خبرگزاری دانشجو» وابسته به سازمان بسیج دانشجویی:
رای ملت در چارچوب خاصی میزان است
این خبرگزاری روز بکشنبه (۱۶ بهمن) به نقل از یک «خمینیشناس» نوشته معنی این جمله بنیانگذار جمهوری اسلامی این نیست که «ملت میتواند خلاف شرع خواستهای را طلب کند.»
این «خمینیشناس» افزوده منظور از بیان جمله مذکور این بوده که «اگر ابرقدرتها بخواهند برای ما تعیین تکلیف کنند، میزان ملت هستند و انتخاب آنان مهم است.»
روز گذشته شنبه (۱۵ بهمن) نیز محمدنبی حبیبی٬ دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: «رای مردم تنها در چهارچوب اصول اسلامی معتبر است.»
به گفته آقای حبیبی «رای مردم در انتخابات مجلس و شورای شهر اعتبار دارد٬ اما این اعتبار با رنگ اسلامی قابل قبول است.»
آیتالله جعفر سبحانی از مراجع تقلید قم نیز ۳۱ تیرماه امسال گفته بود در جمهوری اسلامی باید مردم و رای آنها توسط ولی فقیه «قالبگیری» شود تا در «راه اسلام» باشد.
مدیرکل اداره ارشاد استان قم اعلام کرد:
عضویت ۶ میلیون ایرانی در شبکههای اجتماعی
مرتضی اسماعیلی طبا٬ مدیرکل اداره ارشاد استان قم اعلام کرد دستکم شش میلیون نفر در ایران عضو شبکههای اجتماعی هستند و از نیروهای بسیج خواست کنترل این شبکهها را در اختیار خود بگیرند.
به گزارش سایت «قدس آنلاین»٬ آقای اسماعیلی طبا این مطلب را روز شنبه (۱۵ بهمن) در همایش «بسیج و رسانه» که از سوی سپاه قم در این شهر برگزار شد٬ بیان کرده است.
وی بیآنکه به نام شبکه اجتماعی «فیسبوک» اشاره کند٬ گفته است: «برخی از شبکههای اجتماعی با وجود فیلترینگی که دارند، در دنیا ۶۰۰ میلیون کاربر و در ایران حداقل شش میلیون کاربر دارند.»
مدیرکل اداره ارشاد قم اظهار کرده استخراج «عقاید٬ نظریات و تمایلات» جوانان ایرانی عضو این شبکههای اجتماعی مهمترین «آسیب» برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
وی گفته است: «بسیجیان با آموزشهایی که میبینند با این شبکهها آشنا شده و عضو شوند و این فضا را در اختیار بگیرند.»
این برای نخستین بار است که یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی آمار ایرانیهای عضو شبکههای اجتماعی را دستکم شش میلیون نفر اعلام میکند.
پیشتر مقامهای جمهوری اسلامی گفته بودند نه تنها آماری از تعداد فعالان ایرانی در شبکههای اجتماعی ندارند٬ بلکه ساز و کاری هم برای به دست آوردن این آمار در اختیار ندارند.
مقامهای جمهوری اسلامی شبکههای اجتماعی را ابزار «براندازی» میدانند و محدودیتهای گستردهای برای کاربران داخل ایران در دسترسی به این شبکهها اعمال کردهاند.
به گزارش سایت «قدس آنلاین»٬ آقای اسماعیلی طبا این مطلب را روز شنبه (۱۵ بهمن) در همایش «بسیج و رسانه» که از سوی سپاه قم در این شهر برگزار شد٬ بیان کرده است.
وی بیآنکه به نام شبکه اجتماعی «فیسبوک» اشاره کند٬ گفته است: «برخی از شبکههای اجتماعی با وجود فیلترینگی که دارند، در دنیا ۶۰۰ میلیون کاربر و در ایران حداقل شش میلیون کاربر دارند.»
مدیرکل اداره ارشاد قم اظهار کرده استخراج «عقاید٬ نظریات و تمایلات» جوانان ایرانی عضو این شبکههای اجتماعی مهمترین «آسیب» برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
وی گفته است: «بسیجیان با آموزشهایی که میبینند با این شبکهها آشنا شده و عضو شوند و این فضا را در اختیار بگیرند.»
این برای نخستین بار است که یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی آمار ایرانیهای عضو شبکههای اجتماعی را دستکم شش میلیون نفر اعلام میکند.
پیشتر مقامهای جمهوری اسلامی گفته بودند نه تنها آماری از تعداد فعالان ایرانی در شبکههای اجتماعی ندارند٬ بلکه ساز و کاری هم برای به دست آوردن این آمار در اختیار ندارند.
مقامهای جمهوری اسلامی شبکههای اجتماعی را ابزار «براندازی» میدانند و محدودیتهای گستردهای برای کاربران داخل ایران در دسترسی به این شبکهها اعمال کردهاند.
دعوت به سکوت اعتراضی دردانشگاه تهران
سحام نیوز: تجمع اعتراضی پویش۲۵ بهمن ،دوشنبه ۲۴ بهمن ماه درساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ضمن برقراری «سکوت اعتراضی» درساعت ۱۲ برگزار می شود.
دانشجویان سبز دانشگاه تهران با صدور بیانیه ای اعلام کردند که قویاً از حرکت اعتراضی مردم آزاد اندیش ایران زمین در روز بیست و پنجم بهمن ماه حمایت کرده لذا با برگزاری تجمع اعتراضی خود در بیست و چهارم بهمن ماه به استقبال حرکت مردمی در روز ۲۵بهمن خواهیم رفت تا آن روز را در کنار یکدیگر، سبز باشیم.
به گزارش صفحهhttps://www.facebook.com/pouyesh۲۵bahmanدر شبکه اجتماعی فیس بوک متن این بیانیه به این شرح است
مسئولیت تاریخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهیم و از تلاش برای استیفای حقوق مردم دست بر نداریم- میر حسین موسوی
تقویم ما بار دیگر شاهد برگی سبز از تاریخ ملت خویش است. سرخی خون ژاله ها و مختاری ها ، گواه سیاهی عملکرد کرسی نشینان قدرت است. ادامه یافتن حصر غیر قانونی یاران همیشه همراهمان، زندانی و شکنجه نمودن منتقدین مصلحت اندیش،هتک و لگد مال نمودن حقوق بدیهی ملت شریف مان، طرح دروغ هاو نیرنگ ها جهت تحکیم بنای نیم بند جهل و استبداد، تنها بخشی از واقعیات صریحاً مشهود است.
انتظار از مجلس و از شیخ و از ملای شهر کار بیهوده است خود را حاضر دعوا کنید.
ادامه یافتن چنین شرایطی بیش از پیش جان ،مال و ناموس هریک از شهروندان مان را در معرض تهدید و نابودی قرار خواهد داد. بی تفاوتی نسبت به نادیده انگاشتن حقوق محرز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم بی دفاعمان، عرصه را بر جولان حاکمان جور مهیاتر مینماید. در این حال که حرمت هیچ شخص و شخصیتی مصون نیست،اگر باز هم بی تفاوت باشیم، نوبت به خودمان می رسد.
اگر ما نتوانیم سرکوب گران را، حتی با«سکوتمان»مورد سرزنش قرار دهیم، ویرانی و تهاجم بیشتر، برپیکر نحیف میهن و هممیهنان مان، شاهد خواهیم بود. مبادا فضای ارعاب ، ترس و بی اعتمادی نفس گیرمان شود و عنان اختیارمان را به آنان بسپرد
لیک ما دانشگاهیان را سر باز ایستادن نیست و با اراده ای آهنین و عزمی استوار به اعتراض مسالمت آمیز خویش به استبداد و خفقان حاکم ادامه خواهیم داد. از این رو از زیر بار تعهداتی که درقبال مردم و تاریخ برعهده گرفته ایم، شانه خالی نمی کنیم و می خواهیم باشیم و با سکوت ، اعتراضمان را فریاد کنیم و یاد و نام صانع ژاله و محمد مختاری و تمای شهدای راه آزادی، زندانیان سیاسی و همراهان سبزمان،آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را زنده نگاه داریم. و یقین داریم که حضورمان نقطه ای روشن بر حیات پرفراز و نشیب دانشگاه خواهد بود.
ما دانشجویان سبز دانشگاه تهران اعلام می کنیم که قویاً از حرکت اعتراضی مردم آزاد اندیش ایران زمین در روز بیست و پنجم بهمن ماه حمایت کرده لذا با برگزاری تجمع اعتراضی خود در بیست و چهارم بهمن ماه به استقبال حرکت مردمی در روز ۲۵بهمن خواهیم رفت تا آن روز را در کنار یکدیگر، سبز باشیم.
از این رو اعلام می داریم که تجمع اعتراضی پویش۲۵ بهمن ،دوشنبه ۲۴ بهمن ماه درساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ضمن برقراری «سکوت اعتراضی» درساعت ۱۲ برگزار می شود.
دانشجویان سبز دانشگاه تهران با صدور بیانیه ای اعلام کردند که قویاً از حرکت اعتراضی مردم آزاد اندیش ایران زمین در روز بیست و پنجم بهمن ماه حمایت کرده لذا با برگزاری تجمع اعتراضی خود در بیست و چهارم بهمن ماه به استقبال حرکت مردمی در روز ۲۵بهمن خواهیم رفت تا آن روز را در کنار یکدیگر، سبز باشیم.
به گزارش صفحهhttps://www.facebook.com/pouyesh۲۵bahmanدر شبکه اجتماعی فیس بوک متن این بیانیه به این شرح است
مسئولیت تاریخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهیم و از تلاش برای استیفای حقوق مردم دست بر نداریم- میر حسین موسوی
تقویم ما بار دیگر شاهد برگی سبز از تاریخ ملت خویش است. سرخی خون ژاله ها و مختاری ها ، گواه سیاهی عملکرد کرسی نشینان قدرت است. ادامه یافتن حصر غیر قانونی یاران همیشه همراهمان، زندانی و شکنجه نمودن منتقدین مصلحت اندیش،هتک و لگد مال نمودن حقوق بدیهی ملت شریف مان، طرح دروغ هاو نیرنگ ها جهت تحکیم بنای نیم بند جهل و استبداد، تنها بخشی از واقعیات صریحاً مشهود است.
انتظار از مجلس و از شیخ و از ملای شهر کار بیهوده است خود را حاضر دعوا کنید.
ادامه یافتن چنین شرایطی بیش از پیش جان ،مال و ناموس هریک از شهروندان مان را در معرض تهدید و نابودی قرار خواهد داد. بی تفاوتی نسبت به نادیده انگاشتن حقوق محرز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم بی دفاعمان، عرصه را بر جولان حاکمان جور مهیاتر مینماید. در این حال که حرمت هیچ شخص و شخصیتی مصون نیست،اگر باز هم بی تفاوت باشیم، نوبت به خودمان می رسد.
اگر ما نتوانیم سرکوب گران را، حتی با«سکوتمان»مورد سرزنش قرار دهیم، ویرانی و تهاجم بیشتر، برپیکر نحیف میهن و هممیهنان مان، شاهد خواهیم بود. مبادا فضای ارعاب ، ترس و بی اعتمادی نفس گیرمان شود و عنان اختیارمان را به آنان بسپرد
لیک ما دانشگاهیان را سر باز ایستادن نیست و با اراده ای آهنین و عزمی استوار به اعتراض مسالمت آمیز خویش به استبداد و خفقان حاکم ادامه خواهیم داد. از این رو از زیر بار تعهداتی که درقبال مردم و تاریخ برعهده گرفته ایم، شانه خالی نمی کنیم و می خواهیم باشیم و با سکوت ، اعتراضمان را فریاد کنیم و یاد و نام صانع ژاله و محمد مختاری و تمای شهدای راه آزادی، زندانیان سیاسی و همراهان سبزمان،آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را زنده نگاه داریم. و یقین داریم که حضورمان نقطه ای روشن بر حیات پرفراز و نشیب دانشگاه خواهد بود.
ما دانشجویان سبز دانشگاه تهران اعلام می کنیم که قویاً از حرکت اعتراضی مردم آزاد اندیش ایران زمین در روز بیست و پنجم بهمن ماه حمایت کرده لذا با برگزاری تجمع اعتراضی خود در بیست و چهارم بهمن ماه به استقبال حرکت مردمی در روز ۲۵بهمن خواهیم رفت تا آن روز را در کنار یکدیگر، سبز باشیم.
از این رو اعلام می داریم که تجمع اعتراضی پویش۲۵ بهمن ،دوشنبه ۲۴ بهمن ماه درساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ضمن برقراری «سکوت اعتراضی» درساعت ۱۲ برگزار می شود.
فرزند مهدی کروبی: در قبال دو پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی و جنایات کم نظیر کهریزک چه کردید؟
سحام نیوز: محمد تقی کروبی، فرزند مهدی کروبی در بخشی از مطلبی که در سایت خود با عنوان “میان ماه من تاماه گردون …” نوشته، آورده است: “شاید از منظر ما ایرانی ها که قبح دروغ، سخن کذب و سوء استفاده های مالی از بیت المال در میان بخش قابل توجهی از حاکمان مان به عنوان اصلی لایتغیر درآمده و از بد حادثه بعد از انتشار و افشای گزینشی آن، رسیدگی قضایی پیش از آغاز به بهانه حفظ نظام مختومه یا فلج می گردد، رفتار جوامع آزاد مبتنی بر قانون کمی عجیب به نظر برسد.”
به گزارش سحام، این استاد دانشگاه در پایان یادداشت خود می نویسد: “با خود فکر می کردم از صاحب منسبان کشوری که حکومت خود را ام القرای جهان اسلام می نامند و بهار عربی را به اشتباه الگویی از مدینه فاضله خود می دانند بپرسم که در قبال تنها دو پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی و جنایات کم نظیر کهریزک چه کردید؟ کدام مقام و مسئول دسته پنجمی را به پای میز محاکمه کشاندید تا خلایق به لحاظ ظاهری حداقل حس کنند که حاکمیت برای شعور آنان احترامی قائل است ؟ آیا الگوی حاضر به استثنای بشار اسد در حال سقوط در میان نزدیک به ۲۰۰ کشور جهان خریداری دارد؟”
متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
نقل است که سید قطب عالم مصری اخوان المسلمین همان که به سبب بازنگری در تأثیر اصولگرایی اسلامی بر تحولات اجتماعی و سیاسی شهرت خاصی یافت و سر سبز خود را در دفاع از عقایدش بر دار دید، در بازگشت از سفری به اروپا گفته بود که در آنجا اسلام را دیدم اما مسلم ندیدم و وقتی به قاهره بازگشتم، مسلم دیدم، اما اسلام ندیدم. استعفای وزیر انرژی انگلستان کرس هیون موجب شد تا چند خطی در این باب بنویسم و قضاوت در باب وضعیت اسفبار کشور خود را در دهه دوم قرن بیست یکم به وجدان افراد، فارغ از تعلق به هر جریان سیاسی واگذار کنم.
آقای هیون دو روز قبل در قبال اتهامی که دادستان عمومی علیه وی در دادگاه طرح کرد، مجبور به استعفا شد و بازگشت اش به کابینه منوط به صدور حکم برائت از دادگاه گردید. این سوال مطرح است که مگر وی مرتکب چه بزه ای شده که باید چنین هزینه ای بپردازد؟ در پاسخ می خوانیم که جناب وزیر مستعفی انرژی در سال ۲۰۰۳ مرتکب تخلف سرعت غیر مجاز شده و به دروغ همسر سابقش را بعنوان راننده متخلف معرفی کرده است. هماهنگی او و همسرش که در آن زمان مسئولیت تخلف رانندگی را بر عهده گرفته بود موجب پیگیری قضایی علیه این دو شده است. این قبیل پرونده ها که بار تخلف را بر عهده متخلف صرف نظر از جایگاه سیاسی وی می گذارد در جوامع دموکراتیک امری عادی و به کرات دیده شده است. در حقیقت استقلال قضایی و جایگاه حقوق در مناسبات کشور در این جوامع معنا و مفهوم می یابد. در عمل نیز شاهد ایم که دروغ و سوء استفاده از موقعیت گناه نابخشودنی برای سیاستمداران به شمار می آید و بعد از افشای رسوایی، دستگاه مستقل قضایی به موضوع ورود کرده و مرتکب را فارغ از پست و مقام اش به پای میز عدالت می کشاند. شاید از منظر ما ایرانی ها که قبح دروغ، سخن کذب و سوء استفاده های مالی از بیت المال در میان بخش قابل توجهی از حاکمان مان به عنوان اصلی لایتغیر درآمده و از بد حادثه بعد از انتشار و افشای گزینشی آن، رسیدگی قضایی پیش از آغاز به بهانه حفظ نظام مختومه یا فلج می گردد، رفتار جوامع آزاد مبتنی بر قانون کمی عجیب به نظر برسد.
با خود فکر می کردم از صاحب منسبان کشوری که حکومت خود را ام القرای جهان اسلام می نامند و بهار عربی را به اشتباه الگویی از مدینه فاضله خود می دانند بپرسم که در قبال تنها دو پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی و جنایات کم نظیر کهریزک چه کردید؟ کدام مقام و مسئول دسته پنجمی را به پای میز محاکمه کشاندید تا خلایق به لحاظ ظاهری حداقل حس کنند که حاکمیت برای شعور آنان احترامی قائل است ؟ آیا الگوی حاضر به استثنای بشار اسد در حال سقوط در میان نزدیک به ۲۰۰ کشور جهان خریداری دارد؟
به گزارش سحام، این استاد دانشگاه در پایان یادداشت خود می نویسد: “با خود فکر می کردم از صاحب منسبان کشوری که حکومت خود را ام القرای جهان اسلام می نامند و بهار عربی را به اشتباه الگویی از مدینه فاضله خود می دانند بپرسم که در قبال تنها دو پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی و جنایات کم نظیر کهریزک چه کردید؟ کدام مقام و مسئول دسته پنجمی را به پای میز محاکمه کشاندید تا خلایق به لحاظ ظاهری حداقل حس کنند که حاکمیت برای شعور آنان احترامی قائل است ؟ آیا الگوی حاضر به استثنای بشار اسد در حال سقوط در میان نزدیک به ۲۰۰ کشور جهان خریداری دارد؟”
متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
نقل است که سید قطب عالم مصری اخوان المسلمین همان که به سبب بازنگری در تأثیر اصولگرایی اسلامی بر تحولات اجتماعی و سیاسی شهرت خاصی یافت و سر سبز خود را در دفاع از عقایدش بر دار دید، در بازگشت از سفری به اروپا گفته بود که در آنجا اسلام را دیدم اما مسلم ندیدم و وقتی به قاهره بازگشتم، مسلم دیدم، اما اسلام ندیدم. استعفای وزیر انرژی انگلستان کرس هیون موجب شد تا چند خطی در این باب بنویسم و قضاوت در باب وضعیت اسفبار کشور خود را در دهه دوم قرن بیست یکم به وجدان افراد، فارغ از تعلق به هر جریان سیاسی واگذار کنم.
آقای هیون دو روز قبل در قبال اتهامی که دادستان عمومی علیه وی در دادگاه طرح کرد، مجبور به استعفا شد و بازگشت اش به کابینه منوط به صدور حکم برائت از دادگاه گردید. این سوال مطرح است که مگر وی مرتکب چه بزه ای شده که باید چنین هزینه ای بپردازد؟ در پاسخ می خوانیم که جناب وزیر مستعفی انرژی در سال ۲۰۰۳ مرتکب تخلف سرعت غیر مجاز شده و به دروغ همسر سابقش را بعنوان راننده متخلف معرفی کرده است. هماهنگی او و همسرش که در آن زمان مسئولیت تخلف رانندگی را بر عهده گرفته بود موجب پیگیری قضایی علیه این دو شده است. این قبیل پرونده ها که بار تخلف را بر عهده متخلف صرف نظر از جایگاه سیاسی وی می گذارد در جوامع دموکراتیک امری عادی و به کرات دیده شده است. در حقیقت استقلال قضایی و جایگاه حقوق در مناسبات کشور در این جوامع معنا و مفهوم می یابد. در عمل نیز شاهد ایم که دروغ و سوء استفاده از موقعیت گناه نابخشودنی برای سیاستمداران به شمار می آید و بعد از افشای رسوایی، دستگاه مستقل قضایی به موضوع ورود کرده و مرتکب را فارغ از پست و مقام اش به پای میز عدالت می کشاند. شاید از منظر ما ایرانی ها که قبح دروغ، سخن کذب و سوء استفاده های مالی از بیت المال در میان بخش قابل توجهی از حاکمان مان به عنوان اصلی لایتغیر درآمده و از بد حادثه بعد از انتشار و افشای گزینشی آن، رسیدگی قضایی پیش از آغاز به بهانه حفظ نظام مختومه یا فلج می گردد، رفتار جوامع آزاد مبتنی بر قانون کمی عجیب به نظر برسد.
با خود فکر می کردم از صاحب منسبان کشوری که حکومت خود را ام القرای جهان اسلام می نامند و بهار عربی را به اشتباه الگویی از مدینه فاضله خود می دانند بپرسم که در قبال تنها دو پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی و جنایات کم نظیر کهریزک چه کردید؟ کدام مقام و مسئول دسته پنجمی را به پای میز محاکمه کشاندید تا خلایق به لحاظ ظاهری حداقل حس کنند که حاکمیت برای شعور آنان احترامی قائل است ؟ آیا الگوی حاضر به استثنای بشار اسد در حال سقوط در میان نزدیک به ۲۰۰ کشور جهان خریداری دارد؟
۳۳ کشتی در بنادر کشور معطل مانده اند
سحام نیوز: تازهترین گزارشها نشان دهنده حضور تنها ۳۳ کشتی در نوبت انتظار بنادر ایران است.
به گزارش ایلنا، طی عملیات تخلیه و بارگیری بنادر ایران در دهم و یازدهم بهمن ماه، از میان ۳۳ کشتی حاظر در بنادر، ۲۴ کشتی معادل ۷۲ درصد به دلیل عدم آمادگی صاحبان کالا در نوبت انتظار بنادر کشور باقی ماندهاند.
بنا به برخی گزارش ها، کشتی ها به دلیل تحریم بانک مرکزی و عدم صدور ال سی در بندرگاه ها معطل تخلیه مانده اند.
گفتنی است از این ۳۳ کشتی، ۶ کشتی ملیت ایرانی دارد و مابقی خارجی هستند. از میان کشتیهای خارجی بیشترین تعداد کشتی با به ترتیب ۸ و ۶ فروند متعلق به کشورهای روسیه و آذربایجان است.
سحام می افزاید: بیشتر واردات غله کشور از دو کشور روسیه و آذربایجان است.
همچنین ۱۴ کشتی از این ۳۳ فروند، در بندر امام خمینی (ره) و ۱۲ فروند در بندر امیرآباد در نوبت انتظار قرار دارند. سایر کشتیها هم در نوبت انتظار بنادر نکا، لنگه و انزلی قرار دارند.
به گزارش ایلنا، طی عملیات تخلیه و بارگیری بنادر ایران در دهم و یازدهم بهمن ماه، از میان ۳۳ کشتی حاظر در بنادر، ۲۴ کشتی معادل ۷۲ درصد به دلیل عدم آمادگی صاحبان کالا در نوبت انتظار بنادر کشور باقی ماندهاند.
بنا به برخی گزارش ها، کشتی ها به دلیل تحریم بانک مرکزی و عدم صدور ال سی در بندرگاه ها معطل تخلیه مانده اند.
گفتنی است از این ۳۳ کشتی، ۶ کشتی ملیت ایرانی دارد و مابقی خارجی هستند. از میان کشتیهای خارجی بیشترین تعداد کشتی با به ترتیب ۸ و ۶ فروند متعلق به کشورهای روسیه و آذربایجان است.
سحام می افزاید: بیشتر واردات غله کشور از دو کشور روسیه و آذربایجان است.
همچنین ۱۴ کشتی از این ۳۳ فروند، در بندر امام خمینی (ره) و ۱۲ فروند در بندر امیرآباد در نوبت انتظار قرار دارند. سایر کشتیها هم در نوبت انتظار بنادر نکا، لنگه و انزلی قرار دارند.
مصاحبه ای که موجب توقیف روزنامه روزگار شد
سحام نیوز: روزنامه روزگار که دیروز گفتوگویی را با محمدرضا خاتمی با تیتر «فرمان نمیپذیریم» منتشر کرده بود، توقیف شده است. در این گفتگو، محمد رضا خاتمی در باره عدم مشارکت در انتخابات و نیز قدرت اجتماعی اصلاحطلبان سخن گفته بود. گفته میشود تعطیلی موقت روزگار به خاطر همین گفتگو و تیتر آن در صفحه اول بوده است.بر اساس دستور صادره از سوی دادستانی تهران ، روزنامه روزگار توقیف شد.
روزنامه روزگار در صفحه یک خود مطلبی را درباره نا خرسندی هاشمی رفسنجانی از ماکت مقوایی آیت الله خمینی منتشر کرد. همچنین محمدرضا خاتمی هم در گفت و گویی بر تحریم فعال انتخابات از سوی اصلاح طلبان تاکید کرده بود.
متن کامل مصاحبه محمد رضا خاتمی که موجب صدور این حکم برای روزنامه روزگار شد بدین شرح است:
محمدرضا خاتمی در خصوص کسانی که به نام اصلاح طلبی در انتخابات شرکت کرده اند می گوید: جریان اصلاحطلبی در ایران یک جریان شناختهشده است، جریانهای تاثیرگذار و شخصیتهایش هم مشخص هستند حالا چهار نفر میآیند میگویند ما اصلاحطلب هستیم و میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم، این به معنی حضور جریان اصلاحطلبی در انتخابات نیست. این را همه میدانند، مردم، حاکمیت جریان اصلاحات، همه این را میدانند، و نتیجه انتخابات هم این را مشخص خواهد کرد.
وی بر انتخابات واقعی تاکید دارد، انتخاباتی که حداقلها را داشته باشد، یعنی یک انتخابات آزاد و بدون دخالت موثر قدرت.
به گزارش کلمه از گفت و گوی تفصیلی محمدرضا خاتمی با روزنامه روزگار، او با اشاره به انتخابات پیش رو می گوید: عدم شرکت یا سکوت در انتخابات بهاین معنی نیست کهاین شیوه را کنار گذاشتهاند و میخواهند شیوههای دیگری را به کار بگیرند؛ برای انتخابات حداقلهایی لازم وجود دارد. هدفشان هم تاثیرگذاری بر انتخابات نیست، مثلاً از واژه تحریم استفاده نکردهاند. گفتند ما شرکت نمیکنیم.
خاتمی معتقد است: نتیجه انتخابات آن چیزی نیست که از توی صندوقهای رای درمیآید، علیالظاهر اینطور است اما انتخابات مهندسیشده است و نتایج آن مشخص است. نبودن اصلاحات در انتخابات خود به خود بخش عمدهای از این انتخابات را خدشهدار میکند، این هم کاری نبود که اصلاحطلبها بخواهند انجام دهند، اصلاحطلبها هم از این جریان ناراضی هستند اما چارهای هم ندارند، یعنی وقتی همه مجاری فعالیتهای جریان اصلاحطلبی را میبندید، اجازه نمیدهید خودشان باشند، و میخواهید بگویید اصلاحطلبی باید چه باشد و چه نباشد، خب طبیعی است که اصلاحات زیر بار این وضعیت نخواهد رفت. جریان اصلاحطلبی یک جریان پویا و اثرگذار است؛اینها در داخل خوشان انسجام فکری و عملی دارند،رسیدن بهاین مقطع حاصل کارهای مداوم فکری است، یعنی ما هیچ وقت در این ۱۵ سالی که از جریان اصلاحات گذشته این وحدت فکری و انسجام را نداشتهایم. این دستاورد ناخواستهای است که محافظهکاران به ما تحمیل کردهاند و در هر صورت عاقلانهترین تصمیم را اصلاحطلبها گرفتهاند.
او تاکید دارد که اصلاح طلبان با انتخابات قهر نیستند و می افزاید: در مورد این انتخابات، من معتقدم که جامعه ایران آنقدر متکثر است که اگر مجلس کاملاً هم یکپارچه باشد باز طیفبندی دارد. این مجلس در درون خودش خصوصیات خودش را پرورش میدهد.
خاتمی در مورد یکدست بودن حاکمیت معتقد است: آقایان در سال ۸۴ آمدند گفتند حاکمیت باید یکدست باشد، میبینیم که در طول تاریخ جمهوری اسلامی اختلاف بین ارکان قدرت به این شدت نبوده است. آقای احمدینژاد که سوگلی و بینظیر در تاریخ و معجزه هزاره بود، بشارت امام زمان بود و طبق گفته مرحوم آقای مشکینی حکمش را امام زمان امضا کرده بود، حالا ببینید در چه وضعیتی است؟ کسانی که دوراندیش هستند، میدانند که درون جامعه ایران آنقدر تکثر وجود دارد که امکان یکدست کردن حاکمیت وجود ندارد. این مهندسی شکست خورده است. برای انتخابات بعد هم برنامه دارند اما نمیتوانند یک جامعه متکثر را یکدست کنند و هر کاری میخواهند انجام دهند، این امکانپذیر نیست؛ من الان این را قبول ندارم که اگر مجلس شکل گرفت حتماً انتخابات آینده هم بر همین بند خواهد بود. من تردیدی ندارم که در دوران ریاست جمهوری بعدی وضعیت مثل الان نخواهد بود.
او با تاکید بر اینکه آلترناتیو ملت است می افزاید: تنها راه نجات کشور آزادی نحلههای سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و غیره است و انتخابات. باید به همه آن تصمیمها احترام بگذارید. زیادهخواهیهای دنیای غرب مشخص است، نتایج و راهکارهایش هم مشخص است؛ آیا نمیشود در برابر این زیادهخواهیها ایستاد؟ میشود. چطور؟ با داشتن مردم، اگر مردم باشند خود به خود اوضاع تغییر میکند، یعنی اتفاقی که در دوم خرداد افتاد.
خاتمی در ادامه تصریح می کند که راه چاره جنگ نیست،جنگ عواقب سیاسی و اقصادی دارد اما ما در جنگ پیروز نخواهیم بود. اگر ملت را داشته باشیم طرف مقابل را خود به خود عقب میزنیم. هیچ حکومت خارجی در برابر یک حکومت دموکراتیک نمیتواند زورگویی کند، اما در یک حکومتی که روی شانههای اقلیت مردم است، آن هم اقلیت سیاسی نه اقلیت مردم، رضایتمندی مردم را باید سنجید. اینها هم که امروز کاملاً مشخص است.
او در مورد وضعیت فعلی احمدی نژاد تصریح کرد: با توجه بهاین وضعیت این سیاستها شکست خورده است، اتفاقاً مشکل آنها هم آلترناتیو آقای احمدینژاد است، چون آقای احمدینژاد اگر اینطور برود بیرون گفتمان سیاسی، گفتمان خارجی و اقتصادیاش باید عوض شود یعنی بدتر از چیزی که الان هست بشود؟ آقای احمدینژاد میگوید قطعنامههای شورای امنیت ورقپاره است، اگر رئیسجمهور بعدی بخواهد همین روند را ادامه بدهد، میگوید نهتنها قطعنامهها ورقپاره است بلکه ما از سازمان ملل هم میآییم بیرون، از مجامع بینالمللی هم میآییم بیرون، خب نمیشود که. این نکته خیلی اهمیت دارد که ما امیدمان را از دست ندهیم. هر چند مخالفتشان با اصلاحطلبها به شدتی است که میگویند اینها نفس هم نکشند.
خاتمی می افزاید: اینها قابل محاسبه است، اگر اینطور نبود که اینقدر به اصلاحطلبها التماس نمیکردند که بیایند در انتخابات شرکت کنند و هر کسی هم که آمده گفته من اصلاحطلب هستم به اسم جریان اصلی اصلاحطلبی تایید کنند و تبلیغ کنند، این نشان میدهد که نیاز به اصلاحات یک نیازی است که آنها هم نمیتوانند از آن فرار کنند. اما به روش شکستخورده خیلی از حاکمانی که میخواستند فقط خودشان باشند، دوست دارند که جریان اصلاحطلبی آن طور که خودشان میخواهند باشد، نمیشود، جریان اصلاحطلبی یک جریان اسم و رسمدار است که صاحب دارد، اگر این را قبول نکنند مشکلات خودشان را افزایش دادهاند.
وی معتقد است که احمدینژاد در طول این چند سال کارهای نبوده، دولتش کارهای نبوده، احمدینژاد در طول این چند سال برنامه نداشته، یک حلقه خاص سیاسی نداشته، نیروی اجرایی و کارشناسی نداشته، حتی سازمان بیرونی و حزب نداشته، جمعیت و گروه نداشته، هیچ چیز نداشته، احمدینژاد را احمدینژاد کردهاند و اگر احمدینژاد شکست بخورد آنهایی که او را احمدینژاد کردهاند باید جوابگو باشند. این سوال، سوال جدی در جامعه ایران است، به همین دلیل است که من معتقد هستم که اینها این یکی دوسال را به هیچ وجه با احمدینژاد کل کل نمیکنند، بلکه تحملش میکنند البته سعی میکنند در طول سالهای آینده او را تخریب کنند و کاری کنند که آن حالت قهرمانیاش هم در طول این مدت که در بین برخی اقشار باقی مانده از بین برود. خیلی راحت بگویم جریان انحرافی وجود ندارد، جریان انحرافی را خود این دوستان ایجاد کردهاند. دو سال دیگر خواهند گفت از اول هم میدانستیم که احمدینژاد اینطور است، این سناریو سناریوی شکست خورده است. آیا سناریوی شکستخورده به معنی این خواهد بود که روند را اصلاح خواهند کرد؟ من شواهد و قرائن این را نمیبینم که بخواهند اصلاح کنند، مگر اینکه افکار عمومی کشور آنچنان عمل کنند و مسائل دیگری که وجود دارد آنچنان باشد که نتوانند، نه اینکه نخواهند. در آینده نزدیک خیلی امکان بازگشت اصلاحطلبان را میسر نمیبینم اما اصلاح بعضی روندهای اداره کشور به دست دیگران محقق میشود.
خاتمی در مورد علی مطهری می گوید: شما به حرفهای آقای مطهری نگاه کنید، این گفتمان، گفتمان اصولگرایی نیست، یا حتی چهرههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، آن جریان یکدست بر اساس گفتمان… شکست خورده و در میان خود اصولگرایان هم شکست خورده است، گفتمان اگر آدم معتقد نداشته باشد فقط زور و پول داشته باشد به زودی تاریخ مصرفش تمام میشود.
وی در ادامه این گفت وگو می افزاید: تحلیلی که وجود دارد این است که میخواهند بگویند باعث و بانی همه مشکلات اصلاحطلبها هستند. یک گفتمان جدید آوردهاند مردم را آگاه کردهاند و به حقوق خودشان گسترش تفکر جمعی را داشتند که کار ما را مشکل کرد. سر سازگاری با اصلاحات ندارند، به خاطر آن سابقهای که از اینها برای خودشان ترسیم کردهاند. تصور دوم هم این است که واقعاً اصلاحطلبها به دنبال قدرتاند در صورتی کهاین طور نیست، همیشه اصلاحطلبها چارچوب قانون اساسی را محترم دانستهاند با اینکه اشکالهایی هم داشتهاند. بیشتر از این هم نمیشود، شاید الان کنار کشیدن این توهم را بر طرف کند.
وی افزود: آقای ناطق که مدعی اصلاحطلبی نیست، یا خود آقای هاشمی، خیلیها هستند من میتوانم دیگران را هم مثال بزنم، اما این دو تا مثال بارز هستند. هیچ کس هم نمیتواند بگوید اینها مخالف نظام هستند یا مخالف ولایت فقیه هستند، اینها آلترناتیوهای قبل از اصلاحطلبی هستند.
خاتمی در مورد برنامه اصلاح طلبان ادامه داد: اصلاحطلبها یک تجربه دودههای در اداره کشور داشتهاند، شکستها و پیروزیها، فرازها و نشیبها همه اینها را داشتهاند و بسیاری از اینها را در بوته آزمایش گذاشتهاند؛ خیلیهایش موفق بوده و برخی موفق نبوده. در دوره آقای احمدینژاد که همه اصلاحطلبها خانهنشین شدند در جمعهای کارشناسی که داشتند خیلی از امور پالایش شده است. امروز کافی است که فقط بگویید در امر کشاورزی چه برنامهای دارید، کارشناسهای کشاورزی که در جریان اصلاحطلبی هستند در عرض دو هفته یک برنامه کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت برای توسعه کشاورزی در اختیار میگذارند. این ظرفیت و پتانسیل کاملاً آماده است اما این نیست که اینها را نوشته باشند بلکه ظرفیتی است که در چند هفته میتواند بالفعل شود. این مساله طبیعی است، در این شرایط امکان اینکه دو نفر آدم کنار هم بنشینند وجود ندارد، کاری هم ندارند. الان همین آقایان که در قدرت هستند میتوانند به اصلاحطلبها بگویند با این کارشناسهایی که دارید برنامههایتان را ارائه دهید.
خاتمی در ادامه گفت: جریانی از محافظهکاران که الان حرفهای اصلاحطلبی میزنند این آمادگی را ندارند که با جریان اصلی اصلاحات تعامل کنند. گفتمان اصلاحات در بحثها و مصاحبههایی که میشود وجود دارد. اما اینکه بخواهیم بگوییم به عنوان یک تشکیلات بیایید این کار را بکنید آن کار را بکنید نمیشود، جریانهای اجتماعی زمان لازم دارد؛ اصلاحطلبها هم بیکار نیستند. همین جریان انتخابات بیعملی و انفعال نیست اینها یک عمل بسیار بزرگ است. عدم شرکت، ظاهرش یک کار سلبی است اما در منطق سیاسی یک کار سیاسی است و مساله اصلی در ایران این است که با اصول اصلاحطلبی مطابق باشد؛ یعنی آرامش در عمل، فعالیت در چارچوب قانون، شما میتوانید بگویید که مردم در انتخابات شرکت کنید و به این آدم رای دهید آدمی که ممکن است اصلاً در انتخابات نباشد، اما اینها کاری را که کمی با اصول منافات دارد کنار میگذارند.
خاتمی می افزاید در ترکیه وقتی حزب را منحل می کردند، بلافاصله یک حزب دیگر جایگزین شد. دو نفر را زندانی کردند، هممسلکهایشان باز شروع کردند. من فکر میکنم وضعیت ما منحصر بهفرد است. با یکی دو تا جا باید خودمان را مقایسه کنیم مثل برمه. اینها هم دارند اصلاح میکنند، من نمیخواهم چیزی را مقایسه کنم اما معتقدم با این امکانات و شرایط سیاسی که ما داریم اصلاحطلبها خیلی خوب ماندهاند و کار کردهاند و ادامه کارشان هم همین است.
روزنامه روزگار در صفحه یک خود مطلبی را درباره نا خرسندی هاشمی رفسنجانی از ماکت مقوایی آیت الله خمینی منتشر کرد. همچنین محمدرضا خاتمی هم در گفت و گویی بر تحریم فعال انتخابات از سوی اصلاح طلبان تاکید کرده بود.
متن کامل مصاحبه محمد رضا خاتمی که موجب صدور این حکم برای روزنامه روزگار شد بدین شرح است:
محمدرضا خاتمی در خصوص کسانی که به نام اصلاح طلبی در انتخابات شرکت کرده اند می گوید: جریان اصلاحطلبی در ایران یک جریان شناختهشده است، جریانهای تاثیرگذار و شخصیتهایش هم مشخص هستند حالا چهار نفر میآیند میگویند ما اصلاحطلب هستیم و میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم، این به معنی حضور جریان اصلاحطلبی در انتخابات نیست. این را همه میدانند، مردم، حاکمیت جریان اصلاحات، همه این را میدانند، و نتیجه انتخابات هم این را مشخص خواهد کرد.
وی بر انتخابات واقعی تاکید دارد، انتخاباتی که حداقلها را داشته باشد، یعنی یک انتخابات آزاد و بدون دخالت موثر قدرت.
به گزارش کلمه از گفت و گوی تفصیلی محمدرضا خاتمی با روزنامه روزگار، او با اشاره به انتخابات پیش رو می گوید: عدم شرکت یا سکوت در انتخابات بهاین معنی نیست کهاین شیوه را کنار گذاشتهاند و میخواهند شیوههای دیگری را به کار بگیرند؛ برای انتخابات حداقلهایی لازم وجود دارد. هدفشان هم تاثیرگذاری بر انتخابات نیست، مثلاً از واژه تحریم استفاده نکردهاند. گفتند ما شرکت نمیکنیم.
خاتمی معتقد است: نتیجه انتخابات آن چیزی نیست که از توی صندوقهای رای درمیآید، علیالظاهر اینطور است اما انتخابات مهندسیشده است و نتایج آن مشخص است. نبودن اصلاحات در انتخابات خود به خود بخش عمدهای از این انتخابات را خدشهدار میکند، این هم کاری نبود که اصلاحطلبها بخواهند انجام دهند، اصلاحطلبها هم از این جریان ناراضی هستند اما چارهای هم ندارند، یعنی وقتی همه مجاری فعالیتهای جریان اصلاحطلبی را میبندید، اجازه نمیدهید خودشان باشند، و میخواهید بگویید اصلاحطلبی باید چه باشد و چه نباشد، خب طبیعی است که اصلاحات زیر بار این وضعیت نخواهد رفت. جریان اصلاحطلبی یک جریان پویا و اثرگذار است؛اینها در داخل خوشان انسجام فکری و عملی دارند،رسیدن بهاین مقطع حاصل کارهای مداوم فکری است، یعنی ما هیچ وقت در این ۱۵ سالی که از جریان اصلاحات گذشته این وحدت فکری و انسجام را نداشتهایم. این دستاورد ناخواستهای است که محافظهکاران به ما تحمیل کردهاند و در هر صورت عاقلانهترین تصمیم را اصلاحطلبها گرفتهاند.
او تاکید دارد که اصلاح طلبان با انتخابات قهر نیستند و می افزاید: در مورد این انتخابات، من معتقدم که جامعه ایران آنقدر متکثر است که اگر مجلس کاملاً هم یکپارچه باشد باز طیفبندی دارد. این مجلس در درون خودش خصوصیات خودش را پرورش میدهد.
خاتمی در مورد یکدست بودن حاکمیت معتقد است: آقایان در سال ۸۴ آمدند گفتند حاکمیت باید یکدست باشد، میبینیم که در طول تاریخ جمهوری اسلامی اختلاف بین ارکان قدرت به این شدت نبوده است. آقای احمدینژاد که سوگلی و بینظیر در تاریخ و معجزه هزاره بود، بشارت امام زمان بود و طبق گفته مرحوم آقای مشکینی حکمش را امام زمان امضا کرده بود، حالا ببینید در چه وضعیتی است؟ کسانی که دوراندیش هستند، میدانند که درون جامعه ایران آنقدر تکثر وجود دارد که امکان یکدست کردن حاکمیت وجود ندارد. این مهندسی شکست خورده است. برای انتخابات بعد هم برنامه دارند اما نمیتوانند یک جامعه متکثر را یکدست کنند و هر کاری میخواهند انجام دهند، این امکانپذیر نیست؛ من الان این را قبول ندارم که اگر مجلس شکل گرفت حتماً انتخابات آینده هم بر همین بند خواهد بود. من تردیدی ندارم که در دوران ریاست جمهوری بعدی وضعیت مثل الان نخواهد بود.
یکدست کردن حاکمیت شکست خورده است
وی می افزاید: برای اینکهاین تجربه شکستخورده است. آقایان یک تئوری داشتهاند که بیش از ۲۰ سال رویش کار کردند تا حاکمیت را یکدست کنند و طبق سلیقه خاصی که دارند کشور را اداره کنند، خیلی هم خون دل خوردهاند و صبر کردهاند تا آخرش فکر کردند که الان میتوانند حکومت را یکدست کنند. کشور را آزاد کنند و توسعه دهند با ایدههایی که سالها وجود داشت، اینکه اقتصاد باید چگونه باشد، سیاست خارجی باید چگونه باشد و مبارزه با فساد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگ و غیره. اینها آرزو و امید داشتند که این کارها عملی شود. آن روز رسید و آن روز ۳ تیر ۸۴ بود، یعنی وعده و خواست آنها تحقق پیدا کرد. این تجربه یک تجربه شکستخورده است، اصلاً مهم نیست که ما به روی خودمان بیاوریم یا نه، اما ادامه این تجربه یک تجربه شکستخورده است.او با تاکید بر اینکه آلترناتیو ملت است می افزاید: تنها راه نجات کشور آزادی نحلههای سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و غیره است و انتخابات. باید به همه آن تصمیمها احترام بگذارید. زیادهخواهیهای دنیای غرب مشخص است، نتایج و راهکارهایش هم مشخص است؛ آیا نمیشود در برابر این زیادهخواهیها ایستاد؟ میشود. چطور؟ با داشتن مردم، اگر مردم باشند خود به خود اوضاع تغییر میکند، یعنی اتفاقی که در دوم خرداد افتاد.
خاتمی در ادامه تصریح می کند که راه چاره جنگ نیست،جنگ عواقب سیاسی و اقصادی دارد اما ما در جنگ پیروز نخواهیم بود. اگر ملت را داشته باشیم طرف مقابل را خود به خود عقب میزنیم. هیچ حکومت خارجی در برابر یک حکومت دموکراتیک نمیتواند زورگویی کند، اما در یک حکومتی که روی شانههای اقلیت مردم است، آن هم اقلیت سیاسی نه اقلیت مردم، رضایتمندی مردم را باید سنجید. اینها هم که امروز کاملاً مشخص است.
مجلس و احمدی نژاد هر دو مقصرند
وی در تحلیل عوامل مشکلات فعلی می گوید: آقای احمدینژاد میگوید مجلس مقصر است، مجلس میگوید احمدینژاد مقصر است، هیچ کدام از این دو تا مقصر نیستند، هر دو مقصرند. اگر پرچم اصلاحات برافراشته است به معنی این است که امید اصلاحات وجود دارد، اگر روزی امید اصلاحات وجود نداشت یعنی این نظام دیگر اصلاحپذیر نیست و در آن صورت دیگر فعالیت سیاسی و اجتماعی ورود در قدرت معنی ندارد.اصلاح طلبان امیدوارند
خاتمی می افزاید: اگر اصلاحطلبها هنوز فعال هستند به خاطر این است که امیدشان را به اصلاحپذیری نظام از دست ندادهاند و سعی میکنند هر چه بیشتر این روزنههایی را که روز به روز بستهتر میشود باز کنند. برخی جاها موفق بودهاند برخی جاها نبودهاند. یک زمانی تند شده، یک زمانی منعطف شدهاند.او در مورد وضعیت فعلی احمدی نژاد تصریح کرد: با توجه بهاین وضعیت این سیاستها شکست خورده است، اتفاقاً مشکل آنها هم آلترناتیو آقای احمدینژاد است، چون آقای احمدینژاد اگر اینطور برود بیرون گفتمان سیاسی، گفتمان خارجی و اقتصادیاش باید عوض شود یعنی بدتر از چیزی که الان هست بشود؟ آقای احمدینژاد میگوید قطعنامههای شورای امنیت ورقپاره است، اگر رئیسجمهور بعدی بخواهد همین روند را ادامه بدهد، میگوید نهتنها قطعنامهها ورقپاره است بلکه ما از سازمان ملل هم میآییم بیرون، از مجامع بینالمللی هم میآییم بیرون، خب نمیشود که. این نکته خیلی اهمیت دارد که ما امیدمان را از دست ندهیم. هر چند مخالفتشان با اصلاحطلبها به شدتی است که میگویند اینها نفس هم نکشند.
یک آدم عاقل سر کار بیاید
این عضو حزب مشارکت در ادامه گفت: ما که نمیگوییم ما رئیسجمهور باشیم، ما رئیس مجلس باشیم، یک آدم عاقل برود بشود رئیسجمهور، یک آدم عاقل بنشیند در مجلس نه یک آدمی که فقط گوش به فرمان باشد، یک آدم که حاضر باشد از هزاران کارشناسی که در این مملکت است استفاده کند. اگر اینها بشود یعنی جریان اصلاحات تاثیر گذاشته، نه اینکه حتماً اصلاحات در قدرت باشد. من فکر میکنم بزرگترین دستاورد اصلاحات در این دو سه سال شکست سناریویی بود که فکر میکرد تنها راه نجات مملکت آن سناریو است، در حالی که اصلاحطلبها میگفتند تنها راه ویرانی مملکت آن سناریو است.چه کسی بیشتر نفوذ دارد؟
او براین باور است که امروز روابط اجتماعی به گونهای است که لزومی ندارد شما در قدرت باشید. انصافاً امروز که روز دهم بهمن است ضریب نفوذ حرف اصلاحطلبان در مردم بیشتر است یا حرف آقای احمدینژاد. نفوذ آن است که حرف به دل بنشیند؛ آقای خاتمی که محصور است و همه روزنامهها از زدن حرفش و بردن اسمش منع شدهاند. اجازه حضور در مجامع به او داده نمیشود، اجازه صحبت به او داده نمیشود. هر کس برود با او ملاقات کند تحت فشار قرار میگیرد؛ اما همین جسته گریخته هر وقتی آقای خاتمی دو کلام حرف میزند، کدام نفوذش بیشتر است، تردید نکنید که حرف آقای خاتمی! در مورد جریانها هم همین است، جریانهای اصلاحطلبی نفوذ کلام بیشتر در مردم دارند یا جریانهای اصولگرا؟خاتمی می افزاید: اینها قابل محاسبه است، اگر اینطور نبود که اینقدر به اصلاحطلبها التماس نمیکردند که بیایند در انتخابات شرکت کنند و هر کسی هم که آمده گفته من اصلاحطلب هستم به اسم جریان اصلی اصلاحطلبی تایید کنند و تبلیغ کنند، این نشان میدهد که نیاز به اصلاحات یک نیازی است که آنها هم نمیتوانند از آن فرار کنند. اما به روش شکستخورده خیلی از حاکمانی که میخواستند فقط خودشان باشند، دوست دارند که جریان اصلاحطلبی آن طور که خودشان میخواهند باشد، نمیشود، جریان اصلاحطلبی یک جریان اسم و رسمدار است که صاحب دارد، اگر این را قبول نکنند مشکلات خودشان را افزایش دادهاند.
احمدی نژاد کاره ای نیست
وی در تبیین سیاستهای احمدی نژاد می گوید: پول پخش کردن بین مردم، بیاعتمادی به سرمایهگذاری خارجی، سهام عدالت، مسکن مهر همه اینها دقیقاً ترجمه این سیاستهاست. آقای احمدینژاد کی بد شد؟ وقتی یک مقدار در مورد برخی وزرا ایستادگی کرد، هنوز به سیاستهای دیگرش کسی ایراد نگرفته، شما ممکن است بگویید مجری اصلی را گذاشتهاند احمدینژاد که از داخل آن این همه گرفتاری برای مملکت به وجود بیاید، آن وقت چطور میخواهند این سیاستها را ادامه بدهند. آن کسانی که آلترناتیو آقای احمدینژاد هستند به مراتب در تمام سیاستهایشان متزلزلتر از آقای احمدینژاد هستند.وی معتقد است که احمدینژاد در طول این چند سال کارهای نبوده، دولتش کارهای نبوده، احمدینژاد در طول این چند سال برنامه نداشته، یک حلقه خاص سیاسی نداشته، نیروی اجرایی و کارشناسی نداشته، حتی سازمان بیرونی و حزب نداشته، جمعیت و گروه نداشته، هیچ چیز نداشته، احمدینژاد را احمدینژاد کردهاند و اگر احمدینژاد شکست بخورد آنهایی که او را احمدینژاد کردهاند باید جوابگو باشند. این سوال، سوال جدی در جامعه ایران است، به همین دلیل است که من معتقد هستم که اینها این یکی دوسال را به هیچ وجه با احمدینژاد کل کل نمیکنند، بلکه تحملش میکنند البته سعی میکنند در طول سالهای آینده او را تخریب کنند و کاری کنند که آن حالت قهرمانیاش هم در طول این مدت که در بین برخی اقشار باقی مانده از بین برود. خیلی راحت بگویم جریان انحرافی وجود ندارد، جریان انحرافی را خود این دوستان ایجاد کردهاند. دو سال دیگر خواهند گفت از اول هم میدانستیم که احمدینژاد اینطور است، این سناریو سناریوی شکست خورده است. آیا سناریوی شکستخورده به معنی این خواهد بود که روند را اصلاح خواهند کرد؟ من شواهد و قرائن این را نمیبینم که بخواهند اصلاح کنند، مگر اینکه افکار عمومی کشور آنچنان عمل کنند و مسائل دیگری که وجود دارد آنچنان باشد که نتوانند، نه اینکه نخواهند. در آینده نزدیک خیلی امکان بازگشت اصلاحطلبان را میسر نمیبینم اما اصلاح بعضی روندهای اداره کشور به دست دیگران محقق میشود.
خاتمی در مورد علی مطهری می گوید: شما به حرفهای آقای مطهری نگاه کنید، این گفتمان، گفتمان اصولگرایی نیست، یا حتی چهرههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، آن جریان یکدست بر اساس گفتمان… شکست خورده و در میان خود اصولگرایان هم شکست خورده است، گفتمان اگر آدم معتقد نداشته باشد فقط زور و پول داشته باشد به زودی تاریخ مصرفش تمام میشود.
وی در ادامه این گفت وگو می افزاید: تحلیلی که وجود دارد این است که میخواهند بگویند باعث و بانی همه مشکلات اصلاحطلبها هستند. یک گفتمان جدید آوردهاند مردم را آگاه کردهاند و به حقوق خودشان گسترش تفکر جمعی را داشتند که کار ما را مشکل کرد. سر سازگاری با اصلاحات ندارند، به خاطر آن سابقهای که از اینها برای خودشان ترسیم کردهاند. تصور دوم هم این است که واقعاً اصلاحطلبها به دنبال قدرتاند در صورتی کهاین طور نیست، همیشه اصلاحطلبها چارچوب قانون اساسی را محترم دانستهاند با اینکه اشکالهایی هم داشتهاند. بیشتر از این هم نمیشود، شاید الان کنار کشیدن این توهم را بر طرف کند.
اصلاح طلب ها ظرفیت بخشش دارند
خاتمی در ادامه گفت: اصلاحطلبها نمیگویند یا ما یا هیچ کس، مثلاً در مورد مساله هستهای بگوییم من هستم یا شما هستی، یا احمدینژاد باشد یا افروغ هر کسی اگر بیاید کاری کند که خطر از سر ایران برداشته شود ما از او حمایت میکنیم، میخواهد آقای احمدینژاد باشد یا هر کس دیگری چون موضوع این است که مساله هستهای یک خطر جدی برای کشور شده و یک راهحل مشخصی هم دارد، ما صنعت هستهای داشتیم و کشور هم از خطر جست، حالا هر کسی باشد مهم نیست، در مورد سیاست خارجی هرکسی یک کاری کند که عزت ما حفظ شود، خطر برطرف شود ما حمایت میکنیم، ما نمیگوییم همه امور باید یکشبه اصلاح شود هر قدمی که برداشته میشود اگر یک گوشه کار را اصلاح کند هم خوب است، اگر فردا قوه قضائیه بگوید اینها را آزاد کنید ما میگوییم کار خوبی کردید، نمیگوییم باید انتقام بگیریم باید معلوم شود و از این حرفها. اصلاحطلبها این ظرفیت را دارند که آنها را ببخشند به شرط آنکه آینده کشور اصلاح شود. ما از انتقام سودی نمیبریم، این مهم نیست، اینکه ما بیاییم بگوییم کاندیدای ما فلان کس است اصلاً لزومی ندارد آنها هم نیازی به حمایت ما احساس نمیکنند. اصلاً بحث اینها نیست هر کسی بیاید که مثلاً وضعیت ما را از منهای ۱۰۰ بکند منهای ۹۰ ما از او تشکر میکنیم ما از حاکمیت عقل و تدبیر و کارشناسان حمایت میکنیم، میخواهد در میان اصلاحطلبها باشد یا در میان اصولگرایان، فرقی نمیکند و من فکر میکنم در درون حاکمیت آلترناتیوهایی غیر از اصلاحطلبها وجود دارند که میتوانند وضعیت را بهتر کنند اما متاسفانه آنها هم کنار زده شدهاند.وی افزود: آقای ناطق که مدعی اصلاحطلبی نیست، یا خود آقای هاشمی، خیلیها هستند من میتوانم دیگران را هم مثال بزنم، اما این دو تا مثال بارز هستند. هیچ کس هم نمیتواند بگوید اینها مخالف نظام هستند یا مخالف ولایت فقیه هستند، اینها آلترناتیوهای قبل از اصلاحطلبی هستند.
عقلانیت حاکم شود
خاتمی با تاکید بر این این مساله که تابع اصلاح طلبی است می گوید: من این را میگویم که اگر عقلانیت در حاکمیت باشد این برای ما جریان اصلاحطلبی مهمتر از این است که چه کسی بیاید به عنوان رئیسجمهور آینده مطرح شود. اگر رئیسجمهوری که میآید برگردد به روندهایی که در سالهای قبل بود، یک تعاملها و قانونگراییهایی بود، قواعد بازی نسبتاً تعریفشده بود، بعضی از این برگشتها به لحاظ تاریخی عقبگرد است اما به لحاظ سیاسی یک گام به جلو است. این است که من میگویم در انتخابات آینده اگر مجلس را نداشته باشیم انتخابات آینده را هم نخواهیم داشت. انتخابات آینده بحث اجتماعی و سیاسیاش هنوز مشخص نیست. ما در زمان خودش تصمیم میگیریم که خودمان میتوانیم شرکت کنیم یا اینکه از یکی از کسانی که در انتخابات هستند حمایت میکنیم. این را در زمان خودش تصمیم میگیریم، ما فکر خودمان را میدانیم. برنامههای خودمان را میدانیم. اگر در کانون دایره باشم خب برنامههای ما مشخص است، اگر در کانون نباشیم خب کانون بعد. کانون بعد. آن زمان هم ما راست را به دو قسمت تقسیم کردیم، راست عاقل و راست غیرعاقل. میگفتیم اگر مخیر باشیم بین این دو حتماً باید کاری کنیم که راست عاقل به میدان بیاید، این استراتژی به جای خودش باقی است، تکرار آن حرف من است که مهم نیست اصلاحطلبها در راس باشند یا نه، مهم است که هر کس در مجلس هست عاقلانه رفتار کند.اصلاح طلبان تحت فشار و تهدید
او در مورد وضعیت فعلی اصلاح طلبان می گوید: اصلاحطلبها از طرف حاکمیت و قدرت به شدت تحت فشار هستند و خطرات این طوری تهدیدشان میکند. در جامعه ایران اما محبوبیت و مقبولیت دارند. یک زمانی بحث بر این بود که اصلاحطلبها سازمانهای دوپا هستند، یک پا در قدرت و یک پا در جامعه دارند و آن پایی که در جامعه دارند بسیار ضعیف بود، الان اما آن پایی که در قدرت دارند بریده شده و در جامعه آن مقبولیتشان در بین نیروهای سیاسی داخلی و خارجی فوقالعاده است، اما اگر بگوییم که ما کاری را میتوانیم پیش ببریم لازمه آن ابزار قدرت است که ما نداریم. تحلیل من این است که سرمایه اجتماعی مهمترین سرمایه یک جریان است و این هست. امروز را مقایسه میکنم با سال ۸۴؛ اصلاحطلبها قدرتمندتر، منسجمتر و بابرنامهتر هستند.خاتمی در مورد برنامه اصلاح طلبان ادامه داد: اصلاحطلبها یک تجربه دودههای در اداره کشور داشتهاند، شکستها و پیروزیها، فرازها و نشیبها همه اینها را داشتهاند و بسیاری از اینها را در بوته آزمایش گذاشتهاند؛ خیلیهایش موفق بوده و برخی موفق نبوده. در دوره آقای احمدینژاد که همه اصلاحطلبها خانهنشین شدند در جمعهای کارشناسی که داشتند خیلی از امور پالایش شده است. امروز کافی است که فقط بگویید در امر کشاورزی چه برنامهای دارید، کارشناسهای کشاورزی که در جریان اصلاحطلبی هستند در عرض دو هفته یک برنامه کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت برای توسعه کشاورزی در اختیار میگذارند. این ظرفیت و پتانسیل کاملاً آماده است اما این نیست که اینها را نوشته باشند بلکه ظرفیتی است که در چند هفته میتواند بالفعل شود. این مساله طبیعی است، در این شرایط امکان اینکه دو نفر آدم کنار هم بنشینند وجود ندارد، کاری هم ندارند. الان همین آقایان که در قدرت هستند میتوانند به اصلاحطلبها بگویند با این کارشناسهایی که دارید برنامههایتان را ارائه دهید.
اصلاحطلبی یک اندیشه و فکر است
او می گوید: اصلاحطلبی یک اندیشه و فکر است. ما در داخل کشورمان با ضعف سازمان و تشکیلات روبهرو هستیم، نکته دوم اینکه خیلی از اصلاحطلبها معتقد به کار خیابانی و میتینگ و اینها نیستند، حالا به هر دلیل، اما جایی ندارند. سوال اساسی این است که چرا اصلاحطلبها از قدرت اجتماعی خودشان استفاده نمیکنند؛ میشود این را در یک فضای بازتر مطرح کرد. خیلیها این را به عنوان ایراد و ضعف میدانند.خاتمی در ادامه گفت: جریانی از محافظهکاران که الان حرفهای اصلاحطلبی میزنند این آمادگی را ندارند که با جریان اصلی اصلاحات تعامل کنند. گفتمان اصلاحات در بحثها و مصاحبههایی که میشود وجود دارد. اما اینکه بخواهیم بگوییم به عنوان یک تشکیلات بیایید این کار را بکنید آن کار را بکنید نمیشود، جریانهای اجتماعی زمان لازم دارد؛ اصلاحطلبها هم بیکار نیستند. همین جریان انتخابات بیعملی و انفعال نیست اینها یک عمل بسیار بزرگ است. عدم شرکت، ظاهرش یک کار سلبی است اما در منطق سیاسی یک کار سیاسی است و مساله اصلی در ایران این است که با اصول اصلاحطلبی مطابق باشد؛ یعنی آرامش در عمل، فعالیت در چارچوب قانون، شما میتوانید بگویید که مردم در انتخابات شرکت کنید و به این آدم رای دهید آدمی که ممکن است اصلاً در انتخابات نباشد، اما اینها کاری را که کمی با اصول منافات دارد کنار میگذارند.
امکان کار را از ما گرفته اند
او در مقایسه ایران و ترکیه می گوید: هیچ وقت در ترکیه وضعیت وضعیت فعلی نبود. حکومتی که افتخارش لائیسیته بود اسلامگرایان در آن آزاد بودند، شهردار میشوند، تحمل میکنند، انتخابات برگزار میکنند اجازه میدهند بیایند رئیسجمهور و نخستوزیر بشوند. اما فشار روی سازمانها و تشکیلات ما آنچنان زیاد است که امکان کار را گرفته است.خاتمی می افزاید در ترکیه وقتی حزب را منحل می کردند، بلافاصله یک حزب دیگر جایگزین شد. دو نفر را زندانی کردند، هممسلکهایشان باز شروع کردند. من فکر میکنم وضعیت ما منحصر بهفرد است. با یکی دو تا جا باید خودمان را مقایسه کنیم مثل برمه. اینها هم دارند اصلاح میکنند، من نمیخواهم چیزی را مقایسه کنم اما معتقدم با این امکانات و شرایط سیاسی که ما داریم اصلاحطلبها خیلی خوب ماندهاند و کار کردهاند و ادامه کارشان هم همین است.
آمریکا قول داد تا شریان های مالی و تأمین اسلحه سوریه را مسدود کند
سحام نیوز: وزیر خارجه آمریکا، هیلاری کلینتون، قول داد تا تحریمات موجود علیه رژیم سوریه را تشدید کرده و افزون برآنها، تحریمات جدیدی را نیز روی حمل و نقل دریایی و نقل و انتقال پول به دمشق را تدارک ببیند.
به گزارش سحام و به نقل از خبرگزاری نهارنت لبنان؛ یک روز پس از اینکه روسیه و چین قطعنامه شورای امنیت علیه اسد را وتو کردند کلینتون گفت؛ واشنگتن همراه با سایر دوستان مردم سوریه در سراسر جهان نیز، از اهداف صلح آمیز اپوزیسون سوریه پشتیبانی می کند.
وی پس از گفتگوی بی نتیجه اش با وزیر خارجه روسیه سرگی لاوروف در مونیخ؛ در جریان بازدیدش از بلغارستان اظهار داشت: « آنچه دیروز در شورای امنیت رخ داد یک افتضاح بود.»
هیلاری کلینتون در حالیکه احساس گرفتگی سنگینی در چهره اش نمایان بود، در مصاحبه مطبوعاتی خود همراه نخست وزیر بلغارستان، بایکو باریسوف گفت: « این کشورها که از حمایتِ طرح اتحادیه عرب امتناع کردند مسئولیت کامل دفاع از رژیم سفاک دمشق را عملاً بعهده گرفته اند.»
او گفت که از ۱۵ تا اعضای شورای امنیت، ۱۳ عضو آن، از قطعنامه پشتیبانی کردند تا یک رویکرد موثر سیاسی ای برای انتقال به یک سوریه دموکراتیک به جریان افتد.
او با یاد آوری اینکه مردم سوریه برای مقاومت در برابر سرکوب شروع به مسلح نمودن خود کرده اند گفت:« ما می ترسیدیم از اینکه چنین شکستی رخ دهد و با آن عملاً، شانس شروع یک جنگ داخلی بی رحمانه افزایش یابد.»
کلینتون گفت: « با چنین شورای امنیت اخته شده ایی که با آن روبروییم؛ ما باید تلاشهای خودمان را در خارج از شورای امنیت، همراه با آنهایی که با مردم سوریه در مطالبات حق طلبانه اشان همراه شدند یا به آنها پیوستند، چند برابر کنیم تا مردم سوریه آینده بهتری داشته باشند.»
او گفت: « ما باید بر فشار دیپلماتیک خود روی رژیم اسد بیافزائیم و تلاش کنیم تا اطرافیان بشار اسد را متقاعد کنیم که او باید برود و اینکه او باید یک آغاز تازه ایی را برای سوریه به رسمیت بشناسد.»
رئیس جمهور امریکا: اسرائیل هنوز برای حمله به ایران تصمیم نگرفته است
سحام نیوز: باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در یک گفتگوی تلویزیونی گفت که اسرائیل هنوز تصمیم نگرفته که درباره “نگرانیها از برنامه اتمی ایران” چگونه واکنش نشان دهد.
اوباما همچنین گفت که به گمان او ایران “علاقه و قابلیت” حمله به خاک آمریکا را ندارد.
خبرنگار شبکه ان بی سی آمریکا که با آقای اوباما گفتگو می کرد به طور مشخص از او پرسید که آیا اسرائیل برنامه ای برای حمله به ایران دارد یا نه. جواب آقای اوباما این بود: “فکر نمی کنم که اسرائیل هنوز تصمیم گرفته باشد که چه باید بکند.”
آقای اوباما در این مصاحبه از پاسخ دادن به این سوال طفره رفت که اگر اسرائیل بخواهد به ایران حمله کند، آیا پیش از آن به آمریکا اطلاع می دهد یا نه. رییس جمهور آمریکا در عوض به گفتن این جمله بسنده کرد که اولویت او “امنیت آمریکا و اسرائیل است.”
او گفت که اسرائیل نیز مانند آمریکا معتقد است که ایران باید “از برنامه ساخت سلاح های هسته ای خود دست بردارد.”
در این گفتگو، اوباما گفت که ایران “فشار” را بر خود احساس می کند، اما هنوز “گامی دیپلماتیک برنداشته که نشان دهد این کشور به دنبال دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز است و نه دست یابی به سلاح هسته ای.”
کشورهای غربی می گویند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای است. اما ایرانی ها همواره این ادعا را رد کرده اند و می گویند که به دنبال دست یابی به انرژی هسته ای برای مصارف غیرنظامی هستند.
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران نیز در سخنرانی روز جمعه خود به صراحت گفت که ایران از برنامه هسته ای خود دست بر نمی دارد.
اوباما همچنین گفت که به گمان او ایران “علاقه و قابلیت” حمله به خاک آمریکا را ندارد.
خبرنگار شبکه ان بی سی آمریکا که با آقای اوباما گفتگو می کرد به طور مشخص از او پرسید که آیا اسرائیل برنامه ای برای حمله به ایران دارد یا نه. جواب آقای اوباما این بود: “فکر نمی کنم که اسرائیل هنوز تصمیم گرفته باشد که چه باید بکند.”
آقای اوباما در این مصاحبه از پاسخ دادن به این سوال طفره رفت که اگر اسرائیل بخواهد به ایران حمله کند، آیا پیش از آن به آمریکا اطلاع می دهد یا نه. رییس جمهور آمریکا در عوض به گفتن این جمله بسنده کرد که اولویت او “امنیت آمریکا و اسرائیل است.”
او گفت که اسرائیل نیز مانند آمریکا معتقد است که ایران باید “از برنامه ساخت سلاح های هسته ای خود دست بردارد.”
در این گفتگو، اوباما گفت که ایران “فشار” را بر خود احساس می کند، اما هنوز “گامی دیپلماتیک برنداشته که نشان دهد این کشور به دنبال دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز است و نه دست یابی به سلاح هسته ای.”
کشورهای غربی می گویند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای است. اما ایرانی ها همواره این ادعا را رد کرده اند و می گویند که به دنبال دست یابی به انرژی هسته ای برای مصارف غیرنظامی هستند.
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران نیز در سخنرانی روز جمعه خود به صراحت گفت که ایران از برنامه هسته ای خود دست بر نمی دارد.
باز هم تجمع و سخنرانی در برابر مجلس بدون مجوز وزارت کشور
در حالی که طی سه سال گذشته هواداران جنبش سبز از برگزاری هر گونه تجمعی محروم بوده اند، بار دیگر دانشجویان در حمایت از قطع صادرات نفت ایران به اروپا در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
به گزارش فارس، دانشجویان دانشگاههای تهران عصر امروز (دوشنبه) مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده و خواستار قطع صادرات نفت ایران به اروپا شدند.
در این تجمع سید مصطفی میرحاجی به عنوان نماینده دانشجویان حاضر در تجمع به ایراد سخنرانی پرداخت خواستار قطع صادرات نفت شد.
وی با بیان اینکه برای برگزاری این تجمع از سوی استانداری تهران به آنها مجوزی داده نشده است، ادعا کرد: دانشجویان به دلیل اینکه اقدام غیرقانونی انجام نمیدهند این تجمع را برگزار نمیکنند و فقط مقابل مجلس آمده و موضع خود را اعلام میکنند!
بعد از سخنان میرحاجی دانشجویان با قرائت دعای فرج تجمع را پایان دادند.
این گزارش اشاره ای نکرد که چگونه بدون مجوز قانونی سخنرانی، تجمع و دعا برگزار می شود در حالی که مردم عادی از برگزاری مراسم دعای هفتگی و مراسم عزاداری هم محروم هستند.
روز دهم؛ نامزدهای انتخاباتی ما در حبس هستند
نامزدهای انتخاباتی ما: عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
کلمه_ گروه اجتماعی: هنرمند یا روزنامه نگار، جوان یا پیر، زن یا مرد فرقی نمی کرد هرکس که رای خود را می خواست باید راهی زندان می شد، رای ها آن نبود که در صندوق ریختیم آن شد که آنان خواستند و هر اعتراضی هم باید خاموش میشد، انگار نه انگار که امام گفت میزان رای ملت است. میزان خواست یک فرد بود خواست یک گروه. اما بودند جوانان و فعالانی که حاضر نبودند مرگ آرمان ها را ببیند و ایستادند نه برای خود که برای آنچه که به خاطرش سال ها مبارزه شده بود، برایش خون ها ریخته شده بود و ایستادند برای آنچه که به خاطرش بهترین جوانان این سرزمین جان خود را از دست داده بودند: “جمهوری اسلامی” آنچه که امروز سالگردش است و ازش هیچ نمانده است نه از جمهوریتش و نه از اسلامیتش که ذبح شد در پای زیاده خواهی نااهلان و نامحرمان. انتخابات نماد جمهوریت نظام ماست، انتخابات آزاد آن چیزی بود که به خاطرش انقلاب شد اما اکنون انتخابات در کشور ما تبدیل شده به انتخاباتی فرمایشی و نمایشی که باید بله قربان گویان در آن پیروز شوند. جوانانی که در مقابل این بدعت ایستادند راهی زندان شدند با حکم های ۵ ساله و ده ساله، پس چطور می توان در انتخابات شرکت کرد وقتی که:
عماد بهاور ده سال زندان سهم او از انتخابات
مسئول شاخه جوانان و عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران عضو هسته مرکزی «پویش حمایت ازخاتمی و موسوی» (موج سوم) است. عماد در ۷ خرداد ۱۳۸۸در بهبوهه فعالیت های انتخاباتی توسط دادگاه انقلاب بازداشت گردید. اتهام وی توسط یک مقام قضایی تبلیغ علیه نظام عنوان گردید. او پس از ۹۶ ساعت آزاد شد اما پس از اعلام نتایج انتخابات دستگیر و تحت فشارهای روانی برای اقرار تلوزیونی قرار گرفت.بهاور روز چهارشنبه هفتم مرداد ماه پس از تحمل ۴۶ روز زندان انفرادی از زندان آزاد شد. عماد در ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ در حالی که به دادگاه انقلاب برای آخرین دفاعیات احضار شده بود، بازداشت شد. این فعال سیاسی پس از بسر بردن چندین ماه در زندان اوین با حکم قاضی دادگاه به ۱۰ سال حبس قطعی محکوم شد. اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و عضویت در نهضت آزادی سه اتهام عماد بهاور است که در مورد هر سه اتهام اشد مجازات و علاوه بر آن به عنوان مجازات تتمیمی ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی برای وی در نظر گرفته شدهاست. او در در بخشی از این دفاعیات خود در دادگاه گفته است: “کارشناسان محترم اصرار داشتند من به حضور در اعتراضات عاشورا اعتراف کرده و دو مصاحبه تلویزیونی نیز انجام دهم. از آنجایی که من به هیچ عنوان در تجمعات روز عاشورا و دیگر روزها حضور نداشتهام، حاضر به اعتراف کذب نشدم «آنها تهدید کردند که در صورت عدم اعتراف و عدم انجام مصاحبه، نوشتههایم را جمع آوری کرده و به همراه تمام بیانیههای نهضت آزادی، پروندهای جدید علیه من تشکیل خواهند داد. اینگونه بود که پس از ماهها بازداشت موقت و پس از آنکه مدتها از آخرین بازجویی من گذشته بود، اتهام جدید (تبلیغ علیه نظام) را با استناد به مطالب و نوشتههای منتسب به من، تفهیم مجدد نمودند.”
جعفر پناهی کارگردان به نام کشورمان نیز در نامه ایی خطاب به قاضی دادگاه درباره عماد می گوید: “حال فقط به قاضی پرونده عماد می توانم بگویم.اگر ذره ای به حکمی که داده اید ایمان دارید و فکر می کنید این جوان پاک سرزمین من -که شما جوانی اش را می خواهید در زندا ن فنا کنید- مستحق چنین حکم سنگینی است . وبه راستی اگر همانند عماد به آخرت ایمان دارید.شجاعت داشته باشید قضاوت در آخرتتان را به او واگذارید.“
علی ابراهیمی، اتهام: وبلاگ نویسی
فعال مدنی و وبلاگنویس توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت شده است. این فعال حوزه اینترنت اول اسفندماه ۸۹ بازداشت و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده است. او با گذشت قریب به دو ماه از زمان بازداشت کماکان در بند ۲۴۰ و تحت فشار بازجویی بسر میبرد.
بنابر گزارشهای رسیده ماموران امنیتی یکم اسفندماه سال گذشته با مراجعه به منزل وی اقدام به تفتیش منزل نموده و رایانه شخصی، کتابها، سی دیها و سایر دستنوشته و وسایل وی را ضبط و به همراه خود بردهاند. علی ابراهیمی طی سالهای گذشته علاوه بر وبلاگ نویسی در بسیاری از حوزههای اینترنت حضور فعال و موثری داشته است. گزارش موجود نشان میدهد وی به دلیل فعالیتهای اینترنتی خود دستگیر شده و از سوی بازجویان برای پذیرش هویت مستعار خود تحت فشار جسمی و روحی قرار گرفته است
بنابر گزارشهای رسیده ماموران امنیتی یکم اسفندماه سال گذشته با مراجعه به منزل وی اقدام به تفتیش منزل نموده و رایانه شخصی، کتابها، سی دیها و سایر دستنوشته و وسایل وی را ضبط و به همراه خود بردهاند. علی ابراهیمی طی سالهای گذشته علاوه بر وبلاگ نویسی در بسیاری از حوزههای اینترنت حضور فعال و موثری داشته است. گزارش موجود نشان میدهد وی به دلیل فعالیتهای اینترنتی خود دستگیر شده و از سوی بازجویان برای پذیرش هویت مستعار خود تحت فشار جسمی و روحی قرار گرفته است
رامین پرچمی، ستاره ای سبز در سینما
بازیگر سینما و تلویزیون طی حکمی از سوی شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی اسلامی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهامات این هنرمندِ حامی جنبش، “اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی”، “اقدام به فیلمبرداری” و نیز “اخلال در نظم عمومی” عنوان شده است.
این هنرمند چهارشنبه، ۲۴ فروردین ۹۰ به دادگاه انقلاب تهران برده شده بود، که انتقال وی تحت تدابیر امنیتی انجام گرفت و با دستبند و ظاهری نه چندان مناسب به همراه چندین مامور در دادگاه انقلاب حاضر شد.
رامین پرچمی، دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری تئاتر، در سریال در پناه تو ، فیلم سینمایی ضیافت و … به ایفای نقش پزداخته است و ۲۵ بهمن سال گذشته در جریان خیزش حامیان جنبش سبز، در تهران که به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی برگزار شده بود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد
این هنرمند چهارشنبه، ۲۴ فروردین ۹۰ به دادگاه انقلاب تهران برده شده بود، که انتقال وی تحت تدابیر امنیتی انجام گرفت و با دستبند و ظاهری نه چندان مناسب به همراه چندین مامور در دادگاه انقلاب حاضر شد.
رامین پرچمی، دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری تئاتر، در سریال در پناه تو ، فیلم سینمایی ضیافت و … به ایفای نقش پزداخته است و ۲۵ بهمن سال گذشته در جریان خیزش حامیان جنبش سبز، در تهران که به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی برگزار شده بود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد
بابک (رجبعلی) داشاب دانش آموخته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی از دانشگاه تبریز و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی است که در جریان حوادث عاشورای سال ۸۸ با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد و دوران بازجویی اش را در بند ۲ الف سپاه گذراند.
او در دوران بازجویی خود به شدت مورد شکنجه و آزار و اذیت روحی قرار گرفت، که به گفته خودش بارها شد که دیگر تصور نمیکرد بتواند زنده بماند. بابک داشاب در جلسه دوم دادگاه های نمایشی رسانه ای دستگیرشدگان عاشورا محاکمه شد که صحبت های وی به صورت گزینشی از صدا و سیمای پخش شد. قسمتی از صحبت هایش که هیچ گاه انعکاس پیدا نکرد قسم خوردن بابک به چشمان پسرش است که با این قسم اتهاماتش را نپذیرفت.
وی در مرحله بدوی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد انجام جرایم علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۶سال حبس محکوم شده بود. رای که در مرحله تجدیدنظر به شعبه ۵۴ تجدیدنظر دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موحد ارجاع شد و نهایتا حکم صادره شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب از ۶ سال به ۵ سال کاهش یافت.
او در دوران بازجویی خود به شدت مورد شکنجه و آزار و اذیت روحی قرار گرفت، که به گفته خودش بارها شد که دیگر تصور نمیکرد بتواند زنده بماند. بابک داشاب در جلسه دوم دادگاه های نمایشی رسانه ای دستگیرشدگان عاشورا محاکمه شد که صحبت های وی به صورت گزینشی از صدا و سیمای پخش شد. قسمتی از صحبت هایش که هیچ گاه انعکاس پیدا نکرد قسم خوردن بابک به چشمان پسرش است که با این قسم اتهاماتش را نپذیرفت.
وی در مرحله بدوی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد انجام جرایم علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۶سال حبس محکوم شده بود. رای که در مرحله تجدیدنظر به شعبه ۵۴ تجدیدنظر دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موحد ارجاع شد و نهایتا حکم صادره شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب از ۶ سال به ۵ سال کاهش یافت.
در پاسخ به درخواست محمد نوری زاد و همسران شهید باکری و همت
پیام مهدی خزعلی از اوین: پیش از آنکه در سوگ ارزش ها دق کنم؛ بگذارید به خیل شهیدان بپیوندم
مهدی خزعلی، رزمنده دفاع مقدس و نویسنده منتقد که از یک ماه پیش بازداشت و در اعتصاب غذا به سر می برد در پیامی خطاب به همسر شهید باکری، همسر شهید همت و محمد نوریزاد گفته است: بگذارید قبل از اینکه در سوگ ارزش ها دق کنم برای احیای ارزش های ناب انقلاب اسلامی جان خویش فدا کرده و جایی برای خویش در خیل شهیدان باز کنم.
به گزارش کلمه، مهدی خزعلی با تاکید بر اینکه تا شهادت ایستاده است در پیام خود آورده است: اگر خداوند منان مرا در جمع شهیدان پذیرفت، سلام شما را به همت و باکری خواهم رساند.
شب گذشته همسران شهید باکری و همت و همچنین محمد نوریزاد در نامه ای خطاب مهدی خزعلی، خواسته بودند که برای فردایی که همه چشم به راه اویند به اعتصاب خود پایان دهد.
در این نامه آمده بود: متوجه شدیم که او را به چهارده سال حبس در شهرستان برازجان و بعد از اتمام دوره محکومیت، به ده سال اقامت اجباری در این شهرستان حکم داده اند. و افزون بر اینها: نود ضربه شلاق!
چند روز پیش در خبرها آمده بود که مهدی خزعلی پس از بیست و پنج روز اعتصاب غذا بر اثر خونریزی معده به بهداری بند ۳۵۰ منتقل شده است.
این گزارش حاکی است هر چند وضعیت جسمی این زندانی سیاسی مناسب نیست و تاکنون بیش از ۱۶ کیلو کاهش وزن داشته است، اما او اعلام کرده که به اعتصاب غذای خود ادامه می دهد.
متن کامل پیام مهدی خزعلی به همسر شهید باکری، همسر شهید همت و محمد نوریزاد که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم رب الشهدا
برادر عزیز آقای محمد نوریزاد و همسران گرامی همرزمان شهید همت و باکری (دام عزهم)
پیام محبت آمیزتان واصل شد. از لطفتان سپاسگزارم، اما این حقیر از قافله عشق جا مانده ام شاید دری به آسمان باز شده باشد و شاید فرصتی، تا ادای دین نمایم.
بگذارید قبل از اینکه در سوگ ارزش ها دق کنم برای احیای ارزش های ناب انقلاب اسلامی جان خویش فدا کرده و جایی برای خویش در خیل شهیدان باز کنم. امروز و هر روز شاهد ذبح ارزش های انقلاب اسلامی هستیم و این نهال بیش از همیشه نیازمند ایثار و ازخود گذشتگی است.
دوستان عزیز به جای اینکه از من بخواهید تا اعتصاب را بشکنم، از آنان بخواهید به این حبس های غیرقانونی پایان دهند.
من تا شهادت ایستاده ام و اگر خداوند منان مرا در جمع شهیدان پذیرفت، سلام شما را به همت و باکری خواهم رساند.
والسلام علیکم و رحمة الله
مهدی خزعلی
٩٠/١١/ ١٧
یک آدم عاقل بنشیند در مجلس نه یک آدم گوش به فرمان
محمدرضا خاتمی: ۲۰ سال تلاش برای یکدست کردن حاکمیت شکست خورده است
محمدرضا خاتمی در خصوص کسانی که به نام اصلاح طلبی در انتخابات شرکت کرده اند می گوید: جریان اصلاحطلبی در ایران یک جریان شناختهشده است، جریانهای تاثیرگذار و شخصیتهایش هم مشخص هستند حالا چهار نفر میآیند میگویند ما اصلاحطلب هستیم و میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم، این به معنی حضور جریان اصلاحطلبی در انتخابات نیست. این را همه میدانند، مردم، حاکمیت جریان اصلاحات، همه این را میدانند، و نتیجه انتخابات هم این را مشخص خواهد کرد.
وی بر انتخابات واقعی تاکید دارد، انتخاباتی که حداقلها را داشته باشد، یعنی یک انتخابات آزاد و بدون دخالت موثر قدرت.
به گزارش کلمه از گفت و گوی تفصیلی محمدرضا خاتمی با روزنامه روزگار، او با اشاره به انتخابات پیش رو می گوید: عدم شرکت یا سکوت در انتخابات بهاین معنی نیست کهاین شیوه را کنار گذاشتهاند و میخواهند شیوههای دیگری را به کار بگیرند؛ برای انتخابات حداقلهایی لازم وجود دارد. هدفشان هم تاثیرگذاری بر انتخابات نیست، مثلاً از واژه تحریم استفاده نکردهاند. گفتند ما شرکت نمیکنیم.
خاتمی معتقد است: نتیجه انتخابات آن چیزی نیست که از توی صندوقهای رای درمیآید، علیالظاهر اینطور است اما انتخابات مهندسیشده است و نتایج آن مشخص است. نبودن اصلاحات در انتخابات خود به خود بخش عمدهای از این انتخابات را خدشهدار میکند، این هم کاری نبود که اصلاحطلبها بخواهند انجام دهند، اصلاحطلبها هم از این جریان ناراضی هستند اما چارهای هم ندارند، یعنی وقتی همه مجاری فعالیتهای جریان اصلاحطلبی را میبندید، اجازه نمیدهید خودشان باشند، و میخواهید بگویید اصلاحطلبی باید چه باشد و چه نباشد، خب طبیعی است که اصلاحات زیر بار این وضعیت نخواهد رفت. جریان اصلاحطلبی یک جریان پویا و اثرگذار است؛اینها در داخل خوشان انسجام فکری و عملی دارند،رسیدن بهاین مقطع حاصل کارهای مداوم فکری است، یعنی ما هیچ وقت در این ۱۵ سالی که از جریان اصلاحات گذشته این وحدت فکری و انسجام را نداشتهایم. این دستاورد ناخواستهای است که محافظهکاران به ما تحمیل کردهاند و در هر صورت عاقلانهترین تصمیم را اصلاحطلبها گرفتهاند.
او تاکید دارد که اصلاح طلبان با انتخابات قهر نیستند و می افزاید: در مورد این انتخابات، من معتقدم که جامعه ایران آنقدر متکثر است که اگر مجلس کاملاً هم یکپارچه باشد باز طیفبندی دارد. این مجلس در درون خودش خصوصیات خودش را پرورش میدهد.
خاتمی در مورد یکدست بودن حاکمیت معتقد است: آقایان در سال ۸۴ آمدند گفتند حاکمیت باید یکدست باشد، میبینیم که در طول تاریخ جمهوری اسلامی اختلاف بین ارکان قدرت به این شدت نبوده است. آقای احمدینژاد که سوگلی و بینظیر در تاریخ و معجزه هزاره بود، بشارت امام زمان بود و طبق گفته مرحوم آقای مشکینی حکمش را امام زمان امضا کرده بود، حالا ببینید در چه وضعیتی است؟ کسانی که دوراندیش هستند، میدانند که درون جامعه ایران آنقدر تکثر وجود دارد که امکان یکدست کردن حاکمیت وجود ندارد. این مهندسی شکست خورده است. برای انتخابات بعد هم برنامه دارند اما نمیتوانند یک جامعه متکثر را یکدست کنند و هر کاری میخواهند انجام دهند، این امکانپذیر نیست؛ من الان این را قبول ندارم که اگر مجلس شکل گرفت حتماً انتخابات آینده هم بر همین بند خواهد بود. من تردیدی ندارم که در دوران ریاست جمهوری بعدی وضعیت مثل الان نخواهد بود.
یکدست کردن حاکمیت شکست خورده است
وی می افزاید: برای اینکهاین تجربه شکستخورده است. آقایان یک تئوری داشتهاند که بیش از ۲۰ سال رویش کار کردند تا حاکمیت را یکدست کنند و طبق سلیقه خاصی که دارند کشور را اداره کنند، خیلی هم خون دل خوردهاند و صبر کردهاند تا آخرش فکر کردند که الان میتوانند حکومت را یکدست کنند. کشور را آزاد کنند و توسعه دهند با ایدههایی که سالها وجود داشت، اینکه اقتصاد باید چگونه باشد، سیاست خارجی باید چگونه باشد و مبارزه با فساد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگ و غیره. اینها آرزو و امید داشتند که این کارها عملی شود. آن روز رسید و آن روز ۳ تیر ۸۴ بود، یعنی وعده و خواست آنها تحقق پیدا کرد. این تجربه یک تجربه شکستخورده است، اصلاً مهم نیست که ما به روی خودمان بیاوریم یا نه، اما ادامه این تجربه یک تجربه شکستخورده است.
او با تاکید بر اینکه آلترناتیو ملت است می افزاید: تنها راه نجات کشور آزادی نحلههای سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و غیره است و انتخابات. باید به همه آن تصمیمها احترام بگذارید. زیادهخواهیهای دنیای غرب مشخص است، نتایج و راهکارهایش هم مشخص است؛ آیا نمیشود در برابر این زیادهخواهیها ایستاد؟ میشود. چطور؟ با داشتن مردم، اگر مردم باشند خود به خود اوضاع تغییر میکند، یعنی اتفاقی که در دوم خرداد افتاد.
خاتمی در ادامه تصریح می کند که راه چاره جنگ نیست،جنگ عواقب سیاسی و اقصادی دارد اما ما در جنگ پیروز نخواهیم بود. اگر ملت را داشته باشیم طرف مقابل را خود به خود عقب میزنیم. هیچ حکومت خارجی در برابر یک حکومت دموکراتیک نمیتواند زورگویی کند، اما در یک حکومتی که روی شانههای اقلیت مردم است، آن هم اقلیت سیاسی نه اقلیت مردم، رضایتمندی مردم را باید سنجید. اینها هم که امروز کاملاً مشخص است.
مجلس و احمدی نژاد هر دو مقصرند
وی در تحلیل عوامل مشکلات فعلی می گوید: آقای احمدینژاد میگوید مجلس مقصر است، مجلس میگوید احمدینژاد مقصر است، هیچ کدام از این دو تا مقصر نیستند، هر دو مقصرند. اگر پرچم اصلاحات برافراشته است به معنی این است که امید اصلاحات وجود دارد، اگر روزی امید اصلاحات وجود نداشت یعنی این نظام دیگر اصلاحپذیر نیست و در آن صورت دیگر فعالیت سیاسی و اجتماعی ورود در قدرت معنی ندارد.
اصلاح طلبان امیدوارند
خاتمی می افزاید: اگر اصلاحطلبها هنوز فعال هستند به خاطر این است که امیدشان را به اصلاحپذیری نظام از دست ندادهاند و سعی میکنند هر چه بیشتر این روزنههایی را که روز به روز بستهتر میشود باز کنند. برخی جاها موفق بودهاند برخی جاها نبودهاند. یک زمانی تند شده، یک زمانی منعطف شدهاند.
او در مورد وضعیت فعلی احمدی نژاد تصریح کرد: با توجه بهاین وضعیت این سیاستها شکست خورده است، اتفاقاً مشکل آنها هم آلترناتیو آقای احمدینژاد است، چون آقای احمدینژاد اگر اینطور برود بیرون گفتمان سیاسی، گفتمان خارجی و اقتصادیاش باید عوض شود یعنی بدتر از چیزی که الان هست بشود؟ آقای احمدینژاد میگوید قطعنامههای شورای امنیت ورقپاره است، اگر رئیسجمهور بعدی بخواهد همین روند را ادامه بدهد، میگوید نهتنها قطعنامهها ورقپاره است بلکه ما از سازمان ملل هم میآییم بیرون، از مجامع بینالمللی هم میآییم بیرون، خب نمیشود که. این نکته خیلی اهمیت دارد که ما امیدمان را از دست ندهیم. هر چند مخالفتشان با اصلاحطلبها به شدتی است که میگویند اینها نفس هم نکشند.
یک آدم عاقل سر کار بیاید
این عضو حزب مشارکت در ادامه گفت: ما که نمیگوییم ما رئیسجمهور باشیم، ما رئیس مجلس باشیم، یک آدم عاقل برود بشود رئیسجمهور، یک آدم عاقل بنشیند در مجلس نه یک آدمی که فقط گوش به فرمان باشد، یک آدم که حاضر باشد از هزاران کارشناسی که در این مملکت است استفاده کند. اگر اینها بشود یعنی جریان اصلاحات تاثیر گذاشته، نه اینکه حتماً اصلاحات در قدرت باشد. من فکر میکنم بزرگترین دستاورد اصلاحات در این دو سه سال شکست سناریویی بود که فکر میکرد تنها راه نجات مملکت آن سناریو است، در حالی که اصلاحطلبها میگفتند تنها راه ویرانی مملکت آن سناریو است.
چه کسی بیشتر نفوذ دارد؟
او براین باور است که امروز روابط اجتماعی به گونهای است که لزومی ندارد شما در قدرت باشید. انصافاً امروز که روز دهم بهمن است ضریب نفوذ حرف اصلاحطلبان در مردم بیشتر است یا حرف آقای احمدینژاد. نفوذ آن است که حرف به دل بنشیند؛ آقای خاتمی که محصور است و همه روزنامهها از زدن حرفش و بردن اسمش منع شدهاند. اجازه حضور در مجامع به او داده نمیشود، اجازه صحبت به او داده نمیشود. هر کس برود با او ملاقات کند تحت فشار قرار میگیرد؛ اما همین جسته گریخته هر وقتی آقای خاتمی دو کلام حرف میزند، کدام نفوذش بیشتر است، تردید نکنید که حرف آقای خاتمی! در مورد جریانها هم همین است، جریانهای اصلاحطلبی نفوذ کلام بیشتر در مردم دارند یا جریانهای اصولگرا؟
خاتمی می افزاید: اینها قابل محاسبه است، اگر اینطور نبود که اینقدر به اصلاحطلبها التماس نمیکردند که بیایند در انتخابات شرکت کنند و هر کسی هم که آمده گفته من اصلاحطلب هستم به اسم جریان اصلی اصلاحطلبی تایید کنند و تبلیغ کنند، این نشان میدهد که نیاز به اصلاحات یک نیازی است که آنها هم نمیتوانند از آن فرار کنند. اما به روش شکستخورده خیلی از حاکمانی که میخواستند فقط خودشان باشند، دوست دارند که جریان اصلاحطلبی آن طور که خودشان میخواهند باشد، نمیشود، جریان اصلاحطلبی یک جریان اسم و رسمدار است که صاحب دارد، اگر این را قبول نکنند مشکلات خودشان را افزایش دادهاند.
احمدی نژاد کاره ای نیست
وی در تبیین سیاستهای احمدی نژاد می گوید: پول پخش کردن بین مردم، بیاعتمادی به سرمایهگذاری خارجی، سهام عدالت، مسکن مهر همه اینها دقیقاً ترجمه این سیاستهاست. آقای احمدینژاد کی بد شد؟ وقتی یک مقدار در مورد برخی وزرا ایستادگی کرد، هنوز به سیاستهای دیگرش کسی ایراد نگرفته، شما ممکن است بگویید مجری اصلی را گذاشتهاند احمدینژاد که از داخل آن این همه گرفتاری برای مملکت به وجود بیاید، آن وقت چطور میخواهند این سیاستها را ادامه بدهند. آن کسانی که آلترناتیو آقای احمدینژاد هستند به مراتب در تمام سیاستهایشان متزلزلتر از آقای احمدینژاد هستند.
وی در تبیین سیاستهای احمدی نژاد می گوید: پول پخش کردن بین مردم، بیاعتمادی به سرمایهگذاری خارجی، سهام عدالت، مسکن مهر همه اینها دقیقاً ترجمه این سیاستهاست. آقای احمدینژاد کی بد شد؟ وقتی یک مقدار در مورد برخی وزرا ایستادگی کرد، هنوز به سیاستهای دیگرش کسی ایراد نگرفته، شما ممکن است بگویید مجری اصلی را گذاشتهاند احمدینژاد که از داخل آن این همه گرفتاری برای مملکت به وجود بیاید، آن وقت چطور میخواهند این سیاستها را ادامه بدهند. آن کسانی که آلترناتیو آقای احمدینژاد هستند به مراتب در تمام سیاستهایشان متزلزلتر از آقای احمدینژاد هستند.
وی معتقد است که احمدینژاد در طول این چند سال کارهای نبوده، دولتش کارهای نبوده، احمدینژاد در طول این چند سال برنامه نداشته، یک حلقه خاص سیاسی نداشته، نیروی اجرایی و کارشناسی نداشته، حتی سازمان بیرونی و حزب نداشته، جمعیت و گروه نداشته، هیچ چیز نداشته، احمدینژاد را احمدینژاد کردهاند و اگر احمدینژاد شکست بخورد آنهایی که او را احمدینژاد کردهاند باید جوابگو باشند. این سوال، سوال جدی در جامعه ایران است، به همین دلیل است که من معتقد هستم که اینها این یکی دوسال را به هیچ وجه با احمدینژاد کل کل نمیکنند، بلکه تحملش میکنند البته سعی میکنند در طول سالهای آینده او را تخریب کنند و کاری کنند که آن حالت قهرمانیاش هم در طول این مدت که در بین برخی اقشار باقی مانده از بین برود. خیلی راحت بگویم جریان انحرافی وجود ندارد، جریان انحرافی را خود این دوستان ایجاد کردهاند. دو سال دیگر خواهند گفت از اول هم میدانستیم که احمدینژاد اینطور است، این سناریو سناریوی شکست خورده است. آیا سناریوی شکستخورده به معنی این خواهد بود که روند را اصلاح خواهند کرد؟ من شواهد و قرائن این را نمیبینم که بخواهند اصلاح کنند، مگر اینکه افکار عمومی کشور آنچنان عمل کنند و مسائل دیگری که وجود دارد آنچنان باشد که نتوانند، نه اینکه نخواهند. در آینده نزدیک خیلی امکان بازگشت اصلاحطلبان را میسر نمیبینم اما اصلاح بعضی روندهای اداره کشور به دست دیگران محقق میشود.
خاتمی در مورد علی مطهری می گوید: شما به حرفهای آقای مطهری نگاه کنید، این گفتمان، گفتمان اصولگرایی نیست، یا حتی چهرههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، آن جریان یکدست بر اساس گفتمان… شکست خورده و در میان خود اصولگرایان هم شکست خورده است، گفتمان اگر آدم معتقد نداشته باشد فقط زور و پول داشته باشد به زودی تاریخ مصرفش تمام میشود.
وی در ادامه این گفت وگو می افزاید: تحلیلی که وجود دارد این است که میخواهند بگویند باعث و بانی همه مشکلات اصلاحطلبها هستند. یک گفتمان جدید آوردهاند مردم را آگاه کردهاند و به حقوق خودشان گسترش تفکر جمعی را داشتند که کار ما را مشکل کرد. سر سازگاری با اصلاحات ندارند، به خاطر آن سابقهای که از اینها برای خودشان ترسیم کردهاند. تصور دوم هم این است که واقعاً اصلاحطلبها به دنبال قدرتاند در صورتی کهاین طور نیست، همیشه اصلاحطلبها چارچوب قانون اساسی را محترم دانستهاند با اینکه اشکالهایی هم داشتهاند. بیشتر از این هم نمیشود، شاید الان کنار کشیدن این توهم را بر طرف کند.
اصلاح طلب ها ظرفیت بخشش دارند
خاتمی در ادامه گفت: اصلاحطلبها نمیگویند یا ما یا هیچ کس، مثلاً در مورد مساله هستهای بگوییم من هستم یا شما هستی، یا احمدینژاد باشد یا افروغ هر کسی اگر بیاید کاری کند که خطر از سر ایران برداشته شود ما از او حمایت میکنیم، میخواهد آقای احمدینژاد باشد یا هر کس دیگری چون موضوع این است که مساله هستهای یک خطر جدی برای کشور شده و یک راهحل مشخصی هم دارد، ما صنعت هستهای داشتیم و کشور هم از خطر جست، حالا هر کسی باشد مهم نیست، در مورد سیاست خارجی هرکسی یک کاری کند که عزت ما حفظ شود، خطر برطرف شود ما حمایت میکنیم، ما نمیگوییم همه امور باید یکشبه اصلاح شود هر قدمی که برداشته میشود اگر یک گوشه کار را اصلاح کند هم خوب است، اگر فردا قوه قضائیه بگوید اینها را آزاد کنید ما میگوییم کار خوبی کردید، نمیگوییم باید انتقام بگیریم باید معلوم شود و از این حرفها. اصلاحطلبها این ظرفیت را دارند که آنها را ببخشند به شرط آنکه آینده کشور اصلاح شود. ما از انتقام سودی نمیبریم، این مهم نیست، اینکه ما بیاییم بگوییم کاندیدای ما فلان کس است اصلاً لزومی ندارد آنها هم نیازی به حمایت ما احساس نمیکنند. اصلاً بحث اینها نیست هر کسی بیاید که مثلاً وضعیت ما را از منهای ۱۰۰ بکند منهای ۹۰ ما از او تشکر میکنیم ما از حاکمیت عقل و تدبیر و کارشناسان حمایت میکنیم، میخواهد در میان اصلاحطلبها باشد یا در میان اصولگرایان، فرقی نمیکند و من فکر میکنم در درون حاکمیت آلترناتیوهایی غیر از اصلاحطلبها وجود دارند که میتوانند وضعیت را بهتر کنند اما متاسفانه آنها هم کنار زده شدهاند.
وی افزود: آقای ناطق که مدعی اصلاحطلبی نیست، یا خود آقای هاشمی، خیلیها هستند من میتوانم دیگران را هم مثال بزنم، اما این دو تا مثال بارز هستند. هیچ کس هم نمیتواند بگوید اینها مخالف نظام هستند یا مخالف ولایت فقیه هستند، اینها آلترناتیوهای قبل از اصلاحطلبی هستند.
عقلانیت حاکم شود
خاتمی با تاکید بر این این مساله که تابع اصلاح طلبی است می گوید: من این را میگویم که اگر عقلانیت در حاکمیت باشد این برای ما جریان اصلاحطلبی مهمتر از این است که چه کسی بیاید به عنوان رئیسجمهور آینده مطرح شود. اگر رئیسجمهوری که میآید برگردد به روندهایی که در سالهای قبل بود، یک تعاملها و قانونگراییهایی بود، قواعد بازی نسبتاً تعریفشده بود، بعضی از این برگشتها به لحاظ تاریخی عقبگرد است اما به لحاظ سیاسی یک گام به جلو است. این است که من میگویم در انتخابات آینده اگر مجلس را نداشته باشیم انتخابات آینده را هم نخواهیم داشت. انتخابات آینده بحث اجتماعی و سیاسیاش هنوز مشخص نیست. ما در زمان خودش تصمیم میگیریم که خودمان میتوانیم شرکت کنیم یا اینکه از یکی از کسانی که در انتخابات هستند حمایت میکنیم. این را در زمان خودش تصمیم میگیریم، ما فکر خودمان را میدانیم. برنامههای خودمان را میدانیم. اگر در کانون دایره باشم خب برنامههای ما مشخص است، اگر در کانون نباشیم خب کانون بعد. کانون بعد. آن زمان هم ما راست را به دو قسمت تقسیم کردیم، راست عاقل و راست غیرعاقل. میگفتیم اگر مخیر باشیم بین این دو حتماً باید کاری کنیم که راست عاقل به میدان بیاید، این استراتژی به جای خودش باقی است، تکرار آن حرف من است که مهم نیست اصلاحطلبها در راس باشند یا نه، مهم است که هر کس در مجلس هست عاقلانه رفتار کند.
اصلاح طلبان تحت فشار و تهدید
او در مورد وضعیت فعلی اصلاح طلبان می گوید: اصلاحطلبها از طرف حاکمیت و قدرت به شدت تحت فشار هستند و خطرات این طوری تهدیدشان میکند. در جامعه ایران اما محبوبیت و مقبولیت دارند. یک زمانی بحث بر این بود که اصلاحطلبها سازمانهای دوپا هستند، یک پا در قدرت و یک پا در جامعه دارند و آن پایی که در جامعه دارند بسیار ضعیف بود، الان اما آن پایی که در قدرت دارند بریده شده و در جامعه آن مقبولیتشان در بین نیروهای سیاسی داخلی و خارجی فوقالعاده است، اما اگر بگوییم که ما کاری را میتوانیم پیش ببریم لازمه آن ابزار قدرت است که ما نداریم. تحلیل من این است که سرمایه اجتماعی مهمترین سرمایه یک جریان است و این هست. امروز را مقایسه میکنم با سال ۸۴؛ اصلاحطلبها قدرتمندتر، منسجمتر و بابرنامهتر هستند.
خاتمی در مورد برنامه اصلاح طلبان ادامه داد: اصلاحطلبها یک تجربه دودههای در اداره کشور داشتهاند، شکستها و پیروزیها، فرازها و نشیبها همه اینها را داشتهاند و بسیاری از اینها را در بوته آزمایش گذاشتهاند؛ خیلیهایش موفق بوده و برخی موفق نبوده. در دوره آقای احمدینژاد که همه اصلاحطلبها خانهنشین شدند در جمعهای کارشناسی که داشتند خیلی از امور پالایش شده است. امروز کافی است که فقط بگویید در امر کشاورزی چه برنامهای دارید، کارشناسهای کشاورزی که در جریان اصلاحطلبی هستند در عرض دو هفته یک برنامه کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت برای توسعه کشاورزی در اختیار میگذارند. این ظرفیت و پتانسیل کاملاً آماده است اما این نیست که اینها را نوشته باشند بلکه ظرفیتی است که در چند هفته میتواند بالفعل شود. این مساله طبیعی است، در این شرایط امکان اینکه دو نفر آدم کنار هم بنشینند وجود ندارد، کاری هم ندارند. الان همین آقایان که در قدرت هستند میتوانند به اصلاحطلبها بگویند با این کارشناسهایی که دارید برنامههایتان را ارائه دهید.
اصلاحطلبی یک اندیشه و فکر است
او می گوید: اصلاحطلبی یک اندیشه و فکر است. ما در داخل کشورمان با ضعف سازمان و تشکیلات روبهرو هستیم، نکته دوم اینکه خیلی از اصلاحطلبها معتقد به کار خیابانی و میتینگ و اینها نیستند، حالا به هر دلیل، اما جایی ندارند. سوال اساسی این است که چرا اصلاحطلبها از قدرت اجتماعی خودشان استفاده نمیکنند؛ میشود این را در یک فضای بازتر مطرح کرد. خیلیها این را به عنوان ایراد و ضعف میدانند.
خاتمی در ادامه گفت: جریانی از محافظهکاران که الان حرفهای اصلاحطلبی میزنند این آمادگی را ندارند که با جریان اصلی اصلاحات تعامل کنند. گفتمان اصلاحات در بحثها و مصاحبههایی که میشود وجود دارد. اما اینکه بخواهیم بگوییم به عنوان یک تشکیلات بیایید این کار را بکنید آن کار را بکنید نمیشود، جریانهای اجتماعی زمان لازم دارد؛ اصلاحطلبها هم بیکار نیستند. همین جریان انتخابات بیعملی و انفعال نیست اینها یک عمل بسیار بزرگ است. عدم شرکت، ظاهرش یک کار سلبی است اما در منطق سیاسی یک کار سیاسی است و مساله اصلی در ایران این است که با اصول اصلاحطلبی مطابق باشد؛ یعنی آرامش در عمل، فعالیت در چارچوب قانون، شما میتوانید بگویید که مردم در انتخابات شرکت کنید و به این آدم رای دهید آدمی که ممکن است اصلاً در انتخابات نباشد، اما اینها کاری را که کمی با اصول منافات دارد کنار میگذارند.
امکان کار را از ما گرفته اند
او در مقایسه ایران و ترکیه می گوید: هیچ وقت در ترکیه وضعیت وضعیت فعلی نبود. حکومتی که افتخارش لائیسیته بود اسلامگرایان در آن آزاد بودند، شهردار میشوند، تحمل میکنند، انتخابات برگزار میکنند اجازه میدهند بیایند رئیسجمهور و نخستوزیر بشوند. اما فشار روی سازمانها و تشکیلات ما آنچنان زیاد است که امکان کار را گرفته است.
خاتمی می افزاید در ترکیه وقتی حزب را منحل می کردند، بلافاصله یک حزب دیگر جایگزین شد. دو نفر را زندانی کردند، هممسلکهایشان باز شروع کردند. من فکر میکنم وضعیت ما منحصر بهفرد است. با یکی دو تا جا باید خودمان را مقایسه کنیم مثل برمه. اینها هم دارند اصلاح میکنند، من نمیخواهم چیزی را مقایسه کنم اما معتقدم با این امکانات و شرایط سیاسی که ما داریم اصلاحطلبها خیلی خوب ماندهاند و کار کردهاند و ادامه کارشان هم همین است.
سرکوب تحریم کنندگان انتخابات
جـــرس: بنا به گزارش های رسیده، نیروهای امنیتی و انتظامی طی دو هفته گذشته با یورش به مناطق عرب نشین در شوش، حمیدیه و اهواز ۴۹ نفر را بازداشت کرده اند.
به گزارش سایت کردانه، سه نفر از بازداشت شدگان نیز به نام های ناصر آلبوشوکه درفشان، محمد کعبی و رضا مغامسی به دلیل «جراحات ناشی از شکنجه» در زندان کشته شده اند.
گفته می شود این بازداشتها در ارتباط با تبلیغ برای ترغیب مردم به تحریم انتخابات اسفندماه مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است.
حامد کنانی، عضو «سازمان حقوق بشر اهواز» که ساکن لندن است در گفت و گو با رادیو فردا گفت که درگیری های خوزستان از شهر شوش آغاز شد.
وی اظهار کرد: "ماجرا از آن جا شروع شد که عده ای از جوانان عرب شهر شوش در رابطه با تحریم انتخابات به روی دیوارهای شهر شعار نویسی کرده بودند و این مسئله بهانه ای شد تا نیروهای امنیتی بسیاری از فعالان عرب آن منطقه را دستگیر کنند."
کنانی افزود: "بعد از حوادث، دستگیری ها به شهر حمیدیه سرایت کرد. در شهر حمیدیه نیز بسیاری از جوانان را دستگیر کردند. خیلی از مدیران مدارس را دستگیر کردند."
این عضو «سازمان حقوق بشر اهواز» درباره هویت کشته شدگان در جریان ناآرامی های خوزستان گفت: «در این ماجراها رضا مغامسی در زندان دزفول کشته شده است. او از جوانانی بود که دستگیر شد و چندی پس از دستگیری، ماموران انتظامی به خانواده اش اطلاع دادند که در زندان کشته شده است. بعد، ناصر درفشان، ۲۰ ساله بود که در خیابان نادری اهواز دستگیر شد و دو روز بعد از آن نیروهای امنیتی به خانواده اش اطلاع دادند که فرزندتان در زندان کشته شده است.
وی افزود: "سومین نفر هم محمد کعبی فرزند جاسم در شهر شوش است که البته جسدش را تحویل خانواده اش نداده اند و فقط یکی از کارمندان ستاد خبری شهر شوش با خانواده او تماس گرفته و گفته است که شما سر و صدا راه نیاندازید، بچه تان را ما برده ایم و دفن کرده ایم و مسئله تمام شده است. در پی این مسئله الان شهر شوش وضعیت امنیتی به خود گرفته است."
گزارش برخی منابع خبری در استان خوزستان حاکی است که در جریان ناآرامی های شوش، حمیدیه و اهواز ۴۹ نفر بازداشت شده اند که پاره ای از سایت های این منطقه اسامی کامل آنها را منتشر کرده اند.
در همین زمینه، سایت «فریاد جنوب» نوشته است: "پس از دیوار نویسی توسط عده ای از جوانان در شوش و دعوت مردم به تحریم انتخابات پارلمانی آینده ایران، نیروهای امنیتی با یورش به این مناطق تعدادی از جوانان را دستگیر و روانه بازداشتگاه های اداره اطلاعات کردند."
این سایت افزوده است: "پس از این موج امنیتی و بازداشت ها با حضور نیروهای امنیتی در محله های عرب نشین شوش همچون خضیره، دوار، احمد آباد و روستاهای مسیر کعب، این مناطق حالت نظامی به خود گرفتند و فرمانداری در این مناطق منع آمد وشد شبانه صادر کرد."
به نوشته این سایت، "حکومت نظامی شبانه با بازداشت تعدادی از جوانان پس از سه شب پایان یافت و به دنبال آن موج دستگیری ها شهر حمیدیه در غرب اهواز را فرا گرفت. در این شهر نیز یک افسر بازنشسته سپاه به نام سید فرج موسوی و تعدادی از جوانان این شهر دستگیر شدند."
حامد کنانی درباره آمار بازداشت شدگان گفت: "آخرین آماری که به دست ما رسیده است تعداد ۴۹ نفر است. ما از دستگیری این ۴۹ نفر از طریق کانال های ارتباطی خودمان مطمئن شده ایم. منتها افراد دیگری هم مطرح هستند که ما هنوز از دستگیری آنها مطمئن نشده ایم و فعلا نمی توانیم آن را بیان کنیم.."
او در پاسخ به این پرسش که در دیگر شهرهای خوزستان افراد دیگری دستگیر شده اند یا نه، گفت: "فعلا این اتفاقات در شهر شوش، حمیدیه و حاشیه شهر اهواز در منطقه کریشان و ملاشیه اتفاق افتاده است."
این فعال حقوق بشری می گوید که "مطالبات مردم عرب یک مطالبات مسالمت آمیز و در چارچوب قانون اساسی است. ولی رژیم جمهوری اسلامی هیچ احترامی حتی به قانون اساسی مدون شده توسط خودش هم نمی گذارد."
جـــرس:
عضو فراکسیون اقلیت مجلس می گوید: "با روندی که رئیس دولت در پیش گرفته بود، اگر توصیه بزرگان نبود، وی افزایش نرخ سود بانکی را امضا نمی کرد. تذکراتی که این بار به وی دادند، وی را مجبور به تمکین کرد وگرنه اصلا برایش اهمیت ندارد. من گاهی به رفتار برخی افراد در دولت مشکوکم. "
به گزارش تابناک، قدرت الله علیخانی ضمن بیان این که احمدی نژاد بنا داشت هیاتی عمل کند به همین دلیل از روز اول کارشناسان را کنار گذاشت و خانه نشین کرد و سازمان برنامه و بودجه را منحل نمود"، گفت: "احمدی نژاد باید متوجه باشد که نمی توان با رفتار هیئتی کشورداری کرد. برای اداره کشور باید از کارشناسان استفاده کرد. کارشناسان باید بنشینند و کار کارشناسی انجام دهند. "
این عضو فراکسیون روحانیون مجلس هشتم در ادامه گفت: اگر درآمدی که کشور در این چند ساله داشت، عاقلانه و از روی تدبیر هزینه می شد بیش از 60 درصد مشکلات کشور حل شده بود. ولی چون دولت برنامه ای نداشت و به خصوص در زمینه اقتصاد نیز برنامه ای نداشته است شاهدیم با این همه درآمد نفتی، شرایط اقتصاد کشور به این حال و روز افتاده است مقصر دولت است، مقصر شخص آقای احمدی نژاد است.
نماینده قزوین با بیان اینکه کارها و برنامه های آقای احمدی نژاد متزلزل است، گفت: این سوالات مطرح است که در سالیان اخیر چند رئیس بانک عوض شده؟چند وزیر اقتصاد عوض شده است؟ و جالب این است که وی اهمیتی نمی دهد که بقیه چه به او میگویند.
علیخانی در تشریح مسایلی که در اقتصاد پیش آمد گفت: با روندی که رئیس دولت در پیش گرفته بود،اگر توصیه بزرگان نبود،وی افزایش نرخ سود بانکی را امضا نمی کرد. تذکراتی که این بار به وی دادند، وی را مجبور به تمکین کرد وگرنه اصلا برایش اهمیت ندارد. من گاهی به رفتار برخی افراد در دولت مشکوکم. معلوم نیست اینها چه می کنند. روند خوبی از عملکرد اینها وجود ندارد.
عضو فراکسیون اصلاح طلبان مجلس با بیان اینکه مشکلات بسیار زیاد است و مقصر دولت و رئیس دولت است، گفت: باید برای اداره کشور برنامه ریزی کرد. روزی می گفتیم که این دولت مشکل دارد اما اصولگرایان با ما دعوا می کردند. اما امروز به این موضوع پی برده اند. مشکل دولت به این سادگی ها حل شدنی نیست. نمی گوییم دولت حرف ما را گوش بدهد اما حداقل حرف دلسوزان انقلاب و نظام را بشنود. حداقل به فکر اصل نظام باشد. برای احمدی نژاد، مشایی مهم است نه هیچ چیز دیگری.
جـــرس:
بنا به گزارش منابع بین المللی، نیروهای بشار اسد روز دوشنبه چند شهر سوریه بویژه حمص را بمباران کردند و فعالان حقوق بشر اعلام کرده اند که در جریان این حملات دستکم ۲۵ تن کشته و دهها تن زخمی شده اند.
به گزارش رادیو فردا، نیروهای ارتش سوریه روز دوشنبه به روی معترضان در دمشق، حلب و الزبدانی آتش گشودند و مناطق مسکونی و کلینیکهای موقت درمانی شهر حمص را بمباران کردند.
خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از «دیدهبان حقوق بشر سوریه» از کشته شدن دستکم «۱۷ تن» در حمص خبر داده است.
این در حالی است که خبرگزاری رویترز به نقل از شورای ملی سوریه شمار کشتهشدگان شهر حمص را «دستکم ۵۰ تن» اعلام کرده است.
به دلیل مخالفت حکومت سوریه با ورود خبرنگاران خارجی به این کشور، تأیید اخبار رسیده از داخل سوریه در مورد کشتهشدگان و مجروحان از سوی نهادهای مستقل قابل تأیید نیست.
سرکوبهای روز دوشنبه در حالی رخ دادند که روز شنبه چندین گروه حقوق بشری در سوریه، از کشته شدن حدود ۲۰۰ تن در شهر حمص در روز جمعه خبر دادند.
سازمان ملل می گوید که از زمان آغاز درگیری ها در سوریه تا کنون پنج هزار و ۴۰۰ نفر کشته شده اند و افزوده است: به دلیل بسته بودن مرزهای سوریه به روی ناظران بینالمللی حقوق بشر، امکان رصد سرکوبها در سوریه از سوی سازمان ملل دیگر امکانپذیر نیست.
چین: مجبور به وتوی قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه شدیم
از سوی دیگر، چین که به قطعنامه اتحادیه عرب درباره سوریه رای منفی داده بود، روز دوشنبه با تاکید بر «تمایل» آن به پایان یافتن خشونتها در سوریه، گفت که به دلیل به رای گذاشته شدن قطعنامه پیش از رسیدن به توافق همگانی، مجبور به وتوی آن شد.
لیو وِیمین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین اظهار داشت: از آنجایی که قطعنامه شورای امنیت در محکوم کردن ناآرامیهای سوریه پیش از حل اختلاف نظرها در این شورا به رای گذاشته شد، پکن مجبور به وتوی این قطعنامه شد.
آقای وِیمین افزود: "اینگونه اعمال نه کمکی به وحدت و اعتبار شورای امنیت سازمان ملل میکند و نه کمکی به حل صحیح مسائل."
بنا به گزارش ها، روسیه و چین ۱۵ بهمنماه برای بار دوم قطعنامه شورای امنیت در مورد سوریه را وتو کردند.
پیش نویس این قطعنامه بر پایه طرح صلح ارائه شده از سوی اتحادیه عرب برای پایان یافتن بحران در سوریه ارائه شده بود، که از جمله خواستار پایان یافتن هرچه سریعتر خشونتها و مجازات ناقضان حقوق بشر در این کشور شده بود.
این پیشنویس همچنین از نقشه راهی که اتحادیه عرب به منظور انتقال مسالمتآمیز قدرت در سوریه ارائه داده بود، حمایت می کرد و از بشار اسد، رییس جمهوری سوریه می خواست تا اختیارات ریاست جمهوری را به معاون اول خود واگذار کند تا وی با حضور اپوزیسیون سوریه، دولت وحدت ملی تشکیل دهد.
این در حالی است که چین و روسیه که بر حل مسئله سوریه از طریق مذاکره تأکید دارند، از پیش هشدار داده بودند هر قطعنامهای که در آن سخنی از کناره گيری بشار اسد از قدرت، تغيير رژيم و يا مداخله نظامی به میان آمده باشد را وتو خواهند کرد.
چین روز دوشنبه اعلام کرد که قطعنامه اخیر شورای امنیت بر تحت فشار قرار دادن دولت سوریه تأکید بیمورد داشت و در خصوص هرگونه مذاکره میان گروههای مختلف در سوریه پیشداوری کرده بود.
عدم موافقت روسیه و چین با دومین قطعنامه شورای امنیت علیه سرکوبها در سوریه، خشم آمریکا، اروپا و بسیاری از کشورهای عرب را به همراه داشت.
با اینحال سخنگوی وزارت خارجه چین پشتیبانی از دولت سوریه را رد کرد و گفت: "چین نه از کسی پشتیبانی و نه تعمدا با کسی مخالفت میکند. ما حامی عدالت هستیم و نگرشی مسئولانه را در پیش میگیریم."
وی تأکید کرد که چین حامی مذاکره، پایان یافتن خشونتها، بازگشت ثبات به منطقه خاورمیانه است و تمایل مردم سوریه برای ایجاد اصلاحات سیاسی را درک میکند.
روسیه: وتوی قطعنامه شورای امنیت کاملا منطقی بود
همزمان گزارش رسیده است که روسیه نیز روز دوشنبه شدیدا به اعتراضها علیه مخالفت مسکو با قطعنامه شورای امنیت حمله کرد و این انتقادها را شبیه به جنون دانست و اقدام روسیه را کاملا منطقی خواند.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه با اشاره به سفر قریبالوقوع خود به سوریه، تعجیل جامعه جهانی به رهبری آمریکا در به رای گذاشتن این قطعنامه پیش از سفر خود را به باد انتقاد گرفت و گفت با این اوصاف مخالفت روسیه با این قطعنامه «کاملا توجیه پذیر» است.
آقای لاوروف که تصمیم دارد روز سه شنبه به سوریه سفر کند، گفت: "ما از حامیان این قطعنامه درخواست کردیم تا برای به رای گذاشتن قطعنامه چند روزی صبر کنند... این که آنها تمایلی نداشتند مدتی درنگ کنند تا ما از دمشق بازگردیم به روشنی حاکی از بیاحترامی است."
وی تاکید کرد که روسیه قصد ندارد نظرش را در مورد مداخله خارجی در سوریه عوض کند و افزود که یک چنین قطعنامهای میتواند بهانهای باشد برای مداخله نظامی ملل غربی در سوریه و تلاش برای تغییر حکومت دمشق.
روسیه بارها تاکید کرده است که هر نوع اعمال نفوذ برای تغییر حکومت بشار اسد را غیر قابل قبول میداند.
جـــرس:
به گزارش منابع خبری، تصادف اتوبوس اردوی بازدید از مناطق جنگی، مجددا منجر به کشته شدن ۳ دانشآموز و مجروح شدن ۱۳ دانشآموز و مربی شد.
به گزارش فارس، صبح روز شنبه ۱۵ بهمن امسال، تصادف یک دستگاه اتوبوس بازدید از مناطق جنگی در منطقه شهرستان اراک ـ بروجرد، منجر به کشته و رخمی شدن ۱۶ دانشآموز استان خراسان رضوی گردید.
بر اساس این گزارش، ۳ دانشآموز در این حادثه فوت کردند و ۱۳ نفر نیز مصدوم شدند که شامل ۱۰ نفر دانشآموز و ۳ نفر معلم هستند.
در حال حاضر دانشآموزان به خراسان رضوی منتقل شدند و هماکنون ۳ دانشآموز و یک معلم مصدوم به دلیل شکستگیهای مهرهها و عدم امکان جابجایی در بیمارستان استان لرستان به سر میبرند.
طی چند سال اخیر، اردوهای «راهیان نور»، که دانش آموزان و دانشجویان را به مناطق جنگی اعزام می کند، دهها کشته و زخمی بر جای گذاشته است.
جـــرس:
به گزارش منابع حقوق بشری، یونس سلیمانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اردبیل به دلیل اعتصاب غذا از سوی زندانبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، یونس سلیمانی فعال سیاسی آذربایجانی که چندی پیش در اعتراض به بازجوییهای مکرر خود در زندان و نیز ضبط اموال شخصی و دست نوشتههایش، دست به اعتصاب غذا زده بود از سوی زندانبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
وی به دلیل شدت جراحات به بهداری زندان اردبیل منتقل شده است و بر اثر وخامت وضعیت جسمانیاش مجبور به شکستن اعتصاب شد.
یونس سلیمانی دانشجوی اخراجی دانشگاه همدان است که سال گذشته در اردبیل دستگیر و به شدت مورد شکنجه قرار گرفته بود به طوریکه ۳بار در طول دوران بازداشت ۵ ماههاش در اداره اطلاعات اردبیل، تبریز و نیز زندان تبریز دچار حمله قلبی شده بود.
نامبرده به دلیل عضویت در حزب گاموح نوین و فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
جـــرس: معاون امور اجتماعی و فرهنگی منطقه یک شهرداری تهران گفت: طرح تبدیل خانه هنرمند ارزشمند کشورمان به خانه موزه با محوریت سینما و هنر بازیگری در دستور کار قرار گرفته است.
به گزارش آفتاب، محسن جلالی ضمن بیان این مطلب افزود: مراحل قیمت گذاری خانه عزت الله انتظامی هنوز به اتمام نرسیده است به محض تملک قطعی این ملک توسط شهرداری تهران طرح مرمت و بازسازی بنا به منظور تبدیل این مکان به خانه موزه آغاز خواهد شد.
وی تصریح کرد: این طرح با اولویت سینما و هنر بازیگری اجرا میشود و خانهای که عزت الله انتظامی در آن زندگی هنری خود را شکل داده و محل رفت و آمد بسیاری از هنرمندان و نامهای شاخص هنر سینما و تئاتر بوده است به پاتوقی برای هنرمندان و برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی تبدیل میشود.
معاون امور اجتماعی و فرهنگی منطقه یک شهرداری تهران با اشاره به چگونگی اجرای این ایده گفت: عزت الله انتظامی با هدف توسعه فرهنگ سینما و ارتقا جایگاه این هنر در جامعه طی مذاکره کتبی با شهردار این پیشنهاد را مطرح میکنند که میتوانند منزل خود را برای این اقدام به شهرداری تهران واگذار کنند.
بر اساس این گزارش، شهردار تهران نیز موافقت خود را با اعلام به معاونت امور اجتماعی و فرهنگی بیان میکنند و پیشبرد این طرح به واسطه قرار گرفتن منزل عزت الله انتظامی در منطقه یک به این منطقه واگذار شد.
جلالی با تقدیر از تفکر شایسته و اقدام نیکو عزت الله انتظامی ادامه داد: این هنرمند میتوانست منزل خود را در رقابت پرسود معاملات ملک به فروش برساند ولی دغدغه هنر سینما و ضرورت حفظ دستاوردهای این عرصه وی را از این کار بازداشت و این منزل قدیمی به امور فرهنگی اختصاص داده شد تا به جای ساختمانهای چند طبقه، در آن فرهنگ و هنر به بالندگی برسد.
روایت خبرنگار آلمانی از شرایط وحشتناک زندان در ایران
یک روزنامه نگار آلمانی که در جریان تهیه گزارش از حکم سنگسار سکینه آشتیانی در ایران بازداشت شده بود برای نخستین بار از وضعیت غیرقابل تحمل زندان صحبت کرده است. او پس از ۱۳۲ روز بازداشت، یک سال پیش آزاد شد.
مارکوس هلویگ گزارشگر روزنامهی "بیلد ام زونتاگ" اکتبر سال ۲۰۱۰ میلادی همراه با همکارش ینس کوخ به ایران سفر کرد تا با پسر سکینهی اشتیانی که به سگنسار محکوم شده بود گفتگو کند. دو روزنامهنگار آلمانی بازداشت شدند و پس از تحمل سختیهای فراوان با پادرمیانی گیدو وستروله وزیر خارجه آلمان، ۱۹ فوریه ۲۰۱۱ آزاد شدند.
فشار و شکنجه از نخستین روز زندان
یک سال پس از رهایی از زندان جمهوری اسلامی، مارکوس هلویگ در گفتگویی که روز یکشنبه (۵ فوریه/۱۶ بهمن) در "بیلد ام زونتاگ" منتشر شد گوشههایی از خاطرات تلخ خود در زندان را بازگو کرده است. هلویگ میگوید ده روز نخست از سختترین و خشونتآمیزترین روزهای زندان بوده و او نمیدانسته که روزی آزاد خواهد شد یا نه.
مارکوس هلویگ گفته، بدون وقفه بازجویی میشده، او را بارها کتک زدهاند و ساعتهای طولانی مجبورش میکردند بدون حرکت مقابل دیوار بایستد. دو روزنامهنگار آلمانی ۱۸ مهرماه ۱۳۸۹ (۱۰ اکتبر ۲۰۱۰) هنگام مصاحبه با سجاد قادرزاده، پسر سکینه آشتیانی در دفتر وکیل او، هوتن کیان در تبریز دستگیر و به زندان سپاه پاسداران در این شهر منتقل شدند.
غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل و سخنگوی قوه قضاییه ایران یک روز بعد گفت که "دو خارجی دستگیر شده با روادید توریستی وارد ایران شده و جواز تهیه گزارش نداشتهاند. " فرزند سکینه آشتیانی پیش از آن به خبرنگار هفتهنامه "اشترن" گفته بود که از ملاقات با مادرش محروم است و از سوی ماموران امنیتی تلفنی تهدید شده است.
«آزار جسمی فقط کتک نبود»
گزارشگر "بیلد ام زونتاگ" میگوید پس از بازداشت در یک سلول انفرادی شش متر مربعی به سر میبرده که نه دستشویی و توالت داشته و نه تخت و پنجره. او میگوید پنج بار در روز سر ساعتهای مشخصی اجازه رفتن به توالت داشته و هر چهار روز یک بار، و گاهی طولانیتر، میتوانسته حمام کند. چراغ پر نور سلول نیز شب و روز روشن بوده "و خوابیدن را خیلی دشوار میکرد."
هلویگ میگوید در بازجوییهای مختلف همیشه سوالهای تکراری مطرح میشد به طوریکه به نظرم میرسید هدف از این کار به دست آوردن اطلاعات نیست. او خاطر نشان میکند هدف از این سوال و جوابها ایجاد وحشت، متزلزل کردن و فشار روانی بوده است. "بیلد ام زونتاگ" از قول هلویگ نوشت، "مسئله فقط کنک زدن نبود، چیزهای دیگری هم بود که میل ندارم دربارهی جزییات آنها صحبت کنم."
تاکنون در مورد شرایط زندانی بودن هلویگ و همکارش اطلاعات زیادی، جز این که هر دو مدتی در سلولهای انفرادی بودهاند و شرایط وحشتناک زندان بر آنها فشار میآورده، منتشر نشده بود. اکنون مارکوس هلویگ میگوید "زمانی رسید که من به لحاظ روانی به آخر خط رسیده بودم و نگران بودم مبادا قاطی کنم."
فریاد دلخراش زندانیان دیگر
ظاهرا دو روزنامهنگار آلمانی در جریان شکنجه و آزار دیگر زندانیان نیز قرار گرفتهاند. هلویگ میگوید مدام صدای فریاد زندانیان را میشنیده است. به گفتهی او هر روز از ساعت ۸ صبح پس از بیدار شدن ابتدا داد و بیداد ماموران به گوش میرسید و بعد از آن فریادهای دلخراش زندانیان. روزنامهنگار آلمانی میافزاید به نظر میرسید که درست بالای سلولهای ما اتاق شکنجه قرار دارد.
ظاهرا مارکوس هلویگ را یک بار به اتاق شکنجه بردهاند تا به چشم خود ببیند چه بلایی سر زندانیان میآورند: "وحشت مرگ مرا فراگرفته بود و به خودم میگفتم از اینجا جان سالم به در نمیبری و اینها حسابت را میرسند." او برای تحمل شرایط، خود را با فراگیری زبان فارسی و ورزش مشغول میکرده و تلاش داشته این فکر را از سرش بیرون کند که چه بلایی بر سرش خواهد آمد.
دویچه وله
نیروهای بشار اسد بار دیگر شهر حمص را بمباران کردند
گزارشها حاکی است که نیروهای بشار اسد روز دوشنبه چند شهر سوریه بویژه حمص را بمباران کردند و فعالات حقوق بشر اعلام کرده اند که در جریان این حملات «دستکم ۲۵ تن» کشته شده اند.
به گزارش رادیو فردا نیروهای ارتش سوریه روز دوشنبه به روی معترضان در دمشق، حلب و الزبدانی آتش گشودند و مناطق مسکونی و کلینیکهای موقت درمانی شهر حمص را بمباران کردند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از «دیدهبان حقوق بشر سوریه» که مرکز آن در بریتانیا است، از کشته شدن دستکم «۱۷ تن» در حمص خبر داده است.
این در حالی است که خبرگزاری رویترز به نقل از شورای ملی سوریه شمار کشتهشدگان شهر حمص را «دستکم ۵۰ تن» اعلام کرده است.
به دلیل مخالفت حکومت سوریه با ورود خبرنگاران خارجی به این کشور، تأیید اخبار رسیده از داخل سوریه در مورد کشتهشدگان و مجروحان از سوی نهادهای مستقل قابل تأیید نیست.
سرکوبهای روز دوشنبه در حالی رخ دادند که روز شنبه چندین گروه حقوق بشری در سوریه، از کشته شدن حدود ۲۰۰ تن در شهر حمص در روز جمعه خبر دادند.
سازمان ملل می گوید که از زمان آغاز درگیری ها در سوریه تا کنون پنج هزار و ۴۰۰ نفر کشته شده اند و افزوده است: به دلیل بسته بودن مرزهای سوریه به روی ناظران بینالمللی حقوق بشر، امکان رصد سرکوبها در سوریه از سوی سازمان ملل دیگر امکانپذیر نیست.
به گزارش رادیو فردا نیروهای ارتش سوریه روز دوشنبه به روی معترضان در دمشق، حلب و الزبدانی آتش گشودند و مناطق مسکونی و کلینیکهای موقت درمانی شهر حمص را بمباران کردند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از «دیدهبان حقوق بشر سوریه» که مرکز آن در بریتانیا است، از کشته شدن دستکم «۱۷ تن» در حمص خبر داده است.
این در حالی است که خبرگزاری رویترز به نقل از شورای ملی سوریه شمار کشتهشدگان شهر حمص را «دستکم ۵۰ تن» اعلام کرده است.
به دلیل مخالفت حکومت سوریه با ورود خبرنگاران خارجی به این کشور، تأیید اخبار رسیده از داخل سوریه در مورد کشتهشدگان و مجروحان از سوی نهادهای مستقل قابل تأیید نیست.
سرکوبهای روز دوشنبه در حالی رخ دادند که روز شنبه چندین گروه حقوق بشری در سوریه، از کشته شدن حدود ۲۰۰ تن در شهر حمص در روز جمعه خبر دادند.
سازمان ملل می گوید که از زمان آغاز درگیری ها در سوریه تا کنون پنج هزار و ۴۰۰ نفر کشته شده اند و افزوده است: به دلیل بسته بودن مرزهای سوریه به روی ناظران بینالمللی حقوق بشر، امکان رصد سرکوبها در سوریه از سوی سازمان ملل دیگر امکانپذیر نیست.
دیدار جمعی از فعالان سیاسی و مدنی با خانواده احسان هوشمند
جمعی از فعالان سیاسی ملی و ملی-مذهبی به دیدار خانواده احسان هوشمند، از فعالان ملی-مذهبی و پژوهشگر مطالعات اقوام، رفتند.
به گزارش دانشجونیوز، احسان هوشمند از حدود یک ماه پیش بازداشت شده و در بند 2-الف سپاه نگهداری میشود.
در این دیدار علی هوشمند برادر احسان هوشمند گزارشی از نحوه بازداشت و وضعیت برادرش ارائه نمود. همسر این زندانی سیاسی نیز از بی خبری مطلق از شرایط احسان هوشمند از لحظه بازداشت خبر داده و نگرانی عمیق خود را نسبت به شرایط همسرش ابراز داشت.
حاضران نیز ضمن دلجویی و ابراز مراتب همدلی و قدردانی خود نسبت به خانواده هوشمند از کوششهای مدنی این فعال ملی-مذهبی ابراز پشتیبانی نمودند.
نامه بیش از ۵٢ فعال دانشجویی پیرامون هشدار نسبت به اعترافات اجباری و تقاضا برای آزادی سعید رضوی فقیه
بیش از ۵٢ تن از فعالان دانشجویی در نامه ای خواستار آزادی سعید رضوی فقیه شده و نسبت به اخذ اعترافات اجباری از وی هشدار دادند.
به گزارش دانشجونیوز، سعید رضوی فقیه در اواخر دی ماه پس از بازگشت به کشور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
در بحشی از این نامه آمده است: از این رو ما به عنوان جمعی از فعالین سابق و فعلی دانشجویی، بازداشت وی را محکوم نموده و خواستار آزادی بدون قید و شرط و پاسخگویی مسئولین قضایی در خصوص سرنوشت او هستیم. همچنین پیشاپیش اعلام می داریم اخذ و پخش هر گونه مصاحبه تلویزیونی و نوشتاری از وی بر علیه جنبش دانشجویی، جنبش سبز و کارنامه عملکرد دفتر تحکیم وحدت و یا هر نوع اعترافی که با مواضع وی در پیش از بازداشت مغایر باشد، فاقد ارزش بوده و به مانند دیگر اقدامات ناکام مشابه در گذشته محکوم به شکست است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
سعید رضوی فقیه را آزاد کنید
سعید رضوی فقیه، روزنامه نگار، فعال دانشجویی سابق، عضو پیشین مرکزیت اتحادیه انجمن های اسلامی اروپا و از اعضاء شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در اوایل دهه هشتاد، پس از بازگشت به ایران در اواخر دی ماه توسط نیرو های امنیتی بازداشت شده است. بر اساس اطلاعات موجود، وی در شرایط نا معلومی در زندان و احتمالا در زیر فشار بازجویی اجباری بسر می برد.
سعید رضوی فقیه به گواه سوابق و عملکرد شفافش در راستای اعتقاد به اصلاحات در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ملتزم به قانون اساسی بوده و رویکرد قانون مدار و ملایم را دنبال کرده است. هر آنچه وی در عرصه سیاسی داخل و خارج از کشور انجام داده است در چارچوب استفاده از حقوق شهروندی می گنجد.
از این رو ما به عنوان جمعی از فعالین سابق و فعلی دانشجویی، بازداشت وی را محکوم نموده و خواستار آزادی بدون قید و شرط و پاسخگویی مسئولین قضایی در خصوص سرنوشت او هستیم. همچنین پیشاپیش اعلام می داریم اخذ و پخش هر گونه مصاحبه تلویزیونی و نوشتاری از وی بر علیه جنبش دانشجویی، جنبش سبز و کارنامه عملکرد دفتر تحکیم وحدت و یا هر نوع اعترافی که با مواضع وی در پیش از بازداشت مغایر باشد، فاقد ارزش بوده و به مانند دیگر اقدامات ناکام مشابه در گذشته محکوم به شکست است.
نخ نما شدن و عجز مصاحبه های اجباری در تاثیر گزاری بر افکار عمومی باید مقامات امنیتی را با این واقعیت خدشه نا پذیر آشنا کرده باشد که کاربست روش های فاشیستی و استالینیستی در عصر انفجار اطلاعات و سطح آگاهی کنونی مردم ایران بیهوده است و جز سنگین تر کردن سیاهه اعمال ننگین حکومت حاصلی در بر ندارد.
در شرایط حساس کنونی کشور و تهدید های روز افزون خارجی، حکومت با پایان دادن به نقض حقوق بشر وآزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، باید زمینه انتقال قدرت به مردم و آشتی ملی را بوجود آورد نه اینکه سرکوب را افرایش داده و جو اختناق را تشدید کند.
اسامی امضا کنندگان
احمد احمدیان، امین احمدیان، امیر حسین اعتمادی، علی افشاری، احمد باطبی، احسان بداغی، مقداد بریمانی، علی تقی پور، رضا جعفریان، پویا جهاندار، جاوید حاج همتی، سعید حبیبی، فاطمه حقیقت جو، عباس حکیم زاده، مصطفی خسروی، اشکان ذهابیان، نیما راشدان، امیر رشیدی، مریم روزبهانی، امین ریاحی، نسیم سرابندی، سلمان سیما، صادق شجاعی، مریم شفیع پور، مجید شیخ پور، محمد صادقی، ایمان صدیقی، محسن صنعتی پور، علی طباطبایی، علی عبدی، مزدک عبدی پور، مهدی عربشاهی، لیونا عیسی قلیان، علی فتوتی، امیر حسین فتوحی، سعید قاسمی نژاد، رضا قاضی نوری، هادی کحال زاده، علیرضا کیانی، رضا مبین، نریمان مصطفوی، امیر معماریان، بهزاد مهرانی، علیرضا موسوی، سید علی اکبر موسوی خوئینی، یوحنا نجدی، بورگان نظامی نرج آباد، علی نظری، علی هنری، پروانه وحید منش، علی وفقی، سجاد ویس مرادی، رضا یونسی
احمد احمدیان، امین احمدیان، امیر حسین اعتمادی، علی افشاری، احمد باطبی، احسان بداغی، مقداد بریمانی، علی تقی پور، رضا جعفریان، پویا جهاندار، جاوید حاج همتی، سعید حبیبی، فاطمه حقیقت جو، عباس حکیم زاده، مصطفی خسروی، اشکان ذهابیان، نیما راشدان، امیر رشیدی، مریم روزبهانی، امین ریاحی، نسیم سرابندی، سلمان سیما، صادق شجاعی، مریم شفیع پور، مجید شیخ پور، محمد صادقی، ایمان صدیقی، محسن صنعتی پور، علی طباطبایی، علی عبدی، مزدک عبدی پور، مهدی عربشاهی، لیونا عیسی قلیان، علی فتوتی، امیر حسین فتوحی، سعید قاسمی نژاد، رضا قاضی نوری، هادی کحال زاده، علیرضا کیانی، رضا مبین، نریمان مصطفوی، امیر معماریان، بهزاد مهرانی، علیرضا موسوی، سید علی اکبر موسوی خوئینی، یوحنا نجدی، بورگان نظامی نرج آباد، علی نظری، علی هنری، پروانه وحید منش، علی وفقی، سجاد ویس مرادی، رضا یونسی
وزیر علوم: هیچ پیش شرطی از سوی هاشمی برای صدور حکم رییس دانشگاه آزاد پذیرفتنی نیست
کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته است که هیچ پیش شرطی از سوی هاشمی رفسنجانی، رییس هیات امنای دانشگاه آزاد، برای صدور حکم رییس جدید این دانشگاه پذیرفتنی نیست. وی هم چنین از تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد، برای محدود کردن زمان مجاز صدور حکم رییس دانشگاه، توسط رییس هیات امنای دانشگاه آزاد خبر داده است.
به گزارش دانشجونیوز، کامران دانشجو، برادر فرهاد دانشجو رییس جدید دانشگاه آزاد، در گفتگو با ایسنا ضمن تایید مذاکره هیاتی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی با هاشمی رفسنجانی گفت: "هيات انتخابی شورای عالی انقلاب فرهنگی می روند كه متقاعد كنند كه حكم صادر شود نه اينكه شرطی برای صدور حكم اضافه شود و يا فرمول و شرطی جديد ارائه شود، چون شورای عالی انقلاب فرهنگی علی القاعده شرطی را برای صدور حكم قبول نمی کند چرا چون در اساسنامه پيشبينی نشده و چون مبنای حقوقی ندارد."
دانشجو در ادامه در مورد تعیین شروط از سوی هاشمی افزود: "بايد گفت اين امر نه در اساسنامه پيشبينی شده و نه به لحاظ حقوقی و قانونی قابل قبول است. سياستها را هيأت امناء و مصوبات هيأت امناء مشخص می كند و نه يك نفر از اعضاء هيأت امناء بر مبنای سليقه شخصی خودش. حالا فرقی نمی كند اين عضو هيأت امناء وزير علوم باشد يا رئيس هيأت امناء يا هر كدام از اعضاء هيأت امناء كه احترام به همگی آنها بر اينجانب فرض است."
فارس: اسناد دانشگاه آزاد را با آمبولانس جا به جا می کنند
روز گذشته خبرگزاری فارس مدعی شده بود که مدیران ارشد دانشگاه آزاد برای تاخیر صدور حکم فرهاد دانشجو تشکیل جلسه داده و اسناد دانشگاه آزاد را توسط آمبولانس جا به جا کرده اند: "در این راستا برخی شنیدهها حکایت از این دارد که یک دستگاه آمبولانس روز پنجشنبه در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد واقع در خیابان پاسداران مستقر و در طی چهار بار رفت و برگشت، اسناد موجود را خارج و به ساختمان یکی از روزنامههای وابسته به دانشگاه آزاد و مکانهای دیگر منتقل کرده است."
فارس هم چنین شرط هاشمی برای صدور حکم فرهاد دانشجو را تغییر در ساختار مجموعه واحدهای این دانشگاه و انتصاب نزدیکان وی به ریاست مجموعه واحدهای علوم و تحقیقات عنوان کرده است.
فارس هم چنین شرط هاشمی برای صدور حکم فرهاد دانشجو را تغییر در ساختار مجموعه واحدهای این دانشگاه و انتصاب نزدیکان وی به ریاست مجموعه واحدهای علوم و تحقیقات عنوان کرده است.
نزدیکان محمود احمدی نژاد در هیات امنای دانشگاه آزاد بدون در نظر گرفتن درخواست هاشمی رفسنجانی برای حضور کاندیداهای ریاست دانشگاه آزاد در جلسه هیات امنا، فرهاد دانشجو را به عنوان رییس جدید دانشگاه آزاد انتخاب نمودند. مطابق با اساسنامه جدید این دانشگاه، رییس هیات امنا باید بعد از تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی، حکم رییس جدید دانشگاه را صادر نماید. هاشمی رفسنجانی تاکنون از صدور این حکم خودداری کرده است.
نیروهای امنیتی در خوزستان دو نفر را کشته و ۵۰ نفر را دستگیر کردند
در شهرهای عربنشین ایران حدود ۵۰ نفر دستگیر و حداقل ۲ کشته شدهاند. دبیر کانون مبارزه با نژادپرستی، «دیوارنویسی و تشویق مردم به تحریم انتخابات» را بهانه نیروهای امنیتی برای برخورد هفتههای اخیر میداند.
نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی طی روزهای گذشته در شهرهای عربنشین شوش، حمیدیه و اهواز حدود ۵۰ نفر را دستگیر کردهاند.
بر اساس گزارش منابع خبری مختلف، حداقل دو نفر طی روزهای اخیر در شهرهای عربنشین استان خوزستان کشته شدهاند.
«دیوار نویسی» و «دعوت مردم به تحریم انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی» از جمله دلایل دستگیریهای اخیر ذکر شده است.
یوسف عزیزی بنیطرف، دبیر کانون مبارزه با نژادپرستی در ایران و عضو کانون نویسندگان ایران در گفتوگو با دویچه وله از جزئیات فشارهای اخیر ماموران امنیتی در شهرهای عربنشین میگوید.
اخبار مختلفی از منابع متفاوت در باره دستگیری و حتی کشته شدن چند نفر در درگیری روزهای اخیر مناطق عربنشین اهواز به ما رسیده است. شما چه اطلاعاتی در اینباره دارید؟
درگیری به آن شکل نبوده، مسئله با شعارنویسی جوانان عرب بر روی دیوارهای شهر عربنشین شوش با مضمون تحریم انتخابات شروع شد.
بعد از این واقعه، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دستگیری جوانان عرب را شروع کردند. تا این لحظه، حدود ۲۶ نفر از این جوانان را در شهر شوش دستگیر کردهاند.
بعد موج دستگیریها به شهر حمیدیه در ۲۵ کیلومتری شهر اهواز رسید. آنجا، هم به همین علت و هم با توجه به نزدیکی سالگرد خیزش مردم عرب در سال ۲۰۰۵ و هراس از اینکه ممکن است مانند سالهای پیش، تظاهرات وسیعی در شهرهای استان انجام شود، باعث دستگیری ۲۵-۲۶ تن از فعالان فرهنگی و مدنی عرب در این شهر شد.
در مجموع، حدود ۵۰ نفر دستگیر شدهاند. تا جایی که خبر داریم و فعالان حقوق بشر در تهران گفتهاند، موج دستگیریها اکنون به شهر اهواز هم رسیده و در محلههای "کُریشان" و "ملاشیه"ی اهواز" هم عدهای دستگیر شدهاند.
ضمنا طی یکی، دو هفته اخیر دو نفر زیر شکنجه کشته شدهاند. یکی از آنان "ناصر آلبوشکه دُرفشان"، بیست ساله بوده است. ایشان روز ۲۶ ژانویه در اهواز دستگیر میشود، چهار، پنج روز در یکی از زندانهای مخفی اهواز زیر شکنجه قرار داشته و روز سیام ژانویه همانجا جان میدهد.
تا جایی که خبر داریم، ایشان فعالیت سیاسی نداشته، منتها انسان روشنفکری بوده است. او را در خیابان دستگیر میکنند و بعد از چهار روز جنازهاش را به خانوادهاش تحویل میدهند. نفر دومی که زیر شکنجه کشته شده، جوانان عربی است به نام محمد کعبی، فرزند جاسم، از شهر شوش، که دو هفته پیش دستگیر و دوم فوریه در زندان شوش زیر شکنجه کشته شد.
البته نفر سومی هم قبلا زیر شکنجه کشته شده بود. این فرد بهنام رضا مقامسی، از فعالان حقوق بشر عرب بود که در بیست و هفتم ماه مارس سال گذشته در زندان دزفول، زیر شکنجه کشته شد.
یعنی طی کمتر از یک سال سه نفر از جوانان و فعالان فرهنگی و مدنی عرب، توسط ماموران اداره اطلاعات در شهرهای شوش، اهواز و دزفول زیر شکنجه کشته شدهاند.
فکر میکنید، به چه علت نیروهای امنیتی برخوردی با این شدت نشان دادهاند؟ علت این برخوردها در هفتههای اخیر را چه میدانید؟
اولا مسئلهای مثل تحریم انتخابات که در تهران مسئلهای عادی است و مثلا حزب مشارکت، آقای خاتمی و دیگران انتخابات را تحریم میکنند، وقتی به شهرستانها و استانهای پیرامونی میرسد و بهخصوص وقتی به عربها میرسد، شکل غیرعادی پیدا میکند.
در آنجا حساسیت ویژهای دارند و این جوانها را به خاطر همین شعارنویسی روی دیوار دستگیر میکنند و به زیر شکنجه میبرند.
یک سری مسائل سازمانگری و سازمانی هم وجود دارد. جوانان این شهرها میخواهند فعالیت فرهنگی و مدنی داشته باشند و اظهارنظر کنند، ولی معمولا برخورد در آنجا چند برابر تهران است.
همانطور که میدانید در بلوچستان و کردستان هم برخوردها به همین شکل شدید است. در مورد ملیتهای غیرفارس اصولا برخورد چندبرابر برخوردی است که مثلا در تهران انجام میگیرد.
حسین کرمانی، دویچه وله
لایحه حذف ٤ صفر از پول ملی نهایی شد
یک مقام مسئول در معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری گفته است که لایحه حذف ۴ صفر از پول ملی در کمیسیون اقتصادی دولت نهایی شده و پس از امضای احمدی نژاد به مجلس خواهد رفت.
به گزارش دانشجونیوز، داوود منظور که در مورد نشست کمیسیون اقتصادی دولت سخن می گفت، اظهار داشت: در نشست کمیسیون اقتصادی دولت در روز شنبه ۱۵ بهمن تصمیمگیری شد که مهمترین آن در مورد لایحه حذف ۴ صفر از پول ملی کشور بود که این لایحه نهایی شد و به زودی از سوی دولت به مجلس ارائه خواهد شد.
معاون برنامهریزی معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی یادآورد شد: دولت قبلا با کلیات این لایحه موافقت کرده بود و قرار شد کمیسیون اقتصادی دولت بر روی جزئیات لایحه کار کند و در جلسه امروز شنبه نهایی شد.
بر اساس این لایحه از سال ۱۳۹۳ حذف ۴ صفر از پول ملی انجام خواهد شد.
رضا اسماعیلی، زندانی سیاسی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد
رضا اسماعیلی، زندانی سیاسی محبوس در زندان سلماس، از سوی دادگاه انقلاب خوی به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شده است.
به گزارش هرانا، رضا اسماعیلی (مامدی) فرزند توفیق، ۳۴ ساله و اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس که در حدود پنج ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود؛ به اتهام "محاربه" از طریق "فعالیت تبلیغی و همکاری با یکی از احزاب کردی مخالف نظام" به اعدام محکوم شد.
آقای اسماعیلی که مدتی طولانی را در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات شهرستان سلماس سپری نموده، هم اکنون در زندان این شهرستان به سر میبرد.
بر اساس حکمی که هفتهی گذشته به این زندانی سیاسی ابلاغ شده است، متهم ۲۰ روز جهت اعتراض به حکم صادره مهلت دارد. لازم به ذکر است که نامبرده ۲ سال پیش و در یک حادثهی آتش سوزی (انفجارگاز) همسر و دو فرزند خود را از دست داده است.
سه سازمان مدافع حقوق بشر: جامعه جهانی مواضعی جدیتر برای تضمین رعایت حقوق بشر در ایران اتخاذ کند
گزارشگران بدون مرز، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع ازحقوق بشر در ایران با صدور بیانیه ای مشترک از جامعه جهانی خواسته اند تا در مذاکرات خود با ایران مواضعی جدیتر برای تضمین رعایت حقوق بشر در ایران اتخاذ کند.
به گزارش دانشجونیوز، در بیانیه ای که در وبسایت فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر انتشار یافته است، سازمان های مدافع حقوق بشر همچنین خواهان محکومیت صریح و علنی رفتار غیر قابل پذیرش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با زندانیان عقیدتی، روزنامهنگاران و شهروند وبنگاران شده اند.
سپاه پاسداران محکومین به اعدام را برای اعتراف شکنجه کرده است
در متن این فراخوان آمده است: ٨ بهمن ١٣٩٠ خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران خبر تائید حکم اعدام سعید ملکپور، طراح و برنامه نویس مقیم کانادا، را از سوی دیوان عالی منتشر کرد. در همان روز این خبرگزاری اطلاعیهی «مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را نیز که " رضایت خود را" از صدور این حکم اعلام کرده بود، انتشار داد.
در هفتههای اخیر احکام مرگ دو وبنگار دیگر وحید اصغری، و احمدرضا هاشمپور نیز از سوی دیوان عالی قضایی ایران تائید شده است و مهدی علیزاده وبنگار و طنز نویس، از سوی شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابولقاسم صلواتی به مرگ محکوم شده است.
«ما از کشورهای عضو اتحادیه اروپا میخواهیم روشن و آشکار از مقامات مسوول جمهوری اسلامی خواهان لغو احکام اعدام ٤ وبنگار و آزادی همهی روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی در ایران شوند. و در مذاکرات با ایران احترام به آزادیهای بنیادین و حقوق بشر نیز به شکل موازی در کنار مسائل علمی و اقتصادی طرح شوند.»
این چهار وبنگار ٢٥ تا ٤٠ ساله، قربانی پروندهسازی از سوی « مرکز بررسی جرایم سازمان یافته» هستند، نهادی غیر قانونی که از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فروردین ١٣٨٨ تاسیس شده است. در همین تاریخ این «مرکز» با انتشار اطلاعیهای «انهدام شبکه ارائه محتوای مستهجن ضد دينی و ضد انقلابی» را اعلام کرد و از دستگیری تعدادی از «مدیران و مسئولان این سایتها» خبر داد. چند روز پس از این خبر «اعترافات مجرمان» ازصدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش و در سایت گرداب مشخصات و عکسهای آنها به نمایش درآمد، همه بازداشت شدگان موارد اتهام علیه خود از جمله «اغفال جوانان ایران از طریق سایتهای پورنوگرافی و ضد دینی» و «دریافت پول از امریکا و اسرائیل» را پذیرفته بودند.
این افراد ماهها پیش از صدور اطلاعیه «مرکز بررسی جرایم سازمان یافته» بازداشت شده بودند. برخی از آنها بیش از یک سال را در سلولهای انفرادی به سر برده و برای اعتراف علیه خود به شکل وحشیانه شکنجه شده بودند. این اعترافات سپس در دادگاه برای محکوم کردن آنها مورد استفاده قرار گرفته است. وحید اصغری و سعید ملکپور با ارسال نامههایی به قضات دادگاههای خود شرح کاملی از فشارها و شکنجههای متحمل شده را بیان کردهاند. وکلای این شهروند وبنگاران هیچگاه نتوانستند با موکلان خود دیدار و به پروندههای آنها دسترسی پیدا کنند.
بازداشت های خودسرانه را پایان دهید
گزارشگران بدون مرز، فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر ایران، حمایت خود را از خواست ٣٩ زندانی عقیدتی اعلام میکنند. این روشنفکر و روزنامهنگار زندانی در ایران در تاریخ ٥ بهمن ١٣٩٠ با انتشار نامهای خواهان آزادی همهی زندانیان عقیدتی و رهبران جنبش اعتراضی به انتخاب مجدد و مورد مناقشهی محمود احمدی نژاد در خرداد ١٣٨٨ شدند.
از روز ٥ اسفند ١٣٨٩ میرحسین موسوی، نخست وزیر سابق جمهوری اسلامی، صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده کلمه سبز و همسرش زهرا رهنورد روشنفکر و نویسنده، مهدی کروبی، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی، صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده اعتماد ملی و همسرش فاطمه کروبی سردبیر مجلهی توقیف شده ایراندخت، در محلی نامعلوم در بازداشت خانگی به سر میبرند. فاطمه کروبی در مهرماه سال جاری آزاد شد. نزدیک به یکسال است که این رهبران از همه حقوق خود محروم شدهاند. خانوادههای موسوی، رهنورد و کروبی با نگرانی بسیار از ماهها پیش امکان ملاقات با آنها را نداشتهاند.
«جمهوری اسلامی ایران باید به این وضعیت غیر قابل پذیرش پایان دهد. بازداشتهای خودسرانه و مخفی نگاه داشتن محل بازداشت زندانیان عقیدتی، که از سوی مسوولان حکومت ایران به شکل نظاممند مورد استفاده قرار میگیرد، نقض فاحش قوانین بینالمللی است. این روش از مصادیق بارز "ناپدید" کردن اجباری است.»
هرانا؛ نعیم احمدی، فعال دانشجویی به زندان منتقل شد
خبرگزاری هرانا - نعیم احمدی فعال دانشجویی و سیاسی جهت سپری کردن مدت محکومیتش به زندان مشکین شهر منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این فعال سیاسی به اتهام عضویت در حزب «گاموح نوین» و فعالیت تبلیغی علیه نظام از طرف دادگاه انقلاب تبریز به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
وی سال گذشته به همراه ۱۴ نفر از اعضای حزب مذکور در تبریز بازداشت وبیش از ۱۰۰روز در زندان انفرادی و تحت بدرفتاریهای گوناگون قرار گرفته بود.
این عضور ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در تبریز، پس از ۵ ماه به قید وثیقهٔ دویست و بیست میلیون تومانی اززندان مرکزی تبریز آزاد شد.
نعیم احمدی خیاوی دانشجوی رشتهٔ زمینشناسی دانشگاه تبریز و دبیر انجمن اسلامی دانشکدهٔ علوم طبیعی بود.
همچنین دادسرای تبریز در یک اقدام غیر قانونی متهمین این پرونده را جهت اجرای حکم به زندان سایر شهرها معرفی کرده است در حالیکه محل ارتکاب جرم انتسابی و محل دستگیری و محاکمه این افراد تبریز بوده است و فرستادن این افراد به سایر زندانها در حکم تبعید آنان است.
قبل از این یونس سلیمانی، شهرام رادمهر و حمیده فرجزاده از متهمین همین پرونده جهت اجرای حکم به زندانهای اردبیل، مشکین شهر و تبریز فرستاده شدهاند.
ادعای دستگیری تعدادی از همکاران بی بی سی در ایران
خبرگزاری هرانا - یک منبع اطلاعاتی در گفتگو با رسانه حکومتی مهر مدعی دستگیری تعدادی از اعضای شبکه همکاران بیبی سی فارسی در ایران شد.
یک منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود به مهر گفت: عدهای از فریبخوردگان شبکه دروغپرداز بیبی سی فارسی که ماموریت جمع آوری اخبار و اطلاعات، تولید محتوا در قالبهای مختلف، جذب، آموزش، استخدام و خروج از کشور نخبگان رسانهای در ایران را به عهده داشتند، بازداشت شدند.
به گفته وی، این افراد با دریافت مبالغ قابل توجه و از آغازین روزهای شروع به کار شبکه بیطرف نمای بیبی سی بویژه پس از روشن شدن آتش فتنه سال ۸۸ و پس از آن تاکنون، طی همکاری با این شبکه مرتکب جرائم ضدامنیتی بسیاری شدهاند.
این منبع امنیتی تاکید کرد: پرونده افراد بازداشت شده پس از تکمیل نهایی و تنظیم کیفرخواست متهمان برای صدور حکم تحویل مراجع قضایی خواهد شد.
دیدبان حقوق بشر، رئیس شبکه جهانی بیبی سی، صادق صبا مدیر بخش فارسی و دولت بریتانیا در اظهارات و بیانیههای اقدامات دولت ایران در برخورد با همکاران این رسانه را محکوم کردند.
پیشتر صادق صبا رئیس بخش فارسی در گفتگو با رسانهها از بازداشت اعضای خانواده همکاران خود در بخش فارسی بیبی سی خبر داده بود.
بر اساس اظهارات مقام امنیتی به زودی جزئیاتی از فعالیتهای متهمین این شبکه (اعترافات تلویزیونی) که بخشی از نوع و نحوه فعالیت و جذب این شبکه بیگانه را نمایان میسازد، در رسانههای داخلی پخش خواهد شد.
دولت ایران یکی از عوامل اعتراضات مردمی پس از انتخابات جنجالی سال ۲۰۱۰ در ایران را بر اساس تحریک رسانههای برون مرزی و در صدر آن بیبی سی فارسی می داند و در پی پخش یک مستند در مورد به قدرت رسیدن آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی برخورد با مرتبطین با این شبکه در ایران در دستور کار دستگاهای امنیتی و قضایی قرار گرفت.
یک منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود به مهر گفت: عدهای از فریبخوردگان شبکه دروغپرداز بیبی سی فارسی که ماموریت جمع آوری اخبار و اطلاعات، تولید محتوا در قالبهای مختلف، جذب، آموزش، استخدام و خروج از کشور نخبگان رسانهای در ایران را به عهده داشتند، بازداشت شدند.
به گفته وی، این افراد با دریافت مبالغ قابل توجه و از آغازین روزهای شروع به کار شبکه بیطرف نمای بیبی سی بویژه پس از روشن شدن آتش فتنه سال ۸۸ و پس از آن تاکنون، طی همکاری با این شبکه مرتکب جرائم ضدامنیتی بسیاری شدهاند.
این منبع امنیتی تاکید کرد: پرونده افراد بازداشت شده پس از تکمیل نهایی و تنظیم کیفرخواست متهمان برای صدور حکم تحویل مراجع قضایی خواهد شد.
دیدبان حقوق بشر، رئیس شبکه جهانی بیبی سی، صادق صبا مدیر بخش فارسی و دولت بریتانیا در اظهارات و بیانیههای اقدامات دولت ایران در برخورد با همکاران این رسانه را محکوم کردند.
پیشتر صادق صبا رئیس بخش فارسی در گفتگو با رسانهها از بازداشت اعضای خانواده همکاران خود در بخش فارسی بیبی سی خبر داده بود.
بر اساس اظهارات مقام امنیتی به زودی جزئیاتی از فعالیتهای متهمین این شبکه (اعترافات تلویزیونی) که بخشی از نوع و نحوه فعالیت و جذب این شبکه بیگانه را نمایان میسازد، در رسانههای داخلی پخش خواهد شد.
دولت ایران یکی از عوامل اعتراضات مردمی پس از انتخابات جنجالی سال ۲۰۱۰ در ایران را بر اساس تحریک رسانههای برون مرزی و در صدر آن بیبی سی فارسی می داند و در پی پخش یک مستند در مورد به قدرت رسیدن آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی برخورد با مرتبطین با این شبکه در ایران در دستور کار دستگاهای امنیتی و قضایی قرار گرفت.
۲۰ سال بیخبری از سرنوشت یک شهروند مهابادی
خبرگزاری هرانا - یک دختر مهابادی در نامه به لاریجانی رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی خواستار روشن شدن سرنوشت پدرش پس از رهایی از اسارت در عراق و بازگشت به کشور شد.
یگانه فرزند این شهروند در نامهای که به ریاست کمیسیون حقوق بشر اسلامی نوشته، آورده است: مصطفی معرفت پدر اینجانب یاسین معرفت در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۶۶ به خدمت سربازی اعزام و بعد از گذشت ۹ ماه به اسارت نیروهای بعثی درآمده و پس از مدتی اسارت در جریان مبادله اسرا به ایران بازگشتهاند که متاسفانه از آن تاریخ تا به امروز هیچ خبری مبنی بر زنده یا زندانی بودن وی در دست نیست و تنها نیم بند اطلاعی که از وضعیت ایشان داریم نامهای از فرماندار وقت شهر مهاباد است که به تاریخ ۲۵ فروردین ۷۱ تلویحا اشاره نمودهاند: که نامبرده در طول اسارت با یک گروه مخالف همکاری داشته و به اتهام همین عمل به دست عدالت سپرده شده و زندانی میباشد.
فرزند مصطفی معرفت در ادامه این نامه که نسخهای از آن را جهت انتشار به آژانس خبری موکریان ارسال کرده، با اشاره به اصول ۳۲، ۳۶، ۳۷ و ۱۷۲ قانون اساسی نوشته است: برای جرم احتمالی پدرم هیچ دادگاهی تشکیل نشده و اگر شده هیچ یک از اعضای خانواده وی مطلع نگردیدهاند در شرایطی که این حق قانونی ما بود که از تاریخ و نحوه دادگاهی و چگونگی دادرسی و اتهامات وارده به ایشان اطلاع مییافتیم.
در ادامه نامه فرزند مصطفی معرفت آمده است: حالا و با گذشت ۲۰ سال از آمدن پدرم مصطفی معرفت به ایران و رفع هرگونه خطر احتمالی، آیا مفقود الاثر شدن پدرم درسرزمین پدری توجیه پذیر است؟ آیا جرم احتمالی که پدرم مرتکب شده آنقدر بزرگ بوده که تنها با محو هر چه نشانی از او دارد عدالت اجرا میشود؟
در خاتمه نامه، فرزند مصطفی معرفت از رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی درخواست نموده تا جهت روشن نمودن وضعیت پدرش و یافتن نشانی از او، وی را یاری دهد.
فرزند مصطفی معرفت در ادامه این نامه که نسخهای از آن را جهت انتشار به آژانس خبری موکریان ارسال کرده، با اشاره به اصول ۳۲، ۳۶، ۳۷ و ۱۷۲ قانون اساسی نوشته است: برای جرم احتمالی پدرم هیچ دادگاهی تشکیل نشده و اگر شده هیچ یک از اعضای خانواده وی مطلع نگردیدهاند در شرایطی که این حق قانونی ما بود که از تاریخ و نحوه دادگاهی و چگونگی دادرسی و اتهامات وارده به ایشان اطلاع مییافتیم.
در ادامه نامه فرزند مصطفی معرفت آمده است: حالا و با گذشت ۲۰ سال از آمدن پدرم مصطفی معرفت به ایران و رفع هرگونه خطر احتمالی، آیا مفقود الاثر شدن پدرم درسرزمین پدری توجیه پذیر است؟ آیا جرم احتمالی که پدرم مرتکب شده آنقدر بزرگ بوده که تنها با محو هر چه نشانی از او دارد عدالت اجرا میشود؟
در خاتمه نامه، فرزند مصطفی معرفت از رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی درخواست نموده تا جهت روشن نمودن وضعیت پدرش و یافتن نشانی از او، وی را یاری دهد.
تائید حکم اعدام زانیار و لقمان مرادی در دیوان عالی رسما اعلام شد
خبرگزاری هرانا - حکم اعدام لقمان و زانیار مرادی دو زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با اعلام در رسانههای حاکمیت به صورت رسمی تائید شد.
بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، دو عضو گروهک منحله کومله که با حمایت سرویس اطلاعاتی انگلیس پسر امام جمعه مریوان و دو تن از همراهان وی را ترور کرده بودند از سوی قضات شعبه ۱۴دیوان عالی کشور تایید شد.
در سناریوی اعلام شده به این رسانه آمده است: اوایل سال ۸۸ پسری به نام زانیار مرادی – ۲۲ ساله – مخفیانه به دیدن پدرش – از سران گروهک کومله – در شهر سلیمانیه عراق رفت و در آنجا از طریق پدرش با فردی به نام جلیل ـ افسر سرویس اطلاعاتی انگلیس- ملاقات کرد و مأمور امنیتی نیز با وعده فراهم کردن تسهیلات زندگی آرام و راحت برای زانیا در اروپا از وی خواست نقشه ترور پسر امام جمعه مریوان را اجرا کند. بدینترتیب زانیار به دنبال بازگشت از عراق موضوع را با لقمان مرادی – متهم ردیف اول – مطرح کرد. لقمان نیز پس از شنیدن وعدههای وی برای مشارکت در ترور اعلام آمادگی کرد. بدینترتیب آنها پس از تهیه اسلحه کلاشینکف و یک دستگاه موتوسیکلت برای اجرای نقشه ترور دست به کار شدند.
سرانجام پس از فراهم کردن مقدمات لازم، شامگاه ۱۴ تیر ۸۸ سعدی – پسر امام جمعه مریوان – را همراه دو پسر جوان دیگر به نام هادی و عبداللـه هنگامی که با زبان روزه از مسجد باز میگشتند با اسلحه کلاشینکف به رگبار بستند. تروریستها بعد از جنایت خونین سوار بر موتوسیکلت ازمحل حادثه گریخته و هنگام فرار نیز اسلحه را به دریاچهای پرتاب کردند. با این وجود آنها با تلاش ویژه مأموران وزارت اطلاعات و با همکاری پلیس دستگیر شدند. تروریسـتها روز چهارشنبه – اول دیماه سال گذشته - به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، محاربه و ترور سه جوان با حضور امام جمعه مریوان و اولیای دم به طور علنی محاکمه شدند.
این خبرگزاری همچنین به نقل از امام جمعه اهل سنت مریوان آورده است: امام جمعه مریوان به عنوان نماینده خانواده شکات و شهدا در جلسه دادگاه پس از قدردانی از دستگاه قضایی برای رسیدگی به این پرونده اظهار داشت: پسرم و دو نفر دیگر روزهدار بودند. پسر من خادم مسجد بود و آن دو نیز کارگر ساده بودند. نمیدانم که آنها برای چه این کار را انجام دادند. وی افزود: میدانیم که گروههای ضدانقلاب برای بلعیدن نظام جمهوری اسلامی ایران دهن باز کردهاند، این افراد چرا برای پول این اقدامات را انجام میدهند. من بارها اعلام کردم که اگر افرادی که این کار را انجام دادهاند نزد من بیایند و بگویند که ما این کار را انجام دادهایم من آنها را آزاد میکنم ولی آنها نیامدند ودر نهایت توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند. امام جمعه مریوان گفت: خواسته من و خانواده دو شهید دیگر این است که خون عزیزان ما به هدر نرود.
متهمان نیزدر جلسه دادگاه با تشریح جزئیات ترورها اتهاماتشان را پذیرفته و با صراحت گفتند با نقشه و حمایت افسر اطلاعاتی انگلیس نقشه ترور را اجرا کردهاند.
این در حالی است که پیشتر این دو زندانی سیاسی با انتشار رنجنامهای اتهامات وارده از سوی دستگاه امنیتی را تکذیب کرده و اعلام داشتند که بر اثر شکنجههای فیزیکی مجبور به پذیرش اعترافات دیکته شده بازجویان؛ شدهاند.
قاضی صلواتی از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران نیز پس از پایان جلسه محاکمه به استناد دلایل و مستندات پرونده و اعترافات صریح متهمان و براساس آیه ۳۳ شریفه سوره مائده و مواد ۱۸۳، ۱۸۶، ۱۸۹، ۱۹۰ و ۱۹۱ قانون مجازات اسلامی آنان را محارب و مفسدفیالارض شناخت. هر دو جنایتکار نیز به اعدام در ملأ عام محکوم شدند. با اعتراض دو اعدامی به حکم مجازات خود پرونده آنها به دیوان عالی کشور فرستاده شد. قضات شعبه ۱۴ دیوان عالی کشور نیز پس از بررسی پرونده و حکم مجازات دو تروریست، حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران را تائید کردند.
قاضی عمرانی رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور در باره آخرین وضعیت این پرونده گفت: قضات شعبه هفتم دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده درباره حل اختلاف در مورد رسیدگی به اتهام قتل عمد دانیال و لقمان اعلام کردند رسیدگی به این اتهام در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران است.
بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، دو عضو گروهک منحله کومله که با حمایت سرویس اطلاعاتی انگلیس پسر امام جمعه مریوان و دو تن از همراهان وی را ترور کرده بودند از سوی قضات شعبه ۱۴دیوان عالی کشور تایید شد.
در سناریوی اعلام شده به این رسانه آمده است: اوایل سال ۸۸ پسری به نام زانیار مرادی – ۲۲ ساله – مخفیانه به دیدن پدرش – از سران گروهک کومله – در شهر سلیمانیه عراق رفت و در آنجا از طریق پدرش با فردی به نام جلیل ـ افسر سرویس اطلاعاتی انگلیس- ملاقات کرد و مأمور امنیتی نیز با وعده فراهم کردن تسهیلات زندگی آرام و راحت برای زانیا در اروپا از وی خواست نقشه ترور پسر امام جمعه مریوان را اجرا کند. بدینترتیب زانیار به دنبال بازگشت از عراق موضوع را با لقمان مرادی – متهم ردیف اول – مطرح کرد. لقمان نیز پس از شنیدن وعدههای وی برای مشارکت در ترور اعلام آمادگی کرد. بدینترتیب آنها پس از تهیه اسلحه کلاشینکف و یک دستگاه موتوسیکلت برای اجرای نقشه ترور دست به کار شدند.
سرانجام پس از فراهم کردن مقدمات لازم، شامگاه ۱۴ تیر ۸۸ سعدی – پسر امام جمعه مریوان – را همراه دو پسر جوان دیگر به نام هادی و عبداللـه هنگامی که با زبان روزه از مسجد باز میگشتند با اسلحه کلاشینکف به رگبار بستند. تروریستها بعد از جنایت خونین سوار بر موتوسیکلت ازمحل حادثه گریخته و هنگام فرار نیز اسلحه را به دریاچهای پرتاب کردند. با این وجود آنها با تلاش ویژه مأموران وزارت اطلاعات و با همکاری پلیس دستگیر شدند. تروریسـتها روز چهارشنبه – اول دیماه سال گذشته - به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، محاربه و ترور سه جوان با حضور امام جمعه مریوان و اولیای دم به طور علنی محاکمه شدند.
این خبرگزاری همچنین به نقل از امام جمعه اهل سنت مریوان آورده است: امام جمعه مریوان به عنوان نماینده خانواده شکات و شهدا در جلسه دادگاه پس از قدردانی از دستگاه قضایی برای رسیدگی به این پرونده اظهار داشت: پسرم و دو نفر دیگر روزهدار بودند. پسر من خادم مسجد بود و آن دو نیز کارگر ساده بودند. نمیدانم که آنها برای چه این کار را انجام دادند. وی افزود: میدانیم که گروههای ضدانقلاب برای بلعیدن نظام جمهوری اسلامی ایران دهن باز کردهاند، این افراد چرا برای پول این اقدامات را انجام میدهند. من بارها اعلام کردم که اگر افرادی که این کار را انجام دادهاند نزد من بیایند و بگویند که ما این کار را انجام دادهایم من آنها را آزاد میکنم ولی آنها نیامدند ودر نهایت توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند. امام جمعه مریوان گفت: خواسته من و خانواده دو شهید دیگر این است که خون عزیزان ما به هدر نرود.
متهمان نیزدر جلسه دادگاه با تشریح جزئیات ترورها اتهاماتشان را پذیرفته و با صراحت گفتند با نقشه و حمایت افسر اطلاعاتی انگلیس نقشه ترور را اجرا کردهاند.
این در حالی است که پیشتر این دو زندانی سیاسی با انتشار رنجنامهای اتهامات وارده از سوی دستگاه امنیتی را تکذیب کرده و اعلام داشتند که بر اثر شکنجههای فیزیکی مجبور به پذیرش اعترافات دیکته شده بازجویان؛ شدهاند.
قاضی صلواتی از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران نیز پس از پایان جلسه محاکمه به استناد دلایل و مستندات پرونده و اعترافات صریح متهمان و براساس آیه ۳۳ شریفه سوره مائده و مواد ۱۸۳، ۱۸۶، ۱۸۹، ۱۹۰ و ۱۹۱ قانون مجازات اسلامی آنان را محارب و مفسدفیالارض شناخت. هر دو جنایتکار نیز به اعدام در ملأ عام محکوم شدند. با اعتراض دو اعدامی به حکم مجازات خود پرونده آنها به دیوان عالی کشور فرستاده شد. قضات شعبه ۱۴ دیوان عالی کشور نیز پس از بررسی پرونده و حکم مجازات دو تروریست، حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران را تائید کردند.
قاضی عمرانی رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور در باره آخرین وضعیت این پرونده گفت: قضات شعبه هفتم دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده درباره حل اختلاف در مورد رسیدگی به اتهام قتل عمد دانیال و لقمان اعلام کردند رسیدگی به این اتهام در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران است.
اعتصاب تعدادی از رانندگان تاکسی در سردشت
خبرگزاری هرانا - گزارشها حاکی از آن است که دهها تن از رانندگان تاکسی در سردشت، از توابع استان آذربایجان غربی در اعتراض به افزایش کمیسیون ماهانه دست به اعتراض زدند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری، ۶۰ نفر از رانندگان تاکسی خط ربط به سردشت (آذربایجان غربی) در ۱۶ بهمن ماه و در اعتراض به افزایش کمیسیون ماهانه آنان از ۲۶ هزارتومان به ۵۰ هزارتومان، از ساعت ۷ صبح تا ۱۲ ظهر دست به اعتصاب زدند.
بر اساس این گزارش، این رانندگان اعلام نمودند اگر این کار تاکسیرانی که به بخش پیمانکاری سپرده شده عملی گردد در روزهای آینده به اعتصابات دیگری دست خواهند زد.
بر اساس این گزارش، این رانندگان اعلام نمودند اگر این کار تاکسیرانی که به بخش پیمانکاری سپرده شده عملی گردد در روزهای آینده به اعتصابات دیگری دست خواهند زد.
هرانا؛ ضرب و شتم یک زندانی سیاسی اعتصابی در زندان اردبیل
خبرگزاری هرانا – یونس سلیمانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اردبیل به دلیل اعتصاب غذا از سوی زندانبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از اردبیل، یونس سلیمانی فعال سیاسی آذربایجانی که چندی پیش در اعتراض به بازجوییهای مکرر خود در زندان و نیز ضبط اموال شخصی و دست نوشتههایش، دست به اعتصاب غذا زده بود از سوی زندانبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
وی به دلیل شدت جراحات به بهداری زندان اردبیل منتقل شده است و بر اثر وخامت وضعیت جسمانیاش مجبور به شکستن اعتصاب شد.
یونس سلیمانی دانشجوی اخراجی دانشگاه همدان است که سال گذشته در اردبیل دستگیر و به شدت مورد شکنجه قرار گرفته بود به طوریکه ۳بار در طول دوران بازداشت ۵ ماههاش در اداره اطلاعات اردبیل، تبریز و نیز زندان تبریز دچار حمله قلبی شده بود.
نامبرده به دلیل عضویت در حزب گاموح نوین و فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
بررسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
- بخش اول ماده ۵۴ کنوانسیون حقوق زندانیان: هیچیک از کارکنان زندان حق ندارند در روابط خود با زندانیان متوسل به زور و خشونت شوند، مگر در مواقع دفاع شخصی یا اقدام به فرار زندانی و یا دفاع و مقاومت زندانی در خصوص انجام قوانین و مقررات. در این حالت کارمند یا افسر زندان نمی بایست بیش از حد نیاز، متوسل به زور شود و در مواقعی که مجبور به اعمال زور و خشونت شده، می بایست مراتب را بلافاصله به مدیر و مسئول زندان گزارش کند.
مهدی خزعلی به ۱۴ سال حبس و ۱۰ سال تبعید محکوم شد
خبرگزاری هرانا - مهدی خزعلی، وبلاگنویس منتقد دولت از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم کرد.
به گزارش بیبی سی، این حکم در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شده است، محمد حسین آقاسی، وکیل آقای خزعلی نیز این حکم را تائید کرده است.
این حکم در حالی به وی اطلاغ شده است که وضعیت جسمی این زندانی سیاسی در بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود وخیم گزارش شده است.
گزارش شده که آقای خزعلی دو روز پیش به دلیل خونریزی معده به بهداری زندان اوین منتقل شده بود.
آقای خزعلی پس از انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری چندین بار بازداشت شد، مهدی خزعلی فرزند ابوالقاسم خزعلی، از اعضای مجلس خبرگان است.
به گزارش بیبی سی، این حکم در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شده است، محمد حسین آقاسی، وکیل آقای خزعلی نیز این حکم را تائید کرده است.
این حکم در حالی به وی اطلاغ شده است که وضعیت جسمی این زندانی سیاسی در بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود وخیم گزارش شده است.
گزارش شده که آقای خزعلی دو روز پیش به دلیل خونریزی معده به بهداری زندان اوین منتقل شده بود.
آقای خزعلی پس از انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری چندین بار بازداشت شد، مهدی خزعلی فرزند ابوالقاسم خزعلی، از اعضای مجلس خبرگان است.
امینالله رشیدی: حاضر به حذف ۲۰۰ صفحه از کتابم نيستم
خبرگزاری هرانا - امينالله رشيدی، خواننده پيشکسوتی که شش سال پيش کتابش را برای صدور مجوز به وزارت ارشاد سپرده بود گفت: "اگر کتابم در اين دولت منتشر نشود، مطمئن هستم که در دولت بعدی منتشر میشود."
امينالله رشيدی کاشانی، خواننده و آهنگساز قديمی، امروز يکشنبه ۱۶ بهمنماه در گفتوگو با خبرگزاری کار ايران (ايلنا)، کتاب " ايران در رهگذر زمان تا مرزهای بیسرانجامی" را دستاورد چندين سال زحمت خود دانست و افزود: "اين کتاب از شش سال پيش در وزارت ارشاد خاک خورده و هنوز برای انتشار آن مجوزی داده نشده است."
رشيدی، ايرادهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از اين کتاب را غيرقابل قبول دانست و افزود: "وزارت ارشاد خواستاز حذف ۲۰۰ صفحه از کتاب شده که من اين کار را انجام نمیدهم."
وی گفت که کتاب "ايران در رهگذر زمان تا مرزهای بیسرانجامی" جلد دوم کتاب "عطر گيسو، خاطرهها و نغمهها" است.
روزنامه "روزگار " توقیف شد
خبرگزاری هرانا - روزنامه روزگار در پی انتشار گفتوگویی با محمد رضا خاتمی مجددا در طی سالجاری توقیف شد.
به گزارش پارسینه، روزنامه روزگار که امروز گفتوگویی را با محمدرضا خاتمی با تیتر «فرمان نمیپذیریم» منتشر کرده بود، توقیف شده است. پیشتر نیز این روزنامه در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۹۰ به مدت دو ماه توقیف شده بود.
هم چنین این روزنامه در سال ۸۵ توسط هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده بود و پس از ۳ سال به پیشخوان مطبوعات بازگشت.
به گزارش پارسینه، روزنامه روزگار که امروز گفتوگویی را با محمدرضا خاتمی با تیتر «فرمان نمیپذیریم» منتشر کرده بود، توقیف شده است. پیشتر نیز این روزنامه در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۹۰ به مدت دو ماه توقیف شده بود.
هم چنین این روزنامه در سال ۸۵ توسط هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده بود و پس از ۳ سال به پیشخوان مطبوعات بازگشت.
بازداشت گستردهی شهروندان معترض در خوزستان
خبرگزاری هرانا - به گزارش منابع غیر رسمی طی دو هفته اخیر نیروهای امنیتی ۴۹ نفر را در شهرهای مختلف استان خوزستان بازداشت کرده اند و یکی از دستگیر شدگان در بازداشتگاه درگذشته است.
یوسف عزیزی بنی طرف روزنامه نگار و کارشناس جهان عرب روز شنبه ۱۵ بهمن ماه در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که این برخوردها، از شهر عرب نشین شوش شروع شده و سپس به سایر مناطق استان خوزستان از جمله شهرهای اهواز و حمیدیه گسترش یافته است.
به نوشته بعضی از سایت های خبری، پس از دیوارنویسی عده ای از جوانان در شوش و دعوت مردم به تحریم انتخابات مجلس نهم، نیروهای امنیتی با یورش به این مناطق تعدادی از جوانان را دستگیر کرده اند.
این سایت ها همچنین از کشته شدن یکی از دستگیر شدگان به نام ناصر آلبوشوکه درفشان به دلیل بدرفتاری با وی در بازداشتگاه داده اند.
به گفته برخی مدافعان حقوق بشر، در پی ناآرامی های دو هفته گذشته در شوش، فرمانداری در برخی مناطق شهر از مردم خواسته تا در هنگام شب از رفت و آمد خودداری کنند.
به گفته آقای بنی طرف، هم اکنون ۸ نفر در اهواز، ۲۶ نفر در شوش و ۲۴ نفر در حمیدیه زندانی هستند.
این فعال مدنی عرب زبان به بی بی سی فارسی گفت که در صورت عدم پی گیری وضعیت این بازداشت شدگان توسط رسانه ها و فعالان حقوق بشر، آنان در معرض بدرفتار قرار خواهند داشت.
وی افزود که به علت فقدان وجود رسانه های مستقل و نهادهای مدنی قدرتمند در مناطق عرب زبان، اخبار این مناطق به اندازه کافی مورد توجه افکار عمومی قرار نمی گیرد.
هرانا؛ جمعی از معلمان کرمانشاهی دست به اعتصاب میزنند
خبرگزاری هرانا - جمعی از معلمان استان کرمانشاه، در اعتراض به بیتوجهی مسئولان نسبت به رفع مشکلات مالیشان در روز شنبه، ۱۵ / ۱۱ / ۱۳۹۰ دست به اعتصاب خواهند زد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمعی از معلمان کرمانشاهی با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به مدیر کل ادارهی آموزش و پرورش این استان اعلام کردند که امروز، شنبه به نشانهی اعتراض دست به اعتصاب زده و از حضور در کلاسهای درس خودداری خواهند کرد.
به گزارش هرانا، متن نامهی مذکور به شرح زیر است:
مدیر کل محترم اداره آموزش و پرورش استان کرمانشاه
با سلام و عرض ادب
با سلام و عرض ادب
همانطور که مستحضر هستید حق التدریس همکاران شاغل فرهنگی مربوط به ماههای آذر و دی پرداخت نشده، با توجه به روند رو به رشد تورم که ساعتی در کشور ما رو به افزایش است و این امر موجب مشکلات عدیده مالی برای همکاران فرهنگی شده است، علارغم تماسهای مکرری که همکاران با جناب عالی و دیگر روسای نواحی داشتهاند چنین به نظر میرسد که گویا ارادهای از طرف مقامهای بالاتر جهت رفع این مشکل وجود ندارد و هر روز با وعده و وعیدهای بیپشتوانه مواجهایم.
لذا ما جمعی از فرهنگیان کرمانشاه اعلام میداریم که به نشانه اعتراض به بیتوجهی مسئولان نسبت به رفع مشکلات مالی فرهنگیان در مورخ شنبه از حضور در کلاسهای درس خود داری خواهیم کرد و اعلام میداریم که اگر این روند بیتوجهی به خواستها ادامه پیدا کند در آینده هم چنین مشکلاتی همکاران مواجه گردند به حرکتهای اعتراضی خود با قاطعیت ادامه خواهیم داد.
عدالت زیباست چو ز گفتار در آید
در فصل عمل لاف زدن بیهوده باشد
جمعی از فرهنگیان نواحی سه گانه کرمانشاه
جمعی از فرهنگیان نواحی سه گانه کرمانشاه
یک کارتن خواب کودکی دو و نیم ساله را در زبالهها پیدا کرد
خبرگزاری هرانا - کودکی که توسط یک مرد کارتنخواب در میان زبالهها بیهوش پیدا شده بود با تلاش پزشکان زنده ماند. این در حالی است که پزشکان نظر دادند او بارها شکنجه و سوزانده شده است.
به گزارش جامجم، روز هفتم بهمنماه مرد بیخانمانی در شرق تهران در جستجوی غذا از میان زبالهها بود که چشمش به پسری خردسال افتاد. او چند بار کودک خردسال را تکان داد تا بیدار شود اما کودک بیهوش بود.
به گزارش جامجم، روز هفتم بهمنماه مرد بیخانمانی در شرق تهران در جستجوی غذا از میان زبالهها بود که چشمش به پسری خردسال افتاد. او چند بار کودک خردسال را تکان داد تا بیدار شود اما کودک بیهوش بود.
این مرد که بشدت ترسیده بود، خواست از آن محل فرار کند، اما چهره معصومانه پسر کوچولو مانع از این کار شد. او را بغل گرفت و پس از طی مسافتی به بیمارستان الغدیر رساند و از پرستاران برای نجات این کودک، کمک خواست.
پرستاران اورژانس بلافاصله کودک را به بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند و تلاش برای نجات او آغاز شد.
در پی این موضوع، مسوولان بیمارستان در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ و اورژانس اجتماعی، ماجرا را گزارش کردند و مانع از خروج مردی شدند که کودک را به بیمارستان رسانده بود. ماموران کلانتری و مددکاران اورژانس اجتماعی با حضور در بیمارستان در تحقیق از این مرد متوجه شدند، او کودک را از میان زبالهها پیدا کرده و به بیمارستان آورده است.
در مرحله بعد معلوم شد آثار سوختگی و کبودی بسیاری در بدن پسر کوچولو دیده میشود و نشان میدهد او بارها شکنجه شده و ضربه سختی به سرش اصابت کرده و احتمال دادند او از بلندی سقوط کرده است. کودک آسیب دیده پس از یک روز برای ادامه درمان به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل شد.
پسر خردسال که بر اثر اصابت به ناحیه سرش همچنان بیهوش بود، سرانجام با تلاش پزشکان پس از چهار روز در حالی که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد، در بخش مراقبتهای ویژه به هوش آمد.
از سوی دیگر و در حالی که تحقیق برای مشخص شدن هویت پسر کوچولو و یافتن خانوادهاش آغاز شده بود، یکی از مسوولان بیمارستان الغدیر با پلیس تماس گرفت و خبر داد، زنی که خود را عمه این کودک معرفی کرده، به بیمارستان آمده و ساعاتی بعد ناپدید شده است.
در ادامه تحقیقات معلوم شد چند روز پس از انتقال پسر کوچولو به بیمارستان شهدای تجریش، زنی به بیمارستان الغدیر مراجعه کرده و با معرفی خود به عنوان عمه کودک، اطلاعاتی درباره او به مسوولان بیمارستان ارائه کرده است. او گفته است این کودک علی نام داشته و ۲/۵ ساله است.
همچنین عنوان کرده والدین علی معتاد بوده و در حال حاضر در زندان به سر میبرند. او گفته بود در این مدت از علی نگهداری میکرده تا اینکه روز حادثه پس از بازگشت به خانه متوجه غیبت کودک شده است و پس از جستجوی فراوان همسایهها گفتهاند او از بالکن خانه به پایین سقوط کرده، اما نمیدانند چه کسی او را با خود برده است.
در این هنگام وقتی مسوولان بیمارستان از او مدرک هویتی خواستهاند به یکباره فرار کرده است.
به این ترتیب با اطلاعات به دست آمده، جستجو برای یافتن زن غریبه که ادعا میکرده عمه کودک آسیبدیده بوده، آغاز شده است تا راز این کودکآزاری فاش شود.
پرستاران اورژانس بلافاصله کودک را به بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند و تلاش برای نجات او آغاز شد.
در پی این موضوع، مسوولان بیمارستان در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ و اورژانس اجتماعی، ماجرا را گزارش کردند و مانع از خروج مردی شدند که کودک را به بیمارستان رسانده بود. ماموران کلانتری و مددکاران اورژانس اجتماعی با حضور در بیمارستان در تحقیق از این مرد متوجه شدند، او کودک را از میان زبالهها پیدا کرده و به بیمارستان آورده است.
در مرحله بعد معلوم شد آثار سوختگی و کبودی بسیاری در بدن پسر کوچولو دیده میشود و نشان میدهد او بارها شکنجه شده و ضربه سختی به سرش اصابت کرده و احتمال دادند او از بلندی سقوط کرده است. کودک آسیب دیده پس از یک روز برای ادامه درمان به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل شد.
پسر خردسال که بر اثر اصابت به ناحیه سرش همچنان بیهوش بود، سرانجام با تلاش پزشکان پس از چهار روز در حالی که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد، در بخش مراقبتهای ویژه به هوش آمد.
از سوی دیگر و در حالی که تحقیق برای مشخص شدن هویت پسر کوچولو و یافتن خانوادهاش آغاز شده بود، یکی از مسوولان بیمارستان الغدیر با پلیس تماس گرفت و خبر داد، زنی که خود را عمه این کودک معرفی کرده، به بیمارستان آمده و ساعاتی بعد ناپدید شده است.
در ادامه تحقیقات معلوم شد چند روز پس از انتقال پسر کوچولو به بیمارستان شهدای تجریش، زنی به بیمارستان الغدیر مراجعه کرده و با معرفی خود به عنوان عمه کودک، اطلاعاتی درباره او به مسوولان بیمارستان ارائه کرده است. او گفته است این کودک علی نام داشته و ۲/۵ ساله است.
همچنین عنوان کرده والدین علی معتاد بوده و در حال حاضر در زندان به سر میبرند. او گفته بود در این مدت از علی نگهداری میکرده تا اینکه روز حادثه پس از بازگشت به خانه متوجه غیبت کودک شده است و پس از جستجوی فراوان همسایهها گفتهاند او از بالکن خانه به پایین سقوط کرده، اما نمیدانند چه کسی او را با خود برده است.
در این هنگام وقتی مسوولان بیمارستان از او مدرک هویتی خواستهاند به یکباره فرار کرده است.
به این ترتیب با اطلاعات به دست آمده، جستجو برای یافتن زن غریبه که ادعا میکرده عمه کودک آسیبدیده بوده، آغاز شده است تا راز این کودکآزاری فاش شود.
عدم پاسخگویی ادارهی کتاب در خصوص مجوز رمان جدید داریوش مهرجویی
خبرگزاری هرانا - دومین رمان داریوش مهرجویی با عنوان "در خرابات مغان" یک سال پس از ارائه به ناشر همچنان در انتظار کسب مجوز انتشار است.
دومین رمان داریوش مهرجویی نویسنده و کارگردان سینما با عنوان "خرابات مغان" بیش از یک سال از ارائه آن به اداره کتاب از سوی نشر قطره، همچنان در انتظار اعلام وضعیت از سوی اداره کتاب به سر میبرد.
دومین رمان داریوش مهرجویی نویسنده و کارگردان سینما با عنوان "خرابات مغان" بیش از یک سال از ارائه آن به اداره کتاب از سوی نشر قطره، همچنان در انتظار اعلام وضعیت از سوی اداره کتاب به سر میبرد.
به گزارش مهر، مهرجویی این رمان را پس از چند نوبت بازنویسی سال گذشته به نشر قطره ارائه کرده است و بنابر اعلام ناشر تاکنون هیچ پاسخی از سوی اداره کتاب حتی مبنی بر اصلاح بخشهایی از این اثر ارائه نشده است.
"خرابات مغان" داستان دانشجوی مسلمان ایرانی را روایت میکند که با وجود همه دغدغههای دینی خود برای تحصیل به آمریکا سفر میکند و در مدت اقامت خود در این کشور نیز نسبت به این موضوع بیتفاوت نمیماند.
وی به دلیل موقعیت خانوادگی خود و نیز علاقهای که پاسخگویی به شبهات در خود پیدا میکند، تصمیم میگیرد به آموختن فلسفه برای پاسخگویی به این شبهات بپردازد تا به اعتقاد خود بتواند به نوعی دفاع عقلانی درباره اعتقادات خود دست یابد.
مهرجویی در ادامه این رمان اما با روایت خود از واقعه ۱۱ سپتامبر و علاقهمند شدن این جوان به مسائل سیاسی داستان برخورد با مسلمانان در جامعه آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر و نیز حضور این دانشجو در زندان گوانتانامو را روایت میکند.
این رمان پیش از این قرار بود از سوی نشر هرمس منتشر شود، اما با تصمیم نویسنده انتشار این اثر نیز به نشر قطره سپرده شده است.
مهرجویی نخستین رمان خود را نیز با نام "به خاطر یک فیلم بلند لعنتی" در سال ۱۳۸۸ از سوی همین ناشر منتشر کرد.
"خرابات مغان" داستان دانشجوی مسلمان ایرانی را روایت میکند که با وجود همه دغدغههای دینی خود برای تحصیل به آمریکا سفر میکند و در مدت اقامت خود در این کشور نیز نسبت به این موضوع بیتفاوت نمیماند.
وی به دلیل موقعیت خانوادگی خود و نیز علاقهای که پاسخگویی به شبهات در خود پیدا میکند، تصمیم میگیرد به آموختن فلسفه برای پاسخگویی به این شبهات بپردازد تا به اعتقاد خود بتواند به نوعی دفاع عقلانی درباره اعتقادات خود دست یابد.
مهرجویی در ادامه این رمان اما با روایت خود از واقعه ۱۱ سپتامبر و علاقهمند شدن این جوان به مسائل سیاسی داستان برخورد با مسلمانان در جامعه آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر و نیز حضور این دانشجو در زندان گوانتانامو را روایت میکند.
این رمان پیش از این قرار بود از سوی نشر هرمس منتشر شود، اما با تصمیم نویسنده انتشار این اثر نیز به نشر قطره سپرده شده است.
مهرجویی نخستین رمان خود را نیز با نام "به خاطر یک فیلم بلند لعنتی" در سال ۱۳۸۸ از سوی همین ناشر منتشر کرد.
هرانا؛ یک زندانی سیاسی در زندان ارومیه دست به اعتصاب غذا زد
خبرگزاری هرانا - یک زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه از سه روز پیش در اعتصاب غذا بسر می برد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از ارومیه، جعفر افشاری زندان سیاسی که اخیرا از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد به ۵ سال حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبعید به زندان ارومیه محکوم شده است.
در اعتراض به حکم صادره و عدم در اختیار قرار دادن دادنامه جهت اعتراض به حکم صادره از سه روز پیش در بند ۱۲ زندان ارومیه دست به اعتصاب غذا زده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از ارومیه، جعفر افشاری زندان سیاسی که اخیرا از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد به ۵ سال حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبعید به زندان ارومیه محکوم شده است.
در اعتراض به حکم صادره و عدم در اختیار قرار دادن دادنامه جهت اعتراض به حکم صادره از سه روز پیش در بند ۱۲ زندان ارومیه دست به اعتصاب غذا زده است.
گفتنی است دو برادر این زندانی به نام حبیب افشاری و علی افشاری از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است و مادر ایشان نیز در پی دریافت خبر صدور حکم اعدام دچار حمله قلبی شده و جانباخته است.
حامد یازرلو با پایان دوران محکومیت آزاد شد
خبرگزاری هرانا - حامد یازرلو زندانی سیاسی ساعاتی پیش با پایان دوران محکومیت ۳ ساله خود از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، حامد یازرلو در ٢ اسفند ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت و بعد از ماهها بلاتکلیفی و حبس انفرادی در بند وزرات اطلاعات، توسط شعبۀ ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به اتهام ارتباط با گروههای مخالف جمهوری اسلامی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. در جلسه دادگاه حیدری فر نماینده دادستان، خواستار صدور حکم اعدام برای حامد یازرلو شده بود.
حامد یازرلو دانشجوی ستاره داری است که مسئولان گزینش وزارت علوم، با عدم تایید وی در مصاحبه آزمون دکتری در دوسال پیاپی و با وجود قبولی، از ادامه تحصیلش جلوگیری نمودند.
دکتر هانی یازرلو، پدر حامد یازرلو، نیز در اردیبهشت ماه ۹۰ بازداشت شد. همچنین هود یازرلو و نازیلا دشتی، برادر و مادر وی نیز، در سال ١٣٨٧ بازداشت و به سه سال زندان محکوم شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، حامد یازرلو در ٢ اسفند ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت و بعد از ماهها بلاتکلیفی و حبس انفرادی در بند وزرات اطلاعات، توسط شعبۀ ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به اتهام ارتباط با گروههای مخالف جمهوری اسلامی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. در جلسه دادگاه حیدری فر نماینده دادستان، خواستار صدور حکم اعدام برای حامد یازرلو شده بود.
حامد یازرلو دانشجوی ستاره داری است که مسئولان گزینش وزارت علوم، با عدم تایید وی در مصاحبه آزمون دکتری در دوسال پیاپی و با وجود قبولی، از ادامه تحصیلش جلوگیری نمودند.
دکتر هانی یازرلو، پدر حامد یازرلو، نیز در اردیبهشت ماه ۹۰ بازداشت شد. همچنین هود یازرلو و نازیلا دشتی، برادر و مادر وی نیز، در سال ١٣٨٧ بازداشت و به سه سال زندان محکوم شدند.