کرۀ جنوبی در آستانۀ تحریم احتمالی واردات پتروشیمی ایران
به دنبال آغاز تحریم های تازه علیه ایران، اکنون خبر از احتمال تحریم محصولات پتروشیمی ایران از سوی کرۀ جنوبی می رسد. خبرگزاری رویترز به نقل از منابع خود در کرۀ جنوبی نوشته است که احتمالا کرۀ جنوبی تحت فشار آمریکا از واردات نفت خام ایران خودداری کند.
نوشتۀ: رضا ولیزاده
گفتگوی رضا ولی زاده با فریدون خاوند
دولت کره جنوبی در حال حاضر در حال بررسی میزان ممنوعیت واردات محصولات پتروشیمی ایران و اثرات احتمالی این ممنوعیت است.
به دنبال انتشار گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی دربارۀ فعالیت های اتمی ایران موج تحریم علیه ایران در حال گسترش است.
پیش از این دولت انگلیس بانک مرکزی ایران را تحریم کرد. دولت های کانادا و آمریکا نیز از تحریم های گسترده ای را در ارتباط با ایران مطرح کردند.
همچنین دولت فرانسه روز گذشته اعلام کرد خرید ایران را تحریم کرد و از دیگر کشورهای هم پیمانش در اروپا خواست تا خرید نفت ایران را تحریم کنند.
دکتر فریدون خاوند، کارشناس و تحلیلگر اقتصادی ساکن پاریس دربارۀ تحریم محصولات پتروشیمی ایران از سوی کرۀ جنوبی در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «تأثیر فوری این تصمیم بر مبادلات بازرگانی ایران در عرصۀ پتروشیمی چندان مهم نخواهد بود؛ اما تأثیر سمبلیک آن بسیار مهم است. زیرا کرۀ جنوبی یک قدرت بزرگ اقتصادی آسیایی است و مهم تر از آن در کنار ژاپن و چین، یکی از سه شریک عمدۀ بازرگانی ایران در منطقۀ آسیا و اقیانوس آرام است و چون جمهوری اسلامی تا کنون در قبال قطع روابط اقتصادی اش با آمریکا و محدود شدن روابط اقتصادی اش با اروپا بیشتر بر منطقه آسیا تأکید می کرد.»
فریدون خاوند همچنین در مورد تحریم خرید نفت ایران از سوی کشورهای اروپایی معتقد است: «به نظر می رسد برخی کشورها اروپایی به خصوص ایتالیا که مقدار زیادی از نفت خود را از ایران می خرد و بعید به نظر می رسد وارد عرصۀ تحریم خرید نفت ایران شود. چرا که باید به تأثیر جلوگیری از ورود 2 میلیون و یک صد هزار بشکه نفت به بازارهای جهانی توجه کرد و دید چه تأثیری بر قیمت نفت خواهد گذشت.
او یکی از راه های کاهش تأثیر تحریم خرید نفت از ایران را بازگشت لیبی به بازار نفت و مشارکت بیشتر عربستان می داند.
به دنبال انتشار گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی دربارۀ فعالیت های اتمی ایران موج تحریم علیه ایران در حال گسترش است.
پیش از این دولت انگلیس بانک مرکزی ایران را تحریم کرد. دولت های کانادا و آمریکا نیز از تحریم های گسترده ای را در ارتباط با ایران مطرح کردند.
همچنین دولت فرانسه روز گذشته اعلام کرد خرید ایران را تحریم کرد و از دیگر کشورهای هم پیمانش در اروپا خواست تا خرید نفت ایران را تحریم کنند.
دکتر فریدون خاوند، کارشناس و تحلیلگر اقتصادی ساکن پاریس دربارۀ تحریم محصولات پتروشیمی ایران از سوی کرۀ جنوبی در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «تأثیر فوری این تصمیم بر مبادلات بازرگانی ایران در عرصۀ پتروشیمی چندان مهم نخواهد بود؛ اما تأثیر سمبلیک آن بسیار مهم است. زیرا کرۀ جنوبی یک قدرت بزرگ اقتصادی آسیایی است و مهم تر از آن در کنار ژاپن و چین، یکی از سه شریک عمدۀ بازرگانی ایران در منطقۀ آسیا و اقیانوس آرام است و چون جمهوری اسلامی تا کنون در قبال قطع روابط اقتصادی اش با آمریکا و محدود شدن روابط اقتصادی اش با اروپا بیشتر بر منطقه آسیا تأکید می کرد.»
فریدون خاوند همچنین در مورد تحریم خرید نفت ایران از سوی کشورهای اروپایی معتقد است: «به نظر می رسد برخی کشورها اروپایی به خصوص ایتالیا که مقدار زیادی از نفت خود را از ایران می خرد و بعید به نظر می رسد وارد عرصۀ تحریم خرید نفت ایران شود. چرا که باید به تأثیر جلوگیری از ورود 2 میلیون و یک صد هزار بشکه نفت به بازارهای جهانی توجه کرد و دید چه تأثیری بر قیمت نفت خواهد گذشت.
او یکی از راه های کاهش تأثیر تحریم خرید نفت از ایران را بازگشت لیبی به بازار نفت و مشارکت بیشتر عربستان می داند.
حزب عدالت و توسعه فاتح انتخابات مغرب
بر اساس نخستین نتایج انتخابات حزب میانه روی اسلامی "عدالت و توسعه" در مغرب بیشترین شمار کرسی های مجلس در انتخابات پارلمانی این کشور را به دست آورده و در موضع تشکیل حکومت ائتلافی قرار گرفته است. تنها 45 درصد شهروندان در رأی گیری دیروز شرکت کردند و همین پیروزی انتخاباتی حزب عدالت و توسعه را بسیار تسهیل کرد.
بر اساس نخستین نتایج انتخابات پارلمانی مغرب حزب اسلامی میانه رو "عدالت و توسعه" با کسب 80 کرسی از مجموع 395 کرسی برندۀ اصلی انتخابات دیروز پارلمانی مغرب شناخته شد و در موضع تشکیل حکومت ائتلافی با دیگر احزاب قرار گرفت. با اعلام نخستین برآوردها در مورد نتیجۀ انتخابات، رهبر حزب عدالت و توسعه عبدالاله بنکیران آمادگی خود را برای مذاکره با همۀ احزاب برای تشکیل حکومت ائتلافی اعلام کرد. تنها 45 درصد واجدین شرایط رأی در انتخابات پارلمانی مغرب دیروز شرکت کردند و همین پیروزی حزب عدالت و توسعه را بسیار تسهیل ساخت. همانند حزب النهضه در تونس که به همین نام معروف است حزب عدالت و توسعه مغرب نیز سرمشق خود را حزب عدالت و توسعه ترکیه می داند. همانند النهضه در تونس، اسلامگرایان میانه رو مغرب نیز باید در در ائتلاف با دیگر احزاب حکومت آیندۀ مغرب را تشکیل بدهند. انتخابات مغرب نماد ارادۀ پادشاه این کشور برای انجام اصلاحات سیاسی نیز هست. اگر پیروزی حزب عدالت و توسعه مغرب تأئید شود، این کشور بعد از تونس ودر کنار ترکیه و پیش از انتخابات دوشنبه در مصر سومین کشوری خواهد بود که توسط اسلامگرایان میانه رو هدایت خواهد شد. حزب عدالت و توسعه مغرب که طرفدار نظام پادشاهی است در انتخابات سال 2007 چهل و هفت کرسی مجلس این کشور را از آن خود کرده بود و به همین دلیل خوش اقبال ترین حزب در انتخابات دیروز شناخته می شد.
بعد از اعلام رسمی نتایج انتخابات که فردا صورت خواهد گرفت، پادشاه مغرب محمد ششم، رییس دولت را برای تشکیل یک حکومت ائتلافی تعیین خواهد کرد.
بر اساس قانون اساسی جدید اگر حزب عدالت و توسعه بیشترین کرسی های مجلس را به دست آورد پادشاه مغرب باید یک نفر را از میان رهبران این حزب بعنوان نخست وزیر و مأمور تشکیل کابینه برگزیند.
محمد ششم، از جمله نخستین رهبران کشورهای عرب بود که پس از مشاهدۀ انقلاب های کشورهای عرب انجام اصلاحات اساسی را در دستور کار قرار داد. قانون اساسی جدید قدرت نخست وزیر و پارلمان را افزایش داده، اما، همچنان برتری سیاسی-مذهبی پادشاه را به رسمیت شناخته است. بر اساس قانون اساسی جدید مغرب حزب فاتح در انتحابات امکان انحلال مجلس را دارد، در حالی که این اختیار در گذشته متعلق به پادشاه بود. یکی از معضلات پیشروی حکومت آینده مغرب بیکاری 30 درصدی در نزد جوانان این کشور است.
بعد از اعلام رسمی نتایج انتخابات که فردا صورت خواهد گرفت، پادشاه مغرب محمد ششم، رییس دولت را برای تشکیل یک حکومت ائتلافی تعیین خواهد کرد.
بر اساس قانون اساسی جدید اگر حزب عدالت و توسعه بیشترین کرسی های مجلس را به دست آورد پادشاه مغرب باید یک نفر را از میان رهبران این حزب بعنوان نخست وزیر و مأمور تشکیل کابینه برگزیند.
محمد ششم، از جمله نخستین رهبران کشورهای عرب بود که پس از مشاهدۀ انقلاب های کشورهای عرب انجام اصلاحات اساسی را در دستور کار قرار داد. قانون اساسی جدید قدرت نخست وزیر و پارلمان را افزایش داده، اما، همچنان برتری سیاسی-مذهبی پادشاه را به رسمیت شناخته است. بر اساس قانون اساسی جدید مغرب حزب فاتح در انتحابات امکان انحلال مجلس را دارد، در حالی که این اختیار در گذشته متعلق به پادشاه بود. یکی از معضلات پیشروی حکومت آینده مغرب بیکاری 30 درصدی در نزد جوانان این کشور است.
پیروزی والیبالیست های ایرانی، این که کسی از درآمدهای کشور خبر ندارد و ابراز شادمانی از انقلاب دوم در کشورهای عرب از جمله مهم ترین موضوع گزارش ها و مقالات روزنامه های اول هفته تهران است. ادامه صعود نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی و نگرانی ها نسبت به ناتوانی بانک مرکزی از مهار آن و این خبر که فیلم رقص زنی در صفحه بزرگ نمایشی جلو مصلا و دفتر امام جمعه اردبیل پخش شده است از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
خبرهای خوش و حیرت از توقیف روزنامه کیهان از قول سردار سلیمان قاسمی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نوشته "ایران های دیگری در منطقه ظهور کرده است" و خراسان مهم ترین خبر امروز خود را با این عنوان منعکس کرده "والیبال ایران جهان را شگفت زده کرد".
احمد مسجد جامعی در مقاله ای در شرق نوشته هر چند در این روزگار دور از انتظار نیست که مطبوعهای به جرم تشویش اذهان عمومی توقیف شود ولی نخستین بار است که روزنامهای به دلیل محتوای مصاحبه یک مقام ارشد دولتی در جایگاه رییس روزنامه ارگان دولت و خبرگزاری رسمی کشور و مشاور رسانهای رییسجمهور توقیف میشود؛ اگرچه ظاهرا مصاحبه شونده خود چنین باوری ندارد، این گفتوگو حاوی مطالبی درباره عملکرد دولت و عدهای از مسوولان کشور بود. صرفنظر از درستی یا نادرستی اطلاعات ارایه شده و مناسب یا نامناسب بودن ادبیات آن، چنین مباحثی در بین مسوولان ردههای مختلف نظام، پیوسته وجود داشته است و روزنامهها با انعکاس دیدگاههای طرفین قضاوت را بر عهده افکار عمومی واگذار میکنند. شفافسازی و بیان دیدگاههای گوناگون از ویژگیهای گردش آزاد اطلاعات است که در سلامت محیط سیاسی و فضای عمومی کارکردی قابل اعتنا دارد.
به نوشته وزیر سابق ارشاد روال معمول در چنین مواقعی پاسخگویی است. براساس قانون اگر در مطبوعهای از شخص حقیقی یا حقوقی انتقاد شود، حق پاسخگویی و دفاع برای او محفوظ است، عرف جاری نیز چنین بوده است که دستگاهها یا اشخاص در برابر سخنانی که ناحق تشخیص میدادهاند، توضیحات خود را ارایه داده و روزنامه موظف به چاپ آن بوده است. اما در این مورد اتفاق دیگری حاصل شده و در قبال چاپ مصاحبهای از یک مسوول دولتی، روزنامه اعتماد توقیف شد.
مقاله شرق در نهایت ادامه داده مشکل تا آنجاست که مقام ارشد رسانهای دولت در برابر سخنان و نقطهنظرات خود مصونیت دارد ولی انتشار همین مطلب در روزنامه موجب تشکیل پرونده و تعطیل شدن مجموعه فعالیتهای روزنامه و بیکار شدن همه کارکنان از خبرنگار گرفته تا صفحهبند، چاپ کار، توزیعکننده، فروشنده، بازاریاب، حسابدار و حتی نظافتچی و آبدارچی میشود. اگر در نظر بگیریم که هر کدام از این افراد، مسوولیت اداره خانوادهای را برعهده دارند، ابعاد زیانهای اجتماعی و مشکلات خانوادگی و معیشتی این شیوه برخورد روشنتر میشود. شاید از همین روست که با وجود ظرفیتهای بالای بالقوه جامعه مطبوعاتی کشورمان، کمتر موفق به دسترسی به جایگاههای شناخته شده جهانی در این عرصه هستیم.
اختلافات و اختلاس ها
"اخطار می کنم بی جهت فضای کشور را آلوده نکنید" به نقل از رییس قوه قضاییه تیتر اول مردمسالاری است، شرق در عنوان اصلی خود خبر داده که بزودی "گزارش رسمی هیات حل اختلاف قوا" منتشر می شود و آرمان از "اولین گزارش روی میز هاشمی شاهرودی" نوشته است.
نویسنده با اشاره به موانعی که بر سر راه قوه قضاییه وجود دارد نوشته این سوال پیش می آید که چرا هجمه ای که این روزها علیه قوه قضائیه شکل گرفته نگران کننده است و به مرحله ای رسیده که مقامات قضایی بارها و بارها نسبت به آن هشدار می دهند، نمایندگان مجلس بیانیه صادر می کنند و در اظهار نظرها آنرا محکوم می کنند و مردم با نگرانی منتظر مانده اند تا نتیجه را ببینند و می پرسند که آیا قوه قضائیه می تواند از پس هجمه ها که گاهی با عوام فریبی هم همراه است برآید؟
در این مقاله آمده امروز همه ما بدون آنکه نام کسی را ببریم می دانیم که چه کانونهای قدرت و ثروتی که در سالهای اخیر فربه و فربه تر شده اند و با چه نقطه اتکایی، پشت چنین جریانهایی هستند و نگرانی ها هم از بابت قدرت روزافزون و ظاهرا مهار نشدنی آنها است. این نگرانی بود که همه کسانی را که دلبستگی به این آب و خاک دارند سالها است به جوش و خروش انداخته است، اما در تمام این سالها پیام و حرف و سخن آنها که فقط کمی زودتر از بقیه متوجه اشکالات و ایرادات شده بودند، آنگونه که باید شنیده می شد، شنیده نشد و گاهی حتی دلواپسی ها و انتقادات بحق آنها به دشمنی و خیانت تفسیر شد!
ایران و بریتانیا و کاهش سطح روابط
"تعیین تکلیف رابطه با انگلیس" عنوان اصلی فرهیختگان است، سیاست روز نوشته "ادامه تحریم ایران یا اخراج سفیر، انگلیس انتخاب کند"، روزنامه جهان صنعت در گزارشی از "پادرمیانی بخش خصوصی در سیاست" برای جلوگیری از کاهش سطرح روابط تهران و لندن نوشته و روزنامه جمهوری اسلامی از قول منابع مطلع در تیتر اول خود نوشته "تحریم ایران قیمت نفت را افزایش می دهد".
سیاست روز در تیتر اول خود با اشاره به مصوبه مجلس نتیجه گیری کرده که بریتانیا در مقابل دو راهی قرار گرفته یا دست برداشت از تحریم یا قطع روابط. به نوشته این روزنامه تصویب دو فوریت تعلیق روابط هنگامی صورت گرفت که انگلیس به طور یکجانبه اقدام به تحریم بانگ مرکزی جمهوری اسلامی ایران کرد. این تحریم از آنجا نشأت گرفت که گزارش سفارشی و یکجانبه آمانو درباره فعالیتهای هستهای ایران منتشر شد و متعاقب آن غرب با سرکردگی آمریکا و فشارهای لابی صهیونیستی سعی کرد فضایی را علیه ایران در افکار عمومی ایجاد کند.
به نظر این روزنامه شاید برخی کارشناسان و تحلیلگران با این اقدام موافق و برخی دیگر مخالف باشند، اما عملکرد دولت انگلیس در قبال جمهوری اسلامی همواره سیاست خصمانهای علیه کشورمان و مردم بوده است. مردم نیز نگاه مثبتی به دولت انگلیس ندارند و همواره این کشور را دارای سیاستهای مزورانه و به دور از حسن نیت میدانند.
در همین حال جهان صنعت در عنوان اصلی خود از پادرمیانی بخش خصوصی ایران در سیاست خبر داده و نوشته همزمان با تشدید تنشهای سیاسی میان دولت ایران و دولت انگلیس، مقامات اتاقهای بازرگانی دوکشور تلاشهایی را برای کاهش تنشها آغاز کردهاند. در تازهترین تحول اعضای "اتاق بازرگانی ایران و انگلیس" دو روز پیش در اتاق تهران تشکیل جلسه دادند تا نحوه ورود به موضوع میانجیگری میان دو دولت را بررسی کنند.
این گزارش ادعا کرده که مقامات "اتاق بازرگانی انگلیس و ایران" نیز ضمن اعتراض به عملکرد دولت این کشور برای تحریم بانک مرکزی ایران خواستار مذاکره بیشتر با ایران شدهاند .در تهران مقامات با نفوذ اتاق بازرگانی ایران وانگلیس درحال مذاکره با مقامات دولتی هستند تا آنها را از بروز تنشهای بیشتر برحذر دارند. وزیر امور خارجه یکی از این مقامات است اما گفته میشود اعضای اتاق ایران و انگلیس قصد دارند با نمایندگان اثرگذار مجلس نیز مذاکره کنند.
به نوشته جهان صنعت اعضای اتاق ایران وانگلیس روز چهارشنبه هفته گذشته در محل اتاق تهران جلسه تشکیل دادند و بر اساس شنیدهها، مهمترین موضوع قابل طرح در این نشست را در دستور کار قرار دادند. دستور جلسه کاری آنها بهطور قطع چیزی جز تلاش برای رفع تنش میان دو کشور نیست.
صعود دلار و بی خبری از درآمد کشور
"اعتراض شدید دیوان محاسبات به نظام بانکی" تیتر اول ابتکار است، تهران امروز از قول رییس دیوان محاسبات نوشته "کسی از درآمد کشور خبر ندارد" و "هدایت دلار به سوی نرخ سوم" عنوان اصلی دنیای اقتصاد است.
شیرین سعیدی در گزارش اصلی تهران امروز نوشته وقتی رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات اعلام میکند: "متاسفانه هیچ نهادی درآمد کل کشور را نمیداند" باید پرسید پس چگونه میتوان پیگیر تغییرات ریز و درشت در بودجه اصلاحات مالی در بخشهای مختلف کشور بود. بسیاری از کارشناسان مشکلات موجود را مربوط به نبود نظارت کافی در بخشهای مختلف میدانند اما نکته در اینجاست که نهادهای نظارتی و قوانین کنترلی در کشور کم نیست اما متاسفانه اجرای قوانین همیشه با چالش روبهروست.
غلامحسین دوانی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به گزارشگر تهران امروز گفته اعلام این خبر که هیچ کس به درستی از درآمدهای کل کشور اطلاع ندارد، دو نکته رابه ذهن متبادر میکند؛ نخست اینکه دراین باره نقض آشکار اصل پنجاه و سوم قانون اساسی رخ داده و دیگر آنکه چرا دیوان محاسبات به عنوان نهاد اصلی نظارت از این موضع اطلاع ندارد و اینکه چرا این قدر شفافیت وجود ندارد که مهمترین و اصلیترین نهاد نظارتی در کشور خبر از مشخص نبودن درآمد کل کشور میدهد.
تهران امروز نوشته این موضوع نشان میدهد که شفافسازی واقعی در موارد مختلف در کشور وجود ندارد و حسابرسی و بازرسی مالی در کشور نهادینه نشده است به همین جهت طبیعی است که دیوان محاسبات اعلام کند که درآمد کل کشور مشخص نیست. وی میافزاید: تنها نتیجه این عدم شفافیت، گسترش فساد و عدم حسابدهی دستگاهها و افراد مختلف در سمتهای مختلف است که این موضوع خودش نیز باعث بروز آفتهای دیگری در سیستم اقتصادی و اداری کشور میشود. تهران امروز
الهه بیگی در گزارشی در جهان صنعت نوشته عنان ارز از کف بانک مرکزی رفت: دلار ۱۳۶۰ تومان شد حمید تهرانی در سرمقاله همین روزنامه نوشته نوسانات و در واقع جهشهای نرخ ارز در کشور همه را کلافه کرده تا آنجا که شورای پول و اعتبار از دستاندرکاران بازار پولی کشور در بانک مرکزی خواسته که به این نوسانات پایان دهند و یک بار برای همیشه این مشکل را رفع کنند. پیش از این دستور، سید شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی گفته بود که نظر دولت تعیین نرخ ارز واحد است و منتظر هستیم رییس کل بانک مرکزی اقدامات خود را انجام دهد اما قدر مسلم آن است که اقدامات آقای رییس کل نتوانست اوضاع را سامان دهد تا آنجا که این بار به جای وزیر بالاترین نهاد پولی کشور ساماندهی اوضاع را از بانک مرکزی خواستار شد.
به نوشته این مقاله از نظر اقتصادی مشکل عمده بازار ارز آن است که در حال حاضر ارز به سه نرخ اصلی، فرعی و بازار آزاد خرید و فروش میشود و همین امر رانت بزرگی را پدید آورده است. در آسیب شناسی این پدیده ناظران میگویند وجود نقدینگی کنترل نشده و سرگردان و محدودیت هایی که از طرف غرب برکشورمان تحمیل میشود عمده ترین عوامل بروز این معضل آزاردهنده است.
جهان صنعت نوشته اگر بانک مرکزی بخواهد نظام چند نرخی را حذف کند باید ابتدا به تمام تقاضاها از جمله تقاضاهای واقعی و غیر واقعی پاسخ دهد و عرضه و تقاضا را به تعادل برساند که در این صورت باید دست و دلبازانه ارز بیشتری وارد بازار کند. در عین حال مدیران نظام پولی کشور میدانند که یکی از عناصر تاثیرگذار روی نظام پولی و ارزی کشور مجموعه تحولاتی است که در خارج کشور و علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تمهید می شود.
سئوال اصلی این است که: در چنین شرایطی موظف کردن بانک مرکزی آن هم در حالی که سایر عوامل کنار کشیده یا به انتظار اقدام مقامات پولی نشستهاند، آیا سودمند خواهد بود؟
پخش فیلم رقص جلو مصلا
روزنامه جمهوری اسلامی از اردبیل خبر از پخش یک فیلم غیراخلاقی از تابلوی تبلیغاتی در خیابان اصلی این شهر شده که درست روبروی مصلا و دفتر امام جمعه اردبیل بوده است.
دستگاه که به صورت یک نمایشگر بزرگ در خیابان اصلی اردبیل با مجوز رسمی از دستگاههای ذیربط توسط شهرداری جهت پخش آگهیهای تبلیغاتی نصب شده است ساعت ۸ صبح به مدت حدود نیم ساعت فیلم یک زن که با وضع مبتذل درحال رقص بود را پخش کرد.
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی هنوز علت و انگیزه پخش این فیلم مشخص نشده ولی مجری و پیمانکار این طرح میگوید فیلم از حافظه دستگاه خود به خود و بدون دخالت انسان پخش شده است اما به این سئوال که چنین فیلمی در چنین مکان حساس چرا در حافظه دستگاه گذاشته شده جوابی داده نشده است.
آبروداری کنیم
مینو مشیری در مقاله ای در شرق ضمن اشاره به این که "من ماهواره نگاه نمیکنم چون ندارم" نوشته اما اخبار تلویزیون خودمان را مرتب میبینم و گوش میکنم. در سراسر جهان، اخبار مهمترین و جدیترین برنامه تلویزیون است. معمول این است یک یا دو نفر پشت میز سادهای مینشینند و اخبار را میخوانند. پشت سرشان شاید نقشه جهان باشد و روی پردهای فیلمهای خبری به نمایش گذاشته شود. در تلویزیون ما اما تنوع حیرتانگیزی از شکل و شمایل میز اخبار به نمایش گذاشته میشود: گاه میز بزرگ مدوری که شباهت به استخر المپیک بچهها دارد، یا میزهای مربع و مستطیل و ذوزنقه و لوزی و گرد و هشت گوش و سرسرهای با رنگهای نامناسب.
به نوشته این مقاله سادگی چه عیب و ایرادی دارد که لازم است متحمل چنین تجملگرایی نامناسب و بیسلیقگی مفرط در دکورهای تلویزیون شویم. شاید یکی از کارخانههای مبلسازی برای تبلیغ کالاهایش این میزها و صندلیها و مبلهای عجیب و غریب را به رایگان در اختیار تلویزیون میگذارد. مشکل بتوان متصور شد پول بیزبان را تلویزیون برای این کالاها مصرف کند و هدر دهد.
نویسنده مقاله شرق با اشاره به حضور ۵۴ هزار مامور در آمارگیری و سرشماری سال جاری پرسیده نمیشود فقط دو نفر از این ماموران کارکشته آمار تعارفات روزانه رادیو – تلویزیون را نیز به ما بدهند؟ روزی چند بار میشود به ما "عزیزان" سلام کرد و احوالپرسی کرد و خسته نباشید و دست شما درد نکند گفت؟ چرا این تداعی منفی افشانی، آبروداری کنیم.
اهمیت المپیک و تغییرات
محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری ضمن اشاره به اهمیت المپیک هفت هشت مانده به این حادثه تغییر و تحول در فدراسیون کشتی را به عنوان ورزشی که بیشترین امید به کسب مدال در آن می رود با اهمیت دیده و نوشته می گویید حالا وقت این کارها نیست؟! چرا نیست؟! اگر می گذاشتند شب افتتاح المپیک، رئیس فدراسیون کشتی را برکنار می کردند، خوب بود؟!
این مقاله جمله ای از رئیس معزول فدراسیون کشتی نقل کرده که گفته جریان انحرافی می خواهد آدم های خودش را وارد ورزش کند، در همان گفتگو حکم برکناری اش از ریاست فدراسیون کشتی را کار جریان انحرافی دانسته و گفته است: "این ها وزیر امور خارجه را روی هوا عوض کردند، می خواهید رئیس فدراسیون کشتی را عوض نکنند؟"
طنزنویس مردم سالاری در نهایت نوشته حرف حق جواب ندارد; فقط یک توضیح کوچک دارد! وزیر خارجه سابق یعنی برادر "بنده خدا" روی هوا برکنار نشد، بلکه کمی آن طرف تر از محل کارش، در کشور سنگال معزول شد. آن چه روی هوا اتفاق افتاد قبول استعفای برادر محمود خاوری مدیر عامل متواری بانک ملی بود. با این اوصاف، نمی دانم جریان انحرافی به برادر یزدانی خرم جواب می دهد یا نه; ولی بعید نیست که برایش پیغام بفرستند: حالا هم چیزی نشده است، یک سفر به سنگال طلب شما!
یک سخنگوی ناتو به بیبیسی گفته است که "به احتمال زیاد" نیروی هوایی ناتو عامل حمله مرگبار به یک پست بازرسی نظامی مرزی پاکستان بوده است.
ژنرال کارستن جاکوبسن با تسلیت مرگ سربازان پاکستانی گفت که ناتو در حال تحقیق در باره این رویداد است.در عین حال، دولت پاکستان واکنش تندی به این حادثه نشان داده است.
مقامهای پاکستان میگویند که در حمله هلیکوپترهای ناتو به یک پست بازرسی نظامی در نزدیکی مرز افغانستان، دست کم ۲۴ سرباز پاکستانی کشته شدهاند.
یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر پاکستان این حمله را "هولناک" خوانده و در همین ارتباط، جلسه اضطراری کابینه را تشکیل داده است.
در بیانیهای که وزارت امور خارجه پاکستان در این مورد منتشر کرده، آمده است که آقای گیلانی با شدیدترین لحن ممکن، موضوع را با ناتو و آمریکا مطرح خواهد کرد.
این حمله حدود ساعت ۲ نیمه شب به وقت محلی، در حدود دو و نیم کیلومتری مرز افغانستان رخ داد و یکی از سخنگویان ارتش پاکستان گفته است که محل این حمله، منطقه قبیلهنشین مهمند واقع در شمال غرب پاکستان بود.
ژنرال جاکوبسن گفت که گروهی متشکل از سربازان افغان و ناتو در منطقه حضور داشتند که "یک موقعیت تاکتیکی پیش آمد."
او توضیح بیشتری درباره این موقعیت نداد، ولی اضافه کرد که به دنبال این وضعیت "درخواست کمک هوایی" شد. او گفت: "ما مطلعیم که به احتمال زیاد همین، باعث تلفات شده است."
شعیب حسن، خبرنگار بی بی سی در کراچی
- طی سه یا چهار سال اخیر چندین حادثه روی داده که گفته می شود در آنها هلیکوپترهای ناتو پست های بازرسی در مرز پاکستان را هدف حمله قرار داده اند.
- در چنین مواقعی، ناتو این توضیح را مطرح کرده که سربازان را با شورشیان اشتباه گرفته است و شورشیان در چنین زمان هایی، در منطقه فعال بوده اند.
- مقام های پاکستانی می گویند روز شنبه هیچ نوع فعالیتی در منطقه در جریان نبوده و بنابر این، موضوع اشتباه گرفتن سربازان با شورشیان نیز نمی تواند مطرح باشد.
- این حمله به طور قطع بر روابط دو کشور اثر منفی خواهد گذاشت.
بر اساس گزارشها، پاکستان این تصمیمش را عملی کرده است.
نیروهای نظامی پاکستان در منطقهای که حمله رخ داده است، درگیر جنگ با طالبان هستند.
آمریکا از چند ماه قبل پیکارجویان مناطق قبیلهنشین پاکستان در نزدیکی مرز افغانستان را هدف حمله قرار داده است.
سال گذشته، هلیکوپترهای آمریکا به طور تصادفی دو سرباز پاکستانی را در نزدیکی مرز کشتند و این موضوع باعث شد پاکستان به طور موقت مرز خود را ببندد و مانع عبور تدارکاتی شود که از طریق این کشور برای نیروهای ناتو در افغانستان ارسال میشود.
شعیب حسن، خبرنگار بیبیسی در کراچی، میگوید که "مقامهای خشمگین پاکستانی تاکید دارند که در زمان حمله تازه، پیکارجویان هیچگونه فعالیتی در منطقه نداشتهاند."
به نظر میرسد حمله ناتو ضربه تازهای به روابط آمریکا و پاکستان باشد.
روابط دو کشور در ماه مه که آمریکا اسامه بن لادن را در خاک پاکستان کشت، تیره شد و روند روابط به تازگی رو به بهبودی گذاشته بود.
تاکتیکهای عضوگیری در بسیج؛ روانشناسی بسیج
در دهه شصت، افراد عمدتا برای دفاع از کشور در بسیج ثبت نام میکردند، گرچه در مواردی از آنها برای سرکوب مخالفان داخلی و نیز افراد ناهمرنگ (دگرباشان و دگراندیشان) نیز استفاده میشد. در دههٔ هفتاد ثبت نام در بسیج به ابزاری برای ورود غیررقابتی به دانشگاه، پلی برای جذب شدن در سپاه و استفاده از امتیازات حکومتی برای نیروهای وفادار تبدیل شد. اما در دههٔ هشتاد و بالاخص پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد، بسیج به تونلی کوتاه برای کسب ثروت و قدرت و منزلت تبدیل شد.
افراد در شرایط تازه چگونه جذب بسیج میشوند؟ و پس از عضویت تحت چه نوع فرایندهای ایدئولوژیک و القای رفتارها و عقاید خاص قرار میگیرند؟
تقویت بخش محذوف
همواره در جوامعی مثل ایران یک بخش محذوف از نظر اجتماعی و سیاسی وجود دارد. مقامات سیاسی و دولتها (مثل دولت هاشمی و خاتمی) به این بخش بیتوجه میمانند و در نهایت مقاماتی عامهگرا مثل خامنهای و احمدینژاد از آنها علیه همه استفاده میکنند. دولت احمدینژاد و حکومت خامنهای نیز بخشهای محذوف خود را دارند که ممکن است از آنها علیه این دو استفاده شوند.
پس از جنگ، بخش محذوفی که میخواسته جامعه صدایش را بشنود اما کالایی برای عرضه نداشته جذب بسیج شده است. بسیج به این افراد قدرت مطرح کردن خود را در جامعه به طرق غیرعادی و با تمسک به زور میدهد. بسیج تا حدی به آنها که به هیچ گرفته میشوند فرصت بیان خویش را حتی از طریق کتک زدن دیگران یا گرفتن اسلحه و دخالت در زندگی خصوصی آنها به دست میدهد. آنها باید مخالفان و ناهمرنگها را بزنند که بازی به بازی برد- باخت تبدیل شود. محروم نگاه داشتن بخش عمدهای از جمعیت برای ایجاد زمینهٔ استخدام افرادی معدود به طریقی که در خدمت بقای حکومت باشند هزینهای است که آن جمعیت برای نادیده گرفته شدن این بخش محذوف در سیاستها میدهد.
ترجمهٔ رنجهای شخصی به انتقامگیری
اکثر افرادی که جذب بسیج میشوند از مناطق حاشیهٔ شهر آمده و دارای سوابق خانوادگی دشوار (مثل فقر، بیکاری پدر، خشونت خانگی، اعتیاد، و درگیری با فحشا) هستند. تبلیغاتچیهای بسیج این قدرت را به این گونه افراد میدهند که آن دسته از افرادی را که دوست نمیدارند یا به آنها بد کردهاند با تمسک به مفاهیم مذهبی و بدون هیچ درک انسانی به عنوان فاسد و کافر و بیدین و بیغیرت نفی کنند. بالاخره طبقات فرودست باید بهانههایی (ترجیحا اخلاقی و شرعی) برای تنفر و در عین حال غبطهخوری از زندگی آنهایی که طور دیگری هستند پیدا کنند.
تخلیهٔ خشم ناشی از احساس حقارت
بسیج با فرستادن نیروهای خود به متن زندگی عادی مردم و صدور مجوز برای فحاشی و توهین به دیگران این امکان را به اعضای خود میدهد که احساس حقارت خود را جبران کنند. روحانیت حاکم شیعه برای یکدست کردن مردم و اجبار آنان به رعایت چارچوبهای سبک زندگی خود به این فحاشیها و توهینها نیاز دارد. این کار با تخلیهٔ انرژی افرادی که مملو از احساس حقارت هستند و خود را ضعیف میدانند انجام میشود. روحانیت حاکم برای قدرت بخشیدن به بخش کوچکی از جامعه راه ناصواب تحقیر بقیه را برگزیده است.
تصعید موانع اجتماعی به فضیلتی که باید برای آن جنگید
بسیج بازندههای جامعه را جذب میکند: بیکاران، دانشگاه قبول ناشدههایی که خانوادهشان توان پرداخت شهریهٔ دانشگاه خصوصی را ندارد، دیپلم ردیها، دانشآموزان بسیار ضعیف در دروس خویش، و افراد مورد سوء استفاده در خانواده و جامعه. این بازندگی محصول جامعهای تبعیضآمیز، مملو از نابرابری و فساد، و مبتنی بر استبداد فردی و پیوندهای خونی و اعتقادی برای توزیع امتیازات است.
در همهٔ جوامع چنین جوانانی به چشم میخورند، اما در دیگر جوامع مددکاران اجتماعی، مشاوران، برنامههای تعلیم نیروی کار و گذران اوقات فراغت آنها را جذب میکنند. برخی از آنها نیز جذب ارتش شده و تحت انضباط نظامی تا حدی تحت کنترل اجتماعی قرار میگیرند. در ایران این جوانان به خدمت سازمان سرکوب درمیآیند، بدون آن که بسیاری از آنها در ابتدای پیوستن به بسیج به این نکته آگاه باشند. در فرایند جذب، تنفر از همهٔ کسانی که دارای آن چیزهایی هستند که این جوانان ندارند (منزلت، ثروت و قدرت سیاسی) به آنها القا میشود.
ترجمهٔ شرم از خویش به تنفر از غیر
مسئلهٔ ارضای غریزهٔ جنسی از طرق غیرعادی مثل استمنا برای جوانان روستایی و شهرهای کوچک یک منبع جدی احساس گناه و بیزاری از خویش و میل جنسی و جنس زن بالاخص زنان زیبا، اما غیر قابل دسترس است. سخن گفتن دائمی روحانیون از گناه این حس شرمساری را مرتبا به افرادی که در معرض سخنان آنها قرار میگیرند انتقال میدهد.
حکومت دینی سه دهه است که نقش ملای ده و پیر باغیرت و ریاکار خانواده را با محدود کردن روابط میان دختران و پسران و زنان و مردان بازی و این تنفر و بیزاری را درونی کرده است. این احساس تنفر به خوبی مورد استفادهٔ مبلغان مذهبی و ادارهکنندگان بسیج قرار گرفته و با زنده نگاه داشتن آن احساس تنفر و گناه، بسیجیان را برای سرکوب آن چه بدان تمایل داشته اما به واسطهٔ محرومیت از آن متنفر شدهاند گسیل میدارند. خود- بیزاران به راحتی میتوانند جذب چنین سازمانی شوند.
جهت دادن فرهنگ اعتراض به قیام علیه دشمن ناشناخته و «دیگری»
اعتراض به وضع موجود خصلت عمومی جوانان است. اما سازمان بسیج با جذب برخی از این معترضان، اعتراض آنها را به موضوعاتی غیر ملموس و نامربوط جهت میدهد. هنر بسیج به حاشیه بردن توجه به دشمن شناخته شده یعنی استبداد داخلی و فساد در برابر دشمن ناشناخته یا استکبار است.
آن چه در این فرایند استخدام و به کارگیری به جوانان بسیجی القا میشود عبارتاند از
فرهنگ انزوا: به بسیجیان القا میشود که همواره در معرض خطر فسادند و باید همواره از خود مراقبت کنند. این مراقبت از خود یعنی پرهیز از زندگی معمول و برقراری ارتباط با انواع قشرهای اجتماعی. اما برای امر به معروف و نهی از منکر آنها را به متن جامعه که از نظر آنها مبداء گناه است ارسال میکنند. در عین حال به آنها غدهٔ همیشگی گناه و وابستگی همواره یادآوری میشود. از همین جهت بسیجیان در غیر از زمان سرکوب و حمله به مردم در دنیای محدود خود منزوی میمانند تا عالم واقعی برای آنها عادی نشود.
برگزیدگی: به آنها تلقین میشود که مورد توجه خداوند، اسلام و رهبر هستند؛ کدام گروه است که از برگزیده تلقی شدن خوشش نیاید؟ بسیجیان با این گونه القائات حق به جانب بار میآیند و تصور میکنند که برگزیدگان خداوند هستند. به واسطهٔ همین حق به جانبی است که ژست باز بودن و شفاف بودن نیز به خود میگیرند، در حالی که در تاریکخانههای ذهن خود گرفتارند. بر اساس همین حق به جانب بودن است که مرتبا به اصول خود برای توجیه وضع موجود تبصره میزنند تا وقتی که دیگر این تبصرهها آن قدر بر هم انباشته میشوند که فرد از درون منفجر میشود. ریزش نیروهای بسیج در دو دههٔ گذشته عمدتا ناشی از این انفجار بوده است.
پیوند قبیلگی: به بسیجیان مونث و مذکر القا میشود که با یکدیگر خواهر و برادرند، بدون آن که هیچ یک از رسوم برادری و خواهری در این سازمان رعایت شود. خواهری و برادری تنها به نوع قبیلگیاش در صورت ظاهر تقلیل مییابد، بدون آن که هیچ پیامد و اثری در رفتار آنها داشته باشد. ترویج پیوندهای خواهری و برادری و فراهم کردن فضا برای روابط اجتماعی که به قیمت «غیر» و «ناخودی» تلقی شدن دیگران انجام میشود دنبالهٔ روابط خونی و قبیلهای است که اصولا هیچ نسبتی با روابط مدنی میان افراد در یک جهان عقلانی شده ندارد. این برادری و خواهری ظاهرا دینی تنها غمخواری برای افرادی خاص بر اساس پیوندهای ایدئولوژیک/محفلی است و کمتر عنصر انسانی و عاطفی و اخلاقی در آن به چشم میخورد.
افراد در شرایط تازه چگونه جذب بسیج میشوند؟ و پس از عضویت تحت چه نوع فرایندهای ایدئولوژیک و القای رفتارها و عقاید خاص قرار میگیرند؟
تقویت بخش محذوف
همواره در جوامعی مثل ایران یک بخش محذوف از نظر اجتماعی و سیاسی وجود دارد. مقامات سیاسی و دولتها (مثل دولت هاشمی و خاتمی) به این بخش بیتوجه میمانند و در نهایت مقاماتی عامهگرا مثل خامنهای و احمدینژاد از آنها علیه همه استفاده میکنند. دولت احمدینژاد و حکومت خامنهای نیز بخشهای محذوف خود را دارند که ممکن است از آنها علیه این دو استفاده شوند.
پس از جنگ، بخش محذوفی که میخواسته جامعه صدایش را بشنود اما کالایی برای عرضه نداشته جذب بسیج شده است. بسیج به این افراد قدرت مطرح کردن خود را در جامعه به طرق غیرعادی و با تمسک به زور میدهد. بسیج تا حدی به آنها که به هیچ گرفته میشوند فرصت بیان خویش را حتی از طریق کتک زدن دیگران یا گرفتن اسلحه و دخالت در زندگی خصوصی آنها به دست میدهد. آنها باید مخالفان و ناهمرنگها را بزنند که بازی به بازی برد- باخت تبدیل شود. محروم نگاه داشتن بخش عمدهای از جمعیت برای ایجاد زمینهٔ استخدام افرادی معدود به طریقی که در خدمت بقای حکومت باشند هزینهای است که آن جمعیت برای نادیده گرفته شدن این بخش محذوف در سیاستها میدهد.
ترجمهٔ رنجهای شخصی به انتقامگیری
اکثر افرادی که جذب بسیج میشوند از مناطق حاشیهٔ شهر آمده و دارای سوابق خانوادگی دشوار (مثل فقر، بیکاری پدر، خشونت خانگی، اعتیاد، و درگیری با فحشا) هستند. تبلیغاتچیهای بسیج این قدرت را به این گونه افراد میدهند که آن دسته از افرادی را که دوست نمیدارند یا به آنها بد کردهاند با تمسک به مفاهیم مذهبی و بدون هیچ درک انسانی به عنوان فاسد و کافر و بیدین و بیغیرت نفی کنند. بالاخره طبقات فرودست باید بهانههایی (ترجیحا اخلاقی و شرعی) برای تنفر و در عین حال غبطهخوری از زندگی آنهایی که طور دیگری هستند پیدا کنند.
تخلیهٔ خشم ناشی از احساس حقارت
بسیج با فرستادن نیروهای خود به متن زندگی عادی مردم و صدور مجوز برای فحاشی و توهین به دیگران این امکان را به اعضای خود میدهد که احساس حقارت خود را جبران کنند. روحانیت حاکم شیعه برای یکدست کردن مردم و اجبار آنان به رعایت چارچوبهای سبک زندگی خود به این فحاشیها و توهینها نیاز دارد. این کار با تخلیهٔ انرژی افرادی که مملو از احساس حقارت هستند و خود را ضعیف میدانند انجام میشود. روحانیت حاکم برای قدرت بخشیدن به بخش کوچکی از جامعه راه ناصواب تحقیر بقیه را برگزیده است.
تصعید موانع اجتماعی به فضیلتی که باید برای آن جنگید
بسیج بازندههای جامعه را جذب میکند: بیکاران، دانشگاه قبول ناشدههایی که خانوادهشان توان پرداخت شهریهٔ دانشگاه خصوصی را ندارد، دیپلم ردیها، دانشآموزان بسیار ضعیف در دروس خویش، و افراد مورد سوء استفاده در خانواده و جامعه. این بازندگی محصول جامعهای تبعیضآمیز، مملو از نابرابری و فساد، و مبتنی بر استبداد فردی و پیوندهای خونی و اعتقادی برای توزیع امتیازات است.
در همهٔ جوامع چنین جوانانی به چشم میخورند، اما در دیگر جوامع مددکاران اجتماعی، مشاوران، برنامههای تعلیم نیروی کار و گذران اوقات فراغت آنها را جذب میکنند. برخی از آنها نیز جذب ارتش شده و تحت انضباط نظامی تا حدی تحت کنترل اجتماعی قرار میگیرند. در ایران این جوانان به خدمت سازمان سرکوب درمیآیند، بدون آن که بسیاری از آنها در ابتدای پیوستن به بسیج به این نکته آگاه باشند. در فرایند جذب، تنفر از همهٔ کسانی که دارای آن چیزهایی هستند که این جوانان ندارند (منزلت، ثروت و قدرت سیاسی) به آنها القا میشود.
ترجمهٔ شرم از خویش به تنفر از غیر
مسئلهٔ ارضای غریزهٔ جنسی از طرق غیرعادی مثل استمنا برای جوانان روستایی و شهرهای کوچک یک منبع جدی احساس گناه و بیزاری از خویش و میل جنسی و جنس زن بالاخص زنان زیبا، اما غیر قابل دسترس است. سخن گفتن دائمی روحانیون از گناه این حس شرمساری را مرتبا به افرادی که در معرض سخنان آنها قرار میگیرند انتقال میدهد.
حکومت دینی سه دهه است که نقش ملای ده و پیر باغیرت و ریاکار خانواده را با محدود کردن روابط میان دختران و پسران و زنان و مردان بازی و این تنفر و بیزاری را درونی کرده است. این احساس تنفر به خوبی مورد استفادهٔ مبلغان مذهبی و ادارهکنندگان بسیج قرار گرفته و با زنده نگاه داشتن آن احساس تنفر و گناه، بسیجیان را برای سرکوب آن چه بدان تمایل داشته اما به واسطهٔ محرومیت از آن متنفر شدهاند گسیل میدارند. خود- بیزاران به راحتی میتوانند جذب چنین سازمانی شوند.
جهت دادن فرهنگ اعتراض به قیام علیه دشمن ناشناخته و «دیگری»
اعتراض به وضع موجود خصلت عمومی جوانان است. اما سازمان بسیج با جذب برخی از این معترضان، اعتراض آنها را به موضوعاتی غیر ملموس و نامربوط جهت میدهد. هنر بسیج به حاشیه بردن توجه به دشمن شناخته شده یعنی استبداد داخلی و فساد در برابر دشمن ناشناخته یا استکبار است.
آن چه در این فرایند استخدام و به کارگیری به جوانان بسیجی القا میشود عبارتاند از
فرهنگ انزوا: به بسیجیان القا میشود که همواره در معرض خطر فسادند و باید همواره از خود مراقبت کنند. این مراقبت از خود یعنی پرهیز از زندگی معمول و برقراری ارتباط با انواع قشرهای اجتماعی. اما برای امر به معروف و نهی از منکر آنها را به متن جامعه که از نظر آنها مبداء گناه است ارسال میکنند. در عین حال به آنها غدهٔ همیشگی گناه و وابستگی همواره یادآوری میشود. از همین جهت بسیجیان در غیر از زمان سرکوب و حمله به مردم در دنیای محدود خود منزوی میمانند تا عالم واقعی برای آنها عادی نشود.
برگزیدگی: به آنها تلقین میشود که مورد توجه خداوند، اسلام و رهبر هستند؛ کدام گروه است که از برگزیده تلقی شدن خوشش نیاید؟ بسیجیان با این گونه القائات حق به جانب بار میآیند و تصور میکنند که برگزیدگان خداوند هستند. به واسطهٔ همین حق به جانبی است که ژست باز بودن و شفاف بودن نیز به خود میگیرند، در حالی که در تاریکخانههای ذهن خود گرفتارند. بر اساس همین حق به جانب بودن است که مرتبا به اصول خود برای توجیه وضع موجود تبصره میزنند تا وقتی که دیگر این تبصرهها آن قدر بر هم انباشته میشوند که فرد از درون منفجر میشود. ریزش نیروهای بسیج در دو دههٔ گذشته عمدتا ناشی از این انفجار بوده است.
پیوند قبیلگی: به بسیجیان مونث و مذکر القا میشود که با یکدیگر خواهر و برادرند، بدون آن که هیچ یک از رسوم برادری و خواهری در این سازمان رعایت شود. خواهری و برادری تنها به نوع قبیلگیاش در صورت ظاهر تقلیل مییابد، بدون آن که هیچ پیامد و اثری در رفتار آنها داشته باشد. ترویج پیوندهای خواهری و برادری و فراهم کردن فضا برای روابط اجتماعی که به قیمت «غیر» و «ناخودی» تلقی شدن دیگران انجام میشود دنبالهٔ روابط خونی و قبیلهای است که اصولا هیچ نسبتی با روابط مدنی میان افراد در یک جهان عقلانی شده ندارد. این برادری و خواهری ظاهرا دینی تنها غمخواری برای افرادی خاص بر اساس پیوندهای ایدئولوژیک/محفلی است و کمتر عنصر انسانی و عاطفی و اخلاقی در آن به چشم میخورد.
تحریم نفت «باید زنگهای خطر را در تهران به صدا درآورد»
این روزها بحث تحریم خرید نفت ایران، بیش از هر زمان دیگری، بالا گرفته است؛ فرانسه آمادگی خود را برای تحریم نفت ایران اعلام کرده و منتظر هماهنگی با دیگر متحدان اروپایی خود است.
رادیوفردا در گفتوگو با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، نخست میپرسد که تهدید تحریم نفتی ایران تا چه اندازه جدی است؟
مهرداد عمادی: اگر به دو سه سال اخیر نگاه کنیم، در هیچ زمانی من نمیتوانم بگویم که مدیریت ماه به ماه تحریم ایران این طور به دقت در حال بررسی و برنامهریزی بوده است. من میتوانم بگویم که بله، این مسئله بسیار بسیار جدی است.
و در همین چهارچوب بود که ملاقاتهایی بین کشورها انجام شد که در این ملاقات، با کشورهایی که تا آن زمان عدم علاقه و همراهی از خودشان برای تحریم ایران نشان داده بودند مشاوره شد و برای آنها توضیح داده شد که این مسئله مربوط به منافع هر کشور نیست، بلکه منافع تمامی کشورهای اتحادیه اروپا در این میان دخیل و بااهمیت است.
نگرانی از بابت شیوع فساد مالی در شبکه مالی اروپا و نقل و انتقالاتی که انجام میشود بود، چرا که در برخی موارد بانکهایی که در اروپا بودند و با ایران ارتباط داشتند به خوبی میدانستند که دارند تحریمشکنی میکنند، ولی همراهی میکردند به خاطر دستمزدهای بسیار سرسامآوری که به آنها پرداخت میشده است.
مقامهای اتحادیه بسیار نگران شدند از این که بانکهای اروپا دارند به این چاه فساد درمیافتند و گزارش آژانس نیز مسائل موشکی ایران را به تسلیحات اتمی این کشور مربوط میدانست و کلیه این مسائل به یکباره سطح نگرانی در اتحادیه اروپا را به راستی، چندین مرتبه افزایش داد.
در همین چهارچوب هر طرحی که قادر باشد این میزان ریسک برای اتحادیه اروپا را کاهش دهد، مورد توجه قرار خواهد گرفت.
ولی در مورد این صحبتهایی که آقای [گونتر] اوتینگر، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا، کردهاند باید بگویم که گفتوگوهایی انجام شده است، هم با کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس و هم کشورهای حوزه دریای خزر و هم سه کشور دیگر که من فعلا از آنها نامی نمیبرم و آنها هم اعلام آمادگی کردهاند که بلافاصله نفت و گاز خود را جایگزین عرضه نفت و گاز ایران کنند. و در این چهارچوب حرفی که کمیسیون انرژی اتحادیه اروپا زده است، بر مبنای دادههای واقعی و بر مبنای اتفاقات این روزها داده شده است.
فرانسویها در حال حاضر بسیار تمایل نشان دادهاند که در گردهمایی آینده کشورهای اروپایی، یک صدای مشترک در این مورد بلند شود. من تصور میکنم که تا پایان روز سهشنبه نمیشود در این مورد نتیجهگیری کرد.
اما این که چه اثری بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت باید بگویم که ۸۰ درصد بودجه دولت ایران از راه درآمد نفت تامین میشود. ۸۸ درصد نیازهای مالی نهادهای امنیتی و نظامی در ایران از محل درآمد نفت است. و ۷۰ درصد نیازهای وارداتی مواد اساسی کشور از راه نفت و گاز تامین میشود و این دیگر نیاز به توضیح بیشتری ندارد که هرگاه درآمد نفتی ایران متوقف شود، شاهد بازگشت اقتصاد کوپنی و جیرهای و شکلگیری صفهای طولانی برای دریافت کالاهای اساسی و اولیه مردم خواهیم بود.
این به نظر من باید زنگهای خطر را در تهران به صدا دربیاورد که از ادامه عدم همکاری با آژانس شاید بهتر باشد که دست بردارد و به پای میز مذاکره برگردد.
گفتوگوی علیرضا کرمانی با مهرداد عمادی
آمریکا و کانادا و کره جنوبی، هر یک تحریمهایی را علیه صنعت پتروشیمی ایران اعمال کردهاند و بریتانیا هم که یکی از پایتختهای بانکی دنیاست، روابط مالی خود را با بانک مرکزی ایران که دریافتکننده درآمدهای نفتی است قطع کرده است.رادیوفردا در گفتوگو با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، نخست میپرسد که تهدید تحریم نفتی ایران تا چه اندازه جدی است؟
مهرداد عمادی: اگر به دو سه سال اخیر نگاه کنیم، در هیچ زمانی من نمیتوانم بگویم که مدیریت ماه به ماه تحریم ایران این طور به دقت در حال بررسی و برنامهریزی بوده است. من میتوانم بگویم که بله، این مسئله بسیار بسیار جدی است.
- آقای عمادی، به عنوان مشاور اتحادیه اروپا شما در جریان هستید که در روزهای اخیر بحث و بررسیهای جدی مابین کشورهای اروپایی برای تحریم نفت ایران بوده است؟
و در همین چهارچوب بود که ملاقاتهایی بین کشورها انجام شد که در این ملاقات، با کشورهایی که تا آن زمان عدم علاقه و همراهی از خودشان برای تحریم ایران نشان داده بودند مشاوره شد و برای آنها توضیح داده شد که این مسئله مربوط به منافع هر کشور نیست، بلکه منافع تمامی کشورهای اتحادیه اروپا در این میان دخیل و بااهمیت است.
- شما میتوانید بگویید به چه دلیل؟
نگرانی از بابت شیوع فساد مالی در شبکه مالی اروپا و نقل و انتقالاتی که انجام میشود بود، چرا که در برخی موارد بانکهایی که در اروپا بودند و با ایران ارتباط داشتند به خوبی میدانستند که دارند تحریمشکنی میکنند، ولی همراهی میکردند به خاطر دستمزدهای بسیار سرسامآوری که به آنها پرداخت میشده است.
مقامهای اتحادیه بسیار نگران شدند از این که بانکهای اروپا دارند به این چاه فساد درمیافتند و گزارش آژانس نیز مسائل موشکی ایران را به تسلیحات اتمی این کشور مربوط میدانست و کلیه این مسائل به یکباره سطح نگرانی در اتحادیه اروپا را به راستی، چندین مرتبه افزایش داد.
در همین چهارچوب هر طرحی که قادر باشد این میزان ریسک برای اتحادیه اروپا را کاهش دهد، مورد توجه قرار خواهد گرفت.
- در واکنش به نگرانی برخی از معاملهکنندگان نفت در کشورهای اروپایی، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا گفته است که جای نگرانی نیست و کشورهای اروپایی میتوانند از طریق سایر اعضای سازمان اپک، نفت مورد نیاز خود را تامین کنند. واقعا کشورهای اروپایی وقتی که جای نفت ایران خالی باشد، نگرانی ندارند؟
ولی در مورد این صحبتهایی که آقای [گونتر] اوتینگر، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا، کردهاند باید بگویم که گفتوگوهایی انجام شده است، هم با کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس و هم کشورهای حوزه دریای خزر و هم سه کشور دیگر که من فعلا از آنها نامی نمیبرم و آنها هم اعلام آمادگی کردهاند که بلافاصله نفت و گاز خود را جایگزین عرضه نفت و گاز ایران کنند. و در این چهارچوب حرفی که کمیسیون انرژی اتحادیه اروپا زده است، بر مبنای دادههای واقعی و بر مبنای اتفاقات این روزها داده شده است.
- دولت فرانسه گفته است که آماده تحریم نفتی ایران است و در صورتی که متحدان اروپاییاش هماهنگ باشند، آن را به اجرا خواهد گذاشت. آیا در نشست پنجشنبه هفته آینده اتحادیه اروپا، بحث تحریم نفت ایران هم مطرح شده و درباره آن تصمیمگیری خواهد شد؟
فرانسویها در حال حاضر بسیار تمایل نشان دادهاند که در گردهمایی آینده کشورهای اروپایی، یک صدای مشترک در این مورد بلند شود. من تصور میکنم که تا پایان روز سهشنبه نمیشود در این مورد نتیجهگیری کرد.
- و در صورت تحریم احتمالی نفت ایران در روزهای آینده، این تحریم چه تاثیری بر اقتصاد ایران و همچنین چه تاثیری بر قیمت نفت در بازارهای جهانی خواهد داشت؟
اما این که چه اثری بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت باید بگویم که ۸۰ درصد بودجه دولت ایران از راه درآمد نفت تامین میشود. ۸۸ درصد نیازهای مالی نهادهای امنیتی و نظامی در ایران از محل درآمد نفت است. و ۷۰ درصد نیازهای وارداتی مواد اساسی کشور از راه نفت و گاز تامین میشود و این دیگر نیاز به توضیح بیشتری ندارد که هرگاه درآمد نفتی ایران متوقف شود، شاهد بازگشت اقتصاد کوپنی و جیرهای و شکلگیری صفهای طولانی برای دریافت کالاهای اساسی و اولیه مردم خواهیم بود.
این به نظر من باید زنگهای خطر را در تهران به صدا دربیاورد که از ادامه عدم همکاری با آژانس شاید بهتر باشد که دست بردارد و به پای میز مذاکره برگردد.
وزیران خارجه و کشور ایران در کمیسیون امنیت ملی مجلس حاضر می شوند
علی اکبر صالحی و مصطفی محمدنجار، وزیران خارجه و کشور ایران روز سه شنبه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حاضر می شوند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، این دو وزیر به سوال های مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان و حسن کامران، نماینده اصفهان پاسخ خواهند داد. توضیح بیشتری در این مورد داده نشده است.
همچنین قرار است مصوبه دو فوریتی کاهش روابط با بریتانیا این هفته در مجلس بررسی شود.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، این دو وزیر به سوال های مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان و حسن کامران، نماینده اصفهان پاسخ خواهند داد. توضیح بیشتری در این مورد داده نشده است.
همچنین قرار است مصوبه دو فوریتی کاهش روابط با بریتانیا این هفته در مجلس بررسی شود.
وزیر خارجه عراق: تحریم سوریه از سوی ما امکانپذیر نیست
در حالی که انتظار میرود به دنبال خودداری دمشق از دادن پاسخ به پیشنهاد اتحادیه عرب، سوریه هدف تحریمهای این اتحادیه قرار بگیرد، عراق از عدم تمایل خود برای اعمال تحریم علیه حکومت بشار اسد خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق روز شنبه با اشاره به روابط تجاری عراق و سوریه و همچنین شمار بالای پناهندگان عراقی حاضر در سوریه، اظهار کرد که اعمال تحریمهای اقتصادی علیه سوریه از سوی عراق «امکانپذیر نیست».
