۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

روز دوشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

واکنش‌ها به یک گفت و گو

نوار مصاحبه سعید تاجیک با روز

انتشار مصاحبه‌ای در سایت "روز" با سعید تاجیک، بسیجی فحاش به فایزه و محسن هاشمی، دو فرزند رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، واکنش گسترده ای در رسانه های فارسی زبان داشت.این مصاحبه که متن ضبط شده آن در این شماره بر روی سایت روز قرار گرفته، علاوه بر آنکه در ‌سایت‌های خبری داخلی هم بازتاب یافت، موجب شد اصول گرایان  مخالف دولت نیز به انتقاد از کسانی بپردازند که اقدامات این چنینی را تایید می کنند.

[نوار مصاحبه]

ماجرا از آن جا آغاز شد که در روزهای پایانی سال گذشته فیلمی از فحاشی به فایزه هاشمی منتشر شد. در این فیلم فردی که خود را از بسیجیان شاه عبدالعظیم می‌نامید الفاظ رکیکی را نسبت به فایزه هاشمی و پدر وی به کار برد. 
انتشار فیلم در همان روزها باعث واکنش های زیادی‌ از سوی برخی نیروهای سیاسی شد. با این حال حامیان احمدی‌نژاد به تلویح یا تاکید به دفاع از این حرکت پرداختند. وب‌سایت رجانیوز - نزدیک به احمدی‌نژاد -ـ با انتشار مطلبی، واکنش نیروهای حز‌ب‌اللهی به فائزه هاشمی را "طبیعی" دانسته و نوشته بود: "این قبیل برخوردهای تند در یک نگاه جامعه‌شناسانه نه حقوقی بلکه یک اتفاق کاملاً طبیعی است. رفتار خشن و این چنینی را می‌توان واکنشی به تهاجم علیه تمام آرمان‌ها و علایق یک ملت دانست که در عین حال که غیرمنطقی و غلط است، طبیعی است".
 آیت‌الله مصباح‌یزدی، از جمله روحانیون حامی احمدی‌نژاد هم در سخنانی ضمن تشبیه موسوی، کروبی و هاشمی‌رفسنجانی به "شمر و یزید" گفته بود: "یزید هم مسلمان بود و شمر هم سال‌ها در رکاب امیرالمومنین، سرباز علی بود و در جنگ صفین در رکاب امیرالمومنین با معاویه می‌جنگید؛ حالا باید احترامش کرد که چون سابقه جنگ صفین دارد؟" 
حسین قدیانی، نویسنده روزنامه‌هایی چون کیهان و وطن‌امروز در وبلاگ خود، به صراحت از حمله سعید تاجیک به فائزه هاشمی دفاع کرده و نوشته بود: "برایش غیر قابل باور است که دور و بری‌های همین «ف. ه» علیه رهبرش نامه سرگشاده بنویسند، مرگ بر اصل ولایت فقیه گویند، خیمه عباس را آتش بزنند، تمثال خمینی را پاره کنند  و سیدعلی را با بن‌علی مقایسه کنند. آن‌که عهدی با شهدا دارد، دق می‌کند از این همه غصه و آن می‌گوید خطاب به فاحشه‌ها که در نگاه اول به ناسزا می‌ماند، ولی در نگاه پر از آه، سزای فائزه همین فاحشه است و آن دیگر چیزهایی که سعید و اطرافیانش کف دست این آقازاده ولگرد و همه جا اهل خرید، گذاشتند".
قدیانی درباره سعید تاجیک و رابطه وی با رهبر جمهوری‌اسلامی هم نوشته بود که: "آقا هم از کتاب قشنگ ایشان جنگ دوست داشتنی تعریف کرده‌اند و هم یک بار از نزدیک شاهد شیرین کاری‌های منحصر به فرد آقا سعید (تقلید صدا) بوده و کلی تبسم کرده‌اند".
در همان زمان حميد رسايي از نمایندگان تندروی مجلس در نشريه خود پيش بيني كرد که  "فردي كه در شهر ري به فائزه هاشمي فحاشي كرده است به زودي رئيس ستاد انتخاباتي جريان فتنه شود." وی ادامه داده بود: "اصولا فائزه هاشمی و امثالهم مانند سعید حجاریان که از سوی سعید عسگر ترور شد، از این افراد شکایت نمی‌کنند چرا که برخی دست‌های مشترک نباید لو برود و با شکایت خصوصی برخی چیزها آشکار شود."
این در حالی بود که بسیاری از اصو‌گرایان از جمله افرادی چون علی مطهری، علی لاریجانی، آیت‌الله لاریجانی و … دست به تقبیح این حرکت زده بودند. صادق لاریجانی، ریيس قوه قضایيه در حاشیه همايش دادستان‌های سراسر کشور گفت:‌ "در همين چند روز اخير نسبت به برخی مسئولان و خانواده‌های آنان هتاکی شد. اين ظلم است، ظلم که شاخ و دم ندارد." وی همان زمان اعلام کرد: "در مورد حوادث اخیر از دادستان کل و به ویژه دادستان تهران می خواهم که موضوع را پیگیری کنند".
این در حالی بود که عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، در حاشیه همان  همایش در پاسخ به سئوالی در رابطه با "اهانت به فرزند یکی از مسئولان نظام" اظهار کرد: "رسیدگی در خصوص افراد خانواده یک مسئول مستلزم شکایت شخص است و بین فرزندان و خود مسئولان تفاوت وجود دارد، در مورد فرزندان به واسطه قانون مسئولیتی بر عهده ما نیست، اما در خصوص مسئولان بارها تأکید کرده ایم که اهانت جرم است".
اما آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ضمن اینکه از  لباس شخصی‌ها با عنوان جوانانی خوب، مومن و با اخلاص یاد کرد، از آنها خواست به مخالفین و منتقدین خود فحاشی نکنند: "من این مسائل غیر اخلاقی را قاطعانه و بطور کامل رد می‌کنم و نباید انجام شود."
پس از تعطیلات نوروزی بود که محسنی اژه‌ای خبر از آن داد که سعید تاجیک بازداشت شده و تحقیقات درباره وی ادامه خواهد داشت. تنها یک روز پس از  این سخنان اژه‌ای، مصاحبه روز، با سعید تاجیک منتشر شد. 
تاجیک در این‌ گفت‌وگو با اشاره به سخنان محسنی‌اژه‌ای مبنی بر بازداشت خود، آن را ناشی از "شیطنت" برخی دانسته و تاکید کرده: "دارن شیطنت می کنن سر یک موضوعی. دارن یک محکی می زنن. می دونم ام کار کیه. حالا انشالله بمونه جواب شونو خودمون بدیم."
وی اما با اشاره بازداشت خود پیش از تعطیلات نوروزی گفته:"قبل از عید دستگیر شده بودم. یک هشت نه روزی هم اوین بودیم. یک سه روزی هم اعتصاب غذا کردیم."
 وی دلایل اعتصاب غذای خود را چنین برشمرده: "یکی اینکه خودم رو تنبیه بکنم در وهله اول که حضرت آقا رو تو این قصه اذیت کردم. دوم اینکه اعتراض داشتم به عملکرد قوه قضاییه؛ اعتراض شدید. سوم هم اینکه به خود آقای دادستان هم عرض کردم که هاشمی و خاندانش و زنش و بچه هاش و بخصوص فائزه، اونام باید دستگیر بشن."
تاجیک در این مصاحبه ضمن تکرار سخنان خود درباره فایزه هاشمی به دیگرانی چون علی مطهری و علی لاریجانی نیز حمله کرده و لاریجانی را از سران فتنه و مطهری را نجس العین نامیده است. 
انتشار این مصاحبه با سعید تاجیک اما با سکوت برخی از حامیان رسانه‌ای وی مواجه شد. رسانه‌هایی چون رجانیوز، کیهان، فارس نیوز، ایرنا و … در مقابل این مصاحبه و دروغ گویی سخنگوی قوه‌قضاییه درباره بازداشت سعید تاجیک سکوت کردند.
در برابر اصول‌گرایان منتقد احمدی‌نژاد به انتقاد از تاجیک پرداختند.  سایت عصر ایران -ـ نزدیک به محمدباقر قالیباف ـ- در این زمینه نوشت: "یک سایت متعلق به اپوزیسیون، گفت و گوی اختصاصی خود با فرد فحاش به خانواده هاشمی رفسنجانی را منتشر کرد که در آن، این فرد برای قوه قضاییه خط و نشان کشیده که اگر وی را به زندان بیندازند، نیروهایی از سراسر کشور به تهران گسیل می شوند و در مقابل قوه قضاییه تجمع می کنند و البته در جایی دیگر از مصاحبه اش گفته است که همه باید در برابر قانون یکسان باشند! در پی بازداشت این فرد که با دستور قاطعانه و مدبرانه آیت الله آملی لاریجانی صورت گرفت، وی که هم اکنون ظاهراً به طور موقت تا برگزاری دادگاه آزاد است، بر خلاف مقررات و رویه داخلی در کشور در ممنوعیت مصاحبه با رسانه های اپوزیسیون و ضد نظام، نه تنها با این رسانه مصاحبه کرده و فحش های رکیک دیگری به برخی مسوولان و خانواده آنها داده، بلکه با سوء استفاده از رأفت فوه قضاییه که منجر به آزادی موقت او شده، شدیدترین حملات را به قوه قضاییه نموده است. فرد فحاش همچنین تایید کرده است که فحش هایی که در فیلم منتشره وجود دارد، از زبان او جاری شده ولی مدعی شده که فحش نهایی فیلم که مستوجب حد است، را فرد دیگری گفته است. وی بدون ابراز ندامت از رفتار غیر اسلامی و غیر انسانی خود، ضمن ارائه فحش های جدید در این مصاحبه، تهدید کرده که حتی اگر به زندان هم بیفتد پس از آزادی به رویه فعلی خود ادامه خواهد داد."
این سایت همچنین اضافه کرد: "با توجه به این که این فرد و امثال او در توجیه اقدامات غیرقانونی و غیر اسلامی خود، از رهبری و ولایت فقیه هزینه می کنند و با نام دفاع از ارزش ها، بیشترین لطمات را به ارزش های انقلاب و اسلام و نظام وارد می کنند و نهایتاً هم طلبکار می شوند و در نهایت وقاحت، حتی قوه قضاییه- که اقدامی قانونی در برخورد با اینها کرده  - را رسماً، آن هم در گفت و گو با رسانه های خارج نشین اپوزیسیون تهدید می کنند، به نظر می رسد رسالت قوه قضاییه در مواجهه با عناصر موسوم به خودسر سنگین تر می شود. جالب اینجاست که در پی این رویداد، فحاش مورد نظر، با اعلام اینکه می داند پیگیری این موضوع کار کیست، تهدید کرده که به موقعش جوابش را خودمان خواهیم داد."
عصر ایران در پایان نوشته بود: "حمایت از قوه قضاییه در برخورد یکسان قانونی با همه قانون شکنان از همه طیف ها و جریان های سیاسی، می تواند این قوه را در تحقق عدالت قضایی یاری نماید."
سایت اصول‌گرای آرمان ایران نیز درباره این مصاحبه نوشت: "علی رغم آنکه احتمال ساختگی بودن این مصاحبه و یا دستکاری در آن را از نظر دور نمی دارد، منتظر اظهار نظر، تکذیب و یا تایید این مصاحبه از سوی وی و یا مسئولین پرونده تاجیک می باشد."
سایت دادنا نیز درباره این مصاحبه نوشت: "در حالی که روز دوشنبه دادستان کل کشور از دستگیری فرد فحاش به فائزه هاشمی خبر داد که برخی از سایت های معاند و ضد انقلاب مدعی شده اند که نامبرده در حال حاضر در زندان نبوده و به گذران زندگی عادی خود مشغول است."
این سایت در ادامه آورده: "به نظر می رسد مسئولان قوه قضائیه برای تنویر افکارعمومی هم که شده باید نسبت به شفاف سازی در این مورد اقدام کنند، بخصوص اینکه در روز گذشته، شایعاتی نیز با همین مضمون در ارتباط با آزادی سعید تاجیک از قول برخی نزدیکان وی بر سر زبان ها افتاده و دهان به دهان در حال چرخیدن است، شایعاتی که به نظر می رسد با اقدام عاجل قوه قضاییه می توان جلوی شیوع بیشتر آنها را گرفت."
در همین حال محمدجواد اکبرین، دین‌پژوه، درباره مصاحبه با تاجیک نوشته است: "آثاری از جنس گفتگو با سعید تاجیک رئیس بسیج پالایشگاه تهران که با فحاشی به فائزه هاشمی شهرت یافت، به یادمان می‌آورند که در رویارویی با چنین پدیده‌هایی که در کارگاه‌های پرورش ایدئولوژیک پروار شده‌اند چه راه دشواری در پیش داریم. استناد سعید تاجیک به آیه‌ای از سوره مائده، برای توجیه خشونت و حیوانیت گفتاری و رفتاری، کار تازه‌ای نیست و "سعید"های پیش از او هم چنین کرده‌اند. سعید امامی با همین دست استنادات، قتل‌های زنجیره‌ای را رقم زد و سعید عسگر هم با استناد به آیه مورد نظر محمد تقی مصباح یزدی (60 سوره انفال) حجاریان را ترور کرد."
 وی اضافه کرده: "سعید تاجیک بیش از این نمی‌فهمد؛ مجرم واقعی آنانند که به مجرمان، آگاهی کاذب بخشیده‌اند و آنان را به وعده الهی جنایت، بشارت داده‌اند."

روز پر حاشیه دولت احمدی نژاد

از سکته و استعفا تا دخالت خامنه ای

با مخالفت رهبر جمهوری اسلامی، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد در سمت خود ماندنی شد. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، قبول استعفای وزرا از اختیارات رئیس جمهور است اما در محافل خبری و سیاسی ایران گفته می شود انتخاب تعدادی از وزرای بااهمیت مانند وزیر اطلاعات یا امور خارجه باید با نظر رهبری صورت بگیرد.
روز یکشنبه 28 فروردین برای دولت محمود احمدی نژاد روز پر حاشیه ای بود. در این روز، وزیر اطلاعات از سمت خود استعفا داد، وزیر علوم سکته کرد، وزارتخانه های مسکن و راه با هم و وزارت خانه های صنایع و بازرگانی نیز ادغام شدند و گزارش هایی درباره برکناری قریب الوقوع صادق محصولی از وزارت رفاه و تامین اجتماعی منتشر شد.
محمود احمدی نژاد عصر دیروز با استعفای ناگهانی حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دوم خود موافقت و سپس او را به عنوان "مشاور رئیس جمهور در امور اطلاعاتی" منصوب کرد.
به گزارش رسانه های ایران، متن حکم احمدی نژاد خطاب به مصلحی بدین شرح بود:
"بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی
سلام علیکم
با تشکر از زحمات و خدمات جنابعالی در تصدی وزارت اطلاعات به موجب این حکم شما را به سمت "مشاور رییس‌جمهور در امور اطلاعاتی" برمی‌گزینم.
امیدوارم با توکل بر خدا و در ظل توجهات حضرت ولی عصر(عج) موفق و سربلند باشید.
محمود احمدی‌نژاد"
احمدی نژاد همچنین در نامه ای با "قدردانی از خدمات" وزیر اطلاعات با استعفای او موافقت کرد.
در این نامه  هم آمده بود:
"بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی
سلام علیکم
با تقدیر و تشکر از زحمات جنابعالی در مدت تصدی مسئولیت وزارت اطلاعات به استناد اصل یکصد و سی و پنجم قانون اساسی جمهوی اسلامی با استعفای شما موافقت می‌گردد. امیدوارم بتوانید در سنگرهای دیگری در خدمت نظام و انقلاب اسلامی باشید.
محمود احمدی‌نژاد"
اما تنها ساعتی پس ازانتشار این خبر اعلام شد که آیت الله خامنه ای با استعفای حیدر مصلحی از سمت خود مخالفت کرده و وزیر اطلاعات ماندنی شده است.
این در حالی است که رسانه های رسمی هیچ گزارشی از علل استعفای مصلحی منتشر نکرده اند.
حیدر مصلحی دومین وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد است که در دومین دولت او، جایگزین غلامحسین محسنی اژه ای شد که عملکردش در جریان حوادث پیش و پس از انتخابات جنجالی دهمین دوره ریاست جمهوری ایران با انتقاد رئیس دولت روبرو بود.

علت استعفای مصلحی چه بود؟
مصلحی تنها وزیر روحانی دولت نهم محسوب می شود که پیش از این نماینده آیت الله خمینی در قرارگاه های کربلا و خاتم الانبیا و سپس نماینده آیت الله خامنه ای در نیروی زمینی سپاه و نیروی مقاومت بسیج بوده است. او همچنین قبل از تصدی وزارت اطلاعات مشاور محمود احمدی نژاد در امور روحانیت و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه بود.
به گزارش سایت "الف" متعلق به احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس، لحظاتی پس از انتشار خبر استعفای مصلحی، اغلب خبرگزاری ها و سایت های خبری، به جز خبرگزاری های وابسته به دولت این خبر را برداشتند.
 این سایت نوشته برداشتن این خبر با "دستور دفتر رهبر جمهوری اسلامی" بوده است؛دستوری که البته خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) برخلاف دیگر رسانه ها آن را اجرا نکرد.
در این گزارش همچنین به نقل از یک "منبع مطلع" آمده است که "وزیر اطلاعات به دلیل برداشتن یکی از معاونین خود که نماینده مشایی و جریان انحرافی دولت در وزارت خانه بوده است با فشار دفتر رئیس جمهور مجبور به استعفا شده بود. پیش از این نیز رئیس جمهور تصمیم داشت وزیر اطلاعات را برکنار کند که آن دفعه نیز با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شده بود."

سکته کامران دانشجو
رسانه های ایران همچنین از "عارضه قلبی" وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری در حاشیه جلسه عصر دیروز هیات دولت خبر دادند.
برابر این گزارش ها، پس از آنکه کامران دانشجو، در جلسه دیروز دچار عارضه قلبی شد به بیمارستان انتقال یافت و مرضیه وحیددستجردی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی "هماهنگی‌های لازم" را برای بستری شدن وی در یکی از بیمارستان‌های تهران انجام داد.
گزارش رسمی درباره علت این اتفاق منتشر نشده اما خبرآنلاین در گزارشی که پس از دقایقی متن آن را تغییر داد، از "بحث های سنگین" در جلسه دیروز هیات دولت که منجر به استعفای یک وزیر و سکته وزیر دیگر شد، خبر داد.
در عین حال خبرگزاری فارس نیز در گزارشی از مرخص شدن دانشجو از بیمارستان خبر داد. یکی از نزدیکان کامران دانشجو هم به این خبرگزاری گفته است: "وزیر علوم از بیمارستان مرخص شده و برخی اظهارنظرهای اولیه مبنی بر دچار شدن وی به عارضه قلبی و سکته درست نبوده است. مشکل جسمانی ایشان مربوط به درد در ناحیه گردن بوده است."

برکناری قریب الوقوع محصولی
 در تحولی دیگر در ارتباط با دولت احمدی نژاد، دیروز وزارتخانه‌های صنایع و بازرگانی با هم ادغام شدند.
به گزارش "ایسنا" بر اساس این تصمیم دولت، وزارتخانه‌های مسکن و راه نیز با هم ادغام شده‌اند و سرپرستی این وزارتخانه در حال حاضر بر عهده نیکزاد خواهد بود. در مورد مسئولیت دو وزارتخانه ادغام شده صنایع و بازرگانی نیز دولت تصمیم خواهد گرفت.
طبق مصوبه مجلس جمهوری اسلامی، دولت موظف است 5 وزارت خانه را در وزارتخانه های دیگر ادغام کند.
در همین ارتباط خبرآنلاین نیز از برکناری قریب الوقوع صادق محصولی، وزیر رفاه و تامین اجتماعی از سمت خود خبر داد.
به گزارش این سایت، درحالی که صادق محصولی، وزیر رفاه، به عنوان "بازوی اصلی اجرای قانون هدفمندی یارانه ها" شناخته می شود، اما خبرهاحاکیست او به زودی از بدنه دولت جدا می شود.
صادق محصولی در دولت نهم و در زمان رای اعتماد برای وزارت نفت، پس از آنکه از احتمال رای عدم اعتماد نمایندگان مجلس هفتم به خود مطلع شد، اعلام کرد تمایل چندانی به حضور در مدیریت ارشد دولتی ندارد و از قبول این سمت انصراف داد. در زمان رای اعتماد برای وزارت کشور دولت نهم هم همین نظر را اعلام کرد. او حتی میان وزرای اولیه پیشنهادی محمود احمدی نژاد برای دولت دهم هم نبود و پس از کش و قوس فراوان و چند چرخش، دوباره روانه دولت شد و این بار در وزارت رفاه مشغول به کار شد.
محصولی به عنوان وزیر کشور، مسئول اجرای انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری ایران بود که نتایج آن انتخابات، اعتراضات و واکنش های زیادی به دنبال داشت.
روایت اجلال قوامی از انفجار بمب در سنندج

کردستان با خشونت همصدا نیست

در پنجمین اقدام نظامی در کردستان طی یک ماه گذشته دو بمب صوتی حوالی ساعت 21:40 دقیقه شنبه شب، 26 فرودین، در میدان آزادی شهر سنندج منفجر و باعث شکستن شیشه ساختمان های اطراف این میدان شد. همزمان خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به علت آنچه  پوشش اخبار "تروریستی" کردستان خوانده شده، از سوی افراد "ناشناس" بازداشت شد.
حادثه انفجار بمب صوتی تلفات جانی به دنبال نداشته، اما آنگونه که فعالان کرد به روز گفته اند تعدادی از عابران بر اثر این انفجار زخمی شده و سپس در مراکز پزشکی سنندج تحت مداوا قرار گرفته اند.
سخنگوی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، پیش بینی می کند این اقدام از سوی گروه های افراطی مذهبی و در انتقام درگیری های چند روز گذشته نیروی های نظامی جمهوری اسلامی صورت گرفته باشد.

تهدید سلفی ها
به نوشته خبرگزاری مهر، حوالی ساعت 21:40 دقیقه شنبه شب، 26 فرودین، دو بمب صوتی در میدان آزادی شهر سنندج منفجر شد. بنا به گفته مسئولان فرماندهی انتظامی کردستان کسی در این حادثه آسیب ندیده است.
این دو بمب صوتی با فاصله ای کمتر از یک دقیقه از یکدیگر منفجر شد؛ به دلیل صدای مهیب ناشی از این انفجارها شیشه ساختمان های اطراف میدان آزادی و ابتدای خیابان حسن آبادشکست.
آنطور که خبرگزاری های رسمی اعلام کرده اند، نخست بمب های کارگذاشته شده در داخل محوطه میدان آزادی سنندج و بعد از گذشت ثانیه هایی، دومین بمب نیز که در دستگاه خودپرداز بانک کشاورزی شعبه حسن آباد کار گذاشته شده بود، منفجر شدند و صدای انفجار به حدی بود که در صدها متر دورتر از حادثه شنیده شد.
هر چند بسیاری از رسانه ها از جمله خبرگزاری ایرنا به نقل از فرمانده نیروی انتظامی اعلام کرده اند که این حادثه تلفاتی به دنبال نداشته است، اما فعالان حقوق بشری و روزنامه نگاران ساکن سنندج به روز می گویند که بر اثر این انفجار چند نفر زخمی شده اند.
اجلال قوامی، سخنگوی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، در این زمینه می گوید: "در اثر این انفجار شیشه های ساختمان های مجاور و خودروهای محل شکسته شده و چند نفر هم زخمی شدند که به صورت سرپایی مداوا شدند."
تا کنون مسئولیت این حادثه را هیچ فرد یا گروهی به عهده نگرفته، اما آقای قوامی می گوید که این گمانه به صورت قوی مطرح است که گروه سلفی ها به تلافی درگیری های چند روز گذشته با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی که  دو نفر از آنها کشته شده اند، مبادرت به این اقدام کرده باشند.
سخنگوی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان می افزاید: "در مواردی از اقدام های مسلحانه ماه گذشته کردستان، مقامات امنیتی و انتظامی، گروه سلفی ها را مسئول این گونه حوادث معرفی کرده اند، اما مورد اخیر را تا این لحظه هیچ جریانی به عهده نگرفته است."
 اشاره قوامی به یک خبر خبرگزاری دولتی ایرنا در روز سه شنبه، 16 فروردین است که  از کشف "یک خانه تیمی تروریستی سلفی در سنندج" خبر داده بود.
این خبرگزاری به نقل از یک مقام آگاه نوشته بود که این خانه تیمی توسط نیروهای امنیتی استان کردستان در روستای برازان، از توابع سنندج، شناسایی و کشف شد و در جریان این عملیات، هشت تروریست سلفی نیز دستگیر شدند.
به نوشته این خبرگزاری از این خانه مقادیر زیادی اسلحه، مهمات و مواد منفجره کشف و ضبط شد و: "توان تخریبی این میزان مواد منفجره برای نیمی از سنندج کفایت می کرده است."
با این حال آقای قوامی می افزاید: "بر اساس شواهد چند روز گذشته نیروهای سلفی از طریق پخش سی دی تهدید کرده بودند که از روزنامه نگارها، فعالان حقوق بشری و مدنی که به نوعی منتقد فعالیتهای آنها هستند انتقام خواهند گرفت."

مسئولان پاسخ دهند
انفجار بمب صوتی در شهر سنندج، پنجمین عملیات نظامی  در کردستان طی یک ماهه گذشته است. بر اساس اخبار و گزارش خبرگزاری های رسمی عملیات نظامی در مناطق کردنشین در طول ماه گذشته افزایش چشم گیری پیدا کرده است.
در آخرین مورد بر اثر حمله افراد مسلح به یک پاسگاه مرزی نیروی انتظامی در شهر مریوان در کردستان ایران، ۴ نفر کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند.
این حمله در ساعت ۲ بامداد شنبه، ۱۳ فروردین ماه به یکی از پاسگاه های فرماندهی مرزبانی در استان کردستان صورت گرفت، اما خبرگزاری های رسمی خبر آن را با یک روز تاخیر منتشر کردند.
مسئولیت انجام این حمله را پژاک، حزب حیات آزاد کردستان به عهده گرفت.
پژاک یک حزب کرد مخالف جمهوری اسلامی است که در طول سالهای گذشته در نوار مرزی مناطق کردنشین درگیریهایی با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی داشته است. این گروه هدف خود را "حمایت از حقوق ایرانیان کرد در چارچوب یک نظام دموکراتیک در کشور" اعلام کرده است.
سخنگوی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، به روز می گوید: "این گونه اقدامات تروریستی  باعث ایجاد رعب وحشت بین شهروندان سنندج شده و آنها بیم آن را دارند که در مکان های عمومی حضور پیدا کنند و به نوعی این اقدامات امنیت روانی را از شهروندان سلب کرده اند."
او می افزاید: "مردم منطقه هیچگونه همدلی و همگامی با جریانات خشونت ورز ندارند و در واقع اکنون یک نوع بیزاری و انزجار نسبت به حرکت های تروریستی را در منطقه شاهد هستیم. از نظر ما هر نوع جریانی اعم از مذهبی یا غیر مذهبی که در صدد تقدیس خشونت برآید و بخواهد افراد جان افراد بی گناه را هدف قرار بدهند مردود و محکوم است.
به گفته آقای قوامی افکار عمومی منطقه به شدت نگران این قضیه است که این گونه حوادث که تا دیروز به شکل حمله به نیروهای نظامی و حمله به پاسگاه وجود داشت بیش از این افزایش پیدا کند. او می گوید: "خواسته ما از مسئولان امنیتی و انتظامی این است که با ریشه یابی این گونه حوادث و  معرفی عاملان پرسش های بسیاری را که در ذهن افکار عمومی وجود دارد پاسخ دهند."

خبرنگار ایرنا تهدید شده بود
همزمان با انفجار دو بمب صوتی در سنندج، خبرگزاری جمهوری اسلامی در اقدامی کم سابقه  از بازداشت یک خبرنگار خود در این شهر خبرداد.
به نوشته این خبرگزاری، صبح روز یکشنبه، ۲۷ فروردین، شش نفر از عوامل ناشناس با حضور در منزل منوچهر تمری خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در سنندج وی را بازداشت كردند. این گزارش می افزاید بازداشت کنندگان بدون ارائه هرگونه توضیح و یا معرفی خود، پس از بازرسی منزل تمری كامپیوتر و لب تاپ او را نیز با خود بردند.
ایرنا ادعا کرده که خبرنگاران این خبرگزاری در كردستان در ماههای اخیرنقش مهمی در اطلاع رسانی به موقع از حوادث كردستان داشته اند.
در زمینه خبر این خبرگزاری  تاکید شده است که منوچهر تمری در هفته‌های گذشته برای ادای برخی توضیحات به اداره كل اطلاعات كردستان احضار و به آنها گفته شده بود از پوشش اخبار اقدامات "تروریستی" صورت گرفته در استان خودداری كنند.
اجلال قوامی از جمله آخرین افرادی بوده که قبل از بازداشت با خبرنگار خبرگزاری ایرنا در سنندج تماس گرفته است. او در این زمینه به روز می گوید: "در آخرین ساعات شب گذشته که اینجانب با آقای تمری صحبت می کردم گفت که پوشش خبری آخرین حادثه سنندج به عهده وی نبوده و گویا خبرنگار دیگری مسئولیت پوشش آن را به عهده داشته است. آقای تمری گفت که به دلیل اینکه از سوی مقامات امنیتی تهدید شده این خبر را پیگیری نکرد، بلکه از طریق سایر همکاران خود در شهر سنندج متوجه این حادثه شده است. با این وجود در رابطه با اینکه این خبرنگار به چه اتهامی و در چه ارتباطی دستگیر شده است اطلاعی در دست نیست."
سخنگوی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در خصوص تلاشهای این سازمان برای پیگیری وضعیت این خبرنگار بازداشتی می گوید: "ما به عنوان یک نهاد حقوق بشری وضعیت آقای تمری را از طریق پدر وی که خود او نیز سرپرستی چندین نشریه را در کردستان به عهده دارد، پیگیری کردیم و کماکان هم تلاش های ما برای اطلاع از آخرین وضعیت ایشان در جریان است و امیدواریم با مساعدت مسئولان و پیگیری های دفتر خبرگزاری در کردستان این خبرنگار هر چه زودتر آزاد شود."
ایرنا تاکید کرده است که این خبرنگار توسط "افراد ناشناس" دستگیر شده، در حالیکه اجلال قوامی در خصوص هویت بازداشت کنندگان می گوید: "معمولا فردی که بازداشت می شود تا چند روز مشخص نیست که از سوی چه نهادی بازداشت و در کدام محل نگهداری می شود. بعد از چند روز در صورت تشخیص مصلحت مسئولان خود آنها اعلام می کنند که شخص بازداشت شده در چه وضعیتی به سر می برد. اما معمولا این گونه اقدامات با مجوز رسمی دستگاه قضایی صورت می گیرد."
خبرگزاری ایرنا، اعلام کرده است مدیریت این خبرگزاری همچنان پیگیر وضعیت خبرنگار است و از مراجع مسئول انتظار دارد ضمن پایان دادن به سوء تفاهم ایجاد شده نسبت به آزادی وی اقدام نمایند.



نیروهای ملی معتقدند که بدون آزادی خبری از استقلال نیست ، همچنان که بدون استقلال نیز آزادی نیست.

بحث استقلال و آزادی بار دیگر از سر گرفته شده است و این کاریست میمون و ارزنده در این ایام که از سویی در خاورمیانه مبارزات ضداستبدادی فراگیر شده و در همان حال نیروهای خارجی در آن نقش اساسی یافته اند؛ واز سوی دیگر در ایران دامنه ی سرکوب بسیار چنان بالا گرفته که خودی ترین نیروها نیز مورد حمله قرار گرفته اند، و در نتیجه بسیاری خسته و افسرده امید به یاری از خارج بسته اند. علوه بر آن بسیاری از مبارزان داخل کشور ناگزیر راهی کشورهای غربی شده اند، حتی کسانی که بر ایستادن در درون پای می فشردند.
 این عوامل سبب شده که بحث "استقلال" از زوایای متفاوت دگر باره مطرح شود و تا یک جمع بندی مورد قبول شود. افرادی چون آقای حسین زاهدی1 می نویسند که استقلال بدون آزادی نه تنها استقلال نیست، بلکه از هر وابستگی بدتر است؛ آقای کاظم علمداری2 به همراه ایشان شاهد می آورد که تعریف گذشته از استقلال کهنه شده و امروزه بسیاری از کشورها همچون ببرهای آسیایی از وابستگی به رشد رسیده اند؛ آقای محمد تهوری3 برآنست که برای کسب آزادی گرفتن هر نوع کمکی از غرب حتی کمک دولتی هم مفید است و باعث نجات از دست ستمگر داخلی می شود؛ و در چنین جوّی آقای عطاالله مهاجرانی 4 می نویسند که ایران کنونی با همه معایبش کشوری است مستقل که خود در مورد سرنوشت خود تصمیم می گیرد. اما این سخن ایشان چنان بر ستمدیدگان از جمهوری اسلامی سخت آمد که برخی آن را نشانی از خوش خدمتی به حکومت دانستند.
 پیش از ورود به موضوع اشارتی لازم است به رابطه ی استقلال و آزادی و رشد و توسعه. در این مورد هم مثل بیشتر موارد علوم انسانی فرمول بندی ثابتی وجود ندارد و تابعی است از شرایط زمانی و مکانی. کشورهایی هستند که مستقل هستند، اما آزادی ندارند چون چین و ویتنام و کوبای پس از سقوط شوروی. کشورهایی آزادی داشته اند، اما مستقل نبودند مثل آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم. کشورهایی رشد خود را مدیون وجود استقلال و آزادی توامان بوده اند چون هند، ولی کشور همسایه و هم وزن آن چین به همان رشد اقتصادی بدون آزادی رسید. کشورهایی رشد خود را در گرو ایجاد صنایع زیربنایی که منجر به خودکفایی می شود، کردند مثل برزیل و آرژانتین و شیلی که با وجود مشکلاتی به موفقیت های خوبی دست یافتند، ولی الجزیره که از همین الگو پیروی کرد اقتصادی وابسته تر و غیرشکوفا پیدا کرد. کشورهای آسیای دور مثل کره جنوبی، مالزی، سنگاپور از مدل اقتصاد وابسته پیروی کردند و تولیدکننده ی کالاهای مصرفی غربی شدند بی آنکه در غم ساختن صنایع زیربنایی خود باشند و موفق شدند. و کشورهای دیگری با پیروی از این الگو فقط منبع کارگر ارزان برای صنایع غربی شدند.
 در نتیجه هر کشوری ضمن مطالعه کشورهای دیگر راه حل مناسب خود را باید بیابد و بداند که فرمول ثابتی در هیچ موردی وجود ندارد. با این پیش درآمد به مسئله استقلال و آزادی و رشد و رابطه ی آنها با یکدیگر در مورد ایران می پردازیم.
 ملّیون ایران اعم از مذهبی و غیرمذهبی از زمان مشروطه به این نتیجه رسیده بودند که آزادی و استقلال دو پدیده ی به هم پیوسته هستند، مثل دو بال یک پرنده که هر یک نباشد پرواز ممکن نمی شود. آیت الله مدرس همان حرف را می زد که مصدق. سنجانی همان را می گفت که بازرگان. طالقانی همان را می گفت که خلیل ملکی. دیده بودند که استبداد قاجار وابستگی تا بن دندان را به همراه آورده بود، و کشور ایران در پس ظاهر مستقلش میدان تاخت و تاز روسیه و انگلستان بود. مشروطه مستقل و آزادیخواه به دست استبداد رضاشاهی بدانجا رسید که انگلستان شاه مملکت را از سلطنت خلع کرد. راه آهن ایران به خاطر منافع آلمان کشیده شد. مصدق در همان زمان که بر سر حقوق ملت ایران با انگلستان می جنگید به یاری آمریکا وابسته بود و لذا توده ای ها او را عامل امپریالیسم می خواندند و با آنکه با سه دشمن نیرومند انگلستان، شوروی (توسط حزب توده)، سلطنت و ایادیش می جنگید اما همچنان بر حفظ آزادی پای می فشرد و حاضر نبود آن را در پای استقلال قربانی کند.
در دوران انقلاب هم وقتی آقای خمینی و همه چپ های مسلمان و غیرمسلمان همراه او بر طبل ضدامپریالیست می کوبیدند و در جلوی سفارت آمریکای اشغال شده رژه می رفتند، دولت بازرگان، آقای بنی صدر و جبهه ملی این گونه حرکات غرب ستیزانه و خلاف موازین بین المللی را محکوم می کردند و لذا توسط همان نیروها آمریکایی خوانده می شدند . جالبتر آنکه همان نیروهای ملی بودند که نخستین بار پرچم مبارزه با استبداد داخلی را برافراشتند و به ولایت فقیه اعتراض کردند و به همین سبب هم سخت سرکوب شدند.
نیروهای ملی پیوند دو پدیده ی استقلال و آزادی را با رگ و پوست خود حس کرده بودند. اینان هم استبداد رضاشاهی و محمدرضا شاهی را تجربه کرده بودند و هم کودتای 28 مرداد و آوردن محمدرضا شاه را و هم تقی زاده هایی که راه نجات ملت را سراپا غربی شدن می دانستند. در همان حال عقب ماندگی فرهنگی جامعه را با همه وجود لمس کرده بودند و همه مزایای فرهنگی غرب را خواستار بودند و شیفته ی دموکراسی و آزادی آنجا بودند. و این نه در کلام مصدق که بر زبان شاگردان مکتب او چون مهندس بازرگان جاری بود که می گفت در غرب اسلام هست و مسلمان نیست، و در ایران مسلمان هست و اسلام نیست.    
 این نیروها در زمان تسلط فرهنگ چپ در پیش از انقلاب همانقدر مورد حمله بودند که پس از انقلاب، که دشمنی با غرب این بار رنگ دینی گرفت و امپریالیست شد استکبار جهانی ، و بورژوازی شد طاغوت ، و انگ لیبرال به معنی طرفدار سرمایه داری شد به معنی سازشکار با غرب.
اما درس خوانده های مکتب چپ و مکتب حکومت اسلامی چون ربط عمیق این دو پدیده را با هم درک نکرده اند ،و در بحث های نظری چند دهه ی گذشته نیروهای ملی بر سر تقدم آزادی بر استقلال و برعکس آن  مشارکت نداشتند ـ بحثی که در اختلاف نهضت آزادی و آقای بنی صدر بار دیگر جلوه ای یافت هر چند کمرنگ ـ حال از افراط به تفریط افتاده اند. آقای مهاجرانی از استقلال می گوید بی آنکه توجه کند در این گوشه از کره ی خاکی که ما هستیم و با استبداد تاریخی درونی شده مان این مفهوم جدا از آزادی معنی نمی یابد. این چگونه استقلالی است که مهر نماز و سبزی پای سفره هفت سین و تسبیح و پیراهن ما از چین می آید؟ آیا نیروی کار ما از نیروی کار چین ارزان تر است ،یا درگیر صنایع برتر و پولسازتری است که تولید این کالاها برایش صرف نمی کند،و یا صنایع داخلی ما دچار چنان ضعفی شده که تولیدشان قادر به رقابت با تولید چین نیست . و چرا به جای ساختن این صنایع، کشورمان شده آشغالدونی هر بنجلی که از این کشورها می آید؟  
 چگونه است که دولت جمهوری اسلامی در صنایع نظامی چنان پیشرفته شده که حال صادرکننده اسلحه شده، ولی کارگاه های نساجی و ریخته گری و یا کشاورزی و خدمات مصرفی آن وابسته به چین شده است. و مهمتر آنکه چرا به جای بهره گیری از رقابت تجاری در سطح بین المللی و خرید بهترین کالا با مناسبت ترین قیمت مجبور به خرید بنجل ترین کالا به گران ترین قیمت ها هستیم. آیا از این بابت نقد آقای زاهدی و علمداری وارد نیست که آزادی که نباشد استقلال ما در عمل معنی نمی یابد و این پرچم استقلالی که جمهوری اسلامی به دست گرفته در حقیقت برای استفاده از چوب آن برای کوبیدن به سروکله ی مخالفانش است. یک نمایش توخالی و فریبنده از استقلال که خاصیتش مردم فریبی از سویی و خفه کردن صدای مخالفان از سوی دیگر است.
 اما جدا کردن این دو مفهوم از یکدیگر سبب شده که ناقدان آقای مهاجرانی خود در چاله ی دیگری بیفتند. آقای زاهدی با سابقه ی ملی اش می گوید، استقلال واقعی به معنی استقلال ملت است. و میان "استقلال حکومت" و "استقلال ملت" تمایز قایل می شود و لازمه ی استقلال ملت را آزادی می داند و می گوید استقلال ملت استقلال حکومت را به دنبال می آورد نه برعکس. اما ایشان در این بحث درست تکیه بر آزادی به آن چنان افراطی می روندکه دچار یک خطا ویک غفلت می شوند.
خطا در آنجا است که میگویند هر جا آزادی نیست اسقلال هم نیست زیرا استقلال یعنی استقلال مردم نه حکومت. خطا در آنجا است که شواهدشان را گزینشی می آورند . آیا چین،روسیه هم مستقل نیستند و استقلال ویژه غرب است؟
 غفلت ایشان هم در آن است که نقش عوامل خارجی را فراموش می کنند .و چون دیگر دوران کلنالیسم به سر آمده و تصرف خاک از برنامه دول قدرتمند بیرون رفته به این نتیجه رسیده اند "حتی ملت های پیشرفته ..به این باور رسیده اند که صلح و سلامت و امنیت در جهان مهم تر است ومنافع آنها و همه دیگر ملتها را نیز تامین می کند." اگر مقصود ایشان از ملت های پیشرفته فقط روشنفکران و افراد مترقی این جوامع است حرف ایشان درست است ،ولی ملت های همین کشورها هستند که به دولت های تجاوزگر و جنگجو خود رای می دهند و به خواسته آنها می جنگند.  دولت ها برگزیده همین ملت ها هستند که عراق و افغانستان را به خاک وخون می کشند. در ونزوئلا ترتیب کودتا علیه منتخب واقعی مردم می دهند. به پاناما حمله می کنند. بدنبال سرنگونی دولت گواتمالا هستند. اگر از کمک به مردم لیبی می گویند آیا از حمایت در ارسال نیروهای عربستان به بحرین و کشتار مردم آنجا ، و یا حمایت بی قید وشرط از دولت جنایتکار و غاصب اسرائیل غفلت نمی کنند؟
 ایشان با خوش بینی خودشان  غافلند که بسیاری از بدبختی ها و عقب ماندگی های کشورهای جهان سوم حاصل توطئه و نیرنگ همین دولت های پیشرفته بوده و هست. در گذشته یکی از شگردهای استعمار آن بود که اقلیتی را حاکم می کرد، مثل در عراق ،تا آن اقلیت بقایش را در وابستگی به ارباب بداند و گاه این کار را از طریق خطوط مرزی می کرد تا در روآندا توتوها اقلیت باشند و بقایشان در گرو سرسپردگی به انگلستان باشد.جنگ های خونین صرب ها با کروآت ها ومسلمان در یوگوسلاوی سابق حاصل همین سیاست ها بود.
  ایشان  سوءاستفاده دولت ها و شرکت های خارجی را حاصل فساد داخلی می دانند، و از این مهم غفلت می کنند که همین دولت ها و شرکت ها برای منافع خود نیروهای ملی و مستقل را از بین می برند، و دست مشتی فاسد و دزد محلی را گرفته و بالا می کشند. کنگو و لومومبا، شیلی و آلنده و محاصره اقتصادی دولت مصدق، و یا ندادن طلای ایران توسط شوروی به دولت مصدق، نمونه هایی چند از آن است. بگذریم از کشورهای آمریکای لاتین که از این دخالت ها ماجراها دارند. وشش کشوری که علم عصیان علیه آمریکا برداشته اند ،وونزوئلا به نوعی سردمدار آنان است ،همیشه نگران دخالت و تجاوز آمریکا هستند.
 این افراط در بزرگ کردن آزادی و کم بها دادن به استقلال و نقش نیروهای خارجی بدانجا می کشد که آقای کاظم علمداری یکباره منکر" تئوری وابستگی" می شود و می گوید این نظریه مربوط به دوران جنگ سرد است و مطرود شده و نتیجه هم می گیرند که پس خطری از بیرون نیست و خطر تمامی از داخل است. می دانید که دو تئوری در دوران جنگ سرد بود یکی "تئوری وابستگی" که بلوک شرق روی آن تکیه می کرد که می گفت غربیان می خواستند دول دیگر را وابسته به خود نگه دارند لذا اجازه ی رشد یک دولت مردمی را نمی دادند و بر تاریخ استعمار و کودتاهای غربیان و بویژه  کودتاهای آمریکا تکیه می کردند . به این ترتیب  گناه عقب ماندگی کشورهای جهان سوم را یکسره به گردن غرب می انداختند . و صد البته این تئوری سخت به دهان جهان سومیان ،از جمله ما ایرانیان، شیرین می آمد .دایی جان ناپلئون دراماتیزه کردن این نظر آنست.
 تئوری دوم "مدرنیزاسیون" بود که از سوی غربیان و بویژه آمریکا تبلیغ می شد و گناه عقب ماندگی ملل جهان سوم را به گردن عقب ماندگی فرهنگی، فساد داخلی و غیرمدرن بودن این فرهنگ ها می انداخت .و بدین ترتیب می گفت کرم از درخت است و ما گناهی نداریم .و اضافه می کردند حتی در موارد بسیاری هم به آنها کمک می کنیم و بودجه ی عظیمی را از مالیات مردم خود صرف توسعه ی آنها می کنیم ،ولی فایده ی چندانی نمی بخشد. امروزه تمام دستگاه های تبلیغاتی غرب به دنبال جا انداختن این تئوری است واین که گناه همه عقب ماندگی کشور های در حال توسعه به گردن حکومت و فرهنگ خود آنها است والا سود ما در جهان امن و آزاد و دموکرات است و تمام تلاش ما در جهان هم نه تنها از سر خیر خواهی و انسانیت بلکه برای سود خومان هم بر این استف جه کنیم که این کشورها ودیکتاتور هایشان نمی گذارند.
اما جای تعجب است که آقای علمداری که خود جامعه شناس است و می داند که امروزه این دو تئوری هر دو تعدیل شده و به هم نزدیک شده اند، بی آنکه نفی شوند، منکر تئوری وابستگی می شود. گویی سودجویی ها و دخالت های کمپانی های فراملیتی وجود ندارد. گویی کودتای 28 مرداد را که خانم آلبرایت هم اعتراف می کند فراموش کرده اند ،یانمی شنوند که آقای هاوارد دین ، رئیس سابق حزب دمکرات آمریکا ،در 19 مارچ امسال در برلین ،در کنفرانس حمایت از مجاهدین، فریاد می زند که آقای مالکی فراموش نکن ما ترا سر کار آورده ایم .ما به تو می گوییم که اگر نیروهای ما از عراق رفتند تو باید از پایگاه اشرف حمایت کنی. آقای علمداری از مصر می گویند ،اما کودتای نافرجام در ونزوئلا علیه چاوز را نادیده می گیرند، و یا حمایت بی قید و شرط آمریکا از یاغی ترین و متجاوزترین حکومت جهان، یعنی اسرائیل را مورد توجه قرار نمی دهند.
 درست است که در عقب ماندگی ملل فرهنگ آنان نقش مهمی بازی می کند اما حاصل سالها مبارزه ی ملتی یک دولت ملی می شود در ایران، در کنگو، در شیلی، در اندونزی و سرکوب کردن آنها یعنی پنجاه سال کشوری را به عقب انداختن، و چون جهان به سرعت پیش می رود دیگر کمتر شانسی برای کشور کودتا زده است که به قافله ی تمدن جهانی برسد. کشوری چون ایران که شصت سال قبل خواستار دموکراسی بود و ستیزی به نام دینی و غیردینی نداشت حال به جایی رسیده است که باید مطالبات دوران مشروطه را از سر خواستار شود. ویا جنگ شیعه وسنی آتشی است از حمله به عراق دامن زده شد وکس نمیداند تا چندین سال این بلا بلای جان تمام کشورهای خاور میانه خواهد شد. اختلاف شیعه و سنی همیشه وحود داشت ولی 23 درصد ازدواج ها در عراق میان شیعه و سنی بود . تولیت مرقد امام حسن عسگری همیشه به طور سنتی به دست یک خانواده سنی بود و کسی به یاد ندارد که یک سنی به مقبره امامان شیعه توهین کند چه رسد به انفجار آنها . در قاهره زیارتگاه بزرگی است که گفته میشود سر امام حسین در آنجا دفن شده . همین احترام به مقدسات شیعه در افغانستان،پاکستان و سوریه وجود داشت و تا پیش از جنگ عراق هیچ سنی در میان عزاداران امام حسین بمب نمی گذاشت یا مسجد آنان را منفجر نمی کرد. اگر همه این بلایا در سراسر جهان حاصل عملکرد متجاوزانه غرب است پس چرا ما را سرزنش می کنید که جهان عوض شده و ما بیهوده از این زور گویان می هراسیم.
 گفته شد که کسانی چون دکتر عملداری که تجربه ی نیروهای ملی را ندارند از افراط ضدامپریالیستی به تفریط ضداستبدادی می افتند. اگر آن زمان استبداد را ناچیز می گرفتند و مقابل سفارت آمریکا شعار می دادند، حال چنان دلبسته ی آزادی می شوند که منکر نقش نیروهای بیگانه و استقلال ملی می شوند و می نویسند:
"داستان وابستگی به طور تاریخی از بلوک بندی بین المللی و ناآگاهی جریانات سیاسی ناشی شده" و یا "کمی انصاف و تفکر به ما می آموزد که داستان وابستگی هم مربوط به دوران استعمار و حکومت جنگ سرد بوده است. امروز دیگر "تئوری وابستگی" اعتباری ندارد."
 با این استدلال نمی دانم ایشان "کودتای نوژه"، اعمال تروریستی در بلوچستان و کردستان را چه می گویند، و یا ده ها طرحی که هر هفته در اتاق های فکر آمریکا مطرح است در مورد چگونگی حمله یا ایجاد آشوب در ایران، و خانم هرمن نماینده همان ایالت ایشان که می گوید ما باید اقلیت ها را مسلح کنیم تا حکومت ایران را سرنگون کنند. ویا تهدیدات پیوسته امثال آقای جان بولتن، سفیر سابق امریکا در سازمان ملل،در مورد حمله نظامی به ایران، و حمایت وسیع وهمه جانبه ایشان و گروهشان از سازمان مجاهدین – سازمان آرمان گرا یی که از سر استیصال دست هر ناپاکی را می فشارد.
 صحنه ی سیاست همانگونه که خود آقای علمداری به درستی می گویند صحنه ی دوقطبی نیست. درست است که در بسیاری از کشورها مستبدین استقلال را بهانه ی سرکوب مخالفان می کنند، و جمهوری اسلامی و بویژه دولت آقای احمدی نژاد در این زمینه سرآمد همگان است، درست است که در مورد ایران بدون آزادی استقلال معنی ندارد ، اما ایشان نمی گویند در کشور من بدون استقلال هم آزادی وجود نخواهد داشت. این درسی است که ما از تاریخ کشور خود آموخته ایم. ما نه ژاپن هستیم و نه آلمان پس از جنگ و نه ترکیه عضو ناتو. هر کشوری تاریخ و سابقه و لذا سیاست خود را دارد. بله ما دوران قاجار را تجربه کرده ایم که بیشتر رجال سیاسی ما نوکران انگلیس و روس بوده اند، و نوری نخست وزیر مملکت وقتی در خطر محاکمه قرار گرفت به سفارت انگلیس پناه برد چون تبعه ی آنجا بود. لذا در قوانین ایران آمده که از نظر دولت ایران تبعیت کشور دیگر قبول نیست و به این جرم حتی می توانند اموال آن فرد را ضبط کنند. ما مرگ مشروطه را با کودتای 29 اسفند دیده ایم. ما کودتای 28 مرداد را دیده ایم که حاصلش همین جمهوری اسلامی شد.و این روزها هم شاهدیم که آمریکا کشور ما را محاصره نظامی کرده ، و هر روز اسرائیل تهدید می کند که به ایران حمله می کند.
 از آن سوی ما استبداد را هم با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کرده و می کنیم و لذا می دانیم شعار استقلال که حاکمان جمهوری اسلامی سر می دهند در حقیقت  بهانه ای برای سرکوب نیروهای مخالف خود ، اما اعتراف به نیرنگ بازی و خدعه حکومتی، به معنی انکار خطری که استقلال کشور را تهدید می کند نیست.
 تجربه ی تاریخی ما به نیروهای ملی ما این بینش را داد که چون عده ای جوان خام در زمان حمله ی آمریکا به عراق، از هول هلیم در دیگ نیفتند و بگویند چرا آمریکا اول به ایران حمله نکرد، و حال هم برای نجات از دست حکومت ملایان به هر کمکی از کشورهای غربی خوش آمد بگویند، و استقلال را سخنی کهنه و مربوط به دوران استعمار بدانند. سعدی تجربه ی ملت ما را هفت قرن پیش چنین سروده است:
شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی
بدیدم عاقبت گرگم تو بودی
نیروهای ملی با تمام این عزیزان همصدا هستند که بدون آزادی استقلال نیست ، اما به آنان یادآور می شوند که بدون استقلال آزادی هم نیست. از این روی زمانی که پای کمک خارجی به میان می آید صحبت های کلی را بی معنی می دانند و می گویند داوری موردی و پس از دانستن جزییات است. این که در صحنه مبارزه از گرفتن هیچ کمک مناسب نباید پرهیز کرد سخنی درست است ،اما تعریف "مناسب" است که مورد نزاع است.
 من نمیدانم دکتر علمداری چگونه بهره گیری آیت الله خمینی از وسایل وامکانات ارتباط و غیرهفرانسه را کمک گرفتن از دولت فرانسه می خوانند تا  کمک گرفتن مالی افراد و نیروهای اپوزیسیون از دولت های غربی را توجیه کنند. من در مناظره ام با ایشان در برنامه" پرگار" تلویزیون بی بی سی هم گفتم، نیروهای سیاسی ای که پایگاه وسیع مردمی ندارند با دولت ها و نیروهای خارجی نمی توانند وارد گفت وگو شوند و از آنها کمک بگیرند. سیاست صحنه ی بده و بستان است، اما شرط سلامت این بده و بستان امکان مستقل عمل کردن است .نه آنکه یکی بتواند دیکته کند و دیگری به آن شرط در بازی بماند که اطاعت کند. و گفتم که من در شرایط کنونی هیچ نیازی برای کشکول برداشتن و به درگاه این قدرت و آن قدرت پناه بردن نمی بینم. در داخل کشور همه مبارزان ما اصرار بر حفظ استقلال دارند ،و به همان اندازه بر مبارزه با استبداد پای می فشارند که بر عدم وابستگی.
  در خارج از کشور هم ایرانیان در طی دو دهه اول انقلاب با دست خالی و آوارگی و آشفتگی روحی و اجبار به انجام کار گل برای تأمین معاش خود و خانواده، صدای مبارزات داخل را به گوش جهانیان رساندند. و توانستند با همان دست های خالی چنان عرصه را بر حکومت ایران تنگ کنند که به قول آقای محمد خاتمی، تصمیم گیران حکومتی از سر ناچاری افتضاح بین المللی به کاندیداتوری او تن دادند.
  لذا امثال آقای محمد تهوری باید بگویند چه ضرورتی برای کمک از دول غربی حس می کنند ،آن هم حال که ایرانیان گلیم خود را از آب بیرون کشیده و به رفاه اقتصادی رسیده اند ،و فوت و فن کار در اینجا را فرا گرفته اند، و به تمام وسایل ارتباط جمعی جهان دسترسی دارند، و انبوه جوایز جهانی را نصیب مبارزان کشورمان می کنند. آیا مبارزات ما در گرو پول گرفتن از دول غربی و حمایت آنان است، آن هم گرفتن پول و کمک از سوی کسانی که نیرویی را در درون کشور نمایندگی نمی کنند، تا بر سر میز مذاکره بتوانند مستقل عمل کنند، بلکه همه این گونه بودجه ها حقوقی می شود و امکاناتی برای تأمین زندگی در غربت. مگر بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و تلویزیون الجزیره و ده ها رادیو و تلویزیون دیگر دربه در به دنبال مصاحبه و پخش خبر نیستند؟ مگر تعداد سایت های اینترنتی ما آنقدر نیست که کسی نمی رسد به یک دهم آنها سر بزند؟ مگر هر روز ده ها جلسه ی سخنرانی و مناظره در همه جا دایر نیست؟ مگر هر شهری یک روزنامه باارزش رایگان ایرانی ندارد؟ مگر هنرمندان و سیاسیون و فعالان اجتماعی ما کم اعتبار ملی گرفته اند؟ این نیاز به کمک از دولت های خارجی چیست؟
 اگر حکومت جمهوری اسلامی برای مقاصد و منافع استبدادی خود به هر مبارزی رنگ وابستگی می زند، تأسف بار است که برخی از نیروهای اپوزیسیون به دنبال گرفتن امکانات برای تأمین زندگی شخصی، هرکسی را که دم از استقلال می زند یا آلت دست جمهوری اسلامی می خوانند، یا می گویند سنتی می اندیشد و در دوران جنگ سرد باقی مانده است، و مفهوم استقلال در زمان کنونی را نمی فهمد. اگر استقلال به معنی رابطه با جهان است که عمری است که ملیّون می گویند. اما اگر نظر این معترضان استقلال به عنوان ستیز با جهان است ،که دارند با عینک جمهوری اسلامی به جهان و نیروهای ملی می نگرند وباید بیشتر با ادبیات سیاسی نیروهای ملی ما در صدسال گذشته آشنا شوند.
پانوشت ها:
1ـ "مفهوم استقلال یک ملت چیست"، حسین زاهدی، جرس، اسفند 1389.
2ـ "تفسیر عطاءالله مهاجرانی از استقلال جمهوری اسلامی"،کاظم علمداری، ایران امروز، فروردین 1390.
 3-"مداخله جهانی برای توقف خشونت:از لیبی تا ایران" محمد تهوری، ایرنیان واشنگتن، 27 اسفند 1389  
4ـ "تاملی درباره مفهوم استقلال" ، عطاء الله مهاجرانی، جرس، 2 فروردین 1390. این مقاله به دنباله ی سخنرانی است در کتابخانه ی کنزینگتون در لندن      





موج جدید اعتراضات در جمهوری آذربایجان

جــرس: 
در دومین موج از اعتراضات مردمی در جمهوری آذربایجان، روز یکشنبه در باکو، پایتخت آن کشور، ماموران انتظامی و ضد شورش، به تجمع مخالفین دولت حمله کردند، که در جریان سرکوب معترضان، دهها تن بازداشت و زخمی شدند.
اعتراضات ضد دولتیِ روز یکشنبه (۱٧ آوریل) در جمهوری آذربایجان، دومین موج اعتراضات مردمی در آن کشور است، که طی ماههای اخیر و به دنبال جریان آزادیخواهی مردم منطقه بوجود آمده است.
به گزارش آسوشیتدپرس، پلیس جمهوری آذربایجان دستگیری ۶۵ معترض را تأیید کرده و افزوده است که ۲۵ نفر از معترضان پس از دریافت اخطار آزاد شدند، اما ۴۰ نفر باقیمانده با اتهاماتی مواجه خواهند شد. همچنین دو خبرنگار سوئدی نیز در میان بازداشت‌شدگان بوده‌اند.
بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، مخالفان دولت پیش از این، روز ۲۸ فروردین را به عنوان روز راهپیمایی تعیین کرده و تلاش کرده بودند تا برای برگزاری راهپیمایی در خیابان‌های باکو به سمت میدان مرکز شهر مجوز کسب کنند، اما پلیس تنها با برگزاری راهپیمایی در خیابان‌های حومه شهر موافقت کرد و در تاریخ ۲۶ فروردین هشدار داد که هرگونه تجمع در خارج از مکان تعیین شده را متفرق خواهد کرد و علیرغم هشدارهای پلیس، تعدادی از مخالفان حکومت روز یکشنبه به خیابان‌های اصلی شهر آمده و با سر دادن شعار، اعتراض خود به حکومت آذربایجان را ابراز کردند.
الهام علی‌اف، رئیس جمهور موروثی این کشور، همانند رئیس جمهور موروثی سوریه (بشار اسد)، معترضان خود و تظاهر کنندگان را "ضد ملت" ذکر کرده و حکومت خود را "قدرتمند و دارای ثبات" دانست و افزود که مردم آذربایجان به آن دسته از عواملی که قصد تضعیف حکومت را دارند و از خارج از کشور دستور می‌گیرند "نه" گفته‌اند.
گفتنی است معترضان آذری، خواستار یک سری اصلاحات از جمله برگزاری انتخابات زودهنگام، تنظیم قانون اساسی جدید، حذف تمامی موانع قانونی و اجرایی پیش‌روی آزادی‌ها و حقوق اساسی هستند.
لازم به یادآوری است ماه گذشته (۲۱ اسفند ٨٩) نیز، صدها نفر از مخالفین حکومت - که بیشتر آنها از حامیان حزب «مساوات»بودند- در میدان «فواره‌ها» در باکو، پایتخت این کشور گرد هم آمدند و بر ضد حکومت الهام علی‌اف شعار سردادند که این تظاهرات با حمله نیروهای امنیتی به تظاهرات کنندگان و دستگیری بیش از ۳۰ نفر سرکوب شد.
مخالفین به دنبال قیام مردم تونس و مصر دست به کارزار تبلیغاتی زده و از مخالفان حکومت جمهوری آذربایجان دعوت کرده بودند تا در باکو دست به تظاهرات بزنند.
معترضان آذری، دولت را به "تقلب در انتخابات"، "سرکوب مخالفان و زندانی کردن آنان" و همچنین "کنترل رسانه‌های کشور" متهم می‌کند.
جمهوری آذربایجان از نزدیک به دو دهه پیش تحت رهبری خانواده علی‌اف است.
حیدر علی‌اف، در سال ۱۹۹۳ رهبری جمهوری آذربایجان را در دست گرفت که به دنبال فوت وی در سال ۲۰۰۳ الهام علی‌اف، پسر وی - بطور موروثی- عهده‌دار مقام ریاست جمهوری این کشور نزدیک به ۹ میلیون نفری شد.
 

آقای مصباح! شما و موسسه فرهنگی تان عامل اصلی شرایط فعلی کشور هستید
جرس: یکی از شاگردان مصباح یزدی بر این باور است که شخص مصباح و مجموعه تحت پوشش وی از عوامل اصلی شرایط موجود در کشور هستند.
 روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان«سخنی با آیت‌الله مصباح» به قلم مهدی پورحسین با انتقاد از موضع گیری های مصباح یزدی در تایید و حمایت از طیف احمدی نژاد می نویسد: چه چیزی در مدت کوتاه، این همه عوض شده است؟ اگر چیزی عوض شده آیا به یکباره اتفاق افتاد یا زمینه‌های آن وجود داشته و علایم¬اش بروز کرده بود؟ چگونه ممکن است یک دفعه خطری پدید بیاید که تا کنون چنین خطری اسلام را تهدید نکرده است؟ آیا این همان نیست که سال¬ها پیش برخی از پختگان سیاست بیان می‌داشتند و الآن در کنج خانه نشسته اند؟ عجیب آن که، طی شش سال گذشته نه تنها انتقاد علنی و آشکار چندانی از روشنترین اشتباهات و برخی انحرافات جریان نوظهور از استاد سراغ نداریم بلکه علی الظاهر - حداقل از جانب موسسه و نشریه آن - از هیچ حمایتی نیز فروگذار نگردیده است. و عجیب¬تر آن که، دلسوزانی که به انحرافات پیدا و پنهان این جریان خاص اشاره می‌کردند با انواع هجمه¬ها مواجه شده به ضدیت با نظام، ولایت و توطئه چینی علیه دولت انقلابی متهم می‌شده و هنوز که هنوز است حتی پرسابقه دارترین افراد در انقلاب و نظام که این روزها را از قبل پیش‌بینی می‌کردند؛ از این هجمه ها مصون نیستند.
وی بعنوان شاگرد مصباح از وی می پرسد: عنوان یک شاگرد حق دارم که بپرسم چرا حضرت استاد پس از شش سال هزینه‌های سنگین و غیر قابل جبران، الآن می‌فرمایند: "امروزه در درون جامعه ما تشکیلاتی فراماسونری در حال شکل گرفتن است، و همان‌طور که در دوران مشروطه، فراماسونری با شعار قرآن و اسلام پیش آمد، امروز نیز فراماسونری با شعارهای انقلاب و اسلام جلوه می‌کند و تحت پوشش آن حرف خود را بیان می‌کند، یعنی قالب را حفظ و محتوا را عوض می‌کند.چگونه کسی که در عمرش با عالمی ارتباط نداشته و علاوه بر آن هر روز ضربه‌ای به اسلام می‌زند، می‌تواند برای اسلام مفید باشد، و معلوم نیست چه شده که برخی نیز به آن‌ها دل بسته‌اند.اگر تنبلی کنیم زمانی از خواب غفلت بیدار می‌شویم که تیرگی فتنه همه جا را فراگرفته است و می‌بینیم همان کسانی فتنه را آغاز کرده‌اند که خود پرورش داده‌ایم. این عزل و نصب‌ها از کجا در می‌آید؟ این حرف‌های ملی‌گرایانه و مکتب ایرانی، آن هم در زمانی که نهضت اسلامی در جهان اسلام در حال شکل‌گیری است، برای چیست؟ "
پورحسین ادامه می دهد اینان چه کسانی هستند؟ و به چه قیمتی به این مرحله رسیدند؟ البته آیت‌الله مصباح با همان صراحت لهجه¬ای که از ایشان سراغ داریم تکلیف را مشخص کردند: "همان کسانی فتنه را آغاز کرده‌اند که خود پرورش داده‌ایم." بله همان کسان که خود پرورش داده و بخاطر آنان هزینه¬های گرانی را بر نظام اسلامی تحمیل کردیم. و بسیاری از کسانی که قبلا اینان را می‌شناختند و سال¬ها پیش حرف الآن ما را می‌زدند رنجاندیم و طرد کردیم. به راستی چه کسی می‌تواند این همه حیثیت¬های بر باد رفته را بر گرداند؟! بله آب رفته را نمی‌توان به جوی باز گرداند اما هیچ وقت برای حداقل جبران دیر نیست.
 وی با مروری به اعتقادات و گفته های مصباح یزدی در زمان اصلاحات می نویسد:  به این نتیجه رسیده بودند که انقلاب و نظام از مسیر اولیه خود دور شده، ارزش¬ها به ضد ارزش و ضد ارزش¬ها به ارزش تبدیل شده است. به اعتقاد ایشان "کار به جایی رسیده بود که چادری¬ها را مسخره می‌کردند، همه هنر پیشه¬های زمان شاه دوباره سرکار آمده بودند و تجدید شخصیت می‌شدند؛ کمبودها! را هم از جاهای دیگر تأمین می‌کردند: از ارمنستان رقاص می‌آوردند". و بالاخره عرصه آنچنان تنگ شده بود که "مؤمنان خون دل می‌خوردند، شب و نیمه شب پیش خدا اشک می‌ریختند و می‌نالیدند که ما شهید دادیم برای اینها؟"
این شاگرد مصباح یزدی به تلاش وی برای پیروزی احمدی نژاد می پردازد و می افزاید: از نگاه آیت‌الله مصباح، دستاورد تلاش ایشان و شرایط نوپدید، نه تنها برگشت به ارزش¬های اول انقلاب بلکه "نفخه الهی"، از "عنایات ولی عصر"، "مرتبه¬ای از مراتب چیزی که در زمان پیامبر اسلام تحقق پیدا کرد" و از "کرامات و معجزات" بوده است. *ایشان تنها چند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 84، در دیدار با رئیس جمهور منتخب می‌فرمایند: "خدای متعال را شاکریم که زمینه انتخاب چنین شخصیتی برای این دوره خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که این انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولی عصر یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشه های اسلامی ظهور یافته، مرتبه¬ای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام تحقق پیدا کرد و ان شاء‌الله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولی عصر تحقق خواهد یافت."





نرگس محمدی: بازداشت افراد خانواده، برای ما بزرگترها سخت و برای بچه ها فاجعه است
جرس: در حالیکه بیش از هفتاد روز از بازداشت تقی رحمانی از فعالان ملی مذهبی و مشاور مهدی کروبی می گذرد اما وی همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد. بازجوها بارها قرار آزادی را برای او گذاشته اند اما برخلاف این قرار آزادی وی را در بند امنیتی رها کرده اند.
  نرگس محمدی همسر وی در این خصوص می گوید: " تقی نسبت به عدم ابلاغ قرار بازداشت موقت و تمدید آن اعتراض دارد. وکیل ایشان آقای دکتر شریف هم هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده موکلش ندارد و این در حالی است که بارها به دادسرای مستقر در اوین مراجعه کرده است. خود من پنج نامه به دادستان و یک نامه هم به ریاست قوه قضاییه نوشتم و این ابهامات و موارد غیرقانونی را ذکر کردم. اما تا به امروز هیچ پاسخی از این مراجع قانونی و قضایی نگرفته ام. همچنین تقی می گفت چهار اتهام را به او وارد کرده اند که اساسا آنها رد می کند و قبول ندارد و در ملاقات آخرش هم تاکید کرد که در چنین شرایطی حاضر به ادامه بازجویی نیست. چند بار هم تقاضای ملاقات با دادستان را کرده اما هنوز پاسخی به این درخواست داده نشده است."
نرگس محمدی در یکی از نامه هایش به دادستان که تاکنون بی پاسخ مانده نوشته بود: "تصور این است که حاکمان بیش از سایرین به دنبال ترویج و اعمال قانون هستند چون حداقل حاکمان نیک آگاهند که بقای هر حکومتی به اقدام و دقت در درستی انجام قانون است و ما انتظاری جز عملکرد قانونی از سوی مسئولان نداریم. بی‌توجهی به قانون و اخلاق و منش انسانی توسط برخی مسئولان ظلمی آشکار در حق شهروندان است. به خصوص آنکه شهروندی ظالمانه و به دور از قانون به زندان افکنده شود و دست او و خانواده او از اعمال هر راهی برای احقاق حقوق کوتاه باشد."
گقتنی است، تقی رحمانی که حدود یک سوم از عمر خود را در زندان گذرانده آخرین بار در تاریخ ۲۰ بهمن ۸۹ در منزلش بازداشت شد که در پی آن نرگس محمدی بنا به تشخیص پزشکان معالج و جهت کنترل آثار فشارعصبی مجددی که بر او وارد شده بود، بعد از چند روز در بیمارستان بستری شد. دیگر بازداشت های تقی رحمانی به سالهای ۶۰ به جرم عضویت در گروهی متاثر از اندیشه های علی شریعتی، بار دیگر در سال ۶۵ به جرم نوشتن در روزنامه ی زیرزمینی موحد برمی گردد و بعد ازآزادی بار دیگر در سال های ۷۹ و ۸۲ و در طی حوادث پس از انتخابات در سال ۸۸ بازداشت شده است.
متن کامل گفتگوی "جرس" با نرگس محمدی همسر تقی رحمانی در پی می آید:

خانم محمدی لطفا در خصوص آخرین وضعیت آقای رحمانی صحبت بفرمایید.

تقریبا هفتاد روز از بازداشت تقی می گذرد و ما در این مدت دوبار موفق به ملاقات با او شدیم. یکبار روز هیجدهم اسفند ماه و بار دیگر هیجدهم فروردین بوده است و هنوز ملاقات روتین زندان اوین را نداریم. تقی در هر دو ملاقات نسبت به عدم ابلاغ قرار بازداشت موقت و تمدید آن اعتراض داشت.

وکیل آقای رحمانی دسترسی به پرونده ایشان دارند؟

وکیل ایشان آقای دکتر شریف است که هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده موکلش ندارد و این در حالی است که بارها به دادسرای مستقر در اوین مراجعه کرده است. خود من پنج نامه به دادستان و یک نامه هم به ریاست قوه قضاییه نوشتم و این ابهامات و موارد غیرقانونی را ذکر کردم.

آیا تاکنون پاسخی به نامه های شما داده شده است؟

نخیر، تا به امروز هیچ پاسخی از این مراجع قانونی و قضایی نگرفته ام.

وضعیت جسمانی ایشان چطور است؟

وضعیت جسمی تقی خوب است اما در ملاقاتی که با ایشان داشتم صورتش متورم و جوش های قرمز داشت که از او سوال کردم دارو چه مصرف می کنی که گفت من را هنوز به بهداری نبرده اند.

با توجه به تجربه زندان های طولانی مدت و استقامت آقای رحمانی در مقابل فشارهایی که در مدت زندان به ایشان وارد کردند، وضعیت روحی ایشان چطور است؟

از نظر روحی وضعیت بسیار خوبی دارد و در ملاقات ها آرامش و صبوری ایشان را دیدم و زندان را خانه دوم خودش می دانست. تقی پانزده سال زندان کشیده است و الان هم این فشارها چیز جدیدی برای او نیست ومتاسفانه همیشه اتهامش آزادی بیان و آزادی عقیده اش بوده است.
بازجوها بارها قرار آزادی را برای او گذاشته اند اما برخلاف این قرار آزادی تقی را در بند امنیتی رها می کنند و تا روز هیجدهم فروردین که ما با او ملاقات داشتیم، می گفت بازجوها حتی سراغش هم نرفته اند.
آقای رحمانی می گفت سفره هفت سین امسالش را با سین های: سلول، سیمانهای دیوار، سنگ های روی زمین، سرمای زندان، سرمای زمستان همراه بوده است در حالیکه وعده آزادی به او داده بودند. در هرحال به نظر من زمانیکه بحث از آزادی می شود به این معنا است که بازجویی های مقدماتی پایان گرفته است.

موارد اتهامی که به آقای رحمانی وارد کرده اند چه بوده است؟

تقی می گفت چهار اتهام را به او وارد کرده اند که اساسا آنها رد می کند و قبول ندارد و در ملاقات آخرش هم تاکید کرد که در چنین شرایطی حاضر به ادامه بازجویی نیست. چند بار هم تقاضای ملاقات با دادستان را کرده اما هنوز پاسخی به این درخواست داده نشده است.

در زمان بازداشت ایشان آیا حکمی به ایشان و شما ارائه شد؟

هیچ حکمی به ما ابلاغ نشد. بازداشت من در بیست خرداد و بازداشت آقای رحمانی بیست بهمن ماه بود و در هیچیک حکمی قانونی ارائه نشد و تفتیش منزل هم بدون ارائه حکم بود که این فاقد وجاهت قانونی است.

با توجه به رفتارها و برخوردهای غیرقانونی ماموران زمان بازداشت آقای رحمانی که در مقابل دیدگان فرزندان خردسالتان انجام شد لطفا کمی از شرایط روحی آنها برایمان بگویید؟

در حقیقت انجام این مصاحبه را به این علت پذیرفتم که بیشتر به مسئله اخلاقی این قضیه بپردازم. در زمان بازداشت من، کیانا و علی سه سال و نیم داشتند و زمان بازداشت همسرم هم بیست بهمن بود که هر دو بازداشت در هنگام شب و زمان خواب بچه هایم با هجوم نیروهای امنیتی اتفاق افتاد. بار اول من سالم بودم اما کیانا سخت بیمار بود و او را از بیمارستان آورده بودم اما بار دوم مادر هم بیمار بود. بردن پدر و مادر توسط مردان ناشناس و بهم ریخته شدن وسایل منزل و بردن وسائل... اینها صحنه های غیر قابل تحلیلی برای بچه های خردسال و کوچک من بود و اثرات جبران ناپذیری بر روی آنها گذاشته است. زمانیکه من را داشتند می بردند کیانا با اشک از آغوش من کشیده شد. زمانیکه تقی را می بردند صورت کوچک کیانا روی سنگ های راه پله با اشک، پدرش را بدرقه می کرد. واقعا گفتن اینها برای من مثل جان کندن است اما می خواهم این رنجی را که می کشیم مسئولین مطلع باشند.
علی و کیانا به ماموران التماس می کردند که پدرشان را نبرند و دست های کوچکشان را به سمت آنها می گرفتند که پدرمان را نبرید. زمانیکه مامورین خانه را تفتیش می کردند علی و کیانا نگران اسباب بازی هایشان بودند و یکی از کتاب های علی توی وسائل تقی بود که گذاشته بودند با خود ببرند که علی کتاب را برداشت و گفت این مال تقی نیست و این دو کودک مدام اضطراب داشتند که اسباب بازی هایشان را ببرند گاهی می آمدند بغل من می نشستند که حالم بسیار بد بود و گاهی سراغ تقی می رفتند. یکی از ماموران با تقی بدرفتاری می کرد و حرف های ناشایستی می گفت و تقی هم می گفت پیش زن و بچه با من اینگونه صحبت نکنید. علی هم که شاهد این برخوردها بود زیر لب می گفت از خانه ما بیرون برید و تقی را اذیت نکنید. به هر حال در این بازداشتهایی که در خانه و در حضور بچه های کوچک انجام می شود آسیب های جبران ناپذیری به بچه ها وارد می شود. روح و روان بچه ها قادر به تحلیل چنین وقایع خشنی نیست و نمی فهمند چرا پدر و مادر را از خانه بیرون می کشند و می برند اما آنها واقعیت ها را مشاهده می کنند. در حقیقت بی گناه ترین و معصوم ترین افراد خانواده فرزندان آن هستند و قربانیان اصلی این وقایع هستند. بازداشت و بردن افراد از خانه برای ما بزرگترها سخت است اما برای بچه ها فاجعه است. علی و کیانا بعد از بازداشت تقی تا ده روز هرشب در خواب گریه می کردند و از دزد و آقا بده می گفتند و من باید اینها را بیدار می کردم و آرامشان می کردم و هنوز هم اثرات این بازداشت ها روی بچه های من است و گاه رفتارهای عجیب و غریبی از آنها می بینم. با عکس تقی مدت ها صحبت می کنند و تمام صحبتشان آن لحظه هجوم مامورین به خانه و بردن تقی است.
به اعتقاد من این یک مسئله اخلاقی است این یک مسئله فراتر از سیاست است و فراتر از مجرم بودن من و تقی و سایر زندانیان سیاسی است. مسئله بچه ها است، بچه ها بسیار پر انرژی هستند و به اعتقاد من این انرژی ناشی از مثبت اندیشی آنهاست. آنها بد را نمی فهمند و به آن فکر نمی کنند و چقدر دردناک است که ما این لحظه های بد را به آنها تحمیل می کنیم. در همه ادیان به مهربانی و رعایت حقوق فرزندان تاکید شده است. زمانیکه مانع نزدیک شدن بچه ها به حضرت عیسی می شوند می فرماید که ملکوت آسمان از اینهاست مانع آنها نشوید و به آنها نزدیک می شود. بنابراین بهتر است این اتفاقات گفته شود تا بدانند بچه های ما چه می کشند تا شاید انشالله یک روزی در ایران، ما دیگر شاهد رنج عمیق بچه ها نباشیم.

واکنش ماموران نسبت به نگرانی و گریه بچه ها چه بود؟

تصور من این است که همه با هم، با هر عقیده و با هر مخالفتی باید در ایران زندگی کنیم. واقعیت این است که افرادی هم در این مجموعه بودند که نسبت به این مسائل حساس باشند.اما بعضی از آنها فقط کار خودشان را می کردند و وقتی علی جلو می رفت حتی به چهره این بچه ها نگاه نمی کردند و اعتنایی به نگرانی این بچه ها نمی کردند و با همان رفتار خشن به کارشان ادامه می دادند. اما دو نفر هم در میان آنها بود که رفتار نرم و معتدلتری داشتند و حتی یکی از آنها با علی هم کلام می شد و با او صحبت می کرد و به کارهای علی می خندید.

خانم محمدی دادگاه خود شما برگزار شد؟ نتیجه آن چه بود؟

بله دادگاه من یکم اسفند ماه سال گذشته برگزار شد و وکلای من دکتر شریف و خانم مظفریان هم حضور داشتند، دادگاه تمام شد و ختم دادرسی اعلام شد اما قاضی پیر عباسی بعد از اظهار وکیل من یک ایراد شکلی داشتند و آن این بود که آخرین دفاع من چون بیمار بودم و در شهرستان، آنجا اخذ نشده بود. بنابراین پرونده من را به دادسرای مستقر دراوین شعبه یک ارسال کردند تا آخرین دفاع را اخذ کنند و بعد از آن مجددا پرونده من را به دادگاه ارسال خواهند کرد تا حکم صادر شود.

یکی از وظایف کانون مدافعان حقوق بشر حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی است و شما هم اکنون عضو این کانون و همچنین یکی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی هستید حال با توجه به این فشارها و برخوردها غیرقانونی چه صحبت و توصیه ای با خانواده زندانیان سیاسی دارید؟

من خودم یک خانواده زندانی سیاسی هستم، یک روی سکه برای ما رنج است رنجی که از این دوران و شرایط به ما تحمیل می شود. عضوی از خانواده ما حالا بعنوان متهم یا هر چه که هست بازداشت می شود و مدت های طولانی در شرایط سختی نگهداری می شود و بخشی از آن شرایط سخت هم به ما خانواده ها از جمله زنان و مادران و فرزندان کوچک تحمیل می شود. در این سرزمین ما سالهاست این تجربه را داریم و اولین بارمان نیست و شاید آخرین بارمان هم نباشد اما روی دیگر همدلی ها و همدردی هایی است که ما خانواده ها با هم داریم و این بسیار ارزشمند است....





هجده کشته در تظاهرات اعتراضی مردم سوریه
جــرس: بنا به گزارش منابع خبری بین المللی، نیروهای امنیتی و نظامی سوریه، روز یک‌شنبه (۱۷ آوریل / ۲۸ فروردین) و همزمان با سالگرد استقلال آن کشور، با حمله و به گلوله بستن مردمی که در حال تشییع جنازه یکی از مقتول تظاهرات روز شنبه بودند، دست کم هجده نفر را کشته و گروه زیادی را زخمی کردند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، نیروهای امنیتی به سمت تظاهرکنندگان در شمال شهر حمص شلیک کردند و سپس تانک‌ها و افراد نظامی در منطقه مستقر شدند و تظاهرکنندگان را محاصره کرده و آنها را گلوله‌باران کردند که در نتیجه آن گروهی کشته شدند.
این درحالیست که تلویزیون سوریه در همین زمینه مدعی شد که "گروهی از افراد مسلح در جریان یک مراسم تشییع جنازه به طرف نیروهای امنیتی شلیک کردند که در نتیجه یازده نفر از این افراد کشته شدند."
شعار علیه بشار اسد
شعارهای تظاهرکنندگان روز یک‌شنبه بسیار تندتر از قبل شده و شخص بشار اسد را هدف قرار داد. بدین ترتیب مشخص شد که وعده‌های بشار اسد، از جمله در مورد لغو وضعیت فوق‌العاده، نتوانسته مردم را آرام کند. در یک مراسم تشییع جنازه دیگر در شهر حراک واقع در ۳۳ کیلومتری شمال درعا، هزاران تظاهرکننده با سر دادن شعار، خواستار کناره‌گیری بشار اسد از قدرت شدند.
رهبران اپوزیسیون سوریه معتقدند، قوانین جدیدی که اسد قرار است به جای قانون وضعیت فوق‌العاده مقرر کند، به طور قطع آزادی‌های عمومی را محدود نگاه خواهد داشت.
بشار اسد، رییس‌جمهور سوریه، هفته گذشته دولت جدیدی را بر سر کار آورد و وعده داد که قانون وضعیت فوق‌العاده که بیش از نیم قرن است در سوریه اجرا می‌شود، لغو و قوانین جدید ظرف یک هفته تصویب می‌شوند. اما وی خواسته اصلی معترضان در لغو حکومت فردی و کم کردن از دایره فعالیت نیروهای امنیتی را نادیده گرفت.
بشار اسد که در ماه ژانویه گفته بود ویروس تظاهرات علیه حکومت هرگز به سوریه نخواهد رسید، گفته است که این اعتراض‌ها ناشی از توطئه خارجی بوده و معترضان از عراق و لبنان سلاح دریافت می‌کنند.
دولت سوریه روز گذشته اعلام کرد که موفق شده محموله بزرگی از سلاح را در مرز این کشور با عراق توقیف کند. به گفته دولت سوریه، این سلاح‌ها به شکل غیرقانونی برای معترضان سوری ارسال شده‌اند. مصطفی البقاعی، رییس گمرک سوریه، گفت که این مجموعه سلاح شامل مسلسل، نارنجک و انواعی از سلاح سبک است و همچنین مجموعه دیگری از سلاح نیز در منطقه مرزی "جدیده یابوس"، بین لبنان و سوریه، توقیف شده است.

واکنش‌ها به اتهام سوریه در عراق و لبنان
دولت عراق اعلام کرد که خبر توقیف محموله اسلحه در مرز سوریه و عراق به کلی عاری از صحت است و مرز میان دو کشور از طرف عراق به شدت زیر کنترل است.
به گزارش این خبرگزاری، در همین زمینه تنش سیاسی داغی نیز در لبنان بالا گرفت. بطوریکه حزب‌‌الله لبنان در ادامه اتهامات سوریه به سعد حریری، نخست‌وزیر موقت لبنان، در مورد حمایت مالی و تسلیحاتی از معترضان، جریان المستقبل به رهبری حریری را متهم کرد که طرحی آمریکایی ـ اسراییلی را پیگیری کرده و در سوریه ایجاد تنش می‌کند. محمد فنیش، وزیر وابسته به حزب‌الله در کابینه موقت لبنان، خطاب به حریری گفت که از ایجاد تنش در سوریه نفعی نخواهد برد و با این کار تنها شرایط لبنان را متشنج‌تر می‌کند.
دیگر چهره‌های نزدیک به حزب‌الله نیز این اتهامات را تکرار کردند، بطوریکه طلال ارسلان، رهبر حزب دموکراتیک لبنان، گفت که هر کس نتواند رد پای اسراییل و آمریکا را در آشوب جاری در سوریه ببیند، راه درست را گم خواهد کرد. حزب‌الله همچنین اعلام کرده که با ایجاد تشنج در سوریه، قلب لبنان هدف قرار خواهد گرفت و این کشور بار دیگر از طرف اسراییل تهدید خواهد شد.
جریان المستقبل به رهبری حریری در واکنش به این اتهامات، آنها را از اساس بی‌ارزش و دروغ خوانده است. فواد سنیوره، نخست‌وزیر سابق لبنان، گفت که اتهامات وارد شده به سعد حریری ارزشی ندارد و در دستگاه قضایی قابل اثبات نیست؛ زیرا هیچ دلیل و مدرکی برای تایید آنها در دست نیست.
در تحلیل آنچه هم اکنون در سوریه می‌گذرد، ارنست اورلاو، رییس سازمان اطلاعات آلمان، گفته است که تجربه کشورهای شمال آفریقا مانند تونس و مصر و لیبی در سوریه تکرار نخواهد شد.
اورلاو در سخنان خود گفت که تجربه سرکوب اپوزیسیون در سوریه نشان می‌دهد که خانواده اسد در این زمینه بسیار سفت و سخت برخورد می‌کنند. وی یادآور شد که حافظ اسد، پدر بشار اسد، در دوره ریاست جمهوری خود و در سال ۱۹۸۲ سی هزار نفر در شهر درعا را به قتل رسانده و شعله‌های یک انتفاضه علیه خود را به سرعت خاموش کرد.
تظاهرات علیه حکومت بشار اسد از نزدیک به یک ماه قبل و زمانی که دختری دانش‌آموز بر روی دیوار مدرسه شعارهایی با مضمون آزادی نوشته و سپس دستگیر شد، آغاز گشت. از آن زمان تاکنون نزدیک به دویست نفر جان خود را از دست داده‌اند.

کمک آمریکا به اپوزیسیون سوریه
روزنامه‌ی «واشنگتن پست» روز دوشنبه (۱۸ آوریل) به نقل از پایگاه ویکی‌لیکس گزارش داد که دولت آمریکا، از جمله از طریق کمک مالی، از فرستنده‌ی تلویزیونی اپوزیسیون سوریه در لندن پشتیبانی کرده است. این فرستنده که Barada نام دارد، دو سال پیش فعالیت خود را در لندن آغاز کرد و این اواخر به تولیدات خود افزود تا تظاهرات مردمی علیه دولت سوریه را پوشش دهد. طبق این گزارش، فرستنده‌ی تلویزیونی یاد شده، پیوندهای تنگاتنگی با «جنبش عدالت و توسعه» دارد که شبکه‌ای از سوری‌های تبعیدی در لندن است.
گفتنی است بشار اسد در نخستین اظهار نظر رسمی خود، ناآرامی‌ها در کشورش را "توطئه بیگانگان برای تجزیه سوریه" خوانده و از تن دادن به خواسته‌های مخالفان که از جمله خواستار آزادی‌های بیشتر، لغو قانون حالت فوق‌العاده، آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه با فساد هستند، خودداری کرده بود.



ادامه محاکمه دانشجویان در دادگاه های نظامی

محاکمه دانشجویان که در ماجرای کوی دانشگاه سال ۸۸ دستگیر و زندانی شده بودند همچنان در دادگاه نظامی ادامه دارد .برخی از این دانشجویان همچنان در زندان اند اما برخی دیگر نیز به طور موقت و با قید وثیقه آزاد شده اند.
به گزارش خبرنگار کلمه، هر هفته و گاه هر روز تعدادی از دانشجویان به دادگاه های نظامی احضار و محاکمه می شوند این دانشجویان غالبا به اتهام «اخلال در نظم عمومی»، «تمرد در مقابل ماموران دولتی» و «تخریب اموال عمومی» احضار و محاکمه می شوند.
بعد از برگزاری انتخابات پر مناقشه سال ۸۸ عده ای ازماموران نیروی انتظامی و لباس شخصی ها به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران حمله کردند و تعداد زیادی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. چند ماهی از این حادثه گذشته بود که فیلمی از این ماجرا منتشر شد. فیلمی که نشان می داد عاملان اصلی حمله به خوابگاه دانشجویان، ماموران نیروی انتظامی بوده اند.تا پیش از پخش این فیلم دولت مدعی می شد که ماموران خودسر این حمله را برنامه ریرزی کرده اند ولی انتشار این فیلم نشان داد که سردار رجب‌زاده -رییس وقت نیروی انتظامی تهران- دستور حمله به کوی دانشگاه را صادر کرده است.
اولین جلسه رسیدگی به پرونده ۲۷ نفر از متهمان حمله به کوی دانشگاه تهران در «شعبه دوم دادگاه نظامی تهران » سیزدهم مهر سال گذشته تشکیل شد و ۲۳ نفر از متهمان حوادث کوی دانشگاه و وکلای آنان و تعدادی از شاکیان در آن حضور یافتنند . در ارتباط با این پرونده چندین جلسه دیگر نیز در شعبه دوم دادگاه نظامی تهران برگزار شده است. یکی از جلسه های این داگاه هم در سال جدید برگزار شده و تعدادی دیگر از دانشجویان در این دادگاه حضور یافته و محاکمه شدند . شعبه دوم دادگاه نظامی در این پرونده به اتهامات حدود سی نفر از دانشجویان و بیست نفر از حمله کنندگان به کوی دانشگاه رسیدگی می‌کند و در هر جلسه دادگاه، اتهامات پنج تن از دانشجویان بررسی می‌شود.
دانشجویان می پرسند چرا قربانیان این حادثه محاکمه می شوند و نه آمران ؟بهانه مسوولان برای محاکمه دانشجویان در دادگاه های نظامی این است که چون متهمان پرونده کوی دانشگاه از ماموران انتظامی بوده اند پس محاکمه دانشجویان هم باید در این دادگاه ها برگزار شود.
برخی از فعالان دانشجویی در دانشگاه های کشور از این اقدام یعنی احضار دانشجویان به دادگا ههای نظامی ابراز نگرانی می کنند و می گویند که این شکل محاکمه یاد آور برگزاری دادگاه های فعالان سیاسی در رژیم گذشته است. چرا که در زمان شاه هم دادسرای نظامی پرونده فعالان مدنی و سیاسی را بررسی می کرد.
هنوز از احکام دانشجویانی که در دادگاه های نظامی محاکمه می شوند، اطلاعی در دست نیست اما تعدادی از دانشجویان مختلف کشور در این ارتباط دستگیر و محاکمه شده اند .
ایوب نعمتی، دانشجوی محروم از تحصیل دانشکده حقوق و علوم سیاسی، کاوه اکبری، دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران و حبیب فرحزادی از جمله دانشجویانی هستند که در ارتباط با این دادگاه دستگیر شده و محاکمه شده اند . عباس کاکایی نیز به اتهام مشارکت در احوادث کوی دانشگاه یک سال را در زندان گذراند .





تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به طرح تفکیک جنسیتی

جمعی از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه تهران امروز دوشنبه 29 فروردین 1390 در اعتراض به تفکیک جنسیتی سرویس های دانشگاه تهران در ایستگاه سرویس های این دانشگاه واقع در تقاطع خیابان طالقانی و قدس دست به تجمع اعتراض امیز زدند.
به گزارش دانشجونیوز، صد ها تن از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به حرکت توهین آمیز مسئولان این دانشگاه در رابطه با تفکیک جنسیتی سرویس های دانشگاه تهران به کوی دانشگاه روز دوشنبه 29 فروردین با تجمع در محل ایستگاه این سرویس ها به این امر اعتراض کردند.
بر اساس این گزارشات، از ابتدای هفته ی اخیر مسئولان دانشگاه و کوی دانشگاه تهران در اقدامی توهین آمیز سرویس های این دانشگاه را به دو دسته زنان و مردان تقسیم کرده اند که این امر موجب اعتراض شدید دانشجویان شده است. دانشجویان معترض امروز علاوه بر تجمع در اقدامی ابتکاری به صورت مختلط سوار سرویس های شدند و همین امر باعث شد که با ممانعت مسئولان حراست دانشگاه سرویس ها از حرکت بایستند. بعد از گذشت دقایقی از این تجمع و حرکت اعتراضی نه تنها هیچ کدام از مسئولان دانشگاه برای پاسخگویی به دانشجویان در محل تجمع حضور نیافتند بلکه در اقدامی سوال برانگیز خسروی ( رئیس حراست کل دانشگاه تهران) و جوادی ( رئیس حراست کل کوی دانشگاه تهران) راسا در میان دانشجویان حضور یافتند و با فیلم برداری و تهدید دانشجویان خواهان متفرق شدن آنان شدند.
این گزارشات می افزاید، در این زمان برخی از دانشجویان به این اقدام اعتراض کردند که با برخورد خشن این دو نفر ( خسروی و جوادی) و عناصر حراستی حاضر در محل مواجه شدند که تعدادی دانشجوی پسر معترض به اتاقک نگهبانی واقع در درب قدس دانشگاه تهران منتقل شدند و همچنین کارت دانشجویی برخی از دانشجویان دختر ضبط شد.
بر اساس آخرین گزارشات دریافتی، دانشجویان اعلام کرده اند که اگر سریعا این تفکیک جنسیتی ملغا نگردند به حرکت های اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
گفتنی است پیش از این برخی از دانشجویان و اعضای شورای صنفی کوی دانشگاه در مذاکرات خود با مسئولان دانشگاه خواهان ملغا شدن این امر شده بودند که هیچ گونه جوابی به این خواسته داده نشده است و تنها اعلام شده این مسئله با دستور مستقیم فرهاد رهبر ریاست دانشگاه تهران انجام گرفته است.




گزارش بانک مرکزی از کاهش ذخایر ارزی و افزایش بدهی خارجی

وزیر امور اقتصادی و دارایی کشورمان در نشست مطبوعاتی با حضور خبرنگاران و نمایندگان رسانه‌های خارجی در واشنگتن، با تشریح دستاوردهای اقتصادی ایران، ذخیره ارزی کشور را ۱۰۰ میلیارد دلار و بدهی خارجی را ۲۰ میلیارد دلار اعلام کرد.
به گزارش آفتاب، این در حالی است که بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی در بخش نماگرهای اقتصادی با عنوان گزارش ۳ ماهه دوم سال ۱۳۸۹؛ میزان ذخایر ارزی ۶۴ میلیار دلارو بدهی‌های خارجی ایران ۲۲ میلیارد دلار ذکر شده است.
کاهش ذخایر ارزی
بر اساس گزارش های بانک مرکزی، ذخایر ارزی ایران در پایان آذر‌ماه سال ۱۳۸۷ به بیش ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده بود اما با انتقال به داخل و هزینه‌کرد این ذخایر؛ حجم ذخایر ارزی ایران در پایان نیمه اول سال ۱۳۸۹ به ۶۷ هزار میلیارد تومان معادل ۶۴ میلیارد دلار کاهش یافته است.
بنابراین گزارش، خالص دارایی‌های خارجی بانک‌ها نیز در پایان شهریورماه سال گذشته با کاهش ۷ / ۰ درصدی مواجه شد و به معادل ریالی ۶۹ هزار میلیارد ریال رسید
افزایش بدهی خارجی
طبق این گزارش که حدود یک هفته از انتشار آن می‌گذرد؛ بدهی‌های خارجی از ۲۰۷۳۶ درپایان ۳ ماه اول ۱۳۸۹ به ۲۲۱۰۰ میلیون دلار در پایان ۳ ماهه دوم ۱۳۸۹ افزایش یافته و ۷ درصد رشد داشته است.
دلایل کاهش ذخایر ارزی
بانک مرکزی با خروج منابع ارزی و ذخایر ارزی ایران از سایر کشورها از یک‌سو و تبدیل ذخایر خارجی به طلا و وارد کردن منابع ارزی و طلا به داخل ایران، ضمن تبدیل منابع ارزی و طلا به ریال برای مصارف و هزینه‌های سرسام‌آور دولت، ذخایر ارزی را بر باد می‌دهد.
در چند سال گذشته بانک مرکزی اقدام به واردات حداقل ۵ میلیارد دلار طلا به نرخ ۶۵۰ تا ۱۴۰۰ دلار در هر اونس به داخل کشور نموده و فقط در سال ۱۳۸۹ هم بیش از ۲۰۰ تن طلا به ارزش حداقل ۶ میلیارد دلار توسط بانک مرکزی وارد کشور شده است.
در این شرایط دولت و بانک مرکزی پشت‌پرده و بازیگر اصلی بالا رفتن حبابی قیمت طلا در داخل هستند چرا که با بالا بردن قیمت طلا، بانک مرکزی می‌تواند طلای وارد شده را فروخته و به ریال تبدیل کرده و به بانک‌های دولتی یا دولت تحویل دهد و هزینه‌های هنگفت دولت را تامین کند. نتیجه چنین امری انباشته شدن طلای بی‌مصرف در دست مردم، رکود اقتصادی و بالا رفتن تورم در اثر تزریق نقدینگی توسط بانک مرکزی باشد.
قابل توجه است که بخش اعظم صادرات نفتی و غیرنفتی کشورمان به دلیل تحریم‌ها، عملا به دلار و ارز خارجی تبدیل نمی‌شود و ارزی دست ایران را نمی‌گیرد و ایران مجبور است صادرات خود را تهاتر کرده و در قبالش کالا وارد کند که در نتیجه واردات کالا طی چند سال گذشته به این دلیل چندین برابر شده است.
ذخایر ارزی صرف طرح‌های نفتی هم نشده است
رئیس کل بانک مرکزی پیش از این گفته بود برخی کشورهای اروپایی قصد شیطنت و دست‌اندازی به منابع ارزی ایران را در سر داشتند که این منابع را به داخل منتقل و صرف طرح‌های ملی نفت و گاز نمودیم. رئیس کل بانک مرکزی افزود: در سال گذشته زمانی که بانک مرکزی با فشار بانک‌های خارجی روبرو بود، ‏برای اولین بار در طول تاریخ خود ذخایر ارزی را از خارج کشور به داخل کشور انتقال داده و نزد ‏بانک‌های خصوصی و دولتی سرمایه‌گذاری شد؛ بر همین اساس هم پروژه‌های نفتی به میزان ۷۵ میلیارد دلار ‏مورد حمایت قرار گرفت که به طور قطع، یکسال دیگر آثار آن در اقتصاد ایران مشاهده می‌شود.‏
درحالی رئیس بانک مرکزی از حمایت ۷۵ میلیارد دلاری از پروژ‌ه‌های نفتی با استفاده از ذخایر ارزی خارجی منتقل شده به داخل خبر می‌دهد که گزارش دیوان محاسبات عکس این ادعا و عدم سرمایه‌گزاری در طرح‌های نفتی و کاهش تولید و صادرات نفت ایران را ثابت می‌کند.
در این راستا، نماینده رشت در مجلس با بیان اینکه دیوان محاسبات با ارزیابی عملکرد دولت از نحوه اجرای آن در بودجه سال ۸۹ گزارشی به کمیسیون ارائه کرد که برای بررسی بیشتر کمیته‌ای در این خصوص تشکیل شد، تصریح کرد: با توجه به اینکه دیوان محاسبات گزارشی از تخلف مالی دولت ارائه کرد، کمیسیون برنامه بودجه با حضور دیوان محاسبات کشور، مرکز پژوهش‌های مجلس و شرکت نفت که بیشترین تخلفات و دغدغه در این حوزه بود، کمیته‌ای تشکیل دادند و نتایج با دقت بیشتری بررسی شد.
به گفته این نماینده، در نتیجه ارزیابی مجدد عملکرد ۹ ماهه دولت در بودجه سنواتی، ۲۱ هزار میلیارد تومان انحراف در بودجه سال ۸۹ مشاهده می‌شود.
استخراج نفت کمتر از روزی ۴ میلیون بشکه
کوچکی‌نژاد به ظریفت تولید نفت کشور اشاره کرد و گفت: با وجود آنکه ایران ظرفیت تولید روزانه ۴ میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه نفت را دارد، وزارت نفت به تعهدات خود عمل نکرده است.
از مقدار ۴٫۲ میلیون بشکه در روز، ۱٫۶ میلیون آن برای نیاز داخلی کشور تولید می‌شود و مابقی که نزدیک به ۲ میلیون بشکه است باید به کشورهای دیگر صادر شود، بر اساس گزارش دیوان محاسبات و گفته‌های نماینده مردم رشت، وزارت نفت تعهدات خود در این زمینه عمل نکرده است.
وزارت نفت سرمایه‌گذاری نکرد
در بودجه سال ۸۹ مجلس وزارت نفت را موظف کرده است با کمک شرکت‌های زیر مجموعه خود به گونه ای عمل کند که ۷۷ ‌هزار و ۳۳۸ میلیارد ریال منابع حاصله از سهم وزارت نفت از طریق شرکت دولتی صرف سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفتی شود. همچنین این وزارتخانه باید حداقل چهل‌درصد (۴۰%) از سهم خود را برای سرمایه‌گذاری به منظور توسعه طرح‌های تولید گاز طبیعی حوزه مشترک پارس جنوبی اختصاص دهد.
این در حالی است که کوچکی‌نژاد در این خصوص با استناد به گزارش دیوان محاسبات کشور، گفت: با وجود اینکه دولت مکلف به سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز بوده است، اقدامی در این خصوص نداشته و انحرافی بالغ بر ۷ هزار ۷۰۰ میلیارد تومان در بودجه سال جاری ایجاد کرده است.







جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه: در 25 بهمن، نیروی انتظامی مرعوب بزرگی جمعیت شد

اعتراف ذوالنور به ناتوانی جریان اقتدارگرا از سازماندهی جمعیت هوادار

یک چهره تندرو نظامی- روحانی با اعتراف به اینکه جنبش سبز با همه سرکوب‌های انجام شده، در صورتی که اجازه تجمعی داده شود، هنوز هم قدرت سازماندهی جمعیت را دارد، از ناتوانی جریان اقتدارگرا در گردآوری جمعیت برای مراسم‌ها و تجمعات تشریفاتی ابراز نگرانی کرد.
به گزارش کلمه، مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، هفته گذشته در یک محفل خصوصی که تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم و روحانیون مورد وثوق وی در آن حضور داشتند، به تشریح دیدگاه های خود درباره مسایل روز پرداخت و در پاسخ به سوالی درباره علت دستگیری و ضرب و شتم حجت‌الاسلام نوراللهیان، از اعضای سابق بیت رهبری و مسئول سابق حوزه های علمیه خارج از کشور، در مراسم تشییع جنازه پدر مهندس موسوی گفت: آقای نوراللهیان که شما می شناسید، خیلی تغییر کرده است. او یکی از مصادیق خواص بی بصیرت است که در سالهای اخیر رفته رفته از آقا فاصله گرفته است و متاسفانه هنگام دستگیری هم شدیدا علیه آقا در حال شعار دادن بوده و به ایشان هتاکی کرده است. لذا دوستان مجبور به دستگیری او شده اند.
حجت‌الاسلام نوراللهیان که ذوالنور به بازداشت او اشاره کرده و به دروغ اتهام هتاکی را به او نسبت داده، از اعضای خانواده شهدا و نیز از روحانیون فعال در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است که روز یازدهم فروردین‌ماه امسال در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی، پس از ضرب و شتم شدید، دستگیر شد و برای چند روز در زندان اوین بازداشت بود. او که برادر دو شهید است، سابقه حضور در جبهه‌های دفاع مقدس، معاونت وزارت اطلاعات و نیز فعالیت در بیت رهبری تا پیش از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را در کارنامه خود دارد و جالب است که این شخصیت مورد احترام اصولگرایان و اصلاح طلبان، اکنون از سوی یک چهره تندرو، به عنوان خواص بی بصیرت متهم می‌شود.
ذوالنور درباره علت ممانعت از برگزاری آرام و مسالمت آمیز مراسم تشییع جنازه مرحوم میر اسماعیل موسوی نیز گفت: راستش را بخواهید ما نمی توانیم اجازه هیچ گونه تجمع و راهپیمایی را به اینها بدهیم. چون به محض اینکه فرصتی پیدا می کنند، جمعیت انبوهی را جمع می کنند. نمونه آن همین ۲۵ بهمن بود که پرسنل نیروی انتظامی در همان اوایل کار مرعوب بزرگی جمعیت شدند و اگر بچه های سپاه و بسیج به موقع عمل نمی کردند، معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد.
این روحانی شاغل در نیروهای نظامی افزود: ما با همه امکاناتی که در اختیار دوستان می گذاریم، اما هنوز نمی توانند جمعیت مناسبی را برای سفرهای رهبری به صحنه بیاورند؛ نمونه آن در همین سفر اخیر به قم بود، به گونه ای که جمعیت برخی جلسات تکراری شد.
ذالنور در بخش دیگری از سخنان خود ضمن گلایه به حضار گفت: در جلسات و تجمعات حتی همان افراد ثابت و همیشگی هم دیگر به طور مرتب شرکت نمی کنند.
وی با اشاره به تعداد کم شرکت کنندگان در نماز جمعه قم گفت: اگر نماز جمعه قم در حرم حضرت معصومه برگزار نشود که همواره زوار شهرستانی در حرم حضور دارند، شاید جمعیت آن کمتر از نصف میزان جمعیت فعلی باشد.
این روحانی تندرو به جای اینکه به آسیب شناسی علت حضور نیافتن مردم در نمازجمعه بپردازد، در ادامه اظهار داشت: در گذشته بسیاری از فضلا و مدرسین حوزه در نماز شرکت می کردند و تلویزیون تصویر آن ها را نشان می داد، اما الان با وجود توصیه هایی که به آن ها شده است، باز حضور معنی داری ندارند. البته ممکن است این عدم حضور ناشی از نوعی تنبلی و کاهلی باشد!
وی در ادامه با انتقاد شدید از عدم تحرک و انفعال نیرو های به زعم وی هوادار نظام گفت: با وجود حمایت ها و پشتیبانی های گسترده و مختلفی که صورت گرفته، هنوز دوستان ما نتوانسته اند فضای اینترنت را تحت تاثیر حضور خود قرار دهند و متاسفانه به گفته ایشان جریان فتنه حضور پر رنگ و قوی دارد. البته بسیج و سپاه کارهایی را در خصوص تسخیر فضای مجازی در دستور کار خود دارد.
این روحانی حامی دولت به تجربه نیروهای سرکوبگر در دو سال گذشته اشاره کرد و گفت: در اوایل کار، بخشی از نیروها دچار رعب و وحشت شده بودند و برخی ناهماهنگی هایی هم وجود داشت؛ اما به تدریج با تدبیر مقام رهبری و هماهنگی های صورت گرفته، بحران مهار شد و اخیرا نیز با تدبیر ایشان موسوی و کروبی به حصر کشیده شدند و مدیریت فتنه به خارج از کشور منتقل شد، که در خارج هم به دلیل اختلافات گسترده بین خودشان و عدم ارتباط با داخل کشور، دیگر توان چندانی در هدایت جریان فتنه ندارند.
پیش از این هم علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، در همایش بصیرت افزایی، بهداشت و سلامت خانواده های سپاهیان و بسیجیان در مشهد، گفته بود: امروز فضا برای برخورد با سران فتنه فراهم نیست؛ مشکل عمده در این راه برخورد و حمایت افرادی است که پس از برخورد مانند مجمع مدرسین قم و دیگران بیانیه می‌دهند؛ برخورد با سران فتنه باید هوشمندانه باشد؛ چراکه نباید مشکل را چند برابر کنیم و باید به فضای جامعه هم توجه کنیم.




روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران خبر داد:

تیم احمدی‌نژاد بدنبال اسناد محرمانه است

روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران از بهره‌برداری سیاسی تیم محمود احمدی‌نژاد از اسناد طبقه‌بندی شده جمهوری اسلامی علیه مخالفان خود اظهار نگرانی کرد.
این روزنامه دوشنبه (۲۹ فروردین) بدون آنکه نامی از افراد این تیم ببرد٬ هشدار داد بهره‌برداری سیاسی از اسناد و اطلاعات طبفه‌بندی و تلاش برای خصوصی‌سازی آنان در دستو کار این افراد قرار گرفته است.
 «جوان ‌آنلاین» نوشته که جریان انحرافی اصولگرایان (یا‌‌ همان تیم احمدی‌نژاد) قصد دارد با نفوذ به دستگاه‌های امنیتی برخی اهداف خود را تامین کند.
این رسانه وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرده که تیم احمدی‌نژاد تلاش می‌کند «با بهره‌برداری خاص و خروج برخی اسناد و مدارک ویژه مقاصد خود را تامین و از عنصر اطلاعات به عنوان اهرمی برای ترغیب و تهدید برخی از جریان‌ها و چهره‌های سیاسی و پیشبرد اهداف سود بجوید.»
 «جوان آنلاین» در ادامه هشدار خود٬ به طور تلویحی به موضوع برکناری غیر منتظره حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات اشاره کرده و نوشته که این برکناری در راستای سیاست جدید تیم احمدی‌نژاد صورت گرفته است.
رئیس دولت دهم روز گذشته (یکشنبه ۲۸ فروردین) با استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات موافقت کرد که این استعفا از سوی علی خامنه‌ای مورد پذیرش واقع نشد.
به نظر می‌رسد آقای خامنه‌ای نیز با آگاهی از فشار‌ها برای تغییر حیدر مصلحی از سوی تیم احمدی‌نژاد٬ مانع از خارج شدن این نهاد مهم اطلاعاتی در این مقطع حساس از زیر نظر خود شده است.
تنش‌ها میان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد و به تبع آن حامیان آن‌ها در ماه‌های اخیر افزایش یافته و با آغاز سال جدید شمسی نیز دامنه این تنش‌ها گسترده‌تر شده است.
حامیان خامنه‌ای از تیم احمدی‌نژاد با عنوان بزرگ‌ترین خطر علیه جمهوری اسلامی در آینده‌ای نزدیک یاد کرده و تلاش می‌کنند آن‌ها را از عرصه قدرت کنار بزنند.
بسیاری از محافظه‌کاران از روحانیون گرفته تا مداحان معتقدند دولت محمود احمدی‌نژاد از اهداف اولیه خود منحرف شده و به هیچ وجه نباید در دولت‌ها و مجالس بعدی در قدرت باشد.




ادعای عجیب یک سایت حامی دولت

تاخیر ۲۰ ساله در ظهور در صورت «شهادت» احمدی‌نژاد


سایت «دولت‌یار» هشدار داد چنانچه اقدامات «ناجوانمردانه» حامیان علی خامنه‌ای علیه احمدی‌نژاد ادامه یابد، احتمال دارد وی از خدا طلب مرگ کرده و ظهور امام دوازدهم شیعیان را ۲۰ سال به تاخیر بیندازد.
این سایت با تاکید بر شعیب‌ابن صالح بودن محمود احمدی‌نژاد نوشته که نگران جان رئیس دولت دهم است و در صورتی که «دکتر از این همه ناجوانمردی برادران، آهی بکشد و مزد مظلومیت و استقامت خود را که‌‌ همان هنر مردان خدا (شهادت) است دریافت کند و ما بمانیم و خشم خدا و ۲۰ سالی تاخیر در ظهور.»
این سایت به طور مشخص از حسین شریعتمداری٬ علیرضا زاکانی٬ احمد توکلی٬ حسین طائب و مداحان با عنوان «برادران غیوری» نام برده که در حق احمدی‌نژاد «نا‌جوانمردی» می‌کنند.
یادداشت «دولت‌یار» پس از افزایش فشار‌ محافظه‌کاران حامی خامنه‌ای به تیم احمدی‌نژاد که از دو هفته گذشته آغاز شده٬ منتشر شده است.
با آغاز رسمی فعالیت‌های انتخاباتی تیم احمدی‌نژاد٬ محافظه‌کاران منتقد دولت وی نیز تلاش‌های دوباره خود برای برکناری برخی از نزدیکان رئیس دولت دهم از بدنه دولت را آغاز کرده‌اند.
همزمان با افزایش این فشار‌ها حامیان احمدی‌نژاد هم حملات تندی متوجه منتقدان و مخالفان خود می‌کنند.
سایت «محرمانه‌نیوز» نیز در واکنش به این حملات نوشته که محمود احمدی‌نژاد را بالا‌تر از شعیب‌ابن صالح می‌داند؛ عنوانی که در «مستند ظهور» به احمدی‌نژاد داده شده و خشم محافظه‌کاران و روحانیون را برانگیخته است.
سایت «محرمانه‌نیوز» در یادداشت خود خطاب به مراجع و علمای منتقد احمدی‌نژاد نوشته است: «مقام معنوی احمدی‌نژاد بسیار بالا‌تر از آن چیزی است که شما تصور می‌کنید.»


جوان: تیم احمدی‌نژاد پیگیر ارتباط با آمریکا است


روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران خبر داده که تیم محمود احمدی‌نژاد برای پیروزی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برنامه ارتباط با آمریکا را در دستور کار خود قرار داده است.
این رزونامه در شماره روز یکشنبه (۲۸ فروردین) خود نوشته که جریان انحرافی اصولگرایان برای سال ۹۰ پیگیری موضوعاتی همچون «ارتباط با آمریکا» و «دفاع از تبادل سوخت هسته‌ای» را در دستور کار خود قرار داده است.
بسیاری از محافظه‌کاران منتقد دولت احمدی‌نژاد از برکناری رحیم‌مشایی با عنوان تلاش تازه دولت دهم برای کسب کرسی‌های مجلس و پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری یاد کرده‌اند.
روزنامه جوان پیش‌تر نوشته بود که برکناری اسفندیار رحیم‌مشایی از سرپرستی نهاد ریاست جمهوری ساختگی بوده و به منظور سازماندهی فهرست مورد حمایت احمدی‌نژاد در انتخابات آینده مجلس صورت گرفته است.
سپاه پاسداران یکی از مهم‌ترین مجموعه‌هایی است که تلاش‌ها برای شکست تیم احمدی‌نژاد در انتخابات آینده را آغاز کرده است.
فرماندهان این نیروی نظامی که سال ۱۳۸۸ به نفع احمدی‌نژاد دست به تقلبی گسترده زدند بار‌ها به طور تلویحی اعلام کرده‌اند که تمایلی به ادامه دولت احمدی‌نژاد در انتخابات‌ بعدی ندارند.
علی سعیدی نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران نیز روز گذشته (شنبه ۲۷ فروردین) به طور رسمی گفته بود که گمان نمی‌کند اسفندیار رحیم‌مشایی صلاحیت حضور در فعالیت‌های سیاسی را داشته باشد.
با افزایش تلاش تیم احمدی‌نژاد برای ارائه فهرستی واحد در انتخابات دور نهم مجلس٬ فشار‌ها و تهدید‌های محافظه‌کاران منتقد دولت نیز افزایش یافته است.
سعید قاسمی یکی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران است که چندی پیش به صراحت خطاب به تیم احمدی‌نژاد گفت حزب‌الله اجازه نخواهد داد دولتی‌ها با عنوان «نوروز بازی» آن‌ها را «آسفالت» کنند.
محافظه‌کاران حامی خامنه‌ای می‌گویند نزدیکان احمدی‌نژاد در سال‌ جاری فتنه‌ای عمیق علیه جمهوری اسلامی به راه خواهند انداخت.



سحام نیوز: رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر با اشاره به نایاب شدن انواع سکه در بازار، قیمت سکه ها را حبابی دانست و به مردم پیشنهاد کرد که به جای سکه، طلا خریداری کنند.
به گزراش مهر، محمد کشتی آرای  از نایاب شدن سکه ها در بازار خبرداد و در پاسخ به این سئوال که آیا حراج ها کمکی به وضعیت بازار سکه کرده است؟ گفت: سکه هایی که در بانک کارگشایی حراج می شود، وارد بازار نشده است، زیرا مردم عادی سکه های حراج شده را خریداری می کنند.
رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر حراج سکه ها را برای بهبود وضعیت فعلی بازار سکه موثر ندانست و تصریح کرد: در حال حاضر قیمت سکه ها در بازار حبابی است.
وی با اشاره به اینکه با وجود افزایش قیمت سکه ها، قیمت طلا در بازار داخلی طی سه هفته اخیر ثابت بوده و هر گرم آن  حدود 40 هزار تومان فروش رفته است، به مردم پیشنهاد کرد که به جای خرید سکه، طلا و شمش طلا خریداری کنند.
کشتی آرای با تاکید بر اینکه به هیچ وجه نمی توان وضعیت بازار سکه را حتی برای یک ساعت دیگر پیش بینی کرد، اظهار داشت: افزایش حراج سکه ها بیش از میزان فعلی نیز منطقی نیست.
وی با اشاره به اینکه قیمت سکه ها باز هم افزایش یافته است، نرخ هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم را امروز در بازار 468 هزار تومان، سکه طرح جدید را 428 هزار و 500 تومان و نیم سکه را 216 هزار تومان اعلام کرد.
رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر قیمت هر قطعه ربع سکه را امروز در بازار 146 هزار تومان، سکه گرمی را 58 هزار و 500 تومان و هر اونس طلای جهانی را با یک دلار کاهش نسبت به دیروز 1486 دلار اعلام کرد.
مراجعات خبرنگار مهر به سکه فروشان بازار حاکی از کمبود انواع سکه به ویژه سکه ربع بهار آزادی است.
قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم دیروز یکشنبه در بازار 460 هزار تومان، طرح جدید 427 هزار تومان، نیم سکه 214 هزار تومان، ربع سکه 138 هزار تومان و سکه گرمی 55 هزار تومان بود.



سحام نیوز: رییس دفتر احمدی نژاد گفت: با توجه به شائبه حضور ضرغامی در انتخابات صداوسیما در هرجا که فرصت پیدا می کند دولت را تخریب می کند.
به گزارش پانا، اسفندیار رحیم مشایی در حاشیه مراسم تجلیل از خادمین ستاد تسهیلات سفرهای کشور در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه متاسفانه شاهد اخباری از سوی جریان خاصی هستیم که به دنبال حاشیه بردن فعالیت های دولت هستند و سازمان صدا و سیما با همراهی این جریان بعد از مطرح کردن دو شغله بودن شما به چند شغله بودن معاون اجرایی احمدی نژاد پرداخته اند، پاسخ شما به این جریان خاص چیست افزود: جریانات انحرافی ادعاهایی را از سوی برخی از افراد مختلف نسبت دادند که این ادعاها ملاک نیست ما باید ابتدا جریان اصلی را معلوم کنیم بعد جریان انحرافی از آن مشخص می شود.
وی تصریح کرد: امروز آدم هایی که در یک دوره می گفتند ما از احمدی نژاد حمایت می کنیم الان به منتقد شماره یک او تبدیل شده اند که البته بیشتر از یک سال پیش، این موضوع را پیش بینی می کردم و امروز تمام حرف ها و هدف های آنها مشخص شده و سند آنها هم موجود است.
رئیس دفتر احمدی نژاد تصریح کرد: اگر به سال ۸۴ مراجعه کنیم متوجه می شویم که امروز مخالفین و منتقدین دولت در آن زمان کدام طرف بودند. کسانی که درسال ۸۴ نامزدشان موفق به پیروزی نشد به ناچار به بهانه اصولگرایی گفتند که احمدی نژاد کاندیدای ماست ولی بعد که دیدند سهمی از آن آنها نشده است آهسته به دنبال ادامه خط خودشان رفتند تا بعد از احمدی نژاد به نان و نوای خودشان برسند.
وی در ادامه با بیان اینکه صدا وسیما و دولت خدمات زیادی را به یکدیگر ارائه دادند افزود: صدا وسیما شائبه کار سیاسی دارد و در همین زمینه هم سوابقی که در سال های پیش داشته خوب نبوده است.
مشایی با بیان اینکه الان شائبه ها در صدا و سیما خیلی زیاد است افزود: در این سازمان دو معاونت وجود دارد که یکی از معاونت ها به دلیل حمایت از یک کاندیدای دیگر در انتخابات سال ۸۸ ناراضی و معاونت دیگر هم که جدیدا منصوب شده از مسئولین تراز اول ستاد انتخاباتی یک کاندیدای دیگر است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: معلوم است که صدا و سیما در هر جایی که فرصت پیدا کند به شکل تخریبی وارد می شود که البته این روزها شائبه حضور ضرغامی هم اضافه شده است.



سحام نیوز: کارگران شرکت ذوب و فلزات ابهر ۱۶ ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند.
به گزارش کلمه به نقل از عتدال، ۲۰۰ نفر از کارگران این شرکت در تجمعی، پرداخت حقوق عقب افتاده خود را خواستار شدند. آنان در مقابل فرمانداری ابهر بر پرداخت ۱۶ ماه حقوق و ۲ عیدی عقب افتاده خود اصرار کردند .
یکی از کارگران معترض در این باره گفت: از حدود ۷ ماه پیش با مراجعه فرمانداری ، استانداری زنجان ، دادگاه و دفتر نماینده مردم ابهر و خرمدره خواسته خود را مطرح کرده ایم اما تا امروز جواب قانع کننده ای دریافت نکرده ایم .
یکی دیگر از آنان افزود: چند ماه پیش اداره کار شهرستان ابهر حکم به پرداخت حقوق معوقه کارگران این شرکت داد، اما تاکنون این حکم اجرا نشده است .
در پی این تجمع ، نمایندگان کارگران به همراه نمایندگان دادگستری و معاون فرماندار ابهر تشکیل جلسه دادند و مقرر شد این موضوع از طریق دادگستری استان پیگیری شود .
جلیلی مدیر سیاسی امنیتی فرمانداری ابهر در این زمینه گفت : قرار بود شرکت ذوب و فلزات ابهر برای پرداخت حقوق معوقه کارگران خود ۲ میلیارد تومان تسهیلات بانکی دریافت کند .
وی افزود : این شرکت به علت ناتوانی در تامین وثیقه و همچنین سفته برای سپردن به بانک ، تاکنون موفق به دریافت تسهیلات بانکی نشده است .
به گفته جلیلی قرار است در صورت پرداخت نشدن تسهیلات ، با حکم دادگستری اموال شرکت فروخته شود .
وی گفت : کارگران این شرکت حدود ۱۶ ماه است که از بیمه بیکاری استفاده می کنند.
کارخانه ذوب و فلزات ابهر که در زمینه تولید قطعات ماشین آلات و ریخته گری از سال ۷۳ فعال است ، به علت تغییرات متعدد اعضای هیات مدیره و مسائل مالی از ۲ سال پیش با مشکلات مالی مواجه شده است و همچنین شماری از کارگران این شرکت در اسفند ماه سال گذشته، با اعلام اینکه بیش از ۱۸ ماه است که حقوق و مزایا و مطالبات خود را دریافت نکرده اند در مقابل فرمانداری تجمع نموده بودند.



سحام نیوز: داستان ارائه سوخت به شرکت‌های هواپیمایی ایرانی که از دی‌ماه سال گذشته و با بالارفتن قیمت بنزین هواپیماها از سوی وزارت نفت و اعتراض شرکت‌ها آغاز شده بود دقایقی پیش رنگ تازه‌ای تازه‌ای به خود گرفت.
به گزارش آفتاب، در شرایطی که قیمت بنزین ارائه شده به هواپیماها از دی ماه گذشته از نرخ 130 تومان به 400 تومان افزایش پیدا کرده بود اما با اعتراض شرکت‌های هواپیمایی به این قیمت به دلیل به صرفه نبودن آن و نداشتن توجیه اقتصادی رئیس‌جمهور طی دستوری به وزارت نفت تاکید کرد که از این پس تا تعیین تکلیف نهایی قیمت سوخت هواپیما ایرلاین‌های داخلی بتوانند به صورت اعتباری نرخ بنزین مورد استفاده را پرداخت کنند تا بدینوسیله بتوانند بخشی از موانع مالی خود را برطرف کنند.
بنا بر این گزارش با وجود دستور صریح رئیس‌جمهور در این زمینه ساعتی پیش نماینده عالی وزارت نفت در فرودگاه مهرآباد تهران در اقدامی خودسرانه و دور از انتظار با رد این دستور یکی از پروازهای داخلی این فرودگاه را به دلیل عدم پرداخت نقدی هزینه سوخت بارگیری شده توسط شرکت هواپیمایی آتا لغو کرد.
این نماینده وزارتخانه در حالی با نادیده گرفتن دستور بالاترین مقام اجرایی کشور به این کار مبادرت ورزید که ظاهرا وزارت نفت در یک اقدام تعجب‌انگیز قرار است این برخورد را با همه شرکت‌های هواپیمایی در دستور کار خود قرار دهد و ضمن اینکه مبنای 400 تومان را برای نرخ بنزین هواپیماهای ایرانی محسوب کند و از طرفی هم تا قیمت کامل سوخت هواپیما قبل از پرواز پرداخت نشود اجازه پرواز هواپیما صادر نشود.
این گزارش می‌افزاید هم اکنون متاسفانه به دلیل این اقدام خلاف قانون وزارت نفت که منجر به لغو پرواز شرکت آتا شده است خلبان هواپیمای این شرکت اقدام به اعتراض به نماینده وزارت نفت در فرودگاه مهرآباد کرده است و حضور مسافران سرگردان در ترمینال 4 مسافر بری این فرودگاه درگیری‌هایی را به وجود آورده است.
همچنین این اقدام علاوه بر لغو پرواز‌ها و نارضایتی مردم باعث افزایش قیمت بلیط هواپیماها که با مساعدت رئیس‌جمهور از مهرماه گذشته تاکنون تغییری نکرده است می‌شود و معلوم نیست چه پیامدهای نامناسبی را برای جامعه به همراه خواهد آورد.



هدایت بادهای تغییر به سمت ایران

*ژنرال جیمز ای.لیونز
سرانجام و عاقبت قیام های مختلف در آفریقای شمالی و دیگر قیام های نامعلوم خاورمیانه در این لحظه، گسترش برخی موارد نگران کننده بوده است. روشنفکران و رسانه های لیبرال در حال ترویج این نظر هستند که این قیام ها در درجه اول، ذات و طبیعت سکولار دارند- اما آیا همین طور است؟ با اکراه و بی میلی تصدیق شده است که القاعده و دیگر اسلام گراهای افراطی، از جمله اخوان المسلمین در این قیام ها دست داشته اند. حالا به نظر می رسد که قاهره بعد از سی سال در حال حرکت به سوی برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با تهران است؛ چیزی که یک دستاورد سیاسی مهم برای ایران خواهد بود. چنین حرکتی از سوی قاهره باید با تائید نیروهای مسلح مصر و حمایت شدید اخوان المسلمین صورت گرفته باشد.
اخوان المسلمین، حزب سیاسی دارای بهترین سازماندهی در مصر و لیبی است و شعبه هایی هم در سرتاسر خاورمیانه دارد. هدف اصلی اخوان المسلمین، استقرار اسلام به عنوان مذهب دولتی و شریعت به عنوان قانون حاکم است. این فرمول حکومت مطلقه دیکتاتوری برای کنترل همه جنبه های زندگی روزانه افراد است. همان طوری که آیت الله روح الله خمینی در سال ۱۹۷۹ اظهار داشت که در دولت شریعت، اختلاف عقیده مستحق مرگ است. این اندیشه در آشوب های اخیر افغانستان و قتل بی دلیل کارکنان بی گناه سازمان ملل و دیگر شهروندان بر سر سوزاندن قرآن انعکاس یافته است. این اقدامات، ظهور یک رویکرد و برخورد قرن هفتمی است که فرماندهان نظامی ما به عنوان بخشی از استراتژی ضدشورش تا نقطه فرونشاندن آن کنار آمده اند. این چیزی نیست که ما برایش می جنگیم یا چیزی که ارتش خود را وادار به پذیرش آن کنیم.
واقعیتی که هم اکنون اخوان المسلمین در مورد اهداف شان اظهار می دارد، آنقدر معتدل است که باید با شک و تردید زیاد به آن نگریست. رهبران می گویند که آنها از خشونت برای رسیدن به اهدافشان تبری می جویند؛ اعتقاد به دمکراسی چندحزبی؛ تائید حقوق زنان و خودداری از تعمیم تحمیلی قانون شریعت. اما من اعتقاد دارم که بهترین تعریف برای اهداف مهم تازه بیان شده اخوان المسلمین، باید همان « تقیه» باشد. طبق شریعت، دروغ همیشه برای پیشبرد اهداف اسلام جایز است، بخصوص دروغ به غیرمسلمانها.
مورد دیگر برای نگرانی از برقراری روابط با ایران که نباید از آن چشم پوشی کرد این حقیقت است که حمدی حسن، سخنگوی پارلمانی اخوان المسلمین در میتینگ سال ۲۰۰۶، اظهار داشت که اخوان المسلمین علاقه مند به ایجاد یک مصر دارای سلاح هسته ای است. او گفت که آنها آماده اند تا برای داشتن سلاح هسته ای که در مناقشات اعراب-اسرائیل تعیین کننده خواهد بود، گرسنگی بکشند. نمی توان نقش بالقوه ایران را در کمک به مصر برای دستیابی به قابلیت تولید سلاح هسته ای تنزل داد.
بگذارید فراموش نکنیم که اخوان المسلمین روابط نزدیکی با تشکیلات تروریستی حماس و حزب الله دارد؛ هر دوی این تشکیلات از سوی ایران حمایت می شوند و به حذف اسرائیل اختصاص داده شده اند. باید انتظار داشت که تجدید روابط دیپلماتیک بین قاهره و تهران و جریان آزاد سلاح ها و تجهیزات نظامی به غزه، فشار عظیمی به اسرائیل وارد کند. این قطعا به منزله پایان هر شانسی برای سازش سیاسی فلسطین-اسرائیل خواهد بود.
برنارد لوئیس –مورخ- در مصاحبه اخیرش شرح می دهد که ما نباید تلاش کنیم تا دمکراسی سبک غربی را به کشورهای خاورمیانه تحمیل کنیم و نباید با عجله انتخابات فرمایشی برگزار کنیم. من با هر دو پیشنهاد موافقم. ما باید به خاطر بسپاریم که همین انتخابات فرمایشی بود که حماس را در غزه و حزب الله را در لبنان سرکار آورد.
آقای لویس راجع به ایران فکر می کند که ایالات متحده نباید به دلیل «بی ارزش بودن آخوندهای حکمران در نظر مردم ایران» اقدام نظامی علیه رژیم آیت الله علی خامنه ای و رئیس جمهور محمود احمدی نژاد انجام دهد. او به این بهانه مشترک استناد می کند که «این حمله به رژیم هدیه ای را می دهد که در حال حاضر دارای آن نیست- یعنی میهن پرستی ایرانی». این توجیه به مدت ۲۵ سال است که از سوی روشنفکران به عنوان بهانه ای برای عدم اقدام نظامی علیه ایران استفاده شده است. این توجیه فقط به ایران اجازه داده است تا قوی تر شود و اقدامات جسورانه تری برای تجاوز به ایالات متحده انجام دهد.
اما آقای لویس در مورد این واقعیت چیزی نمی گوید که ایران چندین بار در طول سی و یکسال گذشته به ایالات متحده اعلام جنگ کرده است و باعث از دست رفتن جان هزاران آمریکایی- نظامی و پرسنل غیرنظامی- و مجروج شدن دهها هزار نفر از آنان شده است. پیشنهاد وی به جای اقدام نظامی «امیدواری» به موثر بودن جنبش سبز است. آقای لوئیس می گوید که فکر نمی کند اگر ایران اتمی شود، بتوان جلویش را گرفت. او به درستی به این نکته اشاره می کند که استراتژی نابودی اطمینان متقابل که در مورد شوروی داشتیم، در مورد ایران جواب نمی دهد چون «آخوندها، مذهبی های متعصب دارای باور به آخر زمان هستند.»
«در اسلام یک سناریوی آخر زمان وجود دارد و آنها فکر می کنند که این سناریو در حال شروع شدن است و یا همین حالا هم شروع شده است.» قطعا رئیس جمهور احمدی نژاد رند هم همین طور فکر می کند. او عضوی از یک فرقه کوچک افراطی مشهور به «حجتیه» است که اعتقاد دارند افراد می توانند نقش کلیدی در ایجاد هرج و مرج جهانی ایفا کنند تا این آشفتگی و هرج و مرج منجر به بازگشت «امام دوازدهم غائب» شود. آقای احمدی نژاد باور دارد که انتخاب شده تا این مرد باشد.
ما بارها گفتیم که ایران مجهز به سلاح هسته ای، غیرقابل قبول است. نیروهای اپوزیسیون انقلاب سبز در ایران برای رسیدن به موفقیت به حمایت قابل ملاحظه خارجی نیاز دارند. فرمولی که ما در حال استفاده از آن در لیبی هستیم در ایران جواب نمی دهد. اما ما نباید اغفال شویم که اپوزیسیون به رهبری میرحسین موسوی آزادی سبک غربی و دمکراسی خواهد آورد. بلکه کاملا برعکس، آقای موسوی دیدگاه هایش را خیلی شفاف بیان کرده است: بازگشت به «حکومت ناب الهی» آیت الله خمینی. باید رهبر جدید پیدا کرد.
با این حال ما به طرحی برای قیام اپوزیسیون ایران در آینده نزدیک نیاز داریم که با اجرای استراتژی طرح ضربتی برای نابودی زیرساخت های هسته ای ایران- به عنوان اولویت اول- هماهنگ باشد. حمایت از اپوزیسیون می تواند مشروط به اجرای همزمان استراتژی طرح ضربتی باشد. جایگزین اقدام نظامی، پذیرش یک ایران هسته ای با باور به آخر زمان است.
* ژنرال لیونز پیش از بازنشستگی از نیروی دریایی فرمانده نیروهای امریکا در منطقه پاسیفیک را برعهده داشت و همچنین مدتی نیز نماینده ارشد ارتش امریکا در سازمان ملل بود.
نوشته شده در: واشنگتن تایمز
منبع: ایران در جهان




جوانفکر: خبر مخالفت رهبری با برکناری مصلحی، جعلی است/ انتشار این خبر وقیحانه است

علی اکبر جوانفکر، مدیرعامل خبرگزاری دولت، با انتشار مطلبی در وبلاگ شخصی خود، خبر ابقای حیدرمصلحی، وزیر اطلاعات در منصب خود را جعلی، دروغ و خلاف واقع خواند.
پس از آنکه خبرگزاری های فارس، مهر و ایسنا و برخی رسانه های حکومتی، خبر پذیرش استعفای مصلحی توسط محمود احمدی نژاد، را از روی خروجی خود برداشته و خبر از ابقای وی در منصب وزارت اطلاعات با حکم رهبری دادند، خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا)، روزنامه ایران، خبرگزاری برنا، شبکه ایران و دیگر رسانه های زیر نظر دولت، از درج خبر حکم ابقای وزیر، امتناع کردند.
در پی این اقدام هماهنگ رسانه های دولت، علی اکبر جوانفکر که بتازگی با صلاحدید اسفندیار رحیم مشایی، مدیرعامل مؤسسه ایران نیز شده است در نخستین ساعات بامداد روز دوشنبه، با انتشار مطلبی در سایت شخصی خود، خبر ابقای وزیر اطلاعات با حکم مقام معظم رهبری را جعلی، دروغ، خلاف واقع و اقدام رسانه های منتشرکننده این حکم را «وقیحانه» خواند و از احمدی نژاد و مشایی با عنوان مظلوم نام برد و انتشار خبر ابقای وزیر را اقدامی در راستای القای حاکمیت دوگانه نامید.
متن کامل این مطلب که در وبسایت شخصی جوانفکر منتشر شده بدین شرح است:
پس از استعفای وزیر اطلاعات و موافقت رئیس جمهور محترم با آن ، به نظر می رسد رسانه های دروغ پرداز و اقتدارگرا با جعل خبری منتسب به رهبر معظم انقلاب مبنی بر مخالفت ایشان با تغییر وزیر اطلاعات آن هم در ساعات پایانی شب، در حال طراحی و اجرای سناریوی جدیدی علیه دولت برای وانمود سازی عدم ولایت پذیری رئیس جمهور و همچنین قرار دادن رهبر عزیز انقلاب در مقابل خبر دروغ منتشر شده از قول ایشان هستند.
چنین به نظر می رسد که رسانه های زنجیره ای وابسته به این جریان زیاده خواه ، در تلاش هستند تا از رهگذر این دروغ پردازی هماهنگ و یکپارچه ، معظم له را در مقابل یک خبر خلاف واقع اما منتسب به ایشان قرار دهد تا به زعم آنها معظم له ، مجبور به سکوت شوند .
کاری که همین رسانه ها در سال 1388 و در جریان نامه خصوصی مقام معظم رهبری خطاب به رئیس جمهور در باره معاون اولی مهندس اسفندیار رحیم مشایی ، انجام دادند و البته به شدت مورد عتاب رهبر معظم انقلاب قرار گرفتند، هر چند تاحدود زیادی به اهداف خود رسیدند و رئیس جمهور و پیش از وی آقای مشایی مظلوم واقع شدند.
چند نکته مشکوک حول این ماجرا وجود دارد
1- این خبر را ابتدا خبرگزاری فارس (در ساعت 22:04) و سپس ایسنا (در ساعت 22:14:25) و مهر (در ساعت 22:17) روی خروجی خود قرار داده اند این در حالی است که تا ساعات اولیه بامداد روز دوشنبه هیچ خبری دال بر صحت این موضوع در سایت رسمی دفتر مقام معظم رهبری درج نشده است.
2- درج خبر از طرف مقام معظم رهبری بدون اعلام رسمی آن از طرف سایت رسمی دفتر مقام معظم رهبری کاری بسیار زشت ،غیر اخلاقی و مشکوک است که متاسفانه رویه این خبرگزاری ها می باشد؛ امری که در ماجرای مرحوم کردان ،هنگامی که آقای حسین شریعتمداری مدیر مسوول محترم روزنامه کیهان ، به زعم خود از جانب منابع آگاه و از درون جلسه خصوصی رئیس جمهور و رهبری معظم انقلاب ، خبر از مخالفت رهبر فرزانه انقلاب با معرفی کردان به عنوان وزیر کشور داده بود و صد البته مورد تذکر دفتر مقام معظم رهبری قرار گرفت و از همه رسانه ها خواسته شد که در اخبار خود فقط به سایت رسمی دفتر استناد کنند.
3- نکته قابل تامل در این زمینه آن است که خبرگزاری مهر دروغ خود را به مخالفت رهبر معزز انقلاب با قبول استعفای مصلحی از سوی رئیس جمهور مربوط کرده است اما دو خبرگزاری دیگر ، این نسبت دروغ را به مخالفت رهبر معظم انقلاب با استعفای آقای مصلحی مرتبط دانسته اند .
4- خبرگزاری مهر این خبر را در ستون تازه ترین خبرها ، در خروجی خود قرار داده است اما وقتی مخاطبان روی خبر کلیک می کنند، با یک صفحه خالی مواجه می شوند !!
5- در حالی که پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری و خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر از استعفای وزیر و موافقت رئیس جمهور با استعفای ایشان و بر عهده گرفتن سرپرستی این وزارت خانه توسط شخص رئیس جمهور داده است، صداوسیما هم در هماهنگی کامل با این رسانه ها تا نیمه شب روز یکشنبه(28/1)در هیچ نوبت خبری به این مسئله اشاره نکرده است.
6- برای آگاهان سیاسی واضح است که تغییر وزیر در وزارتخانه استراتژیک و مهمی چون وزارت اطلاعات، بدون هماهنگی رئیس جمهور و رهبری عزیز انقلاب، امکان ندارد و اینگونه خبرسازی ها که رئیس جمهور تصمیمی را بگیرد وکمتر ازدو ساعت بعد رهبری معظم انقلاب آن را رد کند هیچ منطق عقلانی ندارد و علاوه بر تضعیف رئیس جمهمور، تضعیف شخص رهبری عزیز انقلاب و جایگاه ولایت فقیه نیز می باشد.
7- نکته وقیحانه در این ارتباط به موضع گیری سایت وابسته به طیف اصولگرایان با مسؤولیت آقای زاکانی مربوط می شود که در حدود 15 دقیقه نیمه شب دوشنبه 29 فروردین سایت جهان نیوز خبر از حکم حکومتی! رهبرمعظم انقلاب به ماندن مصلحی در مقام وزارت داده است. بدون آنکه سایت رسمی دفتر ایشان به این موضوع اشاره کرده باشد!
8- حدس و گمان صائب این وبلاگ آن است که مخالفت با احمدی نژاد به قیمت القای حاکمیت دوگانه ، توطئه جدیدی علیه دولت اوست که ساعاتی از آغاز آن س‍پری شده است.




کیهان: مشایی و مسئولین رسانه‌ای دولت کودتا کردند!

روزنامه کیهان در خبری که صبح امروز منتشر ساخته، آورده است که، "رئیس دفتر رئیس‌جمهوری و مدیرعامل ایرنا در روزنامه رسمی دولت کودتا کردند!"
سایت جهان، نزدیک به اصولگرایان به نقل از کیهان نوشته است که رئیس دفتر رئیس‌جمهور و مدیرعامل ایرنا در روزنامه رسمی دولت کودتا کردند!
روزنامه ایران که طی چند روز اخیر با سفید گذاشتن نام مدیر مسئول (کاوه اشتهاردی) منتشر می‌شد، روز گذشته در حالی منتشر شد که نام علی اکبر جوانفکر به عنوان «سرپرست» (به جای مدیرمسئول) درج شده و نام اعضای شورای سردبیری نیز به کلی حذف شده بود. همزمان تصویر و اخبار اسفندیار رحیم‌مشایی نیز بر صفحه اول و صفحات داخلی روزنامه مذکور نقش بست.
ماجرای بی‌سابقه اخیر از چهارشنبه هفته گذشته در روزنامه ایران رخ داده اما با وجود سپری شدن ۵ روز، هنوز هیچ خبر رسمی درباره برکناری بی‌‌سرو صدای مدیرمسئول (کاوه اشتهاردی)، شورای سردبیری و شورای سیاست‌گذاری روزنامه ایران منتشر نشده است. این در حالی است که معمولا در تغییراتی از این دست، جایگزینی مدیرمسئول به صورت رسمی و با انتشار حکم مقام ذی ربط صورت می‌گیرد. گفته می‌شود برکناری مدیرمسئول روزنامه ایران، صرفا با ارسال یک پیامک انجام گرفته و نکته جالب ماجرا این است که وی از حامیان رئیس‌جمهور محسوب می‌شد و بیشترین همراهی را با دولت داشت.
پیش از این برخی خبرها از تجمیع ایرنا و روزنامه ایران و بردن این مجموعه زیرنظر اسفندیار رحیم‌مشایی به عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمهور حکایت می‌کرد اما فارغ از تغییر جایگاه حقوقی خبرگزاری جمهوری اسلامی و روزنامه ایران، نحوه برکناری خاموش مدیریت روزنامه و معرفی نکردن فاعل این اقدام در نوع خود بی‌سابقه است.
از سوی دیگر برخی خبرها از راه‌اندازی روزنامه ۷ صبح توسط تیم مشایی در کنار دعوت از همکاران برخی نشریات اصلاح‌طلب حکایت می‌کند. چند سایت اینترنتی نیز ازسوی تیم مذکور راه‌اندازی شده‌اند.
خاطرنشان می‌شود سال گذشته یک جریان خاص تمام آگهی‌ها را به روزنامه ایران اختصاص داد و از واگذاری آگهی‌های دولتی به سایر روزنامه‌ها و مخصوصا روزنامه کیهان جلوگیری کرد، که این روال غیرقابل توجیه و غیرقانونی کماکان ادامه دارد.



