روزنامه بریتانیایی "دیلی تلگراف" در شماره روز سه شنبه خود گزارش داد که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، نیروهای خود را در وضعیت جنگی قرار داده است.
بنا بر این گزارش، این اقدام سپاه پاسداران نشان دهنده افزایش احتمال حمله نظامی غرب به ایران برای فلج کردن برنامه اتمی این کشور است.
پس از آن که آژانس بین المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود، از تلاش جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به سلاح اتمی سخن گفت، زمزمه هایی از احتمال اقدام نظامی علیه نیروگاه های اتمی ایران به گوش رسید.
"دیلی تلگراف" به نقل از منابع دیپلماتیک خود گزارش داد که محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران دستور آماده باش نیروهای تحت امر خود برای مقابله با هرگونه حملات نظامی و همچنین عملیات سری خارجی را صادر کرده است.
این روزنامه بریتانیایی افزوده است که مسئولان اطلاعات غربی گفته اند که ایران استقرار موشک های دوربرد و واحدهای توپخانه ای خود را در مواضع استراتژیک آغاز کرده است.
ماه گذشته، انفجاری یک منطقه نظامی در نزدیکی تهران را لرزاند. سپاه پاسداران اعلام کرده که این حادثه هنگام انتقال مهمات رخ داده و وجود هرگونه خرابکاری را رد کرد. اما برخی دیگر از اخبار و نقل قول های منتشره به نقل از مقام های ایرانی، از وجود عملیات خرابکاری در این حادثه حکایت کرده اند.
اخبار روز:
اخیراً آقای محمد برقعی، یکی از فعالان سیاسی-مذهبی در واشنگتن دی سی (ایالات متحده ی آمریکا)، طی مقاله ای منتشره در پاره ای از رسانه های اینترنتی[1] تحت عنوان «توده ای های جدید» در باره ی عناصر اپوزیسیون کنونی و رابطه ی آنان با دول غربی اظهار نظر کرده است و از جمله گفته است که: « کنفدراسیون [جهانی] دانشجویی[-ان و محصلین ایرانی، CISNU] با آن همه فعالیت وسیعش به ندرت از کشوری کمک گرفت.» ما امضاکنندگان زیر، دبیران پیشین کنفدراسیون جهانی، اظهار نظر این فعال سیاسی مقیم ایالات متحده ی آمریکا را تهمتی ناروا و افترایی بزرگ علیه تاریخ مبارزات دموکراتیک کنفدراسیون جهانی ونیز توهین عظیمی به هزاران دانشجوی عضو کنفدراسیون دانسته، آن را سخت تقبیح می کنیم. به شهادت اسناد منتشره و کتب تحقیقی در باره ی کنفدراسیون جهانی، اسناد و مدارک موجود علیه کنفدراسیون جهانی در بایگانی های دول غربی، و نیز خاطره ی جمعی کسانی که آن دوره را به یاد دارند، کنفدراسیون جهانی تنها سازمان براستی دموکراتیک تاریخ معاصر ایران برای مبارزات وسیع خود علیه استبداد پهلوی به منظور دفاع از زندانیان سیاسی، محکومان به اعدام، علیه دادگاه های فرمایشی، و بخاطر استقرار آزادی و دموکراسی در کشور از هر جهت تنها به توان اعضای خود و نیز نیروهای مدنی کشورهای محل اقامت اعضا تکیه می کرد و هیچگاه – تکرار می کنیم هیچگاه – از هیچ دولتی، چه غربی و جز آن، کمکی نگرفت. به وارونه، کشورهای غربی محل اقامت اعضای کنفدراسیون که از حامیان استبداد پهلوی بودند از همه ی امکانات قانونی و فراقانونی سود می جستند تا فعالیت های کنفدراسیون جهانی برای استقرار حقوق بشر در ایران را، اگرنه کاملاً تعطیل، که دستکم محدود سازند. برخلاف امروز، تمام رسانه های دولتی و ارتجاعی از پخش اخبار کوشش های کنفدراسیون برای استقرار حقوق بشر در میهن ما جلومی گرفتند، تا مبادا به مناسبات اقتصادی شان در ایران لطمه ای وارد آید، حتی پس از نزدیک به دوهفته اعتصاب غذای دانشجویان علیه اعدام های جمعی فعالان سیاسی که در بیدادگاه های رژیم پیشن محکوم شده بودند. تنها موردی که کنفدراسیون جهانی، به دنبال فداکاری های بسیار – اعتصاب غذا، تظاهرات، و تماس با مطبوعات، احزاب و گروه ها و نیز وکلای مترقی، موفق شد از مقامی رسمی در دنیا کمک بگیرد مورد دبیرکل سازمان ملل متحد آقای اوتانت در سال ۱۹۶۵بود. فشارهای وارده به آقای اوتانت تحت هدایت هیئت دبیران وقت آقای اوتانت را واداشت تا از شاه بخواهد که احکام فرمایشی اعدامِ دادگاه های نظامی را متوقف سازد. این موفقیت بزرگ – که تاریخ سازمان ملل متحد و نیز جنبش جهانی دانشجویی پیشینه ای نداشت – برای کنفدراسیون جهانی سرآغازی بود در جهت گسترش کوشش های بعدی خود به منظور دفاع از محبوسان و محکومان به اعدام در زندان بزرگ ایران.
با توجه به این تاریخچه، ما دستجمعی این افترای برزگ علیه کنفدراسیون جهانی را تهمتی نابخشودنی علیه نسل های مختلف عضو در کنفدراسیون جهانی می دانیم و از همه ی ایرانیان شریف می خواهیم آن را محکوم کنند.
دبیران پیشین کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایران (اتحادیه ی ملی)، شانزدهم آذر۱۳۹۰
منصور بیات زاده، محمود راسخ، محمود رفیع، مجید زربخش، خسرو شاکری، داوود غلام آزاد، فریدون منتغمی، سعید میرهادی، پرویز نعمان، بهمن نیرومند.
[1] از جمله منتشره در :
www.newsecularism.com
www.rahesabz.net
با توجه به این تاریخچه، ما دستجمعی این افترای برزگ علیه کنفدراسیون جهانی را تهمتی نابخشودنی علیه نسل های مختلف عضو در کنفدراسیون جهانی می دانیم و از همه ی ایرانیان شریف می خواهیم آن را محکوم کنند.
دبیران پیشین کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایران (اتحادیه ی ملی)، شانزدهم آذر۱۳۹۰
منصور بیات زاده، محمود راسخ، محمود رفیع، مجید زربخش، خسرو شاکری، داوود غلام آزاد، فریدون منتغمی، سعید میرهادی، پرویز نعمان، بهمن نیرومند.
[1] از جمله منتشره در :
www.newsecularism.com
www.rahesabz.net
وضعیت فعال سندیکایی در مصاحبه با خانواده او
اعتصاب غذای رضا شهابی برای اجرای قانون
با گذشت بیش از دو هفته از اعتصاب غذا و 198 ماه از بازداشت رضا شهابی، از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، هنوز وضعیت این زندانی مشخص نیست.برادر همسر شهابی در مصاحبه با "روز" پیرامون آخرین وضعیت وی میگوید: "آخرین خبری که ما از آقای شهابی داریم، مربوط به روز یکشنبه است. ایشان تماس گرفتند و اعلام کردند برای ادامه اعتصاب غذا مصر هستند و اعلام کردهاند که تا زمانی که وضعیتشان روشن نشود، دست از اعتصاب غذا برنخواهند داشت".
این فعال کارگری در اعتراض به وضعیت نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب غذا زده و بنا به گفته نزدیکان وی بر ادامه اعتصاب غذا نیز مصر است. شهابی خواستار آن است که وضعیت پرونده وی توسط قوه قضاییه هر چه سریعتر مشخص شود. محمد حیدری، روزنامهنگاری که به تازگی از زندان آزاد شده است، اوایل هفته جاری با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به دادستان تهران، درباره وضعیت شهابی نوشته بود: "خواسته او تعیین تکلیف نهایی پروندهاش است. آیا این خواستهی قانونی او قابل اجرا نیست؟"
همزمان با ادامه اعتصاب غذای شهابی، پنج تن از فعالان ملی ـمذهبی، با ارسال پیامی کوتاه خواستار آن شده بودند که شهابی اعتصاب غذای خود را بشکند.
حسین شاهحسینی، اعظم طلاقانی، حبیبالله پیمان، احمد صدر حاج سیدجوادی و لطفالله میثمی امضاکنندگان این بیانیه بودند.
رضا شهابی که خزانهدار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهرانی و حومه است، سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شداما با وجود گذشت نزدیک به 19 ماه از زمان بازداشت و 7ماه از زمان برگزاری دادگاه، هنوز وضعیت او مشخص نیست. شهابی در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی محاکمه شده بود.
برادر همسر شهابی در مصاحبه با روز می گوید: "ایشان به دلیل اعتصاب غذا حال و جسم مناسبی ندارند. پنجشنبه هفته گذشته با وجود آنکه خانواده برای ملاقات با وی به زندان رفته بودند، از حضور در محل ملاقات امتناع کرد. دلیل آن هم ضعف جسمانی بوده است. از طرفی چهارمهره گردن ایشان هم دچار ساییدگی شده و نیاز به عمل جراحی دارند؛ عملی که اگر سریعتر انجام نشود، ممکن است موجب ضایعات جبرانناپذیری همچون از کار افتادن سمت چپ بدن ایشان شود".
وی ادامه میدهد: "هم پزشکی قانونی و هم پزشکان بیمارستان بقیهالله بعد از معاینه آقای شهابی اعلام کردهاند که ایشان نیاز به عمل جراحی فوری دارد. پس از عمل نیز نیاز به مراقبت و استراحت حداقل 6 ماهه دارند. اما متاسفانه هنوز مقامات دادستانی پاسخی به این نامهها ندادهاند. از طرف دیگر در این مدت در زندان مسکنهایی به ایشان دادهاند که موجب آسیب رساندن به کلیه و ریه ایشان نیز شده است".
شهابی در دادگاه به "ارتباط با بیگانگان" و "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور" و "فعالیت تبلیغی علیه نظام" متهم شده؛ مسالهای که توسط وکیل وی، مسعود شفیعی، رد شده است. وی همچنین خواستار آزادی فوری موکل خود شده بود.
در همین حال خانواده شهابی پیش از این وثیقه مشخص شده برای وی را تودیع کردهاند؛ وثیقهای که هنوز منجر به آزادی این زندانی نشده است.
نگرانی نسبت به وضعیت رضا شهابی باعث آن شده است که دو سازمان حقوقبشری بینالمللی نیز با صدور بیانیهای مشترک خواستار آزادی وی شوند. "فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر" و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" در بیانیه خود نوشتند که دلیل بازداشت شهابی فعالیتهای وی برای احقاق حقوق کارگران ایران است و جمهوری اسلامی تلاش میکند با ادامه بازداشت و نگاه داشتن وی در وضعیت بلاتکلیف، او را درهم شکند.
برخی از اعضای خانواده، نزدیکان و همکاران شهابی در سندیکای اتوبوسرانی تهران نیز کمیتهای با عنوان "کمیته دفاع از رضا شهابی" تشکیل دادهاند.
این کمیته از همه کسانی که نگران وضعیت شهابی هستند و قصد کمک به وی را دارند،خواسته است با این کمیته همکاری کنند.
"کمیته دفاع از رضا شهابی" در نخستین بیانیه خود داده است که رضا شهابی "ناراحتی و نارسایی در کبد و کلیه دارد و چهار مهرهی کمرش ضایع شده و اکنون نیمهی چپ بدنش بیحس شده و مطابق هشدار پزشکان، احتمال فلج شدن او وجود دارد و تا کنون چندین بار اورژانسی به بیمارستان منتقل شده است."
در ادامه این بیانیه می خوانیم: "در این مدت ۱۹ ماهه، اعضای خانواده و فرزندان رضا در بدترین شرایط روحی، جسمی و اقتصادی به سر بردهاند. ما بارها به مقامات قضایی و نیز مسئولین مختلف مراجعه و نامهنگاری کردهایم اما رضا تا کنون آزاد نشده است و همچنان بلاتکلیف است و جانش نیز در خطر است".
این فعال کارگری در اعتراض به وضعیت نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب غذا زده و بنا به گفته نزدیکان وی بر ادامه اعتصاب غذا نیز مصر است. شهابی خواستار آن است که وضعیت پرونده وی توسط قوه قضاییه هر چه سریعتر مشخص شود. محمد حیدری، روزنامهنگاری که به تازگی از زندان آزاد شده است، اوایل هفته جاری با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به دادستان تهران، درباره وضعیت شهابی نوشته بود: "خواسته او تعیین تکلیف نهایی پروندهاش است. آیا این خواستهی قانونی او قابل اجرا نیست؟"
همزمان با ادامه اعتصاب غذای شهابی، پنج تن از فعالان ملی ـمذهبی، با ارسال پیامی کوتاه خواستار آن شده بودند که شهابی اعتصاب غذای خود را بشکند.
حسین شاهحسینی، اعظم طلاقانی، حبیبالله پیمان، احمد صدر حاج سیدجوادی و لطفالله میثمی امضاکنندگان این بیانیه بودند.
رضا شهابی که خزانهدار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهرانی و حومه است، سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شداما با وجود گذشت نزدیک به 19 ماه از زمان بازداشت و 7ماه از زمان برگزاری دادگاه، هنوز وضعیت او مشخص نیست. شهابی در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی محاکمه شده بود.
برادر همسر شهابی در مصاحبه با روز می گوید: "ایشان به دلیل اعتصاب غذا حال و جسم مناسبی ندارند. پنجشنبه هفته گذشته با وجود آنکه خانواده برای ملاقات با وی به زندان رفته بودند، از حضور در محل ملاقات امتناع کرد. دلیل آن هم ضعف جسمانی بوده است. از طرفی چهارمهره گردن ایشان هم دچار ساییدگی شده و نیاز به عمل جراحی دارند؛ عملی که اگر سریعتر انجام نشود، ممکن است موجب ضایعات جبرانناپذیری همچون از کار افتادن سمت چپ بدن ایشان شود".
وی ادامه میدهد: "هم پزشکی قانونی و هم پزشکان بیمارستان بقیهالله بعد از معاینه آقای شهابی اعلام کردهاند که ایشان نیاز به عمل جراحی فوری دارد. پس از عمل نیز نیاز به مراقبت و استراحت حداقل 6 ماهه دارند. اما متاسفانه هنوز مقامات دادستانی پاسخی به این نامهها ندادهاند. از طرف دیگر در این مدت در زندان مسکنهایی به ایشان دادهاند که موجب آسیب رساندن به کلیه و ریه ایشان نیز شده است".
شهابی در دادگاه به "ارتباط با بیگانگان" و "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور" و "فعالیت تبلیغی علیه نظام" متهم شده؛ مسالهای که توسط وکیل وی، مسعود شفیعی، رد شده است. وی همچنین خواستار آزادی فوری موکل خود شده بود.
در همین حال خانواده شهابی پیش از این وثیقه مشخص شده برای وی را تودیع کردهاند؛ وثیقهای که هنوز منجر به آزادی این زندانی نشده است.
نگرانی نسبت به وضعیت رضا شهابی باعث آن شده است که دو سازمان حقوقبشری بینالمللی نیز با صدور بیانیهای مشترک خواستار آزادی وی شوند. "فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر" و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" در بیانیه خود نوشتند که دلیل بازداشت شهابی فعالیتهای وی برای احقاق حقوق کارگران ایران است و جمهوری اسلامی تلاش میکند با ادامه بازداشت و نگاه داشتن وی در وضعیت بلاتکلیف، او را درهم شکند.
برخی از اعضای خانواده، نزدیکان و همکاران شهابی در سندیکای اتوبوسرانی تهران نیز کمیتهای با عنوان "کمیته دفاع از رضا شهابی" تشکیل دادهاند.
این کمیته از همه کسانی که نگران وضعیت شهابی هستند و قصد کمک به وی را دارند،خواسته است با این کمیته همکاری کنند.
"کمیته دفاع از رضا شهابی" در نخستین بیانیه خود داده است که رضا شهابی "ناراحتی و نارسایی در کبد و کلیه دارد و چهار مهرهی کمرش ضایع شده و اکنون نیمهی چپ بدنش بیحس شده و مطابق هشدار پزشکان، احتمال فلج شدن او وجود دارد و تا کنون چندین بار اورژانسی به بیمارستان منتقل شده است."
در ادامه این بیانیه می خوانیم: "در این مدت ۱۹ ماهه، اعضای خانواده و فرزندان رضا در بدترین شرایط روحی، جسمی و اقتصادی به سر بردهاند. ما بارها به مقامات قضایی و نیز مسئولین مختلف مراجعه و نامهنگاری کردهایم اما رضا تا کنون آزاد نشده است و همچنان بلاتکلیف است و جانش نیز در خطر است".
شهین مهین فر درمصاحبه با روز:
امیرارشدم را سه بار کشتند
شهین مهین فر، مجری باسابقه رادیو و تلویزیون و مادر امیرارشد تاجمیر، همزمان با دومین سالگرد عاشورای خونین تهران سکوتش را شکست و در مصاحبه با "روز" گفت که فرزندش راه خود را انتخاب کرده بود: "او در تمام اعتراضات بعد از انتخابات همراه و همپای مردم بود و با شرافت و سربلندی جان داد". او بر این باور است که یک امیر داده و هزاران امیر گرفته است.
امیر ارشد تاجمیر، روز عاشورای سال 88 در جریان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد، جان باخت. خانواده او تاکنون سکوت اختیار کرده بودند، اما مادرش همزمان با دومین سالگرد عاشورای خونین تهران به "روز" گفت که فرزندش زیر ماشین نیروی انتظامی له شده است.
او توضیح داد که فرزندش برای نجات دو دختر جوان از دست ماموران، جانش را با افتخار از دست داد: "به امیر گفتم نرو، گفت به خاطر وطنم میروم. گفتم تو وطن من هستی، گفت خودخواه نباش مادر، وطن تو امیراست اما وطن من 70 میلیون ایرانی است و برای آنها میروم. او با این حرفش مرا شرمنده کرد و رفت و دیگر بازنگشت..."
در عاشورای 88، بیش از 9 نفر جان باختند و خیابان های تهران به خون نشست. شبنم سهرابی، شهرام فرج زاده، شاهرخ رحمانی و امیر ارشد تاجمیر زیر خودروهای نیروی انتظامی له شدند و مصطفی کریم بیگی، سید علی موسوی، محمدعلی راسخ نیا و مهدی فرهادی راد هدف گلوله قرار گرفتند و جان باختند. جهان بخت پازوکی دیگر جان باخته این روز است که تاکنون عکس یا جزئیاتی از نحوه جان باختن او منتشر نشده است.
مسئولان جمهوری اسلامی مسئولیت جان باختن این 9 نفر را برعهده نگرفته اند و شکایات خانواده های آنها بدون نتیجه مانده است.
یک امیر دادم، هزاران امیر گرفتم
شهین مهین فر، مادر امیرارشد تاجمیر می گوید که به فرزندش افتخار میکند.
او سکوتش را بعد از دوسال با گله از رسانه ها می شکند و می گوید: "شنیدم که تلویزیون های خارج از کشور، نام فرزند مرا حذف کرده اند؛ فیلم شهادت فرزندم را پخش می کنند و نام عزیز دیگری را می گویند، آن عزیز نیز، عزیز من و جگرگوشه من است اما بنویسید و لطفا تصحیح کنید آن کسی که در فیلم ماشین نیروی انتظامی از رویش سه بار می گذرد و له اش میکند امیرارشد من است."
مادر امیرارشد تاجمیر می افزاید: "امیرارشد همان جوانی است که برای نجات دو هموطنش رفت اما جانش را گرفتند. دو دختر را گرفته بودند و به شدت می زدند؛ بعدها یکی از دختران آمد سرخاک امیرارشد و همه را برای من تعریف کرد... آنها را می زدند و مردم هو میکردند، امیرارشد فریاد زده که هو کردن شما دردی دوا نمی کند نجاتشان بدهید و خود جلو میرود و یکی از ماموران را هل میدهد مردم هم می آیند که کمک کنند و نجات دهند اما ماموران می ریزند؛نمیدانم بچه من چقدر باتوم خورد، نمیدانم چقدر کتک خورد اما از پشت، ماشین نیروی انتظامی با سرعت به او می زند و او را می اندازد و همان موقع یک ماشین دیگر که آن هم مال نیروی انتظامی بود و همان جا پارک کرده بود می آید و از روی امیرارشد من سه بار رد می شود. خواهش میکنم بنویسید تا تصحیح شود همان طور که روز اول پخش کرده و اعلام کردند این امیرارشد تاجمیر فرزند شهین مهین فر است."
خانم مهین فر می گوید که هرگز تصور چنین مساله ای را نداشته: "نهایت او را بازداشت میکردند، می گرفتند و می بردند ولی کشتند، بدجور کشتند، سه بار امیرارشد مرا کشتند، سه بار از روی او رد شدند و هیکل نازنین بچه ام به وسیله ماشین نیروی انتظامی اول خورد شد ولی او هنوز زنده بوده و سه بار او را کشتند.... نمیدانم نام این را چه باید گذاشت هیچ اسمی پیدا نمیکنم؛ من برای حیوان هم شرافت قائلم و معتقدم حیوان هم شرافت دارد اما..."
از او درباره حضور فرزندش در اعتراضات می پرسم؛ می گوید: "امیرارشد راهش را خودش انتخاب کرده بود؛ او خودش رفت، در تمام اعتراضات همپای مردم حضور داشت و من سرم بالاست و به وجودش افتخار میکنم، خوشحالم که شرافتمندانه جوانی ایران دوست و ایرانی دوست تحویل جامعه دادم که اگر من، مادر خوبی نبودم اما فرزندم سرم را بلند کرد، او مرا سربلند کرد اما کمرم شکست. فرزند من خودش رفت و با شجاعت؛ اومیدانست که در نهایت بازداشت اش میکنند و شکنجه است؛ اما رفت و کشته شد در حالیکه فریاد میزد اینها ناموس ما و هم وطن ما هستند...."
به چه کسی شکایت کنیم؟
مادر امیر ارشد تاجمیر سپس می گوید که اوتاکنون شکایتی نکرده و توضیح میدهد: "به من خرده می گیرند که چرا شکایت نمیکنی؟ آخر من به چه کسی شکایت کنم؟ این همه آدم شکایت کردند به کجا رسید؟ من هم یک مادرم مثل همه مادران دیگر که دلشان سوخته و جگرشان تکه تکه است؛ آخر فقط امیر من که نبود؛ مگر امیر فقط فرزند من بود؟ نه، مصطفی هم فرزند من بود، ندا، سهراب و همه جگرگوشه گان ما که در خون خود غلتیدند فرزندان من بودند و من به همه آنها افتخار میکنم که برای آزادی جان دادند. جرم آنها فقط بی گناهی بود و شما هم گریه نکنید چون من دو سال است دارم گریه میکنم هیچ نتیجه ای نگرفته ام بچه من برنگشت او دیگر برنمیگردد بچه های دیگر من دیگر برنمیگردند..."
او می افزاید: "هرچند دیگر آدم سالمی نیستم و مرده متحرکم اما چه کنم؟ به چه کسی پناه ببرم که داد بستاند و بگویم که 25 سال شب تا صبح جان کندم و زحمت کشیدم تا امیرارشد من زندگی کند. 25 سال شب ها نخوابیدم تا امیرارشد من بخوابد... کسی هست که بفهمد؟ با همه این دردها اما تا این ساعت نمیدانم چرا نتوانسته ام حتی قاتلان بچه ام را نفرین کنم. نه اینکه بلد نباشم اما دلم اجازه نمیدهد آخر بچه های قاتلان بچه من هم بچه های من هستند آنها که گناهی ندارند اما شرمنده ام از اینکه آدم هایی در مملکت ما زندگی میکنند که سه بار با ماشین از روی یک جوان 25 ساله رد می شوند و او را له می کنند فقط به جرم انسان دوستی، و شرف هم ندارند و می گویند که صحنه سازی بوده و... شما بگویید آخر من به چه کسی پناه ببرم؟ آیا شب راحت سر بر بالین میگذارند؟"
سکوت من از ترس نیست
مادر امیرارشد تاجمیر می گوید که سکوت دوساله او و خانواده اش از ترس نبوده است:
"می گویند که ما از ترس سکوت کردیم و حرف نزدیم. اما خواهش میکنم بنویسید و بگویید که سکوت مرا به حساب ترس نگذارید؛ من از هیچی نمی ترسم، من دیگر زنده نیستم، مرده متحرکی هستم که زندگی ام مثل هر پدر و مادری بچه هایم بوده اند آرزوهایی داشتم، نه پولدار بودم نه پدر یا شوهر پولدار داشتم سالیان سال زحمت کشیدم که انسانی سالم تحویل جامعه بدهم؛ اکنون برای من چه مانده که بترسم؟ الان هم میدانم که تلفنم کنترل می شود اما می گویم که از ترس، سکوت نکردم بلکه نمیخواهم یک امیرارشد دیگر از دست بدهم نمیخواهم یک مادر دیگر داغدار شود".
خانم مهین فر به بازداشت تعدادی از مادران عزادار در سالگرد تولد فرزندش در بهشت زهرا اشاره می کند و می گوید: "باور می کنید من دیگر حتی سر خاک بچه ام هم نمی روم؟ میدانید چرا؟ به خاطر اینکه اگر بروم ممکن است باز لباس شخصی و پلیس و... بریزند و باز مشکلی برای کسی پیش بیاید. نمی روم و می ترسم برای جوان دیگری مشکلی پیش آید یا مادر دیگری داغدار شود. آن موقع من چه جوابی دارم بدهم؟ جوان های دیگر وطنم هم، فرزندان من هستند؛من نمیخواهم برای هیچ کسی مشکلی پیش بیاید. من که توانی ندارم یک پیرزن 63 ساله هستم که توان حضور درجمع را هم دیگر ندارم؛ سر خاک بچه ام نمی روم و گاهی اما مثل دزدها می روم و مثل دزدها برمیگردم بدون اینکه کسی بفهمد."
14 آذرماه سال گذشته خانواده امیرارشد، مراسم تولدش را بر مزار او برگزار کردند اما ماموران امنیتی با هجوم بر سر مزار امیرارشد، مادر سهراب اعرابی، مادر رامین رمضانی و مادر و خواهر مصطفی کریم بیگی را بازداشت و بعد از بازجویی چند ساعته در همان محل آزاد و پدر رامین رمضانی و دو تن از مادران عزادار را به بازپرسی شهر ری منتقل و برای آنها قرار بازداشت صادر کردند. آنها پس از ماهها بازجویی و زندانی در سلول های انفرادی بند 209 اوین، با قرار وثیقه آزاد شدند.