با اینحال هوشیار زیباری به طور مشخص اظهار نکرد که آیا اشارهاش به تحریمهای احتمالی اتحادیه عرب علیه سوریه است یا خیر.
اتحادیه عرب تا پایان روز جمعه به دمشق فرصت داده بود تا در مورد پیشنهاد این اتحادیه مبنی بر ارسال ۵۰۰ ناظر به سوریه برای بررسی وضعیت ناآرامیها در این کشور اظهار نظر کند.
دمشق در مهلت تعیین شده نسبت به این مسئله واکنشی نشان نداد و این در حالی است که اتحادیه عرب پیشتر هشدار داده بود که در صورتی که حکومت سوریه به این پیشنهاد پاسخی ندهد، اعمال تحریمها علیه سوریه در برنامه کاری اتحادیه عرب قرار میگیرد.
بر اساس بیانیه اتحادیه عرب، تحریمهای احتمالی اتحادیه عرب علیه سوریه، تعلیق پروازها به سوریه، تحریم بانک مرکزی این کشور و مسدود کردن حسابهای بانکی و داراییهای دولت سوریه را شامل میشود.
این اتحادیه همچنین توقف معاملات اقتصادی با دولت سوریه را نیز در زمره تحریمهای احتمالی خود آورده و در عین حال تأکید کرده است که به منظور جلوگیری از آسیب رسیدن به مردم سوریه، کالاهای مهم مشمول تحریمها نمیشوند.
اتحادیه عرب که به دنبال تداوم کشتارها در سوریه، حدود دو هفته پیش از این عضویت سوریه در این اتحادیه را به حال تعلیق درآورد، روزهای شنبه و یکشنبه در خصوص به اجرا گذاشتن تحریم علیه سوریه گفتوگو خواهند کرد.
به گزارش سازمان ملل، ناآرامیها در سوریه که بیش از هشتماه از آغاز آن میگذرد، بیش از سه هزار و ۵۰۰ کشته برجای گذاشته است.
فعالان سیاسی میگویند روز جمعه در تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف سوریه دستکم ۳۳ نفر کشته شدهاند.
همچنین به گفته یک گروه حقوق بشری سوری که مقر آن در بریتانیا است، درگیری میان نیروهای نظامی سوریه و سربازان شورشی در روزهای جمعه و شنبه در شرق سوریه منجر به کشته شدن «دستکم ۱۰ نیروی نظامی و امنیتی» شده است.
درگیری و ناآرامی در حالی در سوریه ادامه دارد که کمیته ضد شکنجه سازمان ملل روز جمعه نسبت به کشتار معترضان و شکنجه و مثله کردن کودکان و نوجوانان در سوریه هشدار داد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق روز شنبه با اشاره به روابط تجاری عراق و سوریه و همچنین شمار بالای پناهندگان عراقی حاضر در سوریه، اظهار کرد که اعمال تحریمهای اقتصادی علیه سوریه از سوی عراق «امکانپذیر نیست».
با اینحال هوشیار زیباری به طور مشخص اظهار نکرد که آیا اشارهاش به تحریمهای احتمالی اتحادیه عرب علیه سوریه است یا خیر.
اتحادیه عرب تا پایان روز جمعه به دمشق فرصت داده بود تا در مورد پیشنهاد این اتحادیه مبنی بر ارسال ۵۰۰ ناظر به سوریه برای بررسی وضعیت ناآرامیها در این کشور اظهار نظر کند.
دمشق در مهلت تعیین شده نسبت به این مسئله واکنشی نشان نداد و این در حالی است که اتحادیه عرب پیشتر هشدار داده بود که در صورتی که حکومت سوریه به این پیشنهاد پاسخی ندهد، اعمال تحریمها علیه سوریه در برنامه کاری اتحادیه عرب قرار میگیرد.
بر اساس بیانیه اتحادیه عرب، تحریمهای احتمالی اتحادیه عرب علیه سوریه، تعلیق پروازها به سوریه، تحریم بانک مرکزی این کشور و مسدود کردن حسابهای بانکی و داراییهای دولت سوریه را شامل میشود.
این اتحادیه همچنین توقف معاملات اقتصادی با دولت سوریه را نیز در زمره تحریمهای احتمالی خود آورده و در عین حال تأکید کرده است که به منظور جلوگیری از آسیب رسیدن به مردم سوریه، کالاهای مهم مشمول تحریمها نمیشوند.
اتحادیه عرب که به دنبال تداوم کشتارها در سوریه، حدود دو هفته پیش از این عضویت سوریه در این اتحادیه را به حال تعلیق درآورد، روزهای شنبه و یکشنبه در خصوص به اجرا گذاشتن تحریم علیه سوریه گفتوگو خواهند کرد.
به گزارش سازمان ملل، ناآرامیها در سوریه که بیش از هشتماه از آغاز آن میگذرد، بیش از سه هزار و ۵۰۰ کشته برجای گذاشته است.
فعالان سیاسی میگویند روز جمعه در تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف سوریه دستکم ۳۳ نفر کشته شدهاند.
همچنین به گفته یک گروه حقوق بشری سوری که مقر آن در بریتانیا است، درگیری میان نیروهای نظامی سوریه و سربازان شورشی در روزهای جمعه و شنبه در شرق سوریه منجر به کشته شدن «دستکم ۱۰ نیروی نظامی و امنیتی» شده است.
درگیری و ناآرامی در حالی در سوریه ادامه دارد که کمیته ضد شکنجه سازمان ملل روز جمعه نسبت به کشتار معترضان و شکنجه و مثله کردن کودکان و نوجوانان در سوریه هشدار داد.
جوانفکر: تشکیل ۱۵ پرونده علیه من معنیدار است
علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی رئيس جمهور ایران، که روز شنبه (۵ آذر) برای پاسخ به اتهامهای دادستان تهران و سرپرست دادسرای شهید مقدس در شعبه ۴ دادسرای فرهنگ و رسانه حضور یافت، تشکیل ۱۵ پرونده علیه خود را «معنیدار» نامید.
وی که پس از حضور در این جلسه با خبرنگار ایرنا سخن میگفت خود را «مستحق تشکیل این تعداد پرونده در مدت شش ماه گذشته ندانست و گفت، در ۵۲ سالی که از عمرش میگذرد حتی یک پرونده علیه او تشکیل نشده بود.»
سرپرست موسسه فرهنگی و مطبوعاتی ایران ادعای سرپرست دادسرای شهید مقدس مبنی بر تمرد وی از اجرای دستور مأموران قضایی را «کاملا بیاساس و دروغ» خواند.
وی همراه با دفاع از «آزادی نقد» گفت: «اگر قرار باشد همواره این نگرانی از سوی اصحاب رسانه وجود داشته باشد که عدهای ذرهبین به دست میگیرند و جزء به جزء مطالب را بررسی میکنند تا ایرادی پیدا کنند خوب نیست.»
مدیر عامل خبرگزاری ایرنا به رأی شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران در باره ویژهنامه خاتون اعتراض کرد و گفت، طی روزهای آینده اعتراض خود را از طریق مجاری رسمی و قانونی اعلام خواهد کرد.
دادستان عمومی و انقلاب تهران علیه مشاور مطبوعاتی رئيس جمهور به اتهام نشر اكاذیب و پخش شایعات به قصد تشویش اذهان عمومی علیه مقامات كشوری و قضایی اعلام جرم كرده است.
جوانفكر درباره جلسه امروز بازپرسی خود اظهار داشت: «جلسه امروز، جلسه تفهیم اتهام بود و جلسه بعدی پس از دهه اول ماه محرم برگزار خواهد شد. »
جوانفکر قرار است برای ادامه معالجات پزشكی به بیمارستان بازگردد.
علی اکبر جوانفکر که دوشنبه همین هفته با اقدام مأموران امنیتی در دفتر روزنامه ایران در تهران بازداشت شده بود صبح پنجشنبه (۳ آذر) به دلیل ناراحتی قلبی در بیمارستان سجاد بستری شد.
افزایش بهای سکه در ایران با وجود کاهش قیمت جهانی طلا
واحد مرکزی خبر (ایریب) به نقل از رئيس اتحادیه کشوری طلا و جواهر از افزایش قیمت انواع سکه و طلا در بازار آزاد ایران به رغم کاهش بهای جهانی آن خبر داد.
به موجب این گزارش، هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در بازار آزاد شنبه (۵ آذر) به قیمت ۶۲۵ هزار تومان فروخته شد که در مقایسه با روز کاری گذشته هفتهزار تومان افزایش داشته است.
رئيس اتحادیه کشوری طلا و جواهر بالا رفتن نرخ انواع ارز را علت این افزایش بیان کرد و افزود، امروز هر اونس طلا در بازارهای جهانی هزار و ۶۸۲ دلار داد و ستد شد که در مقایسه با دو روز پیش ۸ دلار کاهش نشان میدهد.
جبهه مشارکت: به رغم سختیها به فعالیت ادامه خواهیم داد
جبهه مشارکت ایران اسلامی در بیانیهای به مناسبت فرا رسیدن سیزدهمین سالگرد فعالیت خود با اشاره به «هزینههای زیادی» که تا کنون پرداخته اعلام کرده که همچون گذشته علیرغم «سختیها به فعالیت خود ادامه خواهد داد.»
این تشکل اصلاحطلب ضمن اشاره به در بند بودن ۱۰ نفر از بنیانگذاران و چندین نفر از اعضا ادامه داد که اگر چه انحلال جبهه «به طور غیر قانونی» اعلام شده «اما جریان فکری آن امروز دراعماق جامعه ریشه دوانده است و همین موضوع سبب هراس اقتدارگریان حاکم شده که نمی توانند این حزب به عنوان رقیبی سیاسی تحمل کنند.»
جبهه مشارکت در این بیانیه ابراز امیدواری کرد که «به رغم وضعیت دشوار و سخت امنیتی حاکم ... با مرور کارنامه و عملکرد ۱۳ ساله خود بتواند راه دشوار کار سیاسی در ایران را ادامه دهد» و افزود: «جبهه مشارکت حتی اگر در بند و زنجیر باشد زنده است و موجی است که آسودگی و عدم ندارد»
"بهار عربی" و "جنبش سبز" ایران
در مصر ارتش به سوی تظاهرکنندگان شلیک میکند. در لیبی هنوز سخنی از برگزاری انتخابات آزاد در میان نیست. در سوریه همچنان درگیریهای خونین ادامه دارد. رسانههای آلمانی میپرسند، آیا باید به جای "بهار عربی"، از "پائیز عربی" سخن گفت؟
فولکر پرتس (Volker Perthes)، رییس انستیتوی علم و سیاست در برلین، در گفتوگویی با سایت خبری آلمانی "تاگس شاو"، معتقد است که اطلاق این عنوان به دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی کشورهای عربی، بهطور کلی "نامناسب" بوده است، «چون ما را از نظر استراتژیک به بیراهه میکشاند». از نظر پرتس، عنوان "آغاز دگرگونیها در جهان عرب"، بیشتر در مورد رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی در این کشورها صدق میکند.
وضعیت دشوار مصر
رییس انستیتوی علم و سیاست برلین در بارهی حملهی واحدهای ارتشی مصر به تظاهرکنندگان و نقش نیروهای نظامی در این کشور میگوید: «سران نظامی مصر به خوبی میدانند که شرایط تغییر کرده است و فشار و سرکوب تنها راه برقراری ثبات در کشوری مثل مصر نیست.» پرتس از سوی دیگر، تصمیم نیروهای ارتش دربارهی برگزاری انتخابات پیش از موعد در اواسط سال آینده را، نکتهی مثبتی ارزیابی میکند و آن را نشانهی پذیرش "قدرت مردم" از سوی مقامات نظامی میداند. او با اینحال یادآور میشود: «این که مصر در آیندهی نزدیک صاحب حکومتی مشروع شود ـ چیزی که در حال حاضر فاقد آنست ـ باز هم به معنای آن نیست که همهی مسائل این کشور حل خواهد شد.»
بحث پیش از انتخابات
فولکر پرتس "تأخیر" در برگزاری انتخابات آزاد در لیبی پس از سرنگونی معمر قذافی را، با اشاره به ساختارهای اجتماعی ـ سیاسی این کشور، "امری منطقی" توصیف میکند و میگوید: «ما در لیبی در حال حاضر شاهد مرحلهی "نزدیکی نیروها" هستیم. در این مرحله قرار است منافع و کم و کیف نیروهای اجتماعی و محلی مناطق مختلف مطرح شود.» این کارشناس امور سیاسی منطقه که سالها در دانشگاه بیروت نیز تدریس کرده است، این روند را مناسبترین شکل گذار به مرحلهی برگزاری انتخابات در این کشور میداند: «مردم لیبی در مقایسه با ما، تصور دیگری از دموکراسی دارند.» به نظر پرتس، از آنجا که لیبی تجربهی داشتن حکومتی دموکراتیک به عنوان یک نهاد و برگزاری انتخابات را نداشته است، نیروهای مختلف اجتماعی بیم آن دارند که در صورت پیروزی یک گروه، نمایندگان آن گروه تمامی قدرت را قبضه کنند و دیگران را کنار بگذارند: «از اینرو بهتر است که این نیروها پیش از برگزاری انتخابات، با یکدیگر به گفتوگو و مذاکره بپردازند و به توافق برسند.»
بشار اسد، به هرحال بازنده
پرتس در بارهی روند دگرگونیها در سوریه میگوید که امید ندارد، بشار اسد و خانوادهاش از قدرت کنارهگیری کنند: «وضعیت سوریه واقعاً دشوار است. بخشی از اپوزیسیون به نظامیگری رو آورده است. و هرچه شمار سربازانی که از ارتش میگریزند و به اپوزیسیون میپیوندند تا علیه نیروهای اسد مبارزه کنند، فزونی میگیرد، بر خطر درگیری یک جنگ داخلی تمام عیار نیز افزوده میشود.» این کارشناس سیاسی معتقد است، حتی اگر سوریه با اعمال فشار و خشونت نیز بتواند از نظر نظامی بر اپوزیسیون پیروز شود، با اینحال از نظر سیاسی بازنده است: «چون هر روز در جهان در انزوای بیشتری فرو میرود.»
ایران بدون "جنبش سبز"
فولکر پرتس در مورد تأثیر "انقلابهای عربی" بر ایران و برعکس، ضمن توضیح این که حکومت ایران میکوشد این دگرگونیها را متاُثر از انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران و دارای همان اهداف معرفی کند، میگوید: «این تصور بهکلی نادرست است. ما در خیزشهای مصر، لیبی، بحرین، حتی سوریه، نشانهای از جهتگیری در این راستا ندیدهایم.» رییس انستیتوی علم و سیاست برلین که مدتی در دانشگاههای مونیخ و مونستر هم تدریس کرده، سرنگونی رژیم بشار اسد را "زیانی بزرگ" برای حکومت ایران ارزیابی میکند: «ایران تا به حال حزبالله لبنان را از راه سوریه تغدیه کرده است.»
