۱۳۹۰ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

روز سه شنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

آیت الله خامنه ای در دیدار اخیر خود از وزارت اطلاعات گفته بود که این وزارتخانه "متعلق به هيچ دولتي نیست و به اصل نظام تعلق دارد"

حیدر مصلحی
در حالی که خبرگزاری دولتی ایرنا دیروز خبر از عدم ابلاغ رسمی دستور آیت الله خامنه‌ای مبنی بر ابقای وزیر اطلاعات داده بود، سرمقاله روزنامه کیهان نوشته که دستور کتبی رهبر جمهوری اسلامی در این مورد، به شخص رئیس جمهوری اعلام شده است.
سرمقاله امروز کیهان، که به قلم حسین شریعتمداری مدیر مسئول منصوب آیت الله خامنه‌ای نوشته شده، یک روز بعد از انتشار خبری در خبرگزاری فارس به چاپ رسیده که حکایت از بررسی طرحی در مجلس برای تبدیل وزارت اطلاعات به یک "سازمان اطلاعات" مستقل از دولت دارد.
یکشنبه شب گذشته، در پی انتشار خبر استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و پذیرش این استعفا توسط محمود احمدی‌نژاد، چند خبرگزاری ایران از مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با این استعفا و ابقای وزیر خبر دادند.
این در حالی است که خبرگزاری رسمی دولت، ایرنا، تا دیروز ظهر به وقت تهران از تایید خبر مخالفت آیت الله خامنه‌ای با استعفای آقای مصلحی خودداری کرده و نهایتا با ۱۴ ساعت تاخیر به انتشار رسمی این خبر پرداخت.
ایرنا پیش از آن، ضمن تاکید بر لزوم دریافت نظر رهبر جمهوری اسلامی از "مجاری رسمی" نوشته بود که بر خلاف آنچه در مورد نظر آیت الله خامنه‌ای "شایع" شده، "تا ساعات پایانی یکشنبه شب، رئیس جمهوری هیچ پیامی که منعکس کننده نظر مقام معظم رهبری در این خصوص باشد، دریافت نکرده است".

"افشاگری" کیهان

حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان، در سرمقاله امروز ۳۰ فروردین (۱۹ آوریل) با اشاره به اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس یک "باند منحرف" نوشته است: "رئیس باند مورد اشاره بعد از اطلاع از مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل آقای مصلحی، حاضر نشد این خبر در خبرگزاری ایرنا که مدتی است مانند برخی دیگر از مراکز و نهاد‌ها به طور کامل در اختیار عوامل سرسپرده او قرار گرفته است، درج شود."
آقای شریعتمداری افزوده است: "در حالی که یادداشت کتبی رهبر معظم انقلاب حاوی دستور ایشان مبنی بر لغو عزل آقای مصلحی، به دست رئیس جمهوری محترم رسیده بود و ایشان دستور را ابلاغ کرده بود، رئیس باند بهانه می‌آورد که باید این دستورالعمل از طریق منابع رسمی بیت معظم له اعلام شود!"
"کیهان ادعا کرده که بعد از بعد از صدور دستور آیت الله خامنه‌ای مبنی بر بازگشت حیدر مصلحی به وزارت اطلاعات، روزنامه ایران خبر قبلی خود مربوط به استعفای آقای مصلحی را حذف و خبر دستور رهبر ایران را تیتر کرده است؛ اما آقای مشایی ضمن تماس با روزنامه دولت دستور داده که‌‌ همان خبر استعفا چاپ شود و روزنامه ایران، در حالی که چند هزار نسخه از آن چاپ شده بوده، چرخه چاپ را متوقف کرده تا این دستور را اجرا کند"
سرمقاله نویس کیهان با اشاره به مخالفت آیت الله خامنه‌ای با انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهوری در مرداد ماه ۱۳۸۸ نوشته که آقای مشایی در آن زمان "اعتراض داشت که چرا دستور حضرت آقا مبنی بر ضرورت عزل وی از معاون اولی رئیس جمهور،ی رسانه‌ای شده است؟" و افزوده: "طرفه آنکه ایشان در‌‌ همان هنگام نیز قبل از رسانه‌ای شدن دستور آقا، گلایه داشت که چرا این دستور رسانه‌ای نمی‌شود؟"
در ادامه سرمقاله کیهان ادعا شده است که بعد از صدور دستور آیت الله خامنه‌ای مبنی بر بازگشت حیدر مصلحی به وزارت اطلاعات، روزنامه ایران خبر قبلی خود در مورد استعفای آقای مصلحی را حذف و خبر دستور رهبر را تیتر کرده است؛ اما آقای مشایی ضمن تماس با این روزنامه دستور داده که‌‌ همان خبر استعفا چاپ شود و روزنامه دولت، در حالی که چند هزار نسخه از آن چاپ شده بوده، چرخه چاپ را متوقف کرده تا این دستور را اجرا کند.
این روزنامه همچنین مدعی شده که خبرگزاری ایرنا بعد از آنکه روز گذشته سرانجام خبر مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با عزل حیدر مصلحی را روی خروجی خود گذاشته، بعد از چند ساعت مجدداً این خبر را "با اشاره" رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد و "به دستور" مدیرعامل ایرنا حذف کرده؛ موضوعی که کیهان ابراز امیدواری کرده که آقای احمدی‌نژاد از آن بی‌خبر بوده باشد.
کیهان در جای دیگر با "حیرت انگیز" خواندن اقدام رئیس جمهوری در "برکناری" حیدر مصلحی، یادآوری کرده که آیت الله خامنه‌ای در دیدار اخیر خود از وزارت اطلاعات، بر "جلوگیری از ورود افراد منحرف به وزارت و پیشگیری از دخالت در امور وزارت از سوی جریانات بیرونی" تاکید و یادآوری کرده است که این نهاد "متعلق به هیچ دولتی نیست و به اصل نظام تعلق دارد".

بررسی طرح تشکیل "سازمان اطلاعات"

یادآوری اظهارات آیت الله خامنه‌ای در مورد "تعلق نداشتن وزارت اطلاعات به هیچ دولتی"، یک روز پس از آن صورت گرفته که خبرگزاری فارس، به نقل از حمید رسایی سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس - فراکسیون اصلی حامی دولت- خبر از بررسی تحولات وزارت اطلاعات در این فراکسیون داده است.
"سایت جوان آنلاین با هشدار در مورد قرار گرفتن وزارت اطلاعات در خدمت 'اهداف جناحی و جریان سیاسی خاص'، نسبت به 'بهره برداری سیاسی از اسناد و اطلاعات و تلاش برای خصوصی سازی آنان' هشدار داده است"
آقای رسایی، که از حامیان محمود احمدی‌نژاد در مجلس محسوب می‌شود، با تاکید بر اینکه "تحولات سلیقه‌ای در رأس وزارت اطلاعات می‌تواند تبعات سنگینی برای نظام داشته باشد" به رئیس جمهوری توصیه کرده که "در اداره امور کشور با درایت و حوصله عمل کند و از هر گونه اقدام شتاب ‌زده به خصوص در خصوص وزارتخانه مهم و تاثیرگذار اطلاعات خودداری نماید".
وی با توصیف وزارت اطلاعات به عنوان "چشم نظام" که "نباید فقط در اختیار یک عضو باشد"، اظهار داشته: "با توجه به آسیب‌هایی که از برخی تغییر و تحولات به وجود آمده، فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم موضوع ایجاد سازمان اطلاعات را در راستای ایجاد ثبات بیشتر و کاهش تغییر و تحولات سلیقه‌ای در وزارت اطلاعات در دستور کار قرار داده تا سازوکاری فراهم شود که تغییر و تحولات در این وزارتخانه با یک منطق امنیتی و اطلاعاتی همراه باشد."
سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی اگرچه ابراز امیدواری کرده که نیازی به اجرای چنین تصمیمی نباشد، متذکر شده است که در صورت لزوم، "اعضای شاخص فراکسیون انقلاب اسلامی" بحث ایجاد سازمان اطلاعات را در قالب طرح قانونی در مجلس پیگیری می‌کنند.

انتقاد از "تعلل در تمکین به دستور رهبر"

از سوی دیگر، احمد توکلی نماینده محافظه کار منتقد دولت دهم در مجلس، با اشاره با لزوم کسب نظر رهبر جمهوری اسلامی در هنگام انتخاب یا تغییر وزرای خارجه، دفاع و اطلاعات گفته است: "احمدی‌نژاد وظیفه داشت از قبل، نظر مثبت رهبر معظم انقلاب را داشته باشد اما این کار را نکرد."
سایت الف وابسته به احمد توکلی نیز در خبری در مورد تحولات اخیر وزارت اطلاعات، نوشته که در گذشته هم رئیس جمهوری تصمیم داشته وزیر اطلاعات را برکنار کند که با مخالفت آیت الله خامنه‌ای مواجه شده است.

"با توجه به آسیب‌هایی که از برخی تغییر و تحولات [در وزارت اطلاعات] به وجود آمده، فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم موضوع ایجاد سازمان اطلاعات را در راستای ایجاد ثبات بیشتر و کاهش تغییر و تحولات سلیقه‌ای در وزارت اطلاعات در دستور کار قرار داده است"
حمید رسایی، سخنگوی فراکسیون اصلی حامی دولت در مجلس هشتم
در واکنشی جداگانه، سایت رجانیوز از جمله رسانه‌های هوادار محمود احمدی‌نژاد، با انتقاد از "تعلل وی در اعلام تمکین" نسبت به دستور رهبر، نسبت به "جریانی خطرناک و نفوذی در دولت" هشدار داده که "تلاش می‌کند گسل‌های جدیدی در روابط دولت و سایر نهادهای قانونی نظام ایجاد کند".
این سایت استعفای وزیر اطلاعات را نتیجه "مقاومت او در مقابل برخی اعمال نظرهای جریان نفوذی در حوزه مسائل امنیتی کشور" دانسته و افزوده است: "در آخرین مورد، پس از برکنار کردن یکی از معاونان این وزارتخانه، جریان مزبور بر شدت دخالت‌های خود افزود که موجب استعفای وزیر و موافقت رئیس‌جمهوری شد".
در همین ارتباط دیروز پارلمان نیوز، ارگان فراکسیون اقلیت مجلس هشتم، خبر داده بود که پافشاری آقای مصلحی بر عزل یکی از معاونان وزارت اطلاعات، عاملی بوده که به نوشته این سایت مورد حمایت اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد بوده، در ‌‌‌نهایت منجر به عزل خود وزیر شده است.
ساعاتی بعد از انتشار خبر فوق در پارلمان نیوز، خبرگزاری فارس گزارش کرد که حیدر مصلحی با حضور در محل کار خود در وزارت اطلاعات، در "مراسم تودیع و معارفه معاون هماهنگ کننده این وزارتخانه" که چند روز قبل وی را برکنار کرده بود، حضور یافته است.
در خبری جداگانه در همین زمینه، روز گذشته روزنامه ایران ارگان مطبوعاتی دولت هم نوشت که "حسین عبداللهی" یکی از معاونان وزارت اطلاعات و رئیس ستاد این وزارتخانه از سمت خود کنار گذاشته شده است.
روزنامه ایران، آقای عبداللهی را "از نیروهای باتجربه و دیرپای وزارت اطلاعات" و "یکی از طرفداران تفکر انقلابی و ارزشی رئیس‌جمهوری" دانست. 
"سایت الف وابسته به احمد توکلی نوشته که در گذشته هم رئیس جمهوری تصمیم داشته وزیر اطلاعات را برکنار کند که با مخالفت آیت الله خامنه‌ای مواجه شده است"
این در حالی است که از سوی دیگر، سایت جوان آنلاین نزدیک به سپاه پاسداران، حسین عبداللهی را از چهره‌های نزدیک به رئیس دفتر اقای احمدی‌نژاد معرفی کرده است.
این سایت همزمان، با هشدار در مورد قرار گرفتن وزارت اطلاعات در خدمت "اهداف جناحی و جریان سیاسی خاص"، نسبت به "بهره برداری سیاسی از اسناد و اطلاعات و تلاش برای خصوصی سازی آنان" هشدار داده و از مقاومت "مدیریت و بدنه نهادهای امنیتی" در مقابل این رویکرد خبر داده است.

 

نیروی امنیتی افغانستان
مقامات محلی در غرب افغانستان می گویند که یکی از مهندسان ایرانی که روز گذشته ربوده شد، از بند فرار کرده و خود را به نیروهای امنیتی رسانده است.
آمر امنیت فرماندهی پلیس فراه می گوید، فرار این مهندس می تواند زمینه را برای رهایی سایر همقطاران او فراهم کند.
با این حال، واحد مرکزی خبر، خبرگزاری دولتی ایران، به نقل از سفیر ایران در کابل نوشته که این مهندس ایرانی فرار نکرده، بلکه آزاد شده است.
در این مورد، جزئیات بیشتری ارایه نشده است.
این مهندسان که در مورد تعداد دقیق آنها اطلاعات ضد و نقیضی منتشر شده، روز گذشته (دوشنبه، 29 حمل / فروردین) در یک منطقه مرزی در غرب افغانستان ربوده شدند.
مقامات افغان می گویند، افراد مربوط به گروه طالبان مسئول این آدم ربایی هستند.
برخی گزارشها تعداد این افراد را هشت نفر و برخی دیگر، دوازده نفر اعلام کرده اند.
خبرگزاری فارس به نقل از رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران نوشته که براساس اطلاعات آنها، تمامی گروگانهای ایرانی "سالم" هستند.
خبرنگاران در غرب افغانستان می گویند، افراد مربوط به گروه طالبان در تماس با آنها مسئولیت این آدم ربایی را برعهده گرفته و گفته اند که شرط آنها برای رهایی این گروگان ها، خروج شرکت راه سازی ایرانی موسوم به "جهاد نصر" است که این مهندسان برای آن کار می کنند.
این شرکت مدتهاست روی یک پروژه راه سازی در غرب افغانستان کار می کند که مناطق مرزی ایران را به ولایت فراه افغانستان وصل می کند.
دقیقا معلوم نیست که طالبان به چه دلیل خواستار توقف فعالیت های این شرکت در افغانستان هستند.
مقامات می گویند، دو راننده افغان این مهندسان نیز که همراه با آنها از سوی طالبان ربوده شده بودند، با همکاری مردم محل از قید آزاد شده اند.
طالبان و سایر گروه های مسلح در افغانستان معمولا دست به آدم ربایی می زنند و گروگانها عمدتا شهروندان خارجی هستند.
اما در بسیاری موارد، این گروگانها پس از "مذاکرات" آزاد شده اند.
دولت افغانستان در گذشته از بزرگان محلی و افراد با نفوذ قومی برای رهایی اینگونه گروگانها استفاده کرده است.

 

صحنی علنی مجلس
دولت محمود احمدی نژاد، مخالف تصویب طرح اصلاح قانون نفت و گاز است
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ایران، طی مصوبه خواستار ارائه گزارش سالانه منابع نفتی به رهبر این کشور شده اند.
بر اساس این مصوبه، نمایندگانی از دولت، مجلس و قوه قضائیه، هیات نظارت بر منابع نفتی را تشکیل خواهند داد و هر سال گزارش خود را به رهبر جمهوری اسلامی ارائه خواهند کرد.
وزیر نفت ایران دبیر هیات، معاون برنامه ریزی رئیس جمهور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، دادستان کل کشور، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و یکی از معاونان وزیر نفت ترکیب این هیات را تشکیل خواهند داد.
این مصوبه در ادامه بررسی طرح یک فوریتی اصلاح قانون نفت و گاز است.
مصوبه نمایندگان مجلس ایران، هیات نظارت بر منابع نفتی را مامور نظارت بر اجرای سیاست های کلی نظام در حوزه نفت و گاز، نظارت بر اجرای سیاست های راهبردی و برنامه های مصوبه وزارت نفت و نظارت بر قراردادهای مهم نفت و گاز کرده است.
این طرح می گوید که وزارت نفت موظف شده یک نسخه از قراردادهای بسته شده مربوط به صادرات گاز طبیعی مایع شده و قراردادهای اکتشاف و توسعه در میادین نفتی که متضمن تعهدات بیش از پنج سال است را به صورت محرمانه به مجلس ارائه کند.
نمایندگان مجلس همچنین تکلیف درآمدهای نفتی ایران را در طرح اصلاح قانون نفت و گاز روشن کرده اند.
بر اساس تصمیم نمایندگان، کلیه درآمدهای حاصل از فروش نفت خام، گاز طبیعی، و میعانات گازی پس از کسر پرداخت های بیع متقابل به طور مستقیم به خزانه داری کل کشور نزد بانک مرکزی ایران واریز می شود.
مطابق این طرح، کلیه منابع نفتی ایران جز ثروت عمومی است و وزارت نفت ایران عهده دار اعمال حق حاکمیت بر منابع نفتی این کشور است. در حال حاضر نفت ایران در اختیار شرکت ملی نفت قرار دارد که از شرکت های زیر مجموعه این وزارت است.
این موارد مربوط به اصلاح قانون فعلی نفت و گاز است که نهم مهر سال ۱۳۶۶ در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بود.
از زمان استخراج و صدور تولیدات نفتی ایران، دو قانون درباره نفت این کشور تصویب شده که اولین در سال ۱۳۵۳ به تصویب مجلس شورای ملی وقت و دومی در سال ۱۳۶۶ به تصویب رسیده است.
مطابق قانونی که در دوره پهلوی به تصویب نمایندگان رسیده بود، نفت ایران در مالکیت شرکت ملی نفت قرار داشت اما قانون نفت و گازی که در دوره جمهوری اسلامی تصوب شد، نفت را متعلق به "حکومت اسلامی" تعریف کرده است.
بر اساس قانون مصوب سال ۱۳۶۶دولت موظف بود که یک سال بعد اساسنامه شرکت نفت را به مجلس ارائه کند اما بعد از گذشته بیست و چهار سال هنوز اساسنامه شرکت ملی نفت به مجلس ارائه نشده است.
مرکز پژوهش های مجلس ایران در گزارشی که درباره طرح اصلاح قانون نفت و گاز منتشر کرده است، می گوید این دو قانون متناقض است و بازنگری در آن و قانون تاسیس وزارت نفت و اساسنامه شرکت های تابعه وزارت نفت اجتناب ناپذیر شده است.
در قوانین نفت و گاز فعلی ایران تاکید اصلی قانونگذار، بر منابع نفتی است و توجه چندانی به گاز نشده است.
ایران دومین دارنده منابع گازی جهان است و به نظر می رسد با توجه به افزایش مصرف این سوخت و جایگزینی آن با نفت، گنجاندن جزئیات مربوط به این سوخت در قوانین جاری با تاخیر انجام می شود.
طرح اصلاح قانون نفت و گاز ایران، با وجود مخالفت دولت محمود احمدی نژاد در مجلس این کشور تصویب شده است.
از مجموع ۲۰۹ نماینده حاضر، ۱۵۶ نفر از نمایندگان مجلس ایران در برابر ۲۷ رای منفی و ۸ رای ممتنع به این طرح رای مثبت داده اند.

 

احمدی نژاد و مشایی
در هفته های اخیر در رسانه های ایران انتقادات کم سابقه ای علیه محمود احمدی نژاد و رئیس دفتر او منتشر شده است
معاون حقوقی محمود احمدی نژاد از جدی‌تر شدن پیگیری‌های قضایی دولت درباره پرونده‌های "توهین، افترا و نشر اکاذیب" علیه رئیس جمهوری و دیگر مسئولان اجرایی خبر داد.
خانم بداغی امروز ۳۰ فروردین (۱۹ آوریل) در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دولتی ایرنا، با اشاره به مطالب مطرح شده توسط گروهی از مطبوعات و اشخاص علیه دولت، گفت که توهین به مسئولان اجرایی و حتی "کارکنان وزارتخانه‌ها در حال انجام وظیفه" جرم است.
در روزهای گذشته، برخی مسئولان دولتی و به ویژه اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد، به اتهام مقابله با دیگر نهادهای جمهوری اسلامی یا عدم تبعیت از آیت الله خامنه‌ای مورد انتقاد شدید سایر محافظه کاران قرار گرفته‌اند.
معاون حقوقی رئیس جمهوری در مصاحبه امروز، در پاسخ به پرسشی مبنی بر آنکه آیا نمایندگان مجلس به واسطه مصونیت پارلمانی می‌توانند "افشاگری" کنند، گفت: "مصونیت پارلمانی کلمه‌ای است که در قانون اساسی ایران نیامده و نظریه شورای نگهبان نیز دایر بر این است."
او در ادامه سخنان خود، در توضیح راجع به اینکه آیا معاونت حقوقی رئیس جمهوری می‌تواند در دفاع از مقامات دولتی شکایت کند یا خیر، تصریح کرد که "در جرایم عمومی نیاز به شکایت شاکی خصوصی نیست".
به نوشته ایرنا، فاطمه بداغی در جواب به سوال دیگر این خبرگزاری در مورد "احتمال شکایت از کسانی که سابقه موافقت با دولت دارند"، بر "مساوی بودن افراد در برابر قانون" تاکید کرده است.
در هفته‌های اخیر، متن یا صدای تعدادی از روحانیون، سخنرانان مذهبی و مداحان معروف حامی حکومت در انتقاد از مسئولان دولتی و به ویژه اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد، در سطح رسانه‌های رسمی و غیر رسمی ایران منتشر شده که در مواردی در بر گیرنده اتهامات یا توهین‌های شدید علیه آقای مشایی بوده است.
احمد علم الهدی امام جمعه مشهد، منصور ارضی مداح نزدیک به گروه انصار حزب الله و سعید حدادیان دیگر مداح معروف نزدیک به این گروه، از جمله منتقدان ذکر شده بوده‌اند.

'تخریب دولت به نام حمایت از ولایت'

در واکنشی متفاوت به حملات اخیر علیه همکاران دولت، سایت محرمانه نیوز که به اسفندیار رحیم مشایی نزدیک است، این حملات را نشان دهنده "آغاز برخورد علنی و بی‌حجاب با رئیس جمهوری و معتمدان او" از سوی یک "جریان طرد شده از سوی ملت" دانسته است.
محرمانه نیوز هشدار داده است که "ملت با فرهنگ و اصیل ایران به خوبی و در زمان مقتضی پاسخ این بی‌حرمتی‌ها و اهانت‌ها را خواهند داد".
این سایت در مطلبی جداگانه، به منتقدان محافظه کار آقای احمدی‌نژاد و همکارانش هشدار داده است که "اگر ۲۵ میلیون مدافع آقای احمدی‌نژاد بر روی آنها آب دهان بیندازند غرق می‌شوند".
سایت نزدیک به آقای مشایی، همچنین از آغاز "فتنه‌ای جدید" از سوی "سازمان‌های جاسوسی غرب علی الخصوص موساد علیه دولت" خبر داده و افزوده است: "در مانیفست و پکیج امنیتی سرویس‌جاسوسی موساد، نفوذ به بدنه جریان اصولگرایی و هجمه و تخریب دولت توسط این جریان با نام حمایت از ولایت و مولای مسلمین در دست طراحی و اجرا می‌باشد."
محرمانه نیوز در مطلبی جداگانه با اشاره به مداحان منتقد احمدی‌نژاد نوشته است: "اگر تا قبل از روی کار آمدن دولت عدالت محور، مداح جلوی زن و بچه‌اش خجالت می‌کشید و دنبال یک کار آبرومند بود، پس از ظهور دولت احمدی‌نژاد، مداح ناگهان قد برافراشت و شد آنچه امروزه شده است. فکر نکنید فقط دستمزد فوتبالیست‌ها سر به آسمان می‌زند، مداحان هم بابت هر فقره مداحی میلیون‌ها تومان پول دریافت می‌کنند."
این سایت حتی با اعتراض به انتقادات اخیر محمدتقی مصباح یزدی علیه اسفندیار رحیم مشایی، پرسیده است: "وقتی افرادی با بصیرتی مانند ایشان بدون اصلی و فرعی کردن ماجرا که چند بار مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته، فتنه درون دولت را خطرناک‌ترین از فتنه های صدر اسلام می‌دانند، از شاگردانشان چه انتظاری می‌توان داشت؟"
آقای مصباح یزدی حدود یک هفته پیش، با اشاره به مواضع آقای مشایی گفته بود خطری که از ناحیه چنین مواضعی احساس می‌شود "شدید‌ترین خطری است که تا کنون اسلام را تهدید کرده است".
محرمانه نیوز در ادامه، با مقایسه محمود احمدی‌نژاد با "شعیب بن صالح"، که در برخی منابع شیعه به عنوان یکی از یاران امام زمان معرفی شده، تصریح کرده است: "احمدی‌نژاد می‌خواهد شعیب باشد یا نباشد، مقام او برای ما قطعا بسیار بالا‌تر از شعیب ذکر شده در روایات است."
در هفته‌های گذشته، توزیع گسترده و رایگان فیلمی به نام "ظهور بسیار نزدیک است"، که در آن محمود احمدی‌نژاد‌‌ همان "شعیب بن صالح" دانسته شده، با مخالفت شدید عده‌ای از روحانیون رو به رو شده است.

 

مجلس شورای اسلامی
اختلاف بر سر وزارت ورزش و جوانان بین قوه مقننه و مجریه همچنان ادامه دارد
اعتراض نمایندگان مجلس و انتقاد مقامات قضایی ایران از دولت این کشور در مورد تأخیر در تأسیس وزارت ورزش همچنان ادامه دارد.
در تازه ترین اظهارات از این دست، صبح امروز سه شنبه 30 فروردین ماه (19 آوریل) در صحن علنی مجلس ایران، مصطفی کواکبیان، نماینده مردم سمنان، عزل و نصب های حوزه ورزش را خلاف شرع دانست.
ناصر موسوی، نماینده فلاورجان هم با توجه به اتمام مهلت قانونی، نسبت به لزوم معرفی هر چه سریعتر وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان به رئیس جمهوری تذکر داد.
قانون تبدیل دو سازمان تربیت بدنی و ملی جوانان به وزارت ورزش و جوانان، در جلسه علنی دوازدهم دی ماه ۱۳۸۹ به تصویب نمایندگان مجلس ایران رسید و شورای نگهبان نیز این قانون را تایید کرد، اما دولت می گوید که اجرای این قانون را به مصلحت نمی داند و تاکنون در این مورد اقدامی نکرده است.
در این حال ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضاییه امروز با اعلام اینکه "تخلف و نقض قوانین از هیچ مقامی پذیرفته نیست" تاکید کرد: "نامه ارسالی از سوی رئیس مجلس شورای اسلامی مبنی بر عدم اجرای قانون وزارت ورزش و جوانان توسط دولت، با جدیت رسیدگی خواهد شد و در این راستا پرونده آن به واحدهای قضایی مربوطه ارجاع شده است."
آقای رئیسی همچنین گفت که سازمان بازرسی کل کشور با توجه به وظایف نظارتی اش، موظف به بررسی این موضوع شده است.
مصطفی پور محمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور روز گذشته گفته بود: "مهلت قانونی تشکیل وزراتخانه ورزش و جوانان گذشته است و تصرفات قانونی و عزل و نصب ها خارج از مهلت قانونی اشکال شرعی و قانونی دارد."
آقای پور محمدی همچنین گفت: "مجلس شورای اسلامی تشکيل اين وزارتخانه را تصويب و شورای نگهبان نيز آن را تاييد کرد. نمی ‌توان با عناوينی چون به صلاح نيست و يا درست نيست، تشکيل اين وزارتخانه را به تاخير انداخت."
مصطفی پور محمدی هم تاکید کرد که سازمان بازرسی کل کشور به عنوان یک دستگاه نظارتی ناچار به پی گیری است و گفت: "در مرحله اول تذکر می ‌دهيم. در مرحله دوم پي گيری می ‌کنيم و در مرحله سوم اعلام می ‌کنيم. اگر موثر واقع نشد تعقيب قانونی خواهيم کرد."
در روزهای گذشته اسفندیار رحیم مشایی، مشاور و رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد گفته بود که رئیس جمهوری ایران مخالف تاسیس وزارت ورزش است و دولت و رئیس جمهوری تشکیل وزارت ورزش را به صلاح ورزش کشور نمی‌دانند.
آقای رحیم مشایی همچنین گفت: "نظر دکتر احمدی‌نژاد و دولت این است که ورزش برخوردار از جایگاه بالایی است و قدرتی که معاون رییس جمهوری در پیشبرد اهداف ورزش کشور دارد چه بسا از قدرت وزیر مربوطه نیز بالا‌تر است."

