دولت سوریه: افراد مسلح بدون واهمه از بازداشت خود را معرفی کنند
وزارت کشور سوریه پنجشنبه (۱۲ آوریل) که روز نخست اجرای آتشبس است از افراد مسلحی که "دستانشان به خون آلوده نیست" خواست، خود را به پلیس معرفی کنند. وزارت کشور متعهد شد که این افراد بعد از معرفی آزاد خواهند شد.
خبرگزاری رویتزز مینویسد، این خبر از تلویزیون دولتی سوریه چندین ساعت پس از اجرای آتشبس پخش شده است.
پنجشنبه نخستین روز اجرای طرح صلح ۶ مادهای صلح بین نیروهای دولتی سوریه و مخالفان است.
خبرگزاری رویتزز مینویسد، این خبر از تلویزیون دولتی سوریه چندین ساعت پس از اجرای آتشبس پخش شده است.
پنجشنبه نخستین روز اجرای طرح صلح ۶ مادهای صلح بین نیروهای دولتی سوریه و مخالفان است.
دانمارک ۱۲ گروگان ایرانی و پاکستانی را از دست دزدان دریایی نجات داد
نیروی دریایی دانمارک روز پنجشنبه (۱۲ آوریل/ ۲۴ فروردین) اعلام کرد، توانسته است طی عملیاتی در ساحل سومالی ۱۲ گروگان ایرانی و پاکستانی را از چنگ دزدان دریایی نجات دهد.
به موجب بیانیه نیروی دریایی، عملیات تصرف کشتی دزدان دریایی روز چهارشنبه (۱۱ آوریل) در ساحل سومالی انجام شد و طی آن ۱۶ نفر که احتمالا همه آنها دزد دریایی هستند دستگیر شدند.
در این بیانیه آمده که عملیات توسط ناو جنگی آبسالون دانمارک انجام شد و طی آن به کسی آسیبی نرسید. ناو جنگی آبسالون بخشی از مأموریت مبارزه با دزدان دریایی ناتو است.
به موجب بیانیه نیروی دریایی، عملیات تصرف کشتی دزدان دریایی روز چهارشنبه (۱۱ آوریل) در ساحل سومالی انجام شد و طی آن ۱۶ نفر که احتمالا همه آنها دزد دریایی هستند دستگیر شدند.
در این بیانیه آمده که عملیات توسط ناو جنگی آبسالون دانمارک انجام شد و طی آن به کسی آسیبی نرسید. ناو جنگی آبسالون بخشی از مأموریت مبارزه با دزدان دریایی ناتو است.
عنان: آتشبس سوریه شکننده است
کوفی عنان، نماینده بینالمللی حل بحران سوریه آتشبس این کشور را "شکننده" نامید و اعلام کرد، به اینکه دولت سوریه به طرح صلح ۶ مادهای وفادار بماند باور کامل ندارد.
رویترز نوشت، دیپلماتها روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) گفتند، عنان در برابر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک از آتشبسی "شکننده" سخن گفت.
وی از اعضای این شورا خواست، سوریه را به خروج نیروهای نظامی از شهرها فرا بخوانند.
رویترز نوشت، دیپلماتها روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) گفتند، عنان در برابر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک از آتشبسی "شکننده" سخن گفت.
وی از اعضای این شورا خواست، سوریه را به خروج نیروهای نظامی از شهرها فرا بخوانند.
قیمت مرغ، روغن و برنج در ایران گران شد
خبرگزاری مهر روز پنجشنبه (۲۴ فروردین) از افزایش قیمت مرغ، روغن و برنج در ایران خبر داد.
بنا بر این گزارش، قیمت مرغ از کیلویی ۲۷۰۰ تومان به ۳۷۰۰ تومان و در برخی مناطق به ۵۰۰۰ تومان نیز رسید.
قیمت برنج نیز افزایش یافته و بهای هر کیلو برنج در شهرهای شمالی به ۴ هزار و در تهران به ۴۵۰۰ تومان افزایش یافت.
همچنین یک مقام مسئول در وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد که روغن با مجوز دولت، ۱۵ تا ۲۰ درصد گران شد، این افزایش قیمت از روزهای آینده اعمال خواهد شد.
بنا بر این گزارش، قیمت مرغ از کیلویی ۲۷۰۰ تومان به ۳۷۰۰ تومان و در برخی مناطق به ۵۰۰۰ تومان نیز رسید.
قیمت برنج نیز افزایش یافته و بهای هر کیلو برنج در شهرهای شمالی به ۴ هزار و در تهران به ۴۵۰۰ تومان افزایش یافت.
همچنین یک مقام مسئول در وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد که روغن با مجوز دولت، ۱۵ تا ۲۰ درصد گران شد، این افزایش قیمت از روزهای آینده اعمال خواهد شد.
وزرای خارجه گروه ۸: ایران وارد مذاکرات اتمی جدی و سازنده شود
وزرای خارجه گروه ۸ متشکل از ۷ کشور صنعتی جهان و روسیه در نشست روز پنجشنبه (۱۲ آوریل/ ۲۴ فروردین) خود در واشنگتن از ایران خواستند، با شرکت در "مذاکراتی سازنده و جدی" به تعهدات خود برای حل مناقشه اتمی عمل کند.
وزرای خارجه این کشورها (فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، آمریکا، کانادا و روسیه) در بیانیهای که نسخهای از آن به دست خبرگزاری آلمان رسیده با ابراز امیدواری از حل صلحآمیز این مناقشه از ایران خواستند وارد مذاکراتی "بدون پیششرط" شود.
گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان در حاشیه برگزاری این نشست در واشنگتن گفت، گفتوگوهای اتمی بینالمللی با ایران در استانبول در ۲۵ و ۲۶ فروردین (۱۳ و ۱۴ آوریل) "تبلیغاتی" نیست و هدف جلوگیری "قطعی" از دستیابی ایران به سلاح هستهای را دنبال میکند.
وزرای خارجه این کشورها (فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، آمریکا، کانادا و روسیه) در بیانیهای که نسخهای از آن به دست خبرگزاری آلمان رسیده با ابراز امیدواری از حل صلحآمیز این مناقشه از ایران خواستند وارد مذاکراتی "بدون پیششرط" شود.
گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان در حاشیه برگزاری این نشست در واشنگتن گفت، گفتوگوهای اتمی بینالمللی با ایران در استانبول در ۲۵ و ۲۶ فروردین (۱۳ و ۱۴ آوریل) "تبلیغاتی" نیست و هدف جلوگیری "قطعی" از دستیابی ایران به سلاح هستهای را دنبال میکند.
دادگاه حقوق بشر در استراسبورگ طی حکمی اعلام کرد که قوانین آلمان در مورد ممنوعیت رابطهی جنسی برادر و خواهر تنی با یکدیگر، با منشور اروپایی حقوق بشر مغایرت ندارد. طبق قوانین آلمان، رابطه جنسی با محارم مجازات دارد.
هفت قاضی دادگاه حقوق بشر استراسبورگ، دادخواست مرد ۳۵ سالهای را که از ۲۰ سالگی با خواهر خود رابطهی جنسی داشته رد کردند. این مرد طبق قوانین آلمان به دو سال و نیم زندان محکوم شده بود.
دادگاه حقوق بشر اروپا برای صدور این رای قوانین ۴۷ کشور اروپایی را مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه رسیده است که قانون مجازات آلمان در "چارچوب استقلال رای" کشورها صادر شده است. داشتن رابطهی جنسی برادر و خواهر تنی با یکدیگر، در همهی کشورهای اروپایی قابل مجازات نیست.
قوانین آلمان
در آلمان ولی رابطه جنسی با محارم مجازات دارد. مادهی ۱۷۳ قانون مجازات این کشور "همبستری خواهر و برادر تنی" با یکدیگر را ممنوع دانسته و خاطی را به تا دو سال زندان محکوم میکند. "دیوان عالی حمایت از قانون اساسی آلمان" نیز در سال ۲۰۰۸ اجرای این ماده را "موافق مفاد و روح قانون اساسی" آلمان تشخیص داده است.
در این سال دیوان عالی کالسروهه شکایت مرد ۳۵ سالهای را که از ۲۰ سالگی با خواهر خود رابطهی جنسی داشته مورد رسیدگی قرار داد و آن را به دلیل "حفظ نظم خانوادگی و حفظ سلامت همگانی" رد کرد.
این خواهر و برادر، تا زمان صدور حکم دادگاه، صاحب ۴ فرزند شده بودند که دو تن از آنان از قوای دماغی ضعیفی برخوردارند. خواهر شاکی نیز که هنگام اولین آمیزش جنسی بیش از ۱۷ سال نداشته، از نظر ذهنی عقب مانده است. شاکی انگیزهی داشتن رابطهی جنسی با خواهر خود را "عشق بیپایان به او" عنوان کرده است.
دادگاه ایالت درسدن در سال ۲۰۰۷ این مرد را به ۲ سال و نیم زندان محکوم کرد. دورهی محکومیت متهم در اواسط سال ۲۰۰۹ به پایان رسید. این خواهر و برادر پس از آزادی محکوم، جدا از یکدیگر زندگی میکنند.
چندی پیش، وکیل این مرد به نمایندگی از او دادخواستی تسلیم دادگاه حقوق بشر استراسبورگ کرد و خواستار لغو قانون مجازات آلمان دربارهی داشتن رابطهی جنسی خواهر و برادر با یکدیگر شد.
دادگاه حقوق بشر اروپا برای صدور این رای قوانین ۴۷ کشور اروپایی را مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه رسیده است که قانون مجازات آلمان در "چارچوب استقلال رای" کشورها صادر شده است. داشتن رابطهی جنسی برادر و خواهر تنی با یکدیگر، در همهی کشورهای اروپایی قابل مجازات نیست.
قوانین آلمان
در آلمان ولی رابطه جنسی با محارم مجازات دارد. مادهی ۱۷۳ قانون مجازات این کشور "همبستری خواهر و برادر تنی" با یکدیگر را ممنوع دانسته و خاطی را به تا دو سال زندان محکوم میکند. "دیوان عالی حمایت از قانون اساسی آلمان" نیز در سال ۲۰۰۸ اجرای این ماده را "موافق مفاد و روح قانون اساسی" آلمان تشخیص داده است.
در این سال دیوان عالی کالسروهه شکایت مرد ۳۵ سالهای را که از ۲۰ سالگی با خواهر خود رابطهی جنسی داشته مورد رسیدگی قرار داد و آن را به دلیل "حفظ نظم خانوادگی و حفظ سلامت همگانی" رد کرد.
این خواهر و برادر، تا زمان صدور حکم دادگاه، صاحب ۴ فرزند شده بودند که دو تن از آنان از قوای دماغی ضعیفی برخوردارند. خواهر شاکی نیز که هنگام اولین آمیزش جنسی بیش از ۱۷ سال نداشته، از نظر ذهنی عقب مانده است. شاکی انگیزهی داشتن رابطهی جنسی با خواهر خود را "عشق بیپایان به او" عنوان کرده است.
دادگاه ایالت درسدن در سال ۲۰۰۷ این مرد را به ۲ سال و نیم زندان محکوم کرد. دورهی محکومیت متهم در اواسط سال ۲۰۰۹ به پایان رسید. این خواهر و برادر پس از آزادی محکوم، جدا از یکدیگر زندگی میکنند.
چندی پیش، وکیل این مرد به نمایندگی از او دادخواستی تسلیم دادگاه حقوق بشر استراسبورگ کرد و خواستار لغو قانون مجازات آلمان دربارهی داشتن رابطهی جنسی خواهر و برادر با یکدیگر شد.
چرا کاربران توییتر از زبان فحشآلود استفاده میکنند؟ آیا این تندی و عصبیت زبانی نشانهی نارضایتی است؟ یا تنها بیان بیپرده و بدون سانسور نظر است؟ در اینباره با حسین قاضیان، جامعهشناس گفتوگو کردهایم.
کارکرد فیسبوک که شبکه اجتماعی برای یافتن دوستان و آشنایان مربوط به محیط واقعی است، میطلبد که اکثریت کاربران با هویت اصلی خود در آن حضور یابند. اما در توییتر خلاف این روند روندی حاکم است. در توییتر به جای آدمها، حرفها مهم هستند. بسیاری از کاربران از طریق آنچه توییت میکنند با یکدیگر در ارتباط هستند و از دوستان و آشنایان مربوط به فضای واقعی و اعضای خانواده در این فضا دور هستند.
در این فضا برخلاف فیسبوک استفاده از فحش نیز در آنچه بسیاری از کاربران مینویسند به صورت گسترده دیده میشود. فحشهایی که گاه بسیار ضد زن هستند و عجب آنکه بسیاری از کاربران زن توییتر نیز از آن استفاده میکنند. در صحبتهایی که با برخی از کاربران نسبتاَ قدیمی توییتر داشتیم آنها موارد مختلفی را دلیل استفاده از فحش مطرح میکردند. موضوع را جدا از "بد" یا "خوب" میدیدند و بر بیان افکار خود به «موثرترین» شیوه ممکن تاکید میکردند.
دکتر حسین قاضیان، جامعهشناس در گفتوگو با دویچه وله اگرچه به تاثیر ناشناس بودن هویتها در توییتر تاکید دارد، درباره وجود نابرابریهای اجتماعی و سیاسی از یک سو و همچنین نبود راهی برای بیان و اعتراض به آن نیز بحث میکند.
آقای قاضیان چرا کاربران شبکههای اجتماعی خصوصاَ توییتر وقتی با هویت نامشخص مینویسند، کلمات رکیک در نوشتههایشان حضور پررنگتری پیدا میکند؟
زبان یک کاربرد اجتماعی دارد یعنی ما به شکل فردی آن را تولید یا مصرف نمیکنیم. ما از زبان به شکل اجتماعی و در ارتباط با دیگران استفاده میکنیم . بنابراین با یک شبکه سر و کار داریم، اما این شبکه فقط شامل آدمها نیست بلکه شامل «نقش»هایی هم هست که آن آدمها در جامعه بر عهده دارند، و نیز «انتظارات»ی که از نقشهای آنها وجود دارد. به همین دلیل است که از من انتظار میرود به سبب نقشی که در جامعه دارم به شیوه معینی عمل و رفتار کنم. چون چنین انتظاری وجود دارد، از زبانی هم که من به کار میبرم انتظار مشخصی میرود، انتظاری که متناسب با نقشی است که من در جامعه ایفا میکنم. به همین خاطر ما انتظار داریم افراد بر حسب نقشهایی که بر عهده دارند از زبان معینی استفاده کنند. به همین ترتیب ما بین نقشها و زبانهای متفاوتی که این نقشهای مختلف به کار میبرند تمایز قایل میشویم و انتظارات متفاوتی هم داریم. مثلا از یک استاد دانشگاه یا معلم انتظار داریم به گونهای حرف بزند که ممکن است از یک راننده تاکسی یا یک قصاب یا کسی دیگر در حرفه دیگر انتظار نداشته باشیم و بر عکس.
به علاوه میدانیم که در هر گروه اجتماعی نیز مجموعهای از واژگان و شیوههای زبانی وجود دارد که مربوط به کسانی است که در آن حوزه، جایگاهها و نقشهای کمابیش مشابه دارند و بنابراین از یکدیگر انتظارات متقابل و مشابه دارند. به دلیل همین انتظارات، وقتی شما در مقام یک آدم مشخص و صاحب یک نقش معین اجتماعی، که مبتنی بر یک پایگاه اجتماعی مشخص است، دارید حرف میزنید، زبانی را که به کار میبرید برای شما نوعی محدودیت ایجاد میکند. چون شما را مقید میکند مطابق انتظاراتی که از شما میرود حرف بزنید و واژگان و شیوه حرف زدنی داشته باشید که مطابق آن انتظارات باشد. به این ترتیب، زبان بر اساس نقشها و انتظارات توام با نقشها و نیز شناخته شده بودن شمایی که قرار است آن نقشها را ایفا کنید و به انتظارات آن نقشها پاسخ دهید، محدودیت میآورد و شما را کنترل میکند، از جمله هیجانات شما را. بنابراین وقتی که یک استاد دانشگاه یا یک معلم عصبانی میشود ما انتظار داریم کلمات متفاوتی برای بیان عصبانیت خود، یا همان تخلیه هیجانی به کار ببرد تا دو نفر آدم معمولی که در خیابان بر سر یک تصادف رانندگی با همدیگر دعوا میکنند.
بر این اساس میشود گفت نقشها و انتظارات نقشها از دو جهت اهمیت دارند، یکی محدودیتی که هر نقش اجتماعی برای کاربرد زبان ایجاد میکند، و دوم محدودیتی که آن نقش اجتماعی برای کنترل هیجانات، و از جمله به طور خاص، کنترل زبانِ بیان و تخلیه هیجانات ایجاد میکند. از آن جا که فحاشی نوعی تخلیه هیجان از طریق کاربرد زبان است، میتوان فهمید که نقشها و انتظارات، و شناخته شده بودن کسی که این نقشها را ایفا میکند، چگونه ممکن است بر به کار بردن زبان فحش آمیز اثر بگذارد.
بنابراین وقتی فردی با اسامی مستعار یا هویت نامشخص حضور دارد هیچ کدام از این مسایل را ندارد؟
بله، تمام قیودی که از آن صحبت کردیم با گمنام بودن فرد باد بر هوا میشود. چون ناشناس بودن یعنی ناشناس بودن نقشها و انتظارات نقش، و بنابراین از بین رفتن کارکرد کنترلی و مقیدکننده آن نسبت به زبان. و چون محدودیتی برای کاربرد زبان وجود ندارد، بنابراین وقتی پای ابراز هیجان به میان میآید دیگر هیچ عامل مقیدکنندهای برای کنترل بیان هیجانات وجود ندارد، از جمله کنترلهای زبانی که ناشی از نقشهای افراد، و مشخص و شناخته شده بودن فردی است که آن نقشها را ایفا میکند. به همین دلیل است که در این حال، افراد خود را آزاد و فارغ میدانند از این که هر سخنی را به زبان بیاورند، چون کسی از آنها «انتظار»ی ندارد، چون آنها «کس»ی نیستند، شخص معینی نیستند، نقش معینی ایفا نمیکنند. پس آنها هم خود را از تمام قیود و محدودیتها و کنترلها آزاد میبینند و به این ترتیب زبان را به شیوه کاملاَ آزادانه. بی پروا برای بیان هیجانات خود استفاده میکنند.
چرا زبان فحش به کار میبرند و این زبان فحش چه خصوصیتی دارد؟
زبان فحش زبانیست که برای بیان حداکثر هیجانات به کار میرود و به همین علت هم فحاشی، دست کم در فرهنگ ما، بار جنسی یا به اصلاح ناموسی دارد، و شدیدترین فحشها فحش ناموسی به حساب میآید، یعنی فحشهایی که در آنها از تعابیر جنسی استفاده میشود، یا در آنها اشاره به عمل جنسی یا عضو جنسی، به طور کلی، یا اشاره به «ناموس» افراد وجود دارد. دلیلش هم خیلی روشن است برای اینکه عمل جنسی یکی از انواع اوجهای هیجانی است و افراد با گفتن فحش جنسی و ناموسی اوج هیجان خود را نسبت به یک موضوع نشان میدهند، یعنی شدت نفرت یا هیجانی را که در یک موضوع معین دارند، ابراز میکنند.
علاوه بر این در این فرهنگ که پدرسالارانه هم هست، عمل جنسی حاکی از نوعی فتح و غلبه و تصرف و فاعلیت است، و نشانی از خوار و کوچک و حقیر کردن و مفعول به حساب آوردن طرف مقابل. بنابراین وقتی شما یک فحش به کار میبرید که توام با واژههای جنسی/ناموسی است، آنها ابزار بیانی فتح و ظفر و تصرف و غلبه شماست نسبت به فرد مقابل که شکست خورده است! بنابراین شما انگار دارید از موضع بالاتر و با استیلا و تحکم با طرف حرف میزنید.
اینجاست که اوج هیجان خود را در زبان جنسی بهتر میتواند نشان دهد. به همین دلیل میبنیم گاهی که آدمها به جایی میرسند که دیگر حرفی ندارند برای ابراز وضعیتی که از آن متنفرند، از فحش و فحش جنسی/ناموسی استفاده میکنند. یعنی فکر میکنند در وضعیتی هستند که گفت و گو بردار نیست و دیگر خارج از گفتگو و بحث است و فقط آدم باید هیجانش را ابراز یا تخلیه کند. مثل اینکه دو نفر دارند با هم عادی حرف میزنند، ولی وقتی بحثشان بالا گرفت و به جایی نرسید و کار به دعوا کشید، هر چه فحش بلدند نثار همدیگیر میکنند. چون دارند حالت هیجانی را در نهایتش تجربه و تخلیه کنند و به همین علت هم در شدیدترین حالتش اغلب میروند سراغ واژههای جنسی/ناموسی.
از فرهنگ مردسالار صحبت کردید که قواعد خودش را به زبان و فحش هم میکشاند. اما چرا بسیاری از دخترانی هم که در توییتر حضور دارند خود از فحشهای جنسی ضد زن استفاده میکنند؟
صرف داشتن یک جنس متفاوت از نظر فیزیولوژیکی کافی نیست که شما را از یک جنسیت متفاوت هم برخوردار کند. یعنی زن بودن به معنای زنانگی داشتن نیست همان طور که مرد بودن به معنای مردانگی داشتن. مردانگی و زنانگی به شیوه فرهنگی و اجتماعی روی بدن زن و مرد کار گذاشته میشود. اگر در فرهنگی غلبه با فرهنگ مردسالارانه یا پدرسالارانه باشد همه افراد کمابیش دارند از این فرهنگ مصرف میکنند، حتی آن جنسی که خود موضوع و خطاب و عتاب این کاربرد زبانی است. بنابراین خلاف انتظار نیست که زنان هم، بدون توجه، آن زبان را به کار ببرند.
علاوه بر این گاهی برای بهره بدن از امتیازات همراهی با فرهنگ غالب، شما ناچار میشوی خود را به آن شبیه کنی. بنابراین همان زبانی را به کار میبری که نماینده ی زبان حاکم است. به همین علت هم هست که بعضی از زنهایی که با زبان خیلی فحاشانهای مثل خود "مردها" با آنها صحبت میکنند، باعث میشوند مردها بلافاصله جابزنند. چون آنها درمی یابند که وقتی چنین زنی چنان زبانی را به کار برده سلاح زبانی آنها برای فتح و غلبه در اختیار گرفته و آنها را خلع سلاح کرده. بنابراین، دیگر آن فتح و ظفری که ممکن بود با کاربرد آن زبان در مقابل یک جنس دیگر به دست بیاید از بین رفته و بیفایده است. در محیط مجازی نیز کاربرد این زبان از جانب زنان باعث میشود آنها موقتا هم که شده به سطح فرهنگ مردانهحاکم ارتقا پیدا کنند.
استفاده گسترده از زبان فحش مسالهای مربوط به ایران است یا در دیگر کشورهای دنیا هم دیده میشود؟ چه میزان از این گستردگی به دلیل خشم افراد و نبود امکان اعتراض در جامعه بسته است؟
مقایسه سخت است به دلیل اینکه موضوعیست که کمتر مطالعه شده یا من ندیدهام که جایی به صورت مقایسهای مطالعه شده باشد تا مشخص شود مردمان کدام کشور بیشتر از زبان فحش در گفتگوهای روزمره یا حتی در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. من چنین تحقیقاتی ندیدهام که بتوانم بر مبنای آنها داوری کنم.
اما در جامعههای مختلف وقتی آدم با مردم مواجه میشود میبیند آنها هم بیش و کم از زبان فحش استفاده میکنند. با این همه، یک چیز از لحاظ نظری مسلم است و آن این که زبان فحش، زبان بیان هیجان است و جامعهای که راههای زیادی برای بیان خودش نداشته باشد، و فقط بتواند هیجان را بیان کند، انتظار میرود این زبان کاربرد بیشتری داشته باشد. بنابراین هر جامعهای که در آن مدارها و مسیرها و شیوههای گفتگو و حرفزدن و بیان و ابراز خود بستهتر باشد، باید انتظار داشت که این زبان بیشتر به کار رود.
این بسته بودن راه و روش بیان خود، فقط بعد سیاسی ندارد، یعنی فقط به رابطه بین دولت با جامعه یا مردم مربوط نمیشود، در سطح اجتماعی هم این بسته بوده میتواند وجود داشته باشد. یعنی هر وقت در جامعهای رابطههای قدرت، چه درسطح خرد چه در سطح کلان، به صورت نامتوازن و یکسویه باشد، و خصلت سلطه آمیز و سرکوبگرانه باشد، و طرف کم قدرت تر که در وضعیت مغلوب است راهی برای بیان خود ندارشته باشد جز از طریق تخلیه هیجانیِ نفرتی که انباشت شده، زبان فحشآمیز عملا کارآمد ترین قالب برای بیان آن است، چرا که همه آن نفرت را یکباره میتواند بیرون بریزد به طوری که دست کم در کالبد یک تجربه زبانی موقتا احساس کند بر طرف خودش غلبه کرده است. غلبهای که جز از طریق زیان و هیجان ممکن نیست. حالا چه این غلبه در قالب روابط خانوادگی باشد یا روابط زن و شوهری یا در هر سطحی از روابط اجتماعی که ضامن و حامل قدرت هست.
برای همین میبینید گاهی آدمها ممکن است در صحنه رو در رو نسبت به کسی احساس شکست کنند، اما وقتی از طرف دور شدند، هر چه فحش از دهانشان در میآید نسبت به آن آدم میگویند، چون از این طریق در واقع خودشان و نفرتشان را بیرون میریزند و حس میکنند حالا موقتا یک طوری بر طرف غلبه کردهاند.
اگر از این زاویه نگاه کنیم به طور کلی میشود گفت وقتی جامعه مجالها و مسیرهایش برای بیان و ابراز آدمها بسته باشد، چه در سطح اجتماعی چه در سطح سیاسی، احتمال بیشتری میرود که با انباشت نفرت و هیجان، زبان فحش به کارگرفته شود، چون فحش، زبان بیان نفرت و هیجان است، و جامعه بسته نفرت بیشتر پر و بال میگیرد. در سطح سیاسی از این بابت جالب است مقایسهای شود بین جامعههای دموکراتیک و جامعه ما که در آن چقدر فحش علیه مقامات سیاسی رایج است.
آیا رواج ناسزاگویی بر روند کلی یک خردهرسانه یا شبکه اجتماعی میتواند تاثیر گذارد و بر آن حاکم شود؟ مثلاَ کسانی که عضو توییتر میشوند خود را در قالب از پیش تعیین شدهای ببینند که عرف عمومی استفاده از کلمات رکیک است؟
ممکن است یک جایی در محدودهای این فضا شکل بگیرد ولی خود آن رسانهها تا حد زیادی تعیینکننده نیستند چون به هر حال لایههای مختلف رسانهها را داریم، میدانیم کجا باید آن زبان شیک با هویت را به کار ببریم و کجا این زبان مبتذل ناشناس را. هر دو برای خود کارکردهایی دارند. همانطور که وقتی ما در جمعی رسمی هستیم با یک زبان حرف میزنیم وقتی در خانه یا با دوستان خود جمع شدهایم با یک زبان دیگر حرف میزنیم. اینجا هم همان لایههای مختلف برای بیان لایههای مختلف هیجانات و احساسات ما برقرار است.
اگر مجالها در جای دیگر کاهش پیدا کند و یا ما راهی برای گفتگو نیابیم انتظار میرود این جور زبان هم کاربردش افزایش پیدا کند که پیدا کرده. این نشان دهنده ان است که ما بسیاری اوقات راهی برای گفتگو با یکدیگر پیدا نمیکنیم، یعنی آدمها از مهارت گفتگویی برخوردار نیستند و میگویند حرف زدن دیگر فایده ندارد و تنها چیزی که میماند این است که چند تا فحش حوالهاش کنیم. وقتی راههای گفت و گو به نحو ساختاریای فرهنگی بسته است و گفت و گو بلد نیستیم یا نمیتوانیم آن را به کار ببریم یا بی فایده به حسابش میآوریم، در این شبکهها هم جای فحش باز میشود. اگر ما نتوانیم به عنوان یک جامعه راهی برای این قضایا پیدا کنیم احتمال شیوع بیشتر این نوع زبان هم بالا میگیرد، همانطور که همراه با افزایش نفرت، استفاده از این زبان هم که بیشتر رایج شده است.
ولی اینکه زبان فحش در خود این شبکهها به عنوان یک روند تا کجا پیش برود و تا چه حد باب شود این را نمیشود پیشبینی کرد، چون به خیلی از عوامل دیگر وابسته است و تنها این بعد ساختاری یا فرهنگی قدرت و زبان در کار نیست. ممکن است برخی از این شبکهها فردا تعطیل شوند مثل برخی از شبکهها که تعطیل شدند یا تغییر کنند. بنابراین همه آن روندهایی هم که آدم فکر میکند در حال گسترش هستند متوقف میشوند. البته خود فضای کنونی این شبکهها ممکن است جنبه تشویقآمیز داشته باشد. یعنی وقتی عدهای میبیند بقیه دارند فحش میدهند وهیجان خودشان و هیجان این مخاطبان را تخلیه میکنند، ممکن است این عده هم خود را متقاعد کنند این جا به دلیل ناشناس بودن و رها بودن از قید و بند نقش و انتظار نقش، میشود فحش داد و در رفت یا حتی در نرفت، ولی جای دیگرنمیشود.
مریم میرزا
تحریریه: مصطفی ملکان
در این فضا برخلاف فیسبوک استفاده از فحش نیز در آنچه بسیاری از کاربران مینویسند به صورت گسترده دیده میشود. فحشهایی که گاه بسیار ضد زن هستند و عجب آنکه بسیاری از کاربران زن توییتر نیز از آن استفاده میکنند. در صحبتهایی که با برخی از کاربران نسبتاَ قدیمی توییتر داشتیم آنها موارد مختلفی را دلیل استفاده از فحش مطرح میکردند. موضوع را جدا از "بد" یا "خوب" میدیدند و بر بیان افکار خود به «موثرترین» شیوه ممکن تاکید میکردند.
دکتر حسین قاضیان، جامعهشناس در گفتوگو با دویچه وله اگرچه به تاثیر ناشناس بودن هویتها در توییتر تاکید دارد، درباره وجود نابرابریهای اجتماعی و سیاسی از یک سو و همچنین نبود راهی برای بیان و اعتراض به آن نیز بحث میکند.
آقای قاضیان چرا کاربران شبکههای اجتماعی خصوصاَ توییتر وقتی با هویت نامشخص مینویسند، کلمات رکیک در نوشتههایشان حضور پررنگتری پیدا میکند؟
زبان یک کاربرد اجتماعی دارد یعنی ما به شکل فردی آن را تولید یا مصرف نمیکنیم. ما از زبان به شکل اجتماعی و در ارتباط با دیگران استفاده میکنیم . بنابراین با یک شبکه سر و کار داریم، اما این شبکه فقط شامل آدمها نیست بلکه شامل «نقش»هایی هم هست که آن آدمها در جامعه بر عهده دارند، و نیز «انتظارات»ی که از نقشهای آنها وجود دارد. به همین دلیل است که از من انتظار میرود به سبب نقشی که در جامعه دارم به شیوه معینی عمل و رفتار کنم. چون چنین انتظاری وجود دارد، از زبانی هم که من به کار میبرم انتظار مشخصی میرود، انتظاری که متناسب با نقشی است که من در جامعه ایفا میکنم. به همین خاطر ما انتظار داریم افراد بر حسب نقشهایی که بر عهده دارند از زبان معینی استفاده کنند. به همین ترتیب ما بین نقشها و زبانهای متفاوتی که این نقشهای مختلف به کار میبرند تمایز قایل میشویم و انتظارات متفاوتی هم داریم. مثلا از یک استاد دانشگاه یا معلم انتظار داریم به گونهای حرف بزند که ممکن است از یک راننده تاکسی یا یک قصاب یا کسی دیگر در حرفه دیگر انتظار نداشته باشیم و بر عکس.
به علاوه میدانیم که در هر گروه اجتماعی نیز مجموعهای از واژگان و شیوههای زبانی وجود دارد که مربوط به کسانی است که در آن حوزه، جایگاهها و نقشهای کمابیش مشابه دارند و بنابراین از یکدیگر انتظارات متقابل و مشابه دارند. به دلیل همین انتظارات، وقتی شما در مقام یک آدم مشخص و صاحب یک نقش معین اجتماعی، که مبتنی بر یک پایگاه اجتماعی مشخص است، دارید حرف میزنید، زبانی را که به کار میبرید برای شما نوعی محدودیت ایجاد میکند. چون شما را مقید میکند مطابق انتظاراتی که از شما میرود حرف بزنید و واژگان و شیوه حرف زدنی داشته باشید که مطابق آن انتظارات باشد. به این ترتیب، زبان بر اساس نقشها و انتظارات توام با نقشها و نیز شناخته شده بودن شمایی که قرار است آن نقشها را ایفا کنید و به انتظارات آن نقشها پاسخ دهید، محدودیت میآورد و شما را کنترل میکند، از جمله هیجانات شما را. بنابراین وقتی که یک استاد دانشگاه یا یک معلم عصبانی میشود ما انتظار داریم کلمات متفاوتی برای بیان عصبانیت خود، یا همان تخلیه هیجانی به کار ببرد تا دو نفر آدم معمولی که در خیابان بر سر یک تصادف رانندگی با همدیگر دعوا میکنند.
بر این اساس میشود گفت نقشها و انتظارات نقشها از دو جهت اهمیت دارند، یکی محدودیتی که هر نقش اجتماعی برای کاربرد زبان ایجاد میکند، و دوم محدودیتی که آن نقش اجتماعی برای کنترل هیجانات، و از جمله به طور خاص، کنترل زبانِ بیان و تخلیه هیجانات ایجاد میکند. از آن جا که فحاشی نوعی تخلیه هیجان از طریق کاربرد زبان است، میتوان فهمید که نقشها و انتظارات، و شناخته شده بودن کسی که این نقشها را ایفا میکند، چگونه ممکن است بر به کار بردن زبان فحش آمیز اثر بگذارد.
بنابراین وقتی فردی با اسامی مستعار یا هویت نامشخص حضور دارد هیچ کدام از این مسایل را ندارد؟
بله، تمام قیودی که از آن صحبت کردیم با گمنام بودن فرد باد بر هوا میشود. چون ناشناس بودن یعنی ناشناس بودن نقشها و انتظارات نقش، و بنابراین از بین رفتن کارکرد کنترلی و مقیدکننده آن نسبت به زبان. و چون محدودیتی برای کاربرد زبان وجود ندارد، بنابراین وقتی پای ابراز هیجان به میان میآید دیگر هیچ عامل مقیدکنندهای برای کنترل بیان هیجانات وجود ندارد، از جمله کنترلهای زبانی که ناشی از نقشهای افراد، و مشخص و شناخته شده بودن فردی است که آن نقشها را ایفا میکند. به همین دلیل است که در این حال، افراد خود را آزاد و فارغ میدانند از این که هر سخنی را به زبان بیاورند، چون کسی از آنها «انتظار»ی ندارد، چون آنها «کس»ی نیستند، شخص معینی نیستند، نقش معینی ایفا نمیکنند. پس آنها هم خود را از تمام قیود و محدودیتها و کنترلها آزاد میبینند و به این ترتیب زبان را به شیوه کاملاَ آزادانه. بی پروا برای بیان هیجانات خود استفاده میکنند.
چرا زبان فحش به کار میبرند و این زبان فحش چه خصوصیتی دارد؟
زبان فحش زبانیست که برای بیان حداکثر هیجانات به کار میرود و به همین علت هم فحاشی، دست کم در فرهنگ ما، بار جنسی یا به اصلاح ناموسی دارد، و شدیدترین فحشها فحش ناموسی به حساب میآید، یعنی فحشهایی که در آنها از تعابیر جنسی استفاده میشود، یا در آنها اشاره به عمل جنسی یا عضو جنسی، به طور کلی، یا اشاره به «ناموس» افراد وجود دارد. دلیلش هم خیلی روشن است برای اینکه عمل جنسی یکی از انواع اوجهای هیجانی است و افراد با گفتن فحش جنسی و ناموسی اوج هیجان خود را نسبت به یک موضوع نشان میدهند، یعنی شدت نفرت یا هیجانی را که در یک موضوع معین دارند، ابراز میکنند.
علاوه بر این در این فرهنگ که پدرسالارانه هم هست، عمل جنسی حاکی از نوعی فتح و غلبه و تصرف و فاعلیت است، و نشانی از خوار و کوچک و حقیر کردن و مفعول به حساب آوردن طرف مقابل. بنابراین وقتی شما یک فحش به کار میبرید که توام با واژههای جنسی/ناموسی است، آنها ابزار بیانی فتح و ظفر و تصرف و غلبه شماست نسبت به فرد مقابل که شکست خورده است! بنابراین شما انگار دارید از موضع بالاتر و با استیلا و تحکم با طرف حرف میزنید.
اینجاست که اوج هیجان خود را در زبان جنسی بهتر میتواند نشان دهد. به همین دلیل میبنیم گاهی که آدمها به جایی میرسند که دیگر حرفی ندارند برای ابراز وضعیتی که از آن متنفرند، از فحش و فحش جنسی/ناموسی استفاده میکنند. یعنی فکر میکنند در وضعیتی هستند که گفت و گو بردار نیست و دیگر خارج از گفتگو و بحث است و فقط آدم باید هیجانش را ابراز یا تخلیه کند. مثل اینکه دو نفر دارند با هم عادی حرف میزنند، ولی وقتی بحثشان بالا گرفت و به جایی نرسید و کار به دعوا کشید، هر چه فحش بلدند نثار همدیگیر میکنند. چون دارند حالت هیجانی را در نهایتش تجربه و تخلیه کنند و به همین علت هم در شدیدترین حالتش اغلب میروند سراغ واژههای جنسی/ناموسی.
از فرهنگ مردسالار صحبت کردید که قواعد خودش را به زبان و فحش هم میکشاند. اما چرا بسیاری از دخترانی هم که در توییتر حضور دارند خود از فحشهای جنسی ضد زن استفاده میکنند؟
صرف داشتن یک جنس متفاوت از نظر فیزیولوژیکی کافی نیست که شما را از یک جنسیت متفاوت هم برخوردار کند. یعنی زن بودن به معنای زنانگی داشتن نیست همان طور که مرد بودن به معنای مردانگی داشتن. مردانگی و زنانگی به شیوه فرهنگی و اجتماعی روی بدن زن و مرد کار گذاشته میشود. اگر در فرهنگی غلبه با فرهنگ مردسالارانه یا پدرسالارانه باشد همه افراد کمابیش دارند از این فرهنگ مصرف میکنند، حتی آن جنسی که خود موضوع و خطاب و عتاب این کاربرد زبانی است. بنابراین خلاف انتظار نیست که زنان هم، بدون توجه، آن زبان را به کار ببرند.
علاوه بر این گاهی برای بهره بدن از امتیازات همراهی با فرهنگ غالب، شما ناچار میشوی خود را به آن شبیه کنی. بنابراین همان زبانی را به کار میبری که نماینده ی زبان حاکم است. به همین علت هم هست که بعضی از زنهایی که با زبان خیلی فحاشانهای مثل خود "مردها" با آنها صحبت میکنند، باعث میشوند مردها بلافاصله جابزنند. چون آنها درمی یابند که وقتی چنین زنی چنان زبانی را به کار برده سلاح زبانی آنها برای فتح و غلبه در اختیار گرفته و آنها را خلع سلاح کرده. بنابراین، دیگر آن فتح و ظفری که ممکن بود با کاربرد آن زبان در مقابل یک جنس دیگر به دست بیاید از بین رفته و بیفایده است. در محیط مجازی نیز کاربرد این زبان از جانب زنان باعث میشود آنها موقتا هم که شده به سطح فرهنگ مردانهحاکم ارتقا پیدا کنند.
استفاده گسترده از زبان فحش مسالهای مربوط به ایران است یا در دیگر کشورهای دنیا هم دیده میشود؟ چه میزان از این گستردگی به دلیل خشم افراد و نبود امکان اعتراض در جامعه بسته است؟
مقایسه سخت است به دلیل اینکه موضوعیست که کمتر مطالعه شده یا من ندیدهام که جایی به صورت مقایسهای مطالعه شده باشد تا مشخص شود مردمان کدام کشور بیشتر از زبان فحش در گفتگوهای روزمره یا حتی در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. من چنین تحقیقاتی ندیدهام که بتوانم بر مبنای آنها داوری کنم.
اما در جامعههای مختلف وقتی آدم با مردم مواجه میشود میبیند آنها هم بیش و کم از زبان فحش استفاده میکنند. با این همه، یک چیز از لحاظ نظری مسلم است و آن این که زبان فحش، زبان بیان هیجان است و جامعهای که راههای زیادی برای بیان خودش نداشته باشد، و فقط بتواند هیجان را بیان کند، انتظار میرود این زبان کاربرد بیشتری داشته باشد. بنابراین هر جامعهای که در آن مدارها و مسیرها و شیوههای گفتگو و حرفزدن و بیان و ابراز خود بستهتر باشد، باید انتظار داشت که این زبان بیشتر به کار رود.
این بسته بودن راه و روش بیان خود، فقط بعد سیاسی ندارد، یعنی فقط به رابطه بین دولت با جامعه یا مردم مربوط نمیشود، در سطح اجتماعی هم این بسته بوده میتواند وجود داشته باشد. یعنی هر وقت در جامعهای رابطههای قدرت، چه درسطح خرد چه در سطح کلان، به صورت نامتوازن و یکسویه باشد، و خصلت سلطه آمیز و سرکوبگرانه باشد، و طرف کم قدرت تر که در وضعیت مغلوب است راهی برای بیان خود ندارشته باشد جز از طریق تخلیه هیجانیِ نفرتی که انباشت شده، زبان فحشآمیز عملا کارآمد ترین قالب برای بیان آن است، چرا که همه آن نفرت را یکباره میتواند بیرون بریزد به طوری که دست کم در کالبد یک تجربه زبانی موقتا احساس کند بر طرف خودش غلبه کرده است. غلبهای که جز از طریق زیان و هیجان ممکن نیست. حالا چه این غلبه در قالب روابط خانوادگی باشد یا روابط زن و شوهری یا در هر سطحی از روابط اجتماعی که ضامن و حامل قدرت هست.
برای همین میبینید گاهی آدمها ممکن است در صحنه رو در رو نسبت به کسی احساس شکست کنند، اما وقتی از طرف دور شدند، هر چه فحش از دهانشان در میآید نسبت به آن آدم میگویند، چون از این طریق در واقع خودشان و نفرتشان را بیرون میریزند و حس میکنند حالا موقتا یک طوری بر طرف غلبه کردهاند.
اگر از این زاویه نگاه کنیم به طور کلی میشود گفت وقتی جامعه مجالها و مسیرهایش برای بیان و ابراز آدمها بسته باشد، چه در سطح اجتماعی چه در سطح سیاسی، احتمال بیشتری میرود که با انباشت نفرت و هیجان، زبان فحش به کارگرفته شود، چون فحش، زبان بیان نفرت و هیجان است، و جامعه بسته نفرت بیشتر پر و بال میگیرد. در سطح سیاسی از این بابت جالب است مقایسهای شود بین جامعههای دموکراتیک و جامعه ما که در آن چقدر فحش علیه مقامات سیاسی رایج است.
آیا رواج ناسزاگویی بر روند کلی یک خردهرسانه یا شبکه اجتماعی میتواند تاثیر گذارد و بر آن حاکم شود؟ مثلاَ کسانی که عضو توییتر میشوند خود را در قالب از پیش تعیین شدهای ببینند که عرف عمومی استفاده از کلمات رکیک است؟
ممکن است یک جایی در محدودهای این فضا شکل بگیرد ولی خود آن رسانهها تا حد زیادی تعیینکننده نیستند چون به هر حال لایههای مختلف رسانهها را داریم، میدانیم کجا باید آن زبان شیک با هویت را به کار ببریم و کجا این زبان مبتذل ناشناس را. هر دو برای خود کارکردهایی دارند. همانطور که وقتی ما در جمعی رسمی هستیم با یک زبان حرف میزنیم وقتی در خانه یا با دوستان خود جمع شدهایم با یک زبان دیگر حرف میزنیم. اینجا هم همان لایههای مختلف برای بیان لایههای مختلف هیجانات و احساسات ما برقرار است.
اگر مجالها در جای دیگر کاهش پیدا کند و یا ما راهی برای گفتگو نیابیم انتظار میرود این جور زبان هم کاربردش افزایش پیدا کند که پیدا کرده. این نشان دهنده ان است که ما بسیاری اوقات راهی برای گفتگو با یکدیگر پیدا نمیکنیم، یعنی آدمها از مهارت گفتگویی برخوردار نیستند و میگویند حرف زدن دیگر فایده ندارد و تنها چیزی که میماند این است که چند تا فحش حوالهاش کنیم. وقتی راههای گفت و گو به نحو ساختاریای فرهنگی بسته است و گفت و گو بلد نیستیم یا نمیتوانیم آن را به کار ببریم یا بی فایده به حسابش میآوریم، در این شبکهها هم جای فحش باز میشود. اگر ما نتوانیم به عنوان یک جامعه راهی برای این قضایا پیدا کنیم احتمال شیوع بیشتر این نوع زبان هم بالا میگیرد، همانطور که همراه با افزایش نفرت، استفاده از این زبان هم که بیشتر رایج شده است.
ولی اینکه زبان فحش در خود این شبکهها به عنوان یک روند تا کجا پیش برود و تا چه حد باب شود این را نمیشود پیشبینی کرد، چون به خیلی از عوامل دیگر وابسته است و تنها این بعد ساختاری یا فرهنگی قدرت و زبان در کار نیست. ممکن است برخی از این شبکهها فردا تعطیل شوند مثل برخی از شبکهها که تعطیل شدند یا تغییر کنند. بنابراین همه آن روندهایی هم که آدم فکر میکند در حال گسترش هستند متوقف میشوند. البته خود فضای کنونی این شبکهها ممکن است جنبه تشویقآمیز داشته باشد. یعنی وقتی عدهای میبیند بقیه دارند فحش میدهند وهیجان خودشان و هیجان این مخاطبان را تخلیه میکنند، ممکن است این عده هم خود را متقاعد کنند این جا به دلیل ناشناس بودن و رها بودن از قید و بند نقش و انتظار نقش، میشود فحش داد و در رفت یا حتی در نرفت، ولی جای دیگرنمیشود.
مریم میرزا
تحریریه: مصطفی ملکان
دبیر مجمع تشخیص مصلحت و برخی تشکلهای کارگری خواستار برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر شدند. به گفته یک خبرنگار کارگری، دولتمردان در دعوای درون حکومت سعی میکنند به پارهای از خواستهای کارگران توجه کنند.
به گفته علی دهقانکیا، عضو هيات مديره كانون شوراهای اسلامی كار استان تهران، در پنج سال گذشته هیچ مجوزی برگزاری راهپیمایی در روز جهاني كارگر صادر نشده است.
عضو هيات مديره كانون شوراهای اسلامی كار با بیان اینکه درخواست مجوز برگزاری راهپيمايی روز كارگر (اول ماه مه، ۱۱ اردیبهشت)، هفته آينده به وزارت كشور ارائه میشود، گفت: «در صورت دريافت مجوز راهپيمايی، كارگران مشكلات ايجاد شده در پی اجرای قانون هدفنمدی يارانهها را يکصدا به گوش مسئولان خواهند رساند.»
بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، "تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است."
در همین زمینه محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفته است: «در کشور ما انجام راهپیمایی مسالمت آمیز کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت مانعی ندارد، وزارت کشور نیز مجوز برگزاری این کار را میدهد.»
سیامک طاهری، خبرنگار حوزه کار در تهران، در گفتوگو با دویچه وله به بررسی علل حمایت برخی سیاستمداران از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران پرداخته و میگوید بیشک مهمترین مسئله کارگری ما در شرایط فعلی "امنیت شغلی" است.
بشنوید: گفتوگو با سیامک طاهری درباره مراسم روز جهانی کارگر در ایران
دویچه وله: به نظر میآید امسال تشکلهای کارگری داخل ایران، بیش از سالهای گذشته درصدد گرفتن مجوز برگزاری مراسم روز جهانی کارگر هستند. تا چه حد از فعالیت تشکلهای کارگری و برنامههایی که احتمالا برای روز جهانی کارگر دارند با خبرید؟
سیامک طاهری: این که پارهای از تشکلها امسال به فکر افتادهاند، با توجه به شرایط بسیار سختی که برای کارگران پیش آمده، دست به اقدامی بزنند و شاید بتوانند از فرصت اول ماه مه استفاده کنند و پارهای از خواستههای کارگری را به گوش مردم و مسئولان برسانند، مطلبیست که مورد تأیید من هم هست و فکر میکنم عمل درستیست.
اما این که چه قدر امکان دارد چنین اجازهای به آنها داده شود، باید صبر کرد و دید. چون متأسفانه طرح این خواستهای صنفی در کشور ما فوری به یک مسئله سیاسی تبدیل میشود و وسیلهای میشود برای درگیری بین جناحهای مختلف و به کرسی نشاندن خواستهای این یا آن جناح. بههرحال باید صبر کرد و دید که چه پیش میآید.
امسال محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم خواسته تا در روز جهانی کارگر، به کارگران مجوز راهپیمایی داده شود. فکر میکنید چرا امسال فردی مثل آقای رضایی با کارگران همراستا شده، تحلیل شما در این باره چیست؟
قبل از این که به این مسئله بپردازیم، باید به این مسئله توجه کنیم که بعد از انقلاب روز اول ماه مه، به عنوان روز تعطیل عمومی اعلام شده بود و تا چند سال هم این وضعیت ادامه داشت. ولی با توجه به محدود شدن فعالیت مدام تشکلهای کارگری و برچیده شدن بسیاری از سندیکاها و تشکلهای کارگری، کم کم این مسئله هم شامل محدودیت شد و تبدیل شد به روز تعطیل کارگری. به این معنا که واحدهای کارگری تعطیل میشدند، ولی تعطیل عمومی نبود. بعد از مدتی با توجه به تعطیل بودن کارخانهها، تظاهرات کارگری و راهپیماییهای کارگری در کشور انجام میشد.
اما بعدها این امر هم شامل محدودیت شد و بیشتر در کارخانههای بزرگتر به جمع شدن کارگرها و برگزاری مراسم در درون کارخانهها تبدیل شد. در سیر قهقرایی این حرکت، بعدها با انجام یکسری مراسم تشریفاتی که کارفرمایان یا مدیران کارخانه، بهخصوص مدیران دولتی، که در آن یک سخنرانی خیلی آبکی را انجام میدادند، مراسم را به این ترتیب سپری میکردند و مراسم تمام میشد.
بنابراین میبینیم که مسئله روز اول ماه مه، روز جهانی طبقه کارگر، به طور مدام در پی این ۳۳ سال محدود شده و هرچه بیشتر سعی کردند به فراموشی سپرده شود. اما اینکه امسال با توجه به حرکاتی که اخیرا در درون مجموعه حاکمیت دیده میشود، مثل صحبتهای اخیر آقای رفسنجانی یا دیگر کسانی که در درون حاکمیت هستند ولی ناراضیاند یا در حاشیه حاکمیت قرار دارند، طبیعتا برای جلب حمایت کارگران در دعوای درون حکومتی سعی میکنند به پارهای از خواستههای آنها توجه نشان دهند. من فکر میکنم صحبتهای آقای محسن رضایی را هم باید در این چارچوب دید.
به عنوان یکی از فعالان حوزه کار فکر میکنید اگر بنا به برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران باشد، امسال کدام خواسته مشخص کارگران در اولویت قرار دارد؟
بیشک مهمترین مسئله کارگری ما امنیت شغلیست و شعار قاعدتا "کار کار کار" خواهد بود. دومین مسئله تورم لجام گسیختهای است که دستمزدهای کارگری را با شدت تمام میبلعد. بدین ترتیب اولین مسئله امنیت شغلی و دومین مسئله توان خرید طبقهی کارگر ایران است. البته مسائل جانبی دیگری هم وجود دارد. مثل نارضایتی از دفترچههای بیمه تأمین اجتماعی که هر روز لاغرتر میشوند. به این معنی که خدمات پزشکی ارائه شده کمتر میشود و داروهای بیشتری از شمول آن خارج میشود.
مسائل دیگری هم طبیعتا مطرح است مثل مسکن و قراردادهای سفید امضا که کارگران را از حق بیمه محروم میکند یا کارگرانی که به شکل قراردادی برای مؤسساتی کار میکنند که آنها را، به اصطلاح "کارگران اجارهای" را برای کار به جاهای مختلف میفرستند.
مصاحبه از: حسین کرمانی
تحریریه: بهمن مهرداد
عضو هيات مديره كانون شوراهای اسلامی كار با بیان اینکه درخواست مجوز برگزاری راهپيمايی روز كارگر (اول ماه مه، ۱۱ اردیبهشت)، هفته آينده به وزارت كشور ارائه میشود، گفت: «در صورت دريافت مجوز راهپيمايی، كارگران مشكلات ايجاد شده در پی اجرای قانون هدفنمدی يارانهها را يکصدا به گوش مسئولان خواهند رساند.»
بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، "تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است."
در همین زمینه محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفته است: «در کشور ما انجام راهپیمایی مسالمت آمیز کارگران در روز ۱۱ اردیبهشت مانعی ندارد، وزارت کشور نیز مجوز برگزاری این کار را میدهد.»
سیامک طاهری، خبرنگار حوزه کار در تهران، در گفتوگو با دویچه وله به بررسی علل حمایت برخی سیاستمداران از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران پرداخته و میگوید بیشک مهمترین مسئله کارگری ما در شرایط فعلی "امنیت شغلی" است.
بشنوید: گفتوگو با سیامک طاهری درباره مراسم روز جهانی کارگر در ایران
دویچه وله: به نظر میآید امسال تشکلهای کارگری داخل ایران، بیش از سالهای گذشته درصدد گرفتن مجوز برگزاری مراسم روز جهانی کارگر هستند. تا چه حد از فعالیت تشکلهای کارگری و برنامههایی که احتمالا برای روز جهانی کارگر دارند با خبرید؟
سیامک طاهری: این که پارهای از تشکلها امسال به فکر افتادهاند، با توجه به شرایط بسیار سختی که برای کارگران پیش آمده، دست به اقدامی بزنند و شاید بتوانند از فرصت اول ماه مه استفاده کنند و پارهای از خواستههای کارگری را به گوش مردم و مسئولان برسانند، مطلبیست که مورد تأیید من هم هست و فکر میکنم عمل درستیست.
اما این که چه قدر امکان دارد چنین اجازهای به آنها داده شود، باید صبر کرد و دید. چون متأسفانه طرح این خواستهای صنفی در کشور ما فوری به یک مسئله سیاسی تبدیل میشود و وسیلهای میشود برای درگیری بین جناحهای مختلف و به کرسی نشاندن خواستهای این یا آن جناح. بههرحال باید صبر کرد و دید که چه پیش میآید.
امسال محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم خواسته تا در روز جهانی کارگر، به کارگران مجوز راهپیمایی داده شود. فکر میکنید چرا امسال فردی مثل آقای رضایی با کارگران همراستا شده، تحلیل شما در این باره چیست؟
قبل از این که به این مسئله بپردازیم، باید به این مسئله توجه کنیم که بعد از انقلاب روز اول ماه مه، به عنوان روز تعطیل عمومی اعلام شده بود و تا چند سال هم این وضعیت ادامه داشت. ولی با توجه به محدود شدن فعالیت مدام تشکلهای کارگری و برچیده شدن بسیاری از سندیکاها و تشکلهای کارگری، کم کم این مسئله هم شامل محدودیت شد و تبدیل شد به روز تعطیل کارگری. به این معنا که واحدهای کارگری تعطیل میشدند، ولی تعطیل عمومی نبود. بعد از مدتی با توجه به تعطیل بودن کارخانهها، تظاهرات کارگری و راهپیماییهای کارگری در کشور انجام میشد.
بنابراین میبینیم که مسئله روز اول ماه مه، روز جهانی طبقه کارگر، به طور مدام در پی این ۳۳ سال محدود شده و هرچه بیشتر سعی کردند به فراموشی سپرده شود. اما اینکه امسال با توجه به حرکاتی که اخیرا در درون مجموعه حاکمیت دیده میشود، مثل صحبتهای اخیر آقای رفسنجانی یا دیگر کسانی که در درون حاکمیت هستند ولی ناراضیاند یا در حاشیه حاکمیت قرار دارند، طبیعتا برای جلب حمایت کارگران در دعوای درون حکومتی سعی میکنند به پارهای از خواستههای آنها توجه نشان دهند. من فکر میکنم صحبتهای آقای محسن رضایی را هم باید در این چارچوب دید.
به عنوان یکی از فعالان حوزه کار فکر میکنید اگر بنا به برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران باشد، امسال کدام خواسته مشخص کارگران در اولویت قرار دارد؟
بیشک مهمترین مسئله کارگری ما امنیت شغلیست و شعار قاعدتا "کار کار کار" خواهد بود. دومین مسئله تورم لجام گسیختهای است که دستمزدهای کارگری را با شدت تمام میبلعد. بدین ترتیب اولین مسئله امنیت شغلی و دومین مسئله توان خرید طبقهی کارگر ایران است. البته مسائل جانبی دیگری هم وجود دارد. مثل نارضایتی از دفترچههای بیمه تأمین اجتماعی که هر روز لاغرتر میشوند. به این معنی که خدمات پزشکی ارائه شده کمتر میشود و داروهای بیشتری از شمول آن خارج میشود.
مسائل دیگری هم طبیعتا مطرح است مثل مسکن و قراردادهای سفید امضا که کارگران را از حق بیمه محروم میکند یا کارگرانی که به شکل قراردادی برای مؤسساتی کار میکنند که آنها را، به اصطلاح "کارگران اجارهای" را برای کار به جاهای مختلف میفرستند.
مصاحبه از: حسین کرمانی
تحریریه: بهمن مهرداد
دو لرزش بسیار قوی چهارشنبه ۱۱ آوریل بستر اقیانوس هند را تکان دادند. با وجود اعلام بالاترین درجه هشدار سونامی در سواحل اقیانوس هند، این دو لرزش پیامد مخربی در بر نداشتند. چرا سونامی رخ نداد؟
سواحل اقیانوس هند چهارشنبه (۱۱ آوریل/ ۲۳ فروردین) ساعتها در حالت آماده باش کامل بود. دو زمین لرزه بسیار قوی بستر دریا در نزدیکی جزیره سوماترای اندونزی را تکان دادند. بلافاصله در تمام منطقه هشدار سونامی اعلام شد.
قدرت لرزش نخست ۶ / ۸ دومین لرزش ۲/ ۸ ریشتر اعلام شدند. این دو لرزش در شمار پرقدرتترین لرزشهای بستر دریا از زمان آغاز اندازهگیری شدت زمینلرزه بودند. لرزشهای روز چهارشنبه در سنگاپور، سریلانکا، تایلند و هند نیز احساس شدند.
آژانس لرزهنگاری آمریکا مرکز زلزله را در ۴۰۰ کیلومتری سوماترا و در عمق ۳۳ کیلومتری بستر دریا اعلام کرد. مرکز هشدار سونامی در اندونزی نیز با اعلام بالاترین درجه هشدار، تاکید کرد این دو لرزشهای میتوانند موجب بروز یکسونامی گسترده و مخرب در سراسر سواحل اقیانوس هند شود.
در دریا امواجی پدید آمدند که هیچکس نمیدانست ارتفاع آنها چقدر است. در سواحل اقیانوس هند در کشورهای هند، تایلند، اندونزی هشدار سونامی اعلام شد.
حتی در سواحل شرقی قاره آفریقا نیز وضعیت هشدار اعلام شد. اما در نهایت، امواج کوچکی به ساحل رسیدند.
دلایل علمی یک خوششانسی بزرگ
در جنوب اندونزی، در بستر دریا یک موزائیک پوستهای زمین که میلیونها تن وزن دارد از هم پاشیده است. برخی از تکههای این موازئیک به بزرگی استان تهران هستند.
تکههای جنوبی این موزائیک زیر فشار سایر لایههای پوستهای زمین قرار دارد. این تکهها هر سال از سمت جنوب ۵ سانتیمتر به طرف خشکی رانده میشوند. این فشار گاه تا جایی پیش میروند که تکه موزایک دوباره از هم میپاشد و دریالرزه رخ میدهد.
دریالرزه چهارشنبه ۱۱ آوریل، از بخت خوش به دلیل دو موجب بروز سونامی نشد. نخست اینکه مرکز لرزش ۴۰۰ کیلومتر دورتر از ساحل بود. بر اساس اطلاعاتی که تا کنون منتشر شده هیچ منطقه مسکونی در سواحل اقیانوس هند آسیب ندیده است.
از آن گذشته برخلاف دریالرزه سال ۲۰۰۴ که در بستر دریا یک تکه پوستهای زمین روی تکه دیگر لغزیده شد، اینبار دو تکه به طور افقی در کنار هم بهمدیگر ساییده شدند. در پی این ساییدگی یک گسل افقی و سپس دریالرزه رخ داد، اما فشار زیادی در آب دریا ایجاد نکرد.
لرزش شدید مانند لرزشهای روز چهارشنبه، در گسل افقی لایههای پوستهای زمین به ندرت اتفاق میافتد. این پوستهها زمانی دچار حرکت شدید میشوند که یک پوسته زیر پوسته دیگر فرو میرود. چنین حالتی اغلب در نزدیک ساحل رخ میدهد.
مناطق پرخطر در سواحل اندونزی
پیشبینی سونامی، درست مانند پیشبینی لرزش زمین ممکن نیست. اما در مناطقی که دریالرزههای پرقدرت رخ میدهند، احتمال سونامی زیاد است. زمینشناسان از مدتها پیش انتظار چنین لرزشی را در منطقه دیگری از اندونزی داشتند.
در غرب جزیره سوماترا شهر میلیونی پادانگ قرار دارد. در آبهای ساحل جنوبی این شهر، لایههای پوستهای زمین در بستر دریا تحت فشار قرار دارد. در حاشیه این پوستهها از سالها پیش انرژی بسیاری جمع شده که ممکن است به شکست یکی از این لایهها و در نهایت دریالرزهای پرقدرت ختم شود.
در سواحل جزیره جاوا در اندونزی نیز همین وضعیت وجود دارد. در این منطقه آخرین لرزش دریا بیش از صد سال پیش رخ داده است. در صورت بروز یک دریالرزه شدید امواج سونامی در کمتر ۱۵ دقیقه به سواحل این جزیره خواهند رسید.
سیستم هشدار دهنده سونامی در اندونزی پس از فاجعه سونامی ۲۰۰۴ با هزینه و تلاش متخصصان آلمان در این منطقه نصب شد. این سیستم که ساخت آن شش سال طول کشید و هزینهای بالغ بر ۴۵ میلیون یورو در بر داشت، تا کنون به خوبی پاسخگو بوده است.
سرمایهگذاری کلان آلمان برای نصب سیستم هشدار دهنده
با وجود نصب سیستم هشدار دهنده، سونامی در سالهای اخیر قربانیان بسیاری در سواحل اندونزی گرفته است. نکته اینجاست که بروز چنین فاجعهای همواره به کارآیی سیستمها هشدار دهنده ارتباط ندارد. اطلاعرسانی در مورد وضعیت هشدار جدا از مهندسی و تکنولوژی سیستم اعلام هشدار است.
مشخص نیست که ساکنان سواحل اقیانوس هند در اندونزی روز چهارشنبه چه زمانی متوجه هشدار سونامی شدند. اطلاعات ثبت شده توسط نهادهای مسئول در این کشور نشان میدهد که فاصله میان اعلام دریالرزه و هشدار سونامی تنها چند دقیقه بوده است.
اما سیستم اطلاعرسانی در سواحل اندونزی با استانداردهای آلمانی چندان سازگار نیست. به عنوان مثال کابلها به جای آنکه در زمین نصب شده باشند از روی درختان نخل رد شدهاند. در بسیاری از دهکدهها نیز بلندگوهای هشدار دزیده شدهاند.
بسیاری از دستگاههای گرانقیمت اندازهگیری امواج سونامی در دریا هم یا توسط ماهیگیران و لنگر کشتیها تخریب یا ربوده شدند. البته هشدار سونامی بدون دستگاههای اندازهگیری امواج نیز عمل میکند. به عنوان مثال پس از دریالرزه روز چهارشنبه ارتفاع امواج بسیار کمتر از پیشبینی کارشناسان شده بود.
قدرت لرزش نخست ۶ / ۸ دومین لرزش ۲/ ۸ ریشتر اعلام شدند. این دو لرزش در شمار پرقدرتترین لرزشهای بستر دریا از زمان آغاز اندازهگیری شدت زمینلرزه بودند. لرزشهای روز چهارشنبه در سنگاپور، سریلانکا، تایلند و هند نیز احساس شدند.
آژانس لرزهنگاری آمریکا مرکز زلزله را در ۴۰۰ کیلومتری سوماترا و در عمق ۳۳ کیلومتری بستر دریا اعلام کرد. مرکز هشدار سونامی در اندونزی نیز با اعلام بالاترین درجه هشدار، تاکید کرد این دو لرزشهای میتوانند موجب بروز یکسونامی گسترده و مخرب در سراسر سواحل اقیانوس هند شود.
در دریا امواجی پدید آمدند که هیچکس نمیدانست ارتفاع آنها چقدر است. در سواحل اقیانوس هند در کشورهای هند، تایلند، اندونزی هشدار سونامی اعلام شد.
حتی در سواحل شرقی قاره آفریقا نیز وضعیت هشدار اعلام شد. اما در نهایت، امواج کوچکی به ساحل رسیدند.
دلایل علمی یک خوششانسی بزرگ
در جنوب اندونزی، در بستر دریا یک موزائیک پوستهای زمین که میلیونها تن وزن دارد از هم پاشیده است. برخی از تکههای این موازئیک به بزرگی استان تهران هستند.
تکههای جنوبی این موزائیک زیر فشار سایر لایههای پوستهای زمین قرار دارد. این تکهها هر سال از سمت جنوب ۵ سانتیمتر به طرف خشکی رانده میشوند. این فشار گاه تا جایی پیش میروند که تکه موزایک دوباره از هم میپاشد و دریالرزه رخ میدهد.
دریالرزه چهارشنبه ۱۱ آوریل، از بخت خوش به دلیل دو موجب بروز سونامی نشد. نخست اینکه مرکز لرزش ۴۰۰ کیلومتر دورتر از ساحل بود. بر اساس اطلاعاتی که تا کنون منتشر شده هیچ منطقه مسکونی در سواحل اقیانوس هند آسیب ندیده است.
از آن گذشته برخلاف دریالرزه سال ۲۰۰۴ که در بستر دریا یک تکه پوستهای زمین روی تکه دیگر لغزیده شد، اینبار دو تکه به طور افقی در کنار هم بهمدیگر ساییده شدند. در پی این ساییدگی یک گسل افقی و سپس دریالرزه رخ داد، اما فشار زیادی در آب دریا ایجاد نکرد.
لرزش شدید مانند لرزشهای روز چهارشنبه، در گسل افقی لایههای پوستهای زمین به ندرت اتفاق میافتد. این پوستهها زمانی دچار حرکت شدید میشوند که یک پوسته زیر پوسته دیگر فرو میرود. چنین حالتی اغلب در نزدیک ساحل رخ میدهد.
مناطق پرخطر در سواحل اندونزی
پیشبینی سونامی، درست مانند پیشبینی لرزش زمین ممکن نیست. اما در مناطقی که دریالرزههای پرقدرت رخ میدهند، احتمال سونامی زیاد است. زمینشناسان از مدتها پیش انتظار چنین لرزشی را در منطقه دیگری از اندونزی داشتند.
در غرب جزیره سوماترا شهر میلیونی پادانگ قرار دارد. در آبهای ساحل جنوبی این شهر، لایههای پوستهای زمین در بستر دریا تحت فشار قرار دارد. در حاشیه این پوستهها از سالها پیش انرژی بسیاری جمع شده که ممکن است به شکست یکی از این لایهها و در نهایت دریالرزهای پرقدرت ختم شود.
در سواحل جزیره جاوا در اندونزی نیز همین وضعیت وجود دارد. در این منطقه آخرین لرزش دریا بیش از صد سال پیش رخ داده است. در صورت بروز یک دریالرزه شدید امواج سونامی در کمتر ۱۵ دقیقه به سواحل این جزیره خواهند رسید.
سیستم هشدار دهنده سونامی در اندونزی پس از فاجعه سونامی ۲۰۰۴ با هزینه و تلاش متخصصان آلمان در این منطقه نصب شد. این سیستم که ساخت آن شش سال طول کشید و هزینهای بالغ بر ۴۵ میلیون یورو در بر داشت، تا کنون به خوبی پاسخگو بوده است.
سرمایهگذاری کلان آلمان برای نصب سیستم هشدار دهنده
با وجود نصب سیستم هشدار دهنده، سونامی در سالهای اخیر قربانیان بسیاری در سواحل اندونزی گرفته است. نکته اینجاست که بروز چنین فاجعهای همواره به کارآیی سیستمها هشدار دهنده ارتباط ندارد. اطلاعرسانی در مورد وضعیت هشدار جدا از مهندسی و تکنولوژی سیستم اعلام هشدار است.
مشخص نیست که ساکنان سواحل اقیانوس هند در اندونزی روز چهارشنبه چه زمانی متوجه هشدار سونامی شدند. اطلاعات ثبت شده توسط نهادهای مسئول در این کشور نشان میدهد که فاصله میان اعلام دریالرزه و هشدار سونامی تنها چند دقیقه بوده است.
اما سیستم اطلاعرسانی در سواحل اندونزی با استانداردهای آلمانی چندان سازگار نیست. به عنوان مثال کابلها به جای آنکه در زمین نصب شده باشند از روی درختان نخل رد شدهاند. در بسیاری از دهکدهها نیز بلندگوهای هشدار دزیده شدهاند.
بسیاری از دستگاههای گرانقیمت اندازهگیری امواج سونامی در دریا هم یا توسط ماهیگیران و لنگر کشتیها تخریب یا ربوده شدند. البته هشدار سونامی بدون دستگاههای اندازهگیری امواج نیز عمل میکند. به عنوان مثال پس از دریالرزه روز چهارشنبه ارتفاع امواج بسیار کمتر از پیشبینی کارشناسان شده بود.
در نخستین روز برقراری آتشبس، نیروهای اپوزیسیون در سوریه برای تظاهرات سراسری در روز جمعه فراخوان دادند. گروه ۸، دبیرکل سازمان ملل، وزیر امور خارجه آلمان و کوفی عنان از وضعیت موجود در سوریه ابراز رضایت کردند.
چند ساعت پس از اعلام آتش بس در سوریه، شبکهی خبری الجزیره به نقل از مخالفان رژیم بعث گزارش داد که در حلب، ادلیب، حما و حوالی دمشق ۵ نفر به دست نیروهای دولتی کشته شدهاند.
تلویزیون دولتی سوریه نیز گزارش داد که بر اثر انفجار بمب در حاشیهی خیابانی در حلب یک سرباز کشته و ۲۴ سرباز زخمی شدهاند.
به علت ممنوعیت خبررسانی از جانب دولت سوریه، بررسی مستقل این گونه گزارشها امکانپذیر نیست.
در نخستین روز نسبتا آرام در سوریه، نیروهای اپوزیسیون از مخالفان و ناراضیان خواستند، برای نشان دادن اعتراض خود به رژیم بعث روز جمعه (۱۳ آوریل / ۲۵ فروردین) به خیابانها بروند. آنها قصد دارند پایبندی رژیم به مفاد طرح صلح کوفی عنان، نمایندهی ویژهی سازمان ملل و اتحادیهی عرب را بیازمایند.
این طرح علاوه بر برقراری آتشبس، مواردی همچون کمکرسانی به آسیبدیدگان، آزادی زندانیان سیاسی، آغاز مذاکره میان دولت و اپوزیسیون، برگزاری تجمعات اعتراضی و اجازه ورود خبرنگاران مستقل به سوریه را نیز در بر میگیرد.
نگاه جهانیان متوجه سوریه
بعدازظهر روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل در جمع خبرنگاران، ضمن اشاره به اینکه در سوریه آرامشی نسبی برقرار است، گفت: «جامعهی جهانی اتفاقات سوریه را با دقت دنبال میکند، زیرا دولت این کشور بارها به وعدههای خود عمل نکرده است.»
او همچنین از مخالفان مسلح خواست، از خشونت بپرهیزند و به طرح صلح کوفی عنان عمل کنند.
کوفی عنان نیز ضمن تاکید بر ایجاد آرامش نسبی در سوریه از دولت این کشور و مخالفان خواست، به طرح صلح او پایبند باشند.
سخنگویان اتحادیهی اروپا و ناتو نیز به طور جداگانه در بروکسل اعلام کردند که "با نگرانی" تحولات سوریه را زیر نظر دارند و خواهان پایان دادن به خشونت در این کشور هستند.
به گفتهی دیدهبان حقوقبشر سوریه، وضعیت از ساعت ۶ بامداد روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) تا عصر این روز آرام بوده است. با وجود این تانکهای ارتش هنوز از شهرها خارج نشدهاند.
دولت سوریه در روز چهارشنبه (۱۱ آوریل) تضمین داد که ارتش این کشور تمام عملیات نظامی خود را از روز پنچشنبه متوقف خواهد کرد، اما در صورت حمله، "حق واکنش متقابل" را برای خود محفوظ میداند.
واکنش مقامات آلمانی
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان تاکنون نسبت به برقراری آتشبس واکنشی رسمی نشان نداده است اما روز چهارشنبه (۱۱ آوریل) در یک تماس تلفنی با باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، گفته بود که معتقد است، بشار اسد طرح صلح عنان را پیاده نخواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری آلمان مرکل و اوباما تاکید کردهاند که شورای امنیت سازمان ملل متحد باید با "قاطعیت بیشتری" در مورد بحران سوریه عمل کند.
گیدو وستروله، وزیر امور خارجهی آلمان روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) از برقراری آتشبس استقبال کرد و گفت، اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و مفاد دیگر طرح صلح عنان به اجرا گذاشته شود، آلمان در سازمان ملل برای ارسال یک هیئت بینالمللی دیدهبان صلح تلاش خواهد کرد. به اعتقاد او، در این صورت امکان حل بحران سوریه از طریق مذاکره بوجود خواهد آمد.
تلویزیون دولتی سوریه نیز گزارش داد که بر اثر انفجار بمب در حاشیهی خیابانی در حلب یک سرباز کشته و ۲۴ سرباز زخمی شدهاند.
به علت ممنوعیت خبررسانی از جانب دولت سوریه، بررسی مستقل این گونه گزارشها امکانپذیر نیست.
در نخستین روز نسبتا آرام در سوریه، نیروهای اپوزیسیون از مخالفان و ناراضیان خواستند، برای نشان دادن اعتراض خود به رژیم بعث روز جمعه (۱۳ آوریل / ۲۵ فروردین) به خیابانها بروند. آنها قصد دارند پایبندی رژیم به مفاد طرح صلح کوفی عنان، نمایندهی ویژهی سازمان ملل و اتحادیهی عرب را بیازمایند.
این طرح علاوه بر برقراری آتشبس، مواردی همچون کمکرسانی به آسیبدیدگان، آزادی زندانیان سیاسی، آغاز مذاکره میان دولت و اپوزیسیون، برگزاری تجمعات اعتراضی و اجازه ورود خبرنگاران مستقل به سوریه را نیز در بر میگیرد.
نگاه جهانیان متوجه سوریه
بعدازظهر روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل در جمع خبرنگاران، ضمن اشاره به اینکه در سوریه آرامشی نسبی برقرار است، گفت: «جامعهی جهانی اتفاقات سوریه را با دقت دنبال میکند، زیرا دولت این کشور بارها به وعدههای خود عمل نکرده است.»
او همچنین از مخالفان مسلح خواست، از خشونت بپرهیزند و به طرح صلح کوفی عنان عمل کنند.
کوفی عنان نیز ضمن تاکید بر ایجاد آرامش نسبی در سوریه از دولت این کشور و مخالفان خواست، به طرح صلح او پایبند باشند.
«در صورت اجرای طرح کوفی عنان، امکان حل بحران سوریه از طریق مذاکره بوجود خواهد آمد.» عکس: نمایی از شهر حمص در مارس ۲۰۱۲.
روز پنجشنبه همچنین وزیران امور خارجهی کشورهای موسوم به "گروه ۸" در نشست خود در واشنگتن از تازهترین تحولات در سوریه ابراز رضایت کردند.سخنگویان اتحادیهی اروپا و ناتو نیز به طور جداگانه در بروکسل اعلام کردند که "با نگرانی" تحولات سوریه را زیر نظر دارند و خواهان پایان دادن به خشونت در این کشور هستند.
به گفتهی دیدهبان حقوقبشر سوریه، وضعیت از ساعت ۶ بامداد روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) تا عصر این روز آرام بوده است. با وجود این تانکهای ارتش هنوز از شهرها خارج نشدهاند.
دولت سوریه در روز چهارشنبه (۱۱ آوریل) تضمین داد که ارتش این کشور تمام عملیات نظامی خود را از روز پنچشنبه متوقف خواهد کرد، اما در صورت حمله، "حق واکنش متقابل" را برای خود محفوظ میداند.
واکنش مقامات آلمانی
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان تاکنون نسبت به برقراری آتشبس واکنشی رسمی نشان نداده است اما روز چهارشنبه (۱۱ آوریل) در یک تماس تلفنی با باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، گفته بود که معتقد است، بشار اسد طرح صلح عنان را پیاده نخواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری آلمان مرکل و اوباما تاکید کردهاند که شورای امنیت سازمان ملل متحد باید با "قاطعیت بیشتری" در مورد بحران سوریه عمل کند.
گیدو وستروله، وزیر امور خارجهی آلمان روز پنجشنبه (۱۲ آوریل) از برقراری آتشبس استقبال کرد و گفت، اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و مفاد دیگر طرح صلح عنان به اجرا گذاشته شود، آلمان در سازمان ملل برای ارسال یک هیئت بینالمللی دیدهبان صلح تلاش خواهد کرد. به اعتقاد او، در این صورت امکان حل بحران سوریه از طریق مذاکره بوجود خواهد آمد.
شلومو آهارونسون، کارشناس سیاسی اسرائيل و استاد دانشگاه اورشلیم، مذاکرات هستهای را "بلوف بزرگ" تهران برای وقتکشی میداند. وی معتقد است، جمهوری اسلامی میخواهد از این فرصت برای ساخت بمب اتمی استفاده کند.
خبرگزاری آلمان در رابطه با مذاکرات هستهای ایران با یکی از کارشناسان برجستهی سیاسی اسرائیل، شلومو آهارونسون، مصاحبهای انجام داده است که بخشهایی از آن روز پنجشنبه (۱۲ آوریل / ۲۴ فروردین) منتشر شد.
آهارونسون ضمن تاکید بر اینکه باید برای راه حل دیپلماتیک اهمیت قائل شد، میگوید: «این (نشست استانبول) یک بلوف بزرگ است که این فرصت را به آنها (ایران) میدهد تا به بمب اتمی دست یابند».
ژوئیه، ماه سرنوشتساز
کارشناس اسرائیلی در ادامهی مصاحبه تاکید میکند که از دید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مذاکرات اتمی گروه ۱+ ۵ با ایران در نشست استانبول "فاقد ارزش" است. این نشست قرار است روز شنبه (۱۴ آوریل) با حضور نمایندگان پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا، بریتانیا، چین، فرانسه، روسیه، و نمایندگان آلمان و ایران برگزار شود.
به اعتقاد شلومو آهارونسون ماه ژوئیهی سال جاری برای ایران سرنوشتساز خواهد بود. او ضمن اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران در نشست استانبول بازهم بر موضع قبلی خود پافشاری خواهد کرد میگوید، از ماه ژوئیه که تحریمهای تازه به اجرا گذاشته میشوند، وضعیت اقتصادی ایران رو به وخامت بیشتر خواهد رفت و این میتواند دولت ایران را ناچار کند، در برنامهی اتمی خود تجدید نظر کند. به همین دلیل آهارونسون معتقد است که حملهی نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران پیش از ماه ژوئیه صورت نخواهد گرفت.
«ما قادریم ایران را نابود کنیم»
کارشناس سیاسی اسرائیل در این مصاحبه تاکید میکند که وی بر خلاف بنیامین نتانیاهو و ایهود بارک معتقد است ایران مجهز به جنگافزار اتمی خطری برای موجودیت اسرائیل نخواهد بود و خطای بزرگی است اگر این امر به تهدیدی برای موجودیت اسرائیل تبدیل شود.
به باور آهارونسون، مذاکرات اتمی موفق نخواهد بود، زیرا برای جلب رضایت غرب و اسرائيل از جمله لازم است که تهران با توقف غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصدی موافقت کند. وی سپس میپرسد: «ولی چه کسی میخواهد بر این امر نظارت کند؟».
هشدار مقامات اسرائیلی
نخست وزیر اسرائیل در روز ۹ آوریل در دیدار با ماریو مونتی، نخستوزیر ایتالیا نسبت به "مانورهای گمراهکننده"ی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات اتمی هشدار داد. بنیامین نتانیاهو در رابطه با مذاکرات اتمی استانبول گفت که ایران با سوءاستفاده از این گفتوگوها قصد دارد فرصتسوزی کند و "زمان بخرد".
به گزارش خبرگزاری آلمان نتانیاهو برای مذاکرات اتمی سه خواسته را مطرح کرده است: تهران باید به غنیسازی اورانیوم خاتمه دهد، اورانیوم غنیشده را از بین ببرد و تأسیسات غنیسازی فردو را تعطیل کند.
وزیر دفاع اسرائیل هم نسبت به نتایج مذاکرات بدبین است. او میگوید: اگر گروه ۱ + ۵ فقط خواستار توقف غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصد باشد، این بدان معناست که ایرانیها به بهایی بسیار ارزان خواهند توانست به برنامه نظامی خود ادامه دهند.
اظهارات مقامات ایرانی
خبرگزاری دولتی "ایرنا" به نقل از محمود احمدینژاد، رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران، نوشت: «ایران اجازه نخواهد داد تا کشورهای غربی در این مذاکرات از جمهوری اسلامی ایران باج بگیرند.» احمدینژاد گفت:«من از طرف ملت ایران میگویم که زبان زور راه به جایی نمیبرد و آنها باید با احترام با ایران مذاکره کنند.»
سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی و سرپرست گروه مذاکرهکنندهی اتمی اعلام کرد که ایران اینبار با پیشنهادهای تازهای وارد مذاکرات میشود. او در گفتوگو با خبرگزاری فارس بدون ذکر جزئیات پیشنهادهای تازه ابراز امیدواری کرد که برخورد پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان نیز با این پیشنهادها سازنده باشد.
۲۰۰ نماینده مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای از اقدامات هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی در نشست استانبول پشتیبانی کردند. آنها از نمایندگان شش کشور حاضر در این نشست خواستند که بهجای "تقابل" با جمهوری اسلامی راه "تعامل" را پیش بگیرند تا زمینههای موفقیت این مذاکرات فراهم شود.
آهارونسون ضمن تاکید بر اینکه باید برای راه حل دیپلماتیک اهمیت قائل شد، میگوید: «این (نشست استانبول) یک بلوف بزرگ است که این فرصت را به آنها (ایران) میدهد تا به بمب اتمی دست یابند».
ژوئیه، ماه سرنوشتساز
کارشناس اسرائیلی در ادامهی مصاحبه تاکید میکند که از دید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مذاکرات اتمی گروه ۱+ ۵ با ایران در نشست استانبول "فاقد ارزش" است. این نشست قرار است روز شنبه (۱۴ آوریل) با حضور نمایندگان پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا، بریتانیا، چین، فرانسه، روسیه، و نمایندگان آلمان و ایران برگزار شود.
به اعتقاد شلومو آهارونسون ماه ژوئیهی سال جاری برای ایران سرنوشتساز خواهد بود. او ضمن اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران در نشست استانبول بازهم بر موضع قبلی خود پافشاری خواهد کرد میگوید، از ماه ژوئیه که تحریمهای تازه به اجرا گذاشته میشوند، وضعیت اقتصادی ایران رو به وخامت بیشتر خواهد رفت و این میتواند دولت ایران را ناچار کند، در برنامهی اتمی خود تجدید نظر کند. به همین دلیل آهارونسون معتقد است که حملهی نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران پیش از ماه ژوئیه صورت نخواهد گرفت.
«ما قادریم ایران را نابود کنیم»
کارشناس سیاسی اسرائیل در این مصاحبه تاکید میکند که وی بر خلاف بنیامین نتانیاهو و ایهود بارک معتقد است ایران مجهز به جنگافزار اتمی خطری برای موجودیت اسرائیل نخواهد بود و خطای بزرگی است اگر این امر به تهدیدی برای موجودیت اسرائیل تبدیل شود.
آهارونسون: «ما توان دفاع از خود در برابر حملههای موشکی ایران را داریم». عکس: آزمایش موشکی ایران در ژانویه ۲۰۱۲.
این سیاستشناس اسرائيل، رهبران ایران را بسیار خردگرا میداند و میافزاید، اگر ایران با جنگافزار اتمی به اسرائيل حمله کند، به ریسک بزرگی دست میزند زیرا «ما توان دفاع از خود در برابر حملههای موشکی ایران را داریم. ما قادریم ایران را نابود کنیم و آنها به خوبی این را میدانند».به باور آهارونسون، مذاکرات اتمی موفق نخواهد بود، زیرا برای جلب رضایت غرب و اسرائيل از جمله لازم است که تهران با توقف غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصدی موافقت کند. وی سپس میپرسد: «ولی چه کسی میخواهد بر این امر نظارت کند؟».
هشدار مقامات اسرائیلی
نخست وزیر اسرائیل در روز ۹ آوریل در دیدار با ماریو مونتی، نخستوزیر ایتالیا نسبت به "مانورهای گمراهکننده"ی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات اتمی هشدار داد. بنیامین نتانیاهو در رابطه با مذاکرات اتمی استانبول گفت که ایران با سوءاستفاده از این گفتوگوها قصد دارد فرصتسوزی کند و "زمان بخرد".
به گزارش خبرگزاری آلمان نتانیاهو برای مذاکرات اتمی سه خواسته را مطرح کرده است: تهران باید به غنیسازی اورانیوم خاتمه دهد، اورانیوم غنیشده را از بین ببرد و تأسیسات غنیسازی فردو را تعطیل کند.
وزیر دفاع اسرائیل هم نسبت به نتایج مذاکرات بدبین است. او میگوید: اگر گروه ۱ + ۵ فقط خواستار توقف غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصد باشد، این بدان معناست که ایرانیها به بهایی بسیار ارزان خواهند توانست به برنامه نظامی خود ادامه دهند.
اظهارات مقامات ایرانی
خبرگزاری دولتی "ایرنا" به نقل از محمود احمدینژاد، رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران، نوشت: «ایران اجازه نخواهد داد تا کشورهای غربی در این مذاکرات از جمهوری اسلامی ایران باج بگیرند.» احمدینژاد گفت:«من از طرف ملت ایران میگویم که زبان زور راه به جایی نمیبرد و آنها باید با احترام با ایران مذاکره کنند.»
سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی و سرپرست گروه مذاکرهکنندهی اتمی اعلام کرد که ایران اینبار با پیشنهادهای تازهای وارد مذاکرات میشود. او در گفتوگو با خبرگزاری فارس بدون ذکر جزئیات پیشنهادهای تازه ابراز امیدواری کرد که برخورد پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان نیز با این پیشنهادها سازنده باشد.
۲۰۰ نماینده مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای از اقدامات هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی در نشست استانبول پشتیبانی کردند. آنها از نمایندگان شش کشور حاضر در این نشست خواستند که بهجای "تقابل" با جمهوری اسلامی راه "تعامل" را پیش بگیرند تا زمینههای موفقیت این مذاکرات فراهم شود.
با آن که از میزان صادرات آلمان به کشورهای اروپایی کاسته شده، بر حجم صادرات این کشور در سال جاری باز هم افزوده خواهد شد. کارشناسان سهم رشد اقتصادی کشورهای آسیایی را در این رابطه تعیینکننده میدانند.
آلمان به عنوان کشور صادرکننده، سالها مقام اول را در جهان دارا بود. از دو سال پیش آمریکا و چین، با افزایش میزان صادرات خود، از این کشور پیشی گرفتهاند. با اینحال کارشناسان اقتصادی معتقدند که آلمان هنوز هم توان رقابت در بازار جهانی را از دست نداده است.
آنتون بورنر، رییس "اتحادیهی خدمات، عمدهفروشیها و تجارت خارجی آلمان(BGA)" دلیل این امر را پیشرفتهای اقتصادی کشورهای در حال رشد میداند. او میگوید: «رونق اقتصادی کشورهای آسیایی، بیشترین سود را نصیب آلمان میکند. ما در سایهی رشد اقتصادی این کشورها، رشد میکنیم.»
بازارهای جدید
در حالی که صادرات آلمان به کشورهای اروپایی بهتدریج کاهش مییابد، بر درصد صدور کالاها و خدمات این کشور به بازارهای آسیایی افزوده میشود.
آمار نشان میدهند که اگر این روند به همین ترتیب جریان یابد، در ۳۰ سال آینده حجم صادرات آلمان به کشورهای آسیایی و اروپایی به هم نزدیک میشود و سرانجام در سال ۲۰۴۰ بر یکدیگر منطبق خواهد شد.
بورنر معتقد است که این امر در نهایت، قدرت خرید مصرفکننده را بالا میبرد: «وقتی بر درآمد مردم چین افزوده شود، آنها هم قدرت خرید خودروهای ساخت آلمان را پیدا میکنند.»
پیشبینیهای امیدوارکننده
کالاهای آلمانی در بازار جهانی همچنان خریدار دارند. در سالهای گذشته، بر میزان تقاضای خرید تولیدات و خدمات این کشور، به طور مستمر افزوده شده است. از اینرو آلمان توانست در سال ۲۰۱۱ با وجود بحران مالی در اروپا و رکود اقتصاد جهانی، رکورد صادرات خود را پشت سر بگذارد.
این روند در سال جاری نیز دیده میشود. بر اساس ارقام ادارهی آمار مرکزی آلمان، صادرات این کشور از ژانویه تا فوریهی سال ۲۰۱۲، بهرغم پیشبینیهای منفی، ۶/ ۱ درصد افزایش یافته است.
تنها در ماه فوریه حجم کالاهای صادراتی، به ۳/ ۹۱ میلیارد یورو رسیده و نسبت به سال پیش در همین ماه، ۶/ ۸ درصد افزایش داشته است.
بنا بر پیشبینی آنتون بورنر، کل صادرات آلمان در سال ۲۰۱۲ حدود ۶ درصد افزایش و به ۱۲/ ۱ بیلیون یورو خواهد رسید. بهنظر او درصد واردات این کشور در همین سال، بر ۹۶۵ میلیارد یورو بالغ خواهد شد و افزایشی ۷ درصدی خواهد داشت.
خریداران کالاهای آلمانی، بیشتر در کشورهای جنوب و شرق آسیا، آمریکای لاتین، و نیز آمریکای شمالی و خاورمیانه هستند. بر اساس تازهترین گزارش BGA بازار خرید محصولات آلمانی در قارهی آفریقا نیز در حال گسترش است.
رشد جمعیت، موتور رشد اقتصادی
نویسندگان گزارش BGA در بررسیهای خود، عامل رشد جمعیت را که در کشورهای در حال رشد روند جهشی دارد، مبنای پیشبینیهای خود قرار دادهاند. از دیدگاه این پژوهشگران، رشد اینچنینی جمعیت، سرمایهگذاریهای کلان در بخشهای تکنولوژی، تأمین آب و برق، ساخت جاده برای حمل و نقل و بنای شبکههای ارتباطی مخابراتی را میطلبد.
به نظر آنتون بورنر، کشورهایی چون برزیل، روسیه، هند و چین در این مرحله از رشد هستند. کشورهای دیگر که به "یازدهتای بعدی (next eleven)" معروفند، در آستانهی ورود به این مرحلهاند: ترکیه، مصر، اندونزی، ایران، مکزیک و نیز کشورهای عربی و آفریقای غربی که از منابع زیرزمینی غنیای برخوردارند، از جملهی این کشورهاست.
آنتون بورنر بر آنست که این کشورها، علاوه بر کالا به "صادرات خدمات"، مانند خدمات مهندسی و برنامهریزی رایانه نیز نیاز دارند. از آن گذشته: «در زمینهی بهداشت و درمان و مراقبت هم، سطح تقاضا بالاست. برای همین آلمان در حال ساختن چندین بیمارستان در سراسر جهان است.»
اروپا در صف آخر
آنتون بورنر معتقد است که با توجه به این دگرگونیها و ضرورتهای جدید، بازار فروش اروپا برای آلمان اهمیت خود را از دست میدهد. کاهش صادرات آلمان در سال گذشته، بهویژه کشورهایی را شامل میشد که با بحران اقتصادی شدیدی روبرو بودند: یونان با ۱۳ درصد کاهش و ایتالیا با ۱۰ درصد.
در سال گذشته، میزان صادرات آلمان به اتحادیهی اروپا از ۶۵ درصد به ۵۹ درصد تنزل یافت. این رقم برای کالاهای صادراتی به کشورهای اروپایی از ۷۵ به ۷۱ درصد رسید.
آنتون بورنر، رییس "اتحادیهی خدمات، عمدهفروشیها و تجارت خارجی آلمان(BGA)" دلیل این امر را پیشرفتهای اقتصادی کشورهای در حال رشد میداند. او میگوید: «رونق اقتصادی کشورهای آسیایی، بیشترین سود را نصیب آلمان میکند. ما در سایهی رشد اقتصادی این کشورها، رشد میکنیم.»
بازارهای جدید
در حالی که صادرات آلمان به کشورهای اروپایی بهتدریج کاهش مییابد، بر درصد صدور کالاها و خدمات این کشور به بازارهای آسیایی افزوده میشود.
آمار نشان میدهند که اگر این روند به همین ترتیب جریان یابد، در ۳۰ سال آینده حجم صادرات آلمان به کشورهای آسیایی و اروپایی به هم نزدیک میشود و سرانجام در سال ۲۰۴۰ بر یکدیگر منطبق خواهد شد.
پیشبینیهای امیدوارکننده
کالاهای آلمانی در بازار جهانی همچنان خریدار دارند. در سالهای گذشته، بر میزان تقاضای خرید تولیدات و خدمات این کشور، به طور مستمر افزوده شده است. از اینرو آلمان توانست در سال ۲۰۱۱ با وجود بحران مالی در اروپا و رکود اقتصاد جهانی، رکورد صادرات خود را پشت سر بگذارد.
این روند در سال جاری نیز دیده میشود. بر اساس ارقام ادارهی آمار مرکزی آلمان، صادرات این کشور از ژانویه تا فوریهی سال ۲۰۱۲، بهرغم پیشبینیهای منفی، ۶/ ۱ درصد افزایش یافته است.
تنها در ماه فوریه حجم کالاهای صادراتی، به ۳/ ۹۱ میلیارد یورو رسیده و نسبت به سال پیش در همین ماه، ۶/ ۸ درصد افزایش داشته است.
بنا بر پیشبینی آنتون بورنر، کل صادرات آلمان در سال ۲۰۱۲ حدود ۶ درصد افزایش و به ۱۲/ ۱ بیلیون یورو خواهد رسید. بهنظر او درصد واردات این کشور در همین سال، بر ۹۶۵ میلیارد یورو بالغ خواهد شد و افزایشی ۷ درصدی خواهد داشت.
خریداران کالاهای آلمانی، بیشتر در کشورهای جنوب و شرق آسیا، آمریکای لاتین، و نیز آمریکای شمالی و خاورمیانه هستند. بر اساس تازهترین گزارش BGA بازار خرید محصولات آلمانی در قارهی آفریقا نیز در حال گسترش است.
