۱۳۹۰ آبان ۱۶, دوشنبه

روز دوشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

احمد خاتمی: ايادي آمريكا دوازده هزار نفر از هموطنانمان را ترور كردند


نوشتۀ فرید وهابی
در خطبه‌ای به مناسبت عید قربان، آیت‌الله سیداحمد خاتمی به آمریکا حمله کرد و گفت طی ٣٢ سال اخیر، دولت آمریکا ده توطئه علیه ایران طرح کرده که همگی شکست خورده‌اند. او سپس از ترور شدن دوازده‌هزار ایرانی توسط مأموران آمریکا سخن گفت اما هیچ توضیحی در این باره نداد.

سیداحمد خاتمی که برخی خبرگزاری های ایران "آیت الله" و برخی دیگر "حجت الاسلام" خطابش می کنند، در مقام خطیب نماز عید قربان، بخش اصلی سخنان خود را به بدگویی از آمریکا اختصاص داد.
او که در دانشگاه تهران سخنرانی کرد، در آغاز به "بیداری اسلامی" در منطقه و سرنگونی دیکتاتورها پرداخت و گفت "نوكرهاي چشم بسته آمريكا از جمله بن علي، نامبارك (حسني مبارك)، و قذافي ديكتاتور ليبي ساقط شدند".
وی سپس افزود: "ديگر نوكرهاي چشم بسته آمريكا كه هم اكنون بر سركار هستند لحظه به لحظه خطر را پيش چشم خود مي بينند"...
احمد خاتمی استدلال کرد که "درچنين شرايطي، طبيعي است كه آمريكا به دست و پا بيفتد، عليه جمهوري اسلامي ايران فضاسازي كند، تهمت بزند و از سازمان هاي بين المللي استفاده ابزاري كند و آژانس اتمي را به خدمت بگيرد".

به گفتۀ او در دوران جمهوری اسلامی، ده توطئۀ آمریکایی علیه ایران به شکست منتهی شده است. وی هفت
توطئه را "داخلی"، و سه توطئۀ دیگر را "خارجی" توصیف کرد. از نظر او "دخالت در افغانستان و عراق و طرح خاورميانه جديد، سه توطئۀ خارجي ايالات متحده عليه" ایران بوده که همگی خنثی شده است.
احمد خاتمی هفت توطئۀ داخلی را چنین برشمرد: "جنگ قوميت ها، اقدام به ترور، جنگ تحميلي هشت ساله، اقدامات نفوذي ها، كودتا، جنگ نرم و فتنه سال ٨٨"...
وی پس از برشمردن این موارد، اضافه کرد: "ايادي آمريكا بيش از دوازده هزار نفر از هموطنانمان را ترور كردند كه همچنانكه رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند، صد سند قاطع از دست داشتن آمريكا در ترورهاي داخل و خارج كشور عليه ملت ايران در اختيار داريم"...
خطیب نماز عید قربان توضیح نداد که این دوازده هزار نفر در چه شرایطی ترور شده‌اند.
 




روسیه: حمله به ایران خطای بزرگی است

نوشتۀ فرید وهابی

یکی دو روز به انتشار گزارش آژانس انرژی اتمی باقی مانده، اظهارنظرها پیرامون پروندۀ هسته‌ای ایران و احتمال حملۀ نظامی به این کشور، از همه سو ادامه دارد. تازه‌ترین واکنش بین‌المللی از جانب وزیر خارجۀ روسیه است که حملۀ نظامی به ایران را اشتباهی بزرگ دانست. در این حال، واشنگتن پست نوشت که بر اساس گزارش آژانس، ایران در فعالیت‌های اتمی‌اش، از یک دانشمند شوروی سابق هم کمک گرفته است.

روز دوشنبه، وزیر امور خارجۀ روسیه، سرگئی لاوروف، در بارۀ گزینۀ حملۀ نظامی به ایران گفت: "موضع ما در این مورد کاملاً شناخته‌شده است: این یک اشتباه بسیار بزرگ با پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود".
لاوروف که با تلویزیون "روسیه 24" مصاحبه داشت، افزود: "مسئلۀ هسته‌ای ایران نمی‌تواند راه‌حل نظامی داشته باشد، همچنان که هیچ یک از مسائل دنیای امروز از این طریق حل نمی‌شود".
به گفتۀ لاوروف "مداخلۀ نظامی فقط تعداد قربانیان و درد و رنج آدم‌ها را افزایش می‌دهد... هر اختلافی باید فقط با توسل به شیوه‌هایی که جامعۀ جهانی درچارچوب منشور سازمان ملل پذیرفته، حل گردد".

سخنان وزیر خارجۀ روسیه، واکنشی است به اظهارات اخیر شیمون پرز که یک روز قبل گفته بود "احتمال حملۀ نظامی به ایران بیشتر از امکان راه حل دیپلماتیک است".
اظهارنظرها پیرامون پروندۀ اتمی ایران طی یک هفتۀ اخیر و با نزدیک شدن موعد انتشار گزارش آژانس انرژی اتمی، دوباره افزایش یافته است. قرار است گزارش جدید آژانس روز سه‌شنبه یا چهارشنبه منتشر گردد.
روزنامۀ واشنگتن‌پست در شمارۀ امروز (دوشنبه)، می‌نویسد که این گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که ایران موفق شده از مراحل فنی قابل توجهی عبور کند و به توانایی اتمی بسیار نزدیک شود. به نوشتۀ این روزنامۀ آمریکایی، علاوه بر کارشناسان پاکستانی و کرۀ شمالی، یکی از متخصصان شوروی سابق نیز ایران را درپیشبرد برنامۀ اتمی‌اش یاری داده‌ است.

در مقابل، مقامات ایرانی، قبل از آن که گزارش آژانس منتشر شود، آنرا بی‌اعتبار دانسته‌اند. امروز، آیت‌الله سیداحمد خاتمی، در مقام خطیب نماز عید قربان، به مدیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آقای یوکیا آمانو، توصیه کرد که از آمریکا فرمان‌بری نکند.
وی گفت: "اگر قرار باشد آمانو به عنوان ابزار بي ارادۀ آمريكا عمل كند و عليه ملت ايران، دروغي را به عنوان سند منتشر كند، باقيماندۀ آبروي آژانس را نيز خواهد برد".




انتشار خبر علیه واحدی بعد از حصر مجدد فاطمه کروبی


به گفته منابع نزدیک به خانوده کروبی، حصر مجدد فاطمه کروبی از سه روز پیش‌ آغاز شده است. این در حالی است که انتشار خبر سایت جرس پس از رفتن ایشان به حصر امکان هرگونه پاسخ‌گویی و یا واکنش از سوی خانم کروبی را سلب کرده است.
imageیکی از روزنامه‌نگارانی که در طی دو روز گذشته با نزدیکان آقای کروبی صحبت کرده به خودنویس گفت که خانم کروبی از سه روز پیش به «حصر» رفته است.
این خبر همچنین از سوی سایت صبح امروز نزدیک به مجتبی واحدی منتشر شده اما هنوز سایت «سحام نیوز» این خبر را در صفحه اول خود نیاورده است.
بر همین اساس، انتشار خبر «خلع سخن‌گویی» که عملا متوجه مجتبی واحدی بوده است در زمان حصر مجدد فاطمه کروبی موجب امکان‌ناپذیر بودن پاسخ‌گویی و واکنش از سوی ایشان شده است.



نقاشی کردن «باروری» خلاف شرع است؛ توقیف یک نمایشگاه در تهران


image
نقاشی اثر شروین پاشایی


نمایشگاه نقاشی «شروین پاشایی» که قرار بود تا روز هجده آبان در یکی از گالری‌های تهران ادامه داشته باشد، به دستور دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد توقیف شد.
نمایشگاه نقاشی‌های شروین پاشایی كه در روز ششم آبان در گالری سیحون تهران افتتاح شده بود، در ششمین روز خود، یعنی چهارشنبه یازدهم آبان به دستور مقامات دولتی بسته شد.
به گزارش خودنویس، توقیف این نمایشگاه در حالی است که مسئولان وزارت ارشاد هنرمندان را ملزم ساخته‌اند که قبل از برگزاری نمایشگاه، عكس آثار را برای صدور مجوز نمایشگاه به مسئولان ارائه کنند.
مقامات وزارت ارشاد به پاشایی گفته‌اند که علت این توقیف «نمایش تصاویر خلاف شرع در این نمایشگاه» است.
نقاشی‌های شروین پاشایی در این نمایشگاه «نقاشی دیجیتال» بوده که فضای رئالیسم جادویی و براساس قطعات موسیقایی مختلف خلق شده‌اند.
«باروری و آبستن بودن» نیز یکی دیگر از مضامین این آثار بوده است.
شروین پاشایی تا کنون ۲۰ نمایشگاه انفرادی و ۴۹ نمایشگاه گروهی برگزار كرده است.
نمایشگاه آثار نقاشی دیجیتال این هنرمند قرار بود تا ۱۸ آبان در گالری سیحون ادامه یابد.





اختلاف‌ میان سبزها جدی می‌شود؟

خودنویس

خودنویس: روزنامه کیهان با استقبال از خبر «تکذیب شده» سایت جرس در باره خلع سخن‌گوی کروبی نوشت: «همسر كروبي مشاور كلاهبردار را كله پا كرد». به نظر می‌رسد اختلاف نظر میان برخی اعضای خانواده کروبی و نزدیک شدن بخشی از «سبز»ها به یکی از فرزندان مهدی کروبی در خارج از کشور با انتشار خبر سایت جرس بی ارتباط نباشد.
imageبر اساس تحقیقات همکاران خودنویس، نزدیک شدن گروهی از «سبز»ها به یکی از فرزندان مهدی کروبی در انگلستان و بروز اختلاف نظر میان او و برادر دیگرش در تهران می‌توانسته در انتشار خبر دیروز سایت جرس موثر بوده باشد. خودنویس هنوز هیچ تماسی با محمد تقی کروبی نداشته است.
بر اساس بررسی‌های انجام شده، خانم کروبی هیچ تماسی با مجتبی واحدی در طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر نداشته است. 
یکی از دلایلی که برخی معتقدند باعث تلاش برای جدایی مجتبی واحدی از خانواده کروبی شده است، طرح بحث «کنگره ملی» و شایعه ارتباط این مجموعه با محسن سازگار است. چند ماه پیش که دکتر امیر ارجمند به واشینگتن سفر کرد، با بسیاری از جمله اعضای «نایاک» و اعضای اتاق‌های فکر در پایتخت آمریکا دیدار کرد اما بر اساس شواهد، حاضر نشد با آقای سازگارا ملاقات کند. به گفته یک منبع در واشینگتن که در مهمانی ناهار پیش از میزگرد امیر ارجمند و واحدی در جنوب واشینگتن حاضر بوده، آقای امیر ارجمند گفته بود که با «تروریست‌ها، سلطنت‌طلبان» و کسانی که مرتبط با دولت آمریکا (نقل به مضمون) هستند ملاقات نمی‌کند.
البته بنا به مدارک منتشر شده در ویکی‌لیکس، آقای امیرارجمند در ترکیه با مقام‌های دیپلماتیک آمریکایی دیدار کرده بود، اما در واشینگتن حتی با تلویزیون دولتی آمریکا حاضر به گفتگو نشد. 
از طرفی، نزدیک به ۹ ماه پیش که با محبوس شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی، «شورای هماهنگی» اعلام موجودیت کرد، گفته می‌شد که اعضای این شورا مورد تایید رهبران جنبش سبز هستند، اما بعدا معلوم شد که مجتبی واحدی راهی به این شورا نداشته است.
بحث (شایعه) اختلاف میان برخی از اعضای خانواده کروبی با مجتبی واحدی حدود یک هفته پیش در برخی محافل طرح شده بود اما هیچگاه به طور رسمی اعلام نشد. از سوی دیگر، تکذیب خبر سایت جرس از سوی سحام نیوز، نشان از اختلاف‌هایی دارد که تا کنون به این شکل سربر نیاورده بود. در مواردی که رسانه‌های یک جبهه یا جناح سیاسی با هم همراه باشند، نیازی به تکذیب خبر به این شکل نیست و خود رسانه منتشر کننده می‌تواند خبرش را اصلاح کند و در مواردی نیز «اعلام کند» که خبر واقعیت نداشته و آن‌را «به‌روز» نماید.
سایت جرس بعد از انتشار تکذیبیه سحام نیوز واکنش نشان داد و نوشت: «شایان ذکر است که در خبر جرس مطلبی به حزب اعتماد ملی نسبت داده نشده است. مهدی کروبی هم در حصار حزبش نمی گنجد و فراتر از آن متعلق به یک جنبش است. خبر جرس کماکان معتبر است. سخنگوی سابق آقای کروبی و تک تک اعضای خانواده محترم آقای کروبی بهتر از هر کسی از اعتبار خبر منتشر شده مطلعند. این خبر از حداقل یک هفته قبل در محافل خبری تهران پخش شده و اعتبار آن غیرقابل انکار است. اینکه کسانی با انتشار آن موافق نبوده باشند قابل درک است، اما دفاع از مواضع شیخ در بند که بخشی از هویت جنبش سبز است، مهمتر از رعایت اینگونه مصلحت اندیشی هاست. جرس «حقیقت» را منتشر کرده است. آینده اعتبار خبر جرس را مشخص تر خواهد کرد.»
هنوز از نتایج تماس‌های احتمالی همکاران جرس با همسر و فرزند مهدی کروبی برای تایید کار این سایت اطلاعی در دست نیست. با این حال، رفتار سایت جرس انتقادهای شدیدی در میان منتقدین نظام برانگیخته و رضایت روزنامه کیهان را نیز به دنبال داشته است.
کیهان در مطلبی با عنوان «همسر كروبي مشاور كلاهبردار را كله پا كرد» به مجتبی واحدی حمله کرده است. کیهان نوشت: «يادآور مي شود برخي منابع خبري ضد انقلاب از كلاهبرداري هاي سياسي و مالي واحدي تحت عنوان مشاور كروبي خبر داده اند و همين امر باعث حساس شدن خانواده كروبي شده است. واحدي در واكنش به اظهارات اخير وزير خارجه آمريكا مدعي شده بود چون دولت آمريكا به جنبش سبز بدهكار است، بنابراين بايد به اپوزيسيون كمك كند. او همچنين پيش از اين گفته بود كه كروبي جمهوري اسلامي را قبول ندارد. واحدي از سوي ديگر خواستار تشكيل گروهي فراگير از همه گروه هاي ضد انقلاب حتي سلطنت طلبان و سازمان منافقين شده بود كه بعداً اين گفته را توجيه كرد.»
همچنین این مساله در سایت اجتماعی بالاترین تبدیل به موضوعی داغ شد که عناوین خبرها و نظرهای مرتبط در آن بخش منتشر شد، از جمله واکنش مجتبی واحدی: «اصلاً مایل نبودم سوژه سازی بچه گانه‌ای که توسط سایت جرس انجام شد را «کِش» دهم اما از آنجا که اولاً دست اندرکاران آن سایت بر ادامه روش‌های مألوف خویش اصرار دارند و ثانیاً در خبر جعلی جدید خود اعلام کرده‌اند حقیقت نباید فدای مصلحت شود می‌خواهم چند نمونه از «ترجیح حقیقت بر مصلحت در سایت جرس» را یاد آوری نمایم.»
واحدی ادامه می‌دهد: «روزی که آقای محسن کدیور اعلام کرد مردم تهران در روز قدس سال ۸۸ شعار «هم غزه هم لبنان» سر دادند هدفی جز حقیقت گویی نداشت. آن روز که یکی از همین «منابع موثق جرس در تهران» مصاحبه‌ای جعلی با آقای عبداله نوری انجام داد و جرس آن ارا منتشر کرد حتماً هیچ چیزی جز حقیقت گویی در آن وجود نداشت و اگر عبداله نوری با عصبانیت تمام، آن مصاحبه را تکذیب کرد لابد به این علت بود که هیچکس جز دست اندرکاران جرس ومنابع موثق آن، حقیقت را نمی‌شناخت. زمانی که به خانواده مظلوم یکی از شهدای جنبش سبز، مطلبی جعلی نسبت دادند حتماً به دنبال اثبات این نکته بودند که حقیقت بر مصلحت ترجیح دارد وروزی هم که بخشی از نامه شجاعانه محمد نوری زاد را سانسور کردند قطعاً هدفی جز حقیقت گویی نداشتند. پس عقل حکم می‌کند که خبر جعلی اخیر آن‌ها در خصوص خانم کروبی که به نقل از «منابع موثق جرس در تهران» بیان شده را نیز حقیقت گویی با قرائت جرس بدانیم وبه آن احترام بگذاریم.»
مجتبی واحدی در باره ادعای «حقیقت»گویی سایت جرس نوشت: «دوستان ما در جرس هیچگاه حقیقت را فدای مصلحت نمی‌کنند مگر آنکه مصلحت، در راستای منافع خودشان باشد و در عالم سیاست، ظاهراً منفعت جویی، مذموم نیست؛ همانطور که دوستان جرسی سعی می‌کنند خود را به آیت اله خمینی، نزدیک‌تر از آقای خامنه‌ای نشان دهند اما خبری از قول «منابع موثق خود درتهران» منتشر می‌کنند که نشان می‌دهد اقای خامنه‌ای فقط مخالفان خود را زندانی می‌کنددر حالی که ایت اله خمینی، دستور قتل مخالفان خود را صادر می‌کرد! جالب است که دوستان ما تا چند هفته پیش به دنبال مصالحه با حکومت کودتایی از طریق مشروعیت بخشیدن به انتخابات بودند اما همراهان دیروز وامروز خویش در جنبش اعتراضی را اینگونه مورد نوازش قرار می‌دهند.»
به نظر می‌رسد با طولانی شدن مدت حبس رهبران جنبش سبز و بروز اختلاف میان همراهان این دو و نبود مدیریت برای حفظ وحدت، حکومت به یکی از اهداف خود در تضعیف جنبش و از میان رفتن اعتبار و نیروهای جنبش سبز در خارج از کشور نزدیک شده باشد.

تکمیلی: به گفته منابع مختلف، خانم کروبی در موقعیتی نیست که بتواند پاسخی به ادعای جرس بدهد و دست‌اندرکاران انتشار این خبر ممکن است از شرایط ویژه خانم کروبی مطلع بوده باشند.
دیگر اینکه گفته می‌شود ترکیب سردبیری سایت جرس تغییر یافته است.





