دیپلمات مستعفی ایران در فنلاند اظهارات مهمانپرست را رد کرد
رادیوفردا:
در حالی که سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گزارشهای منتشر شده در باره استعفای حسین علیزاده، یک دیپلمات عالیرتبه ایران در فنلاند را رد کرده بود، وی با تایید خبر استعفای خود، دلیل این اقدام را اعتراض به رویدادهای پس از انتخابات در ایران اعلام کرده است.
حسین علیزاده، دیپلمات عالیرتبه سفارت جمهوری اسلامی در فنلاند، که به تازگی از پست کنارهگیری کرده است، در گفت و گویی با رادیو فردا، سخنان رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران را رد و خبر استعفای خود را تایید کرده است.
به دنبال انتشار گزارشهایی در باره استعفای آقای علیزاده در اعتراض به رویدادهای پس از انتخابات در ایران، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی روز شنبه گفته بود: « مأموریت علیزاده ۲۹ مرداد ماه خاتمه یافته و وی درخواست کرده تا پایان امتحانات فرزندانش در هلسینکی بماند.»
این در حالی است که حسین علیزاده با رد این سخنان به دلایل استعفای خود اشاره کرده و گفته است: « بدانید که من نفر آخر نیستم ( که استعفا میدهم)، ... آقای مهمانپرست، من دردی را از زبان ملت ( ایران) میگویم؛ مغولان با ما این کار را کردند، اگر کردند، مغول بودند.»
وی همچنین در باره علت اقدام استعفای خود پس از گذشت بیش از یک سال از انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب معترضان به نتایج آن گفته است: « ما نیز سلولی از سلولهای جامعه ایران عزیزمان هستیم. ما هم انسانیم، ما هم وجدان داریم... ما هم برای فرزندان خود پاسخی نداشتیم در مقابل این همه ظلم، این همه فجایع و نمیتوانستیم توجیه کنیم این همه رفتار نابخردانهای که از یک دولت شما میبینید.»
حسین علیزاده با اشاره به رویدادهایی مانند حمله به مسجد قبا در شیراز و منزل مهدی کروبی توسط حامیان دولت، از فعال بودن «شبکه اجتماعی سبز» در درون وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی خبر داده و گفته است، شمار زیادی از همکارانش در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی مانند وی میاندیشند.
کاردار موقت پیشین سفارت جمهوری اسلامی در فنلاند، متأهل و دارای سه فرزند است و سابقه ۲۱ سال کار در وزارت امور خارجه ایران را دارد. وی مدتی نیز در نمایندگیهای ایران در بلغارستان و مصر انجام وظیفه کرده است.
آقای علیزاده دومین دیپلمات ایرانی در اروپا است که به نشانه اعتراض به رویدادهای پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری از سمت خود استعفا میدهد.
محمدرضا حیدری، کنسول پیشین ایران در نروژ نیز هفتم ماه ژانویه سال ۲۰۱۰ از مقام خود استعفا کرد و اکنون دولت نروژ، به وی و اعضای خانوادهاش پناهندگی دادهاست.
محمد رضا حیدری نیز پیش از این در گفتوگو با رادیو فردا اعلام کرده بود به دنبال حمایت از جنبش سبز ایران است و در این راستا فعالیت خواهد کرد.
آقای حیدری پس از استعفای خود گفته بود: «من نمیتوانم از رژیمی دفاع کنم که جوانان خود را دستهدسته میکشد یا به زندان میفرستد و آنها مورد تجاوز و شکنجه قرار میگیرند.»
وی از دیگر دیپلماتهای ایرانی نیز خواسته بود، استعفا دهند و به جرگه مخالفان حکومت ایران بپیوندند.
حسین علیزاده، دیپلمات عالیرتبه سفارت جمهوری اسلامی در فنلاند، که به تازگی از پست کنارهگیری کرده است، در گفت و گویی با رادیو فردا، سخنان رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران را رد و خبر استعفای خود را تایید کرده است.
به دنبال انتشار گزارشهایی در باره استعفای آقای علیزاده در اعتراض به رویدادهای پس از انتخابات در ایران، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی روز شنبه گفته بود: « مأموریت علیزاده ۲۹ مرداد ماه خاتمه یافته و وی درخواست کرده تا پایان امتحانات فرزندانش در هلسینکی بماند.»
این در حالی است که حسین علیزاده با رد این سخنان به دلایل استعفای خود اشاره کرده و گفته است: « بدانید که من نفر آخر نیستم ( که استعفا میدهم)، ... آقای مهمانپرست، من دردی را از زبان ملت ( ایران) میگویم؛ مغولان با ما این کار را کردند، اگر کردند، مغول بودند.»
وی همچنین در باره علت اقدام استعفای خود پس از گذشت بیش از یک سال از انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب معترضان به نتایج آن گفته است: « ما نیز سلولی از سلولهای جامعه ایران عزیزمان هستیم. ما هم انسانیم، ما هم وجدان داریم... ما هم برای فرزندان خود پاسخی نداشتیم در مقابل این همه ظلم، این همه فجایع و نمیتوانستیم توجیه کنیم این همه رفتار نابخردانهای که از یک دولت شما میبینید.»
حسین علیزاده با اشاره به رویدادهایی مانند حمله به مسجد قبا در شیراز و منزل مهدی کروبی توسط حامیان دولت، از فعال بودن «شبکه اجتماعی سبز» در درون وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی خبر داده و گفته است، شمار زیادی از همکارانش در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی مانند وی میاندیشند.
کاردار موقت پیشین سفارت جمهوری اسلامی در فنلاند، متأهل و دارای سه فرزند است و سابقه ۲۱ سال کار در وزارت امور خارجه ایران را دارد. وی مدتی نیز در نمایندگیهای ایران در بلغارستان و مصر انجام وظیفه کرده است.
آقای علیزاده دومین دیپلمات ایرانی در اروپا است که به نشانه اعتراض به رویدادهای پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری از سمت خود استعفا میدهد.
محمدرضا حیدری، کنسول پیشین ایران در نروژ نیز هفتم ماه ژانویه سال ۲۰۱۰ از مقام خود استعفا کرد و اکنون دولت نروژ، به وی و اعضای خانوادهاش پناهندگی دادهاست.
محمد رضا حیدری نیز پیش از این در گفتوگو با رادیو فردا اعلام کرده بود به دنبال حمایت از جنبش سبز ایران است و در این راستا فعالیت خواهد کرد.
آقای حیدری پس از استعفای خود گفته بود: «من نمیتوانم از رژیمی دفاع کنم که جوانان خود را دستهدسته میکشد یا به زندان میفرستد و آنها مورد تجاوز و شکنجه قرار میگیرند.»
وی از دیگر دیپلماتهای ایرانی نیز خواسته بود، استعفا دهند و به جرگه مخالفان حکومت ایران بپیوندند.
پنج حادثه در سه ماه؛ کسی از مسئولان صنعت نفت پاسخگو نیست
کلمه:
در سه ماه گذشته صنعت نفت کشور شاهد ۵ حادثه آتش سوزی در یک میدان نفتی ، دو مجتمع پتروشیمی، یک جایگاه بنزین و خط لوله گاز بوده که این حادثه ها باعث جان باختن ۱۸ تن از کارکنان نفتی و زخمی شدن بیش از ۳۰ نفر از این کارکنان شده است.
در این بین با گذری بر علت این آتش سوزی ها رعایت نکردن موارد ایمنی و بها ندادن به قانون HSE در این صنعت بالاخص در میان بخش خصوصی فعال در این صنعت کاملا مشهود است.
این در حالی است که براساس اصل ۴۴ قانون اساسی خصوصی سازی در کشور به شدت سرعت گرفته اسن به طوریکه در شرایط فعلی اکثر مجتمع های پتروشیمی به بخش خصوصی واگذار شده و بزودی نیز قرار است این شرکت تنها در نقش مدیریتی عمل کند و تمام پتروشیمی ها در قالب هلدینگ به بخش خصوصی واگذار شود.این تصمیم ها در شرایطی گرفته شده که بخش خصوصی هیچگونه شناختی بر مسایل امنیتی ندارد و قوانین HSE نیز به طور جدی در مجتمع هایی که به تازگی در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته است لحاظ نمی شود.
نشانهای از غفلت خصوصیها
نمونه این ادعا را می توان در آتش سوزی دو مجتمع پتروشیمی پردیس یک و خارگ جستجو کرد.چرا که هر دو این مجتمع ها به دلیل نشت گاز در یکی از واحدهای خود دچار حریق شده اند و اگرچه این حادثه ها در کمتر از سه ساعت مهار شده اند اما باعث جان باختن ۹ تن از کارکنان نفتی کشور و سوختگی بیش از ۵۰ درصد بیش از سه تن از کارکنان این مجتمع ها شده است.
براساس اظهارات مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی این دو مجتمع هر دو خصوصی بوده اند و عفلت در موارد ایمنی باعث این آتش سوزی ها بوده است.مواردی که قرار است در قالب یک قوانین مدون از این پس به مجتمع های پتروشیمی ابلاغ شود.
براساس وعده بیات، شرکت متبوع وی در حال حاضر در تلاش است تا با تدوین هر چه زودتر این مقررات در جهت جلوگیری از این حوادث ناگوار بربیاید.
این در حالی است که معاون وزیر در امور پتروشیمی همچنان تاکید دارد: بخش خصوصی متاسفانه آمادگی بر عهده گرفتن مدیریت محتمع های پتروشمی ندارند چرا که نتوانسته اند به قدر لازم رشد کنند و باید برای این مشکل چاره ای اندیشید.چرا که قانون واگذاری ها با شتاب بیشتری در صنعت پتروشیمی پیش می رود در شرایطی که بخش خصوصی از لحاظ مدیریتی هنوز نتوانسته خود را آماده کند و خصوصی سازی با شتاب بیشتری نسبت به تکامل بخش خصوصی پیش می رود.
براساس این گزارش در تاریخ دوم مردادماه امسال محتمع پتروشیمی خارگ در استان بوشهر دچار آتش سوزی شده که علت این حادثه در ابتدا فشارزیاد بر بویلر مرکزی مجتمع و پس از ان علت اصلی انفجار در پتروشیمی خارگ، نشت گاز از یکی از فلنجهای مربوط به ورودی مبدل پیشگرمکن(reboiler) برج اتان زدا (deethaneaizer)ناشی از پارگی گسکت فلنج اعلام شد. به هر حال علت حادثه نشت گاز بوده که کارکنان این مجتمع سعی در مهار ان داشته اند اما متاسفانه نه تنها موفق نمی شوند بلکه جان خود را نیز از دست می دهند.
مجتمع پتروشیمی پردیس یک هم که تنها چند روزی از افتتاحش نمی گذشت در تاریخ ۱۳ مردادماه امسال دچار حریق شد و علت این حادثه نیز نشت گاز اعلام شد.در این حادثه ۵ تن از کارکنان این مجتمع که سعی داشتند نشت گاز را مهار کنند جان باختند و ۳ تن نیز زخمی شدند که البته گفته می شود میزان سوختگی مجروحین این حادثه بیش از ۵۰ درصد بوده است.
آغاز این آتشها از کجا بود
شاید به نوعی ۸خردادماه آغازی برای آتش سوزی ها در صنعت نفت باشد.حدود ۶:۳۰ صبح هشتم خردادماه امسال چاه شماره ۲۴ نفت شهر به آتش کشیده شد و متاسفانه باز هم این حادثه باعث جان باختن ۴تن از کارکنان فعال در این منطقه و زخمی شدن ۱۲ تن از این کارکنان شد.
این کارکنان که اغلب کارکنان شرکت حفاری شمال محسوب می شدند در تلاش بودند تا علت حادثه را کشف کنند و از آتش گرفتن چاه جلوگیری کنند که متاسفانه با آتش گرفتن نابهنگام این میدان جان خود را از دست دادند.
شرکت حفاری شمال در حال حاضر متعلق به شرکت ملی نفت است اگرچه ۴۸ درصد سهام آن تاکنون به بخش خصوصی واگذار شده است.البته علت حادثه چیزی به غیر از لحاظ نکردن موارد ایمنی اعلام شد و آن هم آشنایی نداشتن با لایه های زمین به دلیل نبود مشابه آن اعلام شد.
باز هم بنزین حادثهساز شد
آتش سوزی دیگر مربوط به همین روزهای اخیر است .۱۸ شهریورماه یک جایگاه بنزین در اراک آتش می گیرد که علت آن بی احتیاطی یک راننده اعلام شد.اما با این حال فردی که در تلاش بوده تا آتش را مهار کند زخمی می شود و این حادثه نیز یک مجروح به جای می گذارد.