باهنر: تلاش می‌کنیم به استیضاح و عدم کفایت احمدی‌نژاد نرسیم

دانشجونیوز: محمدرضا باهنر در پاسخ به پرسش خبرنگاران دولتی گفته است که تلاش میکنیم به استیضاح و عدم کفایت احمدی‌نژاد نرسیم اما به هرحال مجلس از ابزار نظارتی خود بهره خواهد گرفت.
محمدرضا باهنر در کنفرانس خبری خود در قامت دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درباره فعالیت انتخاباتی اصول‌گرایان، نحوه حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس نهم، ادغام وزارت‌خانه‌ها و خبر استعفای وزیر اطلاعات به خبرنگاران پاسخ گفت.
باهنر در پاسخ به سوال خبرآنلاین که به عنوان معاون نظارتی مجلس در مورد عدم تشکیل وزارت مجلس چه نامه‌نگاری‌هایی با ریاست‌جمهوری انجام داده‌اید- کما اینکه در نامه‌ای قبل از سال 90 به ایشان تصریح کردید که سازمان ورزش وجود ندارد و نمی‌توان به آن بودجه‌ای تخصیص داد- در سال 90 چه اقداماتی انجام داده‌اید؟ (این سوال از آن جهت مطرح می‌شود که آقای مشایی در اظهارنظری اعلام کردند این قانون دارای مشکل است)، گفت: در نامه‌ای در مورخ نهم فروردین ماه خطاب به رئیس‌جمهور اعلام کردیم که از این تاریخ باید وزارتخانه با وزیر یا سرپرست اداره شود. از این تاریخ به بعد به کمیسیون تلفیق اعلام شد که ردیف‌های بودجه‌ای برای سازمان تربیت بدنی وجود ندارد و اعلام شد که امکان دخل تصرف در این بودجه و تصمیم‌گیری از نظر اداری وجود ندارد و نمی‌توان بودجه‌ای را تخصیص داد بجز اینکه وزیر معرفی شود و از مجلس رای اعتماد بگیرد.
محمدرضا باهنر در پاسخ به سوال دیگری، اگر به این تذکرات بی‌توجهی شود مجلس چه اقداماتی را انجام خواهد داد؟، تاکید کرد: امیداواریم به این مرحله نرسد اما به هر حال مجلس از ابزار نظارتی خود بهره خواهد گرفت.
وی همچنین اعلام کرد از نهم فرودین‌ماه دولت نمی‌تواند از ردیف بودجه سازمان ورزش استفاده کند.
وی در پاسخ به اینکه چرا از ابزارهای نظارتی مجلس بهره نمی‌گیرد؟، گفت: من در این مورد مثالی زدم که بار دیگر تکرار می‌کنم این کار مانند طلاق به عنوان مکروه‌ترین حلال خداوند است که تلاش می‌شود رخ ندهد در این مورد نیز ما تلاش می‌کنیم که از همه ابزار نظارتی بهره بگیریم و به استیضاح و عدم کفایت از رئیس‌جمهوری نرسیم کما اینکه در نامه‌ای اعلام کردیم که هرگونه دخل و تصرفی در بودجه غیر قانونی بوده و قابل پیگرد است.



شورای همکاری خلیج فارس خواستار توقف "مداخله ایران" در امور داخلی بحرین شد

شورای همکاری خلیج فارس خواستار توقف "مداخله ایران" در امور داخلی بحرین شده است.
به گزارش خبرگزاری دولتی بحرین - بنا - وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با صدور بیانیه ای از جامعه بین المللی، به خصوص شورای امنیت سازمان ملل متحد، خواسته اند تا با اتخاذ تدابیر لازم "به مداخلات، اقدامات تحریک آمیز و تهدیدات آشکار ایران به منظور برافروختن شورش و نافرمانی و تحریک به خرابکاری" در کشورهای عضو شورا خاتمه دهند.
براساس این گزارش، وزیران خارجه شورای همکاری در جلسه اخیر خود در ریاض، محتوای نامه وزیر امور خارجه ایران به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل در مورد اوضاع بحرین را مردود دانستند.
بیانیه اجلاس وزیران خارجه شورای همکاری با اشاره به نامه آقای صالحی، اعلام کرده است که "لحن تهدید آمیز این نامه منعکس کننده نیات مداوم ایران برای مداخله بی پرده در امور داخلی بحرین و سایر کشورهای عضو شورای همکاری" است.
وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری، ضمن متهم کردن دولت ایران به دنبال کردن سیاست های مداخله جویانه، جمهوری اسلامی را به خاطر "پخش بی امان اتهامات دروغ به منظور تحریک به آشوب و براندازی و ایجاد بی ثباتی در منطقه" به شدت محکوم کرده اند.
بیانیه وزیران خارجه شورای همکاری خلیج فارس تاکید کرده است که کشورهای عضو این شورا در اتخاذ سیاست ها و تدابیر لازم به منظور حراست از حق حاکمیت و ثبات کشورهای خود تعلل نخواهند ورزید و از ایران خواسته است تا "به اقدامات تحریک آمیز، استخدام جاسوس و ایجاد شبکه های مخفی برای براندازی" در کشورهای عضو این شورا خاتمه دهد.
ظاهرا این بخش از بیانیه به اتهامات کویت در مورد ارتباط برخی دیپلمات های ایرانی با یک شبکه جاسوسی وابسته به سپاه پاسداران در آن کشور اشاره دارد.
وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گفته اند که هدف دولت ایران از تلاش برای ایجاد بی ثباتی در کشورهای منطقه "منحرف کردن اذهان عمومی از مشکلات داخلی" جمهوری اسلامی است.
اجلاس اضطراری وزیران شورای همکاری
اجلاس فوق العاده ریاض به منظور بررسی شرایط سیاسی در یمن برگزار شد
بیانیه شورای همکاری خلیج فارس در ادامه از "حملات مکرر به مراکز دیپلماتیک عربستان سعودی در تهران" انتقاد کرده و آن را نقض آشکار قوانین و معاهدات بین المللی ناظر بر فعالیت های دیپلماتیک دانسته است.
اجلاس فوق العاده وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس - متشکل از عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، عمان و امارات عربی متحده - روز گذشته کار خود را در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، آغاز کرد و بررسی اوضاع یمن موضوع اصلی در دستور کار این اجلاس است.
بحران در روابط ایران و بحرین
بیانیه اجلاس در مورد "مداخله ایران در امور داخلی بحرین" پس از آن صادر می شود که هفته گذشته، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، با ارسال نامه ای به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، خواستار اقدامات فوری شورای امنیت برای "توقف کشتار مردم بحرین" شد.
آقای صالحی در این نامه دولت بحرین را به توسل به شیوه هایی مانند ورود به خانه های مردم، ربودن مخالفان، تخریب مساجد، اخراج کارمندان و کارگران مخالف حکومت متهم کرد و شورای امنیت را به خاطر نادیده گرفتن اینگونه اقدامات مورد سرزنش قرار داد.
صالحی در نامه خود خواستار تامین مطالبات مردم بحرین شده است
وزیر امور خارجه ایران ضمن تاکید براینکه دولت بحرین باید مطالبات مردم این کشور را تامین کند، گفت که دولت جمهوری اسلامی به دلیل روابط دیرینه و تاریخی ملت های ایران و بحرین و همسایگی دو کشور، نمی تواند در برابر تحولات اخیر بحرین بی تفاوت باشد.
همچنین، روز گذشته، گزارش شد که آقای صالحی با ارسال نامه ای به مدیرکل صندوق کودکان سازمان ملل - یونیسف - از "نقض آشکار حقوق کودکان" در بحرین شکایت کرده و از جمله گفته است که گروهی از دانش آموزان بحرینی به خاطر اعتقادات دینی خود، از مدارس اخراج شده اند.
اعتراضات سیاسی در بحرین در ماه فوریه سال گذشته با تجمع گروهی از معترضان در یکی از میدان های اصلی شهر منامه، پایتخت، و درخواست آنان برای اصلاحات سیاسی، مبارزه با فساد و، به گفته نهادهای وابسته به شیعیان، رفع تبعیض از اکثریت شیعه این کشور آغاز شد.
اگرچه معترضان در آغاز بر غیر فرقه ای بودن تجمع خود تاکید داشتند، اما در خلال هفته های بعد، برخی منابع دولتی و خبری در بحرین، حضور رهبران مذهبی و سیاسی شیعه در این تجمع و حمایت های گسترده مراکز سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی از آنان را نشانه ای از تلاش برای سرنگونی نظام سلطنتی و تشکیل حکومتی به رهبری شیعیان در این کشور قلمداد کردند.
ماه گذشته میلادی، ماموران امنیتی بحرین با حمله به میدان محل تجمع معترضان، آنان را متفرق کردند در حالیکه ساعاتی قبل از آن، عربستان سعودی و امارات عربی متحده واحدهایی متشکل از چند صد نفر از نیروهای امنیتی خود را برای کمک به دولت بحرین در حفاظت از تاسیسات حیاتی، به این کشور اعزام داشته بودند.
اعزام نیروهای خارجی و حمله ماموران امنیتی بحرینی به تظاهرکنندگان با واکنش تند و خشم آلود مقامات حکومتی و مذهبی ایران مواجه شد که، همراه با چندین مورد تجمع اعتراضی در برابر سفارتخانه های بحرین و عربستان سعودی، همچنان ادامه داشته است.
بی بی سی



پخش گسترده منشور جنبش سبز در دانشگاه مازندران

در ادامه ی فعالیت های مستمر دانشجویان در سرتاسر کشور و در آستانه ی روزهایی که بسیاری از تحلیل گران، نمود ظاهری اعتراض ها و طرح مطالبات سیاسی و اقتصادی بخش وسیعی از شهروندان را به انتظار نشسته اند، در دانشگاه مازندران تیراژ وسیعی از ویراست دوم جنبش سبز که به امضای آقایان کروبی و موسوی نیز رسید،در بین دانشجویان پخش گردید.
به گزارش دانشجو نیوز، فعالین دانشگاه مازندران در روز دوشنبه بیست ونه فروردین منشور جنبش سبز را که در شش برگ فتوکپی شده بود، به تعداد وسیع در تمامی دانشکده ها، خیابان های دانشگاه، سالن های مطالعه،کتابخانه و ..پخش نمودند. بطوری که در حوالی ظهر و در فاصله ی بین کلاس ها، جزوه های شش برگی که در دستان بسیاری از دانشجویان قرار داشت و مورد مطالعه قرار می گرفت، مشهود بود.
در پی این عمل دانشجویان، بعد از ظهر دوشنبه دانشگاه مازندران در فضایی بشدت امنیتی بسر می برد و موتورها و خودروهای حراست و برخی نیروهای لباس شخصی، پیوسته در تمامی دانشکده ها عبور ومرور می کردند و رفت و آمدها در ورودی دانشگاه نیز تحت کنترل قرار گرفته بود، بطوری که حتی تعجب برخی از اساتید را نیز بدنبال داشت.
فعالین دانشگاه مازندران در حالی دست به این اقدام شجاعانه زدند که پس از انتخابات این دانشگاه شاهد یکی از بیشترین سرکوب ها در سراسر کشور بود. بازداشت بیش از صد نفر در بیست وشش خرداد هشتاد و هشت، احضار ده ها نفر به کمیته ی انضباطی، چندین حکم محرومیت از تحصیل و همچنین احضارهای گسترده به اداره ی اطلاعات شهرستان بابلسر و بابل تنها بخشی از مصائبی ست که بر دانشجویان این دانشگاه در دو سال گذشته تحمیل شده است.
در تابستان گذشته پس از جایگزینی "احمدپور" رئیس فعلی دانشگاه مازندران به جای "علیزاده" که بسیاری وی را "آلت دست نهادهای امنیتی" می دانستند، برخی از فعالین نسبت به کاهش سرکوب و آپارتاید علمی در این دانشگاه خوش بین شده بودند،اما عملا ثابت گردید کنترل دانشگاه ها در اختیار کسانی است که چندان شناختی از سرشت پرسشگر دانشجو و نهاد دانشگاه ندارند!
یکی از فعالین دانشجویی استان مازندران در این رابطه به دانشجونیوز می گوید:" مدت هاست حاکمیت به اهمیت فعالیت های دانشجویی و ضدیت آن با نظام های استبدادی پی برده و به همین خاطر علی الخصوص در دو سال گذشته تلاش کرده با بالا بردن هزینه ی فعالیت دانشجویی سکوتی قبرستانی در دانشگاه ها حکمفرما سازد، هرچند حکومت نتوانسته به هدفش برسد اما بطور کامل هم ناموفق نبوده، به همین خاطر این عمل دانشجویان دانشگاه مازندران را می توان حرکتی پیشرو در شکستن فضای خفقان و سرکوب در دانشگاه ها ارزیابی کرد که نتایج مثبتی در پی خواهد داشت."




هزاران نفر از معترضین ، خواهان کناره گیری بشار اسد از مقام ریاست جمهوری سوریه شدند

روز دوشنبه مراسم تشییع جنازه کشته شدگان درتظاهرات ضد حکومتی یکشنبه شب به تظاهرات گسترده ای علیه حکومت بشار اسد تبدیل شد.
هزاران تن از معترضین شعار هایی برای سرنگونی حکومت بشار اسد سر داده بودند.
خبرگزاریهای بین المللی بنقل از شاهدان عینی و سازمانهای حقوق بشری سوریه از کشته شدن دستکم هشت نفر از معترضین در تظاهرات شامگاه یکشنبه خبر میدهند.
مخالفان بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از مردم خواسته بودند در روز یکشنبه ، همزمان با ۶۵ امین سالروز استقلال سوریه در تظاهرات ضد حکومتی شرکت کنند.
گفته میشود دستکم هشت نفر از معترضین در شهر « حمص » بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی کشته شده اند. در شهرهای لاذقیه و ِادلب هم در زد و خورد بین نیروهای امنیتی و معترضین چهار نفر کشته شده اند.
بشار اسد وعده داده است اصلاحات سیاسی و اقتصادی در سوریه را بزودی آغاز کند ولی گروههای اپوزیسیون خواهان کناره گیری او هستند.
رادیو فردا


بررسی وضعیت قاچاق انسان در کشور/ عباس علی‌پور

قاچاق انسان یکی از پدیده‌های در حال رشد عصر حاضر است و به عبارت دیگر شکل جدید و امروزی برده‌داری محسوب می‌شود.
بررسی جنبه‌های قاچاق انسان در محور‌های چهارگانه قاچاق زنان و دختران، قاچاق کودکان، قاچاق اعضای بدن و سرانجام بهره‌کشی از نیروی کار و از طرف دیگر علل و انگیزه قاچاق انسان در ایران و پیامد‌های ناشی از آن و بررسی جغرافیایی قاچاق انسان، مواردی هستند که در پژوهش حاضر مورد کنکاش قرار گرفته‌اند.
نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که زنان و دختران تقریبا قربانیان همیشگی و به دنبال آن مردان و پسران در رتبه‌های بعدی قرار دارند. نکته مهم اینکه حجم کمی از قاچاق انسان، شناسایی و قابل پیگیری است. قربانیان قاچاق که بیشتر آن‌ها زنان و کودکان هستند، به‌زور، فریب یا ارعاب ناچار می‌شوند به شرایط غیرانسانی تن بدهند و بدون توجه به شکل بی‌رحمانه بردگی، در ترس و درماندگی زندگی کنند.
بردگی داخلی و کار اجباری از جمله شکل‌های بهره‌کشی از انسان است اما اکثریت قربانیان به بردگی جنسی کشانده می‌شوند. شواهد نشان می‌دهد کشور جمهوری اسلامی ایران، به دلیل موقعیت ویژه و قرار‌گیری در یک منطقه خاص جغرافیایی درگیر مسائل ناشی از قاچاق انسان بوده است.
این وضع همواره امنیت روانی، فردی و امنیت اجتماعی جامعه را با چالش روبرو می‌سازد. حال پرسش این است که: وضع قاچاق انسان در ایران چگونه است؟ پیامد‌های ناشی از آنچه تاثیری بر ساختارهای اجتماعی جامعه خواهد گذاشت؟ مهم‌ترین معضلات و پیامد‌های ناشی از قاچاق انسان در ایران در چه سطوحی بروز می‌یابد و راهکار اصلی در جهت کنترل آن کدام است؟
انگیزه قاچاق
انگیزه قاچاق و علل تن‌دادن قربانیان به این عمل در تحقیق کمیسیون اروپا در بلژیک‎، ایتالیا و هلند اینگونه بیان شده است: نیاز به پول برای رفع نیازهای نخستین‎‎، پول برای خانواده، کار، پول برای داشتن زندگی شیک‌تر، ماجراجویی، آینده بهتر، آدم‌ربایی، اعتیاد، یافتن شرایط بهتر با کارکردن به عنوان یک روسپی و بی‌ثباتی سیاسی در کشور خود.
قاچاق زنان و دختران
کار‌شناسان از افزایش قاچاق زنان و دختران در استان‌های مرزی کشور و روند صعودی سن قاچاق دختران کمتر از ۱۴ سال خبر دادند. همچنین یافته‌های تحقیقی که در سال ۸۲ انجام شده است، بیانگر روند رو به افزایش قاچاق آن‌ها به کشور‌های حاشیه‌یی خلیج فارس، پاکستان، افغانستان و بطور محدود به کشور‌های اروپایی و آسیایی بوده است.
قاچاق کودکان
قاچاق کودکان یکی دیگر از اشکال قاچاق انسان است که می‌تواند جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی محسوب شود. شیوه قانونی و شیوه غیرقانونی ۲ شکل اصلی قاچاق کودکان در سطح بین‌الملل هستند. استعمار از طریق کار اجباری، بهره‌کشی و فحشا، پورنوگرافی، پدوفیل‌ها، قطع عضو اعضای کودکان و فروش آن شکل می‌گیرد.
قاچاق اعضای بدن
انتظار طولانی‌مدت برای دریافت عضوی از اعضای بدن از طرف بیماران ثروتمندی که نیازمند پیوند عضوی سالم بودند، یکی از مهم‌ترین دلایل رونق تجارت اعضای بدن انسان شد. از آنجا که اغلب قوانین کشورهای مختلف جهان، خرید و فروش اعضای بدن انسان را ممنوع اعلام کرده است، این بازار بطور غیرقانونی شکل گرفت و قاچاقچیان اعضای بدن، آن را سازماندهی کردند. قاچاق اعضای بدن به ۳ صورت انجام می‌شود.
۱- جنایتکاران به متقاعد کردن افراد به فروش اعضای بدن خود در برابر مبلغ ناچیزی پول می‌پردازند.
۲- قاچاقچیان پس از مرگ افراد و پایان مراسم تدفین، اقدام به خارج کردن جسد از قبر کرده و برخی از اعضا و بافت‌های بدن وی را جدا می‌کنند. این اعضا و بافت‌ها برای پیوند فروخته نمی‌شوند، بلکه هدف از فروش آن‌ها تحقیقات علمی و سایر مقاصد تجاری است.
۳- باندهای جنایتکار با ربودن اشخاص بویژه کودکان، آنان را بی‌هوش کرده و اعضای بدنشان را در حالی که زنده هستند، از بدن‌هایشان جدا می‌کنند.
اشکال متفاوت قاچاق زنان و دختران در ایران
بر اساس پژوهش سازمان دفاع از قربانیان خشونت، قاچاق زنان و دختران در ایران بطور عمده به ۲ شکل «قاچاق به پاکستان» و «قاچاق به کشور‌های حاشیه خلیج فارس بویژه امارات متحده عربی» صورت می‌گیرد.
یافته‌های تحقیقی که با همکاری امور مشارکت زنان و کمیته سازمان دفاع از قربانیان خشونت در سال ۱۳۸۲ انجام شده، بیانگر روند رو به افزایش زنان و دختران استان‌های مرزی به کشور‌های حاشیه‌یی خلیج فارس، امارات متحده عربی، پاکستان و افغانستان و بطور محدود به کشور‌های اروپایی و آسیایی است.
ویژگی‌های اصلی قربانیان قاچاق در ایران
قربانیان عموما بین ۱۴ تا ۲۵ سال دارند و از نظر اقتصادی و اجتماعی، در اکثر موارد کشمکش‌های درون خانواده، اعتیاد والدین، طلاق، فقر، مسکن نامناسب، سکونت در مناطق پرجمعیت و حاشیه‌نشینی شهرهای بزرگ موجب می‌شود تا دختران محیط نامساعد خانواده را ترک کرده یا پدر خانواده مجبور به فروش دختران خود می‌شود. همچنین از نظر سطح تحصیلات، از آنجا که اغلب قربانیان از اقشار فقیر و دختران فراری هستند، از نظر تحصیلی، در سطح راهنمایی و دبیرستان و در رده سنی ۱۵ تا ۱۷ سال هستند و از فقر فرهنگی و ضعف اعتقادات رنج می‌برند.
جغرافیای قاچاق انسان در ایران
در سال‌های اخیر، همزمان با گسترش پدیده قاچاق انسان در جهان، گزارش‌های بیشتری از قاچاق انسان در ایران انتشار یافته است. براساس اعلام پلیس امنیت ملی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، قاچاق انسان بصورتی که در کشورهای دیگر انجام می‌شود، در معاونت مذکور سابقه ندارد؛ اما خروج زنان و دختران جوان بصورت غیرقانونی به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله دوبی و امارات و فروش آنان به شیوخ عرب مسبوق به سابقه است. یافته‌های تحقیقی که با همکاری مرکز امور مشارکت زنان و کمیته سازمان دفاع از قربانیان خشونت در سال ۸۲ انجام شده است، بیانگر روند رو به افزایش قاچاق زنان و دختران استان‌های مرزی به کشورهای حاشیه خلیج فارس، امارات متحده عربی، پاکستان و افغانستان و بطور محدود به کشورهای اروپایی و آسیایی است. قاچاقچیان، قربانیان را از کشورهای بنگلادش، افغانستان، پاکستان به داخل ایران حمل و سپس به اروپا می‌فرستند. در سال ۱۳۸۲، ۲۰۰ باند قاچاق انسان در آذربایجان غربی که عمدتا در شهرهای باکو، سلماس و چالدران فعالیت می‌کردند، کشف و متلاشی شدند. همچنین ۱۵۰ هزار نفر که بصورت غیرقانونی در ایران به سر می‌برند، دستگیر شدند. همه‌روزه بطور متوسط ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نفر افغانی از معابر غیررسمی وارد استان سیستان و بلوچستان می‌شوند.
جلوگیری از جابه‌جایی غیرمجاز اتباع افغان باعث شده است که افغان‌های فاقد مدارک شناسایی برای تردد از شهری به شهر دیگر در داخل ایران به باندهای قاچاق مراجعه کنند و پول‌های گزافی به آنان بپردازند (سازمان دفاع از قربانیان خشونت ۴۲: ۱۳۸۲). ایران نیز مانند دیگر کشور‌ها از این پدیده‌ در امان نمانده است.
هرچند آمار دقیقی در این‌باره وجود ندارد ولی آنچه از اخبار برمی‌آید این است که ایران بعنوان یک کشور ترانزیت و به عنوان یک کشور مبدا، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به دلیل نگاه سیاسی و امنیتی به این پدیده فرهنگی اجتماعی، دستگاه‌های مسوول از ارایه آمار دقیقی در این‌باره خودداری می‌کنند. براساس شواهد موجود، ایران به عنوان یک کشور ترانزیت اشخاصی است که از کشورهای شرقی مانند پاکستان و افغانستان به کشورهای اروپایی قاچاق می‌شوند.
قاچاقچیان این افراد را از مرزهای خراسان و سیستان وارد و پس از مسیر طولانی از مرزهای غرب و استان آذربایجان غربی خارج می‌کنند. اما مشکل حاد‌تر، قاچاق اتباع ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس و پاکستان است.
برعکس مورد قبل، بزه‌دیدگان انواع مختلفی دارند و مردان و زنان و کودکان را شامل می‌شوند، در قاچاق به کشورهای حاشیه خلیج فارس و پاکستان، بزه‌دیدگان بطور عمده زنان و دختران ایرانی هستند.
مبارزه با قاچاق زنان در ایران
ایران از جمله کشورهایی است که خیلی زود از اوایل سده بیستم با پیوستن به اسناد بین‌المللی موجود علیه قاچاق زنان، قوانینی داخلی را برای مبارزه با آن به تصویب رساند، اما بررسی اینگونه قوانین و نیز پیوستن ایران به اسناد بین‌المللی در این‌باره، از سیر نزولی حکایت دارد. بررسی این قوانین نشان خواهد داد که این سیر نزولی پس از انقلاب نیز در زمینه‌ پیوستن به اسناد بین‌المللی با شتاب بیشتری ادامه یافت.
ایران اسناد ۱۹۲۱، ۱۹۱۰، ۱۹۰۴ و ۱۹۳۳ را امضا کرد و همگام با آن‌ها قوانینی داخلی را نیز به تصویب رساند. پس از این‌ها در ۱۹۴۹ نیز پروتکل اصلاحی را برای تایید دوباره ۳ سند نخست به تصویب رساند، اما باوجود اینکه خود ایران جزو امضاکنندگان قطعنامه مجمع عمومی برای تصویب کنوانسیون ۱۹۴۹ بود، بعدا از امضای تصویب خود کنوانسیون خودداری ورزید، در واقع سیر نزولی یاد شده از همین‌جا آغاز شد، که بیشتر به خاطر رواج فساد اخلاقی و روسپیگری در ایران در زمان پهلوی دوم بود؛ بگونه‌یی که امضای کنوانسیون و تعهد بین‌المللی ناشی از آن مستلزم بر هم زدن بسیاری از سیاست‌ها و برنامه‌های حکومت محمدرضا پهلوی بشمار می‌رفت.
بطورکلی پیش از انقلاب اسلامی قوانین نسبتا مناسبی برای مبارزه با قاچاق وجود داشت و هرچند مجازات تعیین شده یعنی ۶ ماه تا ۳ سال زندان بسیار نامتناسب و کمتر از حد لازم بود، مشکل اصلی به عدم اجرای‌‌ همان قوانین باز می‌گشت. البته در این قوانین به هیچ روی خود عمل روسپیگری جرم شناخته نمی‌شد، اما پس از انقلاب اسلامی که قانون مجازات عمومی جای خود را به قانون مجازات اسلامی داد، جامعیت مواد مربوط به قاچاق زنان و بهره‌کشی جنسی از آنان جای خود را به ۴ ماده بسیار کوتاه درباره قوادی و واسطه‌گری داد.
باید در نظر داشت که دیگر انواع قاچاق زنان که برای بهره‌کشی از آنان به منظور کار اجباری، بیگاری، برداشتن اندام‌ها و دیگر اهداف غیراخلاقی جدای از فساد و فحشا صورت می‌گیرد، با این ماده به هیچ‌وجه قابل مجازات نیست.
البته باید منتظر ماند و مشاهده کرد که در محاکمه‌هایی که برای رسیدگی به موارد قاچاق زنان در آینده برگزار خواهد شد، دادگاه‌ها چه مواد دیگر قانونی را برای مجازات مرتکبان به کار خواهند برد. مساله دیگر آن است که ایران از امضای پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص بویژه زنان و کودکان خودداری ورزید و بدین‌ترتیب همچنان تنها به اسناد اولیه مربوط به سرکوب قاچاق انسان ملزم می‌باشد.
همچنین چون کنوانسیون ۱۹۷۹ رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان را نیز امضا نکرده است، هیچ تعهد بین‌المللی برای مبارزه با خشونت علیه زنان از جمله قاچاق آنان طبق ماده ۶ آن سند ندارد.
راهکارهای پیشنهادی
الحاق به کنوانسیون‌های بین‌المللی و منطقه‌یی راجع به قاچاق در اغلب موارد پدیده‌یی فرا ملی است. از اموری که می‌تواند در مسیر مبارزه با قاچاق انسان موثر باشد، همکاری بین‌المللی و منطقه‌یی در قالب همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه است. درباره همکاری‌های دوجانبه، توافقنامه‌یی که بطور خاص در حوزه قاچاق میان ایران و کشورهای دیگر امضا شده باشد، وجود ندارد.
شاید تنها توافقنامه‌یی استرداد که میان دولت ایران و برخی از کشور‌ها منعقد شده است، در این زمینه قابل استناد باشد. در این توافقنامه فقط به لزوم استرداد مجرمان میان کشورهای طرف معاهده اشاره شده، بدون اینکه اشاره مستقیمی به بزهکاران قاچاق شده باشد.
اولویت دادن به پیشگیری از قاچاق انسان
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیشگیری از جرم را در اصل ۱۵۶ بطور صریح و اصل ۸ بطور غیرمستقیم مطمح نظر قرار داده است و این موضوع نشانگر اهمیت و نقش اساسی پیشگیری از جرم به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم کنترل جرایم است. قانون اساسی با نگرش به بند ۵ اصل ۱۵۶ وظیفه اصلی واکنش در برابر جرم را به قوه قضاییه محول کرده است (رجبی‌پور ۸۷: ۱۳۷۸).
در مرحله اول باید از تمام ابزارهای ممکن در راه پیشگیری از قاچاق انسان استفاده شود. فعالیت‌ آموزشی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی از جمله اقدامات صورت گرفته در این حوزه است. تصویب قوانینی برای تحقق این امور می‌تواند بسیار مفید و کارساز باشد. سرمایه‌گذاری در حوزه پیشگیری از وقوع قاچاق بسیار کم‌هزینه‌تر از حوزه مبارزه است.
افزایش آگاهی‌های عمومی از طریق اقدامات فرهنگی آموزشی
ایران در مقایسه با کشورهای دیگر، کمتر به موضوع پیشگیری توجه می‌کند. هرچند شاید بتوان برنامه‌های هفتگی در حوزه پیشگیری از انحرافات اجتماعی مثل مواد مخدر را مشاهده کرد، ولی برنامه‌های صورت گرفته درباره قاچاق به مراتب کمتر و شاید به جرات بتوان گفت نادر است. شاید علت اصلی آن نیز نگاه امنیتی یا قبح اجتماعی قاچاق باشد.
تعیین ضمانت اجراهای غیرکیفری و کیفری تبعی و تکمیلی برای مرتکبان
مبارزه با قاچاق نیازمند وضع ضمانت اجراهای متناسب است. گاهی تعیین مجازات‌های اصلی به تنهایی کافی نبوده و فاقد بازدارندگی است. از این رو ضروری است در این موارد از مجازات‌های تبعی و تکمیلی نیز استفاده کرد. استفاده از این مجازات‌ها در هنگامی که خویشاوندان و والدین، خود اقدام به قاچاق کرده‌اند، دارای اهمیت بسیار است.
تشدید مجازات در برخی اوضاع و احوال خاص نظیر بروز حوادث غیرمترقبه
در برخی از برهه‌ها زمانی و بخاطر شرایط خاص (که البته موقت نیز هست) اشخاص به دلیل نداشتن شرایط نامناسب زندگی، نسبت به قاچاق آسیب‌پذیرترند.
برای مثال پس از وقوع حوادث غیرمترقبه طبیعی مانند زلزله، اشخاص زلزله‌زده شرایط خاصی پیدا می‌کنند که می‌توانند دستاویزی برای قاچاقچیان و شکار سریع طعمه‌های خود باشند. باتوجه به وضع جغرافیایی ایران و وقوع زلزله‌های متعدد و آسیب‌های جانی و مالی، تشدید مجازات برای چنین وضعی بسیار ضروری است. نمونه پیش آمده را می‌توان پس از زلزله بم مشاهده کرد که در آن مواردی از قاچاق کودکان (بویژه دختران) پس از زلزله بم گزارش شده است و همین امر ضرورت تشدید مجازات در چنین مواردی را توجیه می‌کند.
به رسمیت شناختن مسوولیت کیفری اشخاص حقوقی
یکی از اقداماتی که در زمینه مبارزه با قاچاق انسان از طریق قوانین کیفری می‌تواند صورت گیرد، پذیرش مسوولیت کیفری برای اشخاص حقوقی است. از آنجایی که قاچاق انسان در مواردی به وسیله اشخاص حقوقی (مانند در پوشش آژانس‌های مسافرتی) و در ظاهری قانونی صورت می‌گیرد، پذیرش مسوولیت کیفری برای اشخاص حقوقی آژانس‌های مسافرتی و در نظر گرفتن مجازات‌های خاص برای آن‌ها نظیر بستن و تعطیلی موسسه و توقیف و ضبط و مصادره اموال حاصل از جرم در این زمینه، می‌تواند کارساز باشد.
حمایت از بزه‌دیدگان در صورت بازگشت به کشور مبدا یا عدم بازگشت
نخستین مرحله‌یی که بعد از شناسایی بزه‌دیدگان قاچاق باید صورت گیرد، تلاش برای بازگرداندن آنان به آغوش خانواده و کشور متبوعشان است.
در این راه باید از هرگونه اجبار خودداری شود. توجه به منافع بزه‌دیدگان هنگام بازگرداندن آن‌ها به کشور بسیار ضروری است؛ به این معنا که ممکن است در برخی از موارد عدم بازگشت به وطن اصلی، مفید‌تر از بازگشت آن‌ها باشد؛ از این رو بیان شده است که باید توجه به عالیترین منافع بزه‌دیده، همانا وجه همت مقاماتی باشد که قصد بازگرداندن بزه‌دیده را دارند.
در چنین شرایطی که عدم بازگشت بزه‌دیده بیشتر در جهت منافع اوست باید شرایطی فراهم شود که هم از سوءاستفاده بعدی جلوگیری شود و هم امکان و شرایط زندگی در کشور مقصد مهیا شود. یکی از این شیوه‌ها صدور اجازه سکونت برای مدتی همراه با خدمات حمایتی به بزه‌دیده است.
معافیت بزه‌دیدگان از مجازات
یکی از علل عدم بازگشت بزه‌دیدگان ترس از مجازات در صورت ورود به کشور است. در بسیاری از موارد بزه‌دیدگان به دلیل ترس از مجازات، اقامت در کشور مقصد هرچند با شرایط بسیار بد را ترجیح می‌دهند از این رو باید به بزه‌دیدگان اطمینان داد که در صورت بازگشت از هرگونه تعقیب جزایی مصون هستند. طبق مقررات کنونی، کسانی که به ایران قاچاق شده‌اند ممکن است باعنوان ورود غیرقانونی مورد تعقیب قرار گیرند.
حمایت از بزه‌دیدگان در فرآیند رسیدگی
پس از بازگشت بزه‌دیدگان، حمایت از آن‌ها در فرآیند کیفری در جهت شناسایی و مجازات قاچاقیچان بسیار ضروری است. در این فرآیند باید تمام اقدامات به صورتی انجام گیرد که منافع بزه‌دیده به نحو احسن رعایت شود.
این امر می‌تواند از طریق توسل به برخی راهکار‌ها محقق شود. تعیین نماینده قانونی و حقوقی برای بزه‌دیده، جلوگیری از افشای هویت بزه‌دیده، جلوگیری از افشای بزه‌دیدگان برای عموم و بویژه برای قاچاقچیان. قربانیان قاچاق به دلیل لطمه‌یی که به آن‌ها وارد شده، اغلب خود نمی‌توانند دعوی کیفری را به نحو احسن دنبال کنند. ترس از انتقام، عدم توانایی مالی برای اخذ وکیل و ناهمراهی خانواده در حمایت از بزه‌دیده در تعقیب مجرمان، همگی ضرورت انتخاب نماینده قانونی و حقوقی را برای بزه‌دیده توجیه می‌کنند.

عباس علی‌پور
ایران امروز



آثار شجریان از این پس در خارج از ایران منتشر می‌شود

خبرگزاری هرانا - مدیر برنامه‌های استاد شجریان گفت که از این پس آلبوم‌های استاد شجریان در خارج از کشور منتشر می‌شوند.
محمدعلی رفیعی در گفت‌و‌گو با پارس توریسم در پاسخ به سوالی درباره وضعیت انتشار آلبوم شجریان که مدت بسیاری در انتظار مجوز مانده است، گفت: "با توجه به وضعیتی که در زمینه انتشار آلبوم استاد شجریان دچار آن شدیم ما تغییر رویه داده‌ایم و از این پس آلبوم‌های موسیقی استاد شجریان در خارج از کشور منتشر می‌شود."
اواخر سال گذشته بود که برخی سایت‌های خبری خبر دادند که آلبوم جدید محمدرضا شجریان ماه‌هاست که در وزارت ارشاد منتظر صدور مجوز مانده است.
به نوشته این سایت‌ها علیرغم اینکه چندین ماه از ارائه جدید‌ترین آلبوم محمدرضا شجریان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌گذرد، این وزارتخانه هیچ تصمیمی در خصوص صدور یا عدم صدور مجوز برای این آلبوم اتخاذ نکرده است.



تجمع کارگران شرکت ذوب و فلزات ابهر در اعتراض به عدم دریافت حقوق

خبرگزاری هرانا - کارگران شرکت ذوب و فلزات ابهر که ۱۶ ماه است حقوقی دریافت نکرده اند، در اعتراض به این امر در مقابل فرمانداری ابهر دست به تجمع زدند.
به گزارش اعتدال، ۲۰۰ نفر از کارگران این شرکت در تجمعی، در مقابل فرمانداری ابهر بر پرداخت ۱۶ ماه حقوق و ۲ عیدی عقب افتاده خود اصرار کردند.
یکی از کارگران معترض در این باره گفت: از حدود ۷ ماه پیش با مراجعه فرمانداری، استانداری زنجان، دادگاه و دفتر نماینده مردم ابهر و خرمدره خواسته خود را مطرح کرده ایم اما تا امروز جواب قانع کننده ای دریافت نکرده ایم.
یکی دیگر از آنان افزود: چند ماه پیش اداره کار شهرستان ابهر حکم به پرداخت حقوق معوقه کارگران این شرکت داد، اما تاکنون این حکم اجرا نشده است.
در پی این تجمع، نمایندگان کارگران به همراه نمایندگان دادگستری و معاون فرماندار ابهر تشکیل جلسه دادند و مقرر شد این موضوع از طریق دادگستری استان پیگیری شود.
جلیلی مدیر سیاسی امنیتی فرمانداری ابهر در این زمینه گفت: قرار بود شرکت ذوب و فلزات ابهر برای پرداخت حقوق معوقه کارگران خود ۲ میلیارد تومان تسهیلات بانکی دریافت کند.
وی افزود: این شرکت به علت ناتوانی در تامین وثیقه و همچنین سفته برای سپردن به بانک، تاکنون موفق به دریافت تسهیلات بانکی نشده است.
به گفته جلیلی قرار است در صورت پرداخت نشدن تسهیلات، با حکم دادگستری اموال شرکت فروخته شود.
وی گفت: کارگران این شرکت حدود ۱۶ ماه است که از بیمه بیکاری استفاده می کنند.
کارخانه ذوب و فلزات ابهر که در زمینه تولید قطعات ماشین آلات و ریخته گری از سال ۷۳ فعال است، به علت تغییرات متعدد اعضای هیات مدیره و مسائل مالی از ۲ سال پیش با مشکلات مالی مواجه شده است و همچنین شماری از کارگران این شرکت در اسفند ماه سال گذشته، با اعلام اینکه بیش از ۱۸ ماه است که حقوق و مزایا و مطالبات خود را دریافت نکرده اند در مقابل فرمانداری تجمع نموده بودند.



نازنین خسروانی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد

خبرگزاری هرانا - نازنین خسروانی، روزنامه نگار، از سوی دادگاه انقلاب به تحمل شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
فریده غیرت، وکیل این روزنامه نگار با اعلام این خبر به کلمه گفت: حکم موکل بنده در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام "اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" صادر شده و به استناد این حکم شش سال حبس تعزیری برای خانم خسروانی در نظر گرفته شده است.
فریده غیرت در ادامه افزود: این حکم روز شنبه، بیست و هفتم فروردین ماه در دفتر دادگاه به من ابلاغ شد که در مهلت مقرر قانونی که ۲۰ روز است، تقاضای تجدیدنظر خواهم داد.
نازنین خسروانی در تاریخ ۱۲ آبانماه سال گذشته در منزل پدری خود بازداشت شد. او پس از تحمل ۱۳۲ روز حبس در بند ۲۰۹ زندان اوین، در تاریخ ۲۴ اسفند ماه گذشته با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. دادگاه بدوی این روزنامه نگار ۱۹ بهمن ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد و اینک پس از درخواست تجدیدنظر از سوی وکیل وی، پرونده برای اعلام نظر نهایی به دادگاه تجدید نظر خواهد رفت.



پرونده سازی برای سید سامی حسینی زندان محکوم به اعدام

خبرگزاری هرانا - سیدسامی حسینی، زندانی کرد محکوم به اعدام طی تماسی تلفنی از زندان مرکزی ارومیه اعلام کرد که صبح امروز یکشنبه ۲۸ فروردین برای شرکت در جلسهٔ بازپرسی پروندهٔ جدیدش از زندان مرکزی ارومیه به شعبهٔ ۷ بازپرسی دادگاه ارومیه انتقال داده شده است.
به گزارش اخبار روز، سید سامی حسینی درمورد اتهام تازه‌اش گفت: اتهام من‌‌ همان اتهام بمب گذاری است که هیچ وقت مسئولیتش را نپذیرفتم و آن را رد کرده‌ام. چند روز پیش توسط وکیلم خبردار شدم که پرونده‌ام دوتا شده است.
اتهام من در پروندهٔ اول بمب گذاری است که بابت آن دادگاهی و به اعدام محکوم شده‌ام. در پروندهٔ دوم ۷ شاکی دارم که گویا طی آن حادثهٔ بمب گذاری آسیب دیده‌اند. ۶ نفر از شاکیان، مجروحین حادثه هستند و یک نفر نیز خانوادهٔ تنها شهید حادثهٔ بمب گذاری می‌باشد. امروز جلسهٔ بازپرسی برای رسیدگی به اتهام بنده در پروندهٔ دوم یعنی مجروح کردن ۶ نفر و شهادت یک نفر طی یک حادثه بمب گذاری، برگزار شد. بنده اتهامات وارده را نپذیرفتم و رد کردم.
این زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام در خصوص نحوهٔ برگزاری جلسه بازپرسی اظهار داشت: جلسهٔ بازپرسی بدون حضور شاکیان پرونده و وکیلم در پشت درهای بسته برگزار شد. البته وکیلم به شعبه ۷ بازپرسی آمدند اما به ایشان اجازه حضور در جلسه بازپرسی را ندادند. هنوز مشخص نیست که شاکیان پرونده تقاضای دریافت دیه دارند یا قصاص. من همانطور که پیش‌تر اشاره کردم اتهامات وارده در جلسه بازپرسی صبح را رد کردم و خطاب به قاضی بازپرس پرونده گفتم؛ من در پروندهٔ قبلی هم که به اعدام محکومم کردید هیچ وقت مسئولیت بمب گذاری را نه در بازجویی‌ها، نه در تنها جلسهٔ بازپرسی و نه در جلسهٔ دادگاه قبول نکرده‌ام. شما با علم قاضی مرا به اعدام محکوم کردید. هیچ مدرکی علیه من وجود نداشته و ندارد. وقتی بمب گذاری کار من نیست بنابراین آسیب دیدن آن ۷ نفر هم نمی‌تواند مسئولیتی را متوجه من بکند. امروز من به خاطر بمب گذاری و مجروح شدن ۶ نفر و شهادت یک نفر دیگر که بسیار هم برایشان متاسف هستم دادگاهی نمی‌شوم. چون خودتان هم می‌دانید کار من نیست. امروز من فقط به خاطر کرد بودنم است که دادگاهی می‌شوم. اگر اتهامم این است که آن را با افتخار می‌پذیرم و از شما می‌خواهم به خاطر اتهام کرد بودنم مرا به اشد مجازات محکوم کنید.
سیدسامی حسینی در ادامه افزود: من برای رد اتهامم مدارک زیادی دارم اما ادارهٔ اطلاعات برای اثبات اتهام بنده حتی یک مدرک هم ارائه نکرده است. به عنوان نمونه از هنگ مرزی نیروی انتظامی یک نامه به دادگاه ارسال شد مبنی بر اینکه سید سامی حسینی ۴۴ روز قبل از حادثهٔ بمب گذاری در بازداشت به سر می‌برده است. همچنین کل شوراهای منطقه‌ای که حادثهٔ بمب گذاری در آنجا اتفاق افتاده است، تایید کرده‌اند که بمب بعد از دستگیری سیدسامی حسینی منفجر شده است. قاضی بدوی پرونده نیز اعتراض داشت به اینکه ماموران اطلاعات برای اثبات اتهام سید سامی حسینی نه شاهد دارند، نه مدرک و نه اقرار. دیگر اینکه در حکم صادرشده برای من نوشته‌اند که حکم اعدام با علم قاضی صادر شده است. یعنی هیچ مدرکی علیه من وجود نداشته و قاضی همین طور به قیافه‌ام نگاه کرده و دیده به قیافهٔ من بمب گذاری می‌خورد بنابراین اتهامم را بدون هیچ مدرکی قبول نموده و حکم اعدامم را صادر کرده است. حتی وکیل بنده وقتی پرونده‌ام را خواند قبل از دادگاهی به من اطمینان داد که یا تبرئه می‌شوم و یا ممکن است از سر عصبانیت به یکی دوسال زندان محکوم شوم. چون هیچ مدرکی علیه من وجود نداشت. باور اینکه من به اعدام محکوم شده‌ام برای او نیز بسیار سخت بود.
لازم به ذکر است سیدسامی حسینی در ۱۵ خرداد سال ۸۷ توسط ماموران اطلاعات در ایست بازرسی گلوگاه شیرازی، بالا‌تر از تازه شهر واقع در سلماس بازداشت می‌شود.
وی به مدت ۱۵ روز در اطلاعات شهر سلماس تحت شدید‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌گیرد تا جایی که مجبور می‌شوند او را به بیمارستان انتقال بدهند.
در بیمارستان شهر سلماس به دلیل وخامت وضعیت جسمی سیدسامی حسینی از پذیرش وی امتناع می‌کنند. بنابراین او را به بیمارستان امام خمینی در شهر ارومیه منتقل می‌کنند. سید سامی حسینی مدت ۵ روز در بیمارستان امام خمینی شهر ارومیه و سپس به مدت ۱۳ روز در بهداری اطلاعات بستری می‌شود.
وی مجدداً پس از بهبودی نسبی توسط ماموران اطلاعات تحت شکنجه قرار می‌گیرد که این شکنجه‌ها حدود ۳ ماه و ۱۰ روز تداوم داشته است.
این زندانی سیاسی کرد سپس به زندان سلماس انتقال داده می‌شود اما مسئولان زندان از پذیرفتن وی به دلیل وجود آثار شکنجه روی بدنش خودداری می‌کنند. بنابراین اطلاعات شهر سلماس ناگزیر می‌شود طی نامه‌ای کتبی اعلام کند که سید سامی حسینی را با این شرایط جسمی به زندان سلماس تحویل داده‌ایم و تمام مسئولیت آن را می‌پذیریم.
سیدسامی حسینی آن طور که خودش گفته پس از بهبودی نه چندان کاملش در زندان سلماس که حدود ۵ ماه به طول می‌انجامد برای بازپرسی به دادگاه احضار می‌شود. طی یک جلسه بازپرسی و یک جلسه دادگاهی بدون ارائه هیچ مدرکی و تنها با علم قاضی به اعدام محکوم می‌شود.
گفتنی است این زندانی سیاسی ۳۱ ساله هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه زندانی می‌باشد. وی دارای دو فرزند پسر به نامهای مانی و سامیار می‌باشد که به ترتیب ۶ و ۳ ساله هستند. سید سامیار حسینی چندماه بعد از بازداشت پدرش به دنیا می‌آید.
 سوسن محمدخانی غیاثوند



تجمع کارگران قزوینی مقابل مجلس برای دومین روز متوالی

خبرگزاری هرانا - كاركنان شركت "ناز نخ قزوين" با تجمع در مقابل مجلس برای دومین روز متوالی نسبت به عدم دريافت حقوق خود اعتراض كردند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی فارس، تعدادي از كاركنان شركت ريسندگي و بافندگي "ناز نخ" قزوين صبح امروز (دوشنبه) با تجمع در مقابل مجلس از قوه مقننه و مجريه خواستند كه حقوق‌شان را از شركت "ناز نخ " قزوين مطالبه كنند.
يكي از تجمع كنندگان در اين باره گفت كه ما چهارده ماه است هيچ حقوقي از شركت "ناز نخ قزوين" دريافت نكرده‌ايم و تمام شكايت‌هاي ما به اداره بيمه بي نتيجه مانده است.
بر اساس اين گزارش،‌ تعداد تجمع كنندگان حدود صد نفر است.



محرومیت دو ترم از تحصیل برای سه دانشجوی دانشگاه اراک

خبرگزاری هرانا - سه دانشجوی دانشگاه اراک، به نام های نیما درخشی، محمد رفیعی و حمید امیری هرکدام به مدت دو ترم از تحصیل محروم شدند.
به گزارش جرس، این حکم از سوی کمیته انضباطی دانشگاه صادر شده است و طبق آن دانشجویان نامبرده به دو ترم تعلیق با احتساب سنوات محکوم شده اند.
این دانشجویان دی ماه ٨٩ را در بازداشت اداره اطلاعات بسر برده و موفق به شرکت در امتحانات ترم گذشته نیز نشده بودند.
این گزارش می افزاید با صدور و اجرای این حکم، وضعیت ادامه تحصیل این دانشجویان در پرده ای از ابهام قرار می گیرد.
طی چند سال اخیر، صدها تن از دانشجویان و فعالان دانشجویی سراسر کشور، مشمول احکام حبس، تبعید، اخراج از دانشگاه، تعلیق و محرومیت از تحصیل و توبیخ شده اند.



پنج شهروند بلوچ به اتهام عضویت در گروه جندالله بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - ادارهٔ کل اطلاعات سیستان و بلوچستان مدعی شده است که یک "تیم تروریستی" متعلق به گروه جندالله را "پیش از هرگونه اقدام" در زاهدان منهدم و پنج تن از اعضای آن را دستگیر کرده است.
روابط عمومی اداره کل اطلاعات سیستان و بلوچستان صبح دوشنبه اعلام کرد: "با هوشیاری و تلاش مستمر سربازان گمنام امام زمان در ادارهٔ کل اطلاعات استان، طی اقدام اطلاعاتی و عملیاتی یک تیم تروریستی از گروهک جندالله که قصد ناامن کردن منطقه را داشتند، شناسایی و متلاشی شدند."
بر اساس این گزارش چهار جلیقه انفجاری و مقادیری مهمات نیز همراه افراد بوده است.
گروه جندالله که رهبر آن، عبدالمالک ریگی، سال گذشته اعدام شد، خود را مدافع حقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده و قصد جدایی‌ از ایران را ندارد.
بایستی اشاره کرد که طی سال های اخیر ده ها تن از شهروندان بلوچ به اتهام همکاری با گروه سیاسی مذکور بازداشت و بعضا اعدام شده اند.



واکنش وزارت امور خارجهٔ جمهوری اسلامی به تحریم مقامات ایرانی

خبرگزاری هرانا - رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امورخارجۀ جمهوری اسلامی، ضمن انتقاد از اتحادیۀ اروپا و متهم کردن این اتحادیه به دنباله روی و تقلید از آمریکا مدعی شد که آمریکا و اتحادیۀ اروپا برای انحراف افکار عمومی از نقض حقوق بشر در کشورهای اروپائی و آمریکا و نیز کشورهای دیگری چون افغانستان و عراق دست به این گونه اقدامات علیه ایران و مقامات این کشور می زنند.
به گزارش رادیو فرانسه، رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امورخارجۀ جمهوری اسلامی، دیشب (شنبه شب) در واکنش به اقدام اخیر اتحادیۀ اروپا مبنی بر انتشار فهرست نام های ٣٢ تن از مقامات بلندپایۀ جمهوری اسلامی ایران به عنوان "ناقضان حقوق بشر" گفت این اقدام اتحادیۀ اروپا به تقلید از سیاست و رویکرد ایالات متحدۀ آمریکا صورت گرفته است.
رامین مهمان پرست مدعی شد که آمریکا و اروپا در تلاش برای انحراف افکار عمومی از نقض فاحش حقوق بشر در کشورهای اروپائی و آمریکا دست به چنین اقداماتی می زنند. سخنگوی وزارت امورخارجۀ جمهوری اسلامی ایران در عین حال آمریکا و اروپا را به نقض حقوق بشر در کشورهای افغانستان و عراق نیز متهم کرد.
باید یادآوری کنیم که علاوه بر اتحادیۀ اروپا که ٣٢ تن از مقامات ایرانی را به عنوان ناقضان حقوق بشر مشمول تحریم کرده است، چهار سناتور آمریکائی نیز در نامه ای به هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجۀ این کشور، خواستار آن شده اند که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، و ٢٥ تن دیگر از مقامات این کشور، شامل مقامات نظامی و قضائی، "ناقض حقوق بشر" اعلام شده و مورد تحریم قرار گیرند. چهار سناتور آمریکائی پس از اتحادیۀ اروپا اقدام به ارسال این نامه کرده اند.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به سخنان دیشب رامین مهمان پرست اختصاص داده است یادآور می شود که جمهوری اسلامی از سال ها پیش به خاطر فعالیت های هسته ای این کشور مشمول چند سری تحریم ها و مجازات های اقتصادی است. تحریم هائی که علاوه بر شخصیت های حقوقی، شخصیت های حقیقی (مقامات ایرانی) را نیز در بر می گیرد.



آزادی جعفر گنجی و آرش نجبایی، دو تن از بازداشتیان ۲۵ بهمن

خبرگزاری هرانا - جعفر گنجی و آرش نجبایی، دو تن از بازداشتی‌های راهپیمایی روز ۲۵ بهمن ماه که از علاقه‌مندان نهضت آزادی هستند، آزاد شدند.
به گزارش میزان خبر، جعفر گنجی و آرش نجبایی، که پس از راهپیمایی روز ۲۵ بهمن دستگیر شده بودند، یکشنبه شب از زندان اوین آزاد شدند.
بر اساس این گزارش، ماموران مادر جعفر گنجی را که شرایط جسمانی‌اش وخیم است و از بیماری‌های ریوی، قلبی و کلیوی رنج می‌برد، مدت‌ها از پسرش بی‌خبر نگه داشته بودند.
پیش از این نیز نهادهای امنیتی به کرات با اعمال قدرتهای غیر قانونی با استفاده از شرایط خانوادگی به ایجاد فشار روانی بر زندانیان سیاسی پرداخته اند.
جعفر گنجی، ۳۱ ساله طراح و گرافیست ساکن تهران است.
آرش نجبایی نیز ۲۸ ساله و ساکن تهران، و فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشگاه آزاد قزوین و دارای کار‌شناسی ارشد مدیریت آی تی از دانشگاه علوم تحقیقات تهران است.



عدم رسیدگی به مشکلات کارگران اشکان چینی قزوین

خبرگزاری هرانا - کارگران اشکان چینی قزوین که چندین ماه است حقوق نگرفته‌اند از عدم رسیدگی به مشکلات خود گله کردند.
به گزارش مهر، برخی از کارگران شرکت اشکان چینی قزوین با امضای نامه‌ای عنوان کردند، در حالی که مدیران شرکت قول داده بودند تا ۲۵ اسفند ۸۹ حقوق و عیدی آن‌ها را پرداخت کنند ولی از ۱۵ اسفند شرکت را تعطیل کردند.
این کارگران گفته‌اند بعد از تجمع در جلوی کارخانه به اداره کار مراجعه کردیم که آنان نیز گفتند شکایت کنید، به فرمانداری و استانداری رفتیم، گفتند به اداره کار می‌گوییم سه روزه رای صادر کنند تا مراحل قانونی طی شود، بعد از مراجعه به اداره کل کار استان قزوین، مسئول محترم روابط کار اعلام کرد این موضوع به ما ربطی ندارد به اداره صنایع مراجعه کردیم که مسئول حفاظت آن گفت: حامی کارخانه هستیم و این تجمع‌ها غیرقانونی است و ربطی به ما ندارد.



محرومیت های جدید برای ضیاءالدین نبوی و مجید دری

خبرگزاری هرانا - دو دانشجوی محروم از تحصیل، مجید دری و هم چنین ضیالدین نبوی که در حال گذراندن حکم خود در تبعید هستند است از حق استفاده از مرخصی محروم مانده اند.
به گزارش کلمه، مجید دری  که چندی پیش از زندان اوین به زندان بهبهان تبعید شد اکنون در این زندان که هزار کیلومتر با محل زندگی خانواده اش فاصله دارد نگهداری می شود.
با اینکه دری به زندان بهبهبان تبعید شده است اما همچنان اجازه استفاده از مرخصی و ملاقات حضوری او با دادستان تهران است و این نکته در پرونده وی درج شده است.
خانواده دری هر بار برای دریافت یک مرخصی چندروزه که حق همه زندانیان است و حتی زندانیان جرایم خطرناک نیز از آن برخوردارند به دادستانی تهران مراجعه کرده اند با این پاسخ مواجه شده اند که وی از حق مرخصی محروم است.
این زندانی سیاسی به بیماری کم خونی و سردردهای شدید مبتلاست اما دادستان و بازجویان وزارت حتی حاضر نیستند به این دانشجوی محروم از تحصیل مرخصی درمانی بدهند.
این دانشجوی محروم از تحصیل با حکم قاضی پیر عباسی، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به شش سال حبس همراه با تبعید محکوم شده است.
گفتنی ست چندی پیش ماموران اداره اطلاعات کرج، خانواده دری را نیز احضار کرده و به آنها گفتند در صورت هرگونه اطلاع رسانی در باره وضعیت مجید دری، وی را به زندان اهواز تبعید خواهند کرد و همین موضوع موجب عدم اطلاع رسانی خانواده مجید دری از آن زمان تاکنون شده است . زندان اهواز شرایط به مرتب بدتری از زندان بهبهان دارد.
در همین زمینه ضیاالدین نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل نزدیک به دو سال است که در زندان به سر می برد و نیمی از این مدت را نیزدر زندان کارون اهواز در تبعید گذرانده است.
ضیا نبوی در این مدت از هرگونه مرخصی محروم بوده است و یک ساعت را نیز خارج از زندان نگذرانده است.  خانواده او نیز به دلیل دوری مسافت و مشکلات دیگر قادر نیستند همیشه او را در این زندان ملاقات کنند . ضیا نبوی با حکم قاضی پیر عباسی، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حکم ۱۵ سال زندان در تبعید را دریافت کرد. این حکم بعد در دادگاه تجدید نظر به یازده سال زندان در تبعید تبدیل شد.



