جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با نزدیک شدن به سالگرد انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری سال گذشته با صدور بیانیه ای ،ضمن شرح دردها و رنج های خود و عزیزانشان در یکسال گذشته نوشته اند که افق روشنی از چگونگی برخورد حاکمیت با زندانیان سیاسی دیده نمی شود . بسیاری از آنها را با احکام سنگین در زندان نگه داشته اند. برخی را به بهانه هایی که هنوز برای ما روشن نیست به زندان های مخوف و هولناکی چون رجایی شهر فرستاده اند.
متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته ، به این شرح است :
ملت بزرگ ایران
یک سال از بازداشت همسران ، پدران و فرزندانمان می گذرد . در این یک سال همه ما خانواده های زندانیان سیاسی ، رنج ها و سختی های بسیاری را متحمل شده ایم . سختی ها و رنج هایی که بخشی از آن را با ملت ایران در میان گذاشتیم و بخش مهم آن را برای خود و خلوت خود و باز گو کردن با خدای خود . چه او از هر چیز به ما نزدیک تر و از هر کس به امور آگاهتر است .
امروز که این نامه را برای ملت ایران می نویسیم به همان اندازه روز نخست دستگیری عزیزانمان ، نگران و رنجور هستیم . افق روشنی از چگونگی برخورد حاکمیت با زندانیان سیاسی دیده نمی شود . بسیاری از آنها را با احکام سنگین در زندان نگه داشته اند . برخی را به بهانه هایی که هنوز برای ما روشن نیست به زندان های مخوف و هولناکی چون رجایی شهر فرستاده اند و عده ای معدود را با وثیقه های چند صد میلیون تومانی به مرخصی فرستاده اند . مرخصی هایی که گاه از زندان سخت تر و جانکاه تر است . همه ما در بلاتکلیفی به سر می بریم . پرسش های بسیاری ذهن ما را به خود مشغول کرده و قادر به یافتن پاسخی برای آنها نیستیم . چرا که حاکمیت و قوه قضائیه برای این پرسش ها پاسخی قانع کننده ، روشن و شفاف ندارد .
چرا فرزندانمان را بازداشت کرده اید؟ چرا آنها را در دادگاه های نمایشی حاضر کردید و کمترین اعتنایی به دفاعیات آنها و موکلانشان نشده است ؟ چرا آنها پس از ماه ها هنوز قادر به ملاقات با وکلایشان نیستند . چرا وکلای آنها از روند بررسی پرونده و نوع اتهام شان بی خبرند؟ چرا برای ماه ها آنها را در انفرادی نگه داشته اند و با چشمان بسته مورد بازجویی های خشن و خسته کننده قرار گرفته اند؟ چرا برای آنها احکامی صادر شده که خود قضات صادر کننده احکام اولیه نیز پس از تائید آن احکام در دادگاه های تجدید نظر ، اظهار تاسف می کنند و می گویند ما با این تصور که احکام صادره در دادگاه تجدیدنظر شکسته خواهد شد ،چنان احکام سنگینی صادر کردیم؟
آیا نباید جرم با مجازات هماهنگی داشته باشد ؟ این هماهنگی که یکی از ابتدایی ترین اصول قضائی است را باید در کدامین حکم دید ؟ احکام چندین ساله و اعدام ؟ وثیقه های های چند صد میلیون تومانی و بلاتکلیفی های طولانی و طاقت فرسا؟چرا باید بازجوها بر قضات و بازپرس ها مسلط باشند ؟ چرا کمترین استقلالی در قوه قضائیه دیده نمی شود ؟
ما مدتها براین باور بودیم که قوه قضائیه محل رجوع مظلومان و داد ستاننده از ظالمین است . اما رفته رفته از این قوه قضائیه ناامید شدیم و تنها امید به خدا داریم .
دادستان محترم تهران اخیرا گفته که بدترین گناهان کتمان حقیقت است . ما هم یک سال است که می گوئیم چرا حقیقت را کتمان می کنید .
بیائید شفافیت را در همه رفتارهایتان نشان دهید. آیا این شفافیت و عدم کتمان حقیقت نیاید برای حاکمان و صاحبان قدرت مورد توجه قرار گیرد . یک شهروند عادی ، یک زن خانه دار ، یک روزنامه نگار ، یک دانشجو و یک فعال حزبی چه چیزی را برای کتمان داشته که حتی پس از ماه ها بازجویی طاقت فرسا ، بر کسی معلوم نشده است ؟ آیا شفافیت و عدم کتمان حقیقت برای آنها در اولویت است یا برای صاحبان قدرت ؟
در هفته گذشته پنج نفر را در زندان اوین اعدام کرده اند . اعدام هایی که پر از ابهام در پروسه دستگیری ، بازجویی ، دادگاه ، چگونگی صدور حکم و اجرای حکم و حتی زمان اجرای آنها است. ما خانواده های زندانیان سیاسی با محکوم کردن نحوه اعدام واطلاع رسانی ناقصی که در باره این اعدام ها و رفتاری که با خانواده های داغدار آنها صورت گرفته ، نگرانی خود را بابت سرنوشت فرزندانمان اعلام می کنیم و از قوه قضائیه می خواهیم عدالت و شفافیت و عدم کتمان حقیقت را در برخورد با مسائل از خود شروع کند.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی