آغاز واگذاری نیروگاهها بابت بدهی؛
"سبلان"و "پرند" به قرارگاهخاتم و مپنا واگذار شد
خبرگزاری فارس
وزیر نیرو از آغاز وگذاری نیروگاههای وزارت نیرو به پیمانکاران بزرگ بابت پرداخت بدهیهای این وزارتخانه خبر داد و گفت: نیروگاههای سبلان و پرند به قرارگاه خاتمالانبیاء و "مپنا" واگذار شد.
مجید نامجو در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس افزود: به منظور پرداخت بدهیهای وزارت نیرو به پیمانکاران بزرگ ضرورت داشت تا اموال مازاد و نیروگاههای وزارت نیرو مشخص شود که خوشبختانه این اموال و نیروگاهها مشخص شده است.
وی افزود: براساس ظرفیتهایی که ماده 35 و 36 قانون در اختیار دستگاهها قرار داده است، وزارت نیرو میتواند از طریق فروش اموال مازاد و عرضه نیروگاهها بدهیهای خود را تسویه کند.
نامجو تاکید کرد: از آنجا که قیمت نیروگاهها بالاست و برای پیمانکاران کوچک امکانپذیر نیست تا آنها را خریداری کنند، مقرر شد این نیروگاهها را به پیمانکاران بزرگ واگذار کنیم.
خبرگزاری فارس
وزیر نیرو از آغاز وگذاری نیروگاههای وزارت نیرو به پیمانکاران بزرگ بابت پرداخت بدهیهای این وزارتخانه خبر داد و گفت: نیروگاههای سبلان و پرند به قرارگاه خاتمالانبیاء و "مپنا" واگذار شد.
مجید نامجو در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس افزود: به منظور پرداخت بدهیهای وزارت نیرو به پیمانکاران بزرگ ضرورت داشت تا اموال مازاد و نیروگاههای وزارت نیرو مشخص شود که خوشبختانه این اموال و نیروگاهها مشخص شده است.
وی افزود: براساس ظرفیتهایی که ماده 35 و 36 قانون در اختیار دستگاهها قرار داده است، وزارت نیرو میتواند از طریق فروش اموال مازاد و عرضه نیروگاهها بدهیهای خود را تسویه کند.
نامجو تاکید کرد: از آنجا که قیمت نیروگاهها بالاست و برای پیمانکاران کوچک امکانپذیر نیست تا آنها را خریداری کنند، مقرر شد این نیروگاهها را به پیمانکاران بزرگ واگذار کنیم.
*واگذاری ۲ هزار میلیارد تومان نیروگاه
وزیر نیرو افزود: برای پیمانکاران بزرگی چون "قرارگاه خاتمالانبیاء" و "مپنا" به تازگی توانستیم از طریق واگذاری دو نیروگاه به آنها 2 هزار میلیارد تومان از بدهیهای خود را به این پیمانکاران بزرگ تسویه کنیم.
وی تصریح کرد:به قرارگاه خاتمالانبیاء نیروگاه سبلان به ارزش ۱۰۰۰میلیارد تومان و به شرکت مدیریت پروژههای نیروگاهی (مپنا) نیز نیروگاه پرند به ارزش ۱۰۰۰ میلیارد تومان واگذار شد.
نامجو در خصوص پیمانکاران کوچک و خرد نیز گفت: رئیس جمهور دستور دادهاند که با بانکها نشستهایی داشته باشیم تا این نیروگاهها به بانکها واگذار شود و بدهی پیمانکاران خرد و کوچک تسویه شود.
به گفته وی، در حال حاضر بدهی وزارت نیرو به پیمانکاران خرد و کوچک ۱۲۰۰ میلیارد تومان است.
مریم رجوی در نامه به هیلاری کلینتون اعلام کرد:
ساکنان اشرف و لیبرتی آماده اند در ماه مارس، عراق را با اموال منقولشان ترک کنند
(تیتر از جنگ خبر)
همبستگی ملی - 13 اسفند
خانم رجوی به خانم کلینتون اطلاع داد در صورتی که اطمینانهای حداقل در کمپ لیبرتی تأمین نشود اگر دولت عراق جلوگیری نکند همه ساکنان اشرف و لیبرتی آماده اند در ماه مارس، عراق را با اموال منقولشان ترک کنند
• برای کنترل و اطمینان دولت اردن ، این قطعه زمین بهوسیله ساکنان سیاج کشی می شود و ساکنان تا رفتن به کشورهای ثالث آن را ترک نمیکنند مگر بیماری که معالجه او در داخل سیاج امکانپذیر نباشد.
• به این وسیله نیازی به بازداشتگاه لیبرتی و دردسرها و مشکلات زنجیره یی آن نخواهد بود. منتهای انعطاف و حسننیت مقاومت ایران و ساکنان اشرف اثبات می شود و دولت عراق نیز به حداکثر مطلوب خود می رسد.
•این طرح نیازمند تصویب بودجه و هیچ هزینه یی از جانب سازمان ملل متحد، آمریکا و اتحادیه اروپا نیست. تسطیح زمین، نصب چادر، تأمین لجستیک و خدمات و مصالح مورد نیاز تحت نظارت مقامهای اردنی بهطور کامل با هزینه ساکنان انجام می شود و انتقال ژنراتورهای برق از اشرف صورت میگیرد. داراییهای غیر منقول ساکنان اشرف، تحت نظر و با حکمیت سازمان ملل و آمریکا به فروش میرسد و صرف هزینه های جابهجایی و انتقال ساکنان به کشورهای ثالث می شود.
• خانم رجوی مصرانه از خانم کلینتون، دبیرکل بانکیمون، خانم اشتون، آنتونیو گوترز، خانم پیلای و رئیس صلیب سرخ خواست با اعلام موافقت و حمایت از این جابهجایی، برای همیشه به بحران اشرف و کشتار ساکنان آن خاتمه دهند.
در حالیکه هنوز دو ماه به ضرب الاجل بستن اشرف در پایان آوریل که نخست وزیر عراق اعلام کرده بود، باقی مانده است، مقامهای عراقی تهدید به جابهجایی اجباری ساکنان اشرف به لیبرتی را آغاز کرده اند. هیچیک از اطمینانهای حداقل که ساکنان اشرف درخواست کرده بودند، فراهم نشده و آنها بهطور عملی دو گزینه بیشتر ندارند: قتل عام و مرگ یکباره در اشرف یا مرگ تدریجی در مکانی به نام لیبرتی آنهم تحت نام و نظارت ملل متحد. محلی که از سوی اتحادیه جهانی وکلا که نزدیک به دو میلیون حقوقدان را در ۱۱۰کشور نمایندگی می کند، از سوی کمیته بین المللی عدالت که بیش از ۴۰۰۰پارلمانتر را در ۴۱کشور از جمله اکثریت اعضای ۳۰مجلس قانونگذاری نمایندگی می کند، از سوی بیش از ۱۰هزار شهرداران اروپایی در فرانسه و بلژیک و ایتالیا و از سوی شخصیتهای برجسته سیاسی و نظامی و قضایی ایالات متحده یک زندان یا ارودگاه کار اجباری توصیف شده است. کمیته بین المللی در جستجوی عدالت در اطلاعیه اول مارس خود خاطرنشان کرد:« بر خلاف اطلاعیه ۳۱ژانویه و وعده های نماینده ویژه دبیرکل، به هیچوجه استانداردهای انساندوستانه و حقوق بشری را تأمین نمیکند و یک مجموعه بهشدت فرسوده است که باید به طور کامل بازسازی شود. این محل با حضور گسترده نیروهای مسلح عراقی و دوربینهای متعدد جاسوسی و ممنوعیت رفت و آمد بواقع یک زندان است. این همان چیزی است که انزجار جامعه جهانی از کنگره آمریکا تا پارلمان اروپا را برانگیخته است».
این در حالیست که کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد ساکنان اشرف را «به طور رسمی پناهجویان تحت قانون بین المللی» و «افراد مورد نگرانی مستقیم» شناخته که «باید از حمایتهای پایه ایی امنیت و رفاه برخوردار باشند. این شامل هر گونه اخراج یا برگرداندن به مرزها و سرزمینهایی است که جان و آزادی آنها در خطر باشد».
کمیساریا در اطلاعیه اول مارس۲۰۱۲ خود اعلام کرد «هرگونه جابهجایی ساکنان به خارج از اشرف باید بر پایه داوطلبانه و با آزادی رفت و آمد که مطلوبترین وضعیت در محل جدید است همراه باشد».
شایان یادآوری است که آقای مارتین کوبلر، نماینده ویژه دبیرکل، در نامه ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ خود به ساکنان اشرف نوشته بود:
-«دولت جمهوری عراق, در بالاترین سطوح, به ملل متحد تضمینهای خود را داده است که سلامت و امنیت شما را هم در رفت و آمد از کمپ اشرف به لیبرتی و در خود کمپ لیبرتی تضمین می کند تا زمان آن فرا برسد که شما عراق را ترک کنید».
-«بهعنوان ”پناهجو“، شما تحت قانون بین الملل سزاوار خواهید بود که از حمایتهای پایهیی و سلامتی برخوردارباشید».
-«من از تقاضای شما برای محترم شمردن حریم خصوصی خودتان، بهویژه در رابطه با زنان، آگاه هستم. من تلاشهای خودم را با دولت جمهوری عراق در این زمینه برای ایجاد ترتیبات مناسب، با توافق دولت جمهوری عراق، که حاکمیت عراق را نیز محترم بشمارد، ادامه میدهم».
-«در مورد سایر موضوعات، مانند داراییها و مایملک، ما به گفتگوها برای رسیدن به یک راهحل که به حقوق ساکنان بر مایملکشان به نحو سازمانیافتهیی بر اساس قانون عراق احترام بگذارد، ادامه میدهیم».
متأسفانه هیچیک از این موارد تا بهحال به نحوی که رضایت و اعتماد ساکنان را جلب کند، انجام نشده است.
همچنین، آقای کوبلر در مورد ترتیبات انتقال اولین گروه ۴۰۰نفری از اشرف به لیبرتی، در نامه ۲۶بهمن خود به ساکنان اشرف فقط درباره یک ایستگاه پلیس در داخل کمپ نوشته بود در حالیکه اکنون معلوم شده است ۶پست اضافی دیگر پلیس با مأموران عراقی مسلح به تیربار نیز در داخل کمپ وجود دارد که شبانه روز ۵۰ الی ۶۰بار گشت میزنند.
آقای کوبلر نوشته بود: کلیه اجناس۴۰۰نفر منتقل خواهد شد. در حالیکه هنوز از روز ۲۸بهمن تا کنون بیش از دو سوم اجناس بار زده شده، منتقل نشده اند.
آقای کوبلر نوشته بود: ساکنان تجهیزات پزشکی خود را به لیبرتی خواهند برد. در حالیکه اکنون معلوم شده است عیناً با الگوی مشابه در اشرف دولت عراق میخواهد تجهیزات پزشکی را در اختیار خود بگیرد.
هیچیک از قولهای پیشین در عمل محقق نشده است. علاوه بر آن همچنانکه آلخو ویدال کوادراس، نایب رئیس پارلمان اروپا و رئیس کمیته بین المللی در جستجوی عدالت، در اول مارس اعلام کرد یک «کارزار دروغپردازی علیه ساکنان لیبرتی و زمینهسازی برای جابهجایی اجباری سایر ساکنان اشرف به لیبرتی» بهراه افتاده است«که میخواهد ساکنان لیبرتی را مقصر این وضعیت جلوه دهد».
-«ادعا میشود: ساکنان در منابع فاضلاب به طور عمدی خرابکاری کرده و عکسهای آن را به سراسر دنیا مخابره کرده اند. آنها ژنراتورها را هم خراب کرده اند. منابع آب را تخلیه کرده اند. زباله ها را به طورعمدی پراکنده اند. برخی حتی انگشتان خود را سمباده کشیده اند تا اثر انگشت آنها محو شود. آنها در ابتدا مانع ورود دو تانکر فاضلاب و دو تانکر آب و دو ماشین جمع آوری زباله به کمپ لیبرتی شدند. آنها با کمیساریا همکاری نمیکنند و درخواست نامه های آن را امضا نمیکنند و انگشتهای خود را سمباده کشیده اند».
این اتهامها آشکارا، غیرمنطقی و غیر عقلانی است و روشن است که این دروغهای ظالمانه و مغرضانه چه اهدافی را دنبال می کند. اما پس از اینکه این اتهامها از سوی نماینده ویژه با نماینده ساکنان در خارج و در لیبرتی در ۲۲ و ۲۳ فوریه در میان گذاشته شد. آنها جوابهای منطقی و قانع کننده مکتوب و شفاهی به او دادند. اسناد موجود است».
-« تحقیقات نشان می دهد که دروغپردازیها علیه ساکنان لیبرتی نه تنها به طور مطلق کذب است بلکه آنها بهرغم امکانات بسیار محدود در ۱۰روز گذشته از هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت کمپ کوتاهی نکردند. اتهام راه ندادن تانکرهای آب و زباله و فاضلاب مسخره است. ورودیهای کمپ به طور کامل در دست نیروهای عراقیست و ساکنان نمیتوانند مانع ورود شوند. حقیقت اینست که ۲۳فوریه همزمان با حضور آقای کوبلر و نماینده دولت عراق در یک اقدام نمایشی دو تانکر آب کشاورزی و دو تانکر فاضلاب که پر و غیرقابل استفاده بوده و دو ماشین زباله به داخل لیبرتی رفته اند. تانکرهای آب و فاضلاب قابل استفاده نبوده و خودروی زباله بخشی از زبالههای باقی مانده از قبل از ورود ساکنان را با خود برده است».
-«همزمان با این دروغپردازیها، تلاشهای جدیدی از سوی دولت عراق برای انتقال گروههای دیگری از ساکنان به لیبرتی صورت گرفته است. آنها اعلام کرده اند که گروههای بعدی باید بهزودی به لیبرتی منتقل شوند و روز ۲۸فوریه نیز چند ساعت قبل از تماس آقای کوبلر با نمایندگان پارلمان اروپا یک ژنرال عراقی به ساکنان اشرف مراجعه کرده و آنها را به جابهجایی اجباری تهدید کرده است. برای من سخت است ارتباطی بین این دو موضوع قائل نباشم. از یکسو باید بر خرابیهای لیبرتی سرپوش گذاشت و عکسهای روتوش شده از آن توزیع کرد و مدعی شد لیبرتی تا چند هفته پیش ۵۰۰۰سرباز آمریکایی را جا میداده است و از سوی دیگر تقصیر خرابیهای کنونی را به گردن ساکنان انداخت و آنگاه مجوز سیاسی و اخلاقی انتقال یک گروه جدید به زندان لیبرتی را صادر کرد» .
-«کمیته بین المللی درجستجوی عدالت ضمن ابراز تأسف عمیق از کارزار پخش اطلاعات دروغ علیه ساکنان لیبرتی و ضمن حمایت تمام عیار از اطمینانهای حداقل ساکنان و تأکید بر اینکه تا تضمین این حداقلها، بهویژه خروج کامل نیروهای مسلح عراقی و جمع شدن دوربینهای جاسوسی، دیگر کسی نباید به لیبرتی منتقل شود، از دبیرکل ملل متحد می خواهد یک گروه تحقیق مستقل که مورد اعتماد ساکنان هم باشد، تعیین نماید تا در مورد این اطلاعات دروغ تحقیق کند و اجازه ندهد این کارزار شیطان سازی و عدم بیطرفی مقامهای رسمی ملل متحد زمینه ساز جابهجایی اجباری و یک کشتار دیگر علیه ساکنان در اشرف باشد. علاوه بر این ما از دبیرکل و نماینده ویژه میخواهیم، امکان بازدید یک هیأت از پارلمان اروپا را در اولین فرصت ممکن از لیبرتی و اشرف فراهم کند تا آنها خود به طور مستقیم وضع را از نزدیک ملاحظه نموده و حقیقت را به طور مستقیم دریابند» .
خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، در ۱۰ و ۱۲ اسفند با ارسال نامه های جداگانه برای دبیرکل بانکیمون ، بارونس اشتون، نماینده عالی اتحادیه اروپا؛ و آنتونیو گوترز، کمیسر عالی پناهندگان، با جلب توجه نسبت به کارزار شیطان سازی و پخش اطلاعات دروغ برای جابهجایی اجباری و توسل به خشونت و مقصر جلوه دادن قربانی، خواستار مداخله بلادرنگ و حمایت آنها از اطمینانهای حداقل برای انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی شد. از جمله خروج مأموران عراقی مسلح به تیربار از ۷نقطه در داخل محوطه تنگ و کوچک کمپ، که حدود ۱۰۰۰زن مسلمان در آن سکونت خواهند کرد، دسترسی آزادانه و مستقیم به خدمات پزشکی و وکیلان و خانوادههایشان، آزادی رفت و آمد، انتقال خودروها و اموال منقول از اشرف به لیبرتی یا انتقال آنها به خارج از عراق و فروش مالکیتهای غیرمنقول در اشرف تحت نظارت ملل متحد و بازپرداخت آن برای هزینه های انتقال و باز اسکان در کشورهای ثالث.
این اطمینانهای حداقل، مشروع و قانونی هیچ تعارضی با حاکمیت دولت عراق ندارد و موافقت نکردن با آن آشکارا حاکی از نیات شوم برای به زانو در آوردن و انهدام اپوزیسیون ایران یا قتل عام در اشرف است.
از این رو، خانم مریم رجوی در ۱۲ اسفند به خانم کلینتون اطلاع داد در صورتی که اطمینانهای حداقل در کمپ لیبرتی تأمین نشود، همه ساکنان اشرف و لیبرتی اگر دولت عراق جلوگیری نکند، آماده اند درماه مارس عراق را با اموال منقولشان ترک کنند و با نظارت صلیب سرخ و کمیساریا با هزینه خودشان بهطور موقت در منطقه مرزی اردن مستقر شوند. جایی که در زمان جنگ در سال۲۰۰۳ صلیب سرخ و سازمان ملل برای پذیرش دهها هزار پناهجو چادر زده بودند.
برای کنترل و اطمینان دولت اردن ، این قطعه زمین بهوسیله ساکنان سیاج کشی می شود و ساکنان تا رفتن به کشورهای ثالث آن را ترک نمی کنند مگر بیماری که معالجه او در داخل سیاج امکانپذیر نباشد. به این وسیله نیازی به بازداشتگاه لیبرتی و دردسرها و مشکلات زنجیرهیی آن نخواهد بود. منتهای انعطاف و حسن نیت مقاومت ایران و ساکنان اشرف اثبات می شود و دولت عراق نیز به حداکثر مطلوب خود می رسد. این طرح نیازمند تصویب بودجه و هیچ هزینهیی از جانب سازمان ملل متحد و آمریکا و اتحادیه اروپا نیست. تسطیح زمین، نصب چادر، تأمین لجستیک و خدمات و مصالح مورد نیاز تحت نظارت مقامات اردنی به طور کامل با هزینه ساکنان انجام می شود و انتقال ژنراتورهای برق از اشرف صورت میگیرد. داراییهای غیرمنقول ساکنان اشرف، تحت نظر و با حکمیت یونامی و سفارت ایالات متحده در بغداد به فروش میرسد و صرف هزینه های جابهجایی و انتقال ساکنان به کشورهای ثالث می شود.
خانم رجوی مصرانه از خانم کلینتون، دبیرکل بانکیمون، خانم اشتون، آنتونیو گوترز، خانم پیلای و رئیس صلیب خواست با اعلام موافقت و حمایت از این جابهجایی، برای همیشه به بحران اشرف و کشتار ساکنان آن خاتمه دهند.
خانم رجوی افزود: انتقال همه ساکنان اشرف به لیبرتی همچنین میتواند به بیابانهای مرزی دیگر کشورهای همجوار عراق (ترکیه، عربستان سعودی و کویت) صورت بگیرد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۳ اسفند ۱۳۹۰ (۳ مارس ۲۰۱۲)
تخلف در انتخابات ریاست جمهوری روسیه
در بعد ازظهر روز یکشنبه، رأیگیری برای انتخاب رییسجمهوری روسیه ادامه داشت. تقریباً همۀ ناظران و کارشناسان روسیه اطمینان دارند که ولادیمیر پوتین برندۀ انتخابات خواهد بود. بر اساس آخرین ارزیابیها، پوتین نزدیک به شصتدرصد آرا را کسب خواهد کرد. تا چند روز پیش برخی مخالفان امیدوار بودند که وی در دور اول انتخاب نشود.
نزدیک به ١٠٩ میلیون نفر در روسیه حق رأی دارند. تا ساعت سه بعدازظهر روز یکشنبه میزان مشارکت حدود ٤٨درصد برآورد شده بود.
در این حال، چندین ناظر حوزههای رأیگیری از وجود تخلف و تقلب خبر دادند. یکی از سازمانهای غیردولتی روس اعلام کرد که میزان تخلفات نسبت به انتخابات دور قبل در سال ٢٠٠٨ چندان تغییری نکرده است. یکی از ناظران نیز گفت: «امسال دولت سعی میکند مقاصد خود را بیسروصداتر از دفعات گذشته به اجرا بگذارد اما باز هم واقعیت کاملاً روشن است».
یک سایت اینترنتی متعلق به "اتحادیۀ رأیدهندگان"، در بعدازظهر یکشنبه، تعداد تخلفات را ٣٦٤٠ مورد برشمرد. در بیش از سیصد مورد، «انتقال جمعی رأیدهندگان» به حوزۀ انتخاباتی به عنوان تخلف اصلی توصیف شده است؛ این افراد توسط اتوبوسهایی که توسط دولت کرایه شده، به حوزۀ رأیگیری منتقل شدهاند.
خبرنگار خبرگزاری فرانسه نیز شهادت میدهد که در یکی از میدانهای مسکو، حدود صد اتوبوس، چند هزار جوان را از مناطق مختلف کشور به حوزۀ رأیگیری آورده است.
خبرنگار خبرگزاری فرانسه نیز شهادت میدهد که در یکی از میدانهای مسکو، حدود صد اتوبوس، چند هزار جوان را از مناطق مختلف کشور به حوزۀ رأیگیری آورده است.
در مقابل، برای جلوگیری از تقلب، ولادیمیر پوتین دستور داده که ١٨٠هزار دوربین ویدئویی در همۀ حوزهها نصب شود. این دوربینها تصاویر خود را مستقیماً روی شبکۀ اینترنت میفرستند؛ با اینحال، ناظران خبر میدهند که پخش تصاویر این دوربینها روی اینترنت، گاه چند ثانیه و گاه چند دقیقه قطع میشود. علاوه بر این، در خیلی از حوزهها زاویۀ دوربینها امکان دیدن همۀ صندوقها را به بینندۀ اینترنتی نمیدهد؛ این در حالی است که تقریباً برای هر حوزۀ انتخاباتی دو دوربین ویدئویی پیشبینی شده است.
نوول ابزرواتور: ثروت مخفی ولادیمیر پوتین
هفته نامه فرانسوی زبان "نوول ابزرواتور" درشماره این هفته خود طی یک مقاله تحقیقی که مستند بر شواهد و مدارک متعددی می باشد از ثروت مخفی نگاه داشته شده ولادیمیر پوتین پرده بر میدارد.این هفته نامه می نویسد که ولادیمیر پوتین که برای سومین بار قرار است در رأس امپراتوری روسیه قرار بگیرد، علیرغم آنچه می نمایاند، طی سالیان گذشته به ثروتی افسانه ای دست یافته که رسماً آنرا انکار می کند.
بررسی نشریات هفتگی فرانسه
باری، راز پنهان بار دیگر آشکارگردیده و موضوع ثروت مخفی شده ولادیمیر پوتین و همچنین نحوه ای که وی با قرار دادهای ساختگی و زدو بند های صورت گرفته این پول های هنگفت باد آورده را به دست آورده ودر حساب های مخفی بدون نام در بهشت های مالیاتی ذخیره کرده است بتدریج در رسانه های مستقل بین المللی بر سر زبان ها افتاده است.
در سرمنشاء این افشا گیری های تازه در باره ولادیمیر پوتین، یکی از دوستان و هم پالگی های سابق وی در شهر سن پترزبورگ روسیه قرار دارد.
"سرج کولسنیکف" این یار و شریک سابق ولادیمیر پوتین از هنگامیکه روسیه را در ماه اوت سال ٢٠١٠ ترک نموده از ترس عملیات تلافی جویانه الیگارشی حاکم بر روسیه، همانند یک فرد فراری، از این کشور به آن کشور و از این شهر به آن شهر میرود و به دلایل امنیتی ناچار است که به طور هفتگی و مداوم اقامتگاه خود را تغییر دهد. وی ٦٣ سال دارد و از سوی الیگارشی حاکم بر روسیه عنوان خیانت به کشور بر اوبر چسب شده است.
وقتی خبرنگاری از او علت این خیانت را جویا می شود، وی در پاسخ می گوید که «جرم من فاش ساختن مدارکی است که اثبات می کند ولادیمیر پوتین بین سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٧ از طریق شرکتی که وی در سن پترزبورگ داشته است،حداقل مبلغی معادل ٥٠٠ میلیون دلار به عنوان کمیسیون غیر قانونی در یافت داشته است».
در واقع، وی مدارکی در دست دارد که اثبات می کنند این مبلغ به حساب ویژه ای در شرکت "لیروس" که در کشور لوکزامبورگ قرار دارد واریز گردیده است.
در واقع، وی مدارکی در دست دارد که اثبات می کنند این مبلغ به حساب ویژه ای در شرکت "لیروس" که در کشور لوکزامبورگ قرار دارد واریز گردیده است.
"سرج کولسنیکف" این دکتر بیولوژیست پس از خروج از روسیه ده ها مدرکی را که از شرکت خودش در سن پترزبورگ برداشته بود در اختیار دو روزنامه معروف "واشنگتن پست" و " فایناشنال تایمز" قرا داده است. این مدارک به وسیله چند دفتر وکلای متخصص در این زمینه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و اصالت مدارک ارائه شده از سوی آنان تأیید گردیده است.
یاد آور می شویم که موضوع این مدارک مورد بررسی در روزنامه معروف اپوزیسیون روسیه به نام "نوائیا گازتا" قرار گرفته است. تمامی منابع بررسی کننده مدارک ارائه شده به وسیله "سرج کولسنیکف" دال بر زدو بند های ولادیمیر پوتین را بر واقعیت منطبق میدانند.
و اما ماجرا چگونه آغاز شده است؟
"سرج کولسنیکف" اظهار میدارد که ولادیمیر پوتین را از اوائل سال های ١٩٩٠ می شناسد.هنگامیکه پوتین قسمت بین المللی شهرداری سن پترزبورگ را اداره می کند. در آن هنگام پوتین یک شرکت واردات تجهیزات پزشکی را برای شهرداری سن پترزبورگ تأسیس می کند به نام "پترو مد" که وی به همراه یک مأمور سابق "کا. گ. ب" این شرک را اداره می کنند. در سال ١٩٩٦ این دو نفر این شرکت دولتی وابسته به شهرداری رادر چارچوب طرح خصوصی سازی که در آن زمان در روسیه جریان دارد،خریداری می کنند.
وی می گوید که پس از چهار سال، به محض آنکه ولادیمیر پوتین در کاخ کرملین مستقر میگردد با وی که از دوستان سابقش محسوب میگردد تماس گرفته و به وی پیشنهاد می کند که می تواند قرارداده های بسیار مهمی را در اختیار شرکت وی قراردهد؛ پوتین به او می گوید که تنها شرطش آنست که ٣٥ در صد این قرار دادها به عنوان کمیسیون به حساب یک شرکت در کشور لوکزامبورگ واریز گردد؛ این شرکت همان شرکت "لیروس" است که قبلاً از آن نام بردیم...
این هفته نامه فرانسوی زبان "نوول ابزرواتور" در شماره این هفته خود همچنین طی مقاله ای در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی می نویسد که این انتخابات در شرایطی بر گزار میگردد که آشفتگی و سردرگمی عمومی فضای سیاسی ایران را فرا گرفته است. درحالی که این انتخابات از سوی اپوزیسیون تحریم گردیده است، تنها دو جناح حاکم در ایران، یعنی "جناح طرفدار آیت الله خامنه ای"- رهبر جمهوری اسلامی و "جناح طرفدارمحمود احمدی نژاد"- رئیس جمهوری، در جهت تحکیم قدرت سیاسی خود با یکدیگر رقابت دارند.
"نوول ابزرواتور" می نویسد که مسئولان نظام اسلامی در ایران، پیش از بر گزاری این انتخابات از مشارکت گسترده مردم ایران در این انتخابات خبر داشته اند؛ در این رابطه، این هفته نامه به سخنان سردار محمد رضا نقدی- فرمانده بسیج جمهوری اسلامی، اشاره می کند که پیشاپیش از حماسه ای که مردم ایران با شرکت گسترده خود در انتخابات می آفرینند سپاسگزاری می کند....
"نوول ابزرواتور" همچنین می نویسد که اگر این انتخابات هدف به چالش کشیدن دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی را دنبال می کند، با توجه به شرایط بسیار پر تنش بین المللی که نظام اسلامی در آن قرار دارد، از هم اکنون محکوم به شکست است؛ در این رابطه، این هفته نامه فرانسوی به انزوای سیاسی و استراتژیکی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد اشاره نموده و می نویسد که این انزوا می تواند با سقوط برنامه ریزی شده بشار اسد، متحد اصلی رژیم تهران و تهدیدات حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران ابعاد بسیار گسترده تری به خود بگیرد.
"نوول ابزرواتور" در پایان این مقاله نتیجه میگیرد که این انتخابات هرچه باشد، نمی تواند تنش های داخلی را کاهش دهد و رژیم اسلامی را از بن بست سیاسی و دیپلماتیکی که در آن قرار دارد خارج نماید.
"حماسه" برای آینده!
"حماسه" برای آینده!
اسرائیل به دنبال جلب موافقت آمریکا در مورد ایران است
وزیر خارجۀ اسرائیل توضیح داد که در مورد نوع واکنش در قبال ایران، اسرائیلیها مستقلاً تصمیم خواهند گرفت. آقای لیبرمن این سخنان را یک روز قبل از دیدار نتانیاهو با اوباما ایراد کرده است. به احتمال زیاد، نخستوزیر اسرائیل تلاش خواهد کرد تا در دیدار با اوباما، همراهی تمام و کمال آمریکا را در هر نوع اقدام علیه ایران به دست آورد. رییس جمهوری اسرائیل نیز در واشنگتن گفت که در صورت بروز جنگ، اسراییل حتماً پیروز خواهد شد.
روز یکشنبه، "آویگدور لیبرمن"- وزیر امور خارجۀ اسرائیل، گفت: «بدون شک، ایالات متحد آمریکا بزرگترین قدرت جهانی و همچنین بزرگترین و مهمترین دوست اسرائیل است، اما به هرحال ما کشور مستقلی هستیم و در نهایت، دولت اسرائیل بر اساس ارزیابیهای خود از موقعیت، مناسبترین تصمیم را خواهد گرفت».
لیبرمن که در رادیوی دولتی اسرائیل سخن میگفت، اضافه کرد: «پروندۀ ایران روشن است و کاملاً معلوم است که این کشور چه مسیری را برگزیده است. باید در آرامش و با ارزیابی تمام وجوه مثبت و منفی، تصمیمهای لازم را گرفت. حرفهای بیهوده به نفع هیچکس نیست»...
به نوشتۀ خبرگزاری فرانسه، منظور لیبرمن از جملۀ آخر، همۀ حرفها و بحثهایی است که پیرامون حملۀ نظامی به ایران شنیده میشود.
به نوشتۀ خبرگزاری فرانسه، منظور لیبرمن از جملۀ آخر، همۀ حرفها و بحثهایی است که پیرامون حملۀ نظامی به ایران شنیده میشود.
آقای لیبرمن سپس به اوضاع سوریه اشاره کرد و گفت: «اگر جامعۀ جهانی قادر نیست کشتار در سوریه را متوقف کند پس تعهداتش در مورد تأمین امنیت اسرائیل چه ارزشی دارد؟»
آویگدور لیبرمن این سخنان را درست قبل از دیدار نخستوزیر اسرائیل با رئیس جمهوری آمریکا ایراد کرده است. قرار است که فردا (دوشنبه)، نتانیاهو در واشنگتن با باراک اوباما ملاقات کند. موضوع اصلی گفتگوها، نوع واکنش در قبال ایران اعلام شده است.
روز جمعه، بنیامین نتانیاهو که در کانادا به سر میبرد، به طور ضمنی گفت که اسرائیل قادر است به تنهایی و مستقلاً علیه ایران دست به عمل بزند.
به احتمال زیاد نتانیاهو تلاش خواهد کرد تا در سفر خود به واشنگتن، همراهی آمریکا را در هر نوع اقدام علیه ایران به دست آورد.
به احتمال زیاد نتانیاهو تلاش خواهد کرد تا در سفر خود به واشنگتن، همراهی آمریکا را در هر نوع اقدام علیه ایران به دست آورد.
به گفتۀ ژنرال زیو- یک مقام قدیمی ارتش اسرائیل، نتانیاهو قصد دارد از اوباما قول حملۀ نظامی را بگیرد و یا حداقل موافقت تلویحی واشنگتن را برای عملیات نظامی مستقل اسرائیل علیه ایران کسب کند. ژنرال زیو در نشریۀ معاریو مینویسد: «نتانیاهو سعی خواهد کرد از اوباما قول بگیرد که بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به اقدامی مهم و قابل توجه دست بزند»...
وی ادامه میدهد: «شاید نتانیاهو بتواند موافقت آمریکاییها را برای افزایش فشارهای سیاسی و حتی اعمال تهدید مستقیم علیه ایران به دست آورد. شاید هم بتواند کاری کند که آمریکاییها اعلامیهای نه چندان صریح منتشر کنند و در آن بگویند که در صورت اقدام نظامی اسرائیل، آنها هیچ اعتراضی نخواهد کرد. اما نتانیاهو چیزی بیش از این به دست نخواهد آورد».
در مقابل، فرستادۀ ویژۀ معاریو به آمریکا معتقد است که «اسرائیل هیچگاه به آمریکا قول نخواهد داد که به ایران حمله نکند».
وی ادامه میدهد: «شاید نتانیاهو بتواند موافقت آمریکاییها را برای افزایش فشارهای سیاسی و حتی اعمال تهدید مستقیم علیه ایران به دست آورد. شاید هم بتواند کاری کند که آمریکاییها اعلامیهای نه چندان صریح منتشر کنند و در آن بگویند که در صورت اقدام نظامی اسرائیل، آنها هیچ اعتراضی نخواهد کرد. اما نتانیاهو چیزی بیش از این به دست نخواهد آورد».
در مقابل، فرستادۀ ویژۀ معاریو به آمریکا معتقد است که «اسرائیل هیچگاه به آمریکا قول نخواهد داد که به ایران حمله نکند».
باراک اوباما و "آیپک"
قرار است که رییس جمهوری آمریکا قبل از دیدار با نتانیاهو، در سازمان آیپک سخنرانی کند. آیپک*، مهمترین نهاد طرفدار، یا لابی اسرائیل در آمریکا محسوب میشود.
خبرگزاری فرانسه مینویسد که لحن سخنرانی اوباما، میتواند تا اندازهای نشانگر محتوای مذاکرات آیندۀ وی با نتانیاهو باشد. این خبرگزاری معتقد است که منظور اصلی اوباما از حضور در اجلاس آیپک، اطمینان دادن به لابی اسرائیلی، در مورد رفتار با ایران است. به گفتۀ یک کارشناس آمریکایی، احتمال دارد که اوباما به این مناسبت بار دیگر تأکید کند که در برابر ایران، امکان محقق شدن همۀ گزینهها- از جمله گزینۀ نظامی- وجود دارد.
طی همین روز یکشنبه، قبل از این که نوبت به باراک اوباما برسد، شیمون پرز، رییسجمهوری اسراییل در نشست آیپک سخنرانی کرد.
وی گفت: «رژیم ایران یک رژیم اهریمنی، بیرحم، و از نظر اخلاقی فاسد است».
شیمون پرز افزود: «ما پیوسته صلح را ترجیح میدهیم اما اگرمجبور به جنگ شویم، مطمئناً پیروز خواهیم شد».
خبرگزاری فرانسه مینویسد که لحن سخنرانی اوباما، میتواند تا اندازهای نشانگر محتوای مذاکرات آیندۀ وی با نتانیاهو باشد. این خبرگزاری معتقد است که منظور اصلی اوباما از حضور در اجلاس آیپک، اطمینان دادن به لابی اسرائیلی، در مورد رفتار با ایران است. به گفتۀ یک کارشناس آمریکایی، احتمال دارد که اوباما به این مناسبت بار دیگر تأکید کند که در برابر ایران، امکان محقق شدن همۀ گزینهها- از جمله گزینۀ نظامی- وجود دارد.
طی همین روز یکشنبه، قبل از این که نوبت به باراک اوباما برسد، شیمون پرز، رییسجمهوری اسراییل در نشست آیپک سخنرانی کرد.
وی گفت: «رژیم ایران یک رژیم اهریمنی، بیرحم، و از نظر اخلاقی فاسد است».
شیمون پرز افزود: «ما پیوسته صلح را ترجیح میدهیم اما اگرمجبور به جنگ شویم، مطمئناً پیروز خواهیم شد».
٭ Avigdor Liberman
*AIPAC : American Israel Public Affairs Committee
تفسیر سپاه پاسداران از شرکت خاتمی در انتخابات
آقای مقدمفر روز یکشنبه (۱۴ اسفند) به «باشگاه خبرنگاران جوان» گفته خاتمی «به خاطر اینکه مفتضح نشود» در انتخابات شرکت کرد.
این مقام سپاه افزوده حضور محمد خاتمی در پای صندوق رای تصمیمی «شخصی» بوده است.
شرکت رئیس جمهوری سابق ایران در رایگیری روز ۱۲ اسفند بازتابهای گستردهای میان محافظهکاران٬ اصلاحطلبان و تحریمکنندگان انتخابات مجلس نهم داشته است.
علاءالدین بروجردی٬ رئیس کمیسیون امنیت ملی نیز در واکنش به این تصمیم آقای خاتمی گفته است: «یکی از انگیزههای اصلی وی برای حضور در انتخابات٬ رهایی از اتهام همراهی کردن با دشمنان نظام بوده است.»
سایت محافظهکار «محدوده» هم با انتشار مطلبی٬ هدف خاتمی از شرکت در انتخابات را «مظلومنمایی» و «عبور از فتنهگران» عنوان کرده است.
دفتر محمد خاتمی در واکنش به بازتابهای مثبت و منفی شرکت وی در رایگیری نهمین دوره انتخابات مجلس اعلام کرده وی به زودی در این خصوص توضیحاتی ارائه خواهد کرد.
چرا رهبر جمهوری اسلامی دیگر از مردم تشکر نمیکند؟
خامنهای برای مشارکت «۶۴ درصدی» پیام نداد
آقای خامنهای طی ۱۶ سال گذشته پس از پایان رایگیری انتخابات مجالس پنجم٬ ششم٬ هفتم و هشتم با صدور پیامی از مردم به خاطر شرکت در انتخابات تشکر کرده بود.
رهبر جمهوری اسلامی با آغاز اعتراضهای مردمی نسبت به عملکرد وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و حوادث پس از آن٬ تنها یک بار آن هم پس ار راهپیمایی ۲۲ بهمن سال ۸۸ پیام «تشکر» صادر کرده است.
خامنهای طی دو سال گذشته نیز از تجمع کنندگان روز ۹ دی و راهپیمایان ۲۲ بهمن در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ «تشکر» نکرده است.
تجمع ۹ دی سال ۱۳۸۸ یکی از مهمترین تجمعات حمایتی حزبالله و محافظهکاران از رهبر جمهوری اسلامی است٬ اما خامنهای حاضر نشد برای حامیان خود به خاطر این حمایت٬ پیام سیاسی صادر کند.
دو راهپیمایی ۲۲ بهمن سالهای ۸۹ و ۹۰ نیز با بیاعتنایی معنادار علی خامنهای روبرو شده به طوری که وی هیچ پیامی پس از پایان این راهپیماییها صادر نکرده است.
نهمین دوره انتخابات مجلس٬ آخرین مورد از رفتار تازه رهبر جمهوری اسلامی در قبال هوادارانی است که طی دو سال گذشته با حضور در خیابانها منتقدان و معترضان به عملکرد وی را سرکوب کردهاند.
علی خامنهای طی دو سال گذشته سیاست دوگانهای نیز در برخورد با برخی فرماندهان سپاه پاسداران اتخاذ کرده است.
وی در چند ماه گذشته از صدور پیام تسلیت برای برخی فرماندهان سابق و فعلی سپاه که به علل مختلفی درگذشتهاند٬ خودداری کرده است.
تناقض ۱۰ درصدی آمار نرخ مشارکت در بروجرد
فرمانداری بروجرد نرخ مشارکت «۵۸ درصدی» در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در این شهر را «۶۸ درصد» اعلام کرد.
آنطور که رئیس ستاد انتخابات شهر بروجرد اعلام کرده بود در انتخابات ۱۲ اسفند مجلس٬ ۲۳۰ هزار نفر واجد شرایط رای دادن بودند که «۱۳۴ هزار نفر» از آنها در انتخابات شرکت کردهاند.
خبرگزاری ایرنا روز شنبه (۱۳ اسفند) به نقل از یک مقام مطلع در فرمانداری اعلام کرده که نرخ مشارکت در این دوره از انتخابات در شهر بروجرد «۶۸ درصد» بوده است.
این در حالی است که در صورت شرکت کردن «۱۳۴ هزار نفر» در بروجرد٬ نرخ مشارکت «۵۸ درصد» خواهد بود.
روز گذشته نیز خبرگزاری مهر در گزارشی آمار متناقضی از نرخ مشارکت در شهر ایلام منتشر کرده بود که آن را اصلاح کرد.
سایت «بازتاب امروز» هم گزارش خود در خصوص کاهش دو و نیم میلیون نفری آمار واجدین شرایط در استانهای تهران و البرز را حذف کرده است.
برخی سایتهای خبری در شهرها نیز از انتشار اخبار انتخاباتی منع شدهاند.
۱۸ سال زندان برای عبدالفتاح سلطانی؛ اتهام: دریافت جایزه حقوق بشر
عبدالفتاح سلطانی، وکیل و از فعالان حقوق بشر به ۱۸ سال زندان و تبعید به شهر برازجان محکوم شد. یکی از اتهامات آقای سلطانی بدست آوردن «مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشری نورنبرگ» است.
به گزارش رهانا این حکم امروز به آقای سلطانی ابلاغ شد و این وکیل سرشناس علاوه بر ۱۸ سال زندان، ۲۰ سال هم از حرفه وکالت محروم شده است.
همچنین یکی از اتهامات دیگر آقای سلطانی «تحصیل مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشری نورنبرگ» است و اشاره آن به جایزه مدافعان حقوق بشر شهر نورنبرگ آلمان است که در سال ۲۰۰۸ به آقای سلطانی تعلق گرفت.
«تبلیغ علیه نظام، تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر، اجتماع و تبانی علیه نظام» از دیگر اتهامات این وکیل سرشناس است که براساس آن وی به ۱۸ سال زندان توسط قاضی پیرعباسی محکوم شده است.
گفتنی است عبدالفتاح سلطانی تاکنون چهار بار بازداشت شده است و آخرین بار وی پس از مراجعه به دادگاه انقلاب و در همانجا بازداشت شد.
آقای سلطانی پروندههای فعالان سیاسی و حقوق بشر زیادی از جمله اکبر گنجی، زهرا کاظمی، زهرا بنییعقوب، هاله اسفندیاری، شماری از نیروهای ملی مذهبی، پرونده اعضای سندیکای شرکت واحد و تعدادی از کارکنان سازمان انرژی اتمی را برعهده داشته است.
با نصف تهرانیها چه میکنید؟
در انتخابات قبلی مجلس که صحبت قهر و تحریم فراگیر نبود در کل ۵۰ درصد و در تهران ۳۰ درصد شرکت کردند. تحریمکنندگان هم تا آخرین دقیقه سر حرف خود بودند. معلوم است آماری که نظام اعلام میکند پرت و پلاست.
بیائید فقط برای چند دقیقه آمار ۶۴ درصد کل و ۵۰ درصد تهران را باور کنیم. در این دوره رهبر نظام در دستکم دو نوبت هر چه بلد بود گفت تا آمار مشارکت را بالا ببرد. به عنوان نمونه از تهدیدات نظامی، آبروی نظام و اسلام، و سیلی زدن به دشمنان گفت. با این حرفها اگر کسی ذرهای دلبستگی به نظام، یا ذرهای لجبازی با تحریمکنندگان داشت در انتخابات شرکت میکرد. با این حال نتیجه این شد که نصف مردم تهران و ۳۶ درصد در کل ایران رهبر و ادعاهایش را به هیچ گرفتند.
نظام ادعا میکند که انتخابات مجلس در دورههای پیشین هم آمار قابل توجهی نداشته و آمار فعلی نسبت به آنها خوب است. اما همهی اینها نسبت به آن چه رهبر در این دوره و بعد از فتنهی ۸۸ خواست کم است.
ما که آماری که از طرف نظام اعلام شده را تنها در صورتی قبول داریم که با دیگر شواهد همخوانی داشته باشد. اما طرفداران نظام بدانند با آن چه رهبر از مردم خواست حتا مشارکت ۸۰ درصدی هم دهنکجی به رهبر فرزانه است، و آنها باید به کمتر از ۹۰ درصد رضایت ندهند.
صندوق رای بدکوفتی است. حتا با تقلبش هم دردسرساز است.
فاتحه در قبرستان اشتباه!
از اول هم خيليا اشتباهي داشتن بالاي اين قبر فاتحه مي خوندن! مرده اونا نه در اين قبر كه اصلا در اين قبرستون هم نبود! اونقدر سر تقسيم غنائم دستپاچه بودن كه خودشون هم يادشون رفت كه ...
مهم: در اين نوشته سعي شده چرايي شركت برخي چهرههاي نزديك به اصلاحات در انتخابات تحليل بشه. نگارنده طرفدار يا مخالف هيچ گروه، دسته يا تفكري نميباشد! خواهشمند است به جاي فحاشيها و تخريبهاي رايج، در صورت تمايل نوشته را نقد فرماييد.
شركت خاتمي در انتخابات (اگر تاييد بشه) يه ضد حمله بود به موج سواري طيف احمدينژاد! دقت كنين كه دولت با بيانيه ضعيفش در مورد انتخابات (كه به صورت غير عادي اي مردم رو به شركت در انتخابات دعوت نميكنه) و يا شركت دير وقت در انتخابات و خيلي كارهاي ديگه قصد داشت تحريميها رو به جاي طرفداراي خودش مصادره كنه تا در جنگ قدرتي كه شروع كرده يه برگ برنده داشته باشه. خوب شركت غير فعال اصلاحطلبا، اين حركت رو خنثي (مي) كرد. شايد اگر كروبي و موسوي در حصر نبودن، اصلاحطلبا حضور فعالتري هم در انتخابات ميداشتن! مثلا با توجه به اينكه كلا اونا از خاتمي شجاعتر به نظر ميرسن، با يك ليست حتي ۱۰ نفره، در انتخابات شركت ميكردن و يه بازي دو سر برد براي خودشون ميساختن.
اصلاحات براي شركت در انتخابات خيلي دليلا داشت. بايد چهرههاي حداقلي براي چانه زنيهاي آينده حفظ ميشدن (هاشمي و سيد حسن و خاتمي) اين ادما، با وجود اينكه بازخوردا رو ميدونستن، خودشون رو فداي اصلاحات كردن. از نظر اونا، بايد صندوق راي به شكل حداقلي و حتي ظاهري حفظ بشه تا خطر كودتا و جنگ و ... دور بشه. به هر حال حضور يك منتقد اصولگرا، خيلي بهتر از يك خفقان كامله (به ياد بيارين جمله علي مطهري رو در مورد يكي از نماينده هاي طرفدار دولت كه گفته بود: ايشون وقتي هم كه قاضي بود خيلي راحت فقط حكم اعدام صادر ميكرد! حالا تصور كنين مجلسي پر از ايشون رو)
اگه قبول كنيم كه سياست يه علمه، اون آدمي سياست مدار بهتريه كه يا مطالعهاش بيشتر باشه و درس سياست خونده، يا اينكه تجربه سياسياش بيشتر باشه! ( البته ميشه يهو يه نفر با بينش و استعداد عميق سياسي هم ظهور كنه، اما من مصداقش در صحنه فعلي رو نديدم هنوز) حالا چه خوشتون بياد يا نياد، چه قبول كنين يا نه، خاتمي و هاشمي و احمدينژاد و ... به دليل موقعيتي كه داشتن، علم سياست رو بهتر از شما ياد گرفتن! وقتشه كه ياد بگيريم هيجان زدگي، تحليلهاي ژورناليستي، موج سواريهاي منفعتطلبانه اپوزيسيون، ... با واقعيت سياسي فرق داره.
خلاصه اگر از حضور اين چهرهها در انتخابات، شاكي يا سرخوردهايد، بدانيد از ابتدا انتظار نادرست داشتيد. شايد وقتشه كه يا ديدگاهتون رو تغيير بدين يا دوباره برگردين به صف بنديهاي قبل از خرداد ۸۸، يعني همانجا كه قبلا بوديد!!!
شركت خاتمي در انتخابات (اگر تاييد بشه) يه ضد حمله بود به موج سواري طيف احمدينژاد! دقت كنين كه دولت با بيانيه ضعيفش در مورد انتخابات (كه به صورت غير عادي اي مردم رو به شركت در انتخابات دعوت نميكنه) و يا شركت دير وقت در انتخابات و خيلي كارهاي ديگه قصد داشت تحريميها رو به جاي طرفداراي خودش مصادره كنه تا در جنگ قدرتي كه شروع كرده يه برگ برنده داشته باشه. خوب شركت غير فعال اصلاحطلبا، اين حركت رو خنثي (مي) كرد. شايد اگر كروبي و موسوي در حصر نبودن، اصلاحطلبا حضور فعالتري هم در انتخابات ميداشتن! مثلا با توجه به اينكه كلا اونا از خاتمي شجاعتر به نظر ميرسن، با يك ليست حتي ۱۰ نفره، در انتخابات شركت ميكردن و يه بازي دو سر برد براي خودشون ميساختن.
اصلاحات براي شركت در انتخابات خيلي دليلا داشت. بايد چهرههاي حداقلي براي چانه زنيهاي آينده حفظ ميشدن (هاشمي و سيد حسن و خاتمي) اين ادما، با وجود اينكه بازخوردا رو ميدونستن، خودشون رو فداي اصلاحات كردن. از نظر اونا، بايد صندوق راي به شكل حداقلي و حتي ظاهري حفظ بشه تا خطر كودتا و جنگ و ... دور بشه. به هر حال حضور يك منتقد اصولگرا، خيلي بهتر از يك خفقان كامله (به ياد بيارين جمله علي مطهري رو در مورد يكي از نماينده هاي طرفدار دولت كه گفته بود: ايشون وقتي هم كه قاضي بود خيلي راحت فقط حكم اعدام صادر ميكرد! حالا تصور كنين مجلسي پر از ايشون رو)
اگه قبول كنيم كه سياست يه علمه، اون آدمي سياست مدار بهتريه كه يا مطالعهاش بيشتر باشه و درس سياست خونده، يا اينكه تجربه سياسياش بيشتر باشه! ( البته ميشه يهو يه نفر با بينش و استعداد عميق سياسي هم ظهور كنه، اما من مصداقش در صحنه فعلي رو نديدم هنوز) حالا چه خوشتون بياد يا نياد، چه قبول كنين يا نه، خاتمي و هاشمي و احمدينژاد و ... به دليل موقعيتي كه داشتن، علم سياست رو بهتر از شما ياد گرفتن! وقتشه كه ياد بگيريم هيجان زدگي، تحليلهاي ژورناليستي، موج سواريهاي منفعتطلبانه اپوزيسيون، ... با واقعيت سياسي فرق داره.
خلاصه اگر از حضور اين چهرهها در انتخابات، شاكي يا سرخوردهايد، بدانيد از ابتدا انتظار نادرست داشتيد. شايد وقتشه كه يا ديدگاهتون رو تغيير بدين يا دوباره برگردين به صف بنديهاي قبل از خرداد ۸۸، يعني همانجا كه قبلا بوديد!!!
رای سید محمد خاتمی و اپوزیسیون منفعل
در بحبوحه جریانات تیر ۷۸، در حالیکه گروهی از دانشجویان داخل دانشگاه تهران محصور نیروهای سرکوبگر و انصار حزب الله حکومتی، با دلهره ایستاده بودند، خبری مبنی بر دستگیری دو تن از فعالین آنروزها تنش و اضطراب را میان دختران و پسران دانشجو بالا برد که دوستی از آن میان ( که مدتی هم در صدای امریکا اخیرا مشغول به کار بود) فریاد زد «دوستان آرامش خودتون را حفظ کنید و فراموش نکنیم امروز رئیس جمهور خاتمی است نه هاشمی!»
چند ساعتی بیشتر از این حرف دوست ما نگذشته بود که سخنان خاتمی از رادیو سراسری شنیده شد مبنی بر اینکه «اجازه نخواهیم داد چند نفر اوباش و اراذل نظم کشور را مختل کنند و نظام را به خطر بیاندازند» و همان زمان یاد حرفهای داروغه در کارتون رابینهود افتادم که فریاد میزد «آسوده بخوابید که شهر در امن و امان است»!
هرگز گمان نداریم که مثلا اقای خامنهای از زمان تولدش، خون از انگشتانشان میچکیده! خیر ایشان شخصی دلبسته به شعر و ادبیات و دوستدار امثال شفیعی کدکنی و شهریار بوده است. دستی از قرار معلوم بر ساز داشته و لرزش تارهای سازش ترجمان تپش قلبش بوده و بالعکس. این ایدئولوژی ایشان بود که در پیوند با قدرت بی حد و حصر، امروزش را شکل داده است. دست نداشتن در قدرت سیاسی از خامنهای تصویر مردی را میدهد که بسیار فراتر از سید محمد خاتمی به ما ادرس انسانیت و مهر و عطوفت و مردم دوستی را میدهد. شاید خاطرات امثال هوشنگ اسدی گواهی مکفی بر این مدعا باشد.
انچه از این نوع افراد هیولایی خونریز را مجسم میکند نه بیان باورهای ایشان، که در حقیقت ایدئولوژی است که این افراد را به بند میکشد و میبرد انجا که خاطر خواه اوست. سید محمد خاتمی هم از این قاعده مستثنا نیست. بسیار نشانهها و سیگنالهای مختلفی از این فرد دیدهایم مبنی بر پایبند نبودن ایشان به هیچ اصولی از صداقت و سیاست ورزی صادقانه. باز به یاد بیاوریم آخرین سخنرانی ایشان را در جمع دانشجویان در ۱۶ آذر، در پاییزی دلگیر و مبهم که فریاد «دروغگو دروغگوی» دانشجویان این آبدارچی نظام را به در خروجی قدرت مشایعت میکرد مبنی بر اینکه: «من به شما دروغ نگفتم و از مواضعم عقب نشینی نکردم که اگر این کار ها را انجام دادم برای حفظ نظامی بود که به آن معتقدم»*
همین ادعای ایشان در روزی که خود را در حد یک آبدارچی تنزل داده بود گواه این است که این ابدارچی اگر رئیس اداره شود و قدرتی افزون نصیبش گردد برای حفظ نظامی که به ان اعتقاد دارد دست به چه کارهایی که نمیزند.غیر از این است؟
رای خاتمی در انتخابات در حالی که موسوی و کروبی هنوز در بند بوده و بسیارانی از دوستان خاتمی و یاران وی در بند زیر شکنجه میباشند معنای کاملا واضحی دارد؛ تجلی بیاخلاقی سیاسی و حتی انسانی!
خاتمی دروغ نمیگوید. ایشان تقیه میکند. ایشان دستور دین خدا را بجا میآورد. ایشان روش امام راحلش را دنباله روی میکند. ایشان وظیفه شرعی و ایدئولوژیک خویش میداند که نه تنها دروغ و تقیه، که هر بیاخلاقی دیگری را برای حفظ چارچوبهای ایدئولوژیک خود انجام دهد. خامنهای هم چنین میکند. خمینی هم چنان کرد به اذعان خودش. چنان که قالیباف میگوید امام به مردمسالاری معتقد بود مگر خواست مردم بر خلاف مصالح اسلام میبود که ایشان میفرمود اگر همه مردم هم چیزی بگویند که اسلام را در خطر بندازد(البته از ظن ایشان) من خلاف آن را خواهم گفت! و مفهوم این نگرش هم مشخص و حاصلش همین است که میبینیم.(برنامه پارک ملت – مصاحبه با قالیباف – چهارشنبه ۱۰ اسفند )
شاید مهدی خلجی بهتر از هر کسی در مورد رای خاتمی نوشت و گفت خاتمی سیاستندانی است که براحتی و فراوان به مردم دروغ میگوید و بیصداقتی را در عرصه سیاست ورزی هویتی تازه بخشیده است. یک بار و دوبار نبوده که از وی دلخور شویم روش و منش ایشان این است. هر چقدر هم گروهی به دنبال ایشان بدوند و با استفاده از رسانههای مختلف مانند بیبیسی و صدای آمریکا و سایتهای اجتماعی، قصد پاک کردن رد پای فریب و دروغ و دغل ایشان را داشته باشند عقل سلیم و چشم بصیر خیلی راحت موضوع را میبیند و تحلیل میکند.
و امروز اپوزیسیون که دموکراسی و مردم سالاری را، در چارچوب این نظام دست یافتنی نمیبیند در کجا ایستاده؟ باز هم میبینیم گویی همه مشکل ما در این است که درصد شرکت کنندگان انتخابات چقدر از سوی نهادهای حکومت اعلام گردد؟ آیا اگر به فرض هیچ کس نرود یا همه برای رای بروند تولرانسی بیشتر از ۱۰ درصد در آمارهای حکومتی اعلام میگردد؟ اصولا کسی با عقل نصفه و نیمه باور میکند تنها ۱۰ درصد اختلاف شرکت کنندگان در انتخابات اخیر با سال ۸۸ بوده است؟ تصورش هم مضحک است.
اصلاحطلبان در زمینه سیاسی و در چارچوب حزبی به بهترین وجه ممکن عمل میکنند. با دستی پیش میکشند و با پای خود پس میزنند. گروهی از اینان در داخل کشور و در چارچوب حاکیمت ستم، تخت و نرد عشق میبازند و سهم خود از قدرت را می جویند و علنا هم می گویند دنبال این هستند که راههای ارتباطی خود برای مصالحه با حاکمیت را نبندندو گروهی از اینان به خارج آمده و وقصد رفع و رجو و تطهیر این بازی ضد اخلاقی و ضد مردمی را دارند آنهم با استفاده از ثروتهای از پیش کسب کرده! و مدد رسانه های ازاد و مستقل و بیطرف جهانی!
اگر هم کسی از این خطوط حزبی تعدی کند از تعریف اصلاحطلبی خارج و اخراج میگردد. امثال واحدی تعریف واضح این رویه است جایی که سایت اصلاحطلب جرس از خشم خود ایشان را از مقام نمایندگی کروبی خلع کرد!!و مثالهای متعدد دیگر!
این به نوعی، شکلی از کار حزبی است. کار نداریم از نوع غیر اخلاقمدار آن میباشد ولی به حق کار حزبی یعنی همین انسجام و عدم توجه به خواست دیگر گروهها ( البته از منظر یک حزب وابسته به چارچوب نظام جمهوری اسلامی).
گروه اصلاحطلبان و رئوس آن مانند خاتمی هیچ استراتژی مشترکی با اپوزیسیون سکولار دموکرات و برانداز نظام اسلامی ندارند که ما به زور بخواهیم تاکتیک مشترک را جستجو کنیم. این به معنی دشمنی ایرانیان با هم نیست به مفهوم نگاه منطقی به کار سیاسی و تعیین استراتژی و تاکتیک صحیح برای وصول هدف و آرمان ملی میهنی برخی از مردم ایران است. آنها بهخوبی بر اساس قواعد خود بازی سیاسی میکنند و اپوزیسیون نظام اسلامی در تمامیت آن، چون قاعدهای برای کار سیاسی پایه ریزی نکردهاند در مقابل این حرکات آچمز شده و دلگیر و متعجب میشوند. این حقیقتی است که اصلاحطلبان به خوبی دریافتهاند و با این قواعد به پیش میروند و به همین خاطراست که پایگاههای مردمی مشخصتری را نمایندگی میکنند، چون بدون عملکرد حزبی، اپوزیسیون آب در هاون میکوبد و تمام دستاوردهایش توسط گروههای مانند اصلاحطلبان بهرهبرداری به مطلوب میشود و باز چرخه تکرار میگردد که آنها بد هستند و...خیر ما اشتباه عمل میکنیم. آیا شناخت اصلاحطلبان و خواست اینان کاری سخت است یا ...
از زبان بسیاری از افراد گوناگون و نهلههای فکری مختلف مخالف نظام اسلامی میشنویم که بیانصافی هست خاتمی و خامنهای و مانند اینان را یکی کنیم چون انسانها به هر حال با هم فرق دارند. بلی انسانها در اندیشه با هم فرسنگها میتوانند فاصله داشته باشند ولی فراموش نکنیم ایدئولوژی محل تلاقی عملکردهای اندیشههای به غایت متفاوت است! این در بطن تعریف ایدئولوژی نهفته است و پتانسیل ذاتی این ماهیت همین عملکرد یکسان افراد مختلف میباشد. در تاریخ بسیار این موارد دیده شده از سیاهی حکومت کلیسا تا وحشت نازیسم و راشیسم تا نکبت کمونیسم بلشویکی!
هشیار باشیم نه فریب دیگران را بخوریم تا خود را فریب دهیم.
*خودنویس: لینک این گفته ایشان یافت نشده است.
خاتمی همان خاتمی است
سید محمد خاتمی در ۲۸ آذر ۱۳۹۰ روشن و واضح گفتند:
«موضوع تحریم انتخابات نیست، اما برای شرکت در انتخابات بنده دیدگاههای خود را پیشتر بیان کرده ام و انتظار داشتم شرایطی فراهم شود که همه دیدگاهها بتوانند در انتخابات حضور و مشارکت داشته باشند.
حرف بنده همان است که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام کرده که اصلاح طلبان نمیتوانند و نباید در انتخابات نامزد و فهرستی داشته باشند؛ البته این به معنای تحریم انتخابات نیست. دل بستگان به اصل انقلاب هیچ گاه انتخابات را تحریم نمیکنند. اصلاح طلبان همواره از اصل نظام، انقلاب و مصالح و حقوق ملت دفاع میکنند...»
از این شفافتر هم مگر میشود سخن گفت: در انتخابات شرکت نمیکنیم [به معنای کاندید شدن یا کاندید معرفی کردن]، اما تحریم هم نمیکنیم.
مشکل دوستانی که این روزهای از رای دادن جناب خاتمی بهت و ماتم زده و گیج و منگ و دلخور شدهاند اینست که همیشه هر چیزی را به میل و باب سلیقه خودشان تعبییر و تفسیر میکنند و رویدادهایی چنین، سخت پریشانشان میکند.
سخن این دوستان بیشباهت به آن سخن آن دوستانی نیست که سی و اند سال است که میگویند ما فکر نمیکردیم منظور امام این بود!
«موضوع تحریم انتخابات نیست، اما برای شرکت در انتخابات بنده دیدگاههای خود را پیشتر بیان کرده ام و انتظار داشتم شرایطی فراهم شود که همه دیدگاهها بتوانند در انتخابات حضور و مشارکت داشته باشند.
حرف بنده همان است که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام کرده که اصلاح طلبان نمیتوانند و نباید در انتخابات نامزد و فهرستی داشته باشند؛ البته این به معنای تحریم انتخابات نیست. دل بستگان به اصل انقلاب هیچ گاه انتخابات را تحریم نمیکنند. اصلاح طلبان همواره از اصل نظام، انقلاب و مصالح و حقوق ملت دفاع میکنند...»
از این شفافتر هم مگر میشود سخن گفت: در انتخابات شرکت نمیکنیم [به معنای کاندید شدن یا کاندید معرفی کردن]، اما تحریم هم نمیکنیم.
مشکل دوستانی که این روزهای از رای دادن جناب خاتمی بهت و ماتم زده و گیج و منگ و دلخور شدهاند اینست که همیشه هر چیزی را به میل و باب سلیقه خودشان تعبییر و تفسیر میکنند و رویدادهایی چنین، سخت پریشانشان میکند.
سخن این دوستان بیشباهت به آن سخن آن دوستانی نیست که سی و اند سال است که میگویند ما فکر نمیکردیم منظور امام این بود!
تاجزاده: رای دادن خاتمی دلیل داشته؛ توهین به خاتمی توهین به همهی ماست
فخر السادت محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده در صفحهی فیسبوک خود نظر همسرش در خصوص رای دادن خاتمی را بازگو کرده و از قول تاجزاده نوشته است که رای دادن خاتمی حتما دلیلی داشته است.
به نوشتهی فیس بوک خانم محتشمیپور، آقای تاجزاده در ملاقات هفتگی با وی گفته است که رای دادن خاتمی «حتما دلایلی داشته هم چنان که رای ندادن ما با ادلهای منطقی» همراه بوده است؛ از اینرو حفظ شان و کرامت خاتمی نهتنها وظیفهی دوستدارانش؛ بلکه وظیفه منتقدانش نیز هست.
آقای تاجزاده افزوده است: «خبر ۲۰:۳۰ در مورد حرف و سخنهای متضمن بیاحترامی به خاتمی را شنیدم و باید بگویم ما مسیرمان به سمت دموکراسی و مهار خودکامگی راه طولانی و همراه با فراز و نشیب بسیار است. در این زمینه هر کس نقش و رسالتی دارد که متناسب با شرایط و موقعیت خود از یک طرف و انتظارات جامعه از سوی دیگر آن را ایفا می کند. مهم آن است که شرایط یکدیگر را کاملا درک کنیم و از هرگونه توهین و تخریب بپرهیزیم و به ویژه چهرههای محبوب و تأثیرگذاری جون خاتمی را همواره عزیز و محترم بداریم.»
این زندانی سیاسی در خاتمه نیز گفته است که «توهین به خاتمی توهین به همه ماست».
حمیدرضا ظریفی نیا
جـــرس: "افراد سپاه پس از بازنشستگی ممکن است در موقعیت و شرایطی قرار بگیرند که با خود فکر کنند که چرا ما این کار را انجام دادیم و اصولاً آیا این کار از لحاظ شرعی و عرفی موضوعیتی داشته است یا خیر؟ و یا مثلاً آیا در طول مدت خدمت خود وقت خود را به درستی صرف كرده ایم و یا آن را به هدر داده ایم؟ زمینه ذهنی برخی از این افراد را ممكن است چونان مغشوش كند كه فرد بازنشسته آماده استحاله فكری شود. به گذشته خود پشت پا بزند و زمینه برای انجام اقدامات غیر متعارف فراهم شود. این گونه افراد ممكن است از طرق گوناگون از گذشته خود انتقام بگیرند، ممكن است خود را محق بدانند و قصد كنند كه گذشته خود را كه از دست داده اند جبران كنند." این مطلب، بخشی از مانیفست منتشر شده در ارگان سیاسی سپاه پاسداران در خصوص نسل قبلی و بازنشستگان این نهاد نظامی است، که امروز بعنوان تهدید و انتقام گیر معرفی می شوند.
گفتنی است، از ابتدای سال ۹۰ تا کنون، نه تن از سرداران سپاه به طرز مشکوکی درگذشته اند، که سه تن از آنان پیشتر، در یک حادثه مشکوک رانندگی در دم جان باختند و یک نفر نیز چندی پیش، با اعلام اینکه "هشت روز با بیماری دست و پنجه نرم کرده"، به گروه مذکور پیوست و پنج نفر نیز، طی پنج روز در بهمن ماه امسال یکی در پی دیگری فوت کردند.
بنا به گزارش رسانه ها، در میان درگذشتگانِ مرگ های بهمن ماه امسال، دلیل مرگ عباس مهری و منصور ترکان از فرماندهان پیشین سپاه "سکته مغزی"، و دلیل مرگ احمد سیافزاده رییس سابق دانشگاه عالی سپاه و احمد سوداگر، فرمانده سابق لشگر ۲۷ محمد رسول الله، بنا به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، ناشی از "ایست قلبی" اعلام شد و علت مرگ وفا غفاریان نیز، "بیماری" ذکر گردید.
رهبر جمهوری اسلامی که غالبا در واکنش به کشته شدن خواصی از سرداران سپاه و حتی مرگ پدران و بستگان آنها، پیام تسلیت فوری و اختصاصی صادر می کرد، این بار با سکوت ویژۀ خود در برابر مرگ مشکوک پنج تن از فرماندهان ارشد جنگ - و پیشین سپاه - طی بهمن ماه امسال، شائبۀ عامدانه بودن مرگ های فرماندهان سپاه (ناشی از تسویه های درونی و جهت ارسال پیام ویژه به برخی دیگر از سرداران) را با سکوت معنادار و تایید کننده ای قوت بخشید.
ناگفته نماند، برخی چهره های مغضوب حکومت، از جمله هاشمی رفسنجانی و برخی مقام های میانی نظام درگذشت این فرماندهان دوران جنگ هشت ساله را مختصرا تسلیت گفتند.
با اینکه هنوز از مواضع و اقدامات اخیر وفا غفاریان (۵۲ ساله)٬ عباس مهری (۵۲ ساله)٬ احمد سیافزاده (۵۵ ساله)، منصور ترکان (۵۰ ساله) و این آخر احمد سوداگر (۵۱ ساله) - که طی چند هفته گذشته به طرق مشابه و مشکوک درگذشته اند و تنها مختصری از آنها در رسانه های حکومتی یاد شده - اطلاع موثقی در دست نیست، اما ناگفته پیداست طی دو سال اخیر، گروه زیادی از فرماندهان سپاه و سرداران دوران جنگ، با امتناع از پیوستن به روند موجود و عدم همراهی با ارباب قدرت، عملا به جبهۀ "ساکتین"، "بی بصیرت ها"، "بریده ها" و "غیر خودی ها"ی حکومت و لازم الحذف ها پیوسته اند.
چهار سردار در چهار روز
همان زمان (اوایل بهمن ماه) سردار حسین علایی، از فرماندهان ارشد سابق و بنیانگذار نیروی دریایی سپاه در سال های جنگ، درحالیکه به تازگی از جنجال و حملات ناشی از مقاله نوزدهم دی ماه روزنامه اطلاعات (پیرامون سقوط دیکتاتورها) بیرون آمده بود، با انتشار پیامی، از مرگ چهار همرزم دوران جنگ خود - به ویژه احمد سیافزاده- ابراز تاسف خاصی کرد.
منصور ترکان
منصور ترکان (۵۰ ساله)، مدیرعامل شرکت «یادمان سازه» وابسته به شهرداری تهران و از سرداران سابق سپاه، غروب ۳۰ دی ماه بر اثر سکته مغزی چشم از جهان فرو بست. سایت شهرداری تهران نوشته بود که سردار ترکان از جمله مدیران ارزشی شهرداری تهران با سابقه حضور طولانی در جبهههای جنگ هشت ساله و برادر دو شهید جنگ بود که چند روز پیش و متعاقب یک سکته مغزی غیرمترقبه در بیمارستان تحت عمل جراحی و مداوا قرارگرفت اما اقدامات پزشکی صورتپذیرفته مؤثر واقع نگردید و درگذشت.
منصور ترکان (۵۰ ساله)، مدیرعامل شرکت «یادمان سازه» وابسته به شهرداری تهران و از سرداران سابق سپاه، غروب ۳۰ دی ماه بر اثر سکته مغزی چشم از جهان فرو بست. سایت شهرداری تهران نوشته بود که سردار ترکان از جمله مدیران ارزشی شهرداری تهران با سابقه حضور طولانی در جبهههای جنگ هشت ساله و برادر دو شهید جنگ بود که چند روز پیش و متعاقب یک سکته مغزی غیرمترقبه در بیمارستان تحت عمل جراحی و مداوا قرارگرفت اما اقدامات پزشکی صورتپذیرفته مؤثر واقع نگردید و درگذشت.
وفا غفاریان
دومین مورد مرگ مشکوک نیز، مربوط به سردار وفا غفاریان (۵۲ ساله)، رییس هیات مدیره شرکت مخابرات ایران بود، که خبر فوت وی یک روز بعد از ترکان، روز شنبه اول بهمن توسط خبرگزاری فارس، وابسته به محافل نظامی اعلام شد.
دکتر وفا غفاریان، رئیس هیات مدیره شرکت مخابرات ایران و از مدیران ارشد سابق سپاه و صنایع دفاع در حوزه جنگ الکترونیک، اول بهمن آنطور که رسانههای نیمه رسمی گزارش داده اند، بر اثر بیماری درگذشت.
طبق اعلام روابط عمومی و امور بین الملل شرکت مخابرات ایران، غفاریان اوایل جنگ عازم جبهه ها شد و در مرکز جنگ الکترونیک سپاه قرار گرفت.
وی پس از سپری کردن این دوره به وزارت سپاه آمد و حد فاصل سالهای ٦٥ تا ٦٨ در گروه صنایع الکترونیک و مخابرات ( گام ) به فعالیت پرداخت. پس از این دوره به مدت شش سال مدیر عامل شرکت صنایع مخابرات ایران ( صما ) شد.
این سردار سپاه در سال ١٣٧٤ به شرکت صنایع الکترونیک ایران (صاایران) رفت و مدیر عاملی این مجموعه عظیم را برعهده گرفت و در سال ١٣٧٩ مدیر عاملی و ریاست هیئت مدیره سازمان صنایع دفاع (ساصد) به وی پیشنهاد شد و سال ١٣٨٣ به وزارت دفاع رفت و معاونت امور صنعتی و تحقیقاتی این وزارتخانه را به عهده گرفت. در سال ١٣٨٤ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را جهت ارائه خدمت برگزید و به عنوان معاون وزیر و رئیس هیئت مدیره شرکت مخابرات ایران عرصه دیگری را تجربه کرد.
ایسنا نوشته بود که غفاریان "با نگاه استراتژیک اش تغییراتی اساسی در این مجموعه نهادینه ساخت که شاید مهمترین آن خصوصی سازی این شرکت بود."
عباس مهری
عباس مهری، ۵۲ ساله نیز، از فرماندهان ارشد سابق سپاه و جانشین دانشکده فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین وابسته به سپاه پاسداران بود، که روز دوم بهمن ماه درگذشت و خبرگزاری فارس بلافاصله بعد از مرگ وی، اعلام کرد سردار عباس مهری بر اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفته و همزمان با سالروز رحلت پیامبر اسلام، در زادگاهش شهر گرگان به خاک سپرده شد.
بر اساس گزارش ها، وی که در عملیات های کربلا ۴، والفجر ۴ و رمضان، چند بار به شدت مجروح شده بود، دارای مدرک دکترای استراتژیک و استاد دانشگاه جامع امام حسین بود.
احمد سیاف زاده
پس از مهری، این احمد سیافزاده، رئیس سابق دانشگاه عالی سپاه پاسداران (دافوس) بود، که یک روز بعد، در سوم بهمن ماه در سن ۵۵ سالگی درگذشت.
در کارنامه این فرمانده سابق سپاه، فعالیتهایی چون مسوولیت عملیات سپاه اهواز، عملیات سپاه خوزستان، طرح و عملیات قرارگاههای نجف و کربلا به چشم میخورد.
سایت «سیاستنامه» در خصوص این سردار سپاه که خبرگزاری فارس دلیل مرگ وی را نیز "عارضه قلبی" اعلام کرده بود، نوشت: "احمد از بنیان گذاران واحد طرح و عملیات سپاه بود و در سازماندهی و نقش آفرینی موثر آن به پشتوانه قدرت طراحی و تدبیر علمی و عملیاتی اش جایگاه موثر و بی بدیل آن را در نظام تصمیم سازی فرماندهی جنگ ارتقاء بخشید .هرچه تنور جنگ گرمتر شد پختگی و قدرت طراحی عملیاتی احمد در عین جوانی برای برنامه ریزی راهبردی جنگ بیش از پیش افزون می شد. به گونه ای که شایستگی و صلاحیت کاری او از اولین شبیه خون های ابتدای جنگ با گروهی معدود از پاسداران سپاه اهواز به فرماندهی شمخانی تا عملیات های سازماندهی شده طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و در ادامه آن عملیات های رمضان، خیبر و بدر و طراحی عملیات های برجسته والفجر ۸ و کربلای ۵ همپای ارتقای سازمان رزم سپاه، وی در امتداد مردان بزرگ جنگ قرار داد ."
سردار حسین علایی، در پیام تسلیت خود برای درگذشت سرداران سپاه، پیرامون سیافزاده نیز نوشته بود: این سردار سپاه در بسیاری از عملیاتها "علیه رژیم دیکتاتوری صدام" در جبهههای جنگ فعال بود.
وقتی سکوتش می شکند
با مرگ چهار سردار در چهار روز، برخی مقامات رده متوسط نظام، این مرگ های زنجیره ای را همان زمان تسلیت گفتند و رهبر جمهوری اسلامی همچنان سکوت معناداری اختیار کرده و گمانه زنی ها را در مورد "مشکوک" بودن این مرگ ها و سکوت وی در برابر تسویه حساب های درونی سپاه افزایش داد.
مقام ولایت اما، روز ششم بهن ماه سکوت خود را شکست و البته نه برای چهار سردار سپاه، که برای مرگ پدر یکی از سرداران فعلی سپاه. و بدین ترتیب آقای خامنه ای طی پیامی رسمی، درگذشت پدر علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه را تسلیت گفت، تا شائبه توطئه ای علیه سرداران خاص، قوت گیرد.
احمد سوداگر
همان روزها در حالیکه عملکرد دوگانه رهبرانِ نظام، شائبۀ "عامدانه" و "مشکوک" بودن مرگ های زنجیره ای سرداران را قوت بخشیده بود، برخی تحلیلگران خاطرنشان کردند که "محافل سیاسی سپاه، در فرآیند تسلط بر قدرت سیاسی و اقتصادی، ناگزیر از تسویههای درونی شده و قصد حذف مجموعهای از نیروهای ناراضی و غیرمعتمد را دارند و مرگهای اخیر نیز، تنها زنگ خطر یا علامت هشداری برای سایر سرداران ناراضی است.
هنوز این تحلیل ها در محافل مورد بحث و چالش قرار داشت، که ناگهان روز جمعه ۲۱بهمن ماه، خبرگزاری وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی، خبری روی خروجی خود گذاشت و اعلام کرد: احمد سوداگر، سردار سابق سپاه و رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس امروز به دلیل ایست قلبی به جمع یاران شهیدش پیوست.
خبرگزاری فارس طی مطلبی کوتاه نوشت: سردار دکتر احمد سوداگر متولد سال ۱۳۳۹ دزفول، از فرماندهان ارشد دفاع مقدس و سپاه پاسداران بود، که مدتی مسئولیت اطلاعات امنیت قرارگاه خاتمالانبیا و فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسولالله را بر عهده داشته است.
این گزارش تنها افزود: "کتاب "جادههای سربی" مجموعه خاطرات سوداگر از دوران دفاع مقدس و فراز و نشیبهای مسئولیتهای وی را روایت میکند."
البته غلامعلی رشید، جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روز یکشنبه (۲۳ بهمن) در مراسم تشییع پیکر این فرمانده سپاه گفته بود: "سوداگر در آخرین دستنوشته خود از پزشکی قانونی خواسته «روحش» را کالبدشکافی کنند" و افزود: احمد سوداگر نوشته است: «انگشتهای مرا به رایگان در اختیار مرکز انگشتنگاری بگذارید تا برای همیشه بیگناهی من به اثبات برسد و کارت شناساییام را درون کفنم بگذارید شاید لازم شود. روی تابوتم بنویسید عاقبت کسی که صادقانه زیست.»
فرمانده سابق سپاه ارومیه هم رفت
روز ۲۶ بهمن ماه نیز، سرهنگ حمید خدیور فرمانده سابق بسیج سپاه اورمیه نیز، در بیمارستان آذربایجان ارومیه درگذشت و خبرگزاری های وابسته به سپاه، بیماری وی را "دیابت" اعلام کرده و گفتند که "وی بعد از تحمل هشت روز بیماری، دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت."
فارس نوشته بود که سردار یوسف شاکری، فرمانده سپاه شهداء استان شب قبل از مرگ وی، بر بالینش حاضر شد و با وی بود.
حادثه رانندگی و سه سردار ناکام دیگر
لازم به یادآوری است، خبرگزاری فارس، چند ماه پیش نیز گزارش داده بود که سه تن از فرماندهان سپاه در سانحه رانندگی جان خود را از دست دادند.
این خبرگزاری اعلام کرده بود که فرماندهان سپاه در حال بازگشت از ماموریت کاری بوده که دچار این سانحه رانندگی شدند.
بر اساس گزارش ها، سرهنگ پاسدار سیدعلی شادمهر و دو تن از همراهان وی، سالها در جبهه های جنگ حشور فعال داشتند.
دگردیسی، حذف، اختلاف
طی چند سال اخیر، اختلاف میان سرداران نسل اول سپاه با تازه به دوران رسیده ها و مصادره کننده ها، به اوج خود رسیده و عملیاتی کردنِ پالایش و سازماندهی مجدد سپاه، گواهی بر این مدعاست.
محمدعلی (عزیز) جعفری فرمانده کل سپاه، فروردین ماه امسال مدعی شده بود: "سال گذشته راهبردهای منابع انسانی سپاه آماده و توسط فرمانده كل قوا تصویب شد كه این جهت گیری ها در راهبردهای منابع انسانی گنجانده شده است."
جعفری با بیان اینکه "فاصله زیادی از وضع مطلوب داریم" گفته بود: "عمده مشكلات امروز سپاه بازخورد نظامات غلطی بود كه به اشتباه به سپاه وارد كردند كه عمدتاً نظامات رضاخانی بود. نمی توان گفت بزرگترین مانع و مشكل بودجه و امتیازات است. امروز مشكل امكانات و بودجه وجود ندارد. باید مشكلات را شناخت و راه حل های بهتری ارائه داد و نباید به روش های قبلی عادت كرد.اگر تحلیل و درك صحیحی از روند انقلاب نداشته باشیم نمیتوانیم وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم... "
اما از ۲۵ بهمن ماه سال گذشته، هفته نامه «صبح صادق»، ارگان سیاسی سپاه، شکاف های موجود در سپاه را مورد بررسی و تحلیل قرار داد و با مطلبی مسلسل وار تحت عنوان "تهدیدات بازنشستگی"، از "پرسشهایی که برای افراد بازنشسته سپاه ایجاد میشود" ابراز نگرانی کرده و نوشته بود: "افراد پس از بازنشستگی ممکن است در موقعیت و شرایطی قرار بگیرند که با خود فکر کنند که چرا ما این کار را انجام دادیم و اصولاً آیا این کار از لحاظ شرعی و عرفی موضوعیتی داشته است یا خیر؟ و یا مثلاً آیا در طول مدت خدمت خود وقت خود را به درستی صرف كرده ایم و یا آن را به هدر داده ایم؟ زمینه ذهنی برخی از این افراد را ممكن است چونان مغشوش كند كه فرد بازنشسته آماده استحاله فكری شود. به گذشته خود پشت پا بزند و زمینه برای انجام اقدامات غیر متعارف فراهم شود. این گونه افراد ممكن است از طرق گوناگون از گذشته خود انتقام بگیرند، ممكن است خود را محق بدانند و قصد كنند كه گذشته خود را كه از دست داده اند جبران كنند."
نشریه ارگان سپاه، که زیر نظر نمایندگی رهبری در این نهاد نظامی اداره می شود، همچنین در شماره های بعدی نوشته بود: "افرادی به دلایل ضعف هایی كه دارند و برای پوشاندن آن ضعف ها، اقدام به جوسازی و شانتاژ تبلیغاتی كرده و در برخی از موارد با دشمنان همراه شده و در موارد بسیار كمی هم خود آنها موجب به راه اندازی گروه های گوناگون و نحله های فكری می شوند. دشمنان نظام و عوامل غیر خودی نیز با علم به این موضوع و با سنجش و ارزیابی میزان توانایی این گونه افراد اقدام به جذب، سازماندهی و بكارگیری آنها می كنند."
هفته نامه صبح صادق با بیان اینکه "در پایان جنگ ویتنام سربازان آمریكایی برگشته از جنگ كه شاهد فجایع گوناگونی در طی دوران جنگ بودند، خود به عنوان فریاد اعتراضی در مقابل حكومت و دولت خود ایستادند و گروه های ضد جنگ را رهبری كردند"، نوشت: "در این راستا نیز دشمن با شناخت از فرد و امكانات بالقوه ای كه در اختیار دارد با تطمیع و روش های دیگر وی را وادار به نزدیك شدن به افراد شاغل می كند و به این وسیله، ارتباط وی را با كانون اطلاعات حفظ كند و در پوشش های مختلف اقدام به جمع آوری اطلاعات می نماید."
ارگان سیاسی سپاه پاسداران در این بخش از "میقات سبز" و در ادامه مطلب "تهدیدات بازنشستگی" خواستار آن شد که "تدابیری اندیشیده شود تا از ارتباط بی رویه و نادرست افراد بازنشسته با كاركنان جلوگیری شود و به كاركنان شاغل گوشزد گردد كه هرگونه ارتباط غیر معمول و نامناسب را به اطلاع مراجع ذی ربط برسانند."
گفتنی است، در راستای حذف و غربال نسل پیشین سپاه، زمان بازنشستگی پرسنل قدیمی سپاه به ۲۰ سال سابقه کار رسیده، اما با وجود آغاز این طرح، فرماندهان و سیاستگذاران کنونی سپاه نسبت به وضعیت و فعالیت آینده این افراد ابراز نگرانی و همچنان آنها را "تهدید" برای سپاه و "امنیت نظام" تلقی می کنند.
چندی پیش همچنین سرهنگ پاسدار فخرعلی قلی زاده، فرمانده سپاه ارومیه گفته بود: "شرایط زمانی و اقتضائات در دوران نسل اول سپاه با نسل حاضر تفاوت کرده و به هیچ وجه ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که نسل اول سپاه مثل نسل جدید فکر کند."
