بهاران خجسته باد
"سبز یعنی وطن" فرارسیدن بهار 1390 خورشیدی را خدمت یکایک شما ایرانیان و فارسی زبانانتبریک می گوید و برای شما و عزیزانتان سلامتی، بهروزی و پیروزی آرزو می کند.در هر گوشه ی این جهان که هستید همیشه دلی شاد و لبی خندان داشته باشید. به امید رهایی میهن و ایرانی آباد و آزاد
در ستايش زوج سياسی، تقی رحمانی و نرگس محمدی
علی افشاری
امسال چندمين نوروزی بود که تقی رحمانی در زندان گذراند. او سال تحويل را در کنج تنهايی سلول انفرادی و دور از کانون گرم خانواده اش گذراند. در فضای سرد و ملال آوری که برای او آشنا ست و چه بسا چون آينه ای گذار سال های عمر را به وی نشان می دهد. برای کسی که بيش از يازده سال تجربه زندان دارد و بخش عمده آن در دوره مخوف وسياه دهه شصت گذشته است ،ديگر زندان وسلول انفرادی غير عادی نيست و با آن انسی ناخواسته يافته است. او خلوت سلول انفرادی و سکون زندان عمومی را به اميد آزادی ونشستن لبخند رهايی بر لبان ملتی تحمل کرده و می کند که بيش از يک قرن است برای تعيين سرنوشت مبارزه می کند.
فشار خرد کننده سلول انفرادی و بازجويی های امنيتی بر وی کارساز نيست. وی اين بار نيز با سرافرازی از زندان بيرون خواهد امد و درس شکيبايی و مقاومت را به آزادی خواهان و بخصوص نسل جوان خواهد داد. بی ترديد او و خانواده اش از کسانی هستند که بيشترين هزينه ها را برای آزادی خواهی و تحقق خواست تاريخی ملت ايران پرداخت کرده اند. ظلم هايی که بر تقی رحمانی و نرگس محمدی رفته است تاوان پاکبازی وشجاعت زوج هايی است که عشق به انسانيت و آزادی را با عشق به يکديگر پيوند زده اند.
اين زوج قهرمان نماد های زندگی شرافتمندانه هستند که هيچگاه دغدغه مبارزه با ظلم و بر قراری سيمای انسانی در جامعه ايران را فراموش نکرده اند. نرگس محمدی چه زمانی که در دانشگاه امام خمينی قزوين در کسوت يک دانشجو فعال بود و چه در زمان های بعدی بخصوص دوران فعاليت در کانون وکلای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر همواره صدايی برای تغيير بوده است و لحظه ای از مبارزه مستمر بر عليه استبداد و بيداد غافل نبوده است. حملات مکرر اصحاب جهل و ستم به او نتيجه سازش ناپذيری وی با قدرت است. اينگونه است که مراعات فرزندانش را نمی نمايند و نيمه شب چون حراميان به خانه وی حمله می کنند و به همه زندگی اش می می تازند و از مدارک پزشکی و سابقه بيماری های او نيز نمی گذرند تا شايد در سناريو سازی های اهريمنی شان بکار آيد!
از دوران بازجويی به خوبی ياد می آورم که تند خويان امنيتی چقدر نسبت به تقی رحمانی بغض و کينه داشتند وهر آن مترصد بودند تا طناب دار را بر گردن وی بيندازند. افسوس می خوردند چرا در دهه شصت کار او و همراهانش نظير رضا عليجانی و هدی صابر را يکسره نساختند. رنج و مرارتی که امروز تقی رحمانی و همسرش می کشند بخاطر آنست که چرا سکوت پيشه نمی کنند و سر در گريبان عافيت و محافظه کاری نمی کشند . زبان گويای آنها خاری است در چشمان استبداد ولايی که هويت مذهبی و روايت متفاوت آنها از اسلام به مثابه دينی رحمانی ،ظلم ستيز و سازگار با عقلانيت را رسوا کننده خرقه تزوير و خدعه اش بشمار می آورد.
اما ارزش تقی رحمانی فقط در شجاعت و ايستادگی وی در مبارزه محدود نمی شود. او نويسنده ای فعال و پژوهشگری خستگی ناپذير است. بررسی سير تحولات فکری وی روشن می سازد که او ذهنی پويا دارد و می کوشد تا با درک تحولات زمانه ،بينش جديدی را کسب نموده و به جامعه عرضه کند. ارائه تصوير آزادی خواهانه و مطابق با نياز زمانه و زدودن غبار خرافات از شيعه با الهام گيری از آثار دکتر شريعتی و ديگر نظريه پردازان ملی -مذهبی محور اصلی تکاپو های نظری رحمانی است.
وی آثار قابل اعتنايی را در خصوص آسيب شناسی تلاش های معطوف به دموکراسی خواهی ، سازش سنت و مدرنيته ،نظريه پردازی پيرامون استراتژی های سياسی ،حقوق بشر وبسط آزادی ها نوشته است. همچنين مدتی نيز در کسوت روزنامه نگاری فعاليت می کرد.
سجايای اخلاقی نيکو وشخصيت محکم و وارسته،ديگر فضيلت او است. تحمل شدائد وسختی ها وی را به افراط نکشاند. رفتار وی با بازجو ها و حکومت از سر بعض و کينه نبوده است. وی بخصوص در سال های اخير کوشيده است تا مشی مبتنی بر اعتدال و انصاف بروز دهد. او سالم زيسته و سلامت نفس و آزادگی وی الگوی يک کنشگر سياسی و اجتماعی نمونه را بازتاب می دهد .
در ميدان سياست علاوه بر ايده و ديدگاه ، شخصيت و سلوک فردی و اجتماعی کنشگر سياسی نيز اهميت دارد. صداقت وشفافيت ، همگرايی عمل و نظر ، رعايت پرنسيب های اخلاقی و اصول انسانی ، پرهيز از اتخاذ شيوه های مشابه حکومت ، اجتناب از مد گرايی سياسی و مهار جاه طلبی عناصر مهمی هستند که سرمايه اجتماعی مناسب را برای عبور از بحران های سياسی فراهم می کنند.
کارنامه تقی رحمانی حاوی نمره بالايی از اين خصائل ارزنده است . وی از آن دسته کنشگران سياسی بوده است که همواره نگاه واقعبينانه به سياست داشته است. برخورد احساساتی ،هيجان سالاری و رمانتيسم سياسی در مشی وی جايی ندارد. در عين حال واقعبينی وی معطوف به آرمانگرايی بوده است و هيچ تناسبی با محافظه کاری به معنای تسليم شدن در برابر واقعيت های تلخ ندارد.
کارنامه تقی رحمانی حاوی نمره بالايی از اين خصائل ارزنده است . وی از آن دسته کنشگران سياسی بوده است که همواره نگاه واقعبينانه به سياست داشته است. برخورد احساساتی ،هيجان سالاری و رمانتيسم سياسی در مشی وی جايی ندارد. در عين حال واقعبينی وی معطوف به آرمانگرايی بوده است و هيچ تناسبی با محافظه کاری به معنای تسليم شدن در برابر واقعيت های تلخ ندارد.
در اين مسلک آرمان ها و ايده آل ها به عنوان هدف تعريف می شوند و با توجه به تنگنا ها و واقعيت های مختلف راهبرد هايی توصيه می گردد تا از وضع موجود بتوان به وضع مطلوب رسيد. دن کيشوتيسم و تخيل گرايی سياسی با نشاندن آرزو به جای واقعيت و درک نا درست از شرايط نه تنها عاجز از گام گذاشتن در مسير رو به جلو است بلکه با تنيدن پيله توهم در برابر چشمان ،کنشگران سياسی را در بن بستی فرصت سوز قرار می دهد و سعادت ملک و ملت را بباد می دهد .
تقی رحمانی منادی شيوه ای از عمل سياسی است که در چارچوب واقعيت ها توصيه به تحرک ومقاومت در برابر ناملايمات و سختی ها می کند. ا ز اين رو هزينه های گوناگون و اذيت و آزار اصحاب قدرت تاثيری بازدارنده در فعاليت مستمر وی ندارد و از سوی ديگر هيچگاه نيز تصوری غير واقعبينانه از خود و جايگاه سياسی اش پيدا نکرده است.
اين دوره زندان هم می گذرد و باز سياهی به روی شب پرستان مخالف حقيقت و آگاهی باقی خواهد ماند . وی از زندان بيرون خواهد آمد و فعاليت هايش را پی خواهد گرفت وسايه اش بر سر خانواده زجر ديده اش گسترانده خواهد شد.
تلاش های ارزنده و تحسن پذير وی و نرگس محمدی همراه با فعاليت زوج های سياسی مشابه سرمايه گرانقدر کنونی جامعه ما است که به انباشت و تداوم مبارزات در مسير موثر ياری می رساند .
تلاش های ارزنده و تحسن پذير وی و نرگس محمدی همراه با فعاليت زوج های سياسی مشابه سرمايه گرانقدر کنونی جامعه ما است که به انباشت و تداوم مبارزات در مسير موثر ياری می رساند .
زنده نگاه داشتن ياد زندانيان سياسی وعقيدتی و مطالبه مستمر آزادی آنها ،کارزار مبارزه برای آزادی و عدالت را پر توان می سازد.
لادن برومند: نام بردن از فعالان و قربانیان حقوق بشر از سوی اوباما، یک انقلاب بود
لادن برومند، مدیر تحقیقات بنیاد برومند در گفتگو با خودنویس تاکید کرد که اهمیت سخنان باراک اوباما در پیام نوزوزی امسال و نام بردن از فعالان و قربانیان حقوق بشر، موجودیت دادن به شخصیت و حیثیت حقوقی کسانی است که جمهوری اسلامی تلاش کرده موجودیت انسانی و حقوقی آنها را سرکوب کند.
سخنان روز گذشته باراک اوباما در پیام نوروزیاش تاثیرات زیادی در حوزههای سیاسی داشته، اما فعالان حقوق بشر از جمله لادن برومند، توجه به قربانیان حقوق بشر و اسم بردن از آنها از سوی رئیس یک دولت مقتدر مثل آمریکا را تحولی بزرگ در فسلفه حقوقی بر میشمارد.از لادن برومند در باره تاثیر پیام اوباما در حوزه حقوق بشری پرسیدم. برومند گفت: «از نظر سیاسی و تاریخی میتوان گفت وارد دوره جدیدی شدهایم. وقتی این پیام را گوش می دادم، به یاد دهه ۷۰ افتادم. هیچوقت یک رئیس دولت در چنین سطحی وارد چنین مباحثی نمیشد. برای اینکه یک سنت حقوقی در روابط بینالملل بود که شما به خودتان اجازه دخالت در امور داخلی یک کشور دیگر را نمیدادید، ولی الان اذهان طوری دموکراتیزه شده، که خود آقای اوباما که تا پیش از این همان دکترین گذشته پیروی میکرد (حتی با وجود این ایده که تاریخ به سمت دموکراسی حرکت میکند) ولی ترجیح میدادند که نماینده یک ملت در روابط بینالملل، دولتش باشد. الان اذهان به سرعت تغییر میکند که رئیس جمهوری آمریکا، علنا مخاطب خود را مردم ایران میداند به آنها تبریک میگوید و در باره دموکراسی و حقوقشان حرف میزند و به اسم از فعالان حقوق بشر قربانیان حقوق بشر نام میبرد. این در روحیه کسانی که در داخل کشور فعالیت میکنند حتما تاثیرمثبتی دارد.
از لادن برومند پرسیدم که چنین سخنانی برای فعالان حقوق بشر که سالها سعی کردهاند اهمیت مساله حقوق بشر را به گوش رهبران آمریکا برسانند چه اهمیتی دارد؟
این هم برای همه ما یک موفقیت است. همبستگی بینالمللی حقوق بشر یا به عبارتی جامعه مدنی بینالمللی در دو دهه اخیر دارد میکند این است که شخصیت و حیثیت شما را به عنوان یک انسان در سطح بینالمللی تثبیت کند.
وقتی که ما میبینیم که رئیس یک دولت که در سابق به جز با همتایان خود ارتباط برقرار نمیکرد، امروز با تکیه بر صندلی ریاست جمهوری در آمریکا تکیه زده، اسم نسرین ستوده را به عنوان یک وکیل زن فعال حقوق بشر که اینک در زندان هست میآورد، اهمیتش از این نظر است که دولت ایران تفهیم کند که شما هرچقدر به نسرین ستوده القا کنید که موجودیتی ندارد و اهمیتی ندارد و به عنوان انسان مطرح نیست، شکست خورده.
وقتی رئیس جمهوری آمریکا از نسرین ستوده نام میبرد، تمام مکانیسم سرکوب و نفی شخصیت حقوقی انسانها را در ایران مختل میکند. این از نظر فلسفه حقوقی اهمیت زیادی دارد و برای من مثل یک انقلاب فرهنگی از نظر فلسفه حقوقی میماند
واکنش آیتالله خامنهای به پیام نوروزی اوباما
آیتالله خامنهای در جوار حرم رضوی، حاکمان آمریکا را منافق خواند: «منافق واقعی آمريکا است. نفاق واقعی عملی است که اينها انجام می دهند... اوباما گفته است مردمی که در ميدان آزادی جمع شدند شبيبه مردم مصر در ميدان تحرير هستند. بله مردمی که در ميدان آزادی هر سال ۲۲ بهمن جمع می شوند شبيه آنها هستند چون شعار مرگ بر آمريکا سر میدهند.»
به گزارش خبرآنلاین، آیتالله خامنهای همچنین گفت: «به توفیق الهی سلسله شکست های آمریکا ادامه پیداخواهد کرد.»
آیتالله خامنهای در پاسخ به سخنان رئیس جمهوری آمریکا که تجمع اعتراضی مردم در میدان ازادی را با تجمع میدان التحریر قاهره مقایسه کرده بود گفت: «حالا بد نیست ملت ایران بدانند که رئیس جمهور آمریکا پیام داده که ما مدافع ملت ایرانیم. اوباما گفته است مردمی که در میدان آزادی جمع شدند شبیبه مردم مصر در میدان تحریر هستند. بله مردمی که در میدان آزادی هر سال ۲۲ بهمن جمع میشوند شبیه آنها هستند چون شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند.»
رهبر جمهوری اسلامی بدون اشاره به حضور بزرگ خودجوش معترضان به انتخابات ریاست جمهوری در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در میدان آزادی، به تجمع ۲۲ بهمن اشاره کرد که عکسهای ماهوارهای این تجمع در سال ۱۳۸۸ نشان از آمدن صدها اتوبوس از نقاط مختلف به نزدیکی میدان آزادی بود.
جــرس:
بنا به گزارش منابع خبری، بهنود رمضانی قراء دانشجوی ترم دو دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در شب چهارشنبه سوری در شهر تهران و توسط نیروهای بسیجی به شهادت رسید و پیکر این دانشجو بعد از دو روز به شرط دفن در خارج از تهران تحویل خانواده اش داده شد.
به گزارش دانشجو نیوز، دو گزارش اولیه پزشکی قانونی به "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" اشاره کرده اما درنهایت مرگ بر اثر ترکیدن نارنجک اعلام شد. نیروهای امنیتی با پاره کردن تصاویر این دانشجو اجازه ی برگزاری هیچگونه مراسمی در شهر تهران را ندادند و درنهایت پیکر این دانشجو متولد ٧۱ در روز جمعه ٢٧ اسفند در زادگاهش در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر دفن شد.
این منبع دانشجویی، مصاحبه ای با یکی از دوستان نزدیک بهنود رمضانی که درهنگام حادثه همراه وی بوده انجام داده که قسمتهایی از آن در زیر می آید:
"...بهنود می گفت با هم در تظاهرات ها شرکت کنیم و ما واقعا خیلی طرفدار حرکت مردم بودیم. تا زمانیکه داستان به روز قدس و ... عاشورا رسید بهنود اصرار زیادی می کرد که شرکت کنیم. من می گفتم: داداش ول کن، دیگه الآن می ریزن همه رو می کشن. چون اوائل زیاد کاری نداشتن ولی بعدش می گفتن هرکی بیاد مفسد فی الارض و محارب و بدون دادگاه می زنند می کشتند."
در مورد اتفاقی که افتاد توضیح دهید.
"... یک دسته از مامورهای موتورسوار ریختند داخل میدان. این دسته ها طوری بودند که کسانی که جلو بود بسیجیهایی کاملا با تجهیزات بودند ولی در ترکشان نیروهای یگان ویژه کاملا پوشیده و مجهز بودند. بعد ما فرار کردیم و یک ربع بعد برگشتیم داخل میدان. حدود ساعت 8 مامورها مجددا حمله کردند و داستان قبلی تکرار شد. میدان 22 خیلی شلوغ شده بود و فقط حدود 40-50 پسر جوان در این میدان بودیم. بعد آخر شب که میدان خلوت و مردم متفرق شده بودند و من به همراه بهنود و 2-3 نفر دیگر داخل میدان ایستاده بودیم و صحبت می کردیم که دیدیم دسته موتورسوار وارد خیابان اصلی پایین میدان شده و گاز خلاصی می دهند و یکباره شروع به حمله کردند که من فرار کردم. بعد از چند ثانیه برگشتم دیدم که یک پسر با ریشهای کوتاه که من ابتدا فکر نمی کردم بسیجی باشد مشغول فرار است. بعد دیدم که یک خانم در پایین خیابان داد می زند: آی کشتند، بسیجیها ریختند و کشتند. ابتدا که اصلا فکر نمی کردم بهنود کشته شده باشد. دیدم دو تا از بچه های آن محل آن پسر بسیجی را دنبال می کنن و فریاد می زنند که این زده کشته. من هم دنبالش دویدم که دیدم پسر بسیجی پرید و سوار یک سمند سفید به شماره پلاک 44ایران-246س61 شد و فرار کرد."
آن پسر بسیجی بود؟ چه لباسی داشت؟
بله مطمئنم بسیجی بود. لباسش را دقیقا به خاطر ندارم و فکر می کنم که لباس شخصی داشت. در آن شرایط که کسی کشته شده هیچکسی فرار نمی کند بلکه می ایستد که ببیند چه اتفاقی افتاده و کمک کند مگر اینکه خودش کشته باشد.
بهنود از محلی که بود 10 قدم هم حرکت نکرده بود. یکی دو تا از دوستان که صحنه را دیده بودند تعریف می کردند که ظاهرا ابتدا بهنود را با شوک الکتریکی سیمی از راه دور زده بودند(که کاملا مطمئن نیستیم) بعد هم بهنود لیز می خورد. من برگشتم بالای سر بهنود دیدم که بدن و صورتش سیاه و کبود شده و یک قطره خون هم از او خارج نشده بود و اینکه برخی سایتها نوشته اند که بدنش تکه تکه شده کاملا کذب است. قسمتی از شلوارش می سوخت و شبیه ذغال شده بود که شلوار را خارج کردیم. کاپشنش کاملا پاره شده بود. بعد زنگ زدیم به آمبولانس.
شلوارش چرا می سوخت؟ آیا نارنجک در جیب شلوار بود؟
نمی دانم چرا سوخت ولی مطمئنم که نارنجک در جیبش نبود. شاید من بخاطر کله شقی در جیبم می گذاشتم ولی بهنود زرنگتر از این حرفها بود و به هیچ وجه این کار را نمی کرد و کاملا توجیه بود. اصولا این نارنجکهای کوچک آسیب جدی نمی زند و کسی را نمی کشد. یکبار قبلا جلوی بهنود منفجر شده بود که فقط جلوی صورتش را دود پوشاند.
نیروهای یگان ویژه چه شدند؟
من بعد از اینکه بسیجی را دنبال کردم و برگشتم هیچ نیرویی ندیدم که بچه ها می گفتند زدند و فرار کرند. کلا بسیجیها و یگان ویژه با هم بودند.
چه اتفاقی برای پیکر بهنود افتاده بود؟
من پیکر بهنود را دیدم و بعد گواهی پزشکی قانونی هم جزئیات را تایید کرد. استخوان ران پای راستش خرد شده بود. یکی از بیضه هایش ترکیده بود. دست چپ یا راستش شکسته بود. گردنش شکسته بود که حتی با شکستن گردن، فرد قطع نخاع می شود و نمی میرد بلکه علت مرگ ضربات سختی بود که به سرش وارد شده بود. معلوم نیست با چه چیزی به سرش ضربه زدند که باعث شده بود رگهای مغز پاره شود و خونریزی مغزی کند. بعد با آمبولانس به بیمارستان الغدیر بردیم که گفتند تمام کرده.
حرف آخر؟ چه انتظاری از مسئولین کشور و مجامع بین المللی دارید؟
در مورد مسئولین بگویم که مسئولین این کشور هیچ کاری نمی کنند و اصلا نمی خواهند کاری کنند و راضی به این وضعیت هستند. چه آن بالایی ها که قدرت دارن و راضی اند و چه پایینیها که با خود می گویند که من امکاناتم را دارم و چرا باید خودم را به دردسر بیندازم. این وسط فقط مردم هستند که مشکلات گریبانگیر آنهاست و هیچ کسی هم کاری نمی کند. چه انتظاری از امثال آقای رفسنجانی دارید که ابتدا جلو آمد و بعد کشید کنار و مشغول تملق شد. از مسئولین هیچ انتظاری ندارم.
درمورد جامعه جهانی واقعا نمی دانم چه بگویم. فقط نشسته اند و حرف می زنند و هیچ کاری نمی کنند. فقط قطعنامه صادر می کنند که یکی مثل احمدی نژاد بنشیند و به ما بخندد، چرا که با این قطعنامه ها به ما فشار وارد می شود نه احمدی نژاد. این رو بفهمند که با قطعنامه صادر کردن قیمت بنزین برای ما بالا می رود. بدبختی زندگی برای ما بیشتر می شود و به آنها آسیبی نمی رسد که اگر بخواهم صحبت کنم تا فردا طول می کشد. برای جامعه جهانی متاسفم همه فقط حرف می زنند."
بنا به گزارش منابع خبری، بهنود رمضانی قراء دانشجوی ترم دو دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در شب چهارشنبه سوری در شهر تهران و توسط نیروهای بسیجی به شهادت رسید و پیکر این دانشجو بعد از دو روز به شرط دفن در خارج از تهران تحویل خانواده اش داده شد.
به گزارش دانشجو نیوز، دو گزارش اولیه پزشکی قانونی به "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" اشاره کرده اما درنهایت مرگ بر اثر ترکیدن نارنجک اعلام شد. نیروهای امنیتی با پاره کردن تصاویر این دانشجو اجازه ی برگزاری هیچگونه مراسمی در شهر تهران را ندادند و درنهایت پیکر این دانشجو متولد ٧۱ در روز جمعه ٢٧ اسفند در زادگاهش در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر دفن شد.
این منبع دانشجویی، مصاحبه ای با یکی از دوستان نزدیک بهنود رمضانی که درهنگام حادثه همراه وی بوده انجام داده که قسمتهایی از آن در زیر می آید:
"...بهنود می گفت با هم در تظاهرات ها شرکت کنیم و ما واقعا خیلی طرفدار حرکت مردم بودیم. تا زمانیکه داستان به روز قدس و ... عاشورا رسید بهنود اصرار زیادی می کرد که شرکت کنیم. من می گفتم: داداش ول کن، دیگه الآن می ریزن همه رو می کشن. چون اوائل زیاد کاری نداشتن ولی بعدش می گفتن هرکی بیاد مفسد فی الارض و محارب و بدون دادگاه می زنند می کشتند."
در مورد اتفاقی که افتاد توضیح دهید.
"... یک دسته از مامورهای موتورسوار ریختند داخل میدان. این دسته ها طوری بودند که کسانی که جلو بود بسیجیهایی کاملا با تجهیزات بودند ولی در ترکشان نیروهای یگان ویژه کاملا پوشیده و مجهز بودند. بعد ما فرار کردیم و یک ربع بعد برگشتیم داخل میدان. حدود ساعت 8 مامورها مجددا حمله کردند و داستان قبلی تکرار شد. میدان 22 خیلی شلوغ شده بود و فقط حدود 40-50 پسر جوان در این میدان بودیم. بعد آخر شب که میدان خلوت و مردم متفرق شده بودند و من به همراه بهنود و 2-3 نفر دیگر داخل میدان ایستاده بودیم و صحبت می کردیم که دیدیم دسته موتورسوار وارد خیابان اصلی پایین میدان شده و گاز خلاصی می دهند و یکباره شروع به حمله کردند که من فرار کردم. بعد از چند ثانیه برگشتم دیدم که یک پسر با ریشهای کوتاه که من ابتدا فکر نمی کردم بسیجی باشد مشغول فرار است. بعد دیدم که یک خانم در پایین خیابان داد می زند: آی کشتند، بسیجیها ریختند و کشتند. ابتدا که اصلا فکر نمی کردم بهنود کشته شده باشد. دیدم دو تا از بچه های آن محل آن پسر بسیجی را دنبال می کنن و فریاد می زنند که این زده کشته. من هم دنبالش دویدم که دیدم پسر بسیجی پرید و سوار یک سمند سفید به شماره پلاک 44ایران-246س61 شد و فرار کرد."
آن پسر بسیجی بود؟ چه لباسی داشت؟
بله مطمئنم بسیجی بود. لباسش را دقیقا به خاطر ندارم و فکر می کنم که لباس شخصی داشت. در آن شرایط که کسی کشته شده هیچکسی فرار نمی کند بلکه می ایستد که ببیند چه اتفاقی افتاده و کمک کند مگر اینکه خودش کشته باشد.
بهنود از محلی که بود 10 قدم هم حرکت نکرده بود. یکی دو تا از دوستان که صحنه را دیده بودند تعریف می کردند که ظاهرا ابتدا بهنود را با شوک الکتریکی سیمی از راه دور زده بودند(که کاملا مطمئن نیستیم) بعد هم بهنود لیز می خورد. من برگشتم بالای سر بهنود دیدم که بدن و صورتش سیاه و کبود شده و یک قطره خون هم از او خارج نشده بود و اینکه برخی سایتها نوشته اند که بدنش تکه تکه شده کاملا کذب است. قسمتی از شلوارش می سوخت و شبیه ذغال شده بود که شلوار را خارج کردیم. کاپشنش کاملا پاره شده بود. بعد زنگ زدیم به آمبولانس.
شلوارش چرا می سوخت؟ آیا نارنجک در جیب شلوار بود؟
نمی دانم چرا سوخت ولی مطمئنم که نارنجک در جیبش نبود. شاید من بخاطر کله شقی در جیبم می گذاشتم ولی بهنود زرنگتر از این حرفها بود و به هیچ وجه این کار را نمی کرد و کاملا توجیه بود. اصولا این نارنجکهای کوچک آسیب جدی نمی زند و کسی را نمی کشد. یکبار قبلا جلوی بهنود منفجر شده بود که فقط جلوی صورتش را دود پوشاند.
نیروهای یگان ویژه چه شدند؟
من بعد از اینکه بسیجی را دنبال کردم و برگشتم هیچ نیرویی ندیدم که بچه ها می گفتند زدند و فرار کرند. کلا بسیجیها و یگان ویژه با هم بودند.
چه اتفاقی برای پیکر بهنود افتاده بود؟
من پیکر بهنود را دیدم و بعد گواهی پزشکی قانونی هم جزئیات را تایید کرد. استخوان ران پای راستش خرد شده بود. یکی از بیضه هایش ترکیده بود. دست چپ یا راستش شکسته بود. گردنش شکسته بود که حتی با شکستن گردن، فرد قطع نخاع می شود و نمی میرد بلکه علت مرگ ضربات سختی بود که به سرش وارد شده بود. معلوم نیست با چه چیزی به سرش ضربه زدند که باعث شده بود رگهای مغز پاره شود و خونریزی مغزی کند. بعد با آمبولانس به بیمارستان الغدیر بردیم که گفتند تمام کرده.
حرف آخر؟ چه انتظاری از مسئولین کشور و مجامع بین المللی دارید؟
در مورد مسئولین بگویم که مسئولین این کشور هیچ کاری نمی کنند و اصلا نمی خواهند کاری کنند و راضی به این وضعیت هستند. چه آن بالایی ها که قدرت دارن و راضی اند و چه پایینیها که با خود می گویند که من امکاناتم را دارم و چرا باید خودم را به دردسر بیندازم. این وسط فقط مردم هستند که مشکلات گریبانگیر آنهاست و هیچ کسی هم کاری نمی کند. چه انتظاری از امثال آقای رفسنجانی دارید که ابتدا جلو آمد و بعد کشید کنار و مشغول تملق شد. از مسئولین هیچ انتظاری ندارم.
درمورد جامعه جهانی واقعا نمی دانم چه بگویم. فقط نشسته اند و حرف می زنند و هیچ کاری نمی کنند. فقط قطعنامه صادر می کنند که یکی مثل احمدی نژاد بنشیند و به ما بخندد، چرا که با این قطعنامه ها به ما فشار وارد می شود نه احمدی نژاد. این رو بفهمند که با قطعنامه صادر کردن قیمت بنزین برای ما بالا می رود. بدبختی زندگی برای ما بیشتر می شود و به آنها آسیبی نمی رسد که اگر بخواهم صحبت کنم تا فردا طول می کشد. برای جامعه جهانی متاسفم همه فقط حرف می زنند."
به مناسب سال جدید خورشیدی (۱۳٩٠)، گاهنامه ای سبـــز همراه با مناسبت های سبزِ سالِ دو سال گذشته، توسط شبکۀ جنبش راه سبز (جرس) تدوین، منتشر و آمادۀ توزیع شده است.
بر اساس این گزارش، مناسبت های سبزِ مندرج در گاهنامۀ سال آگاهی تا رهایی (۱٣٩٠)، مربوط به وقایع و شخصیت های تاثیرگذار و حوادث تاریخ سازِ جنبش، در سال های ٨٨ و ٨٩ می باشد.
طرح های این تقویم که منتخبی از بیانیه های میر حسین موسوی است توسط هنرمندان سبزی آفریده شده که از لحظات آغازین این جنبش مدنیِ تاریخی، همواره یار و همراه جرس بوده و در جهت حمایت از این رسانۀ مردمی، آثار خود را به آن و کاربران سبزِ آن تقدیم کرده اند.
جهت یادبودِ خاطره های سبز و جاودانۀ سال گذشته، این گاهنامه به صورت نسخه دانلود (فایل پی دی اف)در تارنمای جرس قرار گرفته و به راحتی قابل دانلود و ذخیره است.
لازم به ذکر است این کار بدین منظور صورت می گیرد تا هموطنانِ داخلِ ایران به علت موانعی که جهت خرید اینترنتی این تقویم وجود دارد، بتوانند آن را دانلود کرده و از آن استفاده نمایند.از بقیه دوستانی که امکان کمک مالی دارند خواهشمندیم که ما را در جهت تداوم تهیه چنین پروژه های فرهنگی در حدی که توان مالی دارند یاری رسانند.
بدیهی است تداوم مسیرِ سبز و تداوم فعالیتهای این شبکۀ مستقل (در تمام بخش های آن)، منوط به حضور و یاری شما می باشد و تردیدی نیست که حمایتِ دوستان، در ادامۀ فعالیت های فرهنگی و مستقلِ همکارانِ جرس، نه تنها موثر خواهد بود، بلکه مهمترین شرط برای ادامه مسیر در موقعیت فعلی است.
یک سال از بازداشت موقت صابر عباسیان گذشت
محمدصابر عباسیان از ۱۷ اسفند ۸۸ تاکنون در بازداشت موقت بهسر میبرد. به گفته ی وکیل وی به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، پرونده محمدصابر عباسیان یکی از «حادترین» پروندههای دانشجویی در دو سال گذشته است.
محمود طراوتروی افزوده: «ایشان از ۱۷ اسفند ۸۸ در بازداشت موقت هستند، یعنی بیش از یک سال و تا به حال تقریباً ١٠جلسه در شعبه دوم دادگاه انقلاب شیراز برای رسیدگی به اتهاماتش تشکیل شده است. پرونده قطوری که مشتمل بر چند جلد و نزدیک به ۱۰۵۰ صفحه است. یازدهمین جلسه دادگاهش هم به ۱۵ فروردین ۹۰ موکول شده است.»
به گفته وی قرار بازداشت این فعال دانشجویی تا ۱۱ اردیبهشت ۹۰ تمدید شده است.
وکیل عباسیان گفته است: «بزرگترین ایراد قانونی ما به این پرونده، مدت طولانی بازداشت موقت عباسیان است. چون بازداشت موقت یک قرار کیفری استثنایی است و وقتی بازداشت موقت تا این حد طولانی شود در واقع مجازات قبل محاکمه محسوب میشود، امکان دارد که ایشان از اتهاماتش تبرئه شود، آن وقت پاسخگوی این همه بازداشت موقت چه کسی خواهد بود.»
محمود طراوتروی افزوده: «ایشان در ابتدا هفت ماه و نیم در اداره کل اطلاعات بازداشت بود که در آن دوران ملاقات کابینی با خانوادهاش داشت و بنده هم دو، سه بار ملاقات حضوری با ایشان داشتم. بعد تر به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد و الان بهصورت معمول ملاقات حضوری با خانوادهشان دارند و تماس تلفنی هم برقرار است. اما تا به حال از مرخصی استفاده نکرده است، چون هنوز حکم قطعی درموردش صادر نشده است. در واقع مرخصی تنها برای کسانی است که حکم قطعی گرفتهاند.»
طراوتروی افزوده که موکلش هیچکدام از اتهاماتش را قبول ندارد. اتهامات وی «تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به مسئولان نظام از جمله رییسجمهوری و شورای نگهبان، توهین به مقدسات و نشر اکاذیب» اعلام شده است.
بنا بر این گزارش «محمد صابرعباسیان دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شیخ مفید قم، از فعالان سیاسی شیراز بهشمار میرود. او مسئولیت ستاد ۸۸ میرحسین موسوی کاندیدای ریاست جمهوری در استان فارس را به عهده داشت و همچنین عضو حزب جبهه مشارکت اسلامی شعبه استان فارس است.»
اخراج ایرانیان مقیم بحرین
حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین در جدید ترین اقدام ضدایرانی و ضدشیعی خود با هدف زیر فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران و شیعیان که اکثریت جمعیت قیام کننده علیه این رژیم بحرین را تشکیل می دهند، دستور اخراج همه ایرانیان مقیم این کشور را صادر کرد.
به گزارش شیعه آنلاین، دستور صادر شده توسط پادشاه بحرین نه تنها شامل ایرانیان مقیم این کشور می شود، بلکه حتی زنان ایرانی که سال هاست با مردان بحرینی ازدواج کرده که بسیاری از آنان تابعیت بحرین را دریافت کرده اند نیز باید بر اساس قانون جدید صادر شده، هر چه سریع تر این کشور را ترک کنند.
بر همین اساس عصر روز گذشته اولین هواپیمای خطوط هوایی “گلف ایر” از فرودگاه بین المللی منامه به سمت ایران پرواز کرد و گروهی از ایرانیان مقیم بحرین را به ایران رساند.
آمارهای مورد ادعای احمدینژاد، آمار نیست، آرزوست
حجت قندی در وبلاگ شخصی اش، اقتصادانه، با زیر سوال بردن آمارهای مورد ادعای احمدی نژاد نوشت:
احمدی نژاد در آمار نوروزی اش اعلام کرده که سال گذشته یک میلیون و ششصد هزار شغل در ایران ایجاد شده و امسال هم قرار است که دو میلیون و نیم شغل ایجاد شود. یا معجزه ای در حال رخ دادن است یا که جملات به این ترتیب می باید اصلاح می شد که: کاش سال گذشته یک میلیون و ششصد هزار شغل در ایران ایجاد شده بود و کاش امسال هم دو میلیون و نیم شغل ایجاد شود.
چرا من نمی توانم این آمار را باور کنم؟ دلیلش این است که این آمار با هیچ آمار دیگری نمی خواند. مثلا آمار نرخ بیکاری در ایران، که توسط مرکز آمار اعلام می شود افزایش پیدا کرده است و نه کاهش. یا اینکه اگر این آمار را با جمعیت فعال ایران که حدود ۲۴ میلیون است مقایسه کنید می بینید که این آمار به هیچ وجه نمی تواند درست باشد. اضافه کردن ۴٫۱ میلیون نفر به بازار کار ایران در طی دو سال، علاوه بر اتخاذ سیاستهای درست و خوش شانسی، نیاز به معجزه هم دارد. سوال دیگر این است که با چنین افزایش اشتغالی، چرا نرخ رشد اقتصادی ایران چنین پائین است؟ خلاصه اینکه این آمار اشتغال به هیچ آمار دیگر اقتصادی موجود نمی خواند.
تاج زاده: برایم درخواست مرخصی و ملاقات نکنید
مصطفی تاج زاده در ملاقات امروز دوشنبه با دخترش از وی و خانواده در خواست کرد تا دیگر از مسئولین زندان درخواستی مبنی بر اعطای مرخصی و یا ملاقات با وی ننمایند.
به گزارش تحول سبز تاج زاده با غیرقانونی خواندن برخوردهای صورت گرفته اعلام کرد از آنجا که روند طی شده و احکام صادره را به رسمیت نمی شناسد و همچنان که خودش تا کنون حاضر نشده است هیچ درخواستی از مسئولین پرونده اش داشته باشد از خانواده خود نیز می خواهد تا پس از این هیچ گونه خواسته ای در خصوص مرخصی و یا ملاقات با وی ارائه نکنند. وی حق مرخصی و ملاقات را جزو حقوق اولیه و غیرقابل انکار زندانیان سیاسی دانست که هیچ کس نمی تواند این حق را ا آنها بگیرد و کودتاگران نیز بالاخره مجبورند تا به این واقعیت تن در دهند. تاجزاده با خوشحالی از اعطای مرخصی به برخی زندانیان سیاسی ابراز امیدواری کرد تا به زودی شاهد آزادی تمامی کسانی باشیم که به ناحق دربند شده اند.
وی که از برخوردهای صورت گرفته با فخرالسادات محتشمی پور و همچنین سومین یورش نیروهای امنیتی به منزل آنها پس از بازداشت همسرش متعجب شده بود اعلام کرد کودتاگران ترسوهایی هستند که خودشان هم نمی دانند به دنبال چه هستند و به دلیل آنکه به نامشروع بودن خود واقفند از همه چیز و همه کس در هراسند.
تاج زاده که کماکان از مشکلات جسمی رنج می برد و علیرغم تجویز پزشکان زندان مبنی بر ضرورت انجام فوری “ام آر آی” اجازه انجام این عمل را پیدا نکرده است در ملاقات امروز هم روزه دار بوده است و اعلام کرده تا زمانی که به صورت غیرقانونی و در قرنطینه نگهداری می شود به روزه داری خود ادامه خواهد داد.
این در حالی است که با توجه به عدم توجه به درخواست فخرالسادات محتشمی پور مبنی بر فراهم شدن امکان دیدار با همسرش و مهیا شدن امکان انجام آزمایشات پزشکی ، وی نیز از امروز اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است.
مادر مجید توکلی: اگر مجید من در بند است، مجید هایی در بیرون از زندان مادر مجید را تنها نمی گذارند
به مناسبت فرا رسیدن سال نو، با مادر مجید توکلی، فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت و گویی را در مورد وضعیت وی در زندان و محدودیت در ملاقات حضوری و تماس های تلفنی وی انجام دادیم.
بهار 1390 چهارمین سال متوالی است که مجید توکلی عید نوروز را در زندان به سر میبرد. مادر مجید توکلی از شرایط سخت زندان برای وی و عدم ملاقات حضوری با وی درتمام مدت بازداشت می گوید.
خانم توکلی ضمن تبریک فرا رسیدن سال نو و ارزوی سالی سر شار از شادمانی، آخرین باری که با مجید توکلی ملاقات حضوری داشتید یا تلفنی با ایشان صحبت کردید کی بود؟
با اینکه نزدیک ۱۶ ماه از دستگیری مجید می گذرد و من و پدر بیمار مجید، حتی یک بار هم موفق به دیدار مجید نشده ایم. آخرین بار،شهریور سال ۸۹ بردار مجید با او ملاقات کرده است. من و پدر مجید هر ۲ بیمار هستیم و نمی توانیم به ملاقات مجید برویم و فقط از طریق تلفن با هم ارتباط داشتیم که آنهم از اول بهمن ماه تلفن ها را قطع کرده اند.من از اول اسفند ماه هر روز، چند بار به زندان رجائی شهر زنگ می زدم و تقاضای صحبت با مجید را می کردم که پنجشنبه هفته گذشته فقط برای سه دقیقه با هم حرف زدیم و توانسیم یک احوالپرسی مختصر بکنیم و حتی وقت نشد با پدرش صحبت کند.
مجید گفت که حالش خوب است و با شرایط زندان می سازد، و وقت برای هیچ حرف دیگری نبود.
از پرونده ی جدیدی که علیه مجید افتتاح شده است خبر دارید؟
راستش به ما که هیچ اطلاعی راجع اینکه علیه مجید پرونده جدیدی باز شده یا دادگاه دارد نداده اند، وما از طریق دوستانی که انجا بوده اند شنیدیم که دادگاه داشته به دادگاه انتقال داده شده است چون ما نه با مجید ملاقات داشتیم و نه امکان ارتباط تلفنی داریم.
شما در این مدت آیا توانسته اید دیداری با مقامات قضایی داشته باشید؟
نه، ما هیچ گونه ارتباطی نتوانسته ایم با مقامات داشته باشیم، زنگ هم که می زنیم جوابی به ما نمی دهند. نامه ای به آقای صادق لاریجانی نوشتیم که ایشان هم جوابی به ما ندادند.
در این مدت رفتار مردم و فعالین جنبش های اجتماعی چگونه بوده است؟ آیا با شما تماس دارند؟
بله ارتباط دارند. تماس می گیرند. به دیدار ما می آیند خیلی زحمت می کشند. تعداد زیادی کارت پستال به مناسبت های مختلف برای ما فرستاده اند. از همه این عزیزان تشکر می کنم. از کسانی که از راههای دور می آیند. اینها همه برای من مجید هستند اگر مجید من در بند است، اینها مجید هایی هستند که بیرون از زندان به مادر مجید زنگ می زنند و به دیدارش می روند و من به صدا و دیدار این مجید ها زنده هستم.
خانم توکلی چه سخنی با مسئولان قضایی دارید تا از طریق این مصاحبه بتوان به گوششان رساند.
ما انتظار آزادیش را می کشیدیم که آزادش نکردند. انتظار داشتیم مرخصی بدهند که ندادند. ما توقع زیادی نداریم. انتظار داریم نه فقط مجید، که همه ی زندانی هایی که پدر و مادر بیمار دارند این روز عید اجازه داشته باشند یک تلفن به خانه بزنند که با پدر و مادر بیمارش حرف بزنند. ما امروز خیلی چشم انتظار بودیم و توقع خیلی زیادی هم نبود. آخر زندانی ها و خانواده ها هم حق و حقوقی دارند. چهار سال میگذرد که ما سفره هفت سین در منزل پهن نکرده ایم و مقامات قضائی هم مجید را از حق مرخصی در ایام عید محروم کرده اند. امسال عید، حتی اجازه تماس تلفنی هم به مجید ندادند.
خانم توکلی در پایان اگر فرمایش خاصی دارید بفرمایید.
سلام مرا به همه برسانید، من از شما تشکر می کنم که به فکر ما هستید و به ما زنگ می زنید. انشاالله خداوند همه زندانی ها را ازاد کند.
دستگیری و بازجویی چند تن از فعالان کارگری در سنندج
خبرگزاری هرانا - در واپسین روز سال ۸۹، عوامل امنیتی و اطلاعاتی در شهر سنندج با تهدید و احضار چند تن از فعالین کارگری به مدت چند ساعت آنها را مورد بازجویی و تهدید قرار دادهاند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، در بازجوییها افراد بازداشت شده مورد سوال قرار گرفتهاند که چرا برای ساعات پایانی سال به همراه اعضای خانوادهٔ خود قصد جمع شدن با دیگر دوستان خود داشته و یا قصد شرکت در برنامهٔ شادی به مناسبت آغاز سال نو داشتهاند.
وفا قادری، جلیل محمدی، غالب حسینی، کوروش بخشنده از اعضای کمیته هماهنگی و طیب چتانی و خلیل دورگیران از کوهنوردان سنندج افراد بازداشتی بودهاند که تا ساعاتی پیش از آغاز سال نو در حالت بازداشت و تحت بازجویی بودهاند.
گفته میشود از افراد نامبرده خواسته شده که تعهدات کتبی در موارد مختلف بدهند که مورد اعتراض آنان قرار گرفته است و بازجویان بدون به دست آوردن هیچ گونه موفقیتی در اخذ تعهد و یا موثر واقع شدن تهدیدهایشان ناچار شدند افراد مذکور را پس از چند ساعت آزاد کنند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، در بازجوییها افراد بازداشت شده مورد سوال قرار گرفتهاند که چرا برای ساعات پایانی سال به همراه اعضای خانوادهٔ خود قصد جمع شدن با دیگر دوستان خود داشته و یا قصد شرکت در برنامهٔ شادی به مناسبت آغاز سال نو داشتهاند.