البته گفته می شود علت این آتش سوزی آتش گرفتن ظرفی بوده که راننده ماشین در تلاش بوده آن را پر از بنزین کند که یکباره این ظرف آتش می گیرد و راننده خودرو به دلیل نجات خود و خودرویش این ظرف رابه سمت یکی از پمپ های بنزین جایگاه پرتاب می کند و همین امر باعث این حادثه ناگوار می شود.
علت این حادثه بی دقتی راننده خودرو اعلام می شود در حالیکه بارها از سوی شرکت ملی پخش فراورده های نفتی به جایگاه ها تاکید شده کارکنان این جایکاه ها باید از پر کردن ظرف از بنزین توسط رانندگان جلوگیری کنند.
این در حالی است که با نزدیک شدن به افزایش قیمت بنزین به دلیل اجرای هدفمند کردن یارانه ها، برخی از سودجویان مشغول ذخیره سازی بنزین در خانه های خود هستند که این امر می تواند حوادث ناگواری را به همراه داشته باشد.براین اساس به نظر می رسد شرکت ملی پخش فراورده های نفتی این روزها باید نظارت بیشتری بر عملکرد جایگاه های بنزین داشته باشد تا از این حوادث تا حدودی بتوان جلوگیری کرد.
عزایی که طعم شیرینی عید را گرفت
هنوز چند ساعتی از اعلام خبر آتش سوزی یک جایگاه و مجروح شدن یک نفر نمی گذرد که خبر آتش سوزی ناشی از شکستگی خط لوله گاز پالایشگاه شهید هاشمی نژاد اعلام می شود که متاسفانه این حادثه هم به دلیل بی دقتی و رعایت نکردن موارد ایمنی توسط پیمانکار شرکت مهندسی و توسعه گاز اتفاق افتاده و در نهایت باعث جان باختن ۵ نفر از کارکنان این شرکت پیمانکاری و زخمی شدن ۱۶ تن که البته گفته می شود حال سه تن از این افراد بسیار وخیم است ، می شود.
البته براساس جزییات منتشر شده از این حادثه کارکنان شرکت ملی گاز آسیب ندیده اند و تنها کارکنان شرکت پیمانکاری جهاد نصر کرمان دچار این حادثه می شوند.
تاکنون علت حادثه اینگونه اعلام شده است” کارکنان شرکت ملی گاز به همراه پیمانکاران مربوطه در حال تکمیل خط لوله ۴۸ اینچ گاز ورودی از ترکمنستان بودند که در هنگام تلاقی با خط ۳۰ اینچ پالایشگاه شهید هاشمی نژاد (در ۴۰ کیلومتری این پالایشگاه) ، بیل مکانیکی با خط لوله برخورد کرده و دچار آتش سوزی می شود.”
در عین حال، غربتی مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران تاکید دارد: هنوز دلیل وقوع این حادثه به صورت دقیق مشخص نیست و بررسی در این زمینه ادامه دارد.
در این بین آنچه حائز اهمیت است افزایش سطح توجه بخش خصوصی به اعمال قوانین HSE در پروژه ها و طرح های نفتی است.چرا که در صورت کوچکترین بی دقتی شاید بتوان خسارت های مالی را جبران کرد اما خسارتهای جانی را قطعا نمی توان جبران کرد.خسارت هایی که تا کنون علی رغم توجه به بازماندگان جان باختگان این حادثه ها اما نتوانسته ایم آن را جبران کنیم.
منبع: خبرآنلاین
دیدار خانواده های زندانیان سیاسی با مهدی کروبی
کلمه : جمعی ازخانواده های زندانیان سیاسی به همراه تنی چند از اعضای خانواده های شهدای جنبش سبز در آخرین روزهای ماه رمضان با مهدی کروبی یکی از شخصیت های جنبش سبز دیدارکردند . آنها در این دیدار ضمن اظهار تاسف از حمله هایی که در این چند روز به منزل کروبی صورت گرفته، مقاومت و ایستادگی وی را ستودند .مادر شهید سهراب اعرابی و همسر شهید حسن علی پور از جمله دیدار کنندگان بودند.
به گزارش کلمه، در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان به ویژه شب های قدر تعدادی نیروی لباس شخصی و خودسر در مقابل منزل مهدی کروبی حضور یافته و با سر دادن شعارهای زننده و همچنین پرتاب سنگ به پنجره های منزل وی با محافظان او درگیر شدند . این گروه که معلوم نیست با چه انگیزه ای چنین اقداماتی را انجام می دادند چند روز به مزاحمت خود در مقابل منزل این روحانی اصلاح طلب ادامه دادند .
خانواده های زندانیان سیاسی نیز مانند بسیاری از مردم که به این رفتارها اعتراض دارند و آن را به دور از هر گونه عقل و انصاف می دانند ، پس از جلسه هفتگی قرآن که از سال گذشته برای آرامش و پیوند هر چه بیشتر شان برگزار می شود به دیدار مهدی کروبی رفتند تا مقاومت او را در برابر این حوادث ستایش کنند و از این همراه جنبش سبز بخواهند که همچون گذشته با صبر و استقامت همیشگی اش در مقابل این رفتارها مقاومت کند .
آنها تاکید کردند که این رفتارهای به دور از عقل و انصاف و همچنین زندانی کردن افراد بی گناهی که تنها جرم شان انتقاد کردن بوده است تنها نشان دهنده شکست کامل دولت و پیروز ی جنبش سبز است .
در روزهای اخیر نیز دوباره نیروهای امنیتی مقابل منزل مهدی کروبی حاضر شده و منزل او را محاصره کردند.
جـــرس: مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی در ايران(آداپ)، ضمن بیان اینکه جمعی از فعالین مدنی آذری، امسال از ادامه تحصیلات در مقاطع مختلف دانشگاهی محروم شده اند، خاطرنشان کرد "هم اکنون ۱۷ فعال مدنی و سياسی آذربايجان در بازداشت به سر میبرند که از اين ميان ۱۶ تن از خردادماه امسال بازداشت و پس از گذشت نزديک به چهار ماه از زمان دستگيری همچنان در بازداشت به سر میبرند."
هشتم شهريورماه امسال، دادگاه رسيدگی به اتهامات داريوش عندليبيان، ستار برازش، يوسف سودبر، سجاد عزيزی و بابک آکسون، از فعالان مدنی آذربايجان در مياندوآب در شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد برگزار شد.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، یاشار حکاک پور، مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی، خاطرنشان کرده است "بدنبال اعلام نتايج نهايی آزمون فوق ليسانس دانشگاههای دولتی ايران در ۸ شهريور ۸۹ ، حافظ سردارپور که حائز رتبه ۵۰۰ کنکور کارشناسی ارشد در رشته توليدات دامی شده بود عليرغم کسب رتبه لازم جهت قبولی در دانشگاههای انتخابی، مردود اعلام شده است."
به گفته حکاک پور، سيامک ميرزايی، حافظ سردارپور، سيما ديدار، هاجر کبيری و مجيد ماکويی زاد، فعالين مدنی آذربايجانی هستند که پس از شرکت در کنکور سراسری سال ۸۹ با محروميت از ادامه تحصيل در مقطع فوق ليسانس مواجه شده اند.
در سالهای گذشته نيز دهها فعال دانشجويی آذربايجانی از جمله بهزاد جدی، ابراهيم شهبازی، شهرام شوقی، ابراهيم رشيدی، قادر کيانی، نادر مهد قره باغ، امين امامی، صمد پاشايی، مهدی حاج محمدی، ناهيد بابازاده و نويد محمدی پس از شرکت در آزمون فوق ليسانس از ادامه تحصيل در دانشگاههای ايران محروم شده اند.
بر اساس گزارش همین منبع خبری، داريوش عندليبيان يکی از فعالین مدنی آذربایجان و از متهمين دادگاه روز هشتم شهریور، بر اين عقيده است که تمامی فعاليتهای مدنی وی و دوستانش در قالب قوانين جمهوری اسلامی بوده و هيچ گونه سندی برای تفهيم اتهام وی و دوستانش نشان داده نشده است.
همزمان گزارشی دیگر حاکی از آن است که طی هفته جاری، حسن بالايی، فعال مدنی آذربايجانی و مدير گروه کوهنوردی «گله جک» (آينده) روز شنبه ۱٣ شهريور ٨۹ توسط مامورين اداره اطلاعات در پارس آباد مغان بازداشت شد.
يوسف بالايی، برادر وی میگويد که پس از دستگيری توسط ماموران اطلاعات و سه روز بی اطلاعی از وضعيت برادرش، بالاخره حسن طی تماس کوتاهی به خانواده اش گفته است که در بازداشتگاه اطلاعات اردبيل به سر می برد.
وی در مورد اتهام برادرش اظهار بی اطلاعی کرده و گفت"فعاليتهای فرهنگی حسن، مدير مسئولی يک نشريه محلی به نام آراز بود که فقط يک شماره منتشر شد و فعاليتهای ورزشی، کوهنوردی، کشتی و برگزاری اردوهای تفريحی وی نیز، همه فعاليتهايش در چهارچوب قانون بود."
گفتنی است حسن بالايی، در سالهای ۸۲، ۸۴ و ۸۵ نیزبازداشت شده بود.
در گزارشی دیگر، سامانه خبری ساوالان سسی خبر داد توحید رحیمی و ایرج نصیرزاده از شهروندان آذربایجان، روز
جمعه ۱۹ شهريور ٨۹ توسط مامورین امنیتی بازداشت و به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی تبریز دز خیابان صائب منتقل شدند.
بازداشت این افراد به هنگام ورود به ورزشگاه سهند تبریز جهت تماشای بازی فوتبال تیمهای تراکتورسازی تبریز و ذوب آهن اصفهان صورت گرفته به گفته شاهدان عینی، عده ای دیگر از شهروندان آذربایجانی نیز در جریان این بازی بازداشت شده اند؛ اما از اسامی بازداشت شدگان اطلاع دقیقی در درست نیست.
طی سالهای گذشته و بویژه ماههای اخیر، جمع وسیعی از فعالین مدنی، دانشجویی، سیاسی آذربایجانی، مورد بازداشت، آزار، ضرب و شتم و محکومیت قرار گرفته اند.
نامه دانشگاه دورهام به آیتالله خامنهای در مورد احسان عبده تبریزی
دانشگاه دورهام بریتانیا در نامه ای به آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، خواهان اعمال نفوذ او برای رسیدگی سریع و عادلانه به پرونده یک دانشجوی زندانی این دانشگاه در ایران شد.
پروفسور آنتونی فورستر، یکی از مقامات ارشد آموزشی دانشگاه دورهام در این نامه نسبت به اتهامات وارد شده به احسان عبده تبریزی و وضعیت نگهداری او در زندان ابراز نگرانی کرده است.
آقای عبده تبریزی دانشجوی دوره دکترا در دانشگاه دورهام است که سال گذشته در سفری به ایران و در پی حوادث روز عاشورای تهران بازداشت شد.
سفارت ایران در لندن حدود سه ماه پیش و در پاسخ به نامه یکی از استادان دانشگاه اسکس بریتانیا، اتهام آقای عبده تبریزی را "اقدام علیه امنیت ملی و ایجاد ناآرامی در حوادث روز عاشورا" اعلام کرده بود.
اما پروفسور فورستر در نامه به آقای خامنه ای که تاریخ سوم سپتامبر را دارد، به نقل از اعضای خانواده آقای عبده تبریزی نوشته که دادگاه هنوز این اتهامات را تأیید نکرده است.
در این نامه آمده است: "در نامه سفارت ایران اعلام شده بود که این پرونده به زودی رسیدگی خواهد شد، اما دانشگاه دورهام از اینکه سرنوشت پرونده با گذشت حدود دو ماه و نیم از آن زمان هنوز روشن نشده نگران است".
آقای فورستر از طولانی شدن دوره بازداشت آقای عبده تبریزی و ناروشن ماندن اتهامات او انتقاد کرده و از آقای خامنه ای خواسته که "به خاطر عدالت" از قدرتش برای تضمین رسیدگی هر چه سریعتر و عادلانه تر به این پرونده استفاده کند تا آقای عبده تبریزی بتواند تحصیل خود را در دوره مقتضی به پایان برساند.
احسان عبده تبریزی، دانشجوی دوره دکترا در موسسه مطالعات اسلامی و خاورمیانه دانشگاه دورهام، سال گذشته برای گذراندن تعطیلات به ایران سفر کرد.
گذرنامه او به محض ورود به فرودگاه امام خمینی تهران توقیف شد و خود او هم پس از چند روز و در پی حوادث روز عاشورا بازداشت شد.
بر اساس گزارش ها، خانواده آقای عبده تبریزی در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۸۸ و بعد از گذشت حدود چهار ماه از دستگیری او، موفق شدند با او در زندان ملاقات کنند.
در آن زمان مشخص شد که آقای عبده تبریزی ۵۰ روز در سلول انفرادی زندانی بوده است.
یک میلیون چهارصد هزار کارگر از خدمات بیمه محروم هستند
در پي بازتاب اظهارات، وزير رفاه در خصوص پرداخت 6 درصد به عنوان مطالبات مربوط به افزايش مستمري بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي در سال 89، اتحاديه پيشكسوتان جامعه كارگري در نامهاي با ابراز گلايه از بد قولي وزير رفاه يادآور شد كه برخلاف بازنشستگان كشوري و لشگري، مستمري كارگران بازنشسته بايد 15 درصد افزايش يابد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، متن اين نامه كه انتشار آن بصورت سرگشاده صورت گرفته به شرح ذيل است:
امروز نزدیک به 6 ماه است که مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی از دسترسی به حقوق مصرح قانونی خود ناتوانند در حالیکه مواد 96 و 111 قانون تامین اجتماعی تصریح می کند افزایش باید هر ساله با چه معیاری برای جامعه بیمه شدگان بازنشسته اجرا شود ولی متاسفانه سازمان تامین اجتماعی تاکنون از اجرای قانون سر باز زدهاست.
در نتيجه اين وضع بیش از يكميليون و چهارصد هزار مستمری بگیر و بازماندگان همچنان چشم انتظار اجرای قانون و دریافت حقوقشان هستند.
پس از تلاش های فراوان مصاحبه حضرتعالی در رسانه ها درخصوص افزایش حقوق جامعه مستمری بگیر بارقه امیدی به بازنشستگان داد که نشان از درایت و درک درست حضرتعالی از قانون و چگونگی اجرای آن را نشان می داد اما متاسفانه امروز شاهد مصاحبه دیگری از حضرتعالی مبنی بر پرداخت 6درصد هستند که همان گفتمان مدیران سازمان تامین اجتماعی را دنبال و تداعی میكند.
امروز نزدیک به 6 ماه است که مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی از دسترسی به حقوق مصرح قانونی خود ناتوانند در حالیکه مواد 96 و 111 قانون تامین اجتماعی تصریح می کند افزایش باید هر ساله با چه معیاری برای جامعه بیمه شدگان بازنشسته اجرا شود ولی متاسفانه سازمان تامین اجتماعی تاکنون از اجرای قانون سر باز زدهاست.
در نتيجه اين وضع بیش از يكميليون و چهارصد هزار مستمری بگیر و بازماندگان همچنان چشم انتظار اجرای قانون و دریافت حقوقشان هستند.
پس از تلاش های فراوان مصاحبه حضرتعالی در رسانه ها درخصوص افزایش حقوق جامعه مستمری بگیر بارقه امیدی به بازنشستگان داد که نشان از درایت و درک درست حضرتعالی از قانون و چگونگی اجرای آن را نشان می داد اما متاسفانه امروز شاهد مصاحبه دیگری از حضرتعالی مبنی بر پرداخت 6درصد هستند که همان گفتمان مدیران سازمان تامین اجتماعی را دنبال و تداعی میكند.
جناب وزیر حضرتعالی به خوبی واقف هستید همچنان که در مصاحبه مورخه 15/6/89 که در مطبوعات کشور منعکس شد؛ مصوبه دولت شامل بازنشستگان کشوری و لشکری است و شامل بازنشستگان تامین اجتماعی که میهمان حبیب خود هستند نمی باشد از طرفی همانطور که در نامه مستقیم قبلی به حضرتعالی اشاره داشتیم افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در قالب مواد 96 و 111 قانون تامین اجتماعی که به حقه در مصاحبه و موضع گیری جنابعالی مورد تایید قرار گرفته ملاک است و شما میبایستی روی مواضع قانونی خودتان پافشاری مینمودید نه تحت تاثیر هیئت مدیره سازمان وادار به عقب نشینی از مواضع خود می شدید.
جناب وزیر ما یقین داریم که اگر مسئولان سازمان به موارد ظریف و قانونمندی که حضرتعالی در مصاحبه مورخه 15/6/89 به آن اشاره داشتید توجه می نمودند در کوتاه ترین زمان ممکن امکان صدور اقدام و پرداخت معوقات از سوی سازمان امکان پذیر بود که رضایتمندی جامعه بیمه شدگان را نیز به همراه داشت لذا از حضرتعالی استدعا داریم در صورت امکان به اجرای قانون سازمان به استناد مواد 96 و 111 و مصوبه شورایعالی کار مبنی بر 15% به اضافه 6% مطالبات از طرح همسان سازی اقدام نمایید تا از پیامدهای منفی در اثر اجرای تصمیم 6% درصدی جلوگیری شود لذا همه بازنشستگان تحت پوشش تامین اجتماعی از جنابعالی انتظار دارند تا دستور فرمایید مسئولان سازمان تامین اجتماعی هر چه سریعتر نسبت به این مهم اقدام تا بار نارضایتی بیمه شدگان کاهش یابد و از این بیشتر باعث نارضایتی آنان نشود که قطعا نارضایتی آنان در سطح نشریات و روزنامه ها باقی نخواهد ماند. در پایان از لطف و مساعدت حضرتعالی سپاس گذاریم.
گزارشی از یک منطقه محروم اهواز
خبرگزاری هرانا - اينجا يك روستاي دور افتاده نيست - كه اگر هم بود، باز هم اين وضعيت اسفناك توجيهي نداشت - اينجا يك منطقه مسكوني، چسبيده به كلان شهر اهواز است كه نامش با نام اهواز عجين شده است.
اينجا يكي از قديمي ترين نقاط شهر است كه مردمش، از فرط كم توقعي، مجبور به تحمل اين همه مشكلند. اينجا محله اي است كه موش هاي سي سانتي متري، همبازي بچه هايش هستند و مردابي از آب لجن، استخر شناي آخر هفته و ريگ و كلوخ خيابان ها اسباب بازي كودكان كوت عبدالله است.
اينجا يكي از قديمي ترين نقاط شهر است كه مردمش، از فرط كم توقعي، مجبور به تحمل اين همه مشكلند. اينجا محله اي است كه موش هاي سي سانتي متري، همبازي بچه هايش هستند و مردابي از آب لجن، استخر شناي آخر هفته و ريگ و كلوخ خيابان ها اسباب بازي كودكان كوت عبدالله است.
آنها وقتي حوصله شان سر مي رود، دنبال گاوميش ها مي دوند و سرخود را گرم مي كنند؛ چرا كه همت آناني كه وظيفه شان پرباركردن اوقات فراغت اينها بوده، در حد احداث يك ورزشگاه به عنوان ماكت و بستن در آن به روي بچه هاي به شدت نيازمند اين محله، خشكيده است.
اينجا همان بستري است كه خيلي ها، پله هاي ترقي را با رأي مردمش، دو تا يكي پيمودند و هنگامي كه خرشان از پل گذشت، از مطالبات اين مردم ساده دل گذشتند. اينجا، كوت عبدالله است.
كوت عبدالله بيست تا سي دقيقه با منطقه امانيه كه ساختمان هاي استانداري و فرمانداري و شهرداري در آن قرار دارد فاصله دارد اما امكانات موجود آن بيست سال با امانيه فاصله دارد.
جمعي از اهالي در نقطه اي از محله گرد هم آمده اند تا هر يك با زبان خود به شرح درد خويش بپردازند.
كودكان معصوم و مظلومي كه تنها فضاي بازي مقابل در منزلشان توسط زباله هاي متعفن و بد منظر، اشغال شده است بوي فاضلاب هاي روان بر سطح كوچه، و آن طرف ترتپه نسبتا بلندي از زباله در انتها و ابتداي كوچه ها از زمين سربرآورده است.
از دور عده اي در سايه سار ديوار نانوايي حرف هايشان را در ذهن مرور مي كنند و پيش خود مي گويند، كدام مشكل مهمتر است.
كدام يك را اول برايمان حل مي كنند، زباله ها، فاضلاب، فضاي سبز، ورزشگاه، روشنايي و... اما نمي دانند كه مسئول حلاجي اين مشكلات، افراد ديگري هستند كه پس از مطالعه گزارش ما بايد رگ غيرتشان بجوشد و برايشان كاري كنند.
يكي از ساكنان منطقه كوت عبدالله، نامه هايي را براي استانداري، فرمانداري و سازمان محيط زيست نوشته است نشان مي دهد.
او مي گويد چند وقت است فاضلاب منطقه كوت عبدالله كه به صورت روباز است، دچار گرفتگي شده و در برخي نقاط تا ارتفاع دو متر بالا آمده و موجب تشكيل يك درياچه يك كيلومتري از فاضلاب متعفن شده كه وارد منازل مسكوني مي شود و علاوه بر خطر تخريب و ريزش ديوارها، شيوع انواع بيماري هاي عفوني و ويروسي را به دنبال دارد.
آقاي سرافراز، پدر شهيد محمد سرافراز نيز مي گويد: استاندار يكسال پيش آمد و قول داد اين درياچه فاضلاب را تبديل به فضاي سبز كند اما خبري نشد. رئيس شركت آب و فاضلاب هم آمد. نمايندگان مجلس هم آمدند اما هنوز هيچ اقدامي صورت نگرفته است.
درياچه فاضلاب پشت منازل مسكوني مرداب سبز با انبوهي از زباله هاي غوطه ور و پهلو گرفته به ارتفاع 5 متر است كه علي اهوازي، پسرك 9 ساله اي مي گويد: من يك بار همين جا، درون آب سقوط كردم؛ و دوستانم مرا نجات دادند وگرنه مرده بودم.
پـدر علي مي گويد: قسمتي از ديوارخانه ما به خاطر همين فاضلاب ها تخريب شده و بچه ها از آن به عنوان محل بازي استفاده مي كنند و علي هم از همان جا به درون فاضلاب افتاد. وقتي او را از درون فاضلاب در آورديم، به سرعت به بيمارستان منتقل كرديم و به علت آلودگي شديد، چندين آمپول ضد ويروس و ضد عفونت به او تزريق كردند.
همسايه ها منزلي را نشان مي دهند كه درياچه فاضلاب تا پشت ديوار آن رفته و كار به جايي رسيده كه فاضلاب به درون حياط منزلشان نفوذ كرده است.
مردي ميانسال از فرو ريختن ديوار خانه اش بر اثر نفوذ فاضلاب حكايت مي كند.
صاحبخانه مي گويد: با گرفتن لوله هاي فاضلاب عملاً فاضلاب 2متر بالا آمد وعلي رغم اينكه منزل ما 5/1 متر از سطح زمين بالاتر است اما متاسفانه فاضلاب به انبارها و درون حياط نفوذ كرد و ديوار انبارمان فرو ريخت و علت آن اين است كه لوله هاي به كاربرده شده براي فاضلاب منطقه كوت عبدالله كشش دفع حجم فاضلاب اين منطقه را ندارد، و از طريق سازمانهاي آب و فاضلاب و شهرداري هم پيگيري كرده ايم و منتظريم كه اقدامي از سوي آنها صورت بگيرد.
آن سوتر، درپس منظره نازيباي درياچه سبزگون فاضلاب، ورزشگاه تر و تميز و نوسازي خودنمايي مي كند كه اصلا با چهره محله سازگار نيست. آقاي دسومي مي گويد: اين ورزشگاه شش، هفت ماه پيش افتتاح شده اما از آن موقع تاكنون تعطيل است.
علت را جويا مي شوم كه پاسخ مي دهد: براي استفاده از سالن ورزشي، پول مي گيرند و اهالي اين منطقه بضاعت مالي براي پرداخت اين هزينه ها را ندارند،آنها در تامين نان شب فرزندانشان مانده اند و بعضا هم بيكارند.
آقاي مطيرپور هم كه موهايش را دركوچه پس كوچه هاي همين محله سپيده كرده است، مي گويد: جوانان و نوجوانان منطقه طالب ورزشند اما مسئولان به آنها نمي رسند و اين مسئله زمينه سازي روي آوردن جوانان به فساد و اعتياد شده است.
سوي ديگر درحاشيه درياچه فاضلاب باقي مانده زباله هاي سوخته به چشم مي خورد كه اهالي مي گويند: اينها را خودمان هرچه وقت يك بار آتش مي زنيم تا اگر حشرات موزي وخطرناك درون آنها لانه كرده اند، از بين برود و هم ميكروب ها و بيماري كمتردر اطراف منازل مان شيوع پيدا كند.
