• سندیکای ما گرچه با دشواریهای بیشتر، اما با وحدتی نیرومندتر وارد چهارمین سال حیات خود می شود. اطمینان داریم که حق ما کارگران برای همیشه پایمال نمی ماند ...
اخبار روز: سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، به مناسبت چهارمین سالگرد تاسیس این سندیکا بیانیه ای تحت عنوان «پس از سه سال هنوز هم تاوان می دهیم» منتشر کرده است:
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که در آبانماه هزار وسیصد و هشتاد وهفت به عنوان تشکل مستقل کارگری و با همت کارگران شریف نیشکر هفت تپه تاسیس شده است اکنون در حالی وارد چهارمین سال فعالیت کارگری خود شده است که دستاوردهای تلخ وشیرینی از خود بجا گذاشته است. شیرین از ین لحاظ که تاسیس این سندیکا هم دستاوردهای مثبتی برای کارگران نیشکرهفت تپه داشته ونقش مهمی دربهبود زندگانی کارگران این موسسه ایفا نموده است و هم باعث گردیده است که ما کارگران نیشکر هفت تپه از عزت و ارج انسانی به مراتب بیشتری برخوردار گردیم.. دستاوردهایی که قبلا نیز در موارد مختلف بدان پرداخته ایم. اما تلخ ازین لحاظ که ۶ نفر از ما، که همگی عضو هیئت مدیره سندیکا هم بودیم (فریدون نیکوفرد، علی نجاتی، جلیل احمدی، قربان علیپور، محمد حیدری مهر و رضا رخشان) تحت شدیدترین فشارها از طرف نهادهای امنیتی و قضایی قرار گرفتیم. مصائبی از تحمل زندان گرفته تا اخراج از کار. اما براستی چرا؟ ما چه گناهی مرتکب شده ایم؟ جز اینکه حق خود را می خواستیم؟
یکی از اتهاماتی که برما وارد می کردند و ما را مجرم می خوانند مسئله تاسیس سندیکا بود. آنهم در کشوری که صدها سندیکای کارفرمایی وجود دارد که نه تنها با مخالفت نهادهای دولتی و قضائی روبرو نیستند، بلکه در میان این این نهادها برای کمک به این سندیکاها و جلب نظر مثبت آنان مسابقه برقرار است. اما زمانیکه به سندیکای کارگران می رسند تشکیل آن را جرم محسوب می کنند. آیا منظور از اخراج این معنی را نمی دهد که ما باید بمیریم؟ بمیریم و یا در مقابل اجحاف به زانو در بیائیم؟ خانواده های ما، همسران و کودکان ما چه گناهی کرده اند که با حکم اخراج ما آنها نیز به محرومیت از حداقل نیازهای زندگی محکوم می شوند؟ این همه بیعدالتی، از زندان گرفته تا اخراج و تا جریمه نقدی همه و همه نشان ازین واقعیت می دهد که گویا ما گناهی کرده ایم که پس از سه سال، هنوز هم نابخشودنیست و گذشت زمان موجب آن نشده است که اندکی از این غیظی که بر علیه ماست کاسته شود و در نتیجه، مقداری از دشواریهای ما کم شود. چرا که ما بعنوان یک کارگر حق داریم که از ابتدایی ترین حقوق اجتماعی یعنی حق کارکردن برخوردار شویم. پس از سپری کردن دوره ۶ ماهه زندان ما شش نفر و پس از گذشت بیش از دو سال از اخراج ما، متاسفانه آقای علی نجاتی که قبلا به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود و دوران حبس خود را گذرانیده است در زمانی که در حبس پرونده قبلی خود به سر می برد، پرونده دیگری به همین اتهام دوباره مطرح شد و با اینکه در دادگاه بدوی تبرئه شده بود متاسفانه در دادگاه تجدید نظر به تحمل یکسال حبس دیگر محکوم شده است. این درحالیست که رفیق ما از ناراحتی قلبی شدیدی رنج می برد که همین چندی پیش تحت عمل جراحی قرار گرفته بود و با اینکه طبق نظر پزشک باید حداقل ماهی یکبار معاینه مجدد شود و همچنین رژیم غذایی خاصی را باید رعایت نماید، تحمل این حبس سنگین میتواند به سلامتی ایشان لطمه شدیدی وارد نماید.
ازطرفی دیگر، هیچ گونه چشم انداز روشنی برای بازگشت بکار ما وجود ندارد. امری که متاسفانه حتی از لحاظ حقوقی به بن بست رسیده است. حکم اخراج ۵ تن از ما توسط دیوان عدالت اداری مورد تایید قرارگرفته است که این خود نشان از انتهای دعوی حقوقیست. اما حتی در مورد اقای رضا رخشان که حکم اخراج ایشان توسط دیوان عدالت اداری نقض گردیده بود و در حالی که پرونده را برای بررسی مجدد به اداره کار دزفول فرستادند، در جلسه رسیدگی به ایشان عنوان کردند که اگر شورای اسلامی کار شرکت نیشکر هفت تپه با بازگشت بکار ایشان مخالفتی نداشته باشد حکم بازگشت بکار او را صادر خواهند کرد. اما شورای اسلامی کار در نامه ای به هیئت حل اختلاف اداره کار دزفول مخالفت صریح خود را با بازگشت بکار نامبرده اعلام کردند و در نهایت هیئت حل اختلاف دزفول بازهم رضا رخشان را اخراج نمود. این در حالیست که اعضای شورای اسلامی کار (بگفته خودشان) قرار بود که نماینده کارگر باشند و از منافع کارگران دفاع نمایند. با این همه لازم به یادآوریست که جهت حل مشکل خود بارها به اداره کار شهرستان، استان، استانداری، دادستانی، فرمانداری شهرستان، نهاد ریاست جمهوری و وزارت کار مراجعه کردیم مشکل اعضاء هیئت مدیره اما هنوز بر سر جای خود است.
درخاتمه، ما ضمن پایداری و دفاع از کلیه مطالبات و منافع کارگریمان و با اینکه روزگار بسیار سختی را چه از لحاظ روحی (که ناشی از اخراج شدن ماست. چرا که کار ما بخش مهمی از زندگیمان بود) و چه از جنبه معیشتی می گذرانیم (بطوریکه تامین نیازهای زندگی از خوراک و پوشاک گرفته تا هزینه کیف وکفش و مدرسه بچه هایمان بسیار دشوارشده است و در تنگنا بسر میبریم) با اینهمه ضمن محکوم کردن حکم یکسال حبس اقای علی نجاتی (حبسی که از امروز آغاز شد) خواستار توقف اجرای حکم و مختومه شدن پرونده ایشان هستیم. ما همچنین خواهان حمایت کلیه کارگران شریفی هستیم که به منافع طبقاتی سایر کارگران می اندیشند. چرا که همبستگی طبقاتی ما کارگران میتواند تحمل این همه مشقت و دشواری را آسان نماید.
سندیکای ما گرچه با دشواریهای بیشتر، اما با وحدتی نیرومندتر وارد چهارمین سال حیات خود می شود. اطمینان داریم که حق ما کارگران برای همیشه پایمال نمی ماند.
با آرزوی اتحاد و پیروزی کارگران
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
۱۹/آبانماه/۱٣۹۰
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که در آبانماه هزار وسیصد و هشتاد وهفت به عنوان تشکل مستقل کارگری و با همت کارگران شریف نیشکر هفت تپه تاسیس شده است اکنون در حالی وارد چهارمین سال فعالیت کارگری خود شده است که دستاوردهای تلخ وشیرینی از خود بجا گذاشته است. شیرین از ین لحاظ که تاسیس این سندیکا هم دستاوردهای مثبتی برای کارگران نیشکرهفت تپه داشته ونقش مهمی دربهبود زندگانی کارگران این موسسه ایفا نموده است و هم باعث گردیده است که ما کارگران نیشکر هفت تپه از عزت و ارج انسانی به مراتب بیشتری برخوردار گردیم.. دستاوردهایی که قبلا نیز در موارد مختلف بدان پرداخته ایم. اما تلخ ازین لحاظ که ۶ نفر از ما، که همگی عضو هیئت مدیره سندیکا هم بودیم (فریدون نیکوفرد، علی نجاتی، جلیل احمدی، قربان علیپور، محمد حیدری مهر و رضا رخشان) تحت شدیدترین فشارها از طرف نهادهای امنیتی و قضایی قرار گرفتیم. مصائبی از تحمل زندان گرفته تا اخراج از کار. اما براستی چرا؟ ما چه گناهی مرتکب شده ایم؟ جز اینکه حق خود را می خواستیم؟
یکی از اتهاماتی که برما وارد می کردند و ما را مجرم می خوانند مسئله تاسیس سندیکا بود. آنهم در کشوری که صدها سندیکای کارفرمایی وجود دارد که نه تنها با مخالفت نهادهای دولتی و قضائی روبرو نیستند، بلکه در میان این این نهادها برای کمک به این سندیکاها و جلب نظر مثبت آنان مسابقه برقرار است. اما زمانیکه به سندیکای کارگران می رسند تشکیل آن را جرم محسوب می کنند. آیا منظور از اخراج این معنی را نمی دهد که ما باید بمیریم؟ بمیریم و یا در مقابل اجحاف به زانو در بیائیم؟ خانواده های ما، همسران و کودکان ما چه گناهی کرده اند که با حکم اخراج ما آنها نیز به محرومیت از حداقل نیازهای زندگی محکوم می شوند؟ این همه بیعدالتی، از زندان گرفته تا اخراج و تا جریمه نقدی همه و همه نشان ازین واقعیت می دهد که گویا ما گناهی کرده ایم که پس از سه سال، هنوز هم نابخشودنیست و گذشت زمان موجب آن نشده است که اندکی از این غیظی که بر علیه ماست کاسته شود و در نتیجه، مقداری از دشواریهای ما کم شود. چرا که ما بعنوان یک کارگر حق داریم که از ابتدایی ترین حقوق اجتماعی یعنی حق کارکردن برخوردار شویم. پس از سپری کردن دوره ۶ ماهه زندان ما شش نفر و پس از گذشت بیش از دو سال از اخراج ما، متاسفانه آقای علی نجاتی که قبلا به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود و دوران حبس خود را گذرانیده است در زمانی که در حبس پرونده قبلی خود به سر می برد، پرونده دیگری به همین اتهام دوباره مطرح شد و با اینکه در دادگاه بدوی تبرئه شده بود متاسفانه در دادگاه تجدید نظر به تحمل یکسال حبس دیگر محکوم شده است. این درحالیست که رفیق ما از ناراحتی قلبی شدیدی رنج می برد که همین چندی پیش تحت عمل جراحی قرار گرفته بود و با اینکه طبق نظر پزشک باید حداقل ماهی یکبار معاینه مجدد شود و همچنین رژیم غذایی خاصی را باید رعایت نماید، تحمل این حبس سنگین میتواند به سلامتی ایشان لطمه شدیدی وارد نماید.
ازطرفی دیگر، هیچ گونه چشم انداز روشنی برای بازگشت بکار ما وجود ندارد. امری که متاسفانه حتی از لحاظ حقوقی به بن بست رسیده است. حکم اخراج ۵ تن از ما توسط دیوان عدالت اداری مورد تایید قرارگرفته است که این خود نشان از انتهای دعوی حقوقیست. اما حتی در مورد اقای رضا رخشان که حکم اخراج ایشان توسط دیوان عدالت اداری نقض گردیده بود و در حالی که پرونده را برای بررسی مجدد به اداره کار دزفول فرستادند، در جلسه رسیدگی به ایشان عنوان کردند که اگر شورای اسلامی کار شرکت نیشکر هفت تپه با بازگشت بکار ایشان مخالفتی نداشته باشد حکم بازگشت بکار او را صادر خواهند کرد. اما شورای اسلامی کار در نامه ای به هیئت حل اختلاف اداره کار دزفول مخالفت صریح خود را با بازگشت بکار نامبرده اعلام کردند و در نهایت هیئت حل اختلاف دزفول بازهم رضا رخشان را اخراج نمود. این در حالیست که اعضای شورای اسلامی کار (بگفته خودشان) قرار بود که نماینده کارگر باشند و از منافع کارگران دفاع نمایند. با این همه لازم به یادآوریست که جهت حل مشکل خود بارها به اداره کار شهرستان، استان، استانداری، دادستانی، فرمانداری شهرستان، نهاد ریاست جمهوری و وزارت کار مراجعه کردیم مشکل اعضاء هیئت مدیره اما هنوز بر سر جای خود است.
درخاتمه، ما ضمن پایداری و دفاع از کلیه مطالبات و منافع کارگریمان و با اینکه روزگار بسیار سختی را چه از لحاظ روحی (که ناشی از اخراج شدن ماست. چرا که کار ما بخش مهمی از زندگیمان بود) و چه از جنبه معیشتی می گذرانیم (بطوریکه تامین نیازهای زندگی از خوراک و پوشاک گرفته تا هزینه کیف وکفش و مدرسه بچه هایمان بسیار دشوارشده است و در تنگنا بسر میبریم) با اینهمه ضمن محکوم کردن حکم یکسال حبس اقای علی نجاتی (حبسی که از امروز آغاز شد) خواستار توقف اجرای حکم و مختومه شدن پرونده ایشان هستیم. ما همچنین خواهان حمایت کلیه کارگران شریفی هستیم که به منافع طبقاتی سایر کارگران می اندیشند. چرا که همبستگی طبقاتی ما کارگران میتواند تحمل این همه مشقت و دشواری را آسان نماید.
سندیکای ما گرچه با دشواریهای بیشتر، اما با وحدتی نیرومندتر وارد چهارمین سال حیات خود می شود. اطمینان داریم که حق ما کارگران برای همیشه پایمال نمی ماند.
با آرزوی اتحاد و پیروزی کارگران
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
۱۹/آبانماه/۱٣۹۰
«نمودار مشت پولادین خامنهای» منتشر شد
سهند خوانساری
دو روز پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی در واکنش به انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی هستهای گفت که ایران با سیلی محكم و مشت پولادین جواب تهدیدات غرب را میدهد، پایگاه اینترنتی رسمی آیتالله خامنهای نموداری را با عنوان «نمودار مشت پولادین ملت ایران» منتشر کرده است.
سایت اینترنتی آیتالله خامنهای به بهانه سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی «نمودار مشت پولادین ملت ایران» را منتشر کرده است.
به اساس این نمودار، مخاطب این مشت پولادین، «آمریکا»، «دستنشاندگان آمریکا» و «سگ نگهبان آمریکا؛ رژیم صهیونیستی» است. این عبارات، عباراتی است که خامنهای در سخنان دو روز گذشته خود در دانشگاه افسری به کار برده بود.
خامنهای در واکنش به انتشار گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی هستهای درباره تلاشهای جمهوری اسلامی برای ساخت بمب اتمی گفته بود: «هركس كه فكر تجاوز به جمهوری اسلامی ایران، در مخیلهاش خطور كند، باید خود را آماده دریافت سیلیهای محكم و مشتهای پولادین ارتش، سپاه و بسیج و در یك كلام، ملت بزرگ ایران كند.»
در نموداری که بر اساس حرفهای خامنهای منتشر شده، از «نیروهای مسلح به عنوان نوک پیکان دفاع ملی» نام برده شده است.
به نظر میرسد در این برهه، رهبر ایران بیش از گذشته به قدرت نظامی خود تکیه کرده و امیدوار است.
تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب عملی شد
یک مقام دولتی توسط معاون خود هدف گلوله قرار گرفت
مژگان مدرس علوم
جرس: در پی افزایش فشارها و محدودیت ها بر سید مصطفی تاجزاده، بیست و پنج روز است که از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست و این مسئله موجبات نگرانی خانواده و همراهان این عضو ارشد جبهه مشارکت را فراهم آورده است.
این در حالی است که سید مصطفی تاجزاده از یک سال و نیم گذشته بطور غیرقانونی در قرنطینه و انفرادی بسر می برد و طی هفته های گذشته اقدامات و محدودیت ها غیرقانونی دیگری بر روی وی و خانواده اش صورت گرفته است.
علی طباطبایی داماد سید مصطفی تاجزاده با ابراز ناراحتی از قطع ملاقات ها و بی خبری از وضعیت آقای تاجزاده به "جرس" می گوید: "بعد از نامه آقای تاجزاده ملاقات های ایشان با خانواده قطع شده و الان حدود بیست و پنج روز است که خانواده با ایشان ملاقات نداشته است. البته در ابتدا گفتند که به علت تعمیرات ملاقات ها لغو شده در صورتیکه خانواده زندانیان دیگر که در همان جا نگهداری می شوند با عزیزان خود ملاقات کرده اند و هیچ تعمیراتی نبوده است!بازجوهای آقای تاج زاده که مربوط به حفاظت اطلاعات سپاه هستند مانع از ملاقات می شوند و این بار نیز مشخصا گفتند آقای تاجزاده زیاد صحبت می کند."
عضو در بند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای نوشته است: "من نگران محکومیت و حبس همسرم نیستم و محکومیت او مانع اظهار نظر من در باره مسائل کشور نخواهد شد، بی شک شریک و همراه زندگی من این ظلم را نیز تاوان ادامه راهی میداند که مشترکاً برگزیدهایم. دخترانم نیز خدایی دارند مهربانتر و رحیم تر و کریمتر از آن که آنان را نیازمند خلقش کند. من به این میاندیشم نظامی که با این سرعت در سراشیبی سقوط اخلاقی و معنوی حرکت میکند چه سرنوشتی خواهد یافت و این ملت چه تاوان سنگینی از این بابت خواهد پرداخت. من تنها این را میفهمم که آن چه که امروز به نام دین و نظام دینی در این کشور اجرا میشود هیچ نسبتی با دین ندارد و مسؤلانی که آمر و عامل این امور هستند هیچ نسبتی با دین و خدای دین ندارند."
طباطبایی در ارتباط با نامه آقای تاجزاده که منجر به ممنوع الملاقاتی ایشان شده ادامه می دهد: "آقای تاجزاده بارها گفته اند که بخاطر مواضع و حرفهایشان حاضرند زندان غیرقانونی را تحمل کنند و پای اعتقادات خود هم تا آخر خواهند ایستاد. اما از اینگونه برخوردها با خانواده اشان از جمله برگزاری دادگاه برای همسرشان بشدت ناراحت هستند و بخاطر همین یک نامه ای خطاب به رهبری نوشتند و در آن نامه هم اعلام کردند که من چیزی از شما نمی خواهم زیرا تجربیات گذشته نشان دهنده نافرجامی مطالباتمان است. فقط غرض از نوشتن نامه این است که یادآور شوم قبلا چنین برخوردهایی با خانواده های زندانیان سیاسی صورت نمی گرفته است."
دادگاه فخرالسادات محتشمی پور همسر تاجزاده در حالی برگزار گردید که وی حاضر به دفاع از خود در دادگاه نشد زیرا به اعتقاد این عضو جبهه مشارکت، در طول تاریخ اسلام و ایران مراجع و علما پناهگاه ستمدیدگان بوده اند اما او حالا به جرم مراجعه به بیوت مراجع باید محاکمه شود.
داماد وی در این خصوص بیان می کند: "در دادگاهی که به ریاست قاضی مقیسه برای خانم محتشمی پور تشکیل شد ایشان دفاع نکردند، بخاطر اینکه همانطور که آقای تاجزاده هیچگاه در دادگاههای غیرقانونی حاضر به دفاع نشدند وی نیز بخاطر اتهامات واهی حاضر به دفاع از خود نشد. برخورد آقای مقیسه هم در جلسه دادگاه بشدت بد بوده و به خانم محتشمی پور گفته بود شما و همسرتان ضدانقلاب هستید و کارهایتان بر علیه نظام است و ما اجازه چنین برخوردهایی را نمی دهیم. حالا خانم محتشمی پور منتظر صدرو حکم هستند که احتمالا با اینگونه برخوردها و حرفها حکم سنگینی هم صادر خواهد شد. ناراحتی آقای تاجزاده این است که حاضرند فشارها را خودشان به تنهایی تحمل کنند اما به خانواده فشاری وارد نشود. اما علی رغم این فشارها خانم محتشمی پور "محکم" و "مصمم" تا آخر پشت همسرشان ایستاده اند."
روز بیستم آبان ماه سال گذشته آقایان تاجزاده و نوری زاد در قرنطینه اوین و در اعتراض به بی عدالتی ها و محرومیت از حقوقشان دست به روزه اعتراضی زدند. بعد از اعتصاب غذای نوری زاد و آزادی او هنگامی که از تاج زاده خواسته شد به دو الف بازگردد، به شدت واکنش نشان داد و با تأکید بر غیرقانونی بودن بازداشتگاه سپاه در اوین، تهدید به اعتصاب غذا کرد و از آن هنگام تا کنون به روزه های اعتراضی خود ادامه داده است.
این عضو برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران که نزدیک به یکسال است که به روزه های اعتراضی خود ادامه می دهد به مردم ایران پیشنهاد کرده است: "هم وطنان عزیز برای نشان دادن اعتراض خود به اقدام غیرقانونی حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و نیز محکومیت احکام غیرقانونی و غیرعادلانه علیه فعالان سیاسی، انتخاباتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری و اعلام هم بستگی با همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در کنار فعالیت های دیگر، اولین دوشنبه هر ماه را روزه بگیرند و یا دست به اعتصاب غذا بزنند."
آقای طباطبایی با اشاره به مقاله آقای تاجزاده و دعوت ایشان از مردم برای حرکتهای عمومی ادامه می دهد: " برای مثال ایشان از مردم دعوت کرده اند که روزهای دوشنبه روزه بگیرند یا اعتصاب کنند و یاد شهدا را زنده نگه دارند، گویا این صحبتها به حضرات فشار آورده و به همین خاطر سخت گیرهایشان را "افزایش" می دهند. خود آقای تاجزاده همزمان با آقای نوری زاد اعتصاب غذا را شروع کردند و بعد از آزادی آقای نوری زاد، آقای تاجزاده به روزه های اعتراضی خود ادامه دادند و الان نزدیک به یکسال می شود و اعلام هم کرده اند که تا زمان تداوم این اقدامات و برخوردهای غیرقانونی به روزه های اعتراضی خود ادامه خواهند داد."
وی به شرایط نامناسب زندان و نگهداری آقای تاجزاده در بند متادون به صورت انفرادی اشاره کرده و اضافه می کند: "همانند همه خانواده های زندانیان سیاسی در خصوص وضعیت جسمانی آقای تاجزاده نگران هستیم. بخاطر شرایط نامناسب زندان و اینکه سیستم گرمایشی زندان اوین خراب است و شرایط مناسبی ندارد. بعد از عمل جراحی هم دکتر برای آقای تاجزاده فیزیوتراپی تجویز کرده که باید رسیدگی شود و ایشان مشکلات جسمانی دیگری هم دارند اما از آنجایی که در انفرادی نگهداری می شوند از وضعیتشان اطلاع نداریم. زمانی هم که فشارها زیاد می شود باعث افزایش نگرانیهای ما می شود و نمی دانیم چه اتفاقی برای ایشان می افتد؟ علی الخصوص با توجه به شواهدی که قبلا بوده درخصوص زندانیان که نامه به رهبری می نویسند و سخت گیری هایی که برای آنها در نظر گرفته می شود باعث افزایش نگرانی ما شده است. در هر حال ما امیدوار هستیم این فشارها را بر دارند و حداقل بتوانیم ایشان را ملاقات کنیم اما در صورت تداوم این فشارها اقدامات دیگری را در دستور کار خود قرار می دهیم."
طباطبایی در پایان می گوید: "آقای تاجزاده همانطور که از نامه ها و مقالاتشان مشخص است همیشه تاکیدشان بر خواست و صلاح مردم ایران بوده و هیچگاه کار غیرقانونی انجام نداده اند و بخاطر همین امیدواریم عقلای قوم تا دیر نشده بر سر عقل بیایند و به این رفتارهای غیرقانونی خاتمه دهند. زیرا اینگونه برخوردها نشان می دهد که آنها قابلیت انتقادپذیری را ندارند و کم کم دارند به آخر خط می رسند."
گفتنی است، در پی اقدامات و فشارهای مضاعف بر زندانیان سیاسی، جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای اعلام کرده اند: "در هر نامه در خصوص وضعیت عزیزانمان اطلاع رسانی خواهیم کرد، ضمن محکوم کردن این اعمال ضد انسانی و غیر اسلامی از مسئولان نظام می خواهیم با بررسی دقیق وضعیت آقای تاجزاده و سایر عزیزانی که در زندانها و بازداشتگاه های غیر قانونی به سر می برند، تدبیری اندیشیده و تا اوضاع بیش از این وخیم نشده اقدام به آزادی زندانیان سیاسی نموده و تا دیرتر از این نشده به آغوش ملت بازگردند که اگر این پشتوانه را از دست دهند دیگر نه سرمایه ای برایشان خواهد ماند و نه راه بازگشتی خواهند یافت."
نماینده مریوان: دولت باید برای قانونگریزیهای مکرر خود پاسخگو باشد/ چرا پروژههای استانی اجرا نمیشود؟
نماینده مردم مریوان و سراوان در مجلس با بیان این که مجلس موظف به پیگیری حسن اجرای قانون از سوی قوای مجریه و قضائیه است، گفت: دولت باید برای قانون گریزیهای مکرر خود به مجلس و نمایندگان ملت پاسخ دهد.
به گزارش خانه ملت، اقبال محمدی در نطق میاندستور امروز خود در مجلس با بیان این که نظارت بر حسن اجرای قوانین وظیفه قوه مقننه و مجلس است، گفت: نمایندگان مجلس براساس ماده ۵۸ قانون اساسی وظیفه دارند بر اجرای قانون از سوی دو قوه مجریه و قضاییه نظارت کنند.
محمدی تصریح کرد: دولت نیز براساس مواد ۱۲۲ و ۱۲۳ قانون اساسی موظف است مصوبات و آییننامههای اجرایی خود را برای نظارت و عدم تطابق با قوانین موضوعه کشور به مجلس ارسال کند.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس با تاکید بر بیتوجهی دولت به قوانین و مقررات گفت: چرا تا به امروز هیات دولت مصوبات خود در زمینه بازنشستگی قبل از موعود، قانون آزادگان و جانبازان را و بسیاری از مصوبات دیگر خود را به مجلس ارسال نکرده است.
وی تصریح کرد: بعد از گذشت هشت ماه از سال هنوز بسیاری از اعتبارات پروژههای عمراتی تخصیص نیافته است و حتی بسیاری از موافقتنامهها برای انجام پروژههای بین دو طرف مبادله نشده است.
نماینده مریوان تاکید کرد: بی توجهی به قانون هدفمند کردن یارانهها و اجرای ناقص آن، اجرای بیهوده و ناقص برنامه سهام عدالت، تخلفات گسترده در درآمدهای نفتی تنها بخش کوچکی از تخلفات گسترده دولت است که باید برای آنها پاسخگو باشد.
وی با انتقاد از فساد گسترده در سیستم بانکی کشور افزود: چگونه میشود که تعدادی از نزدیکان دولت به راحتی از منابع بانکها استفاده میکنند و میلیاردها تومان از سرمایه ملی را به یغما میبرند ولی تولیدکنندگان تنها برای ۱۰ میلیون تومان وام در پشت بانکها منتظر می مانند.
نماینده مریوان و سراوان در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عدم اجرای پروژههای استانی گفت: هم اکنون بسیاری از پروژههای استانی در کردستان به علت عدم تخصیص اعتبار بر روی زمین مانده است که دولت باید پاسخ قانعکنندهای در این ارتباط به مردم بدهد.
نامه شدیداللحن نماینده تفرش به احمدینژاد: با وجود شما، ایران نیاز به دشمن ندارد/ دیگر نماینده نمیشوم تا وکیلالدوله نشوم
بهمن اخوان، نماینده تفرش و آشتیان، در نامه شدیداللحنی به احمدی نژاد، تاکید کرد که با وجود رئیس دولت فعلی و ادبیات او، ایران دیگر نیاز به دشمن ندارد. وی همچنین خواستار برگزاری مسابقه پیام کوتاه در صداوسیما درباره میزان محبوبیت احمدینژاد شد و تاکید کرد که او در پایان دوره خود به ناکجاآباد میرود!
این نماینده اصولگرا تاکید کرده است که در انتخابات بعدی مجلس شرکت نخواهد کرد، چون «نمایندگان مجلس، نماینده واقعی خواسته های مردم نبودند و به جای اینکه از قانون اساسی دفاع کنند، هر روز تحت تاثیر مسئولان بودند… وکیل الدوله بودند نه وکیل المله. نمایندگانی که با کوچکترین وعده دولت مبنی بر انتصاب اختیار یک مدیر کل، فرماندار و یا حتی استاندار، جایگاه نمایندگی خود را به حراج گذاشته اند و بی تردید دولت در این میان از همه راضی تر است.»
متن کامل این نامه که در سایت اعتدال منتشر شده، بدین شرح است:
حرف های ناگفته ام را هنگام انتخابات با مردم در میان می گذارم. اما خود در این دوره از انتخابات مجلس شرکت نمی کنم. چرا که اعتقاد دارم نمایندگان مجلس، نماینده واقعی خواسته های مردم نبودند و به جای اینکه از قانون اساسی دفاع کنند، هر روز تحت تاثیر مسئولان بودند، هر روز تحت عنوان دولت و وزیر با آنها مذاکره می شد. شرکت نمی کنم چرا که معتقدم تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس هشتم، وکیل الدوله بودند نه وکیل المله.
نمایندگانی که با کوچکترین وعده دولت مبنی بر انتصاب اختیار یک مدیر کل، فرماندار و یا حتی استاندار، جایگاه نمایندگی خود را به حراج گذاشته اند و بی تردید دولت در این میان از همه راضی تر است.
حال با این همه مشکل و سختی راه، سخنی دارم با رئیس دولت…
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد؛
به گفته دوستانتان می خواهید ۸۰ درصد صندلی های مجلس را حامیان دولت به خود اختصاص دهند، آنهایی که از بودجه دولت استفاده کرده و به صورت مستقیم و غیرمستقیم برنامه های دولت را سرلوحه امور خود قرار داده اند.
آقای رئیس دولت، ما مجلسی به شیوه مدرس را می خواهیم. مجلسی که نمایندگان آن بتوانند صحبت کنند.مجلسی که شجاع باشند و نمایندگان بتوانند آنگونه که باید بر حسن عملکرد شما نظارت کنند. نه مجلسی بله قربان گو که وظیفه نظارتی خود را فدای انتخاب مدیر و رئیس نمایند
آقای رئیس دولت! امروز مخالفان دولت که در درون نظام هستند و ولایت فقیه و نظام را قبول دارند از جانب شما سرکوب می شوند، ولی اپوزیسیون خارج از کشور، از سخنان و اقدامات شما کمتر لطمه می بینند، آیا عملکرد سیاسی خود را با دقت مرور کرده اید؟
آقای دکتر احمدی نژاد! شما خود را دلسوز نظام می دانید اما آیا بهتر نبود همه مطالب خود را مطرح می کردید؟ آیا بهتر نبود از نمایندگان مجلس درخواست جلسه ای غیرعلنی می کردید و نمایندگان را در جریان مشکلت خود می گذاشتید؟ آقای رئیس دولت بهتر نبود آشتی با نمایندگان را در صدر برنامه های خود قرار می دادید؟ ما از شما درخواست سؤال کردیم، چرا که این درخواست حق قانونی ماست. نمایندگان نتوانستند حتی یک نشست چند دقیقه ای با شما داشته باشند، هر جلسه ای که داشتید، همه تشریفاتی بودند. شما در جلساتی حضور یافتند که خودتان صاحب نظر بوده اید نه اینکه بخواهید واقعیت های جامعه را مطرح کنید.
آقای رئیس دولت شما در تمام دوران فعالیتتان فقط با تیم خود تعامل و گفتگو داشتید، کاش اعضای ستاد شما در سالن اجلاس سران (در پنج شنبه گذشته) گروه هایی که نظام و ولایت فقیه را قبول داشته و التزام به قانون اساسی دارند،از همه گروه ها دعوت می کردند. این نوع عملکرد شما برخلاف گفته های مقام معظم رهبری مبنی بر حضور همه نیروهای سیاسی در عرصه کشور است. آقای احمدی نژاد، بررسی تاریخ انقلاب نشان دهنده حضور رجوی ها و بنی صدرها و اعلام افشاگری آنهاست و دیدیم که مردم چگونه مقابل آنها ایستاده و نشان دادند که همیشه حامی ولایت هستند. بهتر است به فیلم های دوران انقلاب نگاهی بیندازید تا این امر بر شما مبرهن شود.
کشاورزان با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند، شما می دانید این مشکلات چیست؟ می دانید کشاورز کود شیمیایی موردنیاز زمینش را با قیمتی گران خریداری می کند؟ هنگام اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها وعده دادید کشاورزان را حمایت کنید، اما ره آورد اجرای این طرح، بالا رفتن هزینه های مردم بود. شما ماهیانه ۴۰ هزار تومان به حساب هر نفر واریز می کنید، غافل از اینکه این هزینه برای هر نفر به ۲۰۰ هزار تومان افزایش یافته است.
آقای رئیس دولت، صنایع ما فقط با ۲۵ تا ۳۰ درصد ظرفیت خود فعالیت می کنند، به عقیده شما چه کسی در این میان متضرر می شود. بی تردید ضرر اصلی متوجه اقتصاد کشور و مردم می شود و بی تردید بسیاری از این مسائل حاصل سیاستگذاری های غلط دولتمردان شماست.
در کشور بین ۸ تا ۱۰ میلیون بیکار زندگی را به سختی سپری می کنند چه تصمیمی برای آنها اتخاد کرده اید؟ همه این آمار در حالی ارائه می شود که این رقم به جز کارگرانی است که به دلیل اعمال سیاست های غلط اشتغال خود را از دست داده و به جرگه بیکاران پیوسته اند.
همه این آمار در حالی ارائه می شود که شما بیشترین میزان درآمد نفت را داشته اید و هیچ دولتی مانند شما چنین بودجه نفتی نداشته است، اما در همین دولت با این درآمد هنگفت بازنشستگان درگیر مسائل ناشی از تورم هستند، معلمان از سوی دیگر و حقوق ۵۰۰ هزار تومانی نیز کفاف زندگی کارمندان در کشوری که خط فقرش بالای یک میلیون تومان است، را نمی دهد.
آقای رئیس دولت، من و شما می توانیم با ماهی ۵۰۰ هزار تومان در یکی از روستاها زندگی کنیم؟
آقای احمدی نژاد مشکلات متعدد اجتماعی در کشور بیداد می کند. افزایش تکدی گری، افزایش فساد، وجود ۷ تا ۱۰ میلیون معتادی که در کشورمان روزگار را سپری می کنند، همه و همه در حالی است که وزارت رفاه اجتماعی در زمان شما شکل گرفت و نشان داد که بسیاری از برنامه های شما حتی در بخش اجتماعی نیز از پیش شکست خورده اند.
آقای احمدی نژاد مشکلات متعدد اجتماعی در کشور بیداد می کند. افزایش تکدی گری، افزایش فساد، وجود ۷ تا ۱۰ میلیون معتادی که در کشورمان روزگار را سپری می کنند، همه و همه در حالی است که وزارت رفاه اجتماعی در زمان شما شکل گرفت و نشان داد که بسیاری از برنامه های شما حتی در بخش اجتماعی نیز از پیش شکست خورده اند.
آقای رئیس دولت! به تازگی سخنانی مبنی بر در دست داشتن اسناد محرمانه کشور مطرح کرده اید، فکر می کنید که اگر در سمت فعلی خود نبودید، به این اسناد دسترسی داشتید؟ شاید هم فکر کرده اید از ابتدای نظام تاکنون تنها شما این اسناد را در اختیار داشته و رؤسای جمهور قبل از آن بی خبر بوده اند. اما باید به شما بگویم که اگر رئیس دولت نبودید، شاید شما را تا جلوی درب ورودی وزارت اطلاعات نیز راه نمی دادند. این اسناد محرمانه را همه دولت ها داشتند، اما افشای آنها را چیزی جز دشمنی با نظام نمی دانستند.
به راستی این تهدیدهای شما علامت سوال بزرگی را در اذهان عمومی نقش نمی بندد؟ به راستی به کجا می روید؟
امروز جوانانی که جنگ و انقلاب را ندیده اند با این ادبیات شما بر سر دو راهی مانده اند؟ این به نفع کیست؟ با ادبیات فعلی شما دیگر نیازی به دشمن برای ایران عزیز نیست.
آقای رئیس دولت! این هنر نیست که شما کاروانی از وزیر و وکیل را به دنبال خود روانه می کنید و از استانی به استان دیگر و از دیاری به دیار دیگر می روید. ما در عصر ارتباطات هستیم. شما می توانید با یک ویدئو کنفرانس، مسائل و مشکلات مردم را شنیده و به دنبال چاره ای باشید. نه اینکه ادارات مدارس را تعطیل کرده و به اجبار عده ای را برای استقبال آماده کنیم. اگر اتوبوس ها و مینی بوس ها برای انتقال روستاییان به مراکز شهرها در نظر گرفته نمی شد، آیا مردم اینقدر بودجه داشتند که به استقبال شما بیایند. اصلا آیا می آمدند؟ اگر به راستی به میزان محبوبیت خود در جامعه ایمان دارید، بی خبر به یکی از استان ها بروید، آیا باز هم این استقبال انجام می شود؟
پیشنهادی دارم، بهتر نیست به مانند بسیاری از برنامه های تلویزیونی، شما هم با دادن یک شماره مسابقه پیام کوتاه برگزار کرده و میزان محبوبیت خود را بسنجید؟ به راستی در کجای سیاست کشور جای دارید؟ به راستی آقای احمدی نژاد، پس از پایان دوران ریاست جمهوریتان جایگاه شما کجاست؟ فکر نمی کنید ناکجا آباد مسیری است که در پیش رو دارید؟ شاید خود را با رهبری مقایسه می کنید که البته بی تردید این مقایسه بسیار خطاست، چرا که رهبری از جایگاه قلبی در بین مردم برخوردار است. ببینید در نماز جمعه ها مردم به صورت خود جوش می آیند، اما در سفرهای شما …
آقای احمدی نژاد، بایدتاسف خورد از آمار نامه هایی که در سفرهایتان از تعدادشان با افتخار اعلام می شود، چرا که این نامه ها و صدها هزار نامه دیگر همه و همه نشان دهنده فقر و بیکاری حاکم بر جامعه است شما برای این همه فقر و بیکاری و مشکلات ازدواج و مسکن چه برنامه ای دارید؟ همه سخنان شما فقط درحد یک شعار باقی مانده است. پس چه زمانی این شعارها به سر منزل مقصود رسیده و عملی می شود. شما و همه دوستداران انقلاب به امید آن زمان و نتیجه شعارهایتان مانده ایم، ولی ۴ سال دوم فعالیت شما به اتمام رسید و هنوز هیچ خبری نیست.
شاید فکر می کنید حالا که دیگر قصد ندارم نماینده شوم این سخنان را به زبان می آورم اما من در تمام دوران نمایندگی ام این سخنان را مطرح کرده ام من از سر عناد و دشمنی با کسی سر سخن باز نمی کنم. اما همه اینها انتقاداتی بود که در طول این ۴ سال داشته ام.
آقای دکتر من در تمام دوران فعالیتم در مجلس ششم نیز ایستادم و همه سخنانم را مطرح کردم. امروز هیچکس نمی تواند به من انگ ضد ولایت فقیه بودن را بزند، چرا که من در آن دوره نیز از رهبری و ولایت فقیه حمایت کردم و اعتقاد دارم که حتی مقام معظم رهبری نیز از وضعیت فعلی چندان خشنود نیستند.
می خواهم در برابر آیندگان شرمگین نباشم و هنگام کاوش آنها در گذشته زیر سؤال نروم و آنها نپرسند گذشتگان ما در مجلس شورای اسلامی به دنبال چه چیزی بودند؟ و آیا حقیقت طلبی را فدای عافیت طلبی کرده اند یا نه؟
بحرین: یک هسته تروریستی در ارتباط با ایران متلاشی شد
طارق حسن افزود، چهار نفری که در قطر دستگیر شدند از عربستان سعودی با اتومبیل به قطر آمده بودند و ماموران امنیتی همراه آنان اسناد و کامپیوتری حاوی اطلاعات امنیتی یافتهاند؛ اطلاعاتی از جمله درباره مکانهای حساس چون ساختمان وزارت کشور و سفارت عربستان سعودی. نزد افراد از قرار ریال ایران و دلار نیز یافت شده است.
سخنگوی وزارت کشور بحرین گفت: «آنان اعتراف کردند که به تحریک دیگران از بحرین به طور غیرقانونی خارج شده و از راه قطر و سوریه به ایران رفتهاند، تا سازمانی را برای انجام عملیات مسلحانه تروریستی در بحرین تشکیل دهند». به گزارش خبرگزاری فرانسه، این چهار نفر چهارم نوامبر (۱۳ آبان) به منامه برگشت داده شده و همدست دیگر خود را لو دادهاند. شخص پنجم هم پس از دستگیری به همراه دیگران به مقامهای قضایی بحرین تحویل داده شده است.
بحرین در چند ماه گذشته شاهد ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی بوده است که حین آن اکثریت شیعی کشور علیه حکومت پادشاهی خاندان سنی آل خلیفه شوریده است. هفتاد درصد جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل میدهند.
حکومت بحرین ایران را متهم میکند به اینکه میکوشد شیعیان این کشور را علیه خاندان سلطنتی بحرین بشوراند. حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین، به هنگام ناآرامیها اعلام وضعیت اضطراری کرد و سربازان و نیروهای پلیس کمکی از عربستان سعودی و دیگر کشورهای پادشاهی منطقه عضو شورای همکاریهای خلیج را برای کمک به خاک خود فراخواند. سازمان دیدهبان حقوق بشر سرکوب معترضان به حکومت سلطنتی در بحرین را محکوم کرده است.
بحرین در منطقه خلیج فارس به لحاظ استراتژیک برای ایالات متحده آمریکا اهمیت بسیاری دارد. ناوگان پنجم دریایی آمریکا در منامه مستقر است. از این ناوگان به خصوص در خلیج فارس و اقیانوس هند استفاده میشود.
آمریکا، چین و روسیه به دنبال "پاسخی مشترک" به برنامههای هستهای ایران
باراک اوباما روز شنبه (۱۲ نوامبر/ ۲۱ آبان) پس از دیدار با دمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه، به خبرنگاران اظهار داشت، هر دو کشور به دنبال یافتن «پاسخی مشترک» به برنامههای هستهای ایران هستند تا به این ترتیب دولت تهران را «مجبور به پایبندی به تعهدات بینالمللی» خود کنند.
به گفتهی مقامات آمریکایی، در این دیدارها هر سه کشور بر این امر متفق بودند که دولت تهران ملزم به رعایت چارچوبها و تعهدات بینالمللی در زمینهی برنامههای هستهای خود است. آنها در عین حال خاطر نشان ساختهاند که باراک اوباما به طور خاص موضوع اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران را که یکی از موارد مورد مناقشه میان سه کشور به شمار میرود، به میان نیاورده است.
بن رودز، یکی از مشاوران امنیت داخلی آمریکا، به خبرگزاری فرانسه گفته است که چین و روسیه اعلام کردهاند که «نمیخواهند شاهد گسترش سلاحهای هستهای در ایران یا هر کشور دیگری» باشند.
به گفتهی این مقام دولتی آمریکا، دو کشور چین و روسیه همچنین بر لزوم تلاشهای دیپلماتیک برای متوقف کردن ایران از ادامهی برنامههای هستهای خود تأکید کردهاند.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، نیز ضمن تأیید توافق سه کشور بر سر لزوم توقف برنامههای هستهای ایران، از «عدم تردید» سران آمریکا، روسیه و چین نسبت به اطلاعات تازه آژانس که در گزارش اخیر منتشر شده، خبر داد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازهترین گزارش خود در مورد فعالیتهای هستهای ایران که روز سهشنبه هفته گذشته منتشر شد، با اظهار نگرانی نسبت به برنامههای اتمی جمهوری اسلامی اعلام کرد که این کشور دستکم تا سال ۲۰۱۰ روی ساخت سلاحهای اتمی کار میکرده است.
عدم توافق بر سر اعمال تحریمهای شدیدتر
شماری از مقامات رسمی آمریکا روز جمعه (۱۱ نوامبر) اعلام کردند که واشنگتن به دنبال همکاری با "همفکران آمریکا" برای اعمال تحریمهای اقتصادی بیشتری، خارج از شورای امنیت، علیه ایران است.
در حالی که آمریکا به دنبال تحریم شدیدتر ایران است، روسیه و چین مخالفت خود را با این اقدام اعلام کردهاند. گنادی گاتیلف، معاون وزیر امورخارجه روسیه، هفته گذشته از مخالفت شدید مسکو با تحریمهای شدیدتر علیه ایران خبر داد و اظهار داشت که این کشور از این اقدام تنبیهی حمایت نمیکند.
وی به خبرگزاری "اینترفاکس" گفت: «هرگونه تحریم بیشتر ایران از سوی جامعه بینالملل به تلاش برای تغییر رژیم در ایران تعبیر خواهد شد». وی این امر را برای روسیه «غیرقابل قبول» خواند.
علی لاريجانی: مجلس در نحوه همکاری ايران با آژانس تجديد نظر میکند
`
علی لاريجانی روز يکشنبه با «بیمبنا» خواندن گزارش اخير مديرکل آژانس بينالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ايران اعلام کرد که مجلس شورای اسلامی در نحوه همکاری ايران با آژانس بين المللیانرژی اتمی تجديد نظر میکند.
آقای لاريجانی که در دور نخست رياست جمهوری محمود احمدینژاد، مذاکره کننده اصلی ايران با کشورهای غربی بر سر پرونده هستهای تهران بود، در سخنان خود ادعا کرد که گزارش يوکيو آمانو بر اساس اطلاعات اسرائيل و آمريکا تنظيم شده است و افزود: «مجلس شورای اسلامی به آژانس اخطار میکند اين روش را جز دشمنی و رونويسی از دستورات رژيم صهيونيستی و آمريکا نمیداند.»
وی که به گزارش خبرگزاری ايسنا، سخنانش با فريادهای «الله اکبر» و «مرگ بر آمريکا»ی نمايندگان مجلس روبرو شد، اظهار داشت: «مجلس لازم میداند در نحوه همکاری ايران با آژانس بررسی مجددی صورت گيرد، چرا که آژانس با روش جديد خود نشان داده است، همکاری و عدم همکاری تاثيری در تصميمات غير کارشناسی آن ندارد.»
آژانس بينالمللی انرژی اتمی روز سه شنبه گزارش جديد خود را درباره برنامه هستهای تهران منتشر کرد و در آن تاکيد کرد که شواهد «معتبری» از تلاش ايران در زمينه توسعه کلاهکهای هستهای برای قرار دادن آن بر روی موشکهای ميانبرد در اختيار دارد که اين شواهد بسيار نگران کننده هستند.
مقامهای جمهوری اسلامی ايران بلافاصله اين گزارش را «بی پايه» خواندند و مدارک آن را بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی اسرائيل و آمريکا عنوان کردند.
علی لاريجانی در سخنان روز يکشنبه خود از کميسيون امنيت ملی مجلس خواست تا در زمينه تجديد نظر ايران در همکاری با آژانس، بررسی اين موضوع را با ساير دستگاهها آغاز کرده و نتيجه آن را ارائه کند.
رييس مجلس همچنين به اظهارات مقامهای اسرائيلی درباره احتمال حمله نظامی به تاسيسات هستهای تهران واکنش نشان داد و گفت: «ملت سلحشور ايران هرچند به گزافهگويی آنها ريشخند دارد، اما مصمم هستند که در صورت تحرک آنان انشاءالله صحنه خاورميانه را برای هميشه از لوث آنان پاک نمايند.»
اظهارات رييس مجلس شورای اسلامی درباره نحوه واکنش به آژانس پس از آن بيان میشود که علی اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس اظهار داشت که تهران به همکاری با آژانس بر اساس تعهدات خود در چارچوب انپیتی ادامه خواهد داد.
مجلس شورای اسلامی در ارتباط با برنامه هستهای ايران همواره موضع سرسختانهتری اتخاذ کرده است ولی مسائل مربوط به پرونده هستهای به طور مشخص زير نظر آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و شورای عالی امنيت ملی که رياست آن با محمود احمدینژاد است دنبال میشود.
مجلس ايران در سال ۱۳۸۹ اعلام کرد که دولت جمهوری اسلامی حق ندارد تا برنامه غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. اين رويکرد در حالی اتخاذ شد که نمايندگان جمهوری اسلامی در وين در حال مذاکره با چند کشور غربی برای توافق بر سر مبادله سوخت اتمی ۲۰ درصدی مورد نياز ايران بودند.
جمهوری اسلامی ايران به دليل ادامه غنی سازی اورانيوم و آنچه که کارشکنی در مسير همکاری با آژانس بينالمللی انرژی اتمی برای راستی آزمايی اهداف برنامه اتمی خود خوانده شده، هدف چهار دور تحريمهای شورای امنيت سازمان ملل قرار گرفته است.
اتحاديه اروپا و آمريکا نيز تحريمهای يکجانبهای را عليه جمهوری اسلامی ايران وضع کردهاند. در حالی که اين کشورها میگويند که تهران در پوشش برنامه هستهای خود به دنبال ساخت سلاح اتمی است، ايران گفته است که فعاليتهای اتمیاش اهداف صلح آميز دارند.
آقای لاريجانی که در دور نخست رياست جمهوری محمود احمدینژاد، مذاکره کننده اصلی ايران با کشورهای غربی بر سر پرونده هستهای تهران بود، در سخنان خود ادعا کرد که گزارش يوکيو آمانو بر اساس اطلاعات اسرائيل و آمريکا تنظيم شده است و افزود: «مجلس شورای اسلامی به آژانس اخطار میکند اين روش را جز دشمنی و رونويسی از دستورات رژيم صهيونيستی و آمريکا نمیداند.»
وی که به گزارش خبرگزاری ايسنا، سخنانش با فريادهای «الله اکبر» و «مرگ بر آمريکا»ی نمايندگان مجلس روبرو شد، اظهار داشت: «مجلس لازم میداند در نحوه همکاری ايران با آژانس بررسی مجددی صورت گيرد، چرا که آژانس با روش جديد خود نشان داده است، همکاری و عدم همکاری تاثيری در تصميمات غير کارشناسی آن ندارد.»
آژانس بينالمللی انرژی اتمی روز سه شنبه گزارش جديد خود را درباره برنامه هستهای تهران منتشر کرد و در آن تاکيد کرد که شواهد «معتبری» از تلاش ايران در زمينه توسعه کلاهکهای هستهای برای قرار دادن آن بر روی موشکهای ميانبرد در اختيار دارد که اين شواهد بسيار نگران کننده هستند.
مقامهای جمهوری اسلامی ايران بلافاصله اين گزارش را «بی پايه» خواندند و مدارک آن را بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی اسرائيل و آمريکا عنوان کردند.
علی لاريجانی در سخنان روز يکشنبه خود از کميسيون امنيت ملی مجلس خواست تا در زمينه تجديد نظر ايران در همکاری با آژانس، بررسی اين موضوع را با ساير دستگاهها آغاز کرده و نتيجه آن را ارائه کند.
رييس مجلس همچنين به اظهارات مقامهای اسرائيلی درباره احتمال حمله نظامی به تاسيسات هستهای تهران واکنش نشان داد و گفت: «ملت سلحشور ايران هرچند به گزافهگويی آنها ريشخند دارد، اما مصمم هستند که در صورت تحرک آنان انشاءالله صحنه خاورميانه را برای هميشه از لوث آنان پاک نمايند.»
اظهارات رييس مجلس شورای اسلامی درباره نحوه واکنش به آژانس پس از آن بيان میشود که علی اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس اظهار داشت که تهران به همکاری با آژانس بر اساس تعهدات خود در چارچوب انپیتی ادامه خواهد داد.
مجلس شورای اسلامی در ارتباط با برنامه هستهای ايران همواره موضع سرسختانهتری اتخاذ کرده است ولی مسائل مربوط به پرونده هستهای به طور مشخص زير نظر آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و شورای عالی امنيت ملی که رياست آن با محمود احمدینژاد است دنبال میشود.
مجلس ايران در سال ۱۳۸۹ اعلام کرد که دولت جمهوری اسلامی حق ندارد تا برنامه غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. اين رويکرد در حالی اتخاذ شد که نمايندگان جمهوری اسلامی در وين در حال مذاکره با چند کشور غربی برای توافق بر سر مبادله سوخت اتمی ۲۰ درصدی مورد نياز ايران بودند.
جمهوری اسلامی ايران به دليل ادامه غنی سازی اورانيوم و آنچه که کارشکنی در مسير همکاری با آژانس بينالمللی انرژی اتمی برای راستی آزمايی اهداف برنامه اتمی خود خوانده شده، هدف چهار دور تحريمهای شورای امنيت سازمان ملل قرار گرفته است.
اتحاديه اروپا و آمريکا نيز تحريمهای يکجانبهای را عليه جمهوری اسلامی ايران وضع کردهاند. در حالی که اين کشورها میگويند که تهران در پوشش برنامه هستهای خود به دنبال ساخت سلاح اتمی است، ايران گفته است که فعاليتهای اتمیاش اهداف صلح آميز دارند.
سیلویو برلوسکونی از نخستوزیری ایتالیا کنارهگیری کرد
سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا شامگاه شنبه سرانجام از مقام خود کنارهگیری کرد.
کاخ ریاست جمهوری ایتالیا تایید کرده است که سیلویو برلوسکونی استعفا کرده است.
با اعلام استعفای برلوسکونی مخالفان وی در رم به جشن و پایکوبی پرداختند.
برلوسکونی روز سهشنبه نتوانست رای اکثریت پارلمان این کشور را به دست آورد.
برلوسکونی پیش از این گفته بود که اگر پارلمان طرح ریاضت اقتصادی را از تصویب بگذراند، از مقام خود کنارهگیری خواهد کرد؛ طرحی که کشورهای اتحادیه اروپا آن را برای برونرفت این کشور از بحران اقتصادی و بدهی شدید، ضروری دانستهاند؛ بدهی ایتالیا بالغ بر یک تریلیون و نهصد میلیارد یورو است؛ عاقبت نه رسوایی های بسیار، بلکه اقتصاد، برلوسکونی را از صحنه بیرون کرد.
با کنارهگیری برلوسکونی، انتظار میرود ماریو مونتی، کمیسر پیشین اتحادیه اروپا، برای تشکیل کابینه تازه با گروههای سیاسی این کشور وارد مذاکره شود.
نمایندگان مجلس سفلی، روز شنبه با ۳۸۰ رای موافق در برابر ۲۶ رای مخالف، به اصلاحات اقتصادی در این کشور رای دادند؛ نمایندگان ایتالیایی از جمله تصویب کردند که از سال ۲۰۲۶ سن بازنشستگی در این کشور افزایش پیدا کند.
سنای ایتالیا یک روز پیش از این اصلاحات را به تصویب رسانده بود.
شنبه بعد از ظهر جئورجیو ناپولیتانو، رئیس جمهور ایتالیا، اصلاحاتِ مصوب دو مجلس این کشور را به امضا رساند و بدینتریب پیششرط کنارهگیری برلوسکونی متحقق شد؛ برلوسکونی شامگاه شنبه آخرین جلسه کابینه خود را برگزار کرد.
سیلویو برلوسکونی میلیاردر ۷۵ ساله برای نخستین بار در سال ۱۹۹۴ در ایتالیا به قدرت رسید؛ دولت هایی که وی تشکیل داد با ثبات ترین دولت های ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم بوده اند.
سیلویو برلوسکونی نخستین بار در مارس ۱۹۹۴ با شعار «ایتالیا به پیش بتاز» عهدهدار سمت نخستوزیری ایتالیا شد، اما در نهایت با بالاگرفتن اختلافات میان وی و اومبرتو بوسی، رهبر حزب لیگ شمالی ایتالیا، در ژانویه ۱۹۹۵ مجبور به استعفا شد.
برلوسکونی سپس در سال ۲۰۰۱ سمت پنجساله نخستوزیری را برای بار دوم بر عهده گرفت و پس از آن در سال ۲۰۰۸ و پس از استعفای رومانو پرودی، نخستوزیر وقت ایتالیا، به دلیل رکود اقتصادی و بحران تراکم زباله در شهر ناپل ایتالیا، برای بار سوم به مقام نخستوزیری رسید.
کاخ ریاست جمهوری ایتالیا تایید کرده است که سیلویو برلوسکونی استعفا کرده است.
با اعلام استعفای برلوسکونی مخالفان وی در رم به جشن و پایکوبی پرداختند.
برلوسکونی روز سهشنبه نتوانست رای اکثریت پارلمان این کشور را به دست آورد.
برلوسکونی پیش از این گفته بود که اگر پارلمان طرح ریاضت اقتصادی را از تصویب بگذراند، از مقام خود کنارهگیری خواهد کرد؛ طرحی که کشورهای اتحادیه اروپا آن را برای برونرفت این کشور از بحران اقتصادی و بدهی شدید، ضروری دانستهاند؛ بدهی ایتالیا بالغ بر یک تریلیون و نهصد میلیارد یورو است؛ عاقبت نه رسوایی های بسیار، بلکه اقتصاد، برلوسکونی را از صحنه بیرون کرد.
با کنارهگیری برلوسکونی، انتظار میرود ماریو مونتی، کمیسر پیشین اتحادیه اروپا، برای تشکیل کابینه تازه با گروههای سیاسی این کشور وارد مذاکره شود.
نمایندگان مجلس سفلی، روز شنبه با ۳۸۰ رای موافق در برابر ۲۶ رای مخالف، به اصلاحات اقتصادی در این کشور رای دادند؛ نمایندگان ایتالیایی از جمله تصویب کردند که از سال ۲۰۲۶ سن بازنشستگی در این کشور افزایش پیدا کند.
سنای ایتالیا یک روز پیش از این اصلاحات را به تصویب رسانده بود.
شنبه بعد از ظهر جئورجیو ناپولیتانو، رئیس جمهور ایتالیا، اصلاحاتِ مصوب دو مجلس این کشور را به امضا رساند و بدینتریب پیششرط کنارهگیری برلوسکونی متحقق شد؛ برلوسکونی شامگاه شنبه آخرین جلسه کابینه خود را برگزار کرد.
سیلویو برلوسکونی میلیاردر ۷۵ ساله برای نخستین بار در سال ۱۹۹۴ در ایتالیا به قدرت رسید؛ دولت هایی که وی تشکیل داد با ثبات ترین دولت های ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم بوده اند.
سیلویو برلوسکونی نخستین بار در مارس ۱۹۹۴ با شعار «ایتالیا به پیش بتاز» عهدهدار سمت نخستوزیری ایتالیا شد، اما در نهایت با بالاگرفتن اختلافات میان وی و اومبرتو بوسی، رهبر حزب لیگ شمالی ایتالیا، در ژانویه ۱۹۹۵ مجبور به استعفا شد.
برلوسکونی سپس در سال ۲۰۰۱ سمت پنجساله نخستوزیری را برای بار دوم بر عهده گرفت و پس از آن در سال ۲۰۰۸ و پس از استعفای رومانو پرودی، نخستوزیر وقت ایتالیا، به دلیل رکود اقتصادی و بحران تراکم زباله در شهر ناپل ایتالیا، برای بار سوم به مقام نخستوزیری رسید.