۱۳۹۰ بهمن ۲۶, چهارشنبه

روز چهارشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

ویدئوی کوتاهی از وضعیت امنیتی تهران در شب 25 بهمن


جـــرس:
 منابع حقوق بشری گزارش داده اند که امید دهدارزاده فعال سیاسی و از اعضای حزب پان ایرانیست در اهواز، شامگاه دوشنبه بازداشت شده است.

بر اساس گزارش ها، مأموران امنیتی با ورود به خانه امید دهدارزاده ضمن بازداشت، خانه‌ی وی را مورد بازررسی قرار داده و وسائل شخصی وی از جمله کامپیوتر وی را نیز ضبط کردند.

به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» بازداشت دهدارزاده به خاطر دیوارنویسی‌ها برای سالگرد ۲۵ بهمن صورت گرفته است.

از محل نگهداری این فعال سیاسی اطلاعای در دست نیست.










اخبار روز - گزارش دریافتی: ناما جعفری شاعر و وبلاگ نویس به همراه همسر دکتر مهدی خزعلی و دخترش از دستگیر شدگان امروز (سه شنبه) در خیابان آزادی توسط نیروهای امنیتی هستند. 




 کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

بیانیه 31
پس از تلاش و فعالیت بسیارزیاد خانواده شاهرخ بالاخره روز چهار شنبه 19 /11/1390 توانستند بعد از25 روز با شاهرخ زمانی که همچنان در بند قرنطینه در شرایط بسیار بد نگهداری می شود ملاقاتی داشته باشند . در این ملاقات علی رغم وجود فشار های روحی و جسمی علیه شاهرخ و محمد آنها دارای روحیه بسیار بالای بودند و همچنان به اعتراضات خود ادامه می دهند . همچنین شاهرخ نامه ای دیگری برای دادگاه شعبه 29 دیوان عالی کشور نوشته و ارسال کرده است شماره پرونده آنها در شعبه 29 دادگاه دیوان عالی کشور 900559 است که هنوز هیچ اظهار نظری اعلام نکرده، بنا براین اگرتشکل ها و نهاد های کارگری ، نهاد های بین المللی حقوق بشر و آزادیخواهان ، سازمانها و احزاب انقلابی بیشتر تلاش کنند و هرچه بیشتر فشار بیاورند می توانند شعبه 29 دادگاه دیوان عالی کشور را وادار به شکستن حکم صادر علیه شاهرخ زمانی و محمد جراحی نمایند .
کارگران ، دانشجویان ، زنان ، جوانان انقلابی ، تشکل ها ، سازمانها و احزاب انقلابی باید از فرصت در حال گذر پیش رو هر چه زودتر و هرچه بیشتر استفاده کنیم تا تلاش ها و مبارزات عمومی ثمر بدهد و آزادی زندانیان را، یا حداقل کمتر شدن حکم صادره علیه آنها را بدست آوریم.
همچنین خبر دار شدیم که در درگیری روز سه شنبه 18/11/1390 بین اراذل و اوباش با محمد جراحی هیچ اتفاق نا گواری پیش نیامده است .اما همچنان جو بند با طرح و نقشه های از پیش طراحی شده توسط اطاق 37 در بند قرنطینه متشنج و آبستن حوادث می باشد.
لازم به ذکر است که امروز یکشنبه 23/11/1390 شاهرخ زمانی و محمد جراحی نامه دیگری به مسئولین زندان مرکزی تبریز نوشته اند که هرچه زودتر آنها را به بند عمومی انتقال دهند در نامه فوق به مسئولین زندان اعلام کرده اند که اگر به در خواست ما جواب مثبت ندهید فردا دست به اعتصاب غذای نا محدود خواهیم زد و در جواب به انها گفته اند که ما امروز با مسئولین پرونده شما(اطاق 37) جلسه داریم بنا براین صبر کنید با انها به توافق برسیم و شما را به بند عمومی انتقال بدهیم .دوستان و رفقا در این رابطه نیز تلاش و مبارزات ما می تواند کمک حال زندانیان باشد بیاید هر چه بیشتر و متحدانه تر اعتراض کنیم .

پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
23/11/1390
www.chzamani.blogspot.com
freeshahrookh@gmail.com




در زمان قحطی با طلاهای‌مان چه کنیم؟

image
برای ناهار نون نداشتیم، از اونجا که بعد از گرون شدن نون تقریبا جلوی نانوایی‌ها دیگه صف طولانی ندیده بودم گفتم برم سریع بخرم بیارم خونه. اون روزایی بود که سکه و طلا و دلار روز‌به روز بالا می‌رفت...از خانم همسایه خواهش کردم حواسش به بچه‌های من باشه و دوون دوون رفتم، دیدم ای‌دل غافل صفی جلوی نونواییه که بیا و ببین...
 همینطور ته صف داشتم حساب می‌کردم که تا نوبت من برسه بچه‌ها از گرسنگی روکش مبل و کوسن‌ها رو خوردن پس بهتره برم ازین نون باگت آماده‌ها بخرم، که یهو بحث سه خانم جلویی من توجهمو جلب کرد...

ظاهرا هر سه همسایه بودن و اومده بودن برای خاطر جمعی از زنده‌موندنشون در برابر قحطی یه طبقه فریزرشونو پر از نون کنن چون حتما نون گرون می‌شه. شاید هر دونه یک سکه بهار آزادی... و آدما قراره همدیگرو بخورن! چشای من گرد شده بود. آقای جلویی این سه‌تا زن هم مثل من حواسش به حرف اینا بود چون گاهی برمی‌گشت نگاهشون می‌کرد و سری تکون می‌داد و برمی‌گشت ببینه صف رفته جلو یا نه.
بعد از بحث از گرونی و کمیابی قریب‌الوقوع نون، بحث شیرین طلا به میون اومد...
اولی گفت: حالا که طلا اینقدر گرون شده باید یه جوری اونایی رو که داریم حفظش کنیم، خواهرم چند روز پیش ساعت ده صبح میدون صادقیه داشته تیتر روزنامه‌هارو نگاه می‌کرده ببینه دنیا چه خبره، شوهرش هم با دومتر قد کنارش بوده. یه آقایی اومده اونطرفش وایساده مثلا اونم داره تیتر روزنامه می‌بینه و در عوض یک ثانیه دست انداخته گردن خواهرم و زنجیرشو پاره کرده و با مدال سنگینش برد( همه اینا رو با پانتومیم دست هم اجرا می‌کرد) و سوار موتور شده و فرار کرده. تا شوهرش اومده عکس‌العمل نشون بده دزده رسیده بوده سرخیابون. مردم هم انگار نه‌انگار هیچکی کمک نکرده.
دومی گفت: ای‌وای خدا مرگم بده، حالا حال خواهرت چطوره؟ خدا به خواهرت رحم کرده که روی زمین نکشیده‌تش و یا زنجیرش گردنشو نبریده. من می‌گم بهتره این روزا اصلا طلا نندازیم. به خاطر طلا هم شده می‌دزدنمون و یه بلایی هم سرمون میارن.
سومی گفت: بدبختی! از جوونی تا حالا برای پیری و کوری چارتا تیکه طلا جمع کردیم! چقدر به سر شوهره غر زدیم که کادوی سالگرد و عیدی بهمون طلا بده، تا پولی ازخرجی خونه موند دویدیم رفتیم طلا خریدیم حالا نمی‌دونیم کجا بذاریمش که امن بمونه.
اولی: آره به خدا، من سی سال آزگار  که معلم بودم ،بعد از گرفتن  هر حقوق می‌رفتم یه سکه می‌خریدم و پس‌انداز می‌کردم، حالا می‌ترسم بشه بلای جونم. خواهر شوهرم تعریف می‌کرد نصف شب  اومدن پیرزن همسایه‌شونو کشتن و طلاهاشو برداشتن.

دومی با دستش زد تو صورتش. ای خدا مرگم بده. بیچاره.

سومی: راستی میگم، جاریِ من رفته طلاهاشو گذاشته بانک کارگشایی. در ازای هر ۱۴۲ گرم یک میلیون تومن وام می‌دن و سرسال فقط ۹۰ هزار تومن کارمزد می‌گیرن. میایید فردا با هم بریم؟
دومی: نکنه اوضاع بلبشو بشه و طلاهارو بعد از یه سال ندن؟
سومی: نه بابا، اینا دولتی‌ین. ازاین کارا نمی‌کنن.
دومی: ایش... هر چی دزدی و کار خلافه از گور این دولتی‌ها بلند می‌شه.
اولی: من که از ترسم رفتم بانک صندوق اجاره کردم.
سومی: چند؟
اولی: بستگی به اندازه‌ش داره و یا بانکی که توش می‌ذاری. بعضی‌بانک‌ها یک میلیون‌تومن پول پیش می‌گیرن و بعضی بانکها بین دویست تا ششصدهزار تومن و کرایه سالیانه بستگی به اندازه صندوق داره. من یه کوچیکش برام بس بود. سالی چهل هزار تومن.
دومی: اوضاع شلوغ شه، سارق مسلح‌ها می‌ریزن صندوق‌ها رو خالی می‌کنن.
سومی: نه بابا تو هم!!(به اولی) مگه جنس‌های  تو صندوق رو بیمه نمی‌کنن.
اولی: اتفاقا من اینو پرسیدم. می‌گن ما کاری نداریم توش چی بگذارید اگه هم خطری براش پیش اومد یا آتیش‌سوزی شد به ما هیچ ربطی نداره! طلا، مدارک شناسنامه پاسپورت یا... هیچ تضمینی نیست. خودمم می‌ترسم.
سومی: پس بانک کارگشایی بهتره، تازه کرایه هم نمی‌گیره یه چیزی هم می‌ده.
اولی: مگه اون تضمینی می‌ده برای سرقت یا آتیش سوزی؟
سومی: نمی‌دونم والله... فکر نکنم،  جاریم چیزی در این مورد نگفت.
دومی: دیدی هر چی جمع کردیم تو زندگیمون از دستمون رفت... من شبا خوابم نمی‌بره. یه ساختمون نیمه‌ساز چسبیده به  خونه‌مون هست. هر شب می‌ترسم از طریق اون بیان رو بالکنمون و بیان هر چی برای پیری و کوری جمع کردیم بارکنن ببرن. دیگه جوونا دنیال کار آبرومند نیستن که. همه می‌خوان یه شبه پولدار بشن. شوهرم اومده یه گاوصندوق تو کمدمون جاسازی کرده اما چه فایده وقتی دزد بیاد با یه سیلی جای صندوقو می‌تونه دربیاره ازمون. مرد جلویی که کماکان جلو می‌رفت و گاهی برمیگشت کله‌ای تکون می‌داد یا نچ‌نچی می‌کرد دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره و وارد بحث شد.
- همه اینایی که گفتید نامطمئنه! ما کُردیم، یه فامیل داریم مهرشهر خونه ویلایی دوهزارمتری داره. هر گوشه حیاطشو به یکی از ما اجاره داده. پول و طلا و سندهای مُهممونو می‌ذاریم تو یه گاوصندوقی چیزی چال می‌کنیم گوشه‌ای که تو حیاط به ما داده. روشو دوباره موزائیکمی‌کنیم. دو نفرلباس شخصی کُرد مسلح هم استخدام کرده شبانه‌روز توی حیاط کشیک می‌دن. برای اموال هیچکدوممون هم تابه‌حال اتفاقی نیفتاده.  نه بگم تو این دوره این کارو می‌کنه، نه... از بعد از انقلاب کار این آقا همینه. همه‌مون هم بهش اطمینان صددرصد داریم. مگه آدم عاقل این روزا به بانک و دولتی‌ها اطمینان می‌کنه.
زن اولی: حالا ما فامیل اینطوری از کجا بیاریم؟
دومی: بدبخت شدیم رفت...
سومی: والله چی بگم؟
و من بی‌اختیار دستم رفت روی حلقه‌ ازدواجم و درش آوردم و یواشکی گذاشتمش تو کیفم. دنیا رو چه‌دیدی شاید به خاطر یه حلقه دزدیدنمون...



سکوت محافظه‌کاران درباره وضعیت نظامی تهران

مقام‌های جمهوری اسلامی و رسانه‌های محافظه‌کار درباره علت حضور گسترده نیرو‌های امنیتی در خیابان‌های مرکزی شهر تهران سکوت اختیار کرده‌اند.
براساس گزارش‌ها٬ روز سه‌شنبه (۲۵ بهمن) در خیابان‌های مرکزی شهر تهران نیرو‌های فراوانی از گارد ویژه و گروه‌هایی از موتور سواران لباس شخصی به منظور سرکوب مردم معترض مستقر شده‌اند.
حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نخستین‌ سالگرد حصر این رهبران جنبش سبز٬ اعلام کرده بودند بعداز ظهر سه‌شنبه (۲۵ بهمن) با حضور در خیابان‌ها دست به راهپیمایی خواهند زد.
غلامحسین محسنی اژه‌ای٬ دادستان کل کشور که روز گذشته (دوشنبه ۲۴ بهمن) پیشاپیش این حضور اعتراضی را به «خرید شب عید مردم» تعبیر کرده بود٬ تاکنون درباره علت حضور نیرو‌های گارد ویژه برای مقابله با «خرید شب عید مردم» توضیحی ارائه نکرده است.
تمام رسانه‌های محافظه‌کار نیز همچون مقام‌های امنیتی و قضایی در خصوص امنیتی شدن فضای شهر تهران و حضور معترضان در بخش‌هایی از این شهر سکوت اختیار کرده‌اند.
این رسانه‌ها پیش‌تر به هنگام راهپیمایی حامیان موسوی و کروبی با انتشار گزارش‌هایی غیر واقعی٬ تلاش می‌کردند اوضاع شهرها را عادی توصیف کنند.
به نظر می‌رسد مقام‌های جمهوری اسلامی و رسانه‌های همسو با آنها تصمیم گرفته‌اند در آستانه برگزاری انتخابات مجلس نهم در این خصوص از اظهارنظر و انتشار گزارش خودداری کنند.
آنها تلاش می‌کنند تا فضای سیاسی ایران به فاصله ۱۷ روز مانده به برگزاری انتخابات را آرام نشان داده و همه چیز را آماده برگزاری نهمین دوره انتخابات مجلس نشان دهند.
این مقام‌ها و رسانه‌ها در عین حال تلاش می‌کنند در خصوص حضور گسترده نیرو‌های امنیتی و نظامی در خیابان‌های شهر تهران تصویر٬ گزارش و خبری منتشر نشود.





با وجود تهدید‌های علنی علیه اسرائیل صورت گرفت:

جمهوری اسلامی: در انفجارهای اخیر دست نداریم

مقام‌های جمهوری اسلامی که در هفته‌های اخیر بار‌ها اسرائیل را تهدید به مقابل به مثل در برابر ترور دانشمندان هسته‌ای کرده بودند٬ اعلام کرده‌اند تهران در انفجار‌های تایلند٬ هند و گرجستان نقشی ندارد.
روز‌ دوشنبه (۲۴ بهمن) دیپلمات‌های اسرائیلی در هند و گرجستان هدف بمبگذاری قرار گرفته‌اند که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل٬ جمهوری اسلامی را به دست داشتن در این حملات متهم کرده است.
سه‌شنبه (۲۵ بهمن) نیز سه انفجار در بانکوک پایتخت تایلند به وقوع پیوسته که گزارش شده «سه ایرانی» عامل این بمب‌گذاری‌ها بوده‌اند.
ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل نیز وقوع این انفجار‌ها را تلاش تروریستی از سوی ایران دانسته و گفته جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان به اقدامات تروریستی خود ادامه می‌دهند.
رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه نیز ادعای دست داشتن جمهوری اسلامی در «حوادث تروریستی» مرتبط با دیپلمات‌های اسرائیلی را رد کرده است.
احمد وحیدی٬ وزیر دفاع ایران نیز گفته که «ممکن است گروه‌ها و افراد مختلفی دست به این کار {ترور‌ها و انفجار‌ها} زده باشند.»
آقای وحیدی توضیح بیشتری درباره این گروه‌ها و افراد مختلف نداده است.
حسین شیخ‌الاسلام٬ دبیرکل کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین هم گفته است: «اسرائیل برای مشتعل کردن جو علیه ایران٬ دست به چنین اقدامی {انفجار‌ها} زده است.»
آقای شیخ‌الاسلام در عین حال افزوده که «ما {ایران} از این روش‌ها استفاده نمی‌کنیم؛ ما دارای ملاک‌های ارزشی هستیم و به‌گونه‌ای عمل نمی‌کنیم که جان انسان‌های بی‌گناه به خطر بیفتد.»
اظهارات این مقام‌ها در شرایطی ایراد می‌شود که علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی در خطبه‌های دو هفته گذشته به صراحت اسرائیل را تهدید به مقابله به مثل کرده بود.
فرماندهان سپاه و وزیر اطلاعات دیگر مقام‌های جمهوری اسلامی هستند که در هفته‌های اخیر حملات تندی متوجه اسرائیل کرده بودند.





دور جدید فیلتر سایت‌های تیم احمدی‌نژاد آغاز شد


دور جدید فیلتر سایت‌های وابسته به تیم محمود احمدی‌نژاد چند هفته پس از حملات گسترده این سایت‌ها به سپاه پاسداران و نمایندگان مجلس آغاز شد.
«محرمانه نیوز»٬ «رهاپرس»٬ «معیار نیوز»٬ «زمان نیوز»٬ «خردادپرس» و «همت نگار»٬ «عمارپرس» ٬«دولت‌یار» و «محرمانه‌نیوز» ۹ سایتی هستند که در هفته‌های اخیر به همراه چند وبلاگ دیگر به طور مستقیم و غیرمستفیم حملات سازماندهی‌ شده‌ای علیه سپاه و مجلس تدارک دیده بودند.
برخی از این سایت‌ها همچون «رهاپرس» و «معیارنیوز» پس از چند هفته فعالیت آزادانه٬ در چند روز گذشته فیلتر شده‌اند.
وبلاگ «سوپر انحرافی» هم از وبلاگ‌های جنجالی وابسته به تیم احمدی‌نژاد است که در چند روز گذشته فیلتر شده است.
موج مسدود شدن سایت‌های وابسته به تیم احمدی‌نژاد چند روز پس از علنی شدن اختلاف رئیس دولت دهم با علی خامنه‌ای بر سر ادامه کار حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
سایت‌های مسدود شده در واکنش به حملات حامیان خامنه‌ای به محمود احمدی‌نژاد٬ مطالب تهدیدآمیز فراوانی علیه محافظه‌کاران منتقد دولت منتشر کرده بودند.
«باکری آنلاین»٬ «برای همه»٬ «یکشنبه»٫ «تماشا نیوز»٬ «محرمانه نیوز»، «محرمانه آنلاین»٬ «نهال نیوز»٬ «دولت یار»، «پنهان نیوز»٬ «دولت ما»٬ «کیان پرس» و «دیدگاه نیوز» از دیگر سایت‌های مسدود شده تیم احمدی‌نژاد محسوب می‌شوند.



تبلیغ شبکه‌های صداوسیما در فیس‌بوک و یوتیوب !

سحام نیوز: با وجود فیلتر و منع دو سایت فیس‌بوک و یوتیوب در ایران، دست‌کم سه شبکه صداوسیما نه‌تنها در این دو سایت، صفحه دارند بلکه صفحات خود را در فیس‌بوک و یوتیوب در برنامه‌های مختلف، تبلیغ هم می‌کنند.
شبکه‌های العالم (به زبان عربی)، پرس‌تی‌وی (به زبان انگلیسی) و آی‌فیلم (عربی-فارسی) وابسته به صداوسیمای ایران در برنامه‌های مختلف خود، سایت‌های فیس‌بوک و یوتیوب را تبلیغ می‌کنند.




ردصلاحیت عضو خبرگان به دلیل عدم التزام به اسلام و نظام

سحام نیوز: سیدمحمود علوی، عضو مجلس خبرگان با تایید خبر ردصلاحیتش به دلیل آنچه عدم التزام عملی به اسلام و نظام اعلام شده، از شورای نگهبان خواست تا دفاعیاتش را استماع کند.
به گزارش فارس؛ وی با بیان اینکه رسانه‌ای شدن ردصلاحیتش وی را مجبور به ارایه توضیحات به مردم کرده است، گفت: صلاحیت بنده از سوی مراجع‌ چهارگانه و هیات نظارت استانی تایید شده بود اما هیات مرکزی شورای نگهبان با استناد به ماده «یک» قانون انتخابات (عدم التزام عملی به اسلام و نظام) صلاحیت بنده را رد کردند. متاسفانه تا این لحظه دلایل ردصلاحیت بنده از سوی شورای نگهبان اعلام نشده و تنها به «عدم التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» بسنده شده است.




احضار دو فعال مدنی به دادگاه انقلاب برای اجرای حکم

سحام نیوز: به گزارش منابع حقوق بشری، علیرضا فیروزی روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس برای اجرای حکم زندان خود و سورنا هاشمی برای پرونده‌های خود از سوی دادگاه انقلاب احضار شده‌اند.
علیرضا فیروزی روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس که حکم چهار سال و نیم زندانش از سوی دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید شده است برای اجرای حکم زندان خود در تاریخ دوم اسفند ماه احضار شده است.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» سورنا هاشمی فعال دانشجویی طی روزهای گذشته نیز برای پرونده‌های خود که تحت بررسی به دادگاه انقلاب احضار شده است.
علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی در دادگاه بدوی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباس به دو سال و نیم زندان محکوم شده بودند. این حکم در رابطه با پرونده بازداشت سال ۱۳۸۸ این دو صادر شده بود.
فیروزی و هاشمی در تاریخ ۱۲ دی ماه سال ۸۸ در ارومیه بازداشت و نزدیک به دو ماه از وضعیت آنان اطلاعی در دست نبود، تا این‌که بعد از ۷۰ روز از زندان اوین با خانواده‌های خود تماس گرفتند. سورنا هاشمی در تاریخ ۱۵ فروردین ماه ۸۹ و علیرضا فیروزی در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه سال ۸۹ با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شده بودند.
طی روزهای گذشته حکم علیرضا فیروزی در حالی در دادگاه تجدیدنظر تأیید شده است که این حکم به وی ابلاغ نشده، اما او را جهت اجرای حکم احضار کرده‌اند.
هاشمی و فیروزی در پرونده‌ی دیگری مربوط به افشاگری ماجرای رسوایی اخلاقی معاونت دانشگاه زنجان نیز علاوه بر حکم شش ماه زندان تعزیری به دو سال حبس تعلیقی محکوم شده‌ بودند که این حکم با توجه به صدور حکم جدید برای علیرضا فیروزی به مرحله‌ی اجرا درآمده است.
بر این اساس وی برای چهار سال و نیم حکم به زندان احضار شده است.
سورنا هاشمی نیز که پرونده وی در دادگاه تجدیدنظر هنوز تحت بررسی است طی روزهای گذشته به دادگاه احضار شده است.
این دو فعال دانشجویی دانشگاه زنجان روز هفتم خرداد ماه سال جاری برای اجرای حکم شش ماه زندان پرونده دادگاه زنجان خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند که چندی پیش با اتمام دوران محکومیت آزاد شده بودند.
علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه زنجان بودند که پس از افشای موارد اخلاقی یکی از مسئولان دانشگاه (مددی) بازداشت و دوره‌ای را در زندان سپری کرده بودند.
هاشمی که بارها از سوی ماموران اطلاعات به صورت تلفنی احضار و تهدید شده در تاریخ ۲۸ آبان ۸۸ نیز باز داشت شده بود که هنوز به این پرونده رسیدگی نشده و در دادگاه انقلاب مفتوح است.




اعضای خانواده مهدی خزعلی توسط نیروهای امنیتی ربوده شدند

سحام نیوز: امروز سه شنبه همسر دکتر مهدی خزعلی و دخترش توسط نیروهای امنیتی ربوده شدند.
به گزارش سایت «باران»، بعد از ظهر سه شنبه همسر دکتر مهدی خزعلی به همراه دختر خود در حالی که سوار بر خودرو شخصی در خیابان آزادی به سمت منزلشان در حال حرکت بودند توسط نیروهای امنیتی در محاصره قرار گرفتند و پس از دستگیری به مکان نامعلومی منتقل شدند.تلاشهای صورت گرفته برای آگاهی از سرنوشت و مکان بازداشت، بی نتیجه بوده است.
این در حالیست که مهدی خزعلی در سی و هفتمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد و به دلیل وخامت حالش در بهداری زندان اوین بستری شده است.




مشاهدات خبرنگار کلمه از ۲۵ بهمن تهران: سکوت اعتراضی در مملکتی که آب پاشی هم درآن جرم است

گروه اجتماعی کلمه_ زهره نقیبی
 
۲۵ بهمن همزمان با سالگرد شهادت محمد مختاری و صانع ژاله و در یکمین سالگرد حبس خانگی، سبزها بار دیگر خیابان را برای حضور خود برگزیدند. حضوری آرام در خیابان های شهری که روزی مقدم سبزها را در حالی گرامیداشت که همراهان جنبش سبز میرحسین موسوی و مهدی کروبی چون نگینی در میان انبوه جمعیت، “حماسه ۲۵ خرداد” را آفریده بود.
اینک اما نیروهای انتظامی و امنیتی پیش از مردم خیابان ها را به تسخیر در آورده اند. در زیر نگاه سنگین ماموران باز این مردمند که در سکوت نظاره گر رفتار حکومتی هستند که در اوج اقتدار ” خیبری” مجوز یک راهپیمایی “سکوت” را هم نمی دهد.
خبرنگار کلمه اما در میان مردم است و آنچه در مسیر حضور سبز خود مشاهده کرده به تحریر آورده است. حضور مردمی که معترضند و حیران از این همه لشکر کشی های خیابانی.
بی شک واقعیت حضور مردم را نمی توان تنها از یک دریچه دید. آن هم در فضایی که هر حرکتت زیر نگاه امنیتی کنترل می شود، آنقدر که لنز کوچک تلفن همراهت هم نمی تواند گوشه ای از این حضور سبز را به تصویر بکشد.
فقط تو می مانی و کلماتی که شاید بتواند اندکی از آنچه تجربه کرده ای را برای تاریخی که آیندگان می خوانند، ثبت کند.
به خیابان می آیم
به خیابان که می آیم تا چشم کار می کند پر از نیروهای نظامی  و انتظامی است که مسیر را از ساعتها قبل از شروع راهپیمایی قبضه کرده اند. برخی نقاط پر تعدادند و برخی نقاط هم کم تعداد. اما جایی را خالی نگذاشته اند. هم از حضور خود و هم موتورها و ماشین های آتش نشانی و جرثقیل هایی که این بار به لشگر خود اضافه کردند. از پیاده رو در حال عبور به خیابان هستم که عابری به مردم ساعت ۴ را یادآوری می کند.
ساعت از ۳ گذشته که بسیج نیروهای امنیتی در مسیر اصلی تعیین شده برای راه پیمایی سکوت سبز خودنمایی می کند. عابرین در حال عبور برخی با خشم و برخی هم با تمسخر این لشگرکشی را با نگاه های خود دنبال می کنند.خانمی که هم پای من در حال حرکت است به آرامی می گوید: مثلا می خواهند مردم را بترسانند این از ترس خودشان است.می گویم اینها از سایه های خود هم می ترسند و عبور می کنم.
گشت و گذاری در مسیر نشان می دهد با وجود اعلام مسیر از میدان فردوسی تا نواب، نیروهای پلیس، لباس شخصی، امنیتی و انتظامی و ..از میدان امام حسین تا میدان آزادی و هم چنین خیابان های فرعی آن مستقر شده اند که کثرت نیروها در رودکی ، نواب ، میدان انقلاب ،حافظ ،جمالزاده ، نوفلاح، فردوسی و دروازه دولت بیش از دیگر نقاط است. گشت زنی نیروهای لباس شخصی و انتظامی و گشت حفاظت فیزیکی اماکن و .. نیز قبل از شروع ساعات ۴ در خیابان های شهر به چشم می خورد.
هر چه هست شهر عادی نیست و اگر هم شهروندی بی خبر از راه پیمایی اعتراضی باشد در پرس و جو و پچ و پچ های فراوانی که میان مردم است متوجه می شود که قرار است اعتراضی در سکوت برپا شود. شهر آرام نیست و التهابی از همان ساعات قبل از شروع آیین اعتراضی با حضور نیروهای حکومتی به پا شده است.
از همان ساعت اولیه آغاز راه پیمایی سکوت، رفت و آمد در مسیر با اختلال مواجه است و در طول مسیر اعتراض سکوت خودروها به سختی در حال تردد هستند وضعیتی که تا ساعت ۸ شب به قفل شدن خیابان منتهی می شود.
از میدان فردوسی تا میدان آزادی
از قبل از میدان فردوسی جمع محدودی از مردم در ر فت و آمد هستند. به نقطه شروع راه پیمایی می رسم.
میدان فردوسی : نیروهای امنیتی و انتظامی و لباس شخصی پرتعداد به صف شده اند در دو طرف میدان. از عبور برخی از مردم به سمت میدان انقلاب خودداری می شود.با این وجود مسیر دیگری برای عبور و مرور باز است.جمعیت هنوز چندان زیاد نیست و به تناوب در پیاده رو ها درحال حرکت اند. لباس شخصی ها چه در پیاده رو ها و چه در مسیر خط ویژه و خیابان در حال رژه رفتن هستند.با ماسک و کلاه.برخی موتورها متحد الشکل اند و برخی هم مدل های متفاوت.
مسیر را با پشت سرگذاشتن نیروها ادامه می دهم ،عجیب نیست موتورها هرازگاهی با عبور از میان پیاده روها در حال ایجاد رعب و وحشت باشند تا اعتراضی کنی و درگیری آغاز شود اما معترضین باهوش بی تفاوت آنها را رد می کنند و راه را برایشان باز. زیر پل حافظ تقریبا سیاه و سبز است از حضور حداکثری نیروها یک به یک پوتین های مشکی را رد می کنم که با دیدن جمعیت باتوم های در دست را تکان می دهند.برخی هم تفنگ های رنگی دارند و..
چهارراه ولیعصر جمعیت قابل توجه است.پشت چراغ قرمز در میان جمعیت هم لباس شخصی می بینی و هم معترضین ساکت که وعده شان بر سکوت است.صدای خانمی از جمع می آید که باز چه خبر شده این همه نیرو ریختن تو خیابانها؟ صدایی دیگری می گوید: بیکارند باید هر ازگاهی سرکار باشند دیگر.
در چهار راه ولیعصر نیز بیشتر اتوبوس های BRT بدون توقف در این ایستگاه از جابجایی مسافران به سمت میدان انقلاب خودداری می کردند. علاوه بر جمعیت حاضر در پیاده روها جمعیت زیادی در ایستگاه های BRT در انتظار ماشین هستند.
در مسیر راهپیمایی تعداد زیادی از لباس شخصی ها با دوربین در حال فیلمبرداری و عکسبرداری از راهپیمایی کنندگان بودند. برخی در پیاده روها و برخی هم با ماشین اقدام به گرفتن فیلم و عکس می کردند.
دختر خانمی نگران از اینکه عکس و فیلمی از او گرفته شده معترض می شود و از همراه سبزش این را می شنود که توجهی به اینها نکن. در این دوسال تا دلت بخواهد از من عکس گرفته اند و هیچ اتفاقی نیفتاده.
هر چه ساعت می گذرد. جمعیت پرتعداد تر می شود. گاهی که صدایی یا اظهارنظری می شود ارشاد و رهنمودی هم هست که قرار است سکوت کنیم پس حرف زدن ممنوع.
پسری که همراه مادرش را گرفته می گوید می دانستم دروغ می گویی و می خواستی بیای راهپیمایی.
راه پیمایان بدون سردادن شعار و بی توجه به لشگرکشی حکومتی مسیر تعیین شده را طی کرده و با تاریک شدن هوا هر لحظه به شمار مردم تظاهرکننده ومعترض سبز افزوده می شود به گونه ای که پیاده روها مملو از جمعیت مردم و فشردگی راهپیمایان. جمعیتی که با نگاه های هم خرسندی خود را از جمعیت شکل گرفته دنبال می کنند.
اگر چه در مسیر نیروهای امنیتی و انتظامی در تلاش برای ایجاد شکاف در تجمع گسترده مردم می شوند، اما راهپیمایان معترض در تلاش برای درگیر نشدن با نیروهای حکومتی و برگزاری مراسمی مسالمت آمیز و بدون سر دادن شعار راه خود را دنبال می کنند.
حالا دیگر خیابان ها قفل است و معترضان در حال راه پیمایی. در ساعات اولیه شب در حالی هر لحظه به تعداد راهپیمایان سبز افزوده می شود رژه موتورسواران لباس شخصی ها د رحالی که پرچم هایی در دست داشته و اقدام به شعار و الله اکبر می کردند و قصد بر هم زدن جمع معترضان را دارند، با این حال مردم بی توجه به فریادها و رژه های آنها با سکوت راه خود را در پیاده روها ادامه می دهند.
میدان انقلاب بسته است. اگر راهی باز می شود برای نیروهای گاردی و لباس شخصی است که درحال عبور و مرور هستند. کثرت نیروهای گارد ویژه در وسط میدان و اطراف آن بیش از ساعت قبل از شروع راهپیمایی است. ماشین هایی که دورتر از محل استقرار نیروهای حکومتی اند بوق می زنند و برخی هم از داخل ماشین وی به عابرین نشان می دهند.
با خانمی که از سمت آزادی به انقلاب رسیده هم صحبت می شوم می گوید در مملکتی که حتی آب پاشیدن هم ممنوع است باید سکوت اعتراضی کرد. از برخی درگیری ها و بازداشت ها در میدان توحید نقل می کند و از مشاهداتش از نواب می گوید که برخی جوانها را بی دلیل برای بازداشت نگاه می داشتند.
با عبور و عربده کشی لباس شخصی ها، مرد میانسالی از جمع می گوید حکایت اینها مثل بچه ای است که می خواهند هر طور ممکن از بادکنک صدایی در بیاورند. به زور می خواهند صدایی از ما بلند شود. از این گرانی صدایی برای ما نمانده است.
راهپیمایی شب در جریان است و جمعیت در حال بیشتر شدن و ترک کردن این جمع که بعد از گذشت یک سال در غیبت رسانه ای فراگیر و جوی خفقانی سکوتی باشکوه را رقم زد سخت است.






نوزدهمین روز؛ نامزدهای انتخاباتی ما در حبس هستند

نامزدهای انتخاباتی؛ علیرضا رجایی، سیداحمد میری، امیر نوروزیان و علی اکبر محمد زاده

گروه اجتماعی کلمه: متاسفانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن شرایطی را رقم زد که همگی شاهد آن بودیم. ابهامات و سوالات فراوانی که هیچ گاه از سوی برخی مراجع و مسئولان پاسخ داده نشد و در ادامه عدم اقناع افکار عمومی به فجایعی منتهی شد که دل هر انسانی را به درد می آورد. دستگیری ها و بازداشت های گسترده فعالان سیاسی که در ستادهای انتخاباتی فعال بودند.
اما به فعالین انتخاباتی بسنده نشد، هر روز بیشتر از روز قبل بر تعداد بازداشتی ها افزوده شد. فرقی نمی کرد دادگاه سال ۸۰ بود یا دادگاه سال ۸۹ مهم این بود که هرکس که فکر می کند و می فهمد که چه بر سر کشور می رود راهی زندان شود. آن وقت آقایان سخن از شرکت اصلاح طلبان در انتخابات می گویند، شرکت در کدام انتخابات وقتی صالح ترین و مومن ترین مردان و زنان این سرزمین در بند هستند. به کدامین نماینده رای دهیم، آیا قرار بود مجلس شورای اسلامی ما جایگاه نمایندگانی باشد که فقط بله قربان گویی بلد هستند یا نه قرار است آن مجلس پرسشگری باشد که هر مقام اجرایی و سیاسی از شنیدن نامه او پشتش می لرزد و نگران است از نظارت سخت گیرانه؟ مجلسی که به واقع صدای ملت است یا مجلسی که تبدیل شده به یکی از دفاتر یک شخص؟ با این تفاصیل چطور می توان در انتخابات شرکت کرد وقتی که:
علیرضا رجایی، مرد نجیب ملی مذهبی ها به کدام گناه زندان است
روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی، متولد بهمن ۱۳۴۸ شهر تهران است. وی دکترای علوم سیاسی دارد و در این سال ها مدیر انتشارات «گام نو» بوده که نقش بسزایی در ترجمه متونِ کلاسیکِ «اندیشه ی سیاسی مدرن» به فارسی داشته است. وی پس از انتخابات بحث برانگیزِ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به همراه تعداد دیگری از فعالان ملی مذهبی بازداشت شد. پس از آزادی، و با وجود آن که فعالیت مطبوعات تحت کنترل حاکمیت درآمده بود، علیرضا هم چنان برای معدود نشریه های منتقد دولت مقاله می نوشت. وی در اردیبهشت ۹۰ به اتهام «ارتکاب جرایم امنیتی»، بدون حکم قانونی و بدون احضار قبلی دوباره به زندان اوین تهران منتقل شد. علیرضا رجایی شش سال است که با حکم ممنوع الخروجی از کشور روبه روست. خانواده ی علیرضا نیز از طرف مأموران امنیتی آزار و اذیت شده اند. علیرضا در سال ۷۹ نیز به همراه تعداد زیادی از فعالان ملی مذهبی بازداشت شده بود و ماه ها در اختیار اطلاعات سپاه پاسداران بود. وی در بیانیه ای که در مهرماه ۱۳۹۰ به همراه ۳۵ زندانی دیگر از زندان اوین منتشر کرد دولت احمدی نژاد را «فاسدترین دولت تاریخ ایران» دانست و مجلس ایران را شبیه مجلس «حسنی مبارک در مصر» توصیف کرد. علیرضا رجایی این روزها را در زندان اوین تهران می گذارند.
سید احمد میری جانباز سبز شمال در بند
قائم مقام جبهه مشارکت استان مازندران در حوادث پس از انتخابات ۸۸ پس از تحمل نزدیک به دوماه بازداشت انفرادی، به ۱۲ ماه حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت کشور محکوم و ششم دی ماه ۱۳۹۰ جهت گذراندن محکومیت خود راهی زندان متی کلای بابل شد.
سید احمد میری زندانی سیاسی زندان متی کلای شهرستان بابل روز یازدهم بهمن ماه جهت برگزاری دادگاه به دادگستری شهرستان بابل آورده شد. این جانباز دوران جنگ به رغم قول شفاهی رئیس زندان متی کلای بابل، با لباس زندان و دستبد به دادگاه آورده شد و با وجود آسیب‌دیدگی دست راست وی در دوران جنگ و درخواست او مبنی بر زدن دستبند به دست چپ، ماموران از این درخواست نیز سرباز زدند و او با دستبد به دست راست آسیب‌دیده‌اش به دادگاه رفت.
سید احمد میری، پژوهشگر، مدرس دانشگاه و از جانبازان (۳۵%) جنگ هشت ساله است که فرمانداری شهرستانهای بابلسر- رامسر و معاونت استانداری مازندران در دوران اصلاحات را در کارنامه فعالیت های پربار خود دارد وی نویسنده کتاب “دیباچه ای بر تاریخ استبداد در ایران” است که ده سال پیش با مقدمه دکتر حسین بشیریه توسط انتشارات نگاه معاصر در تهران منتشر شد. او از اعضاء ستاد انتخابات میر حسین موسوی در مازندران بود که به دلیل فعالیت در انتخابات ۸۸ از تدریس در دانشگاه محروم شد. سید احمد میری به همراه ۸ تن از فعالان حامی جنبش سبز در بابل بازداشت و به اتهام فعالیت های انتخاباتی در تاریخ دادگاه بدوی به بیست ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به دوازده ماه کاهش یافت.
امیر نوروزیان؛ بازداشتی عاشورای تهران
در عاشورای سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد او یک پسر دبستانی به نام پارسا دارد که در این مدت تنها دلخوشی اش روزهای دوشنبه و ملاقات های بند ۳۵۰ است که تازه در بیشتر اوقات به دلیل مدرسه از آن محروم است . و چندین بار درخواست مرخصی داده است .
علی اکبر محمد زاده، صدایمان به کجا می رسد
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که از بهمن ماه ۱۳۸۹ در زندان به سر می برد، به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است . محمدزاده بیش از ۲۰۰ روز بدون مرخصی در زندان به سر برده که ۵۴ روز از این دوره را در سلول انفرادی بوده است . مادر وی می گوید که حکم ۶ سال حبس تعزیری به پسر او در زندان ابلاغ شده است.
علی اکبر محمد زاده دانشجوی ورودی ۱۳۸۶ رشته مکانیک است که در تاریخ ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۹ پس از خروج از دانشگاه بازداشت و پس از مدتی به زندان اوین منتقل شد .این حکم را قاضی صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران صادر کرده است در جریان جلسه تفهیم اتهام به محمد زاده، به مواردی نظیر تبلیغ علیه نظام، تجمع و تبانی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی اشاره شد . پیش از این ۱۵۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با نوشتن نامه ای خواستار آزادی علی اکبر محمد زاده شده بودند و از مسئولان دستگاه قضایی خواسته بودند که رسیدگی به اتهامات این دانشجو روند قانونی را طی کند . در پی اعتراض علی اکبر محمد زاده و وکیل مدافع او به حکم صادر شده، پرونده این فعال دانشجویی اکنون برای بررسی بیشتر به دادگاه تجدیدنظر فرستاده شده است.
مادر علی اکبر محمد زاده: در کجای دنیا به کسی که علیه خودش هیچ اعتراف دروغی نکرده، تنها با اعتراف گیری از همبندانش ۶ سال حکم صادر میکنند؟ نمی دانم صدایمان را باید به کجا برسانیم. خدا شاهد است یک مصداق جرم برای پسر من نداشتند. اگر چیزی وجود داشت دلم نمی سوخت. واقعا ما را از دیروز تا حالا آتش زدند. امیدوار بودیم دادگاه تجدید نظر حداقل رحم و مروت داشته باشد روی این پرونده.




باز نشدن یاهو و گوگل ربطی به سرعت اینترنت ندارد

یک مقام مسئول در سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در تشریح دلایل نارضایتی کاربران از کیفیت سرعت دسترسی به اینترنت، تاکید کرد: اینکه کاربران در بازکردن برخی سایتها مشکل دارند را نمی توان دلیلی بر کندی سرعت اینترنت دانست.
علیرضا اصغریان در گفتگو با مهر، در مورد مشکلات اخیر کاربران اینترنتی برای عدم دسترسی مناسب به سایتهای اینترنتی و نیز مواردی که از آن به کم فروشی پهنای باند تعبیر می شود، اظهار داشت: کاربران اینترنت باید بدانند که چه توقعی از سرویسی که خریداری می کنند، دارند و اینکه انتظارشان از سرویسی که دریافت می کنند چیست.
مدیرکل نظارت بر سرویس های فناوری اطلاعات سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، گفت: شکایت عمده و عمومی راجع به مساله کم فروشی پهنای باند اینترنت به سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی گزارش نشده اما این سازمان در نظارتهای دوره ای خود این موضوع را تحت بررسی قرار داده است.
وی با بیان اینکه میزان پهنای باند فروخته شده به شرکتهای مخابرات استانی، شرکتهای PAP و ISP ها تحت نظارت و کنترل سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی قرار دارد، اضافه کرد: چنانچه مشاهده شود پهنای باند تامین شده با پهنای باندی که باید به خریداران فروخته می شده تطابقی ندارد، فعالیت اپراتور سرویس دهنده متوقف می شود تا اپراتور پهنای باند را به شرایط مطلوب برساند.
اصغریان با اشاره به اینکه فعالیت تک تک اپراتورهای سرویس دهنده اینترنت و شرکتهای مخابرات استانی مانیتور می شود، ادامه داد: تاکنون با حجم قابل توجهی از شکایت در رابطه با کم فروشی پهنای باند اینترنت مواجه نبوده ایم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا کاربران اینترنت از سرعت دسترسی خود نارضایتی دارند گفت: بحث این است که کاربر باید بداند که چه سرویسی خریداری می کند و چه انتظاری از این سرویس دارد و چنانچه در نحوه استفاده و کاربری خود مشکلاتی دارد باید موضوع را به رگولاتوری گزارش دهد.
مدیرکل نظارت بر سرویس های فناوری اطلاعات سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی تاکید کرد:همه اپراتورها به هرحال بدون تخلف نیستند اما در برخی مواقع انتظار کاربران از سرویسی که دریافت می کنند بیشتر از میزان پهنای باندی است که در اختیار دارند.
وی ناآگاهی و دانش ناکافی کاربران اینترنت را از مباحث تخصصی اینترنت در برخی موارد موجب بروز برخی نارضایتی ها از میزان سرعت اینترنت عنوان کرد و گفت: اینترنت پرسرعت که هم اکنون در کشور توزیع می شود در مقادیر مختلف سرعت دسترسی ۶۴ ، ۱۲۸ و ۲۵۶ و ۵۱۲ کیلوبیت بر ثانیه است که برای مثال اگر کاربر یک سرویس ۱۲۸ کیلوبیتی را با نرخ اشتراک ۱۰ دریافت کند حداقل سرعتی که دارد ۱.۶ کیلوبایت یا ۱۲.۸ کیلوبیت و حداکثر ۱۶ کیلوبایت یا همان ۱۲۸ کیلوبیت خواهد بود و چنانچه در مواقع مختلف هر ۱۰ نفر دارای این اشتراک، به صورت همزمان از این سرویس استفاده کنند به طور قطع سرعت سرویس کاربر از سرعت اینترنت دایل آپ هم پایین تر می آید.
اصغریان با بیان اینکه در سرعت مختلف این موضوع صادق است و کاربران در ساعات پیک ترافیک هرچه نرخ اشتراک پایین تری داشته باشند سرعت بهتری خواهند داشت به مهر گفت: بحث اینترنت بحثی احساسی نیست که کاربر احساس کند سرعتش پایین آمده است و یا خیر؛ بلکه تمامی ابزارهای سنجش سرعت اینترنت وجود دارد که به راحتی می توان مشخص کرد که کاربر با چه سرعتی به اینترنت دسترسی دارد.
مدیرکل نظارت بر سرویس های فناوری اطلاعات سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ادامه داد: اینکه برخی سایتها باز نمی شود ربطی به سرعت اینترنت ندارد و می تواند از موضوعات مختلفی همچون پروکسی سیستم، اپراتور تا مشکل سرور و یا بحث های دیگر که در این حوزه مطرح است، ناشی شود؛ اما اینکه کاربران از سرعت دسترسی احساس نارضایتی می کنند بحث دیگری است که می توان با ابزارهای سنجش سرعت آن را مشخص کرد.
وی با تاکید براینکه چنانچه کاربران در باز کردن سایتهای اینترنتی مشکل دارند باید بررسی شود تا مشکل رفع شود، اظهار داشت: باز شدن و نشدن یک سایت به سرعت بستگی کامل ندارد و به راحتی نمی شود گفت که اگر به عنوان مثال یاهو و یا گوگل باز نمی شود پس سرعت اینترنت مشکل دارد.



یک میلیون تومان، نرخ اقلام مصرفی سبد هزینه خانوار

نماینده کارگران در شورای عالی کار با تاکید بر لزوم اجرای صحیح طرح طبقه بندی مشاغل در واحدهای تولیدی کشور اعلام کرد: سال آینده نیمی از مصوبه مزدی کارگران به صورت ثابت و نیمی دیگر به صورت درصدی تعیین می‌شود.
هوشنگ درویشی در گفتگو با ایلنا، با تاکید بر لزوم رعایت ماده ۴۱ قانون کار در تعیین مصوبه مزدی کارگران یاد آور شد: هر ساله مصوبه براساس شرایط واحدهای تولیدی کشور تعیین می شود.
نماینده کارگران در شورای عالی کار از افزایش روزانه نرخ اقلام مصرفی سبد هزینه خانوار خبر داد و اظهار داشت:‌ نرخ اقلام مصرفی سبد هزینه خانوار بیش از یک میلیون تومان است.
درویشی یاد آور شد: به دلیل کاهش حجم اخراج کارگران در واحدهای تولیدی مجبوریم دستمزدی را مصوب کنیم که کارفرمایان قادر به پرداخت آن باشند.
به گفته عضو کمیته مزد شورای عالی کار، به علت عدم توانایی پرداخت دستمزد از سوی کارفرما نرخ سبد معیشت خانوار کارگری طبق تورم و به صورت واقعی محاسبه نمی شود.
او با بیان این که مصوبه مزدی کارگران به صورت سه جانبه از سوی نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت مورد بررسی قرار می گیرد یاد آور شد: نمایندگان کارگری هر ساله با نرخ دستمزدی موافقت می کنند که زیان جامعه کارگری و تولید نباشد.
عضو شورای عالی کار با بیان این که شوراهای کارگری ، بازوان توانمند مدیریت در مسیر پیشبرد اهداف بلندمدت اقتصادی کارخانه ها به حساب می آیند: نقش نمایندگان کارگر باید در کمیته های تخصصی و کارگروه ها ، پررنگ تر شود زیرا کارگران مفهوم کار را به خوبی لمس می کنند .
نماینده کارگران در شورای عالی کار با تاکید بر کوشش پیگیر شورای اسلامی کار در خصوص تحقق امر سه جانبه گرایی تصریح کرد: افزایش تشکل های کارگری به سود تولید است و وزارت کار و امور اجتماعی در این فرآیند به خوبی همکاری می کند.




استخدام ۱۲۰۰ نیروی جوان ولایی در وزارت خارجه

در حالی که مساله کارکنان وزارت خارجه طی سالهای گذشته همواره مساله ساز بوده است اینک وزیر امور خارجه کشورمان خبر از استخدام ۱۲۰۰ نفر در وزارت خارجه داد.
این در حالی است که تاکنون ۶۰۰ تن از پرسنل باسابقه این وزراتخانه با دستور مقامات بالاتر بازنشسته شده اند و صدمات جبران ناپذیری به این نهاد سیاست خارجی وارد کرده اند.
به گزارش ایسنا علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان در نشست سراسری سازمان فراگیر مشاوران خبر داد که وزارت امور خارجه به زودی از طریق یک آزمون متمرکز ۱۲۰۰ نفر را به استخدام در خواهد آورد.
وی در سخنان خود گفت: دستگاه دیپلماسی کشور از حضور جوانان ولایی و ارزشی و واجد تحصیلات عالیه بهره‌مند است و مفتخر است که بیشترین جوانان متعهد را در ساختار خود دارد.




اختصاص سهمیه بنزین نوروزی منتفی شد

اختصاص سهمیه ویژه بنزین به خودروهای شخصی برای نوروز سال آینده منتفی شده است.
خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت اختصاص سهمیه ویژه بنزین نوروزی به خودروهای شخصی از ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور کسب اطلاع کرد: با پیشنهاد ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور به ستاد هفمندی یارانه ها اختصاص سهمیه ویژه بنزین نوروزی به خودروهای شخصی منتفی شده است.
عبدالله جلالی قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور هم امروز با تاکید بر تثبیت قیمت و سهمیه های بنزین خودروهای شخصی تا اطلاع ثانوی، از عدم اختصاص سهمیه ویژه بنزین نوروزی برای سال ۱۳۹۱ خبر داده است.
وزارت نفت امروز با انتشار گزارشی، حجم بنزین یارانه ای ذخیره سازی شده در کارتهای هوشمند سوخت را حدود ۱۲۰ میلیون لیتر عننوان کرده است که در این صورت شمارش معکوس برای حذف تدریجی بنزین ۱۰۰ تومانی از جایگاه های سوخت اغاز شده است.
سهمیه بنزین آزاد خودروهای شخصی در صورت اتمام سهمیه بنزین نیمه یارانه ای ۴۰۰ تومانی خودروها از طریق کارت هوشمند سوخت خودرو قابل برداشت است، ضمن آنکه برای اسفند ماه سالجاری هم هیچگونه محدودیت زمانی برای استفاده از سهمیه بنزین ۱۰۰ تومانی ذخیره شده در کارتها تعیین نشده است.
پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، بنزین معمولی یارانه ای ۴۰۰ تومان، بنزین معمولی آزاد ۷۰۰ تومان، بنزین سوپر نیمه یارانه ای ۵۰۰ تومان و بنزین سوپر آزاد ۸۰۰ تومان در سطح جایگاههای کشور عرضه شده است.




اختصاص سهمیه بنزین نوروزی منتفی شد

اختصاص سهمیه ویژه بنزین به خودروهای شخصی برای نوروز سال آینده منتفی شده است.
خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت اختصاص سهمیه ویژه بنزین نوروزی به خودروهای شخصی از ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور کسب اطلاع کرد: با پیشنهاد ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور به ستاد هفمندی یارانه ها اختصاص سهمیه ویژه بنزین نوروزی به خودروهای شخصی منتفی شده است.
عبدالله جلالی قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور هم امروز با تاکید بر تثبیت قیمت و سهمیه های بنزین خودروهای شخصی تا اطلاع ثانوی، از عدم اختصاص سهمیه ویژه بنزین نوروزی برای سال ۱۳۹۱ خبر داده است.
وزارت نفت امروز با انتشار گزارشی، حجم بنزین یارانه ای ذخیره سازی شده در کارتهای هوشمند سوخت را حدود ۱۲۰ میلیون لیتر عننوان کرده است که در این صورت شمارش معکوس برای حذف تدریجی بنزین ۱۰۰ تومانی از جایگاه های سوخت اغاز شده است.
سهمیه بنزین آزاد خودروهای شخصی در صورت اتمام سهمیه بنزین نیمه یارانه ای ۴۰۰ تومانی خودروها از طریق کارت هوشمند سوخت خودرو قابل برداشت است، ضمن آنکه برای اسفند ماه سالجاری هم هیچگونه محدودیت زمانی برای استفاده از سهمیه بنزین ۱۰۰ تومانی ذخیره شده در کارتها تعیین نشده است.
پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، بنزین معمولی یارانه ای ۴۰۰ تومان، بنزین معمولی آزاد ۷۰۰ تومان، بنزین سوپر نیمه یارانه ای ۵۰۰ تومان و بنزین سوپر آزاد ۸۰۰ تومان در سطح جایگاههای کشور عرضه شده است.






آی آدم ها؛ با مسافران این قطار آشنا شوید

یادداشت همسر مسعود پدرام، زندانی سیاسی، به مناسبت سالگرد ازدواج شان...
بیست و چهار سال پیش در چنین روزی از ماه بهمن سال 1366 به عقد ازدواج مسعود پدرام لیسانس علوم سیاسی و کارمند بخش تحقیقات واحد مرکزی خبر صدا و سیما درآمدم. از آن تاریخ در کنار او راهی سفر با قطاری شدم که وقتی همه خواب بودیم به راه افتاده بود. سفری که تا خود در آن قدم نگذاشته باشی شاید قصه مسافرانش را باور نکنی. من نیز تا آن زمان به دلیل سیاسی نبودن - به معنی خاص آن- نه از این سفر, نه از قطار و نه از مسافرانش چندان خبری نداشتم؛ سفری به ناکجا آباد.
پیش از این تاریخ وقتی مسعود با دو ترکش در بدن از جبهه برگشته بود و پس از بهبودی به کار در وزارت ارشاد مشغول شده بود و بعد از مدتی به دلیل دگر اندیش بودن اخراجش کرده بودند بلیط سفر با این قطار برایش صادر شده بود. بعد از ازدواج ما, به دلیل مخالفتش با ادامه جنگ از واحد مرکزی خبر هم سنگ قلابش کردند به دورهای گروه تاریخ تا شاید از او فسیلی بسازند که با استعفایش از مهلکه گریخت. برای ادامه تحصیل در کنکور سراسری شرکت کرد, نامه ای برایش فرستادند که شما از نظر علمی قبول هستید اما تلویحا گفتند که فقط می تواند بورسیه وزارت اطلاعات شود. حیف که نامه را گم کردم.
حال که نه امکان کار بود و نه تحصیل برای ادامه تحصیل از هند پذیرش دانشجویی گرفت اما حق استفاده از هیچ امکان دولتی برای ادامه تحصیل نداشت. هر چه داشتیم فروختیم. من از آن دوران تنها حلقه ازدواجم را به یادگار نگه داشته ام. سال 67 و 70 با آمدن بهاران و علی ما دیگر یک خانواده مسافر چهار نفری بودیم. بچه هایمان از اولین روز تولد همسفر ما شدند. ما ماندیم و اورفت .
در اواسط تحصیل در سال 73 که در تعطیلات بین دو ترم به ایران آمده بود پنج نفر به خانه مان آمدند و او را با مقداری کتاب و نوار کاست بردند. بیش از یک ماه در انفرادی نگهش داشتند و بعد بدون تشکیل هیچ دادگاهی گفتند که اشتباه شده است. بچه ها 5 ساله و سه ساله بودند. تحصیل ادامه پیدا کرد و در پایان آن و پس از پایان تز دکتری به تهران آمد و تازه داشت زندگی ما ثباتی پیدا می کرد که در اسفند همان سال یعنی 79 پیش از این که بتواند از تزش دفاع کند به همراه جمع ملی – مذهبی دستگیر و زندانی شد. بعد از چند ماه از زندان آزاد شد در حالی که ممنوع الخروج بود و برای دفاع از تز دکتری امکان خروج از ایران را نداشت. برای اولین بار در تاریخ دانشگاه جواهر لعل نهروی هند و در جهت یک اقدام فرهنگی وهمدلی انسانی با یک دانشجوی ایرانی, دفاع از تز دکتری به صورت تلفنی انجام شد. حالا دوران تحصیل با همه فراز و فرودش به پایان رسیده بود. حکم دادگاه انقلاب بدوی چهار سال به اتهام شرکت در گروه غیر قانونی ملی – مذهبی و تبلیغ علیه نظام بود که در تجدید نظر در سال 82 اتهام تبلیغ تایید نشد و به جرم شرکت در گروه غیر قانونی به سه سال زندان محکوم شد.
بعد از زندان در سال 80 باید به دنبال کار می گشت اما درها بسته بودند. او حق تدریس در هیچ دانشگاهی نداشت. حق استخدام در هیچ سازمانی را نداشت. ا گر در ارتباطی با بعضی آشنایان کاری پژوهشی در اختیارش قرار می گرفت به طور غیر مستقیم مسئول آن کار مورد تهدید قرار می گرفت که در نتیجه مسعود خود را کنار می کشید تا به آن شخص ضرری نرسانده باشد. تا بالاخره در سال 84 در یک موسسه پژوهشی خصوصی مطالعه و تحقیق در حوزه های علوم انسانی را به عنوان شغل پی گرفت.
در همه این سال ها خانواده چهار نفری ما با آنچه که به اصطلاح محرومیت اجتماعی تعریف می شود بدون این که رسما در هیچ دادگاهی به آن محکوم شده باشیم سفر زندگی را ادامه داد.
چند سال گذشت. و سرانجام آبان سال 90 بعد از هشت سال که از رای دادگاه تجدید نظر می گذشت به جرم جدا نشدن از گروه غیر قانونی ملی - مذهبی برای بار سوم به زندان برده شد.
این روزها وقتی برای ملاقات به زندان اوین می روم بسیاری مسافران دیگر را می بینم که همسفر ما هستند. بعضی از سال های دور و حتی پیش از ما و بیش از ما, و برخی تازه مسافرانی هستند که خود روزی بلیط سفر با این قطار را برای دیگرانی مثل ما صادر می کرده اند، یا سوخت این سفر را تامین و مسیرش را تعیین می کردند و تا خود مسافر آن نشدند این قطار و این سفر را انکار می کردند. و چه بسیار تازه مسافرانی که از روزهای آغازین جوانی به این سفر خوانده شده اند.
اگر مسافر این قطار نباشی شاید فقط زندان را ببینی غافل از آن که بسیاری از مسافران سال هاست با انواع محرومیت ها همسفر این کاروان بوده اند که محرومیت اجتماعی – نداشتن حق تحصیل و کار – تنها بخش آشکار آن است. از دانشجوی نخبه ای که باید روزگار خود را به جای دانشگاه در زندان بگذراند و مادر و پدر شاهد سپری شدن جوانی فرزنداشان در حبس باشند, تا دوری همسر باردار از شوهر, بزرگ شدن بچه ها دور از پدر و دیدن او هفته ای یک بار از پشت شیشه آن هم به مدت چند دقیقه و دلتنگی کودک پنج ساله از این که در ملاقات های کابینی پدر نمی تواند او را در آغوش بگیرد، نگرانی مادر از دیدن فرزند بیمار از پشت شیشه و ... همه و بسیاری دیگر انواع محرومیت هایی هستند که سهم مسافران این قطار است.
" آی آدم ها" با مسافران این قطار آشنا شوید، اگر این کاروان به سفر خود ادامه دهد.
شاید شما هم روزی مسافر این قطار باشید.
منبع: کانون زنان ایرانی





گزارش شاهدان عینی؛ بازداشت گسترده راهپیمایان ۲۵بهمنجرس: بازداشت شمار زیادی از شهروندان معترض بارزترین مشخصه وقایع ۲۵ بهمن امسال بود. گویی حاکمیت می خواست ترس خود را با دستگیری کسانی بپوشاند که با وجود حاکم شدن فضایی رعب آور و امنیتی در تهران شجاعت به خرج داده و پس از گذشت چندین ماه از فراخوان قبلی،دوباره به خیابان آمده بودند. با توجه به اخبار رسیده و گزارش های ارسالی در خوش بینانه ترین حالت حداقل تعداد بازداشت شدگان چهار صد نفر تخمین زده می شود.
 بنابر گزارش منابع خبری "جرس" از تهران،سازوبرگ و تعداد نیروهای امنیتی در خیابان ها بسیار بیشتر از روزهای اعتراضی پیشین بود. این تعداد نیرو که مجهز به انواع و اقسام ابزار آلات سرکوب و جنگ خیابانی بودند برای مقابله با تظاهراتی میلیونی در نظر گرفته شده بود. آنها در این روز تمام خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهر را پوشش داده بودند. بر پایه گزارش یک منبع خبری جرس،حوالی ساعت 14 نیروهای امنیتی از محل هایی که پیش از آن برای آنکه زیاد در چشم نباشند و ساختمان هایی که محل تجمعشان بود خارج شده و در جای جای نقاط محل برگزاری راهپیمایی و خیابان های اطراف و همچنین دیگر نقاط حساس شهر مستقر شدند.
در مسیر راهپیمایی و به خصوص از میدان فردوسی به سمت میدان آزادی دوربین های فیلمبرداری که  بر روی سه پایه ثابت کاشته شده بودند به چشم می آمدند . برخی ساختمان های بلند حدفاصل میدان فردوسی تا میدان آزادی نیز محل استقرار نیروهایی بود که به وسیله دوربین سعی در رصد حرکات مردم داشتند و در چهار راه ولیعصر نیز جوانی با در دست داشتن دوربین حرفه ای از عابرانی که منتظر سبز شدن چراغ برای عبور از چهار راه بودند فیلم می گرفت. به نظر می رسید  با "استقرار آشکار"  این همه تجهیزات رسانه ای، پیش از هر چیز می خواستند  نشان دهند که هیچ  کنش و واکنشی از " چشم  برادر بزرگ "  پنهان نمی ماند.

گزارشهای رسیده به جرس همچنین حاکی از این بود که درگیری های پراکنده و آغاز بازداشت هایی که جو خیابان ها را ملتهب کرد از ساعت 18 به بعد و با نزدیک شدن به تاریکی هوا شکل گرفت. نیروهای پرتعداد لباس شخصی از هر سن و با هر تیپ و پوشش ظاهری که در لابه لای مردم در حرکت بودند با شگردهای مختلف سعی در شناسایی معترضان از میان عابران و دستگیری آنها داشتند. برخی لباس شخصی های جوان، ظاهری آراسته تر از حد معمول داشته اند که تنها در زمانی که اقدام به بازداشت یکی از شهروندان می کردند مشخص می شد جزو نیروهای امنیتی هستند. وظیفه لباس شخصی ها گوش دادن به صحبت های مردم با یکدیگر و یا تحریکشان به منظور ابراز واکنش بود تا از این طریق بتوانند معترضین را شناسایی و دستگیر کنند. آنها بدون آنکه مخاطب خود را مشخص کنند در کنار مردم زمزمه می کرده اند که اینها سلطنت طلب ها و منافقین هستند. گاهی اوقات به برخی نگاه می کردند و بی آنکه کاری به کارش داشته باشند می گفتند مشکوک است یا آنکه اگر توقفی در حرکت جمعیت صورت می گرفت برای تحریک مردم می گفتند"اوه اوه شروع شد، شلوغ شد، راهپیمایی شروع شد" تا از طریق واکنش مردم از میان آنها معترضین را شناسایی کنند.

یک شاهد عینی به "جرس" می گوید: «در میدان انقلاب تعدادی کفن پوش حامی حکومت ایستاده بودند. در ابتدای خیابان جمالزاده شمالی ون سفید رنگی مجهز به قفس پارک بود که بازداشت برخی از معترضین و هدایت آنها به سمت این ماشین موجب درگیری میان نیروهای امنیتی و مردم شد.» بر طبق مشاهدات برخی شهروندان به نظر می رسد ماموران با همان روش گوش دادن به گفت و گوی مردم با یکدیگر به مادر و پسری مشکوک شده و سعی داشتند یکی از آنها را بازداشت کنند: «همزمان نزدیک به بیست مامور با لباس شخصی و لباس فرم به سمت این دو هجوم برده و پسر را کشان کشان به سمت اتومبیل قفس دار می بردند. در اینجا مادر این فرد شروع به فریاد زدن و درخواست کمک از مردم کرد. واقعا ضجه های این مادر برای رهایی فرزندش از دست ماموران دردناک بود. ابتدا مردم جمع شدند و نظاره گر ماجرا بودند تا زمانی که فرد بازداشتی به دم ماشین رسید و از سوار شدن بر آن امتناع کرد. در این حال فریادهای مادرش ادامه داشت تا اینکه مردم به سمت ماشین حمله کردند. ماموران با فریاد نایستید و حرکت کن سعی در پراکنده کرده مردم داشتند اما با برخی شعارها نظیر مرگ بر دیکتاتور درگیری آغاز شد و ماموران با استفاده از باتوم و گاز اشک آور مردم را پراکنده کردند. در ابتدا مادر فرد بازداشتی دستگیر نشد اما با ادامه فریادهای وی او را نیز سوار ماشین کردند.»
به گفته شاهدان عینی اکثر درگیری ها از این منطقه به سمت میدان آزادی و در حالی که هوا کاملا تاریک شده بود روی داده است. بیشتر درگیری ها منجر به بازداشت شهروندان می شد به گونه ای که اگر فردی در جریان درگیری مورد اصابت باتوم از سوی ماموران قرار می گرفت به هیچ عنوان نمی گذاشتند از منطقه خارج شود و بازداشتش می کردند. به گفته برخی منابع خبری جرس، آنچه که باعث شد ابتکار عمل مردم در مقابله با نیروهای امنیتی گرفته شود این نکته بود که به دلیل حضور سنگین نیروهای لباس شخصی در بین جمعیت کسی نمی توانسته مطمئن باشد فردی که در کنارش ایستاده لباس شخصی است و یا جزو مردم معترض است.





همسر حمزه کرمی از انتقال همسرش به بهداری زندان اوین خبر داد
  جرس: حمزه کرمی از فرماندهان جنگ که در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند 350 است، روز گذشته بدنبال وخامت حالش به بهداری زندان اوین منتقل شد. وی پیش از این بارها به دلیل افزایش ناگهانی فشار خون و سردردهای شدید ناشی از آن به بهداری زندان اوین منتقل شده است. این در حالی است که بهداری زندان اوین از امکانات کافی و پزشکان متخصص بهره مند نبوده و بیماری هایی از جمله فشار خون و قلب که سریعا باید تحت کنترل قرار گیرند در صورت اتلاف وقت می تواند خطر جانی برای بیمار به همراه داشته باشد.
حوری دانایی همسر حمزه کرمی در خصوص انتقال همسرش به بهداری اوین به "جرس" می گوید: "آقای کرمی یکدفعه حالشان بد می شود و او را به بهداری اوین منتقل می کنند. علت اصلی آن را هم دقیقا نمی دانم و پزشکان باید تشخیص دهند. یا فشار عصبی بوده یا قند خونشان پایین افتاده است واقعا نمی دانم. اما بعد از انتقال به بهداری حالشان کمی بهتر شده بود."
وی با ابراز نگرانی به مشکلات جسمانی همسرش اشاره کرده و ادامه می دهد: "ایشان ناراحتی قلبی دارند که الان تشدید شده است و تحت درمان هستند."
حمزه کرمی مدیرمسئول وب‌سایت جمهوریت بدنبال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بازداشت و در دادگاه بدوی به 16 سال محکوم گردید.
حکمی که در دادگاه تجدید نظر به یازده سال کاهش یافت.
همسر حمزه کرمی در دلنوشته ای برای همسرش می نویسد: "آن شب در خانه دخترمان مهمان بودیم ؛ ناگهان زنگ در به صدا درآمد. در نیمه شب مهمانان ناخوانده با دروغ از میزبان می خواستند که در را بگشاید، آن شب افراد ناشناس بدون داشتن هیچ حکمی درب خانه را شکستند و با بی حرمتی وارد شدند. در مقابل اعتراض ما عربده کشی کردند و در برابر چشمان بهت زده ما تو را مظلومانه با خود بردند . . . و رسالت ما آغاز شد."
حمزه کرمی که از رزمندگان دوران دفاع مقدس و از مدیران دوران سازندگی و اصلاحات بوده است، طی نامه ای به غلامحسین محسنی اژه‌ای با برشمردن شکنجه‌های روحی و جسمی بر خود در زندان خواستار تشکیل دادگاه غیرسیاسی برای رسیدگی به اتهاماتش شده بود.
وی در بخشی از این نامه نوشته است: "نزدیک ساعت یک نصف شب 27 خرداد سال گذشته نیروهای امنیتی به دنبال محاصره منزل دخترش و شکستن در، بدون ارائه حکم و با فحاشی به دختر و داماد و همسرش دستگیر و به بند 209 و سپس به بند 240 زندان اوین منتقل می‌شود و 138روز یعنی چهار ماه و نیم در انفرادی به سر می‌برد. بازجویی‌ها از همان ابتدا با کتک و سیلی و مشت و لگد آغاز شد که پانزده بار در حین بازجویی یا پس از آن بیهوش شدم."
حمزه کرمی در ادامه از تهدید به این که همسر، دختر و دامادش را به دلیل پیگیری مسئله بازداشت و حبس وی دستگیر می‌کنند نوشته و افزوده است: "یک روز صدای خانمی از فاصله چند سلول آن طرف‌تر حین بازجویی می‌آمد که در حال گریه و زاری بود و بازجو می‌گفت این صدای دخترت است که شکنجه می‌شود تا این که پس از یک ماه، آقای کرمی در تماس تلفنی با منزل خود متوجه می‌شود که بازجویش دروغ می‌گفته و دخترش دستگیر نشده است..."
حمزه کرمی با یادآوری اینکه شش سال از فرماندهان جنگ و رئیس ستاد سپاه پاسداران استان تهران، شش سال فرماندار شهرستان ورامین، هفت سال مدیر کل سیاسی دفتر رئیس جمهوری در زمان آقایان هاشمی و خاتمی و مدتی نیز مشاور سیاسی نهاد ریاست جمهوری بوده است از فرو کردن سرش در چاه توالت و آزار جنسی و روحی در زندان اوین به دادستان کل کشور می نویسد: "بیش از بیست بار سرم را در کاسه توالت فرنگی پر از کثافت کردند و می‌خواستند که آنچه را آنها می‌گویند اعتراف کنم. هرگاه فریاد «یا زهرا» سر می‌دادم، به آن حضرت جسارت می‌کردند. وقتی می‌گفتم: «یا الله»، می‌گفتند خدایت امروز ماییم که هرکاری بخواهیم با تو می‌کنیم."
لازم به یادآوری است که حمزه کرمی در دوران مسئولیتش در شهرستان ورامین خدمات ارزنده و ماندگاری از خود بجای گذاشته است. یکی از همکاران سابق حمزه کرمی در فرمانداری ورامین خطاب به حاکمیت نوشته است:"ای کاش در این کشور عدالتی بود و خوبیها و خدمات او را در ترازوی عدالت می گذاشتند در آن صورت هیچ گاه نمی توانستند او و گذشتۀ درخشانش را نادیده بگیرند . در این که او گروگان سیاسی جریانهای اقتدارگرا و انحصارطلب است شکی نداریم به همین دلیل او را مظهر “مظلومیت” در این کشور و نظام می دانیم. او دو سال تمام از عمر پربارش را از زمان انتخابات دهم ریاست جمهوری در زندان اوین گذرانده. می گریم! برای عدالتی که در این عصر ذبح شده است و مانند گوشت قربانی توسط اصحاب قدرت پاره پاره شده است."
همسر حمزه کرمی در پایان خاطر نشان می کند: "الان دقیقا 965 روز است که آقای کرمی در زندان هستند و خرداد ماه سه سال می شود. امیدواریم بزودی همه زندانیان سیاسی را آزاد شوند تا به کانون خانواده اشان بازگردند."




جـــرس: در پی ادامه بازداشت دکتر علی اکبر سروش، استاد سبز دانشگاه مازندران، یکی از شاگردان وی طی نامه ای به محمد خاتمی، خطاب به رئیس جمهور سابق تاکید کرد: "این روزها که میرحسین عزیز و شیخ اصلاحات و بسیاری از کسانی که در دوران اصلاحات یاریگر شما بوده اند در بند استبداد اسیرند، ما جوانان این مرز و بوم و خانواده های صبور زندانیان سیاسی، از شما، مرد روزهای سخت، می خواهیم با صدای بلند در مقابل استبداد بایستید و این بار شما یاریگر عزیزان دربند باشید."

متن نامۀ این دانش آموختۀ دانشگاه و شاگرد زندانی سیاسی، علی اکبر سروش به محمد خاتمی به شرح زیر است:

به نام آنکه انسان را آزاد آفرید
خاتمی عزیز
سلام
چهار سال دوران دانشجویی من همزمان شده بوده بود با دوه دوم ریاست جمهوری شما. دورانی که شما مایه سرافرازی همه ایرانیان بودید و همواره تلاش می کردید که جلوه ای زیبا از اسلام و ایران را به جهانیان نشان دهید. در آن زمان بنده افتخار شاگردی دکتر علی اکبر سروش را داشتم. استاد تاریخی که به دانشجویانش اسلام سبز را معرفی میکرد. استادی که به ما نشان داد ، اسلام دین جنگ، خونریزی، استبداد و خرافه نیست.

من دکتر سروش را از قبل از ورود به دانشگاه می شناختم. در روزهای قبل از انتخابات دوم خرداد، زمانی که در شهر من بابل، کسی نمی توانست از شما بگوید و اگر هم حرفی میزد، با تهدید و اذیت آزار جوابش را میدادند، استاد سروش با شجاعت از شما می¬گفت، از اخلاق نیکتان می¬گفت. در روزهای پایانی اسفند ۸۷ زمانی که شما از کاندیداتوری ریاست جمهوری انصراف دادید، دکتر علی اکبر سروش طی یادداشتی، صداقت و اخلاق مداری شما را با ناصر(قهرمان مصر) مقایسه کردند و در قسمتی از آن یادداشت فرمودند "در زمانه¬ای که شارلاتانیسم و بداخلاقی در مناسبات سیاسی حکمفرما گردید، خاتمی، قهرمان اخلاق و صداقت در عرصه¬ی سیاست ورزی شد. او همچنان که بود، عمل کرد و البته سه ماه زودتر پیروز بزرگ انتخابات گشت".

سید بزرگوار
این روزها که میرحسین عزیز و شیخ اصلاحات و بسیاری از کسانی که در دوران اصلاحات یاریگر شما بوده اند در بند استبداد اسیرند، ما جوانان این مرز و بوم و خانواده های صبور زندانیان سیاسی، از شما، مرد روزهای سخت، می خواهیم با صدای بلند در مقابل استبداد بایستید و این بار شما یاریگر عزیزان دربند باشید.

شهاب





جرس: شب گذشته وضعیت جسمی محمدرضا معتمدنیا از زندانیان سیاسی بند ٣۵٠ اوین که از ٢٠ بهمن ماه در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی در اعتصاب غذا به سر می برد، چنان وخیم شد که بهداری اوین وی را به بیمارستان مدرس منتقل کرد.
به گزارش کلمه، به علت مشکل قلبی و پایین آمدن میزان قند خون، وضعیت جسمی معتمدنیا از حالت عادی خارج شده و ساعت ۹ شب تصمیم گرفته می شود که وی را به بیمارستان مدرس اعزام کنند.
بر اساس این گزارش، پس از اقدام برای زدن دستبند و پابند به محمدرضا معتمدنیا با واکنش شدید وی مواجه شدند که تاکید کرده بود “حتی اگر بمیرم با این حالت نمی روم”. با مقاومت این زندانی سیاسی و با هماهنگی مسؤلین بالاتر، وی را بدون دستبند و پابند به بیمارستان اعزام کردند.
در حالی که پس از معاینه، پزشکان به خانواده و مامورین اعلام کردند که وضعیت وی نامساعد است و ادامه اعتصاب کاملا خطرناک است، پس از پایان سرم او را نیمه شب، در شرایطی که همچنان دچار ضعف و بی حالی شدید بوده، به بند ۳۵۰ اوین بازگرداند.
این گزارش می افزاید، علیرغم اخطارهای پزشکان محمدرضا معتمدنیا تاکید کرده درصورتیکه به خواسته ها و وضع درمانی اش رسیدگی نشود اعتصاب خشک خود را آغاز خواهد کرد.
 این زندانی سیاسی که از بیماری های قلبی و نخاعی رنج می برد مدتها پیش درخواست کرده بود که برای تشخیص و درمان بی حسی انگشتان دست و خونریزی های مکرر لثه اش به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود که علیرغم تاکید پزشک قانونی برای اعزام وی جهت درمان، دادستان تهران با این امر مخالفت کرده است.
بر اساس این گزارش، این زندانی سیاسی که نام حرکت اعتراضی خود را روزه سیاسی نهاده، فقط با آشامیدن آب افطار می کند، که همین موضوع سبب افزایش نگرانی ها از وضعیت سلامت وی شده است.
معتمد نیا مشاور اجرایی فرماندهی ستادکل قوا و از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه نخست وزیری رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن بود.
وی در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ در تاریخ ٨ تیرماه توسط اطلاعات سپاه احضار و بازداشت و پس از ٢ماه انفرادی با وثیقه آزاد شد.
معتمدنیا در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی پیرعباسی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم و در تاریخ ٢١ مرداد ماه ٩٠ برای سپری کردن دوران محکومیتش روانه زندان اوین شد.