كوت عبدا... كه از قديمي ترين محله هاي اهواز است، هنوز از امكانات اوليه شهري برخوردار نيست اما بسياري از مناطق جديد التاسيس از آب و برق و فاضلاب و ساير خدمات بهره مندند.
اينجا پنج، شش هزار نفر درحال زندگي هستند اما وضعيت آب مردم مشكلات فراواني دارد.
ساكنان از آب لوله كشي تنها براي شستشو استفاده مي كنند. و آب آشاميدني خود را خريداري مي كنند.
پدري زحمت كش دست فرزند، سه چهار ساله اش راگرفته و دستان پر از آبله وجاي زخم كودكش را نشانمان مي دهد و از بيماري هاي پوستي و ريوي و ناتواني درمان به لحاظ هزينه بالا شكايت مي كند.
وقتي مرغ و خروس گل و لاي، كوهي از زباله، وسايل بازي محمد و برادران و خواهرانش است. بيماري هاي جورواجور هم چاشني بي چون و چراي آنها مي شود.
فضاهاي خالي منطقه كه تبديل به زباله داني شده نيز قرار بود با همكاري شركت مجري قطار شهري از خاكهاي حاصل از حفاري مترو پر كنند اما به دليل تعلل شهرداري هنوز هيچ اقدامي صورت نگرفته و شركت مذكور نيز اعلام مي كند ما نمي توانيم سرخود كار كنيم و بايد يك سازمان مشخص مسئول پيگيري اين كار باشد.
ظهر شده و خورشيد با قدرت هرچه تمام تر در دل آسمان خودنمايي مي كند كه سرانجام آن گرمازدگي است.
اي كاش مشكلات مردم كوت عبدالله هم مثل گرمازدگي با اورژانس و قرص ضد تهوع و يك ليوان شربت خاكشيرحل مي شد...
اينجا همان بستري است كه خيلي ها، پله هاي ترقي را با رأي مردمش، دو تا يكي پيمودند و هنگامي كه خرشان از پل گذشت، از مطالبات اين مردم ساده دل گذشتند. اينجا، كوت عبدالله است.
كوت عبدالله بيست تا سي دقيقه با منطقه امانيه كه ساختمان هاي استانداري و فرمانداري و شهرداري در آن قرار دارد فاصله دارد اما امكانات موجود آن بيست سال با امانيه فاصله دارد.
جمعي از اهالي در نقطه اي از محله گرد هم آمده اند تا هر يك با زبان خود به شرح درد خويش بپردازند.
كودكان معصوم و مظلومي كه تنها فضاي بازي مقابل در منزلشان توسط زباله هاي متعفن و بد منظر، اشغال شده است بوي فاضلاب هاي روان بر سطح كوچه، و آن طرف ترتپه نسبتا بلندي از زباله در انتها و ابتداي كوچه ها از زمين سربرآورده است.
از دور عده اي در سايه سار ديوار نانوايي حرف هايشان را در ذهن مرور مي كنند و پيش خود مي گويند، كدام مشكل مهمتر است.
كدام يك را اول برايمان حل مي كنند، زباله ها، فاضلاب، فضاي سبز، ورزشگاه، روشنايي و... اما نمي دانند كه مسئول حلاجي اين مشكلات، افراد ديگري هستند كه پس از مطالعه گزارش ما بايد رگ غيرتشان بجوشد و برايشان كاري كنند.
يكي از ساكنان منطقه كوت عبدالله، نامه هايي را براي استانداري، فرمانداري و سازمان محيط زيست نوشته است نشان مي دهد.
او مي گويد چند وقت است فاضلاب منطقه كوت عبدالله كه به صورت روباز است، دچار گرفتگي شده و در برخي نقاط تا ارتفاع دو متر بالا آمده و موجب تشكيل يك درياچه يك كيلومتري از فاضلاب متعفن شده كه وارد منازل مسكوني مي شود و علاوه بر خطر تخريب و ريزش ديوارها، شيوع انواع بيماري هاي عفوني و ويروسي را به دنبال دارد.
آقاي سرافراز، پدر شهيد محمد سرافراز نيز مي گويد: استاندار يكسال پيش آمد و قول داد اين درياچه فاضلاب را تبديل به فضاي سبز كند اما خبري نشد. رئيس شركت آب و فاضلاب هم آمد. نمايندگان مجلس هم آمدند اما هنوز هيچ اقدامي صورت نگرفته است.
درياچه فاضلاب پشت منازل مسكوني مرداب سبز با انبوهي از زباله هاي غوطه ور و پهلو گرفته به ارتفاع 5 متر است كه علي اهوازي، پسرك 9 ساله اي مي گويد: من يك بار همين جا، درون آب سقوط كردم؛ و دوستانم مرا نجات دادند وگرنه مرده بودم.
پـدر علي مي گويد: قسمتي از ديوارخانه ما به خاطر همين فاضلاب ها تخريب شده و بچه ها از آن به عنوان محل بازي استفاده مي كنند و علي هم از همان جا به درون فاضلاب افتاد. وقتي او را از درون فاضلاب در آورديم، به سرعت به بيمارستان منتقل كرديم و به علت آلودگي شديد، چندين آمپول ضد ويروس و ضد عفونت به او تزريق كردند.
همسايه ها منزلي را نشان مي دهند كه درياچه فاضلاب تا پشت ديوار آن رفته و كار به جايي رسيده كه فاضلاب به درون حياط منزلشان نفوذ كرده است.
مردي ميانسال از فرو ريختن ديوار خانه اش بر اثر نفوذ فاضلاب حكايت مي كند.
صاحبخانه مي گويد: با گرفتن لوله هاي فاضلاب عملاً فاضلاب 2متر بالا آمد وعلي رغم اينكه منزل ما 5/1 متر از سطح زمين بالاتر است اما متاسفانه فاضلاب به انبارها و درون حياط نفوذ كرد و ديوار انبارمان فرو ريخت و علت آن اين است كه لوله هاي به كاربرده شده براي فاضلاب منطقه كوت عبدالله كشش دفع حجم فاضلاب اين منطقه را ندارد، و از طريق سازمانهاي آب و فاضلاب و شهرداري هم پيگيري كرده ايم و منتظريم كه اقدامي از سوي آنها صورت بگيرد.
آن سوتر، درپس منظره نازيباي درياچه سبزگون فاضلاب، ورزشگاه تر و تميز و نوسازي خودنمايي مي كند كه اصلا با چهره محله سازگار نيست. آقاي دسومي مي گويد: اين ورزشگاه شش، هفت ماه پيش افتتاح شده اما از آن موقع تاكنون تعطيل است.
علت را جويا مي شوم كه پاسخ مي دهد: براي استفاده از سالن ورزشي، پول مي گيرند و اهالي اين منطقه بضاعت مالي براي پرداخت اين هزينه ها را ندارند،آنها در تامين نان شب فرزندانشان مانده اند و بعضا هم بيكارند.
آقاي مطيرپور هم كه موهايش را دركوچه پس كوچه هاي همين محله سپيده كرده است، مي گويد: جوانان و نوجوانان منطقه طالب ورزشند اما مسئولان به آنها نمي رسند و اين مسئله زمينه سازي روي آوردن جوانان به فساد و اعتياد شده است.
سوي ديگر درحاشيه درياچه فاضلاب باقي مانده زباله هاي سوخته به چشم مي خورد كه اهالي مي گويند: اينها را خودمان هرچه وقت يك بار آتش مي زنيم تا اگر حشرات موزي وخطرناك درون آنها لانه كرده اند، از بين برود و هم ميكروب ها و بيماري كمتردر اطراف منازل مان شيوع پيدا كند.
كوت عبدا... كه از قديمي ترين محله هاي اهواز است، هنوز از امكانات اوليه شهري برخوردار نيست اما بسياري از مناطق جديد التاسيس از آب و برق و فاضلاب و ساير خدمات بهره مندند.
اينجا پنج، شش هزار نفر درحال زندگي هستند اما وضعيت آب مردم مشكلات فراواني دارد.
ساكنان از آب لوله كشي تنها براي شستشو استفاده مي كنند. و آب آشاميدني خود را خريداري مي كنند.
پدري زحمت كش دست فرزند، سه چهار ساله اش راگرفته و دستان پر از آبله وجاي زخم كودكش را نشانمان مي دهد و از بيماري هاي پوستي و ريوي و ناتواني درمان به لحاظ هزينه بالا شكايت مي كند.
وقتي مرغ و خروس گل و لاي، كوهي از زباله، وسايل بازي محمد و برادران و خواهرانش است. بيماري هاي جورواجور هم چاشني بي چون و چراي آنها مي شود.
فضاهاي خالي منطقه كه تبديل به زباله داني شده نيز قرار بود با همكاري شركت مجري قطار شهري از خاكهاي حاصل از حفاري مترو پر كنند اما به دليل تعلل شهرداري هنوز هيچ اقدامي صورت نگرفته و شركت مذكور نيز اعلام مي كند ما نمي توانيم سرخود كار كنيم و بايد يك سازمان مشخص مسئول پيگيري اين كار باشد.
ظهر شده و خورشيد با قدرت هرچه تمام تر در دل آسمان خودنمايي مي كند كه سرانجام آن گرمازدگي است.
اي كاش مشكلات مردم كوت عبدالله هم مثل گرمازدگي با اورژانس و قرص ضد تهوع و يك ليوان شربت خاكشيرحل مي شد...
عدم تامین بودجه برای استخدام 23 هزار پرستار
خبرگزاری هرانا - رئیس سازمان نظام پرستاری ایران با بیان اینکه فعلا بودجه استخدام 23 هزار پرستار جدید تامین نشده اظهارداشت: قرار شده به ازای کاهش ساعت کار پرستاران که فعلا اجرایی نشده اضافه کار به آنان پرداخت شود.
میرزابیگی با بیان اینکه تامین اعتبار اضافه کار پرستاران از سوی دولت به وزارت بهداشت هنوز ابلاغ نشده گفت: این اعتبار برای 9 ماهه سال جاری تامین شده و قرار است به زودی به وزارت بهداشت ابلاغ شود.
رئیس سازمان نظام پرستاری ایران در مورد مخالفت کمیسیون تلفیق با مصوبه استخدام 23 هزار نیروی جدید پرستاری نیز اظهارداشت: قرار شده این موضوع مجددا در صحن علنی مجلس و در قالب برنامه پنجم مطرح و بررسی شود.
غضنفر میرزابیگی در مورد آخرین وضعیت اجرای قانون ارتقای بهره وری نیروهای بالینی نظام سلامت به خبرنگار مهر گفت: تا الان بودجه استخدام 23 هزار نیروی جدید پرستاری از سوی دولت تامین نشده است.
به گزارش مهر، وی در عین حال از موافقت دولت برای پرداخت اضافه کار به پرستاران به ازای کاهش ساعت کار خبر داد و افزود: به احتمال زیاد حقوق پرستاران تا زمانی که طرح کاهش ساعت کار اجرا نشود در قالب اضافه کار پرداخت می شود.میرزابیگی با بیان اینکه تامین اعتبار اضافه کار پرستاران از سوی دولت به وزارت بهداشت هنوز ابلاغ نشده گفت: این اعتبار برای 9 ماهه سال جاری تامین شده و قرار است به زودی به وزارت بهداشت ابلاغ شود.
رئیس سازمان نظام پرستاری ایران در مورد مخالفت کمیسیون تلفیق با مصوبه استخدام 23 هزار نیروی جدید پرستاری نیز اظهارداشت: قرار شده این موضوع مجددا در صحن علنی مجلس و در قالب برنامه پنجم مطرح و بررسی شود.
مهلت 2 ماهه استاندار یزد برای جداسازی کارمندان زن و مرد
خبرگزاری هرانا - استاندار یزد به اهمیت اجرای طرح عفاف و حجاب در جامعه تاکید کرد و گفت: این طرح ابتدا باید در ادارات استان اجرا شود و زنان کارمند از مردان جدا شوند که این کار در استانداری یزد آغاز شده است.
محمدرضا فلاحزاده با بیان اینکه این طرح در شورای فرهنگ عمومی این استان تصویب شده گفت: قرار است در گام اول از ادارات دولتی شروع کنیم پس از آن در سایر ارگانهای غیر دولتی نیز طرح اجرا میشود.
وی که در جلسه شورای اداری استان یزد سخن میگفت، تاکید کرد: این فرصت دو ماهه به ادارات از الان داده میشود تا نسبت به جداسازی خانمها و آقایان کارمند خود اقدام کنند.
استاندار یزد تاکید کرد: پس از این فرصت دو ماهه معاون سیاسی امنیتی، مدیرکل سیاسی، مدیرکل اجتماعی و بازرسی استانداری از ادارات بازرسی خواهند داشت تا نسبت به اجرای آن بررسی نظارت داشته باشند.