مادر امیرارشد تاجمیر سپس می گوید: "من و پدر پیر امیر به او افتخار میکنیم که برای نجات دو انسان خود را به کشتن داد اما آرزو میکنیم هیچ پدر و مادری، حتی دشمنان و قاتلان فرزند و فرزندان ما، داغ جوان هایشان را نبینند. این را با تمام وجودم می گویم؛ آخر میدانم داغ فرزند، داغ جگر گوشه یعنی چی؟ من کشیدم اما برای دشمن ام هم نمی خواهم، امیر از بطن من جدا شد، شیره جان مرا خورد. او رفت اما این روزها هر جوانی ما را می بیند خود را امیرارشد ما معرفی میکند من دیگر چه میخواهم؟ یک امیر دادم هزاران امیر گرفتم. قاتلان امیر من خود نمی دانند چه کردند اما من میدانم بچه ام چه کرد، می دانم جوانمردم چه کرد و دو سال است سرم بالاست؛ 6 دی می شود دو سال و من سرم بالاست اما می توانی کاری کنی که کمر شکسته ام راست شود؟ می توانی کمکم کنی قد راست کنم؟ هنوز صدای امیر در گوشم است که شب یلدا توی گوشم گفت عاشقتم؛ یعنی میخواست با من خداحافظی کند و من نمیدانستم؟"
خانم مهین فر سرانجام می پرسد: "جرم بچه های ما چه بود جز خواستن آزادی و امنیت برای هموطنانشان که با آنها چنین کردند؟ دو سال گذشته ولی هر لحظه برایم زنده می شود و هر لحظه جلو چشمم بچه ام را می کشند و من هیچ کاری نمیتوانم بکنم. اما تنها من که نیستم همه مادران مثل من کشیدند و می کشند مگر مادر ندا نکشید این دردها را؟ مادر مصطفی، مادر سهراب و سایر عزیزان ما مگر نکشیدند این دردها را؟ من هم مثل آنها. فقط گاهی می گویم خدا این ناله های مادران دلسوخته را نمی شنود؟ این همه سال، ناله ها و نفرین های مادران را نمی شنود؟ کجاست آن خدای عادلی که به ما یاد داده بودند؟..."
امیر ارشد تاجمیر، روز عاشورای سال 88 در جریان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد، جان باخت. خانواده او تاکنون سکوت اختیار کرده بودند، اما مادرش همزمان با دومین سالگرد عاشورای خونین تهران به "روز" گفت که فرزندش زیر ماشین نیروی انتظامی له شده است.
او توضیح داد که فرزندش برای نجات دو دختر جوان از دست ماموران، جانش را با افتخار از دست داد: "به امیر گفتم نرو، گفت به خاطر وطنم میروم. گفتم تو وطن من هستی، گفت خودخواه نباش مادر، وطن تو امیراست اما وطن من 70 میلیون ایرانی است و برای آنها میروم. او با این حرفش مرا شرمنده کرد و رفت و دیگر بازنگشت..."
در عاشورای 88، بیش از 9 نفر جان باختند و خیابان های تهران به خون نشست. شبنم سهرابی، شهرام فرج زاده، شاهرخ رحمانی و امیر ارشد تاجمیر زیر خودروهای نیروی انتظامی له شدند و مصطفی کریم بیگی، سید علی موسوی، محمدعلی راسخ نیا و مهدی فرهادی راد هدف گلوله قرار گرفتند و جان باختند. جهان بخت پازوکی دیگر جان باخته این روز است که تاکنون عکس یا جزئیاتی از نحوه جان باختن او منتشر نشده است.
مسئولان جمهوری اسلامی مسئولیت جان باختن این 9 نفر را برعهده نگرفته اند و شکایات خانواده های آنها بدون نتیجه مانده است.
یک امیر دادم، هزاران امیر گرفتم
شهین مهین فر، مادر امیرارشد تاجمیر می گوید که به فرزندش افتخار میکند.
او سکوتش را بعد از دوسال با گله از رسانه ها می شکند و می گوید: "شنیدم که تلویزیون های خارج از کشور، نام فرزند مرا حذف کرده اند؛ فیلم شهادت فرزندم را پخش می کنند و نام عزیز دیگری را می گویند، آن عزیز نیز، عزیز من و جگرگوشه من است اما بنویسید و لطفا تصحیح کنید آن کسی که در فیلم ماشین نیروی انتظامی از رویش سه بار می گذرد و له اش میکند امیرارشد من است."
مادر امیرارشد تاجمیر می افزاید: "امیرارشد همان جوانی است که برای نجات دو هموطنش رفت اما جانش را گرفتند. دو دختر را گرفته بودند و به شدت می زدند؛ بعدها یکی از دختران آمد سرخاک امیرارشد و همه را برای من تعریف کرد... آنها را می زدند و مردم هو میکردند، امیرارشد فریاد زده که هو کردن شما دردی دوا نمی کند نجاتشان بدهید و خود جلو میرود و یکی از ماموران را هل میدهد مردم هم می آیند که کمک کنند و نجات دهند اما ماموران می ریزند؛نمیدانم بچه من چقدر باتوم خورد، نمیدانم چقدر کتک خورد اما از پشت، ماشین نیروی انتظامی با سرعت به او می زند و او را می اندازد و همان موقع یک ماشین دیگر که آن هم مال نیروی انتظامی بود و همان جا پارک کرده بود می آید و از روی امیرارشد من سه بار رد می شود. خواهش میکنم بنویسید تا تصحیح شود همان طور که روز اول پخش کرده و اعلام کردند این امیرارشد تاجمیر فرزند شهین مهین فر است."
خانم مهین فر می گوید که هرگز تصور چنین مساله ای را نداشته: "نهایت او را بازداشت میکردند، می گرفتند و می بردند ولی کشتند، بدجور کشتند، سه بار امیرارشد مرا کشتند، سه بار از روی او رد شدند و هیکل نازنین بچه ام به وسیله ماشین نیروی انتظامی اول خورد شد ولی او هنوز زنده بوده و سه بار او را کشتند.... نمیدانم نام این را چه باید گذاشت هیچ اسمی پیدا نمیکنم؛ من برای حیوان هم شرافت قائلم و معتقدم حیوان هم شرافت دارد اما..."
از او درباره حضور فرزندش در اعتراضات می پرسم؛ می گوید: "امیرارشد راهش را خودش انتخاب کرده بود؛ او خودش رفت، در تمام اعتراضات همپای مردم حضور داشت و من سرم بالاست و به وجودش افتخار میکنم، خوشحالم که شرافتمندانه جوانی ایران دوست و ایرانی دوست تحویل جامعه دادم که اگر من، مادر خوبی نبودم اما فرزندم سرم را بلند کرد، او مرا سربلند کرد اما کمرم شکست. فرزند من خودش رفت و با شجاعت؛ اومیدانست که در نهایت بازداشت اش میکنند و شکنجه است؛ اما رفت و کشته شد در حالیکه فریاد میزد اینها ناموس ما و هم وطن ما هستند...."
به چه کسی شکایت کنیم؟
مادر امیر ارشد تاجمیر سپس می گوید که اوتاکنون شکایتی نکرده و توضیح میدهد: "به من خرده می گیرند که چرا شکایت نمیکنی؟ آخر من به چه کسی شکایت کنم؟ این همه آدم شکایت کردند به کجا رسید؟ من هم یک مادرم مثل همه مادران دیگر که دلشان سوخته و جگرشان تکه تکه است؛ آخر فقط امیر من که نبود؛ مگر امیر فقط فرزند من بود؟ نه، مصطفی هم فرزند من بود، ندا، سهراب و همه جگرگوشه گان ما که در خون خود غلتیدند فرزندان من بودند و من به همه آنها افتخار میکنم که برای آزادی جان دادند. جرم آنها فقط بی گناهی بود و شما هم گریه نکنید چون من دو سال است دارم گریه میکنم هیچ نتیجه ای نگرفته ام بچه من برنگشت او دیگر برنمیگردد بچه های دیگر من دیگر برنمیگردند..."
او می افزاید: "هرچند دیگر آدم سالمی نیستم و مرده متحرکم اما چه کنم؟ به چه کسی پناه ببرم که داد بستاند و بگویم که 25 سال شب تا صبح جان کندم و زحمت کشیدم تا امیرارشد من زندگی کند. 25 سال شب ها نخوابیدم تا امیرارشد من بخوابد... کسی هست که بفهمد؟ با همه این دردها اما تا این ساعت نمیدانم چرا نتوانسته ام حتی قاتلان بچه ام را نفرین کنم. نه اینکه بلد نباشم اما دلم اجازه نمیدهد آخر بچه های قاتلان بچه من هم بچه های من هستند آنها که گناهی ندارند اما شرمنده ام از اینکه آدم هایی در مملکت ما زندگی میکنند که سه بار با ماشین از روی یک جوان 25 ساله رد می شوند و او را له می کنند فقط به جرم انسان دوستی، و شرف هم ندارند و می گویند که صحنه سازی بوده و... شما بگویید آخر من به چه کسی پناه ببرم؟ آیا شب راحت سر بر بالین میگذارند؟"
سکوت من از ترس نیست
مادر امیرارشد تاجمیر می گوید که سکوت دوساله او و خانواده اش از ترس نبوده است:
"می گویند که ما از ترس سکوت کردیم و حرف نزدیم. اما خواهش میکنم بنویسید و بگویید که سکوت مرا به حساب ترس نگذارید؛ من از هیچی نمی ترسم، من دیگر زنده نیستم، مرده متحرکی هستم که زندگی ام مثل هر پدر و مادری بچه هایم بوده اند آرزوهایی داشتم، نه پولدار بودم نه پدر یا شوهر پولدار داشتم سالیان سال زحمت کشیدم که انسانی سالم تحویل جامعه بدهم؛ اکنون برای من چه مانده که بترسم؟ الان هم میدانم که تلفنم کنترل می شود اما می گویم که از ترس، سکوت نکردم بلکه نمیخواهم یک امیرارشد دیگر از دست بدهم نمیخواهم یک مادر دیگر داغدار شود".
خانم مهین فر به بازداشت تعدادی از مادران عزادار در سالگرد تولد فرزندش در بهشت زهرا اشاره می کند و می گوید: "باور می کنید من دیگر حتی سر خاک بچه ام هم نمی روم؟ میدانید چرا؟ به خاطر اینکه اگر بروم ممکن است باز لباس شخصی و پلیس و... بریزند و باز مشکلی برای کسی پیش بیاید. نمی روم و می ترسم برای جوان دیگری مشکلی پیش آید یا مادر دیگری داغدار شود. آن موقع من چه جوابی دارم بدهم؟ جوان های دیگر وطنم هم، فرزندان من هستند؛من نمیخواهم برای هیچ کسی مشکلی پیش بیاید. من که توانی ندارم یک پیرزن 63 ساله هستم که توان حضور درجمع را هم دیگر ندارم؛ سر خاک بچه ام نمی روم و گاهی اما مثل دزدها می روم و مثل دزدها برمیگردم بدون اینکه کسی بفهمد."
14 آذرماه سال گذشته خانواده امیرارشد، مراسم تولدش را بر مزار او برگزار کردند اما ماموران امنیتی با هجوم بر سر مزار امیرارشد، مادر سهراب اعرابی، مادر رامین رمضانی و مادر و خواهر مصطفی کریم بیگی را بازداشت و بعد از بازجویی چند ساعته در همان محل آزاد و پدر رامین رمضانی و دو تن از مادران عزادار را به بازپرسی شهر ری منتقل و برای آنها قرار بازداشت صادر کردند. آنها پس از ماهها بازجویی و زندانی در سلول های انفرادی بند 209 اوین، با قرار وثیقه آزاد شدند.
مادر امیرارشد تاجمیر سپس می گوید: "من و پدر پیر امیر به او افتخار میکنیم که برای نجات دو انسان خود را به کشتن داد اما آرزو میکنیم هیچ پدر و مادری، حتی دشمنان و قاتلان فرزند و فرزندان ما، داغ جوان هایشان را نبینند. این را با تمام وجودم می گویم؛ آخر میدانم داغ فرزند، داغ جگر گوشه یعنی چی؟ من کشیدم اما برای دشمن ام هم نمی خواهم، امیر از بطن من جدا شد، شیره جان مرا خورد. او رفت اما این روزها هر جوانی ما را می بیند خود را امیرارشد ما معرفی میکند من دیگر چه میخواهم؟ یک امیر دادم هزاران امیر گرفتم. قاتلان امیر من خود نمی دانند چه کردند اما من میدانم بچه ام چه کرد، می دانم جوانمردم چه کرد و دو سال است سرم بالاست؛ 6 دی می شود دو سال و من سرم بالاست اما می توانی کاری کنی که کمر شکسته ام راست شود؟ می توانی کمکم کنی قد راست کنم؟ هنوز صدای امیر در گوشم است که شب یلدا توی گوشم گفت عاشقتم؛ یعنی میخواست با من خداحافظی کند و من نمیدانستم؟"
خانم مهین فر سرانجام می پرسد: "جرم بچه های ما چه بود جز خواستن آزادی و امنیت برای هموطنانشان که با آنها چنین کردند؟ دو سال گذشته ولی هر لحظه برایم زنده می شود و هر لحظه جلو چشمم بچه ام را می کشند و من هیچ کاری نمیتوانم بکنم. اما تنها من که نیستم همه مادران مثل من کشیدند و می کشند مگر مادر ندا نکشید این دردها را؟ مادر مصطفی، مادر سهراب و سایر عزیزان ما مگر نکشیدند این دردها را؟ من هم مثل آنها. فقط گاهی می گویم خدا این ناله های مادران دلسوخته را نمی شنود؟ این همه سال، ناله ها و نفرین های مادران را نمی شنود؟ کجاست آن خدای عادلی که به ما یاد داده بودند؟..."
برنامه جدید دفتر مبارزه با جرایم و مواد مخدر سازمان ملل برای همکاری منطقه ای به منظور مقابله با تجارت مواد مخدر در افغانستان با حضور وزیران و مقامات ارشد هفت کشور همسایه افغانستان، از جمله ایران و پاکستان، ظی مراسمی در مرکز این نهاد در وین، پایتخت اتریش، آغاز می شود.
به گفته منابع سازمان ملل، تجارت مواد مخدر تولیدی در افغانستان تاثیری گسترده بر کشورهای همسایه گذاشته است که از آن جمله می توان به افزایش آمار اعتیاد، جرایم مرزی و بی ثباتی اشاره کرد.بخش عمده تریاک جهان در افغانستان تولید می شود و استفاده از این ماده و مشتقات آن علاوه بر ایجاد مشکلات عمیق فردی و اجتماعی در کشورهای مختلف، هر ساله باعث بیماری و مرگ هزاران نفر می شود.
موشه کاتساو، رئیس جمهوری اسرائیل بین سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۷ میلادی، که در ارتباط با اتهامات مزاحمت و تجاوز جنسی، تلاش برای جلوگیری از اجرای عدالت و اتهامات دیگر مجرم شناخته و به هفت سال حبس محکوم شده است روز چهارشنبه، ۱۶ آذر (۷ دسامبر)، دوره محکومیت خود را در زندانی در نزدیکی تل اویو آغاز می کند.
آقای کاتساو، که زاده یزد در ایران است و در کودکی همراه با والدینش به اسرائیل مهاجرت کرد، در ژوئیه سال ۲۰۰۷ از سمت خود استعفا داد و در سال گذشته، دادگاه او را در ارتباط با پرونده اتهامی مجرم شناخت و ماه گذشته نیز دادگاه استیناف این رای را ابرام کرد.موشه کاتساو که پس از سال ها خدمت در تعدادی از کابینه های اسرائیل سرانجام به سمت تشریفاتی ریاست جمهوری اسرائیل رسیده بود، در سال ۲۰۰۶ از سوی تعدادی از کارمندان زن سابق خود به مزاحمت و تجاوز جنسی متهم شد و این اتهامات به محاکمه و محکومیت او انجامید.
گزارش انتقادی مجلس از شیوه اجرای قانون هدفمندی یارانهها
اجرای قانون هدفمندی یارانهها در آستانه یک سالگی است. کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس به این مناسبت و بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی دستگاههای اجرایی، دیوان محاسبات، اتاق بازرگانی و مراجعات مردمی، گزارشی از نحوه اجرای این قانون، ابهامها و مشکلات مربوط به آن تهیه کرده است.
در مقدمه این گزارش به آثار مطلوب این قانون اشاره شده است. کاهش مصرف برخی حاملهای انرژی چون گاز طبیعی و برق به ویژه در بخش خانگی و همچنین کاهش مصرف آرد و نان و بهبود کیفیت آنها، نمونههایی مثبت خوانده شدهاند.
در ادامه اما سیاههای از تخلفات قانونی بر شمرده شدهاند که شتاب در اجرای قانون یاد شده یکی از آنهاست. کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی یادآوری کرده که قرار بود اجرای قانون هدفمندی یارانهها در طول پنج سال صورت گیرد تا افراد جامعه و فعالان اقتصادی بتوانند علاوه بر تحمل فشار هزینهای، رفتار اقتصادی خود یا بنگاه تولیدی خود را با شرایط جدید وفق دهند. عدم رعایت این موضوع از سوی دولت در گزارش کمیسیون ویژه مورد انتقاد قرار گرفته است.
دولت همچنین طبق ماده ۸ قانون مزبور، مکلف به تخصیص ۳۰ درصد از کل درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها به بخش تولید بوده است. از دیگر سو با وجود تاکید تبصره ۳ ماده ۱۲ این قانون، دولت باید عملکرد شش ماهه خود را نیز به مجلس و دیوان محاسبات ارائه میکرده است. کمیسیون تحول اقتصادی مجلس، عدم رعایت این دو ماده و تبصره را از تخلفات دولت دانسته است.
در این گزارش قید شده که دولت در فرآیند اجرای قانون هدفمندی یارانهها، مبلغ ۵۰ هزار میلیارد ریال تنخواه از بانک مرکزی دریافت کرده و این میزان، بالاتر از حد مجاز قانونی بوده است. علاوه بر این، تعهد وزیر امور اقتصادی و دارایی مبنی بر مستهلک کردن این تنخواه از محل منابع حاصل از اجرای قانون یاد شده نیز تا پایان سال ۱۳۸۹ عملی نشده است.
پرداخت مبالغ اضافی به خانوادهها
کمیسیون تحول اقتصادی مجلس تاکید کرده که پرداخت ماهانه ۴۴۵۰۰ تومان به هر فرد متقاضی دریافت یارانه در مرحله اول و دوم و افزایش هزار تومانی این مبلغ در مراحل بعدی، بدون انجام محاسبات لازم برای کسب درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها بوده است. این موجب پرداخت مبلغی اضافی معادل ۱۴۶۹ میلیارد ریال به خانوارها شده که خلاف قانون اجازه دریافت و پرداختهای دولت بوده است.
به عقیده کمیسیون تحول اقتصادی مجلس، پرداخت این مبلغ اضافی، موجب تخلف دیگری از سوی دولت شده است. این کمیسیون تاکید کرده که سهم یارانه بخش تولید از محل منابع حاصل از افزایش قیمتها صورت نگرفته، بلکه بطور غیرقانونی از جمله از محل فروش فولاد هرمزگان تامین شده است.
این کمیسیون نتیجه گرفته که پرداختهای گسترده یارانه نقدی به خانوارها، نه تنها یارانه بخش تولید را تحت الشعاع قرار داده بلکه موجب تخلفات قانونی دیگری نیز شده است. بر اساس گزارش دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور، بخشی از پول شرکتهای برق به خزانه واریز شده تا منبعی برای تامین یارانه خانوارها شود.
کسری ۱۵ هزار میلیاردی منابع
در گزارش کمیسیون تحول اقتصادی مجلس آمده که عدم تامین کامل منابع مورد نیاز قانون هدفمندسازی یارانهها از محل اصلاح قیمتهای حاملهای انرژی، منجر به انباشته شدن کسری درآمدها به نسبت هزینههای این طرح میشود. در ادامه این بررسی تصریح شده که اگر روند جاری در تعادل منابع حاصله و مصرفی ادامه یابد، کسری منابعی معادل ۱۵ هزار میلیارد تومان برای دولت پیش خواهد آمد و این امر چالشها و مشکلات زیادی میآفریند.
این گزارش همچنین به آثار تورمی پرداختهای نقدی یارانهها با توجه به بالا رفتن حجم نقدینگی در بخش تقاضا و ایجاد محدودیت نقدینگی در بخش عرضه اشاره کرده است.
در پایان این گزارش پیشنهادهایی برای جبران اشتباهات دولت در اجرای قانون یاد شده ارائه شده است. از دولت خواسته شده که همه ابعاد و اجزای قانون را به صورت یکجا و همزمان اجرا کند و گسترش نظام تامین اجتماعی، بهبود و گسترش حمل و نقل عمومی، حمایت از صادرات غیرنفتی و بنگاههای تولیدی را در اولویت قرار دهد.
در این گزارش همچنین از بی توجهی به تسویه حساب برخی شرکتهای خدمات عمومی چون برق، آب، فاضلاب و گاز ابراز نگرانی شده است. در پایان آمده که عدم پرداخت بدهی این شرکتها، توان سرمایهگذاری آنها در زیرساختهای مرتبط را در بلند مدت با محدودیت و دشواری روبرو خواهد کرد و جامعه با مشکلات زیرساختی مواجه خواهد شد.
عدم همکاری چین و آمریکا با اجلاس اقلیمی دوربان
هنگام افتتاح اجلاس اقیلمی دوربان، دوشنبه گذشته (۲۸ نوامبر/ ۷ آذر) بسیاری امیدوار بودند که دستکم در پایان این اجلاس "صندوق سبز" تأسیس شود.
تأسیس این صندوق در اجلاس کپنهاک در پایال سال ۲۰۰۹ میلادی به تصویب رسید. آنزمان کشورهای صنعتی توافق کردند که سالانه ۱۰۰ میلیار دلار به کشورهای در حال توسعه کمک کنند تا تولید گاز دیاکسید کربن را کاهش دهند و آسیبهای ناشی از تغییرات اقلیمی را مهار سازند.
البته اینکه ۱۰۰ میلیارد دلار بودجه سالانه این صندوق چطور تأمین خواهد شد هنوز هم مورد مناقشه است.
پیمان کیوتو چین را متعهد نمیکند
خبرنگار اشپیگلآنلاین که در نشست دوربان حضور دارد از خواست شماری از کشورهای در حال توسعه برای تمدید پیمان کیوتو خبر میدهد. اعتبار این پیمان سال ۲۰۱۲ میلادی به پایان میرسد.
در پیمان کیوتو کشورهای صنعتی، غیر از آمریکا که این پیمان را امضا نکرده است، موظف شدند تولید گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند.
در مقابل برای کشورهای در حال توسعه چنین تعهدی در نظر گرفته نشده است.
بر اساس پیمان کیوتو کشورهای در حال توسعه میتوانند بر پیشرفت اقتصادی خود تمرکز کنند و درصورت تمایل در حفاظت از شرایط اقلیمی کرهزمین سهیم باشد.
درست به همین علت است که کشورهای صنعتی مانند آمریکا، روسیه و کانادا حاضر نیستند با تمدید پیمان کیوتو موافقت کنند.
این کشورها معتقدند که کشورهای درحال توسعه مانند چین و هند نیز در حال حاضر سالانه حجم انبوهی گاز دیاکسید کربن تولید میکنند و در نتیجه توافق در مورد یک پیمان جدید، بدون مشارکت آنها ممکن نیست.
شروطی برای اجرا نشدن!
این دو موضع متفاوت در اجلاس دوربان مسئلهساز شدهاند. روز دوشنبه (۱۴ آذر/ ۵ دسامبر) یک هفته پس از آغاز این اجلاس دو هفتهای که تا جمعه (۹ دسامبر/ ۱۸ آذر) ادامه خواهد داشت، اعلام آمادگی مشروط چین برای پذیرش یک پیمان جدید شرکتکنندگان این اجلاس را امیدوار کرد.
هیئت نمایندگی چین اعلام کرد که کشورش "میتواند تصور کند که تعهدات پیمان یک اقلیمی را بپذیرد؛ اما با ۵ پیش شرط"
نخست: پیمان کیوتو باید بدون قید و شرط وارد فاز دوم خود شود و تا پایان سال ۲۰۲۰ معتبر باشد.
دوم: در یک بررسی علمی باید روشن شود که تدابیر پیمان کیوتو تا چه اندازه ثمربخش بودهاند.
سوم: صندوق سبز باید همانطور که توصیب شده، تأسیس شود.
چهارم: کشورهای صنعتی باید از انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه حمایت کنند.
و پنجم: هدف کاهش تولید دیاکسید کربن باید روشنتر شود. به این ترتیب که هرچه توسعه اقتصادی یک کشور بیشتر باشد، مسئولیت آن کشور در تغییرات اقلیمی رخ داده، بیشتر باشد.
به عبارت سادهتر پکن همچنان بر موضع نخست خود نخست پافشاری میکند، آنهم در حالیکه تولید سرانه دیاکسید کربن در چین، پرجمعیتترین کشور جهان، (به ازای هر نفر در سال) ۶ تن است.
با این حساب سالهاست که چین فاصله چندانی با کشورهای صنعتی پیشرفته ندارد. سرانه تولید دیاکسید کربن این کشور برابر با تولید فرانسه و بسیار بیشتر از ۲ تن، تولید سرانه هند است. تولید سرانه دیاکسید کربن در آلمان و بریتانیا ۹ تن است، اما در مجموع روند روبه کاهشی نشان میدهد.
با این حال چین همچنان مایل است تا سال ۲۰۲۰ میلادی از موقعیت خود به عنوان یک کشور در حال توسعه بهرهمند باشد و تعهدی نداشته باشد.
آمریکا: نیازی به تلاش بیشتر نیست
همزمان آمریکا اعلام کرده است تنها در صورتی حاضر به امضای یک پیمان اقلیمی است که چین نیز این پیمان را امضا کند. قابل ذکر است که سرانه تولید دیاکسیدکربن در آمریکا ۱۹ تن است و این کشور در آلودگی هوا در جهان پیشتاز است.
اما هیئت آمریکایی معتقد است که "راه حل ساده کشورهای فقیر و ثروتمند دنیا" مربوط به سال ۱۹۹۲ است و از آن زمان تا کنون وضعیت دنیا به شدت تغییر کرده است و از این جهت "عاقلانه نیست که پیمان کیوتو، مبنای پیمان تازهای باشد."
به نظر میرسد موضعگیری چین در نهایت چندان هم به ضرر آمریکا نیست. نمایندگان این کشور در اجلاس دوربان معتقدند که "نیازی نیست که تا سال ۲۰۲۰ میلادی کار بیشتری برای حفاظت از شرایط اقلیمی کرهزمین انجام دهیم. چون تلاشهای کنونی کافی است." و درست اینجاست که بحث و جدل در اجلاس اقلیمی دوربان دوباره از سر گرفته میشود.
انتشار بیانیه در محکومیت «تنشآفرینیهای جمهوری اسلامی»
۲۳۱ تن از فعالان مدنی و مخالفان جنگ در ایران، بیانیهای در محکومیت حمله به سفارت بریتانیا و ضرورت فوری تنشزدایی در بحران هستهای منتشر کردهاند. در این بیانیه از نتایج اسفناک دور جدید تحریمها، نزول روزمره وضعیت رفاه و معیشت مردم و انزوای هر چه بیشتر ایران در جامعه بینالمللی ابراز نگرانی شده است.
این بیانیه، تهاجم به سفارت بریتانیا در تهران را "حملهای سازمان یافته" خوانده و یکی از پیامدهای آن را کشیدن مردم به جنگی ناخواسته برشمرده است. نویسندگان بیانیه تاکید کردهاند که جمهوری اسلامی «مانند همیشه برای حل بحرانهای داخلی و خارجی، سیاستغیرمسئولانه تهاجمی خود را که همواره در سرکوب مردم و تعرض به اموال آنها استفاده میکند، این بار در عرصه دیپلماتیک بهکار گرفته است.»
در بخش دیگری از این بیانیه، تاراج اموال سفارتخانه بریتانیا توسط "شبه نظامیان حکومتی" و برخی "مسئولان و عوامل بسیج دانشجویی"، نقض بدیهیترین تعهدات دیپلماتیک خوانده شده است.
