر نازیسم و فاشیسم در جنگ جهانی دوم، تعهد بین المللی به پاسداشت حرمت انسان را مکتوب کرد و اصولی را در آن سند مصوب مجمع عمومی ملل متحد گنجاند که پس از گذشت بیش از شش دهه، راهنمای مبارزه برای حقوق بنیادین آحاد بشر است. اعلامیه جهانی حقوق بشر، مهم ترین، جامع ترین و پایه ای ترین سند حقوقی است که انسانها در برابر هر نظام وقدرتی، می توانند برای دستیابی به حقوق اولیه خود بدان استناد کنند. حقوق مندرج در این سند، و از جمله حق زندگی، حق آزادی اندیشه و بیان، حق تشکل سیاسی، حق تجمع، منع تبعیض جنسی، نژادی، عقیدتی، ملی و قومی، حق برآورده شدن نیازهای حیاتی، حق مسافرت، حق برخورداری از آموزش، حق مصون ماندن از شکنجه و رفتار غیرانسانی، جهان شمول و انکارناپذیر است. رعایت حقوق بشر در هر کشوری، گامی بزرگ در راستای جهانی بهتر و انسانی است. بشر در شش دهه اخیر، در مجموع در این راستا پیشرفت کرده است اما هنوز راهی دراز برای تحقق آرمانهای ثبت شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر در برابر ماست. تقریبا در همه کشورهای جهان، موارد نقض حقوق بشر وجود دارد. این موارد نقض حقوق بشر باید بررسی و برای پایان دادن بدان اقدام شود. ما خواهان پایان دادن به نقض حقوق بشر درجهان و درایران هستیم.
ایران از جمله ۴٨ کشور گروه اول امضاکننده اعلامیه جهانی حقوق بشر بود. امضای دولت ایران پای این اعلامیه، به معنای التزام حقوقی حکومت به رعایت مفاد آن است. حق تک تک شهروندان ایران است که خواستار رعایت مفاد اسناد جهانی حقوق بشر و به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر شوند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران برپایه قانون اساسی تبعیض آمیز و ضد دمکراتیک ، علیرغم خواست میلیونی مردم ایران برای برخورداری از حقوق بنیادین خود، علیرغم بیش از سه دهه مبارزه آزادیخواهان ایران و علیرغم فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی برای رعایت تعهدات ایران در عرصه حقوق بشر، مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را همچنان به شکل سیستماتیک نقض می کند. دادگاه های جمهوری اسلامی در محاکماتی که حقوق متهم در آن رعایت نمی شود، هر سال صدها تن را به پای چوبه دار می فرستند. شکنجه در جمهوری اسلامی چه آشکار و تحت عنوان حد شرعی، چه پنهانی رایج است. در طول سه دهه حیات جمهوری اسلامی چندین هزار نفر از دگراندیشان و مخالفان رژیم اعدام شده اند. اعدام چندهزارنفر اززندانیان سیاسی در زندان ها در سال ۶۷، نمونه ای از جنایت حکومت در ایران است. در این سال ها ده ها هزار نفر در سرتا سر کشور، تنها به خاطر عقاید و مواضع سیاسی خود، بازداشت و زندانی شده اند. در دو سال اخیر، هزاران زن و مرد ایرانی متهم به شرکت در تظاهرات ضد حکومتی سال ۱۳۸۸، به زندان رفته اند و صدها تن از آنان هنوز در زندان به سر می برند. دادگاه های جمهوری اسلامی، بسیاری از زندانیان را صرفا به دلایل سیاسی و اتهامات بی پایه به زندان طولانی و محرومیت از حقوق مدنی محکوم کرده اند. جمهوری اسلامی عرصه را بر بسیاری از شهروندان، فعالان سیاسی،فعالان جنبش زنان، کنشگران حقوق بشر، خبرنگاران، نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان چنان تنگ کرده است که هزاران تن از آنان به ناچار جلای وطن کرده اند. میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی ماه هاست در زندان غیر رسمی به سر می برند. برخی از چهره های جنبش زنان، جنبش کارگری، فعالان حقوق ملی و قومی، جنبش مدنی و جنبش دانشجویی از جمله : نسرین ستوده، بهاره هدایت، احمد زیدآبادی، رضا شهابی، محمدصدیق کبودوند، ابراهیم مددی، عیسی سحرخیز و...، زیر شدیدترین فشارها قرار داشته و برخی به احکام سنگین محکوم شده اند.
ما امضاکنندگان این اعلامیه، ضمن تأکید بر اشتراکات خود در دفاع از حقوق بشر، سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر را گرامی می داریم. ما بر آنیم که مبارزه برای تحقق مفاد این اعلامیه، نقش کلیدی در پیشیبرد اهداف جنبش آزادیخواهانه مردم ایران دارد. در شرایط کنونی، خواست فوری جنبش دفاع از حقوق بشر در ایران، آزادی زندانیان سیاسی است. ما بر خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانیان سیاسی، پایان دادن به حبس غیرقانونی چهره های جنبش، لغو احکام زندان و محرومیت های اجتماعی صادرشده علیه منتقدین حکومت، پایان تبعید فعالان سیاسی و احیای حق تحصیل دانشجویان محروم شده از تحصیل به دلایل سیاسی تأکید داریم.
اتحاد جمهوریخواهان ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب دمکراتیک مردم ایران
حزب کومهله کردستان ایران
جبهه ملی ایران ـ اروپا
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
کمیته همآهنگی ارتباطات شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران
شورای همآهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران
پنجشنبه ۱۷ آذر ۱٣۹۰ - ٨ دسامبر ۲۰۱۱
سعيد امامی هنوز زندهست!
مسعود نقرهکار
حکومت اسلامی ساليانیست از دانشگاههای آمريکا بهعنوان پايگاههای تبليغاتی و پرورش جنايتکاران تحصيلکرده استفاده میکند. سعيد امامی و سيدکاظم کاظمی دو نمونه از جنايتکاران تحصيلکرده در آمريکا هستند. اين دو هنوز زندهاند و همراه با پارهای از اساتيد و دانشجويان حکومتی در آمريکا به کمين حذف دگرانديشان، روشنفکران و مخالفان سياسی و عقيدتی حکومت اسلامی نشستهاندهيچ کس نمی توانست تصور کند سعيد اسلامی (امامی)، قاتل شريف ترين روشنفکران سياسی و فرهنگی و دگرانديشان ميهنمان، تحصيلکرده ی دانشگاه اکلاهمای امريکا و فارغ التحصيل رشته ی مهندسی الکترونيک از اين دانشگاه ست، جنايتکاری که به گفته ی همزاد و همراه اش "قاتل روح الله حسينيان" در ده ها عمليات شکنجه و قتل در داخل و خارج از کشور شرکت داشته است .
هيچ کس نمی توانست تصور کند سيد کاظم کاظمی (حاج مجتبی)، بی رحم ترين و وحشی ترين شکنجه گر شکنجه گاه های حکومت اسلامی و قاتل شماری از دگرانديشان وروشنفکران و زندانيان سياسی و عقيدتی، تحصيلکرده ی رشته ی مهندسی مکانيک از ايالت تگزاس است .
هيچ کس نمی توانست تصور کند که علی اکبر ولايتی، پژشک متخصص اطفال که دوره ی تخصصی خود را در دانشگاه جان هاپکينز امريکا گذرانده است، به عنوان وزير امور خارجه و مشاور ولی فقيه در جنايت های اين حکومت در خارج از ايران به عامل جنايت بدل شود و سفارت خانه ها و اماکن دولتی و مذهبی در خارج از کشور را به شکنجه گاه و قتلگاه و لانه ی تروريستی بدل کند.
هيچ کس نمی توانست تصور کند که محمدجواد لاريجانی، تحصيکرده ی رشته ی فيزيک و رياضی از دانشگاه برکلی کاليفرنيا در امريکا به عنوان سخنگوی حقوق بشر اسلامی از سنگسار و اعدام و شکنجه و قصاص حمايت کند و آمر و پادوی جنايت در داخل و خارج از کشور شود.
هيچ کس نمی توانست تصور کند که منوچهر متکی، تحصيکرده ی دانشگاه های هند در جنايت های حکومت اسلامی در خارج از کشور دست به کشتار دگرانديشان و مخالفان حکومت اسلامی ببرد و فرمان مثله کردن قربانی بدهد تا به خاطر اين خوش خدمتی پست های مهمتری نصيب اش شود .
هيچ کس جانی و جنايت را در حکومت اسلامی اين گونه تصور نمی کرد. تجربه ی اين سه دهه اما تصور ناشدنی ها را به واقعيتی در ابعادی به اندازه ی حکومت و حاکميت اسلامی بدل کرد ه است. تجربه ای که جايی و ترديدی بر جای نگذاشته است که حتی بسياری از تحصيلکردگان پيرو" خمينيسم" و حکومت اسلامی نه فقط بلند گوی ارتجاع، که در شکنجه و قتل دگرانديشان و روشنفکران و مخالفان پادوی جنايت بوده اند. موجوداتی که هم امروز نيز به کمين حذف روشنفکران و دگرانديشان و مخالفان سياسی و عقيدتی حکومت اسلامی نشسته اند و دشنه ی کشتار صيقل می زنند.