با این حال، سناریوی مرگ های مشکوک زنجیره ای سرداران سپاه در سال ۹۰ نیز، به پروندۀ ابهام آمیز کشته شدن سردار کاظمی و ده تن از همراهانش (فرماندهان ارشد سپاه) در سانحه هوائی پیوست.
ایران تهدید نیست
جرس:
نوام چامسکی؛ استاد دانشگاه و کارشناس برجسته آمریکایی در مقاله ای می نویسد: برخلاف آنچه تبلیغ می شود، ایران تهدیدی برای صلح جهانی نیست بلکه تهدید واقعی برای جهان رژیم اسرائیل است که تاریخی مملو از تجاوز و اشغال دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، چامسکی در مطلبی که از وی در سایت In These Times به چاپ رسیده می نویسد: در حالی که تنش ها بین ایران و غرب افزایش می یابد 120 کشور عضو جنبش غیر متعهدها بر این عقیده هستند که ایران حق غنی سازی اورانیوم را دارد.
وی می نویسد: نگرانی ها در باره تهدید فوری جامعه جهانی از سوی ایران یک "کد رمز" برای متحدین آمریکاست و مردم جهان تمایل دارند تا موضوعات را متفاوت ببینند.
وی می نویسد: رسانه ها معمولاً درباره احتمال حمله اسرائیل به ایران و تعلل آمریکا در این ارتباط اشاره می کنند و این افزایش تنش ها بصورت توهم آمیزی منعکس کننده شرایط جنگی در زمان حمله به افغانستان و عراق است. جنبش غیر متعهدها بر حق ایران برای غنی سازی تاکید دارد و این دیدگاهی است که اکثریت آمریکایی ها هم بر اساس نظر سنجی به آن اعتقاد دارند.
استاد دانشگاه ام ای تی. در بخش دیگری از مقاله خود آورده است : بر اساس نظرسنجی که از سوی مؤسسه زاگبی و مؤسسه بروکینگز صورت گرفته اروپاییها اسرائیل را به عنوان بزرگترین تهدید برای صلح جهانی می دانند و در جهان عرب هم اقلیت کوچکی از سیاست های ایران ناخرسند هستند و اسرائیل و آمریکا بعنوان یک تهدید آنی تلقی می کنند. اکثریت در جهان عرب بر این باورند که در صورت برخورداری ایران از بمب اتمی منطقه امن تر خواهد بود و در مصر در زمان بهار عربی 90 درصد چنین عقیدهای داشتند.
در ادامه این مطلب آمده است: مفسرین غربی تفسیرهای زیادی را درباره حمایت دیکتاتورهای عربی از آمریکا در برابر ایران داشته اند در حالی که این حقیقت را نادیده می گیرند که اکثریت مردم این کشورها مخالفت مواضع دولتمردان خود هستند.
چامسکی با اشاره به اظهار نظرات برخی نظامیان آمریکایی در باره خطرات تسلیحات اتمی اسرائیل می نویسد: نگرانی عمده هم اکنون این است که اسرائیل به دنبال تحریک ایران برای اقدام خواهد شد تا بتواند از این طریق آمریکا را وارد نبرد کند.
در ادامه این مطلب، نویسنده به تاثیر سوء تحریم های ایران برای مردم اشاره می کند و می نویسد: در ایران این تحریم ها حتی از سوی اوپوزیسیون هم محکوم شده است و می تواند تاثیراتی همچون تحریمهای عراق داشته باشد که در نهایت می توان آن را بعنوان نسل کشی قلمداد کرد.
چامسکی با اشاره به گزارش های سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مبنی بر اینکه "ایران تهدید نظامی برای غرب نیست"می نویسد: ایران توانایی بسیار محدودی در استقرار نیروها دارد و دکترین استراتژیک این کشوردفاعی و در راستای بازداشتن دیگران از تهاجم و استفاده از شیوه های دیپلماتیک تا جای ممکن است. اگر جمهوری اسلامی به دنبال توسعه تسلیحات اتمی باشد که تاکنون اینگونه نبوده این بخشی ازاستراتژی بازدارندگی آن کشورخواهد بود واین حق از سوی تحلیلگران معروف سیا همچون "بروس ریدل" هم به ایران داده شده و وی در این باره گفته است : اگر من یک برنامه ریز امنیت ملی در ایران بودم تسلیحات هسته ای را برای بازدارندگی دنبال می کردم.
این کارشناس ارشد خاورمیانه به اتهام دیگری علیه ایران اشاره می کند و می نویسد: اتهام دیگری که به ایران وارد می شود این است که تهران در صدد افزایش نفوذ خود در کشورهای همسایه ای است که آمریکا و انگلیس به آنها حمله و آنها را اشغال کرده است.آنها می گویند که ایران ازمقاومت دربرابر تهاجم اسرائیل به لبنان حمایت می کند ومخالف اشغال اراضی فلسطینی از سوی اسرائیل است و این اقدامات تهران به عنوان تهدیدات غیر قابل تحمل برای نظم جهانی تعبیر شده است.
وی در ادامه به لزوم عاری سازی خاورمیانه از جمله، ایران، اسرائیل، پاکستان، و هند از تسلیحات هسته ای اشاره می کند و می گوید: این درخواستی بود که در کنفرانس بازنگری ان پی تی در ماه مه سال 2010 در نیویورک داده شد گرچه آمریکا در ظاهر از آن حمایت کرد اما این حمایت مشروط بود. منطقه عاری از تسلیحات هسته ای تا زمانی که بین اسرائیل و اطرافیانش صلحی برقرار نشود نمی تواند عملی شود. تاسیسات و فعالیت های هسته ای اسرائیل باید از بازرسی های بین المللی مستثنی شود و هیچ کشوری ملزم و مجبور به ارائه اطلاعات در باره فعالیت ها و تاسیسات هسته ای از جمله اطلاعاتی در باره انتقال تاسیسات هسته ای به اسرائیل در گذشته به اسرائیل نباشد.
در پایان مطلب آمده است: برای جامعه جهانی اینکه ایران ممکن است به توانایی هسته ای دست پیدا کند تهدید است اما برای بسیاری از جهان تهدید تنها از سوی بازیگری در منطقه است که هم اکنون تسلیحات هسته ای و تاریخی طولانی از تجاوز و حمایت از سوی ابرقدرت جهانی دارد.
وی می نویسد: نگرانی ها در باره تهدید فوری جامعه جهانی از سوی ایران یک "کد رمز" برای متحدین آمریکاست و مردم جهان تمایل دارند تا موضوعات را متفاوت ببینند.
وی می نویسد: رسانه ها معمولاً درباره احتمال حمله اسرائیل به ایران و تعلل آمریکا در این ارتباط اشاره می کنند و این افزایش تنش ها بصورت توهم آمیزی منعکس کننده شرایط جنگی در زمان حمله به افغانستان و عراق است. جنبش غیر متعهدها بر حق ایران برای غنی سازی تاکید دارد و این دیدگاهی است که اکثریت آمریکایی ها هم بر اساس نظر سنجی به آن اعتقاد دارند.
استاد دانشگاه ام ای تی. در بخش دیگری از مقاله خود آورده است : بر اساس نظرسنجی که از سوی مؤسسه زاگبی و مؤسسه بروکینگز صورت گرفته اروپاییها اسرائیل را به عنوان بزرگترین تهدید برای صلح جهانی می دانند و در جهان عرب هم اقلیت کوچکی از سیاست های ایران ناخرسند هستند و اسرائیل و آمریکا بعنوان یک تهدید آنی تلقی می کنند. اکثریت در جهان عرب بر این باورند که در صورت برخورداری ایران از بمب اتمی منطقه امن تر خواهد بود و در مصر در زمان بهار عربی 90 درصد چنین عقیدهای داشتند.
در ادامه این مطلب آمده است: مفسرین غربی تفسیرهای زیادی را درباره حمایت دیکتاتورهای عربی از آمریکا در برابر ایران داشته اند در حالی که این حقیقت را نادیده می گیرند که اکثریت مردم این کشورها مخالفت مواضع دولتمردان خود هستند.
چامسکی با اشاره به اظهار نظرات برخی نظامیان آمریکایی در باره خطرات تسلیحات اتمی اسرائیل می نویسد: نگرانی عمده هم اکنون این است که اسرائیل به دنبال تحریک ایران برای اقدام خواهد شد تا بتواند از این طریق آمریکا را وارد نبرد کند.
در ادامه این مطلب، نویسنده به تاثیر سوء تحریم های ایران برای مردم اشاره می کند و می نویسد: در ایران این تحریم ها حتی از سوی اوپوزیسیون هم محکوم شده است و می تواند تاثیراتی همچون تحریمهای عراق داشته باشد که در نهایت می توان آن را بعنوان نسل کشی قلمداد کرد.
چامسکی با اشاره به گزارش های سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مبنی بر اینکه "ایران تهدید نظامی برای غرب نیست"می نویسد: ایران توانایی بسیار محدودی در استقرار نیروها دارد و دکترین استراتژیک این کشوردفاعی و در راستای بازداشتن دیگران از تهاجم و استفاده از شیوه های دیپلماتیک تا جای ممکن است. اگر جمهوری اسلامی به دنبال توسعه تسلیحات اتمی باشد که تاکنون اینگونه نبوده این بخشی ازاستراتژی بازدارندگی آن کشورخواهد بود واین حق از سوی تحلیلگران معروف سیا همچون "بروس ریدل" هم به ایران داده شده و وی در این باره گفته است : اگر من یک برنامه ریز امنیت ملی در ایران بودم تسلیحات هسته ای را برای بازدارندگی دنبال می کردم.
این کارشناس ارشد خاورمیانه به اتهام دیگری علیه ایران اشاره می کند و می نویسد: اتهام دیگری که به ایران وارد می شود این است که تهران در صدد افزایش نفوذ خود در کشورهای همسایه ای است که آمریکا و انگلیس به آنها حمله و آنها را اشغال کرده است.آنها می گویند که ایران ازمقاومت دربرابر تهاجم اسرائیل به لبنان حمایت می کند ومخالف اشغال اراضی فلسطینی از سوی اسرائیل است و این اقدامات تهران به عنوان تهدیدات غیر قابل تحمل برای نظم جهانی تعبیر شده است.
وی در ادامه به لزوم عاری سازی خاورمیانه از جمله، ایران، اسرائیل، پاکستان، و هند از تسلیحات هسته ای اشاره می کند و می گوید: این درخواستی بود که در کنفرانس بازنگری ان پی تی در ماه مه سال 2010 در نیویورک داده شد گرچه آمریکا در ظاهر از آن حمایت کرد اما این حمایت مشروط بود. منطقه عاری از تسلیحات هسته ای تا زمانی که بین اسرائیل و اطرافیانش صلحی برقرار نشود نمی تواند عملی شود. تاسیسات و فعالیت های هسته ای اسرائیل باید از بازرسی های بین المللی مستثنی شود و هیچ کشوری ملزم و مجبور به ارائه اطلاعات در باره فعالیت ها و تاسیسات هسته ای از جمله اطلاعاتی در باره انتقال تاسیسات هسته ای به اسرائیل در گذشته به اسرائیل نباشد.
در پایان مطلب آمده است: برای جامعه جهانی اینکه ایران ممکن است به توانایی هسته ای دست پیدا کند تهدید است اما برای بسیاری از جهان تهدید تنها از سوی بازیگری در منطقه است که هم اکنون تسلیحات هسته ای و تاریخی طولانی از تجاوز و حمایت از سوی ابرقدرت جهانی دارد.
۴۵ سال از درگذشت دکتر محمد مصدق گذشت
جرس :
بمناسبت چهل و پنجمین سال وفات دکتر محمد مصدق، "اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور" با انتشار بیانیه ای یاد این بزرگمرد تاریخ ایران را گرامی داشتند.
به گزارش نــدای آزادی، بیانیه بشرح زیر است :
۴۵ سال از درگذشت دکتر محمد مصدق گذشت!
در این ایام تیره و تار که ابر سیاه فتنه مطلقه با فساد فراگیر مالی و سرکوب سپاه ستم و ریاکاری زاهدان خرافات پرورش بر همه جا سایه افکنده، بیش از هر وقت نام آن پیر برنائی که پرچم همبستگی را برای پاسداری از حقوق ملت و منافع ملی برافراشت به بزرگی یاد می شود و با زنده شدن خاطرات پرشور مبارزات ملت در برابر استثمار و استعمار کهن انگلستان و استبداد سلطنتی، باور به نیروی ملت در غلبه بر استبداد ریشه دار امروزی را عمیق تر می سازد.
در تاریخ معاصر ایران، بی شک دکتر مصدق از مصمم ترین، مقاوم ترین، شجاع ترین، اثر گذارترین و سالم ترین سیاست مداران آشفته بازار سیاست ایران بوده است. او تجلی غرور ملی ایرانیان است، غروری که نه بر نفی ملل دیگر استوار است و نه مبتنی بر ناسیونالیسم افراطی.
پنجه در پنجه شیر پیر، بریتانیای کبیر! انداختن، به پشتیبانی یک ملت، و روانه کردنش به جزیره خود تا بداند با ملتی مصمم طرف است، کاری بود که تنها از شخصیت های شجاعی ساخته است که سلامت نفس و ایمان به حقانیت راه خود داشته باشند. مصدق بر آن بود تا ایرانیان را به جایگاهی که به حق شایسته آن بودند برساند. برای او آنچه بیش و پیش از هر چیز اهمیت و ارزش داشت، منافع ملی ایران و دفاع از حقوق اساسی ملت بود. مصدق برای نهادینه کردن اصل "احترام به قانون" نه در پی واژگونی نظام سیاسی بود و نه آرمان رفاه ملت را در آسمان های خیال و خرافات جستجو می کرد.
مصدق نه از درآمدهای میلیاردی نفتی بهره داشت، نه ارتش در کنترل او بود، نه بر بسیج و سپاهی سرکوبگر تکیه داشت، نه از تهدید بستن تنگه هرمز و ترور عوامل دشمن استفاده کرد، با این حال تنها به پشتوانه ملت و تنی چند از یاران وفادارش، در حالی که در دو جبهه استبداد سلطنتی و استعمار می جنگید، بدون دشنام و مشت های گره کرده! موفق شد به نیروی حسن سیاست و تدبیر و استفاده از قانون و حقوق بین الملل و اتکاء به افکار عمومی جهانیان، بزرگترین قدرت استعماری جهان آنروز را در دادگاه بین المللی لاهه به زانو درآورد و به مدد منطق برترش رای نماینده انگلیس را نیز به نفع ملت ایران برگرداند!
دریغ و افسوس که قدر او نشناختیم و در غفلت ِمراقبت از دستاوردهای پیروزی، تنهایش گذاشتیم و با اشتغال به اختلاف و تفرقه در تقسیم غنائم، به دشمنی که از در بیرون رانده بودیم فرصت دادیم تا با همدستانی دیگر از پنجره وارد شود. دریغ و افسوسی دگر که باز هم این تجربه را تکرار کردیم و از چاله به چاهی عمیق تر افتادیم، شرح این هجران و این خون جگر، این زمان بگذار تا وقت دگر!
اینک جنبش سبز ملت ایران در ادامه آرمان های مصدق و انقلاب سال ۱۳۵۷، با توجه به تحولات زمانه و به مقتضای نیازهای نوین، راه خود را گشوده است، مصدق با استبداد و استعمار توامان در نبرد بود و امروز ملت ایران هرچند از جهاتی از استعمار کهن عبور کرده است، اما اسیر استبدادی ریشه دارتر و خانمانسوزتر شده است. تاریخ صادق ترین گواه است که ملت ها هرگاه آزادی را اراده کنند و بهایش را بپردازند، بالنده و بارور می شوند و در آغوشش می گیرند. استبدادگران نیز به خاطر رقابت های درونی و فساد قدرت و طبیعت تمامیت طلبی و ستم کاری، به کهولت و زوال می گرایند، نمودار این زوال و آن بالندگی و باروری همواره در تابلوی تاریخ نمایان بوده است، کاش طغیانگران می دیدند و ببینند.
۱۴ اسفند ۱۳۹۰
اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور
۴۵ سال از درگذشت دکتر محمد مصدق گذشت!
در این ایام تیره و تار که ابر سیاه فتنه مطلقه با فساد فراگیر مالی و سرکوب سپاه ستم و ریاکاری زاهدان خرافات پرورش بر همه جا سایه افکنده، بیش از هر وقت نام آن پیر برنائی که پرچم همبستگی را برای پاسداری از حقوق ملت و منافع ملی برافراشت به بزرگی یاد می شود و با زنده شدن خاطرات پرشور مبارزات ملت در برابر استثمار و استعمار کهن انگلستان و استبداد سلطنتی، باور به نیروی ملت در غلبه بر استبداد ریشه دار امروزی را عمیق تر می سازد.
در تاریخ معاصر ایران، بی شک دکتر مصدق از مصمم ترین، مقاوم ترین، شجاع ترین، اثر گذارترین و سالم ترین سیاست مداران آشفته بازار سیاست ایران بوده است. او تجلی غرور ملی ایرانیان است، غروری که نه بر نفی ملل دیگر استوار است و نه مبتنی بر ناسیونالیسم افراطی.
پنجه در پنجه شیر پیر، بریتانیای کبیر! انداختن، به پشتیبانی یک ملت، و روانه کردنش به جزیره خود تا بداند با ملتی مصمم طرف است، کاری بود که تنها از شخصیت های شجاعی ساخته است که سلامت نفس و ایمان به حقانیت راه خود داشته باشند. مصدق بر آن بود تا ایرانیان را به جایگاهی که به حق شایسته آن بودند برساند. برای او آنچه بیش و پیش از هر چیز اهمیت و ارزش داشت، منافع ملی ایران و دفاع از حقوق اساسی ملت بود. مصدق برای نهادینه کردن اصل "احترام به قانون" نه در پی واژگونی نظام سیاسی بود و نه آرمان رفاه ملت را در آسمان های خیال و خرافات جستجو می کرد.
مصدق نه از درآمدهای میلیاردی نفتی بهره داشت، نه ارتش در کنترل او بود، نه بر بسیج و سپاهی سرکوبگر تکیه داشت، نه از تهدید بستن تنگه هرمز و ترور عوامل دشمن استفاده کرد، با این حال تنها به پشتوانه ملت و تنی چند از یاران وفادارش، در حالی که در دو جبهه استبداد سلطنتی و استعمار می جنگید، بدون دشنام و مشت های گره کرده! موفق شد به نیروی حسن سیاست و تدبیر و استفاده از قانون و حقوق بین الملل و اتکاء به افکار عمومی جهانیان، بزرگترین قدرت استعماری جهان آنروز را در دادگاه بین المللی لاهه به زانو درآورد و به مدد منطق برترش رای نماینده انگلیس را نیز به نفع ملت ایران برگرداند!
دریغ و افسوس که قدر او نشناختیم و در غفلت ِمراقبت از دستاوردهای پیروزی، تنهایش گذاشتیم و با اشتغال به اختلاف و تفرقه در تقسیم غنائم، به دشمنی که از در بیرون رانده بودیم فرصت دادیم تا با همدستانی دیگر از پنجره وارد شود. دریغ و افسوسی دگر که باز هم این تجربه را تکرار کردیم و از چاله به چاهی عمیق تر افتادیم، شرح این هجران و این خون جگر، این زمان بگذار تا وقت دگر!
اینک جنبش سبز ملت ایران در ادامه آرمان های مصدق و انقلاب سال ۱۳۵۷، با توجه به تحولات زمانه و به مقتضای نیازهای نوین، راه خود را گشوده است، مصدق با استبداد و استعمار توامان در نبرد بود و امروز ملت ایران هرچند از جهاتی از استعمار کهن عبور کرده است، اما اسیر استبدادی ریشه دارتر و خانمانسوزتر شده است. تاریخ صادق ترین گواه است که ملت ها هرگاه آزادی را اراده کنند و بهایش را بپردازند، بالنده و بارور می شوند و در آغوشش می گیرند. استبدادگران نیز به خاطر رقابت های درونی و فساد قدرت و طبیعت تمامیت طلبی و ستم کاری، به کهولت و زوال می گرایند، نمودار این زوال و آن بالندگی و باروری همواره در تابلوی تاریخ نمایان بوده است، کاش طغیانگران می دیدند و ببینند.
۱۴ اسفند ۱۳۹۰
اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور
جرس:
مسئول کمیته مزد استان تهران از افزایش نرخ خط فقر خبر داد و گفت: طبق معیارهای بهداشت جهانی، نرخ خط فقر شدید در کشور ۵۷۵ هزار و۴۰۰ تومان برآورد شده است.
علی اکبر عیوضی در گفتگو با خبرنگار ایلنا ضمن بیان مطلب فوق یاد آور شد: نرخ سبد هزینه خانوار کارگری با در نظر گرفتن ۲۰۰۰ کالری برای افراد بزرگسال و ۱۸۰۰ کالری برای کودکان و همچنین حذف کالاهای یارانهای از قبیل آب، برق، گاز و نان برای سال آینده ۷۹۵ هزار و ۵۹۵ تومان تعیین شده است.
گفتنی است، اظهارات مسئول کمیته مزد از میزان نرخ سبد هزینه خانوار در حالی مطرح میشود که پیش از این فرامرز توفیقی عضو کمیته مزد تهران با احتساب افزایش ۴۴ درصدی قیمت مسکن و خوراک نرخ سبد هزینه خانوار را ۹۲۰ هزار تومان اعلام کرده بود.
وزیر مسکن:
جرس: در حالی که افزایش اجاره بها در چند سال اخیر یکی از مشکلات اساسی اجارهنشینها است و اقشار ضعیف جامعه را بیش از پیش زیر فشار قرار داده است، وزیر مسکن مدعی است "کسی نگران افزایش اجارهبها نیست" و میگوید: سه سال است به مردم این اطمینان را میدهم که قیمت اجاره افزایش نمییابد.
به گزارش پانا، علی نیکزاد درباره مالیات بر خانههای خالی اظهار داشت: کارهای قانونی در رابطه با این طرح را انجام دادهایم و بلوکبندی انجام شده است.
نیکزاد درباره ارائه واحدهای مسکونیمهر بدون امکانات آب، برق و گاز، گفت: این موضوع را به شدت تکذیب میکنم و دستور داده شده که بدون آب، برق، گاز و تلفن به کسی خانه ندهند.
وی مدعی شد: در مواردی بوده که خانواده اصرار دارند وسایل خود را در واحدها بگذارند و بعد از اینکه امکانات زیرساختی فراهم شد، اسکان پیدا کنند.
وزیر راه و شهرسازی عنوان کرد: این موارد به تعداد انگشتان دست بوده که من گفتم انجام شود و استقرار وسایل برای مدتی انجام شده است.
نیکزاد خاطرنشان کرد: این اتفاق در البرز و پرند اتفاق افتاده که آنها نیز هماکنون دارای آب، برق، گاز و تلفن هستند.
وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی درباره زمان اجرای طرح باغشهر نیز گفت: هر زمان این طرح اجرا شد، به شما خبر میدهیم.
نیکزاد در رابطه با تاکید انبوهسازان برای افزایش قیمت هر مترمربع مسکنمهر در سال آینده عنوان کرد: ما تاکنون پیشنهادی از انبوهسازان نداشتیم، اما بهطور معمول برآوردها صورت میگیرد و سپس به توافق میرسیم.
وی تصریح کرد: هر مترمربع مسکنمهر در قراردادهای آتی نیز با همان قیمت 300 هزار تومان ساخته میشود و 310 هزار تومان با آسانسوز خواهد بود.
وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی درباره نگرانی مردم از افزایش اجارهبها در سال 91 گفت: کسی نگران این موضوع نبوده و رسانهها اصرار بر نگرانی دارند.
نیکزاد افزود: 3 سال است که به مردم این اطمینان را میدهم که قیمت اجاره افزایش نمییابد.
وی عنوان کرد: هر کس در کشور نیازمند مسکن باشد، ما به او خانه میدهیم، اما اگر در ونک خانه میخواهد، میتواند برود بخرد.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه دولت به مردم خانه میدهد، ادعا کرد: سیاستهای اقتصادی در اجارهبها اثرگذار است و آنچه که در کشور رایج است و سود اوراق مشارکت 20 درصد شده است، بازار اجاره به سمت رهن و اجاره پیش میرود و چندان بازار تکان نمیخورد.
به گزارش پانا، علی نیکزاد درباره مالیات بر خانههای خالی اظهار داشت: کارهای قانونی در رابطه با این طرح را انجام دادهایم و بلوکبندی انجام شده است.
نیکزاد درباره ارائه واحدهای مسکونیمهر بدون امکانات آب، برق و گاز، گفت: این موضوع را به شدت تکذیب میکنم و دستور داده شده که بدون آب، برق، گاز و تلفن به کسی خانه ندهند.
وی مدعی شد: در مواردی بوده که خانواده اصرار دارند وسایل خود را در واحدها بگذارند و بعد از اینکه امکانات زیرساختی فراهم شد، اسکان پیدا کنند.
وزیر راه و شهرسازی عنوان کرد: این موارد به تعداد انگشتان دست بوده که من گفتم انجام شود و استقرار وسایل برای مدتی انجام شده است.
نیکزاد خاطرنشان کرد: این اتفاق در البرز و پرند اتفاق افتاده که آنها نیز هماکنون دارای آب، برق، گاز و تلفن هستند.
وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی درباره زمان اجرای طرح باغشهر نیز گفت: هر زمان این طرح اجرا شد، به شما خبر میدهیم.
نیکزاد در رابطه با تاکید انبوهسازان برای افزایش قیمت هر مترمربع مسکنمهر در سال آینده عنوان کرد: ما تاکنون پیشنهادی از انبوهسازان نداشتیم، اما بهطور معمول برآوردها صورت میگیرد و سپس به توافق میرسیم.
وی تصریح کرد: هر مترمربع مسکنمهر در قراردادهای آتی نیز با همان قیمت 300 هزار تومان ساخته میشود و 310 هزار تومان با آسانسوز خواهد بود.
وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی درباره نگرانی مردم از افزایش اجارهبها در سال 91 گفت: کسی نگران این موضوع نبوده و رسانهها اصرار بر نگرانی دارند.
نیکزاد افزود: 3 سال است که به مردم این اطمینان را میدهم که قیمت اجاره افزایش نمییابد.
وی عنوان کرد: هر کس در کشور نیازمند مسکن باشد، ما به او خانه میدهیم، اما اگر در ونک خانه میخواهد، میتواند برود بخرد.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه دولت به مردم خانه میدهد، ادعا کرد: سیاستهای اقتصادی در اجارهبها اثرگذار است و آنچه که در کشور رایج است و سود اوراق مشارکت 20 درصد شده است، بازار اجاره به سمت رهن و اجاره پیش میرود و چندان بازار تکان نمیخورد.
جرس:
در پی اظهارات روز جمعه هاشمی رفسنجانی که در هنگام انداختن رای به صندوق عنوان کرد، خبرگزاری فارس در یادداشتی این سخنان "دوپهلو"ی او را همانند "رمزهایی" دانست که سال 88 وی با عنوان آنها "شکوه حضور ملت را به فتنهای تبدیل کرد."
هاشمی رفسنجانی روزجمعه هنگام رای دادن گفت: انشاالله نتیجه انتخابات همانی خواهد بود که مردم میخواهند و رایی که مردم به صندوق میاندازند، و اگر همان باشد انشاالله مجلس خوبی خواهیم داشت.
به زعم نویسندهی یادداشت خبرگزاری فارس، این سخنان که از رسانهی ملی و درست پیش از پیام آٔقای خامنهای پخش شد میتواند "نفی فرمایشات ایشان و در جهت منحرف کردن افکار عمومی و دلسرد کردن آنها از مشارکت سیاسی در کشور باشد."
در بخش پایانی این یادداشت آمده است: شخصیت جناب آقای هاشمی رفسنجانی در نظام جمهوری اسلامی یک شخصیت شناخته شده و مطرح برای مردم است و بدیهی است با ایراد چنین مواضع دو پهلویی برای انتخابات یا هر مسئله سیاسی کشور ، بار دیگر جریان فتنه چشم به دهان وی خواهند دوخت تا با یک طرح ریزی یک پروژه رهبرسازی و هویت دهی به خود عملیات براندازانه ای را از مجرای خود حکومت دنبال کنند ، این درست همان واقعیتی که بیش از پیش جریان فتنه را به تعامل گسترده و ارگانیک با آقای هاشمی رفسنجانی وا داشته، پتانسیل بالای این شخصیت سیاسی- روحانی، در روند تحولات و معادلات سیاسی کشور فرصت بزرگی است که هاشمی رفسنجانی آن را به سادگی در اختیار دشمن قرار داده است.
جرس:
در حالی که قوه قضاییه با صدور بخشنامهای تقریبا تمامی زندانیان را مستحق دریافت مرخصی 15 روزه عید دانسته، بار دیگر زندانیان سیاسی از دریافت این مرخصی بیبهره میمانند.
این در حالی است که برخی از زندانیان سیاسی امسال سومین نوروز خود را در زندان خواهند گذراند.
این در حالی است که برخی از زندانیان سیاسی امسال سومین نوروز خود را در زندان خواهند گذراند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی قوه قضائیه، رئیس این قوه در بخشنامهای به واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور اعلام کرد "به زندانیان محکوم با رعایت شرایط و گرفتن تأمین مناسب ۱۵ روز مرخصی نوروزی اعطا می شود." اما متهمین به "اقدام علیه امنیت کشور" از این مرخصی بهره نخواهند برد.
در بخشنامه آملی لاریجانی آمده است:
به مناسبت فرارسیدن سال نو هجری شمسی و با توجه به آثار مثبت و سازنده حضور زندانیان در کنار خانواده و به منظور نیل به اهداف عالی در بازسازی اجتماعی و اخلاقی زندانیان و نیز برقراری روابط عاطفی بین زندانیان و اعضای خانواده آنها به ویژه در ایام نوروز مقتضی است به زندانیان محکوم با رعایت شرایط ذیل و اخذ تأمین مناسب ۱۵ روز مرخصی داده شود.
الف) زندانیان محکوم به حبس:
۱- محکومین به حبس ابد به شرط تحمل حداقل ۵ سال حبس
۲- محکومین به حبس بیش از ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل دو سال حبس
۳- محکومین به حبس از ۵ تا ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل یک سال حبس
۴- محکومین به حبس از یک سال تا ۵ سال به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۵- محکومین به حبس کمتر از یک سال به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
۱- محکومین به حبس ابد به شرط تحمل حداقل ۵ سال حبس
۲- محکومین به حبس بیش از ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل دو سال حبس
۳- محکومین به حبس از ۵ تا ۱۰ سال به شرط تحمل حداقل یک سال حبس
۴- محکومین به حبس از یک سال تا ۵ سال به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۵- محکومین به حبس کمتر از یک سال به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به حبس که باقیمانده حبس آنها کمتر از یک ماه باشد، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء میشود.
ب) زندانیانی که صرفاً به دلیل عجز از پرداخت جزای نقدی در حبس به سر میبرند:
۱- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن بیش از سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل سه ماه حبس
۲- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن ده تا سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن کمتر از ده میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل دو ماه حبس، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء شود.
۲- محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن ده تا سی میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل یک ماه حبس
تبصره: محکومین به جزای نقدی که مقدار باقیمانده آن کمتر از ده میلیون ریال باشد به شرط تحمل حداقل دو ماه حبس، مرخصی منتهی به آزادی اعطاء شود.
ج) محکومین جرائم غیرعمدی و محکومین مالی
زندانیانی که به لحاظ عجز از پرداخت دیه در جرائم غیرعمد بازداشت هستند و همچنین دارندگان محکومیتهای مالی، صرفنظر از مدت اقامت در زندان از مرخصی موضوع این بخشنامه برخوردار خواهند بود.
د) مرتکبین جرائم ذیل از شمول این بخشنامه مستثنی خواهند بود
محکومین جرائم سرقت (اعم از مسلحانه، عادی و یا کیف قاپی)، جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور، آدم ربائی، جرایم باندی و سازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشاء، اسیدپاشی، اخلال در نظام اقتصادی، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکی، محکومین به قصاص و اعدام و حدود شرعی، محکومین دارای سه سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم، محکومینی که به شرارت مشهورند، قاچاق مسلحانه و یا عمده موادمخدر و روانگردانها و سایر محکومینی که اخلاق و رفتار آنها در زندان به گونهای بوده که بنا به نظر دادستان یا قاضی ناظر زندان یا رئیس زندان یا شورای طبقهبندی شایستگی برخورداری از مرخصیها را ندارند.
تبصره یک: سارقین عادی فاقد سابقه که حداکثر محکومیت آنها یک سال حبس باشد پس از تعطیلات نوروزی از این مرخصی بهرهمند میگردند.
تبصره دو: منظور از قاچاق عمده موادمخدر و روانگردانها عبارت است از:
۱- خرید، فروش و توزیع بیش از ۲۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات آن
۲- حمل و نگهداری بیش از ۱۰۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات
۳- خرید و فروش و توزیع بیش از ۱۰۰ گرم هروئین و روانگردانها و ملحقات آنها
۴- حمل و نگهداری بیش از یک کیلوگرم هروئین و رونگردانها و ملحقات آنها
۱- خرید، فروش و توزیع بیش از ۲۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات آن
۲- حمل و نگهداری بیش از ۱۰۰ کیلوگرم تریاک و ملحقات
۳- خرید و فروش و توزیع بیش از ۱۰۰ گرم هروئین و روانگردانها و ملحقات آنها
۴- حمل و نگهداری بیش از یک کیلوگرم هروئین و رونگردانها و ملحقات آنها
دادستان های سراسر کشور ملزم به اجرای این بخشنامه بوده و بر حسن اجرای آن نظارت خواهند کرد.
جـــرس:
مادر مسعود هاشم زاده، از شهدای ۳۰ خرداد ۸۸، با بیان اینکه فرزندش به جرم یک پرسش ساده که رای من کجاست، کشته شد"، می گوید: "۳۲ سال است که جوانان ما را کشته اند نه فقط سی خرداد. اما ما تازه بیدار شده ایم."
خانم فاطمه محسنی، مادر شهید مسعود هاشم زاده در گفتگو با سایت «سرخ سبز»، در خصوص اینکه علی مطهری، نماینده منتقد دولت در مجلس دو هفته پیش گفته بود "افرادی بیگناه در راه پیمایی های بعد از انتخابات کشته شده اند"، گفت: "آیا این حرف ها برای انتخابات نیست؟ می گویم "با اینکه آقای مطهری اعلام کرده است جوانان بیگناهی کشته شده اند، خوشحال شدم، اما من رای نمی دهم... آیا این حرف ها برای انتخابات نیست؟ برای این نیست که مردم بروند رای بدهند؟"
مادر این شهید جنبش سبز می گوید: "وقتی با همسرم به دادگاه می رفتیم در دوسال قبل می گفتند بچه های شما اغتشاش گر بودند تا امروز وقتی فکرش را می کنم داغون می شوم."
خانم محسنی در پاسخ به اینکه "به نظر می رسد بعد از انتخابات ۸۸ مادرانی که داغدار شدند، تازه وصل شدند به مادرانی که سالها پیش فرزندانشان را از دست داده اند"، گفته است: دقیقا همینطور است، ۳۲ سال است که جوانان ما را کشته اند نه فقط سی خرداد اما ما تازه بیدار شده ایم…"
مادر شهید هاشم زاده تاکید دارد "ما باید تکثیر صدای مادرانی باشیم که در داخل ایران رسانه ای ندارند…"
هاشمی رفسنجانی از پایان دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داد
به گزارش خبرآنلاین، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین گفت: امیدواریم نتیجه انتخابات، تشکیل مجلسی خوب و منسجم باشد تا در آینده، شاهد پیشرفت، توسعه پایدار و ثبات و آرامش بیشتری برای کشور باشیم.
هاشمی رفسنجانی از حضور در انتخابات مجلس نیز تشکر کرد و گفت: باید از مسئولان که انتخابات را به موقع و با آرامش برگزار کردند نیز تشکر کرد.
در پایان این جلسه، هاشمی از عملکرد، خدمات و حسن همکاری مجدانه تکتک اعضا در طول دوره پنج ساله این مجمع و همکاری و همراهی آنان تقدیر کرد و اعلام نمود که جلسه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام آخرین جلسه سال جاری این نهاد نیز بود.
بیش از ده نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علم و صنعت به دلیل «عدم رعایت پوشش اسلامی» از تحصیل محروم شدند
گزارش ها از دانشگاه علم و صنعت حاکی از آن است که طی روز های گذشته تعدادی از دانشجویان دختر دانشگاه علم و صنعت به اتهام «عدم رعایت پوشش اسلامی» با احکام محرومیت انضباطی مواجه شده اند.
به گزارش دانشجو نیوز، کمیته انضباطی دانشگاه علم و صنعت در روندی غیرقانونی از ابتدای ترم جاری تعدادی از دانشجویان را بدون احضار برای شرکت در جلسه ی تفهیم اتهام و جلسه ی صدور حکم، به اتهام «عدم رعایت مقررات دانشگاه» و «عدم رعایت پوشش اسلامی»، به مدت یک نیمسال با احتساب سنوات از تحصیل محروم کرده است.
هنوز از تعداد دانشجویانی که حکم کمیته ی انضباطی دریافت نموده اند آمار دقیقی در دست نیست، اما طبق گزارش های موثق، ده الی بیست نفر از دانشجویان دختر احکام خود را دریافت کرده اند.
گفتنی است تعدادی از این دانشجویان هنگام اعتراض به حکم اولیه با پرونده ها و گزارش هایی از تخلفاتشان در دانشگاه روبه رو شده اند که تاکنون خود نیز از آن ها اطلاعی نداشته اند.
پیش تر و در ترم گذشته نیز دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با قوانین سخت و توهین آمیز "منشور اخلاقی" در دانشگاه و گشت های حراست مواجه شده بودند.
همچنین در ترم گذشته دکتر صالح زاده، مسئول بسیج اساتید دانشگاه علم و صنعت و رییس دانشکدهٔ عمران این دانشگاه، در اقدامی بیسابقه و غیر قانونی ثبت نام ۱۵ دانشجوی دختر این دانشکده را به دلیل عدم حضور در جلسهٔ اجباری پیرامون موضوع حجاب که برای دانشجویان دختر برگزار کرده بود، لغو کرده و توسط مسئولین آموزش دانشکده اعلام کرده بود «از ثبت نام این دانشجویان در ترم آینده نیز جلوگیری به عمل خواهد آمد».
تصویر کامل یکی از احکام صادر شده
بازداشت جوان المپیادی در قم به جرم ارتباط با مراجع
محمدرضا دانایی دانش آموز نخبه و المپیادی شهرستان قم، بعد از حضور ماموران امنیتی درمنزل پدری اش بازداشت شده است.
به گزارش ندای سبز آزادی، این جوان نوزده ساله قمی با بیوت مراجع حامی جنبش سبز از جمله آیات عظام بیات زنجانی و صانعی ارتباط غیر سازمانی داشته و در امور مختلف مذهبی و فنی مشارکت می کرده است.
از روز چهارم اسفند تا امروز مراجعات خانواده وی به مراجع قضایی و امنیتی نیز به نتیجه ای نرسیده و اتهام او اعلام نشده است.
جمشید انصاری: طرح سوال از احمدینژاد خاصیتی ندارد
نماینده مردم زنجان در مجلس در خصوص زمان طرح سوال از احمدینژاد، گفت: اگر چه با توجه به اینکه در این مدت نمایندگان مشغول انتخابات بودند، فرصت رسیدگی به این موضوع پیش نیامد، ولی طبق آیین نامه مجلس احمدینژاد از زمان اعلام وصول این طرح تنها یک ماه فرصت دارد تا به سوالات پاسخ دهد، بنابر این احتمالا در روزهای آینده این مساله مطرح شود.
به گزارش ایلنا، جمشید انصاری خاطرنشان کرد: من معتقدم خیلی نباید در این مورد حساسیت داشت چرا که پس از پاسخ احمدینژاد حتی اگر نمایندگان اعلام کنند که قانع نشدند باز هم این پرونده مختومه اعلام خواهد شد و اساسا طرح این سوال آنگونه که برخی تصور میکنند خاصیتی ندارد. ضمن اینکه هنوز از تاریخ دقیق اجرا شدن این طرح اطلاعی ندارم.
وی با بیان اینکه تنها حسن این طرح این است که تابوی سوال از رئیس جمهور در کشور شکسته میشود، تاکید کرد: علیرغم اینکه در قانون اساسی طرح سوال از رئیس جمهور پیش بینی شده است، ولی متاسفانه تا کنون کسی این کار را نکرده است، بنابراین کاربرد این طرح این است که سوال از رئیس جمهور نیز به رویهای طبیعی همچون سوال از وزرا تبدیل میشود.
نامشخص بودن وضعیت محمد توسلی بعد از ۴ ماه بازداشت در اوین
با گذشت بیش از ۴ ماه از بازداشت محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، وی همچنان بلاتکلیف و در اوین زندانی است.
به گزارش ندای آزادی، علیرغم تعیین وثیقه و تودیع آن توسط خانوادهء توسلی وی همچنان در بند ۲۰۹ اوین بسر میبرد.
روز گذشته، وکیل مدافع محمد توسلی از صدور قرار وثیقه یکصد میلیون تومانی و تودیع آن برای موکلش خبر داده بود.
ایمان میرزازاده ، وکیل مهندس توسلی، در گفتوگو با ایسنا، با بیان این مطلب اظهار کرد: روز ۱۵ بهمن ماه سال جاری از سوی شعبه شش بازپرسی دادسرای شهید مقدس برای موکلم قرار وثیقه یکصد میلیون تومانی صادر شد که این وثیقه نیز تودیع شده است و منتظر آزادی او هستیم.
شایان ذکر است محمد توسلی در تاریخ ۱۲ آبان سال جاری بازداشت. این عضو ارشد نهضت آزادی ایران توسط نیروهای امنیتی و در ارتباط با نامهٔ ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی است.
۱۸ سال حبس در برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت
همسر عبدالفتاح سلطانی: نمی دانم بی خردان قوه قضاییه تا چه زمانی می خواهند به این روند ادامه دهند
حکم ۱۸ سال حبس در برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت عبدالفتاح سلطانی وکیل دادگستری، امروز از سوی قاضی پیرعباسی به وکلای وی ابلاغ شد.
معصومه دهقان، همسر این وکیل دربند ۲۰۹ در گفتگو با کلمه، این اتهامات اعلام شده ی آقای سلطانی را «تبلیغ علیه نظام، تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر، اجتماع و تبانی علیه نظام» عنوان کرد.
عبدالفتاح سلطانی ۱۹ شهریور ماه سال جاری بازداشت و به زندان اوین و بند ۲۰۹ منتقل و هم اکنون نیز علیرغم دستور قاضی مبنی بر انتقال به بند عمومی، همچنان در این بند امنیتی نگهداری می شود.
عبدالفتاح سلطانی عضو کانون مدافعان حقوق بشر و عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری است که در طول فعالیت خود در حرفهی وکالت سابقه وکالت در بسیاری از پروندههایی که دارای جنبه حقوق بشری بوده از جمله پرونده فعالان سیاسی، دانشجویان، روزنامه نگاران و … را داشته است.
سلطانی پیشتر در سال ۱۳۸۴ بازداشت و مدت ۲۱۹ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرده بود. او توسط قاضی مرتضوی متهم به جاسوسی از طریق افشای اطلاعات پرونده موکلان خود شده بودند. وی به خاطر این پرونده در دادگاه بدوی به ۵ سال حبس و ۵ سال محرومیت از خدمات اجتماعی محکوم شد. اما در دادگاه تجدید نظر از کلیه اتهامات تبرئه شد.
این وکیل دادگستری همچنین بعد از انتخابات سال ۸۸، در ۲۶ خرداد ماه ۱۳۸۸ بازداشت و مدت دو ماه در زندان به سر برد و سپس با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
معصومه دهقان همسر عبدالفتاح سلطانی با اشاره به اینکه پس از سه ماه از تشکیل دادگاه این رای به وکیل وی ابلاغ شده از وضعیت جسمی همسرش ابراز نگرانی کرده و می گوید: انتظار ندارم حکومت و مراجع قانونی بگذارند این بیماری ها به شرایط بحرانی برسد و جسم نیم جان این زندانیان از آنجا به بیمارستان برود و هزینه های زیادی هم برای نظام داشته باشد هم برای خانواده هاش زندانیان.
متن گفتگوی کلمه با معصومه دهقان را با هم می خوانیم:
حکم آقای سلطانی هم بالاخره صادر شد. به خود ایشان هم ابلاغ شده است؟
دادگاهی که سه ماه پیش تشکیل شد بالاخره رای خود را به وکیل آقای سلطانی ابلاغ کرد و من هم از طریق ایشان در همین حد در جریان حکم قرار گرفتم. من معتقدم هیچ تناسبی بین این حکم و اتهاماتی که وارد کرده اند وجود ندارد و من نمی دانم بی خردان قوه قضاییه تا چه زمانی می خواهند به این روند که در پیش گرفته اند ادامه دهند.
در مورد آخرین وضعیت آقای سلطانی بفرمایید.
آقای سلطانی همچنان در بند ۲۰۹ هستند و بعد از ۴ روز اول انفرادی دیگر نه تحقیقاتی و نه بازجویی از وی نداشته اند. همسر من قانونا باید به بند عمومی منتقل و از امکانات حقوقی یک متهم برخوردار شود، ولی هیچ گونه وضعیت مساعدی برایشان فراهم نشده نه از کتاب می توانند استفاده کنند نه قلم و کاغذ دارند نه به بند عمومی منتقل شدند نه ملاقات حضوری دارند نه ملاقات های هفتگی روتین. هیچ کدام از اینها صورت نگرفته است.
شرایط جسمی و روحی مناسبی دارند؟
در زندانهای قبلی هم ایشان دچار بیماری دستگاه گوارش شدند. هموروئید داشتند. الان هم از بیماری های زیادی رنج می برند. و شما می دانید که این عزیزان چون محیط زندان پر از استرس است، آنجا درمان نمی شوند. ماندن آنها در زندان مشکلی را حل نخواهد کرد اگر هم قرار است مشکلی حل شود باید در فضای گفتگو، فضای باز و بدون تنش انجام شود. من اشاره می کنم به بیماری آقای سلطانی و نگران سلامت ایشان هستم، مثل بقیه زندانیان. انتظار ندارم حکومت و مراجع قانونی بگذارند این بیماری ها به شرایط بحرانی برسد و جسم نیم جان این زندانیان از آنجا به بیمارستان برود و هزینه های زیادی هم برای نظام داشته باشد هم برای خانواده هاش زندانیان.
به نظر شما دلیل حساسیت و فشار شدیدی که روی آقای سلطانی وجود دارد از کجا ناشی می شود؟
به نظر من به خاطر وکالت ایشان است. چون ایشان پرونده هایی را که هیچ وکیلی قبول نمی کند به خاطر تعهد و مسوولیتی که دارند می پذیرفتند و می گفتند ما قسم خوردیم که مثل یک پزشک برایمان مهم نباشد که موکل ما چه شخصی است. بیمار برای یک پزشک چه فرقی میکند مسلمان باشد غیر مسلمان باشد. شرعا، عرفا و قانونا وظیفه دارند که هر کس به ایشان مراجعه می کند وکالتش را به عهده بگیرند به خاطر اینکه آقای سلطانی از جمله کسانی بود که اخلاقا تعهد داشت وکالت تمامی کسانی که به ایشان مراجعه می کردند، جز پرونده های مخصوصی مثل قاچاق، را قبول کند. مطبوعاتی باشد سیاسی باشد اقلیت باشد شیعه باشد بسیجی باشد سنی باشد هر کدام از اینهایی که مراجعه میکردند ایشان می گفتند من وظیفه دارم راهنماییتان بکنم آنچه در قانون گفته و بسیار هم پایبند قانون هستند و بوده اند من فکر میکنم حساسیت بیشتر به همین دلیل است. اگر کانون مدافعان حقوق بشر را هم پایه گذاری کردند به خاطر این بود که کسانی که هم از نظر وضع مالی مشکل دارند و هم پرونده هایشان به گونه ای بود که وکلا برای دفاع از آنها رقبتی نشان نمی دادند، کمکی شود. من خودم شاهد بودم که ایشان هیچ کار غیر قانونی انجام نداده اند. الان هم ما و خود آقای دکتر سلطانی و وکلایشان معتقدند که ایشان اگر در یک دادگاه منصف و عادلانه محاکمه شده بودند، مثل دفعات قبل تبرئه می شدند.
اتهامات ایشان تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، مصاحبه با شبکه ها در مورد موکلینشان و گرفتن جایزه حقوق بشر نورمبرگ. من نمی دانم کدام یک از این عوامل می تواند جرم باشد. هیچ کدامش خارج از حیطه قانونی نبوده. من فکر میکنم حساسیت بیشتر روی وکالت ایشان است.
آقای سلطانی ۲ سال پیش هم دادگاهی و تبرئه شدند درست است؟
بله ایشان۲ بار دادگاهی و تبرئه شدند. یکی از پرونده هایشان که مربوط می شد به کانون مدافعان حقوق بشر چون هم تاسیس و هم ادامه کار آن قانونی بوده، منع پیگرد صادر شد. حالا دوباره همان پرونده ای که مربوط به سابق بوده مربوط به کانون مدافعان میشده آن هم به این پرونده گرفتن جایزه حقوق بشر نورمبرگ اضافه شده است.
یعنی یکبار ایشان به خاطر یک اتهامی تبرئه شدند و بار دیگر محکوم شدند؟
بله.
قاضی های پرونده متفاوت بودند در این دو بار؟
بار پیش آقای حداد بود شعبه ۲۶. الان هم باز شعبه ۲۶ به قضاوت آقای پیر عباسی.
الان وضعیت موکلین آقای سلطانی در چه حال است؟ پرونده هایشان چطور پیگیری می شوند؟
اکثرا که کارشان لنگ مانده ولی خدا خیرشان بده همکارانشان که لطف می کنند و پرونده های روی زمین مانده را پیگیری می کنند. بعضی هم معطل مانده اند و وکلایشان را عوض کردند.
شما پیگیری های قضایی هم داشته اید؟
من پیگیری های خودم را داشته ام و ۵ یا ۶ بار نامه به دادستانی دادم، نامه به رییس دادگستری، آقای آقایی و همچنین نامه به معاون ایشان آقای مظفر دادم. تا آنجا که من دستم می رسیده و می دانستم پرونده به چه کسی مربوط می شود، پیگیری کرده ام. چندین بار نامه به خود قاضی دادم تقاضا هایی که داشتیم مخصوصا در مورد تبدیل قرار آقای سلطانی که ایشان با وثیقه بیرون بیایند، ولی خب هیچ کدام نتیجه نداده است. خود آقای پیر عباسی شعبه ۲۶ دستور دادند آقای سلطانی را از آن بند به بند عمومی ۳۵۰ منتقل کنند ولی هیچ کس گوش نکرده. وقتی مراجعه میکنیم می گوییم که چرا حرف شما را گوش نمی کنند؟ شما یک قاضی هستید، دستور دادید. می گویند که من دستور خودم را دادم اگر رسیدگی نمی کنند بروید از طریق دادستانی پیگیری کنید. باز هم ما میرویم دادستانی و نامه هایمان را می دهیم همچنان هیچ ترتیب اثری داده نمی شود.
اگر قرار باشد به هر کدام از مسوولان که کار شکنی می کنند نکته ای را یاداور شوید، چه می گویید.
من اول و آخر حرفم این است که مملکت بدون قانون پایدار نخواهد بود. اگر قانون اجرا نشود سنگ روی سنگ بند نمی شود. اگر آقای سلطانی آن جا است به خاطر این است که می خواسته قانون اجرا شود. این همه آدم آن جا هستند هیچ چیز نخواستند جز اجرای قانون. همین قانون نیم بند ما اگر اجرا شود مملکت ما بیش از اندازه مشکلش حل خواهد شد. اما متاسفانه چنین نشده است. از صدر مشروطیت تا حالا خون های زیادی ریخته شده تا قانون اجرا شود و همچنان مردم برای اجرای قانون پیگیری می کنند. اگر قانون اجرا شود ما شاهد این همه اختلاس ها و تبهکاری ها و بزهکاری ها نخواهیم بود.
و نکته ی آخر هم اینکه مسوول جان زندانیان بی گناه سیاسی، مقامات قضایی هستند.
از مسوولان می خواهم که به فکر سلامت زندانیان باشند برای اینکه اینها خارج از قانون نمی خواهند، خارج از اسلام نمی خواهند، خارج از حق نمی خواهند. اینها آن چیزی را می خواهند که برای سلامت جامعه است. همیشه ما خواندیم و دیدیم که زندانی سیاسی برای شخص خودش اقدام نمی کند برای جامعه اقدام کرده، برای سلامت جامعه قدم برداشته است. آیا حق کسی که خودش را فنای جامعه کرده این است که زندان و انفرادی بکشد؟ آیا حقش است که در زندانها مورد توهین و تحقیر قرار گیرد و به بیماری های صعب العلاج دچار شود؟ اگرقدری انصاف باشد، باید از این ها تقدیر و تشکر شود.
به عنوان همسر یک زندانی سیاسی فارغ از این قضیه و دلنگرانی هایی که شما در خلوت خودتان دارید اگر بخواهید در حد چند جمله با مردم درد دل کنید چه می گویید؟
خواهش من از مردم این است که خواسته هایشان را پیگیری کنند. آنهایی که کار غیر قانونی می کنند باید تن به قانون بدهند. مردم خواسته هایشان را به شکل قانونی با نامه، با رفتن جلوی مجلس، با مراجعه به نماینده هایشان، باید ابراز کنند. فکر نمی کنم کسی از خواسته هایش دست بردارد به خاطر اینکه خواسته ها، خواسته های قانونی و شرعی و عرفی واخلاقی است. هیچ کس نمی خواهد مملکتش به باد رود هیچ کس نمی خواهد حق کس دیگری ضایع شود. در این راه همه باید مصر باشند و برای نظارت قدم بردارند و از مسوولین قضایی و نظارتی بخواهند که نسبت به قانون پایبند باشند.
بنیانگذار اینترنت در ایران: اینترنت ملی الگوبرداری از چین است
دکتر شهشهانی رئیس دانشکده ریاضیات دانشگاه صنعتی شریف که از وی به عنوان بنیانگذار اینترنت در ایران یاد می شود به روزنامه قدس گفت: اگر بیشتر مردم بدانند اینترنت ملی یعنی چه با آن مخالف خواهند بود. چون مدلی که مطرح است، شبیه چیزی است که در چین وجود دارد. متأسفانه این روزها تمام الگوبرداری های ما از چین است، شاید در بسیاری امور تقلید خوب باشد، ولی در همه امور جواب نمی دهد.
جریانی که واقعیت دارد و از آن به اینترنت ملی یاد می شود یعنی اتصالهای داخلی خوب و گسترده ای داشته باشیم، ولی همه اتصالهای خارجی مان از یک کانالهای قابل کنترل عبور کند. اکنون هم شاید ۹۵ درصد اتصال ایران از طریق مخابرات انجام می شود، با فیبر نوری، بنابراین وقتی وارد بسیاری از سایت ها می شوید فیلتر شده است. در واقع اینترنت ملی یعنی همین! پس چندان نمی تواند مورد توجه واقع شود.
حذف فرزندان شهید بهشتی هم مسوولان را راضی نکرد
مسوولان امنیتی همایش علمی درباره ی اندیشه های شهید بهشتی را لغو کردند
بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی خبر داد که به رغم تعامل با مقامات مسئول و تلاش بسیار،از برگزاری همایش علمی «بازخوانی اندیشههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهید آیتالله دکتر بهشتی: نگاهی دوباره» جلوگیری شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این بنیاد، این همایش قرار بود روز دوشنبه ۱۵ اسفندماه توسط بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی و با مشارکت دانشگاه مفید در قم برگزار شود. لکن به دستور مقامات امنیتی شهر قم از برگزاری آن جلوگیری بهعمل آمد.
بر اساس این گزارش، اولین تاریخ برگزاری همایش، روز دوشنبه اول اسفندماه تعیین شده و مقرر بود با مشارکت بیش از بیست و پنج اندیشمند و صاحبنظر حوزوی و دانشگاهی در موضوعات علوم سیاسی و اقتصاد برگزار شود که مسئولان امنیتی، ابتدا خواهان لغو آن یا عدم حضور فرزندان شهید بهشتی شدند که با مذاکراتی که بین مسئولان دانشگاه مفید و مقامات امنیتی صورت گرفت، توافق شد فرزندان شهید بهشتی از ارائه مقاله خودداری کنند و همایش به بعد از برگزاری انتخابات مجلس موکول شود. با این همه، چند روز پیش اعلام شد که بنا به دستور مسئولان امنیتی تهران به اطلاعات قم، همایش لغو گردید.
بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی ضمن عرض پوزش از کلیه مدعوین و شرکت کنندگان در همایش، اعلام کرده است که مقالات پژوهشگران محترم در سایت نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی منتشر و در دسترس علاقمندان به اندیشههای یکی از مهمترین رهبران انقلاب و معماران جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت.
فشارها بر خانواده، فرزندان و نیز مجموعه های مربوط به بنیاد مربوط به شهید بهشتی پس از انتخابات سال ۸۸ افزایش یافته است. همچنین در سال گذشته مسوولان وزارت ارشاد از ارائه غرفه به این بنیاد خودداری کرده بودند.
اسراری دیگر از مشارکت 64 درصدی؛ ده درصد تفاوت آمار
لطفا ماشین حساب بردارید: تعداد واجدین شرایط تقسیم بر تعداد اعلام شده رای دهندگان
پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور روز گذشته خبر داد که مصطفی محمد نجار وزیر کشور در جمع خبرنگاران میزان مشارکت مردم در نهمین دوره انتخابات مجلس را ٢۶ میلیون و ۴٧٢ هزار و ٧۶٠ نفر اعلام کرده و گفته است که میزان مشارکت در این انتخابات حدود ٢ /۶۴ درصد بوده است.
به گزارش کلمه، همین منبع خبری دو هفته ی پیش یعنی ۳۰ بهمن ماه در پایان جلسه هیات دولت تعداد افراد واجد شرایط برای رای دادن در این انتخابات را ۴۸ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۷۹۹ نفر اعلام کرده بود.
با استفاده از ماشین حساب و یک عملیات ضرب و تقسیم به سادگی مشخص می شود که شرکت کردن حدود ۲۶ میلیون نفر از ۴۸ میلیون نفر یعنی مشارکتی حدود ۵۴ درصد، و این یعنی با نادیده گرفتن آمارسازی ها و تخلفات ارسالی در این چند روز، حتی اگر امار های رسمی وزارت کشور را بپذیریم، باز هم مشارکت ساختگی ۶۴ درصد، بدون هماهنگی و تنظیم کردن عددها از قبل بوده است.
در هر حال به نظر میرسد بدون دستیابی به صندوق ها و آمار واقعی فقط و فقط از روی ناهماهنگی هایی که مسئولان و خبرگزاری های وابسته به حاکمیت در گفته های خود دارند به سادگی می توان به بخش مهمی از تخلفات و آمار سازی ها در این انتخابات نمایشی دست یافت.
در لحظه تنظیم خبر، مشخص شد که آمار تعداد شرکت کنندگان از پایگاه وزارت کشور حذف شده اما در باقی خبرگزاری ها و روزنامه ها همچنان وجود دارد.
مشارکت ۵۸ درصدی ساختگی، ۶۸ درصد اعلام شد
اعلام نتیجه ۶۴ درصدی برای انتخابات مجلس نهم مسئولان را مشکلات جدی رو به رو کرده است.
در حالی که بر اساس مشاهدات شاهد ان عینی مشارکت مردم در انتخابات بروجرد بسیار محدود بود و مانند شهرهای دیگر تنها چند حوزه اخذ رای تا حدودی پرتعداد بود، میزان مشارکت در بروجرد بنا به گفته فرمانداری به رقم ۶۸ درصد رسید که ۲۰درصد بیشتر از انتخابات دوره قبل است.
از ۲۳۰۰۰۰ هزار واجد شرایط رای دادن در بروجرد بنا بر اعلام فرمانداری بروجرد به خبرگزاری ایرنا ۱۳۴۰۶۰ نفر در انتخابات مجلس شرکت کردهاند.
بنا بر محاسبات ساده ریاضی در صورت شرکت کردن ۱۳۴۰۶۰ نفر مورد ادعای فرمانداری بروجرد در انتخابات مجلس و با توجه به اعلام سجاد معین فرماندار بروجرد در مصاحبه با ایرنا مبنی بر حق رای داشتن ۲۳۰۰۰۰ هزار بروجردی درصد مشارکت ۵۸ درصد میشود نه ۶۸ درصد.
سند “پاکترین” انتخابات سه دهه: خانواده احمدی نژاد رای نیاورد
شواهد تقلب انتخاباتی از هر حوزه انتخابیه نشان از مهندسی آرا دارد و سایت نزدیک به حکومت، شکست پروین احمدی نژاد در گرمسار زادگاه خانوادگی شان با اختلاف دو هزار رای را نشان از پاکی دولت در برگزاری ” پاکترین انتخابات” می داند!
برگزاری پاکترین انتخابات تنها از عهده دولتی بر می آید که پاک دست ترین حاکمان را با اختلاس سه هزار میلیارد تومانی دارد.
این ادعا در حالی مطرح می شود که آمار ساختگی و انتخابات مهندسی شده توسط نهادهای نظامی و امنیتی لیست هایی را راهی مجلس کرد که از مدتها پیش به روی آن توافق شده بود.
سایت مشرق مدعی است: احمد موسوی در اهواز که برخی رسانه ها از وی به عنوان کاندیدای پست ریاست مجلس از سوی حامیان احمدی نژاد نام می بردند از دیگر سند های محکم سلامت انتخابات نهم است که باید در اوراق پاکی و صداقت نظام به ثبت برسد.
این سایت می نویسد: در ادامه می توان به شکست عباس زاده مشکینی دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور در مشکین شهر هم اشاره کرد که وی هم از حامیان جدی احمدی نژاد در دولت نهم و دهم بوده است.
مشرق همچنین ادعا کرد: شکست حسین زاده، داماد امیر احمدی نژاد(برادر محمود احمدی نژاد) در آزاد شهر، رای آوری قاطع خواهر زاده خاتمی در اردکان،رای آوردن تاجگردون چهره جنجالی اصلاح طلبان از گچساران، راهیابی چهار نماینده اصلاح طلب به دور دوم در شهر ایلام و دهها و صدها مورد دیگر از دلایل سلامت انتخابات است.
این سایت اشاره ای به آمار ضد و نقیض وزارت کشور نکرد
تقدیر شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم
امیرارجمند: میزان مشارکت از قبل مشخص شده بود تا ادعای رکورد شکنی ها اثبات شود
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید از همه شهروندان مسئول و فعالان جنبش سبز که با عدم شرکت در انتخابات نمایشی که مغایر با استانداردهای اولیه یک انتخابات ازاد است، اعتراض خود را به وضعیت اسفبار کشور اعلام کردند تشکر می کند.
اردشیر امیرارجمند در گفت و گو با کلمه با تقدیر از عدم مشارکت مردم در این انتخابات گفت: قطعا بر همگان آشکار است که میزان مشارکت در این انتخابات نیز از قبل مشخص شده بود تا ادعای رکورد شکنی های متوالی، البته در کنار رکوردهای مربط به فساد، اختلاس، بی کاری، جرائم اجتماعی، نرخ ارز و غیره ادامه یابد.
مشاور ارشد میرحسین موسوی با بیان اینکه اقتدارگرایان در سراسر جهان رفتاری مشابه دارند، ادامه داد: ظاهرا میزان مشارکت برای انتخابات آتی ریاست جمهوری و شخص رئیس جمهور آینده نیز مشخص شده است.
وی با اشاره به ویژگی های یک انتخابات آزاد گفت: تا هنگامی که انتخابات توسط نهادهای مستقل نظارت نشود، سلامت انتخابات قابل تایید نخواهد بود. انتخاباتی که در ان یکی از جناحهای اصلی سیاسی به صورت غیر قانونی حذف شده باشد، احزاب و مطبوعات مستقل وجود نداشته باشند، عده ای میلیاردها تومان از بیت المال و امکانات دولتی و عمومی را صرف هزینه مبارزات انتخاباتی خود کنند و مجریان و ناظران به قانون بی توجه هستند و بر اساس فرمان و دستور مراجع امنینی عمل می کنند، انتخابات نیست.
امیرارجمند افزود: اعلام آمار ۶۴ درصدی شرکت در انتخابات این دوره مجلس همانقدر اعتبار دارد که ادعای بشار اسد، که در حال قتل عام مردم حمص است، در مورد شرکت بیش از ۵۰ درصد مردم سوریه در رفراندم قانون اساسی ان کشور و رای بیش از ۸۵ درصد به آن.
آغاز رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری روسیه
حوزه های اخذ رای در شرق روسیه برای رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در خود را به روی رای دهندگان باز کرده اند.
به گزارش بی بی سی، در این انتخابات ولادیمیر پوتین برای سومین بار به دنبال ورود به کاخ ریاست جمهوری است.
آقای پوتین چهار سال گذشته نخست وزیر روسیه بود.
قانون اساسی روسیه اجازه نمی دهد رییس جمهور بعد از دو دوره بلافاصله برای بار سوم نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود.
ولادیمیر پوتین در این انتخابات با چهار نفر رقابت می کند که قبلا در دوره های پیشین با سه نفر از آنها رقابت کرده است.
انتخابات روسیه در حالی برگزار می شود که اعتراضات مخالفان بعد از گزارش هایی از تقلب در انتخابات پارلمان آغاز شد.
حوزه های اخذرای از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب بر اساس ساعت محلی هر منطقه باز خواهند بود. آخرین حوزه های رای در کالینگراد غربی یکشنبه ساعت ۵ بعداز ظهر به وقت گرینیچ بسته می شوند.
براساس گزارش رسانه های روسیه وزارت کشور ۶۰۰۰ پلیس را از مناطق مختلف به مسکو منتقل کرده است.
رقیب اصلی آقای پوتین گنادی ژیاگانوف است که برای چهارمین بار نامزد ریاست جمهوری می شود.
سایر نامزدها ولادیمیر ژیرینوفسکی ملی گرای افراطی، میخاییل پروخوروف یک از ثروتمندان روسیه که مستقلا نامزد شده و سرگئی میرونوف، سخنگوی سابق مجلس علیای روسیه از چپ میانه هستند.
اگر آقای پوتین نتواند بیش از ۵۰ درصد آراء را در دور اول به دست بیاورد، دور دوم باید با نزدیک ترین نامزد رقابت کند.
با این همه هیج نامزدی مخالفان لیبرالی را که اخیر در اعتراض به انتخابات پارلمان به خیابان ها آمده بودند نمایندگی نمی کند.
جنبش موسوم به روبان سفید در تظاهرات اخیر بیش از پنجاه هزار نفر را در مسکو و شهرهای دیگر به خود جذب کرد. این اعتراضات پس از آن آغاز شدکه گزارش هایی از تقلب گسترده در انتخابات دوما، پارلمان روسیه مطرح شد. با این همه به همین تعداد نیز در تظاهرات حامی ولادیمیر پوتین و حامی کمونیست ها شرکت داشتند.
جواب آقای پوتین به این اعتراضات این بوده که در تمام ۹۰ هزار حوزه اخذ رای در کشور دوربین های اینترنتی نصب خواهد کرد، با این همه منتقدان نسبت به موثر بودن این کار ابراز تردید کرده اند.
در گزارشی از سازمان امنیت و همکاری اروپا آمده: “دوربین ها نمی توانند جزییات روند رای گیری را به ویژه در زمان شمارش آراء ضبط کنند.”
هیاتی مشترک از سازمان امنیت و همکاری اروپا و مجمع پارلمانی شورای اروپا با ۲۵۰ هزار ناظر بر این انتخابات نظارت می کند.
در همین حال هزاران نفر از مردم روسیه نیز داوطلبانه دوره های آموزشی نظارت بر انتخابات دیده اند و در این کار مشارکت می کنند.
تجمع اعتراضی طرفداران دو کاندیدا در مسجد علوی خرم آباد
در حالی که رییس ستاد برگزاری انتخابات مدعی است تاکنون هیچ گزارش تخلفی به این ستاد نرسیده است، خبر از تجمعات اعتراضی از برخی از نقاط کشور می رسد.
روزنامه جمهوری اسلامی گزارش داده که بعد از ظهر دیروز عدهای از طرفداران دو کاندیدای نمایندگی مجلس در مسجد علوی خرم آباد به همراه خود کاندیداها تجمع کرده و نسبت به عملکرد رئیس ستاد انتخابات استان و معاون سیاسی استانداری لرستان اعتراض کردند.
تجمع کنندگان از استاندار لرستان و هیأت نظارت استان خواستار اجرای درست قانون انتخابات بخصوص ماده خرید و فروش آراء و تخلفات انجام شده در حوزههای خرم آباد شدند.
این کاندیداها که جزء افراد شاخص اصولگرا و قبلاً از نیروهای شاخص امنیتی استان بودهاند، از طرفداران خود خواستند بهانه به دست دشمن ندهند و اعلام نمودند یقین داریم دکتر دهمرده استاندار لرستان و اعضای هیأت نظارت استان بخصوص رئیس دفتر نظارتی لرستان نسبت به موضوع شبهه خرید و فروش آراء که در قانون انتخابات هم منع شده است و دیگر تخلفات رسیدگی خواهند کرد.
اعتراض به نتیجه انتخابات در شهرستان آمل به خشونت کشیده شد
به گزارش منابع محلی در مازندران، جمعی از طرفداران یک کاندیدای انتخابات مجلس نهم در شهرستان امل، روز شنبه 13 اسفند مقابل فرمانداری دست به تجمع اعتراضی زدند.
به گزارش دانشجونیوز، پس از اعلام نتایج انتخابات در شهرستان آمل، از ساعت پنج بعداز ظهر روز شنبه ۱۳ اسفند ده ها نفر از طرفداران یکی از کاندیداها مجلس در آمل در مقابل فرمانداری در خیابان هراز، دست به تجمع زده و خواهان ابطال برخی صندوق ها شده اند.
بر اساس این گزارش، این تجمع اعتراضی که با هجوم خشونت امیز لباس شخصی ها و نیروی انتظامی و ضرب و شتم برخی از معترضان متفرق گردید در حدود دو ساعت به طول انجامید و با بازداشت دست کم پنج تن از اعضای ستاد جوانان حاجی پور همراه بوده است.
بنا بر این گزارش ها در شهرستان امل همان طور که انتظار می رفت رقابت اصلی بین دو کاندیدای اصولگرا، اقایان عزت الله یوسفیان نماینده ی کنونی مجلس و رضا حاجی پور بود و بنابر نتایج اعلام شده، یوسفیان کمی بیش از پنجاه درصد رای دهندگان یعنی هشتاد و هشت هزار رای و حاجی پور شصت و نه هزار رای را کسب نموده اند. بنابر اعلام منابع رسمی تعداد واجدین شرایط در این شهرستان دویست و پنجاه هزار نفر بوده که از این میان صد و هفتاد هزار نفر در انتخابات شرکت نمودند
اقای حاجی پور که در انتخابات مجلس هشتم نیز از یوسفیان شکست خورده بود امسال در لیست اولیه ی "جبهه ی متحد اصولگرایان" حضور داشت و از لیست نهایی حذف شد تا نیمه شب جمعه 12 اسفند از دیگر کاندیداها رای بیشتری اورده بود اما نتایجی که صبح اعلام شد خبر از پیروزی یوسفیان برای سومین بار پیاپی در انتخابات مجلس می داد.
این تجمعات اعتراضی در آمل در حالیست که گفته می شود حاجی پور نیز در همین زمان به رایزنی با مسوولین ذی ربط از جمله فرماندار امل مشغول بوده است.
یکی از موضوع های مورد اعتراض ستاد اقای حاجی پور این بوده که از زندان امل که در حدود نهصد زندانی دارد در حدود هزار و پانصد رای بیرون امده است!همچنین اعضای ستاد رضا حاجی پور مدعی اند رای ایشان درست اعلام شده اما رای های اقای یوسفیان با تقلب افزایش یافته است.
گفته می شود حاجی پور که کارمند رسمی رادیو تلویزیون نیز می باشد در این اتخابات از حمایت سپاه و اطلاعات امل نیز برخوردار بوده است.همچنین جمعیت روستایی شهرستان امل از حامیان روی کاغذ ایشان محسوب می شدند و در مقابل تجار و کارخانه داران املی و بخشی از جامعه ی شهرنشین که قصد شرکت در انتخابات را داشتند بیشتر به اقای یوسفیان گرایش نشان می دادند.
گفتنی است با وجود تحریم انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی اکثریت اصلاح طلبان،روند اعلام نتایج و درصد حضور مردم در این انتخابات هم، به گونه ای پیش رفته که برخی افراد نزدیک به حاکمیت را نیز دچار شک و تردید کرده است.
در حالی که تصاویر و گزارش های موثق از تحریم گسترده انتخابات از سوی شهروندان ایرانی حکایت داشته است، برخی از خبرگزاری های دولتی به پوشش نتایج این انتخابات پرداخته و مشارکت مردمی را «۳۳ تا ۳۴ میلیون نفر» ذکر کرده بودند.
با ادامه شمارش آرای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پایان شمارش در برخی از حوزهها، حوزههایی که انتخابات در آنها به مرحله دوم کشیده شده در حال مشخص شدن است. آمار اولیه نشان میدهد که در ۲۰ حوزه انتخابیه و از جمله تهران، انتخابات مرحله دوم برگزار خواهد شد.
بر پایه اعلام رسانه های حکومتی. غلامعلی حداد عادل، سیدمحمدحسن ابوترابی فرد، سید علیرضا مرندی، مرتضی آقاتهرانی، مسعود میرکاظمی، بیژن نوباوه، احمد توکلی، علی مطهری، روحالله حسینیان، علیاصغر زارعی، علیرضا زاکانی، حسین مظفر، زهره طبیبراده، غلامرضا مصباحی مقدم، محمد سلیمانی، سید مهدی هاشمی، سید محمود نبویان، مهرداد بذرپاش، حمید رسایی، اسماعیل کوثری مهدی کوچک زاده، لاله افتخاری، مجتبی رحماندوست، الیاس نادران، حسین فدایی، محمدرضا باهنر، پرویز سروری، فاطمه رهبر، فاطمه آلیا و حسین نجابت ۳۰ نفر نخست تهران هستند.
تداوم بازداشت و شناسایی تعداد دیگری از بازداشت شدگان مسیحی دراصفهان
خبرگزاری هرانا - در حالیکه آمار دستگیرشدگان مسیحی که از سوی نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف ایران بازداشت می شوند رو به فزونی گذاشته است، منابع خبری از شهر اصفهان، خبر از تداوم بازداشت این افراد و شناسایی برخی دیگر از بازداشت شدگان مسیحی می دهند.
به گزارش محبت نیوز، در هفته گذشته و در پی مراجعه ماموران امنیتی به منازل و محل كار برخی از نوكیشان مسیحی كه منجر به بازداشت جمعی از این افراد شده است، منابع خبری اسامی و مشخصات تعداد دیگری از بازداشت شدگان كه نامشان تاكنون منتشر نشده را نیز گزارش دادند.
بر پایه این گزارش شهرام قائدی، شهناز ظریفی و مریم دل آرام نام سه تن دیگر از بازداشت شدگان نوكیش مسیحی است که در ادامه روند بازداشت گسترده نوكیشان مسیحی كه در روز چهارشنبه سوم اسفند ماه ۱۳۹۰ بوده در اصفهان بازداشت شدند.
در خصوص بازداشت شهرام قائدی ماموران امنیتی ضمن بازداشت نامبرده محل سکونت وی را نیز مورد تفتیش قرار داده و برخی از وسایل شخصی ایشان را ضبط و با خود بردند. لازم به یاد آوریست شهرام قائدی و کشیش حکمت سلیمی هر دو ساکن فولاد شهر اصفهان میباشند که بازداشت این افراد بطور جداگانه و همزمان در ساعت ۷ صبح صورت گرفته است.
شهرام قائدی از اعضای كلیسای پولس در اصفهان و از هنرمندان تئاتر اصفهان می باشد كه پیش تر نیز در نمایش هایی در نقش عیسی مسیح به ایفای نقش پرداخته است. بر اساس گزارش ها پس از بازداشت هنوز از وضعیت و محل نگهداری ایشان اطلاع دقیقی در دست نمی باشد .
هم چنین مریم دل آرام نیز صبح همان روز مورخه در منزلش با ورود تعدادی مامور لباس شخصی بازداشت شد، ماموران طبق عادت بدون هیچ توضیحی تمامی خانه را مورد تفتیش قرار داده و كتاب مقدس و هر چیزی كه می توانسته نشان از اعتقادات دینی و مسیحی ایشان باشد و یا بنظر مشكوك می رسید ضبط كرده و به همراه ایشان با خود به مكان نامعلومی انتقال دادند. این مادر (حدود) ۵۶ ساله همچنین بیمار و از وضعیت سلامت خوبی برخوردار نیستند وی همچنین از داروهای ویژه ایی زیر نظر دكتر استفاده میكند كه گفته شده وقتی دخترشان قصد داشته تا داروها را به زندان به مادرش برساند ماموران امنیتی ضمن ممانعت حتی از گرفتن داروهای وی نیز خودداری می كنند. وضعیت ایشان نیز كماكان از زمان دستگیری همچنان نامعلوم می باشد.
شهناز ظریفی نیز از نوكیشان مسیحی و مادر دو فرزند می باشد كه در صبح چهارشنبه همزمان با بازداشت جمعی از نوكیشان مسیحی در اصفهان ماموران امنیتی به خانه ایشان اعزام و ضمن تهدید و بازداشت نامبرده آپارتمان محل سكونت ایشان را بدقت مورد بررسی قرار می دهند. گفته می شود در طی بازرسی از محل سكونت وی تعدادی كتاب مقدس پیدا شده و آنها را بهمراه برخی لوازم شخصی ایشان ضبط نمودند . جزئیات بیشتری از بازداشت این مادر مسیحی گزارشی منتشر نشده و خبرهای تائید نشده حكایت از انتقال ایشان به زندان دستگرد اصفهان دارد.
از سوی دیگر بر اساس این گزارش گیتی حكیم پور، بانوی ۷۸ ساله مسیحی كه در تاریخ سوم اسفند ماه ۱۳۹۰ در ساعت ۶ صبح در منزلش توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود پس از ۳ روز بازداشت در اداره اطلاعات اصفهان در تاریخ ۶ اسفندماه ۱۳۹۰ بطور مشروط آزاد شد. گفته می شود گویا بازجوی پرونده ( محسنی) وی را بدلیل كهولت سن و همچنین بدلیل جراحی كه به تازگی بر روی زانو پا انجام داده اند و نیاز به مراقبت های ویژه داشته بطور موقت دستور آزادی ایشان را در صورت سپردن وثیقه - سند خانه - صادر كرده اند.
لازم به یادآوری است كه ماموران امنیتی در هنگام بازداشت خانم حكیم پور كلیه وسیله شخصی از جمله پاسپورت، سند خانه و حتی حساب بانكی وی را نیز ضبط كردند.
نیروهای امنیتی وابسته به دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی طی دو ماه گذشته در شهرهای اهواز، شیراز، تهران و اصفهان اقدام به بازداشت گسترده شهروندان مسیحی به صورت انفرادی و یا جمعی نموده اند. و این در حالیست که هر روز بر آمار دستگیرشدگان نیز افزوده می شود. گرچه انتظار می رفت تا در راستای مصلحت اندیشی، سران جمهوری اسلامی از هر ترفندی برای بیشتر شدن حضور مردم در پای صندوق های رای و کسب مشروعیت خود استفاده کنند، اما سیر گسترده بازداشت مسیحیان در ایران نشان داد كه سران جمهوری اسلامی حتی دیگر برای این موضوع هم اهمیتی قائل نیستند تا حداقل در این ایام رنگ و ظاهری دیگر از خود نشان دهند.
لازم به یادآور است نحوه بازداشت این افراد و همینطور زمان آن نشان می دهد که این مرحله از دستگیری ها با برنامه ریزی گسترده و در پی سلسله شناسایی های قبلی صورت گرفته است.
هم اكنون تعداد افراد بازداشت شده مسیحی در اصفهان كه خبر آن تائید و منتشر شده است به ۶ تن رسیده است.
در خصوص بازداشت شهرام قائدی ماموران امنیتی ضمن بازداشت نامبرده محل سکونت وی را نیز مورد تفتیش قرار داده و برخی از وسایل شخصی ایشان را ضبط و با خود بردند. لازم به یاد آوریست شهرام قائدی و کشیش حکمت سلیمی هر دو ساکن فولاد شهر اصفهان میباشند که بازداشت این افراد بطور جداگانه و همزمان در ساعت ۷ صبح صورت گرفته است.
شهرام قائدی از اعضای كلیسای پولس در اصفهان و از هنرمندان تئاتر اصفهان می باشد كه پیش تر نیز در نمایش هایی در نقش عیسی مسیح به ایفای نقش پرداخته است. بر اساس گزارش ها پس از بازداشت هنوز از وضعیت و محل نگهداری ایشان اطلاع دقیقی در دست نمی باشد .
هم چنین مریم دل آرام نیز صبح همان روز مورخه در منزلش با ورود تعدادی مامور لباس شخصی بازداشت شد، ماموران طبق عادت بدون هیچ توضیحی تمامی خانه را مورد تفتیش قرار داده و كتاب مقدس و هر چیزی كه می توانسته نشان از اعتقادات دینی و مسیحی ایشان باشد و یا بنظر مشكوك می رسید ضبط كرده و به همراه ایشان با خود به مكان نامعلومی انتقال دادند. این مادر (حدود) ۵۶ ساله همچنین بیمار و از وضعیت سلامت خوبی برخوردار نیستند وی همچنین از داروهای ویژه ایی زیر نظر دكتر استفاده میكند كه گفته شده وقتی دخترشان قصد داشته تا داروها را به زندان به مادرش برساند ماموران امنیتی ضمن ممانعت حتی از گرفتن داروهای وی نیز خودداری می كنند. وضعیت ایشان نیز كماكان از زمان دستگیری همچنان نامعلوم می باشد.
شهناز ظریفی نیز از نوكیشان مسیحی و مادر دو فرزند می باشد كه در صبح چهارشنبه همزمان با بازداشت جمعی از نوكیشان مسیحی در اصفهان ماموران امنیتی به خانه ایشان اعزام و ضمن تهدید و بازداشت نامبرده آپارتمان محل سكونت ایشان را بدقت مورد بررسی قرار می دهند. گفته می شود در طی بازرسی از محل سكونت وی تعدادی كتاب مقدس پیدا شده و آنها را بهمراه برخی لوازم شخصی ایشان ضبط نمودند . جزئیات بیشتری از بازداشت این مادر مسیحی گزارشی منتشر نشده و خبرهای تائید نشده حكایت از انتقال ایشان به زندان دستگرد اصفهان دارد.
از سوی دیگر بر اساس این گزارش گیتی حكیم پور، بانوی ۷۸ ساله مسیحی كه در تاریخ سوم اسفند ماه ۱۳۹۰ در ساعت ۶ صبح در منزلش توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود پس از ۳ روز بازداشت در اداره اطلاعات اصفهان در تاریخ ۶ اسفندماه ۱۳۹۰ بطور مشروط آزاد شد. گفته می شود گویا بازجوی پرونده ( محسنی) وی را بدلیل كهولت سن و همچنین بدلیل جراحی كه به تازگی بر روی زانو پا انجام داده اند و نیاز به مراقبت های ویژه داشته بطور موقت دستور آزادی ایشان را در صورت سپردن وثیقه - سند خانه - صادر كرده اند.
لازم به یادآوری است كه ماموران امنیتی در هنگام بازداشت خانم حكیم پور كلیه وسیله شخصی از جمله پاسپورت، سند خانه و حتی حساب بانكی وی را نیز ضبط كردند.
نیروهای امنیتی وابسته به دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی طی دو ماه گذشته در شهرهای اهواز، شیراز، تهران و اصفهان اقدام به بازداشت گسترده شهروندان مسیحی به صورت انفرادی و یا جمعی نموده اند. و این در حالیست که هر روز بر آمار دستگیرشدگان نیز افزوده می شود. گرچه انتظار می رفت تا در راستای مصلحت اندیشی، سران جمهوری اسلامی از هر ترفندی برای بیشتر شدن حضور مردم در پای صندوق های رای و کسب مشروعیت خود استفاده کنند، اما سیر گسترده بازداشت مسیحیان در ایران نشان داد كه سران جمهوری اسلامی حتی دیگر برای این موضوع هم اهمیتی قائل نیستند تا حداقل در این ایام رنگ و ظاهری دیگر از خود نشان دهند.
لازم به یادآور است نحوه بازداشت این افراد و همینطور زمان آن نشان می دهد که این مرحله از دستگیری ها با برنامه ریزی گسترده و در پی سلسله شناسایی های قبلی صورت گرفته است.
هم اكنون تعداد افراد بازداشت شده مسیحی در اصفهان كه خبر آن تائید و منتشر شده است به ۶ تن رسیده است.
سه کارگر در سنندج و عسلویه جان خود را از دست دادند
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که طی هفتهی گذشته در سنندج و عسلویه، سه کارگر جان خود را به سبب فقدان ایمنی در محیط کار از دست دادهاند.
بره گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، یکشنبهی گذشته یک کارگر جوشکار به نام "عثمان اصلانی" در روستای "دوشانت" واقع در اطراف سنندج، بر اثر برق گرفتگی از اسکلت ساختمانی به پایین پرتاب شد و متاسفانه جان خود را از دست داد. وی متأهل و دارای یک فرزند بود.
هم چنین بعد از ظهر روز چهارشنبه، دو کارگر شاغل در فاز یک عسلویه هنگام بازگشت از کار، در "جادهی بیدخون" در عسلویه، با موتور سیکلت خود با یک دستگاه تریلر تصادف کردند و هر دو در دم جان سپردند. این مسیر پر تردّد در عسلویه فاقد استانداردهای راهداری میباشد و تاکنون باعث تصادفات منجر به جرح و فوت کارگران بسیاری شده است.