 

 

بشار اسد
لغو قانون وضعیت اضطراری یکی از خواسته های مخالفان دولت بوده است
دولت سوریه با لغو قانون وضعیت اضطراری که مدت قریب به پنجاه سال در این کشور به اجرا درآمده، موافقت کرده است.
وزارت کشور سوریه قبل از اعلام خبر لغو قانون وضعیت اضطراری، در بیانیه ای ازمردم این کشور خواست که از برگزاری هرگونه گردهمایی، تظاهرات و تحصن خودداری کنند.
بیانیه وزارت کشور در عین درخواست از مردم، لحن هشدار دهنده ای داشته و می گوید که حفظ ثبات و امنیت کشور اهداف ملی است که نباید بر آن لطمه ای وارد شود.
دولت سوریه همچنین دادگاه امنیت کشور را که مسئول محاکمه زندانیان سیاسی بود، لغو کرده است.
لغو قانون وضعیت اضطراری که بر اساس آن دولت می تواند به راحتی مخالفان سیاسی و فعالان حقوق بشر را زندانی کند، یکی از خواسته های مخالفان دولت بود.

هفته ها ناآرامی

گفته می شود که لغو این قانون به معنای پایان تظاهرات در سوریه نخواهد بود.
به گفته فعالان سیاسی، هفته ها نا آرامی و تظاهرات مخالفان دولت سوریه بیش از 200 کشته برجای گذاشته است.
به گفته شاهدان عینی، در شهر حمص، ماموران امنیتی بامداد امروز سه شنبه 19 آوریل برای درهم شکستن تظاهرات مخالفان دولت متوسل به تیراندازی شدند.
روز دوشنبه هجده آوریل، تظاهرکنندگان بعد از شرکت در مراسم تشییع جنازه دست کم دوازده نفر که در تعطیلات آخر هفته گذشته کشته شده بودند میدان اصلی شهر را به تصرف در آوردند.
به گفته شاهدان عینی قریب به پنج هزار نفر در این میدان گرد آمده بودند.
نیروهای امنیتی پس از هجوم به میدان از مردم خواستند که متفرق شوند و بعد از آن شروع به تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور کردند.
تصاویر ویدئویی تائید نشده ای که از سوریه به دست رسیده است نشان می دهد که سربازان ارتش اقدام به تیراندازی می کنند.
در همین حال خبرگزاری رسمی سوریه گفته است که چند نظامی از جمله یک ژنرال ارتش و دو پسرش توسط "باندهای تبهکار مسلح" ربوده و اجسادشان قطعه قطعه شده است.
تلویزیون دولتی تصاویری از مردم را درتشییع جنازه این نظامیان نشان داده است که به هواداری از بشار اسد شعار می دادند.

صد واحد صنعتی قزوین با مشکل در پرداخت حقوق و کاهش تولید مواجه‌اند

دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین فاش کرد که به دلیل مشکل نقدینگی و تولید، بیش از ۱۰۰ واحد صنعتی در استان با مشکل جدی رو به رو هستند.
به گزارش مهر، عیدعلی کریمی عصر سه‌شنبه در جمع خبرنگاران رسانه‌های گروهی با اشاره به مشکلات واحدهای کارگری استان، گفت: در سال‌های اخیر بدلیل بی‌توجهی مسئولان مشکلات واحدهای صنعتی هنوز به طور کامل حل نشده و حدود ۱۰۰ واحد با مشکلات پرداخت حقوق و کاهش تولید مواجهند.
کریمی خاطرنشان کرد: بدلیل ورود دان آلوده متاسفانه ۲۰ واحد مرغداری در استان تعطیل شده و بیش از ۲ هزار نفر کارگران شاغل در این واحدها بیکار شده‌اند که جای نگرانی دارد.
وی گفت: از مجموع ۱۰۰ واحد مشکل‌دار استان حدود ۲۰ واحد با عدم پرداخت حقوق کارگران از ۲ ماه تا ۲۴ و۴۰ ماه حقوق روبروست و برخی واحدها نیز نیمه‌تعطیل و بلاتکلیف و برخی هم تعطیل شده است.
کریمی در خصوص تناقض در آمار واحدهای مشکل‌دار از سوی مسئولان استان گفت: از نگاه ما وقتی یک واحد نتواند ۳ ماه حقوق کارگران خود را پرداخت کند بحرانی و مشکل‌دار است اما برخی مسئولان این موضوع را قبول ندارند.
این فعال جامعه کارگری تصریح کرد: واحد بزرگ لوازم خانگی با ۸۰۰ کارگر و شرکت‌های بزرگی مانند تاژ، مهرام و اشکان چینی با مشکلات جدی مواجهند و اگر مسئولان در این مسأله تصمیم‌گیری نکنند تعطیلی آنها جدی است.
وی گفت: در سال جدید حدود ۲۰ هزار کارگر به کارهای قبلی خود بازنگشته‌اند که حدود ۳ تا ۴ هزار نفر آنها بدلیل تعطیلی کوره‌های آجرپزی بیکار شده‌اند.
۳۰۰ واحد صنعتی در استان مشکل نقدینگی دارند
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین گفت: حدود ۳۰۰ واحد صنعتی در استان مشکل نقدینگی دارند و برخی نیز با تعدیل نیرو ادامه کار می‌دهند و برخی بدلیل مدیرت نامناسب با بحران روبرو شده‌اند.
کریمی نوع واگذاری‌ها را غیراصولی دانست و افزود: واگذاری برخی واحدها به افراد غیرمتخصص موجب بروز برخی مشکلات در سال‌های اخیر شده بطوری که مجتمع بزرگ گوشت زیاران که اخیرا دوباره به سازمان خصوصی‌سازی عودت داده شد نه تنها مشکل کارگران را حل نکرده بلکه فقط دنبال بازخرید کردن کارگران است.
وی گفت: چگونه واحدی که قادر به پرداخت حقوق کارگران خود به مدت ۲ سال نشده است بیش از۴۰ میلیارد تومان برای بازخرید کردن ۱۱۶ نیرو هزینه می‌کند اینها مسائلی است که مسئولان کشوری و استانی باید به آن رسیدگی کنند.
وی تصریح کرد: زیاران از بزرگ‌ترین و بهترین واحدهای صنعتی ایران و خاور‌میانه و تنها واحدی بود که ضایعات نداشت و محصولات آن پیش‌فروش می‌شد اما امروز به این وضعیت دچار شده و تعطیل است.
کریمی اضافه کرد: برخی مدیران واحدها خودشان تجمع‌های کارگری را هدایت می‌کنند تا به مسئولان بگویند مشکل دارند و بتوانند وام‌های کلان بگیرند اما بطور ریشه‌ای نمی‌خواهند مشکلات حل شود.
دبیر اجرایی خانه کارگر استان برای حل مشکلات واحدهای صنعتی استان هم راهکاری ارائه کرد و گفت: باید کمیته‌ای در استان تعیین و تشکیل شود تا با بررسی مشکلات از وقوع بحران در واحدها پیشگیری شود و نیز واحدهایی که دچار بحران شده‌اند با دادن راهکار اجرایی نسبت به حل مشکلات مدیریتی و نقدینگی و یا تولید اقدام شود.
افزایش حقوق کارگران متناسب با تورم نیست
این فعال کارگری گفت: تورم واقعی بیش از ۱۲ درصد است اما حقوق کارگران ۲۷ هزار تومان اضافه ضده و با این روند کارگران امسال فقیرتر از سال قبل می‌شوند و درآمدهای آنان پاسخ‌گوی مخارج نیست و مجموعه‌های شورای عالی کار شرمنده کارگران هستند..
وی در خصوص مشکلات برخی واحدهای صنعتی پس از هدفمندی یارانه‌ها هم اظهارداشت: اگر ۳۰ درصد نقدینگی پیش‌بینی شده برای واحدها به صنعت تزریق نشود با ۱۰ برابر شدن هزینه گاز و افزایش قیمت برق خیلی از واحدها مجبور به افزایش قیمت کالا و یا تعدیل نیرو خواهند شد و روند تولید آنها با مشکل جدی رو به رو می‌شود.
ایجاد اشتغال با واردات ممکن نیست
کریمی به اعلام ایجاد دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل در سال جاری اشاره کرد و گفت: با واردات بی‌رویه تحقق این میزان شغل مشکل است در صورتی که باید واردات تنها در بخش کالاهای اساسی صورت گیرد تاذ بیکاری بیشتر نشود.
دبیر خانه کارگر استان در خصوص ایجاد ۶۰ هزار شغل در استان قزوین در سال گذشته خاطرنشان کرد: این که استاندار گفته با اجرای طرح مسکن مهر زمینه تحقق ۶۰ هزار شغل ایجاد شده کمی غیرمنطقی است چون اشتغال کارگران فصلی فقط آماری است و اشتغال پایدار و شناسنامه‌دار نیست.
وی افزود: در بخش صنعت فقط ۵ هزار شغل در استان ایجاد شده و شغل موقت هم در زمره مشاغل ثابت دیده شده است.
کریمی میزان بیکاری استان را بیش از ۱۵ درصد اعلام کرد و یادآورشد: مسئولان کارگری نرخ بیکاری را ۱۱٫۲ درصد اعلام کرده‌اند که با آمار ۱۰ هزار نفری دریافت کننده بیمه بیکاری این آمار هم جای تامل دارد.
کریمی گفت: در استان تنها ۱۷۰۰ واحد فعال داریم که ۵۰ درصد آنها با کمتر از نیمی از ظرفیت خود فعالیت می‌کنند که با پیگیری استاندار قزوین قرار است مسئولان آمار دقیقی واحدهای فعال، دارای مجوز و شاغلان را استخراج و اعلام کنند.

 

هیچ کس به اندازه بانک مرکزی از گرانی طلا سود نمی‌کند

یکی از خوانندگان کلمه با ارسال مطلبی درباره پشت پرده افزایش قیمت طلا و سکه؛ مدعی شده که هیچ کس به اندازه بانک مرکزی از گرانی طلا سود نمی‌کند. او نوشته است:
در روزهای اخیر شاهد افزایش بی سابقه قیمت سکه طلا بودیم. اما سوال اینجاست که این افزایش قیمت از کجا سرچشمه میگیرد و چرا مهار نمی شود؟ سعی می کنم که به زبان ساده دلایل این افزایش قیمت را توضیح دهم:
در سالهای اخیر، حکومت ایران و در راس داستان، بانک مرکزی، به دلیل مواجه شدن با تحریم ها و خطر بلوکه شدن دارایی های ارزی، اقدام به تبدیل ارزهای ذخیره کشور به طلا نموده است. به صورتی که در طی دو سال اخیر ذخایر ارزی از ۱۰۰ میلیارد دلا به ۶۴ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده و در عین حال ذخایر طلای بانک مرکزی افزایش چشمگیری داشته است. به گونه ای که تنها در سال گذشته ۳۰۰ تن طلا وارد ایران شده است. در واقع نظام پولی ایران از یک نظام شناور، تبدیل به یک نظام پایه طلا تبدیل شده است. نکته جالب چنین نظامی این است که این نظام باید قیمت طلا را ثابت نگه دارد. چیزی که در ایران اصلا دیده نمی شود.
اما دلیل این قضیه چیست؟ بانک مرکزی به عنوان بازیگر اصلی بورس طلای ایران در دو سال گذشته، در واقع با بالا بردن ناگهانی قیمت طلا به وسیله عدم عرضه آن و فروش ناگهانی طلای خود، علاوه بر ایجاد نواسانات شدید در بازار طلا، سود قابل توجهی را نیز به جیب زده.
در واقع این ارگان، با حمایت مستقیم دولت، اقدام به افزایش دارایی خود از طریق کاهش دارایی مردم نموده است. به زبان ساده بانک مرکزی با گول زدن مردم از طریق افزایش تدریجی قیمت سکه و کاهش ناگهانی قیمت آن، از مردم کنده و به خود رسانده است.
بانک مرکزی تا کنون حداقل سه بار از این حیله استفاده نموده است. در پایان کار هم سکه های ذخیره شده خود را با عنوان سکه های جدید به خورد بازار می دهد تا از این طریق حداکثر سود خود را رقم بزند. امیدوارم مردم از افتادن مجدد در این دام بزرگ اجتناب کنند و گول سودهای اندک ابتدای کار را نخورند، زیرا ضرر هنگفتی در پی این سودهاست.

نماینده محلات: ۱۳ هزار کارگر دلیجانی از خدمات درمانی محروم‌اند

نماینده محلات و دلیجان با بیان اینکه ۱۳ هزار کارگر شهرستان دلیجان از خدمات درمانی و بیمه تامین اجتماعی محروم هستند، گفت: متاسفانه با وجود گفت وگوهای زیاد با مسئولان ذیربط هنوز اقدامی در این باره صورت نگرفته است.
به گزارش خانه ملت، علیرضا سلیمی گفت: محرومیت طبقه گارگران و طبقه ای که توان پرداخت هزینه درمان را ندارد، از خدمات درمانی مشکلات فروانی برای این قشر ایجاد کرده است، به طوری که کارگران ما مجبور هستند به بیمارستان دلیجان مراجعه کنند و هزینه بالاتری را پرداخت کنند.
وی ادامه داد: ما در شهرستان محلات در تمامی روزهای هفته پزشک متخصص نداریم ، البته وزیر بهداشت دراین باره قول‌هایی داده است که امیدواریم هرچه سریع تر محقق شود.
نماینده محلات و دلیجان در مجلس گفت: در طی سفرهای دولت به محلات، قول احداث مجتمع رفاهی برای آبگرم محلات داده شد، ولی در حال حاضر فقط چند سوئیت توسط وزرات رفاه ساخته شده است، امیدواریم با توجه به قولهایی که هیات دولت برای احداث این مجتمع داده است احداث این مجموعه رفاهی نیز تکمیل شود.
سلیمی افزود: آب شرب محلات و روستاها با مشکل جدی روبه‌روست که امیدواریم هرچه سریعتر این مشکلات رفع شود.

ایران و اعراب در آستانه رویارویی

دیپلماسی ایرانی در یادداشتی به قلم سارا معصومی، به ارزیابی بحران شکل گرفته در روابط ایران و اعراب پرداخت و نوشت:
سناریوی رویارویی ایران و اعراب این روزها پررنگ‌تر از گذشته شده است. از محافل خصوصی اعراب تا نشست‌های رسمی‌شورای همکاری خلیج فارس همه جا از نقش ایران در ناآرامی‌های منطقه ای بخصوص بحرین سخن می‌گویند. نیروهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به بحرین قشون کشی کرده اند و این در حالیست که رابطه دیپلماتیک میان تهران – منامه به پایین‌ترین حد خود رسیده است.
وقتی زخم کهنه سرباز می‌کند
سابقه رابطه میان ایران و اعراب همواره دارای دو بعد در عیان و در خفا بوده است. بازیگرانی که در نقش سیاستمداران جهان عرب با لباس‌های سنتی خود در تهران حاضر شدند و مقابل دوربین‌ها دست دولتمردان ایرانی را در دست گرفته و از تعمیق روابط سخن گفتند، در پشت پرده سودای نابودی ایران را در سر داشتند. افشاگری‌های ویکی لیکس تنها یکی از آینه‌های تمام نمای خصومتی بود که اعراب در پشت پرده با ایران داشته و دارند.
این بار اما موج تحولات در خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقا به گونه ای پیش رفت که اعراب تصمیم گرفتند شمشیر پنهان شده در غلاف را عیان کنند. روزی که در تونس جرقه خیزش‌های عمومی ‌به ظاهر و در شکل نمادین آن با خودسوزی یک فروشنده دروه گرد به نشانه اعتراض به سیستم حکومتی زده شد هیچ کس باور نمی‌کرد که حتی این اعتراض‌های عمومی ‌در تونس به وداع بن علی از قدرت منتهی شود. بن علی رفت اما شیطنت‌های الجزیره تا بدانجا تب انقلاب را در دل چوانان عرب زنده کرد که دومینوی تغییرات در خاورمیانه شکل عملی به خود گرفت.
بازی به مصر که رسید نفس اعراب بخصوص خاندان سعود در عربستان در سینه حبس شد. حسنی مبارک به دلیل موافقت با طرح آشتی با اسرائیل و البته مخالفت عیان با ایران برای اعراب که ماسک دوستی با تهران بر چهره داشتند، قهرمانی بود خوش قد و بالا.
در کمال ناباوری حمایت رفیق شفیق و استراتژیک مصری‌ها یعنی ایالات متحده از حسنی مبارک تنها چند روز طول کشید و باراک اوباما دموکرات که جمعیت را در میدان تحریر قاهره دید به این باور رسید که باید پشت مبارک را خالی کرده و تخم مرغ‌ها را از سبد وی خارج کند.
خاندان سعود که با بهت این معامله بی سابقه واشنگتن با قاهره را به نظاره نشسته بودند گمان می‌کردند که بازی در مصر به پایان خواهد رسید. ناگهان اما زنگ‌ها در بحرین و البته شرق عربستان به صدا درآمد. خاندان سعود این بار منتظر ناز و کرشمه پردازی‌های ایالات متحده نماند و نیروهای خود را در قالب عضو شورای همکاری خلیج فارس به منامه فرستاد.
این بازی درست در زمانی به نیمه دوم و این بار در زمین منامه رسید که آمریکایی‌ها در لیبی در حال بمباران طرابلس و تلاش برای بیرون راندن قذافی بودند. شبکه الجزیره تصاویر کشتار مردم بنغازی و معترضان در لیبی را بیست و چهار ساعته پوشش داد اما دریغ از پوشش خبری در خور این شبکه از حوادث بحرین.
شیعیانی که در بحرین اکثریت را در اختیار دارند اما عملا به عزلت نشینی در بعد سیاسی و اقتصادی گرفتار آمده اند، ابتدا بر لزوم اصلاحات تاکید داشتند جنایت خاندان آل خلیفه تا بدان‌جا بالا گرفت که اکنون اعضای اپوزیسیون داغ عزیزان خود را بر سینه دارند و نمی‌توانند حاکمیت قاتلان قربانیان بر خود را تحمل کنند.
در این میان عربستان سعودی برای توجیه حضور در بحرین دست به دامان ایران شد. ایران، بهانه ای بود خوب تا حضور نیروهای نظامی ‌دیگر کشورهای عربی در منامه توجیه شود. اعضای شورای همکاری خلیج فارس در چند نشست چندین بار بیانیه‌های شدید اللحن در خصوص ایران صادر کردند. تهران به دخالت در امور داخلی بحرین متهم شد و البته شوراندن شیعیان عربستان سعودی. این اتهام‌زنی‌ها تنها در حد جدال لفظی باقی ماند و هیچ گاه خاندان سعود نتوانستند با مدارک مستدل دخالت نظامی ‌یا راهبردی ایران در ناآرامی‌های بحرین را اثبات کنند.
تنش در رابطه میان ایران و عربستان به بالاترین حد خود رسیده است. در هر دو کشور دو گروه در خصوص این ناآرامی‌ها اظهارنظر می‌کنند. طیفی که خواهان در روز شمشیر کشیدن بر هم هستند و حتی تهدید به جنگ می‌کنند و گروه میانه رویی که بر لزوم عقلانیت سیاسی در مواجهه دو همسایه و برادر دینی تاکید دارند. کم نیستند تحلیل‌گرانی که ادعا می‌کنند ایران با دور نگاه داشتن دست نظامی ‌خود از ماجراها در منامه در دراز مدت برنده این میدان خواهد بود و ریاض با آلوده کردن دست خود به خون مسلمانان در منامه تنها و تنها شکست را تجربه خواهد کرد.
جاخالی آمریکا و ترس اعراب
رهبری جبهه عربی تازه شکل گرفته مقابل ایران را این بار عربستان سعودی در اختیار دارد. کشوری که با افول شاید موقت مصر در صحنه راهبردی جهان عرب به نوعی حرفی برای گفتن و نقشی برای ایفا کردن برای خود تعریف کرده است. اگر تا دیروز پشت خاندان سعود در ریاض و آل خلیفه در بحرین به روسای جمهوری آمریکا گرم بود اکنون در کاخ سفید مردی نشسته است که برای پیروزی در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری کشورش دورخیز بلندی دارد و نمی‌تواند با حمایت از دیکتاتورهای جهان عرب کارنامه خود را با دستان خود سیاه کند.
آنچه در قاهره حسنی مبارک مصری تجربه کرد درس عبرتی بود برای خاندان سعود. مبارک به دست نیروهای انقلابی سپرده شده و این روزها خبر بیهوشی او در حین بازجویی‌های فشرده و انتقالش به بیمارستان در صدر اخبار بین المللی قرار دارد. در این فضا ملک عبدالله از عربستان سعودی چون بید بر سر قدرت خود می‌لرزد . واشنگتن دیگر آن دو دو تا چهارتاهای استراتژیک قبلی را ندارد.
در لیبی آمریکایی‌ها دست در دست اروپا حمله به کشور معمر قذافی را آغاز کردند. این حمله با آنچنان پوشش خبری استراتژیکی همراه شد که آنچه در بحرین گذشت به چشم نیامد. کشورهای حاشیه خلیج فارس همچنان پرونده ایران را باز نگاه داشته اند. اعراب به خوبی دریافته اند که ایران ۳۲ سال است رگ خواب امریکایی‌ها در دنیای سیاست به حساب می‌آید.
شورای همکاری خلیج فارس که تا چندی پیش بیشتر نقش نمادین و سفره ای برای گپ و گفتگوهای اعراب را بازی می‌کرد این بار تبدیل به دایره ای بسته برای اجماع اعراب بر سر ایران شده است. ۴۸ ساعت پیش بود که تازه ترین بیانیه این گروه باز بر محور ایران چرخید. اعراب ایران را به انجام “اقدام‌های تحریک آمیز” متهم کردند و از ایران خواستند که به این روند پایان دهد.
تعلل آمریکا، تعجیل بحرینی‌ها
پس از بیانیه‌های متداوم شورای همکاری خلیج فارس وزیر امور خارجه بحرین در تازه ترین موضع‌گیری خود باز ایران را در راس هرم تقسیم تقصیرها قرار داد.
شیخ خالد بن احمد آل خلیفه این بار هم تاکید کرد که نیروهای عربستان سعودی و امارات عربی متحده که برای کمک به فرونشاندن قیام‌های خیابانی بحرین به این کشور فراخوانده شده‌اند تنها زمانی خارج خواهند شد که هر گونه تهدید خارجی مرتبط با ایران وجود نداشته باشد.
گفت و گو با خبرنگاران در حاشیه کنفرانسی در امارات عربی متحده بهانه ای شد تا شیخ خالد باز هم بحث ایران را پررنگ کند: نیروهای سعودی در بحرین حضور ندارد، آنها نیروهای شورای همکاری خلیج فارس هستند و هنگامی ‌بحرین را ترک می‌کنند که کاری در خصوص تهدید خارجی نداشته باشند. تهدید خارجی ما هم یک کشور منطقه‌ای است و یک سوءتفاهم کامل بین شورای همکاری خلیج فارس و ایران است. این یک تهدید است.
وزیر خارجه بحرین ادامه داد: من در اینجا انگشت اتهام به سوی کشوری نمی‌گیرم، اما آنچه ما از جانب ایران می‌بینم علیه بحرین، عربستان سعودی، کویت، اشغال جزایر امارات، اوضاع را مثبت نمی‌کند. این کشور تهدید مداوم خود را حفظ می‌کند و در حال پیشرفت آن است.
بحرینی‌ها در حالی بر دخالت ایران اصرار دارند که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در تازه‌ترین کنفرانس خبری خود زمانی که از وی در خصوص نقش ایران در مناقشه داخلی بحرین سوال شد، ترجیح داد عنان کلام را به میانه روی بسپارد و تاکید کرد که نقش ایران در این کشور “کمتر سازنده” است. این اختلاف در رویه منامه و واشنگتن در مواجهه با ایران حاکی از احتمال تلاش آمریکا برای کاستن از تنش و خودداری از ورود به جنگ چهارم در منطقه پس از افغانستان، عراق و لیبی است.
شورای امنیت قضاوت کند
البته بازی واژگانی اعراب به این هشدارهای تکراری ختم نشد. این بار در این بیانیه پای شورای امنیت سازمان ملل متحد هم به بازی باز شد. اعراب خواهان ارجاع پرونده دخالت‌های ایران در بحرین و دیگر کشورهای عربی به شورای امنیت شدند.تهران از منظر اعراب نگران کرسی تاج و تخت کشوری است که برای ایجاد نفاق میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
در سکوت کاخ سفید نشین‌ها، اعراب خود فرمان بازی را در دست گرفته اند. همزمان با انتشار بیانیه جدید شورای همکاری خلیج فارس خاندان سعود مستقیم و جدا از این ساختار واحد عربی بر ایران تاختند.
قطع رابطه دیپلماتیک با ایران و فراخواندن سفرا از تهران نخستین هشدار رسمی ‌و مستقیم ریاض به دولتمردان ایرانی است. تظاهرات معترضان به دخالت نظامی‌ عربستان در بحرین مقابل سفارتخانه این کشور در تهران در حقیقت کاسه صبر خاندان سعود را لبریز کرد.
اگر تا دیروز این دومینوی خیزش‌های مردمی‌ در خاورمیانه و جهان عرب بود که به راه افتاده بود این بار دومینوی ایران گریزی در کشورهای حاشیه خلیج فارس به نوبت تکرار می‌شود. همزمان با آغاز ناآرامی‌ها در بحرین، کویت هم شیطنت خاص خود در مواجهه با ایران را آغاز کرد. انهدام شبکه جاسوسی ایران در کویت برای چند روز بر اخبار جاری در بحرین و مشارکت‌های اعراب سایه انداخت.
تب پایان دادن به روابط دیپلماتیک با ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت بالا گرفته است. کویت نیز به نوعی تهدید به استفاده از این ابزار کرده است. اعراب با توجه به اعتراض‌های عمومی ‌در ایران به دخالت‌های این کشورها در بحرین و سرکوب شیعیان داعیه دار عدم تامین امنیت سفارتخانه‌های خود از سوی ایرانیان هستند.
در این فضا گویا دولتمردان ایرانی هم در کنترل تنش با اعراب چندان موفق عمل نکرده اند. در شرایطی که محمود احمدی نژاد امریکا را مسبب این تنش و عامل اختلاف افکنی میان ایران و اعراب می‌داند، روح الله حسینیان نماینده مجلس ایران از الزام بررسی گزینه حمله نظامی‌ به عربستان سخن گفته است. رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم در سخنانی به منظور کاهش تنش با همسایگان عرب تاکید کرد که اختلاف میان ایران و اعراب در حقیقت آرزوی دیرینه آنهایی است که به دنبال ایجاد نفاق در جهان اسلام هستند.
ایران نیز در پاسخ به پیشنهاد اعراب به شورای امنیت برای بررسی پرونده دخالت‌های ایران در کشورهای عربی ، بیکار ننشست و توپ اعتراض‌های خود را در زمین این شورا انداخت. ایرانی‌ها نیز در این مقام تاکید کردند که اکنون وظیفه شورای امنیت است که مانع از کشتار بیشتر معترضان یمنی شود.
سوریه نیز به تنور داغ بحث میان ایران و اعراب افزوده است. سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، مارک تونر، هفته گذشته تاکید کرد که اسناد و مدارکی وجود دارد دال بر کمک ایران به دولت سوریه در سرکوب معترضان.
پیش از این اظهارات هم رابرت گیتس در جامه وزیر دفاع دولت ایالات متحده در تور خاورمیانه ای خود نسبت به قدرت گیری القاعده و ایران در منطقه هشدار داده بود. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز نتوانست دل نگرانی‌های خود را از پررنگ‌تر شدن نقش ایران پنهان نگاه دارد و ابراز امیدواری کرد که بهار دموکراسی در جهان عرب به معنای زمستان ایران باشد.
سعد حریری نخست وزیر سابق لبنان هم که از ابتدای امر مهره عربستان سعودی در بیروت بود نسبت به دخالت‌های تهران در بیروت هشدار داده بود. با وجود فضای مسموم حاکم بر روابط ایران و اعراب بسیاری از تحلیل‌گران احتمال جنگ میان این دو را بسیار دور از ذهن می‌دانند. آغاز این جنگ برای هر دو طرف تبعاتی دارد که مهار آن در توان هیچ کدام نیست.