نویسندگان بیانیه با نکوهش این اقدام "شرم آور"، تاکید کردهاند که جهان میداند که مسئول این حمله، جمهوری اسلامی است نه ملت ایران. آنها نوشتهاند که نیروهای متجاوز به حریم دیپلماتیک بریتانیا، سالهاست به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز میکنند و این حمله، نمونهای است از آنچه فعالان مدنی و حقوق بشری، جنبش راستین دانشجویی، دگراندیشان، نمایندگان قومیتها و چهرههای سیاسی در ایران با آن بهطور روزمره مواجهند.
ماجراجویی و بیکفایتی در تامین امنیت داخلی
منتقدان جنگ افروزی و ماجراجوییهای تنش آفرین، در بخش دیگری از این بیانیه نوشتهاند:« حکومت در حالی به مخالف خوانیهای خطرناک دامن میزند که نمیتواند ایمنی یکی از حساسترین مراکز تحقیقات نظامی خود را در پادگانی نزدیک به مناطق مسکونی اطراف تهران حفظ کند. سرداران سپاه تا کنون از دلایل انهدام یکی از پیشرفتهترین مراکز تحقیقات موشکی خود و از دست دادن یکی از کلیدیترین فرماندهان سپاه سخنی نگفتهاند.» در ادامه بیانیه پرسیده شده که چه کسانی امنیت ملی مردم را به بازی گرفتهاند و این کسان تا چه حد قادر به دفاع از مردم در قبال پیامدهای سیاستهای ماجراجوایانه خود هستند.
مسئولیت گروههای فشار با کیست؟
نویسندگان بیانیه خواستار انحلال کامل گروههای فشار و پایان بخشیدن به خشونت پراکنی در عرصه سیاست ایران و فدا کردن منافع ملی در جنگ قدرت جناحهای حکومتی شدهاند. به تاکید آنان، مقامات حکومتی ایران در صورت سکوت و عدم پیگرد عاملان حمله به سفارت، ثابت کردهاند که مسئول و شریک سازماندهی این تهاجم خطرناک هستند و «ادعای رهبری در خصوص دنبال کردن عزت، مصلحت و حکمت در سیاست خارجی، شعاری بی پایه بیش نیست.»
فراخوان به حل بحران هستهای
در بیانیه از جمهوری اسلامی خواسته شده که بهجای رفتارهای غیرعقلانی و خطرساز برای امنیت ملی، برنامه غنیسازی اورانیوم را موقتا متوقف کرده و با آژانس انرژی هستهای همکاری شفاف داشته باشد. به تاکید نویسندگان بیانیه، اجرای قطعنامههای شورای امنیت و دیگر تعهدات بینالمللی، گامهایی لازم برای خروج از تنگناهای فعلی و رفع فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جامعه ایران هستند.
آنان نوشتهاند که استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای را حق ملت ایران میدانند، اما مخالف هر تلاشی توسط جمهوری اسلامی برای دستیابی به قابلیت تولید جنگ افزارهای هستهای هستند و آن را خلاف منافع و اولویتهای ملی و صلح جهانی میدانند.
بیانیه تصریح کرده که عدم اعتماد و عدم مشروعیت داخلی با اختلال در روابط بینالمللی، هر دو ریشه در یک بحران داشته و دو روی یک سکه هستند.
دعوت جامعه جهانی به خویشتنداری
نویسندگان بیانیه همچنین جامعه جهانی به ویژه کشورهای غربی را به خویشتنداری، رعایت حقوق مردم ایران و اجتناب از جنگ فراخواندهاند. آنها گفتهاند که هر اقدام نسنجیده، تهدیدهای تحریککننده و حمله نظامی به تاسیسات هستهای، خسارات غیرقابل جبرانی به آب و خاک ایران وارد میکند که آلودگی آن سالها دوام خواهد یافت و دیدگاه مبتنی بر رابطه خصمانه با غرب را نیز دامن خواهد زد.
این بیانیه با هشدار به هر ارادهای که فضا را برای درگیری نظامی مساعد کند، امنیت جامعه و رفاه و سعادت مردم ایران را در گرو آزادی رسانهها، لغو سانسور، الغاء تبعیضات جنسیتی، قومیتی، مذهبی و صلح و همکاری شرافتمندانه با سایر کشورهای جهان دانسته است.
«دولت اوباما از قصد اسرائیل در مورد ایران بیخبر است»
واشنگتن در حال حاضر ترجیح میدهد فشارها بر ایران برای توقف برنامهی هستهای این کشور فشارهای دیپلماتیک باشند که به صورت فراگیر و هماهنگ از سوی کشورهای مختلف جهان اعمال میشوند. دولت ایالات متحده در عین حال هیچگاه امکان یک اقدام نظامی علیه ایران را منتفی ندانسته است.
خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه (۷ دسامبر/ ۱۶ آذر) به نقل از دو سناتور ایالات متحده نوشت که دولت اوباما از جزئیات برنامههای اسرائیل در برخورد احتمالا نظامی با برنامهی هستهای ایران بیخبر است و این موضوع به نگرانیها در واشنگتن دامن زده است.
به نوشتهی رویترز، با وجود اینکه اسرائیل یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده در منطقه است و دو کشور همواره با هم در ارتباط هستند، مقامهای ایالات متحده در مورد اینکه چه عاملی میتواند حملهی نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی را تسریع کند یا این حمله چه زمانی ممکن است اتفاق بیافتد، ابهام دارند. خبرگزاری رویترز این موضوع را از زبان یک مقام بلندپایهی امنیت ملی آمریکا نقل کرده است.
یک مقام آمریکایی هم که نخواسته نامش فاش شود به خبرگزاری رویترز گفته است که دولت اوباما گمان میکند که مقامهای تلآویو «خط قرمزهایی» را برای خود در مورد برنامهی هستهای ایران ترسیم کردهاند که گذر از این خطوط میتواند به حملهی نظامی اسرائیل به ایران بیانجامد. به گفتهی این مقام، این خطوط قرمز اما برای واشنگتن در «هالهای از ابهام» قرار دارند.
رویترز همچنین از «نگرانیهای عمیق» دو مقام دیگر آمریکایی در مورد اقدام یکجانبهی اسرائیل خبر داده است؛ یکی از این دو مقام که آنها هم نخواستند نامشان فاش شود، به موضعگیری اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اشاره کرده که از «تصمیم صحیح در زمان مقتضی» سخن رانده بود.
اطلاعاتی که بر هم «منطبق نیستند»
دو سناتور ایالات متحده نیز روز سهشنبه (۶ دسامبر – به وقت محلی) گفتهاند که اطلاعات آمریکا از برنامههای اسرائیل در برخورد احتمالی با ایران بهروز نیست. کارل لوین، سناتور دمکرات و رئیس کمیتهی نیروهای مسلح سنای آمریکا میگوید: «تصور نمیکنم که دولت [اوباما] از اهداف اسرائیل خبر داشته باشد. مطمئن نیستم که اسرائیلیها هم بدانند اسرائیل چه برنامهای دارد».
جان مککین، سناتور جمهوریخواه و رقیب انتخاباتی باراک اوباما، حتی «مطمئن است» که دولت آمریکا از برنامههای تلآویو در مورد ایران بیخبر است: «آنها [دولت آمریکا] از حملهی اسرائیل به رآکتور هستهای سوریه بیخبر بودند. اما اسرائیلیها معمولا از برنامههای ما مطلع هستند». ژنرال مارتین دمسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، هم مطمئن نیست که اسرائیل آمریکا را از زمان حملهی احتمالی خود به ایران مطلع کند.
به گفتهی یک مقام پیشین دولتی در آمریکا هم موارد زیادی وجود دارد که اسرائیل آمریکا را پیش از انجام یک عمل از برنامههای خود مطلع نکرده است. به همین دلیل نباید انتظار داشت که دو کشور بهطور کامل در جریان تصمیمات طرف دیگر باشند.
از سوی دیگر یک مقام دولتی اسرائیل در گفتوگو با رویترز بر همکاری نزدیک کشورش با آمریکا تأکید کرده است. او بدون این که به جزئیات بیشتری اشاره کند، از دولت اوباما تشکر کرده که برای پیشگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تلاش میکند.
این در حالی است که روابط آمریکا و اسرائیل به دلیل اختلاف نظر دو کشور در مورد پیشبرد گفتوگوهای صلح در خاورمیانه تا حدی به سردی گراییده است.
مزیت بیخبری و هزینههای حمله
رویترز بیخبری ایالات متحده در مورد برنامههای اسرائیل برای حملهی نظامی احتمالی به ایران را چندان هم بیفایده نمیداند. به این معنا که بیاطلاعی از حملهای که میتواند حس آمریکاستیزی بسیاری از مسلمانان در خاورمیانه را تحریک کند، به سود واشنگتن خواهد بود. البته موضعگیریهای اخیر مقامهای اسرائیلی از برنامهی این کشور برای حمله به ایران در آیندهی نزدیک نشانی ندارد.
نگرانیها از حملهی غافلگیرکنندهی اسرائیل به ایران پس از هشدارهای لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا، در مورد «پیآمدهای ناخواستهی» این حمله افزایش چشمگیری یافت. پانهتا هفتهی گذشته در واشنگتن هشدار داد که حملهی نظامی به ایران میتواند بر شرایط شکنندهی اقتصادی در آمریکا و اروپا تأثیر منفی بگذارد، بر قدرت حکومت ایران بیافزاید و امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر اندازد.
تکرار تجربیات گذشته؟
بروس ریدل، یکی از کارشناسان پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در امور خاورمیانه و مشاور باراک اوباما، معتقد است که «اسرائیل سابقهای طولانی در اجرای عملیات نظامی از بغداد تا تونس دارد، بدون این که پیش از آنها واشنگتن را با خبر کرده باشد».
ریدل میگوید کاخ سفید مایل است پیام روشنی به اسرائیل بفرستد و آن هم این که ایالات متحده انتظار دارد از سوی متحد خود در جریان امور قرار بگیرد.
برخی از کارشناسان موضعگیریهای دولت اسرائیل در مورد حمله به ایران را به برخی از سیاستهای داخلی این کشور مربوط میدانند. برخی دیگر نیز آن را فشار بر جامعهی بینالمللی برای تلاش در جهت توقف سریعتر برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ارزیابی میکنند.
اسرائیل که گمان میرود تنها دارندهی زرادخانه هستهای در خاورمیانه است، ایران هستهای را تهدیدی برای وجود خود میداند. مقامهای جمهوری اسلامی همواره بر صلحآمیز بودن برنامههای اتمی خود تأکید کردهاند.
نماینده مجلس: بهتر است بگوییم اینترنتی در کشور وجود ندارد
روزنامههای شرق و مردمسالاری و دنیای اقتصاد گزارشهایی از ادامه بازتابهای داخلی و بینالمللی حمله به سفارت بریتانیا در تهران منتشر کردهاند، و روزنامه شرق از «عذرخواهی وزیر خارجه جمهوری اسلامی به خاطر حمله به سفارت انگلیس» خبر داده است.
روزنامه دنیای اقتصاد از «افزایش اختلال و کاهش سرعت اینترنت» در ایران خبر داده و نوشته است که هیچ مقام مسئولی در قبال قطعی مکرر و کاهش سرعت اینترنت که از ابتدای آذرماه افزایش یافته، «پاسخگو نیست».
روزنامه جمهوری اسلامی از «گسترش تحریمهای استرالیا علیه ایران به بخشهای مالی و نفت» خبر داده، و روزنامه جام جم گزارشی از «افزایش شهریه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی» منتشر کرده و نوشته است که این افزایش با «بخشنامه محرمانه وزارت علوم» اجرا میشود.
«حمله به سفارت انگلیس، صالحی را به عذرخواهی وادار کرد»
روزنامههای شرق و مردمسالاری و دنیای اقتصاد گزارشهایی درباره ادامه بازتابهای داخلی و بینالمللی حمله به سفارت بریتانیا در تهران منتشر کردهاند و روزنامه شرق از «عذرخواهی وزیر خارجه جمهوری اسلامی به خاطر حمله به سفارت انگلیس» خبر داده است.
روزنامه شرق با اشاره به این که «بازتاب» حمله «تعدادی از دانشجویان بسیجی به سفارت انگلیس و باغ قلهک در تهران» گسترده بوده است، نوشته است که «دامنه این اتفاقات یک هفته پس از حمله به سفارت در حاشیه اجلاس بن در آلمان، وزیر خارجه ایران را به عذرخواهی وادار کرد».
به نوشته این روزنامه، علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در «اجلاس دو روزه بن» که برای بررسی مسائل افغانستان برگزار شده بود در گفتوگو و دیدار با مقامات کشورهای اروپایی در خصوص وقایع سفارت انگلیس توضیح داد» و «در این گفتوگوها نسبت به وقایع حمله به سفارت انگلیس ابراز «تاسف عمیق» کرده و تاکید داشته که حمله به سفارت انگلیس قابل پیشبینی نبوده و مورد تایید نیست».
شرق همچنین نوشته است که علیاکبر صالحی طی دیدار روز دوشنبه در حاشیه کنفرانس بینالمللی بن با کارل بیلت، وزیر امور خارجه سوئد، ادعا کرده است که «حمله به سفارت انگلیس قابل پیشبینی نبوده و مورد تایید نیست».
روزنامه مردمسالاری نیز گزارش داده است که گیدو وستر وله، وزیر خارجه آلمان، هم اعلام کرده است که طی دیدار با علیاکبر صالحی در جریان حضور در اجلاس بن، اعتراض خود را از حمله به سفارت بریتانیا در تهران ابراز کرده و وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز گفته است که از حادثه اخیر در سفارت انگلیس در تهران «عمیقا متاسف» است و تاکید کرده که برای جلوگیری از «وقوع دوباره چنین حادثهای هر اقدامی را انجام خواهد داد» و «اطمینان داده که چنین حوادثی تکرار نخواهد شد».
این روزنامه همچنین خبر داده است که بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، نیز روز دوشنبه در حاشیه کنفرانس بینالمللی افغانستان در شهر بن طی دیدار با علیاکبر صالحی «حادثه سفارت انگلیس در تهران را مورد اشاره قرار داده و نسبت به آن ابراز تاسف و نگرانی کرده است، و وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز گفته که «این مسئله قابل پیشبینی نبود».
روزنامه شرق با اشاره به این که «در جریان وقایع حمله به سفارت انگلیس و باغ قلهک در تهران، دولت بریتانیا دیپلماتهای خود را از تهران خارج و سفارت را تعطیل کرد، و همچنین با تعیین زمان ۴۸ ساعته از دیپلماتهای ایرانی خواست این کشور را ترک کنند» و «سفارت ایران در بریتانیا تعطیل شد و دیپلماتها به کشور بازگشتند»، نوشته است که «در واکنش به این حوادث، برخی از کشورهای اروپایی سفرای خود را برای مشورت و کسب اخبار از ایران فراخواندند» و «سفرای بیش از ۲۰ کشور جهان با کسب مجوز از وزارت امور خارجه موفق به بازدید از سفارت انگلیس و باغ قلهک در تهران شدند».
روزنامه دنیای اقتصاد اما خبر داده است که سایت «رجا نیوز» از سایتهای نزدیک به برخی از مقامهای دولت محمود احمدینژاد پیشنهاد کرده است که خود «وزارت خارجه باید تسخیر شود».
به نوشته این روزنامه، این سایت نزدیک به برخی از مقامهای دولتی با تاکید بر این که «متولی اصلی دستگاه دیپلماسی در سایر کشورها از جایگاه بیبدیل حاکمیتی و نقشآفرینی غیرقابل انکار برخوردار است» تاکید کرده است که «وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در بهترین حالت، مجری دستورات و مصوبات بوده و توفیقی در هماهنگی و مدیریت نهادهای مرتبط با سیاست خارجی ندارد».
دنیای اقتصاد گزارش داده است که «سایت رجانیوز» خطاب به کسانی که از آنها به عنوان «نیروهای مومن و انقلابی» نام برده نوشته است که «بهتر نیست که در این شرایط، به جای حمله به سفارت انگلیس، پیشانی دستگاه دیپلماسی کشور به تسخیر نیروهای انقلابی و مومن کشور در آمده، و در یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور، طرحی نو در انداخته شود؟»
افزایش اختلال و کاهش سرعت اینترنت در ایران
روزنامه دنیای اقتصاد از «افزایش اختلال و کاهش سرعت اینترنت» خبر داده و نوشته است که هیچ مقام مسئولی «پاسخگو نیست».
این روزنامه نوشته است که در هفتههای اخیر و به ویژه در یک هفته اخیر «سرعت اینترنت» در ایران «آن قدر پایین است که حتی نمیتوان یک صفحه اینترنتی باز کرد»، اما شرکتهای اینترنتی میگویند که «مشکل از شرکت نیست، مشکل از دیتای مخابرات است» و «شرکت مخابرات هم علت اصلی اختلال در اینترنت کشور را به شرکت ارتباطات زیرساخت» ارجاع میدهد.
دنیای اقتصاد با اشاره به این که قطع و اختلال اینترنت به مشکلی روزانه تبدیل شده و «حداقل از ابتدای آذرماه تاکنون شبکه اینترنت کشور با قطعیهای چند ساعته مواجه بوده است»، نوشته است که «برای نمونه در روز دوم آذرماه شبکه اینترنت کشور با ۱۳۵ دقیقه اختلال شدید، در روز سوم آذر با ۲۴۰ دقیقه اختلال شدید» و «در روز هشتم و نهم آذر با ۵ دقیقه قطعی کامل مواجه بوده است».
این روزنامه همچنین نوشته است که «در تماس با شرکت زیرساخت در خصوص قطعیهای چند روز اخیر روابط عمومی این شرکت اظهار کرد که خبرنگاران زیادی طی این چند روز با ما تماس گرفته و صحبت از کاهش سرعت اینترنت میکنند که ما هم بلافاصله از بخش فنی خواستار گزارشی در این خصوص شدیم، اما آنها اعلام کردهاند که شبکه زیرساخت با هیچ گونه مشکلی مواجه نیست».
محمود خسروی، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، نیز اعلام کرده است که قطعی اینترنت مربوط به شرکت ارتباطات زیرساخت نیست و مشترکانی که دچار مشکل شدهاند علت را از مراکزی که اینترنت خود را دریافت کردهاند جستوجو کنند.
روزنامه دنیای اقتصاد همزمان از قول کارشناسان نوشته است که «کاهش سرعت اینترنت روی برخی از آدرسهای اینترنتی که به پروتکل HTTPS مرتبط است، دیده میشود» و «بیشتر کاربران در بازکردن ایمیل یا استفاده از خدمات اینترنتی بانکی خود با مشکل شدید مواجه هستند».
این روزنامه همچنین از قول «یکی از مدیران شرکت خدماتدهنده اینترنت پرسرعت» نوشته است که «سرویس اینترنت روزانه با کاهش ۷۰ تا ۸۰ درصد سرعت مواجه میشود و شرکت زیرساخت هم که تنها متولی ورود پهنای باند به کشور است آن را قبول نمیکند».
دنیای اقتصاد همچنین از قول یک عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی نوشته است که «با شرایط فعلی وضعیت اینترنت بهتر است که بگویم که اینترنتی در کشور وجود ندارد».
«گسترش تحریمهای استرالیا علیه ایران به بخشهای مالی و نفت»
روزنامههای جمهوری اسلامی از «گسترش تحریمهای استرالیا علیه ایران» خبر داده و نوشته است که «استرالیا به دنبال افزایش نگرانیها در مورد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، تحریمهای اعمالی خود علیه ایران را به بخشهای مالی و نفت توسعه داد».
این روزنامه تحریمهای جدید اتحادیه اروپا را هم یادآوری کرده و نوشته است که «هفته گذشته نیز اتحادیه اروپا فهرستی ۱۸۰ موردی از مقامات و شرکتهای تحریم شده ایرانی منتشر کرده بود».
روزنامه جمهوری اسلامی همچنین نوشته است که «پس از انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در آن نسبت به «ماهیت نظامی فعالیتهای هستهای ایران ابراز نگرانی شده بود»، کشورهای «انگلیس، کانادا و آمریکا نیز تحریمهای مضاعفی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا درآوردند».
«افزایش شهریه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی»
روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی از «افزایش شهریه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی»، از «افزایش غیررسمی» شهریهها در موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی تحت نظارت وزارت علوم خبر داده است.
به نوشته این روزنامه، «تعدادی از موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی طی اطلاعیههایی اعلام کردهاند برای دریافت مبلغی از دانشجویان به صورت مازاد بر شهریهشان مجوز گرفتهاند» و دانشجویان باید «علاوه بر شهریهای که هنگام ثبت نام نیمسال جاری از دانشجویان دریافت کردهاند، ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان دیگر» هم پرداخت کنند.
جام جم تاکید کرده است که «موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی هنگام دریافت این ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان، عنوان میکنند بر اساس بخشنامه وزارت علوم اقدام به دریافت این مبلغ میکنند»، اما «از ارائه بخشنامه وزارت علوم سر باز میزنند و مطرح میکنند که این بخشنامه محرمانه است».
روزنامه جام جم با اشاره به این که «در حال حاضر حدود ۱۸۳ هزار دانشجو در موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند» نوشته است که این موسسات به دانشجویان اعلام کردهاند که دریافت ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان از هر دانشجو بر اساس بخشنامه وزارت علوم و «برای رسیدگی به امور فرهنگی و ورزشی» صورت میگیرد.
روزنامه دنیای اقتصاد از «افزایش اختلال و کاهش سرعت اینترنت» در ایران خبر داده و نوشته است که هیچ مقام مسئولی در قبال قطعی مکرر و کاهش سرعت اینترنت که از ابتدای آذرماه افزایش یافته، «پاسخگو نیست».
روزنامه جمهوری اسلامی از «گسترش تحریمهای استرالیا علیه ایران به بخشهای مالی و نفت» خبر داده، و روزنامه جام جم گزارشی از «افزایش شهریه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی» منتشر کرده و نوشته است که این افزایش با «بخشنامه محرمانه وزارت علوم» اجرا میشود.
«حمله به سفارت انگلیس، صالحی را به عذرخواهی وادار کرد»
روزنامههای شرق و مردمسالاری و دنیای اقتصاد گزارشهایی درباره ادامه بازتابهای داخلی و بینالمللی حمله به سفارت بریتانیا در تهران منتشر کردهاند و روزنامه شرق از «عذرخواهی وزیر خارجه جمهوری اسلامی به خاطر حمله به سفارت انگلیس» خبر داده است.
روزنامه شرق با اشاره به این که «بازتاب» حمله «تعدادی از دانشجویان بسیجی به سفارت انگلیس و باغ قلهک در تهران» گسترده بوده است، نوشته است که «دامنه این اتفاقات یک هفته پس از حمله به سفارت در حاشیه اجلاس بن در آلمان، وزیر خارجه ایران را به عذرخواهی وادار کرد».
به نوشته این روزنامه، علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در «اجلاس دو روزه بن» که برای بررسی مسائل افغانستان برگزار شده بود در گفتوگو و دیدار با مقامات کشورهای اروپایی در خصوص وقایع سفارت انگلیس توضیح داد» و «در این گفتوگوها نسبت به وقایع حمله به سفارت انگلیس ابراز «تاسف عمیق» کرده و تاکید داشته که حمله به سفارت انگلیس قابل پیشبینی نبوده و مورد تایید نیست».
شرق همچنین نوشته است که علیاکبر صالحی طی دیدار روز دوشنبه در حاشیه کنفرانس بینالمللی بن با کارل بیلت، وزیر امور خارجه سوئد، ادعا کرده است که «حمله به سفارت انگلیس قابل پیشبینی نبوده و مورد تایید نیست».
روزنامه مردمسالاری نیز گزارش داده است که گیدو وستر وله، وزیر خارجه آلمان، هم اعلام کرده است که طی دیدار با علیاکبر صالحی در جریان حضور در اجلاس بن، اعتراض خود را از حمله به سفارت بریتانیا در تهران ابراز کرده و وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز گفته است که از حادثه اخیر در سفارت انگلیس در تهران «عمیقا متاسف» است و تاکید کرده که برای جلوگیری از «وقوع دوباره چنین حادثهای هر اقدامی را انجام خواهد داد» و «اطمینان داده که چنین حوادثی تکرار نخواهد شد».
این روزنامه همچنین خبر داده است که بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، نیز روز دوشنبه در حاشیه کنفرانس بینالمللی افغانستان در شهر بن طی دیدار با علیاکبر صالحی «حادثه سفارت انگلیس در تهران را مورد اشاره قرار داده و نسبت به آن ابراز تاسف و نگرانی کرده است، و وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز گفته که «این مسئله قابل پیشبینی نبود».
روزنامه شرق با اشاره به این که «در جریان وقایع حمله به سفارت انگلیس و باغ قلهک در تهران، دولت بریتانیا دیپلماتهای خود را از تهران خارج و سفارت را تعطیل کرد، و همچنین با تعیین زمان ۴۸ ساعته از دیپلماتهای ایرانی خواست این کشور را ترک کنند» و «سفارت ایران در بریتانیا تعطیل شد و دیپلماتها به کشور بازگشتند»، نوشته است که «در واکنش به این حوادث، برخی از کشورهای اروپایی سفرای خود را برای مشورت و کسب اخبار از ایران فراخواندند» و «سفرای بیش از ۲۰ کشور جهان با کسب مجوز از وزارت امور خارجه موفق به بازدید از سفارت انگلیس و باغ قلهک در تهران شدند».
روزنامه دنیای اقتصاد اما خبر داده است که سایت «رجا نیوز» از سایتهای نزدیک به برخی از مقامهای دولت محمود احمدینژاد پیشنهاد کرده است که خود «وزارت خارجه باید تسخیر شود».
به نوشته این روزنامه، این سایت نزدیک به برخی از مقامهای دولتی با تاکید بر این که «متولی اصلی دستگاه دیپلماسی در سایر کشورها از جایگاه بیبدیل حاکمیتی و نقشآفرینی غیرقابل انکار برخوردار است» تاکید کرده است که «وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در بهترین حالت، مجری دستورات و مصوبات بوده و توفیقی در هماهنگی و مدیریت نهادهای مرتبط با سیاست خارجی ندارد».
دنیای اقتصاد گزارش داده است که «سایت رجانیوز» خطاب به کسانی که از آنها به عنوان «نیروهای مومن و انقلابی» نام برده نوشته است که «بهتر نیست که در این شرایط، به جای حمله به سفارت انگلیس، پیشانی دستگاه دیپلماسی کشور به تسخیر نیروهای انقلابی و مومن کشور در آمده، و در یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور، طرحی نو در انداخته شود؟»
افزایش اختلال و کاهش سرعت اینترنت در ایران
روزنامه دنیای اقتصاد از «افزایش اختلال و کاهش سرعت اینترنت» خبر داده و نوشته است که هیچ مقام مسئولی «پاسخگو نیست».
این روزنامه نوشته است که در هفتههای اخیر و به ویژه در یک هفته اخیر «سرعت اینترنت» در ایران «آن قدر پایین است که حتی نمیتوان یک صفحه اینترنتی باز کرد»، اما شرکتهای اینترنتی میگویند که «مشکل از شرکت نیست، مشکل از دیتای مخابرات است» و «شرکت مخابرات هم علت اصلی اختلال در اینترنت کشور را به شرکت ارتباطات زیرساخت» ارجاع میدهد.
دنیای اقتصاد با اشاره به این که قطع و اختلال اینترنت به مشکلی روزانه تبدیل شده و «حداقل از ابتدای آذرماه تاکنون شبکه اینترنت کشور با قطعیهای چند ساعته مواجه بوده است»، نوشته است که «برای نمونه در روز دوم آذرماه شبکه اینترنت کشور با ۱۳۵ دقیقه اختلال شدید، در روز سوم آذر با ۲۴۰ دقیقه اختلال شدید» و «در روز هشتم و نهم آذر با ۵ دقیقه قطعی کامل مواجه بوده است».
این روزنامه همچنین نوشته است که «در تماس با شرکت زیرساخت در خصوص قطعیهای چند روز اخیر روابط عمومی این شرکت اظهار کرد که خبرنگاران زیادی طی این چند روز با ما تماس گرفته و صحبت از کاهش سرعت اینترنت میکنند که ما هم بلافاصله از بخش فنی خواستار گزارشی در این خصوص شدیم، اما آنها اعلام کردهاند که شبکه زیرساخت با هیچ گونه مشکلی مواجه نیست».
محمود خسروی، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، نیز اعلام کرده است که قطعی اینترنت مربوط به شرکت ارتباطات زیرساخت نیست و مشترکانی که دچار مشکل شدهاند علت را از مراکزی که اینترنت خود را دریافت کردهاند جستوجو کنند.
روزنامه دنیای اقتصاد همزمان از قول کارشناسان نوشته است که «کاهش سرعت اینترنت روی برخی از آدرسهای اینترنتی که به پروتکل HTTPS مرتبط است، دیده میشود» و «بیشتر کاربران در بازکردن ایمیل یا استفاده از خدمات اینترنتی بانکی خود با مشکل شدید مواجه هستند».
این روزنامه همچنین از قول «یکی از مدیران شرکت خدماتدهنده اینترنت پرسرعت» نوشته است که «سرویس اینترنت روزانه با کاهش ۷۰ تا ۸۰ درصد سرعت مواجه میشود و شرکت زیرساخت هم که تنها متولی ورود پهنای باند به کشور است آن را قبول نمیکند».
دنیای اقتصاد همچنین از قول یک عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی نوشته است که «با شرایط فعلی وضعیت اینترنت بهتر است که بگویم که اینترنتی در کشور وجود ندارد».
«گسترش تحریمهای استرالیا علیه ایران به بخشهای مالی و نفت»
روزنامههای جمهوری اسلامی از «گسترش تحریمهای استرالیا علیه ایران» خبر داده و نوشته است که «استرالیا به دنبال افزایش نگرانیها در مورد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، تحریمهای اعمالی خود علیه ایران را به بخشهای مالی و نفت توسعه داد».
این روزنامه تحریمهای جدید اتحادیه اروپا را هم یادآوری کرده و نوشته است که «هفته گذشته نیز اتحادیه اروپا فهرستی ۱۸۰ موردی از مقامات و شرکتهای تحریم شده ایرانی منتشر کرده بود».
روزنامه جمهوری اسلامی همچنین نوشته است که «پس از انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در آن نسبت به «ماهیت نظامی فعالیتهای هستهای ایران ابراز نگرانی شده بود»، کشورهای «انگلیس، کانادا و آمریکا نیز تحریمهای مضاعفی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا درآوردند».
«افزایش شهریه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی»
روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی از «افزایش شهریه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی»، از «افزایش غیررسمی» شهریهها در موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی تحت نظارت وزارت علوم خبر داده است.
به نوشته این روزنامه، «تعدادی از موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی طی اطلاعیههایی اعلام کردهاند برای دریافت مبلغی از دانشجویان به صورت مازاد بر شهریهشان مجوز گرفتهاند» و دانشجویان باید «علاوه بر شهریهای که هنگام ثبت نام نیمسال جاری از دانشجویان دریافت کردهاند، ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان دیگر» هم پرداخت کنند.
جام جم تاکید کرده است که «موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی هنگام دریافت این ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان، عنوان میکنند بر اساس بخشنامه وزارت علوم اقدام به دریافت این مبلغ میکنند»، اما «از ارائه بخشنامه وزارت علوم سر باز میزنند و مطرح میکنند که این بخشنامه محرمانه است».
روزنامه جام جم با اشاره به این که «در حال حاضر حدود ۱۸۳ هزار دانشجو در موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند» نوشته است که این موسسات به دانشجویان اعلام کردهاند که دریافت ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان از هر دانشجو بر اساس بخشنامه وزارت علوم و «برای رسیدگی به امور فرهنگی و ورزشی» صورت میگیرد.
شرکتهای پتروشیمی ایران: بدهکارترین و وابستهترین
در حالی که صنایع پتروشیمی ایران که در گزارش آذرماه اداره اطلاعات انرژی آمریکا به عنوان یکی از چالشهای عمده دولت ایران برای پیشرفت و پیشبرد پروژهها مطرح شده است، از سوی دیگر بنا بر گزارش روز پنجشنبه خبرگزاری ایسنا، بدهکارترین شرکتهای ایران نیز اتفاقا در همین زمینه فعالاند.
اداره اطلاعات آمریکا در گزارش خود تاکید کرده است که با توجه به مشکلات مالی، پیشرفت بسیار اندکی در پیشبرد پروژههای ساخت پالایشگاه در ایران حاصل شده است.
هم اکنون ۳۸ واحد پتروشیمی در ایران فعال هستند که، طبق گزارش وزارت صنایع و معادن ایران، ارزش صادرات تولیدات پتروشیمی ایران در سال گذشته (با ارزش کل فروش ۱۸ میلیارد دلاری) حدود ۱۱ و نیم میلیارد دلار بوده است، اما به هر حال درصد سهم پتروشیمی در تولید ناخالص داخلی ایران به عنوان دومین دارنده بزرگ گاز و سومین دارنده نفت جهان فقط یک و نیم درصد بوده است.
هم اکنون ۹ پالایشگاه بنزینسازی نیز در ایران فعال هستند و ایران در نظر دارد ظرفیت تولید بنزین خود را با راهاندازی ۶ پالایشگاه دیگر از میزان یک و نیم میلیون بشکه به سه میلیون و دویست هزار بشکه در روز برساند. ایران اعلام کرده است که تا پایان سال جاری خورشیدی ظرفیت تولید بنزین خود را به ۷۰ میلیون لیتر در روز خواهد رساند.
اکنون خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گزارش داده است که «نگاهی به ۲۱ شرکتی که به عنوان بدهکارترین شرکتهای کشور انتخاب شدهاند، گویای آن است که حدود یک چهارم این شرکتها به طور مستقیم در زمینه پتروشیمی فعالاند».
به گزارش این خبرگزاری، براساس آخرین اطلاعات منتشر شده بر پایه آمار سال مالی ۱۳۸۸ (رتبهبندی ۳۰۰ شرکت بزرگ از سوی سازمان مدیریت صنعتی) پنج شرکت پتروشیمی جزء مجموعه بدهکارترین شرکتهای کشور هستند.
اخیرا خبرگزاریهای ایران گزارش کردند که پیشرفت ساخت بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی کشور به نام ستاره خلیج فارس، از ابتدای سال جاری بر روی ۴۰ درصد متوقف شده است.
این پالایشگاه که ۵۵ میلیون لیتر فرآوردههای اصلی مورد نیاز کشور را در صورت بهرهبرداری تامین میکند، در سه فاز تعریف شده که فاز نخست آن قرار است با ظرفیت تولید روزانه ۱۲ میلیون لیتر بنزین و ۶ میلیون لیتر نفت گاز تا پایان سال ۹۱ به بهرهبرداری برسد.
به گفته توفیق آذرمگین، مدیر عامل این پالایشگاه، تاکنون یک میلیارد دلار برای این پالایشگاه سرمایهگذاری شده است و برای تکمیل آن به یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار دیگر نیاز هست.
تحریم و وابستگی صنایع پتروشیمی ایران
ماه گذشته آمریکا، بریتانیا و کانادا در پی انتشار گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران، تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کردند. بریتانیا تمامی روابط مالی و اعتباری خود با بانکهای ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی را قطع کرد و آمریکا اعلام کرد که تحریمهایی علیه صنعت پتروشیمی ایران به اجرا گذاشته است.
در همین حال، به گزارش خبرگزاری رویترز، کره جنوبی که سال گذشته ۳۵۰ میلیون دلار واردات محصولات پتروشیمی از ایران داشته، هم اکنون طرح ممنوعیت واردات محصولات پتروشیمی ایران را در دست بررسی دارد.
طبق گزارش وزارت صنایع ایران، میزان تولید کنونی محصولات پتروشیمی در مجتمعهای تولیدی کشور در حدود ۴۲۹۵۲ هزار تن است که از این میزان ۱۵۰۳۳ هزار تن تحت لیسانس کشور آلمان است. کشور آلمان در واقع با سهم ۳۵ درصدی در تولید محصولات پتروشیمی مجتمعهای تولیدی کشور بیشترین سهم را در این حوزه دارد. پس از آلمان، برتیانیا با ۱۸ درصد، فرانسه با ۱۲ درصد و هلند با ۱۱ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند.
با توجه به این آمار و ارقام، حوزه تکنولوژی در صنعت پتروشیمی ایران کاملا به کشورهای خارجی وابسته است.
این گزارش میافزاید که بیش از نیمی از محصولات تولیدی کشور تا سال ۱۳۹۳ به این ۴ کشور وابسته خواهد بود، البته این آمار به جز طرحهایی هستند که در حال انتخاب لیسانسور هستند که قاعدتاً با توجه به پیشرو بودن این کشورها در این حوزه، تکنولوژی مابقی تولیدات این صنعت در سالهای آتی نیز که در حدود ۲۲ درصد است، توسط همین کشورها باید تأمین شود.
اداره اطلاعات آمریکا در گزارش خود تاکید کرده است که با توجه به مشکلات مالی، پیشرفت بسیار اندکی در پیشبرد پروژههای ساخت پالایشگاه در ایران حاصل شده است.
هم اکنون ۳۸ واحد پتروشیمی در ایران فعال هستند که، طبق گزارش وزارت صنایع و معادن ایران، ارزش صادرات تولیدات پتروشیمی ایران در سال گذشته (با ارزش کل فروش ۱۸ میلیارد دلاری) حدود ۱۱ و نیم میلیارد دلار بوده است، اما به هر حال درصد سهم پتروشیمی در تولید ناخالص داخلی ایران به عنوان دومین دارنده بزرگ گاز و سومین دارنده نفت جهان فقط یک و نیم درصد بوده است.
هم اکنون ۹ پالایشگاه بنزینسازی نیز در ایران فعال هستند و ایران در نظر دارد ظرفیت تولید بنزین خود را با راهاندازی ۶ پالایشگاه دیگر از میزان یک و نیم میلیون بشکه به سه میلیون و دویست هزار بشکه در روز برساند. ایران اعلام کرده است که تا پایان سال جاری خورشیدی ظرفیت تولید بنزین خود را به ۷۰ میلیون لیتر در روز خواهد رساند.
اکنون خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گزارش داده است که «نگاهی به ۲۱ شرکتی که به عنوان بدهکارترین شرکتهای کشور انتخاب شدهاند، گویای آن است که حدود یک چهارم این شرکتها به طور مستقیم در زمینه پتروشیمی فعالاند».
به گزارش این خبرگزاری، براساس آخرین اطلاعات منتشر شده بر پایه آمار سال مالی ۱۳۸۸ (رتبهبندی ۳۰۰ شرکت بزرگ از سوی سازمان مدیریت صنعتی) پنج شرکت پتروشیمی جزء مجموعه بدهکارترین شرکتهای کشور هستند.
اخیرا خبرگزاریهای ایران گزارش کردند که پیشرفت ساخت بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی کشور به نام ستاره خلیج فارس، از ابتدای سال جاری بر روی ۴۰ درصد متوقف شده است.
این پالایشگاه که ۵۵ میلیون لیتر فرآوردههای اصلی مورد نیاز کشور را در صورت بهرهبرداری تامین میکند، در سه فاز تعریف شده که فاز نخست آن قرار است با ظرفیت تولید روزانه ۱۲ میلیون لیتر بنزین و ۶ میلیون لیتر نفت گاز تا پایان سال ۹۱ به بهرهبرداری برسد.
به گفته توفیق آذرمگین، مدیر عامل این پالایشگاه، تاکنون یک میلیارد دلار برای این پالایشگاه سرمایهگذاری شده است و برای تکمیل آن به یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار دیگر نیاز هست.
تحریم و وابستگی صنایع پتروشیمی ایران
ماه گذشته آمریکا، بریتانیا و کانادا در پی انتشار گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران، تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کردند. بریتانیا تمامی روابط مالی و اعتباری خود با بانکهای ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی را قطع کرد و آمریکا اعلام کرد که تحریمهایی علیه صنعت پتروشیمی ایران به اجرا گذاشته است.
در همین حال، به گزارش خبرگزاری رویترز، کره جنوبی که سال گذشته ۳۵۰ میلیون دلار واردات محصولات پتروشیمی از ایران داشته، هم اکنون طرح ممنوعیت واردات محصولات پتروشیمی ایران را در دست بررسی دارد.
طبق گزارش وزارت صنایع ایران، میزان تولید کنونی محصولات پتروشیمی در مجتمعهای تولیدی کشور در حدود ۴۲۹۵۲ هزار تن است که از این میزان ۱۵۰۳۳ هزار تن تحت لیسانس کشور آلمان است. کشور آلمان در واقع با سهم ۳۵ درصدی در تولید محصولات پتروشیمی مجتمعهای تولیدی کشور بیشترین سهم را در این حوزه دارد. پس از آلمان، برتیانیا با ۱۸ درصد، فرانسه با ۱۲ درصد و هلند با ۱۱ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند.
با توجه به این آمار و ارقام، حوزه تکنولوژی در صنعت پتروشیمی ایران کاملا به کشورهای خارجی وابسته است.
