خلیج فارس؛ بازیچهای برای منافع سیاسی و مالی
پژمان اکبرزاده
در جریان شانزدهمین بازیهای آسیایی در چین، بار دیگر، کاربرد نامی غیر واقعی برای خلیج فارس جنجال برانگیز شده است.
اینبار اما این جریان در داخل جامعه ایرانی بیشتر حساسیت برانگیز شد چرا که ابتدا خبر رسید مقام های ایرانی ِ حاضر در برنامه به نشانه اعتراض محل را ترک کردهاند ولی به فاصله کوتاهی، خبرگزاریهای جمهوری اسلامی از نادرست بودن این خبر نوشتند و اینکه پس از یک عذرخواهی شفاهی، مقامهای ایرانی همچنان در جایگاه خود ماندهاند.
چندی پیش هم نشستن محمود احمدی نژاد در همایشی زیر یک تابلو که عنوان «خلیج عربی» را برخود داشت جنجال بسیار آفرید. اکنون اما در پی موج اعتراضات داخلی از سال گذشته و همچنین روابط پیچیده چین با ایران، بر حساسیت ایرانیان افزوده شده است.
نکته دیگر، کمرنگ شدن تعهد به موازین علمی و اخلاقی در محافل جهانی است. تعهدی که شاید هر کجا حضور مالی کشورهای عربی پررنگتر باشد محوتر و محوتر میشود. حال چه در بازی های آسیایی در چین باشد، چه در نمایشگاه تاریخ عربستان در موزه لوور در پاریس و چه همایشها و نمایشگاههای گوناگون در دیگر نقاط دنیا.
این روزها بسیاری از وبلاگها و تارنماهای پارسیزبان مملو از نوشتههای پر از تنفر نسبت به حرکت روی داده در چین است و همچنین اعتراض به واکنش ضعیف مقامهای ایرانی. پس از چندین روز که این بحثها محدود به منابع فارسیزبان بوده، «لوسآنجلس تایمز» نیز به این موضوع واکنش نشان داده است.
شاید هر کجا حضور مالی کشورهای عربی پررنگتر باشد، تعهد به موازین علمی و تاریخی، محوتر میشود. حال چه در بازیهای آسیایی در چین باشد، چه در نمایشگاه تاریخ عربستان در موزه لوور در پاریس.
این نشریه مینویسد: «ایران به چین به عنوان یک همراه استراتژیک کلیدی خود مینگرد ولی این موضوع مانع از اعتراض به این کشور از بابت کاربرد نام "خلیج عربی" برای خلیج پارس نشده است.» در همین حال، لوسآنجلس تایمز مینویسد: «مهدی سفری، سفیر ایران در چین میگوید: "این یک اشتباه از طرف برگزار کنندگان این برنامه ورزشی بوده و نمایانگر دیدگاههای رسمی دولت چین نیست.»
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) نیز به نقل از وزارت خارجه چین نوشته: «سازمان برگزارکننده، اشتباه روز جمعه را تکرار نمیکند و اطمینان داشته باشید در آینده، نامی جز خلیج فارس برای این آبراه استفاده نخواهد شد.»
لوسآنجلس تایمز مدعی شده است که «برای جلوگیری از جنجالهای مشابه، شبکههای خبری، کمپانیهای نفتی و منابع نظامی، کاربرد عبارت "خلیج" (The Gulf) را آغاز کرده اند.»
موضوعی که دست کم در رابطه با بسیاری از مقاله ها، نقشه ها و رسانهها صحت ندارد. جستجوی کوتاهی در بخش خبری گوگل، دست کم ۱۲۰۰ نتیجه روزانه برای رسانههای خبری که عبارت "پرژن گالف" (Persian Gulf) را استفاده کردهاند دیده میشود.
موضوعی که دست کم در رابطه با بسیاری از مقاله ها، نقشه ها و رسانهها صحت ندارد. جستجوی کوتاهی در بخش خبری گوگل، دست کم ۱۲۰۰ نتیجه روزانه برای رسانههای خبری که عبارت "پرژن گالف" (Persian Gulf) را استفاده کردهاند دیده میشود.
لوسآنجلس تایمز اما در عین حال میافزاید: «صفت Persian برای این آبراه مستمرترین صفتی است که در طول تاریخ به کار برده شده است.» این نشریه همچنین به لغو شدن بازی کشورهای اسلامی در ماه آوریل اشاره میکند. ایران درصدد بود که در تبلیغات و همچنین مدال ها، نام خلیج فارس ذکر شود ولی عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی از حضور خودداری کردند و همه برنامه ها کنسل شد.
در همین حال امروز صدای روسیه (Voice of Russia) در یادداشت کوتاهی به همین موضوع پرداخته و نوشته "Iran که تا سال ۱۹۳۵ در سطح بین المللی با نام Persia شناخته می شده است، روی کاربرد عبارت Persian Gulf حساسیت بسیاری دارد.»
گفتنی است سازمان ملل متحد با وجود ۲۲ عضو عرب در میان اعضای خود در چندین بیانیه روی کاربرد نام خلیج فارس تاکید کرده است فعالیت های متعددی از سوی ایرانیان نیز برای جلوگیری از گسترش عبارت خلیج عربی صورت گرفته که یکی از مهمترین آنها ایجاد تارنمای www.PersianGulfOnline.org است که دربرگیرنده مدارک ، نقشه ها و مقاله های گوناگون درباره منطقه خلیج فارس است؛ آبراهی تاریخی که فلات ایران را از شبه جزیره عربستان جدا میسازد.
گفتوگو با علی شاکری، مطلع و تحلیلگر سیاسی روابط ایران و امریکا در کالیفرنیا
اوباما و سفر به هند
مریم محمدی
باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا، روز جمعه پنجم نوامبر، سفر آسیایی خود را با بازدید از هند آغاز کرد و دیروز نهم نوامبر، هندوستان را به قصد اندونزی ترک کرد.
اوباما در این سفر از اعطای تسهیلات تازهی اتمی به هند و از حمایت خود برای عضویت دائم هندوستان در شورای امنیت سازمان ملل سخن گفت. او در ادامهی سفر خود، از کرهی جنوبی و ژاپن نیز بازدید خواهد کرد.
در این زمینه، با علی شاکری، مطلع و تحلیلگر سیاسی روابط ایران و امریکا در کالیفرنیا، گفتوگو کردهام.
با توجه به واکنشهای منفی رسانههای دولتی ایران نسبت به سفر آقای اوباما به منطقه، آیا این سفر ارتباطات مستقیم یا غیرمستقیمی با مسائل ایران دارد؟
در کل مضمون سفر رئیس جمهور امریکا به کشورهای اقیانوسیه و کشورهای آسیای جنوبی، بیشتر مسئلهی اقتصادی و در مجموع امنیت آن منطقه است.
حدود بیش از دوهزار نفر در این سفر در چندین هواپیما با آقای اوباما هستند و حدود ۲۰۰نفر از رهبران کمپانیهای چندملیتی جهان، بهویژه امریکاییها و همچنین کارشناسان بزرگ نظامی و امنیتی امریکا وی را همراهی میکنند؛ بهخاطر معادلات کل مسئلهی هم هند و هم آسیای جنوبی. این مسئلهی اساسی سفر اوباما است و مسئلهی ایران یا اشاراتی که در این سفر به ایران میکند، تعیین کننده نیستند. آنها حاشیه یا پاورقی هستند.
اینکه آقای اوباما در صحبت آخر خود از حق هند برای داشتن انرژی صلحآمیز اتمی صحبت میکند و پیشنهاد میکند هند وارد شورای امنیت سازمان ملل بشود و یا اینکه میگوید ایران نظم نوین جهانی و تنظیم با جهان را قبول ندارد، موضعگیری همیشگیاش است.
بهنظر میآید باراک اوباما اهمیت ویژهای برای هند، در میان این چهار کشور، قائل است. در مورد دلایل این اهمیت دیدگاههای زیادی هست. نظر شما در این زمینه چیست؟
این سفر، سفر تعیینکنندهای است. بهویژه اینکه اول هند را انتخاب کرده است. در سه روزی که آقای اوباما در هند بوده، قرار بوده ۲۰ قرارداد اقتصادی بزرگ با هندوستان ببندد.
هندوستان حدود یک و دودهم میلیارد جمعیت دارد. هندوستان یازدهمین کشور اقتصاد جهان است. این کشور تا ده سال دیگر، یکی از پنج کشور بزرگ اقتصادی جهان محسوب میشود و دارای بزرگترین نیروی انسانی برای کار آینده است. قراردادهای بیستگانه و مسئلهی ادامهی دادن اسلحه به هند و تمدید و تقویت نیروگاههای اتمی هند در ادامهی قراردادی که آقای بوش بسته بود، مطرح است.
ولی در پیوند با تأمین برخی تسهیلات اتمی برای هند، انتقادی متوجه باراک اوباما میشود. برای اینکه هند بر اساس پیمان انپیتی، چون امضاکنندهی آن نیست، اجازه ندارد از این تسهیلات استفاده کند. هیچ کشوری محق نیست آن را در اختیار هند بگذارد.
در مورد مسئلهی هند، باید توجه داشته باشیم اینکه هند در انپیتی نیست، ولی در عین حال به او امتیاز داده میشود، به این خاطر است که هند در هماهنگی با نظم جهانی، در مرکز آن امریکا، تضادهای بزرگ ندارد.
نکتهی دیگری هم که در رابطه با اهمیت هند برای امریکا مطرح است، شاید رابطهی این کشور با چین باشد و از آن طرف، مشکلاتی که امریکا با چین دارد.
چین در سالهای اخیر، با پایین نگاه داشتن قیمت ارز خود، در صادرات بر امریکا برتری پیدا کرده و این چیزی است که امریکا از آن خوشحال نیست. امریکا از اینکه معاملات گوناگون با چین دارد، ولی صادراتش همواره کمتر از واردات از چین است، خوشحال نیست. از اینکه چین سر مسئلهی امنیتی جهانی، همکاری کامل با امریکا ندارد، خوشحال نیست.
هندوستان ۳۲۲۵ کیلومتر با چین مرز دارد و کشوری است که در سال ۱۹۶۲ با چین جنگ داشته و از چین شکست خورده است. الان که امریکا در رابطه با مسئلهی اقتصادی با چین دچار مشکل شده، میخواهد با نگاه داشتن تعادل در رابطه با هند، با اهرم بالاتری با چین طرف بشود. امریکا میخواهد از اختلافاتی که چین و هند، بهخاطر داشتن ۳۲۲۵ کیلومتر مرز، با همدیگر دارند استفاده کند و بتواند این نیروی کار ارزان را از چین به هند منتقل کند.
امریکا میتواند روی این مسئله حساب کند. بهنظر من، جمعیت هند میرود تا در سال ۲۰۳۰ از چین بیشتر و جزو پنج کشور بزرگ اقتصاد جهانی بشود. اینکه این کشور یک دمکراسی بزرگ باشد، برای امریکا مهم است.
در سفر باراک اوباما به اندونزی هم آیا صرفاً مسائل اقتصادی عمل میکند؟ یا موقعیت اندونزی به عنوان کشوری که بزرگترین جمعیت مسلمان را دارد، نظر آقای اوباما را جلب میکند؟ رابطهی اندونزی با ایران در این میان چه نقشی دارد؟
در موقعیتی که اسلام و تروریسم تداعیگر همدیگر هستند و آقای اوباما همیشه سعی میکند توضیح بدهد مسئلهی اسلام از مسئلهی تروریسم جداست، سفر او به اندونزی که ۲۳۸ میلیون نفر جمعیت دارد و از این میان ۲۰۶ تا ۲۰۷ میلیون نفر مسلمان هستند، به عنوان یک کشور مسلمان معتدل که با نظم کنونی جهان و امریکا هماهنگی دارد، در جهت حفظ رابطه، هم از نظر امنیتی و هم اقتصادی با مسلمانان مهم است.
چون اندونزی نه فقط یک کشور اسلامی است بلکه در منطقهی جنوب آسیاست و با کشورهای دیگر منطقه روابط خوبی دارد. از حیث عاطفی نیز آقای اوباما چند سال در اندونزی درس خوانده است.
در کل فاکتوری که امریکا در همهجا نسبت به ایران در نظر میگیرد، مسئلهی غنی کردن اورانیوم و خطری که میتواند هردقیقهای تبدیلش کند به جنگ اتمی، مسئلهای جدی است، ولی در این سفر تعیینکننده نیست.
در کل فاکتوری که امریکا در همهجا نسبت به ایران در نظر میگیرد، مسئلهی غنی کردن اورانیوم و خطری که میتواند هردقیقهای تبدیلش کند به جنگ اتمی، مسئلهای جدی است، ولی در این سفر تعیینکننده نیست.
به طور مشخص باراک اوباما چه اهدافی را در سفر به کرهی جنوبی دنبال میکند؟
کنفرانس ۲۰ کشور اقتصادی بزرگ جهان در سئول تشکیل میشود. چون کرهی جنوبی هم از نظر امنیت سیاسی برایشان مهم است و هم اینکه کرهی جنوبی یار امریکا در افغانستان است و حتی نیرو به آنجا فرستاده است. در حالیکه ژاپن این کار را نکرده است.
دوم اینکه کره و امریکا بر سر روابط اقتصادی، اختلافاتی دارند و در ارتباط با صدور ماشینها از کره به امریکا، همیشه واردات امریکا بیشتر از صادرات است. میخواهند تعرفههای گمرکی را چنان تنظیم کنند که امریکا هم در این میان بهرهمند شود.
کشور ژاپن در عین روابط پیچیدهی اقتصادیای که با امریکا دارد، مشکلاتی هم الان با روسیه و چین دارد که هرکدام از آنها مسائلی هم با امریکا دارند. سفر باراک اوباما به این کشور، خارج از اهداف اقتصادی، چه مضامینی دارد؟
غیر از رابطهی اقتصادیای که ژاپن با امریکا دارد، اختلافات سیاسی هم در آنجا بهوجود آمده است. ژاپن بر سر چند جزیره با روسیه اختلاف دارد. مدودف در این رابطه سفری به ژاپن داشت. در ضمن اختلافاتی هم با چین بر سر جزایر دیگر دارد.
با توجه به اینکه امریکا در ۴۰،۵۰ سال گذشته، بعد از جنگ سرد، رل مهمی در رابطه با خاور دور داشته، این سفر نشان میدهد که با توجه به اینکه این کشورها میتوانند در بازی با چین، چه از نظر اقتصادی چه از نظر امنیتی، یار امریکا باشند، چقدر از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
آیا سفر باراک اوباما به هند، در اهدافی که برای آن درنظر گرفته شده بود، موفق بوده است یا خیر؟ یا هنوز مشخص نیست؟
در مورد هند موفق شده است. حدود ۲۰ قرارداد با هند بسته است و با بستن این قراردادها وضعیتی را ایجاد کرده که با توجه به نیروی کار ارزانی که در چین هست، بتواند با هند به عنوان دمکراسی بزرگ جهانی، توازن را در چین نگاه دارد. در این مورد موفق بوده است.
مخصوصاً اینکه میخواهد قانع کند و بهنظرم موفق شده و قانع هم کرده است که مشکل بر سر کشمیر پاکستان و هند را با هند حل کند.
ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی نوشته بود که باراک اوباما در زمینهی اهداف امنیتی، موفق نبوده و هند پیشنهاد میانجیگری او را برای مسئلهی کشمیر رد کرده است.
بهنظر من، چنین چیزی نیست. به خاطر اینکه هند و امریکا بر سر مسئلهی تروریسم در پاکستان نظر مشترک دارند. پاکستان و هندوستان بر سر خسته شدن از عملیات تروریستی در آن منطقه و ادغامی که طالبانها و القاعده در آنجا دارند، بسیار نگرانند و مثلث امنیت سهگانه زمینهای را ایجاد کرده که از نظر استراتژیک و کاربردی خیلی مؤثر است. آنها موفق بودهاند که این زمینه را ایجاد کنند.