حکومت اسلامی ساليانی ست تلاش می کند کنترل فعاليت های دانشگاهی و دانشجويی در دانشگاه های خارج از کشور را در دست بگيرد و از اين امکانات به عنوان پايگاهی برای تبليع و ترويج فکر و رفتاری دانش ستيز و ضد بشری بهره برداری کند. اين حکومت با هدف حذف فيزيکی،اجتماعی ، سياسی و فرهنگی دگرانديشان و روشنفکران و مخالفان سياسی و عقيدتی حکومت در خارج و داخل کشور، آموزش اين نوع تحصيلکردگان را نيز در دستور کار داشته و دارد. رسولان دارالجهل حکومت اسلامی درامريکا در جمع ها و گرو هايی رونوشت ِ " سازمان های دانشگاهيان و دانشجويان بسيجی" و انواع "انجمن های اسلامی دانشگاهيان و دانشجويان"، و زايده های رنگارنگ وزارت اطلاعات و سپاه قدس وتشکل های " لباس شخصی ها"، ضمن تعذيه برسر سفره ی " استکبار جهانی و امپرياليسم امريکا "و دلار اندوزی، با سوء استفاده از فضای نسبتا" دموکراتيک اين جامعه سعی در تطهير حکومت اسلامی دارند. اين نحله از وامانده ترين غرب ستيزان، لحظه ای از وظيفه اصلی خود نيز که حذف دگرانديشان و روشنفکران و مخالفان حکومت اسلامی ست، غافل نشده اند. برخی شان ازاوج قله ی وقاحت آشکارا نام و نشان اعلام کرده اند، مجموعه ای که صدا و چهره ی پاره ی کوچکی از آنان در لينک های زير ديده می شوند.
http://www.youtube.com/watch?v=FLzj1p7UKxQ
http://tahavolesabz.com/item/7690
http://pdmiran.org/2010/09/blog-post_2122.html
دانشگاهيان و دانشجويان حکومتی را اما جريان های جانبی ديگری نيز خواسته - و ناخواسته شايد!- تقويت کرده و می کنند:
۱- بسياری از لابيست هايی که در واشنگتن دی.سی و نقاط ديگر گرد آمده اند. اين سفيران صلح برای حکومت اسلامی، زير پوشش ده ها تشکل ايرانی – امريکايی و امريکايی ضمن مشاطه گری حکومت اسلامی با پشتيبانی مالی محافل دولتی و غير دولتی در امريکا، وظيفه و تکليف تضعيف اپوزيسيون حکومت اسلامی نيز پيش می برند.
۲- برخی از دانشگاهيان در پوستی غلط انداز، به نام اپوزيسيون حکومت اسلامی قلم و قدم در خدمت حکومت اسلامی دارند . صدای اينان از برخی از دانشگاه ها و کالج های نيويورک، واشنگتن دی. سی، شيکاگو، تگزاس و... شنيده می شود.
ترديد نکنيم، تا هنگامی که حکومت اسلامی پا بر جاست اين بساط رنگارنگ نيز بر پاست، و سعيد امامی ها و سيد کاظم کاظمی ها نيز زنده به جنايت مشغول خواهند بود.
تحریم ایران و سرمایهگذاری چین در غرب، عوامل افزایش نرخ نفت
جمهوری خلق چین تصمیم گرفته است با ایجاد دو صندوق سرمایهگذاری جدید ۳۰۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را در آمریکا و اروپا سرمایهگذاری کند. ذخایر ارزی چین در حال حاضر ۳ هزار میلیارد دلار برآورد میشود. این کشور تا کنون بیش از هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار در بازار آمریکا سرمایهگذاری کرده است.
ولع خرید سهام نفت
به گزارش خبرگزاری رویترز، بورسبازان به محض اطلاع از تصمیم چین به بازار نفت هجوم بردهاند. همین موضوع سبب شد که روز جمعه (۹ دسامبر/ ۱۸ آذر) بهای نفت برنت دریای شمال ۳ دهم درصد و بهای نفت تکزاس ۲ دهم درصد افزایش یابد. در این روز هر بشکه نفت دریای شمال ۱۰۸ دلار و ۴۳ سنت و هر بشکه نفت غرب آمریکا ۹۸ دلار و ۵۵ سنت معامله شد.
سرمایهگذاری سنگین چین در بازارهای آمریکا و اروپا میتواند به رشد اقتصادی این دو قاره کمک کند. در نتیجه مصرف انرژی کشورهای صنعتی افزایش خواهد یافت و به همین دلیل است که بورسبازان افزایش بهای نفت خام را پیشبینی میکنند. اما این تنها دلیل گرمشدن بازار نفت نیست. موضوع دیگری که سبب تشویق بورسبازان به خرید سهام نفت شده، اوضاع ایران است.
تحریم احتمالی نفت ایران
در محافل نزدیک به اتحادیه اروپا، بحث بر سر تحریم خرید نفت جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد. نشست رهبران اتحادیه اروپا که روزهای پنجشنبه و جمعه این هفته در بروکسل برپا شد، در قطعنامه خود به وزیران خارجه کشورهای عضو ماموریت داد که حداکثر تا پایان ماه ژانویه سال ۲۰۱۲ (۱۱ بهمن ۱۳۹۰) طرح تازهای برای گسترش تحریمها علیه ایران تهیه کنند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که در طرح تازه به احتمال زیاد تحریم نفت جمهوری اسلامی منظور خواهد شد. قطعنامه نشست رهبران اتحادیه اروپا درست در ساعاتی منتشر شد که وزیرخارجه ژاپن نیز جزئیات تحریمهای تازه کشورش علیه تهران را اعلام کرد. او گفت که دولت ژاپن دقت بیشتری به کار میبرد تا اقداماتش در برخورد با جمهوری اسلامی با جامعه جهانی هماهنگ باشد.
معنای اظهارات وزیرخارجه ژاپن میتواند این باشد که اگر اتحادیه اروپا و آمریکا تصمیم به تحریم نفت ایران بگیرند، این کشور نیز به احتمال در این تحریمها شرکت خواهد کرد. ژاپن در حال حاضر روزانه بیش از ۲۶۰ هزار بشکه نفت از ایران میخرد که ۳۰ درصد کمتر از میانگین سال پیش است.
نفت بشکهای ۲۵۰ دلار یا ۱۵۰ دلار؟
کارشناسان انرژی معتقدند که همزمانی افزایش مصرف نفت در جهان صنعتی با تحریم صنعت نفت ایران سبب خواهد شد که بهای نفت خام در بازارهای جهانی دستکم در کوتاه مدت به شدت بالا برود.
یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی هفته گذشته پیشبینی کرده بود که در صورت تحریم نفت ایران بهای نفت به بشکهای ۲۵۰ دلار خواهد رسید.
کارشناسان غربی این پیشبینی را غیر واقعی میدانند. آنها معتقدند با توجه به این که عربستان سعودی و عراق توانایی جبران کمبود نفت بازار در غیاب ایران را دارند، تحریم ایران اثر شدیدی بر بازار نفت نمیگذارد، اما اگر این تحریم با سرمایهگذاری چین در کشورهای صنعتی همراه شود، ممکن است بهای نفت خام در نیمه نخست سال آینده به بشکهای ۱۵۰ دلار نیز برسد.
جواد طالعی
تحریریه: پارسا بیات
اپوزیسیون سوریه: رژیم اسد میخواهد در حمص حمام خون راه اندازد
شورای مخالفان سوریه روز جمعه (۹ دسامبر/ ۱۸ آذر) اعلام کرد مدارک بسیاری در دست دارد که نشان میدهند رژیم بشار اسد در حال برنامهریزی برای سرکوبی خونین در شهر حمص است: «تمام اطلاعات، از جمله ویدئوها و گزارشهای فعالان در محل نشان میدهند که رژیم اسد برای راهانداختن یک حمام خون تمامعیار آماده میشود تا انقلاب در حمص را خفه کند و درسی به معترضان در دیگر مناطق بدهد».
به گفته شورای مخالفان، ارتش سوریه بیش از شصت نقطه از خیابانهای این شهر را مسدود و هزاران سرباز با تسلیحات سنگین را در اطراف حمص مستقر کرده است.
در اعتراضات روز جمعه که "جمعه اعتصابات کرامت" نامیده شده بود، به گفتهی منابع نزدیک به مخالفان، بیش از ۳۰ نفر جان خود را از دست دادهاند. دیدهبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن میگوید ۱۰ تن از این افراد در شهر حمص کشته شدهاند.
یک سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا نگرانی «عمیق» خود را نسبت به ادعای شورای مخالفان سوریه اعلام کرد. بریتانیا نیز از دولت سوریه خواست «هر چه سریعتر» نیروهای ارتش را از حمص خارج کند و به سرکوب «غیر قابل قبول» اعتراضات پایان دهد.
واکنش شورای امنیت سازمان ملل
فرانسه، بریتانیا و آلمان روز جمعه از ناوی پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل، خواسته بودند شورای امنیت این سازمان را به تشکیل جلسه برای رسیدگی به اوضاع سوریه فرا خواند. ناوی پیلاوی پیشتر از بیتفاوتی شورای امنیت به نقض حقوق بشر در سوریه انتقاد کرده بود.
به گفته خانم پیلای و محافل دیپلماتیک در نیویورک، شورای امنیت به این تقاضا واکنش نشان داده است. بر این اساس این شورا به احتمال روز دوشنبه (۱۲ دسامبر) جلسه تشکیل خواهد داد. به گفتهی ویتالی چورکین، نمایندهی دائم روسیه در سازمان ملل، ناوی پیلای در این جلسه از وضعیت حقوق بشر در سوریه به اعضای شورای امنیت گزارش میدهد.
چورکین در عین حال خبرها در مورد مخالفت کشورش با جلسهی شورای امنیت را رد کرد. روسیه و چین پیش از این تحریم سوریه در شورای امنیت را وتو کرده بودند.
از سوی دیگر بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل، با تکیه بر آمار «منابع قابل اعتماد» تأکید کرد که در طول ۹ ماه اعتراض در سوریه بیش از ۴ هزار تن جان خود را از دست دادهاند. او که در کنیا به سر میبرد با این سخنان به گفتههای اسد واکنش نشان داد. بشار اسد در مصاحبه با شبکهی تلویزیونی "ABC" آمریکا مسئولیت خشونتها را از خود سلب کرده و آن را به پای اشتباههای چند مسئول در نهادهای امنیتی نوشته بود.
سوریه این شبکهی تلویزیونی را متهم کرد که سخنان رئیس جمهوری این کشور را «به عمد» وارونه جلوه داده است.
هشدار ترکیه در مورد آرامش منطقه
احمد داوداغلو، وزیر خارجهی ترکیه، روز جمعه از اسد خواست خاطیان را مجازات کند: «اگر او [بشار اسد] در رفتار خود صادق است، قاتلان را بلافاصله مجازات میکند».
وزیر خارجهی ترکیه همچنین تأکید کرد که دولت کشورش به ناآرامی در منطقه بیتفاوت نخواهد ماند: «وقتی دولتی با شهروندان کشور خود برخورد میکند و مردم میگریزند تنها امنیت آن کشور به خطر نمیافتد، بلکه امنیت ترکیه هم تحت تأثیر قرار میگیرد». داوداغلو نگفت که کشورش در مقابله با چنین امری چه واکنشی نشان خواهد داد.
هزاران سوری از بیم خشونتها در کشورشان به ترکیه گریختهاند. شرایط این افراد در مرز ترکیه با سوریه چندان مساعد نیست.
دیگو ریورا نقاش نامی مکزیک و یکی از هنرمندان بزرگ قرن بیستم، ۱۲۵ سال پیش به دنیا آمد. به این مناسبت جستجوگر گوگل روز هشتم دسامبر لوگوی خود را به نقشی نمادین از هنر ریورا اختصاص داد.
دیگو ریورا هشتم دسامبر ۱۸۸۶ در گوناخواتو، شهری در شمال پایتخت مکزیک، زاده شد. از ده سالگی شروع به نقاشی کرد.او در شهر مکزیکو به تحصیل هنر پرداخت و سپس با مهاجرت به اروپا، در مادرید و پاریس مطالعات هنری خود را گسترش داد.
دوران اقامت دیگو ریورا در اروپا، با زایش و گسترش مکتبهای مدرن قرین بود، که کمابیش همگی در فرم به قالبها و رنگهای ناب و در محتوی به موتیوهای درونی تکیه داشتند؛ اما این گرایشها نتوانست بستگی عمیق و ریشهای ریورا به رئالیسم را سست کند. او از مکتبها و سبکهای مدرن بهترین و مؤثرترین شیوهها و تکنیکها را برای خلق هنری هدفمند، باپیام و بسیج کننده برگرفت.
هنر ریورا از کوبیسم (مثلا کارهای پابلو پیکاسو یا سالوادور دالی) و اکسپرسیونیسم (مثلا برخی کارهای ادوارد مونک) بسیار آموخته است، اما همه را با نگاهی شخصی همه چیز را با زندگی واقعی مکزیک آمیخته است. حاصل آن هنری است یکپارچه در خدمت آگاهی طبقاتی و مبارزه اجتماعی.
ریورا برای هنرمند رسالت اجتماعی قائل است. او را چون سربازی در خدمت "طبقه" میداند. به عقیده او "اهداف والای هنری" برای هنرمند مردمی در درجه دوم اهمیت هستند. هدف اصلی هنرمندان خدمت به زحمتکشان و ستمدیدگان است.
به نظر ریورا، و این را در منشور هنری خود قید کرده است، تا وقتی تودههای مردم در فقر و گرسنگی به سر میبرند، هنرمند حق ندارد تنها به اهداف هنری بیندیشد.
برخی از منتقدان هنر ریورا، و کل جریان "نقاشی دیواری" مکزیک را مکتبی شعاری و تبلیغاتی میدانند و کسانی این جنبش را جریانی بومی یا صرفا سیاسی ارزیابی میکنند. ریورا از این "اتهامات" هرگز بیمی به خود راه نداد. او این "انگ" را "طبقاتی" و زاییده "زیباییشناسی بورژوایی" میدانست.
ریورا در سال ۱۹۲۹ با فريدا کالو (۱۹۰۷-۱۹۵۴) نقاش نامی مکزيک ازدواج کرد. آنها به مدت ۲۰ سال رابطهای دشوار و پرتنش با هم داشتند.
رسالت "نقاشی دیواری"
ریورا یکی از سه پایهگذار اصلی جنبش نقاشی دیواری در مکزیک است، که یکی از جریانهای هنری مهم نیمه اول قرن بیستم به شمار میرود.هنرمندان چپگرای این جریان اعتقاد داشتند که هنر به موزهها و کاخ و خانههای اشراف تعلق ندارد. هنر واقعی از آن توده مردم است، پس باید ساده، قابل فهم و برانگیزنده باشد و به مردم در مبارزه با نارواییها و نابرابریها یاری برساند.
هنگامی که در سال ۱۹۲۱ دولت برآمده از انقلاب مکزیک پروژهای بزرگ برای نقاشی دیوارهای بناهای عمومی پایتخت اعلام کرد، دهها هنرمند با نقاشیهای عظیم خود، دیوارهای شهر را با تابلوهای موثر و درخشان خود آرایش دادند.
از میان آنها به ویژه سه نفر به عنوان نمایندگان اصلی این جریان به شهرت رسیدند: داوید آلفارو سیکوئیروس، خوزه کلمنته اوروسکو و دیگو ریورا.
هنر دیواری مکزیک با مخاطبانی خاص سخن میگوید، یعنی تودههای ساده و عادی مردم. پس تلاش میکند زبان، مفاهیم، ذهنیات، عادتهای رفتاری و گفتاری، نشانهها و نمادهای تصویری آنها را به کار گیرد تا برای گروه هرچه وسیعتری قابل درک باشد.
ریورا در آثار خود تودههای رنجبر را تقدیس میکند. تمام مواهب زمین را برای آنها میخواهد و آنها را به فردایی بهتر نوید میدهد.
خودآگاهی تاريخی به هويت قومی از درونمايههای پايدار آفرينش این هنرمندان است. آنها با دید تاریخی عمیق به بنيادهای فرهنگ ملی خود مینگرند. هنر آنها چه بسا محلی و ابتدایی به نظر میرسد، درحالیکه بر پیشرفتهترین دستاوردهای هنر مدرن تکیه دارد.
در هنر دیواری موتیوها، مضامین و رنگمایههای بیشماری از هنر بوميان سرخپوست و نگارگری آئينی اقوام ازتک با باسمهها و شمايلها و ماسکهای نمادين به کار میرود. در عین حال این هنر بسیار "ساده" است، با فهم چند بنمایه اصلی، زیبایی خیرهکننده "نقاشی دیواری" قابل درک میشود.
در قرن بیستم شاید تنها هنرمندان دهه ۱۹۲۰ در اتحاد شوروی (سابق) بودند که موفق شدند با مکتب "رئالیسم سوسیالیستی" با این قدرت به میان تودههای وسیع مردم نفوذ کنند.
ریورا در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ چندین "فرسکو" یا نقش دیواری بزرگ در ایالات متحده نقاشی کرد، که برخی از آنها مجادلهانگیز بودند، به ویژه آنجا که هنرمند کمونیست آشکارا به تبلیغ مرام خود دست زده بود. این آثار ناخرسندی سفارشدهندگان را برانگیختند.
در برخی از کارهای دوره آمریکا، ریورا در عین ستایش از دستاوردها و پیشرفتهای تکنیکی "پایتخت جهانی سرمایه"، یادآوری میکرد که در ایالات متحده سازندگان واقعی این کشور، مردم زحمتکش، از این همه نعمت و ثروت هیچ سهمی ندارند.
یکی از نقاشیهای بزرگ ریورا در نیویورک، که در آن سیمای لنین، رهبر انقلاب کمونیستی اکتبر، را نقش کرده بود، تخریب شد.
در کوران منازعات سیاسی
ریورا مانند بیشتر هنرمندانی که به "نقاشی دیواری" پرداختند، تنها از جنبش تودههای بزرگ الهام نمیگرفت، بلکه به حرکت انقلابی تودهها، تشکلات صنفی کارگران و مبارزات سیاسی آنها خدمت میکرد.
ریورا که تا مدتی از حمایت "حزب کمونیست مکزیک" برخوردار بود، به تدریج از جریان کمینترنی در مرکزیت این حزب فاصله گرفت.
از اوایل دهه ۱۹۳۰ جناحی به طرفداری از لئون تروتسکی، رهبر مغضوب و تبعیدی انقلاب روسیه، در میان کمونیستهای مکزیک شکل گرفت. ریورا از سخنگویان اصلی این جناح بود و در متشکل کردن تروتسکیستهای آمریکای لاتین نقش مهمی ایفا کرد.
زمانی که تروتسکی از بیم جاسوسان و مأموران استالین در اروپا آواره بود، ریورا و همسرش فریدا کالو موفق شدند برای او از دولت وقت مکزیک پناهندگی بگیرند، به شرط آن که رهبر روس از فعالیت سیاسی در مکزیک پرهیز کند.
هنگامی که تروتسکی در ژانویه ۱۹۳۷ وارد مکزیک شد، نخست در خانه ریورا و کالو اقامت گزید. به ویژه از این زمان بود که "حزب کمونیست مکزیک" ریورا را زیر حملات خصمانه گرفت.
هنگامی که تروتسکی در اوت ۱۹۴۰ به دست یکی از فرستادگان استالین به قتل رسید، ضربه روحی بزرگی بر دیگو ریورا وارد آمد. او دست سیکوئیروس، هنرمند بزرگ و رفیق پیشین خود، را در این قتل میدید.
ریورا در ۲۴ نوامبر ۱۹۵۷ درگذشت و تا دم مرگ با سیکوئیروس دشمن باقی ماند. از این منازعات اکنون اثر چندانی باقی نمانده است. مکزیک امروزه به دو هنرمند بزرگ افتخار میکند که در زندگی سایه یکدیگر را با تیر میزدند.
طارق زمر بیش از سی سال پیش از رهبران جماعت اسلامی مصر بود که برای برپایی حکومت اسلامی مبارزه مسلحانه می کرد. او از طرحریزان ترور انور سادات رئیس جمهور وقت بود و پس از قتل سادات، بازداشت شد تا اینکه یک ماه پس از استعفای حسنی مبارک از زندان آزاد شد.
آقای زمر تمام دوره حکومت حسنی مبارک را در زندان گذرانده و در همان زندان موفق به تحصیل شده و در رشته علوم سیاسی دکترا با رتبه ممتاز گرفته است. طارق زمر اکنون به صحنه سیاست بازگشته و از رهبران جریان اسلامگرا شده و در صف سلفیها جای گرفته که همچنان اندیشه ای بنیادگرا را دنبال می کنند و خواهان تشکیل حکومت اسلامی تمام و کمال در مصرند.در این گفتگو به چگونگی ورود اسلامگرایان به صحنه سیاست مصر پس از انقلاب پرداخته شده، ورودی که با تظاهرات سلفیها در ۲۹ ژوئیه گذشته در میدان تحریر، علنی شد و با پیروزی آنان در انتخابات، آنها را به نیروی برتر در صحنه سیاسی مصر تبدیل کرد.
من در روزهای انقلاب مصر خودم در میدان تحریر حاضر بودم و حتی یک شعار اسلامی نشنیدم، روز ۲۹ ژوئیه هم که در میدان تحریر شعارهای اسلامی سر داده شد آنجا بودم و می شنیدم که خیلیها می گفتند این اسلامیها روزهای انقلاب پس کجا بودند؟
آنها با تمام قوا در میدان تحریر حضور داشتند، اما توافقی عمومی برقرار شده بود که هیچ شعار اسلامی سر داده نشود تا اینکه نیروهای خارجی برای سرکوب انقلاب وارد عمل نشوند. ما همین روش را هم ادامه دادیم تا وقتی که صف یکپارچه انقلاب به هم خورد و کسانی هم که این صف را به هم زدند همان نیروهای سکولار و لیبرالند که در برابر اراده ملت ایستادند و کارشان به نوعی تحقیر مردم هم است.اگر اینها دموکرات هستند باید به خواسته مردم تن بدهند. مردم هم اعتمادی و ایمانی که به جریان اسلامی دارند را تا به حال به هیچ جریان دیگری نشان نداده اند شاید چون این جریان هم به عقیده مردم نزدیک است و هم خیانت و فساد و دزدی که جریانهای دیگر مرتکب شده اند از جریان اسلامی سر نزده است. شاید به این دلیل که این جریان سالها از صحنه غایب نگه داشته شده است. من به همه جریانهای لیبرال و غیراسلامی می گویم که ما باید صف مردم را یکپارچه نگه داریم تا این انقلاب پیروز بماند.
چیزی که جریان اسلامی را به جایی رساند که بیاید در میدان تحریر شعار حکومت اسلامی و اجرای احکام شرع سر بدهد همین فتنه افکنیهای جریان سکولار بود که به شکل خطرناکی می شد در همین روزنامه ها دید.
من همین اخیراً در یکی از برنامه های یکی از شبکه های تلویزیونی مصری شرکت داشتم و یکی از بزرگان چپگرا هم با من در برنامه همراه بود. او به کسانی که در میدان تحریر شعارهای اسلامی سر می دادند اشاره کرد و گفت همینها بودند که از نظام مبارک پشتیبانی می کردند. اگر این طور است چطور من سی سال از عمرم، یعنی تمام دوره حکومت مبارک را در زندان گذراندم؟
اتهاماتی که اینها به اسلامگراها می زنند همین طوری است و فراموش می کنند که همین جریان چپ و دیگر جریانهای سکولار بودند که به بقا و استمرار و ثبات حکومت مبارک به مدت سی سال کمک کردند. ثبات این نظام بر اساس نبرد با جریان اسلامی بود که اینها به آن کمک می کردند.
سؤال من هم همین جاست. آن جریانی که شما نمایندگی می کردید جریان اسلام جهادی بود که با وجود اینکه تفکر سلفی داشت اما خاستگاه و عملکردش با آنچه امروز به عنوان جریان سلفی می شناسیم تفاوت دارد، سلفیهای امروز مصر کسانی اند که در زمان حسنی مبارک مردم را به دوری از سیاست و پرداختن به آخرتشان فرا می خواندند، حضوری هم در انقلاب نداشتند، اما امروز سیاسی شده و حزب تشکیل داده اند و می خواهند حکومت اسلامی تشکیل بدهند.
یک قضیه اساسی در تفکر جریان سلفی وجود دارد: بخش مهمی از جریان سلفی ترجیح می داد که وارد سیاست نشود، چه در سی سال گذشته و چه حتی قبل از آن. به نظر آنها، آموزش دین و اخلاق به مردم و کمک به نیازمندان و خدمات اجتماعی اهمیت بیشتری داشت، اما این عقیده اساسی آنها نبود بلکه شرایط این طور اقتضا می کرد چون هیچ امکانی برای فعالیت سیاسی وجود نداشت و هر کس که وارد فعالیت سیاسی می شد از تمام جنبه های وجودی اش چنان ضربه می خورد که به زیر صفر افول می کرد.تازه همین فعالیتهای آموزشی اسلامی هم هدف حمله حکومت بود. اگر سه چهار نفر در مسجد جمع می شدند تا جلسه حفظ قرآن تشکیل بدهند دستگیر می شدند. به کسی اجازه داده نمی شد که بجز در دفاع از نظام و توجیه سیاستهای نظام از چیز دیگری حرف بزند. خیلی از همین بزرگان جریانهای سکولار و لیبرال و چپگرا هم آشکارا همین کار را می کردند و در برنامه های تلویزیونی و رادیویی از حکومت دفاع می کردند. البته بعضی از اسلامیها هم بودند که چنین کارهایی می کردند اما به دلیل ضرورت بود چون اگر جز این می کردند، سر از تنشان جدا می کردند. قساوت و بی رحمی علیه اسلامگراها بیشتر از هر جریان دیگری بود.
خود من و پسر عمویم عبود وقتی در زندان بودیم بیانیه ای منتشر کردیم با عنوان جایگزین سوم و در آن خواستار فراهم آوردن امکان مشارکت سیاسی برای همه نیروهای سیاسی شدیم و نیروهای سیاسی را هم دعوت به فعالیت سیاسی صلحجویانه و مسالمت آمیز کردیم، آن هم در حالی که ما به گروهی تعلق داشتیم که بیش از هر گروه دیگری مبارزه مسلحانه کرده بود. این بیانیه در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و در آن بر ضرورت مبارزه مسالمت آمیز و ترک مبارزه مسلحانه تأکید شده بود که به نظر ما در منطقه عربی به بن بست رسیده بود.
اما حکومت برخورد خیلی تندی با این بیانیه نشان داد و به من و برادرم گفتند تا وقتی این بیانیه را تکذیب و رد نکنید از زندان آزاد نخواهید شد، ما هم تا وقتی حسنی مبارک استعفا داد در زندان ماندیم. حتی این حد از ابراز عقیده را هم نمی پذیرفتند تنها چیزی که امکانش بود، تأیید کامل نظام و توجیه سیاستهای آن بود.
الگوی شما برای حکومت اسلامی چیست؟
شریعت اسلامی را چطور می خواهید اجرا کنید؟
در این مرحله ما باید روی تشکیل یک نظام سیاسی باثبات تمرکز کنیم که همه نیروهای سیاسی را در بر بگیرد، پس از آن وارد جزئیات بشویم.من سی سال در زندان و به دور از صحنه سیاسی بودم، در این چند ماهی که آزاد شدم متوجه شدم که جریان اسلامی رشد و کمال شگفت آوری پیدا کرده و توافقی عام بر این جریان حاکم است که با همه جریانهای دیگر سیاسی همراهی و همکاری کنند در حالی که قبلاً چنین چیزی نبود. چنین رشد و تحولی را حتی در جریان سلفی که عده ای فکر می کنند افرادی دور از فعالیت سیاسی و تازه کارند هم مشاهده کردم.
من در یکی از جلسات با بزرگان جریان سلفی نشسته بودم متعجب شد از اینکه اصرار داشتند شعارهایشان عمومی و مردمی باشد و همه جامعه را در بر بگیرد، برای من خیلی تعجب آور بود که ببینم سلفیها این طور فکر می کنند و در عین حال خیلی امیدبخش.
جریان اسلامی الآن آمادگی همکاری با همه جریانهای غیراسلامی را دارد و انقلاب و ثبات کشور را بر همه چیز مقدم می داند و از هر اختلافی دوری می کند چون این اختلافات به کل مصر زیان می رساند.
اما شما با سکولارها اختلاف نظر اساسی دارید چطور می خواهید با آنها همکاری و مشارکت سیاسی داشته باشید؟
ما لیبرالها و سکولارها را متهم می کنیم که می خواهند کشور را به سمت و سویی برند که کاملاً مخالف با اراده ملت است آن هم در حالی که انقلاب ۲۵ ژانویه تعیین کرد که حرف اول را در این کشور، اراده ملت می زند.سکولارها و لیبرالها الآن دچار یک تضاد تاریخی خنده آوری شده اند و چیزهایی مثل آزادی بیان و دموکراسی را نفی می کنند که در واقع باید آنها را تبلیغ کنند.
شصت سال نیروهای اسلامی به صورت کامل از دایره رسمیت خارج بودند و بزور از صحنه سیاسی دور نگه داشته شده بودند و میدان دست همین نیروهای لیبرال بود که بخشی از نظام یا تأیید کننده نظام بودند.
امروز هم این جریان می بازد چون در برابر اراده ملی ایستاده است. می ایستد و برای تسلط بر مصر به دنبال پشتیبانی خارجی می گردد. اینها شصت سال تلاش کردند تا جریان اسلامی را سرکوب کنند و موفق نشدند و نتیجه اش هم این انقلابها در کل منطقه عربی شد. آیا باز هم می خواهند تجربه شصت ساله را دوباره تکرار کنند؟ چنین دیدگاهی هم با میهن پرستی مغایرت دارد و هم با لیبرالیسم. علاوه بر این غیرقانونی و مخالف قانون اساسی هم هست.
اما روز ۲۹ ژوئیه که شما به میدان تحریر آمدید و شعارهای اسلامی سر دادید من شاهد بودم که خیلی از مردم هم ترسیدند و نگران شدند.
برپا کردن پرچم شریعت اسلام در میدان تحریر و ندای حکومت اسلامی سر دادن به هر حال نوعی ابراز عقیده است، چطور به کسانی که علیه خواست مردم قیام می کنند و به تجمع کنندگان در میدان تحریر و ماسپیرو (ساختمان رادیو تلویزیون مصر) و مقابل مجلس حمله می کنند و شعار دولت سکولار سر می دهند کسی اعتراض نمی کند، اما اگر کسی شعار حکومت اسلامی بدهد و از حق خود برای ابراز عقیده استفاده کند، خشمگین می شوند؟به نظر من این خشم از داخل مصر سرچشمه نمی گیرد بلکه منبعش بنگاههای خبری غربی و بیش از همه در روزنامه های آمریکایی است، اگر کسی بگوید که مردم مصر از شعار حکومت اسلامی خشمگین شد، حرف درستی نیست، مردم نبودند که خشمگین شدند بلکه بخشی از نیروهای سکولارند که ماههاست تلاش می کنند اوضاع را در مصر آشفته کنند.
جریان اسلامگرا از ۲۵ ژانویه که انقلاب شروع شد تا روز تظاهرات میلیونی ۲۹ ژوئیه تلاش کرد که شعارها فقط شعارهای کلی و عمومی برای درخواست حکومتی قانونمدار باشد که برابری و مساوات را برقرار کند، اما ما یک دفعه متوجه شدیم که بعضی از نیروهای سکولار دارند مسیر را منحرف می کنند و می خواهند علیه اراده ملت کودتا کنند و به جریان اسلامی اعلام جنگ کنند، انگار اصلاً چنین جریانی در مصر وجود ندارد و اینهایی که هستند اقلیت سازمان نیافته ای بیشتر نیستند.
تظاهرات ۲۹ ژوئیه دستاورد مهمش این بود که پس از آن دیگر کسی نتوانست بگوید اسلامگرایان جریان سازمان یافته ای نیستند، آن روز ما نشان دادیم که جریان اسلامی نباید شکست بخورد بلکه باید در فعالیت سیاسی پیشروی کند، صجنه سیاسی مصر هم رشد و وسعت کافی پیدا کرده و می تواند همه جریانها را در خود جای بدهد و تکلیف نزاعهای سیاسی را سر صندوق رأی مشخص کند. اما اگر بخواهند نیروی سیاسی ای را کنار بگذارند، آن هم نیروی اصلی سیاسی در مصر را، چنین کاری هم مغایر با قانون اساسی است و هم از لحاظ سیاسی و اجتماعی غلط است چون هیچ نظام سیاسی نمی تواند به ثبات برسد مگر اینکه مشروعیت مردمی داشته باشد و بر پایه رضایت مردم بنا شده باشد، به نظر من هیچ نظامی در مصر جز نظام اسلامی نمی تواند مشروعیت مردمی داشته باشد و هیچ جریانی به اندازه جریان اسلامی نمی تواند مردم را برای پشتیبانی از هر نظامی یا مخالفت با هر نظامی گرد آورد.
شهر مسکو امروز ، شنبه ۱۰ دسامبر (۱۹ آذر) برای آنچه مخالفان می گویند بزرگترین تظاهرات در روسیه طی ۲۰ سال اخیر خواهد بود، آماده می شود.
در تازه ترین اقدام اعتراضی به نتایج انتخابات پارلمانی هفته گذشته، قرار است ده ها هزار نفر در میدانی در جنوب کاخ کرملین جمع شوند و تقاضای برگزاری مجدد این انتخابات را مطرح کنند.مقام های مسکو مجوز راهپیمایی سی هزار نفر را در میدان انقلاب صادر کرده اند و در دیگر شهرهای روسیه نیز اعتراضات کوچکتری برنامه ریزی شده است.
دست کم ۵۰ هزار پلیس و نیروی ضد شورش در خیابان های مسکو مستقر شده اند.
در انتخابات هفته گذشته، حزب حاکم روسیه متحد به رهبری ولادیمیر پوتین، نخست وزیر، با اکثریت ناچیزی توانست پیروز شود.
در جریان اعتراضاتی که هفته گذشته در مخالفت با ولادیمیر پوتین صورت گرفت، صدها نفر دستگیر شدند. محل این اعتراض ها عمدتا مسکو و سن پترزبورگ بود.
مخالفان می گویند امیدوارند ۳۰ هزار نفر در تظاهرات امروز مسکو شرکت کنند و دانیل سانفورد، خبرنگار بی بی سی در این شهر می گوید اگر جمعیتی نزدیک به این رقم در مسکو تظاهرات کند، سلطه سیاسی دوازده ساله آقای پوتین به لرزه خواهد افتاد.
نتایج رسمی انتخابات پارلمان (دوما) روسیه حاکی از آن بود که حزب روسیه متحد، حزب حاکم، ۴۹ درصد آرا را به دست آورده و حزب کمونیست با ۱۹ درصد دوم شده است.
حزب حاکم روسیه متحد در این انتخابات حدود دو سوم کرسی های پارلمانی خود را از دست داد اما همچنان اکثر کرسی ها را در اختیار دارد.
یک شورای حقوق بشر که برای مشاوره دادن به دمیتری مدودف، رییس جمهوری روسیه، ایجاد شده، گفته است اگر اتهامات مربوط به انجام تقلب گسترده در انتخابات هفته گذشته ثابت شود، باید دوباره انتخابات برگزار کرد.
این شورا اختیار صدور دستور برگزاری مجدد انتخابات را ندارد، اما گفته است که گزارش های مبتنی بر تقلب در انتخابات نگران کننده است و کسانی که مرتکب چنین تقلبی شده اند باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند.
خبرنگار بی بی سی می گوید خیلی ها معتقدند که انتخابات هفته گذشته درست برگزار نشد و آقای پوتین برای پیروزی دست به تقلب زد. این اعتقاد، با تصاویر تهیه شده با تلفن های موبایل و نیز یادداشت هایی که بر روی شبکه های اجتماعی در اینترنت قرار گرفت پررنگ شد.
ولادیمیر پوتین، روز پنجشنبه آمریکا را متهم کرد که عامل بروز نا آرامی ها و اعتراضات پس از انتخابات پارلمانی اخیر در آن کشور بوده است.
آقای پوتین گفت هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا با جو سازی به بعضی از فعالان مخالف خط داده است.
نخست وزیر روسیه افزود که هیلاری کلینتون با انتقاد از انتخابات اخیر در روسیه، مخالفانِ کرملین را به اعتراض تشویق کرده است.
«بنزین هزار تومانی با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها»
روزنامههای شرق و دنیای اقتصاد روز شنبه گزارش دادهاند که «ژاپن تحریم علیه ۱۰۶ مقام، شرکت و بانک ایرانی» را به اجرا گذاشته است. در همین روز روزنامه ابرار اقتصادی نیز خبر داده که همزمان با آغاز اجرای «فاز دوم هدفمندى یارانهها»، قیمت بنزین هم به «لیتری ۱۰۰۰ تومان» افزایش خواهد یافت.
روزنامههای جهان صنعت و ابتکار واکنش فعالان کارگری به اظهارات وزیر اقتصاد را مورد توجه قرار دادهاند. این روزنامه از قول قعالان کارگری تأکید کردهاند که طی یک سال اخیر «سفره خانوارهای کارگری کوچکتر شده است.»
روزنامههای کیهان و دنیای اقتصاد نیز از «احضار مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت به مجلس شورای اسلامی» برای پاسخ گویی در مورد معرفی محصول چینی به عنوان «کامیون ملی» خبر دادهاند.
ژاپن تحریم علیه ۱۰۶ مقام، شرکت و بانک ایرانی دیگر را به اجرا گذاشت
روزنامههای شرق و دنیای اقتصاد گزارش دادهاند که «ژاپن تحریم علیه ۱۰۶ مقام، شرکت و بانک ایرانی» را به اجرا گذاشته است.
روزنامه دنیای اقتصاد گزارش داده که «در لیست جدید تحریمها که صبح جمعه به تصویب نخستوزیر ژاپن رسید، نام ۱۰۶ سازمان، یک فرد، سه بانک ایرانی و بیش از ۳۵۰ نهاد دولتی که به زعم توکیو در برنامه هستهای مشارکت دارند، به چشم میخورد.»
این روزنامه تأکید کرده که «در پی افزودن نامها و سازمانهای جدید به لیست تحریمهای دولت ژاپن، هم اکنون ۲۷۶ سازمان، ۶۶ نفر و ۲۰ بانک ایرانی تحت تحریمهای این کشور قرار دارند.»
روزنامه شرق نیز گزارش داده که «در پی گزارش اخیر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران، ژاپن هم تصمیم گرفت که تهران را هدف تحریمهای تازه قرار دهد» و «دیروز کابینه ژاپن نام ۱۰۶ فرد و گروه ایرانی را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد تا به اینترتیب شمار افراد و شرکتهای ایرانی مورد تحریم ژاپن، که اموال آنها در این کشور مسدود میشود، به بیش از ۳۰۰ مورد برسد.»
به نوشته این روزنامه دولت ژاپن همچنین «با ممنوع کردن ارتباط مالی با سه بانک دیگر ایرانی، شمار بانکهای تحریمشده ایرانی را به ۲۰ بانک رساند.»
روزنامه شرق یادآوری کرده «ایران چهارمین تأمینکننده نفت ژاپن است و ژاپن نیز پس از چین و هند سومین واردکننده بزرگ نفت خام از ایران است» و تأکید کرده که در دور جدید تحریم هاعلیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی «ژاپن نفت ایران را تحریم نکرده است» و «در این دور، بخش انرژی ایران از گزند این تحریمها دور ماند.»
این روزنامه درعین حال نوشته «دولت ژاپن از سال ۱۳۸۹ هرگونه سرمایهگذاری تازه در صنایع نفت و گاز ایران را به حالت تعلیق در آورده است که این موضوع در تحریمهای تازه هم مورد تأکید قرار گرفت.»
با اجرای فاز دوم فاز دوم هدفمندی یارانهها؛ بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومان
روزنامه ابرار اقتصادی خبر داده که همزمان با آغاز اجرای «فاز دوم هدفمندى یارانهها» قیمت بنزین هم به «لیتری ۱۰۰۰ تومان» افزایش خواهد یافت.
این روزنامه با تأکید براینکه «ممکن است هر لیتر بنزین به ۱۰۰۰ تومان افزایش یابد» در شماره شنبه ۱۹ آذر ماه نوشته «همزمان با آغاز شمارش معکوس براى اجراى فاز دوم هدفمندى یارانهها، به تدریج سناریوى عرضه بنزین تک نرخى در سطح جایگاه هاى سوخت رنگ واقعیت به خود مى گیرد»، و «با وجود آنکه هنوز در دولت بر روى سناریوى بنزین تک نرخى جمع بندى نهایى حاصل نشده است اما با اجراى فاز دوم قانون هدفمند شدن یارانهها باید با بنزین، ۱۰۰ تومانی، ۴۰۰ تومانی و ۷۰۰ تومانى خداحافظى کرد.»
به نوشته روزنامه ابرار اقتصادی «براى نخستین بار عبداله جلالى، قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور، از سیاست کلان دولت براى آزادسازى قیمت بنزین و عرضه تک نرخى این فرآورده پرطرفدار نفتى در بلند مدت خبر داده است»، و اکنون محمدرضا فرزین، دبیر کارگروه طرح تحول اقتصادى دولت، نیز «تک نرخى شدن عرضه بنزین همزمان با اجراى فاز دوم هدفمندى یارانهها» را تأیید کرده است.
این روزنامه به زمان دقیق اجرای فاز دوم حذف یارانهها و افزایش دوباره قیمت بنزین اشاره نکرده اما نوشته که «شمارش معکوس براى اجراى فاز دوم» آغاز شده است.
«سفره خانوارهای کارگری کوچکتر شده است»
روزنامههای جهان صنعت و ابتکار از ابراز شگفتی و البته اعتراض فعالان کارگری به ادعای وزیر اقتصاد درباره خوب شدن وضع معیشتی کارگران خبر داده، و برخلاف اظهارات شمس الدین حسینی تأکید کردهاند که طی یک سال اخیر «سفره خانوارهای کارگری کوچکتر شده است.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده که «اظهارات شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد مبنی آثار هدفمندی یارانهها بر قدرت خرید هشت دهک اجتماع»، «موجی از شگفتی» را در میان اقشار کارگری به عنوان یکی از دهکهای آسیبپذیر که متاثر از اجرای این قانون «کاهش قدرت خرید خود را تجربه کردهاند، برانگیخته است» و کارگران میگویند که «اجرای قانون هدفمندی یارانهها منجر به افزایش بیرویه نرخ تورم شده» و «یارانههای دریافتی تنها جوابگوی هزینههای آب و برق خانوادههای کارگری است و با اجرای این قانون مشکلات این قشر بیشتر شده است.»
این روزنامه از اعتراض فعالان جامعه کارگری به اظهارات وزیر اقتصاد خبر داده و نوشته «هدفمندی یارانهها موجب کاهش قدرت خرید اینجامعه شده است چه آنکه بخشی از اینجامعه به زیرخط فقر نیز سقوط کردهاند» و «خانوار کارگری برای تامین نیازهای معیشتی خود با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.»
حمید حاج اسماعیلی یکی از فعال کارگری به روزنامه جهان صنعت گفته «از ابتدای سالجاری تاکنون نرخ تورم در سبد هزینه خانوار کارگری بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته»، و قدرت خرید کارگران به همین نسبت کاهش یافته است.
این فعال کارگری «با بیان اینکه نزدیک به ۵۰ درصد مردم در ایران کارگر هستند» اما «نحوه تعیین دهکها و برنامه دولت برای پرداخت یارانه به کارگران مبهم است و هیچ صحبتی راجع به این موضوع در مجلس هم صورت نمیگیرد»، گفته است «باید راهکارهایی برای کاهش فشار ناشی از هدفمندی یارانه روی این قشر در نظر گرفته شود چون مطمئنا مشکلات نیروی کار آن گریبانگیر تمامی جامعه میشود.
محمدحسن پورطالبیان دبیر اجرایی خانه کارگر اسلامشهر نیز در واکنش به اظهارات وزیر اقتصاد گفته است «با افزایش هزینههای خدمات دولتی و عمومی، دریافت نقدی یارانهها حتی جوابگوی هزینههای انرژی نیست» و «با پرداخت یارانهها سفره کارگران رنگینتر نشده است» و حتی «با افزایش هزینههای خدمات دولتی و عمومی، دریافت نقدی یارانهها حتی جوابگوی هزینههای انرژی نیست.»
روزنامه ابتکار هم از «کاهش ۲۵ درصدی قدرت خرید جامعه کارگری» خبر داده و از قول علی قنبری عضو سابق شورای پول و اعتبار نوشته «با اجرای قانون هدفمندی یارانهها مشکلات کارگران بیشتر از گذشته شده است.»
به نوشته این روزنامه، علی قنبری گفته درحال حاضر «نرخ خط فقر در کلان شهرهای کشور بیش از ۸۰۰ هزار تومان است» اما «میزان پایه حقوق دریافتی کارگران ۳۵۰ هزار تومان است.»
روزنامه ابتکار همچنین از قول این عضو سابق شورای پول و اعتبار نوشته «اجرای قانون هدفمندی یارانهها منجر به افزایش بیرویه نرخ تورم» شده و «به رغم ادعای وزیر امور اقتصادی و دارایی مبنی بر حفظ قدرت خرید هشت دهک جامعه، ما هم اکنون شاهدیم قدرت خرید این دهکها بیش از گذشته کاهش یافته است.»
شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد هفته پیش از اقدامات دولت در حذف یارانه و پرداخت یارانه نقدی ابراز رضایت کرده و ادعا کرده بود که «پرداخت یارانه نقدی در روند اجرای هدفمندی یارانهها قدرت خرید هشت دهک جامعه را کاملاحفظ کرده است.»
«وزیر باید درباره معرفی محصول چینی به عنوان کامیون ملی پاسخ دهد»
روزنامههای کیهان و دنیای اقتصاد از «احضار مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت به مجلس شورای اسلامی» برای پاسخ گویی در مورد معرفی محصول چینی به عنوان «کامیون ملی» خبر دادهاند.
روزنامه کیهان از قول یک عضو کمیسیون صنایع مجلس هشتم نوشته «مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت باید درباره معرفی محصول چینی به عنوان کامیون ملی پاسخ دهد.»
به نوشته این روزنامه «با گذشت بیش از یکسال از رونمایی نخستین کامیون ملی با نام «کاوه» در شرکت سایپا دیزل این کامیون کاملاً چینی از آب درآمده است.»
روزنامه دنیای اقتصاد نیز از قول علی اصغر یوسفنژاد عضو کمیسیون صنایع مجلس نوشته «وزیر صنعت، رییس سازمان گسترش و مدیرعامل سایپا برای پاسخگویی در مورد رونمایی از کامیون چینی به عنوان «کامیون ملی» در مجلس حاضر میشوند.»
علی اصغر یوسفنژاد با بیان اینکه «موضوع رونمایی از کامیون چینی به عنوان «کامیون ملی» در کمیته صنعت کمیسیون صنایع مجلس مورد بررسی قرار گرفته»، اعلام کرده که «این مساله در مجلس پیگیری خواهد شد و در این مورد وزیر صنعت، مسئولان شرکت سایپا و رییس سازمان گسترش» برای توضیح در مجلس حاضر میشوند.
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد «خودروی ملی باید شرایط لازم را از نظر معیارهای فنی، کیفیت، رعایت استاندارد و جنبه رقابتی دارا باشد و علاوه بر این، شاخصهایی که خودروها را از یکدیگر متمایز میکند مانند کاهش آلایندگی و قیمت تمام شده، خدمات پس از فروش و مصرف سوخت کمتر نیز باید در تولیدات داخلی مدنظر باشد» اما اقدام مقامهای دولتی در «رونمایی از کامیون چینی با عنوان «کامیون ملی» پیامدهایی دارد که به ضرر صنعت کشور است.»
«کامیون ملی کاوه» در یازدهم آبان ماه سال ۸۹ با حضور برخی مقامهای وزارت صنایع، مدیران شرکتهای خودروسازی و نمایندگان مجلس و رئیس کمنیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی رونمایی شد و مدیر عامل شرکت سایپا دیزل در آن مراسم ادعا کرد که «بیش از دو سال کار مطالعاتی، تحقیقاتی و اجرایی برای اجرای این طرح انجام شده است» اما با گذشت یک سال این اقدام با «شرکت دانگفنگ چین مواجه شد» و محمد شیخالاسلامی مدیرعامل شرکت سایپا دیزل در هفتم آذرماه چذیرفت که «نامگذاری کامیون چینی بهعنوان خودروی ملی یک اشتباه بود.»
مدیرعامل شرکت سایپا دیزل همچنین اعلام کرد که آنچه با نام «کامیون ملی کاوه» رونمایی شده «در واقع محصول شرکت دانگفنگ چین است» و «۱۰۰ درصد قطعات آن از چین وارد شده است.»
روزنامههای جهان صنعت و ابتکار واکنش فعالان کارگری به اظهارات وزیر اقتصاد را مورد توجه قرار دادهاند. این روزنامه از قول قعالان کارگری تأکید کردهاند که طی یک سال اخیر «سفره خانوارهای کارگری کوچکتر شده است.»
روزنامههای کیهان و دنیای اقتصاد نیز از «احضار مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت به مجلس شورای اسلامی» برای پاسخ گویی در مورد معرفی محصول چینی به عنوان «کامیون ملی» خبر دادهاند.
ژاپن تحریم علیه ۱۰۶ مقام، شرکت و بانک ایرانی دیگر را به اجرا گذاشت
روزنامههای شرق و دنیای اقتصاد گزارش دادهاند که «ژاپن تحریم علیه ۱۰۶ مقام، شرکت و بانک ایرانی» را به اجرا گذاشته است.
روزنامه دنیای اقتصاد گزارش داده که «در لیست جدید تحریمها که صبح جمعه به تصویب نخستوزیر ژاپن رسید، نام ۱۰۶ سازمان، یک فرد، سه بانک ایرانی و بیش از ۳۵۰ نهاد دولتی که به زعم توکیو در برنامه هستهای مشارکت دارند، به چشم میخورد.»
این روزنامه تأکید کرده که «در پی افزودن نامها و سازمانهای جدید به لیست تحریمهای دولت ژاپن، هم اکنون ۲۷۶ سازمان، ۶۶ نفر و ۲۰ بانک ایرانی تحت تحریمهای این کشور قرار دارند.»
روزنامه شرق نیز گزارش داده که «در پی گزارش اخیر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران، ژاپن هم تصمیم گرفت که تهران را هدف تحریمهای تازه قرار دهد» و «دیروز کابینه ژاپن نام ۱۰۶ فرد و گروه ایرانی را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد تا به اینترتیب شمار افراد و شرکتهای ایرانی مورد تحریم ژاپن، که اموال آنها در این کشور مسدود میشود، به بیش از ۳۰۰ مورد برسد.»
به نوشته این روزنامه دولت ژاپن همچنین «با ممنوع کردن ارتباط مالی با سه بانک دیگر ایرانی، شمار بانکهای تحریمشده ایرانی را به ۲۰ بانک رساند.»
روزنامه شرق یادآوری کرده «ایران چهارمین تأمینکننده نفت ژاپن است و ژاپن نیز پس از چین و هند سومین واردکننده بزرگ نفت خام از ایران است» و تأکید کرده که در دور جدید تحریم هاعلیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی «ژاپن نفت ایران را تحریم نکرده است» و «در این دور، بخش انرژی ایران از گزند این تحریمها دور ماند.»
این روزنامه درعین حال نوشته «دولت ژاپن از سال ۱۳۸۹ هرگونه سرمایهگذاری تازه در صنایع نفت و گاز ایران را به حالت تعلیق در آورده است که این موضوع در تحریمهای تازه هم مورد تأکید قرار گرفت.»
با اجرای فاز دوم فاز دوم هدفمندی یارانهها؛ بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومان
روزنامه ابرار اقتصادی خبر داده که همزمان با آغاز اجرای «فاز دوم هدفمندى یارانهها» قیمت بنزین هم به «لیتری ۱۰۰۰ تومان» افزایش خواهد یافت.
این روزنامه با تأکید براینکه «ممکن است هر لیتر بنزین به ۱۰۰۰ تومان افزایش یابد» در شماره شنبه ۱۹ آذر ماه نوشته «همزمان با آغاز شمارش معکوس براى اجراى فاز دوم هدفمندى یارانهها، به تدریج سناریوى عرضه بنزین تک نرخى در سطح جایگاه هاى سوخت رنگ واقعیت به خود مى گیرد»، و «با وجود آنکه هنوز در دولت بر روى سناریوى بنزین تک نرخى جمع بندى نهایى حاصل نشده است اما با اجراى فاز دوم قانون هدفمند شدن یارانهها باید با بنزین، ۱۰۰ تومانی، ۴۰۰ تومانی و ۷۰۰ تومانى خداحافظى کرد.»
به نوشته روزنامه ابرار اقتصادی «براى نخستین بار عبداله جلالى، قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور، از سیاست کلان دولت براى آزادسازى قیمت بنزین و عرضه تک نرخى این فرآورده پرطرفدار نفتى در بلند مدت خبر داده است»، و اکنون محمدرضا فرزین، دبیر کارگروه طرح تحول اقتصادى دولت، نیز «تک نرخى شدن عرضه بنزین همزمان با اجراى فاز دوم هدفمندى یارانهها» را تأیید کرده است.
این روزنامه به زمان دقیق اجرای فاز دوم حذف یارانهها و افزایش دوباره قیمت بنزین اشاره نکرده اما نوشته که «شمارش معکوس براى اجراى فاز دوم» آغاز شده است.
«سفره خانوارهای کارگری کوچکتر شده است»
روزنامههای جهان صنعت و ابتکار از ابراز شگفتی و البته اعتراض فعالان کارگری به ادعای وزیر اقتصاد درباره خوب شدن وضع معیشتی کارگران خبر داده، و برخلاف اظهارات شمس الدین حسینی تأکید کردهاند که طی یک سال اخیر «سفره خانوارهای کارگری کوچکتر شده است.»
روزنامه جهان صنعت خبر داده که «اظهارات شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد مبنی آثار هدفمندی یارانهها بر قدرت خرید هشت دهک اجتماع»، «موجی از شگفتی» را در میان اقشار کارگری به عنوان یکی از دهکهای آسیبپذیر که متاثر از اجرای این قانون «کاهش قدرت خرید خود را تجربه کردهاند، برانگیخته است» و کارگران میگویند که «اجرای قانون هدفمندی یارانهها منجر به افزایش بیرویه نرخ تورم شده» و «یارانههای دریافتی تنها جوابگوی هزینههای آب و برق خانوادههای کارگری است و با اجرای این قانون مشکلات این قشر بیشتر شده است.»
این روزنامه از اعتراض فعالان جامعه کارگری به اظهارات وزیر اقتصاد خبر داده و نوشته «هدفمندی یارانهها موجب کاهش قدرت خرید اینجامعه شده است چه آنکه بخشی از اینجامعه به زیرخط فقر نیز سقوط کردهاند» و «خانوار کارگری برای تامین نیازهای معیشتی خود با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.»
حمید حاج اسماعیلی یکی از فعال کارگری به روزنامه جهان صنعت گفته «از ابتدای سالجاری تاکنون نرخ تورم در سبد هزینه خانوار کارگری بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته»، و قدرت خرید کارگران به همین نسبت کاهش یافته است.
این فعال کارگری «با بیان اینکه نزدیک به ۵۰ درصد مردم در ایران کارگر هستند» اما «نحوه تعیین دهکها و برنامه دولت برای پرداخت یارانه به کارگران مبهم است و هیچ صحبتی راجع به این موضوع در مجلس هم صورت نمیگیرد»، گفته است «باید راهکارهایی برای کاهش فشار ناشی از هدفمندی یارانه روی این قشر در نظر گرفته شود چون مطمئنا مشکلات نیروی کار آن گریبانگیر تمامی جامعه میشود.
محمدحسن پورطالبیان دبیر اجرایی خانه کارگر اسلامشهر نیز در واکنش به اظهارات وزیر اقتصاد گفته است «با افزایش هزینههای خدمات دولتی و عمومی، دریافت نقدی یارانهها حتی جوابگوی هزینههای انرژی نیست» و «با پرداخت یارانهها سفره کارگران رنگینتر نشده است» و حتی «با افزایش هزینههای خدمات دولتی و عمومی، دریافت نقدی یارانهها حتی جوابگوی هزینههای انرژی نیست.»
روزنامه ابتکار هم از «کاهش ۲۵ درصدی قدرت خرید جامعه کارگری» خبر داده و از قول علی قنبری عضو سابق شورای پول و اعتبار نوشته «با اجرای قانون هدفمندی یارانهها مشکلات کارگران بیشتر از گذشته شده است.»
به نوشته این روزنامه، علی قنبری گفته درحال حاضر «نرخ خط فقر در کلان شهرهای کشور بیش از ۸۰۰ هزار تومان است» اما «میزان پایه حقوق دریافتی کارگران ۳۵۰ هزار تومان است.»
روزنامه ابتکار همچنین از قول این عضو سابق شورای پول و اعتبار نوشته «اجرای قانون هدفمندی یارانهها منجر به افزایش بیرویه نرخ تورم» شده و «به رغم ادعای وزیر امور اقتصادی و دارایی مبنی بر حفظ قدرت خرید هشت دهک جامعه، ما هم اکنون شاهدیم قدرت خرید این دهکها بیش از گذشته کاهش یافته است.»
شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد هفته پیش از اقدامات دولت در حذف یارانه و پرداخت یارانه نقدی ابراز رضایت کرده و ادعا کرده بود که «پرداخت یارانه نقدی در روند اجرای هدفمندی یارانهها قدرت خرید هشت دهک جامعه را کاملاحفظ کرده است.»
«وزیر باید درباره معرفی محصول چینی به عنوان کامیون ملی پاسخ دهد»
روزنامههای کیهان و دنیای اقتصاد از «احضار مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت به مجلس شورای اسلامی» برای پاسخ گویی در مورد معرفی محصول چینی به عنوان «کامیون ملی» خبر دادهاند.
روزنامه کیهان از قول یک عضو کمیسیون صنایع مجلس هشتم نوشته «مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت باید درباره معرفی محصول چینی به عنوان کامیون ملی پاسخ دهد.»
به نوشته این روزنامه «با گذشت بیش از یکسال از رونمایی نخستین کامیون ملی با نام «کاوه» در شرکت سایپا دیزل این کامیون کاملاً چینی از آب درآمده است.»
روزنامه دنیای اقتصاد نیز از قول علی اصغر یوسفنژاد عضو کمیسیون صنایع مجلس نوشته «وزیر صنعت، رییس سازمان گسترش و مدیرعامل سایپا برای پاسخگویی در مورد رونمایی از کامیون چینی به عنوان «کامیون ملی» در مجلس حاضر میشوند.»
