۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز چهار شنبه بخش اوّل تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

درگيری شديد مخالفان و موافقان حکومت مصر


در حالی که تلويزيون مصر بار ديگر حکومت نظامی اعلام کرد خيابان‌های اطراف ميدان تحرير قاهره صحنه زدوخوردهای شديد مخالفان و موافقان حسنی مبارک شد.
به گزارش خبرگزاری‌های جهان، از ظهر امروز در ميدان تحرير قاهره و خيابان‌های اطراف آن درگيری‌های شديدی ميان مخالفان و هواداران حسنی مبارک روی داد که طی آن دست‌کم ۵۰۰ نفر زخمی شدندکه حال برخی از آنان وخيم گزارش شده است.
امروز صبح پس از سخنان شب گذشته حسنی مبارک که در آن گفته بود تا ماه سپتامبر در قدرت می‌ماند اما در انتخابات رياست جمهوری شرکت نخواهد کرد، مخالفان حکومت همچون روزهای گذشته در ميدان تحرير شهر قاهره گرد آمدند تا نهمين روز اعتراضات خود را آغاز کنند.
  در حالی که به تعداد جمعيت مخالفان افزوده می‌شد، نيروهای طرفدار حسنی مبارک که به نظر می‌رسيد از قبل سازمان‌دهی شده بودند خود را ميدان تحرير رساندند.
گزارشگران تعداد مخالفان را بيشتر ارزيابی کردند و نوشتند در برابر هزاران مخالف چند صد نفر از طرفداران مبارک نيز توانستند خود را به ميدان تحرير برسانند.

اين گزار‌ش‌ها حاکی از آن است طرفداران مبارک از شهرهای مختلف به قاهره آمده‌اند و افزون بر اين‌که مسلح به سلاح‌های سرد هستند از اسب و شتر نيز برای حمله خود استفاده کرده‌اند.

در ساعات بعدی بر تعداد طرفداران مبارک افزوده شد و به هزار نفر رسيد. در درگيری‌های پيش آمده مخالفان حکومت کارت‌های شناسايی برخی از حمله‌کنندگان طرفدار مبارک را که نشان می‌داد از اعضای پليس لباس‌شخصی مصر هستند به خبرنگاران خارجی حاضر در صحنه نشان می‌دادند.
  پيش از ظهر امروز اعلام شد که پارلمان مصر تا بررسی دوباره نتايج انتخابات پارلمانی مصر که مخالفان می‌گويند در آن تقلب شده، تشکيل اجلاس خود را به حالت تعليق درآورده است.
  همچنين ظهر امروز سه نيروی ائتلاف ضد حکومتی در يک بيانيه مطبوعاتی اعلام کردند که نيروهای پليس لباس‌شخصی با قدرت وارد ميدان تحرير قاهره شده‌اند.
به گزارش پويان طباطبايی، از گزارشگران راديو زمانه در قاهره، ارتش مصر که امروز به تظاهرکنندگان مخالف حکومت دستور بازگشت به خانه را می‌داد در ابتدای حضور طرفداران مبارک مانع از درگيری ميان آن‌ها و مخالفان شد. اما در ساعات بعدی ارتش در کنار نيروهای هوادار حکومت قرار گرفت.
بر اساس اين گزارش طرفداران حسنی مبارک با خبرنگاران خارجی بدرفتاری می‌کردند. برخی از گزارش‌ها حاکی از آن است که به چند خبرنگار خارجی نيز حمله شده است.
پويان طباطبايی در گزارش خود می‌گويد که طرفداران مبارک بسيار عصبی و تند بودند در حالی که مخالفان رفتار آرام‌تری از خود نشان می‌دادند.
مخالفان حکومت عليه مبارک و طرفداران حکومت عليه البرادعی شعار می‌دادند و در ميان طرفداران مبارک گروهی از زندانيان عادی که از زندان‌ها آزاد شده‌اند نيز ديده می‌شوند.
  محمد البرادعی امروز در اظهار نظری هواداران حسنی مبارک را «اراذل و اوباش» خطاب کرد.
  تظاهرات اعتراضی در مصر پس از وقايع تونس و از ۹ روز پيش آغاز شد که با اظهارات شب گذشته حسنی مبارک و ادامه اين اعتراضات وارد مرحله بحرانی‌ای شده است.
باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا که با حسنی مبارک تلفنی صحبت کرده بود در تازه‌ترين واکنش خود گفت انتقال قدرت در مصر بايد با نظم، صلح‌آميز و «هم‌اکنون» آغاز شود. وی افزود تغيير اجتناب‌ناپذير است.
  اوباما از ارتش مصر به دليل اجازه تظاهرات مسالمت‌آميز ديروز به مردم اين کشور قدردانی کرد و جوانان مصر را خطاب قرار داد و گفت: «ما صدای شما را شنيديم.»
نيکلا سرکوزی، رئيس جمهوری فرانسه نيز امروز طی بيانيه‌ای از «فرايند بدون تأخير انتقال قدرت» که پاسخگوی نياز به تغييرات مردم مصر باشد سخن گفت.
 

گزارش پويان طباطبايی را بشنويد:




تقی روزبه

تب لرزه ،دامنگیردیکتاتور مصرهم شد.مصرباداشتن بیشترین جمعیت درمیان اعراب ودرقلب خاورمیانه ازمهره های استراتژیک نظم موجود وموردنظر قدرت های بزرگ،بویژه دولت آمریکا، درخاورمیانه بوده است.درواقع تأمین سوخت ارزان،تنظیم مناسباب اعراب واسرائیل بانقش برتراسرائیل درمنطقه ومقابله با بنیادگرائی، با نقش ویژه مصردراین مجموعه استراتژیک گره خورده است.بهمین دلیل لق شدن این مهره کلیدی موردحمایت آمریکا درمنطقه (رئیس جمهور مادالعمری که حتی بفکرجایگزین کردن پسرش برای دوره پس ازخود نیزافتاده بود) که سالانه بیش از5 میلیارد دلارکمک نظامی وغیرنظامی وازجمله کمک های بلاعوض دریافت می کرده است،آمریکا وسایردول غربی را غافگیرونگران ساخته است.تکانه های این زمین لرزه که ازتونس به مصرهم کشیده هم اکنون دراردن ویمن والجزایروحتی بدرجاتی درعربستان ونقاط دیگرهم احساس می شود.شتاب رشد بحران آنقدرسریع است که فقط چند روزلازم بود تادولت آمریکا ازموضع مستحکم بودن موقعیت مبارک(که توسط هیلاری کلینتون بیان شده بود، درست مثل ارزیابی آنها از موقعیت شاه مدتی قبل ازانقلاب بهمن 57 به مثابه جزیره ثبات)،به موقعیت آژیرقرمز درمصروتشکیل جلسه فوق العاده اوباما پیرامون این بحران وچگونگی مقابله با آن بشود.سیاست اوباما واروپای غربی دربرابراین تکانه های سنگین،تشویق مبارک به اصلاحات سیاسی واقتصادی با مشارکت ومدیریت حاکمیت کنونی ومبارک است تاشاید بتوان با کمترین تکان درسیستم، ثبات را برقرارکرد وازرادیکالیزه شدن جنبش ومطالبات مردم ممانعت به عمل آورد. آنها درعین آنکه درطی چندین دهه متحد وحامی پروپاقرص دیکتاتورهای منطقه بوده اند،اکنون با اندکی فاصله گرفتن ازآنها ،باتردستی فراوان درصددند که خود را دربرابرمردم منطقه وخواست آنان قرارندهند تابهتربتوانند با سواربرموج شدن آن را به کنترل مجدد خود دربیاورند.
بااین وجود اربابان جهان ومنطقه بدلیل پیروی ازمنافع تنگ خود،همواره ازتحولات غیرمنتظره وخارج ازمحاسباتشان که درنقاط عطف تاریخی صورت می گیرد،عقب تراند. واقعیت آن است که گام های روبه جلوی تاریخ نیزعموما با اینگونه جهش ها وخیزیش ها برای تغییر وضعیت ازپیش مقررشده، برداشته می شود. هم اکنون آنها درپشت درهای بسته به سناریوها وآلترناتیوهای مختلفی می اندیشند،ازوعده اصلاحات باصطلاح جدی و تغییرکابینه، کناررفتن ویاکنارگذاشتن مبارک تا به میدان آوردن عناصرنمک گیرشده ای هم چون البرادعی و... تا متناسب با وضعیت های گوناگون مهره های مناسبی را برای چینش دم دست خود داشته باشند.آنها هم چنین تلاش دارندکه ازطریق ارتش وایفای نقش محلل توسط آن اوضاع را تحت کنترل خود بگیرند. با این همه اوباما دربرابریک دوراهی حساس ودشواری قرارگرفته است:حمایت مشروط ازمبارک ویا قطع حمایت کامل و کناررفتن(وکنارگذاشتن) وی.چراکه بزعم برخی دولتمردان تغییرات رادیکال می تواند خلاء قدرت را بوجود آورد وعدم تغییرنیزمی تواند جنش را رادیکالیزه کرده واوضاع را بیش ازپیش خراب کند.رصد کردن میزان عقب نشینی لازم برای کنترل جنبش، مساله مبرم سیاستمداران کاخ سفید وهم پیمانانش درلحظه کنونی است.
اکنون درمصرنیزمانند تونس مردم ازفقروفلاکت وبیکاری واستبداد وسرکوب جانشان به لب رسیده است.خودسوزی بیان خاصی ازاین خشم فروخفته سالیان دراز مردم است.اما واکنش اصلی واصیل مردم درشروع وگسترش قیام علیه استبداد وفلاکت است،که برغم کشته شدن بیش از100 نفر وهزاران مجروح ودستگیری ادمه یافته است. غلبه برترس ودرهم شکستن فضای رعب، به منزله درهم شکستن طلسم اصلی مستبدین است که ارکان قدرت را به لرزه افکنده است.نافرمانی اجتماعی دربرابرفرمان حکومت نظامی وریختن به خیابانها،حمله به پاسگاه ها ومصادره اسلحه ومهمات،محاصره نقاط وساختمان های حساس مثل رادیووتلویزیون ووزارت کشور، خروج وفراراطرافیان رئیس جمهوری با هواپیماهای شخصی،تشکیل کمیته های مردمی برای حفاظت ازامنیت محله ها واماکن ،فشارسنگین به ارتش برای پیوستن به صفوف مردم و عدم مقابله با مردم وسوارشدن جوانان برتانکها وخودروهای نظامی ... درهرحال نشانه های تیپیک یک قیام مردمی را به نمایش می گذارد.دیگرهمه ناشنوایان طبقه حاکم سیاسی ناچارشده اند صدای انقلاب ومردم را به شنوند. حتی مبارک با ژست تغییردولت وایجاد اصلاحات،ولو برای مقابله با انقلاب، وارد میدان شده است.ارتش مورد نظروی نیزنتوانسته است مردم را به خانه هایشان برگرداند ومانورقدرت موجب کاستن ازقدرت مانورشده است.خیابان تااطلاع ثانوی کانون داغ تحولات مصر را رقم خواهد زد.
براستی انقلاب چیست؟
برای انقلاب تعاریف گوناگونی وجوددارد بامؤلفه های گوناگون.بدیهی است که اساسی ترین ومهمترین ویژگی آن همانا فعال شدن بی سابقه وسیع ترین توده های مردم جهت تغییررادیکل اوضاع سیاسی واقتصادی است که دیگرغیرقابل تحمل شده است.اما به گمان من درمرکزآن، مهمترین مشخصه را باید مبارزه برای وحدت مجدد قدرت جداشده ازمردم با مردم ویا بازگشت قدرت به سر منشأ اصلی خود،ظهورقدرت اجتماعی، دانست. باندازه ای که این فرایند بتواند صورت تحقق بخود بگیرد،انقلاب موفق تراست ویاناکام تر. وقتی مردم ازنظم موجود برآشفته می شوند وبه بیگانگی کامل نهاد ها وارگانهای اقتدار با خواست ها ومطالبات خود پی می برندوآنها را اسباب فلاکت وبدبختی خود می یابند ،بفکر درهم شکستن این ماشین جهنمی می افتند وخود رأسا واردعرصه می شوند ونقش تاریخ سازشان را به نمایش می گذارند.خیابانها ومحلات وشهر را به اشغال خود درمی آورند وجادوی واهمه، این متحد دیرپای دشمن را پائین می کشند.به همین دلیل انقلاب قبل ازهرچیزیعنی اقدام مستقیم مردم درشرایطی که همه راه ها وهمه نیروها به بن بست رسیده اند. واقدام مستقیم قبل ازهرچیزبه معنای بازپس گیری قدرت مصادره شده وبیگانه گشته است. بی جهت نیست دردوره های انقلاب بسیاری ازقوانین وبوروکراسی ونمایندگی ها،بی خاصیت می شوند.اساسا انقلاب یعنی دورزدن آن ها گسستن این زنجیرها ازدست وپای اسثتمارشوندگان وسرکوب شدگان.اعمال اراده مستقیم چیزی جزغیرمشروع اعلام کردن آنهانیست.این درذات خود یعنی ناب ترین وعالیترین تجلی دموکراسی(دموکراسی مستقیم وکامل) باکنارزدن همه آن ابزارونهادهائی که ادعای نمایندگی واراده جمعی او را دارند(مصری ها انقلاب خود را با شعار الشعب یرید اسقاط النظام تعریف کرده اند).بی جهت نیست که یکی ازمسئولین حزب حاکم،نسبت به برقراری "حکومت اراذل"هشدارمی دهد.انقلاب اگربازگشت قدرت به سر منشأ اصلی خود است،پس سازماندهی انقلاب نیزباید درانطباق با سرشت آن ،باشد
اما ازانقلاب فقط دشمنان مستقیم انقلاب هراسان نیستند.بسیاری ازمدعیان دیگرنیزنگرانند.نه فقط رفرمیستها واصلاح طلبان داخل وخارج کشور که دایما علیه انقلاب وخیزش مردم سمپاشی کرده ومی کنند ومردم را ازبکارگیری حربه اصلی خود دربرابرخشونت نهادی شده وحاکم برحذرمی دارند،بلکه حتی درمیان چپ ها با همه ادعایشان در وفاداری به انقلاب و باورظاهری به اینکه آزادی ورهائی اکثریت بزرگ یعنی کارگران وزحمتکشان جزبدست خود امکان پذیرنیست، انقلاب بدون رهبری را (منظورآن اتوریته ای است که بایدها ونبایدهای مردم را تعیین میکند) ناقص الخلقه می دانند.آنها نیزبخشی ازپرورش یافتگان نظم موجود مبتنی برسلسه مراتب هستندکه با روایت مذهبی آن درکشورخود به عنوان امت وامامت آشنائیم .بدون امامت ورهبری(حال چه ازنوع آسمانی وچه ازنوع زمینی اش) کانئات عالم ازهم می پاشد وزمین مرکزعالم بودن خود را ازدست می دهد. با این همه جالب است که این روزها موارد بیشتری نسبت به گذشته می شنویم ویامی خوانیم که جوانان درمقایسه وضعیت ایران با انقلاب مردم تونس و یا حالا مصر،آنها نعمت نبود رهبری را برای پیشروی خواستهای خود بهتردرک می کنند.چراکه شمارزیادی از جوانان درتجربه اعتراضات یک سال گذشته خود بخوبی نقش بازدارنده رهبری درجنبش سبزرا بطورعینی مشاهده کردند. مفهوم رهبری همانگونه که درخود این واژه نهفته است،مبین تصدیق وتقدیس دوعنصر رهبری کننده ورهبری شونده یا هدایت کننده وهدایت شونده،و به تعبیرمذهبی همان امت وامامت وبا بزبان عامیانه رابطه سروتن است.چنین نقدی نقد انگاره عدم بلوغ کارگران وزحمتکشان وظرفیت خودرهان آنهاست. اگرتوده های زحمت وکار قادربه درهم شکستن بن بست موجود درجامعه، حرکت عظیم وخطیری چون سرنگونی استبداد جایگیرشده درطی دهه ها با پشتوانه قدرت های جهانی هستند واین درحالی است که مدعیان رنگارنگ رهبری آشکارا آچمزشدن وسترونی خویش را به نمایش گذاشته اند، چرا نتوانند همین نبوغ را درصورت خفه نشدن وحفظ این اخگرسوزان به ظهورنرسانند؟ مساله،آنگونه که برخی تصورمی کنند،اصلا برسرکم بهادادن به سازمان یابی ویا "رهبری" نیست بلکه درنوع وماهیت آن گونه سازمان یابی است که اساسا خود را درخود رهبری وخود سازمان یابی به شکل شبکه ای - افقی وتلاش برای بیشترین هم آهنگی ممکن برچنان موازینی می داند.هم چنین، چنین فرایندی نه فقط به معنی بی وظیفه کردن عناصرپیشرو وآگاه نیست بلکه برعکس به معنای گسترش حیطه وظیفه انقلابی آنها یعنی تقویت همین روندخودرهانی و وظایف خطیرشان دراین رابطه است. آری برخلاف تصور نظم بطلمیوسی حاکم برجهان،این زمین است که دورخورشیدمی چرخد! ولی چه می شودکردکه باورمندان ویا مدعیان رهبری، مبارزه علیه رهبری را به معنی ازدست دادن موقعیت مفروض خویشتن وخویشتن ها درکائنات هستی می پندارند وجهان را بدون آن ظلمانی وبی معنا!
خصلت بین المللی بحران
بحران مصردرعین حال وجهی ازبحران سرمایه داری جهانی و سیاست های نئولیبرالی حاکم برجهان ومنطقه است که البته این دولتهای سرمایه سخت درصددپنهان کردن نقش خویش دراین بحران ها ودرحمایت مستمر ازمستبدین هستند.درمصر نیزنیروی محرکه انقلاب را جوانان وزنان وبیکاران وکارگران تحت استثمارشدید و با مزدکم ازیکسو و مبارزه برای آزادی و علیه استبدادبی مهابا ازسوی دیگر تشکیل می دهد.بهمین دلیل حفظ گره خوردگی آزادی ونان به مثابه قطب نمای حرکت ازاهمیت استراتژیکی برخورداراست.هم چنین به لحاظ تاکتیکی، کانونی شدن مبارزه ومطالبات حول یک خواست محوری،سرنگونی مبارک،ازاهمیت مبرمی برخورداراست.تاکتیک ناظر بربسیج بیشترین نیرو دربدنه جنبش،بابیشترین تشتت در صفوف بالائی ها برای منزوی کردن هرچه بیشترقدرت حاکم. نباید فراموش کنیم که بدون کانونی شدن مطالبات حول یک خواست معین وفراگیر امکان براه افتادن یک حرکت بزرگ وفراتررفتن ازآن وجود ندارد. هم چنانکه بدون سازمان یابی کارگران وزحمتکشان درارگانهای واقعا توده ای خود واعمال قدرت جمعی درهمه قلمروها و فضای هائی که از ِقبل حمله به برج وباروی قدرت بوجود می آید، پیشروی انقلاب ناممکن است.سازمان یابی ازپائین وفشاربه بالا برای عقب نشینی گام به گام متناسب با تعمیق انقلاب دوبازوی مکمل همدیگرهستند.
یکی ازدلایل غافلگیرشدن قدرت های سرمایه داری دربرابرچنین تحولاتی بدین سبب است که آنها نتوانسته اند الگوی حکومتی خود مبنی برتغییرچهره ها واحزاب درقدرت را برای فریب مردم و کانالیزه کردن دایمی نارضایتی آنها بسوی این یا آن فراکسیون بورژوائی ِ قابل تعویض تعمیم بدهند.درزیرسکوت سنگین و گورستانی استبداد آنها ازآنچه که درزیرپوست جامعه می گذرد بی خبرمی مانند.والتبه تحقق این الگودرکشورهای موسوم به جهان سوم مستلزم پیش شرطی های معینی ازرشدو تولید ورفاه وتعادل اجتماعی است که باامیال وطمع چپاولگرانه آنها دراین نوع کشورهای عقب مانده ولی ثروتمند خوانائی نداشته است.
اصلاح طلبان وانقلاب مصر
جالب است که موسوی درپیام خویش انقلاب مصر را درادامه جنبش سبز ورأی من کودانسته است بدون آنکه به گوید جنبش سبزو"اسقاط نظام" چه رابطه ای باهم داشته اند؟!اگرمنظورازدرس گرفتن مشاهد سرنوشت شعارقانون اساسی بی تنازل وی ولاجرم فرارفتن ازآن است بله! این درس واقعیت دارد.همچنانکه الهام گرفتن ازمبارزات خیابانی وساختارشکن مردم ایران علیرغم سیاست های اصلاح طلبان واستفاده ازتجربیات هرشهروند یک خبرنگار وبهره گیری ازفیس بوک وتویتروتلفن همراه نیزواقعیت داشته است وازآنسو بستن اینترنت وتلفن های همراه وتک تیراندازی ونظایرآن.
جناح حاکم نیزدراوج فشارهای خارجی وهم چنین بحران موجودیت خود،براین خیال است که با عروج احتمالی جریانات اسلامی بنیادگرا فضای تنفسی جدیدی برای ادامه حیات ننگین خود بدست بیاورد. وحال آنکه خود اکنون با به نمایش گذاشتن اوج گندیدگی وانحطاط کامل یک حکومت مذهبی تبدیل به یک عنضرونماد منفوروافشاکننده علیه ماهیت این نوع حکومت هاشده است. با این همه تبلیغ هرچه وسیعترتجربه دردناک ایران درطی این سه دهه وارائه تصویرواقعی ازناکجاآباد جامعه مدینته النبی جمهوری اسلامی،ازکشتاروتجاوزوتباهی واعتیاد وسرکوب وبیکاری بی کران، درسایت ها ورسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط ودیالوگ با جوانان وفعالین تونسی ومصری وسایرکشورهای عربی توسط کاربران وشهروندان ایرانی دراین لحظات حساس دارای اهمیت است.
درخاورمیانه اکنون سه گفتمان بیش ازپیش دربرابرهم به صف آرائی پرداخته اند
گفتمان حاکم،گفتمان نظم موجود است که بیشترین تلاش را برای ثبات منطقه به همراه پاره ای اصلاحات برای تضمین آینده این منافع به عمل می آورد. آنها نمایندگان سرمایه وکارگزاران گوش به فرمان آن هستند.درواقع انقلاب، علیه سلطه سرمایه و پیوند مقدس طبقه حاکم خودی و سرمایه جهانی است. گرچه درشکل ودرمراحل آغازین عمدتا علیه چهره ودم ودستگاه بومی است،اما درعمق خودعلاوه برآن متوجه آن مناسباتی است که این مستبدین کارگزارآن به شمارمی آیند وبه پشتیبانی آنها برمسند قدرت وغارت وسرکوب تکیه زده اند.
گفتمان دوم را بنیادگرایان واسلام سیاسی نمایندگی می کندکه باگندیدگی آن درمسقط الرأس خود-ایران- و بیلان عملکرد سرکوبگرانه و جنایت آمیزبینادگراها درطی چند دهه اخیروباوقوف بیش ازپیش مردم به ماهیت آنها، دچارتشتت ازدرون شده اند. با این وجود خطرصعودآنها را، درعین ستیزبا قدرت های بزرگ، درپیوندنامقدس بانظام سرمایه داری جهانی نیز قراردارند،نباید دستکم گرفت. همواره باید سیاست منزوی کردن آنها را پیش برد. بخصوص با تقویت آگاهی لایه های زحمتکش حاشیه شهرها وفقرا که بیش ازهرکسی می توانند طعمه اسلام گرایان واقع شوند. نباید فراموش کنیم که این سیاست گفتمان اول است که درمنطقه باحمایت ازاشغالگری اسرائیل و ازحکومت های مستبد وسرکوب اقتصادی وفرهنگی زمینه های رشدوگسترش این گونه جریانهای واپسگرا را فراهم می سازند.
گفتمان سوم را باید گفتمان آزادی وبرابری اجتماعی؛ انقلاب نان وآزادی دانست که درمبارزه دوجانبه علیه سرمایه داری واستبدادازیکسو وجنبش اسلامی واپسگرا ازسوی دیگرقراردارد.غیبت محسوس این جریان درچند دهه گذشته درتحولات منطقه محسوس بود.وازقضا بخشی ازرشد اسلام گرایان مدیون عدم جود این جریان است.با این همه گسترش شکاف های طبقاتی وسرکوب که موجب برجسته شدن همزمان دومطالبه بنیادین نان وآزادی شده است،زمینه مناسبی را برای رشدوعروج این جریان سوم فراهم ساخته است.
2011-01-30—89-11-10- تقی روزبه
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com



كريم قصيم

در جهان عرب, به ويژه در مصر كنوني پيكار آزادي به سرعت چهره جامعه را متحول كرده و جنبش خياباني و حركت و اقدام نيروها به سرعت پيش مي رود. دوستي درفيسبوك پرسيده چرا در ايران اين طور نيست, تفاوت در چيست؟ پاسخ فشرده و تلگرافي من به اين پرسش:
يك تفاوت اساسي اين است كه نظام ولايت مطلقه فقيه از نوع ديكتاتوريهاي فالانژيستي (رژيم فرانكو ) و توتاليتر است , نظامي كه سراپاي جامعه را با خشونت فيزيكي و سموم ايدئولوژيك و سازماندهي فاشيستي پوشانده و هنوز هم تلاش مي كند بپوشاند. رژيم بيش از... 20 نهاد و دستگاه فعال سركوب- از پايين و بالا- دارد و سي و دو سال تمام ثروت اختصاصي نفت بدون هرگونه كنترل و نظارتي در اختيار بالاترين مراكز قدرت قرار داشته است. با اين امكانات بي مثال مالي , با آن سموم ايدئولوژيك, با سازماندهي فشرده و سراسري فاشيستي و با كاربرد حداكثر خشونت فيزيكي و تبديل شبكه سراسري زندانها به يك ماشين خوف گشتاپويي, ملك و ملت ايران را سي سال آزگار به صلابه كشانده است. در نتيجه توازن قواي حاكميت فاشيستي با نيروهاي فعال پيكار آزادي وضعيتي به غايت سنگين براي ملت ايران ايجاد كرده است. خميني با قرباني كردن نسل جوان دهه 60 در جنگ 8 ساله ( كه 7 سال آن را عمداً به درازا كشاند) و سپس كشتار بزرگ و وحشيانه زندانيانسياسي در تابستان 67 تخريب بزرگ صحنه فعال سياسي در داخل ايران را انجام داد و بعد هم شياديهاي خاتمي موجب ركود و سرگشتگي شد. با اين مختصر مي خواهم به بعضي «تفاوت ها» اشاره كنم. ولي از ياد نبريم كه در طرف ملت و مقاومت : پيكار آزادي ايرانيها نيز جلوه هاي بي مانندي بارز شده اند, از ايستادگي بي مثال مجاهدان و مبارزان راه آزادي در زندانها , دراشرف, در خيابانها تا حضور بي همتاي دختران و زنان دلاور در همه صحنه ها و حركتهاي دلاورانه دانشجويي , كارگري, خانواده هاي سياسي, مادران و همچنين جنبش حقوق زنان و ايستادگي درخشان هموطنان ما در كردستان...- از زندانها تا خيابان و خارج كشور و ...
در واقع امر ولايت مطلقه فقيه بيش از سي سال ميخ اصلي ارتجاع قرون وسطايي و تعصّب و بنيادگرايي در جهان بوده است, براي دودهه نيزدرغرب سياست پرفساد اپيزمنت(استمالت ازديكتاتوري) به رژيم « امدادغيبي» رسانده است. كندن اين ميخ از ايرانزمين كاري است كارستان و همانند شكست و خاك كردن هيتلريسم در اروپا, منطقه و جهان را تحت تأثير قرار خواهد داد. اين البته وضيفه ملت و مقاومت همبسته ملي ايرانيان است. بادهاي تند تاريخ در جهان عربي تازه آغاز شده, ملت ايران اما پيشگام رنج كشيده و قرباني داده بزرگ پيكار آزادي بوده است و قيامها نشان دادند كه از پاي نمي نشيند و پيكار آزادي ديرينه را به ثمر مي رساند. من به اين امر باور دارم و به همبستگي ملي و مبارزه حداكثر فرا مي خوانم. پرچم اميد و پيكار ضحاك مذهبي ورشكسته و رسوا در اهتزاز است : با اعتقاد به اتحاد مبارزه پيروزي




مقاومت مردم مصر و احتمالهای ممکن
مرجان افتخاری


دنیای عرب با بحرانی بیسابقه ای روبرو است. بحران قدرت سیاسی که ادامه بحران اقتصادی ساختاری در کشورهای سرمایه داری غرب است. پس از اعترضات مردم در الجزایر که ظاهرا اکنون آرام گرفته و جنبش تونس که به سرنگونی دیکتاتوری 23 ساله بن علی انجامید اکنون چند روزی است که بحران قدرت در مصربزرگترین کشور عربی اغاز شده است. اگر چه همه شرایط برای حرکتهای اعتراضی در کشورهای اردن، و یمن، لیبی، سودان و عربستان سعودی این ارتجاعی ترین کشور خاورمیانه وجود دارد ولی فعالا در حال حاضر غیر از حرکت های بسیار ضعیف و پراکنده هیچ نشانه دیگر وجود ندارد.
ویژگی سیاسی در تمام این کشورها، رژیمهای دیکتاتوری است. سرکوب آزادیهای دمکراتیک،زندان شکنجه ، کنترل کامل مردم و نهادهای اجتماعی بوسیله سیستم پلیسی پیچیده جزء جدا ناپذیر قدرت سیاسی در این کشورها است. از سوی دیگر شکلهای عقب مانده ساختار سیاسی امیری، خلیفه ای، پادشاهی و رئیس جمهوریهای دائمی که از پدر به پسر واگذار میشوند هم جزء بافت قدرت سیاسی آنها است. در کنار این مجموعه، قدرت ارتش و نیروهای سرکوبگر در پشت صحنه بخش مهمی از قدرت سیاسی است. علاوه بر این در یمن، سعودی و سودان اجراء قوانین ارتجاعی شرع اسلام، قصاص، هم غیر انسانی ترین و و حشیانه ترین نوع حکمتی است که عرضه زندگی را برای مردم سخت تر و غیر ممکن کرده است.
تا قبل از بحران ساختاری نظام سرمایه داری در سال 2008، بیکاری و فقر جزء مشکلات اصلی اکثریت مردم بود. اما تاثیرات بحران اقتصادی با کمی تاخیر، ولی ویران گرتر زندگی میلیونها میلیون نفررا در این کشورها مورد تهدید قرار داده است. بطوریکه برنامه های ریاضت اقتصادی صندوق بین المللی پول و دولتها فشار چند برابری است که بار سنگین آن تنها و تنها بر دوش طبقه کارگر و تهیدستان این کشورها است. بگونه ای که هیچ راه حل و هیچ امیدی برای جوانان که 60% جمعیت را دراین کشورها را تشکیل میدهند وجود ندارد.
وزنه سیاسی مصر و نقش آن در صحنه بین المللی
مصر کشوری است بزرگ با بیش از 80 میلیون نفر جمعیت، که تا کنون در صحنه بین المللی نقش استراتژتیک و دیپلوماتیک مهمی در بین کشورهای عربی، رابطه بین کشورهای عرب–اسرائیل و در مورد مشکل دائمی و بدون راه حل فلسطین و اسرائیل داشته است. حسنی مبارک و دولت او مورد اطمینان کامل و طرف اصلی مذاکرات امپریالستها، بویژه امریکادر مورد مسائل خاورمیانه است. به همین دلیل پس از اوج گیری خیزش مردم در شهرهای بزرگ مصر، قاهره، الکساندری، وسوئز و درگیرهای مردم با پلیس، واکنشهای فوری از طرف رئیس جمهوری امریکا و تشکیل کمیته فوری امنیت ملی را پی داشت. حتی در فروم اقتصادی سوئیس نخست وزیر ژاپن مجبور شد در مورد وضعیت اقتصادی مصر اظهار نظر کند. تمام کشورهای سرمایه داری بزرگ با احتیاط همراه با ابهام به ضرورت تغیرات اقتصادی و اجتماعی در مصر اشاراتی داشتند. در حقیقت مصر و رژیم آن بازوی دیپلوماتیک در منطقه حساس خاورمیانه محسوب میشد که خلاء آن با توجه به درگیریهای دائمی در لبنان، فلسطین، اسرائیل وسوریه میتواند برای غرب بسیار گران تمام شود.
نیروهای سیاسی در مصر
غیر از چند کشور مانند عربستان، یمن و لیبی، در اکثر کشورهای عربی احزاب فرمایشی که در حقیقت هیچ نقشی در قدرت و صحنه سیاسی ندارند وجود دارند.در تونس تقریبا شش حزب وجود داشت ولی قدرت اصلی را خربRCD در دست داشت. در مصر حزب دموکراتیک ملی نزدیک به سی سال است که تمام ارگانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی مهم را در اختیار دارد. احزاب دیگر که شاید فقط اسمی از انها در زمان رای گیری های فرمالیته مطرح شوند عبارتند از، حزب سوسیالیست کار، گروه ناصریهای چپ، حزب سبز، جزب جوانان مصر، حزب اتحاد دمکراتیک، حزب ناصریهای دمکراتیک عرب و حزب لیبرال مصر. جریان برادران مسلمان تنها گروه بزرگ و سازمانیافته اسلامی در بین این دسته است که دارای تشکیلات محلی در اکثر شهرهای مصر بخصوص در مناطق محروم و روستائی است.
ارزیابی از جنبش مردم مصر
تمام شواهد و اخبار نشان میدهد که جنبشی که اکنون یک هفته از آن گذاشته است کاملا خود بخودی و مردمی است. هیچ جریان و حزب سیاسی قدرت رهبری این جنبش فرا گیر را نداشته و ندارد. با توجه به وجود تانکها، هلی کپترها و جتهائی که امروز، یکشنبه، برای هراس و وحشت مردم آسمان مصر را پوشانده اند مانع حضور مردم در خیابانها نشده است. در همین هنگام تمام دولتهای اروپائی، اتحاد اروپا و امریکا در حال مذاکرات محرمانه با حسنی مبارک برای جستجوی راه حلی هستند.
آنچه که بیش از همه محتمل است و میتواند منافع اسرائیل، آمریکا و کشورهای اروپائی را تامین کند، و همچنین احتمال یک کودتادی نظامی توسط ناسیونالیستهای ارتش را خنثی نماید، کنار گذاشتن حسنی مبارک و انتقال قدرت به کسانی است که در گذشته و هم اکنون در صحنه بین المللی سوابق سیاسی شناخته شده ای دارند. افرادی مانند ال براده ای رئیس انرژی اتمی و یا امر موسی رئیس اتحاد عرب که سالها سفیر مصر در هند و سپس در دهه 1990 بعنوان دیپلمات در سازمان ملل مشغول بکار بوده .در بین سیاست مداران مصر از این نمونه شخصیتها که مورد اطمینان تمامی کشورهای غرب و اسرائیل باشند و از طرف دیگر مردم هم نسبت به انها بد بین نیستند.
در حقیقت آرام کردن مصر و جلو گیری از گسترش جنبشهای مردمی در کشورهای دیگر عرب، با قربانی کردن حسنی مبارک به نظر تنها راه باقی مانده برای کشورهای سرمایه داری غرب است. در غیر این صورت غرب با بحران عظیمی در کشورهای دیگر عرب روبرو خواهدشد.
موفقیت مردم مصر در سرنگونی رژیم سی ساله مصر بدون تردید پایان مبارزه نیست ولی قدم بزرگ و بی سابقه ای است برای نشان دادن عزم مردم در مقابل دیکتاتورهای جهان بخصوص عرب. در ضمن درس بسیار خوبی برای کشورهای امپریالستی است که دیگر نمیتوانند به شیوه سابق در این کشورها سیاستهای خود را ادامه دهند. این موفقیت درس بزرگ دیگری برای کارگران و تهیدستان و همه مردم خواهد داشت، سازماندهی تشکلها و احزاب واقعی خود. ارگانها و نهادهائی که میتواند به ارگانهای قدرت در زمانی دیگر تبدیل شوند.
اما کسانی که این جنبشها و جنبش سال 1388 درایران را جنبش های بورژوازی و یا "شکم سیرها" ارزیابی کردند و به صرف اینکه طبقه کارگر قدرت و رهبری را در دست ندارد قابل دفاع و حمایت نیستند. امروز باید به توده های میلیونی کارگر و تهیدست مصری، تونسی و دیگر کشورها که از جان مایه میگذارند پاسخ مشخص دهند. هیچ تردیدی نیست که عصر انقلابات بورژوا دموکراتیک سالهای سال است که پایان یافته ولی گرسنگان برای" سیر کردن" شکم خود منتظر نخواهند شد



جربیاتی از جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی در بهره گیری از تحریمهای بین المللی

سازماندهی جنبشهای عصر جدید پس از جنگ سرد (8)

لیلا جدیدی


اگر چه از پیروزی جنبش ضد آپارتاید نزدیک به دودهه می گذرد و در این مدت، شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان دستخوش تغییرات مهمی گردیده و از سوی دیگر، نباید به تجربیات جنبشهای گذشته به شکل فورمولی تغییر ناپذیر نگاه کرد، با این حال، تاریخ و تجربیات مبارزات انسانها برای کسب عدالت آموزشهایی دارد که بهره گیری از آن برای نسلهای آینده ارزشمند بوده است. تلاش برای فشار بر دولتهای نا عادلانه خودی از طریق وضع تحریمهای بین المللی علیه آن، استراتژی موفقیت آمیزی در جنبشهای جهانی برای کسب دموکراسی سیاسی و عدالت اجتماعی بوده است که یکی از برجسته ترین آنها، کمپینهای پیروزمند آفریقای جنوبی علیه آپارتاید است .
از همین رو، تجربه مردم سیاه پوست آفریقای جنوبی که بیش از 80 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دادند و توسط 20 درصد جمعیت سفید پوست استثمار می شدند، در بهره گیری از تحریمها به عنوان سلاحی مکمل سایر اشکال مبارزه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
نوشته زیر با هدف تجربه آموزی از جنبشهای پیروزمندی مانند آفریقای جنوبی نگاشته شده که یکی از سلاحهای کاری آن علیه دولت آپارتاید، تحریمهای بین المللی بود. کوشندگان این جنبش ده ها سال تلاش کردند تا با برانگیختن جامعه بین المللی به اعمال تحریم، آنها را با اهداف خود همراه کنند. از این رو، تجربه آنها می تواند برای جنبش اجتماعی ایران نکات قابل توجهی را در بر داشته باشد.
پیش از آنکه به تجربیات آفریقای جنوبی در این زمینه بپردازیم، نگاهی کوتاه به فضای کنونی ناشی از تحریمهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی می اندازیم تا تطبیق دو رویداد و مقایسه آن با هم میسر باشد.
شورای امنیت سازمان ملل تا کنون چهار قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی صادر کرده است. افزوده بر آن، یک سری تحریمهای یکجانبه نیز از سوی آمریکای شمالی و اتحادیه اروپا صادر گردیده است. یکی از پراهمیت ترین تحریمها نیز تحریم هشت مقام امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق بشر بوده است؛ امر بی سابقه ای که علاوه بر تحریمهای پیشین که هدف آن کشاندن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره و در نهایت وادار کردن آنها به عقب نشینی و کنار گذاشتن چرخه سوخت هسته ای است، به سرکوب مردم معترض توسط رژیم جمهوری اسلامی نگاه افکنده است.
تحریمهای فوق، واکنشهای گوناگونی را هم از جانب حکومت و هم از سوی کوشندگان سیاسی در داخل و خارج از کشور در پی داشت. به چند نمونه از دیدگاه های متفاوت در باره تحریمهای اعمال شده بر جمهوری اسلامی اشاره می کنیم:

برخی از نظرات مخالف
- احمدی‌نژاد در سخنانی در قزوین در 28 تیرماه سال جاری با اشاره به تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی گفت: "فکر می‌کنید با مسدود کردن حسابهای بانکی و یا گشت چند کشتی ما، کلید کشور را به دست شما می‌دهیم و می‌گوییم تسلیم هستیم. در اشتباه به سر می‌برید".
وی خطاب به جامعه بین‌المللی گفت: "آنقدر تحریم کنید که زیر پایتان علف سبز شود، روزی که ما بتوانیم نیازهای خودمان را رفع کنیم، روز جشن ملت ایران است."
اگر چه احمدی نژاد تحریمها را "بی ارزش" خواند، روزنامه وال ستریت در مقاله ای تحت عنوان "تلاش ایران برای فرار از تحریمها " نوشت: "جمهوری اسلامی با واگذاری فعالیتهای مالی خود به بانک کوچکی در آلمان می‌کوشد که تحریمهای بین‌المللی را دور بزند."
- برخی از کشورها از جمله برزیل و رییس جمهور سابق آن، "لوئیز اینیاسیو لولا دا سیلوا"، با خواست آمریکا برای جلب موافقت دولت وی با تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی مخالفت کردند.
- تحریمهای جدید آمریکا علیه 20 شرکت و شخصیتهای نظامی وغیرنظامی جمهوری اسلامی و نیز سه بانک دولتی و سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران با واکنش انتقادی مقامات روسی و چینی روبرو شد. آنها این طور استدلال کردند که: "تهدید تهران به تحریم، موجب وخیم تر شدن اوضاع پرونده هسته ای این کشور خواهد شد."
- امیر ارجمند، مشاور موسوی گفت: "جنبش سبز به طور کلی این تحریمها را محکوم می کند. فراموش نکنید که این تحریمها در وحله اول بر مردم ایران و کیفیت زندگی آنان تأثیر می گذارد."
وی گفت: " تحمل این دیکتاتوری برای مردم کافی است و تحریمها یک رنج مضاعف ایجاد می کند.( مصاحبه دکتر اردشیر امیرارجمند با "نوول ابزرواتور" که توسط وبگاه "روز" ترجمه و منتشر شد)
- بخشی از منتقدان حکومت ایران می گویند که تحریمهای بین المللی با فلج کردن بخش خصوصی ایران، باعث فعالیت بدون رقیب سپاه پاسداران و کسب منافع اقتصادی توسط تندرو ترین بخشهای حکومت می شود.
به این ترتیب، به ظاهر نه تنها احمدی نژاد، که حتی برخی از منتقدان حکومت هم بر این باورند تحریمهایی که علیه رژیم وضع شده، نه تنها تاکنون هزینه هایی قابل کنترل برای حکومت داشته، بلکه برای آن بی منفعت هم نبوده است.

برخی از نظرات موافق
- دکتر کاظم علمداری، استاد جامعه‏شناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در آمریکا و نویسنده و تحلیل‏گر سیاسی در مصاحبه ای با "رادیو زمانه" می گوید: "تحریم اقتصادی در نهایت به سود مردم است" و می افزاید: "تحریم می‏تواند به مردم ایران ضرر بزند، به اقتصاد ایران ضربه بزند و مسایلی از این قبیل رخ بدهد اما به‏ نظر من، مردم ایران به دلیل مشکلاتی که با جمهوری اسلامی پیدا کرده‏اند، سرکو‏بهایی که شده، تقلبهایی که در انتخابات انجام داده‏اند و زورگوییهایی که می‏کنند، با تحریم زیاد مخالف نیستند. مردم متعقدند، مبارزه با جمهوری اسلامی هزینه دارد، تا به حال هم هزینه پرداخت کرده‏اند. آزادی مجانی به‏ دست نخواهد آمد و برای دستیابی به آزادی و مقابله با جمهوری اسلامی و فشار روی آن، حاضر هستند که هزینه‏ی تحریم اقتصادی را هم بدهند. تحریم، شامل دارو، غذا و نیازمندیهای اولیه‏ی مردم نمی‏شود. تحریم چهارم که قوی‏ترین و شدیدترین تحریم بوده است، عمدتاً نیروهای امنیتی، نظامی و بانکها را مورد تهاجم قرار داده‏ است. بنابراین این‏طور نیست که تحریم روی نیازمند‏یهای مردم اثر بگذارد."
وی سووال می کند: "مگر در یک سال گذشته، مردم از نظر اقتصادی و سیاسی هزینه نپرداختند؟ مگر اعدام نزدیک به ده‌هزار نفر در طول سالهای گذشته تا امروز و هزاران زندانی سیاسی‏ که هنوز در زندانهای جمهوری اسلامی به‏سر می‏برند، هزینه‏ای نیست که مردم پرداخته‏اند؟ مگر اقلیتهای قومی و مذهبی که زیر فشار قرار دارند و از حقوق‏شان محروم هستند، هزینه نمی‏پردازند؟"
- عده دیگری می گویند، اگرچه به نظر می رسد که سپاه پاسداران از تحریمهای بین المللی سود اقتصادی می برد اما این سود، به اندازه زیانهای کل حکومت از تحریمها، به ویژه در زمینه هایی چون صنایع نفت و گاز و نظامی، نیست.
- گفته می شود، این فرض که نظام جمهوری اسلامی به این دلیل خود را در معرض تحریمهای پی در پی شورای امنیت و غرب قرار می دهد که نهادهایی چون سپاه پاسداران سود ببرند، فاقد شواهد کافی است.
- برخی از گروه های اپوزیسیون معتقد هستند که تحریم هشت مقام امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق بشر، نشانگر موفقیت مردم ایران در افشای جنایتهای جمهوری اسلامی است.

تجربیاتی از جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی در بهره گیری از تحریمهای بین المللی