گفتوگو با فرزاد فرهنگیان، رایزن مستعفی سفارت جمهوری اسلامی در بروکسل
«احتمال توافقهای پنهانی با نیجریه»
مریم محمدی
پس از کشف محمولهی بزرگ قاچاق اسلحه در بندر لاگوس نیجریه و انتصاب آن به دولت ایران، مقامات دولتی این کشور از احضار سفیر ایران در نیجریه برای ادای توضیحات خبر دادند و تهدید کردند که گزارش این مسئله را به کمیتهی تحریم شورای امنیت سازمان ملل خواهند فرستاد.
روز پنجشنبه، بیستم آبان، منوچهر متکی وزیر خارجهی ایران، راهی نیجریه شد و طبق اظهار مقامات دولتی این کشور، مذاکراتی در همین زمینه انجام داد.
وزیر خارجهی نیجریه پس از ملاقات با منوچهر متکی گفت که مقامات امنیتی نیجریه اجازه یافتهاند یکی از افراد مظنون را که به سفارت ایران در نیجریه پناه برده است، مورد بازجویی قرار بدهند.
دو ایرانی به نام عظیمی آقاجانی و سیداکبر طهماسبی، در سفارت ایران در نیجریه پناه گرفتهاند. سیداکبر طهماسبی مصونیت دیپلماتیک دارد و به این ترتیب، عظیمی آقاجانی مورد بازجویی قرار خواهد گرفت.
در این زمینه با فرزاد فرهنگیان، رایزن دوم سفارت ایران در بروکسل که چندی پیش در اعتراض به سرکوب معترضان انتخابات ریاست جمهوری در ایران، از مقام خود استعفا کرده است، گفتوگویی کردهام.
نظر شما دربارهی سفر منوچهر متکی به نیجریه چیست. چنین واکنشی از جانب دولت ایران تاکنون در موارد مشابه دیده نشده است.
شرایطی که امروز در جامعهی بینالمللی دیده میشود و شرایطی که ایران از این رهگذر برای خود متصور است، قطعاً متفاوت است که وزیر خارجه به طور شخصی در محل آماده است و ظاهراً گفتوگوهایی را با همتای نیجریهای خود بهعمل آورده است.
حضور این دو ایرانی که گفته میشود یکی از آنها دیپلمات است، در این ماجرا، چه معنایی دارد؟ شخصی که در نیجریه یک دیپلمات محسوب میشود، در حمل این محموله چه نقشی میتوانسته داشته باشد؟
حدسی که در این رابطه میشود زد این است که این فردی که دارای پاسپورت سیاسی بوده، احتمالاً یکی از نیروهای وابسته به جناح نظامی ایران است که تحت پوشش سیاسی وارد نیجریه شده است.
احتمالاً ایشان رابط آن گروه یا سازمان یا آن کشور یا موافقتنامهی نظامیای بوده که بسته شده. یعنی ایشان احتمالاً نقش میانجی را در این قضیه داشته است. مأموریت موقتی داشته و وارد نیجریه شده است.
احتمالاً ایشان رابط آن گروه یا سازمان یا آن کشور یا موافقتنامهی نظامیای بوده که بسته شده. یعنی ایشان احتمالاً نقش میانجی را در این قضیه داشته است. مأموریت موقتی داشته و وارد نیجریه شده است.
پیشبینی شما این است که بعد از مذاکرات وزیر خارجهی ایران و نیجریه، این افراد هم دچار مشکلی نشوند و به ایران برگردند؟
فردی که دارای پاسپورت سیاسی است، مصونیت سیاسی دارد و بهراحتی میتواند برگردد. مشکلی در این زمینه نیست. نفر دوم را نمیدانم. چون هنوز در این زمینه مطلبی بیرون نیامده است. فرد دوم، احتمالاً فرد عادی و شخصی باید باشد.
آیا ممکن است که فرد دوم هم از مقامات نظامی یا سیاسی بوده باشد و سفر با پاسپورت عادی، برای ایجاد توجه کمتر باشد؟
حتی میتواند از مقامات تجاری کشور باشد. میتواند یک تاجر باشد. بهخاطر اینکه باید پوشش قضیه را درست میکردند.
آیا تغییر لحن مقامات نیجریایی، بهخصوص وزیر خارجهی این کشور، بعد از گفتوگو با منوچهر متکی، صرفاً در ارتباط با اجازهای است که برای بازجویی از یکی از مظنونین بهدست آوردهاند؟ یا ممکن است امتیازات یا امکانات دیگری از دولت ایران دریافت کرده باشند؟
کسانی که از کشور نیجریه و افرادی که حاکم بر مقدرات مردم نیجریه هستند اطلاعاتی داشته باشند، بهخوبی میدانند که نیجریه در قوارهی کشورهای غرب آفریقا، کشور بااهمیتی است. متاسفانه این کشور بااهمیت مسلمان، دارای حاکمینی از طایفهی نظامیان بوده است. هرچند آنهایی که امروز سر کار هستند، ظاهراً غیر نظامیاند، ولی در مجموعهی کشورهای غرب آفریقا، نیجریه کشوری است که دولتمردان آن آمادهی هرگونه ماجراجویی هستند.
لذا بهنظر میرسد، تحلیل دور از ذهنی نباشد اگر بگوییم که در پس پرده توافقهایی میان دو دولت انجام شده است. مصاحبه با یکی از دو نفر آقایانی که در سفارت پناه گرفتهاند، زیاد پارامتر قابل ملاحظهای برای تغییر لحن آقای وزیر خارجهی نیجریه نیست، ولی بهنظر میرسد توافقهای پشت پرده بین دو دولت انجام شده باشد.
با توجه به موقعیتی که ایران در حال حاضر دارد و کشور نیجریه هم به نوعی در آستانهی انتخابات سرنوشتسازی بهسر میبرد، حدس و گمان شما از این توافقها چیست؟
من به صورت خیلی سربسته و میشود دیپلماتیک گفتم که دولتمردان نیجریه آمادهی هرگونه تعامل و معاملهای در پس پرده هستند. این توافقها میتواند اقتصادی باشد. این توافقها میتواند انجام پروژههای عمرانی در قالب کمکهای توسعهای ایران به این کشور باشد و یا حتی کمکهای تسلیحاتیای باشد که وعدهی آن داده شده است.
در مورد مقصد اصلی این محمولهها، گفتوگوهای زیادی بوده است. اسراییلیها بلافاصله گفتهاند که برای حماس ارسال شده است. پیشبینیهایی هم شده و حاکی از آن بود که سیاستمداران نیجریایی که در انتخابات شرکت میکنند، میخواهند از این اسلحهها در صورت شکست در انتخابات، برای به آشوب کشیدن کشور استفاده کنند. نظر شما چیست؟
من در مقالهای، مطلبی را در همین ارتباط، برای تنویر اذهان عمومی نوشتم.
بله؛ اشارات شما در آن مقاله به مسائل داخلی ایران بود تا درگیر کردن کشورهای همجوار نیجریه مانند سودان و گامبیا. پرسش من این است که کدامیک از این احتمالها را به واقعیت نزدیکتر میبینید؟
فکر میکنم توافقهایی با برخی از دولتهای کنونی غرب آفریقا، از جمله گامبیا و شخص یحیی جامه بیشتر محتمل است. به نظرم میرسد در این زمینه میتوان بیشتر احتمال داد که توافقهای نظامیای برای مثال با این کشور انجام شده باشد.
آیا روابط با این کشورهای آفریقایی، روابطی هستند که به لحاظ سیاسی، در مناقشهای که ایران با جوامع غربی دارد مورد استفاده قرار بگیرند؟
یکسری توافقهای قطعاً دفاعی بین ایران و برخی کشورهای منطقهی غرب آفریقا طی سالهای اخیر صورت گرفته که ارسال این محمولههای نظامی میتواند در آن قالب تحلیل و ارزیابی بشود. همچنین اینکه ایران قطعاً به دنبال اعمال نفوذ در منطقهی غرب آفریقا است.
با توجه به پارامترهایی که از کشورهای غرب آفریقا بهدست آمده است، احتمالاً سیاستهای آقایان در منطقهی غرب آفریقا دچار تغییر شده است.
به این ترتیب، بهطور غیررسمی، در مذاکرهها و توافقهایی که بین ایران و نیجریه صورت میگیرد، مسئولان کشورهایی مانند گامبیا و سودان هم باید دخالت داشته باشند.
بله؛ دور از ذهن نیست که دولتهای دیگری هم در این ارتباط، در پس پرده، دستشان در کار باشد.
ولی در کل این شیوهی عملکرد، با توجه به مشکلاتی که در حال حاضر ایران دارد و تمایلی که مقامات ایرانی به حل بحران با غرب نشان میدهند، بهنظر درست نمیآید. مبنای اتخاذ چنین تصمیمهایی چیست؟ با توجه به اینکه کشف این محموله غیر قابل پیشبینی هم نبوده و مشخص بوده در این صورت بحران تازهای بهوجود میآید.
قطعاً همینطور است. احساس من این است که دولت کودتای امروز در ایران، با توجه به شرایط داخل کشور، احساس ناامنی در درون میکند. این احساس ناامنی از درون، شما را مجبور خواهد کرد که به هر حشیشی متشبث بشوید. در واقع، یکی دیگر از اهداف میانمدت این حکومت، ایجاد نوعی بحران با جامعهی بینالمللی است.
وقتی تحریمها را رد میکنند و مدعی هستند هیچ اثری در کشور نداشته و بعد اینچنین محمولهای در کشوری مانند نیجریه در غرب آفریقا کشف میشود و رسانهای میشود، شما به نوعی به جامعهی بینالمللی دهنکجی میکنید که من در سایهی قطعنامههای چندگانهی سازمان ملل (که آقایان مدعی بودند کاغذپارهای بیش نیستند و بیاثر هستند)، توانستهام، یک محمولهی نظامی این تیپی، شامل چندین کانتینر اسلحه را به کشوری مانند نیجریه ارسال کنم.
این نوعی دهنکجی به جامعهی بینالمللی است و از طرفی هم، اصلاً آقایان به دنبال ایجاد بلوا هستند. اگر بتوانند بلوا و بحرانی در منطقه ایجاد کنند، به نوعی بحران داخلی را میتوانند به خارج از مرزهای ایران منتقل کنند.
این احتمال هم وجود دارد که بهجای افزایش صرفاً بحران، دولت ایران درصدد باشد به طرف مقابل، به جامعهی غربی، بگوید که صاحب چنین قدرتی در نقاط مختلف دنیاست و به این ترتیب با دست پرتری وارد تعامل با جامعهی غرب بشود؟
قطعاً همینطور است. در آستانهی مذاکراتی که روزهای آینده، در نقطهای از جهان، حال در ترکیه یا در سوییس، پیرامون برنامهی هستهای ایران شاهد خواهیم بود، بهنظر میرسد اینگونه اقدامات قابل ارزیابی و تحلیل است.
حمله به محل اقامت سفير فرانسه در تهران
فرانسه با احضار سفير ايران در اين کشور مراتب اعتراض خود نسبت به اقدامات خشونتبار «نيروهای امنيتی ناشناس» در محل اقامت سفير فرانسه در تهران را اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، برنار والرو، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه گفت روز يکشنبه ۲۳ آبانماه برابر با ۱۴ نوامبر، «حوادث جدیای» در مقابل محل اقامت سفير اين کشور در تهران بهوقوع پيوست که طی آن «نيروهای امنيتی ناشناس» گروهی از مهمانان سفير را بازداشت کرده و دست به «خشونت غيرقابل قبولی» زدند.
سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرد که روز سهشنبه سفير ايران در پاريس احضار شد و به وی تأکيد گرديد که «اين اقدام خشونتبار، نقض جدی کنوانسيون ۱۸ آوريل ۱۹۶۱ وين است.»
برنار والرو توضيح داد که اين کنوانسيون کشورهای امضاکننده آن، از جمله ايران را مقيد میسازد که تمامی اقدامات لازم را به عمل آورند تا ديپلماتهای کشورها بتوانند به فعاليت خود در چارچوب قوانين بينالمللی بپردازند.
در اين حادثه حداقل دو ديپلمات فرانسوی مورد حمله و ضرب و شتم نيروهای لباس شخصی قرار گرفتند و چندين نفر بازداشت شدند
يک منبع ديپلماتيک فرانسه در گفتوگويی تلفنی با خبرگزاری آسوشيتدپرس گفته است که اطلاع دقيقی از تعداد بازداشتشدگان اين واقعه ندارد.
وی در همين حال افزود که مقامات ايرانی از فرانسه خواستهاند که سفارت اين کشور فعاليتهای خود را از قبل به اطلاع آنان برساند. اين منبع ديپلماتيک گفت که فرانسه نيز اين اقدام را انجام داد در حالی که اين تنها «تله»ای بود برای «استفاده» آنها. وی گفت: «تمامی اين اعمال غيرقابل قبول است.»
سفارت فرانسه در تهران روز گذشته اعلام کرد که در اين حادثه حداقل دو ديپلمات فرانسوی مورد حمله و ضرب و شتم نيروهای لباس شخصی قرار گرفتند.
سفارت فرانسه در تهران همچنين گفت که واقعه فوق زمانی اتفاق افتاد که نزديک به ۱۳۰ مهمان از ديپلماتهای کشورهای ديگر و ايرانيان برای شرکت در يک کنسرت موسيقی اصيل ايرانی به محل اقامت برنار پولتی، سفير فرانسه دعوت شده بودند.
پيش از آغاز کنسرت، گروهی از مأموران امنيتی، خيابانهای حومه محل را مسدود کرده و به بازرسی دعوتشدگان پرداختند که در اين ميان جمعی از جوانان ايرانی را بازداشت کردند.
چندين مأمور لباس شخصی، دو ديپلمات فرانسوی را مورد حمله قرار دادند اما جراحات اين دو ديپلمات شديد نبود. به گزارش سفارت فرانسه پليس رسمی ايران در محل حاضر بود اما اقدامی صورت نداد.
اين حادثه در پی چندين واقعه ديگر در برابر سفارت کشورهای غربی در تهران به وقوع پيوسته است. در چند ماه گذشته سفارت کشورهای فرانسه، اتريش، بريتانيا، هلند و استراليا که بهمناسبتهايی ايرانيان را نيز دعوت کرده بودند، با چنين حوادثی روبهرو شدند.
ديپلماتهای خارجی گفتهاند که نيروی انتظامی ايران بارها مانع از شرکت ايرانيان در چنين مراسمهايی شدهاند. آنها میگويند هدف اصلی نيروهای امنيتی جوانان ايرانی هستند.
جمهوری اسلامی ايران در جريان وقايع پس از دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری در اين کشور همواره کشورهای غربی را متهم کرده است که به مردم معترض به نتايج اين انتخابات کمک کردهاند.
گام مقدماتی تازه در پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی
در پی اقدام جمهوری اسلامی ایران به ارائه رژیم تجاری خود به سازمان تجارت جهانی (WTO)، این سازمان ۷۰۰ پرسش برای ایران ارسال کرده است. پاسخ به این پرسشها از مقدمات ورود احتمالی ایران به سازمان تجارت جهانی است.
سؤالهای یادشده موضوعی هستند و بر اساس گزارش ایران از رژیم تجاری خود تنظیم شدهاند. به گزارش ایسنا، مهدی غضنفری، وزیر بازرگانی ایران گفته است، سؤالات کاملاَ فنی و تخصصی هستند و نشان میدهند که کشورهایی با توان بالای تنظیم تجاری از اولین مطالعهکنندگان رژیم تجاری ایران بودهاند.
روزنامه پول نیز از قول غضنفری، فرآیند پرسش و پاسخ میان سازمان تجارت جهانی و ایران را دو تا سه سال و روند الحاق احتمالی ایران به این سازمان را ۷ سال برآورد کرده است.
وزیر بازرگانی ایران سپس بخش عمدهی سؤالها را به این موضوع مرتبط دانسته که "چه مقدار از قوانین و سیاستها و برنامههای (اقتصادی) ایران با قوانین و مقررات سازمات تجارت جهانی سازگاری دارد."