حکومت هوچی‌گری خطرناک است / جامعه را باید عقلا اداره کنند، نه افراطی‌ها

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: باید خیلی مواظب باشیم که جراحی اقتصادی منجر به خون‌ریزی نشود

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، دیروز متن کامل اظهارات ایشان در دیدار با علما و خبرگان رهبری را منتشر کرد. هاشمی در این نشست، سخنان مهمی را مطرح کرده که می‌توان آنها را در ادامه هشدارهای پیشین او و نشانی از صحت آنها ارزیابی کرد.
هاشمی رفسنجانی در بخشی از سخنان خود، نسبت به حکومت هوچی‌گری هشدار می‌دهد و در بخش دیگری، از اینکه ابتدا اعتراضات متوجه انتخابات و مسائل دیگر بوده اما پس از مدتی انتقادها مستقیما متوجه رهبری شده، ابراز نگرانی و تاکید می‌کند که باید فاصله‌ها کمتر شود و به جای انسان‌های افراطی، کار به دست عقلای قوم بیفتد.
هاشمی در بخشی از همین سخنان تصریح می‌کند که مایل نیست سخنانی که می‌گوید، به شکل وسیع در جامعه مطرح شود؛ اما اکنون ظاهرا شرایطی ایجاد شده که سایت متعلق به وی، متن کامل این سخنان را منتشر کرده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش در دیدار با اعضای خبرگان، نسبت به وضعیت اقتصادی کشور هشدار داده و ضمن اشاره به ضروری بودن هدفمند کردن یارانه‌ها، گفته است: داریم کاری را انجام می‌دهیم که یک ضرورت است. ولی خطرش موقعی بروز می‌کند که صنایع و کشاورزی برای صاحبان‌شان صرف نکند و ضرر بدهد که الان کم و بیش آثارش دارد پیدا می‌شود. خیلی از کارگاه‌ها با این قیمت‌ها نمی‌توانند کار کنند. به ضررشان است. به علاوه دولت هم برای تأمین نیازهای مردم وارد می‌کند.
وی همچنین با بیان اینکه خدای نکرده اگر در این شرایط منطقه که از جهتی خوب و از جهتی به هم ریخته است، کارگران و کشاورزان مشکل داشته باشند و روستائیان و مردم بخواهند کاری کنند، مشکل می‌شود؛ از اعضای خبرگان خواسته است: آقایان در شهرهایی که هستید، چشم نظام باشید. آنچه را که می‌بینید، واقعاً منتقل کنید. حداقل به آقا منتقل کنید تا ایشان در جریان باشند.
هاشمی رفسنجانی همچنین گفته است: باید خیلی خیلی مواظب باشیم تا نتیجه این کار مهم و ضروری و این جراحی که باید انجام شود، منجر به خونریزی نشود.
متن کامل سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر وی، بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
اولاً باید از محبت‌هایی که شما ابراز کردید، تشکر کنم، ولی بدانید بر من سخت گذشت و عرق کرده بودم. آقایان یک مسئله کوچک و معمولی را بزرگ کردند و بزرگ دیدند. من فکر نمی‌کنم کار بزرگی کرده باشم.
نقطه مقابلش این است که باید از آیت‌الله مهدوی‌کنی تشکر کنید که با این حالشان که امروز دیدیم چگونه به صندلی منتقل شدند، این مسئولیت را پذیرفتند تا مشکلی که داشت در دل خبرگان و شاید جمعه تبدیل به یک غده چرکین می‌شد، حل کردند. واقعاً محبت کردند که این کار را کردند. گرچه ریاست خبرگان برای من افتخار بزرگی بود. شما شخصیت‌های کمی نیستید. از لحاظ علم، عمل و موقعیت از شخصیت‌های ممتاز کشور هستید. برای انسان بسیار بسیار افتخارآمیز است که در چنین جمعی مدیر باشد، ولی به اندازه‌ای که سهم من باشد، تا به حال رئیس و نائب رئیس بودم. کمی دیر به آیت‌الله مهدوی رسیدیم.
آقای مهدوی را کاملاً می‌شناسم. چند سال با هم در زندان بودیم. در زندان افراد را خوب می‌شناسد و خیلی خوب می‌توانند تشخیص دهند. واقعاً ایشان را شخصیتی عالم، عادل، متقی و آمر به آنچه که تکلیف تشخیص می‌دهند، یافتم.
در تمام عمرشان به همین صورت عمل کردند. جزو افتخارات روحانیت هستند. انشاءالله که در خبرگان تأثیرات بیشتری داشته باشند. ایشان در مسائلی از من بیشتر قاطعیت دارند. من کوتاه می‌آیم، ولی به نظرم ایشان در مسائلی که تشخیص می‌دهند، جدی‌تر برخورد می‌کنند. انشاءالله برای ارتقای کار خبرگان مفید باشند که من چنین امیدی دارم. قبلاً هم این حرف را در جاهای دیگر گفتم. بعد از انتخاب ایشان نمی‌گویم. قبلاً گفتم که ایشان این مزیت را دارند.
نکته‌ای که جناب آقای نعیم‌آبادی و جناب آقای طباطبائی گله کردند از وضعی که با بزرگان برخورد می‌کنند، مهم است. این روش بد واقعاً تبدیل به پدیده زشت ویروس مانند در جامعه شد. در اینجا با خیلی از علما و ائمه جمعه و جماعات ملاقات دارم که می‌آیند و درد دل می‌کنند. کمتر امام جماعت یا جمعه‌ای آمده که از افراد افراطی گله نکند که معمولاً جایی هم در مساجد دارند. می‌گویند توقع دارند ما آنچه را که خودشان می‌فهمند و می‌خواهند، بگوییم و اگر چیزی را نپسندند، فوری عکس‌العمل نشان می‌دهند و اهانت می‌کنند.
حقیقتاً این دردآور است که ائمه جماعت یا ائمه جمعه برای هدایت مردم تلاش می‌کنند و مردم به آنها اقتدا می‌کنند و شیفته حرف‌هایشان هستند، اما کسانی به خودشان حق بدهند این‌گونه با چنین بزرگانی برخورد کنند. باید حتماً این شیوه بد علاج شود، والاّ حق‌گویی، شهامت، شجاعت و صراحت را که از ویژگی‌های روحانیت است، از دستشان می‌گیرد و تضعیف می‌کند. باید اولاً خودمان آن قدر قوی باشیم که از این‌گونه چیزها نترسیم و حرف‌های خود را بزنیم. ولی شرایطی لازم است که انشاءالله شرایطش فراهم می‌شود.
می خواهم خبر خوبی به شما بدهم. دو سه حادثه بدی در روزهای اخیر اتفاق افتاد. همین دیروز رونوشت نامه‌ای را که از طرف رهبری به رئیس قوه قضائیه ارسال شده، برای من فرستادند. ایشان دستور دادند عواملی که این کار را کردند، تعقیب کنید، مجازات کنید و نتیجه کار را به من گزارش بدهید. بعد که من از کار ایشان تشکر کردم، آقای حجازی گفتند: همان زمان ایشان به من دستور دادند و من تلفنی با رئیس قوه قضائیه صحبت کردم و گفتم حتماً برخورد کنید و ایشان هم کارشان را شروع کردند و الان داریم پیگیری می‌کنیم.
فکر می‌کنم باید چنین مشکلاتی که برای شما و ائمه جمعه دیگر و ائمه جماعات اتفاق می‌افتد، به دفتر آقا منتقل کنید. الان ایشان می‌توانند این مسائل را حل کنند. ما که نمی‌توانیم. ایشان حتماً راضی نیستند. اصلاً دلشان به این کارهای رضایت نمی‌دهد. منتها آنها به گونه‌ای هستند که همین کارهای بد را که می‌کنند، در گزارش‌ها به گونه‌ای می‌نویسند که اتهام می‌زنند و می‌گویند فلانی فلان کار را کرده بود و ما از ولایت دفاع کردیم. یعنی حرف‌های دروغ می‌زنند.
یکی از مسئولان مرکز رسیدگی به امور مساجد به من گفت: از ده پرونده‌ای که برای ما می‌آید، هشت پرونده مربوط به نیروهایی است که در مساجد هستند. یا امام جماعت از آنها شکایت می‌کند و یا آنها اتهاماتی به امام جماعت می‌زنند و ما رسیدگی می‌کنیم.
این پدیده‌ای زشت و انصافاً مضر است. نباید باشد و باید جلویشان را گرفت. البته انتقاد حقشان است و هر کس انتقاد دارد، می‌تواند انتقاد کند، نامه بنویسد و وقت بگیرد و بیاید بگوید. باید راه بیان انتقادات را باز کنیم تا در دلشان جمع نشود. اما این‌گونه نشود که چنین وضعی درست کنند. این یعنی هوچی گری و حکومت هوچی‌گری خیلی خطرناک است.
بنا شد قدری حرف بزنیم تا شام آماده شود. من باید وقت را پر کنم. چون آقایان خسته شدند. آقایان! مسائل مهمی در پیش داریم. دلم نمی‌خواهد این حرف‌ها را که الان می‌زنم، به شکل وسیع در جامعه مطرح شود.
حسابی برای ما برنامه‌ریزی کردند. تا به حال موفق نشدند. مدتهاست که کار می‌کنند، ولی الحمدلله خداوند حفاظت کرده و توانستیم عبور کنیم. ولی الان عجیب است.
همین الان که در اینجا نشستیم، یعنی امروز رئیس آژانس هسته‌ای در شورای حکام هسته‌ای اعلام کرده است: «نمی‌توانیم نظر بدهیم که ایران انحراف نظامی ندارد. ایران اصلاً با ما همکاری نمی‌کند. اطلاعاتی کشف و اطلاعات جدیدی پیدا کردیم که انحراف نظامی ایران را تقویت می‌کند، البته مطمئن نیستیم.»
دروغ می‌گوید. ما که در عمق قضیه هستیم، می‌دانیم چنین برنامه‌ای در ایران نیست. اصلاً بنای این را نداریم. آقا همچنین برنامه‌ای ندارند و اجازه نمی‌دهند چنین کاری شود. ولی آنها دارند این‌گونه رفتار می‌کنند.
همین الان شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو مشغول کار است و برنامه جدّی آنها این است که ایران را بسیار قوی به نقض حقوق بشر متهم کنند که این رشته خیلی بدی است و عواقبی دارد. می‌خواهند گزارشگر دیگری برای ما بگذارند که گزارش‌های نوبه‌ای بدهد و شرایط ایران را بگوید. حرف‌های زیادی می‌سازند و می‌گویند.
الان در این مراکز کاملاً دارند علیه ما کار می‌کنند. در داخل هم کارهای عجیب و غریبی می‌شود. همین قضیه نیروگاه بوشهر، مسئله کوچکی نیست که اتفاق افتاد. ۳۴ سال است که از عمر شروع این کار گذشته و دارد کار می‌شود. نزدیک ۲۰ سال است که روس‌ها آمدند و پول‌های زیادی از ما گرفتند. هر وقت بعد از مدتی بهانه‌ای می‌آورند و مقداری پول می‌گیرند و به بهانه‌هایی تأخیر می‌اندازند.
آخرین کارشان این بود که سوختی که در قلب رآکتور گذاشته بودند و آب گرم شده بود، گفتند: این خطرناک است و برگردانید. شاید خطرناک باشد و نمی‌گوییم دروغ می‌گویند، ولی به هر حال آنها مسئول هستند. برای این کار خیلی از ما پول گرفتند.
همین جا به جای اینکه بیایند عذرخواهی کنند، با الفاظ رکیکی طلبکار می‌شوند. مسئولش می‌گوید: «ما مثلی در روسیه داریم که آدم خسیس باید دو بار پول بدهد.» منظورش این است که ایران در پول دادن خسّت به خرج داده است. با اینکه نزدیک دو برابر آنچه که قرار داد ما بود، تا به حال پول گرفتند.
می‌گوید: «ایران خسّت به خرج داده و به ما می‌گوید پمپ‌های کهنه‌ای را که از ۳۰ تا ۳۵ سال پیش در آلمان مانده، به کار بگذارید. پمپ منفجر می‌شود که باید دوباره دنبال پمپ جدید بگردیم که وقت تلف می‌شود.»
انصافاً خلاف می‌گویند. اگر قیدی در قراردادها داشتیم، برای این بود که می‌خواستیم سطح امنیت را بالا ببریم. در نیروگاه‌های روسیه مسئله چرنویل را داریم که سالها منطقه وسیعی را آلوده و چقدر انسان را حتی در زمان ما تلف کرده است.
از لحاظ امنیتی قرارداد را محکم کردیم تا آنها نتوانند جوری بسازند که به عهده ما بگذارند و بگویند شما مقصر هستید. هر چه خواستند، دادیم. بهانه‌گیری کردند که باید سوخت را بعد از تمام شدن برگردانید. چاره‌ای نبود. نظام پذیرفت که برگرداند. بابت همین هم پول می‌خواهند و می‌گویند باید از این نگهداری کنیم.
ببنید این جور آدم‌ها و کشورها طرف ما هستند که دارند اذیت می‌کنند. برنامه تحریم بیشتر دارند. ۸۰ نفر از شخصیت‌های نظامی، امنیتی، سیاسی و غیره کشور را در تحریم گذاشتند. این لیست جدید و غیر از کسانی است که قبلاً گذاشته بودند که شخصیت‌های قضائی، سیاسی و دولتی هستند.
دائماً دارند علیه ما کار می‌کنند. در مسائلی که در کشورهای همجوار ما و منطقه می‌افتد، به‌گونه‌ای تبلیغ می‌کنند که تطبیق دهند تا ایرانی‌ها را تحریک کنند که مثل آنها رفتار کنند. اگر در نحوه نقل، تطبیق، مثال‌ها و تشبیهاتشان دقت کنید، می‌بینید که می‌خواهند کاملاً از آن حوادث علیه ایران استفاده کنند.
لذا تأکید زیادی دارم که باید محافظ وحدت جامعه باشیم. فکر نمی‌کنم بعضی از حرف‌های تندی که می‌زنند، نتیجه درستی داشته باشد. می‌خواهند بعضی‌ها را عصبانی کنند. آنها هم خیره می‌شوند تا عده‌ای در کشور کارهای بدی بکنند. الان فهمیدند که کجا را هدف قرار بدهند. دیدید که اواخر همیشه سراغ رهبری می‌آیند. تا به حال مسائل این‌گونه نبود. از اول به خاطر مسئله انتخابات و مسائل شبیه به اینها بود. الان یک دفعه سراغ رهبری رفتند. ساده نیست که با آن اهانت‌ها برخورد کنند. جایش را پیدا کردند که به کجا ضربه بزنند. خارجی‌ها هم این مسائل را بزرگتر می‌کنند. اینها مسئله را مطرح و آنها چند برابر بزرگ و اعلام می‌کنند.
باید در برخورد با این شیوه‌ها مواظب باشیم. اگر خطری متوجه این انقلاب شود، خدای‌نکرده برای کشور، انقلاب و اسلام سنگین تمام می‌شود. روحیه خیلی از شخصیت‌های جهان اسلام و غیراسلامی که به پیروزی ما امید بستند و فکر می‌کنند می‌توانند از اینجا پشتیبانی داشته باشند، آسیب می‌بیند.
استکباری‌ها خیلی علاقمندند و دلشان می‌خواهد ایران را که مادر و پیشتاز این حرکت‌هاست، ضعیف کنند و جهانیان ضعیف ببینند. یعنی می‌خواهند ایران را به جای الگو، عبرت کنند. واقعاً می‌خواهند این‌گونه عمل کنند.
لذا باید برای خودمان برنامه داشته باشیم تا فاصله‌ها را در جامعه کم کنیم. اگرچه از بعضی از کارهایی که می‌کنند، ناراضی هستیم و قابل قبول نیست، ولی باید نوع برخورد به گونه‌ای باشد که جامعه اداره شود و عقلای قوم اداره کنند و دست انسان‌های افراطی ندهند تا این اتفاقات بیفتد.
مسئله مهمی که در پیش داریم و شما وارد این بحث نشدید و من عرض می‌کنم، هدفمند کردن یارانه هاست که یک ضرورت غیرقابل اجتناب می‌دانیم. از سالها پیش چنین عقیده‌ای داریم. در سیاست‌های کلی هم آمده و رهبری هم پیگیری می‌کنند. باید انجام شود. اگر انجام نشود، با وضعی که تا به حال سوخت ارزان را تلف می‌کردیم، طولی نمی‌کشد که باید واردکننده مواد انرژی زا باشیم. دیگر نمی‌توانیم صادر کنیم. الان زندگی ما با صادرات تأمین می‌شود. صادرات مستقیم و غیرمستقیم حدود ۸۵ درصد هزینه‌های ما را تأمین می‌کند.
بعضی چیزها را به عنوان صادرات غیرنفتی حساب می‌کنیم، در حالی که حقیقتاً نفتی هستند. بعضی از درآمدهای ما با واسطه به نفت برمی‌گردد. اگر این‌گونه مصرف کنیم و از آن طرف هم دست ما را بستند که نتوانیم منابع را توسعه بدهیم و تکنولوژی‌های پیشرفته را به ما نمی‌دهند، به روزی می‌رسیم که باید واردکننده صرف باشیم. تا به حال هم وارد می‌کردیم، ولی در مقابلش مواد خام صادر می‌کردیم. در سالهای اخیر مقدار زیادی بنزین و گازوئیل وارد می‌کردیم و در مقابلش نفت خام می‌دادیم.
الان داریم کاری را انجام می‌دهیم که یک ضرورت است. ولی خطرش موقعی بروز می‌کند که صنایع و کشاورزی برای صاحبانشان صرف نکند و ضرر بدهد که الان کم و بیش آثارش دارد پیدا می‌شود. خیلی از کارگاه‌ها با این قیمت‌ها نمی‌توانند کار کنند. به ضررشان است. به علاوه دولت هم برای تأمین نیازهای مردم وارد می‌کند. واردات هم از کشورهایی مثل چین است که کالاهایشان ارزان‌تر است.
این واردات باعث می‌شود که دامداری، کشاورزی و صیادی ما برای صاحبان این حرفه‌ها به صرفه نباشد. امروز در روزنامه‌ها خواندم که بوشهری‌ها دیگر صیادی نمی‌کنند و ماهی وارداتی را مصرف می‌کنند. اگر این خبر درست باشد، خیلی جای غصه است. چون بوشهر یکی از جاهای بسیار مستعد و صیادان بوشهری از افراد ماهر برای صیادی بودند. درست است که قبلاً مازاد گازوئیل خود را در آن طرف می‌فروختند که الان نیست، ولی مسئله مهم ما تولید است.
دو سه روز پیش اعضای شورای مرکزی خانه کشاورز پیش من آمده بودند. درد دل‌هایی کردند که انسان را خیلی ناراحت می‌کند که در این مدت کوتاه چه بر سرشان آمد!! می‌گفتند کشاورزی برای کشاورزان صرف نمی‌کند. قطعاً باید به کشاورزی و صنعت توجه داشت.
نمایندگان مجلس دیدند که ۳۰ درصد از درآمدهای یارانه‌ها باید به مراکز تولید صنعتی برگردد و ۲۰ درصد به دولت برسد که هزینه‌هایش بالا می‌رود و بقیه باید در مسیر درست استفاده شود. البته آنها هوشیاری به خرج دادند و قبل از اینکه گران کنند، پولی به مردم دادند که قدری زهر کار را گرفتند، ولی در ادامه این‌گونه نیست. باید مواظب باشیم.
خدای نکرده اگر در این شرایط منطقه که از جهتی خوب و از جهتی به هم ریخته است، کارگران و کشاورزان مشکل داشته باشند و روستائیان و مردم بخواهند کاری کنند، مشکل می‌شود. آقایان در شهرهایی که هستید، چشم نظام باشید. آنچه را که می‌بینید، واقعاً منتقل کنید. حداقل به آقا منتقل کنید تا ایشان در جریان باشند.
درباره نکته مهمی که فکر می‌کنم باید بیشتر توضیح بدهم، همین مقدار را کافی می‌دانم. شاید شما بیشتر از ما بدانید.
چند روز پیش مدیران صنایع غذایی پیش من آمده بودند که می‌گفتند: از ۱۲ هزار صنعت غذایی الان ۶ هزارش کار نمی‌کنند و کارشان را کنار گذاشتند. یا مواد ندارند و یا نمی‌توانند حقوق کارگرانشان را بدهند.
بنابراین باید خیلی خیلی مواظب باشیم تا نتیجه این کار مهم و ضروری و این جراحی که باید انجام شود، منجر به خونریزی نشود و کشور بتواند به اهداف بسیار خوبی که در هدفمند کردن یارانه‌ها دارد، برسد که می‌تواند ما را برای رهایی از خیلی از بن‌بست‌ها نجات دهد. البته یک مقدار نیاز به صبر و تحمل است و یک مقدار هم مسئولین باید مواظب باشند.
با تشکر از آقایان، خواهش می‌کنم که برای صرف شام تشریف بیاورند.
والسلام علیکم و رحمه الله




آگاهی‌بخشی و پاره کردن زنجیرهای جهل و نادانی، رسالتی پیامبرانه است

ترویج مداحی و خرافه‌پرستی، سیاست حکومت‌های خودکامه به‌ظاهر دینی

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
سال نهم هجری بود و پیامبر اکرم(ص) در سوگ فرزند هجده ماهه اش، ابراهیم، نشسته بود. اتفاقا در همان روز خورشید گرفت و چهره شهر مدینه را دگرگون ساخت. اما مهم تر از خود این دو حادثه این بود که مردم از تقارن و همزمانی آنها برداشتی دینی کردند. سخنی که در میان مسلمانان دهان به دهان می گشت و به سرعت در شهر پیچید این بود که خورشید برای ابراهیم ابن محمد عزا گرفته و سوگواری می کند. محمد(ص) پیامبر خداست و طبیعی است که ماه و خورشید و ستارگان در سوگ و عزای او شریک گردند.
پیامبر خدا(ص) این شایعه را می شنود و چنان متاثر می شود که غم جانکاه وفات فرزند دلبند را فراموش می کند و بی درنگ به مسجد آمده مردم را فرا می خواند. او برفراز منبر می رود و می فرماید: «ان الشمس و القمر آیتان من ایات الله یجریان بامره، مطیعان له لا ینکسفان لموت احد و لا لحیاته». خورشید و ماه آیات و نشانه هایی از نشانه های خدایند و به فرمان او در جریانند و از او اطاعت می کنند. آنها هرگز نه برای مرگ کسی می گیرند و نه برای تولد کسی(فروغ ابدیت، ج۲، ص۸۰۰-۸۰۴).
تفاوت پیامبر خدا با دنیا پرستان و قدرت پرستان این است که نه تنها بر مرکب جهل و نادانی مردم سوار نمی شود، هرچند این مرکب زین کرده و مهیا باشد، بلکه وظیفه اصلی خود را این می داند که مردم را از جهل و نادانی برهاند و به آنان آگاهی و بینش دهد. او نه تنها از این جهل و نا آگاهی مردم، که نتیجه آن خرافه پرستی و پذیرش امور عجیب و بی دلیل است، برای قدرت و شوکت دنیوی خود استفاده نمی کند بلکه حتی از این ابزار باری پیشبرد اهداف مقدس خود بهره نمی برد. او نه تنها از این عمل و سخن و اعتقاد انحرافی مردم استقبال نمی کند و به آن پر و بال نمی دهد، بلکه حتی سکوت نمی کند و با فریاد بلند و رسا انحراف مردم را آشکار می سازد. او مبارزه با جهل و خرافه را چنان مهم و فوری و ضروری می داند که حتی آن را به بعد از ایام سوگواری فرزند دلبند موکول نمی کند و غم فراق فرزند را فراموش کرده، بی درنگ به مسجد می رود.
مهم ترین وظیفه و عمل پیامبر آگاهی بخشی به مردم و پاره کردن زنجیر های جهل و نادانی از دست و پای مردم بود: «و یضعُ عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم» پیامبر(ص) بارها و زنجیرهای مردم را بر می دارد(اعراف/۱۵۷). آیات متعددی از قرآن مجید وظیفه پیامبر را تعلیم و آموزش مردم می شمارد(بقره/۱۲۹ و ۱۵۱؛ ال عمران/۱۶۴؛ جمعه/۲).
او کتابی آورده است که در آن در آیاتی بسیار پرشمار از مردم خواسته می شود که درباره عقاید و اعمال خود تامل و تفکر و تعقل کنند و تقلید نکنند و اندیشه های خود را با تبعیتی کورکورانه از نیاکان خود نگیرند، بلکه درباره همه چیز خود اندیشه و تفکرکنند. این کتاب بارها و بارها انسان ها را با شدت هرچه تمام تر به این خاطر مورد مواخذه قرار می دهد که بدون تامل و تفکر امور نامعقول و بی دلیل را پذیرفته، به آن گردن نهاده اند. در این کتاب آمده است که انبیای الهی مردم را به تبعیت کورکورانه دعوت نمی کرده اند بلکه از آنان می خواسته اند تا در آنچه آنان می گویند تفکر کنند و اگر آنها را مطابق عقل و خرد و فطرت یافتند، بپذیرند.
و عجیب آنکه قرآن مجید معجزات شگفت و خوارق عادات محیرالعقولی را به انبیای پیشین نسبت می دهد. آنان نبوت و رسالت خود را با تبدیل چوبی خشک به اژدها و زنده کردن مردگان و شفای بیماران لاعلاج و در آوردن شتر از کوه و… اثبات می کرده اند. اما وقتی نوبت به پیامبر اسلام می رسد از این نوع معجزات خبری نیست و هر کس می خواهد به این پیامبر ایمان آورد باید سخن او و منطق و استدلال قویم او را بشنود و معجزه او در استدلال و منطق او نهفته است.
اما تاریخ این دین بزرگ وضعیت دیگری را نشان می دهد. کسانی با اهداف مختلف در برهه های متعددی از تاریخ این دین عقلانی را به مجموعه ای از خرافات تبدیل می کرده اند تا بدین وسیله از نام دین و انرژی و توان و امکانات آن در راستای اهداف دنیایی خود استفاده کنند. و این گونه است که دین، که وظیفه اصلی اش از بین بردن خرافه پرستی و زدودن جهل و نادانی بوده است، به ابزار و وسیله ای برای ترویج خرافات تبدیل می شده است. امام علی(ع) یکی از مهم ترین وظایف حکومتی که خود را دینی می داند، را زدودن جهل و نا آگاهی می شمارد و یکی از حقوق اصلی و مسلم مردم را نسبت به حکومت همین امر به حساب می آورد:
«حق شما بر من این است که خیر خواه و نصیحت گر شما باشم، و همواره اموال و سرمایه های شما را بیشتر و در جهت منافع شما هدایت نمایم، و سطح آگاهی شما را بالا ببرم مبادا جاهل و عقب مانده بمانید و در جهت آموختن آداب و پرورش شما کوشا باشم تا عالم و دانا گردید»(نهج البلاغه، خ۳۴)
حکومتی که ادعای دینی بودن دارد باید دغدغه اش از بین بردن جهل و نا آگاهی مردم و مبارزه با خرافه پرستی باشد. باید بالا بردن سطح دانش و بینش مردم مهم ترین هدف او باشد. اما حکومت ها و نظام هایی که از دین استفاده ابزاری می کرده اند و از آن صرفا برای استحکام قدرت خود بهره می برده اند، نه تنها با جهل و نادانی و خرافه پرستی مردم مبارزه نمی کرده اند، بلکه به آن دامن می زده اند. این امر حداقل دو علت داشته است. نخست اینکه مردمی را می توان فریب داد و از دینشان استفاده دنیوی برد که سطح آگاهی شان پایین باشد. به همین جهت در حکومت های اینگونه جلوی آگاهی مردم را می گرفته اند. آنها یک جامعه تک صدایی به وجود می آورده اند که در آن فقط و فقط یک بیان از دین و آن هم بیانی نامعقول و خرد ستیز و خرافی شنیده می شده است و صداهای دیگر در گلو خفه می گشته است. در واقع با خرافی شدن دین، جلوی تعقل و تفکر مردم گرفته می شده است. این حکومت ها حتی هنگامی که شعار آگاهی وبینش می داده اند باز از همین شعار هم استفاده ابزاری می کرده اند. مقصودشان از دعوت به آگاهی و بینش این بوده است که از ما تبعیت کورکورانه کنید. تنها قرائت درست از دین همان چیزی است که بلندگوهای ما می گوید. به صداها و نداهای دیگر گوش فرا ندهید.
پس خرافی کردن دین و رواج چهره ای خرد ستیز از آن از این جهت برای این حاکمان و نظام ها سودمند بوده است که تعقل و تفکر مردم را در دین از آنان می گرفته و این امکان را به وجود می آورده که هر چیزی را به نام دین به خورد آنان دهند.
اما نکته دوم اینکه حکومت ها و حاکمان خود کامه عاشق مدح و ثنا هستند. هر چه مقام و جایگاه و شخصیت آنان بالاتر برده شود دوست تر دارند. در این نظام هاست که مداحی به مهم ترین شغل تبدیل می شود.
در حکومت امویان چنین افرادی به وفور یافت می شدند و در لباس های مختلف به مدح و ثنای حاکمان می پرداختند و در شان و عظمت آنان سخن می راندند و درجات آنان را هر چه بیشتر و بیشتر بالا می بردند. این مداحان و سخنرانان دنیا پرست حتی در شان و منزلت حاکمان حدیث جعل می کردند و بدین وسیله برای آنان مقامی بس رفیع درست می کردند. مقام آنان را در حد اولیاء و انبیاء بالا می بردند و به آنان معجزات و کراماتی نسبت می دادند که شاید بتوان به کم تر نبی و ولی ای نسبت داد. معجزات و کراماتی که خداوند به عنوان ابزاری برای اثبات نبوت در اختیار انبیاء خود قرار می داده تا صرفا برای این امر از آن استفاده کنند، اکنون به وسیله ای برای بالا بردن مقام حاکمان تبدیل می شد.
به هر حال یکی از راه های شناخت و تمیز حکومت ها و نظام هایی که واقعا خدمتگزار دینند از حکومت ها و نظام هایی که دین را در خدمت قدرت خود می گیرند و از آن استفاده می کنند این است که در حکومت های دینی واقعی مبارزه با جهل و خرافه یک دغدغه و هدف مهم و اصلی است، در حالی که در حکومت هایی که از دین صرفا استفاده می کنند از جهل و نادانی مردم نهایت استفاده می شود و آگاهی و دانایی مردم گرفته می شود و به خرافه پرستی دامن زده می شود.