او خاطرنشان کرد: این طرح در مرحله بعدی شامل سایر ارگانهای غیر دولتی هم میشود اما مصوب شده است که در گام اول در ادارات دولتی این کار را انجام دهیم.
او با بیان این راهکار که میتوان خانمها و آقایان را به راحتی در اتاقهای جداگانه تفکیک کرد گفت: الان در استانداری این کار در اکثریت بخشها به جز یکی دو جا انجام شده که این یکی دو جا را هم بهزودی این طرح اجرا میشود.
به گزارش ایلنا، وی در توضیح پیرامون ضرورت اجرای این طرح گفت: حجاب و عفاف که مخصوص همسران پیامبر و ائمه نیست زهرا و زینب و امکلثوم و همسر امام و رهبر انقلاب و مراجع تقلید که اشتباه نمیکنند پس ما اشتباه میکنیم.
وی افزود: خیلیها از ما انتقاد دارند ما هم هر کار که میکنیم وحی منزل و سنت نیست اشکالات را به ما میگویند و تا آنجا که مقدورات اجازه میدهد اصلاح میکنیم.
وی همچنین خطاب به مدیران دولتی خواست تا همکاران خود را از مجموعه افراد متدین، متخصص و دلسوز انتخاب کنند. او تاکید کرد: در انتخاب همکاران و مدیران زیر مجموعه خود و همچنین نیروهایی که جدید وارد میکنید دقت کنید. اینها مدیران آینده کسانیاند که در آینده وزیر، مدیرکل، و معاون خواهند شد.
وی همچنین خواستار ساده برگزار شدن جلسات تودیع و معارفه، پیگیری اقدامات آینده ادارات بر اساس اهدافی که در شورای برنامهریزی تعیین شده، تلاش در جهت کاهش هزینههای جاری و رسیدگی به مشکلات مردم توسط ادارات دولتی شد.
او خطاب به مدیران دولتی گفت: شما باید بار ملاقات مردمی به استانداری را کم کنید. چرا که هر چقدر مراجعات مردم به استانداری از بابت ادارهای زیاد باشد نشان دهنده آن است که آن اداره کمتر به کار مردم رسیدگی میکند و تکریم ارباب رجوع در آن اداره به درستی انجام نمیپذیرد.
استاندار یزد همچنین از اعضای شوراهای شهر و روستا خواست تا قانون را رعایت کنند و کار به شورای تخلفات استانداری نکشد.
بازداشت شهروندان آذربایجانی در جریان مسابقه فوتبال
خبرگزاری هرانا - توحید رحیمی و ایرج نصیرزاده از شهروندان آذربایجانی روز جمعه ۱۹ شهريور ٨۹ توسط مامورین امنیتی بازداشت و به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی تبریز دز خیابان صائب منتقل شدند.
به گزارش ساوالان سسی، بازداشت این افراد به هنگام ورود به ورزشگاه سهند تبریز جهت تماشای بازی فوتبال تیمهای تراکتورسازی تبریز و ذوب آهن اصفهان و تشویق تیم تراکتورسازی صورت گرفته است. مامورین امنیتی پس از مشاهده پیراهنهای قرمز بر تن این افراد آنها را بازداشت کرده اند. در جریان این بازی فوتبال تماشاگران تیم فوتبال تراکتورسازی شعارهایی همچون «آذربایجان وار اولسون، توتولانلار آزاد اولسون»(زنده باد آذربایجان - بازداشت شدگان آزاد شوند)، «تورک دیلینده مدرسه، اولمالیدیر هر کسه»(مدرسه به زبان ترکی)، «یاشاسین آذربایجان»(زنده باد آذربایجان)، «آذربایجان وار اولسون ایسته میین خوار اولسون»(آذربایجان زنده باشد و دشمنانش خوار شوند) سردادند. به گفته شاهدان عینی عده ای دیگر از شهروندان آذربایجانی نیز در جریان این بازی بازداشت شده اند اما از اسامی بازداشت شدگان اطلاع دقیقی در درست نیست.
بازداشت شدگان تاکنون تماسی با خانواده نداشته اند و مسئولین قضایی و امنیتی از دادن پاسخ به سوالات خانواده ها مبنی بر دلیل بازداشت و اتهام این افراد امتناع می کنند. خانواده های رحیمی و نصیرزاده به شدت نگران شکنجه آنها در بازداشتگاههای نیروهای امنیتی و انتظامی هستند.
به گزارش ساوالان سسی، بازداشت این افراد به هنگام ورود به ورزشگاه سهند تبریز جهت تماشای بازی فوتبال تیمهای تراکتورسازی تبریز و ذوب آهن اصفهان و تشویق تیم تراکتورسازی صورت گرفته است. مامورین امنیتی پس از مشاهده پیراهنهای قرمز بر تن این افراد آنها را بازداشت کرده اند. در جریان این بازی فوتبال تماشاگران تیم فوتبال تراکتورسازی شعارهایی همچون «آذربایجان وار اولسون، توتولانلار آزاد اولسون»(زنده باد آذربایجان - بازداشت شدگان آزاد شوند)، «تورک دیلینده مدرسه، اولمالیدیر هر کسه»(مدرسه به زبان ترکی)، «یاشاسین آذربایجان»(زنده باد آذربایجان)، «آذربایجان وار اولسون ایسته میین خوار اولسون»(آذربایجان زنده باشد و دشمنانش خوار شوند) سردادند. به گفته شاهدان عینی عده ای دیگر از شهروندان آذربایجانی نیز در جریان این بازی بازداشت شده اند اما از اسامی بازداشت شدگان اطلاع دقیقی در درست نیست.
بازداشت شدگان تاکنون تماسی با خانواده نداشته اند و مسئولین قضایی و امنیتی از دادن پاسخ به سوالات خانواده ها مبنی بر دلیل بازداشت و اتهام این افراد امتناع می کنند. خانواده های رحیمی و نصیرزاده به شدت نگران شکنجه آنها در بازداشتگاههای نیروهای امنیتی و انتظامی هستند.
دیدار با خانوادههای اعدامشدگان کردستان
خبرگزاری هرانا - شماری از شهروندان کردستانی روز گذشته، جمعه همزمان با عید فطر با خانوادههای چهار فعال سیاسی ایرانی کرد اعدام شده در اردیبهشت ماه جاری، دیدار کردند.
به گزارش رادیو زمانه، در این برنامه که در منازل فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان برگزار شد، شماری از فعالان مدنی و سیاسی کردستان و خانوادههای زندانیان سیاسی و کشته شدگان کردستان حضور داشتند.
سلطنت رضایی، مادر فرزاد کمانگر پس از دیدار با فعالان مدنی و سیاسی در منزلش در شهر کامیاران، همراه آنان برای دیدار با خانواده علی حیدریان و فرهاد وکیلی به سنندج رفت.
مادران این سه زندانی سیاسی اعدام شده، با بیان اینکه «همه ما عضو یک خانواده هستیم» از افرادی که در این مدت آنها را تنها نگذاشته و همدردی خود را اعلام کردند، سپاسگزاری کردند.
بنا به این گزارش در شهر ماکو نیز مراسم همدری با خانواده شیرین علم کوهی، یکی دیگر از افراد اعدام شده در اردیبهشت جاری برگزار شدهاست.
فرزدا کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و شیرین علم هولی ۴ فعال ایرانی کردی هستند که ۱۹ اردیبشهت سال جاری ب همراه مهدی اسلامیان شهروند شیرازی، در زندان اوین تهران اعدام شدند.
این پنج نفر که به «محاربه» متهم شده بودند، بدون اطلاع خانواده و وکلای خود به دار آویخته شدند.
فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) دستگیر و پس از محاکمه به اعدام محکوم شده بودند.
شیرین علمهولی نیز در ۲۸ آذر ماه ۱۳۸۸ به اتهام «خروج غیرقانونی» از مرز، به تحمل دو سال حبس تعزیری و به اتهام «محاربه از طریق ارتباط با پژاک»، به اعدام محکوم شده بود.
مقامات جمهوری اسلامی ایران از تحویل اجساد و نشان دادن محل دفن این افراد ش به خانوادههایشان خودداری کردند.
پس از اعدام این چهار فعال سیاسی مردم شهرهای کردستان طی یک اعتصاب عمومی گسترده نسبت به این اعدامها اعتراض کردند.
یک عده نمی خواهند کارگران ساختمانی بیمه شوند
خبرگزاری هرانا - رییس انجمن صنفی کارگران ساختمانی: « نماینده های دولت به جای اینکه خودشان را در برابر کارگران قرار دهند، باید حداقل برای خروج از این بن بست راهکاری ارائه کنند. »
سید ابراهیم علیزاده :
هرچند به گفته مقامات کارگری از جمله رییس فراکسیون کارگری مجلس طرح بیمه کارگران ساختمانی از سال 1305 در کشور ما مطرح بوده اما هنوز این قشر 5/1 میلیونی که با احتساب خانواده هایشان تعداد آن ها به رقمی حدود شش میلیون نفر می رسد، از این مزیت بهره مند نیستند. شاید همین هم بهترین عامل برای کاهش تعداد این کارگران باشد که اکنون دیگر طبق آمارها 60 درصد شاغلان این بخش نیروی کار غیرایرانی هستند. از سوی دیگر در حالی این قشر بیمه نیستند که بیشترین حوادث در حین کار در همین بخش ساختمانی است. «هنگامی که دولت در امسال بالاخره آیین نامه اجرایی بیمه کارگران ساختمانی را تهیه می کند، شهرداران، استانداران و شوراهای شهر نامه ای به وزارت کشور می نویسند و این موضوع به حالت تعلیق در می آید.» این موضوع را رییس انجمن صنفی کارگران ساختمانی عامل اصلی اجرا نشدن قانون بیمه کارگران ساختمانی می داند و می گوید: « مخالفان از این وحشت دارند که با بیمه شدن کارگران ساختمانی، دیگران نیز تشویق به این کار شوند. »
غلام رضا توکلی که اعتقاد دارد با این اتفاق، این تلقی به وجود آمده که دولت رو به روی کارگران ساختمانی ایستاده است، تصریح می کند: « نماینده های دولت به جای اینکه خودشان را در برابر کارگران قرار دهند، باید حداقل برای خروج از این بن بست راهکاری ارائه کنند. » متن کامل این گفت وگو را می خوانید:
*موضوع بیمه کارگران ساختمانی چه زمانی در مجلس تصویب و به دولت ابلاغ شد که باید اجرا شود؟
این قانون در سال 86 در مجلس تصویب شد و بعد از تصویب آن، زمزمه هایی بلند شد که چون این موضوع باعث گران شدن زمین می شود، نمی تواند اجرا شود و به همین دلیل مسکوت گذاشته شد. تا اینکه در سال 87 همین قانون در مجلس اصلاح و به دولت ابلاغ شد. بعد از آن چون دولت آیین نامه اجرایی این قانون را تهیه نکرده بود، اجرا نمی شد تا اینکه بعد از اینکه کارگران ساختمانی خواهان اجرای این قانون شدند، در سال 89 آیین نامه آن در دولت تصویب شد تا اجرا شود. در این شرایط سازمان تامین اجتماعی هم خود را برای اجرای این قانون و بیمه کردن کارگران ساختمانی آماده می کرد که ناگهان شهرداران، استانداران و شوراهای شهر گویا نامه ای به وزارت کشور نوشتند که این قانون به حالت تعلیق در بیابد و وزارت کشور هم با این موضوع موافقت کرده است. این مشکل واقعا کارگران ساختمانی را ناراحت کرد. کارگرانی که سال هاست هیچ قانونی آن ها را پوشش نمی دهد و تحت هیچ حمایتی نیستند.
*اما در هنگام ساخت ساختمان ها، معمولا پولی را برای بیمه همین کارگران ساختمان از کارفرما دریافت می کنند.
همین طور است. در این طرح بیمه کارگران ساختمانی هم وضعیت تقریبا همین طور است که آقایان می گویند روی قیمت زمین تاثیر می گذارد، اما همه این ها بهانه است. مسئله این است که کارگران ساختمانی کشور یک نیروی عظیمی محسوب می شوند که در شهرها، روستاها، محله ها و خیابان ها پخش هستند و دارند کار می کنند و اگر این قانون اجرا شود دیگران را نیز به بیمه کردن و شدن تشویق می کنند. مخالفان از این وحشت دارند. یک عده نمی خواهند.
*این یک عده که نمی خواهند قانون بیمه کارگران ساختمانی اجرا شود، چه کسانی هستند؟
یک عده واقعا نمی خواهند این گونه شود. منظورم این بساز و بفروش هایی است که پول بادآورده از این کار را به جیب می زنند. کسانی که بدون هیچ هزینه جانبی از کارگر کار می کشند و اگر هم کارگر بمیرد یا در سرما خشکش بزند برایشان مسئله ای نیست.
*شما در حالی اعتقاد دارید که این کارگران تحت هیچ حمایتی نیستند که به جز بیمه حوادثی که کارگران در هنگام کار بر ساختمان می شوند، می توانند از بیمه مشاغل آزاد نیز بهره ببرند.
بله، می توانند اما باید ماهی 80 هزار تومان پول بدهند. فردی که واقعا کارگر ساختمانی باشد، نمی تواند حق بیمه ماهانه 70 هزار یا 80 هزار تومان را بپردازد. چون این کارگران همیشه که کار نمی کنند، ممکن است هفته ای کار کنند و در هفته ای دیگر کاری نداشته باشند. در مورد آن بیمه حوادث هم باید بگویم که این بیمه ها فقط برای آن است که اگر در حین کار حوادثی رخ داد، کارگر بتواند از آن بیمه استفاده کند و بازنشستگی و ازکارافتادگی ندارد.
*شرایط این بیمه جدیدی که قرار است کارگران ساختمانی بیمه شوند، چیست؟
خود کارگر ساختمانی باید هفت درصد حق بیمه را بدهد. به عبارتی هفت درصد را مستقیم کارگر خودش می دهد و یک تا چهار درصد هم وقتی جواز گرفته شود، توسط دریافت کننده جواز پرداخت می شود. بقیه آن را هم که دولت تامین می کند. البته ممکن است این مبلغ بالاتر از رقم مدنظر نیز شود. چرا که برای هر ساختمانی روی متراژ آن مبلغی دریافت می شود. برای همین هم است که می گویند قیمت ساختمان را بالا می برد. چرا که براساس متراژ باید پول بدهند. اما این هزینه هم به مانند هزینه های دیگر است. چه ایرادی دارد برای ساختمانی که 400 میلیون تومان هزینه می شود، 10 میلیون هم برای کارگران آن باشد.
*در حال حاضر تعداد کارگران ساختمانی چقدر است؟
مراکزی مانند وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی و شهرداری ها هیچ کدام آمار دقیقی در مورد تعداد کارگران این بخش ندارند اما برآوردها روی یک میلیون تا 5/1 میلیون نفر است که با خانواده خود تعدادشان پنج میلیون تا شش میلیون نفر می شود.
*آن وقت برای اجرا شدن این قانونی که می تواند شش میلیون نفر را پوشش دهد، از طریق مجلس یا دولت پیگیری ای کرده اید؟
این دولت است که باید نشان دهد به هر حال می خواهد این قانون را اجرا کند و حمایت از مستضعفان را ادامه دهد.
*در واقع اکنون مشکل از دولت است که این طرح را اجرا نمی کند؟
اصلا نشان نمی دهد که مشکل چیست. مشکل دولت نیست. مشکل عواملی است که اخیرا به وزارت کشور نامه ای نوشتند تا این قانون به حالت تعویق دربیاید.
*اما بالاخره دولت باید آن را اجرا کند و اختیار این کار را دارد.
بله. دولت باید حمایت کند تا این مسائل از بین برود. متاسفانه اکنون استاندارها در این زمینه ورود پیدا کرده اند و چون استاندار عالی ترین سطح مقام اجرایی در استان ها و نماینده حقیقی دولت هستند، این تلقی به وجود آمده که این موضوع با اشاره دولت بوده و می خواهند وانمود کنند که دولت است که رو به روی کارگران ساختمانی ایستاده است. به همین دلیل دولت باید این مسئله را حل کند. نماینده های دولت نباید خودشان را روبه روی کارگران ساختمانی قرار می دادند و باید حداقل برای خروج از این بن بست راهکاری ارائه می کردند نه اینکه خودشان را در برابر کارگران و در کنار غنی زاده ها قرار دهند.
هرچند به گفته مقامات کارگری از جمله رییس فراکسیون کارگری مجلس طرح بیمه کارگران ساختمانی از سال 1305 در کشور ما مطرح بوده اما هنوز این قشر 5/1 میلیونی که با احتساب خانواده هایشان تعداد آن ها به رقمی حدود شش میلیون نفر می رسد، از این مزیت بهره مند نیستند. شاید همین هم بهترین عامل برای کاهش تعداد این کارگران باشد که اکنون دیگر طبق آمارها 60 درصد شاغلان این بخش نیروی کار غیرایرانی هستند. از سوی دیگر در حالی این قشر بیمه نیستند که بیشترین حوادث در حین کار در همین بخش ساختمانی است. «هنگامی که دولت در امسال بالاخره آیین نامه اجرایی بیمه کارگران ساختمانی را تهیه می کند، شهرداران، استانداران و شوراهای شهر نامه ای به وزارت کشور می نویسند و این موضوع به حالت تعلیق در می آید.» این موضوع را رییس انجمن صنفی کارگران ساختمانی عامل اصلی اجرا نشدن قانون بیمه کارگران ساختمانی می داند و می گوید: « مخالفان از این وحشت دارند که با بیمه شدن کارگران ساختمانی، دیگران نیز تشویق به این کار شوند. »
غلام رضا توکلی که اعتقاد دارد با این اتفاق، این تلقی به وجود آمده که دولت رو به روی کارگران ساختمانی ایستاده است، تصریح می کند: « نماینده های دولت به جای اینکه خودشان را در برابر کارگران قرار دهند، باید حداقل برای خروج از این بن بست راهکاری ارائه کنند. » متن کامل این گفت وگو را می خوانید:
*موضوع بیمه کارگران ساختمانی چه زمانی در مجلس تصویب و به دولت ابلاغ شد که باید اجرا شود؟
این قانون در سال 86 در مجلس تصویب شد و بعد از تصویب آن، زمزمه هایی بلند شد که چون این موضوع باعث گران شدن زمین می شود، نمی تواند اجرا شود و به همین دلیل مسکوت گذاشته شد. تا اینکه در سال 87 همین قانون در مجلس اصلاح و به دولت ابلاغ شد. بعد از آن چون دولت آیین نامه اجرایی این قانون را تهیه نکرده بود، اجرا نمی شد تا اینکه بعد از اینکه کارگران ساختمانی خواهان اجرای این قانون شدند، در سال 89 آیین نامه آن در دولت تصویب شد تا اجرا شود. در این شرایط سازمان تامین اجتماعی هم خود را برای اجرای این قانون و بیمه کردن کارگران ساختمانی آماده می کرد که ناگهان شهرداران، استانداران و شوراهای شهر گویا نامه ای به وزارت کشور نوشتند که این قانون به حالت تعلیق در بیابد و وزارت کشور هم با این موضوع موافقت کرده است. این مشکل واقعا کارگران ساختمانی را ناراحت کرد. کارگرانی که سال هاست هیچ قانونی آن ها را پوشش نمی دهد و تحت هیچ حمایتی نیستند.
*اما در هنگام ساخت ساختمان ها، معمولا پولی را برای بیمه همین کارگران ساختمان از کارفرما دریافت می کنند.
همین طور است. در این طرح بیمه کارگران ساختمانی هم وضعیت تقریبا همین طور است که آقایان می گویند روی قیمت زمین تاثیر می گذارد، اما همه این ها بهانه است. مسئله این است که کارگران ساختمانی کشور یک نیروی عظیمی محسوب می شوند که در شهرها، روستاها، محله ها و خیابان ها پخش هستند و دارند کار می کنند و اگر این قانون اجرا شود دیگران را نیز به بیمه کردن و شدن تشویق می کنند. مخالفان از این وحشت دارند. یک عده نمی خواهند.
*این یک عده که نمی خواهند قانون بیمه کارگران ساختمانی اجرا شود، چه کسانی هستند؟
یک عده واقعا نمی خواهند این گونه شود. منظورم این بساز و بفروش هایی است که پول بادآورده از این کار را به جیب می زنند. کسانی که بدون هیچ هزینه جانبی از کارگر کار می کشند و اگر هم کارگر بمیرد یا در سرما خشکش بزند برایشان مسئله ای نیست.
*شما در حالی اعتقاد دارید که این کارگران تحت هیچ حمایتی نیستند که به جز بیمه حوادثی که کارگران در هنگام کار بر ساختمان می شوند، می توانند از بیمه مشاغل آزاد نیز بهره ببرند.
بله، می توانند اما باید ماهی 80 هزار تومان پول بدهند. فردی که واقعا کارگر ساختمانی باشد، نمی تواند حق بیمه ماهانه 70 هزار یا 80 هزار تومان را بپردازد. چون این کارگران همیشه که کار نمی کنند، ممکن است هفته ای کار کنند و در هفته ای دیگر کاری نداشته باشند. در مورد آن بیمه حوادث هم باید بگویم که این بیمه ها فقط برای آن است که اگر در حین کار حوادثی رخ داد، کارگر بتواند از آن بیمه استفاده کند و بازنشستگی و ازکارافتادگی ندارد.
*شرایط این بیمه جدیدی که قرار است کارگران ساختمانی بیمه شوند، چیست؟
خود کارگر ساختمانی باید هفت درصد حق بیمه را بدهد. به عبارتی هفت درصد را مستقیم کارگر خودش می دهد و یک تا چهار درصد هم وقتی جواز گرفته شود، توسط دریافت کننده جواز پرداخت می شود. بقیه آن را هم که دولت تامین می کند. البته ممکن است این مبلغ بالاتر از رقم مدنظر نیز شود. چرا که برای هر ساختمانی روی متراژ آن مبلغی دریافت می شود. برای همین هم است که می گویند قیمت ساختمان را بالا می برد. چرا که براساس متراژ باید پول بدهند. اما این هزینه هم به مانند هزینه های دیگر است. چه ایرادی دارد برای ساختمانی که 400 میلیون تومان هزینه می شود، 10 میلیون هم برای کارگران آن باشد.
*در حال حاضر تعداد کارگران ساختمانی چقدر است؟
مراکزی مانند وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی و شهرداری ها هیچ کدام آمار دقیقی در مورد تعداد کارگران این بخش ندارند اما برآوردها روی یک میلیون تا 5/1 میلیون نفر است که با خانواده خود تعدادشان پنج میلیون تا شش میلیون نفر می شود.
*آن وقت برای اجرا شدن این قانونی که می تواند شش میلیون نفر را پوشش دهد، از طریق مجلس یا دولت پیگیری ای کرده اید؟
این دولت است که باید نشان دهد به هر حال می خواهد این قانون را اجرا کند و حمایت از مستضعفان را ادامه دهد.
*در واقع اکنون مشکل از دولت است که این طرح را اجرا نمی کند؟
اصلا نشان نمی دهد که مشکل چیست. مشکل دولت نیست. مشکل عواملی است که اخیرا به وزارت کشور نامه ای نوشتند تا این قانون به حالت تعویق دربیاید.
*اما بالاخره دولت باید آن را اجرا کند و اختیار این کار را دارد.
بله. دولت باید حمایت کند تا این مسائل از بین برود. متاسفانه اکنون استاندارها در این زمینه ورود پیدا کرده اند و چون استاندار عالی ترین سطح مقام اجرایی در استان ها و نماینده حقیقی دولت هستند، این تلقی به وجود آمده که این موضوع با اشاره دولت بوده و می خواهند وانمود کنند که دولت است که رو به روی کارگران ساختمانی ایستاده است. به همین دلیل دولت باید این مسئله را حل کند. نماینده های دولت نباید خودشان را روبه روی کارگران ساختمانی قرار می دادند و باید حداقل برای خروج از این بن بست راهکاری ارائه می کردند نه اینکه خودشان را در برابر کارگران و در کنار غنی زاده ها قرار دهند.
افزايش حقوق سال 89 كاركنان بانكها با گذشت 6 ماه اعمال نشده است
خبرگزاری هرانا - دبير كل مجمع اسلامي كاركنان بانكها گفت: عليرغم گذشت 6 ماه از سال تاكنون حقوق كاركنان بانكهاي دولتي افزايش نيافته است.
به گزارش فارس، ابراهيم حكيم فعال دبير كل مجمع اسلامي كاركنان بانكها در جمع خبرنگاران گفت: عليرغم گذشت 6 ماه از سال تاكنون حقوق كاركنان بانكهاي دولتي افزايش نيافته است، اين در حالي است كه بانكهاي دولتي كه در سال گذشته به جرگه بانكهاي خصوصي پيوستهاند و از نظر وظايف همانند كاركنان بانكهاي دولتي هستند افزايش حقوق به نسبت خوبي داشتهاند. دبير كل مجمع اسلامي كاركنان بانكها خواستار رسيدگي هرچه سريعتر مسئولان به اين مسئله شد.
حكيم فعال همچنين در رابطه با تغييرات در شبكه بانكي به تغيير مديران عامل بانكهاي سپه و رفاه اشاره كرد كه جايگزين معرفي شده در بانك سپه دكتر رامين پاشايي فام است.
وي اظهار اميدواري كرد با برنامههاي اعلام شده از سوي مديرعامل جديد بانك سپه تحولات اساسي در همه زمينهها به ويژه پياده سازي كامل بانكداري اسلامي در مجموعه بانك سپه محقق شود.
حكيم فعال همچنين در رابطه با تغييرات در شبكه بانكي به تغيير مديران عامل بانكهاي سپه و رفاه اشاره كرد كه جايگزين معرفي شده در بانك سپه دكتر رامين پاشايي فام است.
وي اظهار اميدواري كرد با برنامههاي اعلام شده از سوي مديرعامل جديد بانك سپه تحولات اساسي در همه زمينهها به ويژه پياده سازي كامل بانكداري اسلامي در مجموعه بانك سپه محقق شود.
توقف در ایجاد تشکلهای صنفی کارگری / شائبه آمارسازی در تعداد تشکلها
موتور رشد کمی و کیفی تشکلهای کارگری و کارفرمایی در کشور در حالی خاموش است که باید گفت وجود این تشکلها می تواند به تقویت روابط کار و کاهش اختلافات دو گروه بیانجامد.
به گزارش خبرنگار مهر، یکی از حلقه های اصلی بازار کار و اشتغال که در تنظیم روابط بین کارگر و کارفرما نقش دارد و به نحوی حلقه واسط بین نیروهای کار یک سازمان با راس مجموعه است، تشکلهای کارگری و کارفرمایی نام دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، یکی از حلقه های اصلی بازار کار و اشتغال که در تنظیم روابط بین کارگر و کارفرما نقش دارد و به نحوی حلقه واسط بین نیروهای کار یک سازمان با راس مجموعه است، تشکلهای کارگری و کارفرمایی نام دارد.
همفکری، مشارکت مردم یا نیروی کار شاغل در بنگاه، همراهی، تعامل برای حل مشکلات و پذیرش مسئولیتهای مختلف در محیط کار واژه هایی است که از کارکرد تشکلها به ذهن می رسد.
در خصوص نقش تشکلهای کارگری و کارفرمایی در ارتقای سطح تعاملات محیط های کاری و تاثیر آن در بهره وری و توسعه ارتباطات درون سازمانی با حمید حاج اسماعیلی عضو سابق هیئت تشخیص و حل اختلاف کارگری و کارفرمایی گفتگو کردیم که با هم می خوانیم:
* خبرنگار مهر: نقش تشکلهای کارگری و کارفرمایی در بنگاهها را چگونه قابل ارزیابی می کند؟
- حاج اسماعیلی: هرچقدر بتوانیم نقش پررنگ تری را برای تشکلهای کارگری و کارفرمایی در محیط های کاری تعریف کنیم شاهد تامین منافع دو شریک اجتماعی خواهیم بود؛ بنابراین اگر به تقویت روابط کار اعتقاد داریم لازم است تا رویکرد مثبتی نیز داشته باشیم.
* آیا دسته بندی نیروهای مختلف کار به صورت صنفی برای مطالبه حقوق آنها از مصادیق تشکلها است؟
- در انجام کارهای عملیاتی باید گروههای مختلف را به صورت تخصصی ببینیم و مرز بین کارفرما و کارگر و همچنین سرمایه گذار را بدانیم. تشکیل صنفهای متعدد و ایجاد نهادهای مختلف می تواند ضمن ارائه آمار روشنی از وضعیت بازار کار، به ساماندهی بازار اشتغال از خدمات تا صنعت و گروههای دیگر بیانجامد، البته پس از شکل گیری تشکلها نیاز است تا توافقات بین کارگر و کارفرما با قوانین موجود در بازار کار مطابقت داده شود.
* وجود تشکلهای قوی و تخصصی کارگری و کارفرمایی تا چه حد می تواند به حل و فصل مسائل و مشکلات موجود در روابط بین شرکای اجتماعی کمک کند؟
- می توان گفت نه تنها تشکلهای قوی می توانند به تقویت روابط کارگر و کارفرما کمک کنند بلکه به رونق اقتصاد کشور نیز کمک خواهد شد و دوطرف می توانند امیدوار باشند که مسائل آنها در چارچوبهای منطقی حل و فصل شود.
* آیا در حال حاضر بازار کار و اشتغال کشور از وجود تشکلهای تخصصی و قوی صنفی بهره مند است؟
ـ متاسفانه در شرایط فعلی جز شوراهای اسلامی کار، تشکلهای دیگری نداریم و این موضوع در بخش کارفرمایی نیز مطرح است؛ هرچند کارفرمایان در حل مسائل صنفی خود از کارگران وضعیت بهتری دارند.
*از نظر کمی وضعیت رشد تشکلهای کارگری را چگونه می بینید؟
- متاسفانه در دوره های گذشته تشکلهای کارگری از رشد کمی برخوردار نشدند و می توان گفت برخی آمار سازیها نیز وارد این حوزه شده است به نحوی که از برخی انجمنهایی نام برده شد که وجود خارجی نداشته است و برخی دیگر نیز از لحاظ قانونی مشکلاتی را در کار به همراه خود دارند و مطابق قانون کار شکل نگرفته اند.
* نقش و پیگیری وزارت کار برای حل مسائل مربوط به تشکلها و رفع ابهامات امیدوارکننده بوده است؟
- خوشبختانه اخیرا وزارت کار و امور اجتماعی از انگیزه های خوبی برخوردار است تا از این طریق بتواند علاوه بر دستیابی به رشد کمی در تعداد تشکلها از لحاظ کیفی نیز در این بخش رونق ایجاد کند. به صورت کلی شکل گیری چرخه مدیریت در تشکلهای کارگری و کارفرمایی بر اساس اراده کارگران و کارفرمایان عضو می تواند تعیین کننده باشد.
*ویژگیهای یک تشکل صنفی کارگری و یا کارفرمایی که بتوان شکل گیری آن را قانونی دانست، چه می دانید؟
- اولین چیزی که می توان در این زمینه از آن نام برد صنفی بودن تشکل کارگری و کارفرمایی است که باید گفت یک تشکل واقعی باید برآمده از اراده کارگر و کارفرما به لحاظ اقتصادی و دانش نیز باشد.
همچنین ماهیت آن تشکل با نام کارگر و کارفرما سنخیت داشته باشد و از دخالت جریانهای سیاسی و دولت مصون باشد، ضمن اینکه لازم است تا وابستگی به جریانهای خارج از کشور مطرح نباشد و احزاب مختلف نفوذی در آن نداشته باشند، اگر اینگونه بود می توان گفت که تشکل از ویژگیهای یک تشکل صنفی مستقل برخوردار است ضمن اینکه یادآور می شوم موارد مطرح شده به هیچ وجه به معنی مغایرت فعالیت تشکل با مجموعه قوانین کشور نیست چون تطبیق فعالیت تشکل با قانون کار و اساسی کشور از واجبات است.
* از وضعیت سازمانهای کارگری در بنگاههای تولیدی و صنعتی کشور بگوئید؟
- ما در حال حاضر سازمان کارگری در کشور به معنی صنفی بودن و نماینده واقعی و فراگیر کارگران نداریم. در قانون کار کنفدراسیون کارگری پیش بینی نشده است و فقط شوراهای اسلامی کار، انجمنهای صنفی و کانونهای عالی کارگری فعالیت دارند. این وضعیت در بخش کارفرمایی نیز به نوعی دیگر وجود دارد.
* در شرایط فعلی رشد کمی تشکلهای کارگری و کارفرمایی باید در اولویت قرار گیرد یا رشد کیفی؟
- اگر بخواهیم به سمت رشد کمی تشکلهای صنفی کارگری و کارفرمایی حرکت کنیم دچار آمار سازی خواهیم شد، ضمن اینکه رشد کیفی تشکلها بر توسعه تعداد آنها ارجحیت دارد.
در خصوص نقش تشکلهای کارگری و کارفرمایی در ارتقای سطح تعاملات محیط های کاری و تاثیر آن در بهره وری و توسعه ارتباطات درون سازمانی با حمید حاج اسماعیلی عضو سابق هیئت تشخیص و حل اختلاف کارگری و کارفرمایی گفتگو کردیم که با هم می خوانیم:
* خبرنگار مهر: نقش تشکلهای کارگری و کارفرمایی در بنگاهها را چگونه قابل ارزیابی می کند؟
- حاج اسماعیلی: هرچقدر بتوانیم نقش پررنگ تری را برای تشکلهای کارگری و کارفرمایی در محیط های کاری تعریف کنیم شاهد تامین منافع دو شریک اجتماعی خواهیم بود؛ بنابراین اگر به تقویت روابط کار اعتقاد داریم لازم است تا رویکرد مثبتی نیز داشته باشیم.
* آیا دسته بندی نیروهای مختلف کار به صورت صنفی برای مطالبه حقوق آنها از مصادیق تشکلها است؟
- در انجام کارهای عملیاتی باید گروههای مختلف را به صورت تخصصی ببینیم و مرز بین کارفرما و کارگر و همچنین سرمایه گذار را بدانیم. تشکیل صنفهای متعدد و ایجاد نهادهای مختلف می تواند ضمن ارائه آمار روشنی از وضعیت بازار کار، به ساماندهی بازار اشتغال از خدمات تا صنعت و گروههای دیگر بیانجامد، البته پس از شکل گیری تشکلها نیاز است تا توافقات بین کارگر و کارفرما با قوانین موجود در بازار کار مطابقت داده شود.
* وجود تشکلهای قوی و تخصصی کارگری و کارفرمایی تا چه حد می تواند به حل و فصل مسائل و مشکلات موجود در روابط بین شرکای اجتماعی کمک کند؟
- می توان گفت نه تنها تشکلهای قوی می توانند به تقویت روابط کارگر و کارفرما کمک کنند بلکه به رونق اقتصاد کشور نیز کمک خواهد شد و دوطرف می توانند امیدوار باشند که مسائل آنها در چارچوبهای منطقی حل و فصل شود.
* آیا در حال حاضر بازار کار و اشتغال کشور از وجود تشکلهای تخصصی و قوی صنفی بهره مند است؟
ـ متاسفانه در شرایط فعلی جز شوراهای اسلامی کار، تشکلهای دیگری نداریم و این موضوع در بخش کارفرمایی نیز مطرح است؛ هرچند کارفرمایان در حل مسائل صنفی خود از کارگران وضعیت بهتری دارند.
*از نظر کمی وضعیت رشد تشکلهای کارگری را چگونه می بینید؟
- متاسفانه در دوره های گذشته تشکلهای کارگری از رشد کمی برخوردار نشدند و می توان گفت برخی آمار سازیها نیز وارد این حوزه شده است به نحوی که از برخی انجمنهایی نام برده شد که وجود خارجی نداشته است و برخی دیگر نیز از لحاظ قانونی مشکلاتی را در کار به همراه خود دارند و مطابق قانون کار شکل نگرفته اند.
* نقش و پیگیری وزارت کار برای حل مسائل مربوط به تشکلها و رفع ابهامات امیدوارکننده بوده است؟
- خوشبختانه اخیرا وزارت کار و امور اجتماعی از انگیزه های خوبی برخوردار است تا از این طریق بتواند علاوه بر دستیابی به رشد کمی در تعداد تشکلها از لحاظ کیفی نیز در این بخش رونق ایجاد کند. به صورت کلی شکل گیری چرخه مدیریت در تشکلهای کارگری و کارفرمایی بر اساس اراده کارگران و کارفرمایان عضو می تواند تعیین کننده باشد.
*ویژگیهای یک تشکل صنفی کارگری و یا کارفرمایی که بتوان شکل گیری آن را قانونی دانست، چه می دانید؟
- اولین چیزی که می توان در این زمینه از آن نام برد صنفی بودن تشکل کارگری و کارفرمایی است که باید گفت یک تشکل واقعی باید برآمده از اراده کارگر و کارفرما به لحاظ اقتصادی و دانش نیز باشد.
همچنین ماهیت آن تشکل با نام کارگر و کارفرما سنخیت داشته باشد و از دخالت جریانهای سیاسی و دولت مصون باشد، ضمن اینکه لازم است تا وابستگی به جریانهای خارج از کشور مطرح نباشد و احزاب مختلف نفوذی در آن نداشته باشند، اگر اینگونه بود می توان گفت که تشکل از ویژگیهای یک تشکل صنفی مستقل برخوردار است ضمن اینکه یادآور می شوم موارد مطرح شده به هیچ وجه به معنی مغایرت فعالیت تشکل با مجموعه قوانین کشور نیست چون تطبیق فعالیت تشکل با قانون کار و اساسی کشور از واجبات است.
* از وضعیت سازمانهای کارگری در بنگاههای تولیدی و صنعتی کشور بگوئید؟
- ما در حال حاضر سازمان کارگری در کشور به معنی صنفی بودن و نماینده واقعی و فراگیر کارگران نداریم. در قانون کار کنفدراسیون کارگری پیش بینی نشده است و فقط شوراهای اسلامی کار، انجمنهای صنفی و کانونهای عالی کارگری فعالیت دارند. این وضعیت در بخش کارفرمایی نیز به نوعی دیگر وجود دارد.
* در شرایط فعلی رشد کمی تشکلهای کارگری و کارفرمایی باید در اولویت قرار گیرد یا رشد کیفی؟
- اگر بخواهیم به سمت رشد کمی تشکلهای صنفی کارگری و کارفرمایی حرکت کنیم دچار آمار سازی خواهیم شد، ضمن اینکه رشد کیفی تشکلها بر توسعه تعداد آنها ارجحیت دارد.
بازداشت حجت کلاشی فعال سیاسی
خبرگزاری هرانا - صبح روز جمعه 19 شهریور ماه حجت کلاشی مسول سازمان جوانان حزب پان ایرانیست بازداشت شد .
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، حجت کلاشی سی و یک ساله کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران بعد از بازگشت از خدمت سربازی از چهار ماه پیش به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی قرار داشت. نیروهای امنیتی با اعمال فشار بر این فعال سیاسی با وجود ناراحتی قلبی ، تک فرزند بودن و از کار افتاده بودن پدر، وی را به تبعید گاهی در استان سیستان و بلوچستان به نام خاش - منتقل کردند و در سالهای گذشته از ادامه تحصیل این فعال سیاسی در مقطع دکترا جلوگیری کرده اند .
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، حجت کلاشی سی و یک ساله کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران بعد از بازگشت از خدمت سربازی از چهار ماه پیش به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی قرار داشت. نیروهای امنیتی با اعمال فشار بر این فعال سیاسی با وجود ناراحتی قلبی ، تک فرزند بودن و از کار افتاده بودن پدر، وی را به تبعید گاهی در استان سیستان و بلوچستان به نام خاش - منتقل کردند و در سالهای گذشته از ادامه تحصیل این فعال سیاسی در مقطع دکترا جلوگیری کرده اند .
بعد از بازگشت این فعال سیاسی از تبعید، نیروهای امنیتی با اعمال فشاری بیشتر بر خانواده ایشان در احضاری غیر قانونی به پدر سال خورده این فعال سیاسی اعلام کردند در صورتی که فرزندش از فعالیتهای سیاسی خود باز نایستد به هر نحو وی را حذف خواهند کرد.
بازداشت مهندس رضا کرمانی و حسین شهریاری دو فعال سیاسی
خبرگزاری هرانا - عصر روز گذشته اقایان مهندس رضا کرمانی و حسین شهریاری از اعضای سابق شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند .
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مهندس رضا کرمانی 77 ساله و حسین شهریاری 74 ساله از فعالین پان ایرانیست که ساکن کرج هستند برای بررسی برخی امور راهی اصفهان بودند که در میان راه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند . گفته می شود آقای کرمانی در طول مسیر از تعقیب خود توسط نیروهای امنیتی مطلع شده و آنرا پیش از بازداشت به همسر خود اطلاع داده بود.
حسین شهریاری 74 ساله در حال سپری کردن ایام محکومیت دو ساله خود است و دو روز پیش از زندان رجایی شهر برای مرخصی پانزده روزه با قرار وثیقه ازاد شده بود .
مهندس رضا کرمانی نیز سال گذشته در جریان درگذشت دکتر ابراهیم میرانی در فرودگاه اهواز بازداشت شده بود . در حال حاضر این فعال سیاسی با قرار وثیقه پنجاه میلیونی ازاد و میبایست هفته اینده خود را به دادگاه انقلاب اهواز معرفی نماید .
برای آزادی تبعه آمریکایی، قرار وثیقه 500 ميليون تومانی صادر شد
خبرگزاری هرانا
دادستان تهران از صدور قرار 500 ميليون تومانی برای سارا شورد تبعه آمريكايی خبر داد.
عباس جعفری دولتآبادی صبح امروز در نشست خبری با اعلام اين خبر گفت: برای سارا شورد تبعه آمريكايی كه به اتهام ورود غيرقانونی به ايران بازداشت شده بود، قرار موقت 500 ميليونی صادر شده است، ولی برای 2 تبعه ديگر يعنی شين باور و جاشوا فاتال قرار تمديد بازداشت صادر شده است. وی ادامه داد: كيفرخواست اتهامات 3 متهم بازداشتی صادر شده و پرونده آنها آماده ارائه به دادگاه میباشد.
عدم درمان مسعود باستانی در زندان
خبرگزاری هرانا - مسعود باستانی از عفونت فک و دهان در رنج است اما وزارت اطلاعات با وجود موافقت دادستانی، با مرخصی درمانی او مخالفت میکند. این روزنامهنگار به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تبانی برای ایجاد اغتشاش» به ۶ سال زندان محکوم شده است.
به گزارش رادیو دویچه وله، مسعود باستانی در تیرماه سال ۸۸ دستگیر شد. ماموران امنیتی وقتی در نخستین روزهای پس از انتخابات این روزنامهنگار را در خانه خود نیافتند، همسر و دو میهمان او را با خود به اوین بردند. وی پس از تماس دادستانی برای ارائه مدارک آزادی همسرش، راهی دادگاه انقلاب شد و دیگر بازنگشت. مسعود باستانی متولد سال ۱۳۵۷ در شهر اراک است و با نشریات شرق، کارگزاران و وبسایت "جمهوریت" همکاری داشته است. او از جمله کسانی است که به نخستین دادگاه دستهجمعی متهمان انتخاباتی آورده شدند. باستانی در این دادگاه علیه خود و مهدی هاشمی شهادت داد و اعتراف کرد.
مسعود باستانی در مهر ماه سال ۸۸ حکم ۶ سال زندان دریافت کرد و در اسفند همین سال از زندان اوین به زندان گوهردشت کرج منتقل شد. وی دوران حبس خود را در حال حاضر با زندانیان سیاسی دیگری چون عیسی سحرخیز، احمد زیدآبادی، داوود سلیمانی، منصور اسانلو، رسول بداقی، مهدی محمودیان و حشمتالله طبرزدی میگذراند.
مهسا امرآبادی، همسر این روزنامهنگار در گفتگو با دویچهوله از مشکلات جسمی و روحیه بالای او میگوید: «دندان درد شدید و عفونت فک و دهان دارد که رسیدگی نمیکنند. ما چندین مرتبه خواهشکردیم که به او مرخصی کوتاه استعلاجی بدهند اما موافقت نمیکنند. دادستان میگوید که موافق مرخصی است اما از مخالفت آنها میگوید. منظور از آنها هم وزارت اطلاعات است.»
دکتر محمد شریف، وکیل مسعود باستانی حتی در دادگاه موکل خود نیز حضور نداشته و از هرگونه دخالت حقوقی در سرنوشت او محروم است. مهسا امرآبادی میگوید تنها خانوادهها هستند که حقوق زندانیان را با رفت و آمد فراوان به دادستانی پیگیری میکنند: «همسرم پس از انتقال به زندان کرج با قاتلان و مجرمان خطرناک همبند شده بود و تازه پس از چند ماه زندانیان سیاسی را تفکیک کردند. به او گفتهاند از رهبری تقاضای عفو بکند تا دستکم با مرخصی درمانیاش موافقت شود اما او که جرمی مرتکب نشده تا درخواست بخشودگی بدهد.»
مسعود باستانی در زندان گوهر دشت کرج ماهی دو مرتبه با خانواده خود ملاقات میکند و روزانه دو نوبت ده دقیقهای نیز تماس تلفنی با همسرش دارد. مهسا امرآبادی از دخالت وزارت اطلاعات در سرنوشت متهمان انتخاباتی و تبعیض قضایی در مورد همسرش شکایت میکند و میگوید که مسعود باستانی بهخلاف سایر دستاندرکاران زندانی سایت "جمهوریت"، یک روز هم به مرخصی نیامده است.
باستانی به همسر خود گفته که سعی میکند روزهای زندان را به سازندگی و مطالعه سپری کند. این روزنامهنگار پیش از این هم در سال ۱۳۸۴، در جریان اخبار مربوط به اعتصاب غذای اکبر گنجی، چند روز بازداشت شده بود.
همسر مسعود باستانی خود از همکاران روزنامههای اعتماد ملی، بهار و شرق بوده است و هم اینک با وثیقهای ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد است. مهسا امرآبادی به تبلیغ علیه نظام و توهین به رییس جمهور متهم شده و دادگاه وی روز ۲۳ مهرماه سال جاری تشکیل خواهد شد.
به گزارش رادیو دویچه وله، مسعود باستانی در تیرماه سال ۸۸ دستگیر شد. ماموران امنیتی وقتی در نخستین روزهای پس از انتخابات این روزنامهنگار را در خانه خود نیافتند، همسر و دو میهمان او را با خود به اوین بردند. وی پس از تماس دادستانی برای ارائه مدارک آزادی همسرش، راهی دادگاه انقلاب شد و دیگر بازنگشت. مسعود باستانی متولد سال ۱۳۵۷ در شهر اراک است و با نشریات شرق، کارگزاران و وبسایت "جمهوریت" همکاری داشته است. او از جمله کسانی است که به نخستین دادگاه دستهجمعی متهمان انتخاباتی آورده شدند. باستانی در این دادگاه علیه خود و مهدی هاشمی شهادت داد و اعتراف کرد.
مسعود باستانی در مهر ماه سال ۸۸ حکم ۶ سال زندان دریافت کرد و در اسفند همین سال از زندان اوین به زندان گوهردشت کرج منتقل شد. وی دوران حبس خود را در حال حاضر با زندانیان سیاسی دیگری چون عیسی سحرخیز، احمد زیدآبادی، داوود سلیمانی، منصور اسانلو، رسول بداقی، مهدی محمودیان و حشمتالله طبرزدی میگذراند.
مهسا امرآبادی، همسر این روزنامهنگار در گفتگو با دویچهوله از مشکلات جسمی و روحیه بالای او میگوید: «دندان درد شدید و عفونت فک و دهان دارد که رسیدگی نمیکنند. ما چندین مرتبه خواهشکردیم که به او مرخصی کوتاه استعلاجی بدهند اما موافقت نمیکنند. دادستان میگوید که موافق مرخصی است اما از مخالفت آنها میگوید. منظور از آنها هم وزارت اطلاعات است.»
دکتر محمد شریف، وکیل مسعود باستانی حتی در دادگاه موکل خود نیز حضور نداشته و از هرگونه دخالت حقوقی در سرنوشت او محروم است. مهسا امرآبادی میگوید تنها خانوادهها هستند که حقوق زندانیان را با رفت و آمد فراوان به دادستانی پیگیری میکنند: «همسرم پس از انتقال به زندان کرج با قاتلان و مجرمان خطرناک همبند شده بود و تازه پس از چند ماه زندانیان سیاسی را تفکیک کردند. به او گفتهاند از رهبری تقاضای عفو بکند تا دستکم با مرخصی درمانیاش موافقت شود اما او که جرمی مرتکب نشده تا درخواست بخشودگی بدهد.»
مسعود باستانی در زندان گوهر دشت کرج ماهی دو مرتبه با خانواده خود ملاقات میکند و روزانه دو نوبت ده دقیقهای نیز تماس تلفنی با همسرش دارد. مهسا امرآبادی از دخالت وزارت اطلاعات در سرنوشت متهمان انتخاباتی و تبعیض قضایی در مورد همسرش شکایت میکند و میگوید که مسعود باستانی بهخلاف سایر دستاندرکاران زندانی سایت "جمهوریت"، یک روز هم به مرخصی نیامده است.
باستانی به همسر خود گفته که سعی میکند روزهای زندان را به سازندگی و مطالعه سپری کند. این روزنامهنگار پیش از این هم در سال ۱۳۸۴، در جریان اخبار مربوط به اعتصاب غذای اکبر گنجی، چند روز بازداشت شده بود.
همسر مسعود باستانی خود از همکاران روزنامههای اعتماد ملی، بهار و شرق بوده است و هم اینک با وثیقهای ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد است. مهسا امرآبادی به تبلیغ علیه نظام و توهین به رییس جمهور متهم شده و دادگاه وی روز ۲۳ مهرماه سال جاری تشکیل خواهد شد.