این گزارش میافزاید که بیش از نیمی از محصولات تولیدی کشور تا سال ۱۳۹۳ به این ۴ کشور وابسته خواهد بود، البته این آمار به جز طرحهایی هستند که در حال انتخاب لیسانسور هستند که قاعدتاً با توجه به پیشرو بودن این کشورها در این حوزه، تکنولوژی مابقی تولیدات این صنعت در سالهای آتی نیز که در حدود ۲۲ درصد است، توسط همین کشورها باید تأمین شود.
در حالی که رستم قاسمی، وزیر نفت ایران می گوید که از تحریم احتمالی خرید نفت کشورش توسط اتحادیه اروپا نگران نیست، گونتر اوتینگر، مسئول امور انرژی این اتحادیه گفته است که کشورهای اروپایی در مورد ضرورت چنین تحریمی اتفاق نظر دارند.
آقای قاسمی و آقای اوتینگر هر دو در کنگره جهانی نفت در دوحه شرکت کرده اند.وزیر نفت ایران در حاشیه این نشست گفت که کشورهای غربی از سال های اول پس از انقلاب ایران اعمال تحریم علیه ایران را آغاز کرده اند، اما تولید و صادرات نفت ایران در طول این سال ها ادامه داشته است.
او گفت که هر گونه توقف در صادرات نفت ایران می تواند بازار جهانی نفت را با مشکلات عمده ای مواجه کند.
به گفته آقای قاسمی، ایران از تحریم خرید نفتش توسط اروپا نگران نیست.
به گزارش خبرگزاری رویترز، همزمان مسئول امور انرژی اتحادیه اروپا گفت که کشورهای عضو این اتحادیه "به اتفاق" عقیده دارند که تحریم نفتی ایران لازم است.
آقای اوتینگر افزود که چنین تحریمی می بایست به کشورهای بزرگ خارج از اتحادیه اروپا نیز گسترش یابد.
او گفت: "فکر می کنم تحریم خرید نفت ابزار مهمی است، اما باید همه کشورهای بزرگ دیگر، از جمله آمریکا و روسیه را هم به جمع تحریم کنندگان اضافه کنیم. هر چه تعداد کشورها بیشتر باشد، تأثیر آن بیشتر است".
این در حالی است که آمریکا بیش از سی سال است که از ایران نفت نمی خرد و روسیه هم دومین صادر کننده نفت جهان است.
کشورهای اروپایی حدود یک پنجم نفت صادراتی ایران را می خرند.
چین، ژاپن، هند و کره جنوبی بزرگترین کشورهای خریدار نفت ایران در خارج از اتحادیه اروپا هستند.
• گروهی از نهادها و تشکل های ایرانی مقیم خارج از کشور بیانیه ی مشترکی را به مناسبت ۱۶ آذر منتشر کرده اند ...
اخبار روز:
در ۱۶ آذر۱۳۳۲، برای سرکوب جنبش ملی و دموکراتیک دانشجویان، ارتش شاهنشاهی به دانشگاه تهران حمله کرد. سه دانشجو (شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا) را کشت و ده ها نفر را زخمی کرد تا حاکمیت زور بر منطق و آزادی خواهی را به کرسی بنشاند. اما تاریخ نشان داد که ظلم و دیکتاتوری هر گز پا بر جای نخواهد ماند.
دانشجویان دانشگاه تهران که مانند همه دانشجویان پیشتاز و مشعل به دست در تمام جوامع جهانی، با شور و نیروی جوانی خود، علیه ظلم و فساد و حکومت دست نشانده کودتای سیای آمریکا به پا خاسته بودند، مورد هجوم قرار گرفتند تا دیکتاتوری نظام سلطنتی پایه های خود را بر دوش مردم استوار نماید.
از آن تاریخ تا به امروز که ۵۸ سال می گذرد، دانشجویان ایرانی در سراسر دانشگاههای داخلی و در هر کجای جهان که باشند، روز ۱۶ آذر را با یاد جانباختگان و مبارزان این واقعه خونین، گرامی میدارند و به همین مناسبت آن را به عنوان روز دانشجو در تاریخ مبارزات دانشجویی ایران ثبت کرده اند.
در بهمن ماه ۱۳۵۷ مردم ایران بار دیگر برای کسب آزادی بپا خاستند و این بار، رژیم متکی به دیکتاتوری سرنگون شد، اما افسوس که جوانان دانشجو با وجود نقش بارز در واژگونی رژیم سابق، از نخستین گروه های اجتماعی بودند که مورد یورش جمهوری اسلامی تازه به کرسی نشسته واقع شدند و این بار آزادی، پایمال خود کامگی دینی شد.
جمهوری اسلامی ولایت فقیه به رهبری خمینی، با نیت پسرفت به سوی سنتهای کهنه، در مقابل مردم قرار گرفت و باز دانشجویان، زنان آگاه، روزنامه نگاران، وکلا، اقوام، اقلیت های مذهبی، دگر اندیشان و گروه های سیاسی سر از زندان در آوردند و شکنجه و اعدام شدند.
روح الله خمینی که پیش از انقلاب به همه نیرو ها از جمله جنبش دانشجویی تکیه می کرد، چندی پس از کسب قدرت حکومتی، دانشگاهها را مرکز فساد خواند، دستور بستن آن ها را داد و تا « پاکسازی » دانشجویان و اساتید آزادی خواه، باز نگشود.
جمهوری اسلامی به امید سرکوب کامل جنبش دانشجویی، سهمیه ویژه ای برای ورود بسیجیان، اعضای انجمنهای اسلامی و افراد وابسته به نظام، در دانشگاه ها تعیین نمود تا کسانی در آنجا وارد شده و با زور دکترای بگیرند، به مقام استاد برسند و دانشگاه ها را به زائده نظام حاکم بدل نماید. لیکن در سالهای اخیر، بخش عمدهای از همین دانشجویان نیز به جنبش دانشجویی برای عدالت اجتماعی پیوستند و در مقابل رفتار ضد انسانی و آزادی کش جمهوری اسلامی قد علم کردند. امروز بسیاری از همین افراد در زندان های جمهوری اسلامی، در کنار سایر دانشجویان و آزادی خواهان اسیرند.
در هیچ مرحله ای از تاریخ معاصر ایران، جنبش دانشجویی از تکاپو نیافتاده و دچار سکون نشده است. دانشجویان مدافع راستین دمکراسی و آزادی اندیشه هستند.
۱۶ آذر، سالروز جنبش دانشجویی را به روز پشتیبانی از دانشجویان و فعالین اجتماعی و سیاسی زندانی تبدیل کنیم، خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، توقف شکنجه، لغو اعدام برای همیشه در ایران و افشاء بیشتر حکومت فاسد جمهوری اسلامی در جهان شویم!
ما امضا کنندگان زیر، با گرامی داشت روز ۱۶ آذر، به کلیه دانشجویان آزادیخواه، مدافع بیانیه جهانی حقوق بشر و خواهان استقرار دموکراسی در ایران میگوییم که جنبش دانشجویی را ارج می نهیم و پیمان میبندیم که در کنار آنان و دست در دست همه مردم ایران، در راه رهایی کشور آز قید حکومت خود کامه مذهبی و جدایی دولت از دین، گام بر داریم.
امضاکنندگان:
نهادهای حقوق بشری، دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زنان، روزنامه نگاران، مدنی، زیستگاهی ...
• اتحاد برای ایران ـ بلژیک
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران - اورنج کانتی
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران – لس آنجلس
• انجمن تئاتر ایران و آلمان ـ کلن
• انجمن سبلان تولوز ـ فرانسه
• انجمن فرهنگی بیان ـ بلژیک
• انجمن مهرگان ـ گوتنبرگ
• انجمن همبستگی ایرانیان - دالاس
• بنیاد اسماعیل خویی آتلانتا - امریکا
• پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران - آتلانتا - امریکا
• جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران ـ سوئد
• جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش
• حامیان مادران پارک لاله در وین ـ اتریش
• حامیان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
• حقوق بشر در ایران ـ اورلاندو ـ فلوریدا
• دانشجویان سبز برمن
• سکولار دموکراسی برای ایران - شیکاگو – آمریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - نیویورک ـ امریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - واشنگتن دی سی
• شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو ( کالیفرنیا)
• فدراسیون اروپرس
• کانون ایران آزاد
• کانون فرهنگی هنری پگاه ـ وی پرتال ـ آلمان
• مدافعان حقوق بشر برای ایران اورلاندو ـ فلوریدا - امریکا
• مونیخ همیار ایران
• همایش ایرانیان هامبورگ
دانشجویان دانشگاه تهران که مانند همه دانشجویان پیشتاز و مشعل به دست در تمام جوامع جهانی، با شور و نیروی جوانی خود، علیه ظلم و فساد و حکومت دست نشانده کودتای سیای آمریکا به پا خاسته بودند، مورد هجوم قرار گرفتند تا دیکتاتوری نظام سلطنتی پایه های خود را بر دوش مردم استوار نماید.
از آن تاریخ تا به امروز که ۵۸ سال می گذرد، دانشجویان ایرانی در سراسر دانشگاههای داخلی و در هر کجای جهان که باشند، روز ۱۶ آذر را با یاد جانباختگان و مبارزان این واقعه خونین، گرامی میدارند و به همین مناسبت آن را به عنوان روز دانشجو در تاریخ مبارزات دانشجویی ایران ثبت کرده اند.
در بهمن ماه ۱۳۵۷ مردم ایران بار دیگر برای کسب آزادی بپا خاستند و این بار، رژیم متکی به دیکتاتوری سرنگون شد، اما افسوس که جوانان دانشجو با وجود نقش بارز در واژگونی رژیم سابق، از نخستین گروه های اجتماعی بودند که مورد یورش جمهوری اسلامی تازه به کرسی نشسته واقع شدند و این بار آزادی، پایمال خود کامگی دینی شد.
جمهوری اسلامی ولایت فقیه به رهبری خمینی، با نیت پسرفت به سوی سنتهای کهنه، در مقابل مردم قرار گرفت و باز دانشجویان، زنان آگاه، روزنامه نگاران، وکلا، اقوام، اقلیت های مذهبی، دگر اندیشان و گروه های سیاسی سر از زندان در آوردند و شکنجه و اعدام شدند.
روح الله خمینی که پیش از انقلاب به همه نیرو ها از جمله جنبش دانشجویی تکیه می کرد، چندی پس از کسب قدرت حکومتی، دانشگاهها را مرکز فساد خواند، دستور بستن آن ها را داد و تا « پاکسازی » دانشجویان و اساتید آزادی خواه، باز نگشود.
جمهوری اسلامی به امید سرکوب کامل جنبش دانشجویی، سهمیه ویژه ای برای ورود بسیجیان، اعضای انجمنهای اسلامی و افراد وابسته به نظام، در دانشگاه ها تعیین نمود تا کسانی در آنجا وارد شده و با زور دکترای بگیرند، به مقام استاد برسند و دانشگاه ها را به زائده نظام حاکم بدل نماید. لیکن در سالهای اخیر، بخش عمدهای از همین دانشجویان نیز به جنبش دانشجویی برای عدالت اجتماعی پیوستند و در مقابل رفتار ضد انسانی و آزادی کش جمهوری اسلامی قد علم کردند. امروز بسیاری از همین افراد در زندان های جمهوری اسلامی، در کنار سایر دانشجویان و آزادی خواهان اسیرند.
در هیچ مرحله ای از تاریخ معاصر ایران، جنبش دانشجویی از تکاپو نیافتاده و دچار سکون نشده است. دانشجویان مدافع راستین دمکراسی و آزادی اندیشه هستند.
۱۶ آذر، سالروز جنبش دانشجویی را به روز پشتیبانی از دانشجویان و فعالین اجتماعی و سیاسی زندانی تبدیل کنیم، خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، توقف شکنجه، لغو اعدام برای همیشه در ایران و افشاء بیشتر حکومت فاسد جمهوری اسلامی در جهان شویم!
ما امضا کنندگان زیر، با گرامی داشت روز ۱۶ آذر، به کلیه دانشجویان آزادیخواه، مدافع بیانیه جهانی حقوق بشر و خواهان استقرار دموکراسی در ایران میگوییم که جنبش دانشجویی را ارج می نهیم و پیمان میبندیم که در کنار آنان و دست در دست همه مردم ایران، در راه رهایی کشور آز قید حکومت خود کامه مذهبی و جدایی دولت از دین، گام بر داریم.
امضاکنندگان:
نهادهای حقوق بشری، دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زنان، روزنامه نگاران، مدنی، زیستگاهی ...
• اتحاد برای ایران ـ بلژیک
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران - اورنج کانتی
• اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران – لس آنجلس
• انجمن تئاتر ایران و آلمان ـ کلن
• انجمن سبلان تولوز ـ فرانسه
• انجمن فرهنگی بیان ـ بلژیک
• انجمن مهرگان ـ گوتنبرگ
• انجمن همبستگی ایرانیان - دالاس
• بنیاد اسماعیل خویی آتلانتا - امریکا
• پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران - آتلانتا - امریکا
• جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران ـ سوئد
• جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش
• حامیان مادران پارک لاله در وین ـ اتریش
• حامیان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
• حقوق بشر در ایران ـ اورلاندو ـ فلوریدا
• دانشجویان سبز برمن
• سکولار دموکراسی برای ایران - شیکاگو – آمریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - نیویورک ـ امریکا
• سکولار دموکراسی برای ایران - واشنگتن دی سی
• شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو ( کالیفرنیا)
• فدراسیون اروپرس
• کانون ایران آزاد
• کانون فرهنگی هنری پگاه ـ وی پرتال ـ آلمان
• مدافعان حقوق بشر برای ایران اورلاندو ـ فلوریدا - امریکا
• مونیخ همیار ایران
• همایش ایرانیان هامبورگ