سازمان تجارت جهانی سال ۱۹۹۵ و پس از ۷ سال مذاکره در چارچوب روند معروف به "دور اروگوئه" و قرارداد معروف آن، یعنی "قرارداد عمومی تعرفه و تجارت" شکل گرفت. این سازمان در کنار بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول از نهادهای عمده ناظر بر اقتصاد جهان به شمار میرود و در عمل به مهمترین نهاد تجارت جهانی بدل شده است. قواعد و مقررات این سازمان ناظر بر بیش از ۹۵ درصد تجارت کالا و خدمات مورد مبادله میان کشورهای جهان است.
بیرون ماندن دشوار است
هدف سازمان تجارت جهانی تحرک بخشیدن به اقتصاد جهان از طریق لیبرالیزه کردن آن و تقویت تجارت آزاد در گستره بینالمللی است. ارتقای سطح زندگی مردم جهان، تامین اشتغال در کشورهای عضو، توسعه تولید و تجارت و بهرهوری بهینه از منابع جهانی، افزایش سهم کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته از رشد تجارت بین المللی و دستیابی به توسعه پایدار با بهرهبرداری بهینه از منابع و حفظ محیط زیست از اهدافی است که سازمان تجارت جهانی خود را مقید به تعقیب آنها میداند. گرچه مخالفان، رویه و رویکرد سازمان یادشده را قسماَ در تناقض با این اهداف میدانند، ولی بسیاری از کشورهای جهان نقش و وزن این سازمان در تجارت جهانی را بیشتر از آن میدانند که بتوان بیرون از آن ماند. به باور بسیاری از کشورهای جهان، تنها مذاکره و عضویت در این سازمان است که میتواند امکان اصلاح و قوانین احیاناَ غیرعادلانه و ابهامانگیز آن را در راستای برقراری توازنی منطقی میان تعهدات و امتیازات اعضا فراهم سازد.
۱۵۹ کشور جهان در سازمان تجارت جهانی عضو هستند که در مجموع ۹۰ درصد تجارت جهان در اختیار آنهاست. کشورهایی که هنوز عضو این سازمان نشدهاند، عمدتاَ کشورهای اروپای شرقی و ممالک خاورمیانه هستند. ارتباط بیش از سی مورد از این کشورها با سازمان تجارت جهانی به صورت عضو ناظر یا نامزد عضویت است. روند الحاق به سازمان تجارت جهانی معمولاَ اگر با مشکلات عمدهای روبرو نباشد، تا ۵ سال به درازا میکشد و باید دو سوم اعضا به آن رأی مثبت دهند.
۹ سال انتظار برای پذیرش درخواست عضویت
جمهوری اسلامی ایران تقاضا برای عضویت در سازمان تجارت جهانی را سال ۱۳۷۵ ارائه کرد. به دلیل چالشهای بینالمللی و مناسبات تنشآلود میان ایران و آمریکا، پذیرش این درخواست ۹ سال به درازا کشید. به این ترتیب، ایران از سال ۱۳۸۴ عضو ناظر سازمان تجارت جهانی شد. گرچه ایران میبایست گزارش رژیم تجاری خود را بلافاصله پس از این تاریخ تحویل سازمان تجارت جهانی دهد، اما تنظیم این گزارش در پنج سال گذشته بارها با تغییر، رایزنی و گفتوگو با کشورهای عضو کمیته بررسی صلاحیت ایران مواجه شد و سرانجام با تاخیر طولانی، مهر امسال پس از تصویب هیئت دولت به سازمان یادشده تسلیم شد.
اگر روند پاسخگویی ایران به پرسشهای مطرحشده در بارهی رژیم حقوقی این کشور هم به خوبی پیش رود، عضویت این کشور نیازمند عبور از دو سه مرحله دیگر است.
در مرحله سوم که یکی از مهمترین بخشهاست، ایران با دیگر اعضا وارد مذاکرات چند جانبه میشود. این مذاکرات معطوف به تعیین و بررسی شرایط، ضوابط و حقوقی است که ایران در صورت عضویت در سازمان تجارت جهانی با آنها روبرو میشود.
مراحل بعدی شامل توافقهای دو جانبه و چندجانبه ایران با کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی است که تعهدات و امتیازهای متقابلی را ایجاد میکند. تصویب مصوبه شورای عمومی سازمان تجارت جهانی در مجلس ایران و رأیگیری برای عضویت این کشور در سازمان یادشده مراحل آخرین تکمیل عضویت آن هستند. میتوان گفت که ایران در حال حاضر همچنان در ابتدای راه ورود به سازمان تجارت جهانی است.
بسیاری از کارشناسان اقتصاد ایران را به سبب و زن بالای تصدیگری و مالکیت دولتی در آن ناپویا و غیررقابتی ارزیابی میکنند. مقررات سخت برای سرمایهگذاریها و مشارکت خارجی در بخشهای تولیدی و خدماتی، عدم شفافیت و نیز ضریب بالای فساد و ارتشا و قاچاق در سیستم اقتصادی و بوروکراسی کشور نیز از دیگر موانع ادغام متوازن اقتصاد ایران در بازار بینالمللی و همپیوندی آن با اقتصادهای دیگر تلقی میشوند. با این همه، وزیر بازرگانی ایران در مصاحبه با ایسنا، "برخی دیدگاههایی که که بخش عمده قوانین ایران را با قوانین و مقررات سازمان تجارت جهانی در تعارض" میدانند را نادرست خوانده است.
هم مشکل اقتصادی و هم سیاسی
در این میان، بسیاری از کارشناسان با استناد به روند سخت و پیچیده پذیرش درخواست ایران که ۹ سال به درازا کشید، مراحل بعدی برای الحاق کامل این کشور را هم آسان نمیدانند. صرفنظر از ایرادهای یادشده به نظام اقتصادی ایران، پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیازمند رأی مثبت عمدهترین قدرتهای اقتصادی جهان غرب هم هست. به عبارتی، الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی علاوه بر دمسازکردن اقتصاد این کشور با مقررات و قوانین سازمان یادشده، ایجاب میکند که این کشور با آمریکا و قدرتهای بزرگ اقتصادی دیگر نیز مناسباتی عادی و بدون چالش و تنش داشته باشد. اینکه روند این مناسبات در سالهای آتی به کدام سو سیر کند و چه تأثیری بر روند الحاق ایران به سازمان یادشده بگذارد، پرسشی است که پاسخ خوشبینانه به آن در شراط حاضر کار آسانی نیست.
بحثهای تازه درباره عضویت ایران در WTO
ماده ۹۷ لایحه برنامه پنجم، دولت را موظف میکرد که تا پایان سال دوم برنامه، به عضویت "سازمان تجارت جهانی" در آید. مجلس ایران اما روز دوشنبه (۱۵ نوامبر / ۲۴ آبان) تنها وظیفه آمادهسازی و توانمندسازی ارکان اقتصادی کشور برای عضویت در این سازمان را به دوش دولت گذاشت و قید زمانی دو ساله را از این ماده حذف کرد.
علیرضا محجوب، رئیس فراکسیون کارگری مجلس در مخالفت با این ماده گفت، هنوز روشن نشده که قوانین سازمان تجارت جهانی چگونه میتوانند علیه ایران اعمال نشوند. وی تلاش دولت ایران برای همسو شدن با این سازمان را نیز حقارتبار خواند.
مصطفی کواکبیان، نماینده اصلاحطلب سمنان گفت که هیچکس مخالف پیوستن به سازمان تجارت جهانی نیست اما باید اینکار را بهتدریج و با زمینهسازی انجام داد. وی ادامه داد که اظهار عجز کردن در این باره، دون شان ملت ایران است.
نادر قاضیپور، نماینده ارومیه پیشنهاد حذف کل ماده ۹۷ را داد. وی با طرح اینکه ایران صادراتی آنچنانی ندارد و نفت هم در "اوپک" خرید و فروش میشود، اصرار دولت برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی را پرسشبرانگیز خواند. نماینده ارومیه خواست که دولت برای حمایت از تولید کنندگان کوچک و کشاورزان این ماده را از برنامه پنجم توسعه حذف کند.
پیش از این، احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس با انتقاد از شتابزدگی دولت در حذف تعرفه واردات گفته بود که این اشتباه دولت، بدون عضویت در سازمان تجارت جهانی، پدر تولید داخلی را در آورد و لطمههای شدیدی به تولید و صنعت داخلی زد. به تاکید وی، سازمان تجارت جهانی بر این اساس خلق شده که تولید، با برداشته شدن موانع سر راه بالاتر رود.
سابقه پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی
کارشناسان اقتصادی میگویند که سازمان تجارت جهانی، فرصتی برای بهرهگیری از امکانات اقتصاد جهانی برای ایران است اما نیاز به مدیریتی خردمندانه و هدفمند دارد.
نخستین درخواست ایران برای ورود به این سازمان درسال ۱۳۷۵ ارائه شد. این تقاضا با مخالفت ۹ ساله آمریکا همراه بود و تازه در سال ۱۳۸۴ بود که ایران بهعنوان عضو ناظر در این نهاد پذیرفته شد. رسیدن به عضویت رسمی در این سازمان دستکم ده سال دیگر زمان میطلبد.
متقاضیان عضویت در سازمان تجارت جهانی با دو خواسته اصلی روبرو هستند: انطباق قوانین و مقررات تجاری خود با موافقتنامههای این سازمان (موسوم به نظام تجاری چند جانبه) و باز کردن تدریجی، بدون تبعیض و قابل پیشبینی بازار کالا و خدمات خود در مقابل صادرات دیگر اعضا.
محمد نهاوندیان، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران گفته که چندجانبهگرایی بیش از همه به نفع کوچکترها و کشورهای غیرمسلط در نظام تجاری جهان است. به تاکید وی، توانمندسازی بنگاهها و تشکلهای بخش خصوصی در رقابت بینالمللی از نخستین وظایف سیاستگذاران در کشور است و مجموعهی سیاستهای مالی، ارزی، مالیاتی و بانکی کشور نیز باید بهگونهای باشند که فضای کسب و کار ایران با سایر کشورها برابر شود.
مهدی غضنفری، وزیر بازرگانی ایران تاکید کرده که این وزارتخانه در پنج سال گذشته پژوهشهایی در خصوص پیامدهای پیوستن به سازمان یاد شده داشته است. وی تصریح کرده که اجرای هدفمندی یارانهها، پیش از الحاق به سازمان تجارت جهانی از بزرگـترین کارهایی بود که باید انجام میشد.
وزیر بازرگانی ایران، الحاق به سازمان تجارت جهانی را بازی برد/برد نامیده و افزوده است: « اقتصادی که بتواند بدون یارانه در حاملهای انرژی، به رقابت بپردازد، بابت از دست دادن بازار، ترسی از الحاق نخواهد داشت.»
اتحادیه خبرنگاران آلمان، اتهام جاسوسی به دو خبرنگار بازداشتی در ایران را رد کرد
اتحادیه خبرنگاران آلمان روز سه شنبه در بیانیه ای هرگونه اتهام جاسوسی به دو خبرنگار آلمانی که در ایران بازداشت شده اند را رد کرد و به پخش برنامه ای از تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی که در آن این دو، به اشتباه خود اعتراف کرده اند، به شدت اعتراض کرد.
به گزارش آسوشیتد پرس، اتحادیه خبرنگاران آلمان خواهان آزادی بدون قید و شرط و فوری این دو خبرنگار شده است. پیشتر، گیدو وسته وله، وزیرخارجه آلمان هم آزادی این دو خبرنگار را درخواست کرده بود.
اولریک کایزر، معاون رییس اتحادیه خبرنگاران آلمان در واکنش اتهام جاسوسی که به این دو خبرنگار مطرح شده، گفت:« پوشش نقض حقوق بشر را نمی توان جاسوسی نامید چون فقط بحث خبر مهم است (و نه اطلاعات محرمانه و مخفی).»
گزارش منابع مستقل حاکی است اين دو شهروند آلمانی از سوی ماموران امنیتی و در حال مصاحبه با سجاد قادرزاده، فرزند سکينه محمدی آشتيانی که در آستانه اعدام قرار دارد، بازداشت شدند. در جريان يورش ماموران، آقای قادرزاده و هوتن کيان، وکيل خانم آشتيانی، نيز بازداشت شدند.
دیدار مقامات کنسولی با دو خبرنگار بازداشت شده
وزارت خارجه آلمان روز سه شنبه گفت که مقامات کنسولی سفارت در تهران توانسته اند برای دومین بار در ماه جاری، با دو خبرنگار آلمانی بازداشت شده دیدار کنند و رایزنی ها برای حل این مسئله ادامه دارد.
تهران روز دوشنبه این دو خبرنگارا را به «جاسوسی» متهم کرده است. این دو خبرنگار در حالی که مشغول مصاحبه مطبوعاتی با پسر سکینه محمدی آشتیانی بودند، دستگیر شدند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خارجه آلمان طی بیانیه ای اعلام کرد که نماینده کنسولی سفارت در تهران توانسته دیداری کوتاه در زندان تبریز با این دو خبرنگار، داشته باشد. دولت آلمان در این بیانیه گفته که به تلاش مستمر و جدی برای حق این مسئله، ادامه خواهد داد.
رييس کل دادگستری آذربايجان شرقی گفته که جرم جاسوسی دو تبعه آلمانی محرز و ثابت شده است و همزمان يکی از دو متهم آلمانی در تلويزيون دولتی ايران «اعتراف» کرده که «اغفال» شده است.
مالک اژدر شريفی، رييس دادگستری آذربايجان شرقی به خبرنگاران در تبريز گفته است: «اين دو تبعه آلمانی به ادعای توريست بودن به ايران آماده اند ولی عملکرد اين دو توريست در ايران و تبريز و خبردهی و جريان سازی در تبريز نشان می دهد که اين افراد برای جاسوسی آمده اند.»
اين مقام قضايی افزوده است: «جريان دستگيری اين دو فرد با اطلاع دهی افراد ساده و عادی بوده است و مدرک جرم جاسوسی آنان در دست بوده و هدف آنها التهاب آفرينی عليه جمهوری اسلامی ايران است.»
به گزارش آسوشیتد پرس، اتحادیه خبرنگاران آلمان خواهان آزادی بدون قید و شرط و فوری این دو خبرنگار شده است. پیشتر، گیدو وسته وله، وزیرخارجه آلمان هم آزادی این دو خبرنگار را درخواست کرده بود.
اولریک کایزر، معاون رییس اتحادیه خبرنگاران آلمان در واکنش اتهام جاسوسی که به این دو خبرنگار مطرح شده، گفت:« پوشش نقض حقوق بشر را نمی توان جاسوسی نامید چون فقط بحث خبر مهم است (و نه اطلاعات محرمانه و مخفی).»
گزارش منابع مستقل حاکی است اين دو شهروند آلمانی از سوی ماموران امنیتی و در حال مصاحبه با سجاد قادرزاده، فرزند سکينه محمدی آشتيانی که در آستانه اعدام قرار دارد، بازداشت شدند. در جريان يورش ماموران، آقای قادرزاده و هوتن کيان، وکيل خانم آشتيانی، نيز بازداشت شدند.
دیدار مقامات کنسولی با دو خبرنگار بازداشت شده
وزارت خارجه آلمان روز سه شنبه گفت که مقامات کنسولی سفارت در تهران توانسته اند برای دومین بار در ماه جاری، با دو خبرنگار آلمانی بازداشت شده دیدار کنند و رایزنی ها برای حل این مسئله ادامه دارد.
تهران روز دوشنبه این دو خبرنگارا را به «جاسوسی» متهم کرده است. این دو خبرنگار در حالی که مشغول مصاحبه مطبوعاتی با پسر سکینه محمدی آشتیانی بودند، دستگیر شدند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خارجه آلمان طی بیانیه ای اعلام کرد که نماینده کنسولی سفارت در تهران توانسته دیداری کوتاه در زندان تبریز با این دو خبرنگار، داشته باشد. دولت آلمان در این بیانیه گفته که به تلاش مستمر و جدی برای حق این مسئله، ادامه خواهد داد.