وفا قادری، جلیل محمدی، غالب حسینی، کوروش بخشنده از اعضای کمیته هماهنگی و طیب چتانی و خلیل دورگیران از کوهنوردان سنندج افراد بازداشتی بودهاند که تا ساعاتی پیش از آغاز سال نو در حالت بازداشت و تحت بازجویی بودهاند.
گفته میشود از افراد نامبرده خواسته شده که تعهدات کتبی در موارد مختلف بدهند که مورد اعتراض آنان قرار گرفته است و بازجویان بدون به دست آوردن هیچ گونه موفقیتی در اخذ تعهد و یا موثر واقع شدن تهدیدهایشان ناچار شدند افراد مذکور را پس از چند ساعت آزاد کنند.
انتقال کیارش کامرانی به سلول انفرادی
خبرگزاری هرانا - کیارش کامرانی در آستانه شروع سال جدید به سلول انفرادی منتقل شد.
به گزارش سحام نیوز، این دانشجوی زندانی که از ۶ دی ماه سال ۱۳۸۸ در زندان به سر می برد به علتی که هنوز مشخص نشده به انفرادی متقل شده است.
کیارش کامرانی که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده حتی به مرخصی هم فرستاده نشد و برای دومین سال پیاپی، عید نوروز را در زندان به سر می برد
بازداشت سارا حاج بهرامی و علی دیوسالار از فعالان حقوق کودک
خبرگزاری هرانا - "سارا حاج بهرامی" و "علی دیوسالار" از فعالان حقوق کودک دستگیر شده و به زندان کرمان انتقال یافته اند.
به گزارش امروز، این دو فعال حقوق کودک هفته گذشته به اتهام همکاری با بهاییان توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده و به زندان کرمان منتقل شده اند و هنوز اطلاع دقیقی از وضعیت نگهداری و زمان دقیق بازداشت این دو در دست نیست.
گفتنی ست سارا حاج بهرامی و علی دیوسالار بعد از زلزله ی بم در این شهر اقدام به تاسیس موسسه ای برای نگه داری از کودکان زلزله زده کرده و تا امروز نیز فعالیت قانونی خود را ادامه داده اند.
شایان ذکر است که علی دیوسالار از آذر ماه ۸۹ به عضویت هیئت مدیرهٔ انجمن حمایت از حقوق کودکان در آمده و بعد از نسرین ستوده دومین عضو این انجمن است که به اتهامات واهی دستگیر شده است. علی دیوسالار از اعضای خانهٔ کودک شوش میباشد که چندی پیش نیز پدرش را از دست داده بود.
پلمپ تالار برای ممانعت از برگزاری مراسم نوروز در سنندج
تشدید فضای امنیتی در مناطق کردنشین
خبرگزاری هرانا - همزمان با فرا رسیدن روز نوروز باستانی شهروندان کرد نیز همانند سالهای گذشته در شب نوروز اقدام به برافروختن آتش و برپایی رقص و پایکوبی کردند.بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در شهرهای پاوه ، جوانرود ، مریوان ، کامیاران ، سنندج ، سقز ، مهاباد ، سردشت ، ربط ، بانه و بوکان برگزاری مراسم باستانی نوروز باشکوه تر از سالهای گذشته برگزار شده است.
نیروهای امنیتی و انتظامی به سبب حضور گسترده شهروندان کرد قادر به کنترل کردن این مراسمات نشده اند،بنابه اطلاع منابع موثق طی روزهای گذشته فرمانده انتظامی با ابلاغ بخش نامه ایی از نیروهای انتظامی خواسته است که به سبب حساسیت و احتمال بروز درگیری میان مردم و نیروهای انتظامی، این نیروها تا حد ممکن از رویاروی مستقیم با شهروندان کرد خودداری بکنند.
شهروندان کرد در شهر و روستاهای مناطق کردنشین مراسم برافروختن آتش، منفجر کردن ترقه و رقص پایکوبی در خیابان و کوچه های شهرها و همچنین بر بلندی کوههای کردستان این روز را گرامی داشتند.
در شهر ربط از توابع شهرستان سردشت با حضور نزدیک به 10 هزار نفر از سوی هیئت جوانان این شهر مراسم نوروز با برافروختن آتش نمادین و رقص و پایکوبی در میدان فوتبال این شهر برگزار شد.
همچنین نیروهای انتظامی در شهر سنندج چند تالار این شهرکه قرار بود مراسم نوروز در آنها برگزار شود تا اطلاع ثانوی پلمپ کرده اند.
گزارشات رسیده حاکی از آن است ماشینهای آتش نشانی در این شهرها همراه به گشت های انتظامی اقدام به خاموش کردن آتش های برافروخته شده در داخل شهرها کرده اند.
همچنین دیروز دهها جوان کرد در داخل شهرها توسط نیروهای انتظامی بازداشت شده اند و به کلانتری این شهرها منتقل شده اند.
سه تن از کارکنان یک کتاب فروشی بازداشت شدند
خبرگزاری هرانا – سه تن از کارکنان یک کتاب فروشی در کرمانشاه بازداشت و روز گذشته به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، اواخر اسفند ماه سال گذشته ماموران امنیتی در مراجعه به کتاب فروشی پاییزان در کرمانشاه سه تن از کارکنان این کتاب فروشی را به اتهام فروش کتب اقلییت دینی بهایی بازداشت و پس از چند روز بازجویی به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل نمودند.
در اواخر سال ۸۹ بازداشت و آزار و اذیت شهروندان بهایی و برخورد با ایشان افزایش چشمگیری یافته است و تنها در اسفند ماه دهها تن از شهروندان بهایی بازداشت و یا احضار شدهاند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، اواخر اسفند ماه سال گذشته ماموران امنیتی در مراجعه به کتاب فروشی پاییزان در کرمانشاه سه تن از کارکنان این کتاب فروشی را به اتهام فروش کتب اقلییت دینی بهایی بازداشت و پس از چند روز بازجویی به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل نمودند.
در اواخر سال ۸۹ بازداشت و آزار و اذیت شهروندان بهایی و برخورد با ایشان افزایش چشمگیری یافته است و تنها در اسفند ماه دهها تن از شهروندان بهایی بازداشت و یا احضار شدهاند.
احمد تموئی پس از ۷۵ روز به بند ۱۲ زندان ارومیه بازگردانده شد
خبرگزاری هرانا - احمد تموئی، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، پس از ۷۵ روز به بند ۱۲ این زندان بازگردانده شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، احمد تموئی که در تاریخ ۱۵ دی ماه ۸۹ به دستور مسئولین زندان مرکزی ارومیه به همراه حبیبالله گلپریپور، حسین میرزایی، علیاحمد سلیمان به قرنطینه این زندان منتقل شده بود، ۲۹ اسفندماه به بند ۱۲ بازگردانده شد.
این زندانی سیاسی در اعتراض به اجرای حکم حسین خضری به قرنطینهٔ زندان منتقل شده بود.
شایان ذکر است که وی دستکم ۲۰ روز از این ۷۵ روز را در اعتصاب غذا به سر برده بود و مدتی را نیز در ادارهٔ اطلاعات ارومیه و تحت فشار بازجویان قرار داشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، احمد تموئی که در تاریخ ۱۵ دی ماه ۸۹ به دستور مسئولین زندان مرکزی ارومیه به همراه حبیبالله گلپریپور، حسین میرزایی، علیاحمد سلیمان به قرنطینه این زندان منتقل شده بود، ۲۹ اسفندماه به بند ۱۲ بازگردانده شد.
این زندانی سیاسی در اعتراض به اجرای حکم حسین خضری به قرنطینهٔ زندان منتقل شده بود.
شایان ذکر است که وی دستکم ۲۰ روز از این ۷۵ روز را در اعتصاب غذا به سر برده بود و مدتی را نیز در ادارهٔ اطلاعات ارومیه و تحت فشار بازجویان قرار داشت.
سفره هفت سین "عفو بین الملل" در پاریس
سازمان عفو بین الملل با پهن کردن سفره هفت سین درکنار برج ایفل، از زندانیان سیاسی حمایت کرد و خواستارسالی بدون اعدام و تأمین حقوق بشردر ایران شد.
روز پنجشنبه 17 مارس 2011 سازمان عفو بین الملل در پاریس سفره هفت سینی با حضور تعدادی از مدافعین حقوق بشر در کنار برج ایفل در پاریس تدارک دید و در آستانه سال نو ایرانی از زندانیان سیاسی و فعالین اجتماعی و حوزه زنان در این کشور حمایت نمود.
فیلمی نیز به همین مناسبت از طرف سازمان عفو بین الملل تهیه شده که در اینترنت قابل دسترس است. در این فیلم علاوه برپیام هایی که شرکت کنندگان طرح می کنند، نشان داده می شود که مسئولین سازمان عفو بین الملل در مقابل سفارت ایران، نوروز را به سفیر ایران درفرانسه تبریک می گویند و ضمن تأسف از اینکه آقای سفیر آنها را به حضور نپذیرفته، آرزو می کنند که در ایران احترام به حقوق بشر و حقوق زنان بهبود یابد. در همین مراسم طوماری از 83هزار امضا که در صورت پذیرش نمایندگان باید به سفیر ایران تحویل می شد، در مقابل درب سفارت گذاشته می شود.
&feature=player_embedded
خبرگزاری فرانسه
اوباما: سیاست آمریکا این است که قذافی باید برود
باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا گفت سیاست ایالات متحده این است که معمر قذافی، رهبر لیبی باید برود، اما این اقدام هدف عملیات نظامی نیست.
اوباما که روز دوشنبه در سانتیاگو، پایتخت شیلی سخن میگفت، تاکید کرد ارتش آمریکا در حال حمایت از فرمان بینالمللی ایجاد منطقه پرواز ممنوع در لیبی و حفاظت از مردم این کشور است.
او گفت ایالات متحده، علاوه بر اقدامات نظامی، طیف گستردهای از ابزارها را برای اجرای سیاست آمریکا که منزوی کردن معمر قذافی است، در اختیار دارد که از جمله آنها، متوقف کردن داراییهای آقای قذافی و بسیج کردن تحریمها است.
رییسجمهوری آمریکا گفت وضعیت لیبی در حال تحول است و ایالات متحده از نزدیک رویدادها را نظارت میکند.
او گفت: فاز اول ماموریت نظامی، مهار کردن پدافند هوایی لیبی، کامل شده است.
او گفت ایالات متحده رهبری فاز اول عملیات نظامی را به دلیل قابلیتهایش بر عهده داشت، اما «طی چند روز آینده و نه چند هفته دیگر»، آمریکا رهبری عملیات را به دیگر شرکتکنندگان در عملیات واگذار میکند.
به گزارش خبرگزاریها، اوباما این سخنان را در یک کنفرانس خبری مشترک با حضور سباستین پینییرا رییسجمهوری شیلی بیان کرد.
آفتاب
برگزاری مراسم نوروز در شهرهای کردستان و دخالت نیروهای امنیتی
همزمان با فرا رسیدن روز نوروز باستانی شهروندان کرد نیز همانند سالهای گذشته در شب نوروز اقدام به برافروختن آتش و برپایی رقص و پایکوبی کردند.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، در شهرهای پاوه ، جوانرود ، مریوان ، کامیاران ، سنندج ، سقز ، مهاباد ، سردشت ، ربط ، بانه و بوکان برگزاری مراسم باستانی نوروز باشکوه تر از سالهای گذشته برگزار شده است.
نیروهای امنیتی و انتظامی به سبب حضور گسترده شهروندان کرد قادر به کنترل کردن این مراسمات نشده اند،بنابه اطلاع منابع موثق طی روزهای گذشته فرمانده انتظامی با ابلاغ بخش نامه ایی از نیروهای انتظامی خواسته است که به سبب حساسیت و احتمال بروز درگیری میان مردم و نیروهای انتظامی، این نیروها تا حد ممکن از رویاروی مستقیم با شهروندان کرد خودداری بکنند.
شهروندان کرد در شهر و روستاهای مناطق کردنشین مراسم برافروختن آتش، منفجر کردن ترقه و رقص پایکوبی در خیابان و کوچه های شهرها و همچنین بر بلندی کوههای کردستان این روز را گرامی داشتند.
در شهر ربط از توابع شهرستان سردشت با حضور نزدیک به 10 هزار نفر از سوی هیئت جوانان این شهر مراسم نوروز با برافروختن آتش نمادین و رقص و پایکوبی در میدان فوتبال این شهر برگزار شد.
همچنین نیروهای انتظامی در شهر سنندج چند تالار این شهرکه قرار بود مراسم نوروز در آنها برگزار شود تا اطلاع ثانوی پلمپ کرده اند.
گزارشات رسیده حاکی از آن است ماشینهای آتش نشانی در این شهرها همراه به گشت های انتظامی اقدام به خاموش کردن آتش های برافروخته شده در داخل شهرها کرده اند.
همچنین دیروز دهها جوان کرد در داخل شهرها توسط نیروهای انتظامی بازداشت شده اند و به کلانتری این شهرها منتقل شده اند.
رفسنجانی: اختلافات جدی است؛ امیدوارم حوادث تلخ دوسال گذشته تکرار نشود
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پیام نوروزی خود با ابراز تاسف از «حوادث تلخ دو سال گذشته» اظهار داشت که اختلافات داخلی «جدی» شده و دیگر محدود به اصولگرایان و اصلاحطلبان نیست.
رئیس پیشین مجلس خبرگان رهبری، برای مردم و جوانان، سالی «تهی از کدورتها» آرزو کرد و گفت: «واقعاً مسائل اخلاقی ما کمی آسیب دیده و متاسفانه رواج شیوههای مذموم مانند دروغ، تهمت، ادعاهای بیخود، وعدههای غیرممکن، اتلاف مال، رفتار و گفتار برخلاف عقل صفا و صمیمیت فردی و اعتماد عمومی را مخدوش میکند، در مجموع فکر میکنم احتیاج به خیلی مواظبتها داریم.»
اکبر هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: «اگر مسلمان هم نبودیم، میبایست براساس اخلاق انسانی، برای خود، خانواده، جامعه و حتی دنیا مفید و باعث آرامش باشیم. مخصوصاً الان که مسلمانیم، باید مواظب باشیم که زینت اسلام باشیم و بهگونهای رفتار نکنیم که در نگاه دیگران باعث ننگ و عار جامعه خود و اسلام باشیم.»
اکبر هاشمی رفسنجانی که به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به شدت از سوی هوادران آیتالله خامنهای و اصولگرایان تحت فشار قرار گرفت، سرانجام در اسفند ماه گذشته از ریاست مجلس خبرگان کنار رفت.
اکبر هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از پیام نوروزی خود میگوید: «بحمدلله اکثر مردم ایران باسواد، هوشیار، فهیم و مطلع هستند و به اندازه کافی رسانههای مختلفی در اختیارشان است و به مسائل احاطه دارند. شرایط منطقه و دنیا و روابط ما با قدرتهای سلطهگر را میبینند. دشمنانی که حقیقتاً در کمین ما هستند. متأسفانه از کمّ و کیف اختلافات داخلی و علل آن هم آگاهی دارند. برایشان روشن است که اختلافات جدی شده و محدود به اصولگرایان و اصلاحطلبان نیست. متأسفانه خوشهها و شاخههای دیگر هم سر بر آوردند.»
