• علی عبدالله صالح روز چهارشنبه در کاخ پادشاهی عربستان و با حضور مقامات چند کشور عربی و برخی نیروهای مخالف یمنی طرح واگذاری قدرت را امضا کرد ...
اخبار روز:
ابتکار: علی عبدالله صالح سرانجام دیروز چهارشنبه در جلسهای که در کاخ پادشاهی عربستان و با حضور مقامات چند کشور عربی و برخی نیروهای مخالف یمنی برگزار شد، طرح شورای همکاری خلیج فارس را امضا کرد. طرح شورای همکاری خلیج فارس برای واگذاری قدرت از سوی عبدالله صالح ارائه شده است.
به گزارش ایسنا، علی عبدالله صالح بالاخره پس از ماهها کش و قوس حاضر شد پست ریاستجمهوری یمن را واگذار کند.در نشستی که در کاخ پادشاهی عربستان و با حضور ملک عبدالله، مسئولان بلندپایه این کشور،دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، وزیران خارجه کشورهای عضو این شورا، جمال بن عمر، فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن و تعدادی از سفرای کشورهای خارجی در این کشور برگزار شد، طرح شورای همکاری برای کنارهگیری صالح از قدرت توسط وی و مخالفانش به امضا رسید.
بعد از هفتهها تلاش فرستاده ویژه سازمان ملل در یمن برای ایجاد توافق میان مخالفان و حزب حاکم درخصوص امضای طرح شورای همکاری خلیج فارس، رئیسجمهوری یمن امروز برای حضور در مراسم امضای این طرح به ریاض، پایتخت عربستان وارد شد.
مکانیسم اجرایی طرح شورای همکاری خلیج فارس شامل دو مرحله است که مرحله اول از روز امضای این طرح آغاز و تا زمان برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری طی ۹۰ روز به پایان میرسد، در حالی که مرحله دوم از تاریخ اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به مدت دو سال آغاز و با برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری پس از برگزاری رفراندوم به پایان میرسد.
مرحله اول این مکانیسم شامل چندین محور است، محور اول مربوط به امضای این طرح از سوی صالح یا معاونش و همچنین اعضای احزاب مخالف اللقاء المشترک و کنگره ملی حاکم است و محور دوم شامل انتقال کامل اختیارات صالح به معاونش است.محور سوم شامل معرفی نامزدهای احزاب مخالف برای تصدی پست نخستوزیری و نیز معرفی نامزدهای حزب مخالف و حزب ملی حاکم جهت انتصاب پستهای وزارتی در دولت جدید طی یک هفته است.بر اساس محور چهارم مکانیسم اجرایی طرح شورای خلیج فارس اعضای دولت جدید نباید از بین کسانی انتخاب شوند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم قوانین حقوق بشر یا آزادیهای عمومی شهروندان را نقض کرده باشند.این طرح در محورهای پنجم و ششم بر لزوم تصمیمگیریهای توافقی دولت و پارلمان تاکید دارد و در محور هفتم بر تصویب چارچوب ارائه شده در مکانیسم اجرایی در زمینه تضمینهایی برای رئیسجمهور و معاونانش تاکید شده است که در طرح شورای همکاری خلیج فارس به آن اشاره شده است. براساس محور هشتم دولت باید با مخالفان گفتوگو کند و این امر برای تحقق اهداف انقلاب ملی جوانان و اجرای خواستههایشان است.
به گزارش ایسنا، علی عبدالله صالح بالاخره پس از ماهها کش و قوس حاضر شد پست ریاستجمهوری یمن را واگذار کند.در نشستی که در کاخ پادشاهی عربستان و با حضور ملک عبدالله، مسئولان بلندپایه این کشور،دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، وزیران خارجه کشورهای عضو این شورا، جمال بن عمر، فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن و تعدادی از سفرای کشورهای خارجی در این کشور برگزار شد، طرح شورای همکاری برای کنارهگیری صالح از قدرت توسط وی و مخالفانش به امضا رسید.
بعد از هفتهها تلاش فرستاده ویژه سازمان ملل در یمن برای ایجاد توافق میان مخالفان و حزب حاکم درخصوص امضای طرح شورای همکاری خلیج فارس، رئیسجمهوری یمن امروز برای حضور در مراسم امضای این طرح به ریاض، پایتخت عربستان وارد شد.
مکانیسم اجرایی طرح شورای همکاری خلیج فارس شامل دو مرحله است که مرحله اول از روز امضای این طرح آغاز و تا زمان برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری طی ۹۰ روز به پایان میرسد، در حالی که مرحله دوم از تاریخ اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به مدت دو سال آغاز و با برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری پس از برگزاری رفراندوم به پایان میرسد.
مرحله اول این مکانیسم شامل چندین محور است، محور اول مربوط به امضای این طرح از سوی صالح یا معاونش و همچنین اعضای احزاب مخالف اللقاء المشترک و کنگره ملی حاکم است و محور دوم شامل انتقال کامل اختیارات صالح به معاونش است.محور سوم شامل معرفی نامزدهای احزاب مخالف برای تصدی پست نخستوزیری و نیز معرفی نامزدهای حزب مخالف و حزب ملی حاکم جهت انتصاب پستهای وزارتی در دولت جدید طی یک هفته است.بر اساس محور چهارم مکانیسم اجرایی طرح شورای خلیج فارس اعضای دولت جدید نباید از بین کسانی انتخاب شوند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم قوانین حقوق بشر یا آزادیهای عمومی شهروندان را نقض کرده باشند.این طرح در محورهای پنجم و ششم بر لزوم تصمیمگیریهای توافقی دولت و پارلمان تاکید دارد و در محور هفتم بر تصویب چارچوب ارائه شده در مکانیسم اجرایی در زمینه تضمینهایی برای رئیسجمهور و معاونانش تاکید شده است که در طرح شورای همکاری خلیج فارس به آن اشاره شده است. براساس محور هشتم دولت باید با مخالفان گفتوگو کند و این امر برای تحقق اهداف انقلاب ملی جوانان و اجرای خواستههایشان است.
• تجاوز به حقوق زنان و دختران به تبعیض و نابرابری حقوقی و اعمال سلطه و خشونت «قانونی» محدود نمیشود. عقب ماندگی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سنتّ ها و آداب و رسوم مردسالارانه هم عامل بسیاری از رفتارها و هنجارهای خشونت باری است که درباره زنان و دختران صورت می پذیرند ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
پنجشنبه ٣ آذر ۱٣۹۰ - ۲۴ نوامبر ۲۰۱۱
پنجشنبه ٣ آذر ۱٣۹۰ - ۲۴ نوامبر ۲۰۱۱
عهدنامه بین المللی در راستای محو هرگونه تبعیض درباره زنان در تاریخ ۱٨ دسامبر ۱۹۷۹ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحّد رسید. پیش از آن برابری حقوقی بین زن و مرد در همه اسناد بین المللی مورد پذیرش قرار گرفته بود.
در صدر منشور سازمان ملل، مصوّب ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵، ملل متحّد یکبار دیگر «ایمان خود به حقوق اساسی بشر و کرامت و ارزش شخسیت انسان و برابری حقوق بین زن و مرد و بین ملّت ها از کوچک و بزرگ» اعلام کرده بودند.
در مقدمّه اعلامّیه جهانی حقوق بشر، مصوّب ۱۰ دسامبر ۱۹۴٨، تصریح شده بود که «شناسائی کرامت ذاتی تمامی اعضای خانواده بشری و حقوق برابر و انتقال ناپذیر آنان، بنیان آزادی عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهند».
در میثاق های بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مصوّب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶، دولت های عضو تعهد کرده اند که تمامی حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصرّح در آن دو میثاق را به گونه ای برابر برای مردان و زنان تأمین کنند.
ولی نابرابری حقوقی و تبعیض بین زن و مرد در همه جامعه های بشری و به درجات مختلف، به چشم می خورد. از اینرو تصویب یک عهدنامه ویژه در باره رفع تبعیض از زنان ضروری می نمود. در این عهدنامه دولت های عضو ضمن محکوم کردن هرگونه تبعیض نسبت به زنان تعهّد کرده اند که نه تنها در قوانین خود و در صدر آنها در قوانین اساسی، اصل برابری حقوقی زن و مرد را تصریح نمایند که با تصویب قوانین مناسب و تدابیر عملی و در صورت لزوم تعیین مجازات، اعمال هرگونه تبعیض و محرومیّت حقوقی را درباره زنان ممنوع کنند و موجبات استیفای واقعی زنان از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به گونه ای برابر با مردان فراهم آورند.همچمین سیاست های اجتماعی- فرهنگی خود را به سمت و سویی سوق دهند که رسوم و عادات و پیش داوری ها در راستای کرامت و منزلت زن و مرد تحّول یابند.
از سوی دیگر به منظور نظارت و بررسی چگونگی اجرای عهدنامه، کمیته ای مرکب از ۲٣ کارشناس پیش بینی شد که توسط مجمع عمومی نمایندگان کشورهای عضو انتخاب می شوند. دولت های متعاهد بایستی هر چهار سال یکبار گزارشی از چگونگی اجرای عهدنامه در کشور خویش به این کمیته تسلیم نمایند.
در حال حاضر از ۱۹٣ کشور عضو سازمان ملل متحّد، ۱٨۶ کشور به عهدنامه محو هر گونه تبعیض در باره زنان پیوسته اند و ایران در زمره ۷ کشوری است که تا کنون از امضاء و تصویب این عهدنامه طفره می روند. طرفه اینکه در اجلاس کمیته حقوق بشر، ناظر بر چگونگی اجرای میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی از سوی کشورهای عضو، که ماه گذشته در ژنو برگذار شد، هیأت نمایندگی عریض و طویل جمهوری اسلامی که در آن چند زن «محجبّه» هم عضویت داشتند همچنان بر طبل تبلیغات دروغین مبنی بر مقام و موقعیّت شامخ زن در جمهوری اسلامی می کوبیدند. امّا از پاسخ به این پرسش ساده کارشناسان کمیته حقوق بشر : که اگر واقعیت چنانست که ایشان می گویند چرا جمهوری اسلامی ایران تا کنون به عهدنامه محو هر گونه تبعیض در باره زنان نپیوسته، در ماندند.
در همان راستا، پروتکل اختیاری الحاقی به این عهدنامه هم در سال ۱۹۹۹ به تصویب رسید. در این پروتکل به شهروندان کشورهای عضو عهدنامه حق داده اند که در قبال نقض یا عدم اجرای آن به کمیته پیش بینی شده در عهدنامه شکایت برند. تا کنون ۹٨ کشور به این پروتکل پیوسته اند و مبارزه گروههای مدافع حقوق زن برای الحاق دیگر کشورها به این پروتکل ادامه دارد.
به موازات تصویب این پروتکل، مجمع عمومی سازمان ملل روز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی برای محو خشونت درباره زنان برگزید. علت گزینش روز ۲۵ نوامبر به فاجعه قتل سه خواهر مبارز (خواهران میرابال) که به دستور رافائل تروخیلو دیکتاتور دومینیکن در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ به شیوه فجیعی به قتل رسیدند، باز می گشت.
امّا تجاوز به حقوق زنان و دختران به تبعیض و نابرابری حقوقی و اعمال سلطه و خشونت «قانونی» محدود نمیشود. عقب ماندگی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سنتّ ها و آداب و رسوم مردسالارانه هم عامل بسیاری از رفتارها و هنجارهای خشونت باری است که درباره زنان و دختران صورت می پذیرند. از آن جمله نوعی عمل جراّحی است که در بسیاری از کشورهای آفریقائی و مسلمان بر روی آلت تناسلی دختران ۴ تا ۱۴ ساله، بدون دخالت پزشک و جراّح، صورت می گیرد و به «ختنه» مشهور شده، هر چند که هیچ قرابتی با ختنه پسران ندارد. در هر طایفه و قبیله و هر گروه قومی هم توجیهی برای این رفتار جنایتکارانه تراشیده اند. یا برای کنترل و کاهش میل جنسی زن است ؛ یا با ورود دختر به جامعه زنان ملازمه دارد ؛ یا در اجرای یک سنّت «مذهبی» است و یا برای اینکه از یک «عضو زشت و پلید» کراهت زدایی بشود؟!
بر طبق آخرین ارقام مراجع بین المللی و از جمله «یونیسف»، در حال حاضر بیش از ۷۰ میلیون دختر و زن که قربانی این رسم وحشیانه شده اند، در کشورهای آفریقائی و برخی از کشورهای جنوب غربی آسیا به ویژه یمن، و در بین گروههای مهاجر به اروپا و امریکا و کانادا و استرالیا به سر می برند.
این رفتار و هنجار مجرمانه نه تنها بر خلاف همه عهدنامه ها و میثاق هایی است که در این نوشتنه از آنها یاد کردیم که مخالف صریح کنوانسیون حقوق کودک و عهدنامه بین المللی منع شکنجه و مجازات ها و رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی است. پدر و مادری که بر اثر جهالت یا باورهای ارتجاعی چنین عمل فجیعی را بر دختر خویش تحمیل می کنند، قابل تعقیب قضایی و مجازاتند.
متأسفانه این رسم مجرمانه در برخی از مناطق ایران، در هرمزگان و به ویژه در کردستان، همچنان رواج دارد. نگارنده با چند تن از زنان جوانی که در سنین کودکی قربانی این عمل جنایتکارانه شده اند، دیدار و گفتگو داشته است. برطبق گواهی آنان در دهات و بخش های پاوه، جوانرود، روانسر، مریوان، کامیاران، بانه و سنندج دختران همچنان در معرض این هنجار وحشیانه و غیرانسانی هستند.
از اینرو در روز جهانی برای محو خشونت درباره زنان مخاطب این نوشته مدافعان حقوق زن، حقوق بشر، حقوق کودک و دیگر نهادهای جامعه مدنی به ویژه پزشکان، روانشناسان، جامعه شناسان، آموزگاران و مددکاران اجتماعی اند که با استفاده از همه امکانات و رسانه ها و از جمله از طریق تماس مستقیم و گفتگوهای آموزنده و روشنگرانه با خانواده ها در این مناطق آنان را از عواقب ناگوار و جبران ناپذیری که این عمل شوم به لحاظ جسمی، روانی، جنسی و اجتماعی برای دختران آنان به بار خواهد آورد، آگاه سازند. به موازات این تلاش ها و کوششهای فرهنگی- اجتماعی، با بسیج افکار عمومی مبارزه ای را در راستای تصویب یک قانون در منع و مجازات این عمل ننگین و سبعانه سامان دهند.
عبدالکریم لاهیجی
در صدر منشور سازمان ملل، مصوّب ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵، ملل متحّد یکبار دیگر «ایمان خود به حقوق اساسی بشر و کرامت و ارزش شخسیت انسان و برابری حقوق بین زن و مرد و بین ملّت ها از کوچک و بزرگ» اعلام کرده بودند.
در مقدمّه اعلامّیه جهانی حقوق بشر، مصوّب ۱۰ دسامبر ۱۹۴٨، تصریح شده بود که «شناسائی کرامت ذاتی تمامی اعضای خانواده بشری و حقوق برابر و انتقال ناپذیر آنان، بنیان آزادی عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهند».
در میثاق های بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مصوّب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶، دولت های عضو تعهد کرده اند که تمامی حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصرّح در آن دو میثاق را به گونه ای برابر برای مردان و زنان تأمین کنند.
ولی نابرابری حقوقی و تبعیض بین زن و مرد در همه جامعه های بشری و به درجات مختلف، به چشم می خورد. از اینرو تصویب یک عهدنامه ویژه در باره رفع تبعیض از زنان ضروری می نمود. در این عهدنامه دولت های عضو ضمن محکوم کردن هرگونه تبعیض نسبت به زنان تعهّد کرده اند که نه تنها در قوانین خود و در صدر آنها در قوانین اساسی، اصل برابری حقوقی زن و مرد را تصریح نمایند که با تصویب قوانین مناسب و تدابیر عملی و در صورت لزوم تعیین مجازات، اعمال هرگونه تبعیض و محرومیّت حقوقی را درباره زنان ممنوع کنند و موجبات استیفای واقعی زنان از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به گونه ای برابر با مردان فراهم آورند.همچمین سیاست های اجتماعی- فرهنگی خود را به سمت و سویی سوق دهند که رسوم و عادات و پیش داوری ها در راستای کرامت و منزلت زن و مرد تحّول یابند.
از سوی دیگر به منظور نظارت و بررسی چگونگی اجرای عهدنامه، کمیته ای مرکب از ۲٣ کارشناس پیش بینی شد که توسط مجمع عمومی نمایندگان کشورهای عضو انتخاب می شوند. دولت های متعاهد بایستی هر چهار سال یکبار گزارشی از چگونگی اجرای عهدنامه در کشور خویش به این کمیته تسلیم نمایند.
در حال حاضر از ۱۹٣ کشور عضو سازمان ملل متحّد، ۱٨۶ کشور به عهدنامه محو هر گونه تبعیض در باره زنان پیوسته اند و ایران در زمره ۷ کشوری است که تا کنون از امضاء و تصویب این عهدنامه طفره می روند. طرفه اینکه در اجلاس کمیته حقوق بشر، ناظر بر چگونگی اجرای میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی از سوی کشورهای عضو، که ماه گذشته در ژنو برگذار شد، هیأت نمایندگی عریض و طویل جمهوری اسلامی که در آن چند زن «محجبّه» هم عضویت داشتند همچنان بر طبل تبلیغات دروغین مبنی بر مقام و موقعیّت شامخ زن در جمهوری اسلامی می کوبیدند. امّا از پاسخ به این پرسش ساده کارشناسان کمیته حقوق بشر : که اگر واقعیت چنانست که ایشان می گویند چرا جمهوری اسلامی ایران تا کنون به عهدنامه محو هر گونه تبعیض در باره زنان نپیوسته، در ماندند.
در همان راستا، پروتکل اختیاری الحاقی به این عهدنامه هم در سال ۱۹۹۹ به تصویب رسید. در این پروتکل به شهروندان کشورهای عضو عهدنامه حق داده اند که در قبال نقض یا عدم اجرای آن به کمیته پیش بینی شده در عهدنامه شکایت برند. تا کنون ۹٨ کشور به این پروتکل پیوسته اند و مبارزه گروههای مدافع حقوق زن برای الحاق دیگر کشورها به این پروتکل ادامه دارد.
به موازات تصویب این پروتکل، مجمع عمومی سازمان ملل روز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی برای محو خشونت درباره زنان برگزید. علت گزینش روز ۲۵ نوامبر به فاجعه قتل سه خواهر مبارز (خواهران میرابال) که به دستور رافائل تروخیلو دیکتاتور دومینیکن در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ به شیوه فجیعی به قتل رسیدند، باز می گشت.
امّا تجاوز به حقوق زنان و دختران به تبعیض و نابرابری حقوقی و اعمال سلطه و خشونت «قانونی» محدود نمیشود. عقب ماندگی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سنتّ ها و آداب و رسوم مردسالارانه هم عامل بسیاری از رفتارها و هنجارهای خشونت باری است که درباره زنان و دختران صورت می پذیرند. از آن جمله نوعی عمل جراّحی است که در بسیاری از کشورهای آفریقائی و مسلمان بر روی آلت تناسلی دختران ۴ تا ۱۴ ساله، بدون دخالت پزشک و جراّح، صورت می گیرد و به «ختنه» مشهور شده، هر چند که هیچ قرابتی با ختنه پسران ندارد. در هر طایفه و قبیله و هر گروه قومی هم توجیهی برای این رفتار جنایتکارانه تراشیده اند. یا برای کنترل و کاهش میل جنسی زن است ؛ یا با ورود دختر به جامعه زنان ملازمه دارد ؛ یا در اجرای یک سنّت «مذهبی» است و یا برای اینکه از یک «عضو زشت و پلید» کراهت زدایی بشود؟!
بر طبق آخرین ارقام مراجع بین المللی و از جمله «یونیسف»، در حال حاضر بیش از ۷۰ میلیون دختر و زن که قربانی این رسم وحشیانه شده اند، در کشورهای آفریقائی و برخی از کشورهای جنوب غربی آسیا به ویژه یمن، و در بین گروههای مهاجر به اروپا و امریکا و کانادا و استرالیا به سر می برند.