رييس کل دادگستری آذربايجان شرقی گفته که جرم جاسوسی دو تبعه آلمانی محرز و ثابت شده است و همزمان يکی از دو متهم آلمانی در تلويزيون دولتی ايران «اعتراف» کرده که «اغفال» شده است.
مالک اژدر شريفی، رييس دادگستری آذربايجان شرقی به خبرنگاران در تبريز گفته است: «اين دو تبعه آلمانی به ادعای توريست بودن به ايران آماده اند ولی عملکرد اين دو توريست در ايران و تبريز و خبردهی و جريان سازی در تبريز نشان می دهد که اين افراد برای جاسوسی آمده اند.»
اين مقام قضايی افزوده است: «جريان دستگيری اين دو فرد با اطلاع دهی افراد ساده و عادی بوده است و مدرک جرم جاسوسی آنان در دست بوده و هدف آنها التهاب آفرينی عليه جمهوری اسلامی ايران است.»
گیتس: رهبر ایران نسبت به اظهارات احمدی نژاد درباره تاثیر تحریم ها دچار تردید شده است
رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، از «اختلاف روزافزون میان محمود احمدینژاد و آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی» بر سرکارآیی تحریمها خبر داده و گفته است، شواهدی در دست است که نشان میدهد، آیت الله خامنهای کم کم در این باره دچار تردید شده است که محمود احمدینژاد «در باره تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران» به وی راست می گوید.
به گزارش خبرگزاری رویترز، رابرت گیتس روز سهشنبه در سخنانی در نشست سالانه والاستریتژورنال برای «مدیران اجرایی»گفته است، تحریمهای اعمال شده علیه ایران «بیش از آن که تصور میشود، تاثیرگذار بودهاند».
وزیر دفاع آمریکا همچنین اظهار داشته است، از طریق حمله نظامی نمیتوان جمهوری اسلامی ایران را از تلاش برای ساخت جنگافزارهای هستهای بازداشت و چنین اقدامی تنها موجب «مخفیانه» شدن برنامه اتمی این کشور شده و «اتحاد ایران» را در پی خواهد داشت.
آقای گیتس با بیان این که اقدام نظامی علیه ایران، این کشور را مصمم به ساخت سلاحهای هستهای خواهد کرد، بر اهمیت «استفاده از راهکارهای دیگر برای واداشتن ایران به صرف نظر کردن از تلاش برای ساخت جنگافزارهای هستهای» تاکید کرده است.
این در حالی است که در اوایل مرداد ماه سال جاری خورشیدی، مایکل هایدن، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، با ابراز نگرانی نسبت به پیامدهای دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای و نیز با زیر سئوال بردن کارآیی تحریمها در بازداشتن ایران از ساخت این گونه سلاحها گفته بود، حمله نظامی به ایران «چه بسا بدترین گزینه موجود» برای بازداشتن ایران از ساخت جنگافزارهای هستهای نباشد.
این ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش ریاست سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را برعهده داشت، با ابراز نگرانی نسبت به دستیابی ایران به توانایی ساخت جنگافزارهای هستهای آن را به اندازه تولید این گونه جنگافزارها در ایران، «بیثبات کننده» دانسته بود.
ایالات متحده آمریکا و اسرائیل که برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای امنیت خود ارزیابی میکنند، بارها تاکید کردهاند، اگرچه از تلاشهای دیپلماتیک برای وادار ساختن جمهوری اسلامی به صرفنظر کردن از این برنامه حمایت میکنند، اما حمله نظامی را به عنوان یک راهحل احتمالی از دستور کار خود خارج نمیکنند.
با این همه وزارت دفاع ایالات متحده در ماه آوریل سال جاری اعلام کرده بود، حمله به ایران «در آینده نزدیک» در دستور کار آمریکا قرار ندارد.
در این میان جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، در کتاب خاطرات خود که به تازگی منتشر شده، فاش کرده است که وی در دوره ریاست جمهوریاش به وزارت دفاع دستور داده بود، طرحی را برای حمله به ایران آماده کند.
رئیس جمهور پیشین آمریکا در کتاب خاطرات خود در این باره نوشته است: «به پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) دستور دادم، بررسیهای لازم را درباره ضروریات حمله به ایران انجام دهد. چنین اقدامی میتوانست، لااقل به صورت موقت، بمب ساعتی را متوقف سازد.»
با این حال آقای بوش با بیان این که مشاورانش درباره حمله به ایران با هم اختلاف نظر داشتند، افزوده است، در حالی که برخی از آنها چنین استدلال میکردند که نابود ساختن تاسیسات هستهای ایران به نفع مخالفان رژیم خواهد بود، گروه دیگری از آنان از این بابت نگران بودند که حمله آمریکا به ایران موجب برانگیختن احساسات ملیگرایانه ایرانیها علیه ایالات متحده شود.
در این میان، رابرت گیتس، که در دولت دوم جورج بوش نیز پست وزارت دفاع آمریکا را بر عهده داشت، در سخنان روز سهشنبه خود با ابراز نگرانی از این که حمله نظامی به ایران تنها موجب تاخیر «دو تا سه ساله» در ساخت جنگافزارهای هستهای توسط این کشور و «مخفیانه» شدن برنامه هستهای جمهوری اسلامی شود، ابراز عقیده کرده است، چنین اقدامی میتواند، به اتحاد «یک کشور متفرق» منجر شود.
وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در باره راهحل تنش کنونی بر سرمساله هستهای ایران نیز گفته است: «تنها راه حل پایدار برای جلوگیری از ساخت جنگافزارهای هستهای توسط ایران این است که خود ایرانیها به این نتیجه برسند که این کار به نفع آنها نیست. هر گزینه دیگری غیر از این، یک راه حل کوتاه مدت خواهد بود.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، رابرت گیتس روز سهشنبه در سخنانی در نشست سالانه والاستریتژورنال برای «مدیران اجرایی»گفته است، تحریمهای اعمال شده علیه ایران «بیش از آن که تصور میشود، تاثیرگذار بودهاند».
وزیر دفاع آمریکا همچنین اظهار داشته است، از طریق حمله نظامی نمیتوان جمهوری اسلامی ایران را از تلاش برای ساخت جنگافزارهای هستهای بازداشت و چنین اقدامی تنها موجب «مخفیانه» شدن برنامه اتمی این کشور شده و «اتحاد ایران» را در پی خواهد داشت.
آقای گیتس با بیان این که اقدام نظامی علیه ایران، این کشور را مصمم به ساخت سلاحهای هستهای خواهد کرد، بر اهمیت «استفاده از راهکارهای دیگر برای واداشتن ایران به صرف نظر کردن از تلاش برای ساخت جنگافزارهای هستهای» تاکید کرده است.
این در حالی است که در اوایل مرداد ماه سال جاری خورشیدی، مایکل هایدن، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، با ابراز نگرانی نسبت به پیامدهای دستیابی ایران به جنگافزارهای هستهای و نیز با زیر سئوال بردن کارآیی تحریمها در بازداشتن ایران از ساخت این گونه سلاحها گفته بود، حمله نظامی به ایران «چه بسا بدترین گزینه موجود» برای بازداشتن ایران از ساخت جنگافزارهای هستهای نباشد.
این ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش ریاست سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را برعهده داشت، با ابراز نگرانی نسبت به دستیابی ایران به توانایی ساخت جنگافزارهای هستهای آن را به اندازه تولید این گونه جنگافزارها در ایران، «بیثبات کننده» دانسته بود.
ایالات متحده آمریکا و اسرائیل که برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای امنیت خود ارزیابی میکنند، بارها تاکید کردهاند، اگرچه از تلاشهای دیپلماتیک برای وادار ساختن جمهوری اسلامی به صرفنظر کردن از این برنامه حمایت میکنند، اما حمله نظامی را به عنوان یک راهحل احتمالی از دستور کار خود خارج نمیکنند.
با این همه وزارت دفاع ایالات متحده در ماه آوریل سال جاری اعلام کرده بود، حمله به ایران «در آینده نزدیک» در دستور کار آمریکا قرار ندارد.
در این میان جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، در کتاب خاطرات خود که به تازگی منتشر شده، فاش کرده است که وی در دوره ریاست جمهوریاش به وزارت دفاع دستور داده بود، طرحی را برای حمله به ایران آماده کند.
رئیس جمهور پیشین آمریکا در کتاب خاطرات خود در این باره نوشته است: «به پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) دستور دادم، بررسیهای لازم را درباره ضروریات حمله به ایران انجام دهد. چنین اقدامی میتوانست، لااقل به صورت موقت، بمب ساعتی را متوقف سازد.»
با این حال آقای بوش با بیان این که مشاورانش درباره حمله به ایران با هم اختلاف نظر داشتند، افزوده است، در حالی که برخی از آنها چنین استدلال میکردند که نابود ساختن تاسیسات هستهای ایران به نفع مخالفان رژیم خواهد بود، گروه دیگری از آنان از این بابت نگران بودند که حمله آمریکا به ایران موجب برانگیختن احساسات ملیگرایانه ایرانیها علیه ایالات متحده شود.
در این میان، رابرت گیتس، که در دولت دوم جورج بوش نیز پست وزارت دفاع آمریکا را بر عهده داشت، در سخنان روز سهشنبه خود با ابراز نگرانی از این که حمله نظامی به ایران تنها موجب تاخیر «دو تا سه ساله» در ساخت جنگافزارهای هستهای توسط این کشور و «مخفیانه» شدن برنامه هستهای جمهوری اسلامی شود، ابراز عقیده کرده است، چنین اقدامی میتواند، به اتحاد «یک کشور متفرق» منجر شود.
وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در باره راهحل تنش کنونی بر سرمساله هستهای ایران نیز گفته است: «تنها راه حل پایدار برای جلوگیری از ساخت جنگافزارهای هستهای توسط ایران این است که خود ایرانیها به این نتیجه برسند که این کار به نفع آنها نیست. هر گزینه دیگری غیر از این، یک راه حل کوتاه مدت خواهد بود.»
ابراز نگرانی آمریکا از بازداشت وکلا و فعالان حقوق بشر در ایران
به دنبال انتشار گزارشهایی درباره بازداشت چند وکیل دیگر در ایران، وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا با ابراز «نگرانی عمیق» نسبت به «تهدید و بازداشت» فعالان حقوق بشر در ایران، از رهبران جمهوری اسلامی خواسته است، «بیدرنگ» همه زندانیان سیاسی و به ویژه وکلای بازداشت شده را آزاد کنند.
فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، روز سهشنبه با انتشار بیانیهای نسبت به «ادامه تهدید و بازداشت حامیان و فعالان حقوق بشر در ایران» ابراز نگرانی کرده است.
در این بیانیه آمده است: «ایالات متحده آمریکا همچنان نگران تهدید، بازداشت و زندانی کردن فعالان حقوق بشر در ایران است.»
بیانیه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در این باره تنها یک روز پس از آن منتشر شده است که عباس جعفریدولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، با تأیید خبر بازداشت پنج وکیل دادگستری در ایران، اتهام آنها را «ارتکاب جرایم امنیتی» اعلام کرده بود.
پیشتر روزنامه شرق و وبسایتهای اصلاحطلب، از بازداشت سه وکیل به نامهای سارا صباغیان، مریم کیانارثی و مریم کرباسی در روز شنبه و هنگام بازگشت به ایران در فرودگاه امام خمینی خبر داده بودند.
همچنین به گفته دادستان تهران، دو وکیل دیگر نیز که «مرتبط با افراد یاد شده» بودند، از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدهاند.
هر چند عباس جعفریدولتآبادی اتهام بازداشت شدگان را «ارتکاب جرایم امنیتی و انجام اعمال خلاف شئونات جمهوری اسلامی در خارج از کشور» اعلام کرده است، اما این بازداشتها اندکی پس از آن صورت گرفته است که صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی از مصاحبه وکلا با «رسانههای بیگانه» انتقاد کرده بود.
صادق لاریجانی با بیان این که «مصاحبه با رسانههای بیگانه موجب وهن جامعه وکالت است»، گفته بود: «وکالت شغل شریفی است که امیدواریم شأن و منزلت آن از سوی وکلا به خوبی حفظ شود.»
این در حالی است که بر اساس گزارشهای منتشر شده، وکلای بازداشت شده در ایران از جمله وکالت فعالان حقوق بشر و نیز بازداشتشدگان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و نیز یک زن محکوم به سنگسار را بر عهده داشتهاند.
فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه خود با اشاره به بازداشت، نسرین ستوده، یکی دیگر از وکلای بازداشتی در ایران و آغاز محاکمه وی، این محاکمه را غیر شفاف و ناعادلانه توصیف کرده است.
نسرین ستوده از جمله وکلایی است که در اواسط شهریور ماه سال جاری بازداشت شده و با وجود اعتراضهای بینالمللی نسبت به بازداشت وی، همچنان در زندان به سر میبرد.
خانم ستوده در سالهای اخیر دفاع از شمار زیادی از پروندههای سیاسی را در ایران بر عهده داشته است که در میان موکلانش میتوان به عیسی سحر خیز، شیرین عبادی و آرش رحمانیپور اشاره کرد.
در این میان سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه خود رهبران ایران را به تلاش برای «ساکت کردن کسانی که به دفاع از حقوق همنوعان خود برخاستهاند» متهم کرده و آورده است: «ما یک بار دیگر همراه با جامعه جهانی خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی، و کسانی هستیم که از زندانیان دفاع کرده و نسبت به نقض حقوق بشر اعتراض کردهاند.»
وی همچنین از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته است، برای شهروندان ایرانی نیز حقوقی را که به گفته وی جنبه جهانی دارد، قائل شوند.
فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، روز سهشنبه با انتشار بیانیهای نسبت به «ادامه تهدید و بازداشت حامیان و فعالان حقوق بشر در ایران» ابراز نگرانی کرده است.
در این بیانیه آمده است: «ایالات متحده آمریکا همچنان نگران تهدید، بازداشت و زندانی کردن فعالان حقوق بشر در ایران است.»
بیانیه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در این باره تنها یک روز پس از آن منتشر شده است که عباس جعفریدولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، با تأیید خبر بازداشت پنج وکیل دادگستری در ایران، اتهام آنها را «ارتکاب جرایم امنیتی» اعلام کرده بود.
پیشتر روزنامه شرق و وبسایتهای اصلاحطلب، از بازداشت سه وکیل به نامهای سارا صباغیان، مریم کیانارثی و مریم کرباسی در روز شنبه و هنگام بازگشت به ایران در فرودگاه امام خمینی خبر داده بودند.
همچنین به گفته دادستان تهران، دو وکیل دیگر نیز که «مرتبط با افراد یاد شده» بودند، از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدهاند.
هر چند عباس جعفریدولتآبادی اتهام بازداشت شدگان را «ارتکاب جرایم امنیتی و انجام اعمال خلاف شئونات جمهوری اسلامی در خارج از کشور» اعلام کرده است، اما این بازداشتها اندکی پس از آن صورت گرفته است که صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی از مصاحبه وکلا با «رسانههای بیگانه» انتقاد کرده بود.
صادق لاریجانی با بیان این که «مصاحبه با رسانههای بیگانه موجب وهن جامعه وکالت است»، گفته بود: «وکالت شغل شریفی است که امیدواریم شأن و منزلت آن از سوی وکلا به خوبی حفظ شود.»
این در حالی است که بر اساس گزارشهای منتشر شده، وکلای بازداشت شده در ایران از جمله وکالت فعالان حقوق بشر و نیز بازداشتشدگان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و نیز یک زن محکوم به سنگسار را بر عهده داشتهاند.
فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه خود با اشاره به بازداشت، نسرین ستوده، یکی دیگر از وکلای بازداشتی در ایران و آغاز محاکمه وی، این محاکمه را غیر شفاف و ناعادلانه توصیف کرده است.
نسرین ستوده از جمله وکلایی است که در اواسط شهریور ماه سال جاری بازداشت شده و با وجود اعتراضهای بینالمللی نسبت به بازداشت وی، همچنان در زندان به سر میبرد.