رشد جمعیت، موتور رشد اقتصادی
نویسندگان گزارش BGA در بررسیهای خود، عامل رشد جمعیت را که در کشورهای در حال رشد روند جهشی دارد، مبنای پیشبینیهای خود قرار دادهاند. از دیدگاه این پژوهشگران، رشد اینچنینی جمعیت، سرمایهگذاریهای کلان در بخشهای تکنولوژی، تأمین آب و برق، ساخت جاده برای حمل و نقل و بنای شبکههای ارتباطی مخابراتی را میطلبد.
آنتون بورنر بر آنست که این کشورها، علاوه بر کالا به "صادرات خدمات"، مانند خدمات مهندسی و برنامهریزی رایانه نیز نیاز دارند. از آن گذشته: «در زمینهی بهداشت و درمان و مراقبت هم، سطح تقاضا بالاست. برای همین آلمان در حال ساختن چندین بیمارستان در سراسر جهان است.»
اروپا در صف آخر
آنتون بورنر معتقد است که با توجه به این دگرگونیها و ضرورتهای جدید، بازار فروش اروپا برای آلمان اهمیت خود را از دست میدهد. کاهش صادرات آلمان در سال گذشته، بهویژه کشورهایی را شامل میشد که با بحران اقتصادی شدیدی روبرو بودند: یونان با ۱۳ درصد کاهش و ایتالیا با ۱۰ درصد.
در سال گذشته، میزان صادرات آلمان به اتحادیهی اروپا از ۶۵ درصد به ۵۹ درصد تنزل یافت. این رقم برای کالاهای صادراتی به کشورهای اروپایی از ۷۵ به ۷۱ درصد رسید.
«بازداشت دو تبعه ايرانی» به اتهام قاچاق سلاح و مواد مخدر به آذربايجان
وزارت امنيت ملی آذربايجان در گزارشی که يک نسخه آن در اختيار راديو فردا قرار گرفته است، اعلام کرد: گروهی از جمله دو ایرانی را که مقادير زيادی سلاح، مهمات جنگی و مواد مخدر به آذربايجان قاچاق کرده بودند، شناسایی کرده و اعضای آن بازداشت شده اند.
در اين گزارش دو صفحه ای آمده است که «ناصر عبدی» فرزند ظهراب و «علی دلير» فرزند يدالله که هر دو شهروند ايران هستند همراه با قادر خوبعلی يف، روسلان محمد اف، ارزمان مسلم اف، نيام الدين لالايف و چند عضو ديگر اين شبکه اکنون در بازداشتگاه وزارت امنيت ملی آذربايجان هستند.
زمان انجام اين عمليات دقيقا در گزارش وزارت امنيت ملی آذربايجان قيد نشده است، اما گفته می شود که اين گروه مقادير انبوهی سلاح گرم شامل کلت کمری، اسلحه، خشاب، گلوله، نارنجک دستی، دوربين ديد در شب و غيره را همراه با انواع مواد مخدر شامل هروئين، ترياک، شيشه و حشيش در ماه مارس، از ايران به شهرستان مرزی «يارديملی» آذربايجان وارد کرده اند.
يک شهروند ديگر ايران به نام علی رحمانی نيز عضو اين گروه معرفی شده که به گفته وزارت امنیت ملی آذربایجان هم اکنون در ايران اقامت دارد.
در اتهامات افراد ياد شده، قاچاق مواد مخدر، مهمات جنگی و عبور غيرقانونی از مرز عنوان شده است، اما «برنامه ريزی برای ترور» در اتهامات وارده بر اين افراد ذکر نشده است.
ظرف دو روز گذشته اين دومين مورد است که دولت آذربايجان از بازداشت شهروندان ايرانی به جرم قاچاق مقادير زيادی مواد مخدر خبر می دهد.
روز ۲۲ فروردين نیز وزارت کشور آذربايجان اعلام کرد که دو تبعه ايرانی به نام های شمس علی دوستی و داود نوری را به اتهام قاچاق ۱۰ کيلو مواد مخدر بازداشت کرده است.
قاچاق مواد مخدر در کشور آذربايجان يکی از مواردی است که همتراز با قتل است و سنگين ترين مجازات ها را در پی دارد.
ايران همواره اعلام کرده است که خود قربانی قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اين کشور است و همه تلاش خود را برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر انجام می دهد.
مجله آلمانی «دی ولت» ژانويه ۲۰۱۱ با استناد به يکی از تلگراف های ديپلماتيک آمريکايی که ماه ژوئن ۲۰۰۹ از سفارت آمريکا در باکو فرستاده شده و توسط سايت «ويکی ليکس» فاش شده بود، گزارش داد که ايران يکی از بزرگترين صادر کنندگان مواد مخدر در جهان به شمار می آيد و نيروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اين قاچاق دست دارند.
اين تلگراف حاکی است میزان هروئينی که از ايران به آذربايجان صادر می شود، از بيست هزار کيلوگرم در سال ۲۰۰۶ به ۵۹ هزار کيلوگرم در سه ماهه اول سال ۲۰۰۹ رسيده است.
خبرگزاری فارس اسفند ماه گذشته از قول يک مقام امنيتی ايران که نامی از وی برده نشد، با اشاره به «اذعان سازمان ملل و ارگان های بين المللی مبارزه با مواد مخدر بر نقش بی نظير ايران در مقابله با قاچاق مواد مخدر از افغانستان و قدردانی مکرر آنها از تهران»، افزود: «اين در حالی است که سربازان آذری همراه با اشغالگران آمريکايی در افغانستان مشغول حفاظت از مزارع کشت خشخاش هستند.»
آذربايجان طی سه ماه گذشته، دو بار اعلام کرده است که دو شبکه تروريستی وابسته به وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را شناسایی و ۲۴ عضو اين شبکه ها را به همراه مقادير زيادی سلاح و مواد مخدر بازداشت کرده است.
وزارت امنيت ملی آذربايجان روز ۱۷ فروردين اعلام کرد که در شش شهر آذربايجان عمليات ضد تروريستی انجام داده و يک شبکه تروريستی را منهدم و چندين عضو آن را بازداشت کرده است.
جزئيات اين عمليات که يک سرهنگ وزارت امنيت ملی نيز در انفجار نارنجک دستی پرتاب شده توسط يکی از اعضای گروه ياد شده، کشته شد، همچنين نام بازداشت شدگان، وابستگی احتمالی اين شبکه به کشوری خارجی و تعداد بازداشت شدگان توضيح داده نشد.
در اين گزارش دو صفحه ای آمده است که «ناصر عبدی» فرزند ظهراب و «علی دلير» فرزند يدالله که هر دو شهروند ايران هستند همراه با قادر خوبعلی يف، روسلان محمد اف، ارزمان مسلم اف، نيام الدين لالايف و چند عضو ديگر اين شبکه اکنون در بازداشتگاه وزارت امنيت ملی آذربايجان هستند.
زمان انجام اين عمليات دقيقا در گزارش وزارت امنيت ملی آذربايجان قيد نشده است، اما گفته می شود که اين گروه مقادير انبوهی سلاح گرم شامل کلت کمری، اسلحه، خشاب، گلوله، نارنجک دستی، دوربين ديد در شب و غيره را همراه با انواع مواد مخدر شامل هروئين، ترياک، شيشه و حشيش در ماه مارس، از ايران به شهرستان مرزی «يارديملی» آذربايجان وارد کرده اند.
يک شهروند ديگر ايران به نام علی رحمانی نيز عضو اين گروه معرفی شده که به گفته وزارت امنیت ملی آذربایجان هم اکنون در ايران اقامت دارد.
در اتهامات افراد ياد شده، قاچاق مواد مخدر، مهمات جنگی و عبور غيرقانونی از مرز عنوان شده است، اما «برنامه ريزی برای ترور» در اتهامات وارده بر اين افراد ذکر نشده است.
ظرف دو روز گذشته اين دومين مورد است که دولت آذربايجان از بازداشت شهروندان ايرانی به جرم قاچاق مقادير زيادی مواد مخدر خبر می دهد.
روز ۲۲ فروردين نیز وزارت کشور آذربايجان اعلام کرد که دو تبعه ايرانی به نام های شمس علی دوستی و داود نوری را به اتهام قاچاق ۱۰ کيلو مواد مخدر بازداشت کرده است.
قاچاق مواد مخدر در کشور آذربايجان يکی از مواردی است که همتراز با قتل است و سنگين ترين مجازات ها را در پی دارد.
ايران همواره اعلام کرده است که خود قربانی قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اين کشور است و همه تلاش خود را برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر انجام می دهد.
مجله آلمانی «دی ولت» ژانويه ۲۰۱۱ با استناد به يکی از تلگراف های ديپلماتيک آمريکايی که ماه ژوئن ۲۰۰۹ از سفارت آمريکا در باکو فرستاده شده و توسط سايت «ويکی ليکس» فاش شده بود، گزارش داد که ايران يکی از بزرگترين صادر کنندگان مواد مخدر در جهان به شمار می آيد و نيروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اين قاچاق دست دارند.
اين تلگراف حاکی است میزان هروئينی که از ايران به آذربايجان صادر می شود، از بيست هزار کيلوگرم در سال ۲۰۰۶ به ۵۹ هزار کيلوگرم در سه ماهه اول سال ۲۰۰۹ رسيده است.
خبرگزاری فارس اسفند ماه گذشته از قول يک مقام امنيتی ايران که نامی از وی برده نشد، با اشاره به «اذعان سازمان ملل و ارگان های بين المللی مبارزه با مواد مخدر بر نقش بی نظير ايران در مقابله با قاچاق مواد مخدر از افغانستان و قدردانی مکرر آنها از تهران»، افزود: «اين در حالی است که سربازان آذری همراه با اشغالگران آمريکايی در افغانستان مشغول حفاظت از مزارع کشت خشخاش هستند.»
آذربايجان طی سه ماه گذشته، دو بار اعلام کرده است که دو شبکه تروريستی وابسته به وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را شناسایی و ۲۴ عضو اين شبکه ها را به همراه مقادير زيادی سلاح و مواد مخدر بازداشت کرده است.
وزارت امنيت ملی آذربايجان روز ۱۷ فروردين اعلام کرد که در شش شهر آذربايجان عمليات ضد تروريستی انجام داده و يک شبکه تروريستی را منهدم و چندين عضو آن را بازداشت کرده است.
جزئيات اين عمليات که يک سرهنگ وزارت امنيت ملی نيز در انفجار نارنجک دستی پرتاب شده توسط يکی از اعضای گروه ياد شده، کشته شد، همچنين نام بازداشت شدگان، وابستگی احتمالی اين شبکه به کشوری خارجی و تعداد بازداشت شدگان توضيح داده نشد.
درگیری نظامی سودان و سودان جنوبی
بمباران بنیتو مرکز ایالت نفت خیز الوحده در سودان جنوبی توسط جنگندههای ارتش سودان و مخالفت رئیس جمهور سودان جنوبی با عقبنشینی نیروهای خود از منطقه هجلیج سودان، دو کشور را در آستانه جنگی تمام عیار قرار داده است. این نخستین تنش نظامی جدی میان دو کشور از زمان استقلال سودان جنوبی به است.
خبرگزاری رویترز به نقل از آدام یاک معاون وزیر اطلاع رسانی سودان جنوبی گزارش داد که جنگندههای ارتش سودان پنجشنبه ۲۴ فروردین ماه، شهر بنیتو مرکز ایالات نفت خیز الوحده که در شمال کشور قرار دارد را بمباران کردند. این نخستین بمباران منطقهای با این اهمیت در سودان جنوبی به شمار میآید.
به گفته این مقام مسئول در سودان جنوبی، هدف بمباران تخریب پلی بود که شهر بنیتو را به اتوبان منتهی به سودان مرتبط میکند. بنیتو در فاصله شصت کیلومتری مرزهای سودان قرار گرفته است.
معاون وزیر اطلاع رسانی سودان جنوبی افزود که این حمله هوایی، خسارت جانی در پی نداشته است. او خاطرنشان کرد: «این اقدام غیر قابل انتظار نبود و سودانیها همواره در پی ایجاد بهانهای برای آغاز جنگی جدید هستند.»
در همین حال، سالواکیر میاردیت رئیس جمهور سودان جنوبی تاکید کرد که نیروهای ارتش این کشور از منطقه نفت خیز هجلیج عقب نشینی نخواهند. او همچنین تهدید به حمله به منطقی ابیی و در دست گرفتن کنترل آن با استفاده از قدرت نظامی کرد.
رئیس جمهور سودان جنوبی که در جلسه پارلمان این کشور سخنرانی میکرد، ضمن تاکید بر اینکه هجلیج وابسته به سودان جنوبی است، از دبیر کل سازمان ملل متحد خواست ارتش سودان را دعوت به خروج از منطقه ابیی کند و آن را نیز متعلق به سودان جنوبی دانست.
روز سه شنبه نیروهای نظامی سودان جنوبی به منطقه هجلیج یورش برده و کنترل آن را در دست گرفتند.
از سوی دیگر عبد الله مسار وزیر اطلاع رسانی سودان تاکید کرد ارتش سودان کنترل منطقه هجلیج را به زودی باز پس خواهد گرفت. او گفت که هجلیج از مناطق مورد اختلاف میان دو کشور نبوده و این منطقه به طور کامل سودانی است.
بان گی مون دبیرکل سازمان ملل متحد از رئیس جمهور سودان جنوبی خواست برای حل و فصل اختلافها با عمر حسن البشیر رئیس جمهور سودان دیدار و گفتوگو کند.
در همین راستا، وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیهای ورود نیروهای سودان جنوبی به خاک سودان و اشغال هجلیج و همچنین بمبارن مناطق سودان جنوبی توسط جنگندههای سودان را محکوم خواهد کرد.
از سویی، اتحادیه آفریقا چهارشنبه از سودان جنوبی خواست «فورا و بدون پیش شرط» ارتش خود را از منطقه هجلیج خارج کند.
دولت سودان در جلسه چهارشنبه شب خود که به ریاست عمر حسن البشیر برگزار شد، تصمیم به توقف مذاکرات با سودان جنوبی گرفت و بسیج عمومی برای جنگ را اعلام کرد.
خبرگزاری رویترز به نقل از آدام یاک معاون وزیر اطلاع رسانی سودان جنوبی گزارش داد که جنگندههای ارتش سودان پنجشنبه ۲۴ فروردین ماه، شهر بنیتو مرکز ایالات نفت خیز الوحده که در شمال کشور قرار دارد را بمباران کردند. این نخستین بمباران منطقهای با این اهمیت در سودان جنوبی به شمار میآید.
به گفته این مقام مسئول در سودان جنوبی، هدف بمباران تخریب پلی بود که شهر بنیتو را به اتوبان منتهی به سودان مرتبط میکند. بنیتو در فاصله شصت کیلومتری مرزهای سودان قرار گرفته است.
معاون وزیر اطلاع رسانی سودان جنوبی افزود که این حمله هوایی، خسارت جانی در پی نداشته است. او خاطرنشان کرد: «این اقدام غیر قابل انتظار نبود و سودانیها همواره در پی ایجاد بهانهای برای آغاز جنگی جدید هستند.»
در همین حال، سالواکیر میاردیت رئیس جمهور سودان جنوبی تاکید کرد که نیروهای ارتش این کشور از منطقه نفت خیز هجلیج عقب نشینی نخواهند. او همچنین تهدید به حمله به منطقی ابیی و در دست گرفتن کنترل آن با استفاده از قدرت نظامی کرد.
رئیس جمهور سودان جنوبی که در جلسه پارلمان این کشور سخنرانی میکرد، ضمن تاکید بر اینکه هجلیج وابسته به سودان جنوبی است، از دبیر کل سازمان ملل متحد خواست ارتش سودان را دعوت به خروج از منطقه ابیی کند و آن را نیز متعلق به سودان جنوبی دانست.
روز سه شنبه نیروهای نظامی سودان جنوبی به منطقه هجلیج یورش برده و کنترل آن را در دست گرفتند.
از سوی دیگر عبد الله مسار وزیر اطلاع رسانی سودان تاکید کرد ارتش سودان کنترل منطقه هجلیج را به زودی باز پس خواهد گرفت. او گفت که هجلیج از مناطق مورد اختلاف میان دو کشور نبوده و این منطقه به طور کامل سودانی است.
بان گی مون دبیرکل سازمان ملل متحد از رئیس جمهور سودان جنوبی خواست برای حل و فصل اختلافها با عمر حسن البشیر رئیس جمهور سودان دیدار و گفتوگو کند.
در همین راستا، وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیهای ورود نیروهای سودان جنوبی به خاک سودان و اشغال هجلیج و همچنین بمبارن مناطق سودان جنوبی توسط جنگندههای سودان را محکوم خواهد کرد.
از سویی، اتحادیه آفریقا چهارشنبه از سودان جنوبی خواست «فورا و بدون پیش شرط» ارتش خود را از منطقه هجلیج خارج کند.
دولت سودان در جلسه چهارشنبه شب خود که به ریاست عمر حسن البشیر برگزار شد، تصمیم به توقف مذاکرات با سودان جنوبی گرفت و بسیج عمومی برای جنگ را اعلام کرد.
اینترنت ایران پشت پرده الکترونیکی
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در پیام نوروزی امسال خود به مردم ایران، به «پردهای الکترونیکی» اشاره کرد که «به خاطر اقدامات حکومت ایران» دور کشور کشیده شده و مردم ایران را از برقراری ارتباط با دیگر نقاط جهان محروم کرده است.
گرچه سانسور مطبوعات و اینترنت در سی و اندی سال گذشته همواره در ایران وجود داشته، این روند در سه سال گذشته پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ سرعتی روزافزون یافته و از مطبوعات تا اینترنت تا رسانههای فارسیزبان خارج از ایران را دربر گرفته است.رئیس جمهور ایالات متحده در پیام سالانه خود به مردم و حکومت ایران همچنین وعده داد که دولتش راه را برای استفاده بهتر و آسانتر مردم ایران از اینترنت هموارتر کند.
رضا نورایی، رئیس اتحادیه صادر کنندگان میوه و تره بار ایران با انتقاد از سیاست وزارت جهاد و کشاورزی در زمینه واردات مرکبات، این اقدام را سبب بیکار شدن کشاورزان دانست.
آقای نورایی روز پنجشنبه ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل) به خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفت که در سال گذشته وزارت جهاد و کشاورزی بدون توجه به تولید ۴ میلیون و پانصد هزار تن مرکبات در ایران، اقدام به واردات مرکبات کرده است که باعث شده تعداد زیادی از کشاورزان در زمینه تولید مرکبات متضرر شوند یا کار خود را از دست بدهند.استان مازندران بخش عمده ای از مرکبات ایران را تولید می کند، اما بالا بودن هزینه کاشت و برداشت و نگهداری این محصول مشکلات زیادی برای باغ داران فراهم کرده است.
مجلس مصر در حال مذاکره بر سر پیشنویسی است که مقامات اجرایی دولت حسنی مبارک، رییسجمهوری پیشین، را از نامزدی برای انتخابات منع میکند.
اخوانالمسلمین و سلفیها، این طرح را پس از آن ارائه دادند که عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات مصر در زمان حسنی مبارک، هفته گذشته نامزدی خود برای ریاستجمهوری را اعلام کرد.در فهرست این طرح پیشنهادی نام احمد شفیق که در روزهای پایانی دولت حسنی مبارک به نخستوزیری رسید، نیز آمده است.
پلیس ترکیه، منازل دهها افسر نظامی سابق را تفتیش کرده است.
همچنین برای ژنرال بازنشسته چویک بیر، قرار بازداشت صادر شده است.او به سرنگون ساختن دولت منتخب در سال ۱۹۹۷ متهم شده است.
اوائل این ماه، دو تن از رهبران کودتای ۱۹۸۰ در آنکارا محاکمه شدند.
حسین امیر عبداللهیان، معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه ایران در واکنش به اعتراض کشور امارات متحده عربی به سفر اخیر محمود احمدینژاد، رییس جمهوری ایران، به جزیره ابوموسی، ضمن تاکید بر تحکیم روابط دو کشور، این سفر را یک موضوع "داخلی ایران در چارچوب سفرهای استانی رئیس جمهور" دانست.
ساعاتی پس از انتشار خبر فراخوانده شدن سفیر امارات از تهران، خبرگزاری مهر به نقل از آقای عبداللهیان از تاکید جمهوری اسلامی در توسعه و تحکیم روابط دو کشور و اهمیت گفتوگوهای دو جانبه به منظور حل و فصل سوء تفاهمات احتمالی خبر داد.خبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، وام، روز پنجشنبه ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل) به نقل از وزارت خارجه امارات متحده عربی اعلام کرد که این کشور سفیر خود را از تهران فراخوانده است.
شورای ملی فدرال امارات متحده عربی نیز با انتشار بیانیهای به سفر آقای احمدی نژاد به جزیره ابوموسی اعتراض کرد.
پیشتر، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحدۀ عربی سفر آقای احمدی نژاد را نقض آشکار حاکمیت امارات خوانده بود.
خبرگزاری ایسنا نیز گزارش داد که تلویزیون دوبی اسپرت، ساعاتی پس از انتشار خبر فراخوانده شدن سفیر امارات از تهران، از لغو دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و امارات، که قرار بوده روز ۲۹ فروردین برگزار شود، خبر داده است.
یک روز پیش تر، آقای احمدی نژاد، در جریان "سفر استانی هیات دولت ایران" به استان هرمزگان و سواحل خلیج فارس به جزیره ابوموسی سفر کرد.
آقای احمدی نژاد در سخنرانی در جزیره ابوموسی گفت: "از ۴۰ مصوبه دولت برای شهرستان ابوموسی تا کنون ۲۵ مصوبه اجرا، ۹ مصوبه در دست اجرا و شش مصوبه دیگر نیز هنوز اجرایی نشده است."
او همچنین به افزایش کارهای عمرانی دولت و ایجاد اشتغال در این جزیره اشاره کرد و گفت : "مردم این جزیره باید با همکاری دولت جزیره ابوموسی را به نگین خلیج فارس تبدیل کنند."
روابط امارات متحده عربی و ایران بر سر مالکیت سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در خلیج فارس تنش آمیز بوده است.
سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تا سال ۱۹۷۱ میلادی تحت الحمایه بریتانیا بود.
پس از عقب نشینی نیروهای نظامی بریتانیا از خلیج فارس، این جزایر به کنترل ایران درآمد.
ایران میگوید این جزایر از نظر تاریخی به این کشور تعلق داشته است و در مقابل، امارات متحده عربی مدعی حاکمیت بر این جزایر است.
ایران می گوید مالکیتش بر این جزایر قابل مذاکره نیست اما در عین حال برای گفتگو با امارات برای رفع آنچه سؤتفاهم ها خوانده، آماده است.
«آمریکا سامانه پیشرفته دفاع موشکی به کشورهای خليج فارس می فروشد»
يکی از مديران شرکت لاکهيد مارتين، روز چهارشنبه يازدهم آوريل، گفت که اين شرکت آمريکايی سازنده سلاح انتظار دارد که تعداد بيشتری از سامانه های پيشرفته دفاع موشکی را به کشورهای حوزه خليج فارس بفروشد. او دليل اين امر را افزايش تنش ها در اين منطقه می داند.
به گزارش خبرگزاری رويترز، شرکت لاکهيد مارتين که درماه دسامبر سال گذشته قرار داد سامانه پيشرفته ضد موشک بالستيک "تاد" (THAAD) را با امارات متحده عربی به ارزش سه ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار نهايی کرد، هم اکنون به گفته دنيس کيوين، رييس بخش برنامه دفاع موشکی و ارتش لاکهيد مارتين، در حال مذاکره با ديگر کشورهای حوزه خليج فارس برای فروش اين سامانه پيشرفته ضد موشکی است.
وی اضافه کرده است: «همه کشورهای عضو شورای همکاری خليج فارس علاقمندی خود به دريافت سامانه ضد موشک "تاد" را بيان کرده اند.»
به گزارش رويترز، امارات متحده عربی نخستين کشوری است که سامانه پيشرفته ضد موشک بالستيک "تاد" را از آمريکا می خرد.
دنيس کيوين می گويد: تجربه فروش اين سامانه ضد موشک بالستيک به امارات متحده عربی زمينه ای خواهد شد تا به ديگر کشورهای متحد آمريکا در منطقه نيز چنين پيشنهادی ارائه شود.
طبق اين گزارش، پس از قرارداد لاکهيد مارتين و امارات متحده عربی، قراردادی هم به ارزش يک ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار با عربستان سعودی برای ترميم و تجهيز سيستم موشکی«پاتريوت» اين کشور منعقد شده و همچنين ۲۰۹ موشک پيشرفته «پاتريوت» به ارزش تقريبی ۹۰۰ ميليون دلار به کويت فروخته شده است.
سال گذشته نيز دولت باراک اوباما اعلام کرد که آمريکا و عربستان برای فروش مدل جديد جتهای جنگنده اف- ۱۵ با عربستان به توافق رسيده اند. ارزش اين قرارداد حدود ۳۰ ميليارد دلار برآورد شده است.
به گزارش خبرگزاری رويترز، تا کنون حجم قراردادها و تفاهم نامه های نظامی بين آمريکا و عربستان به ۶۰ ميليارد دلار رسيده است. اين قراردادها شامل فروش جت های اف- ۱۵، سه نوع هلی کوپتر جنگی، موشک ها و بمب های پيشرفته و سرويس دهی به ارتش عربستان می شود.
هفته گذشته نيز هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا، و همتای عربستانی او سعود الفيصل در نشست خبری مشترک خود در رياض اعلام کردند که آمريکا و شش کشور عضو شورای همکاری خليج فارس بررسیهای کارشناسی برای برپايی سپر پدافند موشکی مشترک را آغاز کردهاند.
در سال های اخير با افزايش تنش بين جمهوری اسلامی و غرب بر سر برنامه هسته ای ايران، کشورهای حاشيه خليج فارس ميلياردها دلار برای توسعه سيستم دفاع موشکی و تجهيز نيروهای نظامی خود هزينه کرده اند.
به گزارش خبرگزاری رويترز، شرکت لاکهيد مارتين که درماه دسامبر سال گذشته قرار داد سامانه پيشرفته ضد موشک بالستيک "تاد" (THAAD) را با امارات متحده عربی به ارزش سه ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار نهايی کرد، هم اکنون به گفته دنيس کيوين، رييس بخش برنامه دفاع موشکی و ارتش لاکهيد مارتين، در حال مذاکره با ديگر کشورهای حوزه خليج فارس برای فروش اين سامانه پيشرفته ضد موشکی است.
وی اضافه کرده است: «همه کشورهای عضو شورای همکاری خليج فارس علاقمندی خود به دريافت سامانه ضد موشک "تاد" را بيان کرده اند.»
به گزارش رويترز، امارات متحده عربی نخستين کشوری است که سامانه پيشرفته ضد موشک بالستيک "تاد" را از آمريکا می خرد.
دنيس کيوين می گويد: تجربه فروش اين سامانه ضد موشک بالستيک به امارات متحده عربی زمينه ای خواهد شد تا به ديگر کشورهای متحد آمريکا در منطقه نيز چنين پيشنهادی ارائه شود.
طبق اين گزارش، پس از قرارداد لاکهيد مارتين و امارات متحده عربی، قراردادی هم به ارزش يک ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار با عربستان سعودی برای ترميم و تجهيز سيستم موشکی«پاتريوت» اين کشور منعقد شده و همچنين ۲۰۹ موشک پيشرفته «پاتريوت» به ارزش تقريبی ۹۰۰ ميليون دلار به کويت فروخته شده است.
سال گذشته نيز دولت باراک اوباما اعلام کرد که آمريکا و عربستان برای فروش مدل جديد جتهای جنگنده اف- ۱۵ با عربستان به توافق رسيده اند. ارزش اين قرارداد حدود ۳۰ ميليارد دلار برآورد شده است.
به گزارش خبرگزاری رويترز، تا کنون حجم قراردادها و تفاهم نامه های نظامی بين آمريکا و عربستان به ۶۰ ميليارد دلار رسيده است. اين قراردادها شامل فروش جت های اف- ۱۵، سه نوع هلی کوپتر جنگی، موشک ها و بمب های پيشرفته و سرويس دهی به ارتش عربستان می شود.
هفته گذشته نيز هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا، و همتای عربستانی او سعود الفيصل در نشست خبری مشترک خود در رياض اعلام کردند که آمريکا و شش کشور عضو شورای همکاری خليج فارس بررسیهای کارشناسی برای برپايی سپر پدافند موشکی مشترک را آغاز کردهاند.
در سال های اخير با افزايش تنش بين جمهوری اسلامی و غرب بر سر برنامه هسته ای ايران، کشورهای حاشيه خليج فارس ميلياردها دلار برای توسعه سيستم دفاع موشکی و تجهيز نيروهای نظامی خود هزينه کرده اند.
گزارشها از سوریه حاکی از آن است که آتش بس در این کشور در بسیاری از نقاط به اجرا در آمده است.
شورای امنیت سازمان ملل در حال بررسی اعزام ناظران به این کشور برای نظارت بر اجرای طرح صلح کوفی عنان است.ویتالی چورکین، سفیر روسیه در سازمان ملل گفته است قطعنامهای در این مورد تا ۲۴ ساعت آینده، ارائه خواهد شد.
پیشتر، اعضای شورای امنیت در دیدار با کوفی عنان، نماینده ویژه این سازمان در جریان سفرهای اخیر او کشورهای مختلف قرار گرفتند.
آقای عنان گفت دولت سوریه هنوز به تمامی تعهدات خود عمل نکرده است.
در سوریه، فعالان مخالف دولت از کشته شدن پانزده نفر در جریان خشونتها خبر دادند و دولت این کشور هم گفت که در انفجار بمب، یک سرباز کشته شده است.
ساعاتی پس از برقراری آتش بس در سوریه، رسانه ها و منابع خبری وابسته به دولت و مخالفان از بروز درگیری هایی در نقاط مختلف کشور خبر دادند.
"آتش بس"
روز پنجشنبه، ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل)، گزارش شد که در اجرای طرح صلح نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، از ساعت ۶ بامداد آتشباری واحدهای ارتش سوریه به سوی مناطق مسکونی شهرهای این کشور متوقف شده و مخالفان مسلح حکومت این کشور نیز دست از تیراندازی به سوی نیروهای دولتی برداشته اند.با اینهمه، ساعاتی بعد تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرد که در انفجار یک بمب کنار جاده ای یک سرباز کشته و ۲۴ نظامی دیگر، از جمله تعدادی افسر و درجه دار، زخمی شده اند.
همزمان، منابع مخالفان از حضور محسوس واحدهای پیاده و زرهی ارتش در خیابان ها سخن گفته و افزوده اند که نظامیان در نقاط مختلف کشور به سوی غیر نظامیان آتش گشوده اند.
شورای ملی سوریه، تشکل اصلی مخالف دولت، گفته است که از زمان برقراری آتش بس در بامداد پنجشنبه، سه نفر در شهرهای ادلیب و حما کشته شده اند.
پیشتر، رسانه های بین المللی با استناد به اظهارات شاهدان عینی و گزارش های منابع خبری وابسته به مخالفان حکومت و رسانه های دولتی، گفته بودند که "فعلا" در شهرهای حمص، حما و ادلیب، که در هفته های اخیر هدف حملات واحدهای زرهی و توپخانه ارتش قرار داشته، آرامش برقرار شده و شهر دمشق، پایتخت نیز، آرام به نظر می رسد.
روز گذشته کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل برای خاتمه دادن به خشونت در سوریه وعده داد که از ساعت ۶ صبح پنجشنبه، "بهبودی مشهودی" در وضعیت سوریه دیده خواهد شد.
به گفته مخالفان دولت سوریه، آتش بس صبح پنجشنبه پس از آتشباری سنگین ارتش به سوی مناطق مسکونی شهر حمص طی ساعات شب گذشته برقرار شده است اما نشانه ای از خروج یگان های نظامی از مناطق مسکونی این شهر دیده نمی شود.