این رفتار و هنجار مجرمانه نه تنها بر خلاف همه عهدنامه ها و میثاق هایی است که در این نوشتنه از آنها یاد کردیم که مخالف صریح کنوانسیون حقوق کودک و عهدنامه بین المللی منع شکنجه و مجازات ها و رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی است. پدر و مادری که بر اثر جهالت یا باورهای ارتجاعی چنین عمل فجیعی را بر دختر خویش تحمیل می کنند، قابل تعقیب قضایی و مجازاتند.
متأسفانه این رسم مجرمانه در برخی از مناطق ایران، در هرمزگان و به ویژه در کردستان، همچنان رواج دارد. نگارنده با چند تن از زنان جوانی که در سنین کودکی قربانی این عمل جنایتکارانه شده اند، دیدار و گفتگو داشته است. برطبق گواهی آنان در دهات و بخش های پاوه، جوانرود، روانسر، مریوان، کامیاران، بانه و سنندج دختران همچنان در معرض این هنجار وحشیانه و غیرانسانی هستند.
از اینرو در روز جهانی برای محو خشونت درباره زنان مخاطب این نوشته مدافعان حقوق زن، حقوق بشر، حقوق کودک و دیگر نهادهای جامعه مدنی به ویژه پزشکان، روانشناسان، جامعه شناسان، آموزگاران و مددکاران اجتماعی اند که با استفاده از همه امکانات و رسانه ها و از جمله از طریق تماس مستقیم و گفتگوهای آموزنده و روشنگرانه با خانواده ها در این مناطق آنان را از عواقب ناگوار و جبران ناپذیری که این عمل شوم به لحاظ جسمی، روانی، جنسی و اجتماعی برای دختران آنان به بار خواهد آورد، آگاه سازند. به موازات این تلاش ها و کوششهای فرهنگی- اجتماعی، با بسیج افکار عمومی مبارزه ای را در راستای تصویب یک قانون در منع و مجازات این عمل ننگین و سبعانه سامان دهند.
عبدالکریم لاهیجی
اخبار روز:
دیگربان: دو وبلاگنویس محافظهکار، نیروهای دادستانی «مهاجم» به موسسه ایران را «اراذل و اوباش» خوانده و نوشتهاند بازداشتیهای این موسسه با «بدترین فحاشی» در بازداشتگاه مواجه شدهاند.
روز گذشته (دوشنبه ۳۰ آبان) در جریان دستگیری نافرجام علیاکبر جوانفکر٬ مشاور احمدینژاد در موسسه ایران میان نیروهای دادستانی و کارکنان این موسسه درگیریهایی رخ داد که منجر به بازداشت دستکم ۴۰ نفر شد.
حسن روزیطلب٬ خبرنگار سابق روزنامه ایران در واکنش به این درگیریهای خشونتبار در وبلاگ خود نوشته این «حمله یادآور حمله اراذل و اوباش به روزنامهها در دوران مصدق است.»
آقای روزیطلب «حمله» نیروهای دادستانی به موسسه ایران و شلیک گاز اشکآور را همانند «فاجعه کوی دانشگاه تهران» دانسته است.
وی نوشته که نیروهای دادستانی با پرتاب گاز اشکآور در ساختمان روزنامه ایران اقدام به ضرب و جرح و فحاشی به پسران و دختران شاغل در این موسسه کردند.
وبلاگ «گزارش اقلیت» نیز در گزارشی از حوادث روز گذشته موسسه ایران نوشته که ۳۹ تن از بازداشتشدگان این موسسه از «نیروهای حزباللهی فعال در درگیریهای فتنه ۸۸ بودهاند.»
این وبلاگ در ادامه افزوده در بازداشتگاه «بدترین فحاشیها» به بازداشتشدگان و محمود احمدینژاد شده، به طوری که یکی از ماموران همه این کارکنان را «نوچههای» مشایی و بقایی نامیده است.
وبلاگ «گزارش اقلیت» در ادامه گزارش خود نوشته که ماموران در بازداشتگاه خطاب به این کارکنان گفتهاند «به زودی محمود احمدینژاد را با چشمان بسته به بازداشتگاه مذکور خواهند آورد.»
این برای نخستینبار است که وبلاگهای محافظهکار به صراحت تائید میکنند در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی٬ با متهمان به بدترین شکل ممکن برخورد میشود.
پیشتر در جریان ناآرامیهای سال ۱۳۸۸ بسیاری از بازداشتشدگان از برخوردهای زننده و فحاشی ماموران با آنها در بازداشتگاهها خبر داده بودند که رسانههایی همچون ایران این گزارشها را تکذیب میکردند.
اخبار روز:
دیگربان: روز دوشنبه (۳۰ آبان) ماموران دادستانی با مراجعه به موسسه ایران قصد بازداشت علیاکبر جوانفکر٬ مشاور محمود احمدینژاد را داشتند که این مسئله منجر به بروز درگیری و شلیک گاز اشکآور شد.
حامیان احمدینژاد با گذشت دو روز از این اتفاق٬ در وبلاگهای خود انتقادهای تندی متوجه نیروهای دادستانی و پلیس کرده و نوشتهاند این حمله «فاجعهبار» بوده و برای رسانههای دیگر نیز تکرار خواهد شد.
امیرحسن خواجوی٬ یکی از دستاندرکاران ویژهنامه «خاتون» در وبلاگ خود با تشریح وضعیت موسسه ایران هنگام بروز درگیریها نوشته یک روز پیش میدانسته که به این موسسه حمله خواهد شد.
آقای خواجوی با «فاجعهبار» خواندن این حمله افزوده که گمان نمیکرده است ماموران دادستانی و پلیس چنین «وحشیانه» به موسسه ایران حمله کرده و کارکنان آن را مورد ضرب و شتم قرار دهند.
وبلاگ «تکامل در مسیر ظهور» نیز نوشته که حکم بازداشت جوانفکر از سوی «دستهای پشت پرده که در صدد سوء استفاده از قدرت قوه قضائیه» هستند٬ صادر شده بود تا دولت احمدینژاد را «تخریب» کنند.
این وبلاگ در ادامه به صادق لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه هشدار داد است «ملت در مقابل او خواهد ایستاد و در دستان خود حکم صادر شده ولایت در جهت کنارگذاری مسئولی که ره نادرست در پیش میگیرد را دارد.»
محمد رحمانی٬ خبرنگار روزنامه ایران نیز در وبلاگ خود نوشته است: «شاید این نوع حملات تنها به دست قزاقها در حکومت دیکتاتوری پهلوی اول رخ داده باشد ولی حکومت دیکتاتوری رضا شاه کجا و حکومت مبتنی بر اخلاق اسلامی ما کجا؟»
این خبرنگار در ادامه افزوده است: «شاید اشتباه از ما بوده است؛ باید از همان روزی که نیروی انتظامی دست به نهادینه کردن خشونت میبرد صدای اعتراضمان را بلند میکردیم.»
وی در ادامه آورده است: «دوستان خبرنگار و اهالی محترم رسانه اگر امروز این نوع از برخورد تایید و در سایه بهانههای سیاسی نیروی انتظامی و دادستانی تبرئه شود، دیر هنگام نخواهد بود آن روز که سایه سنگین این نوع برخورد به شما هم خواهد رسید.»
محمدرضا شهبازی٬ صاحب وبلاگ «تفکر با چاشنی خنده» که از منتقدان تیم احمدینژاد است با «اشتباه»، «زشت» و «ابلهانه» خواندن حمله به موسسه ایران نوشته است: «این نوع رفتارهای نابخردانه نشان میدهد که نیروی انتظامی در خارج از ستاد و در حوزه صف با مشکلات جدی روبروست٬ مشکلی که اکثر مردم در پاسگاهها با آن دست به گریبانند اما چون رسانهای نمیشود کسی به فکر رفعش نیست.»
به نوشته آقای شهبازی «ظاهراً نیروهای عملیاتی نیروی انتظامی کوچکترین آموزشی در زمینه فرهنگی نمیبینند و قادر نیستند کمترین تشخیصی در چگونگی برخورد با موقعیتهای مختلف بدهند.»
وبلاگ «آرپیجی زن جنگ نرم» نیز با انتقاد از حوادث رخ داده در موسسه ایران٬ خطاب به دادستان تهران نوشته که نیروهای دادستانی به در حین اجرای ماموریت خود به احمدینژاد و کارکنان این موسسه فحاشی کردهاند.
این وبلاگ از حمله نیروهای دادستانی و پلیس به موسسه ایران با عنوان «جنایت» یاد کرده و نوشته است: «اصلا باورم نمیشود که ابعاد این جنایت تا این حد وسیع باشد.»
این وبلاگ در ادامه به خشونت شدید نیروهای پلیس اشاره کرده و نوشته است: «حالا ضرب و شتم خالی هم نبود همراه با فحش خواهر و مادر و رکیکترین الفاظی که از لاتهای کوچه و خیابون هم کمتر میشنویم.»
به نوشته وبلاگ ««آرپیجی زن جنگ نرم» آنهایی که «صابون این عزیزان زحمتکش {پلیس} به تنشون خورده میتونن درک کنن بچهها {کارکنان بازداشت شده موسسه ایران} رو.»
این وبلاگ همچنین نوشته که «من نمیدونم این آقایون شاید فکر کردن ماهر عبدالرشید رو دارن دستگیر میکنن و لشگر ۱۰ زرهی صدامو خلع سلاح کردن و متلاشیشون کردن.»
این برای نخستینبار است که گروهی از محافظهکاران در رویارویی با پلیس و نیروهای دادستانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به طور دسته جمعی بازداشت میشوند.
خشونت نیروهای قضائی و انتظامی در برخورد با این دسته از محافظهکاران با انتقادهای گستردهای مواجه شده است.
پیشتر در جریان ناآرامیهای سال ۱۳۸۸ بسیاری از بازداشتشدگان از برخوردهای زننده و فحاشی ماموران با آنها در بازداشتگاهها خبر داده بودند که رسانههایی همچون ایران این گزارشها را تکذیب میکردند.
حامیان احمدینژاد با گذشت دو روز از این اتفاق٬ در وبلاگهای خود انتقادهای تندی متوجه نیروهای دادستانی و پلیس کرده و نوشتهاند این حمله «فاجعهبار» بوده و برای رسانههای دیگر نیز تکرار خواهد شد.
امیرحسن خواجوی٬ یکی از دستاندرکاران ویژهنامه «خاتون» در وبلاگ خود با تشریح وضعیت موسسه ایران هنگام بروز درگیریها نوشته یک روز پیش میدانسته که به این موسسه حمله خواهد شد.
آقای خواجوی با «فاجعهبار» خواندن این حمله افزوده که گمان نمیکرده است ماموران دادستانی و پلیس چنین «وحشیانه» به موسسه ایران حمله کرده و کارکنان آن را مورد ضرب و شتم قرار دهند.
وبلاگ «تکامل در مسیر ظهور» نیز نوشته که حکم بازداشت جوانفکر از سوی «دستهای پشت پرده که در صدد سوء استفاده از قدرت قوه قضائیه» هستند٬ صادر شده بود تا دولت احمدینژاد را «تخریب» کنند.
این وبلاگ در ادامه به صادق لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه هشدار داد است «ملت در مقابل او خواهد ایستاد و در دستان خود حکم صادر شده ولایت در جهت کنارگذاری مسئولی که ره نادرست در پیش میگیرد را دارد.»
محمد رحمانی٬ خبرنگار روزنامه ایران نیز در وبلاگ خود نوشته است: «شاید این نوع حملات تنها به دست قزاقها در حکومت دیکتاتوری پهلوی اول رخ داده باشد ولی حکومت دیکتاتوری رضا شاه کجا و حکومت مبتنی بر اخلاق اسلامی ما کجا؟»
این خبرنگار در ادامه افزوده است: «شاید اشتباه از ما بوده است؛ باید از همان روزی که نیروی انتظامی دست به نهادینه کردن خشونت میبرد صدای اعتراضمان را بلند میکردیم.»
وی در ادامه آورده است: «دوستان خبرنگار و اهالی محترم رسانه اگر امروز این نوع از برخورد تایید و در سایه بهانههای سیاسی نیروی انتظامی و دادستانی تبرئه شود، دیر هنگام نخواهد بود آن روز که سایه سنگین این نوع برخورد به شما هم خواهد رسید.»
محمدرضا شهبازی٬ صاحب وبلاگ «تفکر با چاشنی خنده» که از منتقدان تیم احمدینژاد است با «اشتباه»، «زشت» و «ابلهانه» خواندن حمله به موسسه ایران نوشته است: «این نوع رفتارهای نابخردانه نشان میدهد که نیروی انتظامی در خارج از ستاد و در حوزه صف با مشکلات جدی روبروست٬ مشکلی که اکثر مردم در پاسگاهها با آن دست به گریبانند اما چون رسانهای نمیشود کسی به فکر رفعش نیست.»
به نوشته آقای شهبازی «ظاهراً نیروهای عملیاتی نیروی انتظامی کوچکترین آموزشی در زمینه فرهنگی نمیبینند و قادر نیستند کمترین تشخیصی در چگونگی برخورد با موقعیتهای مختلف بدهند.»
وبلاگ «آرپیجی زن جنگ نرم» نیز با انتقاد از حوادث رخ داده در موسسه ایران٬ خطاب به دادستان تهران نوشته که نیروهای دادستانی به در حین اجرای ماموریت خود به احمدینژاد و کارکنان این موسسه فحاشی کردهاند.
این وبلاگ از حمله نیروهای دادستانی و پلیس به موسسه ایران با عنوان «جنایت» یاد کرده و نوشته است: «اصلا باورم نمیشود که ابعاد این جنایت تا این حد وسیع باشد.»
این وبلاگ در ادامه به خشونت شدید نیروهای پلیس اشاره کرده و نوشته است: «حالا ضرب و شتم خالی هم نبود همراه با فحش خواهر و مادر و رکیکترین الفاظی که از لاتهای کوچه و خیابون هم کمتر میشنویم.»
به نوشته وبلاگ ««آرپیجی زن جنگ نرم» آنهایی که «صابون این عزیزان زحمتکش {پلیس} به تنشون خورده میتونن درک کنن بچهها {کارکنان بازداشت شده موسسه ایران} رو.»
این وبلاگ همچنین نوشته که «من نمیدونم این آقایون شاید فکر کردن ماهر عبدالرشید رو دارن دستگیر میکنن و لشگر ۱۰ زرهی صدامو خلع سلاح کردن و متلاشیشون کردن.»
این برای نخستینبار است که گروهی از محافظهکاران در رویارویی با پلیس و نیروهای دادستانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به طور دسته جمعی بازداشت میشوند.
خشونت نیروهای قضائی و انتظامی در برخورد با این دسته از محافظهکاران با انتقادهای گستردهای مواجه شده است.
پیشتر در جریان ناآرامیهای سال ۱۳۸۸ بسیاری از بازداشتشدگان از برخوردهای زننده و فحاشی ماموران با آنها در بازداشتگاهها خبر داده بودند که رسانههایی همچون ایران این گزارشها را تکذیب میکردند.
به مناسبت ۱۰ دسامبر - روز جهانی حقوق بشر
• ما از سوم تا یازدهم ماه دسامبر ۲۰۱۱ را برای خواسته های خود، هفته دفاع از حقوق بشر اعلام می کنیم ...
اخبار روز:
منشور جهانی حقوق بشر که در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ در سازمان نوبنیاد ملل متحد تصویب شد، دستاوردی جهانی و متعلق به همه افراد، فرهنگ ها و ملت ها است. در سال های بعد، با تصویب پیمان نامه هایی مانند: پیمان های حقوق زنان، حقوق کودکان و پیمان های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بر ابعاد و وسعت پوشش این منشور حقوق انسانی افزوده شد. احکام عمومی و انسانی این پیمان ها می باید از سوی دولت های امضاکننده در جهان مورد پذیرش و احترام باشند. همه دولت ها با نهادینه کردن و تصویب این پیمان ها در قوانین اساسی و مدنی خود و نیز با تدوین سیاست های برنامه ریزی شده، باید به اجرای آن ها که هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند و از همدیگر تفکیک ناپذیرند، متعهد شوند.
ایران در شمار نخستین اعضای سازمان ملل متحد است و اولین منشور حقوق بشر را در فروردین ماه ۱۳۲۷ امضا کرده و متعهد شد که به اصول این پیمان وفادار باشد. پذیرش رسمی کلیت منشورهای مصوبه در اردیبهشت سال ۱۳۵۴، دولت وقت ایران را به اجرای اصول آن متعهد ساخت. اما در آن زمان محتوای این منشورها، به طور کامل در عمل اجرا نشد. جمهوری اسلامی نیز بعد از استقرار خود تلویحا این سندها را پذیرفته است اما آن ها را رعایت نمی کند.
جمهوری اسلامی با تکیه بر قانون اساسی غیر دموکراتیک و تبعیض گرایانه و دیگر قوانین ایران، در طی سی و سه سال، با سرکوب مطالبات بخشهای عظیمی از مردم چون زنان، کودکان، دانشجویان، کارگران، اقلیت های قومی و مذهبی، زندگی را در جامعه ایران به یک جهنم تبدیل کرده است. جمهوری اسلامی با زیرپای نهادن احکام گوناگون اعلامیه جهانی حقوق بشر، هزاران نفر را کشته و هزاران تن دیگر را به بهانه های گوناگون به بند کشیده است. با توجه و استناد به این قوانین؛ احکام جزائی جمهوری اسلامی از خشن ترین و غیرانسانی ترین احکام جزائی دنیا است.
به دنبال نقض دائم و مکرر منشور جهانی حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی و به دلیل بگیر و ببندها، اعدام های متعدد، به ویژه پس از اعتراضات مردمی به تقلبات انتخاباتی سال ۸۸، ،سازمان های حقوق بشری و ارگان های سیاسی بینالمللی آقای احمد شهید را به عنوان نماینده خود برای تحقیق و بررسی وضیعت حقوق بشر در ایران انتخاب کردند. در طی این مدت، جمهوری اسلامی با عدم صدور روادید، مانع سفر ایشان به ایران شده است.
در گزارش ایشان مانند سایر گزارش های مشابه، بر ادامه نقض آشکار حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران، از جمله به دستگیری های غیر قانونی، سختگیری ها برای کارگران، زنان، حقوق دانان، روزنامه نگاران، دانشجویان، معتقدین به سایر ادیان، دگر اندیشان، اقوام ایرانی، فعالین حقوق بشری و مدنی، بار دیگر تاکید شده است.
ما، بخشی از نهادهای حقوق بشری و دموکراتیک ایرانیان خارج از کشور، با تعهد خود به رعایت بیانیه های جهانی حقوق بشر به عنوان دستاوردی برای بشریت و حفظ کرامت انسانی، این روز جهانی را گرامی می داریم.
ما از همه کنشگران مدنی و حقوق بشری دعوت می کنیم که همراه با ما از سوم تا یازدهم ماه دسامبر۲۰۱۱ را برای خواسته های زیر، هفته دفاع از حقوق بشر اعلام کنند. درطی این هفته، با برگزاری حرکت هایی مانند گردهمایی، راه پیمایی، اجرای کنسرت، برگزاری نمایشگاه و کارهای ابتکاری دیگری می توان گام دیگری در گسترش و تعمیق حقوق انسانی در ایران و جهان برداشت.
۱ ـ نهادینه شدن، قانونی شدن و اجرای همه ی پیمان های جهانی حقوق بشر در ایران
۲ ـ آزادی بدون قید شرط تمامی زندانیان سیاسی - عقیدتی
۳ ـ لغو اعدام وشکنجه
۴ ـ پایان دادن به هرگونه تبعیض جنسی و نقض آشکار حقوق زنان
از همه رهبران سیاسی و شخصیت های برجسته فرهنگی و اجتماعی و همچنین از تمامی شهروندان در سراسر جهان می خواهیم تا رهبران جمهوری اسلامی را که مسئول پیگرد، زندان، شکنجه، تجاوز، اعدام، سنگسار، برخورد خشونت آمیز به راه پیمایی های غیر خشونت آمیز مردم ایران و به بند کشیدن دانشجویان، زنان، روزنامه نگاران، کارگران، وکلا، دراویش، دگراندیشان و غیرقانونی کردن همه نهادهای مدنی و سندیکایی در ایران هستند، محکوم کنند.
سازمان ملل متحد و نهاد های حقوق بشری وابسته به آن، باید هر چه زودتر دست به اقدام زنند و جمهوری اسلامی ایران را به پذیرش آقای احمد شهید و امکان بازدید ایشان از زندانیان سیاسی، عقیدتی و وضیعت عمومی حقوق بشر در ایران وادار کنند.
نام نهادهای برگزار کننده:
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران – لس آنجلس
انجمن پویا ـ کلن
جامعه دفاع آز حقوق بشر در ایران - جنوب کالیفرنیا
جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران ـ سوئد
جمعیت دفاع از مبارزات دمکراتیک مردم ایران ـ کلن
جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش
جوانان و دانشجویان موج سبز ـ کلن
حامیان مادران پارک لاله ـ کلن
حامیان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
حامیان مادران پارک لاله - مادران صلح دورتموند
حامیان مادران پارک لاله در وین ـ اتریش
حقوق بشر در ایران ـ اورلاندو ـ فلوریدا
خانه همبستگی مهر ـ کلن
سکولار دموکراسی برای ایران- شیکاگو - امریکا
شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو ( کالیفرنیا)
کانون ایران آزاد
کانون فرهنگی هنری پگاه ـ وی پرتال ـ آلمان
کانون فرهنگی "نگاه" - اسن
کانون فرهنگی، حقوق بشری سیمرغ، دورتموند
کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی
کمیته ی دفاع از حقوق بشردر ایران - اتریش
مدافعان حقوق بشر برای ایران اورلاندو ـ فلوریدا – آمریکا
نام نهادهای پشتیبان:
اتحاد برای ایران ـ بلژیک
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران - اورنج کانتی انجمن تئاتر ایران و آلمان
انجمن سبلان تولوز ـ فرانسه
انجمن مهرگان یوته بوری
بنیاد اسماعیل خویی آتلانتا - امریکا
پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران - آتلانتا - امریکا
سکولار دموکراسی برای ایران - نیویورک ـ امریکا
سکولار دموکراسی برای ایران - واشنگتن دی سی
فدراسیون اروپرس
حامیان مادران پارک لاله ایران در وین - اتریش
امضاها ادامه دارد
برای همکاری، حمایت و تماس با ما :
free.iran.for.all.iranians@gmail.com
ایران در شمار نخستین اعضای سازمان ملل متحد است و اولین منشور حقوق بشر را در فروردین ماه ۱۳۲۷ امضا کرده و متعهد شد که به اصول این پیمان وفادار باشد. پذیرش رسمی کلیت منشورهای مصوبه در اردیبهشت سال ۱۳۵۴، دولت وقت ایران را به اجرای اصول آن متعهد ساخت. اما در آن زمان محتوای این منشورها، به طور کامل در عمل اجرا نشد. جمهوری اسلامی نیز بعد از استقرار خود تلویحا این سندها را پذیرفته است اما آن ها را رعایت نمی کند.
جمهوری اسلامی با تکیه بر قانون اساسی غیر دموکراتیک و تبعیض گرایانه و دیگر قوانین ایران، در طی سی و سه سال، با سرکوب مطالبات بخشهای عظیمی از مردم چون زنان، کودکان، دانشجویان، کارگران، اقلیت های قومی و مذهبی، زندگی را در جامعه ایران به یک جهنم تبدیل کرده است. جمهوری اسلامی با زیرپای نهادن احکام گوناگون اعلامیه جهانی حقوق بشر، هزاران نفر را کشته و هزاران تن دیگر را به بهانه های گوناگون به بند کشیده است. با توجه و استناد به این قوانین؛ احکام جزائی جمهوری اسلامی از خشن ترین و غیرانسانی ترین احکام جزائی دنیا است.
به دنبال نقض دائم و مکرر منشور جهانی حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی و به دلیل بگیر و ببندها، اعدام های متعدد، به ویژه پس از اعتراضات مردمی به تقلبات انتخاباتی سال ۸۸، ،سازمان های حقوق بشری و ارگان های سیاسی بینالمللی آقای احمد شهید را به عنوان نماینده خود برای تحقیق و بررسی وضیعت حقوق بشر در ایران انتخاب کردند. در طی این مدت، جمهوری اسلامی با عدم صدور روادید، مانع سفر ایشان به ایران شده است.
در گزارش ایشان مانند سایر گزارش های مشابه، بر ادامه نقض آشکار حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران، از جمله به دستگیری های غیر قانونی، سختگیری ها برای کارگران، زنان، حقوق دانان، روزنامه نگاران، دانشجویان، معتقدین به سایر ادیان، دگر اندیشان، اقوام ایرانی، فعالین حقوق بشری و مدنی، بار دیگر تاکید شده است.
ما، بخشی از نهادهای حقوق بشری و دموکراتیک ایرانیان خارج از کشور، با تعهد خود به رعایت بیانیه های جهانی حقوق بشر به عنوان دستاوردی برای بشریت و حفظ کرامت انسانی، این روز جهانی را گرامی می داریم.
ما از همه کنشگران مدنی و حقوق بشری دعوت می کنیم که همراه با ما از سوم تا یازدهم ماه دسامبر۲۰۱۱ را برای خواسته های زیر، هفته دفاع از حقوق بشر اعلام کنند. درطی این هفته، با برگزاری حرکت هایی مانند گردهمایی، راه پیمایی، اجرای کنسرت، برگزاری نمایشگاه و کارهای ابتکاری دیگری می توان گام دیگری در گسترش و تعمیق حقوق انسانی در ایران و جهان برداشت.
۱ ـ نهادینه شدن، قانونی شدن و اجرای همه ی پیمان های جهانی حقوق بشر در ایران
۲ ـ آزادی بدون قید شرط تمامی زندانیان سیاسی - عقیدتی
۳ ـ لغو اعدام وشکنجه
۴ ـ پایان دادن به هرگونه تبعیض جنسی و نقض آشکار حقوق زنان
از همه رهبران سیاسی و شخصیت های برجسته فرهنگی و اجتماعی و همچنین از تمامی شهروندان در سراسر جهان می خواهیم تا رهبران جمهوری اسلامی را که مسئول پیگرد، زندان، شکنجه، تجاوز، اعدام، سنگسار، برخورد خشونت آمیز به راه پیمایی های غیر خشونت آمیز مردم ایران و به بند کشیدن دانشجویان، زنان، روزنامه نگاران، کارگران، وکلا، دراویش، دگراندیشان و غیرقانونی کردن همه نهادهای مدنی و سندیکایی در ایران هستند، محکوم کنند.
سازمان ملل متحد و نهاد های حقوق بشری وابسته به آن، باید هر چه زودتر دست به اقدام زنند و جمهوری اسلامی ایران را به پذیرش آقای احمد شهید و امکان بازدید ایشان از زندانیان سیاسی، عقیدتی و وضیعت عمومی حقوق بشر در ایران وادار کنند.
نام نهادهای برگزار کننده:
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران – لس آنجلس
انجمن پویا ـ کلن
جامعه دفاع آز حقوق بشر در ایران - جنوب کالیفرنیا
جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران ـ سوئد
جمعیت دفاع از مبارزات دمکراتیک مردم ایران ـ کلن
جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش
جوانان و دانشجویان موج سبز ـ کلن
حامیان مادران پارک لاله ـ کلن
حامیان مادران پارک لاله ـ لس آنجلس/ ولی
حامیان مادران پارک لاله - مادران صلح دورتموند
حامیان مادران پارک لاله در وین ـ اتریش
حقوق بشر در ایران ـ اورلاندو ـ فلوریدا
خانه همبستگی مهر ـ کلن
سکولار دموکراسی برای ایران- شیکاگو - امریکا
شبکه همبستگی ملی ایرانیان - فرزنو ( کالیفرنیا)
کانون ایران آزاد
کانون فرهنگی هنری پگاه ـ وی پرتال ـ آلمان
کانون فرهنگی "نگاه" - اسن
کانون فرهنگی، حقوق بشری سیمرغ، دورتموند
کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی
کمیته ی دفاع از حقوق بشردر ایران - اتریش
مدافعان حقوق بشر برای ایران اورلاندو ـ فلوریدا – آمریکا
نام نهادهای پشتیبان:
اتحاد برای ایران ـ بلژیک
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران - اورنج کانتی انجمن تئاتر ایران و آلمان
انجمن سبلان تولوز ـ فرانسه
انجمن مهرگان یوته بوری
بنیاد اسماعیل خویی آتلانتا - امریکا
پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران - آتلانتا - امریکا
سکولار دموکراسی برای ایران - نیویورک ـ امریکا
سکولار دموکراسی برای ایران - واشنگتن دی سی
فدراسیون اروپرس
حامیان مادران پارک لاله ایران در وین - اتریش
امضاها ادامه دارد
برای همکاری، حمایت و تماس با ما :
free.iran.for.all.iranians@gmail.com
محمدعلی جعفری٬ فرمانده سپاه:
رهبر برای مبارزه با اصلاحطلبان چفیه انداخت
به گزارش سایت «نسیمآنلاین»٬ آقای جعفری این مطلب را روز چهارشنبه (دوم آذر) در همایش «پیام ماندگار که در دانشگاه صنعتی شریف بیان کرده و از دوران هشت ساله ریاست جمهوری خاتمی با عنوان «دوران سیاه اصلاحات» یاد کرده است.
وی گفته که «در دوران سیاه اصلاحات رسما اعلام کردند که انقلاب اسلامی متوقف شده است٬ اما فقط رهبر معظم انقلاب در آن مرحله ایستادگی کردند و چفیه را به معنای مبارزه بر گردن انداختند.»
جعفری همچنین افزوده است: «اصلاحطلبان به دنبال پیروی از سکولاریسم بودند که اسناد زیادی از این موضوعات بعد از فتنه ۸۸ کشف شد.»
محافظهکاران به خصوص جریانهای سیاسی نزدیک به علی خامنهای رابطه خصمانهای با اصلاحطلبان و شخص محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور سابق ایران دارند.
در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی٬ رهبر جمهوری اسلامی برای نخستینبار از «چفیه» استفاده کرد که آن زمان هم این حرکت به مبارزه خامنهای با سیاستهای دولت اصلاحات تعبیر شد.
این برای نخستینبار است فرمانده کل سپاه اعلام میکند علی خامنهای در مخالفت با سیاستها و برنامههای دورانی که آن را «دوره سیاه اصلاحات» میداند٬ به مبارزه علنی با رئیسجمهور پرداخته بود.
رهبر جمهوری اسلامی در حال حاضر نیز در تمام برنامهها و دیدارهای خود از «چفیه» استفاده میکند٬ اما آقای جعفری در خصوص چرایی ادامه این حرکت خامنهای توضیحی نداده است.
کیهان: در صحنه واقعی سیاست ایران پارامتری به نام اصلاحطلبی وجود ندارد
سحام نیوز: کیهان در سرمقاله امروز خود با عنوان «۳سؤال سیا درباره ایران» نوشت:
* تردیدی نیست که آمریکایی ها بیش از یک سال است در حال دقیق تر کردن درک و ارزیابی اطلاعاتی خود از ۳ پرسش مهم هستند:
۱- فتنه ۸۸ تا چه حد به لحاظ اجتماعی قابل احیاست؟ (شکل دیگر طرح این سوال که فی المثل کسی مانند فرید زکریا برای یافتن پاسخ آن به ایران آمده بود این است که: چرا بهار عربی به ایران نمی رسد؟!)
۲- رشد منازعات درون حاکمیت بویژه مقابله جویی جریان انحرافی درون دولت با سایر ارکان نظام تا کجا پیش خواهد رفت؟
۳- اثرپذیری محیط داخلی ایران از فشارهای خارجی تابع چه الگوهایی است و مردم ایران علت و اثر فشارهای غرب را چگونه تحلیل می کنند؟
*تا آنجا که به جریان فتنه مربوط می شود یک ارزیابی کم و بیش قطعی در محیط خارجی وجود دارد که می گوید این جریان فاقد سرمایه اجتماعی فعال و در نتیجه فاقد توان بسیج گری اجتماعی است و بنابراین فعلا مهم ترین پروژه نه گذاشتن بارهای سنگین بر دوش آن بلکه احیای این جریان از طریق بازنویسی پروژه فتنه ۸۸ است. در واقع هم اکنون تا آنجا که به معادلات واقعی صحنه سیاست داخلی در ایران مربوط است اساسا پارامتری به نام جریان فتنه (یا آنطور که محمد خاتمی دوست دارد بگوید، اصلاحات) وجود ندارد که بتوان از آن انتظار داشت معادله را به سمت خاصی جابجا کند. بنابراین اولویت اول تجدید حیات این پارامتر است که به وضوح می توان دید غربی ها به آن فکر و برای آن برنامه ریزی می کنند. بدون آنکه قصد یک جمع بندی قطعی داشته باشیم به نظر می رسد آمریکایی ها تصور می کنند ۳ عامل هست که می تواند جریان فتنه را مجددا احیا کند:
نخست، بازگشت این جریان به صحنه سیاسی و کوتاه آمدن نظام از شرط برائت، جبران و مجازات نسبت به فتنه ۸۸ دوم، رشد اختلاف درونی اصولگرایان تا جایی که هیچ دورنمایی برای حل آن وجود نداشته باشد و سوم، بحرانی شدن سیاست خارجی و امنیت ملی ایران به گونه ای که مردم تصور کنند کشور در حال از دست رفتن است.
*درست در اینجاست که مجموعه جریانات وابسته وارد صحنه می شوند. ماموریت آنها ایجاد بسیج اجتماعی نیست چرا که اکنون برای کند ذهن ترین ناظران هم قطعی شده چنین ظرفیتی وجود ندارد. ماموریت این جریان حاد کردن اختلاف درون سیستم با هدف ایجاد فضایی است که در آن بتوانند استدلال کنند پروژه ای به نام اصولگرایی از اساس شکست خورده است و لذا باید آن را به طور کامل کنار گذاشت؛ منتها اشتباه مهلک این جریان این است که هنوز نفهمیده و یا نخواسته است بفهمد که اصولگرایی یک حزب یا گروه نیست بلکه حرکتی برخاسته از باورهای اسلامی و انقلابی مردم است و دشمنان بارها تجربه کرده و دیده اند که مقابله با باورهای دینی مردم ناممکن است.
* تردیدی نیست که آمریکایی ها بیش از یک سال است در حال دقیق تر کردن درک و ارزیابی اطلاعاتی خود از ۳ پرسش مهم هستند:
۱- فتنه ۸۸ تا چه حد به لحاظ اجتماعی قابل احیاست؟ (شکل دیگر طرح این سوال که فی المثل کسی مانند فرید زکریا برای یافتن پاسخ آن به ایران آمده بود این است که: چرا بهار عربی به ایران نمی رسد؟!)
۲- رشد منازعات درون حاکمیت بویژه مقابله جویی جریان انحرافی درون دولت با سایر ارکان نظام تا کجا پیش خواهد رفت؟
۳- اثرپذیری محیط داخلی ایران از فشارهای خارجی تابع چه الگوهایی است و مردم ایران علت و اثر فشارهای غرب را چگونه تحلیل می کنند؟
*تا آنجا که به جریان فتنه مربوط می شود یک ارزیابی کم و بیش قطعی در محیط خارجی وجود دارد که می گوید این جریان فاقد سرمایه اجتماعی فعال و در نتیجه فاقد توان بسیج گری اجتماعی است و بنابراین فعلا مهم ترین پروژه نه گذاشتن بارهای سنگین بر دوش آن بلکه احیای این جریان از طریق بازنویسی پروژه فتنه ۸۸ است. در واقع هم اکنون تا آنجا که به معادلات واقعی صحنه سیاست داخلی در ایران مربوط است اساسا پارامتری به نام جریان فتنه (یا آنطور که محمد خاتمی دوست دارد بگوید، اصلاحات) وجود ندارد که بتوان از آن انتظار داشت معادله را به سمت خاصی جابجا کند. بنابراین اولویت اول تجدید حیات این پارامتر است که به وضوح می توان دید غربی ها به آن فکر و برای آن برنامه ریزی می کنند. بدون آنکه قصد یک جمع بندی قطعی داشته باشیم به نظر می رسد آمریکایی ها تصور می کنند ۳ عامل هست که می تواند جریان فتنه را مجددا احیا کند:
نخست، بازگشت این جریان به صحنه سیاسی و کوتاه آمدن نظام از شرط برائت، جبران و مجازات نسبت به فتنه ۸۸ دوم، رشد اختلاف درونی اصولگرایان تا جایی که هیچ دورنمایی برای حل آن وجود نداشته باشد و سوم، بحرانی شدن سیاست خارجی و امنیت ملی ایران به گونه ای که مردم تصور کنند کشور در حال از دست رفتن است.
*درست در اینجاست که مجموعه جریانات وابسته وارد صحنه می شوند. ماموریت آنها ایجاد بسیج اجتماعی نیست چرا که اکنون برای کند ذهن ترین ناظران هم قطعی شده چنین ظرفیتی وجود ندارد. ماموریت این جریان حاد کردن اختلاف درون سیستم با هدف ایجاد فضایی است که در آن بتوانند استدلال کنند پروژه ای به نام اصولگرایی از اساس شکست خورده است و لذا باید آن را به طور کامل کنار گذاشت؛ منتها اشتباه مهلک این جریان این است که هنوز نفهمیده و یا نخواسته است بفهمد که اصولگرایی یک حزب یا گروه نیست بلکه حرکتی برخاسته از باورهای اسلامی و انقلابی مردم است و دشمنان بارها تجربه کرده و دیده اند که مقابله با باورهای دینی مردم ناممکن است.
کمیسر انرژی اتحادیه اروپا: تحریم نفت ایران مشکلی برای ما ایجاد نمی کند
«گونتر اوتینگر»، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه در واکنش به گزارش هایی در مورد اخلال در تامین انرژی اروپا در صورت تحریم نفت ایران گفت: «این مسئله مشکل خاصی نیست و می توان با کمک سازمان کشورهای صادر کننده نفت، اوپک و دیگر منابع، جای خالی انرژی مورد نیاز را پر کرد.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، آقای اوتینگر گفت: «بحث های در مورد تحریم نفت ایران مطرح شده و این که آیا این مسئله برای اتحادیه اروپا مسئله ساز خواهد بود یا نه. تا آن جایی که گفت وگوها و محاسبات نشان می دهد، اتحادیه اروپا برای تامین منابع انرژی با مانع روبرو نیست و می تواند راه های جایگزین مناسب را پیدا کند.»
برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه روز سه شنبه گفت، پاریس به دنبال مذاکره و گفت وگو با متحدان خود است تا بتوان تحریم های گسترده و یکپارچه ای را به سرعت علیه بانک مرکزی ایران و نیز خدمات فروش نفت ایران اعمال کرد.
بریتانیا هرچند دستور داده تمامی روابط مالی و اعتباری با نهادهای بانکی ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران قطع شود، ولی هیچ گونه تحریم و فشاری متوجه صنایع انرژی و نفت و گاز ایران نکرده است.
فرانسه روز دوشنبه اعلام کرد خواستار اعمال تحریم هایی در ابعاد «بی سابقه» علیه ایران شده و از قدرت های جهانی خواسته تا از خرید نفت ایران خودداری کرده و دارایی های بانک مرکزی جمهوری اسلامی را مسدود کنند.
نیکلا سرکوزی، رییس جمهور فرانسه، در نامه ای به رهبران آمریکا، بریتانیا، آلمان اتحادیه اروپا، کانادا، و ژاپن پیشنهاد خود برای تحریم های تازه را مطرح کرده بود.
نیکلا سرکوزی گفته است:«همزمان با این که ایران برنامه هسته ای خود را به جلو برده از مذاکره سرباز می زند و مردم خود را به انزوا محکوم می کند، فرانسه از تحریم های تازه در ابعاد بی سابقه حمایت می کند تا از این طریق ایران متقاعد شود که باید مذاکره کند.»
رییس جمهوری فرانسه اضافه کرده است:«بنابراین فرانسه به اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن، ایالات متحده، ژاپن و کانادا و کشورهای دیگری که مایل (به همکاری هستند) پیشنهاد می کند تا فورا در خصوص مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی ایران و توقف خرید نفت این کشور تصمیم بگیرند.»
فرانسه از ایران خواسته است تا فعالیت های حساس هسته ای و آزمایش موشک های بالستیک را متوقف کند.
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفت: «اگر متحدان همکاری کنند، ما هم بخشی از این مسئولیت را به عهده می گیریم چرا که مسئله مهم، همکاری متحدان در کنار یکدیگر است و این کار را باید به سرعت دنبال کرد چرا که همین طور که ما حرف می زنیم و مذاکره می کنیم، سانتریفوژها در ایران کار می کنند.»
دیپلمات ها در مقر اتحادیه اروپا می گویند که این اتحادیه قصد دارد تا در نشست روز اول دسامبر خود۲۰۰ نفر از شخصیت های حقیقی و حقوقی و شرکت های ایرانی را مورد تحریم های تازه قرار دهد. این اقدام اتحادیه اروپا برای تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی ایران به دلیل مقابله جویی آن با درخواست های بین المللی در زمینه حل و فصل ابهام های مربوط به برنامه هسته ای اش صورت می گیرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، قرار است تحریم های جدید اتحادیه اروپا در نشست روز اول دسامبر وزیران امور خارجه این اتحادیه در بروکسل بررسی و مورد تصویب قرار گیرد.
تحریم های اتحادیه اروپا در واکنش به گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روز هشتم نوامبر است که در آن تاکید شده است: شواهدی در دست است که نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران ممکن است تحقیقات مرتبط با ساخت جنگ افزار هستهای را به طور مخفیانه ادامه داده باشد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، آقای اوتینگر گفت: «بحث های در مورد تحریم نفت ایران مطرح شده و این که آیا این مسئله برای اتحادیه اروپا مسئله ساز خواهد بود یا نه. تا آن جایی که گفت وگوها و محاسبات نشان می دهد، اتحادیه اروپا برای تامین منابع انرژی با مانع روبرو نیست و می تواند راه های جایگزین مناسب را پیدا کند.»
برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه روز سه شنبه گفت، پاریس به دنبال مذاکره و گفت وگو با متحدان خود است تا بتوان تحریم های گسترده و یکپارچه ای را به سرعت علیه بانک مرکزی ایران و نیز خدمات فروش نفت ایران اعمال کرد.
بریتانیا هرچند دستور داده تمامی روابط مالی و اعتباری با نهادهای بانکی ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران قطع شود، ولی هیچ گونه تحریم و فشاری متوجه صنایع انرژی و نفت و گاز ایران نکرده است.
فرانسه روز دوشنبه اعلام کرد خواستار اعمال تحریم هایی در ابعاد «بی سابقه» علیه ایران شده و از قدرت های جهانی خواسته تا از خرید نفت ایران خودداری کرده و دارایی های بانک مرکزی جمهوری اسلامی را مسدود کنند.
نیکلا سرکوزی، رییس جمهور فرانسه، در نامه ای به رهبران آمریکا، بریتانیا، آلمان اتحادیه اروپا، کانادا، و ژاپن پیشنهاد خود برای تحریم های تازه را مطرح کرده بود.
نیکلا سرکوزی گفته است:«همزمان با این که ایران برنامه هسته ای خود را به جلو برده از مذاکره سرباز می زند و مردم خود را به انزوا محکوم می کند، فرانسه از تحریم های تازه در ابعاد بی سابقه حمایت می کند تا از این طریق ایران متقاعد شود که باید مذاکره کند.»
رییس جمهوری فرانسه اضافه کرده است:«بنابراین فرانسه به اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن، ایالات متحده، ژاپن و کانادا و کشورهای دیگری که مایل (به همکاری هستند) پیشنهاد می کند تا فورا در خصوص مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی ایران و توقف خرید نفت این کشور تصمیم بگیرند.»
فرانسه از ایران خواسته است تا فعالیت های حساس هسته ای و آزمایش موشک های بالستیک را متوقف کند.
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفت: «اگر متحدان همکاری کنند، ما هم بخشی از این مسئولیت را به عهده می گیریم چرا که مسئله مهم، همکاری متحدان در کنار یکدیگر است و این کار را باید به سرعت دنبال کرد چرا که همین طور که ما حرف می زنیم و مذاکره می کنیم، سانتریفوژها در ایران کار می کنند.»
دیپلمات ها در مقر اتحادیه اروپا می گویند که این اتحادیه قصد دارد تا در نشست روز اول دسامبر خود۲۰۰ نفر از شخصیت های حقیقی و حقوقی و شرکت های ایرانی را مورد تحریم های تازه قرار دهد. این اقدام اتحادیه اروپا برای تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی ایران به دلیل مقابله جویی آن با درخواست های بین المللی در زمینه حل و فصل ابهام های مربوط به برنامه هسته ای اش صورت می گیرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، قرار است تحریم های جدید اتحادیه اروپا در نشست روز اول دسامبر وزیران امور خارجه این اتحادیه در بروکسل بررسی و مورد تصویب قرار گیرد.
تحریم های اتحادیه اروپا در واکنش به گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روز هشتم نوامبر است که در آن تاکید شده است: شواهدی در دست است که نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران ممکن است تحقیقات مرتبط با ساخت جنگ افزار هستهای را به طور مخفیانه ادامه داده باشد.
صفوی: موشکهای حزبالله، حماس و ایران آماده شلیک به اسرائیل
دستیار و مشاور عالی نظامی رهبر ایران در سخنانی تهدید کرد در صورت حمله نظامی به ایران تمامی خاک اسرائیل در برد موشکهای ایران قرار دارد و ایران هیچ محدودیتی در تعداد موشکهای نظامی ندارد. وی همچنین تهدید کرد در صورت وقوع جنگ، حماس و حزب الله به همراه ایران وارد نبرد با آمریکا و اسرائیل خواهند شد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، سردار رحیم صفوی در گفتگو با شبکه دولتی عرب زبان العالم گفت: «وضعیت داخلی هم در رژیم صهیونیستی و هم در آمریکا طوری نیست که آنها بخواهند دست به حماقت یا عملیات نظامی بزنند.» وی اضافه کرد: «اگر آنها عاقل باشند، تنش جدیدی را بوجود نمیآورند. ولی ما بعنوان نیروهای نظامی به بدترین سناریوها فکر میکنیم. ما برای همه شرایط و هر سناریویی که بخواهند برای ما داشته باشند؛ سناریوهای مصوب داریم؛ برای مقابله کردن با آنها، و عملیات تهاجم علیه آنها، همه فکرها شده است، و حتی همه طرح ریزیهای عملیاتی انجام شده، که در مقابل هر ضربهای که آنها بخواهند به ما بزنند، ضربهای با قدرت بالاتر که برای آنها غیرقابل تصور است، وارد خواهیم کرد.»
فرمانده سابق سپاه پاسداران در بخش دیگری از گفتههایش اظهار داشت: «آمریکاییها در منطقه خلیج فارس بسیار آسیب پذیر هستند، و خلیج فارس هم مثل یک میدان مین است، که اگر آن را منفجر کنند، اقتصاد جهانی به هم میریزد. شروع یک جنگ در منطقه، به معنای ایجاد بحران عظیم اقتصادی و سیاسی در جهان است.»
صفوی در ادامه آشکارا از مداخله «حماس» و «حزب الله لبنان» در صورت حمله نظامی به ایران خبر داد و گفت: «لازم نیست ایران با قدرت موشکهای بالستیک خود رژیم صهیونیستی را هدف قرار دهد؛ هم اکنون تمام شهرکهایی که رژیم صهیونیستی با چندین میلیارد دلار هزینه ساخته است، در تیررس موشکهای کاتیوشای دوستان ما در حزب الله لبنان قرار دارد. صهیونیستها خوب میدانند که اگر آغاز گر جنگی باشند، به شدت هم از ناحیه جنوب لبنان، هم از ناحیه حماس و هم از جانب ایران هدف قرار میگیرند.»
این سردار سپاه ادامه داد: «برد موشکهای ما تمام سرزمین فلسطین اشغالی را پوشش میدهد، و هیچ نقطهای نیست که در برد موشکی ایران نباشد و ما هیچ محدودیتی هم برای تعداد موشکها نداریم.»
روزنامه جمهوری اسلامی: فشار زیاد است، واقعیتها را با مردم در میان بگذارید
یک روزنامه محافظهکار در خصوص تحریمهای اخیر برخی کشورهای غربی علیه ایران نوشت که راجع به این تحریمها باید با مردم «صادق» بود. جمهوری اسلامی اضافه کرد که این تحریمها به اقتصاد ایران ضربههای سنگینی میزند و همچنین دور زدن و خنثی سازی آن هم هزینههای زیادی به اقتصاد ایران تحمیل میکند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان«تحریمها و ضرورت پرهیز از ساده اندیشی» نوشت که مسئولان جمهوری اسلامی باید در خصوص این تحریمها با مردم صادق باشند.این روزنامه اضافه کرد که کشورهای غربی با وضع و اعمال این تحریمهای یکجانبه، «هزینه روابط تجاری و سیاسی با ایران را برای کشورهای مخالف این تحریمها به شدت بالا میبرند» و از اینرو «دور زدن و خنثی سازی» این تحریمها هزینههای زیادی به اقتصاد ایران تحمیل خواهد کرد.
پیشتر آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی گفته بود که مسئولان باید تحریمها را دور بزنند و درصدد خنثیسازی آن برآیند.
همچنین احمدینژاد و بسیاری از مقامات دیگر نیز گفته بودند که تحریمها بر روی اقتصاد ایران نهتنها هیچ اثری ندارد؛ بلکه سرعت توسعه ایران را افزایش خواهد داد.
روزنامه جمهوری اسلامی اما با نقد و رد این سخنان گفته است: «تصمیمات هماهنگ برخی از این کشورها که در قالب آن از عصر روز دوشنبه، تمامی روابط مالی خود را با ا یران متوقف اعلام کردند و خواستار اعمال بیسابقهترین تحریمها علیه کشورمان شدند، مهر تأییدی بود بر ساده انگارانه دانستن این تحلیل که فشارها موقتاً کاهش مییابد.»
این روزنامه در پایان نیز افزوده است: «با کوچک انگاشتن و بیتأثیر ارزیابی کردن این تحریمها» نمیتوان به موفقیت رسید بلکه مسئولان باید واقعیتها را «شفاف و صریح» با جامعه در میان بگذارند تا افکار عمومی با آگاهی از آنچه در جریان است به جمعبندی منطقی و صحیحی از آنچه برای خنثی سازی فشارها لازم است، دست پیدا کند.
گفتنی است آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیرا گزارشی را منتشر کرده که این گزارش در نهایت به صدور قطعنامه علیه ایران منجر شد. به دنبال انتشار این گزارش، آمریکا، بریتانیا و برخی کشورهای غربی از روز دوشنبه اعمال تحریمهای جدید علیه نظام بانکی و صنعت پتروشیمی ایران را در دستور کار خود قرار دادند.
عربستان ایران را به دخالت در امور کشورهای منطقه متهم کرد
وزیر امور خارجه عربستان در نشست وزیران شورای همکاری خلیج فارس بار دیگر اعلام کرد که مداخله ایران در امور داخلی کشورهای منطقه همچنان ادامه دارد. او ایران مسلح به تسلیحات اتمی را تهدیدی آشکار برای امنیت منطقه خواند.
سعود الفیصل٬ وزیر امورخارجه عربستان سعودی٬ روز چهارشنبه (۲۳ نوامبر٬ ۲ آذر) جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای حوزه خلیج فارس و دیگر کشورهای خاورمیانه متهم کرد. او همچنین با اشاره به بالا گرفتن تنشها پیرامون برنامه بحثبرانگیز هستهای ایران٬ تاکید کرد که «ایران ِهستهای تهدیدی بزرگ برای ثبات و امنیت منطقه خواهد بود.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه٬ سعود الفیصل که در نشست وزیران «شورای همکاری خلیج فارس» سخن میگفت٬ در ادامه هشدار داد که تلاشهای تهران برای توسعه توانمندی و قابلیتهای هستهای «که میتواند در آینده به تولید تسلیحات اتمی بیانجامد٬ تهدیدی آشکار برای خاورمیانه است.»
وزیر امور خارجه عربستان٬ همچنین با محکوم کردن «حملات ایران به دفاتر دیپلماتیک عربستان سعودی» اقداماتی از این دست را تهدیدی برای قوانین بینالمللی و نقض آشکار توافقهای جهانی خواند. به اعتقاد او حفاظت از دفاتر دیپلماتیک و رعایت حریم هیاتهای دیپلماتیک «از ضروریاتی است که دین اسلام هم بر آن تاکید دارد.»
نبرد بر سر نفوذ بیشتر در منطقهای پرتنش و دستخوش تغییر
تنشهای میان ایران و عربستان که دو قدرت بزرگ و بازیگر اصلی در منطقه خاورمیانه به شمار میروند و از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهاناند٬ پس از اعلام خبر خنثیسازی طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن به شدت افزایش یافته است.
ایران با رد همه اتهامات وارد شده از سوی سیستم اطلاعاتی آمریکا درباره طرح ترور عادل الجبیر٬ سفیر عربستان در آمریکا٬ آن را «طرحی شیطانی» خوانده و در نامه به شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرده که این طرح با هدف «جنگافروزی» تهیه شده است. گفته میشود نیروی قدس٬ شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی٬ در طرحریزی این ترور نقش داشته است.
با این همه٬ مجمع عمومی سازمان ملل هفته گذشته با اکثریت آرا قطعنامه پیشنهادی عربستان و آمریکا را علیه جمهوری اسلامی تصویب کرد و از ایران خواست برای روشن شدن ابعاد ماجرای ترور خنثیشده و رفع ابهامات پیرامون آن٬ با نهادهای بینالمللی همکاری کند.
جدال لفظی میان ایران و عربستان٬ دو قطب شیعه و سنی در منطقه پرتنش خاورمیانه٬ در ماجرای اعتراضات سیاسی در بحرین نیز بالا گرفت. این اعتراضات که توسط اکثریت شیعه در بحرین برنامهریزی و هدایت میشود٬ واکنش شدید عربستان را در پی داشته و سعودیها ایران را «عامل ایجاد آشوب» در آن کشور میدانند٬ که از متحدان نزدیک عربستان است.
از سوی دیگر٬ ایران نیز عربستان را به دخالت در امور سوریه و تلاش برای براندازی حکومت خاندان اسد متهم میکند. سوریه٬ از معدود همپیمانان باقیمانده ایران در منطقه است که حکومتش در آستانه سقوط قرار گرفته و سعودیها برای تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی و تشدید انزوای آن٬ آشکارا از براندازی حکومت بشار اسد حمایت میکنند.
این جدال لفظی میان مقامات بلندپایه ایران و عربستان٬ بخشی از تلاش گسترده و جدی هر دو کشور برای تغییر موازنه قدرت در منطقه به نفع خود است.
فرانسه به دنبال ایجاد "کریدور انساندوستانه" در سوریه است
وزیر امور خارجه فرانسه گفته است که این کشور در نظر دارد برای کمک و امداد رسانی به غیرنظامیان در سوریه یک "کریدور انساندوستانه" ایجاد کند. افزون بر آن پاریس به طور ضمنی شورای ملی مخالفان سوریه را به رسمیت شناخت.
فرانسه از ایجاد یک "کریدور انساندوستانه" در سوریه برای کمکرسانی و حفاظت از غیر نظامیان خبر داده است. آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه پس از دیدار با برهان غلیون، رییس شورای ملی مخالفان سوریه اظهار داشت، که پاریس این شورا را به عنوان شریکی قانونی به رسمیت میشناسد و مایل به همکاری با آن است.
به گفته وزیر امور خارجه فرانسه پیشنهاد ایجاد کریدور انساندوستانه در دستور نشست آینده شورای وزیران اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت. در این نشست مطبوعاتی جزئیات این کریدور احتمالی اعلام نشد. به طور معمول در این مناطق حائل، فعالیت کمکرسانی به قربانیان صورت میگیرد. آلن ژوپه همچنین تأکید کرد که استفاده از گزینه نظامی علیه سوریه هم اکنون مد نظر نیست.
سخنان وزیر امور خارجه فرانسه در مورد به رسمیت شناختن شورای ملی مخالفان در سوریه درحالی صورت گرفته که این شورا تا کنون به طور رسمی طرف گفتگوی پاریس نبوده است.
در همین حال برهان غلیون نیز از "ارتش آزاد سوریه" خواست تا از حمله نظامی به پایگاهها و کانونهای دولتی پرهیز کنند و خواهان دفاع ارتش آزاد سوریه از تظاهرات مسالمتآمیز مردم در این کشور شد.
ارتش آزاد سوریه متشکل از نیروهای جدا شده از ارتش این کشور است که به منظور حمایت از مردم و حرکتهای اعتراضی در سوریه شکل گرفته است. این گروه در هفتههای اخیر چندین حمله نظامی را علیه مراکز دولتی و دفاتر هواداران بشار اسد صورت دادند.
پیش از این نیز فرانسه به عنوان نخستین دولت غربی حمایت خود را از مخالفان معمر قذافی در لیبی اعلام کرده بود و شورای انتقالی این کشور را به رسمیت شناخت. این کشور همچنین خواهان تصویب قطعنامهای در محکومیت سرکوب معترضان از سوی بشار اسد در شورای امنیت سازمان ملل شده است.
آتش گشودن به روی معترضان
نگرانیهای بینالمللی در مورد سرکوب خونین اعتراضات مردمی در سوریه از سوی بشار اسد پس از آن شدت بیشتری به خود گرفته است که عبدالله گل، رییسجمهور ترکیه چندی پیش نسبت به وقایع کنونی در سوریه هشدار داد و آن را تهدیدی برای "به آشوب کشیده شدن تمام منطقه" دانست.
هر چند دولت آنکارا نسبت به مداخله در خارج از مرزهای ترکیه اظهار بیمیلی کرده است اما مقامات وزارت امور خارجه این کشور در روزهای اخیر به خبرنگاران گفتهاند که ترکیه چنانچه با سیل پناهندگان سوری که خواهان ورود به این کشورند، یا وقوع قتل عام گسترده در شهرهای سوریه روبرو شود، آماده ایجاد یک منطقه حائل در سوریه است.
آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه نیز هفته گذشته برای مذاکره با مقامات ترکیه در بارهی بحران سوریه به آنکارا سفر کرده بود. وی پس از این دیدار اظهار داشت که پاریس در حال انجام تلاشهایی برای ترغیب جامعه بینالملل در جهت به رسمیت شناختن شورای ملی سوریه است.
تازهترین گزارشها از سوریه حاکی از آنند که در روزهای سهشنبه وچهارشنبه (۲۲ و ۲۳ نوامبر) نیروهای دولتی بار دیگر بر روی معترضان آتش گشودند. به گفته مخالفان تنها در روز سهشنبه ۳۲ نفر توسط نیروهای امنیتی رژیم اسد کشته شدهاند.
وزرای امور خارجه اتحادیه عرب در نظر دارند امروز پنجشنبه (۲۴ نوامبر) در مورد اعمال تحریمهای اقتصادی علیه دمشق به گفتگو بنشینند.
به گفته وزیر امور خارجه فرانسه پیشنهاد ایجاد کریدور انساندوستانه در دستور نشست آینده شورای وزیران اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت. در این نشست مطبوعاتی جزئیات این کریدور احتمالی اعلام نشد. به طور معمول در این مناطق حائل، فعالیت کمکرسانی به قربانیان صورت میگیرد. آلن ژوپه همچنین تأکید کرد که استفاده از گزینه نظامی علیه سوریه هم اکنون مد نظر نیست.
سخنان وزیر امور خارجه فرانسه در مورد به رسمیت شناختن شورای ملی مخالفان در سوریه درحالی صورت گرفته که این شورا تا کنون به طور رسمی طرف گفتگوی پاریس نبوده است.
در همین حال برهان غلیون نیز از "ارتش آزاد سوریه" خواست تا از حمله نظامی به پایگاهها و کانونهای دولتی پرهیز کنند و خواهان دفاع ارتش آزاد سوریه از تظاهرات مسالمتآمیز مردم در این کشور شد.
ارتش آزاد سوریه متشکل از نیروهای جدا شده از ارتش این کشور است که به منظور حمایت از مردم و حرکتهای اعتراضی در سوریه شکل گرفته است. این گروه در هفتههای اخیر چندین حمله نظامی را علیه مراکز دولتی و دفاتر هواداران بشار اسد صورت دادند.
پیش از این نیز فرانسه به عنوان نخستین دولت غربی حمایت خود را از مخالفان معمر قذافی در لیبی اعلام کرده بود و شورای انتقالی این کشور را به رسمیت شناخت. این کشور همچنین خواهان تصویب قطعنامهای در محکومیت سرکوب معترضان از سوی بشار اسد در شورای امنیت سازمان ملل شده است.
آتش گشودن به روی معترضان
نگرانیهای بینالمللی در مورد سرکوب خونین اعتراضات مردمی در سوریه از سوی بشار اسد پس از آن شدت بیشتری به خود گرفته است که عبدالله گل، رییسجمهور ترکیه چندی پیش نسبت به وقایع کنونی در سوریه هشدار داد و آن را تهدیدی برای "به آشوب کشیده شدن تمام منطقه" دانست.
هر چند دولت آنکارا نسبت به مداخله در خارج از مرزهای ترکیه اظهار بیمیلی کرده است اما مقامات وزارت امور خارجه این کشور در روزهای اخیر به خبرنگاران گفتهاند که ترکیه چنانچه با سیل پناهندگان سوری که خواهان ورود به این کشورند، یا وقوع قتل عام گسترده در شهرهای سوریه روبرو شود، آماده ایجاد یک منطقه حائل در سوریه است.
آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه نیز هفته گذشته برای مذاکره با مقامات ترکیه در بارهی بحران سوریه به آنکارا سفر کرده بود. وی پس از این دیدار اظهار داشت که پاریس در حال انجام تلاشهایی برای ترغیب جامعه بینالملل در جهت به رسمیت شناختن شورای ملی سوریه است.
تازهترین گزارشها از سوریه حاکی از آنند که در روزهای سهشنبه وچهارشنبه (۲۲ و ۲۳ نوامبر) نیروهای دولتی بار دیگر بر روی معترضان آتش گشودند. به گفته مخالفان تنها در روز سهشنبه ۳۲ نفر توسط نیروهای امنیتی رژیم اسد کشته شدهاند.
وزرای امور خارجه اتحادیه عرب در نظر دارند امروز پنجشنبه (۲۴ نوامبر) در مورد اعمال تحریمهای اقتصادی علیه دمشق به گفتگو بنشینند.
سفیر سوئیس در تهران بار دیگر به وزارت خارجه احضار شد
به دنبال صدور قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران در واکنش به «توطئه ترور» سفیر عربستان، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در اعتراض به این اقدام، سفیر سوئیس در ایران را به این وزارتخانه احضار کرد.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در فراخوان خود ضمن اعتراض به صدور این قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل، تأکید کرده است که قطعنامه مزبور به پیشنهاد آمریکا و بر پایه «اتهام بیاساس در خصوص طرح ترور» سفیر عربستان در واشینگتن به تصویب رسیده است.
معاون مدیر کل امور سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در فراخوانی که روز دوشنبه تحویل سفارت سوئیس شده است، ضمن اعتراض «شدید» به صدور قطعنامه جدید علیه ایران، این قطعنامه را «فاقد وجاهت قانونی و ارزش حقوقی» دانسته و به تصویب رسیدن آن را «شتابزده» و «اقدامی سیاسی و خصمانه از سوی واشینگتن» خوانده است.
۲۷ آبانماه، مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامهای، توطئه مطرح شده در مورد ترور سفیر عربستان سعودی در واشینگتن را محکوم کرد و از ایران خواست تا در انجام تحقیقات در خصوص این ادعا همکاریهای لازم را به عمل آورد.
آمریکا در جریان «توطئه ترور» مطرح شده، مسئولیت را متوجه تهران کرده، اما جمهوری اسلامی قویا این اتهام را رد کرده است.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در «فراخوانی» که به سفارت سوئیس داده، تأکید کرده است که این قطعنامه با «فشارهای سیاسی آمریکا بر کشورهای عضو مجمع عمومی و بر پایه یک گزارش غیر موثق و بیاساس منابع آمریکایی» شکل گرفته است.
این وزارتخانه همچنین با تأکید بر این که این دست اقدامات آمریکا «غیر از دشمنتراشی و تهدید صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی ارمغان دیگری در پی نخواهد داشت»، از ایالات متحده خواسته است تا به اصول مسلم حقوق بینالملل پایبند باشد.
به گزارش خبرآنلاین، از مهرماه تاکنون، این چهارمین مرتبه است که لیویا لئو آگوستی، سفیر سوئیس در ایران، به وزارت خارجه احضار میشود.
وی نخستین بار ۲۰ مهرماه و به دنبال انتشار خبر «توطئه ترور» سفیر عربستان به این وزارتخانه احضار شد و در ۲۴ مهرماه نیز به دنبال اظهارات آمریکا در خصوص منصور ارباب سیر و متهم شدن این فرد سفیر سوئیس بار دیگر فراخوانده شد تا یادداشت طرف ایرانی را به آمریکاییها برساند.
و در نهایت ۱۳ آبانماه، به دنبال تشکیل جلسه بررسی موضوع ترور مقامات ایرانی در مجلس نمایندگان آمریکا نیز، وزارت خارجه بار دیگر با احضار سفیر سوئیس مراتب اعتراض خود به اظهارات مطرح شده در این جلسه را ابراز کرد.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در فراخوان خود ضمن اعتراض به صدور این قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل، تأکید کرده است که قطعنامه مزبور به پیشنهاد آمریکا و بر پایه «اتهام بیاساس در خصوص طرح ترور» سفیر عربستان در واشینگتن به تصویب رسیده است.
معاون مدیر کل امور سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در فراخوانی که روز دوشنبه تحویل سفارت سوئیس شده است، ضمن اعتراض «شدید» به صدور قطعنامه جدید علیه ایران، این قطعنامه را «فاقد وجاهت قانونی و ارزش حقوقی» دانسته و به تصویب رسیدن آن را «شتابزده» و «اقدامی سیاسی و خصمانه از سوی واشینگتن» خوانده است.
۲۷ آبانماه، مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامهای، توطئه مطرح شده در مورد ترور سفیر عربستان سعودی در واشینگتن را محکوم کرد و از ایران خواست تا در انجام تحقیقات در خصوص این ادعا همکاریهای لازم را به عمل آورد.
آمریکا در جریان «توطئه ترور» مطرح شده، مسئولیت را متوجه تهران کرده، اما جمهوری اسلامی قویا این اتهام را رد کرده است.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در «فراخوانی» که به سفارت سوئیس داده، تأکید کرده است که این قطعنامه با «فشارهای سیاسی آمریکا بر کشورهای عضو مجمع عمومی و بر پایه یک گزارش غیر موثق و بیاساس منابع آمریکایی» شکل گرفته است.
این وزارتخانه همچنین با تأکید بر این که این دست اقدامات آمریکا «غیر از دشمنتراشی و تهدید صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی ارمغان دیگری در پی نخواهد داشت»، از ایالات متحده خواسته است تا به اصول مسلم حقوق بینالملل پایبند باشد.
به گزارش خبرآنلاین، از مهرماه تاکنون، این چهارمین مرتبه است که لیویا لئو آگوستی، سفیر سوئیس در ایران، به وزارت خارجه احضار میشود.
وی نخستین بار ۲۰ مهرماه و به دنبال انتشار خبر «توطئه ترور» سفیر عربستان به این وزارتخانه احضار شد و در ۲۴ مهرماه نیز به دنبال اظهارات آمریکا در خصوص منصور ارباب سیر و متهم شدن این فرد سفیر سوئیس بار دیگر فراخوانده شد تا یادداشت طرف ایرانی را به آمریکاییها برساند.
و در نهایت ۱۳ آبانماه، به دنبال تشکیل جلسه بررسی موضوع ترور مقامات ایرانی در مجلس نمایندگان آمریکا نیز، وزارت خارجه بار دیگر با احضار سفیر سوئیس مراتب اعتراض خود به اظهارات مطرح شده در این جلسه را ابراز کرد.
بریتانیا: رأی مجلس ایران به کاهش روابط دو کشور مایه تأسف خواهد بود
وزارت خارجه بریتانیا روز چهارشنبه گفت که اگر نمایندگان مجلس ایران رأی به کاهش مناسبات با بریتانیا و اخراج سفیر انگلیس بدهند این امر «مایه تأسف» خواهد بود.
مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه در واکنش به تحریم بانک مرکزی ایران توسط بریتانیا، طرح دوفوریتی کاهش رابطه با این کشور را تصویب کرد و همزمان رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خواستار اخراج سفیر بریتانیا از تهران شد.
بر اساس گزارش خبرگزاریهای ایران، ۱۶۲ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دو فوریت این طرح رأی داده و پس از تصویب آن اقدام به سر دادن شعار «مرگ بر انگلیس» در صحن مجلس کردند.
در صورت تصویب این طرح، روابط دو کشور از سطح سفیر به سطح کاردار تنزل پیدا خواهد کرد.
بنا بر گزارشها، در همین روز یک سخنگوی دفتر امور خارجه بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع در واکنش به این تصمیم گفت: «از تصمیم مجلس برای رأیگیری در مورد کاهش مناسبات با بریتانیا آگاه شدیم؛ هنوز زود است که بگوییم اتفاق بعدی چیست، اما اگر آنها تصمیم به چنین اقدامی بگیرند مایه تأسف خواهد بود.»
این سخنگوی بریتانیایی در ادامه گفت: «به باور ما مهم است که بهویژه در زمانهایی مانند این، کانالهای اصلی ارتباطی حفظ بشود. تنها از راه گفتوگو است که میتوانیم مشکلات پیش روی خود را حل و فصل کنیم.»
پس از انتشار گزارش جدید آژانس بینالمللی اتمی مبنی بر «ادامه تحقیقات بر روی سلاحهای هستهای در ایران»، بریتانیا روز دوشنبه در هماهنگی با ایالات متحده و کانادا، تحریمهای جدیدی را علیه جمهوری اسلامی وضع کرد.
لندن که جایگاه یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان است خبر داد که «تمامی تماسها» را میان سیستم مالی خود با سیستم مالی ایران قطع میکند.
روابط ایران و بریتانیا در سالهای اخیر با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده و با ناآرامیهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران دچار تنشهای شدیدتری شده است.
ایران با متهم کردن بریتانیا به دست داشتن در این ناآرامیها حملات شدیدی به مقامها و رسانههای این کشور آغاز کرده است. موضع بریتانیا در پرونده هستهای نیز از محورهای انتقادی جمهوری اسلامی ایران علیه این کشور است.
بریتانیا و کانادا در تهران سفارتخانه دارند، اما تماسهای دیپلماتیک ایالات متحده با ایران پس از گروگانگیری کارکنان سفارتخانه آمریکا در تهران از سال ۱۹۷۹ قطع شده است.
مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه در واکنش به تحریم بانک مرکزی ایران توسط بریتانیا، طرح دوفوریتی کاهش رابطه با این کشور را تصویب کرد و همزمان رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خواستار اخراج سفیر بریتانیا از تهران شد.
بر اساس گزارش خبرگزاریهای ایران، ۱۶۲ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دو فوریت این طرح رأی داده و پس از تصویب آن اقدام به سر دادن شعار «مرگ بر انگلیس» در صحن مجلس کردند.
در صورت تصویب این طرح، روابط دو کشور از سطح سفیر به سطح کاردار تنزل پیدا خواهد کرد.
بنا بر گزارشها، در همین روز یک سخنگوی دفتر امور خارجه بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع در واکنش به این تصمیم گفت: «از تصمیم مجلس برای رأیگیری در مورد کاهش مناسبات با بریتانیا آگاه شدیم؛ هنوز زود است که بگوییم اتفاق بعدی چیست، اما اگر آنها تصمیم به چنین اقدامی بگیرند مایه تأسف خواهد بود.»
این سخنگوی بریتانیایی در ادامه گفت: «به باور ما مهم است که بهویژه در زمانهایی مانند این، کانالهای اصلی ارتباطی حفظ بشود. تنها از راه گفتوگو است که میتوانیم مشکلات پیش روی خود را حل و فصل کنیم.»
پس از انتشار گزارش جدید آژانس بینالمللی اتمی مبنی بر «ادامه تحقیقات بر روی سلاحهای هستهای در ایران»، بریتانیا روز دوشنبه در هماهنگی با ایالات متحده و کانادا، تحریمهای جدیدی را علیه جمهوری اسلامی وضع کرد.
لندن که جایگاه یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان است خبر داد که «تمامی تماسها» را میان سیستم مالی خود با سیستم مالی ایران قطع میکند.
روابط ایران و بریتانیا در سالهای اخیر با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده و با ناآرامیهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران دچار تنشهای شدیدتری شده است.
ایران با متهم کردن بریتانیا به دست داشتن در این ناآرامیها حملات شدیدی به مقامها و رسانههای این کشور آغاز کرده است. موضع بریتانیا در پرونده هستهای نیز از محورهای انتقادی جمهوری اسلامی ایران علیه این کشور است.
بریتانیا و کانادا در تهران سفارتخانه دارند، اما تماسهای دیپلماتیک ایالات متحده با ایران پس از گروگانگیری کارکنان سفارتخانه آمریکا در تهران از سال ۱۹۷۹ قطع شده است.
نماینده مجلس: مأموریت ۱۲ جاسوس سیا در ایران نظامی و امنیتی بود
به دنبال تأکید مقامات اطلاعاتی آمریکا بر دستگیری «بیش از ۱۰ جاسوس سازمان سیا» در ایران و لبنان، یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس افراد بازداشت شده توسط وزارت اطلاعات را «۱۲ تن» اعلام کرد و گفت این افراد قصد جاسوسی در عرصه نظامی و امنیتی را داشتند.
پرویز سروری، روز چهارشنبه، دوم آذرماه، در گفتوگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، با اظهار این که افراد بازداشت شده توسط وزارت اطلاعات «جاسوسان سازمان سیا» بودند، خاطرنشان کرد که بخش اعظم مأموریت این افراد در راستای مسائل «امنیتی و نظامی» بوده است.
وی در ادامه افزود: «همچنین در بحث هستهای، با توجه به پیشرفتهایی که ایران در عرصه فناوری هستهای کسب کرد، (این افراد) سعی داشتند از این طریق به کشور ضربه وارد کنند.»
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در خصوص دستگیری اخیر دستگاههای جاسوسی آمریکا و اسرائیل را در مظان اتهام قرار داد و گفت که آنها قصد داشتند «با استفاده از سرویسهای اطلاعاتی منطقه چه در داخل و چه خارج از ایران، ضربه شدیدی» به جمهوری اسلامی وارد کنند که به گفته وی با اقدامات وزارت اطلاعات، این تلاشها به نتیجه نرسید.
چهار مقام کنونی و پیشین آمریکایی به تازگی اعلام کردند که طی شش ماه اخیر بیش از ده جاسوس که با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، همکاری میکردند در ایران و لبنان دستگیر و احتمالاً اعدام شدهاند.
این چهار مقام که با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مرتبط هستند به شبکه تلویزیونی آمریکایی «اِیبیسی» گفته بودند که این جاسوسان، در قبال دریافت پول از سازمان سیا، برای دو حلقه جداگانه جاسوسی کار میکردند که هدف این دو حلقه، ایران و حزبالله لبنان است.
وزارت اطلاعات ایران اواخر اردیبهشت سال جاری اعلام کرد که با شناسایی «شبکه پیچیده جاسوسی و خرابکاری وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا»، این شبکه را متلاشی و «۳۰ نفر از جاسوسان آمریکا» را بازداشت کرده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیهای در این خصوص از شناسایی «۴۲ تن» از افسران اطلاعاتی و عملیاتی سازمان سیا در کشورهای مختلف خبر داده و در خصوص حوزه فعالیت این «جاسوسان» گفته بود که شماری از آنها از مدیران دولتی بودند که «بیشتر قصد داشتند در بخش هستهای، نفت و گاز، وزارت نیرو و به ویژه نرمافزارهای تشکیلات و ارگانها» وارد عمل شوند که به گفته این وزارتخانه موفق به این اقدام نشدند.
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، و از متحدان ایران نیز تیرماه سال جاری اظهار کرد که سازمان سیای آمریکا «به خاطر اسرائیل» جاسوسانی را به گروه او رخنه داده است.
مقامهای آمریکایی در گفتوگوی اخیر خود با شبکه «اِیبیسی» در این خصوص تأکید کردند که بخش زیادی از مطالبی که چندی پیش در گزارشهای رسانهای ایران و حزبالله لبنان در مورد کشف دو شبکه جاسوسی ذکر شد، واقعیت دارد.
پرویز سروری، روز چهارشنبه، دوم آذرماه، در گفتوگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، با اظهار این که افراد بازداشت شده توسط وزارت اطلاعات «جاسوسان سازمان سیا» بودند، خاطرنشان کرد که بخش اعظم مأموریت این افراد در راستای مسائل «امنیتی و نظامی» بوده است.
وی در ادامه افزود: «همچنین در بحث هستهای، با توجه به پیشرفتهایی که ایران در عرصه فناوری هستهای کسب کرد، (این افراد) سعی داشتند از این طریق به کشور ضربه وارد کنند.»
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در خصوص دستگیری اخیر دستگاههای جاسوسی آمریکا و اسرائیل را در مظان اتهام قرار داد و گفت که آنها قصد داشتند «با استفاده از سرویسهای اطلاعاتی منطقه چه در داخل و چه خارج از ایران، ضربه شدیدی» به جمهوری اسلامی وارد کنند که به گفته وی با اقدامات وزارت اطلاعات، این تلاشها به نتیجه نرسید.
چهار مقام کنونی و پیشین آمریکایی به تازگی اعلام کردند که طی شش ماه اخیر بیش از ده جاسوس که با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، همکاری میکردند در ایران و لبنان دستگیر و احتمالاً اعدام شدهاند.
این چهار مقام که با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مرتبط هستند به شبکه تلویزیونی آمریکایی «اِیبیسی» گفته بودند که این جاسوسان، در قبال دریافت پول از سازمان سیا، برای دو حلقه جداگانه جاسوسی کار میکردند که هدف این دو حلقه، ایران و حزبالله لبنان است.
وزارت اطلاعات ایران اواخر اردیبهشت سال جاری اعلام کرد که با شناسایی «شبکه پیچیده جاسوسی و خرابکاری وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا»، این شبکه را متلاشی و «۳۰ نفر از جاسوسان آمریکا» را بازداشت کرده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیهای در این خصوص از شناسایی «۴۲ تن» از افسران اطلاعاتی و عملیاتی سازمان سیا در کشورهای مختلف خبر داده و در خصوص حوزه فعالیت این «جاسوسان» گفته بود که شماری از آنها از مدیران دولتی بودند که «بیشتر قصد داشتند در بخش هستهای، نفت و گاز، وزارت نیرو و به ویژه نرمافزارهای تشکیلات و ارگانها» وارد عمل شوند که به گفته این وزارتخانه موفق به این اقدام نشدند.
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، و از متحدان ایران نیز تیرماه سال جاری اظهار کرد که سازمان سیای آمریکا «به خاطر اسرائیل» جاسوسانی را به گروه او رخنه داده است.
مقامهای آمریکایی در گفتوگوی اخیر خود با شبکه «اِیبیسی» در این خصوص تأکید کردند که بخش زیادی از مطالبی که چندی پیش در گزارشهای رسانهای ایران و حزبالله لبنان در مورد کشف دو شبکه جاسوسی ذکر شد، واقعیت دارد.
دو تن از ژنرال های ارشد مصر از مردم این کشور به خاطر مرگ معترضان در تظاهرات قاهره و دیگر شهرها عذرخواهی کرده اند.
این ژنرال ها در تلویزیون مصر به تمام مردم این کشور تسلیت گفتند.
از زمان آغاز دور جدید ناآرامی ها در مصر، این اولین بار است که اعضای شورای نظامی حاکم بر این کشور از مردم عذرخواهی می کنند.
مقام های مصری امروز همچنین قرار است اعلام کنند که انتخابات عمومی را چگونه برگزار خواهند کرد. این انتخابات روز دوشنبه آغاز میشود.
تظاهرکنندگان مصری خواستار پایان یافتن حاکمیت نظامیان هستند. از زمان برکناری حسنی مبارک، رییس جمهوری سابق مصر، یک شورای نظامی زمام اداره امور این کشور را در دست دارد.
درگیری های تازه روز شنبه آغاز شد و دست کم سی نفر در آن کشته شدند.
در طول شب، میدان تحریر برای مدت کوتاهی آرام بود اما تلاش چند مقام روحانی دانشگاه الازهر برای میانجیگری میان پلیس و معترضان و پایان دادن به درگیری ها در قاهره بی نتیجه ماند و این درگیری ها مجددا ادامه یافت.
بنا بر گزارش ها، نیروهای ضد شورش وزارت کشور مصر در میدان تحریر و خیابان های اطراف آن، با گاز اشک آور و باتوم به معترضان حمله کرده اند.
در بندر اسکندریه نیز درگیری هایی رخ داده است.
ناظران می گویند که اعتراضات جاری می تواند بر انتخابات پارلمانی هفته آینده مصر اثر نامطلوب بگذارد.
ناوی پیلای، کمیسرحقوق بشر سازمان ملل متحد، پیشتر، عملکرد نیروهای امنیتی مصر و برخورد خشونت آمیز آنان با معترضان در جریان تظاهرات اخیر در آن کشور را محکوم کرده بود.
خانم پیلای خواستار انجام تحقیقاتی مستقل درباره درگیری های جاری مصر شده است.
معترضان که خواستار انتقال قدرت از شورای نظامی حاکم به دولتی غیر نظامی هستند، وعده های محمد حسین طنطاوی، رئیس این شورا در مورد انتقال سریع قدرت را کافی و قانع کننده ندانسته و همچنان به تجمع اعتراضی خود ادامه داده اند.
آقای طنطاوی سه شنبه (اول آذرماه) گفت انتخابات پارلمانی طبق برنامه ریزی های انجام شده هفته آینده، و انتخابات ریاست جمهوری در ژوئیه سال آینده برگزار خواهد شد.
خبرنگار بی بی سی در قاهره می گوید پیشنهادهای آقای طنطاوی باعث بروز اختلاف نظر در میان مخالفان شده است.
برخی از معترضان براین عقیده اند که انتخابات هفته آینده به دلیل نا آرامی های اخیر باید به تاخیر بیفتد در حالی که برخی دیگر، مانند حزب اسلامگرای اخوان المسلمین خواستار برگزاری انتخابات در زمان مقرر هستند.
از درگیری های اخیر به عنوان شدید ترین خشونت ها علیه معترضان از زمان سرنگونی حسنی مبارک، رئیس جمهوری سابق مصر، یاد شده است.
این ژنرال ها در تلویزیون مصر به تمام مردم این کشور تسلیت گفتند.
از زمان آغاز دور جدید ناآرامی ها در مصر، این اولین بار است که اعضای شورای نظامی حاکم بر این کشور از مردم عذرخواهی می کنند.
مقام های مصری امروز همچنین قرار است اعلام کنند که انتخابات عمومی را چگونه برگزار خواهند کرد. این انتخابات روز دوشنبه آغاز میشود.
تظاهرکنندگان مصری خواستار پایان یافتن حاکمیت نظامیان هستند. از زمان برکناری حسنی مبارک، رییس جمهوری سابق مصر، یک شورای نظامی زمام اداره امور این کشور را در دست دارد.
جان لاین، خبرنگار بی بی سی در قاهره
- لحن ژنرال های مصری به طور کامل با سخنرانی روز سه شنبه ارتشبد محمدحسین طنطاوی، رییس شورای نظامی، که لحنی نسبتا مقابله جویانه داشت، متفاوت بود.
- این ژنرال ها برای اولین بار از جانب کل نیروهای مسلح عذرخواهی کردند. آنها همچنین از مصری ها خواستند آنها را با رژیم حسنی مبارک مقایسه نکنند. در حال حاضر مردم به شکل فزاینده ای مقام های شورای نظامی حاکم را با مقام های حکومت حسنی مبارک مقایسه میکنند.
- یکی از ژنرال ها گفت: "ما کاملا با آنها فرق داریم. ما تشنه قدرت نیستیم و نمی خواهیم در راس قدرت باقی بمانیم."
- در طول شب، میدان تحریر برای مدت کوتاهی آرام بود اما هزاران تن از معترضان همچنان در این میدان حضور دارند و نشانه چندانی به چشم نمی خورد که عذرخواهی ژنرال ها، آنها را آرام کند.
در طول شب، میدان تحریر برای مدت کوتاهی آرام بود اما تلاش چند مقام روحانی دانشگاه الازهر برای میانجیگری میان پلیس و معترضان و پایان دادن به درگیری ها در قاهره بی نتیجه ماند و این درگیری ها مجددا ادامه یافت.
بنا بر گزارش ها، نیروهای ضد شورش وزارت کشور مصر در میدان تحریر و خیابان های اطراف آن، با گاز اشک آور و باتوم به معترضان حمله کرده اند.
در بندر اسکندریه نیز درگیری هایی رخ داده است.
ناظران می گویند که اعتراضات جاری می تواند بر انتخابات پارلمانی هفته آینده مصر اثر نامطلوب بگذارد.
ناوی پیلای، کمیسرحقوق بشر سازمان ملل متحد، پیشتر، عملکرد نیروهای امنیتی مصر و برخورد خشونت آمیز آنان با معترضان در جریان تظاهرات اخیر در آن کشور را محکوم کرده بود.
خانم پیلای خواستار انجام تحقیقاتی مستقل درباره درگیری های جاری مصر شده است.
معترضان که خواستار انتقال قدرت از شورای نظامی حاکم به دولتی غیر نظامی هستند، وعده های محمد حسین طنطاوی، رئیس این شورا در مورد انتقال سریع قدرت را کافی و قانع کننده ندانسته و همچنان به تجمع اعتراضی خود ادامه داده اند.
آقای طنطاوی سه شنبه (اول آذرماه) گفت انتخابات پارلمانی طبق برنامه ریزی های انجام شده هفته آینده، و انتخابات ریاست جمهوری در ژوئیه سال آینده برگزار خواهد شد.
خبرنگار بی بی سی در قاهره می گوید پیشنهادهای آقای طنطاوی باعث بروز اختلاف نظر در میان مخالفان شده است.
برخی از معترضان براین عقیده اند که انتخابات هفته آینده به دلیل نا آرامی های اخیر باید به تاخیر بیفتد در حالی که برخی دیگر، مانند حزب اسلامگرای اخوان المسلمین خواستار برگزاری انتخابات در زمان مقرر هستند.
از درگیری های اخیر به عنوان شدید ترین خشونت ها علیه معترضان از زمان سرنگونی حسنی مبارک، رئیس جمهوری سابق مصر، یاد شده است.
افزایش فشار بر بهاییان ایران
ایرج ادیبزاده
موج بهاییستیزی، بهویژه در چندماه اخیر، با بازداشت هفتتن از رهبران جامعه بهایی در ایران، بازداشت استادان دانشگاه آنلاین بهاییان و اذیت و آزار بهاییان در نقاط مختلف ایران شدت گرفته است.
این موج فقط به اقلیت بهاییان ایران محدود نمیشود. اقلیتهای مذهبی دیگر، از جمله یهودیان، دراویش گنابادی و مسلمانان سنی نیز در این مسیر قرار گرفتهاند.
قانونی که به تازگی در مجلس شورای اسلامی تصویب شده، سفر ایرانیان یهودی به اسراییل را با مجازات زندان تا پنج سال و ضبط گذرنامه آنها تا پنج سال روبهرو کرده است. در حالیکه مکانهای مقدس یهودیان در این کشور قرار دارند و آنها برای نیایش به آن جا میروند، همانطور که مسلمانان معتقد به مکه میروند.
در پیوند با مسئله بهاییستیزی در جمهوری اسلامی ایران، روز بیستم نوامبر ۲۰۱۱ (بیست ونهم آبان) گزارشی از سوی جامعه جهانی بهاییان منتشر شده درباره کمپین رسانهای در جمهوری اسلامی که مدتی است با هدف ارائه تصویری دهشتناک از بهاییان در ایران به راه افتاده است.
در این گزارش آمده است: "بر بهاییان در سرزمین خودشان مهر بیگانه زده شده. از بهاییان بهعنوان یک سپر بلای همهجانبه که توجه را از فریادهای دمکراسیخواهی منحرف سازد، استفاده شده... با این کار، میخواند همه کسانی را که با دولت مخالف هستند، همچنین فعالان حقوق بشر را به اسم بهایی بدنام کنند. گویی بهاییت بدترین جرم است."
در گزارش جامعه بهاییان گفته شده است که شباهت این کمپین تبلیغاتی ضد بهایی امروز در ایران با دیگر کمپینهای ضد دینی - برخوردار از پشتیبانی دولت در تاریخ- پیشدرآمد خشونت عملی و در بدترین وجه، مقدمه نسلکشی است.
در تماس با پدیده ثابتی، نماینده جامعه بهاییان ایران در لندن، از هدفهای این گزارش پرسیدهایم.
پدیده ثابتی: این گزارش خیلی وسیعی است که از طرف جامعه بهایی تهیه شده و هدف آن تجزیه و تحلیل مطبوعات ایران، برای برملا کردن اقدامات دولت ایران در جهت بدنام ساختن بهاییان است. اقدامی که هنوز توجه بینالمللی به آن جلب نشده و احتیاج به آن هست که این مسئله بررسی شود. به علت اینکه باز یکی از قوانین سازمان ملل متحد در این مورد دارد نقض میشود.
قوانین بینالمللی حقوق بشر دقیقاً اعلام میکند که هر اقدامی توسط رسانهها یا دولتها برای ابراز تنفر یا تنفرانگیزی از پیروان ادیان یا هر اقلیتی انجام بگیرد، کاملاً مخالف قوانین حقوق بشر است.
این گزارش با عنوان "تحریک نفرت کمپین رسانهای ایران برای دهشتناک جلوه دادن بهاییان" منتشر شده است. چه دلایلی برای این تحریک نفرت وجود دارد؟ آیا آماری در این زمینه دارید؟
بله. در این گزارش حدود ۴۰۰ مقاله یا برنامههای تلویزیونی در سایتهای اینترنتی و مطبوعاتی- از هر مطبوعاتی که فکرش را بکنید - تجزیه و تحلیل شدهاند. البته این تحقیقات فقط شامل ۱۶ ماه گذشته است. یعنی قبل از آن هم حتماً برنامههایی بوده، ولی در عرضه ۱۶ ماه گذشته این مسئله به اوج خود رسیده است.
همانطوری که شما اشاره کردید، در این گزارش روی سه، چهار نقشه دولت ایران در مورد تحریک نفرت علیه بهاییان تاکید شده است و نشان میدهد که اولاً با اوج گرفتن فریاد آزادیخواهی و دمکراسیخواهی در ایران، بهاییان ایران دارند به عنوان یک سپر بلا مورد استفاده قرار میگیرند تا بدینطریق افکار دمکراسیخواهی را منحرف کنند.
برای همین، به اصطلاح "با یک تیر، دو نشان میزنند". یعنی هم با نسبت دادن بهاییان به اقدامات دمکراسیخواهی، میخواهند بهاییان را متهم کنند. هم با نسبت دادن همه کسانی که برای دمکراسی خواهی اقدام میکنند به بهاییان، اقداماتی که علیه آنها میشود را توجیه میکنند.
مسئله دوم این است که با برانگیختن حساسیتهای مذهبیای که در ایران وجود دارد، بهاییان را دشمن اسلام معرفی میکنند و مردم را علیه آنها تحریک میکنند. اینها مسائل مهمی هستند. فعالان حقوق بشر که اصولاً این موارد و تاریخ وقوع آنها را در کشورهای مختلف بررسی میکنند، ابراز نگرانی کردهاند که امکان دارد این پیشدرآمدی باشد برای اعمال خشونتهای بدتر و عواقب خیلی وخیم؛ نه تنها فقط برای بهاییان، بلکه برای دیگر اقلیتهای مذهبی در ایران.
گزارش روزنامه کیهان در روز سیام آبانماه و ابراز خرسندی این روزنامه در مورد تخریب خانههای بهاییان، همزمان شده است با انتشار گزارش جامعه جهانی بهاییان. آیا شما نوشته روزنامه کیهان را در مسیر همین کمپین تحریک نفرت میدانید؟ میدانیم که این روزنامه، تخریب خانههای بهاییان در اسفندآباد را نیز مورد تایید قرار داده است.
دقیقاً! خیلی جالب است که انتشار این گزارش، هماهنگ است با مقالهای که در کیهان چاپ شده و بهطور دقیق ثابت میکند که چنین کمپینی وجود دارد. به خانه بهاییان یزد هم حمله شده بود. در حال حاضر چون خبر رسمیای از حمله به خانه بهاییان در یزد نداریم، نمیتوانیم آن را رسماً تایید کنیم، ولی نوشتن همین مقاله کیهان، نشاندهنده نقض قانون حقوق بشر است که حتی اگر کسی هم اشتباه کرده، تخریب خانه افراد کاری غیر قانونی است. چه برسد به اینکه عدهای که معلوم نیست منشأشان کجا بوده و حتماً از طرف دولت حمایت میشوند، بخواهند چنین مقالهای را در یکی از روزنامههای ایران چاپ کنند.
چه اقداماتی از سوی جامعه جهانی بهاییان یا سازمانهای دفاع از حقوق بشر، برای نشان دادن موارد نقض قوانین جهانی حقوق بشر، به طور مشخص در مورد اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی، صورت گرفته است؟
یک نمونه آن در همین گزارش آمده است. یعنی شواهد مستند، تجزیه و تحلیل شدهاند و به صورت مدرک در اختیار جوامع بینالمللی، سازمان ملل متحد و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفتهاند و خواهند گرفت.
همانطور که میدانید، تمام کارهایی که جامعه بهایی انجام میدهد با مدرک است. برای همین، این مدارک به دولتهای کشورهای مختلف ارائه میشود. از دولت برزیل و دولتهای دیگر گرفته تا دانشگاههای آلمان و کشورهای مختلف جهان، همه از این مسئله اطلاع پیدا میکنند. میدانید که همه این کشورها و سازمانها، اعتراض خود را اعلام کردهاند.
در این گزارش آمده است: "بر بهاییان در سرزمین خودشان مهر بیگانه زده شده. از بهاییان بهعنوان یک سپر بلای همهجانبه که توجه را از فریادهای دمکراسیخواهی منحرف سازد، استفاده شده... با این کار، میخواند همه کسانی را که با دولت مخالف هستند، همچنین فعالان حقوق بشر را به اسم بهایی بدنام کنند. گویی بهاییت بدترین جرم است."
در گزارش جامعه بهاییان گفته شده است که شباهت این کمپین تبلیغاتی ضد بهایی امروز در ایران با دیگر کمپینهای ضد دینی - برخوردار از پشتیبانی دولت در تاریخ- پیشدرآمد خشونت عملی و در بدترین وجه، مقدمه نسلکشی است.
در تماس با پدیده ثابتی، نماینده جامعه بهاییان ایران در لندن، از هدفهای این گزارش پرسیدهایم.
پدیده ثابتی: این گزارش خیلی وسیعی است که از طرف جامعه بهایی تهیه شده و هدف آن تجزیه و تحلیل مطبوعات ایران، برای برملا کردن اقدامات دولت ایران در جهت بدنام ساختن بهاییان است. اقدامی که هنوز توجه بینالمللی به آن جلب نشده و احتیاج به آن هست که این مسئله بررسی شود. به علت اینکه باز یکی از قوانین سازمان ملل متحد در این مورد دارد نقض میشود.
قوانین بینالمللی حقوق بشر دقیقاً اعلام میکند که هر اقدامی توسط رسانهها یا دولتها برای ابراز تنفر یا تنفرانگیزی از پیروان ادیان یا هر اقلیتی انجام بگیرد، کاملاً مخالف قوانین حقوق بشر است.
این گزارش با عنوان "تحریک نفرت کمپین رسانهای ایران برای دهشتناک جلوه دادن بهاییان" منتشر شده است. چه دلایلی برای این تحریک نفرت وجود دارد؟ آیا آماری در این زمینه دارید؟
بله. در این گزارش حدود ۴۰۰ مقاله یا برنامههای تلویزیونی در سایتهای اینترنتی و مطبوعاتی- از هر مطبوعاتی که فکرش را بکنید - تجزیه و تحلیل شدهاند. البته این تحقیقات فقط شامل ۱۶ ماه گذشته است. یعنی قبل از آن هم حتماً برنامههایی بوده، ولی در عرضه ۱۶ ماه گذشته این مسئله به اوج خود رسیده است.
همانطوری که شما اشاره کردید، در این گزارش روی سه، چهار نقشه دولت ایران در مورد تحریک نفرت علیه بهاییان تاکید شده است و نشان میدهد که اولاً با اوج گرفتن فریاد آزادیخواهی و دمکراسیخواهی در ایران، بهاییان ایران دارند به عنوان یک سپر بلا مورد استفاده قرار میگیرند تا بدینطریق افکار دمکراسیخواهی را منحرف کنند.
برای همین، به اصطلاح "با یک تیر، دو نشان میزنند". یعنی هم با نسبت دادن بهاییان به اقدامات دمکراسیخواهی، میخواهند بهاییان را متهم کنند. هم با نسبت دادن همه کسانی که برای دمکراسی خواهی اقدام میکنند به بهاییان، اقداماتی که علیه آنها میشود را توجیه میکنند.
مسئله دوم این است که با برانگیختن حساسیتهای مذهبیای که در ایران وجود دارد، بهاییان را دشمن اسلام معرفی میکنند و مردم را علیه آنها تحریک میکنند. اینها مسائل مهمی هستند. فعالان حقوق بشر که اصولاً این موارد و تاریخ وقوع آنها را در کشورهای مختلف بررسی میکنند، ابراز نگرانی کردهاند که امکان دارد این پیشدرآمدی باشد برای اعمال خشونتهای بدتر و عواقب خیلی وخیم؛ نه تنها فقط برای بهاییان، بلکه برای دیگر اقلیتهای مذهبی در ایران.
گزارش روزنامه کیهان در روز سیام آبانماه و ابراز خرسندی این روزنامه در مورد تخریب خانههای بهاییان، همزمان شده است با انتشار گزارش جامعه جهانی بهاییان. آیا شما نوشته روزنامه کیهان را در مسیر همین کمپین تحریک نفرت میدانید؟ میدانیم که این روزنامه، تخریب خانههای بهاییان در اسفندآباد را نیز مورد تایید قرار داده است.
دقیقاً! خیلی جالب است که انتشار این گزارش، هماهنگ است با مقالهای که در کیهان چاپ شده و بهطور دقیق ثابت میکند که چنین کمپینی وجود دارد. به خانه بهاییان یزد هم حمله شده بود. در حال حاضر چون خبر رسمیای از حمله به خانه بهاییان در یزد نداریم، نمیتوانیم آن را رسماً تایید کنیم، ولی نوشتن همین مقاله کیهان، نشاندهنده نقض قانون حقوق بشر است که حتی اگر کسی هم اشتباه کرده، تخریب خانه افراد کاری غیر قانونی است. چه برسد به اینکه عدهای که معلوم نیست منشأشان کجا بوده و حتماً از طرف دولت حمایت میشوند، بخواهند چنین مقالهای را در یکی از روزنامههای ایران چاپ کنند.