منزوی کردن اجتماعی و اقتصادی دولت آپارتاید آفریقای جنوبی توسط افراد، سازمانها و دولتهای ملی علیه سیستم نژاد پرستانه این کشور از سالهای 1970 تا 1994 ادامه داشت. تحریمها شامل تجهیزات نظامی و مناسبات فرهنگی، اقتصادی و ورزشی بود و آنچنان طرح ریزی شده بود که از یک سو آفریقای جنوبی را منزوی کرده و از سوی دیگر، زندگی را بر جمعیت سفید پوست سخت تر و مزاحم زندگی راحت آنان شود. تاکتیکهای تحریم، مردم سراسر جهان را در مبارزه علیه ستم نژادی بر سیاهان آفریقای جنوبی به مداخله و حمایت کشانده بود.
تحریمها نتیجه فعالیت و تلاشهای سه گروه بود: افراد و نهادهای مردمی که در کشورهای خود کمپینهایی ترتیب داده بودند و گروه های ضد آپارتاید را برای تظاهرات و اعتراضات بسیج می کردند. دولتها که به تنهایی یا از کانال سازمانها عمل می کردند و سازمان ملل. در انتها، اکثر کشورهای جهان یکصدا تحریم را یک تلاش جهانی برای مبارزه علیه آپارتاید به شمار آوردند.
اما تحریم علیه آفریقای جنوبی تنها به دولتها و سازمان ملل نمی توانست بستگی داشته باشد. هر فردی که متعهد به مبارزه برای آزادی در آفریقای جنوبی بود، باید در یک همبستگی بزرگ شرکت می کرد. برای نمونه، سازمانهای غیر دولتی نقش بزرگی در تحریم کالاهای مصرفی بازی کردند که سبب آگاهی بخشیدن به مردم می شد.
"آلیور تامبو"، یکی از بنیانگذاران "کنگره ملی آفریقا" در کنفرانس بین المللی در باره تحریم علیه آفریقای جنوبی (پاریس 21 مه 1981) گفت: "تحریم نباید برای اصلاحات در رژیم آپارتاید استفاده شود و یا تنها پیامی باشد برای مخالفت با آپارتاید. تحریم سلاحی است که جامعه بین المللی باید علیه رژیم آپارتاید استفاده کند. این باید سلاحی باشد که سبب شود رژیم آپارتاید نتواند در قدرت باقی بماند."
وی افزود: "البته انتظار نمی رود که تحریمها به تنهایی بتواند باعث سقوط رژیم شود. آنها آلترناتیوی برای مبارزه مردم آفریقای جنوبی نیستند، بلکه متمم خوبی برای آن می باشند."
"اندره نیوهوف" و "بنگانی نلزا" در مقاله ای زیر عنوان "تحریم ابزاری حمایتی در مبارزه رهایی بخش" (دسامبر 2004) می نویسند: "زندگی تحت رژیم آپارتاید برای سیاهپوستان آفریقای جنوبی بسیار طاقت فرسا بود. اما تحریمها به آنها در مبارزه شان امیدواری داد. باید به خاطر داشته باشیم که بعد از یک دهه که جنبش آنان غیر قانونی شده بود و رهبران شان در زندانها بسر می برند، به نظر می آمد که جهان آنها را فراموش کرده است."
"بنگانی نلزا" یک دانشجوی سیاهپوست که در زمان اعمال تحریمها در آفریقای جنوبی تحصیل می کرد، در این باره می گوید:
"سازمانهای ضد آپارتاید، کمپینهای مرتبط با آنها و تحریمهای بین المللی به ما این احساس را می دادند که دنیا حامی ما است و به همین خاطر آزادی دست یافتنی می شد. شجاعت به ادامه مبارزه حتی در حالی که رژیم دست به قتل و سرکوب بیشتر می زد، در ما تقویت می شد زیرا ما باور داشتم که دیر یا زود تحریمها آنها را به زانو در می آورد. ما به عنوان دانشجو در دهه 80 به طور خستگی ناپذیر تر و سازمان یافته تری علیه سیستم مبارزه می کردیم و علیه کسانی که در داخل و خارج از رژیم آپارتاید حمایت می کردند، تظاهرات بسیاری را به راه می انداختیم. می توانید تصور کنید همین که می دانستیم جهان به ما چشم دوخته است، کمپانیها هر هفته یکایک از کشور خارج می شوند، دولتها ارتباطات دیپلماتیک خود را قطع می کنند، چه تاثیر شگفت انگیزی در مبارزه سخت و پرمخاطره ما داشت."
"سلیم والی"، پژوهشگر دانشگاه "یورک" و همچنین پژوهشگر، پروفسور و سخنران در دانشگاه "ویتواترزراند" در آفریقای جنوبی می باشد. وی همچنین عضو بنیانگذار "وجدان سیاهان آفریقای جنوبی در جنبش دانشجویی آفریقا" که در سال 1977 غیر قانونی شد و از بنیانگذاران "اتحادیه تجاری آفریقای جنوبی" بود. وی که هم اکنون عضو بسیاری از جنبشهای اجتماعی که شامل "فوروم ضد خصوصی سازی" و "کمیته همبستگی با فلسطین" و "ائتلاف ضدجنگ" است، در مقاله ای با عنوان "درسهایی از آفریقای جنوبی" در باره تاثیرات و بحثهای پیرامون تحریم دولت آپارتاید آفریقای جنوبی به نکات قابل توجهی اشاره کرده است:
"مهمترین موضوعی که در این باره باید در نظر داشت، این است که تحریم و منزوی کردن دولت نژاد پرست آفریقای جنوبی یکشبه اثر بخش نبود، بلکه چند دهه به طول کشید. این در حالی بود که طرفداران تحریم که شامل بسیاری از دولتها، اتحادیه ها و گروه های مذهبی می شدند، انتظار داشتند که نتایج فوری به دست بیاید و وعده آن را به مردم می دادند."
او پیرامون موانعی که در پیش روی جنبش تحریم قرار داشت می گوید:
"در دوران مبارزات ضد نژاد پرستی، دیک چینی که در آمریکا مقام سناتوری را داشت، به طور پیوسته از ادامه محبوس ماندن نلسون ماندلا حمایت می کرد و او را "تروریست" خطاب می کرد. همزمان ریگان و مارگارت تاچر نیز از دولت آپارتاید حمایت می کردند. سازمانهای چند گانه و برخی از اتحادیه ها در حمایت از کمپین تحریم دچار شک و تردید بودند."
وی در باره چگونگی آغاز تحریمها می گوید:
"جنبش ضد آپارتاید در سال 1959 آغاز شد و اولین حرکت مهمی که تجربه کرد، در سال 1963 بود که کارگران اسکله های هلندی از خالی کردن کالاهای آفریقای جنوبی خودداری کردند. گسترش جنبش ضد آپارتاید را باید به طور کلی در عواملی همچون سرزندگی مبارزات رهایی بخش و جنبشهای اجتماعی در سرکشیهای دهه 60 و اوایل دهه 70 و در فضای نگاه مثبت به اتحاد جماهیر شوروی و هدف این کشور برای خنثی کردن هژمونی آمریکا، دید."
وی معتقد است که تحریم در شرایط دیگر و بستگی به عواملی می توانست سخت تر و یا سهل تر اثربخش باشد. برای نمونه، در شرایط لابیگری فاسد برای اسراییل و مطرح کردن اپورتونیستی هولوکاست و یهودی ستیزی، فضای هراس و تهدید بعد از 11 سپتامبر که خاموش کردن مخالفان را هدف داشت و همچنین اسلام هراسی، اعمال تحریم علیه اسراییل در حمایت از جنبش آزادیبخش فلسطین را مشکل می کند.
"سلیم" می گوید:
"برخی که با تحریم دولت آپارتاید مخالفت می کردند، معتقد بودند تحریمها به سیاهان این کشور فشار خواهد آورد. آنها "گفتگوی سازنده" با دولت آپارتاید را پیشنهاد می کردند. اما این دیدگاه به سرعت با بحثهای مستدل رد شد. رژیم آفریقای جنوبی مانند رژیم اسراییل کنونی از رهبران و انواع همدستان خود می خواست که اینگونه بحثها را دامن بزنند. اما تحقیقات و آمارهای دقیقی که جنبش ارایه می داد، مناسبات بسیار مهم و تنگاتنگ اقتصادی و فرهنگی و زنجیره ی تجاری رژیم آپارتاید با دولتهای حامی خود را فاش می ساخت. این امر، اقدامات ما را موثر تر کرده و افرادی را که منافع خود را در بقای رژیم آپارتاید می دیدند، رسوا می کرد.
از سوی دیگر، سکتاریسم نقش خطرناکی را در اتحاد ما بازی می کرد. برخی در جنبش ضد آپارتاید فقط از یک بخش جنبش رهایی بخش حمایت می کردند و آن را تنها صدای مردم ستمدیده قلمداد می کردند. این عده مایل بودند که فقط با سازمانهای "سرشناس"، دولتها و سازمانهای فراملی همکاری کنند و بار سنگین تر را به دوش سازمانهای مردمی می انداختند اما آنها نیز با چالشهایی روبرو شدند. با این همه، تحریم اختلافاتی در جنبش ما ایجاد کرد."
"شیرین حکیم"، استاد علوم سیاسی دانشگاه "ویتواترسند" در ژوهانسبورگ که سالها در جنبش زنان آفریقای جنوبی فعال بوده و در این زمینه سخنرانی و انتشاراتی داشته و همچنین از اعضا گروه "جنسیت و انتخابات" و یکی از ناشران "بولتن انتخاباتی آفریقای جنوبی" می باشد، پیرامون تحریم آکادمیک آفریقای جنوبی می گوید:
"حتی برخی از آکادمیسینها که فعالانه با آپارتاید مخالف می کردند هم به اشتباه از کنفرانسهای بین المللی اخراج می شدند زیرا میزبانان آنها امکان شناسایی حامیان آپارتاید را نداشتند. این امر به کاهش سطح دانش آکادمیسینهای آفریقای جنوبی از موضوعات جهانی راه می برد. تیغ دولبه بودن در ذات سلاح تحریم است، با این وجود تحریم آکادمیسینها بدون شک تاثیر مهمی بر دولت آیارتاید و آکادمیسینهای سفید و کارکنان دانشگاه داشت. تحریم آکادمیک به همراه تحریمهای ورزشی و کمپینهای تحریم اقتصادی، مبارزه سیاهان برای عدالت را توان بیشتر می بخشید. کارکنان دانشگاه دیگر نمی توانستند پشت بهانه بی طرفی دانشگاه پنهان شوند و ناچار شدند بیانیه هایی علیه آپارتاید بدهند.
دانشگاه مرکز بحثها و گفتگوهای عمیقی شده بود. در واقع، روشنفکران وارد بحث و گفتگو پیرامون جامعه کنونی و آینده آفریقای جنوبی شدند. آنها معتقد بودند که این موضوعی غنی، متفاوت و انگیزاننده است."
وبگاه "توانا" در مقاله ای با عنوان "مبارزه ای از زیربنا: جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی" پیرامون شکل گیری جنبش در آفریقای جنوبی آورده است:
رهبران جنبش مبارزات مدنی، در سطوح محلی، امکانی برای "تشکل اولیه سازمانهای مردمی" می دیدند که می توان از آن جا سازمانهای سیاسی پیشرفته تری را بنیان نهاد؛ روندی که می تواند مبارزات دموکراتیک ملی را به اوج برساند. فعالین می دانستند که برای رسیدن به این هدف تنها یک سری شورشهای خود به خودی کافی نیست و باید سازمانهایی در سطح کشور به وجود آید، همان گونه که "موکاسلی جک" یکی از رهبران جوان می گفت: "ما باید این جنگ را از شهرکهای سیاه پوست نشین به خانه آنها (سفید پوستان آفریقای جنوبی) ببریم" و این حرکت به بایکوت انجامید. هدف این بود که از طریق زیان رساندن به اقتصاد، دولت را تحت فشار قرار داده و نشان داده شود که کشور نمی تواند با وجود آپارتاید حیات عادی داشته باشد.
همزمان، جنبش برای غلبه بر آپارتاید نیاز به حمایت بین المللی داشت. اسقف "دزموند توتو" در این رابطه گفت: "ما با فاجعه ای در این سرزمین روبرو هستیم و تنها فشار جامعه بین المللی می تواند ما را نجات دهد."
وی خواستار تحریمهای تنبیهی علیه دولت شد تا به ایجاد "آفریقای جنوبی نوین" که مورد حمایت بیش از هفتاد درصد سیاه پوستان است، کمک شود. آنها می دانستند که در کوتاه مدت باید مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را تحمل کنند ولی این بهایی بود که باید برای آزادی می پرداختند. از طریق اعتراضات بین المللی و پوشش رسانه ای، بسیاری از کشورها متقاعد شدند که باید آفریقای جنوبی را تحریم کنند. جنبش ضد آپارتاید با تحت فشار گذاشتن دولت از داخل و خارج، این مساله را روشن کرد که رژیم آپارتاید نمی تواند ادامه یابد و دولت باید تسلیم شود.
جنبش ضد آپارتاید حمایت بین المللی را جلب کرد و به خصوص از یک سری از اقدامات جامعه بین المللی مانند تحریم دانشگاه ها و اساتید آفریقای جنوبی، تحریم تیمهای ورزشی آفریقای جنوبی در مسابقات جام جهانی فوتبال و المپیک و جلوگیری از خروج پول از کشور بهره برد.
فشارهای بین المللی و داخلی بر رژیم آفریقای جنوبی در نهایت آن را به این نتیجه رساند که به قول "دی کلرک"، رییس جمهور آفریقای جنوبی در سال 1989، "زمان مذاکره فرا رسیده است."
دویچه وله در مقاله ای با نام "نقش موثر تحریمهای سیاسی اقتصادی جهانی در لغو قوانین آپارتاید حکومت آفریقای جنوبی (ژوییه 2009) می نویسد:
"تا سال 1986 آمریکا به ریاست جمهوری رونالد ریگان با تحریم رسمی دولت آفریقای جنوبی موافقت نمی کرد اما سرانجام کنگره آمریکا وتوی ریگان را رد کرد و واردات از آفریقای جنوبی و سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در آن کشور را ممنوع کرد. همچنین خواستار آزادی "نلسون ماندلا"، "گوان مبکی"، "والتر سیسولو"، رهبران سیاه پوست و تمام زندانیان سیاسی شد و خواستار آن گردید که زمانی جهت لغو قوانین آپارتاید تعیین شود. ایالات متحده آمریکا تاکید کرد که ادامه هر نوع مذاکره ای با حکومت آپارتاید مشروط به تلاش این دولت جهت الغای قوانین آپارتاید و آزادی زندانیان سیاسی خواهد بود. بر این اساس، ایالات متحده اعطا هرگونه وام به دولت آپارتاید و صدورتکنولوژی کامپیوتری به نهادهای پلیس- ارتش و سیستم زندان و سازمان امنیتی آن را تا نایل آمدن به خواسته های یاد شده متوقف و ورود کلیه محصولات ساخت آفریقای جنوبی را ممنوع ساخت."
در این نوشتار پیرامون فربیکاری دولت آپارتاید که قول اصلاحات را می داد و همزمان به سرکوب ادامه می داد، آمده است:
"این فریبکاریها سرانجام بسیاری از سیاستمداران و متفکران جهان را متقاعد کرد که اصلاح درقوانین آپارتاید ناممکن است. ازجمله می توان از "اولاف پالمه"، نخست وزیر فقید سوئد یاد کرد که درسخنرانی معروف خود بر اصلاح ناپذیری قوانین آپارتاید پای فشرد و از جامعه جهانی خواست تا هرچه شدید تر رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی را تحریم کند." مقاله مزبور ادامه می دهد:
"درنشست سال 1985 رهبران اروپایی نتوانستند به توافقی در مورد اعمال تحریمهای بین المللی علیه آفریقای جنوبی دست یابند. دلیل اصلی آن هم مخالفت مارگارت تاچر، نخست وزیر بریتانیا بود."
نلسون ماندلا در کتاب خاطرات خود (2) نقل می کند که سالهای طولانی تلاش می کرد تا بتواند با یکی از مسوولان زندان ملاقات کند تا شاید بتواند آنها را متقاعد کند تا راه حلی برای پایان دادن به خشونت و سرکوب شهروندان غیر اروپایی بیابند ولی تمام نامه هایی که برای آنان می فرستاد، بی جواب می ماند. تا آنکه در اوایل سال 1986 روزی به دستور رییس زندان، خیاطی به سلول او می آورند که برایش کت و شلوار مناسبی بدوزد تا با هیاتی از خبرنگاران و سیاستمداران بین المللی که قرار است به دیدار او آیند، ملاقات کند. در آنجا مسایلی از قبیل خشونت و تحریمهای بین المللی مورد بحث قرار می گیرد.
سرانجام، اعمال تحریمهای جهانی به همراه مقاومت بی وقفه مردم موثر واقع می شود و دولت آپارتاید را ناچار می سازد تا کلیه زندانیان سیاسی و از جمله نلسون ماندلا را آزاد کند. با آزادی فعالین سیاسی و رفع ممنوعیت از آزادی اجتماعات و ایجاد فضای باز سیاسی، جنبش مردمی اوج می گیرد.
در فوریه 1990 پس از رهایی از بند، ماندلا تور شش هفته ای خود به اروپا و آمریکای شمالی را آغاز می کند تا بتواند هرچه بیشتر توجه جامعه جهانی را به مبارزات مردم آفریقای جنوبی در جهت کسب پیروزی نهایی جلب کند.
ماندلا در خاطراتش می نویسد:
"پیش از سفر، رییس جمهور «دی کلرک» مایل بود تا در مورد تحریم با او به طور خصوصی ملاقات کنم. بر اساس تغییراتی که تا آن زمان رخ داده بود، او از من خواست که سرو صدای تحریمهای بین المللی را خاموش کنم. هر چند که ما به هرآنچه آقای "دی کلرک" انجام داده بود، آگاهی داشتیم ولی در نظرما تحریمها در بهترین مرحله ای قرار گرفته بودند که همچنان او را وادار سازند تا تغییرات بیشتری انجام دهد. من می دانستم که دولتهای اروپایی و ایالات متحده خیال دارند که تحریمها را به خاطر رفرمهایی که آقای "دی کلرک" انجام داده، معلق نمایند، از این رو به او توضیح دادم که ما نمی توانیم از حامیانمان بخواهیم که پیش از آن که او تمامی قوانین آپارتاید را لغو کرده و دولت انتقالی را تشکیل دهد، تحریمها را لغو کنند. او هر چند از پاسخ من ناراحت شد ولی برایش غیر منتظره نبود."
در ماه ژوییه همان سال نلسون ماندلا در ایالات متحده با بوش (پدر) ملاقات کرده و درسخنرانی خود در کنگره آمریکا از حمایتهای ضد نژاد پرستانه آنها علیه آفریقای جنوبی سپاسگزاری می کند. ماندلا بار دیگر براهمیت و تاثیر تحریمهای آمریکا اشاره می کند. "من در پایان درباره تحریم سخنرانی محکمی ایراد کردم زیرا که می دانستم که دولت بوش احساس می کند که وقت آن رسیده تا اعمال تحریمها را سست کند. از این رو من از کنگره خواستم که این کار را نکنند."
سرانجام، آپارتاید نژادی که روز به روز در جهان باعث جنجال بیشتر شده و به تحریمهای خارجی کشورهای غربی و شورش و سرکوبهای داخلی انجامیده بود، به پایان رسید. در سال ۱۹۹۰ دولت "حزب ملی" نخستین گام به سوی مذاکره برای کناره‌گیری از قدرت را با لغو ممنوعیت "کنگره ملی آفریقا" و دیگر تشکلهای سیاسی چپگرا برداشته و نلسون ماندلا را بعد از ۲۷ سال زندان آزاد کرد. قوانین آپارتاید نیز به تدریج از کتابهای قانون حذف و اولین انتخابات چند نژادی در سال ۱۹۹۴ برگزار شد. حزب ANC با اکثریت آرا در انتخابات به پیروزی دست یافت و از آن زمان تاکنون قدرت را در دست داشته‌ است.
قابل توجه است که شعار ملی مردم این کشور "مردمان گوناگون یک پارچه شوید!" بود. اغلب از آفریقای جنوبی به عنوان "ملت رنگین کمان" یاد می شود، این اصطلاح ابتکار اسقف "دزموند توتو" بود و بعدها رییس‌جمهور آفریقای جنوبی، نلسون ماندلا از آن به عنوان استعاره‌ای برای توصیف پیشرفتهای جدید در پهنه چندگانگی فرهنگی پس از برچیده شدن ایدیولوژی آپارتاید استفاده کرد.(ویکیپدیا)
و اما در ایران، تا کنون بیشتر تحریمهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی به علت سرپیچی آن از به رسمیت نشناختن و عمل به پیمانهای بین المللی در باره فعالیتهای هسته ای وضع شده است. اینگونه تحریمها به این دلیل که به نقض حقوق بشر که مهمترین موارد تجلی آن سرکوب معترضان، بازداشتهای غیر قانونی، شکنجه و احکام اعدام می باشد، نمی پردازد، اثرات قابل توجهی به صورتی که در تجربه آفریقای جنوبی مشاهده کردیم، نداشته است.
به امید آنکه فعالین جنبش آزادی خواهی مردم ایران بتوانند از تجربیات پیروزمند مبارزات مردم آفریقای جنوبی بهره گرفته و فشارهای بین المللی کنونی را به مساله نقض حقوق بشر در ایران سمت و سو دهند.




