اظهارات فرماندار تهران در خصوص حوادث پس از انتخابات، پس از ۲ سال
سحام نیوز: مرتضی تمدن که از مهر ۸۷ تاکنون به عنوان استاندار تهران است در گفتوگویی از وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری سخن به میان رانده است.
این مصاحبه ای است که وی با هفته نامه “شما” در خصوص حوادث پس از انتخابات داشته است. سحام اهم ادعاهای تمدن را درج میکند:
کسانی که اتهام دستکاری در انتخابات یا تأثیرگذاری روی انتخابات را مطرح میکنند، در واقع به شعور مردم توهین میکنند. مردمی که در مسیر اجرای انتخابات دارای تکالیف و وظایف قانونی هستند، یعنی قانون این وظایف را تعریف کرده و فقط در گفتار نیست.
در انتخابات سال ۸۸ از وقتی که عدهای از آقایان به ناحق شک و تردید در انتخابات ایجاد کردند، تا امروز که نیمه اول دیماه است، یک برگ دلیل و برهان مبنی بر اینکه در کجا و به چه نحوی در انتخابات دستکاری و دخالت شده و یا رأی مردم تغییر جهت داده شده، تا این لحظه به ما که مجری قانونی انتخابات در تهران بودیم، ارائه نکردهاند.
در اوج روزهای فتنه در سال ۸۸، ما برای کاهش میزان تشنج با بعضی از این کسانی که داعیهداری و میدانداری این جریان را میکردند، از نزدیک صحبت کردیم، از جمله خود من شخصاً به منزل آقای کروبی رفتم و با ایشان صحبت کردم.گفتم: «من مجری انتخابات هستم. آمدهام از شما سئوال کنم در کجای انتخابات در استان تهران، شک و تردید دارید؟ ما با استفاده از هر نوع اهرم قانونی که شما بگویید، میخواهیم برویم بررسی و تحقیق کنیم و اگر حقی از شما ضایع شده، ما برابر قانون و با کمک هیات نظارت به این حق از دست رفته شما رسیدگی کنیم. حداقل برای من که مجری و مسئول در امر انتخابات در تهران بودهام، معلوم بشود که این انتخابات در کجا ایراد داشته؟ در کجا تقلب شده؟» پاسخ ایشان خیلی جالب بود. آقای کروبی گفتند: «من در مورد بحث رأیگیری و برگزاری انتخابات شاید الان نتوانم به شما سند بدهم، اما مقدمه انتخابات که نتیجهاش این شد، اشکال داشت». پرسیدم: «مقدمه انتخابات چه بوده؟» جواب داد: «چرا شما سهام عدالت دادید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت. چرا حقوق معوقه بازنشستگان را پرداخت کردید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت! چرا طرح ۲۰ میلیون بیمه روستایی را اجرا کردید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت».
همان وقتی که در جریان فتنه به اینها گفتیم نماینده معرفی کنید و هر صندوقی را که در تهران شک دارید، بیایید و بازشماری کنید، تعدادی از آنها نماینده معرفی کردند، تعدادی نکردند. در تهران ۲۰۸ رأی اضافی به نفع آقای موسوی خوانده بودند ـ آن تعداد صندوقهایی را که به شکل اتفاقی آوردیم و بازشماری کردیم و ۱۸ رأی از آقای احمدینژاد کمتر خوانده بودند. آنها در آن مرحله نتوانستند به هیچیک از ۶۰۰۰ صندوق رأی تهران خدشه وارد کنند.
بنده معتقدم که نشانههایی وجود دارد که جریانات معاند با نظام و افراد کمبصیرت، این بار هم بدشان نمیآید که فضای کشور را در آستانه انتخابات بهنحوی تحت تأثیر قرار بدهند. علائمی که دریافت میکنیم، همان ستاد فرماندهی و اتاق فکر فتنه ۸۸ مجدداً فعال شده و این بار استراتژی خودش را مبتنی بر دو موضوع کرده: ۱) تلاش کند مشارکت مردم را کاهش بدهد ۲) کلیدواژهای را تحت عنوان «انتخابات آزاد» مطرح میکنند. این کلیدواژه اینها برای این دوره است. آن دوره کلیدواژهشان تقلب در انتخابات بود، این دوره انتخابات آزاد.
کسی که میآید کار را تمام کند، با دست خالی نمیآید. کسی که پشتوانه مردمی ندارد با دست خالی نمیآید کار را تمام کند. باید از شیوههای غیرمتعارف استفاده کند، وگرنه اگر کسی تودههای مردم پشت سرش باشد، نیاز به بمبگذاری دارد؟ نیاز دارد دست به کار انتحاری بزند؟ نیاز به ترور دارد؟ خیر، معمولاً وقتی پایگاه اجتماعی ساقط میشود و پشتوانههای اجتماعی از بین میروند، دست به روشهای غیرمتعارف میزنند.
افرادی که روز عاشورا از روی پل کالج سقوط کردند، مشخصاً غیر از خود اینها چه کسی در آنجا بود؟ روی پل کالج و زیر پل کالج تا چهارراه ولیعصر کسی غیر از خود اینها نبود. بگوییم مردم به اینها حمله کردند؟ بگوییم نیروی انتظامی به اینها حمله کرد؟ اینها همه کنار صحنه بودند و کسی در میانه میدان نبود. یا بعضی از افرادی که جانشان را در حوادث و روزهای دیگر از دست دادند، مکان کشته شدن اینها و شکل کشته شدنشان نشان میدهد که این کار کاملاً طراحی شده بود. یک گوشه این قضیه را در مورد ندا آقاسلطان دیدید. خوشبختانه شکل و نحوه کشته شدن او در فیلمها بهخوبی ثبت شده و کاملاً روشن است. پروژه کشتهسازی یکی از دلایل ماست که اینها در صحنه بودند و مسلح هم بودند.
تعدادی از بازداشتشدگان از اینها مسلح بودند و در پروندههای آنها ثبت و ضبط شده و اعتراف کردهاند. در روز ۲۲ بهمن در کنار راهپیمایان دستگیرشدگانی را داشتیم که زیر چادر سلاح حمل میکردند. اینها همه ثبت و ضبط شده است. اینها خودشان هم تکذیب نمیکنند که مسلح نبودهاند یا نیستند. چندین مرحله که خانههای تیمی اینها به دست مأموران انتظامی و مردم افتاد، آثار اسلحه مبیّن آن بود که اینها دست به این کار زدهاند. ما جز حادثه تلخ زندان کهریزک که بعد هم به پروندهها رسیدگی شد و کسانی که قصور و تقصیر داشتند، محاکمه شدند، بقیه پروژه شهدا و کشتههای ۸۸ را معتقدیم که از طرف اتاق فکر و فرمان فتنه طراحی شده بود. بنابراین دومین دلیل افراد دستگیرشده و اعترافات آنها و اسلحههایشان و مخصوصاً گرایشهای آنهاست: منافق، تودهای، بهایی، کمونیستها، سلطنتطلبها. ما که میدانیم اینها مسلح و تروریست هستند. اینها در شرایط عادی هم مسلح هستند.
در یکی از روزهای فتنه ۸۸ خودرویی در میدان آزادی به مردم میزد و جلو میرفت که فیلمش از تلویزیون هم پخش شد. بعد که خودرو را در همان نزدیکی پیدا کردند و ردش را گرفتند، دیدند متعلق به یکی از همین خانههای تیمی است و برای مردم اعلام کردند. این غیر از جنگ روانی و رسانهای عظیمی بود که اینها به مدد رسانههای خارجی و دلارهای امریکایی راه انداختند. به نظر من از اول انقلاب تا سال ۸۸ سهمگینترین و عظیمترین هجمه جنگ روانی و رسانهای در این سال اتفاق افتاد. در هیچ سالی چنین هجمهای را سراغ نداریم. همین تکبیرهای شبانه برنامهریزی دقیق داشت، نوع شعارها، میزان حضور در پشتبامها، ساعت ورود به پشتبام، شکل اختفا به هنگام تکبیر گفتن به صورت نسخههای پیچیدهشده آموزشی از طریق سایتها و ایمیلها برای اینها ارسال میشد.
لازم به توضیح است که مرتضی تمدن، استاندار تهران بارها در خصوص وقایع حمله به منزل مهدی کروبی در شبهای قدر و شبهای بهمن ۸۹ سکوت کرد و حتی به نوعی نیروهای تحت امر وی ازجمله فرماندار شمیرانات در طراحی و مدیریت این حمله ها نقش اساسی ایفا کردند.
در پرونده لاریجانی، فرماندار شمیرانات؛ برخورد با تشییع کنندگان پیکر عزت الله سحابی که منجر به شهادت هاله سحابی شد، درج گردیده است.
جالب اینجاست که همگان فیلم رد شدن ماشین نیروی انتظامی ازروی تظاهرات کنندگان میدان ولی عصر را در روز عاشورا دیده اند که متاسفانه منجر به شهادت یکی از هموطنان مان شد.
این مصاحبه ای است که وی با هفته نامه “شما” در خصوص حوادث پس از انتخابات داشته است. سحام اهم ادعاهای تمدن را درج میکند:
کسانی که اتهام دستکاری در انتخابات یا تأثیرگذاری روی انتخابات را مطرح میکنند، در واقع به شعور مردم توهین میکنند. مردمی که در مسیر اجرای انتخابات دارای تکالیف و وظایف قانونی هستند، یعنی قانون این وظایف را تعریف کرده و فقط در گفتار نیست.
در انتخابات سال ۸۸ از وقتی که عدهای از آقایان به ناحق شک و تردید در انتخابات ایجاد کردند، تا امروز که نیمه اول دیماه است، یک برگ دلیل و برهان مبنی بر اینکه در کجا و به چه نحوی در انتخابات دستکاری و دخالت شده و یا رأی مردم تغییر جهت داده شده، تا این لحظه به ما که مجری قانونی انتخابات در تهران بودیم، ارائه نکردهاند.
در اوج روزهای فتنه در سال ۸۸، ما برای کاهش میزان تشنج با بعضی از این کسانی که داعیهداری و میدانداری این جریان را میکردند، از نزدیک صحبت کردیم، از جمله خود من شخصاً به منزل آقای کروبی رفتم و با ایشان صحبت کردم.گفتم: «من مجری انتخابات هستم. آمدهام از شما سئوال کنم در کجای انتخابات در استان تهران، شک و تردید دارید؟ ما با استفاده از هر نوع اهرم قانونی که شما بگویید، میخواهیم برویم بررسی و تحقیق کنیم و اگر حقی از شما ضایع شده، ما برابر قانون و با کمک هیات نظارت به این حق از دست رفته شما رسیدگی کنیم. حداقل برای من که مجری و مسئول در امر انتخابات در تهران بودهام، معلوم بشود که این انتخابات در کجا ایراد داشته؟ در کجا تقلب شده؟» پاسخ ایشان خیلی جالب بود. آقای کروبی گفتند: «من در مورد بحث رأیگیری و برگزاری انتخابات شاید الان نتوانم به شما سند بدهم، اما مقدمه انتخابات که نتیجهاش این شد، اشکال داشت». پرسیدم: «مقدمه انتخابات چه بوده؟» جواب داد: «چرا شما سهام عدالت دادید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت. چرا حقوق معوقه بازنشستگان را پرداخت کردید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت! چرا طرح ۲۰ میلیون بیمه روستایی را اجرا کردید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت».
همان وقتی که در جریان فتنه به اینها گفتیم نماینده معرفی کنید و هر صندوقی را که در تهران شک دارید، بیایید و بازشماری کنید، تعدادی از آنها نماینده معرفی کردند، تعدادی نکردند. در تهران ۲۰۸ رأی اضافی به نفع آقای موسوی خوانده بودند ـ آن تعداد صندوقهایی را که به شکل اتفاقی آوردیم و بازشماری کردیم و ۱۸ رأی از آقای احمدینژاد کمتر خوانده بودند. آنها در آن مرحله نتوانستند به هیچیک از ۶۰۰۰ صندوق رأی تهران خدشه وارد کنند.
بنده معتقدم که نشانههایی وجود دارد که جریانات معاند با نظام و افراد کمبصیرت، این بار هم بدشان نمیآید که فضای کشور را در آستانه انتخابات بهنحوی تحت تأثیر قرار بدهند. علائمی که دریافت میکنیم، همان ستاد فرماندهی و اتاق فکر فتنه ۸۸ مجدداً فعال شده و این بار استراتژی خودش را مبتنی بر دو موضوع کرده: ۱) تلاش کند مشارکت مردم را کاهش بدهد ۲) کلیدواژهای را تحت عنوان «انتخابات آزاد» مطرح میکنند. این کلیدواژه اینها برای این دوره است. آن دوره کلیدواژهشان تقلب در انتخابات بود، این دوره انتخابات آزاد.
کسی که میآید کار را تمام کند، با دست خالی نمیآید. کسی که پشتوانه مردمی ندارد با دست خالی نمیآید کار را تمام کند. باید از شیوههای غیرمتعارف استفاده کند، وگرنه اگر کسی تودههای مردم پشت سرش باشد، نیاز به بمبگذاری دارد؟ نیاز دارد دست به کار انتحاری بزند؟ نیاز به ترور دارد؟ خیر، معمولاً وقتی پایگاه اجتماعی ساقط میشود و پشتوانههای اجتماعی از بین میروند، دست به روشهای غیرمتعارف میزنند.
افرادی که روز عاشورا از روی پل کالج سقوط کردند، مشخصاً غیر از خود اینها چه کسی در آنجا بود؟ روی پل کالج و زیر پل کالج تا چهارراه ولیعصر کسی غیر از خود اینها نبود. بگوییم مردم به اینها حمله کردند؟ بگوییم نیروی انتظامی به اینها حمله کرد؟ اینها همه کنار صحنه بودند و کسی در میانه میدان نبود. یا بعضی از افرادی که جانشان را در حوادث و روزهای دیگر از دست دادند، مکان کشته شدن اینها و شکل کشته شدنشان نشان میدهد که این کار کاملاً طراحی شده بود. یک گوشه این قضیه را در مورد ندا آقاسلطان دیدید. خوشبختانه شکل و نحوه کشته شدن او در فیلمها بهخوبی ثبت شده و کاملاً روشن است. پروژه کشتهسازی یکی از دلایل ماست که اینها در صحنه بودند و مسلح هم بودند.
تعدادی از بازداشتشدگان از اینها مسلح بودند و در پروندههای آنها ثبت و ضبط شده و اعتراف کردهاند. در روز ۲۲ بهمن در کنار راهپیمایان دستگیرشدگانی را داشتیم که زیر چادر سلاح حمل میکردند. اینها همه ثبت و ضبط شده است. اینها خودشان هم تکذیب نمیکنند که مسلح نبودهاند یا نیستند. چندین مرحله که خانههای تیمی اینها به دست مأموران انتظامی و مردم افتاد، آثار اسلحه مبیّن آن بود که اینها دست به این کار زدهاند. ما جز حادثه تلخ زندان کهریزک که بعد هم به پروندهها رسیدگی شد و کسانی که قصور و تقصیر داشتند، محاکمه شدند، بقیه پروژه شهدا و کشتههای ۸۸ را معتقدیم که از طرف اتاق فکر و فرمان فتنه طراحی شده بود. بنابراین دومین دلیل افراد دستگیرشده و اعترافات آنها و اسلحههایشان و مخصوصاً گرایشهای آنهاست: منافق، تودهای، بهایی، کمونیستها، سلطنتطلبها. ما که میدانیم اینها مسلح و تروریست هستند. اینها در شرایط عادی هم مسلح هستند.
در یکی از روزهای فتنه ۸۸ خودرویی در میدان آزادی به مردم میزد و جلو میرفت که فیلمش از تلویزیون هم پخش شد. بعد که خودرو را در همان نزدیکی پیدا کردند و ردش را گرفتند، دیدند متعلق به یکی از همین خانههای تیمی است و برای مردم اعلام کردند. این غیر از جنگ روانی و رسانهای عظیمی بود که اینها به مدد رسانههای خارجی و دلارهای امریکایی راه انداختند. به نظر من از اول انقلاب تا سال ۸۸ سهمگینترین و عظیمترین هجمه جنگ روانی و رسانهای در این سال اتفاق افتاد. در هیچ سالی چنین هجمهای را سراغ نداریم. همین تکبیرهای شبانه برنامهریزی دقیق داشت، نوع شعارها، میزان حضور در پشتبامها، ساعت ورود به پشتبام، شکل اختفا به هنگام تکبیر گفتن به صورت نسخههای پیچیدهشده آموزشی از طریق سایتها و ایمیلها برای اینها ارسال میشد.
لازم به توضیح است که مرتضی تمدن، استاندار تهران بارها در خصوص وقایع حمله به منزل مهدی کروبی در شبهای قدر و شبهای بهمن ۸۹ سکوت کرد و حتی به نوعی نیروهای تحت امر وی ازجمله فرماندار شمیرانات در طراحی و مدیریت این حمله ها نقش اساسی ایفا کردند.
در پرونده لاریجانی، فرماندار شمیرانات؛ برخورد با تشییع کنندگان پیکر عزت الله سحابی که منجر به شهادت هاله سحابی شد، درج گردیده است.
جالب اینجاست که همگان فیلم رد شدن ماشین نیروی انتظامی ازروی تظاهرات کنندگان میدان ولی عصر را در روز عاشورا دیده اند که متاسفانه منجر به شهادت یکی از هموطنان مان شد.
عباس سلیمی نمین:
محمود احمدینژاد به دستور رهبر تن نمیدهد
محمود احمدینژاد در اعتراض به ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام که ریاست آن را اکبر هاشمی رفسنجانی برعهده دارد٬ مدتهاست از شرکت در جلسات این مجمع خودداری میکند.
نزدیکان احمدینژاد بارها و به صراحت گفتهاند که رئیس دولت دهم تنها به خاطر این مسئله است که حاضر نیست در جلسات مجمع شرکت کند.
به گزارش روز جمعه (۱۶ دی) خبرگزاری فارس٬ آقای سلیمی نمین در جمع گروهی از دانشجویان گفته که «رهبری بارها به احمدینژاد تاکید کردهاند که باید در جلسات مجمع تشخیص مصلحت شرکت کند٬ ولی احمدینژاد تن نمیدهد و به این دستور عمل نمیکند.»
محمود احمدینژاد مدتهاست برخی دستورات رهبر جمهوری اسلامی را با اکراه به اجرا میگذارد و در ۱۰ ماه گذشته اظهاراتی در مخالفت با برخی از دیدگاههای علی خامنهای کرده است.
حامیان خامنهای میگویند احمدینژاد تحت تاثیر اسفندیار رحیممشایی از جریان اصولگرایی و تبعیت از دستورات ولایت فقیه منحرف شده و تلاش دارد تا روحانیت را از مسند قدرت کنار بزند.
اختلاف خامنهای و احمدینژاد حدود ۱۰ ماه است که علنی شده و نزدیکان دو طرف حملات فراوانی علیه یکدیگر کردهاند و به نظر میرسد تنشها میان حامیان این دو مقام در آستانه انتخابات مجلس افزایش یابد.
آقای سلیمی نمین در بخش دیگری از سخنان خود همچنین افزوده که «احمدینژاد در حال حاضر میخواهد جامعه را قطببندی کند که عملکرد وی مخالفت با مشی رهبری است.»
وی اظهار کرده که «نقد احمدینژاد در شرایط کنونی به هاشمی رفسنجانی نقد قدرت است و اصولی نیست. او بنا دارد از هاشمی برای قطببندی جامعه استفاده کند.»
محافظهکاران منتقد دولت احمدینژاد معتقدند تیم احمدینژاد تلاش میکند منتقدان و مخالفان محافظهکار خود را به هاشمی رفسنجامی بچسباند تا آنها را از چشم مردم بیندازد.
ناتوانی مجلس در جلوگیری از ازدواج دختران زیر ١٠ سال به دلایل فقهی
چندی پیش ازدواج پنج دختر زیر ١٠ سال در استان هرمزگان باعث شد تا موضوع مشکلات قانونی ازدواج دختران زیر ١٠ سال دوباره بر سر زبان ها بیفتد. اکنون در تازه ترین واکنش، عضو کمیسیون قضایی مجلس میگوید شرع اجازه نمی دهد ازدواج کودکان زیر ١٠ سال را غیرقانونی اعلام کنند.
نوشته: رضا ولیزاده
نیره اخوان بیطرف، نماینده و عضو کمیسیون قضایی مجلس دربارۀ ازدواج کودکان هرمزگانی به خبرگزاری پانا گفته است: «متاسفانه در کشور قانونی برای منع ازدواج کودکان وجود ندارد و نمی توان برای این موضوع چاره ای اندیشید زیرا منع ازدواج کودکان زیر١٠سال با شرع تضاد دارد و ممکن است کودکی با سن زیر١٠ سال به بلوغ کامل جنسی و فکری رسیده باشد.»این نمایندۀ مجلس، تأکید کرده که اگر کودکی در زیر١٠ سال به بلوغ رسیده باشد مانعی برای ازدواج وی وجود ندارد؛ اما در حالت عکس آن باید جلوی ازدواج این فرد را گرفت.
محمد جواد اکبرین، دین پژوه و روزنامهنگار ساکن پاریس در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «در مورد ازدواج دختران زیر ١٠ سال ما به یک مسألۀ نسبی روبه روییم. سن بلوغ یک سن ثابت نیست و در کشورهایی همچون عربستان، چین و ایران متفاوت است بنابر این نمی توانیم یک قاعدۀ ثابت برای تمام این کشورها داشته باشیم و مقاومت در برابر این مقتضیات به کم سوادی و نداشتن متانت فقهی کسانی باز می گردد که مانع حرکت فقه پویا می شوند.»
اکبرین در مورد آخرین تجربه های تغییر در فقه شیعه توضیح داد: «قانون بر اساس ملاک های فقهی متناسب با زمان باید تعریف شود. همان طور که آیت الله خمینی بر همین اساس حکومت جمهوری اسلامی را مطرح کرد. اگر مشرب فقهی آیت الله خمینی و هم کیشان او نبود اساسا حکومت در دنیای جدید ممکن نبود. به این دلیل .که فقه سنتیِ پیشا پویا، فقهی است که بر اساس اوضاع ١٤٠٠ سال پیش تنظیم شده و فقیه متناسب با زمان قوانین تازه ای از فقه می فهمد. بر اساس فقه سنتی پویا آیت الله خمینی حکم حرام بودن شطرنج را باطل کرد وگرنه ما متن فقهی صریح در مورد حرام بودن شطرنج داریم.»
این دین پژوه اضافه کرد: «دقیقا بر اساس همین فقه سنتی پویا بود که آیت الله منتظری، آیت الله خمینی را به تشکیل حکومت استبدادی متهم کرد و باز هم بر همین اساس امروز آیت الله صانعی برابری سهم ارث زن و مرد را مطرح کرد.»
اکبرین معتقد است از وقتی که رهبر جمهوری اسلامی ایران ظرف یک شب آیت الله نامیده شد، یک نظام سست فقهی بر کشور حاکم شده است.
این دین پژوه اضافه کرد: «دقیقا بر اساس همین فقه سنتی پویا بود که آیت الله منتظری، آیت الله خمینی را به تشکیل حکومت استبدادی متهم کرد و باز هم بر همین اساس امروز آیت الله صانعی برابری سهم ارث زن و مرد را مطرح کرد.»
اکبرین معتقد است از وقتی که رهبر جمهوری اسلامی ایران ظرف یک شب آیت الله نامیده شد، یک نظام سست فقهی بر کشور حاکم شده است.
اکبرین مقاومت فقه سنتی در مقابل تغییر و به روز شدن را مقاومتی توصیف می کند که به علت ترس روحانیون حاکم بر ایران از غیرقابل کنترل شدنِ این تغییرات شکل گرفته است.
مجازات اعدام برای حسنی مبارک، رئیس حمهوری مصر و وزیر کشور
به باور مصطفی سلیمان، یکی از دادستان های دادگاه، مسأله صرفاً این نیست که حسنی مبارک دستور تیراندازی و کشتن داده است یا نه؟ از نظر این دادستان مسألۀ اصلی این است که چرا حسنی مبارک برای جلوگیری از خشونت و کشته شدن شهروندان کاری نکرده است.
مصطفی خاطر، یکی از دادستان های دادگاهی که حسنی مبارک، رئیس جمهوری پیشین این کشور، را محاکمه می کند برای او تقاضای مجازات اعدام کرد.
رئیس جمهوری ٨٣ سالۀ مصر متهم است که دستور کشتن تظاهر کنندگان مصری را در جریان جنبش اعتراضی مردم این کشور صادر کرده است؛ این جنبش در فوریۀ سال گذشته به سقوط مبارک منجر شد.
مصطفی خاطر در توجیه درخواست اشد مجازات برای مردی که بیش از سه دهه به گونه ای بلامنازع بر مصر حکومت کرده است گفت: بر اساس قانون، مجازات قتل با نقشۀ قبلی اعدام است.
مصطفی خاطر برای حبیب العدلی، وزیر کشور سابق مصر و شش تن دیگر از متهمان نیز درخواست مجازات اعدام کرده است.
دادستان دادگاه برای علا و جمال مبارک، دو پسر حسنی مبارک، به اتهام فساد مالی تقاضای پانزده سال زندان کرده است که حد اکثر مجازات پیش بینی شده در قانون برای این جرم است.
از جمال مبارک پیش از سقوط رژیم، بعنوان جانشین پدرش یاد می شد.
جلسۀ بعدی دادگاه قرار است در روز دو شنبۀ آینده برگزار شود اما روز صدور احکام هنوز مشخص نیست؛ محاکمۀ حسنی مبارک از روز سوم ماه اوت سال پیش آغاز شده است.
رئیس جمهوری بیمار و ٨٣ سالۀ مصر با برانکار از بیمارستان به دادگاه آورده می شود و اتهام وارده به خود مبنی بر صدور دستور تیراندازی به تظاهرکنندگان را رد کرده است.
بر اساس آمار رسمی، سرکوب تظاهرات مردم مصر در ماه های ژانویه و فوریۀ سال پیش ٨٥٠ کشته به بار آورده است.
مصطفی سلیمان، یکی دیگر از دادستان های دادگاه، گفت مبارک باید مسئولیت های حقوقی و سیاسی خود را بپذیرد چرا که شخص رئیس جمهوری مسئول حفظ جان مردم است.
به باور مصطفی سلیمان مسأله صرفاً این نیست که حسنی مبارک دستور تیراندازی و کشتن داده است یا نه؟ از نظر این دادستان مسألۀ اصلی این است که چرا حسنی مبارک برای جلوگیری از خشونت و کشته شدن شهروندان کاری نکرده است.
رئیس جمهوری ٨٣ سالۀ مصر متهم است که دستور کشتن تظاهر کنندگان مصری را در جریان جنبش اعتراضی مردم این کشور صادر کرده است؛ این جنبش در فوریۀ سال گذشته به سقوط مبارک منجر شد.
مصطفی خاطر در توجیه درخواست اشد مجازات برای مردی که بیش از سه دهه به گونه ای بلامنازع بر مصر حکومت کرده است گفت: بر اساس قانون، مجازات قتل با نقشۀ قبلی اعدام است.
مصطفی خاطر برای حبیب العدلی، وزیر کشور سابق مصر و شش تن دیگر از متهمان نیز درخواست مجازات اعدام کرده است.
دادستان دادگاه برای علا و جمال مبارک، دو پسر حسنی مبارک، به اتهام فساد مالی تقاضای پانزده سال زندان کرده است که حد اکثر مجازات پیش بینی شده در قانون برای این جرم است.
از جمال مبارک پیش از سقوط رژیم، بعنوان جانشین پدرش یاد می شد.
جلسۀ بعدی دادگاه قرار است در روز دو شنبۀ آینده برگزار شود اما روز صدور احکام هنوز مشخص نیست؛ محاکمۀ حسنی مبارک از روز سوم ماه اوت سال پیش آغاز شده است.
رئیس جمهوری بیمار و ٨٣ سالۀ مصر با برانکار از بیمارستان به دادگاه آورده می شود و اتهام وارده به خود مبنی بر صدور دستور تیراندازی به تظاهرکنندگان را رد کرده است.
بر اساس آمار رسمی، سرکوب تظاهرات مردم مصر در ماه های ژانویه و فوریۀ سال پیش ٨٥٠ کشته به بار آورده است.
مصطفی سلیمان، یکی دیگر از دادستان های دادگاه، گفت مبارک باید مسئولیت های حقوقی و سیاسی خود را بپذیرد چرا که شخص رئیس جمهوری مسئول حفظ جان مردم است.
به باور مصطفی سلیمان مسأله صرفاً این نیست که حسنی مبارک دستور تیراندازی و کشتن داده است یا نه؟ از نظر این دادستان مسألۀ اصلی این است که چرا حسنی مبارک برای جلوگیری از خشونت و کشته شدن شهروندان کاری نکرده است.
اخراج ۱۲ یهودی افراطی از شهرکهای اسراییلی
مقامهای اسراییلی ۱۲ یهودی افراطی را به مدت چندین ماه از شهرکهای کرانه غربی رود اردن اخراج کردند. ارتش اسراییل اعلام کرده است این افراد در اقدامهای خشونتآمیز و پنهانی علیه فلسطینیها و نیروهای امنیتی اسراییل در کرانه باختری شرکت داشتهاند.ارتش اسراییل میگوید، مدت اخراج این افراد بین ۳ و ۹ ماه تعیین شده است.
چندین ماه است که شهرکنشینهای افراطی کرانه باختری رود اردن به حملاتی انتقامجویانه به تأسیسات و مساجد فلسطینی دست میزنند. آنها در مواردی که سربازان اسراییلی علیه گسترش غیر قانونی شهرکها نیز وارد عمل میشوند، به آنها حمله کردهاند.
جایگاه ایران در استراتژی دفاعی جدید آمریکا
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در روز پنجشنبه (۵ ژانویه/۱۵ دی) ضمن معرفی استراتژی جدید دفاعی این کشور اعلام کرد که ایالات متحده همچنان در صدد حفظ "برتری نظامی" خود است.
گرچه ضرورت تغییر در استراتژی نظامی آمریکا در دهههای گذشته نیز آشکار شده بود، اما بحران مالی کنونی در این کشور، کاخ سفید را به اخذ تصمیمی سریعتر واداشته است. بدهیهای نجومی دولتی، مقامات آمریکا را مجبور کرده که حدود ۴۵۰ میلیارد دلار در خلال ۱۰ سال آینده از بودجه نظامی این کشور بکاهند. اوباما در پنتاگون گفت: «ارتش ما لاغرتر خواهد شد.»
وی تاکید کرد که خروج سربازان آمریکایی از عراق و خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از افغانستان تا سال ۲۰۱۴ نشانگر "یک چرخش" در سیاستگذاری دفاعی آمریکا است.
تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه آسیا
رئیسجمهور آمریکا تصریح کرد که «حضور نظامی ایالات متحده در آسیا و حوزه اقیانوس آرام» افزایش خواهد یافت. اوباما گفت: «در این مناطق ما دست به صرفهجویی و کاهش بودجه نخواهیم زد.» کارشناسان نظامی بر این باورند که تاکید مقامات آمریکایی بر اهمیت این منطقه با توجه به برآمد اقتصادی و نظامی (بویژه نیروی دریایی) چین قابل فهم و توضیحپذیر است.
لئون پانهتا تاکید کرد که استراتژی جدید آمریکا با ریسکهایی همراه است، «اما این ریسکها پذیرفتنی هستند.»
چین در سالهای اخیر با سرعتی باورنکردنی دست به نوسازی ارتش خود زده است. ساخت دهها رزمناو مدرن، زیردریایی، یک ناوهواپیمابر و هواپیماهای رادارگریز از جمله تغییرات در ده سال گذشته به شمار میآیند. چین بطور آزمایشی با حمله به یک ماهواره نشان داد که دقت سامانههای موشکی دوربرد خود را حتی در فضا گسترش داده است.
ژنرال فیلیپ بردلاو، معاون نیروی هوایی آمریکا در تابستان ۲۰۱۱ پیرامون پیشروی چینیها گفته بود: «نیروی هوایی آمریکا هم اکنون دارای قدیمیترین هواپیماهای جنگی در تاریخ خود است.»
ایران در کانون توجهات آمریکا
ایران یکی از الویتهای نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و آسیا به شمار میآید. ایالات متحده خواهان تعمیق همکاری نظامی با کشورهای خاورمیانه برای مقابله با بلندپروازیهای اتمی ایران است. در استراتژی جدید آمریکا صریحاَ آمده است که ایالات متحده موظف است که علیه «سیاست ایجاد بیثباتی» دست به عمل زند.
تامین تردد آزاد نفتکشها و امنیت راههای تجاری در خلیج فارس یکی از الویتهای آمریکا به شمار میآید. آمریکا خود را موظف میداند که از تحقق تهدیدات ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز به هر قیمتی جلوگیری کند.
تهدید اتمی ایران یکی دیگر از چالشهای آمریکا است. واشنگتن بیم دارد که برنامه اتمی جمهوری اسلامی، دستیابی به جنگ افزارهای هستهای را هدف خود قرار داده باشد. برنامه موشکی ایران نیز ضرورت اقدامات مناسبی را برای ایجاد سپر موشکی در اروپا طلب میکند.
پانهتا، وزیر دفاع آمریکا تایید کرد که حضور ایالات متحده در اروپا باید «بطور ضروری» با واقعیت موجود منطبق باشد. در استراتژی جدید نظامی ایالات متحده کاهش ۳۵۰۰ سرباز آمریکایی از اروپا پیشبینی شده است.
وادع با استراتژی دو جنگ همزمان
دکترین دفاعی آمریکا در گذشته بر این اصل استوار بوده که ایالات متحده باید توانایی پیشبرد دو جنگ پیروزمند همزمان را داشته باشد. این استراتژی در گذشته نیز از سوی برخی مقامات نظامی آمریکا نیز مورد انتقاد قرار گرفته بود.
پیشبرد همزمان جنگ در عراق و افغانستان تنها یکی از نمونههای اجرایی این استراتژی قدیمی است. در برنامه جدید آمریکا پیروزی در یک جنگ بزرگ و مهار جنگ دوم در نظر گرفته شده است.
در توضیحات استراتژی جدید آمریکا پیرامون مهار جنگ دوم آمده است: «آمریکا موظف است که در دومین منطقه برنامههای مهاجمان را برهم زند و یا هزینههای سنگین نظامی و غیرقابلقبولی را به آنان تحمیل کند.»
پانهتا برای آرام کردن منتقدان گفت: «ما همواره در شرایطی قرار خواهیم داشت که میتوانیم با یک دشمن بجنگیم و پیروز شویم.»
کاهش نیروی زمینی و تقویت نیروی دریایی و هوایی
تجربههای منفی و هزینههای سرسامآور کنونی نشان میدهند که آمریکا در آینده دارای ظرفیت کافی برای اشغال مناطق گسترده نیست. در واشنگتن آشکارا از جنگهای پرهزینهای مانند جنگ عراق و افغانستان انتقاد میشود.
کاهش بودجه و بنیه نیروی زمینی آمریکا در استراتژی جدید نظامی در همین راستا معنا مییابد. آمریکا خواهان تقویت نیروی دریایی و هوایی خود است. گسترش سامانههای تسلیحاتی مدرن برای پیشبرد عملیات محدود نظامی در استراتژی جدید منظور شده است.
تجربههای مثبت در این زمینه، جنگ در یوگسلاوی سابق، سودان و لیبی است. آمریکا در این کشورها با هزینه نسبتاَ محدود و تلفات محدودتر موفق به کسب پیروزهای مهم سیاسی و نظامی شد. این سناریو در واشنگتن حامیان جدی دارد که بازتاب آن در استراتژی جدید نظامی نیز دیده میشود.
برخی کارشناسان نظامی این سناریو را حتی برای کشورهایی نظیر سوریه، ایران و برخی مناطق آفریقایی کمهزینهتر و موثرتر از اشغال نظامی و عملیات گسترده زمینی ارزیابی میکنند.
اوباما درباره ضرورت تدوین استراتژی جدید نظامی آمریکا گفت: «ما ارتشی داریم که دارای بهترین آموزش، بهترین فرماندهی و بهترین تجهیزات است»، اما زمان آن فرا رسیده است که فصل جدیدی در استراتژی دفاعی ایالات متحده گشوده شود.
"پایان جهان در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲"
"زمانی که خدای یونان از رود هالوس عبور کند، یک شاهنشاهی بزرگ را نابود خواهد ساخت." این جملهای بود که غیبگوی معبد دلف خطاب به کرزوس، پادشاه یونان پیش از حملهاش به ایران گفت.
سالها بعد تاریخ نشان داد که برای کرزوس در آن زمان عاقلانهتر آن بود که این پیشگویی را ناشنیده بگیرد و به آن توجهی نکند زیرا منظور غیبگوی دلفی از شاهنشاهی بزرگ نه شاهنشاهی کوروش کبیر بلکه امپراطوری خود کرزوس بود.
به روایت هرودوت، پس از شکست کرزوس، کوروش توبهی او را پذیرفت و او را قربانی نکرد تا اینکه آپولو (خدای روشنایی) به یاری روح کرزوس آمد و او را ربود.
در دوران باستان پیشگویی حرفهی پر اهمیتی به شمار میرفت و تمامی پیشبینیهای خدایان و پیشگویان افزون بر شرح رخدادهای آینده، نصیحت و توصیه نیز برای سلاطین و حکمرانان در بر داشتند. آن چیزی که پیشگوییها را چه در عهد باستان و چه در عهد معاصر جذاب و قابل تأمل میکند، تفسیرها و برداشتها از جملاتی گاه تماما مبهم و پر ظرافتی است که پیشگویان در مورد آینده بر زبان راندهاند.
ناجیان آینده
پیشگویان و روحانیون همواره بر این عادت بودهاند که سخنانشان را در لفافهای پیچیده و از صراحت و شفافیت پرهیز کنند. در کتاب مقدس عهد عتیق از ارمیای پیامبر نقل شده: «خدا میگوید، اجازه ندهید پیامبرانی که در میان شما هستند، فریبتان دهند.»
در کتاب مقدس همچنین از یک ناجی نیز سخن به میان آمده که در آینده ظهور خواهد کرد. پیامبری با نام مسیح که یهودیان معتقدند برای نجات سرزمین اسرائیل خواهد آمد و مسیحیان بر این باورند که وی یک بار در گذشته ظهور کرده و بر صلیب آویخته شده است.
مسلمانان نیز مسیح را پیامبری میدانند که همراه با دوازدهمین امامشان به زمین بازخواهد گشت. به اعتقاد برخی شفاف نبودن چنین پیشگوییهای مذهبی راه را برای هر گونه تفسیری باز گذاشته است. عدم صراحتی که ظاهرا کار را دشوار میکند، اما برای پیشگویان موجب آسودگی خاطر است زیرا به این ترتیب هیچگاه نمیتوان مهر نادرست بودن بر پیشانی کارهایشان زد، همانگونه که پیشگوی معبد دلفی به حق نابودی یک شاهنشاهی بزرگ را خبر داده بود.
پیشگوی بزرگ قرون وسطی
قرون وسطی دوران شکوفایی پیشگویی بود. مردی که در این دوران نامی بزرگ از خود جای برگذاشت، نوسترآداموس پیشگوی فرانسوی بود که گفته میشود در فاصلهی سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۶۶ زیسته است. آنچه که نوسترآداموس در مورد آینده گفته بود، در دوران معاصر نیز بارها از زبان وی نقل میشود.
معروفترین پیشگوییهای او سخنانش در مورد پایان دنیا و نابودی جهان است. برخی از طرفدارانش حتی تا آنجا پیش رفتهاند که ادعا میکنند نوسترآداموس بمباران هیروشیما را نیز پیشبینی کرده بوده است.
میشل دی نستردام یا همانگونه که شهرت یافت، نوسترآداموس هم پیشگو بود و هم عارف. پیشگوییهای او اغلب رازگونه و در لفافه هستند و معانی آنها تا حد زیادی به تفسیرهایی برمیگردند که از آنها برداشت شده است. افزون بر آن صاحبنظران پیشگوییهای نوسترآداموس را از جنبه دیگری نیز قابل تأمل میدانند و آن پافشاری وی برای دریافت سرنوشت انسان و جهان با استفاده از محاسبات طبیعیاند.
نوسترآداموس پیشگوییهایش را در قالب رباعی میسرود. گفته میشود که او استعداد خوبی نیز در چگونگی بیان پیشگوییهایش در مورد آینده داشته؛ سر به سوی آسمان، نگاه و تأملی دقیق در احوال ستارگان و سکوتی خلسهآور.
خداحافظی با جهان در سال ۲۰۱۲
پیشگوییها هر چه مضمونی تیرهتر و هولناکتر از قبیل پایان جهان، مرگ یا وقوع فجایع طبیعی داشتند، بازار خوبی نیز در میان خریداران پیدا میکردند.
نیاز انسان به دانستن آینده و استقبال از پیشگویی را بسیاری به یک بیماری تعبیر میکنند اما در برابر گروهی نیز آن را یک نیاز طبیعی میدانند. ترس از آینده در دل انسانهای زیادی رخنه کرده و ترجیح میدهند از پیش نگاهی به کارتهایی که آینده قرار است در برابرشان بگذارد، بیندازند.
روانشناسان ترس از آینده را نوعی بیماری میدانند که دوران درمان نسبتا طولانی دارد. پیشگویی، طالعبینی و یا فال درست به این دلیل جذاب هستند که راه میانبر، کوتاهتر و بدون دردسرتری را پیشنهاد میکنند.
ناخنک زدن به آینده وسوسهی پر جذبهای است که در هرکدام از ما کمابیش وجود دارد. افراد کمی هستند که کنجکاو دانستن این نباشند که بدانند یک سال، پنج سال یا حتی ده سال دیگر در کجا ایستادهاند و چه میکنند.
سال جدید میلادی در حالی روزهای آغازین را پشت سر میگذارد که پیشبینی شده این سال، پایان جهان هستی رقم خواهد خورد؛ دستکم مایاها به این پیشگویی باور دارند و ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ برابر آخرین برگ تقویمشان است. اگر به پیشگوییهایی از نوع مایاها باور داشته باشیم، فرصت چندانی برای بودن در این کره خاکی نداریم و باید شمارش روزهای باقیمانده را آغاز کنیم.
اگر که پیشگویی را از اساس عملی بدون توجیه علمی و تخیلی بدانیم، کار چندانی برای انجام دادن نداریم و فقط بایستی در روز ۲۲ دسامبر به مایاها گوشزد کنیم که در محاسبه تقویمشان دچار اشتباه شدهاند و ظاهرا زمانی را از قلم انداختهاند.
سالها بعد تاریخ نشان داد که برای کرزوس در آن زمان عاقلانهتر آن بود که این پیشگویی را ناشنیده بگیرد و به آن توجهی نکند زیرا منظور غیبگوی دلفی از شاهنشاهی بزرگ نه شاهنشاهی کوروش کبیر بلکه امپراطوری خود کرزوس بود.
به روایت هرودوت، پس از شکست کرزوس، کوروش توبهی او را پذیرفت و او را قربانی نکرد تا اینکه آپولو (خدای روشنایی) به یاری روح کرزوس آمد و او را ربود.
در دوران باستان پیشگویی حرفهی پر اهمیتی به شمار میرفت و تمامی پیشبینیهای خدایان و پیشگویان افزون بر شرح رخدادهای آینده، نصیحت و توصیه نیز برای سلاطین و حکمرانان در بر داشتند. آن چیزی که پیشگوییها را چه در عهد باستان و چه در عهد معاصر جذاب و قابل تأمل میکند، تفسیرها و برداشتها از جملاتی گاه تماما مبهم و پر ظرافتی است که پیشگویان در مورد آینده بر زبان راندهاند.
ناجیان آینده
پیشگویان و روحانیون همواره بر این عادت بودهاند که سخنانشان را در لفافهای پیچیده و از صراحت و شفافیت پرهیز کنند. در کتاب مقدس عهد عتیق از ارمیای پیامبر نقل شده: «خدا میگوید، اجازه ندهید پیامبرانی که در میان شما هستند، فریبتان دهند.»
در کتاب مقدس همچنین از یک ناجی نیز سخن به میان آمده که در آینده ظهور خواهد کرد. پیامبری با نام مسیح که یهودیان معتقدند برای نجات سرزمین اسرائیل خواهد آمد و مسیحیان بر این باورند که وی یک بار در گذشته ظهور کرده و بر صلیب آویخته شده است.
مسلمانان نیز مسیح را پیامبری میدانند که همراه با دوازدهمین امامشان به زمین بازخواهد گشت. به اعتقاد برخی شفاف نبودن چنین پیشگوییهای مذهبی راه را برای هر گونه تفسیری باز گذاشته است. عدم صراحتی که ظاهرا کار را دشوار میکند، اما برای پیشگویان موجب آسودگی خاطر است زیرا به این ترتیب هیچگاه نمیتوان مهر نادرست بودن بر پیشانی کارهایشان زد، همانگونه که پیشگوی معبد دلفی به حق نابودی یک شاهنشاهی بزرگ را خبر داده بود.
پیشگوی بزرگ قرون وسطی
قرون وسطی دوران شکوفایی پیشگویی بود. مردی که در این دوران نامی بزرگ از خود جای برگذاشت، نوسترآداموس پیشگوی فرانسوی بود که گفته میشود در فاصلهی سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۶۶ زیسته است. آنچه که نوسترآداموس در مورد آینده گفته بود، در دوران معاصر نیز بارها از زبان وی نقل میشود.
معروفترین پیشگوییهای او سخنانش در مورد پایان دنیا و نابودی جهان است. برخی از طرفدارانش حتی تا آنجا پیش رفتهاند که ادعا میکنند نوسترآداموس بمباران هیروشیما را نیز پیشبینی کرده بوده است.
میشل دی نستردام یا همانگونه که شهرت یافت، نوسترآداموس هم پیشگو بود و هم عارف. پیشگوییهای او اغلب رازگونه و در لفافه هستند و معانی آنها تا حد زیادی به تفسیرهایی برمیگردند که از آنها برداشت شده است. افزون بر آن صاحبنظران پیشگوییهای نوسترآداموس را از جنبه دیگری نیز قابل تأمل میدانند و آن پافشاری وی برای دریافت سرنوشت انسان و جهان با استفاده از محاسبات طبیعیاند.
نوسترآداموس پیشگوییهایش را در قالب رباعی میسرود. گفته میشود که او استعداد خوبی نیز در چگونگی بیان پیشگوییهایش در مورد آینده داشته؛ سر به سوی آسمان، نگاه و تأملی دقیق در احوال ستارگان و سکوتی خلسهآور.
خداحافظی با جهان در سال ۲۰۱۲
پیشگوییها هر چه مضمونی تیرهتر و هولناکتر از قبیل پایان جهان، مرگ یا وقوع فجایع طبیعی داشتند، بازار خوبی نیز در میان خریداران پیدا میکردند.
نیاز انسان به دانستن آینده و استقبال از پیشگویی را بسیاری به یک بیماری تعبیر میکنند اما در برابر گروهی نیز آن را یک نیاز طبیعی میدانند. ترس از آینده در دل انسانهای زیادی رخنه کرده و ترجیح میدهند از پیش نگاهی به کارتهایی که آینده قرار است در برابرشان بگذارد، بیندازند.
روانشناسان ترس از آینده را نوعی بیماری میدانند که دوران درمان نسبتا طولانی دارد. پیشگویی، طالعبینی و یا فال درست به این دلیل جذاب هستند که راه میانبر، کوتاهتر و بدون دردسرتری را پیشنهاد میکنند.
ناخنک زدن به آینده وسوسهی پر جذبهای است که در هرکدام از ما کمابیش وجود دارد. افراد کمی هستند که کنجکاو دانستن این نباشند که بدانند یک سال، پنج سال یا حتی ده سال دیگر در کجا ایستادهاند و چه میکنند.
سال جدید میلادی در حالی روزهای آغازین را پشت سر میگذارد که پیشبینی شده این سال، پایان جهان هستی رقم خواهد خورد؛ دستکم مایاها به این پیشگویی باور دارند و ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ برابر آخرین برگ تقویمشان است. اگر به پیشگوییهایی از نوع مایاها باور داشته باشیم، فرصت چندانی برای بودن در این کره خاکی نداریم و باید شمارش روزهای باقیمانده را آغاز کنیم.
اگر که پیشگویی را از اساس عملی بدون توجیه علمی و تخیلی بدانیم، کار چندانی برای انجام دادن نداریم و فقط بایستی در روز ۲۲ دسامبر به مایاها گوشزد کنیم که در محاسبه تقویمشان دچار اشتباه شدهاند و ظاهرا زمانی را از قلم انداختهاند.
وزیر ارتباطات قطعی کابل را دلیل کندی اینترنت در ایران عنوان کرد
به دنبال انتشار گزارشهایی درباره دلایل احتمالی اختلال در دسترسی کاربران ایرانی به شبکه اینترنت، وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات ایران قطعی كابل در خلیج فارس و آتش سوزی در مسیر روسیه را علت كاهش سرعت اینترنت اعلام كرد.
رضا تقیپور به پایگاه اطلاع رسانی دولت ایران گفته که عكسهایی از كابلهای پاره شده در زیر آبهای خلیج فارس در اختیار رسانه ها قرار داده شده است.
این چندمین بار است که مسولان دولت ایران، قطعی کابل در خلیج فارس را دلیل قطع اینترنت عنوان میکنند. در روزهای اخیر بعضی رسانهها راهاندازی اینترنت ملی را دلیل اصلی اختلال در دسترسی به شبکه جهانی در ایران دانسته بودند.
رضا تقیپور به پایگاه اطلاع رسانی دولت ایران گفته که عكسهایی از كابلهای پاره شده در زیر آبهای خلیج فارس در اختیار رسانه ها قرار داده شده است.
این چندمین بار است که مسولان دولت ایران، قطعی کابل در خلیج فارس را دلیل قطع اینترنت عنوان میکنند. در روزهای اخیر بعضی رسانهها راهاندازی اینترنت ملی را دلیل اصلی اختلال در دسترسی به شبکه جهانی در ایران دانسته بودند.
رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش ترکیه بازداشت شد
رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش ترکیه روز جمعه به حکم دادگاهی در این کشور به اتهام تلاش برای سرنگونی دولت رجب طیب اردوغان بازداشت شد.
ژنرال بازنشسته ایلکر باشبوغ پس از حضور در جلسه دادگاه، به حکم قاضی، شب را در بازداشتگاه گذراند. آقای باشبوغ متهم است که از طریق راه اندازی یک شبکه مخفی اینترنتی قصد سرنگونی دولت را داشته است. این نخستین بار است که فرمانده بلندپایهای در حد رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش، در ترکیه بازداشت میشود.
رسیدگی به اتهامات ژنرال باشبوغ در ادامه محاکمه بحث انگیز تعدادی از فرماندهان پیشین بلندپایه ارتش ترکیه انجام میشود که متهم به تلاش برای سرنگونی دولت رجب طیب اردوغان هستند.
ژنرال بازنشسته ایلکر باشبوغ پس از حضور در جلسه دادگاه، به حکم قاضی، شب را در بازداشتگاه گذراند. آقای باشبوغ متهم است که از طریق راه اندازی یک شبکه مخفی اینترنتی قصد سرنگونی دولت را داشته است. این نخستین بار است که فرمانده بلندپایهای در حد رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش، در ترکیه بازداشت میشود.
رسیدگی به اتهامات ژنرال باشبوغ در ادامه محاکمه بحث انگیز تعدادی از فرماندهان پیشین بلندپایه ارتش ترکیه انجام میشود که متهم به تلاش برای سرنگونی دولت رجب طیب اردوغان هستند.
کره جنوبی در پی معافیت از تحریم علیه نفت ایران
يک مقام ارشد کره جنوبی روز جمعه به خبرگزاری فرانسه گفت که سئول درپی معافيت از تحريم های جديد آمريکا عليه نفت ايران است.
این مقام ارشد کره جنوبی که نخواست هویتش فاش شود، با اشاره به اینکه ایران از صادرکنندگان اصلی نفت به سئول است، تحریمهای جدید علیه ایران را نگرانی جدی برای این کشور دانست.
کره جنوبی پنجمین واردکننده نفت در جهان است. به گزارش رویترز، کره جنوبی در سال ۲۰۱۲، ۱۰ درصد نفت خام مورد نیاز خود يعنی ۲۰۰ هزار بشکه در روز را از ايران وارد خواهد کرد که ۱۰ هزار بشکه در روز از سال ۲۰۱۱ بيشتر است.
کره جنوبی ماه گذشته تحریم علیه ایران را تشدید کرد و از تحریم «۹۹ گروه و شش شخص» مرتبط با توسعه برنامه هستهای ایران خبر داد.
این مقام ارشد کره ای در مورد خرید نفت از ایران افزود: «ما نمیتوانیم این منبع اصلی نفت برای کره جنوبی را از دست بدهیم و باید از اجرای این تحریمها معاف شویم.»
ژاپن نيز که از واردکنندگان عمده نفت ايران است، میکوشد تا از چنين معافيتی برخوردار شود.
تحريم بانک مرکزی ايران توسط آمريکا، چنين معافيتی را برای کشورهايی که با آمريکا در زمينه تشديد فشار بر ايران همکاری میکنند، در نظر گرفته است.
اين تحريمها که صنعت نفت ايران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است، شرکتهای خارجی را وادار میکند ميان همکاری با بخش نفتی، مالی و بانک مرکزی ايران يا بخش مالی آمريکا، يکی را انتخاب کنند.
به موجب اين قانون، بانکهای مرکزی کشورهای ديگر در صورت معامله با بانک مرکزی ايران در ارتباط با انتقال درآمدهای نفتی ايران، شامل تحريمهای مشابه خواهند شد.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی کانال اصلی ورود درآمدهای نفتی ايران است.
تحريم بانک مرکزی ايران در راستای تشديد فشار بر جمهوری اسلامی برای به اجرا گذاشتن قطعنامههای شورای امنيت سازمان ملل متحد و همچنين توقف فعاليتهای مربوط به غنیسازی اورانيوم انجام میشود.
این مقام ارشد کره جنوبی که نخواست هویتش فاش شود، با اشاره به اینکه ایران از صادرکنندگان اصلی نفت به سئول است، تحریمهای جدید علیه ایران را نگرانی جدی برای این کشور دانست.
کره جنوبی پنجمین واردکننده نفت در جهان است. به گزارش رویترز، کره جنوبی در سال ۲۰۱۲، ۱۰ درصد نفت خام مورد نیاز خود يعنی ۲۰۰ هزار بشکه در روز را از ايران وارد خواهد کرد که ۱۰ هزار بشکه در روز از سال ۲۰۱۱ بيشتر است.
کره جنوبی ماه گذشته تحریم علیه ایران را تشدید کرد و از تحریم «۹۹ گروه و شش شخص» مرتبط با توسعه برنامه هستهای ایران خبر داد.
این مقام ارشد کره ای در مورد خرید نفت از ایران افزود: «ما نمیتوانیم این منبع اصلی نفت برای کره جنوبی را از دست بدهیم و باید از اجرای این تحریمها معاف شویم.»
ژاپن نيز که از واردکنندگان عمده نفت ايران است، میکوشد تا از چنين معافيتی برخوردار شود.
تحريم بانک مرکزی ايران توسط آمريکا، چنين معافيتی را برای کشورهايی که با آمريکا در زمينه تشديد فشار بر ايران همکاری میکنند، در نظر گرفته است.
اين تحريمها که صنعت نفت ايران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است، شرکتهای خارجی را وادار میکند ميان همکاری با بخش نفتی، مالی و بانک مرکزی ايران يا بخش مالی آمريکا، يکی را انتخاب کنند.
به موجب اين قانون، بانکهای مرکزی کشورهای ديگر در صورت معامله با بانک مرکزی ايران در ارتباط با انتقال درآمدهای نفتی ايران، شامل تحريمهای مشابه خواهند شد.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی کانال اصلی ورود درآمدهای نفتی ايران است.
تحريم بانک مرکزی ايران در راستای تشديد فشار بر جمهوری اسلامی برای به اجرا گذاشتن قطعنامههای شورای امنيت سازمان ملل متحد و همچنين توقف فعاليتهای مربوط به غنیسازی اورانيوم انجام میشود.
جدايی يک مقام بلندپايه دولتی از حکومت بشار اسد
سوريه شاهد جدايی يک مقام بلند پايه دولتی از نظام حاکم بر اين کشور بود. بازرس اول نخست وزيری و وزارت دفاع سوريه جدايی خود از حکومت بشار اسد و پيوستن به معترضان را اعلام کرد. در همين حال وزیر امورخارجه قطر می گوید، در جریان ماموریت ناظران اتحاديه عرب در سوريه «اشتباهاتی» رخ داده است.
سخنان وزير امور خارجه قطر همراه بود با اوج گيری انتقادهای معترضان سوريه از ناظران اتحاديه که ماموريت آن را شکست خورده توصيف کردند. اما جداشدگان از ارتش سوريه تاکيد می کنند که راهی جز «زور» برای برکناری بشار اسد از فدرت نمانده است.
جدايی يک مقام بلند پايه
اعتراض ها در سوريه در بيست و چهار ساعت گذشته، شاهد تحولی بی سابقه بود. محمود سليمان الحاج حمد بازرس اول دفتر نخست وزيری و وزارت دفاع سوريه جدا شدن خود را از نظام اين کشور اعلام کرد.
الحاج حمد در گفت و گو با شبکه خبری العربيه اظهار داشت که جداييش از نظام بشار اسد، عکس العمل طبيعی هر سوری آزاده است. او خاطر نشان کرد که بسيار از افسران بلندپايه نظامی به جدايی از نظام حاکم تمايل دارند اما بر سرنوشت خانواده خود بيمناک هستند.
الحاج حمد افزود: «دولت سوريه به طور کامل در زندان است. هيچ کدام از مقام های دولتی نمی توانند ساعتی را بدون حضور نيروهای امنيتی بگذرانندو بسياری از آن ها می خواهند که از نظام جدا شوند اما بيم آن را دارند که جان خانواده هايشان به خطر بيفتد.»
او همچنين تاکيد کرد که سازمان های امنيتی، مسئولی مستقيم کشته شدن معترضان هستند. خاطرنشان کرد: «سه دستگاه امنيتی ماموريت کشتن مردم را بر عهده دارند. سازمان اطلاعات نظامی، اداره اطلاعات کل و شاخه های آن و سازمان اطلاعات هوايی هستند که در بی وجدانی کامل مردم را می کشند و برای جان انسان ها هيچ ارزشی قائل نيستند.»
«اشتباهات» ناظران
حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزير و وزير امور خارجه قطر پنجشنبه پس از ديدار با بان گی مون دبيرکل سازمان ملل متحد در نيويورک از وجود «اشتباه» در عملکرد ناظران اتحاديه عرب در سوريه سخت گفت و اظهار داشت: «اين اولين تجربه ما در اين خصوص است. بايد اشتباهات پيش آمده را ارزيابی کنيم. بدون شک اشتباهاتی وجود دارد. ما به سوريه نرفتيم تا کشتار را متوقف کنيم بلکه رفتيم تا بر اوضاع نظارت کنيم.»
نخست وزير قطر که رياست کميته عربی ويژه پی گيری اوضاع سوريه را بر عهده دارد، از نوع اين «اشتباهات» سخن نگفت اما خواستار «کمک های فنی» سازمان ملل متحد شد.
ناظران اتحاديه عرب به سوريه رفته اند تا از پايبندی دولت اين کشور به طرح اتحاديه عرب که دولت اين کشور اجرای آن را پذيرفته اطمينان حاصل کنند. برپايه اين طرح دولت سوريه متعهد شده است همه نيروهای نظامی را از مناطق مسکونی خارج کرده و دستگير شدگان حوادث اخير را آزاد کند.
شيخ حمد بن جاسم آل ثانی همچنين از کمک احتمالی سازمان ملل متحد به ناظران اتحاديه عرب سخن گفت.
مارتين نيسرکی، سخنگوی سازمان ملل متحد هم به خبرنگاران گفت که وزير امور خارجه قطر با بان گی مون «راهکارها عملی چگونگی کمک سازمان ملل متحد به ناظران اتحاديه عرب را به بحث گذاشت.»
شنبه کميته عربی ويژه اتحاديه عرب برای پی گيری اوضاع سوريه در قاهره پايتخت مصر تشکيل جلسه داد.
وزير امور خارجه قطر گفت که اتحاديه عرب به زودی اولين گزارش ناظران را دريافت کرده و ميزان هزينه و فايده حضور ناظران را در سوريه، ارزيابی خواهد کرد.
درباره احتمال احاله پرونده سوريه به شورای امنيت سازمان ملل متحد شيخ حمد گفت: «در تلاش هستيم تا راهی برای حل و فصل اين بحران در چارچوب اتحاديه عرب بيابيم. اما اين قضيه به نوع فعاليت دولت سوريه منوط است.»
چنانچه اتحاديه عرب ناظران خود را از سوريه فرا بخواند، راه برای دخالت بين المللی در اين کشور باز خواهد شد.
دولت سوريه به دليل پايبند نبودن به طرح اتحاديه عرب، در معرض تحريم های اين اتحاديه قرار گرفته است. تعليق عضويت سوريه در اتحاديه عرب و اعمال تحريم های اقتصادی بر اين کشور، از جمله اقدامات عربی عليه نظام حاکم در دمشق است.
«شکست ناظران»
اتحاديه کميته های هماهنگی اعتراض های سوريه اعلان کردع است تا کنون دستکم ۳۹۰ تن از معترضان از زمان آغاز ماموريت ناظران اتحاديه عرب در ۲۶ دسامبر کشته شده اند. پيشتر سازمان ملل متحد در آخرين گزارش خود، شمار کشته شدگان در سوريه از آغاز اعتراض ها را بيش از ۵هزار نفر ارزيابی کرده است.
بيش از ۹ ماه از اغاز اعتراض ها در سوريه می گذرد. معترضان خواهان سرنگونی نظام بشار اسد رئيس جمهور اين کشور هستند.
در اين ميان، رياض الاسعد فرمانده «ارتش آزاد سوريه» در مصاحبه تلفنی با خبرگزاری فرانسه، از اتحاديه عرب خواست شکست ماموريت ناظران را در سوريه اعلام کند.
با ادامه سرکوب اعتراض ها در سوريه، روند جدا شدن افسران از ارتش اين کشور آغاز شد. جداشدگان، گروهی با نام «ارتش آزاد سوريه» تاسيس کردند.
اين گروه وظيفه خود را حمايت از اعتراض های مسالمت آميز اعلام کرده اند.
الاسعد که در ترکيه حضور دارد گفت: «از اتحاديه عرب می خواهيم که پرونده سوريه را به سازمان ملل متحد ارجاع دهد. اين خواست همه سوری ها است.»
او خاطرنشان کرد شماری از اعضای ارتش آزاد سوريه چهارشنبه در شهر حمص با شماری از ناظران اتحاديه عرب ديدار و گفت کردند و نام شمار زيادی از دستگير شدگان را در اختيار آن ها قرار دادند.
اين فرمانده جدا شده از ارتش سوريه در گفت و گوی ديگری با شبکه آمريکايی سی.ان.ان تاکيد کرد راه برکناری اسد از قدرت «با زور اسلحه» خواهد بود.
در همين چارچوب، آلن ژوپه وزير امورخارجه فرانسه، از اتحاديه عرب خواست برای موفقيت ماموريت ناظران از سازمان ملل متحد کمک بخواهد.
کاخ سفيد آمريکا هم در بيانيه ای از شورای امنيت سازمان ملل متحد خواست برای متوقف کردن کشتارها در سوريه از خود تحرکی نشان دهد.
تداوم سرکوب خونین معترضان
همزمان با تحولات سياسی، تحولات ميدانی در سوريه ادامه دارد. شورای عمومی انقلاب سوريه اعلام کرد در روز پنجشنبه، دستکم ۲۶ نفر در مناطق مختلف اين کشور کشته شدند.
بنا بر اين گزارش، اکثر کشته شدگان از ديرالزور هستند. در همين حال معترضان سوريه، نسبت به «بحران انسانی» در شهر حمص هشدار دادند. حمص از هفته ها پيش در محاصره نيروهای ارتش قرار دارد و گاه و بی گاه برخی محله های اين شهر، توسط تانک ها گلوله باران می شوند.
از سوی ديگر، خبرگزاری دولتی سوريه، از آزادی ۵۵۲ تن از دستگيرشدگان حوادث اخير از زندان ها خبر داد. بنا بر اعلام وزارت کشور سوريه، دست اين افراد به خون آغشته نيست.
دولت سوريه مدعی است که در حال مبارزه با گروه های مسلح تروريست است. معترضان اما اين سخنان را بهانه ای برای سرکوب اعتراض ها می دانند.
دسامبر گذشته دولت سوريه، از آزادی ۷۵۵ نفر از دستگير شدگان خبر داد.
پيش از نيز ۲۵۰۰ نفر ديگر آزاد شده بودند. اما هنوز شمار زندانيان سياسی در سوريه مشخص نيست. سازمان ملل متحد و منابع معترضان شمار زندانيان را بيش از ۱۴ هزار نفر ارزيابی کرده اند.
از سويی، معترضان مردم را به تظاهرات در روز جمعه دعوت کردند. اين روز «جمعه بين المللی کردن پرونده سوريه خواست ماست» ناميده شده است.
سخنان وزير امور خارجه قطر همراه بود با اوج گيری انتقادهای معترضان سوريه از ناظران اتحاديه که ماموريت آن را شکست خورده توصيف کردند. اما جداشدگان از ارتش سوريه تاکيد می کنند که راهی جز «زور» برای برکناری بشار اسد از فدرت نمانده است.
جدايی يک مقام بلند پايه
اعتراض ها در سوريه در بيست و چهار ساعت گذشته، شاهد تحولی بی سابقه بود. محمود سليمان الحاج حمد بازرس اول دفتر نخست وزيری و وزارت دفاع سوريه جدا شدن خود را از نظام اين کشور اعلام کرد.
الحاج حمد در گفت و گو با شبکه خبری العربيه اظهار داشت که جداييش از نظام بشار اسد، عکس العمل طبيعی هر سوری آزاده است. او خاطر نشان کرد که بسيار از افسران بلندپايه نظامی به جدايی از نظام حاکم تمايل دارند اما بر سرنوشت خانواده خود بيمناک هستند.
الحاج حمد افزود: «دولت سوريه به طور کامل در زندان است. هيچ کدام از مقام های دولتی نمی توانند ساعتی را بدون حضور نيروهای امنيتی بگذرانندو بسياری از آن ها می خواهند که از نظام جدا شوند اما بيم آن را دارند که جان خانواده هايشان به خطر بيفتد.»
او همچنين تاکيد کرد که سازمان های امنيتی، مسئولی مستقيم کشته شدن معترضان هستند. خاطرنشان کرد: «سه دستگاه امنيتی ماموريت کشتن مردم را بر عهده دارند. سازمان اطلاعات نظامی، اداره اطلاعات کل و شاخه های آن و سازمان اطلاعات هوايی هستند که در بی وجدانی کامل مردم را می کشند و برای جان انسان ها هيچ ارزشی قائل نيستند.»
«اشتباهات» ناظران
حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزير و وزير امور خارجه قطر پنجشنبه پس از ديدار با بان گی مون دبيرکل سازمان ملل متحد در نيويورک از وجود «اشتباه» در عملکرد ناظران اتحاديه عرب در سوريه سخت گفت و اظهار داشت: «اين اولين تجربه ما در اين خصوص است. بايد اشتباهات پيش آمده را ارزيابی کنيم. بدون شک اشتباهاتی وجود دارد. ما به سوريه نرفتيم تا کشتار را متوقف کنيم بلکه رفتيم تا بر اوضاع نظارت کنيم.»
نخست وزير قطر که رياست کميته عربی ويژه پی گيری اوضاع سوريه را بر عهده دارد، از نوع اين «اشتباهات» سخن نگفت اما خواستار «کمک های فنی» سازمان ملل متحد شد.
ناظران اتحاديه عرب به سوريه رفته اند تا از پايبندی دولت اين کشور به طرح اتحاديه عرب که دولت اين کشور اجرای آن را پذيرفته اطمينان حاصل کنند. برپايه اين طرح دولت سوريه متعهد شده است همه نيروهای نظامی را از مناطق مسکونی خارج کرده و دستگير شدگان حوادث اخير را آزاد کند.
شيخ حمد بن جاسم آل ثانی همچنين از کمک احتمالی سازمان ملل متحد به ناظران اتحاديه عرب سخن گفت.
مارتين نيسرکی، سخنگوی سازمان ملل متحد هم به خبرنگاران گفت که وزير امور خارجه قطر با بان گی مون «راهکارها عملی چگونگی کمک سازمان ملل متحد به ناظران اتحاديه عرب را به بحث گذاشت.»
شنبه کميته عربی ويژه اتحاديه عرب برای پی گيری اوضاع سوريه در قاهره پايتخت مصر تشکيل جلسه داد.
وزير امور خارجه قطر گفت که اتحاديه عرب به زودی اولين گزارش ناظران را دريافت کرده و ميزان هزينه و فايده حضور ناظران را در سوريه، ارزيابی خواهد کرد.
درباره احتمال احاله پرونده سوريه به شورای امنيت سازمان ملل متحد شيخ حمد گفت: «در تلاش هستيم تا راهی برای حل و فصل اين بحران در چارچوب اتحاديه عرب بيابيم. اما اين قضيه به نوع فعاليت دولت سوريه منوط است.»
چنانچه اتحاديه عرب ناظران خود را از سوريه فرا بخواند، راه برای دخالت بين المللی در اين کشور باز خواهد شد.
دولت سوريه به دليل پايبند نبودن به طرح اتحاديه عرب، در معرض تحريم های اين اتحاديه قرار گرفته است. تعليق عضويت سوريه در اتحاديه عرب و اعمال تحريم های اقتصادی بر اين کشور، از جمله اقدامات عربی عليه نظام حاکم در دمشق است.
«شکست ناظران»
اتحاديه کميته های هماهنگی اعتراض های سوريه اعلان کردع است تا کنون دستکم ۳۹۰ تن از معترضان از زمان آغاز ماموريت ناظران اتحاديه عرب در ۲۶ دسامبر کشته شده اند. پيشتر سازمان ملل متحد در آخرين گزارش خود، شمار کشته شدگان در سوريه از آغاز اعتراض ها را بيش از ۵هزار نفر ارزيابی کرده است.
بيش از ۹ ماه از اغاز اعتراض ها در سوريه می گذرد. معترضان خواهان سرنگونی نظام بشار اسد رئيس جمهور اين کشور هستند.
در اين ميان، رياض الاسعد فرمانده «ارتش آزاد سوريه» در مصاحبه تلفنی با خبرگزاری فرانسه، از اتحاديه عرب خواست شکست ماموريت ناظران را در سوريه اعلام کند.
با ادامه سرکوب اعتراض ها در سوريه، روند جدا شدن افسران از ارتش اين کشور آغاز شد. جداشدگان، گروهی با نام «ارتش آزاد سوريه» تاسيس کردند.
اين گروه وظيفه خود را حمايت از اعتراض های مسالمت آميز اعلام کرده اند.
الاسعد که در ترکيه حضور دارد گفت: «از اتحاديه عرب می خواهيم که پرونده سوريه را به سازمان ملل متحد ارجاع دهد. اين خواست همه سوری ها است.»
او خاطرنشان کرد شماری از اعضای ارتش آزاد سوريه چهارشنبه در شهر حمص با شماری از ناظران اتحاديه عرب ديدار و گفت کردند و نام شمار زيادی از دستگير شدگان را در اختيار آن ها قرار دادند.
اين فرمانده جدا شده از ارتش سوريه در گفت و گوی ديگری با شبکه آمريکايی سی.ان.ان تاکيد کرد راه برکناری اسد از قدرت «با زور اسلحه» خواهد بود.
در همين چارچوب، آلن ژوپه وزير امورخارجه فرانسه، از اتحاديه عرب خواست برای موفقيت ماموريت ناظران از سازمان ملل متحد کمک بخواهد.
کاخ سفيد آمريکا هم در بيانيه ای از شورای امنيت سازمان ملل متحد خواست برای متوقف کردن کشتارها در سوريه از خود تحرکی نشان دهد.
تداوم سرکوب خونین معترضان
همزمان با تحولات سياسی، تحولات ميدانی در سوريه ادامه دارد. شورای عمومی انقلاب سوريه اعلام کرد در روز پنجشنبه، دستکم ۲۶ نفر در مناطق مختلف اين کشور کشته شدند.
بنا بر اين گزارش، اکثر کشته شدگان از ديرالزور هستند. در همين حال معترضان سوريه، نسبت به «بحران انسانی» در شهر حمص هشدار دادند. حمص از هفته ها پيش در محاصره نيروهای ارتش قرار دارد و گاه و بی گاه برخی محله های اين شهر، توسط تانک ها گلوله باران می شوند.
از سوی ديگر، خبرگزاری دولتی سوريه، از آزادی ۵۵۲ تن از دستگيرشدگان حوادث اخير از زندان ها خبر داد. بنا بر اعلام وزارت کشور سوريه، دست اين افراد به خون آغشته نيست.
دولت سوريه مدعی است که در حال مبارزه با گروه های مسلح تروريست است. معترضان اما اين سخنان را بهانه ای برای سرکوب اعتراض ها می دانند.
دسامبر گذشته دولت سوريه، از آزادی ۷۵۵ نفر از دستگير شدگان خبر داد.
پيش از نيز ۲۵۰۰ نفر ديگر آزاد شده بودند. اما هنوز شمار زندانيان سياسی در سوريه مشخص نيست. سازمان ملل متحد و منابع معترضان شمار زندانيان را بيش از ۱۴ هزار نفر ارزيابی کرده اند.
از سويی، معترضان مردم را به تظاهرات در روز جمعه دعوت کردند. اين روز «جمعه بين المللی کردن پرونده سوريه خواست ماست» ناميده شده است.
استيون هاوکينگ: بزرگترين راز هستی، پديده ای به نام «زن»
استيون هاوکينگ، يکی از سرشناس ترين دانشمندان جهان، در مصاحبه ای می گويد بزرگترين راز هستی که وی را در بهت و حيرت فرو برده، پديده ای است به نام «زن».
خبرگزاری رويترز، روز پنجم ژانويه به نقل از مصاحبه جديد مجله معتبر «نيو ساينتيست» با استيون هاوکينگ، فيزيکدان و کيهان شناس برجسته، می نويسد: هاوکينگ که تا کنون پاسخ سؤال های پيچيده بسياری را در جهان علم يافته است، در پاسخ به اين پرسش که بيشتر چه چيزی فکرش را به خود مشغول می کند، پاسخ می دهد: «زنان. سراسر وجودشان راز است.»
استيون هاوکينگ که قرار است روز يک شنبه هشتم ژانويه جشن تولد هفتاد سالگی خود را جشن بگيرد، اخيراً از سمت کرسی استاد رياضيات لوکاسی در دانشگاه کمبريج بازنشسته شده، جايگاهی پر افتخار که پيش از او شخصيتی مانند اسحاق نيوتن عهده دار آن بوده است. به همين مناسبت «نيو ساينتيست» گفت و گويی را با اين دانشمند بريتانيايی ترتيب داده است، نويسنده سوار بر صندلی چرخدار کتاب «تاريخچه زمان» از اميدهايش برای آينده دانش بشری و بزرگترين اشتباه علمی اش سخن می گويد.
مجله نيو ساينتيست: اگر امروز يک فيزيکدان جوان بوديد و دوباره شروع می کرديد، چه موضوعی را مورد مطالعه قرار می داديد؟
استيون هاوکينگ: نظريه جديدی ارائه می دادم و يک رشته جديد ايجاد می کردم.
در طول روز بيشتر به چه چيزی فکر می کنيد؟
زنان. سراسر وجودشان راز است.
زمانی آلبرت اينشتن «ثابت کيهانی» را بزرگترين اشباه علمی خود توصيف کرد، بزرگترين اشتباه شما چيست؟
پيشتر فکر می کردم که اطلاعات درون سياهچاله ها از بين می روند. اما قانون AdS/CFT [که توسط خوان مالداچنا، فيزيکدان نظری آرژانتينی مطرح شد] اين نظر مرا نقض کرد و باعث شد باورم را تغيير دهم. اين مسئله بزرگترين اشتباه من، يا دست کم بزرگترين اشتباه علمی ام بود.
به نظر شما چه کشفی بيشترين تأثير را در متحول کردن باور ما از جهان هستی خواهد داشت؟
کشف ذرات فراتقارنی در ذرات اصلی که تا کنون شناخته ايم. اگر بشريت به چنين کشفی نائل شود، سند مناسبی در دفاع از «اِم. تئوری» خواهد يافت.
[توضيح: جست و جو به دنبال ذرات فراتقارنی هم اکنون بخش مهمی از فعاليت ها در سازمان اروپايی پژوهش های هسته ای «سِرن» را تشکيل می دهد. دانشمندان معتقدند با کشف اين ذرات و اثبات نظريه موسوم به «ام تئوری» توضيح جديدی برای قوانين حاکم بر جهان خواهند يافت، پيشرفتی که، از جمله، نيروی گرانش را با بقيه نيروهای فيزيکی در اتحاد قرار خواهد داد.]
استيون هاوکينگ، پیشتر در مصاحبه ای گفته بود اعتقاد به وجود بهشت و يا نوعی از حيات پس از مرگ در حقيقت « افسانه ای » است برای مردمانی که از مرگ می هراسند. او با صراحت می گويد که پس از آخرين فعاليت مغز انسان ديگر حياتی برای وی وجود ندارد. اعلام اين نظر نشانی از مخالفت صريح وی با توجيحات دينی در اين زمينه است.
استيون هاوکينگ، از سن ۲۱ سالگی به بيماری شديد فلج اعصاب مبتلا شد. وی برای دوره ای تحت تاثير اين بيماری به شدت بد بين بود ولی در نهايت به اين نتيجه رسيد که با وجود همه ترديدها و بی اطمينانی از ادامه زندگی بايد از تمام لحظات زندگی لذت ببرد.
خبرگزاری رويترز، روز پنجم ژانويه به نقل از مصاحبه جديد مجله معتبر «نيو ساينتيست» با استيون هاوکينگ، فيزيکدان و کيهان شناس برجسته، می نويسد: هاوکينگ که تا کنون پاسخ سؤال های پيچيده بسياری را در جهان علم يافته است، در پاسخ به اين پرسش که بيشتر چه چيزی فکرش را به خود مشغول می کند، پاسخ می دهد: «زنان. سراسر وجودشان راز است.»
استيون هاوکينگ که قرار است روز يک شنبه هشتم ژانويه جشن تولد هفتاد سالگی خود را جشن بگيرد، اخيراً از سمت کرسی استاد رياضيات لوکاسی در دانشگاه کمبريج بازنشسته شده، جايگاهی پر افتخار که پيش از او شخصيتی مانند اسحاق نيوتن عهده دار آن بوده است. به همين مناسبت «نيو ساينتيست» گفت و گويی را با اين دانشمند بريتانيايی ترتيب داده است، نويسنده سوار بر صندلی چرخدار کتاب «تاريخچه زمان» از اميدهايش برای آينده دانش بشری و بزرگترين اشتباه علمی اش سخن می گويد.
مجله نيو ساينتيست: اگر امروز يک فيزيکدان جوان بوديد و دوباره شروع می کرديد، چه موضوعی را مورد مطالعه قرار می داديد؟
استيون هاوکينگ: نظريه جديدی ارائه می دادم و يک رشته جديد ايجاد می کردم.
در طول روز بيشتر به چه چيزی فکر می کنيد؟
زنان. سراسر وجودشان راز است.
زمانی آلبرت اينشتن «ثابت کيهانی» را بزرگترين اشباه علمی خود توصيف کرد، بزرگترين اشتباه شما چيست؟
پيشتر فکر می کردم که اطلاعات درون سياهچاله ها از بين می روند. اما قانون AdS/CFT [که توسط خوان مالداچنا، فيزيکدان نظری آرژانتينی مطرح شد] اين نظر مرا نقض کرد و باعث شد باورم را تغيير دهم. اين مسئله بزرگترين اشتباه من، يا دست کم بزرگترين اشتباه علمی ام بود.
به نظر شما چه کشفی بيشترين تأثير را در متحول کردن باور ما از جهان هستی خواهد داشت؟
کشف ذرات فراتقارنی در ذرات اصلی که تا کنون شناخته ايم. اگر بشريت به چنين کشفی نائل شود، سند مناسبی در دفاع از «اِم. تئوری» خواهد يافت.
[توضيح: جست و جو به دنبال ذرات فراتقارنی هم اکنون بخش مهمی از فعاليت ها در سازمان اروپايی پژوهش های هسته ای «سِرن» را تشکيل می دهد. دانشمندان معتقدند با کشف اين ذرات و اثبات نظريه موسوم به «ام تئوری» توضيح جديدی برای قوانين حاکم بر جهان خواهند يافت، پيشرفتی که، از جمله، نيروی گرانش را با بقيه نيروهای فيزيکی در اتحاد قرار خواهد داد.]
استيون هاوکينگ، پیشتر در مصاحبه ای گفته بود اعتقاد به وجود بهشت و يا نوعی از حيات پس از مرگ در حقيقت « افسانه ای » است برای مردمانی که از مرگ می هراسند. او با صراحت می گويد که پس از آخرين فعاليت مغز انسان ديگر حياتی برای وی وجود ندارد. اعلام اين نظر نشانی از مخالفت صريح وی با توجيحات دينی در اين زمينه است.
استيون هاوکينگ، از سن ۲۱ سالگی به بيماری شديد فلج اعصاب مبتلا شد. وی برای دوره ای تحت تاثير اين بيماری به شدت بد بين بود ولی در نهايت به اين نتيجه رسيد که با وجود همه ترديدها و بی اطمينانی از ادامه زندگی بايد از تمام لحظات زندگی لذت ببرد.
در برنامه پيشين شنيديم که جيمی کارتر، رئيس جمهوری آمريکا، با توجه به ارتباطاتی که با شماری از سران انقلاب در ايران برقرار کرده بود، با اکراه، و ناگزير به محمدرضاشاه رواديد ورود به آمريکا داد.
او، و شماری از همفکرانش، اميدوار بودند که با نزديکی با چهره های انقلابی در ايران، روابط واشينگتن و تهران، بی آن که آسيبی ببيند، اين دوران سخت را پشت سر خواهد گذاشت.
اما آنچه جيمی کارتر، رئيس جمهوری، و بيشتر سران آمريکا نمی دانستند اين بود که نيروهای «روحانی» پشت پرده انقلاب از چهره هايی مانند مهندس بازرگان و ابراهيم يزدی بهره گرفته بودند تا خود را تثبيت کنند، و موقعش که رسيد، زمام ايران را در دست گيرند.
او، و شماری از همفکرانش، اميدوار بودند که با نزديکی با چهره های انقلابی در ايران، روابط واشينگتن و تهران، بی آن که آسيبی ببيند، اين دوران سخت را پشت سر خواهد گذاشت.
اما آنچه جيمی کارتر، رئيس جمهوری، و بيشتر سران آمريکا نمی دانستند اين بود که نيروهای «روحانی» پشت پرده انقلاب از چهره هايی مانند مهندس بازرگان و ابراهيم يزدی بهره گرفته بودند تا خود را تثبيت کنند، و موقعش که رسيد، زمام ايران را در دست گيرند.
لیست پخش
آنها تضمين های زبيگينو برژينسکی، مشاور امنيت ملی پرزيدنت کارتر به مهدی بازرگان را درباره پرهيز آمريکا از درگيری با جمهوری اسلامی ، هرگز به جد نگرفتند. (محسن رضائی، فرمانده پيشين سپاه پاسداران، و عضو امروز مجمع تشخيص مصلحت نظام جمهوری اسلامی، بعدها با صراحت گفت: " مهندس مهدی بازرگان بزرگترين کلاهی بود که آيت الله خمينی سر آمريکا گذاشت.)
زبيگينو برژينسکی، آنچنان که گفتيم در الجزيره با مهندس بازرگان و دکتر يزدی ديدار کرده، به آنان اطمينان داده بود که آمريکا در پی بازگرداندن محمدرضاشاه به قدرت نيست.
با ورود شاه به آمريکا، پس از ماه ها سرگردانی او، روحانيون انقلابی، دولت مهدی بازرگان را برانداختند، و هماوا با آيت الله خمينی به پشتيبانی از «دانشجويان پيرو خط امام» که بيش از شصت ديپلمات آمريکايی را گروگان گرفتند و سفارتخانه واشينگتن درتهران را اشغال کردند، برخاستند.
از اين عده، پنجاه و دو ديپلمات، چهارصد و چهل و چهار روز تمام در اسارت «دانشجويان پيرو خط امام» باقی ماندند، و بقيه بدليل رنگ پوست يا جنسيتشان آزاد شدند.
آمريکا در ايران انقلابی رسماً، «شيطان بزرگ» عنوان گرفته بود. با اين حال، روحانيون هوادار آيت الله خمينی می کوشيدند تا جنبه هايی نوعدوستانه از حکومتشان را نيز عرضه کنند. در ضمن يکی از همين تلاش ها برای نشان دادن آنچه روحانيون حاکم بر ايران«رافت اسلامی» می خواندند، حجت الاسلام علی خامنه يی – که سالها بعد در پی درگذشت بنيادگذار انقلاب اسلامی، بی درنگ عنوان آيت اللهی يافت و به رهبری ايران انقلابی رسيد- به ديدار «جان ليمبرت»، ديپلمات پارسيگوی دربند «دانشجويان پيرو خط امام» رفت. جان ليمبرت – که همسری ايرانی دارد- تا چندی پيش از مسوولان امور ايران در وزارت خارجه آمريکا بود.
حجه الاسلام علی خامنه يی (معاون وقت وزير دفاع جمهوری اسلامی) در ديدار با جان ليمبرت آمريکايی گروگان «دانشجويان پيرو خط امام» بدينسان، ايران و آمريکا، برای نخستين بار، روياروی يکديگر راه کين در پيش گرفتند.
حجه الاسلام علی خامنه يی (معاون وقت وزير دفاع جمهوری اسلامی) در ديدار با جان ليمبرت آمريکايی گروگان «دانشجويان پيرو خط امام» بدينسان، ايران و آمريکا، برای نخستين بار، روياروی يکديگر راه کين در پيش گرفتند.
گروگان گرفتن پنجاه و دو ديپلمات آمريکايی در تهران، نه تنها به همراهی اين دو متحد شرقی و غربی پايان داد که آتش دشمنی ميان آنان را برافروخت.
آيت الله خمينی، با توصيف اين گروگانگيری به عنوان «انقلاب دوم» مهر تاييد بر آن زد.
سران اصلی اين گروگانگيری، حبيب الله بيطرف (يکی از وزيران آينده جمهوری اسلامی در کابينه محمد خاتمی)، محسن ميردامادی و ابراهيم اصغرزاده (هر دو از نمايندگان آينده مجلس شورای اسلامی) ، از دانشجويان دانشگاه هايی بودند که در دوران محمدرضاشاه، با الگويی آمريکايی ساخته شده بودند.
سران اصلی اين گروگانگيری، حبيب الله بيطرف (يکی از وزيران آينده جمهوری اسلامی در کابينه محمد خاتمی)، محسن ميردامادی و ابراهيم اصغرزاده (هر دو از نمايندگان آينده مجلس شورای اسلامی) ، از دانشجويان دانشگاه هايی بودند که در دوران محمدرضاشاه، با الگويی آمريکايی ساخته شده بودند.
سخنگوی اين گروه گروگانگير، معصومه ابتکار، که در ميان خبرنگاران خارجی به «سيستر مری» يا «خواهر مريم» شهرت داشت، نيز در آمريکا درس خوانده بود.
مهندس مهدی بازرگان- نخست وزير- و ابراهيم يزدی، بازوی راست او در دولت، بر خلاف آنچه آمريکايی ها فکر می کردند، نه تنها نتوانستند از ديپلماتهای آمريکايی در تهران حفاظت کنند که زير سايه سنگين سوءظن انقلابی های فدايی آيت الله خمينی، به آسانی سر فرو آوردند و ناگزير از کناره گيری شدند.
آمريکايی ها، هر چند خيلی دير، دريافتند که نيروی اصلی انقلاب ايران در "جای ديگر"ی است. و در آن "جای ديگر"، گفت و گو برای آزادی پنجاه و دو ديپلمات آمريکايی در بند «دانشجويان پيرو خط امام» ثمری ندارد.
مهندس مهدی بازرگان- نخست وزير- و ابراهيم يزدی، بازوی راست او در دولت، بر خلاف آنچه آمريکايی ها فکر می کردند، نه تنها نتوانستند از ديپلماتهای آمريکايی در تهران حفاظت کنند که زير سايه سنگين سوءظن انقلابی های فدايی آيت الله خمينی، به آسانی سر فرو آوردند و ناگزير از کناره گيری شدند.
آمريکايی ها، هر چند خيلی دير، دريافتند که نيروی اصلی انقلاب ايران در "جای ديگر"ی است. و در آن "جای ديگر"، گفت و گو برای آزادی پنجاه و دو ديپلمات آمريکايی در بند «دانشجويان پيرو خط امام» ثمری ندارد.
درست در همين روزهاست که يکی از گروگانگيران، با اشاره به سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق- نخست وزير ايران در سال ۱۳۳۲، به اسير آمريکايی خود گفت: " شما تمام مملکت ما را گروگان گرفتيد!"
با معتقدان به چنين استدلالی، گفت و گو بی فايده بود- پرزيدنت جيمی کارتر، درمانده و ناگزير، فرمان قطع روابط ديپلماتيک واشينگتن با تهران و مسدود ساختن ميلياردها دلار دارايی های ايران در آمريکا را صادر کرد. فرمانی که در سرنوشت گروگان های آمريکايی، در تهران کوچکترين تغييری نداد.
با معتقدان به چنين استدلالی، گفت و گو بی فايده بود- پرزيدنت جيمی کارتر، درمانده و ناگزير، فرمان قطع روابط ديپلماتيک واشينگتن با تهران و مسدود ساختن ميلياردها دلار دارايی های ايران در آمريکا را صادر کرد. فرمانی که در سرنوشت گروگان های آمريکايی، در تهران کوچکترين تغييری نداد.
رئيس جمهوری آمريکا، جيمی کارتر، باز هم ناگزير به فکر افتاد تا گروگان های آمريکايی را با عملياتی نظامی از چنگ اسير کنندگانشان رهايی دهد.
عملياتی که از آن غالبا با نام «چنگال عقاب» و گاه با نام های«کاسه پلو» و «روشنايی غروب» ياد می شود.
رئيس جمهوری آمريکا، جيمی کارتر، باز هم ناگزير به فکر افتاد تا گروگان های آمريکايی را با عملياتی نظامی از چنگ اسير کنندگانشان رهايی دهد.
عملياتی که از آن غالبا با نام «چنگال عقاب» و گاه با نام های«کاسه پلو» و «روشنايی غروب» ياد می شود؛ عملياتی با شرکت دست کم يک ناو هواپيمابر، هشت هلی کوپتر و يک فروند هواپيمای ويژه حمل و نقل از نوع هرکولس سی ۱۳۰.
بيست و چهارم آوريل ۱۹۸۰ برابر با ۱۳۵۹ ،ساعت اندکی مانده به ده و نيم شب بوقت ايران از هشت هلی کوپتری که از روی ناو هواپيمابر«نيميتس» رهسپار صحرای طبس، در جنوب استان خراسان، در استان يزد امروز، شدند. سه فروند از اين هليکوپترها در همان ساعات نخست عمليات دچار مشکل شدند و راه بازگشت در پيش گرفتند.
عمليات«چنگال عقاب» از همان آغاز با دشواری روبرو شده بود. اين دشواری در منطقه يی در طبس که «صحرای يک» خوانده می شد، به اوج رسيد.
طوفان شن بيداد می کرد. چشم، چشم را نمی ديد. در برخورد هلی کوپترهای فرود آمده در صحرای يک، با هواپيمای هرکولس سی ۱۳۰، به هنگام سوختگيری، هشت آمريکايی در آتش سوختند و خاکستر شدند.
«چنگال عقاب»، پيش از فرو رفتن در پيکر طعمه اش، در هم شکسته بود.
خبر به تهران رسيد. به هواپيماهای آمريکايی بر جای مانده از دوران شاه، و اکنون در ناوگان نيروی هوايی جمهوری اسلامی، فرمان داده شد، «صحرای يک» را بمباران کنند.
سالها بعد، «سيستر مری»، سخنگوی «دانشجويان پيرو خط امام»، دکتر معصومه ابتکار- معاون رئيس جمهوری اسلامی در دولت محمد خاتمی- در کتاب خاطراتش، ابوالحسن بنی صدر –نخستين رئيس جمهوری اسلامی- را صريحاً، مسئول صدور فرمان بمباران بقايای هلی کوپترهای آمريکايی در «صحرای يک» در طبس دانست.
دکتر بنی صدر- که تا کنون دست کم يک بار از سوء قصد ماموران جمهوری اسلامی به جانش، در تبعيد پاريس، به سلامت جسته است- در گفت و گويی که با او داشتم، چنين اتهامی را بی پايه دانسته است.
ابوالحسن بنی صدر: "عرض کنم اينها که شما گفتيد، حقيقت در آن به اندازه يک دانه ارزن است. برای اين که در آن زمان من در هواپيما بودم، از اهواز برمی گشتم به تهران، ستاد ارتش در هوا به من اطلاع داد که هليکوپترها و دو تا هواپيمای ۳۳۰ در فرودگاه طبس زمين گير شده اند.
همچنين گفتند که از بالا معلوم است که عده يی از سربازان آمريکايی هم کشته شده اند و آنجا افتاده اند.
من گفتم به هواپيما که برود بالای آن منطقه تا خودم جريان را ببينم. خلبان گفت که چون از منطقه بازديد محلی نشده است ممکن است که سربازی زنده مانده باشد و به طرف هواپيما(ی ما) شليک کنند.
گفتم اين خطری است که بالاخره بايد قبول کرد. بالاخره اينها متجاوز بوده اند که آمده اند توی خاک ما و رفتم و منطقه را از بالا ديدم.
غروب بود که شادمهر- که در آن زمان رئيس ستاد ارتش بود - به من تلفن کرد. گفت که اينها به خاک ما وارد شده اند بدون اينکه ما بتوانيم بفهميم. چون اينها نقاط کور ما را بلدند. می دانند که از کجاها بايد وارد خاکمان بشوند که رادارهای ما نتوانند ردشان را بگيرند.
و افزود که اگر شب هنگام بيايند و هليکوپترهايشان را و ادواتشان را بردارند و ببرند؛ اتهام ما قطعی خواهد شد و اينها پدرجد ارتش را در خواهند آورد و می گويند که شما همدست آمريکايی ها بوده ايد.
از من اجازه خواست که ملخ هليکوپترها را با گلوله بزنند که اينها نتوانند از زمين بلند شوند. من هم به او اجازه دادم. در عمل فقط توانستند ملخ يکی از آن هليکوپترها را مورد اصابت قرار دهند چون شب بود."
سالها بعد، «سيستر مری»، سخنگوی «دانشجويان پيرو خط امام»، دکتر معصومه ابتکار- معاون رئيس جمهوری اسلامی در دولت محمد خاتمی- در کتاب خاطراتش، ابوالحسن بنی صدر –نخستين رئيس جمهوری اسلامی- را صريحاً، مسئول صدور فرمان بمباران بقايای هلی کوپترهای آمريکايی در «صحرای يک» در طبس دانست.
دکتر بنی صدر- که تا کنون دست کم يک بار از سوء قصد ماموران جمهوری اسلامی به جانش، در تبعيد پاريس، به سلامت جسته است- در گفت و گويی که با او داشتم، چنين اتهامی را بی پايه دانسته است.
ابوالحسن بنی صدر: "عرض کنم اينها که شما گفتيد، حقيقت در آن به اندازه يک دانه ارزن است. برای اين که در آن زمان من در هواپيما بودم، از اهواز برمی گشتم به تهران، ستاد ارتش در هوا به من اطلاع داد که هليکوپترها و دو تا هواپيمای ۳۳۰ در فرودگاه طبس زمين گير شده اند.
همچنين گفتند که از بالا معلوم است که عده يی از سربازان آمريکايی هم کشته شده اند و آنجا افتاده اند.
من گفتم به هواپيما که برود بالای آن منطقه تا خودم جريان را ببينم. خلبان گفت که چون از منطقه بازديد محلی نشده است ممکن است که سربازی زنده مانده باشد و به طرف هواپيما(ی ما) شليک کنند.
گفتم اين خطری است که بالاخره بايد قبول کرد. بالاخره اينها متجاوز بوده اند که آمده اند توی خاک ما و رفتم و منطقه را از بالا ديدم.
غروب بود که شادمهر- که در آن زمان رئيس ستاد ارتش بود - به من تلفن کرد. گفت که اينها به خاک ما وارد شده اند بدون اينکه ما بتوانيم بفهميم. چون اينها نقاط کور ما را بلدند. می دانند که از کجاها بايد وارد خاکمان بشوند که رادارهای ما نتوانند ردشان را بگيرند.
و افزود که اگر شب هنگام بيايند و هليکوپترهايشان را و ادواتشان را بردارند و ببرند؛ اتهام ما قطعی خواهد شد و اينها پدرجد ارتش را در خواهند آورد و می گويند که شما همدست آمريکايی ها بوده ايد.
از من اجازه خواست که ملخ هليکوپترها را با گلوله بزنند که اينها نتوانند از زمين بلند شوند. من هم به او اجازه دادم. در عمل فقط توانستند ملخ يکی از آن هليکوپترها را مورد اصابت قرار دهند چون شب بود."
دکتر بنی صدر با اشاره به اين که در اين حمله، هيچ آمريکايی کشته نشد، و تنها کشته آن يکی از خبرنگاران روزنامه خود او، «انقلاب اسلامی» بود، ايراد اين اتهام را که او با سوء نيت، فرمان بمباران«صحرای يک» در طبس را داده است، سرآغاز پرونده سازی برای پايان دادن به دوران رياست جمهوری خود می داند.
دکتر بنی صدر با اشاره به اين که در اين حمله، هيچ آمريکايی کشته نشد، و تنها کشته آن يکی از خبرنگاران روزنامه خود او، «انقلاب اسلامی» بود، ايراد اين اتهام را که او با سوء نيت، فرمان بمباران«صحرای يک» در طبس را داده است، سرآغاز پرونده سازی برای پايان دادن به دوران رياست جمهوری خود می داند.
ابوالحسن بنی صدر: "يکی از هموطنان ما هم در اين جريان کشته شد. که در عين حال که عضو سپاه بود، نماينده روزنامه انقلاب اسلامی هم بود.
روز بعد هم دو هيات معين شد، يکی را آقای خمينی معين کرد، ديگری را هم نيروی هوايی معين. اينها رفتند در محل تحقيق کردند.
آن هليکوپترها سالم و سر جايشان بودند. آنکه ملخش تير خورده بود هم آنجا بود. يک ورق کاغذ هم نسوخته بود.
همه را هم جمع کردند و با خودشان آوردند. عقل هم چيز خوبی است در آدم. اينها فکر می کنند مردم ايران به کلی نادانند.
بعد از کودتا هم سانسور دستشان است، هر دروغی را می شود ساخت و گفت، مردم هم باور می کنند.
ابوالحسن بنی صدر: "يکی از هموطنان ما هم در اين جريان کشته شد. که در عين حال که عضو سپاه بود، نماينده روزنامه انقلاب اسلامی هم بود.
روز بعد هم دو هيات معين شد، يکی را آقای خمينی معين کرد، ديگری را هم نيروی هوايی معين. اينها رفتند در محل تحقيق کردند.
آن هليکوپترها سالم و سر جايشان بودند. آنکه ملخش تير خورده بود هم آنجا بود. يک ورق کاغذ هم نسوخته بود.
همه را هم جمع کردند و با خودشان آوردند. عقل هم چيز خوبی است در آدم. اينها فکر می کنند مردم ايران به کلی نادانند.
بعد از کودتا هم سانسور دستشان است، هر دروغی را می شود ساخت و گفت، مردم هم باور می کنند.
هر کس يک عقل ابتدايی هم داشته باشد، می دانند که اسناد را دست عده ای کماندو نمی دهند که آنها با خودشان به ايران بياورند و در فرودگاه طبس جا بگذارند.
و نظامی ها بروند آنها را گلوله باران کنند که آن اسناد ازبين برود."
می گويم: "اما آقای بنی صدر! گفته می شود که شما فرمان بمباران«صحرای يک » را داديد تا دستگاه های پيشرفته يی که آمريکايی ها با خود داشتند، نابود شود و به دست کسی نيفتد."
ابوالحسن بنی صدر: "«دستگاه های پيچيده و پيشرفته! » اين ديگر جديد است. سابق بر اين نمی گفتند. اگر شما تازه شنيده ايد، پس معلوم می شود جديد است.
اولاً گفتم که هيچ از بين نرفته بود. حالا دستگاه های پيشرفته را می آوردند آنجا چه کار کنند؟
دستگاه پيشرفته را کماندو می آورد با خودش در فرودگاه طبس با آن چه کند؟ بايد سلاحی، چيزی پيشرفته باشد که در آنجا به کارش بيايد. و الا حرف منطق صوری شما چرا می زنيد؟ در آن شرايط پيشرفته به معنای دستگاهی است که به کار بيايد. دستگاه بی معنی است. کماندو آمده است آنجا که به اعتقاد خودشان گروگان ها را، به اصطلاح خودشان آزاد کنند و با خودشان ببرند."
ابوالحسن بنی صدر: "«دستگاه های پيچيده و پيشرفته! » اين ديگر جديد است. سابق بر اين نمی گفتند. اگر شما تازه شنيده ايد، پس معلوم می شود جديد است.
اولاً گفتم که هيچ از بين نرفته بود. حالا دستگاه های پيشرفته را می آوردند آنجا چه کار کنند؟
دستگاه پيشرفته را کماندو می آورد با خودش در فرودگاه طبس با آن چه کند؟ بايد سلاحی، چيزی پيشرفته باشد که در آنجا به کارش بيايد. و الا حرف منطق صوری شما چرا می زنيد؟ در آن شرايط پيشرفته به معنای دستگاهی است که به کار بيايد. دستگاه بی معنی است. کماندو آمده است آنجا که به اعتقاد خودشان گروگان ها را، به اصطلاح خودشان آزاد کنند و با خودشان ببرند."
دکتر بنی صدر، نخستين رئيس جمهور اسلامی«عمليات چنگال عقاب» را اصولاً نه برای نجات گروگان های آمريکايی در بند «دانشجويان پيرو خط امام»، که عملياتی برای «تخريب ارتش ايران» می داند.
ابوالحسن بنی صدر: "از ديد من اين قصد واقعی شان نبوده است. قصد واقعی شان جلب سوء ظن به ارتش بوده است، که متاسفانه همين نتيجه را هم داد. و آن دو تا تحقيق ارتش را نجات داد، و الا به جان ارتش می افتادند اين آقايان و به کلی شيرازه اش را از بين می بردند و خدای نکرده در جنگ ايران و عراق، ايران از بين می رفت."
ابوالحسن بنی صدر: "از ديد من اين قصد واقعی شان نبوده است. قصد واقعی شان جلب سوء ظن به ارتش بوده است، که متاسفانه همين نتيجه را هم داد. و آن دو تا تحقيق ارتش را نجات داد، و الا به جان ارتش می افتادند اين آقايان و به کلی شيرازه اش را از بين می بردند و خدای نکرده در جنگ ايران و عراق، ايران از بين می رفت."
می گويم: "آقای بنی صدر، از بالا ديديد ، خوب بعد هم فرود آمديد. رئيس جمهوری اسلامی بوديد... بالاخره فهميديد ماجرا چه بود؟ چون خيلی ها می گويند و می گفتند که «گروگان ها در تهران اند، طبس کجا....؟ تهران کجا؟ » و با اين استدلال معتقدند که اين عمليات برای ياری آمريکا به مجاهدين افغان در جنگشان با ارتش سرخ شوروری در افغانستان بوده، و در نتيجه عمليات نابودی هليکوپترهای آمريکايی، کار روسها بوده. جمع بندی شما از اين ماجری چيست؟"
ابوالحسن بنی صدر: "يک فرودگاه کوچک متروکه ای بوده که اين هواپيماها آنجا نشسته اند ، بهم برخورده بودند و آتش گرفته بود.
ابوالحسن بنی صدر: "يک فرودگاه کوچک متروکه ای بوده که اين هواپيماها آنجا نشسته اند ، بهم برخورده بودند و آتش گرفته بود.
هشت يا شايد ده نفر از آنها کشته شده بودند. و آنها ديده بودند که چاره ای ندارند به جز اينکه بازگردند.
بنابر اين بازگشته بودند."
به دکتر بنی صدر می گويم: اندکی بازگرديم به عقب.... مهندس بازرگان نخست وزير با زبيگينوبرژينسکی- مشاور امنيت ملی کاخ سفيد در دوران رياست جمهوری جيمی کارتر- ديدار کرد و هر دو دست يک ديگر را به گرمی فشردند . اما همين ديدار، پايه های دولت را لرزاند. در حالی که ايران و آمريکا دوشادوش، در شاهراه مهر همراه بودند. با اين ديدار موافق بوديد، آقای بنی صدر؟
ابوالحسن بنی صدر: "نظر من نسبت به سياست آمريکا يک نظر منفی بود. به لحاظ نقش آمريکا در کودتای ۲۸ مرداد و همچنين حمايت آن قدرت از رژيم پهلوی.
در انقلاب دو نظر اساسی وجود داشت، يکی نظر استقلال و آزادی بود و ديگری نظر تقدم آزادی بر استقلال بود.
آقای مهندس بازرگان جانبدار اين نظر دوم بود. و ما طرفدار تقدم استقلال بر آزادی بوديم و يکبار هم ايشان از من خواست با هم در همين نوفل لوشاتو بحث کرديم در باب اينکه چرا آزادی از استقلال جدايی ناپذير است؟ و البته او منطق مرا پذيرفت.
اين ديد منفی به همين اندازه محدود می شد که قدرت خارجی حق مداخله در امور داخلی ايران را نداشته باشد. اما دشمنی در کار نبود."
آقای مهندس بازرگان جانبدار اين نظر دوم بود. و ما طرفدار تقدم استقلال بر آزادی بوديم و يکبار هم ايشان از من خواست با هم در همين نوفل لوشاتو بحث کرديم در باب اينکه چرا آزادی از استقلال جدايی ناپذير است؟ و البته او منطق مرا پذيرفت.
اين ديد منفی به همين اندازه محدود می شد که قدرت خارجی حق مداخله در امور داخلی ايران را نداشته باشد. اما دشمنی در کار نبود."
می پرسم: "خود شما آقای بنی صدر، هيچ با آمريکايی ها تماسی، ارتباطی، بده - بستانی داشتيد؟ پاسخ آقای بنی صدر با اشاره به يک دوست، يعنی خسرو قشقايی از سران ايل قشقايی و هواداران دکتر مصدق در آن زمان....
ابوالحسن بنی صدر: "هنگام ورود به ايران يک هموطنی از من خواست تا با رئيس قسمت سياسی سفارت آمريکا ديدار کنم.
به من گفت که با هم ديدار کنيد و سنگ هايتان را با هم وابکنيد. گفتم من با آمريکايی ها سنگی ندارم که وابکنم. ديداری هم ندارم انجام بدهم.
ما انقلاب کرديم تا آمريکا مداخله ای در امور داخلی ايران نداشته باشد. من بروم با رئيس قسمت سياسی آمريکا چه بگويم و چه بشنوم."
ناگزير بايد پرسيد که اگر اين نماينده، آمريکايی نبود، و نماينده سفارتخانه کشور ديگری می بود، باز همين واکنش را آقای بنی صدر نشان می داد؟
ناگزير بايد پرسيد که اگر اين نماينده، آمريکايی نبود، و نماينده سفارتخانه کشور ديگری می بود، باز همين واکنش را آقای بنی صدر نشان می داد؟
ابوالحسن بنی صدر: "البته بعدها سفير روسيه به ديدار من آمد. من به ديدار هيچ مقام خارجی نرفتم. در خارج هم که هستم همين طور است. با هيچ مقام دولتی رسمی ديدار نمی کنم."
نخستين رئيس جمهوری اسلامی، تن زدن رجلی سياسی از ديدار با نماينده يکی از کشورهايی را که ، در هر حال، عضو سازمان ملل متحد است، عجيب و غير عادی نمی داند...
ابولحسن بنی صدر: "نه! اين از ديد من با اصل استقلال سازگار است، و يک آدم سياسی، البته من خودم يک رجل سياسی نيستم، و خود را يک مبارز سياسی می دانم، يک مبارز سياسی بايد که موافق با استقلال کشورش عمل کند و چون در مقام رسمی نيشت، ديدار او با مقامات دولتی کشورهای خارجی که نماينده حقوق آن کشورها هستند، از ديد من عمل نادرستی است."
ابوالحسن بنی صدر چنين ديدارهای را در حالی جزو اعمال نادرست و ناشايست می داند که او را، در خود ايران، به داشتن ارتباط پنهان با سی آی اِی (سيا) سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا متهم کرده اند. در برنامه آينده خواهيم ديد.
ابوالحسن بنی صدر چنين ديدارهای را در حالی جزو اعمال نادرست و ناشايست می داند که او را، در خود ايران، به داشتن ارتباط پنهان با سی آی اِی (سيا) سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا متهم کرده اند. در برنامه آينده خواهيم ديد.
taherialireza@yahoo.com
کارگردان فنی: کيان معنوی
دولت بلاروس قانونی را به اجرا گذاشته که براساس آن، اسامی کاربران سایت های اینترنتی خارجی باید به اطلاع مقامات برسد و شرکت های فروشنده کالا و خدمات به مشتریان در این کشور باید از پسوند دامنه اینترنتی بلاروس استفاده کنند.
براساس این قانون، رجوع به سایت های "افراطی" و مستهجن ممنوع است و متخلفین از این قانون ممکن است به مجازات نقدی تا یکصد و بیست دلار محکوم شوند.دولت الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهوری بلاروس، هدف از این قانون را حفاظت از منافع ملی توصیف کرده اما به گفته منتقدان، هدف اصلی ایجاد محدودیت بیشتر در زمینه اطلاع رسانی و جلوگیری از خیزش مردم علیه یکی از معدود حکومت های اروپایی است که به نادیده گرفتن حقوق دموکراتیک مردم متهم است.
به گزارش سایت دولت، شامگاه گذشته محمود احمدی نژاد و دمیتری مدودف، رئیسان جمهوری ایران و روسیه، در یک گفتگوی تلفنی روابط دوجانبه، تحولات منطقه و برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار دادند.
براساس این گزارش، دو طرف بر افزایش سطح مبادلات تجاری، همکاری در خصوص "تحولات منطقه و فشارهای فرامنطقه ای" و وضعیت دریای خزر تاکید نهادند و "موضوع هسته ای ایران را مورد اشاره قرار داده و با تاکید بر حق ایران در استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای، ادامه رایزنی با ۱+۵ با محور طرح گام به گام روسیه را مفید دانستند."جمهوری اسلامی به دلیل دنبال کردن برخی برنامه های اتمی، در سطح بین المللی با تشدید تحریم کشورهای غربی زمینه ارتباطات بانکی و صادرات نفتی مواجه است در حالیکه در داخل نیز گرفتار دشواری های اقتصادی از جمله بحران بی سابقه در بازار ارز و سقوط سریع ارزش پول ملی است
تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرده است که یک بمب گذار انتحاری بمب همراه خود را در منطقه میدان در مرکز دمشق، پایتخت، منفجر کرده و باعث کشته و مجروح شدن ده ها نفر شده است.
این تلویزیون تصاویری از پنجره های یک اتوبوس را نشان داد که بر روی آنها خون پاشیده شده و به نظر می رسد که اتوبوس، حامل نیروهای پلیس بوده است. اما گفته می شود غیرنظامیان نیز در میان قربانیان این انفجار هستند. دو هفته قبل نیز در انفجارهایی که مقام های سوریه به گروه های تروریستی نسبت دادند، 44 نفر کشته شدند. فعالان مخالف دولت، انفجارهای دو هفته پیش را به دولت نسبت دادند.
منطقه میدان دمشق اخیرا صحنه اعتراض های ضد دولت بشار اسد بوده است.
در حال حاضر، ناظرانی از اتحادیه عرب در سوریه هستند تا اطمینان حاصل کنند که طرح صلح این اتحادیه اجرا می شود.
ایالات متحده آمریکا در نتیجه بازبینی بودجه وزارت دفاع آن کشور هزاران نظامی را از کار برکنار خواهد کرد تا بتواند با کاهش شدید بودجه پنتاگون کنار بیاید.
پنتاگون ظرف ده سال آینده با کاهش ۴۵۰ میلیارد دلاری بودجه اش مواجه است.انتظار می رود که در آغاز سال ۲۰۱۳ یک کاهش ۵۰۰ میلیارد دلاری دیگر هم شامل حال بودجه وزارت دفاع آمریکا شود، چرا که یک کمیته کنگره آمریکا نتوانسته است برای کاستن از بودجه در سایر حوزه های دولت به موفقیت دست یابد.
امروز پنجشنبه (۵ ژانویه ۲۰۱۲) باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با حضور در ساختمان وزارت دفاع طرح دولتش برای آن وزارتخانه را اعلام کرد.
کنار گذاشته شدن استراتژی توانایی ارتش آمریکا برای درگیر شدن همزمان در دو جنگ که برای چند دهه بنیان سیاست پنتاگون را تشکیل می داد، از مواردی است که در نتیجه کاهش شدید بودجه پنتاگون اتفاق می افتد.
آقای اوباما که برای انتخاب به ریاست جمهوری دور بعد در حال مبارزه انتخاباتی است به اثرات احتمالی این کاهش ها بر نگاه رای دهندگان آمریکایی واقف است.
او در سخنان خود روی این نکته تاکید کرد که بودجه وزارت دفاع، هرچند با سرعتی کمتر از گذشته، همچنان در حال رشد است.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید طرح کاهش نیروهای نظامی کشورش را به "جراحی" تشبیه کرده است.
خبرگزاری رویترز گزارش کرده است که مقامات مسئول در حال بررسی کاهش ده تا پانزده درصدی شمار نیروهای ارتش و تفنگداران دریایی آمریکا هستند.
این کاهش به معنای کنار گذاشتن ده ها هزار نظامی آمریکایی است.
تغییرات استراتژیک
کاهش عظیمی که در بودجه وزارت دفاع آمریکا اتفاق می افتد به شکل اجتناب ناپذیری بر توان و استراتژی نظامی پنتاگون اثر خواهد گذاشت.کاهش شمار نیروهای نظامی یکی از تبعات فوری این نوسان در بودجه است، اما در حالی که شمار نیروهای زمینی کم خواهد شد، آمریکا نیروی دریایی و هوایی خود در منطقه آسیا را تقویت خواهد کرد.
لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا پاییز گذشته اعلام کرد که منطقه آسیا نقطه کانونی استراتژی نظامی آینده آمریکا خواهد بود که هدفش کنترل ارتش کشورهایی مانند چین است، چرا که به گفته وی منطقه پاسیفیک برای آمریکا دارای "اولویت کلیدی" است.
جاناتان مارکوس، خبرنگار امور دفاعی بی بی سی می گوید که بر اساس تغییرات جدید، آمریکا شمار بیشتری از نیروهایش را از اروپا خارج و به آمریکا منتقل خواهد کرد.
یکی دیگر از تغییرات استراتژیک که در نتیجه کاهش بودجه پنتاگون اتفاق خواهد افتاد، کنار گذاشتن رویکردی است که با عبارت توانایی برای درگیر شدن در دو جنگ همزمان، شناخته می شود.
در جریان درگیری همزمان آمریکا در افغانستان و عراق، ارتش آمریکا با کمبود نیروی انسانی مواجه بود.
اکنون استراتژی آمریکا احتمالا به سمت موفقیت در یک جنگ استوار خواهد بود و در کنار آن ارتش آمریکا باید توانایی اجرای عملیات برای رفع کردن تهدید دوم را داشته باشد.
رویترز به نقل از یک مقام که نامش برده نشده، نوشته است: "مورد لیبی نشان داد که شما الزاما نباید همیشه نیروی نظامی در محل درگیری مستقر کنید. ما در حال تنظیم استراتژی خود هستیم تا بیشتر با واقعیات همخوان باشد".
تا پیش از این برای ورود به کافینتها نیازی به ثبت مشخصات نبود و مراجعهکنندگان میتوانستند به طور ناشناس به سایتها، وبلاگها و اتاقهای گپ و گفتوگو وارد شوند.
اما پلیس فَتا اخیراً کلیک دستورالعملی را ابلاغ کرده که بر اساس آن مراجعهکنندگان به این مراکز باید با ارائه کارت شناسایی، مشخصات فردی خود را ارائه دهند. کافینتها همچنین موظف به نصب دوربین مداربسته و نگهداری تصاویر ضبطشده به مدت شش ماه هستند تا بازبینی آنها برای پلیس ممکن شود.
از مفاد دیگر این اطلاعیه ثبت اطلاعات دیگری از جمله روز و ساعت استفاده، IP اختصاص یافته و فایل لاگ وبسایتها و صفحات رویت شده است.
رایانههای این مراکز باید الزاماً در حالت «کاربر محدود» قرار بگیرند. در چنین حالتی همه درگاههای ورودی (Port) به طور نرمافزاری بسته میشوند و کاربران نمیتوانند حافظههای جانبی مانند فلشمموری و کارتهای جانبی را که در دوربینهای دیجیتال کاربرد دارند، به رایانه وصل کنند.
همچنین برای ارسال فایل، مسؤول کافینت باید پس از اطمینان از سلامت و آلودهنبودن فایل به بدافزار و ویروس، آنها را از روی رایانه مشتری ارسال کند.
محدودیت یا مصونیت؟
پلیس فتا علت این تشدید کنترل و نظارت را «نگرانیهای شهروندان از سرقت اطلاعات و حسابهای شخصی» و «تأمین امنیت کاربران و استفادهکنندگان» در کافینتها اعلام کرده است.
بیتردید بخشی از بندهای این اطلاعیه همچون پاکسازی اطلاعات کاربران پس از اتمام کار و استفاده اجباری از نرمافزارهای ضدویروس میتواند برای حفظ امنیت کاربران مفید باشد، اما برخی کاربران این قوانین را مصداق ورود به حوزه حریم خصوصی و ثبت اطلاعات شخصی خود از طرف یک نهاد دولتی میدانند.
نگاهی به بند بند این مقررات، از جمله نصب دوربین مداربسته، ثبت مشخصات فردی و ساعات استفاده و ممنوعیت استفاده بیش از یک نفر از یک رایانه، نشان میدهد که هدف از اجرای این مقررات، کنترل هر بیشتر بر دادهها و محتوای رد و بدل شده روی اینترنت است.
آیپی چیست؟
نشانی پروتکل اینترنت (Internet Protocol Address) یا به اختصار نشانی آیپی، عددی است که به هریک از دستگاهها و رایانههای متصل به شبکههایی چون اینترنت اختصاص داده میشوند. پیامهایی که دیگر رایانهها برای این رایانه میفرستند با این نشانه عددی همراه است و راهیابهای شبکه آن را مانند «نشانی گیرنده» در نامههای پستی تعبیر میکنند، تا بالاخره پیام به رابط شبکه رایانه مورد نظر برسد.
اطلاعیه پلیس فتا سه روز پس از سخنان مشاور قضایی دادستان کل کشور منتشر شده است که نسبت به استفاده «مجرمانه» از اینترنت «مرتبط با انتخابات مجلس» هشدار داده بود.
در جریان اعتراضها به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۸، معترضان تصاویر زیادی را به طور ناشناس روی سایتهای اینترنتی گذاشتند و با سرویسهایی چون یوتیوب و توییتر به دیگران اطلاعرسانی کردند. پس از آن بود که محدودیتهای بیشتری از جمله استفاده از ابزارهای عبور از فیلتر اعمال شد.
در حال حاضر، سایتهای مسدود شده در ایران روز به روز افزایش پیدا میکنند و استفاده از انواع فیلترشکن برای دسترسی به این سایتها روز به روز بیشتر میشود؛ هر چند که دولت تمام تلاش خود را برای جلوگیری از فیلترشکنها انجام میدهد. در ماههای گذشته ویپیانها نیز در ایران دچار اختلال شده بودند.
سروان علی نیکنفس، سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا، در گفتوگو با خبرنگار مهر اعلام کرده که استفاده از فیلترشکن طبق قانون ممنوع است.
در قوانین ابلاغی به کافینتها هم آمده است که استفاده و در اختیار گذاشتن هر گونه ابزار دسترسی به سایتهای فیلترشده و حتی معرفی آنها به مشتریان ممنوع است.
بر اساس همین مقررات است که اخیراً در شهرستان بیرجند شش کافینت به علت عدم رعایت نکات امنیتی و استفاده از فیلترشکن تعطیل شده و متصدیان آن به مراجع قضایی اعزام شدهاند.
ویپیان چیست؟
شبکه خصوصی مجازی (Virtual Private Network)، شبکهای است که اطلاعات در آن از طریق یک شبکه عمومی مانند اینترنت جابهجا میشود اما در عین حال با استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری و با تصدیق هویت، این ارتباط همچنان اختصاصی باقی میماند.
شبکه خصوصی مجازی به طور عمده برای ایجاد ارتباط بین شعبههای مختلف شرکتها و یا فعالیت از راه دور مورد استفاده قرار میگیرد.
شبکه خصوصی مجازی به طور عمده برای ایجاد ارتباط بین شعبههای مختلف شرکتها و یا فعالیت از راه دور مورد استفاده قرار میگیرد.
ویپیان به عنوان ابزاری که در ایران برای عبور از فیلتر استفاده میشود، کاربردی مهم دارد.
ویپیان در واقع ابزاری برای خصوصیسازی و امنیت تبادل اطلاعات است و سازمانها و شرکتهای بزرگ حتی برخی نهادهای چون شرکتهای بیمه، بانکها و دانشگاهها هم جهت تبادل اطلاعات بین بخشهای خود از آن استفاده میکنند. بنابراین ماهیت ویپیان، فیلترشکن نیست اما میتوان از آن به عنوان ابزاری برای عبور از فیلتر استفاده کرد.
آیا استفاده از ویپیان بر خلاف قانون است؟
تنها قانون رسمی در این زمینه، کلیک قانون جرایم رایانهای است. در قانون جرایم رایانهای اشاره مشخصی به فیلترشکن نشده است.
علیرضا شیرازی مدیر سایت بلاگفا درباره غیرقانونی بودن ویپیان در وبلاگ خود کلیک مینویسد: براساس آنچه در قوانین آمده و به خصوص در مصادیق اعلامشده، استفاده از فیلترشکن جرم اعلام نشده است. در واقع فقط انتشار و آموزش روشهای عبور به عنوان عملکردی مجرمانه ذکر شده است و حداقل براساس آنچه در قوانین آمده است نمی توان فردی را که از فیلترشکن استفاده کرده است مجرم دانست.
با این وجود رضا تقیپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا، استفاده از فیلترشکن را یک اقدام غیرقانونی میداند و اعلام کرده که با ورود هر گونه ابزار تازه عبور از اینترنت، راههای مبارزه با آن به سرعت ایجاد خواهد شد.
او در عین حال مشکلات قطع ویپیان در ایران را متوجه بانکهای کشور نمیداند چرا که پروتکلهای سیستم بانکی جدا شده است.
با این وجود ایجاد این محدودیتها به اقتصاد داخلی و تجارت با خارج از کشور لطمه خواهد زد چرا که مانع ایجاد ارتباط امن و ارسال دادههای رمزشده خواهد شد.
فناوری هر روز برای عبور از دایره فیلتر راههای تازهای ارائه میدهد و محدودیتهایی این جنین باعث جلوگیری از دسترسی کاربران به سایتهای دلخواهشان نخواهد شد. هر چند نهادهای محدودکننده اینترنت در ایران فعلاً میتوانند با پایین نگاه داشتن سرعت اینترنت برای کاربران مشکلات زیادی ایجاد کنند.
ببینید
در حالی که جنگ لفظی بین ایران و آمریکا وارد مرحله کم سابقه ای شده و نگرانی ها از افروخته شدن شعله جنگ جدیدی در منطقه خلیج فارس در حال افزایش است، مرور و رمزگشایی سیر تحولات منتهی به بحران اخیر، اهمیت فوق العاده ای یافته است.
دنیس راس، دیپلمات کهنه کار آمریکایی تا ژوئن سال ۲۰۰۹ مشاور ویژه وزیر خارجه آمریکا در حوزه خلیج فارس و جنوب غربی آسیا بود و از آن زمان تا نوامبر امسال به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور و دبیر ارشد خاورمیانه، خلیج فارس و جنوب آسیا در شورای امنیت ملی آمریکا مسئولیت داشته است.برای بررسی ریشه ها و چشم اندازهای دور جدید تنشهای بین ایران و آمریکا، با دنیس راس گفتگویی انجام دادم که معتقد است ادامه این مسیر از سوی ایران می تواند کل منطقه را در معرض تهدید جنگ هسته ای قرار دهد:
س: شما در مقاله اخیرتان در روزنامه وال استریت ژورنال، گزینه مهار رابطه با در برنامه هسته ای ایران را مردود دانسته ايد. چرا؟
دنیس راس: در این که تئوری مهار در مفهوم نظری خود در برخی موقعیتها کاربرد دارد بحثی نیست، اما بعید است که در این موقعیت کارایی داشته باشد چون این وضعیت مشابه جنگ سرد نیست که تنها دو بازیگر داشت. اینجا منطقه ای است که در آن وقوع جنگ خیلی محتمل است، جایی که عدم تبادل اطلاعات قاعدهٔ حاکم است و منطقه ای است که اگر ایران در آن به سلاح هسته ای دست پیدا کند، همه همسایگانش نیز بر دستیابی به این سلاح مصِر خواهند بود، اولا به خاطر اینکه از اعمال نفوذ ایران در امان بمانند و ثانیا ً برای اینکه یک ضریب امنیت بالاتری را احساس کنند. آنها الزاما ً احساس نمی کنند که ممکن است کشور دیگری این امنیت را برای آنها تامین کند. مجموع این کشورها در محیطی فعالیت خواهند کرد که به خاطر فقدان ارتباطات موثر و ضریب بالای خطاهای اطلاعاتی، انگشت آنها دائم روی ماشه خواهد بود. در وضعیت بحران، هیچ کشوری فرض نخواهد کرد که می تواند تا بعد از حمله طرف مقابل صبر کند. در نتیجه اگر ایران به سلاحهای هسته ای دست یابد، رهبران ایران خودشان را فریب می دهند اگر تصور کنند موقعیتشان در منطقه تقویت خواهد شد یا جایگاهی بالاتر از همسایگانشان خواهند یافت یا خودشان امنیتی بیشتری خواهند داشت. نتیجه بر عکس خواهد بود. آنها با این کار عملا ًْ ماشه یک منازعه هسته ای را می کشند که در آن همه بازنده خواهند بود. خیلی مهم است که اینطور تصور نشود که گویی ایران می تواند سلاح هسته ای داشته باشد و می شود با مهار آن به نوعی یک فضای امن ایجاد کرد، چون چنین نخواهد شد و در نتیجه به سود همه است که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد، از جمله به سود خود ایران.
س: البته من باید اینجا تاکید کنم که ایران همواره هر نوع تلاش برای رسیدن به توان هسته ای نظامی را تکذیب کرده...
دنیس راس: شما البته درست می گویید که ایرانی ها داشتن چنین نیتی را تکذیب می کنند، اما آنها در همین حال از پاسخگویی به سوالات آژانس بین المللی انرژی اتمی درخصوص ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای شان خودداری می کنند، ابعادی که همواره مورد سوال آژانس بوده اند و آژانس در گزارش اخیر خود هم تصریح کرده که این نگرانی ها مبانی بسیار محکمی دارند.
س: زمانی که باراک اوباما به قدرت رسید، او به صراحت خواستار مذاکره مستقیم با ایران شد، و بسیاری در دو طرف نسبت به امکان پذیر بودن یا حتی صحت این دعوت ابراز تردید می کردند. حال آنچه که از اظهارات و مقاله های شما برداشت می شود این است که آن سیاست به نحو موفقیت آمیزی انزوای ایران را تشدید کرده است. آیا می شود گفت از آغاز ، این تاکتیکی برای منزوی کردن ایران بوده یا که فکر می کنید یک خواست واقعی در دولت آمریکا برای دعوت از ایران به مذاکره وجود داشت؟
دنیس راس: زمانی که دولت اوباما به قدرت رسید، وضعیتی را به میراث برد که در آن بسیاری در سطح جهانی تصور می کردند ریشه مشکل در بی میلی آمریکا نسبت به گفتگو با ایران نهفته است و نه در رفتار ایران. رئیس جمهور تلاش داشت روشن کند که ریشه مشکل ما نیستیم، بلکه ما حاضریم با گفتگو تلاش کنیم این مشکل را حل کنیم. اگر ایرانی ها حاضر نشوند از دعوت رئیس جمهور استقبال کنند، آنگاه دنیا شاهد خواهد بود. پس به تعبیری می شود گفت که آن ابتکار عناصر متعددی را در خود داشت، اما فکر می کنم اصل سوال شما راجع به راستی آن پیشنهاد بود. نباید هیچ شکی در این باشد که آن دعوت کاملا صادقانه طرح شد. یک میل واقعی و صادقانه برای ارتباط مستقیم با ایرانی ها وجود داشت و من فکر می کنم اتفاقا ً همین باعث ناراحتی آنها (ایرانیها)شد.
منتقدین البته می گویند که تنها یک سال و نیم بعد از دراز کردن دست دوستی به سوی ایران توسط آقای اوباما، ایالات متحده تشدید تحریمهای ایران را در دستور کار قرار داد. این در حالی است که در حوزه دیپلماسی، اعتقاد بر این است که باید سیاستها را با صبر و حوصله تعقیب کرد تا به نتیجه برسند. آیا بازگشت به سیاست چماق به نظر شما زودرس نبود؟
دنیس راس: اگر ایران تصمیم گرفته بود که برنامه هسته ای اش را تعلیق کند، در آن صورت ما هم البته می توانستیم یک موضع صبورانه ای اتخاذ کنیم به این معنا که تنها به دنبال مذاکره باشیم و نه به دنبال تشدید فشارها، اما آنها می خواستند هم مذاکره نکنند و هم به پیش بردن برنامه هسته ای شان ادامه دهند، نمی شد که هر دو خواسته شان برآورده شود.
س: بسیاری انتظار دارند اتحادیه اروپا به زودی تحریم های شدیدی بر بخش نفت ایران اعمال کند، و همزمان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تحریم بانک مرکزی ایران را نهایی کرده است، میشود انتظار داشت که این مسیر به نوعی رویارویی منجر شود، چنانچه الان هم شاهد افزایش تنشها در خلیج فارس هستیم. اما بسیاری از تحلیلگران، از جمله تحلیلگرانی در همین اندیشکده شما (انستیتوی واشنگتن برای مطالعات سیاسی خاور نزدیک) اعلام کرده اند که حمله هوایی به تاسیسات هسته ای ایران تنها می تواند موجب تاخیر دو تا سه ساله در این برنامه شود. پس به نظر شما چه منطقی در پس این موضع گیریهای تحریک آمیز قرار دارد؟
دنیس راس: من فکر می کنم که باید به واقعیت ها توجه کنیم. واقعیت حاضر این هست که رئیس جمهوری آمریکا گفته عزمش بر این است که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند. از طرفی این ایران است که همچنان در حال پیشبرد برنامه های هسته ای خودش هست. توجه نکردن ایران به خواسته های مجامع بین المللی بالاخره یک جایی باید برای تهران پیامدهایی را در بر داشته باشد.
ایران می تواند همینطور به برنامه های اتمی خودش ادامه دهد و در مقابل هم جامعه جهانی هر روز در برابر تهران متحدتر می شود. اینکه ایران تصور کند که می تواند همینطور به برنامه های خود ادامه دهد و هیچ پیامدی هم متوجهش نباشد، یک توهم است. این جریان بدون پیامد نخواهد بود و هر چه زمان بگذرد هزینه ای که ایران از این بابت پرداخت خواهد کرد، بیشتر می شود.
منطق این تحریم ها این است که ایران متوجه شود که هزینه های رفتارش هر روز بیشتر می شود و تحریم کنندگان امیدوارند که ایران بالاخره در مرحله ای دریابد که هزینه های برنامه اتمی اش بیشتر از فایده آن شده و رفتارش را تغییر دهد. این چیزی است که تحریم کننده ها با تنگ تر کردن حلقه تحریم ها، در پی آن هستند. ضمن اینکه به ایران پیام دهند که اگر می خواهی تحریم ها ادامه نیابد، راه این است که برنامه اتمی خود را متوقف کند.
ایران ادعا می کند نیتش دستیابی به انرژی صلح امیز هسته ای است و به دنبال تولید سلاح اتمی نیست. مانعی بر سر راه ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای برای مصارف صلح آمیز نیست به شرطی که این کشور بنا بر معاهدات بین المللی به جهان نیز نشان دهد که برنامه هسته ای اش صرفا برای مقاصد غیر نظامی است.
بخشی از پرسش شما این بود که آیا قصدی برای سوق دادن تحریم ها به یک عملیات نظامی هست، نه چنین نیست. آمریکا به طور جدی به دنبال حل این بحران از طرق دیپلماتیک است و تمایلی به مواجهه نظامی با ایران ندارد اما در عین حال باید واقعیت را هم مد نظر داشت که ایران هم باید رفتار فعلی خودش را تغییر دهد.
س: اگر شما مشاور آیت الله خامنه ای بودید، برای برون رفت از این بحران چه مشورتی به او می دادید؟ یعنی برفرض اگر آقای خامنه ای حاضر میشد همه فعالیتهای غنی سازی را در نطنز و قم و جاهای دیگر کلا ً متوقف کند، در مقابل چه می توانست بگیرد؟
دنیس راس: من سخنرانی ها و نوشته های آقای خامنه ای رو همیشه می خوانم و می دانم که او میترسد اگر در یک زمینه کوتاه بیاید، دیگر خواسته ها تمامی نخواهند داشت اما باید توجه داشت که پیامدهای یک تصمیم تا کجا می تواند ادامه پیدا کند.
ایران اکنون در مسیری قرار گرفته گه هزینه های برنامه اتمی اش هر روز در حال افزایش یافتن است و این مسیر همین طور ادامه خواهد داشت و مصائب ایران هر روز بیشتر خواهد شد.
اما راه دیگری هم هست. راهی که لزوما نباید به قربانی کردن همه چیز ختم شود و یا راهی که به باز شدن راه خواسته های بی پایان غرب ختم نشود و آن راه متوقف کردن برنامه های هسته ای است که می تواند به تولید سلاح اتمی بینجامد.
اگر ایران چنین کند، آنگاه خواهد دید که تحریم ها علیه این کشور متوقف خواهد شد و می تواند به زودی در تعامل با بازارهای جهانی قرار گیرد.
آنچه که همه در مورد آن توافق داریم این هست که انزوا هیچ دستاوردی در پی ندارد اما این راهی ست که ایران هم اکنون در پیش رو گرفته و این برایش سودمند نیست.
دولت آمریکا از همان روز اول هم اعلام کرد که اگر ایران راه درست را در پیش بگیرد، فوایدی برای این کشور در پی خواهد داشت. در غیر این صورت، پیامدهایی را باید متحمل شود.