این که دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی کشورهای عربی "دوباره جنبش سبز را در ایران زنده کند"، از نظر پرتس بعید است: «کشمکشهای درونی ایران، در حال حاضر میان اصلاحطلبان و بنیادگرایان که ما پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران شاهدش بودیم، صورت نمیگیرد. نبرد قدرت بین جناحهای مختلف بنیادگرایان است.» پرتس بروز این درگیریهای درونی را "نتیجهی سرکوب به اصطلاح جنبش سبز و به حاشیه راندن اصلاحطلبان" میداند: «البته این به معنای آن نیست که اکنون زمینهای برای جنبش اصلاحطلبانه در ایران وجود ندارد. این زمینه بدون شک موجود است. اما جنبشی که ما در سال ۲۰۰۹ تجربه کردیم، این جنبش عملاً به میزان زیادی تضعیف شده است.»
فولکر پرتس (Volker Perthes)، رییس انستیتوی علم و سیاست در برلین، در گفتوگویی با سایت خبری آلمانی "تاگس شاو"، معتقد است که اطلاق این عنوان به دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی کشورهای عربی، بهطور کلی "نامناسب" بوده است، «چون ما را از نظر استراتژیک به بیراهه میکشاند». از نظر پرتس، عنوان "آغاز دگرگونیها در جهان عرب"، بیشتر در مورد رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی در این کشورها صدق میکند.
وضعیت دشوار مصر
رییس انستیتوی علم و سیاست برلین در بارهی حملهی واحدهای ارتشی مصر به تظاهرکنندگان و نقش نیروهای نظامی در این کشور میگوید: «سران نظامی مصر به خوبی میدانند که شرایط تغییر کرده است و فشار و سرکوب تنها راه برقراری ثبات در کشوری مثل مصر نیست.» پرتس از سوی دیگر، تصمیم نیروهای ارتش دربارهی برگزاری انتخابات پیش از موعد در اواسط سال آینده را، نکتهی مثبتی ارزیابی میکند و آن را نشانهی پذیرش "قدرت مردم" از سوی مقامات نظامی میداند. او با اینحال یادآور میشود: «این که مصر در آیندهی نزدیک صاحب حکومتی مشروع شود ـ چیزی که در حال حاضر فاقد آنست ـ باز هم به معنای آن نیست که همهی مسائل این کشور حل خواهد شد.»
بحث پیش از انتخابات
فولکر پرتس "تأخیر" در برگزاری انتخابات آزاد در لیبی پس از سرنگونی معمر قذافی را، با اشاره به ساختارهای اجتماعی ـ سیاسی این کشور، "امری منطقی" توصیف میکند و میگوید: «ما در لیبی در حال حاضر شاهد مرحلهی "نزدیکی نیروها" هستیم. در این مرحله قرار است منافع و کم و کیف نیروهای اجتماعی و محلی مناطق مختلف مطرح شود.» این کارشناس امور سیاسی منطقه که سالها در دانشگاه بیروت نیز تدریس کرده است، این روند را مناسبترین شکل گذار به مرحلهی برگزاری انتخابات در این کشور میداند: «مردم لیبی در مقایسه با ما، تصور دیگری از دموکراسی دارند.» به نظر پرتس، از آنجا که لیبی تجربهی داشتن حکومتی دموکراتیک به عنوان یک نهاد و برگزاری انتخابات را نداشته است، نیروهای مختلف اجتماعی بیم آن دارند که در صورت پیروزی یک گروه، نمایندگان آن گروه تمامی قدرت را قبضه کنند و دیگران را کنار بگذارند: «از اینرو بهتر است که این نیروها پیش از برگزاری انتخابات، با یکدیگر به گفتوگو و مذاکره بپردازند و به توافق برسند.»
بشار اسد، به هرحال بازنده
پرتس در بارهی روند دگرگونیها در سوریه میگوید که امید ندارد، بشار اسد و خانوادهاش از قدرت کنارهگیری کنند: «وضعیت سوریه واقعاً دشوار است. بخشی از اپوزیسیون به نظامیگری رو آورده است. و هرچه شمار سربازانی که از ارتش میگریزند و به اپوزیسیون میپیوندند تا علیه نیروهای اسد مبارزه کنند، فزونی میگیرد، بر خطر درگیری یک جنگ داخلی تمام عیار نیز افزوده میشود.» این کارشناس سیاسی معتقد است، حتی اگر سوریه با اعمال فشار و خشونت نیز بتواند از نظر نظامی بر اپوزیسیون پیروز شود، با اینحال از نظر سیاسی بازنده است: «چون هر روز در جهان در انزوای بیشتری فرو میرود.»
ایران بدون "جنبش سبز"
فولکر پرتس در مورد تأثیر "انقلابهای عربی" بر ایران و برعکس، ضمن توضیح این که حکومت ایران میکوشد این دگرگونیها را متاُثر از انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران و دارای همان اهداف معرفی کند، میگوید: «این تصور بهکلی نادرست است. ما در خیزشهای مصر، لیبی، بحرین، حتی سوریه، نشانهای از جهتگیری در این راستا ندیدهایم.» رییس انستیتوی علم و سیاست برلین که مدتی در دانشگاههای مونیخ و مونستر هم تدریس کرده، سرنگونی رژیم بشار اسد را "زیانی بزرگ" برای حکومت ایران ارزیابی میکند: «ایران تا به حال حزبالله لبنان را از راه سوریه تغدیه کرده است.»
این که دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی کشورهای عربی "دوباره جنبش سبز را در ایران زنده کند"، از نظر پرتس بعید است: «کشمکشهای درونی ایران، در حال حاضر میان اصلاحطلبان و بنیادگرایان که ما پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران شاهدش بودیم، صورت نمیگیرد. نبرد قدرت بین جناحهای مختلف بنیادگرایان است.» پرتس بروز این درگیریهای درونی را "نتیجهی سرکوب به اصطلاح جنبش سبز و به حاشیه راندن اصلاحطلبان" میداند: «البته این به معنای آن نیست که اکنون زمینهای برای جنبش اصلاحطلبانه در ایران وجود ندارد. این زمینه بدون شک موجود است. اما جنبشی که ما در سال ۲۰۰۹ تجربه کردیم، این جنبش عملاً به میزان زیادی تضعیف شده است.»
تشویق امارات متحده عربی به توقف مبادلات مالی با ایران
خزانهداری آمریکا یک مقام ارشد امنیت ملی را به امارات و اسرائیل میفرستد تا آنها را در جریان سیاستهای جدید برای تشدید فشار بر ایران بگذارد. آمریکا تلاش میکند معامله با سیستم بانکی ایران به عنوان یک ریسک تلقی شود.
دیوید کوهن، معاون خزانه داری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و پولشویی، به منظور مشورت درباره تصمیم دولت اوباما پیرامون نحوه برخورد با ایران و قرار دادن آن در فهرست بزرگترین کشورهای فعال در پولشویی بینالمللی عازم امارات متحده عربی و اسرائیل میشود.
با این اقدام زمینه برای تحریم نظام بانکی ایران از جمله بانک مرکزی فراهم میگردد. به گزارش رویترز، دیوید کوهن همچنین قصد دارد موضوع تحریم صنایع نفت و پتروشیمی ایران را مورد بررسی قرار دهد.
اینها اقداماتی بودند که ابتدای این هفته اعلام شدند و بخشی از همکاریهای مشترک با بریتانیا و کانادا برای تشدید فشار بر ایران به شمار میروند. طرح افزایش فشارها بر ایران با انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای مخفیانه این کشور در زمینه نظامی بودن برنامههستهای جدیتر از همیشه پیش برده میشود.
تصمیم ایالات متحده آمریکا برای قرار دادن ایران در فهرست کشورهای فعال در پولشویی به عنوان گامی «میهن پرستانه» عنوان شده که به منظور منصرف کردن بانکهای غیرآمریکایی از انجام مبادلات با ایران برداشته میشود. البته هنوز تصمیمی دال بر تحریم بانک مرکزی ایران گرفته نشده، اما تلاش بر این است که معامله با سیستم بانکی این کشور به عنوان ریسکی قلمداد شود که در جهت منافع مالی تروریسم، تولید سلاحهای کشتار جمعی و پولشویی است.
در وبسایت رسمی خزانه داری آمریکا به نقل از دیوید کوهن آمده است که «اقدام ما همراه با اقداماتی که کاناد و بریتانیا آغاز کردهاند، تاثیربازدارندهای روی موسسات مالی خواهد گذاشت که با بانکهای ایران مبادلات دارند.»
این وبسایت اضافه کرد که «بانکهایی که با تحریمهای گستردهایران موافق نبودند حالا بیشتر به این دیدگاه نزدیک شدهاند که ایران محلی پر ریسک برای مبادله است.»
اینها اقداماتی بودند که ابتدای این هفته اعلام شدند و بخشی از همکاریهای مشترک با بریتانیا و کانادا برای تشدید فشار بر ایران به شمار میروند. طرح افزایش فشارها بر ایران با انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای مخفیانه این کشور در زمینه نظامی بودن برنامههستهای جدیتر از همیشه پیش برده میشود.
تصمیم ایالات متحده آمریکا برای قرار دادن ایران در فهرست کشورهای فعال در پولشویی به عنوان گامی «میهن پرستانه» عنوان شده که به منظور منصرف کردن بانکهای غیرآمریکایی از انجام مبادلات با ایران برداشته میشود. البته هنوز تصمیمی دال بر تحریم بانک مرکزی ایران گرفته نشده، اما تلاش بر این است که معامله با سیستم بانکی این کشور به عنوان ریسکی قلمداد شود که در جهت منافع مالی تروریسم، تولید سلاحهای کشتار جمعی و پولشویی است.
در وبسایت رسمی خزانه داری آمریکا به نقل از دیوید کوهن آمده است که «اقدام ما همراه با اقداماتی که کاناد و بریتانیا آغاز کردهاند، تاثیربازدارندهای روی موسسات مالی خواهد گذاشت که با بانکهای ایران مبادلات دارند.»
این وبسایت اضافه کرد که «بانکهایی که با تحریمهای گستردهایران موافق نبودند حالا بیشتر به این دیدگاه نزدیک شدهاند که ایران محلی پر ریسک برای مبادله است.»
دشواریهای امارات در همراهی با تحریمها
اما مشکل این جا است که موسسات مالی در دوبی و ابوظبی، از بزرگترین مراکز مالی خاورمیانههستند که با ایران روابط مالی و اقتصادی گستردهای دارند. تحریمهای قبلی ایالات متحده که از موسسات مالی بینالمللی میخواست مبادلات خود را با نهادهای ایرانی که در لیست تحریمها قرار دارند متوقف کنند، تا مناسبات خود را با آمریکا به خطر نیاندازند، مشکلات بسیاری برای شرکتهای امارات متحده عربی ایجاد کردند.
مقامهای وزارت خزانه داری آمریکا در سالهای اخیر سفرهای متعددی به دوبی و ابوظبی کردهاند تا مقامهای این کشورها را متقاعد کنند با تحریمهای آمریکا همکاری کنند.
در این بین بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل از تحریمهای سختتری از آن چه آمریکا و انگلستان در پی آن هستند سخن گفت اما روشن نکرد منظورش چه اقداماتی است.
خزانهداری آمریکا میخواهد با مقامهای امارات و اسرائیل بر سر گزینههای آتی برای افزایش فشار بر ایران و هدف قرار دادن بانک مرکزی این کشور مشورت کند.
اما مشکل این جا است که موسسات مالی در دوبی و ابوظبی، از بزرگترین مراکز مالی خاورمیانههستند که با ایران روابط مالی و اقتصادی گستردهای دارند. تحریمهای قبلی ایالات متحده که از موسسات مالی بینالمللی میخواست مبادلات خود را با نهادهای ایرانی که در لیست تحریمها قرار دارند متوقف کنند، تا مناسبات خود را با آمریکا به خطر نیاندازند، مشکلات بسیاری برای شرکتهای امارات متحده عربی ایجاد کردند.
مقامهای وزارت خزانه داری آمریکا در سالهای اخیر سفرهای متعددی به دوبی و ابوظبی کردهاند تا مقامهای این کشورها را متقاعد کنند با تحریمهای آمریکا همکاری کنند.
در این بین بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل از تحریمهای سختتری از آن چه آمریکا و انگلستان در پی آن هستند سخن گفت اما روشن نکرد منظورش چه اقداماتی است.
خزانهداری آمریکا میخواهد با مقامهای امارات و اسرائیل بر سر گزینههای آتی برای افزایش فشار بر ایران و هدف قرار دادن بانک مرکزی این کشور مشورت کند.
پليس ايران با هکرها همکاری میکند
معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات نيروی انتظامی اعلام کرد پليس از توانمندی هکرها بهره میگيرد.
سرهنگ تورج کاظمی، معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات نيروی انتظامی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) هکرها را به سه گروه "کلاهسفيد، صورتی و سياه" تقسيم کرد.
وی گفت هکرهايی که با ورود غيرمجاز به سيستم افراد قصد تخريب و اخاذی دارند "هکر کلاهسياه" هستند که پليس با آنها برخورد قهری دارد.
سرهنگ کاظمی افزود "هکرهای کلاهصورتی" تنها برای خودنمايی و از روی شيطنت به اين حرفه روی میآورند، و "هکرهای کلاهسفيد" نيز هکر کمککننده با شناسايی نقاط ضعف سيستم ايمنی سايتها و شرکتها قصد بازاريابی دارند.
معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات گفت: "قصد هکرهای کلاهسفيد و صورتی صرفأ کمک بوده و آنان خواستار به نمايش گذاشتن توانايی خود هستند و قصدی برای تخريب، اخاذی، سرقت و... ندارند."
وی افزود: "پليس قصد برخورد با اين افراد هوشمند را ندارد و آنان را مجرم هم نمیدانيم بلکه اين هکرهای توانمند بهعنوان متخصصان يا قشر باسواد در زمينه رايانه و امنيت شبکه شناخته میشوند."
معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات اعلام کرد که ۵۰ درصد هکرهای ايرانی زير ۲۵ سال سن دارند.
هک کردن سايتهای مخالف، نفوذ به شبکههای اطلاعاتی سازمانهای دولتی و خصوصی و ايجاد اختلال در دسترسی کاربران به اطلاعات سايتها باعث شده است تا نام ايران در ميان کشور اصلی در زمينه هک تارنماها قرار گيرد.
در ارديبهشت ۱۳۸۸ خبرگزاری فارس گزارش داد مؤسسه Defense Tech، از مؤسسات نظامی و امنيتی آمريکا، با استناد به آمار دريافتی از سازمان اطلاعات آمريکا، ايران را جزو پنج کشور دارای قویترين نيروی سايبری معرفی کردهاست.
تشکيل ارتش سايبری که يکی از گروههای معروف هکر ايرانی است از سال ۸۴ در سپاه پاسداران مطرح شد و سپس به اجرا گذاشته شد.
مؤسسه آمريکايی، ارتش سايبری ايران را زيرمجموعه تيم رصد سايبری سپاه دانسته و بودجه آن را ۷۶ ميليون دلار اعلام کرده بود.
اين مؤسسه همچنين تعداد نيروهای اين ارتش را بيش از ۲۴۰۰ نفر و ۱۲۰۰۰ نفر ذخيره برآورد کرده بود.
اين گروه به چندين تارنمای آمريکايی و چينی و همچنين وبگاههای خبری و پشتيبانان جنبش موسوم به سبز و مخالف دولت جمهوری اسلامی ايران، حمله کردهاست.
تارنمای راديو زمانه نيز روز ۱۰ بهمن ۱۳۸۸ توسط ارتش سايبری ايران هک شد.