سیما دیدار، از فعالین مدنی تبریز بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - سیما دیدار از روزنامه نگار و از فعالان مدنی، روز شنبه بیست و هفتم فروردین ماه در تبریز بازداشت شده است.
سیما دیدار به هنگام مراجعه به مراجع انتظامی مستقر در خیابان صائب تبریز جهت باز پس گیری مدارک(پاسپورت، کارت ملی و شناسنامه) توسط همین مراجعه بازداشت شده است.
بنا بر گزارش آراز نیوز، ماموران امنیتی وی را هنگام رفتن به زنجان برای دیدار با همسر "سعید متین پور" در روز جهانی زن توسط ماموران امنیتی تفتیش و مدارک مذکورش را نیز ضبط نموده بودند.
گفتنی ست که خانم دیدار پیشتر از تحصیل محروم و از تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و بالاتر باز مانده بود.
یاد آور می‌شود که خانم دیدار در سال ۸۸ پس از دستگیری همسرش، مهندس علیرضا فرشی، هنگام پی جویی علت بازداشت وی دستگیر شده و در پی حکم دادگاه به همراه همسرش به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، از اینرو احتمال می‌رود جهت گذراندن دوران محکومیت خود به زندان تبریز انتقال یافته باشد.



سرباز افغانمقام های محلی افغان می گویند مردان مسلح ناشناس هشت مهندس ایرانی را در ولایت/استان فراه در غرب افغانستان ربوده اند.
این مهندسان در یک پروژه راه سازی مشغول به کار بودند که ایران را به ولایت فراه در غرب افغانستان وصل می کند.
هنوز هویت ربایندگان معلوم نیست و هیچ فرد یا گروهی هم مسئولیت این آدم ربایی را به عهده نگرفته است.
مقام های محلی افغانستان در غرب این کشور می گویند این افراد در ولسوالی موسوم به قلتبای ربوده شده اند.
برخی گزارشها حاکی است که حداقل پانزده نفر از همراهان افغان این مهندسان نیز ربوده شده اند.
پرس تی وی، شبکه انگلیسی وابسته به دولت ایران و همچنین خبرگزاری مهر، شمار مهندسان ایرانی ربوده شده در فراه را ١٢ نفر گفته اند.
آمار افغانهای ربوده شده نیز ضد و نقیض است.
ولایت فراه با سیستان و بلوچستان ایران هم مرز است، دولتهای ایران و افغانستان سعی دارند در این منطقه کنترل بیشتری داشته باشند و ترافیک و قاچاق مواد مخدر را بگیرند.
ولایت فراه از مناطق نسبتا نا آرام در جنوب غرب افغانستان است و سیستان و بلوچستان نیز در مواردی شاهد بروز خشونت ها و درگیری های میان نیروهای امنیتی ایران و گروه جندالله بوده است.
آزادی گروگان های افغان و پاکستانی در ایران
یک فرمانده ارشد پلیس اصفهان می گوید اعضای "یک شبکه گروگانگیری" در این شهر که اتباع کشورهای افغانستان و پاکستان را به گروگان می گرفتند، متلاشی شده است.
حسین کرمی، فرمانده نیروی انتظامی استان اصفهان، نام این شبکه را "قطاع الطریق" اعلام کرده و گفته است که افراد دستگیر شده اتباع ایران و افغانستان هستند.
پلیس اصفهان می گوید در جریان عملیاتی که به دستگیری این شبکه منجر شده است، ۱۸ گروگان را که از اتباع افغانستان و پاکستان بوده اند، آزاد کرده است.
به گفته مقام های انتظامی اصفهان، گروگان ها از ۴ روز تا یک ماه پیش در اختیار گروگانگیر ها بوده اند و روزانه یک قرص نان به آنها داده می شده است.
پلیس این شهر می گوید اعضای این گروه گروگانگیر، محور تردد اتباع غیر ایرانی را شناسایی می کردند و شبانه با استفاده از سلاح جنگی و تحت پوشش ماموران اداره دولتی، آنها را می ربودند و از بستگانشان بین ششصد هزار تا دو میلیون تومان اخاذی می کردند.


شیرین عبادیشیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر ایران، مدتی است به دلیل فشار نهادهای حکومتی در خارج از ایران به سر می برد
شیرین عبادی برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، به سازمان ملل متحد گزارش داده است که تظاهرات مسالمت آمیز گروهی از ایرانیان در شهر اهواز در جنوب غربی ایران از سوی نیروهای دولتی ایران "به شدت سرکوب شده است."
به گفته خانم عبادی، ایرانیان عرب زبان و سنی مذهب این تظاهرات مسالمت آمیز را شکل داده بودند.
خانم عبادی به عنوان رئیس کانون مدافعان حقوق بشر این موضوع را طی نامه ای به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده است.
تظاهرات ایرانیان عرب زبان و سنی مذهب در روز ۲۶ فروردين ماه صورت گرفته بود اما بر اساس گزارش خانم عبادی تا چند روز درگيری های کوچک و پراکنده ای در اهواز ادامه داشته است و در جريان آن، بيش از ۱۲ نفر کشته، ۲۰ نفر زخمی و دهها نفر بازداشت شده اند.
خانم عبادی در این نامه نوشته است که از بازداشت شدگان هيچ اطلاعی در دست نيست و مامورين امنيتی خانواده و بستگان کشته شدگان را با تهديد مجبور به سکوت کرده و چند نفر از آنان را که با رسانه های عرب زبان مصاحبه کردند، دستگير کرده اند.
او در نامه اش خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر یادآوری کرده است که ايرانيان عرب زبان ساکن استان خوزستان طی ۳۲ سال عمر جمهوری اسلامی از تبعيض های ناروا رنج برده اند و در شرايط نامساعدی به سر می برند.
خانم عبادی در این نامه به سازمان ملل هشدار داده است که احتمال بروز يک نا آرامی گسترده در این منطقه از ایران وجود دارد.
جزئیات حوادث اهواز در اغلب رسانه های داخلی ایران بازتابی نداشته است اما خبرگزاری نیمه رسمی فارس بخشی از خطبه های نماز جمعه شهر اهواز را منتشر کرده که در آن امام جمعه موقت شهر اهواز گفته است حساب مردم خوزستان از "معدودی ضد انقلاب" جدا است.
این خبرگزاری همچنین از قول مقام های انتظامی استان خوزستان از کشته شدن یک نفر و زخمی شدن یک شهروند خوزستانی خبر داده بود.
احمد ناصری، فرمانده انتظامی شادگان در استان خوزستان، این دو نفر را "شرور مسلح" توصیف کرده است.
مقام های دولتی ایران تلاش می کنند، نشان دهند که به نواحی مرزی و گروه های قومی توجه نشان می دهند اما ساکنان این نواحی و گروه های قومی، نظری مخالف این موضوع دارند
محمود احمدی نژاد در لباس عربی همزمان با اوج گرفتن تنش ها در خوزستان، اعضای هيات رئيسه کميسيون امنیت ملی مجلس ایران، روز يکشنبه، حوادث این استان را بررسی کرده اند.
سرکوب تظاهرات گروهی از مردم خوزستان در ششمین سالگرد تظاهرات مردم اهواز در اعتراض به "تغيير بافت جمعيت استان خوزستان" صورت گرفته است.
این رشته اعتراضات پس از آن آغاز شد که نامه ای منصوب به یکی از مقام های دولت پیشین ایران منتشر شده بود که خواستار تغییر ترکیب و بافت جمعیتی این استان شده بود.
هرچند صحت این نامه از سوی مقام های پیشین دولتی تکذیب شد، اما این نامه سبب بروز ناآرامی های قومی در خوزستان شد.
استان خوزستان در جنوب غربی ایران هم مرز کشور عراق است و در مجاورت خلیج فارس قرار دارد. این استان مرکز عمده استخراج نفت ایران است که فروش و صادرات آن بخش عمده درآمده های دولت ایران را تشکیل می دهد.
خوزستان از جمله استان‌هایی است که در طول جنگ هشت ساله با عراق دچار آسیب ها و خسارات فراوانی شد.
اشغال طولانی‌مدت برخی مناطق استان، موشک‌باران دائمی برخی شهرها و حملات هوایی و زمینی باعث آسیب‌های فراوان سرمایه‌های طبیعی و انسانی و زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این منطقه شده که بخش اعظم آن باوجود گذشت دو دهه از پایان جنگ ترمیم و بازسازی نشده است.


حیدر مصلحی
پارلمان نیوز موضوع اختلاف حیدر مصلحی و محمود احمدی نژاد را یکی از معاونان وزارت اطلاعات دانسته که مورد حمایت اسفندیار رحیم مشایی است
خبرگزاری رسمی دولت ایران بعد از حدود ۱۴ ساعت خودداری از تایید خبر مخالفت آیت الله خامنه‌ای با استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات، که با موافقت محمود احمدی‌نژاد مواجه شده بود، سرانجام پذیرفت که رهبر جمهوری اسلامی با این کناره گیری مخالفت کرده است.
خبرگزاری ایرنا در خبری که امروز ظهر به وقت تهران، تحت عنوان "مخالفت رهبر انقلاب با کناره گیری مصلحی از وزرات اطلاعات" و در زیر خبر سخنرانی رئیس جمهوری در مراسم روز ارتش منتشر کرده، آورده که بر اساس "پی گیری نهایی از مبادی ذی ربط" به نظر آیت الله خامنه ای پی برده و خود را موظف به حرکت در چهارچوب آن می داند.
این در حالی است که در پی انتشار خبر شب گذشته خبرگزاری‌های فارس، مهر و ایسنا در مورد مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با کناره گیری حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات، ایرنا در ساعات اولیه امروز ۲۹ فروردین (۱۸ آوریل) انتشار این خبر را یک "سناریو" علیه دولت محمود احمدی‌نژاد دانسته بود.
ایرنا در مطلبی تحت عنوان "شایعه، سانسور و ادعاهای خلاف واقع، ارکان سناریوی تازه علیه دولت" نوشته بود که بر خلاف آنچه در مورد نظر آیت الله خامنه‌ای "شایع" شده، "تا ساعات پایانی یکشنبه شب، رئیس جمهوری هیچ پیامی که منعکس کننده نظر مقام معظم رهبری در این خصوص باشد، دریافت نکرده است."
همین خبرگزاری، شب گذشته نیز خبر مخالفت شخص اول حکومت ایران با کناره گیری وزیر اطلاعات را با تیتر "خبرگزاری فارس مدعی شد: مصلحی در وزارت اطلاعات ماندنی شد" و سپس با تیتر "برخی خبرگزاری‌ها گزارش دادند: مصلحی در وزارت اطلاعات ماندنی شد" منتشر کرده بود.
خبر مخالفت آیت الله علی خامنه‌ای با استعفای حیدر مصلحی، پس از آن منتشر شد که خبرگزاری‌ها گزارش دادند که محمود احمدی‌نژاد ضمن قبول این استعفا، وی را به عنوان "مشاور رئیس جمهوری در امور اطلاعاتی" منصوب کرده است.
از سوی دیگر، در حالی که پایگاه اطلاع رسانی دولت ایران، دیشب خبر استعفای آقای مصلحی و موافقت رئیس جمهوری با آن را منتشر کرده بود، تلویزیون ایران در بخش‌های خبری ساعت‌های ۲۲ و ۲۴، از هر گونه اشاره به این خبر خودداری کرد.

انتظارایرنا برای انتشار "رسمی" نظر رهبر

ایرنا امروز ظهر، دلیل تاخیر این خبرگزاری در تایید خبر مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با استعفای حیدر مصلحی را لزوم "بررسی کامل صحت وسقم" این خبر دانسته است.
همین خبرگزاری در مطلبی که در ساعات اولیه صبح امروز در واکنش به خبر ابقای وزیر اطلاعات انتشار داده بود، "برخی خبرگزاری‌های داخلی تحت انقیاد یک جریان خاص" را متهم کرده بود که "بدون استناد به هیچ منبع مشخصی" مدعی شده‌اند که آیت الله خامنه‌ای با کناره گیری حیدر مصلحی مخالفت کرده است.
ایرنا در همان مطلب، با تشکیک در صحت این خبر به خاطر عدم انتشار "رسمی" آن توسط دفتر آیت الله خامنه‌ای نوشته بود: "هرچند ابعاد این ماجرا هنوز روشن نیست، اما آشکارا چنین به نظر می‌رسد که سناریوی تازه‌ای برای وانمود سازی اختلاف نظر میان رئیس جمهوری با رهبر فرزانه انقلاب درحال شکل گیری است."
خبرگزاری دولت افزوده بود که به خاطر "تعهد خود به مسیر قانونی و تاکید بر ضرورت رسمیت منابع خبری"، آماده است تا هرگونه نظر رهبر جمهوری اسلامی را "که از مجاری رسمی به ایرنا واصل شود" منتشر کند و مقام‌های مسئول را به اطاعت از آن فرا بخواند.
این خبرگزاری در پایان مطلب انتقاد آمیز امروز صبح خود در مورد انتشار خبر ابقای وزیر اطلاعات، تاکید کرده بود که ضمن تعهد به "تبعیت محض از اوامر و دستورات رهبر معظم انقلاب" تلاش خواهد کرد تا "عوامل فعال در پشت این ماجرا" را شناسایی و به مردم معرفی کند.
در واکنشی جداگانه، علی اکبر جوانفکر مدیر عامل خبرگزاری دولتی ایرنا و مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری هم، پیشتر با چاپ نوشته‌ای شدیداللحن در سایت شخصی خود، "رسانه‌های دروغ‌پرداز و اقتدارگرا" را متهم به "جعل" خبر مخالفت آیت الله خامنه‌ای با تغییر وزیر اطلاعات کرده بود.
آقای جوانفکر صبح امروز نوشته بود که این رسانه‌ها با "طراحی و اجرای سناریوی جدیدی علیه دولت برای وانمود سازی عدم ولایت پذیری رئیس جمهوری" می‌خواهند رهبر جمهوری اسلامی را "در مقابل یک خبر خلاف واقع اما منتسب به ایشان قرار دهند تا به زعم آن‌ها معظم له، مجبور به سکوت شوند".
مشاور مطبوعاتی محمود احمدی‌نژاد در بخش دیگری از مطلب خود، با ذکر اینکه تغییر وزیر اطلاعات، بدون هماهنگی رئیس جمهوری و رهبری امکان ندارد افزوده بود: "این گونه خبرسازی‌ها که رئیس جمهوری تصمیمی را بگیرد و کمتر از دو ساعت بعد رهبری معظم انقلاب آن را رد کند هیچ منطق عقلانی ندارد و علاوه بر تضعیف رئیس جمهوری، تضعیف شخص رهبری عزیز انقلاب و جایگاه ولایت فقیه نیز می‌باشد."

طرح اتهامات جدید علیه مشایی

اگرچه در مورد دلیل استعفای وزیر اطلاعات هنوز خبری از سوی خبرگزاری‌های رسمی ایران منتشر نشده، اما سایت پارلمان نیوز ارگان فراکسیون اقلیت مجلس هشتم این اقدام را حاصل اختلاف میان رئیس جمهوری و وزیر اطلاعات بر سر یکی از معاونان این وزارتخانه دانسته است.
به نوشته پارلمان نیوز، در پی عزل یکی از معاونان وزارت اطلاعات از سوی حیدر مصلحی، محمود احمدی‌نژاد با این تصمیم وزیر مخالفت کرده و خواستار ابقای معاون وی شده است.
سایت فراکسیون اقلیت مجلس افزوده است که پافشاری آقای مصلحی بر عزل معاون وزارت اطلاعات، که به نوشته این سایت مورد حمایت اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد بوده، در ‌‌نهایت منجر به "عزل" خود وزیر شده است.
ساعاتی بعد از انتشار خبر فوق در پارلمان نیوز، خبرگزاری فارس گزارش کرده است که حیدر مصلحی با حضور در محل کار خود در وزارت اطلاعات، در "مراسم توديع و معارفه معاون هماهنگ كننده این وزارتخانه" که چند روز قبل وی را برکنار کرده بوده حضور یافته است.
در خبری جداگانه در همین زمینه، روزنامه ایران ارگان مطبوعاتی دولت هم نوشته است که "حسین عبداللهی" یکی از معاونان وزارت اطلاعات و رئیس ستاد این وزارتخانه از سمت خود کنار گذاشته شده است.
روزنامه ایران، آقای عبداللهی را "از نیروهای باتجربه و دیرپای وزارت اطلاعات" و "یکی از طرفداران تفکر انقلابی و ارزشی رئیس‌جمهوری" دانسته است.
این در حالی است که از سوی دیگر، سایت جوان آنلاین نزدیک به سپاه پاسداران، حسین عبداللهی را از چهره های نزدیک به رئیس دفتر اقای احمدی نژاد معرفی کرده است.
این سایت همزمان، با هشدار در مورد قرار گرفتن وزارت اطلاعات در خدمت "اهداف جناحی و جریان سیاسی خاص"، نسبت به "بهره برداری سیاسی از اسناد و اطلاعات و تلاش برای خصوصی سازی آنان" هشدار داده و از مقاومت "مدیریت و بدنه نهادهای امنیتی" در مقابل این رویکرد خبر داده است.
از سوی دیگر، برخی از سایت‌های محافظه کار چون تابناک و رجا نیوز بدون توضیح بیشتر، به یادآوری انتقاد آقای مشایی از دستگاه‌های "اطلاعاتی و ارتباطی" ایران، چند ساعت قبل از اعلام خبر کناره گیری وزیر اطلاعات پرداخته‌اند.
رئیس دفتر آقای احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ای که دیروز در پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شده، با تاکید بر اینکه "دستگاه‌های مسئول ما باید در اسرع وقت ضعف‌های اطلاعاتی و ارتباطی خود را درخصوص تحولات منطقه جبران کنند" گفته است: "نداشتن اخبار و تحلیل صحیح و دقیق درباره هر یک از این کشور‌ها و ارتباط همه این رویداد‌ها با طرح کلان سلطه گران، ما را در موضع‌گیری‌ها و تصمیم‌گیری به اشتباه خواهد انداخت."
در پی برکناری وزیر امور خارجه ایران در آذر ماه گذشته نیز، تعدادی از رسانه‌های ایران اخباری را در مورد نقش داشتن اسفندیار رحیم مشایی در این برکناری منتشر کرده بودند که تکذیب آقای مشایی را به دنبال داشت.



بیمارستان
دولت ایران نگران مریضی است که چند وقت پیش عملش کرده است. شکمش را پاره کرده و بخشی از چربی ناشی از پرخوری را که جلو حرکت بیمار را گرفته بود، در آورده است. دریچه قلبش را عوض کرده، غده ای را از سرش درآورده و پلاتینی در پاهایش کار گذاشته تا استخوانهای شکسته اش جوش بخورد.
تیم جراحی برای فرونشاندن درد ناشی از این عمل جراحی، پیش از آنکه بیمار به اتاق عمل برده شود، مقادیری مرفین به بیمار تزریق کرد تا بیمار درد ناشی از این جراحی را کمتر حس کند.
تزریق مرفین به این بیمار همچنان ادامه دارد ولی دولت که مسئولیت تیم جراحی را بر عهده دارد، نگران حال بیمار است و از "تلقین درمانی" استفاده می کند و مدام سعی دارد بیمار را متقاعد کند که حالش خوب است.
تیم جراحی از موفقیتش خرسند است و محمود احمدی نژاد به عنوان سر تیم جراحی می گوید که این موفقیت به حدی بوده که بسیاری از کشورها خواهان استفاده از تجربیات تیم جراحی ایران شده اند.
برنامه حذف یارانه ها چهار ماه پیش به اجرا گذاشته شده و دولت با پرداخت ماهانه ۴۴ هزار و پانصد تومان به عنوان یارانه نقدی به هر ایرانی، تلاش کرده تا فشار افزایش قیمت ها را کاهش دهد.
اقتصاد بیمار ایران که به مصرف انرژی زیاد خو کرده و امکانات لازم برای کاهش مصرف ندارد، اکنون در وضعیتی است که تیم جراحی نیز نگران آینده آن است.
این نگرانی را می شود در رفتار اعضای تیم جراحی حس کرد. تاکید زیاد بر موفقیت جراحی اگر چه می تواند روحیه بیمار را تا حدودی حفظ کند اما اصرار بر سرحال بودن بیمار، آدم را به شک می اندازد که آیا حال بیمار همان قدر خوب است که تیم جراحی تعریف می کند.
نگرانی هایی پیش از شروع جراحی وجود داشت مبنی بر اینکه آیا تیم جراحی امکانات لازم را برای بعد از عمل جراحی فراهم کرده است و آیا می تواند وقتی بیمار دچار عوارض ناشی از جراحی شد، وضعیت سلامت او را کنترل کند؟

رژیم غذایی بعد از عمل جراحی

احمدی نژادحالا که چهار ماه از اولین مرحله جراحی گذشته، تیم جراحی بیشتر سعی دارد تا مرفین (یارانه نقدی) را سر وقت به بیمار تزریق کند تا بیمار کمتر درد ناشی از جراحی را حس کند،اما مشکل بیمار فقط این نیست.
بیمار نیاز به غذای رژیمی دارد و تولید کننده غذای رژیمی می گوید که دیگر نمی تواند این وضع را تحمل کند.
تیم جراحی برای تولید کننده غذای رژیمی هم مرفین (یارانه نقدی) در نظر گرفته بود تا با آن تجهیزات تولید را با حداقل عوارض ممکن عوض کند و بتواند با آن غذایی تولید کند که بیمار جراحی شده بتواند آن را بخرد و بخورد.
آقای احمدی نژاد به عنوان سر تیم جراحی می گوید که بسیاری از کشورها خواهان استفاده از تجربیات تیم جراحی ایران شده اند.
شوک ناشی از عوارض جراحی (پس از حذف یارانه ها) برای تولید کنندگان فعلا کم و بیش با تهدید کنترل شده است. یعنی بعد از افزایش قیمت کالاها و خدمات، تیم جراحی با به کارگیری زور و تهدید مانع از افزایش قیمت کالاهای تولیدی شده اند اما سئوال این است که این وضع تا کی می تواند ادامه پیدا کند؟
آیا تیم جراحی فقط به ضرب زور و تهدید بیمار می تواند بیمار را درمان کند یا مثلا سعی می کند بیماری را که بدنش کاردی شده و از شدت جراحات ناشی از عمل تنها چند قدم با عفونت فاصله دارد با توسل به طب سنتی و دعا و تعویذ خوب کند.
خورد و خوارک بیمار خیلی بد نیست، فقط مصرف بنزینش کم شده ولی مصرف گاز و برقش مثل سابق است اما تولید کنندگان غذا می گویند برق شان به دلیل فشار ناشی از قیمت ها اتصالی کرده و اگر به دادشان نرسند، آتش سوزی می شود.
اتفاقا تیم جراحی نگران همین مسئله است و می گوید حواسش به تولیدکنندگان هست و می داند که آنها هم درد دارند و برای تخفیف دردشان قرص های مسکنی تجویز کرده اند اما تولید کنندگان می گویند به دلیل فشار زیاد، بد جوری دردشان آمده است، و بدون مرفین (یارانه نقدی یا آزادی سازی قیمت کالاهای آنها) نمی توانند این وضع را تحمل کنند.
اقتصاد بیمار ایران نیز هر روز سرش با نیم نگاهی به فهرست هزینه های عمل جراحی گیج می رود، یک روز قبض برقش پنج برابر شده و روز دیگر قبض گازش سر به فلک زده است، تیم جراحی بیمارش را که از شدت درد پیشانی اش عرق کرده و گاهی داد می زند، نوازش می کند و می گوید حالت خوب است یک کم مسکن بخور.
اما درد بیمار دیگر با این این دز مرفین ساکت نمی شود و می خواهد که مقدار مرفینش بیشتر شود اما این تازه اولین مرحله جراحی است؛ نگرانی اصلی از مراحل بعدی جراحی است که تیم جراحی وعده اش را داده است.
تیم جراحی دست بردار نیست و همین طور که مریض از شدت درد گاهی وقت ها هذیان می گوید و تبش بالاست، چاقوی جراحی را فرو می کند و کارش را انجام می دهد و بعد مریض که همه جای بدنش درد می کند، می بیند که یک جای دیگر بدنش پاره شده است.(برای نمونه افزایش دوباره قیمت برق). تیم جراحی هم می گوید که در همین حالت شوک باید کار را تمام کرد.
تا حالا عملکرد تیم جراحی به ظاهر بد نبوده اما نگرانی این است اگر همین شیوه ادامه پیدا کند، بیمار دچار عوارض ماندگار و مزمن دیگری شود که یا مریض باید برای خلاصی از آن به قطع عضو رضایت دهد یا برای همیشه با این بیماری و عوارض آن (مثل بیکاری، تورم و ورشکستگی برخی صنایع) کنار بیاید.


وزیر علوم راهی بیمارستان شد

دانشجو نیوز: كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوری در حاشيه جلسه عصر امروز هيأت دولت "دچار عارضه قلبی" شد و به بيمارستان انتقال يافت.
خبرگزاری فارس با انتشار این خبر نوشت: "مرضيه وحيددستجردی وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، هماهنگی‌های لازم را برای بستری شدن دانشجو در يكی از بيمارستان‌های تهران انجام داد."
این خبرگزاری ساعتی بعد در مصاحبه با  يكي از نزديكان كامران دانشجو خبر "سکته" و "عارضه قلبي" آقای دانشجو را تکذیب کرد.
فارس نوشت: "يكي از نزديكان وزير علوم، تحقيقات و فناوري درباره اخبار مبني بر سكته قلبي وزير علوم و اعزام وي به بيمارستان گفته است که آقاي كامران دانشجو هم‌اكنون از بيمارستان مرخص شده و مشكل جسماني ايشان مربوط به درد در ناحيه گردن بوده است."
این منبع نزدیک به کامران دانشجو افزود: "برخي اظهارنظرهاي اوليه درباره دچار شدن وزير علوم به عارضه قلبي درست نبوده است."
اين منبع نزديك به وزير علوم که اسمش فاش نشده گفته است: "كامران دانشجو هم‌اينك پس از مرخصي از بيمارستان در منزل به سر مي‌برد."
کامران دانشجو، رئیس سابق ستاد انتخابات وزارت کشور در زمان برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود. دانشجو پیش از این در زمان دولت نهم محمود احمدی نژاد سمت‌های چون استاندار تهران، قائم مقام و معاون سیاسی وزارت کشور و سرپرست وزارت کشور را بر عهده داشته‌ است. بعد از پیروز اعلام کردن احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۸، کامران دانشجو به عنوان وزير علوم، تحقيقات و فناوری از مجلس رای اعتماد گرفت.
شبهات زیادی در مورد مدرک تحصیلی دانشجو وجود دارد و علاوه بر آن یک مورد سرقت علمی نیز از وی توسط نشریه "نیچر" محرز شناخته شده ‌است.



بیانیه دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پیرامون برخوردهای امنیتی

در پی تشدید فشار بر دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران توسط حضور گسترده نیروهای حراست در سطح دانشگاه و نصب تعداد بسیار زیادی دوربین مدار بسته، عده ای از دانشجویان مستقل این داشکده با صدور بیانیه ای نسبت به وضع موجود و حضور نیروهای امنیتی اعتراض کردند.
به گزارش دانشجو نیوز، در بخشی از این بیانیه که روز ۲۷ فروردین منتشر شده،آمده است: عادت کردنِ ما به سیستم‏های نظارتی و کنترلیِ تحقیرآمیز، خیالی خام خواهد بود. ما در برابر روند توهین‏ آمیز نسبت به ساحت دانشگاه و دانشجو سکوت نخواهیم کرد و تا پایان دادن به این روند، بر راه خویش استوار خواهیم ماند.
متن کامل بیانیه به شرح ذیل می باشد:
چندی است که دانشکده ‏ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آلوده به سیستم ‏های نظارتی و کنترلی بر تمامی جوانب زیست دانشجویی آن شده است. مکانیسمی که از حضور خواهران مامور حراست برای کنترل و نظارت بر دانشجویان گرفته تا نصب دوربینهای مدار بسته در نقاط مختلف دانشکده به بهانه‌های گوناگون، سعی بر اِعمال فشار در فضای دانشجویی دارد.
حضور نیروهای امنیتی و حراست دانشگاه در جریان صنفی‌ترین و مدنی‌ترین اعتراض دانشجویان به یکی از ابتدایی‌ترین خواسته‌هایشان نیز در ادامه ‏ی این روند، مهر تاییدی بود بر تلاش برای تبدیل کردن دانشگاه به پادگانی برای تمامیت‏خواهان در تمامی حوزه‌ها.
رفتار توهین‏ آمیز ماموران حراستی دانشگاه در هفته‏ی گذشته با دختران دانشجو و تهدید در مورد نوع پوشش آنها، بار دیگر تعارض سیستم‏های نظارتی و امنیتی را با نهاد دانشگاه عیان ساخت.
بدون شک مدیرانی که در تداوم این روند اصرار ‌ورزند، خاستگاهی جز معیارهای توجیه‏ آمیزشان، آنان را وادار به این نوع تحقیر و توهین‌ها به ساحت دانشگاه کرده است.
ما دانشجویان دانشکده‏ ی علوم اجتماعی ادامه روند توهین، تحقیر و بدل کردن فضای زیستِ دانشجویی به پادگان را تاب نخواهیم آورد.
عادت کردنِ ما به سیستم‏های نظارتی و کنترلیِ تحقیرآمیز، خیالی خام خواهد بود. ما در برابر روند توهین‏ آمیز نسبت به ساحت دانشگاه و دانشجو سکوت نخواهیم کرد و تا پایان دادن به این روند، بر راه خویش استوار خواهیم ماند.
دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی
بیست و هفتم فروردین ماه سال یک‏هزار و سیصد و نود