علی لاريجاني: نميدانم چرا تعدادي از اصلاحطلبان در انتخابات ثبت نام نكردند
ایسنا
اگرچه در بررسي شكايات داوطلباني كه صلاحيتشان از سوي هيات اجرايي رد شده بود، اين امكان به وجود آمد تا بسياري از نمايندگان فعلي مجلس كه هياتهاي اجرايي صلاحيتشان را رد كرده بودند، باز به ميدان رقابت بازگردند، اما رييس مجلس شوراي اسلامي اين اقدام هياتهاي اجرايي در رد صلاحيت نمايندگان فعلي مجلس را كه در دورههاي قبلي انتخابات مجلس نيز شاهدش بوديم، اشتباه ميداند، اشتباهي كه سعي ميكند بر خلاف بسياري از تحليلهاي ارايه شده، نام تسويه حساب سياسي را بر آن نگذارد.
رييس مجلس نهم همچنان كه از بررسي طرحي درباره هيات منصفه دادگاههاي سياسي به عنوان يكي از طرحهايي كه اميد دارد در اين مجلس به سرانجام برسد نام ميبرد، اظهار اميدواري ميكندكه در بررسي صلاحيت داوطلبان در هياتهاي نظارت، قانون رعايت شود.
امور بايد از روال قانوني پيگيري شود
علي لاريجاني در گفتوگوي تفصيلي با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري درباره برگزاري انتخاباتي سالم و بر اساس مر قانون تاكيد كرد: اين مساله تاكيد هميشگي ايشان بوده است، لذا انتظار اين است كه در انتخابات پيشرو نيز بر اين اساس حركت شود.
لاريجاني با يادآوري اينكه حتي در حوادث پس از انتخابات سال 88، اصرار مقام معظم رهبري بر اجراي صحيح قانون بود، افزود: ايشان در همان مقطع نيز همواره ميفرمودند، اگر كسي اعتراضي دارد، بايد مسير قانون را طي كند، بر اين اساس متوجه ميشويم كه تنها بايد از روال قانوني امور پيگيري شود و چه در امور انتخابات و چه در ساير امورتنها تمسك به قانون است كه نظم اجتماعي ايجاد ميكند و در غير اين صورت نظم اجتماعي پايههاي درستي نخواهد داشت.
ردصلاحيت نمايندگان فعلي مجلس اشتباه بود
رييس مجلس شوراي اسلامي همچنين در ارزيابي نسبت به ردصلاحيت برخي نمايندگان فعلي مجلس از سوي هياتهاي اجرايي و البته اصلاح آن توسط هياتهاي نظارت، بر ضرورت صحيح بودن عملكرد مجريان و ناظران تاكيد كرد و افزود: قطعا از همان ابتدا ردصلاحيت نمايندگان فعلي مجلس اشتباه بود و هياتهاي اجرايي نبايد اينگونه برخورد ميكردند.
رييس مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: متاسفانه با افرادي كه ما در اين چهار سال با آنها بوديم و افكار و رفتار و كردارشان را ديديم، به دلايلي كه اصلا در شأنشان نبود اينطور رفتار كردند.
وي با اشاره به دلايل هياتهاي اجرايي وزارت كشور در رد صلاحيت برخي از نمايندگان فعلي مجلس گفت: زماني كه ما وارد شديم، ديديم كه اشتباه كردهاند.
رييسمجلس شوراي اسلامي در واكنش به برخي اظهارنظرها مبني بر اين كه رد صلاحيتهاي انجام شده را تسويه حساب سياسي ارزيابي ميكردند، گفت: نميخواهم در اين زمينه قضاوت كنم، يا سوء ظن را تقويت كنم، ولي به هر حال كار غلطي بود و اينكه پشت آن چه تحليلي است، من وارد نميشوم.
رييس قوه مقننه همچنين درباره عملكرد مجريان و ناظران و تاثير آن بر حضور گسترده مردم در انتخابات، افزود: آنچه مهم است و نياز به تحليل عميق هم ندارد، اين است كه در شرايط فعلي و از منظر منافع ملي كشور، هر چه حضور مردم در انتخابات چشمگيرتر باشد، هم در مورد خطرات جنبه بازدارندگي دارد و هم بر شأن ايران تاثيرگذار است.
هياتهاي اجرايي در برخي موارد دقت لازم را نداشتند
وي تاكيد كرد: دوستاني كه در بخشهاي اجرايي و نظارت هستند، اگر مطابق قانون عمل كنند و رفتار دقيقي داشته باشند، با اطلاعات غيردقيق با افراد برخورد نكنند، حتما عملكردشان باعث چشمگيرتر شدن حضور مردم در انتخابات خواهد شد و فكر ميكنم در كاري كه هياتهاي اجرايي انجام دادند، در برخي موارد دقت لازم صورت نگرفت و بايد حتما دولت و وزارت كشور در اين زمينه دقيقتر عمل كنند. انشاءالله هيات نظارت اين مشكل را حل كند و قانون رعايت شود.
لاريجاني همچنين تاكيد كرد: ما فقط اجراي قانون را ميخواهيم و مر قانون بايد رعايت شود. در قانون گفته شده از چهار مرجع كسب اطلاع و بررسي شود تا حقي از افراد ضايع نشود و اين امر به حضور مردم كمك ميكند.
ممكن است در آينده آرايش نيروها در مجلس تا حدي متفاوت باشد
لاريجاني در ادامه به پيشبيني تركيب مجلس نهم پرداخت و خاطرنشان كرد: ممكن است در آينده آرايش نيروها در جبهههاي مختلف تا حدي متفاوت باشد و تقسيمات آنها از حالت مخفي علنيتر شود كه اين شفافيتها گاهي كار را منظمتر ميكند.
احتمال عملكرد شفاف گروههاي مختلف درمجلس نهم
لاريجاني همچنين در زمينه تغيير رفتار برخي افراد اصولگرا و تندروتر شدن آنها از ابتداي مجلس هشتم تاكنون و تاثير آن بر انتخابات رييس مجلس آينده، يادآورشد: ممكن است در كل تاثيرگذار باشد؛ عملكرد اين افراد شايد باعث شود گروههاي مختلفي كه در مجلس فعال هستند وضعيت شفافتري در مجلس آينده پيدا كنند.
وي ادامه داد: درست است كه در فراكسيون اصولگرايان همه اصولگرا بودند، ولي بايد تقسيمبندي داشت، لذا ممكن است، در آينده شكل آن تا حدودي شفافتر شود.
نميدانم چرا تعدادي از اصلاحطلبان در انتخابات ثبت نام نكردند
لاريجاني در زمينه ثبت نام نكردن تعدادي از اصلاحطلبان مجلس هشتم براي مجلس بعدي، به ايسنا گفت: نميدانم چرا تعدادي از اصلاحطلبان براي حضور در انتخابات نامنويسي نكردند. اگر ثبت نام ميكردند، فضا را براي حضور افرادي كه به اين فكر علاقهمندتر بودند، فراهمتر ميكردند و اين كار خوبي بود، اگر انجام ميشد.
لاريجاني در زمينه فضاي موجود براي تبليغات اصلاحطلبان نيز خاطرنشان كرد: مانعي براي تبليغات آنها وجود ندارد.
رييس فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسشي در زمينه ميزان احتمال تاييد صلاحيت اصلاحطلبان ثبت نام كرده، گفت: ما در مورد اصولگرايان هم نميتوانيم چنين تعهدي بدهيم، چون تعدادي از آنها را هم در هياتهاي اجرايي رد كردند. ولي فكر ميكنم شوراي نگهبان اشكالاتي كه اين بار در هيات اجرايي به وجود آمد، را رفع كند.
رييس فراكسيون اصولگرايان در ادامه در پاسخ به پرسشي درباره راهكار تعيين رييس مجلس نهم و اين كه آيا اين مساله همانند مجلس هشتم در فراكسيون اصولگرايان نهايي خواهد شد، گفت: سازوكار انتخاب رييس در مجلس نهم را نميدانم، و معلوم نيست چارچوب نظري براي انتخاب رييس چگونه خواهد بود. منتخبين در مجلس نهم بايد با هم بحث كنند تا به يك مدلي دست يابند. ممكن است فراكسيونها متعددتر شود، يا ممكن است با هم اتحادي پيدا كنند. الان نميتوان چندان قضاوت كرد.
رييس قوه مقننه درباره مهمترين اولويتهاي مجلس هشتم تا پايان دوره آن تاكيد كرد: چند قانون مهم داريم كه به زودي در دستور كار مجلس قرار ميگيرد يا به اتمام ميرسد كه مهمترين آنها لايحه مبارزه با قاچاق كالا و ارز است كه در حال بررسي است. پس از هم قانون بودجه است كه منتظر آن هستيم.
وي ادامه داد: قانون تجارت كه حدود 12 ماه روي آن كار و بررسي زيادي صورت گرفته و قانون نفت از مهمترين مواردي است كه بايد بررسي آن در مجلس هشتم انجام شود.
رييس مجلس همچنين بررسي طرحي درباره هيات منصفه دادگاههاي سياسي را يكي ديگر از طرحهايي برشمرد كه احتمال ميدهد تا پايان دوره مجلس هشتم مطرح شود و افزود: اگر اين طرح به مجلس هشتم برسد خيلي خوب است، زيرا اصلي از قانون اساسي است كه قانوني براي آن نوشته ميشود. وي ادامه داد: طرحي نيز در مورد صدا و سيما مطرح است كه اميدواريم از كميسيون فرهنگي خارج شود زيرا چهار سال است كه منتظر آن هستيم. اينها اولويتهاي ماست و اميدواريم آنچه در كميسيونها در مورد طرحها و لوايح انجام شده، به زودي به صحن بيايد.
درخواستها برای آزادی موسوی، کروبی و رهنورد در اولین سالگرد حصر خانگی آنان افزایش می یابند
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران شیرین عبادی، برندۀ جایزۀ صلح سال ۲۰۰۳، امروز خواستار یک کمپین پایدار بین المللی برای آزادی سه رهبر مخالفان که نزدیک به یک سال است در حصر خانگی به سر می برند شد.در بیانیه ای که امروز منتشر شد، عبادی گفت: “با اعلام حمایت از فراخوان زندانیان سیاسی از تمامی آزادی خواهان سرا سر دنیا دعوت می کنم که از هیچ کوششی برای پی گیری آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران به ویژه خانم زهرا رهنورد و آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی دریغ نورزند.”
با اشاره به انتخابات مجلس پیش روی، عبادی گفت: “از هم وطنان گرامی دعوت می کنم تا با تحریم انتخابات نمایشی مجلس شورای اسلامی که در دوازدهم اسفند ماه سال جاری برگزار می شود، یک بار دیگر عدم مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی ایران را به جهانیان نشان دهند.”
بیانیۀ شیرین عبادی به دنبال فراخوان مشابهی که توسط ۳۹ زندانی سیاسی ایران امضاء شده و روز ۵ بهمن ۱۳۹۰ در وبسایت کلمه منتشر شده بود، انتشار یافت. این فراخوان اعلام میدارد: “از تمامی هموطنان آزاده و آگاه خویش درهرکجای جهان که هستند، میخواهیم در کنار آگاهیبخشی در مورد انتخابات دروغین و مهندسی شده و فرمایشی اسفندماه، از هیچ کوششی برای پیگیری آزادی رهبران محبوس جنبش سبز در بهمن ماه جاری دریغ نکنند.”
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران حمایت کامل خود را از فراخوان شیرین عبادی و زندانیان سیاسی برای آزادی فوری رهنورد، موسوی، و کروبی اعلام میدارد.
advertisement@gooya.com | |
پس از اینکه در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ موسوی، کروبی، و رهنورد ازمردم برای یک راهپیمایی در همبستگی با جنبش های مردمی در تونس و مصردعوت کردند، مقامات ایرانی آنان را عملا تحت حصر خانگی قرار دادند. مقامات همچنین به تقاضای آنان برای مجوز راهپیمایی وقعی نگذاشتند. با این وجود، هزاران نفر از مردم در ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ به صورت مسالمت جویانه به خیابانها رفتند اما با سرکوب وحشیانۀ مقامات روبرو شدند.
از آن زمان تا کنون، موسوی، کروبی، و رهنورد بدون کمترین دسترسی به ارتباطات، و با تماسهای غیر متناوب با خانواده های خود در منازل خود نگهداری شده اند. مقامات ایرانی مکررا گفته اند که موسوی، کروبی، و رهنورد تحت بررسی قضایی قرار ندارند و هرگز هیچ اتهامی به صورت رسمی علیه آنان اعلام نشده است.
سخنگوی کمپین، هادی قائمی گفت: “پس از یک سال بدون کیفرخواست و یا محاکمه، دیگر نمیتوان آنچه را که ظرف سال گذشته بر سر موسوی، کروبی، و رهنورد آمده است حصر خانگی بدون طی مراحل رسمی خواند. این دیگر آدم ربایی است.”
زندانیانی که فراخوان ۵ بهمن را امضا کرده اند افراد زیر می باشند: بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زید آبادی، جواد امام، محسن امین زاده، مسعود باستانی، عماد بهاور، سید علیرضا بهشتی شیرازی، سیدمصطفی تاجزاده، سعید جلالی فر، علی جمالی، امیر خرم، بابک داشاب، محمد داوری، مجید دری، امیر خسرو دلیر ثانی، علیرضا رجایی، حسین زرینی، عیسی سحر خیز، داوود سلیمانی، محمد سیف زاده، قاسم شعله سعدی، کیوان صمیمی، فریدون صیدی راد، جلیل طاهری، محمد فرید طاهری قزوینی، فیض الله عرب سرخی، سیامک قادری، ابوالفضل قدیانی، فرشاد قربان پور، سعید متین پور، محسن محققی، مهدی محمودیان، محمد رضا معتمد نیا، علی ملیحی، عبدالله مومنی، محسن میردامادی، بهزاد نبوی، ضیا نبوی، ابوالفضل عابدینی
اخبار روز:
اخیرا سی و نه زندانی سیاسی طی انتشار بیانیه ای اعلام داشته اند: « آقایان موسوی و کروبی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، تنها به جرم پیگیری رأی موکلان خود و پایمردی بر مواضع حق طلبانهشان، قریب به یک سال است که در حبس و حصر غیرقانونی و ناجوانمردانه بسر میبرند. یک سال پیش، آنان در چنین ماهی برای حمایت از جنبشهای مردمی رهاییبخش و خواستههای انسانی آزادگان تونس و مصر و کشورهای منطقه، درخواست راهپیمایی کردند. پاسخ صاحبان قدرت نامشروع، همانند تمامی روزهای پس از ۲۲خرداد ۱۳۸۸، منفی بود. وقتی اقتدار حاکمیت، متکی بر آراء حقیقی و روندهای دموکراتیک نباشد، نه تنها مخالفان از امکان بروز و ظهور محروم میشوند بلکه به شدیدترین شکل مورد سرکوب قرار میگیرند. همان مواجههی خشونتبار و ضدانسانیای که پس از انتخابات رسوای ۱۳۸۸، جان دهها شهروند مظلوم را فدای جاه طلبی اقتدار طلبان کرد و هزاران شهروند مظلوم (از نخبه تا عادی و از شناخته شده تا گمنام) را ظالمانه به حبس افکند و با سرکوب غیرانسانی مورد حمله و هجمه قرار داد».
امضا کنندگان بیانیه یادشده از تمامی هموطنان آزاده و آگاه در هر کجای جهان که هستند و از تمامی آزادیخواهان جهان و نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر می خواهند تا برای رهایی رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران از حبس نامشروع و ظالمانه اقدام نمایند. مینویسند: «ما معتقدیم که آرمانهای انقلاب مردمی ۱۳۵۷ و تحقق آزادی و جمهوریت و استقلال و رفاه و پیشرفت، در گرو کوشش پیگیر و تلاش مصمم و بییأس است؛ این راهی است که از مشروطه و نهضت ملی گشوده شده و تداوم اش با عزم مستدام یاران صبور و متوکل و امیدوار سبز در پیوند است».
سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور خواهان پایان دادن به اسارت و زندان خانگی خانم زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی میباشد.
ما همچنان بر این باوریم که بحران و وضعیت فاجعه بار کنونی کشور تماماً ناشی ازمشکلات عمیق و ساختاری نظام حاکم در ایران میباشد و پیروزی ملت بزرگ ایران بر حکومت جهل و استبداد جمهوری اسلامی تنها با استقرار یک حکومت ملی امکان پذیر است. ما از همه اعضا و هواداران خود میخواهیم آنچه را که در توان دارند بکار گیرند تا جنبش مصدقی بتواند به هدف خود که استقرار چنین حکومتی است، نزدیک تر شود. ما تردید نداریم که در دراز مدت تمامی نیروهای متعهد و صمیمی خواهان آزادی ایران ناگزیر از این راه گذر خواهند نمود.
در اوضاع شدیدا بحرانی کنونی که حکومت دینی عملا وارد چرخه فروپاشی و اضمحلال شده و از این طریق کشور را در معرض تجاوز خارجی، ورشکستگی اقتصادی، تجزیه و جنگ داخلی قرار داده است تنها راه ممکن برای خروج از این بن بست شوم ایجاد یک اتحاد ملی برای عملی ساختن تغییرات اساسی ساختاری کارساز خواهد بود. تغییراتی که تحقق دموکراسی، حاکمیت مردم و جدائی دین از حکومت را ممکن سازد.
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری - دکتر همایون مهمنش
ششم بهمن ۱٣۹۰ برابر بیست و ششم ژانویه ۲۰۱۲
info@iranazad.info
www.iranazad.info
امضا کنندگان بیانیه یادشده از تمامی هموطنان آزاده و آگاه در هر کجای جهان که هستند و از تمامی آزادیخواهان جهان و نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر می خواهند تا برای رهایی رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران از حبس نامشروع و ظالمانه اقدام نمایند. مینویسند: «ما معتقدیم که آرمانهای انقلاب مردمی ۱۳۵۷ و تحقق آزادی و جمهوریت و استقلال و رفاه و پیشرفت، در گرو کوشش پیگیر و تلاش مصمم و بییأس است؛ این راهی است که از مشروطه و نهضت ملی گشوده شده و تداوم اش با عزم مستدام یاران صبور و متوکل و امیدوار سبز در پیوند است».
سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور خواهان پایان دادن به اسارت و زندان خانگی خانم زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی میباشد.
ما همچنان بر این باوریم که بحران و وضعیت فاجعه بار کنونی کشور تماماً ناشی ازمشکلات عمیق و ساختاری نظام حاکم در ایران میباشد و پیروزی ملت بزرگ ایران بر حکومت جهل و استبداد جمهوری اسلامی تنها با استقرار یک حکومت ملی امکان پذیر است. ما از همه اعضا و هواداران خود میخواهیم آنچه را که در توان دارند بکار گیرند تا جنبش مصدقی بتواند به هدف خود که استقرار چنین حکومتی است، نزدیک تر شود. ما تردید نداریم که در دراز مدت تمامی نیروهای متعهد و صمیمی خواهان آزادی ایران ناگزیر از این راه گذر خواهند نمود.
در اوضاع شدیدا بحرانی کنونی که حکومت دینی عملا وارد چرخه فروپاشی و اضمحلال شده و از این طریق کشور را در معرض تجاوز خارجی، ورشکستگی اقتصادی، تجزیه و جنگ داخلی قرار داده است تنها راه ممکن برای خروج از این بن بست شوم ایجاد یک اتحاد ملی برای عملی ساختن تغییرات اساسی ساختاری کارساز خواهد بود. تغییراتی که تحقق دموکراسی، حاکمیت مردم و جدائی دین از حکومت را ممکن سازد.
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری - دکتر همایون مهمنش
ششم بهمن ۱٣۹۰ برابر بیست و ششم ژانویه ۲۰۱۲
info@iranazad.info
www.iranazad.info
اخبار روز:
واقعیت این است که در انتخابات نهمین دوره مجلس، دیگر سخن تنها بر سر نظارت استصوابی و دیگر دستکاریهای رایج انتخاباتی نیست. این بار، رقابت تنها بین دو گروه محدود حکومتی است که هر دو با حمایت "رهبر" در فروپاشی اقتصادی، فساد مالی و سیاسی حکومت و به فلاکت کشاندن کشور سهم مشترک دارند. از همین روست که وسیع ترین نیروهای سیاسی اصلاح طلب داخل کشور و اپوزیسیون خارج از نظام به مخالفت با انتخابات فرمایشی برخاسته اند.
به باور حزب دمکراتیک مردم ایران، هنگامی که "حصر غیرقانونی" میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد همچنان ادامه دارد و بازداشت بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، فضای پادگانی را بر کشور حاکم گردانده است. در شرایطی که نه احزاب سیاسی ازآزادی برخوردارند ونه مطبوعات، رویکرد عمومی آزادی خواهان ایران در تحریم هرچه گسترده تر انتخاباتِ فرمایشیِ مجلس نهم، مناسب ترین و موثّرترین ترین روش ممکن است.
مردم شریف ومیارزایران!
در شرایطی که حاکمیّت همه راه ها را برای برقراری انتخابات آزاد بسته، نباید با شرکت در انتخابات، به حکومتی که مصالح و منافع ملی ایران را به پرتگاه هلاکت باری کشانده، مشروعیت سیاسی بخشید.
حزب دمکراتیک مردم ایران، همهی حائزین رای بویژه درشهرهای بزرگ کشور را فرا می خواند تا با تحریم این انتخابات، پاسخ دندان شکنی به سخنان مقامات بالای جمهوری اسلامی دهند که "حضور دشمن شکن مردم در انتخابات" را "پیش بینی" کرده اند. مردمی که با شرکت آگاهانه در انتخابات سال ۸۸ جنبش سبز را آفریدند، این بار، ولی با تحریم گسترده انتخابات، با گفتنِ "نه" به مستبدین، ومقاومت مدنی فراگیر؛ می توانند کابوس دیگری برای حکومت بیافرینند؛ وزمینه رابرای مبارزات اساسی تربعدی، دردستیابی به آزادی ومردمسالاری وتامین شرایط یک انتخابات واقعاً آزاد، فراهم آورند.
حزب دمکراتیک مردم ایران بار دیگر با اعتراض شدید نسبت به این انتخابات فرمایشی، بر خواست برگزاری انتخابات آزاد بر اساس اصل رقابت و امکان انتخاب بین کاندیداها به معنای واقعی آن پای می فشارد. ما بر این باوریم که نیروهای زنده ای که از هر سو مخالف سیاست های حاکم ودرچالش با شیوه زمامداری ولی فقیه اند، اکثریت آرا و افکار عمومی کشور را تشکیل میدهند. این نیروها دیر یا زود مهر خود را در ساختن آینده، بر صحنه سیاست ایران خواهند زد.
حزب دمکراتیک مردم ایران با پایبندی به مشی سیاسی مسالمت آمیزوباورمند به تغییروتحول آرام، همه ایرانیان را دعوت می کند؛ تادرمحیط کاروزندگی وآموزشی خویش، هرجا که هستند؛ وهرکس به شیوه وامکانات خود، برای افشاء این انتخابات فرمایشی پیش رو وعدم شرکت درآن؛ ونیزبرای تامین پیش شرط های یک انتخابت آزاد؛ دست به کارزار تبلیغی ـ ترویجی زده وازاین راه، مبارزه ومقاومت مدنی سرتاسری کارسازی راسامان دهند.
حزب دموکراتیک مردم ایران
۵ بهمن ۱٣۹۰ - ۲۵ ژانویه ۲۰۱۲
به باور حزب دمکراتیک مردم ایران، هنگامی که "حصر غیرقانونی" میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد همچنان ادامه دارد و بازداشت بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، فضای پادگانی را بر کشور حاکم گردانده است. در شرایطی که نه احزاب سیاسی ازآزادی برخوردارند ونه مطبوعات، رویکرد عمومی آزادی خواهان ایران در تحریم هرچه گسترده تر انتخاباتِ فرمایشیِ مجلس نهم، مناسب ترین و موثّرترین ترین روش ممکن است.
مردم شریف ومیارزایران!
در شرایطی که حاکمیّت همه راه ها را برای برقراری انتخابات آزاد بسته، نباید با شرکت در انتخابات، به حکومتی که مصالح و منافع ملی ایران را به پرتگاه هلاکت باری کشانده، مشروعیت سیاسی بخشید.
حزب دمکراتیک مردم ایران، همهی حائزین رای بویژه درشهرهای بزرگ کشور را فرا می خواند تا با تحریم این انتخابات، پاسخ دندان شکنی به سخنان مقامات بالای جمهوری اسلامی دهند که "حضور دشمن شکن مردم در انتخابات" را "پیش بینی" کرده اند. مردمی که با شرکت آگاهانه در انتخابات سال ۸۸ جنبش سبز را آفریدند، این بار، ولی با تحریم گسترده انتخابات، با گفتنِ "نه" به مستبدین، ومقاومت مدنی فراگیر؛ می توانند کابوس دیگری برای حکومت بیافرینند؛ وزمینه رابرای مبارزات اساسی تربعدی، دردستیابی به آزادی ومردمسالاری وتامین شرایط یک انتخابات واقعاً آزاد، فراهم آورند.
حزب دمکراتیک مردم ایران بار دیگر با اعتراض شدید نسبت به این انتخابات فرمایشی، بر خواست برگزاری انتخابات آزاد بر اساس اصل رقابت و امکان انتخاب بین کاندیداها به معنای واقعی آن پای می فشارد. ما بر این باوریم که نیروهای زنده ای که از هر سو مخالف سیاست های حاکم ودرچالش با شیوه زمامداری ولی فقیه اند، اکثریت آرا و افکار عمومی کشور را تشکیل میدهند. این نیروها دیر یا زود مهر خود را در ساختن آینده، بر صحنه سیاست ایران خواهند زد.
حزب دمکراتیک مردم ایران با پایبندی به مشی سیاسی مسالمت آمیزوباورمند به تغییروتحول آرام، همه ایرانیان را دعوت می کند؛ تادرمحیط کاروزندگی وآموزشی خویش، هرجا که هستند؛ وهرکس به شیوه وامکانات خود، برای افشاء این انتخابات فرمایشی پیش رو وعدم شرکت درآن؛ ونیزبرای تامین پیش شرط های یک انتخابت آزاد؛ دست به کارزار تبلیغی ـ ترویجی زده وازاین راه، مبارزه ومقاومت مدنی سرتاسری کارسازی راسامان دهند.
حزب دموکراتیک مردم ایران
۵ بهمن ۱٣۹۰ - ۲۵ ژانویه ۲۰۱۲
تحریم نفت ایران؛ "نمایش" یا "فرصت" ؟
سردار محمدرضا نقدی، رئيس سازمان بسيج مستضعفان، نتحریم نفتی ایران را "یک فرصت" دانست که میتواند حرکت ایران به سمت اقتصاد بدون نفت را تسریع کند. رئیس سازمان بسیج به واحد مرکزی خبر گفت: «برای دستیابی به استقلال کشور، اقدامی مناسبتر از این وجود ندارد. البته بهتر بود ما خودمان به حدی میرسیدیم که صادرات نفت را قطع میکردیم. درهرحال تحریم نفتی ایران یک فرصت است».
وی همچنین درباره بازگشت ناو هواپیمابر "آبراهام لینکلن" به خلیج فارس علیرغم تهدیدات فرمانده ارتش ایران گفت: «پس از هشدار فرمانده کل ارتش، آمریکاییها نامه التماسآمیزی نوشتند که پس از دریافت این نامه نرمشی در مقابل آنها صورت گرفت تا زمانی که مصلحت ایجاب میکند در این منطقه تردد داشته باشند».
امام جمعه موقت تهران نیز هدف از تحریم نفت ایران از سوی اروپا را تاثیرگذاری بر انتخابات مجلس دانست. احمد خاتمی در خطبههای نماز جمعه امروز تهران (۷ بهمن، ۲۷ ژانویه) گفت: «حداقل در این سی چهل روز مانده به انتخابات، میخواهند با این كارها تاثیر انتخاباتی خود را بگذارند و بعد از آن بگویند ببخشید ناموفق بوده و دست از پا درازتر فرار كنند».
وی به تحریمهای غرب علیه ایران در طول ۳۰ سال گذشته اشاره کرد و تحریم نفت از سوی اروپا را "شقالقمر" ندانست بلکه به گفتهی او «غرب گاهی فتیله این تحریمها را بالا کشیده و گاه پایین».
این عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان، تحریم خرید نفت ایران را "فرصت سازی" دانست و گفت: «پیشرفتهای خیره كننده هستهای از دل تحریمها در آمده است». وی ابراز امیدواری کرد که با این تحریمها ایران بتواند به سمت اقتصاد بدون نفت "خیز" بردارد.
احمد خاتمی با اشاره به بالا رفتن قیمت نفت پس از تحریم خرید نفت ایران خطاب به اروپا گفت: «قبل از آن كه ما را تحریم كنید خود را تحریم كردهاید، ما مشتریانی داریم كه به طور وصفناپذیر از نفت ما استقبال كردهاند و میگویند نفت خود را به ما بدهید».
امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از سخنانش آمادگی عربستان برای جایگزینی نفت ایران را "قصهای بسیارخندهدار" نامید و خطاب به مقامات عربستان گفت: «شما عرضه این كار را ندارید و در صورت چنین اقدامی، برگ سیاه دیگری به پرونده خود میافزایید و كاری نمیتوانید بكنید».
در واکنشی مشابه، علاالدین بروجردی، رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس نیز تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا را "اقدامی نمایشی" خواند که اجرا نخواهد شد. او در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفت: «در آشفته بازار اقتصاد اتحادیه اروپا، ادعای تحریم نفتی ایران اقدامی نمایشی است که طی چند روز اخیر نیز تاثیر منفی خود را بر اقتصاد اروپا نشان داده است و مطمئنا در ۶ ماه آینده نیز اجرا نخواهد شد.»
واکنش به تحریم نفت باید از مجاری رسمی باشد
در مقابل اشخاصی چون سردار نقدی و احمد خاتمی و علاءالدین بروجردی، مسئولان دیگری واکنشهایی متفاوت نسبت به تحریم نفت ایران از خود نشان دادند. حمیدرضا کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس یکی از این افراد است. وی در گفت و گو با خبرگزاری مهر تاکید کرد که واکنش به تحریمهای نفتی اروپا علیه ایران باید از سوی افراد ذیصلاح باشد نه اینکه هر فردی از هر گوشه کشور اظهارنظر و اعلام سیاست کند.
آقای کاتوزیان گفت: «بهتر است نهادها، دستگاهها و افرادی که صلاحیت ورود به مسائل تخصصی را ندارند و اساسا نسبت به تبعات اظهارنظرهای مختلف آگاه نیستند، به این حوزه ورود پیدا نکنند».
وی ورود مجلس به موضوع قطع صادرات نفت به اروپا از هم اکنون و قبل از اتمام فرصت شش ماهه اروپا و قبل از انجام کار کارشناسی دولت را بیمورد دانست و گفت: «چطور است که مجلس در تصمیم گیریهای حساس و پراهمیت داخلی دخالت داده نمیشود، اما جایی که میخواهند رفتار کاملا منفی و برخورد خصمانه در فضای بینالمللی داشته باشند از مجلس به عنوان ابزار استفاده میکنند. استفاده از جایگاه مجلس به عنوان ابزار در دست دیگران لطمه به این جایگاه میزند».
به گزارش خبرگزاری مهر روز چهارشنبه ۵ بهمن، تعدادی از نمایندگان مجلس خبر از تهیه طرحی دادند که بر اساس آن صدور نفت به اروپا قبل از ماه ژوئن و مهلت شش ماهه اروپا قطع شود.
«روزهای سیاهتری در انتظار اقتصاد ایران است»
تب فرو نشست، لااقل موقتا، دلار ۱۷۰۰ تومان و سکه ۷۳۰ هزار تومان. تمهیدات دولت گویا موثر واقع شد؛ بالا بردن نرخ بهره بانکی، تک نرخی کردن ارز و پیشفروش سکه تا زمانی که به گفته رئیس کل بانک مرکزی تقاضا برای آن به شدت کاهش یابد، اقدامات دولت برای مهار بازار سرکش طلا و ارز بود و حالا گویا این اقدامات جواب داده است.
هرچند روز پنجشنبه ۶ بهمن قیمت سکه تا حوالی ظهر چهار بار تغییر کرد، اما به گزارش خبرآنلاین روز جمعه قیمتها تا حدودی تثبیت شد. این تثبیت اما به عقیدهی جمشید اسدی استاد اقتصاد دانشگاه پاریس، پایدار نخواهد ماند. او دو دلیل برای این پیشبینی خود بر میشمرد: «یکی اینکه هنوز نرخ بهرهی ۲۲درصدیای که بانک اعلام کرده به سپردههای مردم میدهد، بسیار کمتر از نرخ تورم است که بعضی از برآوردها آن را حتی تا ۵۰ درصد در نظر گرفتهاند. دلیل دوم اینکه من مطمئن نیستم که با ارز تکنرخی یا ۱۲نرخی، دولت ارز کافی داشته باشد برای اینکه به تقاضاها پاسخ بدهد. در نتیجه، من فکر میکنم این سیاست دولت بعد از اثر تبلیغاتیای که برای چند روز خواهد داشت، دوباره با ورشکستگی مواجه خواهد شد و قیمتها دوباره افزایش پیدا خواهد کرد».
نرخی که دولت برای دلار اعلام کرده ۱۲۲۶ تومان است و بانک مرکزی طی بخشنامهای اعلام کرده صرافیها تنها مجازند ۳ تا ۵ درصد گرانتر از این قیمت، دلار را عرضه کنند. در بخشنامه بانک مرکزی تصریح شده که پروانه فعالیت صرافیهای متخلف باطل خواهد شد.
رئیس کل بانک مرکزی نیز در مصاحبه اختصاصی خود با واحد مرکزی خبر از "تمهیداتی" سخن گفته که دولت فراهم کرده تا ارز از کانالهای غیررسمی عرضه نشود. وی از جمله به پرداخت ارز به مسافران اشاره کرده و گفته است: «برای مسافر باید اطمینان پیدا کنیم که این ارز حتما خارج میشود بنابراین در گیت فرودگاه پول را به مسافران میدهیم».
اما پرسش اینجاست که این کنترلها چگونه صورت خواهند گرفت؟ آیا دولت میتواند در هر صرافی یک مامور بگذارد؟ پاسخ جمشید اسدی به این پرسشها منفی است: «همانطوری که دولت جمهوری اسلامی توانسته ماهواره، مشروب و ویدئوهای ممنوع را کنترل کند، ارز را هم خواهد توانست کنترل کند. کما اینکه به اعتبار گزارشهای قابل اتکا، برخی از محافل رانتخوار در دونرخی بودن ارز سهیم هستند و از آن سود میبرند و حتی زمزمههایی بود که خود دولت هم بخشاً چنین کاری را میکند. به هیچ عنوان دولت نخواهد توانست بازار را کنترل کند».
جمشید اسدی میگوید مسئله ساده است، تقاضای شدیدی برای ارز وجود دارد و علت آن هم این است که مردم نگران از بین رفتن قدرت خرید خود هستند. در نتیجه تقاضا برای ارز بالاست، حتی برای کسی که مسافرت نمیکند. او میگوید: «کسی که پول دارد، ریال دارد، میداند ۱۰ روز بعد ارزش پولاش پایین آمده است. وقتی دلار دارد، میداند که ارزش آن پایین نیامده است. گیرم پایاش را از چارچوب ایران بیرون نگذارد؛ امروز میخرد، ۱۰ روز بعد میفروشد، میداند سودی دارد و قدرت خرید خودش را تا اندازهای حفظ میکند. این تقاضا از بین رفتنی نیست».
تحریمها مزید بر علت است
جمشید اسدی تحریم خرید نفت ایران از سوی اروپا و نیز بلوکه کردن داراییهای بانک مرکزی ایران را دلیل عمده دیگری بر نوسانات قیمت طلا و ارز میداند و معتقد است تنش افروزیهای سرسختانه جمهوری اسلامی که ایران را به لحاظ سیاسی و اقتصادی در جهان منزوی کرده نیز بر این شرایط بد اقتصادی تاثیرگذار است.
او میگوید: «تحریم به یک روایت یعنی داد وستد با کشور کم شود. وقتی داد وستد جهانیان با کشور کم شود یعنی تقاضا برای ریال که پول ملی ماست کم میشود. وقتی تقاضای جهان برای پول ملی ما کم شود، بدیهی است که بر ارزش آن تاثیرگذار خواهد بود و این یکی از مهمترین دلایل سقوط ارزش ریال است».
در ابتدای شروع نوسانات قیمت ارز و طلا در ایران، دکتر فریدون خاوند استاد اقتصاد در گفت و گو با دویچهوله تصریح کرده بود که تا روابط خارجی ایران بهبود نیابد، قیمت ارز و طلا پایین نخواهد آمد.
وی در آن گفت و گو اظهار داشت: «به صورت مقطعی شاید بتوان دلار یا یورو را مقداری پایین آورد ولی در درازمدت سیر تحول ارز در ایران به سوی افزایش و صعود میرود، مگر آن که وضعیت روابط خارجی و بازرگانی ایران با دنیا از حالت تنشآلود فعلی خارج شود».
میترا شجاعی
تحریریه: بهمن مهرداد
تحریریه: بهمن مهرداد
اف بی آی و جمعآوری اطلاعات کاربران شبکههای اجتماعی
پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) اعلام کرده که به دنبال طراحی سیستمی برای طبقهبندی و تحلیل اطلاعاتی است که از شبکههای اجتماعی گردآوری کرده است . به گفتهی مقامات اف بی آی، این سیستم بهدنبال این است که هرگونه اطلاعاتی را که «تهدیدی علیه امنیت داخلی و جهانی» بهشمار میرود، با استفاده از فنآوری «مشآپ» جمعآوری کند.
فنآوری «مشآپ» به افزونه یا صفحهی اینترنتی اطلاق میشود که دادهها را از چندین منبع مختلف گردآوری و در یک سرویس تازه ارائه میکند. با استفاده از شیوهی مشآپ میتوان اطلاعات را براساس نیاز طبقهبندی، ترکیب و تحلیل کرد.
پلیس فدرال آمریکا به شرکتهایی که دستاندرکار طراحی سیستمهای مشآپ و تحلیل داده هستند اعلام کرده که از طرحهای آنها استقبال میکند و به دنبال تخمین هزینههای راهاندازی چنین سیستم اطلاعاتی است. «مرکز اطلاعات استراتژیک و عملیاتی» اف بی آی با اعلام این خبر، توضیح داده است که این سیستم به دنبال آن است که برنامهها و اقدامات «کاربران خطرناک» را پیشبینی کرده و رد گروههای تهدیدکنندهی امنیت در فضای مجازی را بگیرد.
اف بی آی میخواهد افزونه بتواند به شکل خودکار در شبکههای اجتماعیای مثل «فیسبوک» یا «توئیتر» جستوجو و اطلاعاتی که در تنظیم حریم شخصی به روی عموم باز است را بررسی کند.
بنا به گفتهی مرکز تحقیقات استراتژیک پلیس فدرال آمریکا، افزونهی مدنظر آنها باید این قابلیت را داشته باشد که توئیتهای غیرانگلیسی زبان را فورا به زبان انگلیسی ترجمه کند و با استفاده از نقشههای «گوگل مپ» و «یاهو مپ»، مکانهای جغرافیایی مخل امنیت را شناسایی و نقطهگذاری کند.
سیستم مدنظر اف بی آی، باید قابلیت جستوجوی خودکار و سریع کلیدواژههایی که این نهاد امنیتی «خطرناک و حساس» توصیف کرده را نیز داشته باشد. در سند ۶ صفحهای که از سوی این نهاد امنیتی آمریکا اعلام شده، تاکید شده است که به جز شبکههای اجتماعی پرطرفداری مثل فیسبوک یا توئیتر، افزونهی مدنظر باید امکان جستوجوی کلیدواژههای حساس در سایتهای رسانههای ملی مثل «سی ان ان» یا «فاکس نیوز» را هم داشته باشد.
برنامهی گام به گام کنترل محتوای شبکههای اجتماعی
پلیس فدرال آمریکا در حالی از طراحی سیستمی برای جمعآوری اطلاعات پرده برمیدارد که چند هفتهی پیش نیز وزارت امنیت داخلی این کشور گزارشی را با موضوع «پیامدهای حریم خصوصی نظارت بر شبکههای اجتماعی» منتشر کرده بود. در این گزارش این وزارتخانه مدعی شده بود که استفاده از اطلاعاتی که کاربران به شکل عمومی در «فیسبوک» یا «توئیتر» منتشر کردهاند، برای تحلیل و پیگیری مقاصد امنیتی جایز است.
در بخشی از این گزارش آمده است:« اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی به شکل عمومی منتشر میشود، با تمایل شخصی کاربر صورت گرفته است و میتوان برای تحقیقات از این دست دادهها استفاده کرد.»
«مرکز اجرایی ملی» وزارت امنیت داخلی آمریکا در این گزارش اعلام کرده بود که این نهاد از چنین اطلاعاتی در سایتهایی مثل فیسبوک، توئیتر، یوتیوب یا فلیکر که در معرض عموم است برای تحقیقات لازم استفاده خواهد کرد.
در این گزارش لیستی از کلیدواژههای حساس که این نهاد در شبکههای اجتماعی و سایتهای وب.۲ جستوجو خواهد کرد هم اعلام شده بود. «گنگ»، «ترور»، «افشاگری» و «حمله انتحاری» برخی از کلیدواژههایی هستند که در این گزارش از آنها نام برده شده است.
نهادهای اطلاعاتی و امنیتی مثل اف بی آی پیش از این هیچوقت به شکل رسمی و مشخص اعلام نکرده بودند که تا چه میزان از دادهها و اطلاعات کاربران در شبکههای اجتماعی برای تحقیقات و مقاصد اطلاعاتی استفاده میکنند. اف بی آی تاکید کرده است که فقط از اطلاعات «عمومی» که کاربران با اختیار خود در دسترس همه قرار دادهاند استفاده خواهد کرد، اما فعالان آزادی اینترنت و حقوق بشری این اقدامات را خطرناک و نشانهی نظارتهای شدید امنیتی بر محتوای وب میدانند.
سازمان بینالمللی «حفاظت از امنیت سایبر» در انگلستان با اعتراض به این طرح تازه اعلام کرده است: «شبکههای اجتماعی برای مرتبط کردن کاربران با یکدیگر است، اگر نهادهای امنیتی به یک کاربر مشکوک شده و او را زیرنظر بگیرند، این خطر وجود دارد که دوستان او نیز بیجهت کنترل شده و تحت نظر قرار گیرند.»
بنا به گفتهی فعالان آزادی وب، با چنین اقداماتی پلیس نیز با حجم انبوهی از اطلاعات شخصی شمار بسیاری از کاربران مواجه خواهد شد که هیچ فایدهای برای آنها ندارد. آنها میگویند با چنین اقدامات امنیتیای، احساس آزادی عمل کاربران روز به روز کمتر شده و سانسور و خودسانسوری در شبکههای اجتماعی رایج خواهد شد.
فرناز سیفی
تحریریه: بهمن مهرداد
جایزه "برابری جنسیتی" برای پرستو فروهر
جایزه «سوفی فون لاروش» برای "برابری جنسیتی" از سوی شهر اوفنباخ آلمان به پرستو فروهر اهدا میشود. در سایت رسمی شهر اوفنباخ، محل زندگی خانم فروهر، درباره وی چنین نوشته شده است: «پرستو فروهر زنی است که هنرش با مفهوم سیاسی و تلاشهایش برای حقوق بشر و زنان از مرزها گذشته و او را در همه جا شناسانده است.»
ماریانه هرمن، نماینده هیأت ژوری این جایزه، گفته است: «ما افتخار میکنیم که در شهر ما چنین زنان قدرتمند مهاجری هستند که الگوی زندگی اجتماعی و هنری این شهر را تحت تاثیر قرار میدهند.»
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، در سال ۲۰۱۱ کتابش به نام «سرزمینی که پدر و مادرم در آن به قتل رسیدند» را به زبان آلمانی منتشر کرد. این کتاب خاطرات او را در ارتباط با قتل سیاسی پدر ومادرش به تصویر میکشد.
پرستو فروهر تا کنون نمایشگاههای متعددی در رشته نقاشی و طراحی و چیدمان با موضوع حقوق بشر و حقوق زنان در جشنواره برلیناله، موزه زنان در شهر بن، موزه بروکلین در نیویورک و بسیاری دیگر از شهرهای اروپا و آمریکا برپا کرده است.
"سوفی فون لاروش" اولین نویسنده حرفهای زن در قرن ۱۸ میلادی بوده است. جایزهای که به نام او نامگذاری شده، از سال ۲۰۰۸ هر دوسال یک بار به کسانی اهدا میشود که برای برابری جنسیتی دست به ابتکار عمل بزنند.
این جایزه در ماه مارس ۲۰۱۲ از سوی شهرداری اوفن باخ به خانم فروهر اهدا میشود.
نمایشگاه "تظاهرات" در آلمان: انقلاب به مثابه هنر
چند دهه بود که در جهان از شور و جنبش انقلابی خبری نبود. پژوهشگران اجتماعی و کنشگران سیاسی از ذهنیت غیرسیاسی جوانان شکوه میکردند. اما سال ۲۰۱۱ بر این نظر خط بطلان کشید. جوانان به قدرت و توان صدای خود پی بردند، اگر که این "صدا" به صورت "جمعی" و متحد ادا شود.
در شماری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا جنبش "بهار عربی" به پا خاست. در امریکا جنبش "اشغال" شروع شد و جرقه آن به اروپا رسید. در یونان، اسپانیا، روسیه و ایتالیا جوانان بار دیگر به خیابان میآیند و خروش برمیدارند. جوانان نشان دادند که هنوز برای مبارزه، پیکار سیاسی، تظاهرات و گردهمایی آماده هستند. نمایشگاه بزرگی در فرانکفورت به عنوان "تظاهرات" بر فرا رسیدن دورانی تازه در رشد و آگاهی سیاسی گواهی میدهد.
نمایشگاه با مدارک نوشتاری و تصویری بیشمار نشان میدهد که تجمع و تظاهر نیرویی است که میتواند قدرتها را بلرزاند و سردمداران را به زیر کشد.
هنر اعتراض کردن
اکسیونهای خیابانی "زیباییشناسی" خود را دارند. آنها از سویی بیان هنری را برای گسترش ایدههای خود به کار میگیرند و از سوی دیگر دستمایهای هستند برای هنرمندان تا به آفرینش خود رنگ سیاسی بزنند. نمایشگاهی که در فرانکفورت برگزار شده، هر دو جنبه را پیش چشم میکشد. طرحها، پلاکاردها، بروشورهایی که شور و شوق دگرگونی را به میان مردم بردهاند، و در برابر نقشها و طرحها و عکسها و پیکرههایی که این فعالیتها را در آثار هنری بازتاب دادهاند.
راهپیماییها و گردهماییهای خیابانی لحظات مهمی از فعالیت اجتماعی هستند. تجلی ناب قدرت جمع وقتی که هر "فرد" در "جمع" ذوب میشود، "من"ها به هم میآمیزند و "ما" میشوند. دستها به هم گره میخورند، پاها همتراز میشوند، صداها در لحنی یگانه فریاد سر میدهند. انسانهای پراکنده ناگهان حس با هم بودن و با هم فریاد زدن را تجربه میکنند.
این روزها، با نگاهی به جنبشهای انقلابی در کشورهای عربی یا اکسیونهای اعتراضآمیز علیه سیاست مالی نظام بانکی، خیزش و اعتراض بار دیگر در تمام رسانههای جمعی حضوری بارز یافته است. تحولاتی که آرامش دنیای عرب و سپس آمریکای شمالی را به هم ریخت نشان داد که دورانی تازه با ویژگیهایی بیسابقه فرا رسیده است. در این پیکار رسانههای نو مانند توئیتر و فیس بوک، ابزار دست کنشگران هستند.
در نمایشگاه نمونههایی برجسته از "هنر اعتراض" به تماشا گذاشته شده است. از سنگربندیهای انقلاب آزادیخواهانه سال ۱۸۴۸ و قیام دانشجویی سال ۱۹۶۸ تا اعتراضات خیابانی که به منظرهای عادی و روزمره در جهان رسانههای جمعی تبدیل شده است.
نمایشگاه فرمهای رنگارنگ اعتراض جمعی را نشان میدهد: از حرکات عظیم و پرخاشگرانه که معمولا به برخورد و درگیری میکشد، تا همایشهای ملایم و رقصگون، و در همه حال زیبا و دلگرمکننده. شوق با هم بودن و در راه چیزی دلخواه، هدفی یا نیازی مشترک، مبارزه کردن. در سراسر جهان هنرمندان بیشماری هم به عنوان شهروند در اجتماعات شرکت میکنند و هم به تأثرات و الهامات خود شکل هنری میدهند.
در نمایشگاهی که توسط "کانون هنر فرانکفورت" برگزار شده، کارهای ۴۰ هنرمند بینالمللی عرضه شده است. این نمایشگاه که از ۲۰ ژانویه دایر شده، تا ۲۵ مارس ۲۰۱۲ ادامه دارد.
حرکت به سوی جنگی ناخواسته در خلیج فارس
افزایش تنشهای سیاسی و مشاجرات لفظی میان جمهوری اسلامی و آمریکا نگرانی از بروز یک جنگ ناخواسته را بیش از پیش تقویت کرده است. همسویی اتحادیه اروپا با آمریکا در اعمال تحریمهای بیسابقه علیه نفت و بانک مرکزی ایران به این رویارویی افزوده است.
بهرغم اینکه مقامات رسمی ایران تحریم نفت را کماهمیت جلوه میدهند و وانمود میکنند که به آسانی خریداران دیگری خواهند یافت، برخی از سیاستمداران ایرانی این مرحله جدید را نوعی اعلان جنگ میدانند. محسن رضایی، دبیر شورای تشخیص مصلحت نظام، در مقالهای مرحله کنونی را "جنگ اقتصادی و فرهنگی" خوانده است.
مقامات جمهوری اسلامی نیز پیشتر تهدید کرده بودند که تحریم نفت و بانک مرکزی ایران در عمل اعلان جنگ علیه کشور خواهد بود و در مقابل بستن تنگه هرمز را به عنوان اهرم فشار علیه سیاستهای غرب مطرح کردند. روزنامه آلمانی "تاتس"، چاپ برلین، در تفسیری شرایط کنونی در آستانه انتخابات در آمریکا، ایران و فرانسه را بسیار حساس و خطرناک ارزیابی میکند.
در تفسیر روزنامه "تاتس" آمده است که آغاز جنگ علیه ایران احتمالاَ میتواند ابعادی جهانی یابد و پیامدهایی به مراتب مخربتر از جنگ اعراب و اسراییل در منطقه داشته باشد.
با نگاهی دقیق به شرایط سیاسی و اقتصادی در دو کشور به نظر میرسد که جنگ، خواست هیچ یک از کشورهای ایران و آمریکا نیست. به نظر مفسر روزنامه "تاتس" ایران و آمریکا هیچ منفعتی عینی برای شروع جنگ ندارند.
آمریکا در عراق یکی از طولانیترین و پرهزینهترین جنگها در طول تاریخ عملیات نظامی خود را تجربه کرده است. جنگ در افغانستان نیز بر خلاف تصورات سیاستمداران و نظامیان آمریکا تا کنون جریان داشته و نتایج آن نیز هنوز روشن نیست. بر اساس گزارش روزنامه "تاتس" هر دو جنگ (عراق و افغانستان) بر شدت بحران مالی در آمریکا افزوده و تا کنون نیز راه برونرفتی از آن مشاهده نمیشود.
اما از سویی دیگر رزمایش دریایی ایران در خلیجفارس و تنگه هرمز نشان داد که توانایی و كارآیی نظامی ایران تا چه اندازه است. این مانور دریایی برخلاف انتظارات ایران به خوبی بیانگر برتری نظامی آمریکا و متحدانش در منطقه بود. "تاتس" مینویسد: «جنگی احتمالی که از سوی نیروهای دریایی و هوایی آمریکا علیه ایران آغاز شود به نابودی گسترده زیرساختهای حتا غیرنظامی ایران منجر خواهد شد. این شرایط میتواند به شورشی علیه رژیم بدل شود و به سرنگونی حکومت ایران بیانجامد. رهبران جمهوری اسلامی نیز از این وضعیت آگاهی دارند.»
«جمهوریخواهان تنور جنگ را گرم نگاه میدارند»
تحریمهای آمریکا علیه نفت و بانک مرکزی ایران از اوایل ژوئیه به اجرا گذاشته خواهد شد. بدین معنا هنوز زمان کافی برای تخفیف تنشها از هر دو سو وجود دارد. کشورهای آلمان، بریتانیا، فرانسه و آمریکا خواهان توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران هستند، خواستی که جمهوری اسلامی تا کنون بارها آن را غیرعملی و مردود خوانده است.
در حال حاضر به سختی میتوان پیشبینی کرد که آیا مذاکرات اتمی با حسن نیت طرفهای درگیر و بدون پیششرط برگزار خواهد شد یا خیر. به نظر تحلیلگر "تاتس"، «شانس بسیار کمی برای دستیابی به یک توافق میان ایران و کشورهای غربی در سال ۲۰۱۲ میلادی وجود دارد».
دلیل عمده این بنبست سیاسی وجود انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا است. نامزدهای حزبجمهوریخواه میکوشند سیاستهای اوباما را ناکارآمد جلوه دهند و تحریمها را ابزاری ناتوان برای تغییر برنامه اتمی ایران بدانند. اغلب نامزدهای جمهوریخواه سخن از حمله نظامی به ایران میرانند.
بنا به ارزیابی تحلیلگران سیاسی، ایران یکی از موضوعات مهم در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میان اوباما و رقیب جمهوریخواهش خواهد بود. بدین خاطر اوباما نمیتواند به سیاست مداراجویانه در آغاز زمامداریش درباره ایران از یکسو و صلح میان فلسطین و اسراییل از سوی دیگر بازگردد. «شاید تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران تنها در سال ۲۰۱۳ با شروع دور دوم ریاستجمهوری اوباما قابل تصور باشد.»
خطر جنگ در سال ۲۰۱۲ افزایش یافته است
شرایط در ایران نیز متفاوت از وضعیت آمریکا نیست. انتخابات ریاستجمهوری در ایران در تابستان ۲۰۱۳ برگزار خواهد شد. به احتمال زیاد نامزدهای احراز این پست همچون احمدینژاد برای مقابله با "شیطان بزرگ" از هر ترفندی استفاده خواهند کرد.
در فرانسه نیز انتخابات ریاستجمهوری در پیش است و نیکلا سارکوزی در امور داخلی و خارجی با مشکلات عدیدهای روبرو است. نظرسنجیهای کنونی نشان میدهند که رقیب سوسیالیستاش از وی پیشی گرفته است. سارکوزی برای تغییر این شرایط تا آوریل امسال مجبور است برخی مسایل سیاست خارجی را به خدمت گیرد، همانگونه که از جنگ لیبی برای مقاصد سیاسی خود بهره برد.
دولتهای آلمان و بریتانیا به دلایل اوضاع داخلی و ناتوانی سیاسی نمیخواهند یا نمیتوانند به تخفیف تنش میان ایران و جامعه جهانی یاری رسانند. به نظر مفسر "تاتس" همه این شرایط داخلی و خارجی «خطر جنگ در سال جاری میلادی در خلیجفارس را پررنگتر میکند».
بنا به ارزیابی این گزارش، «خطرناکترین زمان چهار ماه نخست پس از اجرایی شدن تحریمها کشورهای غربی علیه ایران است. یعنی از اوایل ژوئیه تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر».
در گزارش روزنامه "تاتس" آمده است: «هر گونه خطا یا درگیری کوچک، همچون دستگیری ملوانان بریتانیایی توسط مرزبانان ایرانی در سالهای گذشته، میتواند آتش جنگ را در خلیجفارس شعلهور سازد.»
اعتراض آمریکا به بازداشت روزنامهنگاران در ایران
ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، با انتشار بیانیهای در روز پنجشنبه (۶ بهمن/۲۶ ژانویه) اعلام کرد که آمریکا عمیقاَ نگران موج جدید بازداشتها در ایران است.
در بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا آمده است: «ما مراتب نگرانی عمیق خود را از بابت افزایش تلاشهای رژیم ایران برای خاموش ساختن همهی اشکال بیان آزاد و محدود کردن دسترسی شهروندان به اطلاعات پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی ماه مارس ابراز می داریم.»
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند ماه امسال برگزار خواهد شد، مقامات امنیتی ایران دست به بازداشت روزنامهنگاران و وبلاگنویسان زدهاند. انتخابات آتی مجلس با تحریم و عدم شرکت بسیاری از گروههای اپوزیسیون مواجه شده است.
در این بیانیه همچنین تصریح شده: «بنا به گزارشهای دریافت شده، نیروهای امنیتی طی دو هفتهی گذشته چهار روزنامه نگار: شهرام منوچهری، سهام الدین بورقانی، پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی را بازداشت کرده و دادگاههای ایران احکام اعدام وبلاگ نویسان، سعید ملکپور و وحید اصغری را تأیید کردهاند. در مورد هیچیک از این دو نفر تشریفات قانونی رعایت نشده است و آنها با اتهام "مفسد فی الارض" بزودی با اعدام مواجه خواهند بود.»
سازمان دیدهبان حقوقبشر نیز در گزارش اخیر خود با نام بردن از روزنامهنگارانی چون پرستو دوکوهکی، مرضیه رسولی، سهامالدین بورقانی و شهرام محمودی که در روزهای اخیر بازداشت شدهاند، تاکید کرده که مقامات رسمی ایران تا کنون دلیلی برای بازداشت این افراد ارائه ندادهاند. تنها پرستو دوکوهکی طی تماسی که با خانوادهاش داشته گفته که اتهام "تبلیغ علیه نظام" به او تفهیم شده است.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، نیز روز سهشنبه (۴ بهمن/ ۲۴ ژانویه) اعلام کرد که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی افرادی را دستگیر کردهاند که قصد اخلال در جریان انتخابات آینده مجلس را داشتند و از طریق شبکههای اجتماعی «به دنبال اجرای طرحها و برنامههای آمریکا» بودند.
پرستو دوکوهکی در ۲۵ دی ، مرضیه رسولی و سهامالدین بورقانی در ۲۷ دی و شهرام محمودی در ۲۹ دی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
پیشتر فاطمه خردمند، احسان هوشمند، محمد سلیمانینیا، سمین نعمتاللهی و پیام پاکمهر نیز دستگیر شده بودند.
پیشتر فاطمه خردمند، احسان هوشمند، محمد سلیمانینیا، سمین نعمتاللهی و پیام پاکمهر نیز دستگیر شده بودند.
"ایران با نماینده ویژه حقوقبشر سازمان ملل همکاری کند"
وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد: «جامعهی بینالمللی بارها مراتب نگرانی خود را به خاطر کارنامهی حقوق بشر ایران ابراز داشته و آن کشور را به انجام تعهدات خود در محافظت از حقوق شهروندان و رعایت حکومت قانون، و از جمله برگزاری شفاف فرایند انتخابات که به شهروندان امکان به گوش رساندن صداهای خود را می دهد، فراخوانده است. ما مصرانه از مقامات ایرانی میخواهیم تا به این درخواستها پاسخ دهند، با دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، همکاری کنند و به او اجازه دهند برای انجام وظیفۀ خود وارد ایران شود.»
"کمیته حفاظت از روزنامهنگاران" در گزارش خود از وضعیت روزنامهنگاران در دنیا در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که ایران برای دومین سال متوالی عنوان «بزرگترین زندان روزنامهنگاران جهان» را از آن خود کرده است. فدراسیون بینالمللی روزنامهنگارن (آی اف جی) نیز از موج جدید دستگیری روزنامهنگاران در ایران به شدت انتقاد کرد و وضعیت آزادی مطبوعات در جمهوری اسلامی را «تحملناپذیر» خواند.
معترضان در قاهره، پایتخت مصر برای مدتی کوتاه سفارت سوریه را به اشغال در آوردند.
ده ها تن از معترضان مصری به ساختمان سفارت سوریه هجوم آوردند، و پیش از آنکه توسط نیروهای امنیتی به بیرون رانده شوند، درها و پنجره ها را شکستند.اشغال موقت سفارت سوریه همزمان با حضور هزاران مصری در میدان تحریر قاهره در آستانه سالگرد "جمعه خشم" اتفاق افتاد.
سال گذشته در چنین روزی تجمع بزرگ و بی سابقه مخالفان حکومت حسنی مبارک در میدان قاهره آغاز شد که نهایتا به سقوط حکومت او انجامید.
یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از ایران خواست که با هیأت عالیرتبه بازرسان این آژانس که روز شنبه به ایران میرود همکاری کنند.
آقای آمانو به خبرگزاری فرانسه گفت که تلاش های پیشین آژانس برای اطمینان یافتن از صلح آمیز بودن ماهیت برنامه اتمی ایران، به دلیل عدم همکاری مقامات این کشور ناکام مانده است.او گفت: "امیدواریم که آنها رویه ای سازنده در پیش بگیرند و همکاری قابل توجهی بکنند".
آقای آمانو افزود: "انتظار دارم که ایران از طریق هیأت عالیرتبه ای که عازم تهران هستند آنچه را لازم است ما بدانیم به ما اطلاع بدهد و مشکل را حل کند".
به گزارش روزنامه نیشن، چاپ پاکستان، سخنگوی وزارت خارجه آن کشور گفته است که دولت پاکستان به پروژه احداث خط لوله انتقال گاز ایران متعهد است و این طرح مشمول تحریم های بین المللی علیه ایران نمی شود.
این مقام پاکستانی در عین حال گفته است که دولت او مشغول بررسی قوانین آمریکا راجع به تحریم یکجانبه ایران است و تاکید کرده که به نظر دولت پاکستان، اختلاف جامعه بین المللی و ایران بر سر موضوع هسته ای این کشور باید از طریق مذاکرات مسالمت آمیز حل و فصل شود.در مورد دیدار رئیسان جمهوری ایران و پاکستان نیز سخنگوی وزارت خارجه پاکستان گفت که این موضوع هنوز نهایی نشده است.
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان برای امضای معاهده دوستی با فرانسه به این کشور سفر کرده است.
بر اساس این معاهده، فرانسه بعد از سال ۲۰۱۴ به کمکهایش به افغانستان بویژه در زمینه دفاعی و آموزش ارتش افغانستان، ادامه خواهد داد اما در عملیات نظامی شرکت نخواهد کرد.ایمل فیضی، سخنگوی حامد کرزی که او را در این سفر همراهی می کند به بیبیسی گفت که فرانسه بعد از سال ۲۰۱۴ علاوه بر اینکه به نهادهای دفاعی افغانستان مشورت و آموزش می دهد، قرار است در عرصه کشاورزی، بهداشت، برنامه های فرهنگی و حفظ آثار باستانی نیز با افغانستان همکاری کند.
فرانسه یکی از اعضای ائتلاف مبارزه علیه تروریسم به رهبری آمریکا است و بنا براین نیروهای فرانسوی در عملیات علیه شورشیان در افغانستان شرکت می کنند.
از سوی دیگر فرانسه عضو ناتو است و شماری از نیروهایش در چارچوب نیروهای یاری امنیت (ایساف) به نیروهای افغان در تامین امنیت و آموزش نیروهای ارتش کمک می کنند.
اما در ۲۰ جنوری/ژانویه، پس از آنکه چهار سرباز فرانسوی توسط یکی از سربازان ارتش افغانستان کشته شدند، نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه ماموریت نظامی و آموزشی این کشور در افغانستان را به حالت تعلیق در آورد.
فرانسه قرار است مانند دیگر اعضای ائتلاف و ناتو، در سال ۲۰۱۴ به حضور نظامی خود در افغانستان پایان دهد.
اما امضای این معاهده نشان می دهد که فرانسه بعد از ۲۰۱۴ نیز حضور موثری در افغانستان خواهد داشت.
دولت افغانستان سعی دارد قبل از آنکه متحدان بین المللی اش این کشور را ترک کنند، رابطه خود با هریک از آنها را به صورت مشخص تعریف کند.
ایمل فیضی سخنگوی حامد کرزی گفت فرانسه نخستین کشوری است که افغانستان با آن معاهده دوستی امضا می کند.
روز گذشته حامد کرزی در رم پایتخت ایتالیا بود و در آنجا نیز سندی را با مقام های ایتالیا امضا کرد و همچنین قرار است فردا سندی را با نخست وزیر بریتانیا امضاء کند.
اما سخنگوی آقای کرزی می گوید آنچه با ایتالیا امضا شده یک "تفاهمنامه" است و افغانستان پیش از این نیز تفاهمنامه های زیادی را با کشورهای دیگر نیز امضا کرده است. اما آنچه با فرانسه قرار است امضا شود، معاهده است و بعد از امضای حامد کرزی و نیکولا سارکوزی، پارلمانهای دو کشور نیز باید آن را امضا کنند.
رئیس جمهوری افغانستان شام روز جمعه بیست و هشتم جنوری/ژانویه برای دیدار با نخست وزیر بریتانیا و امضای سندی با این کشور وارد لندن خواهد شد.
محمدرضا فرزین معاون وزیر اقتصاد گفته از نظر ما ده میلیون نفر باید از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند و اسامی ده میلیون نفر را آماده کرده ایم و از طریق نامه به آنها اطلاع می دهیم.
آقای فرزین که سخنگوی برنامه حذف یارانه هاست تاکید کرده که "انصراف از دریافت یارانه نقدی اختیاری است و نامه نگاری با این افراد نیز دعوت به خود انصرافی است."به گفته سخنگوی برنامه حذف یارانه ها دولت معتقد است که "این ده میلیون نفر تمکن لازم برای عدم دریافت یارانه نقدی دارند و با کارهایی که در استانها انجام شده امیدواریم این افراد خودشان مراجعه کرده و از دریافت یارانه انصراف دهند."
آمار دقیق یارانه بگیران اعلام نشده اما گزارشها نشان می دهد که بیشتر از ۷۳ میلیون نفر از ایرانیان یارانه نقدی می گیرند و دولت در یک سال گذشته حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان پول به عنوان یارانه نقدی به این افراد پرداخت کرده است.
در ابتدا تعداد متقاضیان دریافت یارانه حدود ۶۰ میلیون نفر بود اما وقتی دولت فرصت ثبت نام برای دریافت یارانه را تمدید کرد برخی از کسانی که قبلا تمایلی به دریافت یارانه نداشتند، ثبت نام کردند.
پیشتر، دولت از ایرانیان "پردرآمد" خواسته بود تا از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند اما به نظر می رسد که کسی این دعوت دولت را اجابت نکرده است.
برای همین، دولت اسامی ده میلیون نفر را انتخاب کرده و تصمیم دارد به آنها نامه بدهد و از آنها بخواهد که خودشان از دریافت یارانه نقدی انصراف بدهند.
جدول متوسط قیمت ها (تومان)
کالاها | نرخ قدیم | نرخ جدید |
بنزین هر لیتر | ۱۰۰ | ۷۰۰ |
گازوئیل هر لیتر | ۱۶.۵ | ۳۵۰ |
گاز خودرو هر متر مکعب | ۴۰ | ۳۰۰ |
گاز طبیعی هر مترمکعب | ۱۳ | ۷۰ |
برق هر کیلو وات ساعت | ۱۶.۵ | ۲۷ تا ۲۱۰ |
آب هر متر مکعب | ۸۰ | ۲۸۳ |
گندم هر کیلو | ۷ | ۴۰۰ |
حذف پردرآمدها
پرداخت ماهانه ۴۵ هزارو ۵۰۰ تومان به بیشتر از ۷۳ میلیون ایرانی فشار سنگینی بر بودجه دولت وارد کرده است و گزارشها نشان می دهد که دولت در این بخش با کسری ۱۵ هزار میلیارد تومانی روبه روست و تا به حال با قرض گرفتن از بانک مرکزی و استفاده از بودجه برخی از وزارتخانه ها و برداشت از بودجه عمرانی این پول تامین شده است.بنابر این اگر دولت بخواهد به همین روال کار را ادامه بدهد، با کسری بودجه سنگین تری مواجه می شود و برای اجتناب از چنین وضعیتی، قصد دارد با استفاده از اطلاعاتی که چهار سال پیش از خانوارها در زمینه توانایی مالی آنها گرفته است، بخشی از پردرآمدها را از فهرست یارانه بگیران حذف کند.
دولت ابتدا تصمیم داشت با استفاده از اطلاعاتی اقتصادی که مرکز آمار از مردم گرفته بود، فقط به افراد کم درآمد پول بدهد و برای این منظور، خانوارها را بر اساس درآمد به چند خوشه تقسیم کرد ولی این خوش بندی با مخالفت گسترده ای رو به رو شد و دولت را از تصمیم خود منصرف کرد.
اکنون به نظر می رسد دولت با همان اطلاعاتی که خانوارها در اختیار مرکز آمار گذاشته اند قصد دارد، ابتدا آنها را تشویق کند که از گرفتن یارانه نقدی منصرف شوند و اگر اجازه "خودانصرافی" نتیجه بخش نبود، خودش یارانه آنها را قطع کند.
اگر دولت یارانه ده میلیون نفر را قطع کند در مجموع در طول یک سال ۵ هزار و ۴۶۰ میلیارد تومان پول کمتر بابت یارانه نقدی پرداخت خواهد کرد.
برنامه حذف یارانه ها یک سال پیش و در ابتدای زمستان سال گذشته با هدف اصلاح الگوی مصرف و افزایش بهای شانزده قلم کالا و خدمات شروع شد و قرار بود که دولت نیمی از درآمدهای ناشی از حذف یارانه ها و گران فروختن کالاها را به یارانه نقدی اختصاص دهد.
در قانون پیش بینی شده بود که سی درصد از درآمدها برای کمک به تولید و جبران افزایش هزینه تولید کنندگان مصرف شود و بقیه نیز به پروژه های عمرانی اختصاص یابد.
اما، احتمالا دولت با انگیزه سیاسی و جلب حمایت مردم، تمام هم و غمش را بر سر پرداخت یارانه نقدی به مصرف کنندگان گذاشته است و بخش تولید و پروژه های عمرانی سهمی از درآمدهای ناشی از حذف یارانه ها نداشته اند.
تلاش برای رفع کسری بودجه
با گذشت یک سال از اجرای طرح حذف یارانه ها، دولت اینک با مشکل تامین منابع مالی لازم برای پرداخت یارانه نقدی رو به رو شده و قصد دارد با کاستن از تعداد یارانه بگیران، شاید بتواند از میزان کسری بودجه خود بکاهد.سه هفته پیش وقتی بحث حذف ده میلیون نفر از فهرست یارانه بگیران مطرح شد، علی لاریجانی، رئیس مجلس، گفت که مجلس با پیشنهاد حذف ده میلیون نفر از طرح حذف یارانه ها مخالف است اما البته اگر دولت بخواهد یارانه بیشتری به افراد نیازمند بدهد، مجلس با آن موافقت می کند.
با آنکه آقای احمدی نژاد پیشتر بحث دو یا سه برابر کردن یارانه های نقدی را مطرح کرده بود اما اکنون دولت سخنی از افزایش میزان یارانه نقدی به میان نمی آورد.
گزارشهای رسمی نشان می دهد که در خوش بینانه ترین وضعیت، درآمد دولت از محل حذف یارانه ها نصف پولی بوده که به خانوارها پرداخته است.
در یک سال گذشته دولت به بیش از ۷۳ میلیون نفر ماهانه ۴۵ هزار و پانصد تومان یارانه نقدی پرداخت کرده و تصمیم دولت نشان می دهد که پرداخت یارانه نقدی به این تعداد دیگر امکان پذیر نیست حتی اگر دولت در نظر داشته باشد در مرحله دوم اجرای قانون حذف یارانه ها، باز هم قیمت ها را افزایش دهد.
با وجود فروپاشی نظام سوسیالیستی در "آلمان شرقی"، سقوط "دیوار برلین" و متحد شدن شرق و غرب آلمان، هنوز مجسمه بزرگی از مارکس و انگلس در قلب برلین سرپاست. برخی از دولتمردان قصد دارند مجسمه را از محل آن دور کنند، اما مقاومت در برابر آنها بالا است.
پتر رمزاور، وزیر عمران آلمان، از شورای شهر برلین تقاضا کرده است که بنای یادبود مارکس و انگلس از مرکز شهر دور شود. وزارت عمران و شهرسازی آلمان، پروژه بزرگی برای نوسازی مرکز قدیمی شرق برلین در دست دارد. به نظر آقای رمزاور برای اجرای این پروژه عظیم، جا به جایی مجسمه مارکس و انگلس ضرورت دارد.وزیر عمران آلمان احتمالا خبر نداشت که این مجسمه از محبوبیت ویژهای برخوردار است و پیشنهاد او با موجی از مخالفت روبرو خواهد شد. از وقتی او روز هجدهم ژانویه پیشنهاد خود را مطرح کرده، بسیاری از محافل سیاسی و اجتماعی به آن واکنش نشان داده اند.
آقای رمزاور پیشنهاد کرده است که بنای معروف به "مجسمه دوقلو" به گورستان فریدریکسفلد در برلین منتقل شود. او گورستان یادشده را "انبار بقایای سوسیالیسم" نامیده است، زیرا برخی از بناهای یادبود "آلمان شرقی" به گوشهای از این گورستان منتقل شده است.
آشکار است که پیشنهاد وزیر عمران آلمان با نیت سیاسی مطرح شده است. او و همفکرانش عقیده دارند که مارکس و انگلس به گذشته تاریک آلمان تعلق دارند. به عقیده آنها این دو اندیشمند البته جبار و دیکتاتور نبودند، اما ایدههای آنها به دیکتاتورهای خونآشام کمک کرد تا میلیونها انسان را به زیر یوغ بردگی بکشند.
روزنامهای در پشتیبانی از پیشنهاد آقای رمزاور نوشته است که مارکس و انگلس بی تردید متفکرانی برجسته بودند، اما به دموکراسی هیچ خدمتی نکردند. آنها مدافع "دیکتاتوری پرولتاریا" بودند که نظامی بسته و اختناقآمیز است، پس نمیتوانند نماینده جامعه چندصدایی و پلورالیستی آلمان باشند و مجسمه آنها در چشمگیرترین محل پایتخت قرار گیرد.
"میراث مبارزات قرن بیستم"
وزیر عمران آلمان نه تنها از سوی احزاب مخالف دولت، بلکه از سوی همفکران خود در "حزب دموکرات مسیحی"، نیز با انتقاد روبرو شده است.احزاب سوسیال دموکرات، سبزها و چپهای آلمان به طور رسمی پیشنهاد وزیر عمران را رد کرده، آن را تلاشی برای "فراموشی گذشته" دانستهاند.
آنها یادآوری میکنند که مارکس و انگلس تنها در تاریخ آلمان اهمیت ندارند، این دو متفکر با جهانبینی خود در قرن بیستم بر سراسر جهان تأثیری تعیینکننده باقی گذاشتند.
روزنامه چپگرای "یونگه ولت" (دنیای جوان) در مقالهای به شدت به وزیر عمران حمله کرده و او را مدافع "جهان سرمایه" دانسته است. روزنامه در مقالهای این موضوع را به اوضاع جهانی ربط میدهد:
«سرنوشت نامعلوم یورو (پول واحد اروپا) میلیونها نفر را به نگرانی فرو برده است. قدرتهای غربی در خاورمیانه و نزدیک جنگهای تازهای علیه ایران و سوریه تدارک میبینند. کارزارهای عراق و افغانستان، که ظاهرا به پایان رسیدهاند، همچنان از این دو ملت قربانی میگیرند. در این اوضاع تیره و تار بهترین کاری که به ذهن تاریک آقای وزیر رسیده این است که مجسمه مارکس و انگلس را از قلب برلین تبعید کند...»
دور از هاله قهرمانی
در معروفترین پیکرهای که از "پایهگذاران سوسیالیسم علمی" وجود دارد، مارکس روی لوحی نشسته و یار همرزمش انگلس کنار او ایستاده است.کارل مارکس (۱۸۱۸ – ۱۸۸۳) و فریدریش انگلس (۱۸۲۰ – ۱۸۹۵) در آلمان به دنیا آمدند اما هر دو در لندن درگذشتند. آنها در سال ۱۸۴۸ با انتشار "بیانیه حزب کمونیست" دکترین "سوسیالیسم علمی" را پایه گذاشتند.
مجسمه برنزی مارکس و انگلس به سفارش دولت "جمهوری آلمان دموکراتیک" توسط پیکرتراشی به نام لودویگ انگلهارت خلق شد. او دو مرد مبارز را بسیار ساده و "خودمانی" نشان داد. در حالت آنها، برخلاف بیشتر مجسمههای "سیاسی" که معمولا روی ستون یا سکو قرار دارند، هیچ نشانی از برتری یا حس قهرمانی، دیده نمیشود. کارل مارکس آسوده روی لوحی نشسته و یار وفادارش انگلس کنار او ایستاده است.
مجسمه مارکس و انگلس در آوریل ۱۹۸۶ توسط اریش هونکر، رهبر وقت آلمان شرقی، افتتاح شد و در میدان بزرگ "الکساندر پلاتز" وسط برلین شرقی قرار گرفت.
پس از یکپارچگی مجدد آلمان در پایان سال ۱۹۸۹ و فرو ریختن "دیوار برلین" بسیاری از نمادها و یادبودهای حکومت "سوسیالیستی" آلمان شرقی تخریب شد. از جمله در برلین مجسمه بزرگی از سر لنین از سنگ گرانیت قرمز وجود داشت که در سال ۱۹۹۱ در هم شکسته شد و در جنگلی به زیر خاک رفت.
بنای یادبود مارکس و انگلس چند سال پیش به خاطر بنای متروی برلین حدود صد متر از محل اصلی آن دور شد.
مجسمه مارکس و انگلس امروزه از جذابیتهای توریستی برلین به شمار میرود. هر روز هزاران نفر کنار آن عکس میگیرند و اهالی شهر، که با مجسمه خو گرفتهاند، با حسی نوستالژیک، از کنار آن میگذرند.
بانک مرکزی ایران نرخ معامله ارز در صرافی های مجاز را تعیین کرده و هشدار داده است که از این نرخ تخلف نکنند.
پایگاه اطلاع رسانی بانک مرکزی جمهوری اسلامی متن بخشنامه این بانک حاوی دستور العمل به صرافی های مجاز در سراسر کشور را منتشر کرده که در آن نرخ فروش ارز در این صرافی ها بین ۳ تا ۵ در صد بالاتر از نرخ رسمی بانک مرکزی اعلام و برای تخلف از این نرخ، مجازات هایی تعیین شده است.در این بخشنانه آمده است که "در راستای اجرای سیاست یکسان سازی نرخ ارز از تاریخ ۹۰/۱۱/۸ صرافان سراسر کشور مجازند با در نظر گرفتن هزینه های مربوط به نقل و انتقال ارزی، نرخ فروش ارز را حداکثر بین ۳ تا ۵ درصد بالاتر از نرخ مرجع تعیین نمایند."
در این بخشنامه آمده است که فروش نقدی ارز به صورت اسکناس نیز با در نظر گرفتن هزینه تامین اسکناس "حداکثر به میزان یک درصد بالاتر از نرخ مرجع بانک خواهد بود."
بانک مرکزی صرافان دارای مجوز را مکلف کرده است تا "نرخ خرید و فروش ارز را با شرایط فوق به طور روزانه در تابلوی صرافی درج نمایند."
بخشنامه بانک مرکزی تاکید کرده که این دستورالعمل از روز شنبه، ۸ بهمن (۲۸ ژانویه)، لازم الاجراست و مجوز فعالیت صرافانی که مفاد آن را رعایت نکنند ابطال خواهد شد.
این بخشنامه در پی اظهارات محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی در روز پنجشنبه صادر شد که در آن، اعلام کرد از روز شنبه، این بانک بر اساس ارز تک نرخی عمل می کند و نرخ به کار رفته نیز معادل هر دلار ۱۲۲۶ تومان خواهد بود.
به گفته آقای بهمنی، با به جریان افتادن ارز تک نرخی، نیاز ارزی دانشجویان و مسافران نیز با همین نرخ تامین می شود به نحوی که "مسافران نیازی به مراجعه به بازار آزاد ندارند."
اعلام تک نرخی شدن ارز در روز پنجشنبه، باعث شد که پس از چند هفته افزایش سریع و کم سابقه نرخ ارزهای خارجی در برابر ریال در بازار آزاد داخلی، نرخ ارز روند نزولی در پیش بگیرد.
به عنوان مثال، روز گذشته، خبرگزاری های داخلی گزارش کردند که نرخ برابری دلار آمریکا که روز چهارشنبه به بالاتر از دو هزار تومان رسیده بود، در پایان روز پنجشنبه به ۱۷۳۰ تومان تنزل کرد.
به گزارش این خبرگزاری ها، در روز پنجشنبه، دلالان بازار ارز، دلار را ۱۶۰۰ تومان خریداری می کردند و صرافان مجاز هم همچنان نرخ تعیین شده هر دلار ۱۴۰۰ تومان را در تابلوی اعلانات خود نصب کرده بودند اما از عرضه دلار به این قیمت خودداری می ورزیدند.
با صدور دستور العمل جدید بانک مرکزی به صرافی ها، ظاهرا صرافان مجاز باید از روز شنبه، دلار را به بهای تا ۵ درصد بالای نرخ ۱۲۲۶ تومان عرضه کنند و انتظار می رود که اطلاعیه هایی براساس این نرخ را در فروشگاه های خود نصب کنند.
در عین حال، مشخص نیست که آیا دلار واقعا به همین نرخ نیز در اختیار مراجعان به صرافی ها قرار خواهد گرفت و یا همانند روزهای اخیر، این نرخ صرفا در تابلوی اعلانات صرافی ها نصب خواهد شد.
سیاست جدید پولی و ارزی
تصمیم بانک مرکزی به تک نرخی کردن ارز در روز پنجشنبه پس از یک دوره نابسامانی در بازار ارز ایران اتخاذ شد که برخی کارشناسان از آن با عنوان بحران سقوط ارزش پول ملی جمهوری اسلامی نام بردند.در مورد دلیل به جریان افتادن روند صعود بهای طلا و پس از آن، نرخ برابری ارزهای خارجی در برابر ریال، که از چند ماه پیش آغاز شده بود نظرات متفاوتی ابراز شده اما سرعت گرفتن این روند طی چند هفته اخیر با یک رشته تحولات در روابط خارجی جمهوری اسلامی همزمان بوده است.
چهار هفته پیش، باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، قانون تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را امضا کرد که براساس آن، ارتباط مالی موسسات و شهروندان آمریکایی با این بانک ممنوع شده و موسسات و شهروندان سایر کشورها هم که از این قانون تخلف کنند، با محدودیت هایی در دسترسی به بازارها و تسهیلات مالی ایالات متحده مواجه می شوند.
اجرایی شدن این مصوبه، که ارتباط مالی با جمهوری اسلامی را دشوار می کند، همراه با تلاش مقامات آمریکایی برای قانع کردن برخی از خریداران عمده نفت ایران به توقف واردات نفتی از این کشور، قاعدتا باعث نگرانی در مورد کمبود شدید ارز و ناتوانی دولت در تامین ارز مورد نیاز مردم و شهروندان ایرانی شد.
ظاهرا چنین وضعیتی، همراه با برخی دیگر از مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی باعث تردید در مورد آینده اقتصاد جمهوری اسلامی شد و در غیاب واکنش و حتی اظهار نظر مقامات ارشد دولتی، به بی اطمینانی نسبت به توانایی حکومت در اداره امور اقتصادی دامن زد.
در عوض، این بحران ارزی، که آثار آن به تدریج در سایر جنبه های فعالیت اقتصادی از جمله افزایش بهای شماری از اقلام مصرفی ظاهر می شد، زمینه جدیدی را برای درگیری های لفظی بین جناح های رقیب درون حکومتی فراهم آورد که یکدیگر را به بی کفایتی و حتی توطئه چینی متهم و به نوبه خود، به تعمیق این بحران کمک می کردند.
با اعلام تصمیم اتحادیه اروپا برای تحریم واردات نفت از ایران، و افزایش نگرانی از کاهش مهمترین منبع درآمد ارزی جمهوری اسلامی، روند افزایش نرخ برابری ارز در روزهای اخیر شدتی حتی بیشتر گرفته و باعث نگرانی عمیق کارشناسان شده بود.
سرانجام روز چهارشنبه، اعلام شد که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری، با افزایش نرخ سود سپرده بانکی به میزانی که بتواند دست کم بخشی از ارزش واقعی سپرده های ریالی را در برابر تورم بیست درصدی حفظ کند موافقت کرده است.
افزایش نرخ بهره بانکی یکی از تدابیری بود که حدود دو هفته پیش از آن به عنوان وسیله ای برای بازگرداندن نقدینگی از بازار ارز و طلا و جلب آن به نظام بانکی از سوی شورای پول و اعتبار پیشنهاد شد اما آقای احمدی نژاد از تصویب و اجرایی شدن آن خودداری ورزید و عملا یکی از معدود امکانات سیاستگذاری بانک مرکزی در دفاع از ارزش پول ملی را بی اثر کرد.
دلیل خودداری اولیه و موافقت بعدی محمود احمدی نژاد با افزایش نرخ بهره به منظور جلوگیری از سقوط ریال معلوم نیست اما ظاهرا بانک مرکزی انتظار دارد که افزایش سود سپرده های بانکی و اعلام اینکه ارز مورد نیاز مصرف کنندگان ارز تامین می شود، لااقل از ادامه بحران ارزی کنونی جلوگیری کند.
در بسته سیاستی بانک مرکزی که روز چهارشنبه انتشار یافت، به بانک ها اختیار داده شده است تا در محیطی رقابتی و به منظور جلب هر چه بیشتر سپرده گذاران، نرخ سود سپرده ها را خود تعیین کنند و در حالیکه سقفی برای این نرخ اعلام نشده، قاعدتا انتظار می رود بانک ها در این مورد با توجه به نرخ تورم ۲۰ درصدی تصمیم بگیرند.
در این بسته سیاستی، نرخ سود اوراق مشارکت شرکت های دولتی و غیر دولتی و شهرداری ها، حداکثر ۲۰ درصد تعیین شده است.
مقایسه مصوبه اخیر شورای پول و اعتبار با بسته سیاستی اعلام شده در اول سال جاری نشان می دهد که بانک مرکزی بحران در بازارهای ارز و طلا را عمدتا با افزایش نقدینگی و عدم جذابیت سپردهای بانکی مرتبط می داند.
در بسته اعتباری سال جاری، که منعکس کننده تعهد آقای احمدی نژاد به پائین نگاه داشتن نرخ بهره بود، "حداکثر" نرخ سود سپرده های سرمایه گذاری تا یکساله بین ۶ تا ۹ درصد، و سرمایه گذاری های یک تا پنج ساله بین ۱۲.۵ تا ۱۵ درصد تعیین شده بود که به معنی کاهش قابل توجه ارزش واقعی سپرده های نقدی در نتیجه نرخ تورم بود.
ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل به جامعه جهانی هشدار داد که اگر به سرعت جلوی برنامه اتمی ایران را نگیرد، این برنامه به نقطهای می رسد که دیگر با یک حمله نظامی "موضعی" [به مراکز اتمی] نمیتوان جلوی دست یافتن ایران به سلاح هسته ای را گرفت.
آقای باراک امروز جمعه ۷ بهمن (۲۷ ژانویه) در نشستی در جریان اجلاس داووس در سوئیس با اشاره به گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد برنامه اتمی ایران گفت: "گمان نمی کنم این برنامه فقط مشکلی برای اسرائیل باشد. آقای آمانو (مدیرکل آژانس) برنامه اتمی ایران را مشکلی برای تمام دنیا توصیف کرده است".وزیر دفاع اسرائیل تحریم هایی را که در روزهای اخیر علیه ایران اعمال شده است موثرتر از گذشته دانست، اما گفت که باید اقدامات بیشتری علیه بانک مرکزی ایران انجام و گام های بلندتری برای توقف تجارت نفت این کشور برداشته شود.
آقای باراک گفت: "این تحریم ها باید طوری تشدید شود که بتوانیم به موقع متوجه شویم که آیا ایران حاضر به دست کشیدن از برنامه سلاح اتمی خود خواهد بود یا نه".
آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی ایران را متهم می کنند که در صدد دست یافتن به توانایی تولید سلاح اتمی است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در چند قطعنامه از ایران خواسته است که تمام فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم را متوقف کند، اما ایران از پذیرفتن این قطعنامه ها خودداری می کند و غنی سازی اورانیوم را حق قانونی خود می داند.
تا کنون چند دور تحریم بین المللی علیه ایران از سوی سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا به منظور وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه های شورای امنیت اعمال شده است.
اما آقای باراک می گوید که مقامات ایران مصمم هستند که از خواست جامعه جهانی پیروی نکنند و دنیا را فریب دهند.
به گفته او "دنیا متوجه این امر شده است و رهبران دنیای آزاد مصمم هستند که جلوی اتمی شدن ایران را بگیرند".
او گفت: "عقیده دارم که گزارش سه ماه پیش آژانس به دقت ماهیت نظامی مقاصد ایران را نشان داده است.
یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی هم که در اجلاس داووس شرکت دارد، گفت هیأتی از بازرسان این آژانس فردا (شنبه ۸ بهمن) وارد ایران می شوند.
او گفت: "انتظار دارم که ایران از طریق این هیأت عالیرتبه تمام چیزهایی را که لازم است بدانیم به ما اطلاع بدهد و مشکلات را حل کند".
احمد میر علایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی گفت "کم و کیف حضور سینماگران در خارج از ایران باید ضابطه مند شود".
آقای میرعلایی در گفت و گو با خبرگزاری مهر با اشاره به "حاشیه های" به وجود آمده برای سینمای ایران در ماههای اخیر گفت دستورالعملی برای مشخص کردن چگونگی حضور بازیگران سینمای ایران در پروژه های خارجی در حال تهیه و تدوین است و جواد شمقدری معاونت سینمایی وزارت ارشاد مشغول فعالیت در این مورد است.مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی گفت رسیدن به یک "خط مشی درست" در این زمینه همکاری وزارت امورخارجه، وزارت ارشاد و خود سینماگران را می طلبد "تا سینمای ایران بدون هیچ حاشیه ای در مجامع سینمایی دنیا حاضر شود".
آقای میرعلایی همچنین گفت وزارت امور خارجه باید "خدمات مطلوب" ارائه بدهد و سینماگرانی را که به خارج از ایران می روند را "پشتیبانی معنوی" کند.
وی همچنین تاکید کرد که "سینماگران هم باید به قوانین دیپلماسی کشور خود آگاه باشند و به آن احترام بگذارند". آقای میر علایی افزود سینماگران باید روابط خود را طوری تنظیم کنند که نیازی به تذکر از سوی هیچ مسئولی باقی نماند.
آقای میر علایی ضمن حمایت از موضع گیری سینماگران زن ایران در برابر اظهارات آقای سلحشور که سینمای ایران را "فاحشه خانه" خوانده بود نسبت به سکوت آنها درمورد "حضور شرم آور" یکی از بازیگران سینمای ایران در یک فیلم خارجی انتقاد کرد و واکنش نشان ندادن این افراد را "مایه تاسف" خواند.
انتشار تصاویر برهنه گلشیفته فراهانی در یک تیزر فرانسوی، اخیرا واکنش های فراوانی را برانگیخت. رجا نیوز، سایت نزدیک به اصول گرایان تندرو در پی انتشار این تصاویر، فیلمی را برای مدتی محدود در سایت خود منتشر کرد که در آن فردی به نام جواد حسینی تلاش می کند با بازیگران زن سینمای ایران از جمله مهناز افشار، مریلا زارعی و فاطمه معتمدآریا تماس بگیرد و نظر آنها را درباره این کار خانم فراهانی جویا شود. در بخش دیگری از این فیلم آقای حسینی با بهزاد فراهانی، پدر گلشیفته فراهانی صحبت می کند و در پایان آقای سلحشور روی خط تلفن حاضر می شود و بر گفته پیشینش درباره سینمای ایران تاکید می کند و می گوید انتظار دیگری از سینما ندارد و مسئولیت سینما را اساسا از بین بردن نجابت و حیا می داند.
پیشتر نیز دست دادن اصغر فرهادی، کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین با آنجلینا جولی در مراسم اهدای جايزه ويژه منتقدان فيلم آمريكا اعتراض برخی اصولگرایان را در ایران برانگیخته بود.
لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا از کوچک شدن نیروهای مسلح این کشور به میزان حدود یکصد هزار نفر خبر داده است.
آقای پانه تا که در یک کنفرانس خبری در واشنگتن، درباره بودجه نظامی جدید آمریکا صحبت می کرد، گفت ایالات متحده قصد دارد ارتشی "کوچک تر و چابک تر" داشته باشد.به گفته او ارتش آمریکا کماکان توان مقابله با همه دشمنان را در نبردهای زمینی خواهد داشت و توانایی نیروهای ویژه این کشور نیز افزایش خواهد یافت.
بودجه وزارت دفاع آمریکا قرار است در طول ده سال آینده ۴۸۷ میلیارد دلار کاهش یابد.
به گفته لئون پانه تا، در ۵ سال آینده ۹۲ هزار نفر از تعداد سربازان نیروهای زمینی و تفنگدار دریایی کاسته می شود و تعدادی از پادگان ها هم تعطیل خواهند شد.
به گفته آقای پانه تا بودجه این وزارتخانه در سال مالی ۲۰۱۳ ، ۵۲۵ میلیارد دلار خواهد بود که نسبت به سال مالی قبل از آن شش میلیارد دلار کاهش نشان می دهد.
بر این اساس، بودجه نظامی آمریکا در افغانستان در سال آینده ۸۸.۴ میلیارد دلار خواهد بود که حدود ۲۶ میلیارد دلار کمتر از سال مالی جاری خواهد بود.
این نخستین بار از زمان حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ است که بودجه نظامی آمریکا نسبت به سال مالی قبل از آن کاهش می یابد.
کاستن از بودجه دفاعی آمریکا بخشی از طرح دولت باراک اوباما برای مقابله کسری بودجه بی سابقه این کشور است.
آقای پانه تا گفت: "کاری که کرده ایم این است که چابکی و توانایی نیروهای مسلح را طوری در نظر گرفته ایم که بتوانیم به تهدیدهای قرن بیست و یکم پاسخ دهیم. فکر می کنم این ارتش برای آینده مناسب خواهد بود. آیا این کار با خطراتی هم همراه است؟ حتما همین طور است. آیا می توانیم به خطرات پاسخ دهیم؟ حتما همین طور خواهد بود."
آقای پانه تا گفت تمرکز آمریکا از مناقشه های بزرگ نظامی مانند جنگ در عراق و افغانستان متوجه مناطقی مانند آسیا-اقیانوسیه، آسیای میانه و خاورمیانه خواهد شد که برای امنیت ملی ایالات متحده اولویت دارد.
به گفته وزیر دفاع آمریکا، نیروی هوایی این کشور جنگنده های نسل جدید اف ۳۵ را خریداری خواهد کرد ولی سفارش سایر هواپیماهای رادار گریز به تاخیر خواهد افتاد.
ولی هواپیماهای بدون خلبان همچنان از جمله اقلامی است که در صدر فهرست تجهیزات خریداری شده برای ارتش آمریکا قرار خواهد داشت.
آمریکا همچنین ناوگان کشتی های هواپیمابر خود را قوی نگه خواهد داشت ولی از تعداد رزمناوهایش خواهد کاست.
تعدادی از هواپیماهای ترابری قدیمی آمریکا هم قرار است از ناوگان هوایی این کشور خارج شود و سفارش خرید زیردریایی های جدید هم به تاخیر خواهد افتاد.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا سه هفته پیش در وزارت دفاع این کشور حاضر شد تا نتیجه بررسی راهبردی بودجه نظامی ایالات متحده را اعلام کند.
به گفته آقای اوباما به رغم کاهش بودجه نظامی، اندازه ارتش آمریکا همچنان از دوران پیش از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بزرگ تر خواهد بود.
جمهوری خواهان با کوچک شدن ارتش و کاستن از بودجه وزارت دفاع مخالفت کرده اند و آن را به ضرر امنیت ملی آمریکا می دانند.
این مواد در بستهای سفید بود که روی آن آرم سازمان ملل چاپ شده بود. پلیس میگوید که آن آرم تقلبی بوده است.
پل براون، سخنگوی پلیس نیویورک، میگوید که به نظر آنها این مواد اشتباهی به آدرس سازمان ملل آمدهاند.
آنها میگویند که روی بسته هیچ نام و نشانی نبوده است. بسته از مکزیک به سینسیناتی در ایالت اوهایوی آمریکا رفته بود و از آنجا به نیویورک فرستاده شده بود.
سخنگوی سازمان ملل میگوید که روی این بسته نام هیچ کس، از جمله کسانی که در سازمان ملل رفت و آمد دارند، نبوده است.
ماموران سازمان ملل، زمانی که این بسته را دیدند به آرم سازمان ملل که روی آن بود، شک کردند.
به گفته یک مقام سازمان ملل، کوکائینها در چند لپتاپ جاسازی شده بودند.
مقامهای مصری مانع خروج پسر وزیر حمل و نقل آمریکا از این کشور شدند. این حادثه روز شنبه اتفاق افتاد اما خبر آن پنجشنبه منتشر شد.
مقامهای مصری توضیحی در مورد علت این اقدام ندادهاند اما گفته میشود که این اقدام، احتمالا به سازمانی غیرانتفاعی که او مدیریت آن را به عهده دارد مربوط میشود.
دولت مصر از مدتی قبل مشغول تحقیق درباره سازمانهای غیردولتی است که منابع آنها از خارج تامین میشود.سام لاهود، پسر ری لاهود، وزیر حمل و نقل آمریکا، یکی از چند نفر خارجی است که مصر مانع خروج آنها شد.
سازمان او به نام انستیتوی بین المللی جمهوریخواه، یکی از ۱۷ سازمانی است که مقامهای مصری اخیرا دفاتر آنها را بازرسی کردند.
در وظایف این سازمان آمده که کارش تشویق برای ایجاد نظامهای دموکراتیک است.
دولت نظامی مصر قول داده است درباره سازمانهای حامی دموکراسی و حقوق بشر تحقیق کند تا ببیند هزینه مالی آنها چگونه تامین میشود و مکررا گفته است که دخالت خارجی در مسائل کشورش را تحمل نخواهد کرد.
اواخر ماه گذشته مقامهای مصری به دفاتر این سازمانها رفته و مدارک و کامپیوترهای آنها را ضبط کردند.
سم لاهود در مصاحبه ای با واشنگتن پست درباره این تحقیقات ابراز نگرانی کرده است.
او گفت: "واقعیت این است که این مساله از او و سازمانش جدیتر است. به گفته او دولت مصر مشغول تحقیق درباره حدود ۳۰۰ سازمان است و فقط تعداد کمی از آنها آمریکاییاند."
مایکل پازنر، بلندپایهترین مقام وزارت خارجه آمریکا در امور حقوق بشر گفت که این موضوع نگرانی کشورش را نسبت به انتقال مصر به دموکراسی افزایش میدهد.
آقای پازنر هشدار داد که این موضوع میتواند بر کمکهای آینده به مصر اثر بگذارد و از مقامهای مصری خواست تا "این وضعیت را تصحیح کنند."
هنوز مشخص نیست چند نفر در فهرست افراد ممنوع الخروج قرار دارند.
یک عضو یک سازمان غیرانتفاعی گفت به اعتقاد او این محدودیتها به همان یورشها مربوط میشود.
لیسا هیوز، از موسسه دموکراتیک ملی میگوید، مقامهای مصری به او گفتهاند که نام شش تن از کارمندان این سازمان، سه آمریکایی و سه صربی، در این فهرست قرار دارد.
هزینه این دو سازمان که به احزاب دموکرات و جمهوریخواه مرتبط هستند توسط موقوفه ملی برای پیشبرد دموکراسی (NED) تامین میشود.
سازمان موقوفه پیشبرد دموکراسی از سال ۱۹۸۳ در راه پیشرفت دموکراسی میکوشد و هزینهاش را کنگره آمریکا تامین کند.
مجلس ایران در پی قطع فوری صادرات نفت به اروپا
به دنبال تصویب تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا، خبرگزاری نیمهرسمی فارس روز جمعه به نقل از یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خبر داد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دنبال این هستند که همین هفته آینده صادرات نفت ایران به اروپا را قطع کنند.
به گفته حسین ابراهیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، این نهاد در جمهوری اسلامی تا روز یکشنبه «یک طرح دوفوریتی» را آماده خواهد کرد تا با تصویب فوری آن «فروش نفت به اروپا را از همین هفته قطع کنیم».
وزیران خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا روز دوشنبه هفته گذشته بر سر ممنوعیت هرگونه قرارداد جدید برای خرید یا انتقال نفت خام ایران به توافق رسیدند.
با این حال به منظور کاهش فشار اقتصادی بیشتر بر آن دسته از کشورهای اروپایی که از ایران نفت وارد میکنند به آنها تا یکم ژوییه سال ۲۰۱۲ یعنی تا تابستان آینده فرصت داده شد که به قراردادهای موجود خود با ایران پایان دهند.
حال دو نماینده مجلس ایران در گفتوگو با خبرگزاری فارس اعلام کردهاند که قرار است ایران به پیشواز این تحریمها رفته و از همین هفته آینده فروش نفت به اروپا را قطع کند.
یک عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی نیز در تایید گفتههای حسین ابراهیمی از «آمادگی کامل مجلس» برای «بررسی فوری طرح قطع صادرات نفت به اروپا» خبر داده است.
به گفته موید حسینی صدر، عضو کمیسیون انرژی مجلس، این کمیسیون میتواند «طرح قطع صادرات نفت به اروپا را ظرف دو یا سه روز تصویب و به صحن علنی ارائه کند» تا به رای نمایندگان گذاشته شود.
آقای حسینی صدر در این باره به خبرگزاری فارس گفت: «این تصمیم در شرایط کنونی و فصل سرما در اروپا قطعا ضربه زیادی را متوجه دولتهای اروپایی خواهد کرد.»
به عقیده این نماینده مجلس، اروپاییها با این طرح «متوجه قدرت جمهوری اسلامی ایران» خواهند شد.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام اتحادیه اروپا آن را «جنگ روانی» صرف خواند و وزارت نفت ایران نیز اعلام کرد که این اقدام هیچ خسارتی را متوجه کشور نخواهد کرد، نظری که توسط این دو نماینده مجلس نیز تکرار شده است.
حسین ابراهیمی در گفتوگوی خود اذعان کرده است که تحریمها علیه تهران اثربخش بوده، اما «این تحریمها بیش از آن که در قبال ایران موثر باشد، اوضاع اقتصاد بحرانزده غرب را نابهسامانتر از قبل میکند».
اتحادیه اروپا پس از چین دومین واردکننده نفت از ایران است و در ده ماه اولیه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
به گفته حسین ابراهیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، این نهاد در جمهوری اسلامی تا روز یکشنبه «یک طرح دوفوریتی» را آماده خواهد کرد تا با تصویب فوری آن «فروش نفت به اروپا را از همین هفته قطع کنیم».
وزیران خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا روز دوشنبه هفته گذشته بر سر ممنوعیت هرگونه قرارداد جدید برای خرید یا انتقال نفت خام ایران به توافق رسیدند.
با این حال به منظور کاهش فشار اقتصادی بیشتر بر آن دسته از کشورهای اروپایی که از ایران نفت وارد میکنند به آنها تا یکم ژوییه سال ۲۰۱۲ یعنی تا تابستان آینده فرصت داده شد که به قراردادهای موجود خود با ایران پایان دهند.
حال دو نماینده مجلس ایران در گفتوگو با خبرگزاری فارس اعلام کردهاند که قرار است ایران به پیشواز این تحریمها رفته و از همین هفته آینده فروش نفت به اروپا را قطع کند.
یک عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی نیز در تایید گفتههای حسین ابراهیمی از «آمادگی کامل مجلس» برای «بررسی فوری طرح قطع صادرات نفت به اروپا» خبر داده است.
به گفته موید حسینی صدر، عضو کمیسیون انرژی مجلس، این کمیسیون میتواند «طرح قطع صادرات نفت به اروپا را ظرف دو یا سه روز تصویب و به صحن علنی ارائه کند» تا به رای نمایندگان گذاشته شود.
آقای حسینی صدر در این باره به خبرگزاری فارس گفت: «این تصمیم در شرایط کنونی و فصل سرما در اروپا قطعا ضربه زیادی را متوجه دولتهای اروپایی خواهد کرد.»
به عقیده این نماینده مجلس، اروپاییها با این طرح «متوجه قدرت جمهوری اسلامی ایران» خواهند شد.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام اتحادیه اروپا آن را «جنگ روانی» صرف خواند و وزارت نفت ایران نیز اعلام کرد که این اقدام هیچ خسارتی را متوجه کشور نخواهد کرد، نظری که توسط این دو نماینده مجلس نیز تکرار شده است.
حسین ابراهیمی در گفتوگوی خود اذعان کرده است که تحریمها علیه تهران اثربخش بوده، اما «این تحریمها بیش از آن که در قبال ایران موثر باشد، اوضاع اقتصاد بحرانزده غرب را نابهسامانتر از قبل میکند».
اتحادیه اروپا پس از چین دومین واردکننده نفت از ایران است و در ده ماه اولیه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
بانکهای اروپایی «راه صادرات غلات به ایران را بستهاند»
گزارشها حاکی است که در راستای تحریمهای اتحادیه اروپا، بانکهای بزرگ در این اتحادیه معامله غلات با جمهوری اسلامی را متوقف کردهاند. این در حالی است که ایران از واردکنندگان بزرگ ذرت در جهان به شمار میرود.
یک منبع بانکی اتحادیه اروپا روز پنجشنبه در گفتوگو با خبرگزاری رویترز گفت که بانکهای بزرگ این اتحادیه راه صادرات محصولات کشاورزی «به ایران را بستهاند» و از این پس هر معامله جدیدی باید در مقادیر کوچک صورت بگیرد.
یک تاجر غلات اروپایی نیز در گفتوگو با این خبرگزاری، با اظهار این که در حال حاضر «هیچ بانک اتحادیه اروپا» وارد تجارت «غلات و دانههای روغنی» با ایران نمیشود، گفت: «مسئله اصلی این است که تجارت با ایران از طریق سیستمهای بانکی بسیار دشوار است. برخی خریداران ایران به دنبال راههای پرداخت دیگری هستند و سعی دارند وجوه مالی خرید خود را نه از طریق صدور اعتبارنامه، بلکه به طور مستقیم پرداخت کنند، اما این روش برای محمولههای بزرگ کارایی ندارد.»
به گفته شورای بینالمللی غلات، ایران سالانه ۴.۵ میلیون تن غله وارد میکند. ۳.۵ میلیون تن از خرید سالانه غلات ایران به واردات ذرت اختصاص دارد، دانهای که در تغذیه احشام نقش اساسی دارد.
ایران در میان ۱۰ کشور بزرگ واردکننده ذرت است و بخش عمده نیاز خود را از کشورهای برزیل، آرژانتین و اوکراین خریداری میکند.
با این حال به گفته رویترز در حال حاضر تحتتأثیر تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران، تصفیه حسابهای مالی با ایران دچار مشکلات بسیاری شده و تجارت غلات نیز از این امر مصون نمانده است.
در همین زمینه یک تاجر غلات روز پنجشنبه به رویترز گفت: «تا آنجا که من اطلاع دارم، در حال حاضر شش کشتی بزرگ و سه کشتی کوچکتر حمل غلات به دلیل مشکلات پرداخت مالی، قادر نیستند بار خود را در بنادر ایران تخلیه کنند.»
کشتیهای بزرگ حمل غلات قادر به حمل حدود ۵۵۰ هزار تن بار است و کشتیهای کوچک معمولا ۳۰ هزار تن غله حمل میکنند که با این احتساب خبرگزاری رویترز تخمین زده است که در حال حاضر تخلیه حدود ۴۲۰ هزار تن غله در بنادر ایران به حال تعلیق درآمده است.
یک تاجر دیگر نیز در گفتوگو با رویترز گفته است: «تجارت با ایران با توجه به کاهش ارزش ریال و مشکلات پرداخت که موجب تأخیر در تحویل بار شده، دچار آشفتگی شده است. نمیتوان به طور دقیق گفت، اما صحبت از تأخیرهای ۶۰ روزه در میان است.»
یک منبع صنعت صادرات اوکراین نیز اظهار کرده است: «برخی (شرکتها) تعدادی کشتی به ایران فرستادهاند و آمادگی ارسال محمولههای بیشتری را نیز دارند، اما در انتظار هستند.»
اتحادیه اروپا به همراه سایر قدرتهای غربی، قصد دارد با اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران، با برنامه اتمی جمهوری اسلامی مقابله کند، برنامهای که غرب معتقد است دارای ابعاد پنهان نظامی است.
با اینحال جمهوری اسلامی همواره بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای خود تأکید دارد و در چند وقت گذشته در صدد بوده است تا از طریق افزایش همکاری خود با کشورهای دوست، از فشار تحریمهای اقتصادی بکاهد.
یک منبع بانکی اتحادیه اروپا روز پنجشنبه در گفتوگو با خبرگزاری رویترز گفت که بانکهای بزرگ این اتحادیه راه صادرات محصولات کشاورزی «به ایران را بستهاند» و از این پس هر معامله جدیدی باید در مقادیر کوچک صورت بگیرد.
یک تاجر غلات اروپایی نیز در گفتوگو با این خبرگزاری، با اظهار این که در حال حاضر «هیچ بانک اتحادیه اروپا» وارد تجارت «غلات و دانههای روغنی» با ایران نمیشود، گفت: «مسئله اصلی این است که تجارت با ایران از طریق سیستمهای بانکی بسیار دشوار است. برخی خریداران ایران به دنبال راههای پرداخت دیگری هستند و سعی دارند وجوه مالی خرید خود را نه از طریق صدور اعتبارنامه، بلکه به طور مستقیم پرداخت کنند، اما این روش برای محمولههای بزرگ کارایی ندارد.»
به گفته شورای بینالمللی غلات، ایران سالانه ۴.۵ میلیون تن غله وارد میکند. ۳.۵ میلیون تن از خرید سالانه غلات ایران به واردات ذرت اختصاص دارد، دانهای که در تغذیه احشام نقش اساسی دارد.
ایران در میان ۱۰ کشور بزرگ واردکننده ذرت است و بخش عمده نیاز خود را از کشورهای برزیل، آرژانتین و اوکراین خریداری میکند.
با این حال به گفته رویترز در حال حاضر تحتتأثیر تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران، تصفیه حسابهای مالی با ایران دچار مشکلات بسیاری شده و تجارت غلات نیز از این امر مصون نمانده است.
در همین زمینه یک تاجر غلات روز پنجشنبه به رویترز گفت: «تا آنجا که من اطلاع دارم، در حال حاضر شش کشتی بزرگ و سه کشتی کوچکتر حمل غلات به دلیل مشکلات پرداخت مالی، قادر نیستند بار خود را در بنادر ایران تخلیه کنند.»
کشتیهای بزرگ حمل غلات قادر به حمل حدود ۵۵۰ هزار تن بار است و کشتیهای کوچک معمولا ۳۰ هزار تن غله حمل میکنند که با این احتساب خبرگزاری رویترز تخمین زده است که در حال حاضر تخلیه حدود ۴۲۰ هزار تن غله در بنادر ایران به حال تعلیق درآمده است.
یک تاجر دیگر نیز در گفتوگو با رویترز گفته است: «تجارت با ایران با توجه به کاهش ارزش ریال و مشکلات پرداخت که موجب تأخیر در تحویل بار شده، دچار آشفتگی شده است. نمیتوان به طور دقیق گفت، اما صحبت از تأخیرهای ۶۰ روزه در میان است.»
یک منبع صنعت صادرات اوکراین نیز اظهار کرده است: «برخی (شرکتها) تعدادی کشتی به ایران فرستادهاند و آمادگی ارسال محمولههای بیشتری را نیز دارند، اما در انتظار هستند.»
اتحادیه اروپا به همراه سایر قدرتهای غربی، قصد دارد با اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران، با برنامه اتمی جمهوری اسلامی مقابله کند، برنامهای که غرب معتقد است دارای ابعاد پنهان نظامی است.
با اینحال جمهوری اسلامی همواره بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای خود تأکید دارد و در چند وقت گذشته در صدد بوده است تا از طریق افزایش همکاری خود با کشورهای دوست، از فشار تحریمهای اقتصادی بکاهد.
جلسه شورای امنیت برای بررسی بحران سوریه پشت درهای بسته
همزمان با تلاش برخی از اعضای شورای امنیت برای انتشار قطعنامهای درباره محکوم کردن سرکوبها در سوریه، این شورا روز جمعه پشت درهای بسته برای بحث بر سر شدت گرفتن بحران در این کشور تشکیل جلسه میدهد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، درخواست برگزاری این نشست غیرمنتظره از سوی مراکش، عضو عرب شورای امنیت، و پس از آن مطرح شده است که پنج عضو دائم این شورا، بریتانیا، چین، فرانسه، روسیه و ایالات متحده روز پنجشنبه بر سر انتشار قطعنامه جدید با یکدیگر گفتوگو کردند، «مذاکرهای که نتیجهای قطعی در بر نداشت».
صدور قطعنامهای از سوی شورای امنیت در حمایت از طرح اتحادیه عرب در خصوص سوریه توسط بریتانیا، فرانسه، آلمان و ملل عربی نظیر مراکش و قطر مطرح شد.
اتحادیه عرب به منظور توقف سرکوبها در سوریه از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، خواسته است تا اختیارات خود را به معاون اول خود واگذار کند تا وی ظرف دو ماه مذاکره با اپوزیسیون این کشور و پس از برگزاری انتخابات، دولت وحدت ملی تشکیل دهد.
دولت بشار اسد در سوریه این پیشنهاد اتحادیه عرب را «وقیحانه» خواند.
این اتحادیه پیشتر از شورای امنیت خواسته بود تا از این طرح حمایت کند. به همین منظور نبیل العربی، دبیر اتحادیه عرب، و نخست وزیر قطر روز شنبه عازم نیویورک خواهند شد تا روز دوشنبه با اعضای شورای امنیت در مقر سازمان ملل تشکیل جلسه بدهند.
حامیان این طرح در شورای امنیت ابراز امیدواری کردهاند که پیشنویس قطعنامه شورای امنیت در این خصوص هفته آینده میان اعضا به رأی گذاشته شود.
روز جمعه بان گیمون، دبیرکل سازمان ملل، نیز خواهان آن شد که شورای امنیت وارد عمل شود و گفت: «ما باید به مردم سوریه کمک کنیم. آنها برای مدتهای طولانی سرکوب شدهاند.»
خبرگزاری فرانسه که نسخهای از پیشنویس شورای امنیت را در اختیار دارد گزارش کرده است که در آن «تداوم نقض گسترده و آشکار حقوق بشر» محکوم شده و از دولت سوریه درخواست شده است تا فورا به سرکوب مردم خاتمه دهد.
در این پیشنویس از «تمام کشورها» خواسته شده است تا در راستای تحریمهای اتحادیه عرب علیه سوریه گام برداشته و در اجرایی کردن این تحریمها «به طور کامل» با این اتحادیه همکاری کنند.
در همین زمینه یک دیپلمات ارشد روسیه تأکید کرده است که به دلیل تأکید این پیشنویس بر تحریمهای اتحادیه عرب علیه سوریه و هشدار در خصوص اقدامات بعدی، متن اولیه این قطعنامه هنوز با «معیارهای روسیه» سازگار نیست.
روسیه که در اکتبر سال ۲۰۱۰ به همراه چین صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه سوریه را وتو کرد، پیشتر پیشنهاد کرده بود که در قطعنامه تنظیم شده از سوی این شورا هم دولت و هم اپوزیسیون سوریه مقصر شناخته شوند.
بحث بر سر صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه سوریه در حالی در جریان است که ناآرامیها در این کشور وارد یازدهمین ماه خود شده است.
روز جمعه خبرگزاری فرانسه به نقل از گروههای حقوق بشری در سوریه از کشته شدن ۳۵ تن در این کشور خبر داد.
سازمان ملل از کشته شدن بیش از پنج هزار و ۴۰۰ تن در سوریه خبر داده و تأکید کرده است که به دلیل شرایط دشوار، قادر نیست شمار کشتهشدگان را که رو به فزونی میروند، به طور دقیق معین کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، درخواست برگزاری این نشست غیرمنتظره از سوی مراکش، عضو عرب شورای امنیت، و پس از آن مطرح شده است که پنج عضو دائم این شورا، بریتانیا، چین، فرانسه، روسیه و ایالات متحده روز پنجشنبه بر سر انتشار قطعنامه جدید با یکدیگر گفتوگو کردند، «مذاکرهای که نتیجهای قطعی در بر نداشت».
صدور قطعنامهای از سوی شورای امنیت در حمایت از طرح اتحادیه عرب در خصوص سوریه توسط بریتانیا، فرانسه، آلمان و ملل عربی نظیر مراکش و قطر مطرح شد.
اتحادیه عرب به منظور توقف سرکوبها در سوریه از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، خواسته است تا اختیارات خود را به معاون اول خود واگذار کند تا وی ظرف دو ماه مذاکره با اپوزیسیون این کشور و پس از برگزاری انتخابات، دولت وحدت ملی تشکیل دهد.
دولت بشار اسد در سوریه این پیشنهاد اتحادیه عرب را «وقیحانه» خواند.
این اتحادیه پیشتر از شورای امنیت خواسته بود تا از این طرح حمایت کند. به همین منظور نبیل العربی، دبیر اتحادیه عرب، و نخست وزیر قطر روز شنبه عازم نیویورک خواهند شد تا روز دوشنبه با اعضای شورای امنیت در مقر سازمان ملل تشکیل جلسه بدهند.
حامیان این طرح در شورای امنیت ابراز امیدواری کردهاند که پیشنویس قطعنامه شورای امنیت در این خصوص هفته آینده میان اعضا به رأی گذاشته شود.
روز جمعه بان گیمون، دبیرکل سازمان ملل، نیز خواهان آن شد که شورای امنیت وارد عمل شود و گفت: «ما باید به مردم سوریه کمک کنیم. آنها برای مدتهای طولانی سرکوب شدهاند.»
خبرگزاری فرانسه که نسخهای از پیشنویس شورای امنیت را در اختیار دارد گزارش کرده است که در آن «تداوم نقض گسترده و آشکار حقوق بشر» محکوم شده و از دولت سوریه درخواست شده است تا فورا به سرکوب مردم خاتمه دهد.
در این پیشنویس از «تمام کشورها» خواسته شده است تا در راستای تحریمهای اتحادیه عرب علیه سوریه گام برداشته و در اجرایی کردن این تحریمها «به طور کامل» با این اتحادیه همکاری کنند.
در همین زمینه یک دیپلمات ارشد روسیه تأکید کرده است که به دلیل تأکید این پیشنویس بر تحریمهای اتحادیه عرب علیه سوریه و هشدار در خصوص اقدامات بعدی، متن اولیه این قطعنامه هنوز با «معیارهای روسیه» سازگار نیست.
روسیه که در اکتبر سال ۲۰۱۰ به همراه چین صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه سوریه را وتو کرد، پیشتر پیشنهاد کرده بود که در قطعنامه تنظیم شده از سوی این شورا هم دولت و هم اپوزیسیون سوریه مقصر شناخته شوند.
بحث بر سر صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه سوریه در حالی در جریان است که ناآرامیها در این کشور وارد یازدهمین ماه خود شده است.
روز جمعه خبرگزاری فرانسه به نقل از گروههای حقوق بشری در سوریه از کشته شدن ۳۵ تن در این کشور خبر داد.
سازمان ملل از کشته شدن بیش از پنج هزار و ۴۰۰ تن در سوریه خبر داده و تأکید کرده است که به دلیل شرایط دشوار، قادر نیست شمار کشتهشدگان را که رو به فزونی میروند، به طور دقیق معین کند.
ده میلیون نفر از هفته آینده نامه قطع یارانه دریافت میکنند
دبیر ستاد هدفمندی یارانهها در ایران روز جمعه، هفتم بهمنماه، اعلام کرد که ده میلیون نفر از «پردرآمدها» از هفته آینده نامهای دریافت خواهند کرد مبنی بر این که باید «از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند». این مقام با این حال گفته است که انصراف از این امتیاز «اختیاری» است.
حدود یک ماه پس از آن که دولت محمود احمدینژاد اعلام کرد که «به دنبال حذف یارانه پردرآمدهاست»، اکنون محمدرضا فرزین، دبیر ستاد هدفمندی یارانهها، میگوید که اسامی ده میلیون نفر در این زمینه در حال نهایی شدن است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، به نقل از آقای فرزین، «از دیدگاه ما حدود ده میلیون نفر باید از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند».
علام این خبر در حالی است که همان یک ماه پیش علی لاریجانی، رئیس مجلس، حذف عدهای از مردم از این طرح را «مغایر قانون» دانسته و در این باره به دولت آقای احمدینژاد هشدار داده بود.
محمدرضا فرزین با اعلام این که از هفته آینده در این باره با این ده میلیون نفر نامهنگاری آغاز خواهد شد، ابراز امیدواری کرده است که «این افراد خودشان مراجعه کرده و از دریافت یارانه انصراف دهند».
به گفته دبیر ستاد هدفمندی یارانهها، «انصراف دادن از دریافت یارانه نقدی اختیاری است و نامهنگاری با این افراد نیز دعوت به خودانصرافی است».
محمدرضا فرزین در هفته نخست دیماه اعلام کرده بود که «اقشاری که از نظر دولت مرفه هستند باید از گردونه یارانه نقدی خارج شوند که این حدود ۱۰ میلیون نفر را شامل میشود».
در همان زمان او در این باره افزود: «بر اساس برآورد ما کسی که یارانه بین پنج تا ۱۰ درصد درآمد ماهیانه وی را تشکیل میدهد از نظر دولت مرفه است و نیازی به یارانه ندارد.»
این در حالی است که در همان زمان غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس، از «حذف ۲۰ میلیون نفر» از چرخه دریافت یارانه «به لحاظ رفاه اجتماعی و به این خاطر که به لحاظ مالی نیازی به دریافت یارانه ندارند» خبر داد.
دولت محمود احمدینژاد در ابتدا به دلیل فقدان «تحلیل دقیق از وضعیت معیشتی مردم» تصمیم گرفت به همه مردم ایران یارانه نقدی بدهد، اما حال پس از یک سال به این نتیجه رسیده است که بخشی از دریافتکنندگان یارانه جزء اغنیا و اقشار مرفه هستند و نیازی به یارانه ندارند.
حدود یک ماه پس از آن که دولت محمود احمدینژاد اعلام کرد که «به دنبال حذف یارانه پردرآمدهاست»، اکنون محمدرضا فرزین، دبیر ستاد هدفمندی یارانهها، میگوید که اسامی ده میلیون نفر در این زمینه در حال نهایی شدن است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، به نقل از آقای فرزین، «از دیدگاه ما حدود ده میلیون نفر باید از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند».
علام این خبر در حالی است که همان یک ماه پیش علی لاریجانی، رئیس مجلس، حذف عدهای از مردم از این طرح را «مغایر قانون» دانسته و در این باره به دولت آقای احمدینژاد هشدار داده بود.
محمدرضا فرزین با اعلام این که از هفته آینده در این باره با این ده میلیون نفر نامهنگاری آغاز خواهد شد، ابراز امیدواری کرده است که «این افراد خودشان مراجعه کرده و از دریافت یارانه انصراف دهند».
به گفته دبیر ستاد هدفمندی یارانهها، «انصراف دادن از دریافت یارانه نقدی اختیاری است و نامهنگاری با این افراد نیز دعوت به خودانصرافی است».
محمدرضا فرزین در هفته نخست دیماه اعلام کرده بود که «اقشاری که از نظر دولت مرفه هستند باید از گردونه یارانه نقدی خارج شوند که این حدود ۱۰ میلیون نفر را شامل میشود».
در همان زمان او در این باره افزود: «بر اساس برآورد ما کسی که یارانه بین پنج تا ۱۰ درصد درآمد ماهیانه وی را تشکیل میدهد از نظر دولت مرفه است و نیازی به یارانه ندارد.»
این در حالی است که در همان زمان غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس، از «حذف ۲۰ میلیون نفر» از چرخه دریافت یارانه «به لحاظ رفاه اجتماعی و به این خاطر که به لحاظ مالی نیازی به دریافت یارانه ندارند» خبر داد.
دولت محمود احمدینژاد در ابتدا به دلیل فقدان «تحلیل دقیق از وضعیت معیشتی مردم» تصمیم گرفت به همه مردم ایران یارانه نقدی بدهد، اما حال پس از یک سال به این نتیجه رسیده است که بخشی از دریافتکنندگان یارانه جزء اغنیا و اقشار مرفه هستند و نیازی به یارانه ندارند.
یادبودی جهانی که احمدینژاد در آن نقشی ناخواسته داشت
هفتم بهمنماه، بیست و هفتم ژانویه، مصادف است با روز جهانی یادبود هولوکاست، یادبودی که محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، و حکومت جمهوری اسلامی در تعیین رسمی آن در این روز ناخواسته مهمترین نقش را ایفا کردند.
در حالی که در تمامی دهههای اخیر، اسرائیل و یهودیان نتوانسته بودند سازمان ملل متحد را برای تعیین روزی بینالمللی به یاد هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم متقاعد کنند، جمهوری اسلامی ایران با سخنان و عملکرد سالهای اخیر خود ناخواسته این هدف دیرینه و دهها ساله حکومت اسرائیل را تحقق بخشید.
اندکی پس از آن که محمود احمدینژاد در سال ۲۰۰۵ به ریاست جمهوری ایران رسید و سخنان خود را در انکار هولوکاست در اولین همایش موسوم به «جهان بدون صهیونیسم» در پاییز همان سال در تهران بیان کرد و از لزوم پاک کردن اسرائیل از نقشه جهان سخن گفت، موضوع هولوکاست نیز به موضوعی جهانی بدل شد.
پس از آن همایش جنجالی نیز انکار پیدرپی هولوکاست از زبان محمود احمدینژاد و شمار دیگری از دولتمردان جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت.
انکار هولوکاست در حالی که اسرائیل از برنامههای هستهای و پروژهٔ موشکهای دورپرواز جمهوری اسلامی ایران نیز ابراز نگرانی عمیق میکرد، این احساس را در میان دولتمردان اسرائیل ایجاد کرده بود که جمهوری اسلامی «در صدد به راه انداختن هولوکاستی دیگر» است.
رهبران اسرائیل بارها گفتهاند که محمود احمدینژاد همانند «هیتلر» در این دوره از تاریخ است. بنیامین نتانیاهو نیز که اکنون نخست وزیر اسرائیل است، از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد در ایران چند بار تأکید کرده است که وضعیت خطرناکی که از ناحیه جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل و یهودیان به وجود آمده مانند شرایط سال ۱۹۳۸ میلادی است.
در سال ۱۹۳۸، چند سال پس از روی کار آمدن آدولف هیتلر در آلمان، جامعه جهانی بهویژه بریتانیا با حکومت آلمان وارد مذاکراتی شده و به آینده این گفتوگوها امیدوار بود، اما هیتلر در سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله به لهستان، موجب آغاز جنگ جهانی دوم شد؛ سران اسرائیل میگویند که مذاکرات جامعه جهانی با جمهوری اسلامی ایران نیز شبیه آن مذاکرات با هیتلر، پیش از وقوع جنگ جهانی دوم، است.
هیتلر که در کنفرانس «ونزه» طرح «راه حل نهایی» برای کشتار یهودیان را نهایی کرده بود، در جنگ جهانی دوم توانست بخشی از این طرح را اجرا کند و شش میلیون یهودی از شهروندان کشورهای بسیاری در سراسر اروپا را به قتل برساند.
لذا در حالی که سخنان احمدینژاد در سالهای اخیر در انکار هولوکاست و نابودی اسرائیل توجه زیادی را در جامعه جهانی برانگیخته بود، دولت وقت اسرائیل توانست تا سازمان ملل متحد را قانع کند که روزی را به یادبود بینالمللی هولوکاست اختصاص دهد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نشست روز اول نوامبر ۲۰۰۵ تصمیمی را با شماره ۷/۶۰ تصویب کرد که بر اساس آن، مقرر شد که از آن به بعد، روز بیست و هفتم ژانویه هر سال یادبود جهانی هولوکاست باشد.
سخنان احمدینژاد و نفرتی که در جهان ایجاد کرده بود موجب شد که تصمیم یاد شده یکی از معدود مصوبههایی باشد که حتی به رأی نیز گذاشته نشد، بلکه با اجماع کامل و بیهیچ مخالفتی به تصویب رسید.
ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کانادا، کشورهای اتحادیه اروپا و نیز روسیه، کشورهایی که در آزادسازی اردوگاه آشویتس نقش ایفا کرده بودند، به اسرائیل در قطعی کردن این مصوبه در سازمان ملل متحد یاری دادند.
کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل، نیز در پی این مصوبه، در کنار سیلوان شالوم، وزیر خارجه وقت اسرائیل، نمایشگاه ویژه و دائمی را با موضوع فجایع رخ داده در کورههای آدمسوزی آشویتس، در ساختمان مقر سازمان ملل متحد در نیویورک افتتاح کرد.
بر اساس مصوبه یاد شده، یک کمیته ویژه سازمان ملل نیز باید درباره وضعیت یهودستیزی به دبیرکل سازمان ملل منظما گزارش بدهد.
تاریخ بیست و هفتم ژانویه از این نظر گزیده شد که در چنین روزی در سال ۱۹۴۵ بود که نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیری شوروی که بخشی از قوای مهم متفقین علیه سپاهیان هیتلر محسوب میشدند، توانستند سرانجام وارد اردوگاه آدمسوزی آشویتس، واقع در خاک اشغال شده لهستان، شده و این اردوگاه را از دست نیروهای هیتلری درآورند.
پس از این قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود که سه ماه بعد، در روز بیست و هفتم ژانویه سال ۲۰۰۶، نخستین یادبود جهانی قربانیان هولوکاست برگزار شد.
مصوبه سازمان ملل از همه کشورهای جهان میخواهد که برای آگاه کردن افکار عمومی کشور خود از فجایع هولوکاست تلاش کنند، ننگ انکار هولوکاست را به مردم بیاموزند، همان گونه که نژادپرستی و نفرت کور از بیگانه نیز مذموم و غیر قابل تحمل است و همچنین در حفظ آثار و اسنادی در ارتباط با هولوکاست تلاش کنند.
تا پیش از این مصوبه، کشور اسرائیل هر سال روز یادبود قربانیان هولوکاست را بر اساس تاریخ عبری خود برگزار میکرد، شیوهای که تا به امروز ادامه یافته و روز هولوکاست در اسرائیل با روز جهانی هولوکاست متفاوت است.
در آلمان که تصمیم به کشتار یهودیان از سوی سران آن در حکومت هیتلری گرفته شده بود، روزی با نام «قربانیان حزب نازی» برگزار میشود که این تصمیم روز سوم ژانویه ۱۹۹۶ از سوی رئیس جمهوری آلمان فدرال، رومان هرتسوگ، پیشنهاد شد و از روز بیست و هفتم همان سال، نخستین آیینهای مربوط به آن برگزار گردید.
در روسیه که نیروهای ارتش سرخش ایفاگر نقش مهمی در آزادسازی آشویتس بودند، روز بیست و هفتم ژانویه، روز پیروزی مهمی بر قوای نازی محسوب میشود و رژه و آیینهای باشکوهی بهویژه با حضور آخرین بازماندگان این قوای نظامی برگزار میشود.
امسال پارلمان اروپا آیین یادبود گرامیداشت قربانیان هولوکاست را چند روز زودتر برگزار کرد و رئیس پارلمان اروپا در سخنانی در این آیین تأکید کرد که اروپا هرگز اجازه نخواهد داد که هولوکاست علیه یهودیان تکرار شود.
سران اسرائیل امسال نیز در فرصت روز جهانی هولوکاست، بر لزوم مقابلهای جدیتر با برنامه هستهای ایران، تأکید کردند و در روزهای اخیر که شماری از سران جهانی در اسرائیل بودند، از این «تهدیدها» سخن گفتند؛ از جمله، ژنرال مارتین دمپسی، رئیس نیروهای مسلح آمریکا، جمعه بیستم ژانویه به هنگام نهادن تاج گل به یاد قربانیان هولوکاست در موزه «ید و شم» (موزه هولوکاست اسرائیل)، گفت: هرگز یک هولوکاست دیگر در دنیا علیه یهودیان تکرار نخواهد شد و به هر قیمتی جلو آن را خواهیم گرفت.
بنیامین نتانیاهو نیز این هفته در سخنرانی خود در کنست اسرائیل به مناسبت روز جهانی هولوکاست گفت: «ایران همچنان تهدید میکند؛ خطای بزرگی است اگر سر خود را در برف فرو کرده و حقیقت را نبینیم؛ ایران یک خطر است، اما جهان ساکت نشسته است.»
نخست وزیر اسرائیل گفت همین روزهای اخیر بود که مفتی فلسطینی شرق اورشلیم، شیخ محمد حسین، گفت که باید یهودیان را مانند جنگ خیبر در صدر اسلام قتل عام کرد، اما همگان در جهان سکوت کردند و هیچ کشور و مقامی او را نکوهش نکرد.
در حالی که در تمامی دهههای اخیر، اسرائیل و یهودیان نتوانسته بودند سازمان ملل متحد را برای تعیین روزی بینالمللی به یاد هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم متقاعد کنند، جمهوری اسلامی ایران با سخنان و عملکرد سالهای اخیر خود ناخواسته این هدف دیرینه و دهها ساله حکومت اسرائیل را تحقق بخشید.
اندکی پس از آن که محمود احمدینژاد در سال ۲۰۰۵ به ریاست جمهوری ایران رسید و سخنان خود را در انکار هولوکاست در اولین همایش موسوم به «جهان بدون صهیونیسم» در پاییز همان سال در تهران بیان کرد و از لزوم پاک کردن اسرائیل از نقشه جهان سخن گفت، موضوع هولوکاست نیز به موضوعی جهانی بدل شد.
پس از آن همایش جنجالی نیز انکار پیدرپی هولوکاست از زبان محمود احمدینژاد و شمار دیگری از دولتمردان جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت.
انکار هولوکاست در حالی که اسرائیل از برنامههای هستهای و پروژهٔ موشکهای دورپرواز جمهوری اسلامی ایران نیز ابراز نگرانی عمیق میکرد، این احساس را در میان دولتمردان اسرائیل ایجاد کرده بود که جمهوری اسلامی «در صدد به راه انداختن هولوکاستی دیگر» است.
رهبران اسرائیل بارها گفتهاند که محمود احمدینژاد همانند «هیتلر» در این دوره از تاریخ است. بنیامین نتانیاهو نیز که اکنون نخست وزیر اسرائیل است، از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد در ایران چند بار تأکید کرده است که وضعیت خطرناکی که از ناحیه جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل و یهودیان به وجود آمده مانند شرایط سال ۱۹۳۸ میلادی است.
در سال ۱۹۳۸، چند سال پس از روی کار آمدن آدولف هیتلر در آلمان، جامعه جهانی بهویژه بریتانیا با حکومت آلمان وارد مذاکراتی شده و به آینده این گفتوگوها امیدوار بود، اما هیتلر در سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله به لهستان، موجب آغاز جنگ جهانی دوم شد؛ سران اسرائیل میگویند که مذاکرات جامعه جهانی با جمهوری اسلامی ایران نیز شبیه آن مذاکرات با هیتلر، پیش از وقوع جنگ جهانی دوم، است.
هیتلر که در کنفرانس «ونزه» طرح «راه حل نهایی» برای کشتار یهودیان را نهایی کرده بود، در جنگ جهانی دوم توانست بخشی از این طرح را اجرا کند و شش میلیون یهودی از شهروندان کشورهای بسیاری در سراسر اروپا را به قتل برساند.
لذا در حالی که سخنان احمدینژاد در سالهای اخیر در انکار هولوکاست و نابودی اسرائیل توجه زیادی را در جامعه جهانی برانگیخته بود، دولت وقت اسرائیل توانست تا سازمان ملل متحد را قانع کند که روزی را به یادبود بینالمللی هولوکاست اختصاص دهد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نشست روز اول نوامبر ۲۰۰۵ تصمیمی را با شماره ۷/۶۰ تصویب کرد که بر اساس آن، مقرر شد که از آن به بعد، روز بیست و هفتم ژانویه هر سال یادبود جهانی هولوکاست باشد.
سخنان احمدینژاد و نفرتی که در جهان ایجاد کرده بود موجب شد که تصمیم یاد شده یکی از معدود مصوبههایی باشد که حتی به رأی نیز گذاشته نشد، بلکه با اجماع کامل و بیهیچ مخالفتی به تصویب رسید.
ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کانادا، کشورهای اتحادیه اروپا و نیز روسیه، کشورهایی که در آزادسازی اردوگاه آشویتس نقش ایفا کرده بودند، به اسرائیل در قطعی کردن این مصوبه در سازمان ملل متحد یاری دادند.
کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل، نیز در پی این مصوبه، در کنار سیلوان شالوم، وزیر خارجه وقت اسرائیل، نمایشگاه ویژه و دائمی را با موضوع فجایع رخ داده در کورههای آدمسوزی آشویتس، در ساختمان مقر سازمان ملل متحد در نیویورک افتتاح کرد.
بر اساس مصوبه یاد شده، یک کمیته ویژه سازمان ملل نیز باید درباره وضعیت یهودستیزی به دبیرکل سازمان ملل منظما گزارش بدهد.
تاریخ بیست و هفتم ژانویه از این نظر گزیده شد که در چنین روزی در سال ۱۹۴۵ بود که نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیری شوروی که بخشی از قوای مهم متفقین علیه سپاهیان هیتلر محسوب میشدند، توانستند سرانجام وارد اردوگاه آدمسوزی آشویتس، واقع در خاک اشغال شده لهستان، شده و این اردوگاه را از دست نیروهای هیتلری درآورند.
پس از این قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود که سه ماه بعد، در روز بیست و هفتم ژانویه سال ۲۰۰۶، نخستین یادبود جهانی قربانیان هولوکاست برگزار شد.
مصوبه سازمان ملل از همه کشورهای جهان میخواهد که برای آگاه کردن افکار عمومی کشور خود از فجایع هولوکاست تلاش کنند، ننگ انکار هولوکاست را به مردم بیاموزند، همان گونه که نژادپرستی و نفرت کور از بیگانه نیز مذموم و غیر قابل تحمل است و همچنین در حفظ آثار و اسنادی در ارتباط با هولوکاست تلاش کنند.
تا پیش از این مصوبه، کشور اسرائیل هر سال روز یادبود قربانیان هولوکاست را بر اساس تاریخ عبری خود برگزار میکرد، شیوهای که تا به امروز ادامه یافته و روز هولوکاست در اسرائیل با روز جهانی هولوکاست متفاوت است.
در آلمان که تصمیم به کشتار یهودیان از سوی سران آن در حکومت هیتلری گرفته شده بود، روزی با نام «قربانیان حزب نازی» برگزار میشود که این تصمیم روز سوم ژانویه ۱۹۹۶ از سوی رئیس جمهوری آلمان فدرال، رومان هرتسوگ، پیشنهاد شد و از روز بیست و هفتم همان سال، نخستین آیینهای مربوط به آن برگزار گردید.
در روسیه که نیروهای ارتش سرخش ایفاگر نقش مهمی در آزادسازی آشویتس بودند، روز بیست و هفتم ژانویه، روز پیروزی مهمی بر قوای نازی محسوب میشود و رژه و آیینهای باشکوهی بهویژه با حضور آخرین بازماندگان این قوای نظامی برگزار میشود.
امسال پارلمان اروپا آیین یادبود گرامیداشت قربانیان هولوکاست را چند روز زودتر برگزار کرد و رئیس پارلمان اروپا در سخنانی در این آیین تأکید کرد که اروپا هرگز اجازه نخواهد داد که هولوکاست علیه یهودیان تکرار شود.
سران اسرائیل امسال نیز در فرصت روز جهانی هولوکاست، بر لزوم مقابلهای جدیتر با برنامه هستهای ایران، تأکید کردند و در روزهای اخیر که شماری از سران جهانی در اسرائیل بودند، از این «تهدیدها» سخن گفتند؛ از جمله، ژنرال مارتین دمپسی، رئیس نیروهای مسلح آمریکا، جمعه بیستم ژانویه به هنگام نهادن تاج گل به یاد قربانیان هولوکاست در موزه «ید و شم» (موزه هولوکاست اسرائیل)، گفت: هرگز یک هولوکاست دیگر در دنیا علیه یهودیان تکرار نخواهد شد و به هر قیمتی جلو آن را خواهیم گرفت.
بنیامین نتانیاهو نیز این هفته در سخنرانی خود در کنست اسرائیل به مناسبت روز جهانی هولوکاست گفت: «ایران همچنان تهدید میکند؛ خطای بزرگی است اگر سر خود را در برف فرو کرده و حقیقت را نبینیم؛ ایران یک خطر است، اما جهان ساکت نشسته است.»
نخست وزیر اسرائیل گفت همین روزهای اخیر بود که مفتی فلسطینی شرق اورشلیم، شیخ محمد حسین، گفت که باید یهودیان را مانند جنگ خیبر در صدر اسلام قتل عام کرد، اما همگان در جهان سکوت کردند و هیچ کشور و مقامی او را نکوهش نکرد.
پیامدهای مخرب جنگ احتمالی با ايران بر بازار مستغلات در امارات متحده عربی
« جونز لنگ لا سال» موسسه بزرگ مديريت و فروش مستغلات، هشدار می دهد که وقوع هر گونه درگيری نظامی با ايران برای بازار مستغلات در امارات متحده عربی بسيار زيانبار خواهد بود چون امنيت ويژه اقتصادی در اين کشور را به خطر خواهد انداخت.
خبرگزاری « بلومبرگ» از قول مدير بخش خاورميانه اين موسسه می نويسد:« تشديد تنش و بروز درگيری های نظامی با ايران بر امنيت اقتصادی منحصر به فرد در امارات متحده عربی تاثيرات فراوانی به جا خواهد گذاشت و مسلما باعث کاهش ارزش قيمت مستغلات در اين کشور خواهد شد.»
ادامه تهديد مقامات دولت ايران مبنی بر بستن تنگه هرمز و از جمله اظهارات محمدرضا رحيمی معاون رياست جمهوری ايران در اين زمينه که چند هفته پيش منتشر شد، نگرانی ها در مورد افزايش تنش و به خطر افتادن مسير عبور يک چهارم از نفت خام صادراتی جهان را افزايش داده است.
خبرگزاری « بلومبرگ » در ادامه اين گزارش می نويسد دوبی که فاصله آن با سواحل ايران حدود ۱۵۰ کيلومتر است، شاهد شديدترين سقوط بهای مستغلات پس از بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود. از اواسط سال ۲۰۰۸ به اين سو بهای مستقلات در امارات متحده عربی حدود ۶۵ درصد تنزل پيدا کرده است.
در صورت تکميل پروژه های مسکن در حال احداث و افزايش ميزان عرضه مستغلات در اين کشور، ممکن است بهای مسکن حتی بيشتر از اين کاهش يابد. فقط در دوبی حدود ۲۵ هزار واحد مسکونی ديگر قرار است در سال جاری تکميل و به فروش گذاشته شوند. رقم مشابهی نيز در سال ميلادی آينده به بازار عرضه خواهند شد.
يکی از مديران موسسه « جونز لنگ لا سال » می گويد که در سال گذشته به خاطر سرمايه گذاری های بيشتر شهروندان کشورهايی که به خاطر بحران سياسی موجود از امنيت اقتصادی لازم برخوردار نبودند از جمله عراق ، سوريه و مصر، بازار مستغلات در دوبی تا حدی بهبود يافته است.
« آلن روبرتسون» مديرعامل موسسه بين المللی مديريت و فروش مستغلات« جونز لنگ لا سال» می افزايد: «تاکنون اين حس اعتماد وجود داشته که در دوبی و ابوظبی دولت ها و شرايط سياسی با ثباتی حاکم اند و به همين خاطر بسياری از سرمايه گذاران در سطح منطقه پول نقد خود را در بازار مستغلات اين کشورها سرمايه گذاری می کردند. اما در صورت وقوع درگيری نظامی امارات متحده عربی امنيت ويژه خود را از دست خواهد داد.»
مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» خاطر نشان می کنند که در صورت وقوع بحران نظامی در منطقه بعيد است که ارزش مستغلات در امارات متحده عربی به شدت دوره پس از بحران اقتصادی جهانی کاهش يابد چون در آن مقطع بهای مستغلات ۶۰ درصد کاهش يافت. اين موسسه پيش بينی دقيق خود در مورد تاثير درگيری های نظامی احتمالی در سطح منطقه روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی را فعلا منتشر نکرده است.
به گفته مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» در يک چنين شرايطی تاثير روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی ممکن است به مرور زمان اتفاق بيافتد چون سرمايه گذاران به مرور اشتياق خود برای سرمايه گذاری را از دست خواهند داد. به گفته آنها اولين پيامد اين شرايط کاهش در موارد سرمايه گذاری خواهد بود و سپس طی يک مدت طولانی تر تحت تاثير کاهش سرمايه گذاری بهای مستغلات تنزل پيدا خواهد کرد.
در صورت بروز بحران نظامی در منطقه بعيد است که شهرهای بزرگ ديگر در حاشيه جنوبی خليج فارس مثل دوحه بتوانند از شرايط منفی دوبی يا ابوظبی بهره برداری کرده و سرمايه ها را به سوی خود جلب کنند. در حالت وقوع درگيری نظامی با ايران، نه فقط دوبی و امارات متحده عربی بلکه تمام مراکز اقتصادی حاشيه خليج فارس امنيت اقتصادی ويژه خود را از دست خواهند داد.
خبرگزاری « بلومبرگ» از قول مدير بخش خاورميانه اين موسسه می نويسد:« تشديد تنش و بروز درگيری های نظامی با ايران بر امنيت اقتصادی منحصر به فرد در امارات متحده عربی تاثيرات فراوانی به جا خواهد گذاشت و مسلما باعث کاهش ارزش قيمت مستغلات در اين کشور خواهد شد.»
ادامه تهديد مقامات دولت ايران مبنی بر بستن تنگه هرمز و از جمله اظهارات محمدرضا رحيمی معاون رياست جمهوری ايران در اين زمينه که چند هفته پيش منتشر شد، نگرانی ها در مورد افزايش تنش و به خطر افتادن مسير عبور يک چهارم از نفت خام صادراتی جهان را افزايش داده است.
خبرگزاری « بلومبرگ » در ادامه اين گزارش می نويسد دوبی که فاصله آن با سواحل ايران حدود ۱۵۰ کيلومتر است، شاهد شديدترين سقوط بهای مستغلات پس از بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود. از اواسط سال ۲۰۰۸ به اين سو بهای مستقلات در امارات متحده عربی حدود ۶۵ درصد تنزل پيدا کرده است.
در صورت تکميل پروژه های مسکن در حال احداث و افزايش ميزان عرضه مستغلات در اين کشور، ممکن است بهای مسکن حتی بيشتر از اين کاهش يابد. فقط در دوبی حدود ۲۵ هزار واحد مسکونی ديگر قرار است در سال جاری تکميل و به فروش گذاشته شوند. رقم مشابهی نيز در سال ميلادی آينده به بازار عرضه خواهند شد.
يکی از مديران موسسه « جونز لنگ لا سال » می گويد که در سال گذشته به خاطر سرمايه گذاری های بيشتر شهروندان کشورهايی که به خاطر بحران سياسی موجود از امنيت اقتصادی لازم برخوردار نبودند از جمله عراق ، سوريه و مصر، بازار مستغلات در دوبی تا حدی بهبود يافته است.
« آلن روبرتسون» مديرعامل موسسه بين المللی مديريت و فروش مستغلات« جونز لنگ لا سال» می افزايد: «تاکنون اين حس اعتماد وجود داشته که در دوبی و ابوظبی دولت ها و شرايط سياسی با ثباتی حاکم اند و به همين خاطر بسياری از سرمايه گذاران در سطح منطقه پول نقد خود را در بازار مستغلات اين کشورها سرمايه گذاری می کردند. اما در صورت وقوع درگيری نظامی امارات متحده عربی امنيت ويژه خود را از دست خواهد داد.»
مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» خاطر نشان می کنند که در صورت وقوع بحران نظامی در منطقه بعيد است که ارزش مستغلات در امارات متحده عربی به شدت دوره پس از بحران اقتصادی جهانی کاهش يابد چون در آن مقطع بهای مستغلات ۶۰ درصد کاهش يافت. اين موسسه پيش بينی دقيق خود در مورد تاثير درگيری های نظامی احتمالی در سطح منطقه روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی را فعلا منتشر نکرده است.
به گفته مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» در يک چنين شرايطی تاثير روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی ممکن است به مرور زمان اتفاق بيافتد چون سرمايه گذاران به مرور اشتياق خود برای سرمايه گذاری را از دست خواهند داد. به گفته آنها اولين پيامد اين شرايط کاهش در موارد سرمايه گذاری خواهد بود و سپس طی يک مدت طولانی تر تحت تاثير کاهش سرمايه گذاری بهای مستغلات تنزل پيدا خواهد کرد.
در صورت بروز بحران نظامی در منطقه بعيد است که شهرهای بزرگ ديگر در حاشيه جنوبی خليج فارس مثل دوحه بتوانند از شرايط منفی دوبی يا ابوظبی بهره برداری کرده و سرمايه ها را به سوی خود جلب کنند. در حالت وقوع درگيری نظامی با ايران، نه فقط دوبی و امارات متحده عربی بلکه تمام مراکز اقتصادی حاشيه خليج فارس امنيت اقتصادی ويژه خود را از دست خواهند داد.
تولید گوشت آزمایشگاهی با طعم و ظاهر طبیعی
در اواخر سال میلادی جاری گروهی کوچکی از دانشمندان در شهر واشینگتن به صرف ناهار گردهم خواهند آمد، ناهاری که احتمالاً قرار است زندگی ما را در سراسر جهان متحول کند. غذای این دانشمندان مرغ سوخاری خواهد بود، البته مرغی که بر خلاف بافت و مزه گوشت مرغیاش هرگز زنده نبوده و به جیک جیک کردن هم نرسیده!
به نوشته روزنامه «گاردین»، انجمن «پتا»، بزرگترین گروه حمایت از حیوانات در جهان، پنج سال پیش با تعیین ضرب الاجل سیام ماه ژوئن سال ۲۰۱۲ به دانشمندان اعلام کرد در صورتی که تا این تاریخ موفق به تهیه گوشت مرغ آزمایشگاهی شوند، پاداشی یک میلیون دلاری دریافت خواهند کرد. «پتا» دو شرط را هم برای گوشت مرغ مورد نظرش در نظر گرفت: اول اینکه گوشت آزمایشگاهی باید از گوشت مرغ «طبیعی» غیر قابل تمایز باشد و دوم اینکه امکان تولید و عرضه تجاری آن وجود داشته باشد.
هم اکنون گروه فیزیولوژی عروقی در دانشگاه «ماستریخت» هلند در زمینه تولید گوشت آزمایشگاهی پیشتاز هستند. این گروه اعلام کردهاند که تا پایان سال جاری میلادی نوعی «برگر» گوشت گاو مصنوعی تولید خواهند کرد. با این حال دو مسئله مانع دستیابی گروه هلندی به جایزه یک میلیون دلاری پتا خواهند بود: نخست نوع گوشت تولیدی آنهاست، که ظاهراً «گوشت گاو» خواهد بود و دیگر آنکه نمونه گوشت تولیدی گروه دانشگاه ماستریخت تا به اینجای کار از نوارهایی به طول چند سانتیمتر فراتر نرفته است. به گزارش گاردین کار این گروه به کندی پیش میرود و بعید به نظر میرسد بتواند در آینده نزدیک گوشتهایی قطورتر و با مقادر زیاد تولید کند.
اما گروه دومی هم در هلند و در دانشگاه اولترشت در حال انجام آزمایش بر روی سلولهای بنیادی کشت شده از رویان هستند. یک سلول بنیادی توانایی تولید بالقوه چندین تن گوشت را داراست، بدین معنا که میتوان با استفاده از مجموع سلولهای بنیادی برگرفته از تنها یک رأس گاو غذای مردم یک کشور را تأمین کرد.
از سویی دیگر، ولادیمیر میرونوف، رئیس پیشین مرکز پژوهشی همسان سازی زیستی در دانشگاه پزشکی کارولینای جنوبی، نیز در حال حاضر در همین زمینه با یک شرکت تولیدی گوشت برزیلی همکاری میکند. میرونوف که در بخش مهندسی بافت تخصص دارد موفق شده با استفاده از سلولهای رویان بوقلمون بافت عضلانی گوشت را در مقادیر کم کشت نماید.
این پژوهشگر دانشگاه کارولینای جنوبی معتقد است که گوشت حاصل از مهندسی بافت در نهایت به مرحله تولید انبوه خواهد رسید: «البته کسانی هستند که این نوع گوشت را «غذای فرانکشتاین» میدانند. از دید این افراد چنین گوشتی غیر طبیعی است، اما در واقع هیچ چیز غیر طبیعی در این نوع غذا وجود ندارد. ما از سلول حیوانات استفاده میکنیم و آنها را در یک محیط مناسب کشت میدهیم. تنها تفاوت هم در این واقعیت است که این وسط هیچ حیوانی کشته نمیشود.»
به نظر میرسد که اولین نسل از گوشتهای آزمایشگاهی، گوشتهای تکهای کوچک خواهند بود، با این هدف طولانی مدت که دست آخر گوشت عضلانی را به شکل مصنوعی پرورش دهند. از دیدگاه نظری بافت عضلانی هر حیوانی را میتوان در محیط آزمایشگاهی پرورش داد، همچنان که میتوان شیر، پنیر و تخم مرغ را نیز از این طریق به شکل مصنوعی تولید کرد. به رغم تمامی پیشرفتها تا بدین لحظه گوشتهای آزمایشگاهی بیرنگ، بیمزه و فاقد بافت بودهاند و امکان دارد دانشمندان مجبور شوند برای طبیعی ساختن این گوشتها چربی و حتی خون آزمایشگاهی و افزودنیهای رنگی به آن اضافه کنند.
پروفسور جولی گلد، فیزیکدان زیستشناسی از دانشگاه فنی چالمرز در شهر گوتنبرگ سوئد میگوید به باور او چنین محصولاتی تا ارائه تجاری به بازار راه درازی در پیش دارند: «منابع مالی تخصیص داده شده به این پروژهها خیلی ناچیزند. یک آدم پولدار دیوانه نیاز داریم که [برای پیشبرد این طرح] سرمایه گذاری کند و هزینهها را متقبل شود.»
یک نکته حائز اهمیت دیگر که میتواند در نتیجه تولید گوشت آزمایشگاهی حاصل شود آن است که چنین فرآوردهای در مقایسه با گوشت طبیعی حاصل از کشتار حیوانات میزان انرژی و فضای بسیار کمتری را مصرف خواهد کرد. بر پایه یافتههای پژوهشی سال گذشته دانشمندان آکسفورد و آمستردام، روند تولید گوشت مصنوعی تنها یک درصد زمین و چهار درصد آب مورد نیاز برای تولید گوشتهای معمولی را مصرف خواهد کرد.
برای گیاهخواران و طرفداران حیوانات دستاورد تولید چنین گوشتهایی آزار دیدن کمتر حیوانات زبان بسته خواهد بود. به گفته مدیر «پتا»: «تنها در ایالات متحده، سالیانه بیش از چهل میلیارد مرغ، ماهی، خوک و گاو به شیوههایی وحشتناک برای تهیه گوشت سلاخی میشوند و گوشت حاصل از سلولهای بنیادی مانع عذاب کشیدن این حیوانات خواهد شد.»
به نوشته روزنامه «گاردین»، انجمن «پتا»، بزرگترین گروه حمایت از حیوانات در جهان، پنج سال پیش با تعیین ضرب الاجل سیام ماه ژوئن سال ۲۰۱۲ به دانشمندان اعلام کرد در صورتی که تا این تاریخ موفق به تهیه گوشت مرغ آزمایشگاهی شوند، پاداشی یک میلیون دلاری دریافت خواهند کرد. «پتا» دو شرط را هم برای گوشت مرغ مورد نظرش در نظر گرفت: اول اینکه گوشت آزمایشگاهی باید از گوشت مرغ «طبیعی» غیر قابل تمایز باشد و دوم اینکه امکان تولید و عرضه تجاری آن وجود داشته باشد.
هم اکنون گروه فیزیولوژی عروقی در دانشگاه «ماستریخت» هلند در زمینه تولید گوشت آزمایشگاهی پیشتاز هستند. این گروه اعلام کردهاند که تا پایان سال جاری میلادی نوعی «برگر» گوشت گاو مصنوعی تولید خواهند کرد. با این حال دو مسئله مانع دستیابی گروه هلندی به جایزه یک میلیون دلاری پتا خواهند بود: نخست نوع گوشت تولیدی آنهاست، که ظاهراً «گوشت گاو» خواهد بود و دیگر آنکه نمونه گوشت تولیدی گروه دانشگاه ماستریخت تا به اینجای کار از نوارهایی به طول چند سانتیمتر فراتر نرفته است. به گزارش گاردین کار این گروه به کندی پیش میرود و بعید به نظر میرسد بتواند در آینده نزدیک گوشتهایی قطورتر و با مقادر زیاد تولید کند.
اما گروه دومی هم در هلند و در دانشگاه اولترشت در حال انجام آزمایش بر روی سلولهای بنیادی کشت شده از رویان هستند. یک سلول بنیادی توانایی تولید بالقوه چندین تن گوشت را داراست، بدین معنا که میتوان با استفاده از مجموع سلولهای بنیادی برگرفته از تنها یک رأس گاو غذای مردم یک کشور را تأمین کرد.
از سویی دیگر، ولادیمیر میرونوف، رئیس پیشین مرکز پژوهشی همسان سازی زیستی در دانشگاه پزشکی کارولینای جنوبی، نیز در حال حاضر در همین زمینه با یک شرکت تولیدی گوشت برزیلی همکاری میکند. میرونوف که در بخش مهندسی بافت تخصص دارد موفق شده با استفاده از سلولهای رویان بوقلمون بافت عضلانی گوشت را در مقادیر کم کشت نماید.
این پژوهشگر دانشگاه کارولینای جنوبی معتقد است که گوشت حاصل از مهندسی بافت در نهایت به مرحله تولید انبوه خواهد رسید: «البته کسانی هستند که این نوع گوشت را «غذای فرانکشتاین» میدانند. از دید این افراد چنین گوشتی غیر طبیعی است، اما در واقع هیچ چیز غیر طبیعی در این نوع غذا وجود ندارد. ما از سلول حیوانات استفاده میکنیم و آنها را در یک محیط مناسب کشت میدهیم. تنها تفاوت هم در این واقعیت است که این وسط هیچ حیوانی کشته نمیشود.»
به نظر میرسد که اولین نسل از گوشتهای آزمایشگاهی، گوشتهای تکهای کوچک خواهند بود، با این هدف طولانی مدت که دست آخر گوشت عضلانی را به شکل مصنوعی پرورش دهند. از دیدگاه نظری بافت عضلانی هر حیوانی را میتوان در محیط آزمایشگاهی پرورش داد، همچنان که میتوان شیر، پنیر و تخم مرغ را نیز از این طریق به شکل مصنوعی تولید کرد. به رغم تمامی پیشرفتها تا بدین لحظه گوشتهای آزمایشگاهی بیرنگ، بیمزه و فاقد بافت بودهاند و امکان دارد دانشمندان مجبور شوند برای طبیعی ساختن این گوشتها چربی و حتی خون آزمایشگاهی و افزودنیهای رنگی به آن اضافه کنند.
پروفسور جولی گلد، فیزیکدان زیستشناسی از دانشگاه فنی چالمرز در شهر گوتنبرگ سوئد میگوید به باور او چنین محصولاتی تا ارائه تجاری به بازار راه درازی در پیش دارند: «منابع مالی تخصیص داده شده به این پروژهها خیلی ناچیزند. یک آدم پولدار دیوانه نیاز داریم که [برای پیشبرد این طرح] سرمایه گذاری کند و هزینهها را متقبل شود.»
یک نکته حائز اهمیت دیگر که میتواند در نتیجه تولید گوشت آزمایشگاهی حاصل شود آن است که چنین فرآوردهای در مقایسه با گوشت طبیعی حاصل از کشتار حیوانات میزان انرژی و فضای بسیار کمتری را مصرف خواهد کرد. بر پایه یافتههای پژوهشی سال گذشته دانشمندان آکسفورد و آمستردام، روند تولید گوشت مصنوعی تنها یک درصد زمین و چهار درصد آب مورد نیاز برای تولید گوشتهای معمولی را مصرف خواهد کرد.
برای گیاهخواران و طرفداران حیوانات دستاورد تولید چنین گوشتهایی آزار دیدن کمتر حیوانات زبان بسته خواهد بود. به گفته مدیر «پتا»: «تنها در ایالات متحده، سالیانه بیش از چهل میلیارد مرغ، ماهی، خوک و گاو به شیوههایی وحشتناک برای تهیه گوشت سلاخی میشوند و گوشت حاصل از سلولهای بنیادی مانع عذاب کشیدن این حیوانات خواهد شد.»
«وضعيت سلامتی عبدالله مومنی نامشخص است»
وبسايت ادوار نيوز، ارگان خبری سازمان دانش آموختگان ايران، ادوار تحکيم وحدت، گزارش داده که عبدالله مومنی، سخنگوی اين سازمان از روز دوشنبه گذشته در پی بيماری به بهداری زندان اوين منتقل شده و خبری از او در دست نيست.
محمد صادقی، عضو شورای مرکزی ادوار تحکيم در گفت و گو با راديو فردا در اين باره می گويد:« همانطور که در خبرها بود و بنا بر گفته های خانواده آقای مومنی و بنا بر گفته زندانيان سياسی به خانواده هايشان، روز دوشنبه آقای مومنی در محل سالن ملاقات حاضر نمی شود و به گفته هم سلولی هايش به دليل دل درد شديدی که داشت به بهداری زندان اوين منتقل شد اما رد آنجا با برخورد بد مسئولان مواجه شد و برای همين بهداری را ترک کرد.»
فاطمه آدينه وند، همسر عبدالله مومنی به سايت ادوار نيوز گفته که هيچ خبری از وضعيت جسمی همسرش ندارد و از اين بابت نگران است.
محمد صادقی می گويد خبرها حکايت از انتقال دوباره عبدالله مومنی به بهداری اوين دارد و می افزايد:« از عبدالله مومنی پس از انتقال دوباره به بهداری اوين خبری نيست و چون تلفن های زندان اوين قطع است و زندانی ها امکان تماس تلفنی با بيرون را ندارند، هيچکس خبری از او ندارد. خانواده و دوستان آقای مومنی در نگرانی بسر می برند و بايد منتظر بمانند تا روز دوشنبه آينده در سالن ملاقات زندان از او خبری بگيرند. خانواده آقای مومنی هم گفته اند که در اين مدت تماسی از سوی او صورت نگرفته و هم بندی های او احتمال می دهند که به بيمارستان منتقل شده باشد. اين بی خبری بر شدت نگرانی ها افزوده است.»
پيش از اين هم بيماری زندانيان سياسی موجب نگرانی خانواده ها و هم بندی های آنها شده است. محمد صادقی سپس به هدی صابر، از فعالان ملی- مذهبی که در اعتراض به وقايع منجر به درگذشت هاله سحابی در زندان اعتصاب غذا کرده بود و به دليل وخامت حالش درگذشت اشاره می کند و می گويد:« وخامت حال زندانيان سياسی پيش از اين هم بوده. ما پيش از اين هم بارها شاهد رفتار نامناسب مسوولان بهداری زندان اوين با زندانيان بوده ايم و تلخ ترين آن مربوط به هدی صابر است که وقتی به دنبال اعتصاب غذا به بهداری زندان اوين منتقل شده بود، با برخورد بسيار زننده مسئولان بهداری مواجه شده و به سلول خود باز می گردد که در نهايت اين وضعيت به شهادت او منجر می شود.»
عبدالله مومنی، رييس شورای مرکزی و سخنگوی سازمان ادوار تحکيم وحدت روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در ستاد شهروند آزاد متعلق به حاميان مهدی کروبی با خشونت و ضرب و شتم دستگير شد. او نزديک به ۱۰۰ روز را در سلول انفرادی و تحت بازجويی به سر برده است.
محمد صادقی در اين باره می گويد: «پس از مدت ۸ ماه بازداشت، عبدالله مومنی در فروردين ماه سال ۸۹ به مرخصی استعلاجی آمد. من خودم شاهد بودم که در اين ۲۰ روز به دليل بيماری هايی که دچار آن بود، مشغول مداوا بود. او از گذشته هم بيماری کليه و مجاری مثانه داشت. عبدالله مومنی در سال ۱۳۸۲ در زندان به اين بيماری مبتلا شد. آقای مومنی به دليل شکنجه هايی که در زندان شده بود به بيماری های مختلفی مبتلا شد. پس از مرخصی استعلاجی در فروردين سال ۸۹ او به زندان منتقل شد و تا کنون اجازه مرخصی استعلاجی به او داده نشده است.»
«پارگی پرده گوش در پی شکنجه»
محمد صادقی در ادامه به پارگی پرده گوش عبدالله مومنی اشاره می کند و می گويد:« در مهر ماه گذشته عبدالله مومنی برای ساعاتی برای درمان پارگی پرده گوشش که در زندان پاره شده بود با دستبند به بيمارستان رسول اکرم منتقل شد. ضربات وارده در شکنجه ها و بازجويی پرده گوش او را پاره کرده بود. در کنار اين خانواده آقای مومنی گفته اند که او در زندان به بيماری پوستی و گوارشی مبتلا شده است.»
عبدالله مومنی پيشتر در نامه ای که از زندان اوين به بيرون فرستاده بود با جزييات شرح داده بود که در زندان به شدت شکنجه شده است.
او در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود تحت شکنجه های فيزيکی و روانی بوده و به ضرب و شتم و سيلی های پياپی، اقدام به خفه کردن تا حد بيهوشی، نگهداشتن سر زندانی در کاسه توالت، حبس در سلول انفرادی، تهديد مکرر به اعدام، تهديد به آزار و اذيت جنسی، وادار شدن به تمرين برای اعترافات ساختگی توسط بازجويان، جلسات چند ساعته بازجويی و ايستادن بر روی يک پا اشاره کرده بود.
عبدالله مومنی در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ پس از انتشار اين نامه با اتهام های جديد نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومی رو به رو شد. او به پنج سال حبس محکوم شده است.
محمد صادقی، عضو شورای مرکزی ادوار تحکيم در گفت و گو با راديو فردا در اين باره می گويد:« همانطور که در خبرها بود و بنا بر گفته های خانواده آقای مومنی و بنا بر گفته زندانيان سياسی به خانواده هايشان، روز دوشنبه آقای مومنی در محل سالن ملاقات حاضر نمی شود و به گفته هم سلولی هايش به دليل دل درد شديدی که داشت به بهداری زندان اوين منتقل شد اما رد آنجا با برخورد بد مسئولان مواجه شد و برای همين بهداری را ترک کرد.»
فاطمه آدينه وند، همسر عبدالله مومنی به سايت ادوار نيوز گفته که هيچ خبری از وضعيت جسمی همسرش ندارد و از اين بابت نگران است.
محمد صادقی می گويد خبرها حکايت از انتقال دوباره عبدالله مومنی به بهداری اوين دارد و می افزايد:« از عبدالله مومنی پس از انتقال دوباره به بهداری اوين خبری نيست و چون تلفن های زندان اوين قطع است و زندانی ها امکان تماس تلفنی با بيرون را ندارند، هيچکس خبری از او ندارد. خانواده و دوستان آقای مومنی در نگرانی بسر می برند و بايد منتظر بمانند تا روز دوشنبه آينده در سالن ملاقات زندان از او خبری بگيرند. خانواده آقای مومنی هم گفته اند که در اين مدت تماسی از سوی او صورت نگرفته و هم بندی های او احتمال می دهند که به بيمارستان منتقل شده باشد. اين بی خبری بر شدت نگرانی ها افزوده است.»
پيش از اين هم بيماری زندانيان سياسی موجب نگرانی خانواده ها و هم بندی های آنها شده است. محمد صادقی سپس به هدی صابر، از فعالان ملی- مذهبی که در اعتراض به وقايع منجر به درگذشت هاله سحابی در زندان اعتصاب غذا کرده بود و به دليل وخامت حالش درگذشت اشاره می کند و می گويد:« وخامت حال زندانيان سياسی پيش از اين هم بوده. ما پيش از اين هم بارها شاهد رفتار نامناسب مسوولان بهداری زندان اوين با زندانيان بوده ايم و تلخ ترين آن مربوط به هدی صابر است که وقتی به دنبال اعتصاب غذا به بهداری زندان اوين منتقل شده بود، با برخورد بسيار زننده مسئولان بهداری مواجه شده و به سلول خود باز می گردد که در نهايت اين وضعيت به شهادت او منجر می شود.»
عبدالله مومنی، رييس شورای مرکزی و سخنگوی سازمان ادوار تحکيم وحدت روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در ستاد شهروند آزاد متعلق به حاميان مهدی کروبی با خشونت و ضرب و شتم دستگير شد. او نزديک به ۱۰۰ روز را در سلول انفرادی و تحت بازجويی به سر برده است.
محمد صادقی در اين باره می گويد: «پس از مدت ۸ ماه بازداشت، عبدالله مومنی در فروردين ماه سال ۸۹ به مرخصی استعلاجی آمد. من خودم شاهد بودم که در اين ۲۰ روز به دليل بيماری هايی که دچار آن بود، مشغول مداوا بود. او از گذشته هم بيماری کليه و مجاری مثانه داشت. عبدالله مومنی در سال ۱۳۸۲ در زندان به اين بيماری مبتلا شد. آقای مومنی به دليل شکنجه هايی که در زندان شده بود به بيماری های مختلفی مبتلا شد. پس از مرخصی استعلاجی در فروردين سال ۸۹ او به زندان منتقل شد و تا کنون اجازه مرخصی استعلاجی به او داده نشده است.»
«پارگی پرده گوش در پی شکنجه»
محمد صادقی در ادامه به پارگی پرده گوش عبدالله مومنی اشاره می کند و می گويد:« در مهر ماه گذشته عبدالله مومنی برای ساعاتی برای درمان پارگی پرده گوشش که در زندان پاره شده بود با دستبند به بيمارستان رسول اکرم منتقل شد. ضربات وارده در شکنجه ها و بازجويی پرده گوش او را پاره کرده بود. در کنار اين خانواده آقای مومنی گفته اند که او در زندان به بيماری پوستی و گوارشی مبتلا شده است.»
عبدالله مومنی پيشتر در نامه ای که از زندان اوين به بيرون فرستاده بود با جزييات شرح داده بود که در زندان به شدت شکنجه شده است.
او در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود تحت شکنجه های فيزيکی و روانی بوده و به ضرب و شتم و سيلی های پياپی، اقدام به خفه کردن تا حد بيهوشی، نگهداشتن سر زندانی در کاسه توالت، حبس در سلول انفرادی، تهديد مکرر به اعدام، تهديد به آزار و اذيت جنسی، وادار شدن به تمرين برای اعترافات ساختگی توسط بازجويان، جلسات چند ساعته بازجويی و ايستادن بر روی يک پا اشاره کرده بود.
عبدالله مومنی در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ پس از انتشار اين نامه با اتهام های جديد نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومی رو به رو شد. او به پنج سال حبس محکوم شده است.
پیامدهای مخرب جنگ احتمالی با ايران بر بازار مستغلات در امارات متحده عربی
« جونز لنگ لا سال» موسسه بزرگ مديريت و فروش مستغلات، هشدار می دهد که وقوع هر گونه درگيری نظامی با ايران برای بازار مستغلات در امارات متحده عربی بسيار زيانبار خواهد بود چون امنيت ويژه اقتصادی در اين کشور را به خطر خواهد انداخت.
خبرگزاری « بلومبرگ» از قول مدير بخش خاورميانه اين موسسه می نويسد:« تشديد تنش و بروز درگيری های نظامی با ايران بر امنيت اقتصادی منحصر به فرد در امارات متحده عربی تاثيرات فراوانی به جا خواهد گذاشت و مسلما باعث کاهش ارزش قيمت مستغلات در اين کشور خواهد شد.»
ادامه تهديد مقامات دولت ايران مبنی بر بستن تنگه هرمز و از جمله اظهارات محمدرضا رحيمی معاون رياست جمهوری ايران در اين زمينه که چند هفته پيش منتشر شد، نگرانی ها در مورد افزايش تنش و به خطر افتادن مسير عبور يک چهارم از نفت خام صادراتی جهان را افزايش داده است.
خبرگزاری « بلومبرگ » در ادامه اين گزارش می نويسد دوبی که فاصله آن با سواحل ايران حدود ۱۵۰ کيلومتر است، شاهد شديدترين سقوط بهای مستغلات پس از بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود. از اواسط سال ۲۰۰۸ به اين سو بهای مستقلات در امارات متحده عربی حدود ۶۵ درصد تنزل پيدا کرده است.
در صورت تکميل پروژه های مسکن در حال احداث و افزايش ميزان عرضه مستغلات در اين کشور، ممکن است بهای مسکن حتی بيشتر از اين کاهش يابد. فقط در دوبی حدود ۲۵ هزار واحد مسکونی ديگر قرار است در سال جاری تکميل و به فروش گذاشته شوند. رقم مشابهی نيز در سال ميلادی آينده به بازار عرضه خواهند شد.
يکی از مديران موسسه « جونز لنگ لا سال » می گويد که در سال گذشته به خاطر سرمايه گذاری های بيشتر شهروندان کشورهايی که به خاطر بحران سياسی موجود از امنيت اقتصادی لازم برخوردار نبودند از جمله عراق ، سوريه و مصر، بازار مستغلات در دوبی تا حدی بهبود يافته است.
« آلن روبرتسون» مديرعامل موسسه بين المللی مديريت و فروش مستغلات« جونز لنگ لا سال» می افزايد: «تاکنون اين حس اعتماد وجود داشته که در دوبی و ابوظبی دولت ها و شرايط سياسی با ثباتی حاکم اند و به همين خاطر بسياری از سرمايه گذاران در سطح منطقه پول نقد خود را در بازار مستغلات اين کشورها سرمايه گذاری می کردند. اما در صورت وقوع درگيری نظامی امارات متحده عربی امنيت ويژه خود را از دست خواهد داد.»
مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» خاطر نشان می کنند که در صورت وقوع بحران نظامی در منطقه بعيد است که ارزش مستغلات در امارات متحده عربی به شدت دوره پس از بحران اقتصادی جهانی کاهش يابد چون در آن مقطع بهای مستغلات ۶۰ درصد کاهش يافت. اين موسسه پيش بينی دقيق خود در مورد تاثير درگيری های نظامی احتمالی در سطح منطقه روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی را فعلا منتشر نکرده است.
به گفته مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» در يک چنين شرايطی تاثير روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی ممکن است به مرور زمان اتفاق بيافتد چون سرمايه گذاران به مرور اشتياق خود برای سرمايه گذاری را از دست خواهند داد. به گفته آنها اولين پيامد اين شرايط کاهش در موارد سرمايه گذاری خواهد بود و سپس طی يک مدت طولانی تر تحت تاثير کاهش سرمايه گذاری بهای مستغلات تنزل پيدا خواهد کرد.
در صورت بروز بحران نظامی در منطقه بعيد است که شهرهای بزرگ ديگر در حاشيه جنوبی خليج فارس مثل دوحه بتوانند از شرايط منفی دوبی يا ابوظبی بهره برداری کرده و سرمايه ها را به سوی خود جلب کنند. در حالت وقوع درگيری نظامی با ايران، نه فقط دوبی و امارات متحده عربی بلکه تمام مراکز اقتصادی حاشيه خليج فارس امنيت اقتصادی ويژه خود را از دست خواهند داد.
خبرگزاری « بلومبرگ» از قول مدير بخش خاورميانه اين موسسه می نويسد:« تشديد تنش و بروز درگيری های نظامی با ايران بر امنيت اقتصادی منحصر به فرد در امارات متحده عربی تاثيرات فراوانی به جا خواهد گذاشت و مسلما باعث کاهش ارزش قيمت مستغلات در اين کشور خواهد شد.»
ادامه تهديد مقامات دولت ايران مبنی بر بستن تنگه هرمز و از جمله اظهارات محمدرضا رحيمی معاون رياست جمهوری ايران در اين زمينه که چند هفته پيش منتشر شد، نگرانی ها در مورد افزايش تنش و به خطر افتادن مسير عبور يک چهارم از نفت خام صادراتی جهان را افزايش داده است.
خبرگزاری « بلومبرگ » در ادامه اين گزارش می نويسد دوبی که فاصله آن با سواحل ايران حدود ۱۵۰ کيلومتر است، شاهد شديدترين سقوط بهای مستغلات پس از بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود. از اواسط سال ۲۰۰۸ به اين سو بهای مستقلات در امارات متحده عربی حدود ۶۵ درصد تنزل پيدا کرده است.
در صورت تکميل پروژه های مسکن در حال احداث و افزايش ميزان عرضه مستغلات در اين کشور، ممکن است بهای مسکن حتی بيشتر از اين کاهش يابد. فقط در دوبی حدود ۲۵ هزار واحد مسکونی ديگر قرار است در سال جاری تکميل و به فروش گذاشته شوند. رقم مشابهی نيز در سال ميلادی آينده به بازار عرضه خواهند شد.
يکی از مديران موسسه « جونز لنگ لا سال » می گويد که در سال گذشته به خاطر سرمايه گذاری های بيشتر شهروندان کشورهايی که به خاطر بحران سياسی موجود از امنيت اقتصادی لازم برخوردار نبودند از جمله عراق ، سوريه و مصر، بازار مستغلات در دوبی تا حدی بهبود يافته است.
« آلن روبرتسون» مديرعامل موسسه بين المللی مديريت و فروش مستغلات« جونز لنگ لا سال» می افزايد: «تاکنون اين حس اعتماد وجود داشته که در دوبی و ابوظبی دولت ها و شرايط سياسی با ثباتی حاکم اند و به همين خاطر بسياری از سرمايه گذاران در سطح منطقه پول نقد خود را در بازار مستغلات اين کشورها سرمايه گذاری می کردند. اما در صورت وقوع درگيری نظامی امارات متحده عربی امنيت ويژه خود را از دست خواهد داد.»
مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» خاطر نشان می کنند که در صورت وقوع بحران نظامی در منطقه بعيد است که ارزش مستغلات در امارات متحده عربی به شدت دوره پس از بحران اقتصادی جهانی کاهش يابد چون در آن مقطع بهای مستغلات ۶۰ درصد کاهش يافت. اين موسسه پيش بينی دقيق خود در مورد تاثير درگيری های نظامی احتمالی در سطح منطقه روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی را فعلا منتشر نکرده است.
به گفته مديران موسسه « جونز لنگ لا سال» در يک چنين شرايطی تاثير روی بهای مستغلات در امارات متحده عربی ممکن است به مرور زمان اتفاق بيافتد چون سرمايه گذاران به مرور اشتياق خود برای سرمايه گذاری را از دست خواهند داد. به گفته آنها اولين پيامد اين شرايط کاهش در موارد سرمايه گذاری خواهد بود و سپس طی يک مدت طولانی تر تحت تاثير کاهش سرمايه گذاری بهای مستغلات تنزل پيدا خواهد کرد.
در صورت بروز بحران نظامی در منطقه بعيد است که شهرهای بزرگ ديگر در حاشيه جنوبی خليج فارس مثل دوحه بتوانند از شرايط منفی دوبی يا ابوظبی بهره برداری کرده و سرمايه ها را به سوی خود جلب کنند. در حالت وقوع درگيری نظامی با ايران، نه فقط دوبی و امارات متحده عربی بلکه تمام مراکز اقتصادی حاشيه خليج فارس امنيت اقتصادی ويژه خود را از دست خواهند داد.
تحریم نفت ایران و تلاش غرب برای قانع کردن مشتریان آسیایی
تصمیم اتحادیه اروپا برای متقوف کردن خرید نفت خام ضربه بزرگی به صادرات نفت ایران و در عین حال نقطه عطفی در راهکارهای غرب برای اعمال فشار بر آن کشور خواهد بود.
بعید است که تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا بتواند ایران را مجبور کند که از برنامههای هستهای خود دست بکشد. میزان واردات اروپا از ایران حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز و تقریباً یک پنجم کل صادرات نفت خام آن کشور است.
به همین خاطر آمریکا و متحدان غربی آن امیدوارند که این تصمیم اتحادیه اروپا خریداران آسیایی نفت ایران را مجبور کند که برای تأمین نیاز شدید خود به نفت خام در جستجوی کشورهای دیگری به غیر از ایران باشند.
کشورهای چین، ژاپن، هند و کره جنوبی روی هم رفته خریداران بیش از ۵۰ درصد از نفت خام ایران هستند. اگر آنها به سیاست تحریم نفت ایران بپیوندند بعید است جمهوری اسلامی که تنها منبع درآمد خارجی آن صدور نفت خام است، بتواند به بقا خود ادامه دهد.
بنابراین تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر قطع خرید نفت از ایران را شاید بتوان نقطه عطفی در یک مسیر طولانی برای تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران تلقی کرد. ولی هنوز کسی دقیقاً نمیتواند پیشبینی کند که آیا این سیاست به نتیجه خواهد رسید و خریداران آسیایی نفت ایران نیز به سیاست تحریم خواهند پیوست و یا نه.
برخی از کارشناسان معتقدند که چین در سالهای اخیر و به خصوص در غیاب شرکتهای غربی روابط تجاری و معاملات انرژی با ایران را گسترش داده است. چین هم اکنون با خرید ۵۴۳ هزار بشکه، بزرگترین مشتری نفت ایران محسوب میشود. این کشور تاکنون به اجرای مجازاتهای اقتصادی علیه ایران هیچ علاقهای نشان نداده است.
در عین حال چین بزرگترین صادرکننده کالا و تکنولوژی به ایران است و بخشی از این روابط اقتصادی به حوزه نفت و گاز و سرمایهگذاریهای چین در این عرصه مربوط میشوند. چین حدود ۱۰ درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران تأمین میکند. دولت چین بارها اعلام کرده که تحریم نفت ایران راه مناسبی برای حل بحران هستهای نیست و قصد ندارد برای جایگزین کردن نفت وارداتی از ایران به دنبال منابع دیگری باشد.
سه کشور آسیایی دیگر، هند، ژاپن و کره جنوبی که از جمله بزرگترین خریداران نفت خام ایران هستند، تمایل چندانی به قطع معاملات خود با ایران ندارند. ولی شاید غرب در این موارد از نفوذ بیشتری برخوردار باشد. برخلاف چین که در حال حاضر بزرگترین سرمایهگذار و وامدهنده به آمریکاست، کشورهای ژاپن و کره جنوبی از متحدان نزدیک آمریکا محسوب میشوند.
دولت هند نیز تاکنون برای جایگزین کردن نفت وارداتی از ایران هیچ اقدامی انجام نداده است. هند روزانه حدود ۳۴۰ هزار بشکه ، معادل ۱۰ درصد از نیاز خود را از ایران وارد میکند و ایران دومین تأمینکننده اصلی نفت خام هند است.
ژاپن، یکی از متحدان نزدیک آمریکا حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز، معادل شش درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران تأمین میکند. این کشور تاکنون حاضر نشده خرید نفت از ایران را متوقف کند ولی ممکن است از حجم آن بکاهد. اوایل ماه جاری که وزیر اقتصاد ژاپن گفت این کشور ممکن است به تحریم نفت ایران بپیوندد سایر مقامات ارشد، از جمله نخستوزیر ژاپن اعلام کردند که هنور در این مورد تصمیمی اتخاذ نشده است.
کره جنوبی حدود ۲۴۰ هزار بشکه در روز، معادل هفت درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران وارد می کند. این کشور اعلام کرده که یافتن منابع جایگزین در حال حاضر برای این کشور بسیار دشوار است. این کشور در حال مذاکره با آمریکاست تا در صورت تداوم خرید نفت از ایران، مانع از بروز هرگونه اختلافی در روابط دو کشور شود.
از تمام این نکات میتوان به نتیجه رسید که برای قانع کردن مشتریان نفت ایران غرب هنوز راه دشواری در پیش روی دارد. بدیهیترین جایگزین برای نفت خام ایران میتواند افزایش تولید و صادرات نفت عربستان سعودی باشد. مقامات عربستان طی هفته گذشته اعلام کردند که به سادگی خواهند توانست خلأ ناشی از کاهش صادرات نفت ایران را جبران کنند.
اما شکی نیست که درمقابل حکومت ایران نیز تمام تلاش خود را خواهد کرد تا مشتریان جدیدی پیدا کند و حتی معاملات نفتی خود را با آن کشورها به شکلی انجام دهد که تحریم بانک مرکزی را دور بزند. به گفته برخی از کارشناسان یکی از روشهای ایران برای مقابله با این تحریمها فروش نفت خود به بهای کمتر و با شرایط پرداخت سهلتر است.
شاید در آن حالت برخی از کشورهای آسیایی با وارد شدن به یک بازی «موش و گربه» از یک سو سعی کنند خود را از تحریمهای آمریکا مستثنی کرده و از سویی دیگر از شرایط سهل و بهای نازلتر نفت ایران بهره بجویند.
مسلماً حکومت ایران در پی فراهم کردن چنین شرایطی خواهد بود. بنابراین کار واشنگتن و متحدان غربی آن برای قانع کردن خریداران آسیایی نفت خام ایران به این زودی به نتیجه نخواهد رسید.
بعید است که تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا بتواند ایران را مجبور کند که از برنامههای هستهای خود دست بکشد. میزان واردات اروپا از ایران حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز و تقریباً یک پنجم کل صادرات نفت خام آن کشور است.
به همین خاطر آمریکا و متحدان غربی آن امیدوارند که این تصمیم اتحادیه اروپا خریداران آسیایی نفت ایران را مجبور کند که برای تأمین نیاز شدید خود به نفت خام در جستجوی کشورهای دیگری به غیر از ایران باشند.
کشورهای چین، ژاپن، هند و کره جنوبی روی هم رفته خریداران بیش از ۵۰ درصد از نفت خام ایران هستند. اگر آنها به سیاست تحریم نفت ایران بپیوندند بعید است جمهوری اسلامی که تنها منبع درآمد خارجی آن صدور نفت خام است، بتواند به بقا خود ادامه دهد.
بنابراین تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر قطع خرید نفت از ایران را شاید بتوان نقطه عطفی در یک مسیر طولانی برای تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران تلقی کرد. ولی هنوز کسی دقیقاً نمیتواند پیشبینی کند که آیا این سیاست به نتیجه خواهد رسید و خریداران آسیایی نفت ایران نیز به سیاست تحریم خواهند پیوست و یا نه.
برخی از کارشناسان معتقدند که چین در سالهای اخیر و به خصوص در غیاب شرکتهای غربی روابط تجاری و معاملات انرژی با ایران را گسترش داده است. چین هم اکنون با خرید ۵۴۳ هزار بشکه، بزرگترین مشتری نفت ایران محسوب میشود. این کشور تاکنون به اجرای مجازاتهای اقتصادی علیه ایران هیچ علاقهای نشان نداده است.
در عین حال چین بزرگترین صادرکننده کالا و تکنولوژی به ایران است و بخشی از این روابط اقتصادی به حوزه نفت و گاز و سرمایهگذاریهای چین در این عرصه مربوط میشوند. چین حدود ۱۰ درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران تأمین میکند. دولت چین بارها اعلام کرده که تحریم نفت ایران راه مناسبی برای حل بحران هستهای نیست و قصد ندارد برای جایگزین کردن نفت وارداتی از ایران به دنبال منابع دیگری باشد.
سه کشور آسیایی دیگر، هند، ژاپن و کره جنوبی که از جمله بزرگترین خریداران نفت خام ایران هستند، تمایل چندانی به قطع معاملات خود با ایران ندارند. ولی شاید غرب در این موارد از نفوذ بیشتری برخوردار باشد. برخلاف چین که در حال حاضر بزرگترین سرمایهگذار و وامدهنده به آمریکاست، کشورهای ژاپن و کره جنوبی از متحدان نزدیک آمریکا محسوب میشوند.
دولت هند نیز تاکنون برای جایگزین کردن نفت وارداتی از ایران هیچ اقدامی انجام نداده است. هند روزانه حدود ۳۴۰ هزار بشکه ، معادل ۱۰ درصد از نیاز خود را از ایران وارد میکند و ایران دومین تأمینکننده اصلی نفت خام هند است.
ژاپن، یکی از متحدان نزدیک آمریکا حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز، معادل شش درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران تأمین میکند. این کشور تاکنون حاضر نشده خرید نفت از ایران را متوقف کند ولی ممکن است از حجم آن بکاهد. اوایل ماه جاری که وزیر اقتصاد ژاپن گفت این کشور ممکن است به تحریم نفت ایران بپیوندد سایر مقامات ارشد، از جمله نخستوزیر ژاپن اعلام کردند که هنور در این مورد تصمیمی اتخاذ نشده است.
کره جنوبی حدود ۲۴۰ هزار بشکه در روز، معادل هفت درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران وارد می کند. این کشور اعلام کرده که یافتن منابع جایگزین در حال حاضر برای این کشور بسیار دشوار است. این کشور در حال مذاکره با آمریکاست تا در صورت تداوم خرید نفت از ایران، مانع از بروز هرگونه اختلافی در روابط دو کشور شود.
از تمام این نکات میتوان به نتیجه رسید که برای قانع کردن مشتریان نفت ایران غرب هنوز راه دشواری در پیش روی دارد. بدیهیترین جایگزین برای نفت خام ایران میتواند افزایش تولید و صادرات نفت عربستان سعودی باشد. مقامات عربستان طی هفته گذشته اعلام کردند که به سادگی خواهند توانست خلأ ناشی از کاهش صادرات نفت ایران را جبران کنند.
اما شکی نیست که درمقابل حکومت ایران نیز تمام تلاش خود را خواهد کرد تا مشتریان جدیدی پیدا کند و حتی معاملات نفتی خود را با آن کشورها به شکلی انجام دهد که تحریم بانک مرکزی را دور بزند. به گفته برخی از کارشناسان یکی از روشهای ایران برای مقابله با این تحریمها فروش نفت خود به بهای کمتر و با شرایط پرداخت سهلتر است.
شاید در آن حالت برخی از کشورهای آسیایی با وارد شدن به یک بازی «موش و گربه» از یک سو سعی کنند خود را از تحریمهای آمریکا مستثنی کرده و از سویی دیگر از شرایط سهل و بهای نازلتر نفت ایران بهره بجویند.
مسلماً حکومت ایران در پی فراهم کردن چنین شرایطی خواهد بود. بنابراین کار واشنگتن و متحدان غربی آن برای قانع کردن خریداران آسیایی نفت خام ایران به این زودی به نتیجه نخواهد رسید.