سحام نیوز: در پی اقدامات قبلی مسئولین دانشگاه کاشان در مورد مساله حجاب وتفکیک جنسیتی مانند تدوین منشور پوشش دانشجویی،احضار گسترده دانشجویان دختر به حراست و تهدید آنها و در مواردی صدور احکام کمیته انضباطی و همچنین اقدامات دیگری از قبیل تفکیک جنسیتی برخی از کلاسهای دروس عمومی و ممانعت از برگزاری تئاتر های دانشجویی به علت احتمال اختلاط بازیگران دختر و پسر در هنگام ایفای نقش ،این بار و در اقدامی که با همکاری معاونت فرهنگی و حراست دانشگاه انجام گرفته است، با برخی از دانشجویان دختر و خانواده های آنها تماس گرفته شده و از دانشجویان درخواست می شود که در یک جلسه مشاوره گروهی حاضر شوند و سپس با عباراتی توهین آمیز اقدام به تهدید آنها می شود که در صورت عدم حضور با آرای سنگین کمیته انضباطی مواجه خواهند گشت!؟
به گزارش ندای سبز آزادی، مسئولان بر گزار کننده این جلسه که بر روی کارت دعوت آن عبارت “از صفر پروانه شدن” را درج کرده و آن را به صورت نوبتی و برای بیش از ۳۰۰ تن از دانشجویان در نظر گرفته اند، در جلسه دوم با اعتراض شدید دانشجویان مواجه می شوند، به گونه ای که معاون فرهنگی دانشگاه در هنگام سخنرانی مجبور به ترک تریبون می شود و ادامه این اعتراضات نیز مسئولین را به تغییر روند برنامه نا گزیر می سازد.
در اقدامی دیگر و به گزارش سایت رسمی دانشگاه کاشان معاونت فرهنگی دانشکده معماری وهنر این دانشگاه در قالب نمایشگاه حجاب و عفاف ضوابط و مقررات حجاب و پوشش در بیش از پنجاه دانشگاه معتبر دنیا را در قالب پوستر در معرض دید بازدیدکنندگان قرارداده است و مراکز علمی دنیا که در ۳۲ سال تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان محلی برای فحشا وفساد و روابط آزاد معرفی می شده اند را یک شبه به عنوان الگوی پوششی برای دانشجویان معرفی نموده است.
شایان ذکر است در دیدار معاون اداری مالی وزارت علوم از دانشگاه کاشان در اسفند ماه گذشته دکتر علی اکبر متکان خبر از اختصاص بودجه ویژه به این دانشگاه جهت احداث دانشکده های تک جنسیتی داده بود.


سحام نیوز: سایت «محرمانه‌نیوز» در یادداشتی سعید حدادیان را «دلقکی وقیح» و «مداح زر و زور» نامید و به محافظه‌کاران منتقد احمدی‌نژاد هشدار داد اگر به تخریب‌ها علیه دولت ادامه دهند «خانمان و دودمان» آن‌ها به باد خواهد رفت.
به گزارش وب سایت دگربان، این سایت نزدیک به تیم محمود احمدی‌نژاد روز سه‌شنبه (۳۰ فروردین) در واکنش به حملات اخیر محافظه‌کاران به خصوص سعید حدادیان به دولت دهم نوشته است: «آقای مداح و سایر آقایان چه شده است؟ دارند دستتان را از بیت‌المال این مردم قطع می‌کنند؟ دارند خباثتتان را برای مردم افشاء می‌کنند؟»
«محرمانه‌نیوز» در یادداشت خود با معرفی دولت احمدی‌نژاد به عنوان «دولت امام زمان»، از محافظه‌کاران منتقد دولت با عنوان «سفیانی» یاد کرده و نوشته است: «زنهار‌ ای مداح فریب خورده و‌ ای کسانی که پشت پرده نشسته‌اید و برای زدن ریشه‌های دولت امام زمان به امثال این فریب خورده {حدادیان} خط و ربط می‌دهید.»
این سایت در ادامه به حامیان علی خامنه‌ای هشدار داده که «زنهار‌ ای سفیانی‌ها، انقلاب اسلامی پرشکوه ایران، توطئه‌ها و فتنه‌ها و خباثت‌های خیلی شدید‌تر از این را نیز پشت سر گذاشته است.»
«محرمانه‌نیوز» همچنین نوشته که «چه شده است که مداحان در ایران تبدیل به سیاستمدار، معلم اخلاق، اقتصاددان، فیلسوف، قاضی شرع و در ‌‌نهایت دلقک شده‌اند؟»
این سایت از سعید حدادیان با عنوان «دلقکی وقیح» یاد کرده که «با لودگی‌ها و هرزه گویی‌هایش می‌خنداند. ماجرا چیست؟ مداح اهل بیت شده است بازیچه دست شیطان؟»
از سعید حدادیان یکی از مداحان تهران اخیرا فایل صوتی منتشر شده که اسفندیار رحیم‌مشایی را «عورت» محمود احمدی‌نژاد معرفی کرده است.
تنش‌ها میان حامیان علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد در هفته‌های اخیر افزایش یافته و دو طرف حملات گسترده‌ای علیه یکدیگر داشته‌اند.
به نظر می‌رسد تنش‌ها میان این دو جریان محافظه‌کار در هفته‌های آینده افزایش قابل توجهی پیدا کند.



سحام‌نیوز: به زودی قیمت هر کیلوگرم گندم از ۲۵۰ به ۳۵۰ تومان افزایش می‌یابد، ضمن اینکه احتمال افزایش هر قرص نان سنگک به ۵۰۰ تومان، تافتون به ۲۵۰ تومان، بربری به ۴۰۰ تومان و لواش به ۱۵۰ تومان وجود دارد.
به گزارش مهر، خبرهای رسیده از کارگروه طرح تحول اقتصادی حکایت از بررسی‌های نهایی در مورد افزایش ۱۰۰ تومانی قیمت ملی هر کیلوگرم گندم دارد که بر این اساس، احتمالا قیمت هر کیلوگرم گندمی که در اختیار کارخانجات آرد قرار می‌گیرد، از ۲۵۰ تومان به ۳۵۰ تومان افزایش خواهد یافت.
بر این اساس، آنالیز قیمت‌ها حکایت از آن دارد که احتمالا قیمت هر قرص نان سنگک با ۱۰۰ تومان افزایش به ۵۰۰ تومان، قیمت هر قرص نان تافتون از ۲۰۰ تومان به ۲۵۰ تومان، قیمت هر قرص نان بربری از ۳۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان و قیمت هر قرص نان لواش از ۱۰۰ تومان به ۱۵۰ تومان افزایش می‌یابد.




سعید لیلاز، روزنامه‌نگار و کارشناس مسائل اقتصادی، معتقد است که اقتصاد ایران در حال تجربه کردن طولانی‌ترین دوران رکود در تاریخ خود است. وی پیش‌بینی می‌کند که غیر از بخش مسکن و شاید صنعت که شاید رشد اندکی داشته باشد، بقیه بخش‌های اقتصاد ایران در سال آینده، رشد صفر و یا رشد منفی خواهند داشت.
بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ به صفر درصد تنزل خواهد داشت. برخی احتمال می‌دهند آنچه در کشورهای خاورمیانه شاهد هستیم تاثیری بر روند اقتصاد ایران گذاشته است. اما سعید لیلاز بر این باور است که این تحولات نه تنها تاثیر منفی بلکه تاثیرهای مثبتی نیز بر اقتصاد ایران داشته است. گفت‌وگوی لیلاز با دیپلماسی ایرانی را بخوانید:
صندوق بین‌المللی پول اعلام کرده که رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ به صفر خواهد رسید؛ این رکود اقتصادی را با توجه به اینکه بانک مرکزی آن را منکر شده، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بانک مرکزی این پیش بینی را رد نکرده است، بلکه اذعان داشته است که این پیش بینی بدبینانه است. اگر آنچه که سه سال قبل اعلام شد درست بوده و بانک مرکزی تایید کرده است، احتمال آن وجود دارد که این ادعای صندوق بین‌المللی پول هم درست باشد. من هم رشد اقتصادی ایران را بین صفر تا یک پیش بینی کرده بودم. ممکن است بدبینانه بودن از نظر رییس بانک مرکزی این باشه که صندوق بین‌المللی پول اعلام نکرده که بین صفر و یک است و فقط اعلام کرده که صفر است.
آنطور که از قرائن و شواهد برمی‌آید این است بخش مسکن تحرکات بسیار اولیه‌ای از خود نشان می‌دهد و بر همین اساس ممکن است که ما دچار رونق مختصری در بخش مسکن شویم، اما دیگر بخش‌های اقتصادی حتما راکد خواهند بود. رشد بسیار اندکی در صنعت رخ خواهد داد که در واقع کاهش رشد و یا رشد منفی ان را جبران می‌کند. بخش خدمات نیز اگر رشد منفی نداشته باشد، صفر خواهد بود و بخش نفت نیز به نظر می‌رسد که منفی باشد.
بنابراین به نظر می‌رسد که این رکود اقتصادی که برای چهارمین سال متوالی گریبان اقتصاد ایران را گرفته است، تبدیل به طولانی‌ترین رکود اقتصادی در تاریخ ایران می‌شود. به عبارت دیگر در کنار رکود اقتصادی در سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱ ما شاهد طولانی‌ترین رکود در اقتصاد ایران هستیم.
آیا این رکود اقتصادی ایران را می‌توان به تحولات منطقه مربوط دانست؟
این رکود اقتصادی را نمی‌توان مربوط به تحولات منطقه دانست به این دلیل که ارتباط و اتصال اقتصادی ایران به کشورهای منطقه بسیار اندک است. به معنای دیگر به جز عراق و افغانستان که دو وارد کننده اصلی از ایران هستند و همچنین امارات عربی متحده که به عنوان واسطه مالی و صادرات مجدد به ایران عمل می‌کند، ما با هیچ کشور دیگری در منطقه خاورمیانه تماس اقتصادی چشمگیری نداریم.
بنابراین با توجه به این امر که در این سه کشوری که نام برده شد، هیچ تحول خاصی رخ نداده، حوادث منطقه خاورمیانه هیچ تاثیر منفی بر اقتصاد ایران نداشته است. برعکس من بر این باورم که این حوادث از چند جنبه به سود ایران است.
اساسی‌ترین سود این تحولات برای ایران، افزایش قیمت نفت است، چرا که قیمت نفت بر اثر تحولات خاورمیانه به طور چشمگیری افزایش یافته است. البته عامل اصلی افزایش قیمت نفت در دنیا، رشد اقتصادی کشورهای غربی و چین و هند است. یعنی دلیل افزایش قیمت نفت در وهله اول رشد اقتصادی بالای جهان است و در وهله دوم تضعیف ارزش دلار در برابر یورو و سایر ارزهای معتبر جهان است. عامل دیگر افزایش قیمت نفت که عامل گذراتر و ناپایدارتری است، تحولات خاورمیانه است.
هر یک دلار افزایش در قیمت نفت ۸۰۰ میلیون دلار به درآمد نفتی ایران در طول یک سال اضافه می‌کند. به معنای دیگر اگر ما فرض کنیم تحولاتی که در لیبی و یا در عربستان و یا نگرانی که در کل منطقه با توجه به تحولات خاومیانه وجود دارد، تنها ۵ دلار به قیمت جهانی نفت خام که در حدود ۱۱۰ یا ۱۱۵ دلار است، اضافه کرده باشد معنی آن این است که اگر این نرخ‌ها تداوم پیدا کند، ایران حدود ۳٫۵ تا ۴ میلیارد دلار در طول یک سال درامد اضافی از محل صادرات نفت خام کسب خواهد کرد.
بنابراین من بر این باورم که تحولات منطقه نه تنها به ضرر ایران نیست، بلکه به سود ایران هم بوده است. علاوه بر این، تحولات خاورمیانه از یک جنبه دیگر نیز به نفع ایران است که آن جنبه اقتصادی نبوده و از نظر سیاسی بوده است. این تحولات موجب می‌شود که توجه جهان از مساله هسته‌ای ایران به تحولات منطقه معطوف شود و اولویت بودن ایران را در سطح بین‌المللی تضعیف می‌کند. به عبارت دیگر این امکان را به غرب نمی‌دهد که ایران را تبدیل به تضاد اصلی منطقه کنند و تدارکات فشارهای بعدی را از جمله تدارکات نظامی علیه ایران انجام دهند.
تحولات دموکراسی خواهی مردم در منطقه چه تاثیری بر اقتصاد خود این کشورها داشته است؟
به طور کلی می‌توان گفت که این تحولات اثرات منفی بر اقتصاد این کشورها داشته است. به عنوان مثال مصر که طی سال‌های اخیر رشد اقتصادی خوبی را تجربه کرده بود، شاهد یک دوره رکود اقتصادی خواهد بود. به نظر می‌رسد که با توجه به وابستگی اقتصاد مصر به توریسم، مصری‌ها نباید انتظار داشته باشند که رشد اقتصادی ۵ تا ۶ درصدی را که در طی سال‌های گذشته داشته‌اند، از سال ۲۰۱۱ به بعد داشته باشند. تا زمانی که جریان اصلی اوضاع اقتصادی و سیاسی ارامی در مصر برقرار شود نمی‌توان انتظار رونق اقتصادی سابق را در این کشور داشت. کشورهای دیگر هم به همین شکل است.
در تونس نیز همانند مصر این تحولات تاثیر منفی جدی داشته است. همینطور این تحولات اثرات منفی بر اقتصاد سوریه که رشد اقتصادی خوبی در این سالها داشته، گذاشته است.
لیبی تا حد زیادی دچار این رکود خواهد شد، با وجود اینکه غربی‌ها تلاش کرده‌اند تا زیرساخت‌های این کشور اسیب جدی نبیند، اما می‌توان گفت که صادرات نفت این کشور اسیب جدی دیده و رشد اقتصادی منفی خواهد داشت.
اگر چه با توجه به افزایش شدید قیمت نفت خام، ‌رشد اقتصادی عربستان، کویت و امارات عربی متحده نیز بهتر خواهد شد، اما در مجموع باید در حالت انتظار، بی‌ثباتی و عدم اطمینان از اوضاع اینده به این کشورها نگاه کرد که منجر به کاهش رشد اقتصادی هرکدام از این کشورها خواهد شد. با این وجود باید ذکر کرد که این مسئله در مورد همه کشورها یکسان عمل نخواهد کرد، در مورد برخی کشورها شدت بیشتر و برای برخی دیگر با شدت کمتری اتفاق خواهد افتاد.
همانطور که اشاره کردید این تحولات باعث افزایش قیمت نفت شده است، این افزایش را تا چه اندازه می‌توان وابسته به تحولات یا پایدار دانست؟ آیا تحولات لیبی یکی از تاثیرگذارترین تحولات بر این بازار بوده است؟
من معتقد نیستم که لیبی با عرضه تنها ۲ درصد نفت جهان و تامین ۰٫۷ درصد انرژی جهان، تلاطم جدی را در قیمت نفت ایجاد کرده باشد و یا آسیب جدی به آن بزند. بلکه معتقدم عوامل اصلی پایدارتر افزایش قیمت نفت، همان عواملی است که قبلا ذکر شد، که در وهله اول رشد اقتصادی بالای جهان که بین ۴ تا ۵ درصد برآورد می‌شود و این امر قابل مقایسه با ۴ تا ۵ درصد منفی سال ۲۰۰۹ است. یعنی در کمتر از دو سال اقتصاد جهانی نه تنها ۵ درصد رشد منفی نداشته بلکه ۵ درصد رشد اضافی هم داشته است.
عامل دوم افزایش قیمت نفت، تغییرات و نواسانات شدید قیمت ارزهای معتبر جهانی در قبال یکدیگر است. در طول همین سه هفته اخیر افزایش قیمت یورو در مقابل دلار امریکا بیش از ۱۰ درصد بوده است. اگر این افزایش را به قیمت نفت بیفزاییم می‌بینیم که حدود ۱۰ تا ۱۵ دلار این افزایش ناشی از افزایش قیمت یورو در طی سه هفته اخیر است.
بنابراین ۱۱ دلار از قیمت فعلی نفت باید کم کنیم، چرا که تضعیف قیمت دلاری خود را در برابر یورو جبران کرده است. هر مقداری که قیمت نفت افزایش پیدا کرده است مرتبط با رشد اقتصادی جهان است و به صورت بسیار جزیی وابسته به تحولات لیبی و احتمالا تحولات عربستان است.



سحام نیوز: اتهاماتی که از سوی علی اکبر جوانفکر مدیر عامل خبرگزاری دولت به تعدادی از رسانه‌های کشور وارد شد، موضوع شکایت این رسانه‌ها است.
به گزارش خبرگزاری مهر، خبرگزاری تحت مدیریت علی اکبر جوانفکر روز گذشته و در جریان برکناری استعفا گونه وزیر اطلاعات و ابقای وی از سوی مقام معظم رهبری ، با نسبت دادن اتهاماتی به رسانه های دیگر ، خبری را تحت عنوان ” شایعه، سانسور و ادعاهای خلاف واقع، ارکان سناریوی تازه علیه دولت” منتشر کرد.
این خبرگزاری در این خبر آورد: “برخی از خبرگزاری های داخلی تحت انقیاد یک جریان خاص سیاسی با حذف خبر استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و قبول آن از سوی رئیس جمهور،بدون استناد به هیچ منبع مشخصی مدعی شدند که مقام معظم رهبری با کناره گیری مصلحی مخالفت کرده‌اند”.
در ادامه می خوانیم: “عوامل پشت پرده این ماجرا که مدیریت فضای رسانه ای را تحت کنترل خود دارند، به صورت فراگیری در محافل رسانه ای شایع کرده اند که نظر مخالف مقام معظم رهبری درخصوص کناره گیری آقای مصلحی به رئیس جمهور ابلاغ شده است”.
خبرگزاری دولت در انکار خبر مهم ابقای وزیر اطلاعات با حکم رهبری افزود : “خبرگزاری های فارس، مهر و ایسنا ساعتی پس از انتشار خبرهای مربوط به قبول استعفای مصلحی از سوی رئیس جمهوری محترم، اقدام به حذف این خبر کردند و ساعتی بعد بدون آنکه منبع مشخصی را مستند خبر جدید خود قرار دهند، مدعی شدند که مصلحی در پست وزارت اطلاعات باقی خواهد ماند”.
خبرگزاری دولت در این مطلب که هنوز در خروجی آن موجود است ، مدعی شده که ” هر چند ابعاد این ماجرا هنوز روشن نیست، اما آشکارا چنین به نظر می رسد که سناریوی تازه ای برای وانمود سازی اختلاف نظر میان رئیس جمهور با رهبر فرزانه انقلاب درحال شکل گیری است “.
خبرگزاری تحت مدیریت جوانفکر در پایان مدعی شده است که این خبرگزاری ” ضمن تاکید بر تبعیت محض از اوامر و دستورات رهبر معظم انقلاب، تلاش خواهد کرد تا عوامل فعال در پشت این ماجرا را شناسایی و آنها را به مردم معرفی کند”.
جوانفکر همچنین در مطلب مشابهی در وبلاگ خود اقدام رسانه های منتشر کننده خبر ابقای وزیر را دروغ پرداز و اقتدارگرا خواند که ” قصد دارند از رهگذر دروغ پردازی هماهنگ و یکپارچه ، رهبر معظم انقلاب را در مقابل یک خبر خلاف واقع اما منتسب به ایشان قرار دهند تا به زعم آنها معظم له مجبور به سکوت شوند”.
واکنش دیگر رسانه ها به اتهام های جوانفکر
در پی انتشار گسترده خبر ابقای وزیر اطلاعات از سوی رهبری در پایگاه های خبری و مطبوعات ، رسانه های مختلف سکوت در برابر ادعاهای جوانفکر در این زمینه را جایز ندانسته و پاسخ وی را به انحای مختلف داده اند.
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان طی یادداشتی در این روزنامه در خصوص بازتاب رسانه ای خبر قبول استعفای حیدر مصلحی و ابقا مجدد وی از سوی مقام معظم رهبری، به شدت از باند انحرافی دولت که تیم رسانه ای دولت را قبضه کرده اند انتقاد کرده و پشت پرده فعالیت این تیم در جریان اتفاق فوق را فاش کرده است.
این یادداشت در حالی منتشر شد که چندی پیش نیز کیهان در تحلیلی حرکت تیم اسفندیار رحیم مشایی برای تصرف رسانه های دولت را کودتا عنوان کرده بود.

خبرگزاری فارس نیز با انتشار کاریکاتوری در خروجی این خبرگزاری به اتهامات جوانفکر پاسخ داد.
در کنار خبرگزاری فارس پایگاه های خبری نظیر تابناک، خبرآن لاین، فردانیوز، جهان نیوز، الف، رجانیوز و عصر ایران نیز در فضای مجازی به این موضع خبرگزاری رسمی دولت واکنش نشان دادند.
پایگاه اطلاع رسانی رجانیوز نیز طی مطلبی تحت عنوان تکرار سناریوی تشکیک در نظر صریح رهبر انقلاب؛ این‌بار در مورد ابقای وزیر اطلاعات به تقبیح این اقدام مبادرت کرده است.
پایگاه اطلاع رسانی جهان نیوز نیز در دو عنوان مطلب جدا گانه  تحت عناوین “ایرنا مجددا دستور رهبری را مولوی و ارشادی کرد ” و” ایرنا چه خبر است؟ اعتراض خبرنگاران ایرنا به رفتار غیرحرفه ای و غیراخلاقی مدیران!”به این موضوع پرداخت.
پایگاه اطلاع رسانی الف نیز با خبری تحت عنوان ” دومین بی اعتنائی تاریخی به یک حکم حکومتی” به شدت از این اقدام جوانفکر انتقاد کرد.
اما در نقطه اوج این واکنش ها هک وبلاگ شخصی جوانفکر قرار داشت که هک کنندگان دلیل این کار را تعارض جدی جوانفکر با دولت احمدی نژاد خواندند و از جوانفکر و مشائی و بقائی خواستند که رئیس جمهور را رها کنند تا در معرض انتقاد حامیانش قرار نگیرد.




از آموزشگاه به سوی دانشگاه ها و پژوهشگاه ها، از اصلاحات سطحی به سوی تغييرات محتوايی

دكتر كاوه احمدي علي آبادي

دانشگاه متعلق به شماست و كشور متعلق به مردم. دانشگاه به دانشجويان و اساتيد دانشگاه تعلق دارد و كسي نمي تواند آن را از شما بدزدد! همچنان كه كشور متعلق به مردم است، و آن چون هر حق و مالكيت ديگري، تحميلي و تجويزي نيست و مردم اند كه تعيين مي كنند، مي خواهند چه افرادي و مهمتر از آن برحسب چه قوانيني و ظوابطي به عنوان نمايندگان شان بر آنان حكومت كنند و كي بيايند و كي بروند. اين دانشگاهيان هستند كه تعيين مي كنند، دانشگاه ها با چه معيارهايي، چه محتواي دروسي و به كدام سمت پيش رود، نه تعدادي روضه خوان و نظامي و بدتر از آن ها، مترسكاني كه از طرف آنان به عنوان استاد دانشگاه جلو فرستاده مي شوند تا وانمود كنند كه دستورات از تعدادي آخوند بي سواد و نظامي اي كه به جز زور منطق ديگري را نمي فهمد، صادر نشده است. اختيار دانشگاه با شماست و آن در حد شعار نيست، چون همان طور كه شما اعتراضات تان را با اعتصاب و تظاهرات و تعطيلي كلاس ها و امتحانات انعكاس داديد، بايد بدانيد كه پيشبرد محتواي آنچه قرار است بياموزيد و توليد كنيد، نيز با شماست. شما سر كلاس ابتدايي ننشسته ايد كه محتواي درس از بيرون به شما تجويز شود، اساتيد دانشگاه و دانشجويان اند كه تعيين مي كنند، چه كتبي به عنوان علم – نه مطالب روضه و فقه و شعار و ايدئولوژي- آموخته و مهمتر از آن، توليد مي شود. همان گونه كه مردم اند كه تعيين مي كنند، قانون اساسي شان چه باشد، نه رهبران و مقامات حكومتي و قانون اساسي اي كه پس از تنظيم توسط متخصصان، مردم بدان رأي نداده باشند، فاقد وجاهت قانوني و حقوقي است. با اين همه، همچون محتواي دروس دانشگاه، محتواي آنچه در جامعه نيز مي گذرد عملاً توسط قوانين پياده نمي شود و اين جامعه است كه از طريق عرف ها و كنش ها تأثيرگذارتر است و جامعه مدني است كه با سازماندهي و برنامه ريزي، تعيين كننده تر از قوانين و برنامه هاي رسمي و دولتي. حكومت تنها محدوديت ها و ضوابط رسمي را رقم مي زند، اما شما محتوا و آنچه را كه عملاً تحقق مي يابد تعيين مي كنيد، از اين روست كه دانشگاه و جامعه را شما اداره و هدايت مي كنيد. آن ها هنوز نمي دانند كه دانشگاه جاي توليد علم و پژوهش است، نه چون مدرسه اي كه درس ياد بگيرند و امتحان بدهند تا نمره بگيرند، چه رسد كه كادر تربيت كنند و با اين سواد دوزاري خود مي خواهند خط و محتواي دانشگاه را نيز براي شما تعيين كنند!؟ محتوايي كه در دانشگاه به عنوان درس عرضه مي شود، برخلاف دروس مدرسه كه "آموزش" در آن مدنظر است، اين تفاوت بزرگ را دارد كه براي "توليد علم و پژوهش" عرضه مي شوند و آن گونه كه طرح مسائل و پرسش ها اذهان را به سوي حل شان مي كشاند، پيش مي رود، نه كتابي كه اساتيد براي آموختن و امتحان گرفتن از دانشجويان معرفي كنند. هنوز نمي دانند مدرسه با دانشگاه چه تفاوت ماهوي دارد و از اين روي است كه مكان هايي را راه انداخته اند كه تداوم مدرسه است، نه دانشگاه و روش هاي شان نيز همان قدر سطحي. آنچه در گذشته نيز به عنوان دروسي در دانشگاه مي خوانديد، ورود به مقطع دانشگاه را دنبال نمي كرد، بلكه در حقيقت با الگوهاي يك آموزشگاه درس مي خوانديد و اين وقايع فرصت خوبي شد تا آموزشگاه هايي را كه نام دانشگاه بر آن نهاده اند، عملاً به دانشگاه تبديل كنيد؛ يعني نه مراكزي براي آموزش دروس و امتحان دادن، بلكه كانون هاي براي توليد علم از طريق پژوهش كه به طرح مسائل و پرسش و سپس پاسخ ها رهنمون شوند كه چه بسا هر دانشگاه با دانشگاه ديگر نيز از منظري – نوع منابع و شيوه نظري يا عملي و غيره- تفاوت كند و اين است هويت يك دانشگاه تمدن ساز به معناي حقيقي كلمه.
اساتيد و دانشجويان هستند كه بايد توليد علم و دانش كنند و يكي از تعيين كننده ترين راهكارهاي توسعه كشور را رقم بزنند، نه تعدادي آخوند و نظامي يا كساني كه مدارك دانشگاهي را نقابي ساخته اند براي چاپلوسي و شوي مضحكي كه به ديگران به قبولانند، آن ها (اساتيد) تصميم گيرنده اند تا از آن طريق پست و مقام بالاتري بگيرند. اساتيد بايد منابعي را كه معرفي مي كنند، هيچ كدام از كتب تعيين شده جديد نباشد و دانشجويان نيز چيزي به جز آن از اساتيد نپذيرند و دروس علمي به زبان اصلي مي بايست به جاي متون تأليفي در اولويت باشد: اين است راهي عملي كه شما مي توانيد در مبارزه با روضه خوان ها و نظامياني كه مي خواهند انقلاب فرهنگي نظام هاي شكست خورده قرن پيش را به شما تحميل كنند، در پيش گيريد. محتواي دروس و كتب مرجع مي بايست نخست متوني به زبان لاتين و مرجع و سپس متون تأليفي قوي باشد. جامعه مدني نيز مي بايد به راه درست اعتصاب خاموشي كه ابداع كرده ادامه دهد. اين نيز از نخستين ابداعات مبارزه مسالمت آميز ايرانيان است كه اعتصابي غيررسمي و خاموش را در پيش گرفته اند و در ادارات و سازمان ها، حضور دارند، اما كسي كار نمي كند: اين مهمترين راهكاري است كه تاكنون باعث فلج كردن زورگويان و ظالمان حكومتي شده است كه بايد با ابعادي وسيع تر گسترش و تداوم يابد و اگر مي بينيد كه قدرت مداران دستپاچه مسائل اقتصادي شده اند، اين خوابيدن و بيكاري خاموش مراكز دولتي و توليدي است كه بسيار تأثيرگذارتر از تحريم ها بوده است.
بدانيد كه قرار نيست كه شما نيز همان راهي را رويد كه پدرانتان يا پدران پدرانتان در انقلاب 57 يا مشروطه يا دوران مصدق پيش گرفتند، بلكه شما با درس گرفتن از آنان، مي خواهيد كاري را بكنيد كه آنان نتوانستند يا نمي توانستند انجام دهند و اينك شما مي خواهيد و به سبب پيشرفت علم و تكنولوژي و جامعه مدني مي توانيد انجام دهيد. درسي كه اسلام گرايان و ملي گرايان نيز هنوز نياموخته اند و هر گاه از اسلام و ايران سخن مي گويند، به گذشته عطف مي كنند، غافل از اين كه نگاه مداوم به گذشته – چنان تجارب گذشته نيز ثابت كرده است- بازآفريني عقب ماندگي گذشته را بدنبال دارد و هويت يابي كه نيست هيچ، بلكه فرو رفتن در كالبد فسيلي از گذشته ايران و اسلام است. آنچه شما امروزه توليد مي كنيد و تمدن ايراني و اسلامي در زماني كه وجود داشته و توحش اسلامي كه اينك حضور دارد نتوانست به وجود آورد، قرار است، معرف تمدن تان باشد كه در روند پوياي هويت يابي مدام خود را اصلاح و اثبات كند. پدرانتان تصور مي كردند نياز به يك شخص به عنوان رهبر دارند تا در مبارزات شان پيروز شوند و دربست همه چيز او را بپذيرند، اما شما ثابت كرديد كه بت شكن حقيقي هستيد و بدون نياز به شخص يا اشخاصي به عنوان رهبر، تداوم راه و مسير آن را خود تعيين مي كنيد و اينك جنبش ما، بدون نياز به رهبري فردي، به شكلي انعطاف پذير، نامتقارن و مواج، فرصت ها را براي بروز مخالفت ها و اعتراضات دنبال مي كند و با وجود كمك گرفتن از رهبراني نمادين به هيچ وجه متكي و منوط بدان ها نيست و در مقاطعي، اين جنبش بوده كه آنان را به حركت وادار كرده است و در هر دو فضاي واقعي و مجازي نيز حضور تأثيرگذار دارد. اگر بخواهيم نقادانه به عملكرد خود نيز بنگريم، بايد اعتراف كنيم كه يكي از اشتباهات اصلاحات گذشته نيز همين نگاه مداوم به گذشته و ديدن مسائل گذشته بود كه از مردم عقب ماند و برخي نيز هنوز از آن غافل اند، اما آزادند كه در شوي انتخابات يا هر شوي ديگري نيز كه دوست دارند، شركت كنند، اما كساني كه براي مبارزات و زجرها و شكنجه ها و شهدايي كه دادند، ارزشي بيش از عوض شدن جاي چند شخص و تغييراتي سطحي و حتي آبكي قائل هستند، به مبارزه ادامه مي دهند. اما كساني كه كارت هاي ناموفق خويش را آزمودند و تاوان آن را نيز مردم دادند، بدانند كه از نظر اخلاقي و ارزشي محق نيستند تا دوباره كارت هاي سوخته خود را رو كنند و عده اي ديگر را قرباني سازند.
دوستان چنان كه جملگي با هم تجربه كرديم، مشكل از اشخاص و حتي صرفاً شيوه حكومت نيست، بلكه مشكل آن است كه اگر ياد نگيريم كه مملكت را اول از طريق جامعه مدني اداره كنيم و سپس دولت و دولتمردان را بدنبال خود بكشانيم، دير يا زود اشخاص جديدي كه چه بسا با تاوان ها و خون هاي بسياري به قدرت رسيدند، اگر امروز انقلابي و آزادي خواه اند، فردا ديكتاتور و محافظه كار مي شوند و تاوان ها و مشكلات بازتوليد مي گردند. فراموش نكنيم كه دانشگاه و جامعه از آن ماست و دانشگاهيان و جامعه مدني اند كه محتوا و معيارها و جهت حركت شان را تعيين مي كنند.



به تبعیض علیه عرب های ایران و سرکوب آنها پایان دهید

اعتراض عرب های ایرانی در اهواز، مرکز استان خوزستان در جنوب ایران، که در روز 25 فروردین شروع شد، با سرکوب خشونت آمیز نیروهای امنیتی ایران روبرو شده است. بنا به گزارش ها، چندین نفر کشته و زخمی و عده زیادی دستگیر شده اند. خانم شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح 2003، در نامه ای به خانم پیلای، کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، در روز دوشنبه 29 فروردین 1390، خواهان رسیدگی به وضع درگیری ها در خوزستان شد.
اعتراض های مسالمت آمیز اخیر در ششمین سالگشت اعتراض های اهواز در فروردین 1384 برگزار شد. در آن زمان، تعداد زیادی از مردم در اعتراض به سیاست دولتی انتقال عرب ها به نقاط دیگر کشور و سکونت دادن غیرعرب ها در خوزستان تظاهرات کرده بودند.
دولتمردان جمهوری اسلامی سال هاست که تبعیض گسترده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مورد عرب ها در خوزستان اعمال می کنند. تنها حزب سیاسی نماینده عرب ها در سال 1385 غیرقانونی اعلام شد. تعداد قابل توجهی از فعالان سیاسی عرب ایرانی، به ویژه پس از اعتراض های سال 1384، در خوزستان اعدام شده اند.
عرب ها، همچون گروه های قومی دیگر در ایران، از حق آموزش به زبان مادری محروم هستند. میزان بیکاری در میان عرب ها بسیار بالاتر از میزان متوسط در سطح کشور است. گزارشگر ویژه سازمان ملل برای مسکن مناسب در پی دیدار خود از ایران در سال 2005 به این نتایج رسید: عرب های ایران در خوزستان پیوسته در فقر و بدون دسترسی به مسکن و خدمات اساسی زندگی می کنند؛ دولت زمین های کشاورزی آنها را به قیمت های بسیار کمی تصاحب کرده است (E/CN.4/2006/41Add.2, 21 March 2006, Summary).
عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران گفت: «دولتمردان باید فورا تمام بازداشت شدگان را آزاد کنند و با انجام تحقیقات مسؤولان کشتار معترضان مسالمت جوی عرب را به دست عدالت بسپارند. سرکوب معترضان مسالمت جوی عرب تنها آخرین حلقه از رشته درازی از حملات به گروه های قومی ایران، یعنی عرب ها، آذری ها، بلوچ ها، کُردها، ترکمن ها و دیگران، از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی است. ما مطمئن هستیم که گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران بخش مهمی از گزارش خود را به شرایط وحشتناک گروه های قومی ایران اختصاص خواهد داد.»
برای اطلاعات بیشتر در باره وضع گروه های قومی در ایران نگاه کنید به:

http://www.fidh.org/IMG/pdf/Irandis...
و
http://www.fidh.org/IMG/pdf/Rapport




معلم اخلاق دولت: اسلامی کردن دانشگاه‌ها؛ هم تفکیک جنسیتی، هم تغییر درس ها

دانشجونیوز: مرتضی آقاتهرانی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره اسلامی شدن دانشگاه ها در پاسخ به سوال خبرنگار خانه ملت درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها گفت: تغییر ساختاری در علوم انسانی باید جدی گرفته شود، در اسلام اختلاط زن و مرد پذیرفته نیست و اگر واقعا بخواهیم به اسلام عمل کنیم؛ باید تمام ابعاد آن را بپذیریم، اسلام مجموعه‌ای کامل است، که برخی تنها قسمت‎هایی از آن را قبول می‎کنند و در خصوص بعضی قسمت‎ها از اسلام پیروی نمی‎کنند. اسلام یک بسته کامل است که پاسخگوی تمام جوانب زندگی انسانی است. باید در ابعاد مختلف براساس اهمیّت برخورد کرد، برخی موضوعات خیلی مهم هستند و باید ضربتی با آن برخورد کرد و برخی از موضوعات با وجود مهم بودن، اجرای آن در حال حاضر از ضرورت برخوردار نیست، نکته‌ای که باید آنرا مشخص و به آن عمل کرد.
بخشی از نظرات آقاتهرانی، نماینده مجلس ایران را دراین باره بخوانید:
-اگر به شیوه‏های مدیریتی دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که شیوه‎های ما در این زمینه به هیچ وجه اسلامی نیستند. نوع درس دادن و مباحث مطرح شده متناسب با آموزه‌های اسلامی نیست، این روش تقلیدی از جای دیگر است. این اشتباهی است که باید برای آن چاره‎ای اندیشید. از سوی دیگر زمانی که دانشجویی از این دانشگاه‎ها فارغ‏التحصیل می‎شود و مسئولیتی را برعهده می‎گیرد، نمی‌توان از او قوانین اسلامی و شیوه اجرایی اسلامی را توقع داشت.
- چرا دانشجو باید مباحث مختلف اقتصادی و روانشناسی که می‌خواند تنها متکی به غرب باشد و اسلام در آن وجود نداشته باشد، اسلام حرف دارد و دانشگاهی و حوزوی باید آن را پیدا کنند، اگر برای پاسخگویی به سوال‏ها به سراغ مباحث اسلامی نرویم، به پاسخ درست نخواهیم رسید. اسلامی کردن این است که دانشگاهی‎ها و اهالی حوزه به اجماع برسند که اسلام پاسخگوی تمام مسائل ما است. به همین منظور نیازمند پیوند عمیق‌تر حوزه و دانشگاه هستیم.
- ما هنوز اوّل راه هستیم. ما فلسفه آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت نداشتیم و خوشبختانه در حال حاضر روی این موضوعات کار کرده اند. ما هنوز نقشه فرهنگی جامعی که عملیّاتی شود نداریم و باید در این حوزه مبنایی‎تر کار کرد. نکته‎ای که باید در تعلیم و تربیت مورد توجه قرار بگیرد، این است که آیا افرادی که به مدارس و دانشگاه می‎روند، بعد از پایان دوران، آموزش‎های لازم را دیده اند و به اسلام نزدیک شده اند؟ یکی از نکات مورد توجه در تدوین نقشه فرهنگی باید این باشد.


برخورد با رانندگان "بدحجاب" در دستور کار پلیس راهنمایی و رانندگی تهران

دانشجونیوز: سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در سخنانی جدید گفته است که "براساس دستور فرمانده نیروی انتظامی، پلیس راهور تهران خودروهایی را که سرنشین بدحجاب دارند شناسایی و متوقف می‌کند."
سردار حسین رحیمی با بیان این مطلب افزود: براساس دستور فرمانده نیروی انتظامی، پلیس راهور تهران خودروهایی را که در آن افراد بدحجاب حضور دارند یا اعمال خلاف شئونات اسلامی انجام می‌دهند، شناسایی و متوقف می‌کند.
وی ادامه داد: براساس قانون، خودروی این افراد متوقف و به پارکینگ منتقل خواهد شد.
سردار رحیمی تصریح کرد: پلیس راهور تهران در سال گذشته نیز به صورت مقطعی برخی از خیابان‌های آلوده پایتخت را پاک‌سازی کرده و با متخلفان برخورد کرد.
رئیس پلیس راهور تهران گفت: بار دیگر این طرح در دستور کار نیروهای راهنمایی و رانندگی قرار دارد و با افراد متخلف برخورد خواهد شد. برهمین اساس به شهروندان توصیه می‌کنیم ضمن رعایت قوانین مقررات راهنمایی و رانندگی، شئونات اسلامی را نیز رعایت کنند.
این طرح در حالی مطرح میشود که صدها طرح ترافیکی در حوزه داخلی راهنمایی رانندگی شهری به خوبی اجرا نمی شود و موجبات افزایش تلفات در تصادفات بین جاده ای می شود. بر اساس اعلام خبرگزاری های داخلی بیش از ۸۰۰۰ نفر در ایام نوروزی در اثر این تصادفات، کشته و زخمی شده اند.
با این حال هنوز مشخص نیست که طرح برخورد با رانندگان بد حجاب بر اساس کدام شاخصه کاری حوزه راهنمایی رانندگی به اجرا گذارده میشود.



معترضان سوریه میدان اصلی حمص را تصرف کرده اند

فعالان سیاسی در سوریه می گویند هزاران مخالف حکومت در میدان اصلی سومین شهر بزرگ این کشور تجمع کرده اند.
تصاویر ویدئویی که بر روی اینترنت منتشر شده نشان می دهد که مردم بر روی زمین این میدان نشسته اند.
پیش تر مراسم تشییع جنازه قربانیان درگیری های روز یکشنبه که در آن تظاهرکنندگان خواهان کناره گیری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه شدند برگزار شد.
وزارت کشور سوریه معترضان را اعضای گروه های سلفی خوانده و هشدار داده است که این درگیری ها به شورش مسلحانه می انجامد.
روز یکشنبه هشت نفر در اثر شلیک سربازان سوریه بسوی تظاهرکنندگان کشته شدند.
این تظاهرات در اعتراض به مرگ رئیس یکی از قبایل محلی که در بازداشت بود، انجام شد.
مخالفین می گویند که مرکز شهر را مادامیکه مطالبات سیاسی آنها برآورده نشود در اشغال خود نگه می دارند.
آنها خواستار لغو فوری قانون وضعیت اضطراری و آزادی همه زندانیان سیاسی هستند.
فعالان سیاسی می گویند ایست های بازرسی در اطراف میدان شهر ایجاد شده تا اطمینان حاصل شود تنها مردم غیرنظامی و غیرمسلح وارد منطقه می شوند.
یکی از رهبران مخالفان که برادرش در تظاهرات روز یکشنبه کشته شد گفته است که مردم داوطلب به معترضان آب و غذا می دهند.
نجاتی طیاره، یکی دیگر از معترضان به خبرگزاری فرانسه گفت که بیش از 20 هزار نفر در این میدان که توسط تظاهرکنندگان به تحریر (میدان معروف مصر) تغییر نام پیدا کرده تحصن کردند.
در همین حال خبرگزاری رسمی سوریه گفته است که چند نظامی از جمله یک ژنرال ارتش و دو پسرش توسط "باندهای تبهکار مسلح" ربوده و اجسادشان قطعه قطعه شده است.
وزارت کشور سوریه طی بیانیه ای شرکت کنندگان در اعتراضات اخیر را "گروه های مسلح وابسته به سلفی ها" خوانده است.
لینا سینجاب خبرنگار بی بی سی می گوید اتهام وابستگی به سلفی ها بعنوان تهدیدی علیه تظاهرات مسالمت آمیز دیده می شود.
وی می گوید بسیاری معتقدند که اکنون حکومت بدنبال این است که به بهانه مبارزه با تروریست ها دست به خشونت های بیشتر علیه معترضین بزند.
بشار اسد برای آرام کردن مخالفین قول انجام اصلاحات سیاسی داده است، اما معترضین می گویند این کافی نیست.
به گفته گروه های حقوق بشر درگیری های چهار هفته گذشته در سوریه بیش از 200 کشته برجای گذاشته است.
بی بی سی



راه اندازی رشته "تبلیغ در حج و زیارت " در راستای اسلامی کردن دانشگاه ها

دانشجونیوز: علاوه بر دو رشته حقوق نفت و گاز و تاریخ و تمدن ملل اسلامی، رشته جدیدی بنام "تبلیغ در حج و زیارت " در آخرین جلسه شورای برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تصویب شد.
به گزارش خبرگزاری دولتی مهر، حسین نادری منش - معاون آموزشی وزیرعلوم، با اشاره به تشرف سالانه میلیونها نفر از مردم مسلمان به حج و لزوم تربیت نیروی متخصص برای پاسخگویی به نیازهای معنوی و تربیتی زائران را از دلایل تصویب رشته " تبلیغ در حج و زیارت " دانست و افزود: برنامه آموزشی پیشنهادی پس از بررسی های "کارشناسی" در کمیته تخصصی شورای برنامه ریزی آموزش عالی به تصویب اعضای این شورا رسید.
نادری منش در خصوص برنامه آموزشی "رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی" نیز خاطرنشان کرد: آشنایی با تاریخ و فرهنگ کشورهای اسلامی در تقویت هویت اسلامی نسل جوان کشور بسیار تاثیرگذار است.
بنظر میرسد تصویب این رشته ها در دانشگاه های ایران پس از تاکیدات مکرر مسئولین حکومتی ایران مبنی بر اسلامی کردن دانشگاه ها و همچنین تغییر و تحولاتی در حوزه علوم انسانی صورت گرفته است.



راهپیمایی كارگران شركت مخابراتی راه دور ايران با شعار: زندگی، معيشت حق مسلم ماست

جمعي از كارگران شركت مخابراتي راه دور ايران (ITI) در اعتراض به عدم اجراي مصوبات دولت در مورد اين واحد صنعتي،‌در شيراز راهپيمائي كردند.
به گزارش ايسنا، بيش از 100 نفر از كارگران شركت مخابراتي راه دور ايران (ITI) حدفاصل ساختمان استانداري فارس تا سازمان صنايع و معادن اين استان را در اعتراض به تأخير در اجراي مصوبات هيأت دولت راهپيمايي كردند.
راهپيمايان با شعار «زندگي، معيشت حق مسلم ماست» ، «مصوبات دولت اجرا بايد گردد» و «20 ماه حقوق كارگر پرداخت بايد گردد» خواستار تسريع در اجراي مصوبات دولت و پرداخت مطالبات معوقات كارگران شدند.
اين كارگران همچنين با حمل پلاكاردهايي واگذاري واحد صنعتي مخابراتي ITI به بانك ملي را محكوم كردند.
به گزارش خبرگزاري ايسنا، ‌«جعفر قادري» نماينده مردم شيراز نيز با ابلاغ تذكري خطاب به رئيس جمهور نوشت: «علي رغم مصوبه سفر سوم دولت در فارس بر پرداخت كمك 15 ميليارد توماني به كارخانه ITI شيراز براي جبران بخشي از كسرهاي اين واحد توليدي، متأسفانه در پيچ و خم اداري وزارتخانه‌هاي دولتي اين مصوبه هنوز اجرائي نشده است. با عنايت به اينكه فشارهاي روحي و رواني زيادي متوجه پرسنل اين مجموعه است و كاركنان خدوم اين مجموعه در طرح‌ها و پروژه‌هاي توليدي زيادي مشاركت داشته و بخش عمده‌اي از نيازهاي كشور توسط اين واحد توليدي تأمين شده است، دستور حضرتعالي براي عمل به مصوبات دولت مايه امتنان است».
جعفر قادري همچنين به همراه 5 نماينده ديگر استان فارس به وزراي صنايع و معادن، ارتباطات و فناوري اطلاعات در مورد اجراي مصوبات دولت تذكر داده و خواستار تسريع در اجراي مصوبات دولت شدند.
شركت مخابراتي راه دور ايران از 20 ماه قبل تا كنون و پس از واگذاري به بخش خصوصي به دليل مشكلات مالي دچار بحران شده و كارگران اين واحد صنعتي بحراني بارها براي دريافت مطالبات خود در شيراز و تهران تجمع اعتراض آميز برگزار كرده‌اند.




شعار مرگ بر دیکتاتور در مراسم سخنرانی صفار هرندی در دانشگاه آزاد تهران شمال

دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، دیروز و در جریان سخنرانی صفار هرندی با سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور و همچنین شعارهایی علیه خود صفار هرندی، به حضور وی در دانشگاه اعتراض کردند.
به گزارش دانشجو نیوز، صفار هرندی که به دعوت بیسج دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در آن دانشگاه حضور پیدا کرده بود، با حضور گسترده دانشجویان معترض روبرو شد.
به گزارش دانشجویان حاضر در جلسه، صفار هرندی در بدو جلسه توسط سئوال در مورد تقلب در انتخابات ریاست جمهوری به چالش کشیده شد و متعاقباً دانشجویان با سر دادن شعار دادن شعار مرگ بر دیکتاتور و همخوانی سرود یار دبستانی نسبت به حضور معاون فرهنگی فرمانده سپاه در دانشگاه اعتراض کردند.
یاد آور می شود قبلاً دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر طوسی نیز که صفار هرندی در آن دانشگاه حضور یافته بود، با پرتاب لنگه کفش به طرف وی نبست به حضور این مقام امنیتی در دانشگاه اعتراض کرده و خواستار خروج او از دانشگاهشان شده بودند.
در دانشگاه های قزوین و تبریز نیز وقایع مشابهی به هنگام حضور صفار هرندی که سابقه تصدی وزارت ارشاد در دولت اول محمود احمدی نژاد را دارد، رخ داده بود.



تخریب کامل یکی از کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد در اثر فشار نیروهای امنیتی

كتابخانه فرهنگی دانشكده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد با فشار شبه نظاميان مستقر در اين دانشكده تخريب و به سالن مطالعه تبديل شد.
به گزارش دانشجونیوز، كتابخانه فرهنگي دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، محل برگزاری جلسات نقد و بررسي در حوزه هاي فلسفه، روانشناسی و دين پژوهی بوده است.
بر اساس این گزارش، مسئولين دانشگاه پيش از اين نيز در پي تهديدات نیروهای امنیتی درصدد تعطيلی این کتابخانه بوده اند.
اقدام نهايي جهت تخريب و تعطيلي اين كتابخانه در تاريخ ۲۸ اسفند و در نبود دانشجويان و پس از نشست مشترك اعضاي بسيج، جامعه اسلامی و هيات دانشجويی در نمازخانه دانشكده مهندسي صورت گرفت كه در پی آن كليه كتاب ها جمع آوري و ديوار اين كتابخانه تخريب شد.
و در حالی اكثر اين كتاب ها از سوی دانشگاهيان به اين كتابخانه اهدا شده بود، مسئولين كتابخانه از محل نگهداري كتاب ها اظهار بي اطلاعی مي كنند.



مهدی تحققی، از فعالین سیاسی اصلاح طلب آزاد شد

خبرگزاری هرانا - مهدی تحققی، عضو شورای سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، عصر دیروز با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
به گزارش کلمه، مهدی تحققی عضو شورای سیاسی و شورای آموزش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پنجم اسفند ماه سال گذشته بازداشت شده بود، با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
وی که در جریان ایجاد فشار به سازمان مجاهدین انقلاب و در پی اعلام موجودیت شاخه خارج از کشور در اسفند ماه سال گذشته بازداشت شده بود، بیش از یک ماه در سلول های انفرادی بند ۲۴۰ اوین تحت بازجویی بوده است.
از اعضای این سازمان اکنون مصطفی تاج‌زاده، فیض الله عرب سرخی و ابوالفضل قدیانی در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند و بهزاد نبوی، محسن آرمین، محمد سلامتی، عبدالله ناصری، علی باقری، احمد هاشمی، مهدی تحققی نیر با دارای حکم و رد مرخصی، و یا دارای پرونده و منتظر تشکیل دادگاه‌های خود هستند.
همچنین جواد امام از دیگر اعضای سازمان مجاهدین که سال گذشته یک سال حبس تعزیری محکوم شد، این روز‌ها در آستانهٔ بازگشت به زندان اوین است.



شکنجهٔ شدید دختربچه‌ای ۸ سال توسط ناپدری‌اش/ تصویر

خبرگزاری هرانا - دختربچهٔ ۸ ساله‌ای که به فجیع‌ترین وضع توسط ناپدری‌اش مورد آزار و اذیت جسمی قرار گرفته، هم اکنون در بیمارستان بستری است.
دکتر کامران آقاخانی متخصص پزشکی قانونی بیمارستان رسول با اعلام این خبر در گفت‌و‌گو با مهر اظهارداشت: "این دختر ۸ ساله شب گذشته توسط اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری منتقل می‌شود."
وی با عنوان این مطلب که مسئول فنی بیمارستان مطهری نیز هست، افزود: "متاسفانه به علت شکستگی‌های متعدد از ناحیه دست و سر، ناگزیر شدیم این دختر را به بیمارستان رسول اعزام کنیم."
آقاخانی در تشریح وضعیت این دختر ۸ ساله گفت: "موارد کودک آزاری زیادی را شاهد هستیم اما وضعیت این دختر قابل مقایسه با سایر کودک آزاری‌ها نیست. شدت آزار و شکنجه او به قدری دردناک است که قابل شرح نیست."
این متخصص پزشکی قانونی با اشاره به شکستگی دو ساعد و سر این کودک، افزود: "آثار شلاق و سوزاندن سیگار در نقاط مختلف بدن این دختر ۸ ساله به وضوح دیده می‌شود به طوری که جای سالمی در بدن او مشاهده نمی‌شود. این دختر به ما گفته است که با مادر معتاد و ناپدری‌اش زندگی می‌کند و ۴ روز است به او غذا نداده‌اند."
آقاخانی با تاکید بر انعکاس چنین فجایع دردناک و آزار دهنده‌ای گفت: "از رسانه‌ها می‌خواهم که در مقابل این قبیل کودک آزاری‌ها از خود واکنش نشان دهند و مسئولان مربوطه نیز با افراد خاطی به شدت برخورد کنند."
وی با اشاره به شکستگی سر و دو ساعد این دختر ۸ ساله، از انجام تصویربرداری و معاینات دقیق برای درمان شکستگی‌ها و سوختگی‌ها خبر داد و افزود: "وضعیت به قدری فجیع است که باور آن برای هیچ کس وجود ندارد و نمی‌توان گفت که فردی که او را آزار داده است، خلق و خوی انسانی دارد."
این دختر ساکن یکی از محلات جنوب تهران است که توسط اورژانس اجتماعی بهزیستی به بیمارستان منتقل شده است.





تعطیلی واحدهای سنگبری استان قم به دلیل گرانی برق

خبرگزاری هرانا - واحدهای سنگبری استان قم از هفته گذشته به دلیل چند نرخی بودن و افزایش تعرفه برق، قطعی برق به علت بدهی و نیز گرانی بیش از انتظار آن، مجبور به تعطیلی کارگاههای خود شده‌اند.
به گزارش مهر، از روز پنج شنبه گذشته تاکنون صاحبان و کارکنان واحدهای سنگبری در قم دست از کار کشیده‌اند اما به دلیل داشتن دپو سنگ در انبارها، کارخانه‌های سنگبری باز است و فروش سنگ در این واحدها طی چند روز گذشته همچنان انجام می‌شود.
تمامی واحدهای سنگبری در این شهر از افزایش دفعی نرخ قبوض برق واحد خود بعد از اجرای هدفمندسازی یارانه ها و کم توانی در پرداخت آن گله مندند. یکی از سنگبران استان قم گفته است که نرخ قبض برق او از ۶۰۰ هزار تومان در گذشته به بیش از ۴ میلیون تومان در حال حاضر افزایش یافته است.
دبیر انجمن صنفی سنگبران استان قم هم می‌گوید: "بر اساس اطلاعیه هدفمندسازی یارانه ها در مورد قبوض برق، قرار بود آیتم های آبونمان، دیماند و قدرت از قبوض حذف شود که این کار صورت نگرفت و در پی اعتراضات، گزینه سومی نیز به آن اضافه شد که مطابق آن قیمت هر کیلو وات ساعت برق مصرفی از ۳۹ به ۴۳ تومان افزایش یافت. همچنین بنا بود در صورتحساب‌های صنعتی، میانگین قیمت پیش بینی شده با هماهنگی میان وزارتخانه‌های نیرو و صنایع و معادن تغییر کند و قیمت های تبعیضی- حمایتی منظور شود، به نحوی که کارخانجات و تولیدکنندگان که نیاز به کمک و مساعدت دارند، مورد حمایت جدی قرار گرفته و میانگین نرخ آنها محفوظ بماند و میانگین برق مصرفی آنها ۴۰ تومان در نظر گرفته شود."
وی در ادامه با اشاره به این که در حال حاضر قیمت تعرفه برق در سه زمان، طول روز، شب و ساعات پیک مصرف با افزایش چشم گیری نسبت به گذشته برای واحدهای سنگبری همراه بوده است، خاطرنشان کرد: "بر اساس نرخ های جدید، قیمت‌ها برای ما در طول روز نسبت به گذشته ۲٫۲ برابر، در طول شب ۵ برابر و در زمان اوج بار، ۲٫۵ برابر شده و عملا میانگین برق مصرفی ما در طول ۲۴ ساعات روز، هر کیلو وات ۷۰ تومان شده است."
به گفته او، اگر چه بعد از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه دولت بسته‌های حمایتی برای صنعتگران و از جمله این قشر، مبنی بر پرداخت مازاد بر قیمت ها نسبت گذشته، در قالب شارژ کارت های اعتباری در نظر گرفته است اما این امر فقط به صورت مقطعی مشکل را حل می کند و در طولانی مدت سبب ایجاد مشکلاتی می گردد چرا که مبلغ این کارت ها باید با سود ۳ یا ۴ درصد بازپرداخت شود و در پرداخت آنها نیز تاخیری وجود نداشته باشد.
بر اساس آمارها، در کل کشور بیش از ۵ هزار و در استان قم ۲۲۰ واحد سنگبری فعال هستند.



رای دادگاه حجاب نسرین ستوده اعلام شد

خبرگزاری هرانا - به دنبال تشکیل سه جلسه دادگاه برای نسرین ستوده به اتهام تظاهر به بی‌حجابی سرانجام شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب رای به محکومیت نسرین ستوده داد و او را مجرم شناخت.
بر اساس حکم صادر شده وی به پرداخت جمعا ۵۰۰۰۰۰ ریال معادل پنجاه هزار تومان محکوم شده است که براساس اعلامیه ارسالی از طرف دادگاه قابل اعتراض است.
به گزارش تغییر برای برابری، اتهام تظاهر به بی‌حجابی به دلیل عدم رعایت حجاب رسمی نسرین ستوده در پیام ویدئویی او اعلام شد. نسرین ستوده به دلیل ممنوع الخروجی نتوانسته بود در مراسم اهدای جایزه حقوق بشر ایتالیا حاضر شود و به همین دلیل پیام ویدئوی‌اش را برای پخش در مراسم ارسال کرده بود.
پیش از این در برخی خبر‌ها به اشتباه پنج سال از ۱۱ سال حکم زندان برای نسرین ستوده را به اتهام اخیر او در مورد بی‌حجابی نسبت داده بودند در حالی که اساسا حکم آن اعلام نشده بود.



حاکم شدن جو امنیتی بر شهر مهاباد در طی روزهای گذشته

خبرگزاری هرانا - در طی روزهای گذشته و همزمان با روز ارتش در جمهوری اسلامی، در شهر مهاباد جو کاملا امنیتی حکم فرما شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شهر مهاباد در طی دو روز گذشته شاهد حضور چشمگیر نیروهای امنیتی و نظامی در سطح شهر بوده است.
نیروهای انتظامی، سپاه پاسداران، بسیج محلی و لباس شخصی در مناطق پل حکمت، خیابانهای منتهی به فلکه کوهسار و مادر، ایستگاهای ۱ تا ۲ منطقه فرهنگیان، خیابان مخابراتی فرهنگ، خیابان ساحلی فرهنگیان و همچنین کوه‌های اطراف پارک ملت و محوطه داخلی پارک ملت به طور چشمگیر مستقر شده و فضای شدید رعب و وحشت را در این شهر به وجود آورده بودند.
همچنین به سبب وجود ماشینهای مملو از نیروی نظامی و انتظامی در سطح خیابان‌های شهر، ترافیک شدیدی به وجود آمده و حضور گستردهٔ چنین نیروهایی سبب بروز مشکلاتی برای زندگی روزمره مردم شهر شده است.
همزمان برخلاف سال‌های قبل مانور نیروهای نظامی و انتظامی این شهر در مابین فلکه‌های کوهسار و مادر برگزار شده است.



نرخ واقعی بیکاری بالای ۳۰ درصد است

خبرگزاری هرانا - عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نرخ واقعی بیکاری در کشور را بالای ۳۰ درصد اعلام کرد.
به گزارش آفتاب، عبدالرضا ترابی افزود: مهم‌ترین چالشی که اکنون کشور را تهدید می‌کند نرخ بالای بیکاری است که امیدواریم با برنامه‌ریزی‌هایی که مسئولان اجرایی انجام می‌دهند این رقم کاهش یابد.
وی در مورد میزان تورم در سال جاری نیز گفت: در صورت اعمال سیاست‌های حمایتی در بخش صنایع و پروژه‌های ملی تورم سال جاری بین ۲۵ تا ۳۰ درصد خواهد بود.
نماینده گرمسار تصریح کرد: اعلام نرخ دقیق تورم در حال حاضر موجب تشدید این نرخ و جامعه خواهد شد.
ترابی ادامه داد: عوامل تاًثیر‌گذار بر نرخ تورم را مسکن‌، حمل‌ونقل، بالا بودن هزینه تولید‌، نرخ بالای بیکاری اعلام کرد و افزود: با توجه به نام‌گذاری سال جهاد اقتصادی با یک حرکت جهاد‌گونه این عوامل را کنترل کرده که در نتیجه نرخ تورم کاهش یابد و شاخص‌های اقتصادی بهبود یابد‌.
وی خاطر نشان کرد: ملل اسلامی دارای جمعیتی بیش از ۲ میلیارد نفر است که با دارا بودن ۸۰ درصد از صنایع نفت و گاز و انرژی در خاورمیانه متاسفانه در بازرهای جهانی جایگاهی نداریم که این نیز باید تقویت شود.
عضو فراکسیون اصول‌گرایان ادامه داد: اگر در بین کشورهای اسلامی دادوستد رونق پیدا کند و نیازهای کشورهای اسلامی را از طریق روابط تجاری حل کنیم نیازی به اجانب نخواهیم داشت.



دو نفر در اصفهان به اتهام محاربه به اعدام محکوم شدند

خبرگزاری هرانا - بر اساس رای شعبه چهارم دادگاه انقلاب اصفهان، دو شهروند به اتهام "محاربه" به تازگی به اعدام محکوم شده‌اند.
دادستان عمومی و انقلاب استان اصفهان با بیان اینکه برای دو تن از اعضای هفت نفری یک باند که توسط ادادگاه انقلاب اصفهان محاکمه شده بودند، حکم اعدام صادر شده؛ مدعی شده که این افراد به صورت مسلحانه از طلافروشی و مغازه‌های اصفهان، کرج، ازنا و شهرهای استان گیلان سرقت مسلحانه کرده بودند که در اوایل فروردین ماه سال گذشته در نوشهر دستگیر شدند.
این گزارش به هویت این افراد اشاره‌ای نداشته و تنها گفته است که شخصی به نام "عبدالله" سرکردهٔ این باند است که احتمال می رود وی یکی از محکومین به اعدام باشد.
افراد مذکور روز شنبه ۲۱ دی ماه سال ۸۹، مورد محاکمه قرار گرفته بودند و به اتهام سرقت مسلحانه برای هر هفت نفر تقاضای اشد مجازات (اعدام) شده بود.



انتقال اکبر امینی، اولین بازداشتی ۲۵ بهمن، به بند ۳۵۰ اوین

خبرگزاری هرانا - اکبر امینی، اولین بازداشتی ۲۵ بهمن ماه که صبح روز تظاهرات بر فراز جرثقیلی رفته بود چند روز پیش، پس از دو ماه و اندی زندانی بودن در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، اکبر امینی به هم بندان تازه خود گفته است که آن روز به آن دلیل یکی از عکس‌های خود را در دست گرفته بود که چنانچه نیروهای امنیتی او را به پایین پرتاب کردند و پیکرش قابل شناسایی نباشد، لااقل عکس او به مردم در شناسایی‌اش کمک کند.
صبح روز ۲۵ بهمن ماه تعداد زیادی از کاربران اینترنت و مردم شاهد واقعه‌ای بودند که خبر از یک روز پرحادثه می‌داد. اکبر امینی در این روز با در دست داشتن نوارهای سبز و چند عکس، بالای جرثقیلی رفته بود و ضمن دعوت از مردم برای شرکت در راه پیمایی این روز، یاد و خاطره کشته شدگان تظاهرات اخیر را نیز گرامی می‌داشت.
وی در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز بازداشت و مدتی را در زندان گذرانده بود.
اکبر امینی در این روز گردن خود را با طنابی آبی رنگ به جرثقیل بسته بود تا در صورت دخالت ماموران توسط آن خود را به پایین پرتاب کند، اما ماموران امنیتی با آوردن خانواده وی به محل حادثه او را مجبور به پایین آمدن کردند. وی بلافاصله بعد از پایین آمدن از جرثقیل دستگیر و راهی زندان اوین شد.
بعد از این ماجرا خانواده امینی نیز مدت‌ها توسط نیروهای امنیتی برای انجام مصاحبه با صدا و سیما تحت فشار بودند آن‌ها از خانواده اکبر می‌خواستند اعلام کنند که او ثبات روانی ندارد.
وی اکنون در میان بیش از صد و هفتاد زندانی سیاسی دیگر در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شود.



برخورد راهور تهران با افراد "بدحجاب"

خبرگزاری هرانا - براساس دستور فرمانده نیروی انتظامی، پلیس راهور تهران خودروهایی را که در آن افراد بدحجاب حضور دارند یا اعمال خلاف شئونات اسلامی انجام می‌دهند، شناسایی و متوقف می‌کند.
به گزارش مهر، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ گفت: براساس دستور فرمانده نیروی انتظامی، پلیس راهور تهران خودروهایی را که سرنشین بدحجاب دارند شناسایی و متوقف می‌کند.
حسین رحیمی با بیان این مطلب افزود: براساس دستور فرمانده نیروی انتظامی، پلیس راهور تهران خودروهایی را که در آن افراد بدحجاب حضور دارند یا اعمال خلاف شئونات اسلامی انجام می‌دهند، شناسایی و متوقف می‌کند.
وی ادامه داد: براساس قانون، خودروی این افراد متوقف و به پارکینگ منتقل خواهد شد.
سردار رحیمی تصریح کرد: پلیس راهور تهران در سال گذشته نیز به صورت مقطعی برخی از خیابان‌های آلوده پایتخت را پاک‌سازی کرده و با متخلفان برخورد کرد.
رئیس پلیس راهور تهران گفت: بار دیگر این طرح در دستور کار نیروهای راهنمایی و رانندگی قرار دارد و با افراد متخلف برخورد خواهد شد. برهمین اساس به شهروندان توصیه می‌کنیم ضمن رعایت قوانین مقررات راهنمایی و رانندگی، شئونات اسلامی را نیز رعایت کنند.



خودسوزی يكی از كاركنان شهرداری بوشهر

خبرگزاری هرانا - یکی از کارکنان خدماتی شهرداری بوشهر با سوزاندن خود به زندگی‌اش پایان داد.
بر اساس گزارش پایگاه تحلیلی خبری بوشهر، شخصی به نام "ر. ک" که چندی پیش به عنوان یکی از کارکنان خدماتی شهرداری مشغول به کار بوده و بنابر دلایلی به سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرداری منتقل شد روز گذشته اط ریق خودسوزی به زندگی خود پایان داد.
این گزارش دلیل این اقدام متوفی را با مسایل سازمانی و کاری وی بی‌ارتباط دانسته و بعضی مسایل خانوادگی را عامل این خودسوزی اعلام کردند.



بازداشت و بازجویی از کاوه دانشور، فعال دانشجویی دانشگاه نوشیروانی بابل

خبرگزاری هرانا - کاوه دانشور دبیر سابق شورای صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل روز گذشته(دوشنبه بیست و نهم فروردین) پس از خروج از دانشگاه بازداشت و پس از ۲۴ ساعت بازجویی، صبح امروز آزاد شد.
به گزارش دانشجونیوز، کاوه دانشور، فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل و دبیر سابق شورای صنفی که برای دریافت مدارک آموزشی خود به دانشگاه روجوع کرده بود، پس از به پایان رسیدن ساعت اداری دانشگاه دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
کاوه دانشور، دانشجوی سابق رشته کارشناسی عمران که ابتدا مرداد ماه سال ۸۸ با یک ترم محرومیت از تحصیل مواجه شده بود که با پایان رسیدن دوره محرومیت خویش مجددا آبان ماه ۸۹ به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار و با حکم قطعی اخراج خود از دانشگاه روبرو شد .
وی که حکم قطعی اخراج خود را سیزدهم آبان ماه از سوی وزارت علوم و فرهنگ و تحقیقات دریافت نموده بود برای دریافت پرونده و مدارک آموزشی خود بارها به دانشگاه بارها رجوع کرده بود که موفق به دریافت مدارک خود نشد.
بر اساس این گزارش، رئیس حراست دانشگاه (آقای قربانی) و رئیس دانشگاه (دکتر جانعلیزاده) وی را تهدید به دستگیری در صورت ادامه پیگیری های کرده بودند. این تهدید ها منجر به احضار تلفنی این شخص از سوی اطلاعات بابل و همچنین دستگیری این دانشجو توسط مأموران اطلاعات بابل شد.
گفتنی ست کاوه دانشور از ساعت یازده صبح امروز، سه شنبه آزاد شد.



تجمع کارگران شرکت ذوب و فلزات ابهر در اعتراض به عدم دریافت حقوق

خبرگزاری هرانا - کارگران شرکت ذوب و فلزات ابهر که ۱۶ ماه است حقوقی دریافت نکرده اند، در اعتراض به این امر در مقابل فرمانداری ابهر دست به تجمع زدند.
به گزارش اعتدال، ۲۰۰ نفر از کارگران این شرکت در تجمعی، در مقابل فرمانداری ابهر بر پرداخت ۱۶ ماه حقوق و ۲ عیدی عقب افتاده خود اصرار کردند.
یکی از کارگران معترض در این باره گفت: از حدود ۷ ماه پیش با مراجعه فرمانداری، استانداری زنجان، دادگاه و دفتر نماینده مردم ابهر و خرمدره خواسته خود را مطرح کرده ایم اما تا امروز جواب قانع کننده ای دریافت نکرده ایم.
یکی دیگر از آنان افزود: چند ماه پیش اداره کار شهرستان ابهر حکم به پرداخت حقوق معوقه کارگران این شرکت داد، اما تاکنون این حکم اجرا نشده است.
در پی این تجمع، نمایندگان کارگران به همراه نمایندگان دادگستری و معاون فرماندار ابهر تشکیل جلسه دادند و مقرر شد این موضوع از طریق دادگستری استان پیگیری شود.
جلیلی مدیر سیاسی امنیتی فرمانداری ابهر در این زمینه گفت: قرار بود شرکت ذوب و فلزات ابهر برای پرداخت حقوق معوقه کارگران خود ۲ میلیارد تومان تسهیلات بانکی دریافت کند.
وی افزود: این شرکت به علت ناتوانی در تامین وثیقه و همچنین سفته برای سپردن به بانک، تاکنون موفق به دریافت تسهیلات بانکی نشده است.
به گفته جلیلی قرار است در صورت پرداخت نشدن تسهیلات، با حکم دادگستری اموال شرکت فروخته شود.
وی گفت: کارگران این شرکت حدود ۱۶ ماه است که از بیمه بیکاری استفاده می کنند.
کارخانه ذوب و فلزات ابهر که در زمینه تولید قطعات ماشین آلات و ریخته گری از سال ۷۳ فعال است، به علت تغییرات متعدد اعضای هیات مدیره و مسائل مالی از ۲ سال پیش با مشکلات مالی مواجه شده است و همچنین شماری از کارگران این شرکت در اسفند ماه سال گذشته، با اعلام اینکه بیش از ۱۸ ماه است که حقوق و مزایا و مطالبات خود را دریافت نکرده اند در مقابل فرمانداری تجمع نموده بودند.



راهپیمایی کارگران شرکت مخابرات راه دور ایران در شیراز

خبرگزاری هرانا - جمعی از کارگران شرکت مخابراتی راه دور ایران (ITI) در اعتراض به عدم اجرای مصوبات دولت در مورد این واحد صنعتی،‌ در شیراز راهپیمائی کردند.
بیش از ۱۰۰ نفر از کارگران شرکت مخابراتی راه دور ایران در اعتراض به تأخیر در اجرای مصوبات هیأت دولت، در حدفاصل ساختمان استانداری فارس تا سازمان صنایع و معادن این استان راهپیمایی کردند.
به گزارش ایسنا، راهپیمایان با شعار "زندگی، معیشت حق مسلم ماست"، "مصوبات دولت اجرا باید گردد" و "۲۰ ماه حقوق کارگر پرداخت باید گردد" خواستار تسریع در اجرای مصوبات دولت و پرداخت مطالبات معوقات کارگران شدند.
این کارگران همچنین با حمل پلاکاردهایی واگذاری واحد صنعتی مخابراتی ITI به بانک ملی را محکوم کردند.
‌جعفر قادری نماینده شیراز نیز با ابلاغ تذکری خطاب به احمدی نژاد نوشت: "علی رغم مصوبه سفر سوم دولت در فارس بر پرداخت کمک ۱۵ میلیارد تومانی به کارخانه ITI شیراز برای جبران بخشی از کسرهای این واحد تولیدی، متأسفانه در پیچ و خم اداری وزارتخانه‌های دولتی این مصوبه هنوز اجرائی نشده است. با عنایت به اینکه فشارهای روحی و روانی زیادی متوجه پرسنل این مجموعه است و کارکنان خدوم این مجموعه در طرح‌ها و پروژه‌های تولیدی زیادی مشارکت داشته و بخش عمده‌ای از نیازهای کشور توسط این واحد تولیدی تأمین شده است، دستور حضرتعالی برای عمل به مصوبات دولت مایه امتنان است."
جعفر قادری همچنین به همراه ۵ نماینده دیگر استان فارس به وزرای صنایع و معادن، ارتباطات و فناوری اطلاعات در مورد اجرای مصوبات دولت تذکر داده و خواستار تسریع در اجرای مصوبات دولت شدند.
شرکت مخابراتی راه دور ایران از ۲۰ ماه قبل تا کنون و پس از واگذاری به بخش خصوصی به دلیل مشکلات مالی دچار بحران شده و کارگران این واحد صنعتی بحرانی بارها برای دریافت مطالبات خود در شیراز و تهران تجمع اعتراض آمیز برگزار کرده‌اند.





انتقال رامین پرچمی، بازیگر سرشناس به بند ۳۵۰ زندان اوین

خبرگزاری هرانا - رامین پرچمی، بازیگر سرشناس سینما و تلوزیون به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، رامین پرچمی که در جریان راهپیمایی ۲۵ بهمن ماه بازداشت شده بود، پس از دو ماه انفرادی چند روز پیش سرانجام به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
رامین پرچمی ۳۸ ساله، دارای کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد است. پرچمی علاوه بر بازیگری فیلمی کوتاهی با عنوان "راه حل" را نیز کارگردانی کرده است.
وی فعالیت خود را با بازی در سریال در پناه تو و فیلم سینمایی ضیافت آغاز کرد. وی همچنین مدتی سردبیر هفته‌نامه فرهنگی هنری نقش‌آفرینان بود.
از وضعیت پرونده پرچمی خبر دقیقی در دست نیست، اما گفته می شود دلیل بازداشت او در روز ۲۵ ماه اصرار او برای ماندن در راهپیمایی بوده است ماموران لباس شخصی که او را در جمعیت شناخته بودند، بارها به او تذکر می دهند که صحنه تظاهرات را ترک کند اما او به این گفته آنها توجهی نمی کند تا سرانجام بازداشت می شود.




محمد اولیایی فر از زندان اوین آزاد شد

خبرگزاری هرانا - محمد اولیایی فر، وکیل دادگستری، امروز دوشنبه، ۲۹ فروردین ماه پس از تحمل یک سال حبس از زندان اوین آزاد شد.
بر اساس گزارش کمپین استقلال کانون وکلا، تعدادی از همکاران و دوستان محمد اولیایی فر برای استقبال از وی مقابل زندان اوین رفته بودند که در ‌‌‌نهایت و پس از ساعت ها انتظار، وی در ساعت ۱۹ از زندان اوین ترخیص شد.
اتهام این وکیل دادگستری، فعالیت تبلیغی علیه نظام بود که بر اساس ان از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به یک سال حبس محکوم شده بود.
شایان ذکر است که آقای اولیایی فر در طول دوران یکسال حبس در وضعیت وخیمی از نظر جسمانی به سر برده است.


 

آزادی اینترنت؛ ایران، رتبه‌ی اول از آخر

اینترنت نقشی کلیدی در جنبش‌های اعتراضی ایفا می‌کند. نقشی که سبب شده دولت‌های تمامیت‌خواه تلاش خود برای کنترل آن را افزایش دهند. گزارش «فریدوم‌هاوس» نشان می‌دهد، دولت‌های زیادی در پی کنترل جریان اطلاعات در اینترنت هستند.
هرگاه سخن از محدودیت دسترسی به اینترنت و چرخش آزاد اطلاعات و فهرستی از ناقضان حقوق کاربران اینترنتی به میان می‌آید، چین نخستین کشوری است که از او آن به عنوان بزرگترین «دشمن اینترنت» یاد می‌شود. اما شاید کمتر کاربری انتظار یافتن نام کشورهای دموکرات را هم در این فهرست داشته باشد.
در گزارش تازه‌ی «فریدوم هاوس» آمده است، نه تنها در چین که «در کشورهایی دموکرات مانند برزیل، هند، اندونزی، کره‌ی جنوبی ترکیه و بریتانیا هم آزادی اینترنت با تهدیدات حقوقی، سانسور یا کنترل‌های دولتی فزاینده روبروست.»
در این گزارش بیش از ۴۰۰ صفحه‌ای که روز دوشنبه (۱۸ آوریل) با نام Freedom on the Net 2011 از سوی فریدوم هاوس منتشر شده است، وضعیت اینترنت آزاد و کاربران آن در ۳۷ کشور جهان بررسی شده است. ایران هم یکی از این کشورهاست. در نسخه‌ی پیشین این گزارش مربوط به سال۲۰۰۹، ایران جزو ۱۵ کشوری بود که وضعیت اینترنت در آن مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه‌ی این‌که در سال ۲۰۱۱ « ایران بیشترین افت را در میان کشورهای بررسی شده از خود نشان می‌دهد» و در این نسخه از گزارش عنوان «بدترین اجراکننده»ی سانسور را به خود اختاص داده است.
علاوه بر بررسی وضعیت اینترنت آزاد در هر یک از ۳۷ کشور مورد بررسی، آنها با یکدیگر نیز مقایسه‌ شده‌اند. در این مقایسه، استونی با اعمال کمترین محدودیت‌ها، رتبه‌ی اول را به خود اختصاص داده است. ایالات متحده و آلمان در رتبه‌های دوم و سوم ایستاده‌اند. در این رده‌بندی معیارهایی چون موانع موجود در راه دسترسی به اینترنت، محدودیت‌های موضوعی برای  محتوایی که در شبکه  پست می‌شوند و نقض حقوق کاربران توسط دولت‌ها مد نظر قرار گرفته‌اند. بر این اساس شدیدترین محدودیت‌ها در ایران مشاهده می‌شود.

رابطه‌ی مستقیم میان افزایش ضریب نفوذ اینترنت و سانسور


همزمان با افزایش شمار کاربران اینترنتی در طول ۵ سال گذشته، تا ۲ میلیارد نفر، میزان نفوذ اینترنت هم به عنوان وسیله‌‌ای برای اطلاع‌رسانی و همین‌طور رقیبی برای رسانه‌های وابسته و تحت کنترل دولت‌ها افزایش یافته است. کاربران اینترنت در کشورهایی مانند ایران، بیشتر و سازمان‌یافته‌تر از سایر کشورها از اینترنت، به عنوان رسانه‌ی جایگزین استفاده می‌کنند. اینترنت در ایران محلی برای سازمان‌دهی فعالیت‌های جنبشی اعتراضی است. بر پایه‌ی این گزارش همزمان با بهره‌گیری از این فضا توسط فعالان، اعمال محدودیت‌ها برای دسترسی آزاد کاربران به اینترنت، فیلترینگ، حملات سایبری ، دستگیری بلاگرها و فعالان اینترنتی هم افزایش چشمگیری داشته است.
در این تحقیق آمده است، در ایران تا پایان سال ۲۰۱۰، بیش از ۵۰ بلاگر و فعالان اینترنتی دستگیر شده‌اند و «از ژوئن ۲۰۰۹ تا کنون شمار زیادی از بلاگرها تهدید، زندانی و شکنجه شده‌اند و دست کم یک بلاگر در زندان جان سپرده است.»
اشاره‌‌ی این گزارش به مرگ امیدرضا میرصیافی، وبلاگ‌نویس ایرانی است که به دلیل انتقاداتی که در وبلاگش نسبت به دستگاه حاکم ایران مطرح کرده بود، به دو سال و نیم زندان محکوم شد. میرصیافی در اسفند ماه ۱۳۸۷ در زندان اوین تهران جان باخت.
گزارش فریدم هاوس می‌افزاید، مقامات ایرانی دست به اقدامات وسیعی برای نظارت بر ارتباطات آن‌لاین و ره‌گیری فعالیت شمار زیادی از معترضان به نتایج انتخابات زده‌اند که به دلیل فعالیت‌هایشان در فیس بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی محاکمه شده‌اند. این گزارش همچنین به گروهی با نام ارتش سایبری اشاره می‌کند که پس از انتخابات ریاست جمهوری همکاری تنگاتنگی با دولت در هک سایت های خبری و وابسته به اپوزیسیون داشته است.

نقطه‌ی مشترک محدودیت‌ها: سانسور خودسرانه

در ۱۲ کشور از ۳۷ کشوری که در این تحقیق منظور شده‌اند، وب‌سایت‌هایی چون یوتیوب، شبکه‌ی اجتماعی فیس بوک، یا توییتر و سایت‌هایی با خدماتی مشابه به کلی یا در مدت زمانی مشخص مسدود شده‌اند. در ۲۳ کشور از این مجموعه، بلاگرها یا کاربران عادی برای مطالبی که در وب منتشر کرده‌اند روانه‌ی زندان شده‌اند. این گزارش می‌افزاید:« جنبه‌ای از سانسور که در مورد تمامی این کشورها جلب توجه می‌کند، خوسرانه بودن و عدم شفافیت در تصمیم‌‌گیری‌ها برای حذف یا مسدودکردن موضوع‌هایی مشخص است.» در این تحقیق همچنین بر این نکته تأکید شده است که که رژیم‌های تمامیت‌خواه واهمه‌ای از حملات سایبری به سایت‌های مخالفان سیاسی خود ندارند.
دیوید کریمر، مدیر فریدوم  ‌هاوس می‌گوید: «این گزارش نشان می‌دهد که اینترنت آزاد امری مسلم و بدیهی نیست.» به گفته‌ی کریمر دولت‌های غیردموکرات بیشترین سرمایه‌گذاری را در سانسور و کنترل فعالیت‌های اینترنتی می‌کنند.
پیش از این هم "سازمان گزارشگران بدون مرز" در آخرین گزارش خود در مارس سال ۲۰۱۰، ایران را در کنار کشورهایی چون عربستان سعودی، برمه، چین، کره شمالی، کوبا، سوریه، ازبکستان، تونس، ترکمنستان و ویتنام در لیست "دشمنان اینترنت" قرار داده بود.  در گزارش تازه‌ی فریدوم هاوس، برمه، کوبا و چین از لحاظ ایجاد شرایط سخت سانسور پشت سر ایران قرار گرفته‌اند.
منبع: دویچه وله




همچنان مدافع جنبش سبز و رهبران در حصر

اکبر امینی، فردی که ۲۵ بهمن از جرثقیل بالا رفت، در بند ۳۵۰ زندان اوین

اکبر امینی، قهرمان ۲۵ بهمن ماه که صبح روز تظاهرات بر فزاز جرثقیلی رفته و عکس تعدادی از شهدای جنبش سبز را بالا برده بود چند روز پیش پس از دو ماه و اندی زندانی بودن در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد .
به گزارش خبرنگار کلمه، وی به هم بندان تازه خود گفته است که آن روز به آن دلیل یکی از عکس های خود را در دست گرفته بود که چنانچه نیروهای امنیتی او را به پایین پرتاب کردند و پیکرش قابل شناسایی نباشد، لااقل عکس او به مردم در شناسایی اش کمک کند.هم بندان تازه ی اکبر امینی روحیه وی را خیلی خوب توصیف می کنند و می گویند او همچنان با روحیه ای ستودنی مدافع جنبش سیز و رهبران در بند آن میرحسین موسوی و مهدی کروبی است بعد از تحمل فشارهای فراوان از جمله از دست دادن برادرش، از اقدام آن روز خود برای ترغیب مردم به حضور در تظاهرات اعتراضی ذره ای پشیمان نیست.
تظاهرات ۲۵ بهمن ماه سال ۸۹ به دعوت میر حسین موسوی و مهدی کروبی در همبستگی با مردم کشورهای مصر و تونس برگزار شد .
صبح روز ۲۵ بهمن ماه تعداد زیادی از کاربران اینترنت و مردم شاهد واقعه ای بودند که خبر از یک روز پرحادثه می داد. اکبر امینی در این روز با در دست داشتن نوارهای سبز و عکس شهدای جنبش سبز بر بالای جرثقیلی رفته بود و ضمن دعوت از مردم برای شرکت در راه پیمایی این روز ، یاد و خاطره شهدای جنبش سبز را نیز گرامی می داشت .
این جوان سبز که خیلی زود به عنوان قهرمان ۲۵ بهمن شناخته شد در آن روز توسط نیرو های امنیتی شناسایی و بازداشت شد.
وی در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز بازداشت و مدتی را در زندان گذرانده بود .
اکبر امینی در این روز گردن خود را با طنابی آبی رنگ به جرثقیل بسته بود تا در صورت دخالت ماموران توسط آن خود را به پایین پرتاب کند، اما ماموران امنیتی با آوردن خانواده وی به محل حادثه او را مجبور به پایین آمدن کردند.وی بلافاصله بعد از پایین آمدن از جرثقیل دستگیر و راهی زندان اوین شد عکس وی خیلی زود در بسیاری از سایتهای خبری دنیا منتشر و به عنوان قهرمانی که مبارزه بدون خشونت کرده را تبلیغ کرده است معروف شد .
بعد از این ماجرا خانواده امینی نیز مدتها توسط نیروهای امنیتی برای انجام مصاحبه با صدا و سیما تحت فشار بودند آنها از خانواده اکبر می خواستند اعلام کنند که او ثبات روانی ندارد .
وی اکنون در میان بیش از صد و هفتاد زندانی سیاسی دیگر در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شود .
هنوز حکم دادگاه این جوان سبز اعلام نشده است اما گفته می شود ماموران امنیتی با پرونده سازی سنگین قصد دارند، حکم سنگینی را به این جوان که تنها گناهش هواداری از جنبش سبز و شهدای آن است بدهند .




جــرس:  رییس سازمان ثبت احوال ایران، از صدور شناسنامه ایرانی برای فرزندان اتباع خارجی که همسر ایرانی انتخاب کرده‌اند خبر داد.
به گزارش ایسنا، محمد ناظمی اردکانی در پاسخ به این پرسش که برای فرزندان اتباع خارجی که همسر ایرانی انتخاب کرده‌اند، چه راهکاری برای صدور شناسنامه وجود دارد؟ گفت: این فرزندان با رسیدن به سن تکلیف می‌توانند در خواست تابعیت کرده و با تایید یک مرجع همچون نیروی انتظامی مبنی بر سکونت مداوم در ایران، شناسنامه ایرانی دریافت کنند؛ البته در گذشته و قبل از این که این قانون تصویب شود، شناسنامه ایرانی به نام همسر ایرانی ارائه می‌شد.
گفتنی است چندی پیش مخبر کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس گفته بود که در لایحه حمایت از خانواده، مشکلات کسانی که از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی به دنیا آمده‌اند، حل می‌شود و می‌توانند تابعیت ایرانی داشته باشند.
به گزارش ایسنا، مخبر کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس قول داده بود که براساس یکی از مصوبات لایحه حمایت خانواده به فرزندان مادران ایرانی که پدران آنها غیرایرانی هستند، تابعیت ایرانی داده می‌شود.
به گفته امین حسین رحیمی، عضو هیئت رئیسه کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس بر اساس این مصوبه از این پس به فرزندان زنان ایرانی که با اتباع خارجی ازدواج کرده‌اند نیز شناسنامه داده می‌شود.
بر اساس قوانین کنونی ایران، فرزندان زنان ایرانی از همسران غیر ایرانی، ایرانی به شمار نمی‌آیند و با مشکلات زیادی از جمله داشتن شناسنامه و مشکلات تحصیلی مواجه هستند. اما مخبر کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس وعده داده است که این مشکلات رفع شده است.
به گفته این نماینده مجلس، لایحه حمایت از خانواده تنها مربوط به ازدواج مجدد یا موقت نیست بلکه حامی کودکانی است که از مادران ایرانی متولد می‌شود.
او گفته است که تعداد زیادی از دختران ایرانی با اتباع خارجی به خصوص افغان یا عراقی ازدواج کرده‌اند و در ایران زندگی می‌کنند اما فرزندان آن‌ها دارای شناسنامه نیستند.
موضوع تابعیت فرزندانی که از مادران ایرانی و پدران غیر ایرانی متولد می‌شوند، سال هاست به دلیل خلاء قانونی مشکلات مختلفی در جامعه پدید آورده است. اما پس از انقلاب که به خصوص مهاجرت افغان‌ها و عراقی‌ها به ایران در مقاطع مختلف زمانی شدت گرفت شکل ملموس‌تری پیدا کرد که تا مدت‌ها نظر رسانه‌ها را به خود جلب نکرده بود.
براساس قانون مدنی ایران، به افرادی که پدر آن‌ها ایرانی است، خواه در ایران یا خارج متولد شده باشند تابعیت ایران داده می‌شود اما در این ماده اشاره‌ای به افرادی که مادر آن‌ها ایرانی است نشده است.
در این ماده قانونی آمده است: کسانی که در ایران متولد شده‌اند و پدرو مادر آن‌ها خارجی هستند به طوری که یکی از آن‌ها متولد ایران است یا از پدر و مادر نامعلوم متولد شده‌اند شناسنامه ایرانی می‌گیرند. حتی به زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند تابعیت ایرانی داده می‌شود اما فرزند یک زن ایرانی که همسر خارجی داشته باشد نمی‌تواند تابعیت ایران پیدا کند.
بر اساس قوانین مصوبه مجلس هفتم نیز، مشکل اصلی زنان ایرانی دارای فرزند زیر ۱۸ سال از مرد تبعه خارجی، همچنان به قوت خود باقی ماند و کودکان دارای مادر ایرانی و پدر خارجی مقیم ایران، تا ۱۸ سالگی با مشکل هویت، تحصیل و سایر امکانات شهروندی مواجه هستند و همچنین قانون مبنی بر اجازه دولت برای ازدواج مردان تبعه خارجی با زن ایرانی، جاری باقی ماند و مشکل همچنان ادامه پیدا کرد.



چرا رهبر جمهورى اسلامى لام از كام مبارك نمى‌گشايند و خود به اشارت و بشارت چيزى نمى‌فرمايند؟

خدا رحمت كند مهندس عباس تاج وزير آب و برق دولت موقت را. روزى درهمان اوائل انقلاب، در ديداردولت از رهبرى در قم، قبل از آنكه آقا شروع به سخن كنند، متأثراز صحنه‌هاى دست بوسى وتبرك جوئى كه هنگام ورود به بيت مشاهده كرده بود، با استناد به قرآن و سنت پيامبرۖ و شرح ماجرائى از اعتراض امام على(ع) نسبت به كسانى كه چنين تشريفاتى را مى‌خواستند انجام دهند، با شجاعت و متانت از رهبرى تقاضا كرد مانع آداب مغاير با روح اسلام و سنت پيشوايان دين شوند.
 معمولا آقايان از اظهار نظر غيرروحانيون در امور دينى خوششان نمى‌آيد و آنرا نوعى فضولى تلقى مى‌كنند. آقا هم كه تا آن لحظه سرشان پائين بود، با نگاهى عاقل اندر سفيه به ايشان گفت: "من هيچ احتياجى به اين حرف و حركت‌ها ندارم، مردم عواطف و احساساتشان را به اين وسيله به اسلام نشان مى‌دهند. ما كه چيزى نداريم به آنها بدهيم، با همين ابزار ارادت‌ها به روحانيت است كه دلشان به اسلام گرم مى‌شود".
 نمى‌دانم رهبر فعلى جمهورى اسلامى هم درباره معجزه و كشف و كرامت "يا على"! گفتن هنگام تولدشان كه پس از هفتاد و اندى سال! به نقل از خانم "زين الدين" و ايشان هم از خواهر ناتنى آقا! توسط توليت آستانه و امام جمعه قم اعلام مى‌شود، بر همان استدلال هستند يا آنرا انكار مى‌كنند؟ در مورد "سيد خراسانى" ناميدن‌ ایشان و فيلم "ظهور بسيار نزديك است" و نقشى كه براى ايشان در اين قصه قائل شده‌اند چطور؟... چرا لام از كام مبارك نمى‌گشايند و اُمت هميشه در صحنه را از ابهام و انتظار در نمى‌آورند و خود به اشارت و بشارت چيزى نمى‌فرمايند؟
امام جمعه قم به هنگام نقالى آرام اين قصه، پس از آماده كردن روحى مستمعين، در حالى كه تُن صدايش ناگهان اوج مى‌گيرد، فرياد مى‌زند: "مردم، رهبر شما كسى است كه با ورودش ياعلى گفت و در طول زندگى ياعلى گفت و تو حزب‌اللهى بايد تا ابد پشت سر اين رهبر ياعلى بگوئى و اين رمز موفقيت ماست"!
اين قلم نيز به باور امام جمعه قم، يك "يا على" با حال و حضور قلبى گفت و بلافاصله! پاسخى ازپيام امام على(ع) در دعائى درس‌آموز شنيد:
"پروردگارا، من ازگزافه گويان (غاليان) بيزارم، آنچنان كه عيسى پسر مريم(ع) ازگزافه گويان زمانش بيزارى جست. بارخدايا، آنان را براى هميشه خوار فرما و هيچيك از آنان را (درچنين مقاصدى) يارى مكن". (۱)
تكانى خوردم و نهج‌البلاغه را گشودم تا حيرت خود برطرف كنم، در سخنان حكيمانه‌اش آمده بود: "دو گروه در مورد من خود را به هلاكت (بدبختى) انداختند؛ آنكه در دوست داشتن زياده روى (غُلُو) مى‌كند و آنكه در دشمنى. (۲) به سخنانش در وصف پارسايان گوش سپردم، مى‌گفت:
"از نشانه‌هايش اين است كه هرگاه مورد ستايش قرار گيرد، از (قبول) آنچه درباره‌اش مى‌گويند بيمناك شود و گويد من خود به خويشتن آگاه‌ترم و پروردگارم از من به من آگاه‌تر. پروردگارا، مرا در (باور) آنچه مى‌گويند مؤاخذه مكن، مرا برتر از آنچه مى‌پندارند بگردان و درآنچه از آن بى‌خبرند بيامرز".(۳)
بازهم كتاب را ورق زدم، در شرح سخنانى، در ارتباط با حقوق دو طرفه رهبرى و ملت، نقل شده بود كه در اثناى گفتار امام، مردى از اصحاب كه احساساتى شده و سخت تحت تأثير قرار گرفته بود برخاسته و مراتب "گوش به فرمان توئيم..." را با سخنانى ستايش‌آميز و طولانى اعلام كرد.
 معمولا زمامدارانى كه از تملق و چاپلوسى گل از گلشان مى‌شكفد، از چنين طرفدارانى تشكر و قدردانى مى‌كنند، اما آنكه امروز "ياعلى" گفتنش براى كسانى دكان دنيائى پر رونقى شده، با تغيير موضوع بحث، آنچنان درس توحيدى به آن گوينده و مستمعين مى‌دهد كه ديگر كسى به خود اجازه ندهد از اين غلط‌ها بكند! خلاصه پاسخ ايشان به زبان محاوره‌اى امروز اين است كه: "مرد حسابى، تو خدا را نمى شناسى كه اين طور از من تعريف مى‌كنى". نگاه كنيد به اصل پاسخ:
"كسى كه جلال خدا در نفسش عظيم و جايگاه او در قلبش جليل باشد، در برابر اين عظمت، هرچه غير اوست صغير جلوه خواهد كرد... از سخيف‌ترين حالات حاكمان، در نظر صالحان، اين است كه (از رفتارشان) مردم پندارند آنان دوستدار فخر و مباهات‌اند و بناى كارشان بر كِبر و غرور قرار مى‌دهند. و من بسيار كراهت دارم از اين كه در ذهن شما خطور كرده باشد كه دوستدار ثنا و ستايشم . سپاس خدا را كه چنين نيستم و اگر هم بودم، به سبب انحطاط در پيشگاه پروردگارم آنرا ترك مى‌كردم زيرا تنها اوست كه شايسته عظمت و كبرياء است".(۴)
 نهج‌البلاغه را بستم و ديدم ازذكر "ياعلى" پاسخى موافق با منويات امام جمعه قم دريافت نمى‌كنم، با خود گفتم مقام معظم ساليانى دراز در مشهد مقدس مشرف بودند، شايد راز سكوت رضايت آميزشان در برابر اين ادعاها تعاليمى باشد كه در جوار امام رضا(ع) فرا گرفته‌اند! كتاب‌هاى "عيون اخبار الرضا" و "اعتقادات شيخ صدوق" را گشودم تا سر نخى از اين معما بيابم، به سخن زير رسيدم:
"بارخدايا، من به تو پناه مى‌برم و بيزارى مى‌جويم از كسانى كه در مورد ما چيزهائى ادعا مى‌كنند كه حق ما نيست. بارخدايا، من نزد تو بيزارى مى‌جويم از كسانى كه در باره ما چيزهائى مى‌گويند كه ما در مورد خودمان نگفته‌ايم. بارخدايا، ما هرگز آنها را به اين پندارها دعوت نكرده‌ايم، پس ما را از آنچه مى‌گويند مؤاخذه مكن و از اين ادعاها ببخش. خدايا، جنبنده‌اى از آنها روى زمين باقى مگذار كه اگر چنين كنى بندگانت را گمراه مى‌كنند و جز فاجر و كافر درست كردن محصولى ندارند".(۵)
 ديدم خير، فايده‌اى ندارد، پاسخى در خور زمانه و نرخ روز نمى‌رسد، گفتم بالاخره تشيع را مكتب جعفرى ناميده‌اند. شايد در تعاليم امام جعفر صادق(ع) دلالتى بر درمان‌بخشىِ معجزه وار ذكر "ياعلى" براى رفع مشكلات مملكت بيابم، آب پاكى روى دستم ريختند وراهى ديگر نشانم دادند:
"جوانان‌تان را از شرّ گزافه گويان (غُلاة) برحذر داريد تا فاسدشان نكنند! بى‌ترديد گزافه گويان بدترين آفريده‌هاى خدايند، زيرا عظمت خدا را (با اغراق گوئى در مورد بندگانش) كوچك مى‌كنند و براى بندگان خدا ادعاى ربوبيت (بخوانيد ولايت مطلقه) مى‌كنند. به خدا قسم شرّ اين گزافه گويان از (منحرفين) اهل كتاب و مشركين بيشتر است".(۶)
"كمترين چيزى كه شخص را از ايمان خارج مى‌كند، اين است كه در مجلس فردى گزافه‌گو (غالى) بنشيند، به سخن او گوش دهد و گفتارش را تصديق كند... رسول خدا ۖ گفت: "دو گروه از امت من بهره‌اى از ايمان نبرده‌اند؛ غاليان و قـَدَريان (گزافه گويان و قضا قدرى‌ها)". (۷)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- اللهم انى برى من الغلاه كبراءه عيسى بن مريم من النصاري، اللهم اخذلهم ابدا و لا تنصر منهم احدا( امالى طوسى به نقل ازاصبغ بن نُباته).
۲- نهج البلاغه حكمت‌هاى ۱۱۷ و ۴۶۹
۳- نهج البلاغه خطبه ۱۹۳ معروف به متقين
۴- نهج البلاغه خطبه ۱۷۴
۵-اللهم انى اعوذ بك و ابراء اليك من الذين ادعوا لنا ما ليس لنا بحق. اللهم انى ابراء اليك من الذين قالوا فينا مالم نقله فى انفسنا. اللهم انا لم ندعهم الى ما يزعمون فلا تواخذنا بما يقولون واغفرلنا ما يدعون ولاتدع على الارض منهم ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك ولايلدوا الا فاجرا كفارا.
۶- "احذروا على شبابكم الغلاه لايفسدونهم، فان الغلاه شر خلق الله، يصغرون عظمه الله، و يدعون الربوبيته لعبادالله، والله ان الغلاه شر من اليهود والنصارى والمجوس والذين اشركوا... (امالى شيخ طوسى ص۶۵۰).

۷- خصال صدوق صفحه ۶۴ چاپ اسلاميه
یک مقام دولتی از ممنوعیت حضور برخی ناشران در نمایشگاه کتاب امسال خبر داد
جــرس: در حالیکه طی سال های اخیر، فضای امنیتی و اختناق‌آمیزی که در حوزه نشر کتاب در ایران وجود دارد، طی برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تشدید و سنگین‌تر می‌شود، امسال نیز مقامات وزارت ارشاد، از عدم حضور چندین موسسه انتشاراتی به دلایل خاص خبر داده اند.

   یاشار امینی، مدیر انتشارات «نشر دیگر» نیز که از همکاران کانون نویسندگان ایران است، برای گذراندن دوران یک سال محکومیتش بهمن ماه بازداشت شده و اکنون دوران محکومیت خود را در زندان می‌گذارند. «نشر دیگر» ناشر کتاب‌های علوم سیاسی، فلسفه سیاسی، تاریخ، اقتصاد، و آثار مدرن و کلاسیک سوسیالیستی، مسائل زنان و فمینیست از جمله کتاب «جامعه‌شناسی جنسیت» است که حتی مورد استفاده آموزش و پروش هم قرار گرفته است.
در سال‌های اخیر فضای نمایشگاه کتاب تهران همواره امنیتی بوده، اما به نظر می‌رسد امسال تمهیدات بیشتری برای ایجاد رعب و خفقان اندیشیده شده است.
 گفتنی است چندی پیش وزیر ارشاد در خصوص لغو مجوز برخی موسسات انتشاراتی در تهران گفته بود: اگر قرار بر لغو مجوز باشد معاونت فرهنگی وزارت ارشاد آن را به صورت علنی اعلام می کند ولی در این مورد لغو مجوز چند موسسه انتشاراتی باید گفت بعضی از این موسسات انتشاراتی به علت وجود مشکلاتی، مجوز آنها تمدید نشد.
وی ادامه داد: بعنوان مثال نشر کاروان متعلق به آرش حجازی که در خارج از کشور به فعالیت علیه نظام مشغول بود توسط ارشاد لغو مجوز گردید.

گفتنی است زمستان اخیر، همزمان با آغاز موج حملات به فعالان جنبش و بحث موسوم به "جنگ نرم"، موسسه‌ای تحت عنوان اندیشکده راهبردی امنیت نرمبا انتشار جزوه‌ای با نام زمزمه‌های رنگی؛ واکاوی براندازی نرم در حوزه نشربه بررسی فعالیت "ناشران، نویسندگان و مترجمان برانداز" پرداخته و با مقدمه ای مبنی بر "ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺮوژه ﮐﻮدﺗﺎی ﻣﺨﻤﻠﯽ"، مدعی شد "ﺣﺮﮐﺖﻫﺎی ﺧﺰﻧﺪه و وﺳﯿﻌﯽ در حوزه کودتای مخملی در ﺣﺎل اﺟﺮاﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ آن در ﻓﯿﻠﻢﻫﺎ، ﺗﺌﺎﺗﺮﻫﺎ، ﮐﺘﺎبﻫﺎ و آﺛﺎر منتشر ﺷﺪه در دﯾﮕﺮ ﺣﻮزهﻫﺎ ﻗﺎﺑﻞ رؤﯾﺖ اﺳﺖ."
  براساس تقسیم‌بندی جزوه ای که این موسسه امنیتی منتشر کرده بود، ناشرانی چون«ﻧﯽ»، «چشمه»، «کویر»، «روشنگران و مطالعات زنان»، «ققنوس»و »اختران: از ناشرانی هستند که فعالیت‌های آنان، به عنوان فعالیت‌های "براندازانه" یاد شده است. 
 در این جزوه از نشر نی به عنوان ناشر "ﺧﻂ ﻣﻘﺪم ﻧﺎﺷﺮان ﻣﻌﺎرض ﺑﺎ ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﯽ" یاد شده است که فعالیت‌های آن "اﻏﻠﺐ ﺗﺮﺟﻤﻪ و ﺗﺒﯿﯿﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎی ﻏﺮﺑﯽ اﺳﺖ و اﻋﺘﻨﺎی اﻧﺪﮐﯽ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻧﻈﺮی ﺑﻮﻣﯽ دارد." همچنین جعفر همایی مدیر این انتشارات نیز به عنوان "ﯾﮑﯽ از ﻣﻨﺘﻘﺪان ﺟﺪی وزارت ارﺷﺎد در دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ" معرفی شده است.
 حضور افرادی چون راﻣﯿﻦ ﺟﻬﺎﻧﺒﮕﻠﻮ، ﺣﺴﯿﻦ ﻧﺼﺮ، ﺧﺸﺎﯾﺎر دﯾﻬﯿﻤﯽ، ﻣﺤﺴﻦ ﮐﺪﯾﻮر، ﻋﻤﺎداﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎﻗﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮓ رﺟﺎﯾﯽ، اﺑﺮاﻫﯿﻢ ﻧﺒﻮی و ﻣﺤﺴﻦ ﻣﺨﻤﻠﺒﺎف به عنوان نویسندگان و مترجمان "برانداز" مرتبط با این انتشارات، از دیگر دلایل قرار گرفتن این موسسه انتشاراتی در فهرست سیاه است.
 اﻧﺘﺸﺎرات «ﭼﺸﻤﻪ» به مدیریت ﺣﺴﻦ ﮐﯿﺎﺋﯿﺎن، دومین ناشری بود که در این جزوه با اتهام تلاش برای "براندازی" جمهوری اسلامی مواجه شد. از جمله دلایلی که باعث شده است نشر چشمه در ردیف انتشارتی‌های برانداز قرار گیرد، انتشار "کتاب‌های اول نویسندگان" و همچنین کتاب نویسندگان "شهرستانی" است. همچنین این جزوه با اشاره به سیاست نشر چشمه در انتشار داستان و رمان و شعر، آورده است: "با ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻧﺸﺮ ﭼﺸﻤﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﺻﻠﯽاش در ﺣﻮزه ادﺑﯿﺎت داﺳﺘﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﻣﯽﺗﻮان آﺛﺎری ﺑﯿﺸﺘﺮ از آﻧﭽﻪ در اﯾﻦ ﺟﺰوه آﻣﺪه را در ﻣﻮرد ﺑﺮاﻧﺪازی ﻧﺮم ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﺮد و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﭼﺎپ ﺑﺮﺧﯽ از آﺛﺎر ﺿﺪﻧﻈﺎم را در آﯾﻨﺪهای ﻧﺰدﯾﮏ داﺷﺖ."
بابک احمدی، ﺳﯿﻤﯿﻦ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﯽ، ﻋﻠﯽاﺷﺮف دروﯾﺸﺎن، ﻣﺤﻤﻮد دوﻟﺖ‌آﺑﺎدی، آذردخت بهرامی و ﺑﻬﺎره رﻫﻨﻤﺎ به عنوان همکاران "برانداز" این انتشاراتی نام برده شده است.
اﻧﺘﺸﺎرات «ﻗﻘﻨﻮس» به مدیریت اﻣﯿﺮ ﺣﺴﯿﻦزادﮔﺎن سومین ناشری بودکه فعالیت‌های آن از نظر تهیه‌کنندگان این مرکز پشت پرده بعنوان "براندازانه" ارزیابی و معرفی شد.
این جزوه انتشارات ققنوس را چنین توصیف می‌کند: "ﺟﻬﺖﮔﯿﺮی ﮐﺘﺐ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ اﯾﻦ ﻧﺎﺷﺮ در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎی ﻏﺮبﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ اﺧﺘﺼﺎص دارد، از آن ﺟﻬﺖ ﮐﻪ در ﺣﻮزه ادﺑﯿﺎت، ﺗﻮﺟﻪ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﻪ ادﺑﯿﺎت ﻏﺮﺑﯽ و ﻧﯿﺰ ﭼﺎپ آﺛﺎر اﻋﻀﺎی ﭼﭗاﻧﺪﯾﺶ ﮐﺎﻧﻮن ﻏﯿﺮﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن ﮐﻪ ﻣﺘﺎﺛﺮ از ﻏﺮب ﻫﺴﺘﻨﺪ در آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮرد و  انتشار کتب مستشرقین غربی، از دیگر موارد فعالیت‌های براندازنه این انتشاراتی است. "
ﺟﻮاد ﻣﺠﺎﺑﯽ، ﺳﯿﺪﻋﻠﯽ ﺻﺎﻟﺤﯽ، ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯽ ﺳﭙﺎﻧﻠﻮ، ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯽ، ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻣﺴﺘﻮر، ﻣﻬﺪی  ﻏﺒﺮاﯾﯽ و ﺑﻬﻤﻦ ﻓﺮزاﻧﻪ از جمله نویسندگان، شاعران و مترجمانی هستند که همکار این انتشاراتی معرفی شده‌اند.
اﻧﺘﺸﺎرات «روﺷﻨﮕﺮان و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻧﺎن» به مدیریت ﺷﻬﻼ ﻻﻫﯿﺠﯽ نیز به دلیل آنکه مدیر آن "ﻃﺮاح ﻣﺴﺎﺋﻞ زﻧﺎن ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﻘﻮق ﺑﺎ دﯾﺪﮔﺎه ﮐﺎﻣﻼ ﻓﻤﯿﻨﯿستی" است، از جمله انتشاراتی‌های برانداز معرفی گردید و حمایت وی از کمپین یک میلیون امضا (برای برابری حقوق زنان و مردان)، از دیگر موارد اقدام به براندازی مسوول این انتشاراتی اعلام شد.
ﺑﻬﺮام ﺑﯿﻀﺎﯾﯽ، ﻧﻮﺷﯿﻦ اﺣﻤﺪی ﺧﺮاﺳﺎﻧﯽ، ﻣﻬﺮاﻧﮕﯿﺰ ﮐﺎر، اﻓﺴﺎﻧﻪ ﻧﺠﻢآﺑﺎدی، ﺗﻮرج رﻫﻨﻤﺎ، ﻓﺮوغ ﭘﻮرﯾﺎوری و ﮔﯿﺘﯽ ﺧﻮﺷﺪل از جمله هنرمندان، محققان و مترجمان مرتبط با این انتشاراتی معرفی شده‌اند.
 اﻧﺘﺸﺎرات «اﺧﺘﺮان» ﺑﻪ  ﻣﺪﯾﺮیت ﻣﻨﺼﻮر اﻋﺮاﺑﯽ اردﻫﺎﻟﯽ، دیگر ناشر برانداز در این جزوه ۶۴ صفحه‌ای مرکز راهبردیِ فوق الذکر بود، که از انتشارات اختران با عنوان ناشری با گرایش به "بهائیت" و "مارکسیسم" و منتقد جمهوری اسلامی یاد شده است.
از ﺣﺎﺗﻢ ﻗﺎدری، ﺣﺴﻦ ﻗﺎﺿﯽﻣﺮادی، ﺣﺴﻦ ﻧﺮاﻗﯽ، ﻋﺒﺎس ﻣﯿﻼﻧﯽ، اﺑﺮاﻫﯿﻢ  ﮔﻠﺴﺘﺎن، ﺣﻤﯿﺪ ﺷﻮﮐﺖ، ﻟﻄﻒالله آﺟﻮداﻧﯽ، ﻣﺎﺷﺎالله آﺟﻮداﻧﯽ، اﯾﺮج اﻓﺸﺎر، رﺿﺎ ﻗﺎﺳﻤﯽ و ﻫﻮﺷﻨﮓ ﻣﺎﻫﺮوﯾﺎن با عنوان نویسندگان و محققان برانداز مرتبط با اختران نام برده شده است.
همچنین اﻧﺘﺸﺎرات «ﮐﻮﯾﺮ» ﺑﻪ مدیریت ﻣﺤﻤﺪﺟﻮاد ﻣﻈﻔﺮ، ناشری دیگر بود که فعالیت‌‌های آن براندازانه ارزیابی شده است.
ﺣﺴﯿﻦ ﺑﺸﯿﺮﯾﻪ، ﻋﻠﯽ‌اﺻﻐﺮ ﺣﻘﺪار، ﺣﺴﯿﻦ ﻗﺎﺿﯿﺎن و ﺣﺴﯿﻦ ﻣﺪرﺳﯽ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیی نیز در این جزوه به عنوان نویسندگان و محققانی معرفی شده‌اند که همکار انتشارات کویر هستند.
بررسی و معرفی برخی کتاب‌های انتشار یافته توسط این ناشران بخش زیادی از جزوه "زمزمه‌های رنگی" را به خود اختصاص داده است.
کتاب‌هایی نظیر "از دوﻟﺖ اﺻﻼﺣﯽ ﺗﺎ دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﯽ، "ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺪﻧﯽ، ﻣﺒﺎرزه ﻣﺪﻧﯽ"، "ﺳﻠﻄﻪ ﯾﺎ رﻫﺒﺮی"، "ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪی اوﻧﻮر آب"، "آﺧﺮاﻟﺰﻣﺎﻧﯽ در ﻫﻤﯿﻦ ﻧﺰدﯾﮑﯽ"، "در ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻮاده اﯾﺮاﻧﯽ"، "ﻧﮕﺮان ﻧﺒﺎش" و "زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای اﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺑﺸﺮ"  از جمله کتاب‌هایی هستند که به عنوان کتاب‌های "براندازانه" معرفی شده‌ اند.
  گفتنی است نکته‌ی دیگری که درباره نمایشگاه کتاب امسال مطرح است، شعار این نمایشگاه است که به هیچ وجه ربطی به کتاب و کتابخوانی ندارد و گویی فقط برای خوشایند رهبر و جریان حاکم انتخاب شده است. معاون فرهنگی وزارت ارشاد "ارتقای معرفت دینی و بصیرت فرهنگی در سال جهاد اقتصادی" را به‌عنوان شعار راهبردی بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران اعلام کرده، که مصداق بارز سطحی‌نگری و چاپلوسی در برابر مقامات حکومتی است.
طی چند سال اخیر، جمعی از ناشران اجازه حضور در نمایشگاه کتاب را نداشته اند، همزمان ورود و عرضۀ طیف گسترده ای کتبِ حوزۀ ادبیات، جامعه شناسی و سیاست، همچنین علوم انسانی، ممنوع اعلام شد، همچنین در جریان نمایشگاههای چند سال اخیر نیز، چندین موسسه انتشاراتی در روزهای برگزاری نمایشگاه از ادامه حضور منع شدند.
ناشران و نویسندگان برانداز
همچنین محمدجواد مظفر، مدیر انتشارات کویر، ۲ روز پس از عاشورای ۸۸ در تاریخ ۸ دی ماه بازداشت و دوران طولانی ۶۲ روزه را در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین گذراند.وی همچنین در اسفندماه ۸۹ در راه سفر به کربلا گذرنامه اش ضبط و ممنوع الخروج شد.وی اخیرا مجددا برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان بازگشت.
این اظهارات بهمن دری در حالی مطرح می‌شود که به تازگی یک ناشر بازداشت شده و علت آن فعالیت در شرکت‌های هرمی عنوان شده است و هیچ جزییات دیگری درباره وی گفته نشده است.
بهمن دری در این مورد مدعی شده است "چند ناشر به دلیل به حدنصاب نرسیدن كتاب‌هایشان براساس آئین‌نامه مصوب شورای سیاست‌گذاری نمایشگاه بیست و چهارم نمی‌توانند به‌صورت مستقل حضور یابند و ممكن است از طریق ناشر همراه و یا نمایندگی دادن به سایر ناشران در نمایشگاه شركت كنند. چند ناشر هم حسب اعلام مراجع قضایی و امنیتی و نیز به دلیل تخلفات در نمایشگاه سال گذشته از حضور در نمایشگاه باز می‌مانند. البته دوـ سه ناشر هم هستند كه مدیران آنها از سوی مراجع انتظامی و قضایی بازداشت شده‌اند و علی‌الاصول به دلیل سوء‌ی سابقه كیفری نمی‌توانند در نمایشگاه شركت نمایند."
به گزارش ندای سبز آزادی، رییس بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی كتاب تهران از عدم حضور تعدادی از ناشران در نمایشگاه كتاب خبر داده و گفته است: "سه مؤسسه و چند ناشر به دلایل گوناگون نمی‌توانند در نمایشگاه حضور داشته باشند."

