فرار مجری معروف و ویژه تلویزیون و احمدینژاد
سروش جعفری
مجری معروف سیما و ویژه ریاست جمهوری به دلیل دست داشتن در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به خارج از کشور گریخت.
وبسایت «عصر ایران» در این زمینه نوشت: «یک مجری معروف صداوسیما به دلیل مشخص شدن ارتباطات وی با اختلاس سه هزار میلیاردی، از کشور فرار کرد.»
این وبسایت بدون نام بردن از این مجری افزوده است که وی ارتباطاتی با گروه امیر منصور آریا و دیگر افراد صاحب نفوذ داشته و از این روابط برای کارچاق کنی استفاده میکرده است که با مشخص شدن این روابط در روند رسیدگی به پرونده اختلاس، مجری معروف به یکی از کشورهای غربی گریخته است.
گفتنی است رسانههای داخلی نام این مجری را قید نکردهاند؛ اما تنها مجری که مرتبط با پرونده اختلاس است مرتضی حیدری، مجری معروف شبکه دوم سیما است که به عنوان تنها فرد مورد اطمینان احمدی نژاد، همواره مصاحبههای فرمایشی با رییس جمهور را انجام میداد.
نگاهی به وضعیت بهاییهای زندانی
انتخابات ۸۸ دردسرهای مضاعفی را برای بهائیان به ارمغان آورد، اما حداقل یک حسن بزرگ داشت و آن اینکه فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و حتی فعالان حقوق بشری تازه فهمیدند درباره بهاییها چه قدر کم میدانند. زندانیان سیاسی فهمیدند به جز داستان تلخ آنان داستان دیگری نیز هست. گزارش امروز کار احسان محرابی، روزنامهنگاری است که از نزدیک، وضعیت بهاییهای زندانی را لمس کرده است.
آقا بترسيد شما از اينها؛ يك جانورهايىاند اينها.(۱) این جمله آیت الله خمینی موضوع شوخی زندانیان بند ۳۵۰ اوین با آنان بود. انتخابات ۸۸ دردسرهای مضاعفی را برای بهائیان به ارمغان آورد اما حداقل یک حسن بزرگ داشت و آن اینکه فعالان سیاسی،روزنامه نگاران و حتی فعالان حقوق بشری تازه فهمیدند درباره بهاییها چه قدر کم میدانند.
انتخابات ۸۸ دردسرهای مضاعفی را برای بهائیان به ارمغان آورد، اما حداقل یک حسن بزرگ داشت و آن اینکه فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و حتی فعالان حقوق بشری تازه فهمیدند درباره بهاییها چه قدر کم میدانند. زندانیان سیاسی فهمیدند به جز داستان تلخ آنان داستان دیگری نیز هست. داستان حداقل نیم میلیون انسانی که تنها دوست دارند هرروز به سرکار روند به تکلیف بچه هایشان کمک میکنند و بچه هایشان را به دانشگاه بفرستند و گاه گاهی هم درمکانی سربسته به دور از همه نگاهها دور هم جمع شوند و عبادت کنند انگونه که دوست دارند.
امیدهای آنان بسیار سادهتر ازامید زندانیان سیاسی بود. نه سودای انتخابات داشتند و نه حتی داعیهای برای حق آزادی بیان. آنان نیازی هم به اشتراک گذاشتن اندیشههایشان با دیگران نیز نمیدیدند. تنها میخواستند کسی وادارشان نکند دین خود را تغییر دهند. یک سوال اما در همه گفتگوهای بهائیان مشترک بود: «چرا شما درکنکور و دیگر موارد دین خود را پنهان و به اصطلاح شیعیان چرا تقیه نمیکنید.» پاسخ آنان البته این بود که اگر بنا بر پنهان کردن دین باشد به مرور زمان دیگر هیچ بهایی باقی نمیماند!
دریکی از گفتگوها بود که یکی از روزنامهنگاران خاطرهای از رضا یوسفیان نماینده مجلس ششم تعریف کرد. یوسفیان هم از یک بهایی که بهایی بودن برایش دردسرهای زیاد درست کرده بود و به مجلس ششم برای دادخواهی امده بود همین را پرسیده بود و جواب شنیده بود که شما که نماینده اصلاحطلب هستید و اصلاحطلبی برایتان دردسردارد آیا میتوانید اصلاحطلبی خود پنهان کنید و بگوئید اصولگرائید؟
زندانیان بهایی برای زندانبانان البته عجیبتر بودند و برخیشان شاید همین جمله آیتالله خمینی را باور داشتند. روزی رئیس زندان ازیکی از زندانیان پرسیده بود «این بهاییها نجس هستند و شما که نماز میخوانید دراتاق چطور طهارت را رعایت میکنید.» برای فعالان سیاسی که خود تاوان استقامت درراه عقیده میپرداختند مقاومت بهائیها نیز ستودنی بود هر کدام از زندانیان سیاسی که گذرشان به طبقه زیر پله ۲۰۹ افتاده بود میشنیدند حکایت بهاییها که دو سال را در۲۰۹ سپری کرده بودند و حاضر نشده بودند وارد برنامههای مامورین امنیتی شوند. آنان جلسه دادگاه نمایشی را نیز ترک کرده بودند و این اقدام برای فعالان سیاسی امری ستودنی بود.پیش ازانتخابات ۸۸ اگر زندان سهم سران جامعه بهایی بود. انتخابات ۸۸ زندان را بین بهائیان تقسیم کرد. دادگاه حوادث عاشورا اوج نمایش حاکمیت بود تا دینداران را به هراس اندازد که چه نشستهاید بهائیان برای غارت دینتان آمدهاند. پیش از این دادگاه نیز جعفری دولت آبادی اعلام کرد که این بهائیان هم در سازماندهي روز عاشورا نقش داشتند هم به خارج تصویر ارسال کردند و هم ازآنان اسلحه و گلوله جنگي کشف شده است.
پیام فنائیان که زندانیان سیاسی او را «بنجامین باتن» میخواندند دردادگاه عاشورای ۸۸ به محاکمه شد. فنائیان دردادگاه ابتدایی به ۶ سال حبس محکوم شد و پس از ان با گذراندن یک سال حبس آزاد شد. زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ یک زوج بهایی را نیز میشناختند؛ آرتین غضنفری و ژینوس سبحانی و یا بالعکس، چرا که درشوخیها زندانیان بند ۳۵۰ به آرتین یادآوری میکردند که همسرش مشهورتر از او است چرا که او منشی کانون مدافعان حقوق بشر بود و همین بهانهای بود برای اینکه او را هم به دلیل بهایی بودن تحت فشار بگذارند و هم به دلیل کانون مدافعان حقوق بشر و شیرین عبادی. سبحانی و آرتین غضنفری هر دو پس از حوادث عاشورا بازداشت شدند و حکم گرفتند.
آرتین غضنفری دید و بازدیدهای نوروزی را که تمام کرد به اوین رفت تا برای محکومیت یک ساله خود را معرفی کند. غضنفری که عکاس بود و دف نواختن میدانست گاهی به همراه دیگر دوستان زندانیاش برای زندانیان مینواخت تا اندکی از سختیهای زندان را قابل تحمل تر کند. بهائیان بند ۳۵۰ کتابخانه داری هم میکردند.پیمان کشفی وسما نورانی دو زندانی بهایی بودند که وقت خود را درکتابخانه محقر بند ۳۵۰ میگذراندند. پیمان کشفی ۲۷ مهر ماه ۸۸ با احضاریهای کتبی، «بابت پارهای توضیحات» به دادگاه انقلاب تهران رفت و از همان جا به ۲۰۹ منتقل شد. جرم او برگزاری ضیافت نوزده روزه بود از جمله فرایض دینی.
سما نورانی که برخی بچههای زندان «چابی» میخواندندش، به دلیل بهایی بودن از حق تحصیل محروم شده است و به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱ سال حبس. بهائیان بند ۳۵۰ زندان اوین البته خوش شانستر از دیگر بهاییها بودند چرا که به دلیل تجمع زندانیان سیاسی دراین زندان هم شرایط بهتری داشتند و هم تحمل زندان برایشان ساده تر بود. زندانیان سیاسی پس از گذشته دو سال درباره بهائیان بسیار اموختهاند هر چند که به شوخی هنوز این جمله آیتالله خمینی را گاه به بهائیان میگویند که «اينها؛ يك جانورهايىاند». این شوخی البته هنوز برای برخی از دینداران شیعه ایران، جدی گرفته میشود.
دریکی از گفتگوها بود که یکی از روزنامهنگاران خاطرهای از رضا یوسفیان نماینده مجلس ششم تعریف کرد. یوسفیان هم از یک بهایی که بهایی بودن برایش دردسرهای زیاد درست کرده بود و به مجلس ششم برای دادخواهی امده بود همین را پرسیده بود و جواب شنیده بود که شما که نماینده اصلاحطلب هستید و اصلاحطلبی برایتان دردسردارد آیا میتوانید اصلاحطلبی خود پنهان کنید و بگوئید اصولگرائید؟
زندانیان بهایی برای زندانبانان البته عجیبتر بودند و برخیشان شاید همین جمله آیتالله خمینی را باور داشتند. روزی رئیس زندان ازیکی از زندانیان پرسیده بود «این بهاییها نجس هستند و شما که نماز میخوانید دراتاق چطور طهارت را رعایت میکنید.» برای فعالان سیاسی که خود تاوان استقامت درراه عقیده میپرداختند مقاومت بهائیها نیز ستودنی بود هر کدام از زندانیان سیاسی که گذرشان به طبقه زیر پله ۲۰۹ افتاده بود میشنیدند حکایت بهاییها که دو سال را در۲۰۹ سپری کرده بودند و حاضر نشده بودند وارد برنامههای مامورین امنیتی شوند. آنان جلسه دادگاه نمایشی را نیز ترک کرده بودند و این اقدام برای فعالان سیاسی امری ستودنی بود.پیش ازانتخابات ۸۸ اگر زندان سهم سران جامعه بهایی بود. انتخابات ۸۸ زندان را بین بهائیان تقسیم کرد. دادگاه حوادث عاشورا اوج نمایش حاکمیت بود تا دینداران را به هراس اندازد که چه نشستهاید بهائیان برای غارت دینتان آمدهاند. پیش از این دادگاه نیز جعفری دولت آبادی اعلام کرد که این بهائیان هم در سازماندهي روز عاشورا نقش داشتند هم به خارج تصویر ارسال کردند و هم ازآنان اسلحه و گلوله جنگي کشف شده است.
پیام فنائیان که زندانیان سیاسی او را «بنجامین باتن» میخواندند دردادگاه عاشورای ۸۸ به محاکمه شد. فنائیان دردادگاه ابتدایی به ۶ سال حبس محکوم شد و پس از ان با گذراندن یک سال حبس آزاد شد. زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ یک زوج بهایی را نیز میشناختند؛ آرتین غضنفری و ژینوس سبحانی و یا بالعکس، چرا که درشوخیها زندانیان بند ۳۵۰ به آرتین یادآوری میکردند که همسرش مشهورتر از او است چرا که او منشی کانون مدافعان حقوق بشر بود و همین بهانهای بود برای اینکه او را هم به دلیل بهایی بودن تحت فشار بگذارند و هم به دلیل کانون مدافعان حقوق بشر و شیرین عبادی. سبحانی و آرتین غضنفری هر دو پس از حوادث عاشورا بازداشت شدند و حکم گرفتند.
آرتین غضنفری دید و بازدیدهای نوروزی را که تمام کرد به اوین رفت تا برای محکومیت یک ساله خود را معرفی کند. غضنفری که عکاس بود و دف نواختن میدانست گاهی به همراه دیگر دوستان زندانیاش برای زندانیان مینواخت تا اندکی از سختیهای زندان را قابل تحمل تر کند. بهائیان بند ۳۵۰ کتابخانه داری هم میکردند.پیمان کشفی وسما نورانی دو زندانی بهایی بودند که وقت خود را درکتابخانه محقر بند ۳۵۰ میگذراندند. پیمان کشفی ۲۷ مهر ماه ۸۸ با احضاریهای کتبی، «بابت پارهای توضیحات» به دادگاه انقلاب تهران رفت و از همان جا به ۲۰۹ منتقل شد. جرم او برگزاری ضیافت نوزده روزه بود از جمله فرایض دینی.
سما نورانی که برخی بچههای زندان «چابی» میخواندندش، به دلیل بهایی بودن از حق تحصیل محروم شده است و به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱ سال حبس. بهائیان بند ۳۵۰ زندان اوین البته خوش شانستر از دیگر بهاییها بودند چرا که به دلیل تجمع زندانیان سیاسی دراین زندان هم شرایط بهتری داشتند و هم تحمل زندان برایشان ساده تر بود. زندانیان سیاسی پس از گذشته دو سال درباره بهائیان بسیار اموختهاند هر چند که به شوخی هنوز این جمله آیتالله خمینی را گاه به بهائیان میگویند که «اينها؛ يك جانورهايىاند». این شوخی البته هنوز برای برخی از دینداران شیعه ایران، جدی گرفته میشود.
۱-صحیفه امام جلد ۱ صفحه ۳۸۹
ضمن تهدید خاتمی، برکناری هاشمی از مجمع تشخیص مصلحت در کیهان کلید خورد
در همین شماره کیهان با اشاره به پایان دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام در بهمن ماه سال جاری، به رهبری القا نمود که با توجه به مواضع هاشمی رفسنجانی در فتنه دو سال اخیر، ایشان نبایستی دوباره به عضویت مجمع انتخاب شود. شایان ذکر است بسیاری از کارهایی که رهبری و اذناب منتسب به وی انجام میدهند بارها شده است که قبل از وقوع در روزنامه کیهان طرح شده است. از جمله برکناری هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان قبل از آنکه عملا انجام بگیرد در کیهان کلید خورده بود و طرح انتخاب مهدوی کنی پیشنهاد این ارگان اطلاعاتی امنیتی بود. حتی گاهی دیده شده است که برخی از سخنرانیهای رهبری عملا تفاوتی با سرمقاله های کیهان که قبلا چاپ شده نداشته است.
"جنگ سرد" تهران و واشنگتن
به نظر میرسد با ادامه تنشها میان ایران و آمریکا بر سر پرونده هسته ای ایران، تحریمهای بین المللی علیه این کشور و فعالیتهای اطلاعاتی در حول و حوش این تنشها، جنگ سرد میان تهران و واشنگتن روز بروز شدت می یابد. این موضوع در صفحات اول روزنامه های فیگارو و لوموند انعکاس یافته و هردو روزنامه گزارشهای مفصلی را به آن اختصاص داده اند.
روزنامه فیگارو در گزارشی بقلم جورج مالبرونو، گزارشگر این روزنامه در خاور میانه آخرین تحولات مربوط به این جنگ سرد فزاینده را مورد بررسی قرار داده و از جمله این پرسش را مطرح کرده است که آیا اعلام حکم اعدام از سوی دستگاه قضایی ایران برای امیر میرزایی حکمتی، آمریکایی ایرانی تبار، میتواند پاسخی تلقی گردد به هشدار روز یکشنبه لئون پانتا، وزیر دفاع آمریکا که طی آن ایران را از "عبور از خط قرمز" یعنی بستن تنگه هرمز برحذر داشت؟
گزارشگر فیگارو در ابتدا توضیح میدهد چگونه بعد از چند هفته تنش میان ایران و آمریکا بر سر تهدید بستن تنگه هرمز و تصمیم غرب مبنی بر اعلام تحریمهای جدید علیه نفت ایران، تصمیم اعدام امیر میرزایی حکمتی، در واقع گامی تازه در جهت تشدید جنگ سرد میان واشنگتن و تهران محسوب میشود.
جورج مالبرونو در ادامه می نویسد همزمان با تلاش اتحادیه اروپا برای تحریم نفت ایران که هفتاد درصد درآمد صادرات این کشور را تشکیل میدهد تهران نیز تهدید های خود مبنی بر بستن گذرگاه استراتژیک نفت و در نتیجه اقتصاد جهانی یعنی تنگه هرمز را تشدید بخشیده است.
اما به نوشته فیگارو، تنها این نیست و ایران تصمیم گرفته است پرونده هسته ای این کشور را نیز در مرکز تنشهای این کشور با کشور های غربی جا بدهد.
یک روز بعد از اظهارات فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مبنی بر اینکه ایران مرکز اتمی فردو در نزدیکی قم را فعال خواهد ساخت اژانس بین المللی اتمی روز دوشنبه گذشته گزارش داد که ایران غنی سازی یورانیوم را در یکی از مراکز جدید و زیرزمینی در این کشور آغاز کرده است.
فیگارو در ادامه می نویسد این موضوع که حمله به مرکز جدید اتمی ایران در قلب کوهستانهای این کشور حتی با بمب های بسیار نیرومند کاردشورای خواهد بود آمریکا و اسرائیل، دشمن دیگر ایران را، در برابر گزینه های دشواری قرار میدهد. بویژه اینکه این دو کشور برای حمله به این تاسیسات، با یک سیستم پیچیده دفاع ضد هوایی از جانب ایران در اطراف تاسیسات روبرو خواهند شد.
فیگارو با اشاره به احتمال تولید مقدار کافی مواد سوخت برای چهار کلاهک اتمی از جانب ایران می نویسد هنوز معلوم نیست آیا ایران تصمیم گرفته است این مواد سوخت را در مرکز اتمی فردو مورد استفاده قرار بدهد یا نه اما تصمیم ایران هرچه باشد نگرانی آمریکا اکنون نه جلوگیری از توانایی اتمی ایران بلکه جلوگیری از تولید بمب اتمی توسط این کشور است.
به نوشته فیگارو، اظهارات لئون پانتا مبنی بر اینکه آمریکا میداند ایران تلاش دارد ظرفیت اتمی خود را توسعه بدهد و این خط قرمزی برای آمریکا حسوب میشود بخوبی نشاندهنده این نگرانی است.
روزنامه در پایان این گزارش به این نکته هم اشاره می کند که همزمان با جنگ اطلاعاتی تهران در برابر آمریکا و ادعای دستگیری "شماری نامعلوم ازجاسوسان" آمریکا از جانب این کشور ، آمریکا و بویژه اسرائیل نیز اقدامات خرابکارانه خود علیه تاسیسات اتمی و قتل هدفمند کارشناسان اتمی ایران را تشدید کرده اند.
فیگارو از زبان یک مقام امنیتی در عراق می نویسد سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، برای اقدامات خود علیه ایران، خاک کردستان خودمختار عراق و مخالفان رژیم ایران را که در این ناحیه پناهنده شده اند مورد استفاده قرار میدهد.
روزنامه لوموند بنوبه خود تنشهای اخیر میان ایران و غرب را مورد توجه قرار داده و با اشاره به تلاش غرب برای تشدید تحریمها علیه نفت ایران از یکسو و اعلان حکم اعدام امیر میرزایی حکمتی بجرم جاسوسی از سوی مقامات قضایی ایران می نویسد در اغلب موارد تصامیم دستگاه قضایی در ایران با ایجابات دیپلوماتیک همراه است و تصمیم تازه ایران نیز از شدت تنشها میان غرب و این کشور حکایت می کند.
لوموند در ادامه می نویسد اعلام حکم اعدام امیر میرزایی حکمتی همچنان همزمان است با فعال ساختن مرکز اتمی فردو، که ایران مدت زیادی آن را از انظار غرب پنهان نگهداشته بود و اکنون بر اساس گزارش آژانس بین المللی اتمی، فعالیتهای غنی سازی یورانیوم تا 20 در صد در این مرکز را آغاز کرده است.
بگزارش لوموند، آمریکا و فرانسه این اقدام ایران را تخطی دیگری از تعهدات بین الملل این کشور توصیف کرده اند اما با این حال هردو کشور خاطر نشان کرده اند که راه مذاکرات با ایران را همچنان باز نگهداشته اند.
به نوشته لوموند غرب بنوبه خود با محکومیت فعالیتهای تازه غنی سازی هسته ای در ایران میخواهد این مساله را در کارزار دپیلماتیک خود علیه ایران بسود تحریمها علیه نفت این کشور مورد استفاده قرار دهد.
آغاز سفر وزیر خزانه داری آمریکا به چین و ژاپن، دو کشوری که در موثریت تحریمها علیه نفت ایران باید نقش عمده را بازی کنند و سفر قریب الوقوع نخست وزیر چین به عربستان سعودی بخشی از همین کارزار دیپلماتیک برای تحریم نفت ایران از سوی غرب است.
اما بگزارش لوموند، ایران در پاسخ به فشارهای غرب درمورد پرونده هسته ای این کشور با اظهارات دیشب آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران غرب را به مبارزه طلبیده و می گوید ایران تصمیم جدی دارد تا در برابر فشار های قدرتهای بزرگ ایستادگی کند.
گزارشگر فیگارو در ابتدا توضیح میدهد چگونه بعد از چند هفته تنش میان ایران و آمریکا بر سر تهدید بستن تنگه هرمز و تصمیم غرب مبنی بر اعلام تحریمهای جدید علیه نفت ایران، تصمیم اعدام امیر میرزایی حکمتی، در واقع گامی تازه در جهت تشدید جنگ سرد میان واشنگتن و تهران محسوب میشود.
جورج مالبرونو در ادامه می نویسد همزمان با تلاش اتحادیه اروپا برای تحریم نفت ایران که هفتاد درصد درآمد صادرات این کشور را تشکیل میدهد تهران نیز تهدید های خود مبنی بر بستن گذرگاه استراتژیک نفت و در نتیجه اقتصاد جهانی یعنی تنگه هرمز را تشدید بخشیده است.
اما به نوشته فیگارو، تنها این نیست و ایران تصمیم گرفته است پرونده هسته ای این کشور را نیز در مرکز تنشهای این کشور با کشور های غربی جا بدهد.
یک روز بعد از اظهارات فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مبنی بر اینکه ایران مرکز اتمی فردو در نزدیکی قم را فعال خواهد ساخت اژانس بین المللی اتمی روز دوشنبه گذشته گزارش داد که ایران غنی سازی یورانیوم را در یکی از مراکز جدید و زیرزمینی در این کشور آغاز کرده است.
فیگارو در ادامه می نویسد این موضوع که حمله به مرکز جدید اتمی ایران در قلب کوهستانهای این کشور حتی با بمب های بسیار نیرومند کاردشورای خواهد بود آمریکا و اسرائیل، دشمن دیگر ایران را، در برابر گزینه های دشواری قرار میدهد. بویژه اینکه این دو کشور برای حمله به این تاسیسات، با یک سیستم پیچیده دفاع ضد هوایی از جانب ایران در اطراف تاسیسات روبرو خواهند شد.
فیگارو با اشاره به احتمال تولید مقدار کافی مواد سوخت برای چهار کلاهک اتمی از جانب ایران می نویسد هنوز معلوم نیست آیا ایران تصمیم گرفته است این مواد سوخت را در مرکز اتمی فردو مورد استفاده قرار بدهد یا نه اما تصمیم ایران هرچه باشد نگرانی آمریکا اکنون نه جلوگیری از توانایی اتمی ایران بلکه جلوگیری از تولید بمب اتمی توسط این کشور است.
به نوشته فیگارو، اظهارات لئون پانتا مبنی بر اینکه آمریکا میداند ایران تلاش دارد ظرفیت اتمی خود را توسعه بدهد و این خط قرمزی برای آمریکا حسوب میشود بخوبی نشاندهنده این نگرانی است.
روزنامه در پایان این گزارش به این نکته هم اشاره می کند که همزمان با جنگ اطلاعاتی تهران در برابر آمریکا و ادعای دستگیری "شماری نامعلوم ازجاسوسان" آمریکا از جانب این کشور ، آمریکا و بویژه اسرائیل نیز اقدامات خرابکارانه خود علیه تاسیسات اتمی و قتل هدفمند کارشناسان اتمی ایران را تشدید کرده اند.
فیگارو از زبان یک مقام امنیتی در عراق می نویسد سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، برای اقدامات خود علیه ایران، خاک کردستان خودمختار عراق و مخالفان رژیم ایران را که در این ناحیه پناهنده شده اند مورد استفاده قرار میدهد.
روزنامه لوموند بنوبه خود تنشهای اخیر میان ایران و غرب را مورد توجه قرار داده و با اشاره به تلاش غرب برای تشدید تحریمها علیه نفت ایران از یکسو و اعلان حکم اعدام امیر میرزایی حکمتی بجرم جاسوسی از سوی مقامات قضایی ایران می نویسد در اغلب موارد تصامیم دستگاه قضایی در ایران با ایجابات دیپلوماتیک همراه است و تصمیم تازه ایران نیز از شدت تنشها میان غرب و این کشور حکایت می کند.
لوموند در ادامه می نویسد اعلام حکم اعدام امیر میرزایی حکمتی همچنان همزمان است با فعال ساختن مرکز اتمی فردو، که ایران مدت زیادی آن را از انظار غرب پنهان نگهداشته بود و اکنون بر اساس گزارش آژانس بین المللی اتمی، فعالیتهای غنی سازی یورانیوم تا 20 در صد در این مرکز را آغاز کرده است.
بگزارش لوموند، آمریکا و فرانسه این اقدام ایران را تخطی دیگری از تعهدات بین الملل این کشور توصیف کرده اند اما با این حال هردو کشور خاطر نشان کرده اند که راه مذاکرات با ایران را همچنان باز نگهداشته اند.
به نوشته لوموند غرب بنوبه خود با محکومیت فعالیتهای تازه غنی سازی هسته ای در ایران میخواهد این مساله را در کارزار دپیلماتیک خود علیه ایران بسود تحریمها علیه نفت این کشور مورد استفاده قرار دهد.
آغاز سفر وزیر خزانه داری آمریکا به چین و ژاپن، دو کشوری که در موثریت تحریمها علیه نفت ایران باید نقش عمده را بازی کنند و سفر قریب الوقوع نخست وزیر چین به عربستان سعودی بخشی از همین کارزار دیپلماتیک برای تحریم نفت ایران از سوی غرب است.
اما بگزارش لوموند، ایران در پاسخ به فشارهای غرب درمورد پرونده هسته ای این کشور با اظهارات دیشب آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران غرب را به مبارزه طلبیده و می گوید ایران تصمیم جدی دارد تا در برابر فشار های قدرتهای بزرگ ایستادگی کند.
اینترنت ملی؛ آنسوی هراس و هیاهو چه خبر است؟
رادیو آلمان: در کنترل درآوردن شبکه جهانی و بیمرز اینترنت، نه فقط خواسته ایران، که آرزوی همه حکومتهای تمامیتخواه و سرکوبگر جهان است. اما آیا جمهوری اسلامی در شرایط کنونی توان اجرای طرح بلندپروازانهای مانند «اینترنت ملی» را دارد؟
بمب خبری هفته گذشته٬ که انتشارش موجی از هراس٬ هیجان٬ هیاهو و البته اغراق را در پی داشت٬ ماجرای راهاندازی «اینترنت ملی» و قطع ارتباط شبکه اینترنت ایران با اینترنت جهانی بود. خبری که یک روز پس از انتشار در روزنامه روزگار٬ از سوی منبع خبر که پیام کرباسی٬ سخنگوی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور بود٬ تکذیب شد.
اما نگرانیها در سیری صعودی حالا به اوج رسیده و حتی بسیاری از کاربران ایرانی آن را واقعیتی انکارناپذیر میدانند و قطعی اینترنت را انتظار میکشند. هراس وبگردهای ایرانی از این است که همین اینترنت نیمبند و قطرهچکانی از آنها دریغ شود.
بیشتر بخوانید: «ارتباط اینترنت ایران با اینترنت جهانی قطع خواهد شد»
اما آیا واقعا اتفاق جدیدی رخ داده٬ یا رویداد بیسابقهای در شرف وقوع است؟ اختلالات ایجاد شده در شبکه اینترنت٬ کاهش محسوس پهنای باند و مشکلات پدید آمده در استفاده از فیلترشکنها و ویپیانها در روزهای اخیر٬ به اعتقاد متخصصان نشانههایی از تلاش برای ایجاد تغییراتی در شبکه اینترنت درون کشور دارد. اما آیا این به معنای صحت خبرهای منتشر شده درباره راهاندازی - دستکم فازی از - اینترنت ملی در آینده نزدیک - مثلا در آستانه ۲۲ بهمن - است؟
درباره تواناییهای ایران برای اجرای موفقیتآمیز چنین پروژه بلندپروازانهای تردیدهای جدی وجود دارد. بسیاری از متخصصان معتقدند حتی اگر چنین طرحی واقعا در دستور کار باشد٬ تهیه مقدمات و تامین زیرساختهای آن دستکم به سه یا چهار سال وقت نیاز دارد.
وقتی ماجرایی تا این اندازه فراگیر میشود و طیف گستردهای از کاربران را درگیر میکند و همه کسانی که بهنوعی با اینترنت سر و کار دارند٬ حتی اگر تصور درستی از نحوه کارکرد شبکه و تخصصی درباره جزئیات عملکرد آن نداشته باشند٬ درباره آن بحث و تبادل نظر میکنند٬ آنچه بیش از هرچیز مجال بروز مییابد شایعه است؛ شایعاتی اغراقآمیز که در نهایت به سود حکومتی تمام میشود که همواره از اغراق درباره توانمندیهایش مشتاقانه استقبال کرده است٬ حتی اگر آن توانمندی اساسا در کشور وجود نداشته باشد.
در این مطلب به سوالاتی که پیشتر مطرح کردهایم پاسخهای مبسوط و دقیقتری خواهیم داد٬ اما درک عمیق و دقیق وضعیت موجود٬ نیازمند تشریح مسائلی است که حوزه ارتباطات و تکنولوژیهای نوین در ایران را احاطه کرده است. با ارجاع به نظرات متخصصان و پژوهشگران برجسته ایرانی٬ تلاش کردهایم تا پاسخهایی برای پرسشها و ابهامات پدید آمده در روزهای اخیر ارائه کنیم٬ اگرچه با توجه به امنیتی بودن موضوع در ایران و محرمانه بودن اطلاعات مرتبط با این پروژهها٬ بسیاری از نکات طرح شده صرفا بر مبنای حدسها و گمانههایی است که البته با در نظر گرفتن امکانات و تحلیل رفتارهای نهادهای مسئول در حوزه ارتباطات مطرح شدهاند.
تلاش برای انزوای ایرانیان در دهکدهی جهانی
از منظر سانسور آنلاین و مانیتورینگ کاربران٬ ایران از سرکوبگرترین کشورهای جهان است و در کنار چین٬ سوریه٬ کوبا٬ روسیه و میانمار در جمع «حفرههای سیاه اینترنت» قرار گرفته. «حفرههای سیاه» عملا اعتقادی به آزادی اینترنت ندارند، آن را منشا بسیاری از توطئهها و گاه ابزار جاسوسی میدانند و بیشترین محدودیتها را بر سر راه گردش آزاد اطلاعات اعمال میکنند.
سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی٬ نظامی و اطلاعاتی انحصار و کنترل کامل زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی را در اختیار گرفتهاند و بخش خصوصی اگر همکاری کامل با این نهادها نداشته باشد٬ شانسی برای بقا نخواهد داشت. مساله اینترنت و ارتباطات آنلاین در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر به مسالهای امنیتی تبدیل شده و از سالها پیش با آغاز فیلترینگ و گسترش این سیستم چندلایه در سیری صعودی٬ نبردی پایانناپذیر میان حکومت و کاربران اینترنت آغاز شده است.
وضعیت اینترنت در ایران وخیم بوده٬ هست و احتمالا تا زمانی که این نگاه امنیتی و توهممحور و انحصارگر بر آن حاکم باشد، وخیم خواهد ماند. در چنین شرایطی که انحصار زیرساختها در دستان نیروهای نظامی و امنیتی است٬ دولت میتواند در هر زمانی که بخواهد دسترسی کاربران به اینترنت را موقتا قطع کند. تا کنون نیز چند بار در شرایط خاص (مثلا در ۲۵ بهمن ۸۹) این کار انجام شده و احتمالا در آینده هم انجام خواهد شد.
اما اینکه در ادامه این سیر٬ جمهوری اسلامی بخواهد در اقدامی که در هیچ کشوری در جهان سابقه ندارد٬ دسترسی کاربران داخل به شبکه جهانی اینترنت را کاملا مسدود کند٬ امکانپذیر نیست. دلیلش ساده است. محمود عنایت٬ پژوهشگر اینترنت و ارتباطات میگوید: «ایجاد چنین شبکهای نیازمند سطحی از توانمندیهای مهندسی برای راهاندازی پایگاههای عظیم داده است که در ایران وجود ندارد.»
در حال حاضر بسیاری از وبسایتها و سرویسهای ایرانی از سرورهایی در خارج از کشور استفاده میکنند. اگرچه فرآیند انتقال آنها به داخل کشور آغاز شده٬ اما آنطور که محمود عنایت میگوید «ایران ظرفیتهای فنی و توان مهندسی ساختاری برای تحقق چنین طرحی را ندارد.» او تاکید میکند که هنوز پلاتفرمی که بتواند در تیراژ میلیونی به کاربران سرویس ارائه دهد٬ در ایران راهاندازی نشده است.
بهخاطر همین چالشها و ناتوانیها است که اخیرا رضا تقیپور٬ وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات اعلام کرده که پروژه «اینترنت ملی» یا همان «شبکه ملی اطلاعات» بر خلاف تصور عمومی که تحقق زودرساش را انتظار میکشد٬ تا پایان برنامه پنجم توسعه٬ یعنی پنج سال دیگر عملیاتی خواهد شد. این پروژه به گفته آقای وزیر ۳۵۰۰ میلیارد تومان هزینه روی دست دولت خواهد گذاشت.
گذشته از این٬ باید به این نکته توجه داشت که تا کنون تقریبا همه پروژههای حوزه فنآوری اطلاعات که پسوند «ملی» را یدک کشیدهاند٬ با شکست کامل مواجه شدهاند؛ از سیستمعامل ملی و دیتا سنتر ملی گرفته تا ایمیل ملی و حتی موتور جستجوی ملی٬ موسوم به «یا حق». اینترنت ملی هم از جنس همین پروژهها است٬ با این تفاوت که صفات و پسوندهای دیگری نظیر «پاک» و «حلال» هم به آن چسباندهاند و هرگز تعریف مشخص و دقیقی از آن ارائه نکردهاند. برخی از کاربران هم به طنز حاصل احتمالی طرح را «اینترنت ملیمذهبی» میخوانند.
بیشتر بخوانید: از اینترنت حلال که حرف میزنیم٬ از چه حرف میزنیم؟
نکته مهم دیگر٬ دولتمحور بودن همه پروژههای فنآوری اطلاعات و ضعف فاحش مدیریتی در آنهاست. ایران مانند چین نیست که بخش خصوصی بتواند سرویسهای معادل برای شبکههایی نظیر توییتر و فیسبوک ایجاد کند و از این طریق پول بسازد. ضعف شدید ایران در تجارت الکترونیک باعث میشود که چنین سرویسهایی حتی از پس هزینههای نگهداری خود هم برنیایند. همه این عوامل٬ احتمال شکست چنین پروژههای بلندپروازانهای در ایران را بالا میبرد.
جمهوری اسلامی بهدنبال مدیریت هوشمند ترافیک و تسهیل شناسایی وبگردها
اما آیا این یعنی هیچ تغییری در وضعیت موجود رخ نخواهد داد؟ بررسی تحولات اخیر نشان میدهد که آنچه جمهوری اسلامی درصدد تحققاش است٬ چیزی نیست جز افزایش امکانات کنترل و رهگیری کاربران. محمود عنایت میگوید این پروژه ۳ فاز مختلف دارد: «در فاز اول دولت در صدد مدیریت هوشمند ترافیک اینترنت در داخل کشور است٬ بهگونهای که مثلا مسیریابی دادهها از قم به مشهد٬ نیازمند خروج داده از حریم دیجیتال کشور نباشد.» به اعتقاد او تجهیزاتی که ایران از طریق معامله با کمپانیهایی نظیر کمپانی چینی «هوآوی» و نیز کمپانی اسرائیلی «الوت» تهیه کرده٬ این امکان را فراهم میکنند.
بیشتر بخوانید: کمک چین به سانسور اطلاعات و رهگیری مخالفان در ایران
با همین تجهیزات مرتبط با مدیریت هوشمند ترافیک٬ دولت توانسته سیستم مدیریت پهنای باند را متحول کند. بههمین خاطر کاربران ویپیان یا دیگر ابزارهای دور زدن فیلترینگ٬ با دشواریهای بیشتری مواجه شدهاند. کاربران سیستمهای برقراری تماس صوتی و تصویری٬ مانند اسکایپ نیز از کاهش شدید سرعت خبر دادهاند. همه اینها به این خاطر است که پهنای باند بهصورت قطرهچکانی در اختیار سرویسهایی از این دست قرار میگیرد و کار وبگردها را دشوارتر از پیش میکند.
فاز دوم٬ فاز کنترلی و برای تسهیل شناسایی و تعقیب کاربران «متخلف» است. محمود عنایت در اینباره میگوید: «فاز دوم احتمالا اختصاص IPهای ملی خواهد بود٬ تا دولت بتواند به سادگی فعالیتهای کاربران را ثبت کند و در صورت نیاز بهسادگی با اطلاعات ثبتشده٬ مکان جغرافیایی کاربر را پیدا کند.»
اختصاص آیپیهای ملی٬ مانند اختصاص هر شماره تلفن به یک کاربر مشخص است٬ که در صورت بروز «عمل مجرمانه» بنا به تعاریف رسمی جمهوری اسلامی٬ امکان تعقیب و پیگیری بهسادگی وجود خواهد داشت. در این فاز حتی ممکن است تفکیک اینترنت هم رخ دهد٬ تا سازمانهای مهم نظیر بانکها و سرویسهای دولتی پهنای باند عادی و اینترنت نامحدود خود را داشته باشند و اینترنتی که در اختیار کاربران قرار میگیرد٬ سانسور شده٬ نیمبند و قطرهچکانی باشد.
بیشتر بخوانید: رهگیری کاربران اینترنت در ایران، به کمک تجهیزات اسرائیلی
اما مهمترین و جنجالیترین فاز٬ فاز سوم است که قطعی کامل اینترنت داخل ایران از اینترنت جهانی است. پیشتر گفتیم که توان فنی پیادهسازی این فاز هنوز در ایران وجود ندارد. اما نیما راشدان٬ پژوهشگر وب و متخصص امنیت شبکه به نکته مهمتری هم اشاره میکند: «بسیاری از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی٬ منافع میلیارد دلاری در حوزه فنآوری اطلاعات دارند و نمیخواهند این سودهای کلان را بهسادگی از دست بدهند. بههمین خاطر٬ برای اجرای این فاز بعید است که بهسادگی و بدون اختلافات جدی میان سپاه٬ وزارت اطلاعات و وزارت دفاع٬ اتفاق نظر حاصل شود.» ورشکستی شرکتهای دیتا و ارتباطات زیرساخت٬ از پیآمدهای قطعی اجرای این فاز خواهد بود.
گذشته از اینها٬ نیما راشدان میگوید: «لازمه تحقق این طرح٬ سالها تولید محتوا و آمادهسازی سرویسهای جایگزین است تا کاربران رغبتی به استفاده از شبکه اطلاعات داشته باشند. این چیزی است که حتی متخصصان و اساتید نزدیک به دولت نیز درباره آن هشدار دادهاند. هنوز هیچ کار چشمگیری در این راستا انجام نشده است.»
ضربات ویرانگر جمهوری اسلامی به توسعه آیتی در ایران
در مجموع٬ با بررسی پیشینه اقدامات انجامشده و طرحی که بهتازگی ضربالعجلی ۱۵ روزه برای اجرای آن توسط کافینتها تعیین شده٬ میتوان گفت آنچه حکومت در پی آن است٬ افزایش مکانیسمهای کنترلی برای مانیتور کردن کاربران اینترنت و مجازات آنها در صورت انجام «عمل مجرمانه» است.
البته تعریف عمل مجرمانه در فضای مجازی در نظر مقامات حکومتی هر روز بسیطتر از دیروز میشود و بسیاری از کارهایی را در بر میگیرد که کاربران هر روز انجامش میدهند: از استفاده از انواع پراکسیها٬ فیلترشکنها و ویپیانها گرفته تا حتی استفاده از تگهای نامناسب یا نامرتبط با محتوای منتشر شده در وبسایتها یا وبلاگها که بهتازگی اعلام شده است.
بعید نیست اگر چندی دیگر بشنویم که هزینهای که حکومت توسعهگریز ایران برای سانسور و کنترل اینترنت و رهگیری کاربران میکند٬ از هزینهای که برای توسعه زیرساختها میشود٬ سبقت گرفته است. شاید به همین خاطر است که برخی از کاربران توییتر «شرکت ارتباطات زیرساخت» را که مسئول تامین و توزیع پهنای باند اینترنت در کشور است٬ «شرکت اختلالات زیرساخت» خواندهاند.
تلاش رژیمهای سرکوبگر برای بالکانیزاسیون اینترنت٬ یا تجزیه شبکهی شبکهها٬ یک نگرانی بزرگ جهانی است. فعالان آزادی بیان در سراسر جهان٬ نگران این هستند که در آیندهی نهچندان دور٬ کار به جایی برسد که هر کشوری بخواهد «شبکه ملی اطلاعات» خود را داشته باشد. اما این بستری است که کشورهایی نظیر چین و روسیه در آن پیشگاماند و کشورهایی نظیر ایران صرفا دنبالهرو. تا زمانی که در آن کشورها چنین تغییر بنیادینی رخ نداده٬ تحقق آن در ایران چیزی نزدیک به محال است.
اما با این همه٬ حتی مطرح شدن چنین بحثهایی در کشور٬ موقعیت متزلزل فنآوری اطلاعات در ایران را متزلزلتر میکند. مهدی یحیینژاد٬ از متخصصان وب و مدیر وبسایت بالاترین میگوید: «وضعیت IT و زیرساختهای ارتباطی در ایران٬ وضعیت شکنندهای است و حاکمشدن رویکردهای انحصارگرانه و اجرای چنین طرحهای تنگنظرانهای٬ به عقبماندگی بیش از پیش در حوزهای منجر میشود که از مهمترین شاخصهای توسعه در جهان است.»
احسان نوروزی
تحریریه: داود خدابخش
رادیو آلمان: در کنترل درآوردن شبکه جهانی و بیمرز اینترنت، نه فقط خواسته ایران، که آرزوی همه حکومتهای تمامیتخواه و سرکوبگر جهان است. اما آیا جمهوری اسلامی در شرایط کنونی توان اجرای طرح بلندپروازانهای مانند «اینترنت ملی» را دارد؟
بمب خبری هفته گذشته٬ که انتشارش موجی از هراس٬ هیجان٬ هیاهو و البته اغراق را در پی داشت٬ ماجرای راهاندازی «اینترنت ملی» و قطع ارتباط شبکه اینترنت ایران با اینترنت جهانی بود. خبری که یک روز پس از انتشار در روزنامه روزگار٬ از سوی منبع خبر که پیام کرباسی٬ سخنگوی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور بود٬ تکذیب شد.
اما نگرانیها در سیری صعودی حالا به اوج رسیده و حتی بسیاری از کاربران ایرانی آن را واقعیتی انکارناپذیر میدانند و قطعی اینترنت را انتظار میکشند. هراس وبگردهای ایرانی از این است که همین اینترنت نیمبند و قطرهچکانی از آنها دریغ شود.
بیشتر بخوانید: «ارتباط اینترنت ایران با اینترنت جهانی قطع خواهد شد»
اما آیا واقعا اتفاق جدیدی رخ داده٬ یا رویداد بیسابقهای در شرف وقوع است؟ اختلالات ایجاد شده در شبکه اینترنت٬ کاهش محسوس پهنای باند و مشکلات پدید آمده در استفاده از فیلترشکنها و ویپیانها در روزهای اخیر٬ به اعتقاد متخصصان نشانههایی از تلاش برای ایجاد تغییراتی در شبکه اینترنت درون کشور دارد. اما آیا این به معنای صحت خبرهای منتشر شده درباره راهاندازی - دستکم فازی از - اینترنت ملی در آینده نزدیک - مثلا در آستانه ۲۲ بهمن - است؟
درباره تواناییهای ایران برای اجرای موفقیتآمیز چنین پروژه بلندپروازانهای تردیدهای جدی وجود دارد. بسیاری از متخصصان معتقدند حتی اگر چنین طرحی واقعا در دستور کار باشد٬ تهیه مقدمات و تامین زیرساختهای آن دستکم به سه یا چهار سال وقت نیاز دارد.
وقتی ماجرایی تا این اندازه فراگیر میشود و طیف گستردهای از کاربران را درگیر میکند و همه کسانی که بهنوعی با اینترنت سر و کار دارند٬ حتی اگر تصور درستی از نحوه کارکرد شبکه و تخصصی درباره جزئیات عملکرد آن نداشته باشند٬ درباره آن بحث و تبادل نظر میکنند٬ آنچه بیش از هرچیز مجال بروز مییابد شایعه است؛ شایعاتی اغراقآمیز که در نهایت به سود حکومتی تمام میشود که همواره از اغراق درباره توانمندیهایش مشتاقانه استقبال کرده است٬ حتی اگر آن توانمندی اساسا در کشور وجود نداشته باشد.
در این مطلب به سوالاتی که پیشتر مطرح کردهایم پاسخهای مبسوط و دقیقتری خواهیم داد٬ اما درک عمیق و دقیق وضعیت موجود٬ نیازمند تشریح مسائلی است که حوزه ارتباطات و تکنولوژیهای نوین در ایران را احاطه کرده است. با ارجاع به نظرات متخصصان و پژوهشگران برجسته ایرانی٬ تلاش کردهایم تا پاسخهایی برای پرسشها و ابهامات پدید آمده در روزهای اخیر ارائه کنیم٬ اگرچه با توجه به امنیتی بودن موضوع در ایران و محرمانه بودن اطلاعات مرتبط با این پروژهها٬ بسیاری از نکات طرح شده صرفا بر مبنای حدسها و گمانههایی است که البته با در نظر گرفتن امکانات و تحلیل رفتارهای نهادهای مسئول در حوزه ارتباطات مطرح شدهاند.
تلاش برای انزوای ایرانیان در دهکدهی جهانی
از منظر سانسور آنلاین و مانیتورینگ کاربران٬ ایران از سرکوبگرترین کشورهای جهان است و در کنار چین٬ سوریه٬ کوبا٬ روسیه و میانمار در جمع «حفرههای سیاه اینترنت» قرار گرفته. «حفرههای سیاه» عملا اعتقادی به آزادی اینترنت ندارند، آن را منشا بسیاری از توطئهها و گاه ابزار جاسوسی میدانند و بیشترین محدودیتها را بر سر راه گردش آزاد اطلاعات اعمال میکنند.
سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی٬ نظامی و اطلاعاتی انحصار و کنترل کامل زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی را در اختیار گرفتهاند و بخش خصوصی اگر همکاری کامل با این نهادها نداشته باشد٬ شانسی برای بقا نخواهد داشت. مساله اینترنت و ارتباطات آنلاین در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر به مسالهای امنیتی تبدیل شده و از سالها پیش با آغاز فیلترینگ و گسترش این سیستم چندلایه در سیری صعودی٬ نبردی پایانناپذیر میان حکومت و کاربران اینترنت آغاز شده است.
وضعیت اینترنت در ایران وخیم بوده٬ هست و احتمالا تا زمانی که این نگاه امنیتی و توهممحور و انحصارگر بر آن حاکم باشد، وخیم خواهد ماند. در چنین شرایطی که انحصار زیرساختها در دستان نیروهای نظامی و امنیتی است٬ دولت میتواند در هر زمانی که بخواهد دسترسی کاربران به اینترنت را موقتا قطع کند. تا کنون نیز چند بار در شرایط خاص (مثلا در ۲۵ بهمن ۸۹) این کار انجام شده و احتمالا در آینده هم انجام خواهد شد.
اما اینکه در ادامه این سیر٬ جمهوری اسلامی بخواهد در اقدامی که در هیچ کشوری در جهان سابقه ندارد٬ دسترسی کاربران داخل به شبکه جهانی اینترنت را کاملا مسدود کند٬ امکانپذیر نیست. دلیلش ساده است. محمود عنایت٬ پژوهشگر اینترنت و ارتباطات میگوید: «ایجاد چنین شبکهای نیازمند سطحی از توانمندیهای مهندسی برای راهاندازی پایگاههای عظیم داده است که در ایران وجود ندارد.»
در حال حاضر بسیاری از وبسایتها و سرویسهای ایرانی از سرورهایی در خارج از کشور استفاده میکنند. اگرچه فرآیند انتقال آنها به داخل کشور آغاز شده٬ اما آنطور که محمود عنایت میگوید «ایران ظرفیتهای فنی و توان مهندسی ساختاری برای تحقق چنین طرحی را ندارد.» او تاکید میکند که هنوز پلاتفرمی که بتواند در تیراژ میلیونی به کاربران سرویس ارائه دهد٬ در ایران راهاندازی نشده است.
بهخاطر همین چالشها و ناتوانیها است که اخیرا رضا تقیپور٬ وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات اعلام کرده که پروژه «اینترنت ملی» یا همان «شبکه ملی اطلاعات» بر خلاف تصور عمومی که تحقق زودرساش را انتظار میکشد٬ تا پایان برنامه پنجم توسعه٬ یعنی پنج سال دیگر عملیاتی خواهد شد. این پروژه به گفته آقای وزیر ۳۵۰۰ میلیارد تومان هزینه روی دست دولت خواهد گذاشت.
گذشته از این٬ باید به این نکته توجه داشت که تا کنون تقریبا همه پروژههای حوزه فنآوری اطلاعات که پسوند «ملی» را یدک کشیدهاند٬ با شکست کامل مواجه شدهاند؛ از سیستمعامل ملی و دیتا سنتر ملی گرفته تا ایمیل ملی و حتی موتور جستجوی ملی٬ موسوم به «یا حق». اینترنت ملی هم از جنس همین پروژهها است٬ با این تفاوت که صفات و پسوندهای دیگری نظیر «پاک» و «حلال» هم به آن چسباندهاند و هرگز تعریف مشخص و دقیقی از آن ارائه نکردهاند. برخی از کاربران هم به طنز حاصل احتمالی طرح را «اینترنت ملیمذهبی» میخوانند.
بیشتر بخوانید: از اینترنت حلال که حرف میزنیم٬ از چه حرف میزنیم؟
نکته مهم دیگر٬ دولتمحور بودن همه پروژههای فنآوری اطلاعات و ضعف فاحش مدیریتی در آنهاست. ایران مانند چین نیست که بخش خصوصی بتواند سرویسهای معادل برای شبکههایی نظیر توییتر و فیسبوک ایجاد کند و از این طریق پول بسازد. ضعف شدید ایران در تجارت الکترونیک باعث میشود که چنین سرویسهایی حتی از پس هزینههای نگهداری خود هم برنیایند. همه این عوامل٬ احتمال شکست چنین پروژههای بلندپروازانهای در ایران را بالا میبرد.
جمهوری اسلامی بهدنبال مدیریت هوشمند ترافیک و تسهیل شناسایی وبگردها
اما آیا این یعنی هیچ تغییری در وضعیت موجود رخ نخواهد داد؟ بررسی تحولات اخیر نشان میدهد که آنچه جمهوری اسلامی درصدد تحققاش است٬ چیزی نیست جز افزایش امکانات کنترل و رهگیری کاربران. محمود عنایت میگوید این پروژه ۳ فاز مختلف دارد: «در فاز اول دولت در صدد مدیریت هوشمند ترافیک اینترنت در داخل کشور است٬ بهگونهای که مثلا مسیریابی دادهها از قم به مشهد٬ نیازمند خروج داده از حریم دیجیتال کشور نباشد.» به اعتقاد او تجهیزاتی که ایران از طریق معامله با کمپانیهایی نظیر کمپانی چینی «هوآوی» و نیز کمپانی اسرائیلی «الوت» تهیه کرده٬ این امکان را فراهم میکنند.
بیشتر بخوانید: کمک چین به سانسور اطلاعات و رهگیری مخالفان در ایران
با همین تجهیزات مرتبط با مدیریت هوشمند ترافیک٬ دولت توانسته سیستم مدیریت پهنای باند را متحول کند. بههمین خاطر کاربران ویپیان یا دیگر ابزارهای دور زدن فیلترینگ٬ با دشواریهای بیشتری مواجه شدهاند. کاربران سیستمهای برقراری تماس صوتی و تصویری٬ مانند اسکایپ نیز از کاهش شدید سرعت خبر دادهاند. همه اینها به این خاطر است که پهنای باند بهصورت قطرهچکانی در اختیار سرویسهایی از این دست قرار میگیرد و کار وبگردها را دشوارتر از پیش میکند.
فاز دوم٬ فاز کنترلی و برای تسهیل شناسایی و تعقیب کاربران «متخلف» است. محمود عنایت در اینباره میگوید: «فاز دوم احتمالا اختصاص IPهای ملی خواهد بود٬ تا دولت بتواند به سادگی فعالیتهای کاربران را ثبت کند و در صورت نیاز بهسادگی با اطلاعات ثبتشده٬ مکان جغرافیایی کاربر را پیدا کند.»
اختصاص آیپیهای ملی٬ مانند اختصاص هر شماره تلفن به یک کاربر مشخص است٬ که در صورت بروز «عمل مجرمانه» بنا به تعاریف رسمی جمهوری اسلامی٬ امکان تعقیب و پیگیری بهسادگی وجود خواهد داشت. در این فاز حتی ممکن است تفکیک اینترنت هم رخ دهد٬ تا سازمانهای مهم نظیر بانکها و سرویسهای دولتی پهنای باند عادی و اینترنت نامحدود خود را داشته باشند و اینترنتی که در اختیار کاربران قرار میگیرد٬ سانسور شده٬ نیمبند و قطرهچکانی باشد.
بیشتر بخوانید: رهگیری کاربران اینترنت در ایران، به کمک تجهیزات اسرائیلی
اما مهمترین و جنجالیترین فاز٬ فاز سوم است که قطعی کامل اینترنت داخل ایران از اینترنت جهانی است. پیشتر گفتیم که توان فنی پیادهسازی این فاز هنوز در ایران وجود ندارد. اما نیما راشدان٬ پژوهشگر وب و متخصص امنیت شبکه به نکته مهمتری هم اشاره میکند: «بسیاری از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی٬ منافع میلیارد دلاری در حوزه فنآوری اطلاعات دارند و نمیخواهند این سودهای کلان را بهسادگی از دست بدهند. بههمین خاطر٬ برای اجرای این فاز بعید است که بهسادگی و بدون اختلافات جدی میان سپاه٬ وزارت اطلاعات و وزارت دفاع٬ اتفاق نظر حاصل شود.» ورشکستی شرکتهای دیتا و ارتباطات زیرساخت٬ از پیآمدهای قطعی اجرای این فاز خواهد بود.
گذشته از اینها٬ نیما راشدان میگوید: «لازمه تحقق این طرح٬ سالها تولید محتوا و آمادهسازی سرویسهای جایگزین است تا کاربران رغبتی به استفاده از شبکه اطلاعات داشته باشند. این چیزی است که حتی متخصصان و اساتید نزدیک به دولت نیز درباره آن هشدار دادهاند. هنوز هیچ کار چشمگیری در این راستا انجام نشده است.»
ضربات ویرانگر جمهوری اسلامی به توسعه آیتی در ایران
در مجموع٬ با بررسی پیشینه اقدامات انجامشده و طرحی که بهتازگی ضربالعجلی ۱۵ روزه برای اجرای آن توسط کافینتها تعیین شده٬ میتوان گفت آنچه حکومت در پی آن است٬ افزایش مکانیسمهای کنترلی برای مانیتور کردن کاربران اینترنت و مجازات آنها در صورت انجام «عمل مجرمانه» است.
البته تعریف عمل مجرمانه در فضای مجازی در نظر مقامات حکومتی هر روز بسیطتر از دیروز میشود و بسیاری از کارهایی را در بر میگیرد که کاربران هر روز انجامش میدهند: از استفاده از انواع پراکسیها٬ فیلترشکنها و ویپیانها گرفته تا حتی استفاده از تگهای نامناسب یا نامرتبط با محتوای منتشر شده در وبسایتها یا وبلاگها که بهتازگی اعلام شده است.
بعید نیست اگر چندی دیگر بشنویم که هزینهای که حکومت توسعهگریز ایران برای سانسور و کنترل اینترنت و رهگیری کاربران میکند٬ از هزینهای که برای توسعه زیرساختها میشود٬ سبقت گرفته است. شاید به همین خاطر است که برخی از کاربران توییتر «شرکت ارتباطات زیرساخت» را که مسئول تامین و توزیع پهنای باند اینترنت در کشور است٬ «شرکت اختلالات زیرساخت» خواندهاند.
تلاش رژیمهای سرکوبگر برای بالکانیزاسیون اینترنت٬ یا تجزیه شبکهی شبکهها٬ یک نگرانی بزرگ جهانی است. فعالان آزادی بیان در سراسر جهان٬ نگران این هستند که در آیندهی نهچندان دور٬ کار به جایی برسد که هر کشوری بخواهد «شبکه ملی اطلاعات» خود را داشته باشد. اما این بستری است که کشورهایی نظیر چین و روسیه در آن پیشگاماند و کشورهایی نظیر ایران صرفا دنبالهرو. تا زمانی که در آن کشورها چنین تغییر بنیادینی رخ نداده٬ تحقق آن در ایران چیزی نزدیک به محال است.
اما با این همه٬ حتی مطرح شدن چنین بحثهایی در کشور٬ موقعیت متزلزل فنآوری اطلاعات در ایران را متزلزلتر میکند. مهدی یحیینژاد٬ از متخصصان وب و مدیر وبسایت بالاترین میگوید: «وضعیت IT و زیرساختهای ارتباطی در ایران٬ وضعیت شکنندهای است و حاکمشدن رویکردهای انحصارگرانه و اجرای چنین طرحهای تنگنظرانهای٬ به عقبماندگی بیش از پیش در حوزهای منجر میشود که از مهمترین شاخصهای توسعه در جهان است.»
احسان نوروزی
تحریریه: داود خدابخش
ایران: واکنشها به غنیسازی در فردو اغراقآمیز است
بی بی سی: همزمان با تایید آغاز غنیسازی اورانیوم در تاسیسات اتمی جدید ایران، نماینده دائم این کشور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته است که واکنش مجموعه کشورهای اروپایی و آمریکایی به آغاز فعالیت غنیسازی در سایت فردو، اغراقآمیز و با انگیزه سیاسی است.
علی اصغر سلطانیه، به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است که "تاسیسات غنیسازی فردو از دو سال پیش به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام شده بود" و این نهاد بینالمللی در تمام مراحل، از جمله نصب سانتریفیوژهای این تاسیسات، نظارت داشته است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه، ۱۹ دی (۹ ژانویه)، در اطلاعیهای اعلام کرد که "ایران تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را در تاسیسات غنیسازی فردو آغاز کرده است."
وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده است که اقدام ایران در غنیسازی اورانیوم در فردو، روند "نقض مستمر قطعنامههای سازمان ملل متحد" را "بیشتر تشدید" میکند.
کشورهای فرانسه، آلمان، روسیه و بریتانیا هم اقدام ایران در غنیسازی اورانیوم در فردو را محکوم کردهاند.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا گفته است که این اقدام "حرکتی تحریکآمیز است که بیش از قبل، این ادعای ایران را که فعالیتهای هستهای این کشور ماهیتی غیرنظامی دارد، زیر سوال میبرد."
وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرده است که این اقدام ایران "گزینه دیگری جز اعمال تحریمهای بینالمللی را پیش روی ما نمیگذارد."
وزارت امور خارجه روسیه هم با ابراز تاسف و نگرانی نسبت به ادامه غنیسازی اورانیوم در ایران، اعلام کرده است که "ایران نباید به چشمپوشی از تعهدات بینالمللی خود ادامه دهد."
با این حال، علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته است که تمام فعالیتهای هسته ای ایران از جمله غنیسازی در نطنز و فردو تحت نظارت کامل آژانس انجام میشود و دوربینهای آژانس در این واحدها به طور ۲۴ ساعته فعالیت میکنند.
او گفته است که ایران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را برای تامین نیاز سوخت راکتور تهران لازم دارد: "این راکتور برای تامین رادیوداروها فعالیت میکند و از این رو فعالیتهای راکتور تهران و تامین سوخت برای این راکتور با اهداف صلحآمیز و انساندوستانه است."
این در حالی است که به گفته تحلیلگران، اورانیوم با درجه غلظت ۲۰ درصد، کاربردی دوگانه دارد و در اختیار داشتن این اورانیوم گامی مهم برای ساخت تسلیحات هستهای است.
در عین حال، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران که برای سفری چندروزه به آمریکای لاتین رفته است، روز سهشنبه، دهم ژانویه، در کنفرانسی خبری در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، در واکنش به اعتراض کشورهای غربی به فعالیتهای هسته ای ایران، گفته است: "آنها ادعا میکنند که ما در حال ساختن بمب هستیم. البته حقیقتی پشت این ادعاها وجود دارد و آن این است که آنها از پیشرفت ما هراس دارند."
اتحادیه اروپا یک هفته زودتر شور میکند
بر اساس گزارشها، نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا که قرار بود همزمان با نشست رهبران این اتحادیه در روز سی ام ژانویه برگزار شود، یک هفته زودتر از موعد، در روز ۲۳ ژانویه برگزار خواهد شد.
بررسی تحریمهای احتمالی جدید علیه ایران، از جمله ممنوعیت واردات نفت خام، از جمله محورهای این نشست اعلام شده است.
گزارش شده است که کشورهای اتحادیه اروپا به توافق اصولی اولیه برای توقف خرید نفت خام از ایران دست یافتهاند، ولی به منظور کاهش آثار منفی احتمالی قطع خرید نفت از ایران بر اقتصاد برخی از این کشورها، این تصمیم احتمالا با تاخیر اعمال خواهد شد.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا هم روز ۳۱ دسامبر، قانون جدید بودجه دفاعی آمریکا را امضا کرد که تشدید تحریمهای ایران، از جمله مجازات شرکتها و موسسههای طرف معامله با بانک مرکزی این کشور را شامل میشد.
رایزنیها برای فشار بر ایران ادامه دارد
تیموتی گایتنر، وزیر خزانهداری آمریکا روز سه شنبه، دهم ژانویه، وارد چین شده است.
گفتوگو با کشورهای اصلی واردکننده نفت خام ایران که اغلب در شرق آسیا هستند، هدف اصلی سفر چند روزه آقای گایتنر به این منطقه اعلام شده است.
چین، کره جنوبی و ژاپن از مهمترین خریداران نفت خام ایران هستند و گفته شده است که کسب رضایت و دریافت حمایت این کشورها برای اعمال فشار بیشتر به ایران، دلیل این سفر آقای گایتنر است.
بر اساس گزارشها، کوئیچیرو گمبا، وزیر امور خارجه ژاپن هم که از هفته گذشته در منطقه خاورمیانه به سر میبرد، روز سهشنبه، دهم ژانویه، با مقامهای ارشد امارات متحده عربی دیدار کرده است.
آقای گمبا پیش از آن به عربستان سعودی و قطر رفته بود. گزارش شده است که رایزنی با این کشورها برای دریافت نفت خام و منابع انرژی بیشتر به منظور جبران کاهش احتمالی واردات نفت خام ایران، از محورهای اصلی دیدارهای او با مقامهای ارشد این کشورها بوده است.
بی بی سی: همزمان با تایید آغاز غنیسازی اورانیوم در تاسیسات اتمی جدید ایران، نماینده دائم این کشور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته است که واکنش مجموعه کشورهای اروپایی و آمریکایی به آغاز فعالیت غنیسازی در سایت فردو، اغراقآمیز و با انگیزه سیاسی است.
علی اصغر سلطانیه، به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است که "تاسیسات غنیسازی فردو از دو سال پیش به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام شده بود" و این نهاد بینالمللی در تمام مراحل، از جمله نصب سانتریفیوژهای این تاسیسات، نظارت داشته است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه، ۱۹ دی (۹ ژانویه)، در اطلاعیهای اعلام کرد که "ایران تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را در تاسیسات غنیسازی فردو آغاز کرده است."
وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده است که اقدام ایران در غنیسازی اورانیوم در فردو، روند "نقض مستمر قطعنامههای سازمان ملل متحد" را "بیشتر تشدید" میکند.
کشورهای فرانسه، آلمان، روسیه و بریتانیا هم اقدام ایران در غنیسازی اورانیوم در فردو را محکوم کردهاند.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا گفته است که این اقدام "حرکتی تحریکآمیز است که بیش از قبل، این ادعای ایران را که فعالیتهای هستهای این کشور ماهیتی غیرنظامی دارد، زیر سوال میبرد."
وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرده است که این اقدام ایران "گزینه دیگری جز اعمال تحریمهای بینالمللی را پیش روی ما نمیگذارد."
وزارت امور خارجه روسیه هم با ابراز تاسف و نگرانی نسبت به ادامه غنیسازی اورانیوم در ایران، اعلام کرده است که "ایران نباید به چشمپوشی از تعهدات بینالمللی خود ادامه دهد."
با این حال، علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته است که تمام فعالیتهای هسته ای ایران از جمله غنیسازی در نطنز و فردو تحت نظارت کامل آژانس انجام میشود و دوربینهای آژانس در این واحدها به طور ۲۴ ساعته فعالیت میکنند.
او گفته است که ایران اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را برای تامین نیاز سوخت راکتور تهران لازم دارد: "این راکتور برای تامین رادیوداروها فعالیت میکند و از این رو فعالیتهای راکتور تهران و تامین سوخت برای این راکتور با اهداف صلحآمیز و انساندوستانه است."
این در حالی است که به گفته تحلیلگران، اورانیوم با درجه غلظت ۲۰ درصد، کاربردی دوگانه دارد و در اختیار داشتن این اورانیوم گامی مهم برای ساخت تسلیحات هستهای است.
در عین حال، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران که برای سفری چندروزه به آمریکای لاتین رفته است، روز سهشنبه، دهم ژانویه، در کنفرانسی خبری در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، در واکنش به اعتراض کشورهای غربی به فعالیتهای هسته ای ایران، گفته است: "آنها ادعا میکنند که ما در حال ساختن بمب هستیم. البته حقیقتی پشت این ادعاها وجود دارد و آن این است که آنها از پیشرفت ما هراس دارند."
اتحادیه اروپا یک هفته زودتر شور میکند
بر اساس گزارشها، نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا که قرار بود همزمان با نشست رهبران این اتحادیه در روز سی ام ژانویه برگزار شود، یک هفته زودتر از موعد، در روز ۲۳ ژانویه برگزار خواهد شد.
بررسی تحریمهای احتمالی جدید علیه ایران، از جمله ممنوعیت واردات نفت خام، از جمله محورهای این نشست اعلام شده است.
گزارش شده است که کشورهای اتحادیه اروپا به توافق اصولی اولیه برای توقف خرید نفت خام از ایران دست یافتهاند، ولی به منظور کاهش آثار منفی احتمالی قطع خرید نفت از ایران بر اقتصاد برخی از این کشورها، این تصمیم احتمالا با تاخیر اعمال خواهد شد.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا هم روز ۳۱ دسامبر، قانون جدید بودجه دفاعی آمریکا را امضا کرد که تشدید تحریمهای ایران، از جمله مجازات شرکتها و موسسههای طرف معامله با بانک مرکزی این کشور را شامل میشد.
رایزنیها برای فشار بر ایران ادامه دارد
تیموتی گایتنر، وزیر خزانهداری آمریکا روز سه شنبه، دهم ژانویه، وارد چین شده است.
گفتوگو با کشورهای اصلی واردکننده نفت خام ایران که اغلب در شرق آسیا هستند، هدف اصلی سفر چند روزه آقای گایتنر به این منطقه اعلام شده است.
چین، کره جنوبی و ژاپن از مهمترین خریداران نفت خام ایران هستند و گفته شده است که کسب رضایت و دریافت حمایت این کشورها برای اعمال فشار بیشتر به ایران، دلیل این سفر آقای گایتنر است.
بر اساس گزارشها، کوئیچیرو گمبا، وزیر امور خارجه ژاپن هم که از هفته گذشته در منطقه خاورمیانه به سر میبرد، روز سهشنبه، دهم ژانویه، با مقامهای ارشد امارات متحده عربی دیدار کرده است.
آقای گمبا پیش از آن به عربستان سعودی و قطر رفته بود. گزارش شده است که رایزنی با این کشورها برای دریافت نفت خام و منابع انرژی بیشتر به منظور جبران کاهش احتمالی واردات نفت خام ایران، از محورهای اصلی دیدارهای او با مقامهای ارشد این کشورها بوده است.
تمام فراز و فرودهای “نامه سردار” به رهبر جمهوری اسلامی
سحام نیوز: سایت بی بی سی فارسی در گزارشی نوشت:
انتقاد تلویحی حسین علایی، رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از آیت الله علی خامنه ای بازتاب قابل ملاحظه ای در رسانه ها داشته است.
آقای علایی در یادداشتی به مناسبت سالگرد انتشار مقاله ای علیه آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در روزنامه اطلاعات در دی ماه ۱۳۵۶ صراحتا نامی از آیت الله خامنه ای نبرده، ولی اشاره های او تردیدی باقی نمی گذارد که مخاطب اصلی اش کیست.
طرفه این که این مقاله در همان روزنامه باسابقه اطلاعات چاپ شده که حالا مدیر مسئول آن نماینده رهبر ایران است.
او در ابتدای این یادداشت توضیح می دهد که چاپ مقاله “ارتجاع سرخ و سیاه” در شماره ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات که “توسط یک سناتور مورد اعتماد اداره می شد”، چگونه به اعتراض طلاب حوزه علمیه قم، سرکوب مرگبار آن توسط حکومت محمدرضا شاه پهلوی، راهپیمایی های دوره ای برای قربانیان این کشتار و در نهایت خروج شاه از ایران ظرف یک سال منجر شد.
آقای علایی سپس احتمال می دهد که شاه، نویسنده کتاب “پاسخ به تاریخ”، پس از خروج از کشور با این سوالات دست و پنجه نرم می کرده است:
۱-اگر در واکنش به حضور مردم در مجالس ترحیم فرزند امام خمینی سعه صدر به خرج می دادم و با مقاله توهینآمیز که نویسنده آن داریوش همایون وزیر اطلاعاتم با اسم مستعار بود، مردم را تحریک نمی کردم، بهتر نبود؟
۲- اگر پس از انتشار مقاله در روزنامه حکومتی، اجازه پاسخ به آن مقاله را در همان روزنامه می دادم حکومتم دوام بیشتری نمی یافت؟
۳- اگر به مردم معترض اجازه راهپیمایی مسالمتآمیز را می دادم و آنها را متهم به اردوکشی و زورآزمایی خیابانی نمی کردم، مساله خاتمه نمی یافت؟
۴- اگر به مأموران دستور می دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند، نتیجه بهتری نمی گرفتم؟
۵- آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانههایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالان سیاسی، باب گفتگو و مراوده با آنها را باز می کردم، کار به فرار من از کشور می انجامید؟
۶- اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجیها عامل تحریک شما هستند، به شعور جمعی آنها توهین نمی کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجیها پناه ببرم؟
۷- آیا اگر به جای متهم کردن مخالفان خودم به اقدام علیه امنیت کشور، وجود مخالف را می پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟
آیت الله خامنه ای در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در اولین واکنش علنی به اعتراضهای میلیونی علیه نتایج اعلام شده دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، از میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد معترض، خواست به “اردوکشی و زورآزمایی خیابانی” پایان دهند.
او همچنین در سخنرانی های مختلف این اعتراضها را فتنه ای خواند که دستگاه های اطلاعاتی خارجی طراحی کرده و آقایان موسوی و کروبی در آن نقش ایفا کرده اند، اتهامی که این دو رهبر معترض قویا رد کرده اند.
سرانجام در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ آقایان موسوی و کروبی بازداشت خانگی شدند. مقامهای قضایی ایران بارها تاکید کرده بودند که هرگونه برخورد با رهبران مخالفان دولت تنها با نظر آیت الله خامنه ای صورت می گیرد.
آقای علایی در سالهای جنگ هشت ساله ایران علیه عراق از فرماندهان سپاه بوده ولی حالا در کسوت پژوهشگر و صاحب نظر سیاسی فعالیت می کند.
حسین باستانی، تحلیلگر امور سیاسی ایران در بی بی سی می گوید: “حسین علایی پس از تشکیل نیروی دریایی سپاه، اولین فرمانده آن در زمان جنگ بود و بعد هم به مقام مهم ریاست ستاد مشترک سپاه رسید و حتی پس از بازنشستگی در چند سال پیش، از سپاه جدا نشده و از مدرسان برجسته دانشگاه امام حسین سپاه بوده و همواره مورد احترام بسیاری از فرماندهان و پیشکسوتان سپاه بوده است. در نتیجه وقتی چنین یادداشتی را می نویسد، باید آن را مهم تلقی کرد.”
حسین علایی در جریان اعتراضهای دو سال پیش نیز یادداشتی انتقادی در واکنش به قتل محسن روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک نوشت. آقای روح الامینی پسر مشاور محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه بود که در تظاهرات ۱۸ تیر بازداشت شد ولی سپس جنازه او را به خانواده اش تحویل دادند.
‘لبیک به نوری زاد’
عمده مخالفان آیت الله خامنه ای این یادداشت را لبیک آقای علایی به محمد نوری زاد، فیلمساز منتقد، ارزیابی کرده اند.
در ماه های اخیر آقای نوری زاد که قبلا در روزنامه کیهان مقاله می نوشت، اقدام به انتشار نامه هایی سرگشاده علیه آیت الله خامنه ای کرده و به او نسبت به عواقب سرکوب معترضان و بدرفتاری ماموران امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات هشدار داده است.
آقای نوری زاد در پانزدهمین نامه سرگشاده خود در ۲۲ آذر از شماری از شخصیتهای برجسته در داخل و خارج از ایران، از جمله آقای علایی خواسته بود به نهضت نگارش نامه به رهبر جمهوری اسلامی ملحق شوند.
این فیلمساز در آن نامه خطاب به آقای علایی نوشته بود: “اگربخواهم جانم را در رکاب یک پاسدار حقیقی فدا کنم، آن یک نفر شمایید. گرچه امثال شما فراوانید و شکرخدا ذخیره های سلامت برای فردای کشور بشمار می روید اما من شخصاً شما را پاسداری فهیم، تیزبین، اهل مطالعه، منصف، مردمی، پاک، جنگ دیده، جهان دیده، به روز، مومن، صبور و اهل مدارا یافته ام. اینها که برشمردم مگر کم سرمایه است؟”
سایت خبری ندای انقلاب این فرمانده سابق سپاه را “بریده” از انقلاب معرفی و او را با شمر، قاتل امام سوم شیعیان، مقایسه کرده است.
در مطلب این سایت ادعا شده است: “با بررسی سوابق حسین علایی که امروز در نقش یک ضد انقلاب ظاهر شده، می توان به علت این همه کینه او از نظام پی برد. او سابق بر این به علت سوسابقه ای که باعث درگیری و آسیب رساندن به نیروهای مسلح شده بود، از مجموعه نیروهای مسلح اخراج شد و این همان جایی بود که نقطه آغاز عداوت نامبرده با نظام قرار گرفت. علایی حتی در ماجرای مسئولیت ساخت مصلی در سالهای گذشته آنچنان پرونده نامطلوب اقتصادی از خود بر جای گذاشت که چاره ای جز برکناری وی باقی نماند!”
وب سایت رجانیوز نیز مطلب نویسنده وبلاگ آهستانرا چاپ کرده که در آن آمده است: “وقتی کسی چشمش را میبندد و ساختار معیوب، استکباری، استبدادی، کودتایی، نامشروع و غیر مردمی رژیم پهلوی را با جمهوری اسلامی مقایسه میکند، یعنی کور است. حالا اسمش نخبه باشد، یا غیر نخبه. سردار باشد یا غیر سردار.”
این نویسنده همچنین آقای علایی را به داشتن “عقده” متهم می کند و می نویسد: “اگر انصافی در کار بود، حسین علایی هرگز به بهانه قیام ۱۹ دی (که در اعتراض به اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینی بود) جمهوری اسلامی را با رژیم شاهنشاهی آنهم در روزنامه اطلاعات مقایسه نمیکرد!”
هر چند با وجود این گونه انتقادها، یادداشت آقای علایی هنوز در وب سایت روزنامه اطلاعات قابل دسترس است، اما وب سایت خبرآنلاین پس از بازنشر، آن را از میان محتوای خود حذف کرده است.
آقای علایی یکی از نویسندگان بخش وبلاگ سایت است که گفته می شود وابسته به علی لاریجانی، رئیس مجلس و از فرماندهان سابق سپاه است.
یک هفته پیش علی سعیدی، نماینده رهبر ایران در سپاه، در جمع گروهی بسیجی با اشاره به میرحسین موسوی و مهدی کروبی گفته بود: “برخی می گویند چرا موسوی و کروبی را محاکمه نمی کنند؟ دلیلش این است که آنها حریم و یک عده هوادار دارند که من نمی توانم اسم هواداران آنها را ببرم.”
همچنین در اوایل دی ماه سعید قاسمی، یکی دیگر از فرماندهان پیشین سپاه، گفته بود: “در جریان فتنه خیلیها ساکت بودند؛ از خودیها گرفته تا حوزویها و برخی سردارها.”
در مرداد ماه ۱۳۸۹ نیز محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، به حمایت بعضی از نیروهای تحت امرش از معترضان اذعان کرده بود.
آقای جعفری در پاسخ به این پرسش که چرا با “پاسداران حامی فتنه” برخورد نشده، گفته بود: “خیلی از ابهامات رفع شده و آنها قانع شدند که حرکت اشتباه بوده و این بهتر از برخورد فیزیکی و حذف است.”
آیت الله خامنه ای میرحسین موسوی و مهدی کروبی و حامیان عالی رتبه آنها را “خواص بی بصیرت” لقب داده است و در مقابل آقای موسوی و کروبی گسترش حمایت از معترضان در لایه های سپاه را نشانه فراگیر بودن جنبش اعتراضی در ایران توصیف کرده اند.
انتقاد تلویحی حسین علایی، رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از آیت الله علی خامنه ای بازتاب قابل ملاحظه ای در رسانه ها داشته است.
آقای علایی در یادداشتی به مناسبت سالگرد انتشار مقاله ای علیه آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در روزنامه اطلاعات در دی ماه ۱۳۵۶ صراحتا نامی از آیت الله خامنه ای نبرده، ولی اشاره های او تردیدی باقی نمی گذارد که مخاطب اصلی اش کیست.
طرفه این که این مقاله در همان روزنامه باسابقه اطلاعات چاپ شده که حالا مدیر مسئول آن نماینده رهبر ایران است.
او در ابتدای این یادداشت توضیح می دهد که چاپ مقاله “ارتجاع سرخ و سیاه” در شماره ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات که “توسط یک سناتور مورد اعتماد اداره می شد”، چگونه به اعتراض طلاب حوزه علمیه قم، سرکوب مرگبار آن توسط حکومت محمدرضا شاه پهلوی، راهپیمایی های دوره ای برای قربانیان این کشتار و در نهایت خروج شاه از ایران ظرف یک سال منجر شد.
آقای علایی سپس احتمال می دهد که شاه، نویسنده کتاب “پاسخ به تاریخ”، پس از خروج از کشور با این سوالات دست و پنجه نرم می کرده است:
۱-اگر در واکنش به حضور مردم در مجالس ترحیم فرزند امام خمینی سعه صدر به خرج می دادم و با مقاله توهینآمیز که نویسنده آن داریوش همایون وزیر اطلاعاتم با اسم مستعار بود، مردم را تحریک نمی کردم، بهتر نبود؟
۲- اگر پس از انتشار مقاله در روزنامه حکومتی، اجازه پاسخ به آن مقاله را در همان روزنامه می دادم حکومتم دوام بیشتری نمی یافت؟
۳- اگر به مردم معترض اجازه راهپیمایی مسالمتآمیز را می دادم و آنها را متهم به اردوکشی و زورآزمایی خیابانی نمی کردم، مساله خاتمه نمی یافت؟
۴- اگر به مأموران دستور می دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند، نتیجه بهتری نمی گرفتم؟
۵- آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانههایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالان سیاسی، باب گفتگو و مراوده با آنها را باز می کردم، کار به فرار من از کشور می انجامید؟
۶- اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجیها عامل تحریک شما هستند، به شعور جمعی آنها توهین نمی کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجیها پناه ببرم؟
۷- آیا اگر به جای متهم کردن مخالفان خودم به اقدام علیه امنیت کشور، وجود مخالف را می پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟
مخاطب کیست؟
او همچنین در سخنرانی های مختلف این اعتراضها را فتنه ای خواند که دستگاه های اطلاعاتی خارجی طراحی کرده و آقایان موسوی و کروبی در آن نقش ایفا کرده اند، اتهامی که این دو رهبر معترض قویا رد کرده اند.
سرانجام در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ آقایان موسوی و کروبی بازداشت خانگی شدند. مقامهای قضایی ایران بارها تاکید کرده بودند که هرگونه برخورد با رهبران مخالفان دولت تنها با نظر آیت الله خامنه ای صورت می گیرد.
آقای علایی در سالهای جنگ هشت ساله ایران علیه عراق از فرماندهان سپاه بوده ولی حالا در کسوت پژوهشگر و صاحب نظر سیاسی فعالیت می کند.
حسین باستانی، تحلیلگر امور سیاسی ایران در بی بی سی می گوید: “حسین علایی پس از تشکیل نیروی دریایی سپاه، اولین فرمانده آن در زمان جنگ بود و بعد هم به مقام مهم ریاست ستاد مشترک سپاه رسید و حتی پس از بازنشستگی در چند سال پیش، از سپاه جدا نشده و از مدرسان برجسته دانشگاه امام حسین سپاه بوده و همواره مورد احترام بسیاری از فرماندهان و پیشکسوتان سپاه بوده است. در نتیجه وقتی چنین یادداشتی را می نویسد، باید آن را مهم تلقی کرد.”
حسین علایی در جریان اعتراضهای دو سال پیش نیز یادداشتی انتقادی در واکنش به قتل محسن روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک نوشت. آقای روح الامینی پسر مشاور محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه بود که در تظاهرات ۱۸ تیر بازداشت شد ولی سپس جنازه او را به خانواده اش تحویل دادند.
‘لبیک به نوری زاد’
“با بررسی سوابق حسین علایی که امروز در نقش یک ضد انقلاب ظاهر شده، می توان به علت این همه کینه او از نظام پی برد. ”وب سایت ندای انقلاب:
هر چند یادداشت تازه حسین علایی در روزنامه اطلاعات چاپ شده، ولی در وب سایتهای مختلف طرفداران و مخالفان رهبر ایران بازتاب داشته است.
در ماه های اخیر آقای نوری زاد که قبلا در روزنامه کیهان مقاله می نوشت، اقدام به انتشار نامه هایی سرگشاده علیه آیت الله خامنه ای کرده و به او نسبت به عواقب سرکوب معترضان و بدرفتاری ماموران امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات هشدار داده است.
آقای نوری زاد در پانزدهمین نامه سرگشاده خود در ۲۲ آذر از شماری از شخصیتهای برجسته در داخل و خارج از ایران، از جمله آقای علایی خواسته بود به نهضت نگارش نامه به رهبر جمهوری اسلامی ملحق شوند.
این فیلمساز در آن نامه خطاب به آقای علایی نوشته بود: “اگربخواهم جانم را در رکاب یک پاسدار حقیقی فدا کنم، آن یک نفر شمایید. گرچه امثال شما فراوانید و شکرخدا ذخیره های سلامت برای فردای کشور بشمار می روید اما من شخصاً شما را پاسداری فهیم، تیزبین، اهل مطالعه، منصف، مردمی، پاک، جنگ دیده، جهان دیده، به روز، مومن، صبور و اهل مدارا یافته ام. اینها که برشمردم مگر کم سرمایه است؟”
‘سردار بریده و عقده ای’
هر چند هنوز رسانه های اصلی محافظه کار واکنشی به این یادداشت آقای علایی نشان نداده اند، اما بعضی از وب سایتها و وبلاگهای طرفدار آیت الله خامنه ای آن را محکوم کرده اند.سایت خبری ندای انقلاب این فرمانده سابق سپاه را “بریده” از انقلاب معرفی و او را با شمر، قاتل امام سوم شیعیان، مقایسه کرده است.
در مطلب این سایت ادعا شده است: “با بررسی سوابق حسین علایی که امروز در نقش یک ضد انقلاب ظاهر شده، می توان به علت این همه کینه او از نظام پی برد. او سابق بر این به علت سوسابقه ای که باعث درگیری و آسیب رساندن به نیروهای مسلح شده بود، از مجموعه نیروهای مسلح اخراج شد و این همان جایی بود که نقطه آغاز عداوت نامبرده با نظام قرار گرفت. علایی حتی در ماجرای مسئولیت ساخت مصلی در سالهای گذشته آنچنان پرونده نامطلوب اقتصادی از خود بر جای گذاشت که چاره ای جز برکناری وی باقی نماند!”
این سایت تندرو افزوده است که برادر آقای علایی، به نام جواد، “از منافقین تواب بود که در ماجرای کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ نقش بسیار فعالی داشت که از قضا مورد حمایت برادر بزرگتر نیز قرار گرفت!”
این نویسنده همچنین آقای علایی را به داشتن “عقده” متهم می کند و می نویسد: “اگر انصافی در کار بود، حسین علایی هرگز به بهانه قیام ۱۹ دی (که در اعتراض به اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینی بود) جمهوری اسلامی را با رژیم شاهنشاهی آنهم در روزنامه اطلاعات مقایسه نمیکرد!”
هر چند با وجود این گونه انتقادها، یادداشت آقای علایی هنوز در وب سایت روزنامه اطلاعات قابل دسترس است، اما وب سایت خبرآنلاین پس از بازنشر، آن را از میان محتوای خود حذف کرده است.
آقای علایی یکی از نویسندگان بخش وبلاگ سایت است که گفته می شود وابسته به علی لاریجانی، رئیس مجلس و از فرماندهان سابق سپاه است.
‘پاسداران حامی فتنه’
تاکنون چندین بار مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی اذعان کرده اند که معترضان انتخاباتی ایران در میان فرماندهان و اعضای سپاه هواداران و همفکرانی دارند.یک هفته پیش علی سعیدی، نماینده رهبر ایران در سپاه، در جمع گروهی بسیجی با اشاره به میرحسین موسوی و مهدی کروبی گفته بود: “برخی می گویند چرا موسوی و کروبی را محاکمه نمی کنند؟ دلیلش این است که آنها حریم و یک عده هوادار دارند که من نمی توانم اسم هواداران آنها را ببرم.”
همچنین در اوایل دی ماه سعید قاسمی، یکی دیگر از فرماندهان پیشین سپاه، گفته بود: “در جریان فتنه خیلیها ساکت بودند؛ از خودیها گرفته تا حوزویها و برخی سردارها.”
در مرداد ماه ۱۳۸۹ نیز محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، به حمایت بعضی از نیروهای تحت امرش از معترضان اذعان کرده بود.
آقای جعفری در پاسخ به این پرسش که چرا با “پاسداران حامی فتنه” برخورد نشده، گفته بود: “خیلی از ابهامات رفع شده و آنها قانع شدند که حرکت اشتباه بوده و این بهتر از برخورد فیزیکی و حذف است.”
آیت الله خامنه ای میرحسین موسوی و مهدی کروبی و حامیان عالی رتبه آنها را “خواص بی بصیرت” لقب داده است و در مقابل آقای موسوی و کروبی گسترش حمایت از معترضان در لایه های سپاه را نشانه فراگیر بودن جنبش اعتراضی در ایران توصیف کرده اند.
اهالی خانه سینما به مجلس می روند
کلمه: در حالی که تصمیم برای تعطیلی نهاد صنفی خانه سینما گرفته شده است، مجلس می خواهد هفته آینده این مساله را بررسی کند.
تعطیلی نهادهای صفنی و احزاب سیاسی یکی از اهداف دولت احمدی نژاد در راستای دولتی کردن همه چیز است.
در حالی که مهمترین گزارشهای ملی چون جنایت کهریزک و کوی دانشگاه هنوز به هیچ سرانجامی نرسیده است، حال مجلس می خواهد موضوع تعطیلی خانه سینما را بررسی کند. رسیدگی که از هم اکنون نتیجه آن معلوم است.
در حالی که مهمترین گزارشهای ملی چون جنایت کهریزک و کوی دانشگاه هنوز به هیچ سرانجامی نرسیده است، حال مجلس می خواهد موضوع تعطیلی خانه سینما را بررسی کند. رسیدگی که از هم اکنون نتیجه آن معلوم است.
تعطیلی که در ادامه فضاسازی رسانه های دولتی با کمک وزیر ارشاد و هنرمندان دولتی پیگیری و انجام شد و نشان از تلاش دولت برای دولتی کردن فرهنگ و هنر و سینما دارد.
اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس در جلسه خود ضمن بررسی انحلال خانه سینما مقرر کردند که یکشنبه آینده جلسهای با حضور پنج نفر از اهالی خانه سینما و معاونت سینمایی وزارت ارشاد و اعضای این کمیسیون برگزار شود.
به گزارش ایسنا، بهروز جعفری اظهار داشت: در این جلسه قرار است مسائل فی مابین و صنفی خانه سینما مورد بررسی قرار گیرد.
این عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی، در ادامه با اشاره به تصویب چهار ماده از قانون طرح اداره صدا و سیما در این جلسه گفت: دراین جلسه مواد ۲۴ تا ۲۷ این قانون مورد تصویب قرار گرفت که در ماده ۲۵ این قانون موضوع اعتبارات عمرانی مطرح میشود که براساس آن اعتبارات عمرانی فاقد قانون دیوان محاسبات بوده و سایر هزینههای سازمان صدا و سیما خارج از قانون دیوان محاسبات انجام میشود.
تعطیلی خانه سینما با واکنش شدید هنرمندان همراه بوده است.
واکنش افروغ به رد صلاحیتها: پرده های دیگر این سناریو رخ عیان می کند
کلمه: نارسایی سیستم انتخابات که پیش از این مورد اشاره اصلاح طلبان بوده است، می رود تا به باور اصولگرایان هم برسد، آنجا که عماد افروغ هم خواستار عدم مداخله دولت در انتخابات می شود.
برخلاف اصلاح طلبان که معتقدند نهاد مستقلی باید مسئولیت برگزاری انتخابات را داشته باشد،افروغ از شورای نگهبان می خواهد که پیشگیری های لازم را در جهت دخالتهای بی رویه دولت در سلامت انتخابات را انجام دهد.
این در حالی است که شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری پیشین بیشترین حمایت را از یک نامزد داشت و بی طرفی خود را زیر سوال برد.
عماد افروغ معتقد است که رد صلاحیت گسترده منتقدان دولت توسط کمیته های اجرایی وزارت کشور را باید به فال نیک گرفت و عنوان کرد که برای اولین بار شاهد یک رفتار صادقانه از سوی دولت هستیم. وی گفت: «با اقدام اخیر هیئت اجرایی میتوان گفت، آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ به عبارت دیگر بخشی از آنچه ما بنا به مصلحت نگفتیم، امروز رخ عیان کرد و انشاءالله پردههای دیگر این سناریو رخ عیان نکند.»
دکتر عماد افروغ در گفت و گو با فرارو در مورد رد صلاحیتهای گسترده نمایندگان توسط هیئتهای اجرایی گفت: «اقدام هیئت اجرایی در مورد رد صلاحیتها مدبرانه و عاقلانه نبوده است اما به نظر من برای اولین بار شاهد یک رفتار صادقانه از سوی دولت هستیم و صداقتشان را مورد ستایش قرار میدهیم، اما معتقدیم که این صداقت منطبق با واقعیت و حقیقت نیست.»
شهادت یکی از فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف
جرس: صبح امروز انفجار مهیبی در مقابل دانشگاه علامه طباطبایی رخ داد که بر اثر آن یک نفر کشته ودوتن زخمی شدند. هم اکنون خودروهای آتش نشانی در حال خاموش کردن این انفجار هستند.
مدير روابط عمومي اورژانس تهران از انفجار يك دستگاه خودروي پژو 405 در ميدان كتابي پايتخت و کشته شدن یک نفر و مجروحيت دو تن در اين حادثه خبر داد.
ایلنا گزارش داده است انفجار بمب در خودروي یکی از مسئولان تاسیسات هستهای نطنز و فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی شریف، يك كشته و دو مجروح برجاي گذاشت.
در همين حال "صفرعلی براتلو"، معاون سیاسی و اجتماعی استاندار تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در مورد اين حادثه گفت:« ساعت 8 و 30 دقیقه صبح امروز، یک موتورسوار با متصل كردن یک بمب مغناطیسی به بدنه پژو ۴۰۵ كه حامل سه سرنشين بوده، این خودرو را منفجر کرد.»
حسن عباسي مدير روابط عمومي اورژانس تهران در گفتوگو با ايسنا در اين باره گفت: صبح امروز تكنسينهاي اورژانس از طريق تماس مردمي در جريان وقوع انفجاري در خيابان گل نبي ميدان كتابي در نزديكي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي قرار گرفتند.
وي افزود: تكنسينهاي اورژانس با حضور در محل حادثه دريافتند يك دستگاه پژوي 405 بنا به دلايلي منفجر شده است.
شهید احمدی روشن معاون بازرگانی سایت نطنز بود
دانشگاه صنعتی شریف اعلام کرد که مهندس احمدی روشن فارغ التحصیل 1381 رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و معاون بازرگانی سایت نطنز بوده است.
به گزارش خبرنگار مهر، دانشگاه صنعتی شریف در بیانیه ای اعلام کرد: شهادت مظلومانه دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف مهندس مصطفی احمدی روشن بدست عوامل استکبار جهانی را به ملت مسلمان ایران تسلیت عرض می کنیم.
به گزارش خبرنگار مهر، دانشگاه صنعتی شریف در بیانیه ای اعلام کرد: شهادت مظلومانه دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف مهندس مصطفی احمدی روشن بدست عوامل استکبار جهانی را به ملت مسلمان ایران تسلیت عرض می کنیم.
وی در سال 80 و در دوران تحصیل خود در این دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جدا سازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام می شد، همکاری داشته است.
از وی چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی منتشر شده است.
جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
به گزارش فارس، به دنبال حادثه تروریستی صبح امروز در حوالی میدان کتابی که منجر به شهادت مصطفی احمدی روشن فارغالتحصیل رشته کارشناسی نفت از دانشگاه شریف شد، کمیسیون امنیت ملی و سیاست مجلس عصر امروز با هدف پیگری ابعاد مختلف این حادثه تروریستی تشکیل جلسه میدهد.
جرس:
شیرین عبادی با نتشار نامه سرگشاده ای خطاب به احمد شهید، گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد نسبت به انحلال خانه سینما اعتراض کرد و چنین اقداماتی را به منزله سرکوب و از بین رفتن نهادهای مدنی و صنفی دانست. در این نامه آمده است:" متاسفانه در سالهای اخیر خصوصأ از خرداد ۱۳۸۸ به بعد ، اکثر نهادهای صنفی و مدنی از جمله انجمن های صنفی روزنامه نگاران ، نویسندگان ، دانشجویان ، کارگران ، اتوبوس رانان شهری و... توسط مامورین امنیتی بسته شدند. آخرین نهاد صنفی که اخیرا بسته شد "خانه سینما" است."
به گزارش جرس، متن این نامه سرگشاده بشرح زیر است:
نامه سرگشاده
جناب دکتر احمد شهید
گزارشگر محترم حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر محترم حقوق بشر سازمان ملل متحد
با سپاس از تلاش های شما در راستای تهیه گزارشات پیشین ، توجه جنابعالی را به یکی دیگر از اقسام نقض حقوق بشردر ایران جلب می نمایم.
نهاد های مدنی و صنفی در هر جامعه ای از لوازم دموکراسی بشمار می روند. طبق اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انجمن های صنفی و اجتماعات و نهاد های مدنی و سیاسی، مشروط بر این که مغایر استقلال ، آزادی، وحدت ملی و موازین اسلامی نباشند، مجاز بوده و موجودیت آنها باید مورد حمایت قرار گیرد.
متاسفانه در سالهای اخیر خصوصأ از خرداد ۱۳۸۸ به بعد ، اکثر نهادهای صنفی و مدنی از جمله انجمن های صنفی روزنامه نگاران ، نویسندگان ، دانشجویان ، کارگران ، اتوبوس رانان شهری و... توسط مامورین امنیتی بسته شدند. آخرین نهاد صنفی که اخیرا بسته شد "خانه سینما" است.
این نهاد صنفی در سال ۱۳۷۲ تاسیس شد و مطابق قوانین ایران ، اساسنامه آن در اداره کل ثبت شرکت های قوه قضائیه بررسی و به ثبت رسید. "خانه سینما" دارای پنج هزار عضو و متشکل از نمایندگان ۲۹ صنف سینمایی است که برای بهبود امور صنفی و معیشتی سینما گران فعالیت می کند.
چند نفر از اعضاء این نهاد با اتهامات واهی در طی دو سال گذشته توسط مامورین امنیتی دستگیر و روانه زندان شدند که از آن جمله می توان به دستگیری هشت نفر از مستند سازان در سال ۲۰۱۱ اشاره کرد .
از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی ایران، از هر نوع تجمع حتی گرد هم آئی های مسالمت آمیز صنفی و مدنی وحشت دارد، بالاخره در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۰ دستور انحلال و تعطیل "خانه سینما" را صادر کرد. این دستور غیر قانونی مورد اعتراض شدید اعضاء خانه سینما قرار گرفت.
نظر به این که اینگونه اقدامات دولت ایران در نهایت منجر به سرکوب و از بین رفتن نهادهای مدنی و صنفی می شود ، مستدعی است با درج موضوع در پرونده دولت جمهوری اسلامی ایران، توجه مقامات مسئول را به لزوم استقلال و حمایت از نهاد های مذکور جلب نمائید.
با احترام
شیرین عبادی
وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر
۱۹ دی ماه ۱۳۹۰ برا بر با ۹ ژانویه ۲۰۱۲
رونوشت : خانم پیلای ، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
آقای بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه آزادی بیان
نهاد های مدنی و صنفی در هر جامعه ای از لوازم دموکراسی بشمار می روند. طبق اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انجمن های صنفی و اجتماعات و نهاد های مدنی و سیاسی، مشروط بر این که مغایر استقلال ، آزادی، وحدت ملی و موازین اسلامی نباشند، مجاز بوده و موجودیت آنها باید مورد حمایت قرار گیرد.
متاسفانه در سالهای اخیر خصوصأ از خرداد ۱۳۸۸ به بعد ، اکثر نهادهای صنفی و مدنی از جمله انجمن های صنفی روزنامه نگاران ، نویسندگان ، دانشجویان ، کارگران ، اتوبوس رانان شهری و... توسط مامورین امنیتی بسته شدند. آخرین نهاد صنفی که اخیرا بسته شد "خانه سینما" است.
این نهاد صنفی در سال ۱۳۷۲ تاسیس شد و مطابق قوانین ایران ، اساسنامه آن در اداره کل ثبت شرکت های قوه قضائیه بررسی و به ثبت رسید. "خانه سینما" دارای پنج هزار عضو و متشکل از نمایندگان ۲۹ صنف سینمایی است که برای بهبود امور صنفی و معیشتی سینما گران فعالیت می کند.
چند نفر از اعضاء این نهاد با اتهامات واهی در طی دو سال گذشته توسط مامورین امنیتی دستگیر و روانه زندان شدند که از آن جمله می توان به دستگیری هشت نفر از مستند سازان در سال ۲۰۱۱ اشاره کرد .
از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی ایران، از هر نوع تجمع حتی گرد هم آئی های مسالمت آمیز صنفی و مدنی وحشت دارد، بالاخره در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۰ دستور انحلال و تعطیل "خانه سینما" را صادر کرد. این دستور غیر قانونی مورد اعتراض شدید اعضاء خانه سینما قرار گرفت.
نظر به این که اینگونه اقدامات دولت ایران در نهایت منجر به سرکوب و از بین رفتن نهادهای مدنی و صنفی می شود ، مستدعی است با درج موضوع در پرونده دولت جمهوری اسلامی ایران، توجه مقامات مسئول را به لزوم استقلال و حمایت از نهاد های مذکور جلب نمائید.
با احترام
شیرین عبادی
وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر
۱۹ دی ماه ۱۳۹۰ برا بر با ۹ ژانویه ۲۰۱۲
رونوشت : خانم پیلای ، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
آقای بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه آزادی بیان
هتاکی ها به سردار علایی شدت گرفت
جـــرس: در پی انتشار یادداشتی انتقادی از دکتر حسین علایی، سردار سابق سپاه پاسداران، برخی رسانه های محافل امنیتی و جریان خاص، با حمله به این رزمنده دوران جنگ هشت ساله، وی را "اخراجی از سپاه"، "دارای سوابق و پرونده نامطلوب اقتصادی"، "کینه دار و بریده از انقلاب"، "همانند شمر" (قاتل امام سوم شیعیان)، "کور"، "کفتار" و "عقده ای" خواندند.
سردار حسین علائی که سالها رئیس ستاد مشترک سپاه و پس از بازنشستگی از مدرسان برجسته دانشگاه امام حسین بوده، طی یاداشتی در روزنامه اطلاعات به مناسبت سالگرد نوزدهم دی ماه و آغاز تجمعات و تظاهراتِ یک سالۀ منتهی به سقوط حکومت سابق نوشته بود: "طبیعی است که دیکتاتورها برای خود حق ابدی حاکم بودن بر مردم قائل هستند و در زمانی که با همراهان متملق و چاپلوس احاطه شدهاند فرصت طرح این سوالات را ندارند و زمانی به فکر میافتند که مثل قذافی پس از موش و حشره خواندن مخالفین، مجبور شوند فرار را بر مقاومت و ایستاده مردن ترجیح دهند."
یادداشت سردار علایی که رفتار برخی مقامات جمهوری اسلامی را هشدار دهنده در مورد سرنوشت نظام ذکر کرده، با حملۀ رسانه های خاصی روبرو شده، که برخی از آنها در گذشته با مطالب خود، پیش زمینۀ برخوردهای امنیتی را فراهم می ساختند.
رسانه هایی که تا پیش از این از حسین علایی با عناوینی مانند "سردار جبهه های جنگ حق علیه باطل" و "فرمانده ارتش اسلام" نام می بردند، طی روزهای اخیر علنا وی را مورد حملات و واژه های رکیک قرار داده و نوید برخوردهایی از نوع خاص می دهند.
فارس: باز هم داریوش همایون در اطلاعات مقاله نوشت
در واکنشی نسبت به یادداشت حسین علایی منتشره در روزنامه اطلاعات، خبرگزاری فارس، وابسته به محافل نظامی، با تیتری شبیه سازی شده با مضمون "داریوش همایون باز هم در روزنامه اطلاعات مقاله توهین آمیز نوشت"، سردار علایی را با محرک اصلی رخدادهای پیش از انقلاب یکی دانسته و نوشت: "علایی که نسبت روشنی با فتنه و فتنه گران ۸۸ دارد، در اقدامی تعجب برانگیز پا جای پای داریوش همایون وزیر اطلاعات رژیم پهلوی گذاشت و از تریبون روزنامه اطلاعات، نظام اسلامی را مورد هتک حرمت قرار داد."
خبرگزاری وابسته به محافل امنیتی سپاه و مداخله گران در انتخابات ۸۸، سپس با تلاش برای ساختن آتش تهیۀ جهت حمله به سردار علایی نوشت: "عجیب است که علایی درست در روز ۱۹ دی و در همان روزنامه اطلاعات مقاله ای می نویسد و با طعنه و کنایه هایی کاملا روشن توهین هایی بی شرمانه نثار ارکان نظام می کند. این حرکت اما کاملا قابل درک است؛ چه، دوستان فتنه گر وی دقیقا در موقعیت رو به احتضار شاه مخلوع قرار دارند و نگاهشان به قدرت و حاکمیت و شیوه حفظ آن هم ظاهرا با محمدرضاخان یکی است. اما اربابان او که سفارش نگارش مقاله را به او داده اند ظاهرا توجه ندارند همان مردمی که ۱۹ دی ۵۶ در دفاع از مرجعیت به خیابان ها ریخته و خون نثار دین خویش کردند، ۹ دی ۸۸ نیز حماسه آفریدند و «لبیک یا خامنه ای» گویان، چشم فتنه را کور نمودند. مردمی که اگر لازم باشد، باز حماسه می آفرینند و همین در صحنه بودنشان است که فتنه گران را ناکام و اینچنین خشمگین ساخته است."
فارس همزمان با حمله به سایت خبرآنلاین به دلیل انتشار یادداشت سردار علایی، هشدار داد: "ماهیت روزنامه اطلاعات و گردانندگان آن برای مردم روشن است؛ اما این پرسش چونان پتکی محکم بر مغز دلسوزان نظام وارد شده که چرا سایت منتسب به رئیس مجلس، این مقاله را عینا منعکس نمود تا تیراژ کم روزنامه اطلاعات را به نحوی جبران کند."
گفتنی است، بلافاصله بعد از این هشدار و گرای امنیتی، سایت خبرآنلاین یادداشت سردار علایی را از روی خروجی خود حذف کرد.
ندای انقلاب: طرف بریده است
در سایت خبری ندای انقلاب نیز، این فرمانده سابق سپاه "بریده" از انقلاب معرفی و با شمر، قاتل امام سوم شیعیان، مقایسه شده است.
این سایت وابسته به محافل لباس شخصی ها ادعا کرده که: "با بررسی سوابق حسین علایی که امروز در نقش یک ضد انقلاب ظاهر شده، می توان به علت این همه کینه او از نظام پی برد. او سابق بر این به علت سوء سابقه ای که باعث درگیری و آسیب رساندن به نیروهای مسلح شده بود، از مجموعه نیروهای مسلح اخراج شد و این همان جایی بود که نقطه آغاز عداوت نامبرده با نظام قرار گرفت. علایی حتی در ماجرای مسئولیت ساخت مصلی در سالهای گذشته آنچنان پرونده نامطلوب اقتصادی از خود بر جای گذاشت که چاره ای جز برکناری وی باقی نماند."
منتشره در رجاء نیوز: عقده ای است
سایت رجانیوز، متعلق به محافل امنیتی نیز مطلب نویسنده وبلاگ آهستان را چاپ کرده که در آن آمده است: "وقتی کسی چشمش را میبندد و ساختار معیوب، استکباری، استبدادی، کودتایی، نامشروع و غیر مردمی رژیم پهلوی را با جمهوری اسلامی مقایسه میکند، یعنی کور است. حالا اسمش نخبه باشد، یا غیر نخبه. سردار باشد یا غیر سردار."
این یادداشت سردار علایی را "عقده ای" ذکر می کند و می نویسد: "اگر انصافی در کار بود، حسین علایی هرگز به بهانه قیام ۱۹ دی (که در اعتراض به اهانت روزنامه اطلاعات به آیت الله خمینی بود) جمهوری اسلامی را با رژیم شاهنشاهی آنهم در روزنامه اطلاعات مقایسه نمیکرد."
رجاء نیوز همچنین به نقل از خبرگزاری دانشجو وابسته به سازمان بسیج دانشجویی نوشت که علایی "با طرح سئوالات خیالی که محمد رضا پهلوی از خود می پرسد، عملکرد روشنگرانه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران در برخود با فتنه گران را مورد حمله قرار داده است."
در این یادداشت هتاکانه نیز آمده است: بدیهی است که عقدهها بلایی بر سر آدم میآورد که او روز روشن، واقعیات تاریخی را هم زیر سوال میبرد. نه فقط واقعیات تاریخی ۵۰ سال اخیر، که حتی واقعیات همین دو سال گذشته را هم. عقده ها انصاف آدم را لکهدار میکند. طبعا وقتی انصاف نباشد، نه سوالی دربارهی قانونشکنی «دوستان» مطرح میشود، نه دربارهی دهنکجی «بزرگان» به رای و انتخاب مردم و نه درباره پشتیبانی مادی، معنوی و تبلیغاتی «دشمنان» ... البته رعایت انصاف از بعضی آدمها انتظار زیادی است. اگر انصافی در کار بود، حسین علایی هرگز به بهانه قیام ۱۹ دی (که در اعتراض به اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینی بود) جمهوری اسلامی را با رژیم شاهنشاهی آنهم در روزنامه اطلاعات مقایسه نمیکرد!... چه شباهت جالبی که روزنامه اطلاعات در هر دو حکومت، به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی حمله میکند."
سایت بسیج دانشجویی با حمله به سردار علایی که رفتار حاکمان قبل از انقلاب و حال حاضر ایران را یکی دانسته، نوشت: این ادعای کاریکاتوری (که در حقیقت تلاشی برای شبیه سازی فتنهی سبز با انقلاب اسلامی است) در حالی مطرح میشود که امام از سال ۴۲ مستقیما شاه را نشانه گرفته و جهت و حرکت انقلاب را به سمت سرنگونی شخص شاه و اصل و اساس حکومت پهلوی قرار داده بود، آن وقت حسین علایی مدعی شده است که تا سال ۵۶ مردم به مامورین دولتی و در نهایت دولت وقت اعتراض داشتهاند!"
بصیر: بریده و سرخورده است
همزمان، سایت خبری بصیر، اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه و رئیس اسبق ستاد مشترک سپاه پاسداران را "یک عنصر بریده و سرخورده" نامید که "سابقه حضور در جبهه را برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی سپر خود" ساخته است.
سایت بصیر نوشت که مقاله علایی، در پاسخ به "شرم نامه های محمد نوری زاد" نوشته شده است.
گفتنی است، در جریان حوادث بعد از انتخابات و طی ماه های اخیر، محمد نوری زاد، مستند ساز، نویسنده و فردی که قبلا در روزنامه کیهان مقاله می نوشت، اقدام به انتشار نامه هایی سرگشاده علیه رهبر جمهوری اسلامی کرده و اخیرا (در پانزدهمین نامه سرگشاده خود) از شماری از شخصیتهای برجسته در داخل و خارج از ایران، از جمله سردار علایی خواسته بود به نهضت نگارش نامه به رهبر جمهوری اسلامی ملحق شوند.
نوری زاد به علایی نوشته بود: "اگر بخواهم جانم را در رکاب یک پاسدار حقیقی فدا کنم، آن یک نفر شمایید. گرچه امثال شما فراوانید و شکرخدا ذخیره های سلامت برای فردای کشور بشمار می روید اما من شخصاً شما را پاسداری فهیم، تیزبین، اهل مطالعه، منصف، مردمی، پاک، جنگ دیده، جهان دیده، به روز، مومن، صبور و اهل مدارا یافته ام. اینها که برشمردم مگر کم سرمایه ای است؟"
در همین رابطه، سایت بصیر وابسته به محافل لباس شخصی ها هتاکانه نوشت: "البته بریده هایی چون این کفتار کم نیستند و سابقه تاریخی زیادی دارند که نمونه آن را در شخصیت خبیث شمر می توان دید. چه کسی باور می کرد شمربن ذی الجوشن یکی از فرماندهان لشگر علی ابن ابی طالب و جانباز جنگ صفین کارش بجائی برسد که سر مطهر امام حسین را از سینه جدا کند."
علایی چه گفت
این سردار دوران جنگ، در یادداشتی به بهانه و سالگرد ۱۹ دی ماه، با اشاره به اقدامات مشابهی که حکومت سابق در مواجهه با تجمعات اعتراضی داشت، ابتدا توضیح می دهد که چاپ مقاله "ارتجاع سرخ و سیاه" در شماره ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات که "توسط یک سناتور مورد اعتماد اداره می شد"، چگونه به اعتراض طلاب حوزه علمیه قم، سرکوب مرگبار آن توسط حکومت محمدرضا شاه پهلوی، راهپیمایی های دوره ای برای قربانیان این کشتار و در نهایت خروج شاه از ایران ظرف یک سال منجر شد.
سردار علایی پرسش هایی را از زبان محمدرضا شاه طرح کرده است. پرسش هایی که احتمالا پس از خروج شاه مطرح شده باشد که می تواند برای سایرین تجربه ای مهم و عبرت آموز باشد. پرسش هایی نظیر اینکه: اگر به مردم معترض اجازه راهپیمایی مسالمت آمیز را می دادم و آنها را متهم به اردو کشی و زورآزمایی خیابانی نمی کردم ، مسئله خاتمه نمی یافت؟ اگر به مأمورین دستور می دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند ،نتیجة بهتری نمی گرفتم؟
آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانه هایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالین سیاسی، باب گفتگو و مراوده با آنها را باز می کردم کار به فرار من از کشور می انجامید؟ اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجی ها عامل تحریک شما هستند به شعور جمعی آنها توهین نمی کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجی ها پناه ببرم؟
آیا اگر به جای متهم کردن مخالفین خودم به اقدام علیه امنیت کشور،وجود مخالف را می پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟
علایی در انتهای یادداشت خود، زنهار دهنده نوشته بود: "دیکتاتورها برای خود حق ابدی حاکم بودن بر مردم قائل هستند و در زمانی که با همراهان متملق و چاپلوس احاطه شدهاند فرصت طرح این سوالات را ندارند و زمانی به فکر میافتند که مثل قذافی پس از موش و حشره خواندن مخالفین، مجبور شوند فرار را بر مقاومت و ایستاده مردن ترجیح دهند."
احمدینژاد بتها راشکست
جـــرس: روزنامه ارگان دولت، با تشدید حملات و هتاکی ها علیه هاشمی رفسنجانی، فیلترینگ سایت وی توسط نهادهای امنیتی را مورد استقبال تلویحی قرار داده و ضمن هتاك خواندن این سایت افزود: "پایگاه اطلاعرسانی هاشمی از مدتها پیش و با روش خاص خود كه بازنشر هدفمند وقایع و اسناد تاریخی بوده شروع به خط دهی برنامهریزی شده برای برخی همراهان سیاسی ریاست مجمع كرده و مدتها بود كه پروژه «بنیصدریزاسیون» احمدینژاد را مدیریت میكرد".
روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت و به مدیر مسئولی مشاور محمود احمدی نژاد، طی یادداشتی در شماره روز سه شنبه خود، با انتقاد از سکوت اصولگرایان در مقابل آنچه "هتك حرمتها و تهدیدهای راه و بیراه پایگاه اطلاعرسانی هاشمی رفسنجانی" خوانده شد، نوشت: این مدعیان از مدتها پیش به این نتیجه رسیدهاند كه ایستادگی در برابر تكبرهای برخی شخصیتهای سیاسی دیگر برایشان نفع مادی و دنیایی ندارد".
این روزنامه ضمن هتاك خواندن سایت هاشمی رفسنجانی و اعلام اینکه این سایت توسط محسن هاشمی رفسنجانی مدیریت می شود، افزود: "این پایگاه اطلاعرسانی از مدتها پیش و با روش خاص خود كه بازنشر هدفمند وقایع و اسناد تاریخی بوده شروع به خط دهی برنامهریزی شده برای برخی همراهان سیاسی ریاست مجمع كرده بود. این سایت مدتها بود كه پروژه «بنیصدریزاسیون» احمدینژاد را مدیریت میكرد".
سایت جهان نیوز، وابسته به محافل امنیتی نیز، در همین راستا نوشته است: انتقاد روزنامه منتسب به جریان انحرافی (ایران) به سایت هاشمی رفسنجانی و مدیریت آن(محسن هاشمی) در حالی است که چندی پیش خبرهایی مبنی بر ملاقات داماد احمدی نژاد و دبیر شورای مشاورین رییس دولت (مهدی خورشیدی) با محسن هاشمی رفسنجانی به گوش رسید، خبری که نه تنها تکذیب نشد بلکه در نهایت مهر تایید خورد.
روزنامه ایران در ادامه اصولگرایان را متهم به دوقطبی کردن فضای جامعه کرده و نوشته: "اما آنچه برخی مدعیان از آن به عنوان پروژه جریان موهوم انحرافی برای دوقطبیسازی جامعه یاد میكنند و آن را حاصل افكار شیطانی میدانند از كجا نشأت گرفت؟" اشاره روزنامه دولت به موضع گیری اخیر چهره های اصولگرا از جمله حسین فدایی عضو شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان است که گفته بود: "سناریوی جریان انحرافی ایجاد فضای دو قطبی است و آنها می خواهند هاشمی را مظهر طرفدار سرمایه داری و احمدی نژاد را مظهر عدالتخواهی معرفی کنند که این تقسیم بندی ها نشات گرفته از اندیشه های شیطانی است".
اخیرا گفته شده که جریان انحرافی به دنبال تکرار سناریوی سال 88 ، تکرار دوقطبی هاشمی-احمدی نژاد و ایجاد درگیری در جامعه در انتخابات امسال برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی های خود است. حسین فدایی این تقسیم بندی ها را نشات گرفته از اندیشه های شیطانی می داند و می گوید: جریان انحرافی می خواهد با این تقسیم بندی ها ضعف های خود را بپوشاند، مردم را فریب دهد و فقط بر فضای دوقطبی در جامعه تاکید کند. آنها هم اکنون با استفاده از کانون های قدرت، ثروت و رسانه هایی که در اختیار دارند تحلیل های خود را بیان کنند.
روزنامه ایران همچنین مدعی شده "منتسبین به هاشمی رفسنجانی، رسماً مقامات عالیرتبه نظام را تهدید میكنند و مدتها است علیه رئیس دولت اقدامات پیدا و پنهان انجام میدهند. برادران به هوش باشید و در زمین طراحی شده وی بازی نكنید".
روزنامه ایران در پایان با تکذیب راه انداختن فضای دوقطبی از سوی احمدی نژاد، اصولگرایان را "دوستدار فضای دوقطبی" دانسته و نوشته: " امروز به كسی اتهام دو قطبی كردن جامعه را میزنید كه با تبر بازگشت به افكار امام، بتهای دو گانه سیاسی در كشور را شكست".
جـــرس:
یکی از نمایندگان مجلس هشتم ، با استقبال از حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، این حصر را "مصوبه شورای عالی امنیت ملی" و لازم الاجرا برای همه" ذکر کرد.
به گزارش کیهان، مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردمسالاری در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق با ادعای "یقین بودن نقش مردم در جمهوری اسلامی" اظهار عقیده كرد: در هشت دوره انتخابات مجلس همواره نوساناتی در نرخ مشاركت مردم وجود داشته است كه شاید مجلس هشتم و هفتم كمترین نرخ مشاركت را یعنی 51 درصد داشته اند و بالاترین نرخ مشاركت در بین واجدین شرایط برای رأی دادن به مجلس پنجم كه 74 درصد بود، مربوط می شود."
وی افزود: پیش بینی من این است كه حضور مردم در این انتخابات نیز كمتر از مجلس هشتم نخواهد شد و نباید انتظار داشت همانطور كه 85 درصد مردم در انتخابات ریاست جمهوری دهم حضور داشتند در انتخابات مجلس نیز این گونه باشد. بلكه انتخابات مجلس باید با انتخابات مجلس مقایسه شود.
كواكبیان درباره آرایش سیاسی اصلاح طلبان نیز گفت: نمی شود گفت كه همه اصلاح طلبان یك راهبرد منسجم و اصلی داشته باشند فرق اصلاح طلبان با اصولگرایان اكنون در این است كه اصلاح طلبان در اصل حضور در انتخابات مشكل دارند و اصولگرایان برسر نفرات لیست ها.
این نماینده مجلس هشتم که صلاحیتش توسط دولت برای حضور در انتخابات نهم نیز تایید شده ادامه داد: یك عده معتقدند كه هیچ كس از اصلاح طلبان نباید در انتخابات شركت كنند نظر دوم بر این است كه لیست سراسری نباید داده شود و افراد به طور مستقل می توانند حضور داشته باشند و نظر سوم كه نظر ماست این است كه اگر به تعداد یك سوم از كرسی های مجلس تأیید صلاحیت شوند می توانیم لیست هم بدهیم.
این نماینده مجلس هشتم، دلیل اختلاف اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات را اینطور عنوان كرد كه یكی از دلایل، حوادث سال 88 است. دلیل دوم این است كه برخی حتی اگر بخواهند هم نمی توانند شركت كنند و دلیل سوم این كه برخی بالاتر از همه این ها مطرح می كنند معتقدند نظام انتخابات در ایران به شكلی است كه حضور در آن فایده ای ندارد و این دسته با یأس و ناامیدی مواجه اند و متأسفانه تبلیغ هم می كنند.
وی اظهار عقیده کرد: اعتقادم این است كه برخی دوستان به این دلیل كه خود نمی توانند در انتخابات شركت كنند از بی فایده بودن حضور در انتخابات حرف می زنند. برخی نظرسنجی های غیررسمی و حتی رسمی نشان می دهد كه استقبال از اصلاح طلبان در شهرستان ها نیز حتی بیشتر از سایر جریان ها باشد.
وی بدون اشاره به ماهیت و زمینه های وقایع چند سال اخیر و فضای پادگانی و امنیتی موجود، مدعی شد: "كسانی كه نیت تغییر نظام داشته باشند اصلاً نمی توانند اصلاح طلب باشند، اصلاح طلب كسی است كه قوانین نظام را پذیرفته و در چارچوب آن فعالیت می كند من با تحصن مجلس ششم همان موقع هم مخالف بودم "
كواكبیان در مورد حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز نیز، با استقبال از این موضوع، آنرا "مصوبه شورای عالی امنیت ملی" ذکر کرد که مصوبات آن برای همه لازم الاجرا است.
وی در پاسخ به سؤال و ادعایی مبنی بر اینكه "آیا قبول دارید كه فتنه از درون اصلاحات بیرون آمد" مدعی شد: "اتفاقاً معتقدم كه نباید اجازه دهیم كه فتنه اصلاحات را بخورد. یك عده می خواهند با مكدر كردن فضا سوءاستفاده كنند آن طرف هم شفاف صحبت نمی كند."
رد صلاحیت تعدادی از نمایندگان منتقد دولت
جـــرس: در حالیکه ظهر سه شنبه بیستم دی ماه رسانه های خبری از رد صلاحیت گروهی از نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی – از جمله چند تن از اصولگرایان منتقد دولت- برای انتخابات آتی خبر داده بودند، شامگاه سه شنبه فهرستی از رد صلاحیت های گسترده منتشر و روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت.
روز سه شنبه تارنمای خبرآنلاین، از رد صلاحیت علی مطهری، حمیدرضا کاتوزیان و علی عباسپور، سه نماینده اصولگرای منتقد دولت در مجلس هشتم، توسط وزارت کشور دولت محمود احمدی نژاد خبر داده و همزمان اعلام گردید که طیف وسیعی از اعضای فراکسیون اقلیت مجلس هشتم نیز، مشمول رد صلاحیت توسط دولت شده اند.
علی مطهری ضمن تایید خبر رد صلاحیت خود، دلیل اعلام شده از سوی وزارت کشور را عدم "اعتماد و التزام عملی به اسلام و نظام" و "ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل ولایت مطلقه فقیه" ذکر کرده بود.
علی مطهری ضمن تایید خبر رد صلاحیت خود، دلیل اعلام شده از سوی وزارت کشور را عدم "اعتماد و التزام عملی به اسلام و نظام" و "ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل ولایت مطلقه فقیه" ذکر کرده بود.
فارس و کیهان، با خبر تر از همیشه
اما روزنامۀ تحت امر رهبر جمهوری اسلامی، درحالیکه سعی می کرد رد صلاحیت های گستردۀ کاندیداها را بخشی از طبعیت انتخابات کشور نشان دهد، با تیتر "تایید صلاحیت بیش از هفتاد درصد داوطلبان در تهران"، به استقبال رد صلاحیت ها رفت و به نقل از رئیس ستاد انتخابات استان تهران نوشت که "صلاحیت ۷۴۷ نفر داوطلب این استان از ۱۰۶۶ نفر تایید شده است."
بر اساس گزارش این روزنامه، صفرعلی براتلو مدعی شده است ۳۱۹ در استان تهران یا انصراف داده و یا عدم احراز و یا رد صلاحیت شده اند.
رئیس ستاد انتخابات استان تهران مدعی شده است که "بررسی تایید صلاحیت نامزدها، توسط هیئت های اجرایی صورت گرفته كه از خود مردم هستند كه آنها به صورت مستقل اختیار دارند تا بحث تعیین صلاحیت كاندیداهای انتخابات مجلس نهم را بررسی كنند."
وی ادعا کرد: اینكه گفته شود رد صلاحیت صورت گرفته به خاطر گرایش سیاسی و جناحی نامزدها است چنین چیزی وجود ندارد و حتی یك مورد هم فردی به خاطر گرایشات سیاسی رد صلاحیت نشده مگر اینكه مشكلاتی از جمله مسایل اقتصادی داشته و از سوی مراجع چهارگانه رد صلاحیت شده باشد.
رئیس ستاد انتخابات استان تهران همچنین به خبرگزاری فارس گفته است كاندیداها می توانند اعتراضات خود را تا چهار روز به هیئت های نظارت تسلیم كنند و هیئت های نظارت نیز پاسخگو هستند.
براتلو با ادعای اینكه هیئت های اجرایی ربطی به دولت ندارند و مستقل هستند، گفت: هیئت نظارت استان تهران اعتراضات كاندیداهای رد صلاحیت شده و یا كاندیداهایی كه صلاحیت شان احراز نشده را بررسی می كنند و اگر حق كسی ناحق شده باشد، به او برگردانده می شود.
آمار و اسامی رد صلاحیت شدگان
بر اساس این گزارش، با توجه به اینكه وزارت كشور به صورت رسمی اسامی افراد رد صلاحیت شده یا عدم احراز صلاحیت را اعلام نكرده، اما برخی آمار و همچنین اسامی افرادی كه وضعیت صلاحیت آنها در رسانه ها به صورت رسمی یا غیر رسمی اعلام شده، به شرح زیر است:
سه نماینده فعلی شهر تهران، چهار نماینده از آذربایجان شرقی، چهار نماینده از استان آذربایجان غربی، ۲نماینده از استان اردبیل، یك نماینده از اصفهان، یک نماینده از استان البرز، یك نماینده از استان ایلام، ۲ نماینده از خراسان شمالی، ۲ نماینده از خوزستان، یک نماینده از استان زنجان، ۲ نماینده از سیستان وبلوچیستان، 3 نماینده از استان فارس، یک نماینده از استان قزوین، سه نماینده از استان کردستان، یک نماینده ازاستان کرمان، سه نماینده از استان گیلان، ۲ نماینده از لرستان و یک نماینده از استان مازندران رد صلاحیت شده اند.
این رد صلاحیت ها در مرحله اول و توسط هیات های اجرایی انجام شده و طبق قانون این نمایندگان چهار روز فرصت دارند تا اعتراض کنند.
اسامی نمایندگان رد صلاحیت شده به شرح زیر است:
سه نماینده فعلی شهر تهران
1- علی مطهری نماینده تهران
2- حمید رضا کاتوزیان نماینده تهران
3- علی عباسپور نماینده تهران
1- علی مطهری نماینده تهران
2- حمید رضا کاتوزیان نماینده تهران
3- علی عباسپور نماینده تهران
پنج نماینده از آذربایجان شرقی
4- مجید نصیرپور نماینده سراب
5- غلامحسین اهری نماینده اهر و هریس
6-سلمان خدادادی نماینده ملکان
7- رضا علیزاده نماینده ورزقان
چهار نماینده از استان آذربایجان غربی
8-جلال محمود زاده نماینده مهاباد
9-نادر قاضی پور نماینده ارومیه
10-سلیمان جعفرزاده نماینده ماکو
11- علی زنجانی نماینده نقده
دو نماینده از استان اردبیل
12-وکیل سپه نماینده پارس آباد
13-یونس اسدی نماینده مشکین شهر
یك نماینده از اصفهان
14- محمد ضابطی نماینده نطنز
یک نماینده از استان البرز
15- فاطمه آجرلو نماینده کرج
یك نماینده از استان ایلام
16-داریوش قنبری نماینده ایلام
دو نماینده از خراسان شمالی
17- موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد
18-محمدمهدی شهریاری نماینده بجنورد
دو نماینده از خوزستان
19- مصطفی مطور زاده نماینده خرمشهر
20- خلیل حیات مقدم نماینده ماهشهر
یک نماینده از استان زنجان
21- سید فاضل موسوی نماینده خدابنده
دو نماینده از سیستان وبلوچیستان
22- پیمان فروزش نماینده زاهدان
23-یعقوب جدگدل نماینده چابهار و نیک شهر
چهار نماینده از استان فارس
24- داوود محمدجانی نماینده آباده
25- سید احمدرضا دستغیب نماینده شیراز(فرزند فخرالدین)
26- علی اصغر حسنی نماینده لارستان
یک نماینده از استان قزوین
27-قدرت الله علیخانی نماینده قزوین
سه نماینده از استان کردستان
28-عبدالجبار کرمی نماینده سنندج
29- سید عماد حسینی نماینده قروه
30-اقبال محمدی نماینده سنندج
یک نماینده ازاستان کرمان
31-مصطفی رضاحسینی نماینده شهربابک
سه نماینده از استان گیلان
32- سید مهدی صادق نماینده آستانه
33- فرهاد دلق پوش نماینده آستارا
34- بهمن محمدیاری نماینده طوالش
دو نماینده از لرستان
35- هادی مقدسی نماینده بروجرد
36- محمد محمدی سلسه و دلفان
یک نماینده از استان مازندران
37-انوشیروان محسنی بند پی نماینده نوشهر و چالوس
حجت الاسلام بهمن شریف زاده كه هنگام ثبت نام از رحیم مشایی به عنوان یك آزاداندیش یاد كرد و گفته بود حامی دولت است نیز رد صلاحیت شده است.
از میان اصلاح طلبانی كه كاندیدای انتخابات مجلس نهم شده اند، الهه راستگو، سیدحسین هاشمی نماینده میانه و مصطفی كواكبیان نماینده سمنان تائید صلاحیت شده اند.
عباس امیری فر امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری نیز ازجمله افرادی است كه تایید صلاحیت شده است.
همچنین گزارش ها حاکی است خانم ها سهیلا جلودارزاده نماینده سابق تهران، مریم بهروزی و اکبر اعلمی، نماینده سابق تبریز هم رد صلاحیت شدهاند.
ملاک، وفاداری به دولت بود
داریوش قنبری عضو شاخص فراكسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با فارس با بیان اینكه با ما تماس گرفتند و گفتند كه نامه عدم تایید صلاحیتم در فرمانداری ایلام است، افزود: دلیل رد صلاحیتم را هنوز نمی دانم.
قنبری با بیان اینكه نسبت به این مسئله اعتراض می كنم، اظهار داشت: اقداماتی كه من انجام دادم، در راستای وظایف نمایندگی بوده و كاری خارج از این نكرده ام.
نماینده ایلام گفت: با توجه به اینكه حتی صلاحیت برخی از افراد از طیف اصولگرا مثل علی مطهری و كاتوزیان هم تایید نشده است، فكر می كنم معیار هیئت های اجرایی بحث وفاداری به دولت بوده است.
قنبری سخنگوی فراكسیون اقلیت مجلس همچنین اظهار داشت: از فراكسیون ما در مجلس ظاهرا شهریاری، دستغیب شیراز، نصیر پور، علیخانی، یوسف نژاد و فروزش رد صلاحیت شده اند.
نادر قاضی پور گفت: بنده از سوی هیئت های اجرایی برای انتخابات آتی رد صلاحیت شده ام و اطلاعی از چرایی رد صلاحیتم ندارم اما قصد دارم اعتراض خود را پیگیری كنم.
رد صلاحیت های گسترده در کرمانشاه ؛ ۷۰ نفر رد صلاحیت شدند
در همین راستا، کرمانشاه پست نیز گزارش داده است که از میان ۱۵۶ داوطلب باقی مانده برای کاندیداتوری مجلس نهم تنها ۸۶ نفر تأیید شده اند .
بر اساس این گزارش، در حالی که کاندیداهای نزدیک به جریان اصلاح طلب در این دور از نمایندگی مجلس کمرنگ و در تعداد انگشت شمار در برخی حوزه های استان ثبت نام کرده و رد صلاحیت شده اند اما بسیاری از منتقدان دولت از میان جریان اصولگرای استان نیز در لیست رد صلاحیت شدگان قرار دارند .
وزیر کشور: بررسی صلاحیت داوطلبان به دور از هرگونه شائبه سیاسی انجام شده است
در همین زمینه مصطفی محمدنجار وزیر كشور دولت احمدی نژاد مدعی شده است که صلاحیت داوطلبان به دور از هرگونه شائبه سیاسی انجام شده و وزارت كشور اطلاعات افراد داوطلب را پس از دریافت از مراجع چهارگانه در اختیار هیئت های اجرایی قرار داد و هیئت های اجرایی به عنوان منتخبان مردم كار بررسی صلاحیت ها را با دقت به پایان رساندند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت كشور، محمدنجار مدعی شد: وزارت كشور در بررسی صلاحیت ها نقش اجرایی ندارد و فقط پشتیبانی كننده هیئت های اجرایی است و این وزارتخانه براساس منویات رهبری به دنبال برگزاری انتخابات پرشور ، قانونمند ، سالم و رقابتی براساس اصل امانتداری است و از هیچ تلاشی در این مسیر فروگذار نخواهد كرد.
وی در خصوص اعلام دقیق تر افراد تأیید صلاحیت شده و رد صلاحیت شده نیز گفت: در صورت لزوم ستاد انتخابات كشور اطلاعات جزئی را در اختیار رسانه ها و مردم قرار خواهد داد.
شجاع ترین ها بودند
در اولین واکنش ها نسبت به این رد صلاحیت ها، یکی از نمایندگان مجلس هفتم با بیان اینکه من این را به فال نیک میگیرم که نیت دولت رو آمد و به رفتار تبدیل شد، گفت: "من امیدوارم که شورای نگهبان به این رد صلاحیتها توجه ویژهای بکند. حال ممکن است که برخی از این افراد اعتراض بکنند و برخی نکنند."
به گزارش آفتاب، عماد افروغ معتقد است که رد صلاحیت گسترده منتقدان دولت توسط کمیتههای اجرایی وزارت کشور را باید به فال نیک گرفت و عنوان کرد که برای اولین بار شاهد یک رفتار صادقانه از سوی دولت هستیم.
وی گفت: "با اقدام اخیر هیئت اجرایی میتوان گفت، آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ به عبارت دیگر بخشی از آنچه ما بنا به مصلحت نگفتیم، امروز رخ عیان کرد و انشاءالله پردههای دیگر این سناریو رخ عیان نکند."
این استاد دانشگاه در مورد رد صلاحیتهای گسترده نمایندگان توسط هیئتهای اجرایی گفت: "اقدام هیئت اجرایی در مورد رد صلاحیتها مدبرانه و عاقلانه نبوده است اما به نظر من برای اولین بار شاهد یک رفتار صادقانه از سوی دولت هستیم و صداقتشان را مورد ستایش قرار میدهیم، اما معتقدیم که این صداقت منطبق با واقعیت و حقیقت نیست."
وی افزود: "شناختی که ما از برخی از این نمایندگانی که رد صلاحیت شدهاند، داشتیم، این بود که آنها آبروی مجلس هشتم بودهاند و به هر حال با آن نگرش انتقادی خودشان سعی میکردند که مجلس را از یک دولتگرایی پارلمانی خارج کنند و اجازه مانور بیشتر را به وکیلالدولهها ندهند ولی ظاهرا این وکیل الدوله ها به لحاظ منشی و رفتاری منحصر به مجلس نبودهاند."
افروغ گفت: "رد صلاحیت نمایندگانی که جایگاه ویژهای در نگاه ملت دارند مثل آقای مطهری، کاتوزیان و دیگرانی که من الان حضور ذهن ندارم و مواضع شجاعانهای که در مجلس داشتهاند، نشان میدهد که در نیت مرتبطین دولت چه میگذرد."
افروغ ادامه داد: "در گذشته معتقد بودیم که نیت دولت چیز دیگری است اما چیز دیگری را عمل میکند و ما نباید فریب ظاهر آنها را بخوریم امروز با این اقدام دولت ثابت شد که این تحلیل درست است و نیت دولت چه میباشد. این نشان میدهد که حق با کسانی بود که میگفتند دولت رفتار ماکیاولیستی و فرصت طلبانه دارد."
وی با بیان اینکه این اقدام ستاد اجرایی انتخابات زمینهساز نامطمئن بودن مردم از برگزاری سالم انتخابات از سوی هیئتهای اجرایی خواهد بود، گفت: "من پیشتر خاطر نشان کرده بودم که ممکن است در این انتخابات اتفاقات ناگواری نیز رخ دهد که بنا به مصلحت از گفتن آنها خودداری کرده بودم، اما امروز واقعیتهایی رخ داده است که دیگر نیاز به پیشبینی، پیشگویی و خودداری از بیان آنها به خاطر مصلحت نیست ... با اقدام اخیر هیئت اجرایی میتوان گفت، آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ به عبارت دیگر بخشی از آنچه ما بنا به مصلحت نگفتیم، امروز رخ عیان کرد و انشاءالله پردههای دیگر این سناریو رخ عیان نکند."
این استاد دانشگاه در مورد رد صلاحیتهای گسترده نمایندگان توسط هیئتهای اجرایی گفت: "اقدام هیئت اجرایی در مورد رد صلاحیتها مدبرانه و عاقلانه نبوده است اما به نظر من برای اولین بار شاهد یک رفتار صادقانه از سوی دولت هستیم و صداقتشان را مورد ستایش قرار میدهیم، اما معتقدیم که این صداقت منطبق با واقعیت و حقیقت نیست."
وی افزود: "شناختی که ما از برخی از این نمایندگانی که رد صلاحیت شدهاند، داشتیم، این بود که آنها آبروی مجلس هشتم بودهاند و به هر حال با آن نگرش انتقادی خودشان سعی میکردند که مجلس را از یک دولتگرایی پارلمانی خارج کنند و اجازه مانور بیشتر را به وکیلالدولهها ندهند ولی ظاهرا این وکیل الدوله ها به لحاظ منشی و رفتاری منحصر به مجلس نبودهاند."
افروغ گفت: "رد صلاحیت نمایندگانی که جایگاه ویژهای در نگاه ملت دارند مثل آقای مطهری، کاتوزیان و دیگرانی که من الان حضور ذهن ندارم و مواضع شجاعانهای که در مجلس داشتهاند، نشان میدهد که در نیت مرتبطین دولت چه میگذرد."
افروغ ادامه داد: "در گذشته معتقد بودیم که نیت دولت چیز دیگری است اما چیز دیگری را عمل میکند و ما نباید فریب ظاهر آنها را بخوریم امروز با این اقدام دولت ثابت شد که این تحلیل درست است و نیت دولت چه میباشد. این نشان میدهد که حق با کسانی بود که میگفتند دولت رفتار ماکیاولیستی و فرصت طلبانه دارد."
وی با بیان اینکه این اقدام ستاد اجرایی انتخابات زمینهساز نامطمئن بودن مردم از برگزاری سالم انتخابات از سوی هیئتهای اجرایی خواهد بود، گفت: "من پیشتر خاطر نشان کرده بودم که ممکن است در این انتخابات اتفاقات ناگواری نیز رخ دهد که بنا به مصلحت از گفتن آنها خودداری کرده بودم، اما امروز واقعیتهایی رخ داده است که دیگر نیاز به پیشبینی، پیشگویی و خودداری از بیان آنها به خاطر مصلحت نیست ... با اقدام اخیر هیئت اجرایی میتوان گفت، آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ به عبارت دیگر بخشی از آنچه ما بنا به مصلحت نگفتیم، امروز رخ عیان کرد و انشاءالله پردههای دیگر این سناریو رخ عیان نکند."
برخی منابع خبری گزارش دادند
جـــرس: بنا به گزارش برخی منابع خبری احتمالا در آینده نزدیک، هاشمی رفسنجانی از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام برکنار می شود و همزمان ترکیب این مجمع نیز تغییر خواهد یافت.
خبرگزاری نیمه رسمی ایسنا در این خصوص نوشته است:
بیست و دو سال از تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میگذرد ، نهادی كه بنیانگذار جمهوری اسلامی در واپسین سالهای حیات خود آن را ایجاد كرد تا به حل اختلافات میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بپردازد.
بهمن ماه سال جاری این نهاد به پایان پنجمین دوره خود خواهد رسید تا یكی از خبرسازترین ادوار آن سپری شود.
به گزارش ایسنا ، اگرچه وظایف پیشبینی شده در قانون اساسی برای مجمع تشخیص مصلحت نظام این تصور را ایجاد میكند كه نگاه به مجمع باید نگاه به نهادی فراجناحی باشد، اما حضور هاشمی رفسنجانی در راس این نهاد باعث شده، همواره در رقم خوردن تحولات سیاسی داخل كشور از نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز نام برده شود، امری كه همواره از سوی رییس مجمع رد شده است.
امروز اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام كه در راس آن روسای وقت قوای مجریه، مقننه و قضائیه قرار دارند، باید علاوه بر تصمیمگیری در سیاستهای کلان داخلی و خارجی ایران و حل اختلاف میان قوای سهگانه، نظارت بر عملکرد این قوا در اجرای سیاستهای کلی که از اختیارات رهبری نظام است، و به این مجمع واگذار شده، را نیز انجام دهند.
مجمع تشخیص مصلحت نظام با نگاهی فراجناحی تشكیل شد، اما شاید به دلیل شخص هاشمی رفسنجانی و بعضا تركیب اعضای حاضر در آن از سوی جریانهای سیاسی مختلف در مقاطع متفاوت به دخالت در تعیین سرنوشت تحولات سیاسی داخلی متهم شده است.
ایسنا همچنین ادامه داده است:
در سالهای اخیر نقش پدر خواندگی هاشمی رفسنجانی برای حزب كارگزاران و كاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری نهم از وی رقیبی برای بسیاری از جناحهای سیاسی خصوصا جناح حاكم ساخته است، هرچند هاشمی كه خود را از استوانههای نظام و دارای سوابقی به اندازه عمر انقلاب میداند و همواره تاكید میكند كه فراجناحی بوده و هست و این امری است كه در انتخاباتهای مختلف حتی انتخابات اخیر مجلس در قالب صدور بیانیههایی با امضای دفتر هاشمی رفسنجانی نمود رسانهای یافته است.
در تابستان سال جاری "هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه" به دستور رهبری و به ریاست هاشمی شاهرودی، رئیس سابق قوه قضائیه تشكیل شد، كه در نگاه اول میتوان آن را نهادی در جهت كاستن حدود اختیارات مجمع تشخیص مصلحت نظام تصور كرد، چراكه بعد از دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری با وجود آنكه قانون حل اختلافات بین قوا را از وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشبینی كرده، اما درگیریهای سیاسی بین این نهاد و قوه مجریه تا بدان جا پیش رفته كه رییس جمهور طی دو سال اخیر اصلا در جلسات مجمع حاضر نشده است و قبل از آن نیز به حضور غیر منظم در این جلسات اكتفا كرده بود.
در حال حاضر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان دوره پنجم فعالیت خود قرار دارد، دوره نخست مجمع كه ریاست آن را آقای خامنهای بر عهده داشت از سال 1366 تا سال 1368 بود كه وجود جنگ و شرایط خاص سیاسی و اجرایی کشور از ویژگیهای خاص این دوره به شمار میرفت، در این دوره هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس وقت در مجمع حضور داشت.
دوره دوم فعالیت مجمع در پایان جنگ در سال 1368 پس از بازنگری قانون اساسی، با وظایف احصاء شده در بندها و اصول 110 ، 111 ، 112 و 177 شکل گرفت، و از این دوره ریاست هاشمی رفسنجانی بر این نهاد با حکم مورخ 12 /7 /68 آقای خامنهای آغاز شد.
همچنین دوره سوم مجمع ـ که با افزایش اعضای حقیقی متشکل از شخصیتهای عالیرتبه کشور در سال 1375 آغاز شد ـ مجمع را وارد دوران جدیدی از پویایی و بالندگی در جهت انجام کامل وظایف قانونی نمود.
دورههای چهارم و پنجم فعالیت مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از سالهای 1380تا 1385 و 1385 تا بهمن ماه سال جاری را در بر میگیرد، این دو دوره به خصوص دوره پنجم فعالیت مجمع شاید به دلیل مصادف شدنش با برخی حوادث داخلی مانند انتخابات 88 ایران و درگذشت یكی از اعضا حین قرائت یكی از سیاسیترین نطقهای عضوی از مجمع در این نهاد، یكی از پر سروصداترین ادوار فعالیت مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد.
به هر حال دوره فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ که از 1385 آغاز شده بود ـ بهمن ماه امسال بعد از پنج سال پایان مییابد و رهبری اعضاء و رییس جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام را منصوب خواهد كرد.
این در حالیست كه اعضای مجمع تشخیص مصلحت همواره از افراد برجسته دو جناح اصلی کشور انتخاب شدهاند و آغاز دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام، تقریبا همزمان با شکلگیری مجلس نهم، میتواند دو رویداد مهم و سرنوشتساز در تعیین آرایش سیاسی کشور در سالهای آتی باشد.
دوره پنجم مجمع تشخیص مصلحت نظام در حالی به پایان میرسد كه اکبر هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان نیز کنار رفته است و محمدرضا توسلی، صبح شنبه 27 بهمن 1386 در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال قرائت نطق پیش از دستور، دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت و میرحسین موسوی عضو دیگر مجمع تشخیص مصلحت در جریان پیامدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری 1388 عملا از دایره نظام خارج شده است.
به گزارش ایسنا ،احتمال تعیین رییس جدید برای مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه شدن حداقل سه عضو جدید به این نهاد نظارتی از جمله محمدرضا رحیمی معاون اول رییس دولت، مهمترین اتفاقاتی است كه ممكن است در كمتر از یكماه دیگر با پایان یافتن دوره پنجم مجمع تشخیص مصلحت نظام صورت پذیرد.
این درحالیست که کیهان چهارشنبه نوشته است: "پايان دوره پنجم مجمع تشخيص مصلحت نظام سؤالات متعددي را در ذهن متبادر كرده است از جمله اين كه با توجه به مواضع آقاي هاشمي رفسنجاني در فتنه گذشته و همچنين مواضع ساكت گونه وي در انتخابات نهم مجلس آيا وي باز هم رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را كه يكي از اركان نظام براي حل اختلاف قوا است عهده دار خواهد شد يا خير؟"
جـــرس:
درحالیکه قرار بود طی هفته آتی، طرح سوال از رئیس دولت پس از شش ماه بررسی در کمیسیونهای برنامه، امنیت، اصل نود و عمران مجلس مورد بررسی قرار گیرد، به دلیل سفر وی به آمریکای لاتین و عدم حضور معاون پارلمانی او در کمیسیون های تخصصی یک هفته دیگر به تاخیر افتاد.
به گزارش مهر روز سه شنبه قرار بود سئوال از رئیس دولت در کمیسیون های برنامه ، امنیت ملی، اصل نود و عمران مجلس شورای اسلامی بررسی شود که به علت سفر وی به آمریکای لاتین و فوت مادر میرتاج الدینی و در نتیجه عدم حضور معاونت پارلمانی رئیس جمهور در کمیسیون های تخصصی بررسی نشد.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی معترض به عدم حضور معاونت های دیگر رئیس دولت در جلسات بررسی سئوال بودند زیرا در صورتی که میرتاج الدینی در مجلس نیز حضور داشت نمی توانست به طور همزمان در چهار کمیسیون مربوطه برای پاسخگو به سئوال نمایندگان حضور یابد.
بررسی سئوال کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به سه شنبه هفته آینده موکول شده است
در همین رابطه اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی با اعلام این خبر که سئوال از احمدی نژاد در رابطه با عزل مصلحی و متکی در جلسه امروز کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بررسی نشده است گفت: بررسی این سئوال به سه شنبه هفته آینده موکول شده است.
در ادامه علی اکبر اولیا عضو کمیسیون عمران با بیان اینکه به علت عدم حضور میرتاج الدینی بررسی سئوال از رئیس جمهور یک هفته دیگر نیز به تاخیر افتاد گفت: ضرورتی برای حضور میرتاج الدینی در کمیسیون عمران وجود نداشت ایشان می توانست کسی دیگر را برای ارائه توضیحات در رابطه با سئوالات مطروح از رئیس دولت به این کمیسیون بفرستد.
وی با بیان اینکه بررسی سئوال عدهای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیس دولت در خصوص عدم اجرای قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلانشهرها و حمل و نقل عمومی سایر شهرها علیرغم نیاز مبرم این شهرها به روانسازی ترافیک خصوصاً با آغاز هدفمند شدن یارانه حامل های انرژی که از سوی مجلس ابلاغ شده بود در دستور کار کمیسیون عمران قرار داشت افزود: اگر میرتاج الدینی در مجلس هم حضور داشت نمی توانست به طور همزمان در 4 کمیسیون برای پاسخگویی در مورد سئوالات نمایندگان از احمدی نژاد حضور یابد و باید از معاونت های دیگر ریاست جمهوری نیز کمک می گرفت.
عدم بررسی سوال کمیسیون برنامه و بودجه به دلیل فوت والده آقای میرتاج الدینی
همچنین جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه نیز با اشاره به اینکه سئوال از رئیس دولت در نشست امروز کمیسیون برنامه و بودجه به دلیل فوت والده آقای میرتاج الدینی بررسی نشده است گفت بررسی این سئوال به هفته آینده موکول شد.
نماینده شیراز با بیان اینکه امروز قرار بود نماینده احمدی نژاد جهت رسیدگی به سئوال نمایندگان از رئیس دولت درباره علت نرخ پایین رشد اقتصادی و عدم تحقق ایجاد یک میلیون و ششصد هزار شغل در کشور پاسخ دهد از عدم حضور نمایندگان رئیس جمهور در کمیسیون برنامه و بودجه انتقاد کرد.
عدم بررسی سوال کمیسیون اصل نود از رئیس دولت در هفته جاری
در ادامه سید فاضل موسوی عضو کمیسیون اصل نود مجلس نیز از عدم بررسی سئوال از رئیس دولت در این کمیسیون خبر داد.
وی افزود: معاونان رئیس دولت قرار بود در خصوص اظهار نظر وی در مورد جایگاه مجلس پاسخگو باشند.
گفتنی است، سی آذر ماه سال جاری طرح سئوال از محمود احمدی نژاد که با ۷۹ امضا به هیئت رئیسه مجلس رسیده بود به شش کمیسیون مجلس ارجاع شد و کمیسیون های مذکور ظرف یک هفته باید طرح سئوال از رئیس دولت را بررسی و گزارش آن را ارائه دهند. در صورتی که سئوال کنندگان از پاسخ های داده شده در کمیسیون ها توسط نمایندگان دولت قانع نشوند گزارش کمیسیون به هیئت رئیسه مجلس ارائه می شود و طبق آیین نامه این گزارش در صحن اعلام می شود و به رئیس جمهور ارسال خواهد شد. پس از آن وی باید ظرف مدت یک ماه در صحن علنی مجلس حضور و پاسخگوی نمایندگان باشد.
علی مطهری نماینده تهران پنجم تیرماه سال جاری طرح سئوال از رئیس جمهور را با صد امضاء تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرد.
پس از آنکه طرح سئوال از رئیس دولت از سوی طراحان به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، برخی اعضای هیئت رئیسه با تایید تحویل این طرح به محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، از پس گرفتن امضاهای این طرح خبر دادند و پیگیری آن را در شرایط کنونی مناسب ندانستند.
به دنبال این اظهار نظرها، علی مطهری نماینده مردم تهران به عنوان کسی که مسئولیت جمع آوری امضاها را بر عهده داشت طی نامه ای به هیئت رئیسه نسبت به این موضع گیری ها انتقاد کرد.
وی اینگونه اظهارات را عدم رعایت بی طرفی از سوی هیئت رئیسه مجلس خوانده و تاکید کرده بود اینگونه اظهارات مقدمه اعمال فشار به نمایندگان برای پس گیری امضاها است.
پس از آنکه طرح سئوال از رئیس دولت از سوی طراحان به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، برخی اعضای هیئت رئیسه با تایید تحویل این طرح به محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، از پس گرفتن امضاهای این طرح خبر دادند و پیگیری آن را در شرایط کنونی مناسب ندانستند.
به دنبال این اظهار نظرها، علی مطهری نماینده مردم تهران به عنوان کسی که مسئولیت جمع آوری امضاها را بر عهده داشت طی نامه ای به هیئت رئیسه نسبت به این موضع گیری ها انتقاد کرد.
وی اینگونه اظهارات را عدم رعایت بی طرفی از سوی هیئت رئیسه مجلس خوانده و تاکید کرده بود اینگونه اظهارات مقدمه اعمال فشار به نمایندگان برای پس گیری امضاها است.
ادامه تلاش های هیئت رئیسه مجلس برای پس گرفتن امضاهای طرح سئوال از رئیس دولت موجب شد علی مطهری مهر ماه سال جاری در اعتراض به تعلل هیئت رئیسه مجلس در اعلام وصول سوال از رئیس دولت استعفا دهد.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی بررسی استعفای مطهری ضمن اعلام حمایت از وی با استعفایش از نمایندگی مجلس مخالفت کردند.
طراحان سئوال از رئیس دولت که در جلسه علنی روز یکشنبه هشتم آبان ماه به دنبال تکمیل تعداد امضاهای مورد نیاز برای این طرح بودند پس از آنکه تعداد امضاها را به ۷۳ امضا (نصاب قانونی) رساندند، طرح مذکور را به محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس تقدیم کردند.
پس از آن هیئت رئیسه مجلس از رسیدن امضاهای طرح سئوال از رئیس دولت به ۶۹ امضا خبر داده و اعلام کرده بود که این طرح از نصاب لازم افتاده است.
بالاخره سی آذر ماه سال جاری طرح سئوال از رئیس دولت که با ۷۹ امضا به هیئت رئیسه مجلس رسیده بود به شش کمیسیون مجلس ارجاع شد.
در پایان بررسی، سئوال از رئیس دولت مجددا به تعویق افتاد .
چند روز پیش یکی از چهره های امنیتی مجلس گفته بود که سوال از رئیس دولت در موقعیت فعلی به صلاح نمی باشد.
تایید حکم پنج سال حبس مهدی معتمدی مهر عضو نهضت آزادی ایران
حکم بدوی پنج سال حبس تعزیری مهدی معتمدی مهر مسوول کمیته آموزش و پژوهش نهضت آزادی ایران، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر دادگاه انقلاب تهران تایید و قطعی شد.
تارنمای جرس گزارش داده است که شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه ۲۸ بهمن ماه گذشته پس از برگزاری دادگاهی یک ساعته، مهدی معتمدی مهر را به اتهام عضویت در نهضت آزادی ایران، شرکت در تجمع روز عاشورای ۸۸ و نوشتن مقالات انتقادی، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده بود که این حکم، پس از اعتراض جهت تجدید نظر به شعبه ۵۴ دادگاه یاد شده ارسال و پس از مدتی، ضمن تایید و قطعیت حکم صادره بدوی، پرونده به اجرای احکام زندان اوین ارجاع شده است.
این عضو کمیته انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، نخستین بار در فروردین ۸۸ به بهانه نقش داشتن در تنظیم و انتشار بیانیه درخواست نظارت بینالمللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بازداشت و پس از ۴۵ روز حبس انفرادی به قید کفالت آزاد شد و بار دوم، پس از وقایع عاشورای ۸۸ به اتهام شرکت در این تجمع، بازداشت و پس از حدود دو ماه در دهم اسفند همان سال آزاد شد.
اخیراً این عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران اقدام به انتشار علنی نامهای به وزیر اطلاعات نمود که ضمن اشاره صریح به ضرب و شتم وی در دوران بازداشت، حکایت از استمرار رفتار غیرقانونی بازجویان آن وزارتخانه پس از آزادی و اعمال فشارهای روانی در برخورد با ایشان و سایر اعضای نهضت آزادی ایران دارد.
ورود به حوزهی خصوصی زندگی فردی، توهین، افترا، تهدید به مرگ از جمله موارد فشارهای روانی است که معتمدی مهر در این نامه افشا کرده و از “بازتولید خط سعید امامی و رویکردی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی” خبر داده بود.
در حال حاضر، محمد توسلی – رییس دفتر سیاسی – محسن محققی، امیر خرم و محمد فرید طاهری اعضای شورای مرکزی و عماد بهاور رییس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران با اتهاماتی مشابه در زندان اوین به سر میبرند.
همچنین دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، چندی پیش به هشت سال زندان محکوم شد.
تأیید حکم اعدام احمدرضا هاشمپور در دیوان عالی کشور
ششمین متهم پروندهی موسوم به مضلین ۳ با تأیید حکم اعداماش در دیوان عالی کشور در خطر اعدام قرار دارد. تصویر منتشرشده از سایت گرداب
احمدرضا هاشمپور چهل ساله و دارای تحصیلات دکترا که از سال ۱۳۸۷ تاکنون در بازداشت به سر میبرد پیشتر در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شده بود.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» هاشمپور که مدتها در سلولهای انفرادی سپاه مانند دیگر متهمان این پرونده تحت فشارهای روحی و جسمی قرار داشت با تأیید حکم دادگاه بدوی در دیوان عالی کشور اکنون در خطر اعدام قرار دارد.
سایت «گرداب» وابسته به مرکز جرائم سازمان یافته اطلاعات سپاه پاسداران در فروردین ماه ۱۳۸۸ با انتشار اطلاعیهای از احمدرضا هاشمپور به عنوان متهم ششم پرونده «مضلین ۳» یاد کرده بود.
این پایگاه اینترنتی متعلق به سپاه پاسداران هاشمپور را «یکی از اعضا پایگاههای اینترنتی ضد دین و مستهجننگار» عنوان کرده بود که مسئولیت سایتهای «غیراخلاقی» را برعهده داشته است.
بسیاری متهمان این پروندههایی که توسط این سازمان و پایگاه اینترنتی بازداشت شده بودند، مجبور به اعترافات تلویزیونی علیه خود و همچین قبول اتهامات وارد شده در دادگاه شدند.
همچنین برخی از متهمان این پروندهها که به «مضلین» معروف شدند پس از ماهها بازداشت با انتشار نامههایی سرگشاده از شکنجههای طاقتفرسای خود در دوران بازداشت خبر داده بودند.
لازم به ذکر است طی روزهای اخیر وحید اصغری یکی دیگر از متهمان این پروندهها نیز بعد از چهار سال بازداشت با حکم اعدام در دادگاه بدوی روبرو شد.
همچنین سعید ملکپور شهروند ایرانی ـ کانادیی نیز که حکم اعداماش در دیوان عالی کشور نقض شده بود، در آبان ماه بار دیگر از سوی دادگاه صادر کننده حکم به اعدام محکوم شده و هم اکنون حکم وی در دیوان عالی کشور مورد بررسی مجدد قرار گرفته است.
تایید حکم پنج سال حبس مهدی معتمدی مهر، عضو نهضت آزادی ایران
خبرگزاری هرانا - حکم بدوی پنج سال حبس تعزیری مهدی معتمدی مهر مسوول کمیته آموزش و پژوهش نهضت آزادی ایران، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر دادگاه انقلاب تهران تایید و قطعی شد.
بنا به گزارشهای رسیده به جرس، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه ۲۸ بهمن ماه گذشته پس از برگزاری دادگاهی یک ساعته، مهدی معتمدی مهر را به اتهام عضویت در نهضت آزادی ایران، شرکت در تجمع روز عاشورای ۸۸ و نوشتن مقالات انتقادی، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده بود که این حکم، پس از اعتراض جهت تجدید نظر به شعبه ۵۴ دادگاه یاد شده ارسال و پس از مدتی، ضمن تایید و قطعیت حکم صادره بدوی، پرونده به اجرای احکام زندان اوین ارجاع شده است.
این عضو کمیته انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، نخستین بار در فروردین ۸۸ به بهانه نقش داشتن در تنظیم و انتشار بیانیه درخواست نظارت بینالمللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بازداشت و پس از ۴۵ روز حبس انفرادی به قید کفالت آزاد شد و بار دوم، پس از وقایع عاشورای ۸۸ به اتهام شرکت در این تجمع، بازداشت و پس از حدود دو ماه در دهم اسفند همان سال آزاد شد.
اخیراً این عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران اقدام به انتشار علنی نامهای به وزیر اطلاعات نمود که ضمن اشاره صریح به ضرب و شتم وی در دوران بازداشت، حکایت از استمرار رفتار غیرقانونی بازجویان آن وزارتخانه پس از آزادی و اعمال فشارهای روانی در برخورد با ایشان و سایر اعضای نهضت آزادی ایران دارد.
ورود به حوزهٔ خصوصی زندگی فردی، توهین، افترا، تهدید به مرگ از جمله موارد فشارهای روانی است که معتمدی مهر در این نامه افشا کرده و از «بازتولید خط سعید امامی و رویکردی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی» خبر داده بود.
در حال حاضر، محمد توسلی – رییس دفتر سیاسی – محسن محققی، امیر خرم و محمد فرید طاهری اعضای شورای مرکزی و عماد بهاور رییس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران با اتهاماتی مشابه در زندان اوین به سر میبرند.
همچنین دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، چندی پیش به هشت سال زندان محکوم گردید.
بنا به گزارشهای رسیده به جرس، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه ۲۸ بهمن ماه گذشته پس از برگزاری دادگاهی یک ساعته، مهدی معتمدی مهر را به اتهام عضویت در نهضت آزادی ایران، شرکت در تجمع روز عاشورای ۸۸ و نوشتن مقالات انتقادی، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده بود که این حکم، پس از اعتراض جهت تجدید نظر به شعبه ۵۴ دادگاه یاد شده ارسال و پس از مدتی، ضمن تایید و قطعیت حکم صادره بدوی، پرونده به اجرای احکام زندان اوین ارجاع شده است.
این عضو کمیته انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، نخستین بار در فروردین ۸۸ به بهانه نقش داشتن در تنظیم و انتشار بیانیه درخواست نظارت بینالمللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بازداشت و پس از ۴۵ روز حبس انفرادی به قید کفالت آزاد شد و بار دوم، پس از وقایع عاشورای ۸۸ به اتهام شرکت در این تجمع، بازداشت و پس از حدود دو ماه در دهم اسفند همان سال آزاد شد.
اخیراً این عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران اقدام به انتشار علنی نامهای به وزیر اطلاعات نمود که ضمن اشاره صریح به ضرب و شتم وی در دوران بازداشت، حکایت از استمرار رفتار غیرقانونی بازجویان آن وزارتخانه پس از آزادی و اعمال فشارهای روانی در برخورد با ایشان و سایر اعضای نهضت آزادی ایران دارد.
ورود به حوزهٔ خصوصی زندگی فردی، توهین، افترا، تهدید به مرگ از جمله موارد فشارهای روانی است که معتمدی مهر در این نامه افشا کرده و از «بازتولید خط سعید امامی و رویکردی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی» خبر داده بود.
در حال حاضر، محمد توسلی – رییس دفتر سیاسی – محسن محققی، امیر خرم و محمد فرید طاهری اعضای شورای مرکزی و عماد بهاور رییس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران با اتهاماتی مشابه در زندان اوین به سر میبرند.
همچنین دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، چندی پیش به هشت سال زندان محکوم گردید.
بازداشت یونس سلیمانی، فعال دانشجویی
خبرگزاری هرانا - یونس سلیمانی فعال دانشجویی آذربایجان و دانشجوی اخراجی دانشگاه بوعلی سینا از حدود دو هفته پیش دستگیر و به زندان اردبیل منتقل شده است.
بر اساس گزارش سانا، یونس سلیمانی پس از سپری کردن بیش از ۵ ماه بازداشت موقت به قید وثیقۀ ۲۲۰ میلیون تومانی آزاد، و علاوه بر اخراج از دانشگاه همدان، از ادامۀ تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد نیز محروم شده است.
این گزارش همچنین میافزاید که کمیته انضباطی دانشگاه بوعلی سینای همدان در نامۀ خود با اشاره به پایان سنوات یونس سلیمانی، این دانشجوی سال آخر رشتۀ بیولوژی را مشمول اخراج از دانشگاه دانسته است.
گفتنی است، تاریخ صدور این نامه، ۲۸ خرداد ماه ۸۹ و تنها یک روز پیش از شروع آخرین امتحانات وی بوده و طبق قوانین، فاقد وجاهت قانونی است.
هرانا؛ ساجده کیانوش راد به یکسال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شد
خبرگزاری هرانا – ساجده کیانوش راد از سوی دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری و چهار سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، ساجده کیانوش راد هفتم آذر ماه ۸۹ در حمله ماموران امنیتی به منزلش به همراه همسرش بهروز شاهرخ نیا بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.
وی به مدت ۶۵ روز در بند ۲۰۹ زندان اوین بازداشت بود که از این مدت ۵۲ روز ان را در سلول انفرادی سپری کرده بود.
. دادگاه ساجده کیانوش راد، دوشنبه ۲۳ آبان به ریاست قاضی پیرعباس تشکیل شد و نهایتا از سوی این شعبه دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری و چهار سال حبس تعلیقی محکوم شد.
ساجده کیانوش راد فرزند محمد کیانوش راد، نماینده مردم اهواز در مجلس ششم و از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی است.
یادآور میشود پیش از این دکتر کیانوش راد رئیس سابق منطقه خوزستان مشارکت و استاد دانشگاه چمران اهواز همراه با همسر و دخترش ساجده در مراسم دعای کمیلی که توسط خانواده یکی از زندانیان سیاسی برگزار شده بود، در یورشی شبانه دستگیر شده بود و همسر و فرزندش پس از یک شب آزاد شدند و خود او ماهها در انفرادی به سر میبرد.