در يکی از آخرين فعاليتهای گسترده در اين زمينه هکرهای ايرانی در روز ۱۴ شهريورماه سال جاری به اطلاعات ۵۰۰ تارنمای هلندی رخنه کردند.
فردای اين روز تارنماهای نزديک به دولت ايران از حمله هکرهای ايرانی به "سايتهای موساد، سيا، و پورتال اينترنتی اسرائيل" خبر دادند.
سرهنگ تورج کاظمی، معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات نيروی انتظامی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) هکرها را به سه گروه "کلاهسفيد، صورتی و سياه" تقسيم کرد.
وی گفت هکرهايی که با ورود غيرمجاز به سيستم افراد قصد تخريب و اخاذی دارند "هکر کلاهسياه" هستند که پليس با آنها برخورد قهری دارد.
سرهنگ کاظمی افزود "هکرهای کلاهصورتی" تنها برای خودنمايی و از روی شيطنت به اين حرفه روی میآورند، و "هکرهای کلاهسفيد" نيز هکر کمککننده با شناسايی نقاط ضعف سيستم ايمنی سايتها و شرکتها قصد بازاريابی دارند.
معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات گفت: "قصد هکرهای کلاهسفيد و صورتی صرفأ کمک بوده و آنان خواستار به نمايش گذاشتن توانايی خود هستند و قصدی برای تخريب، اخاذی، سرقت و... ندارند."
وی افزود: "پليس قصد برخورد با اين افراد هوشمند را ندارد و آنان را مجرم هم نمیدانيم بلکه اين هکرهای توانمند بهعنوان متخصصان يا قشر باسواد در زمينه رايانه و امنيت شبکه شناخته میشوند."
سرهنگ کاظمی همچنين گفت: پليس از توانمندی اين هکرها استقبال میکند و اگر اين هکرهای کمککننده مطلبی فراتر از آموختههای مأموران و کارآگاهان پليس ارائه دهند پليس از تخصص و توانايی آنان بهره میبرد."
معاون مبارزه با جرايم فضای توليد و تبادل اطلاعات اعلام کرد که ۵۰ درصد هکرهای ايرانی زير ۲۵ سال سن دارند.
هک کردن سايتهای مخالف، نفوذ به شبکههای اطلاعاتی سازمانهای دولتی و خصوصی و ايجاد اختلال در دسترسی کاربران به اطلاعات سايتها باعث شده است تا نام ايران در ميان کشور اصلی در زمينه هک تارنماها قرار گيرد.
در ارديبهشت ۱۳۸۸ خبرگزاری فارس گزارش داد مؤسسه Defense Tech، از مؤسسات نظامی و امنيتی آمريکا، با استناد به آمار دريافتی از سازمان اطلاعات آمريکا، ايران را جزو پنج کشور دارای قویترين نيروی سايبری معرفی کردهاست.
تشکيل ارتش سايبری که يکی از گروههای معروف هکر ايرانی است از سال ۸۴ در سپاه پاسداران مطرح شد و سپس به اجرا گذاشته شد.
مؤسسه آمريکايی، ارتش سايبری ايران را زيرمجموعه تيم رصد سايبری سپاه دانسته و بودجه آن را ۷۶ ميليون دلار اعلام کرده بود.
اين مؤسسه همچنين تعداد نيروهای اين ارتش را بيش از ۲۴۰۰ نفر و ۱۲۰۰۰ نفر ذخيره برآورد کرده بود.
اين گروه به چندين تارنمای آمريکايی و چينی و همچنين وبگاههای خبری و پشتيبانان جنبش موسوم به سبز و مخالف دولت جمهوری اسلامی ايران، حمله کردهاست.
تارنمای راديو زمانه نيز روز ۱۰ بهمن ۱۳۸۸ توسط ارتش سايبری ايران هک شد.
در يکی از آخرين فعاليتهای گسترده در اين زمينه هکرهای ايرانی در روز ۱۴ شهريورماه سال جاری به اطلاعات ۵۰۰ تارنمای هلندی رخنه کردند.
فردای اين روز تارنماهای نزديک به دولت ايران از حمله هکرهای ايرانی به "سايتهای موساد، سيا، و پورتال اينترنتی اسرائيل" خبر دادند.
خشونت جنسی عليه روزنامهنگاران زن در ميدان تحرير قاهره
مونا التهاوی، روزنامهنگار و وبلاگنويس آمريکايی مصریتبار و کارولين سنز، خبرنگار زن شبکه تلويزيونی فرانس۳ در ميدان تحرير قاهره مورد ضرب و شتم و خشونت جنسی قرار گرفتند.
در دو روز گذشته خبرگزاریهای آلمان و فرانسه دو مورد خشونت جنسی عليه زنان روزنامهنگار در قاهره را منتشر کردهاند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، مونا التهاوی روز چهارشنبه به قاهره پرواز کرد و مستقيم به ميدان تحرير رفت تا از نزديک گزارشهايی از درگيریهای اطراف وزارت کشور مصر تهيه کند.
به گفته التهاوی ناگهان صدای تيراندازی بلند شد و وی توسط پليس ضد شورش محاصره گرديد.
اين روزنامهنگار میگويد: "آنها با چماق به دست و سرم کوبيدند و با دست زدن به سينه و بين پاهايم به من حمله جنسی کردند."
در وزارت کشور وقتی التهاوی مقاومت میکند مأموران موهايش را میکشند و در نهايت او را به پليس نظامی تحويل میدهند. در آنجا نيز دو ساعت چشمهای وی را بسته نگه میدارند.
اين وبلاگنويس در صفحه توئيتر تصاويری از دستهای گچگرفته خود را منتشر کرده و نوشته است: "دستان من شکستهاند اما روح من نه."
ظاهرأ دو مليتی بودن او مانع از ادامه آزار و اذيت وی توسط مأموران شده است.
از سوی ديگر خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که در ميدان تحرير کارولين سنز، خبرنگار زن شبکه فرانس۳ بهشدت مورد ضرب و شتم و خشونت جنسی قرار گرفت.
کارولين سنز به همراه فيلمبردار خود صلاح عقربی روز گذشته در حال تهيه گزارشی از تظاهرکنندگان در يکی از خيابانهای منتهی به ساختمان وزارت کشور مصر بودند که درگيریها در اين خيابان شديد شد.
خانم سنز به خبرگزاری فرانسه گفت: "ما در حال فيلمبرداری در خيابان محمد محمود بوديم که از سوی جوانان ۱۴ ـ ۱۵ ساله مورد حمله قرار گرفتيم."
آنها توسط گروهی از مردان بهزور به سوی ميدان تحرير کشيده شدند.
کارولين سنز گفت: "ما مورد خشونت گروهی از مردان قرار گرفتيم. آنها مرا کتک زدند و سپس لباسهای من را پاره کردند."
اين روزنامهنگار زن گفت حملهکنندگان به او دست میکشيدند و کلمات رکيک بهکار میبردند.
وی گفت: "چند نفر سعی کردند به من ياری رسانند بدون آنکه دخالت کنند. اين موضوع سه - چهار ساعت طول کشيد و من فکر کردم در حال مرگ هستم."
صلاح عقربی نيز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سرانجام روزنامهنگاران مصری به کمک آنها شتافتند.
اين دو روزنامهنگار توانستند به هتل خود بازگردند و مورد مداوا قرار گيرند.
مونا التهاوی میگويد: "آنچه بر من رفت تنها گوشهای کوچک از خشونتی است که مصریها هر روز آن را تحمل میکنند."
التهاوی میافزايد پيش از آنکه دستگير شود چندين بار در برابر تهاجم مردان ايستاده است.
به گفته وی فضای عمومی در مصر برای زنانی که مقاومت میکنند و از خشونت جنسی سخن میگويند امن نيست.
اين روزنامهنگار مصریتبار میگويد: "اگر انقلاب سياسی موفقيتآميزی میخواهيم، بايد پيش از آن در فرهنگ و جامعه انقلاب ايجاد کنيم."
مونا التهاوی در نيويورک زندگی میکند و يکی از فعالان مطرح حقوق زنان است.
وی که پيش از اين در يک خبرگزاری فعاليت میکرد کتابهايی در مورد نقش زنان در کشورهای عربی نوشته است و خود را يک مسلمان ليبرال میداند.
التهاوی در گذشته، بهويژه پس از رويداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، گروههای تندروی اسلامی را مورد انتقاد قرار داده است.
وی از پشتيبانان انقلاب مصر و منتقد تند دستگاه نظامی اين کشور است.
مونا التهاوی و کارولين سنز تنها موردهای مربوط به خشونت جنسی در ميدان تحرير قاهره نيستند. پيش از اين در روز ۲۲ بهمنماه سال گذشته، روزی که حسنی مبارک، رهبر سابق مصر استعفای خود را اعلام کرد؛ لارا لوگان، خبرنگار شبکه سیبیاس آمريکا هنگامی که از ميدان تحرير گزارش زنده تهيه میکرد توسط گروهی از مردان جوان محاصره شد و مورد تجاوز قرار گرفت.
لوگان فردای آن روز با نخستين پرواز از قاهره خارج شد و اعلام کرد که ديگر هرگز به مصر بازنخواهد گشت.
او پس از بازگشت به نيويورک بهدليل تجاوز جنسی خشونتبار در بيمارستانی بستری شد.
در دو روز گذشته خبرگزاریهای آلمان و فرانسه دو مورد خشونت جنسی عليه زنان روزنامهنگار در قاهره را منتشر کردهاند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، مونا التهاوی روز چهارشنبه به قاهره پرواز کرد و مستقيم به ميدان تحرير رفت تا از نزديک گزارشهايی از درگيریهای اطراف وزارت کشور مصر تهيه کند.
به گفته التهاوی ناگهان صدای تيراندازی بلند شد و وی توسط پليس ضد شورش محاصره گرديد.
اين روزنامهنگار میگويد: "آنها با چماق به دست و سرم کوبيدند و با دست زدن به سينه و بين پاهايم به من حمله جنسی کردند."
در وزارت کشور وقتی التهاوی مقاومت میکند مأموران موهايش را میکشند و در نهايت او را به پليس نظامی تحويل میدهند. در آنجا نيز دو ساعت چشمهای وی را بسته نگه میدارند.
التهاوی میگويد بر اثر بدرفتاریهای صورت گرفته بازوی چپ و دست راستاش میشکنند.
اين وبلاگنويس در صفحه توئيتر تصاويری از دستهای گچگرفته خود را منتشر کرده و نوشته است: "دستان من شکستهاند اما روح من نه."
ظاهرأ دو مليتی بودن او مانع از ادامه آزار و اذيت وی توسط مأموران شده است.
از سوی ديگر خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که در ميدان تحرير کارولين سنز، خبرنگار زن شبکه فرانس۳ بهشدت مورد ضرب و شتم و خشونت جنسی قرار گرفت.
کارولين سنز به همراه فيلمبردار خود صلاح عقربی روز گذشته در حال تهيه گزارشی از تظاهرکنندگان در يکی از خيابانهای منتهی به ساختمان وزارت کشور مصر بودند که درگيریها در اين خيابان شديد شد.
خانم سنز به خبرگزاری فرانسه گفت: "ما در حال فيلمبرداری در خيابان محمد محمود بوديم که از سوی جوانان ۱۴ ـ ۱۵ ساله مورد حمله قرار گرفتيم."
آنها توسط گروهی از مردان بهزور به سوی ميدان تحرير کشيده شدند.
کارولين سنز گفت: "ما مورد خشونت گروهی از مردان قرار گرفتيم. آنها مرا کتک زدند و سپس لباسهای من را پاره کردند."
اين روزنامهنگار زن گفت حملهکنندگان به او دست میکشيدند و کلمات رکيک بهکار میبردند.
وی گفت: "چند نفر سعی کردند به من ياری رسانند بدون آنکه دخالت کنند. اين موضوع سه - چهار ساعت طول کشيد و من فکر کردم در حال مرگ هستم."
صلاح عقربی نيز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سرانجام روزنامهنگاران مصری به کمک آنها شتافتند.
اين دو روزنامهنگار توانستند به هتل خود بازگردند و مورد مداوا قرار گيرند.
بسياری از زنان از حملههای جنسی متداول در ميدان تحرير قاهره چه از سوی مأموران پليس و چه از سوی تظاهرکنندگان گزارش دادهاند.
مونا التهاوی میگويد: "آنچه بر من رفت تنها گوشهای کوچک از خشونتی است که مصریها هر روز آن را تحمل میکنند."
التهاوی میافزايد پيش از آنکه دستگير شود چندين بار در برابر تهاجم مردان ايستاده است.
به گفته وی فضای عمومی در مصر برای زنانی که مقاومت میکنند و از خشونت جنسی سخن میگويند امن نيست.
اين روزنامهنگار مصریتبار میگويد: "اگر انقلاب سياسی موفقيتآميزی میخواهيم، بايد پيش از آن در فرهنگ و جامعه انقلاب ايجاد کنيم."
مونا التهاوی در نيويورک زندگی میکند و يکی از فعالان مطرح حقوق زنان است.
وی که پيش از اين در يک خبرگزاری فعاليت میکرد کتابهايی در مورد نقش زنان در کشورهای عربی نوشته است و خود را يک مسلمان ليبرال میداند.
التهاوی در گذشته، بهويژه پس از رويداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، گروههای تندروی اسلامی را مورد انتقاد قرار داده است.
وی از پشتيبانان انقلاب مصر و منتقد تند دستگاه نظامی اين کشور است.
مونا التهاوی و کارولين سنز تنها موردهای مربوط به خشونت جنسی در ميدان تحرير قاهره نيستند. پيش از اين در روز ۲۲ بهمنماه سال گذشته، روزی که حسنی مبارک، رهبر سابق مصر استعفای خود را اعلام کرد؛ لارا لوگان، خبرنگار شبکه سیبیاس آمريکا هنگامی که از ميدان تحرير گزارش زنده تهيه میکرد توسط گروهی از مردان جوان محاصره شد و مورد تجاوز قرار گرفت.
لوگان فردای آن روز با نخستين پرواز از قاهره خارج شد و اعلام کرد که ديگر هرگز به مصر بازنخواهد گشت.
او پس از بازگشت به نيويورک بهدليل تجاوز جنسی خشونتبار در بيمارستانی بستری شد.
اخبار روز:
در ۱۶ آذر۱۳۳۲، برای سرکوب جنبش ملی و دموکراتیک دانشجویان، ارتش شاهنشاهی به دانشگاه تهران حمله کرد. سه دانشجو (شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا) را کشت و ده ها نفر را زخمی کرد تا حاکمیت زور بر منطق و آزادی خواهی را به کرسی بنشاند. اما تاریخ نشان داد که ظلم و دیکتاتوری هر گز پا بر جای نخواهد ماند.
دانشجویان دانشگاه تهران که مانند همه دانشجویان پیشتاز و مشعل به دست در تمام جوامع جهانی، با شور و نیروی جوانی خود، علیه ظلم و فساد و حکومت دست نشانده کودتای سیای آمریکا به پا خاسته بودند، مورد هجوم قرار گرفتند تا دیکتاتوری نظام سلطنتی پایه های خود را بر دوش مردم استوار نماید.