براساس طرح پیشنهادی آقای عنان، لازم است پس از برقراری آتش بس، واحدهای ارتش همراه با جنگ افزارهای سنگین و تک تیراندازان از مناطق مسکونی خارج شوند تا معترضان بتوانند به برگزاری تظاهرات و ابراز مسالمت آمیز اعتراضات علیه حکومت مبادرت ورزند.
این اطلاعیه تاکید کرده است که واحدهای نظامی و امنیتی "به حمله گروه های تروریستی به نهادها و نفرات حکومتی، شهروندان و اموال دولتی و خصوصی واکنشی متناسب" نشان خواهند داد.
پیشتر سخنگویان مخالفان دولت سوریه گفته بودند که با رعایت آتش بس، عملیات مسلحانه علیه نیروهای ارتشی را متوقف کرده اند اما بر "اجرای کامل" طرح پیشنهادی کوفی عنان از جمله خروج واحدهای ارتشی از مناطق مسکونی نیز تاکید نهادند.
در طرح صلح کوفی عنان، که از حمایت شورای امنیت و اتحادیه عرب برخوردار است، اعزام ناظران بین المللی برای نظارت بر اجرای آتش بس پیش بینی شده و انتظار می رود که در صورت دوام آتش بس، در روزهای آینده اقداماتی در این زمینه صورت گیرد.
برخی گزارش ها حاکی از آن بوده است که مقامات سوریه تنها با اعزام ناظران از کشورهایی که مورد تایید آنان باشد موافقت خواهند کرد اما این گزارش ها مورد تایید قرار نگرفته است.
تردید نسبت به تعهد دولت
در همانحال، گروه های مخالف بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، نسبت به نیت واقعی وی در توقف خشونت ابراز تردید کرده و گفته اند که با توجه به سابقه دولت سوریه در زیر پا گذاشتن تعهدات خود، امیدی به حل و فصل مسالمت آمیز بحران کنونی ندارند.به گفته آنان، با توجه به شدت عمل نیروهای نظامی و امنیتی علیه شهروندان غیرنظامی و گسترش دامنه اعتراضات طی یک سال گذشته، بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، مشروعیت سیاسی خود را از دست داده و تنها با ادامه سرکوب شدید خواهد توانست قدرت را حفظ کند و توقف عملیات نظامی تنها به گسترش اعتراضات و مقاومت مدنی منجر می شود و زمینه مساعدتری را برای تضعیف و سقوط وی فراهم می آورد.
به همین دلیل، این امکان وجود دارد که ارتش با ادامه حضور در داخل و یا اطراف شهرها، به طور متناوب عملیاتی را علیه مناطق شهری به اجرا بگذارد و آن را با توسل به بهانه های مختلف، از جمله نقض آتش بس از سوی طرف مقابل، توجیه کند.
تظاهرات اعتراضی در سوریه از بیش از یک سال پیش با درخواست از آقای اسد برای اصلاحات سیاسی و مبارزه با فساد حکومتی آغاز شد اما برخورد خشونت آمیز واحدهای ارتشی را در پی آورد و گفته می شود طی این مدت، بیش از نه هزار تن کشته و هزاران تن دیگر بازداشت، شکنجه و ناپدید شده اند.
در طول ماه های بعد، گروهی از نظامیان با ترک خدمت، تشکیلاتی را با نام ارتش آزاد سوریه و با هدف حمایت از غیرنظامیان در برابر ارتش ایجاد کردند که اگرچه نفرات آن عمدتا به اسلحه سبک مجهز هستند، اما ظاهرا توانسته اند تاحدودی مانع از تسلط کامل نیروهای دولتی بر مناطق شهری شوند.
منابع دولتی از کشته شدن چند صد تن از افراد نظامی و امنیتی در اثر حملات مخالفان مسلح خبر داده و هدف از حملات نظامی به مناطق مسکونی را منهدم کردن آنان اعلام کرده اند.
با وجود توافق دولت سوریه با آتش بس، بسیاری از مخالفان بشار اسد و شماری از کشورهای غربی و عربی نسبت به موفقیت طرح کوفی عنان و خاتمه سرکوب مردم سوریه ابراز تردید کرده و گفته اند که لازم است دولت سوریه تحت فشار بین المللی شدید قرار گیرد و برای حفاظت از شهروندان سوری در برابر عملیات نظامی دولت این کشور اقدامات بیشتری انجام شود.
از جمله اقدامات مورد نظر این گروه از کشورها، ایجاد منطقه امن تحت حفاظت بین المللی در نواحی مرزی سوریه با ترکیه است تا شهروندان سوری که از برابر حملات ارتش این کشور می گریزند، بتوانند به این مناطق پناه ببرند.
پیش از این، تلاش های شورای امنیت سازمان ملل برای وارد کردن فشار بر دولت سوریه به دلیل مخالفت روسیه و چین، از اعضای دارای حق وتو در این شورا، به نتیجه نرسیده است اما دامنه و شدت عملیات ارتش سوریه علیه شهروندان این کشور ظاهرا باعث شده است که مقامات روسی دولت سوریه را برای خاتمه دادن به این عملیات تحت فشار قرار دهند.
ساعاتی پیش از انتشار گزارش های مربوط به برقراری آتش بس در سوریه، سرگتی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، گفت که برخی از کشورهای غربی و عربی طرح کوفی عنان را "پیشاپیش شکست خورده" می دانند، اما باید به این طرح فرصت بیشتری برای موفقیت داده شود.
آقای لاوروف گفت که رئیس جمهوری سوریه "به ما اطمینان داده که آماده اجرای طرح شش ماده ای کوفی عنان است" و افزود که لازم است وعده دولت سوریه و همچنین میزان تعهد نیروهای مخالف به توقف خونریزی به آزمایش گذاشته شود.
دبیرکل ناتو بر تکمیل به موقع برنامه انتقال مسئولیت حفظ امنیت افغانستان به نیروهای افغان تاکید کرده و رئیس جمهوری افغانستان نسبت به همزمانی این برنامه با انتخابات ریاست جمهوری ابراز نگرانی کرده است.
روز پنجشنبه، ۲۴ حمل (فروردین)، آنرس فو راسموسن، دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو - که از افغانستان دیدن می کند، در یک نشست خبری مشترک با حامد کرزی، رئیس جمهوری، گفت که اطمینان دارد انتقال مسئولیت حفظ امنیت افغانستان به نظامیان این کشور طبق برنامه پیش بینی شده، تا پایان سال ۲۰۱۴ تکمیل خواهد شد.در این نشست خبری، رئیس جمهوری افغانستان با یادآوری همزمانی پایان دوره کنونی ریاست جمهوری و واگذاری مسئولیت امنیتی به ارتش ملی در سال ۲۰۱۴، گفت که لازم است از وارد کردن فشار بر کشور در این سال خودداری شود.
برگزاری انتخابات در افغانستان معمولا با ملاحظات امنیتی همراه است و به همین دلیل، پایان همزمان ماموریت عملیاتی نیروهای خارجی و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۴ نگرانی هایی را در مورد مسایل امنیتی ایجاد کرده است.
آقای کرزی گفت که امکان بازنگری در برنامه زمانی خروج نیروهای خارجی و یا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را مورد بررسی قرار می دهد.
پیشتر، آقای راسموسن در بازدید از یک مرکز آموزش واحدهای کماندویی ارتش افغان در نزدیکی کابل، گفت که نهادهای نظامی و امنیتی افغانستان تا اواسط سال ۲۰۱۳ توانایی برعهده گرفتن مسئولیت حفظ امنیت کشورشان را خواهند داشت و نظامیان خارجی امکان آن را خواهند یافت تا به جای شرکت در عملیات رزمی، وظایف پشتیبانی و آموزشی را برعهده بگیرند.
دبیرکل ناتو گفت که پس از سال ۲۰۱۴ هم این پیمان به تامین منابع مورد نیاز ارتش افغانستان ادامه خواهد داد و تاکید کرد که "ما افغانستان را تنها نخواهیم گذاشت."
انتقال تدریجی مسئولیت حفظ امنیت افغانستان به نیروهای ملی این کشور از سال گذشته آغاز شده و در حال حاضر، افغان ها خود حفظ امنیت بخش هایی از کشورشان را برعهده گرفته اند و نظامیان خارجی در این مناطق ماموریت های پشتیبانی را برعهده دارند.
آنرس فو راسموسن نظامیان افغان را مورد ستایش قرار داد و گفت: "به خاطر شهامت و تعهد نیروهای افغان، ما به هدف مشترک خود که ایجاد افغانستانی برخوردار از امنیت است، دست خواهیم یافت."
واگذاری به موقع مسئولیت امنیتی
دبیرکل ناتو افزود: "مشاهدات من به ما اطمینان می بخشد که قطعا خواهیم توانست برنامه انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای افغانستان را به موقع اجرا و تکمیل کنیم."شمار نظامیان افغانستان در حال حاضر به حدود سیصد و سی هزار نفر می رسد که قرار است تا پایان سال جاری میلادی به بیش از سیصد و پنجاه هزار نفر افزایش یابد و بخش عمده عملیات رزمی علیه شورشیان ضد دولتی را برعهده بگیرد.
همزمان، شمار نظامیان آمریکایی که سال گذشته به یکصد هزار نفر رسیده بود، تا پائیز سال جاری به شصت و هشت هزار نفر تقلیل خواهد یافت.
یکی از واحدهای ارتش ملی افغانستان، یگان ویژه کماندویی است که شمار نفرات آن در حال حاضر به حدود هشت هزار نفر می رسد که در نه گردان عملیاتی سازمان یافته اند.
آقای راسموسن گفت که کماندوهای افغان "از جمله بهترین نیروهای ویژه در سطح جهان" هستند و افزود که این افراد "ستون فقرات استراتژی انتقال مسئولیت اصلی امنیتی به نیروهای ملی افغان را تشکیل می دهند."
اظهارات دبیرکل ناتو در مورد توانایی عملیاتی ارتش ملی افغانستان چند روز پس از توافق آمریکا و افغانستان برای واگذاری رهبری عملیات شبانه به نیروهای افغان انتشار می یابد.
روز یکشنبه گزارش شد که وزیر دفاع افغانستان و فرمانده نیروهای آمریکایی در این کشور توافقنامه ای را امضا کرده اند که براساس آن، نقش نیروهای آمریکایی در عملیات شبانه به پشتیبانی از نظامیان افغان تقلیل می یابد.
در زمانه ای که اخلاق در بسیاری از عرصه های زندگی اجتماعی و سیاسی دچار گسل های عمیقی شده است، جستجوی مظاهر و معنای اخلاق در زندگی و آثار اندیشمندی چون شاهرخ مسکوب می تواند گردشی نیرو زا و نویدبخش باشد.
در واقع، اخلاق یک رکن مهم هویت شاهرخ مسکوب و در معنای والاتر، در جهان بینی او، یک مقصد بود. این عنصر هویتی چه در زندگی روزمره در روابطش با نزدیکان و دوستان و چه در زندگی اجتماعی، سیاسی و فکریش به صورت تعهدی عمیق جلوه گر می شد که گویی طبیعت ثانوی او شده بود.در قضاوت ها، تصمیم ها، پیوند ها و گسست های کوچک و بزرگ زندگی اش، تا آنجا که از خلال آثار و گفته هایش می توان سنجید، آمیزه ای از اخلاق پهلوانی، اخلاق اندیشیده و تعهد به خود، به انسان و به جهان دیده می شود و در هر دوره از زندگی مسکوب یکی از وجوه این آمیزۀ اخلاقی عیان تر از دیگر وجوه است.
نمودی از این اخلاق را در کتاب "سفر در خواب"(۱) می بینیم. آنجا که نهال دوستیِ ناب مسکوب با آقامهدی با تجلی اختلاف نظر در بارۀ معنای "شرف" به دو نیم می شود.
آقا مهدی قصد دارد برای "دفاع از برادر دینی اش" که با یک دختر لهستانی سر و سری دارد، به جنگ چند جوان ارمنیِ جلفا برود که آن ها هم به دختر نظر دارند. مسکوب می خواهد او را از این کار منصرف سازد و می گوید:
_"اگر برادر دینی توست چرا رابطۀ نامشروع دارد، چرا زنا می کند؟"
و آقا مهدی نگاهی به او می کند و می گوید:
ــ" آقای مسکوب شما فهم و سوادت از من بیشتره اما شرف نداری."
شاهرخ مسکوب در آن زمان جوانی شانزده ساله است ولی از آن نوع اخلاق که شرف را در محدودۀ یک دین، یک محله یا یک قبیله معنا می کند بیزار است. اخلاق مسکوب یک بام و دو هوا نمیشناسد. دوستی با آقا مهدی فدای این اخلاق می شود که در آن زمان بی شک مسکوب نام اخلاق را بر آن نمی گذاشته است.
ده دوازده سال بعد، یک سال پس از کودتای بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ و متلاشی شدن سازمان افسری حزب توده، شاهرخ مسکوب که به مدت ده سال فعال تشکیلاتی ردۀ بالای این حزب بوده است در حالیکه سخت در درستی خط مشی حزب تردید دارد همچنان به تکاپوی تشکیلاتی خود ادامه می دهد. حال آنکه می داند خود در خطر است و حزب تاب مقاومت در برابر سرکوب را نخواهد داشت.
او در گفتگویش با علی بنوعزیزی می گوید: "من فقط از روی لوطی گری و انسانیت و این چیز ها در حزب ماندم. تمام کوششم این بود که شاید چند نفری را بخصوص در شهرستان ها بتوانم نجات دهم. همینطور که حزب لو می رفت من دائم این طرف و آن طرف سفر می کردم و هی وصله پینه می کردم. یک جوری که آدم ها بتوانند خودشان را جمع کنند و کمتر گرفتار شوند."(۲)
در این گفته آن احساس مسئولیتی را مشاهده می کنیم که برخاسته از اخلاق مسکوب است. با این حال باید در نظر داشت که مسکوب چارچوب های اخلاقی متعارف و ارزش های اخلاقی رسمی را نمی پذیرفت و ضد ظواهر اخلاقی بود. با این وجود می گوید تا زمانی که در حزب توده فعالیت می کرد و به عنوان یک کادر این حزب شناخته می شد " از همۀ کارهایی که احتمال داشت به حزب لطمه بزند و برای حزب بدآیند باشد" خودداری می کرده است.
این تعهد به حزب در مسکوبی که هنوز سی سال هم نداشت بعدها، هنگامیکه "ادبیات بزرگ" و ژرف نگری در آن دغدغه و محور تلاش های فکری و نوشتاری اش شد، شعاع خود را به پهنۀ والاتر و وسیعتری گسترش داد. می گوید: "کوچکترین نویسنده هم می تواند از نظر اخلاقی همت بزرگ داشته باشد، آدم بلند نظری باشد. آدمی که دست به قلم میبرد باید در قبال جهان، در قبال هستی و در قبال خودش متعهد باشد." این یعنی نمی توان آدمی متعهد بود و از سر تفنن، خودنمایی و خرید شخصیت کاذب دست به قلم برد. این تعهد که در نزد مسکوب رنگی از حماسه و عرفان دارد در عین حال مفهومی مدرن است.
نگاه سنجیده و نقد کنندۀ او به وقایع تاریخی، به ادبیات و هنر و به ویژه به خودش از همین تعهد سر چشمه می گیرد و دلبستگی خاص وی را به عدالت و حقیقت نشان می دهد. دادجویی و حقیقت طلبی دو بال گستردۀ اخلاق مسکوب است. اخلاقی که اندیشمند و هنر شناسی چون یوسف اسحق پور را وامیدارد بگوید: "بین تمام کسانی که می شناسم، از ایرانی و غیر ایرانی، برای شاهرخ مسکوب بیش از همه احترام قائل بوده و هستم، قبل از هر چیز این احترام برای آن چیزی بود که خود شاهرخ اسم آنرا اخلاق می گذاشت."(۳)
به پیروی از این اخلاق بود که شاهرخ مسکوب به کسی نان قرض نمی داد، با خودش و دیگران رودربایستی نداشت، عوام را نمی فریفت، حق کسی را پایمال نمی کرد، از پیشداوری های رایج زمانه تأثیر نمی پذیرفت و با وسواس نگران آن بود که مبادا با خود یا با مردم ریا کرده باشد.
نمود مشخص این اخلاق را می توانیم در مقدمۀ "روزها در راه" ببینیم. این کتاب مجموعه ای از یادداشت های روزانۀ مسکوب است از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۷. این یادداشت ها به قصد انتشار نوشته نشده اند و حدیث نفسی در خلوت نویسنده اند. هنگامی که او تصمیم می گیرد آن ها را منتشر کند "هیچ مطلبی را بنابر مصلحت دستکاری" نمی کند و هرچند بخش هایی از تحلیل های گذشته اش را در زمان انتشار مردود می شمارد، از سر درستکاری آن ها را به همان شکل باقی می گذارد. اظهار نظرهایش را دربارۀ افرادی که مرده اند از کتاب حذف می کند. چرا که دیگر نیستند که پاسخ بگویند یا احیاناً خطای نویسنده را بگیرند.
با اینحال مسکوب به کلی مصلحت ستیز نیست. او ترس را می شناسد ولی آن را پنهان نمی کند. می نویسد: "نزدیک به یک چهارم یادداشت ها را بیرون کشیدم تا بماند برای زمانی دیرتر و دورتر به چند دلیل، اول از ترس آزار دشمنان که دشمن هرکسی جز خودند. پس بسیاری ازاظهار نظر هاو اشاره ها به سیاست و سیاست بازان در ایران کنار گذاشته شد."(۴)
اینها جلوه هایی از رفتارهای مبتنی بر اخلاق شاهرخ مسکوب بود. اما تعریف او از اخلاق که نسبی گرایی و تقیه را بر نمی تابد در کتاب "مرتضی کیوان" چنین آمده است: "منظورم از اخلاق... آن راه و روش خصوصی ویژه است که شخص برای تحقق آرمان هایش در قبال خود و دیگری بر می گزیند و بکار می برد. این اخلاق به زندگی و مرگ انسان، تنها موجود اخلاقی جهان، معنا می بخشد و به گفتۀ استاد توس گاه او را به پایگاهی می رساند" به هر باره برتر از فلک."(۵)
در واقع شاهرخ مسکوب در پی تحقق اخلاقی چنین متعالی است. در این راه فردوسی آموزگار بزرگ اوست. اخلاق فردوسی اخلاقی انسانی و مبتنی بر خردی متعالی است. نیک و بد در نزد فردوسی مرز، کیش، ملیت و نژاد نمی شناسد. اگر کشتار و خونریزی بد است، فردوسی آن را مردود می شمرد، چه در توران به دست رستم صورت گیرد و چه در ایران به دست افراسیاب، چه به خونخواهی مظلومی چون سیاوش و چه از سر آز و غرور.
یکی دیگر از آموزه های فردوسی که مسکوب آن را به جان دریافته و در نگاهش به مناسبات اجتماعی و سیاسی به کار بسته اینست که نبرد همیشه میان نیک و بد نیست، گاه بین خوب و خوب و نیز گاه میان بد و بد هم در می گیرد. برای داوری دادجویانه باید به معیارهایی فراتر از طبقه بندی های رایج میان خوب و بد مجهز بود.
کشف و درک جوهر "نام" در نزد فردوسی، مسکوب را که عمیقاً درگیر معمای مرگ و زمان است سبکبال می کند و او را به فضای آزادگی رهنمون می سازد. می نویسد:" پس آزادگی ما، در این دوکرانۀ زمان[ آمدن و رفتن]، در این کوتاهِ غمناکِ دلپذیر، در کجاست؟ چه چیز مرگ را تباه می کند، شدت و سختی ناگوار و دردناک آن را هیچ و پوچ می کند؟ "نام"! چیزی بی نام و نشان، مبهم، کلی و همگانی، ارزشی که مثل هوا فضای روح را فرا گرفته و "اخلاق" در آن نفس می کشد، به آن زنده است و از برکت وجود آن رفتار میکند."(۶)
اخلاق در نام تنفس می کند و نام به یاری سخن نامیده و زنده نگاه داشته می شود. همان سخنی که فردوسی با آن کاخی بلند ساخت و از باد و طوفان گزندی ندید. و این نام سخن زاد است که شاهرخ مسکوب عمری آن را با کارش می پروراند. ارزش این نام با معناهای دیگری که این واژه در نزد دیگر بزرگان ادب فارسی به کار رفته است متفاوت است. این تفاوت را مسکوب چنین تعریف می کند: "می توان "نام" فردوسی را با همین مفهوم در نزد سعدی سنجید و دید چه تفاوت بزرگی نه تنها اخلاقی بلکه در جهان بینی آن دو وجود دارد، نام نیکو گر بماند زآدمی به کزو ماند سرای زرنگار. "نام نیکو " مفهومی نسبی است نه مطلق آنچنان که در فردوسی هست، و سنجیده می شود با سرای زرنگار(مال دنیا، ثروت) مال و نام در دو کفۀ ترازو قرار می گیرند. نه نام و جان. در سعدی نام نیکو مفهومی اخلاقی و نسبی است نه متعالی و مطلق"(۷)و مسکوب نام و جان را هم ارز می داند و از همین روست که جانش را در قلمش می گذارد و این کار را تعهد می نامد.
مسکوب به دوستانش نیز متعهد است. نمونۀ بارز این تعهد و وفا در دوستی را در مناسباتش با مرتضی کیوان می بینیم که دوست حزبی او بوده است و اولین غیرنظامی که با گروه اول افسران توده ای در سال ۱۳۳۳ اعدام شد، کمی پیش از دستگیری مسکوب. هم اوست آن حضور غائب که به برکت دوستی و صفایش مسکوب همۀ شکنجه های بازجویان را تحمل می کند. او می گوید: چیزی که مرا نگه می داشت، شاید این مربوط به خصوصیات روانی منست، یک امر عاطفی بود. دو تا آدم بودند که همیشه حاضر و ناظر بودند آنجا. یعنی وجودشان حس می شد. یکی زنده، یکی مرده. مرده مرتضی کیوان بود....من همه اش فکر می کردم مثل اینکه آنجاست. ایستاده و دارد مرا نگاه می کند.(۷)
و در سوگ مرتضی کیوان، این کشتۀ عقیدتی، می نویسد:"در این ماجرا بر همه ستم رفت. حتی ستمکاران نیز در این کشتار بر خود ستم کردند زیرا آنکه انسانی را میکشد، انسانیت را در خود می کشد. تجاوز به جان دیگری تجاوز به روح خود هم هست. به همین منوال مرگ کشتگان و "پیروزی" کشندگان تبلور ناکامی آرمان های اجتماعی و نشان ناتوانی ماست در تحقق بخشیدن به آنها."(۸)
کتاب مرتضی کیوان را که مجموعه ایست از نامه ها و خاطرات چند تن از همراهان او، مسکوب در سال ۲۰۰۳، دو سال پیش از مرگش گردآوری و منتشر کرد. وقتی کتاب منتشر شد دوستانش خشنودی حاصل از ادای دینی دیرین را در نگاه و لبخند او مشاهده کردند.
اکنون هفت سال از خاموشی شاهرخ مسکوب می گذرد. جز این چه می توان آرزو کرد که نامش، که ساختۀ اخلاق، دانش، خرد و سختکوشی اوست زنده بماند و گوش ما به سخنش شنوا.
پانوشت ها:
۱- شاهرخ مسکوب،"سفر در خواب"، انتشارات خاوران، پاریس ۱۳۷۷، ص۳۵
۲- علی بنو عزیزی در گفتگو با شاهرخ مسکوب،"دربارۀ سیاست و فرهنگ"، ص ۷۸ و ۷۹
۳- یوسف اسحق پور، بهروز شیدا، "سرگذشت فکری و آثار شاهرخ مسکوب"، انتشارات خاوران، ص ۱۱
۴- شاهرخ مسکوب، "روزها در راه" ، پاریس ۱۳۷۹، انتشارات خاوران، جلد اول، ص ۱۲
۵- "کتاب مرتضی کیوان"، به کوشش شاهرخ مسکوب، تهران، انتشارات نادر، ص۳۰
۶- شاهرخ مسکوب، "روزها در راه" ، پاریس ۱۳۷۹، انتشارات خاوران، جلد دوم، ص۵۳۹
۷- همانجا ص ۵۴۳
۸- علی بنو عزیزی در گفتگو با شاهرخ مسکوب، "دربارۀ سیاست و فرهنگ"، ص ۸۸ و ۸۹
۹- "کتاب مرتضی کیوان"، به کوشش شاهرخ مسکوب، تهران، انتشارات نادر، ص ۵۴
مخالفت با مرتضوی هم بقصد انداختن مسئولیت کهریزک به گردن او انجام میشود و هم تضعیف دولت را در نظر دارد
جناحی از اصولگرایان ، بویژه بخشی که وابستگی زیادی به نهاد های امنیتی دارند و در مجموعه ای بنام رهپویان انقلاب اسلامی جمع شده اند، با سعید مرتضوی دشمنی خصوصی دارند و از زمان حوادث کهریزک تا بحال کوشش های زیادی علیه او سازمان داده اند.
در حالیکه نمایندگان طرفدار استیضاح ،احمد توکلی را مامور کرده اند تا در باره موضوع برکناری سعید مرتضوی بررسی و اظهار نظر کند، امروز حسن ضابطی مشاور فرهنگی و اطلاع رسانی صندوق تامین اجتماعی احتمال کناره گیری مرتضوی از مدیریت صندوق را شایعه نامید و آنرا قویاً تکذیب کرد.
در این میان امروز فاش شد که دولت تعهدات مالی معوقه خود به صندوق تامین اجتماعی را یک جا پرداخت کرده و آقای مرتضوی نیز بسرعت پول های عقب افتاده بیمارستان ها را پرداخت می کند.
محمد رضا یزدان پناه روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگوئی اظهار نظر می کند که مبارزه بقصد برکناری مرتضوی با دو انگیزه انجام میگیرد. در گام اول جناحی از اصولگرایان ، بویژه بخشی که وابستگی زیادی به نهاد های امنیتی دارند و در مجموعه ای بنام رهپویان انقلاب اسلامی جمع شده اند، با سعید مرتضوی دشمنی خصوصی دارند و از زمان حوادث کهریزک تا بحال کوشش های زیادی علیه او سازمان داده اند. از سوی دیگر می توان به اصولگرایان دیگری اشاره کرد که منتقد دولت احمدی نژاد هستند و اینک از فرصتی بنام مرتضوی برای ضربه زدن به دولت استفاده می کنند.
بعقیده یزدان پناه مجلسیان فکر می کنند که با زمین زدن مرتضوی ، هم بخشی از مسئولیت حوادث پس از انتخابات که از جمهوری اسلامی مشروعیت زدائی کرد ، تا حدود زیادی جبران می شود، و هم اینکه دولت آقای احمدی نژاد را می توانند بیش از پیش تضعیف کنند. به مشروح این گفتگو گوش کنید.
جمله معروف "مقاومت کنید" با مرگ یکی از چهره های نهضت مقاومت فرانسه پررنگ تر شد
پاره ای از روزنامه های صبح امروز چاپ پاریس از جمله لیبراسیون و هومانیته عکس بزرگی از "ریمون اوبراک"، یکی از چهره های مهم مقاومت فرانسه در زمان اشغال این کشور توسط نیروهای آلمان نازی را در صفحه اول خود چاپ کرده اند که دیروز در 97 سالگی درگذشت.
لیبراسیون که سه صفحه بزرگ خود را به این مرد، که نمادی است از مبارزه با بی عدالتی، اختصاص داده می نویسد : افزون بر پیروزی بر نازیها، "شورای ملی مقاومت" که نباید آن را با گروه ایرانی هم نام اشتباه کرد، پایه های یک جامعه همدل را بر پا نهاد.
لیبراسیون می افزاید : در بهار سال 2004 در حالی که کشور خود را آماده بزرگداشت پیاده شدن نیروهای متفقین در ساحل "نرماندی" و سر آغاز پیروزی آنها بر ارتش آلمان نازی می کرد و همه رسانه ها به شکلی گسترده به آن پرداخته بود کسی از نهضت مقاومت جز به عنوان گروهی که دست به عملیات نظامی چشمگیر می زد سخن نمی گفت و هیچ اشاره ای هم به آرمانهائی نمی شد که جوانان آن زمان را به مقاومت مسلحانه کشانده بود.
به گفته "ریمون اوبراک"، در آن زمان، متنی در پنهان تدوین شد که همه مبارزان، از کمونیست گرفته تا دمکرات مسیحی و یا طرفداران ژنرال دوگل در تدوینش دست داشتند.
سیزده تن از اعضای آن گروه آغازین در سال 2004 فراخوانی دادند و نظر ها را به متن یاد شده که هدفش بنیان گذاشتن یک نظم اجتماعی عادلانه بود جلب کردند. متنی که پایه های حقوق اقتصادی و اجتماعی تعیین شده در پیشگفتار قانون اساسی سال 1946 را ریخت. "ریمون اوبراک" در سال 2004 می گفت : با این که امروز فرانسه ده یا بیست بار ثروتمند تر از آن روزهاست، با این حال می بینیم که برنامه های دولت نسبت به گذشته پس رفته است." این فراخوان که در پایانش گفته می شد : "آفرینش خود مقاومت است، پس مقاومت کنید"، در جائی منتشر نگردید.
هم اکنون "استفان هسل"، روشنفکر و متفکری که در 94 سالگی کتاب کوچکش "ابراز انزجار کنید" چون برگ زر به فروش رفت و جنبشی بزرگ در جهان به وجود آورد، نزد همان ناشر کوچک خود، متن سال 1946 را با پیش نویس خویش، زیر چاپ برده است.
"هومانیته" "ریمون اوبراک" را حامل امید خوانده می نویسد : آن برنامه، امروز نیزبه روز است چرا که همانگونه که "اوبراک" در سال 1996 در خاطراتش نوشت، منافع شخصی بر منافع عمومی غلبه کرده و ما شاهد از دست رفتن ارزش های همبستگی و انگیزه مقاومت هستیم. اقتصاد بازار، که از فشار هرگونه سنگرهائی که نیروهای اجتماعی بر پا کرده بودند رها شده، تنها مرجعی است که به نام وی سیاست داخلی و یا بین المللی به کار گرفته می شوند. این اقتصاد بدون تردید به رودروئی های سیاسی و اجتماعی و احتمالأ، فردا، به رودرروئی های نظامی خواهد انجامید.
"ریمون اوبراک" که چندان اجتماعی نبود، با این حال هیچ گاه از ارزش ها و مبارزه های خود دست برنداشت و در همه مبارزات استقلال خواهانه، از جمله در الجزایر و در تونس و نیز کمک به رشد اقتصادی مراکش شرکت داشت. هم او بود که در سال 1972 توانست موافقت پاپ " پل ششم" را برای پایان دادن به بمباران سد های رودخانه سرخ در ویتنام توسط نیروهای آمریکائی کسب کند.
فیگارو می نویسد : "ریمون اوبراک" که در 31 ژوئیه 1914 در شهر وزول در یک خانواده ی بورژوا و زیر نام "ریمون ساموئل " به دنیا آمد و سپس نام خود را تغییر داد، پس از تحصیلات عالی در رشته راه و ساختمان به آمریکا رفت و پس از سه سال به فرانسه بازگشت . پس از آغاز جنگ دوم جهانی به زیر پرچم خوانده شد و به جلسات دانشجویان کمونیست رفت و امد پیدا کرد بدون این که به عضویت این حزب درآید. در آنجا بود که با همسر خود "لوسی" آشنا شد و با وی در نهضت مقاومت فعالیت خود را آغاز نمود. از این روست که این زوج بعدها به نامی فراموش نشدنی در دنیای نیروهای مقاومت فرانسه در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان نازی تبدیل شدند.
روزنامه لوموند که بعداز ظهرمنتشر می شود افزون بر خبرهای در پیوند با انتخابات فرانسه، در مطلبی که به سوریه اختصاص داده، زیر عنوان "بشار و همدستش پوتین" می نویسد : با مقایسه آنچه در سوریه میگذرد و آنچه رژیم پوتین در روسیه انجام داد، شباهتهای بسیاری می بنیم. چرا که به سان بشار اسد، پوتین نیز بخشی از مناطق کشورش را به آتش توپخانه بست، محله های بسیاری را با خاک یکسان ساخت، بدون استثنا زنان و کودکان را کشت، هزاران نفر را راهی اتاقهای شکنجه کرد که در آنها انواع شکنجه های "گولاگ"پیشین انجام می گرفت تا کسانی که از آن زنده بیرون می آمدند درهم شکسته شده باشند و دیگر جرأت سربلند کردن در برابر حکومت را نداشته باشند. رژیم روسیه همچنین دستور عملی برای خود درست کرده که آن ایفای نقش آتش افروز-آتش نشان است. بدین معنا که یک تنش می آفریند و بعد به حل آن می شتابد تا خود را تنها مرجع امید و حل مشکلات معرفی کند. امروز، پس از سالها، بشار و ولادیمیر باردیگر به اتحاد گذشته شان که به زمان "کا گ ب" آندروپوف باز می گردد و هدفش حفظ روابط دوستانه با جهان عرب بود، روی آورده اند. وبشار اسد هم که خود را از هر گونه فشار خارجی به سبب حمایت روسیه مصون می داند ، در حال سوق دادن خاورمیانه به سوی یک جنگ تمام عیاراست که علائمش را در نشت خشونت ها به ترکیه و لبنان می بینیم.
لیبراسیون می افزاید : در بهار سال 2004 در حالی که کشور خود را آماده بزرگداشت پیاده شدن نیروهای متفقین در ساحل "نرماندی" و سر آغاز پیروزی آنها بر ارتش آلمان نازی می کرد و همه رسانه ها به شکلی گسترده به آن پرداخته بود کسی از نهضت مقاومت جز به عنوان گروهی که دست به عملیات نظامی چشمگیر می زد سخن نمی گفت و هیچ اشاره ای هم به آرمانهائی نمی شد که جوانان آن زمان را به مقاومت مسلحانه کشانده بود.
به گفته "ریمون اوبراک"، در آن زمان، متنی در پنهان تدوین شد که همه مبارزان، از کمونیست گرفته تا دمکرات مسیحی و یا طرفداران ژنرال دوگل در تدوینش دست داشتند.
سیزده تن از اعضای آن گروه آغازین در سال 2004 فراخوانی دادند و نظر ها را به متن یاد شده که هدفش بنیان گذاشتن یک نظم اجتماعی عادلانه بود جلب کردند. متنی که پایه های حقوق اقتصادی و اجتماعی تعیین شده در پیشگفتار قانون اساسی سال 1946 را ریخت. "ریمون اوبراک" در سال 2004 می گفت : با این که امروز فرانسه ده یا بیست بار ثروتمند تر از آن روزهاست، با این حال می بینیم که برنامه های دولت نسبت به گذشته پس رفته است." این فراخوان که در پایانش گفته می شد : "آفرینش خود مقاومت است، پس مقاومت کنید"، در جائی منتشر نگردید.
هم اکنون "استفان هسل"، روشنفکر و متفکری که در 94 سالگی کتاب کوچکش "ابراز انزجار کنید" چون برگ زر به فروش رفت و جنبشی بزرگ در جهان به وجود آورد، نزد همان ناشر کوچک خود، متن سال 1946 را با پیش نویس خویش، زیر چاپ برده است.
"هومانیته" "ریمون اوبراک" را حامل امید خوانده می نویسد : آن برنامه، امروز نیزبه روز است چرا که همانگونه که "اوبراک" در سال 1996 در خاطراتش نوشت، منافع شخصی بر منافع عمومی غلبه کرده و ما شاهد از دست رفتن ارزش های همبستگی و انگیزه مقاومت هستیم. اقتصاد بازار، که از فشار هرگونه سنگرهائی که نیروهای اجتماعی بر پا کرده بودند رها شده، تنها مرجعی است که به نام وی سیاست داخلی و یا بین المللی به کار گرفته می شوند. این اقتصاد بدون تردید به رودروئی های سیاسی و اجتماعی و احتمالأ، فردا، به رودرروئی های نظامی خواهد انجامید.
"ریمون اوبراک" که چندان اجتماعی نبود، با این حال هیچ گاه از ارزش ها و مبارزه های خود دست برنداشت و در همه مبارزات استقلال خواهانه، از جمله در الجزایر و در تونس و نیز کمک به رشد اقتصادی مراکش شرکت داشت. هم او بود که در سال 1972 توانست موافقت پاپ " پل ششم" را برای پایان دادن به بمباران سد های رودخانه سرخ در ویتنام توسط نیروهای آمریکائی کسب کند.
فیگارو می نویسد : "ریمون اوبراک" که در 31 ژوئیه 1914 در شهر وزول در یک خانواده ی بورژوا و زیر نام "ریمون ساموئل " به دنیا آمد و سپس نام خود را تغییر داد، پس از تحصیلات عالی در رشته راه و ساختمان به آمریکا رفت و پس از سه سال به فرانسه بازگشت . پس از آغاز جنگ دوم جهانی به زیر پرچم خوانده شد و به جلسات دانشجویان کمونیست رفت و امد پیدا کرد بدون این که به عضویت این حزب درآید. در آنجا بود که با همسر خود "لوسی" آشنا شد و با وی در نهضت مقاومت فعالیت خود را آغاز نمود. از این روست که این زوج بعدها به نامی فراموش نشدنی در دنیای نیروهای مقاومت فرانسه در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان نازی تبدیل شدند.
روزنامه لوموند که بعداز ظهرمنتشر می شود افزون بر خبرهای در پیوند با انتخابات فرانسه، در مطلبی که به سوریه اختصاص داده، زیر عنوان "بشار و همدستش پوتین" می نویسد : با مقایسه آنچه در سوریه میگذرد و آنچه رژیم پوتین در روسیه انجام داد، شباهتهای بسیاری می بنیم. چرا که به سان بشار اسد، پوتین نیز بخشی از مناطق کشورش را به آتش توپخانه بست، محله های بسیاری را با خاک یکسان ساخت، بدون استثنا زنان و کودکان را کشت، هزاران نفر را راهی اتاقهای شکنجه کرد که در آنها انواع شکنجه های "گولاگ"پیشین انجام می گرفت تا کسانی که از آن زنده بیرون می آمدند درهم شکسته شده باشند و دیگر جرأت سربلند کردن در برابر حکومت را نداشته باشند. رژیم روسیه همچنین دستور عملی برای خود درست کرده که آن ایفای نقش آتش افروز-آتش نشان است. بدین معنا که یک تنش می آفریند و بعد به حل آن می شتابد تا خود را تنها مرجع امید و حل مشکلات معرفی کند. امروز، پس از سالها، بشار و ولادیمیر باردیگر به اتحاد گذشته شان که به زمان "کا گ ب" آندروپوف باز می گردد و هدفش حفظ روابط دوستانه با جهان عرب بود، روی آورده اند. وبشار اسد هم که خود را از هر گونه فشار خارجی به سبب حمایت روسیه مصون می داند ، در حال سوق دادن خاورمیانه به سوی یک جنگ تمام عیاراست که علائمش را در نشت خشونت ها به ترکیه و لبنان می بینیم.
اهداء ٦٨ اثر باستانی به اداره ریاست اطلاعات و فرهنگ هرات
یک باشنده شهر هرات، ٦٨ قلم آثار باستانی و با ارزش را به اداره ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت اهدا کرد. این آثار شامل ظروف سفالی، میسی، شمشیر، لوازم جنگی و سنگی است.
یک باشنده شهر هرات، ٦٨ قلم آثار باستانی و باارزش را به اداره ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت اهدا کرد.
به گفته احمداحسان سروریار، رئیس اطلاعات و فرهنگ هرات، قدمت تاریخی این آثار گران بها به بیش از ۱۵۰۰ سال می رسد.
این آثار شامل ظروف سفالی، میسی، شمشیر، لوازم جنگی و سنگی است.
احمد قریشی، روزنامه نگار و مسئول مرکز خبرنگاران افغانستان در هرات در گفتگو با رادیوی بین المللی فرانسه می گوید : این آثار تاریخی همانند هر اثر تاریخی دیگری که اهدا می شود دارای ارزش و به ویژه ارزش معنوی است و بطور مسلم در مورد این آثار نیز اگر تنها ارزش مادی آن مورد نظر بود، توسط خود فرد باشنده، که عتیقه فروش در شهر هرات هم هست، به فروش می رسید.
احمد قریشی معتقد است که این آثار، دارای آن اندازه ارزش بالای مادی و معنوی، آنگونه که در گزارشها آمده است و یا مسئولین اداره اطلاعات و فرهنگ گفته اند، نیست؛ شماری از آثار شکسته است.
ولایت هرات، یک ولایت باستانی است و در سالهای اخیر، براساس کاوشهای باستان شناسی که از سوی انستیتوی باستان شناسی برلین و اداره اطلاعات و فرهنگ هرات صورت گرفته است، مدنیت در هرات را به بیش از ٢٧۰۰ سال در این ولایت تخمین زده اند.
حفظ آثار باستانی در ولایت هرات به ویژه در سالهای اخیر با مشکلات عدیده ای روبرو بوده است: براساس اطلاعات ارائه شده از سوی اداره اطلاعات و فرهنگ هرات، حدود ٨۰۰ بنای تاریخی قبل و بعد از اسلام در هرات وجود دارد که که به ثبت رسیده اند و تعداد دیگری از بناها نیز به دلایلی از جمله وجود ناامنی در هرات به ثبت نرسیده اند و مورد حفاظت قرار نگرفته اند، اما بناهائی نیز که به ثبت رسیده اند نیز هنوز مورد کاوشهای خودسرانه قرار می گیرند.
به گفته احمداحسان سروریار، رئیس اطلاعات و فرهنگ هرات، قدمت تاریخی این آثار گران بها به بیش از ۱۵۰۰ سال می رسد.
این آثار شامل ظروف سفالی، میسی، شمشیر، لوازم جنگی و سنگی است.
احمد قریشی، روزنامه نگار و مسئول مرکز خبرنگاران افغانستان در هرات در گفتگو با رادیوی بین المللی فرانسه می گوید : این آثار تاریخی همانند هر اثر تاریخی دیگری که اهدا می شود دارای ارزش و به ویژه ارزش معنوی است و بطور مسلم در مورد این آثار نیز اگر تنها ارزش مادی آن مورد نظر بود، توسط خود فرد باشنده، که عتیقه فروش در شهر هرات هم هست، به فروش می رسید.
احمد قریشی معتقد است که این آثار، دارای آن اندازه ارزش بالای مادی و معنوی، آنگونه که در گزارشها آمده است و یا مسئولین اداره اطلاعات و فرهنگ گفته اند، نیست؛ شماری از آثار شکسته است.
ولایت هرات، یک ولایت باستانی است و در سالهای اخیر، براساس کاوشهای باستان شناسی که از سوی انستیتوی باستان شناسی برلین و اداره اطلاعات و فرهنگ هرات صورت گرفته است، مدنیت در هرات را به بیش از ٢٧۰۰ سال در این ولایت تخمین زده اند.
حفظ آثار باستانی در ولایت هرات به ویژه در سالهای اخیر با مشکلات عدیده ای روبرو بوده است: براساس اطلاعات ارائه شده از سوی اداره اطلاعات و فرهنگ هرات، حدود ٨۰۰ بنای تاریخی قبل و بعد از اسلام در هرات وجود دارد که که به ثبت رسیده اند و تعداد دیگری از بناها نیز به دلایلی از جمله وجود ناامنی در هرات به ثبت نرسیده اند و مورد حفاظت قرار نگرفته اند، اما بناهائی نیز که به ثبت رسیده اند نیز هنوز مورد کاوشهای خودسرانه قرار می گیرند.
تلاش وزارت اطلاعات برای ورود به شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران
پس از سه ماه نگهداری محمد سلیمانینیا در بند ۲۰۹ زندان اوین مشخص شد مقاومت محمد سلیمانینیا در برابر اصرار وزارت اطلاعات برای در اختیار گرفتن سرور سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (U24) منجر به بازداشت او شده بود. سلیمانی نیا که دست به اعتصاب غذای نامحدود زده، نخستین مؤسس اینترنت خصوصی در ایران، طراح و میزبان نزدیک به ۴۰ سایت اینترنتی و مترجم کتاب «عطر سنبل؛ عطر کاج» است.
سازمان گزارشگران بدون مرز، امروز با انتشار اطلاعیهای از محمد سلیمانی نیا به عنوان «یکی از قربانیان اینترنت ملی» یاد کرد.
گزارشگران بدون مرز نوشته است: «این متخصص اینترنت از سوی وزارت اطلاعات برای همکاری با طرح راه اندازی اینترنت ملی زیر فشار قرار دارد و در هفتههای پیش از بازداشت، بارها از سوی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود تا مهار سایتهایی را که میزبانی میکرد به ماموران امنیتی بسپارد.»
به دنبال مقاومت سلیمانینیا در برابر این خواسته، وزارت اطلاعات روز ۲۰ دی ماه سال گذشته او را به صورت مخفیانه بازداشت کرد و نزدیک به دو ماه هیچ کس از محل نگهداری او اطلاعی نداشت.
زمانی که فشار بازجویان برای در اختیار گرفتن سرور سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (یو ۲۴) به نتیجه نرسید، او را وادار کردند سایت را به طور کامل از دسترس خارج کند.
پس از گذشت نزدیک به دو ماه سلیمانینیا در اعتراض به شرایط نامعلوم، طولانی شدن دوران انفرادی، قطع هر گونه ارتباط او با دنیای خارج از زندان و فشارهای احتمالی دست به اعتصاب غذا زده بود.
از آنجا که شرایط جسمانی سلیمانینیا تحمل اعتصاب را نداشته گویا مسئولان پروندۀ او با انتقالش به سلولهای چندنفرۀ ۲۰۹ موافقت میکنند.
مسئولان پروندۀ سلمیانینیا بارها به خانوادۀ او برای ملاقات با فرزندشان وعده داده بودند اما هر بار این وعدهها انکار میشد.
بالاخره تلاش خانوادۀ این زندانی برای ملاقات با او به چند تماس تلفنی و ملاقاتهای کابینی محدود و با نظارت بازجویان پرونده ختم شد.
قاضی بیگی، یکی از مسئولان پروندۀ سلیمانینیا در شعبۀ ۱۴ دادسرای ناحیه ۲۸ تهران به جای رسیدگی به پروندۀ او، در تازهترین واکنش به اعتصاب غذای نامحدود این زندانی، از او خواسته است تا برخلاف واقعیت، به صورت کتبی بنویسد امکان تهیه وثیقه را ندارد تا به این وسیله بتوانند همچنان او را در بازداشت نگاه دارند.
گفته میشود تلاش وزارت اطلاعات برای در اختیار گرفتن شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران و دیگر سایتهای طراحی شده به وسیلۀ محمد سلیمانینیا به طور غیرمستقیم بخشی از پروژه راهاندازی اینترنت ملی است.
در حالی که تیم بازجویان سلیمانینیا نتوانسته اند تا این لحظه هیچ جرم مشخصی برای او در نظر بگیرند به تازگی او را وادار کرده اند تا در مورد سایت های مختلفی که هیچ ارتباطی به او ندارند، توضیح دهد.
شبکه اجتماعی یو ۲۴ از اردیبهشت ۱۳۸۶ برای ارتباط میان متخصصان ایرانی به وسیلۀ محمد سلیمانینیا طراحی و راهاندازی شده بود، این شبکه (http://U24.ir) که نزدیک به ۶۰ هزار کاربر در آن عضو بودند، شبکهای برای ارتباطات شغلی بود که هرگز محتوای سیاسی نداشت.
سایت یو ۲۴ به محلی برای کاریابی بسیاری از متخصصان حوزه های مختلف تبدیل شده بود، که در آن اعضا میتوانستند ضمن تشریح تواناییهای حرفهای خود به مواردی از جمله انتشار آگهی برای یافتن نیروی کار متخصص در حرفههای مورد نظر بپردازند.
بازجویان و مسئولان پروندۀ محمد سلیمانی نیا در حالی او را با اعمال فشار و زور وادار به متوقف کردن فعالیت سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران کردهاند که کاربران متخصص ایرانی در ابعاد میلیونی اطلاعات تخصصی و حرفهای خود را در سایتهای متعددی از جمله فیس بوک و دهها سایت مشابه منتشر میکنند.
شبکههای ارتباط شغلی یا professional networking در تمام کشورهای دنیا رایج هستند و اطلاعات درج شده در یو ۲۴ شامل نام و شغل و عکس کاربرانی است که خواستهاند به صورت عمومی منتشر شود تا با افراد مرتبط دیگر ارتباط کاری برقرار کنند و هیچ اطلاعات محرمانهای در آن وجود نداشت. در مورد نمونههای خارجی یو۲۴ میتوان به سایت linkedin اشاره کرد.
در حال حاضر تلاش آن دسته از نهادهای نظامی و امنیتی که مأموریت یافته اند پروژۀ اینترنت ملی را از ابعاد مختلف حمایت کنند به صورت اعمال فشار غیرقانونی برای به گروگان گرفتن سایتهای اینترنتی و یا بازداشت نخبگان حوزۀ فناوری اطلاعات تجلی یافته است.
تسلط و اشراف اطلاعاتی دستگاه امنیتی کشور در فضای اینترنت یکی دیگر از دغدغههایی است که به جای تولید پروژه های مبتکرانۀ اینترنتی در قالب بازداشت نخبگان این عرصه بروز و ظهور یافته است.
اکنون در حالی محمد سلیمانینیا به عنوان یکی از کارآفرینان برجستۀ حوزۀ فناوری اطلاعات در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد که رهبر ایران سال جدید را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری کرده است.
محمد سلیمانینیا، که نخستین سایت فروش کتاب را در ایران راه اندازی کرد یکی از پیشگامان طراحی وب و جزو برجسته ترین طراحان وب در ایران است.
او همچنین مترجم کتاب «عطر سنبل؛ عطر کاج»، نوشتۀ فیروزه جزایری دوما ست که یکی از پرفروشترین آثار داستانی ایران در سال های گذشته به شمار میآید.
گزارشگران بدون مرز نوشته است: «این متخصص اینترنت از سوی وزارت اطلاعات برای همکاری با طرح راه اندازی اینترنت ملی زیر فشار قرار دارد و در هفتههای پیش از بازداشت، بارها از سوی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود تا مهار سایتهایی را که میزبانی میکرد به ماموران امنیتی بسپارد.»
به دنبال مقاومت سلیمانینیا در برابر این خواسته، وزارت اطلاعات روز ۲۰ دی ماه سال گذشته او را به صورت مخفیانه بازداشت کرد و نزدیک به دو ماه هیچ کس از محل نگهداری او اطلاعی نداشت.
زمانی که فشار بازجویان برای در اختیار گرفتن سرور سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (یو ۲۴) به نتیجه نرسید، او را وادار کردند سایت را به طور کامل از دسترس خارج کند.
پس از گذشت نزدیک به دو ماه سلیمانینیا در اعتراض به شرایط نامعلوم، طولانی شدن دوران انفرادی، قطع هر گونه ارتباط او با دنیای خارج از زندان و فشارهای احتمالی دست به اعتصاب غذا زده بود.
از آنجا که شرایط جسمانی سلیمانینیا تحمل اعتصاب را نداشته گویا مسئولان پروندۀ او با انتقالش به سلولهای چندنفرۀ ۲۰۹ موافقت میکنند.
مسئولان پروندۀ سلمیانینیا بارها به خانوادۀ او برای ملاقات با فرزندشان وعده داده بودند اما هر بار این وعدهها انکار میشد.
بالاخره تلاش خانوادۀ این زندانی برای ملاقات با او به چند تماس تلفنی و ملاقاتهای کابینی محدود و با نظارت بازجویان پرونده ختم شد.
قاضی بیگی، یکی از مسئولان پروندۀ سلیمانینیا در شعبۀ ۱۴ دادسرای ناحیه ۲۸ تهران به جای رسیدگی به پروندۀ او، در تازهترین واکنش به اعتصاب غذای نامحدود این زندانی، از او خواسته است تا برخلاف واقعیت، به صورت کتبی بنویسد امکان تهیه وثیقه را ندارد تا به این وسیله بتوانند همچنان او را در بازداشت نگاه دارند.
گفته میشود تلاش وزارت اطلاعات برای در اختیار گرفتن شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران و دیگر سایتهای طراحی شده به وسیلۀ محمد سلیمانینیا به طور غیرمستقیم بخشی از پروژه راهاندازی اینترنت ملی است.
در حالی که تیم بازجویان سلیمانینیا نتوانسته اند تا این لحظه هیچ جرم مشخصی برای او در نظر بگیرند به تازگی او را وادار کرده اند تا در مورد سایت های مختلفی که هیچ ارتباطی به او ندارند، توضیح دهد.
شبکه اجتماعی یو ۲۴ از اردیبهشت ۱۳۸۶ برای ارتباط میان متخصصان ایرانی به وسیلۀ محمد سلیمانینیا طراحی و راهاندازی شده بود، این شبکه (http://U24.ir) که نزدیک به ۶۰ هزار کاربر در آن عضو بودند، شبکهای برای ارتباطات شغلی بود که هرگز محتوای سیاسی نداشت.
سایت یو ۲۴ به محلی برای کاریابی بسیاری از متخصصان حوزه های مختلف تبدیل شده بود، که در آن اعضا میتوانستند ضمن تشریح تواناییهای حرفهای خود به مواردی از جمله انتشار آگهی برای یافتن نیروی کار متخصص در حرفههای مورد نظر بپردازند.
بازجویان و مسئولان پروندۀ محمد سلیمانی نیا در حالی او را با اعمال فشار و زور وادار به متوقف کردن فعالیت سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران کردهاند که کاربران متخصص ایرانی در ابعاد میلیونی اطلاعات تخصصی و حرفهای خود را در سایتهای متعددی از جمله فیس بوک و دهها سایت مشابه منتشر میکنند.
شبکههای ارتباط شغلی یا professional networking در تمام کشورهای دنیا رایج هستند و اطلاعات درج شده در یو ۲۴ شامل نام و شغل و عکس کاربرانی است که خواستهاند به صورت عمومی منتشر شود تا با افراد مرتبط دیگر ارتباط کاری برقرار کنند و هیچ اطلاعات محرمانهای در آن وجود نداشت. در مورد نمونههای خارجی یو۲۴ میتوان به سایت linkedin اشاره کرد.
در حال حاضر تلاش آن دسته از نهادهای نظامی و امنیتی که مأموریت یافته اند پروژۀ اینترنت ملی را از ابعاد مختلف حمایت کنند به صورت اعمال فشار غیرقانونی برای به گروگان گرفتن سایتهای اینترنتی و یا بازداشت نخبگان حوزۀ فناوری اطلاعات تجلی یافته است.
تسلط و اشراف اطلاعاتی دستگاه امنیتی کشور در فضای اینترنت یکی دیگر از دغدغههایی است که به جای تولید پروژه های مبتکرانۀ اینترنتی در قالب بازداشت نخبگان این عرصه بروز و ظهور یافته است.
اکنون در حالی محمد سلیمانینیا به عنوان یکی از کارآفرینان برجستۀ حوزۀ فناوری اطلاعات در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد که رهبر ایران سال جدید را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری کرده است.
محمد سلیمانینیا، که نخستین سایت فروش کتاب را در ایران راه اندازی کرد یکی از پیشگامان طراحی وب و جزو برجسته ترین طراحان وب در ایران است.
او همچنین مترجم کتاب «عطر سنبل؛ عطر کاج»، نوشتۀ فیروزه جزایری دوما ست که یکی از پرفروشترین آثار داستانی ایران در سال های گذشته به شمار میآید.
کارگران ایرانی در تلاش برای برگزاری تظاهرات پس از هفت سال
در حالی که طی روزهای اخیر اعتراضات کارگری در ایران افزایش یافته است، کارگران ایرانی در تلاش هستند که پس از هفت سال به مناسبت روز کارگر راهپیمایی برگزار کنند.
عضو هيات مديره كانون شوراهاي اسلامي كار استان تهران اعلام كرد: درخواست مجوز برگزاري راهپيمايي روز كارگر را هفته آينده به وزارت كشور ارائه ميكنيم.
۱۱ ارديبهشت مصادف با اول ماه می، روز جهاني كارگر است و طبق قانون اساسي جمهوری اسلامی كارگران ميتوانند در اين روز خواستههاي صنفي خود را به گوش مسئولان برسانند.
این در حالی است که دولت ایران هفت سال است كه به دلايل سياسي از برگزاري تجمع در اين روز خودداري ميكند. دهقانكيا به خبرگزاری کار ایران گفته است: طبق اصل ۲۷ قانون اساسي دولت بايد اجازه برگزاري راهپيمايي را به كارگران در روز جهاني كارگر بدهد در غير اين صورت بر خلاف موازين قانون اساسي عمل خواهد كرد.
طی روزهای آغازین امسال، چندین تجمع اعتراضی در مقابل ساختمانهای دولتی در تهران برگزار شده است.
ادعای خبرگزاری فارس: بلاژویچ گفته که همراه با بسیجیها با آمریکا میجنگد
به گفته خبرگزاری فارس، میروسلاو بلاژویچ سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران و کرواسی در اظهار نظری ضمن حمایت از پرونده هستهای ایران، گفته است که در صورت حمله آمریکا به ایران لباس رزم میپوشد و در خط مقدم جبهه در کنار نیروهای بسیج برای ایران میجنگد.
به گزارش فارس، بلاژویچ ملقب به چیرو که تا چندی پیش سرمربی مس کرمان بود گفته است: «مواضع احمدینژاد در قبال موضوع استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای بسیار شجاعانه است و من از رئیس جمهور ایران به خاطر چنین شجاعتی حمایت میکنم، زیرا من هم مثل احمدینژاد اهل اظهارنظر شجاعانه هستم.»
وی افزوده است: «اگر آمریکا به ایران حمله کند، من در خط مقدم جبهه جنگ و با پوشیدن لباس رزم و در کنار بسیجیهای ایرانی به جنگ با آمریکا میپردازم.»
فارس همچنین نوشته است او تأکید کرده که هیچ قدرتی حتی آمریکا قادر نیست به ایران حمله نظامی کند، زیرا میلیونها جوان غیور ایرانی در قالب نیروهای بسیجی به جنگ تمام عیار با آمریکا میپردازند.
بلاژویچ ۷۷ ساله است و پس از اینکه توانست با تیم کرواسی به مقام سوم جام جهانی ۹۸ فرانسه دست یابد، در دنیای فوتبال شهرتی برای خودش دست و پا کرد. وی بعدها سرمربی ایران شد که نتوانست جواز راهیابی به جام جهانی را به دست آورد.
وی افزوده است: «اگر آمریکا به ایران حمله کند، من در خط مقدم جبهه جنگ و با پوشیدن لباس رزم و در کنار بسیجیهای ایرانی به جنگ با آمریکا میپردازم.»
فارس همچنین نوشته است او تأکید کرده که هیچ قدرتی حتی آمریکا قادر نیست به ایران حمله نظامی کند، زیرا میلیونها جوان غیور ایرانی در قالب نیروهای بسیجی به جنگ تمام عیار با آمریکا میپردازند.
بلاژویچ ۷۷ ساله است و پس از اینکه توانست با تیم کرواسی به مقام سوم جام جهانی ۹۸ فرانسه دست یابد، در دنیای فوتبال شهرتی برای خودش دست و پا کرد. وی بعدها سرمربی ایران شد که نتوانست جواز راهیابی به جام جهانی را به دست آورد.
این در حالی است که منابع دیگر این خبر را منتشر نکردهاند.
بلاژویچ ماهها قبل از حق استفاده ایران از انرژی هستهای دفاع کرده بود.
امارات سفر احمدینژاد به ابوموسی را «تجاوزی وقیحانه» دانست و سفیر خود را فراخواند
بهدنبال سفر محمود احمدینژاد به جزیره ابوموسی، وزیر خارجه امارات از این سفر بهشدت انتقاد کرد و آن را «نقض آشکار حاکمیت» این کشور بر قلمرو خود دانست. ساعاتی پیش نیز «وام»، خبرگزاری رسمی امارات متحده عربی گزارش داد که امارات سفیرش را از ایران فراخوانده است.
به گزارش بازتاب وزیر خارجه امارات گفته است که این اقدام تحریکآمیز آقای احمدینژاد در حالی رخ داده که دو کشور برای حل منازعه میان خود از راه صلحآمیز، توافقاتی کردهاند اما این سفر گامی رو به عقب است.
محمود احمدینژاد روز گذشته برای اولین بار در دوران ریاستجمهوری خود در ادامه سفر به استان هرمزگان، به جزیره ابوموسی رفت و در آنجا سخنرانی کرد و در سخنرانی خود به شدت نیز به «جاعلان نام خلیج فارس» حمله کرد.
پس از این سفر شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات نسبت به آن موضع گرفت و سفر رییسجمهوری ایران به این جزیره را «تجاوزی وقیحانه» خواند که در تضاد با ادعای ایران برای برقراری روابطی خوب با امارات متحده عربی و سایر کشورهای منطقه است.
همچنین امروز نیز وزارت خارجه امارات، سیف محمد عبید الزعابی، سفیر امارات در تهران را برای مشورت به کشورش فراخوانده است.
گفتنی است مناقشه میان ایران و امارات بر سر مالکیت جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک از سال ۱۳۵۴ با خروج نیروهای انگلیسی از این جزایر و ورود نیروهای نظامی ایران به این سه جزیره بر اساس توافقهای صورت گرفته میان دو کشور آغاز شد.
تمجید قاضی هفتتیرکش از فیلم «قلادههای طلا»
قاضی معلق کهریزک که هفتهی گذشته رسانهها خبر هفتتیر کشی او را در یک پمپ بنزین منتشر کردند، با شرکت در میزگردی به تمجید از فیلم «قلادههای طلا» و کارگردان آن پرداخت.
به گزارش «بازتاب امروز»، علی اکبر حیدری فرد، دادیار سابق دادسرای امنیتی تهران و قاضی معلق کهریزک در میزگردی که با حضور ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم سینمایی«قلاده های طلا» در خبرگزاری برنا انجام شد، به تحلیل این فیلم پرداخت و گفت هنر آقای طالبی در ساخت این فیلم دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی است و این کارگردان به زیرکی هنری آن را خلق کرده است.
وی افزود که نگاه آقای طالبی به «جمعیت اغتشاشگر» از دریچه «یک کارگردان انقلابی و واقعیتگرا و بدون تعصب افراطی» است.
قاضی سابق دادسرای امنیتی تهران و از قضات تاثیر گذار حوادث سال ۸۸ اظهار داشت: «برخی از منتقدان آقای طالبی به لحاظ موفقیت این فیلم و فروش بالای آن جهت تخریب وی او را از اعضای سابق وزارت اطلاعات یا یک هنرمند همکار با وزارت اطلاعات معرفی میکنند [که] این موضوع صحت ندارد.»
گفتنی است اخیرا محمد نوریزاد فاش کرد که ابوالقاسم طالبی، کارگردان قلادههای طلا عضو نیروهای وزارت اطلاعات اصفهان است.
حیدری فرد در پایان سخنان خود نیز با بیان اینکه در حوادث سال ۸۸ حضوری فراگیری داشته گفت: «اگر آقای طالبی قصد ساخت سری دوم این فیلم را داشته باشد، افتخار میکنم که در کنار ایشان باشم و به او کمک کنم.»
گفتنی است هفتهی گذشته رسانهها نوشتند که علی اکبر حیدری فرد، دادیار زمان دادستانی سعید مرتضوی که اکنون در سمت مشاور وی در ستاد قاچاق فعالیت میکند در یک پمپ بنزین حاشیه اصفهان و در جدال با شهروندان بر سر نوبت، دست به سلاح شد و پس از شلیک گلوله سوار خودروی خارجی خود از صحنه خارج شد.
آتشبس در سوریه و امیدواری مخالفان به ادامه تظاهرات
در حالی که از ساعت شش صبح امروز در سوریه، بین نیروهای بشار اسد و مخالفان آتشبس برقرار شده، اما بر اساس طرح کوفی عنان، مخالفان حکومت سوریه امیدوارند تظاهرات مسالمتآمیزشان ادامه یابد.
از صبح امروز پنجشنبه ۲۴ فروردین، بر اساس طرح کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل در زمینه بحران سوریه، میان نیروهای حکومت سوریه و مخالفان مسلح در شهرهای مختلف این شهر آتشبس برقرار شده است.
اما بر اساس گزارش منابع خبری، هنوز از خروج نیروهای نظامی از شهرهای سوریه خبری نیست.
این در حالی است که مخالفان بشار اسد امروز مردم سوریه را برای شرکت در تظاهرات گسترده فراخواندند.
رئیس شورای ملی سوریه ضمن دعوت مردم این کشور به انجام تظاهرات گسترده افزود یکی از موارد طرح شش مادهای عنان برخورداری از حق برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز است.
این تظاهرات در صورت برگزاریاش نشان خواهد داد که بشار اسد چه میزان به تعهداتش پایبند است.
همزمان چین از بشار اسد خواسته است که به طرح صلح کوفی عنان پایبند باشد.
با این حال دولت سوریه گفته است که در صورت حملات نیروهای مخالف، به آنها پاسخ خواهد داد.
خبرگزاری «میراث فرهنگی» گزارش کرد:
توقیف ۱۴ فیلم سینمایی در دولت دهم
خبرگزاری «میراث فرهنگی» در گزارشی از توقیف ۱۴ فیلم سینمایی در دولت دهم خبر داد و نوشت: «سینمای ایران در روزهای سخت و ناراحت کنندهای» قرار دارد.
این خبرگزاری روز پنجشنبه (۲۴ فروردین) با انتقاد از ناتوانی مدیران در حل و فصل «بحران» در سینمای ایران نوشته برخی «در پشت صحنه آنقدر قدرت دارند که سرنوشت بسیاری از مسائل فرهنگی را از طریق کاملا غیر قانونی به سرانجام میرسانند.»
این خبرگزاری اضافه کرده است: «چه بخواهیم چه نخواهیم سینمای ایران به ورطه نابودی افتاده است و هر روز با تصمیمهای شتاب زده و احساسی میخ محکمی بر تابوت سینمای ایران زده میشود.»
خبرگزاری «میراث فرهنگی» با نام بردن از ۱۴ فیلم سینمایی توقیف شده در دولت دهم٬ بلاتکلیف بودن این فیلمها را نشانه «بحرانی» بودن وضعیت سینمای ایران اعلام کرده است.
فیلمهای «گزارش یک جشن»٬ «خیابانهای آرام»، «خانه پدری»، «پاداش» و «آیینههای روبرو» از مشهورترین فیلمهایی هستند که این خبرگزاری از بلاتکلیف بودن اکران آنها خبر داده است.
فیلمهای «فرزند صبح»٬ «من مادر هستم»٬ «زادبوم»، «زمهریر»، «پوسته» و «صد سال به این سالها» از دیگر فیلمهای توقیف شده در ایران به روایت خبرگزاری «میراث فرهنگی» است.
«هفت و پنج دقیقه»٬ «نیلوفر» و «پریناز» از جمله دیگر فیلمهای توقیف شده در دولت محمود احمدینژاد است که هنوز تکلیف اکران آنها روشن نشده است.
در گزارش خبرگزاری «میراث فرهنگی» برخی کارگردانهایی که فیلم آنها توقیف شده یا بلاتکلیف مانده٬ انتقادهای تندی متوجه مسئولان وزارت ارشاد و دیگر مقامهای مسئول کردهاند.
در جمهوی اسلامی٬ روحانیون و جریانهای رادیکال مذهبی رابطه چندان خوبی با هنر به خصوص سینما ندارند تا جایی که فرجالله سلحشور چندی پیش اعلام کرد: «سینما به درد جمهوری اسلامی نمیخورد.»
۲۵ اردیبهشت ماه نیز عبدالحسین خسروپناه از استادان حوزه علمیه قم گفته بود رمان٬ سینما و موسیقی سه عامل اصلی وجود «ابتذال فرهنگی» در ایران هستند.
این خبرگزاری روز پنجشنبه (۲۴ فروردین) با انتقاد از ناتوانی مدیران در حل و فصل «بحران» در سینمای ایران نوشته برخی «در پشت صحنه آنقدر قدرت دارند که سرنوشت بسیاری از مسائل فرهنگی را از طریق کاملا غیر قانونی به سرانجام میرسانند.»
این خبرگزاری اضافه کرده است: «چه بخواهیم چه نخواهیم سینمای ایران به ورطه نابودی افتاده است و هر روز با تصمیمهای شتاب زده و احساسی میخ محکمی بر تابوت سینمای ایران زده میشود.»
خبرگزاری «میراث فرهنگی» با نام بردن از ۱۴ فیلم سینمایی توقیف شده در دولت دهم٬ بلاتکلیف بودن این فیلمها را نشانه «بحرانی» بودن وضعیت سینمای ایران اعلام کرده است.
فیلمهای «گزارش یک جشن»٬ «خیابانهای آرام»، «خانه پدری»، «پاداش» و «آیینههای روبرو» از مشهورترین فیلمهایی هستند که این خبرگزاری از بلاتکلیف بودن اکران آنها خبر داده است.
فیلمهای «فرزند صبح»٬ «من مادر هستم»٬ «زادبوم»، «زمهریر»، «پوسته» و «صد سال به این سالها» از دیگر فیلمهای توقیف شده در ایران به روایت خبرگزاری «میراث فرهنگی» است.
«هفت و پنج دقیقه»٬ «نیلوفر» و «پریناز» از جمله دیگر فیلمهای توقیف شده در دولت محمود احمدینژاد است که هنوز تکلیف اکران آنها روشن نشده است.
در گزارش خبرگزاری «میراث فرهنگی» برخی کارگردانهایی که فیلم آنها توقیف شده یا بلاتکلیف مانده٬ انتقادهای تندی متوجه مسئولان وزارت ارشاد و دیگر مقامهای مسئول کردهاند.
در جمهوی اسلامی٬ روحانیون و جریانهای رادیکال مذهبی رابطه چندان خوبی با هنر به خصوص سینما ندارند تا جایی که فرجالله سلحشور چندی پیش اعلام کرد: «سینما به درد جمهوری اسلامی نمیخورد.»
۲۵ اردیبهشت ماه نیز عبدالحسین خسروپناه از استادان حوزه علمیه قم گفته بود رمان٬ سینما و موسیقی سه عامل اصلی وجود «ابتذال فرهنگی» در ایران هستند.
محمدجواد فاضل لنکرانی٬ رئیس «مرکز فقهی ائمه اطهار»:
۵۰ درصد مردم قدرت پرداخت قبوض خود را ندارند
محمدجواد فاضل لنکرانی٬ رئیس «مرکز فقهی ائمه اطهار» با انتقاد از موج گسترده گرانیها در ایران گفت که «بیش از ۵۰ درصد مردم قدرت پرداخت قبوض شهری خود را ندارند.»
به گزارش روز پنجشنبه (۲۴ فروردین) سایت «انتخاب» آقای فاضل لنکرانی در دیدار با مدیر و مسئولان شرکت برق استان قم گفته است: «یارانهای که به مردم داده میشود، جوابگوی قبوض آب، برق و گاز نیست.»
وی با انتقاد از تصمیم دولت دهم برای اجرای فاز دوم قانون هدفمند کردن یارانهها هشدار داد: «اگر این فاز اجرا شود مشکلات مردم بیشتر از این میشود و میزان بدهکاریهای مردم در سال آینده سه برابر مبلغ فعلی میشود.»
اجرای فاز دوم قانون هدفمند کردن یارانهها توسط دولت محمود احمدینژاد با مخالفت مجلس و بسیاری از کارشناسان اقتصادی مواجه شده٬ اما آقای احمدینژاد گفته که این فاز را به اجرا خواهد گذاشت.
ناصر مکارم شیرازی و حسین نوری همدانی از جمله مراجع تقلیدی هستند که در دو روز اخیر از موج فزاینده گرانیها انتقاد کرده و از مقامهای دولتی خواستهاند برای رفع آن هر چه سریعتر اقدام کنند.
حسین شریعتمداری٬ نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان نیز روز گذشته (چهارشنبه ۲۳ فروردین) با انتشار یادداشتی از بیاعتنایی دولتمردان برای رفع گرانیها در ایران انتقاد کرده است.
تحلیل رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب
به اعتقاد وی، دلیل اشاعه چنین تفکری درون حوزهها این است که نارساییهای جمهوری اسلامی به حساب اسلام گذاشته شده است
جـــرس: رییس دانشگاه ادیان و مذاهب قم با تأکید بر اینکه "هنوز تفکر جدایی دین از سیاست در حوزه ها وجود دارد"، گفت "امروز تفکر جدایی دین از سیاست کم و بیش در حوزه ها وجود دارد و دلایل اشاعه چنین تفکری در حوزه ها این است که برخی از افراد که قدرت تحلیل قوی ندارند نارسایی هایی که در حاکمیت اسلامی اتفاق افتاده را به حساب اسلام می گذارند و به این تحلیل رسیده اند که دین باید از سیاست جدا باشد تا مشکلات سیاست دامن دین را نگیرد."
به گزارش سایت «شفقنا»، سید ابوالحسن نواب با اشاره به تفکر سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی، بر لزوم تدوین یک فقه سیاسی منسجم تأکید کرد و گفت: به دلیل مقطعی بودن حکومتهای شیعی بحثهای فقه حکومتی مجال طرح پیدا نکرد. ما باید یک فقه الحکومه داشته باشیم همانطوری که اهل سنت بر اساس ۱۲۰۰ سال حکومت خود یک فقه سیاسی مدونی دارند.
رییس دانشگاه ادیان و مذاهب قم با تأکید بر اینکه هنوز تفکر جدایی دین از سیاست در حوزه ها وجود دارد، اظهار عقیده کرد که باید به هشدارهای امام در منشور روحانیت توجه کرد . تفکر جدایی دین از سیاست کم و بیش در حوزه ها وجود دارد و حتی از اوایل دوران امام این تفکر بیشتر شد.
وی در شرح دلایل اشاعه چنین تفکری در حوزه ها، بدون اشاره به مشکلات ساختاری اظهار عقیده کرد "دلیل این است که برخی از افراد که قدرت تحلیل قوی ندارند برخی از قصور و نارسایی هایی که در حاکمیت اسلامی اتفاق افتاده باعث شده این افراد این ناکارایی را نتوانند دقیق تحلیل کنند و به حساب اسلام بگذارند یا اینکه دیگرانی که آن را به حساب اسلام گذاشتند نتوانند آنها را قانع کنند در نتیجه به این تحلیل رسیده اند که دین باید از سیاست جدا باشد تا مشکلات سیاست دامن دین را نگیرد."
رییس دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: این افراد نتوانستند تحلیل کنند که امتیازاتی که یک حاکمیت اسلامی برای تشیع و اسلام در جهان داشته چقدر مهم وارزشمند بوده که این نارسایی های سیاسی و مشکلات در مقابل آن به حساب نمی آید؛ بنابراین برخی به این نتیجه رسیدند که بهتر است دین از سیاست جدا باشد و تفکرات شبه حجتیه هم کمکشان کرده و به این قناعت فکری رسیدند.
نواب به ارائه راه حل مقابله با اشاعه تفکر جدایی دین از سیاست پرداخت و افزود: یکی از مهمترین راه حلها آموزش مکرر است؛ یعنی همان روشی که اوایل انقلاب، امام به تبیین مبانی پرداخت و مردم هم قانع شدند امروز هم در کنار روشنگری باید به بازخوانی فکر امام توجه کنیم.
وی با اظهار تأسف از عدم تدریس منشور روحانیت در حوزه های علمیه یادآور شد: البته در سالهای گذشته به صورت جشنواره و مسابقات این منشور مورد توجه حوزه قرار گرفت اما به شکل واحد درسی مستقل هنوز در حوزه برنامه ای برای آن در نظر گرفته نشده است.
وی با اشاره به نقش رهبر فقید جمهوری اسلامی در پرداختن به کارکردهای روز فقه، افزود: از آنجایی که حاکمیت در اختیار مسلمانان قرار گرفت فقه به هر حال برای پاسخگویی به نیاز مسلمانان درگیر شد که حوزه ها نیز به این سمت حرکت کردند.
نواب افزود: از آنجایی که برای شیعه حاکمیت دنباله داری نبوده، بیشتر فقه نظری، فقه عبادات و... مطرح بوده است؛ البته در حکومتهای مقطعی شیعه بحثهای فقهی حکومتی مطرح شده است اما چون حاکمیت مفصلی نبوده این مباحث فقه حکومتی مجال طرح پیدا نکرده است اما امروز به تدریج این مسائل در جامعه مطرح می شود و ما باید یک فقه الحکومه داشته باشیم همانطوری که اهل سنت بر اساس ۱۲۰۰ سال حکومت خود در مناطق مختلف یک فقه سیاسی مدونی دارند.
رییس دانشگاه ادیان و مذاهب در پایان در پاسخ به این سؤال که حرکت حوزه های علمیه در مطالبات رهبر فقید جمهوری اسلامی در منشور روحانیت آیا همگام با پیشرفت انقلاب بوده است؛ گفت: در برخی از مسائل حوزه قوی عمل کرده و در بعضی مباحث خیر؛ و باید بگوییم که محدود بودن طلبه ها و سنتی ماندن سیستم روحانیت در این مسئله دخیل بوده است؛ ما یک صدم دانشجویان، طلبه داریم و باید در همین حد هم انتظار داشت .مطهری تشریح کرد
جـــرس: در پی رد طرح اصلاح نحوه سوال از رئیس دولت توسط نمایندگان مجلس، علی مطهری، نماینده منتقد دولت، به تشریح دلایل رای نیاوردن کلیات این طرح پرداخت.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز سه شنبه دو فوریت از طرح اصلاح نحوه سوال از رئیس جمهور را تصویب کرده بودند، که در کمتراز ۲۴ ساعت به اصل طرح رأی منفی دادند و از رای اولیه خود عقب نشینی کردند.
به گزارش شرق، علی مطهری در خصوص رد این طرح ابتدا به جلسه سوال از احمدی نژاد در آخرین روز کاری مجلس در سال گذشته و برخورد وی با نمایندگان اشاره کرد و گفت: "جلسه سوال از رییس دولت با همه برکاتی که داشت، کاستیهای آییننامه داخلی مجلس درخصوص سوال از رییسجمهور را نیز آشکار کرد. لازم بود مواد ۱۹۶ و ۱۹۷ آییننامه داخلی مجلس اصلاح شود تا سوال از رییسجمهور آثار عملی بیشتری داشته باشد و مثلا رییسجمهور با توجه به این که میداند رایگیری برای قانعکننده بودن یا نبودن پاسخهای ایشان وجود ندارد، سوالات را با شوخی برگزار نکند."
این نماینده منتقد دولت همچنین با اشاره به موفقت طرح برای روز سه شنبه هفته جاری و شکست آن در کمتر از یک روز گفت: "اینکه دو فوریت این طرح رای آورد ناشی از این بود که نمایندگان با تمام وجود کاستیهای موجود در آییننامه در ارتباط با سوال از رییسجمهور را حس کرده بودند و اینکه روز چهارشنبه کلیات آن رای نیاورد به ما طراحان این طرح و دیگری به هیاترییسه مجلس بر می گردد."
وی افزود: "من شخصا خیال میکردم که چون دیروز توضیح کافی درباره این طرح دادهام امروز فقط مخالف و موافق باید صحبت کنند، بنابراین فردی را برای مطرح کردن طرح در نظر نگرفته بودیم و وقتی که منشی جلسه اعلام کرد که آیا از طراحان کسی طرح را توضیح میدهد ما سکوت کردیم، در نتیجه مخالف هم صحبت نکرد و طبعا موافق هم صحبت نکرد و در حالی که نمایندگان در فضای موضوع قرار نگرفته بودند اعلام رایگیری شد. از طرفی منشی جلسه و حتی رییس جلسه هم درست توضیح ندادند که درباره کلیات همان طرحی که مربوط به سوال از رییسجمهور است رایگیری میکنیم و موضوع برای برخی از نمایندگان مبهم بود و شاید برخی فکر کردند ماده دیگری از دستور قبلی به رای گذاشته شده است، در نتیجه دو رای کم آورد و کلیات تصویب نشد. البته با امضای بیش از پنجاه نماینده طبق آییننامه طرح به جریان افتاد و برای دو فوریت آن باید دوباره رایگیری شود. در ارایه جدید طرح، برخی نواقص جزیی آن را نیز رفع کردیم."
گفتنی است، روز سه شنبه هفته جاری مجلس دو فوریت طرحی را به تصویب رساند که بر اساس آن، اگر رئیس جمهور به سوالات مجلس پاسخ قانع کننده ای ندهد، به دستگاه قضایی معرفی می شود و اگر مجلس از شش جواب رئیس جمهور قانع نشود، استیضاح وی در دستور کار قرار می گیرد.
اما نمایندگان یک روز بعد، در جلسه علنی چهارشنبه، با کلیات طرح دوفوریتی اصلاح ماده ۱۹۷ آئیننامه داخلی و الحاق دو تبصره به آن مخالفت کردند و با ۱۳۰رای موافق، ۱۷ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع از ۱۹۸ نماینده حاضر در جلسه به کلیات طرح دوفوریتی مذکور رای ندادند.
بر اساس گزارش رسانه ها، طراحان این طرح معتقد بودند نحوه پاسخگویی احمدی نژاد به سوالات مجلس که آن را به شوخی و خنده برگزار کرد و در واقع به آنها جواب نداد، نشان داد که قانون سوال از رئیس جمهور نیاز به اصلاح و ضمانت اجرا دارد تا از این پس هیچ رئیس جمهوری نتواند سوال مجلس را شوخی بگیرد و بی اهمیت بشمارد و با اوضاع کنونی نیز، اگر مجلس صدبار هم از رئیس جمهور سوال کند، تنها کاری که رئیس جمهور باید انجام دهد، سخنرانی یک ساعته در مجلس است و در این سخنرانی هم هر چه بگوید، تکلیف قانونی اش را انجام داده است ولو آن که شوخی کند و به هیچ سوالی پاسخ ندهد.
جـــرس:
به گزارش منابع منطقه ای، پادشاه عربستان پیشنهاد "بسته جایگزین" را برای برطرف کردن نیازهای رو به رشد پاکستان در حوزه انرژی داده است تا این کشور پروژه های واردات گازی، برقی و نفتی خود با ایران را متوقف کند.
سامانه خبری – تحلیلی «انتخاب» به نقل از منابع پاکستانی گزارش داده است که همزمان با پیشنهاد پادشاه عربستان، معاون وزیر خارجه سعودی نیز پیشنهادی مبنی بر اعطای وام و ساخت تاسیسات نفتی برای خروج پاکستان از بحران اقتصادی و انرژی را داده است.
این منابع گزارش داده اند که پیشنهادات مذکور در جلسات مشترک وزرای عربستان و پاکستان در حال بررسی است.
بر اساس این گزارش، شاهزاد عبدالعزیر بن عبدالعزیز گفتگویی رو در رو با یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان و هیئتی بلندپایه داشت که طی آن پیغام ویژه ملک عبدالله را به آنها منتقل نمود.
کشور پاکستان مراودات بزرگ تجاری با ایران دارد و به همراه هند در حال نهایی کردن قرارداد خط لوله بزرگ نفت با ایران است.
هنوز منابع رسمی پاکستان، عربستان و همچنین رسانه های بین المللی، صحت و سقم این پیشنهادات و واکنش های طرفین را منتشر نکرده اند.اشرف- پس راندن چماقداران توسط مجاهدان آزادی یکشنبه ۲۰ فروردین - ساعت ۱۱:۳۰
قبل از ظهر یکشنبه ۲۰ فروردین (۸آوریل ۲۰۱۲) در جریان بازرسی اجناس چهارمین گروه مجاهدین برای انتقال به لیبرتی، در پی اهانت یکی از مأموران عراقی به یکی از پزشکان اشرف که مورد اعتراض شدید مجاهدین قرار گرفت، چماقداران عراقی به میدان لاله آمدند
و با چوب و میله های آهنی به جمعیت معترض حمله کردند و به شکستن شیشه و پنچر کردن لاستیک جراثقال پرداختند. چماقداران با ایستادگی و شعارهای کوبنده مجاهدین مواجه شدند. متعاقباً یک فرمانده عراقی به محل آمد و به عقب کشیدن مزدوران و رفع و رجوع فضیحت، مبادرت کرد.
در این رویارویی که دو ساعت جریان داشت ۲۹ تن از مجاهدین مجروح و مصدوم شدند و ناظران ملل متحد که پس از شروع درگیری به صحنه آمده بودند با مصاحبه و گرفتن عکس از مجروحان به ثبت وقایع و ارسال گزارش به سازمان ملل پرداختند. نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در گزارش خود به جامعه بین المللی در اجلاس شورای امنیت در روز ۲۲ فروردین به همین حادثه اشاره داشت. مارتین کوبلر به شورای امنیت گزارش کرد که کار انتقال چهارمین گروه به همین خاطر با وقفه مواجه شده است.
در این رویارویی که دو ساعت جریان داشت ۲۹ تن از مجاهدین مجروح و مصدوم شدند و ناظران ملل متحد که پس از شروع درگیری به صحنه آمده بودند با مصاحبه و گرفتن عکس از مجروحان به ثبت وقایع و ارسال گزارش به سازمان ملل پرداختند. نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در گزارش خود به جامعه بین المللی در اجلاس شورای امنیت در روز ۲۲ فروردین به همین حادثه اشاره داشت. مارتین کوبلر به شورای امنیت گزارش کرد که کار انتقال چهارمین گروه به همین خاطر با وقفه مواجه شده است.
در همین رابطه واحد مرکزی خبر رژیم آخوندها۲۱فروردین۱۳۹۱, از بغداد خبر داد : گروهک تروریستی منافقین هنگام عملیات بارگیری به دلیل اصرار به ماندن در اردوگاه اشرف با نیروهای امنیتی عراق درگیر شدند.
در این درگیری تن به تن ۳۶ نفر زخمی شدند.
بارگیری وسائل ۴۰۰ نفر دیگر در پادگان اشرف به پایان رسیده است و عملیات بازرسی افراد برای انتقال به کمپ ترانزیت انجام خواهد شد.
روزنامه رسالت آخوندی ۲۲فروردین۱۳۹۱, نیز در نقش قیم حکومت عراق خاطر نشان کرد: دولت عراق بر انتقال سریع منافقین از پادگان نظامی اشرف و ترک خاک این کشور بارها تأکید کرده است.
در این درگیری تن به تن ۳۶ نفر زخمی شدند.
بارگیری وسائل ۴۰۰ نفر دیگر در پادگان اشرف به پایان رسیده است و عملیات بازرسی افراد برای انتقال به کمپ ترانزیت انجام خواهد شد.
روزنامه رسالت آخوندی ۲۲فروردین۱۳۹۱, نیز در نقش قیم حکومت عراق خاطر نشان کرد: دولت عراق بر انتقال سریع منافقین از پادگان نظامی اشرف و ترک خاک این کشور بارها تأکید کرده است.
بازدید احمدی نژاد از جزیره ابوموسی موضوع داخلی ایران است
سحام نیوز: معاون عربی و آفریقا ی وزارت امور خارجه در واکنش به اظهارات اخیر وزیر خارجه امارات متحده عربی بازدید احمدی نژاد از جزیره ابوموسی را موضوعی داخلی دانست که در چارچوب سفر استانی رئیس جمهور صورت پذیرفت.
به گزارش خبرگزاری مهر، حسین امیر عبداللهیان با اشاره بر اراده جدی جمهوری اسلامی در توسعه و تحکیم روابط دو کشور بر اهمیت گفتگو های دو جانبه به منظور حل و فصل سوء تفاهمات احتمالی تاکید کرد.
خبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، وام، روز پنجشنبه ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل) به نقل از وزارت خارجه امارات متحده عربی اعلام کرد که این کشور سفیر خود را از تهران فراخوانده است.
شورای ملی فدرال امارات متحده عربی نیز با انتشار بیانیهای به سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی اعتراض کرد.
پیشتر، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحدۀ عربی سفر احمدی نژاد را نقض آشکار حاکمیت امارات خوانده بود.
یک روز پیش تر، احمدی نژاد، در جریان “سفر استانی هیات دولت ایران” به استان هرمزگان و سواحل خلیج فارس به جزیره ابوموسی سفر کرد.ایران می گوید مالکیتش بر این جزایر قابل مذاکره نیست اما در عین حال برای گفتگو با امارات برای رفع آنچه سؤتفاهم ها خوانده، آماده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، حسین امیر عبداللهیان با اشاره بر اراده جدی جمهوری اسلامی در توسعه و تحکیم روابط دو کشور بر اهمیت گفتگو های دو جانبه به منظور حل و فصل سوء تفاهمات احتمالی تاکید کرد.
خبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، وام، روز پنجشنبه ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل) به نقل از وزارت خارجه امارات متحده عربی اعلام کرد که این کشور سفیر خود را از تهران فراخوانده است.
شورای ملی فدرال امارات متحده عربی نیز با انتشار بیانیهای به سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی اعتراض کرد.
پیشتر، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحدۀ عربی سفر احمدی نژاد را نقض آشکار حاکمیت امارات خوانده بود.
یک روز پیش تر، احمدی نژاد، در جریان “سفر استانی هیات دولت ایران” به استان هرمزگان و سواحل خلیج فارس به جزیره ابوموسی سفر کرد.ایران می گوید مالکیتش بر این جزایر قابل مذاکره نیست اما در عین حال برای گفتگو با امارات برای رفع آنچه سؤتفاهم ها خوانده، آماده است.
یک سایت اسرائیلی: پیشنهادهای جدید ایران در مذاکرات فاش شد
سحام نیوز: یک روز پس از آنکه سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی از طرح «پیشنهادهایی جدید» از سوی ایران در مذاکرات آتی ۱+۵ خبر داد، منابع اسرائیلی مدعی شدهاند که از متن این پیشنهادها آگاه شدهاند.
سایت تابناک به نقل از پایگاه اینترنتی «دبکا فایل» اسرائیل، نوشت:
پیشنهادهای ایران در کنفرانس استانبول بر پنج محور استوار خواهد بود:
۱ ـ ایران به غنیسازی اورانیوم ۳٫۵ درصد ادامه خواهد داد، اما با پذیرفتن سقفی برای آن، موافقت نخواهد کرد.
۲ ـ انتقال اورانیوم غنی شده به بیرون از ایران، محل بحث نیست و سخن گفتن در این باره مجاز نخواهد بود.
۳ ـ ایران آماده توافقی است که بنا بر آن، کشورهای ۱+۵ حق ایران برای تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را به هر میزان که بخواهد، با یک فرمول سه بخشی به رسمیت بشناسند:
الف) یک پنل مشترک شامل این شش کشور و ایران، حجم اورانیوم مورد نیاز ایران برای رآکتورها و تحقیقات پزشکی را تعیین خواهند کرد.
ب) ایران میزان اورانیوم ۲۰ درصدی اضافی خود را در بازار جهانی به فروش خواهد رساند و به بزرگترین صادرکننده اورانیوم ۲۰ درصدی در جهان تبدیل خواهد شد.
پ) میزان باقی مانده اورانیوم پس از گذراندن دو مرحله پیش، ازراه یک فرایند معکوس از ۲۰ درصد به ۳٫۵ درصد تبدیل خواهد شد.
۴ ـ ایران تقاضای بسته شدن تأسیسات «فردو» را نخواهد پذیرفت؛ اما با امضای پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش ـ که اجازه بازرسی تصادفی همه پایگاههای هسته ای، از جمله فردو را میدهد ـ موافقت میکند.
اما این کار یک شرط دارد: گروه ۱+۵ باید از اسرائیل هم بخواهند معاهده منع گسترش (ان.پی.تی) و پروتکل الحاقی آن را امضا کند؛ بنابراین، اگر اسرائیل این موضوع را نپذیرد، ایران نیز موارد نامبرده را نخواهد پذیرفت.
۵ ـ «پرونده اسرائیل» در بالای دستور کار تاکتیکی قرار دارد که تیم ایرانی برای مذاکرات آتی در استانبول در نظر گرفته است. در واقع، قرار است تیم مذاکره کننده ایران، هر گونه تقاضای مطرح از سوی شش کشور را به موضوع اسرائیل ارجاع دهد.
بنابراین، «دبکا فایل» مدعی شده است که ایران میخواهد با طرح موضوع اسرائیل در مذاکرات، بدون دادن هیچ گونه امتیازی به طرف مقابل، مجوز لازم برای غنیسازی اورانیوم را ـ به هر میزان که بخواهد ـ به دست بیاورد.
سایت تابناک به نقل از پایگاه اینترنتی «دبکا فایل» اسرائیل، نوشت:
پیشنهادهای ایران در کنفرانس استانبول بر پنج محور استوار خواهد بود:
۱ ـ ایران به غنیسازی اورانیوم ۳٫۵ درصد ادامه خواهد داد، اما با پذیرفتن سقفی برای آن، موافقت نخواهد کرد.
۲ ـ انتقال اورانیوم غنی شده به بیرون از ایران، محل بحث نیست و سخن گفتن در این باره مجاز نخواهد بود.
۳ ـ ایران آماده توافقی است که بنا بر آن، کشورهای ۱+۵ حق ایران برای تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را به هر میزان که بخواهد، با یک فرمول سه بخشی به رسمیت بشناسند:
الف) یک پنل مشترک شامل این شش کشور و ایران، حجم اورانیوم مورد نیاز ایران برای رآکتورها و تحقیقات پزشکی را تعیین خواهند کرد.
ب) ایران میزان اورانیوم ۲۰ درصدی اضافی خود را در بازار جهانی به فروش خواهد رساند و به بزرگترین صادرکننده اورانیوم ۲۰ درصدی در جهان تبدیل خواهد شد.
پ) میزان باقی مانده اورانیوم پس از گذراندن دو مرحله پیش، ازراه یک فرایند معکوس از ۲۰ درصد به ۳٫۵ درصد تبدیل خواهد شد.
۴ ـ ایران تقاضای بسته شدن تأسیسات «فردو» را نخواهد پذیرفت؛ اما با امضای پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش ـ که اجازه بازرسی تصادفی همه پایگاههای هسته ای، از جمله فردو را میدهد ـ موافقت میکند.
اما این کار یک شرط دارد: گروه ۱+۵ باید از اسرائیل هم بخواهند معاهده منع گسترش (ان.پی.تی) و پروتکل الحاقی آن را امضا کند؛ بنابراین، اگر اسرائیل این موضوع را نپذیرد، ایران نیز موارد نامبرده را نخواهد پذیرفت.
۵ ـ «پرونده اسرائیل» در بالای دستور کار تاکتیکی قرار دارد که تیم ایرانی برای مذاکرات آتی در استانبول در نظر گرفته است. در واقع، قرار است تیم مذاکره کننده ایران، هر گونه تقاضای مطرح از سوی شش کشور را به موضوع اسرائیل ارجاع دهد.
بنابراین، «دبکا فایل» مدعی شده است که ایران میخواهد با طرح موضوع اسرائیل در مذاکرات، بدون دادن هیچ گونه امتیازی به طرف مقابل، مجوز لازم برای غنیسازی اورانیوم را ـ به هر میزان که بخواهد ـ به دست بیاورد.
یک قاتل، منتخب مردم در مجلس نهم!
سحام نیوز: یکی از افراد شرور و قاتل که سوابق بسیاری در محاکم قضایی دارد به عنوان منتخب مردم یکی از شهر ها به مجلس نهم راه یافته است.
به گزارش بولتن نیوز ، صبح امروز در راه رو های مجلس شنیده شد که که یکی از منتخبان مجلس نهم که در انتخابات اسفند ماه سال گذشته توانسته بود رای مردم یکی از شهرستان ها را به خود جلب کند به دلیل سابقه ارتکاب قتل عمد و ایراد جرح عمدی نسبت به یک خانواده شهید در دستگاه قضایی دارای پرونده است .
بنا بر این گزارش این فرد شرور علاوه بر سابقه قتل عمد سوابق متعددی نیز در موضوع زمین خواری داشته و برخی از زمین های بیت المال را به تصرف خود در آورده است و در همین زمینه نیز رای محکومیت قطعی از سوی دادگستری شهرستان دارد .