بهبهانی: درباره استیضاحم در آینده سخن می‌گویم

آفتاب
حمید بهبهانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا در جلسه استیضاح خود در مجلس شورای اسلامی شرکت نکردید؟ پاسخ داد: فعلا قصد نداریم در این باره سخن بگویم.

وی از اظهارنظر درباره استیضاحش توسط نمایندگان مجلس در آینده سخن گفت. پرسش و پاسخ کوتاه مهر با حمید بهبهانی به شرح ذیل است:

- آقای دکتر بهبهانی، مجلس شورای اسلامی روز سه شنبه در غیاب جنابعالی، رای به استیضاح شما داد؛ حرفی در این باره دارید؟

بهبهانی: اجازه دهید درباره این موضوع بعدا خبر دهم.

- یعنی فعلا نمی‌خواهید در این باره اظهارنظر کنید؟

نه.

- بالاخره شما به عنوان وزیر راه و ترابری حق دفاع از عملکرتان را در صحن علنی داشتید؟

حالا بعدا خدمتان عرض می‌کنیم.

- یعنی بعدا قرار است در نشستی درباره استیضاح‌تان صحبت کنید؟

حالا ببینیم. قربان شما، خداحافظ.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی جلسه علنی سه‌شنبه که به بررسی استیضاح وزیر راه و ترابری اختصاص داشت، عدم اعتماد خود به این وزیر را با 147 رای موافق، 78 رای مخالف و 9 رای ممتنع از مجموع 234 رای ماخوذه از میان 242 نماینده حاضر اعلام کردند.

در حالی موضوع استیضاح وزیر راه و ترابری در جلسه امروز سه شنبه مجلس مورد بررسی قرار گرفت که محمود احمدی‌نژاد، شخص وزیر و هیأت وزیران حضور نداشتند و تنها نماینده پارلمانی رئیس‌جمهوری در این جلسه حاضر بود.



زینت میرهاشمی
اعدام زندانی سیاسی، زهرا بهرامی با اتهام ساختگی نگهداری مواد مخدر، چنان نفرتی در جهان علیه جمهوری اسلامی برانگیخته که مهمان پرست، سخنگوی وزیر خارچه رژیم از این که کسی حرف آنها را برای کشتن یک قاچاقچی مواد مخدر باور ندارد، ناراحت شده است. پایوران رژیم عوامفریبانه تلاش می کنند تا به خشونت دولتی رنگ و لعاب عطوفت بزنند و به دیگران هم این اقدام رذیلانه خود را تحمیل کنند.
مهمان پرست روز سه شنبه 12 بهمن، اعتراض و نفرت جهانی در مورد اعدامهای اخیر را یک «ژست حقوق بشری و انسان دوستانه کشورهای غربی» دانسته و ابراز تعجب کرده است. البته در قاموس رژیم ولایت فقیه، بشر جایگاهی ندارد که از حقوقی برخوردار باشد. این کارگزار جمهوری اسلامی مدعی شد که:«کشورهای اروپایی باید قدردان این زحمات ایران باشند.» منظور وی قدردانی کشورهای اروپایی از اعدامهای اخیر است.
در حالی که جنبشهای مردمی با خصلت ضد دیکتاتوری در کشورهای عربی مانند تونس و مصر برای به زیر کشیدن دیکتاتورهای زمان در جریان است، ولی فقیه و انصارش از آن جایی که دلشان می خواست از جمله بازیگران این رویدادها باشند، سوار با بال آرزوها و رویاهایشان این رویدادها را ادامه «انقلاب اسلامی» تفسیر کرده اند. اما دریغ از یک شعار به نفع ولی فقیه و خمینی که به دنبال اتحاد جماهیر اسلامی بود. الغنوشی از رهبران مذهبی تونس چندین بار در برابر سوال خبرنگاران گفته که، نه من خمینی هستم و نه جمهوری اسلامی می خواهیم.
بدون شک اتاق فکر رژیم با بررسی رویدادهای اخیر در کشورهای عربی، راههای پیشگیری از چنین رویدادهایی در ایران را طرح ریزی می کند. به ویژه این که این رژیم تجربه خیزشهای خیابانی در سال گذشته با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را دارد.
افزایش اعدامها که شمار آن طی یک ماه به 100 مورد رسید، سیاست عادی سازی خشونت با بالا رفتن میزان آن است. اعمال بی حد و مرز خشونت دولتی انعکاس لرزش زمین زیر پای قدرت حاکم است. رویدادهای اخیر در کشورهای عربی به ویژه انقلاب یاسمین در تونس بار دیگر جلوه ای از آینده دیکتاتورها را به نمایش گذاشت. قدرت مردمی در به زانو آوردن قدرت حاکم با همه دستگاه سرکوبی اش، تجربه ای بسیار ارزشمند برای همه مردمی که زیر ستم و سرکوب قرار دارند می باشد.


احضار و محاکمه مجدد مجید توکلی، بهاره هدایت و مهدیه گلرو در دادگاه انقلاب

بهاره هدایت، مجید توکلی و مهدیه گلرو، ۳ فعال دانشجویی، صبح امروز مجددا از زندان به دادگاه انقلاب احضار و محاکمه شدند.
به گزارش دانشجونیوز، با افزایش فشارها بر دانشجویان زندانی برای تکذیب نوشته ها و بیانیه های منتشر شده از سوی ایشان، صبح امروز سه شنبه ١٢ بهمن ماه مجید توکلی، بهاره هدایت و مهدیه گلرو بار دیگر به شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه فراخوانده شدند.
قاضی مقیسه که به همکاری با نیروهای امنیتی و عدم رعایت استقلال قضائی شهرت دارد، با حمله به دانشجویان از آنان خواسته است که با تکذیب بیانیه های منتشر شده و نوشته هایی که به بیرون از زندان درج شده است، از سایت ها و عاملان انتشار این مطالب نیز اعلام شکایت کنند. وی اعلام کرده است که در صورت پذیرش خواست مسئولان امنیتی تمامی اتهامات جاری این دانشجویان پایان یافته و پرونده در همین جلسه دادگاه مختومه خواهد شد.
لازم به ذکر است این جلسه دادگاه بدون طی کردن مراحل قانونی و بدون حضور وکیل دانشجویان برگزار شد.
در جلسه امروز دادگاه، دانشجویان بار دیگر ضمن رد خواسته قاضی مقیسه اعلام کردند که در دادگاهی که تنها با حضور وکیل برگزار شود از اتهامات خود دفاع خواهند کرد. این ٣ فعال دانشجویی همچنین به روند برگزاری این دادگاه و اظهارات قاضی مقیسه به شدت اعتراض کرده اند. در پی این اعتراض ها، قاضی مقیسه با کار بردن الفاظی توهین آمیز مجید توکلی را از دادگاه اخراج کرده است.
به گزارش دانشجونیوز، قاضی مقیسه اعلام کرده است که با عدم پذیرش درخواست او از سوی دانشجویان، جلسه بعدی دادگاه با معرفی وکلای دانشجویان در آینده ای نزدیک برگزار خواهد گردید.
افزایش فشار بر دانشجویان زندانی برای تکذیب اظهارات و بیانیه های خود و اعلام انزجار از جنبش سبز و اعتراضات سالهای اخیر، در حالی افزایش می یابد که قطع تمامی ملاقات ها و تلفن های ایشان در کنار برگزاری دادگاه های فرمایشی، احضار و بازجویی از خانواده های ایشان و اخذ تعهد از خانواده های زندانیان سیاسی مبنی بر عدم مصاحبه با رسانه ها، تا کنون با مقاومت دانشجویان و رد درخواست های غیرقانونی بی اثر مانده است.
بهاره هدایت و مجید توکلی پیش از این نیز در تاریخ ٦ دی ماه امسال در شعبه ٤ بازپرسی دادسرای اوین مجددا مورد بازجویی قرار گرفته بودند. از این دانشجویان خواسته شده بود تا با موضع گیری علیه رهبران جنبش سبز و سایت های منتشر کننده نوشته های دانشجویان، از خود رفع اتهام نمایند که این موضوع با واکنش شدید آنها روبه رو شده بود.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به حکم سنگین ۹ سال و نیم زندان محکوم شده است. مجید توکلی عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر نیز به ۸ سال زندان و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده است. این احکام از جمله سنگین‌تر احکام حبس صادر شده برای فعالین دانشجویی است.
مهدیه گلرو، نایب دبیر انجمن اسلامی دانشگاه علامه و عضو شورای دفاع از حق تحصیل، نیز در تاریخ ١١ آذر ٨٨ بازداشت شد. وی در فروردین سال ٨٩ به اتهام "تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی"به دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد.



آمانو: استاکس نت خطرناک است، اما ایران و روسیه هوشیار بوده اند

یوکیا آمانو

مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید که حملات کامپیوتری از جمله مانند آنچه با استاکس نت انجام شد می تواند به مراکز اتمی صدمه بزند اما ایران و روسیه "توجه کافی" برای جلوگیری از هرگونه حادثه احتمالی نشان داده اند.
یوکیا آمانو که در مصاحبه ای با خبرگزاری رویترز اظهار نظر می کرد گفت که آژانس بین المللی انرژی اتمی تحولات را زیر نظر دارد و با علاقه مشغول جمع آوری اطلاعات درباره کرم رایانه ای استاکس نت است.
ایران تایید کرده است که استاکس نت، کامپیوترهای کارکنان راکتور اتمی بوشهر را آلوده کرده اما به سیستم های اصلی آن صدمه نزده است. استاکس نت علاوه بر ایران در بعضی از کشورهای دیگر نیز ظاهر شده است اما به نظر می رسد که ایران بیشترین آلودگی را تجربه کرده باشد.
آقای آمانو اذعان کرد که آژانس تحت نظر او اطلاعات محدودی درباره این کرم کامپیوتری دارد.
بسیاری از کارشناسان امنیتی به این نتیجه رسیده اند که این نرم افزار که احتمالا پشتیبان دولتی دارد، از آمریکا یا اسرائیل سرچشمه گرفته است.
به عقیده برخی کارشناسان استاکس نت ممکن است عاملی در کند کردن فعالیت های غنی سازی اورانیوم در نطنز بوده باشد.
آقای آمانو در مصاحبه با رویترز که سه شنبه منتشر شد گفت: "استاکس نت یا حملات فضای مجازی به طور کلی، می تواند برای ایمنی تاسیسات و کارهای اتمی کاملا خسارت بار باشد."
دمیتری روگوزن نماینده روسیه در ناتو هفته گذشته گفته بود که استاکس نت ممکن بود فاجعه ای هسته ای مانند چرنوبیل در بوشهر به راه اندازد.
اما آقای آمانو گفت: "فکر می کنم آنها [ایران و روسیه] برای جلوگیری از حادثه ای احتمالی در اثر حملات سایبری توجه کافی نشان می دهند."
او افزود که آژانس بین المللی انرژی اتمی فعلا خواستار تعلیق در شروع به کار نیروگاه بوشهر نیست و گفت: "کشورهای مربوطه توجه زیادی به این موضوع نشان می دهند."
راکتور اتمی بوشهر که فعالیت رسمی آن برای تولید برق به زودی آغاز خواهد شد توسط روسیه ساخته شده است. مدیریت نیروگاه به عهده ایران است.
آقای آمانو همچنین گفت که آژانس بین المللی انرژی اتمی به برگزاری نشستی با کارشناسان برای بحث درباره مساله حملات فضای مجازی علاقه مند است.
او افزود که تولید اورانیوم در ایران با غلظت پایین "با آهنگ ثابت ادامه دارد" و ذخایر سوخت اتمی اش درحال افزایش است.
او می گوید که وقفه در تولید اورانیوم با غلظت پایین در اواسط ماه نوامبر فقط برای مدت کوتاهی ادامه داشت.
مدیر کل آژانس گفت که نمی داند آیا ایران در پی ساخت سلاح اتمی است یا نه، اما نگران است که بعضی فعالیت های ایران جنبه نظامی داشته باشد.


تحریم 'شبکه جعفری' توسط آمریکا در ارتباط با برنامه موشکی ایران

خزانه داری آمریکا
وزارت خزانه داری ایالات متحده اعلام کرده که شبکه ای متشکل از اشخاص حقیقی و حقوقی در ایران و ترکیه را به اتهام تامین مواد مورد نیاز سازمان صنایع هوافضای جمهوری اسلامی تحریم کرده است.
وزارت خزانه داری آمریکا می گوید "شبکه جعفری" توسط میلاد جعفری، پدرش محمد جواد جعفری و برادرش مانی جعفری اداره می شود.
در بیانیه این وزارتخانه از مهین فلسفی، مادر میلاد و مانی، هم به عنوان گرداننده حساب های شبکه مذکور در بانک توسعه صادرات ایران نام برده شده است.
مقام های آمریکایی می گویند این شبکه یکی از تامین کنندگان عمده آلومینیم و فولاد برای سازمان صنایع هوافضای ایران بوده است.
این سازمان در سال ۲۰۰۵ در فهرست تحریم های آمریکا قرار گرفت.
بر اساس بیانیه وزارت خزانه داری آمریکا، این شبکه بدلیل هفت میلیون دلار معامله با سازمان صنایع هوافضای ایران تحت تحریم قرار می گیرد.
در این رابطه، شش نفر و پنج شرکت فعال در "شبکه جعفری" تحریم شده اند.
در همین حال، وزارت دادگستری آمریکا نیز ادعانامه ای علیه میلاد جعفری که ۳۶ سال دارد صادر کرده است. وی متهم به توطئه چینی و نقض تحریم های آمریکا در سال ۲۰۰۷ شده است.
بر اساس این ادعانامه، آقای جعفری یک قرارداد ۳۸ هزار دلاری با شرکتی در ایالت نوادا برای خرید ۶۶۰ پوند فولاد ویژه صنایع هوافضا منعقد کرد.
او همچنین متهم است درصدد خرید ۴۴۱۰ پوند فولاد ضدحرارت از شرکتی در ایالت اوهایو بوده است.
وزارت خزانه داری آمریکا همچنین ارتباط مالی با دو شهروند ترکیه و سه شرکت مستقر در استانبول که گفته می شود به سازمان صنایع هوافضای ایران کالا و خدمات صادر می کردند را ممنوع کرده است.
این بیانیه از سه شرکت ماکبر مکینا سان و تیک، استپ و مولتی مت نام برده است. معمر کونتای دورانسوی و کاگری دورانسوی نیز دو شهروند ترکیه هستند که متهم به همدستی با آقای جعفری شده اند.
گفته می شود میلاد جعفری در خارج از آمریکا و احتمالا در ایران است.
وزارت دادگستری آمریکا می گوید آقای جعفری در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ تلاش کرده با نقض تحریم های آمریکا به گروه صنعتی صنم که در فهرست سیاه واشنگتن قرار دارد کالا صادر کند.