در طول دو سال گذشته، هاشمی رفسنجانی، به دلیل موضع نگرفتن در مقابل معترضان، مورد انتقاد بود و حاضر نشد به خواسته هواداران رهبر جمهوری اسلامی برای محکوم کردن معترضان و رهبرانشان تن دهد.
هاشمی رفسنجانی پیش از این انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ در نامهای سرگشاده، به رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده بود که با تضمین سلامت انتخابات مانع بروز بحران در جامعه شود.
وی در آخرین نماز جمعه خود نیز که با حضور دهها هزار تن از هواداران جنبش سبز برگزار شد، برای برونرفت کشور از بحران راهکارهایی پیشنهاد داد که هیچگاه مورد پذیرش رهبر جمهوری اسلامی و جناح حاکم واقع نشد.
پس از آن بود که کاربرد عبارت «خواص بیبصیرت» عمدتا از سوی آیتالله خامنهای و جناح حاکم، بارها، برای اشاره به کسانی که مواضع رهبر جمهعوری اسلامی را تمام وکمال نمیپذیرند، به کار برده شد.
هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از پیام نوروزی خود میگوید: «فکر میکنم در این شرایط اولین نیاز جامعه ما وحدت است. باید واقعاً متحد باشیم. میدانم که اتحاد کامل در هیچ کشوری و در ایران درست نمیشود، اما میتوان مرزهایی را مراعات کرد که اتحاد آسیب نبیند و انتقاد جای خود را داشته باشد. سعه صدر برای همه مخصوصاً برای مسئولین لازم است که به حرفها گوش بدهند. اگر انتقادی وارد است، بپذیرند و خود را اصلاح کنند و اگر نیست، منتقدین را با شیوههای درست قانع کنند.
اکبر هاشمی رفسنجانی با برشمردن برخی از معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کشور با ابراز تاسف از شیوههای مذمومی چون «دروغ، تهمت، ادعاهای بیخود، وعدههای غیر ممکن، اتلاف مال، و گفتار برخلاف عقل»، میگوید: «امیدوارم در سال آینده شاهد حوادث تلخی نباشیم که در دو سال اخیر بودیم.»
رادیوفردا
زمان آغاز روند انتقال مسئولیت امنیت افغانستان به نیروهای داخلی اعلام شد
تاریخ آغاز روند انتقال مسئولیت های امنیتی از نظامیان خارجی به نیروهای افغان در شش منطقه افغانستان اعلام شده است.
روز سه شنبه (۲ حمل/فروردین)، حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان آکادمی ملی نظامی کابل گفت که این روند از ماه سرطان (تیر) آینده به طور عملی آغاز خواهد شد.آقای کرزی این شش منطقه را چنین برشمرد: "ولایت کابل، منهای ولسوالی (شهرستان) سروبی، ولایت پنجشیر، ولایت بامیان، شهر هرات منهای ولسوالی ها، شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند، شهر مزار شریف مرکز ولایت بلخ و شهر مهتر لام مرکز ولایت لغمان."
آقای کرزی گفت که این روند از مراکز ولایت ها آغاز می شود و به ولسوالی ها گسترش می یابد و افزود که بررسی در باره واگذاری مسئولیت حفظ امنیت برخی دیگر از ولایت ها به نیروهای افغان هم جریان دارد.
قرار است این روند تا سال ۲۰۱۴ میلادی تکمیل شود و نیروهای امنیتی افغان مسئولیت تامین امنیت در سراسر این کشور را بر عهده بگیرند.
سپردن مسئولیت تامین امنیت این کشور به نیروهای افغان تا سال ۲۰۱۴ میلادی، از پیشنهادهای اصلی آقای کرزی در نشست کابل بوده است.
آقای کرزی در این نشست گفت که تا اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی باید نیروهای ارتش افغانستان تا ۱۷۰ هزار و نفرات پلیس این کشور تا ۱۳۴ هزار تن افزایش یابد.
آقای کرزی در سخنرانی روز سه شنبه خود تاکید کرد که با انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای افغانستان، آمریکا و سایر کشورهای عضو پیمان ناتو به حمایت های مالی و تسلیحاتی خود از نیروهای افغان ادامه خواهند داد.
رئیس حمهوری افغانستان گفت که انتقال مسئولیت های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای مسلح این کشور به این معنا است که نیروهای افغان مسئولیت دفاع از کشور خود و تامین امنیت در آن را به عهده می گیرند.
آقای کرزی در حالی تاریخ آغاز روند انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای این کشور را اعلام کرده است که شماری از مقامهای دولتی و کارشناسان امور امنیتی نسبت به توانایی این نیروها در به عهده گرفتن این مسئولیت ها ابراز تردید کرده اند.
آنها تاکید کرده اند که پیش از واگذاری این مسئولیت ها به دوش آنها، باید توانایی های ارتش و پلیس به قدر کافی بالا برده شود و قدرت نظامی شورشیان هم کاسته شود.
شرایط
رئیس جمهوری افغانستان در بخشی از سخنان خود "شرایطی" را برای بهبود روند انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای داخلی افغانستان مطرح کرد.آقای کرزی گفت که یکی از این شرط ها این است که تعهدات جامعه بین المللی در کنفرانس کابل مبنی بر مصرف کمک های بین المللی از طریق بودجه ملی افغانستان عملی شود.
در این کنفرانس، که با حضور بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، مقامهای بلندپایه حدود هفتاد کشور و سازمان بین المللی برگزار شد، تصمیم گرفته شد که دست کم ۵۰ درصد این کمک ها از طریق نهادهای دولتی افغانستان مصرف شود.
هماهنگی میان نهادهای سازمان ملل در افغانستان با دولت این کشور از دیگر شرایط آقای کرزی برای بهبود روند انتقال مسئولیت های امنیتی است.
رئیس جمهوری افغانستان در سخنرانی روز سه شنبه خود گفت که نحوه فعالیت برخی از نهادهای وابسته به سازمان ملل در افغانستان برای دولت این کشور به روشنی مشخص نیست.
شرط دیگر آقای کرزی این است که جامعه بین المللی باید برای رشد پایدار اقتصادی افغانستان، برای اجرای طرح های زیربنایی و برنامه های مهم اقتصادی این کشور کمک کند.
حامد کرزی همچنین تاکید کرد که موضوع لغو همه نهادهای "موازی" با دولت افغانستان بررسی شود. او گروه های بازسازی ولایتی و شرکت های خصوصی امنیتی را شامل این نهادها دانست.
گروه های بازسازی ولایتی شاخه هایی از نیروهای بین المللی مستقر در ولایت های مختلف افغانستان هستند که ادارات محلی را در زمینه بازسازی کمک می کنند.
آقای کرزی در بخشی از سخنان خود موضوع گفتگو با طالبان را یادآوری کرد و گفت که تا حال گامهای "امیدوارکننده ای" در این زمینه برداشته شده است.
رئیس جمهوری افغانستان افزود: "صلح، آشتی و پایان دادن به این جنگ خانمانسوز موضوع اصلی و محوری را در سیاست حکومت افغانستان تشکیل می دهد".
حامد کرزی گفت: "همه آنهایی که بر ضد کشور خود سلاح کرفته اند، تروریست نیستند." به گفته او، آنها وابسته به سازمانهای اطلاعاتی کشورهای بیگانه هم نیستند، بلکه به دلیل "بی عدالتی هایی" که از "ماموران دولت و افراد زورمند" دیده اند، "ناراضی" شده اند.
او همچنین گفت: "از مخالفان مسلح می خواهم تا به کشتار افراد غیرنظامی، انفجار و انتحار پایان دهند. در غیر آن خود باعث ادامه حضور نظامیان خارجی، ادامه جنگ و بحران در کشور خود خواهند بود."
'ابزار مداخله'
او در بخشی از سخنان خود گفت: "خنثی ساختن توطئه های آنانی که می خواهند مانع صلح شوند، از ما صبوری، شکیبایی و استقامت بیش از اندازه می خواهد. ما می دانیم که برخی ها هنوز هم می خواهند از تروریسم به عنوان ابزار مداخله و سلطه استفاده کنند."آقای کرزی افزود: "من از همسایگان افغانستان، به خصوص از مقامهای جمهوری اسلامی پاکستان دعوت می کنم از صلح و آشتی در افغانستان حمایت قاطعانه و صمیمانه کنند."
رئیس جمهوری افغانستان ضمن تاکید بر این که افغانستان تهدیدی برای کشورهای منطقه نیست، گفت که آنهایی که می خواهند مشکلات خود را خود در منطقه حل کنند و "کشورهای فرامنطقه ای در این جا حضور نداشته باشند"، باید از روند صلح در افغانستان "باصداقت" حمایت و با تروریسم مبارزه کنند.
آقای کرزی همچنین گفت که گفتگوها در باره همکاری استراتژیک میان افغانستان و آمریکا جریان دارد و به زودی برای بررسی "دورنما و اهداف آن" لویه جرگه (مجلس بزرگ افغانها) برگزار خواهد شد.
سفارت ایران در بحرین دست داشتن یکی از کارمندان این سفارتخانه در نقل و انتقال اسلحه را تکذیب کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ایران، سفارت این کشور در منامه، پایتخت بحرین، در بیانیه ای گزارش یکی از روزنامه های بحرینی را تکذیب کرده است که نوشته بود یکی از کارمندان این سفارتخانه هنگام اقدام در خارج کردن اسلحه و تجهیزات از بیمارستان سلمانیه در منامه، بازداشت شد.روزنامه الایام، چاپ منامه، در گزارشی به نقل از نیروهای امنیتی بحرین نوشته بود که این بیمارستان به محلی برای انبار اسلحه هایی تبدیل شده بود که در جعبه های تجهیزات پزشکی به این محل حمل می شد.
این روزنامه در گزارشی در شماره روز شنبه خود نوشت که کارمند سفارت ایران علاوه بر اسلحه، در صدد خارج ساختن تجهیزات ارتباط رادیویی هم بود و افزود که از این تجهیزات برای ارسال گزارش و خبر به "طرف ایرانی" استفاده می شده است.
سفارت ایران در اطلاعیه خود این گزارش را بی پایه و اساس خوانده و افزوده است که متن تکذیبیه ای در این زمینه برای روزنامه الایام و سایر روزنامه های بحرینی ارسال شد اما هیچ یک از این روزنامه ها، این متن را منتشر نکردند.
پایگاه اطلاع رسانی دولت می افزاید که سایت تلویزیون العربیه هم در خبر مربوط به اخراج یک دیپلمات ایرانی از بحرین، در صدد بزرگنمایی این واقعه برآمده و با معرفی کارمند اخراج شده به عنوان کاردار سفارت، خبر چاپ شده در روزنامه الایام را هم تکرار کرده است.
در متن اطلاعیه سفارت جمهوری اسلامی در منامه مشخص نمی شود که آیا بازداشت یکی از دیپلمات های ایرانی هم نادرست بوده و یا اینکه ماموران امنیتی بحرین یکی از کارمندان این سفارتخانه را به ظن ارتباط با چنین اقدامی بازداشت، و احتمالا به دلیل مصونیت دیپلماتیک، پس از مدتی آزاد کردند.
رویدادهای اخیر در بحرین باعث تیرگی روابط این کشور و ایران شده و فراخوانی سفیران دو کشور از پایتخت های یکدیگر را به دنبال داشته است.
همچنین، پادشاه بحرین در سخنانی، تظاهرات اخیر در بحرین را ناشی از توطئه "یک دولت خارجی" خوانده هر چند از این دولت، نام نبرده است.
مطالبات مخالفان حکومت
تظاهرات بحرین اواسط ماه فوریه با تجمع در یکی از میدان های منامه و درخواست انجام اصلاحات سیاسی در این کشور آغاز شد.
در همان حال، مقامات و نهادهای دولتی در جمهوری اسلامی نیز به طور علنی و گسترده به حمایت از مخالفان حکومت بحرین برخاستند و برخی از آنان، به طور تلویحی یا به صراحت، دولت بحرین را به سرکوب شیعیان این کشور متهم و این شیوه را دلیل اصلی تظاهرات توصیف کردند.
همچنین، بعضی گروههای شیعه طرفدار ایران در منطقه نیز، ضمن ستایش از حکومت جمهوری اسلامی، به حمایت علنی از تظاهرکنندگان بحرینی پرداختند.
هفته گذشته، دولت بحرین، که پیشتر گفتگو با مخالفان به منظور یافتن راهی برای حل بحران سیاسی این کشور را مردود ندانسته بود، ادامه تظاهرات در این کشور را منع و اجتماع چند هفته ای تظاهرکنندگان در یکی از میدان های منامه را متفرق کرد.
پیشتر، به درخواست مقامات بحرینی، واحدهایی متشکل از چند صد تن از نفرات نظامی و امنیتی چند کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس برای کمک به بازگرداندن آرامش، به بحرین اعزام شده بودند که به گفته مقامات این کشور، ماموریت آنان حفاظت از مراکز حساس بوده است.
در پی پراکنده کردن تجمع مخالفان دولت در هفته گذشته، برخی رسانه های خبری خارجی به نقل از رهبران شیعه مخالف حکومت بحرین گزارش کردند که ماموران امنیتی وارد بیمارستان سلمانیه شده و آن محل را به تصرف خود در آورده اند.
در جریان تظاهرات مخالفان در منامه، کارکنان و پزشکان این بیمارستان از منابع اصلی خبررسانی از جمله به رسانه های ایران در مورد شمار زخمی ها و کشته های عملیات نیروهای امنیتی به شمار می رفتند.
اکثریت بزرگی از شهروندان بحرین را شیعیان تشکیل می دهند و فعالان سیاسی شیعه، حکومت تحت رهبری خاندان سلطنتی سنی مذهب این کشور را به تبعیض مذهبی متهم می کنند.
پادشاه بحرین از خنثی کردن "توطئه ای" که "یک دولت خارجی" در آن دست داشته خبر داد اما به جزئیات بیشتری در این باره اشاره نکرد.
خبرگزاری دولتی بحرین به نقل از حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین گزارش داد که زمینه این توطئه خارجی، که به دست نیروهای ذیربط در این کشور خنثی شده است، از بیست تا سی سال پیش با هدف براندازی فراهم آمده بوده تا در فرصت مناسب عملی شود.حمد بن عیسی آل خلیفه از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی که هفته گذشته نیروهای خود را به بحرین اعزام داشتند تشکر کرد و گفت که با این کمک ها بحرین امروز از هرزمان دیگری بزرگتر و باقدرت تر است .
گرچه پادشاه بحرین جزئیات بیشتری در مورد توطئه خنثی شده و پشتیبان خارجی آن ارائه نداد اما در روزهای اخیر رهبران سنی بحرین، ایران را به دخالت در امورداخلی کشورشان متهم کرده بودند.
خبرنگاران می گویند، پادشاه بحرین به طور ضمنی به ایران اشاره کرده است.
در پی افزایش تنش بین ایران و بحرین، هفته پیش این دو کشور در یک اقدام تلافی جویانه دیپلماتیک، سفرای خود را فراخواندند.
وزارت امور خارجه ایران در پاسخ به اقدام دولت بحرین در بازپس فرستادن یکی از دیپلماتهای ایرانی از این کشور، با احضار کاردار بحرین یکی از دیپلماتهای این کشور در تهران را اخراج کرد.