 

سبزها قدرت سازماندهی جمعیت را دارند
جرس: ذوالنور با اعتراف به اینکه جنبش سبز با همه سرکوب‌های انجام شده، در صورتی که اجازه تجمعی داده شود، هنوز هم قدرت سازماندهی جمعیت را دارد، از ناتوانی جریان اقتدارگرا در گردآوری جمعیت برای مراسم‌ها و تجمعات تشریفاتی ابراز نگرانی کرد.

به گزارش کلمه، مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، هفته گذشته در یک محفل خصوصی که تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم و روحانیون مورد وثوق وی در آن حضور داشتند، به تشریح دیدگاه های خود درباره مسایل روز پرداخت و در پاسخ به سوالی درباره علت دستگیری و ضرب و شتم حجت‌الاسلام نوراللهیان، از اعضای سابق بیت رهبری و مسئول سابق حوزه های علمیه خارج از کشور، در مراسم تشییع جنازه پدر مهندس موسوی گفت: آقای نوراللهیان که شما می شناسید، خیلی تغییر کرده است. او یکی از مصادیق خواص بی بصیرت است که در سالهای اخیر رفته رفته از آقا فاصله گرفته است و متاسفانه هنگام دستگیری هم شدیدا علیه آقا در حال شعار دادن بوده و به ایشان هتاکی کرده است. لذا دوستان مجبور به دستگیری او شده اند.
نوراللهیان که ذوالنور به بازداشت او اشاره کرده و به دروغ اتهام هتاکی را به او نسبت داده، از اعضای خانواده شهدا و نیز از روحانیون فعال در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است که روز یازدهم فروردین‌ماه امسال در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی، پس از ضرب و شتم شدید، دستگیر شد و برای چند روز در زندان اوین بازداشت بود. او که برادر دو شهید است، سابقه حضور در جبهه‌های دفاع مقدس، معاونت وزارت اطلاعات و نیز فعالیت در بیت رهبری تا پیش از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را در کارنامه خود دارد و جالب است که این شخصیت مورد احترام اصولگرایان و اصلاح طلبان، اکنون از سوی یک چهره تندرو، به عنوان خواص بی بصیرت متهم می‌شود.
  ذوالنور درباره علت ممانعت از برگزاری آرام و مسالمت آمیز مراسم تشییع جنازه مرحوم میر اسماعیل موسوی نیز گفت: راستش را بخواهید ما نمی توانیم اجازه هیچ گونه تجمع و راهپیمایی را به اینها بدهیم. چون به محض اینکه فرصتی پیدا می کنند، جمعیت انبوهی را جمع می کنند. نمونه آن همین ۲۵ بهمن بود که پرسنل نیروی انتظامی در همان اوایل کار مرعوب بزرگی جمعیت شدند و اگر بچه های سپاه و بسیج به موقع عمل نمی کردند، معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد.
  این روحانی شاغل در نیروهای نظامی افزود: ما با همه امکاناتی که در اختیار دوستان می گذاریم، اما هنوز نمی توانند جمعیت مناسبی را برای سفرهای رهبری به صحنه بیاورند؛ نمونه آن در همین سفر اخیر به قم بود، به گونه ای که جمعیت برخی جلسات تکراری شد.
ذوالنور در بخش دیگری از سخنان خود ضمن گلایه به حضار گفت: در جلسات و تجمعات حتی همان افراد ثابت و همیشگی هم دیگر به طور مرتب شرکت نمی کنند.
وی با اشاره به تعداد کم شرکت کنندگان در نماز جمعه قم گفت: اگر نماز جمعه قم در حرم حضرت معصومه برگزار نشود که همواره زوار شهرستانی در حرم حضور دارند، شاید جمعیت آن کمتر از نصف میزان جمعیت فعلی باشد.
ذوالنور به جای اینکه به آسیب شناسی علت حضور نیافتن مردم در نمازجمعه بپردازد، در ادامه اظهار داشت: در گذشته بسیاری از فضلا و مدرسین حوزه در نماز شرکت می کردند و تلویزیون تصویر آن ها را نشان می داد، اما الان با وجود توصیه هایی که به آن ها شده است، باز حضور معنی داری ندارند. البته ممکن است این عدم حضور ناشی از نوعی تنبلی و کاهلی باشد!
وی در ادامه با انتقاد شدید از عدم تحرک و انفعال نیرو های به زعم وی هوادار نظام گفت: با وجود حمایت ها و پشتیبانی های گسترده و مختلفی که صورت گرفته، هنوز دوستان ما نتوانسته اند فضای اینترنت را تحت تاثیر حضور خود قرار دهند و متاسفانه به گفته ایشان جریان فتنه حضور پر رنگ و قوی دارد. البته بسیج و سپاه کارهایی را در خصوص تسخیر فضای مجازی در دستور کار خود دارد.
این روحانی حامی دولت به تجربه نیروهای سرکوبگر در دو سال گذشته اشاره کرد و گفت: در اوایل کار، بخشی از نیروها دچار رعب و وحشت شده بودند و برخی ناهماهنگی هایی هم وجود داشت؛ اما به تدریج با تدبیر مقام رهبری و هماهنگی های صورت گرفته، بحران مهار شد و اخیرا نیز با تدبیر ایشان موسوی و کروبی به حصر کشیده شدند و مدیریت فتنه به خارج از کشور منتقل شد، که در خارج هم به دلیل اختلافات گسترده بین خودشان و عدم ارتباط با داخل کشور، دیگر توان چندانی در هدایت جریان فتنه ندارند.
پیش از این هم علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، در همایش بصیرت افزایی، بهداشت و سلامت خانواده های سپاهیان و بسیجیان در مشهد، گفته بود: امروز فضا برای برخورد با سران فتنه فراهم نیست؛ مشکل عمده در این راه برخورد و حمایت افرادی است که پس از برخورد مانند مجمع مدرسین قم و دیگران بیانیه می‌دهند؛ برخورد با سران فتنه باید هوشمندانه باشد؛ چراکه نباید مشکل را چند برابر کنیم و باید به فضای جامعه هم توجه کنیم.

 

معترضان سوری، میدان مرکزی سومین شهر سوریه را به تصرف در آوردند
جــرس: یک روز بعد از کشتار معترضان در سوریه و درحالیکه رژیم آن کشور و در راس آن بشار اسد، تنها با وعده های تلویزیونی سعی در کنترل اعتراضات دارند، منابع خبری از تجمع هزاران تن از مخالفان حکومت در میدان اصلی شهر «حمص»، سومین شهر بزرگ این کشور تجمع کرده اند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، طی اعتراضات دو روز گذشته در شهرهای مختلف سوریه، گروه زیادی از معترضان کشته و زخمی و ربوده شده اند.
همزمان گزارش برخی رسانه های بین المللی حاکی از آن است که پلیس سوریه خطاب به مادران بازداشت شدگان گفته است که فرزندان خود را فراموش کنید، بروید بچه دیگری بزایید!
به گزارش خبرگزاری فرانسه، تصاویر ویدئویی که بر روی اینترنت منتشر شده نشان می دهد که مردم شهر حمص بر روی زمین میدان مرکزی شهر – که اینک به تاسی از قاهره، تحریر (آزادی) نام گرفته- نشسته اند.
مخالفین حکومت اسد، درحالیکه خواستار "لغو فوری قانون وضعیت اضطراری" و "آزادی همه زندانیان سیاسی" شده اند، می گویند که مرکز شهر را مادامیکه مطالبات سیاسی آنها برآورده نشود در اشغال خود نگه می دارند.
فعالان سیاسی مخالف حکومت نیز می گویند ایست های بازرسی در اطراف میدان شهر ایجاد شده تا اطمینان حاصل شود تنها مردم غیرنظامی و غیرمسلح وارد منطقه می شوند.
یکی از رهبران مخالفان که برادرش در تظاهرات روز یکشنبه توسط نیروهای حکومتی به قتل رسیده گفته است که مردم داوطلب به معترضان آب و غذا می دهند.
نجاتی طیاره، یکی دیگر از معترضان به خبرگزاری فرانسه گفته است که هزاران تن در این میدان که توسط تظاهرکنندگان به تحریر (میدان معروف مصر) تغییر نام پیدا کرده تحصن کردند. 
در همین حال خبرگزاری رسمی سوریه ادعا کرده است که چند نظامی از جمله یک ژنرال ارتش و دو پسرش توسط "باندهای تبهکار مسلح" ربوده و اجسادشان قطعه قطعه شده است.
بشار اسد برای آرام کردن مخالفین قول انجام اصلاحات سیاسی داده است، اما معترضین می گویند این کافی نیست و صرفا وعده های ظاهری است.
طی هفته های اخیر بالغ بر دویست نفر از معترضان در جریان اعتراضات خیابانی در شهرهای درعا، بانیاس، دمشق، لاذقیه، حمص و .. کشته شده اند. 
 
فرزندان خود را فراموش کنید، بروید بچه دیگری بزایید
همزمان گزارش برخی رسانه های بین المللی حاکی از آن است که پلیس سوریه خطاب به مادران بازداشت شدگان گفته است که فرزندان خود را فراموش کنید، بروید بچه دیگری بزایید!
به گزارش تارنمای انتخابات به نقل از «دیلی میل»، یکی از بازداشت شدگان سوری که جوانی بنام خالد است، بعد از آنکه از بازداشتگاه آزاد شد، به مانند دیگر معترضان به شدت کتک خورده بود. بدن او پر از جاهای زخمی بود که توسط نگهبان زندان برجای گذاشته شده بود. او دیگر اعتراض نمی کند اما برادر او به شدت خشمگین است.
یک زن جوان نیز به این خبرنگار گفت: من تمام زندگیم را در ترس گذراندم. پدر من سالها پیش به من گفت که به یاد داشته باشد که دیوارها هم گوش دارند. ایا به نظرتان اولین چیز وحشتاک برای بچه، این نیست که می شنود؟
دلیل خوبی برای این احتیاط ها وجود دارد. این مردم که زرنگ هم هستند همۀ کسانی را که کتک خورده اند یا زندانی شده اند را می شناسند. یکی از آنها می گوید: دو نفر از دوستان من زندانی شده اند.
دیگری می گوید دوستم را آخرین بار زمانی که بدنش آغشته به خون شده بود دیدم و در آن حال نیروهای امنیتی او را با خود بردند.
این گزارش افزود "ماه گذشته گروه زیادی از جوانان معترض، به دلیل دیوارنویسی هایی که در شهر درعا کرده بودند بازداشت شدند. آنها نوشته بودند که مردم خواستار سقوط حکومت هستند. مادران آنها برای آزاد کردن آنها، همراه با یک روحانی مذهبی به پلیس رفتند و از آنها تقاضای آزادی فرزندانشان را داشتند. اما به آنها گفته شد که دیگر فرزندانشان را فراموش کنند. آنها به مادران گریانِ بازداشت شدگان گفتند که بروید و بچه های بیشتر بزایید.
همزمان گزارش هایی مبنی برای اینکه به خانواده های قربانیان گفته شده است اگر آنها موافقت کنند که چیزی نگویند، جسد فرزندانشان را تحویل می گیرند.
گزارش برخی خبرگزاری ها و منابع خبری، از رفتار مشابه حکومت سوریه و جمهوری اسلامی در سرکوب معترضان و انحراف دادن و مرعوب کردن جریان مبارزات مردمی حکایت داشت.

 

۳۲ سال گذشت و هنوز به آزادی نرسیده‌ایم

حسین زمان، هنرمند سبز، در یادداشتی با عنوان “آزادی ، آی آزادی” در وبلاگ شخصی خود نوشت:
یادم می آید اوایل دهه پنجاه بود من تازه وارد دبیرستان شده بودم و کم کم نظرم به اطراف خودم و شرایط اجتماعی بیشتر جلب میشد . رو آورده بودم به مطالعه کتاب و گاهی هم بحث با دوستان . بعضی اوقات که در مدرسه و یا منزل حرفها رنگ و بوی خاصی میگرفت خیلی با دلهره و نگرانی توأم بود چرا که به شدت این ترس در دل مردم افتاده بود که ساواک حتی در منازل دستگاه شنود کار گذاشته و در هر محله ای تعدادی از افراد خودش را ساکن کرده تا مردم محله را تحت نظر داشته باشه . یکی میگفت این بقال محل یا خواربار فروش ( آن زمان کمتر سوپر مارکت گفته میشد و سوپر مارکتها متعلق به شمال شهر بود ) خیلی مشکوکه باید مواظبش بود ، گاهی حتی رفتگر محله هم مورد سوء ظن قرار میگرفت . طوری جا افتاده بود که بعضا افراد به خویشان و نزدیکانشان هم شک میکردند ، خلاصه بد جوری ترس و وحشت تو دل مردم لونه کرده بود . البته حاصل و نتیجه این جوسازی ها و این اختناق را بهمن سال ۵۷ دیدیم و ثابت شد که وقتی ظلم و جور و جنایت ، بی عدالتی و تحدید آزادی مردم ، زندان و شکنجه کارد را به استخوان برساند ، ترس و وحشت دیگر کارساز نخواهد بود .
همیشه این باور را داشتم که نظام سلطه بر جبر و سلب آزادی و فشار بر مردم سوار است و اساس و بنیان آن بر زور و قلدری است و طبیعی است نظامی که از مشی و مرام خود نتواند با منطق دفاع کند دست به چماق و اسلحه میبرد و زندان و شکنجه را همچون شبحی وحشتناک برای خاموش کردن مخالفین بر فضای قلمرو خود به نمایش میگذارد .
شاید بتوان گفت اصلی ترین شعار مردم در انقلاب ۵۷ آزادی بود و آزادی بود و آزادی. در ابتدا شعار اکثریت مردم بدون تعارف و با نگاهی واقع بینانه این بود : استقلال ، آزادی ، حکومت اسلامی که کمی بعد شد جمهوری اسلامی اما اگر خوب به عمق این شعار توجه کنیم میبینیم که باز هم همه چیز در طلب آزادی خلاصه میشد . استقلال یعنی آزاد شدن از سلطه بیگانگان و متکی شدن به خود ، آزادی یعنی داشتن حق انتخاب و رهایی از قید و بند های نظام سلطه یعنی اینکه من بعنوان یک انسان بتوانم حرفم را بزنم و عقیده ام را بیان کنم و از حاکمیت انتقاد کنم و هر گاه حقوقم داده نشد ، در چارچوب قانون اعتراض کنم . حکومت و یا جمهوری اسلامی را طلب کردیم چون اکثریت مردم مسلمان ایران بر این باور بودند که این دین کامل الهی میتواند ضمانت کند حکومتی را که از آزادی ما حمایت میکند و از آزادی ما پشتیبانی میکند و بر آزادی ما اصرار میورزد . پس خواسته اصلی همه ما آزادی بود و آزادی بود و آزادی .
نمیتوانستیم تحمل کنیم تعداد زیادی انسان بخاطر داشتن نظر مخالف و اعتراض به شرایط حاکم در زندان باشند . نویسنده بخاطر نوشتن کتاب ، روزنامه نگار بخاطر نوشتن مقاله ، دانشجو بخاطر مخالفت با پاره ای قوانین و مقررات مغایر با حقوق شهروندی، فعالین اجتماعی بخاطر ایجاد تشکل هایی که گاهی زبان به اعتراض میگشودند و دلسوزانی که گاهی به طرق مختلف بخاطر رفتارهای ناشایست مسئولین مثل رانت خواری و ثروت اندوزی به ناحق ایشان ،لب به شکایت میگشودند . بسیاری از این افراد و باید گفت اکثریت قریب به اتفاق ایشان نه وابسته به بیگانه بودند و نه خرابکار و نه فتنه گر بلکه تنها جرمشان فهمیدن بود و اعتراض ،آن هم نه به نفع بیگانه که از روی دلسوزی برای ایران و ایرانی و به حکم وظیفه انسانی .
من همه این خاطرات را برای فرزندانم بارها تعریف کرده ام و هر بار با این سؤال مواجه شده ام که آیا پس از سی و دو سال که از انقلاب سال ۵۷ گذشته رسیده ای به آن آزادی که در طلبش بودی ؟ و من هیچ چیز جز سکوتی تلخ ندارم تا پاسخشان دهم .






کاش سازمان ملل می توانست نیروهای سازمان را از عراق خارج کند و تحت درمان قرار دهد.
 تقریبا هیچ ایرانی مذهبی بالاتر از پنجاه سال را نمی توان یافت که در طول زندگی اش حداقل یک بار هواداری از مجاهدین خلق نکرده باشد و تقریبا هیچ ایرانی را نمی توان یافت که اگر هوادار مجاهدین خلق نبوده باشد، حداقل یک ربع در حزب توده عضو نشده باشد. با یک تعریف سازمان مجاهدین خلق یکی از اتفاقات مهم پنجاه سال گذشته ایران است. در سال 1369 زمانی که مجاهدین خلق در کنار صدام حسین به سرکوب مردم عراق مشغول بودند، در یکی از نوشته های ستون "چهل سال بعد در همین هفته" هفته نامه گل آقا پیش بینی کردم که مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق چهل سال بعد، یعنی بیست سال دیگر، یکی از رهبران مافیا شده و کار قاچاق مواد مخدر را در جهان انجام می دهد، البته هنوز بیست سال فرصت باقی است، اما وضعیتی که مجاهدین خلق در آن قرار دارند، خیلی با مافیا فرق نمی کند.
 حدود پنج هزار نفر عضو سازمان مجاهدین خلق در سراسر جهان زنده و پراکنده اند، در هفته گذشته دولت عراق طی حمله ای به جمعی حدود دو تا سه هزار نفر ساکنان پادگان خلع سلاح شده اشرف، 31 نفر از اعضای مستقر در آنجا را که با نیروهای نظامی عراق درگیر شده بودند، کشت. برخی این داستان را مظلوم نمایی مجاهدین و برخی واقعیتی واقعا رخ یافته می دانند. به نظر نمی رسد جز اختلاف در آمار کشته های مجاهدین، در اصل واقعیت تردیدی باشد. گروهی که در پادگان اشرف زندگی می کنند، افرادی هستند که بطور متوسط از سی سال است عضو این سازمان هستند و در تمام این سی سال هیچ تغییری در موضع شان ایجاد نشده و هیچ تغییری نکرده اند.
 اکثر ایرانیانی که در فضای سیاسی یا غیرسیاسی ایران زندگی می کنند، تغییر کرده اند. بخش اعظم ایرانیان در سی سال گذشته تغییرات فراوانی کردند، چند میلیون نفر از ایرانیان از ایران مهاجرت کردند، تقریبا از آن جمعیت یک تا دو میلیون نفری تهران که در خیابان آزادی علیه شاه شعار دادند و انقلاب کردند، بیش از پنجاه درصد آنان از کرده خود پشیمانند، مذهبی های تند و تیز پیرو آیت الله خمینی یا طرفدار دموکراسی شدند یا بکلی دین و شرع را کنار گذاشتند، چپ های همه جهان از جمله ایران، چه در داخل و چه در خارج ایران اندیشه مارکسیستی را رها کردند و اکنون به اصولی مانند حقوق بشر یا لیبرالیسم یا دموکراسی یا حتی دین معتقدند، بخش عظیمی از مردم میانه حال اقتصادی ایران به فقر دچار شدند، بخش مهمی از اقشار تهیدست امروز میلیونر و میلیاردر هستند، و اگر با تسامح نگاه کنیم کمتر از پنج درصد مردم ایران، را می توانیم فرض کنیم که مانند سی سال قبل فکر می کنند. من حتی در مورد پنج درصد هم تردید دارم، اما چگونه است که اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، هنوز به همان چیزهایی معتقدند، یا عضو همان سازمانی هستند که سی سال قبل بودند. مگر این سازمان چه دارد که موفق شده است اعضای خود را هم چنان وفادار نگاه دارد؟
 البته می دانیم و می دانید که بخشی از نیروهای مجاهدین خلق در سالهای گذشته از این سازمان خارج شدند و حتی گروههایی از آنان تشکیلاتی علیه مجاهدین خلق را سامان دادند، اما به گمان من حداقل نیمی از کسانی که در سال 1365 عضو سازمان بودند، هنوز همانطور فکر می کنند که در آن زمان فکر می کردند. هنوز همانطور لباس می پوشند که در آن زمان می پوشیدند و همان آرزوهایی را دارند که در آن زمان داشتند. چه چیزی آنها را در این فضا نگاه داشته است؟
 فرض کنید که حمله آمریکا به عراق برای این صورت گرفت که زورگویی و سانسور و استبداد و بسته بودن فضای ارتباطی در این کشور از بین برود. گفته می شود که در پادگان اشرف اینترنت، تلفن و ازدواج ممنوع است. می دانیم که سالها قبل سازمان همه اعضای خود را وادار کرد تا از خانواده های شان جدا شوند و طلاق بصورت اجباری اجرا شد. البته ناگفته نماند که ازدواج ها هم در سازمان بصورت تشکیلاتی انجام می شد. به عبارت دیگر، سازمان مجاهدین خلق، تمام چیزهایی که باعث تغییر افراد می شود، از آنها گرفته است. برای آنها عشق و خانواده ممنوع است، حق برقراری ارتباط ندارند، حق حرکت کردن ندارند، حق تحصیل ندارند، حق دانستن ندارند و به مدت سی سال با تمام جهان، قطع رابطه کرده اند. طبیعی است که افرادی این چنین تغییر هم نمی کنند. انگار که سی سال در غار کهف خفته باشند. در حقیقت سازمان و رهبری آن تمام مفاد بیانیه حقوق بشر را برای اعضای سازمان ممنوع کرده و در صورت نقض قوانین سازمانی، آنها را با تنبیه فیزیکی، کشتن و یا شکنجه وادار می کند که دستورات سازمان را رعایت کنند. به زبانی دیگر، اگر آمریکا می خواست برای مردم عراق آزادی بیاورد، حالا چه آنها می خواستند یا نمی خواستند، امروز همه مردم عراق حق دارند از آزادی استفاده کنند، جز اعضای سازمان مجاهدین خلق. می خواهم یک بار دیگر به این سئوال فکر کنیم که مگر سازمان چه دارد و چه چیزی به اعضای خود می دهد، که آنها با چنگ و دندان از آزاد بودن خود فرار می کنند؟
 در سی سال گذشته سازمانی که مدعی بود با رژیم جمهوری اسلامی می جنگد، آن هم به دلیل اینکه فکر می کرد جمهوری اسلامی عامل امپریالیسم است، حالا حاضر است با هر نوع امپریالیستی همکاری کند، تا بتواند باقی بماند. سازمانی که با ارتجاع و خرافات مخالفت می کرد، امروز مصداق بارز ارتجاع و خرافات است، و سازمانی که می خواست جامعه بی طبقه توحیدی برای کل ایران تشکیل بدهد، در بیابانی در عراق، بدون اسلحه، بدون هیچ امکان و ارتباطی خود را زندانی کرده است.
بعید می دانم که جمهوری اسلامی انتظار داشته باشد جز یکی دو نفر یا حداکثر بیست سی نفر از رهبران مجاهدین خلق، کسی از آنان به ایران برگردد. بازگشت آنها جز دردسر بیهوده هیچ چیزی برای جمهوری اسلامی ندارد. اما بعید می دانم که سازمان و بخصوص شخص مریم رجوی تمایل داشته باشد که نیروهای سازمان به کشوری اروپایی بروند. چرا که در این صورت، احتمال غالب این است که نود درصد اعضای موجود در سازمان از تشکیلات فرار می کنند و به نحوی در جامعه جهانی حل می شوند. حتی اگر آنها را به اروپا هم ببرند، جداقل پنج سال باید هر کسی تحت درمان واقع شود تا به لحاظ روحی در شرایط انسان عادی قرار بگیرد. سازمانی که هم اصولش را از دست داده، هم هدفش تغییر کرده، هم شرکای سیاسی اش تغییر یافته است، حتما هراس اصلی اش این است که اگر اعضای سازمان با جهان جدید مواجه شوند، حتما بر تمام این سی سال که نابود شده است، حسرت خواهند خورد.
 بیش از آنکه فکر کنم که ما با مشتی تروریست طرف هستیم، به این فکر می کنم که ما با موجوداتی نیازمند درمان و مفلوک طرف هستیم که هیچ چیز ندارند، نه هویت دارند، نه خانواده دارند، نه وطن دارند، نه کاری بلدند، نه شغلی دارند، نه جایی می توانند بروند و.... فاجعه انسانی تلخی است. کاش سازمان ملل می توانست این افراد را از عراق خارج کند و تحت درمان قرار دهد شاید برخی از آنان هنوز امکان بازگشت به جامعه انسانی را داشته باشند. و بیشتر از این، شاید اگر یک اتفاق مثل همه اتفاقات تشکلاتی، یک انشعاب در سازمان رخ می داد و نیروهای انشعابی اعلام می کردند که دیگر به هیچ اقدام خشونت آمیزی معتقد نیستند و در مقابل مرکزیت سازمان که تمام عمر و جوانی آنها را نابود کرده می ایستادند و شاید اعلام انحلال سازمان می توانست پایانی بر این فاجعه بشری باشد. فاجعه ای که با شادی آغاز شد و به تلخی انجامیده است.
در تمام عمرم با نفرت و تلخی به مجاهدین خلق نگاه کرده ام. هرگز نتوانسته ام خیانت آنان به جامعه و کشور را ببخشم، اما شاید اگر هر کسی مثل من نگاه می کند یا می کرد، به این فکر کند که آنها سی سال عمرشان را در زندانی با اعمال شاقه گذرانده اند، حتما راهی برای نجات آنها پیدا می کرد.