درخواست هاشمی رفسنجانی برای رای گیری مجدد برای انتخاب رییس دانشگاه آزاد

کامران دانشجو، وزیر علوم ایران در جدیدترین گفتگو با رسانه های حکومتی با اشاره به صدور حکم رییس جدید دانشگاه آزاد با خواست هاشمی رفسنجانی مبنی بر ارائه برنامه از سوی کاندیداها مخالفت نموده و تاکید نموده است که هاشمی رفسنجانی می خواهد «رای گيری ديگری صورت گيرد»
به گزارش دانشجونیوز، در حالی که اختلافات بین مسئولین سابق دانشگاه آزاد و شخص هاشمی رفسنجانی با نیروهای دولتی نامزد ریاست دانشگاه آزاد به قوت خود باقی است، وزیر علوم ایران در مراسمی گفته است: «آيت الله هاشمی رفسنجانی رئيس هيات امنا دانشگاه آزاد می‌خواهند همه نامزدهای رياست اين دانشگاه برنامه‌های خود را ارائه دهندو رای گيری ديگری صورت گيرد.»
تغییرات در ریاست دانشگاه آزاد اسلامی یکی از جنجالی ترین تصمیمات دولت احمدی نژاد بوده است.
پیشتر از فرهاد دانشجو نقل شده بود که "آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني براي امضاي حكم دانشجو تمایلی ندارد" اما این سخنان با واکنش تند دفتر هاشمی و اظهار "تاسف" همراه بود.
کامران دانشجو، وزیر علوم ایران و برادر فرهاد دانشجو، رییس معرفی شده از سوی شورای انقلاب فرهنگی برای تصدی پست ریاست دانشگاه آزاد، در ادامه همچنینی اعلام کرده است: «من به عنوان يکی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی به اين خواسته که تمام کانديداهای دانشگاه آزاد برنامه‌های خود را ارائه دهند رأی منفی می‌دهم.»
کامران دانشجو همچنین در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی بر اطلاع وی از شروط هاشمی رفسنجانی برای انتخابات رییس دانشگاه آزاد گفته است:«چون در جلسه تيم مذاکره کننده با آيت الله هاشمی نبودم جزئيات را نمی‌دانم اما در کل ايشان شرط و شروط‌هايی مبنی بر ارائه برنامه توسط همه کانديداهای دانشگاه آزاد گذاشته است.»
سه شنبه ٢٧ دی ماه، مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد که این شورا با رای قاطع اكثريت اعضاء حکم ریاست «فرهاد دانشجو» را به عنوان رييس جديد دانشگاه آزاد صادر کرده و خبرگزاری های دولتی ایران از تعلل و خودداری هاشمی رفسنجانی در امضا این حکم خبر داده بودند، دفتر هاشمی رفسنجانی نیز با انتشار پیامی این اظهارات فرهاد دانشجو را باعث «تاسف و تعجب» ارزیابی کرده بود.
فرهاد دانشجو، رئیس جدید دانشگاه آزاد اسلامی، با اعلام خبر ابلاغ مصوبه ریاست‌اش بر این دانشگاه از سوی احمدی نژاد طی چند روز گذشته، گفته بود که هنوز منتظر امضای حکم‌ از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد است.
گفته می شود پس از تغییر اساسنامه‌ی دانشگاه آزاد در بهار سال ۱۳۸۹، تغییراتی که در هیات امنای این موسسه به وجود آمد، انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست جدید دانشگاه در ۲۱ دی‌ماه سال جاری و تایید فرهاد دانشجو از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، اکنون هاشمی رفسنجانی، رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد، باید حکم ریاست او را امضا کند تا او به طور رسمی ریاست این دانشگاه را به‌عهده گیرد و بر ریاست ۲۹ ساله‌ی عبدالله جاسبی پایان دهد.





فشار بر امیرخسرو دلیرثانی برای امضای بیانیه ۳۹ زندانی سیاسی

امیر خسرو دلیرثانی فعال ملی مذهبی محبوس در بند ۳۵۰ بخاطر امضاء بیانیه اخیر زندانیان سیاسی مبنی بر رفع حصر از آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد به دادسرای اوین احضار و مورد سوال و جواب قرار گرفته است. این فعال سیاسی دربند هم با تاکید بر مواضع قانونی خود از خواسته های به حق ملت ایران دفاع کرده است.
چندی پیش ۳۹ تن از زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای خواستار رفع حصر از رهبران جنبش سبز شده و نوشته اند که بیش از یازده ماه از بازداشت و حبس غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد می‌گذرد. اگر حاکمیت به فکر پر کردن نمایشی کرسی‌های مجلس زیر سایه سرکوب و استبداد است، آزادگان ایران‌ زمین مکلف‌اند که در تدبیر گسترش و تعمیق جنبش اعتراضی خود و به‌ویژه در گام نخست، آزادی رهبران در حصر و حبس خود باشند.
شیوا فلاح همسر دلیرثانی از احضار همسرش به دادسرای زندان اوین خبر داده و با تاکید بر مواضع او به “جرس” می گوید: “این هفته ها هر بار یک عده از زندانیانی را که بیانیه هایی را امضا کرده بودند به دادسرای اوین احضار می کنند و از آنها در خصوص این بیانیه ها سوال می کنند. به ویژه زندانیانی را که بیانیه ی اخیر مبنی بر رفع حصر از آقایان میرحسین موسوی و کروبی و خانم رهنورد امضاء کرده اند. همسرم هم در جواب آنها گفته است که این مطالبی که در این بیانیه ها ذکر کرده ایم “خواسته های به حق ملت است و ما هم جزو ملت ایران هستیم” و هیچ چیزی خلاف قانون بیان نکرده و نخواسته ایم.”
فلاح با ابراز ناراحتی از این فشارها بر روی زندانیان سیاسی وخانواده هایشان، ادامه می دهد: ” خانواده ها تحت فشار هستند که مصاحبه و اطلاع رسانی نکنند این در حالی است که ما چیز غیر قانونی از آنها نمی خواهیم و فقط می خواهیم همین حقوق ابتدایی و اولیه زندانیان سیاسی از جمله حق استفاده از مرخصی و ملاقات حضوری داده شود. خانواده ها هم قصدشان از اطلاع رسانی این است که می خواهند به خواسته های قانونی آنها پاسخ دهند. زندانیانی هستند که به شدت بیمارند و خانواده های نگران آنها می خواهند به وضعیت عزیزانشان رسیدگی شود. مثلا امروز آقای کرمی حالشان بد شد و به بهداری زندان منتقل شدند…
خلاصه نمی دانیم این فشارها تا چه زمانی می خواهد ادامه پیدا کند؟ اما علیرغم اینها خدا را شکر همسرم از روحیه خیلی عالی برخوردار است.”
امیر خسرو دلیر ثانی از فعالان ملی-مذهبی، عضو جنبش مسلمانان مبارز دی ماه سال ۸۸ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
همسر دلیرثانی با اشاره به مشکلات مضاعف خانواده های زندانیان سیاسی، می افزاید: “یکی از مشکلات من بی تابی های فرزند کوچکم برای پدرش است و هر چه هم که بزرگتر می شود قدرت استدلالش بیشتر می شود و تحمل این شرایط دشوار برایش سخت تر می گردد.و بارها گفته پدر من که دیگر بر نمی گردد و هر چه برایش توضیح می دهم که این روزها می گذرد و پدرت به خانه بر می گردد صبر ندارد. خوب ملاقات کابینی شرایط خوبی ندارد و پسرم به شدت عصبی می شود و دو و سه هفته پیش اینقدر ناراحت بود که وقتی از پشت شیشه پدرش را دید رویش را از شیشه بر گرداند و نتوانست صحبت کند. این فقط نمونه ای از مشکلات ماست و مشکلات دیگری از جمله مشکلات مالی و روحی و جسمی است که خانواده ها با آن دست به گریبان هستند. مشکلاتی که غیرقابل انکار است. در کنار اینها، پیگیر یها و دوندگی ها برای درخواست حقوق اولیه عزیزانمان مثل مرخصی و درخواست حضوری هم هست که به صورت روزمره با آن در ارتباط هستیم.”
همسر این فعال ملی مذهبی در بند اضافه می کند: “الان دقیقا هشت ماه است که ما از ملاقات حضوری محروم هستیم و هر ماه درخواست می دادم اما این دو ماه آخر دیگر درخواست هم نمی دهم زیرا می دانم پاسخی نخواهم گرفت و با درخواست ما مخالفت می شود.”
فلاح سخنان خود را با آرزوی آزادی “همه”زندانیان سیاسی به پایان می برد و می گوید: ” همسر من بارها گفته است که دوست ندارد به تنهایی از زندان آزاد شود زیرا هر زندانی سیاسی که آزاد می شود دلش پیش بقیه زندانیان سیاسی است و تا “همه” آزاد نشوند احساس آزادی نمی کند. بخاطر همین هم به من می گفت تقاضایی برای من نکن زیرا آرزو می کنم همه با هم آزاد شویم و من هم به نوبه خودم دعا می کنم انشالله بزودی زود شاهد آزادی دسته جمعی زندانیان سیاسی باشیم.”





روزنامه هرانا - شماره ۵۵۹ منتشر شد

خبرگزاری هرانا - روزنامه هرانا به کوشش نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در راستای اطلاع رسانی منسجم و منظم در حوزه حقوق بشر ایران منتشرشد.
این روزنامه مجموعه ای مختصر از مهمترین رویدادهای حقوق بشری روز است که با توجه به شرایط و مشکلات اطلاع رسانی داخل کشور تهیه و توزیع می شود.

برای دریافت روزنامه هرانا در پست الکترونیکی خود با ایمیل زیر تماس حاصل فرمائید

برای دانلود شمار 559 روزنامه هرانا اینجا را کلیک کنید




گزارش یک شهروند از اعتراضات امروز ( سه شنبه ) تهران

یکی از شهروندانی که در تجمع اعتراضی امروز (۲۵ بهمن‌ماه) شرکت کرده بود به خودنویس گفت که فضای شهر تهران در روز سه‌شنبه از حوالی ساعت ۱۳ به‌شدت پلیسی بود؛ اما این حضور در مقایسه با سال ۸۸ به نظر کمتر جلوه می‌نمود.
وی که در اعتراضات سال ۸۸ هم حضور فعالی داشته بود گفت: «امروز کاملا مشخص بود که این نیروها آموزش دیده‌اند؛ آنان هیچگاه سعی نمی‌کردند با رفتارهایی همانند سال ۸۸ جلب توجه کنند (رفتارهایی چون فریاد برای تفرق، یا تهدید به دستگیری و یا ..).»
این شهروند افزود: «در مقابل اما با استفاده از تجیهزات‌شان و نیز نحوه استقرار نوعی رعب و وحشت را ایجاد می‌کردند.»
وی گفت در برخی نقاط مرکز شهر حضور مردم در پیاده‌روها محسوس بود و این حضور هرگز با تحریک نیروهای ضد شورش روبرو نمی‌شد.
این شهروند در ادامه افزود که «دستگیری‌ها توسط لباس‌شخصی‌هایی انجام می‌شد که میان جمعیت حضور داشتند و این ماموران لباس شخصی فرد مورد نظر را از بین جمعیت کشان کشان به سمت ماشین‌هایی که کنار خیابان بود هدایت می‌کردند و مردم هم البته تنها نظاره‌گر بودند.»
وی جمعیت را در مقایسه با سال گذشته حدود یک سوم ارزیابی کرد و گفت: «در جاهایی که من بودم مثل محدوده ولی‌عصر تا ونک، و میدان آزادی تا انقلاب، در برخی نقاط خیابان حضور کاملا مشهود بود، اما آنچه بیشتر جلب توجه می‌کرد نیروهای امنیتی و نحوه استقرار و ادوات آنها بود.»
این شهروند تهرانی در پایان هم گفت که در حال حاضر سیستم‌های پیامک مختل شده است؛ به این صورت که لحظاتی وصل و لحظاتی قطع می‌شود.