چه اقداماتی از سوی جامعه جهانی بهاییان یا سازمانهای دفاع از حقوق بشر، برای نشان دادن موارد نقض قوانین جهانی حقوق بشر، به طور مشخص در مورد اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی، صورت گرفته است؟
یک نمونه آن در همین گزارش آمده است. یعنی شواهد مستند، تجزیه و تحلیل شدهاند و به صورت مدرک در اختیار جوامع بینالمللی، سازمان ملل متحد و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفتهاند و خواهند گرفت.
همانطور که میدانید، تمام کارهایی که جامعه بهایی انجام میدهد با مدرک است. برای همین، این مدارک به دولتهای کشورهای مختلف ارائه میشود. از دولت برزیل و دولتهای دیگر گرفته تا دانشگاههای آلمان و کشورهای مختلف جهان، همه از این مسئله اطلاع پیدا میکنند. میدانید که همه این کشورها و سازمانها، اعتراض خود را اعلام کردهاند.
مهدی هاشمی رفسنجانی به اتهام "شکنجه" محکوم شد
مهدی هاشمی رفسنجانی به اتهام "شکنجه" از سوی دادگاهی در کانادا به پرداخت ۳.۷ ميليون پوند به هوشنگ بوذری و خانوادهاش محکوم شد.
روزنامه گاردين چاپ بريتاينا روز چهارشنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۱۱ نوشت دادگاه عالی انتاريو مهدی هاشمی رفسنجانی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام جمهوری اسلامی را به اتهام "زندانی کردن و شکنجه" هوشنگ بوذری، رقيب اقتصادیاش به پرداخت خسارت محکوم کرده است.
اين حکم به دانشگاه آکسفورد، جايی که مهدی هاشمی در حال گذراندن دوره دکترا است، ارسال شده است اما چون وی در دانشگاه نبوده و اغلب در سفر و "دوبی"بهسر میبرد، نسخهای از اين حکم به پروفسور اندرو هميلتون، معاون دانشگاه ابلاغ شده است.
اما هاشمی در بيانيهای اين اتهامات را "ادعايی بیاساس" ناميده است. مهدی هاشمی هيچگاه در دادگاه حاضر نشد و اين حکم به صورت غيابی عليه او صادر شده است.
هوشنگ بوذری در شکايت خود اعلام کرده بود در سال ۱۳۷۲ به دعوت مهدی هاشمی رفسنجانی به ايران رفته است اما مدتی پس از ورود به ايران توسط وزارت اطلاعات به مدت هشت ماه بازداشت و "شکنجه" شده است.
بوذری در سال ۲۰۰۵ در کانادا، از اکبر هاشمی رفسنجانی و پسرش مهدی هاشمی، علی فلاحيان، وزير وقت اطلاعات و غلامحسين محسنی اژهای به اتهام " آدمربايی، بازجويی و شکنجه" شکايت کرده بود.
به نوشته گاردين، دانشگاه آکسفورد همچنين با ادعاهايی درباره اينکه در پذيرش مهدی هاشمی به عنوان دانشجوی اين دانشگاه "نقص جدی" وجود دارد، روبهرو شده است.
رضا شيخالاسلامی، استاد بازنشسته دانشگاه آکسفورد، آوريل امسال (فروردين ۱۳۹۰) گفته بود هاشمی به زبان انگليسی که برای پذيرش در آکسفورد اجباری است، مسلط نيست. شيخالاسلامی همچنين گفته است مهدی هاشمی يک دانشجوی آکسفورد را برای نوشتن پروپوزال خود استخدام کرده است.
شيخالاسلامی همچنين مدتی پيش گفته بود: "در دوره اقامت کوتاهم در ارديبهشت سال جاری (۱۳۹۰) در ايران، توسط يکی از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی و همچنين يکی از اعضای دفتر هاشمی رفسنجانی تهديد شدم. به خاطر امنيت بقيه نمیتوانم اطلاعات بيشتری بدهم. اما انگار اين مسأله برای مديرت دانشگاه آکسفورد اهميتی ندارد که يکی از اساتيد بازنشستهاش تحت فشار قرار گرفته است. من حدس میزنم که وزارت خارجه بريتانيا و عناصری از دولت عربستان سعودی برای دانشگاه از به مخاطره افتادن يک استاد قديمی مهمتر هستند."
به نوشته گاردین مهدی هاشمی گفته است: "من زبان انگلیسی را میفهمم و به آن صحبت میکنم و مینویسم، ولی آکسفورد از من خواسته زبان انگلیسیام را تقویت کنم که چنین خواستهای از سوی این دانشگاه بیسابقه نیست."
وزیر خارجه آلمان: جنبش دمکراسیخواهی در ایران فراموش نشود
وزیرخارجه آلمان هشدار داد که جنبش دموکراسیخواهی ایران نباید در سایه تحولات جهان عرب به فراموشی سپرده شود. کمیسر انرژی اتحادیه اروپا نیز گفت که تحریمنفت ایران اروپا را با مشکل انرژی روبرو نخواهد کرد.
گیدو وستروله، وزیرخارجه آلمان روز چهارشنبه (۲۳ نوامبر/ ۲ آذر) هنگام سخنرانی در مجلس فدرال این کشور هشدار داد که با توجه به تحولات جهان عرب، جنبش دموکراسیخواهی ایران نباید به دست فراموشی سپرده شود. سیاستمدار عضو حزب لیبرال دموکرات تاکید کرد:«در ایران تنها برنامه هستهای مناقشه برانگیز وجود ندارد، بلکه انسانهای عاشق آزادی تحت سرکوب بسیاری هستند که نباید فراموش شوند.»
وزیرخارجه آلمان گفت که توجه به این موضوع برای سیاستخارجی آلمان یک امر طبیعی است. وی همزمان هشدار داد که سرنوشت انقلاب مصر به نخی بند است. وستروله تضمین کرد که «آلمان همه نیروی خود را به کار میبندد تا روند انتقالی مصر به یک تحول واقعی منتهی شود.»
بحث تحریم نفت
گیدو وستروله در شرایطی بر اهمیت پشتیبانی از جنبش مردمسالاری ایران انگشت نهاده که جهان غرب این روزها تنها به برنامه هستهای جمهوری اسلامی چشم دوخته است و میکوشد با گسترش تحریمها تهران را به تجدیدنظر در برنامهمناقشهبرانگیز هستهای خود وادارد.
در اروپا و آمریکا، به دنبال تحریم بانکهای ایرانی، بحث احتمال تحریم خرید نفت از جمهوری اسلامی نیز اوج گرفته است. روز دوشنبه (۲۱ نوامبر) نیکلا سارکوزی رئیسجمهوری فرانسه به اتحادیه اروپا، آمریکا، ژاپن ، کانادا و سایر کشورهای مایل به همکاری پیشنهاد کرد که فورا دارائیهای بانک مرکزی ایران را مسدود و خرید نفت از این کشور را متوقف کنند.
گونتر اوتینگر کمیسر انرژی اتحادیه اروپاگونتر اوتینگر کمیسر انرژی اتحادیه اروپاگونتر اوتینگر کمیسر انرژی اتحادیه اروپا، روز چهارشنبه گفت که در صورت تحریم نفت ایران، اروپا با کمبود انرژی روبرو نخواهد شد. وی در گفتوگو با خبرگزاری رویترز اطمینان داد که در این صورت نیاز نفت اروپا از طریق اوپک و سایر کشورهای نفتخیز به راحتی تامین خواهد شد. عربستان سعودی پیشتر چندبار اعلام کرده است که میتواند ظرفیت تولید خود را تا ۳ میلیون بشکه در روز بالا ببرد.
همزمان، جمهوری خلق چین اعلام کرده است که در گسترش تحریمهای غرب علیه ایران شرکت نخواهد کرد. یک سخنگوی وزارتخارجه چین روز چهارشنبه به خبرگزاریها گفته است:«تحریم بیشتر مشکلات را با تهران حل نمیکند، بلکه پیچیدهتر خواهد کرد.»
توهین دوباره احمدینژاد به اروپائیها
در این شرایط، محمود احمدینژاد در پاکدشت ورامین تحریم سیستم بانکی جمهوری اسلامی را "بهانهتراشی" دانست و گفت:«دیدند ذخائر ارزی و سرعت پیشرفت اقتصادی ما زیاد شده، اما خودشان دچار بحران و مشکلاتاند، شروع به بهانهتراشی کردهاند.»
رئیس دولت دهم، در بخشی دیگر از سخنان خود با "نوچه" و "نوکر بیاختیار" خواندن کشورهای اروپائی، آنها را متهم کرد که در گسترش تحریمها از آمریکا پیروی میکنند.
احمدینژاد در حالی از پیشرفت اقتصادی سخن گفت که صندوق بینالمللی پول رشد اقتصادی ایران را برای سال۲۰۱۰ یک درصد و برای سال ۲۰۱۱ حداکثر یک و نیم درصد برآورد کرده است. رشد اقتصادی ترکیه در سال ۲۰۱۱ بیش از ده درصد برآورد شده است.
سیامک قادری، روزنامه نگار زندانی در نامه ای از شکنجه های خود می گوید:آقای جوانفکر، به اشاره شما به این مصائب دچار شدم
“سیامک قادری” خبرنگار اخراجی ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی) در واکنش به سخنان اخیر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد در گفتگو با روزنامه ی اعتماد نامه ای از زندان اوین به بیرون فرستاده است.
به گزارش وبسایت کلمه به نقل از ندای سبز آزادی، این روزنامه نگار در نامه ی خود برای نخستین بار سخن از رفتارهای ضد انسانی نیروهای اطلاعاتی با وی در قبال نامه ی جوانفکر به وزارت اطلاعات برای بازداشت وی می گوید.
قادری با مخاطب قراردادن کسی که وزارت اطلاعات به اشاره ی او و با اتهام ضد نظام و ولایت فقیه بازداشت و زندانی اش کرده است ، جوانفکر و جریان متبوع وی را گروهی منحرف قدرت طلب و ثروت اندوز می خواند.
خبرنگار سابق ایرنا می گوید: چرا در قبال فجایعی که بعد از خرداد ۸۸ رخ داد سخنی نگفتید و سکوت کردید ولی وقتی با برخی از اعضای باند شما به دلیل فساد مالی برخورد شده است از غیر قانونی بودن سلول انفرادی و نداشتن وکیل می گوئید!
قادری که سابقه همکاری با ایرنا برای دو دهه را در کارنامه دارد برای نخستین بار از سازماندهی نیروهای بسیج خبرگزاری ایرنا برای شرکت در سرکوب مردم معترض به نتایج انتخابات زیر نظر جوانفکر می گوید.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به بهانه ی گفتگوی مشاور مطبوعاتی و رسانه ای احمدی نژاد با روزنامه اعتماد
آقای جوانفکر شما روزنامه نگار نیستید
مشاور رسانه ی احمدی نژاد به تازگی گفت و گویی طولانی با روزنامه ی وزین (توقیف شده) «اعتماد» داشت که در آن سعی به ارایه چهره ای صادق و دلسوز از دولت نهم و دهم نموده و با مظلوم نمایی و دادن آدرس های “انحرافی” تلاش بر مغلوب کردن یاران پیشین دولت نهم و دهم کرده است، که این روزها سخت به جان این مولود نا خلف خود افتاده اند.
در آن نوشتار جوانفکر تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا از منظر یک روزنامه نگار بی طرف! مدعیات و اسنادی بر مظلومیت جریان خود و بی انصافی رقیبان ارایه دهد، ادعایی که در همان نگاه اول نشان از سلطه و چیرگی توهم خود بزرگ بینی دست اندرکاران دولت از سویی و دست کم انگاری مخاطب دارد.
در نوشتار زیر نگاهی گذرا به برخی از این مدعیات و اشاراتی در جهت روشن شدن صحت و سقم آن داشته ام.
***
آقای مشاور رسانه ای در مصاحبه ی خود مدعی شده اند «اصولگرایان خودشان را به دولت احمدی نژاد چسبانده اند»! آقای جوانفکر گویی همانند سایر دوستان خود در این جریان متنوع بر این باورند که حکمرانی۶ ساله باند احمدی نژاد دستاوردهای مثبتی برای مردم داشته است که آن را افتخار آمیز و محل حسادت گروه ها و جریانات تلقی می کنند. مگر جز این است که حاصل عملکرد آنان در حوزه ی اقتصاد فرار سرمایه ها، نابودی کشاورزی، تعطیلی واحدهای صنعتی، تورم، فساد لجام گسیخته، در حوزه ی بین المللی انزوای مطلق ایران، ده ها قطعنامه بین المللی، انواع تهدیدهای نظامی و تحریم ها، از دست دادن مواضع استراتژیک منطقه ای و واگذاری آن به کشورهایی نظیر ترکیه، در حوزه ی سیاسی تعطیلی و بن بست همه ی نهادهای قانونی حتی پست ریاست جمهوری، در حوزه ی فرهنگ و اخلاق جامعه، گریز از دین، سقوط ارزش های اخلاقی، افزایش خشونت های اجتماعی، سرقت های مسلحانه و هزاران مشکل دیگر بوده است. این عملکرد مشعشع چه جای حسادت دارد که دیگران بخواهند خود را به رئیس جمهور و بانی این همه مصایب بچسبانند؟
ایشان مدعی شده اند «ثروت مال مردم است» و نتجه گرفته اند که احمدی نژاد باید پاسدار امانت مردم باشد! باید به ایشان متذکر شد که از این ثروت افسانه ای، سهم ملت چه میزانی است؟ مگر جز این است که آن چه به صورت ملموس در حساب های مردم واریز شده بخشی از جبران افزایش یک باره بهای حامل های انرژی است که در موسم های خاص به یک باره به حساب های مردم سرازیر شده است. شاید منظور ایشان خاصه خرجی های دولت در موسم انتخابات مد نظر باشد که به گفته نهادهای نظارتی هم اکنون نیز برای فرستادن نمایندگان دست نشانده به پارلمان در حال انجام است! تازه سهم ۴۰ هزار تومانی مردم کجا و تنها یک مورد اختلاس ۳ هزار میلیاردی جریان طرفدار رئیس جمهور کجا؟
جناب جوانفکر در فرازی که پاسخ به سوال صریح خبرنگار در مورد «فساد مالی اخیر» است به یک باره دست به شعبده بازی زده و به جای پاسخ به سوال خبرنگار می گوید «نتوانسته اند ثابت کنند که ما رمال و جن گیر هستیم»! عجبا ! در اثبات شعبده باز بودن جریان شما همین بس که در پاسخ به سوال روشن در مورد فساد ۳ هزار میلیاردی، مدعی می شوید که نتوانسته اند اتهام رمالی را در مورد جریان شما اثبات کنند !
اما شاید مهم ترین بخش از افاضات جناب مشاور رسانه ای رئیس جمهور آن جایی است که ایشان دردمندانه در مورد مصائب زندان، انفرادی و سختی های خانواده زندانیان جریان خود داد سخن می دهد. از زندان انفرادی ۶۰ روزه ملک زاده می گوید و از سقط جنین همسر او در زندان و مشقت ملاقات و عدم اجازه ملاقات با وکیل و … .
جناب جوانفکر ! اگر رفت و آمد به زندان برای همسر آقای ملک زاده سقط جنین به همراه داشت و سخت بود، حتما رفت و آمد پدران و مادران سالخورده زندانیانی که ۲ سال است (از خرداد ۱۳۸۸ تاکنون) هر هفته در سرما و گرما و از راه های دور و نزدیک به امید دیدار فرزندان شان از پشت کابین و با تلفن به این جا (زندان) می آیند یک تفنن است !
مرگ مادر دانشجوی زندانی که در هجوم شبانه دچار سکته قلبی شد، مرگ پدر یک فعال ستاد انتخاباتی که ۳ ماه از محل نگه داری فرزندش بی اطلاع بود پس چه ؟! آیا این ها از جمله ی آن ملتی نیستند که از آن ها دم می زنید، حتما باید قیافه آنان شبیه جنابعالی ، ملک زاده و یا احمدی نژاد باشد تا به پشتوانه قدرت و ثروت بر آنان دل سوزاند و اشک تمساح ریخت! عجبا که دست به بیت المالی مردم می برید و وقتی مورد بازخواست قرار می گیرید فریاد می زنید. مگر نه این که زندانیان پس از وقایع خرداد ۱۳۸۸ عمدتا شهروندانی بودند که جرم شان شرکت در تظاهرات، دادن شعار و ابراز عقیده بوده است که دستی هم به منابع ثروت و قدرت نداشته اند، چرا در این مدت صدای انسانیت شما و جریان وابسته به آن در نیامد! سرنوشت همسران و فرزندان زندانیانی که از تهران و شهرستان ها هر هفته برای ملاقات با همسران شان زیر برف و باران به زندان می آیند تا اسرای ملت خدای ناکرده گرفتار یاس و نومیدی نشوند چه؟ البته که شریف ترین فرزندان ایران بر خلاف نزدیکان جریان رانت خوار به سختی های زندگی رسالت مندانه عادت دارند و مصائب زندگی خود را فریاد نمی زنند تا امثال شما از آن لذت ببرند!
جناب جوانفکر به درستی اعلام کرده اید انفرادی غیر قانونی و کاری مذموم است! اما آیا دلسوزی تان شامل حال آن جوانی که به جرم ارسال (مثلا) یک پیامک (SMS) یا ایمیل، ۷ ماه در انفرادی بوده و امروز با روانی پریش هم بندی ماست نیز می شود؟
یا این که در انفرادی نگه داشتن فقط برای مجرمانی که چنگ به بیت المال برده اند بد است؟ برای بنده که ۹ ماه را در بازداشت گاه بدنام ۲۰۹ و ۲۴۰ به صورت غیر قانونی نگه داری شده ام چه؟ برای آن پزشکی که در آستانه دومین سالگرد دستگیری اش هنوز در بازداشت موقت است و ۹ ماه را در سلول انفرادی گذرانده چه طور ، آیا برای این ها نیز انفرادی بد است؟
به حق گفته اید که این طور نیست که «چون ما مسئولیتی داریم هر کاری دل مان خواست بتوانیم انجام دهیم، هر کس را که دل مان خواست احضار یا بازداشت کنیم و همه چیز باید بر اساس قانون باشد» !
بنده هم زمانی که چپ و راست سیلی بر صورت ام فرود می آمد و بوی تهوع آور توالت اتاق بازجویی، امانم را برده بود تا علیه جنبش سبز و سایت کلمه اراجیفی را به صورت مصاحبه تلویزیونی ارایه کنم یا هنگامی که سرم را با فشار به داخل آن استوانه ی مهوع هدایت می کردند ، با خود فکر می کردم یک جای کار ایراد دارد!
من فکر می کردم نباید همه تلاش هایی که در قامت یک ایرانی و در قالب یک خبرنگار به عشق ملت و مملکت انجام دادم منتهی به چنین دستاوردهایی شود. من نیز بارها با خودم زمزمه می کردم که نباید اصحاب قدرت هر کاری که دل شان خواست انجام دهند. ولی این سخن را از شما قبول ندارم.
چرا که دست خط شما به حراست سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) هنوز به روشنی جلوی چشمانم است که در آن خواستار برخورد وزارت اطلاعات با بنده به عنوان عنصر ضد نظام و ضد ولایت شده بودید. همان نامه ای که همکاران تان برای من فاکس کردند و اکنون در پرونده ی من در دیوان عدالت اداری موجود است. برادر عزیر چه طور آن زمانی که بر توسن سرکش قدرت بلامنازع می تاختید، این اعمال را غیر قانونی نمی دانستید؟!
جنابعالی به درستی اشاره کرده اید حداکثر بازداشت موقت ۴۸ ساعت است، بنده ده ها مورد از هم بندیان خود را سراغ دارم که بالای ۱۵ هزار ساعت یعنی ۲ سال در بازداشت موقت به سر می برند! جنابعالی در خبرگزاری فخیمه ایرنا و در روزنامه هتاک ایران هرگز این ساعات را جمع نزده اید تا بفهمید چه فجایعی تحت عنوان بازداشت موقت جریان دارد اما حال که آقای ملک زاده و دوستان تان در مکتب مشائیسم گرفتار شده اند فغان به آسمان بلند کرده اید!
آقای جوانفکر ! بنده در آستانه هفدهمین ماه ، بسیاری از همبندانم در آستانه پایان محکویت هنوز نتوانسته اند با وکیل خود ملاقات کنند و شما از یاران تان می گوئید که ۲ ماه بازداشت بدون ملاقات با وکیل را تجربه کرده اند !
به درستی گفته اید مردم از شما به عنوان یک روزنامه نگار انتظار دارند که مطالبات آن ها را از مسئولین بخواهید، اما آیا مردم فقط ملک زاده و سایر وابستگان به جریانی هستند که این روزها به حق به صفت “انحرافی” متصف شده اند؟
جناب جوانفکر مدعی است روزنامه ایران یک شرکت خصوصی است ! بر فرض که در راه اندازی و بالندگی این روزنامه از توان و اموال و بودجه خبرگزاری دولتی ایرنا استفاده نشده باشد، جنابعالی چه کاره این شرکت خصوصی با اموال میلیاردی هستید که اجازه نمی دهید نهادهای نظارتی قانونی به انجام وظیفه خود بپردازند. شاید نگران رو شدن هزینه های نامشروع تبلیغاتی در ایام منتهی به انتخابات سال ۱۳۸۸ هستید که بی ضابطه در ایرنا و ایران صورت گرفته است!
اشاره داشتید که «امام جمعه مشهد در جریان انتشار ویژه نامه خاتون شما و همکاران تان را محارب خواندند و این را ظلمی خواندید که پایدار نمی ماند» .
برای شما و مردم بسیار جالب است با همان حربه ای که معترضان پس از عاشورای ۱۳۸۸ را حشره و واجب القتل خواندند و به همان ادعا برای عده ای بی گناه حکم زندان و اعدام و تبعید بریدند، گرفتار آمده اید. همان هایی که خود در آن زمان سخنان شان را تیتر یک روزنامه خود می کردید. شما که دم از رسالت روزنامه نگاری می زنید بسم الله ! هنوز عده ای از آنان که به اتهام واهی محارب به اعدام محکوم اند چشم انتظار انجام رسالت شما هستند! از سرنوشت خانواده های آنان هم بگوئید!
اشاره به «قشر خاکستری جامعه کردید که حق حیات و {آزادی} بیان دارند» چطور است در آستانه شعبده بازی ای دیگر باز نیازتان به رای دهندگان افتاده است! یادآوری می کنم که در جریانات پس از انتخابات ۱۳۸۸ حدود ۳۰ هزار کارمند را از دولت اخراج کردید و پرونده آنان نزد دیوان عدالت اداری در حال رسیدگی است. آن ها به صرف مخالفت با احمدی نژاد و نه حتی اعلام و ابراز این مخالفت، شغل خود را از دست دادند و بنیان خانواده شان متزلزل و گاه منهدم شد. آیا آن ها حق حیات و زندگی شرافتمندانه نداشته اند؟ حرف زدن که بماند. چرا که این روزها کسانی را به بند ۳۵۰ اوین آورده اند که صرفا در درون تاکسی انتقادی یا اعتراضی به سیاست های حکومت کرده اند و در آستانه محکومیت یک ساله به اتهام تبلیغ علیه نظام قرار دارند. این ها همان قشر خاکستری هدف شما در انتخابات هستند یا نیستند؟
گله کرده اید که «عده ای با خواندن شما با وصف انحرافی حق زندگی شما و خانواده محترمتان را سلب کرده اند چرا که خانواده گناهی ندارند که با مطرح کردن یک داستان و سناریوی انحرافی زندگی را برایتان تلخ کرده اند»، خوشا به انصاف مردانی چون شما ! که سناریوهای ساختگی در دستگاه های اطلاعاتی را قبل از صدور حکم در اخبار و گزارشات خود انعکاس دادید و آبروی مسلمان را بر خلاف شرع و قانون بردید.
البت شکایت و حتی مقابله کامل با این کجروی ها می ماند برای زمانی که خیلی دور نیست!
اشاره کردید «به خاطر دشمنی با مشایی یک عده انسان بی گناه را زندانی کرده اید و برخی را ۶۰ روز در انفرادی نگاه داشته اند و بعد افزوده اید که خداوند از این کار راضی نیست» !
باورم نمی شود قهر خدا را از حبس اولیای خودش و اصحاب خودش و بی توجهی نسبت به هزاران بازداشتی پس از انتخابات. این ادعاها، عدالت پروردگار را زیر سوال می برد.
مدعی شده اید که وزارت اطلاعات در آن دوره حرف شما را نمی خوانده اند و برای اثبات دروغگویی جریان شما به همان دست نویس جنابعالی اشاره می کنم که صاحبان ۳ وبلاگ را در ایرنا که از قضا غیر از بنده که افتخار جانبازی نداشتم، آن دو تن از جانبازان سرافراز بودند به وزارت اطلاعات معرفی کردید و به اجبار آنها را واداشتید که وبلاگ های خود را تعطیل کنند و پس از امتناع بنده از تعطیل فعالیتم با احضارهای مکرر به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات، من را گرفتار زندان و حبس کردید! از آن اشاره شما به وزارت اطلاعات بنده به این مصایب گرفتار آمدم: سه سال حبس به دلیل حضور در نجمعات و تهیه گزارش های بی طرفانه ی آن و یک میلیون ریال جزای نقدی به دلیل فاسد و نامشروع خواندن دولت غیرقانونی شما. باز هم مدعی هستید نفوذی در وزارت اطلاعات نداشته اید. زهی شرمساری از این همه دروغ بافی.
منافقانه زیر علم رهبری سینه می زنید اما به یک باره می گوئید «مردم تشخص می دهند چه کسی در خط احمدی نژاد است و او را به عنوان رئیس جمهور آینده انتخاب می کنند. دلبسته نام احمدی نژاد هستید نه نظام، نه رهبری، نه کشور، نه ملت و حتی حرفه روزنامه نگاری! برای اثبات این سرسپردگی به باند احمدی نژاد تنها کافی است نمونه ای از گزارش های تجمعات اعتراضی را ولو گزارش های محرمانه روکنید. متاسفانه آن زمانی که همه ی خبرنگاران زیر باتوم و گاز اشک آور فعالیت خبری می کردند جریان انحرافی تان در ایرنا به کار گماردن نیروهای خدماتی و بسیجی ایرنا با کلاه و چماق در خیابان ولی عصر بود.
ادعای بزرگی کرده اید که «کسی که برای خدمت می آید باید آماده شهادت باشد»! ببینم آیا در این ادعا صادقید یا خیر. تمام کسانی که شما پاکسازی کردید و پس از وقایع ۱۳۸۸ در صحنه جدال حق و باطل ، سفره ثواب و نماز را ترک کردند بدون سر و صدا دارند هزینه ی آن را می پردازند. اما در مورد شما چه طور. تا جایی که در خاطر دارم در ایامی که ستاد بحران ساز بر سر راه دولت ملی خاتمی سنگ اندازی می کردند شما در بیت رهبری سنگر گرفته بودید و در سر خیال استراحت در سواحل اسپانیا را می پروراندید و با هزار فشار غیر قانونی ، مدیریت ایرنا را وادار به اعزام شما به مادرید کردید. حتی فراتر رفتید؛ در مطلبی در روزنامه ایران مجیز دولت خاتمی را گفتید که به آن اعتقاد نداشتید. پس از پایان ماموریت ۴ ساله و هنگام سوار شدن به هواپیما مدعی شدید که دولت اسپانیا جنابعالی را به دلیل اعلام آمادگی برای اجرای حکم قتل سلمان رشدی اخراج کرده است تا بار دیگر بتوانید تن به سواحل زیبای بارسلون بشوئید و صد البته خود را پاکباز و آماده شهادت می دانید. البته نه بر روی رمل های تفدیده ی جنوب یا برف های یخ زده ی غرب کشور بلکه در راحت و آسودگی سواحل کشورهای اروپایی برای خود دشمن فرضی می سازید و شعار شهادت و ایثار می دهید.
در جای جای گفت و گوی خود با رزنامه اعتماد ، چشم انداز انتخابات ریاست جمهوری آینده را از نظر دور نداشته اید. مثلا آنجا که می گوئید «چرا باید پول ملت را به مترو داد که حساب پس نمی دهد»! ولی خودتان میلیون ها پول مردم را در ایرنا و ایران صرف مجیز گویی از دولتی بی کفایت کردید و حاضر به حساب پس دادن آن هزینه ها نیستید.
ادعا می کنید «احمدی نژاد مراعات می کند پول مردم درست هزینه شود» که با یک ضرب و تقسیم ساده می توان نسبت سرقت ۳ هزار میلیاردی را با آنچه به مردم داده اید و از جیب آنان خارج ساخته اید به دست آورد.
از حاکم شدن فضای نظامی گری در شهر تهران یاد می کنید چرا که شهردار آن یک نظامی بدون تخصص است و فراموش می کنید تخصص دولت مورد حمایت شما تبدیل بزرگراه های درجه یک به خیابان های درجه ۲ در تهران بوده است و ۲سال پس از انتخابات هیچ شبی را شما و یاران تان بدون دغدغه خیزش اعتراضات به صبح نرسانده اید و ناگزیر در تمام شئون مردم وامداران خود را به کار گمارده اید !
شهردار تهران را متهم به زدن افترا و بهتان به یک وزیر می کنید که او را عرق خور خوانده است و آن مستحق کیفر اسلامی و حد می دانید و فراموش می کنید بهتان ها و افتراهایی که به فرزندان ملت در قالب خبر و گزارش می زدید.
این همه کارنامه شما و دولت شما در عرصه های مختلف است که نخبگان را به زنجیر کشیده و از کشور فراری داده است، مدیران را خانه نشین کرده و نهادهای لازم و قانونی را منهدم کرده است و همچنان مدعی هستید.
بفرمائید اکنون در دولت نهم و دهم کدام مدیر با سابقه غیر نظامی و غیرامنیتی در مصدر امور است! شاید در چند ماه گذشته گرایش برخی از آنان به جریان رقیب موجب اخراج آنان از دولت شده باشد . نظامی ترین دولت های پس از انقلاب دولت احمدی نژاد است. باری مشاور محترم محترم رسانه ای آقای احمدی نژاد ، گویی باز بوی کباب به مشام شان خورده است و خود متوجه نیستند که این چیز دیگری است که دارند داغ می کنند.
اما یک ادعا نیز در ابتدای گفت و گوی تان در مورد میرحسین موسوی داشته اید و مدعی شده اید که موسوی مقبولیت نداشت! این دیگر از آن ادعاهایی است که نشان از انتزاع از واقعیات در توهمات شما و دوستان تان دارد. اگر جرات دارید به موسوی اجازه دهید فقط ۵ دقیقه با مردم سخن بگوید تا تومار شما و اذناب تان را در هم بپیچد. چرا از ارتباط رادمردانی چون موسوی و کروبی با کسانی که به ادعای شما آنان را قبول ندارند وحشت دارید. اگر واقعا صادقانه می گوئید که موسوی مقبولیت ندارد چرا آن قدر از ارتباط آنان و آزادی شان وحشت زده اید! در مقبولیت موسوی و کروبی همین بس که حبس و ضرب و جرح هزاران طرفدار وی و دل سپردگان به دموکراسی و آزادی افزون بر۲ و نیم سال پس از انتخابات همچنان ادامه دارد و به کابوس شب های شما و دوستان شیفته ی قدرت تان تبدیل شده است.
لازم می دانم بار دیگر حساب امثال جناب عالی را از حساب خبرنگاران، نویسندگان، مترجمان و فعالان خبری ایرنا و روزنامه ایران جدا سازم که آنان نیز همچون ما اسیر توهمات عده ای از خدا بی خبر مدعی شما و جریان انحرافی تان هستند نه خیر آقای جوانفکر شما روزنامه نگار نیستید و گرنه اکنون در جبهه ی سیاه کاری و سیاه بازان قرار نداشتید.
سیامک قادری خبرنگار اخراجی ایرنا
۲۹ آبان ۱۳۹۰ بند ۳۵۰ زندان اوین
معاون وزارت علوم: تلاش غرب برای جلوگیری از تبدیل ایران به «مرجعیت علمی جهان»
خواجه سروی، معاون وزیر علوم ایران طی سخنرانی در یکی از همایش های داخلی عدم تبدیل شدن ایران به «مرجعیت علمی جهان» را جلوگیری «نظام سلطه» از حرکت علمی ایران دانسته و گفت: «غرب در تلاش است تا از تبدیل شدن ایران به عنوان مرجعیت علمی جلوگیری کند.»
به گزارش دانشجونیوز، خواجه سروی، معاون فرهنگی اجتماعی وز یر علوم ایران با «نظام سلطه»خطاب کردن تحریم کنندگان اقتصادی و سیاسی ایران، آنان را مقصر تبدیل نشدن ایران به «مرجعیت علمی جهان» معرفی کرده و اضافه کرد: «متاسفانه امروز نظام سلطه جهانی با اتخاذ رویکردهای ظالمانه در عرصه علمی کشور و تحریم چندین دانشگاه مهم میخواهد حرکت علمی کشور را در نطفه خفه کند.»
معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم همچین گفته است: «نظام سلطه بهدنبال جلوگیری از حرکت علمی ایران است.»
وی با ادعای اینکه غرب مانع پیشرفت علمی ایران شده است، خطاب به انجمن های علمی دانشگاه ها گفت: «شایسته است که انجمنهای علمی دانشجویی به این حرکت ظالمانه پاسخ کوبنده بدهند.»
خواجه سروی در ادامه از آنچه که وی «حرکات 2 گانه غرب و رفتارهای تبعیضآمیز» خوانده ابراز تاسف کرده و گفت: «جالب این جا است که کسانی این رفتارها را انجام میدهند که ادعای مردمسالاری و آزادی دارند.»
معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم در پایان به سخنان و تاکیدات رهبر جمهوری اسلامی پرداخته و با معرفی کردن آیت الله خامنه ای به عنوان «استراتژیست و معمار» در مسائل علمی تاکید نموده است که «رهبر معظم انقلاب به آسیب شناسی ساختارهای علمی کشور میپردازند.»
اعتصاب رضا شهابی پس از ۱۸ ماه بلاتکلیفی
خبرگزاری هرانا - رضا شهابی کارگر و عضو هیأتمدیرهی سندیکای کارگران شرکت واحد که از ۲۲ خرداد ۸۹ در بازداشت موقت به سر میبرد تنها به دلیل دفاع از حقوق کارگران دستگیر شده در طول این همه مدت تحت فشار و اذیت قرار گرفته و در آخرین تماس تلفنی که با خانوادهٔ خود داشت، اعلام کرد که دیگر توان تحمل این شرایط را ندارد و از ابتدای آذرماه دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
این کارگر زندانی اعتصاب غذای خود را در شرایطی آغاز کرده است که وضعیت جسمانیاش بسیار وخیم است: بنابر گفتهٔ دکتری که او را معاینه کرده، غضروف بین تعدادی از مهرههای ستون فقراتاش از بین رفته و به دلیل فشار مهرهها روی اعصاب نخاعی، احتمال از کار افتادن دست و پای چپ او وجود دارد؛ همچنین رضا شهابی از درد شدید در ناحیهٔ گردن، کمر و دست رنج میبرد و قلب و کلیهاش وضعیت خوبی ندارد.
با توجه به شرایط فوقالذکر، اعتصاب غذا میتواند تأثیرات بسیار مخرب و غیرقابل بازگشتی بر سلامتی او بگذارد.
ماهنامه "خط صلح" شماره ۹ منتشر شد
خبرگزاری هرانا - نهمین شمارهٔ ماهنامهٔ حقوقی- اجتماعی "خط صلح"، به صاحب امتیازی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در پنجمین ماه متوالی منتشر شد.
در این شماره می خوانید: چهرهٔ متجاوز یک شهر، یک مرد، یک حکومت، تاریخ فمینیستی تجاوز، تحقق پدرسالاری در جنایتی به نام تجاوز، کودکان قربانیان اصلی تجاوز جنسی، زنان افغان در اسارت سنتهای قبیلهای، نقدی بیپرده بر گزارش پرنقص احمد شهید،
مطلب دیگر منتشر شده در این شماره را می توانید در فهرست زیر که در روزهای آنی در هرانا درج خواهد شد؛ مشاهده کنید.
برای دریافت نسخه PDF این ماهنامه بر روی عکس کلیک کنید.
برای دریافت نسخه فشرده آن نیز اینجا کلیک کنید
فهرست مطالب در این شماره:
۳چهرهٔ متجاوز یک شهر، یک مرد، یک حکومت
۴ تاریخ فمینیستی تجاوز
۵ تحقق پدرسالاری در جنایتی به نام تجاوز
۶ کودکان قربانیان اصلی تجاوز جنسی
۸ زنان افغان در اسارت سنتهای قبیلهای
۱۰ نقدی بیپرده بر گزارش پرنقص احمد شهید
۱۴ جمهوری اسلامی، وارونه نویسی تاریخ و نقض «حق دانایی»
۱۵ فدرالیسم در ایران
۱۵ نقش اقوام در گذر به دموکراسی
۱۶ فدرالیسم؛ سهل ممتنع
۱۹ آزمون تجربهٔ فدرالیسم در ایران
۲۲ «فدرالیسم از پایین» در عراق
۲۴ گفتوگویی کوتاه با شاهین نجفی
۲۵ گزارش آماری وضعیت حقوق بشر ایران
برای تماس با مسئولان این نشریه، دریافت در ایران، هرگونه انتقاد و پیشنهاد، ارسال مطلب و همکاری میتوانید با آدرس ایمیل Peaceline. journal@hrai. info یا شماره تلفن ۶۲۱۰۱۴۶ (۲۰۲) ۱+ تماس حاصل نمایید.
در این شماره می خوانید: چهرهٔ متجاوز یک شهر، یک مرد، یک حکومت، تاریخ فمینیستی تجاوز، تحقق پدرسالاری در جنایتی به نام تجاوز، کودکان قربانیان اصلی تجاوز جنسی، زنان افغان در اسارت سنتهای قبیلهای، نقدی بیپرده بر گزارش پرنقص احمد شهید،
مطلب دیگر منتشر شده در این شماره را می توانید در فهرست زیر که در روزهای آنی در هرانا درج خواهد شد؛ مشاهده کنید.
برای دریافت نسخه PDF این ماهنامه بر روی عکس کلیک کنید.
برای دریافت نسخه فشرده آن نیز اینجا کلیک کنید
فهرست مطالب در این شماره:
۳چهرهٔ متجاوز یک شهر، یک مرد، یک حکومت
۴ تاریخ فمینیستی تجاوز
۵ تحقق پدرسالاری در جنایتی به نام تجاوز
۶ کودکان قربانیان اصلی تجاوز جنسی
۸ زنان افغان در اسارت سنتهای قبیلهای
۱۰ نقدی بیپرده بر گزارش پرنقص احمد شهید
۱۴ جمهوری اسلامی، وارونه نویسی تاریخ و نقض «حق دانایی»
۱۵ فدرالیسم در ایران
۱۵ نقش اقوام در گذر به دموکراسی
۱۶ فدرالیسم؛ سهل ممتنع
۱۹ آزمون تجربهٔ فدرالیسم در ایران
۲۲ «فدرالیسم از پایین» در عراق
۲۴ گفتوگویی کوتاه با شاهین نجفی
۲۵ گزارش آماری وضعیت حقوق بشر ایران
برای تماس با مسئولان این نشریه، دریافت در ایران، هرگونه انتقاد و پیشنهاد، ارسال مطلب و همکاری میتوانید با آدرس ایمیل Peaceline. journal@hrai. info یا شماره تلفن ۶۲۱۰۱۴۶ (۲۰۲) ۱+ تماس حاصل نمایید.