از آن تاریخ تا به امروز که ۵۸ سال می گذرد، دانشجویان ایرانی در سراسر دانشگاههای داخلی و در هر کجای جهان که باشند، روز ۱۶ آذر را با یاد جانباختگان و مبارزان این واقعه خونین، گرامی میدارند و به همین مناسبت آن را به عنوان روز دانشجو در تاریخ مبارزات دانشجویی ایران ثبت کرده اند.
در بهمن ماه ۱۳۵۷ مردم ایران بار دیگر برای کسب آزادی بپا خاستند و این بار، رژیم متکی به دیکتاتوری سرنگون شد، اما افسوس که جوانان دانشجو با وجود نقش بارز در واژگونی رژیم سابق، از نخستین گروه های اجتماعی بودند که مورد یورش جمهوری اسلامی تازه به کرسی نشسته واقع شدند و این بار آزادی، پایمال خود کامگی دینی شد.
جمهوری اسلامی ولایت فقیه به رهبری خمینی، با نیت پسرفت به سوی سنتهای کهنه، در مقابل مردم قرار گرفت و باز دانشجویان، زنان آگاه، روزنامه نگاران، وکلا، اقوام، اقلیت های مذهبی، دگر اندیشان و گروه های سیاسی سر از زندان در آوردند و شکنجه و اعدام شدند.
روح الله خمینی که پیش از انقلاب به همه نیرو ها از جمله جنبش دانشجویی تکیه می کرد، چندی پس از کسب قدرت حکومتی، دانشگاهها را مرکز فساد خواند، دستور بستن آن ها را داد و تا « پاکسازی » دانشجویان و اساتید آزادی خواه، باز نگشود.
جمهوری اسلامی به امید سرکوب کامل جنبش دانشجویی، سهمیه ویژه ای برای ورود بسیجیان، اعضای انجمنهای اسلامی و افراد وابسته به نظام، در دانشگاه ها تعیین نمود تا کسانی در آنجا وارد شده و با زور دکترای بگیرند، به مقام استاد برسند و دانشگاه ها را به زائده نظام حاکم بدل نماید. لیکن در سالهای اخیر، بخش عمدهای از همین دانشجویان نیز به جنبش دانشجویی برای عدالت اجتماعی پیوستند و در مقابل رفتار ضد انسانی و آزادی کش جمهوری اسلامی قد علم کردند. امروز بسیاری از همین افراد در زندان های جمهوری اسلامی، در کنار سایر دانشجویان و آزادی خواهان اسیرند.
در هیچ مرحله ای از تاریخ معاصر ایران، جنبش دانشجویی از تکاپو نیافتاده و دچار سکون نشده است. دانشجویان مدافع راستین دمکراسی و آزادی اندیشه هستند.
۱۶ آذر، سالروز جنبش دانشجویی را به روز پشتیبانی از دانشجویان و فعالین اجتماعی و سیاسی زندانی تبدیل کنیم، خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، توقف شکنجه، لغو اعدام برای همیشه در ایران و افشاء بیشتر حکومت فاسد جمهوری اسلامی در جهان شویم!
ما امضا کنندگان زیر، با گرامی داشت روز ۱۶ آذر، به کلیه دانشجویان آزادیخواه، مدافع بیانیه جهانی حقوق بشر و خواهان استقرار دموکراسی در ایران میگوییم که جنبش دانشجویی را ارج می نهیم و پیمان میبندیم که در کنار آنان و دست در دست همه مردم ایران، در راه رهایی کشور آز قید حکومت خود کامه مذهبی و جدایی دولت از دین، گام بر داریم.
• امضاکنندگان: نهادهای حقوق بشری، دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زنان، روزنامه نگاران، مدنی، زیستگاهی ...
• اتحاد برای ایران ـ بلژیک
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران - اورنج کانتی
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران – لس آنجلس
• انجمن پویا ـ کلن
• انجمن تئاتر ایران و آلمان ـ کلن
• انجمن سبلان تولوز ـ فرانسه
• انجمن فرهنگی بیان ـ بلژیک
• انجمن مهرگان ـ گوتنبرگ
• انجمن همبستگی ایرانیان - دالاس
• بنیاد اسماعیل خویی آتلانتا - امریکا
• پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران - آتلانتا - امریکا
• جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران ـ سوئد
• جمعیت دفاع از مبارزات دمکراتیک مردم ایران ـ کلن
• جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش
• جوانان و دانشجویان موج سبز ـ کلن
• حامیان مادران پارک لاله در وین ـ اتریش
• حامیان مادران پارک لاله ـ کلن
• حامیان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
• حقوق بشر در ایران ـ اورلاندو ـ فلوریدا
• دانشجویان سبز برمن
• سکولار دموکراسی برای ایران - شیکاگو – آمریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - نیویورک ـ امریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - واشنگتن دی سی
• شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو ( کالیفرنیا)
• فدراسیون اروپرس
• کانون ایران آزاد
• کانون فرهنگی هنری پگاه ـ وی پرتال ـ آلمان
• کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی
• مدافعان حقوق بشر برای ایران اورلاندو ـ فلوریدا - امریکا
• مونیخ همیار ایران
• همایش ایرانیان هامبورگ
توجه:
دادنامه ای از سوی ده ها تشکل مدنی و صدها شخصیت سیاسی و مدافع حقوق بشر در خارج و داخل کشور، برای نجات جان زندانیان سیاسی و عقیدتی، با لینک زیر درست شده است. لطفا با امضای آن، از زندانیان پشتیبانی کنید و خواهان آزادی آنان شوید.
به ما کمک کنید تا بیشترین امضاها را جمع آوری کنیم. این امضا ها به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در ده دسامبر به آقایان احمد شهید و بانکی مون و رئیس کمیسیون حقوق بشر اروپا داده خواهند شد.
www.gopetition.com
دانشجویان دانشگاه تهران که مانند همه دانشجویان پیشتاز و مشعل به دست در تمام جوامع جهانی، با شور و نیروی جوانی خود، علیه ظلم و فساد و حکومت دست نشانده کودتای سیای آمریکا به پا خاسته بودند، مورد هجوم قرار گرفتند تا دیکتاتوری نظام سلطنتی پایه های خود را بر دوش مردم استوار نماید.
از آن تاریخ تا به امروز که ۵۸ سال می گذرد، دانشجویان ایرانی در سراسر دانشگاههای داخلی و در هر کجای جهان که باشند، روز ۱۶ آذر را با یاد جانباختگان و مبارزان این واقعه خونین، گرامی میدارند و به همین مناسبت آن را به عنوان روز دانشجو در تاریخ مبارزات دانشجویی ایران ثبت کرده اند.
در بهمن ماه ۱۳۵۷ مردم ایران بار دیگر برای کسب آزادی بپا خاستند و این بار، رژیم متکی به دیکتاتوری سرنگون شد، اما افسوس که جوانان دانشجو با وجود نقش بارز در واژگونی رژیم سابق، از نخستین گروه های اجتماعی بودند که مورد یورش جمهوری اسلامی تازه به کرسی نشسته واقع شدند و این بار آزادی، پایمال خود کامگی دینی شد.
جمهوری اسلامی ولایت فقیه به رهبری خمینی، با نیت پسرفت به سوی سنتهای کهنه، در مقابل مردم قرار گرفت و باز دانشجویان، زنان آگاه، روزنامه نگاران، وکلا، اقوام، اقلیت های مذهبی، دگر اندیشان و گروه های سیاسی سر از زندان در آوردند و شکنجه و اعدام شدند.
روح الله خمینی که پیش از انقلاب به همه نیرو ها از جمله جنبش دانشجویی تکیه می کرد، چندی پس از کسب قدرت حکومتی، دانشگاهها را مرکز فساد خواند، دستور بستن آن ها را داد و تا « پاکسازی » دانشجویان و اساتید آزادی خواه، باز نگشود.
جمهوری اسلامی به امید سرکوب کامل جنبش دانشجویی، سهمیه ویژه ای برای ورود بسیجیان، اعضای انجمنهای اسلامی و افراد وابسته به نظام، در دانشگاه ها تعیین نمود تا کسانی در آنجا وارد شده و با زور دکترای بگیرند، به مقام استاد برسند و دانشگاه ها را به زائده نظام حاکم بدل نماید. لیکن در سالهای اخیر، بخش عمدهای از همین دانشجویان نیز به جنبش دانشجویی برای عدالت اجتماعی پیوستند و در مقابل رفتار ضد انسانی و آزادی کش جمهوری اسلامی قد علم کردند. امروز بسیاری از همین افراد در زندان های جمهوری اسلامی، در کنار سایر دانشجویان و آزادی خواهان اسیرند.
در هیچ مرحله ای از تاریخ معاصر ایران، جنبش دانشجویی از تکاپو نیافتاده و دچار سکون نشده است. دانشجویان مدافع راستین دمکراسی و آزادی اندیشه هستند.
۱۶ آذر، سالروز جنبش دانشجویی را به روز پشتیبانی از دانشجویان و فعالین اجتماعی و سیاسی زندانی تبدیل کنیم، خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، توقف شکنجه، لغو اعدام برای همیشه در ایران و افشاء بیشتر حکومت فاسد جمهوری اسلامی در جهان شویم!
ما امضا کنندگان زیر، با گرامی داشت روز ۱۶ آذر، به کلیه دانشجویان آزادیخواه، مدافع بیانیه جهانی حقوق بشر و خواهان استقرار دموکراسی در ایران میگوییم که جنبش دانشجویی را ارج می نهیم و پیمان میبندیم که در کنار آنان و دست در دست همه مردم ایران، در راه رهایی کشور آز قید حکومت خود کامه مذهبی و جدایی دولت از دین، گام بر داریم.
• امضاکنندگان: نهادهای حقوق بشری، دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زنان، روزنامه نگاران، مدنی، زیستگاهی ...
• اتحاد برای ایران ـ بلژیک
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران - اورنج کانتی
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران – لس آنجلس
• انجمن پویا ـ کلن
• انجمن تئاتر ایران و آلمان ـ کلن
• انجمن سبلان تولوز ـ فرانسه
• انجمن فرهنگی بیان ـ بلژیک
• انجمن مهرگان ـ گوتنبرگ
• انجمن همبستگی ایرانیان - دالاس
• بنیاد اسماعیل خویی آتلانتا - امریکا
• پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران - آتلانتا - امریکا
• جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران ـ سوئد
• جمعیت دفاع از مبارزات دمکراتیک مردم ایران ـ کلن
• جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش
• جوانان و دانشجویان موج سبز ـ کلن
• حامیان مادران پارک لاله در وین ـ اتریش
• حامیان مادران پارک لاله ـ کلن
• حامیان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
• حقوق بشر در ایران ـ اورلاندو ـ فلوریدا
• دانشجویان سبز برمن
• سکولار دموکراسی برای ایران - شیکاگو – آمریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - نیویورک ـ امریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - واشنگتن دی سی
• شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو ( کالیفرنیا)
• فدراسیون اروپرس
• کانون ایران آزاد
• کانون فرهنگی هنری پگاه ـ وی پرتال ـ آلمان
• کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی
• مدافعان حقوق بشر برای ایران اورلاندو ـ فلوریدا - امریکا
• مونیخ همیار ایران
• همایش ایرانیان هامبورگ
توجه:
دادنامه ای از سوی ده ها تشکل مدنی و صدها شخصیت سیاسی و مدافع حقوق بشر در خارج و داخل کشور، برای نجات جان زندانیان سیاسی و عقیدتی، با لینک زیر درست شده است. لطفا با امضای آن، از زندانیان پشتیبانی کنید و خواهان آزادی آنان شوید.
به ما کمک کنید تا بیشترین امضاها را جمع آوری کنیم. این امضا ها به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در ده دسامبر به آقایان احمد شهید و بانکی مون و رئیس کمیسیون حقوق بشر اروپا داده خواهند شد.
www.gopetition.com
وضعیت حاد وبلاگ نویس زندانی در زندان گوهردشت
فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وبلاگ نویس زندانی در شرایط حاد جسمی در زندان ندامتگاه کرج بسر می برد.
در طی چند هفته اخیر وضعیت جسمی وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری در زندان ندامتگاه کرج رو به وخامت گراییده است.او در طی هفته گذشته 3 بار بیهوش گردید و هر بار به مدت یک ساعت در کما بسر برد. هم بندیانش، او را به بهداری زندان منتقل کردند اما بهداری زندان بدون انجام معاینات و آزمایشهای لازم برای تشخص علت بیماریش تنها به دادن قرصهای مسکن معمولی اکتفا کرده و او را به سلول خودش بازگرداندند.
بنابه گفته خانواده پورشجری ،وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) به سختی قادر به حرکت می باشد و هر روز وضعیت جسمی او وخیم تر می شود.
وبلاگ نویس زندانی به دلیل شکنجه های جسمی و وارد کردن ضربات به سر وی توسط بازجویان زارت اطلاعات دچار چنین بیماری حاد جسمی شده است.او از درمان محروم می باشد و بازجویان وزارت اطلاعات اجازه انتقال و درمان وی در بیمارستانهای خارج از زندان را نمی دهند.
این وبلاگ نویس قرار است که در 30 آذر ماه در دادگاه انقلاب کرج بر مبنای محاربه به صرف نوشتن دیدگاه های شخصی اش مورد محاکمه قرار گیرد.او از بدو دستگیری تا به حال از داشتن وکیل محروم بوده و بازجویان وزارت اطلاعات مانع گرفتن وکیل برای وی می شوند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به وضعیت حاد جسمی وبلاگ نویس زندانی و عدم درمان وی بدستور بازجویان وزارت اطلاعات شدیدا ابراز نگرانی می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد .
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وبلاگ نویس زندانی در شرایط حاد جسمی در زندان ندامتگاه کرج بسر می برد.
در طی چند هفته اخیر وضعیت جسمی وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری در زندان ندامتگاه کرج رو به وخامت گراییده است.او در طی هفته گذشته 3 بار بیهوش گردید و هر بار به مدت یک ساعت در کما بسر برد. هم بندیانش، او را به بهداری زندان منتقل کردند اما بهداری زندان بدون انجام معاینات و آزمایشهای لازم برای تشخص علت بیماریش تنها به دادن قرصهای مسکن معمولی اکتفا کرده و او را به سلول خودش بازگرداندند.
بنابه گفته خانواده پورشجری ،وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) به سختی قادر به حرکت می باشد و هر روز وضعیت جسمی او وخیم تر می شود.
وبلاگ نویس زندانی به دلیل شکنجه های جسمی و وارد کردن ضربات به سر وی توسط بازجویان زارت اطلاعات دچار چنین بیماری حاد جسمی شده است.او از درمان محروم می باشد و بازجویان وزارت اطلاعات اجازه انتقال و درمان وی در بیمارستانهای خارج از زندان را نمی دهند.
این وبلاگ نویس قرار است که در 30 آذر ماه در دادگاه انقلاب کرج بر مبنای محاربه به صرف نوشتن دیدگاه های شخصی اش مورد محاکمه قرار گیرد.او از بدو دستگیری تا به حال از داشتن وکیل محروم بوده و بازجویان وزارت اطلاعات مانع گرفتن وکیل برای وی می شوند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به وضعیت حاد جسمی وبلاگ نویس زندانی و عدم درمان وی بدستور بازجویان وزارت اطلاعات شدیدا ابراز نگرانی می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد .
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل