۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

  نماد شرافت کارگران

سه سال از بازداشت منصور اسانلو گذشت. سه سال است که او رادر پشت میله های زندان محبوس کرده اند تا آئینه عبرت همه کسانی شود که حقوق شان را طلب می کنند. گناه او و یارانش آن است که پس از سال ها نام سندیکا و مطالبه آن را زنده کردند؛ نامی که پس از سرکوب شدید جنبش کارگری و اخراج، زندان و اعدام صد ها نیروی زحمتکش  در زیر  خاکستر پنهان شده بود. تشکل های شبه کارگری به ناحق جای آنان را گرفته بودند تا خیال حاکمیت از کارخانه ها و محیط های کارگری راحت شود. پتانسیل اعتراضی کارگران برای تغییر وضع موجود و کاهش قدرت دولت در حوزه تنظیم مناسبات کار در مجرایی کنترل شده و کانالیزه مهار گشته بود.
اما سندیکای رانندگان اتوبوس رانی شرکت واحد این آرامش کاذب را به هم زد. فعالیت های حساب شده و رفتار منطقی باعث شد که سندیکا به خواسته اصلی رانندگان شرکت واحد تبدیل شود. اعتصاب سرتاسری اتوبوس ها در تهران، مانور قدرت چشمگیری بود که ارکان حاکمیت را به شدت لرزاند. بعد از آن رویداد دوران ساز، اصحاب قدرت باز به نسخه های قدیمی روی آوردند. اخراج فله ای ، زندان، شکنجه، ترور شخصیت و بگیر و به بند بکار گرفته شد تا موج برخاسته  و رو به رشد شکل گیری تشکل های نمایندگی واقعی کارگری متوقف شود. دستگاه امنیتی کوشید تا با افزایش هزینه ها بر قشر زحمتکشی که معاشش به کار روزانه وابسته است، آنها را منفعل کند. در این میان سنگین ترین برخورد های امنیتی و قضایی با اسانلو شد. اما بر خلاف تصور حاکمیت، خواست سندیکای مستقل در هرم مطلبات کارگران ارتفاع پیدا کرد و به یکی از محور های اصلی هر تجمع اعتراضی کارگری تبدیل شد. حمایت چشمگیر و گسترده نهاد های بین المللی و خارجی کارگری بعدی جهانی به این حرکت بخشید و بر مشروعیت و حقانیت  آن افزود. اسانلو تبدیل به چهره محوری و نمادین این جنبش شد. مقاومت تحسین برانگیز وی همراه با پیوند استوارش با جامعه کارگری وی را سزاوار این جایگاه کرد. حاکمیت بر فشار ها افزود تا وی را به ستوه  بیاورد. انتقال به زندان رجایی شهر، محرومیت وی از خدمات پزشکی، عدم اعطای مرخصی استعلاجی برای درمان چشم  تاوان ایستادگی وی بر سر مواضعش بود.
حاکمیت در تصوری خام می پندارد که شکستن او به معنای خاموش شدن اعتراضات هدفمند و سازمان یافته کارگری است. لذا به تسلیم واداشتن وی تبدیل به ضرورتی استراتژیک برای دستگاه امنیتی کشور شده است. از این رو به اذیت و آزار خودش بسنده نکردند و به سراغ خانواده اش رفتند. عروس بی گناهش قربانی گرو کشی حاکمیت شد.
از طرف دیگر او را در شرایطی سخت در زندان رجایی شهر قرار دادند؛ شرایطی که به هیچوجه متناسب با وضعیت وی نیست که عمل قلب باز انجام داده است و از بیماری های مختلفی رنج می برد. بدن وی تا انجا رنجور و خسته از درد های گوناگون است که  بهداری زندان در نظری کارشناسی اعلام کرده وی قادر به  تحمل کیفر نیست.
حال که او به پایان محکومیتش نزدیک می شود و سرافرازانه حبسش را سپری کرده است، به خدعه دیگری روی آورده اند و پرونده جدیدی برایش گشوده اند. این بار اتهامش ارتباط با گروه های معاند است. بازجویی را هم به خشن ترین جریان یعنی حفاظت اطلاعات سپاه سپرده اند تا بدیوسیله وی را خرد  و وادار به توبه کنند. آخر او وقتی سه سال است در زندان بسر می برد چگونه می توانسته با نیروهای به زعم حضرات  ضد انقلاب ارتباط قرار کند؟ اگر موضوع مربوط به گذشته است چرا در هنگام دادگاه و محاکمه بدان نپرداختند؟
مختومه شدن کارزار تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری، هدفی مهم برای دستگاه امنیتی است. از دید آنان تاثیرات شکل گیری چنین نهادی در تقویت جامعه مدنی و کوتاه شدن قدرت کنترلی دولت زیاد است  و همچنین می تواند روحیه مقاومت را در جامعه گسترش دهد. قدرت خودکامه هر نوع سازمانیافتگی و متشکل شدن اندام واره نیروهای اجتماعی در خارج از کنترل دولت را سم مهلکی می داند که بنیاد اقتدار گرایی را تضعیف خواهد کرد. تجمیع نیروها و بخصوص نیروهای صنفی قدرتی را خلق می کند که اجازه به رفتار خود سرانه نمی دهد. در این صورت نمی توان اطاعت و انضباط را بر جامعه  واقشار اجتماعی تحمیل کرد. سندیکا، اتحادیه  و انجمن های نمایندگی در اقشار مختلف چون کارگران، معلمان، نویسندگان، کارمندان، دانشجویان، پرستاران و روزنامه نگاران باعث ایجاد روحیه جمعی،  افزایش مسئولیت مدنی و آگاهی صنفی شده و قدرت این نیروها را در تعقیب خواسته های شان به شکل تصاعدی زیاد می کند.
 بدیهی است دیگر نمی توان این نیروها را به راحتی سرکوب کرد. حرکت های اعتراضی بازار که با هدایت و سازماندهی اتحادیه های اصناف مدیریت شد به خوبی پتانسیل انها را نشان می دهد. اما چون این تشکل ها از نیروهای بنیانگذار و حامی نظام بودند، لذا توانستند ریشه بدوانند و خود راتثبیت کنند و دولت احمدی نژاد نیز مجبور به امتیاز دهی به آنان شد.
نظام تمامیت خواه، جامعه توده ای را می پسندد که افراد به صورت ذره های جدا از هم باشند تا هم هیچگاه موی دماغ قدرت نشوند و هم در صورت نیاز آنها را در حرکت های مورد نیاز بسیج کند و به شکلی که می خواهد در بیاورد. جامعه ایده ال در منظر مستبدان همانی است که احمدی نژاد روایت کرد. هیچ حزب و گروهی نباشند و همه به صورت بی شکل در خدمت مقام ولایت باشند.
اسانلو باید قربانی شود تا جامعه کارگری سودای دستیابی به سندیکا و نمایندگان مستقل را از ذهنش پاک کند.
اما چنین آرزویی به واقعیت نخواهد پیوست. دیر یا زود دست های حاکمیت پادگانی بالا خواهد رفت و زوال استبداد دینی به نقطه آخر خواهد رسید. متشکل شدن اصناف و گروه های صنفی در قالب سندیکاها و اتحادیه ها امری محتوم  و تغییر نا پذیر است.
آن روز اسانلو و امثال اسانلو که حنبش کارگری قائم به آنها نیست، مزد زحمات و تلاش های شان را خواهند گرفت. اسانلو از تبار بزرگ مردانی است که از کف جامعه برخاستند تا سنت عیاری و خدمت به مردم را زنده نگه دارند. تاریخ این مرز و بوم آراسته به حضور این سرمایه های گرانقدر است که از میان زحمتکشان جامعه برخاستند و فریاد آزادی و عدالت سر دادند.

 

 

 

 مافیای واردات هرساله قیمت محصولات کشاورزی را پایین می‌آورد

طی ۵سال اخیر ۷۳۰ هزار کشاورز بیکار شده‌اند

کلمه:

منبع: آفتاب
قفل شدن منابع بانکی به روی کشاورزان، عدم افزایش خرید تضمینی محصولات کشاورزی متناسب با افزایش نرخ تورم؛ ارزان‌خری تولیدات کشاورزی همچون برنج و گندم و سایر محصولات از کشاورزان به دلایل واهی؛ واردات بی‌رویه و افسار‌گسیخته محصولات کشاورزی خصوصا میوه؛ برنج و شکر و سایر عوامل از جمله
مکانیزاسیون مزارع باعث گریز کشاورزان کشورمان از کشت‌وکار و کاهش ۷۳۰ هزار نفری اشتغال طی ۵ سال اخیر شده است.
آخرین گزارش‌ها و آمارهای مرکز آمار نشان می‌دهد بخش کشاورزی در حوزه اشتغال‌زایی به تدریج پا پس می‌گذارد و روز به روز این بخش استراتژیک کشور نحیف و لاغرتر می‌شود. به‌طوری که شاغلین بخش کشاورزی از حدود ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در سال ۸۴ به ۴ میلیون و ۳۷۰ هزار نفر در تابستان ۸۹ رسیده است و در ۵ سال گذشته ۷۳۰ هزار کشاورز ایرانی بیکار شده‌اند در حالی‌که به استناد آمارهای بانک مرکزی؛ دولت در ۵ سال گذشته بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه کرده و حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی داخلی و خارجی ایجاد نموده است.
کاهش سهم کشاورزی از تسهیلات بانکی
در حالی که باید بر اساس سیاست‌های پولی هر ساله حداقل یک سوم تسهیلات و وام‌های بانکی باید به بخش کشاورزی اختصاص یابد؛ بانک‌ها کمتر از یک‌پنجم معادل ۲۰ درصد تسهیلات بانکی را به کشاورزان می‌دهند و بخش واردات و بازرگانی و مسکن حدود ۷۰درصد وام‌های بانکی را تصاحب می‌کنند که همین امر باعث کاهش قدرت اشتغال‌زایی بخش کشاورزی شده است.
چالش کشاورزان و واردکننده‌ها در فصل برداشت
مافیای واردات هر ساله در فصل برداشت دست به کار می‌شود و با حربه‌های مختلف قیمت محصولات کشاورزی را پایین می‌آورد و کشاورزان مجبور به ارزان‌فروشی محصولات خود می‌شوند. نمونه این رفتارهای مافیا در حال حاضر در محصول برنج دنبال می‌شود به نحوی که طی یک ماه گذشته نرخ برنج در شمال کشور حدود ۳۰درصد کاهش یافته است.
طی روزهای گذشته تحرکات مافیای واردات باعث بی‌اثر شدن ممنوعیت واردات و از سرگیری مجدد واردات برنج شد. در حالی محمد حسین انصاری‌فرد، سخنگوی سابق وزارت جهاد کشاورزی در آخرین روز مرداد با اشاره به توافق دو وزارتخانه جهادکشاورزی و بازرگانی گفته بود، ممنوعیت واردات برنج از نیمه‌مرداد آغاز شده و هرگونه ثبت سفارش به مدت ۴ ماه ممنوع است اما معاون وزیر بازرگانی در تاریخ ۶ شهریور و کمتر از گذشت یک هفته از اظهارات سخنگوی وزارت جهاد کشاورزی در گفت‌و گو با خبرگزرای‌ها گفت: واردات برنج متوقف شده بود اما به دلیل شرایط خاص و برای حفظ بازار و جلوگیری از افزایش قیمت برنج توقف واردات برنج حذف شد
رئیس کل سازمان توسعه تجارت با بیان اینکه واردات با دستگاه‌های تخصصی است در واکنش به اینکه پیش از این اعلام شده بود که واردات برنج متوقف شده است اما چندی پیش اعلام شده که هیچ تواقفی صورت نگرفته است، گفت: در زمانی که من با شما صحبت کردم واردات برنج متوقف شده بود اما به دلیل شرایط خاصی و برای حفظ بازار و جلوگیری از افزایش قیمت برنج توقف واردات برنج حذف شد.
کاهش ۷۳۰ هزار شغل کشاورزی در ۵ سال گذشته
به استناد آمارهای مرکز آمار ایران؛ در سال ۱۳۸۴ حدود ۵ میلیون و ۹۹ هزار و ۹۶۶ نفر در بخش کشاورزی کشور مشغول به کار بودند که این جمعیت معادل ۲۴٫۷ درصد از کل نیروی شغلی، ۲۱٫۴۴ درصد از کل جمعیت فعال و حدود ۹ درصد از جمعیت ۵۶ میلیون و ۸۱۳ هزار نفری بالاتر از ۱۰ سال کشور را به خود اختصاص داده بود.
به گزارش ایلنا، در سال ۱۳۸۵ روند عقب‌نشینی بخش کشاورزی آغاز شد. در این سال شاغلان بخش کشاورزی با ریزش ۲۷۲ هزار و ۷۸۱ نفری به ۴ میلیون و ۸۲۷ هزار و ۱۸۵ نفر برسد که ۲۳٫۲ درصد از کل شاغلان کشور، ۲۰٫۵۶ درصد از جمعیت فعال و حدود ۸٫۳ درصد از جمعیت بالاتر از ۱۰ سال ایران رسید.
در سال ۱۳۸۶ و همزمان با دومین سال از اجرای طرح بنگاه‌های زودبازده به عنوان بزرگترین طرح اشتغال‌زایی دولت نهم، بهبودی نسبی در شرایط شاغلان بخش کشاورزی ایجاد شد به این معنا که روند ریزش نیروهای این بخش کمی کندتر شد. در این سال شاغلان بخش کشاورزی با ریزش ۱۷ هزار و ۶۳۳ نفری به ۴ میلیون و ۸۰۹ هزار و ۵۵۲ نفر رسید که ۲۲٫۸ درصد از کل نیروی شغلی، ۲۰٫۴ درصد از جمعیت فعال و حدود ۸٫۱۲ درصد از جمعیت ۵۹ میلیون و ۲۴۳ هزار نفری بالای ۱۰ سال ایران را تشکیل می‌دادند.
بیشترین کاهش اشتغال کشاورزی در سال ۸۷
شاید بتوان سال ۱۳۸۷ را فاجعه‌ای برای نیروی کار کشاورزی خواند چرا که در این سال آمار فعالان این رشته حکایت از کاهش ۴۶۵ هزار و ۱۷۲ نفری داشت که معادل ۹٫۷ درصد از نیروی کار این بخش در سال ۱۳۸۶ داشت. در این سال ۴۶۵ هزار و ۱۷۲ نفر دیگر از فعالان این بخش از جرگه کشاورزی خارج شدند تا سهم شاغلان بخش کشاورزی از کل نیروی شغلی کشور به ۲۱٫۲ درصد، از جمعیت فعال به ۱۸٫۹۸ درصد و از کل جمعیت بالاتر از ۱۰ سال کشور به ۷٫۲۱ درصد برسد.
افزایش ۳۵ هزار شغل کشاورزی در سال ۸۸
سال ۱۳۸۸ را شاید بتوان نقطه عطفی در روند اشتغال بخش کشاورزی در ۵ سال گذشته دید؛ چرا که در این سال نه فقط نیروهای شاغل در بخش کشاورزی تعدیل نشدند بلکه تا حدودی در این بخش اشتغالزایی صورت گرفت. در این سال جمعیت کشاورزان و فعالان این بخش به ۴ میلیون و ۳۸۰ هزار و ۱۱۲ نفر رسید که نشان‌گر افزوده شدن ۳۵ هزار و ۳۷۲ نفر به جرگه شاغلان این بخش داشت. با این حال به دلیل افزایش نرخ جمعیت فعال کشور در محاسبات مرکز آمار، سهم بخش کشاورزی از تعداد شاغلان به ۲۰٫۹ درصد، از کل جمعیت فعال به ۱۸٫۳۷ و از جمعیت بالای ۱۰ سال ایران به ۷٫۱۵ درصد رسید.
این روند با تغییراتی در فصل بهار ۱۳۸۹ روبه‌رو شد و روند ریزش نیروی کار بخش کشاورزی با سرعت کمتر پیگیری شد به گونه‌ای که تعداد نیروی کار بخش کشاورزی در پایان ۳ ماه نخست سال ۱۳۸۹ با ۱۰ هزار و ۵۴۴ نفر به ۴ میلیون و ۳۶۹ هزار و ۵۶۸ نفر رسید که ۲۱٫۱ درصد از شاغلان کشور، ۱۸٫۰۵ درصد از جمعیت فعال و ۷٫۰۴ درصد از جمعیت آماده به کار ایران رسید.
بیکاری ۷۳۰ هزارکشاورز در ۵ سال ۸۴ تا ۸۹
آمارهای مرکز آمار وضع چندان مناسبی برای بخش کشاورزی ترسیم نمی‌کنند. با وجود افتتاح هزاران واحد تولیدی در بخش کشاورزی طی سال‌های اجرای طرح بنگاه‌های زودبازده از پایان سال ۱۳۸۴ تا روزهای آغازین تابستان ۱۳۸۹، بخش کشاورزی شاهد تراز منفی معادل ۷۳۰ هزار و ۳۹۸ نفر در این بخش بوده است، ضمن اینکه در همین سال‌ها جمعیت بالاتر از ۱۰ سال ایران حدود ۵ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر افزوده شده است و سهم شاغلان این بخش از جمعیت آماده به کار کشور از حدود ۹ درصد به تقریبا ۷ درصد کاهش یافته است.
ترجمان آمار مرکز آمار و سخنان وزیر کشاورزی به‌صورت توامان تنها یک فرضیه را به ذهن متبادر می‌کند که طی سال‌های اخیر، روند مکانیزاسیون در بخش کشاورزی سرعت و شتاب فوق‌العاده‌ای پیدا کرده است که ضمن کاهش مداوم نیروهای شاغل در بخش کشاورزی، به تولید انبوه‌تر محصولات این بخش دست پیدا کرده است، امری که گذری به مزارع کشاورزی، واحدهای دامداری و دامپروری و طیور و نیز بخش شیلات و آبزی‌پروری، سوالات و تردیدهای جدی درباره آن پیش‌روی مسئولان باقی می‌گذارد

 

 

دعوت تاجزاده از کودتاگران برای مناظره:

همه جمع شوید و با اسناد یک ساله تان به اوین بیایید

کلمه:
متن بازجویی های مرا منتشر کنید!
مصطفی تاج زاده  تیم  کودتا را به برگزاری مناظره در صداوسیما یا زندان اوین دعوت کرد. به گزارش کلمه، فخر السادات محتشمی پور با انتشار مطلبی محتوای گفتگوی خود را با این فعال اصلاح طلب منتشر ساخت. طبق این نوشته، مصطفی تاج زاده از نمایندگان اقتدارگراها  خواسته که تمامی اسناد ادعایی یک ساله خود را جمع کنند و او را بدون هیچ سندی از همان زندان تحت الحفظ به صداوسیما ببرند، یا حتی در همان زندان اوین با او مناظره کنند. وی همچنین خواسته است متن ۷ صفحه ای که در بازجویی ها درباره تقلب در انتخابات نوشته است منتشر شود. همچنین تاج زاده در این گفتگو طرح بحث تقلب را ترفند کودتاگران برای انحراف اذهان جامعه از مسائل و گناهان بزرگتر خود دانسته است و پرسیده است اگر جناح حاکم خود را پیروز و بر حق می داند، چرا با تشکیل هیئتی بی طرف به شکایت ها رسیدگی نکرد، و در عوض منتقدین را سرکوب کرد.
سید مصطفی تاجزاده پس از دیدار با همسر خود پس از اطلاع یافتن از پخش فیلمی از او توسط رسانه های دولتی که  مدعی عدم تقلب در انتخابات بود، گفت:  نمی دانم چرا همه گفتار ها و نوشتارهای مربوط به انتخابات در زمان حضور من در زندان منتشر میشود و وقتی بیرون زندان بودم خبری از آن نبود! وی گفت: من حدود ۷ صفحه در مورد تقلب در انتخابات در بازجویی ها نوشته ام که خوب است برای روشنگری متن کامل و بدون تصرف آن را منتشر کنند. وی تأکید کرد که کودتاگران با طرح موضوع تقلب و موارد حاشیه ای می خواهند حواس مردم را از کودتا منحرف و ما را از شکایت منصرف کنند. در حالی که رسیدگی به این شکایت مایه حیات نظام خواهد بود و اگر به شکایت من از جنتی در ده سال پیش رسیدگی می شد، کار به «کودتا» کشیده نمی شد و اگر به این شکایت هم رسیدگی نشود باید فاتحه «انتخابات آزاد» را خواند.
تاجزاده افزود: همه این شلوغ کاری ها و تبلیغات رسانه های دولتی برای این است که کسی سؤال نکند که چرا به اعتراضات رسیدگی نشد بلکه با منتقدین سرکوبگرایانه برخورد شد. چرا روز عاشورا با ماشین از روی پیکر عزاداران رد شدند و آنان را از روی پل به زمین پرتاب کردند و خواهر زاده کاندیدای اصلاح طلبان را به شهادت رساندند. حوادثی که در هیچ کشور دموکراتیکی روی نمی دهد. اگر جناح پیروز خود را برحق می داند پس چرا با تشکیل هیأت بی طرف مورد قبول نامزدهای ریاست جمهوری، نه آقای جنتی و مرتضوی، به همه شکایت ها رسیدگی نشد.
راستی آزمایی حزب پادگانی انتخابات آزاد است!
رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات تأکید داشت، نوار مشفق مشخص کرد که چرا هرگز چنین هیأتی تشکیل نشد. بی شک تشکیل هیأتی بی طرف منجر به زیر سؤال رفتن انتخابات گذشته می شد و همه جنجال ها برای ریشه کنی انتخابات آزاد در آینده است در حالی که «راستی آزمایی» حزب پادگانی انجا انتخابات آزاد است اما چون خود خوب می دانند که اقلیتی کودتاچی هستند، اجازه انتخابات آزاد را نمی دهند و این رابطه برای این اقلیت شکننده چون رابطه جن و بسم الله است.
عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، همچنین در این دیدار کوتاه کابینی مجدانه آمادگی خود را برای مناظره با نمایندگان اقتدارگراها و کودتاگران اعلام کرد و گفت اگر راست می گویند و اعتماد به نفس دارند، همه شان جمع شوند و همه اسناد و مدارک یک ساله شان را بیاورند و مرا نیز از همین زندان بدون هیچ سندی تحت الحفظ به صدا و سیما ببرند تا با آنان مناظره کنم یا این که برای مناظره به اوین بیایند تا ثابت شود چه کسی در این انتخابات و در انتخابات پیشین (مجلس) کودتا کرده و برای انتخابات آتی هم برنامه دارد.
این شاکی از کودتاگران در پایان گفت: در مقالاتم به طور پراکنده در مورد اعترافات مشفق به نمایندگی از تیم کودتا مطالبی نوشته ام که به تناوب منتشر خواهد شد. البته چون این مطالب قبل از انتشار اعترافات بوده بعضی از آن ها نیاز به تغیبر و تکمیل دارد. با این حال امیدوارم توانسته باشم به طور مستند نشان دهم که اقلیتی استبدادطلب در جامعه ما به جنگ رأی و حق مردم رفته اند.
همسر تاجزاده با اظهار تأسف از این که پس از سیزده روز بی خبری روز شنبه موفق به ملاقات حضوری با همسرش نشده، روحیه ایشان را مثل همیشه عالی توصیف کرد ولی گفت نگرانی هایش برای وضعیت جسمی او باقی است و عدم حضور وی و آقای نوری زاد را در بند عمومی، غیر طبیعی و مشکوک دانست. وی گفت ایشان باید هر روز تماس تلفنی داشته باشند و ملاقات هایشان منظم باشد. هرچند که اعتراض اصلی به زندانی بودن آنان است و این قضیه تا آزادی بدون قید و شرطشان قابل پیگیری است.


نامه شیرین عبادی به کمیسر عالی‌ حقوق بشر ملل متحد در مورد وضعیت سحرخیز

همزمان با ارسال نامۀ روزنامه نگار دربند، عیسی سحرخیز، به دبیر کل سازمان ملل، شیرین عبادی فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، با ارسال نامه ای به کمیسر عالی‌ حقوق بشر سازمان ملل متحد، وضعیت وخیم و نگران کنندۀ موکل خود را شرح داده و خواستار اقدام عملی در این زمینه گردید.
عیسی سحرخیز، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بازداشت و در جریان بازجویی‌ها و پس از ضرب و شتم فراوان، دچار شکستگی دنده، عوارض قلبی، نوسان شدید فشار خون، بی‌حسی دست و پا و عوارض دیگر گردید و بعد از تبعید به زندان گوهردشت نیز، تقاضاهای مکرر برای معاینه وی توسط پزشک قانونی، تایید شکستگی ها و معالجه وی، تاکنون بی‌پاسخ مانده‌ است.
به گزارش منابع خبری جرس، شیرین عبادی در نامه خود به پیلای (کمیسر عالی‌ حقوق بشر سازمان ملل متحد)، خاطرنشان کرده است :
"موکل اینجانب، عیسی سحر خیز، روزنامه نگار ایرانی- متعاقب اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران- در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۲ بدون رعایت تشریفات قانونی دستگیر شد. وی هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت تا حدی که منجر به شکستگی دنده و جدا شدن استخوان قسمت چپ سینه و صدمه تاندون شانه‌ چپ و..... شد که مراتب نیز مورد تأیید پزشکان زندان قرار گرفته و در پرونده منعکس است و به علت عدم درمان بموقع و صحیح نقص عضو نیز ایجاد شده است.
دستگیری عیسی سحر خیز و شیوه رفتار با وی که متاسفانه منجر به نقص عضو وی نیز شده است، نه تنها مغایر با کنوانسیون‌های بین المللی حقوق بشر است که حکومت ایران به آنها ملحق شده و متعهد اجرای آن شده است، بلکه مخالف با نص صریح قوانین مصوب جمهوری اسلامی ایران- از جمله قانون اساسی‌ و قانون آئین دادرسی کیفری- نیز می‌‌باشد و از آنجایی که متاسفانه قوه قضائیه ایران ناتوان از اجرای عدالت است، نه تنها به شکایت موکل من رسیدگی نکرده بلکه طرح چنین شکایتی موجب فشار و سختگیری‌های بیشتری نیز به وی شده است، از جمله با وجود تاکید پزشکان زندان، با مرخصی استعلاجی وی حتی با تودیع وثیقه، نیز مخالفت می‌‌کنند و در نتیجه اخیرا با تشدید بیماری و آسیب دیدگی ستون فقرات ایشان قادر به راه رفتن نبوده و اجبارا از ویلچر استفاده می‌‌کند.

 

تجمع معلمان خرید خدمتی در مقابل مجلس

خبرگزاری هرانا - تعدادي از معلمان چند استان كشور از جمله استان هاي سمنان رشت و آذربايجان شرقي به نمايندگي از حدود 120 هزار معلم بازخريد شده در سراسر كشور؛ صبح امروز يكشنبه هفتم شهریورماه در مقابل ساختمان مجلس شوراي اسلامي تجمع كردند.
يكي از اين معلمان در گفت وگو با فارس در اين باره گفت: آموزش و پرورش در سال هاي اخير پس از طي مراحل گزينش و مصاحبه اقدام به استخدام قرار دادي حدود 120 هزار معلم كرده بود كه اخيرا به همه آنها اعلام كرده كه ديگر نمي توانند به كار خود ادامه دهند.
اين معلم معترض ادامه داد: امروز هم حدود 50 نفر به نمايندگي از 120 هزار معلم اخراجي سراسر كشور در مقابل مجلس تجمع كرديم تا نمايندگان در اين زمينه به ما كمك كنند.
وي در ادامه افزود: آموزش و پرورش دليل اخراج ما را برگزاري آزمون و استخدام مجدد معلمان اعلام كرده است.
عدم تمدید قرارداد این معلمان در حالی صورت گرفته که ايشان مي‌گويند آموزش و پرورش می خواهد به جای آنها از ذخیره‌های آزمون استخدامی استفاده کند.
هفته پیش نیز تعدادی از این معلمان خرید خدمتی در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده بودند.

 

 

بررسی اقدام موثرتر کشورهای اروپایی در برابر نقض حقوق‌بشر در ایران

در پاسخ به نامه وزیر خارجه فرانسه به کشورهای اتحادیه اروپا پیرامون "ضرورت اقدام عاجل جهت برطرف ساختن وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران"، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خاطرنشان کرد او هم در دغدغه‌های فرانسه درباره مسائل مربوط به حقوق بشر در ایران شریک است.
روز جمعه پنجم شهریور ماه، وزیر امور خارجه فرانسه، از 27 کشور عضو اتحادیه اروپا خواسته بود تا طی اقدامی مشترک، تدابیری جدید علیه نقض حقوق بشر در ایران اتخاذ کرده و در صورت لزوم، از ابزار مجازاتهای بین المللی علیه دولت جمهوری اسلامی استفاده نمایند.

برنار کوشنر طی این نامه که به نمایندۀ عالی سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا نیز ارسال شده، خواستار بررسی تدابیر لازم برای واداشتن حکومت ایران به توقف نقض حقوق بشر شده است.

به گزارش یورو نیوز، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز، در پاسخ به نامه وزیر خارجه فرانسه نوشته است که او هم در دغدغه‌های کوشنر درباره مسائل مربوط به حقوق بشر در ایران شریک بوده و معتقد است زمان آن فرار رسیده که اعضای اتحادیه اروپا بطورجمعی مجازاتهای قرون وسطایی در ایران را رد کنند.

کاترین اشتون همچنین خاطرنشان ساخته است "مقامات اتحادیه اروپا بی سرو صدا در حال اقداماتی در این زمینه در تهران هستند" که اگر نتیجه‌بخش نباشد، نوشتن نامۀ جمعی از طرف دول اروپایی به مقام‌های ایران توصیه می شود. خانم اشتون همچنین گفته است در مورد چنین موضوعی مهم، لازم است اتحادیه اروپا استراتژی موثرتری اتخاذ کند.

وزیر خارجۀ فرانسه در نامه خود به نمایندۀ عالی سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا، یادآور شده است که از یک سال پیش هزاران نفر در ایران تنها به خاطر شرکت در تظاهرات خیابانی، نوشتن و ابراز عقیده، دستگیر و زندانی و شکنجه و در مواردی حتی اعدام شده‌اند و طی همین مدت، روشنفکران، روزنامه‌نگاران و هنرمندان ایرانی ناگزیر از ترک کشورشان برای مهاجرت به اروپا بوده‌اند و اینک انتظار دارند که اروپا واکنشی بسیار قوی‌تر علیه ستم‌هایی که به آنان شده از خود نشان بدهد.

در نامه‌ی کوشنر آمده است: "ضروری است که اتحادیۀ اروپا از خلال ابتکارهای جدید خود به مقامات ایران یادآوری کند که همانند پروندۀ اتمی این کشور، تلاش آنان برای بستن درهای کشور به روی خارج هزینه ای دارد که تنها زمانی رفع خواهد شد که رهبران ایران رفتاری مسئولانه‌تر و منطبق‌تر با تعهدات بین‌المللی‌شان در زمینۀ حقوق بشر انتخاب کنند."

وزیر خارجۀ فرانسه سپس از شورای اروپا خواسته است که فعالیت‌هایش را در این زمینه از سرگیرد تا علیه همۀ کسانی که در ایران سرکوب را سازمان می دهند تدابیری جدید اتخاذ کند.

کوشنر در نامۀ خود پیشنهاد کرده است که اجلاس وزرای خارجۀ کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا در دهم و یازدهم سپتامبر، فرصتی برای مباحثۀ فراگیر دربارۀ اقدامات اروپا در دفاع از حقوق بشر در ایران باشد.

منبع: رادیو فرانسه


دو شهروند سقزی بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - دو شهروند سقزی به نام‌های هیوا معتمدی و کمال الهی توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، این دو نفر که اواخر مردادماه بازداشت شده‌اند روز پنج شنبه از بازداشتگاه اطلاعات به زندان مرکزی سقز منتقل شدند و آخرین خبرحاکی از این است که این افراد به "همکاری با گروه های کردی مخالف نظام" متهم شده‌اند.
هم‌چنین لقمان احمدیان شهروند سقزی که چندی پیش از سوی ماموران دولتی بازداشت شده بود با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است.

 

بازداشت مژگان عبادی شهروند بهایی ویلاشهر اصفهان

خبرگزاری هرانا - صبح روز چهارشنبه 3 شهریورماه مژگان عبادی شهروند بهایی در منزلش واقع در ویلاشهر اصفهان بازداشت و کامپیوتر و موبایل شخصی وی ضبط شد.
وی سپس در طی تماس تلفنی خبر بازداشت خود را به خانواده اش اعلام میکند و هم اکنون در زندان دستگرد اصفهان در بازداشت به سر می برد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، هم چنین در ادامه بازداشت دیگر شهورندان بهایی ویلاشهر. روز چهارشنبه سوم شهریور ماه قرار بازداشت بیست روزه فراز روحی و ژینوس جوشنیان و نسیم روحی به اتمام رسید که با این وجود تنها موفق به ملاقات 15 دقیقه ای با خانواده هایشان شدند و با وجود دادن تعهد عدم آموزش همچنان در بازداشت به سر می برند. به نظر می‌رسد علت بازداشت این افراد، انجام فعالیت‌های اجتماعی در روستای قله موسی‌خان باشد.
این چهار فعال اجتماعی هم‌اکنون در زندان دستگرد اصفهان نگهداری می‌شوند.
فشار بر جامعه بهایی در ایران در حالی ادامه می‌یابد که به گفته‌ی سخنگوی این جامعه، در حال حاضر حدود 47 نفر از پیروان این آیین در زندان‌های ایران به سر می‌برند و هفت مدیر پیشین جامعه بهایی در ایران با حکم سنگین 20 سال حبس روبرو شده‌اند.

 

 

مختار اسدی و محمود باقری پس از دوماه با خانواده های خود ملاقات کردند

خبرگزاری هرانا - محمود باقری و مختار اسدی، دو تن از اعضای در بند کانون صنفی معلمان ایران روز پنج شنبه چهارم شهریور ماه موفق به ملاقات با خانواده های خود شدند.
همسر محمود باقری در گفتگوی کوتاهی با گزارشگر هرانا با اعلام این خبر گفت که همسرش از شرایط روحی مساعدی برخوردار بود و با توجه به گذشت قریب به دوماه از بازداشت موقت ایشان بایستی دید که مسئولان تصمیم بر آزاد کردن وی دارند و یا قرار بازداشت را تمدید می نمایند.
این دو فعال صنفی که در بند 209 زندان اوین محبوس اند و به تازگی از سلول انفرادی خارج شدند، از زمان بازداشت تاکنون موفق به ملاقات با خانواده ی خود نشده بودند.
محمود باقری روز هشتم تیرماه، پس از احضار به حراست منطقه چهار اداره‌ی آموزش و پرورش شهر تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
مختار اسدی نیز که هفتم تیر ماه در کرج بازداشت شد، آموزگاری است که به تازگی دو سال تبعید را پشت سر گذاشته و متآهل و دارای دو فرزند است.

 


زندان در تبعید! دور تازه فشار بر زندانیان بند 350

خبرگزاری هرانا - تبعید زندانی های سیاسی اوین به دیگر زندان های کشور ، فشار بر زندانیان سیاسی را وارد فاز تازه ای کرده است.
به گزارش کلمه، در دو هفته اخیر حداقل شش زندانی سیاسی از بند 350 اوین به زندان های رجایی شهر، گنبدکاووس و زنجان منتقل شده اند. مجید توکلی، احمد کریمی و حامد روحی نژاد از جمله این زندانیان هستند.

زندانیان بدون اطلاع خانواده و وکلای مدافع خود به زندان های دیگر انتقال پیدا کرده اند.تعدادی دیگر از خانواده های زندانیان این بند نیز در هراس تبعید عزیزان شان به سر می برند .تداوم قطع تلفن های بند 350 به این نگرانی ها افزوده است.
به گفته شماری از زندانی های بند 350 اوین مسوولان این بند به آن ها گفته اند که روند این تبعیدها همچنان ادامه خواهد شد، موضوعی که فشار روحی و روانی زیادی را برای زندانیان بند 350 اوین بوجود آورده است.
رنج های مضاعف زندان در تبعید
زندان توام با تبعید رنج مضاعفی را بر زندانی و خانواده اش وارد می کند.زندانی فشار مضاعفی را تحمل می کند چرا که از دوستان و یارانی که همچون خودش زندانی سیاسی و عقیده هستند، دور می شود و از سوی دیگر به میان زندانیانی نا آشنا با جرائم عادی منتقل می شود.
تبعید زندانیان سیاسی برای گذراندن دوران محکومیت به شهرهای دور از محل زندگی شان همچنین دشواری های زیادی را برای خانواده ها بوجود می آورد.خانواده ها به دلیل دوری راه ناگزیز از ملاقات هفتگی با عزیزان شان صرف نظر می کنند و با فاصله زمانی بیشتری فرزندان خود را ملاقات خواهند کرد که این اتفاق هم بر زندانی فشار روحی وارد می کند و هم بر خانواده ها.
تبعید زندانی علاوه بر فشارهای روحی مضاعف برای زندانی و خانواده اش آثار دیگری نیز برای خانواده زندانیان دارد ،تحمیل هزینه های سنگین مادی برای انجام سفرهای مکرر به شهری که زندانی برای گذراندن دوران محکومیتش به آن منتقل شده ،از جمله این آثار منفی است.
انتقال زندانیان سیاسی برای هم بندانشان نیز فشار روحی و روانی مضاعف را به همراه می آورد ،از یکسو آنها را از زندانیانی که پس از ماه ها هم بند بودن، به یکدیگر انس گرفته اند ،دور می کنند و از دیگرسو دل نگرانی برای زندانیان تبعید شده، آنها را دچار فشار روحی می کند.
نقل و انتقال زندانی های همچنین به عنوان یک اهرم فشار همیشه بالای سر زندانی است که هرلحظه ممکن است چنین سرنوشتی نیز در انتظار دیگر زندانیان باشد و این تهدید مداوم ، دوران حبس را برای آن ها و خانواده هایشان با اضطراب و دلهره همراه می کند.
ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و همسر بهمن احمدی امویی (یکی از زندانیان سیاسی محبوس در بند 350) در تازه ترین یادداشت وبلاگی اش به توصیف آثار روحی انتقال زندانیان پرداخته و در بخشی از یادداشت خود نوشته است:
"تلفن های بند 350 هنوز قطع است اما من می توانم تصور کنم الان بهمن و بقیه زندانی های این بند چه حسی دارند ،می دانم که چقدر به خاطر تبعید دوستان شان غمگین اند. بهمن قبلا تعریف کرده بود وقتی یکی از زندانی ها را بردند چقدر همه غمگین شده و تا روزها فضای بند خیلی بهت زده و پر ازغم بوده است."
چه کسانی تبعید شده اند؟
مجید توکلی، فعال دانشجویی یکی از زندانیان تبعید شده است .وی در 30 دی ماه 1388 از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی و 5 سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شده است .وی یکی از هفده زندانی بند 350 بود که در اعتراض به شرایط نامناسب بند 350 دست به اعتصاب غذای دو هفته ای زد .وی پس از پایان اعتصاب غذا به زندان رجایی شهر منتقل شد.چند روز پیش او فرزاد مدد زاده ،یکی دیگر از زندانیان این بند به رجایی شهر منتقل شده بود.
.
احمد کریمی، یکی از زندانیان سیاسی بند 350 یکی دیگر ازافرادی است که به زندان گنبدکاووس منتقل شده و باید دوران محکومیتش را در زندانی در این شهر و دور از خانواده اش بگذاراند.خانواده کریمی از نظرمالی در سطح پایینی قرار دارند و در یکی از مناطق محروم جنوب شهر تهران زندگی می کنند. رفت و آمد برای مادر سالخورده اش به شهری دور از محل زندگی شان از نظر روحی و جسمی بسیار طاقت فرسا ست.

حامد روحی نژاد
نیز برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان زنجان منتقل شده است .خانواده روحی نژاد در شرایطی مشابه از نظرمالی با همان مشکلات خانواده کریمی مواجه هستند .با این تفاوت که شرایط برای این زندانی و خانواده اش به خاطر ابتلا به بیماری ام .اس به مراتب سخت تر و نگران کننده تر است.
حامد روحی نژاد دانشجوی رشته فلسفه، از یکسال بیش تاکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در زندان اوین نگهداری می شود و از حق داشتن حتی یک روز مرخصی استعلاجی نیز محروم بوده است.
وی در دادگاه های نمایشی حوادث پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود که نهایتاْ این حکم در دادگاه تجدید نظر به 10 سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت.
روحی نژاد مبتلا به بیماری ام اس است و به گفته خانواده اش بخشی از اندام های عصبی بدنش نیز به خاطرعدم رسیدگی پزشکی طی این مدت در زندان فلج شده، وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شودد تا جایی که وی درصد بالایی از بینایی چشمانش را از دست داده و یکی از دستانش نیز از کار افتاده است.
رضاخادمی نیز از نظر شرایط خانوادگی تفاوت چندانی با کریمی و روحی نژاد ندارد. وی به تازگی از بند 350 به زندان رجایی شهر منتقل شده است.
جمشید صادق حسینی از کارمندان سازمان تولید انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از زندانیانی است که به اتهام جاسوسی بازداشت و به حبس ابد محکوم شده بود، نامبرده از بند امنیتی 350 زندان اوین به اندرزگاه ۲ زندان رجایی شهر منتقل شد. وی و وکلای مدافعش این اتهام را رد کرده اند.
بند 2 زندان رجایی شهر مخصوص زندانیان با جرایم قتل و سرقت های مسلحانه است.

مجید دری و ضیا نبوی در انتظار تبعید
مجید دری، فعال دانشجویی دربند که هم اکنون در بند 350 زندان اوین به سر می برد به شش سال حبس قطعی محکوم شده است. حبسی که قرار است پنج سال از آن ر ا مجید در تبعد بگذراند. تبعید در زندان ایذه.
وی یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده بند 350 اوین است که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند 350 برای دو هفته است به اعتصاب غذا زد.
این دانشجوی دربند در سال 86 و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه ابتدا چندین ترم از تحصیل تعلیق و سپس نیز از ادامه تحصیل محروم شد.
وی در سال 87 و با همراهی سایر دانشجویان محروم ازتحصیل که به دانشجویان ستاره دار معروف شده اند. شورای دفاع از حق تحصیل را تشکیل دادند.
در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و پس ازآنکه رئیس جمهوری وقت، محمود احمدی نژاد وجود دانشجویان ستاره دار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای شورا در تجمع های اعتراض آمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد شرکت کرد تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند. دانشجویانی که بیهوده از حق تحصیل محروم شده اند.
دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی در حالی در سوم آذر ماه سال 88 برگزار شد که این دانشجو با اتهام هایی از جمله محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی به یازده سال زندان محکوم شد .که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس کاهش پیدا کرد . اما حکم تبعید وی به زندان ایذه همچنان باقی مانده است.
وی در طول 13 ماه بازداشت خود نامه ها و درخواست ها ی متعددی را برای مراجع قضایی از طریق خانواده خود ارسال کرده است اما تاکنون پاسخی از طرف مسولان به آنها داده نشده است..
این روزها و پس از اجرای حکم زندان توام با تبعید چند زندانی سیاسی بند 350، نگرانی خانواده اش در این زمینه افزایش یافته است.
خانواده مجید دری خواستار رسیدگی و تجدید نظر در این حکم هستند و از دادستان تهران می خواهند که تقاضای آنها را برای عدم انتقال فرزندشان به زندان ایذه بپذیرد.
خانواده دری در کرج زندگی می کنند و انتقال وی به زندان ایذه ،دشواری های زیاد روحی و مالی را برای آنها در باره ملاقات با فرزندشان ایجاد خواهد کرد.
ضیا نبوی یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که حکم زندان توام با تبعید در زندان ایذه برایش صادر شده است.
وی فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه نوشیروان بابل، دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در تابستان سال گذشته و پس از حوادث انتخابات دهم بازداشت و روانه زندان اوین شد. این دانشجو که بیشتر به خاطر دفاع از حق تحصیلش و به دلیل شرکت در تجمع های اعتراضی که در زمان انتخابات به این منظور تدارک دیده شده بود بازداشت شده بود، به یازده سال حبس قطعی در ایذه محکوم شده است.
او در دادگاه بدوی به ریاست قاضی پیر عباسی با حکم عجیب پانزده سال حبس روبروشد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یازده سال کاهش یافت . هر چند اجرای بخشی از حکم این دانشجو به زندان ایذه موکول شده است. حکمی که ضیا و خانواده اش به شدت به آن اعتراض دارند و از دادستان تهران می خواهند که نگذارد چنین حکمی اجرا شود چرا که خانواده او در شمال کشور زندگی می کنند و زندان ایذه در جنوب کشور قرار دارد و رفت و آمد به آن برای ملاقات فرزندشان تقریبا .محال است.
نبوی نیز یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده بند 350 بود که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند 350 برای دو هفته است به اعتصاب غذا زد.

 

30 هکتار از جنگل های کاج گلستان در آتش سوخت

خبرگزاری هرانا - بر اثر آتش سوزی در جنگل های روستایی ترجنلی مینودشت 30 هکتار از جنگلهای کاج این منطقه طعمه حریق شد.
به گزارش خبرنگار مهر، همراه با وزش ملایم باد آتش سوزی در جنگل روستای ترجنلی مینودشت به وقوع پیوست.
دود ناشی از این آتش سوزی، که بر اثر وزش باد لحظه به لحظه شدت پیدا می کرد تا چندین کیلومتر فضای اطراف را پوشانده بود.
گفتنی است این آتش سوزی که صبح امروز حدود 30 هکتار از جنگل های کاج این منطقه را فراگرفته بود پس از چند ساعت تلاش و کوشش عوامل و نیروهای منابع طبیعی، مأموران انتظامی این شهرستان و همکاران نیروهای مردمی مهار شد.
تاکنون گزارشی از میزان خسارت وارده شده از سوی مسئولان امر ارائه نشده است.
گلستان 430 هزار هکتار جنگل دارد.

 

 

وضعیت نامعلوم یك نوكیش مسیحی بازداشت شده در اهواز

خبرگزاری هرانا  - از وضعیت "نشان سعیدی" از نوکیشان مسیحی اهواز که بیش از یک ماه است در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برد و هیچ اطلاعی در دست نیست.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آقای نشان سعیدی 37 ساله مورخ دوم مردادماه سال جاری، ساعت 9 شب در منزل مسكونی خود كه با همسر و دختر خردسالش در آن اقامت دارد مورد هجوم ماموران لباس شخصی اداره اطلاعات خوزستان قرار گرفت. ماموران ضمن تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی نامبرده با توهین و ضرب و شتم، او را به همراه همسر و فرزندش از خانه خارج كردند و گفته شده كه آنان را به بازداشتگاه "چهارشیر" اهواز منتقل نموده اند.

همسر آقای سعیدی و دختر شش ساله اش ساعاتی بعد از نیمه شب پس از یك بازجوئی سخت و طولانی آزاد می شوند اما تاكنون هیچ گونه اجازه تماس یا ملاقاتی به نشان سعیدی داده نشده است.

ماموران امنیتی هم چنین ضمن "مرتد" خواندن همسر این نوکیش مسیحی وی را تهدید كرده اند كه شما شایستگی نگهداری فرزندتان را ندارید و در صورت ادامه فعالیت مذهبی صلاحیت نگهداری به عنوان والدین کودک را از دست خواهید داد.

آن ها هم چنین اتهام "ضد انقلاب" و "اقدام علیه امنیت ملی" را به آنان نسبت داده و گفته اند شما مردم را به سوی اسرائیل هدایت می كنید.

 

 

محبوبه کرمی، فعال حقوق زنان به چهار سال حبس محکوم شد

خبرگزاری هرانا - محبوبه کرمی، فعال حقوق بشر از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی، به تحمل چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، اتهامات خانم کرمی "عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" و "نشر اکاذیب" عنوان شده است.
محبوبه کرمی در جلسه ی محاکمه ی خود تنها از اتهام "نشر اکاذیب" مبرا شده و برای عضویت در "مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" به تحمل دو سال حبس و به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" نیز به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم شده است.
شایان ذکر است که مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش تر با صدور بیانیه های متعددی ضمن رد اتهامات وارده، این محکومیت ها را فاقد وجاهت، مصداق و زمینه حقوقی خوانده بود.

این فعال حقوق بشر در گفتگویی ضمن تاکید بر اینکه هیچ یک از اتهامات وارده را نمی پذیرد گفت: "من و وکیل پرونده ام در مدت قانونی به این حکم اعتراض خواهیم کرد.
محبوبه کرمی فعال سرشناس زنان، مسئول سابق کمیته ی زنان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بوده است که در یورش سازمان یافته به فعالان حقوق بشر در 11 اسفند ماه بازداشت شد، وی در طی دوران بازداشت شش ماهه که 80 روز از آن را در بند 2 -  الف زندان اوین بسر برده از بیماری روحی و جسمی به شدت رنج برده است.

 

 

مجلس شورای اسلامی سقف مهریه را تعیین کرد

خبرگزاری هرانا - یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه ماده 24 لایحه حمایت از خانواده به بحث مهریه متعارف و غیر متعارف می‌پردازد، گفت: بر اساس این لایحه، مهریۀ متعارف تا سقف ده میلیون تومان تعیین شده است.
به گزارش ایلنا، داریوش قنبری با اشاره به ماده 22 لایحه حمایت از خانواده و مطرح کردن ازدواج موقت اظهار داشت:‌ اگر چه ازدواج موقت یک حق شرعی است ولی نمی‌تواند منجر به تشکیل خانواده و استحکام بنیان آن شود.
وی در ادامه افزود: ازدواج موقت مشکل جوانان در آستانه ازدواج را حل نمی‌کند و باید تلاش کنیم تا شرایط دشواری برای ازدواج موقت تعیین شود تا تمایل به آن در جامعه کم شود.
این نماینده مجلس با اشاره به مطرح شدن بحث تعدد زوجات در ماده 23 لایحه حمایت از خانواده عنوان کرد: ازدواج مجدد در شرع به رسمیت شناخته شده است ولی شرایطی مانند توانایی برقراری عدالت برای آن تعیین شده است که به منظور محدود کردن حق مرد برای ازدواج مجدد است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ادامه داد: قانونگذار باید حق ازدواج مجدد را به شکل محدود و در شرایط خاص در نظر بگیرد تا هر مردی به ازدواج مجدد فکر نکند.

تشویق جوانان به ازدواج، مهم‌تر از تلاش برای ثبت ازدواج موقت است
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه باید برای تشویق جوانان به ازدواج تلاش کرد، گفت: هم‌اکنون تشویق جوانان به ازدواج مهم‌تر از ثبت ازدواج موقت است.
قنبری با اشاره به ماده 24 لایحه حمایت از خانواده تصریح کرد: این ماده مبحث مهریه متعارف و غیر متعارف را مطرح می‌کند و بر اساس آن مهریه متعارف تا سقف 10 میلیون تومان تعیین شده است.
این نماینده مجلس با بیان اینکه در پرداخت مهریه غیر متعارف الزام قانونی چندانی وجود ندارد، اظهار داشت:‌ این ماده می‌تواند موجب تشویق طلاق در جامعه شود.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس رواج مشوق‌های قانونی برای ازدواج موقت را موجب رواج آن در جامعه دانست و عنوان کرد: البته تمایل به ازدواج موقت به سطح فرهنگ،‌ آگاهی و تحصیلات افراد بستگی دارد.
قنبری با بیان اینکه هم‌اکنون کاهش تمایل جوانان به ازدواج مشکل اساسی جامعه است، عنوان کرد"مواردی که در لایحه حمایت از خانواده مطرح شده است نیازهای جامعه امروزی نیست."

 

 

تداوم تلاش فعالان حقوق بشر برای نجات یک زندانی اعدامی

خبرگزاری هرانا  - تلاش های فعالین حقوق بشر برای نجات جان یک زندانی اعدامی که بیست و یک سال است در زندان رشت محبوس است، ادامه دارد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در پی استمداد فریدون نایب جعفری که 21 سال است به اتهام قتل به اعدام محکوم شده است و بدون هیچ گونه مرخصی در زندان به سر می برد، فعالین حقوق بشر تاکنون موفق به جمع آوری 12 میلیون تومان از دیه ی وی شده اند. یک فعال حقوق بشر به گزارشگر هرانا گفت : برای نجات جان این زندانی تلاش های در حال انجام است و موفق به جمع آوری 12 میلیون تومان شده ایم و امید داریم که با انتشار این خبر و مشارکت سایر هموطنان با جمع آوری 8 میلیون تومان دیگر این زندانی را که از سن جوانی تا میانسالی در زندان بوده است را نجات دهیم.

فریدون نایب جعفری که متولد سال 1347 است، در سن 21 سالگی و در سال 1368 طی یک نزاع، ناخواسته موجب مرگ یک مرد به نام حسین هزاردستان شده است.

نایب جعفری که هم اکنون 42 سال سن دارد در طی این مدت کلیه بستگان خود را از دست داده است و تنها خواهرش که در شهر قزوین زندگی می کند پیگیر پرونده اوست که قادر به تامین دیه نیست.

 

تغيير محتواي برخي دروس علوم انساني براساس مباني اسلامي

خبرگزاری هرانا - جذب اساتید از طریق هیأت مركزی جذب، یكی از گام‌های اساسی برای اصلاح روند جذب اساتید در دانشگاه‌ها است و متون نیز به‌ویژه در علوم انسانی در حال بازنگری است و به تدریج تعدادی از واحدهای درسی از رشته‌های مهم علوم انسانی براساس مبانی اسلامی تغییر محتوی پیدا خواهند كرد.
نشست مشترك دانشجويان عضو تشكل‌هاي اسلامي دانشجويي با وزير علوم، وزیر علوم از ابلاغ آئین‌نامه انتقال دانشجویان در مهرماه، آغاز برگزاری آزمون پذیرش متمركز دكترا در بهمن ماه سال جاری و تغییر محتوای برخی دروس علوم انسانی دانشگاه‌ها خبر داد.
دانشجو با بيان اينكه ماموريت دانشگاه‌ها تربيت انسان‌هايي منطبق با معيارهاي اسلامي است، گفت: بايد بستر و شرايط براي انجام بهينه ماموريت دانشگاه‌ها فراهم شود و دانشجويان ارزشي مي‌توانند در ايجاد اين بسترها و فضاها براي تقويت ارزش‌هاي معنوي در دانشگاه‌ها موثر باشند.
وي اساتيد و متون درسي را از اركان اسلامي شدن دانشگاه‌ها دانست و در پاسخ به گلايه دانشجويان از نحوه پذيرش اعضاي هيات علمي در دانشگاه‌هاي متفاوت و اعمال سلايق سياسي در گروه‌هاي آموزشي دانشگاه‌ها به جاي مسايل علمي و عقيدتي، افزود: جذب اساتيد از طريق هيات مركزي جذب، يكي از گام‌هاي اساسي براي اصلاح روند جذب اساتيد در دانشگاه‌ها است و متون نيز بويژه در علوم انساني در حال بازنگري است و به تدريج تعدادي از واحدهاي درسي از رشته‌هاي مهم علوم انساني براساس مباني اسلامي تغيير محتوي پيدا خواهند كرد.