خانم ستوده در سالهای اخیر دفاع از شمار زیادی از پروندههای سیاسی را در ایران بر عهده داشته است که در میان موکلانش میتوان به عیسی سحر خیز، شیرین عبادی و آرش رحمانیپور اشاره کرد.
در این میان سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه خود رهبران ایران را به تلاش برای «ساکت کردن کسانی که به دفاع از حقوق همنوعان خود برخاستهاند» متهم کرده و آورده است: «ما یک بار دیگر همراه با جامعه جهانی خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی، و کسانی هستیم که از زندانیان دفاع کرده و نسبت به نقض حقوق بشر اعتراض کردهاند.»
وی همچنین از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته است، برای شهروندان ایرانی نیز حقوقی را که به گفته وی جنبه جهانی دارد، قائل شوند.
جرس: مقامات امنيتی استان کردستان می گویند دو بمب را در سنندج کشف و خنثی کرده اند.
به گزارش ارگان انگلیسی و برون مرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی (پرس تی وی)، ايرج حسن زاده، معاون سياسی امنيتی استانداری کردستان گفته است:"دو بمب که در درون ديگ زودپز جاسازی شده بودند، شامگاه دیروز در سنندج کشف شد.
طبق اين گزارش شاهدان عينی گفته اند اين بمب ها در دو زودپز و در درون کارتن تخم مرغ جاسازی شده بودند.
در حالی معاون استاندار کردستان خبر کشف و خنثی سازی اين دو بمب را تاييد کرده است که پيشر برخی از سايت های خبری نيز گزارش هايی در اين زمينه منتشر کرده بودند.
يک سايت خبری پيشتر گزارش داده بود که اين دو بمب در محله عباس آباد، محله ای فقير نشين و پر تردد، کار گذاشته شده بودند.
سنندج در شانزدهم مهرماه امسال نيز شاهد تيراندازی به سوی نيروهای انتظامی در يک میدان پر تردد اين شهر بود.
در تيراندازی دو فرد مسلح به سوی خودروی نيروی انتظامی و کيوسک راهنمايی و رانندگی، ۵ نفر را کشته و ۹ نفر ديگر را زخمی شدند.
در همين زمينه، در ۳۱ شهريور ماه امسال نيز در مهاباد، ديگر شهر کردنشين ايران، هنگام رژه نيروهای مسلح، انفجار بمب در ميان تماشاچيان، بيش از ۱۰ نفر کشته و دهها زخمی برجای گذاشت؛ کشتهشدگان اين انفجار بيشتر از ميان زنان بودند.
استانهای غربی و کردنشين ايران در چند سال گذشته شاهد درگيری ميان نيروهای پژاک، بخش ایرانیِ حزب کارگران ترکيه(پ ک ک)، و نيروهای نظامی و انتظامی هستند.
اين گروه که پايگاههايش در ارتفاعات قندیل عراق مستقر است، از عمق خاک عراق به داخل ايران نفوذ میکند و بنا بر گزارشهای منتشر شده، نيروهای نظامی ايران در چندين مورد با عبور از نوار مرزی مقر شبهنظاميان پژاک را مورد حمله قرار دادهاند.
گروه پژاک طی سالهای اخیر، در فهرست گروههای تروريستی وزارت خارجه ايالات متحده قرار گرفت.
هنوز این گروه مسلح یا گروههای دیگر، مسئولیت بمب گذاری سنندج را بر عهده نگرفته اند و مقامات محلی و همچنین امنیتی کشور نيز، اطلاعات بيشتری در اين زمينه منتشر نکرده اند.
تعدادی از اهالی لارستان در اعتراض به آنچه تخلفات مالی نماینده این شهر خواندند، در مقابل مجلس تجمع کردند.
به گزارش آتینيوز، حدود صد نفر از روحانیون، کسبه، نمایندگان هیأتهای مذهبی و اصناف و سایر اقشار این شهرستان در اعتراض به آنچه تخلفات مالی علیاصغر حسنی نماینده لارستان و خنج در خانه ملت خواندند، مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
تجمع كنندگان میگويند حسنی با تاسیس شرکتی هرمی به نام شرکت "برگ سبز مطهر" میلیاردها تومان به سپرده گذاران بدهکار است! ابتدا وی رییس هیأت مدیره شرکت مزبور بوده که پس از انتخاب شدن به عنوان نماینده مجلس از ریاست آن کنارهگیری کرده است اما خانواده این نماینده کماکان نقش اصلی را در اداره این شرکت عهده دار هستند.
براساس اظهارات تجمع کنندگان پرونده ای به شماره کلاسه 87/813 در شعبه ویژه بازپرسی دادسرای عمومی لار برای رسیدگی به تخلفات این شرکت و این نماینده تشکیل شده است.
جواد جهانگیرزاده نماینده مردم ارومیه و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شوراي اسلامی حضور یافت و با نمایندگان اجتماع کنندگان گفتوگو کرد.
این افراد با امضای توماری حمایت خود را از علاء الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام و شعارهایی در حمایت از وی سر میدادند.
چند هفته پیش تعدادی از اهالی شهر گراش در اعتراض به نحوه تقسیمات جغرافیایی شهر مورد نظر در استان فارس و نقش بروجردی در این اقدام در مقابل مجلس تجمع کرده و شعارهایی علیه این نماینده سر داده بودند.
به گزارش آتینيوز، حدود صد نفر از روحانیون، کسبه، نمایندگان هیأتهای مذهبی و اصناف و سایر اقشار این شهرستان در اعتراض به آنچه تخلفات مالی علیاصغر حسنی نماینده لارستان و خنج در خانه ملت خواندند، مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
تجمع كنندگان میگويند حسنی با تاسیس شرکتی هرمی به نام شرکت "برگ سبز مطهر" میلیاردها تومان به سپرده گذاران بدهکار است! ابتدا وی رییس هیأت مدیره شرکت مزبور بوده که پس از انتخاب شدن به عنوان نماینده مجلس از ریاست آن کنارهگیری کرده است اما خانواده این نماینده کماکان نقش اصلی را در اداره این شرکت عهده دار هستند.
براساس اظهارات تجمع کنندگان پرونده ای به شماره کلاسه 87/813 در شعبه ویژه بازپرسی دادسرای عمومی لار برای رسیدگی به تخلفات این شرکت و این نماینده تشکیل شده است.
جواد جهانگیرزاده نماینده مردم ارومیه و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شوراي اسلامی حضور یافت و با نمایندگان اجتماع کنندگان گفتوگو کرد.
این افراد با امضای توماری حمایت خود را از علاء الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام و شعارهایی در حمایت از وی سر میدادند.
چند هفته پیش تعدادی از اهالی شهر گراش در اعتراض به نحوه تقسیمات جغرافیایی شهر مورد نظر در استان فارس و نقش بروجردی در این اقدام در مقابل مجلس تجمع کرده و شعارهایی علیه این نماینده سر داده بودند.
جرس: جمعی از فعالان دانشجویی و دوستان علی قلی زاده، دانشجوی عضو دفتر تحکیم که طی هفته های اخیر در مشهد بازداشت و هم اکنون به همراه گروهی دیگر از بازداشت شدگان در زندان اوین به سر می برد، قصد دارند روز چهارشنبه ٢۶ آبان ماه، به دیدار خانواده وی رفته و از آنان دلجویی نمایند.
این فعالان دانشجویی از عموم دانشجویان و فعالان دعوت کرده اند برای ابراز همدردی با خانواده علی قلی زاده، روز چهارشنبه ٢۶ آبان٨٩، ساعت ١٠ صبح منزل وی حضور به هم رسانند.
خانواده علی قلی زاده طی روزهای گذشته با وجود مراجعه مکرر به دادگاه انقلاب و مراکز امنیتی، پاسخ مناسبی دریافت نکرده بودند تا اینکه شامگاه سه شنبه ٢۵ آبان ماه، علی قلی زاده توانست دقایقی کوتاه با مادر خود تماس داشته باشد.
پیش از این ستاد خبری اطلاعات مشهد و بازپرس دادگاه انقلاب گفته بودند که بازداشت این فعال دانشجویی به دستور اطلاعات تهران صورت گرفته و پرونده نیز به آنجا ارجاع داده شده است.
علی قلی زاده، که روز ١۴ آبان ماه امسال بازداشت گردیده، از اعضای شورای عمومی تحکیم وحدت می باشد، که پس از فارغ التحصیلی در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه شاهرود، با شرکت در آزمون کارشناسی ارشد موفق به کسب رتبه ٢٣ شده بود که با وجود قبولی در دانشگاه تهران، از ادامه تحصیل محروم و ستاره دار شده بود.
طی هفته های اخیر، چهار فعال دانشجویی، بنامهای علی قلی زاده، محسن برزگر، علیرضا کیانی و محمد حیدرزاده، توسط ماموران امنیتی دستگیر و به بازداشتگاههای اداره اطلاعات شهرهای مختلف منتقل شده بودند، که روز دوشنبه ١٧ آبان ماه، به زندان اوین منتقل گردیدند.
جرس:
در پی تداوم بازداشت ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران، و وضعیت وخیم جسمانی این فعال ملی- مذهبی، خانواده وی طی نامه ای خطاب به مسلمانان جهان، خواستار تلاش برای آزادی این کنشگر و فعال سیاسی- مذهبی شدند.
خانواده دبیرکل نهضت آزادی که مهر ماه امسال در جریان برپایی نماز جماعت - بدون مجوز حکومت- در اصفهان همراه با گروهی از اعضای آن تشکل ملی- مذهبی دستگیر شده و هم اکنون در زندان اوین نگهداری می شود، از مسلمانان جهان خواستند تا "صدای اعتراض" آنان شده و همزمان نامه ای کوتاه خطاب به سران جمهوری اسلامی نوشته و با داوری و ارائه نظر خود، درخواست آزادی یزدی را به آنان انتقال دهند.
در بخشی از این نامه که در اختیار جرس قرار گرفته، آمده است: دکتر ابراهیم یزدی ٧٩ساله، سالگی مسن ترین زندانی زندان بدنام اوین است و بار سومی است که در یک سال اخیر زندانی می شود؛ این بار اول اکتبر ٢٠١٠(برابر با نهم مهر ٨٩) به همراه نمازگزارانی که به عبادت ایستاده بودند، پلیس بر نماز آنان تاخت و نمازشان را شکست و تمام آنان را بازداشت نمود. مقامات ایران که وانمود می کنند به باورهای اسلامی تعهد دارند، با "غیر قانونی" و "بدون مجوز" خواندن این نماز، سعی در توجیه این حرکت داشته اند. دو بار پیش از این نیز، دستگیری دکتر ابراهیم یزدی هیچ دلیلی به جز گفتن و نوشتن حقیقت نداشت. اکنون نیز سردمداران حکومت ایران با تکیه بر این قانون تلاش می کنند که یک نماز ساده را جرم بینگارند و عبادت را جنایت.
در این نامه همچنین آمده است: ابراهیم یزدی در تمام طول زندگی اش به وظایف و باورهای دین عمل کرده است و در صدد احقاق حقوق کسانی بر آمده است که قدرت مدارن از پایمال کردن این حقوق واهمه ای ندارند. حکومت ایران برای منحل کردن یکی از قدیمی ترین جناح های سیاسی -جنبش آزادی ایران- او را تحت فشار مضاعف قرار داده اند، تا دست از مخالفت در برابر سیاست های سرکوبگر حاکم بردارد. وی با کردار و گفتار خویش به سکوت تن نداده است، چرا که نقض حقوق بشر و کرامت انسانی به بدنامی دین می انجامد. وی صدای استوار مطالبه حقوق اقلیت های قومی و نژادی، و اقلیت های مذهبی چون پیروان تصوف و اهل تسنن بوده است.
مسیح علی نژاد
جرس: به جرم دفاع از برادرم عبدالرضا تاجیک به یک سال و نیم زندان محکوم شده ام و حالا به خانواده ام وصیت کرده ام که اگر مرا به زندان بردند، نه همسرم، نه پسرانم و نه اعضای دیگر خانواده و فامیلم، پیگیر کارم نباشند و از من دفاع نکنند، ظاهرا در کشور ما دفاع از خانواده جرم است و من طاقت اینکه یکی دیگر از اعضای خانواده ام را به جرم دفاع از من زندانی کنند ندارم. ظاهرا خانواده زندانی بودن جرم است در حالی که من برای برادرم، هم خواهر بودم و هم مادر چون عبدالرضا وقتی ده ساله بود ما مادرمان را از دست داده ایم و این وظیفه انسانی و خانوادگی من بود که پیگیر کار برادرم باشم، هیچ حرف سیاسی و یا خلاف نظام هم نگفته ام؛ تنها به جرم دفاع از برادر محکوم ام.
این گفته های پروین تاجیک است که به علت افشاگری هایی در مورد « هتک حرمت» به برادرش عبدالرضا تاجیک در زندان، به یک سال و نیم حبس محکوم شد.
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، خواهر عبدالرضا تاجیک را به اتهام اقدام تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی به یک سال و نیم زندان محکوم کرد تنها به این دلیل که پروین تاجیک چندی پیش از هتک حرمت برادر خود در زندان خبر داده بود که در پی آن بارها به دادسرای اوین احضار و در نهایت با قید کفالت آزاد شد .
عبدالرضا تاجیک روزنامهنگار و فعال حقوق بشر برای بار سوم طی یک سال گذشته، خرداد ماه بازداشت شد و تا کنون در بازداشت و در بند امنیتی ۲۰۹ به سر میبرد
گفتگوی جرس با پروین تاجیک پیرامون روند ابلاغ این حکم در دادگاهی که به گفته وی بدون اطلاع قبلی و بدون حضور وکیل برگزار شده بود، پیش روی شماست:
خانم تاجیک ممکن است مختصر بفرمایید روند برگزاری دادگاه شما چگونه بود و آیا اساسا وکلای شما فرصت کافی برای دفاع از شما را داشتند؟
من اصلا نمی دانستم دادگاهی قرار است برای من برگزار شود، یعنی به من نگفتند که قرار است دادگاه برگزار کنند، فقط زنگ زدند و گفتند فردا بیایید شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، من هم فکر کردم قرار است بروم تا روز دادگاه را به من اعلام کنند، برای همین بدون هیچ آمادگی و بدون اطلاع وکیل رفتم، شاید درست نباشد خودم این را بگویم که دادگاه من به قدری مظلومانه برگزار شد که دلم برای خودم سوخت چون احساس کردم آنجا خیلی بدون حامی و بدون پشتیبان بودم، چهار تا سوال و جواب کردند، برگه هایی که دم دست شان بود را ورق زدند و بعد هم که داشتم دادگاه را ترک می کردم یک نفر دنبالم دوید و گفت، کجا؟ حکم شما دارد تایپ می شود، انگار من از قبل از دادگاه محکوم بوده ام، بعد هم برگه حکم را امضا کردم و گفتند بیست روز هم فرصت دارید لایحه اعتراضی تان به این حکم را ارایه کنید. باورم نمی شود تنها به جرم دفاع از برادرم که زندانی بود مرا هم به یک سال و نیم زندان محکوم کردند.
از خانواده کسی همراهی تان نکرد؟
چرا همسرم پشت در دادگاه نشسته بود وقتی حکم را دید، رنگ به صورتش نماند، به او گفتم ناراحت نباش اما خودم به قدری از این دادگاهی که به تنهایی برایمان برگزار کردند ناراحت بودم که همسرم گفت، نگران نباش ما خدا را داریم. اما همانجا به همسرم گفتم اگر قرار شد مرا هم تنها به جرم دفاع از برادر به زندان بیاندازند شما هرگز هیچ دفاعی از من نکن. ترجیح می دهم یک سال و نیم به زندان بروم اما هیچ یک از اعضای خانواده ام ، پیگیر کار من نباشند. در کشوری که پیگیری خانواده از عزیزی که در زندان است جرم محسوب می شود چرا باید خانواده ام از من دفاع کنند و آنها هم به زندان بیافتند. بگذار اعضای دیگر خانواده ام وارد این این محدوده قرمز نشوند . این دو روز به تمام اعضای فامیل مان شوک وارد شده است و هنوز باور نمی کنم که تنها به دلیل حمایت از برادر زندانی ام، خودم را هم به یک سال و نیم حبس محکوم کرده اند، در حالی که من یک معلم هستم و هرگز در عمرم هیچ فعالیت سیاسی انجام نداده ام، با اینکه بسیار ناراحت هستم اما به روی فامیل لبخند می زنم و حتی به پسرانم و تمام فامیل وصیت کرده ام که وقتی من به زندان رفتم آنها هرگز از من دفاع نکنند چون در کشوری زندگی می کنیم که دفاع از خانواده و پیگیری کار یک زندانی ظاهرا جرم است.
نحوه برخورد قاضی با شما چگونه بود و مشخصا جرم تان را چه عنوان کرده اند؟
به من گفت چرا مصاحبه کردی و آبروی نظام را بردی، گفتم من مادرم زمانی فوت شد که برادرم عبدالرضا ده ساله بود، من برای عبدالرضا فقط خواهر نبودم، باید برایش مادری می کردم. مگر می شود برادرم سه بار روانه زندان شود و بعد من در خانه خودم بنشینم و شام و ناهار خودم را بخورم و اصلا به روی خودم نیاورم، ما انسان هستیم مگر می شود برادرم با آن حال متاثر در زندان به من بگوید به او هتک حرمت شده و بعد من ساکت باشم و هیچ کاری برایش نکنم؟ من نمی دانستم دفاع از برادر جرم است، هیچ حرف سیاسی نزدم . در مصاحبه هایم که درد دل بود هیچ گاه در مخالفت با جمهوری اسلامی حرفی نزدم، فقط از برادرم دفاع کردم. هدفم ارتکاب جرم نبود که حالا شما مرا به جرم آنچه در دفاع از برادرم با رسانه ها گفته ام محکوم کرده اید،.
یعنی منظور قاضی این بود که به جای مصاحبه با رسانه ها از طریق خود قوه قضاییه باید پیگیر می شدید؟
اتفاقا به آقای قاضی همین را گفتم که من به همه جا سر زدم، به همه نامه دادم، حتی در خود قوه قضاییه به من گفتند آقای لاریجانی اصلا چنین نامه هایی را نمی خواند، وقتی هیچ کس به من جواب نمی دهد من چه کار می توانستم بکنم.
اما قاضی مدام به من می گفت دروغگو و این برایم خیلی رنج آور بود، چون من معلمی هستم که تمام عمرم به دانش آموزانم یاد دادم جز راستی نگویند، اما حالا در دادگاه کشورم مدام به من می گفتند دروغ می گویی.
فکر کنم پیش از این شما گفته بودید که حتی دادیار ناظر پرونده هم تاکید کرده بود که ماجرای هتک حرمت، عریان کردن آقای عبدارضا تاجیک و خندیدن به بدن عریان وی در میان جمع بوده است، آیا همین را در دادگاه مطرح کردید؟
اتفاقا الان من به خاطر شکایت خود آقای فراهانی که به من خبر داده بود برادرم را عریان کرده بودند، محکوم شده ام. آقای فراهانی آن زمان خیلی برادرانه و انسان دوستانه به من توضیح داد که با برادرم چه کرده اند و من هم خیلی از این کارش به نیکی یاد کردم اما نمی دانم چه اتفاقی افتاد که الان آقای فراهانی ظاهرا برای دفاع از خودش از من شکایت کرد. من شرایط ایشان را نمی دانم اما یادم هست از ایشان خیلی تعریف کرده بودم و معتقد بودم که ایشان با نیت خیرخواهانه ای به من موضوع برهنه کردن زندانی را گفته بود تا این موضوع را مطرح کنم که فضای قضایی کشور از وجود چنین آدم هایی که زندانی را اینگونه هتک حرمت می کنند پاک شود . حتی به آقای قاضی گفتم پس چرا خود آقای فراهانی را به دادگاه نمی آورید تا چشم در چشم من بگوید که من دروغ گفته ام. من غیر آز آنچه که شنیده ام چیزی نگفته ام. از دیدگاه من وقتی کسی را عریان می کنند و به او می خندند این معنی اش هتک حرمت است، من آمدم برای این موضوع دادخواهی کردم اما حالا آنها شده اند شاکی و من شده ام متهم.
به جز قاضی آیا نماینده دادستانی و یا کسان دیگری هم در جلسه دادگاه حضور داشتند؟
کسی در دادگاه حضور داشت که من از ایشان سوال کردم آیا شما نماینده دادستانی هستید؟ به من گفت من شبیه نماینده دادستانی هستم و بعد هم گفت این کارهای زشت چیست که انجام می دهید؟ ما این همه شهید ندادیم که شما با آبروی نظام بازی کنید. من بعد که برگه حکم را خواندم دیدم که نوشته بود، جلسه دادگاه با حضور نماینده دادستانی برگزار شد، یعنی همین را هم صادقانه به من نگفته بودند.
در حکم، تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی را قید کرده اند در این مورد شما چه دفاعی از خودتان کردید؟
من اصلا آمادگی برای دفاع نداشتم ولی خودشان کهریزک را به یادم آوردند وقتی گفتند نظام دارد با کسانی که در کهریزک خطا کرده بودند برخورد می کنند شما چرا تبلیغ علیه نظام می کنید من هم به آنها گفتم خوب شد یادم آوردید همان ها که کهریزک را به وجود آورده اند، آنها تبلیغ علیه نظام کرده اند نه ما که دادخواهی می کنیم . ولی به من می گفت شما دست تان در دست انگلیس و آمریکایی ها است که دست آنها هم به خون مردم افغانستان و پاکستان آلوده است. گفتم من مثل خواهر شما هستم شما روی تان می شود این حرف ها را به من می زنید؟ گفت ما برادر و خواهر نیستیم. شما برادر و خواهرتان همان انگلیسی و آمریکا هستند ، چه می توانستم بگویم. بارها به من می گفتند دروغگو و این آنقدر عذابم می داد که من هم مجبور می شدم بگویم متاسفم و در نهایت پاسخ شنیدم؛ آنقدر متاسف باش تا دق کنی.
واکنش وکلای شما چگونه است در شرایطی که دفاعیات شما ظاهرا در دادگاه شنیده نشد و به یک سال و نیم زندان محکوم شده اید؟
آقای شریف و آقای لطانی دو وکیل بزرگواری هستند که تماس گرفتند و گفتند اگر آنها هم در دادگاه حضور می یافتند باز هم تفاوتی نمی کرد و آنها همان حکم را صادر می کردند. نمی دانم چه باید بکنم، انگار هیچ کاری از دست مان بر نمی آید وقتی صدایم به گوش مسوولان نمی رسد و به نامه ها و دادخواهی ما پاسخی نمی دهند، من مجبور بودم مصاحبه کنم و اگرچه شنیده ام بسیاری که سکوت کرده اند هم حال و روز بهتری ندارند.
حرفی اگر دارید که ناگفته ماند بفرمایید.
حرفی نمانده جز آنکه به خانواده ام بار دیگر تاکید می کنم اگر مرا هم به جرم دفاع از برادرم به زندان بردند، دیگر کسی دنبال کار من نیاید، ظاهرا در کشور ما دفاع از خانواده جرم است و من طاقت اینکه یکی دیگر از اعضای خانواده ام را به جرم دفاع از من زندانی کنند ندارم. ظاهرا خانواده زندانی بودن جرم است. به جرم دفاع از برادر محکوم به یک سال و نیم زندان شده ام ولی ما هم خدایی داریم.
تاجزاده خطاب به جنتی:
سریعتر استعفا دهید و به توبه مشغول شوید
سید مصطفی تاجزاده امروز در ملاقات کابینی با همسرش در مورد سخنان آیت الله جنتی در نماز جمعه نکاتی را مطرح نمود. معاون سیاسی وزارت کشور اصلاحات به گفته همسرش امروز با تنی رنجور براثر شدت عوارض بیماری نقرس که هرازچندگاهی جسمش را درگیر می کند و این روزها به دلیل شرایط زندان، بیش از گذشته رنجش می دهد در محل ملاقات کابینی حاضر شد و علیرغم ضعف شدید ناشی از روزه های متوالی مطالبی را نسبت به مشکلات جامعه و اظهارات اخیر رییس شورای نگهبان بیان کرد. وی در دیدار با همسرش گفت: “درحالیکه جنتی برای ما حق حیات قائل نیست چگونه میتواند حق رأی قائل باشد؟! او از معدود روحانیون وائمه جماعاتی بود که باتأیید احکام ناروای اعدام های سیاسی در سال ۸۸ درهمین تریبون نمازجمعه که باید دعوت کننده به عدالت وتقوی باشد،خواهان شدت عمل بیشتردستگاه قضایی شد یعنی که اعدام هارا بیشترکنید! ”
به گزارش کلمه متن کامل اظهارات امروز سید مصطفی تاجزاده به شرح زیر است:
آقای جنتی رئیس نهادی است که مسئولیت تطبیق مصوبات مجلس را با قانون اساسی و شرع دارد. بنابراین انتظارمیرود که صرفا حقوقی صحبت کند. او امام جمعه تهران است و باید درخطبه های نمازجمعه مردم رابه تقوی وعدالت دعوت کند. متأسفم که ایشان به جای اینکه به وظایفی که از او انتظارمی رود و برخلاف آیه شریفه «دشمنی باقومی نباید موجب شود که انسان ازعدالت خارج شود»،درعصری که جنایات کهریزک و اوین اتفاق افتاده وآیندگان آنرا عصرداخل کردن سر متهمان به کاسه های توالت نام خواهند داد،با ادبیاتی سخیف واهانت آمیز تعدادی از آزاده ترین،فرهیخته ترین وپاکترین فرزندان این مرز و بوم را که هیچ جرمی جز مقاومت در برابر استبداد دینی و جلوگیری از تک صدا شدن جامعه وحکومت وبه باد رفتن آرمانهای ملت ندارند واکنون دربند اسارتند به سارقانی تشبیه میکند که درصدد فرار از کشورهستند. جالب اینجاست که وی را پاسدار حقوق و آرای همه مردم ازجمله ما می خوانند وبه سبزها واصلاح طلب ها انتقاد میکنند که چرا شکایات خود را نزد اونمی برند!
درحالیکه جنتی برای ما حق حیات قائل نیست چگونه میتواند حق رأی قائل باشد؟! او از معدود روحانیون وائمه جماعاتی بود که باتأیید احکام ناروای اعدام های سیاسی در سال ۸۸ درهمین تریبون نمازجمعه که باید دعوت کننده به عدالت وتقوی باشد،خواهان شدت عمل بیشتردستگاه قضایی شد یعنی که اعدام هارا بیشترکنید!
با وجود چنین روحانیون دل سنگ و آتش زبان تعجب می کنند که چرا جوانان به نماز جمعه نمی روند، حال آن که حضور جوانان در نماز جمعه هایی با خطیبانی این چنین کینه توز و بددهان تعجب برانگیز است. این از آگاهی جوانان است که پشت نام «جنت»، آتش جهنم را می بینند و از آن می گریزند. البته به جوانان عزیز عرض می کنم دل مرجعیت آگاه و آزاده شیعه از وجود چنین روحانیون قدرت پرست و چنین رفتار و گفتاری خون است. اگرچه دست و زبانشان ورای آن چه در دل دارند، باز نیست و قدرت اقدام بازدارنده از منکر ندارند.
رئیس ستاد انتخابات دوره اصلاحات هم چنین خطاب به جنتی که صحبت های اخیرش در نمازجمعه واکنش های زیادی را علیه او برانگیخته است، گفت: به آقای جنتی نیز می گویم که سرقت بد است اما سرقت آراء مردم بدتر است و سرقت ایمان خلق بدترین بدهاست که خشم الهی را برمی انگیزد. آقای جنتی! فرصت زیادی برای توبه کردن درباره گناهان و خطاهایت و در رأس همه ضایع کردن حق الناس نداری و من که به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور در انتخابات مجلس ششم، تخلف ها و تقلب های تو را دیدم و علیه آن ها فریاد کشیدم شهادت می دهم که تو در یک قلم یک چهارم آرای مردم تهران را به سرقت بردی تا آقای حداد عادل را که رأی نیاورده بود به مجلس بفرستی و پاداش خود دریافت کنی.
به تو یادآور می شوم که خداوند حق النفس و حق الله را می بخشد اما حق الناس را هرگز. سرقت آرای مردم و مهم تر از آن سرقت دین و ایمان مردم عذاب سنگینی دارد. به تو توصیه می کنم زودتر استعفا دهی و علنا از مردم که حقوقشان را بارها ضایع کردی حلالیت بطلبی و بقیه عمر را به اعتکاف و عبادت بپردازی شاید خداوند از سر تقصیراتت بگذرد. من به سهم خویش در دوره ای که بهترین اساتید کشور را به بهانه جوان گرایی، بازنشست می کنند از ملت ایران به طور عام و از هم وطنان تهران به طور خاص برای انتصاب چنین فردی در سن ۸۴ سالگی که بی اندیشه سخن می گوید و حتی بعد از آن درموردش فکر هم نمی کند، عذر می خواهم. واقعاً که جای تأسف دارد که تریبون نماز جمعه ما از بزرگوارانی چون مرحوم آیة الله طالقانی و آیة الله منتظری به جنتی رسیده است.
خدا بیامرزد دکتر شریعتی را که می گفت: «وقتی زور جامه تقوی به تن کند فاجعه تاریخ رخ می دهد» و خداوند قبر آیة الله نائینی را نورباران کند که در صدر مشروطه فریاد کشید «مردم استبداد دینی بدترین نوع استبداد است». آقای جنتی نگران نباشد، زندانیان سیاسی التماس مرخصی از احدی ندارند. اعتراض ما به بی گناهی ماست و این که به ناحق ۶ سال، بعضی کمتر یا بیشتر، محکوم شده ایم و از سوی دیگر اعتراضمان به این است که چرا دادگاه کودتاچیان که آقای جنتی یکی از اعضای آن است، تشکیل نمی شود.
بی تردید اگر جنتی سن و سال مرتضوی را داشت، علاوه بر دادگاه عدل الهی در همین دنیا هم روزی محاکمه می شد و پاسخ گوی تقلب ها و تخلف ها و دیگر خطاهایش می بود.
تاجزاده هم چنین اظهار داشت: در مورد طرح انتخاب شهرداران توسط وزیرکشور که می خواهند از آن طریق نهاد شورا را تضعیف و نهایتا تعطیل کنند و عدم برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم به همین دلیل بود، و نیز در رابطه با دادگاه سه دقیقه ای آقای محمد نوری زاد هم نکاتی دارم که در آینده بیان خواهم کرد.
به گفته فخرالسادات محتشمی پور مصطفی تاجزاده که به جرم ایستادن در برابر استبداد دینی و نیز شکایت از کودتاگران نظامی دربند ستم اسیراست، امروز روز عرفه و در آستانه عید در حالی به ملاقات کابینی آمد که ژولیدگی و پریشانی ظاهری اش خبر از درد فراوانش داشت و چون نمی توانست راه برود او را با ماشین تا محل ملاقات آورده بودند و هنگام خروج از سالن نیز به سختی می توانست حرکت کند. لازم به ذکر است ایشان با این که مدت کوتاهی از عمل جراحی دیسک کمرش می گذشت و پزشکان متخصص ضرورت عمل جراحی گردنش را نیز تجویز و توصیه کرده بودند، در پی شکایت از کودتاگران نظامی به اوین فراخوانده شد. تاجزاده امروز در ملاقات با همسرش تأکید کرد که هیچ مشکلی با مسئولین زندان که طبق دستور عمل می کنند، ندارد و اصولا به فکر برخورداری از امکانات رفاهی نیست بلکه اعتراضش به زندانی بودن بدون جرم و اتهام و اعمال اقدامات غیرقانونی مانند قرار گرفتن در قرنطینه و به دور از دیگر زندانیان سیاسی و نیز عدم رسیدگی به شکایاتش است.
معاون استاندار تهران: تهرانیها با ۴ میلیون تومان، صاحب خانه میشوند
معاون امور عمرانی استانداری تهران گفت:در طرح مسکن مهر در استان تهران هر فرد با پرداخت حداکثر ۴ میلیون تومان و اقساط ماهیانه ۱۳۵ هزار تومان صاحب خانه خواهد شد.
محمدرضا محمودی در گفتو گو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به اهمیت و جایگاه مسکن مهر در استان تهران افزود: ۱۹۴ هزار واحد مسکن مهر ۹۹ ساله و ۴۵ هزار واحد مسکن خود مالک که دارای سند قطعی است در حال ساخت است.
وی در ادامه بیان کرد: قرارداد مسکن به صورت کلید تحویل است و به طور تقریبی متری ۲۹۰ تا ۳۰۰ هزار تومان محاسبه خواهد شد که البته برای هر واحد صنعتی ساز ۲۵ میلیون تومان و هر واحد سنتی ساز ۲۰ میلیون تومان وام در نظر گرفته شده است.
معاون امور عمرانی استانداری تهران تصریح کرد: هر فرد با حداکثر ۴ میلیون تومان و پرداخت اقساط ۱۳۵ هزار تومان در هر ماه میتواند صاحب خانه شود که البته برای جوانان یک موقعیت ایده آل محسوب میشود.
احمد خاتمی: دروغ و تهمت در عرصه سیاسی از جانب هر کس که باشد، گناه است
خطیب نماز عید قربان دروغ گفتن و تهمت زدن در عرصه سیاسی را از جانب هر کس که باشد گناه بزرگی دانست و بدون اشاره به عاملان اصلی دروغ پراکنی و تهمت زنی در شرایط امروز جامعه، گفت: از عجایب این است که کسانی تهمت به نفیسترین سرمایههای مردم که این نظام است زده و بعد فریادهای وا اخلاق سرمیدهند.
سید احمد خاتمی در خطبه اول نماز عیدقربان، این عید را عید موفقیت حضرت ابراهیم و اسماعیل در امتحان بزرگ ایثار و وفاداری عنوان کرد و گفت: راز موفقیت این پدر و پسر در سختترین امتحان الهی، تسلیم در برابر ذات مقدس ربوبی است.
خطیب نماز عید قربان در ادامه صحبتهای خود به عرصههای مختلف تکلیفمحوری اشاره کرد و گفت: یکی از این عرصهها تکلیفمحوری در عرصه فردی بوده و در آن فرد باید واجبات خود را بهجا آورده و از محرمات دوری کند.
وی بر تکلیفمحوری در عرصه سیاسی و اجتماعی تاکید کرد و ادامه داد: تکلیفمحوری در عرصه سیاسی عملکرد مومنانه است که فرد باید با آییننامه دین جلو برود.
خاتمی دروغ گفتن و تهمت زدن در عرصه سیاسی را از جانب هر کس که باشد گناه بزرگی دانست و ادامه داد: گاهی دروغ به شخص و گاهی دروغ به یک نظام است و از عجایب این است که کسانی تهمت به نفیسترین سرمایههای مردم که این نظام است زده و بعد فریادهای وا اخلاق سرمیدهند. اگر این افراد دلشان برای اخلاق سوخته پس این چهکاریست که در هر سخن و بیانیه به این نظام که حاصل خون بیش از ۲۰۰ هزار شهید است، تهمت میزنند.
عضو هیأت رییسه مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: تکلیفمحوری سرمایه صبر را میخواهد و نمیشود بدون هزینه کردن دین را نگه داشت. در این راستا باید گاهی از آبرو، مال، رفاه، شهوت و جان خود گذشت.
وی با بیان اینکه در قاموس فرد تکلیفمحور، شکست وجود ندارد تصریح کرد: کسی که تکلیفمحور است در هر صورت خود را پیروز میداند چرا که به وظیفه خود عمل کرده است.
خاتمی در خطبه دوم نماز عیدقربان با اشاره به عیدغدیر در پنجشنبه هفته آینده به یکی از سخنان پیامبر اکرم مبنیبر اینکه عیدغدیر برترین اعیاد امت من است اشاره کرد و اظهار داشت: ۴ اتفاق در تاریخ اسلام رخ داده و خواهد داد که سرنوشت بشریت با آن بستگی داشته و با آن تغییر میکند که اولین مورد آن بعثت نبیاکرم است که بشریت با بعثت ایشان معنا پیدا کرد.
وی حادثه دوم را حادثه غدیر خم دانست و افزود: حادثه غدیرخم متمم بعثت پیامبر اکرم بوده و به تعبیر برخی عرفا، غدیرخم روح و جان بعثت است.
خاتمی حادثه سوم را حادثه عاشورا عنوان کرد و گفت: اگر عاشورا نبود دیگر نه از بعثت و نه از غدیرخم خبری بود. اسلام با بعثت نبیاکرم بهوجود آمد اما به برکت عاشورا تداوم پیدا کرد.
خطیب نماز عیدقربان چهارمین حادثه سرنوشتساز جهان بشریت را مهدویت و ظهور امام زمان عنوان کرد و گفت: عیدغدیر روز شادی امت مسلمان بوده و روز عیدی دادن است و کشور باید با شکوه تمام به سمت شادی مقدس برود و همانگونه که مردم کشورمان در حزن و اندوه اهل بیت سنگ تمام میگذارند باید در اعیاد اسلامی نیز تمام تلاش خود را برای بهتر برگزار کردن آن انجام دهند.
ابراهیم یزدی تحت فشار مضاعف قرار گرفته تا از مخالفت با سیاستهای سرکوبگر حاکم دست بردارد
در پی تداوم بازداشت ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران، و وضعیت وخیم جسمانی این فعال ملی- مذهبی، خانواده وی طی نامه ای خطاب به مسلمانان جهان، خواستار تلاش برای آزادی این کنشگر و فعال سیاسی- مذهبی شدند.
خانواده دبیرکل نهضت آزادی که مهر ماه امسال در جریان برپایی نماز جماعت – بدون مجوز حکومت- در اصفهان همراه با گروهی از اعضای آن تشکل ملی- مذهبی دستگیر شده و هم اکنون در زندان اوین نگهداری می شود، از مسلمانان جهان خواستند تا “صدای اعتراض” آنان شده و همزمان نامه ای کوتاه خطاب به سران جمهوری اسلامی نوشته و با داوری و ارائه نظر خود، درخواست آزادی یزدی را به آنان انتقال دهند.
در بخشی از این نامه که در سایت جرس منتشر شده، آمده است: دکتر ابراهیم یزدی ٧٩ساله، سالگی مسن ترین زندانی زندان بدنام اوین است و بار سومی است که در یک سال اخیر زندانی می شود؛ این بار اول اکتبر ٢٠١٠(برابر با نهم مهر ٨٩) به همراه نمازگزارانی که به عبادت ایستاده بودند، پلیس بر نماز آنان تاخت و نمازشان را شکست و تمام آنان را بازداشت نمود. مقامات ایران که وانمود می کنند به باورهای اسلامی تعهد دارند، با “غیر قانونی” و “بدون مجوز” خواندن این نماز، سعی در توجیه این حرکت داشته اند. دو بار پیش از این نیز، دستگیری دکتر ابراهیم یزدی هیچ دلیلی به جز گفتن و نوشتن حقیقت نداشت. اکنون نیز سردمداران حکومت ایران با تکیه بر این قانون تلاش می کنند که یک نماز ساده را جرم بینگارند و عبادت را جنایت.
در این نامه همچنین آمده است: ابراهیم یزدی در تمام طول زندگی اش به وظایف و باورهای دین عمل کرده است و در صدد احقاق حقوق کسانی بر آمده است که قدرت مدارن از پایمال کردن این حقوق واهمه ای ندارند. حکومت ایران برای منحل کردن یکی از قدیمی ترین جناح های سیاسی -جنبش آزادی ایران- او را تحت فشار مضاعف قرار داده اند، تا دست از مخالفت در برابر سیاست های سرکوبگر حاکم بردارد. وی با کردار و گفتار خویش به سکوت تن نداده است، چرا که نقض حقوق بشر و کرامت انسانی به بدنامی دین می انجامد. وی صدای استوار مطالبه حقوق اقلیت های قومی و نژادی، و اقلیت های مذهبی چون پیروان تصوف و اهل تسنن بوده است.
نگاهی به وضعیت ۱۸ زن زندانی سیاسی در بند عمومی اوین
ایجاد دوباره بند سیاسی زنان، پس از ۲۰ سال
کلمه – گروه اجتماعی: اقدام مقامات زندان در جداسازی زنان سیاسی از سایر زندانیان و محبوس کردن آنان در یک سالن دربسته، نشان از این دارد که مقامات امنیتی در صدد ساختن ” بند سیاسی زنان” هستند.
به گزارش خبرنگار کلمه، از سالهای ابتدایی دهه ۷۰ تاکنون، از آنجا که شمار زندانیان سیاسی زن کم تعداد بوده است، این زندانیان همواره در بندهای عمومی زندان اوین تحمل کیفر میکردهاند. پیش از آن فقط در سالهای دهه ۶۰ و همچنین سالهای پیش از انقلاب به دلیل کثرت تعداد زندانیان سیاسی زن، مقامات زندان ناچار شدند، بند جداگانهای را به آنان اختصاص دهند.
هماکنون و پس از گذشت نزدیک به ۲۰ سال، باردیگر در نظام جمهوری اسلامی، تعداد زندانیان سیاسی زن آنقدر زیاد شده که نیاز به ایجاد یک بند با عنوان ” بند سیاسی” به ضرورتی برای مقامات زندان تبدیل شده است و این نشانگر آن است که برخلاف ادعاهای قضایی و رویه سالهای گذشتهی دادگاههای انقلاب و مسئولان امنیتی مبنی بر زندانی نکردن فعالان سیاسی زن، اکنون زنان نیز در کنار مردان می بایست هزینه سنگینی برای اعتراض شان بپردازند.
هم اکنون حدود ۱۸ زن سیاسی در بند عمومی زندان اوین به سر میبرند که در مجموع بیش از ۷۰سال حکم زندان دریافت کردهاند. این در حالی است که بسیاری از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و زنان بازداشتشده در اعتراضات پس از انتخابات، با دریافت احکام حبس تعزیری از سوی دادگاه انقلاب، در انتظار اجرای حکم خود به سر میبرند و به نظر میرسد در ماههای آینده شاهد افزایش شمار زنان در بند سیاسی زندان اوین باشیم.
وجود بند سیاسی برای زنان، در ابتدای امر، اتفاق خوشایندی است. بحث تفکیک جرایم یکی از مهمترین مسائل و مشکلاتی بوده که در این مدت مورد اعتراض زندانیان قرار گرفته است. با این وجود، اقدام مقامات زندان برای جداسازی زنان سیاسی از زندانیان عادی، نه در جهت ایجاد شرایطی مطلوبتر برای آنان که در جهت اعمال فشار و کنترلهای امنیتی بیشتر صورت گرفته است.
زنان در دو هفته گذشته از تمامی حقوق خود به عنوان یک زندانی محروم شدهاند. تمام روز آنان در یک سالن دربسته میگذرد و از شرکت در کلیه کلاسهای فرهنگی زندان که بخشی از وقت زندانیان در آانجا میگذرد، منع شدهاند.
منع استفاده از کتابخانه و هواخوری از جمله محدودیتهای دیگری است که زنان سیاسی این روزها تجربه میکنند.
اما بزرگترین مشکل زنان زندانی، قطع تماسهای تلفنی آنان با خارج از زندان است. در حالی که پیش از این مسئولان زندان تمامی تماسهای تلفنی بند سیاسی مردان را قطع کرده بودند، هماکنون این وضعیت در مورد زنان نیز به اجرا در آمده است. قطع تماسهای تلفنی به همراه شرایط نامطلوب زندگی روزمرهی زندانیان، شرایط نامساعدی را برای زنان بوجود آورده است.
خانواده زنان زندانی که در طی هفته در بیخبری مطلق از وضعیت عزیزان خود به سر میبرند، تنها به مدت ۲۰ دقیقه در هفته حق ملاقات با زندانیان را دارند. این در حالی است که برخی از زنان از جمله بهاره هدایت، ماههاست که از داشتن ملاقات حضوری با خانواده خود محروم بودهاند.
هفتهی گذشته یکی از مقامات مسئول در زندان به خانوادههای نگران زنان زندانی، قول داده بود که مشکلات آنان به زودی برطرف شده و شرایط بهتری را داشته باشند. با این وجود، پس از گذشت دو هفته، زنان سیاسی همچنان در “بند متادون” نگهداری میشوند .
همچنین از وضعیت عالیه اقدام دوست، فعال حقوق زنان، که پس از اعتراض به این شرایط، به سلول انفرادی منتقل شده بود، اطلاعی در دست نیست.
به نظر می رسد پس از سالها، “اولین بند سیاسی زنان” در زندان اوین در حال راهاندازی است . بندی که بدون شک خاطرات مبارزات زنان را در خود ثبت خواهد کرد.
اسامی زندانیان زن و احکامشان:
۱- بهاره هدایت( ۹ سال و نیم حبس قطعی)
۲- مهدیه گلرو( ۲ سال حبس قطعی)
۳- عاطفه نبوی( ۳ سال حبس قطعی)
۴-صهبا رضوانی( ۳ سال حبس قطعی)
۵- منیژه نصراللهی( ۳ سال و ۴ ماه حبس قطعی)
۶- سوسن تبیانیان( یک سال و نیم حبس قطعی)
۷-فرح واضحان( اعدام و دو سال حبس تعزیری)
۸- معصومه یاوری( ۷ سال حبس قطعی)
۹- نازیلا دشتی( ۳ سال حبس قطعی)
۱۰- عالیه اقدام دوست( ۳ سال حبس قطعی)
۱۱-زهرا جباری( ۴ سال حبس قطعی)
۱۲- کفایت ملک محمدی( ۵ سال حبس قطعی)
۱۳- ریحانه حاج ابراهیم دباغ( ۱۵ سال حبس قطعی)
۱۴-عذراسادات قاضی میرسعید( ۲ سال حبس قطعی)
۱۵- پروین جواد زاده( ۲ سال و ۲ ماه حبس قطعی)
۱۶- فاطمه خرم جو( ۵ سال حبس تعزیری)
۱۷- هنگامه شهیدی ( ۶ سال حبس قطعی)
۱۸- مهسا رحمتی ( ۴ ماه حبس قطعی)دادگاه پنج شهروند بهایی ویلاشهر برگزار شد
خبرگزاری هرانا - دادگاه ۵ تن از شهروندان بهایی ساکن ویلاشهر اصفهان امروز سه شنبه ۲۵ آبان در دادگاه انقلاب شهرستان تیران از توابع استان اصفهان برگزار شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، اتهام این پنج نفر «تبلیغ علیه نظام» ذکر شده است. ژینوس جوشنیان، نسیم روحی و فراز روحی روز ۱۴ مرداد، طی یورش نیروهای امنیتی به منازلشان بازداشت شده بودند. افروز روحی، خواهر فراز روحی روز ۱۷ مرداد پس از احضار و مراجعه به دادستانی تیران و نفر آخر، مژگان عبادی نیز در تاریخ ۳ شهریور در منزلش واقع در ویلاشهر اصفهان بازداشت شده بودند. علت بازداشت این پنج شهروند بهایی، فعالیتهای اجتماعی و «تدریس دانش آموزان محروم از تحصیل» و «سوادآموزی» در روستای قلعه موساخان بوده است.