گزارش هایی تازه از محکومیت فعالان حقوق بشر در ایران

نوید خانجانی
گزارش ها از ایران حاکی است که دو فعال حقوق بشر و یک وکیل دادگستری به تحمل حبس، پرداخت جریمه نقدی و محرومیت از وکالت محکوم شده اند.
نوید خانجانی، فعال حقوق بشر و دانشجوی محروم از تحصیل به دوازده سال حبس و جریمه نقدی محکوم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این حکم از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی "پیرعباسی" صادر شده است.
اتهامات آقای خانجانی "نشر اکاذیب"، "تشویش اذهان و تبلیغ علیه نظام به واسطه انتشار اخبار و گزارش ها و انجام مصاحبه با رسانه های بیگانه" و "عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر" و "گروه محرومین از تحصیل" عنوان شده است.
نوید خانجانی، روز ۱۱ اسفند سال گذشته در اصفهان بازداشت شد و پس از گذراندن ۶۵ روز حبس در بند دو الف سپاه پاسدرارن زندان اوین، ۱۳ اردیبهشت سال جاری با قرار وثیقه صد میلیون تومانی آزاد شد.
محکومیت محبوبه کرمی
محبوبه کرمی، فعال حقوق بشر در شعبه ۵۴ تجدید نظر دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی "موحد" به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش سایت کلمه، سایت نزدیک به میر حسین موسوی، اتهامات محبوبه کرمی "عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" عنوان شده است.
خانم کرمی در روز ۱۱ اسفند سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
او پس از گذراندن ۱۷۰ روز در بازداشت، روز شنبه ۲۳ مرداد ماه با وثیقه پانصد میلیونی از زندان آزاد شد.
محبوبه کرمی پیش از این چهار بار، به اتهام های اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی دستگیر شده و هر بار تبرئه و آزاد شده بود.
محکومیت خلیل بهرامیان
از سوی دیگر بر اساس برخی گزارشها از ایران، خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری به یک سال و نیم حبس و ده سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.
این حکم از سوی قاضی محمد رضا مقیسه، ریاست شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام "تبلیغ علیه نظام" و "توهین به ریاست قوه قضائیه" صادر شده است.
آقای بهرامیان که عضو کمیته جهانی مقابله با اعدام در کشورهای اسکاندیناوی است، وکالت تعدادی از فعالان سیاسی ایران همچون اکبر محمدی، حشمت الله طبرزدی، احمد باطبی و فرزاد کمانگر را بر عهده داشته است.
تعدادی از بازداشت شدگان آزاد شدند
به گزارش سایت جرس، سایت نزدیک به اصلاح طلبان، دلیر اسکندری، پوریا موسوی و حسین گوهری از زندان آزاد شدند.
به گزارش جرس، دلیر اسکندی فعال مدنی و عضو جبهه متحد کرد روز سه شنبه ۱۲ بهمن از زندان آزاد شد.
آقای اسکندری ۳۵ روز پیش در جریان اعتراضات به اجرای حکم اعدام حبیب الله لطفی، بازداشت شده بود.
اتهام او "تبلیغ علیه نظام" و "اقدام علیه امنیت ملی" عنوان شده است.
پوریا موسوی، مدیر روابط عمومی مجله آئین و عضو جبهه مشارکت، روز ۲۷ دی ماه سال جاری دستگیر شده بود.
حسین گوهری، از اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی نیز شامگاه ۲۸ دی ماه توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شده بود.
بازداشتگاه اوین

ممنوعیت ورود کتاب به بند ۳۵۰ زندان اوین
مسئولان زندان اوین، ورود هر گونه کتاب به بند ۳۵۰ زندان اوین را ممنوع اعلام کردند.
به گزارش سایت کلمه، مسئولان این بند به خانواده های زندانیان اعلام کردند که از آوردن کتاب برای زندانیان خودداری کنند.
پیش از این مسئولان بند از ورود روزنامه به این بند نیز جلوگیری کرده بودند.
این در حالیست که بر اساس گزارش سایتهای اصلاح طلب، تنها روزنامه های حامی دولت و کتابهای درسی و آموزش زبان اجازه ورود به بند ۳۵۰ را داشتند.
هم اکنون بیش از ۱۵۰ نفر از بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات سال گذشته ایران، در این بند نگهداری می شوند.


بر اساس تازه ترین گزارش های رسیده از قاهره، پایتخت مصر، صدای تیراندازی در میدان تحریر شنیده شده و گاز اشک آور نیز پرتاب شده است. به گفته بعضی از شاهدان عینی منشا تیراندازی معلوم نیست اما به گفته بعضی دیگر، ارتش به منظور اخطار به مردم، تیر هوایی شلیک کرده است.
دولت آمریکا از هرگونه اقدام خشونت آمیز ابراز انزجار کرده و یکی از سخنگویان کاخ سفید از مردم مصر تقاضای خویشتن داری کرده است.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل گفت که اعمال هرگونه خشونت علیه معترضانی که دست به تظاهرات صلح آمیز زده اند غیر قابل قبول است.
گزارشگر بی بی سی در قاهره که در میدان تحریر حضور دارد می گوید بعضی از تظاهرکنندگان ضد دولت ادعا کرده اند که هواداران پرزیدنت مبارک شامل پلیس با لباس شخصی و زندانیان فراری به آنها حمله کرده اند.
به گفته یکی از شاهدان عینی بعضی از مخالفان دولت بازداشت شده و به نیروهای ارتش تحویل داده شده اند.
گفته می شود یک کلینیک موقتی برپا شده تا به مداوای مجروحین بپردازد. بیشتر مضروبین در اثر اصابت سنگ و چماق از ناحیه سر مجروح شده اند.
درگیری هواداران حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر با مخالفان وی که در میدان تحریر در مرکز قاهره دست به تظاهرات دست زده اند، فضای پایتخت را بیش از پیش متشنج کرده است.
هزاران نفر از هوادران آقای مبارک در یورش به میدان تحریر موانعی را که رقبای آنها نصب کرده بودند از میان برداشتند.
هر دو طرف پیش از آنکه به سوی یکدیگر حمله ور شوند شعار سر داده و سپس به سوی هم سنگ پرتاب کردند.
ارتش که از مردم خواسته بود به خانه هایشان برگردند و زندگی عادی خود را از سر گیرند، هنوز وارد عمل نشده است.
پیشتر نیز تلویزیون رسمی مصر اعلام کرد که پارلمان این کشور تا زمانی که نتایج انتخابات سال گذشته مورد بازبینی مجدد قرار نگیرد، به حال تعلیق در خواهد آمد.
بعضی از معترضین که علیه حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر در هفته گذشته تظاهرات کردند خواهان انحلال پارلمان هستند زیرا از نظر آنها از مشروعیت لازم برخوردار نیست.
همچنین طبق گزارش تلویزیون رسمی این کشور سخنگوی پارلمان درخواست کرده است که وعده های آقای مبارک در زمینه ایجاد اصلاحات در قانون اساسی ظرف دو ماه آینده عملی شود.
بیانیه ارتش مصر که از طریق تلویزیون دولتی پخش شد، پس از آن صادر شد که درگیری های شدیدی بین مخالفان و هواداران حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر در اسکندریه رخ داد.
روز سه شنبه باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا گفت که روند انتقال قدرت در مصر باید از همین حالا و همراه با نظم و آرامش صورت گیرد.
اما آقای اوباما خواهان استعفای فوری حسنی مبارک نشد، امری که خواسته اصلی صدها هزار معترض در مصر است که در طول هفته گذشته در سراسر این کشور دست به تظاهرات زده اند.
آقای اوباما چند ساعت پس از آن بیانیه خود را صادر کرد که آقای مبارک در یک سخنرانی تلویزیونی وعده داد در انتخابات آینده ریاست جمهوری شرکت نکند. این انتخابات قرار است در ماه سپتامبر برگزار شود.
آقای مبارک همچنین گفته بود که وظیفه خود می داند که روند انتقال قدرت، به صورت مسالمت آمیز انجام شود.
محمد البرادعی، یکی از مخالفان اصلی رئیس جمهوری مصر روز سه شنبه بار دیگر از حسنی مبارک خواست که حداکثر تا روز جمعه از قدرت کناره گیری کند.
او گفته است تا زمانی که آقای مبارک از قدرت کناره نگیرد با دولت مذاکره نخواهد کرد.




بیانیه تشکلهای دانشجویی خارج از کشور در حمایت از قیام مردم خاورمیانه
جرس:
در حمایت از اعتراضات مردمی کشورهای خاورمیانه و عربی، تعدادی از تشکل های دانشجویی ایرانی خارج از کشور، با انتشار بیانیه ای در این زمینه، سقوط حکومت های مستبد و دیکتاتوری را "سرنوشت محتوم" تمام آنها دانسته و نسبت به تداوم وضع و روند فعلی در ایران هشدار دادند.
 به گزارش منابع خبری جرس، دوازده تشکل دانشجویی خارج از کشور، ضمن حمایت از قیام های عدالت طلبانه و آزادی خواهانۀ مردم کشور های منطقه، در مورد آیندۀ ایران خاطرنشان کردند که تداوم سرکوب و زندان و بیعدالتی های فعلی این خواهد شد که قیام های آتی مردم ایران، کاخ دیکتاتوری به لرزه درآورده و آن را سرنگون میسازند و این سرنوشت محتوم تمام فرعونهای مستبد، در تونس، مصر و ایران است."

متن این بیانیه به شرح زیر است:
جهان نظاره گر قیام حقطلبانه و آزادیخواهانه ملتهای خاور میانه بر ضد حکام مستبد و فاسدشان است. مردم منطقه که از درد مشترک نظامهای دیکتاتوری رنج میبرند، راهکار مشترک اعتراض مسالمت آمیز را در پیش گرفتهاند. نهالی که سال گذشته در ایران به وحشیانهترین شکل ممکن لگد کوب شد، امروز در تونس، مصر، یمن، اردن و… جوانه زدهاست. خوشبختانه ارتشهای تونس و مصر تاکنون تاحد نسبتا قابل قبولی از جان مردمشان در برابر نیروهای لباسشخصی و پلیس ضدمردمی محافظت کردهاند. امیداست ارتش این کشورها با ادامه این رویه همچون سپاه پاسداران و بسیج ایران ننگ ابدی شرکت در سرکوب ملت بیدفاعشان و یا سکوت در برابر آن را برای خود نخرند.
دانشجویان ، دانشآموختگان ، فعالان مدنی و حقوق بشری ایرانی در سرتاسر جهان حرکت شجاعانه مردم تونس و مصر را همدلانه تعقیب و حمایت میکنند. آنچه قلب آزادیخواهان منطقه و جهان را بیشازپیش با این قیامها همبسته ساخته، ماهیت متکثر و ضداستبدادی آنهاست. گروههای متعدد اجتماعی علیرغم اعتقادات مختلفشان، همگی دریافتهاند که زندگی آزادانه و عادلانه جز با احترام به حقوق یکدیگر میسر نخواهد شد. اتحاد در پایبندی به محافظت از این حقوق، کلید دستیابی و حفظ حکومت مردم بر مردم، پس از رهایی از سلطه خودکامگان است.بی تردید رسیدن به دموکراسی نیازمند شکل گیری نظم سیاسی بگونه ای است که امتیاز خاصی به ایدئولوژی و گروه خاصی داده نشود . قطعا تجربه رویداد های منطقه و بخصوص آنچه پس از انقلاب اسلامی در ایران گذشت درس های آموزنده ای برای نیروهای خواهان تغییر در جهان عرب دارد. در این میان ایستادگی رهبر معترضان مصری بر پایان دادن به سلطه دیکتاتور، ضمن تاکید بر تکثر اعتقادی آزادیخواهان، برای فعالان ایرانی درسآموز است.
حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز سرنوشتی جز سایر خودکامگان نخواهد داشت. مطالبات مسالمتآمیز مردم ایران برای احترام حکومت به حق انتخاب و اعتراضشان در سال گذشته، پاسخی جز سرکوبوحشیانه، اعدام و زندان نیافت. آخرین فرصتهای حکومت امروز در حالی از دست میرود، که هر روز ایرانیان بیشتری دستیابی به حقوقشان را جز با سرنگونی حاکمان میسر نمیبینند . حبس و اعدام فعالان سیاسی و مدنی، سانسور خبری و سایر اقدامات ظالمانه، تغییری در درک تودههای مردم از فساد و ظلم حکومت نخواهد داشت. بیکاری گسترده جوانان و تنگناهای اقتصادی عاقبتی جز انباشت خشم نخواهد داشت. و هنگامیکه روزخشم ملتی فرا رسد، با جرقهای کوچک انبوه تودههای مردم، با عقاید مختلف از گروههای متعدد، کاخ دیکتاتوری را به لرزه درآورده و آن را سرنگون میسازند. این سرنوشت محتوم تمام فرعونهای مستبد، در تونس، مصر و ایران است.

گروههای امضا کننده
آستین برای ایران - شاخه دانشجویی
انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه جورج واشنگتن
پویش راه سبز دانش آموختگان و دانشجویان ایرانی - پرسا
تشکل دانشجویان سبز حامی دمکراسی در ایران – کالیفرنیای جنوب
جنبش سبز دانشجویان ونکوور
دانشجویان سبز دانشگاه تگزاس اِی اَند اِم
سبز هیوستون
سیگما - دانشگاه ویکتوریا - بریتیش کلمبیا
کمیته همبستگی با خواستهای دموکراتیک مردم ایران - واشنگتن
کمیته همبستگی برای پیشرفت دموکراسی در ایران- نیویورک
نسل آزادیخواه ایران - اتریش
همبستگی با جنبش دموکراتیک ایران – ادمونتون


 جرس: 
فراخوان معترضان برای قیام در سودان، سوریه و یمندر حالیکه کشورهای عربی که تا کنون شامل حال اعتراضات و قیام های مردمی نشده اند، از آرام بودن اوضاع و رضایت مردم خبر داده اند، اما گزارش ها حاکی از آن است که دامنه اعتراضات اخیر به سوریه، سودان، یمن و برخی کشورهای منطقه هم کشیده شده و یا خواهد شد و مردم معترض و مخالفان، رویارویی خود با حکومت ها را اعلام کرده اند.  
 این درحالیست که در اولین واکنش ها، بشار اسد، رهبر موروثی سوریه، گسترش نا‌آرامی‌ها در کشورهای عربی را "شیوع بیماری در منطقه" دانسته و همزمان مدعی شده است که اعتراضات و آشفتگی های سیاسی به سوریه "نخواهد رسید"، زیرا هیچ نارضایتی عمومی در سوریه وجود ندارد. رهبر سوریه در حالی این را عنوان کرد که هم‌اکنون سوریه بیش از ۲۰۰۰ زندانی سیاسی دارد.
به گزارش تارنمای وبسايت «گلوبال ويسز» يا صداهای جهانی، در شبکه اينترنتی و آنلاين، تظاهرات ديگر کشورهای عربی تنظيم و اعلام شده و شايد بر اساس آن، کشورهايی چون الجزاير، ليبی، سوريه و مراکش هم شاهد اعتراض مردمی باشند.
بعنوان مثال طی روزهای اخیر – طی حرکتی بیسابقه- دانشجويان سودانی در مقابل دفتر رياست جمهوری اين کشور جمع شده و خواهان کنار رفتن عمرالبشير شدند و در مورد ديگر کشورها، تاريخ هايی چون پنجم فوريه، ۱۲ فوريه و سوم ماه مارس اعلام شده است.
سایت گلوبال ويسز در مطلبی روز گذشته نوشته بود که فضای اينترنتی شاهد حرکت دامنه دار و گسترده ای است که کشورهای عربی را به حرکت مواج و گسترده تشويق می کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، فضای اينترنتی حاکی از آن است که بحرين، روز چهاردهم فوريه و حدود دو هفته ديگر، شاهد تظاهرات مردمی خواهد بود. همچنین مقالات و تويت های زيادی هم درباره اعتراضات و تغييراتی که در عربستان سعودی در راه است، منتشر شده است.

سودان: ما دیگر اجازه نمی دهیم تا ...
بر اساس گزارش گلوبال ويسز، در جريان مکاتبات و گفت وگوهای آنلاين، پيشتر اعلام شده بود که سی ام ژانويه، تظاهرات دانشجويان سودانی برگزار می شود که البته انجام هم شد.
به گزارش شبکه خبری سی ان ان  روز يکشنبه سودان شاهد چشمه ديگری از اين ناآرامی ها و اعتراضات در جهان عرب بود. تعدادی از دانشجويان و افراد ديگر که تعداد آنها را نمی توان مشخص کرد در يک تظاهرات مجازی که در صفحات فيس بوک برگزار شد خواهان برکناری دولت اين کشور شدند . رهبران اين حرکت می گويند که اقدام آنها تحت تاثير حوادث اخير در تونس صورت گرفته است.
در جريان تظاهرات دانشجويان در دانشگاه خارطوم نيز آنها عليه گرانی و فساد حکومتی شعار داده و همبستگی خود را با تونس و مصر اعلام کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در بخشی از اطلاعاتی که به زبان انگليسی در صفحه فيس بوک اين گروه از دانشجويان منتشر شده است چنين آمده "مردم سودان ديگر ساکت نخواهند نشست . زمان آن فرا رسيده که ما از طريق تظاهرات مسالمت آميز و بدون دست زدن به هيچ اقدام خرابکارانه ای حقوق خود را طلب کنيم."
در بخش ديگری گفته می شود:"ما عليه افزايش قيمتها ، فساد مالی حکومتی ، بيکاری و سياست های غلط دولت از جمله سرکوب و خشونت عليه زنان، شلاق زدن آنها که با تمام شئون و اعتقادات اسلامی و انسانی مغايرت دارد و خشونت و سرکوب اقليت های قومی اعترا ض و تظاهرات می کنيم."
روزنامه «تريبون» چاپ خارطوم به نقل از يک بيانيه پليس گزارش داد که ۷۰ نفر پس از تظاهرات روز يکشنبه دستگير شده اند که از آن عده ۴۰ نفر دانشجو هستند.
بر اساس این گزارش، دانشجویان و مخالفین سودانی از برنامه ریزی برای اعتراضاتی مردمی طی روزهای آتی خبر داده اند.

سوریه: به اینجا کشیده نخواهد شد ... اما
به گزارش خبرگزاری فرانسه، گروه های مخالف حکومت سوريه از مردم دعوت کرده اند که روز شنبه آتی در تظاهرات عمومی عليه حکومت بشار اسد شرکت کنند. اين گروهها از چند روز پیش يک صفحه ويژه در شبکه فيس بوک تهيه کرده و برای شرکت در اين تظاهرات در دمشق و شهرهای ديگر سوريه تبليغ می کنند.
این درحالیست که بشار اسد گسترش نا‌آرامی‌ها در کشورهای عربی را "شیوع بیماری در منطقه" دانست و مدعی شد که این آشفتگی سیاسی به سوریه نمی‌رسد زیرا هیچ نارضایتی عمومی در کشورش وجود ندارد.

بشار اسد، احتمال رسیدن موج اعتراضات تونس و مصر به سوریه را نفی کرده و گفته است: "هیچ نارضایتی عمومی در سوریه وجود ندارد." اسد که روز دوشنبه (۳۱ ژانویه / ۱۱ بهمن) با "وال‌استریت ‌ژورنال" سخن می‌گفت، رکود سیاسی و اقتصادی، ایدئولوژی ضعیف و دخالت بیگانگان را "عوامل شیوع بیماری در منطقه" و آشفتگی سیاسی در مصر و تونس خواند.
وی گفت: "به علت رکود و ایستایی مبتلا به میکروب شده‌ایم، اما این آشفتگی سیاسی به سوریه نمی‌رسد زیرا در پنج دهه حکومت حزب بعث، رابطه محکمی میان مردم و حکومت وجود داشته و هیچ نارضایتی عمومی وجود ندارد."
رئیس جمهور سوریه در این مصاحبه که همزمان با خبرگزاری رویترز در رسانه‌های عربی منطقه منتشر شد، تأکید کرد: "وقتی سیاست‌های دولت با باورها و خواسته‌های مردم مخالف باشد، شکافی میان دولت و مردم پدید می‌آید که در این آشفتگی‌های سیاسی خود را نشان می‌دهد."
وی مدعی شد که "چنین شکافی در سوریه وجود ندارد و اگرچه وضع اقتصادی ما به علت تحریم‌های بین‌المللی از مصر دشوارتر است اما با خیزش و اعتراض عمومی مواجه نیستیم."
اسد در عین حال با اشاره به امکان تغییر قانون مطبوعات در جهت آسان‌گیری بیشتر بر رسانه‌ها بر ضرورت اصلاحات و هماهنگی با تحولات تأکید کرد و گفت "اولویت ما حفظ ثبات کشور، حمایت از جامعه در برابر تندروی‌ها و البته بهبود وضعیت اقتصادی است."
بشار اسد ایران را نیز هم‌پیمان کلیدی سوریه خوانده و گفته است: "هیچکس، خوشش بیاید یا نیاید، نمی‌تواند از ایران چشم‌پوشی کند."

اجازه نمی دهیم سوریه را در تاریکی نگاه دارید
اما امروز شبکه خبری سی ان ان گزارش داده است که دعوت کنندگان تظاهرات آتی سوریه، خواستار بهبود سطح زندگی و معيشت مردم، بهبود وضعيت حقوق بشر و آزادی ها و فضای بيشتر برای حضور جوانان شده اند.
بر اساس این گزارش، هنوز مشخص نيست که چند نفر در اين تظاهرات شرکت خواهند کرد، اما تاکنون چند هزار نفر حمايت خود را از اين اقدام در صفحه فيس بوک اعلام کرده اند.
گزارش وبسايت «گلوبال ويسز» نیز حاکی است بلاگرها و فعالان اينترنتی در سوريه در فضای مجازی به کمک معترضان مصری رفته اند.
همچنین گروهی از بلاگرهای سوری، وبسايت «بلادنا» را در اختيار گرفته و پيامی در صفحه اول گذاشته اند که در آن گفته شده: "ما اجازه نمی دهيم شما مردم را در تاريکی نگه داريد و اين اخباری است که در مصر منتشر شده است."
شبکه خبری بی بی سی هم گزارش داد اتصال دايال آپ از مهم ترين ابزار ارتباطی معترضان به اينترنت بوده و هرچند شبکه های اجتماعی فيلتر و توقيف شده اند، اما شماری از مردم توانسته اند با کمک اتصال اينترنت کم سرعت و دايال آپ که با خط تلفن متصل می شود، ارتباط خود با جهان مجازی را حفظ کنند.
گلوبال ويسز می نويسد توييتر يکی از سايت هايی است که فعاليت جدی بلاگرها و فعالان اينترنتی سوريه در کمک به مردم مصر را بازتاب می دهد.

یمن، فراخوانی مجدد
به گزارش خبرگزاری فرانسه، همزمان يک صفحه ديگر روی فيس بوک پديدار شده که مردم يمن را به شرکت در تظاهراتی در روز پنجشنبه آتی دعوت می کند .
يمن و به خصوص شهر صنعا در هفته های اخير شاهد چند مورد تظاهرات اعتراضی و برخورد خشونت بار ماموران دولتی با مردم بوده است.

اردن، عقب نشینی حکومت
برخی گزارش ها حاکی است شاید این انتظار که دیگر کشورهای عربی راه تونس (سقوط کامل حکومت) را ادامه دهند، خوش بینانه باشد. این در حالی است که به موازات تحولات و اعتراض های مردمی در مصر، روز سه شنبه اردن شاهد تغییر ساختار دولتی بود و پادشاه این کشور در پی اعتراضات چند روز پیش، بلافاصله دولت را منحل کرد.
روز سه‌شنبه، ۱۲ بهمن، کاخ ملک عبدالله دوم در بيانيه‌ای اعلام کرد که سمير الرفاعی، نخست وزير اردن، از کار برکنار و معروف البخيت عهده‌دار اين سمت شده است.
در اين بيانيه از بخيت خواسته شده است تا اصلاحات سياسی فوری در کشور صورت دهد و "اشتباهات گذشته را تصحيح کند."
پادشاه اردن به بخيت که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ نيز عهده‌دار سمت نخست وزيری بوده فرمان داده است تا با برداشتن "گام‌های سريع و محسوس در جهت اصلاحات سياسی، انعکاس‌دهنده نگاه پادشاه اردن به مدرنيزاسيون جامع و توسعه در اردن باشد."
ملک عبدالله دوم همچنين بر اصلاحات اقتصادی به عنوان "لازمه‌ای برای فراهم کردن زندگی بهتر برای مردم" تأکيد کرده و افزوده است که دستيابی به اين هدف نيازمند "مشارکت مردم در امر تصميم‌گيری است."
اين بيانيه همچنين می‌افزايد که بخيت موظف است قوانين سياسی و قوانين مربوط به آزادی‌های عمومی در اردن را مورد تجديد نظر قرار دهد.
گفتنی است پس از اعتراض گسترده و موفقیت آمیز مردمی تونس، اين پرسش مطرح شده بود که آيا ممکن است در ديگر کشورها هم اين مسئله تکرار شود که به فاصله ده روز پس از آن، مصر شاهد اعتراض مردمی شد و سپس اردن و یمن و الجزایر به موج اعتراضات پیوستند.




شبکه برون‌مرزی صداوسیما: اوباش طرفدار رژیم مبارک جلوی اطلاع‌رسانی شفاف ما را گرفتند!

شبکه خبری صداوسیما، نیروهای امنیتی وابسته به حکومت مصر را متهم کرد که با لباس شخصی در میان افراد حاضر در خیابان حضور یافته‌اند و با حمله به خبرنگاران این شبکه، از “اطلاع‌رسانی شفاف” ممانعت کرده‌اند!
به گزارش کلمه، صداوسیما که در جریان اعتراضات سال گذشته در ایران، اخبار را به شکل گزینشی و یکسویه مخابره می‌کرد و رسانه‌های مستقل را نیز به تحریک معترضان متهم می‌کرد و خواستار جلوگیری از فعالیت و اخراج آنها می‌شد، اگر این خبر راست باشد، اکنون خبرنگارانش طعم سرکوب و سانسور را می‌چشند.
این در حالی است که بسیاری از فعالان رسانه‌ای مستقل، رفتار دولت مصر در روزهای اخیر را با رفتارهای مشابه سرکوبگران در ایران مقایسه می‌کنند و برخی از ناظران نیز معتقدند که وضعیت سانسور در ناآرامی‌های اخیر مصر، به مراتب آزادتر از فضای سانسورزده حاکم بر ایران در سال گذشته است؛ چرا که دست‌کم در مصر بسیاری از شبکه‌های خارجی امکان حضور و فعالیت و حتی پخش مستقیم دارند، حال آنکه در تهران، علاوه بر ممنوعیت آشکار خبرنگاران خارجی از ارائه گزارش مستقل از اعتراضات، حتی شهروندان نیز در صورت استفاده از موبایل‌های خود برای فیلمبرداری از اعتراضات خیابانی، با برخوردهای خشن پلیس و ماموران لباس شخصی مواجه می‌شدند.
اما خبر پایگاه اطلاع‌رسانی شبکه العالم نشان می‌دهد که سانسور برای هیچ‌کس خوشایند نیست، حتی برای کسانی که در یک سال و نیم اخیر، خود همکار عوامل سانسور و سرکوب بوده‌اند. در این خبر آمده است:
“اوباش طرفدار رژیم مبارک که خود را در همه جای قاهره و در میان جمعیت معترضان مخفی کرده‌اند، امروز با حمله مجدد خود به خبرنگاران شبکه العالم، دوربین‌های این شبکه را شکستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، در حالی که پیش از این نیز اوباش طرفدار رژیم مبارک با حمله به خبرنگاران شبکه خبری العالم آنها را مورد تعرض قرار دادند، شکستن دوربین‌های خبرنگاران اعزامی این شبکه می‌تواند اوج خشونت مزدوران مبارک علیه خبرنگاران باشد.
پیش از این نیز به دستور مقامات امنیتی مبارک، گروهی از افراد ناشناس به دفتر این شبکه در قاهره حمله کرده بودند. گفتنی است حمله به گروه‌های خبری توسط نیروهای امنیتی تحت فرمان ژنرال سلیمان به همراه قطع تلفن همراه و قطع اینترنت یکی از راه‌های مقابله رژیم برای عدم اطلاع‌رسانی دقیق است.
لازم به یادآوری است که شبکه خبری العالم با فرستادن گروه‌های زبده خبری و پوشش لحظه به لحظه رویدادهای انتفاضه مردم مصر نقش به سزایی در اطلاع‌رسانی شفاف دارد.”



سیمای جمهوری اسلامی: حمله چماق‌داران حامی دیکتاتور مصر به تظاهرکنندگان!

سیمای جمهوری اسلامی از “حمله چماق‌داران حامی حسنی مبارک به تظاهرکنندگان مخالف دیکتاتور مصر” خبر داد!
به گزارش خبرنگار کلمه، سیمای جمهوری اسلامی در بخش خبری ساعت ۱۴ خبر داد که: گروهی از هواداران حسنی مبارک رییس جمهور این کشور که به چاقو و چماق مسلح بودند شامگاه سه‌شنبه به گروهی از تظاهرکنندگان مخالف مبارک در مقابل ایستگاه راه آهن حمله کردند.
در این بخش خبری همچنین از قول یکی از تظاهرات کنندگان گفته شد:” ما حدود یکصد و پنجاه نفر بودیم که در یک تظاهرات مسالمت آمیز شرکت کرده بودیم که افراد وابسته به رژیم و اعضای حزب مبارک که چاقو و چماق داشتند به ما حمله کردند. در پی این حمله افراد وحشت زده شدند و پا به فرار گذاشتند. ارتش برای فراری دادن مهاجمان با شلیک هوایی مداخله کرد و اوضاع پس از مدتی تقریبا آرام شد.”
گوینده خبر صداوسیما همچنین به نقل از خبرگزاری فرانسه، گزارش داد که تظاهرکنندگانی که شامگاه سه شنبه در میدان التحریر گرد هم آمده بودند ،‌ باردیگر کناره گیری فوری مبارک از قدرت را خواستار شدند و بلافاصله پس از اینکه مبارک در اظهارات تلویزیونی خود گفت قصد دارد تا پایان پنجمین دوره ریاست جمهوری اش که سپتامبر آینده به پایان می رسد در قدرت بماند ، تظاهرکنندگان فریاد زدند ” برو ، برو ، برو.”
صداوسیما در اخبار یکسویه‌ای که از تحولات سیاسی اخیر مصر و تونس پخش می‌کند، علاوه بر پررنگ کردن بیش از حد حضور اسلامگرایان که عملا در خدمت تبلیغات برخی رسانه‌های غربی برای دامن زدن به موج اسلام‌هراسی قرار می‌گیرد، به شدت تلاش کرده که از انتشار اخبار مربوط به حضور لباس شخصی‌ها در سرکوب مردم، حمله به معترضان با باتوم و گاز اشک‌آور، اعلام بی‌طرفی ارتش و هر نوع خبر دیگری که سرکوب‌های سال گذشته ایران و رفتار مشابه یا متفاوت حکومت ایران در قبال اعتراضات را تداعی می‌کند، پرهیز کند.




پیشنهاد مشاور موسوی برای آزمون صداقت حاکمیت در مخالفت با دیکتاتوری

امیر ارجمند: دیکتاتوری یعنی سرکوب و قتل و جنایت، چه در تهران و چه در قاهره

اردشیر امیر ارجمند، مشاور حقوقی میرحسین موسوی، پیشنهاد داد که اگر حاکمیت واقعا مخالف دیکتاتوری است، در آستانه‌ی ۲۲ بهمن بگذارند مردم ایران و جنبش سبز دست به راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بزنند تا معلوم شود وضعیت حاکمیت در ایران بهتر است یا وضعیت مبارک و بن علی در مصر و تونس.
دکتر امیر ارجمند در گفت‌و‌گو با کلمه، تاکید کرد: حرکت دموکراسی‌خواهی و عدالت‌جویانه که از ایران و با جنبش سبز آغاز شده بود، امروز سراسر منطقه از تونس تا مصر را فرا گرفته است. قطعا حرکت‌های اعتراضی در کشورهای مختلف، ویژگی‌های خاص خود را دارند، ولی وجه اشتراک آنها، مبارزه با دیکتاتوری و فساد است.
مسلمانان  با دیکتاتوری  در هر لباسی مخالفند، چه در لباس دین چه در لباس سکولاریزمم
این استاد ممتاز حقوق دانشگاههای تهران افزود: مردم منطقه نشان دادند که خواستار حق تعیین سرنوشت از طریق ایجاد حکومت‌های دموکراتیک هستند. مسلمانان در ایران، تونس، مصر و جاهای دیگر نشان دادند که مخالف دیکتاتوری هستند و خود را ناگزیر از تحمل خودکامگان نمی‌دانند؛ چه به نام دین، چه به نام سکولاریزم و چه در لباس نظامیان.
مشاور موسوی معتقد است که مردم ایران در تظاهرات میلیونی ۲۵ خرداد که تاکنون در هیچ‌یک از دیگر کشورهای منطقه تظاهراتی به مانند آن برگزار نشده است، بلوغ سیاسی خود را برای اصلاحات مسالمت‌آمیز نشان دادند.
دیکتاتوری فراعنه ایران و دیکتاتوری فراعنه  مصر و تونس…
وی ادامه داد: جای آن دارد که اکنون خودکامگان تهران، حتی در کسوت دیکتاتوری، از خود هوش و شعور بیشتری نشان داده و قبل از آنکه کشور را دچار خشونت‌های کور نمایند، به رای مردم گردن بنهند. دیکتاتوری فراعنه ایران و لشکریان امنیتی و نظامی آنها، قطعا از دیکتاتوری بن‌علی و مبارک مخوف‌تر و غیر‌اخلاقی‌تر است، زیرا این دو حداقل برای استیلای دیکتاتوری خود از دین استفاده ابزاری نکرده‌اند.
وی خاطر نشان کرد: این آقایان که مدت‌ها به دنبال ارتقای سطح مناسبات خود با مبارک و بن‌علی بودند و توفیق چندانی نداشتند، مزورانه و مانند دزدی که خود فریاد “آی دزد آی دزد” سر می‌دهد، سرکوب مردم مصر و تونس را محکوم می‌کنند. در حالی که دیکتاتوری، سرکوب و قتل و جنایت است؛ چه در قاهره باشد چه در تهران.
اگر راست می گویید  که مخالف دیکتاتوری هستید…
دکتر امیر ارجمند سپس با ارائه پیشنهادی برای راستی‌آزمایی صداقت حاکمیت در مخالفت با استبداد و دیکتاتوری، گفت: اگر این آقایان راست می‌گویند و مخالف دیکتاتوری هستنند، به مردم ایران و جنبش سبز در آستانه‌ی انقلاب شکوهمند ۲۲ بهمن اجازه راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بدهند تا معلوم شود آیا وضعیت آنها در ایران بهتر از مبارک و بن‌علی در مصر و تونس است یا خیر.
وی تاکید کرد: ما از همه‌ی فعالان و همراهان جنبش سبز در سراسر جهان خواستاریم با حمایت از جنبش‌های دمکراتیک مردم مصر و تونس، پیام همبستگی مردم ایران را به آن برسانند.




پیامی به زنان مبارز در مصر و تونس

رهنورد: همه ما در مبارزه علیه دیکتاتوری در یک صف قرار داریم

زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه در پیامی خطاب به زنان مبارز مصری و تونسی، ضمن ستایش از مبارزه آنها بر ضد دیکتاتوری،گفته است : «امروز زنان ایرانی در مبارزه علیه استبداد در کنار آنها قرار دارند و همه اقشار ملت از زنان و مردان قهرمان در سرزمینهای تحت سلطه دیکتاتوری چون مصر و تونس و… در یک صف قرار گرفته ایم تا هر چه زودتر همگی شاهد تحقق آزادی و دموکراسی باشیم.»
به گزارش کلمه، متن کامل پیام زهرا رهنورد به شرح زیر است:
انقلابها، جنبش ها و مبارزات ملتهای تحت ستم، امروز بیش از پیش علیه دیکتاتوری و فاصله های طبقاتی و دروغ و فساد و ناکارآمدی حکومتهاست و طبیعی است که در این میان اهداف کانونی ملتها کسب آزادی و دموکراسی، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، حذف سیستم امنیتی و نظامهای توتالیتر و عدم دخالت حکومت در زندگی شخصی مردم باشد.
شما زنان سلحشور مصر و تونس و سایر کشورهای تحت ستم در کنار ملت خود با جانفشانی و مقاومت در برابر ظلم و استبداد و سرکوب صفحات جدیدی در تاریخ مبارزات مردمی گشوده اید.
جنبش سبز ایران نیز که با شعار کلیدی “رای من کجاست” در یک انتخابات کودتائی آغاز شد به دلیل خشونت و سرکوب به سرعت در قالب خواست آزادی ودموکراسی و انتخابات آزاد کانون خواسته ها و مطالبات متنوع مردم شد .
در این نبرد نابرابر، زنان در کنارصفوف ملت وگاه درصف مقدم مال و جان و فرزند و همسر خود را تقدیم این راه مقدس کردند.
جوانان عزیزی چون نداها، سهراب ها، اشکانها ، شبنم ها، علی ها و روح الامینی ها و بسیاری دیگر جوانهای به خون خفته نمونه هایی از شهدای راه آزادی و پشتیبانی از حقوق مردمند و در این راه زندانهای ایران لبریز از جوانان آزادی خواه شد.زندان هایی که نسبت به آنها شکنجه جسمی و روحی روا کرده است. و در این میان بدون مراعات ضوابط و قوانین و رعایت حقوق دستگیر شدگان احکام سنگین از اعدام و حبس و تبعید صادر شد، با این تصور واهی که ملت را از پیگیری حقوق حقه خود باز دارد.
اینک ما زنان ایران سرافرازانه بر خود می بالیم که با خواهرانمان از ملتهای سلحشور مبارز در کنارهمه اقشار ملت از زنان و مردان قهرمان در سرزمینهای تحت سلطه دیکتاتوری چون مصر و تونس و… در یک صف قرار گرفته ایم تا هر چه زودتر همگی شاهد تحقق ازادی و دموکراسی باشیم.



کانادا بار دیگر صدور حکم اعدام برای سعید ملک پور را محکوم کرد

خبرگزاری هرانا - کانادا برای چندمین بار صدور حکم اعدام برای یک شهروند این کشور در ایران را محکوم کرد.
به گزارش رادیو فردا به نقل از خبرگزاری فرانسه، ملیسا لنتسمن سخنگوی وزارت خارجه کانادا روز سه شنبه از صدور حکم اعدام برای سعید ملک پور شهروند ایرانی – کانادایی، به اتهام راه اندازی وب سایت پورنوگرافی انتقاد کرد.
خانم لنتسمن گفت که این حکم نمونه دیگری از صدور احکام مرگ در یک روند سوال برانگیز در ایران است.



بازداشت دو تن از شهروندان بهایی در مشهد

خبرگزاری هرانا - دو شهروند بهایی، به نام های ضیائیه اسحاقی(شعاعی) و فرهاد امری، توسط نیروهای امنیتی شهر مشهد بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران "هرانا"، صبح روز سه شنبه دوازدهم بهمن ماه، ماموران امنیتی مشهد به منزل یک شهروند بهایی به نام "ضیائیه اسحاقی(شعاعی)" یورش برده و علاوه بر وی "فرهاد امری" داماد ایشان را نیز بازداشت نمودند.
نیروهای اطلاعاتی- امنیتی علاوه بر بازداشت این دو نفر به تفتیش منزل و ضبط برخی کتب، سی دی های مذهبی و کامپیوتر شخصی نیز پرداختند.
تا لحظه ی تنظیم خبر، از محلی که نامبردان را به آنجا انتقال داده اند، اطلاعی در دست نیست.
ضیائیه اسحاقی و فرهاد امری مدتی است که در حال سواد آموزی و کمک تحصیلی به روستائیان و کودکان یکی از روستاهای حوالی مشهد به نام "حاجی آباد" می باشند و بر همین اساس این احتمال وجود دارد که دلیل این بازداشت نیز، فعالیت اجتماعی ایشان باشد.



آزادی دو زندانی کرد و بی خبری از دو تن دیگر

خبرگزاری هرانا - علی رغم آزادی دو زندانی سیاسی کرد، از زندان سنندج از وضعیت دو تن دیگر اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، طی روز گذشته دو زندانی سیاسی به نام های دلیر اسکندری و ژیان ظفری به ترتیب با تودیع وثیقه هفتاد و پنجاه میلیون تومانی و باتحمل بیش از ۴۰ روز حبس از زندان سنندج آزاد شدند.
هم چنین از وضعیت دو زندانی دیگر به نام‌های یحیی قوامی و سعید ساعدی اطلاعی در دست نیست.
این دو نفر به گفته یکی از بازداشت شدگان تحت شکنجه‌های فیزیکی قرار گرفته به طوری که دنده‌های سعید ساعدی در اثر این شکنجه‌ها شکسته شده است.


تهدید مجید توکلی به صدور شش سال حبس تعزیری

خبرگزاری هرانا - مجید توکلی، فعال دانشجویی سر‌شناس، صبح روز گذشته در دادسرای غیرقانونی مستقر در زندان اوین مورد محاکمهٔ مجدد و تهدید قرار گرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"، ماموران امنیتی ساعت ۹ صبح روز سه شنبه، مجید توکلی را از بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج به دادسرای مستقر در زندان اوین منتقل نمودند.
در این جلسه آقای توکلی توسط شخصی به نام "مصطفوی" به اتهام «نشر اکاذیب»، «تشویش اذهان عمومی» و «اجماع و تبانی» مورد محاکمه قرار گرفت و به محکومیت مجدد و صدور شش سال حبس تعزیری تهدید شد.
وی در ساعت ۱ بعدازظهر سه شنبه به زندان رجایی شهر بازگردانده شد.
در اواسط دی ماه سال جاری نیز، ماموران وزارت اطلاعات با یورش به منزل پدری مجید توکلی در شیراز، اقدام به تخریب وسایل و ضبط برخی از آن ها نمودند. در همین راستا "علی توکلی" برادر بزرگتر مجید نیز، پس از احضار به وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته بود.
دلیل اهم فشارهای اخیر بر این زندانی سیاسی و خانواده اش، نگارش نامه و موضع گیری از درون زندان است.
مجید توکلی که از ۱۶ آذرماه سال گذشته تاکنون، بدون حتی یک ساعت مرخصی در زندان محبوس است، اکنون با محکومیتی هشت و نیم ساله مواجه است.
وی به همراه بیش از شصت زندانی سیاسی دیگر به سالن ۱۲، بند ۴ زندان رجایی شهر (بند امنیتی) منتقل شده است.



صدورحکم زندان برای خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری

خبرگزاری هرانا - خلیل بهرامیان، وکیل پایه یک دادگستری و مدافع سر‌شناس حقوق بشر توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل یکسال و نیم حبس محکوم شد.
خلیل بهرامیان از سوی قاضی مقیسه رئیس شعبه ۲۸دادگاه انقلاب تهران به اتهام "تبلیغ علیه نظام" و "توهین به رئیس قوه قضائیه" به تحمل یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، خلیل بهرامیان که عضو کمیته جهانی مقابله با آدم کشی و اعدام در پاریس و کشورهای اسکاندیناوی ست، وکالت شمار زیادی از فعالان سیاسی و اجتماعی از جمله اکبر محمدی، حشمت الله طبرزدی، خالد هردانی، احمد باطبی و همچنین تعداد زیادی از متهمین کرد محکوم به اعدام نظیر مانند فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی و... را به عهده داشته است.



یک کارگر در میان آوارهای سقف فروریختهٔ زیر زمینی جان سپرد

خبرگزاری هرانا - فرو ریختن سقف زیرزمین یک فروشگاه، منجر به مرگ یک کارگر در حین کار شد.
پس از این حادثه، شهروندان حاضر در محل با سامانه ۱۲۵، ستاد فرماندهی آتش‌نشانی تهران، تماس گرفته و ایشان پس از رسیدن به محل حادثه در خیابان جشنواره، اظهار داشتند که " کارگری در زیرزمین در حال ساخت آن فروشگاه مشغول کار بود و بر اثر فرو ریختن سقف زیرزمین در میان آوار گرفتار شد و جان سپرد."
حمیدرضا خلج‌آبادی، فرمانده آتش‌نشانان اعزامی گفته است که "سقف زیرزمین در اثر انباشت نخاله فرو ریخته بود و آتش‌نشانان با بکارگیری تجهیزات ایمنی و نجات و برداشتن خاک و آجر فرو ریخته جسم بی‌جان کارگر را از زیرزمین بیرون آوردند و امدادگران اورژانس با معاینه وی مرگش را تایید و اعلام کردند."
شایان ذکر است که بیشترین آمار تلفات در بین کارگران، مربوط به کارگران ساختمانی بر اثر ریزش مصالح و یا سقوط از بلندی می باشد.




 جرس:
بنا به گزارش منابع خبری، دلیر اسکندری فعال مدنی و عضو جبهه متحد کرد، روز سه شنبه ۱٢ بهمن ماه، با سپردن وثیقه ٧۰ میلیون تومانی تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شد.
 به گزارش منابع خبری جرس، وی ٣۵ روز پیش در جریان اعتراضات به احتمال اجرای حکم اعدام حبیب الله لطیفی شهروند سنندجی بازداشت شده و حدود سی روز را در اداره اطلاعات سنندج به سربرد و سپس به زندان مرکزی این شهر انتقال یافت.
 بر اساس این گزارش، اتهامات اسکندری "تبلیغ علیه نظام" و ا"قدام علیه امنیت ملی" اعلام شده است. دلیر اسکندری در زمره دانشجویان سه ستاره است که از ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر منع شده است. وی همچنین از اعضای شورای مرکزی تشکل فرهنگی "کانون ژیانەوە" است که به دستور دادستان سنندج کلیه فعالیتهای آن معلق شده است.
  لازم به ذکر است تعداد زیادی از فعالان مدنی و سیاسی سنندج برای استقبال از وی به هنگام آزاد شدن در مقابل درب اصلی زندان مرکزی سنندج تجمع کرده بودند. 
روز سه شنبه همچنین حسین گوهری و پوریا موسوی، از بازداشت شدگان سیاسی اخیر، از زندان آزاد شدند.
 پوریا موسوی از فعالین دانشجویی، مدیر روابط عمومی مجله آیین و عضو جبهه مشارکت می باشد، که ۲۷ دی ماه در منزل پدری بازداشت شده بود.
حسین جمشیدی گوهری نیز از اعضای کمپین موج سوم و ستاد میر حسین موسوی بود که شامگاه ۲۸ دی ماه ۸۹ از سوی نیروهای لباس شخصی بازداشت شده بود و روز سه شنبه ۱٢ بهمن ماه از زندان آزاد شد.