علی اصغر یوسفنژاد با بیان اینکه «موضوع رونمایی از کامیون چینی به عنوان «کامیون ملی» در کمیته صنعت کمیسیون صنایع مجلس مورد بررسی قرار گرفته»، اعلام کرده که «این مساله در مجلس پیگیری خواهد شد و در این مورد وزیر صنعت، مسئولان شرکت سایپا و رییس سازمان گسترش» برای توضیح در مجلس حاضر میشوند.
به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد «خودروی ملی باید شرایط لازم را از نظر معیارهای فنی، کیفیت، رعایت استاندارد و جنبه رقابتی دارا باشد و علاوه بر این، شاخصهایی که خودروها را از یکدیگر متمایز میکند مانند کاهش آلایندگی و قیمت تمام شده، خدمات پس از فروش و مصرف سوخت کمتر نیز باید در تولیدات داخلی مدنظر باشد» اما اقدام مقامهای دولتی در «رونمایی از کامیون چینی با عنوان «کامیون ملی» پیامدهایی دارد که به ضرر صنعت کشور است.»
«کامیون ملی کاوه» در یازدهم آبان ماه سال ۸۹ با حضور برخی مقامهای وزارت صنایع، مدیران شرکتهای خودروسازی و نمایندگان مجلس و رئیس کمنیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی رونمایی شد و مدیر عامل شرکت سایپا دیزل در آن مراسم ادعا کرد که «بیش از دو سال کار مطالعاتی، تحقیقاتی و اجرایی برای اجرای این طرح انجام شده است» اما با گذشت یک سال این اقدام با «شرکت دانگفنگ چین مواجه شد» و محمد شیخالاسلامی مدیرعامل شرکت سایپا دیزل در هفتم آذرماه چذیرفت که «نامگذاری کامیون چینی بهعنوان خودروی ملی یک اشتباه بود.»
مدیرعامل شرکت سایپا دیزل همچنین اعلام کرد که آنچه با نام «کامیون ملی کاوه» رونمایی شده «در واقع محصول شرکت دانگفنگ چین است» و «۱۰۰ درصد قطعات آن از چین وارد شده است.»
شرکت مخابراتی چینی فعالیت خود در ایران را محدود میکند
۱۳۹۰/۰۹/۱۹
شرکت چینی هوآوی (Huawei) که برخی منابع غربی پیش از این در گزارشی آن را به «کمک به حکومت ایران برای ردیابی مکان مخالفان» متهم کرده بودند روز شنبه خبر داد که قصد دارد فعالیتهای تجاری خود در ایران را کاهش داده و محدود کند.
این شرکت سازنده تجهیزات مخابراتی که در حدود یک هزار کارمند در ایران دارد و از سال ۱۹۹۹ در بخش ارتباطات ایران حضور مؤثری داشته روز جمعه با انتشار بیانیهای بر روی وبسایت خود نوشت که هماینک «به خاطر پیچیدهتر شدن فزاینده اوضاع» از فعالیت خود در ایران میکاهد.
این شرکت روز شنبه در بیانیه خود نوشت که هوآوی «به طور داوطلبانه توسعه تجاری خود در ایران را متوقف میکند و از این پس مشتری جدیدی در ایران نمیپذیرد و همچنین فعالیتهای تجاری خود را با مشتریان کنونی محدود میکند.»
بیانیه این شرکت میافزاید: «هوآوی برای شبکههای مخابراتی که تحویل داده شده یا در حال تحویل به مشتری است به ارائه خدمات لازم ادامه میدهد تا خدمات ارتباطی را برای شهروندان ایران فراهم کند.»
این بیانیه پس از آن منتشر میشود که کِن هو، نایب رئیس شرکت هوآوی، در ماه فوریه اعلام کرد که هوآوی کوشش میکند تا «در ایالات متحده که بازاری مهم است سهمی شایسته به دست آورد».
از سوی دیگر روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال در شماره ۲۷ اکتبر خود در گزارشی نوشت که شرکت هوآوی به تازگی قراردادی را با بزرگترین اپراتور تلفن همراه در ایران امضا کرده که به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی امکان خواهد داد تا افراد را بر اساس محل تلفن همراه آنها ردیابی کند.
این روزنامه در گزارش خود نوشت که هوآوی با شرکت «زعیم الکترونیک» که محصولاتی را برای وزارتخانههای اطلاعات و دفاع جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران تهیه میکند همکاری دارد و هوآوی در سال ۲۰۰۹ نیز به درخواست شرکت «ایرانسل» خدمات پیامک و اسکایپ را در ایران مسدود کرد.
وال استریت جورنال میگوید این اطلاعات را از طریق مصاحبه با کارمندان مخابرات در ایران و خارج از ایران و همچنین از طریق مرور و بررسی مستندات مربوط به مناقصه قراردادها به دست آورده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، گروه آمریکایی «متحد علیه ایران هستهای»، از تصمیم جدید هوآوی برای محدود کردن فعالیتش در ایران استقبال کرد، اما از این شرکت خواست تا به طور کامل ایران را ترک کند.
این گروه لابی، در ماه نوامبر شرکت هوآوی را متهم کرد که «به تقویت تواناییهای رژیمی کمک میکند که به دنبال برنامه غیرقانونی ساخت سلاح اتمی است و کشور اصلی حامی تروریسم نیز هست».
ماه اکتبر ویلیام پلامِر، معاون رئیس روابط خارجی شرکت هوآوی، در واکنش به این اتهامها و تحقیقات وال استریت جورنال به این روزنامه گفت که فناوری مکانیابی مکالمات همراه که این شرکت به ایران ارائه میکند «با ملاحظات جهانی این بازار هماهنگ است» و افزود که «آن چه ما در ایران میکنیم همانند همان کاری است که در همه بازارها انجام میدهیم. هدف ما این است که زندگی مردم را از طریق افزایش ارتباطات بهتر کنیم.»
پس از آغاز اعتراضات به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال ۲۰۰۹، جمهوری اسلامی نظارت بر ارتباطات فردی را نیز در کشور افزایش داده است.
حکومت ایران در جریان سرکوب این اعتراضات چندین هزار نفر را بازداشت کرد که به گفته سازمانهای حقوق بشری، صدها نفر از آنها هنوز در زندان به سر میبرند.
این شرکت سازنده تجهیزات مخابراتی که در حدود یک هزار کارمند در ایران دارد و از سال ۱۹۹۹ در بخش ارتباطات ایران حضور مؤثری داشته روز جمعه با انتشار بیانیهای بر روی وبسایت خود نوشت که هماینک «به خاطر پیچیدهتر شدن فزاینده اوضاع» از فعالیت خود در ایران میکاهد.
این شرکت روز شنبه در بیانیه خود نوشت که هوآوی «به طور داوطلبانه توسعه تجاری خود در ایران را متوقف میکند و از این پس مشتری جدیدی در ایران نمیپذیرد و همچنین فعالیتهای تجاری خود را با مشتریان کنونی محدود میکند.»
بیانیه این شرکت میافزاید: «هوآوی برای شبکههای مخابراتی که تحویل داده شده یا در حال تحویل به مشتری است به ارائه خدمات لازم ادامه میدهد تا خدمات ارتباطی را برای شهروندان ایران فراهم کند.»
این بیانیه پس از آن منتشر میشود که کِن هو، نایب رئیس شرکت هوآوی، در ماه فوریه اعلام کرد که هوآوی کوشش میکند تا «در ایالات متحده که بازاری مهم است سهمی شایسته به دست آورد».
از سوی دیگر روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال در شماره ۲۷ اکتبر خود در گزارشی نوشت که شرکت هوآوی به تازگی قراردادی را با بزرگترین اپراتور تلفن همراه در ایران امضا کرده که به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی امکان خواهد داد تا افراد را بر اساس محل تلفن همراه آنها ردیابی کند.
این روزنامه در گزارش خود نوشت که هوآوی با شرکت «زعیم الکترونیک» که محصولاتی را برای وزارتخانههای اطلاعات و دفاع جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران تهیه میکند همکاری دارد و هوآوی در سال ۲۰۰۹ نیز به درخواست شرکت «ایرانسل» خدمات پیامک و اسکایپ را در ایران مسدود کرد.
وال استریت جورنال میگوید این اطلاعات را از طریق مصاحبه با کارمندان مخابرات در ایران و خارج از ایران و همچنین از طریق مرور و بررسی مستندات مربوط به مناقصه قراردادها به دست آورده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، گروه آمریکایی «متحد علیه ایران هستهای»، از تصمیم جدید هوآوی برای محدود کردن فعالیتش در ایران استقبال کرد، اما از این شرکت خواست تا به طور کامل ایران را ترک کند.
این گروه لابی، در ماه نوامبر شرکت هوآوی را متهم کرد که «به تقویت تواناییهای رژیمی کمک میکند که به دنبال برنامه غیرقانونی ساخت سلاح اتمی است و کشور اصلی حامی تروریسم نیز هست».
ماه اکتبر ویلیام پلامِر، معاون رئیس روابط خارجی شرکت هوآوی، در واکنش به این اتهامها و تحقیقات وال استریت جورنال به این روزنامه گفت که فناوری مکانیابی مکالمات همراه که این شرکت به ایران ارائه میکند «با ملاحظات جهانی این بازار هماهنگ است» و افزود که «آن چه ما در ایران میکنیم همانند همان کاری است که در همه بازارها انجام میدهیم. هدف ما این است که زندگی مردم را از طریق افزایش ارتباطات بهتر کنیم.»
پس از آغاز اعتراضات به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال ۲۰۰۹، جمهوری اسلامی نظارت بر ارتباطات فردی را نیز در کشور افزایش داده است.
حکومت ایران در جریان سرکوب این اعتراضات چندین هزار نفر را بازداشت کرد که به گفته سازمانهای حقوق بشری، صدها نفر از آنها هنوز در زندان به سر میبرند.