این اقدام وزارت خارجه ایران درپی اخراج یک دیپلمات ایرانی از سوی مقامات بحرینی صورت گرفت.
ایران که اکثرجمعیت آن شیعه مذهب هستند بحرین را به دلیل کشتن تظاهر کنندگان خواهان دموکراسی محکوم کرده است.
بحرین همچنین از العالم که شبکه تلویزیونی عربی زبان ماهواره ای ایران است به شرکت ماهواره ای عرب ست شکایت کرده و مدعی شده که این شبکه تلویزیونی به پخش گزارش های تحریک آمیز می پردازد.
آرامش ظاهری
با آن که ظاهرا امروز ( دوشنبه اول فروردین ) آرامش به منامه پایتخت بحرین بازگشته است ولی رویترز از شرکت دوهزار نفر در مراسم تشییع جنازه یکی از قربانیان سرکوب شیعیان در شهر بوری گزارش می دهد.فردی که رویترز از مراسم تشییع جنازه اش گزارش داده است، پدر سه فرزند بود و درروزهای اخیر مفقود الاثر شده بود اما روز گذشته، جسد او که آثار ضربات شدید برآن دیده می شد، روز گذشته از یک بیمارستان به خانواده او تحویل داده شد.
رویترز به نقل از یک سیاستمدار حزب وفاق می گوید که در سرکوب اخیر نزدیک صد نفر مفقود الاثر شده اند.
هشدار آیت الله خامنه ای نسبت به طرح انتقادات در ایران
آیت الله علی خامنه ای در اولین سفر خود به مشهد در سال ۱۳۹۰ نسبت به روند جاری در ایران و طرح انتقادها بصورت علنی توسط مسئولان هشدار داده است. رهبر جمهوری اسلامی ایران در سفر خود به شهر مذهبی مشهد گفته "من به مسئولان کشور به طور جد در این زمینه تذکر و هشدار می دهم".
آیت الله خامنه ای در توضیح نقطه نظر خود گفته است: "با آنکه مسئولان از همدیگر گلایه دارند و این گلایه ها هم به حق باشد، این گلایه ها را در معرض افکار عمومی مطرح نکنند چرا که این کار ضربه به اتحاد ملی است."رهبر جمهوری اسلامی با تایید وجود انتقادها به نحوه اداره کشور، وجود این انتقادها را به همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی ارجاع داده و وجود انتقاد و گلایه بین قوای مجریه و مقننه را "طبیعت کار" دانسته است.
آیت الله خامنه ای گفت و گو را راه حل رفع اختلافات دانسته و به گزارش خبرگزاری نیمه رسمی فارس، گفته است: "مسائل جزیی اهمیتی ندارد و می توان آنها را از طریق گفت و گو حل کرد".
رهبر ایران به این مساله اشاره نکرده است که مسائل مهم تر و غیرجزیی چه چیزهایی هستند و آیا مثلا تاخیر دولت آقای احمدی نژاد در ارائه بموقع لایحه بودجه که یکی از موضوعات جدی مورد انتقاد مجلس ایران بوده، از اینگونه مسایل است یا نه و اصولا اینگونه موضوعات چگونه باید حل شود.
طی سالهای اخیر برخی نمایندگان و مسئولان بلندپایه در ایران به بی توجهی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، به رویه موجود در قانون و عرف سیاسی در کشور انتقاد کرده اند. در موارد متعددی علی لاریجانی رییس مجلس ایران مجبور به ابلاغ قوانین شده و نوعی رویارویی جدی بین آقای احمدی نژاد و مجلس بوجود آمده است.
در رویارویی دو قوه، آقای احمدی نژاد در اظهارات خود تا آنجا پیش رفت که یکی از شعارهای معروف آیت الله خمینی که گفته بود مجلس در راس امور است را مورد انتقاد قرار داد و گفت ساختار سیاسی ایران در زمان این اظهارات از سوی آقای خمینی با ساختار سیاسی کنونی ایران که در راس آن نخست وزیر قرار ندارد، متفاوت است.
از دید ناظران، درخواست آیت الله خامنه ای برای پنهان کردن انتقادات و گلایه ها از دید افکار عمومی قسمت مهم سخنان اوست، چرا که دعوت به گفت و گو و همکاری بین قوای سه گانه همواره از سوی وی مطرح می شده است. در این راستا به گفته این ناظران به نظر می رسد که آیت الله خامنه ای با توجه به شرایط منطقه و اعتراضاتی که تاکنون در چندین کشور منجر به تغییر رژیم ها شده است، نگران اثرگذاری طرح علنی انتقادات بر افکار عمومی و واکنش مردمی است.
حکومت جمهوری اسلامی در طول بویژه دو سال گذشته و پس از بروز اعتراضات سراسری به نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اخیر و تحولات پس از آن، تمامی تلاش خود را برای بستن مجاری اطلاع رسانی در میان افکار عمومی بکار گرفت؛ سیاستی که از اخلال در پخش برنامه های تلویزیونی، تا انسداد سایت های اینترنتی و قطع رابطه رهبران جنبش اعتراضی با افکار عمومی، اشکال مختلف آن بود.
"ادامه شکست های آمریکا در منطقه"
آیت الله خامنه ای در صحبت های خود در مشهد، به سیاست های آمریکا در منطقه خاورمیانه و مناطق مجاور حمله کرد و پیش بینی کرد "سلسله شكستهای آمريكا در منطقه ادامه پيدا خواهد كرد".
او گفت: "حوادث اخير منطقه، حوادث مصر، تونس، ليبی و بحرين، حوادث بسيار مهمی است و تحولی بنيادين در اين منطقه عربی و اسلامی در حال وقوع است كه نشانه بيداری امت اسلام است."
از دید آیت الله خامنه ای "حركتی كه در منطقه آغاز شده است، حركت امت اسلامی و به سمت اهداف اسلامی است و طبق وعده الهی قطعاً به پيروزی خواهد رسيد".
وی در خصوص سیاست آمریکا در قبال تحولات مورد بحث گفت: "آمريكايیها در ابتدا در مقابل حوادث منطقه متحير مانده و باورشان نمیشد كه چنين تحولی رخ داده باشد و از اين روی دچار بیتحليلی شدند و بعد هم چون تحليل درستی از حوادث نداشتند و مردم را نمیشناختند، مواضع متناقضی گرفتند".
از دید تحلیلگران، آیت الله خامنه ای در حالی به سیاست های آمریکا در قبال جنبش های اعتراضی مردم خاورمیانه و آفریقا اعتراض می کند که هشدار آمریکا به عدم استفاده از زور توسط کشورهایی چون مصر که متحد واشنگتن محسوب می شدند، از جمله عوامل اصلی موفقیت مردم در پیروزی بر رهبرانی بوده که چندین دهه زمام امور را در دست داشتند. امکان توسل به سرکوب تمام عیار در صورت عدم وجود فشار آمریکا می توانست شرایط را به گونه ای دیگر رقم زند. این تحلیلگران از نمونه لیبی به عنوان مثالی در این زمینه یاد می کنند.
آیت الله خامنه ای در ادامه سخنان خود گفت آمریکایی ها بدنبال پیاده کردن سیاست براندازی از درون در ایران هم بودند. به گفته وی "در اين ترفند، عوامل آنها در داخل كشور، افراد ضعيف و فرومايه و حقيقتاً دستخوش هواهای نفسانی (بودند) كه سعی كردند شايد بتوانند اين كار را انجام دهند، اما معلوم بود حركت شكستخورده و كاريكاتوری مضحك و بینتيجه است و ملت ايران بر دهان آنها كوبيدند."
به گزارش خبرگزاری نیمه رسمی فارس، آیت الله خامنه ای در ادامه گفت: " آنها (آمريكايیها) ادعا میكنند كه ما با ديكتاتوری مخالف و با حقوق ملتها موافقيم اما دروغ ميگويند، به دليل آنكه اينها نه فقط به ملتهای ديگر رحم نمیكنند بلكه به ملت خودشان هم رحم نمیكنند. همين رئيسجمهور كنونی آمريكا، هزاران ميليارد دلار را در وضعيت اقتصادی بسيار بد و ركود اقتصادی اين كشور از كيسه ملت خود صرف كرد تا بانكها و صنايع يعنی كمپانیها را زنده نگهدارد."
وی در پایان با حمله به شخص باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا و بیان اینکه "او نمی فهمد و غافل و گیج است" به مشابه دانستن معترضین در ایران و مصر حمله کرد و خاطر نشان کرد که "مردم ایران در ۲۲ بهمن هر سال در میدان آزادی جمع می شوند و شعار آنها مرگ بر آمریکا است".
مقام ایرانی: برگزاری نوروز؛ گامی در جهت تقویت دیپلماسی فرهنگی
یک مقام وزارت امور خارجه ایران برجسته کردن نوروز را گامی در جهت "تقویت دیپلماسی فرهنگی" ایران عنوان کرد.
حمید رضا شاکری نیاسر، مدیر کل امور ایرانیان خارج از این کشور، در گفتگو با ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی برگزاری جشن جهانی نوروز را از ویژگی های خاص جمهوری اسلامی خواند و گفت پر رنگ کردن این جشن جلوی مصادره نامتعارف آن را از سوی برخی از جریانات خارج از کشور گرفته است.آقای شاکری نیاسر گفت: "ما هر ایرانی خارج از کشور را یک سفیر فرهنگی برای ایران می دانیم" و افزود که برنامه های شاد و متنوعی برای بزرگداشت این جشن در میان ایرانیانی که خارج از ایران هستند تدارک دیده شده است.
این در حالیست که به تازگی موضوع برگزاری جشن نوروز در ایران و دعوت از سران کشورهای خارجی برای شرکت در این مراسم از یک سو و سفر اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد به نیویورک برای شرکت در جشن نوروز از سوی دیگر واکنش های فراوانی در ایران ایجاد کرد تا جائیکه سفر آقای رحیم مشائی لغو شد و خبرگزاری مهر روز ۲۸ اسفند، دلیل لغو این سفر را "مخالفتهای صورت گرفته" با سفر وی ذکر کرد، اما در مورد این "مخالفت ها" توضیح بیشتری نداد.
اما در روایتی متفاوت، خبرگزاری ایرنا به نقل از محمد حسن صالحی، معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهوری ایران نوشت: "با توجه به تغییرات ایجاد شده در برنامههای دبیر کل سازمان ملل متحد، سفر آقای رحیم مشائی به نیویورک به زمان دیگری موکول شده است."
در پی اعلام تصمیم دولت برای دعوت از سران برخی کشورهای خارجی و برگزاری مراسم نوروز در تخت جمشید، مخالفت محافظه کاران سنتی با این تصمیم دولت بالا گرفت.
عدهای از منتقدان، تصمیم به برگزاری این مراسم را، همزمان با کشته شدن شیعیان معترض بحرینی توسط دولت آن کشور، نامناسب دانسته و خواستار لغو آن شدند.
عدهای دیگر از مخالفان، بزرگداشت نوروز در تخت جمشید را یادآور برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله در زمان حکومت شاه سابق ایران دانسته و به عنوان نمونهای از اقدامات محمود احمدینژاد و رئیس دفتر او اسفندیار رحیم مشائی در ترویج "ملی گرایی"، مورد انتقاد قرار دادهاند.
گروهی از منتقدان میگویند که هواداران دولت با تأکید بر ملی گرایی ایرانی، از جمله تجلیل کم سابقه از کورش هخامنشی، قصد دارند که آرای مخالفان حکومت مذهبی ایران را در انتخابات آینده ریاست جمهوری، به نفع طیف خود جذب کنند.
شكست انحصار رسانهای در ایران و تعميق دوگانگی ميان خانه و خيابان
مهمترین رویداد ایران در سال ۱۳۸۹ چه بوده است؟ بزرگترین و مهمترین رویداد برای یک جامعه یا کشور یا حتی سازمان و گروه و فرد، چگونه تعیین میشود؟گاه ممکن است که یک رویداد به طور آشکاری از سایر موارد مهمتر جلوه کند و نسبت به اهمیت آن نیز اتفاق نظر وجود داشته باشد.
برای نمونه اگر از مردم مصر و تونس پرسیده شود که مهمترین رویداد در یک سال اخیر کشورشان چه بوده است، حتماً به تغییرات سیاسی اخیر اشاره خواهند کرد، ولی پاسخ به چنین پرسشی در جوامع دیگر ممکن است با اتفاق نظر همراه نباشد و برحسب اینکه پاسخگو در چه وضعیتی قرار داشته باشد و یا از چه زاویهای به جامعه نگاه میکند، پاسخ او متفاوت از دیگران است.رویدادها ممکن است دفعتاً و در زمان معینی رخ دهند، مثل سونامی و زلزله ویرانگر اخیر در ژاپن، ولی ممکن است که زمان مشخصی را برای رویداد نتوان ذکر کرد، و بجای یک اتفاق مشخص با یک روند و فرآیند مواجه باشیم. رویدادها از جهت دیگری هم با یکدیگر فرق دارند، برخی از آنها تأثیرات مستقیم و فوری دارند، و برخی دیگر تأثیرات آهسته و گستردهای از خود بجا میگذارند.
با این توضیحات مقدماتی، از نظر من مهمترین رویداد سال ۱۳۸۹ در ایران، شکست و پایان انحصار رسانهای در ایران است. شاید دیگران اتفاقات سیاسی یک ماه اخیر یا اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها را مهمترین رویداد بدانند، که هرکدام در جای خود اهمیت زیادی دارند، ولی به گمان من تداوم توسعه رسانهای و دسترسی مردم به سایر رسانههای تصویری و اینترنت و تثبیت نسبی این پدیده و از آن مهمتر عادت مردم به چنین واقعیتی، مهمترین تحول یا تغییری است که در سال ۱۳۸۹ در جامعه ایران شاهدش بودهایم.
این اتفاق، نه تنها موازنه را در اطلاعرسانی و سیاست دچار تغییر فاحش نموده، بلکه در سایر حوزهها بویژه تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی نیز دارای اثرات گستردهای است، گستره این تأثیرگذاری به یک علت روشن بیش از حد پیشبینیها خواهد بود، و علت آن نیز، همان وجود و تداوم انحصار رسانهای طی چند دهه گذشته است. زیرا هر جامعهای که با انحصار رسانهای شدیدتری مواجه باشد، هنگام شکسته شدن این انحصار و دستیابی به رسانههای جدید، دچار تغییرات و تاثیر پذیری بیشتری میشود تا جامعهای که دچار انحصار رسانهای نیست، و به رسانههای جدید دیگر دسترسی پیدا میکند. حتی ممکن است پس از دستیابی به رسانه جدید، مردم نسبت به رسانه انحصاری پیشین حساسیت منفی نشان دهند و با آن قطع ارتباط کنند، و این آغاز بحران خواهد بود.
در حال حاضر شکست انحصار رسانهای در ایران همراه با چند ویژگی مهم است. اول اینکه اگر شبکههای لسآنجلسی سابق مبتذل و در نقش بوق (و نه رسانه) بودند و موجب استهزای آنها از سوی بیننده میشدند و به وسیله افرادی اداره میگردیدند که تقریباً هیچشناختی از جامعه ایران و کارکرد و نقش رسانه نداشتند، شبکههای جدید تلویزیونی؛ بسیار حرفهای و به صورت رسانه و اثرگذار عمل میکنند.
دوم اینکه؛ دستاندرکاران و مجریان این رسانهها در سالهای اخیر از کشور رفته و سابقه رسانهای داشتهاند و با فضای عمومی ایران آشنا هستند.
سوم اینکه اگر رسانههای قبلی، میکوشیدند که انحصار سیاسی رسانههای داخل را تهدید کرده و بشکنند، رسانههای فعلی تمامی حوزهها از جمله؛ هنر، ادبیات، سیاست و سرگرمی و اجتماع را پوشش میدهند و شکسته شدن انحصار رسانهای همهجانبه است.
چهارم اینکه، شکست انحصار رسانهای فعلی، برخلاف گذشته که محدود به مناطق مرفهنشین شهری میشد، تمامی کشور را دربرگرفته است، به طوری که روستاها نیز از رسانههای جدید استفاده میکنند و مقابله فیزیکی و سختافزاری با این حد از توسعه رسانههای جدید تقریباً غیر ممکن شده است.
اهمیت وضعیت موجود رسانهای در این است که در شرایط کنونی جامعه ایران، نقش نهادهای اجتماعیکننده از قبیل نهاد دین، آموزش و پرورش و خانواده و... بسیار کمرنگ شده است، و بخش اصلی این وظیفه برعهده نهاد رسانه قرار گرفته است، نهادی که با آمدن اینترنت و ماهواره و گسترش وسایل استفاده از این امکانات، از انحصار پیشین خارج شده است، و در حال حاضر از هر جهت از رسانههای انحصاری قبلی پیشی گرفتهاند و سهم اصلی را در اطلاعرسانی، تحلیل، و تولید و انتقال ارزشهای فرهنگی و اجتماعی به مردم ایران را عهدهدار هستند.
ادامه این وضع موجب افزایش شکافهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی موجود خواهد شد و دوگانگی فرهنگی مردم را تشدید میکند. دوگانگی میان خانه و خیابان و میان آموزش رسمی و غیر رسمی؛ و به لحاظ روانشناسی موجب شکلگیری شخصیتهای نامتعادل در میان مردم خواهد شد و دوگانگی شخصیتی را گسترش میدهد.
مشکلی که مقامات رسمی با آن مواجهاند این است که برخورد فیزیکی و سختافزاری از قبیل برداشتن دیشهای ماهواره یا پارازیت انداختن و بستن سایتهای اینترنتی و کاهش سرعت اینترنت و امثال اینها، نه تنها مسأله را حل نمیکند، بلکه موجب عصبانیت بیشتر مخاطبان میشود، و مطابق قاعده "الناس حریص علی ما منعه" مردم را نسبت به آنچه که از آن منع میکنند، حریصتر میکند، به طوری که از روی لجبازی هم که شده این اقدامات را با هر هزینهای که باشد خنثی میکنند.
نکتهای که مقامات مسئول توجه نمیکنند این است که با این اقدامات خود، قدرت انتخاب درست از مردم گرفته میشود، به این معنا که اگر رقابتی معقول میان رسانههای داخلی و فرامرزی وجود میداشت، شاید بخشی از مردم، حداقل در برخی از زمینهها رسانههای داخلی را انتخاب میکردند تا از عوارض منفی برخی برنامههای رسانههای فرامرزی در امان بمانند، ولی از آنجا که رسانههای انحصاری داخل، فاقد حداقلهای لازم هستند، بسیاری از مردم از روی ناچاری رسانههای فرامرزی را به صورت دربست انتخاب میکنند و تن به بخشهای ناپسند آن نیز میدهند و این وضع نتیجه منفی نداشتن اعتماد به رسانههای انحصاری است.
بنابراین دایره نفوذ رسانههای جدید، گستردهتر از آن است که با اینگونه اقدامات بتوان مانع دسترسی مردم به این رسانهها شد و اقدامات مقطعی و سختافزاری نیز نه تنها نتیجهای ندارد، که موجب اثرات منفیتری هم خواهد شد. و این وضعیت خطرناکی است که جامعه ما با آن روبروست.
جامعه ما دچار شکافهای عمده سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و قومی و زبانی است. ولی به دلیل فقدان نظام رسانهای مناسب، هرکدام از طرفهای این شکافها به سمت رسانههای انحصاری ویژه خود رفتهاند، و چون از مجرای آن رسانه (که دارای سوگیری است) با جهان خارج ارتباط برقرار میکنند، لذا این شکافها در میان این مردم بیش از پیش عمیق میشود و هرکدام از آنان در کهکشان خاص خود سیر خواهند کرد و امکان تعامل مثبت و سازنده و زندگی مبتنی بر تعامل از آنان سلب خواهد شد. به نظر من تجدیدنظر در سیاست انحصار رسانهای کنونی، از هر چیز دیگری واجبتر و اولویتدارتر است و اگر این کار زودتر صورت نگیرد، انجام آن در آینده سختتر و سختتر خواهد شد.
ايو مورالس، رييس جمهور بوليوی، با اشاره به بروز بحران اتمی در ژاپن اعلام کرد که در تصميم خود برای ساخت نيروگاه اتمی با کمک ايران تجديد نظر می کند.
آقای مورالس روز دوشنبه با اعلام اين خبر گفت: «ما توافق هايی انجام داده بوديم تا انرژی هسته ای را به خدمت بگيريم، اما آنچه که در نيروگاه فوکوشيمای ژاپن روی داد، ما را به فکر وا می دارد.»
به دنبال بروز زلزله ۹ ريشتری در ژاپن که به ويرانی های گسترده ای انجاميد، نيروگاه هسته ای فوکوشيما در شمال شرقی اين کشور با اختلال در سيستم خنک کننده خود روبرو شد که به دنبال آن چندين انفجار در راکتورهای آن رخ داد.
يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی، گفته است که بحران اتمی فعلی در ژاپن، «پايان يافته است.»
بوليوی و ايران در سفر اکتبر سال گذشته ايو مورالس به تهران موافقتنامه ای در زمنيه همکاری دو جانبه برای ساخت يک نيروگاه هسته ای در بوليوی امضاء کردند.
همکاری ايران و بوليوی در زمينه هسته ای واکنش ايالات متحده آمريکا را برانگيخت، و رابرت گيتس، وزير دفاع اين کشور، آذرماه سال گذشته نسبت به اين همکاری ها هشدار داد.
آقای گيتس ابراز ترديد کرده بود که ايران توانايی فنی لازم برای کمک به به کشورهای آمريکای جنوبی در زمينه هسته ای داشته باشد.
هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، نيز بارها «نزديکی بيش از حد» کشورهای آمريکای لاتين به ايران را «ايده ای بد» قلمداد کرد که ممکن است «پيامدهايی» برای آنها در پی داشته باشد.
اظهارات مقام های آمريکايی، واکنش رييس جمهور بوليوی را برانگيخت و وی در اظهاراتی گفت دولت او با هر کشوری که بخواهد هم پيمان میشود و نظر آمريکا در اين مورد برايش مهم نيست.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ روابط ايران و کشورهای دارای رهبران چپگرای آمريکای لاتين گسترش يافته است.
رييس جمهور ونزوئلا که روابط نزديکی با ايران دارد در آبان ۱۳۸۸ اعلام کرد که قرار است ايران در امر استخراج اورانيوم با کاراکاس همکاری کند.
هوگو چاوز همواره از برنامه هسته ای ايران دفاع کرده و گفته است که از صلح آميز بودن کامل آن برنامه «اطمينان» دارد.
آژانس بين المللی انرژی اتمی در گزارش های متعدد خود از برنامه هسته ای ايران ابراز نگرانی کرده و شورای امنيت سازمان ملل نيز چهار دور قطعنامه تحريمی عليه تهران به تصويب رسانده است.
آقای مورالس روز دوشنبه با اعلام اين خبر گفت: «ما توافق هايی انجام داده بوديم تا انرژی هسته ای را به خدمت بگيريم، اما آنچه که در نيروگاه فوکوشيمای ژاپن روی داد، ما را به فکر وا می دارد.»
به دنبال بروز زلزله ۹ ريشتری در ژاپن که به ويرانی های گسترده ای انجاميد، نيروگاه هسته ای فوکوشيما در شمال شرقی اين کشور با اختلال در سيستم خنک کننده خود روبرو شد که به دنبال آن چندين انفجار در راکتورهای آن رخ داد.
يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی، گفته است که بحران اتمی فعلی در ژاپن، «پايان يافته است.»
بوليوی و ايران در سفر اکتبر سال گذشته ايو مورالس به تهران موافقتنامه ای در زمنيه همکاری دو جانبه برای ساخت يک نيروگاه هسته ای در بوليوی امضاء کردند.
همکاری ايران و بوليوی در زمينه هسته ای واکنش ايالات متحده آمريکا را برانگيخت، و رابرت گيتس، وزير دفاع اين کشور، آذرماه سال گذشته نسبت به اين همکاری ها هشدار داد.
آقای گيتس ابراز ترديد کرده بود که ايران توانايی فنی لازم برای کمک به به کشورهای آمريکای جنوبی در زمينه هسته ای داشته باشد.
هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، نيز بارها «نزديکی بيش از حد» کشورهای آمريکای لاتين به ايران را «ايده ای بد» قلمداد کرد که ممکن است «پيامدهايی» برای آنها در پی داشته باشد.
اظهارات مقام های آمريکايی، واکنش رييس جمهور بوليوی را برانگيخت و وی در اظهاراتی گفت دولت او با هر کشوری که بخواهد هم پيمان میشود و نظر آمريکا در اين مورد برايش مهم نيست.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ روابط ايران و کشورهای دارای رهبران چپگرای آمريکای لاتين گسترش يافته است.
رييس جمهور ونزوئلا که روابط نزديکی با ايران دارد در آبان ۱۳۸۸ اعلام کرد که قرار است ايران در امر استخراج اورانيوم با کاراکاس همکاری کند.
هوگو چاوز همواره از برنامه هسته ای ايران دفاع کرده و گفته است که از صلح آميز بودن کامل آن برنامه «اطمينان» دارد.
آژانس بين المللی انرژی اتمی در گزارش های متعدد خود از برنامه هسته ای ايران ابراز نگرانی کرده و شورای امنيت سازمان ملل نيز چهار دور قطعنامه تحريمی عليه تهران به تصويب رسانده است.
نیروهای ائتلاف برای سومین روز اهدافی در لیبی را هدف حمله هوایی قرار دادند و شورای امنیت نیز درخواست لیبی برای برگزاری نشست اضطراری را رد کرد.
موسی ابراهیم، سخنگوی دولت لیبی گفت از روز شنبه، «ائتلاف دشمن» به شهرهای طرابس، زواره، مصراته، سرت و سبها حمله هوایی کرده است.
سخنگوی دولت لیبی اظهار داشت که این حملهها بیشتر بر روی فرودگاهها متمرکز بوده است.
سخنگوی دولت لیبی همچنین گفت نیروهای ائتلاف به یک «بندر کوچک ماهیگیری» در ۲۷ کیلومتری غرب طرابلس حمله کردهاند.
به گفته موسی ابراهیم در حمله روز دوشنبه چندین نفر از غیرنظامیان در «فرودگاه غیرنظامی» شهر سرت کشته شدهاند.
شهر سرت در ۳۶۰ کیلومتری شرق طرابلس قرار داد و محل تولد سرهنگ قذافی است.
در همین حال شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز روز دوشنبه درخواست دولت قذافی برای نشست اضطراری این شورا را رد کرد.
دولت قذافی از شورای امنیت درخواست کرده بود که با برگزاری نشستی فوقالعاده به «تهاجم نظامی» فرانسه و ایالات متحده به این کشور پایان بخشد.
شورای امنیت روز دوشنبه پشت درهای بسته جلسه تشکیل داد تا نامه موسی کوسه، وزیر خارجه لیبی، را بررسی کند؛ این نامه در روز شنبه به شورای امنیت تسلیم شده بود.
آسوشیتدپرس گزارش میدهد در این نامه، موسی کوسه، فرانسه و ایالات متحده را متهم کرده است که «چندین منطقه غیرنظامی» را بمباران کردهاند که به گفته وی نقض منشور سازمان ملل است.
شورای امنیت سازمان ملل شامگاه پنجشنبه، قطعنامه ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای حفاظت از غیر نظامیان لیبیایی را به تصویب رساند و روز شنبه فرانسه، ایالات متحده و بریتانیا حمله به این کشور را آغاز کردند.
روز دوشنبه ژنرال کارتر هام، فرمانده آمریکا در منطقه، اعلام کرد که نیروهای ائتلاف در نظر دارند منطقه پرواز ممنوع را بر فراز طرابلس، پایتخت لیبی، نیز برقرار کنند.
از سوی دیگر، باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، که از شیلی دیدار میکند اعلام کرد که این کشور در نظر دارد «ظرف چند روز و نه چند هفته» هدایت عملیات در لیبی را به دیگر کشورها واگذار کند.
باراک اوباما تصریح کرد که واشینگتن طرفدار برکناری معمر قذافی است اما به گفته او هدف عملیات نیروهای ائتلاف تنها برقراری منطقه پرواز ممنوع و حفاظت از غیرنظامیان است.
برپایه گزارشهای منتشر شده، در طول سه روز گذشته ایالات متحده نزدیک به ۱۵۰ موشک کروز به سوی لیبی شلیک کرده که یکی از آنها به محل اقامت قذافی در طرابلس برخورد کرده است.
اختلاف کشورهای اروپایی بر سر لیبی
روز دوشنبه در اروپا نیز بحث و جدلهای داغی درباره لیبی در جریان بود.
در حالی که ترکیه رهبری ناتو در عملیات لیبی را مشروط کرده، ایتالیا نیز تهدید کرده است که اگر ناتو هدایت این عملیات را در دست نگیرد ممکن است، این کشور پایگاههای خود را در اختیار نیروهای ائتلاف قرار ندهد.
ترکیه با اینکه عضو ناتو است از سوی نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه به نشست پاریس دعوت نشده بود و به گفته برخی از دیپلماتها آنکارا از این اقدام پاریس خشمگین است.
اقدام نظامی ناتو علیه لیبی منوط به تایید ۲۸ عضو این سازمان است؛ رجب طیب اردوغان، نخستوزیرترکیه میگوید کشورش تنها هنگامی از عملیات ناتو در لیبی پشتیبانی میکند که به اشغال این کشور منجر نشود.
به گفته دیپلماتها، ترکیه تنها مانع برای عملیات ناتو نیست و شماری دیگر از کشورها نیز از نقشی که فرانسه میخواهد در این عملیات برعهده بگیرد ناراضی هستند.
آلمان نیز به صراحت عملیات نظامی علیه لیبی را زیر سئوال برده و نخستوزیر روسیه، ولادیمیر پوتین، آن را به جنگهای صلیبی تشبیه کرده است.
موسی ابراهیم، سخنگوی دولت لیبی گفت از روز شنبه، «ائتلاف دشمن» به شهرهای طرابس، زواره، مصراته، سرت و سبها حمله هوایی کرده است.
سخنگوی دولت لیبی اظهار داشت که این حملهها بیشتر بر روی فرودگاهها متمرکز بوده است.
سخنگوی دولت لیبی همچنین گفت نیروهای ائتلاف به یک «بندر کوچک ماهیگیری» در ۲۷ کیلومتری غرب طرابلس حمله کردهاند.