این پنج شهروند پس از بازداشت در زندان دستگرد اصفهان نگهداری میشدند که در روز ۶ شهریور ماه، با قرار وثیقه آزاد شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، اتهام این پنج نفر «تبلیغ علیه نظام» ذکر شده است. ژینوس جوشنیان، نسیم روحی و فراز روحی روز ۱۴ مرداد، طی یورش نیروهای امنیتی به منازلشان بازداشت شده بودند. افروز روحی، خواهر فراز روحی روز ۱۷ مرداد پس از احضار و مراجعه به دادستانی تیران و نفر آخر، مژگان عبادی نیز در تاریخ ۳ شهریور در منزلش واقع در ویلاشهر اصفهان بازداشت شده بودند. علت بازداشت این پنج شهروند بهایی، فعالیتهای اجتماعی و «تدریس دانش آموزان محروم از تحصیل» و «سوادآموزی» در روستای قلعه موساخان بوده است.
این پنج شهروند پس از بازداشت در زندان دستگرد اصفهان نگهداری میشدند که در روز ۶ شهریور ماه، با قرار وثیقه آزاد شدند.
امروز عزیز ناصری به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد
خبرگزاری هرانا - لحظاتی قبل(۲۵ آبانماه ۱۳۸۹ مصادف با ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰) عزیز ناصری نویسنده و مترجم کرد با سپردن وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
عزیز ناصری، روز سه شنبه هفتم سپتامبر ۲۰۱۰ توسط نیروهای امنیتی شهر مریوان در اداره آموزش و پرورش آن شهر دستگیر شده بود.
عزیز ناصری که ۱۴ سال سابقه تدریس در مدارس مریوان را در کارنامه خود دارد فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته ادبیات و زبان فارسی می باشد.
وی مدت دو سال عضو شورای نویسندگان مجله زریبار بوده و مقلات متعددی از ایشان در روزنامهها و مجلات کردی و فارسی منتشر شده است.
لازم به یادآوریست که مختار هوشمند و بهزاد کردستانی از فعالان هنری و اجتماعی کردستان ایران نیز توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در شهر مریوان دستگیر شده بودند که در تاریخ ۹ نوامبر جاری بهزاد کردستانی بعد از گذراندن ۷۷ روز زندان، با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد ولی مختار هوشمند، نقاش و کارگردان اهل مریوان از سوی دادگاه انقلاب اسلامی این شهر روز دوشنبه ۲۹ شهریور ماه به اتهام جاسوسی، تبلیغ علیه نظام و همکاری با گروههای مخالف نظام به ۱۶ سال زندان محکوم گردید.
عزیز ناصری، روز سه شنبه هفتم سپتامبر ۲۰۱۰ توسط نیروهای امنیتی شهر مریوان در اداره آموزش و پرورش آن شهر دستگیر شده بود.
عزیز ناصری که ۱۴ سال سابقه تدریس در مدارس مریوان را در کارنامه خود دارد فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته ادبیات و زبان فارسی می باشد.
وی مدت دو سال عضو شورای نویسندگان مجله زریبار بوده و مقلات متعددی از ایشان در روزنامهها و مجلات کردی و فارسی منتشر شده است.
لازم به یادآوریست که مختار هوشمند و بهزاد کردستانی از فعالان هنری و اجتماعی کردستان ایران نیز توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در شهر مریوان دستگیر شده بودند که در تاریخ ۹ نوامبر جاری بهزاد کردستانی بعد از گذراندن ۷۷ روز زندان، با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد ولی مختار هوشمند، نقاش و کارگردان اهل مریوان از سوی دادگاه انقلاب اسلامی این شهر روز دوشنبه ۲۹ شهریور ماه به اتهام جاسوسی، تبلیغ علیه نظام و همکاری با گروههای مخالف نظام به ۱۶ سال زندان محکوم گردید.
وخامت حال جسمی و روحی ایوب قنبر پوریان
خبرگزاری هرانا - ایوب قنبرپوریان یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات ،وضعیت جسمانی و روحی بسیار نامناسبی دارد اما با این حال دادستان تهران و مسوولان زندان با مرخصی او مخالفت می کنند .
به گزارش کلمه، او که بیش از یک سال در زندان است تنها چند بار توانسته با خانواده و بستگان خود ملاقات کند، چرا که خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند و به سختی امکان سفر به تهران را پیدا می کنند.
او پس از ماه ها بلاتکلیفی و زندانی بودن در بند ۳۵۰ و ۲۰۹ به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد .
ایوب قنبرپوریان ، ۲۰ ساله و اهل یکی از روستاهای کوه دشت لرستان است که در تهران به عنوان کارگر ساختمان مشغول به کار بوده است . او در تظاهرات های مسالمت آمیز مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ شرکت داشته و به همین دلیل بازداشت و روانه زندان شده است .
قنبرپوریان به دلیل از دست دادن پدرش، سرپرست خانواده بوده و در تمام ماههای گذشته ،خانواده او با مشکلات مالی فراوان دست به گریبان بوده اند.
وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به همراه بسیاری دیگر زندانیان سیاسی به سر می برد. خانواده قنبر پوریان و هم بندی های او نسبت به وضعیت جسمی و روحی او به شدت اظهار نگرانی می کنند تا جایی که هر روز چند نفر از زندانیان سیاسی این بند مسئولیت مراقبت از او را در زندان به عهده می گیرند.
اعتراض پرستاران بیمارستان طالقانی چالوس به افزایش ساعت کار
خبرگزاری هرانا - در پی اقدام برخی دانشگاههای علوم پزشکی کشور برای افزایش ساعت کار پرستاران، ساعت کار پرسنل بیمارستان آیت الله طالقانی چالوس نیز از ۱۷۶ ساعت به ۱۹۱ ساعت افزایش یافته است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از نظام پرستاری، جمعی از پرسنل درمانی شاغل در بیمارستان آیت الله طالقانی چالوس در نامه ای به سازمان نظام پرستاری پیگیری رفع مشکل افزایش ساعت کار خود را خواستار شده اند.
در این نامه با اشاره به بندهای قانون ارتقای بهره وری نیروهای بالینی نظام سلامت در خصوص در نظر گرفتن ضریب ۵ / ۱ برابری برای شیفت های شب و ایام تعطیل تأکید شده است: این در حالی است که نه فقط این قانون اجرا نمی شود بلکه از شیفت شب ۵ / ۱ ساعت و از شیفت عصر یک ساعت کسر شده و به جای آن شیفت اضافه برای کادر پرستاری تعیین شده است.
بر این اساس از آبان امسال مقرر شده که ۴ شیفت به تعداد شیفت های موظفی پرسنل دارای سابقه کمتر از ۱۵ سال افزوده و در صورت کمبود شیفت از مرخصی استحقاقی آنان کسر شود.
بر اساس این گزارش ساعت کار پرستاران دارای سابقه کمتر از ۱۵ سال به ۲۸ شیفت یعنی ۱۹۱ ساعت افزایش یافته است.
کاهش ۵ / ۱ ساعتی شیفت شب و یک ساعتی شیفت عصر در این بیمارستان در حالی صورت گرفته که ساعت کاری پرسنل تغییری نکرده و این موضوع فقط در محاسبه ساعت های کاری کسر می شود.
این تصمیم موجب اعتراض پرستاران شاغل در این بیمارستان شده که برنامه چندین بخش این بیمارستان نیز به وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری ارسال شده است.
طبق این گزارش بیمارستان آیت الله طالقانی چالوس زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی مازندران قرار دارد اما این تصمیم بر اساس بخشنامه داخلی مدیران بیمارستان و بدون اطلاع این دانشگاه صادر شده است.
22 کارگر معدن کرومیت بافت زخمی شدند
خبرگزاری هرانا - جابجایی غیر اصولی کارگران معدن کرومیت بافت منجر به سقوط کامیون حامل کارگران به دره و زخمی شدن 22 نفر شد.
به گزارش مهر، بر اثر جابجایی غیر اصولی کارگران معدن کرومیت شهرستان بافت در غرب استان کرمان که عصر دوشنبه روی داد 22 کارگر معدن بر اثر سقوط به یک دره عمیق به شدت زخمی شدند.
این حادثه زمانی رخ داد که کارگران با استفاده از یک کامیون فرسوده قصد داشتند خود را به محل کار در معدن کرومیت بافت برسانند که به دلیل فرسودگی کامیون، صعبالعبور بودن جاده و عدم مهارت راننده کامیون به دره سقوط کردند. قبل از سقوط این کامیون راننده این خودرو که فاقد گواهینامه رانندگی بوده است خود را از کامیون به بیرون پرت کرده است.
یکی از کارگران این معدن در این خصوص گفت: در معدن کرومیت بافت 25 کارگر کار میکنند اما نکات ایمنی برای امنیت کارگان معدن به خوبی رعایت نمیشود.
وی افزود: وسیله انتقال کارگران به معدن یک کامیون فرسوده بود که طی ماههای اخیر بارها موجب بروز سوانح رانندگی در مسیر کوهستانی معدن شده است.
این کارگر معدن کرومیت بافت گفت: دیروز نیز کامیون در یکی از پیچهای گردنه منتهی به معدن به دلیل سرعت بالا و عدم توانایی راننده در کنترل کامیون به بیرون از جاده منحرف شد و بعد از اینکه راننده خود را به بیرون پرت کرد کامیون به قعر دره سقوط کرد و هم اکنون هم حال چند نفر از کارگران وخیم است.
وی خواستار رسیدگی مسئولان به وضعیت کارگران معدن کرومیت بافت شد.
به گفته کارشناسان پلیس راه استان کرمان جاده منتهی به معدن کرومیت بافت غیر استاندارد است و عدم مهارت راننده نیز یکی از مهمترین دلایل وقوع این حادثه است.
به گزارش مهر، بر اثر جابجایی غیر اصولی کارگران معدن کرومیت شهرستان بافت در غرب استان کرمان که عصر دوشنبه روی داد 22 کارگر معدن بر اثر سقوط به یک دره عمیق به شدت زخمی شدند.
این حادثه زمانی رخ داد که کارگران با استفاده از یک کامیون فرسوده قصد داشتند خود را به محل کار در معدن کرومیت بافت برسانند که به دلیل فرسودگی کامیون، صعبالعبور بودن جاده و عدم مهارت راننده کامیون به دره سقوط کردند. قبل از سقوط این کامیون راننده این خودرو که فاقد گواهینامه رانندگی بوده است خود را از کامیون به بیرون پرت کرده است.
یکی از کارگران این معدن در این خصوص گفت: در معدن کرومیت بافت 25 کارگر کار میکنند اما نکات ایمنی برای امنیت کارگان معدن به خوبی رعایت نمیشود.
وی افزود: وسیله انتقال کارگران به معدن یک کامیون فرسوده بود که طی ماههای اخیر بارها موجب بروز سوانح رانندگی در مسیر کوهستانی معدن شده است.
این کارگر معدن کرومیت بافت گفت: دیروز نیز کامیون در یکی از پیچهای گردنه منتهی به معدن به دلیل سرعت بالا و عدم توانایی راننده در کنترل کامیون به بیرون از جاده منحرف شد و بعد از اینکه راننده خود را به بیرون پرت کرد کامیون به قعر دره سقوط کرد و هم اکنون هم حال چند نفر از کارگران وخیم است.
وی خواستار رسیدگی مسئولان به وضعیت کارگران معدن کرومیت بافت شد.
به گفته کارشناسان پلیس راه استان کرمان جاده منتهی به معدن کرومیت بافت غیر استاندارد است و عدم مهارت راننده نیز یکی از مهمترین دلایل وقوع این حادثه است.
50درصد متقاضیان طلاق بیکار و یا کارگر هستند
خبرگزاری هرانا - علی ناهیدتیتکانلو گفت: 20درصد متقاضیان طلاق، در مراجعه به مرکز مشاوره خانواده، بیکار و 30 درصد آنان دارای شغل نامناسب و کارگری می باشند.
وی مسائل اقتصادی و فقر را یکی از عوامل طلاق دانست و اظهار داشت: 23 درصد مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره دارای درآمد کمتر از صدهزار تومان بوده اند و 30 درصد آنان نیز درآمدی کمتر از 200 هزار تومان در ماه داشته اند.
به گزارش ايلنا،این استاد دانشگاه تصریح کرد: مشاغل پایین یا بیکاری بیانگر سطح اقتصادی، اجتماعی و تحصیلاتی پایین متقاضیان طلاق بوده و نیز ناآگاهی از مسائل خانوادگی و زناشویی نیز روند رشد اختلافات خانوادگی در بین زوجین افزایش می دهد.
ناهید تیتکانلو ادامه داد: اغلب افراد با مشاغل پایین مبتلا به اعتیاد هستند که با توجه به نیاز به مواد مخدر و سطح زندگی خود اکثر درآمد خود را به تهیه مواد اختصاص می دهند که تدابیر درمانی اعتیاد می تواند زمینه ساز کاهش طلاق در جامعه باشد.
وی تاکید کرد: بالا بردن سطح اقتصادی اکثریت 90درصدی جامعه که با مسائل اقتصادی درگیر هستند، می تواند در زمینه کاهش طلاق موثر باشد و از مراجعین به محاکم خانواده جلوگیری و در از بین بردن اختلافات خانوادگی نتیجه بخش باشد.
ناهید تیتکانلو با معرفی مراکز مشاوره خانواده که با هدف تقویت بنیان خانواده تشکیل شده است، گفت: این مراکز با اقدامات پیشگیرانه و با انجام طرح ها و پروژه های خانواده، تدوین و ارائه شیوه های مناسب فرزندپروری و ارتباط مطلوب اعضای خانواده باهم می توانند برای یک زندگی بهتر به خانواده ها کمک کنند.
این مشاور خانواده آموزش مهارت های زندگی زناشویی و ارتباطی قبل و بعد از ازدواج، تدوین قوانین در جهت ثبت واقعه نکاح در دفاتر رسمی با در دست داشتن گواهینامه زندگی صادره از مراکز معتبر مشاوره ای و روانشناسی با حمایت نهادهای اجتماعی را برای کاهش طلاق در جامعه پیشنهاد داد.
سازمان گزارشگران بدون مرز خواستار آزادی دو خبرنگار آلمانی در ایران شد
خبرگزاری هرانا - سازمان خبرنگاران بدون مرز خواستار آزادی دو خبرنگار آلمانی درایران شده است.
این دو خبرنگار آلمانی ماه گذشته در دفتر وکیل مدافع سکینه محمدی آشتیانی در تبریز بازداشت شدند.
رامین مهمانپرست ، سخنگوی وزارت خارجه گفته است پرونده این دو آلمانی در حال رسیدگی است ولی رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی جرم جاسوسی این دو نفر را محرز و ثابت شده خوانده است. روز گذشته تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی مصاحبه ای با یکی از دو آلمانی بازداشتی را پخش کرد. در این مصاحبه وی ادعا کرد یک فعال سیاسی در خارج کشور او را گمراه و به سفر به تبریز تحریک کرده بود.
سازمان خبرنگاران بدون مرز اعترافات تلویزیونی این دو روزنامه نگار آلمانی را تبلیغات خوانده و اتهام جاسوسی آنها را رد کرده است.
اتحادیه روزنامه نگاران آلمان هم خواستار آزادی این دو نفر شده و اعلام داشته، پوشش موارد نقض حقوق بشر جاسوسی نیست بلکه کسب اطلاعات است.
این دو خبرنگار آلمانی ماه گذشته در دفتر وکیل مدافع سکینه محمدی آشتیانی در تبریز بازداشت شدند.
رامین مهمانپرست ، سخنگوی وزارت خارجه گفته است پرونده این دو آلمانی در حال رسیدگی است ولی رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی جرم جاسوسی این دو نفر را محرز و ثابت شده خوانده است. روز گذشته تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی مصاحبه ای با یکی از دو آلمانی بازداشتی را پخش کرد. در این مصاحبه وی ادعا کرد یک فعال سیاسی در خارج کشور او را گمراه و به سفر به تبریز تحریک کرده بود.
سازمان خبرنگاران بدون مرز اعترافات تلویزیونی این دو روزنامه نگار آلمانی را تبلیغات خوانده و اتهام جاسوسی آنها را رد کرده است.
اتحادیه روزنامه نگاران آلمان هم خواستار آزادی این دو نفر شده و اعلام داشته، پوشش موارد نقض حقوق بشر جاسوسی نیست بلکه کسب اطلاعات است.