نکته قابل توجه اینجاست که به رغم داشتن سوابق شرارت و قتل عمد متاسفانه در اعلام سوابق وی به شورای نگهبان در هنگام تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس نهم هیچ اشاره ای به این سوابق فرد یاد شده نشده بود و پرونده وی سفید تحویل مسئولین شد. از سوی دیگر این فرد هم با تبلیغات بسیار و جلب توجه مردم توانست رای اول شهرستان را به خود جلب نموده و به خانه ملت راه پیدا کند .
شورای نگهبان اخیراً متوجه سوابق قضایی و کیفری این فرد شده و در حال بررسی این موضوع و اقدامات لازم بعدی است .
به گزارش بولتن نیوز ، صبح امروز در راه رو های مجلس شنیده شد که که یکی از منتخبان مجلس نهم که در انتخابات اسفند ماه سال گذشته توانسته بود رای مردم یکی از شهرستان ها را به خود جلب کند به دلیل سابقه ارتکاب قتل عمد و ایراد جرح عمدی نسبت به یک خانواده شهید در دستگاه قضایی دارای پرونده است .
بنا بر این گزارش این فرد شرور علاوه بر سابقه قتل عمد سوابق متعددی نیز در موضوع زمین خواری داشته و برخی از زمین های بیت المال را به تصرف خود در آورده است و در همین زمینه نیز رای محکومیت قطعی از سوی دادگستری شهرستان دارد .
نکته قابل توجه اینجاست که به رغم داشتن سوابق شرارت و قتل عمد متاسفانه در اعلام سوابق وی به شورای نگهبان در هنگام تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس نهم هیچ اشاره ای به این سوابق فرد یاد شده نشده بود و پرونده وی سفید تحویل مسئولین شد. از سوی دیگر این فرد هم با تبلیغات بسیار و جلب توجه مردم توانست رای اول شهرستان را به خود جلب نموده و به خانه ملت راه پیدا کند .
شورای نگهبان اخیراً متوجه سوابق قضایی و کیفری این فرد شده و در حال بررسی این موضوع و اقدامات لازم بعدی است .
امارات سفیر خود را از تهران فراخواند
سحام نیوز: وزارت خارجه امارات متحده عربی در اعتراض به سفر یک روز پیش محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی در خلیج فارس، سفیر خود را از تهران فراخواند.
به گزارش بی بی سی و به نقل ازخبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، وام، وزارت خارجه امارات روز پنجشنبه ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل) سیف محمد عبید الزعابی، سفیر خود را از تهران برای مشورت فراخواند.
شورای ملی فدرال امارات متحده عربی نیز با انتشار بیانیهای به سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی اعتراض کرد.
پیشتر، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحدۀ عربی سفر احمدی نژاد را نقض آشکار حاکمیت امارات خوانده بود.
وزیر خارجه امارات متحده عربی سفر احمدی نژاد را “گامی رو به عقب در زمینه تمام تلاش ها و کوشش های امارات به منظور یافتن راه حلی صلح آمیز برای پایان دادن به اشغال سه جزیره اماراتی از سوی ایران دانسته است.”
وزیر خارجه امارات گفته است که سفر احمدی نژاد موجب نخواهد شد تا “وضعیت حقوقی این جزایر که بخشی از سرزمین ملی امارات متحده عربی محسوب میشوند تغییر کند.”
خبرگزاری ایسنا نیز گزارش داد که تلویزیون دوبی اسپرت، ساعاتی پس از انتشار خبر فراخوانده شدن سفیر امارات از تهران، از لغو دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و امارات، که قرار بوده روز ۲۹ فروردین برگزار شود، خبر داده است.
یک روز پیش تر، احمدی نژاد، در جریان “سفر استانی هیات دولت” به استان هرمزگان و سواحل خلیج فارس به جزیره ابوموسی سفر کرد.
احمدی نژاد در سخنرانی در جزیره ابوموسی گفت: “از ۴۰ مصوبه دولت برای شهرستان ابوموسی تا کنون ۲۵ مصوبه اجرا، ۹ مصوبه در دست اجرا و شش مصوبه دیگر نیز هنوز اجرایی نشده است.”
او همچنین به افزایش کارهای عمرانی دولت و ایجاد اشتغال در این جزیره اشاره کرد و گفت : “مردم این جزیره باید با همکاری دولت جزیره ابوموسی را به نگین خلیج فارس تبدیل کنند.”
روابط امارات متحده عربی و ایران بر سر مالکیت سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در خلیج فارس تنش آمیز بوده است.
سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تا سال ۱۹۷۱ میلادی تحت الحمایه بریتانیا بود.
پس از عقب نشینی نیروهای نظامی بریتانیا از خلیج فارس، این جزایر به کنترل ایران درآمد.
ایران میگوید این جزایر از نظر تاریخی به این کشور تعلق داشته است و در مقابل، امارات متحده عربی مدعی حاکمیت بر این جزایر است.
ایران می گوید مالکیتش بر این جزایر قابل مذاکره نیست اما در عین حال برای گفتگو با امارات برای رفع آنچه سؤتفاهم ها خوانده، آماده است.
به گزارش بی بی سی و به نقل ازخبرگزاری دولتی امارات متحده عربی، وام، وزارت خارجه امارات روز پنجشنبه ۲۴ فروردین (۱۲ آوریل) سیف محمد عبید الزعابی، سفیر خود را از تهران برای مشورت فراخواند.
شورای ملی فدرال امارات متحده عربی نیز با انتشار بیانیهای به سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی اعتراض کرد.
پیشتر، شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحدۀ عربی سفر احمدی نژاد را نقض آشکار حاکمیت امارات خوانده بود.
وزیر خارجه امارات متحده عربی سفر احمدی نژاد را “گامی رو به عقب در زمینه تمام تلاش ها و کوشش های امارات به منظور یافتن راه حلی صلح آمیز برای پایان دادن به اشغال سه جزیره اماراتی از سوی ایران دانسته است.”
وزیر خارجه امارات گفته است که سفر احمدی نژاد موجب نخواهد شد تا “وضعیت حقوقی این جزایر که بخشی از سرزمین ملی امارات متحده عربی محسوب میشوند تغییر کند.”
خبرگزاری ایسنا نیز گزارش داد که تلویزیون دوبی اسپرت، ساعاتی پس از انتشار خبر فراخوانده شدن سفیر امارات از تهران، از لغو دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و امارات، که قرار بوده روز ۲۹ فروردین برگزار شود، خبر داده است.
یک روز پیش تر، احمدی نژاد، در جریان “سفر استانی هیات دولت” به استان هرمزگان و سواحل خلیج فارس به جزیره ابوموسی سفر کرد.
احمدی نژاد در سخنرانی در جزیره ابوموسی گفت: “از ۴۰ مصوبه دولت برای شهرستان ابوموسی تا کنون ۲۵ مصوبه اجرا، ۹ مصوبه در دست اجرا و شش مصوبه دیگر نیز هنوز اجرایی نشده است.”
او همچنین به افزایش کارهای عمرانی دولت و ایجاد اشتغال در این جزیره اشاره کرد و گفت : “مردم این جزیره باید با همکاری دولت جزیره ابوموسی را به نگین خلیج فارس تبدیل کنند.”
روابط امارات متحده عربی و ایران بر سر مالکیت سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در خلیج فارس تنش آمیز بوده است.
سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تا سال ۱۹۷۱ میلادی تحت الحمایه بریتانیا بود.
پس از عقب نشینی نیروهای نظامی بریتانیا از خلیج فارس، این جزایر به کنترل ایران درآمد.
ایران میگوید این جزایر از نظر تاریخی به این کشور تعلق داشته است و در مقابل، امارات متحده عربی مدعی حاکمیت بر این جزایر است.
ایران می گوید مالکیتش بر این جزایر قابل مذاکره نیست اما در عین حال برای گفتگو با امارات برای رفع آنچه سؤتفاهم ها خوانده، آماده است.
درخواست تشکلهای کارگری برای مجوز راهپیمایی روز کارگر
سحام نیوز: عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران اعلام کرد: درخواست مجوز برگزاری راهپیمایی روز کارگر را هفته آینده به وزارت کشور ارائه میکنیم.
علی دهقانکیا در گفتگو با ایلنا با انتقاد از عدم برگزاری مجوز راهپیمایی طی پنج سال گذشته در روز جهانی کارگر تصریح کرد: ۱۱ اردیبهشت یک روز جهانی برای کارگران به شمار میرود که طبق قانون اساسی کارگران میتوانند در این روز خواسته های صنفی خود را به گوش مسئولین برسانند. اما دولت به مدت هفت سال است که براساس دلایل سیاسی از برگزاری تجمع در این روز خودداری میکند.
این فعال کارگری با بیان این که کارگران در دوران اصلاحات می توانستند هر ساله با برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر خواستههای صنفی خود را مطرح کنند تصریح کرد: بعد از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی، کارگران به سختی مجوز قانونی برگزاری تجمع را هم گرفته اند.
دهقان کیا تصریح کرد: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی دولت باید اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد در غیر این صورت بر خلاف موازین قانون اساسی عمل خواهد کرد.
عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در صورتی که دولت اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد کارگران مشکلات ایجاد شده در پی اجرای قانون هدفنمدی یارانهها را یکصدا به گوش مسئولین خواهند رساند.
در همین حال یک حقوقدان در تشریح اصل ۲۷ قانون اساسی، گفت: وظیفه نهادهای دولتی آن است که برای اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی امنیت لازم را فراهم کنند نه اینکه جلوی آن را بگیرند.
کامبیز نوروزی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا افزود: به طور کلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصولا اصل را بر آزادی ملت گذاشته و در اصول مختلف و متعدد حق حاکمیت ملت را به رسمیت شناخته است.
وی افزود: به طور مثال اصل ۵۶ قانون اساسی بیان میکند حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او ، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.
نوروزی خاطرنشان کرد: اصول قانون اساسی به عنوان سندی برای نحوه اعمال حق حاکمیت ملت به تصویب رسیده است و این حق حاکمیت به شکلهای مختلف در قانون اساسی انعکاس پیدا کرده است.
این حقوقدان با اشاره به فصل ۳ قانون اساسی گفت: در این فصل اصل ۲۷ قانون اساسی درج شده که به موجب آن تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح و به شرط اینکه مخل به موانیع اسلام نباشد آزاد است.
وی تاکید کرد: براساس روششناسی و تفسیر حقوق و تفسیر، اصل ۲۷ قانون اساسی بر آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی گذاشته شده به این معنی که علل اطلاق راهپیمایی آزاد است و این جزو حقوق ذاتی و مطلق ملت است.
نوروزی با تاکید براینکه اجرای حقوق ذاتی و مطلق مستلزم اجازه به مفهوم احراز صلاحیت و غیره نیست، گفت: به طور مثال برخی از حقوق هستند که ذاتی بوده اما مطلق نیستند مثلا حق انتخاب شغل، هر کسی حق دارد شغلی را که دوست دارد انتخاب کند، اما این امر مطلق نیست به این معنا که صلاحیت فرد در برخی از مشاغل باید احراز شود مانند کسی که دوست دارد پزشک بشود وی باید در دانشگاه در رشته پزشکی قبول شده فارغ التحصیل شود و در نهایت شماره نظام پزشکی دریافت کند.
وی افزود: اما برخی از حقوق مانند آزادی بیان، تشکیل احزاب و راهپیماییها از حقوق مطلق هستند به این معنی که همه افراد از این حقوق برخوردارند و میتوانند آن را به اجرا بگذارند و کسی نمیتواند مانع اجرای این قبیل حقوق شود.
نوروزی با تاکید بر اینکه طبق اصل ۲۷ قانون اساسی همه افراد میتوانند اقدام به تشکیل اجتماعات نمایند، خاطرنشان کرد: دو استثناء در این اصل آمده و آن این است که راهپیمایی نباید مخل مبانی اسلام باشد.
وی افزود: دیگر اینکه راهپیمایی باید بدون حمل سلاح انجام شود که به شکل مطلق آمده و شامل سلاح سرد و گرم میشود، نتیجه آنکه راهپیمایی بدون سلاح سرد و گرم که مخل مبانی اسلام هم نیست بدون هیچگونه مشکلی میتواند برگزار شود.
نوروزی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اقدام برای ممانعت از برگزاری راهپیمایی صنفی کارگران از سوی وزارت کشور در چند سال اخیر گفت: هیچ سازمان دولتی نمیتواند از اجرای راهپیماییها ممانعت به عمل بیاورد.
این حقوقدان تاکید کرد: این قبیل مراکز موظف هستند امنیت کارگران را تامین کنند و شرایطی را ایجاد کنند که راهپیمایان بدون اینکه از طرف افراد رسمی یا غیر رسمی دچار تعرض شود راهپیمایی خود را به پایان برسانند.
وی افزود: باید تاکید کنم که زندگی اجتماعی مستلزم رعایت نظم هم هست، بنابراین اگر قرار است در جایی راهپیمایی برگزار شود باید مسئولین امور امنیتی و شهری از قبل اطلاع داشته باشند تا بتوانند نظم ترافیکی و عمومی مراسم را سازمان دهی کنند و راهپیمایی موجب ایجاد مشکل برای دیگران نشود.
نوروزی تاکید کرد: وظیفه نهادهای دولتی آن است که برای اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی امنیت لازم را فراهم کنند نه اینکه جلوی آن را بگیرند.
وی افزود: روحیهای که دستگاهای اجرایی در اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی در طی چند سال اخیر به اجرا در آوردهاند خلاف آن چیزیست که از این اصل به دست میآید.
این حقوقدان خاطر نشان کرد: سازمانهای اجرایی خودشان را محق و مختار میدانند که تشخیص بدهند چه راهپیمایی مطابق سلیقه آنها هست یا خیر، تا برگزار شود و اغلب مشاهده میشود که اگر راهپیمایی باب سلیقه افراد اجرایی نبوده از برگزاری آن جلوگیری کردهاند.
نوروزی در پایان گفت: اگر با یک نگاه برابر و متعادل به گروهای اجتماعی و قانونی کشور بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی اجازه شکل گیری اجتماعات و راهپیمایی داده شود، جامعه بیشتر به سمت حاکمیت قانون حرکت میکند.
علی دهقانکیا در گفتگو با ایلنا با انتقاد از عدم برگزاری مجوز راهپیمایی طی پنج سال گذشته در روز جهانی کارگر تصریح کرد: ۱۱ اردیبهشت یک روز جهانی برای کارگران به شمار میرود که طبق قانون اساسی کارگران میتوانند در این روز خواسته های صنفی خود را به گوش مسئولین برسانند. اما دولت به مدت هفت سال است که براساس دلایل سیاسی از برگزاری تجمع در این روز خودداری میکند.
این فعال کارگری با بیان این که کارگران در دوران اصلاحات می توانستند هر ساله با برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر خواستههای صنفی خود را مطرح کنند تصریح کرد: بعد از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی، کارگران به سختی مجوز قانونی برگزاری تجمع را هم گرفته اند.
دهقان کیا تصریح کرد: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی دولت باید اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد در غیر این صورت بر خلاف موازین قانون اساسی عمل خواهد کرد.
عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در صورتی که دولت اجازه برگزاری راهپیمایی را به کارگران در روز جهانی کارگر بدهد کارگران مشکلات ایجاد شده در پی اجرای قانون هدفنمدی یارانهها را یکصدا به گوش مسئولین خواهند رساند.
در همین حال یک حقوقدان در تشریح اصل ۲۷ قانون اساسی، گفت: وظیفه نهادهای دولتی آن است که برای اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی امنیت لازم را فراهم کنند نه اینکه جلوی آن را بگیرند.
کامبیز نوروزی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا افزود: به طور کلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصولا اصل را بر آزادی ملت گذاشته و در اصول مختلف و متعدد حق حاکمیت ملت را به رسمیت شناخته است.
وی افزود: به طور مثال اصل ۵۶ قانون اساسی بیان میکند حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او ، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.
نوروزی خاطرنشان کرد: اصول قانون اساسی به عنوان سندی برای نحوه اعمال حق حاکمیت ملت به تصویب رسیده است و این حق حاکمیت به شکلهای مختلف در قانون اساسی انعکاس پیدا کرده است.
این حقوقدان با اشاره به فصل ۳ قانون اساسی گفت: در این فصل اصل ۲۷ قانون اساسی درج شده که به موجب آن تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح و به شرط اینکه مخل به موانیع اسلام نباشد آزاد است.
وی تاکید کرد: براساس روششناسی و تفسیر حقوق و تفسیر، اصل ۲۷ قانون اساسی بر آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی گذاشته شده به این معنی که علل اطلاق راهپیمایی آزاد است و این جزو حقوق ذاتی و مطلق ملت است.
نوروزی با تاکید براینکه اجرای حقوق ذاتی و مطلق مستلزم اجازه به مفهوم احراز صلاحیت و غیره نیست، گفت: به طور مثال برخی از حقوق هستند که ذاتی بوده اما مطلق نیستند مثلا حق انتخاب شغل، هر کسی حق دارد شغلی را که دوست دارد انتخاب کند، اما این امر مطلق نیست به این معنا که صلاحیت فرد در برخی از مشاغل باید احراز شود مانند کسی که دوست دارد پزشک بشود وی باید در دانشگاه در رشته پزشکی قبول شده فارغ التحصیل شود و در نهایت شماره نظام پزشکی دریافت کند.
وی افزود: اما برخی از حقوق مانند آزادی بیان، تشکیل احزاب و راهپیماییها از حقوق مطلق هستند به این معنی که همه افراد از این حقوق برخوردارند و میتوانند آن را به اجرا بگذارند و کسی نمیتواند مانع اجرای این قبیل حقوق شود.
نوروزی با تاکید بر اینکه طبق اصل ۲۷ قانون اساسی همه افراد میتوانند اقدام به تشکیل اجتماعات نمایند، خاطرنشان کرد: دو استثناء در این اصل آمده و آن این است که راهپیمایی نباید مخل مبانی اسلام باشد.
وی افزود: دیگر اینکه راهپیمایی باید بدون حمل سلاح انجام شود که به شکل مطلق آمده و شامل سلاح سرد و گرم میشود، نتیجه آنکه راهپیمایی بدون سلاح سرد و گرم که مخل مبانی اسلام هم نیست بدون هیچگونه مشکلی میتواند برگزار شود.
نوروزی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اقدام برای ممانعت از برگزاری راهپیمایی صنفی کارگران از سوی وزارت کشور در چند سال اخیر گفت: هیچ سازمان دولتی نمیتواند از اجرای راهپیماییها ممانعت به عمل بیاورد.
این حقوقدان تاکید کرد: این قبیل مراکز موظف هستند امنیت کارگران را تامین کنند و شرایطی را ایجاد کنند که راهپیمایان بدون اینکه از طرف افراد رسمی یا غیر رسمی دچار تعرض شود راهپیمایی خود را به پایان برسانند.
وی افزود: باید تاکید کنم که زندگی اجتماعی مستلزم رعایت نظم هم هست، بنابراین اگر قرار است در جایی راهپیمایی برگزار شود باید مسئولین امور امنیتی و شهری از قبل اطلاع داشته باشند تا بتوانند نظم ترافیکی و عمومی مراسم را سازمان دهی کنند و راهپیمایی موجب ایجاد مشکل برای دیگران نشود.
نوروزی تاکید کرد: وظیفه نهادهای دولتی آن است که برای اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی امنیت لازم را فراهم کنند نه اینکه جلوی آن را بگیرند.
وی افزود: روحیهای که دستگاهای اجرایی در اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی در طی چند سال اخیر به اجرا در آوردهاند خلاف آن چیزیست که از این اصل به دست میآید.
این حقوقدان خاطر نشان کرد: سازمانهای اجرایی خودشان را محق و مختار میدانند که تشخیص بدهند چه راهپیمایی مطابق سلیقه آنها هست یا خیر، تا برگزار شود و اغلب مشاهده میشود که اگر راهپیمایی باب سلیقه افراد اجرایی نبوده از برگزاری آن جلوگیری کردهاند.
نوروزی در پایان گفت: اگر با یک نگاه برابر و متعادل به گروهای اجتماعی و قانونی کشور بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی اجازه شکل گیری اجتماعات و راهپیمایی داده شود، جامعه بیشتر به سمت حاکمیت قانون حرکت میکند.
سه تغییر عمده در آزمون دکتری سال ٩١
رئیس سازمان سنجش از سه تغییر عمده در آزمون دکتری سال ٩١ خبر داد.
به گزارش دانشجونیوز، دکتر محمدحسین سرورالدین در گفتگو با مهر، با تاکید بر تامین امنیت آزمون نیمه متمرکز دکتری سال ٩١ گفت: این آزمون در بالاترین سطح از کیفیت آزمون های سراسری برگزار می شود و داوطلبان مطمئن باشند که امنیت آن به درستی از سوی سازمان سنجش تضمین شده است.
وی همچنین اظهار داشت که مهمترین تفاوت آزمون دکتری سال ٩١ نسبت به دوره اول این است که در اولین دوره بیشتر آزمون عمومی بود اما آزمون این دوره اختصاصی شده است.
تخصصی شدن دروس آزمون دکتری سال ٩١
رییس سازمان سنجش در ادامه افزود: در اولین دوره آزمون، به دلیل عمومی بودن نتیجه آزمون در پذیرش نهایی موثر نبود. اما امسال با توجه به نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی آزمون تخصصی شد و برای هر یک از ٢٨۵ کد رشته 5 درس و در مجموع برای حدود ١۵٠٠ درس طراحی سئوال انجام شد.
تاثیر آزمون کتبی در پذیرش نهایی در دوره دکتری
وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر با توجه به تخصصی شدن آزمون، وزیر علوم و مسئولان وزارت علوم تاکید کردند که نتیجه آزمون کتبی در گزینش نهایی موثر باشد. در واقع آزمون سراسری (آزمون کتبی به همراه معدل) با ضریب یک و مصاحبه دانشگاه با ضریب دو محاسبه شده و در نهایت این دو نمره با هم جمع می شود و تقسیم بر سه شده و نمره نهایی داوطلب را تشکیل می دهد.
انتخاب رشته کنکور دکتری پس از اعلام نتیجه اولیه و انتشار کارنامه
رئیس سازمان سنجش آموزش کشور تغییر دیگر آزمون دکتری سال ٩١ را عدم انتخاب رشته در مرحله ثبت نام و پیش از برگزاری آزمون برشمرد و گفت: در دوره قبلی، داوطلبان در زمان ثبت نام رشته و دانشگاه مورد نظر خود را انتخاب می کردند اما در این دوره پس از اعلام نتیجه اولیه و انتشار کارنامه، داوطلبان مجاز به انتخاب رشته، می توانند کد رشته – دانشگاه مورد نظر خود را انتخاب کنند.
آزمون دکتری سال ٩١، در روز جمعه ٢۵ فروردین با رقابت ١٧٨ هزار و ٤٢٧ داوطلب برگزار می شود.هرانا؛ تهدید حبیب الله گلپریپور به اجرای حکم اعدام در زندان سمنان
خبرگزاری هرانا – روز گذشته شش تن از ماموران وزارت اطلاعات با انتقال حبیب گلپریپور به محل استقرار ماموران وزارت اطلاعات در زندان سمنان وی را تهدید به اجرای حکم کردند.
بنا به اطلاع گرارشگران هرانا، روز گذشته ساعت ۳۰: ۱۱ شش تن از ماموران اطلاعاتی با انتقال ناگهانی این زندانی به محل استقرار خود در زندان سمنان به نامبرده اعلام کردند در طی روزهای آتی حکم اعدام وی اجرا خواهد شد.
این اقدام ماموران وزارت اطلاعات در پی آن صورت میگیرد که روز قبل از آن خانواده وی قصد ملاقات با فرزندشان را داشتند که با دخالت ماموران وزارت اطلاعات از انجام این ملاقات جلوگیری شد.
اعتراض حبیب گلپریپور به مخالفت مسئولین با انجام ملاقات با خانوادهاش نیز موجب اقدام اخیر ماموران وزارت اطلاعات و تهدید وی به اجرای حکم اعدام شده است.
حبیب الله گلپریپور فرزند ناصر اهل سنندج و متولد ۱۳۶۳، در تاریخ ۵ مهرماه ۱۳۸۸ در حین خروج از مهاباد به سوی ارومیه توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه مهاباد دستگیر شد.
وی پس از ماهها تحمل بازداشت و شکنجههای روحی و جسمی در بازداشتگاههای شهرهای مهاباد، ارومیه و سنندج اخیرا از زندان ارومیه به زندان سمنان تبعید شده است.
وی از سوی دادگاه انقلاب به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است و حکم نامبرده نیز مورد تائید قرار گرفته است.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
ماده ۹۲ کنوانسیون حقوق زندانیان: زندانی محاکمه نشده باید اجازه داشته باشد بلافاصله خانواده خود را از بازداشت، مراحل محاکمه و از احوال خود مطلع کند. همچنین تمام امکانات مناسب برای برقراری ارتباط با خانواده و دوستان و نیز ملاقات حضوری، با نظارت و با در نظر گرفتن مقررات زندان و حفظ امنیت و نظم زندان، می بایست برای وی مهیا باشد.
ماده ۱۸۰ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور: کلیه محکومان و متهمان تحت نظارت کامل و طبق مقررات این آییننامه مجاز به داشتن ارتباط با بستگان و آشنایان خود میباشند و این ارتباط بوسیله ملاقات و مکاتبهها انجام میپذیرد.
«روباه پیر به ربودن ٦٠ دختربچه اعتراف کرد»
روباه پیر در تازه ترین اعترافات خود به ربودن ٦٠ دختر بچه در مشهد اعتراف کرد.
به گزارش مهر، رسیدگی به این پرونده از ٢٦ بهمن امسال همزمان با با شکایت خانواده دختر ٩ ساله ای در اداره آگاهی خراسان رضوی در دستور کار پلیس قرار گرفت.
ماموران در نخستین گام به تحقیق از نیلوفر کوچولو پرداختند. دخترک که دچار وحشت شده بود گفت: ظهر امروز بعد از تعطیل شدن مدرسه راهی خانه مان شدم. در یک کوچه خلوت خودروی پیکانی کنارم توقف کرد و راننده آدرسی را پرسید. چند بار مسیر را به او نشان دادم اما مرد راننده متوجه نشد و خواست سوار ماشین شوم و او را راهنمایی کنم. وقتی سوار شدم او به سرعت از محل دور شد و به سمت بیابان های حاشیه شهر گریخت. مرد شیطان صفت با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و در نزدیکی مدرسه مان رها کرد.
کارآگاهان پلیس آگاهی با کمک نیلوفر مشخصات مرد تبهکار و خودروی او را به دست آورده و به بررسی نامحسوس در اطراف مدارس دخترانه پرداختند. پس از دو هفته تعقیب و مراقبت سرانجام تیم جنایی ردپای مرد ٦٣ساله ای به نام اسماعیل را در این ماجرا کشف کرده و او را در عملیاتی غافلگیرانه در حاشیه شهر شناسایی و دستگیر کردند.
در ادامه از متهم در شعبه ٦٢١ مجتمع قضائی کامیاب بازجویی شد که او به آزار و اذیت ١١ دختر بچه اعتراف کرد و گفت: با پرسه زدن در اطراف مدارس دخترانه طعمه های خود را شناسایی کرده و آنها را به بهانه های مختلف سوار ماشین خود می کردم. اگر در طول مسیر دختر بچه شروع به داد و فریاد می کرد او را تهدید می کردم که در یک قفس پر از سگ رهایش می کنم تا طعمه سگهای گرسنه شود.
در بررسی ها مشخص شد، وی متاهل و دارای ٦ فرزند است و جالب اینجاست که یکی از دخترانش در همان مدرسه که طعمه هایش را اغفال می کرد در حال تحصیل است.
در ادامه رسیدگی به این پرونده ، بازپرس شاکر- رئیس شعبه ٨٠٩ مجتمع قضائی شهید قدوسی مشهد- شاکیان را برای بررسی میزان صدمات وارد شده به آنها به پزشکی قانونی معرفی کرد.
قاضی پرونده همچنین به تیمی از متخصصان ماموریت داد با انجام آزمایش های تخصصی سلامت روحی و روانی روباه پیر را بررسی کنند. پزشکان نیز پس از معاینه مرد شیطان صفت در گزارش خود سلامت روحی و روانی متهم را تائید کردند.
قاضی شاکر در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: متهم تا کنون به ربودن ٦٠ دختر بچه اعتراف کرده است که تعدادی از شاکیان شناسائی نشده اند و تحقیقات برای شناسائی آنها ادامه دارد.
وی درباره زمان صدور قرار مجرمیت برای متهم افزود: پرونده نیاز به تحقیقات بیشتری دارد اما با دستور دادستان و رئیس مجتمع و با توجه به حساسیت موضوع به صورت فوق العاده به پرونده رسیدگی می شود. هنوز تعدادی از شاکیان برای معاینه و تعیین میزان صدمات به پزشکی قانونی مراجعه نکرده اند.
نگهداری حسین طاهری، فعال دانشجویی، در سلول انفرادی
حسین طاهری، از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد شیراز، با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت همچنان در سلول انفرادی نگهداری می شود.
تارنمای جرس گزارش داده است که این فعال دانشجویی در روز ١١ اسفند ماه سال گذشته در منزلش بازداشت شده است.
ماموران امنیتی به منزل پدر حسین طاهری رفته و پس از تفتیش کامل آن محل، برخی وسایل مانند کامپیوتر، سی دی و کتاب های وی را ضبط و همراه با این فعال دانشجویی به بازداشتگاه پلاک صد شیراز منتقل کردند.
وی هم اکنون در سلول انفرادی به سر می برد و هنوز از علت بازداشت و تداوم نگهداری وی خبری در دست نیست.
همچنین پدر حسین طاهری که از فرهنگیان بازنشسته می باشد مرتبا به دادگاه انقلاب مراجعه کرده، اما جواب قانع کننده ای از علت بازداشت و نگهداری فرزندش دریافت نمی کند.
گفتنی است، این فعال دانشجویی پس از حدود پنج ماه تلاش برای انجام پایان نامه خود که با راهنمایی دکتر مسعود سپهر بود، در مراحل پایانی پژوهش مورد بازداشت واقع شد.
این فعال دانشجویی، مقطع کارشناسی را در رشته اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تهران سپری کرده و همچنین از اعضای انجمن اسلامی آن دانشگاه بوده است.بازداشت پنج شهروند کرد در پیرانشهر و تکاب
به گزارش موکریان، اسامی اين پنج شهروند آزاد میرزا رحمتی، یوسف صالح زاده، عباس عبادی، محمد محمودی و حسین هدایتی اعلام شده است.
براساس همین گزارش، این افراد حدود یک ماه پیش بازداشت و اخیراً به زندان مرکزی ارومیه منتقل شده اند.
تا لحظه تنظیم خبر علت یا علل بازداشت این افراد از سوی مراجع قضائی استان آذربایجان غربی اعلام نشده، اما گفته میشود اتهام این شهروندان امنیتی است.
هرانا؛ وضعیت نامساعد رضا شریفی بوکانی در زندان رجایی شهر کرج
خبرگزاری هرانا - رضا شریفی بوکانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و همچنین عدم حق استفاده از مرخصی در شرایط نامساعدی قرار گرفته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علیرغم اینکه بیش از ۸ ماه است پزشکان زندان تایید کردهاند که رضا شریفی بوکانی بایستی جهت درمان و عمل جراحی به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود، اما دادستان تهران با رد صلاحیت، مانع درمان این زندانی شده است.
آقای بوکانی، به هپاتیت و تنگی نفس مبتلاست تا جایی که به سختی قادر به نفس کشیدن است.
از سوی دیگر در حالی وزارت اطلاعات با مرخصی این زندانی سیاسی مخالفت میکند که این در خواست مدتها پیش از سوی مسئولان مربوطه تایید شده بود.
گفتنی ست از آنجایی که نامبرده مدتی است دچار افسردگی و مشکل روحی روانی شده، خانوادهی وی نسبت به وضعیتش ابراز نگرانی نمودند.
لازم به یادآوری ست، رضا شریفی بوکانی به همراه اکثر زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، در بند ۴ سالن ۱۲ این زندان و در محیطی ایزوله شده، به سر میبرند.