به گفته موسی ابراهیم در حمله روز دوشنبه چندین نفر از غیرنظامیان در «فرودگاه غیرنظامی» شهر سرت کشته شدهاند.
شهر سرت در ۳۶۰ کیلومتری شرق طرابلس قرار داد و محل تولد سرهنگ قذافی است.
در همین حال شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز روز دوشنبه درخواست دولت قذافی برای نشست اضطراری این شورا را رد کرد.
دولت قذافی از شورای امنیت درخواست کرده بود که با برگزاری نشستی فوقالعاده به «تهاجم نظامی» فرانسه و ایالات متحده به این کشور پایان بخشد.
شورای امنیت روز دوشنبه پشت درهای بسته جلسه تشکیل داد تا نامه موسی کوسه، وزیر خارجه لیبی، را بررسی کند؛ این نامه در روز شنبه به شورای امنیت تسلیم شده بود.
آسوشیتدپرس گزارش میدهد در این نامه، موسی کوسه، فرانسه و ایالات متحده را متهم کرده است که «چندین منطقه غیرنظامی» را بمباران کردهاند که به گفته وی نقض منشور سازمان ملل است.
شورای امنیت سازمان ملل شامگاه پنجشنبه، قطعنامه ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای حفاظت از غیر نظامیان لیبیایی را به تصویب رساند و روز شنبه فرانسه، ایالات متحده و بریتانیا حمله به این کشور را آغاز کردند.
روز دوشنبه ژنرال کارتر هام، فرمانده آمریکا در منطقه، اعلام کرد که نیروهای ائتلاف در نظر دارند منطقه پرواز ممنوع را بر فراز طرابلس، پایتخت لیبی، نیز برقرار کنند.
از سوی دیگر، باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، که از شیلی دیدار میکند اعلام کرد که این کشور در نظر دارد «ظرف چند روز و نه چند هفته» هدایت عملیات در لیبی را به دیگر کشورها واگذار کند.
باراک اوباما تصریح کرد که واشینگتن طرفدار برکناری معمر قذافی است اما به گفته او هدف عملیات نیروهای ائتلاف تنها برقراری منطقه پرواز ممنوع و حفاظت از غیرنظامیان است.
برپایه گزارشهای منتشر شده، در طول سه روز گذشته ایالات متحده نزدیک به ۱۵۰ موشک کروز به سوی لیبی شلیک کرده که یکی از آنها به محل اقامت قذافی در طرابلس برخورد کرده است.
اختلاف کشورهای اروپایی بر سر لیبی
روز دوشنبه در اروپا نیز بحث و جدلهای داغی درباره لیبی در جریان بود.
در حالی که ترکیه رهبری ناتو در عملیات لیبی را مشروط کرده، ایتالیا نیز تهدید کرده است که اگر ناتو هدایت این عملیات را در دست نگیرد ممکن است، این کشور پایگاههای خود را در اختیار نیروهای ائتلاف قرار ندهد.
ترکیه با اینکه عضو ناتو است از سوی نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه به نشست پاریس دعوت نشده بود و به گفته برخی از دیپلماتها آنکارا از این اقدام پاریس خشمگین است.
اقدام نظامی ناتو علیه لیبی منوط به تایید ۲۸ عضو این سازمان است؛ رجب طیب اردوغان، نخستوزیرترکیه میگوید کشورش تنها هنگامی از عملیات ناتو در لیبی پشتیبانی میکند که به اشغال این کشور منجر نشود.
به گفته دیپلماتها، ترکیه تنها مانع برای عملیات ناتو نیست و شماری دیگر از کشورها نیز از نقشی که فرانسه میخواهد در این عملیات برعهده بگیرد ناراضی هستند.
آلمان نیز به صراحت عملیات نظامی علیه لیبی را زیر سئوال برده و نخستوزیر روسیه، ولادیمیر پوتین، آن را به جنگهای صلیبی تشبیه کرده است.
تحریم مردمی فیلم «اخراجیهای ٣»، اثر مسعود ده نمکی، از لباس شخصی های حامی دولت، که با دست مایه قرار دادن موضوع انتخابات سال ٨٨ و توهین به مردم و جنبش سبز، فیلم جدید خود را ساخته است، تماشاگران را به سمت فیلم «جدایی نادر از سیمین»، که همزمان در حال اکران در سینماهای کشور می باشد، کشانده است.
بنا به گزارش منابع خبری، در حالی که دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجیهای ٣»، از فیلمهای عنوان دار اکران نوروزی سینماهای پایتخت در جذب مخاطب و فروش با یکدیگر به رقابت میپردازند، اما اخراجیهای سه، از فروش میلیاردی قسمت دو این فیلم افول کرده و مخاطبان از فیلم فرهادی استقبال گستردهای نشان دادند.
اين در شرايطی است که فيلم ” اخراجی های ۳ “، تنها در تهران، در ۳۰ سالن و فیلم ” جدایی نادر از سیمین “، در تهران در ٢۵ سینما، بر روی پرده رفته است.
به گزارش تارنمای «خبرنگاران سبز»، مسعود ده نمکی کارگردانی که به لطف حمايت های اقتدارگرايان، شروع به فعاليت در حوزه سينما کرده است،در آخرين سه گانه خود (اخراجی ها)، با پيش کشيدن مسئله انتخابات، که بخش وسيعی از جامعه به دليل مسائل روی داده در آن، حساس به اين موضوع هستند، قصد داشت تا همانند اخراجی های ۲ ، که به دليل مسائل مختلف فروش بی سابقه ای داشت، تمامی گيشه ها را از آن خود کند اما به دليل حمايت شفاف وی از رئيس دولت در قبل و بعد از انتخابات و همسان سازی منحرف کننده وی در خلق شخصيت در فيلم اخراجی های ۳، نه تنها در هنگام جشنواره فيلم فجر، فيلم اش مورد نظر مردم و هيت داوران که از خود دولت انتخاب شده بودند، قرار نگرفت، بلکه، در ۳ روز از اکران نوروزی اين فيلم، از نظر استقبال مردمی نیزناموفق بوده است.
اين در شرايطی است که فيلم اخراجی های ۳، فقط در شهر تهران، در ۳۰ سالن ، روی پرده رفته است و فيلم ” جدايی نادر از سيمین ” که برنده سه جايزه از شصت و يکمين دوره جشنواره فيلم برلين و همچنین جايزه خرس طلای بهترين فيلم جشنواره برلین را کسب کرده بود، تنها در پايتخت، در ۲۵ سينما، نمايش داده می شود که به نسبت تعداد سینما نیز، با فیلم حمایت شده مسعود دهنمکی برابر نیست.
به گفته فريدون جيرانی فيلم ” جدايی نادر از سيمين، در ۳ روز فروش خود، با رقم قابل توجه ای نسبت به فيلم اخراجی های ۳ ، در صدر فروش نوروزی، قرار گرفته است و طبق مشاهدات خبرنگار بخش هنری خبرنگاران سبز، صف های فيلم ” جدايی نادر از سيمين ” در سينماهای آزادی، فرهنگ، اريکه ايرانيان، پرديس ملت و سپيده و فلسطين ( سينماهايی که خبرنگار ما از آنها خبر تهيه کرده است)، به نسبت فيلم اخراجی های ۳، به تناوب زمانی مختلف، طولانی ترين صف ها را داشته است.
طبق گفته فريدون جيرانی، فيلم اخراجيهای ۳، گويا طی دو روز تنها ۳۰ميليون تومان فروخته وبرای فيلمی که دوسال پيش روزانه صد ميليون تومان فروش داشته رقم خوبی محسوب نمی شود.البته خود مسعود ده نمکی در تازه ترين گفت وگوی خود با خبر گزاری مهر عنوان کرده است که انتظار رکورد شکنی از قسمت سوم اخراجيها نداشته و فروش اخراجيهای ۲، يک استثناء بوده است.
لازم به ذکر است «جدايی نادر از سيمين»، با بازی ليلا حاتمی، شهاب حسينی، پيمان معادی، ساره بيات، سارينا فرهادی، علی اصغر شهبازی، بابک کريمی، شيرين يزدان بخش، کيميا حسينی و با حضور مريلا زارعی روايت میشود. اين فيلم در جشنواره فيلم فجر و برلين هم مورد توجه قرار گرفت.
گفتنی است صفحه فیس بوک «٢۵ بهمن» با اعلامی از مردم ایران دعوت کرده است تا در حمایت از اصغر فرهادی به تماشای فیلم جدایی نادر از سیمین بروند، مسئولان این صفحه تماشای این فیلم را فرصتی برای دیدار یاران و گسترش آگاهی ها دانسته اند.
بنا به گزارش منابع خبری، در حالی که دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجیهای ٣»، از فیلمهای عنوان دار اکران نوروزی سینماهای پایتخت در جذب مخاطب و فروش با یکدیگر به رقابت میپردازند، اما اخراجیهای سه، از فروش میلیاردی قسمت دو این فیلم افول کرده و مخاطبان از فیلم فرهادی استقبال گستردهای نشان دادند.
اين در شرايطی است که فيلم ” اخراجی های ۳ “، تنها در تهران، در ۳۰ سالن و فیلم ” جدایی نادر از سیمین “، در تهران در ٢۵ سینما، بر روی پرده رفته است.
به گزارش تارنمای «خبرنگاران سبز»، مسعود ده نمکی کارگردانی که به لطف حمايت های اقتدارگرايان، شروع به فعاليت در حوزه سينما کرده است،در آخرين سه گانه خود (اخراجی ها)، با پيش کشيدن مسئله انتخابات، که بخش وسيعی از جامعه به دليل مسائل روی داده در آن، حساس به اين موضوع هستند، قصد داشت تا همانند اخراجی های ۲ ، که به دليل مسائل مختلف فروش بی سابقه ای داشت، تمامی گيشه ها را از آن خود کند اما به دليل حمايت شفاف وی از رئيس دولت در قبل و بعد از انتخابات و همسان سازی منحرف کننده وی در خلق شخصيت در فيلم اخراجی های ۳، نه تنها در هنگام جشنواره فيلم فجر، فيلم اش مورد نظر مردم و هيت داوران که از خود دولت انتخاب شده بودند، قرار نگرفت، بلکه، در ۳ روز از اکران نوروزی اين فيلم، از نظر استقبال مردمی نیزناموفق بوده است.
اين در شرايطی است که فيلم اخراجی های ۳، فقط در شهر تهران، در ۳۰ سالن ، روی پرده رفته است و فيلم ” جدايی نادر از سيمین ” که برنده سه جايزه از شصت و يکمين دوره جشنواره فيلم برلين و همچنین جايزه خرس طلای بهترين فيلم جشنواره برلین را کسب کرده بود، تنها در پايتخت، در ۲۵ سينما، نمايش داده می شود که به نسبت تعداد سینما نیز، با فیلم حمایت شده مسعود دهنمکی برابر نیست.
به گفته فريدون جيرانی فيلم ” جدايی نادر از سيمين، در ۳ روز فروش خود، با رقم قابل توجه ای نسبت به فيلم اخراجی های ۳ ، در صدر فروش نوروزی، قرار گرفته است و طبق مشاهدات خبرنگار بخش هنری خبرنگاران سبز، صف های فيلم ” جدايی نادر از سيمين ” در سينماهای آزادی، فرهنگ، اريکه ايرانيان، پرديس ملت و سپيده و فلسطين ( سينماهايی که خبرنگار ما از آنها خبر تهيه کرده است)، به نسبت فيلم اخراجی های ۳، به تناوب زمانی مختلف، طولانی ترين صف ها را داشته است.
طبق گفته فريدون جيرانی، فيلم اخراجيهای ۳، گويا طی دو روز تنها ۳۰ميليون تومان فروخته وبرای فيلمی که دوسال پيش روزانه صد ميليون تومان فروش داشته رقم خوبی محسوب نمی شود.البته خود مسعود ده نمکی در تازه ترين گفت وگوی خود با خبر گزاری مهر عنوان کرده است که انتظار رکورد شکنی از قسمت سوم اخراجيها نداشته و فروش اخراجيهای ۲، يک استثناء بوده است.
لازم به ذکر است «جدايی نادر از سيمين»، با بازی ليلا حاتمی، شهاب حسينی، پيمان معادی، ساره بيات، سارينا فرهادی، علی اصغر شهبازی، بابک کريمی، شيرين يزدان بخش، کيميا حسينی و با حضور مريلا زارعی روايت میشود. اين فيلم در جشنواره فيلم فجر و برلين هم مورد توجه قرار گرفت.
گفتنی است صفحه فیس بوک «٢۵ بهمن» با اعلامی از مردم ایران دعوت کرده است تا در حمایت از اصغر فرهادی به تماشای فیلم جدایی نادر از سیمین بروند، مسئولان این صفحه تماشای این فیلم را فرصتی برای دیدار یاران و گسترش آگاهی ها دانسته اند.
در واکنش به ادامه فعالیت انجمن «راه حقیقت»
مکارم شیرازی تیم احمدینژاد را دروغگو خواند
آیتالله ناصر مکارم شیرازی از مراجع منتقد دولت محمود احمدینژاد اعلام کرد کسانی که در تهیه مستند «ظهور بسیار نزدیک است» دست داشتهاند «بیگانه و دروغگو» هستند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، آقای مکارم شیرازی روز دوشنبه (اول فروردین) در قم گفته است: «برخی حرکات مشکوکی را درباره امام زمان انجام میدهند و خبر از روز ظهور میدهند تا با دروغهای خود، مسلمانان را موضوع مهدویت ناامید کنند.»
این مرجع تقلید بدون آنکه نامی از محمود احمدینژاد و نزدیکان وی ببرد افزوده که «خارجیها در توطئه ناامید کردن مردم از ظهور امام زمان دست دارند.»
این برای نخستینبار است که آقای مکارم شیرازی به طور تلویحی احمدینژاد و نزدیکان وی را دروغگو معرفی میکند.
این مرجع تقلید در چند سال گذشته بارها به طور علنی از سیاستهای دولت احمدینژاد انتقاد کرده بود اما هیچگاه وی و نزدیکانش را دروغگو خطاب نکرده بود.
بسیاری از مردم ایران محمود احمدینژاد را دروغگوترین مقام جمهوری اسلامی طی ۳۰ سال گذشته میدانند، به طوری که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ مهمترین شعار رقبای انتخاباتی احمدینژاد مبارزه با دروغگوییهای وی بود.
حدود دو هفته پیش مستندی به نام «ظهور بسیار نزدیک است» در اینترنت منتشر شد که در این مستند ادعا شده احمدینژاد یکی از یاران امام دوازدهم شیعیان بوده و ظهور وی نیز قریبالوقوع است.
در تهیه این مستند که در سطح گستردهای منتشر و توزیع شده است برخی مسئولان نهاد ریاست جمهوری نقش داشتهاند.
شماری از محافظهکاران منتقد احمدینژاد معتقدند در بدنه دولت وی انجمنی به نام «راه حقیقت» تشکیل شده که تفکر آخرالزمانی را ترویج میکند.
گفته میشود در راس این انجمن اسفندیار رحیممشایی قرار دارد که روحانیون حامی علی خامنهای دشمن درجه یک وی محسوب میشوند.