احمدی نژاد: حامیان ولایت فقیه جیب ها را پر کردند و شکم ها را انباشتند

سحام نیوز: سایت رسمی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان جزییات تازه‌ای از صحبت‌های احمدی‌نژاد در جلسه پنج‌شنبه گذشته با برخی از اعضای ستادهای انتخاباتیش را منتشر کرد.
جادنیوز نوشت: پنج‌شنبه هفته گذشته، محمود احمدی‌نژاد در نشستی با برخی از فعالان ستادهای انتخاباتی و حامیان خود در تهران، درباره برخی مسائل و علی‌الخصوص حاشیه‌های دولت با آنان به بحث و گفت‌وگو نشست و برخی ناگفته‌های خود را بیان داشت.
از آنجا که هیچ خبرنگاری به طور رسمی در این مراسم حضور نداشت، انعکاسی که از این جلسه در برخی رسانه‌ها منتشر شد، غالباً کامل نبود.
احمدی‌نژاد در آغاز این جلسه گفت: سال ۸۴ در جلسه‌ای که سه ماه قبل از انتخابات در منزل احمد توکلی برگزار شد، در پاسخ به دعوت او برای حضور در انتخابات ۸۴ که توکلی می‌گفت “ما به شما رسیده‌ایم”، به او گفتم: “شما که مرا دعوت می‌کنید آیا به تبعاتش هم واقفید؟ اگر من که از متن پابرهنه‌ها هستم بیایم، یک انقلاب دیگر به راه می‌افتد. یک عده دارند از خوردن منفجر می‌شوند و یک عده دارند از فقر می‌میرند. این بساط اشرافی‌گری باید جمع بشود.” به همین‌خاطر این کاری که ما در این دولت کردیم یک الگوی جایگزین در سطح دنیا است.
محمود احمدی نژاد در ادامه صحبت‌های خود درباره جنبش وال‌استریت گفت: من در سفر سال قبلم به آمریکا پیش‌بینی جنبش وال استریت را در جمع اقتصاددانان و بزرگان اقتصادی آمریکا کردم و به آنها اخطار دادم که مردم این وضعیت را تحمل نخواهند کرد و به زودی علیه نظام سرمایه‌داری قیام می‌کنند و به آنها توصیه کردم که قبل از اینکه وضع به شورش برسد خودتان اصلاح کنید و مسائل را مدیریت کنید.
وی همچنین درباره انقلاب‌های منطقه نظر خود را چنین اذعان کرد: در لیبی و برخی کشورهای منطقه، قبل از اینکه انقلاب‌ها به بلوغ برسند، توسط آمریکا هدایت می‌شوند و نمونه آن کسانی هستند که در لیبی سر کار آمده‌اند.
احمدی‌نژاد گفت: ما به زمان برخورد نهایی آماده می‌شویم و باید برای نبرد مثل زمان مبارزه با استعمار آماده باشیم و اگر بتوانیم انقلاب‌های منطقه را خوب مدیریت کنیم، بعد از ۳ تا ۵ سال می‌توانیم مسائل این کشورها را مدیریت کنیم.
احمدی‌نژاد درباره انتخابات ۸۸ با بیان اینکه در انتخابات ثابت شد که ۱۴-۱۵ میلیون نفر که به من رأی ندادند، منتقد جدی نظام بودند، افزود: من خودم هم منتقد فضای انتخابات بودم. دو نفر از معاونین وزارت اطلاعات با جریان فتنه همراهی می‌کردند.
قبل از انتخابات آقای اژه‌ای را فراخواندم و گفتم این دو معاون شما با جریان برانداز هستند. اژه‌ای گفت من تکلیف خودم را از جای دیگری می‌گیرم. گفتم اگر زمان انتخابات رسید و براندازی اتفاق افتاد، جواب خدا و شهدا را چه می‌دهید؟ اژه‌ای در اواخر فهمید که قضیه براندازی است، گفتم نگران نباشید، من خودم به عرصه می‌آیم و انتخابات را برنده می‌شویم.
اژه‌ای گفت شما نمی‌توانید، اینها همه جا را گرفته‌اند و میدان دست آنهاست. من گفتم من در متن مردم هستم و می‌دانم چه می‌شود. بنده به ایشان عرض کردم که من انتحاری به خط می‌زنم، هوز فرصت داریم و مناظره‌ها نیز باقی مانده است که در مناظره‌ها کار را تمام می‌کنم. اژه‌ای گفت تند نروید، گفتم کمی تند می‌رویم و رفتم. البته در مناظره‌ها نیز فقط یک درصد از ده درصد مسائلی را که می‌توان به مردم گفت را گفته‌ام.
وی افزود: آقای موسوی قبل از انتخابات در مصاحبه با تایمز گفته بود که انتخابات فقط برای ما یک مرحله است و ما چه برنده و چه بازنده، تجمعات‌مان را ادامه می‌دهیم. برنامه بر این بود که جلوی هر وزارت را ۵۰۰ نفر بگیرند تا وزرا نتوانند سر کار بیایند و سپس مجلس را تعطیل کنند و سپس به سمت بیت رهبری بروند.
محمود احمدی نژاد افزود: در انتخابات سال ۸۴ به من گفتند برو کنار. گفتم چرا؟ گفتند تو یک درصد بیشتر رأی نداری. گفتم که من جوان هستم و اگر یک درصد رأی دارم، برای شما مشکلی ایجاد نمی‌شود بگذارید شرکت کنم تا دلم خوش باشد. با جریانات دیگر هم همراه شدند و گفتند کاری می‌کنیم که تو نتوانی در این ملکت زندگی کنی! بعد از انتخابات که من رأی به کاندیداها گفتم هرکس طرح و برنامه و نیرویی دارد به من بدهد. یکی از آنها گفت من نه طرح دارم و نه نیرو. ولی با این وجود از بیست و یک نفر اعضای کابینه اول، یازده نفر از کسانی بودند که در لیست آنها بودند که بخاطر همین موضوع مورد انتقاد خیلی از حامیان و شماها قرار گرفتیم. اما بدانید اگر آن یازده نفر را نمی‌آوردیم ما را ریشه‌کن می‌کردند.
وی همچنین گفت: قبل از انتخابات ۸۸ هم گفته بودند اگر این دولت دوباره رأی بیاورد، ما دیگر نمی‌توانیم در این مملکت کاری انجام بدهیم. یکی از اینها نامه نوشته بود به رهبری که موسوی رأی می‌آورد و ما خودمان را آماده برای کار با او کرده‌ایم.
احمدی‌نژاد در ادامه با بیان اینکه کردان از ابتدا یک سناریوی طراحی شده جهت انتخابات بود تا ما را تخریب کنند، گفت: برخی خودشان را آماده تبریک به موسوی کرده بودند. اینها خودشان تمام حیثیت‌شان از جریان اصول‌گرا بود تبریک را به نامزد اصلاح‌طلبان می‌گفتند و گول آنها را خورده بودند. وقتی ۱۰ درصد از صندوق‌های تهران را بازشماری کردند، رأی من ۸ هزارتا بیشتر شد که تصمیم گرفتند بازشماری را ادامه ندهند چرا که در کل کشور اگر این کار را می‌کردند، حدود ۸۰۰ هزار تا به آرای من اضافه می‌شد.
احمدی‌نژاد همچنین گفت: بعد از انتخابات حدود ۳۰۰ خانه تیمی سازماندهی شده کشف شد که در برخی از آنها اسلحه وجود داشت. اما وزارت اطلاعات از اینها غفلت کرد. به جای اینکه روی براندازان تمرکز کند، روی دولت و تیم دولت تمرکز کردند.
محمود احمدی نژاد در ادامه گفت: بعد از انتخابات ۸۸ در سفر به سازمان ملل اعتقاد آنها این بود که احتمالاً ما در موضع انفعال قرار داریم. اما ما از موضع قدرت رفتیم و تندتر از قبل هم عمل کردیم.
وی افزود: بعد از انتخابات چون‌که دور آخر دولت بود، برخی بجای اینکه همکاری کنند از فردای انتخابات، موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی را در کارگروه‌های‌شان قرار دادند و چون می‌دانستند دولت محبوب است و رأی می‌آورد برنامه‌ریزی کردند برای تخریب دولت و اتهامات عجیب و غریب به آن. قرار بود اتهامات‌شان را از آبان‌ماه شروع کنند اما کار از دست‌شان خارج شد و چندماه زودتر شروع کردند.
احمدی‌نژاد گفت: با یکی از کسانی که قبلاً به ایشان ارادت داشتیم و الآن هم دوست‌شان داریم، چهل و پنج دقیقه صحبت کردیم که تمام این چهل و پنج دقیقه به فحش و ناسزا به دولت گذشت. تهمت‌های دزدی، جادوگری، رمالی به دولت نثار کرد و گفت تمام مسایل و برنامه‌های فرهنگی شما از ارزش‌ها و از مسیر اصلی منحرف است. من گفتم شما یک موضع دولت را نشان بدهید که مخالف فتواهای رهبری باشد. گفت: ورزشگاه‌ها! من گفتم من با رهبری صحبت کردم، رهبری گفتند در دولت‌های دیگر بخاطر اینکه سوء‌استفاده و بهره‌برداری سیاسی ممکن بود بشود، اجازه ندادم ولی ایشان به بنده اجازه دادند. بعد چون فضا خراب شد، ایشان فرمودند موضوع را جمع کنید چون فعلا مسأله اول مملکت این نیست.
احمدی‌نژاد با بیان اینکه بعد از موضع رهبری در قبال کار فرهنگی (مظلومیت فرهنگ) ما یک سال را سال کار فرهنگی دولت اعلام کردیم، گفت: در تمام سفرها کمیسیون فرهنگی تشکیل شد و مصوبات کمیسیون فرهنگی را به رهبری دادم و ایشان تأیید کردند. دقیقاً همان چیزهایی بود که رهبری فرمودند.
وی ادامه داد: بعداً آمدند و گفتند که مشایی به ائمه جمعه پول داده است. اولا من داده‌ام، ثانیاً مگر پول دادن به ائمه جمعه خلاف است؟ کجا مهمتر از ائمه جمعه است؟ ائمه جمعه مراجعات مردمی دارند، دفاترشان شلوغ است و هزینه دارد. خیلی‌های‌شان درخواست پول داشتند و کسی نگفت که ما نمی‌خواهیم. بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون بسته به وسعت شهر به همه ائمه جمعه پرداخت شد و هیچ‌کس بجز دوسه نفر هم آن‌را پس ندادند.
محمود احمدی نژاد در ادامه گفت: گفتند مشایی به آدم‌های فاسد پول می‌دهد. گفتیم مگر دولت بدون حساب و کتاب است؟ حساب دارد، ذیحساب دارد، مملکت دیوان محاسبات دارد. مگر دستگاه‌های نظارتی کجا هستند؟ چرا مدرک رو نمی‌کنند؟ خود آنها هم می‌دانند که نمی‌شود یک ریال را هم بدون حساب و کتاب هزینه کرد.
احمدی‌نژاد همچنین افزود: گفتند رمالی گرفته‌ایم که در مورد شما اینطوری گفته! گفتم شما از زبان رمال‌ها به ما نگاه می‌‌کنید؟ دست شما درد نکند! بعداً مشخص شد که این رمال با همه شخصیت‌هایی که شما فکرش را هم نمی‌کنید ارتباط داشته ولی ثابت شد که با ما ارتباطی نداشته است.
احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه تاکنون ده‌ها گروه برای ترور من اعتراف کرده‌اند که در اعترافات ریگی و امثال ریگی موجود است، گفت: مثلاً گروهک ریگی حتی عامل انتخاری را بین جمعیت آورده بودند که موفق به این کار نشدند. اما من باید در کنار مردم باشم. مسئول باید در کنار مردم باشد.
محمود احمدی نژاد ادامه داد: این بنده خدا آخر حرفش این بود که مخالفان‌تان می‌گویند شما رفته‌اید کار کرده‌اید و محبوب شده‌اید و نظرتان در انتخابات آینده نافذ است. گفتم پس برای آنها موضوع جریان انحرافی و اسلام و … نیست. مسأله انتخابات است اینها که گفتید همه تهمت است و مسأله اصلی انتخابات دولت است و نه عملکرد دولت. وقتی کار می‌کنیم می‌گویند کار می‌کنید تا محبوب شوید. کار نمی‌کنیم می گویند باید دست دولت قطع شود. بالاخره ما چکار کنیم این وسط؟
محمود احمدی‌نژاد با بیان اینکه به من هم انجن حجتیه می‌گویند و هم بهایی و هم فراماسونر، گفت: بهایی و حجتیه که با هم مخالفند! رمال و جن‌گیر گفتند. اگر قرار بود کار ما با رمال و جن گیر باشد که نیاز نبود شهر به شهر برویم و جان بکنیم. به همان رمال‌ها و اجنه می‌گفتیم که یک کاری بکنند! در ضمن اگر این رمال و جن‌گیرها کاری از دست‌شان بر می‌آمد که می‌توانستند جلوی دستگیری خودشان را بگیرند.
وی ادامه داد: گفتند در دولت فساد وجود دارد. مگر در قوه قضائیه فساد اخلاقی و اقتصادی وجود ندارد؟ گفتند توسط آقای رحیمی سوء‌استفاده صورت می‌گیرد. من در جلسه سران قوا به رئیس قوه قضائیه گفتم مگر در قوه قضائیه کسی سوء‌استفاده اقتصادی نمی‌کند؟ گفت چرا! گفتم شما رحیمی را قبل از محاکمه مجازات کرده‌اید. شما آبروی ایشان را بردید. هم خودتان گفتید و هم آقای اژه‌ای گفتند. شما که به همه حساب‌های بانکی دسترسی دارید. در بیاورید که رحیمی چقدر پول دارد، مشایی چقدر پول دارد و… مخالفان باید بدانند که در این مقطع هم شکست خواهند خورد.
احمدی‌نژاد افزود: در قضیه اختلاس قائم مقام بانک مرکزی را به دلیل اینکه نظارت بر جزئیات نداشت بازداشت کردند، ولی جهرمی که سیزده تیرماه برای اینها LC باز کرد هنوز آزاد است. در حالی که قبلاً تذکر داده شده بود که اینها مشکل دارند. به پورمحمدی (قائم مقام بانک مرکزی) گفته بودند بگو کار مشایی است تا آزادت کنیم. به او گفتند تو چرا از جلسه‌ای که با رؤسای بانک‌ها داشتی صورت‌جلسه نداری؟
محمود احمدی نژاد درباره هجمه‌ها به اطرافیان خود گفت: اینها برنامه‌ریزی داشتند که در گام اول مشایی، سپس رحیمی بعد بقایی و بعد هم ثمره مظلوم را تخریب کنند.
احمدی‌نژاد با بیان اینکه بنده خدا گفت باید رحیمی را بردارید چون من می‌گویم، گفت: به ایشان گفتم شما که باشید که می‌گویید باید بردارم؟! من پای حق تا هرجا که باشد می‌ایستم! گفت من مطمئنم تو طلسم شده‌ای. گفتم چرا؟ گفت چون یک نفر استاد این کار بوده و این حرف را گفته. گفتم چه طلسمی؟ گفت طلسم محبت! گفتم به استادت بگو بیاید طلسم را باطل کند. گفت استاد می‌گوید که طلسم آنقدر محکم است که اگر بخواهیم طلسم را بشکنیم به خودمان برمی‌گردد و آسیب می‌رساند! گفتم شما دولت را متهم به طلسم می‌کنید و اراده خدا را زیر سوال می‌برید. شما می‌دانید با این حرف چه لطمه‌ای به سی سال خدمات جمهوری اسلامی می‌رسانید؟
احمدی‌نژاد گفت: در قضیه‌ای که گفتند دولت افراد مشکل‌دار را به بانک معرفی کرده، بعد از قضیه تحریم برای واردات اقلام ضروری از تجار دعوت کردیم. با توجه به اینکه کار سودده نبود، افراد بسیار کمی قبول کردند. برخی را که قبول کردند جهت شروع کار به بانک‌ها معرفی کردیم. ولی بعداً بانک گفت که اینها بدهکارند و وام نمی‌دهیم. این موضوع را آنچنان علیه دولت بزرگ‌نمایی کردند که دولت را تخریب کنند.
محمود احمدی نژاد همچنین افزود: مخالفین ما بعضی حرف‌ها را می‌گویند که ما از بیت رهبری شنیده‌ایم. اینها از کجا از جلسه خصوصی من و رهبری مطلع می‌شوند که حرف‌های خصوصی بین من و رهبری را می‌دانند؟
وی ادامه داد: شما بدانید که ولایت فقیه از جنس محبت است و حالت خشن و دستوری ندارد. رابطه پدر و پسری است. پیامبر فرمود من و علی “پدر امت” هستیم. یک عده گفتند که نه، باید بحث ارباب و رعیتی باشد و گفتند که رهبری می‌تواند زن شما را بر شما حرام کند. به حضرت آقا گفتم اگر شما دوتا دوست اینطوری داشته باشید فاتحه ولایت خوانده می‌شود.
احمدی‌نژاد در ادامه با بیان اینکه کسانی که ما را متهم کردند، بیایند فهرست اموال و حساب‌های مالی خود را بگویند و اموال و حساب‌های ما را هم در بیاورند، گفت: ما حاضریم این کار را بکنیم و بقیه اموال هر چیزی که در فهرست نبود متعلق به مردم باشد. تمام نارضایتی‌های مردم مربوط به کثافت‌کاری‌های اینهاست. پابرهنه بودند و الآن اعیان‌نشین شده‌اند. مردم را به نظام بدبین کرده‌اند و حالا دم از ولایت می‌زنند. زمین‌های کلان در بالای شهر خریده‌اند و خانه‌های آنچنانی دارند. یک نفر از اینها هفتصد هکتار زمین در اطراف تهران را تصرف کرده که الآن ارزشی حدود هشتصد میلیارد تومان دارد.
احمدی‌نژاد گفت: درباره اتهامات دولت می‌گویند احمدی‌نژاد به قضات فشار می‌آورد. اما من به شما می‌گویم اینها چون نمی‌توانند چیزی را اثبات کنند این حرف‌ها را می‌زنند. درباره پرونده بقایی بخاطر اعلام‌نظر کارشناسی در مورد یک ساختمان در شیراز که جنبه اجرایی هم نداشت گفتند چهارسال از خدمت انفصال شود.
وی افزود: آقایی که همه چیز دارد از ویلا و… می‌گوید دولت ضدولایت فقیه شده. خودش همه چیز دارد و تنبل و بیکار است و لکه‌ای است بر دامن پاک ولایت فقیه. هفت هشت ماه نهادهای امنیتی به دروغ روی ما زوم کردند و از مسایل مهم غافل شدند. به فردی گفتم این کسی که تو آورده‌ای در نهاد امنیتی مسئولیت داده‌‌ای مشکل دارد. روی زنش چاقو کشیده. برای کشور مشکل درست خواهد کرد. گفت زمانی که چاقو‌کشیده طلسمش کرده بودند و الآن طلسمش رفع شده. اگر مشکل درست کند بلافاصله بیرونش می‌کنیم. گفتم آوردنش دست شماست ولی بیرون کردنش دست شما نیست.
احمدی‌نژاد درباره برخی صحبت‌ها درباره پولشویی دولتی در کشور گفت: غربی‌ها به دنبال این هستند که با اتهام پول‌شویی یعنی استفاده از پول قاچاق مواد مخدر برای تروریسم بانک‌های ما را تحریم کنند. یک آقای احمقی هم در تلویزیون بعنوان کارشناس می‌آید و می‌گوید دولت پولشویی دارد و با این حرفش آبروی نظام را می‌برد و برای نظام مشکل ایجاد می‌کند.
محمود احمدی نژاد افزود: من اگر احساس کنم کلیت کشور دارد به خطر می‌افتد سکوتم را می‌شکنم. به حضرت آقا گفتم اینها خیلی تند می‌روند و به تذکر شما هم گوش نمی‌کنند. گفتم بگذارید به روش احمدی‌نژادی همه‌شان را ساکت کنم. حضرت آقا فرمودند کشور فعلاً سکوت می‌خواهد.
وی ادامه داد: ما را متهم می‌کنند که می‌گوییم ظهور صغری آغاز شده و دیگر ولایت نمی‌خواهیم. اگر هم که ظهور صغری آغاز شده باشد به ولایت بیشتر احتیاج داریم. در چنین شرایطی باید قوی‌تر و منسجم‌تر باشیم.
محمود احمدی نژاد درباره بحث استقبال از دولت در استان‌ها گفت: اینها با بسیجیان و ائمه جمعه و … جلسه گرفته‌اند و به اینها گفته‌اند که به استقبال دولت نروید چون دولت منحرف است. ما می‌گوئیم مسأله نظام است که دولت مورد استقبال قرار بگیرد و عدم استقبال موضع بین‌المللی نظام را تضعیف می‌کند و لطمه می‌زند. به من گفته‌اند این دولت بزرگترین خطر برای اسلام بعد از صدر اسلام است. من به ایشان پیغام دادم که دولت نهم را خدا سر کار آورد. احمدی‌نژاد فقط یک فلش جهت‌نما بود. اگر کسی فکر کند که دولت را او سر کار آورده خدا به او نشان می‌دهد که هیچ‌کاره بوده. چون اگر ایشان این دولت را سر کار آورده با موضع‌گیری ایشان هم باید می‌رفت. این دولت را خدا آورده و خدا هم تابحال حفظ کرده است. ما همه کارمان برای خداست. حتی تبعیت‌مان از رهبری و پیامبر هم برای خداست و اگر برای فردی باشد، به جایی نخواهیم رسید.
احمدی‌نژاد ادامه داد: اینها می‌گویند باید کاری کنیم که نام احمدی‌نژاد از ذهن مردم برود ولی خدا همه‌کاره است و راه‌خدا از‌بین‌رفتنی نیست. باید برای خدا باهم باشیم و اگر مردم را دور خودمان جمع می‌کنیم باید برای خدا جمع کنیم. الآن هم اگر مردم باور کنند که کسی طرفدار دولت است و دولت از وی حمایت می‌کند، به وی رأی خواهند داد.
محمود احمدی نژاد در پایان سخنانش گفت: به ما گفته‌اند که شما یک جریان انحرافی هستید. گفتم مگر شما اصل اسلام هستید که هرکس از شما زاویه داشت منحرف باشد؟! اگراینطور است بله ما منحرف هستیم، ما از شما انحراف داریم. به ابوعلی سینا هم گفتند که تو مسلمان نیستی. گفت اگر اینطور است “پس در همه دهر یک مسلمان نبود!”
سوالات حاضرین و پاسخ‌های احمدی‌‌نژاد:
تکلیف مافیای نفت چه شد؟ چرا اسامی مفسدین نفتی را اعلام نمی‌کنید؟
ما لیست اسامی مفسدین را به قوه قضائیه دادیم و گفتیم اینکه کار سیاسی نیست! رسیدگی کنید و اعلام کنید. ماجرای هفتصد هکتار راهم به قوه قضائیه دادیم پیگیری نکردند.
نظرتان درباره ۷+۸ چیست؟
۷+۸ را از هر طرف بخوانید باز هم همان ۷+۸ است. حتی اگر آنرا چپه کنید باز هم همان ۷+۸ است.
چرا از تعبیر بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی استفاده می‌کنید؟
اولاً که اسلام آمده است که انسان‌ها را بیدار کند. من این حرف را در جمع همایش مبارزه باتروریسم گفتم. این تعبیری بیداری انسانی درباره بیداری در غرب و اروپا و آمریکا هم صادق است.
در مصر ۴۰ درصد مردم مسلمان نیستند. همچنین هرکس پیرو واقعی حضرت موسی باشد حضرت عیسی را هم قبول دارد و هرکس پیرو واقعی حضرت عیسی باشد پیامبر اسلام را نیز قبول دارد. پس پیروان واقعی ادیان الهی باید همه مسلمان باشند.
علت برداشتن متکی در حین مأموریت چه بود؟
سه چهار دیپلمات را که بنده مخالف اعزام اینها به کشورهای غربی بودم، ایشان به غرب اعزام کرد و آنها هم رفتند و پناهنده شدند. بعد از سفر نیویورک، در جلسه ای قضیه بررسی شد و بنا شد ایشان عوض شوند. لازم به ذکر است که من در دور دوم دولت با ایشان دیگر کاری نداشتم و تمام کارهای بین‌المللی به عهده خودم بود.
بهرحال از روزی که تصمیم گرفتیم که ایشان وزیر نباشد، ایشان مداوماً در سفر بود حتی در دولت هم که حضور پیدا می‌کرد سریعاً ناپدید می‌شد تا اینکه بعد از سه ماه بالاخره در ساعت ده شب با ایشان وقت تنظیم شد و به ایشان گفتیم که شما دیگر در دولت وزیر نیستید ولی من دوست دارم شما بعنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی فعالیت کنید. گفت من امشب میخواهم به سنگال بروم و اصرار کرد که من می‌روم. گفتم شما از نظر من وزیر نیستی. ولی با این حال با هواپیمای اختصاصی رفت و گفت که دوشنبه ظهر بر‌می‌گردم.
من هم همانجا حکم عزل ایشان را صادر کردم و نوشتم که دوشنبه عصر اعلام شود. دوشنبه عصر گفتم شاید از سفر برنگشته باشد. با دفتر تماس گرفتم که فعلاً حکم را اعلام نکنند. گفتند پنج دقیقه قبل اعلام کردیم‌. گفتم بردارید تا مطمئن شویم که برگشته است. گفتند دیگر دیر شده چونکه در رسانه‌ها منتشر شده است.
بعد که از سفر برگشتند، از مدیرکل تشریفات وزارت خارجه پرسیدم چرا دیر آمدید؟ گفت: دوشنبه ظهر جلسات رسمی تمام شد و بنا بود برگردیم ولی ایشان به من گفت که یک قرار شام بگذار و سفر را تمدید کن. گفت حتی اگر می‌توانید یک سفر دیگر هم برای من هماهنگ کن تا من از اینجا مستقیم به ایران نروم. ضمناً زمانی هم که ایشان حکم عزلش اعلام شد، در هیچ جلسه رسمی نبوده است.
بعداً معاونان ایشان به ما گفتند که ما تعجب می‌کردیم چون ایشان از همان سه ماه قبل به ما گفته بود هرجا که می‌توانید برای من سفر هماهنگ کنید. فقط سفر باشد هرجا بود مشکلی نیست! این معاونان می‌گفتند ما نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده ولی ایشان اصرار به سفر خارجی داشتند. مأموریت‌ها را باید من به وزیر می‌دادم اما ایشان بدون هماهنگی با من همه جا می‌رفت و این سفرها نه نتیجه‌ای و نه گزارشی داشت. بخدا میل شخصی من بر برداشتن متکی نبود ولی شرایطی ایجاد شده بود که باید ایشان را بر‌می‌داشتم.
دو سؤال درباره سیاست خارجی
پاسخ این سوالات بنا به مصالح ملی منتشر نمی شود
درباره هزار میلیارد اختلاس در شستا توضیح بفرمایید.
سوء‌استفاده وجود دارد ولی این قضیه یک بازی است.
بنا بر این گزارش، احمدی‌نژاد در پایان جلسه اعلام کرد که آماده باشید که انشاالله یک ماه بعد جلسه بعدی برگزار خواهد شد.




نماینده مجلس: ۵۰۰ دانشجو از خانواده‌های مسئولین کشور در انگلیس اقامت دارند

سحام نیوز:
محمد کرمی‌راد درخصوص سرنوشت طرح کاهش روابط با انگلیس دردوره هشتم مجلس که محل بحث و بررسی و مانور‌های تبلیغاتی زیادی بود، گفت این طرح همچنان در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است.
به گزارش جرس، عضو فراکسیون اصول‌گرایان مجلس در پاسخ به این که گفته می‌شود یکی از دلایل تعلل در تصویب طرح کاهش روابط با انگلیس حضور فرزندان بسیاری از مسئولین در انگلیس است، گفت: ما شنیده‌ایم که حدود ۵۰۰ دانشجو از خانواده‌های مسئولین کشور در انگلیس اقامت دارند که بخشی از آن‌ها دارای تابعیت دوگانه هستند اما دلیل تعلل در ارائه این طرح نمی‌تواند چنین مسایلی باشد.
عضو فراکسیون اصول‌گرایان مجلس شورای اسلامی افزود: ممکن است برخی این موضوع را عامل تعلل بدانند اما دلایل دیگری نیز در این میان مطرح است و منافع دیگری هم دراین ارتباط بی‌تاثیر نبوده‌اند.
کرمی‌راد ادامه داد: گاهی ما از اتاق بازرگانی این جمله را می‌شنویم که هرگاه بحث کاهش روابط با انگلیس در جمهوری اسلامی مطرح می‌شود، برعکس سطح معادلات و تبادلات کالایی ما نیز بالاتر می‌رود.






تارِ عنکبوتیِ "کيهان" بر تيم واشينگتنیِ V.O.A، ماشاالله عباس‌زاده

ماشاالله عباس‌زادهنگارندهِ اين سطور حسب آشنايی پيشينی با برخی‌ از ماجراآفرينان و نيز حوزه مسئوليت هشت ساله خبری و رسانه‌ای در عهدِ موسوم به اصلاحات در يکی‌ از پيشرو‌ترين وزارت‌خانه‌های پيشبرد اهداف اصلاحات، و نيز يکی‌ از دغدغه‌مندانِ و کوشاگرانِ مسائل کشورِ عزيزم ايران، با "باز يادآوری" عنصر "اخلاق" در "عرصه‌ی کنش"، به واکاویِ نکاتی‌ از غائله اخراجِ تنی چند از کارکنانِ صدای آمريکا خواهم پرداخت و اميد فزاينده اين است که مبارزين برون مرزِ خارج‌نشين در پيشبرد اهدافِ سياسی‌شان کاری نکنند که دقيقأ هدف مبارزاتی‌شان عليه آن امور است 



ماشاالله عباس‌زاده ـ ويژه خبرنامه گويا
صدای جنجالِ جا به جا يی برخی‌ از کارکنان، در رسانهِ پر نفوذِ فارسی‌ زبانِ دولت ايالات متحده آمريکا که بلا شکّ از رسانه‌های پر مخاطبِ جامعه ايرانیِ داخل و خارج از ايران می‌باشد، عليرغم وجود رويداد‌هايی چون قتل قذافی، احتمال تغيير شکل نظام فقاهتی در ايران ، بازی موش و گربه مجلسيان و دولتيان و خلاصه خروج ميليارد دلاری ثروت ملی‌ از سوی نوچه‌های دولت کودتايی، کماکان خاموش نشده است و هر روز بازار صفحه دومِ روزنامهِ کيهانِ تهران داغتر از پيش شده است و حسين شريعتمداری بسان ولی‌ فقيهِ کم بينِ خويش ، تنشِ کلامی‌ِ چند دوستِ پيشينی را برآيندِ کنش‌های همه اپوزيسيون برون مرز مينماياند و با آب و تابی دونِ ‌شان رسانه يی ، روزی نيست که خبر نخست ستون ويژه‌اش را به ماجرا‌های آنان اختصاص ندهد. در اين ميان نگارندهِ اين سطور حسب آشنايی پيشينی با برخی‌ از ماجرا آفرينان و نيز حوزه مسئوليت هشت ساله خبری و رسانه يی در عهدِ موسوم به اصلاحات در يکی‌ از پيشرو‌ترين وزارت خانه‌های پيشبرد اهداف اصلاحات، و نيز يکی‌ از دغدغه مندانِ و کوشاگرانِ مسائل کشورِ عزيزم ايران ، با "باز ياد آوری" عنصر "اخلاق" در "عرصهِ کنش" ، به واکاویِ نکاتی‌ از غائله اخراجِ تنی چند از کارکنانِ صدای آمريکا خواهم پرداخت و اميد فزاينده اين است که مبارزين برون مرزِ خارج نشين در پيشبرد اهدافِ سياسی‌شان کاری نکنند که دقيقا هدف مبارزاتيشان عليه آن امور است.
از تشريح و ريز پردازیِ و چگونگی‌ شکل گيریِ صدای آمريکا به لحاظ تاريخ ، محتوا و فرمِ پيشينی ، به دليل وجود منابع مرتبط در وبگاه آن و نيز نوشتارِ پيشتر منتشرهِ اينجانب در سايت گويا نيوز، ميپرهيزم و همينک با کمترين اطاله کلام و بدون مقدمه نگاری‌های متعارف، همراه با خوانندگان به باز مرور ماجرای‌های جاريه در بخش فارسی‌ صدای آمريکا ميپردازيم
همه چيز با انتصاب مديريت جديدِ بخش فارسی‌ صدای آمريکا آقای رامين عسگرد که خود از کارشناسان ارشد ديپلماسی عمومی‌ و از ديپلمات‌های زبدهٔ وزارت خارجه آمريکا در دوبی بود آغاز شد و اوج جنجال با پايانِ کار سه تن از کارکنان يکی‌ از سنگين وزن ترين برنامه‌های تحليلی به نام "تفسير خبر"ادامه يافت.اعلام اتمام کارِ مجریِ قديمی‌ و نسبتا محبوب - جمشيد چالنگی- و اخراجِ دو خبرنگار- کوروش صحتی و احمد باطبی- که پيشتر در تظاهرات‌های دانشجويی محکوميت‌هايی‌ داشتند و ايامی هم در حبس و زندان سپری کرده بودند و سوی ديگرِ ماجرا جوان دانشجوی پيشتر زندانیِ است -اميرعباس فخرآور - که از عدم تناسب و اختصاص برنامه‌ها به طور يکسان به همه گرايش‌های سياسی شکوه داشت و مدام ميکوشيد و وعده ميداد که روزی می‌بايد با پالايش آن کارکنان، مسيرِ دعوت از مهمانان جهتی منصف و عادلانه بگيرد به اوج رسيد، تا اينکه عدمِ حضورِ دکتر محسن سازگارا مهمان ثابت برنامه تفسيرِ خبر در هفته‌های اخير گمانه‌ها را از تغييراتِ درون سازمانی به سوی ديپماسی دگر گشت نمود.
گويا اعلامِ اتمام کار و پايانِ قرارداد، اصولاً بر طبع و مزاجِ ايرانيان رنجی‌ جانکاه تلقی‌ ميشود و کارکنانِ پيشينی، خود را از مقهورينی می‌بينند که هيچ گاه نميبايد مشمول تغيير و جا به جايی‌ شوند. کمی‌ پيشتر کوشندهِ ديگری که حکم پايانِ کار اداری‌اش را بنابر مسائل اقامتی دريافت کرده بود، در رويکردی کمتر اخلاقی‌ علت اخراجش را "آذری بودنش" اعلام نمود و به کشور محل اقامت خود -کانادا- بازگشت. گويا دست به افشاگری زدن پس از اخراج و پايان کار در صدای آمريکا امری است مرسوم که همينک وجه اشتراک دو سویِ اپوزسيون و کهيانيان شده است
بيانيه‌های بی‌ بنيان
پس از اتمام کار کارکنان مذکور، شاهد بيانيه‌ها و نوشتار‌های بيشماری در سطح رسانه‌های مجازی، نوشتاری و شبکه‌های اجتماعیِ داخل و خارج بوديم که شوربختانه از عنصر اخلاق و پايبندی به مبانیِ حرفه يیِ رسانه يی نه تنها نشانی‌ نداشت بلکه در اين مسير بعضا شاهدِ " همپوشانی زبانیِ " منتقدين با رسانه‌های منتسب به نظام حاکم در ايران از جمله ويژه نويس کيهانِ تهران بوديم که جز خسران و زيان در افکارِ عمومی‌ و جشن و سوران برای بولتن نويسان ولی‌ فقيه و شيپور افکنی در شبکه۲۰:۳۰ ، نتيجه يی ديگری نداشته است . همينک به طور اجمالی‌ به مصاديق و مواردِ ماجرای ايجاد شده خواهيم پرداخت .
نخست: روی سخن به کوشنده يی است که "گستاخانه" ديگر همرزمانِ پيشين خويش را از مامورانِ امنيتیِ با مأموريتِ مشخص می‌نامد و در اين راستا شکافی عميق توام با شوکی عجيب وجود همه کسانی‌ را فرا می‌گيرد که به نحوی شاهد مظلوميتِ آن جوان که به صرف در دست گرفتنِ يک پيراهن خونين نخست به اعدام و سپس به حبس ۱۵ ساله محکوم شد ، بوده اند. نميتوان ناديده انگاشت حضور کوتاه مدت آقای باطبی را در صدای آمريکا و انتشار گزارش‌های خبری و افشاگرانه ش که به هر روی قابل تقدير است. به تعبير شاعر پارسی گوی ايران زمين نظامی گنجه يی " ما همه چون يکدليم قصد شبيخون چراست؟
دوم : نکته بسيار مهمی‌ که حتا عاملی اساسی‌ در قلمی کردن اين درد از سوی نگارنده بوده است ، شيوه " واکنشِ " سايت رسمی‌ آقای باطبی بوده است که به منظورِ تخريب حريف ، با تدوين يک گزارش اختصاصی و مصاحبه با يکی‌ از چهره‌های کهنسال حزب توده پيشين ، به شيوه يی کمتر اخلاقی‌ ، از ادبياتی استفاده نمود که موی بر اندامِ اخلاق و عدالت راست مينمايد. آنجاييکه اتهام اخلاقی‌ و انحراف جنسی‌ به رقيب وارد می‌کنيد هيچ سنجيده ايد که هيچ مرزی نبوده است ميانِ اوين بانان ، کمپ کهريزک سازان ، کيهانيان و همه مردان نامرئیِ طبقات زيرينِ ۲۰۹ با شما يی که به صرف ترکِ جايگاه شغلی‌، چنين بر شخص ميشوريد؟ آيا شهروندان ايرانی حق ندارند ترديد کنند که حال که اپوزيسيون به کرسی قدرت نرسيده اينگونه بر هم ميشورند وای در فردای ايران آزاد که دوباره همان اتّهام‌های جاسوسی و ناموسی و کشف کلاشينکف و الکلِ منتقدين شروع خواهد شد؟
سوم : اصولاً شيوه‌های جذب غير کارشناسی اشخاص در جايگاه‌های تخصصی نيز امری است زيان ده‌‌‌. جوان آسيب ديده يی که خود قربانی نظام قضائی کشور است و حتا کمتر در حوزه سياسی کنشی مشخص و يا گرايش مشهود داشته است، نميبايد پذيرای مشاغلی شود که نه تنها پيشينه يی در آن امر نداشت بلکه خود نيز به نيکی‌ آگاه است به نحوی از رانت زندان بهره برد. پس بدين روی و در جهت فربهی اخلاق در حوزه سياست و هم آغوشی عدالت و اخلاق، با مشی‌ خويشتن دارانه تری ، به تصميم مديريت نو احترام بگذاريم و از نکات نيکوی زندگی‌ در جهان مدرن " روايی " و "مدارا"ی بيشتری پيشه کنيم. در اين راستا ، اداره اطلاع رسانی و يا روابط عمومی‌ صدای آمريکا به منظورِ شفاف سازی ، آگاهی‌ رسانی و نيز احترام به مخاطبان خود ، می‌بايد به درستی‌ اطلاع رسانی نمايد تا جلوی صدورِ بيانيه‌های بی‌ بنينان و اعتماد سوز را مهار نمايد. بر اساسِ اخبار دريافتی از حوزه مديريت و سر دبيری ارشد ، اخراجِ آقايان باطبی و صحتی هيچگونه دلايل سياسی نداشته است و صرفاً به خاطرِ عدم تناسبِ حرفه‌ای و فقدان آموزش لازم و مرتبط با ژورناليسم حرفه يی بوده است. چنانکه ديگر همکارِ همسنگ‌شان، آقای کيانوش سنجری بنابر تشخيصِ سر دبير ارشد عليرغمِ "نا دوستی‌" ميانِ ايشان و آقای فخر آور ابقا شده اند و کماکان به کار‌شان می‌پردازند. بدين روی، صدورِ هر گونه بيانيهِ روشنگرانه ميتواند از مظلوميت همه اشخاصِ درگيرِ اين ماجرا بکاهد و روندِ امور را در مسيری منطقی‌ قرار دهد.
چهارم: نفی، طرد و حذف رقيب در همهِ اشکالِ آن امری ضدّ " عدالت " و مغايرِ " اخلاق " ميباشد که ارتکاب آن ميتواند آثارِ سلبی بر هر دو سوی جريان بگذارد. مهندس متشرع يی که از قضا در يکی‌ از برنامه‌های شبکه "اخراجيون" هنگاميکه به نفی شخص مورد نقد ميپرداخت، طبعاً مرتکب کنشی ميشد که "واکنشِ " حذفی متقابل را بر می‌‌انگيخت. در حاليکه آثار تصويری مصاحبه آقای فخر آور با جناب مهندس افشاری هنوز موجود است ، طبعاً اينگونه کتمان گری‌ها و حذف و طرد، منجر به سلسله تنش وافشاگری ميان دو سوی دعوا ميشود که حاصلی جز عصبی گری و تند نگاری نخواهد داشت." اخلاق کشی " همواره "برهمکنشِ" بی‌ اخلاقی‌ است
در يکی‌ از بيانيه‌هايی‌ منتشره - از سوی آقای صحتی - که به طور کامل در کيهان منتشر شده بود ، اشاره گرديد که مديريت جديد صدای آمريکا از نسل سوم ايرانيانی است که با حضور در نهاد‌های غير دولتی همچون " پايا" و " ناياک " ، به دليل عدم آشنائی به زبان فارسی‌ در معرضِ آسيب پذيریِ تصميم گيری‌های آنی‌ است و حتا پايانِ کار دوستانِ رنجيده حال نيز از اين امر مستثنی نيست. نکته کنونی و نسل سوم ايرانی بودن و موازنه لازم در حضورِ نهاد‌های مرتبط به امور ايرانيان از نکات نکوی مديريت جديد است که اتفاقا همسويی متناسبی نيز با حرفه ديپلماسی عمومی‌ و جايگاه پيشينی ايشان دارد. ضمن اينکه " تمکين " به تصميمِ مديريت نو در فرايند " تغييرِ کارکنان" يک مجموعه ، حد اقل امری است که در حوزه اختيارات مسئوليتی و مديريتی است و صدور بيانيه به ملت ايران به صرف اين جا به جا يی نه امری بر مبانی ژورناليسم حرفه يی است و نه بر پايه امور اداری .
نشانه شناسی‌ در تغييراتِ ناگهانی
در پايان ،اما فارغ از جدال‌های جاريه ميان کارکنان صدای آمريکا و چرائی و چگونگی‌ در فراگرد اين تغيير، نشانه‌های آشکار و مشهودی از اين فرستندهٔ واشنگتنی همگام با نهاد‌های همپايه و فرادستِ اين رسانه ، به تهران ارسال ميشود که اينبار گويا ارسالِ "پارازيت" هم در تلطيف و تعديل موضوع،نقشِ بازدارنده يی ندارد.
روايتِ ترور سفير عربستان در واشنگتن - که بوی تشکيک،مشامِ معارضين راهم آزرد- انتشارِ اخباری گسترده مبنی بر قريب الوقوع بودنِ تهاجم نظامی از سوی رسانه‌های غربی همراه با آمادگی‌ِ نظامی بريتانيا و اسرائيل برای حملاتِ برق آسا به مراکز هسته يی تهران،ماجرای خروجِ اجباریِ يکی‌ از مهمانان ستونِ ثابتِ برنامه تفسير خبر در دو هفتهِ اخير پس از بر کناریِ کارکنانِ "مدارا مدار " و باز حضورِ کنشگرِ متمايل به "گزينهِ تغييرِ بلا منازع" رژيمِ جمهوری اسلامی، هم راستا با تهديدِ احمدی نژاد از افشای اسنادِ فوق سری عليه ارکان حکومتِ اسلامی، خروجِ تدريجی‌ِ مافيایِ مالی‌- پولی‌ از کشور و اعلامِ تغيير شکل و ساختار نظام "فقهی‌-ولايی"ِ از رياستی به پارلمانی، همگی‌ قرينه‌هایِ " پروژه"‌های پيشتر تجربه شده ايست که گويا‌ترين نشانه‌های آن همانا کشفِ تريلی‌های حاویِ تسليحاتِ کشتارِ جمعی‌ در جاده‌های بغداد تنها چند روز پيش از آغازِ تهاجم نظامی به عراق بوده است. نيز، روندِ خروجِ جلو هنگامِ مردان قذافی و پيوستشان به انقلابيون " تفسيرِ خبرِ " تازه يی از اخبار،برایِ خاورميانهِ جديد پيش روی مينهد.
ماشاالله عباس زاده
کارشناس ارشدِ امورِ رسانه‌های وزارت کشور دولتِ اصلاحات






جـــرس: بهروز فریدی، آرش محمدی و سیاوش محمدی، سه فعال دانشجویی آذری، در منزل شخصی خود در تبریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، بهروز فریدی، آرش محمدی و سیاوش محمدی صبح ۱۲ آبان ۱۳۹۰ در منزل شخصی خود در تبریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

گفته می‌شود ماموران امنیتی با در دست‌داشتن حکم بازداشت و تفتیش منزل، حدود ساعت شش صبح وارد منزل شده و پس از تفتیش منزل اقدام به بازداشت این سه تن کرده‌اند.

هنوز از علت بازداشت و محل نگهداری این سه فعال دانشجویی اطلاعی در دست نیست.

بر اساس این گزارش، بهروز فریدی فارغ التحصیل رشته‌ی مهندسی مکانیک از داشگاه آزاد تبریز، آرش محمدی دانشجوی رشته‌ی مدیریت صنعتی دانشگاه پیام نور تبریز و سیاوش محمدی دانشجوی رشته‌ی هنر دانشگاه نبی اکرم تبریز است.




 جرس: نظريه‌پرداز معروف آمريکايی با محکوم کردن استفاده امريکا از هواپيماهاي بدون سرنشين در ساير کشورها، آن را مصداق تروريسم دولتي دانست.  

به گزارش فارس، نوام چامسکی، زبان شناس، استاد دانشگاه و فعال سیاسی منتقد سیاست‌های خارجی آمریکا در برنامه تلویزیونی "هات تایپ" اظهار کرد: در روز 12 اکتبر سال 2001، دو روز بعد از آغاز بمباران افغانستان، جورج بوش به مردم افغانستان اعلام کرد که تا وقتی که رهبران شما کسانی که ما به عنوان مجرم به آنها مظنون هستیم را تحویل ندهند، بمباران شما را ادامه خواهیم داد، اگرچه سندی هم به شما ارائه نمی‌دهیم که آنها مجرم هستند. و ما بدون هیچ دلیلی پیشنهادهای رهبران شما برای مذاکره در مورد تسلیم مجرمان را هم قبول نمی‌کنیم.

وی همچنین گفت: توجه داشته باشید که این اظهارات، طبق تعریفی که خود آمریکایی‌ها از تروریسم بین‌المللی ارائه می‌دهند، مصداق بارز این مفهوم است؛ اگر تهدید به استفاده از زور و خشونت برای دست یافتن به مقاصد بین‌المللی و سیاسی ـ که در این مورد خشونت افراطی مطرح است ـ تروریسم بین‌المللی نیست، هیچ چیز دیگری هم این مفهوم را توصیف نمی‌کند. به این دلیل است که می‌گوییم اقدامات آمریکا تعریف کتابی تروریسم بین‌المللی و یک تعریف رسمی از آن است.

چامسکی افزود: اما هنوز سه هفته نگذشته بود، یعنی در اواخر اکتبر بود، که مقاصد جنگ عوض شدند. فکر کنم تا آنجا که من می‌دانم این اهداف برای اولین بار توسط وزیر جنگ انگلیس "ادمیرال بویس" اعلام شدند؛ "ادمیرال بویس" به مردم افغانستان اطلاع داد که ما تا وقتی که شما رهبرانتان را تغییر ندهید شما را بمباران خواهیم کرد. این را اگر مصداق خشونت حساب نکنیم، می‌توانیم مصداق بارزتری از تروریسم بین المللی حساب کنیم. بنابراین از این پس آنها هدفی را دنبال می‌کردند که هیچ ارتباطی با پیدا کردن مجرمان و اجرای عدالت در مورد آنها نداشت.
وی در پاسخ به این سوال که "بنابراین شما می‌گویید که یکی از بزگترین سیاست‌های تزویر آمریکا در مبارزه با تروریسم این است که آمریکا خودش کشوری پیشگام تروریسم است"، تاکید کرد: خوب، این دو نمونه‌ای که گفتم همین موضوع را نشان می‌دهند. به علاوه،‌ این‌ها نمونه‌های کم‌اهمیت‌تر هستند. می‌دانید که بسیاری نمونه‌های جدی‌تر از این‌ها وجود دارد.

این نظریه‌پرداز آمریکایی در ادامه افزود: از نظر آمریکایی‌ها اگر دیگران اقدامی انجام دهند، اسمش تروریسم است، اما اگر همان کار را ما آمریکایی‌ها انجام دهیم، اسمش مبارزه با تروریسم است؛ این موضوع مسئله‌ای است که در طول تاریخ جهان مطرح بوده است؛ به عنوان مثال، نگاهی به تبلیغات نازی‌ها که بزرگترین قتل عام تاریخ را به راه انداختند، بیندازید؛ آنها هم دقیقا همین را می‌گفتند. آنها می‌گفتند که دارند از مردم و دولت‌های برحق اروپا، مثل رژیم "ویشی" در فرانسه، در مقابل پارتیزان‌های تروریستی که از لندن هدایت می‌شوند، محافظت می‌کنند. این خط اصلی تبلیغاتشان بود. و مثل همه تبلیغات، هر قدر هم مبتذل و وقیحانه، مایه‌هایی از واقعیت را درون خود جای داده بودند. قطعاً پارتیزان‌ها فعالیت‌های تروریستی داشتند، و از لندن هم هدایت می‌شدند. دولت ویشی هم همان‌قدر مشروعیت داشت که نیمی از دولت‌هایی که آمریکا در جای‌جای جهان برسرکار گذاشته است و از آنها حمایت می‌کند، مشروعیت دارند. بنابراین در حرف آنها هم مایه‌هایی از واقعیت وجود داشت و این تبلیغات هم از طریق توسل به همین واقعیت های جزئی موثر واقع می‌شوند. اگر این کار را شخص دیگری انجام می‌داد، تروریست محسوب می‌شد. اگر ما این‌کار را کنیم، ضدتروریسم است. یکی از نمونه‌های این مسئله در مکانی جریان داشت که من چندی پیش در آنجا بودم، یعنی در جنوب شرقی ترکیه. جنوب شرقی ترکیه بستر بدترین و خشونت‌آمیز‌ترین جنایت‌های تروریستی در دهه ١٩٩٠ است.
چامسکی با اشاره به حمله‌ به کردها گفت: حمله به کردها باعث شد میلیون‌ها نفر از آنها پناهنده شوند و بیشتر حومه شهر مصیبت‌زده شود. ده‌ها هزار نفر کشته شدند. بدترین و وحشیانه‌ترین شکنجه‌ای بود که ممکن است تصور کنید. این موضوع را تمام دیده‌بان‌های حقوق بشر به خوبی ثبت کرده‌اند. چگونه توانستند این‌کار را کنند؟ خب، آن‌ها این کار را با استفاده از سلاح‌های فراوان آمریکا که واردات آن در سال ١٩٩٧ به اوج خود رسید انجام دادند. سلاح‌هایی که در همان یک سال از آمریکا به ترکیه منتقل شد از واردات کل سلاح در تمام دوران جنگ سرد بیشتر بود. پرده‌ها وقتی می‌افتند که عملیات ضدشورش آغاز می‌شوند؛ اما نگاه کنید ببینید آمریکا با این قضیه چه برخوردی می‌کند؟ این تروریسم گسترده بین‌المللی یکی از بزرگترین مظاهر موفقیت در مبارزه با تروریسم تلقی می‌شود.

وی افزود: اگر گزارش‌های وزارت امور خارجه آمریکا درمورد این قضیه را بخوانید متوجه می‌شوید که آن‌ها از ترکیه بابت موفقیتش در نشان دادن روش مبارزه با تروریسم تقدیر می‌کنند. به صفحه اول روزنامه “نیویورک تایمز” نگاه می‌اندازید و در کمال تعجب می‌بینید ترکیه به عنوان نمونه موفقی در مبارزه با تروریسم ستوده می‌شود. ترکیه در واقع برای فراهم کردن نیروهایی انتخاب شده بود که آن‌ها نیروهای بین‌المللی برای افغانستان می‌نامند. درواقع این نیروها فقط برای کابلند. آمریکا پول‌های کلانی به جیب ترکیه می‌ریزد تا با تروریسم مبارزه کند، و اینها همه به لطف دستاوردهایشان در مبارزه با تروریسم است. یعنی همان وحشتناک‌ترین کارهای تروریستی دهه 1990. قساوت و پاکسازی‌های قومی گسترده‌ای که با حمایت آمریکا صورت می‌گیرد. اکنون شما می‌دانید که هر فرهنگ روشن‌فکری که بتواند از این کارها بکند دستاوردهای بزرگی داشته است. ولی به خوبی به سؤال شما پاسخ می‌دهد. تروریسم چیست و ضدتروریسم چیست. اگر کشوری دشمن این کار را انجام دهد،‌ نه تنها خشمگین خواهیم شد، بلکه آن‌ها را بمباران خواهیم کرد.

این نظریه‌پرداز با تاکید بر این که با "با اطلاق عنوان تروریست به بن‌لادن موافقم" ادامه داد: اینکه بگوییم "بن لادن" تروریست است و تروریستی قاتل است، کاملاً درست است، ولی در رابطه با "کلینتون" و بوش چه بگوییم؟ همین الان فقط یکی از ماجراجویی‌های کم‌اهمیت او [کلینتون] در ترکیه و [تروریسم بوش در افغانستان] را توضیح دادم. این نمونه مخصوصاً قابل توجه است، نه فقط به دلیل قساوت‌های گسترده، بلکه به دلیل شیوه برخورد با آن، و این‌که باید به خاطر داشته باشیم که این کار درست وقتی انجام شد که موج گسترده‌ای از خودستایی در میان روشن‌فکران غرب ایجاد شده بود که دلیلش تأثیرشان در مخالفت با تروریسم از طریق بمباران صربستان به دلیل اعمال میلوسویچ در کوزوو بود.





هشدار روسیه نسبت به حمله احتمالی علیه ایران

 

دولت روسیه بار دیگر مخالفت خود را با حمله نظامی احتمالی علیه ایران اعلام داشت. وزیر امور خارجه روسیه گفت: «حمله علیه ایران اشتباهی جدی با پیامدهایی پیش‌بینی نشدنی خواهد بود.»

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در مسکو در مصاحبه با خبرگزاری اینترفاکس گفت: «حمله‌های نظامی راه حل نیستند و تنها قربانی به بار می‌آورند.»

لاوروف برای آنکه جنبشی در مذاکرات به بن‌بست رسیده با ایران در باره برنامه اتمی این کشور بوجود آورد، پیشنهاد کرده بود که جمهوری اسلامی "گامی اعتمادبرانگیز" بردارد. وی گفته بود، در برابر "گروه شش‌گانه" متشکل از آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا و نیز آلمان، از شدت تحریم‌ها علیه ایران خواهد کاست.

رسانه‌های اسرائيلی از هفته گذشته تا کنون در حال گمانه‌زنی درباره حمله نظامی احتمالی علیه ایران هستند. اگرچه ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائيل، تکذیب کرده بود که در مورد چنین حمله‌ای تصمیم گرفته شده است، اما وی به این اشاره کرده بود که احتمال چنین حمله‌ای حتی بدون شرکت آمریکا در آن وجود دارد.  باراک گفت، پیشرفت‌هایی که ایران در راه ساخت بمب اتمی دارد «تهدید اصلی برای امنیت منطقه است». آزمایش ‌موشکی در اسرائيل و تمرین‌های گسترده در زمینه حفاظت از جان غیرنظامیان موجب شده که گمانه‌زنی‌های رسانه‌ها در این زمینه تقویت شود.
سرلشگر حسن فیروزآبادی، فرمانده ستاد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، به آمریکا نسبت به «پیامدهای جدی» چنین طرحی هشدار داده است. فیروزآبادی گفته است که آمریکا به خوبی می‌داند که هر گونه حمله از سوی اسرائيل علیه ایران، به آمریکا نیز ضرری جدی خواهد رساند. وی افزوده است که ایران کاملا آماده و مجهز است و می‌تواند در برابر هر حمله و تهدیدی مقاومت کند.
در اسرائيل گمان بر آن است که ایران در عرض ۶ ماه به بمب اتم دست می‌یابد.






مأموريت دفتر رهبری به يک تيم تخصصی حقوقی برای بررسی ايرادات قانون اساسی، خبرآنلاين


مجلس - سال گذشته ده‌ها مورد از مواردی که بايد مجدداً در قانون اساسی مورد بازبينی و بازنگری قرار گيرد، به دستور دفتر رهبر معظم انقلاب به تيمی تخصصی از کارشناسان و حقوق‌دانان ارائه شد.
به گفته محمد دهقان عضو هيات رئيسه مجلس تعدادی از اين موارد مورد رسيدگی قرار گرفته و گزارش نتيجه بررسی‌های اين تيم به دفتر ايشان تقديم شد. اين تيم تخصصی از حقوق‌دانان زير نظر دفتر مقام معظم رهبری تشکيل شده و ده‌ها مورد از موارد قانون اساسی برای بازبينی و بازنگری را مشخص کرده است. البته بنده عضو آن تيم نيستم اما از اين امر مطلّعم.

اين نماينده مجلس هشتم يادآور شد: رهبر انقلاب در پيشنهادی که برای تغيير نظام رياستی به پارلمانی دادند، در آنجا نگاه جامعی داشتند؛ بايد دانست که نوسازی نظام جمهوری اسلامی ايران با اصلاح ساختار سياسی نظام صورت گيرد و شما نمی‌توانيد نوسازی نظام را بدون تغيير ساختار در لايه دوم حکومت ايجاد کنيد، لذا آن پيشنهاد، پيشنهاد هدفمندی بوده است.
به اعتقاد وی، رهبر معظم انقلاب با اين پيشنهادشان فتح بابی را انجام دادند، سال‌هاست که اين موضوع در خفا بيان می‌شود و مقام معظم رهبری در شرايط امروز اين موضوع را به صورت علنی برای فراهم شدن زمينه گفت‌وگو بين انديشمندان مطرح کردند. البته نبايد در اين امر افراط و تفريط کرد؛ بحث تغيير ساختار سياسی نظام از رياستی به پارلمانی بيش از آنکه يک موضوع سياسی باشد، يک بحث علمی و کارشناسی است و نبايد جبهه‌بندی سياسی در اين موضوع تأثيرگذار باشد و ربطی هم به جبهه‌بندی‌های سياسی ندارد.
گزيده مصاحبه وی با فارس را بخوانيد:
* بايد بدانيم که اگر اصل اول قانون مقدس است، اصل ۱۷۷ هم مقدس است. ما نبايد موضوع تغيير برخی از اصول قانون اساسی را به شکلی بيان کنيم که اگر تغيير قانون اساسی صورت گرفت، تقدس زير سؤال رفت، اين طور نيست، خود قانون اساسی گفته که می‌توانيد مرا به گونه‌ای تغيير دهيد.
* طبق همان اصل ۱۷۷ رهبر معظم انقلاب می‌توانند در صورتی که خودشان ضروری تشخيص دهند، طبق قانون دستور دهند تا اعضای مجمع تشخيص به علاوه ۴۹ نفر از بزرگان کشور، رؤسای قوای سه‌گانه، ۵ نفر از مجلس خبرگان رهبری، تعدادی از نمايندگان مجلس، اعضای شورای نگهبان، ۳ نفر از دانشگاهيان، ۳ نفر از قوه قضائيه، سه نفر از قوه مجريه، ۱۰ نفر به انتخاب خود رهبر انقلاب، جمع شوند و پيشنهادات رهبر فرزانه انقلاب درباره ايرادات برخی از اصول قانون اساسی را مورد بررسی قرار دهند.
* در برخی موارد اصلاً نمی‌توانيم به قانون اساسی ورود کرده و آن را تغيير دهيم؛ مانند اسلاميت و جمهوريت نظام، دين و مذهب رسمی کشور، ولايت فقيه و ابتنای اداره حکومت به آرای مردم که در قانون اساسی مشخص شده است.
* ممکن است روزی ساختار سياسی نظام به دليل وجود ايرادات علمی و تخصصی، بخواهد تغيير يابد، اين موضوع نه دست دولت است، نه دست مجلس و نه دست جريانات سياسی، بلکه در اختيار شخص مقام معظم رهبری است.
*برخی از انرژی‌های ما هم‌اکنون در دولت و مجلس صرف خنثی کردن اقدامات يکديگر می‌شود که ايرادات ساختاری نظام در اين موضوع تأثيرگذار است و يا حتی در قوه قضائيه، به نظرم در قانون اساسی راجع به قوه قضائيه، نيازمند بازبينی هستيم يعنی می‌توان برخی از اصول قانون اساسی درباره اين قوه را هم مورد بازنگری قرار داد.
* به نظرم برخی از اصول قانون اساسی درباره نهادهای حکومتی نيازمند بازبينی است و اشکالی ندارد، تأکيد کرد: در حال حاضر ما نظامی داريم که نه نظام پارلمانی و نه نظام رياستی است، ما يک نظام نيمه پارلمانی نيمه رياستی با تفوق پارلمان داريم. نظام ما هم‌اکنون يک نظام رياستی مطلق نيست، درست است که رئيس‌جمهور با آرای مردم انتخاب می‌شود، اما اين تنها يکی از شاخص‌های نظام رياستی است، در نظام رياستی علاوه بر آنکه رئيس‌جمهور با رأی مستقيم مردم انتخاب می‌شود، رئيس‌جمهور، رئيس حکومت است يعنی رئيس‌جمهور حتی می‌تواند مجلس را منحل کند اما در کشور ما رئيس‌جمهور فقط رئيس‌الوزراست، رئيس حکومت 'ولی‌فقيه' است، در نظام رياستی حرف آخر را رئيس‌جمهور می‌زند و نيروهای مسلح در اختيار رئيس‌جمهور است و رئيس‌جمهور در برابر پارلمان پاسخگو نيست و حتی می‌تواند قانون پارلمان را وتو کند؛ نظام رياستی شرايط اين چنينی دارد.
* اگر بخواهيم تبديل به نظام پارلمانی شويم، بايد بگويم که پارلمان فعلی ظرفيت آنکه از درونش رئيس قوه مجريه بيرون بيايد را ندارد و بايد آن را اصلاح کنيم؛ ما بدون تحزب، نمی‌توانيم يک پارلمان کارآمد داشته باشيم که بتوان از درون آن قوه مجريه را بيرون آورد و اين قابل بررسی است، نبايد اين موضوع را به يک چالش سياسی تبديل کنيم بلکه اين مسئله يک کار علمی است که بايد بحث شده و مورد رسيدگی قرار گيرد که البته تشخيص آن با رهبر معظم انقلاب است؛ اگر اين مسئله را سياسی کنيم، خطری که دارد، اين است که ديگر اصلاً نمی‌توانيم به ان ورود پيدا کنيم چرا‌که در همه دنيا زمانی تغيير قانون اساسی را فتح باب می‌کنند که در جامعه آرامش وجود داشته باشد.



دیپلمات‌ها: ایران با کمک متخصصان خارجی به سمت سلاح اتمی می‌رود




دیپلمات‌های غربی می‌گویند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به اطلاعاتی دست یافته که نشان می‌دهد «ایران با کمک متخصصان خارجی اهل شوروی سابق، پاکستان و کره شمالی، گام‌های مهمی را در جهت ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای برداشته‌است.»

روزنامه واشینگتن‌پست روز یک‌شنبه این مطلب را از قول «دیپلمات‌های غربی و کارشناسان هسته‌ای» که در جریان محتوای گزارش جدید آژانس قرار گرفته‌اند خبر داده‌است. این گزارش جدید آژانس قرار است این هفته منتشر شود.

دیپلمات‌ها و کارشناسان به واشینگتن‌پست گفته‌اند که «مستندات تازه نشان می‌دهد یک دانشمند تسلیحاتی شوروی سابق طی چندین سال شیوه‌های ساخت چاشنی‌های دقیق انفجاری را که برای به کار انداختن واکنش زنجیره‌ای اتمی لازم است به دانشمندان ایرانی آموزش داده‌است.»

بنا به این گزارش، «متخصصان پاکستان و کره شمالی نیز فناوری‌های مهمی را در اختیار جمهوری اسلامی گذاشته‌اند که این امر در تقویت توانمندی‌های هسته‌ای ایران تأثیر مهمی داشته‌است.»

واشینگتن‌پست بخشی از اطلاعات خود را از قول دیوید آلبرایت، از مقام‌های پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیان می‌کند. دیوید آلبرایت هم‌اینک رئیس «مؤسسه علم و امنیت بین‌المللی» در واشینگتن است؛ مؤسسه‌ای که به خاطر ارائه تحلیل‌های خود درخصوص برنامه‌های هسته‌ای کشورهای مختلف که بر اساس داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تهیه می‌شوند شهرت دارد.

بنا بر این گزارش، دیوید آلبرایت که محتوای گزارش جدید آژانس را مرور کرده می‌گوید آژانس به این نتیجه رسیده که «ایران به اطلاعات لازم جهت طراحی و تولید دستگاه‌های هسته‌ای قابل انفجار توسط اورانیوم غلیظ دست پیدا کرده‌است.»

دیوید آلبرایت در ادامه گفته‌است که «برنامه ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای هیچ‌وقت به‌واقع متوقف نشده‌است.»

وی می‌افزاید که در ایران «پس از سال ۲۰۰۳ اعتبارات مالی برای تحقیقات در زمینه‌هایی اختصاص یافته که در نهادهای غیرنظامی مخفی هستند اما بسیار با کار بر روی ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای شباهت دارند.»

خبرگزاری آسوشیتدپرس روز شنبه از قول دیپلمات‌ها خبر داد که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اطلاعات جدیدی در مورد مشغول بودن ایران با مقدمات «ساخت سلاح اتمی» دریافت کرده و قصد دارد این اطلاعات را هفته آینده منتشر کرده و در اختیار ۳۵ عضو شورای حکام قرار دهد.

بنا به این خبر، این دیپلمات‌ها می‌گویند که آژانس اطلاعات جدیدی دارد که نشان می‌دهد ایران اقدام به ساخت مدل‌های رایانه‌ای یک کلاهک هسته‌ای کرده و محفظه‌های بزرگ فولادی نیز ساخته که «برای آزمایش انفجارهای اتمی با مقاصد تسلیحاتی استفاده می‌شود.»

کشورهای غربی، تهران را متهم می کنند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد ولی ایران همواره این اتهامات را بی اساس خوانده و برنامه اتمی خود را برای مقاصد صلح آمیز می خواند.

در همین حال علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز شنبه در واکنش به این خبر به خبرگزاری مهر گفت که مستندات آژانس «بدون اصالت» است و افزود: «اگر خیلی اصرار دارند که اسناد را منتشر کنند، خوب منتشر کنند. مرگ یک بار شیون یک بار. ما مشکلی با انتشار اسناد نداریم اما معتقدیم مستندات آنها بی‌پایه و اساس است.»

وی با اظهار اینکه «جنجال تبلیغاتی راه افتاده که آژانس می‌خواهد مستنداتی را در گزارش آینده منتشر کند» گفت: «امیدواریم آژانس رویکرد سیاسی را در انتشار گزارش جدید دنبال نکند.»

گزارش‌ها در مورد محتوای گزارش آتی آژانس در مورد ایران در حالی است که پیش از این برخی منابع خبری از فشار دولت اوباما بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی  برای انتشار اطلاعاتی طبقه‌بندی شده در مورد برنامه هسته‌ای ایران خبر داده بودند. اطلاعاتی که به نوشته نیویورک‌تایمز «نشان‌دهنده دست زدن ایران به طراحی و آزمایش فناوری جنگ‌افزار هسته‌ای است.»

قصد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای انتشار اطلاعات جدید همزمان است با افزایش گزارش‌ها در مورد احتمال حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران.

شورای امنیت تاکنون چهار قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرده و از این کشور خواسته تا غنی سازی را متوقف کند. تهران از این دستور سرپیچی کرده و غنی سازی اورانیوم را حق خود می خواند
.



هیات منصفه مدیرمسئول روزنامه دولتی ایران را مجرم شناخت

 علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد و مدیر مسئول روزنامه ایران با اکثریت آرای اعضای هیات منصفه مطبوعات و به اتهام «نشر مطالب خلاف موازین اسلامی»، مجرم شناخته شده است. هیات منصفه همچنین متهم را مستحق تخفیف، ندانسته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، علی اکبر کسائیان، سخنگوی هیات منصفه مطبوعات با تایید این خبر گفته است: «رای هیئت منصفه به قاضی سیامک مدیر خراسانی ریاست دادگاه ارسال شده و قاضی یک هفته فرصت دارد رای
نهایی را صادر کند.»
روزنامه دولتی ایران، چندی پیش ویژه نامه‌ای به نام «خاتون» منتشر کرد که  در آن به ابعاد مختلف مسئله حجاب در ایران اشاره شده بود.
شماری از نمایندگان مجلس و منتقدان سیاست‌های فرهنگی دولت این ویژه نامه را «ضدفرهنگی» خوانده و خواستار پیگیری قوه قضاییه در مورد آن شده بودند. سخنگوی قوه قضاييه هم گفته بود که پرونده روزنامه ايران در هيئت نظارت مطرح شده و ضمن تذکر جدی به دادگاه ارسال می‌شود.
رسانه‌های اصولگرا با برجسته کردن مصاحبه مهدی کلهر در ويژه نامه «خاتون» درباره حجاب نوشته بودند که اين مشاور پيشين رئيس جمهور ايران، رنگ مشکی چادر را «متکبرانه» و نتيجه تحميل شاهان قاجار به زنان و دختران ايرانی دانسته که از مجالس عياشی شبانه در اروپا بيرون آمده است.
آقای کلهر درباره نحوه ورود چادر مشکی به ايران به ويژه نامه خاتون گفته بود: «ناصرالدين شاه در سفرهای اروپايی، شب که به مجلس عياشی می‌رفت، می‌ديد آنجا لباس مردها مشکی است، کلاه سيلندری مردها مشکی است و زن‌ها هم با لباس مشکی می‌آيند. اين به نظرش آمد که يک نوع سنگينی و وقار دارد و گرنه در اسلام به صراحت داريم که رنگ تيره مکروه است. اين رنگ مشکی متکبرانه را ناصر الدين شاه آورد. خدا لعنتش کند. همين جور آتش به قبرش ببارد. مرد ملعونی بود.»
وی افزوده بود: «از لحاظ فلسفه حجاب که در قرآن آمده که زن خودش را در مقابل تير نگاه هيز مردان قرار ندهد، قطعا چادر بدترين پوشش است چون چهره زن را در قاب می‌کند.»
علی اکبر جوانفکر، سرپرست روزنامه ايران، هم در يادداشتی به انتقاد از «برخوردهای پليسی» با آنچه که در ايران «بدحجابی» خوانده می‌شود پرداخته و گفته بود که «نه تنها نتيجه مطلوبی از اقدامات پليسی عايد نشده است، بلکه آسيب‌های ناشی از آن به متن جامعه تسری يافته و بر پيچيدگی و دشواری راه حل‌ها خواهد افزود.»
رسانه های اصولگرا انتشار اين ويژه‌نامه و به گفته آنها، «حمله به پوشش اسلامی زنان و دختران مسلمان» را از موارد در دستور کار «جريان انحرافی» درون دولت احمدی نژاد عنوان کرده‌اند. «جريان انحرافی» برای معرفی برخی از نزديکان رئيس جمهور ايران به کار می‌رود که به گفته منتقدان دولت هدایت آنها با اسفنديار رحيم مشايی، رئيس دفتر محمود احمدی‌نژاد، است.
در همين زمينه، سايت «فردا» نزديک به محمد باقر قاليباف، شهردار تهران، نوشته بود: «به نظر می‌رسد جريان انحرافی با وارد شدن به مسائل حساس اجتماعی و شبهه وارد کردن به آنها سعی دارد مرحله جديدی از فعاليت‌های خود را آغاز کند.»
 پیش از این شماری از نمایندگان مجلس هم  در بیانیه‌ای، «اظهارات غير کارشناسانه و غير منطقی و بدعت آميز به مسئله حجاب» و «زير سوال بردن اقدامات قانونی نيروی انتظامی در طرح ارتقای سلامت اخلاقی» را از ايرادهای ويژه نامه «خاتون» دانسته و گفته بودند که در اين نشريه، «نوعی تسامح و تساهل فرهنگی و چراغ سبز به بدحجابی در فضای کشور» به چشم می‌خورد.